Professional Documents
Culture Documents
چكيده
اجراهای تئاتری در برگیرنده ی ژستها و اصوات آیینی است .این ژس00تها و اص00وات ممکن اس00ت ،چن00ان که در
کابوکی ،کاتاک0الی ،باله یا رقص00های بومی00ان اس0ترالیایی می بی00نیم ،نمایش0گر رفت00اری غ0یر ازرفت0اری روزم00ره
باشند .یا ممکن است،چنان که در تئاتر طبیعت گرا ش00اهد آن هس00تیم ،رو نوش0تهایی از رفت00ار است که به نح00وی
موجز داستانها را می گویند همه انواع تئاتر چه آنه00ایی که در تماش00اخانه به نم00ایش در می آیند و چه آنه00ایی که
در کلیسا به نمایش گذاشته می شوند ،چه آیینهای گذار و چه ورزشها ،چه آنها که همراه نمایشهای رسمی قدرت
ان00د ،و چه آنها که در س00طح خ00رده اجتم00اعی 0،در ب00ازی و ام00ور ج00اری روزم00ره اتف00اق می افتد .جملگی نظ00ام
واحدی از متن ،سناریو ها ،ظاهر سازیها ،نمایشگریها ،رقصها ،تجسم بخشیها و ص00حنه ها را تش00کیل میدهن00د.
روش تحقیق در این موضوع کتابخانه ای و با استشهادی از منابع اینترنتی می باشد.سوالی که در این خصوص
مطرح می شود این است که چه ارکان و عناصری در این اجراها تاثیرات اساسی را به وجود می آورن00د؟زب00ان
بدن در تئاتر ژنتیکی عمل می کند یا اکتسابی؟چه اندازه نظریه تک00املی در این رفتارشناسی حی00وانی و ت00اثیر آن
در تئاتر مؤثر است؟ هدف این مقاله بررسی نظریه های اجرا در ک00ارگردانی بر اس00اس رویک00رد رفت00ار شناسی
در این خصوص می باشد.
مقدمه
داروین نخس00تین ب0ار در مقاله ی بی00ان احساس00ات ن0زد انس00ان و حی00وان ( )1872مس00ئله ی پیوس00تگی رفت00ار
حیوانات و انسانها را مطرح ساخت .تا مدتها گمانه پردازیه00ای او به ح00ال خ00ود رها ش00ده بودن00د ،اما اکن00ون آنها
دوباره در حال خود رها شده بودند ،اما هم اکنون آنها دوباره در حال مط00رح ش00دن ان00د .ما ام00روزه می خ00واهیم
بدانیم چقدر از " زبان بدن" به شکل ژنیتیکی تث00بیت ش00ده است و چق00در از آن آموخ00تی و به اص00طالح اکتس00ابی
است؟ فرض بنیادی آن است که شبکه فراگیر بوجود دارد که هم زمان رفتارهای انسانی و حیوانی را در بر می
گیردو آیا می توان سخن از وجود یک شبکه فرهنگی نیز گفت؟ مذاهب ،آداب و رسوم و هنرهای انس00انی به چه
– 21عضو هیات علمی ،دانشگاه زابل ،رایانامه ( مربی/گروه هنرهای نمایشی دانشکده هنر دانشگاه زابل)
1
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
نحو حاصل بسط ،تفصیل و استحاله ی فرهنگهای حیوانی اند؟ این پژوهش می کوشداین مسئله را تا آنجا که به
تئاترارتباط دارد بررسی نماید .اما فرض آن است که سر مشق تئاتر کلی00دی ب0رای فهم الگوه00ای بزرگ00تر تع0ادل
اجتماعی نزد انسانهاست.
روش تحقيق
روش تحقیقی که در این مطالعه در پیش میگ0000یریم نش0000انه معناشناسی ارک0000ان و عناصر در ک0000ارکرد فضا و
فضاس00ازی می باشد و بر اس00اس رویک00رد تحلیلی پدی00دار ش00ناختی به بررسی و تحلیل اج00را ،عناصر و س00اختار
فضاساز میپردازیم .بر اساس مبانی و مفروضات این روش و رویکرد ،هر نشانه ،معنی اجرایی در نسبت ،و
پیوند با دیگر عناصر و نش00انه ه00ای اج00را پی00دا میکن00د ،که فضا را از ک00ارکرد معم00ولی خ00ارج و به حیطه ای
تحلیلی و دیداری تبدیل مینماید .هیچ نشانهای به تنه00ایی معن00ادار و عنصر س00اخت و پ00رداخت فضاس00ازی را به
پیش نمیبرد بلکه بر روی یکدیگر اثر گذاشته ،ترکیب شده یا تاثیر میپذیرد تا نهایتا فضای نمایشی مورد نظر
را خلق نماید . .روش تحقیق در این موضوع کتابخانه ای و با استشهادی از منابع اینترنتی می باشد
بیان مساله:
داروین نخستین بار در مقاله ی بیان احساسات نزد انسان و حیوان ( )1872مسئله ی پیوس00تگی رفت00ار حیوان00ات
و انسانها را مطرح ساخت .تا مدتها گمانه پردازیهای او به حال خود رها ش0ده بودن0د ،اما اکن0ون آنها دوب0اره در
حال خود رها شده بودند ،اما هم اکنون آنها دوباره در حال مطرح شدن اند
پیش از پرداختن به درام به خصوص فارس ،که آفریده ی منحصر به ف0رد گونه ی زیس0تی ماست م00ایلم به
شباهتهای بیشتری بین رفتارهای تئاتری حیوان00ات و انس00انها اش00اره کنم .تا اینجا گفته ام که رفت00ار احساسی ن00زد
انسانها شبیه رفتار احساسی میمونهای بزرگ است .این رفتاری است اج00رایی ش00امل حس و ح00ال نماییه00ا ،طبل
زدن ،رقص0یدن و فری0اد کش0یدن .گ0اهی اوق0ات نمایش0گریها ش0امل تمرینه0ای آم0اده س0ازی ،یا دست کم و فری0اد
کشیدن .گاهی اوقات نمایشگریها شامل تمرینهای آماده سازی ،یا دست کم اجراهای آزمایشی و آماده سازیها نیز
می شود .حس و حال نماییها تعاملی و اغلب مسری ان00د ،و هنگ00امی که جشن گونه باش00ند با مالق00ات دس00ته ه00ای
مختلف و اشتراک در غذا مرتبط اند.
