Professional Documents
Culture Documents
بازار
بازار
(( درایران به محلی که این گونه دادوستدها ومبادالت در آن صورت میگرفت بازار گفته می شد )) .
• ماهیت بازار در ادوار مختلف تاریخ در ایران
در دوره ی مادها بازار و بافت آن با مفاهیم اولیه ی آن فعالیت می کرد. •
بنیان بازار اما در شهرهای ایران در دوره هخامنشیان با فتح سرزمین های متمدن و در طی مبادالت تجاری و بازرگانی با شرق و
ِ •
غرب گذاشته شد.
در دوره سلوکیان نیز شهرها دارای دو خیابان عمود بر هم بودند که میدانی در محل تقاطع این دو خیابان قرار داشت و بازارها •
اطراف آن ها شکل می گرفتند .اشکانیان هم بازارها را در شهرستان ها و در مجاورت راه های اصلی ایجاد می کردند.
در زمان ساسانیان ،فضاهای باز و میدان های مهم ،محل شکل گیری اولیه بازارهای شهری بودند که شباهت زیادی به بازارهای •
قرون سوم و چهارم اسالمی داشتند .تقسیم بندی بازارهای دوره اسالمی بر اساس تخصص حرفه ها بود نه طبقه .هم چنین بازارهایی
مانند کتاب فروشی ،کاغذ فروشی و صحافی ها به وجود آمد که یک نوآوری در این پدیده محسوب می شد.
بازارهای سرپوشیده یکی از مهم ترین عناصر شهرها بودند که به مساجد جامع پیوند می خوردند .به این شکل شهرهای اسالمی به
واسطه بازار ،از شهرها در دوره های مختلف متمایز و شناخته می شوند.
در قرون اولیه دوره اسالمی ،بازارها شکل اولیه خود در دوره ساسانی را حفظ کردند .بازارها از قرن دوم به بعد به مهم ترین •
عنصر در شهرها و حتی روستاهای بزرگ تبدیل شدند.
در دوره مغوالن و تیموریان کارکرد و تاثیر بازار همچنان ادامه داشت .در دوره صفویه ایجاد بازار با طرح های از قبل تعیین •
شده مورد توجه پادشاهان قرار گرفت .در دوره قاجاریه هم به دلیل اُفت فرهنگ و اقتصاد کشور ،بازارها دچار انحطاط شدند،
اما همچنان جزو عناصر مهم شهر محسوب می شدن
گسترش شهرنشینی ،عموما در نواحی مرزی شهرهای جدیدی ساخته شد و شهرهای کوچک قدیمی ِ • در دوره اسالمی به واسطه
نیز توسعه یافت .در شهرهایی مثل بصره و کوفه فضایی با کارکر ِد بازار برای فروشندگان در نظر گرفته شد که می توانستند از
گسترش شهرها بساط ها جای خود را به
ِ اجناس خود را عرضه کنند .با
ِ صبح تا شب در هر نقطه ای از آن بساط خود را پهن و
دکان ها دادند و بازارهای دائمی در قسمتی از شهر شکل گرفتند.
اواخر قرن اول هجری به بعد ،بسیاری از شهرهای جدید و تقریبا تمام شهرهای
ِ نتایج پژوهش ها می گویند؛ بازارهای دائمی از
ِ
نوع فعالیتشان در راسته اصلی یا راسته های فرعی قرار داشتند و
ِ قدیمی ،از بازارهای دائمی بهره مند بودند و صنوف با توجه به
محل عرضه هر نوع کاال مشخص بود .اگرچه قدمت ساخت راسته های تخصصی در بازار در ایران و عربستان به پیش از اسالم
برمیگردد اما در سال ۸۵هجری قمری ،یعنی زمانی که حجاج شهر واسط را می ساختند برای هر صنف راسته ای جداگانه در
نظرگرفتند.
اما از قرن سوم هجری توسعه عمران شهری و فعالیت های اقتصادی با روی کارآمدن حکومت ایرانی و محلی رونق گرفت ،و
از قرن چهارم تا ششم هجری آنطور که در منابع تاریخی گوناگونی از جمله حدود العالم من المشرق الی المغرب ،صوره
انواع صنایع دستی
ِ االرض ،المسالک و الممالک ،تاریخ بخارا ،راحه الصدور و آیه السرور و سفرنامه ناصرخسرو آمده؛ تولید
در شهرها و روستاها گسترش یافت تا جایی که این محصوالت به کشورهای دیگر نیز صادر می شد .در منابع آمده پارچه های
هر منتسب به کازرون ،چشم بسته آنها را قبول دیدن ُم ِ
ِ کتانی کازرون ،از چنان اعتباری برخوردار بودند که کشورهای دیگر با
می کردند .جالب اینکه به گفته منابع تاریخی ،در قرن پنجم هجری در شهر “تون” چهارصد کارگاه زیلوبافی فعالیت داشته اند.
