You are on page 1of 7

‫اندیشه اسالمی ‪1‬‬

‫‪cxzghjkl;'/‬‬
‫جلسه اول‬

‫«در جستجوی معبود»‬

‫پیشینه پرستش‪:‬‬

‫اعتقاد به یک مبدأ متعالی و پرستش او‪ ،‬از کهن ترین مظاهر حیات انسانی است‪.‬پژوهش های تاریخی دیرینه‬
‫شناسان و مردم شناسان‪ ،‬پرده از این واقعیت برمی دارد که حتی در میان انسانهای نخستین و هزاران سال پیش از‬
‫ظهور اولین تمدن ها‪ ،‬باورهای عمیق دینی و متافیزیکی‪ ،‬همچون اعتقاد به وجود ارواح متعالی و زندگانی پس از‬
‫مرگ‪ ،‬وجود داشته است‪.‬گویا آدمی از سپیده دم تاریخ‪ ،‬به حکم درون مایه های فکری خویش‪ ،‬می دانسته که‬
‫در پهنه هستی‪ ،‬به خود واگذاشته نیست؛ بلکه تحت تأثیر و تسلط امور مافوق طبیعی و نیروهایی است که بر حیات‬
‫او نظارت دارند و در سرنوشت او سهیم اند‪.‬‬
‫نقوش مکشوف در غارهای باستانی و مجسمه ها و زینت آالت گوناگونی که در کاوش طبقات زیرزمین و اعماق‬
‫غارها به دست آمده است‪ ،‬همگی از نوع اعتقادات دینی حکایت می کنند‪.‬همچنین بقایای اجساد مردگان و نحوه‬
‫قرار گرفتن آنان در گور‪ ،‬وجود جمجمه های حیوانات‪ ،‬سالح ها و اشیای قیمتی در کنار اجساد‪ ،‬گواه نوعی‬
‫اعتقاد انسانهای نخستین به جهان پس از مرگ است‪.‬‬
‫براساس دیدگاه های دینی ما‪ ،‬آدمی به تبع فطرت خویش‪ ،‬خداجو و خداشناس است؛ یعنی هم نوع گرایش‬
‫فطری به سوی پرستش خداوند خویش دارد و هم واجد گونه ای شناخت فطری از او است‪.‬ولی از آنجا که نه آن‬
‫گرایش و نه این شناخت‪ ،‬هیچ یک شرط کافی برای یک خداپرستی و خدا شناسی تمام عیار و کامل نیست‪،‬‬
‫پیامبران الهی از دیرباز در میان اقوام گوناگون برانگیخته شدند تا آن هدایت فطری را به سرمنزل مقصود رسانند و‬
‫متناسب با استعدادهای عمومی بشر در هر دوران‪ ،‬معارفی را در زمینه خداشناسی و خودشناسی و رابطه‬
‫میان«خدا‪،‬انسان و جهان» بدو بیاموزانند و از این رهگذر‪ ،‬نهال خرد و فطرت او را به ثمر نشانند‪.‬‬
‫باری‪ ،‬دعوت پیامبران الهی به پرستش خداوند یکتای متعالی‪ -‬برتر از عالم طبیعت و ماده‪ -‬بوده است و آدمیان‪ ،‬به‬
‫نسبت مقدار تأثیرپذیری از این دعوت‪ ،‬در میان دو مرز توحید و شرک در نوسان بوده اند‪.‬همین نوسان سبب‬
‫گشته است که حتی پس از آغاز تاریخ انبیا با طیف وسیعی از اعتقادات خداشناسانه‪ ،‬در میان اقوام و جوامع پیشین‬

‫‪ 1‬ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‪Faran.ac.ir‬‬
‫بشری‪ ،‬روبه رو باشیم‪.‬البته از آنجا که شرک و بت پرستی‪ ،‬برخالف باورهای ناب توحیدی‪ ،‬دارای مظاهر و آثار‬
‫مادی متنوعی در حیات انسان است‪ -‬مانند بت ها‪ ،‬سنگ ها‪ ،‬گیاهان و حیوانات مورد پرستش‪ -‬طبیعی است که‬
‫کاوش های تاریخی‪ ،‬بیشتر بر آثار و نشانه های چنین اعتقاداتی دست یابند و کمتر بتوانند پیشینه باورهای‬
‫توحیدی را‪ ،‬در تاریخ بشر‪ ،‬نشان دهند‪.‬ولی این واقعیت‪ ،‬نباید به معنای کمرنگ بودن و در حاشیه قرار‬
‫داشتن«توحید» قلمداد شود‪.‬‬

