Professional Documents
Culture Documents
Fasl 5
Fasl 5
Y = C0 + bY + I0
Y – bY = C0 + I0
1
= Ye ) ( C 0 + I0 درآ]مد مليت]]]ع]ادلي
1-b (زيرا شرايط تعادل برابري درآمد -مخارج را در بر
دارد)
بخشي ساده 3
-1خانوارها
الگوي
-2دولت 3بخش
Y=C+I+G بنگاهها
-3
C = C0 + bYd مصرف
I = I0 – ar
س]]رمايه]گ]]]ذاري
G = G0 مخارج دولت
r = r0 ن]]رخ ب]]]ه]ره]
1
e
Y = (C0 – bT0 + I0 – ar0 + G0)
1-b+bt - d
مثال
با توجه به الگوي اقتصاد كالن زير :
الف) درآمد ملي تعادلي و ميل متوسط پسانداز و كسري بودجه را محاسبه كنيد؟
ب) در چه سطحي از درآمد ملي ،بودجة دولت متوازن خواهد بود؟
C = 250+75/0Yd , T=60+2/0Y , G=200 , I=120-2r+1/0Y , r = 25
e
1 حل)
= Y ) ( C0 – bT0 + I0 – ar0 + G0
1-b-d+bt
e
1
= Y )(250-(75/0×60)+120-(2×25)+200
)1-75/0-15/0+(75/0×2/0
e 1
= Y (475) = 1900
25/0
BD = T – G مازاد بودجه
چون درآمدهاي دولت (ماليات) از مخارج بيشتر است60 + 2/0(1900) - 200 = 240.
S = - C0 + (1 – b )Yd
Yd = Y – T = 1900 – 440 = 1460
S = -250 + (1 – 75/0) 1460 = 115
C = 100 + 8/0Yd e 1
Y = (C0 – bT0 + I0 – ar0 + G0)
Ⅱ T = 20 1-b
1
I = 40 Ye = (100 – (8/0×20) + 40 + 80)
G = 80 2/0
YⅡe = 1020
ΔY = 1020 – 920 = 100
ΔG = 20
درمييابيم كه افزايش 20واحدي به مخارج دولت منجر به از مقايسه دو الگوي فوق
شدهاست .علت را در مفهوم ضريب افزايش خواهيم 100واحد افزايش در درآمد ملي
يافت.
فرض كنيد دولت اين 20واحد را بابت هزينة پاداش كاركنان خود به آنان پرداخت
نمايد ،در نتيجه درآمد ملي به اندازه 20واحد افزايش خواهد يافت.
ميدانيم اين افراد از درآمد كسبشده 8/0آن را ( )bبه مصرف ميرسانند كه نتيجة
آن ايجاد درآمد به اندازه ( ) 8/0 × 20براي گروه ديگري از افراد جامعه خواهد
بود.
اين گروه نيز به همين ترتيب 8/0درآمد دريافتي خود ( ) 8/0 × 20را مصرف
نموده براي گروه بعدي ايجاد درآمد ميكند ؛ و اين روند ادامه مييابد.
ΔY = 20 + (8/0 × 20 ) + ( 8/0 × 8/0 ) 20 + . . . . .
2
ΔY = ΔG + b ΔG + b ΔG + . . . . . . .
چنانچه به عبارت فوق توجه كنيم درمييابيم ΔYحاصل جمع يك
تصاعد
هندسي با جمله اولي برابر ΔGو قدر نسبت كوچكتر] از يك
معادل b
ΔG ΔY 1 خواهد بود.