شالر متذکر می شود" ظاهرا علت اولیه صحنه ی سینه کوفتن باید اف00زایش تنش ( هیج00ان) ب00االتر از آس00تانه ای
معین باشد .پس از نمایش ،سطح هیجان موقتا به زیر س00طح آس00تانه ای س00قوط می کند حیوان00ات آرام رفت00ار می
کنند تا وقتی که انباشت تازه ای از هیجان قالب نمایش مجددا فوران کند" (شالر ،1963ص .)223
ف00رض بنی00ادی آن است که ش00بکه فراگ00یر بوج00ود دارد که هم زم00ان رفتاره00ای انس00انی و حی00وانی را در بر می
گیردو آیا می توان سخن از وجود یک شبکه فرهنگی نیز گفت؟ مذاهب ،آداب و رسوم و هنرهای انس00انی به چه
نحو حاصل بسط ،تفصیل و استحاله ی فرهنگهای حیوانی اند؟ این پژوهش می کوشداین مسئله را تا آنجا که به
تئاترارتباط دارد بررسی نماید هدف این مقاله بررسی نظریه های اجرا در کارگردانی بر اساس رویکرد رفت00ار
شناسی در این خصوص می باشد.
2
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
نقش تئاتر در تخلیه هیجان در نزد میمونهای بزرگ شبیه نقش تهذیبی تئ00اتر است که ارس00طو و آرتو آن را
مطرح کرده اند :یک سنت درمانگرانه ی کهن پابرجا و ستیزدر زمینه اجرا.
شالر متذکر می شود" ظاهرا علت اولیه صحنه ی سینه کوفتن باید اف00زایش تنش ( هیج00ان) ب00االتر از آس00تانه ای
معین باشد .پس از نمایش ،سطح هیجان موقتا به زیر س00طح آس00تانه ای س00قوط می کند حیوان00ات آرام رفت00ار می
کنند تا وقتی که انباشت تازه ای از هیجان قالب نمایش مجددا فوران کند" (شالر ،1963ص .)223
افزایش تنش به نمایش می انجامد ،نه جنگ و ستیز ،آشفتگی و نابسامانی بالقوه تبدیل به سرگرمی می شود.
این حاصل بسیار شبیه اجرای تئاتری نزد انسانهاست .در آنجا نیز خش00ونت هم زم00ان در ق00الب مض00امین و ن00یز
حاالت وجود دارد ،اما فرایند تئاتر سازی خطری را که این خشونت می توانست در ش00کل متحقق خ00ود در
زندگی داشته باشد کم می کند .اجرایی که از این رهگدر حاصل می شود سرگرم کننده است.
در صحنه ی سینه کوفتن و نمایشگریهای در میان نخستینها ،از طبل زنی و رقص استفاده می شود ،در اینجا
شاهد ساختن و سپس همراهی کردن با ریتم های خود ساخته ایم.این نمایشگریها در می00ان اف00راد و ن00یز در می00ان
گروهها اتفاق می افتد و اغلب نیز با هوهو کردنها و صدا سازیهای دیگر همراه است .آنها سازنده و تعدیل کننده
ی جو 1یا حال و هوایند.چنین به نظر می رسند که حلقه ی اتصال میان کارکردهای فراوان این نمایش0گریها ن0یز
تفریح باشد .اگر تفریح را دقیقا تعریف کنیم جز آنکه بگوییم تفریح یا سرگرمی و خود نم00ایی و بازیگوشی و کند
و کاو و تظاهر (بزرگ تر ،کوچیک تر ،دیگری ،متفاوت و ....شدن )مرتبط است .تفریح زمانی اتف00اق می افتد
که ان00رژی آزاد ش00ده از یک عمل بیش از اض00طراب ،ت00رس یا تالش ص00رف ش00ده ب00رای انج00ام عمل یا غلبه بر
موانع بازدارنده ی تحقق آن باشد.
اجرای اعمالی که در موقعیتی غیر از این ممنوع مستوجب کیفر ،تابو و غیر قابل تصور هستند .شیوه ای از
تف00ریح ک00ردن اس00ت .در فرهنگه00ای انس00انی این اعم00ال غالبا خشن و جنسی ان00د .این مطلب همانق00در در م00ورد
درامهای آریستوفان 2صادقاست که در مورد درامهای مس00تهجن واقعی کوگو در پ0اپوآ گینه ی ن00و ،و هم0ان ق00در
درم000ورد ج000دالهای آوازی ت000وهین آم000یز تیو در نیجریه ص000دق می کند که در م000ورد ج000دالهای کالمی م000وهن
اس00کیموهای آالس00کا یا گرینلن00د .اگر اعم00الی مش00ابه در نق00اطی اتف00اق بیفتند که در آنها هیچ بخ00تی ب00رای انتش00ار
فرهنگی ( یا تاثیر پذیزی از فرهنگهای دیگر) وجود نداشته باشد این خ00ود گ00واهی است بر وج00ود ژرف س00اخته
در سازمان اجتماعی ،زیبا شناختی و زیست شناختی انسان.
