You are on page 1of 11

‫ترتیب کننده‪ :‬زحل"عزیزی"وفاطمه"صالح"‬

‫مضمون‪ :‬ثقافت اسالمی‬


‫استاد رهنما‪ :‬قاری منیر"نوری"‬

‫وحدانیت (هللا) متعال‬


‫چکیده‬
‫ـ توحید به معنای یگانگی خدا‪ ،‬زیربنای تمام مباحث خداشناسی و دینی است و طبق آیات قرآن کریم‪ ،‬تمام پیامبران الهی مردم را به ‪1‬‬

‫‪.‬توحید فرا خواندهاند‬

‫‪.‬ـ توحید نقطهٔ مشترک تعالیم همهٔ انبیای الهی است‪2‬‬

‫‪.‬ـ تمسک به توحید از انحراف و مشکالت اعتقادی جلوگیری میکند‪3‬‬

‫‪.‬ـ بارزترین و اصلیترین شعار اسالم کلمه « اَل إِلاها إَِل َ‬


‫ّللاه» است که دَللت بر وحدانیت خداوند دارد‪4‬‬

‫تبیین شده است که خداوند معرفت »شناخت خدا« وحدانیت مهمترین بحث خداشناسی است‪ .‬در مقاله‬
‫‪.‬توحیدی خود را در فطرت انسانها قرار داده است‬

‫علاى ام ْع ِرفاتِ ِه أانَهه اربُّ هه ْم﴾ ‪1‬‬ ‫علاى الت َ ْو ِحی ِد ِع ْندا ْال ِمیثاا ِ‬
‫ق ا‬ ‫﴿ فا ا‬
‫ط ار هه ْم ا‬
‫خداوند انسانها را بر توحید سرشته است هنگامی که بر معرفت و شناختش از ایشان پیمان گرفت که او‬
‫‪.‬رب ایشان است‬
‫این تعبیر در روایات آمده که خداوند انسانها را بر توحید یعنی بر معرفت خدا خلق کرد‪ .‬پس در واقع‬
‫‪.‬معرفت خدا همان توحید است؛ یعنی معرفت توحیدی‬

‫ما خدا را به یگانگی شناختیم‪ .‬وحدانیت خدا از معرفت خدا جدا نیست‪ .‬عقل نیز خدای یگانه را بیشباهت‬
‫به مخلوقات اثبات میکند و در واقع خدایی که شبیه مخلوقات باشد‪ ،‬خدا نیست‪ ،‬بلکه مخلوقی است که به‬
‫‪.‬خالق و خدا نیازمند است‬

‫‪:‬در میان مباحث اسماء و صفات الهی بحث وحدانیت مقدم بر سایر صفات است چرا که‬

‫او ًلا وحدانیت از معرفت خدا جدا نیست و بالفاصله باید بعد از بحث معرفت خدا مورد بحث و بررسی‬
‫‪.‬قرار بگیرد‬

‫ثانیًا ا وحدانیت و یگانگی خدا زیر بنای تمام مباحث خداشناسی است‪ .‬از جمله مباحث کلی راجع به اینکه‬
‫صفات خدا را چطور باید بشناسیم‪ ،‬آیا میتوانیم به کنه صفت خدا برسیم؟ به کنه ذات خدا برسیم؟ اساسا ً‬
‫توحید زیربنای تک تک صفات الهی مثل علم و قدرت و حیات است؛ یعنی باید بر اساس یگانگی خدا سایر‬
‫صفات را تفسیر و معنا کنیم‪ .‬بنابراین وحدانیت به معنای یگانگی خدا‪ ،‬زیربنای تمام مباحث خداشناسی‬
‫‪.‬است که بعد از بحث معرفت خدا و اثبات خدا باید بالفاصله مورد بحث و بررسی قرار بگیرد‬

‫اسالم و توحید‬
‫‪:‬پیامبران الهی مردم را به توحید و یگانه دانستن خدا دعوت کردند‪ .‬قرآن کریم در این باره میفرماید‬

‫هون﴾ ‪2‬‬ ‫س ْلنا ِم ْن قا ْبلِكا ِم ْن ار ه‬


‫سو ٍل إَِلَ نهوحي إِلا ْی ِه أانَهه َل إِلها إَِلَ أاناا فاا ْعبهد ِ‬ ‫﴿ او ما أ ا ْر ا‬
‫ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم‪ ،‬مگر اینکه به او وحی کردیم که خدایی جز من نیست‪ ،‬پس مرا‬
‫‪.‬بپرستید‬
‫یگانگی خدا نقطهٔ مشترک بین تمام تعالیم انبیای الهی و همهٔ رسوَلن است و در این آیه دو مطلب آمده‬
‫است؛ یکی َل اله اَل هللا که به وحدانیت خدا اشاره دارد و یکی «فاا ْعبهد ِ‬
‫هون»‪ .‬حاَل اگر اینطور است و من‬
‫‪.‬خدای یگانه هستم‪ ،‬پس فقط مرا عبادت کنید‬