= ΔY =
1-b
ضريب تكاثر يا ضريب ΔG 1-b
افزايش
از آنجاكه محاسبه ΔYبر اساس روش تصاعد هندسي ممكن است
طوالني
باشد ميتوانيم براي محاسبه ضرايب تكاثر هر يك از متغيرها از معادلة
نهايي Yeنسبت به متغير مورد نظر مشتق جزئي بگيريم .يعني مثالً:
e
1
)Y = (C0 – bT0 + I0 – ar0 + G0
1-b+bt-d
δYe 1 δYe -b
= = ,
δG0 1-b+bt-d δT0 1-b+bt-d
T = T0
G = G0
T
+
S
I+G S+T=I+G
تراوشات
تزريقا
(ريزشها ت
0 Y
)
Ye
بررسي پايداري تعادل
اگر فرض كنيم درآمد ملي Y1باشد در اين سطح از درآمد كه برابر با aY1است
ميزان مخارج برابر با bY1خواهد بود در نتيجه مخارج بيش از درآمد خواهد بود.
اين امر باعث خواهد شد كه موجودي انبارها رو به كاهش نهند ( )Dinv <0و
در دوره بعدي توليدكنندگان بر همين اساس به افزايش در توليد بپردازند ؛ در
نتيجه به درآمد Yeنزديك شويم يعني به نقطة تعادل بازگرديم.
ميتوانيم سطح درآمد را Y1در نظر بگيريم .در اين سطح درآمد ،تقاضا معادل
ميش]]ود
áY2و ع]رضه] مع]ادل b'Y2خ]وا]هد ب]]]ود؛ ب]]]نابرا]ينك]]ا]]الها در ا]نبارها ا]نباشته]
و ( )Dinv>0خواهد بود؛ بنابراين توليدكنندگان در دورة بعدي از توليد خود
بازميگردند.
خواهند كاست ،يعني به سطح درآمد Ye
مثال
با توجه به الگوي اقتصاد كالن زير:
الف) درآمد ملي تعادلي ،كسري بودجه ،ضرائب فزايندة الگو را محاسبه كنيد.
ب) 20واحد افزايش در ماليات مستقل چه تأثيري بر درآمد ملي خواهد گذاشت؟
ج) براي رسيدن به 10درصد رشد اقتصادي دولت بايد چه مقدار مخارج خود را
افزايش دهد؟
( پس از محاسبة Yeدر بند الف ΔYرا معادل 10درصد آن در نظر ميگيريم).
در نتیجه از طرفین وسطین نمودن این رابطه مقدار تغییر در مالیات مستقل
برابر 200بدست می آید .یعنی اگر دویست واحد بر مالیات مستقل
بیفزاییم موجب کاهش تقاضای کل و در نتیجه از بین رفتن شکاف تورمی
.می گردد
الگوي چهاربخشي
دولت-1 خانوارها-1
بخش خارجي-2 بنگاهها-2
C = C0 + bYd Y = C + E + G + (X – M)
I = I0 – ar0 + dY Y = C0+bYd+I0–ar0+dY+G0+X0–(M0+mY)
T = T0 + tY Y =C0+bY–bT0–btY+I0–ar0+dY+G0+X0–M0–mY
G = G0 Y–bY+btY–dY+mY=C0–bT0+I0–ar0+G0+X0–M0
واردات
r = r0
مستقل
M = M0 + mY
ميل نهايي به
X = X0
واردات
e
1
Y = (C0 – bT0 + I0 – ar0 + G0 + X0 – M0)
1-b+bt-d+m
تراز
BT = X - M
تجاري
مثال
با توجه به الگوي اقتصاد كالن زير :
الف) درآمد ملي تعادلي،كسري بودجه و تراز تجاري را محاسبه كنيد.
C = 400 + 8/0Yd
T = 100 + 05/0Y
G = 300
I = 120 – 2r + 1/0Y
X = 150
M = 50 + 1/0Y
r = 10
1 حل)
= Ye (400-(8/0×100)+120-
)20+300+150-50
1-8/0+(8/0*05/0)-1/0+1/0
1
= (820) = 66/3416
24/0
ب) چنانچه دولت بخواهد از طريق افزايش صادرات به %5رشد اقتصادي
دست يابد ميزان
افزايش صادرات را محاسبه كنيد.