تمرینهای آماده سازی هنگام تف00ریح ش00دیدند چه اینت مرینها جس00تجوی کاوش00گرانه ای از پی کنش و در پی
تک00رار آن باش00ند( ام00ری که مشخصه تئ00اتر م00درن اس00ت) و چه آم00اده س00ازیهای رس00می ای باش00ند که مقدمه ی
بسیاری از آیینهاست .در حین تمرینهای آماده سازی اجرا گ00ران با م00رز مش00ترکی که بین امر خصوصی و امر
عمومی وجود دارد بازی می کنند و دائما مرزهای پرمنفذی را که بین این دو حوزه وج00ود دارد عقب می کش00ند
و جلو می برند .بخش بزرگی از تفریح تمرینهای آماده سازی در امتح00ان ک00ردن چیزه00ایی است که ممکن است
هیچ گاه نشان داده نشوند و شیوه ای است برای انجام امور ممنوع.
میمونها شاید تمرین آماده سازی انجام ندهند ،اما به هر حال فع00الیت می کنند و اجراه00ای خ00ود را از طریق
تکرار بهتر می کنند .گودال نمایشگری مایک ،یک ش00مپانزه ی نر منظقه ی حف00اظت ش00ده ی گ00امب اس00تریم در
تانزانیا ،را این گونه وصف می کند( الزم به ذکر است که این شمپانزه ها حیوانات اهلی یا ت00ربیت ش00ده نیس00تند؛
اهمیت تحقیقاتی نظیر تحقیقات شالر و گودال آن است که این تحقیقات در میان حیوانات وحشی انجام شده اند):
"به یکباره ،مایک بی سر و صدا به سوی چادر ما آمد و یک پیت خالی نفت را از قسمت دسته ی آن گرفت.
سپس پیت دوم را هم برداشت ،و شق و رق به نقظه ای که قبال آنجا ایس00تاده ب00ود بازگش00ت .مای00ک ،مجهز به دو
پیتی که در دست داشت ،نرهای دیگر را خیره نگاه می کرد .بعدد از دقایقی شروع کرد به ت00اب دادن ب00دن خ00ود
به این سو و آن سو .ابتدا حرکتش تقریبا نامحسوس بود اما من و هوگو او را به دقت تماشا می کردیم .به ت00دریج
بدن خود را با شدت بیشتری این سو و آن سو ت0اب داد؛ موه00ایش به آرامی ش0روع به س0یخ ش0دن ک0رد و س0پس،
ابتدا به نرمی ،شروع به هوهو کش00یدن ک00رد .ما یک همین ظ00ور که فری00اد می کش00ید روی پاه00ایش بلند شد و به
ناگاه از کوره در رفت و در حالی که آن دو پیت را در جلوی خ00ود به هم می کوبید به س00وی گ00روه نرها هج00وم
برد .سر و صدای پیتها ،به همراه صدای اوج گیرنده ی هوهو کردنهای مایک باعث شده بود هیاهوی مهیبی بر
پا شود :تعجبی نداشت که نره0ای تا بیش از این آرام با عجله از سر راه وی کن0ار برون00د .ما یک و پیته0ایش در
1
Mood
2
Aristophanes
3
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
قسمت انتهایی راه از نظر پنهان شدند و پس از چندی سکوت حکمفرما ش00د ....پس از یک وقفه ی کوت00اه م00دت،
هوهو کردنهای بم دوباره شروع شد و تقریبا بالفاصله بعد از آن آن سر و کله ی ما یک نیز به همراه پیتهای پر
سر و صدایش به همان شکل سابق دوباره یکراست به طرف نرهای دیگر هجوم برد و آنها نیز مجددا گریختن00د.
این بار او مستقیما به سوی گولیات (سر دسته ی نرها) هجوم برد حتی گولی00ات هم مثل نره00ای دیگر ش00تابان از
سر راه او کنار رفت .سپس مایک از حرکت باز ایستاد و نشست ،در ح00الی که تم00ام موه00ایش س00یخ ش00ده ب00ود و
شدت هم نفس نفس می زد"( گودال ،1972ص .)123-122
روشن است که ما یک در حال تحدی کردن با گولیات .مق00ام سر دس00تگی او ب00وده اس00ت؛ اتفاقا م00دت زم00ان
کوتاهی پس از پایان این نمایش ما یک گولیات را گرفت .اما این تحدیگری -همچ00ون بس00یاری از رو در روییها
میان حیوانات بر سر سلطه ،زمین ،غذا و جفت -به شکل حمله ای مستقیم یا ن00برد م00رگ و زن00دگی ظ00اهر نش00د،
بلکه در پوشش آیین ظاهر گشت و در قالب رویدادی تئاتری اجرا شد.
همان گونه که (دست انداختن) می تواند حمله ای غیر مستقیم علیه صاحبان قدرت باشد یورش مایک نیز ،با
آن پیتهای نفتی که جلوی خودش می برد ،حمله ای تمرینی ،و با این حال غیر مستقیم ،به مق0ام ارش00دی گولی00ات
بود.
دروغ گفتن و تظاهر کردن:
تفاوت بزرگی که اجرا گران انسانی با اجراگران غیر انسانی دارند توانایی انسانها در دروغ گفتن و تظاهر
کردن است .البته در عالم و حوش هم فریب و خدعه فراوان است :رنگ پذیری حفاظی ،استتار و نظایر آن .اما
بیشتر این تعدیلها و تغییرات جسمانی ،اگر نه همه ی آنها ،رفتار غریزی اند و به لحاظ زنیتیکی مق00در ش00ده ان00د.