‫کمال و برتری خداشناسی اسالمی‬

‫به هر تقدیر‪ ،‬به دالیل مختلفی که در اینجا مجال پرداختن بدانها نیست‪ ،‬تاریخ کهن دین‪ -‬به معنای عام آن‪ -‬شاهد‬
‫تنوع حیرت انگیزی‪ ،‬هم در ناحیه اعتقادات دینی و هم در بعد آداب و رسوم مذهبی آدمیان‪ ،‬بوده است‪.‬از‬
‫دیدگاه های توحیدی که بگذریم‪ ،‬تنوع آیین های شرک آلود به حدی است که انسان را به حیرت می افکند‪.‬به‬
‫اعتقاد ما مسلمانان‪ ،‬آموزه های اسالم‪ ،‬چه در باب خداشناسی و چه در حوزه های دیگر اعتقادات دینی مانند‬
‫معاد‪ ،‬کامل ترین آموزه هایی است که در اختیار آدمی نهاده شده است‪.‬اندیشه ورزی در ژرفای آموزه های‬
‫خداشناسی برای تصدیق این مدعا کافی است‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬به نظر می رسد که درک اهمیت‪ ،‬عمق و غنای خداشناسی اسالمی‪ ،‬تنها آن هنگام به صورت کامل‬
‫امکان می پذیرد که دیدگاه اسالم با سایر ادیان و آیین ها‪ ،‬به ویژه آیین ها و مکاتب بشری‪ ،‬مقایسه شود‪.‬این‬
‫مقایسه‪ ،‬اگر از سر تدبر و انصاف صورت پذیرد‪ ،‬به خوبی می تواند برتری خداشناسی اسالمی را بر مال سازد‪.‬‬

‫چرا«خداشناسی»‬

‫در آغاز‪،‬شاید خود را با این پرسش بنیادین روبه رو ببینیم که‪«:‬گام نهادن در طریق شناخت خداوند چه ضرورت‬
‫و اهمیتی دارد و در حیات فردی و اجتماعی ما آدمیان چه نقشی ایفا می کند؟»‬

‫در پاسخ به این پرسش‪ ،‬به اختصار‪ ،‬نکاتی را یادآور می شویم‪:‬‬

‫تأملی کوتاه در ویژگی های حیات فردی و جمعی انسان های پیرامون خویش‪ ،‬ما را به این حقیقت رهنمون می‬
‫گردد که میان زندگانی انسان خداباور و حیات ملحدانه تفاوت هایی بنیادین وجود دارد‪.‬از سوی دیگر‪ ،‬دو انسانی‬
‫که هریک تصور خاصی از خدای خویش دارند‪ ،‬یکسان زندگی نمی کنند‪.‬این همه از آن رو است که اعتقاد‬
‫آدمی به خدا و برداشتی که از اوصاف او و رابطه خویش با او دارد‪ -‬به ویژه آن هنگام که در عمق جان نفوذ کند‬

‫‪ 2‬ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‪Faran.ac.ir‬‬
‫و جامه ایمان برتن کند‪ -‬تأثیری ژرف در شئون مختلف حیات او دارد‪.‬شناخت انسان از پروردگار خویش‪ ،‬در‬
‫انگیزه ها و اهداف‪ ،‬آمال و آرزوها‪ ،‬اندیشه و گفتار و اعمال و رفتار او مؤثر می افتد و سمت و سوی خاصی به‬
‫حیات او می بخشد و هویت ویژه ای برای او به ارمغان می آورد‪.‬بنابراین‪ ،‬گام نهادن در طریق خداشناسی صرفا"‬
‫کوششی علمی برای پاسخ گویی به چند پرسش ذهن جستجوگر نیست؛ بلکه حرکتی برای گزینش شیوه ای‬
‫خاص از حیات است‪.‬‬

