You are on page 1of 125

‫لیلیت شیطان‬

‫از وب سایت ویکی پدیا‬


‫‪.‬لیلیت (‪ ،)1892‬نوشته جان کولیر‬

‫؛ عربی‪ Lilit:‬لیلیت (به عبری‪ :‬לילית‬


‫یک شیطان زن طوفان ) ‪ ‎Līlī t‬ليليث‬
‫بین النهرینی است که با باد مرتبط است‬
‫و تصور می شد حامل بیماری‪ ،‬بیماری و‬
‫‪.‬مرگ باشد‬

‫شکل لیلیت برای اولین بار در طبقه ای از‬


‫شیاطین یا ارواح باد و طوفان به عنوان‬
‫لیلیتو در سومر در حدود ‪ 4000‬سال‬
‫قبل از میالد ظاهر شد‪ .‬بسیاری از‬
‫محققان منشأ نام آوایی "لیلیت" را در‬
‫حدود ‪ 700‬سال قبل از میالد می دانند‪،‬‬
‫علیرغم اینکه قدمت آن حتی به زمان‬
‫[‪1‬‬ ‫]‬
‫موسی می رسد‪.‬‬

‫لیلیت به عنوان یک دیو شب در افسانه‬


‫های یهودی و به عنوان یک جغد جیغ‬
‫در اشعیا ‪ 34:14‬در نسخه کینگ جیمز‬
‫کتاب مقدس ظاهر می شود‪ .‬در فولکلور‬
‫متأخر‪" ،‬لیلیت" نام همسر اول آدم‬
‫‪.‬است‬

‫اساطیر بین النهرین‬

‫علم اشتقاق لغات‬


‫عبری‪ :‬לילית ; عربی‪ :‬لیلیث ; اکدی‪:‬‬
‫لیلیتو ‪ ،‬صفت‌های نسبای مؤنث یا مذکر‬
‫به معنای ‪ LYL‬از ریشه سامی اولیه‬
‫«شب» هستند‪ ،‬که به معنای واقعی‬
‫کلمه به «شب زن‪/‬شیطان» ترجمه‬
‫می‌شود‪ ،‬اگرچه کتیبه‌هایی به خط میخی‬
‫که در آن لیلیت و لیلیتو به ارواح بادی‬
‫[‪]3[]2‬‬
‫احتمال دیگر‬ ‫بیماری‌زا اشاره دارد‪.‬‬
‫ارتباط نه با "شب" بلکه با "باد" است‪،‬‬
‫اکدی به عنوان امانتی از ‪ Lil-itu‬بنابراین‬
‫[‪]2‬‬
‫‪ -‬به طور خاص از ‪lil‬‬ ‫سومری‪" ،‬هوا"‪،‬‬
‫شناسایی می شود‪ .‬بانوی " ‪NIN.LIL‬‬
‫هوا‪ ،‬الهه باد جنوبی (و همسر انلیل) ‪-‬‬
‫‪".‬و ایتود‪" ،‬ماه‬

‫شیاطین لیلیتو‬

‫اولین اشاره به دیو مشابه لیلیت و‬


‫همراه لیالک‪/‬لیلیت در فهرست‬
‫پادشاهان سومری است‪ ،‬جایی که پدر‬
‫[‪]4[ ]1‬‬
‫اطالعات‬ ‫گیلگمش لیلو نام دارد‪.‬‬
‫؛ یا لیلو‪[wer]"،‬کمی درباره لیلو ("مرد باد‬
‫لیال) وجود دارد و گفته می‌شود که او در‬
‫خواب زنان دخالت می‌کرد و عملکردهای‬
‫انکوبوس داشت‪ ،‬در حالی که لیلیتو به‬
‫مردان ظاهر می‌شد‪ .‬رویاهای وابسته به‬
‫[‪6[]5[]1‬‬ ‫]‬
‫عشق شهوانی‬

‫این ویژگی‌ها بیشتر توسط تداعی‌های‬


‫سامی با نام‌های لیال و لیلیتو‪ ،‬یعنی‬
‫کسانی که از اللو‪ ،‬یا سرگردانی در اطراف‪،‬‬
‫و لولو‪ ،‬به معنای هوسبازی ساخته‬
‫[‪]7‬‬
‫شده‌اند‪ ،‬پیشنهاد می‌شوند‪.‬‬

‫گفته می‌شود که لیلیتوهای آشوری‬


‫کودکان و زنان را شکار می‌کنند و آنها را با‬
‫شیر‪ ،‬طوفان‪ ،‬صحرا و بیماری مرتبط‬
‫می‌دانند‪ .‬تصویرهای اولیه از چنین‬
‫شیاطینی به عنوان داشتن چنگک پرنده‬
‫[‪]1‬‬
‫زو برای پا و بال شناخته شده است‪.‬‬
‫آنها از نظر جنسی به شدت نسبت به‬
‫مردان غارتگر بودند‪ ،‬اما نمی توانستند به‬
‫طور معمول با هم زندگی کنند‪ .‬تصور می‬
‫شد که آنها در مکان های بایر‪ ،‬متروک و‬
‫‪.‬بیابانی زندگی می کنند‬

‫مانند دیم سومری ‪ ،‬یک شیطان باد نر به‬


‫نام پازوزو تصور می شد که بر علیه آنها‬
‫[‪]9[ ]8‬‬
‫مؤثر است‪.‬‬

‫طوفان و شیاطین شبانه دیگری از طبقه‬


‫‪:‬مشابه در این دوره ثبت شده اند‬
‫● لیلو‪ ،‬انکوبوس‬
‫● اردات لیلی ("کنیز لیلیت") که در‬
‫خواب نزد مردان می آمد و از آنها بچه‬
‫می آورد‪.‬‬
‫● ‪ ،Irdu lili‬همتای انکوبوس ‪Ardat‬‬
‫]‬ ‫‪[10‬‬
‫‪lili.‬‬

‫این شیاطین در اصل شیاطین طوفان و‬


‫باد بودند‪ .‬اما ریشه شناسی بعدی آنها را‬
‫به شیاطین شب تبدیل کرد‪.‬‬

‫لقب لیلیت "دوشیزه زیبا" بود‪ ،‬او به‬


‫عنوان شیری در سینه هایش توصیف‬
‫[‪]5‬‬
‫شده بود و قادر به بچه دار شدن نبود‪.‬‬
‫][‪11‬‬

‫متون بابلی لیلیت را به عنوان فاحشه‬


‫الهه ایشتار نشان می دهد‪ .‬به طور‬
‫مشابه‪ ،‬گزارش های قدیمی سومری ادعا‬
‫می کنند که لیلیتو کنیز اینانا یا "دست‬
‫اینانا" نامیده می شود‪ .‬در متون سومری‬
‫آمده است که «اینانا روسپی زیبا‪ ،‬مجرد‬
‫و اغواگر لیلیتو را به مزارع و خیابان ها‬
‫فرستاد تا مردان را به بیراهه بکشاند»‪.‬‬
‫به همین دلیل لیلیتو را "دست اینانا"‬
‫[‪]13[]12‬‬
‫می نامند‪.‬‬
‫لیلیتو‪ ،‬اکدی آردات لیلی و البارتو آشوری‬
‫مانند لیلیت‪ ،‬چهره‌های بیماری و ناپاکی‬
‫بودند ‪ .‬آردات از «ارداتو» لقب روسپی ها‬
‫و زنان جوان مجرد به معنای «دوشیزه»‬
‫گرفته شده است‪ .‬یک متن جادویی می‬
‫گوید که چگونه اردات لیلی آمده بود تا‬
‫[‪]1‬‬
‫متون دیگر از‬ ‫یک مرد بیمار را "گرفت"‪.‬‬
‫الماشتو به عنوان دست اینانا‪/‬ایشتر به‬
‫جای لیلیتو و اردات لیلی یاد می کنند‪.‬‬

‫[‪]14‬‬
‫شیرها‪،‬‬ ‫لیلیت بیشتر با پرنده آنزو‪،‬‬
‫جغدها و مارها‪ ،‬که حیوانات مرتبط با‬
‫لیلیتو هستند‪ ،‬مرتبط است‪ .‬از این‬
‫اسطوره است که احتماال ً تصویرهای‬
‫کاباالیی بعدی لیلیت به عنوان مار در‬
‫باغ عدن و ارتباط او با مارها ترسیم شده‬
‫‪.‬است‬

‫در حماسه گیلگمش ‪ ،‬گفته می‌شود که‬


‫گیلگمش لیلیت‪ ،‬پرنده آنزو‪ ،‬و «ماری که‬
‫از طلسم نمی‌ترسد» را از درختی که در‬
‫بیشه‌ای مقدس وقف شده به الهه‬
‫[‪16[ ]15‬‬ ‫]‬
‫ایشتار‪/‬اینانا‪/‬اشره بود رانده است‪.‬‬

‫افسانه‌های دیگر پرندگان بدخواه آنزو را‬


‫به‌عنوان «شیر سر» توصیف می‌کنند و‬
‫آنها را به‌عنوان هیوالهای عقاب ترسیم‬
‫[‪]17‬‬
‫همچنین در طلسم بعدی از‬ ‫می‌کنند‪،‬‬
‫سایت ارسالن تاش‪ ،‬موجودی شبیه‬
‫ابوالهول با بال‌هایی که کودکی را‬
‫می‌بلعد و افسونی در برابر لیلیت یا‬
‫لیلیت دارد‪ ،‬نشان می‌دهد‪ .‬شیاطین‬
‫[‪]18‬‬
‫شامل حیوانات همبسته‬ ‫مشابه‪،‬‬
‫لیلیت از شیرها و جغدها‪.‬‬

‫الماشتو (سومر دیمه) یک دیو بین‬


‫النهرینی بسیار شبیه به لیلیتو بود و به‬
‫نظر می رسد لیلیت وارث بسیاری از‬
‫[‪]19‬‬
‫او‬ ‫اسطوره های الماشتو بوده است‪.‬‬
‫یک نیمه الهه و دختر آنو‪ ،‬خدای آسمان‬
‫[‪20‬‬ ‫]‬
‫به حساب می آمد‪.‬‬
‫بسیاری از افسونات علیه او به مقام او‬
‫به عنوان دختر بهشتی و اعمال اختیار‬
‫خود در مورد نوزادان اشاره می کند‪ .‬این‬
‫او را از بقیه شیاطین بین النهرین‬
‫متفاوت می کند‪ .‬بر خالف همتایان‬
‫اهریمنی خود‪ ،‬الماشتو از جانب خدایان‬
‫دستور نگرفت که بدخواهانه خود را‬
‫انجام دهد‪ .‬او این کار را به میل خودش‬
‫انجام داد‪ .‬گفته می‌شود که او مردان را‬
‫اغوا می‌کند‪ ،‬به زنان باردار‪ ،‬مادران و‬
‫نوزادان آسیب می‌رساند‪ ،‬شاخ و برگ‌ها را‬
‫می‌کشد‪ ،‬خون می‌نوشد و عامل بیماری‪،‬‬
‫‪.‬بیماری و مرگ بود‬
‫برخی از افسون ها او را به عنوان "هفت‬
‫[‪21‬‬ ‫]‬
‫جادوگر" توصیف می کنند‪.‬‬

‫فضای بین پاهای او مانند عقرب است‬


‫که مطابق با عالمت نجومی عقرب است‪.‬‬
‫(عقرب بر اندام تناسلی و اندام های‬
‫جنسی حکومت می کند‪ ).‬سر او شیر‬
‫است‪ ،‬پاهای پرنده آنزو مانند لیلیتو دارد‪،‬‬
‫سینه هایش توسط خوک و سگ مکیده‬
‫می شود و او پشت االغ را سوار می کند‪.‬‬
‫][‪22‬‬

‫دو دیو دیگر بین النهرین با لیلیتو‪ ،‬گالو و‬


‫[‪23‬‬ ‫]‬
‫آلو رابطه نزدیکی دارند ‪.‬‬
‫آلو در ابتدا یک دیو غیرجنسی بود که‬
‫ویژگی های زنانه به خود گرفت‪ ،‬اما بعدا ً‬

‫به یک دیو مذکر تبدیل شد‪ .‬آلو دوست‬


‫داشت شب‌ها مانند سگ ولگرد در‬
‫خیابان‌ها پرسه بزند و در حالی که مردم‬
‫می‌خوابیدند به اتاق‌های خواب مردم‬
‫‪.‬خزیده و آنها را وحشت‌زده کند‬

