You are on page 1of 24

‫باسمه تعالی‬

‫جمهوری اسالمی ایران‬


‫وزارت آموزش و پرورش‬
‫مبارزة علمی برای جوانان‪ ،‬زندهكردن روح جستوجو و كشف واقعیّتهاست‪.‬‬
‫«امام خمینی (ره)»‬

‫دفترچة سؤاالت مرحلة اوّل سال ‪0011‬‬

‫سیو پنجمین دورة المپیاد ادبی‬


‫صبح‪ -‬ساعت‪10:11 :‬‬

‫کد دفترچه‪0 :‬‬


‫مدّت آزمون (دقیقه)‬ ‫تعداد سؤاالت‬
‫‪021‬‬ ‫‪011‬‬

‫شماره صندلی‪:‬‬ ‫نامخانوادگی‪:‬‬ ‫نام‪:‬‬

‫آرامبخش دلها یاد اوست‪.‬‬

‫‪ -1‬كد دفترچة سؤاالت شما ‪ 1‬است‪ .‬این كد را در محلّ مربوط روی پاسخ نامخ بخا مخداد پخر ك دخدغ در یدخر ایخن خورت‬
‫پاس نامة شما تصحدح نخواهد شد‪.‬‬
‫‪ -2‬بالفا ل پس از آیاز آزمونغ تعداد سؤاالت داخل دفترچ و وجود همة برگ های دفترچة سؤاالت را بررسي نمایدخد‪ .‬در‬
‫ورت وجود هرگون نقصي در دفترچ غ در اسرع وقت مسؤول جلس را مطّلع ك دد‪.‬‬
‫‪ -3‬یك برگ پاس نام در اختدار شما قرار گرفت ك مشخّصات شما بر روی آن نوشخت شخد اسخت‪ .‬در خورت نادرسخت‬
‫بودن آنغ در اسرع وقت مسؤول جلس را مطّلع ك دد‪ .‬ضم اً مشخّصات خواست شخد در پخایدن پاسخ نامخ را بخا مخداد‬
‫مشکي ب ویسدد‪.‬‬
‫‪ -4‬برگة پاس نام را دستگا تصحدح ميك دغ پس آن را تا نک دد و تمدز نگ دارید و ب عالو غ پاس هر پرسش را بخا مخداد‬
‫مشکي نرم در محلّ مربوط عالمت بزندد‪ .‬لطفاً خانة مورد نظر را كامالً سدا ك دد‪.‬‬
‫‪ -5‬پاس درست ب هر سوال ‪ 3‬نمرة مثبت و پاس نادرست ‪ 0‬نمرة م في دارد‪.‬‬
‫‪ -6‬آزمون مرحلة دوّم برای دانشآموزان پایخة دهخ غ خرفاً ج بخة آزمایشخي و آمخادگي دارد و شخركتك خدگان در دورة‬
‫انتخاب مي شوند‪.‬‬ ‫تابستاني از بدن دانشآموزان پایة یازده‬
‫‪ -7‬دفترچ باید همرا پاس نام تحویل داد شود‪.‬‬

‫كلّیة حقوق این سؤاالت برای سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان محفوظ است‪.‬‬
‫آدرس سایت اینترنتی‪ysc-sampad.medu.ir :‬‬
‫‪ -1‬کدام گروه از واژهها‪ ،‬همگی مترادف هستند؟‬
‫‪( )1‬خیل و فوج)‪( ،‬لجوج و خودرو)‪( ،‬ساالر و عامل)‪( ،‬درحال و ارتجاالً)‬
‫‪( )2‬وقاحت و جسارت)‪( ،‬عاجز و زبون)‪( ،‬تقریظ و تقریر)‪( ،‬معیار و مالک)‬
‫‪( )3‬درع و زره)‪( ،‬لگام و فتراک)‪( ،‬بدسگال و خصم)‪( ،‬شیراوژن و کمندافکن)‬
‫‪( )4‬باره و بادپا)‪( ،‬توسن و سرکش)‪( ،‬خدالن و حقارت)‪( ،‬جافی و جفا)‬

‫‪ -2‬در متن زیر چند غلط امالیی وجود دارد؟‬


‫« طایفۀ دزدان عرب بر سر کوهی نشسته بودند و رعیت از مکاید ایشان مرعوب و لشکر سلطان مقلووب‪ ،‬مودباران‬
‫ممالک آن طرف در دفع مضرّت ایشان مشاورت همی کردند که اگر این طایفوه هوم بور ایون نصوز‪ ،‬روزگوار‬
‫مداومت نمایند‪ ،‬مقاومت ممتنع گردد‪».‬‬
‫‪ )4‬چهار‬ ‫‪ )3‬سه‬ ‫‪ )2‬دو‬ ‫‪ )1‬یک‬

‫‪ -3‬مفهوم بیت زیر به همۀ ابیات بهجز بیت ‪ ...........‬نزدیک است؟‬


‫هلللای بلللی لللمار اسلللت»‬ ‫از آنلللن رنللل‬ ‫«گلللز از لللون الللو بنلللدات در بهلللار اسلللت‬
‫خ ورّم از خلووز تووو شوود مووزرع ایوون س و ز حصووار‬ ‫‪ )1‬آب و رنگووی دگوور از فوویر تووو در دهوور افتوواد‬
‫پووووا بوووور آتووووش چنووووین سوووورکش شووووده‬ ‫‪ )2‬آتووووش از شووووو تووووو چووووون آتووووش شووووده‬
‫از آن پیوسوووووووته او گوهرفشوووووووان اسوووووووت‬ ‫و ف ووووان اسووووت‬ ‫‪ )3‬ز ذوقووووش بحوووور در جووووو‬
‫بوووواز آمووووده‬ ‫دامنووووی توووور‪ ،‬خشووووک لوووو‬ ‫‪ )4‬بحوووووور در شووووووورت سوووووور انووووووداز آمووووووده‬

‫‪ -4‬مفهوم حدیث «حاسِبوا قَبزَ اَت اُحاسَبوا» از کدام بیت دریافت می ود؟‬

‫چووو هسووت فرصووتی‪ ،‬آموواده کوون جووواب اینجووا‬ ‫‪ )1‬جواب را نتوان فکر کرد روز سؤال‬
‫از بهشت عافیت خار نگیرد پا ما‬ ‫‪ )2‬قهرمان عدل چون پرسش کند روز حسواب‬
‫مکوون جووز درد و داق عشووز‪ ،‬نقوود انتاوواب اینجووا‬ ‫‪ )3‬بووه بووازار قیامووت نیسووت رایووب هوور زر قل ووی‬
‫یوووک قلوووم روز قیاموووت بوووا حسوووابم کوووار نیسوووت‬ ‫‪ )4‬خط پاکی از جنون اینجا بوه دسوت آوردهام‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 1‬از ‪22‬‬


‫‪ -5‬بیت « صبا بر آت سر زلف ار دل مرا بینی‪ /‬ز روی لطف بگوین که جا نگله دارد» بلا هملۀ‬
‫گزینهها بهجز‪ ....‬اراباط مفهومی دارد‪.‬‬
‫همچو ک کی است که در چنگ عقاب افتاده است‬ ‫کوووو ت‬ ‫‪ )1‬بوووواز موووورق دل موووون در گووووره زلوووو‬
‫تووو در دسووت موون افتوود‬ ‫گوور چووین سوور زلوو‬ ‫‪ )2‬کووووووام دل شوووووووریده ز لعوووووول تووووووو بوووووورآرم‬
‫شوووود کووووه بازآیوووود و جاویوووود گرفتووووار بمانوووود‬ ‫‪ )3‬بووووووه تماشوووووواگه زلفووووووش دل حووووووافظ روز‬
‫زیوووورا کووووه مقووووام دل حیووووران موووون آنجاسووووت‬ ‫توووو کوتوووه نکووونم دسوووت چوووو خواجوووو‬ ‫‪ )4‬از زلو و‬

‫‪ -6‬عبارت مشهور « َرَفُ المَکاتِ بِالمَکینِ» با کدام بیت اقابز مفهومی دارد؟‬
‫کوووووه بحووووور قلوووووزم انووووودر ووووورف نایووووود‬ ‫‪ )1‬معووووووانی هرگووووووز انوووووودر حوووووورف نایوووووود‬
‫خوواتم اسووت اینجووا دلیوول عووزّت و شوو ن نگووین‬ ‫‪ ) 2‬چون هوالل از پیکور خوم‪ ،‬سور بوه گوردون سوودهام‬
‫آن کووه مووا در طلوو ش جملووه مکووان گردیوودیم‬ ‫ز مکوووان بیووورون بوووود‬ ‫‪ )3‬خوووود سوووراپرد قووودر‬
‫دل خوووراب عشوووز را معموووور مووویدانووویم موووا‬ ‫‪ )4‬قوودر هوور رفووی بووه قوودر آن بووود کانوودر و اسووت‬

‫‪ -7‬کدام ابیات با بیت زیر قرابت دارند؟‬


‫حاصز بی حاصلی نبلود بله جلز لرمندگی»‬ ‫«بیللد مونللوت در امللام عمللر سللر بللا نکللرد‬
‫هووور چنووود کوووه چوووون بیووود سوووراپا زبوووانیم‬ ‫نشوونیده اسووت‬ ‫الوو ) از مووا گلووه بووی نموور کوو‬
‫خجلووت از ناوول دل بوووی نموور خووود داریوووم‬ ‫ب) خشک گردیود و نشود طفلوی از او شویرین کوام‬
‫مووووا‬ ‫سوووور پوووویش فکنوووودن نموووور پیشوووور‬ ‫ج) هوووم طوووالع بیووودیم در ایووون بووواق کوووه باشووود‬
‫صود سوال سورو در چمون از بوی بور بجاسووت‬ ‫د) عموووور دراز‪ ،‬قسوووومت بووووی حاصوووولی شووووود‬

