‫اسباب و عوامل خیانت‬

‫‪1‬ـ تنگ دلی و بی صبری‪ :‬حتی که انسان تنگ نظر نه قادر بر‬
‫صبراست و نه تحمل حفظ اسرار را دارد‪.‬‬

‫‪2‬ـ بی اعتنایی و اهانت به اخالق امانتداری و سهل انگاری‬

‫دراسرار مردم ‪.‬‬

‫‪3‬ـ ضعف ایمان‪ :‬بزرگترین عامل باز دارنده از خیانت ایمان مسلمان‬
‫است‪ .‬آن که ایمان ضعیف دارد ‪ ،‬عامل باز دارندۀ ضعیف دارد‪،‬‬
‫طبیعی است که فرصت خیانت را پیدا کند دریغ نمی ورزد‪.‬‬
 ‫‪4‬ـ تأثیرمحیط ‪َ :‬ردّه های باال و افراد بلند رتبه‬
‫مستقیم و یا غیرمستقیم به خیانت واختالس‪،‬‬
‫تزویر و جعل کاری دست بزنند‪ ،‬تأثیر سوء بر افراد‬
‫پائین رتبه می گذارد‪.‬‬
‫‪5‬ـ دنیا پرستی ‪ :‬رغبت بی ح ّ‬
‫د وحصردر محبت‬
‫مال وطلب جاه ومقام‪.‬‬
 ‫جزای خیانت‬
‫‪1‬ـ خیانت راعی بررعیت موجب غضب وعذاب‬
‫الهی می گردد‪.‬‬
‫‪2‬ـ خیانت در وزن و پیمانه موجب نفرین الهی‬
‫وعذاب اخروی می گردد‪.‬‬
‫‪3‬ـ اگر خیانت در اقتدار وحاکمیت باشد ‪ ،‬اسباب‬
‫شرّ و فساد و باعث هالکت همگانی می گردد‪.‬‬
 ‫‪ 4‬ـ اگرخیانت در بیع و شراء صورت گیرد‪ :‬در میان‬
‫جامعه حسد را به بار میآورد‪.‬‬
‫‪ 5‬ـ اگرخیانت درافشای اسرار(امورمحرم ) صورت گیرد‬
‫‪ ،‬باعث خصومت وفراق در اجتماع می گردد‪.‬‬
‫‪6‬ـ خیانت در مجموع اسباب فساد در بَرّ و ب ّ‬
‫حر میگردد‪،‬‬
‫سبَت اَی ِدی ال َّناس ِ‬‫حر بِمَا َک َ‬‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ب‬‫َال‬‫و‬ ‫ّ‬ ‫ر‬
‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ب‬ ‫ال‬ ‫ی‬ ‫ِ‬ ‫ف‬ ‫ُ‬
‫د‬ ‫ا‬ ‫َ‬
‫س‬ ‫َ‬
‫ف‬ ‫ال‬ ‫ر‬
‫َ‬ ‫َ‬
‫ه‬ ‫َ‬ ‫«ظ‬
‫ج ُع َ‬
‫ون»‬ ‫ِ‬ ‫َر‬ ‫ی‬ ‫م‬‫ه‬‫ُ‬ ‫َّ‬ ‫ل‬‫ع‬‫َ‬ ‫َ‬ ‫ل‬ ‫وا‬ ‫ُ‬
‫ل‬ ‫م‬
‫ِ‬ ‫َ‬
‫ع‬ ‫ی‬ ‫ذ‬ ‫َّ‬
‫لِ ُی ِذی َق ُهم بَعضَ ال ِ‬
 ‫جلوگیری وموانع خیانت‬
‫‪1‬ـ پولیـــس و قاضــــــی مخلص و با انضباط ‪.‬‬
‫‪2‬ـ نظام قانونی وتطبیق جدی آن به غیرتبعیض‪.‬‬
‫‪3‬ـ اعتقاد جازم وعمل کرد مخلصانه خود مجریان‬
‫قانون‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ ایمان کامل به هللا جل جالله است‪.‬‬
 ‫سرقت ( دزدی )‬