‫آری؛ اعتقاد به خداوند و ددلداگی بدو‪ ،‬هرگز مسئله ای حاشیه ای و فرعی نیست تا بتوان به راحتی از کنار آن‬
‫گذشت‪.‬انسانی که در پی استوارساختن بنیان های حیات خویش بر پایه هایی معقول و خردپسند است‪ ،‬هرگز‬
‫خویش را در کم توجهی به آن مجاز نمی شمارد‪.‬خداباوری از اصول حیات دینی است و گزینش آگاهانه بهترین‬
‫شیوه حیات‪ ،‬بدون شناخت صحیح حیات دینی امکان ندارد‪.‬‬

‫تاریخ نیز بر اهمیت خداشناسی تأکید می کند‪.‬تا آنجا که شواهد تاریخی نشان می دهد‪ ،‬شناسایی مبدأ هستی و‬
‫پروردگار جهان همواره یکی از دغدغه های اصلی انسان اندیشه گر بوده و آرا و عقایدخداشناسانه و گفت و گو‬
‫درباره هستی و اوصاف خداوندی‪ ،‬به فربهی فرهنگ تاریخی و عمومی بشر کمک شایانی کرده است‪.‬‬

‫راههای خدایابی‬

‫مناسب است بحث خود را دربا ره راههای شناخت خداوند‪ ،‬با ارائه دو تعریف آغاز کنیم‪.‬چنین می نماید که در‬
‫حوزه شناخت خدا‪ ،‬می توان دو مرحله اساسی را از یکدیگر بازشناخت‪)1:‬شناخت موجودیت خداوند؛ ‪)2‬شناخت‬
‫اوصاف و افعال الهی و رابطه خداوند با انسان و جهان‪.‬در مرحله نخست‪ ،‬آدمی درمی یابد که «خدا هست»‪.‬این‬
‫دریافت‪ ،‬انسان را از صف ملحدان و شکاکان جدا می کند و او را به جرگه متألهان و خداباوران وارد می‬
‫سازد‪.‬سپس‪ ،‬آدمی به مرحله دوم گام می نهد و با اوصاف و ویژگی های خداوند آشنا می شود و چند و چون‬
‫رابطه او را با دیگر موجودات هستی‪ ،‬شناسایی می کند‪.‬این مرحله‪ ،‬راهی بس طوالنی و بسا بی پایان است که‬
‫هریک از خداشناسان تنها پاره ای از آن را پیموده اند‪.‬‬

‫برای پرهیز از آمیختن این دو مرحله اساسی با یکدیگر‪ ،‬می توان مرحله نخست را«خدایابی» و مرحله دوم‬
‫را«خداشناسی» نامید‪.‬‬

‫از یک نگاه‪ ،‬می توان عمده ترین راههای عمومی خدایابی را در سه گروه راه دل؛ راه تجربه و را عقل جای داد‪:‬‬

‫‪ 3‬ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‪Faran.ac.ir‬‬
‫‪.1‬راه دل‪:‬‬

‫گاه آدمی با بازگشت به درون خویش‪ ،‬بی نیاز از هرگونه استدالل عقلی یا مشاهده تجربی‪ ،‬خدای خویش را می‬
‫یابد و از راه دل به کوی یار می رسد‪.‬نقطه آغازین این راه‪ ،‬خدایابی فطری است که از آن به راه فطرت نیز یاد می‬
‫شود‪.‬مراحل پیشرفته این طریق به گروه خاصی از اهل دل و عارفان روشن ضمیر اختصاص دارد؛ آنان که در پرتو‬
‫عبادت خالصانه و تهذیب نفس‪ ،‬صفات جمال و جالل الهی را با چشم دل نظاره می کنند‪.‬‬
‫با مطالعه در احوال خداباوران‪ ،‬روشن می شود که جماعت فراوانی از آنان خدای خویش را از راه دل یافته و‬
‫شناخته اند و ایمان دینی آنان‪ ،‬درخت تناوری است که از چشمه سار شناخت قلبی سیراب می گردد‪.‬در بسیاری‬
‫از مردمان‪ ،‬فطرت خداجو و خداشناس‪ ،‬به دلیل وجود بستر مناسب و نبود موانع شکوفا می گردد‪.‬این گروه‪،‬‬
‫حضور معبود را با قلب و جان خویش احساس می کنند و وابستگی عمیق خویش را به مبدئی متعالی‪ ،‬در درون‬
‫خود می یابند‪.‬جماعتی از اینان می کوشند تا با گام نهادن در طریق سیر و سلوک حجاب های میان خود و خدا‬
‫را‪ ،‬که از خودیت و نفسانیت آنان برمی خیزد‪ ،‬بردارند و به آنجا رسند که حق تعالی را با چشم دل مشاهده کنند و‬
‫به لقای او نائل آیند‪.‬‬

