You are on page 1of 6

‫عملیات واحد صنعتی ‪ ،۲‬دکتر سیّد عباس موسوی‪ ،‬پائیز ‪۱۴۰۱‬‬

‫دانشگاه صنعتی شریف‬


‫پاسخنامۀ تمرین سری دو (جذب سطحی)‬

‫سوال یک‪ ۲۰( .‬نمره)‬

‫الف) رسم منحنی عبور (رخنه یا شکست) توسط اکسل (‪)breakthrough curve‬‬
‫‪C‬‬
‫چون در نقطۀ شکست ‪ ،C = 0.01‬لذا با درونیابی به وسیلۀ دادههای جدول ‪ ۱‬داریم‪.t b = 3.65 hr :‬‬
‫‪0‬‬
‫‪C‬‬
‫چون در نقطۀ اشباع (استوکیومتری) ‪ ،C = 0.5‬لذا با درونیابی به وسیلۀ دادههای جدول ‪ ۱‬داریم‪.t s = 5.2 hr :‬‬
‫‪0‬‬

‫ب) متناسب با رابطۀ داده شده در بخش راهنمایی سوال داریم‪:‬‬


‫‪3.65‬‬
‫‪=LUB=15 (1-‬طول مصرف نشده‬ ‫‪=Ltot -LUB=15-4.47=10.53 cm‬طول معادل مصرف شده تا نقطۀ شکست= ‪) =4.47 cm→LBreak‬‬
‫‪5.2‬‬

‫پ) برای محاسبۀ مقدار مادۀ ‪ X‬جذب شده و ظرفیت جاذب مصرفی‪:‬‬
‫‪cm3‬‬ ‫‪3600 s‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪g Air‬‬
‫‪Air flowrate=600‬‬ ‫(×‬ ‫‪) × (0.002 3 ) =4320‬‬
‫‪s‬‬ ‫‪1 hr‬‬ ‫‪cm‬‬ ‫‪hr‬‬

‫‪800 g X‬‬ ‫‪g Air‬‬ ‫‪17.97 g X‬‬ ‫‪gX‬‬


‫=‪Total Adsorbed‬‬ ‫‪× (4320‬‬ ‫( =‪) ×(5.2 hr)= 17.97 g X →Adsorbent Capacity‬‬ ‫) ( ‪) =0.2‬‬
‫‪106 g Air‬‬ ‫‪hr‬‬ ‫‪89.85 g AC‬‬ ‫‪g AC‬‬

‫ت) چون سرعت ظاهری سیال در ‪ scale-up‬یکسان است‪ ،‬میتوان نوشت‪:‬‬


‫‪LBreak‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪LBreak‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪t b2‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪= b‬‬ ‫‪→LBreak‬‬
‫‪2‬‬ ‫=‬ ‫(‬ ‫‪) ×LBreak‬‬
‫‪1‬‬ ‫(=‬ ‫‪) ×10.53=17.3‬‬ ‫‪cm‬‬
‫‪t b1‬‬ ‫‪t2‬‬ ‫‪t1‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪3.65‬‬

‫چون در اثر تغییر مقیاس‪ ،‬طول معادل مصرف نشده مقداری ثابت بوده و با ناحیۀ انتقال جرم رابطهای ندارد‪ ،‬میتوان نوشت‪:‬‬

‫لذا ارتفاع بستر در حالت افزایش مقیاس به صورت روبرو میشود‬


‫→ ‪LUB1=LUB2‬‬ ‫‪HT= L2Break+LUB= 17.3 + 4.47 = 21.77 cm‬‬

‫ث) در اثر ‪ scale-up‬شکل و اندازۀ جاذب و سرعت ظاهری سیال یکسان بوده و تغییری نمیکنند‪( .‬تا حد زیادی بدیهی!)‬

‫سوال دو‪ ۲۰( .‬نمره)‬

‫در ابتدا‪ ،‬دادههای جدول ‪ ۲‬به صورت استاندارد و مطلوب (کیلوگرم جذبشونده به کیلوگرم مادۀ بیاثر) برای ‪ Y‬مطابق جدول زیر در میآیند‪:‬‬

