Professional Documents
Culture Documents
مقدمۀ ویراستار
قدیمیترین و تنها دعوی ملحدین در طعن به وجود خداوند« ،برهان شر» است .آنها با
کجفهمی از این برهان و با این استدلال که «چون در دنیا شر هست ،پس خدایی وجود
ندارد» ،سعی در انکار وجود خداوند دارند.
البته اصلِ برهان شر بدین شکلی نیست که ملحدان از آن ،سوء تعبیر و سوء استفاده
کردهاند .اصل این برهان در نقد صفات خداوند مطرح شد؛ نه ذات خداوند .اپیکورس 1با
طرح و استناد به این برهان ،سعی در انکار صفت قدرت خداوند داشت و نه انکار وجود او؛
2
چراکه اپیکورس و شاگردانش به وجود خداوند اعتقاد داشتند.
بعدها ،دیوید هیوم و سایر فلاسفۀ مادیگرا این برهان را بهعنوان دلیلی محکم برای انکار
وجود خداوند بهکار گرفتند .بدیهی است که برای بطلان آن ،هم باید بر علم فلسفه تسلط
داشت و هم آن گونه که اپیکورس و دیگران این برهان را مطرح کردهاند ،باید با بیانی ساده
به نقد آن پرداخت تا برای همه قابل درک باشد.
فلاسفۀ خداباور ،اعم از مسیحی و مسلمان ،نقدهای بسیاری بر این برهان ارائه کردهاند؛ اما
از شیواترین آنها ،نقد حمزه تزورتس در مقالهاش با عنوان «پاسخی به برهان شر بر مبنای
الهیات و فلسفه» است .مجموعۀ «رد شبهات ملحدین» کوشیده است ضمن ترجمه ،3اصل
امانتداری به سبک نویسنده را رعایت کند ،با این ملاحظه که توضیحات لازم و منابع مورد
استناد در پانوشت آورده شود.
.1اپیکورس ( ،)Epicurusفیلسوف یونانی که معتقد بود هدف زندگی باید آرامش فکر و پیروی از لذتهای معتدل باشد.
.2تاریخ فلسفه ،چارلز کاپلستون ،جلد ،1صفحه .564
.3مترجم :کوثر محمدی | پایان ترجمه :شنبه 2فروردین 1311شمسی .ساعت 4::5عصر.
1
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
الهیات طبیعی 3شاخهای از علم فلسفه است که در حوزۀ فلسفۀ دین میکوشد تا باطلبودن
عقاید بنیادی خداباوران را اثبات کند 5.یکی از گیراترین و قویترین استدلالات الهیات
طبیعی ،استناد به برهان شر است.
بنا بر برهان شر ادعا میشود :اینکه خدایی با قدرت مطلق و صفات نیک وجود داشته باشد
و هم اینکه اجازه دهد در این دنیا ،درد و رنج این چنین زیاد باشد ،باورکردنی نیست.
4
دیوید هیوم ،فیلسوف مشهور ،در کتاب خود با عنوان «گفتوگوها در باب دین طبیعی»
بهصراحت آورده است:
«هنوز هم سؤالات دیرینۀ اپیکورس بیجواب ماندهاند :آیا خدا میخواهد از وقوع شر
جلوگیری کند ،اما نمیتواند؟ آیا بر این امر قادر است ،اما نمیخواهد؟ پس او بدنهاد و
بدخواه است .آیا او هم خواهان و هم قادر بر جلوگیری از وقوع شر است؟ پس این شر از
6
کجاست؟»
بدون تردید ،برهان شر یکی از موانع مهم فکری است که باید هر مسلمان یا خداباوری بر
آن غلبه کند تا به اقناع عقیدتی دربارۀ وجود خداوند برسد (و دیگران را نیز به این قناعت
عقیدتی برساند).
2
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
اچ .جَی .مککلوسکی 1در مقالهای با عنوان «خدا و اهریمن» ،این برهان را بهخوبی خلاصه
کرده است« :تناقضی که میان حقیقتِ شر و اعتقاد به خدایی با صفت احسان و قدرت
2
مطلق وجود دارد ،برای خداباوران مسئلهآفرین شده است».
