Professional Documents
Culture Documents
سند
سند
الحمدهلل رب العالمین والصالة والسالم علی أشرف األنباء والمرسلین محمد خاتم النبیین وعلی آله وصحبه أجمعین
أمابعد...
بدون شک هللا سبحانه و تعالی نعمت های بی شماری در اختیار بندگان خود قرار داده و به وسیله این نعمت ها به آنها
احسان و منت نهاده است .به همین خاطر خداوند متعال دستور داده است تا این نعمت ها پاس داشته شوند و هیچ گاهی
کوچکترین ناسپاسی در برابر این نعمت ها صورت نگیرد! اما این نعمت ها برخی از برخی دیگر متفاوت اند و خداوند
برخی ازاین نعمت هارا به دیگری برتری و فضیلت بخشیده است .بدین ملحوظ می توان از نعمت ایمان ،صحت و وقت
و غیره نام برد .اما در این مقام نعمت که حایز اهمیت است و باید از آن نام گرفت نعمت امنیت است.
امنیت ،بزرگترین نعمت بعد از ایمان به خداوند تبارک وتعالی است.
گزاف نیست که بگویم بدون امنیت ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد ،این امنیت است که می توان در سایه آن سر به
بار گاه رب العالمین نهاد ،امنیت است ،که می توان از دیگر نعمت ها بر خوردار بود .اما ،اگر امنیتی وجود نداشته
باشد ،مردم چگونه می توانند به مسجد بروند وخدای خویش را عبادت نمایند.
به همین خاطر خداوند در یکی از سوره های قرآن کریم از بزرگترین نعمت خود در مقام امتنان به قریش ،یاد آوری می
کند و آن چیزی جز نعمت امنیت و آرامش نیست که در حقیقت محتوای سوره قریش همان امنیت و آرامش است.
بسم هللا الرحمن الرحیم
ِ-1إِل ياَل ِف ُقَر ْيٍش
ِ-2إياَل ِفِهْم ِر ْح َلَة الِّش َتاء َو الَّصْيِف
َ-3فْلَيْعُبُدوا َر َّب َهَذ ا اْلَبْيِت
-4اَّلِذ ي َأْطَع َم ُهم ِّم ن ُجوٍع َو آَم َنُهم ِّم ْن َخ ْو ٍف .
ترجمه لغات:
-۱ایالف :به معنای انس والفت
-۲رحله :به معنای سفر
-۳جوع :گرسنگی شدید
تفسیر:
هللا متعال در این سوره قریش را به نعمت های که بر ایشان ارزانی داشته بود متذکر ساخته به عبادت خود دستور داده
می فرماید:
ِ-1إِل ياَل ِف ُقَر ْيٍش} به خاطر انس والفت قریش .
ِ-2إياَل ِفِهْم ِر ْح َلَة الِّش َتاء َو الَّصْيِف } انس والفت ایشان به سفر زمستانی و سفر تابستانی.
《إيالفهم》بدل است از 《 إليالف》و در باره این که حرف الم در 《إليالف 》 متعلق به کدام جمله است ،در این
باره چند توجیه است :
-۱برخی حرف جر در 《 إليالف 》 را متعلق به فعل محذوف 《 اعجبوا》 دانستهاند ،چرا که حرف الم آن داللت
می دارد ،چون بعد از ماده تعجب جار ومجرور به کثرت واقع می شود .مانند 《 :عجبا لک ،و عجبا لتلک الفضیه
》 و همچنان مانند قول امرئ القیس که گفته است 《 قیا لک من لیل 》 و حرف نداء در این شعر برای تعجب است،
لذا کلمه بعدی یعنی 《 من لیل》 را با حرف جر آغاز نموده است.
در این صورت تقدير آیه چنین می شود 《:إعجبوا إليالف قریش و تركهم عبادة رب هذا البيت 》 یعنی از انس والفت
قریش و نعمت من بر آنها و ترک ایشان عبادت پروردگار این خانه را ،در شگفت شوید...