‫]‪Partial Pressure of NO2 [mmHg‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪12‬‬
‫‪kg NO2/ 100 kg gel‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0.4‬‬ ‫‪0.9‬‬ ‫‪1.65‬‬ ‫‪2.6‬‬ ‫‪3.65‬‬ ‫‪4.85‬‬
‫‪kg NO2/ kg gel , X‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0.004‬‬ ‫‪0.009‬‬ ‫‪0.0165‬‬ ‫‪0.026‬‬ ‫‪0.0365‬‬ ‫‪0.0485‬‬
‫‪(PP NO2/ PP Air)×(MW NO2 / MW Air) , Y (kgNO2/kgAir) 0.0000‬‬ ‫‪0.0042‬‬ ‫‪0.0084‬‬ ‫‪0.0126‬‬ ‫‪0.0169‬‬ ‫‪0.0211‬‬ ‫‪0.0254‬‬

‫‪1.5 46‬‬ ‫‪kg NO2‬‬ ‫‪0.0242‬‬ ‫‪kg NO2‬‬


‫( = ‪Yin ≡ Mass ratio‬‬ ‫‪) ( ) = 0.0242‬‬ ‫= )‪→ yin (Mass fraction‬‬ ‫‪= 0.0236‬‬
‫‪98.5 29‬‬ ‫‪kg Air‬‬ ‫‪1.0242‬‬ ‫‪kg Mixture‬‬
‫عملیات واحد صنعتی ‪ ،۲‬دکتر سیّد عباس موسوی‪ ،‬پائیز ‪۱۴۰۱‬‬
‫دانشگاه صنعتی شریف‬
‫پاسخنامۀ تمرین سری دو (جذب سطحی)‬

‫‪kg‬‬
‫‪Gs = Gtot (1 − yin ) = 500 × (1 − 0.0236) = 488.2‬‬
‫‪hr‬‬

‫‪1.5 × 0.05 46‬‬ ‫‪kg NO2‬‬


‫= ‪→ 95% of NO2 is to be recovered → Yout‬‬ ‫‪( ) = 0.00121‬‬
‫‪98.5‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪kg Air‬‬

‫‪Mass Balance → Gs Yin + Ss X0 = Gs Yout + Ss X1‬‬

‫‪Ss‬‬ ‫) ‪(Yin − Yout‬‬


‫) (‬ ‫=‬ ‫‪eq‬‬
‫‪Gs min‬‬ ‫‪X1‬‬

‫الف) با استفاده از نمودار رسمشده در زیر و به کمک نرمافزار اکسل شیب خط طوسی رنگ که‬
‫‪S‬‬
‫) ‪ (Gs‬است‪ ،‬برابر ‪ 0.8۲5‬بدست میآید‪ .‬بنابراین داریم‪:‬‬ ‫برابر‬
‫‪s‬‬ ‫‪min‬‬

‫‪Ss‬‬
‫) (‬ ‫‪= 0.825 → Ssmin = 488.2 × 0.825 = 402.8 kg/hr‬‬
‫‪Gs min‬‬

‫ب) دو برابر مقدار جاذب مصرفی برابر است با‪ .Ss = 2 × 402.8 = 805.6 kg/hr :‬بنابراین داریم‪:‬‬
‫‪Ss‬‬ ‫‪805.6‬‬
‫(=) (‬ ‫‪) = 1.65‬‬
‫‪Gs‬‬ ‫‪488.2‬‬

‫حال با داشتن یک نقطه و شیب خط بدست آمده میتوان تعداد مراحل را به صورت زیر ترسیم کرد که برابر ‪ ۴‬مرحله خواهد بود‪.‬‬

‫طبق نمودار ترسیم شده‪ ،‬در حالتی که ‪ ۲‬برابر‬


‫حداقل جاذب استفاده شود‪ ۴ ،‬مرحله وجود‬
‫خواهد شد که این تعداد مرحله از لحاظ‬
‫اقتصادی به صرفه نیست و در چنین شرایطی‬
‫(یا حتّی تعداد مراحل باالتر) بهتر است از‬
‫جریان متقاطع استفاده شود زیرا به جریان‬
‫انداختن جاذب جامد به صورت ناهمسو در این‬
‫تعداد مرحله کاری دشوار و غیراقتصادی است‪.‬‬
‫عملیات واحد صنعتی ‪ ،۲‬دکتر سیّد عباس موسوی‪ ،‬پائیز ‪۱۴۰۱‬‬
‫دانشگاه صنعتی شریف‬
‫پاسخنامۀ تمرین سری دو (جذب سطحی)‬