‫ود‬ ‫‪ )4‬ال‬ ‫‪ )3‬ج و د‬ ‫‪ )2‬ب و ج‬ ‫وب‬ ‫‪ )1‬ال‬

‫‪ -8‬معنی چند واژه درست است؟‬


‫(زهاب‪ :‬چشمه)‪( ،‬ژیات‪ :‬بزرگ)‪( ،‬قال‪ :‬کمین)‪( ،‬کالف‪ :‬دوک)‪( ،‬نلزه‪ :‬خوال))‪( ،‬رفعلت‪ :‬بلنود)‪( ،‬ضلرب‪:‬‬
‫کوفتن)‪( ،‬عارضه‪ :‬بیمار )‪( ،‬هنر‪ :‬شایستگی)‪( ،‬قرب‪ :‬همجوار )‪( ،‬ادبار‪ :‬سیهروز )‬
‫‪ )4‬هفت‬ ‫‪ )3‬شش‬ ‫‪ )2‬پنب‬ ‫‪ )1‬چهار‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 2‬از ‪22‬‬


‫‪ -9‬در کدام گزینه غلط امالیی وجود دارد؟‬
‫‪ )1‬یکدیگر را دستگیر باشیم و معاونت و مضاهرت واج دانیم‪.‬‬
‫‪ )2‬خاک را از بعد خوار در چمن اعزاز بینی‪.‬‬
‫حمیات‪ ،‬رخصت ن ینیم‪.‬‬ ‫‪ )3‬اهمال و تقصیر را در مذه‬
‫‪ )4‬اگر سهو ب ینند‪ ،‬زبان طاعنان گشاده گردد و دشمنان مجال وقعیت یابند‪.‬‬

‫‪ -11‬آرایههای «استعاره‪ ،‬اشبیه‪ ،‬ایهام اناسب‪ ،‬اضاد» در کدام بیت وجود دارد؟‬
‫و گول رخسوار آیوی‬ ‫که بر آن سن ل زلو‬ ‫گوول و سوون ل نکنووی‬ ‫‪ )1‬دیگوور ا بوواد‪ ،‬حوودی‬
‫ق لووۀ اهوول دل موونم‪ ،‬سووهو نموواز موویکنووی‬ ‫‪ )2‬پوویش نموواز بگووذرد سوورو روان و گویوودم‬
‫بوووی آرام او‬ ‫مووویبووورد آرام از دل‪ ،‬زلو و‬ ‫‪ )3‬آب آتووش موویرود زان لعوول آتووش فووام او‬
‫جوووان شووویرینش فووودا جوووان شووویرین‬ ‫‪ )4‬جان به تلای میدهود «خواجوو» چوو فرهواد‬

‫‪ -11‬در جمالت کدام ابیات «هم یوۀ بالغی و هم یوۀ عادی» مشاهده می ود؟‬
‫توووا در ایووون ره چوووه کنووود هماوووت مردانوووۀ موووا‬ ‫الوو ) در ره عشووز وطوون از سوورس جووان خاسووتهایووم‬
‫باز همان جا رویم‪ ،‬جمله کوه آن‪ ،‬شوهر ماسوت‬ ‫ب) مووا بووه فلووک بووودهایووم‪ ،‬یووار ملووک بووودهایووم‬
‫توووا ز توووو دل وووذیر شووود‪ ،‬هسوووتی نووواگزیر مووون‬ ‫ج) نوووازس توووو و نیوووازس توووو شووود‪ ،‬هموووه دل وووذیر مووون‬
‫سووور و رو موووردان پووور از گووورد و خووواک‬ ‫د) زره لاووووت لاووووت و ق ووووا چوووواک چوووواک‬
‫که در جوشون عشوقید‪ ،‬کوه از کورب و بالییود‬ ‫هووو) چووه از تیوور و چووه از تیوو ‪ ،‬شووما رو نتابیوود‬

‫‪ )4‬ج‪ ،‬د‪ ،‬ال‬ ‫‪ )3‬ب‪ ،‬د‪ ،‬هو‬ ‫‪ )2‬ب‪ ،‬ج‪ ،‬هو‬ ‫‪ )1‬ال ‪ ،‬ب‪ ،‬هو‬

‫‪ -12‬در کدام مصراع‪ ،‬فعز اسنادی و غیر اسنادی «هر دو» یافت می ود؟‬
‫‪ )2‬دریاب که م تال عشقم‬ ‫‪ )1‬کرم ورزد آن سر که م ز در اوست‬
‫‪ )4‬منم پور ایران و نام آورم‬ ‫‪ )3‬دل برس دلدار رفت جان ب سر جانانه شد‬

‫‪ -13‬در کدام مصراع‪ ،‬در جملۀ هسته (پایه) نقن مسند دیده می ود؟‬
‫‪ )2‬تا شدم بوی عشوز مویلورزم بوه جوان خویشوتن‬ ‫‪ )1‬دُرد تلاووی در قوودر دارم کووه کووونر داق اوسووت‬
‫خووود ن ووردم تووا بصوویرت داشووتم‬ ‫‪ )4‬پووی بووه عی و‬ ‫‪ )3‬هرکوووه ایووون آیینوووه دارد در ب ووول اسکندرسوووت‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 3‬از ‪22‬‬


‫‪ -14‬مفهوم عبارت «از آسمات ااج بارد‪ ،‬اما بر سرِ آت کس که سر فرو آرد» با هملۀ گزینلههلا‬
‫بهجز‪ ........‬اراباط معنایی دارد‪.‬‬
‫مووویتووووان در پیشوووگاه خووواطر گووول‪ ،‬باریافوووت‬ ‫‪ )1‬گوور سوو ک سوواز چووو شوو نم از عالیووز خووویش را‬
‫تووا چووو موواه نووو‪ ،‬تووو را گووردون کنوود از زر رکوواب‬ ‫‪ )2‬در بلنوووود بووووا فرودسووووتان توا ووووع پیشووووه کوووون‬
‫کووه دو تووا موویباشوود‬ ‫از توا ووع قوود هوور کوو‬ ‫‪ )3‬در نظرهووووا شووووود انگشووووتنمووووا چووووون مووووه نووووو‬
‫گر چو نقش پا توانی ساخت با افتادگی‬ ‫‪ )4‬راحووووت رو زمووووین زیوووور نگووووین نوووواز توسووووت‬

‫‪ -15‬عبارت «گوهر محبت بود که در صدف امانت معرفت اعبیه کلرده بودنلد‪ ،‬و بلر مُللک و‬
‫ملکوت عرضه دا ته‪ ،‬هیچ کس استحقان بزانگی و بزانه داری آت گوهر نیافته‪ ،‬بزانگی آت‬
‫را دل آدم یق بود» با کدام گزینه اراباط معنایی بیشتری دارد؟‬
‫بووود بووه خوودا‬ ‫بووه مسووتحز بس و ارم چووه خووو‬ ‫‪ )1‬اموووانتی کوووه بوووه ننوووه چووور درنمووویگنجووود‬
‫رشووتۀ جووان را امانووتدار ایوون گوووهر کنوویم‬ ‫‪ )2‬قدر دُرا اشک را م گان چه میدانود کوه چیسوت‬
‫از امانوووت بوووار سووونگینی کوووه مووون برداشوووتم‬ ‫‪ )3‬بوووا زبردسوووتی سوو هر آهنوووین پوووی بووور نداشوووت‬
‫بوووه دلسوووتانی داد‬ ‫ب سوووت و کلیووود‬ ‫در‬ ‫‪ )4‬دلووووم خزانووووۀ اسوووورار بووووود و دسووووت قضووووا‬

‫‪ -16‬مفهوم آیۀ «اُعزُّ مَنْ اشاء و اُذلُّ مَن اشاء» از کدام بیت دریافت می ود؟‬
‫جووا خووالی‬ ‫موویکنوود خوواک بوورا همووه ک و‬ ‫‪ )1‬عووزّت شوواه و گوودا زیوور زمووین یکسووان اسووت‬
‫صووودایز را از بُووون چوووه برکشوووی‬ ‫یوسووو‬ ‫کنووووی‬ ‫‪ )2‬در شووووکم موووواهیا ‪ ،‬حُجوووور یووووون‬
‫اگر با تاج خورشید وگر بور تاوت افالکوی‬ ‫چون ماه و در چاه مُحا افتی‬ ‫به ش‬ ‫‪ )3‬بکاهی ش‬
‫ره ق ول در او هر که یافت شد مُق ل‬ ‫‪ )4‬چوووو خانوووۀ دلس اهووول قلووووب‪ ،‬مق وووول اسوووت‬

‫‪ -17‬کدام بیت با بیت زیر اقابز مفهومی دارد؟‬


‫للرط عقللز اسللت جُسللتن از درهللا»‬ ‫« رزن هلللر چنلللد بلللی گملللات برسلللد‬
‫فووووورد باشووووود از بووووورا امت وووووال‬ ‫‪ )1‬گفوووووت روبوووووه جسوووووتن رز حوووووالل‬
‫زمووین شوووریدن ا فلّووار‪ ،‬تووا کووی‬ ‫‪ )2‬چووو فرموووده اسووت رزقووت ز آسوومان اسووت‬
‫سووووعی تووووو رز دل روشوووون دهوووود‬ ‫‪ )3‬بووووووواز میکا یووووووول رز تووووووون دهووووووود‬
‫گشووواید بوووه فضووول و کووورم دیگووور‬ ‫‪ )4‬خووووودا ار بوووووه حکموووووت ب نووووودد در‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 4‬از ‪22‬‬


‫‪ -18‬کدام بیت دربردارندۀ مفهوم بیت زیر است؟‬
‫نبایللد جللز بلله بللود محتللاج بللودت»‬ ‫«چللله در کلللار و چللله در کلللار آزملللودت‬
‫که درس اهل کورم نیسوت بوه دربوان محتواج‬ ‫‪ )1‬سر خوود گیور ز درگواه بهشوت ا ر ووان‬
‫خود را چو اسوتاوان بوه هموا بسوتهایوم موا‬ ‫‪ )2‬محتووواج را ز سوووایۀ دولوووت گزیووور نیسوووت‬
‫طفل تا شیر خورد‪ ،‬هست بوه موادر محتواج‬ ‫‪ )3‬نیسووت بووا مهوود زمووین مووردم کاموول را کووار‬
‫خووویش روشونایی مووا‬ ‫کووه هسووت از نفو‬ ‫‪ )4‬به نور عاریه محتاج نیستم چون ماه‬

