You are on page 1of 11

‫ایناان‪ ،‬ایشتار‪ ،‬لیلیت‬

‫ایناان‪ ،‬ایشتار یا لیلیت کدوم؟‬

‫برین‬

‫پورنیما‬

‫نقش برجسته برین (به انم دالل آاثر ابستاین که در سال ‪1935‬‬
‫مالک آن بود) ییک از مهمرتین آاثر هرنی خاور نزدیک ابستان‬
‫است‪ .‬این پالک سفایل (عرض ‪ ۳۷‬سانیت‌مرت در ارتفاع ‪۴۹.۵‬‬
‫سانیت‌مرت) اعتباری بدون شک دارد و اتریخ آن توسط موزه‬
‫بریتانیا به ‪ ۱۸۰۰‬سال قبل از میالد مسیح بریم‌گردد‪ .‬به گفته‬
‫وب‌سایت موزه بریتانیا‪« ،‬از نظر کیفیت اجرا اب استیل حمورایب‬
‫برابری یم‌کند‪ ،‬اما از نظر مشایل نگاری از آن پییش یم‌گیرد‪.‬‬
‫"‪.‬کیفیت‬

‫منی توان از حس تناقض بیان شده در این تصویر از یک الهه‬


‫فرار کرد‪ .‬در نگاه اول‪ ،‬یک الهه جوان زیبا را یم بینید‪ ،‬اما در‬
‫حایل که چمش به دنبال چهره واقعی یم رود‪ ،‬چنگال های‬
‫شکارچی تخیل را شوکه یم کنند‪ .‬این الهه نیست! این نوعی‬
‫دیو است‪ ،‬شاید یک هاریپ‪ .‬اب این حال‪ ،‬آرامش چهره و تقارن‬
‫حالت در متانت آهنا اب وقار است‪ .‬بدن الهه آنقدر طبیعت گرایانه‬
‫است که یم توانست از زندیگ الگوبرداری شود‪ ،‬اب این حال‬
‫جغدها در سبک سازی خود خفه هستند‪ .‬زاننیگ برجسته این‬
‫فیگور حایک از متایالت جنیس خایک است‪ ،‬اما میله و حلقه ای‬
‫که ابالی هر دو شانه نگه داشته شده اند‪ ،‬انزتاعات هندیس و‬
‫منادی از قوانین جهاین هستند‪.‬‬

‫ترکییب از سبک ها و منادها الوهیت ترکییب را نشان یم دهد‪،‬‬


‫پیوندی بین کهن الگوهای ابستاین و تحوالت اخیر‪ .‬اب توجه به‬
‫افسانه الهه ‪ )1991‬این احمتال وجود ( ‪ Cashford‬و ‪Baring‬‬
‫در نقش خود به ‪ "Innana‬دارد که این پالک نشان دهنده‬
‫عنوان الهه آمسان‪ ،‬زمین و عامل اموات‪ ،‬ملکه بزرگ ابال و بزرگ‬
‫زیر" ابشد‪ .‬آهنا به توضیح آن ادامه یم دهند‬

‫کلمه سومری برای جغد ‪ ninna‬است و انم ‪ Nin-ninna‬که به‬


‫شکل جغد به الهه داده شده است به معنای "ابنوی جغد الهی"‬
‫بوده است‪ .‬متون ابستاین همچنین کلمه اکدی ‪ kilili‬را برای‬
‫‪ Nin-ninna‬ذکر کرده اند و این انم ییک از مشرتکین است‪.‬‬
‫ایناان و ایشرت‪( .‬شاید کیلییل اشتقاق اصیل لیلیت ابشد که‬
‫خییل بعدتر‪ ،‬در زمان های کتاب مقدس‪" ،‬شب جغد یا جغد‬
‫جیغ" انمیده یم شود‪.‬‬

‫آهنا همچنین به ارتباط احمتایل اب منادهای اپرینه سنیگ بسیار‬


‫ً‬
‫(تقریبا ‪ 20000‬سال قبل از میالد) از الهه پرنده‬ ‫ابستاین‬
‫اشاره یم کنند‪.‬‬