آفتاب پرست همان اندازه قادر به تصمیم گیری در مورد تغییر ندادن رنگه00ایش است که ط00وطی در م00ورد تقلید
نکردن از برخی صداهای خاص .آنچه وجه مشخصه ی رفتار انسانی است تغییر پذیری و غیر قطعی ب00ودن آن
است .انسانها می توانند بین انجام یا انجام ندادن کاری دست به انتخاب زنند؛ می توانند بدنهایشان را ت00زیین کنند
یا تغییر شکل دهندیا این کار را نکنند؛ می توانند نقاب بر چهره بزنند یا بی نق00اب باش00ند .پرسش اساسی ( ب00ودن
یا نبودن) هملت پرسشی است که تنها انسانها می توانند آن را بپرسند -و اگر فردی تصمیمش بر این قرار گرفته
باشد ،پاسخ منفی دهد .اما تغی00یر پ00ذیری م00رادف با آزادی نیس00ت .اغلب می بی00نیم که بس00یاری از آدمها عمیقا در
طرحهایی که ساخته و پرداخته ی خودشان است غرق می شوند .احتماال هیچ تق00دیر انس00انی از پیش تع00یین ش00ده
ای وجود ندارد؛ هر کس اکثرا به گونه ای ناخودآگاه ،تقدیری برای خودش می سازد .مورد کوئسالید را ،فردی
از اه00الی کوآکیوتیل که کلودل00وی-اس00تروس ( )1963داس00تانش را نقل می کن00د ،در نظر بگیری00د .کوئس00الید می
خواست شمنها را رسوا کند و تقلب و حقه بازی آنان را افشا نماید.
"به دلیل کنجک00اوی نس00بت به ترفن00دهای ش00منی و میل به افش00ای آنها کوئس00الید ش00روع به هم00راهی و برق00راری
ارتباط با شمنها کرد تا اینکه یکی از شمنها به او پیشنهاد کرد به عضویت گروه آنان در آید .کوئسالید در دم این
دعوت را پذیرفت و داستان وی بازگو کننذه ی جزییات درسهای اولیه است که او گرفته است ،آمیزه ی غری00بی
از تقلید بی کالم ( پ00انتومیم) ،ش00عبده ب00ازی و دانش تج00ربی ،هم00راه با ه00نر وانم00ود س00ازی غش و حمله ه00ای
عصبی ،یادگیری سرودهای مقدس ،تکنیکهای ایجاد ح00الت ته00وع ،درک نس0بتا دقیقی از معاینه ی گوشی ب0دن و
نحوه ی زایمان و نیز استفاده از ( خواب بینان) ،یعنی همان خبر چینانی که به سر چشمه ها و عالئم بیماریه00ای
گوناگون را ،کوئسالید فن کبیر یکی از مکاتب شمنی ساحل جنوب غربی را یاد گرفت :شمن توده ی کوچکی از
کرک را در گوشه ی دهانش پنهان می کند و در لحظه ی مناسب پس از آنکه زبانش را گاز گرفت یا لثه ه00ایش
را به خونریزی انداخت آن را ،آغشته به خ00ون ب00یرون پرت00اب می کند و با ج0دیت و وق00ار آن را به عن00وان جسم
خارجی آسیب رسانی که در نتیجه ی مک زدن و دوز و کلک خارج شده است به بیمار خود و تماشاگران نشان
می دهد ( ".لوی -استروس ،1963 ،ص .) 175
کوئسالید قصد داشت مربیانش را رسوا کند اما پیش از آنکه بتواند این کار را انجام دهد از سوی خانواده فرد
بیماری که خ00واب دی00ده ب00ود کوئس00الید اورا ش00فا داده است فراخوان00ده شد او با اس00تفاده از تکنیکه00ایی که آموخته
بودکار را با موفقیت به انجام رساند .این نخست شفادهی از شفاده ای بسیار او ب00ود با گذشت زم00ان کوئس00الید به
عنوان شمنی بزرگ نزد عموم شناخته شد اما او موفقیتهایش را به عموامل روان ش00ناختی نس00بت می داد .با این
حال ،با گذشت زمان او هر چه بیشتر .بیشتر به روش خود باور پیدا ک00رد و می00ان آنها و اعم00الی که به نظ00رش
از اعمال او نادرست تر بودند تمایز قائل شد.
4
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
به هنگام دیدار از سرخپوستان کاس0کیموی هم ج0وار ،کوئس0الید در مراسم شفابخشی همک0اران زبر دست و
فوق العاده خود در آن قبیله شرکت می کند .با شگفتی تمام متوجه تفاوت تکنیکهای شمنی خود با آن00ان می ش00ود.
به جای خارج کردن بیماری در قالب یک ( کرم خون آلود) کرک مخفی شده ،شمنهای کاس00کیمو ص00رفا مق00دار
کمی آب دهان در دستهایشان می ریختند و با جسارت تمام ادعا می کردند که این همان بیماری است.
ارزش این روش چیست؟ نظریه پشت ان کدام است؟ برای پی بردن به قدرت شمنها ،چه واقعی بودند و چه ،
مانند همقطاران قبیله ای اش ،صرفا تظاهر به شمن بودن می کردند" .کوئس00الید اج00ازه گ00رفت تا روش خ00ود را
بر روی شخصی که روش کاسکیمو در مورد او ناکام مان00ده ب00ود امتح00ان کن00د .بعد از انج00ام این ک00ار زن بیم00ار
اعالم کرد خوب شده است (".لوی ،استروس ،1963 ،ص .)176
بعد از این از کوئسالید دعوت می شود تا روش خ00ود را برابر همه ی روش00های دیگر امتح0ان کند و او از
همه ی این امتحانها پیروز بیرون می آید .شمنهای دیگر ن0زد وی می آیند و ترفن0دهای خ00ود را به او می گوین00د.