پاسخ به تفسیر باطنی «برهان شر»
ابتدا باید به نکتهای اشاره کرد و آن اینکه گزارههای 1و 2از لحاظ منطقی ناسازگار
نیستند؛ چراکه تناقض آشکاری بین آن دو وجود ندارد .اینکه ملحدی از این دو گزاره به
سوی این نتیجهگیری خیز بردارد که خدایی با صفت احسان که قادر مطلق باشد ،وجود
ندارد ،توجیهناپذیر است؛ مگر اینکه «چند مفروض پنهان» را متصور شده باشد ،همان طور
5
که ویلیام کریگ 3فیلسوف ،از زبان یک ملحد نقل میکند.
1. H. J. McCloskey
2. “God and Evil” Philosophical Quarterly, X (1960), p 97
.3فیلسوف و خداباور مسیحی ( .) William Lane Craigاو در باب اثبات خداوند با کریستوفر هیچنز و سم هریس مناظراتی داشته است؛ اما
در باب ایمان به خداوند و صفات او ،اعتقادش با اعتقاد مسلمانان در تضاد است.
4. J.P. Moreland and William Lane Craig. Philosophical Foundations for a Christian Worldview. IVP Academic, p538
3
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
بنابر گزارۀ چهارم ،از آنجا که خداوند بر انجام هر کار و آفرینش هر چیزی تواناست ،پس
میتواند انسانهای مختاری بیافریند که همواره برای انجام اعمال نیک مصمم باشند و
مرتکب اعمال اهریمنی و یا دچار مصیبت نشوند .گزارۀ پنجم بیان میدارد :خداوند دارای
احسان بیشماری است؛ بهگونهای که اگر میتوانست جهانی بدون شرارت و مصیبت
بیافریند ،چنین میکرد.
طرفداران این تفسیر از برهان شر ،چند فرض توجیهناپذیر را مطرح میکنند .این مفروضات
پنهان ،طرح فرضهای وقیحانهای را به دنبال دارد؛ نخست اینکه ،در این تفسیر ،خدا طبق
اعتقادات مسیحیت ،فرض گرفته شده است؛ خدایی که فقط دارای احسان و قدرت مطلق
است .دوم اینکه ،فرض را بر این گذاشتهاند که دلیلی وجود ندارد که خداوند اراده کند شر
و مصیبت در جهان بهوقوع بپیوندد.
﴿فَل َ َّما بَلَغَا َم ْج َم َع بَيْ ِنهِ َما ن َ ِس َيا ُحوتَهُ َما فَات َّ َخ َذ َسبِيل َ ُه ِفي إلْ َب ْح ِر َس َر ًب﴾ ()61
«هنگامی که به محل برخورد دو دریا رسیدند ،ماهی خویش را از یاد بردند .ماهی در دریا
راه خود را پیش گرفت (و به درون آن خزید)».
َه َذإ ن ََص ًبا﴾ ()62 ﴿فَلَ َّما َج َاو َزإ قَا َل ِل َفتَا ُه أتِنَا غَدَ إ َءَنَ لَقَ ْد ل َ ِقينَا ِم ْن َس َف ِرَنَ
«وقتی (از آنجا) دور شدند (و راه زیادی را طی کردند ،موسی) به خدمتگزارش گفت:
غذای ما را بیاور ،واقعاً در این سفرمان دچار خستگی و رنج زیادی شدهایم».
5
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
ِعلْ ًما﴾ ()64 ﴿فَ َو َجدَ إ َع ْبدًإ ِم ْن ِع َبا ِدَنَ أتَيْنَا ُه َر ْح َم ًة ِم ْن ِع ْن ِدَنَ َوعَل َّ ْمنَا ُه ِم ْن لَدُ َنَّ
«پس بندهای از بندگان (صالح) ما را (به نام خضر) یافتند که ما او را مشمول رحمت خود
ساخته و از جانب خویش بدو علم فراوانی داده بودیم».