‫سوال سه‪ ۱۰( .‬نمره)‬


‫از موازنۀ جرم میتوان به این نتیجه رسید که‪ = −Ss /Gs :‬شیب خط عملیاتی‪.‬‬
‫از طرفی با فرض خالص بودن جاذب داریم‪ .Ss = 40 g :‬لذا کافیست تا با محاسبۀ ‪ ، Gs‬شیب خط عملیاتی محاسبه شود‪.‬‬

‫با در نظر گرفتن هوا به عنوان گاز ایدهآل‪ ،‬میتوان جرم آن را به کمک قانون گازهای ایدهآل به صورت زیر محاسبه کرد‪:‬‬

‫]‪101.3 × 1000 [kPa‬‬ ‫‪g‬‬


‫× ]‪PVM (760 − 70)[mmHg‬‬ ‫[ ‪× 0.02m3 × 29‬‬ ‫]‬
‫]‪760 [mmHg‬‬ ‫‪gmol‬‬
‫‪PV = nRT → mAir‬‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 19.86 g = Gs‬‬
‫‪RT‬‬ ‫‪J‬‬
‫[ ‪8.314‬‬ ‫]‪] × 323 [K‬‬
‫‪mol. k‬‬

‫‪Ss‬‬ ‫‪40‬‬
‫‪ = −‬شیب خط عملیاتی‬ ‫(‪= −‬‬ ‫‪) = −2.01‬‬
‫‪Gs‬‬ ‫‪19.86‬‬

‫سوال چهار‪ ۲۵( .‬نمره)‬


‫الف) فرضیاتی که برای حل این قسمت در نظر گرفته میشود‪ ،‬به قرار زیر است‪:‬‬

‫‪ -۱‬هر مرحلۀ ایدهآل‪ ،‬زمانی بدست میآید که خروجیهای آن مرحله در تعادل با یکدیگر باشند‪.‬‬
‫‪ -۲‬انتقال جرم از فاز ‪ R‬به فاز ‪ S‬صورت میگیرد‪ ،‬لذا ‪ S‬نقش جاذب را دارد‪.‬‬
‫‪ -۳‬جاذب مصرفی خالص است‪ ،‬یعنی ‪ y0= 0‬میباشد‪.‬‬
‫‪ -۴‬دبی جاذب ورودی به هر مرحله برابر است با ( ‪ .)S1 = S2 = ⋯ = SN‬در نتیجه 𝑠𝑆 هر مرحله با هم برابرند‪Ss = Si (1 − y0 ) :‬‬
‫شکل این مسئله نیز به صورت زیر است‪:‬‬

‫حال معادلۀ خط عملیاتی مرحلۀ (‪ )۱‬به صورت زیر نوشته میشود‪:‬‬

‫‪Y1 − Y0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪mX1 − 0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪Rs‬‬


‫‪𝐎𝐩𝐞𝐫𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠 𝐋𝐢𝐧𝐞 (𝟏):‬‬ ‫→ ) (‪= −‬‬ ‫= ‪= − ( ) → X1‬‬ ‫‪X‬‬
‫‪X1 − X0‬‬ ‫‪Ss‬‬ ‫‪X1 − X 0‬‬ ‫‪Ss‬‬ ‫‪R s + mSs 0‬‬

‫به همین ترتیب‪ ،‬معادلۀ خط عملیاتی مرحلۀ (‪ )۲‬نوشته میشود‪:‬‬

‫‪Y2 − Y0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪mX2 − 0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪Rs‬‬


‫‪𝐎𝐩𝐞𝐫𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠 𝐋𝐢𝐧𝐞 (𝟐):‬‬ ‫→ ) (‪= −‬‬ ‫= ‪= − ( ) → X2‬‬ ‫‪X‬‬
‫‪X2 − X1‬‬ ‫‪Ss‬‬ ‫‪X2 − X1‬‬ ‫‪Ss‬‬ ‫‪R s + mSs 1‬‬
‫عملیات واحد صنعتی ‪ ،۲‬دکتر سیّد عباس موسوی‪ ،‬پائیز ‪۱۴۰۱‬‬
‫دانشگاه صنعتی شریف‬
‫پاسخنامۀ تمرین سری دو (جذب سطحی)‬

‫با جاگذاری ‪ X1‬از مرحلۀ قبل در معادلۀ فوق به رابطۀ زیر میتوان رسید‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫‪Rs‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪Rs‬‬
‫= ‪X2‬‬ ‫= ‪X1‬‬ ‫(‬ ‫( = ‪) X0‬‬ ‫‪) X0‬‬
‫‪R s + mSs‬‬ ‫‪R s + mSs R s + mSs‬‬ ‫‪R s + mSs‬‬

‫اگر به همین ترتیب عمل شود‪ ،‬برای مرحلۀ ‪ N‬خواهیم داشت‪:‬‬


‫‪N‬‬ ‫‪N‬‬
‫‪Rs‬‬ ‫‪XN‬‬ ‫‪Rs‬‬
‫( = ‪XN‬‬ ‫→ ‪) X0‬‬ ‫(=‬ ‫)‬
‫‪R s + mSs‬‬ ‫‪X0‬‬ ‫‪R s + mSs‬‬

‫با لگاریتم گرفتن از رابطۀ فوق میتوان رابطۀ خواسته شده در مسئله را اثبات کرد‪:‬‬
‫‪X‬‬
‫‪XN‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪N‬‬
‫‪XN‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫) ‪log ( XN‬‬
‫‪0‬‬
‫(=‬ ‫( ‪) → log ( ) = Nlog‬‬ ‫=‪)→N‬‬
‫‪Rs‬‬
‫∎‬
‫‪X0‬‬ ‫‪R s + mSs‬‬ ‫‪X0‬‬ ‫‪R s + mSs‬‬ ‫) ‪log (R + mS‬‬
‫‪s‬‬ ‫‪s‬‬

‫ب) برای یک واحد عملیاتی متقاطع سه مرحلهای میتوان معادلۀ خطوط عملیاتی را به صورت زیر برای هر مرحله نوشت‪:‬‬

‫‪Y1 − Y0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪mX1 − 0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫) ‪R s (X1 − X0‬‬


‫‪𝐎𝐩𝐞𝐫𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠 𝐋𝐢𝐧𝐞 (𝟏):‬‬ ‫→ ) (‪= −‬‬ ‫‪= − ( ) → Ss1 = −‬‬
‫‪X1 − X0‬‬ ‫‪Ss1‬‬ ‫‪X1 − X0‬‬ ‫‪Ss1‬‬ ‫‪mX1‬‬

‫‪Y2 − Y0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪mX2 − 0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫) ‪R s (X2 − X1‬‬


‫‪𝐎𝐩𝐞𝐫𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠 𝐋𝐢𝐧𝐞 (𝟐):‬‬ ‫→ ) (‪= −‬‬ ‫‪= − ( ) → Ss 2 = −‬‬
‫‪X2 − X1‬‬ ‫‪Ss2‬‬ ‫‪X2 − X1‬‬ ‫‪Ss2‬‬ ‫‪mX2‬‬

‫‪Y3 − Y0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫‪mX3 − 0‬‬ ‫‪Rs‬‬ ‫) ‪R s (X3 − X2‬‬


‫‪𝐎𝐩𝐞𝐫𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠 𝐋𝐢𝐧𝐞 (𝟑):‬‬ ‫→ ) (‪= −‬‬ ‫‪= − ( ) → Ss 3 = −‬‬
‫‪X3 − X2‬‬ ‫‪Ss3‬‬ ‫‪X3 − X 2‬‬ ‫‪Ss3‬‬ ‫‪mX3‬‬

