You are on page 1of 80

‫ــــم‬ ‫لــــی ُم َح َّمــــ ٍد َو آلِ ُم َح َّمــــ ٍد َو َع ِّج ْ‬

‫ــــل َف َر َج ُه ْ‬ ‫ـــــل َع ٰ‬ ‫اَللّٰ ُه َّ‬


‫ــــم َص ِّ‬

‫عربی‪ ،‬زبان قرآن (‪)3‬‬


‫رشته های علوم تجربی ـ رياضی و فيزيک‬

‫پایۀ دوازدهم‬

‫متوسطه‬
‫ّ‬ ‫دورۀ دوم‬
‫وزارت آموزش و پرورش‬
‫سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي‬

‫عربی‪ ،‬زبان قرآن (‪ )3‬ـ پایۀ دوازدهم دورۀ دوم متوسطه ـ ‪112206‬‬ ‫نام کتاب‪:‬‬
‫سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی‬ ‫پدیدآورنده‪:‬‬
‫دفتر تألیف کتاب های درسی عمومی و متوسطه نظری‬ ‫مدیریت برنامه ریزی درسی و تألیف‪:‬‬
‫دمحمد دلبـــری‪ ،‬سکينه‬‫ّ‬ ‫سي‬
‫محمديان‪ ،‬علی جان بزرگی‪ ،‬حسن حيـــدری‪ّ ،‬‬ ‫محی الدّ ين بهرام ّ‬ ‫شناسه افزوده برنامه ریزی و تألیف‪:‬‬
‫فتّاحی زاده‪ ،‬معصومه ملکی و فاطمه يوسف نژاد (اعضای شورای برنامه ريزی)‬
‫ابــاذر عباچــی‪ ،‬علــی چراغــی‪ ،‬حبيــب تقوايــی و عــادل اشــکبوس (اعضــای گــروه تأليــف) ـ‬
‫محمد کاظــم بهنیــا (ويراســتار)‬
‫عــادل اشــکبوس (ســر گروه تألیــف) ـ ّ‬
‫اداره ّ‬
‫کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی‬ ‫مدیریت آماده‌سازی هنری‪:‬‬
‫محمــد مهــدی ذبیحی فــرد (مدیــر هنــری‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫احمدرضــا امینــی (مدیــر امــور فنــی و چــاپ) ـ‬ ‫شناسه افزوده آماده سازی‪:‬‬
‫طــراح جلــد و صفح ـه آرا) ـ آزاده امینیــان (تصویرگــر) ـ رعنــا فــرج زاده دروئــی‪ ،‬ســیف اهلل‬
‫بیک محمددلیونــد‪ ،‬ســپیده ملک ایــزدی و ناهیــد خیام باشــی (امــور آماده ســازی)‬
‫تهران‪ :‬خیابان ایرانشــهر شــمالی ـ ســاختمان شــمارۀ ‪ ٤‬آموزش و پرورش (شــهید موسوی)‬ ‫نشانی سازمان‪:‬‬
‫تلفن‪٩ :‬ـ‪ ،٨٨٨٣١١٦١‬دورنگار‪ ،٨٨٣٠٩٢٦٦ :‬کد پستی‪١٥٨٤٧٤٧٣٥٩ :‬‬
‫وبگاه‪ www.chap.sch.ir :‬و ‪www.irtextbook.ir‬‬
‫شــرکت چــاپ ونشــر کتاب هــای درســی ایــران تهــران‪ :‬کیلومتــر ‪ ١٧‬جــادۀ مخصــوص‬ ‫ناشر‪:‬‬
‫کــرج ـ خیابــان ‪( ٦١‬داروپخــش) تلفــن‪  ٥ :‬ـ ‪ ،٤٤٩٨٥١٦١‬دورنــگار‪،44985160 :‬‬
‫صندوق پستی‪١٣٩ :‬ـ  ‪٣٧٥١٥‬‬
‫شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران «سهامی خاص»‬ ‫چاپخانه‪:‬‬
‫چاپ پنجم ‪1401‬‬ ‫سال انتشار و نوبت چاپ‪:‬‬

‫شابک ‪5‬ـ‪3053‬ـ ‪05‬ـ‪964‬ـ‪978‬‬
‫‪   5‬ـ‪  3053‬ـ  ‪ 05‬ـ ‪ 964‬ـ ‪ISBN: 978‬‬
‫)‪:‬‬ ‫قال ْالِما ُم الْ ُخ َم ُّ‬
‫يني (‬ ‫َ‬
‫«  اَللُّغَــ ُة الْ َع َرب َّيــ ُة لُغَــ ُة ْال ِ‬
‫ِســام‪،‬‬
‫َو ْالِســا ُم  لِلْ َجميــعِ‪».‬‬
‫ُدِّس ِ س ُّرهُ»‬
‫صحیفۀ امام خمینی «ق َ‬
‫جلد ‪ .11‬صفحۀ ‪227‬‬
‫کلیۀ حقوق مادّی و معنوی این کتاب متع ّلق به سازمان پژوهش و برنامه ریزی‬
‫آموزشی وزارت آموزش و پرورش است و هرگونه استفاده از کتاب و اجزای آن‬
‫به صورت چاپی و الکترونیکی و ارائه در پایگاه های مجازی‪ ،‬نمایش‪ ،‬اقتباس‪ ،‬تلخیص‪،‬‬
‫تبدیل‪ ،‬ترجمه‪ ،‬عکس برداری‪ ،‬ن ّقاشی‪ ،‬ته ّیۀ فیلم و تکثیر به هر شکل و نوع‪ ،‬بدون‬
‫کسب مج ّوز از این سازمان ممنوع است و متخ ّلفان تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند‪.‬‬
‫اَلْـ ِفـهـر ُِس‬

‫َلص ْف َح ُة‬
‫ا َّ‬ ‫اِ ْعلَموا‬ ‫اَل َّن ُّص‬ ‫اَلْ َم ْوضو ُع‬
‫الف‬ ‫اَلْ ُم َق ِّد َم ُة‬
‫َمعانِـي الْ ُح ِ‬
‫روف الْ ُمشَ بَّ َه ِة بِالْ ِف ْعلِ‬
‫‪1‬‬ ‫ا َل ّدي ُن َو التَّ َديُّـ ُن‬ ‫ا َل َّد ْر ُس ْالَ َّو ُل‬
‫َو َل ال ّنافيَ ِة لِلْ ِج ْن ِس‬
‫َم َّک ُة الْ ُم َک َّر َم ُة َو الْ َمدي َن ُة‬
‫‪17‬‬ ‫اَلْحال‬ ‫ا َل َّد ْر ُس الثّانـي‬
‫الْ ُم َن َّو َر ُة‬
‫‪33‬‬ ‫ا َِل ْس ِتثناء‬ ‫اَلْ ُکتُ ُب طَعا ُم الْ ِف ْک ِر‬ ‫ا َل َّد ْر ُس الثّالِثُ‬
‫‪49‬‬ ‫فعول الْ ُمطل َُق‬
‫اَلْ َم ُ‬ ‫اَلْ َف َر ْز َد ُق‬ ‫ا َل َّد ْر ُس ال ّرا ِب ُع‬
‫اَلْ ُم َقدِّ َم ُة‬
‫سخنی با دبريان‪ ،‬گروه های آموزشی‪ ،‬مديران مدارس و اوليای دانش آموزان‬
‫شايسته است که دبري عربی برای تدریس این کتاب‪:‬‬
‫‪ .1‬کتاب های عربی پايه های هفتم تا یازدهم را تدريس‪ ،‬يا مطالعه کرده باشد‪.‬‬
‫‪ .2‬دورۀ آموزشی توجيهی ضمن خدمت اين کتاب را گذرانده باشد‪.‬‬
‫‪ .3‬کتاب معلّــم را با دقّت کافی بررسی کرده باشد‪.‬‬
‫خداوند مهربان را سپاسگزاريم که به ما توفیق داد تا با نگارش آخرين کتاب عربی‪ ،‬زبان قرآن (‪)3‬‬
‫رشته های علوم تجربی و رياضی و فيزيک پايۀ دوازدهم به جوانان كشور عزیزمان خدمتی‬
‫فرهنگی ارائه کنيم‪ .‬در پايان راه برنامۀ شش سالۀ آموزش «عربی‪ ،‬زبان قرآن» هستيم‪.‬‬
‫اينک دانش آمو ِز کوشا به شايستگی‪ ،‬به قدرت فهم متون رسيده است‪ .‬بديهی است که در‬
‫اين راه از فرهنگ لغت برای يافنت معنای واژگانی که در کتاب های درسی نديده است‬
‫می تواند بهره بربد‪ .‬در م ّدت اين شش سال‪ ،‬مهم ترين قاعده‪ ،‬مربوط به شناخت فعل‬
‫بود‪ .‬دانش آموز بايد انواع فعل ماضی‪ ،‬مضارع‪ ،‬مستقبل‪ ،‬امر‪ ،‬نهی و نفی را بشناسد و اين‬
‫شناخت‪ ،‬درون منت و عبارت صورت می گريد‪.‬‬
‫رویكرد «برنامۀ درسی عربی» بر اساس «برنامۀ درسی ملّی» اين است‪:‬‬
‫«پرورش مهارت های زبانی به منظور تقويت فهم قرآن و متون دينی و کمک به زبان و‬
‫ادب ّيات فارسی»‬
‫شيوۀ تأليف کتاب های عربی هفتم تا دوازدهم منت محوری است‪ .‬انتظار می رود دانش آموز‬
‫پايۀ دوازدهم رشته های علوم تجربی و رياضی و فيزيک بتواند در پايان سال تحصيلی‪،‬‬
‫متون و عبارات سادۀ قرآنی‪ ،‬حديث و نيز ترکيبات و عبارات عربی متون نظم و نرث فارسی‬
‫را در ح ّد ساختارهای خوانده شده‪ ،‬درست بخواند و معنای آنها را بفهمد و ترجمه کند‪.‬‬
‫کتاب های درسی با تو ّجه به مص ّوبات اسناد باالدستی «برنامۀ درسی ملّی» و «راهنامی‬
‫برنامۀ درسی» نوشته شده است‪ .‬برنامۀ درسی ملّی‪ ،‬مهم ترين سند تألیف کتب درسی‬
‫است‪ .‬راهنامی برنامۀ درسی عربی نيز نقشۀ راه تأليف تـامم کتاب های درسی عربی است‪.‬‬
‫درس عربی درسی ابزاری و برای کمک به فهم قرآن‪ ،‬متون دينی و متون زبان و ادبيات‬
‫فارسی است‪.‬‬
‫کلامت کتاب های عربی هفتم تا دوازدهم‪ ،‬پرکاربردترين واژگان زبان عربی است که در‬
‫قرآن‪ ،‬حديث‪ ،‬روايات و زبان و ادب ّيات فارسی بسيار به کار رفته است‪.‬‬
‫مکس را نيز حساب کنيم‪ ،‬شايد بتوان گفت در این شش سال‪ ،‬حدود ‪2000‬‬ ‫اگر جمع های ّ‬
‫کلمه آموزش داده شده است‪.‬‬

‫الف‬
‫هدف اصلی آموزش عربی در ايران‪ ،‬فهم منت به ويژه فهم قرآن کريم و نيز متون دينی‬
‫هامنند احاديث‪ ،‬دعاها و متون ادب فارسی آميخته با واژگان عربی است‪.‬‬

‫مهم ترین تأکيدات دربارۀ شیوۀ تدریس و ارزشیابی كتاب‪:‬‬


‫‪ 1‬دانش آموز پايۀ دوازدهم با اين ساختارها آشنا شده است‪:‬‬
‫‪ ‬فعل های ماضی‪ ،‬مضارع‪ ،‬امر‪ ،‬نهی‪ ،‬نفی‪ ،‬مستقبل‪ ،‬معادل ماضی استمراری‪ ،‬معادل‬
‫قال و َه َدی نيز‬‫ماضی بعيد (هرچند دانش آموز در کتاب با فعل هايی مانند َو َج َد‪َ ،‬‬
‫مواجه شده است‪ ،‬ولی ساخت های رصفی آن از اهداف قواعد کتاب درسی نيست‪ ).‬و‬
‫ترجمۀ فعل های دارای حروف «أ ْن ‪ ،‬لَ ْن ‪ ،‬کَي ‪ ،‬لِکَي ‪َ ،‬حتَّی» و «لَ ْم‪ ،‬لِـ ‪ ،‬ال» بدون ذکر‬
‫اعراب اصلی و فرعی و در ح ّد شناخت آنها و دانسنت معنايشان‪( .‬نام اين حروف و فعل‬
‫آنها در کتاب ذکر نشده است‪).‬‬
‫‪ ‬ترکيب اضافی و وصفی برای ترجمۀ صفت مؤخّر در ترکيب هايی مثل «أَخوکُ َّن‬
‫الصغ ُري»‪ ،‬در جمله نه به تنهايی‪.‬‬ ‫َّ‬
‫‪ ‬اسم اشاره ‪ ،‬کلامت پرسشی ‪ ،‬وزن و ريشۀ کلامت ‪ ،‬نون وقايه‪.‬‬
‫‪ ‬عددهای اصلی «يک تا صد» و ترتيبی «يکم تا بيستم» به عنوان واژه‪ ،‬آموزش داده‬
‫شده و به ويژگی های معدود اشاره نشده است‪.‬‬
‫محل اعرابـی (فاعل‪ ،‬مفعول‪ ،‬مبتدا‪ ،‬خرب‪ ،‬صفت‪،‬‬ ‫‪ ‬تشخيص نقش يا به اصطالح‪ّ ،‬‬
‫مضاف اليه و مجرور به حرف ج ّر) در اسم های ظاهر از اهداف کتاب درسی است‪.‬‬ ‫ٌ‬
‫‪ ‬تشخيص و ترجمۀ فعل مجهول در جمله‪.‬‬
‫‪ ‬تشخيص اسم فاعل‪ ،‬اسم مفعول‪ ،‬اسم مکان‪ ،‬اسم تفضيل‪ ،‬اسم مبالغه‪( .‬در کتاب‬
‫درسی صفت مشبّهه‪ ،‬اسم زمان و اسم آلت آموزش داده نشده‪ ،‬همچنني اصطالح جامد‬
‫در برابر مشتق نيز تدريس نشده است؛ پس تشخيص اسم جامد از مشتق در سؤاالت‬
‫طرح نـمی شود‪).‬‬
‫‪ ‬در اين کتاب ذکر صيغۀ فعل‪ ،‬نه به صورت (جمع مذکّر مخاطب)‪ ،‬نه به صورت‬
‫(لِلْ ُمخاطَب َني) و نه به شکل (دوم شخص جمع) از اهداف نيست‪ .‬دانش آموز شناسۀ‬
‫«ت ُ ْم» را در «فَ َعلْـتُم» می شناسد و چنني فعل هايی را به دنبال آن درست ترجمه می کند‪:‬‬
‫َخ َر ْجــتُم‪ ،‬تَ َخ َّر ْجــتُم‪ ،‬أَ ْخ َر ْجــتُم‪ ،‬اِ ْستَ ْخ َر ْجــتُم‪.‬‬
‫‪ ‬آموزش معانی ابواب ثالثی مزيد هدف نيست‪.‬‬
‫‪ ‬اسلوب رشط و ادوات آن (بدون تو ّجه به اعراب اصلی و فرعی جزم)‪.‬‬
‫‪ ‬شناخت دو نوع معرفه (مع َّرف به ال و َعلَم) و ترجمۀ جملۀ بعد از اسم نکره‪ .‬بدون‬
‫ذکر اصطالح «جملۀ وصف ّيه»‪.‬‬

‫ب‬
‫‪ 2‬کتاب عربی زبان قرآن پايۀ دوازدهم در چهار درس تنظیم شده است‪ .‬هر يک از درس ها‬
‫را می توان در چهار جلسۀ آموزشی تدريس کرد‪ .‬فرصت آزاد را می توان برای آزمون و تقويت‬
‫مهارت شناخت فعل ماضی‪ ،‬مضارع و ‪ ...‬و تقويت مهارت شفاهی زبان قرار داد‪.‬‬
‫‪ 3‬منت درس ا ّول راجع به دين و دينداری است‪ .‬دانش آموز در اين درس با يک منت دينی ‪ -‬تاريخی‬
‫آشنا می شود‪ .‬نه تنها در منت درس ا ّول‪ ،‬بلکه در همۀ متون سعی بر آن بوده است که عبارات و متون‬
‫کوتاه باشد تا به همراه بخش درک مطلب در يک جلسه قابل ّيت تدريس داشته باشد‪.‬‬
‫ـت ‪ ،‬لَـ َع َّـل» در زبان عربی است‪.‬‬ ‫قواعد درس ا ّول دربارۀ حروف «إ َّن ‪ ،‬أَ َّن ‪ ،‬کَـأَ َّن ‪ ،‬لٰـ ِکـ َّن ‪ ،‬لَـ ْي َ‬
‫دانش آموز با معانی مختلف اين کلامت آشنا می شود‪ .‬تشخيص اسم و خ ِرب اين حروف هدف‬
‫آموزشی کتاب نيست‪.‬‬
‫آموزش‬
‫ِ‬ ‫ا‬ ‫م‬‫ّ‬ ‫ا‬ ‫است؛‬ ‫شده‬ ‫داده‬ ‫آموزش‬ ‫نيز‬ ‫‪».‬‬ ‫ر‬
‫ِ‬ ‫ّا‬
‫د‬ ‫ال‬ ‫يف‬ ‫َ‬
‫رجل‬ ‫«ال‬ ‫مانند‬ ‫جمالتی‬ ‫حرف «ال» در‬ ‫معنای ِ‬
‫نت معنای‬ ‫ات بحث و تشخيص خرب آن از اهداف نيست‪ .‬فقط دانس ِ‬ ‫اسم پس از ال و جزئ ّي ِ‬‫اب ِ‬ ‫اعر ِ‬
‫ات دارای اين حرف‪ ،‬م ّد نظر است‪ .‬همچنني دانش آموز می تواند انواع ال را از هم تشخيص دهد‪.‬‬ ‫عبار ِ‬
‫ّ‬
‫نت درس دوم ماجرای سفری به مکۀ مک ّرمه و مدينۀ من ّوره است‪ .‬اين منت نيز‬ ‫‪ 4‬موضوع م ِ‬
‫مستقيم مکامله‬‫ِ‬ ‫غري‬ ‫آموزش‬ ‫اينکه‬ ‫بر‬ ‫عالوه‬ ‫منت‬ ‫است‪.‬‬ ‫خواندنی‬ ‫و‬ ‫جالب‬ ‫ان‬ ‫برای دانش آموز‬
‫حج‪ ،‬و زيارت بقيع رشيف و عتبات عاليات اشاره دارد‪.‬‬ ‫مهم سفر معنوی ّ‬ ‫موضوع ّ‬
‫ِ‬ ‫است‪ ،‬به‬
‫قواعد درس دوم دربارۀ «قيد حالت يا حال» است‪ .‬در بخش «قيد حالت يا حال» تالش شده است که‬
‫مهم ترين مطالب در اين زمينه تدريس شود؛ لذا از طرح مباحثی که برای دانش آموز کاربردی نيست‬
‫خودداری شود‪.‬‬
‫‪ 5‬منت درس سوم از نويسندۀ نامدار جهان اسالم «ع ّباس محمود الع ّقاد» به نام «اَلْ ُکتُ ُب‬
‫طَعا ُم الْ ِف ْکرِ» است‪ .‬اين منت به منظور تن ّوع در متون درسی و آشنايی با يکی از نويسندگان‬
‫رسشناس است‪ .‬رشح حال نويسنده‪ ،‬به دانش آموز درس زندگی می دهد‪ .‬کسی که به داليل‬
‫دشواری های زندگی تنها مرحلۀ ابتدايی را خوانده است؛ ا ّما از نويسندگان توانـمند جهان‬
‫اسالم است‪ .‬از سوی ديگر آوردن متنی از نويسنده ای مرصی در جهت ايجاد دوستی ميان‬
‫دو م ّلت بزرگ جهان اسالم اثرگذار است‪ .‬واژگان و عبارات منت در اوج زيبايی هستند‪.‬‬
‫محتوای درس سوم نيز دربارۀ کتاب و کتابخوانی به شيوه ای ج ّذاب و کم نظري است‪ .‬به‬
‫منظور کاسنت واژگان جديد و مطابقت منت با ساختارهای آموزش داده شده‪ ،‬منت مذکور با‬
‫ترصف نوشته شده است‪.‬‬ ‫دخل و ّ‬
‫قواعد درس سوم دربارۀ استثناء و اسلوب حرص است‪ .‬در کتاب درسی هرچند قاعدۀ اسلوب‬
‫استثناء و حرص با هم آمده اند؛ ا ّما اسلوب حرص از مبحث اسلوب استثناء مجزّا شده است‪.‬‬
‫دانسنت اعراب مستثنی از اهداف کتاب نيست‪.‬‬
‫سجــاد‬ ‫‪ 6‬موضوع منت درس چهارم‪ ،‬شعر زيبای شاعر نامدار « َف َرزدَق» دربارۀ حرضت امام ّ‬

‫ج‬
‫خاصی دارد‪.‬‬
‫است‪ .‬اين شعر افزون بر بار ارزشی و معنوی آن به لحاظ ادبی زيبايی ّ‬
‫قواعد درس چهارم دربارۀ مفعول مطلق است‪ .‬هامنند دروس قبلی در مفعول مطلق هدف‬
‫شناخت اين ساختارها به منظور ترجمۀ صحيح است‪.‬‬
‫‪ 7‬نيازی به ارائۀ جزوۀ مک ّم ِل قواعد به دانش آموز نيست‪ .‬آنچه دانش آموز نياز‬
‫داشته در کتاب آمده است‪ .‬قواعد کتاب به صورت خودآموز نوشته شده است‪ .‬از‬
‫دانش آموزی بخواهيم با صدای رسا بخش «اِ ْعلَـمـوا» را در کالس بخواند‪ .‬آنگاه هر‬
‫جا الزم شد در خالل خواندن سؤاالتی را از ديگران بپرسيم‪.‬‬
‫‪ 8‬تعريب‪ ،‬تشکيل و اِعراب گذاری از اهداف کتاب درسی نيست‪ .‬امسال و در طول‬
‫کل کتاب‬ ‫پنج سال گذشته در اين مورد‪ ،‬هيچ تـمرين و آموزشی وجود نداشته است‪ّ .‬‬
‫درسی کام ًال اعراب گذاری شده است‪ ،‬تا دانش آموز دچار مشکل قرائت نشود‪ .‬شايسته‬
‫است ط ّراحان آزمون‪ ،‬متون و عبارات امتحانی را کام ًال حرکت گذاری کنند‪.‬‬
‫چارچوب آموخته های کتاب بدون‬ ‫ِ‬ ‫‪ 9‬طرح سؤال از «تحليل رصفی» در پايۀ دوازدهم در‬
‫اشکال است‪.‬‬
‫رصفی اسم‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫تحليل‬
‫نوع آن (اسم فاعل‪ ،‬اسم مفعول‪ ،‬اسم مكان‪ ،‬اسم تفضيل‪ ،‬اسم مبالغه‪ ،‬مصدر)‪.‬‬
‫«مكس و سامل» مذ ّكر يا مؤ ّنث‪.‬‬
‫ّ‬ ‫عدد آن‪ :‬مفرد‪ ،‬مثنّی‪ ،‬جمع‬
‫َ‬
‫معرفه يا نكره (معرفه تنها دو نوع آموزش داده شده است‪َ :‬علم و معرفه به ال)‬
‫تذ ّكر مهم‪ :‬اين مطالب در كتاب تدريس نشده است و طرح سؤال از آن در هر آزمونی‬
‫به ويژه در كنكور و مسابقات ممنوع است‪:‬‬
‫ذكر جامد و مشتق‪ ،‬اسم اشاره‪ ،‬انواع ضمري‪ ،‬اسم موصول‪ ،‬اسم زمان‪ ،‬اسم آلت يا ابزار‪،‬‬
‫صفت مش ّبهه‪ ،‬اسم منقوص‪ ،‬مقصور‪ ،‬ممدود و صحيح اآلخر‪ ،‬منرصف و غري منرصف‪.‬‬
‫تعيني عدد در كلامتی مانند أَ َخوات‪َ ،‬بنات‪َ ،‬ساموات‪ِ ،‬نكات‪َ ،‬بننيَ‪ِ ،‬سننيَ‪َ ،‬سنَوات و مانند‬
‫آنها در كتاب تدريس نشده است‪.‬‬
‫از آنجا كه مصادر ُثالثی مج ّرد َسامعی هستند؛ بنابراين‪ ،‬از آنها در امتحانات‪ ،‬كنكور و‬
‫مسابقات علمی سؤال طرح نـمی شود‪.‬‬
‫ا ّما طرح سؤال از تشخيص مصادر ُثالثی مزيد چون قياسی هستند‪ ،‬بدون اِشكال‬
‫است‪ .‬اين مقدّمه برای مع ّلم نوشته شده است و ذکر اصطالح ثالثی مزيد به همني‬
‫درسی دانش آموزانِ رشته های رياضی و فيزيک و علوم تجربی‬ ‫ِ‬ ‫دليل است‪ .‬در کتاب‬
‫اصطالحات ثالثی مج ّرد و ثالثی مزيد به کار نرفته است‪ .‬دانش آموز واژه هايی مانند‬ ‫ِ‬
‫َذکَ َر‪َ ،‬ذکَّ َر‪ ،‬ت َ َذکَّ َر‪ ،‬ذاکَ َر و اِ ْستَ ْذکَ َر را رصفاً به عنوان شکل های مختلفی از فعل در معانـی‬
‫گوناگون می شناسد‪.‬‬

‫د‬
‫رصفی فعل‪:‬‬
‫ِ‬ ‫تحليل‬
‫نوع آن (ماضی‪ ،‬مضارع‪ ،‬امر‪ ،‬نهی‪ ،‬مستقبل)‬
‫ذكر منفی بودن آن‪ ،‬معلوم و مجهول‬
‫تذ ّكر مهم‪ :‬اين مطالب در كتاب تدريس نشده است و طرح سؤال از آن در هر آزمونی به‬
‫ويژه در كنكور و مسابقات ممنوع است‪:‬‬
‫ذكر صيغۀ فعل (چه به صورت ا ّول شخص مفرد‪ ،‬چه به صورت متك ّلم وحده و ‪ ،)...‬ذكر ثالثی‬
‫مج ّرد و مزيد‪ ،‬معتل‪ ،‬صحيح‪ ،‬مضاعف‪ ،‬الزم و متعدّی‪ ،‬ذكر اصطالح «فعل مجهول» به صورت‬
‫ني لِ ْل َم ْجهولِ »‪ ،‬ذكر بناء و اعراب (مضارع مرفوع‪ ،‬منصوب و مجزوم)‬
‫« ِف ْع ٌل َم ْب ٌّ‬
‫تحليل رصفی «حرف» از اهداف كتاب نيست‪.‬‬
‫طرح سؤال  از تحليل رصفی مانند التمرين الرابع‪ ،‬صفحه ‪ 44‬فقط به صورت دو گزينه ای طرح‬
‫می شود‪.‬‬
‫محل اعرابی برای ط ّراح كاری دشوار و زمان بر است؛ زيرا‬ ‫طرح سؤال از تحليل رصفی و ّ‬
‫آموخته های دانش آموز در اين بخش محدود است‪ .‬از آنجا که تحليل رصفی از اهداف اصلی‬
‫کتاب درسی نيست؛ لذا در امتحانات مدرسه به صورت انتخاب گزينۀ صحيح ط ّراحی می شود‪.‬‬
‫‪ 10‬تبديل «مذ ّکر به مؤ ّنث» يا «مخاطب به غري مخاطب» يا «جمع به غري جمع» و موارد‬
‫مشابه از اهداف کتاب نيست‪.‬‬
‫‪ 11‬معنای کلامت در هر آزمونی در جمله خواسته می شود‪ .‬در چند مترين کتاب معنای‬
‫کلمه بريون از جمله خواسته شده است؛ ا ّما شيوۀ طرح آن همراه با يک نـمونه جهت تسهيل‬
‫آموزش و ارزشيابی است‪.‬‬
‫‪ 12‬کلامتی که معنايشان در پاورقی نوشته شده‪ ،‬از اهداف کتاب است و در امتحانات از آنها‬
‫سؤال طرح می شود‪.‬‬
‫‪ 13‬روخوانی دانش آموز و ف ّعاليت های شفاهی او در طول سال تحصيلی نـمرۀ شفاهی وی‬
‫را در نـمرۀ ميان نوبت تشکيل می دهد‪.‬‬
‫حل تـمرين در نظر گرفته شده است تا به دفرت‬ ‫‪ 14‬در کتاب جای کافی برای نوشنت ترجمه و ّ‬
‫تـمرين نيازی نباشد‪.‬‬
‫‪ 15‬از همکاران گرامی خواستاريم تا با رويکرد دفرت تأليف همگام شوند؛ شش کتاب درسی‬
‫عربی مجموعه ای یکپارچه اند و آموزش برخالف اهداف درسی به روند آموزش آسیب می زند‪.‬‬
‫خوشحال می شويم از نظريات شام آگاه شويم؛ می توانيد از طريق وبگاه گروه عربی پيغام بگذاريد‪.‬‬
‫نشانی وبگاه گروه عربی‪ :‬‬
‫‪www.arabic-dept.talif.sch.ir‬‬