‫وحدانیت نقطهٔ مشترک تعالیم همهٔ انبیاء الهی است؛ در دین مبین اسالم تأکید ویژهای بر توحید شده است و‬
‫در هیچ دینی به انداز ٔه اسالم بر توحید تأکید نشده است و حتی در نزد غیر مسلمانان هم این مطلب پذیرفته‬
‫ادیان جان ناس؛ ایشان وقتی وارد بحث از هر دینی میشود‪ ،‬یک‬ ‫ِ‬ ‫شده است‪ .‬مثالً در کتاب تاریخ جامع‬
‫عنوانی انتخاب میکند‪ .‬مثالً برای دین یهود بحث شریعت را برای دین مسیحیت بحث محبت را‪ ،‬برای‬
‫اسالم توحید را انتخاب کرده است‪ .‬اسالم دین توحید‪ .‬مشخصهٔ اسالم را توحید دانسته است‪ ،‬با اینکه خود‬
‫این شخص مسلمان نیست‪ .‬بنابراین حتی نزد دیگران این مطلب روشن است که اسالم بیش از همهٔ ادیان بر‬
‫توحید تأکید کرده است‪ ،‬گرچه همهٔ ادیان بر وحدانیت خدا تأکید کردند اما تأکید اسالم که کاملترین و‬
‫‪.‬آخرین دین است‪ ،‬بر توحید خیلی زیاد بوده است‬

‫وحدانیت رمز رستگاری‬


‫برای همین شعار َل اله اَل هللا شعار اصلی اسالم و شعار اصلی پیامبراکرم (صلی هللا علیه و آله) بوده‬
‫‪.‬است‬

‫﴿ قهولهوا اَل ِإلاها ِإ ََل َ‬


‫ّللاه ت ه ْف ِل هحوا﴾ ‪3‬‬
‫‪.‬بگویید هیچ الهی جز هللا نیست تا رستگار شوید‬
‫یعنی پیامبر نفرمود خدا را قبول بکنید‪ ،‬نه‪ .‬فقط بحث اصل وجود خدا نیست‪ ،‬یگانگی خدا هم است‪ .‬برای‬
‫رستگار شدن فقط پذیرش هللا کافی نیست بلکه نفی هر الهی جز هللا نیز َلزم است‪ ،‬که یعنی یگانگی خدا‪.‬‬
‫پس مالک رستگاری و نجات انسان‪ ،‬ایمان به وحدانیت خداوند است‪ ،‬نه فقط پذیرفتن خدا که بتوان شریکی‬
‫‪.‬هم برای او قائل شد‬

‫در روایات نیز همین مطلب بیان شده است‪ .‬در روایتی جبرئیل از سوی خدا به پیامبر (صلی هللا علیه و‬
‫‪:‬آله)میفرماید‬

‫عا امتاهه قا ْو هل اَل إِلاها إِ ََل َ‬


‫ّللاه﴾ ‪4‬‬ ‫ِّین او ِد ا‬ ‫عا امةً او فا ْرعا ً او به ْنیاانا ً او إِ َن أ ا ْ‬
‫ص ال ال ِد ِ‬ ‫ِین أ ا ْ‬
‫ص ًال او ِد ا‬ ‫﴿ یاا هم اح َمده إِ َن ِل هك ِِّل د ٍ‬
‫ً‬
‫ای محمد هر دینی اصل و ستونی دارد و همینطور فرعی و بنایی دارد‪ .‬قطعا اصل و ستون دین اسالم‬
‫‪.‬کلمهٔ َل اله اَل هللا است‬
‫اهل لغت «دعامه» را به عماد البیت معنا کردهاند؛ یعنی آن چیزی که خانه روی آن استوار است یا به او‬
‫تکیه میکند‪ .‬بعضی اهل لغت گفتند ستونی که دیوار را از کج شدن نگه میدارد؛ این تعبیر نقش توحید را‬
‫نشان میدهد که توحید جلوی انحراف را میگیرد؛ یعنی وحدانیت و توحید برای کل مباحث خداشناسی‬
‫‪.5‬اص هل اَلصول است‬

‫مادامی که به توحید تمسک بکنیم‪ ،‬منحرف نخواهیم شد و اگر ما این اصل را رها بکنیم و دچار مشکالت‬
‫اعتقادی و سپس عملی خواهیم شد‪ .‬کسی که با دیدگاههای مختلف و با تاریخ اندیشهها آشنا باشد‪ ،‬میتواند به‬
‫خوبی درک بکند‪ ،‬مشکالتی که بسیاری از متفکرین با آن مواجه شدند‪ ،‬به خاطر دوری از توحید و لوازم‬
‫‪:‬آن بوده است‪ .‬در یک روایتی از امام صادق (علیه السالم) نقل شده است که فرمودند‬
‫ِّین الت َ ْو ِحیده او ْالعا ْدله﴾ ‪6‬‬
‫اس ال ِد ِ‬
‫س ا‬‫﴿ إِ َن أ ا ا‬
‫‪.‬همانا اساس دین‪ ،‬توحید و عدل است‬
‫توحید و عدل پایههای دین هستند تا جایی که بعضی متکلمین گفتند اصول دین دو تا است؛ توحید و عدل‬
‫چون که نبوت و امامت و معاد از لوازم عدل هستند‬