﴿قَا َل ل َ ُه ُم َ
وسى َه ْل َأت َّ ِب ُع َك عَلَى َأ ْن تُ َع ِل َم ِن ِم َّما عُ ِل ْم َ
ت ُر ْشدًإ﴾ ()66
«موسی بدو گفت :آیا (میپذیری که من همراه تو شوم و) از تو پیروی کنم بدان شرط که
از آنچه مایۀ رشد و صلاح است و به تو آموخته شده است ،به من بیاموزی؟»
6
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
﴿قَا َل َس َتجِدُ ِني إ ْن َشا َء إلل َّ ُه َصا ِب ًرإ َو ََل َأع ِْصي ل َ َ
ك َأ ْم ًرإ﴾ ()61
ِ
«(موسی) گفت :به خواست خدا ،مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچکاری از تو نافرمانی
نمیکنم».
()61 ﴿فَان َْطلَقَا َحتَّى إ َذإ َر ِك َبا ِفي إ َّلس ِفينَ ِة خ ََرقَهَا قَا َل َأخ ََر ْقتَهَا ِل ُت ْغ ِر َق َأ ْهلَهَا لَقَ ْد ِجئ َْت َشيْئًا إ ْم ًرإ﴾
ِ ِ
«(پس موسی و خضر با یکدیگر) به راه افتادند (و در ساحل دریا به سفر پرداختند) تا اینکه
سوار کشتی شدند( .خضر در اثنای سفر) آن را سوراخ کرد( .موسی) گفت :آیا کشتی را
سوراخ کردی تا سرنشینان آن را غرق کنی؟! واقعاً کار بسیار بدی کردی!»
﴿فَان َْطلَقَا َحتَّى إ َذإ َأت َ َيا َأ ْه َل قَ ْري َ ٍة ْإس َت ْط َع َما َأ ْهلَهَا فَأَب َ ْوإ َأ ْن يُضَ ِي ُفو ُه َما فَ َو َجدَ إ ِفيهَا ِجدَ ًإرإ يُ ِريدُ َأ ْن
َ ِ َ ْ َ ْ ِ َ َ َ َََ َ ِ
َ ْ ْ ً ()66 ﴾ إ
ر ج أ ه ي ل ع تَ َذ خ َّ ت َل َ
ت ئش وي َ ْنق َّض فأقا َم ُه قا ْ
ل ل
«باز به راه خود ادامه دادند تا به روستایی رسیدند ،از اهالی آنجا غذا خواستند؛ ولی آنان از
مهمانکردن آن دو خودداری نمودند .ایشان در میان روستا به دیواری رسیدند که داشت
فرو میریخت( .خضر) آن را تعمیر و بازسازی کرد( .موسی) گفت :اگر میخواستی
میتوانستی در مقابل این کار مزدی بگیری (و شکممان را بدان سیر کنی .آخر فداکاری با
این مردمان فرومایه ،حیف است)».
ون ِفي إلْ َب ْح ِر فَأَ َرد ُْت َأ ْن َأ ِعي َبهَا َو َك َان َو َرإ َء ُه ْم َم ِل ٌك يَأْخ ُُذ ُك َّل
﴿ َأ َّما إ َّلس ِفينَ ُة فَ َكان َْت ِل َم َسا ِك َين ي َ ْع َملُ َ
َس ِفينَ ٍة غَ ْص ًبا﴾ ()61
«واما آن کشتی ،متعلق به گروهی از مستمندان بود که (با آن) در دریا کار میکردند و من
خواستم آن را معیوب کنم (و موقتاً از کار بیفتد ،چراکه) سر راه آنان پادشاه ستمگری بود
که همۀ کشتیها(ی سالم) را غصب میکرد و میبرد».
َو ُك ْف ًرإ﴾ ()2: ﴿ َو َأ َّما إلْغ ََُل ُم فَ َك َان َأب َ َوإ ُه ُم ْؤ ِمنَيْ ِن فَخ َِشينَا َأ ْن يُ ْر ِه َقهُ َما ُط ْغ َياَنً
«و اما آن کودک (که او را کُشتم) ،پدر و مادرش باایمان بودند (و اگر زنده میماند)
میترسیدیم که سرکشی و کفر را بدانان تحمیل کند (و ایشان را از راه ببرد)».