‫‪ -19‬مفهوم کدام بیت‪ ،‬متفاوت با سایر ابیات است؟‬


‫با دست اشارتم کرد که عزم سو ما کون‬ ‫پیر در کو عشز دیودم‬ ‫‪ )1‬در خواب‪ ،‬دو‬
‫کووه بووی دلیوول ز خووود رفتونم میساوور نیسووت‬ ‫‪ )2‬مرا بوه سوایر ا خضور نیوکپوی دریواب‬
‫کی ره خوابیوده دلگیور از سوفر سوازد مورا‬ ‫‪ )3‬جذبووۀ دریووا بووود صووا ‪ ،‬دلیوول سوویل موون‬
‫ا پیووور دیووور‪ ،‬هماتوووی اموووداد کووون مووورا‬ ‫‪ )4‬شوواید بووه گوورد قافلووۀ بوویخووودان رسووم‬

‫‪ -21‬کدام بیت با حذف همزه و بدوت حذف همزه درست است؟‬


‫‪)1‬به نام خداوند جانآفرین ‪ /‬حکیم سان در زبان آفرین‬
‫که بمیرم در آرزو تو باشم ‪ /‬بدان امید دهم جان که خاک کو تو باشم‬ ‫‪)2‬در آن نف‬
‫که من مامورم ‪ /‬یا نمکدان که دیده است که من در شورم‬ ‫‪)3‬دل چه خورده است عج دو‬
‫‪ )4‬برو به کار خود ا واعظ این چه فریادست ‪ /‬مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست‬
‫‪ -21‬کدام گزینهها را میاوات به دو کز رکنبندی کرد؟‬
‫) من چون ز می شکفته ن اشم در این چمن ‪ /‬کز گریه عذرخواهی من تاک میکند‬ ‫ال‬
‫ب) کی شود این روان من ساکن ‪ /‬این چنین ساکن روان که منم‬
‫پ) شرر در سنگ میرقصد می اندر تاک میجوشد ‪ /‬تحیر رشتهساز است و خموشی هم صدا دارد‬
‫ت) بر دل خاقانی اگر داق جفا نهی چه شد ‪ /‬او ز سگان کیست خود تا بردت به داور‬
‫ث) صد کان پر از گوهر و صد گنب پر از زر ‪ /‬سد مازن پیروزه و صد معدن پاکند‬

‫‪ )4‬پ و ت‬ ‫وث‬ ‫‪ )3‬ال‬ ‫‪ )2‬پ و ب‬ ‫‪ )1‬ب و ت‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 5‬از ‪22‬‬


‫‪-22‬چند مورد از نویسندگات آثار زیر نادرست معرفی ده است؟‬
‫جامعالتواریخ (رشیدالدین فضلاهلل می د ) ‪ /‬تاریخ جهانگشا (عطاملک جوینی) ‪ /‬تحفهاالحرار (نظامی)‬
‫(جامی)‬ ‫صدپند (خواجه ع داهلل) ‪ /‬تاریخ گزیده (حمداهلل مستوفی) ‪ /‬نفحاتاالن‬
‫‪ )4‬چهار‬ ‫‪ )3‬سه‬ ‫‪ )2‬دو‬ ‫‪ )1‬یک‬

‫‪ -23‬در مورد نثر دورۀ ایموری چند مورد از موارد ذیز درست است؟‬
‫تاریخنویسی در این دوره با ن ر پیچیده فرنامۀ شامی رواج یافت‪.‬‬
‫فرنامه قدیمی ترین تاریخ نوشته شده دربار تیمور است‪،‬‬
‫عالقۀ شدید آنان به ن ت وقایع مربوط به پدران و اجدادشان شروع شد‪.‬‬ ‫تاریخنویسی از اوایل دور م ول به س‬
‫ن ر ساد این دوره را میتوان فصیح و بلی دانست‪.‬‬
‫به ن ر ساده بر تاریخها قدیم انجام گرفت‪.‬‬ ‫در دور تیمور حاشیهنویسیها متعدد‬
‫این سادگی ن ر در دور تیمور همه جا یکسان و یکدست بود‪.‬‬
‫‪ )4‬پنب مورد‬ ‫‪ )3‬چهار مورد‬ ‫‪ ) 2‬سه مورد‬ ‫‪ )1‬دو مورد‬

‫‪ -24‬کدام گزینه به ویژگیهای اصلی بالنالمعانی ثانی ا اره دارد؟‬


‫‪ )1‬ربالم لها و الفاظ محاوره که زبان یزل این دوره را به افز خیال عامه نزدیک کرده‪ ،‬سان او را برجسته‬
‫ساخته است‪.‬‬
‫‪ )2‬او را خداوندگار مضامین تاز شعر دانستهاند‪.‬‬
‫از نظر دقت‪ ،‬رافت و رقت معانی مشهور است‪.‬‬ ‫‪ )3‬از شعرا ت نیرگذار قرن دهم در ایران است که شعر‬
‫حدا واسط س ک دور عراقی و دور بعد‪ ،‬یعنی س ک هند است و واقعگرایی شاخصۀ اصلی‬ ‫‪ )4‬س ک شعر‬
‫آن است‪.‬‬

‫‪ -25‬کدام ابیات بهارایب دارای ویژگیهای سبک هندی‪ ،‬بیداری‪ ،‬براسانی و عراقی هستند؟‬
‫ال ) ز باق ا بای ان ما را همی بو بهار آید ‪ /‬کلید باق ما را ده که فردامان به کار آید‬
‫بدان امید دهم جان که خاک کو تو باشم‬ ‫که بمیرم در آرزو تو باشم ‪/‬‬ ‫ب) در آن نف‬
‫پ) سیاه در دو جهان باد رو مو سفید ‪ /‬که همچو ص ح‪ ،‬گرانسنگ ساخت خواب مرا‬
‫دین و حفظ وطن‬ ‫ت) جنگ ننگ است در شریعت من ‪ /‬جز پی پا‬
‫پ‬ ‫‪ )4‬ب ت ال‬ ‫ب‬ ‫‪ )3‬پ ت ال‬ ‫پتب‬ ‫‪ )2‬ال‬ ‫بپ‬ ‫‪ )1‬ت ال‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 6‬از ‪22‬‬


‫‪-26‬در کدام گزینه مواز به عالقۀ باهت و مواز به عالقۀ غیر باهت آمده است؟‬
‫‪)1‬بر سر آنم که گر زدست برآید ‪ /‬دست به کار زنم که یصه سرآید‬
‫‪ )2‬وز خوردن آدمی زمین سیر نشد ‪ /‬زان رو که نداشت در ج لت کرمی‬
‫‪ /‬همچو براتی که بر خراب نویسند‬ ‫می کنند از دل شیدا‬ ‫‪ )3‬ص ر طل‬
‫مستانه میخیزد‬ ‫‪ )4‬همه مستی خلز از سایر و پیمانه میخیزد ‪ /‬مرا دیوانگی زان نرگ‬

‫‪-27‬وزت کدام گزینه همسات دوری نیست؟‬


‫‪ )1‬سرمنزل فرایت نتوان ز دست دادن ‪ /‬ا ساروان فروکش کاین ره کران ندارد‬
‫‪ )2‬تو خود از کدام شهر که ز دوستان ن رسی ‪ /‬مگر اندر آن والیت که تویی وفا ن اشد‬
‫‪ )3‬به اندک فرصتی از سفله روگردان شود دولت ‪ /‬که باشد نعل بر آتش به دست دیو خاتم را‬
‫‪ )4‬همه هست آرزویم که ب ینم از تو رویی ‪ /‬چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی‬

‫‪-28‬در کدام گزینه فقط یک اشبیه آمده است؟‬


‫‪ )1‬هزار دوز و دریا برون توان آورد ‪ /‬آتش دل سوزان و آب چشم ترم‬
‫‪ )2‬عنانگسستهتر از سیل در بیابانیم ‪ /‬به هر طرف که قضا میکشد شتابانیم‬
‫توست ‪ /‬در بند کفر مانده و ایمانم آرزوست‬ ‫‪ )3‬ایمان و کفر همه رخسار و زل‬
‫ما ماه ر دوست تمام است‬ ‫‪ /‬در مجل‬ ‫‪ )4‬گو شمع میارید در این جمع که امش‬
‫‪-29‬کدام بیت در وزت مفعول مفاعلن مفاعیلن سروده ده است؟‬
‫‪ )1‬ویرانۀ آب و گل چون مسکن بوم آمد ‪ /‬این عرصه کجا شاید پرواز همایی را‬
‫‪ )2‬در شهر که دیده است چنین شهره بتی را ‪ /‬در بر که کشیده است سهیل و قمر را‬
‫‪ )3‬صد شعلۀ آتش است در دیده ‪ /‬از نکتۀ دل که آتشین باشد‬
‫هر جان که بدیده او چنین را‬ ‫‪ )4‬ا گشته چنان و آن چنان تر ‪/‬‬
‫‪ -31‬وزت همۀ ابیات همسات است بهجز گزینه ‪. ...‬‬
‫نها جان من خطا این جاست‬ ‫‪ )1‬چو بشنو سان اهل دل مگو که خطاست ‪ /‬سانشنا‬
‫خندان دل خرم با اوست‬ ‫‪ )2‬آن سیهچرده که شیرینی عالم با اوست ‪ /‬چشم میگون ل‬
‫‪ )3‬به جمشید بر گوهر افشاندند ‪ /‬مر آن روز را روز نو خواندند‬
‫تو در دست نسیم افتادست ‪ /‬دل سودازده از یصه دو نیم افتادست‬ ‫‪ )4‬تا سر زل‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 7‬از ‪22‬‬