‫چکیده‬
‫‪.‬ـ توحید چیست ؟ توحید از ریشهٔ «وحد» به معنای واحد و یگانه دانستن خداوند است‪1‬‬

‫واژه «أحد» و «واحد» تفاوت قائل شده اند‪ ،‬ولی در کتابهای لغت‪ ،‬آیات و روایات میان «أحد» و «واحد» تمایزی وجود ‪2‬‬
‫ـ برخی میان ٔ‬
‫‪.‬ندارد و هر دو بر انفراد و یگانگی دَللت میکنند‬

‫‪.‬ـ «توحید‪ ،‬واحد و أحد» سه معنا دارند‪ :‬بینظیر بودن خدا‪ ،‬نفی شریک و بسیط بودن‪ ،‬که معنای دوم و سوم َلزمهٔ معنای نخست است‪3‬‬

‫ـ «إله» چهار معنا دارد‪ :‬معبود‪ ،‬مستور‪ ،‬پناهگاه و موجودی که موجب تحیِّر همگان است‪َ .‬لزم ٔه این چهار معنا‪ ،‬دیگر صفات خداوند ‪4‬‬

‫‪.‬نیز هست‬

‫سوره توحید به شناسنامهٔ خدا معروف است‪5‬‬


‫ٔ‬ ‫‪.‬ـ‬

‫‪.‬ـ «قه ْل ه اهو هللاه أ ا احد» یعنی بگو خدا احد است‪« .‬أحد» یعنی یگانه و با دو آیهٔ بعد تفسیر میشود‪6‬‬

‫ص امده»‪ :‬قصد و صالبت دو معنایی است که برای «صمد» بیان شده است؛ یعنی خدایی که بی نقص و بی نیاز از همگان است ‪7‬‬ ‫ـ« َ‬
‫ّللاه ال َ‬
‫‪.‬و همه دارای نقص و نیازمن ِد او هستند‬

‫ـ «لا ْم یا ِل ْد او لا ْم یهولا ْد»‪ :‬تمام مخلوقات به نوعی زایش دارند‪ ،‬اما خداوند نه از کسی زاده شده و نه کسی از او زاده شده است‪ .‬این دو ‪8‬‬

‫‪.‬ویژگی در خدا نیست؛ پس خدا یگانه‪ ،‬بی نیاز و بی نقص است‬

‫‪.‬ـ « اولا ْم ای هك ْن لاهه هكفهوا ً أ ا احد»‪ :‬هیچ وجودی شبیه و کفو خدا نیست‪9‬‬

‫ـ یگانگی خدا در این است که هیچکدام از ویژگیهای انسان در خدا نباشد؛ چون در این صورت‪ ،‬خدا شبیه انسان میشود که با ‪10‬‬

‫‪.‬یگانگی او منافات دارد‬

‫‪.‬ـ در روایات نیز بیان شده که خداوند شبیه مخلوقات نیست و ذات خداوند بسیط است‪11‬‬

‫معنای توحید چیست؟‬

‫الف ـ کلمه توحید‬


‫توضیحاتی داده شود تا برای روشن شدن این سوال که توحید چیست بهتر است ابتدا درباره واژه توحید‬
‫بهتر بفهمیم که توحید چیست‪ .‬توحید مصدر باب تفعیل است‪ ،‬از ریشهٔ او احدا به معنای واحد و یگانه دانستن‬
‫خدا‪ .‬گرچه توحید گاهی به معنای یگانه بودن خدا نیز به کار میرود‪ ،‬لکن اصل معنای توحید‪ ،‬یگانه‬
‫دانستن خدا است که این فعل انسان است‪ ،‬توحید یعنی ما خدا را یگانه میدانیم‪ .‬واژههایی که بیشتر از دیگر‬
‫واژهها بر یگانگی خداوند دَللت میکنند نه یگانه دانستن‪ ،‬واژ ٔه واحد و احد است؛ نمیگوییم صفت خدا‬
‫‪:‬توحید است‪ ،‬میگوییم صفت خدا واحد است یا صفت خدا احد است‪ .‬در قرآن نیز اینطور آمده است‬