کوئسالید دیگر از تکنیک های کرک خون آلود به عنوان نوعی ترفند س00خن نمی گوی00د :وی هیچ چ00یز در م00ورد
آن نمی گوید و در همان حال اعالم برتری آن بر تمامی روش00های دیگر ادامه می ده00د .به نظر می رسد که وی
کذب تکنیکی را که ابتدا چنان خوارش داشته بود از نظر دور داشته است( لوی ،استروس ،1963 ،ص )178
5
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
اما نگاهی به هنر غار عصر دیرینه سنگی در شمال غ0ربی اروپا بین0دازیم .در این ه0نر از ابت0دا در جسم
انسانی اغراق شده است و این هنر غالبا کوله ،تغییر شکل یافته ،نقاب پوش و انتزاعی شده اس00ت .موض00وع این
هنر غالبا حیوانات هستند .اما این حیوانات در قالب گروه بندیهایی ترسیم ش00ده اند که با انچه در ط00بیعت جری00ان
دارد جور در نمی آید.شکارچیان و طمعه ی شکار در کن00ار هم ،در وض00عیتهای غ00یر خص00مانه نش00ان داده ش00ده
اند ،برخی گونه ها که در کنار هم نقاشی شده اند در طبیعت کنار هم قرار نمیگیرند و تعداد کمی از نقاشیها ن00یز
حیوان00ات خی00الی را نش00ان می دهند نظ00یر تص00ویری تک ش00اخ گونه در غ00ار الس00کو .دست کم در یک تص00ویر
انسانی را می بینیم که پوشیده در پوست و نقابی حیوانی ترسیم ش0ده اس0ت .این هم0ان س0احر و یا ش0من غ0ار سه
برادران است همان گونه که قبال نیز متذکر شدم هنر غار و نیز ه0نر هم0راهی ب0ردنی آن دوره ح0اکی از وج0ود
تئاتر ،رقص و موسیقی است :هتر کنش فیزیکی .بی شک ،نقاشیهای غار صرفا یا حتی عمدتا برای آنکه تماشا
شوند آن گونه که در نگارخانه ای هنری شاهد ان هستیم انجا کشیده نشده اند .نقاشیها در زیر نور مش00عل ترس00یم
شده اند همچنین ،ورود به بعضی از اتاقکهافوقالعاده دشوار است .ج0ای پاهاییکه روی کف گلی اتاقکها بر ج0ای
مانده حاکی از انجام رقصهای چرخشی حداقل در غارهای نایو گ00روت دال00دن و ت00وک دادوبر اس00ت ،نق00اطی که
ش00اید بت00وان ( رد پاه00ای خردس00االنه)ی موج00ود در آن را از طریق انتس00اب آنها به مراسم تش00رف نوجوان00ان
توضیح داد ،چنان که گویی آن افراد در حال قدم زدن یا رقصی آیینی ،برگرد صمنی گلی از گاوهای وحشی در
حال جفت گیری بوده اند) (البار ،1972 ،ص .)162
حضور حیوانات خیالی ،رقصنده های انسانی نقاب پوش و خارج از محیط غارها ،شمایلهای ونوس با سرین،
رانها و سینه های عمدا اغراق شده جملگی نش00ان دهن00ده ی ق00ابیلیتی عظیم ب00رای ه00نری است که از اعوجاجه00ا/
تغییر شکلهای معنی دار برای کار خود استفاده می کند :نوعی هم تافته ی مفهومی آیینی .در جهان بودن ،هم00ان
گونه که تم00امی حیوان00ات هس00تند ،یک چ00یز هست و ارائه یا عرضه داشت این ب00ودن یک چ00یز دیگر از س00وی
دیگ0ر ،تغی0یر ش00کل آن به مثابه ش00یوه ای ب0رای تحقق ن0یروی ب0القوه ی آن ،یا جنبه ی نمایشی اش ،خ00ود ک00انون
حیاتبخش فرایند تئاتری است.
لذا از نخس00تین جل00وه ه00نر که می ت00وانیم به قطع و یقین درب00اره اش ب00دانیم تا به ام00روز ،طنزها و کنایه ه00ا،
تناقضات ،تغییر شکلها و موجودات و موقعیتهای خیالی همواره بخشی از هنر بوده ان0دو در عیتن ح0ال که خ00ود
هنر نیز شالوده و اساس مذهب و نطامه00ای اعتق00ادی دیگر اس00ت .ادمها چ00یزی را که وج00ود ندارند می س00ازند،
عناصری از وهم و خی00ال را با هم ت00رکیب می کنند و موقعیته00ایی را متحقق می کنند که تنها به م00نزه ی ه00نر یا
اجرا وقوع می یابند این تحقق یابیهایی که هر بار می توانند درخدمت سازمان اجتماعی 0،تفک00ر ،آیین یا اق00دامات
شورشگرانه ی ضد س0اختار باش0ند ،حام0ل ،منتقل کنن0ده و ( اگر حمل بر زی0اده روی نش0ود) آفرینن0ده ی هم0ان
شرایط و موقعیتی هستند که ظاهرا بناست ترسیم کننده اش باشند.