‫او را نیمه انسان و نیمه شیطان توصیف‬


‫کردند‪ .‬او در افسانه های یهودی به‬
‫ظاهر می شود‪ ،‬در اینجا‪ ،‬او ‪ Ailo‬عنوان‬
‫به عنوان یکی از نام های مخفی لیلیت‬
‫استفاده می شود‪ .‬در متون دیگر آیلو‬
‫دختر لیلیت است که با مردی همبستر‬
‫‪.‬شده است‬

‫‪ Utukku‬از گروه ‪، Gallu‬شیطان دیگر‬


‫به عنوان ‪ Utukku،‬است‪ .‬نام گالو‪ ،‬مانند‬
‫یک اصطالح عمومی برای چندین‬
‫[‪]24‬‬
‫شیاطین نیز استفاده می شد‪.‬‬
‫بعدها‪ ،‬گالو در اسطوره‌های‬
‫یونانی‪-‬بیزانسی به‌عنوان ژلو‪ ،‬گیلو یا گیلو‬
‫به‌عنوان کودکی در حال دزدی و کودک‬
‫‪.‬کشی دیو ظاهر می‌شود‬

‫این شخصیت نیز توسط یهودیان به‬


‫اقتباس شد و همچنین نام ‪ Gilu‬عنوان‬
‫[‪25‬‬ ‫]‬
‫مخفی لیلیت در نظر گرفته شد‪.‬‬

‫لیلیت در کتاب مقدس‬

‫کتاب اشعیا ‪ 34:14‬که ویرانی ادوم را‬


‫توصیف می کند‪ ،‬تنها رخداد لیلیت در‬
‫‪:‬کتاب مقدس عبری است‬

‫ת‪-‬אִּיים‪ ،‬ו ְָׂש ִעיר‬


‫ִ‬ ‫● عبری‪ּ :‬ופָ גְׁשּו צִִּיים אֶ‬
‫יראם; ַאְך‪ָׁ-‬ש ם ִה ְרִּגיעָ ה‬
‫ל‪-‬ר ֵעהּו ָ‬
‫ַע ֵ‬
‫ִּל י ִלית‪ּ ،‬ומָ צְָאה לָּה מָ נֹוח‬
‫● عبری (‪:)ISO 259‬‬
‫● تحلیل شکلی‪ -‬نحوی‪" :‬زردها‪/‬جانوران‬
‫صحرا مالقات می کنند‪[-‬کامل؛‬
‫‪ ]3pluralis‬زوزه کشان‪/‬شغال ها؛‬
‫یک بز‪/‬مودار‪/‬ساتیر به‪/‬فریاد می‬
‫زند‪[-‬ناکامل؛ ‪]3sing.masc‬‬
‫جفت‪/‬همکارش ‪liyliyth .‬‬
‫استراحت‪/‬آرامش می‌کند‪[-‬کامل؛‬
‫‪ ]3sing.fem‬و می‌یابد‪/‬کسب‬
‫می‌کند‪[-‬کامل؛ ‪ ]3sing.fem‬یک‬
‫مکان استراحت»‪.‬‬
‫● ‪" :KJV‬جانوران وحشی صحرا نیز با‬
‫حیوانات وحشی جزیره مالقات‬
‫خواهند کرد‪ ،‬و ساتر به همنوع خود‬
‫فریاد خواهد زد؛ جغد جیغ نیز در‬
‫آنجا استراحت خواهد کرد و برای‬
‫خود مکانی برای استراحت خواهد‬
‫یافت‪".‬‬

‫‪ (Jahrbuch für‬شریدر‬
‫‪Protestantische Theologie, 1.‬‬
‫)‪ (ZDMG 9. 470, 484‬و لوی )‪128‬‬
‫پیشنهاد می کنند که لیلیت الهه شب‬
‫بود که توسط یهودیان تبعیدی در بابل‬
‫‪.‬نیز شناخته می شد‬

‫شواهدی مبنی بر الهه بودن لیلیت به‬


‫جای دیو وجود ندارد‪ .‬تاریخ تثنیه‪-‬اشعیا‬
‫قبل‬
‫از میالد می رسد‪ ،‬و‬ ‫به قرن ششم‬
‫حضور یهودیان در بابل با ارجاعات‬
‫گواهی شده به لیلیتو در شیطان شناسی‬
‫‪.‬بابلی همزمان است‬

‫ظاهرا ً به دلیل نداشتن ‪Septuagint‬‬


‫را ترجمه می ‪، onokentauros‬کلمه بهتر‬
‫در "‪ sa'ir "satyrs‬کند‪ ،‬زیرا همچنین‬
‫‪ onokentauros‬ابتدای آیه با دایمون‬
‫‪ .‬ترجمه شده است‬

‫جانوران وحشی جزیره و صحرا» به کلی«‬


‫حذف شده اند‪ ،‬و «گریه برای همنوعش»‬
‫نیز توسط «دیمون اونوکنتاوروس» انجام‬
‫می شود‪».‬‬
‫‪ (De Arte Poetica liber،‬در هوراس‬
‫هیرونیموس کاردیا لیلیت را ‪340)،‬‬
‫ترجمه کرده است ‪ .‬همانطور که المیا‪،‬‬
‫جادوگری که بچه‌ها را می‌دزدد‪ ،‬مشابه‬
‫کوریگان برتون‪ ،‬در اساطیر یونان به‬
‫عنوان یک ملکه لیبیایی توصیف می‌شود‬
‫که با زئوس جفت می‌شود‪ .‬پس از اینکه‬
‫زئوس المیا را رها کرد‪ ،‬هرا فرزندان المیا‬
‫را دزدید و المیا با دزدیدن فرزندان زنان‬
‫دیگر انتقام گرفت‬

‫بی سابقه است‪ ،‬و ‪ . KJV‬ترجمه جغد از‬


‫‪» (yanšup،‬ظاهرا ً همراه با «جغد‬
‫احتماال ً یک پرنده آبی) در ‪ ،34:11‬و‬
‫به درستی یک ‪«» (qippoz،‬جغد بزرگ‬
‫مار‪ )،‬از ‪ 34:15‬تالشی است‪ .‬برای ارائه‬
‫فضای وهم آلود گذرگاه با انتخاب‬
‫حیوانات مناسب برای ترجمه کلمات‬
‫عبری دشوار است‪.‬الزم به ذکر است که‬
‫خون ‪ Strix‬این گونه خاص از جغد با‬
‫‪.‬آشام افسانه رومی مرتبط است‬

‫این احتماال ً از اوایل قرن پنجم انجیل‬


‫کلیسای کاتولیک که همان ‪Vulgate‬‬
‫را ترجمه کرده بود‪ ،‬تکامل ‪ Lamia‬کلمه‬
‫[‪28[ ]27[ ]26‬‬ ‫]‬
‫یافته است‪.‬‬

‫و ‪ onocentauris‬و پدیدآورنده دیمونیا‬


‫تغییر می‌دهد و ‪pilosus clamabit‬‬
‫و ‪ cubavit lamia‬تغییر می‌دهد همان‬
‫‪invenit sibi requiem‬‬
‫‪- Isaiah (Isaias Propheta) 34.14,‬‬
‫‪Vulgate‬‬

‫‪:‬ترجمه های بعدی عبارتند از‬

‫● جغد شب (جوان‪)1898 ،‬‬


‫● شبح شب (روترهام با تأکید بر کتاب‬
‫مقدس‪)1902 ،‬‬
‫● هیوالی شب (‪ASV، 1901‬؛ ‪NASB،‬‬
‫‪)1995‬‬
‫● خون آشام ها (ترجمه موفات‪،‬‬
‫‪)1922‬‬
‫● خواب شب (‪)RSV، 1947‬‬
‫● لیلیت (کتاب مقدس اورشلیم‪،‬‬
‫‪)1966‬‬
‫● لیلیت (کتاب مقدس آمریکایی‬
‫جدید‪)1970 ،‬‬
‫● لیلیت (پیام (کتاب مقدس)‪،‬‬
‫پترسون‪)1993 ،‬‬
‫● موجود شب (‪NIV، 1978‬؛ ‪NKJV،‬‬
‫‪1982‬؛ ‪)NLT، 1996‬‬
‫● ‪( nightjar‬ترجمه دنیای جدید‪،‬‬
‫‪)1984‬‬
‫● پرنده شب (نسخه استاندارد‬
‫انگلیسی‪)2001 ،‬‬
‫سنت یهودی‬

‫یک سنت عبری وجود دارد که در آن یک‬


‫‪ (Senoy،‬طلسم با نام سه فرشته‬
‫نوشته )‪ Semangelof‬و ‪Sansenoy‬‬
‫می‌شود و بر گردن پسران تازه متولد‬
‫شده قرار می‌گیرد تا از آن‌ها تا زمان‬
‫‪.‬ختنه‌شان محافظت کند‬

‫طومارهای دریای مرده‬

‫ظاهر لیلیث در طومارهای دریای مرده تا‬


‫حدودی بحث برانگیزتر است‪ ،‬با یک‬
‫اشاره غیرقابل انکار در آهنگ برای یک‬
‫و یک کنایه ‪Q510-511)،‬حکیم (‪4‬‬
‫‪ A.‬اضافی امیدوارکننده که توسط‬
‫‪ The Seductress‬در ‪Baumgarten‬‬
‫‪.‬یافت شد )‪(4Q184‬‬

‫اولین و انکارناپذیر مرجع لیلیث در آهنگ‬


‫‪:‬قطعه ‪ 1‬رخ می دهد ‪Q510،‬در ‪4‬‬

‫و من‪ ،‬مربی‪ ،‬شکوه باشکوه او را اعالم‬


‫می کنم تا همه ارواح فرشتگان ویرانگر‪،‬‬
‫ارواح حرامزاده ها‪ ،‬شیاطین‪ ،‬لیلیت‪ ،‬زوزه‬
‫کشان‪ ،‬و [بیابان نشینان‪ ]...‬و کسانی را‬
‫که بر آنها می افتند بترسانم انسانها‬
‫بدون هشدار آنها را از روح فهم منحرف‬
‫کنند و قلب و قلب آنها را در زمان سلطه‬
‫شرارت و زمان از پیش تعیین شده‬
‫به گناه اعصار‪ lig[ht]، ،‬تحقیر فرزندان‬
‫ویران کنند‪[ .‬کسانی که از گناه کوبیده‬
‫شده اند ‪ -‬نه برای نابودی ابدی‪[ ،‬بلکه]‬
‫‪.‬برای دوران خواری برای تجاوز‬

‫شبیه به اشعیا ‪ ،34:14‬این متن مذهبی‬


‫هم نسبت به وجود بدخواهی ماوراء‬
‫طبیعی هشدار می دهد و هم آشنایی با‬
‫‪.‬لیلیت را فرض می کند‬

‫با این حال‪ ،‬این قطعه متمایز از متن‬


‫کتاب مقدس‪ ،‬تحت هیچ دستور کار‬
‫سیاسی‪-‬اجتماعی عمل نمی‌کند‪ ،‬اما‬
‫درعوض به همان اندازه یک جن‌گیری‬
‫و آهنگ‌هایی برای پراکنده )‪4(Q560‬‬
‫عمل می‌کند‪Q11) ،‬کردن شیاطین (‪11‬‬
‫به طوری که شامل افسون‌هایی است ‪-‬‬
‫قابل مقایسه با نقش برجسته ارسالن‬
‫تاش که در باال مورد بررسی قرار گرفت ‪-‬‬
‫برای "کمک به محافظت از مومنان در‬
‫‪.‬برابر قدرت این ارواح" استفاده می شود‬

‫بنابراین‪ ،‬این متن برای جامعه‌ای «درگیر‬


‫عمیقا ً در قلمرو شیطان‌شناسی»‪ ،‬سرود‬
‫جن‌گیری است‪.‬‬

‫متن دیگری که در قمران کشف شد‪ ،‬که‬


‫به طور متعارف با کتاب امثال مرتبط‬
‫است‪ ،‬سنت لیلیت را نیز در توصیف یک‬
‫زن متزلزل و متحیر به کار می‌گیرد ‪-‬‬
‫‪Q184).‬اغواگر (‪4‬‬

‫شعر باستانی ‪ -‬که مربوط به قرن اول‬


‫قبل از میالد است اما بسیار قدیمی تر‬
‫است ‪ -‬یک زن خطرناک را توصیف می‬
‫کند و در نتیجه از برخورد با او هشدار‬
‫‪.‬می دهد‬