‫هـ‬
‫سخنی با دانش آموز‬
‫اين کتاب ادامۀ پنج کتاب پيشني است‪ .‬بسياری از آموخته های پنج سال گذشته در‬
‫متون‪ ،‬عبارات و تـمرين های اين کتاب تکرار شده است‪ .‬ترجمۀ متون و عبارات آن‬
‫مصحح دارد‪ .‬در صورتی که پنج کتاب قبلی را‬ ‫بر عهدۀ شامست و دبري نقش راهنام و ّ‬
‫خوب آموخته باشيد‪ ،‬به راحتی می توانيد متون را ترجمه کنيد‪.‬‬
‫استفاده از کتاب کار توصيه نـمی شود‪ .‬در کتاب هايی که به نام تيزهوشان يا آمادگی‬
‫برای کنکور و مسابقات ط ّراحی می شود‪ ،‬موارد بسياری می آيد که از اهداف آموزشی‬
‫معم دارد‪ ،‬يا اينکه حجمش بسيار است به نحوی‬ ‫نيست‪ .‬بسياری از پرسش ها جنبۀ ّ‬
‫که دانش آموز در پاسخ دهی وقت کم می آورد؛ اگر در آزمون های آمادگی برای آزمون‬
‫سؤاالت اين آزمون ها از نظر‬
‫ِ‬ ‫رسارسی رشکت می کنيد شايسته است بدانيد که بسياری از‬
‫اصولِ آموزش زبان‪ ،‬نه تنها مورد تأييد نيستند؛ بلکه خالف اهداف اند و موجب نااميدی‬
‫و دلرسدی می شوند‪ .‬هدف ط ّراحان چنني آزمون هايی ته ّيۀ سؤاالتی است که آنقدر‬
‫پيچيده و گنگ باشند که داوطلب نتواند به سادگی پاسخ دهد‪ ،‬يا زمان پاسخگويی به‬
‫آنها مناسب نيست؛ لذا نـمرۀ کسب شده در چنني آزمون هايی نشانگر وضع ّيت علمی‬
‫شام نيست‪.‬‬
‫برای يادگريی هر زبانی بايد بسيار تکرار و تـمرين کرد‪ .‬اگر می خواهيد در درس عربی‬
‫مو ّفق تر باشيد‪ ،‬پيش مطالعه کنيد‪.‬‬
‫هدف اين کتاب فهم منت است‪ .‬اگر شام بتوانيد متون عربی را خوب بخوانيد‪ ،‬درست‬
‫بفهميد و درست ترجمه کنيد‪ ،‬خود به خود می توانيد از فارسی به عربی نيز ترجمه‬
‫کنيد و حتّی سخن بگوييد؛ شام نيز می توانيد از آيات و احاديث کتاب های درسی عربی‬
‫در انشا و مقاله نويسی و به هنگام سخرنانی استفاده کنيد‪.‬‬
‫«کتاب گويا» نيز برای پايۀ تحصيلی دوازدهم ته ّيه شده است تا با تل ّفظ درست متون‬
‫آشنا شويد‪.‬‬
‫ّ‬
‫ترجمۀ متون و عبارات کتاب و حل تـمرين ها در کالس می تواند به صورت گروهی‬
‫باشد‪.‬‬

‫و‬
‫سخنی ويژه با مديران مدارس‬
‫سات آمادگی برای کنکور‪ ،‬استاندارد و مورد تأييد کارشناسان و‬‫مؤس ِ‬‫اغلب آزمون های ّ‬
‫اهل فن نيستند؛ سؤاالت آنها دارای تلۀ آموزشی و فاقد ارزش علمی اند؛ لذا نـمی توان‬
‫توجه به اين آزمون ها سنجيد‪ .‬بسيار ديده شده‬ ‫ميزان تالش دبري و دانش آموز را با ّ‬
‫معمگونه‪ ،‬خارج از کتاب و بی ربط به اهداف دروس‬ ‫مؤسسات مطالبی ّ‬ ‫است که اين ّ‬
‫ط ّراحی می کنند‪.‬‬
‫اين کتاب با وقت دو ساعت تدريس در هفته‪ ،‬نيازی به کتاب کار ندارد‪ .‬بسياری از‬
‫کتاب های کار‪ ،‬مطلبی ابتکاری و نو ندارند‪ .‬تنها با الگوبرداری از کتاب درسی تـمرينات‬
‫بيشرتی طرح شده است که موجب خستگی دانش آموز می شوند‪ .‬اگر مدرسۀ شام‬
‫ساعت اضافه به دبري اختصاص داده‪ ،‬بهرت است که اين زمان رصف تقويت مهارت های‬
‫شفاهی زبان شود‪ .‬بيش ِرت آنچه برای دانش آموز بعد از دانش آموختگی می ماند‪ ،‬همني‬
‫مهارت شفاهی مانند خواندن‪ ،‬شنيدن و سخن گفنت است‪.‬‬ ‫ِ‬

‫ز‬
‫‪1‬‬ ‫ا ََّلد ْر ُس ْ الَ َّو ُل‬

‫اَلْ َمس ِج ُد الْجا ِم ُع يف َمدي َن ِة ِدلْهـي ِفـي الْه ِ‬


‫ِند‪.‬‬

‫ً‬ ‫َ‬ ‫ّ‬ ‫َ ْ َ َْ َ‬


‫ين حنيفا ﴾‬
‫﴿‪...‬أقِم وجهـك لِدل ِ‬
‫يونُس‪105 :‬‬
‫با يکتاپرستی به دين روی آور‪.‬‬
‫اَلـدَّ ْر ُس ْالَ َّو ُل‬
‫اَلد ُ‬
‫ّيـن َو التَّـ َد ُّي ُ‬
‫ـن‬
‫ً‬ ‫ّ‬ ‫َ ْ َ ْ َ َ‬
‫يو ُنس‪105 :‬‬ ‫يـن َحـنـيفـا﴾‬
‫ِ‬ ‫ـلـد‬ ‫ل‬
‫ِ‬ ‫ـك‬ ‫﴿‪ ...‬أ ِقـم وجـه‬

‫ْري ِفـي ْالنسانِ ‪َ .‬و التّاري ُخ يَ ُ‬


‫قول لَـنـا‪:‬‬ ‫ا َلتَّ َديُّـ ُن ِفط ٌّ‬
‫رض ّإل َو کا َن لَـ ُه دي ٌن َو طَريقَـ ٌة لِـلْ ِعبا َد ِة‪.‬‬‫عوب ْالَ ِ‬
‫ال شَ ْع َب ِم ْن شُ ِ‬
‫َـالثـا ُر الْقَديـ َم ُة الَّ ِتي اکْتَشَ فَـ َها ْالنسانُ‪َ ،‬و الْ َحضـاراتُ الَّتي َع َرفَـها ِم ْن ِخال ِل‬
‫ف ْ‬
‫سـوم َو التَّماثيلِ ‪ ،‬تُ َؤکِّ ُد ا ْه ِتما َم ْالنسانِ بِـالدّينِ َو ت َ ُد ُّل‬ ‫الْ ِک ِ‬
‫تابـات َو ال ُّن ِ‬
‫قـوش َو ال ُّر ِ‬
‫لی أَنَّ ُه ِفط ٌّ‬
‫ْري فـي ُوجو ِد ِه؛ َولٰ ِک َّن ِعباداتِـ ِه َو شَ عائِ َر ُه کانَ ْت ُخراف َّيـ ًة؛ ِمث ُْل ت َ َع ُّد ِد‬ ‫َع ٰ‬
‫ْديم الْ َقرابيـنِ لَـها لِـک َْس ِب رِضاها َو ت َ َج ُّن ِب شَ ِّرها‪َ .‬و ازْدادَتْ ٰه ِذ ِه‬ ‫ْاللِـ َهـ ِة َو تَق ِ‬
‫َعالی لَ ْم يَتْـ ُر ِك‬
‫لی َم ِّر الْ ُعصورِ‪َ .‬ولٰ ِک َّن اللّ َه ت َبا َر َك َو ت ٰ‬ ‫الْ ُخرافاتُ فـي أَديانِ ال ّن ِ‬
‫اس َع ٰ‬
‫َريم‪:‬‬ ‫لی ٰه ِذ ِه الْحالَ ِة؛ فَ َق ْد َ‬
‫قال فـي کِتابِـ ِه الْک ِ‬ ‫اس َع ٰ‬
‫ال ّن َ‬
‫ً‬ ‫َ ُ‬ ‫َ‬ ‫ُ َْ ُْ‬
‫َ َ ُ‬ ‫ْ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬
‫﴿أ يـحسب النسان أن يتـرك سدی﴾ اَ ْلقيا َمة‪36 :‬‬

‫لِ ٰذلِ َك أَ ْر َس َل إلَيـ ِه ُم ْالَنبيا َء لِـ ُيـ َبـ ِّيـنـوا ِّ‬


‫الصرا َط الْ ُمستَقي َم َو ال ّدي َن الْ َح َّق‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫َو ِصرا ِعـهِم َم َع أَقوا ِمـ ِه ُم الْکا ِفري َن‪.‬‬ ‫َو قَ ْد َح َّدث َ َنا الْقُرآ ُن الْکَري ُم َع ْن سيـ َر ِة ْالَنبيا ِء ‬

‫ليل     الَّذي حا َو َل أَ ْن يُن ِق َذ قَ ْو َمـ ُه ِم ْن ِعبا َد ِة ْالَ ْص ِ‬


‫نام‪.‬‬ ‫َو لْـ َنذکُ ْر َمثَالً إبراهي َم الْ َخ َ‬
‫فَـفي أَ َح ِد ْالَعيا ِد لَ ّما َخ َر َج قَو ُمـ ُه ِم ْن َمدي َن ِتـهِم‪ ،‬بَ ِق َي إبراهي ُم     َوحيدا ً‪ ،‬فَـ َح َم َل‬
‫الص َن َم الْکَبيـ َر‪ ،‬ث ُ َّم َعل ََّق الْ َفأْ َس َع ٰ‬
‫لی کَ ِت ِفـ ِه‬ ‫فَأْساً‪َ ،‬و ك ََّس َر َجمي َع ْالَ ِ‬
‫صنام ِفـي الْ َمع َب ِد َّإل َّ‬
‫َو تَ َر َك الْ َمع َب َد‪.‬‬
‫اس‪ ،‬شا َهدوا أَ ْصنا َمـ ُهم ُمك ََّس َرةً‪َ ،‬و ظَ ّنوا أَ َّن إبراهي َم    ه َو الْفا ِع ُل‪،‬‬ ‫َو لَ ّما َر َج َع ال ّن ُ‬
‫حضرو ُه لِـلْ ُمحاکَ َم ِة َو َسأَلو ُه‪:‬‬‫فَـأَ َ‬
‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َ َ َ ََْ َ ٰ‬
‫﴿‪ ...‬أ أنت فعلت هذا بِـآلِه ِتنا يا إبراهيم﴾ اَ ْ َلنبياء‪62 :‬‬

‫فَأَجابَـ ُهم‪ :‬لِ َم تَسأَلونَـني؟! اِسأَلوا َّ‬


‫الص َن َم الْکَبيـ َر‪.‬‬
‫الص َن َم ال يَتَ َکلَّ ُم؛ إنَّـما يَق ِْص ُد إبراهي ُم ِال ْس ِتهزا َء بِـأَ ْصنا ِمـنا»‪.‬‬
‫بَ َدأَ الْقَو ُم يَتَها َمسونَ‪« :‬إ َّن َّ‬
‫َ َ ُ‬ ‫َ ِّ ُ َ ْ ُ‬
‫َو هُ نا ﴿قـالـوا حـرقـوه و انـصـروا آ ِلـهـتـکم﴾ اَ ْلَنبياء‪68 :‬‬

‫فَـ َقذَفو ُه ِفـي ال ّنارِ‪ ،‬فَـأَن َق َذ ُه اللّ ُه ِم ْنـها‪.‬‬


‫‪3‬‬
‫ــــجم‬ ‫اَ ْل ُ‬
‫ــم ْع َ‬
‫اَلْ َقرابيـن‪:‬قربانی ها «مفرد‪:‬اَلْ ُق ْربان»‬ ‫َح َّر َق ‪ :‬سوزا ْند‬ ‫َأ ْحضَ َر ‪ :‬آورد ‪ ،‬حارض کرد‬
‫اَلْکَ ِتف ‪ ،‬اَلْ ِکتْف ‪ :‬شانه ‬ ‫َلص َنم» اَلْ َحنيف ‪ :‬يکتاپرست‬ ‫ا َْلَصنام ‪ :‬بت ها   «مفرد‪ :‬ا َّ‬
‫«جمع‪ :‬ا ْ  َلَ  کتاف»‬ ‫دی ‪ :‬بيهوده و پوچ‬‫َلس ٰ‬ ‫ا ُّ‬ ‫أَ ِق ْم َو ْج َهـكَ ‪ :‬روی بياور‬
‫ك ََّس َر ‪ :‬شکست‬ ‫َلسيـ َرة ‪ :‬روش و کردار‪،‬‬ ‫ا ّ‬ ‫(ماضی‪ :‬أَقا َم‪ /‬مضارع‪ :‬يُقي ُم)‬
‫اَل ُّنقوش ‪ :‬کنده کاری ها ‪ ،‬نگاره ها‬ ‫رسگذشت‬ ‫َبــدَؤوا َي َتـها َمسـونَ ‪ :‬شـــروع‬
‫«مفرد‪ :‬ا َل َّنقْش»‬ ‫اَلشَّ عائِر ‪ :‬مراسم‬ ‫بــه پچ پچ کــردند‬
‫ا َِّلصراع ‪ :‬کشمکش = ا َل ِّنزاع ≠‬ ‫(ماضی‪ :‬تَها َم َس‪/‬‬
‫ا َِّلسلْم‬ ‫مضارع‪ :‬يَتَها َم ُس)‬
‫َعل ََّق ‪ :‬آويخت‬ ‫اَل َّت َج ُّنب ‪ :‬دوری کردن‬
‫(ماضی‪ :‬تَ َج َّن َب‪ /‬مضارع‪ :‬يَتَ َج َّن ُب) اَلْ َفأْس ‪ :‬تبـر «جمع‪ :‬اَلْفُؤوس»‬

‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫ ‬ ‫الــدَّرس‪.‬‬


‫ِ‬ ‫حيح َو الْ َخطَأَ َح َس َب ن َِّص‬
‫الص َ‬
‫ــن َّ‬
‫َع ِّي ِ‬

‫‪........................‬‬ ‫َقديم الْ َقرابينِ لِ ْللِ َه ِة‪ ،‬ک َْس َب رِضاها َو تَ َج ُّن َب شَ ِّرها‪.‬‬
‫‪1‬ــ کا َن الْ َه َد ُف ِمن ت ِ‬
‫‪........................‬‬ ‫لی کَ ِت ِف أَ ْصـغَـ ِر ْالَ ْص ِ‬
‫ـنـام‪.‬‬ ‫  الْف َ‬
‫َأس َع ٰ‬ ‫‪2‬ــ َعـل ََّـق إبراهي ُم  ‬
‫‪........................‬‬ ‫ ‬ ‫عوب دي ٌن أَ ْو طَري َق ٌة لِلْ ِعبا َد ِة ‪.‬‬
‫‪3‬ــ لَم يَ ُک ْن لِبَ ْع ِض الشُّ ِ‬
‫‪........................‬‬ ‫‪4‬ــ ا َْلثا ُر الْقَديـ َم ُة تُ َؤکِّ ُد ا ْه ِتما َم ْالنسانِ بِالدّينِ ‪ .‬‬
‫‪........................‬‬ ‫ ‬ ‫ْـري ِفـي ْالنـسـانِ ‪.‬‬
‫‪5‬ــ إ َّن الـتَّـ َديُّـ َن ِفـط ٌّ‬
‫‪........................‬‬ ‫ ‬‫‪6‬ــ ال يَتْـ ُر ُ ك اللّ ُه ْالنسا َن ُس ً‬
‫دی‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫عـــ َللَـمـــوا‬
‫ـمـــوا‬ ‫عـــ‬
‫ا ِ اِ‬
‫روف الْ ُمشَ َّبه ِة بِالْ ِف ْعلِ َو َل ال ّناف َي ِة لِلْجِ ْن ِس‬
‫َمعانِـي الْ ُح ِ‬
‫روف الْ ُمشَ َّبه ُة بِالْ ِف ْعلِ‬
‫‪1‬ــ اَلْ ُح ُ‬
‫با کارکرد ها و معانی دقيق حروف پرکاربرد «إ َّن ‪ ،‬أَ َّن ‪ ،‬کَـأَ َّن ‪ ،‬لٰـ ِکـ َّن ‪ ،‬لَـ ْي َ‬
‫ـت ‪ ،‬لَـ َع َّـل» آشنا شويد‪:‬‬
‫إنَّ ‪ :‬جملۀ پس از خود را تأکيد می کند و به معنای «قطعاً‪ ،‬همانا‪ ،‬به درستی که‪ ،‬بی گمان»‬
‫است؛ مثال‪:‬‬
‫حس َ‬ ‫َّ َ ُ ُ َ ْ ْ ُ ْ‬
‫نيـن﴾ اَلتَّو َبة ‪120 :‬‬ ‫﴿‪ ...‬إن اهلل ال يضيع أج َر الم ِ‬
‫بی گامن خدا پاداش نيکوکاران را تباه نـمی کند‪.‬‬
‫  أَنَّ ‪ :‬به معنای «که» است و دو جمله را به هم پيوند می دهد؛ مثال‪:‬‬
‫َ‬ ‫ُ ِّ َ‬
‫ش ٍء ق ٌ‬
‫لـى كـل ْ‬ ‫َ‬ ‫َ َ ْ َ َ َّ‬
‫﴿‪ ...‬قال أعل ُم أن َ‬
‫اهلل ع ٰ‬
‫دير﴾ اَ ْل َب َق َرة ‪259 :‬‬
‫گفت می دانم که خدا بـر هر چيزی تواناست‪.‬‬
‫«لَنَّ» به معنای «زيرا‪ ،‬برای اينکه» است؛ مثال‪:‬‬
‫معموالً ِ‬
‫پاسخ‪ِ :‬لَ َّن ِبطا َق َة ال ّطا ِئ َر ِة غال َي ٌة‪.‬‬ ‫پرسش‪ :‬لِامذا ما سا َف ْر َت ِبال ّطا ِئ َر ِة؟‬
‫ ‬
‫کَـأَنَّ ‪ :‬به معنای «گويی» و «مانند» است؛ مثال‪:‬‬
‫ُ‬ ‫َ ْ‬ ‫َْ‬ ‫ُ‬‫َّ‬ ‫ْ‬ ‫َ َ َّ ُ‬
‫﴿کـأنـهن الاقوت و المرجان﴾ اَل َّر ٰ‬
‫حمن ‪58 :‬‬
‫آنان مانند ياقوت و مرجان اند‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫کَأَ َّن إرضا َء َجميعِ ال ّن ِ‬
‫اس غايَ ٌة ال ت ُ ْد َر ُك‪.‬‬
‫گويی خشنود ساخنت همۀ مردم‪ ،‬هدفی است که به دست آورده نـمی شود‪.‬‬
‫لٰـ ِک َّن ‪ :‬به معنای «ولی» و برای كامل كردن پيام و بر طرف كردن ابهام جملۀ قبل از خودش‬
‫است؛ مثال‪:‬‬
‫ْ ُ‬ ‫َ‬ ‫ٰ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬
‫َ‬ ‫َ‬
‫اس ال يشكرون﴾ اَ ْل َب َق َرة ‪243 :‬‬ ‫ـر ّ‬
‫انل ِ‬ ‫اس َولک َّن أكثَ َ‬ ‫اهلل لـذو فضل َع ّ‬
‫انل ِ‬ ‫إن َ‬ ‫َّ‬
‫﴿‪...‬‬
‫ِ‬ ‫ٍ‬
‫بی گامن خدا دارای بخشش بر مردم است‪ ،‬ولی بيشرت مردم سپاسگزاری نـمی كنند‪.‬‬
‫لَ ْي َت ‪ :‬به معنای «کاش» و بيانگر آرزوست و به صورت «يا ل َ‬
‫َيت» هم به کار می رود؛ مثال‪:‬‬
‫ً‬ ‫ُْ ُ ُ‬ ‫َ َ‬ ‫َ ُ ْ‬
‫﴿و يقول الاک ِف ُر يا لْتـنـي کنت ترابا﴾ اَل َّن َبأ ‪40 :‬‬
‫َ‬
‫و کافر می گويد‪ :‬ای کاش من خاک بودم!‬
‫لَـ َع َّـل ‪ :‬يعنی «شايد» و «اميد است»؛ مثال‪:‬‬
‫َ‪2‬‬ ‫ُ َْ‬ ‫َ ّ َ‬ ‫ً َ َّ‬ ‫ً‬
‫﴿إنّا َج َعل ُ‬ ‫ُ‬ ‫ْ‬
‫ناه قرآنا ع َربيا لعلـكم تع ِقلون ﴾ اَلزُّخ ُرف ‪3 :‬‬
‫‪1‬‬

‫بی گامن ما قرآن را به زبان عربی قرار داديم اميد است شام خردورزی کنيد‪.‬‬

‫‪َ -2‬عق ََل ‪ :‬خردورزی کرد‬ ‫‪ -1‬اَلْقُرآن ‪ :‬خواندن‬


‫‪6‬‬
‫تذکّر مهم‪ :‬در ترجمۀ صحيح بايد به سياق عبارت (بافت سخن) تو ّجه کرد‪.‬‬
‫ترجمه‪ ،‬هنر و علم است و بايد ذوق و سليقۀ مترجم همراه توانـمندی های زبانی مانند‬
‫ِ‬
‫شناخت ويژگی های زبان مبدأ و مقصد باشد‪.‬‬

‫يـن الْکَريـ َم َت ِ‬
‫يـن‪.‬‬ ‫اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ (‪ :)1‬تَرجِ ْم هات ِ‬
‫َيـن ْاليَ َت ِ‬

‫َ‬ ‫ََْ‬ ‫ُ ُ‬ ‫ٰ َّ ُ‬ ‫َ ُ ْ ْ‬ ‫َ‬


‫ث‪َ 1‬ول ِ‬
‫کنـکـم کنـتم ال تعلمون﴾ اَل ّروم ‪56 :‬‬ ‫‪1‬ــ ﴿ف ٰ‬
‫ـهذا يوم َ‬
‫الع ِ‬
‫‪.............................................................................................................................‬‬

‫‪.............................................................................................................................‬‬
‫ْ‬ ‫ٌ‬ ‫َ ّ ً َ َ َّ ُ ُ ْ ٌ َ‬
‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫ُّ َّ‬ ‫ُ‬ ‫َّ‬
‫ـحب الين يقاتِلون يف سبي ِل ِه صفا کأنـهم بنيان مرصوص ﴾ اَ َّ‬
‫‪2‬ــ ﴿إن اهلل ي ِ‬
‫‪2‬‬
‫لص ّف ‪4 :‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪2‬ــ َل ال ّناف َي ُة لِلْ ِج ْن ِس‬


‫تاکنون با سه معنای حرف «ال» آشنا شده ايد‪:‬‬
‫نت ِمن بُجنورد؟ ال‪ ،‬أَنَا ِمن بير َجند‪.‬‬‫‪1‬ــ ال به معنای «نه» در پاسخ به « َه ْل» و «أَ» مانند أَ أَ َ‬
‫‪2‬ــ الی نفی مضارع مانند ال يَ ْذ َه ُب‪ :‬نـمی رود‪.‬‬
‫‪3‬ــ الی نهی مانند ال ت َ ْذ َه ْب‪ :‬نرو‪.‬‬
‫و به معنای «نبايد» بر سر فعل مضارع ا ّول و سوم شخص؛ مانند ال يَ ْذ َه ْب‪ :‬نبايد برود‪.‬‬

‫ ‬ ‫‪ -1‬اَلْ َب ْعث‪ :‬رستاخيز‬


‫‪ -2‬اَلْ ُبنيانُ الْ َم ُ‬
‫رصوص‪ :‬ساختمان استوار ‬
‫‪7‬‬
‫در اين درس با معنای ديگری برای ال آشنا می شويد‪.‬‬
‫معنای چهارم «هيچ ‪ ...‬نيست» می باشد و الی نفی جنس ناميده و بر سر «اسم» وارد می شود؛ مثال‪:‬‬
‫َ َْ‬ ‫َّ‬ ‫ّ‬ ‫ْ َ‬
‫عل َم لا إل ما علمتـنا ‪ ﴾...‬اَ ْل َب َق َرة ‪3 2 :‬‬
‫﴿‪ ...‬ال ِ‬
‫جز آنچه به ما آموخته ای‪ ،‬هيچ دانشی نداريم‪( .‬برای ما نيست)‬
‫ین م َن الْ َق َ‬ ‫َْ َ َ ْ‬
‫لـي‬
‫ٌّ‬ ‫ع‬
‫َ‬ ‫ن‬
‫َ‬ ‫ني‬ ‫ِ‬
‫م‬ ‫ؤ‬‫م‬‫ُ‬ ‫ْ‬ ‫ل‬‫ا‬ ‫ر‬
‫ُ‬ ‫مي‬‫َ‬ ‫أ‬ ‫‪.‬‬‫ة‬‫ِ‬ ‫ناع‬ ‫ِ‬ ‫ٰ‬ ‫غ‬ ‫ال کنـز أ‬
‫هيچ گنجی بی نيازکننده تر از قناعت نيست‪.‬‬

‫حاديث َح َس َب َقوا ِع ِد ِ‬
‫الدَّرس‪.‬‬ ‫َ‬ ‫اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ (‪ :)2‬تَرجِ ْم ٰه ِذ ِه ْالَ‬

‫ْ‬ ‫ّ َ َ ْ‬
‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ ْ‬
‫ـل‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫ـول إل مع الـ ِفـع ِ‬
‫‪1‬ــ ال خـيـر يف ق ٍ‬
‫‪.............................................................................................................................‬‬

‫َّ‬ ‫ْ‬ ‫َ َ‬
‫ـس‪ .‬أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ‬
‫علي‬ ‫ـجهـا ِد انلـف ِ‬
‫‪2‬ــ ال ِجـهـاد ک ِ‬
‫‪.............................................................................................................................‬‬

‫َ‬‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ َ ْ َ ُ‬
‫‪3‬ــ ال ِلـبـاس أجـمـل ِمـن الـعـافيـ ِة‪ .‬أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ‬
‫علي  ‬

‫‪.............................................................................................................................‬‬
‫َ َ ََْ‬
‫ـر کـالـجـه َ‬
‫‪4‬ــ ال فـق َ‬ ‫َ ْ َ ْ‬ ‫َ ْ‬
‫ب‪ .‬أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ‬
‫علي  ‬ ‫ـل و ال مرياث کـالد ِ‬
‫ِ‬
‫‪.............................................................................................................................‬‬

‫َ َ َ‬ ‫ْ َ‬ ‫َْ ُ‬
‫ب‪ .‬أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ‬
‫علي  ‬ ‫‪5‬ــ ال سوء أسوأ ِمن الک ِذ ِ‬
‫‪.............................................................................................................................‬‬