‫‪X1 − X0 X2 − X1 X3 − X2‬‬
‫( ‪⟹ Ss 1 + Ss 2 + Ss3 = −R s‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫)‬
‫‪mX1‬‬ ‫‪mX2‬‬ ‫‪mX3‬‬

‫چون ‪ X0‬و ‪ X3‬ثابت و مشخص هستند‪ ،‬باید یک بار نسبت به ‪ X1‬و یک بار نسبت به ‪ X2‬مشتق گرفته و برابر صفر قرار دهیم‪:‬‬

‫) ‪d(Ss1 + Ss 2 + Ss3‬‬ ‫) ‪d(Ss 1 + Ss 2 + Ss3‬‬


‫‪= 0 → X1 = √X0 X2‬‬ ‫و‬ ‫‪= 0 → X2 = √X1 X3‬‬
‫‪dX1‬‬ ‫‪dX2‬‬

‫در نتیجه‪:‬‬
‫‪3‬‬
‫‪X1 = √X0 X2 → X1 = √X0 √X1 X3 → X1 = √X02 X3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪X2 = √X1 X3 → X2 = √X3 √X0 X2 → X2 = √X0 X32‬‬
‫{‬
‫با جایگذاری روابط بدست آمده در روابط مربوط ‪ Ss i‬میتوان به رابطۀ زیر دست یافت‪:‬‬

‫) ‪m( 3√X3 − 3√X0‬‬


‫( ‪Ss1 = Ss 2 = Ss 3 = −R s‬‬ ‫‪3‬‬
‫)‬ ‫∎‬
‫‪√X3‬‬
‫عملیات واحد صنعتی ‪ ،۲‬دکتر سیّد عباس موسوی‪ ،‬پائیز ‪۱۴۰۱‬‬
‫دانشگاه صنعتی شریف‬
‫پاسخنامۀ تمرین سری دو (جذب سطحی)‬

‫سوال پنج‪ ۲۵( .‬نمره)‬

‫الف)‬
‫بررسی ایزوترم النگمویر‪:‬‬ ‫•‬

‫‪q0 . c‬‬ ‫‪1 K+c 1‬‬ ‫‪K 1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‪q‬‬ ‫= →‬ ‫‪→ = ( )( )+‬‬ ‫) ( ‪→ plotting ( ) against‬‬
‫‪K+c q‬‬ ‫‪q0 c‬‬ ‫‪q‬‬ ‫‪q0 c‬‬ ‫‪q0‬‬ ‫‪q‬‬ ‫‪c‬‬

‫‪q‬‬ ‫‪0.15‬‬ ‫‪0.122‬‬ ‫‪0.094‬‬ ‫‪0.059‬‬ ‫‪0.045‬‬


‫‪1/q‬‬ ‫‪6.6666667 8.1967213 10.638298 16.949153 22.222222‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪0.322‬‬ ‫‪0.117‬‬ ‫‪0.039‬‬ ‫‪0.0061‬‬ ‫‪0.0011‬‬
‫‪1/c‬‬ ‫‪3.1055901 8.5470085 25.641026 163.93443 909.09091‬‬

‫طبق نمودار رسم شده‪ ،‬به وضوح مشخص است که این دادهها از رابطۀ معادلۀ‬
‫خط (نه منحنی!) پیروی نمیکنند و مهندسی گرافیک این را به ما نشان میدهد‪.‬‬
‫هر چند با محاسبۀ )‪ R-squared (R2‬نیز این موضوع مورد تایید است‪.‬‬

‫بنابراین ایزوترم النگمویر نمیتواند مدل مناسبی برای این دادهها باشد‪.‬‬

‫بررسی ایزوترم فروندلیچ‪:‬‬ ‫•‬


‫‪n‬‬
‫)‪q = Kc → ln(q) = n ln(c) + ln(k‬‬

‫‪q‬‬ ‫‪0.15‬‬ ‫‪0.122‬‬ ‫‪0.094‬‬ ‫‪0.059‬‬ ‫‪0.045‬‬


‫)‪ln (q‬‬ ‫‪-1.89712 -2.103734 -2.36446 -2.830218 -3.101093‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪0.322‬‬ ‫‪0.117‬‬ ‫‪0.039‬‬ ‫‪0.0061‬‬ ‫‪0.0011‬‬
‫)‪ln (c‬‬ ‫‪-1.133204 -2.145581 -3.244194 -5.099467 -6.812445‬‬