‫رافائل اپاتی ( الهه عربی ویرایش سوم ‪ )1990‬نقل یم‌کند که‬


‫در شعر سومری گیلگمش و درخت هولوپو ‪ ،‬دیویی به انم‬
‫لیلیت خانه‌اش را در درخت هولوپو در کرانه‌های فرات بنا کرد‬
‫قبل از اینکه توسط گیلگمش شکسته شود‪ .‬اپاتی سپس‬
‫‪:‬پالک برین را توصیف یم کند‬

‫ً‬
‫تقریبا معارص شعر فوق‪ ،‬نشان‬ ‫نقش برجسته سفایل اببیل‪،‬‬
‫یم‌دهد که لیلیت به چه شکیل در چمش انسان ظاهر یم‌شود‪.‬‬
‫او الغر‪ ،‬خوش‌شکل‪ ،‬زیبا و برهنه است‪ ،‬اب ابل‌ها و اپهای جغد‪.‬‬
‫او ایستاده است‪ .‬دو شیر دراز کشیده که از یکدیگر برگردانده‬
‫شده اند و جغدها در کنار هم قرار گرفته اند‪.‬روی رسش کالهی‬
‫دارد که اب چندین جفت شاخ تزئین شده است‪.‬در دستانش‬
‫ترکییب از حلقه و میله به دست دارد‪.‬بدیهی است که این دیگر‬
‫یک زن پست نیست‪ .‬دیو‪ ،‬اما الهه ای که جانوران وحیش را رام‬
‫یم کند و همانطور که جغدها در نقش برجسته نشان یم دهند‪،‬‬
‫در شب حکومت یم کند‪".‬‬

‫اپاتی ادعا یم کند که ایشتار زاده مستقیم ایناان سومری‬


‫است‪ .‬ایشتار اببیل بر هرزیگ یک فاحشه الهی به جای ملکه‬
‫ابکره ایناان أتکید یم کند‪ .‬به حدی که وقیت ایشتار به جهان‬
‫نزول فرود آمد (افسانه اکدی به موازات هبوط ایناان )‪" ،‬نه مرد و‬
‫نه حیوان اب هم ازدواج نکردند؛ وقیت او ظهور کرد‪ ،‬همه آهنا‬
‫"‪.‬دوابره گرفتار میل جنیس شدند‬

‫ولکشتاین و کرامر ( ایناان‪ :‬ملکه هبشت​​و زمین ‪ )1983‬مقایسه‬


‫روانشناخیت لیلیت و ایناان را در بحیث از ارشکیگال‪ ،‬الهه دنیای‬
‫‪:‬زیرین ارائه یم‌کنند‬

‫"ارشکیگال‪ ،‬مست اندیده گرفته شده ایناان‪ ،‬دارای ویژیگ های‬


‫خایص است که شبیه لیلیت است‪ .‬هر دو به جنبه های شبانه‬
‫زاننه مرتبط هستند ‪ -‬جنسیت قدرمتند و خمشگین و زخم های‬
‫عمیق انباشته شده از طردهای زندیگ ‪ -‬که آرامش را فقط در‬
‫اتحاد فیزییک جستجو یم کنند‪ .‬لیلیت معمو ًال از رد شدن یم‬
‫گریزد؛ ارشکیگال «زیرزمیین» را کنار یم کشد‪ .‬در « درخت‬
‫هولوپو »‪ ،‬وقیت لیلیت منی‌توانست راه خودش را داشته ابشد‪،‬‬
‫اب عصبانیت و ویران‌کننده خانه‌اش را در هم شکست‪ .‬لیلیت‬
‫قدرمتند دوران نوجواین ایناان ابید دور یم‌گشت ات استعدادهای‬
‫ایناان در کاوش در زندیگ رشد کند‪ .‬اما اکنون که ایناان ملکه‬
‫هشر‪ ،‬همرس برای معشوق‪ ،‬مادر برای فرزندانش شده است‪ ،‬او‬
‫قادر است اب آنچه که اندیده گرفته شده است روبرو شود‪:‬‬
‫بخش های غریزی‪ ،‬زخمی‪ ،‬ترسناک خود‪"...‬‬

‫ً‬
‫مستقیما از ترجمه ولکشتاین و کرامر از شعر سومری‪،‬‬ ‫بیایید‬
‫نزول ایناان ‪ ،‬نقل قول کنیم ات تصویری از خود ایناان در حایل که‬
‫وارد دنیای زیرین یم‌شود در حایل که من و اشکال کهن‌الگوی‬
‫‪:‬زندیگ شخیص و اجمتاعی را حمل یم‌کند به دست آوریم‬