‫ظ غیر به طریقۀ خفیه به غیر اجازه را گویند‪.‬‬

‫سرقت‪ :‬بمعنای گرفتن مال محفو ِ‬

‫اضراراجتماعی سرقت‬

‫‪1‬ـ سرقت سبب اخالل امنیت عامه و باعث رنج و عذاب جامعه است‪.‬‬

‫‪2‬ـ باعث بی اعتمادی جامعه نسبت به یک دیگر می گردد‪.‬‬

‫‪3‬ـ باعث اسراف و تبذیرسرمایۀ باد آورده می گردد ‪.‬‬

‫س ُ‬
‫ول هللا‬ ‫عنه) َّ‬
‫أن َر ُ‬ ‫ُ‬ ‫‪ 4‬ـ سبب رفع ایمان میگردد‪َ ( ،‬عن أبّو ُ‬
‫هریرة (رضی هللا‬
‫َسرق َو ُ‬
‫ه َو ُمم ِمن‬ ‫السار ُ‬ ‫ل ‪َ ...:‬و ال َ یَسر ُ‬
‫صلي هللا علیه وسلم َقا َ‬
‫حینَ ی ِ‬
‫ق ِ‬ ‫َ ِ‬ ‫ق‬ ‫ِ‬
 ‫رشوت‬
‫یر ِه‬
‫ِ‬ ‫َ‬
‫غ‬ ‫َ‬
‫و‬ ‫م‬ ‫ک‬
‫ِ‬ ‫ا‬ ‫َ‬
‫ح‬ ‫ل‬‫ِ‬ ‫ل‬ ‫ُ‬
‫ص‬ ‫ّ‬
‫خ‬ ‫َ‬
‫الش‬ ‫ه‬
‫طی ِ‬‫معنای ِرشوت‪(:‬مَا ُیع ِ‬
‫شا )‬ ‫ید َو جَم ُعهَا َر َ‬ ‫ملَ ُه َعلَی مَا ُی ِر ُ‬
‫م لَ ُه ‪ ،‬اَو یَح ِ‬ ‫لِی ُ‬
‫َحک َ‬
‫رشوت عبارت ازآن مال و متاع که داده میشود برای‬
‫حاکم وغیرحاکم تا بنفع دهنده فیصله کند ویا‬
‫بگرداند (همان دوسیه وتحقیق را) مطابق به میل‬
‫پول دهدنده‪.‬‬
 ‫دالیل جرام بودن رشوت‬
‫َأک ُلوا َف ِریقاً‬ ‫الح َّ‬
‫کا ِم لِت ُ‬ ‫طل َو ُت ُ‬
‫دلوا بِهَا اِلَی ُ‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫أک ُلوا‬
‫‪1‬ـ« وَال تَ ُ‬
‫اَموَالَکم بَینَکم بِالبَا ِ ِ‬
‫م َ‬
‫ون »‬ ‫ِثم َو اَن ُتم تَعلَ ُ‬
‫بِاال ِ‬ ‫اس‬
‫ِ‬ ‫ِمن اَموَا ِ‬
‫ل ال َّن‬

‫واموال خود تان را به باطل در میان خود نخورید وآن را به ُامراء و قضات‬
‫تقدیم نکنید تا ازروی گناه ‪ ،‬بخشی ازاموال مردم را بخورید‪ ،‬درحالیکه‬
‫شما میدانید‪.‬‬

‫هللا َعلَی ال َرا ِ‬

‫شی َو ال ُ‬
‫مر ت َ ِ‬
‫شی» در روایت احمد وطبرانی‬ ‫‪ 2‬ـ« لَعنَة ُ ِ‬
‫وصحیح ابن حبان لفظ (ال َّرائِش ) نیزاضافه گردیده است که به معنی‬
‫واسطه ودالل است‪.‬‬
 ‫‪3‬ـ تغیر نام رشوت را حالل نمی سازد‬