بنابراین در قرن پنجم در شهرهای بزرگ بازارها آنچنان رونقی یافته بودند که حتی نقل می شود ناصرخسرو بعد از سفر به
اصفهان می گوید « :در بخشی از بازار اصفهان ،دویست طرف برای تبدیل پول یا پرداخت برات حضور داشتند».
متاسفانه اما در قرن هفتم با حمله مغوالن خساراتِ زیادی به بازارها وارد و موجب خرابی بسیاری از آنها شد ،که البته اواخر
این دوره و در زمان غازان خان و الجایتو و وزیرانی مانند خواجه رشید الدین فضل هللا ،در شهرهای مهم آن زمان بازارهایی
ساخته شد.
ب ساختِ بازار در دوره صفوی دوچندان شد و این رونق تا اواخر دوران قاجار ادامه پیدا کرد. ت ِ
عنصر اصلی بازار در شهرهای اسالمی تولید کنندگان و مصرف کنندگان بودن ،به خصوص در دوره میانی اسالمی بوده است
و همین هم سبب می شد مسیر شاهراه کاروان ها به عنوان نخستین نقطه ایجاد و گسترش باشد.
بافت
سبک معماری و ِِ
بازارهای اسالمی
بازارها از همان ابتدا سبک معماری
مخصوص به خود را داشتند و به
خصوص در ایران ،اغلب سرپوشیده
نوربودند تا هم کسبه و خریداران از ِ
شدید خورشید و شرایط نامساعد جوی در
امان باشند و هم امنیت حجره ها در زمان
مصالح به کار رفتهِ تعطیلی حفظ شود.
هدف
ِ در آنها نیز معموال مشابه بود و
استحکام بنا بود .برای مثال ستونِ نخست
ها و دیوارها از سنگ و آجر و از گچ و
آجر هم برای پوشاندن سقف ها استفاده
می شد و الیه خارجی پشت بام ها هم
معموال کاهگل به عنوان یک عایق
کفحرارتی رطوبتی عمل می کردِ .
بازارها هم خاکی بود که به مرور زمان
در اثر رفت و آمد کوبیده می شد ،گاهی
هم کف ها آجری و سنگی بودند .بازارها
درشهرهای سنتی معموال ارتفاع بیشتری
ت هم جوار خود داشتند. نسبت به باف ِ
• سه بخش اصلی در بازارهای اسالمی :
مجتمعهای تجاری
دارای انبارها و
مجتمع های تجاری
کویها یا گذرگاههای محلهایی برای بدون امکان سکونت
اصلی و فرعی سکونت موقت
(قیصریه ،تیمچه،
(راستهها) بازرگانان (خان ،سرا
بدستان)
یا کاروانسرا ،فُن ُدق،
َوکالهَ ،رباع)
عناصر تشکیل دهنده بازار :راسته اصلی ،راسته فرعی (رسته) ،داالن ،سرا یا خان ،خانبار یا کالنبار ،قیصریه ،چهارسو،
میدان ،جلوخان ،حجره ،تیمچه
راسته بازار :
مسیر اصلی بازار که به صورت موازی
یا به صورت متقاطع نسبت به هم تشکیل
می شوند .
راسته اصلی :راسته ها اصلی ترین
عنصر بازارها هستند زیرا اصوال
بازارها از گذشته به شکل خطی بودند و
در امتداد مهمترین راه و معبر شهری
شکل می گرفتند.