امام ابن جریر طبری همبن توجیه را ترجیح داده است .
-۲توجیه دیگر این است که حر جر در این(إليالف ) متعلق به( فلیعبدوا ) است وچون به سیب تقدیم جار ومجرور بر
عاملش ،معنای شرطیت در آن پیدا شد از همین رو ( فلیعبدوا ) در جایگاه جواب شرط قرارگرفت ،وحرف
《فاء》برآن داخل شد در این صورت سبب تقدیم جار ومجرور بر متعلقش ،اهتمام به آن است ،چرا که همین الفت و
انس به سفرهای تجارتی،از جمله اموری است که هللا متعال به سببش مردم قریش را به عبادت خود دستور داده است ،
چرا که آنها در عوض عبادت هللا تعالی اصنام را عبادت می کردند.
نا گفته نماند که دخول حرف 《 فاء》 بر متعلق،به سبب تقدیم جار ومجرورش بر وی در زبان عربی امر شایع است
و مثال های زیادی در قرآن و حدیث دارد ،مثال در سوره یونس آیه( )۵۸می فرماید{:فلذلک فلیفرحوا}
《 بذلک 》 جار ومجرور و متعلق به ( فلیفرحوا ) است ،همچنان در سوره شوری آیه( )۱۵می فرماید { فلذلک
فادع واستقم } 《 فلذلک 》 متعلق به ( فادع ) است و همچنان پیامبر ص به کسی که خواهش مشارکت در جهاد با
ایشان را نموده بود ،فرمود :آیا پدر و مادر داری؟ آن شخص گفت :آری ،پیامبر ص فرمود 《 :فقیهما فجاهد》 در
خدمت ایشان جهاد کن .در این حدیث شریف کلمه《 فقیهما 》 متعلق به 《 فجاهد 》است ،و در همه این موارد می
بینیم که به سبب تقدیم جار ومجرور ،بر عاملش حرف 《 فاء 》داخل شده است.
پس مطلب آیه اینست که اگر مردم قریش به خاطر هیچ نعمتی هللا را پرستش نکنند ،كم از کم به خاطر همین نعمت
بزرگ انس والفت ایشان به سفر تجارتی تابستانی و زمستانی پر امن وامان توأم با تعظیم و احترام مردمان در حق
ایشان ،باید حق شناس باشند و هللا را پرستش کنند.
-۳توجیه دیگر این است که 《 إليالف 》 متعلق به سوره فیل است و تقدير عبارت چنین می شود(:فجعلهم کعصف
مأكول .إليالف قریش )آنها را همانند کاه خورده شده گرداند،به خاطر انس والفت قریش...
در این صورت اگر چه این سوره ،سوره مستقل است ،اما ارتباط و پیوندش به سوره فیل است ،یعنی هالکت صاحبان
فیل به خاطر بقای قریش والفت شان به سفر زمستانی و سفر تابستانی است تا بتوانند دور از هر نوع خطر انجام دهند.
و 《 قریش 》کسانی را گقته می شود که از نسل نضربن کنانه باشند که سیزدهمین جد پیامبر اکرم صلی هللا علیه و آله
وسلم بود.
امام قرطبی گفته است :قریش ،فرزندان نضربن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس ،بن مضر اند ،پس هر کسی که از
سالله 《 نضر》باشد أو قریشی است.
و فرزندان نضر به سببی قريش نامیده شدند که بعد از تفرق باهم یکجا شدند .
چون 《 تقرش 》به هم پیوستن و یکجا شدن را گویند یا سبب نامگذاری شان به قریش این است که آنها همه بازرگان
وتاجر بودند و از پیشه تجارت نان می خوردند .چون از معانی 《 تقرش 》کسب وکار نمودن است .