‫معموال ً زن تصویر شده در این متن با‬


‫«زن عجیب» ضرب المثل ‪ 2‬و ‪ 5‬برابری‬
‫می‌کند و دلیل خوبی هم دارد‪ .‬موازی ها‬
‫‪:‬فورا ً قابل تشخیص هستند‬
‫خانه اش به سمت مرگ فرو می رود‪،‬‬
‫و مسیر او به سایه ها منتهی می شود‪.‬‬
‫همه کسانی که به سوی او می روند نمی‬
‫توانند برگردند‬
‫و راه های زندگی را دوباره بیابند‪.‬‬
‫‪ -‬امثال ‪19-18 :2‬‬

‫دروازه‌های او دروازه‌های مرگ است و از‬


‫در ورودی خانه‬
‫به سوی شئول حرکت می‌کند‪.‬‬
‫هیچ یک از کسانی که به آنجا وارد می‬
‫شوند هرگز باز نمی گردند‬
‫و همه صاحبان او به گودال فرود می‬
‫آیند‪.‬‬
‫‪4 - Q184‬‬

‫اما آنچه در این تداعی مورد توجه قرار‬


‫نمی‌گیرد‪ ،‬توصیف‌های اضافی درباره‬
‫«فریبنده» از قمران است که نمی‌توان آن‬
‫را منسوب به «زن غریب» امثال یافت‪.‬‬
‫‪:‬یعنی شاخ ها و بال هایش‬

‫"‪.‬گناهان زیادی در بالهای اوست"‬

‫واژه «اغواگر» در اینجا به معنای واقعی‬


‫کلمه به «فاحشه» یا حداقل به نمایندگی‬
‫از یک نفر اشاره نمی کند‪ ،‬بلکه کسی‬
‫است که مردان را به گناه وسوسه می‬
‫‪.‬کند‬

‫نوع فردی که جامعه آن متن با او آشنا‬


‫بوده است‪ .‬برعکس‪« ،‬فریبنده» متن‬
‫قمران‪ ،‬با توجه به محدودیت‌های این‬
‫جامعه زاهدانه‪ ،‬احتماال ً نمی‌توانست یک‬
‫‪.‬تهدید اجتماعی موجود را نشان دهد‬

‫در عوض‪ ،‬متن قمران از تصاویر ضرب‬


‫المثل ها استفاده می کند تا تهدیدی‬
‫بسیار گسترده تر و ماوراء طبیعی را‬
‫‪.‬توضیح دهد ‪ -‬تهدید دیو لیلیت‬

‫تلمود‬
‫اگرچه ارجاعات به لیلیت در تلمود‬
‫پراکنده است‪ ،‬اما این بخش‌ها‬
‫جامع‌ترین بینش را در مورد دیو که‬
‫تاکنون در ادبیات یهودی دیده شده‬
‫است‪ ،‬ارائه می‌کند‪ ،‬که برخی گمان‬
‫می‌کنند که منشأ ادعایی بین‌النهرینی‬
‫لیلیت را منعکس می‌کند و آینده او را به‬
‫عنوان معمای تفسیری درک شده در‬
‫‪.‬روایت پیدایش پیش‌بینی می‌کند‬

‫با یادآوری لیلیت که دیده‌ایم‪ ،‬اشارات‬


‫تلمودی به لیلیت‪ ،‬بال‌های اساسی و‬
‫موهای بلند او را نشان می‌دهد که‬
‫قدمت آن به اولین ذکر موجود در‬
‫‪:‬گیلگمش برمی‌گردد‬

‫رب یهودا به نقل از سموئیل حکم کرد‪«:‬‬


‫اگر سقط جنینی شبیه لیلیت باشد‪،‬‬
‫مادرش به دلیل تولد نجس است‪ ،‬زیرا‬
‫‪».‬کودک است اما بال دارد‬

‫نِده‪ 24 ،‬ب)(‬

‫«[تشریح لعن‌های زنانگی] در برایثه‬


‫تعلیم داده شد‪ :‬او مانند لیلیت موهای‬
‫بلند می‌کند‪ ،‬هنگام آب‌سازی مانند جانور‬
‫می‌نشیند و برای شوهرش تکیه‌گاه‬
‫»‪.‬می‌شود‬
‫)‪('Erubin 100b‬‬

‫منحصر به فرد تلمود در رابطه با لیلیت‪،‬‬


‫جسمانیت بی‌خطر اوست که در اغواگر‬
‫به آن اشاره شده است‪ ،‬اما در اینجا‬
‫بدون استعاره‌های نامشخص به‌عنوان‬
‫شیطانی که شکل یک زن را به خود‬
‫می‌گیرد تا مردان را به زور در هنگام‬
‫‪:‬خواب از نظر جنسی ببرد‬

‫ر حنینا گفت‪ :‬در خانه تنها نخوابید و هر‬


‫که در خانه تنها بخوابد لیلیت او را گرفته‬
‫‪.‬است‬

‫)شبات ‪ 151‬ب(‬
‫با این حال‪ ،‬بدیع‌ترین برداشتی که تلمود‬
‫از لیلیت ارائه می‌کند‪ ،‬پیشتر در «اروبین»‬
‫ظاهر می‌شود‪ ،‬و احتماال ً سهوا ً مسئول‬
‫سرنوشت اسطوره لیلیت برای قرن‌های‬
‫‪:‬آینده است‬

‫ر‪ .‬ارمیا بن االزار در ادامه اظهار داشت‪«:‬‬


‫در تمام آن سالها [‪ 130‬سال پس از‬
‫اخراج او از باغ عدن] که آدم در آن‬
‫ممنوعیت بود‪ ،‬ارواح و شیاطین نر و‬
‫شیاطین زن [یا شیاطین شب] به دنیا‬
‫آورد‪ .‬در کتاب مقدس آمده است‪ :‬و آدم‬
‫صد و سی سال زندگی کرد و پسری به‬
‫شباهت خود به دنیا آورد‪ ،‬که از آن‬
‫نتیجه می‌شود که تا آن زمان به شکل‬
‫…خود نیامد‬

‫چون ديد كه به وسيله او مرگ به‬


‫مجازات مقرر شد‪ ،‬صد و سي سال روزه‬
‫گرفت و صد و سي سال با همسرش‬
‫قطع كرد و صد و سي سال لباس انجير‬
‫بر تن پوشيد‪ - .‬این گفته [ر‪ .‬ارمیا] در‬
‫اشاره به منی است که او به طور‬
‫»‪.‬تصادفی ساطع کرده است‬

‫)‪('Erubin 18b‬‬

‫با ‪b‬و شبات ‪b 151‬مقایسه اروبین ‪18‬‬


‫‪:‬قسمت بعدی از زوهر‬
‫او در شب سرگردان است و پسران‬
‫انسان را آزار می دهد و آنها را آلوده می‬
‫)‪b‬کند (‪19‬‬

‫به نظر می رسد واضح است که این ‪...‬‬


‫قطعه تلمودی چنین اتحاد نامطلوبی را‬
‫‪.‬بین آدم و لیلیت نشان می دهد‬

‫فرقه های شیدیم‬

‫گفته می شود که فرقه ای در بین‬


‫النهرین توسط رهبران اولیه یهودی به‬
‫لیلیت مربوط می شود‪ .‬با توجه به‬
‫فرضیه های ارائه شده توسط ویلیام اف‬
‫آلبرایت ‪ ،‬تئودور اچ‪ .‬گستر و دیگران‪ ،‬نام‬
‫لیلیت قبال ً در قرن هفتم قبل از میالد‬
‫وجود داشته است‪ .‬و لیلیت ویژگی های‬
‫شیدیم خود را در تمام سنت یهودی‬
‫[‪29‬‬ ‫]‬
‫حفظ کرد‪.‬‬

‫جمع "روح" یا "دیو" است‪Shedim .‬‬


‫چهره هایی که نمایانگر شیدیم هستند‪،‬‬
‫شیدو اساطیر بابلی هستند ‪ .‬این‬
‫چهره‌ها به‌عنوان گاوهای نر و بالدار و‬
‫مرتبط با باد به تصویر کشیده شدند‪.‬‬
‫تصور می شد که آنها از کاخ ها‪ ،‬شهرها‪،‬‬
‫خانه ها و معابد محافظت می کنند‪ .‬در‬
‫متون جادویی آن دوران‪ ،‬آنها می توانند‬
‫[‪30‬‬ ‫]‬
‫بدخواه یا خیرخواه باشند‪.‬‬

‫این فرقه از بابل سرچشمه گرفت‪،‬‬


‫سپس به کنعان و در نهایت به اسرائیل‬
‫[‪]31‬‬
‫قربانی کردن انسان‬ ‫گسترش یافت‪.‬‬
‫بخشی از این عمل بود و یک قربانگاه‬
‫قربانی برای شیدیم در کنار کیش یهوه‬
‫وجود داشت‪ ،‬اگرچه این عمل به طور‬
‫گسترده توسط پیامبرانی که اعتقاد به‬
‫[‪]32‬‬
‫یهوه را حفظ کردند‪ ،‬محکوم شد‪.‬‬

‫شیدیم در اندیشه و ادبیات یهودی کامال ً‬


‫بدخواه به تصویر کشیده شد‪ .‬برخی‬
‫نوشته ها ادعا می کنند که آنها شیاطین‬
‫طوفان هستند‪ .‬خلقت آنها در سه‬
‫داستان متضاد یهودی ارائه شده است‪.‬‬
‫اول این که در زمان آفرینش‪ ،‬خداوند‬
‫شیدیم ها را آفرید‪ ،‬اما بدن آنها را‬
‫نیافرید و در شبت که استراحت کرد‪ ،‬آنها‬
‫‪.‬را فراموش کرد‬

‫دوم این است که آنها از نسل شیاطین‬


‫به شکل مار هستند‪ ،‬و آخرین بیان می‬
‫کند که آنها به سادگی از نسل آدم و‬
‫‪.‬لیلیت هستند‬

‫در داستان دیگری آمده است که پس از‬


‫برج بابل‪ ،‬عده ای پراکنده شدند و تبدیل‬
‫‪.‬به شیدیم‪ ،‬روچین و لیلین شدند‬

‫سنت عامیانه‬

‫الفبای بن سیرا قدیمی ترین شکل‬


‫داستان لیلیت به عنوان همسر اول آدم‬
‫در نظر گرفته می شود‪ .‬مشخص نیست‬
‫که آیا این سنت خاص قدیمی تر است یا‬
‫‪.‬خیر‬

‫محققان تمایل دارند تاریخ الفبا را بین‬


‫قرن ‪ 8‬و ‪ 10‬پس از میالد تعیین کنند‪.‬‬
‫نویسنده واقعی آن ناشناس است‪ ،‬اما‬
‫به دروغ به حکیم بن سیرا نسبت داده‬
‫شده است‪ .‬طلسم‌هایی که بر علیه‬
‫لیلیت استفاده می‌شد و گمان می‌رفت‬
‫از این سنت نشأت می‌گرفتند‪ ،‬در واقع‬
‫[‪33‬‬ ‫]‬
‫قدمت زیادی دارند‪.‬‬

‫مفهوم حوا داشتن یک سلف منحصر به‬


‫الفبا نیست و مفهوم جدیدی نیست‪،‬‬
‫همانطور که در پیدایش رابه یافت می‬
‫شود‪ .‬با این حال‪ ،‬این ایده که لیلیت‬
‫سلف بود منحصر به الفبا است‪ .‬به گفته‬
‫‪ ، R.‬گرشوم شولم ‪ ،‬نویسنده زوهر‬
‫از سنت عامیانه ‪Moses de Leon،‬‬
‫لیلیت آگاه بود‪ .‬او همچنین از داستان‬
‫دیگری آگاه بود‪ ،‬احتماال ً قدیمی‌تر‪ ،‬که‬
‫[‪]34‬‬
‫ممکن است متناقض باشد‪.‬‬

‫این ایده که آدم قبل از حوا همسری‬


‫داشت‪ ،‬ممکن است از تفسیر کتاب‬
‫پیدایش و گزارش‌های خلقت دوگانه آن‬
‫شکل گرفته باشد‪ .‬در حالی که پیدایش‬
‫‪ 2:22‬خلقت حوا را از دنده آدم توصیف‬
‫می کند ‪ ،‬یک قطعه قبلی‪ ،1:27 ،‬قبال ً‬
‫نشان می دهد که یک زن ساخته شده‬
‫‪:‬است‬
‫پس خدا انسان را به صورت خود آفرید‪"،‬‬
‫به صورت خدا او را آفرید‪ ،‬نر و ماده آنها‬
‫"‪.‬را آفرید‬

‫متن الفبا آفرینش لیلیت را پس از‬


‫سخنان خدا در پیدایش ‪ 2:18‬قرار می‬
‫دهد که "خوب نیست که انسان تنها‬
‫باشد"‪ .‬در این متن ‪ ،‬خداوند لیلیت را از‬
‫گلی که آدم را از آن آفرید‪ ،‬می‌سازد‪ ،‬اما او‬
‫‪.‬و آدم را با هم درگیر می‌کند‬