راسته فرعی :در شهرهای کوچک
بازارها یک راسته اصلی اما در برخی
شهرهای بزرگ ،دو یا حتی چند راسته
اصلی به صورت موازی یا متقاطع
داشتند ،که این امر نتیجه توسعه بازار
در معابر فرعی بود
داالن :
داالن یک فضای ارتباطی است که
غالبا در فضاهای معماری به شکل
خطی نقش رابط بین فضای بیرونی
یا فضای درونی ساختمان یا تنها بین
فضاهای درونی بنا را دارد .داالن در
بازارهای بزرگ نیز یک فضای
ارتباطی است و غالبا به صورت
کوچه یا راسته ای کوچک و فرعی
است که از یک سو به راسته ای
دیگر و از سوی دیگر به یک
کاروانسرا مربوط است و به طور
معمول در دو سوی آن تعدادی حجره
و دکان وجود دارد .در بازار تهران
شمار زیادی داالن وجود دارد .داالن
خوني در كنار سراي حاج حسین
جدید كه به عطار ها اختصاص دارد
و داالن خان نمونه هاي مشهور داالن
در تبریز هستند كه در مجموع این
بازار 15داالن دارد.
سرا یا خان :
همان تجارت خانه بوده است.
نمونه جنس از آنجا تحویل
گرفته شده و در جاهای مختلف
پخش می شده است .ازسراهای
بزرگ و مشهور می توان به
سرای گنجعلی خان کرمان و
سرای وزیر قزوین اشاره کرد.
خانبار یا کالنبار :
محل انبار و کار روی جنس بوده
است .جنسی که به وسیله چهارپایان
حمل می شده ،نمی بایست وارد بازار
شود لذا اجناس از راهی موازی به
نام پس کوچه در خانبارها خالی می
شده است .خانبارها محوطه های
بزرگی در پشت سراها بوده و در
آنجا چند کارگاه دستی کوچک و انبار
قرار داشته است.
قیصریه:
به معنی سرای دراز است و
صنعتگران و پیشه وران ظریف کار
مانند زرگران ،گوهریان ،سوزن
دوزان و بزازان در آنجا به کار می
پرداختند .قیصریه ها در داشته و
محیط خلوت آن اجازه می داده است
که کارهای هنری در آن انجام گیرد.
قیصریه قزوین ،قیصریه ابراهیم خان
در کرمان ،بازارچه بلند در اصفهان،
قیصریه اصفهان و قیصریه وکیل
شیراز از زیباترین قیصریه ها
هستند.
چهارسو :
محل تقاطع دو راسته اصلی و مهم
بازار را چهارسو می نامند .در
بعضی از موارد در محل برخورد دو
راسته طراحی شده بازار غالبا
فضایی طراحی شده به صورت
چهارسو می ساختند که به سبب
موقعیت ارتباطی آن ،ارزشمند به
شمار می آمد .چهارسوی بزرگ
بازار اصفهان و چهارسوی بازارهای
الر ،تهران ،کرمان و بخارا از نمونه
های خوب باقی مانده به شمار می
آیند .در برخی از دوره های تاریخی
به پیروی از واژه عربی سوق به
معنی بازار ،به جای چهارسو از
واژه چهارسوق استفاده می کردند
میدان :
در کنار یا امتداد بعضی از بازارهای
مهم در شهرهای بزرگ یک میدان
شهری یا ناحیه ای وجود داشت،
زیرا بازار مهمترین راه و معبر شهر
بود و در بیشتر موارد با یک میدان
شهری مرتبط بود .بازار بزرگ
اصفهان با دو میدان سبزه
میدان(میدان کهنه) و میدان نقش
جهان مرتبط است .در کنار قسمتی
از بازار کرمان ،میدان گنجعلی خان
قرار دارد ..سبزه میدان در کنار
بخشی از بازار تهران بود و هنوز
قسمتی از فضای آن باقی است .میدان
خان یزد نیز از این نوع میدانها به
شمار می آید .در بازار تبریز نیز
میدان صاحب آباد نقش سبزه میدان
را ایفا مي كند البته بازاري نیز با نام
دروازه ي گجیل نیز چنین وظیفه اي
دارد
جلوخان :
جلوخان به عنوان یک فضای شهری
عبارت از فضایی ارتباطی به شکل
یک میدانچه است که از چهار یا سه
طرف محصور و دارای فضای
ساخته شده است و به عنوان یک
فضای ورودی ،مکث و تجمع مورد
استفاده قرار می گرفت .جلوخان
اصلی مسجد امام در بازار تهران و
جلوخانهای مسجد النبی در بازار
قزوین که تا حدی تغییر یافته اند و
جلوخان سردر قیصریه در بازار
اصفهان از نمونه های باقی مانده به
شمار می آیند.
حجره :
دکان یا حجره ساده ترین و کوچک
ترین عنصر فضای بازار است.