‫علی(ع) در اشاره به این شناخت قلبی و شهود باطنی خداوند و در پاسخ به شخصی که پرسیده بود‪«:‬ای امیر‬
‫مؤمنان‪ ،‬آیا پروردگارت را دیده ای؟»‪ ،‬فرمود‪«:‬آیا چیزی را که نمیبینم بپرستم»؟‬

‫شخص پرسید‪«:‬چگونه او را می بینی؟» امام پاسخ داد‪«:‬چشم ها او را به آشکار نبینند‪ ،‬اما قلب ها او را با حقیقت‬
‫ایمان دریابند‪».‬‬
‫آنان که به این مقام رسیده اند‪ ،‬معبود خویش را از راه دیگری‪ ،‬مثال" راه تجربه یا عقل‪ ،‬جست و جو نمی کنند‪،‬‬
‫چرا که او را با تمام هستی خویش یافته اند و آن که مطلوب خود را یافته باشد‪ ،‬دیگر چه را طلب کند؟ در نظر‬
‫اینان‪ ،‬غوطه ور شدن در مشاهده مخلوقات الهی یا پرداختن به استدالل عقلی‪ ،‬مانع از وصال محبوب است و توسل‬
‫به غیرخدا برای اثبات وجود او‪ ،‬کاری است نادرست‪ ،‬زبان حال این گروه همان است که در مناجات امام‬
‫حسین(ع) می خوانیم‪:‬‬

‫«معبود من! چون به یکایک آثار قدرتت‪ -‬برای شناسایی تو‪ -‬توجه کنم‪ ،‬راه وصول تو بر من دور گردد‪...‬چگونه‬
‫به اشیایی که در هستی خود محتاج تواند‪ ،‬بر وجود تو استدالل کنم‪.‬آیا هیچ موجودی غیر از تو ظهوری دارد که‬
‫از آن تو نباشد تا او سبب ظهور و پایداری تو گردد؟ تو کی از نظر پنهان گشته ای تا به راهنمایی که من را به‬

‫‪ 4‬ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‪Faran.ac.ir‬‬
‫سوی تو رهنمون گردد‪ ،‬محتاج باشی؟ و چه زمان از من دور بوده ای تا آنکه مخلوقاتت مرا به وصالت رسانند؟‬
‫کور است چشمی که تو را نمی بیند با آنکه هماره همنشین او هستی‪».‬‬
‫کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را‬ ‫کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را‬

‫البته‪ ،‬راه دل‪ ،‬هرچند کامل ترین راه خدایابی است‪ ،‬تنها راه شناخت خدا نیست؛ گروهی از مردمان در وضعیتی‬
‫به سر می برند که راه هایی دیگر‪ ،‬همچون تدبر در آفریدگان خداوند یا استدالل عقلی‪ ،‬برای آنان مفید است و‬
‫پیمودن این راهها می تواند‪ ،‬هرچند در سطحی نازل تر‪ ،‬آنان را در یافتن معبود حقیقی مدد رساند‪.‬‬

‫قرآن و شناخت فطری خدا‪:‬‬

‫قرآن کریم‪ ،‬در آیه ای از سوره روم‪ ،‬واژه فطرت را به کار برده و دین را امری فطری معرفی کرده است‪.‬چنین‬
‫می نماید که محققان اسالمی در کاربرد واژه فطرت از این آیه قرآنی الهام گرفته اند‪:‬‬

‫« پس روی خود را با گرایش تمام به حق‪ ،‬به سوی این دین کن‪ ،‬با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته‬
‫است‪ .‬آفرینش خدای تغییرپذیر نیست‪.‬این است همان دین پایدار‪ ،‬ولی بیشتر مردم نمی دانند‪(».‬روم‪)03/‬‬