‫لیلیت ادعا می کند که از آنجایی که او و‬


‫آدم به یک شکل آفریده شده اند‪ ،‬آنها با‬
‫هم برابر هستند و او حاضر نیست‬
‫‪:‬تسلیم او شود‬
‫پس از آنکه خداوند آدم را که تنها بود‬
‫‪:‬آفرید‪ ،‬فرمود‬

‫‪.‬تنها بودن برای انسان خوب نیست‬

‫سپس زنی را از زمین برای آدم آفرید‪،‬‬


‫چنانکه خود آدم را آفرید و او را لیلث‬
‫نامید‪ .‬آدام و لیلیت بالفاصله شروع به‬
‫‪.‬دعوا کردند‬

‫‪،‬او گفت‬

‫او گفت‪« :‬من پایین نمی‌روم» و او گفت‪:‬‬


‫«من زیر شما دراز نمی‌کشم‪ ،‬بلکه فقط‬
‫باالی سر شما می‌خوابم‪ .‬زیرا شما فقط‬
‫برای قرار گرفتن در جایگاه پایین مناسب‬
‫‪.‬هستید‪ ،‬در حالی که من باید برتر باشم‬

‫‪،‬لیلیت پاسخ داد‬

‫ما از آنجا که هر دو از زمین آفریده«‬


‫‪».‬شده‌ایم با یکدیگر برابریم‬

‫اما آنها به حرف یکدیگر گوش نمی‬


‫دادند‪ .‬وقتی لیلیت این را دید‪ ،‬نام‬
‫‪.‬ناگفتنی را تلفظ کرد و به هوا پرواز کرد‬

‫‪:‬آدم در برابر خالقش به نماز ایستاد‬

‫فرمانروای جهان هستی! گفت زنی که به‬


‫‪.‬من دادی فرار کرده است‬
‫بی درنگ حضرت قدس‪ ،‬این سه فرشته‬
‫سنو‪ ،‬سانسنوی و سمنگلف را فرستاد تا‬
‫او را برگردانند‪.‬‬

‫حضرت به آدم فرمود‪« :‬اگر قبول کرد که‬


‫برگردد‪ ،‬آنچه ساخته شده است نیکو‬
‫است‪ .‬اگر نه‪ ،‬او باید هر روز اجازه دهد‬
‫صد نفر از فرزندانش بمیرند‪ .‬فرشتگان‬
‫خدا را ترک کردند و لیلیت را تعقیب‬
‫کردند که او را در میان دریا پیشی‬
‫گرفتند‪ ،‬در آبهای عظیمی که مصریان در‬
‫آن غرق می شدند‪ .‬آنها کالم خدا را به او‬
‫گفتند ‪ ،‬اما او تمایلی به بازگشت‬
‫‪.‬نداشت‬
‫‪:‬فرشتگان گفتند‬

‫ما تو را در دریا غرق خواهیم کرد‪.‬‬

‫"مرا رها کن!" او گفت‪ .‬من فقط برای‬


‫ایجاد بیماری برای نوزادان آفریده شده‬
‫ام‪ .‬اگر طفل پسر باشد‪ ،‬هشت روز پس‬
‫از تولدش بر او مسلط هستم و اگر اناث‬
‫‪.‬بیست روز‬

‫وقتی فرشتگان سخنان لیلیت را شنیدند‪،‬‬


‫‪.‬اصرار کردند که او برگردد‬

‫اما او به نام خدای زنده و ابدی برای آنها‬


‫‪:‬سوگند یاد کرد‬
‫هرگاه شما یا نام‌هایتان یا شکل‌هایتان«‬
‫را در حرز ببینم‪ ،‬هیچ قدرتی بر آن نوزاد‬
‫»‪.‬نخواهم داشت‬

‫او همچنین پذیرفت که هر روز صد نفر‬


‫از فرزندانش بمیرند‪ .‬بر این اساس‪ ،‬هر‬
‫روز صد دیو هالک می شوند و به همین‬
‫دلیل نام فرشتگان را بر روی طلسم‬
‫‪.‬کودکان خردسال می نویسیم‬

‫وقتی لیلیت نام آنها را می بیند‪ ،‬سوگند‬


‫خود را به یاد می آورد و کودک بهبود می‬
‫‪.‬یابد‬
‫پیشینه و هدف الفبای بن سیرا‬
‫‪.‬نامشخص است‬

‫این مجموعه‌ای از داستان‌ها درباره‬


‫قهرمانان کتاب مقدس و تلمود است‪،‬‬
‫ممکن است مجموعه‌ای از داستان‌های‬
‫عامیانه‪ ،‬رد جنبش‌های مسیحی‪،‬‬
‫کارائیتی یا دیگر جنبش‌های جدایی‌طلب‬
‫باشد‪ .‬محتوای آن به قدری برای یهودیان‬
‫معاصر توهین آمیز به نظر می رسد که‬
‫حتی پیشنهاد شده است که می تواند‬
‫[‪]35‬‬
‫اگرچه‪ ،‬در‬ ‫یک طنز ضد یهودی باشد‪،‬‬
‫هر صورت‪ ،‬این متن توسط عرفای‬
‫یهودی آلمان قرون وسطی پذیرفته شد‪.‬‬
‫الفبای بن‪-‬سیرا اولین منبع بازمانده از‬
‫داستان است‪ ،‬و این تصور که لیلیت‬
‫همسر اول آدم بود تنها با کتاب قرن‬
‫‪ "Lexicon Talmudicum of‬هفدهم‬
‫به طور گسترده "‪Johannes Buxtorf‬‬
‫شناخته شد‪ .‬در سنت عامیانه ای که در‬
‫اوایل قرون وسطی به وجود آمد‪ ،‬لیلیت‪،‬‬
‫یک شیطان زن غالب‪ ،‬با آسمودئوس ‪،‬‬
‫پادشاه شیاطین‪ ،‬به عنوان ملکه خود‬

‫[‪]36‬‬
‫آسمودئوس در آن‬ ‫شناخته شد ‪.‬‬
‫زمان به دلیل افسانه‌هایی که در تلمود‬
‫درباره او وجود داشت‪ ،‬به خوبی شناخته‬
‫‪.‬شده بود‬

‫بنابراین‪ ،‬ادغام لیلیت و آسمودئوس‬


‫[‪37‬‬ ‫]‬
‫اجتناب ناپذیر بود ‪.‬‬

‫اسطوره بارور لیلیث به افسانه هایی در‬


‫مورد دنیای دیگری تبدیل شد و طبق‬
‫برخی روایت ها این جهان دیگر در کنار‬
‫‪. Yenne Velt‬این جهان وجود داشت‬
‫برای این توصیف "دنیای دیگر" ییدیش‬
‫است‪ .‬در این مورد اعتقاد بر این بود که‬
‫آسمودئوس و لیلیت فرزندان اهریمنی را‬
‫بی‌پایان تولید می‌کنند و هرج و مرج را‬
‫[‪38‬‬ ‫]‬
‫در هر مرحله گسترش می‌دهند‪.‬‬
‫بالیای زیادی به گردن هر دوی آنها‬
‫انداخته شد که باعث شد شراب به‬
‫سرکه تبدیل شود‪ ،‬مردان ناتوان شوند‪،‬‬
‫زنان قادر به زایمان نباشند‪ ،‬و این لیلیت‬
‫بود که مقصر از دست دادن زندگی نوزاد‬
‫بود‪ .‬حضور لیلیت و گروه هایش در این‬
‫زمان بسیار واقعی تلقی می شد‪.‬‬

‫دو ویژگی اصلی در این افسانه ها درباره‬


‫لیلیت دیده می شود‪ :‬لیلیت به عنوان‬
‫تجسم شهوت‪ ،‬که باعث گمراهی مردان‬
‫می شود‪ ،‬و لیلیت به عنوان یک جادوگر‬
‫کودک کش که نوزادان بی پناه را خفه‬
‫می کند‪ .‬اگرچه به نظر می رسید که این‬
‫دو جنبه از افسانه لیلیت به طور‬
‫جداگانه تکامل یافته باشند‪ ،‬به ندرت‬
‫داستانی وجود دارد که او هر دو نقش را‬
‫[‪38‬‬ ‫]‬
‫در بر بگیرد‪.‬‬

‫اما جنبه نقش جادوگری که لیلیت بازی‬


‫می کند‪ ،‬کهن الگوی او را از جنبه مخرب‬
‫‪.‬جادوگری گسترش می دهد‬

‫چنین داستان هایی معموال ً در میان‬


‫[‪39‬‬ ‫]‬
‫فرهنگ عامه یهودی یافت می شود‪.‬‬

‫کاباال‬
‫عرفان کابالیستی تالش کرد تا رابطه‬
‫دقیق تری بین لیلیت و الوهیت برقرار‬
‫‪.‬کند‬

‫با توجه به اینکه ویژگی‌های اصلی او تا‬


‫پایان دوره تلمودی به خوبی توسعه‬
‫یافته بود‪ ،‬پس از گذشت شش قرن بین‬
‫متون طلسم آرامی که از لیلیت و‬
‫نوشته‌های اولیه کابالیست اسپانیایی در‬
‫قرن سیزدهم سپری شد‪ ،‬دوباره ظاهر‬
‫شد و تاریخ زندگی او مشخص شد‪ .‬با‬
‫[‪]40‬‬
‫جزئیات بیشتر اسطوره ای‬
‫خلقت او در بسیاری از نسخه های‬
‫جایگزین توصیف شده است‪ .‬یکی از‬
‫خلقت او قبل از خلقت آدم‪ ،‬در روز پنجم‬
‫یاد می کند‪ ،‬زیرا "موجودات زنده" که خدا‬
‫با دسته های آنها آب ها را پر کرده بود‪،‬‬
‫کسی جز لیلیت نبود‪ .‬نسخه مشابهی که‬
‫مربوط به قسمت های قبلی تلمودی‬
‫است‪ ،‬بازگو می کند که چگونه لیلیت با‬
‫همان جوهری که آدم بود‪ ،‬اندکی قبل‬
‫‪.‬ساخته شد‬

‫سومین نسخه جایگزین بیان می کند که‬


‫خدا در ابتدا آدم و لیلیت را به گونه ای‬
‫آفرید که موجودات ماده در نر وجود‬
‫داشت‪ .‬روح لیلیت در اعماق پرتگاه بزرگ‬
‫ساکن شد ‪ .‬وقتی خدا او را صدا زد‪ ،‬به‬
‫آدم پیوست‪ .‬پس از خلقت بدن آدم‪،‬‬
‫هزاران روح از جناح چپ (شیطان) سعی‬
‫‪.‬کردند خود را به او متصل کنند‬

‫با این حال‪ ،‬خدا آنها را راند‪ .‬آدم مثل‬


‫جسمی بدون روح دراز کشیده بود‪.‬‬
‫سپس ابری نازل شد و خداوند به زمین‬
‫دستور داد که روح زنده بیاورد‪ .‬این خدا‬
‫در آدم دمید که شروع به زنده شدن کرد‬
‫و ماده او به پهلویش چسبیده بود‪.‬‬
‫خداوند ماده را از کنار آدم جدا کرد‪ .‬طرف‬
‫زن لیلیث بود که در آنجا به شهرهای‬
‫‪.‬دریا پرواز کرد و به بشریت حمله کرد‬

‫با این حال‪ ،‬نسخه دیگری ادعا می کند‬


‫که لیلیت توسط خدا آفریده نشده است‬
‫‪ ،‬بلکه به عنوان موجودی الهی ظهور‬
‫کرده است که به طور خود به خود‪ ،‬یا از‬
‫ورطه بزرگ ماورایی یا از قدرت یک جنبه‬
‫متولد شده )‪ (Gevurah of Din‬از خدا‬
‫است‪ .‬این وجه خداوند که یکی از صفات‬
‫ده گانه اوست (سفیروت) در پایین ترین‬
‫جلوه اش با عالم شر قرابت دارد و از‬
‫همین جاست که لیلیت با سمائیل‬
‫[‪]41‬‬
‫درآمیخته است‪.‬‬
‫یک داستان جایگزین‪ ،‬لیلیت را با خلق‬
‫افراد برجسته مرتبط می کند‪« .‬نور اول»‬
‫که نور رحمت (یکی از سفیروها) است‪،‬‬
‫در روز اول خلقت ظاهر شد که خداوند‬
‫‪».‬فرمود‪« :‬نور باشد‬