شماری از دکانها یا حجره ها وقتی به
صورت خطی در دو سوی معبری
قرار گیرند ،یک راسته بازار را پدید
می آورند .مساحت حجره ها بسیار
متفاوت و به طور متوسط از ده تا
بیست و پنج متر مربع بوده است.
حجره های واقع در طبقه همکف و
هم تراز با سطح معبر به طور
معمول نقش یک مغازه یا دکان را
داشت که کاالهایی در آن عرضه می
شد ،در حالی که حجره های واقع در
طبقه فوقانی بازارهای دو طبقه بیشتر
به عنوان دفترکار و فضای اداری
یک تجارتخانه مورد بهره برداری
قرار می گرفت.
تیمچه :
تیمچه از دیگر بخشهای جالب توجه
بازارهای قدیمی بود که ظاهرا در
مراحل متأخرتری نسبت به دیگر
بخشها به وجود آمده و معماری آن
نیز نسبت به دیگر بخشها تکامل
بیشتری دارد .تیمچه فضاهای گسترده
و سرپوشیده ای عمدتا با طرح هشت
ضلعی است که در دو و گاه سه طبقه
ساخته شده و گرداگرد صحن مرکزی
آن حجره ها و دکانهایی قرار گرفته
است .فضای مرکزی و وسیع تیمچه
با طاق و گنبدهای مسقف شده و با
کاربندی و مقرنسهای زیبا مزین می
شده است .تیمچه بزرگ قم و تیمچه
امینی کاشان درست در عصر
انحطاط معماری ایران به صورت
یک شاهکار نغز و هنرمندانه
خودنمایی کرده اند.
مجموعه :
الگو هایي كه در باال ذكر شد در تركیب
با هم مجموعه اي را بوجود مي آورند.
رایج ترین نوع مجموعه ها تركیب یك
تیمچه یك سرا و یك راسته است مجموعه
حاج شفیع در شمال بازار تبریز كه به
فروش فرش اختصاص دارد نمونه اي از
این مجموعه هاست .انواع پیچیده تر ،از
یك سرا و تعدادي تیمچه و راسته تشكیل
شده اند كه نمونه خوب آن در بازار
تبریز مجموعه امیر است كه شامل یك
سرا دو تیمچه و دو راسته به نام هاي
بازار امیر و پشت بازار امیر است.
مجموعه ها مي توانند انواع تركیب
مجموعه دو دري شامل سه تیمچه و یك ً
ها را داشته باشند مثال سراست یا
مجموعه حاج شیخ از سه تیمچه و یك
داالن شكل گرفته است
• بازار های برون شهری
نوعی بازاراست که در بیرون شهر ،درکنار دروازه و حصار تشکیل می شد و مخصوص کاالهای ارزان قیمت بود .کاالهایی که از
روستاهای نزدیک هرروز به سوی شهر آورده می شد مانند میوه و تره بار .در کنار دروازه شهرهای بزرگ بازار اسب و بازار
گوسفند تشکیل می شد و غالبا ازعرضه آنها در داخل خودداری می کردند .برخی ازاین بازارها به صورت ادواری یعنی هفتگی یا
ماهانه و نیز فصلی تشکیل
می شد .غالبا بازارهای برون شهری فضاهای طراحی و ساخته شده نداشتند و بیشتر به شکل بازارگاه بودند.
• بازارهای شهری
این نوع بازار مهمترین بازار هر شهر به شمار می آمد ،حوزه کارکردی آن همه شهر را در بر می گرفت .عالوه برآن ،جنبه ای
فراشهری و منطقه ای نیز داشت ،زیرا تعدادی روستا درحوزه کارکردی هر شهر وجود داشت که برخی از صنایع و محصوالت
مازاد خود را به بازار شهری عرضه می کردند و کاالهای مورد نیاز خود را از بازار شهری خریداری می کرند.
• بازار شهری
این نوع بازار مهمترین بازار هر شهر به شمار می آمد ،حوزه کارکردی آن همه شهر را در بر می گرفت .عالوه برآن ،جنبه ای
فراشهری و منطقه ای نیز داشت ،زیرا تعدادی روستا درحوزه کارکردی هر شهر وجود داشت که برخی از صنایع و محصوالت مازاد
خود را به بازار شهری عرضه می کردند و کاالهای مورد نیاز خود را از بازار شهری خریداری می کرند
• بازار ناحیه ای
در شهرهای بزرگ ،یک یا چند بازارناحیه ای نیز وجود داشت که برخی از نیازهای بخشی از ساکنان شهر به کاالهای روزانه و
هفتگی و گاه ماهانه را تامین می کرد .حوزه کارکردی بازارهای ناحیه ای ،شامل دو یا چند محله بود .در بازارهای ناحیه ای کاالهایی
خاص عرضه می شد.