8
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
َأ ْن ي ُ ْب ِدلَهُ َما َربُّهُ َما َخيْ ًرإ ِمنْ ُه َز َكا ًة َو َأ ْق َر َب ُر ْح ًما﴾ ()21 ﴿فَأَ َردَْنَ
«ما خواستیم که پروردگارشان به جای او ،فرزند پاکتر و پرمحبّتتری بدیشان عطاء
فرماید».
﴿ َو َأ َّما إلْجِدَ ُإر فَ َك َان ِلغ ََُل َميْ ِن ي َ ِتي َميْ ِن ِفي إلْ َم ِدينَ ِة َو َك َان تَ ْح َت ُه َكن ْ ٌز لَهُ َما َو َك َان َأبُو ُه َما َصا ِل ًحا فَأَ َرإ َد َرب ُّ َك
َأ ْن ي َ ْبلُغَا َأ ُش َّد ُه َما َوي َْس َت ْخ ِر َجا َكن ْ َز ُه َما َر ْح َم ًة ِم ْن َرب َِك َو َما فَ َعلْ ُت ُه َع ْن َأ ْم ِري َذلِ َك تَأْ ِوي ُل َما ل َ ْم ت َ ْس ِط ْع
عَل َ ْي ِه َصبْ ًرإ﴾ ()22
«و اما آن دیوار (که آن را بدون مزد تعمیر کردم) متعلق به دو کودک یتیم در شهر بود ،و
زیر دیوار ،گنجی وجود داشت و پدرشان مرد صالح و پارسایی بود (و آن را برایشان پنهان
کرده بود) .پس پروردگار تو خواست که آن دو کودک به حدّ بلوغ برسند و گنج خود را به
مرحمت پروردگارت بیرون بیاورند (و مردمان بدانند که :صلاح پدران و مادران برای پسران
و دختران ،و خوبی اصول برای فروع سودمند است) .به دستور خود این کارها را نکردهام (و
خودسرانه دست به چیزی نبردهام و بلکه فرمان خدا را اجرا کردهام و برابر رهنمود او
رفتهام) .این بود راز و رمز کارهایی که توانایی شکیبایی در برابر آنها را نداشتی».
9
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
1
قت أ ِلج َّن َوأَل َنس إ ََّل ِل َيع ُبدُ ِ
ون﴾ ﴿ َو َما َخلَ ُ
2
ِ ِ
«من پریها و انسانها را جز برای پرستش خود نیافریدهام».
-2خداوند ما را برای ابتلاء آفریده است و بخشی از این ابتلاء ،آزمودن انسانها با شرارت و
مصیبتهاست .خداوند در قرآن کریم (سورۀ الملک ،آیۀ )2میفرماید:
﴿إل َّ ِذي َخل َ َق إلْ َم ْو َت َوإلْ َح َيا َة ِل َي ْبلُ َو ُك ْم َأيُّ ُك ْم َأ ْح َس ُن َع َم ًَل َوه َُو إلْ َع ِز ُيز إلْغَ ُف ُور﴾
«همان کسی که مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید کدامتان کارتان بهتر
و نیکوتر خواهد بود .او چیره و توانا و آمرزگار و بخشاینده است».
-3مبتلاشدن به سختیها و رنجها ،امکان شناخت و فهم نامهای خداوند -مانند« :الفتّاح:
گشایشگر» و «الشّافی :شفاء دهنده» -را برای ما فراهم میآورد .بهطور مثال ،بدون
رنجکشیدن از بیماریها ،نمیتوانیم اسم «الشّافی» خداوند را درک کنیم .شناخت خداوند
خیر و احسان بزرگتری با خود دارد و به تجربهکردن درد و رنجها میارزد؛ چراکه شناخت
پروردگار بهمعنای تحققبخشیدن به همان هدف اصلی آفرینش انسانها و پریان است.
-5مصیبتها شرایط بروز قابلیتهای مرتبۀ دوم را فراهم میآورند .قابلیتهای مرتبۀ اول،
شادمانی و رضایت نفس هستند و شری که در مرتبۀ اول قرار میگیرد ،اندوه و درد
جسمانی است .قابلیت مرتبۀ دوم ،نیکسرشتیهای والایی چون اراده و تهور است و تنها در
3
صورتی نمایان میشوند که مصیبت یا شرارتی وجود داشته باشد.