‫این نور پنهان شد و حضرت با پوسته ای‬


‫‪.‬از شر احاطه شد‬

‫در اطراف مغز پوسته ای ایجاد شد» و«‬


‫این پوسته گسترش یافت و پوسته‬
‫[‪42‬‬ ‫]‬
‫دیگری را بیرون آورد که لیلیت بود‪.‬‬

‫آدام و لیلیت‬
‫آدام در حالی که لیلیت روی درخت‬
‫ظاهر می شود‪ ،‬کودکی را در آغوش‬
‫‪.‬گرفته است‬

‫اولین منبع قرون وسطایی که آدم و‬


‫لیلیت را به طور کامل به تصویر می‌کشد‪،‬‬
‫میدراش آبکیر (حدود قرن دهم) بود که‬
‫پس از آن‪ ،‬زوهر و نوشته‌های کابالیستی‬
‫‪.‬منتشر شد‬

‫گفته می شود که آدم کامل است تا‬


‫زمانی که گناه خود را تشخیص دهد یا‬
‫قتل قابیل را که باعث مرگ در جهان‬
‫شده است‪ .‬سپس از حوای مقدس جدا‬
‫می شود و تنها می خوابد و ‪ 130‬سال‬
‫روزه می گیرد‪ .‬در این زمان لیلیت‪ ،‬که به‬
‫نام پیزنا یا نعمه نیز شناخته می شود ‪،‬‬
‫زیبایی او را می خواست و برخالف‬
‫میلش نزد او آمد‪ .‬او شیاطین و ارواح‬
‫بسیاری را به نام "طعمات بشریت" به‬
‫[‪43‬‬ ‫]‬
‫دنیا آورد‪.‬‬
‫توضیح اضافی این بود که از طریق گناه‬
‫خود آدم بود که لیلیت بر خالف میلش‬
‫‪.‬بر او غلبه کرد‬

‫لیلیت» از «وسوسه آدم و حوا» اثر«‬


‫‪.‬میکل آنژ‬
‫یک تصویر نمادین رایج از مار عدن در‬
‫‪.‬اواخر قرون وسطی و هنر رنسانس‬

‫منابع قدیمی تر به وضوح بیان می کنند‬


‫که پس از اقامت لیلیت در دریای سرخ‪،‬‬
‫او نزد آدم بازگشت و از او فرزندانی به‬
‫‪.‬دنیا آورد‬

‫با این حال‪ ،‬در زوهار‪ ،‬گفته می‌شود که‬


‫لیلیت در طول تجربه جنسی کوتاه‌مدت‬
‫خود موفق شد فرزندانی از آدم به دنیا‬
‫آورد‪ .‬لیلیت آدام را در عدن ترک می کند‪،‬‬
‫زیرا او کمک مناسبی برای او نیست‪ .‬او‬
‫بعدا ً برمی گردد تا خودش را به زور به او‬
‫‪.‬تحمیل کند‬

‫با این حال‪ ،‬قبل از انجام این کار‪ ،‬او خود‬


‫را به قابیل متصل می کند و ارواح و‬
‫شیاطین متعددی را برای او حمل می‬
‫[‪43‬‬ ‫]‬
‫کند‪.‬‬

‫سامائل و لیلیت‬

‫در نوشته عرفانی دو برادر یعقوب و‬


‫آیزاک هاکوهن‪ ،‬که چند دهه قبل از‬
‫زوهر است‪ ،‬آمده است که سمائل و‬
‫لیلیت به شکل موجودی آندروژن‬
‫هستند‪ ،‬دو چهره‪ ،‬زاده شده از تراوش‬
‫تخت جالل و متناظر با آن‪ .‬در قلمرو‬
‫روحانی به آدم و حوا که به همین ترتیب‬
‫‪.‬به عنوان هرمافرودیت متولد شدند‬

‫دو زوج آندروژن دوقلو شبیه یکدیگر‬


‫بودند و هر دو "مانند تصویر باال بودند"‪.‬‬
‫یعنی به شکلی قابل مشاهده از یک‬
‫[‪]44‬‬
‫خدای آندروژنی تکثیر می شوند‪.‬‬

‫نسخه دیگری که در میان محافل‬


‫کابالیست در قرون وسطی نیز رایج بود‪،‬‬
‫لیلیت را به عنوان اولین زن از چهار‬
‫‪:‬همسر سامائل معرفی می کند‬

‫‪.‬لیلیت‪ ،‬نعمه‪ ،‬ایگرات‪ ،‬و محالت‬

‫هر یک از آنها مادران شیاطین هستند و‬


‫تعداد زیادی میزبان و ارواح ناپاک خود را‬
‫[‪]45‬‬
‫ازدواج سامائل و لیلیت توسط‬ ‫دارند‪.‬‬
‫«اژدهای کور» که همتای «اژدهایی است‬
‫‪.‬که در دریاست» ترتیب داده شد‬

‫اژدهای کور به عنوان یک واسطه بین‬


‫‪:‬لیلیت و سامائل عمل می کند‬

‫اژدهای کور لیلیت گناهکار را سوار‬


‫می‌کند ‪ --‬باشد که او در روزهای ما به‬
‫سرعت محو شود‪ ،‬آمین! ‪ --‬و این‬
‫اژدهای کور باعث اتحاد بین سمائل و‬
‫لیلیت می شود‪ .‬و همانطور که اژدهایی‬
‫که در دریا است (اشعیا ‪ )1 :27‬چشم‬
‫ندارد‪ ،‬اژدهای کور نیز که در باالست‪ ،‬به‬
‫صورت روحانی‪ ،‬بدون چشم است‪ ،‬یعنی‬
‫سامائل را مار )‪... (Patai81:458‬بی رنگ‬
‫کج و لیلیت را مار پرپیچ و خم می نامند‪.‬‬
‫][‪46‬‬

‫ازدواج سمائل و لیلیت به "فرشته‬


‫شیطان" یا "خدای دیگر" معروف است‪،‬‬
‫‪.‬اما اجازه داده نشد که ادامه یابد‬
‫خدا برای جلوگیری از پر شدن دنیا از‬
‫فرزندان شیطانی لیلیت و سامائل‪،‬‬
‫سمائل را اخته کرد‪ .‬در بسیاری از‬
‫کتاب‌های کاباالیی قرن هفدهم‪ ،‬این‬
‫اسطوره بر اساس شناسایی «لویاتان مار‬
‫کج و لویاتان مار شکنجه‌گر» و تفسیری‬
‫دوباره از یک افسانه قدیمی تلمودی‬
‫است که در آن خداوند لویاتان نر را اخته‬
‫کرد و لویاتان ماده را کشت تا از آنها‬
‫جلوگیری کند‪ .‬از جفت گیری و در نتیجه‬
‫[‪47‬‬ ‫]‬
‫نابودی زمین‪.‬‬

‫بعد از اینکه سمائل اخته شد و لیلیث‬


‫نتوانست با او زنا کند‪ ،‬او را به همسری با‬
‫مردانی که تشعشعات شبانه را تجربه‬
‫‪.‬می‌کردند سپرد‬

‫یک متن کاباالی قرن ‪ 15‬یا ‪ 16‬بیان می‬


‫خداوند لویاتان‬
‫زن را "سرد" کرده است‪،‬‬ ‫کند که‬
‫به این معنی که او لیلیت را نابارور کرده‬
‫‪.‬است و او یک زنای محض است‬

‫دو لیلیت‬

‫به‬
‫بخشی از سند قرن سیزدهم نام رساله‬
‫در مورد نشأت چپ می گوید که دو‬
‫لیلیت وجود دارد که کوچکتر با دیو بزرگ‬
‫ازدواج کرده است‪Asmodeus .‬‬

‫در پاسخ به سوال شما در مورد لیلیت‪،‬‬


‫من اصل موضوع را برای شما توضیح‬
‫خواهم داد‪ .‬در این مورد‪ ،‬روایتی از‬
‫حکیمان قدیم وجود دارد که از علم‬
‫مخفی قصرهای صغیر استفاده می‬
‫کردند که عبارت است از دستکاری‬
‫شیاطین و نردبانی که به وسیله آن فرد‬
‫‪.‬به مراتب نبوی صعود می کند‬

‫در این سنت‪ ،‬روشن می‌شود که سمائیل‬


‫و لیلث به‌عنوان یکی به دنیا آمده‌اند‪،‬‬
‫شبیه به شکل آدم و حوا که آنها نیز‬
‫به‌عنوان یکی به دنیا آمده‌اند‪ ،‬و آنچه را‬
‫که در باال آمده بازتاب می‌دهد‪ .‬این‬
‫روایت لیلیت است که توسط حکیمان در‬
‫دانش مخفی قصرها دریافت شده است‬
‫‪ .‬ماترون لیلیت جفت سامائل است‪ .‬هر‬
‫دوی آنها در یک ساعت در تصویر آدم و‬
‫حوا به دنیا آمدند که در یکدیگر در هم‬
‫‪.‬تنیده شده بودند‬

‫آسمودئوس‪ ،‬پادشاه بزرگ شیاطین‪،‬‬


‫لیلیت کوچکتر (کوچکتر)‪ ،‬دختر‬
‫پادشاهی که قفسفونی نام دارد‪ ،‬به‬
‫عنوان همسر دارد‪ .‬نام همسرش مهتابل‬
‫[‪]48‬‬
‫دختر ماترد و دخترشان لیلیت است‪.‬‬
‫​​قسمت دیگری لیلیت را به عنوان مار‬
‫‪:‬وسوسه انگیز حوا معرفی می کند‬

‫و مار‪ ،‬زن فاحشه‪ ،‬حوا را از طریق پوسته‬


‫های نور تحریک و اغوا کرد که فی نفسه‬
‫تقدس است‪ .‬و مار حوا مقدس را اغوا‬
‫کرد و برای کسی که می فهمد بس‬
‫است‪ .‬و این همه تباهی به این دلیل به‬
‫وجود آمد که آدم نخستین مرد با حوا در‬
‫حالی که در نجاست قاعدگی بود جفت‬
‫شد ‪ -‬این پلیدی و نطفه مار است که‬
‫حوا را پیش از سوار شدن آدم بر او سوار‬
‫‪.‬کرد‬
‫ببینید‪ ،‬اینجا پیش روی شماست‪ :‬به‬
‫دلیل گناهان آدم اول‪ ،‬همه چیزهایی که‬
‫ذکر شد به وجود آمد‪ .‬زیرا لیلیت‬
‫شیطان‪ ،‬چون عظمت فساد او را دید‪ ،‬در‬
‫پوسته‌هایش قوی شد و بر خالف میل‬
‫او نزد آدم آمد و از او داغ شد و شیاطین‬
‫‪.‬و ارواح و لیلین بسیاری از او زایید‬

‫)‪(Patai81:455f‬‬

‫این ممکن است به شمایل نگاری های‬


‫مختلف قرون وسطی مربوط به یک مار‬
‫زن‪ ،‬که گمان می رود لیلیت است‪ ،‬آدم و‬
‫[‪]49‬‬
‫حوا را وسوسه کند‪.‬‬
‫گفته می شود که الیاس نبی در یک متن‬
‫با لیلیت مقابله کرده است‪ .‬در این‬
‫برخورد‪ ،‬او آمده بود تا با انبوهی از‬
‫شیاطین‪ ،‬از گوشت مادر ضیافت کند و‬
‫نوزاد را از او بگیرد‪ .‬او سرانجام اسامی‬
‫مخفی خود را در پایان به ایلیا فاش می‬
‫‪.‬کند‬

‫گفته می شود که این نام ها باعث می‬


‫‪:‬شود لیلیت قدرت خود را از دست بدهد‬

‫لیلیت‪ ،‬ابیتو‪ ،‬ابیزو‪ ،‬هاکاش‪ ،‬آورس‬


‫[‪50‬‬ ‫]‬
‫هیکپودو‪ ،‬آیالو‪ ،‬ماتروتا…‬
‫در برخی دیگر‪ ،‬احتماال ً از الفبای بن سیرا‬
‫مطلع شده است ‪ ،‬او اولین همسر آدم‬
‫‪b،‬است‪( .‬یالقوت روبنی‪ ،‬زوهر ‪1:34‬‬
‫]‪[51‬‬
‫‪3:19‬‬ ‫)‬