• بازار همسایگی
در شهرهای بسیار بزرگ ،مانند تهران یا اصفهان در دوره قاجار ،در صورتی که مساحت هر محله بسیار بزرگ بود هر محله را به
عرصه های کوچکتری تقسیم می کردند ،برای مثال هر محله در تهران قدیم به بخش های کوچکتری به نام گذر تقسیم می شد .با توجه به
موقعیت جغرافیایی ،کیفیت و وسعت بازارهای شهری ،پتانسیل تولیدی در شهر ،به بازارهای مختلفی برمی خوریم که هریک دارای قلمرو
و عملکردی متفاوت از دیگری است
بازارهای قدیمی :
بازار قیصریه اصفهان قدمتی نزدیک به 500سال دارد .این بازار بین سالهای 1011تا 1029بهدستور شاه عباس اول و به دست
توانمند استاد علی اکبر معمار اصفهانی ساخته شده است .بازار قیصریه بهنامهای بازار شاهی یا بازار سلطانی نیز شناخته میشود ،اما
نام اصلی آن همان بازار قیصریه است.
بهنقلی از جهانگردان بزرگی همچون ناصرخسرو و شاردن ،نام بازار قیصریه اصفهان برگرفته از قیصریه یا قیساریا در آسیای صغیر یا
همان ترکیه امروزی است و دلیل این نامگذاری شباهت بازار قیصریه به قیصریه ترکیه بوده است .البته در مورد نام بازار توصیفی
قدیمیتر در کتاب رساله محاسن اصفهان وجود دارد که به همین موضوع اشاره میکند.
فروش بازار قیصریه اصفهان جز لوکسترین و مجللترین بازارهای دوران صفوی بوده و در آن پارچهها و فرشهای گرانقیمت به
میرسید .حتی اجناس آن به کشورهای خارجی نیز صادر میشد .این روزها نیز بازار شکوه و جالل قدیم خود را داراست و ضمن
فروش فرش و پارچه ،عتیقهجات و وسایل سبک گران قیمت و صنایع دستی اصفهان نیز در آن بهفروش میرسد.
آنچه در مورد این بازار جالب است و در مقدمه نیز به آن اشاره کردیم ،حجرههایی هستند که 400سال است یک کاالی خاص را
بهفروش رسانده و حتی زمان نیز نتوانسته آنها را از مسیر خود منحرف کند .بله این موضوع واقعیت دارد و اغراق نیست ،بنابراین
حتما یادتان باشد وقتی به بازار رفتید ،سراغ این مغازهها را گرفته و آنها را از نزدیک نظاره کنید .گفتنی است بازار قیصریه در تاریخ
21آبان 1317با شماره ثبت 315در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده و نه تنها جز آثار تاریخی جهانی بلکه جز آثار ملی نیز بهشمار
میرود.
نقاشی سردر بازار قیصریه
• روبهرو دیوار ورودی که بایستید ،نقاشی پیشرویتان که نقاشی اصلی سردر است ،جنگ شاه
عباس صفوی با ازبکان را نشان میدهد که در اصل سربلندی و صالبت ملی را بهتصویر کشیده
است .در سمت راستتان اما دیگر خبری از جنگ نیست و منظرهای از رقص و آواز اروپاییان
را مشاهده خواهید کرد که یادآور عیش و نوش و زندگی دنیوی یا بهشت زمینی است
سمت چپتان نیز شکارگاهی به تصویر
کشیده شده که جدا شدن از پلیدی و رسیدن به
پاکی را نشان میدهد .نقاشیهای سردر به
همین تعداد خالصه نشده و در باالترین
قسمت سردر نقاشی بزرگی از دو مرد
تیرانداز جوان با لباس عصر صفویه ،تنهی
شیر و دم اژدها دیده میشود که هر کدام در
حال تیراندازی به سویی هستند .این تصویر
نهتنها نقاشی صورت فلکی اصفهان (برج
قوس) است ،بلکه نشانگر صحنه مبارزهای
است که تیرانداز آن گویی همان آرش
کمانگیر با دم حیوان افسانهای است.