نحوه عمل این فرایند در مورد انسانها متف00اوت ،با دست کم به ط00رز ف00وق الع00اده ای پیچی00ده تر از حیوان00ات
است ( .سازو کارهای تحرک واکنش فطری) در نزد حیوانات که به شکل غریزی در دستگاههای عص00بی آنها
قرار دارد .موجب به نمایش در آمدن رشته ای از رفتارها می شود که قابل پیش بینیو در موارد بسیار ثابت و نا
متغیر است .یک تحریک برخورد یا کنش متقابلی با حیوانی دیگر یا چیزه00ایی از این دست م00وجب نمایش00گری
حیوان می شود .این نمایشگریها می توانند پیچیده -تهدیدات ،پا کوفتن ،رقص00ها و غ00یره -یا تعامله00ای اجتم00اعی
در حال جریان ساده باشند .نمایشگریهای پیچیده -نمایشگریهایی که رفتارشناسان از آنها به عنوان آیی00نی س00ازی
یاد می کنند -معموال در پیوند با مقوالتی نظ00یر جفت ی00ابی ،سلس00له م00راتب و قلم00رو هس00تند :ن00واحی تقابل و سو
تفاهم که در آنها پی00ام رس00انی واضح و ش00فاف هم به س00ود ف00رد است و هم به س00ود گونه یا ن00وع .در انس00انها ن0یز
برخوردها مح0000رک نمایش0000گری می ش0000وند ،اما اغلب از تعین کامل این نمایش0000گریها جلوگ0000یری می ش0000ود.
برخوردهای انس00انی آن ق0در فش00رده ،چند ص00دایی ،دو گانه و مبهم اند که اف00راد خیلی زود ی0اد می گیرند چگونه
جلوی خود را گرفته ،امیال و تکانه های خود را تغییر جهت دهن0د ،ح0ال چه از ظریق درونی ک0ردن آنها و چه
از ظریق جابه ج00ایی آنه00ا .این تنها ( معض00ل) جوامع ص00نعتی م00درن نیس00ت ،بلکه مشخصه ی همه ی گ00روه
بندیهای انسانی است.
6
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
نمایشگری
کنش متقابل
حیوان
تحریک
شکل 1
هنر ،اداب و رسوم ،مذهب و عرف اجتماعی همه از دل این نواحی نمایشگری جلوگیری شده جاری می ش00وند
و گرد همین نواحی جمع می شوند .در نزد حیوانات ،ته00ییج س00رکوب ش00ده به اص00طالح درون مج00رای دیگ00ری
خلجان می یابد و در آنجا تخلیه می شود) ( آیبل ،آیبیفلت ،1970 ،ص .)17در نزد انسانها ،تهییج سرکوب شده
اغلب به درون تغییر جهت می دهد ،ج0ایی که در ق0الب وهم و خی00ال وق00وع می یاب0د .وهم و خی0ال ض0رورتا در
واقع اصال برگ00ردانی دقیق و موبه مو از نمایش00گری جلوگ00یری ش00ده نیس00ت ،بلکه م00واد و مص00الح مرتبط با
نمایشگری جلوگیری شده را انتخاب کند.
7
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
جنسی ازدواج را واژگون می سازد ،فقر بر غنی فرم00ان می ران00دف و زیردست بر فرادست آق00ایی می کن00د .از
اهالی کوگو تا برادران مارکس ،از آریستوفان تا اهالی تیوف از هارلم تا چاپلین :نوعی ضد ساختار آشفته و نیز
ساکرلودوس ( ب00ازی مق00دس یا آیین اولی00ه) به یک ان00دازه عالمت مشخصه ی ف00ارس هس00تند .این همه اما فقط به
گونه ای موقت -به اصطالح "عجالتاً".
اعمال فارس گونه با تمسخر قدرت حاکم می توانند بدل به حربه های سیاسی قدرتمندی شوند .در 20مارس
1968کلنل پل اکسس00ت ،م00دیر نظ00ام خ00دمت وظیفه ی گزینشی ش00هر نیوی00ورک ،با دانش00جویان دانش00گاه کلمبیا
درباره ی قانون سختگیرانه ی جدید اعزام به خدمت – که در اوج جنگ ویتن00ام به مرحله ی اج00را گذاش00ته ش00ده
بود – سرگرم صحبت بود.
همین که اکسست شروع به جواب دادن به سواالت حاضرین نم00ود ،گ00روهی از دانش00جویان ن00یز در انته00ای
حض0ار در جلسه برگش0تند یک مه0اجم ناش0ناس به ّ س0الن دست به انج0ام اق0دامی انح0رافی زدن0د ،و همین که همه
سوی کلنل رفت و یک کیک مرنگ لیمو را درست وسط صورتش کوبید(.آوورن1968،فص)32
کیکی که وسط صورت کوبیده شدمثل همه کنشهای دیگر نیست ،بلکه کنشی است که از زرّاد خانه برلسک و
فیلمه00ای اولیه گرفته ش00ده اس0ت.قیامه0ای دانش00جویی 1968در اروپا و آمریک0اف ف0ارس و ش00هوانی گ0ری را با
اندیشه و عمل رادیک00ال درآمیختن00د .مرحله آغ00ازین هر انقالب پیروزمن00دی-نگ00اه کنید به فرانسه ،1972اتح00اد
جماهیر شوروی 1917و نقاط دیگر -اغلب شکل یک کارنوال را دارد و البته به دنبال آن ن00یز کش00تاری م00وهن
می آید.