‫لیلیت در نقش قلیفه‬


‫آدم‪ ،‬لیلیت و حوا‪ ،‬ج‪ 1210 .‬م‬

‫پایه ترومو‪ ،‬درگاه سمت چپ‪ ،‬نمای‬


‫‪.‬غربی‪ ،‬نوتردام‪ ،‬پاریس‬

‫لیلیت به عنوان یکی از قلیفوت ها‪،‬‬


‫مطابق با سفیرا ملکوت در درخت زندگی‬
‫‪.‬کابالیستی فهرست شده است‬

‫دیو لیلیت‪ ،‬زن شرور‪ ،‬به عنوان یک زن‬


‫زیبا توصیف می شود که به یک شیطان‬
‫آبی و پروانه مانند تبدیل می شود و با‬
‫قدرت اغواگری همراه است‪.‬‬
‫قلیفه قدرت نامتعادل سفیرا است‪.‬‬
‫ملکوت پست ترین سفیرا‪ ،‬قلمرو زمین‬
‫است که تمام انرژی الهی در آن جریان‬
‫دارد و نقشه الهی در آن انجام می شود‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬شکل نامتعادل آن مانند‬
‫‪.‬لیلیت‪ ،‬اغواگر است‬

‫دنیای مادی و تمام لذت های آن‪،‬‬


‫فریبنده نهایی است و می تواند منجر به‬
‫مادی گرایی نامتعادل با معنویت حوزه‬
‫های باالتر شود‪ .‬این در نهایت منجر به‬
‫‪.‬نزول به آگاهی حیوانات می شود‬
‫بنابراین باید تعادل بین مالکوت و کتر‬
‫‪.‬پیدا شود تا نظم و هماهنگی پیدا شود‬

‫اساطیر یونانی‪-‬رومی‬

‫یکی دیگر از هیوالهای مشابه‪ ،‬المیا‬


‫یونانی بود‪ ،‬که به همین ترتیب بر طبقه‬
‫ای از کودکان دزد المیا‪-‬شیاطین‬
‫حکومت می کرد‪ .‬المیا لقب "قاتل‬
‫کودک" را یدک می کشید و مانند لیلیت‬
‫[‪52‬‬ ‫]‬
‫از بدخواهی او می ترسیدند‪.‬‬

‫او ریشه‌های متضاد متفاوتی دارد و به‬


‫عنوان باالتنه انسان از کمر به باال و بدن‬
‫مارپیچ از کمر به پایین توصیف می‌شود‪.‬‬
‫[‪]53‬‬
‫(برخی از تصویرهای المیا‪ ،‬او را‬
‫به‌عنوان بال‌ها و پاهای پرنده‪ ،‬به‌جای‬
‫نیمه مار بودن‪ ،‬شبیه به نقش‬
‫یونانی و ‪ Sirens‬برجسته‌های قبلی‬
‫نشان می‌دهند‪ ).‬یک منبع به ‪Lilitu‬‬
‫سادگی بیان می‌کند که او دختر الهه‬
‫‪.‬است‪ .‬هکات‬

‫یکی دیگر از این که المیا متعاقبا ً توسط‬


‫الهه هرا نفرین شد تا به دلیل ارتباط او‬
‫با زئوس‪ ،‬فرزندان مرده به دنیا بیاورد‪،‬‬
‫هرا به طور متناوب‪ ،‬همه فرزندان المیا‬
‫(به جز اسکیال‪ ).‬را در خشم از خوابیدن‬
‫المیا با شوهرش‪ ،‬زئوس‪ ،‬کشت‪ .‬غم و‬
‫اندوه باعث شد المیا به هیوالیی تبدیل‬
‫شود که با دزدیدن فرزندان و بلعیدن آنها‬
‫[‪]54‬‬
‫از مادران انتقام می گیرد‪.‬‬

‫المیا اشتهای جنسی بدی داشت که با‬


‫اشتهای آدمخواری او برای کودکان‬
‫مطابقت داشت‪ .‬او به خاطر روحیه خون‬
‫آشام بودن بدنام بود و عاشق مکیدن‬
‫[‪55‬‬ ‫]‬
‫خون مردان بود‪.‬‬

‫هدیه او "نشان سیبیل" بود‪ ،‬هدیه ای‬


‫‪.‬برای دید دوم‬
‫گفته می شود که زئوس به او هدیه‬
‫بینایی داده است‪ .‬با این حال‪ ،‬او "لعنت‬
‫شده" بود که هرگز نتواند چشمانش را‬
‫ببندد تا برای همیشه فرزندان مرده خود‬
‫را وسواس کند‪ .‬زئوس با دلسوزی به‬
‫المیا‪ ،‬به او این توانایی را داد که‬
‫چشم‌هایش را از حدقه بیرون بیاورد و‬
‫[‪54‬‬ ‫]‬
‫جایگزین کند‪.‬‬

‫طبقه ای از شیاطین ماوراء ‪Empusae‬‬


‫طبیعی بودند که گفته می شد المیا آنها‬
‫را به دنیا آورده است ‪ .‬هکات اغلب آنها‬
‫را علیه مسافران می فرستاد‪ .‬آنها هر یک‬
‫از مردمی را که در آن ساکن بودند‬
‫مصرف کردند یا تا حد مرگ ترساندند‪.‬‬
‫‪.‬آنها شباهت های زیادی به لیلیم دارند‬

‫گفته می‌شود که افسانه‌های قرون‬


‫از ‪ lilim‬یا ‪، succubae‬وسطایی متأخر‬
‫‪.‬این اسطوره گرفته شده است‬

‫اساطیر عربی‬

‫کارینا از افسانه های عربی را معادل‬


‫[‪56‬‬ ‫]‬
‫لیلیت می دانند‪.‬‬

‫از او به عنوان یک جادوگر کودک دزد و‬


‫کودک کش یاد می شود‪ .‬در این زمینه‪،‬‬
‫کارینا نقش "سایه" یک زن را بازی می‬
‫کند و دیو مذکر مربوطه‪ ،‬کارین‪" ،‬سایه"‬
‫یک مرد است‪ .‬اگر زنی ازدواج کند‪،‬‬
‫کارینای او با کارین مرد ازدواج می کند‪.‬‬
‫زمانی که زن باردار می شود زمانی است‬
‫که کارینا باعث هرج و مرج او می شود‪.‬‬
‫][‪57‬‬

‫او سعی می کند زن را بیرون کند و جای‬


‫او را بگیرد‪ ،‬با ضربه زدن به زن باعث‬
‫سقط جنین شود و اگر زن موفق به بچه‬
‫دار شدن شود‪ ،‬کارینا او به همان تعداد‬
‫بچه خواهد داشت‪ .‬کارینا به طور مداوم‬
‫سعی خواهد کرد بین زن و شوهرش‬
‫‪.‬اختالف ایجاد کند‬

‫در اینجا‪ ،‬کارینا نقش برهم زننده روابط‬


‫زناشویی را بازی می کند‪ ،‬شبیه به یکی از‬
‫[‪58‬‬ ‫]‬
‫نقش های لیلیت در سنت یهودی‪.‬‬

‫لیلیت در دوره آلمانی کالسیک‬

‫اولین حضور لیلیت در ادبیات دوره‬


‫رمانتیک (‪ )1832-1789‬در اثر فاوست‬
‫بخش اول گوته در سال ‪ 1808‬بود‪،‬‬
‫تقریبا ً ‪ 600‬سال پس از ظاهر شدن در‬
‫‪:‬زوهر کابالیست‬
‫فاوست‪:‬‬
‫اون اونجا کیه؟‬

‫مفیستوفل‪:‬‬
‫خوب نگاه کن‪.‬‬
‫لیلیت‬

‫فاوست‪:‬‬
‫لیلیت؟ اون کیه؟‬

‫مفیستوفل‪:‬‬
‫همسر آدم‪ ،‬اولین همسر او‪ .‬مواظبش‬
‫باش‬
‫یکی از افتخارات زیبایی او موهای‬
‫خطرناک اوست‪.‬‬
‫وقتی لیلیث آن را محکم دور مردان‬
‫جوان می پیچد‪،‬‬
‫به زودی دوباره آنها را رها نمی کند‪.‬‬
‫(ترجمه گرینبرگ ‪ ،1992‬خطوط‬
‫)‪4211-4206‬‬

‫پس از اینکه مفیستوفل این هشدار را‬


‫به فاوست داد‪ ،‬به طور کامال طعنه‬
‫آمیزی‪ ،‬فاوست را تشویق می کند تا با‬
‫‪".‬جادوگر زیبا" برقصد‬

‫لیلیت و فاوست در گفتگوی کوتاهی‬


‫شرکت می کنند‪ ،‬جایی که لیلیت روزهای‬
‫‪.‬سپری شده در عدن را بازگو می کند‬
‫فاوست‪[ :‬رقصیدن با جادوگر جوان]‬
‫رویای دوست داشتنی که دیدم روزی‬
‫درخت سیبی با برگ سبز دیدم‪،‬‬
‫دو سیب روی یک ساقه تکان خوردند‪،‬‬
‫خیلی وسوسه انگیز! من برای آنها باال‬
‫رفتم‪.‬‬

‫جادوگر زیبا‪:‬‬
‫از روزگار عدن‪،‬‬
‫اپل آرزوی انسان بوده است‪.‬‬
‫چقدر خوشحالم که فکر می کنم‪ ،‬آقا‪،‬‬
‫سیب هم در باغ من رشد می کند‪.‬‬
‫(ترجمه گرینبرگ ‪ ،1992‬خطوط ‪- 4216‬‬
‫)‪4223‬‬
‫لیلیت در دوره ویکتوریا‬

‫‪.‬لیدی لیلیت اثر دانته گابریل روستی‬

‫اخوان پیش رافائلی که در حدود سال‬


‫[‪]59‬‬
‫بسیار تحت‬ ‫‪ 1848‬توسعه یافت‪،‬‬
‫تأثیر کار گوته در موضوع لیلیت قرار‬
‫‪.‬گرفت‬

‫در سال ‪ ،1863‬دانته گابریل روستی از‬


‫اخوان شروع به کشیدن نقاشی کرد که‬
‫اولین اجرای او از "لیدی لیلیت" بود‪،‬‬
‫نقاشی که او انتظار داشت "بهترین‬
‫[‪59‬‬ ‫]‬
‫عکس تا به حال" او باشد‬

‫نمادهایی که در نقاشی ظاهر می شوند‬


‫به شهرت "زن مهلک" لیلیت رمانتیک‬
‫‪:‬اشاره دارند‬

‫● خشخاش (مرگ و سرما)‬


‫● گل رز سفید (شور استریل)‬
‫روستی همراه با نقاشی لیدی لیلیت خود‬
‫از سال ‪ ،1863‬غزلی با عنوان لیلیت‬
‫نوشت که برای اولین بار در کتابچه‬
‫بررسی سوئینبرن (‪ ،)1868‬یادداشت‬
‫هایی در مورد نمایشگاه آکادمی‬
‫‪:‬سلطنتی منتشر شد‬

‫از همسر اول آدم‪ ،‬لیلیت‪ ،‬گفته می شود‬


‫(جادوگری که قبل از هدیه حوا دوستش‬
‫داشت)‬
‫که قبل از مار‪ ،‬زبان شیرین او می‬
‫توانست فریب دهد‬
‫و موهای مسحور او اولین طال بود‪.‬‬
‫و همچنان می نشیند‪ ،‬جوان در حالی که‬
‫زمین پیر است‪،‬‬
‫و به طرز ماهرانه ای متفکر‪،‬‬
‫مردان را به تماشای تار نورانی که او می‬
‫تواند ببافد‪ ،‬می کشاند‪،‬‬
‫تا زمانی که قلب و بدن و زندگی در بند‬
‫آن باشد‪.‬‬
‫گل رز و خشخاش گل او هستند‪ .‬ای‬
‫لیلیت کجا‬
‫او را یافت نمی شود که بو می ریزد‬
‫و بوسه های آرام و خواب آرام او را به‬
‫دام می اندازد؟‬
‫لو! همانطور که چشمان آن جوان به تو‬
‫می سوخت‪،‬‬
‫طلسم تو نیز از میان او گذشت و گردن‬
‫راستش را خم کرد‬
‫و یک موی طالیی خفه کننده دور قلبش‬
‫گذاشت‪.‬‬
‫)(مجموعه آثار‪216 ،‬‬

‫شعر و تصویر با هم در کنار نقاشی‬


‫روستی سیبیال پالمیفرا و غزل زیبایی روح‬
‫‪.‬ظاهر شدند‬

‫در سال ‪ ،1881‬غزل لیلیت به "زیبایی‬


‫بدن" تغییر نام داد تا آن را با زیبایی روح‬
‫مقایسه کند‪ .‬این دو به ترتیب در‬
‫مجموعه خانه زندگی (غزل شماره ‪ 77‬و‬
‫[‪]59‬‬
‫‪ )78‬قرار گرفتند‪.‬‬
‫‪:‬روستی در سال ‪ 1870‬نوشت‬