‫‪8‬‬
‫اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ (‪ :)3‬اِ ْم َ ِل الْ َفرا َغ في ما َيلـي‪ ،1‬ثُ َّم َع ِّيـ ْن نَو َع «ال» فيـ ِه‪.‬‬
‫َ َ ُ ُّ‬
‫ين يدعـون ِمن دون اهلل فـيسبوا َ‬ ‫َ‬
‫﴿و ال تـسـبـوا ال َ‬ ‫َْ‬
‫‪1‬ــ َ‬ ‫َّ‬ ‫َ ُ ُّ‬
‫اهلل ‪ ﴾...‬ا َْلَنعام ‪108 :‬‬ ‫ِ ِ‬

‫و کسانی را که به جای خدا فرا می خوانند ‪ ............................‬زيرا که به خدا دشنام دهند‪. ...‬‬
‫ً‬ ‫َ‬ ‫َ َ ْ ْ َ َ ُ ُ َّ ْ َ‬
‫ل جـميعـا ‪ ﴾...‬يونُس ‪65 :‬‬ ‫﴿و ال يـح ُزنـك قولـهم إن ال ِع َّزة ِ ِ‬ ‫‪2‬ــ‬
‫گفتارشان تو را ‪ ............................‬؛ زيرا ارجمندی‪ ،‬همه ‪ ............................‬خداست‪.‬‬
‫َّ َ َ ْ َ َ َ َّ َ َ ْ َ َ‬ ‫َْ‬
‫ين ال يعلمون ‪ ﴾...‬ا َل ُّز َمر ‪9 :‬‬ ‫‪3‬ــ ﴿‪ ...‬هل ي َ ْستَ ِوي الين يعلمون و ال‬

‫آيا کسانی که می دانند و کسانی که ‪ ............................‬برابرند؟‬


‫ََ َ‬ ‫ُ َ ّ ْ‬ ‫َ َّ‬
‫‪4‬ــ ﴿‪ ...‬ربنا َو ال تح َملنا ‪ 2‬ما ال طاقة لنا بِ ِه ‪ ﴾...‬اَلْبَ َق َرة‪286 :‬‬

‫[ای] پروردگا ِر ما‪ ،‬آنچه را هیچ توانی نسبت به آن نداریم بر ما‪. ............................‬‬
‫َ‬ ‫َ َ‬
‫اهلل من ال ي ْرح ُم ّ‬
‫انلاس‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬
‫َ‬
‫‪5‬ــ ال ي ْرح ُم ُ‬ ‫َ َ‬

‫خدا رحم نـمی کند به کسی که به مردم ‪. ............................‬‬

‫‪َ -2‬ح َّم َل ‪ :‬تحمیل كر د‬ ‫‪ -1‬ما َيلـي‪ :‬آنچه می آيد‬


‫‪9‬‬
‫ـمـاريـن‬
‫اَلـا َّتَلـ َّتـمـاريـن‬

‫ِ‬
‫وضيحات التّال َي َة؟‬ ‫ُناس ُب التَّ‬‫رس ت ِ‬ ‫اَل َّتمري ُن ْالَ َّو ُل‪ :‬أَ ُّي کَلِ َم ٍة ِمن کَلِ ِ‬
‫مات ُمع َج ِم ال َّد ِ‬
‫‪............................‬‬ ‫ديد يُ ْقطَ ُع بِها ‪:‬‬ ‫‪1‬ــ آلَ ٌة ذاتُ يَ ٍد ِم َن الْ َخشَ ِب َو ِس ٍّن َعريضَ ٍة ِم َن الْ َح ِ‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫ثال ِمن َح َج ٍر أَ ْو َخشَ ٍب أَو َح ٍ‬
‫ديد يُ ْع َب ُد ِم ْن دونِ اللّ ِه‪:‬‬ ‫‪2‬ــ تِـ ْم ٌ‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫‪3‬ــ ُعضْ ـ ٌو ِم ْن أَ ْعضـا ِء الْج ِْس ِم يَـقَـ ُع أَعلَی الْـجِـ ْذعِ‪:‬‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫‪4‬ــ ا َلتّار ُِك لِل ِ‬
‫ْباطلِ َو الْ ُمتَماي ُِل إلَـى الدّينِ الْ َح ِّق‪:‬‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫ـفـي‪:‬‬
‫َالم َخ ٍّ‬
‫‪5‬ــ إنَّـ ُهم بَـ َدؤوا يَتَ َکلَّمـو َن بِـک ٍ‬

‫رف الْ ُمشَ َّب َه بِالْ ِف ْعلِ‪َ ،‬و َل ال ّناف َي َة لِلْج ِ‬


‫ِنس‪.‬‬ ‫اَل َّتمري ُن الثّانـي‪ :‬ت َ ْرج ِِم الْ ِعبار ِ‬
‫ات التّال َي َة‪ ،‬ث ُ َّم َع ِّيـنِ الْ َح َ‬
‫َ‬ ‫ََ‬ ‫ََْ َ‬ ‫َ ‪َ َ ْ َ َ َ َّ َ ْ ُ ْ 1‬‬
‫ت ق ْومـي يعلمون بِـما غف َر لـي َر ّبـي َو َج َعــلين‬ ‫‪1‬ــ ﴿قيل ادخ ِل الـجنـة قال يال‬
‫ک َر َ‬‫َ ُْ ْ‬
‫ميـن﴾ يٰس‪ 26 :‬و ‪27‬‬ ‫‏ ِمن الم‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫إن َ َ َ‬‫َ ْ َ ْ َّ‬
‫اهلل معنا ‪ ﴾...‬ا َلتَّ ْوبَة‪40 :‬‬
‫ ‬ ‫‪2‬ــ ﴿‪ ...‬ال تـحزن‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َّ‬ ‫ٰ‬
‫ ‬ ‫‪3‬ــ ﴿‪ ...‬ال إلـه إل اهلل ‪ ﴾...‬ا ّ‬
‫َلصافّات‪35 :‬‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ ْ َ ُ‬ ‫‪4‬ــ ال َ َ ْ‬ ‫َ‬
‫ ‬ ‫دين ِلـمن ال عهد لـه‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫ّ‬ ‫َ‬
‫الر ُجل َم َع ضي ِفـ ِه ٰ‬ ‫ُ‬ ‫ْ‬ ‫َّ َ ْ‬
‫السن ِة أن يَـخ ُر َج َّ‬ ‫‪5‬ــ إن م َن ُّ‬ ‫َّ‬
‫سول اللّ ِه ‬ ‫ار‪َ .2‬ر ُ‬ ‫باب ادل ِ‬ ‫إلـى ِ‬ ‫ِ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪ -2‬اَلدّار‪ :‬خانه ‬ ‫قيل‪ :‬گفته شد َ‬


‫(قال‪ :‬گفت)‬ ‫‪َ -1‬‬
‫‪10‬‬
‫اَل َّتمري ُن الثّالِ ُث‪:‬‬
‫لـي‪ ،‬ث ُ َّم َع ِّيـ ْن تَر َج َم َة الْ َکلِ ِ‬
‫مات الَّتي تَحتَـها َخطٌّ‪.‬‬ ‫مام َع ٍّ‬ ‫أ‪ .‬اِقْ َرأِ الشِّ ع َر الْ َم َ‬
‫نسوب إلَی ْال ِ‬
‫ّ ُ ُّ َ َ ْ‬ ‫إنَّ َ‬ ‫بْ‬ ‫َ‬ ‫َ ُّ َ ْ ُ َ ً َّ‬
‫ــمــا الــنــاس ِلـأ ٍم و ِلـأب‬ ‫فاخر جهـال بِـالنس ‬ ‫أيها ال ِ‬
‫أَ ْم َحـديـد أَ ْم نُـحـاس أَ ْم َذ َهـبْ‬ ‫ ‬
‫َّ‬ ‫َْ َ ُ ُ‬
‫هل تراهم خ ِلقوا ِمن فِضـ ٍة‬
‫ٍ‬ ‫ٍ‬
‫َ َ ْ ‪4ْ َ َ َ 3‬‬ ‫َ‬ ‫َْ َ ُ‬
‫وی‪ 2‬لحم و عظ ٍم و عصب‬
‫ٍ‬
‫ٰ ْ‬
‫ س‬
‫هل ِ‬
‫َ‬
‫راهم ُخ ِلقوا ِمن طيـنـ ٍة ‬
‫َ ‪1‬‬
‫بل ت‬
‫َ ََ ْ‬ ‫ْ‬
‫َّ َ َ ْ‬
‫ــفـــاف و أدب‬
‫ٍ‬ ‫َو َحــيــا ٍء َو َع‬ ‫ـت‬
‫ـقـل ثابِ ٍ ‬ ‫ٍ‬
‫ــر ل َ‬
‫ـع‬ ‫ِ‬ ‫خ ُ‬ ‫إنـما الف‬

‫ای که نابخردانه افتخار کننده به دودمان هستی‪ ،‬مردم‪ ،‬تنها از يک مادر و يک پدراند‪.‬‬
‫آيا آنان را می بينی (می پنداری) که از نقره‪ ،‬آهن‪ ،‬مس يا طال آفريده شده اند؟‬
‫بلکه آنان را می بينی از تکّه گِلی آفريده شده اند‪ .‬آيا به جز گوشت و استخوان و پی اند؟‬
‫افتخار‪ ،‬تنها به ِخردی استوار‪ ،‬شرم‪ ،‬پاکدامنی و ادب است‪.‬‬

‫الص َف َة َو‬
‫جهول‪َ ،‬و الْجا َّر َو الْ َمجرو َر‪َ ،‬و ِّ‬
‫عل الْ َم َ‬ ‫  ب‪ .‬اِ ْستَ ْخر ِْج ِم َن ْالَبْ ِ‬
‫يات ْاس َم الْفا ِعلِ ‪َ ،‬و الْ ِف َ‬
‫الْ َم َ‬
‫وصوف‪.‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪ -4‬اَلْ َع َصب‪ :‬پی ‬ ‫‪ -3‬اَلْ َعظْم‪ :‬استخوان «جمع‪ :‬اَ ْل ِعظام»‬ ‫‪ِ -2‬س ٰ‬
‫وی‪ :‬به جز‬ ‫‪ -1‬اَلطّيـن‪ِ :‬گل‬
‫‪11‬‬
‫اَل َّتمري ُن ال ّراب ُِع‪ :‬تَ ْرج ِِم ْالَحاديثَ ‪ ،‬ث ُ َّم َع ِّيـنِ الْ َم َ‬
‫طلوب ِم َنك‪.‬‬
‫ََ‬
‫َ‬ ‫َْ‬
‫ك َطعام ال يُذك ُر اس ُم ا َ‬ ‫ْ‬ ‫ْ َ‬ ‫ُ ُّ‬
‫(اَلْ ِف ْع َل الْ َم َ‬
‫جهول َو نو َع ال)‬ ‫هلل علي ِه‪ ... ،‬ال ب َركة في ِه‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫ِ‬ ‫‪1‬ــ‬
‫ٍ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫ٌَ‬ ‫ْ َ َّ ْ َ َ َ َ ْ‬
‫ال تـغـضـب‪ ،‬فـإن الغضب مف َ‬
‫‪1‬‬ ‫َ ْ َ‬
‫(نَو َع الْ ِف ْعلِ)‬ ‫سـدة ‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫‪2‬ــ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ ُّ‬ ‫ََ ُْ‬
‫ال فق َر أشد ِم َن الـجهل َو ال ِعبادة ِمثل َّ‬
‫اتلفک ِر‪َ .‬ر ُ‬
‫ْ َ ْ‬ ‫َ ْ َ َ ُّ‬
‫ضاف إلَي ِه َو نَو َع ال)‬
‫(اَلْ ُم َ‬ ‫سول اللّ ِه‬ ‫ِ‬ ‫‪3‬ــ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ‬ ‫َ‬ ‫َْ ُ‬ ‫ّ‬ ‫َْ‬ ‫ُْ ُ‬
‫(نَو َع ال‪َ ،‬و ُمف َر َد « َمساکين»)‬ ‫ساکيـن ِمـما ال تأکلون‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫ال تط ِعموا الم‬ ‫‪4‬ــ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ‬ ‫َ‬
‫اس فـتَـكتسبُوا ال َع َ َ ُ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬
‫ال ت ُس ّبوا الن َ‬ ‫َ‬ ‫ّ‬ ‫َ ُ‬
‫هي‪َ ،‬و ُمضا َّد َعدا َوة)‬ ‫( ِف َ‬
‫عل ال َّن ِ‬ ‫داوة بينـهم‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫ِ‬ ‫‪5‬ــ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪َ ْ َ ُّ 3‬‬ ‫ـح َّق م ْن أَ ْهل الْباطل و ال تَأ ْ ُخ ُذوا الْباط َل م ْن أَ ْهل الْ َ‬
‫ـح ِّ‏‬
‫ق كونوا نقاد الكالمِ‏‪.‬‬ ‫‪6‬ــ ُخ ُذوا‪ 2‬الْ َ‬
‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬
‫ابي لِما ت َحتَ ُه َخطٌّ)‬
‫(اَلْ َم َح َّل ْالعر َّ‬ ‫عيسی بْ ُن َمريَ َم  ‬
‫َ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪-3‬کونوا‪ :‬باشيد ‪( ‬کان‪ :‬بود)‬ ‫‪-2‬خذوا‪ :‬بگرييد ‪( ‬أَ َخ َذ‪ :‬گرفت)‬


‫ُ‬ ‫‪ -1‬اَلْ َمف َْسدَة‪ :‬مايۀ تباهی ‬
‫‪12‬‬
‫اَل َّتمري ُن الْخا ِم ُس‪ :‬لِـلـتَّـ ْر َجـ َمـ ِة‪.‬‬

‫جلِسوا‪.................................... :‬‬
‫ال ت َ ْ‬ ‫جل َْسنا‪.......................................... :‬‬
‫َ‬ ‫‪1‬ــ َجل ََس‪ :‬نشست‬

‫اِ ْ‬
‫جلِ ْس َن‪....................................... :‬‬ ‫اَلْجالِس‪........................................ :‬‬

‫جلِسي‪................................... :‬‬
‫ال تُ ْ‬ ‫أَ ْجلِ ْ‬
‫س‪.......................................... :‬‬ ‫‪2‬ــ أَ ْجل ََس‪ :‬نشانيد‬

‫َسيُ ْجلِ ُ‬
‫س‪...................................... :‬‬ ‫جلِسوا‪.................................... :‬‬
‫لَ ْم يُ ْ‬

‫لَ ْم أَ ْعلَ ْم‪........................................ :‬‬ ‫قَ ْد َعلِ ْم َ‬


‫ت‪................................... :‬‬ ‫‪3‬ــ َعلِ َم‪ :‬دانست‬
‫ال يَ ْعلَ ُم‪.......................................... :‬‬ ‫ا ِ ْعلَ ْم‪............................................... :‬‬

‫لَ ْن يُ َعلِّ َم‪....................................... :‬‬ ‫قَ ْد يُ َعلِّ ُم‪........................................ :‬‬ ‫‪4‬ــ َعلَّ َم‪ :‬ياد داد‬
‫لِـ ُي َعلِّ ْم‪........................................... :‬‬ ‫أُ َعلِّ ُم‪............................................... :‬‬

‫کانا يَ ْقطَعانِ ‪............................... :‬‬ ‫ق ُِط َع‪............................................... :‬‬ ‫‪5‬ــ قَطَ َع‪ :‬بُريد‬
‫ال ت َ ْقطَ ْع‪......................................... :‬‬ ‫اَلْ َمقْطوع‪..................................... :‬‬

‫َسـ َي ْنق َِط ُع‪.................................... :‬‬ ‫ اِنْ َقطَ َع‪ :‬بُريده شد ما انْ َقطَ َع‪....................................... :‬‬ ‫‪6‬ــ‬
‫لَ ْن يَ ْنق َِط َع‪.................................... :‬‬ ‫‪......................................‬‬ ‫ا َِلنْ ِقطاع‪:‬‬

‫ال يُ ْغ َف ُر‪.......................................... :‬‬ ‫قَ ْد َغ َف َر‪........................................ :‬‬ ‫‪7‬ــ َغ َف َر‪ :‬آمرزيد‬


‫اَلْ َغفّار‪........................................... :‬‬ ‫اَلْ َمغْفور‪...................................... :‬‬

‫ا َِل ْس ِتغْفار‪..................................... :‬‬ ‫ق َِد ْ‬


‫استَ ْغ َف ْرت ُم‪.............................. :‬‬ ‫‪8‬ــ اِ ْستَ ْغ َف َر‪ :‬آمرزش‬
‫خواست‬
‫أَ ْستَ ْغ ِف ُر‪......................................... :‬‬ ‫ال يَ ْستَ ْغ ِفرونَ‪.............................. :‬‬

‫‪13‬‬
‫السا ِد ُس‪:‬‬ ‫اَل َّت ْمري ُن ّ‬
‫ أ‪ .‬اِقْ َرأْ ٰه ِذ ِه ْالُنشو َد َة‪ 1‬؛ ث ُ َّم ت َر ِج ْمـها إلَی الْفارِسيَّ ِة‪.‬‬
‫وات‬ ‫جيب ‪ 2‬ال َّد َع ِ‬ ‫يـا إلٰـهــي ‪ ،‬يـا إلٰـهـــ ي يا ُم َ‬
‫اِ ْج َعـلِ الْـيَــ ْو َم َسـعيـد ا ً َو کَـثـيــ َر الْبَـ َر ِ‬
‫کـات‬
‫الص ْد َر ان ِْشـراحـاً ‪َ 3‬و فَمـي ‪4‬بِالْبَ َسـمـات‬
‫ِ ‪5‬‬
‫َو ا ْم َ ِل َّ‬
‫َو أَ ِع ّنــي ‪ 6‬فـي ُدروسـ ي َو أَدا ِء الْــواج ِ‬
‫ِــبـات‬
‫ِ‬
‫ـعــات‬ ‫َو أَنِـ ْر  ‪َ 7‬عقْـلـي َو قَلْبـي بِـالْ ُع ِ‬
‫لـوم ال ّنا ِف‬
‫فيق َحظّي  ‪َ 8‬و نَصيبي في الْ َحيا ِة‬ ‫َو ا ْج َعلِ التَّ ْو َ‬
‫ـل ال ُّدنـيَـا َسـالمــاً ‪ 9‬شا ِمـالً ک َُّل الْج ِ‬
‫ِـهـات‬ ‫َو ا ْم َ ِ‬
‫َو ا ْح ِمني ‪َ   10‬و ا ْح ِم بِالد ي ِم ْن شُ ـرو ِر الْحا ِد ِ‬
‫ثات‬

‫آنان که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا‬


‫آرامش می‌یابد‪ ،‬آگاه باشید که دل‌ها به یاد خدا آرامش می‌یابد‪.‬‬

‫‪-4‬فَم ‪ :‬دهان‬ ‫‪-3‬ا َِلن ِْشراح ‪ :‬شادمانی‬ ‫‪ -2‬اَ ْل ُمجيب ‪ :‬برآورنده‬ ‫‪ -1‬ا َْلُنشودَة ‪ُ :‬سرود «جمع‪ :‬ا َْلَناشيد»‬
‫‪ -6‬أَ ِع ّنـي ‪ :‬مرا ياری كن (أَعا َن ‪ ،‬يُعيـ ُن ‪ /‬أَ ِع ْن ‪ +‬نون وقاية ‪ +‬ي)‬ ‫‪ -5‬اَلْ َب َسمات ‪ :‬لبخندها «مفرد‪ :‬اَلْبَ ْس َمة»‬
‫‪ -9‬اَلسَّالم ‪ :‬آشتی ‪ ،‬صلح‬ ‫‪ -8‬اَلْ َح ّظ ‪ :‬بخت‪  ،‬بهره «جمع‪ :‬اَلْ ُحظوظ»‬ ‫‪ -7‬أَنِـ ْر ‪ :‬روشن كن (أَنا َر ‪ ،‬يُنيـ ُر)‬
‫می ‪ ،‬يَ ْحمي ‪ /‬اِ ْحمِ ‪ +‬نون وقاية ‪ +‬ي)‬
‫‪ -10‬اِ ْح ِمني ‪ :‬از من نگهداری كن ( َح ٰ‬

‫‪14‬‬
‫الساب ُِع‪ :‬ضَ ْع في الْ َفرا ِغ کَلِ َم ًة ُم ِ‬
‫ناس َب ًة‪.‬‬ ‫اَل َّتمري ُن ّ‬
‫ـخل ُق ال َ‬ ‫ُ‬ ‫ْ‬ ‫ُ‬ ‫ْ‬ ‫ْ‬
‫ْ‬ ‫َ‬
‫ـح َس ُن‪».‬‬ ‫‪ ...« :‬أح َس َن ال َ َس ِن ال‬ ‫قال ْالما ُم الْ َح َس ُن‬‫‪1‬ــ َ‬
‫(أَ َّن ‪ ‬إ َّن ‪ ‬لٰ ِک َّن ‪)‬‬ ‫ ‬
‫‪2‬ــ ُس ِئ َل الْ ُمدي ُر‪ :‬أَ في الْ َمد َر َس ِة طالِ ٌب؟ فَأَجاب‪ ...« :‬طالِ َب ُهنا»‪.‬‬
‫ِ(لَ َّن ‪ ‬ال ‪ ‬فَـإ َّن ‪)‬‬ ‫ ‬
‫ليل لَم يَ ْحضُ ْر‪ .‬‬‫اح في قا َع ِة الْ َمطارِ؛ ‪ ...‬ال َّد َ‬ ‫السيّ ُ‬‫‪3‬ــ َحضَ َر ُّ‬
‫(أَ َّن ‪ ‬لٰ ِک َّن ‪ ‬لَ َع َّل ‪)‬‬ ‫ ‬
‫ ‬ ‫‪4‬ــ ت َـ َم َّنی‪ 1‬الْ ُمزا ِرعُ‪ ...« :‬الْ َمطَ َر يَنز ُِل کَثيـرا ً!»‬
‫َيت ‪)‬‬ ‫(کَأَ َّن ‪ِ ‬لَ َّن ‪ ‬ل َ‬ ‫ ‬
‫ ‬ ‫ِّفل؟ ‪ ... -‬جائِـ ٌع‪.‬‬ ‫‪5‬ــ لِماذا يَب ِکي الط ُ‬
‫َيت ‪)‬‬‫(أَنَّـ ُه ‪ِ ‬لَنَّـ ُه ‪ ‬ل َ‬ ‫ ‬

‫اَل َّتمري ُن الثّا ِم ُن‪ :‬أَکْ ِم ْل تَر َج َم َة ٰهذَا ال َّن ِّص؛ ث ُ َّم اکْتُ ِب الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬
‫ابـي لِلْ َکلِ ِ‬
‫مات الَّتي تَ ْحتَـها َخطٌّ‪.‬‬
‫ُرب ُعشِّ ـ ِه‪ ،‬يَتَظا َه ُر أَما َمـ ُه بِـأَ َّن َجنا َحـ ُه َمکْسو ٌر ‪،2‬‬
‫َّکـي» َحيَواناً ُم ْفتَـرِساً ق َ‬ ‫حيـ َن يَ َری «الطّائِ ُر الذ ُّ‬
‫َريس َة‪َ ،4‬و يَ ْبتَ ِع ُد َعنِ الْ ُع ِّش کَثيـرا ً‪َ .‬و ِعن َدما يَتَأَکَّ ُد ‪ 5‬الطّائِ ُر‬
‫فَـ َيتْ َب ُع ‪ 3‬الْ َح َيوا ُن الْ ُمفتَر ُِس ٰه ِذ ِه الْف َ‬
‫ِم ْن ِخدا ِع ‪ 6‬الْ َعد ِّو َو ابْ ِتعا ِد ِه َو إِنقا ِذ َحيا ِة ِفر ِاخـ ِه‪ ،‬يَطيـ ُر بَ ْغتَـ ًة‪.‬‬
‫ِ‬
‫نزديک النه اش می بيند‪،‬‬ ‫پرندۀ باهوش هنگامی که جانو ِر ‪ ......................‬را‬
‫روبه رويش وانـمود می کند که ‪ ......................‬شکسته است‪،‬‬
‫در نتيجه جانو ِر درنده اين شکار را تعقيب می کند و از النه بسيار ‪ ......................‬و وقتی که‬
‫فريب دشمن و دور شدنش و ِ‬
‫نجات زندگیِ ‪ ......................‬مطمئن می شود‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫اين پرنده از‬
‫‪ ......................‬پرواز می کند‪.‬‬
‫‪ -3‬تَب َِع‪ :‬تعقيب کرد‬ ‫‪َ -2‬مکسور‪ :‬شکسته‬ ‫‪-1‬تَـ َم ّن ٰی‪ :‬آرزو داشت «مضارع‪ :‬يَتَ َمـ ّن ٰی»‬
‫‪ِ -6‬خداع‪ :‬فريب‬ ‫‪ -5‬تَأَکَّدَ‪ :‬مطمئن شد‬ ‫َريسة‪ :‬شکار «جمع‪ :‬فَرائس»‬
‫‪ -4‬ف َ‬
‫‪15‬‬
‫لمي‬‫حث االْلْ ِع ُّ‬
‫لمي ُّ‬ ‫اَلْاَ َبلْ َب ُ ُ‬
‫حث‬
‫اِبْ َحثْ َع ْن َوص َّي ِة أَ َح ِد شُ َهدا ِء الْ َح ْر ِب الْ َمفْروضَ ِة أَ ْو ِذكْ َرياتِـ ِه أَ ْو أَقوالِـ ِه أَ ْو أَعمالِـ ِه‪ ،‬ث ُ َّم اكْتُ ْبـها‬
‫فـي َصحي َف ٍة جِداريَّ ٍة‪ ،‬أَ ْو ضَ ْعـها فـي ُم َد َّونَ ِت َـك أَ ْو ُم َد َّونَ ِة َم ْد َر َس ِت َـك‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫‪2‬‬ ‫ا ََّلد ْر ُس الثّانـي‬

‫ً‬ ‫َ َ‬
‫استَـطاع إلـ ِه َسبيال‪﴾...‬‬ ‫ِ‬ ‫ـج ْ َ‬
‫اليْت َمن ْ‬ ‫ل َعلَـى ّ‬
‫انلاس ح ُّ‬
‫ِ‬ ‫﴿‪ِ ِ ...‬‬
‫ِ‬ ‫ِ‬
‫ُآل ِع ْمران‪97 :‬‬
‫واجب ا ٰلهی است‪.‬‬
‫حج خانۀ [خدا] بر مردم بر کسانی که بتوانند به سوی آن راه یابند ِ‬
‫ّ‬
‫اَلدَّ ْر ُس الثّانـي‬
‫َمکَّ ُة الْ ُمکَ َّر َم ُة َو الْ َمدي َن ُة الْ ُم َن َّو َر ُة‬

‫اج ِفـي الْ َمطارِ‪ .‬نَظَ َر «عار ٌِف»‬ ‫َجل ََس أَعضا ُء ْالُ ْس َر ِة أَما َم التِّلْفا ِز َو ُهم يُشا ِهدو َن الْ ُح ّج َ‬
‫أی ُدمو َعـ ُهما تَتَساقَ ُط ِم ْن أَ ْع ُي ِنـهِما‪ .‬ف ََسأَ َل عار ٌِف والِ َد ُه ُمتَ َع ِّجباً‪:‬‬
‫إلی والِ َديْـ ِه‪ ،‬فَـ َر ٰ‬
‫ٰ‬
‫يا أَبـي‪ ،‬لِ َم تَبْکـي؟!‬

‫اس يَ ْذ َهبو َن إلَی الْ َح ِّج‪ ،‬تَـ ُمـ ُّر أَمـــامي ِذکْ َرياتـي؛ فَـأَ ُ‬
‫قول فـي‬ ‫ا َْلَ ُب ‪ :‬حي َنـما أَ َری ال ّن َ‬
‫نَفْسي‪ :‬يالَيتَنــي أَ ْذ َه ُب َم َّر ًة أُ ْخ ٰ‬
‫ری!‬
‫الس َن ِة الْماضيَ ِة َم َع أُ ّمـي!‬ ‫ُرقَيَّة ‪َ :‬ولٰ ِک َّن َـك أَ َّديْ َت ف َ‬
‫َريض َة الْ َح ِّج ِفـي َّ‬
‫تاق أَبوکُما إلَی الْ َح َر َمينِ الشَّ ريفَينِ َو الْ َبقيعِ الشَّ ِ‬
‫ريف‪.‬‬ ‫لَق َِد اشْ َ‬ ‫ا َْلُ ُّم ‪:‬‬
‫نت ُمشْ تاقَ ٌة أَيضاً؛ يا أُ ّما ْه؟‬
‫عار ٌِف‪ :‬أَ أَ ِ‬
‫ـي‪.‬‬ ‫نَ َعم‪ ،‬بِالتَّ ِ‬
‫أکيد يا بُ َن َّ‬ ‫ا َْلُ ُّم ‪:‬‬