لودویک جکلزف یکی از پیروان فروید ،تفسیر منحصر به فردی از کمدی دارد .بنا به استدالل او ،اگر عقده
ی ادیپ شالوده ی تراژدی باشدف قطب مخالف آن ش00الوده و اس00اس ف00ارس اس00ت " :احس00اس گناهک00اری که در
تراژدی بر روی فرزند پسر سنگینی می کندف در کمدی ،به شکل جا به جا شده ،بر روی پدر سنگینی می کند؛
در اینجا این پدر است که گناهکار است" (جکلز،1965،ص .)264در انقالبها آزادس00ازی به رغم موق00تی ب00ودن
واقعی است؛ در تئاتر هنری حتی در محکمه ی کوگو و سایر "شبه درامها" ،آزادسازی تحت نظ00ارت و کن00ترل
صاحبان قدرتی انجام می گیرد که اج0ازه می دهند نظم معم0ول اش0یاء موقت0ا ً به حاتل تعلیق درآی0د .ب0دین ترتیبف
شورش و هرج و مرج آگاهانه انتخاب می شوند و در خدمت قدرتهای موجود قرار می گیرند.
8
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
روش و بیتسان مثال تکان دهنده ای از این مورد را به دست داده اند.پیش از آنکه اروپایی00ان دس00ته دس00ته به
جاوه بیایند ،دریا میمون سفید بزرگی را به ساحل می آورد .این میمون به درب00ار راجه ب00رده می ش00ود؛ در آنجا
مشاوران راجه به او می گویند میمون ساکن دربار خدای دریا بوده است که او را از سر خشم با ایج00اد طوف00انی
عظیم بیرون رانده است.راجه فرمان می دهد تا میم00ون س00فید به س00نگی زنج00یر ش00ود.دک00تر اش00توترهایم((دیرینه
ش00ناس دول00تی آلم00ان در ج00اوه) به من می گوید که وی س00نگی را دی00ده ب00وده و اینکه روی س00نگ به زحمت با
زبانهای التین ،آلمانی و انگلیسی چیزهایی مثل نام یک مرد و موضوع شکس00ته ش00دن کش00تی وی خراش00یده ش00ده
بود .ظاهراً این ملوان سه زبانه هیچ گاه نتوانسته با کسانی که او را گرفته بودند ارتباط کالمی برقرار کن00د .وی
مطمئنا ً از فرضیات موجود در ذهن آنان که به نامیده ش00دن او به عن00وان میم00ون س00فید منجر ش00ده ب00وده اطالعی
نداشته است و از این رو دریافت کننده ی بالقوه ای ب00رای پیامه00ای کالمی آنها نب00وده اس00ت؛ احتم00االً هیچ گ00اه به
ذهن وی خطور نکرده بود که آنها می توانند در انسانیت او شک کنن00د .ش00اید هم این خ00ود او ب00وده که در م00ورد
انسانیت آنها شک داشته است(.روش و بیتسان ،1951،ص)205-204
البته انسانها نیز می توانند با گونه های دیگر همچون طعمه برخورد کنن0د :هوموس00اپینس ظ0اهراً در ن0ابود
ساختن گونه ها تخصص دارد .درانسانها مانند حیوانات دیگر تفکیک خودیها از غیر خودیها به شکل گ00یری دو
می شود )1 :تقابل س00تیزه جویانه با غیرخودیها "کس00انی که خ00ویش و آش00نای ف00رد نظام تقابلی مکمل منجر
نیستند"؛ )2اتحاد و انسجام ستیزه جویانه برای خودیها ("خویشان و آشنایان فرد").این دو نظام همه جا خ00ود را
نشان می دهند ،اما به ویژه در جنگ ،تجارت و ورزشهاست که واضح و آش00کارند .به نظر می رسد که قتل در
تضاد با این تقسیم بندی باشد ،چرا که خودیها اغلب خودشان همدیگر را به قتل می رس00انند .اما جنگ که از قتل
"غیر شخصی"تر و ،به لحاظ آماری ،مرگبارتر است ،موجب کاهش نفوس می شود و ثروت ملتها را -در اینجا
فاتحان و مغلوبان فرقی با هم ندارند -بی رحمانه به تاراج می برد.
نظامهای حل و فصل ستیز و تقابل -میانجیگری ،دادگاهها و دبپلماسی -می کوشند ستیزه جویی نوع اول را
به ستیزه جویی یا خشونت نوع دوم تبدیل کنند :به عبارت دیگر ،حلقه خودیها را گسترده تر سازند .اغلب فرایند
حل و فصل آیینه ای از تقابلی است که ق00رار است حل و فصل ش00ود ،یا فروکاس00ت -اس00تحاله ی این تقابل اس00ت:
نوعی اجرا یا نمایش تئاتری ستیز و تقابل.
در تئاتر انسانی ،دستمایه و کنشها شامل وحشتناک ت00رین اعم00ال می ش00ودغ س00تیزهای خونب00ار بین انس00انها،
خدایان ،وحوش و اهریمنان؛ جنگ و قت00ل؛ فج00ایع؛ ش00کنجه؛ و هر عمل خشن قابل تص00ور.اما همه اینها به مثابه
ی آیین و /یا بازی اجرا می شوند.این ب00دان دلیل است که رفت00ار تغی00یر جهت یافته و فعالیته00ای جابه ج00ایی ن00زد
آدمی ،زنجیره های پیچیده ای از تبدیلها و اس0تحاله ها را می آفریند که در هر فرهنگف ش0اید ح0تی در هر ف0رد،
متف00اوت با دیگ00ری است اما آنها در بین همه فرهنگها به مثابه ی پدی00ده ه00ای وانم00ودی یا نمایشی قابل تش00خیص
اند.اجرا گران میتوانند از اجرا و تماش00اگران از تماش00ا/مش00ارکت در چیزه00ایی ل00ذت برند که در موقعی00تی دیگر
خطرن00اک ،ممنوعه یا نهی ش00ده می بودن00د .اج00رای گرفتاریه00ای ادیپ00وس ،قتله00ای مکبثف ماجراه00ای رام00ا ،به
صلیب کشیده شدن عیسی ،مبارزه ی ش00من با اهریمن00ان بیم00اری زا ،فارس00ها یا محکمه ه0ای غ00یر رس00می کوگو
همگی لذت فراوانی ایج00اد می کنن00د.در درام ج00دی یا ت00راژدی ،هم00ان گونه که در ف00ارس ،ل00ذتها ناشی از م00ازاد
انرژی ای است که وقتی موانع بر سر راه دیدن/مشارکت کردن در اعم00ال ت00ابو به ناگ00اه برداش00ته ش00وند آن ن00یز
آزاد می شود .صدای خنده پیروزمندانه ،آیینی وار ،خشن و ستیزه جویانه است.