‫طبق نمودار رسم شده‪ ،‬به وضوح مشخص است که این دادهها از رابطۀ معادلۀ‬
‫خط به خوبی پیروی میکنند‪ .‬همچنین با محاسبۀ )‪ R-squared (R2‬نیز این‬
‫موضوع مورد تایید است‪ ،‬زیرا ‪ R2‬از ‪ 0.95‬بزرگتر است‪.‬‬

‫بنابراین ایزوترم فروندلیچ میتواند مدل مناسبی برای این دادهها باشد‪.‬‬

‫حال میتوان ثوابت رابطۀ فروندلیچ را به صورت زیر محاسبه کرد‪:‬‬

‫‪ln(q) = 𝐧 ln(c) + 𝐥𝐧(𝐤) → 𝑦 = 0.2184 𝑥 − 1.654‬‬ ‫𝐥𝐨𝐧𝐞𝐡𝐩𝐠𝐤‬ ‫𝐥𝐨𝐧𝐞𝐡𝐩𝐠𝐤‬


‫{‬ ‫‪ln(𝑘) = −1.654 → 𝑘 = 0.1913‬‬ ‫[𝐪⟹‬ ‫𝟑 [ 𝟒𝟖𝟏𝟐‪] = 𝟎. 𝟏𝟗𝟏𝟑 𝐜 𝟎.‬‬ ‫]‬
‫𝐧𝐨𝐛𝐫𝐚𝐜𝐠𝐤‬ ‫𝐧𝐨𝐢𝐭𝐮𝐥𝐨𝐬𝐦‬
‫‪𝑛 = 0.2184‬‬
‫عملیات واحد صنعتی ‪ ،۲‬دکتر سیّد عباس موسوی‪ ،‬پائیز ‪۱۴۰۱‬‬
‫دانشگاه صنعتی شریف‬
‫پاسخنامۀ تمرین سری دو (جذب سطحی)‬

‫ب)‬
‫قبل از بررسی هر یک از روشها‪ ،‬مقدار پارامترهای معلوم مسئله را مینویسیم‪:‬‬

‫‪kg phenol‬‬ ‫‪c0 − c1‬‬ ‫‪kg phenol‬‬


‫‪c0 = 0.21‬‬ ‫= ‪ L = 1 m3solution → Removed % = 0.8‬و‬ ‫‪→ c1 = 0.042 3‬‬
‫‪m3solution‬‬ ‫‪c0‬‬ ‫‪msolution‬‬

‫بررسی جذب تک مرحلهای‪:‬‬ ‫•‬


‫)‪q=0 (pure ads.‬‬ ‫) ‪L(c0 −c1‬‬
‫→ ‪𝐌𝐚𝐬𝐬 𝐁𝐚𝐥𝐚𝐧𝐜𝐞: L. c0 + S. q0 = L. c1 + S. q1‬‬ ‫=‪S‬‬
‫‪q1‬‬

‫)‪q=0 (pure ads.‬‬ ‫) ‪L(c0 −c1‬‬


‫→ ‪𝐌𝐚𝐬𝐬 𝐁𝐚𝐥𝐚𝐧𝐜𝐞: L. c0 + S. q0 = L. c1 + S. q1‬‬ ‫=‪S‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪q‬‬
‫‪{ kg‬‬ ‫‪kgphenol‬‬ ‫‪kgphenol‬‬
‫‪] = 0.1913 c 0.2184 [ 3‬‬ ‫‪] → 𝑞1 = 0.1913 × (0.042)0.2184 = 0.0957‬‬
‫‪phenol‬‬
‫[‪q‬‬
‫‪kgcarbon‬‬ ‫‪msolution‬‬ ‫‪kgcarbon‬‬