‫‪18‬‬
‫شتاق إلَيـ ِه‪.‬‬
‫ری ٰهذَا الْ َمش َه َد‪ ،‬يَ ُ‬ ‫ا َْلَ ُب ‪ :‬ک ُُّـل ُم ْسلِ ٍم حيـ َن يَ ٰ‬
‫هي ِذکْ َرياتُـکُما َعنِ الْ َح ِّج؟‬ ‫عار ٌِف ‪ :‬ما َ‬
‫َّواف َح ْو َل‬
‫ات َو الط َ‬ ‫فات‪َ ،‬و َر ْم َي الْ َج َمر ِ‬‫نی َو َع َر ٍ‬‫ا َْلَ ُب‪ :‬أَتَ َذکَّ ُر خيٖا َم الْ ُح ّجا ِج في ِم ٰ‬
‫الصفا َو الْ َمر َو ِة‪َ ،‬و زيا َر َة الْ َبقيعِ الشَّ ِ‬
‫ريف‪.‬‬ ‫الس ْع َي بَ ْيـ َن َّ‬ ‫الْ َک ْع َب ِة الشَّ ري َف ِة َو َّ‬

‫‪19‬‬
‫يَتَ َع َّبــ ُد في غــا ِر ِحــرا ٍء‬ ‫ا َْلُ ُّم‪َ :‬و أَنا أَتَ َذکَّ ُر َج َب َل ال ّنـو ِر الَّــذي کا َن ال َّن ُّ‬
‫بـي‬
‫الْوا ِقـعِ في ِق َّم ِتـ ِه‪.‬‬
‫ولی ِ‬
‫آيات الْقُــرآنِ نَــ َز ل َْت َعلَـی‬ ‫تـاب التَّربيَــ ِة ال ّدينيَّـــ ِة أَ َّن أُ ٰ‬ ‫ُرقَ َّية‪ :‬أنَا قَ َرأْتُ في کِ ِ‬
‫في غا ِر ِحرا ٍء‪.‬‬ ‫بـي‬
‫ال َّن ِّ‬
‫َه ْل َرأَيْ ِت الْغا َر؛ يا أُ ّما ْه؟‬
‫ا َْلُ ُّم‪ :‬ال‪ ،‬يا بُ َن َّيتي‪ .‬اَلْغا ُر يَ َق ُع فَ ْو َق َج َبلٍ ُمرتَ ِفعٍ‪ ،‬ال يَستَطي ُع ُصعو َد ُه َّإل ْالَقويـــا ُء‪،‬‬
‫نت تَ ْعلَمي َن أَ َّن ِر ْجلـي ت ُ ْؤلِ ُمني‪.‬‬ ‫َو أَ ِ‬

‫َريق ِهـج َر تِـــ ِه إلَی‬


‫فـي ط ِ‬ ‫ُرقَ َّية‪َ :‬ه ْل َرأَيْتُما غا َر ث َ ْو ٍر الَّذي لَ َجأَ إلَيـ ِه ال َّن ُّ‬
‫بـي‬
‫الْ َمدي َن ِة الْ ُم َن َّو َر ِة؟‬
‫ا َْلَ ُب‪ :‬ال‪ ،‬يا َعزي َزتـي؛ أَنا أَتَـ َم ّن ٰی أَ ْن أَت َشَ َّر َف َم َع َجميعِ أَعضا ِء ْالُس َر ِة َو َم َع ْالَقْـرِبا ِء‬
‫ری َو أَزو َر ٰه ِذ ِه ْالَماکِ َن‪.‬‬ ‫لِـزيا َر ِة َم َّک َة الْ ُم َک َّر َم ِة َو الْ َمدي َن ِة الْ ُم َن َّو َر ِة َم َّر ًة أُ ْخ ٰ‬

‫‪20‬‬
‫ــــجم‬ ‫اَ ْل ُ‬
‫ــم ْع َ‬
‫زا َر ُـ ‪ :‬ديدار کرد (مضارع‪َ :‬يزو ُر)‬ ‫ُب َن َّيـتي ‪ :‬دختـرکم‬ ‫َـم ‪ :‬به درد آورد‬ ‫آل َ‬
‫« ُز ْر ُت‪ :‬ديدار کردم»‬ ‫تَ َع َّبدَ ‪ :‬عبادت کرد‬ ‫(مضارع‪ُ :‬يـ ْؤلِ ُـم)‬
‫َلس ْعـي ‪ :‬دويدن ‪ ،‬تالش‬ ‫ا َّ‬ ‫اَل ِّتلْفاز ‪ :‬تلويزيون‬ ‫« ِر ْجلـي ُت ْؤلِ ُمني‪ :‬پايم درد می کند»‬
‫اَلْ ِق َّمة ‪ :‬ق ّله «جمع‪ :‬اَ ْل ِق َمم»‬ ‫اَلْخيٖام ‪ :‬چادرها «مفرد‪ :‬اَ ْل َخ ْي َمة»‬ ‫تاق ‪ :‬مشتاق شد‬ ‫اِشْ َ‬
‫لَ َجأَ ٰ‬
‫إلی َـ ‪ :‬به ‪ ...‬پناه ُبرد‬ ‫اَل ِّر ْجل‪ :‬پا «جمع‪ :‬ا َْلَ ْر ُجل»‬ ‫(مضارع‪َ :‬ي ْش ُ‬
‫تاق)‬
‫َم َّر ـُ ‪ :‬گذر کرد (مضارع‪َ :‬ي ُـم ُّر)‬ ‫پرتاب ريگ ها‬
‫ِ‬ ‫ـي ا ْل َج َمر ِ‬
‫ات ‪:‬‬ ‫َر ْم ُ‬ ‫أُ ّما ْه ‪ :‬ای مادرم‬
‫اَلْ َمشْ َهد ‪ :‬صحنه‬ ‫(در مراسم حج)‬ ‫ـي ‪ :‬پرسکم‬
‫بُ َن َّ‬

‫واب ْالَ ْسـ ِئــلَ ِة ال ّتـال َيـــ ِة ِم َن الْ َعمو ِد الثّانـي‪( .‬اِثنانِ زائِدانِ )‬
‫َع ِّيـ ْن َج َ‬

‫يَکو ُن ُم ْرت َ ِفعاً‪.‬‬ ‫‪1‬ــ لِماذا لَ ْم ت َْص َع ْد والِ َد ُة عار ٍِف َو ُرقَ َّي َة َج َب َل ال ّنورِ؟‬
‫تاق إلَي ِه‪.‬‬‫اِشْ َ‬ ‫‪2‬ــ ماذا كا َن أَ ْعضا ُء ْالُ ْس َر ِة يُشا ِهدونَ؟‬
‫والِدا ْالُ ْس َر ِة‪.‬‬ ‫‪3‬ــ أَي َن َجل ََس أَعـضـا ُء ْالُ ْسـ َر ِة؟‬
‫أَما َم التِّلْفازِ‪.‬‬
‫‪4‬ــ كَ ْي َف يَکو ُن َج َب ُل ال ّنورِ؟‬
‫َرأْسي يُ ْؤلِ ُمني‪.‬‬
‫‪5‬ــ َم ْن كا َن يَ ْبكـي؟‬
‫اج ِفـي الْ َمطارِ‪.‬‬ ‫اَلْ ُح ّج َ‬
‫ِلَ َّن ِر ْج َل ْالُ ِّم کان َْت تُ ْؤلِ ُمها‪.‬‬

‫‪21‬‬
‫عـــ َللَـمـــوا‬
‫ـمـــوا‬ ‫عـــ‬
‫ا ِ اِ‬
‫اَلْـحـال (قيد حالت)‬
‫آيا ترجمۀ اين سه جمله يکسان است؟‬
‫الف‪َ .‬رأَيْ ُت َولَدا ً َم ْسرورا ً‪ .‬ب‪َ .‬رأَيْ ُت الْ َولَ َد الْ َم ْسرو َر ‪ .‬ج‪َ .‬رأَيْ ُت الْ َولَ َد‪َ ،‬م ْسرورا ً‪.‬‬
‫پسر را‪ ،‬خوشحال ديدم‪.‬‬ ‫پس ِر خوشحال را ديدم ‪.‬‬ ‫پس ِر خوشحالی را ديدم‪.‬‬
‫َم ْسرورا ً در جملۀ الف و اَلْ َم ْسرو َر در جملۀ ب چه نقشی دارند؟‬
‫آيا َم ْسرورا ً در جملۀ ج نيز همان نقش را دارد؟‬

‫صفت « َولَدا ً» و در جملۀ دوم «الْ َم ْسرو َر» ِ‬


‫صفت «اَلْ َولَ َد» و در‬ ‫در جملۀ ا ّول کلمۀ « َم ْسرورا ً» ِ‬
‫جملۀ سوم « َم ْسرورا ً» ِ‬
‫حالت «اَلْ َولَ َد» است‪.‬‬
‫َذ َهبَ ِت الْ ِب ْن ُت‪ ،‬فَـ ِر َحـ ًة‪.‬‬ ‫َذ َهبَ ِت الْ ِب ْن ُت الْ َف ِر َح ُة‪ .‬‬
‫قيد حالت (اَلْحال)‬ ‫صفت‬ ‫موصوف‬
‫برخی کلمات در جمله‪ِ ،‬‬
‫حالت يک اسم را هنگام وقوع فعل نشان می دهند‪.‬‬
‫به چنين کلماتی در فارسی «قيد حالت» و در عربی «حال» می گوييم‪.1‬‬
‫اِشْ تَغ ََل َمـنـصـو ٌر ِفـي الْ َمز َر َعــ ِة نَـشـيـطـاً‪.‬‬
‫حال (قيد حالت)‬ ‫ ‬

‫مرجع قيد حالت و مطابقت قيد حالت با مرجعش از نظر عدد و جنس‪ ،‬از اهداف آموزشی کتاب درسی‬
‫ِ‬ ‫تشخيص‬
‫ِ‬ ‫‪-1‬‬
‫نيست‪( .‬تدريس «صاحب حال» از اهداف کتاب درسی نيست)‪.‬‬
‫‪22‬‬
‫در زبان عربی بسياری از اوقات قيد حالت در انتهای جمله می آيد؛ مانند‪:‬‬

‫اب ِفـي الْ َم ْص َنعِ ُمبْتَ ِسماً‪.‬‬


‫َوق ََف الْ ُم َه ِند ُس الشّ ُّ‬

‫ا َّلل ِعبــو َن ْاليـرانيّــو َن َر َجعــوا ِم َن الْ ُمســابَ َق ِة‬


‫ُمبْتَ ِسميـ َن‪.‬‬

‫هاتــانِ الْبِنتــانِ قا َمـتا بِـ َج ْولَــ ٍة ِعلْم َّيـــ ٍة ‪ِ 1‬فـي‬


‫ْالن ِتـرنِت ُم ْبتَ ِس َمتَيـنِ ‪.‬‬

‫ْحال» ِفـي الْ ُج َملِ ال ّتال َي ِة‪.‬‬ ‫اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسـكَ ‪َ .‬ع ِّي ِ‬
‫ـن «ال َ‬

‫‪1‬ــ َو َص َل الْ ُمسا ِفرانِ إلَی الْ َمطا ِر ُمتَأَ ِّخ َريْـنِ َو َرکِبـا الطّائِ َرةَ‪.‬‬
‫‪2‬ــ ت َ ْجتَ ِه ُد الطّالِبَ ُة في أَدا ِء واجِباتِها راضيَ ًة َو ت ُسا ِع ُد أُ َّمـها‪.‬‬
‫‪3‬ــ يُشَ ِّج ُع الْ ُمتَ َف ِّرجو َن فَريقَـ ُه ُم الْفائِ َز فَرِحيـ َن‪.‬‬
‫‪4‬ــ ا َلطّالِ َبتـانِ ت َـقْـ َرآنِ ُد َ‬
‫روسـ ُهما ُم ِج َّدتَـيـنِ ‪.‬‬

‫‪َ -1‬ج ْولَة ِعلم َّية‪ :‬گردش علمی‬

‫‪23‬‬
‫گاهی قيــد حالت به صورت جملۀ اسم ّيه همراه با حرف «واو حال ّيــه» و به دنبــال آن يک‬
‫ضمير می آيد؛ مثال‪:‬‬
‫ب‪ .‬أُشا ِه ُد ِ‬
‫قاسامً َو ه َو جالِ ٌس بَ ْيـ َن الشَّ َج َرتَيـنِ ‪.‬‬ ‫الف‪َ .‬رأَيْ ُت الْف َّل َح َو ه َو يَ ْج َم ُع الْ َم َ‬
‫حصول‪.‬‬
‫کشاورز را ديدم‪ ،‬در حالی که محصول را جمع می کرد‪ .‬قاسم را می بينم‪ ،‬درحالی که ميان دو درخت نشسته است‪.‬‬

‫در جملۀ الف قيد حالت به صورت ماضی استمراری ترجمه می شود‪.‬‬
‫ـن «ال َ‬
‫ْحال»‪.‬‬ ‫اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسـكَ ‪ .‬تَ ْرجِ ِم ْال ِ‬
‫يات الْکَريـ َم َة ‪ ،‬ثُ َّم َع ِّي ِ‬
‫ً‬ ‫ُ َ‬ ‫َ ْ‬ ‫ُ‬
‫‪1‬ــ ﴿‪َ ...‬و خـ ِلـق النسان ضعيفـا﴾ ا َل ِّنساء‪28 :‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َْْ َ ْ َ‬ ‫َ ُ‬ ‫َ ْ‬ ‫َ‬
‫﴿و ال ت ِهنوا ‪َ 1‬و ال تـح َزنوا َو أنت ُم العـلـون ‪ُ ﴾...‬آل ِعمران‪139 :‬‬
‫‪2‬ــ َ‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫يـن مبش َ‬
‫انلبي َ‬ ‫ُ َ ِّ‬ ‫ّ‬
‫انلاس أمـة واحدة فـبعث ُ‬
‫اهلل َّ‬ ‫‪3‬ــ ﴿اکن ّ‬ ‫ًَ َ ََ َ‬ ‫ُ ُ َّ ً‬ ‫َ‬
‫ين ‪ ﴾...‬اَلْبَ َق َرة‪213 :‬‬ ‫ِ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َّ ً‬
‫ـك راضيـة م ْرضيـة﴾ اَلْ َف ْجر‪ 27 :‬و ‪28‬‬
‫َ ً َ‬ ‫َ ِّ‬
‫‪4‬ــ ﴿يا أيتها َّ‬
‫انلفس المطم ِئنـة * ار ِجعـي‏ ِإ ٰ‬ ‫ْ‬ ‫ْ ُ ْ َ َّ ُ‬ ‫ْ ُ‬ ‫َ َّ ُ َ‬
‫لـی رب ِ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ َّ َ َ ُ ْ َ ‪َ َّ 2‬‬
‫الزکـاة‬ ‫آمنُوا َّال َ‬
‫ين يُقيمون الصالة و يؤتون‬ ‫ـه َو َّال َ‬
‫ين َ‬ ‫َّ َ ُّ ُ ُ ُ َ َ ُ ُ ُ‬
‫‪5‬ــ ﴿إنما ويلـکم اهلل و رسول‬
‫َ‬ ‫ُ ْ‬
‫َو هم را ِ‬
‫کعـون﴾ اَلْمائِدَة‪55 :‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫(آتـی) ‬
‫‪ -1‬ال تَهِنوا‪ُ :‬سست نشويد ( َو َه َن ) ‪ -2‬يُؤْتونَ‪ :‬می دهند ٰ‬
‫‪24 -2‬‬
‫ـمـاريـن‬
‫اَلـا َّتَلـ َّتـمـاريـن‬
‫اَل َّت ْمري ُن ْالَ َّو ُل‪:‬‬
‫مات‪ :‬اِ ْس ُم فا ِعلٍ َو ْاس ُم َمفعو ٍل َو ْاس ُم‬
‫مات الَّتي ت َحتَها َخطٌّ‪( .‬نَو ُع الْ َکلِ ِ‬ ‫  أَ‪َ .‬عيِّـ ْن نَو َع الْ َكلِ ِ‬
‫ماض َو ِف ْع ٌل ُمضا ِر ٌع َو َم ْص َد ٌر َو َح ْر ُف َج ٍّر َو ‪)...‬‬
‫َمکانٍ َو ْاس ُم ُمبالَ َغ ٍة َو ِف ْع ٌل ٍ‬

‫مي» ُمزا ِرعٌ‪ .‬ه َو يَ ْس ُک ُن في قَريَ ِة ِبطْرود بِــ ُمحافَظَ ِة مازَن َدران‪ .‬إنَّـ ُه َر ُج ٌل صا ِد ٌق َو‬
‫«ا ََّلسيِّ ُد ُمسلِ ٌّ‬
‫َصبّا ٌر َو ُمحتَ َر ٌم‪ .‬في يَ ْو ٍم ِم َن ْالَيّ ِام شا َه َد َجما َع ًة ِم َن الْ ُمسا ِفري َن وا ِقفي َن أَما َم َم ْسج ِِد الْقَريَ ِة‪.‬‬

‫فَــ َذ َه َب َو َسأَلَــ ُهم َع ْن َسبَ ِب ُوقو ِفــهِم‪ ،‬فَـقالوا‪ :‬إ َّن َسيّا َرتَــنا ُم َعطَّلَـ ٌة‪.‬‬

‫ات؛ لِكَي يُ َصل َِّح َسيّا َرتَـ ُهم‪َ .‬و جا َء َصديقُـ ُه‬ ‫ِــصدي ِقــ ِه ُم َصلِّ ِح َّ‬
‫السيّار ِ‬ ‫السيِّ ُد ُمسلِ ٌّ‬
‫مي ب َ‬ ‫فَـات ََّص َل َّ‬
‫السيّار ِ‬
‫ات‪.‬‬ ‫َو َج َّر َسيّا َرت َـــ ُهم بِــالْـ َج ّر ا َر ِة َو أَ َخذَها ٰ‬
‫إلی َم ْو ِق ِف ت َْصلي ِح َّ‬
‫الس ّيار ِ‬
‫ات‪ :‬تعميرگاه خودرو‬ ‫اَلْ ُم َعطَّل‪ :‬خراب شده اَلْ َج ّرا َرة‪ :‬تراكتور اَلْ َمو ِقف‪ :‬ايستگاه َم ْو ِق ُ‬
‫ف ت َْصليحِ َّ‬

‫‪25‬‬
‫‪......................................................................................‬‬ ‫الس ِّي ِد ُمسلِ ٍّ‬
‫مـي؟ ‬ ‫ب‪ .‬ما ِمه َن ُة َصديقِ َّ‬
‫‪......................................................................................‬‬ ‫  ج‪ .‬کَ ْم جا ّرا ً َو َم ْجرورا ً ِفـي ال َّن ِّ‬
‫ـص؟ ‬
‫‪......................................................................................‬‬ ‫السيِّ ُد ُمسلِ ٌّ‬
‫مـي؟ ‬ ‫  د‪ .‬أَيْ َن يَ ُ‬
‫عيش َّ‬
‫مات‪ .‬‬
‫‪......................................................................................‬‬ ‫ه‪ .‬اُکْتُ ْب ُم ْف َر َد ٰه ِذ ِه الْ َکلِ ِ‬
‫ُـری‪ .............. :‬رِجال‪ .............. :‬أَيّـام‪َ ................ :‬س ّيارات‪.............. :‬‬ ‫سا َدة‪ .................. :‬ق ٰ‬
‫جماعات‪.............. :‬‬ ‫ُم َصلِّحونَ‪ .............. :‬أَ ْص ِدقاء‪َ .............. :‬موا ِقف‪َ .............. :‬ج ّرارات‪َ .............. :‬‬

‫اَل َّتمري ُن الثّانـي‪َ :‬ع ِّيـنِ الْ َكلِ َم َة الْغَري َب َة في ك ُِّل َمجمو َع ٍة‪َ ،‬م َع بَيانِ َّ‬
‫الس َب ِب‪.‬‬
‫ا َلْ َ ْربِعاء ‪‬‬ ‫ا َْلَقْرِبـاء ‬
‫‪‬‬ ‫ا َْلَ ِحبّـاء   ‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬ــ ا َْلَ ْص ِدقاء ‬
‫‪‬‬
‫اَلْ َح َجر   ‪‬‬ ‫‪‬‬
‫ا َلـتُّـراب ‬ ‫اَلْ ِمل َّـف   ‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫ا َلطّيـن   ‬ ‫‪2‬ــ‬
‫ا َْلَ ْسنان   ‪‬‬ ‫اَلْـفَـأْس ‬
‫‪‬‬ ‫ا َْلَكْتـاف ‬
‫‪‬‬ ‫ا َْلَ ْعيُـن ‬
‫‪‬‬ ‫‪3‬ــ‬
‫اَلْمائِ َدة ‪‬‬ ‫‪‬‬
‫اَلْ َحما َمة   ‬ ‫‪‬‬
‫اَلْ ُع ْصفور  ‬ ‫‪‬‬
‫اَلْ ُغراب ‬ ‫‪4‬ــ‬
‫ا َلــ َّدم ‪‬‬ ‫‪‬‬
‫اَلْــعـام   ‬ ‫‪‬‬
‫ا َللَّـ ْحـم   ‬ ‫‪‬‬
‫اَلْ َعظْـم ‬ ‫‪5‬ــ‬
‫اَلْ َيــوم   ‪‬‬ ‫غَــدا ً ‪ ‬‬ ‫‪‬‬ ‫أَ ْم ِ‬
‫ـــس   ‬ ‫اَلْخيٖـام   ‪ ‬‬ ‫‪6‬ــ‬

‫‪26‬‬
‫ابـي لِلْ َكلِ ِ‬
‫مات الَّتي تَحتَـها َخطٌّ‪.‬‬ ‫اَل َّتمري ُن الثّالِ ُث‪ :‬ا ُكتُ ِب الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬
‫َ َ ًَ‬ ‫ْ‬ ‫َ َ ًَ‬ ‫ُّ ْ‬ ‫َ َّ‬
‫خ َر ِة حسنة ‪ ﴾...‬اَلْبَ َق َرة‪201 :‬‬
‫﴿‪ ...‬ربنا آتِـنا يف ادلنيا حسنة َو يف ال ِ‬ ‫‪1‬ــ‬
‫پروردگارا در دنيا به ما نيکی و در آخرت [نيز] نيكی بده‪.‬‬
‫ُ‬ ‫َ ْ َ ُّ َ َ َ ْ‬
‫ــجاء الـحـق َو زهـق ال ِ‬
‫اطـل ‪ ﴾...‬ا َْل ْسراء‪81 :‬‬ ‫‪2‬ــ ﴿‪...‬‬
‫حق آمد و باطل نابود شد‪.‬‬
‫َّ‬ ‫َّ ْ‬ ‫َ َْ‬
‫ـر َو الصال ِة ‪ ﴾...‬اَلْبَ َق َرة‪45 :‬‬
‫‪3‬ــ ﴿و استعينوا بِـالصب ِ‬
‫از بردباری و نـماز ياری بجوييد‪.‬‬
‫َ‬ ‫ُ ْ‬ ‫َ َّ ْ َ‬
‫غالون﴾ اَلْمائِدَة‪56 :‬‬‫هلل ه ُم ال ِ‬
‫‪4‬ــ ﴿‪ ...‬فـإن ِحزب ا ِ‬
‫بی گمان حزب خدا چيره شدگان اند‪.‬‬
‫ت﴾ ُآل ِعمران‪185 :‬‬
‫َ ُ َْ ْ‬ ‫ُ ُّ َ ْ‬
‫س ذائِقـة المو ِ‬
‫‪5‬ــ ﴿‪ ...‬كـل ن ٍ‬
‫ف‬
‫هر كسی چشندۀ مرگ است‪.‬‬

‫وضيحات التّال َي ِة ِم ْن کَلِ ِ‬


‫مات ن َِّص ال َّد ِ‬
‫رس َو التَّماريـنِ ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫ناس َب ًة لِلتَّ‬
‫اَل َّتمري ُن ال ّراب ُِع‪ :‬ا ُکتُ ْب كَلِ َم ًة ُم ِ‬
‫‪........................................‬‬ ‫ ‬
‫الـصـغـيـ ُر‪:‬‬ ‫‪1‬ــ اِبْ َ‬
‫ـنـي َّ‬
‫‪........................................‬‬ ‫ ‬
‫الـصـغـيـ َرةُ‪:‬‬
‫ـتـي َّ‬
‫‪2‬ــ بِـ ْن َ‬
‫‪........................................‬‬ ‫‪3‬ــ أَ ْعـلَـی الْـ َجـ َبـلِ َو َرأْ ُسـ ُه‪:‬‬
‫ ‬
‫‪........................................‬‬ ‫ات َو الْحا ِف ِ‬
‫الت‪ :‬‬ ‫الس ّيار ِ‬ ‫‪4‬ــ َمكا ُن ُو ِ‬
‫قوف ّ‬
‫‪........................................‬‬ ‫خد ُمـها لِـلْ َع َملِ ِفـي الْ َمز َر َع ِة‪:‬‬
‫ ‬ ‫‪5‬ــ َس ّيا َر ٌة ن َْستَ ِ‬
‫‪........................................‬‬ ‫‪6‬ــ ِص َف ٌة لِجِها ٍز أَ ْو آلَ ٍة أَ ْو أَدا ٍة بِحا َج ٍة إلَی التَّ ْصلي ِح ‪:‬‬

‫‪27‬‬
‫اَل َّتمري ُن الْخا ِم ُس‪ :‬لِـلـتَّـ ْر َجـ َمـ ِة‪.‬‬
‫‪1‬ــ کَتَ َب‪ :‬نوشت‬
‫لِ َم ال ت َ ْکتُبيـ َن َد ْر َس ِك؟‬ ‫قَ ْد کُ ِت َب التَّمري ُن‪:‬‬
‫‪......................................................................‬‬ ‫‪......................................................................‬‬

‫لَ ْم ت َ ْکتُبي شَ يئاً‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪2‬ــ ت َکات ََب‪ :‬نامه نگاری کرد‬


‫َرجا ًء‪ ،‬ت َکاتَبا‪:‬‬ ‫َلصديقانِ ت َکاتَبا‪:‬‬
‫ا َّ‬
‫‪......................................................................‬‬ ‫‪......................................................................‬‬

‫ت َکات ََب ال َّزميالنِ ‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪3‬ــ َم َن َع‪ :‬باز  داشت‪ ،‬منع کرد‬


‫ال تَـ ْم َن ْعنا َعنِ الْ ُخرو ِج‪:‬‬ ‫السکَّريَّ ِة‪:‬‬
‫ُم ِن ْع ُت َعنِ الْ َموا ِّد ُّ‬
‫‪...................................................................... ......................................................................‬‬

‫شا َه ْدنا مانِعاً بِالطَّريقِ ‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪4‬ــ اِ ْمتَ َن َع‪ :‬خودداری کرد‬


‫ال ت َـ ْمتَ ِنعوا َعنِ ْالَکْلِ ‪:‬‬ ‫لَ ْن نَـ ْمتَ ِن َع َعنِ الْ ُخرو ِج‪:‬‬
‫‪......................................................................‬‬ ‫‪......................................................................‬‬

‫کا َن الْحار ُِس ق َِد ا ْمتَ َن َع َعنِ ال َّن ْو ِم‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪28‬‬
‫‪5‬ــ َع ِم َل‪ :‬کار کرد‪ ،‬عمل کرد‬
‫أَ ت َ ْع َملو َن يف الْ َمص َنعِ؟‬ ‫لِ َم ما َع ِملْتُم بِواجِباتِکُم؟‬
‫‪......................................................................‬‬ ‫‪......................................................................‬‬