‫ُ‬
‫ازابوحمید ساعدی ( رضی هللا عنه ) روایت است که ‪ :‬پیامبر صلي هللا علیه وسلم‬
‫مردی از قبیلۀ ( اَزد) را که ابن اللتبیه نام داشت مأمور جمع آوری صدقات گردانید‪ .‬آن‬
‫مرد زمانی که از جمع آوری صدقات برگشت گفت‪ :‬این مال شما می باشد و این مال‬
‫را برای من هدیه داده اند ‪ ،‬رسول هللا صلي هللا علیه وسلم با شنیدن این سخن بر‬
‫منبر بلند شد و بعد ازحمد ثنای خداوند فرمود‪ :‬اما بعد‪ :‬من طبق وظیفۀ که خداوند‬
‫برایم سپرده است یکی از شما را به وظیفۀ میگمارم و زمانی که می آید‪ ،‬میگوید‪ :‬این‬
‫مال شما است واین برایم هدیه داده شده است‪ ،‬اگرراست میگوید چرا در خانۀ‬
‫پدرومادرش ننشست تا هدیه برایش برسد‪ .‬بخدا ﷻ قسم هیچ یک از شما چیزی را‬
‫بدون حق نمی گیرد مگر اینکه با خداوند ﷻ درحالتی رو برومی شود که آنرا بدوش‬
‫خود حمل می کند‪.‬‬
 ‫شراب‬
‫معنی شراب‪ :‬درقرآنکریم اطالق خمربرشراب گردیده است‪.‬‬
‫خمردر لغت‪ :‬به معنای پنهان کردن است‪ .‬شراب نیزعقل انسان‬
‫را پنهان میکند‪.‬‬
‫کر)‪ .‬راغب‬ ‫لِ ُ‬
‫مس ِ‬ ‫ُ‬ ‫خمردراصطالح‪:‬قال الراغب‪(:‬الخمر اِس ٌ‬
‫م لِ ِ‬
‫ک‬
‫می گوید‪ :‬شراب نام برای هر ُمسکر(سستی آرنده)است‪.‬‬
 ‫اضرار شراب نوشی‬
‫‪1‬ـ اضرار فردی‬
‫الف‪:‬ازبین بردن هوش وحواس‪.‬‬
‫ب‪ :‬پنهان کردن ومغلوب نمودن عقل‬
‫ج‪ :‬ازبین بردن اقتصاد‪.‬‬
‫مطالعه شود‪...‬‬ ‫‪2‬ـ اضرار اجتماعی‬
 ‫‪3‬ـ اضرار دینی‬
‫حینَ یَش ِربهَا و ُ‬
‫َه َو‬ ‫َشر ُ‬
‫ب الخم َر ِ‬ ‫ِ‬ ‫ی‬ ‫َ‬ ‫الف ـ نفی ایمان‪َ «:‬وال‬
‫ُمم ِمن»‪.‬‬
‫ب ـ نشۀ شراب انسان را از ذکرخدا منع میکند‬
‫ج‪ -‬عامل فساد وکلید بد بختی دنیا وآخرت است« َعن أبِی‬
‫ال َّدردَاء رضی هللا عنه أنَّ ُه َقال‪ :‬اَوصَانِی َ‬
‫خلِیلِی صلی هللا‬
‫شرّ ٍ »‬ ‫ح ُک ِ ّ‬
‫ل َ‬ ‫خم َر‪َ ،‬فإنَّهَا ِمفتَا ُ‬
‫ب ال َ‬
‫شر ِ‬
‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ت‬ ‫َ‬ ‫علیه وسلم ال‬
 ‫‪ 4‬ـ اضرار صحی شراب‬
‫الف ـ اثر ُ‬
‫الکل درعمر‪ :‬یکی ازدانشمندان‬
‫مشهورغرب اظهار میدارد که هرگاه از جوانان ‪21‬‬
‫ساله تا ‪ 23‬ساله معتاد به مشروبات الکلی ‪ 51‬نفر‬
‫بمیرند در مقابل از جوانان غیر معتاد ده نفرهم تلف‬
‫نمی شوند‪.‬‬
 ‫‪5‬ـ اضرار اقتصادی شراب‬
‫‪ ۱‬منابع اقتصادی را خشک می سازد‬
‫‪ ۲‬نیروی کاری بشری را ناتوان می سازد‬
‫آزادی‪ ،‬رشوت را شیرینی‪ ،‬اِلحاد را روشن فکری‬
‫‪ ،‬رقص و رقاصگی را هنر مندی‪ ،‬گذب دروغ را‬
‫شوخی‪ ،‬خیانت را سیاست‪ ،‬دزدی را شجاعت‪،‬‬
‫قتل قتال را جهاد‪ ،‬هرمیت را شهید‪ ،‬شراب را‬
‫دوا‪ ،‬قماربازی ر ا تفریح‪ ،‬بی حجابی را‬
‫تمدن‪،‬ترویج فرهنگ غیراسالمی را استایل‪ ،‬نام‬
‫گذاری کردن‪.‬‬