‫آیه فوق بیانگر این حقیقت است که دین امری فطری است و خداوند سرشت انسان را بر آن نهاده است‪.‬هرچند‬
‫این آیه صریحا" از خدایابی فطری سخن نمی گوید‪ ،‬شاید بتوان آن را مؤید این معنا دانست؛ زیرا اگر مقصود‬
‫از«دین» در این آیه‪ ،‬آموزه های اصلی و ارکان اعتقادی اسالم باشد‪ ،‬مسلما" شامل اعتقاد به وجود خداوند نیز‬
‫خواهد بود‪.‬احتمال دیگر آن است که مقصود از دین‪ ،‬تسلیم و خضوع در برابر خداوند و پرستش او باشد‪.‬در این‬
‫صورت‪ ،‬آیه مورد بحث بر فطری بودن خداپرستی داللت می کند و از آن رو که پرستش موجود ناشناخته ممکن‬
‫نیست‪ ،‬خداپرستی فطری مستلزم فطری بودن آگاهی از وجود او خواهد بود‪.‬‬

‫از دیگر آیاتی که می توان در تأیید خدایابی فطری به آن استشهاد کرد‪ ،‬آیه میثاق است‪:‬‬

‫« و هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم‪ ،‬ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت‬
‫که آیا پروردگار شمانیستم؟ گفتند‪«:‬چرا‪ ،‬گواهی دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این امر غافل بودیم‪».‬‬
‫آنچه به اجمال از آیه میثاق به دست می آید‪ ،‬این است که خداوند در یک مرحله از آفرینش‪ ،‬همه انسان هایی را‬
‫که از آغاز تا قیامت بر عرصه خاک پای می نهند‪ ،‬حاضر و آنان را بر خویشتن خود گواه ساخته و از ایشان بر‬

‫‪ 5‬ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‪Faran.ac.ir‬‬
‫پروردگاری خویش اقرار گرفته است‪.‬هدف از این اقرارخواهی آن بوده که کافران و مشرکان در روز رستاخیز‪،‬‬
‫بی خبری و ناآگاهی خود را بهانه نکنند‪.‬‬

‫هم چنین قرآن کریم در آیاتی چند‪ ،‬این واقعیت را گوشزد می کند که فطرت خداآشنای آدمی‪ ،‬گاه دچار‬
‫ایستایی و رکود می گردد و تنها در مواقع بحرانی بیدار می گردد‪:‬‬
‫«و هنگامی که بر کش تی سوار می شوند‪ ،‬خدا را پاکدالنه می خوانند‪ ،‬و چون به سوی خشکی رساند و نجاتشان‬
‫داد‪ ،‬بناگاه شرک می ورزند‪(».‬عنکبوت‪)56/‬‬

‫‪.2‬راه تجربه‪:‬‬

‫گاه آدمی با مشاهده دقیق و اندیشه کردن در اوصاف و روابط پدیده های تجربی به وجود خداوند و اوصاف او‪،‬‬
‫مانند علم‪ ،‬حکمت و قدرت‪ ،‬رهنمون می گردد‪.‬این راه‪ ،‬از آنجا که بر مشاهده جهان طبیعت و مطالعه تجربی‬
‫پدیده های طبیعی استوار است‪ ،‬راه تجربه نامیده می شود‪.‬با توجه به امتیازات ویژه این راه‪ ،‬قرآن کریم توجه‬
‫خاصی به آن مبذول داشته و در آیات پرشماری‪/‬ف انسان را به تدبر در پدیده های جهان پیرامون خویش‪ ،‬به مثابه‬
‫آیات و نشانه های تکوینی خداوند‪ ،‬فراخوانده است‪.‬پاره ای از محققان اسالمی‪ ،‬با اتکا بر یکی از ویژگی های‬
‫جهان طبیعت یعنی نظم و انتظام جاری در اشیای طبیعی‪ ،‬استداللی را بر وجود خداوند سامان داده اند که به دلیل‬
‫یا برهان نظم موسوم است‪.‬براین اساس‪ ،‬می توان برهان نظم را نمونه روشنی از آنچه که آن را راه تجربی‬
‫خداشناسی نامیدیم‪ ،‬دانست‪.‬‬

‫«شناخت آیه ای» در قرآن و روایات‪:‬‬

‫در جای جای قرآن کریم‪ ،‬می توان آیاتی را یافت که از پدیده های گوناگون طبیعی یاد می کند و آنها را آیه و‬
‫نشانه ای بر وجود خداوند می شمارد و انسان را به تدبر و تأمل در آنها فرا می خواند‪.‬شناخت خداوند از رهگذر‬
‫نشانه های تکوینی او در جهان خلقت‪ ،‬که نمونه روشنی از راه تجربی خدایابی است‪ ،‬گاه به «شناخت آیه ای و‬
‫آفاقی» نامیده می شود‪.‬‬