‫الرحی هم﴾ ‪1‬‬


‫من َ‬ ‫واحد َل ِإلها ِإَلَ هه او َ‬
‫الرحْ ه‬ ‫﴿و ِإل هه هك ْم ِإله ِ‬
‫ا‬
‫‪.‬و خداى شما خدایى یگانه است‪ ،‬جز او خدایى نیست كه بخشنده و مهربان است‬
‫بنابراین این دو واژه بیش از واژههای دیگر به کار میرود و البته بعضیها بین “واحد” و “احد” یک‬
‫تفاوتی قائل شوند؛ مثل اینکه گفتند واحد یعنی خدا بینظیر است و احد یعنی خدا بسیط است‪ .‬لکن در کتب‬
‫(و احدا) است و‬
‫لغت و در آیات و روایات چنین تمایزی گذاشته نشده است‪ .‬ریشه هر دو کلم ٔه واحد و احد ا‬
‫هر دو بر انفراد و یگانگی دَللت میکند‪ .‬در بعضی از کتابهای لغوی و همینطور در بعضی از روایات‪،‬‬
‫احد را به واحد و واحد را به احد معنا کردهاند و معنای این دو لغت را یکی دانسته اند‪ .‬در روایتی از امام‬
‫‪:‬باقر علیه السالم آمده است‬

‫اح ٍد و هه او ْال همتافا ِ ِّرده الَذِي اَل ن ِاظ ا‬


‫یر لاهه﴾‬ ‫احده بِ ام ْعنًى او ِ‬‫﴿… ْال ا احده او ْال او ِ‬
‫احد و واحد به یک معنا هستند و یعنی‪ ،‬بی همتایی که نظیری ندارد‬
‫َ‬ ‫ا‬ ‫احده ْال همتاباایِ هن الَذِي اَل یانبا ِعث ِمن ا‬
‫ش ْيءٍ او َل یات ِحده بِ ا‬
‫ش ْيءٍ ﴾ ‪2‬‬ ‫ْ‬ ‫ه‬ ‫ْ‬ ‫ار بِ ْال اوحْ داةِ او هه او ِاَل ْن ِف اراده او ْال او ِ‬
‫اْل ْق ار ه‬
‫﴿و الت َ ْو ِحیده ْ ِ‬
‫ا‬
‫توحید یعنی اقرار به یگانگی خدا؛ یعنی اقرار به انفراد خدا و اینکه خدای واحد با مخلوقات متباین است؛ نه‬
‫‪.‬از چیزی جدا شده است و نه به چیزی اضافه میشود‬
‫بنابراین در توضیح معنای توحید چیست باید بگوییم معنای اصلی آن‪ ،‬یگانگی خدا است‪ .‬لکن این یگانگی‬
‫‪:‬خدا دو َلزمه دارد‬
‫ـ َلزمهٔ اینکه خدا یگانه باشد‪ ،‬این است که شریک نداشته باشد‪ .‬پس معنای توحید شریک نداشتن نیست‪1 ،‬‬
‫توحید همانطور که در کتابهای لغوی آمده است به معنای یگانگی است‪ ،‬لکن َلزمهٔ توحید شریک نداشتن‬
‫‪.‬است‬
‫ً‬
‫ـ َلزمهٔ یگانگی خداوند این است که خداوند بسیط باشد‪ ،‬یعنی مرکب از اجزا نباشد‪ .‬اتفاقا این مطلب در ‪2‬‬
‫روایت نیز آمده است و بعضیها بسیط بودن خداوند را معنای اصطالحی برای احد بیان کردند‪ .‬وقتی گفتیم‬
‫واحد یعنی منفرد‪ ،‬یگانه‪ ،‬بینظیر؛ اگر خدا یا هر موجودی مرکب بشوند‪ ،‬اجزا داشته باشند‪ ،‬دیگر بینظیر‬
‫نمیشود‪ .‬در واقع حاَل اگر در مورد خدا اینطور بگوییم‪ ،‬اگر خدا هم مثل مخلوقات مرکب باشد‪ ،‬دارای‬
‫اجزاء باشد‪ ،‬خدا هم شبیه مخلوقات میشود و مرکب میشود‪ .‬بنابراین اگر خدا بسیط نباشد‪ ،‬انفراد و‬
‫‪.‬یگانگی او بی معنا میشود‪ .‬بنابراین َلزمهٔ یگانگی خدا‪ ،‬این است که بسیط باشد و مرکب نباشد‬

‫‪:‬بنابراین توحید یا واحد و احد به سه معنا به کار میرود‬

‫ـ بی نظیر بودن‪1‬‬
‫ـ نفی شریک‪2‬‬
‫ـ بسیط بودن‪3‬‬

‫ْس اك ِمثْ ِل ِه ا‬
‫ش ْيء‬ ‫‪»3.‬معنای دوم و سوم َلزم ٔه معنای اول است وگرنه از نظر لغوی توحید یعنی «لای ا‬

‫‪.‬توحید یعنی بی نظیر و واحد یعنی « ْال همتافا ِ ِّرده الَذِي اَل ن ِاظ ا‬
‫یر لاهه» یگانهای که هیچ شبیهی ندارد‬