‫اَلْ ُع ّم ُل َمشغولو َن بِالْ َع َملِ ‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪6‬ــ عا َم َل‪ :‬رفتار کرد‬


‫إلٰهي‪ ،‬ال ت ُعا ِملْنا بِـ َع ْدلِ َك!‬ ‫إلٰهي‪ ،‬عا ِملْنا ِبفَضْ لِ َك!‬
‫‪......................................................................‬‬ ‫‪......................................................................‬‬

‫کانوا يُعا ِملونَنا َجيِّدا ً‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪7‬ــ َذکَ َر‪ :‬ياد کرد‬


‫ُذکِ ْرتَ بِـالْ َخ ْيـرِ‪:‬‬ ‫قَ ْد َذکَ َر الْ ُمؤ ِم ُن َربَّ ُه‪:‬‬
‫‪......................................................................‬‬ ‫‪......................................................................‬‬

‫قَ ْد يَ ْذکُ ُر ْالُستا ُذ ت َالمي َذ ُه الْ ُق َدما َء‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪  8‬ــ ت َ َذکَّ َر‪ :‬به ياد آو ْرد‬


‫َسـ َيتَ َذکَّ ُرنَا الْ ُم َد ِّر ُس‪:‬‬ ‫َج ّدي َو َج َّدتـي ت َ َذکَّرانـي‪:‬‬
‫‪......................................................................‬‬ ‫‪......................................................................‬‬

‫ال أَتَ َذکَّ ُر َك يا زَميلـي‪:‬‬


‫‪......................................................................‬‬

‫‪29‬‬
‫ابـي لِـما ت َ ْحتَـ ُه َخطٌّ‪.‬‬ ‫السا ِد ُس‪ :‬تَرج ِِم ال َّن َّص التّ َ‬
‫الي‪ ،‬ث ُ َّم َع ِّيـنِ الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬ ‫اَل َّت ْمري ُن ّ‬
‫‪1‬‬
‫َس َمکَ ُة َّ‬
‫الس ْه ِم‬
‫ات الْما ِء ُمتَتال َيـ ًة ‪ِ 3‬مــ ْن‬
‫ــد‪ .‬إِنَّـها تُطْلِ ُق‪ 2‬قَطَر ِ‬ ‫مــاك ِفـي َّ‬
‫الص ْي ِ‬ ‫الس ْه ِم ِم ْن أَ ْع َج ِ‬
‫ـب ْالَ ْس ِ‬ ‫َس َم َک ُة َّ‬
‫ْمائـي ِفـي ات ِّجا ِه الْ َحشَ ر ِ‬
‫ات‬ ‫الس ْه ِم َو تُطْلِ ُق ٰهذَا َّ‬
‫الس ْه َم ال َّ‬ ‫فَ ِمـها إلَی الْ َهوا ِء بِـق َّو ٍة ت ُشْ ِب ُه إط َ‬
‫ْالق َّ‬
‫لی َسطْ ِح الْما ِء ت َ ْبلَ ُعـها ‪َ 4‬ح َّيـ ًة‪.‬‬
‫فَ ْو َق الْما ِء‪َ ،‬و ِع ْن َدما ت َْس ُق ُط الْ َحشَ َر ُة َع ٰ‬
‫الس َم َک ِة‪َ ،‬ولٰ ِک َّن تَغْذيَتَـها َص ْع َب ٌة َعلَ ْيـهِم؛ ِلَنَّـها ت ُِح ُّب أَ ْن‬ ‫ُهوا ُة ‪ 5‬أَ ْس ِ‬
‫ماك ال ّزي َنـ ِة ُم ْع َجبـو َن بِـ ٰه ِذ ِه َّ‬
‫تَأْك َُل الْ َفرائِ َس الْ َح َّيـ َة‪.‬‬

‫َس َمکَ ُة ال ّتيالبيا‬


‫َعيش في شَ ما ِل‬
‫هي تَسي ُر َم َعـها‪ .‬إنَّـها ت ُ‬ ‫َس َم َک ُة التّيالبيا ِم ْن أَ ْغ َر ِب ْالَ ْس ِ‬
‫ماك تُدا ِف ُع َع ْن ِصغارِها َو َ‬
‫الس َم َک ُة ت َ ْبلَ ُع ِصغا َرها ِعن َد الْ َخطَرِ؛ ث ُ َّم تُ ْخ ِر ُجـها بَ ْع َد زَوا ِل الْ َخطَ ِر ‪.‬‬
‫إفريقيا‪َ .‬و ٰه ِذ ِه َّ‬

‫‪َ -4‬بل ََع‪ :‬بلعيد‬ ‫‪ -3‬اَلْ ُم َتتالـي‪ :‬پی درپی‬ ‫‪-2‬أَطْل ََق‪ :‬رها كرد‬ ‫‪َ -1‬س َمکَ ُة َّ‬
‫الس ْه ِم ‪ :‬ماهی تيرانداز‬
‫‪ -5‬اَلْ ُهواة‪ :‬عالقه مندان «مفرد‪ :‬اَلْهاوي»‬
‫‪30‬‬
‫ْحال» ِفـي الْ ِعبار ِ‬
‫ات التّال َي ِة‪.‬‬ ‫الساب ُِع‪َ :‬ع ِّيـنِ «ال َ‬
‫اَل َّتمري ُن ّ‬
‫عاش بِـ َو ْج َهيـنِ ‪ ،‬ماتَ ِ‬
‫خاسرا ً‪.‬‬ ‫‪1‬ــ َم ْن َ‬

‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪2‬ــ أَق َوی ال ّن ِ‬


‫اس َم ْن َعفا ‪َ 1‬عد َّو ُه ُمقتَ ِدرا ً‪.‬‬

‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪3‬ــ ِعن َد ُوقو ِع الْ َمصائِ ِب ت َـذ َه ُب الْ َعدا َو ُة َسري َعـ ًة‪.‬‬

‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪4‬ــ َم ْن أَ ْذن ََب ‪َ 2‬و هـ َو يَـضْ َح ُك‪َ ،‬د َخ َل ال ّنا َر َو هـ َو يَـبکي‪.‬‬

‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫إلی منـا ِز ِل ْالَ ِ‬


‫مـوات‪.‬‬ ‫ـحـسـ ُن َحـيّـاً َو إ ْن نُـ ِق َـل ٰ‬
‫‪5‬ــ يَـبـقَـی الْـ ُم ِ‬

‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪6‬ــ إذا طَلَ ْب َت أَ ْن تَن َج َح في َع َملِ َك فَـ ُق ْم ِب ِه َوحيدا ً َو ال تَتَ َوک َّْل َعلَی ال ّن ِ‬
‫اس‪.‬‬

‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪ -2‬أَ ْذن ََب‪ :‬گناه کرد‬ ‫‪َ -1‬عفا‪ :‬عفو کرد‬

‫‪31‬‬
‫حیح ِفـي الْ ُمفــ َر ِد َو َجم ِعــ ِه‪.‬‬ ‫اَل َّتمري ُن الثّا ِم ُن‪َ :‬عیِّنِ َّ‬
‫الص َ‬

‫‪11‬ــ تِـمثـال ‪ ،‬أَم ِثـلَـة‬ ‫‪1‬ــ َس َمکَـة ‪َ ،‬س َمکـات‬


‫‪12‬ــ ِسـ ّن ‪َ ،‬سـ َنـوات‬ ‫ْری ‪ِ ،‬ذکْـ َريـات‬
‫‪2‬ــ ِذک ٰ‬
‫‪13‬ــ َع ْصـر ‪ُ ،‬عصـور‬ ‫َريسة ‪ ،‬فَرائِـس‬
‫‪3‬ــ ف َ‬
‫‪14‬ــ َص َنم ‪ ،‬أَصنـام‬ ‫‪4‬ــ قُربان ‪ ،‬قَرابيـن‬
‫حاج ‪ُ ،‬ح ّجاج‬
‫‪15‬ــ ّ‬ ‫  ‪5‬ــ َخطيئَة ‪ ،‬أَخطاء‬
‫‪16‬ــ َد ْمع ‪ُ ،‬دموع‬ ‫‪6‬ــ طَعام ‪َ ،‬مطا ِعم‬
‫‪17‬ــ َو ْجه ‪ُ ،‬وجوه‬ ‫‪7‬ــ َد ْع َوة ‪َ ،‬د َعوات‬
‫‪18‬ــ بِنت ‪ ،‬أَبنـاء‬ ‫‪  8‬ــ کِتابَة ‪ ،‬کِتابات‬
‫‪19‬ــ إلٰـه ‪ ،‬آلِـ َهـة‬ ‫‪  9‬ــ شَ ْعب ‪ ،‬شُ َعب‬
‫‪20‬ــ آيَـة ‪ ،‬آيات‬ ‫‪ 10‬ــ   َعظْم ‪ ،‬أَ ِ‬
‫عاظم‬

‫‪32‬‬
‫‪3‬‬ ‫ا ََّلد ْر ُس الثّالِ ُث‬

‫ُ َ ٌ‬ ‫َْ ْ ُ َ ْ ٌ ْ‬
‫کـتـابَـة قـيْـد‪».‬‬ ‫ـم صـيـد َو الـ ِ‬ ‫«الـ ِعـل‬
‫َ‬ ‫ْ ْ َ ْ‬ ‫َ َ ِّ‬
‫کـتـابـ ِة‪َ ».‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫فـ «قـيـدوا الـ ِعـلـم بِـال ِ‬
‫ـ‬
‫دانـش شکار است و نوشتـن بند؛ پس دانش را با نوشتـن به بند آوريد‪.‬‬
‫اَلدَّ ْر ُس الثّالِ ُث‬
‫اَلْکُ ُت ُب طَعا ُم الْ ِفکْ ِر‬
‫تاب «أَنا» لِـ َع ّباس َمحمود الْ َعقّاد‪ ،‬بِـ َت َص ُّر ٍف)‬
‫( َع ْن ِک ِ‬
‫إ َّن الْ ُکتُ َب طَعا ُم الْ ِف ْکرِ‪َ ،‬و لِـک ُِّل ِف ْک ٍر طَعا ٌم‪ ،‬کَما تو َج ُد أَط ِع َم ٌة لِـک ُِّل ج ِْس ٍم‪َ .‬و ِم ْن َمزايَا‬
‫ناسباً لِـ َنف ِْسـ ِه‪َ ،‬و کَ ٰذلِ َك ْالنسا ُن الْعا ِق ُل يَستَطي ُع أَ ْن‬
‫َوي أَنَّـ ُه يَ ْج ِذ ُب ِغذا ًء ُم ِ‬
‫الْج ِْس ِم الْق ِّ‬
‫حديد ِفـي‬
‫يَ ِج َد ِغذا ًء ِفکْريّاً في ک ُِّل َموضوعٍ‪َ ،‬و إ َّن التَّحدي َد ِفـي ا ْختيا ِر الْ ُکتُ ِب کَـالتَّ ِ‬
‫ـطفْلٍ أَ ْو َم ٍ‬
‫ريض‪ .‬إذا کا َن ل ََـك ِف ْک ٌر قا ِد ٌر تَستَطي ُع‬ ‫َّعام‪ ،‬کِال ُهما ال يَکو ُن ّإل لِ ِ‬
‫ا ْختيا ِر الط ِ‬
‫بِـ ِه أَ ْن تَ ْف َه َم ما تَ ْق َرأُ؛ فَـاقْ َرأْ ما ت ُِح ُّب ِم َن الْ ُکتُ ِب؛ فَـالتَّجار ُِب ال تُ ْغنيـنا َعنِ الْ ُکتُ ِب؛ ِلَ َّن‬
‫السنيـ َن‪َ ،‬و ال يُـ ْم ِک ُن أَ ْن تَ ْبلُ َغ تَج ِربَ ُة الْفَر ِد ال ِ‬
‫ْواح ِد‬ ‫الْ ُکتُ َب ت َجار ُِب ْالُ َم ِم َع ٰ‬
‫لی َم ِّر ِ‬
‫آالف ِّ‬
‫السنيـ َن‪.‬‬ ‫أَکثَـ َر ِم ْن َعشَ ر ِ‬
‫ات ِّ‬

‫‪34‬‬
‫ْواح َد َة إذا طَ َر َحـها أَل ُْف‬ ‫ناك کُتُباً ُم َک َّر َرةً؛ ِلَنّـي أَعتَ ِق ُد أَ َّن الْ ِف ْک َر َة ال ِ‬
‫َو ال أَظُ ُّن أَ َّن ُه َ‬
‫کاتِ ٍب‪ ،‬أَ ْص َب َح ْت أَل َْف ِف ْک َر ٍة‪َ .‬و لِـ ٰهذا أُري ُد أَ ْن أَقْ َرأَ ِفـي الْ َموضو ِع ال ِ‬
‫ْواح ِد آرا َء ِع َّد ِة‬
‫وضوعات الْ ُمتَ َع ِّد َد ِة‪ ،‬فَـ َمثَالً أَقْ َرأُ‬
‫ِ‬ ‫اب؛ ِلَ َّن ٰهذا الْ َع َم َل أَمتَ ُع َو أَنْ َف ُع ِم ْن ِقرا َء ِة الْ َم‬ ‫کُتّ ٍ‬
‫في َحيا ِة «نابِليون» آرا َء ث َالثيـ َن کاتِباً‪َ ،‬و أَنا واثِ ٌق أَ َّن ک َُّل کاتِ ٍب قَ ْد َو َص َف نابليون‬
‫اب ْال َخري َن‪.‬‬ ‫صاف الْ ُکتّ ِ‬ ‫صاف ال تُشْ ِب ُه أَ ْو َ‬‫ِبأَ ْو ٍ‬
‫تاب‬ ‫تاب يَ ْجتَ ِه ُد الْقا ِرئُ في ِقرا َءتِـ ِه‪ ،‬ث ُ َّم ال يَ ْخ ُر ُج ِم ْنـ ُه بِـفائِ َد ٍة‪َ ،‬و ُر َّب کِ ٍ‬ ‫فَـ ُر َّب کِ ٍ‬
‫تاب الْ ُمفي ُد‬ ‫يَتَ َص َّف ُحـ ُه قا ِرئُـ ُه؛ فَـيُ َؤث ِّ ُر في نَف ِْسـ ِه تَأْثيـرا ً َعميقاً يَظْ َه ُر في آرائِـ ِه‪ .‬أَ ّما الْ ِک ُ‬
‫فَـ ُه َو الَّذي يَزي ُد َم ْع ِرفَتَ َـك ِفـي الْ َحيا ِة َو ق َّوت ََـك َعلَی الْ َف ْه ِم َو الْ َع َملِ‪ ،‬فَـ ِإذا َو َجدْتَ‬
‫تاب‪ ،‬کا َن َجديرا ً بِـالْ ِعنايَ ِة َو التَّقْديرِ‪.‬‬ ‫ٰذلِ َك في ِک ٍ‬
‫ُردي‪ .‬فَکا َن الْ َعقّا ُد‬ ‫صري؛ أُ ُّمـ ُه ِم ْن أَ ْصلٍ ک ٍّ‬ ‫فـي َو ُم َف ِّک ٌر َو شا ِع ٌر ِم ٌّ‬ ‫ديب َو َص َح ٌّ‬ ‫اَلْ َعقّا ُد أَ ٌ‬
‫لی َرغ ِْم ظُرو ِفـ ِه‬ ‫مال ّإل الْ ُحريَّ َة؛ َو لِـ ٰهذا ال نُشا ِه ُد في َحياتِ ِه َّإل ال َّنشا َط َع ٰ‬ ‫ال يَ َری الْ َج َ‬
‫الْقاس َي ِة‪.‬‬

‫‪35‬‬
‫ضاف إلَی‬ ‫اب في ِمص َر‪ .‬فَ َق ْد أَ َ‬ ‫آالف الْ ُکتُ ِب‪َ .‬و ُه َو ِم ْن أَ َه ِّم الْ ُکتّ ِ‬ ‫قال إنَّـ ُه قَ َرأَ َ‬ ‫يُ ُ‬
‫تاب ِفـي الْ َم ِ‬
‫جاالت الْ ُم ْختَلِ َف ِة‪.‬‬ ‫الْ َمکتَ َب ِة الْ َعرب َّي ِة أَکْثَـ َر ِم ْن ِمئَ ِة کِ ٍ‬
‫ما َد َر َس الْ َعقّا ُد ّإل ِفـي الْ َمر َحلَ ِة ِالبْ ِتدائ َّي ِة‪ ،‬لِـ َع َد ِم ُوجو ِد َمد َر َس ٍة ثانَويَّ ٍة في ُمحافَظَ ِة‬
‫أَ ْسوان الَّتي ُولِ َد َو نَشَ أَ فيـها‪َ .‬و َما ْاستَطا َع ْت أُ ْس َرت ُـ ُه أَ ْن ت ُ ْر ِسلَـ ُه إلَی الْقا ِه َر ِة لِـتَکْميلِ‬
‫السيّا ِح الَّذي َن‬‫لی نَف ِْسـ ِه‪ .‬فَـ َق ْد تَ َعلَّ َم ْالنجِليزيَّ َة ِم َن ُّ‬ ‫ِدر َاس ِتـ ِه‪ .‬فَـ َما ا ْعتَ َم َد الْ َعقّا ُد ّإل َع ٰ‬
‫إلی ِمص َر لِـزيا َر ِة ْالثا ِر التّاريخ َّي ِة‪.‬‬‫کانوا يَأْتو َن ٰ‬

‫ــــجم‬ ‫اَ ْل ُ‬
‫ــم ْع َ‬
‫اَلْ ُم َفکِّر ‪ :‬انديشمند‬ ‫ت ََص َّف َح ‪ :‬ورق زد ‪ ،‬سريع مطالعه کرد‬ ‫ضيف‪/‬‬ ‫أَ َ‬
‫ضاف ‪ :‬افزود (مضارع‪ :‬يُ ُ‬
‫نَشَ أَ ـَ ‪ :‬پرورش يافت‬ ‫اَلثّانَويَّة ‪ :‬دبيرستان‬ ‫مصدر‪ :‬إضافَة)‬
‫اَلْـواثِق ‪ :‬مطمئـن‬ ‫اَلْ َجدير ‪ :‬شايسته‬ ‫َأغ ٰ‬
‫ْنی ‪ :‬بی نياز گردانيد‬
‫هُناكَ ‪ :‬وجود دارد ‪ ،‬آنجا‬ ‫فـي ‪ :‬روزنامه نگار‬
‫ا ََّلص َح ّ‬ ‫(مضارع‪ :‬يُغْني‪ /‬مصدر‪ :‬إغْناء)‬
‫قال ‪ :‬گفته می شود «مجهو ِل يَ ُ‬
‫قول»‬ ‫يُ ُ‬ ‫اَلظُّروف ‪ :‬شرايط «مفرد‪ :‬ا َلظَّ ْرف»‬ ‫أَغنـا ُه َع ْنـهُ‪ :‬او را از آن بی نياز کرد‪.‬‬
‫اَلْقاسي ‪ :‬سخت و دشوار‬ ‫ا َْلَم َتع ‪ :‬ل ّذت بخش تر‬
‫اَلْـکُ ّتاب ‪ :‬نويسندگان «مفـــرد‪:‬‬ ‫اَل َّت ْحديد ‪ :‬محدود کردن (ماضی‪:‬‬
‫اَلْـکاتِب»‬ ‫َح َّد َد‪ /‬مضارع‪ :‬يُ َح ِّد ُد)‬

‫‪36‬‬
‫َحــ ْو َل الـ َّن ِّ‬
‫ــص‬
‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫ ‬ ‫حيح َو الْ َخطَأَ َح َس َب ن َِّص الدَّ ِ‬
‫رس‪.‬‬ ‫الص َ‬
‫ـن َّ‬
‫أ‪َ .‬ع ِّي ِ‬
‫‪........................‬‬ ‫‪َ -1‬د َر َس الْ َعقّا ُد في جا ِم َع ِة أَن َق َرة َو َح َص َل َع ٰ‬
‫لی ُدکتوراه فَخريَّ ٍة ِمنها‪.‬‬
‫‪........................‬‬ ‫ ‬ ‫تاب ت َ ْجتَ ِه ُد في ِقرا َءتِـ ِه‪ ،‬ث ُ َّم ال ت َ ْح ُص ُل َع ٰ‬
‫لی فائِ َد ٍة ِمن ُه‪.‬‬ ‫‪2‬ــ ُر َّب کِ ٍ‬
‫‪........................‬‬ ‫ ‬
‫السنيـ َن‪.‬‬ ‫آالف الْ ُعلَما ِء َع ٰ‬
‫لی َمـ ِّر ِّ‬ ‫‪3‬ــ اَلْ ُکتُ ُب تَجار ُِب ِ‬
‫‪........................‬‬ ‫‪4‬ــ ت َ ْحدي ُد ِقرا َء ِة الْ ُکتُ ِب نا ِف ٌع فـي َرأْ ِي الْکاتِ ِب‪.‬‬
‫ ‬
‫‪........................‬‬ ‫مال الْ ُح ّريَّ ِة‪.‬‬
‫ ‬ ‫‪5‬ــ يَ ْعتَ ِق ُد الْ َعقّا ُد أَ َّن الْ َج َ‬
‫مال َج ُ‬
‫‪........................‬‬ ‫‪6‬ــ ال طَعا َم لِـ ِف ْک ِر ْالنسانِ ‪.‬‬
‫ ‬

‫ب‪ .‬أَجِ ْب َع ِن ْالَ ْسـ ِئــلَ ِة ال ّتـال َيـــ ِة َح َس َب ن َِّص ِ‬


‫الدَّرس‪.‬‬

‫واصلِ الْ َعقّا ُد ِدر َاستَـ ُه ِفـي الْ َمد َر َس ِة الثّانَويَّ ِة؟‬
‫‪1‬ــ لِماذا لَ ْم يُ ِ‬
‫‪.................................................................................................................‬‬

‫‪2‬ــ ِبأَ ِّي شَ ي ٍء شَ َّب َه الْ َعقّا ُد التَّحدي َد ِفـي ا ْختيا ِر الْ ُکتُ ِب؟‬
‫‪.................................................................................................................‬‬
‫‪3‬ــ کَ ْم کِتاباً أَ َ‬
‫ضاف الْ َعقّا ُد إلَی الْ َم ْکتَ َبـ ِة الْ َعرب َّيـ ِة؟‬
‫‪.................................................................................................................‬‬

‫‪4‬ــ ِم َّم ْن ت َ َعلَّ َم الْ َعقّا ُد اللُّغَـ َة ْالنجِليزيَّـ َة؟‬


‫‪.................................................................................................................‬‬

‫‪5‬ــ ما هـ َو ِمق ُ‬
‫ْياس الْ ُکتُ ِب الْ ُمفي َد ِة؟‬
‫‪.................................................................................................................‬‬

‫هي َمزايَا الْج ِْس ِم الْق ِّ‬


‫َوي؟‬ ‫‪6‬ــ ما َ‬
‫‪.................................................................................................................‬‬
‫‪37‬‬
‫عـــ َللَـمـــوا‬
‫ـمـــوا‬ ‫عـــ‬
‫ا ِ اِ‬
‫أُ ُ‬
‫سلوب ِال ْس ِتثنا ِء‬
‫به اين جمله دقّت کنيد‪.‬‬
‫َحضَ ر ال ُّز َمال ُء في صالَ ِة ِال ْم ِتحانِ ّإل حا ِمدا ً‪ .‬همشاگردی ها به جز حامد در سالن امتحان حاضر شدند‪.‬‬

‫مستثنی ِم ْن ُه‪ 1‬و «إِ ّل» ادات استثناء ناميده‬


‫ٰ‬ ‫کلمۀ «حا ِمدا ً» در جملۀ باال ُمستَ ٰ‬
‫ثنی‪« ،‬ال ُّز َمال ُء»‬
‫می شوند‪.‬‬
‫مستثنی يعنی «جدا شده از حکم ماقبل»‪.‬‬
‫ٰ‬
‫مستثنی ِمنه گفته می شود‪.‬‬
‫ٰ‬ ‫مستثنی از آن جدا شده است‪،‬‬
‫ٰ‬ ‫به کلمه ای که‬

‫حا ِمدا ً‪.‬‬ ‫ّإل‬ ‫يف صالَ ِة ِال ْم ِتحانِ‬ ‫ال ُّز َمال ُء‬ ‫َح َض‬
‫مستثنی‬
‫ٰ‬ ‫ادات استثناء‬ ‫مستثنی منه‬
‫ٰ‬
‫حا ِمدا ً‪.‬‬ ‫ّإل‬ ‫يف صالَ ِة ِال ْم ِتحانِ‬ ‫َح َضوا‬ ‫ال ُّز َمال ُء‬
‫مستثنی‬
‫ٰ‬ ‫ادات استثناء‬ ‫مستثنی منه‬
‫ٰ‬
‫الْــــ ِعـلْـ َم‪.‬‬ ‫ِـالنـفـاقِ إلَّ‬ ‫ُـــل شَ ـــي ٍء يَـ ْنـق ُ‬
‫ُـص ب ْ‬ ‫مثال ديگر‪ :‬ک ُّ‬
‫مستثنی‬
‫ٰ‬ ‫ادات استثناء‬ ‫مستثنی ِمنه‬
‫ٰ‬
‫مستثنی ِمنه «واو» در‬
‫ٰ‬ ‫‪ -1‬مطابق آموزش کتاب درسی در جمله هايی مانند «ا َل ُّز َمال ُء َحضَ روا في صالَ ِة ِال ْم ِتحانِ إِ ّل حا ِمدا ً‪».‬‬
‫مستثنی ِمنه است‪.‬‬
‫ٰ‬ ‫« َحضَ روا» نيست؛ بلکه مرجعِ اين «واو» يعنی «ال ُّز َمال ُء»‬
‫‪38‬‬
‫ثنی ِمنهُ ‪.‬‬
‫ثنی َو الْ ُمس َت ٰ‬ ‫اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ ‪ .‬تَ ْرجِ ْم ما يَلـي‪ ،‬ثُ َّم َع ِّي ِ‬
‫ـن الْ ُمس َت ٰ‬
‫َْ ُ‬ ‫ٌ ّ‬ ‫ُ ُّ َ‬
‫ش ٍء هالِك إل َوجهـه ‪ ﴾...‬اَلْق ََصص‪88 :‬‬
‫‪1‬ــ ﴿‪...‬کـل ْ‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ‬ ‫َ ْ َ ََْ َ َ َ ْ‬ ‫َ ُ ُ ُّ ُ َ ْ َ َ ّ‬ ‫َ َ َ َ َْ‬
‫‪2‬ــ ﴿فسجد المالئِـکة کهم أجـمعون إل إبليس استکب و اکن ِمن الاکفِرين﴾ ص‪ 73 :‬و ‪74‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫ت‪ 1‬يف َسبيل اهلل‪َ ،‬و َعيْـنٌ‬ ‫َْ ٌ َ َ ْ‬ ‫ُ‬ ‫َ ٌ ََْ ْ َ ّ َ َ َ‬ ‫ـل َعيْ‬‫ُ ُّ‬
‫ِ ِ‬ ‫ـن‪ :‬عيـن س ِهر‬‫ٍ‬ ‫عي‬ ‫أ‬ ‫الث‬‫ث‬ ‫إل‬ ‫ة‬
‫ِ‬ ‫قيام‬‫ال‬ ‫م‬ ‫و‬‫ي‬ ‫ـة‬ ‫باكي‬ ‫ـن‬
‫ٍ‬ ‫‪3‬ــ ك‬
‫َ ْ‪4 َ ْ َ ْ 3‬‬ ‫َْ ٌ‬ ‫ُ َّ ْ ‪َ 2‬‬
‫   ع ْن َ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫هلل‪َ ،‬و عيـن فاضت ِمن خشي ِة ا ِ‬
‫هلل‪َ .‬ر ُ‬ ‫ـحار ِم ا ِ‬
‫ِ‬ ‫م‬ ‫غضت‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ َّ ُ َ َّ ُ‬ ‫ْ ْ‬ ‫ّ‬
‫‪4‬ــ کـل وعـا ٍء‪ 5‬يضيق‪ 6‬بـما ج ِعل فيـ ِه إل و َ‬ ‫ُ َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫ُ ُّ‬
‫سع بِـ ِه‪ .‬ا َْلما ُم َع ٌّ‬
‫عـاء ال ِعل ِم؛ فـإنـه يت ِ‬
‫‪7‬‬
‫لـي‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪5‬ــ ک ُُّـل شَ ي ٍء يَ ْر ُخ ُص إذا کَثُـ َر َّإل ْالَ َد َ‬