موضوع ناراحتکنندهای که درباره
نقاشیهای سردر بازار قیصریه اصفهان
وجود دارد ،این است که نقاشیها در
مجاورت هوا و تغییرات دمایی رنگ و روی
خود را از دست دادهاند و چنانچه برای
محافظت یا احیای آنها اقدامی اساسی
صورت نگیرد ،سرنوشت نقاشیها به نابودی
کشیده خواهد شد .اگرچه که نقاشیهای سردر
بازار رنگولعاب روزهای اول خود را
ندارند ،اما باز هم چیزی از شکوه آنها کم
نشده و نقاشیها هنوز هم که هنوز است،
زیبایی و شکوه خود را دارند.
معمار بازار قیصریه اصفهان :
سرما و بوران از عوامل مهم و تعیین کننده در شکل ساختمان های این مناطق ،خصوصا در نواحی شمال و شمال غرب کشور است
.لذاراسته های بازاردرشهرهای نسبتا بزرگ در این نواحی عموما طاق آجری دارند .ولی در این جا عرض راسته ها و ارتفاع کف
تا زیر طاق آن ها کمتر از بازار های مشابه در نواحی گرم و خشک است .وجود طاق مانع از تبادل حرارتی بیش از حد بین داخل و
خارج راسته ها می شود و ابعاد نسبتا کوچک عرض و ارتفاع راسته ها باعث می شود که درجه حرارت در راسته ها در حد آسایش
و قابل قبول برای انسان باشد .حرارات ناشی از فعالیت مردم ,چراغ های داخل بازار و بخاری های داخل حجره ها به جهت تامین
دمای مطلوب در زمستان های سرد این نواحی کفایت می کند ؛ به نحوی که حجره داران در این فصل نیز مانند سایر فصول می
توانند ورودی حجره ها را در مقابل مشتریان باز بگذارند .و در کل محوطه بازار ،خریدار و فروشنده با پوشش معمول زمستانی ،
بدون احساس ناراحتی به تبادل کاال و سایر فعالیت های مرتبط با بازار بپردازند .برای تامین نور و تهویه در راسته ها ،معموال منفذ
های نسبتا کوچکی در باالی طاق ها قرار دارند نمونه این بازار ها را می توان در شهر های همدان ،زنجان ،تبریز و ...مشاهده
نمود.
- 3ویژگی های معماری بازار در اقلیم معتدل و مرطوب
در کرانه دریای خزر به لحاظ رطوبت و بارندگی بسیار زیاد ،راسته ها بازار غالبا طاق ندارند و فقط بام شیب دار حجره ها از دو
طرف تا حدودی فضای بازار را می پوشانند .و در هنگام بارندگی مانع از ریزش باران بر روی سر عابرین می شود .همچنین کف
راسته های بازار معموال از دو طرف قدری به سمت وسط راسته شیب دارند .تا آب باران به مجرای باریکی که از وسط راسته می
گذرد هدایت و نهایتا به نهر و یا رودخانه ریخته شود .بعالوه اگر راسته ها طاق داشته باشند ،جریان طبیعی باد در سطح شهر نخواهد
توانست هوای مرطوب و سنگین در فضای بازار را جا به جا کند .در زمان های قدیم ،بام های شیب دار حجره های بازار مانند سایر
ساختمان ها با الیاف گیاهی مثل گالی و یا ساقه برنج پوشانده می شد ،ولی بعد از ورود سفال به ایران برای پوشش بام بازار از مصالح
جدید و با دوام استفاده گردید .در سنوات اخیر بام اکثر حجره ها با سفال یا شیروانی و یا هر دو پوشیده شده است .دیوار ها نیز مانند
سایر ابنیه سنتی ساخته می شدند .
• بازار های خطی
راستهای که در جهت طولی در امتداد راهها و معابر رشد کرده بود و خانها در دو سوی آن جای داشتند
این شکل بازار ،مجموعه بزرگی از راستهها و داالنهای سرپوشیده است که بیفاصله در مجاورت یکدیگر قرار گرفتهاند و خانهها
به شکل کمربندی آنها را در بر گرفتهاست
گونه شناسی و تحلیل کالبد بازار های ایرانی در اقلیم های چهار گانه
علیرضا دودانگی ،فریبا سادات مفتخری قویدل