‫‪-31‬قافیۀکدام بیت نادرست است؟‬
‫‪ )1‬ش و روز او یر ماتم شده ‪ /‬به دریا یمها خود گم شده‬
‫ب اشد خداوند فردا ما‬ ‫‪ )2‬چو بیند صفا را به دلها ما ‪/‬‬
‫‪ )3‬او برده به هر سو از این خانه سر را ‪ /‬نقشی زده از صورت خود هر سحر را‬
‫سر بتافت ‪ /‬به هر در که شد هیچ عزت نیافت‬ ‫‪ )4‬عزیز که هر کز در‬
‫‪ -32‬به جزگزینۀ ‪ .....‬قافیۀ همۀ ابیات نادرست است‪.‬‬
‫تو بیرون نرفته ‪ /‬سان ییر از نگاه تو نگفته‬ ‫‪ ) 1‬زبان از وص‬
‫‪ )2‬خرما نتوان خورد از این کشت ‪ /‬آهو نتوان دید در این دشت‬
‫‪ )3‬از این خانه چون باد صرصر برفت ‪ /‬سانها تلخ از دل و جان بگفت‬
‫تاخت ‪ /‬تا که او را در بیابانی بیافت‬ ‫‪ )4‬شهریار اندر پی او اس‬
‫‪-33‬در کدام بیت استعارۀ مصرحۀ بیشتری مییابید؟‬
‫‪ )1‬به زیر تاته نرد آبنوسی ‪ /‬نهان شد کع تین سندروسی‬
‫‪ )2‬سحرگه آن سهی سروان سرمست ‪ /‬بدان مشگین چمن خواهند پیوست‬
‫‪ )3‬پگهتر زان بتان عشرتانگیز ‪ /‬میان دربست شاپور سحرخیز‬
‫‪ )4‬دریدند از هم آن نقش گزین را ‪ /‬که رنگ از رو برد نقش چین را‬
‫‪-34‬در کدام گزینه اشبیه افضیز مییابید؟‬
‫‪ )1‬در آن مینو میناگون چمیدند ‪ /‬فلک را رشته در مینا کشیدند‬
‫‪ /‬زمین را در به دریا گل به کشتی‬ ‫‪ )2‬نسیمی خوشتر از باد بهشتی‬
‫‪ /‬ص ا جعد چمن را شانه کرده‬ ‫‪ )3‬شقایز سنگ را بتاانه کرده‬
‫‪ )4‬بت شیرین ن ید تلخ در دست ‪ /‬از آن تلای و شیرینی جهان مست‬
‫‪-35‬عیّن الصّحیح فی الترجَمَة‪:‬‬
‫«کانَت مریمُ تذهَبُ لِإغالق حَنَفیّة الماء التّی کانَت مفتوحةً قلیالً‪».‬‬
‫‪ )1‬مریم برای بستن شیر آبی که کمی باز بود‪ ،‬میرود‪.‬‬
‫‪ )2‬مریم برای بستن شیر آبی که کمی باز بود‪ ،‬میرفت‪.‬‬
‫‪ )3‬شیر آب کمی باز است و مریم برای بستن آن میرود‪.‬‬
‫‪ )4‬شیر را مریم کمی میبندد و میرود‪.‬‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 8‬از ‪22‬‬


‫‪-36‬عیّن العدد غیر ترتیبی‪:‬‬
‫‪ )1‬فی صَفّنا تسعة تالمیذ‪.‬‬
‫‪ )2‬طالَعتُ الفَصل الثالِث مِنَ الکتاب األوّل‪.‬‬
‫‪ )3‬خرجتُ فی الساعة الخامسة صباحاً‪.‬‬
‫‪ )4‬قرأتُ هذا الموضوع فی الصّف الرّابع‪.‬‬

‫‪-37‬عیّن الجملة الفعلیّة‪:‬‬


‫‪ )1‬مِن عَالماتِ المؤمن الصّبرُ عِندَ المُصیبَة‪.‬‬
‫‪ )2‬العِلم فی الصِّغر کالنّقش فی الحجر‪.‬‬
‫‪ )3‬العالم بال عمل کالشّجربال ثَمَر‪.‬‬
‫‪ )4‬فی الصّباح ذَهَبنا إلی المَصنَع‪.‬‬

‫‪-38‬عیّن ما لیست فیه «نون الوقایة» ‪:‬‬


‫‪ )1‬کانَ أخی یُساعِدُنی فی الدّرس‪.‬‬
‫‪ )2‬أدخِلنی برحمتکَ فی عبادکَ الصّالحینَ‪.‬‬
‫‪ )3‬اللّهُمّ أرشِدنی إلی طریقِ الحّق‪.‬‬
‫‪ )4‬یا اُختی ال تحزَنی أنا اُساعدکِ‪.‬‬

‫‪-39‬عیّن الصّحیح عَن باب األفعال‪:‬‬


‫‪)4‬یُعَلِّمُ (تَفعُّل)‬ ‫‪)3‬ینتقِلُ (اِنفعال)‬ ‫‪)2‬یَستمعُ (استفعال)‬ ‫‪ )1‬اِنتصَرَ (اِفتعال)‬

‫‪-04‬عیّن الخطَأ عن أسماء اإلشارة‪:‬‬


‫‪ )1‬هاتان األُختانِ رَجعتا مِن المدرسة‪.‬‬
‫‪ )2‬لِهذه الکُتُب تمارین متنّوعة‪.‬‬
‫‪ )3‬هذه المعلمات واقفات جَنب المدرسة‪.‬‬
‫‪ )4‬تلک المخازن مملوءَةٌ بالماء‪.‬‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 9‬از ‪22‬‬


‫‪-04‬عیّن ما لیس فیه اسم التّفضیل‪:‬‬
‫‪ )1‬خَیر األمور أوسَطها‪.‬‬
‫‪ )2‬شرّ النّاس ذوالوجهین‪.‬‬
‫‪ )3‬دماوند أعلی جَبل فی إیران‪.‬‬
‫‪ )4‬إذا مَلکَ األراذل هَلکَ األفاضل‪.‬‬

‫‪-02‬عیّن الصّحیح عن کلماتِ‪:‬‬


‫«مَغرِب – غَفّار – مُحترَم – مفاهیم»‬
‫‪ )1‬اسم مکان –مبالغه ‪-‬اسم مفعول ‪-‬اسم مفعول‬
‫‪ )2‬اسم مکان ‪-‬اسم تفضیل ‪-‬اسم مفعول ‪-‬اسم مفعول‬
‫‪ )3‬اسم زمان ‪-‬اسم تفضیل ‪-‬اسم مکان ‪-‬اسم مفعول‬
‫‪ )4‬اسم مکان ‪-‬مبالغه ‪-‬اسم فاعل ‪-‬اسم فاعل‬

‫‪-03‬عیّن ما کُلّها مِن المعارف‪:‬‬


‫‪ )2‬الحدیقة – إیران –محّمد‬ ‫‪ )1‬ألوان – مریم – إحسان‬
‫‪ )4‬معلمونَ – اهلل – بعید‬ ‫‪ )3‬ألَم ‪ -‬البِسَة – تالمیذ‬

‫‪-00‬عیّن ما لیس فیه مِن األفعال الناقصة‪:‬‬


‫‪ )1‬إنّکُم مسؤولون حتّی عَن البقاع‪.‬‬
‫‪ )2‬لَیسَت لَدیّ فِکرةٌ لِحلّ المشاکل‪.‬‬
‫‪ )3‬کُن عالی الهّمة فی الحیاة‪.‬‬
‫‪ )4‬أصبح المسلمونَ متّحدینَ أمام الظُّلم‪.‬‬
‫‪-45‬معنای واژۀ مشخص ده در کدام گزینه نادرست است؟‬
‫بود ‪ /‬بدان ناخوشی را او گش بود (خو )‬ ‫‪ )1‬کسی را که اندیشه ناخو‬
‫به پیش خردمند رسوا کند (صلی )‬ ‫‪ )2‬همی خویشتن را چلی ا کند ‪/‬‬
‫اندر پرستندها چند نیو (جوان و دلیر)‬ ‫پ‬ ‫گیو ‪/‬‬ ‫‪ )3‬همیراند در پیش با طو‬
‫سر ماهرویان کنم شایدت (قصر)‬ ‫‪ )4‬به مشکو زرین من بایدت ‪/‬‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 11‬از ‪22‬‬


‫‪-46‬معنی نو ته ده برای کدام بیت صحیح نیست؟‬
‫گذاشت‬ ‫نام او را سیاو‬ ‫‪ )1‬جهاندار نامش سیاوخش کرد ‪ /‬بر او چر گردنده را باش کرد (کیکاوو‬
‫و طالعش را گرفت‪).‬‬
‫‪ )2‬چنان از شگفتی بدو در بماند ‪ /‬بسی آفرین بزرگان باواند (از شدت تعج در او خیره شد و بزرگان‬
‫دربار را تحسین کرد‪).‬‬
‫‪ )3‬چنان شد که گفتی طراز نخ است ‪ /‬و گر پیش آتش نهاده یخ است (آنگونه شد که انگار م ل نخ شد یا‬
‫م ل یخ برابر آتش آب شد‪).‬‬
‫‪ )4‬چو پردخته شد‪ ،‬هیربد را باواند ‪ /‬سانها بایسته چند براند (وقتی خالی شد‪ ،‬هیربد را احضار کرد و‬
‫سانان سنجیدها گفت‪).‬‬
‫‪-47‬با اوجه به ابیات کدام گزینه غلط است؟‬

‫بر سه پا‬ ‫‪ /‬نیایش کنم روز و ش‬ ‫ال ) همی گفت صد ره ز یزدان س ا‬


‫را بهسان تو فرزند نیست ‪ /‬همان شاه را نیز پیوند نیست‬ ‫ب) که ک‬
‫بدانست کآن مهر چیست ‪ /‬چنان دوستی نز ره ایزد است‬ ‫ج) سیاو‬
‫د) به نزدیک خواهر خرامید زود ‪ /‬که آن جایگه کار ناساز بود‬
‫هو) بر او خواهران آفرین خواندند ‪ /‬به کرسی زرینش بنشاندند‬
‫خرامان بیامد سو تات باز‬ ‫و) بر خواهران بد زمانی دراز ‪/‬‬
‫‪ /‬که اینت سر و تاج فرهنگ جو‬ ‫ز) ش ستان همه شد پر از گفتوگو‬
‫‪ /‬روانش خرد برفشاند همی‬ ‫ر) تو گویی به مردم نماند همی‬
‫‪ )1‬گویند دوبیت ناستین «سودابه» است‪.‬‬
‫از دست سودابه به خواهر پناه میبرد‪.‬‬ ‫‪ )2‬سیاو‬
‫بعد از نشستن با خواهر یا خواهران به تات نزد سودابه میخرامد‪.‬‬ ‫‪ )3‬بنا بر بیت «و» سیاو‬
‫قرار گرفته بودند‪.‬‬ ‫‪ )4‬اهل ش ستان تحت ت نیر روان خردمند سیاو‬
‫‪-48‬با اوجه به ابیات کدام گزینه غلط است؟‬
‫کشیدند بدبات زن را ز راه ‪ /‬به خوار ب ردند نزدیک شاه‬
‫نوید‬ ‫بسی روز را نیز داد‬ ‫امید ‪/‬‬ ‫به خوشی ب رسید و کرد‬
‫به خوار و زخم و به بند ‪ /‬به پردخت از او شهریار بلند‬ ‫وز آن پ‬
‫ن د هیچ خستو بدان داستان ‪ /‬ن د شاه پرمایه همداستان‬
‫چو خستو نیاید میانش به ار ‪ /‬ب رید و این دانم آیین و فر‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 11‬از ‪22‬‬