‫)‪L(c0 − c1 ) 1 × (0.21 − 0.042‬‬


‫=‪→ S‬‬ ‫=‬ ‫𝐧𝐨𝐛𝐫𝐚𝐜 𝐠𝐤 𝟓𝟓𝟕 ‪= 𝟏.‬‬
‫‪q1‬‬ ‫‪0.0957‬‬

‫بررسی جذب دو مرحلهای متقاطع با حداقل جاذب مصرفی‪:‬‬ ‫•‬


‫)‪X0 =0 (pure ads.‬‬ ‫) ‪Ls (Y0 −Y1‬‬
‫→ ‪𝐌𝐚𝐬𝐬 𝐁𝐚𝐥𝐚𝐧𝐜𝐞: Ls Y0 + Ss X0 = Ls Y1 + Ss X1‬‬ ‫= ‪Ss‬‬
‫‪X1‬‬

‫‪1‬‬
‫𝑛 ‪𝑐1‬‬ ‫‪1 𝑐0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪For this state and min. adsorbent ∶ ( ) − ( ) ( ) = 1 −‬‬
‫‪𝑐2‬‬ ‫‪𝑛 𝑐1‬‬ ‫𝑛‬
‫‪1‬‬
‫‪𝑐1 0.2184‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0.21‬‬ ‫‪1‬‬
‫(→‬ ‫)‬ ‫(‪−‬‬ ‫()‬ ‫‪)=1−‬‬ ‫‪→ c1 = 0.0698 → q1 = 0.107‬‬
‫‪0.042‬‬ ‫‪0.2184‬‬ ‫‪𝑐1‬‬ ‫‪0.2184‬‬

‫‪c1 − c0‬‬ ‫‪S1‬‬ ‫‪0.0698 − 0.21‬‬ ‫‪S1‬‬


‫→ ) (‪= −‬‬ ‫‪= − ( ) → S1 = 1.3102 kg carbon‬‬
‫‪q1 − q0‬‬ ‫‪L‬‬ ‫‪0.107 − 0‬‬ ‫‪1‬‬
‫𝐧𝐨𝐛𝐫𝐚𝐂 𝐠𝐤 𝟕𝟎𝟎𝟔 ‪⇒ 𝐒𝐦𝐢𝐧 = 𝟏.‬‬
‫‪c2 − c1‬‬ ‫‪S2‬‬ ‫‪0.042 − 0.0698‬‬ ‫‪S2‬‬
‫→ ) (‪= −‬‬ ‫‪= − ( ) → Ss2 = 0.2905 kg carbon‬‬
‫‪{q2 − q0‬‬ ‫‪L‬‬ ‫‪0.0957 − 0‬‬ ‫‪1‬‬

‫بررسی جذب دو مرحلهای ناهمسو‪:‬‬ ‫•‬


‫‪1‬‬
‫‪c0‬‬ ‫‪c1 n c1‬‬
‫)‪For countercurrent adsorption ∶ ( ) − 1 = ( ) ( − 1‬‬
‫‪c2‬‬ ‫‪c2‬‬ ‫‪c2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪0.21‬‬ ‫‪c1 0.2184 c1‬‬
‫(→‬ ‫( =‪)−1‬‬ ‫)‬ ‫(‬ ‫‪− 1) → c1 = 0.0649 → q1 = 0.1053‬‬
‫‪0.042‬‬ ‫‪0.042‬‬ ‫‪0.042‬‬

‫)‪q3 =0 (pure ads.‬‬ ‫)‪L(c0 − c2 ) 1(0.21 − 0.042‬‬


‫→ ‪𝐎𝐯𝐞𝐫𝐚𝐥𝐥 𝐌𝐚𝐬𝐬 𝐁𝐚𝐥𝐚𝐧𝐜𝐞: Lc0 + Sq3 = Lc2 + Sq1‬‬ ‫=‪S‬‬ ‫=‬ ‫𝐧𝐨𝐛𝐫𝐚𝐂 𝐠𝐤 𝟗𝟓 ‪= 𝟏.‬‬
‫‪q1‬‬ ‫‪0.1053‬‬

‫همانگونه که مشاهده میشود‪ ،‬برای این عملیات سیستم دو مرحلهای ناهمسو با مصرف جاذب کمتر و میزان جداسازی یکسان‪ ،‬بهینهترین سیستم است‪.‬‬

You might also like