‫‪9‬‬ ‫‪8‬‬
‫ب؛ فَـإنَّـ ُه إذا کَثُـ َر غَال ‪َ .‬مث ٌَل َع َر ٌّ‬
‫بـي‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪6‬ــ ال تَ ْعلَ ُم زَميالتـي اللُّغَـ َة الْ َف َرنس َّيـ َة ّإل َعط َّيـ َة‪.‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫ات ّإل َمسأَ لَـ ًة‪.‬‬


‫‪7‬ــ َح َّل الط ُّّل ُب َمسائِ َل ال ّرياضيّ ِ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫فاض ‪ :‬روان شد ‪ -4‬اَلْـخَـشْ َيـة ‪ :‬پـروا‬


‫‪َ -1‬س ِه َر ‪ :‬بيدار ماند ‪ -2‬غ ََّض َعي َنهُ ‪ :‬چشم بر هم نهاد ‪َ -3‬‬
‫ضاق ‪ :‬تنگ شد ‪ -7‬اِتَّ َس َع ‪ :‬فـراخ شد ‪َ -8‬رخ َُص ‪ :‬ارزان شد ‪ -9‬غَال ‪ :‬گران شد‬
‫‪ -5‬اَلْـوِعـاء ‪ :‬ظـرف ‪َ -6‬‬
‫‪39‬‬
‫یک نکته در ترجمه‪:‬‬

‫مستثنی ِم ْنه ذکر نشده باشد‪ ،‬می توانيم عبارت‬


‫ٰ‬ ‫«إل» جملۀ منفی آمده و‬
‫هنگامی که پیش از ّ‬

‫را به صورت مثبت و مؤکَّد نيز ترجمه کنيم؛ مثال‪:‬‬

‫در کتابخانه‪ ،‬تنها کاظم را ديدم‪.‬‬


‫ما شا َهدْتُ ِفـي الْ َم ْکتَ َبـ ِة ّإل ِ‬
‫کاظماً‪.‬‬
‫در کتابخانه‪[ ،‬کسی] جز کاظم را نديدم‪.‬‬ ‫ ‬

‫‪40‬‬
‫اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ ‪ .‬تَ ْرجِ ِم الْ ِعبار ِ‬
‫ات ال ّتال َي َة‪.‬‬
‫ْ‬ ‫َ‬
‫ٌ‬ ‫ّ َ‬
‫َ ُ ُّ‬ ‫ْ‬
‫‪1‬ــ َ َ‬ ‫ْ‬
‫﴿و ما الـحياة ادلنيا    إل ل ِعب َو له ٌو ‪ ﴾...‬ا َْلَنعام‪32 :‬‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫َ‬ ‫َّ ْ َ ْ ُ ْ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫ُ‬ ‫َ َْ‬
‫هلل     إل  القوم الاكفِرون﴾ ُ‬
‫يوسف‪87 :‬‬ ‫‪2‬ــ ﴿‪ ...‬ال ييأس ِمن رو ِح ا ِ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫ّ‬ ‫َ ُ‬ ‫َ‬
‫‪3‬ــ ﴿إن النسان لـفـي خس     إل ال َ‬ ‫َّ‬ ‫َّ‬ ‫ُ ْ‬ ‫َ َ‬ ‫َّ ْ‬
‫ـحات ‪ ﴾...‬اَلْ َع ْصر‪ 2 :‬و ‪3‬‬
‫ِ‬ ‫ين آمنوا َو ع ِملوا الصا ِل‬ ‫ٍ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫اريخـي ّإل َمصا ِد َر ُه‪. 1‬‬


‫َّ‬ ‫‪4‬ــ قَ َرأْتُ الْ ِک َ‬
‫تاب التّ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫ـت أَنوا َع الْفاکِ َه ِة إلَّ اْألَ َ‬


‫ناناس‪.‬‬ ‫‪5‬ــ اِشْ تَـ َريْ ُ‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪ -1‬اَلْ َمصا ِدر‪ :‬منابع‬


‫‪41‬‬
‫ـمـاريـن‬
‫اَلـا َّتَلـ َّتـمـاريـن‬

‫وضيحات التّال َي ِة ِم ْن کَلِ ِ‬


‫مات الْ ُمع َج ِم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫اَل َّتمري ُن ْالَ َّو ُل‪ :‬اُکْتُ ْب كَلِ َم ًة ُم ِ‬
‫ناس َب ًة لِلتَّ‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫َجـ َعـلَــ ُه غَـنـ ّيـاً ال حـا َجـ َة لَـ ُه‪.‬‬ ‫‪1‬ــ‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫الص ُح ِف‪.‬‬ ‫قاالت ِفـي ُّ‬ ‫شَ ْخ ٌص يَ ْکتُ ُب َم ٍ‬ ‫‪2‬ــ‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫اَلْ َمـ ْر َحـلَـ ُة ال ِّدراس َّيـ ُة بَـ ْعـ َد ِالبْ ِتدائ َّيـ ِة‪.‬‬ ‫‪3‬ــ‬
‫‪............................‬‬ ‫ ‬ ‫اَلْعالِ ُم الَّذي لَـ ُه أَفکا ٌر َعميقَـ ٌة َو َحديثَـ ٌة‪.‬‬ ‫‪4‬ــ‬
‫‪............................‬‬ ‫وال الَّتـي نُـشا ِه ُدها َح ْولَنـا‪ .‬‬ ‫ا َْلَوضا ُع َو ْالَ ْح ُ‬ ‫‪5‬ــ‬

‫ناسبَ ًة ِم َن الْ َکلِ ِ‬


‫مات التّاليَ ِة ‪.‬‬ ‫اَل َّت ْمري ُن الثّانـي‪ :‬ضَ ْع في الْ َفرا ِغ کَلِ َم ًة ُم ِ‬

‫يف ب َِس َب ِب ُوفو ِر ِه ِفـي ّ‬


‫السوقِ ‪.‬‬ ‫‪1‬ــ ِس ْع ُر الْ ِع َن ِب ‪ ..............‬في نِهايَ ِة َّ‬
‫الص ِ‬
‫يَ ْکثُـ ُر ‪ ‬يَغ ُُّض ‪)‬‬ ‫‪‬‬
‫(يَغْلو ‪ ‬يَ ْر ُخ ُص ‬

‫‪2‬ــ أَ ْعطَی الْ ُمدي ُر َمسؤول َّي َة الْ َمکتَ َب ِة لِـ َزميلـي َو ه َو ‪ ..............‬بِـها‪ .‬‬
‫ظ ٌ‬
‫ُروف ‪)‬‬ ‫تِلْفا ٌز ‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫( َجدي ٌر ‪ ‬شَ ّل ٌل ‬

‫ّاحات َو ال ُّر ّم ِ‬
‫انات‪ .‬‬ ‫‪3‬ــ َذ َه ْبـنا إلَی الْ ُبستانِ َو ‪ ..............‬التُّف ِ‬
‫أَکَلْـنا ‪)‬‬ ‫َرکِ ْبنا ‪‬‬
‫ ‬ ‫‪‬‬
‫ت ََص َّف ْحـنا ‬ ‫(طَ َب ْعنا ‬
‫‪‬‬

‫‪4‬ــ َص َن ْع ُت ‪َ ..............‬جميالً ِم ْن َخشَ ِب شَ َج َر ِة الْ َج ْوزِ‪.‬‬


‫نُحاساً ‪)‬‬ ‫َحديدا ً ‪ ‬‬ ‫‪‬‬
‫زُجاجاً ‬ ‫( ِوعا ًء ‬
‫‪‬‬

‫ ‬ ‫‪5‬ــ حار ُِس الْفُن ُدقِ ‪ ..............‬ک َُّل اللَّيلِ َم َع زَميلِـ ِه‪.‬‬
‫يُـ َم ِّر ُر ‪ ‬يَق ِْذ ُف ‪ ‬يَ ْس َه ُر ‪)‬‬ ‫‪‬‬
‫(يُ َخف ُِّض ‬

‫‪42‬‬
‫اَل َّتمريـ ُن الثّـالِ ُث‪ :‬اِ ْم َ ِل الْ َج ْد َو َل ِب َکلِ ٍ‬
‫مات ُم ِ‬
‫ناس َب ٍة‪.‬‬
‫َعـبـا َءة‬
‫َمأْخوذ‬
‫ا َل َّر ْمز ‪‬‬
‫ُمتَ َذکِّـر‬
‫َحام َمة‬ ‫دشمنی‬ ‫‪1‬‬
‫کبوتر‬ ‫‪2‬‬
‫تَعا ُرف‬
‫﴿و ِعـبـاد الـرحـم ِ‬
‫به يادآورنده‬ ‫‪3‬‬
‫ِح ْربـاء‬
‫َ‬

‫چادر‬ ‫‪4‬‬
‫ُع ْدوان‬ ‫گرفته شده‬ ‫‪5‬‬
‫ُ‬

‫َمقْطوع‬ ‫آشنايی‬ ‫‪6‬‬


‫َّ ٰ‬

‫ظا ِه َرة‬ ‫بُريده شده‬ ‫‪7‬‬


‫ْ‬

‫آفتاب پرست‬ ‫‪8‬‬
‫ـن ال‬

‫أَفْـالم‬
‫پديده‬ ‫‪9‬‬
‫َّ‬ ‫ـذيـن يَـمـشـون عـلـی الرض ه ْ‬

‫بِطاقَـة‬ ‫ماه ها‬ ‫‪10‬‬


‫أَقْـمـار‬ ‫‪11‬‬
‫َ‬

‫کارت‪ ،‬بليت‬
‫ت َ ْعليـم‬ ‫فيلم ها‬ ‫‪12‬‬
‫ْ‬

‫أَنْـهـار‬ ‫خميـر‬ ‫‪13‬‬


‫َ َ َ‬

‫َم ْعجون‬ ‫کاال‬ ‫‪14‬‬


‫بِضا َعة‬ ‫رودها‬ ‫‪15‬‬
‫ُسهولَة‬
‫ياد دادن‬ ‫‪16‬‬
‫َْْ‬

‫آسانی‬ ‫‪17‬‬
‫ِ‬

‫نَفَقات‬ ‫بُت ها‬ ‫‪18‬‬


‫َ‬
‫ـونـا ‪ ﴾ ............................‬اَلْ ُف ْرقان‪63 :‬‬

‫سوال‬ ‫ِْ‬ ‫هزينه ها‬ ‫‪19‬‬


‫والِـ َدة‬ ‫صندلی ها‬ ‫‪20‬‬
‫ً‬

‫ايس‬
‫کَر ّ‬ ‫مادر‬ ‫‪21‬‬
‫بَهائِـم‬ ‫شلوار‬ ‫‪22‬‬
‫أَ ْعـالم‬
‫چارپايان‬ ‫‪23‬‬
‫فرستادن‬ ‫‪24‬‬
‫أَ ْصنـام‬ ‫پرچم ها‬ ‫‪25‬‬
‫تِلْميـذ‬ ‫سنگ ها‬ ‫‪26‬‬
‫إ ْرسـال‬ ‫دانش آموز‬ ‫‪27‬‬
‫بَرا ِمـج‬ ‫برنامه ها‬ ‫‪28‬‬
‫ِحجـا َرة‬

‫‪43‬‬
‫به بيان ويژگی های دستوریِ   (ساختاری) کلمۀ بيرون از جمله‪ ،‬در زبان عربی «ال َّت ُ‬
‫حليل‬
‫رفـي» می گويند‪.‬‬
‫الص ُّ‬
‫َّ‬
‫و به ذکر نقش دستوریِ کلمه‪ ،‬يعنی جايگا ِه آن در جمله‪ ،‬در زبان عربی «الْ َم َح ُّل ْال ْعر ُّ‬
‫ابـي»‬
‫می گويند‪.‬‬

‫ابـي لِـما أُشيـ َر إلَي ِه بِـ َخطٍّ‪.‬‬


‫رفـي َو الْ َم َح ِّل ْال ْعر ِّ‬ ‫حيح ِفـي التَّحليلِ َّ‬
‫الص ِّ‬ ‫الص َ‬ ‫اَل َّتمري ُن ال ّراب ُِع‪َ :‬ع ِّيـنِ َّ‬
‫{اَلْ ُع ّم ُال الْ ُمجتَهِدو َن يَشْ تَ ِغلو َن ِفـي الْ َم ْص َنعِ‪{ }.‬نَ َج َح ِت الطّالِباتُ فـي ِال ْم ِتحانِ ‪}.‬‬
‫اَلْ َم َح ُّل ْالعر ُّ‬
‫ابـي‬ ‫رفـي‬
‫الص ُّ‬‫حليل َّ‬ ‫ا َلتَّ ُ‬ ‫اَلْ َکلِ َم ُة‬
‫أ‪ .‬اِ ْس ُم فا ِعلٍ ‪َ ،‬ج ْم ُع تَكْسيـ ٍر َو ُم ْف َر ُد ُه «اَلْعا ِم ُل» ُمبْتَ َدأٌ‬
‫اَلْ ُع ّم ُل‬ ‫‪1‬ــ‬
‫ب‪ .‬اِ ْس ُم ُمبالَ َغ ٍة‪َ ،‬ج ْم ٌع ُم َذكَّ ٌر سالِ ٌم‪ُ ،‬م َع َّر ٌف ِبأَل فا ِع ٌل‬
‫ِصفَـ ٌة‬ ‫أ‪ .‬اِ ْس ُم فا ِعلٍ ‪َ ،‬ج ْم ٌع ُم َذكَّ ٌر سالِ ٌم‪ُ ،‬م َع َّر ٌف ِبأَل‬
‫اَلْ ُمجتَهِدو َن‬ ‫‪2‬ــ‬
‫ضاف إلَي ِه‬
‫ُم ٌ‬ ‫ب‪ .‬اِ ْس ُم َمفْعو ٍل‪ُ ،‬مثَ ّنی‪ُ ،‬م َذكَّ ٌر‪ ،‬نَ ِك َر ٌة‬
‫َخبَـ ٌر‬ ‫أ‪ِ .‬ف ْع ٌل ُمضا ِرعٌ‪َ ،‬م ْعلو ٌم‬
‫يَشْ تَ ِغلو َن‬ ‫‪3‬ــ‬
‫فا ِع ٌل‬ ‫ماض‪َ ،‬م ْج ٌ‬
‫هول‬ ‫ب‪ِ .‬ف ْع ٌل ٍ‬
‫ضاف إلَي ِه‬
‫ُم ٌ‬ ‫أ‪ .‬اِ ْس ُم َمفْعو ٍل‪ُ ،‬م ْف َر ٌد‪ُ ،‬م َع َّر ٌف ِبأَل‬
‫اَلْ َم ْص َنعِ‬ ‫‪4‬ــ‬
‫َم ْجرو ٌر ِب َح ْر ِف َج ٍّر (يف الْ َم ْص َنعِ‪ :‬جا ٌّر َوم ْجرو ٌر)‬ ‫ب‪ .‬اِ ْس ُم َمكانٍ ‪ُ ،‬م ْف َر ٌد‪ُ ،‬م َذكَّ ٌر‪َ ،‬م ْع ِرفَ ٌة‬

‫ماض ‪َ ،1‬م ْج ٌ‬
‫هول‬ ‫أ‪ِ .‬ف ْع ٌل ٍ‬
‫نَ َج َح ْت‬ ‫‪1‬ــ‬
‫ب‪ِ .‬ف ْع ٌل ٍ‬
‫ماض‪َ ،‬م ْعلو ٌم‬
‫ُم ْبتَ َدأٌ‬ ‫أ‪َ .‬م ْص َد ٌر‪َ ،‬ج ْم ٌع ُم َذكَّ ٌر سالِ ٌم‪ُ ،‬م َع َّر ٌف ِبأَل‬
‫ا َلطّالِباتُ‬ ‫‪2‬ــ‬
‫فا ِع ٌل‬ ‫ب‪ .‬اِ ْس ُم فا ِعلٍ ‪َ ،‬ج ْم ٌع ُم َؤنَّثٌ سالِ ٌم‪َ ،‬م ْع ِرفَ ٌة‬
‫َم ْجرو ٌر ِب َح ْر ِف َج ٍّر (يف ِال ْم ِتحانِ ‪ :‬جا ٌّر َوم ْجرو ٌر)‬ ‫أ‪َ .‬م ْص َد ٌر‪ُ ،‬م ْف َردٌ‪ُ ،‬م َذكَّ ٌر‪ُ ،‬م َع َّر ٌف ِبأَل‬ ‫‪3‬ــ‬
‫ب‪ .‬اِسم تَفْضيلٍ ‪ ،‬م ْفردٌ‪ ،‬م َذكَّر‪ ،‬معر ٌف بِالْعلَمي ِة ‪2‬‬ ‫ا َِل ْم ِتحانِ‬
‫ِصفَـ ٌة‬ ‫َ َّ‬ ‫ُ َ ُ ٌ ُ َ َّ‬ ‫ْ ُ‬

‫ف بِالْ َعلَم َّي ِة‪ :‬معرفه به َعلَم بودن‬


‫‪ُ -2‬م َع َّر ُ‬ ‫‪ِ -1‬ف ْع ٌل ٍ‬
‫ماض‪ :‬فعل ماضی‬

‫‪44‬‬
‫اَل َّتمري ُن الْخا ِم ُس‪:‬‬
‫اغات في تَر َج َم ِة ال َّن ِّص التّالـي‪.‬‬
‫أ‪ .‬کَ ِّملِ الْ َفر ِ‬

‫ناك طائِ ٌر يُ َس ّم ٰی «بَ ْرناکِل» يَبْني ُعشَّ ـ ُه فَ ْو َق جِبا ٍل ُمرتَ ِف َع ٍة بَعيدا ً َعنِ الْ ُمفتَرِسي َن‪ .‬و ِعن َدما‬
‫ُه َ‬
‫ت َ ْک ُبـ ُر ِفرا ُخـ ُه‪ ،‬يُري ُد ِمنها أَ ْن ت َ ْق ِف َز ِم ْن ُعشِّ ـ َها الْ ُم ْرت َ ِفعِ‪ .‬تَق ِْذ ُف الْ ِفرا ُخ نَف َْسـها ِ‬
‫واحدا ً ِ‬
‫واحدا ً ِم ْن‬

‫ات‪ .‬يَنتَ ِظ ُر الْوالِدانِ أَ ْسف ََل‬ ‫َج َبلٍ يَ ْبلُ ُغ ا ْرتِفا ُع ُه أَکْثَـ َر ِم ْن أَل ِْف ِمتْـرٍ‪َ .‬و ت َْصط َِد ُم ب ُّ‬
‫ِـالصخو ِر ِع َّد َة َم ّر ٍ‬

‫الْ َج َبلِ و يَستَقبِالنِ ِفرا َخـ ُهما‪ُ .‬سقو ُط الْ ِفرا ِخ َمشْ َه ٌد ُم ْر ِع ٌب‪ِ  1‬ج ّدا ً‪َ .‬ولٰ ِک ْن ال ِفرا َر ِم ْن ُه؛ ِلَنَّ ُه ِق ْس ٌم‬

‫ِم ْن َحياتِـ َها الْقاسيَ ِة‪.‬‬


‫پرنده ای وجود دارد که «برناکل» ‪[ ..................‬او] النه اش را بر فرا ِز کوه هايی بلند‪ ،‬دور از‬
‫شکارچيان ‪ ..................‬و هنگامی که جوجه هايش ‪ ..................‬از آنها می خواهد از النۀ بلندشان‬
‫بپرند‪ .‬جوجه ها ‪ ..................‬خودشان را از کوهی که بلندایِ آن به بيش از ‪ ..................‬متر‬
‫می رسد‪ ،‬می اندازند‪ .‬و چند بار با صخره ها ‪ . ..................‬پدر و مادر‪ ،‬پاييـنِ کوه چشم به راه‬
‫می شوند و به پيشوا ِز جوجه هايشان می روند‪ .‬افتادنِ جوجه ها صحنه ای بسيار ترسناک است‪.‬‬
‫ولی هيچ گريزی از آن نيست؛ زيرا بخشی از زندگیِ ‪ ..................‬شان است‪.‬‬

‫‪ -1‬اَلْ ُم ْر ِعب‪ :‬ترسناک‬

‫‪45‬‬
‫ابـي لِما تَ ْحتَـ ُه َخطٌّ‪.‬‬
‫ب‪ .‬اُکْتُ ِب الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬
‫ج‪َ .‬ع ِّيـ ْن نَ ْو َع «ال» في «ال ِفرا َر ِم ْن ُه‪».‬؟‬

‫َلمات التّال َي ِة في ال َّن ِّص‪« :‬تَ ْحت َو قَریب َو تَص ُغ ُر َو قَصير َو أَق َّل َو ا ٰ‬
‫َٔعلی»‪.‬‬ ‫د‪ .‬اِب َحثْ َعن ُمتَضا ِّد الْک ِ‬
‫َلمات التّال َي ِة‪« :‬جِبال َو ُمفتَرِسي َن َو ِفراخ َو ُصخور َو َم ّرات»‪.‬‬
‫ه‪ .‬ا ُکتُ ْب ُمف َر َد الْک ِ‬

‫السا ِد ُس‪ :‬لِلتَّـ ْر َج َمـ ِة‪.‬‬


‫اَل َّتمري ُن ّ‬
‫أَ ْعلَ ُم ِم ْن‪.................................... :‬‬
‫اَلْ َع ّل َمة‪....................................... :‬‬ ‫‪1‬ــ َعلِ َم‪ :‬دانست‬
‫َس َي ْعلَمونَ‪.................................. :‬‬

‫ال يَ ْنتَ ِق ُل‪..................................... :‬‬


‫َرجا ًء‪ ،‬اِنْتَ ِقلوا‪.............................. :‬‬ ‫‪2‬ــ اِنْتَق ََل‪ :‬جابه جا شد‬
‫لَ ْن يَ ْنتَ ِق َل‪.................................... :‬‬

‫اَلْ ُم ْر َسل‪...................................... :‬‬


‫ال ت ُ ْر ِس ْل‪..................................... :‬‬ ‫‪3‬ــ أَ ْر َس َل‪ :‬فرستاد‬
‫أَ ْر ِس ْل‪.......................................... :‬‬

‫اَلْعابِدونَ‪.................................... :‬‬
‫اَلْ َمعابِد‪...................................... :‬‬ ‫‪4‬ــ َع َب َد‪ :‬پرستيد‬
‫ا ُ ْع ُبدونـي‪................................... :‬‬

‫اَلْ ُمسا ِعد‪.................................... :‬‬


‫َرجا ًء‪ ،‬سا ِعدونـي‪...................... :‬‬ ‫‪5‬ــ سا َع َد‪ :‬کمک کرد‬
‫ُه ْم سا َعدونـي‪.......................... :‬‬

‫ا َلطَّبّاخ‪........................................ :‬‬
‫اَلْ َمطْبوخ‪.................................... :‬‬ ‫‪6‬ــ طَ َبخَ‪ :‬پخت‬
‫طُ ِبخَ‪........................................... :‬‬

‫ا َلتَّ َکلُّم‪........................... :‬‬


‫نَتَ َکلَّ ُم‪........................... :‬‬ ‫‪ 7‬ــ ت َ َکلَّ َم‪ :‬سخن گفت‬
‫ت َ َکلَّ ْمنا‪........................... :‬‬

‫‪46‬‬
‫ابـي لِلْ َکلِ ِ‬
‫مات الَّتي تَحتَـها َخطٌّ‪.‬‬ ‫الساب ُِع ‪َ :‬عيِّـنِ الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬
‫اَل َّتمري ُن ّ‬

‫ـاس نِ ُ‬
‫ـصـف ْاليـمـانِ ‪.‬‬ ‫‪1‬ـ ُمـدارا ُة الـ ّن ِ‬
‫‪.. ............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..........................................................................................................................................................................‬‬

‫‪2‬ـ َعد ٌّو عا ِق ٌل َخي ٌر ِمن َصديقٍ جا ِهلٍ‪.‬‬


‫‪.. ............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..........................................................................................................................................................................‬‬

‫‪3‬ـ يا َحبيبي‪ ،‬ال تَق ُْل کَالماً إلَّ الْ َح َّق أَبَدا ً‪.‬‬
‫‪.. ............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..........................................................................................................................................................................‬‬

‫ـقش ِفـي الْـ َح َجرِ‪.‬‬ ‫‪4‬ـ اَلْ ِعلْ ُم ِفـي ِّ‬


‫الص َغ ِر کَـالـ َّن ِ‬
‫‪.. ............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..........................................................................................................................................................................‬‬

‫‪5‬ـ أَض َع ُف ال ّن ِاس َم ْن ضَ ُع َف َعن کِتمانِ ِس ِّ  رهِ‪.‬‬


‫‪.. ............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..........................................................................................................................................................................‬‬

‫‪47‬‬
‫اَل َّتمري ُن الثّا ِم ُن‪   :‬اِبْ َحثْ َعنِ ْالَسما ِء التّال َي ِة في ما يَلـي‪.‬‬
‫(اِ ِ‬
‫سم الْفا ِعلِ َو ْاس ِم الْ َمفعو ِل َو ْاس ِم الْ ُمبالَ َغ ِة َو ْاس ِم التَّفضيلِ َو ْاس ِم الْ َمکانِ )‬

‫ّ‬ ‫ْ َ َ َّ ٌَ‬
‫َّ‬ ‫َّ‬
‫﴿‪...‬إن انلفس لـأمارة بِالسوءِ‪ُ ﴾...‬‬
‫يوسف‪53 :‬‬ ‫‪1‬ـ‬

‫ـر ْالــخوان أَ َ‬ ‫ْ َ ْ َ‬
‫قـد ُم ُ‬
‫ـــهـم‪.‬‬ ‫ـم بـأ َّن َخـيْ َ‬
‫ِ‬ ‫‪2‬ـ ِاعـل ِ‬

‫َّ‬ ‫غـراق فـي الْ َ‬


‫ُ‬ ‫ْ‬ ‫ـر الْ ُ‬ ‫ْ‬
‫دح َو الـذ ِّم‪.‬‬
‫ِ‬ ‫ـم‬ ‫ِ‬ ‫ال‬ ‫ـمـق‬
‫ِ‬ ‫ـح‬ ‫أکـبَ ُ‬ ‫‪3‬ـ‬

‫ـم ْ‬
‫ـو ِت‪.‬‬ ‫ـن َغيْـر أَ ْهلـها أَ َش ُّد ِم َ‬
‫ـن الْ َ‬ ‫َ‬
‫ـحاجـة م ْ‬
‫ِ ِ‬
‫َ َ ُ ْ‬
‫‪4‬ـ طلب ال‬
‫ِ ِ‬

‫ً‬ ‫َ َ َ َ ُ َ ِّ َ َ ْ ُ َ َ‬ ‫ُ َ‬
‫نت أميـرا‪.‬‬ ‫‪5‬ـ ق ْم ع ْن َمـج ِل ِسـك ِلبيـك و معل ِمـك و إن ک‬

‫ظلوم‪.‬‬ ‫م‬ ‫الظالم أَ َش ُّد من يَوم الْ َ‬


‫ـجور َعلَـی ال ْ َ‬ ‫ّ‬
‫ـی‬
‫ََ‬
‫ل‬ ‫ع‬ ‫دل‬ ‫وم الْ َ‬
‫ع‬ ‫‪6‬ـ يَ ُ‬
‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬

‫‪48‬‬
‫‪4‬‬ ‫ا ََّلد ْر ُس ال ّراب ُِع‬

‫َو الْ َب ْي ُت يَـ ْع ِرفُـ ُه َو ال ِ‬


‫ْـح ُّل َو الْ َح َر ُم‬ ‫ٰهذَا الَّذي ت َـ ْعر ُِف الْ َبطْحا ُء َوطْأَتَـ ُ ه‬
‫قـي الطّا ِه ُر الْـ َعلَ ُم‬
‫قـي ال َّن ُّ‬‫ٰهـذَا التَّ ُّ‬ ‫ٰهـذَا ابْـ ُن َخـ ْيـ ِر ِعبـا ِد اللّ ِه کُلِّـهِـ ُ م‬
‫اَلْ ُع ْر ُب ت َ ْعر ُِف َم ْن أَنْ َک ْرتَ َو الْ َع َج ُم‬ ‫َو لَ ْي َس قَ ْول َُـك‪َ :‬م ْن ٰهذا؟ بِـضـائِ ِرِ ه‬
‫اين کسی است که سرزمين مکّه قدمگاهش را می شناسد‪ .‬و خانۀ [خدا] و مردم‬
‫بيـرون و محدودۀ اِحرام‪ ،‬او را می شناسند‪.‬‬
‫اين ِ‬
‫فرزند بهترينِ همۀ بندگان خداست‪ .‬اين پرهيزگا ِر ِ‬
‫پاک پاکيزۀ بزرگ قوم است‪.‬‬
‫و اين گفتۀ تو که «اين کيست؟» زيان رساننده بدو نيست‪ .‬عرب و غير عرب کسی‬
‫را که تو انکار کردی می شناسند‪.‬‬
‫ِـع‬
‫اَلدَّ ْر ُس ال ّراب ُ‬
‫اَلْــفَــ َر ْز َد ُق‬
‫يت الْحال َي ِة‪ ،‬عا َم ث َالث َ ٍة َو‬ ‫وي‪ُ .‬ولِ َد في ِمنطَ َق ٍة بِـالْ ُک َو ِ‬ ‫اَلْ َف َر ْز َد ُق ِم ْن شُ َعرا ِء الْ َع ْص ِر ْالُ َم ِّ‬
‫عـاش بِـالْ َبـصـ َر ِة‪ .‬في يَـ ْو ٍم ِم َن ْالَيّ ِام جــا َء بِـ ِه أَبـو ُه ٰ‬
‫إلـی‬ ‫ِعشْ ري َن بَ ْعـ َد الْهِجـ َر  ِة‪َ ،‬و َ‬
‫َع ْن َول َِد ِه؛ ف َ‬
‫َـقال‪:‬‬ ‫َـسأَلَـ ُه ْالما ُم‬
‫لـي  ‪ ،‬ف َ‬ ‫أَميـ ِر الْ ُمؤ ِمنيـ َن َع ٍّ‬
‫« ٰهذَا ابْنـي يَکا ُد يَکو ُن شا ِعرا ً َعظيماً»‪.‬‬
‫َـقال ْالما ُم لِـوالِ ِد ِه‪َ « :‬علِّ ْمـ ُه الْقُرآنَ»‪.‬‬ ‫ف َ‬
‫إلی ُخلَفا ِء بَني أُ َم َّي َة بِـالشّ ِام‪َ ،‬و َم َد َحـ ُهم‬ ‫فَـ َعلَّ َمـ ُه الْقُرآ َن ت َعليماً؛ ث ُ َّم َر َح َل الْ َف َرز َد ُق ٰ‬
‫نال َجوائِ َز ُهم‪.‬‬ ‫َو َ‬
‫َو کـا َن يَ ْستُـ ُر ُح َّبـ ُه ِعنــ َد ُخلَفــا ِء بَني أُ َم َّيـ َة؛‬ ‫يت‬‫کا َن الْ َف َر ْز َد ُق ُم ِح ّبـاً ِلَ ْهلِ الْ َب ِ‬
‫َولٰ ِك َّن ُه َج َه َر بِـ ِه لَ ّما َح َّج ِهشا ُم بْ ُن َع ْب ِدالْ َملِ ِك في أَيّ ِام أَبيـ ِه‪.‬‬
‫َـطاف ِهشا ٌم َو لَ ّما َو َص َل إلَی الْ َح َج ِر لَ ْم يَق ِْد ْر أَ ْن يَ ْستَلِ َمـ ُه لِ َكثْـ َر ِة ِال ْز ِد ِ‬
‫حام‪،‬‬ ‫ف َ‬
‫اس َو َم َعـ ُه َجما َعـ ٌة‬ ‫لوس ْالُ َمرا ِء يَ ْنظُ ُر إلَی ال ّن ِ‬ ‫فَـ ُن ِص َب لَـ ُه ِم ْنـبَـ ٌر َو َجل ََس َعلَيـ ِه ُج َ‬
‫ِم ْن كِبا ِر أَ ْهلِ الشّ ِام‪.‬‬
‫َـطاف بِـالْ َب ْي ِت ط َ‬
‫َواف‬ ‫فَـ َب ْي َنما يَ ْنظُ ُر إلَی الْ ُح ّجا ِج‪ ،‬إ ْذ جا َء زَي ُن الْعابِدي َن ‪ ،‬ف َ‬
‫اس جانِباً‪ ،‬ف ْ‬
‫َـاستَلَ َمـ ُه ْاس ِتالماً َسهالً‪.‬‬ ‫عاظ ِم‪ ،‬فَـلَ َّما َو َص َل إلَی الْ َح َجرِ‪َ ،‬ذ َه َب ال ّن ُ‬ ‫ْالَ ِ‬
‫َـقال َر ُج ٌل ِم ْن أَ ْهلِ الشّ ِام‪:‬‬ ‫ف َ‬
‫ِـاس ِت ِ‬
‫الم الْ َح َجرِ»؟!‬ ‫اس لَـ ُه ب ْ‬ ‫« َم ْن ٰهذَا الَّذي قَ ْد َس َم َح ال ّن ُ‬
‫َـقال‪« :‬ال أَ ْع ِرفُـ ُه»‪.‬‬
‫خاف ِهشا ٌم ِم ْن أَ ْن يَ ْع ِرفَـ ُه أَ ْه ُل الشّ ِام َو يَ ْرغَبوا فيـ ِه َرغ َبـ َة الْ ُم ِح ّبيـ َن؛ ف َ‬
‫َ‬
‫َو کا َن الْ َف َرز َد ُق ِ‬
‫حاضرا ً‪.‬‬
‫َقال الْ َف َرز َد ُق‪ « :‬أَنا أَ ْع ِرفُـ ُه َمع ِرفَـ ًة َجيِّ َدةً‪».‬‬
‫ف َ‬
‫‪50‬‬
‫ث ُ َّم أَنْشَ َد ٰه ِذ ِه الْقَصي َد َة إنشادا ً رائِعاً‪.‬‬

‫ٰهذَا الَّذي تَـ ْعر ُِف الْ َبطْحا ُء َوطْأَت َـ ُه‬


‫َو الْ َب ْي ُت يَـ ْع ِرفُـ ُه َو ال ِ‬
‫ْـح ُّل َو الْ َح َر ُم‬

‫ٰهـذَا ابْـ ُن َخـ ْيـ ِر ِعبـا ِد اللّ ِه کُلِّـهِـ ُم‬


‫قـي الطّا ِه ُر الْـ َعلَ ُم‬
‫قـي ال َّن ُّ‬‫ٰهـذَا التَّ ُّ‬

‫َو لَ ْي َس قَ ْول َُـك‪َ :‬م ْن ٰهذا؟ بِـضـائِ ِر ِه‬


‫اَلْ ُع ْر ُب ت َ ْعر ُِف َم ْن أَنْ َک ْرتَ َو الْ َع َج ُم‬

‫‪51‬‬
‫ــــجم‬ ‫اَ ْل ُ‬
‫ــم ْع َ‬
‫اَلْ َعلَم ‪ :‬بزرگ تر قوم ‪ ،‬پرچم‬ ‫اَلْ ِح ّل ‪ :‬بيرون اِحرام‬ ‫إ ْذ جا َء ‪ :‬ناگهان آمد‬
‫اَلْ ِکبار ‪ :‬بزرگان‬ ‫َر َح َل  ـَ ‪ :‬كوچ كرد ‬ ‫اِ ْس َتل ََم الْ َح َج َر ‪ :‬سنگ را مسح کرد‬
‫«مفرد‪ :‬اَلْكَبيـر» ≠ ا ِّ‬
‫َلصغار‬ ‫َر ِغ َب في ِه َـ ‪ :‬به آن عالقه مند شد‬ ‫َأنْکَ َر ‪ :‬ناشناخته شمرد‬
‫دَح ـَ ‪ :‬ستود‬
‫َم َ‬ ‫اَلضّ ائِر ‪ :‬زيان رساننده ‬ ‫اَلْ َبطْحاء ‪ :‬دشت م ّک ه‬
‫ن ََص َب ُـ ‪ :‬برپا کرد ‪ ،‬نصب کرد‬ ‫طاف ُـ ‪ :‬طـــواف کـــرد‬
‫َ‬ ‫َب ْي َنما ‪ :‬در حالی که‬
‫قـي ‪ :‬پاک و خالص ‬‫اَل َّن ّ‬ ‫(مضـــارع‪ :‬يَ ُ‬
‫طوف) ‬ ‫قي ‪ :‬پرهيزگار ‬
‫اَل َّت ّ‬
‫اَلْ َوطْأَة ‪ :‬جای پا ‪ ،‬گام‬ ‫اَلْ ُع ْرب ‪ :‬عرب‬ ‫َج َه َر بِـ َـ ‪ :‬آشکار کرد‬

‫َحــ ْو َل الـ َّن ِّ‬


‫ــص‬

‫اُک ُت ْب َجواباً َقصيـراً‪َ ،‬ح َس َب ن َِّص ِ‬


‫الدَّرس‪.‬‬
‫  ِعن َد ُخلَفا ِء بَني أُ َم َّي َة ؟‬ ‫َيف کا َن ُح ُّب الْ َف َرز َدقِ ِلَهلِ الْ َب ِ‬
‫يت‬ ‫‪1‬ــ ک َ‬
‫‪....................................................................................................................‬‬
‫؟ ‬ ‫إلـی أَميــ ِر الْ ُمـؤ ِمنيــ َن‬
‫‪2‬ــ َم ْن جــا َء بِـالْفَــ َرز َدقِ ٰ‬
‫‪....................................................................................................................‬‬
‫ ؟‬ ‫تی َج َه َر الْ َف َرز َد ُق بِـ ُح ِّبـ ِه ِلَ ْهلِ الْ َب ِ‬
‫يت‬ ‫‪3‬ــ َم ٰ‬
‫‪....................................................................................................................‬‬
‫‪4‬ــ أَيْـ َن ُولِـ َد الْـفَـ َرز َد ُق؟ َو أَيْـ َن َ‬
‫عـاش؟ ‬
‫‪....................................................................................................................‬‬
‫‪5‬ــ فـي أَ ِّي َع ْص ٍر کا َن الْ َف َرز َد ُق يَ ُ‬
‫عيش؟ ‬
‫‪....................................................................................................................‬‬
‫إلی َم ْن َر َح َل الْ َف َرز َد ُق بِـالشّ ِام ؟‬
‫‪6‬ــ ٰ‬
‫‪....................................................................................................................‬‬
‫‪52‬‬
‫عـــ َللَـمـــوا‬
‫ـمـــوا‬ ‫عـــ‬
‫ا ِ اِ‬
‫فعول الْ ُمطل َُق‬
‫اَلْ َم ُ‬
‫به ترجمۀ چهار جملۀ زير دقّت کنيد‪.‬‬
‫از خدا آمرزش خواستم‪.‬‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫‪1‬ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه‪.‬‬
‫ از خدا بی گمان آمرزش خواستم‪.‬‬ ‫‪2‬ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفاراً‪ .‬‬
‫از خدا صادقانـه آمرزش خواستم‪.‬‬ ‫‪3‬ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفارا ً صا ِدقاً‪ .‬‬
‫از خدا ِ‬
‫مانند درستکاران آمرزش خواستم‪.‬‬ ‫‪4‬ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفا َر ّ‬
‫الصالِحي َن‪ .‬‬

‫چه رابطه ای ميان دو کلمۀ «اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ » و « ْاس ِتغْفار» در جمالت باال وجود دارد؟‬
‫مصدر «اِ ْس ِتغْفار» در جملۀ دوم‪ ،‬سوم و چهارم چه مفهومی را به جمله ها افزوده است؟‬
‫نقش کلمۀ «اِ ْس ِتغْفار» در جمالت دوم‪ ،‬سوم و چهارم «مفعول مطلق» است‪.‬‬

‫اين مصدر در جملۀ دوم بر انجام فعلِ «اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ » تأکيد کرده است‪.‬‬
‫به مصدر «اِ ْس ِتغْفار» در جملۀ دوم «مفعول مطلق تأکيدی» گفته می شود و در ترجمۀ‬
‫فارسیِ آن از قيدهای تأکيدی مانند «بی گمان» ‪« ،‬حتماً»‪« ،‬قطعاً» و «واقعاً» استفاده می کنيم‪.‬‬

‫اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاسـ ِتـغْـفــارا ً‪.‬‬


‫مفعول مطلق تأکيدی‬

‫«الصالِحي َن» در جمالت سوم و چهارم چه نقشی دارند؟‬ ‫دو کلمۀ «صا ِدقاً» و ّ‬
‫ٌ‬
‫مضاف اليه است‪ ،‬نو ِع‬ ‫گاهی «مفعول مطلق» به کمک کلمۀ بعد از خودش که صفت يا‬
‫انجام گرفتنِ فعل را بيان می کند؛ مانند «اِ ْس ِتغْفار» در جملۀ سوم و چهارم‪ ،‬که به آن «مفعول‬
‫مطلق نوعی» گفته می شود‪.‬‬

‫‪53‬‬
‫الـصـالِـحـيـ َن‪ .‬اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاسـ ِتـغْـفــارا ً صـا ِدقــاً‪.‬‬
‫اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاسـ ِتـغْـفـا َر ّ‬
‫مفعول مطلق نوعی   صفت‬ ‫ٌ‬
‫مضاف اليه‬ ‫مفعول مطلق نوعی‬

‫ِ‬
‫«مانند» استفاده‬ ‫در ترجمۀ مفعول مطلق نوعی (که مضاف واقع شده است) از قيد‬
‫می کنيم؛ مثال‪:‬‬
‫ِ‬
‫مانند درستکاران از خدا آمرزش خواستم‪.‬‬ ‫اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفا َر ّ‬
‫الصالِحي َن‪.‬‬

‫در ترجمۀ مفعول مطلق نوعی (که موصوف واقع شده است) می توانيم صفت را به‬
‫صورت قيد ترجمه کنيم و نيازی به ترجمۀ مفعول مطلق نيست؛ ‪ 1‬مثال‪:‬‬
‫ت َ ْجتَ ِه ُد ْالُ ُّم لِـتَربيَ ِة أَ ْوال ِدها ا ْج ِتهادا ً بالِغاً‪.‬‬
‫مادر برای تربيت فرزندانش بسيار تالش می کند‪.‬‬

‫اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفارا ً صا ِدقاً‪.‬‬


‫از خدا صادقانه آمرزش خواستم‪.‬‬

‫مفعول مطلق‪ ،‬مصدری از فعلِ جمله است‪.‬‬


‫مفعول مطلق دو نوع است‪ :‬تأکيدی و نوعی‪.‬‬
‫مفعول مطلق تأکيدی‪ ،‬مصدری از فعلِ جمله است که بـر ِ‬
‫انجام فعل تأکيــد می کنـد و‬
‫صفت يا ٌ‬
‫مضاف اليه ندارد‪.‬‬
‫مفعول مطلق نوعی‪ ،‬مصدری از فعلِ جمله است که نوع و چگونگی ِ‬
‫انجام فعل را بيان‬
‫می کند و صفت يا ٌ‬
‫مضاف اليه دارد‪.‬‬

‫‪ -1‬ترجمه‪ ،‬هرن و ذوق در کنار توانـمندی های گوناگون زبانی است و ترجمۀ صحيح به سياقِ عبارت و نکات بسياری‬
‫بستگی دارد‪ .‬آنچه در کتاب در زمينۀ ترجمه می آيد‪ ،‬فقط يک راهناميی است‪.‬‬
‫‪54‬‬
‫در کتاب عربی پايۀ دهم با مصدرهايی با قاعده بر اين وزن ها آشنا شديد‪:‬‬
‫اِف ِتعال‪ ،‬اِس ِتفعال‪ ،‬اِن ِفعال‪ ،‬إِفعال‪ ،‬ت َفعيل‪ ،‬تَ َف ُّعل‪ ،‬تَفا ُعل و ُمفا َعلَة؛ مثال‪:‬‬

‫مصدر‬ ‫مضارع‬ ‫ماضی‬ ‫مصدر‬ ‫مضارع‬ ‫ماضی‬

‫ت َـعـلـيـم‬ ‫يُـ َعـلِّـ ُم‬ ‫َعـلَّـ َم‬ ‫اِفـ ِتـخـار‬ ‫يَـفتَ ِخـ ُر‬ ‫اِفـتَـ َخـ َر‬

‫ت َــقَـ ُّدم‬ ‫يَتَ َق َّد ُم‬ ‫تَ َق َّد َم‬ ‫اِس ِتخدام‬ ‫يَستَ ِ‬
‫خد ُم‬ ‫اِستَخ َد َم‬

‫ت َـعـا ُرف‬ ‫يَتَعا َر ُف‬ ‫تَعا َر َف‬ ‫اِ ِ‬


‫نسحاب‬ ‫نس ِح ُب‬
‫يَ َ‬ ‫اِ َ‬
‫نس َح َب‬

‫ُمسا َع َدة‬ ‫يُسا ِع ُد‬ ‫سا َعـ َد‬ ‫إِرســـال‬ ‫يُـ ْر ِس ُـل‬ ‫أَ َ‬
‫رس َـل‬

‫‪55‬‬
‫اکنون با اين چند مصدر که در هشت گرو ِه يادشده نيستند و بی قاعده اند‪ ،‬آشنا شويد‪:‬‬

‫مصدر‬ ‫مضارع‬ ‫ماضی‬ ‫مصدر‬ ‫مضارع‬ ‫ماضی‬

‫ُجـلوس‬ ‫يَ ْجلِ ُس‬ ‫َجل ََس‬ ‫َصـبْـر‬ ‫يَصبِـ ُر‬ ‫َصبَـ َر‬

‫خُروج‬ ‫يَ ْخ ُر ُج‬ ‫َخ َر َج‬ ‫ِذکْــر‬ ‫يَذکُ ُر‬ ‫َذکَـ َر‬

‫طَواف‬ ‫يَ ُ‬
‫طوف‬ ‫َ‬
‫طـاف‬ ‫َم ْع ِرفَة‬ ‫يَ ْعر ُِف‬ ‫َع َر َف‬

‫نَـــ ْوم‬ ‫يَنـا ُم‬ ‫نـا َم‬ ‫َرغْـبَة‬ ‫يَ ْرغ َُب‬ ‫َر ِغ َب‬

‫َعـيْـش‬ ‫عيش‬
‫يَ ُ‬ ‫عاش‬
‫َ‬ ‫فَـتْـح‬ ‫يَ ْفتَ ُح‬ ‫فَتَ َح‬

‫از آنجا که «مفعول مطلق» مصدری از فعلِ جمله است؛ بنابراين آشنايی با مصدرهای ياد‬
‫شده الزم است‪.‬‬

‫‪56‬‬
‫فعول الْ ُمطْل ََق‪َ ،‬و ا ْذکُ ْر نَوعَهُ ‪.‬‬ ‫اِ ْخ َت ِب ْر نَف َْسكَ ‪ .‬اِنْ َت ِخ ِب ال َّتر َج َم َة َّ‬
‫الصحي َح َة‪ ،‬ثُ َّم َع ِّي ِ‬
‫ـن الْ َم َ‬
‫ً‬ ‫َ ْ ً َ‬
‫‪1‬ــ ﴿فـاصب ْ‬
‫ـر صبـرا جـميال﴾ اَلْ َمعارِج‪5 :‬‬
‫ْ‬ ‫َ‬
‫ِ‬
‫الف‪ .‬قطعاً شکيبايی کن‪  .‬ب‪ .‬به زيبايی صبر کن‪.‬‬

‫ً‬ ‫ْ ً َ‬
‫‪2‬ــ ﴿‪ ...‬اذک ُروا َ‬ ‫ُْ ُ‬
‫اهلل ِذکرا کثيـرا﴾ ا َْلَحزاب‪41 :‬‬

‫الف‪ .‬خدا را هميشه ياد کنيد‪  .‬ب‪ .‬خدا را بسيار ياد کنيد‪ .‬‬

‫ً‬ ‫َ‬
‫‪3‬ــ ﴿‪...‬کـل َم ُ‬ ‫َ َّ‬
‫اهلل مویس تـکـليما﴾ ا َل ِّنساء‪164 :‬‬

‫الف‪ .‬خدا با موسی قطعاً سخن گفت‪  .‬ب‪ .‬خدا با موسی سخنی گفت‪ .‬‬

‫ً‬ ‫َُ َ‬ ‫ُ َ َْ‬


‫‪4‬ــ ﴿‪َ ...‬و ن ِّ‬
‫ـزل المالئِـکة تنـزيال﴾ اَلْفُرقان‪25 :‬‬

‫الف‪ .‬و مانند مالئک فرود آمدند‪  .‬ب‪ .‬و فرشتگان قطعاً فرود آورده شدند‪.‬‬

‫‪57‬‬
‫ـمـاريـن‬
‫اَلـا َّتَلـ َّتـمـاريـن‬
‫اَل َّت ْمري ُن ْال َّو ُل‪َ :‬عيِّـنِ الْ ِعبا َر َة الْفارِسيَّ َة الْقَريبَ َة ِم َن الْ ِعبا َر ِة الْ َع َربيَّ ِة ِفـي الْ َم ٰ‬
‫عنی‪.‬‬
‫َ ْ‬ ‫ُّ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬
‫ال يـؤ ِم ُ‬‫َّ‬ ‫ُ‬ ‫َّ‬ ‫َ َ ُ ُ‬ ‫ُ ْ‬
‫ـسـ ِه‪َ .‬ر ُ‬
‫سول اللّ ِه‬ ‫ـحـب ِلـنـف ِ‬
‫ـحـب ِلـخيـ ِه مـا ي ِ‬ ‫ـن أحدکـم حت ٰ‬
‫ـی ي ِ‬ ‫‪1‬ــ‬
‫نت أَکْ َر ْم َ‬
‫ت اللَّئی َم‪  1‬ت َـ َمـ َّردا ‪ . 2‬اَلْ ُمـتَ َن ّبي‬ ‫َو إ ْن أَ َ‬ ‫نت أَکْ َر ْم َت الْکَری َم َملَ ْکتَـ ُه‬
‫‪2‬ــ إذا أَ َ‬
‫ـل يَبنـيـ ِه َعلَی ال َّرمـلِ ‪َ . 3‬مث ٌَل‬ ‫اَلْعا ِق ُل يَبني بَيتَـ ُه َعلَی َّ‬
‫الص ْخ ِر َو الْجا ِه ُ‬ ‫‪3‬ــ‬
‫َمث ٌَل‬ ‫قیل َه ْل ِم ْن شا ِه ٍد َ‬
‫قال ال ّذنَب‪.‬‬ ‫‪4‬ــ اِ َّد َعی‪  4‬الثّ ْعل َُب شَ یئاً َو طَلَب َ‬
‫عـی‪َ ،5‬و َمـ ْن لَـ ِز َم الْـ َمـنـا َم َرأَی الْ َ ْ‬
‫حـال َم ‪َ .7‬مث ٌَل‬ ‫ـعـی َر ٰ‬
‫‪5‬ــ َمـ ْن َس ٰ‬
‫‪6‬‬

‫َمث ٌَل‬ ‫الك ال َّن ْملَـ ِة‪ ،‬أَنْ َب َت ‪ 8‬لَـهـا َجنا َحيـنِ ‪.‬‬
‫‪6‬ــ إذا أَرا َد اللّ ُه َه َ‬
‫َمث ٌَل‬ ‫‪7‬ــ ُمــ َّد ‪ِ 9‬ر ْجـل ََـك َعـلَـی قَـ ْد ِر کِـسائِ َـك ‪.10‬‬
‫َمث ٌَل‬ ‫‪8‬ــ ِع ْن َد الشَّ دائِ ِد ‪ 11‬يُـ ْع َر ُف ْال ْخوانُ‪.‬‬
‫سعدی‬ ‫دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پـریـشـان حـالـی و درمـانـدگـی‬
‫ْ‬
‫سعدی‬ ‫چو با ِسفله گويی به لطف و خوشـی فزون گرددش کِبـر و گردن کشـی‬
‫سعدی‬ ‫آن نشنیدی که حکیمـی چه گفت؟ مـور همان بـ ْه که نباشـد پَـ َرش‬
‫به جويی که يک روز بگذشت آب نسازد خردمند ازو جای خواب فردوسی‬

‫فردوسی‬ ‫هر آن چیز کانَت نیاید پسنـد تنِ دوست و دشمن بدان در مبنـد‬
‫عطّار‬ ‫ز روباهی بـپرسیدند احوال ز معروفـان گواهـش بود دنبال‬
‫انوشيروان‬ ‫هـرکـه َر َود َچـ َرد و هـرکـه ُخـسـبـد خـواب بـیـنـد‪.‬‬
‫مثل فارسی‬ ‫پـايـت را بـه انـدازۀ گـلـيـمـت دراز کـن‪.‬‬

‫عی‪ :‬چريد‬ ‫‪َ -5‬ر ٰ‬ ‫‪-3‬اَل َّر ْمل‪ :‬شن ‪ -4‬اِد ٰ‬


‫َّعی‪ :‬ادّعا کرد‬ ‫‪-2‬تَـ َم َّردَ‪ :‬نافرمانی کرد‬ ‫‪ -1‬اَللَّئيم‪ :‬فرومايه‬
‫‪ -7‬ا َْلَ ْحالم‪ :‬رؤياها «مفرد‪ :‬اَلْ ُحلْم»‬ ‫‪ -6‬لَ ِز َم الْ َمنا َم‪ :‬خوابيد (لَ ِز َمهُ‪ :‬بدو آويخت و رهايش نکرد ‪ +‬اَلْ َمنام‪ :‬خواب)‬
‫‪ -10‬اَلْ ِکساء‪ :‬جامه‬ ‫‪ -8‬أَنْ َب َت‪ :‬رويانيد ‪ُ -9‬مدَّ‪ :‬دراز کن (ماضی‪َ :‬مدَّ‪ /‬مضارع‪ :‬يَـ ُمدُّ)‬
‫‪ -11‬اَلشَّ دائِد‪ :‬سختی ها «مفرد‪ :‬ا َلشَّ ديدَة»‬
‫‪58‬‬
‫اَل َّتمري ُن الثّانـي‪:‬‬
‫أ‪َ .‬ع ِّيـنِ ْاس َم الْفا ِعلِ َو ْاس َم الْ ُمبالَ َغ ِة َو ْاس َم التَّفضيلِ ِفـي الْ َحديثَيـنِ التّال َييـنِ ‪.‬‬
‫َ‬ ‫كم ُة َت ْع ُم ُ‬
‫ال َ‬ ‫َّ َ َ ٰ َ ْ‬ ‫الس ْهل َو ال يَنْبُ ُ‬‫ت يف َّ‬ ‫رع يَنْبُ ُ‬‫َّ َّ َ‬
‫لب‬‫ِ‬ ‫ق‬ ‫يف‬ ‫ر‬ ‫ِ‬ ‫ت يف الصفا فكذلِك‬ ‫ِ‬ ‫‪1‬ــ إن الز‬
‫َ‬ ‫واض َع آلَ َة الْ َ‬ ‫اهلل َج َع َل َّ‬
‫اتل ُ‬ ‫َ‬
‫ل َّن َ‬ ‫ك ِّب الْ َ‬
‫َُْ َ‬ ‫َ َُُْ َ‬ ‫ال ْ ُمتَ‬
‫قل َو َج َعل‬ ‫ِ‬ ‫ع‬ ‫ِ‬ ‫‪،‬‬ ‫ار‬
‫ِ‬
‫ـج ّ‬
‫ب‬ ‫ِ‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫ال‬ ‫لب‬‫ِ‬ ‫ق‬ ‫يف‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫ع‬ ‫ت‬ ‫ال‬ ‫و‬ ‫ع‬ ‫واض‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫ب م ْن آلَة الْ َ‬ ‫َّ َ‬
‫ك ُّ َ‬
‫َ‬ ‫هل‪( .‬تُ َح ُف الْ ُعقولِ‪ ،‬ص ‪ )396‬ا َْلما ُم َ‬
‫موسی ال ِ‬
‫ْکاظ ُم‬ ‫ِ‬ ‫ـج‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اتل‬