‫ب ردند زن را ز درگاه شاه ‪ /‬ز شمشیر گفتند و از دار و چاه‬
‫چنین گفت جادو که من بیگناه ‪ /‬چه گویم بدین نامور پیشگاه‬
‫بگفتند با شاه کاین زن چه گفت ‪ /‬جهان آفرین داند اندر نهفت‬
‫تهدید کردند‪.‬‬ ‫‪ )1‬ابتدا زن را تطمیع و س‬
‫‪ )2‬زن در جریان بازجویی شکنجه میشود‪.‬‬
‫‪ )3‬بازجویان دربار شاه هم یقین نمیکنند که زن گناهکار است‪.‬‬
‫‪ )4‬زن را بعد از چاه‪ ،‬به دار آویاتند‪.‬‬

‫‪-49‬معنی یا مفهوم مقابز کدام گزینه غلط است؟‬


‫‪ )1‬ن رد دو تن جنگ مردان بود ‪ /‬پر از خشم اگر چهره خندان بود (جنگ تنبهتن کار مردان است چه با‬
‫خنده باشد چه با خشم باشد‪).‬‬
‫میکنم نزد شاه بزرگ در جنگ‬ ‫‪ )2‬بکوشم که ننگی نگردم به کار ‪ /‬به نزدیک آن نامور شهریار (تال‬
‫شرمنده نشوم‪).‬‬
‫بر تن همۀ ما عر شرم‬ ‫‪ )3‬یکی مرد را شاه از ایران باواند ‪ /‬که از ننگ ما را به خو درنشاند (سیاو‬
‫نشاند‪).‬‬
‫‪ )4‬چنین تا به درگاه افراسیاب ‪ /‬نرفت اندر این جو جز تیره آب (اینگونه تا درگاه افراسیاب فقط افکار‬
‫منفی در سر میگشت‪).‬‬
‫‪-51‬مفهوم کنایی کدام گزینه صحیح نیست؟‬
‫جفت با پیل شیر ‪ /‬نه آتش دمان از بر و آب زیر (دو شاه در اقلیمی نگنجند‪).‬‬ ‫‪ )1‬ندیده است ک‬
‫‪ )2‬به گوهر شود باز‪ ،‬چون شد بزرگ ‪ /‬نترسد ز آهنگ پیل سترگ (گرگزاده عاق ت گرگ شود‪).‬‬
‫سنگ است‪).‬‬ ‫‪ )3‬همی از شتابش به آمد درنگ ‪ /‬که پیروز باشد خداوند سنگ (کلو انداز را پادا‬
‫‪ )4‬بر این کوه ما نیز ناچیر هست ‪ /‬به جام زبرجد می و شیر هست (ما نیز هم بد نیستیم‪).‬‬
‫‪-51‬بر اساس دو بیت زیر از زبات سیاوش‪ ،‬کدام گزینه غلط است؟‬
‫ق اد آمد و رفت و گیتی س رد ‪ /‬ورا نیز هم رفته باید شمرد‬
‫بترسم که سوگند بگزایدم‬ ‫به خیره همی جنگ فرمایدم ‪/‬‬
‫را باید مرده فرد کرد‪.‬‬ ‫‪ )1‬کیکاوو‬
‫‪« )2‬به خیره» در اینجا یعنی «بیهوده»‪.‬‬
‫‪ )3‬بیت ناست چهار جمله است‪.‬‬
‫میزند‪.‬‬ ‫‪ )4‬افراسیاب باالخره ربۀ خود را به سیاو‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 12‬از ‪22‬‬


‫‪-52‬در کدام بیت جنبۀ قهرمانی و پهلوانی دیده نمی ود؟‬
‫‪ )1‬اگر طو ‪ ،‬جنگیتر از رستم است ‪ /‬چنان دان که رستم ز گیتی کم است‬
‫بر آن کوه آتش بتاخت ‪ /‬نشد تنگدل‪ ،‬جنگ آتش بساخت‬ ‫‪ )2‬سیاو‬
‫‪ )3‬همان رستم از گنب آراسته ‪ /‬ناواهد شدن سیر و از خواسته‬
‫[دمو ] از پشت زین برگرفت ‪ /‬که گردان بماندند زو در شگفت‬ ‫‪ )4‬چنان خوار‬

‫‪-53‬مفهوم کدام گزینه اقدیرگرایی نیست؟‬


‫‪ )1‬چو ساالر گفتار پیران شنید ‪ /‬چنان چون همه بودنیها بدید‬
‫‪ )2‬مگر آسمانی جز این است راز ‪ /‬چه باید سانها کشیدن دراز‬
‫‪ )3‬ن ذرفت از آن دو خردمند پند ‪ /‬دگرگونه بد راز چر بلند‬
‫‪ /‬که با اختر بد به مرد مکو‬ ‫‪ )4‬چه گفت آن خردمند بسیار هو‬

‫‪-54‬کدام گزینه استعاره ندارد؟‬


‫‪ )1‬سر ماهرویان گسسته کمند ‪ /‬خراشیده رو و بمانده ن ند‬
‫و گل پر آب‬ ‫بنفرید با نرگ‬ ‫‪ )2‬به آواز بر جان افراسیاب ‪/‬‬
‫‪ )3‬به گرسیوز بدنهان شاه گفت ‪ /‬که این را به کو آورید از نهفت‬
‫درخت ‪ /‬نه شا و نه برگ و نه تاج و نه تات‬ ‫‪ )4‬ناواهم ز بیخ سیاو‬

‫‪ -55‬عبارت زیر را بیانگر کدام ویژگی محمود غزنوی میاوات دانست؟‬


‫یکی از ملوک خراسان‪ ،‬محمودس کتکین را به خواب چنان دید که جمله وجود او ریاته بود و خاک شده‪،‬‬
‫مگر چشمان او که در چشماانه همچنان میگردید و نظر میکرد‪.‬‬
‫‪ )4‬نظرباز‬ ‫‪ )3‬جاودانگی‬ ‫‪ )2‬چشمانتظار‬ ‫‪ )1‬طمعورز‬

‫‪-56‬کدام گزینه با عبارت زیر اناسب معنایی کمتری دارد؟‬


‫«الشا ‌ة‌نظیفه‌و‌الفیل‌جیفه»‬
‫نهفته باشد‬ ‫و هنر‬ ‫‪ )1‬تا مرد سان نگفته باشد‪ /‬عی‬
‫‪ )2‬ا که شا) منت حقیر نمود‪ /‬تا درشتی هنر ن ندار‬
‫بود‪ /‬همچنان از طویلها خر به‬ ‫‪ )3‬اس تاز اگر عی‬
‫‪ )4‬نه هرچه به قامت مهتر به قیمت بهتر‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 13‬از ‪22‬‬


‫‪ -57‬مفهوم «اا» در بیت «پا بر سر سبزه اا به بواری ننهی‪ /‬کات سبزه ز باک لهرویی رسته‬
‫است» به کدام مورد نزدیکاراست؟‬
‫کن «تا» نشنوم‪ /‬یا درم بگشا تا بیرون روم‬ ‫‪ )1‬زی قم در گو‬
‫‪ )2‬ا زبردست زیردستآزار‪ /‬گرم تا کی بماند این بازار‬
‫‪ )3‬بمیر تا برهی ا حسود کاین رنجی است‪ /‬که از مشقت آن جز به مرگ نتوان رست‬
‫‪ )4‬گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز‪ /‬تا نگویی که در آن دم یم جانم باشد‬

‫‪-58‬کدام گزینه دربارۀ بیت زیر نادرست است؟‬


‫ا که شا) منت حقیر نمود‪ /‬تا درشتی هنر ن ندار‬
‫‪ )1‬واژ «شا)» معنایی متفاوت با کاربرد آن در فارسی معاصر دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬تعداد اجزا جمله در دو مصراع برابر است‪.‬‬
‫‪ )3‬نقش میر «ت» در مصراع ناست مضافالیه است‪.‬‬
‫‪« )4‬درشتی» در معنا «تنومند بودن» به کار رفته است‪.‬‬

‫‪ -59‬معنای بیت در کدام گزینه درست ذکر ده است؟‬


‫چون تو پرورد و کشت‪ :‬بر پادشاهی این دنیا تکیه و اعتماد‬ ‫‪ )1‬مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت‪ /‬که بسیار ک‬
‫آنها را کشت‪.‬‬ ‫مکن‪ .‬زیرا این دنیا افراد زیاد مانند تو را پروراند س‬
‫‪ )2‬ناسزایی را چو بینی باتیار‪ /‬عاقالن تسلیم کردند اختیار‪ :‬ا انسان خوش ات‪ ،‬وقتی ناسزایی شنید ‪ ،‬ط ز‬
‫نظر عاقالن رفتار کن که تسلیم شدن را انتااب کردند‪.‬‬
‫‪ )3‬به دریا در منافع بیشمار است‪ /‬وگر خواهی سالمت بر کنار است‪ :‬دریا فواید و سود بیشمار دارد و اگر طال‬
‫سالمت باشی در اختیار تو میگذارد‪.‬‬
‫‪ )4‬مکن فرا رو در عمل اگر خواهی‪ /‬که وقت رفع تو باشد مجال دشمن تنگ‪ :‬اگر میخواهی هنگامی که‬
‫بلند رسید ‪ ،‬دست دشمن به تو نرسد‪ ،‬در هیچ کار زیادهرو مکن‪.‬‬

‫‪ -61‬نقن دستوری ضمیر مشخص ده در کدام گزینه درست است؟‬


‫‪ )1‬وان پیرالشه را که س ردند زیر خاک‪ /‬خاکش چنان باورد کزو استاوان نماند‪ :‬مضافالیه‬
‫بو پیراهن شنید ‪ /‬چرا در چاه کنعانش ندید ‪ :‬متمم‬ ‫‪ )2‬ز مصر‬
‫ندواند‪ :‬مفعول‬ ‫‪ )3‬هر سو دود آن کش ز بر خویش براند‪ /‬وان را که باواند به در ک‬
‫‪ )4‬از صح ت یاران دمشقم ماللتی پدید آمده بود‪ :‬مضافالیه‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 14‬از ‪22‬‬