و اینکه درین جا از سفر زمستانی و سفر تابستانی نام برد ،سببش این است که معیشت قریش به همین دو سفر بستگی
داشت ،چراکه سر زمین مکه منطقه سنگزار است ،و زمینه کشت و زراعت در آن وجود ندارد ،بدین اساس باشندگان
مکه تجارت پیشه بودند ،درفصل زمستان به سوی یمن مال های تجارتی را انتقال می دادند و در تابستان به شام می
رفتند که از جمله مناطق سردسیر است و با هالک ساختن دشمن ،هر دو نعمتی که برای ایشان بسیار حیاتی و ارزنده
بود ،ثابت و پابرجا ماند و احترام و منزلت شان در انظار مردم بلند شد ،لذا با تمام آرامی و آسوده حالی به هر سو می
توانند سفر کنند.
دستور به عبادت پروردگار یگانه:
بعد از ذکر دوسفر و اشاره به سوی فراهم ساختن اسباب آسانی و امنیت آن ،حاال قریش را به شکرانه این نعمت تاریخی
دستور می دهد {:فلیعبدوا ربهذاالبيت }3 .پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند.
پروردگاری که هر گونه خطر را از آنها دور داشت و دشمنانی را که به غرض تخریب این بیت آمده بودند هالک
ساخت و منزلت و برتری قریشان را در دلهای مردم نهاد ،پس باید برای به جا آوردن سپاس و اجالل و تعظیم او ،تنها
او عبادت کنند تا همانطور که در دنیا آنها را ایمن ساخت آخرت شان را نیز فراهم کند.
سپس برای دستور به این عبادت دو موجب ذکر می کند :
-۱موجب اول { :الذي اطعهم من جوع } آن که به جای گرسنگی ایشان را طعام داد .و راه های درآمد و اسباب
حصول رزق و روزی را برای ایشان فراهم ساخت.
چنانچه در سوره قصص آیه ( )۵۸می فرماید {:أو لم نمکن لهم حرما ءامنایجبی إليه ثمرات كل شئ رزقامن لدنا} 《آیا
ما حرم پر امن را و امانی را برای ایشان فراهم بیاورده ایم که محصوالت و میوه جات فراوانی ( از نواحی مختلف) به
سوی آن آورده می شود ؟!( این محصوالت و ثمرات ) داده ما است》...
حرف 《 من》در { من جوع } و همچنان در{من خوف } به معنی بدلیت و عوض است ،یعنی به عوض گرسنگی
طعام و به عوض خوف ،امن داد.
-۲موجب دوم { :و ءامنهم من خوف} 《 وآنها را از گونه خوف و هراس ایمین گرداند 》 .در حالیکه تمام قبایل و
مردم بیرون از مکه در بیم و ترس زندگی داشتند.
َّن ًن ُّن
چنانچه در سوره عنکبوت()۶۸می فرماید { :أولم یروا ا ا حعلنا حرًّما ءام او یتخطف ال اس من حولهم }
《 آیا( قریشان)نمی بینند که ما ( سرزمین ایشان مکه را ) حرم و مر امن ساخته ایم ،در حالی که از دور و بر آنان
مردم ربوده می شوند ،و در همه جای بیرون ازین حرم غارت و کشته می شوند ؟!
پس ،ذاتی که برای ایشان این همه عنایات را فرموده و اسباب رفاهیت و سرور را برای ایشان فراهم ساخت ،سزاوار
است که تنها اورا عبادت کنند و در برابر نعمت هایش تنها او را سپاس گزاری کنند و بزرگترین مظهر سپاس گزاری
برای هللا تعالی همانا عبادت خالص و پاک از هر گونه شرک وریاء است .
منابع
-۱تفسیر ازهر البیان
-۲صفوه التفاسر
-۳تفسیر تبیان
فهرست
مقدمه..........................
معرفی سوره...............
مناسبت این سوره به ماقبلش..........
محتوای سوره.............
محور اساسی این سوره..........
ترجمه آیات...........
ترجمه لغات...........
تفسیر.....................