-4چهبسا انسان از گناهان گذشته ،حال و آیندۀ خود متأثر و گرفتار رنج و بلا شود .علم
خداوند بر هر چیزی احاطه دارد و در قید زمان نیست .لطفاً به داستان خضر علیهالسّلام
11
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
بازگردید و در این پاسخ خضر علیه السّلام به حضرت موسای نبی -علی نبیّنا وعلیه أفضل
الصّلوات والسّلام -تدبر کنید:
عَلَي ِه صبْرإ﴾1
﴿َ ...ر ْح َم ًة ِم ْن َرب َِك َو َما فَ َعلْ ُت ُه َع ْن َأ ْم ِري َذلِ َك تَأْ ِوي ُل َما ل َ ْم ت َ ْس ِط ْع ْ َ ً
« ...به مرحمت پروردگارت (و گنج خود را بیرون بیاورند) (و مردمان بدانند که :صلاح پدران
و مادران برای پسران و دختران ،و خوبی اصول برای فروع سودمند است) .به دستور خود
این کارها را نکردهام (و خودسرانه دست به چیزی نبردهام و بلکه فرمان خدا را اجرا کردهام
و برابر رهنمود او رفتهام) .این بود راز و رمز کارهایی که توانایی شکیبایی در برابر آنها را
نداشتی».
-6خداوند به انسانها ،قدرت اختیار داده است و قدرت اختیار ،آزادی در انتخاب کردارهای
ناپسند را نیز شامل میشود.
تفسیر ظاهری از برهان شر
تفسیر باطنی برهان شر در اقناع فکری ناکام ماند و ما را برای پذیرش آن مجاب نساخت؛
اما تفسیر ظاهری ،قانع کنندهتر بهنظر میرسد ،زیرا ظاهراً ،خداوند و وجود شر در جهان را
توأما میپذیرد ،اما بهخاطر سطح شرارتهایی که در جهان وجود دارد ،وجود خدا را انکار
میکند .استدلال موجود در این تفسیر بر پایۀ مقدمات زیر است:
خدایی با صفت احسان که قادر مطلق است ،وجود دارد.
شر بدون هیچ توجیهی وجود دارد.
در نتیجه ،خدا وجود ندارد.
از نظر مسلمانان ،گزارۀ دوم ،ذهنگرایانه است و حقیقت محض نیست .مسلمانان وجود شر
را باور دارند ،اما به این معتقد نیستند که برای شر هیچ توجیهی وجود ندارد .از آنجا که
این گزاره ناشی از ذهنگرایی انسان است ،پس تفسیر ظاهری از برهان شر ،محلی از اعراب
در رد خداوند نخواهد داشت .طرفداران این استدلال باید ثابت کنند شرِّ بدون توجیه یا
11
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
خود شر ،مفاهیمی عینی -دارای وجود خارجی]ویراستار[ -هستند ،بدون اینکه آن را به
ذهنیّت انسان ارجاع دهند.
طرفداران برهان شر از پاسخگویی به پرسشهای بالا ناتوان هستند؛ زیرا وجود خدا بهعنوان
مبنایی منطقی در عینیتبخشیدن به مفاهیم خیر و شر (باتوجیه یا بدون توجیه) ضروری
است .بدون وجود خداوند ،این اصطلاحات نسبی هستند؛ زیرا در آن صورت ،ارزشها فاقد
هرگونه ثبات بینشی هستند ،سوا از ذات و کیفیت صفات خداوند که از ذهنیت انسانها برتر
است .اصطلاحات «خیر» و «شر» ،بدون وجود خداوند هیچ معنایی ندارند و صرفاً مفاهیمی
ناپایدار هستند .از این رو ،این فرضیۀ خداناباوران تنها زمانی معنایی عینی خواهد یافت که
به وجود خداوند به عنوان لازمۀ استدلالشان اذعان کنند .در پرتو آنچه گفته شد ،استدلال
مسلمانان یا خداباوران به شکل زیر خواهد بود:
oاگر خدایی وجود نداشته باشد ،پس ارزشهای اخلاقی نیز بهطور عینی وجود نخواهند
داشت.
oشر وجود دارد.
oپس ارزشهای اخلاقی بهطور عینی وجود دارند( .نتیجۀ فرضیۀ دوم)
oدر نتیجه ،خدا وجود دارد.