‫‪ -61‬در کدام گزینه آرایۀ «اسلوب معادله» دیده می ود؟‬
‫‪ )1‬هر آنکه تام بد کشت و چشم نیکی داشت‪ /‬دماق بیهده پات و خیال باطل بست‬
‫‪ )2‬با فرومایه روزگار م ر‪ /‬کز نی بوریا شکر ناور‬
‫بد است‪ /‬تربیت نااهل را چون گردکان بر گن د است‬ ‫‪ )3‬پرتو نیکان نگیرد هرکه بنیاد‬
‫که اعراف بهشت است‬ ‫‪ )4‬حوران بهشتی را دوز بود اعراف‪ /‬از دوزخیان پر‬
‫‪-62‬حرف اضافۀ «به» در مصراع دوم بیت زیر چه معنایی دارد؟‬
‫همان به که لشکر به جان پرور ‪ /‬که سلطان به لشکر کند سرور‬
‫‪ )4‬دربرابر‬ ‫‪ )3‬در‬ ‫‪ )2‬بهواسطۀ‬ ‫‪ )1‬بر‬

‫‪-63‬اوضیح کدام گزینه درست است؟‬


‫‪ )1‬اگر صد سال گ ر آتش فروزد‪ /‬چو یک دم اندر او افتد بسوزد‪ :‬آتش صدساله ممکن است با یک باد خامو‬
‫شود‪.‬‬
‫آسایش است‪.‬‬ ‫‪ )2‬یا به تشویش و یصه را ی شو‪ /‬یا جگربند پیش زاق بنه‪ :‬سااوتمند موج‬
‫‪ )3‬اگر خویشتن را مالمت کنی‪ /‬مالمت ن اید شنیدن ز ک ‪ :‬ن اید به سرزنش دیگران اعتنا کرد‪.‬‬
‫‪ )4‬باطل است آنچه مدعی گوید‪ /‬خفته را خفته کی کند بیدار ‪ :‬این ادعا اشت اه است که خفته نمیتواند خفته را‬
‫بیدار کند‪.‬‬
‫‪ -64‬در کدام گزینه مواز دیده نمی ود؟‬
‫‪ )1‬از سر خون او درگذشت‪.‬‬
‫‪ )2‬هر روز نظر بیش کرد تا ولیعهد خویش کرد‪.‬‬
‫‪ )3‬خدا راست مسلم بزرگوار و لط ‪ /‬که جرم بیند و نان بر قرار میدارد‬
‫‪ )4‬چون فرومانی به ساتی تن به عجز اندر مده‪ /‬دشمنان را پوست برکن دوستان را پوستین‬

‫‪-65‬کدام بیت یا عبارت درست معنی ده است؟‬


‫‪ ) 1‬از بند گرانم خالص کردند و ملک مورونم خاص‪ :‬مرا از زندان سات بیرون آوردند و دارایی مورونیام را‬
‫مصادره کردند‪.‬‬
‫‪ )2‬خواستم تا به طریقی کفاف یاران مستال) کنم‪ :‬خواستم تا به شکلی کمکی به یاران صمیمیام برسانم‪.‬‬
‫‪ )3‬پیش که برآورم ز دستت فریاد‪ /‬هم پیش تو از دست تو گر خواهم داد‪ :‬اگر چه ممکن است تو را از دست‬
‫بدهم‪ ،‬تنها میتوانم شکایتم را به تو بکنم‪.‬‬
‫‪ )4‬پارسایان رو در مالو ‪ /‬پشت بر ق له میکنند نماز‪ :‬انسانها پارسا و درستکار به مردم کمک میرسانند و‬
‫پشتگرمی ایشان به ع ادت خداوند است‪.‬‬
‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 15‬از ‪22‬‬
‫‪-66‬با اوجه به ابیات زیر کدام گزینه صحیح است؟‬
‫گفت آان من همانم آاشم ‪ /‬اندر آ اا او ببینی اابشم‬
‫طبع من دیگر نگشت و عنصرم ‪ /‬ایغ حقم هم به دستوری برم‬
‫‪ )2‬در بیت دوم حذف به قرینۀ معنو دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ )1‬بیت اول شش جمله دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬دیگر نقش قید دارد‪.‬‬ ‫‪ )3‬بیت دوم چهار جمله دارد‪.‬‬

‫‪ -67‬در بیت زیر از داستات باز ارجیح نهادت یر‪ ،‬جهد را ‪« ،....‬دامها» کنایه از چیست؟‬
‫نق)هاشان‪ ،‬جمله افزونی گرفت‬ ‫دامهاشان‪ ،‬مرق گردونی گرفت‬
‫مؤمنان‬ ‫‪)2‬همت و تال‬ ‫ان یا‬ ‫‪ )1‬همت و تال‬
‫‪ )4‬مکر و حیلۀ دشمنان خدا‬ ‫‪ )3‬مکر و حیلۀ منافقان‬

‫‪-68‬کدام بیت از نظر معنا و مفهوم با بقیۀ ابیات متفاوت است؟‬


‫چرخه رسن را علت است ‪ /‬چرخه گردان را ندیدن زلت است‬ ‫‪ )1‬گرد‬
‫‪ )2‬با قضا پنجهزدن ن ود جهاد ‪ /‬زانکه این را هم قضا بر ما نهاد‬
‫‪ )3‬باد آتش میشود از امر حز ‪ /‬هر دو سرمست آمدند از خمر حز‬
‫‪ )4‬باد ما و بود ما از داد توست ‪ /‬هستی ما جمله از ایجاد توست‬

‫‪ -69‬در کدام بیت کنایه دیده نمی ود؟‬


‫‪ )1‬این قدم حز را بود کو را کشد ‪ /‬ییر حز خود کی کمان او کشد‬
‫‪ )2‬پیر دامن را ز گفتوگو فشاند ‪ /‬نیم گفته در دهان ما بماند‬
‫‪ )3‬مشورت ادراک و هشیار دهد ‪ /‬عقلها مر عقل را یار دهد‬
‫‪ )4‬رفتهام در بیشۀ شیر و پلنگ ‪ /‬رو من ز ایشان نگردانید رنگ‬

‫‪ -71‬معنای واژۀ مشخص ده در کدام گزینه صحیح است؟‬


‫‪ )1‬البه و زار همیکردند و او ‪ /‬از ریا ت گشته در خلوت دو تو‪ :‬گوشهگیر شدن‬
‫‪ )2‬حز همی داند که هر میر و اسیر ‪ /‬با رجا و خوف باشند و حذیر‪ :‬بازدارنده‬
‫سو گردون برپریم‪ :‬توزیدن‪ :‬گزاردن‬ ‫‪ )3‬عدلتوزیم و ع ادت آوریم ‪ /‬باز هر ش‬
‫ناطقه‪ :‬تگرگ‬ ‫و قذف و صاعقه ‪ /‬شد بیان عزّ نف‬ ‫‪ )4‬این نشان خس‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 16‬از ‪22‬‬


‫‪ -71‬درکدام گزینه جناس اام به کار رفته است؟‬
‫‪)1‬چون که آید او‪ ،‬حکیم حاذ است ‪ /‬صادقش دان‪ ،‬کو امین و صاد است‬
‫سر است ‪ /‬تا نگردد این کر‪ ،‬آن باطن کر است‬ ‫سر‪ ،‬گو‬ ‫‪ )2‬پن ۀ آن گو‬
‫نشاند‬ ‫بعد از آن در پیش رنجور‬ ‫‪ )3‬قصۀ رنجور و رنجور باواند ‪/‬‬
‫نیست‬ ‫جان باقی است؛ او را ام‬ ‫نیست ‪ /‬شم‬ ‫‪ )4‬خود یری ی در جهان چون شم‬
‫‪ -72‬در کدام گزینه آرایۀ متناقضنما دیده می ود؟‬
‫رود‬ ‫‪ )1‬جهد کن تا صد گمان گردد نود ‪ /‬ش برو ور تو باس ی‪ ،‬ش‬
‫‪ /‬چون ن اشد نور یارم پیش و پ‬ ‫دارم پیش و پ‬ ‫‪ )2‬من چگونه هو‬
‫‪ /‬ز آنکه زنگار از رخش ممتاز نیست‬ ‫‪ )3‬آینهات دانی چرا یماز نیست‬
‫‪ )4‬مرگ بی مرگی بود ما را حالل ‪ /‬برگ بیبرگی بود ما را نوال‬
‫‪ -73‬درکدام یک از ابیات زیر بر کنار نهادت حواس ظاهر ااکید نشده است؟‬
‫‪ /‬تو ز گفت خواب بویی کی بر‬ ‫‪ )1‬تا به گفتوگو بیدار در‬
‫‪ )2‬جمله در خشکی چو ماهی میط ند ‪ /‬آب را بگشا ز جو بردار بند‬
‫و بی فکرت شوید ‪ /‬تا خطاب ارجعی را بشنوید‬ ‫و بی گو‬ ‫‪ )3‬بی ح‬
‫از چشم خود بیرون کنید‬ ‫دون کنید ‪ /‬بند ح‬ ‫ح‬ ‫‪ )4‬پن ه اندر گو‬
‫‪ -74‬کدام بیت با بقیه ابیات قرابت معنایی ندارد؟‬
‫‪ )1‬قوتم باشید و دل را نور داد ‪ /‬نور دل‪ ،‬مر دست و پا را زور داد‬
‫ابر آن گویا چه خواند ‪ /‬کو چو مشک از دید خود اشک راند‬ ‫‪ )2‬تا به گو‬
‫عالم ک ودت مینمود‬ ‫‪ )3‬پیش چشمت داشتی شیشۀ ک ود ‪ /‬ز آن س‬
‫‪ )4‬از بر حز میرسد تفصیلها ‪ /‬باز هم از حز رسد ت دیلها‬
‫‪ -75‬اوضیح مقابز کدام بیت صحیحاراست؟‬
‫و هم به خوبی هم به تن‪ :‬رفیز من از سرساتی‪ ،‬لطافت‪،‬‬ ‫‪ )1‬یارم از زفتی سه چندان بد که من ‪ /‬هم به لط‬
‫خوبی و مریوبیت سه برابر من بود‪.‬‬
‫‪ )2‬گفت احمد مر ورا که راستی ‪ /‬راست گفتی گرچه کارافزاستی‪ :‬پیام ر(ص) به او گفت‪ :‬واقعاً تو راست‬
‫گفتی و همیشه مایۀ گشایش کارها هستی‪.‬‬
‫که عاشز تصویر و وهم خویشتن‬ ‫‪ )3‬عاشز تصویر و وهم خویشتن ‪ /‬کی بود از عاشقان ذوالمنن آن ک‬
‫است‪ ،‬کی میتواند عاشز حز تعالی باشد‬
‫تا که من شوم از تو جهان‪ :‬تویی که ناز و کرشمهات در جهان‬ ‫‪ )4‬ینب و نازت مینگنجد در جهان ‪ /‬با‬
‫نمیگنجد‪ ،‬ص ر کن تا به تو برسم؛ خواهی دید زی ایی تو از من است‪.‬‬
‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 17‬از ‪22‬‬
‫‪-76‬نقن دستوری ضمیر مشخص ده در کدام گزینه متفاوت است؟‬
‫‪ )1‬گه از دیدن عیشس شیرینس خلز ‪ /‬فرو میشد آب تلاش به حلز‬
‫که برگشته باتیا و بد روزگار‬ ‫‪ )2‬نه تنها منَت گفتم ا شهریار ‪/‬‬
‫‪ )3‬ور ایدون که دشاوارت آمد سان ‪ /‬دگر هر چه دشاوارت آید مکن‬
‫که دارو تلاش بود سودمند‬ ‫‪ )4‬وبال است دادن به رنجور قند ‪/‬‬
‫‪-77‬مضموت کدام بیت با دیگر بیتها متفاوت است؟‬
‫چو لشکر دلآسوده باشند و سیر‬ ‫‪ )1‬ملک را بود بر عدو دست چیر ‪/‬‬
‫که احسان کند کند دندان تیز‬ ‫‪ )2‬عدو را به جا خسک دُر بریز ‪/‬‬