‫لیدی [لیلیت]‪...‬نماینده لیلیث مدرنی‬


‫است که موهای طالیی فراوانش را شانه‬
‫می کند و در شیشه با آن خود جذبی به‬
‫خود خیره می شود که چنین طبیعت‬
‫هایی با شیفتگی عجیبش دیگران را به‬
‫‪." -‬دایره خودشان می کشاند‬
‫‪ DG‬تاکید ‪Rossetti, WM ii.850 ،‬‬
‫]‪[59‬‬
‫‪Rossetti‬‬

‫این مطابق با سنت عامیانه یهودی است‬


‫که لیلیت را هم با موهای بلند (نماد‬
‫قدرت اغواگر خطرناک زنانه در فرهنگ‬
‫یهودی و هم در فرهنگ اسالمی) و هم‬
‫با داشتن زنان از طریق ورود به آنها از‬
‫[‪]60‬‬
‫طریق آینه مرتبط می داند‪.‬‬

‫رابرت براونینگ‪ ،‬شاعر ویکتوریایی‪ ،‬لیلیت‬


‫را در شعر خود "آدم‪ ،‬لیلیت و حوا"‬
‫دوباره تصور کرد‪ .‬اولین بار در سال‬
‫‪ 1883‬منتشر شد‪ ،‬این شعر از افسانه‬
‫های سنتی پیرامون سه گانه آدم‪ ،‬حوا و‬
‫لیلیت استفاده می کند‪ .‬براونینگ لیلیت‬
‫و حوا را در حالی که در دو طرف آدم کنار‬
‫هم نشسته اند‪ ،‬دوستانه و همدست با‬
‫‪.‬یکدیگر نشان می دهد‬
‫حوا در تهدید مرگ اعتراف می کند که‬
‫هرگز آدم را دوست نداشته است‪ ،‬در‬
‫حالی که لیلیت اعتراف می کند که‬
‫‪:‬همیشه او را دوست داشته است‬

‫‪،‬همانطور که بدترین زهر از لبانم رفت‬

‫فکر کردم‪" :‬اگر با وجود این دروغ‪ ،‬نقاب‬


‫را با یک بوسه از روحم بردارد‬
‫‪ -‬غالم او را بخزید‬
‫‪ - ،‬روح‪ ،‬جسم و همه چیز!‬
‫‪ -‬براونینگ ‪1098‬‬

‫براونینگ به جای ویژگی‌های عاطفی‬


‫لیلیت بر ویژگی‌های عاطفی پیشینیان‬
‫[‪61‬‬ ‫]‬
‫دیو باستانی او تمرکز داشت‪.‬‬

‫در غیبت مدرن‬

‫تصویر لیلیت در رمانتیسم همچنان در‬


‫میان ویکان ها‪ ،‬فمینیست ها و سایر‬
‫[‪59‬‬ ‫]‬
‫غیبت های مدرن محبوبیت دارد‪.‬‬

‫جادوی تشریفاتی‬

‫تعداد کمی از دستورات جادویی‬


‫اختصاص داده شده به جریان زیرزمینی‬
‫لیلیث‪ ،‬که شامل شروع هایی است که‬
‫به طور خاص مربوط به محرمانه "مادر‬
‫‪.‬اول" است‪ ،‬وجود دارد‬

‫دو سازمانی که از ابتکارات و جادوی‬


‫‪، Ordo‬مرتبط با لیلیت استفاده می کنند‬
‫‪ Order‬و ‪Antichristianus Illuminati‬‬
‫هستند (به قسمت ‪of Phosphorus‬‬
‫زیر مراجعه کنید)‪ .‬لیلیت در نقش یک‬
‫اثر ‪ De Arte Magica‬سوکوبوس در‬
‫‪ .‬آلیستر کراولی ظاهر می شود‬

‫لیلیت همچنین یکی از نام‌های میانی‬


‫‪، Ma Ahathoor‬اولین فرزند کرولی‬
‫‪Hecate Sappho Jezebel Lilith‬‬
‫متولد ‪ ،1904‬متوفی ‪Crowley ()1906‬‬
‫بود و گاهی اوقات لیلیت در نوشته‌های‬
‫‪.‬تملمی با بابالون شناخته می‌شود‬

‫یک مراسم جادویی آشوب ‪ ،‬بر اساس‬


‫[‪]62‬‬
‫یک دعوت‬ ‫یک آیین قدیمی آلمانی‪،‬‬
‫[‪63‬‬ ‫]‬
‫تشریفاتی از لیلیت را ارائه می دهد‪:‬‬

‫او تاریک است‪ ،‬اما درخشان! بال هایش‬


‫سیاه است‪ ،‬سیاه روی سیاه! لب هایش‬
‫مثل گل رز سرخ است و تمام کائنات را‬
‫می بوسد! او لیلیت است که انبوهی از‬
‫پرتگاه را رهبری می کند و انسان را به‬
‫رهایی می کشاند! او برآورده کننده‬
‫مقاومت ناپذیر تمام شهوات‪ ،‬بیننده‬
‫‪.‬امیال است‬

‫اول از همه زن بود ‪ -‬لیلیت‪ ،‬نه حوا‬


‫اولین نفر بود! دست او انقالب اراده و‬
‫آزادی واقعی ذهن را به ارمغان می آورد!‬
‫ملکه جادو ‪ KI-SI-KIL-LIL-LA-KE،‬او‬
‫است! با شهوت و ناامیدی به او نگاه‬
‫کنید!"‬
‫‪ -‬لیلیت ریتوس‪ ،‬از آلمانی توسط جوزف‬
‫مکس‬

‫اثری در سال ‪ 2006‬توسط جادوگر‬


‫تشریفاتی دونالد تایسون ‪ ،‬با عنوان لیبر‬
‫لیلیث ‪ ،‬کیهان‌شناسی «مخفی» برای‬
‫مادر فاحشه‌ها و همه هیوالهای شب‬
‫‪.‬زنده‌دار‪ ،‬لیلیت‪ ،‬را شرح می‌دهد‬

‫ظاهرا ً این کتاب در دهه ‪ 1580‬از‬


‫خاکستر کتابخانه دکتر جان دی در‬
‫[‪65[ ]64‬‬ ‫]‬
‫مورتلیک نجات یافت‪.‬‬

‫لوسیفرینیسم مدرن‬

‫در لوسیفرینیسم مدرن‪ ،‬لیلیت همسر‬


‫لوسیفر در نظر گرفته می شود و با‬
‫‪ .‬شخصیت بابالون شناخته می شود‬
‫گفته می شود که او از گل و غبار آمده‬
‫است و به ملکه سوکوبی معروف است‪.‬‬
‫وقتی او و لوسیفر با هم جفت می‌شوند‪،‬‬
‫موجودی آندروژن به نام «بافومت» یا «بز‬
‫مندس» را تشکیل می‌دهند که در آیین‬
‫لوسیفر به « خدای جادوگران » نیز‬
‫[‪]66‬‬
‫معروف است‪.‬‬

‫نوشته‌های مایکل دبلیو‪ .‬فورد ‪ ،‬از جمله‬


‫بنیادهای مسیر لوسیفرین ‪ ،‬ادعا‬
‫می‌کنند که لیلیت بخشی از "تثلیث‬
‫لوسیفری" متشکل از خود‪ ،‬سامائل و‬
‫قابیل را تشکیل می‌دهد‪ .‬به همین‬
‫ترتیب‪ ،‬گفته می شود که لیلیت برخالف‬
‫‪.‬حوا‪ ،‬مادر واقعی قابیل بوده است‬

‫لیلیت در اینجا به عنوان الهه جادوگران‪،‬‬


‫اصل تاریک زنانه دیده می شود‪ ،‬و‬
‫همچنین به عنوان الهه هکاته شناخته‬
‫[‪67‬‬ ‫]‬
‫می شود‪.‬‬

‫ویکا‬

‫بسیاری از نویسندگان اولیه که به‬


‫مدرن کمک کردند‪ ،‬احترام خاصی ‪Wicca‬‬
‫‪.‬را برای لیلیت ابراز کردند‬
‫چارلز لیلند آرادیا را با لیلیت مرتبط کرد‪:‬‬
‫للند می‌گوید آرادیا هیرودیاس است که‬
‫در فولکلور استرگریا به عنوان رئیس‬
‫جادوگران با دیانا مرتبط بود‪ .‬للند‬
‫همچنین اشاره می کند که هیرودیاس‬
‫نامی است که از غرب آسیا می آید‪،‬‬
‫جایی که به شکل اولیه لیلیت اشاره می‬
‫[‪]69[ ]68‬‬
‫کند‪.‬‬

‫جرالد گاردنر اظهار داشت که پرستش‬


‫تاریخی لیلیت تا به امروز به طور مداوم‬
‫وجود داشته است‪ ،‬و نام او گاهی اوقات‬
‫به الهه ای که توسط کشیش در عهد‬
‫‪.‬تجسم می شود‪ ،‬داده می شود‬
‫‪ Doreen Valiente‬این ایده توسط‬
‫تأیید شد ‪ ،‬که او را به عنوان الهه رئیس‬
‫‪:‬صنایع دستی یاد کرد‬

‫شخصیت رویاهای اروتیک‪ ،‬میل"‬


‫[‪70‬‬ ‫]‬
‫سرکوب شده برای لذت"‪.‬‬

‫در برخی از مفاهیم معاصر‪ ،‬لیلیت به‬


‫عنوان تجسم الهه در نظر گرفته می‬
‫شود ‪ ،‬نامی که تصور می شود با آنچه‬
‫این ادیان معتقدند همتایان او هستند‬
‫‪:‬مشترک است‬
‫[‪71‬‬ ‫]‬
‫اینانا‪ ،‬ایشتار‪ ،‬اشره‪ ،‬آنات و ایسیس‪.‬‬
‫بر اساس یک دیدگاه‪ ،‬لیلیت در اصل‬
‫الهه سومری‪ ،‬بابلی یا عبری مادر زایمان‪،‬‬
‫[‪]72‬‬
‫کودکان‪ ،‬زنان و تمایالت جنسی بود‬
‫[‪]74[ ]73‬‬
‫که بعدها به دلیل ظهور‬
‫[‪75‬‬ ‫]‬
‫پدرساالری تبدیل به شیطان شد‪.‬‬

‫دیگر دیدگاه‌های مدرن بر این باورند که‬


‫لیلیت الهه ماه تاریکی است که همتراز‬
‫[‪76‬‬ ‫]‬
‫با کالی هندو است‪.‬‬

‫طالع بینی‬

‫در طالع بینی مدرن غربی‪" ،‬ماه تاریک"‬


‫لیلیت‪ ،‬یک فاز واقعی از ماه نیست‪ ،‬بلکه‬
‫کانون خالی بیضی است که توسط مدار‬
‫ماه توصیف شده است (مرکزی دیگر که‬
‫‪).‬توسط زمین اشغال شده است‬

‫ماه تاریک لیلیت اغلب در قرائت‬


‫‪.‬نمودارهای نجومی استفاده می شود‬

‫ماه تاریک رابطه ما را با مطلق‪ ،‬فداکاری‬


‫به این صورت توصیف می کند و نشان‬
‫[‪77‬‬ ‫]‬
‫می دهد که چگونه رها می کنیم‪.‬‬

‫نقطه اوج فرضی ماه (نقطه ای که در آن‬


‫در دورترین فاصله در مدار خود از زمین‬
‫قرار دارد)‪ ،‬به عنوان "ماه سیاه" لیلیت‬
‫شناخته می شود‪ .‬گفته می شود که در‬
‫نمودارهای نجومی به معنای هوش‬
‫[‪]78‬‬
‫غریزی و عاطفی است‪.‬‬

‫سیارک ‪ 1181‬لیلیث نیز گاهی در طالع‬


‫[‪79‬‬ ‫]‬
‫بینی استفاده می شود‪.‬‬

‫سنت اسرارآمیز غربی‬

‫سنت اسرارآمیز غربی لیلیت را با کلیپوت‬


‫‪.‬کاباال مرتبط می کند‬
‫‪ The Pistis‬در ‪Samael Aun Weor‬‬
‫می نویسد که ‪Sophia Unveiled‬‬
‫همجنس گرایان "سرسپردگان لیلیت"‬
‫هستند‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬زنانی که تحت‬
‫سقط جنین عمدی قرار می‌گیرند‪ ،‬و‬
‫کسانی که از این عمل حمایت می‌کنند‪،‬‬
‫[‪80‬‬ ‫]‬
‫«در حوزه لیلیت دیده می‌شوند»‪.‬‬