12
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
عینیتگرایی اخلاقی وجود نخواهد داشت .پاول کورتز ،فیلسوفِ انسانگرا ،1بهخوبی به طرح
این موضوع پرداخته است:
«سؤال اصلی در مورد اصول اخلاقی و معنوی ،با مبنای هستیشناختی در ارتباط است .اگر
این اصول نه از سوی خدا اخذ و نه بر شالودهای غیرتجربی استوار شده باشند ،آیا واقع ًا
2
ناپایدارند؟»
پاول کورتز درست میگوید؛ زیرا اعتقاد به خداوند تنها ثبات عقلانی است که بر ذهنیت
انسان برتری دارد و ذهنیتگرایی او را تعالی میبخشد ،پس بدون وجود خداوند،
عینیتگرایی اخلاقی فاقد مبنایی منطقی است .در نبود خداوند ،تنها دو مبنای جایگزین و
محتمل برای معنای کلی وجود دارد :فشارهای اجتماعی و فرگشت.
هیچکدام از این دو ،مبنایی عینی برای اخلاقیـات ارائه نمیدهند؛ زیرا هر دو مدعی هستند
که اخلاقیات ما به تغییرات اجتماعی و زیستشناختی وابسته هستند.
در این دیدگاه ،اخلاقیات نمیتوانند الزامآور باشند ،یا بهعبارت دیگر ،حقیقی باشند ،صرف
نظر از کسانی که به این مبانی باورمندند.
از این رو ،بدون وجود خداوند مبنایی عینی برای اخلاقیات وجود ندارد .خداوند یک مفهوم
ذهنی نیست؛ در نتیجه ،اگر اخلاقیات از سوی خدا اخذ شوند و مبنا قرار گیرند ،الزامآور و
عینی خواهند بود ،زیرا خداوند از ذهنیت انسان برتر است و آن را تعالی میبخشد .ریچارد
تیلور ،کردارشناس مشهور ،چنین نتیجهگیری میکند:
«نویسندگان معاصر با بیملاحظگی و بدون هیچ ارجاعی به دین ،در مورد اخلاق بهنجار و
ناهنجار و تعهدات اخلاقی رساله مینویسند ،در واقع مباحث نامستدل آنان همچون
بههمبافتن استدلالهایی تارمانند است و سزاوار است بگوییم گفتمان آنها ،فاقد
3
معناست».
13
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
بنابراین وجود شر در جهـان حقیقتاً وجود خداوند را ثابت میکند .این استدلال امکان
وجود خدا و شر با هم را نشان میدهد ،بدون اینکه برای توضیح چرایی آن تقلایی داده
شود .مسلمانان و خداباوران میتوانند در پاسخی استفهامی به خداناباوران بگویند « :چگونه
یک خداناباور برای انکار وجود خداوند ،استدلال میآورد؟ حال آنکه در وهلۀ نخست ،وجود
خداوند بهعنوان مبنایی عینی برای طرح چنین استدلالی لازم است؟!»
در نگاه اول ،برهان شر ظاهراً مسلمانان را در تنگنایی قرار میدهد که عبور از آن غیرممکن
بهنظر میرسد؛ اما با ژرفنگری منطقی ،میتوان دریافت برهان شر ،استدلالی قانعکننده
نیست.