‫کِشت در دشت مى رويد و بر تخته سنگ نـمی رويد و همچنين حكمت در د ِل فروتن ماندگار می شود‬

‫و در د ِل خو ْدبزرگ بينِ ستمگر ماندگار نـمی شود؛ زيرا خدا فروتنی را ابزار ِخرد و خودبزرگ بينی را از‬

‫ابزار نادانی قرارداده است‪.‬‬

‫كنْ‬ ‫َ َْ َ ُ‬ ‫ََْ َ‬ ‫َْ‬ ‫َ‬ ‫ً َ َْ َ ْ‬ ‫َ ْ َ َ َ َْ َ ُ ّ‬


‫ريهِ ولـي‬ ‫غ‬
‫ِ ِ‬ ‫عليم‬ ‫ت‬ ‫ل‬ ‫ب‬‫ق‬ ‫ه‬
‫ِ‬ ‫ـ‬ ‫س‬
‫ِ‬ ‫ف‬ ‫ن‬ ‫عليم‬ ‫ـت‬ ‫ِ‬ ‫ب‬ ‫أ‬‫بد‬ ‫ي‬ ‫ـل‬ ‫ف‬ ‫إماما‬ ‫اس‬ ‫‪2‬ــ من نصب نفسه ل ِ ِ‬
‫لن‬
‫ِ‬
‫ِّ‬ ‫َ ُ َ ِّ ُ َ َ ُّ ْ‬ ‫ِّ َ ْ‬ ‫َ ََْ َ‬ ‫َ ُ‬
‫جالل ِم ْن ُم َعلم‬
‫ِ‬ ‫ـال‬‫ِ‬ ‫أديب ِه بِ ِلسانِ ِه؛ َو ُم َعل ُم نف ِسـ ِه و مؤدبـها أحق ب‬ ‫ِ‬ ‫تأديبُه بِسريتِ ِه قبل ت‬
‫ِ‬
‫ُ َ ِّ‬ ‫ّ‬
‫ـهم‪ِ .‬م ُ‬
‫نهاج الْ َبرا َع ِة في شَ ْر ِح نَ ْه ِج الْ َبال َغ ِة (خويى) ج‏‪ ،21‬ص ‪107‬‬ ‫اس و مؤدبِ ِ‬ ‫انل ِ‬

‫هرکس خـودش را برای مردم پيشـوا قرار دهـد‪ ،‬بايـد پيش از آموزش ديگـری آموزش خودش را آغـاز کند‬

‫و بايـد ادب آموزی اش پيش از زبانش با کردارش باشد؛ و آموزگار و ادب آموزندۀ خويشتن از آموزگار‬

‫و ادب آموزندۀ مردمان در گرامی داشت شايسته تر است‪.‬‬

‫ابـي لِـما تَ ْحتَـ ُه َخطٌّ‪.‬‬


‫ب‪ .‬اُکْتُ ِب الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬

‫‪59‬‬
‫حيح؛ ث ُ َّم ت َ ْر ِج ْمـ ُه‪.‬‬
‫الص َ‬ ‫اَل َّت ْمري ُن الثّا ِل ُث‪َ :‬ع ِّيـنِ الْ َج َ‬
‫واب َّ‬
‫‪...................‬‬ ‫يَــ ْذکُــ ُر‬ ‫يَتَـ َذکَّـ ُر يُــ َذکِّـ ُر  ‬ ‫‪1‬ــ مضارع ت َ َذکَّ َر (به ياد آورد) ‪:‬‬
‫‪...................‬‬ ‫ت َ َعــلُّـم‬ ‫ت َ ْعليـم  ‬ ‫ِعـلْــم‬ ‫‪2‬ــ مصدر َعلَّ َم (ياد داد) ‪:‬‬
‫‪...................‬‬ ‫َـس‬‫جـال َ‬ ‫َـس‬‫َـس أَ ْجـل َ‬ ‫‪3‬ــ ماضی ُمجال ََسة (همنشينی کردن) ‪َ :‬جل َ‬
‫‪...................‬‬ ‫تَقـاطُـع‬ ‫تَقْطيـع   اِنْ ِقـطاع‬ ‫‪4‬ــ مصدر اِنْ َقطَ َع (بريده شد) ‪:‬‬
‫‪...................‬‬ ‫اِقْـتَـر ِْب  ‬ ‫قَــ ِّر ْب    ‬ ‫تَقَـ َّر ْب‬ ‫‪5‬ــ امر تَ َق َّر َب (نزديک شد) ‪:‬‬
‫‪...................‬‬ ‫يَـ ْقتَـ ِع ُد‬ ‫يَتَقـا َع ُد‬ ‫‪6‬ــ مضارع تَقا َع َد (بازنشست شد) ‪ :‬يُقْـ ِعـ ُد‬
‫‪...................‬‬ ‫اِ ْمتَـ ِنـ ْع‬ ‫مـانِـ ْع‬ ‫‪7‬ــ امر ت َـ ْمتَ ِن ُع (خودداری می کنی) ‪ :‬اِ ْمـ َنـ ْع‬
‫‪...................‬‬ ‫اِ ْستَ ْخ َر َج  ‬ ‫‪8‬ــ ماضی يَ ْستَ ْخر ُِج (خارج می کند) ‪ :‬أَ ْخـ َر َج   تَـ َخـ َّر َج‬
‫‪...................‬‬ ‫اِنْفَـ َع َـل‬ ‫اِفْتَ َع َل   اِ ْستَ ْف َع َل‬ ‫‪9‬ــ وزن اِ ْستَ َم َع ‪:‬‬
‫ ‬
‫‪...................‬‬ ‫اِ ْستَ ْف َع َل‬ ‫اِفْتَ َع َل   اِنْـ َف َع َـل‬ ‫ ‬ ‫‪10‬ـ وزن اِنْتَظَ َر‪:‬‬

‫ناسبَــ ًة لِلْفَــراغِ‪.‬‬
‫اَل َّت ْمري ُن ال ّراب ُِع‪َ :‬عـيِّـ ْن کَلِ َمــ ًة ُم ِ‬
‫ناس ِك الْ َح ِّج‪.‬‬ ‫يت اللّ ِه ِلَدا ِء َم ِ‬ ‫ات َح ْو َل بَ ِ‬ ‫اج ‪َ ..................‬م ّر ٍ‬‫‪1‬ــ اَلْ ُح ّج ُ‬
‫يَطْ ُرقو َن يَطْ ُردو َن يَطْ ُبخو َن يَطوفو َن‬ ‫ ‬
‫رطي َلشْ تَ َّد ‪ ..................‬أَما َم الْـ َملْ َع ِب الـ ّر ِّ‬
‫ياضي‪.‬‬ ‫‪2‬ــ لَو ال الشُّ ُّ‬
‫ا َلـ َّزيْ ُت‬ ‫ِال ْز ِدحا ُم ا َلـ ُّزبْ َد ُة ا َلـ َّز �َل ُل ‬ ‫ ‬
‫ُنت أَ ْمشي‪َ ،‬رأَيْ ُت حا ِدثاً في سا َح ِة الْ َمدي َن ِة‪.‬‬ ‫‪3‬ــ ‪ ..................‬ک ُ‬
‫بَي َنـمـا                 بَ ْيـ َن‬ ‫جانِـبـاً ‬ ‫ِعـ ْنـ َد ‬ ‫ ‬
‫ولی ِفـي الْ ُمبارا ِة ‪ ..................‬إيران ‪.‬‬ ‫‪4‬ــ َرفَ َع ِت الْفائِ َز ُة ْالُ ٰ‬
‫َعبا َء َة‬ ‫َع َربَـ َة ‬ ‫ ‬ ‫َعلَ َم‬ ‫ُعشْ َب ‬ ‫ ‬
‫ْحاج ‪ ..................‬الْ َح َج َر ْالَ ْس َو َد بِـالْکَع َب ِة الشَّ ري َف ِة‪ .‬‬
‫‪5‬ــ اَل ُّ‬
‫اِ ْستَلَ َم‬ ‫اِ ْستَطا َع ‬ ‫اِ ْستَ َم َع ‬ ‫اِ ْستَعا َن ‬ ‫ ‬
‫‪60‬‬
‫اَل َّت ْمري ُن الْخا ِم ُس‪ :‬لِلتَّـ ْر َج َم ِة‪َ ( .‬ه ْل تَ ْعلَ ُم أَ َّن ‪ ...‬؟)‬

‫لی َرغ ِْم بِنا ِء سو ٍر‪َ 1‬ع ٍ‬


‫ظيم َح ْولَـها‪.‬‬ ‫غول ْاستَطاعوا أَ ْن يَ ْه ُجموا َعلَی ّ‬
‫الصيـنِ  ُهجوماً قاسياً َع ٰ‬ ‫‪1‬ــ ‪ ...‬الْ ُم َ‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪2‬ــ ‪ ...‬تَلَ ُّف َظ «گ» َو «چ» َو «ژ» َموجو ٌد ِفـي الل ِ‬


‫َّهجات الْ َع َرب َّي ِة ال ّدا ِر َج ِة‪ 2‬كَثيـرا ً‪.‬‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪3‬ــ ‪ ...‬الْحوتَ يُـصا ُد ِل ْس ِت ْخرا ِج ال َّزيْ ِت ِم ْن كَب ِِد ِه لِ ِ‬


‫ـصنا َعـ ِة َموا ِّد التَّ ْجميلِ ‪.3‬‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫ّاش ه َو الْ َح َيوا ُن اللَّبو ُن الْ َوحي ُد الَّذي يَـق ِْد ُر َعلَی الطَّ َيـرانِ ‪.4‬‬
‫‪4‬ــ ‪ ...‬الْ ُخف َ‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪َ -3‬موا ُّد ال َّت ْجميلِ‪ :‬موا ّد آرايشی‬ ‫‪ -2‬اَلدّا ِر َجة‪ :‬عاميانه‬ ‫َلسور‪ :‬دیوار‬ ‫‪ -1‬ا ّ‬
‫‪ -4‬اَلطَّ َيـران‪ :‬پرواز‪ ،‬پرواز کردن‬
‫‪61‬‬
‫‪5‬ــ ‪َ ...‬ع َد َد ال َّن ْملِ ِفـي الْعال َِم يَ ُ‬
‫فوق َع َد َد الْ َبشَ ِر بِـ َمليونِ َم َّر ٍة تَقريباً‪.‬‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪6‬ــ ‪ ...‬طيسفون الْوا ِق َعـ َة قُ ْر َب بَغداد كان َْت ِ‬


‫عاص َم َة ‪ّ   1‬‬
‫ الساسان ّييـ َن‪.‬‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪7‬ــ ‪َ ...‬ح ْج َم ُد ِّب الْباندا ‪ِ 2‬ع ْن َد الْوِال َد ِة أَ ْص َغ ُر ِم َن الْـ َفأْرِ‪.‬‬


‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪ 8‬ــ ‪ ...‬ال َّزرافَ َة بَکْما ُء لَ ْي َس ْت لَـها أَ ْح ٌ‬


‫بال َصوت َّيـ ٌة  ‪.  3‬‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫الم‪.‬‬ ‫‪ 9‬ــ ‪َ ...‬و َرقَ َة ال َّزيتونِ َر ْم ُز ‪َّ 4‬‬


‫الس ِ‬
‫‪.........................................................................................................................................................‬‬

‫‪ -2‬د ُُّب الْباندا‪ :‬خرس پاندا‬ ‫واصم»‬ ‫ْعاص َمة‪ :‬پايتخت «جمع‪ :‬اَلْ َع ِ‬
‫‪ -1‬اَل ِ‬
‫‪ -4‬اَل َّر ْمز‪ :‬نـماد‪ ،‬سمبل «جمع‪ :‬ا َل ُّرموز»‬ ‫الصوت َّي ُة‪ :‬تارهای صوتی «ا َْلَ ْحبال‪ :‬جمع‪ /‬الْ َح ْبل‪ُ :‬مف َرد»‬ ‫‪ -3‬ا َْلَ ْح ُ‬
‫بال َّ‬
‫‪62‬‬
‫ابـي لِـما تَ ْحتَـ ُه َخطٌّ‪.‬‬ ‫السا ِد ُس‪ :‬ت َرج ِِم ال َّن َّص التّ َ‬
‫الي‪ ،‬ث ُ َّم َع ِّيـنِ الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬ ‫اَل َّت ْمري ُن ّ‬
‫َلس َم ُك الْ َمدفونُ‬
‫ا َّ‬
‫فاف‪1‬في ِغ ٍ‬
‫الف ‪ِ 2‬م َن الْ َموا ِّد الْ ُمخاط َّي ِة‬ ‫ْـســ ُه ِع ْن َد الْ َج ِ‬‫الس َم ِك في إفْريقيا يَ ْستُـ ُر نَف َ‬ ‫يو َج ُد نَ ْو ٌع ِم َن َّ‬
‫الَّتي ت َ ْخ ُر ُج ِم ْن فَ ِمـ ِه‪َ ،‬و يَ ْد ِف ُن نَف َْسـ ُه تَ ْح َت الطّيـنِ ‪ ،‬ث ُ َّم يَنا ُم نَ ْوماً َعميقاً أَکْثَـ َر ِم ْن َس َنـ ٍة‪َ ،‬و ال‬
‫تياج ْالَحيا ِء؛ َو يَ ُ‬
‫عيش ِ‬
‫داخ َل ُح ْف َر ٍة َصغيـ َر ٍة ِفـي انْ ِتظا ِر‬ ‫َّعام َو الْ َهوا ِء ا ْح َ‬
‫تاج إلَی الْما ِء َو الط ِ‬
‫يَ ْح ُ‬
‫إلی َمكانِ‬
‫الصيّادو َن ْالفْريقيّو َن ٰ‬ ‫نُزو ِل الْ َمطَرِ‪َ ،‬حتّ ٰی يَ ْخ ُر َج ِم َن الْ ِغ ِ‬
‫الف ُخروجاً َعجيباً‪ .‬يَ ْذ َه ُب َّ‬
‫ـص ْي ِد ِه‪.‬‬
‫ْجاف ‪ 3‬لِ َ‬ ‫ا ْخ ِتفا ِء ِه قَ ْب َل نُزو ِل الْ َمطَ ِر َو يَ ْح ِفرو َن التُّـر َ‬
‫اب ال َّ‬

‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬

‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬

‫ْجاف ‪ :‬خشک‬
‫‪ -3‬اَل ّ‬ ‫‪ -2‬اَلْ ِغالف ‪ :‬پوشش‬ ‫‪ -1‬الْ َجفاف ‪ :‬خشکی‬
‫‪63‬‬
‫ابـي لِلْ َکلِ ِ‬
‫مات الَّتي ت َحتَـها َخطٌّ‪.‬‬ ‫الساب ُِع‪َ :‬عيِّـنِ الْ َم َح َّل ْالعر َّ‬
‫اَل َّتمري ُن ّ‬
‫ً‬ ‫ً ُ‬ ‫َ َ َ‬ ‫َ َ ْ‬ ‫ّ‬
‫﴿إنـا فـتـحـنـا لـك فـتـحـا مـبـيـنـا﴾ اَلْفَتح‪1 :‬‬ ‫‪1‬ــ‬
‫‪..................................................................................................................................................................‬‬
‫ً‬ ‫َ َ‬ ‫ـحن ن َّ‬ ‫َ ُْ‬
‫﴿إنا ن ُ‬ ‫ََ‬ ‫َ ْ‬ ‫ّ َ‬
‫ـزلـنا عليـك القرآن تنـزيال﴾ ا َْلنسان‪23 :‬‬ ‫‪2‬ــ‬
‫‪..................................................................................................................................................................‬‬
‫َ َ ََ‬ ‫ـه َ‬ ‫َ ْ َ َ ْ َ ْ‬
‫ب‪ .‬ا َْلما ُم َع ٌّ‬
‫لـي‬ ‫ـل و ال میـراث کـاألد ِ‬
‫‪3‬ــ ال فـقـر کـالـج ِ‬
‫‪..................................................................................................................................................................‬‬
‫َّ ْ ْ َ َ َّ ُ‬
‫ـه يَ ُ‬ ‫ْ‬ ‫َ ُ ُ ُ ُّ َ‬
‫زيـد‪.‬‬ ‫نـفـاق إل الـ ِعـلـم؛ فـإن‬
‫ِ‬ ‫ـص کـل شـي ٍء بِـال‬ ‫‪4‬ــ يـنـق‬

‫‪..................................................................................................................................................................‬‬
‫ْ َ ُ َ ََ َْ‬ ‫ادلنيا َعيْ َش الْ ُف َقرا ِء َو ُي َ‬
‫اس ُ‬ ‫َ ُ َْ ُ‬
‫خيل فـي ُّ‬
‫ب فِـي ال ِخر ِة ماسبة الغنياءِ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫‪5‬ــ يعيش ال‬

‫‪..................................................................................................................................................................‬‬

‫اَل َّتمري ُن الثّا ِم ُن‪َ :‬ع ِّيـنِ الْ ُمتَرا ِد َف َو الْ ُمتَضا َّد‪) ≠ ، = ( .‬‬
‫‪9‬ـ کِساء ‪ ......‬لِباس‬ ‫‪1‬ـ ُسهولَة ‪ُ ......‬صعوبَة‬
‫‪10‬ـ َحياة ‪َ ......‬ع ْيش‬ ‫‪2‬ـ اِخ ِتفاء ‪ ......‬ظُهور‬
‫‪11‬ـ َسالم ‪ُ ......‬صلح‬ ‫‪3‬ـ اِستَطا َع ‪ ......‬قَ َد َر‬
‫‪12‬ـ بُنيان ‪ ......‬بِناء‬ ‫‪4‬ـ واثِق ‪ُ ......‬مط َم ِئ ّن‬
‫‪13‬ـ َر ُخ َص ‪ ......‬غَال‬ ‫‪5‬ـ فَرِح ‪َ ......‬مسرور‬
‫‪14‬ـ أَعا َن ‪ ......‬ن ََص َر‬ ‫‪6‬ـ نُزول ‪ُ ......‬صعود‬
‫‪15‬ـ َس ِه َر ‪ ......‬نا َم‬ ‫‪7‬ـ ِغذاء ‪ ......‬طَعام‬
‫‪16‬ـ دار ‪ ......‬بَيت‬ ‫ضاق ‪ ......‬اِت ََّس َع‬
‫َ‬ ‫‪  8‬ـ‬

‫‪64‬‬
‫خوب است بدانيـم كه در فرهنگ های لغت عربی‪  :1‬‬
‫حرف ا ّول اصلیِ فعل فا ُء الفعل‪ ،‬حرف دوم اصلی عي ُن الفعل و حرف سوم اصلی ال ُم الفعل نام دارد؛‬
‫مثال‪ :‬يَ ْذ َه ُب = يَ ْف َع ُل‬
‫يــــــــــــــــذ هـــــــــــــــــب‬
‫ال ُم الفعل‬ ‫حرف مضارع   فا ُء الفعل عي ُن الفعل‬

‫هرگاه مقابل فعل‪ ،‬عالمت فتحه ( َـ ) بود‪ ،‬يعنی عين الفعل فتحه دارد‪ ،‬يا الف است؛ مثال‪:‬‬
‫يعنی مضار ِع آن يَ ْذ َه ُ‬
‫ـب است‪ .‬‬ ‫ ‬‫َذ َه َب ـَ ‪:‬‬
‫يعنی مضار ِع آن يَنـا ُم است‪.‬‬ ‫ ‬ ‫نـا َم َـ ‪:‬‬
‫هرگاه مقابل فعل‪ ،‬عالمت ض ّمه ( ـُ ) بود‪ ،‬يعنی عين الفعل ض ّمه دارد‪ ،‬يا واو است؛ مثال‪:‬‬
‫ـب است‪ .‬‬
‫يعنی مضار ِع آن ‪ ،‬يَ ْكتُ ُ‬ ‫ ‬ ‫كَتَ َب ُـ ‪:‬‬
‫يعنی مضار ِع آن يَ ُ‬
‫قـول است‪.‬‬ ‫ ‬ ‫َ‬
‫قـال ـُ ‪:‬‬
‫هرگاه مقابل فعل‪ ،‬عالمت کسره ( ـِ ) بود‪ ،‬يعنی عين الفعل كسره دارد‪ ،‬يا ي است؛ مثال‪:‬‬
‫ـس است‪ .‬‬‫يعنی مضار ِع آن يَ ْجلِ ُ‬ ‫ ‬‫َجل ََس ـِ ‪:‬‬
‫يعنی مضار ِع آن يَسيـ ُر است‪.‬‬ ‫سـا َر ـِ ‪ :‬‬

‫‪ -1‬در امتحانات و كنكور از اين صفحه سؤال طرح نـمی شود‪.‬‬

‫‪65‬‬
‫أَيُّ َها ْالَ ِح ّبا ُء‪،‬‬
‫ن َْستَو ِد ُعـ ُک ُم اللّ َه‪،‬‬
‫َو نَ ْرجو لَ ُک ْم َحيا ًة َمليئَ ًة بِال َّنجا ِح‬
‫السال َم ِة‪،‬‬ ‫َم َع َّ‬
‫في أَمانِ اللّ ِه‪.‬‬
‫سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی جهت ایفای نقش خطیر خود در اجرای سند تح ّول آموزش و پرورش و برنامۀ درسی ملّی‪ ،‬مشارکت‬
‫معلّمان را به عنوان سیاست اجرایی مهم دنبال می نماید‪ .‬برای تحقّق این امر با بهره مندی هوشمندانه از فرصت های ف ّناوری های نوین در‬
‫برخط اعتبارسنجی کتاب های نونگاشت راه اندازی شد تا با دریافت نظرات معلّمان دربارۀ کتاب های درسی‬ ‫ّ‬ ‫اقدامی نوآورانه سامانۀ تعاملی‬
‫کیفیت تولیدات سازمان را بهبود بخشیده و محتوای کتاب های درسی را در ا ّولین چاپ سپاری با کمترین اشکال به دانش آموزان‬ ‫ّ‬ ‫نونگاشت‬
‫و معلّمان ارجمند تقدیم نماید‪ .‬در انجام مطلوب فرایند اعتبارسنجی همکاران گروه تحلیل محتوای آموزشی و پرورشی‪ ،‬گروه های آموزشی‪،‬‬
‫دبیرخانۀ راهبری دروس در استان ها‪ ،‬شورای هماهنگی تألیف دفاتر‪ ،‬دبیرخانۀ پروژۀ اعتبارسنجی سازمان در هماهنگی و اجرا‪ ،‬نقش‬
‫سازنده ای را داشتند‪ .‬ضمن ارج نهادن به تالش همکاران شرکت کننده در فرایند اعتبارسنجی‪ ،‬اسامی دبیرانی که تالش مضاعفی را در این‬
‫زمینه داشته و با ارائۀ نظرات خود سازمان را در بهبود محتوای این کتاب یاری کرده اند به شرح زیر اعالم می نماید‪.‬‬

‫اسامی دبیران شرکت کننده در اعتبارسنجی کتاب عربی‪ ،‬زبان قرآن (‪ )3‬ـ کد ‪112206‬‬
‫استان محل خدمت‬ ‫نام و نام خانوادگی‬ ‫ردیف‬ ‫استان محل خدمت‬ ‫نام و نام خانوادگی‬ ‫ردیف‬
‫لرستان‬ ‫‪ 30‬مهستی رايگان‬ ‫کردستان‬ ‫طهمورث سلیمانی‬ ‫‪1‬‬
‫ايالم‬ ‫‪ 31‬محمد حیدری‬ ‫خراسان رضوی‬ ‫فاطمه زهرا گندم کار‬ ‫‪2‬‬
‫خوزستان‬ ‫‪ 32‬ایمان دیدار‬ ‫گلستان‬ ‫علی یازرلو‬ ‫‪3‬‬
‫ايالم‬ ‫‪ 33‬غضبان علي پور‬ ‫آذربايجان شرقي‬ ‫یعقوبعلی آقاعلی پور‬ ‫‪4‬‬
‫اردبيل‬ ‫‪ 34‬حسین قلیزاده‬ ‫آذربايجان شرقي‬ ‫سیما برزگر‬ ‫‪5‬‬
‫چهارمحال و بختياري‬ ‫‪ 35‬آذر صمدی طاقانکی‬ ‫البرز‬ ‫معصومه پویا‬ ‫‪6‬‬
‫آذربايجان غربي‬ ‫‪ 36‬لیال اسدبرقی‬ ‫گيالن‬ ‫فریده ناطق خشنود‬ ‫‪7‬‬
‫کهگيلويه و بويراحمد‬ ‫‪ 37‬سید امیر فضیلت جو‬ ‫گيالن‬ ‫سیده زهرا حسینی طالمی‬
‫ّ‬ ‫‪8‬‬
‫شهر تهران‬ ‫‪ 38‬مريم ايرواني پور‬ ‫گلستان‬ ‫یوسف فاضل‬ ‫‪9‬‬
‫اصفهان‬ ‫‪ 39‬حسین منصوری‬ ‫سمنان‬ ‫‪ 10‬معصومه فرمانیان‬
‫قزوين‬ ‫‪ 40‬عبداهلل اخالصی‬ ‫خراسان جنوبي‬ ‫طیبه احمدپور‬
‫ّ‬ ‫‪11‬‬
‫مازندران‬ ‫‪ 41‬مجید بیگلری‬ ‫مازندران‬ ‫‪ 12‬فیروزه حسینی‬
‫يزد‬ ‫‪ 42‬علی اکبر علی کریمی‬ ‫اصفهان‬ ‫‪ 13‬فاطمه ُگلی ملک آبادی‬
‫شهر تهران‬ ‫‪ 43‬جواد حميدي‬ ‫خراسان رضوی‬ ‫‪ 14‬مصطفی سپهریان‬
‫زنجان‬ ‫‪ 44‬علی احمدی‬ ‫شهرستان های تهران‬ ‫محمد طرزی‬
‫ّ‬ ‫‪15‬‬
‫شهرستان های تهران‬ ‫‪ 45‬معصومه ملكي‬ ‫فارس‬ ‫‪ 16‬زهره راستی‬
‫بوشهر‬ ‫‪ 46‬غالمرضا یرشی‬ ‫کرمانشاه‬ ‫‪ 17‬خسرو گروسی‬
‫همدان‬ ‫موحد‬
‫‪ 47‬اعظم دریادل ّ‬ ‫کردستان‬ ‫‪ 18‬زهره آذری‬
‫يزد‬ ‫‪ 48‬کبری برزگر‬ ‫خراسان رضوی‬ ‫‪ 19‬نسیم فرهنگ‬
‫البرز‬ ‫‪ 49‬مصطفی بیات‬ ‫فارس‬ ‫طیبه عباسی‬
‫ّ‬ ‫‪20‬‬
‫آذربايجان غربي‬ ‫‪ 50‬فریبا دانشگر‬ ‫خوزستان‬ ‫‪ 21‬مرجان کرد‬
‫کرمان‬ ‫سيد مرتضی ّ‬
‫صباغ جعفری‬ ‫ّ‬ ‫‪51‬‬ ‫سيستان و بلوچستان‬ ‫‪ 22‬رسول خَ َّمر‬
‫خراسان جنوبي‬ ‫‪ 52‬زهرا علی آبادی‬ ‫کرمانشاه‬ ‫‪ 23‬فاطمه رامشی‬
‫هرمزگان‬ ‫‪ 53‬اکبر میرکی پور‬ ‫‪ 24‬ابراهیم علی دوستی شهرکی چهارمحال و بختياری‬
‫بوشهر‬ ‫‪ 54‬بشرا ربیعی‬ ‫شهر تهران‬ ‫‪ 25‬آمنه آقایی نعمتی‬
‫زنجان‬ ‫محمد رضا سلمانی‬
‫ّ‬ ‫‪55‬‬ ‫گلستان‬ ‫‪ 26‬فاطمه نظری‬
‫همدان‬ ‫‪ 56‬اسماعیل یارمحمدی‬ ‫شهر تهران‬ ‫‪ 27‬زينب السادات شاه صاحبي‬
‫هرمزگان‬ ‫‪ 57‬فرزانه بهمن زاده‬ ‫کرمان‬ ‫‪ 28‬اسماعیل رسایی‬
‫سمنان‬ ‫‪ 29‬مصطفی احمدپناه‬
Email

talif@talif.sch.ir

You might also like