‫ب ـ کلمه هللا‬
‫در اینجا ما میخواهیم درباره چیستی علم توحید یا این سوال که توحید چیست که یکی از اصول مهم عقاید‬
‫است صحبت کنیم‪ .‬تا اَلن درباره خود واژه توحید و همخانوادههای آن مطالبی را بررسی کردیم‪ ،‬قرآنی‬
‫‪.‬اکنون میخواهیم درباره واژه «هللا» بحث و گفتگو کنیم‬
‫َل اله ِّاَل هللا» شعار اصلی اسالم و پیامبر گرامی اسالم (ص) است و در قرآن کریم بسیار تکرار شده «‬
‫است‪َ« .‬ل اله اَل هللا» یعنی هیچ الهی غیر از خدا نیست‪ .‬این جمله هر نوع الههای را نفی میکند و خداوند‬
‫را اثبات میکند که البته اله مختلف است‪ .‬بت پرستان بتهایی را میپرستیدند‪ ،‬قبل از آن اله به شکلهای‬
‫مختلف بوده است‪ .‬گاهی موجودات آسمانی که به شکلهای انسانها یا حیوانات بوده است‪ .‬هر آلهای که باشد‬
‫‪.‬نفی میشود و فقط هللا اثبات میشود‬

‫واژ ٔه هللا که از (ال‪+‬اله) تشکیل شده است‪ ،‬که در این ترکیب همزه «اله» افتاده است و به صورت کلمهٔ هللا‬
‫است ‪4‬شده است‪ .‬پس هللا همان اله است که «ال» بر آن اضافه شده است‪ .‬گفته شده که این الف و َلم عهد‬
‫‪.‬که اشاره دارد به همان خدایی که واجب الوجود است و مبدأ و خالق عالم و آفرینند ٔه آسمانها و زمین است‬

‫دربار ٔه معنای اله‪ ،‬حداقل چهار معنا در لغت برای اله بیان شده است که در کتابهای لغوی و نیز در روایات‬
‫این چهار معنا وجود دارد‪ .‬این اختالف معانی به این دلیل است که ریشه «اله» را مختلف دانستهاند و‬
‫خارج از فرصت این بحث است؛ ریشه آن «االه» بوده است یا «ولهه» یا از «َله‪ ،‬یلیه» بوده است که هر‬
‫‪.‬کدام معنای جداگانهای دارند‬
‫یک معنای اله به معنای معبود است که این مشهورترین معنا است‪ .‬بنابراین « اَل إِلاها إِ ََل َ‬
‫ّللا» به ‪:‬معنایًاول‬
‫‪».‬هیچًمعبودیًجزًهللاًنیست« ‪:‬این معنا است‬

‫یک معنای اله مستور است؛ یعنی موجودی که نمیتوانیم به آن احاطهٔ علمی داشته باشیم‪: .‬معنایًدوم‬
‫قدرت احاطهٔ بر او وجود ندارد‪ .‬مستور از قوای بشری است به گونهای که مثالً با حس‪ ،‬با عقل به آن‬
‫احاطهٔ معرفتی پیدا بکنیم‪ .‬بله میتوانیم آن را اثبات بکنیم‪ .‬خود او میتواند خود را معرفی بکند اما‬
‫هیچًمستوریًجزً« ‪:‬نمیتوانیم به ذات او احاطه پیدا بکنیم‪ .‬بنابراین معنای « اَل ِإلاها ِإ ََل َ‬
‫ّللا» اینطور میشود‬
‫چراکه دربار ٔه سایر موجودات یعنی مخلوقات میتوان تا اندازهای به ذات آنها پی برد‪ ،‬اما در ‪».‬هللاًنیست‬
‫‪.‬مورد خدا درست نیست‬

‫ّللا» یعنی موجودی ‪:‬معنایًسوم‬‫اله یعنی موجودی که همه در او متحیر و سرگشته هستند‪ .‬پس « اَل ِإلاها ِإ ََل َ‬
‫که همه در او متحیر و سرگشته و حیران هستند‪ ،‬هللا است که قبالً گفتیم عقل خدا را اثبات میکند اما‬
‫‪.‬نمیتواند به کنه او برسد و او ویژگیهای مخلوقات را ندارد‪ .‬لذا دچار تحیر و وله میشود‬

‫ّللا» این میشود ‪:‬معنایًچهارم‬ ‫هیچً«اله یعنی پناهگاه و نجات دهنده که طبق این معنا‪ ،‬معنای « اَل إِلاها إِ ََل َ‬
‫اگر ما این معانی را در نظر بگیریم معبود‪ ،‬موجودی که همه ‪».‬پناهگاهًوًنجاتًدهندهایًجزًهللاًنیست‬
‫در او متحیر هستند و ما نمیتوانیم به آنها احاطه پیدا بکنیم و همه به او نیاز دارند در حالی که او به کسی‬
‫نیاز ندارد؛ این ویژگیها و این نکات فقط در خدا جمع میشود و ما چه کسی را باید عبادت بکنیم؟ بعدا ً‬
‫‪.‬خواهیم گفت‪ .‬عبادت برای کسی است که ما را آفریده است‬