جمع بندی با استدلالی احساسی
در آیین بودایی ضربالمثلی مشهور با این مضمون وجود دارد« :امیال موجب آلام
میشوند ».از آنجا که انسانها دارای امیال شدیدی هستند ،از این رو ،همواره در رنج بهسر
میبرند .این ضربالمثل ،صرفِ نظر از درستی یا نادرستی آن ،این احساس را در ما تقویت
میکند که در مقاطعی از زندگی خود شر را تجربه میکنیم و از آن رنج میبریم .این رنج
ممکن است برآیند اعمال خود ما یا دیگران و یا عوامل بیرونی چون سوانح طبیعی باشد .از
پیامدهای چنین رنجی این خواهد بود که بسیاری از ما چون طعمهای در دام گرایشات
عاطفی گرفتار میشوند و بدین طریق ،در مورد وجود خداوند دچار شبهه و یا نوعی اختلال
روانشناختی میشوند.
اما الهیات اسلامی برای چیرهشدن بر این برهان باطل« ،ابزارهای» بینشی لازم را در اختیار
مسلمانان میگذارد .الهیات اسلامی از دو مصدر اصلی گرفته میشود :قرآن و سنّت .قرآن
کریم از کتابهای آسمانی و به عقیدۀ مسلمانان ،کلام خداوند است و احادیث نیز از طریق
وحی به پیامبر صلّی الله تعالی علیه وسلّم الهام و الفاظ آن به ایشان ﷺ نسبت داده
میشود.1
.1این سخن نویسنده به رهنمود آیات شریفه 3و 5سوره النّجم اشاره دارد( .ویراستار)
14
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
آیات شریفۀ زیر و چند فرمودۀ پیامبر اکرم ﷺ از میان احادیث ایشان ،هر آنچه را که
برای اطمینان و غنای فکری مسلمان ضروری مینماید ،در اختیار میگذارند:
َّ ُ ُ َ ْ َ ْ ُ ُ ْ
ون َوال َغ أر ُيق َو ُّالن َف َس ُاء َش َه َاد ٌة». 2
«الطاعون والمبط
«ان کسی که به طاعون یا شکم درد یا غرقشدن و نیز زنی که در حال وضع حمل وفات میکنند ،شهید هستند».
ات ْال َج ْنب َشه ٌيدَ ،و ْال َم ْب ُط ُ
ون َ ْ
ون َش أه ٌيدَ ،وال َغ أر ُق َش أه ٌيدَ ،و َص أاح ُب ذ أ الش َه َد ُاء َس ْب َع ٌة أس َوى ْال َق ْتل أفي َسبيل َّالل أهْ :ال َم ْط ُع ُ
« ُّ
أ أ أ أ أ
َ ٌ 3 وت َت ْح َت ْال َه ْدم َشه ٌيدَ ،و ْال َم ْ َرا ُة َت ُم ُ
وت أب ُج ْم ٍع ش أهيد.». َشه ٌيدَ ،و ْال َحر ُق َشه ٌيدَ ،و َّال أذي َي ُم ُ
أ أ أ أ أ
«شهیدان هفت گروهاند به جز شهیدی که در راه خدا (میدان جنگ با دشمنان خدا) شهید میشود :کسی که به
طاعون بمیرد ،شهید است؛ کسی که در اب غرق شود ،شهید است؛ کسی که به بیماری ذات الجنب -نوعی بیماری
ریه -بمیرد ،شهید است؛ کسی که با شکم درد بمیرد ،شهید است؛ کسی که با سوختن بمیرد ،شهید است؛ کسی که
به دلیل تخریب سقف یا دیواری بر رویش بمیرد ،شهید است؛ زنی که در حال وضع حمل بمیرد ،شهید است».
َ ْ ُ َ ُ ُ ْ
يب ال ُم ْس أل َم أإ َِّل َك َّف َر َّالل ُه أب َها َع ْن ُهَ .ح َّتى الشوك أة يشاكها»
َّ ْ َ ُ َ ُ َ 5
«ما أمن م أصيب ٍة ت أص
«هیچ بال و مصیبتی بر سر انسان مسلمان نمیاید؛ مگر اینکه ،خداوند گناهانش را میامرزد ،حتی اگر خاری به پایش
فرو رود».