‫‪ /‬که با یال ان چاره زر است و لو‬ ‫‪ )3‬چو دستی نشاید گزیدن‪ ،‬ب و‬
‫‪ )4‬گر اندیشه باشد ز خصمت گزند ‪ /‬به تعویذ احسان زبانش ب ند‬
‫‪-78‬در کدام بیت «المیح» به آیۀ قرآت وجود دارد؟‬
‫‪ )1‬زمین از ت لرزه آمد ستوه ‪ /‬فرو کوفت بر دامنش میخ کوه‬
‫‪ )2‬نهد لعل و فیروزه در صل سنگ ‪ /‬گل لعل در شا پیروزهرنگ‬
‫‪ )3‬در این ورطه کشتی فروشد هزار ‪ /‬که پیدا نشد تاتها برکنار‬
‫‪ )4‬و گر سالکی محرم راز گشت ‪ /‬ب ندند بر و در بازگشت‬
‫‪ -79‬کدام گزینه با اوجه به مضموت و محتوای آت‪ ،‬از باب دوم بوستات نیست؟‬
‫‪ )1‬مسلّم کسی را بود روزه داشت ‪ /‬که درمندها را دهد نان چاشت‬
‫دو روز‬ ‫که مالد زبان بر پنیر‬ ‫‪ )2‬بر آن مرد کند است دندان یوز ‪/‬‬
‫‪ /‬م ندار هرگز کز او بر خور‬ ‫‪ )3‬درخت زقوم ار به جان پرور‬
‫ن اشد چو قیراطی از دسترنب‬ ‫‪ )4‬به قنطار زر باش کردن ز گنب ‪/‬‬
‫‪-81‬نقن دستوری کلمات مشخص ده به ارایب در کدام گزینه بیات ده است؟‬
‫قلم را زبانش روانتر بود‬ ‫ن ینی که چون کارد بر سر بود ‪/‬‬
‫‪ )2‬نهاد – متمم – مفعول‬ ‫‪ )1‬نهاد – متمم – مضافٌالیه‬
‫‪ )4‬متمم – متمم – مفعول‬ ‫‪ )3‬متمم – مسند – مضافٌ الیه‬
‫‪-81‬معنی لغات مشخص ده به ارایب در کدام گزینه آمده است؟‬
‫که سیاار جلّاب نام نکوست‬
‫که شنعت بر او تا قیامت بماند‬
‫سیهدل برآهات شمشیر تیز‬
‫‪ -‬یزَک سدا رویین لشکرگه است‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 18‬از ‪22‬‬


‫‪ )2‬نوشیدنی – پستی – برکشیدن شمشیر – پیشقراول‬ ‫‪ )1‬کِشنده – زشتی – گرم کردن – دیدهبان‬
‫یدک‬ ‫‪ )4‬شربت – نشان – کشیدن – اس‬ ‫‪ )3‬کِشنده – زشتی – برکشیدن – دیدهبان‬
‫‪-82‬کدام گزینه در مورد آرایۀ این ابیات (بهارایب) درست است؟‬
‫چو دوک‬ ‫یکی را حکایت کنند از ملوک ‪ /‬که بیمار رشته کرد‬
‫دهان بی زبان پند میگفت و راز ‪ /‬که ا خواجه با بینوایی بساز‬
‫یم خویش در زندگی خور که خویش ‪ /‬به مرده ن ردازد از حرص خویش‬
‫– حسن تعلیل‬ ‫‪ )2‬ایهام– پارادوک‬ ‫– تضاد – تکرار‬ ‫‪ )1‬تناس‬
‫تام‬ ‫ناق) – جنا‬ ‫‪ )4‬مراعاتالنظیر – جنا‬ ‫تام‬ ‫– جنا‬ ‫‪ )3‬ایهام تناس – پارادوک‬
‫‪ -83‬مفهوم بیت زیر در کدام گزینه بهدرستی ذکر ده است؟‬
‫که نطعش بینداز و ریگش بریز‬ ‫به سرهنگ دیوان نگه کرد تیز‬
‫‪ )1‬به سرعت نگاهی به بزرگ بدکرداران کرد و دستور داد که سفره و ریگ پهن کردند تا خون زمین را نیاالید‪.‬‬
‫‪ )2‬با خشم به سرکرد نظامیان گفت که سفره و ریگ پهن کند تا حین اعدام خونش بر زمین نریزد‪.‬‬
‫‪ )3‬با عجله به فرمانده نگاه کرد و از او خواست تا سفر چرمی پهن کند و در آن مقدار یذا آماده کند‪.‬‬
‫‪ )4‬نگاه تند به دیوانساالر کرد و دستور داد تا سفرها پهن کند و بر آن سنگ ب راکند تا زمین خونین نشود‪.‬‬
‫‪ -84‬مفهوم بیت زیر در کدام گزینه وجود ندارد؟‬
‫عدو در چه و دیو در شیشه به‬ ‫بداندیش را جاه و فرصت مده‬
‫‪ )1‬بدراد چو گل جامه از دست خار ‪ /‬که خون در دل افتاده خندد چو نار‬
‫آمدت در کمند ‪ /‬بکنش ورنه دل برکن از گوسفند‬ ‫‪ )2‬چو گرگ خ ی‬
‫‪ )3‬مگو شاید این مار کشتن به چوب ‪ /‬چو سر زیر سنگ تو دارد‪ ،‬بکوب‬
‫بیازار حلز‬ ‫‪ )4‬چو اندر سر بینی آزار خلز ‪ /‬به شمشیر تیز‬
‫‪ -85‬با اوجه به لحن‪ ،‬سبک و محتوا‪ ،‬کدام گزینه از بوستات سعدی نیست؟‬
‫چه باشی چو روبه به وامانده سیر‬ ‫‪ )1‬چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر ‪/‬‬
‫دارد‪ ،‬چو نان تو خورد‬ ‫کن ا نیکمرد ‪ /‬که سگ پا‬ ‫‪ )2‬بدان را نواز‬
‫‪ /‬خرد دست گیرد به هر دو سرا‬ ‫‪ )3‬خرد رهنما و خرد دلگشا‬
‫نیاید ز تامس بد بار نیک‬ ‫‪ )4‬مکن بد که بد بینی از یار نیک ‪/‬‬
‫‪-86‬با اوجه به این بخن از عر مسافر‪،‬کدام گزینه درست است؟‬
‫«خوشا به حال گیاهان که عاشز نورند‪ /‬و دست من سط نور رو شانۀ آنهاست‪ /‬نه! وصل ممکن نیست‪ /‬همیشه‬
‫فاصلها هست‪»...‬‬
‫‪ )1‬تصویرساز ابتدایی فقط حاصل کاربردها کنایی است‪.‬‬
‫‪« )2‬همیشه فاصلها هست» به معنی رد امکان وصل نیست‪.‬‬
‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 19‬از ‪22‬‬
‫‪« )3‬فاصله» و «وصل» به «نور» و «عشز» برمیگردند‪.‬‬
‫‪ )4‬عشز گیاهان به نور مصدا ن ود فاصله است‪.‬‬
‫‪-87‬در «مثز همیشه آبر حرفم ‪ /‬و حرف آبرم را ‪ /‬با بغض میبورم»‪ ،‬آبر حرف و حرف‬
‫آبر‪ ....‬است‪.‬‬
‫‪ )4‬پارادوک‬ ‫‪ )3‬تناس‬ ‫‪ )2‬قل‬ ‫‪ )1‬تضاد‬
‫‪-88‬با اوجه به «ای ما! ‪ /‬ای امام عا قات هر کوا! ‪ /‬از ما سؤال میکنم‪ / :‬نام یک نفر غریبه‬
‫را ‪ /‬در مار نامهایتات اضافه میکنید؟» کدام گزینه درستار است؟‬
‫‪ )2‬شاعر عاشز شده است‪.‬‬ ‫‪)1‬عاشقان یری ه هستند‪.‬‬
‫‪)4‬عشز محدود به سرزمین نیست‪.‬‬ ‫‪)3‬عاشقان گمنامند‪.‬‬
‫‪-89‬با اوجه به این بخن از عر دفتر آینههای ناگهات‪ ،‬سابتار معنایی اردید و احتمال بر‬
‫اساس کدام عناصر زیبایی سخن کز نگرفته است؟‬
‫« از هر طرف که باد بیاید‪ /‬در عصر قاطعیت تردید‪ /‬عصر جدید‪ /‬عصر که هیچ اصلی‪ /‬جز اصل احتمال‪ ،‬یقینی‬
‫نیست‪».‬‬
‫‪)4‬پارادوک‬ ‫‪)3‬م ال ه‬ ‫‪)2‬ایهام‬ ‫‪ )1‬ارسالالم ل‬
‫‪-91‬کدام گزینه دربارۀ منظومۀ «مسافر» درستار است؟‬
‫‪ )1‬مسافر به مقصد میرسد و پایان سفر او نیز مقصد عینی است‪.‬‬
‫‪ )2‬مسافر تنها شاعر و در سفر عینی نیست؛ بلکه در گستر تاریخ بشر در سفر است‪.‬‬
‫را همراه با میزبانش ادامه میدهد‪.‬‬ ‫‪ )3‬در قسمتها پایانی منظومه‪ ،‬مسافر‪ ،‬سفر‬
‫‪ )4‬مسافر در پی حذف فاصله است‪ .‬در پایان هم فاصله را از بین میبرد‪.‬‬