‫گروهی از آیات‪ ،‬آدمی را به اندیشه ورزی در آیات تکوینی خداوند دعوت می کند و انتظام موجود در هستی و‬
‫در وجود آدمی را دلیل و راهنمایی می داند که اهل خرد و اندیشه را به سوی مبدأ متعالی جهان راهبری می‬
‫نماید‪:‬‬

‫‪ 6‬ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‪Faran.ac.ir‬‬
‫«مسلما" در آفرینش آسمان ها و زمین‪ ،‬و در پی یکدیگر آمدن شب و روز‪ ،‬برای خردمندان نشانه هایی‬
‫هست‪(».‬آل عمران‪)193/‬‬
‫«و روی زمین برای اهل یقین نشانه هایی است‪.‬و در خود شما؛ پس مگر نمی بینید؟»(ذاریات‪23/‬و‪)21‬‬
‫گروه پرشماری از آیات قرآنی نیز بر روی پدیده های خاصی انگشت گذارده و آن را به عنوان آیه و نشانه ای بر‬
‫وجود خدا و علم و قدرت الهی معرفی کرده است‪.‬این آیات به قدری فراوان اند که حتی ذکر نمونه هایی از آنها‬
‫مجالی بسیار گسترده می طلبد‪.‬‬
‫پیشوایان دین نیز به پیروی از روش قرآن کریم‪ ،‬بر«شناخت آیه ای» خداوند تأکید بلیغی کرده اند‪.‬‬

‫‪.3‬راه عقل‪:‬‬

‫در این راه‪ ،‬هستی خداوند به مدد مقدمات‪ ،‬اصول و روش های کامال" عقلی ثابت می شود‪.‬براهین و ادله فلسفی‬
‫اثبات خدا‪ ،‬نمونه های روشنی از کاوش های عقلی در راه اثبات خدا است‪.‬این راه‪ ،‬در مقایسه با دو راه پیش‬
‫گفته‪ ،‬ویژگی هایی دارد که پاره ای از آنها بدین شرح است‪:‬‬

‫‪. 1‬بسیاری از استدالل ها و تبیین های عقلی خدایابی به دلیل پیوند با مباحث پیچیده و عمیق فلسفی‪ ،‬برای کسانی‬
‫که دستی در بحث های فلسفی ندارند‪،‬چندان مفید نیست‪.‬‬

‫‪.2‬یکی از امتیازات راه عقلی آن است که می توان در مصاف علمی با شبهات ملحدان آز آن سود جست و در‬
‫مقام احتجاج و مناظره‪ ،‬ضعف و سستی دالیل منکران را آشکار ساخت و به چالش عقل گرایانی که جز به‬
‫استدالل عقلی گنمی نهند پاسخ گفت‪.‬‬

‫‪ .0‬راه عقلی خدایابی می تواند در تقویت ایمان دینی مؤثر باشد؛ زیرا هرگاه خرد آدمی در برابر حقیقتی خاضع‬
‫گردد‪ ،‬قلب و دل او نیز بدان گرایش قوی تری می یابد‪.‬از سوی دیگر‪ ،‬زدودن شک و تردید در سایه استدالل‬
‫استوار عقلی سهم بسزایی در پیش گیری از آسیب دیدن ایمان دارد‪.‬‬
‫با توجه به کارکرد ویژه راه عقلی از یک سو و با نظر به تمایل فطری ذهن جستجوگر انسان به بحث های عمیق‬
‫عقلی و فلسفی از سوی دیگر‪ ،‬دانشمندان مسلمان پژوهش های ژرفی را در زمینه خدایابی عقلی به انجام رسانده‬
‫اند که بخشی از آن به تأسیس براهین نوین وجود خدا یا تکمیل براهین پیشین انجامیده است‪ .‬یکی از متقن ترین‬
‫دالیل عقلی اثبات هستی خدا‪ ،‬برهان معروف«وجوب و امکان» است‪.‬‬

‫‪ 7‬ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‪Faran.ac.ir‬‬

You might also like