َ ْ َ ْ ُ ْ َ ْ َ ْ ُ ُ ْ َ َّ َ َ َ َّ َ ْ ُ ْ َ َ ُ َّ َ َ َ ْ ْ َ ْ ُ ْ َ َّ ْ ُ ُ ْ َ ْ َ ُ َ َّ ْ ُ
الض َّر ُاء َو ُزل أزلوا َح َّتى َي ُق َول َّالر ُس ُول﴿ام ح أسبتم ان تدخلوا الجنة ولما يا أتكم مثل ال أذين خلوا أمن قب ألكم مستهم الباساء و
َ َّ
َوال أذ َين ا َم ُنوا َم َع ُه َم َتى َن ْص ُر َّالل أه َاِل أإ َّن َن ْص َر َّالل أه َق أريب﴾
ٌ 4
«ایا گمان بردهاید که داخل بهشت میشوید بدون انکه به شما همان برسد که به کسانی رسیده است که پیش از شما
حمل حوادث تلخ و ناگوار در راه درگذشتهاند؟ (شما که هنوز چنین رنجها و دردهای ی را ندیدهاید و باید چشم به راه ت ّ
.1صحیح مسلم ,کتاب الزهد والرقائق ,باب المؤمن أمره کله خیر ()2111
.2همان ]نویسنده[ ورواه النسائی فی الجنائز باب الشهید ( ، )2:26وأحمد ( ، )15662ورواه أحمد عن أبی هریرۀ (] )6654ویراستار[
.3سنن ابی داوود (] )3111نویسنده[ و متفق علیه ]ویراستار[
.5صحیح بخاری ()465:
.4سورۀ بقره ،آیۀ .215
15
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
کردگار باشید و بدانید :نخست رنج ،سپس گنج) .زیانهای مالی و جانی (و شدائد و مشکالت ،ان چنان ملتهای
پیشین را احاطه کرده است و) به انان دست داده است و پریشان گشتهاند که پیغمبر و کسانی که با او ایمان اورده
بودند (همصدا شده و) میگ فتهاند :پس یاری خدا کی (و کجا) است؟! (لیکن خدا هرگز مؤمنان را فراموش نکرده است
و پس از تعلیم فداکاری به مؤمنان و ابدیدگی ایشان که رمز تکامل است ،به وعدۀ خود وفا کرده و بدیشان پاسخ گ فته
است که ):بیگمان یاری خدا نزدیک است».
1 ْ ْ
﴿ َف أإ َّن َم َع ال ُع ْس أر ُي ْس ًرا﴾﴿ أإ َّن َم َع ال ُع ْس أر ُي ْس ًرا﴾
مسلما با سختی و دشواری ،اسایش و اسودگی است». «چرا که همراه با سختی و دشواری ،اسایش و اسودگی استً « ».
ُْ ْ َ َُ َ َ ُ ُ ُْ ْ ُ َ 2 َ ْ َ ُ ْ ْ ُ ْ ُ َّ ٌ َ ْ ُ َ َ ْ َ ْ َ َ ْ ُ ُ َ ْ
وف َو َي ْن َه ْو َن َع أن المنك أر واول أئك هم المف ألحون﴾
ون أبال َم ْع ُر أ﴿ولتكن أمنكم امة يدعون أإلى الخي أر ويامر
ّ
«و باید از میان شما گروهی باشند که (تربیت ِلزم را ببینند و قران و سنت و احکام شریعت را بیاموزند و مردمان را)
دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند ،و انان خود رستگارند».
از انجا که مسلمان به این قناعت عقالنی رسیده است که این سخنان از سوی خداوند هستند؛ پس میداند حجتهای
ان حق است و در پرتو انها ،نه تنها به اطمینان فکری میرسد ،بلکه قلبش نیز سرشار از ارامش خواهد شد.
16
رد شبهات ملحدین پاسخی به برهان شر بر مبنای الهیات و فلسفه
توجه :این مقاله توسط مجموعۀ «رد شبهات ملحدین» ترجمه و بهصورت کتابچۀ پیش رو منتشر
شده است .نشر و چاپ آن آزاد است.
امید است که خداوند آن را مایۀ سعادت نویسنده ،مترجم ،ویراستار 1و ناشران آن قرار دهد.
1ویراستار :بهرام | پایان ویراستاری :دوشنبه چهارم فروردین 1311؛ ساعت 1:3: :بامداد.
17