‫نیت‪ ،‬دروازه ابن اصیل کور ‪،‬‬


‫وارد کاخ ارشکیگال‪ ،‬ملکه عامل اموات شد‪،‬‬
‫و گفت‪:‬‬
‫"ملکه من‪ ،‬یک خدمتکار‬
‫به بلندی هبشت‪،‬‬
‫به وسعت زمین‪،‬‬
‫به محکمی یپ دیوار هشر‪،‬‬
‫بیرون دروازه های کاخ منتظر یم ماند‪.‬‬

‫او هفت من را دور هم جمع کرده است‬


‫آهنا را در دستان خود گرفته است‪.‬‬
‫اب من در اختیار او‪ ،‬او خود را آماده کرده است‪:‬‬

‫بر رس او شوگورا ‪ ،‬اتج استپ‪ ،‬یم‌بندد‪.‬‬


‫روی پیشاین او قفل های تیره اش به دقت چیده شده‬
‫اند‪.‬‬
‫دور گردنش مهره‌های کوچک الجورد را یم‌بندد‪.‬‬
‫در سینه او دو رشته مهره یم پوشد‪.‬‬
‫بدن او اب ردای سلطنیت پیچیده شده است‪.‬‬
‫چمشانش اب مپادی پوشیده شده است به انم "بگذار‬
‫بیاید‪ ،‬بگذار بیاید‪".‬‬
‫دور سینه‌اش سینه‌ای به انم "بیا‪ ،‬مرد‪ ،‬بیا!"‬
‫او انگشرت طال را روی مچ دست خود دارد‪.‬‬
‫او در دستش میله و خط اندازه گیری الجورد را حمل یم‬
‫کند‪".‬‬

‫وقیت ارشکیگال این را شنید‪،‬‬


‫سییل به رانش زد و لبش را گاز گرفت‪.‬‬
‫او موضوع را در دل خود گرفت و به آن پرداخت‪.‬‬

‫از مطالب فوق واضح است که ما در نقش برجسته برین تلفییق‬


‫از منادها و تصاویر داریم که هم ایناان (میله و حلقه‪ ،‬اتج‬
‫شوگورا‪ ،‬شیرها‪ ،‬جغدها‪ ،‬مهره ها و دستبندها) و لیلیت را به‬
‫تصویر یم کشند‪ .‬منادهای لیلیت ابل‌های پوشیده شده‪،‬‬
‫برهنیگ جلوی او‪ ،‬اپهای جغد و همچنین اتج شاخدار است‪.‬‬
‫واضح است که این شکل مربوط به لیلیت است‪ ،‬اما برخی از‬
‫منادها اب ‪ Innana/Ishtar‬مرتبط هستند‪ .‬ایشتار اببیل معمو ًال‬
‫ابل هایی دارد‪ ،‬اما آهنا همیشه دراز هستند و هرگز مانند‬
‫لیلیت ات نشده اند‪ .‬پیام کیل پیام جنیس فعال‪ ،‬ابروری‪ ،‬و‬
‫تسلط بر طبیعت اب متام تضادهای ذایت آن ‪ -‬تولد و مرگ‪ ،‬صلح و‬
‫خشونت‪ ،‬حیوان و انسان است‪.‬‬

‫میله و حلقه" تعبیری دارد که اغلب تکرار یم شود‪ .‬آهنا اغلب"‬


‫به عنوان ابزار اندازه گیری یا برریس توصیف یم شوند که یم‬
‫توانند منادهای سلطنت ابشند‪ ،‬زیرا آهنا توسط خدا به اپدشاه‬
‫داده یم شوند ات در چیدمان معبد از آهنا استفاده کند‪ .‬به‬
‫همین ترتیب‪ ،‬ایناان « پوکو و میکو » را به گیلگمش در‬
‫گیلگمش و درخت هولوپو یم‌دهد ‪ ،‬اما او آهنا را انبخردانه به‬
‫کار یم‌برد و ابعث انراحیت زانن اوروک یم‌شود‪ .‬بنابراین او آهنا را‬
‫از دست یم دهد و آهنا به دنیای زیرین یم افتند‪ .‬ولکشتاین و‬
‫کرامر یم گویند (در اپوریق صفحه ‪ )143‬که « پوکو و میکو »‬
‫ترجمه نشده ابیق یم مانند‪ ،‬اما ممکن است منادهای‬
‫اپدشاهی ابشند‪ .‬کرامر ( سومریان‪ :‬شخصیت و فرهنگ اتریخ‬
‫آهنا ‪ )1963‬حدس یم‌زند که ممکن است منظور آهنا به ترتیب‬
‫"طبل و چوب طبل" ابشد‪ ،‬و استفاده گیلگمش از آهنا برای‬
‫فراخواندن مردان جوان به جنگ بود که ابعث انراحیت زانن‬
‫‪.‬اوروک شد‬