‫همه به چه کسی پناه میبرند؟ چه کسی است که همه به او نیاز دارند و او به کسی نیاز ندارد و بنابراین‬
‫پناهگاه و نجات دهنده است؟ او خدا است‪ ،‬او واجب الوجود است‪ ،‬او مبدأ عالم است‪ .‬بقیهٔ موجودات چنین‬
‫شأنی را ندارند‪ .‬بنابراین َلزمهٔ این چهار معنا سایر صفات خدا هم است و در یک جمله ما میتوانیم بگوییم‬
‫خدایی جز هللا نیست‪ .‬خدا به این معنا که تمام این صفات را دارد؛ یعنی به معنای معبود‪ ،‬خالق‪ ،‬پناهگاه و‬
‫‪.‬کسی که نمیتوانیم به او احاطه پیدا بکنیم و در او متحیر هستیم‬

‫بنابراین در پاسخ به اینکه توحید چیست بر اساس واژه هللا میتوان چهار معنا را در نظر گرفت که به طور‬
‫‪.‬خالصه در نمودار زیر به نمایش درآمده است‬

‫ج ـ سوره اخالص و بیان توحید چیست‬


‫است‪ .‬سوره یکی از بهترین راهها برای روشن شدن موضوع توحید چیست مطالعه مفهوم توحید در قرآن‬
‫توحید بهترین مصداق برای دقت و تدبر در آن است‪ .‬هنگامی که پیامبر گرامی اسالم صلی هللا علیه و آله‬
‫خواستند خداوند را معرفی کنند سوره توحید نازل شد‪ .‬برای همین سور ٔه توحید به شناسنامهٔ خدا‪ ،‬معرفی‬
‫نامهٔ خدا معروف است‪ .‬به نظر مناسب است در بحث توحید چیست توضیح اجمالی دربار ٔه سور ٔه توحید‬
‫‪.‬داشته باشیم‬

‫ص امد*لا ْم ای ِل ْد او لا ْم یهولادْ* او لا ْم ای هك ْن لاهه هكفهوا ً أ ا احد﴾‬


‫ّللاه أ ا احد*هللا ال َ‬
‫الر ِح ِیم* قه ْل هه او َ‬
‫من َ‬‫الرحْ ِ‬ ‫﴿ ِبس ِْم َ‬
‫ّللاِ َ‬
‫بگو‪ :‬او خداى یكتاست؛ خداى بىنیاز و بی نقص‪ .‬كسى را نزاده و از كسى زاییده نشده است‪ ،‬و هیچ كس‬
‫‪[.‬نه در ذات و نه در صفات] همانند و همتا و شبیه او نمىباشد‬
‫ص امده»‪ ،‬یکی «لا ْم‬ ‫احد به معنای یگانه و بی نظیر‪ ،‬دو آیه بعد صفت «احد» را توضیح میدهد‪ .‬یکی « َ‬
‫ّللاه ال َ‬
‫یا ِل ْد او لا ْم یهولا ْد» باید ببینیم ارتباط این دو آیه با توحید چیست ؟‬
‫‪:‬برای صمد دو معنا در لغت بیان شده است‬
‫ـ قصد‪ ،‬که در لغت اینطور تعریف کردند «السید المصمود إلیه في الحوائج»‪ ،‬کسی که تمام نیازمندان او ‪1‬‬
‫را قصد میکنند و هر کسی مشکلی دارد‪ ،‬نیازی دارد به او مراجعه میکند‪ .‬همه فقیر هستند و او بی نیاز و‬
‫‪.‬به او مراجعه میکنند‬

‫وف لاهه» تو خالی نیست‪ ،‬تو پر است‪ .‬دربار ٔه خداوند دَللت میکند بر این که نقصی در ‪2‬‬
‫ـ صالبت؛ « اَل هج ا‬
‫‪.‬او نمیباشد‪ ،‬کمال مطلق است‬

‫ّللاه أ ا احد» ارتباط دارد‪ .‬یگانگی خدا در این صمدیت خود را نشان‬
‫این دو معنا هر کدام با توحید و با «قه ْل هه او َ‬
‫میدهد‪ .‬چون همهٔ موجودات غیر از خدا؛ یعنی همهٔ مخلوقات که آفرید ٔه خدا هستند در واقع از یک طرف‬
‫نقص دارند و از طرفی دیگر محتاج و نیازمند هستند‪ .‬پس وقتی خدا یگانه شد‪ ،‬این دو ویژگی را ندارد‪.‬‬
‫وف لاهه» و به کسی نیاز ندارد‪ ،‬بلکه همه به او نیاز دارند‬
‫‪.‬صمد است؛ یعنی نقص ندارد « اَل هج ا‬
‫پس مفهوم احد بودن و یگانگی خدا در مفهوم صمد خود را نشان میدهد‪ .‬وقتی خدا احد است که صمد باشد‬
‫و صمد به بهترین وجه احد را توضیح میدهد‪ .‬خدا یگانه است‪ ،‬چرا که صمد است‪ ،‬و همه به او نیاز دارند‬
‫‪.‬و او به کسی نیاز ندارد‪ .‬همه ناقص هستند اما او ناقص نیست‬