حل)
BD = T – G = 100 – 05/0(6/3416) – 300 = - 16/29
BT = 150 – (50 + 1/0(6/3416)) = - 66/241
e
1
= Y )(C0 – bT0 + I0 – ar0 + G0 + X0 – M0
1-b+bt-d+m
شكاف ركودي
45°
Ye YF
ΔYe 1 500 1
=
120 = = ΔG0 =
ΔG0 1 – b + bt – d+m ΔG0 24/0
د) هنگامي كه تراز تجاري متعادل است كسري بودجه چه وضعيتي خواهد
داشت؟
حل)
BT = 0 150 – (50 + 1/0Y) = 0 Y = 1000
BD = 100 + 05/0 (1000) – 300 = - 150
كسري بودجه يعني وقتي تراز تجاري متعادل است 150واحد كسري بودجه
داريم.
پول
پول وسيلهاي است كه ميتواند وظايف ز]ير را در جامعه انجام
دهد:
-1تسهيل مبادالت
-2سنجش ار]زش
-3ذخيرة ار]زش
-4پرداختهاي آتي
در سير تحوالت اقتصادي جهان كاالهاي مختلفي نقش پول را
ايفا
كردهاند اما با راهاندازي پول بدون پشتوانه يا پول غير قابل
تبديل
(اسكناس) كه ناشر الزاما ً موظف] به تبديل آن به طال نيست اين
تقاضاي پول()Money Demand
به طور معمول ،افراد عالقهمندند هرچه بيشتر پول در اختيار
داشته باشند
اما تقاضاي مؤثر آنها از پول همان ميزان پولي است كه در]
اختيار] ميگيرند
يعني پولي كه در جيبها ،در] حسابهاي بانكي و يا در منزل نگاه
ميدارند.
از نظر جان مينار]د كينز ،افراد پول را با سه انگيزه متفاوت تقاضا
ميكنند:
-1انگيزه معامالتي
-2انگيزه احتياطي
L1 -1انگيزه معامالتي
پولهايي است كه افراد معموالً جهت انجام معامالت روزمره تقاضا
ميكنند.
δL1
>0 )L1 = L1(Y
δY
L1 -2انگيزه احتياطي
بينيشده نگاه مي دارد.
پولهايي است كه بابت مخارج پيش
δL2
<0 )L2 = L2(r
δr
L2 -3انگيزه سوداگري
شامل پولهايي است ميشود كه افراد براي معامالت سودآور و سوداگرانه نگاه
ميدارند(.خريد
و فروش سهام ،سكه)
d
بنابراين تقاضاي حقيقي پول را بصورت زير مينويسيم:
m
القايي = L1 + L2 = hY -
ضريب ßr
P
عرضة پول ()Money Supply
فعاليتهاي اقتصادي
منظور از عرضة پول ميزان پول جاري و در جريان كه در
جامعه از آن
استفاده ميگردد.
براي سنجش عرضة پول تعاريف مختلفي مطرح ميباشد.
مجموع اسكناس و مسكوك در جريان +مانده سپردههاي ديداري = M1حجم پول
شبه پول M2 = M1 +حجم نقدينگي
شبه پول = مانده سپردههاي مدتدار
از آنجا كه حجم پول و حجم نقدينگي رابطة سيستماتيكي با متغيرهاي اقتصاد كالن ندارد
و
بر اساس تصميمات بانك مركزي و عملكرد نظام بانكي مقدار آن مشخص ميشود
عرضة
: يعني گيرند.
ي م نظر در زا
ن برو متغير يك عنوان به پول را معموالً
ms m0s
عرضة حقيقي پول =
P P
خلق پول توسط سيستم بانكي و ضريب تكاثري پولي
فعاليتهاي بانكي را انجام ميدهد،
بانكهاي تجاري كه عموم بانكها معموالً به سه دسته
رشتههاي خاصي فعاليت ميكنند و بانك مركزي تقسيم ميشوند. بانكهاي تخصصي كه در
بانكهاي تجاري و تخصصي موظفند براي حمايتها و نظارتي كه توسط بانك مركزي انجام
ميپذيرد .درصد مشخصي از سپردهها را تحت عنوان ذخيرة قانوني در بانك مركزي نگهداري
كنند .پس از آن ميتوانند از ماندة در اختيار براي اعطاي وام يا سرمايهگذاري استفاده نمايند.