‫احمتال دیگری نیز وجود دارد‪ .‬حداقل یک سنگ نگاره‬


‫خدای ‪(Wolkstein and Kramer 1983, pg 9) Nanna‬‬
‫‪ Ur-Nammu،‬ماه را نشان یم دهد که میله و حلقه را به‬
‫اپدشاه سومری (سومین سلسله اور‪ ،‬حدود ‪ 1950-2050‬قبل‬
‫از میالد) ارائه یم دهد و حلقه به وضوح به یک خط بلند و اب‬
‫حلقه شل متصل است و میله مخروطی در مقایسه اب پیکره‬
‫های انسان حدود یک مرت طول دارد‪ .‬میله و حلقه شبیه ابزار‬
‫اندازه گیری واقعی هستند‪ .‬میله و حلقه ای که توسط‬
‫در دست گرفته است‪ ،‬موارد مشاهبی نیستند‪ .‬خط ‪Innana‬‬
‫حلقه گم شده است و میله فقط یک چوب کوچک است‪ .‬به‬
‫دنبال پیشهناد کرامر از «درام و چوب طبل»‪ ،‬شاید حلقه و چوب‬
‫ایناان همان میکو و پوکو ارسارآمیز ابشد ‪ .‬بنابراین حلقه و چوب‬
‫ممکن است به ترتیب به اصول زاننه و مردانه اشاره داشته‬
‫ابشند و بر منادگرایی جنیس نقش برجسته برین أتکید کنند‪.‬‬
‫استفاده اندرست گیلگمش از رابطه ای که به آهنا اشاره یم‬
‫‪.‬کند‪ ،‬اشک های زانن در اوروک را توضیح یم دهد‬

‫به عنوان یک کنار‪ ،‬همچنین یم تواند ارتباطی اب آنخ مرصی‬


‫وجود داشته ابشد که معمو ًال به معنای "زندیگ" گفته یم شود‬
‫و در دستان خدایان و الهه ها حمل یم شود‪ .‬آنخ آراییش‬
‫مشابه بییض و خط دارد‪ .‬در کیل‌ترین مفهوم‪ ،‬این مناد جفت‬
‫دیگری از متضادها‪ ،‬کپسوله‌سازی و اتصال را به تصویر‬
‫یم‌کشد و منادی از محصور شدن الهه از جهان طبیعی در بدن‬
‫‪.‬خود است‬

‫کتابشنایس ‪ -‬فهرست کتب‬

‫ابرینگ‪ ،‬آن و ژول کشفورد‪ .1991 .‬اسطوره الهه ‪.‬‬


‫پنگوئن‪/‬آرکاان‪ ،‬لندن‬

‫کرامر‪ ،‬ساموئل نوح‪ .1963 .‬سومریان‪ :‬شخصیت و فرهنگ‬


‫اتریخ آهنا ‪ .‬انتشارات دانشگاه شیکاگو‪ ،‬شیکاگو‬

‫اوپهنایم‪ ،‬آ‪ .‬لئو‪ .1977 .‬بین الهنرین ابستان‪ :‬پرتره یک متدن‬


‫مرده ‪ .‬انتشارات دانشگاه شیکاگو‪ ،‬شیکاگو‬
‫اپاتی‪ ،‬رافائل‪ .1990 .‬الهه عربی ویرایش ‪ .3‬انتشارات دانشگاه‬
‫ایالیت وین‪ ،‬دیرتویت‬

‫ملکه ‪. Innana:‬ولکشتاین‪ ،‬دایان و ساموئل نوآ کرامر‪1983 .‬‬


‫آمسان و زمین ‪ .‬هارپر و رو‪ ،‬نیویورک‬

You might also like