‫عالم مخلوقات‪ ،‬یک نوع زایش است‪ .‬این‬‫آیهٔ دیگر‪« :‬لا ْم یا ِل ْد او لا ْم یهولا ْد» هر مخلوقی یک تولدی دارد‪ .‬این ِ‬
‫زایش فقط در حیوانات نیست‪ .‬گیاهان هم زایش دارند‪ ،‬متولد میشوند‪ .‬حتی جمادات متولد میشوند‪ .‬اما خدا‬
‫اینطور نیست‪ .‬نه از کسی زاده شده و نه از او کسی زاده شده است‪ .‬بنابراین تا اینجا در موضوع توحید‬
‫‪:‬چیست چهار صفت مختص به پروردگار بیان شد‬

‫ـ بی نیاز مطلق‪1‬‬
‫ـ بدون نقص بودن‪2‬‬
‫ـ از کسی متولد نشدن‪3‬‬
‫ـ متولد نشدن هیچ کسی از او‪4‬‬

‫خدا یگانه است و این چیزهایی که در همهٔ مخلوقات وجود دارد در او نیست‪ .‬در نهایت میفرماید‪ « :‬او لا ْم‬
‫کفوی نیست‪ .‬هیچ موجودی شبیه خدا نیست‪ ،‬هم شأن خداوند نیست‪،‬‬ ‫یا هك ْن لاهه هكفهوا ً أ ا احد» برای خداوند هیچ ِّ‬
‫ش ْيء‬ ‫ْس اك ِمثْ ِل ِه ا‬
‫‪ ،‬لکن در سور ٔه توحید به این ‪»5‬البته در آیات دیگر نیز این مطلب بیان شده است مثل «لای ا‬
‫شکل زیبا بیان شده که خدا یگانه است سپس توضیحی درباره احدیت داده و در آیه آخر نوعی جمع بندی‬
‫‪.‬میکند‬

‫سوره اخالص بسیار ژرف و عمیق است و این مختصر نوشته ظرف مناسبی برای بیان معانی پر مغز آن‬
‫مفید باشد‪ .‬خالصه این بخش و نیست‪ .‬اما چه بسا همین مقدار برای روشن شدن معنای توحید در قرآن‬
‫‪.‬اینکه توحید چیست در نمودار زیر آمده است‬
‫د ـ روایاتی در بیان اینکه توحید چیست‬
‫برای تکمیل مباحث پیرامون این سوال که توحید چیست میتوان به روایات اهلبیت (ع) رجوع کرد‪ .‬در‬
‫روایات دربار ٔه توحید به طور مفصل توضیح داده شده است‪ .‬مثالً در همان روایتی که میفرماید‪ِ « :‬إ َن‬
‫ِِّین الت َ ْو ِحیده او ْال اع ْد هل» آنجا توحید را در ادام ٔه روایت اینطور تعریف کرده است‬
‫اس الد ِ‬
‫س ا‬‫‪:‬أ ا ا‬
‫علایْكا ﴾ ‪6‬‬ ‫﴿أ ا َما الت َ ْو ِحیده فاأ ا ْن اَل ت ه اج ِّ ِوزا ا‬
‫علاى ار ِبِّكا اما اجازا ا‬
‫‪.‬اما توحید آن است آنچه که بر خود روا میداری‪ ،‬بر خداوند روا ندانی‬
‫یعنی یگانگی خدا این است که هیچ یک از ویژگیهای خود را برای خداوند ندانیم‪ .‬آن ویژگیها که در ما‬
‫هست‪ ،‬در خدا وجود ندارد‪ .‬چون اگر در خدا هم وجود داشته باشد‪ ،‬خدا شبیه مخلوقات میشود که این با‬
‫‪.‬یگانگی او منافات دارد‬
‫احادیث دیگری نیز در بیان اینکه توحید چیست وارد شده است؛ یک دسته از احادیث‪ ،‬احادیثی هستند که‬
‫‪:‬میگویند یگانگی خدا به معنای این است که شبیه مخلوقات نیست‪ ،‬مثل روایتی که میفرماید‬

‫یزهه ِم ْن خ ْال ِق ِه﴾ ‪7‬‬


‫﴿ت ْاو ِحیدههه ت ْامیِ ه‬
‫‪.‬توحید یعنی جدا دانستن خدا از مخلوقات‬
‫جدا دانستن به این معنا که خدا متفاوت است‪ ،‬ویژگیهای مخلوق در او نیست‪ .‬یا روایت دیگری که‬
‫‪:‬میفرماید‬
‫ْ‬ ‫ّللاا ام ْن ا‬
‫شبَ اههه بِخال ِق ِه﴾ ‪8‬‬ ‫ف َ‬ ‫ع ار ا‬‫﴿ اما ا‬
‫‪.‬کسی که خدا را به مخلوقات تشبیه بکند‪ ،‬خدا را نشناخته است‬
‫چون گفتیم شناخت خدا‪ ،‬شناخت خدای یگانه است‪ .‬اگر خدا یگانه نباشد‪ ،‬اصالً خدا نیست و تعابیر دیگری‬
‫‪.‬که در روایات وجود دارد‬