فرض كنيد بانك مركزي مبلغ مشخص 000/000/1لاير را به يك بانك تجاري وام دهد .به
اين ترتيب بانك تجاري ميتواند اين مبلغ را به افراد حقيقي يا حقوقي وام دهد.
معموالً اعطاي وام به صورت افتتاح حساب ديداري براي وامگيرنده انجام ميشود .اگر نرخ
ذخيرة قانوني %10باشد 000/100لاير به عنوان ذخيرة قانوني در اختيار بانك مركزي قرار
ميگيرد و 000/900لاير توسط بانك قابل وام دادن است.
تا اينجا عرضة پول به اندازة 000/000/1افزايش پيدا كرده است.
D : Deposits س]]پرده]ها
ن]]رخ ذخيرة ق]]انونيr :
a )a(1 – r a(1 – r)2
ΔD = 000/000/1 + 000/900 + 000/810 + . . .تغيير سپرده
ΔR = 000/100 + 000/90 + 000/81 + . . .تغيير ذخيرة قانوني
:مالحظه می شود جمع مقادیر تغییر در سپرده ها جمع یک تصاعد هندسی است
a 1
=S = a
1–(1–r) r
به طور متعارف ابزار زیر برای اعمال سیاستهای پولی یعنی کنترل
حجم پول در جریان برای رسیدن به اهداف اقتصادی مورد استفاده
قرار می گیرد.
یادآوری می کنیم اگر اعمال این سیاستها به افزایش حجم پول منجر
شود سیاست پولی انبساطی نامیده می شود واگر به کاهش حجم پول
بیانجامد سیاست پولی انقباضی نام می گیرد.
-1عملیات بازار باز
-2تغییر ذخیرۀ قانونی
-3سیاست تنزیل
-1عملیات بازار باز :
منظور از عملیات بازار باز خرید و فروش اوراق قرضه توسط بانک
مرکزی
می باشد بدیهی است فروش اوراق قرضه که به کاهش حجم پول در
جریان
می انجامد سیاستی انقباضی بوده و خرید اوراق انبساطی خواهد بود.
-2تغییر نرخ ذخیرۀ قانونی :
افزایش نرخ ذخیرۀ قانونی موجب کاهش قدرت وام دهی و خلق پول
بانک ها شده سیاست پولی انقباضی می باشد و برعکس.
-3سیاست تنزیل :
منظور از سیاست تنزیل اعتبارات تنزیلی اعطایی توسط بانک
مرکزی به بانکها
می باشد .بانک مرکزی می تواند حجم این اعتبارات راکنترل کند
(دریچۀ
تنزیل) ویا نرخ این اعتبارات را کنترل کند(نرخ تنزیل) بدیهی است
افزایش نرخ
تنزیل و بسته شدن دریچۀ تنزیل سیاست انقباضی بوده و برعکس.
در ایران به علت حذف بهره از فعالیتهای بانکی عملیات بازار باز و سیاست
تنزیل قابل استفاده کردن نیست هر چند که در سالهای اخیرگسترش اوراق
مشارکت راه حل هایی برای این مورد نیز یافته شده است در مورد نرخ ذخیرۀ
قانونی نیز در جهت اعمال سیاستهای پولی انقباضی این نرخ معموالً در
بیشترین حد خود یعنی %30قرار داشته است.
بنابراین دولت از قدرت انحصاری خود در بانکها استفاده نموده و با کنترلهای
کیفی به اعمال سیاست پولی اقدام نموده است یعنی کنترل نرخ سود سپرده
ها ،نرخ سود وام ها و اعتبارات ،کنترل حجم اعتبارات و تعیین اولویت
برای
رشته های مختلف جهت اعطای اعتبارات.