‫دیون فورچون می نویسد‪« :‬مریم باکره‬


‫[‪]81‬‬
‫و‬ ‫در لیلیت منعکس شده است»‬
‫لیلیت سرچشمه «رویاهای شهوانی»‬
‫[‪]81‬‬
‫در واقع‪ ،‬اگر کسی در مورد بینه‬ ‫است‪.‬‬
‫منفی (یا وارونه) تعمق کند‪ ،‬به راحتی‬
‫لیلیت را می یابد‪ .‬پرستش لیلیت یعنی‬
‫استفاده از نیروی روح القدس برای‬
‫[‪82‬‬ ‫]‬
‫اهداف منفی‪.‬‬

‫یادداشت‬

‫صفحه مورد نیاز][)‪1. Hurwitz (1980‬‬


‫صفحه مورد نیاز][)‪2. Sayce (1887‬‬
‫صفحه مورد نیاز][)‪3. Fossey (1902‬‬
‫صفحه مورد نیاز][)‪4. Patai (1942‬‬
‫ص‪ ،222 .‬الهه ‪5. Raphael Patai‬‬
‫عبری ‪ ،1978‬سومین ویرایش بزرگ‌شده‬
‫از دیسکس بوکز نیویورک‪.‬‬
‫‪6. TH Jacobsen، "Mesopotamia"،‬‬
‫‪ H. Frankfort et al., Before‬در‬
Philosophy: The Intellectual
Adventure of Ancient Man.
7. Hurwitz p.50
8. Goddesses and Demons: Some
Thoughts by Johanna Stuckey
9. Black, Jeremy and Anthony
Green. ‫ شیاطین و نمادهای‬،‫خدایان‬
:‫ تگزاس‬،‫ آستین‬.‫بین النهرین باستان‬
.‫ ص‬.2003 ‫انتشارات دانشگاه تگزاس‬
118
10. Patai p.222
11. Erich Ebeling and Bruno
Meissner, Reallexicon der
Assyriologie, Walter de Gruyter
‫صفحه مورد نیاز][‪1990‬‬
‫‪12. SH Langdon p.74‬‬
‫‪13. Hurwitz p.58‬‬
‫به عنوان "اونزو ترجمه می ‪14. Kramer‬‬
‫کند" اما اغلب به عنوان "عقاب"‪،‬‬
‫"کرکس" یا "پرنده شکاری" ترجمه می‬
‫شود‪.‬‬
‫‪15. "Inanna and the Huluppu‬‬
‫‪Tree": One Way of Demoting a‬‬
‫اثر یوهانا استاکی ‪Great Goddess‬‬
‫‪ .16‬دیکشنری آشوری شیکاگو ‪.1956‬‬
‫شیکاگو‪ :‬دانشگاه شیکاگو‪.‬‬
‫‪ .17‬دالی‪ ،‬استفانی‪ .‬اسطوره های بین‬
‫النهرین‪ :‬خلقت‪ ،‬سیل‪ ،‬گیلگمش و‬
،‫ انتشارات دانشگاه آکسفورد‬.‫دیگران‬
1991 .‫آکسفورد‬
18. Hurwitz 64
19. Hurwitz p.34-35
20. AncientNearEast.net. Lamaštu
(Lamashtu)
21. Britannica, sv "Lamashtu"
22. Margi B. Lilith
23. Hurwitz p.39
24. Hurwitz p.40
25. Hurwitz p.41
26. Summers, Montague (2003).
.‫ خانواده و خویشاوندان او‬:‫خون آشام‬
‫ شابک‬.356 ‫ ص‬.‫انتشارات کسینجر‬
.0766176034-978
‫ "عهد عتیق‬.27 (Vulgate)/Isaias
propheta". ‫)ویکی منبع (التین‬.
http://la.wikisource.org/wiki/The_
Old_Testament_(Vulgate)/Isaias_
propheta. ‫بازیابی شده در‬
.24-09-2007
‫ "موازی التین‬.28 Vulgate Bible ‫و‬
Douay-Rheims Bible ‫ و‬King
James Bible‫ ؛‬The Complete
Synings of Jesus Christ".
LatinVulgate.com.
http://www.latinvulgate.com/vers
e.aspx?t=0&b=27&c=34. ‫بازیابی‬
‫شده در ‪.24-09-2007‬‬
‫‪ .29‬هورویتز ص‪54-53 .‬‬
‫‪30. Leick 1998: 30-31‬‬
‫‪31. Hurwitx p. 54-55‬‬
‫هورویتز ص‪32. 54 .‬‬
‫‪ .33‬هوم‪ ،‬آلن‪ .‬لیلیت در الفبای بن سیره‬
‫‪ .34‬گرایش های عمده در عرفان یهودی‪،‬‬
‫ص‪174 .‬‬
‫‪ .35‬سگال‪ ،‬الیزر‪ .‬به دنبال لیلیث‬
‫‪ .36‬شوارتز ص‪7.‬‬
‫‪ .37‬شوارتز ص ‪8‬‬
‫‪ .38‬شوارتز ص‪.‬‬
‫‪ .40‬پاتای ص ‪230-229‬‬
‫‪ .41‬پاتای ص ‪230‬‬

‫‪42. Patai p231‬‬


‫‪43. Patai p232‬‬
‫‪44. Patai p.231‬‬
‫‪45. Patai p244‬‬
‫لیلیت‪ ،‬سامائل و ‪46. Humm, Alan.‬‬
‫اژدهای کور‬
‫‪ .47‬پاتایپ‪246‬‬
‫‪ .48‬آر اسحاق ب‪ .‬ژاکوب هاکوهن‪.‬‬
‫لیلیت در عرفان یهودی‪ :‬رساله ای در‬
‫مورد نشأت چپ‬
‫‪ .49‬هوم‪ ،‬آلن‪ .‬عکس لیلیث‪ :‬با آدام و‬
‫حوا‬
‫ کتابخانه‬.50 Lilith Amulet-JR
Ritman
51. Humm, Alan. ‫ ریشه های‬:‫کاباال‬
‫لیلیت‬
‫ اسطوره لیلیت‬.52
43 .‫ هورویتز ص‬.53
54. Hurwitz p.43
55. Hurwitz p.78
56. Hurwitz p.136
57. Hurwitz p.137
58. hurwitz p.138
59. ‫ سایت‬Feminism and Women's
Studies: Changing Literary
‫قهرمان ‪Literary Representations a‬‬
‫اسطوره ای‬
‫‪" .60‬غار لیلیت"‪ ،‬غار لیلیث‪ :‬داستان‬
‫های یهودی ماوراء طبیعی‪ ،‬ویرایش شده‬
‫توسط هوارد شوارتز (سانفرانسیسکو‪:‬‬
‫هارپر و رو‪]1[ )1988 ،‬‬
‫‪ .61‬سیدل‪ ،‬کاترین لی‪ .‬شکل لیلیت در‬
‫سوال تونی موریسون و رنگ ارغوانی‬
‫آلیس واکر‬
‫‪ .62‬لیلیت‪-‬ریتوس‬
‫‪ .63‬فراخوانی لیلیت‬
‫‪ .64‬باربلیت زیرزمینی‬
‫‪ .65‬تایسون‪ ،‬دونالد‪ .‬لیبر لیلیت‪ :‬گریمور‬
‫گنوسی‬
‫‪ .66‬استیلز‪ ،‬رابرت‪ .‬کلیسای لوسیفر‬
‫‪ .67‬فورد‪ ،‬مایکل‪ .‬جادوگری سیاه‪:‬‬
‫پایه‌های مسیر لوسیفرین‬
‫‪ .68‬گریماسی‪ ،‬ریون‪ .‬استرگریا‪ :‬دین ال‬
‫وکیا‬
‫‪ .69‬لیالند‪ ،‬چارلز‪ .‬آرادیا‪ ،‬انجیل‬
‫جادوگران‪-‬پیوست‬
‫‪ .70‬لیلیث‪-‬اولین حوا‪/‬منتشر شده در‬
‫ایمبولک ‪،2002‬‬
‫‪2002. Deborah J. History of Lilith‬‬
‫‪Institute‬‬
‫‪72.‬‬
‫‪http://www.thaliatook.com/AMGG‬‬
‫منبع غیر قابل اعتماد؟][‪/lilith.html‬‬
73. Hurwitz, Siegmund ‫گزیده هایی‬
‫ از‬Lilith-The first Eve
74. goddess.com.au-Lilith
75. Koltuv
76. R. Buckland
77. Joëlle de Gravelaine in "Lilith
und das Loslassen", Astrologie
Heute, Nr. 23.
78. Margi B. The Angelic Influence
[]‫منبع غیر قابل اعتماد؟‬
79. Martha Lang-Wescott
80. Pistis Sophia ‫معرفی شده توسط‬
Samael Aun Weor، ‫ در‬،339 ‫صفحه‬
‫کتاب های گوگل‬
81. Psychic Self-Defence by Dion
Fortune-، ‫ در‬،128 12 ‫ صفحه‬Google
books 82. ‫دوره آموزشی گنوسی در‬
‫ کلیپوت‬:‫مورد کاباال‬

‫منابع‬

Siegmund Hurwitz, Lilith, die ●


erste Eva: eine Studie uber
dunkle Aspekte des
Wieblichen. Zurich: Daimon
.tr ‫ انگلیسی‬.Verlag، 1980، 1993
‫ جنبه‌های تاریخی و‬:‫ شب اول‬،‫لیلیت‬
‫ ترجمه گال‬،‫روان‌شناختی تاریک زنانه‬
:‫ سوئیس‬،Einsiedeln .‫جاکوبسون‬
Daimon Verlag، 1992 ISBN
.3-85630-545-9
Archibald Sayce، Hibbert ●
Lectures on Babilonian
)Religion (1887
C. Fossey، La Magie ●
1902 ‫ پاریس‬،Assyrienne
‫ به‬.tr ،‫ آدام و آداما‬،‫● رافائل پاتای‬
:‫عنوان انسان و زمین؛ اورشلیم‬
،‫انجمن مطبوعات عبری‬
.1942-1941
‫; ب‬Erubin 18b .‫ ب‬:‫● مراجع تلمودی‬
‫ ب; ب شب‬24 ‫; ب ندا‬Erubin 100b
73a-b ‫; ب بابا بثرا‬151b
‫● مراجع کابالیست‪ :‬زوهر ‪;3:76b-77a‬‬
‫زوهر سیتری تورات ‪;1:147b-148b‬‬
‫زوهر ‪2:267b; Bacharach,'Emeq‬‬
‫‪ ;haMelekh, 19c‬زوهر ;‪3:19a‬‬
‫‪Bacharach,'Emeq haMelekh,‬‬
‫‪ ;102d-103a‬زوهر ‪1:54b-55a‬‬
‫● منابع طومار دریای مرده‪4QSongs :‬‬
‫‪of the Sage/4QShir; 4Q510‬‬
‫;‪frag.11.4-6a//frag.10.1f‬‬
‫‪11QPsAp‬‬
‫● مروری بر اسطوره های لیلیت از‬
‫جمله تجزیه و تحلیل نقش برجسته‬
‫برنی‬
‫● ترجمه کرامر از مقدمه گیلگمش‪.‬‬
‫کرامر‪ ،‬ساموئل نوح‪" .‬گیلگمش و‬
‫درخت هولوپو‪ :‬متن سومری بازسازی‬
‫شده‪ ".‬مطالعات آشورشناسی‬
‫مؤسسه شرقی دانشگاه شیکاگو ‪.10‬‬
‫شیکاگو‪1938 :‬م‪.‬‬
‫● هورویتز‪ ،‬زیگموند‪ .‬لیلیت‬
‫‪Switzerland: Daminon Press,‬‬
‫‪ .1992‬کتاب مقدس اورشلیم‪.‬‬
‫نیویورک‪ :‬دابل دی‪1966 ،‬‬
‫● غار لیلیت‪ :‬داستان های یهودی‬
‫ماوراء طبیعی‪ ،‬اثر هوارد شوارتز‬
‫(سانفرانسیسکو‪ :‬هارپر و رو‪)1988 ،‬‬
‫● پاتای‪ ،‬رافائل‪ .‬الهه عبری‪ ،‬چاپ سوم‬
‫نیویورک‪ :‬کتاب‌های گفتگو‪.1978 ،‬‬
‫● کتاب جادوگر‪ ،‬نوشته ریموند باکلند‪،‬‬
‫چاپ جوهر قابل مشاهده (‪ 1‬نوامبر‬
‫‪)2001‬‬

You might also like