‫تصور نکردن ذات خداوند‬


‫ِّ‬
‫‪:‬یک دسته روایات دیگر توحید را اینطور معنا میکنند‬
‫﴿الت َ ْو ِحیده أ ا ْن اَل تات ااو َه امهه﴾ ‪9‬‬
‫توهم نکنید‪ ،‬ذات خدا را تصور نکنید‬ ‫‪.‬توحید این است که خدا را ِّ‬
‫ارتباط این معنا با توحید این است که ذات چیزی را میتوانیم تصور کنیم که شبیه خود ما باشد‪ .‬ما ذات‬
‫مخلوقات را میتوانیم تصور کنیم‪ .‬بنابراین اگر بتوانیم خدا را هم تصور کنیم‪ ،‬خداوند مانند مخلوقاتی‬
‫میشود که ذات آنها قابل تصور است‪ ،‬در حالی که او بی همتا و یگانه است‪ .‬بنابراین اقتضای یگانگی خدا‬
‫این است که ما نتوانیم او را توهم و تصور کنیم‪ .‬چون آن چیزی مورد توهم قرار میگیرد که مخلوق و‬
‫‪:‬ساخته شده باشد؛ برای همین در روایت آمده است‬

‫ايءٍ فا هه او ِخ االفههه﴾ ‪10‬‬ ‫ع ال ْی ِه ِم ْن ش ْ‬


‫﴿ اف اما او اق اع او ْه همكا ا‬
‫‪.‬هر تصوری که از خدا کردی‪ ،‬خدا آن طور نیست و باَلتر از آن است‬
‫هتصور فِي‬ ‫ف اما یه ْعقا هل او ِخ اال ه‬
‫ف اما ی ِّ‬ ‫ْف تهد ِْر هكهه ْال ا ْوهاا هم او هه او ِخ اال ه‬
‫ش ْيء او اَل تهد ِْر هكهه ْال ا ْوهاا هم اكی ا‬ ‫﴿َل یه ْش ِب هههه ا‬‫ا‬
‫ا‬
‫ْال ْوه ِاام﴾‬
‫چیزی شبیه خدا نیست و اوهام نمیتوانند او را درک کنند‪ .‬در حالی که او بر خالف آن چیزی است که‬
‫‪ .‬تعقل شود و بر خالف آن چیزی است که در اوهام تصور میشود‬
‫ّللاه اكذالِكا ﴾ ‪11‬‬ ‫ْس َ‬ ‫ق او لای ا‬‫صفا ِة ْال ام ْخلهو ِ‬ ‫﴿ ِإنَ اما ای ْع ِق هل اما اكانا ِب ِ‬
‫آن چیزی که ویژگی مخلوقات را دارد قابل تعقل [و تصور ذهنی] است در حالی که خدا ویژگیهای مخلوق‬
‫‪.‬را ندارد‬
‫در بحبوحهٔ جنگ صفین یک نفر از امیرالمؤمنین(ع) میپرسد‪ :‬منظور از واحد و یگانه بودن‬
‫خدا چیست؟ در واقع او نیز همین سؤال ما را داشته که توحید چیست؟ دیگران به این شخص‬
‫اعتراض میکنند که اَلن چه وقت این بحثها است؟ اَلن وسط جنگ است‪ .‬امام میفرمایند‪ :‬او‬
‫‪.‬را رها کنید‬
‫سؤالی که او دارد و چیزی که او میخواهد‪ ،‬همان چیزی است که ما آن را از این جنگ‬
‫میخواهیم‪ .‬او میخواهد توحید را بفهمد‪ ،‬هدف ما نیز از این جنگ این است که مردم بفهمند‬
‫‪.‬توحید چیست و توحید مبنای جامعهٔ اسالمیباشد‪ .‬لذا او را رها کنید تا من توضیح بدهم‬
‫حضرت آنجا چهار معنا میکنند‪ ،‬دو معنا را رد میکنند که مورد بحث نیست اما دو معنا‬
‫دیگر را تأیید میکنند‪ .‬یکی از آن دو معنا این است که خدا یگانه است چیزی شبیه او نیست‪.‬‬
‫ْس اك ِمثْ ِل ِه ا‬
‫ش ْيء‬ ‫‪ «» 12.‬الی ا‬
‫ی المعنا» یعنی بسیط است‪ ،‬دو تا و مرکب از اجزا‬ ‫معنای دوم توحید این است که «احد ه‬
‫توحید به سه معنا به کار میرود؛ انفراد‪ ،‬بساطت و نفی شبیه و مطرح شد که معنای ‪.‬نیست‬
‫دوم و سوم َلزمهٔ انفراد است‪ .‬حضرت از آن سه معنا‪ ،‬دو معنا را بیان کرده و مورد تأیید‬
‫قرار داده است که اگر ما این دو معنا را به عنوان توضیح معنای واحد بیان کنیم‪ ،‬معانی‬
‫‪.‬درست توحید است‬
‫‪.‬‬

You might also like