‫با اوجه به حکایت زیر به سؤا ت پاسخ دهید‪:‬‬


‫باارا قصد حب کرد و مرد سات منعم بود و در آن قافله کسی از او منعمتر ن ود و فزون از‬ ‫«وقتی ر ی‬
‫صد شتر در زیر بار او بود و او در عمار نشسته بود و خرامان و نازان همیشد‪ ،‬در بادیه با ساز و آلت تمام و‬
‫قومی از درویش و توانگر با و همراه بودند‪ ،‬چون نزدیک عرفات برسیدند‪ ،‬درویشی همیآمد پا برهنه و‬
‫باارا را دید بدانسان ساز و تنآسانی رو به و کرد و گفت‪ :‬وقت‬ ‫تشنه و گرسنه و پا ها آبله کرده‪ ،‬ر ی‬
‫مکافات جزا من و تو هر دو یکی خواهد بود تو در آن ناز و نعمت همیرو و من در این شدت‪ .‬ر ی‬
‫باارا گفت‪ :‬حاشا که جزا من و تو هر دو یکی باشد و اگر من بدانستمی کی جزا من و تو هر دو یکی‬
‫خواهد بود‪ ،‬هرگز قدم در بادیه ننهادمی‪ .‬درویش گفت‪ :‬چرا گفت‪ :‬از بهر آنک من به فرمان خدا تعالی‬
‫آمدم و تو برخالف فرمان حزتعالی میکنی و مرا باواندهاند و من میهمانم و تو طفیلی و حشمت میهمان‬
‫خوانده با طفیلی کی راست باشد و حزتعالی توانگران را خواند و درویشان را گفت‪« :‬و التلقوا بایدیکم الی‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 21‬از ‪22‬‬


‫التّهلکه»‪ ،‬تو بی فرمان خدا به بیچارگی و گرسنگی در بادیه آمد و خود را در تهلکه افکند و فرمان‬
‫حزتعالی را کار ن ستی و با فرمانبرداران چرا برابر کنی هر که استطاعت دارد و حب کند‪ ،‬فرمان حزتعالی‬
‫بهجا آورده باشد و داد نعمت او داده‪».‬‬
‫‪-91‬حکایت برکدام گزینه اأکید کمتری دارد؟‬
‫‪ )1‬در حب‪ ،‬انسان ییرمستطیع طفیلی و آدم مستطیع‪ ،‬مهمان است‪.‬‬
‫خود را به خطر بیندازند‪.‬‬ ‫‪ )2‬درویشان ن اید برا حب واج‬
‫‪ )3‬مهم فرمان ردار است؛ نه شو کع ه‪.‬‬
‫‪ )4‬حب اینیا ق ول است و حب فقرا باطل‪.‬‬
‫‪-92‬مفهوم آیۀ «و القوا بایدیکم الی التّهلکه» در کدام مثز دیده نمی ود؟‬
‫‪ )1‬خودم کردم که لعنت بر خودم باد‪.‬‬
‫‪ )2‬بد راه به خانۀ صاح ش میبرد‪.‬‬
‫‪ )3‬از کوزه همان برون تراود که در اوست‪.‬‬
‫‪ )4‬خودکرده را تدبیر نیست‪.‬‬
‫‪-93‬دلیز رئیس بخارا بر اینکه دروین فرمات حق را در حج فروگزارده‪ ،‬چه بود؟‬
‫باارا و نمایند خداست‪.‬‬ ‫‪ )1‬مجادلۀ درویش با و که ر ی‬
‫‪ )2‬حبگزار بدون استطاعت مالی و با پا پیاده‬
‫باارا‬ ‫‪ )3‬طفیلی بودن درویش و تکدا از ر ی‬
‫‪ )4‬بهجا نیاوردن ع ادات دیگر از ق یل نماز و روزه‬
‫‪-94‬با اوجه به عبارت‪« :‬بینوایات را سفر فرمودت نه از دانن با د و بیساز سفر کردت‪ ،‬از اهلکه‬
‫و نادانی با د و چوت ساز بود‪ ،‬سفر نکنی‪ ،‬بو ی و لذت دنیا امام نبا د‪ ».‬کدام گزینه‬
‫نادرست است؟‬
‫‪ )1‬بدون ساز و آواز‪ ،‬خوشی سفر ناق) است‪.‬‬
‫‪ )2‬ن اید به بینوایان توصیه کرد سفر کنند‪.‬‬
‫‪ )3‬تا سفر نکنی‪ ،‬لذت دنیا را نمیبر ‪.‬‬
‫‪ )4‬همیشه باید اس اب و وسایل سفر را همراه داشته باشی‪.‬‬
‫‪-95‬با اوجه به عبارت زیر‪ ،‬کدام گزینه نادرست است؟‬
‫«اگر به مال‪ ،‬درویش گرد ‪ ،‬جهد کن تا به خرد توانگر باشی‪ ،‬که توانگر خرد بهتر از توانگر مال و به خرد‬
‫مال توان حاصل کرد و به مال خرد نتوان حاصل کرد و جاهل از مال زود درویش گردد و خرد را دزد نتواند‬
‫اگر خرد دار ‪ ،‬با خرد هنر آموز که خرد بی هنر‪ ،‬چون تنی بود‬ ‫بردن و آب و آتش هالک نتواند کردن؛ پ‬
‫بی جامه و شاصی بی صورت‪».‬‬
‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 21‬از ‪22‬‬
‫‪ )2‬مال با خرد به دست میآید‪.‬‬ ‫‪ )1‬خرد خریدنی و دزدیدنی و نابود شدنی نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬نادان زود نروتش را از دست میدهد‪.‬‬ ‫‪ )3‬بی بهرهگیر ازخرد‪ ،‬هنرمند م ل فرد عریان است‪.‬‬

‫‪ -96‬با اوجه به عبارت«مردم بیهنر مادام بیسود با ند؛ چوت مغیالت که ان دارد و سایه‬
‫ندارد» بیهنر به چه ماند؟‬
‫‪)4‬م ان آتشپرست‬ ‫‪)3‬خارها صحرا‬ ‫‪)2‬یوالن بیابان‬ ‫‪ )1‬درختان بینمر‬

‫‪-97‬به اعتقاد نویسندۀ قابوسنامه چرا «حکیمات سخن را به نبیذ ماننده کردهاند که هم از او‬
‫بمار بیزد و هم بدو درمات بمار بود»؟‬
‫‪ )1‬زیرا سان دردآفرین و درمانباش است‪.‬‬
‫‪ )2‬چون سان خوب مانند جو آب روان‪ ،‬مستیآور و فررباش است‪.‬‬
‫‪ )3‬برا آنکه افراد خمارآلود با سان از خواب و خمار بیدار نمیشوند‪.‬‬
‫‪ )4‬چون سانان ماللآور باع خوابآلودگی میشوند‪.‬‬
‫‪-98‬مفهوم کدام گزینه نادرست است؟‬
‫‪ )1‬زهر به گمان خوردن از دانایی ن اشد‪(.‬گمان باطل)‬
‫‪ )2‬گندمنما جوفرو ‪( .‬دورویی)‬
‫‪ )3‬اگر کسی با تو بستهد‪ ،‬به خاموشی آن ستهنده را بنشان‪( .‬سکوت در برابر پرخاشگر)‬
‫‪ )4‬یم و شاد با آن کسی گو که او را تیمار یم و شاد تو بود‪( .‬مشورت با مردمان اهل)‬
‫‪-99‬کدام گزینه دربارۀ داستاتهای سه باب ‪ 5 ، 4‬و ‪ 6‬قابوسنامه نادرست است؟‬
‫‪ )1‬محمد زکریا راز ‪ ،‬مط و افتیمون را به دلیل خندیدن مرد دیوانه به و ‪ ،‬خورده بود‪.‬‬
‫‪ )2‬در داستان فتح که فرزندخواند م مون بود‪ ،‬نانها را به دلیل ایمان فتح در دجله فرستاده بودند‪.‬‬
‫‪ )3‬علت گریۀ افالطون این بود که جاهالن و را ستوده بودند‪.‬‬
‫‪ )4‬در داستان رسول روم و کسرا‪ ،‬بوذرجمهر خود را داناترین افراد نمیدانست‪.‬‬
‫‪ -111‬با اوجه به عبارت زیر‪ ،‬بر کدام صفات اأکید نشده است؟‬
‫«به دانش خویش یرّه مشو که اگرچه دانا باشی که مر تو را ش لی پیش آید‪ ،‬هرچند تو را کفایت گزاردن آن‬
‫باشد‪ ،‬مست د رأ خویش م ا ؛ هر که مست د به را خویش بود‪ ،‬همیشه پشیمان بود و از مشاورت کردن عار‬
‫مدار؛ با پیران عاقل و با دوستان مشفز مشاورت کن‪.‬‬
‫‪)2‬داشتن ش ل مناس‬ ‫‪ )1‬م رور شدن به دانش خود‬
‫‪)4‬مشورت با پیران و دوستان‬ ‫‪ )3‬است داد رأ‬

‫(کد دفترچه ‪ )1‬صفحه ‪ 22‬از ‪22‬‬

You might also like