تئاتر انسانی در ک00ل ،آفری00ده ی فراینه00ایی مش00ابه با روی00اپردازی/ش00وخی پ00ردازی ،به ترتیبف ش00کلهایی از
فعالیتهای تغی0یر جهت یافته و جابه ج0ایی هس00تند .از این روف تئ0اتر انس00انی دقیق0ا ً از ج0ایی سر بر می آورد که
آیینهای حیوانی همان نیازها را به نمایش می گذارند و برآورده می سازند .این اجراها رویدادهایی آستانه ای اند
و دلیل وجودی آنها میانجیگری در وقوع یا غور در تعاملهای لذت ب00اری است که به ش00کل ب00القوه پرمخ00اطره و
آشوب زا هستند .وقتی انتقالها/دگرگونیها خطرناک باشندف آنچه وان گنپ از آن به عن00وان "آیین گ00ذار" ی00اد می
کند ساخته می شود .وقتی هم که وقوع مش00کل و ن00اراحتی محتمل باش00د ،تف00ریح تئ00اتری آن را قابل تحمل تر می
سازد.
نتیجه گیری
دانشمندان مدتها از زبانهای ریاضیاتی و ملفوظ حمایت و جانبداری ک00رده ان00د .اما علم نش00انه شناسی وج00ود
زبانهای مختلف بسیاری را آشکار ساخته است-زبانهای ه00یروگلیف تص00ویری ،فض00ایی ،ص00وتی و غ00یره .نم00اد
9
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
آذر ماه 1398دانشکده هنر دامغان
س00ازی اغلب متض00من اس00تحاله و دگرگ00ونی جس00م ،و فض00اهای اط00راف آن به فض00اهای پر و پیم00ان ارتب00اطی
است.باری ،دگرگونی و استحاله نه ستیز و تقابل ،اساس تئاتر است .زمانی که مای00ک[ش00مپانزه] با پیته00ای نفت
نمایشگری می کرد مشغول دگرگون س00اختن آنها ب00ود.وق00تی هم که راب00رت دو ن00یرو در فیلم گ00او خش00مگین نقش
ِجیک الموتا را بازی می کند در حال دگرگون ساختن خودش است.
بسیاری از حیوانات ،از جمله انسانها ،از تمهید ظاهر سازی استفاده می کنند؛ آنها مکانهای خاصی را برای
سکونت ،جفتگیری و نبرد آیینی آماده می سازند؛ طبل می زنند ،می رقصند ،و می خوانند؛ یال ،شاخ ،پر و بال
و چیزهای دیگری نظیر اینها را به نمایش می گذارند.بعضی از حیوانات ،نظ00یر خرچنگه00ای وی00ولن زن ،ح00تی
جسم حیوانات دیگر را غصب می کنند .انسانها ازهر چیزی که می بینند تقلید می کنند :این ش00من پوست خرسی
را بر تن می کن00د ،آن زن کالهی پ00ردار بر سر می گ00ذارد ،فالن خوانن00ده مثل یک پرن00ده س00وت می زند و ...
حیوانات غیر انسانی نمی توانند به این آس00انی تقلید کنن00د .هر چند که ان00واع مح00دودی از حیوان00ات در "ف00ریب و
نیرنگ" تخصص دارند ،اما اکثر اجراه00ای حی00وانی به گونه ای خودک00ار انج00ام می ش00وند ،تث00بیت می گردند و
نهایتا ً مستعمل می شوند .در اینجا از ط0نز و کنای0ه ،ب0ازی رفت و برگش0تی انعط0اف پ0ذیر بین نقش و اجراگر و
تعامل سه وجهی متصل کننده ی اجراگر به اجراگر و به تماشاگر خبری نیست .حتی در می00ان نخس00تینهای غ00یر
انسانی و دلفینها-باهوش ترین و بازیگوش ترین حیوانات-اجرا فاقد آن نوع ب00ازی پیچی00ده و تقلی00دی آزاد و خی00ال
دوستانه ای است که ما آن را از گونه ی خود انتظار داریم .همچنین در تمامی اجراهای حیوانی شکست خوردن
یعنی شکست خوردن ،در حالی که در میان انسانها شکست خوردن غالبا ً یعنی پیروز شدن :آنچه ش00اکله ی پیشه
ی تئاتر را می سازد نه رویدادهای داستان بلکه مه00ارتی است که از طریق آن نقش00ها اج00را می ش00وند .هیچ کس
از بازیگرانی که نقش ادیپ یا ریچارد سوم را بازی می کند دوری نمی کند .در میان اهالی کوگو افراد خ00اطی،
زم00انی که مجب00ور به اج00رای مجازاته00ای خ00ود در مأل ع00ام می ش00وند ،اغلب ص00احب وجه می ش00وند -علی
الخصوص زمانی که این امکان به آنان داده شود که داستان خود را در مأل عام بگویند؛ به عبارت دیگر ،وق00تی
به آنان اجازه داده شود تا زندگی خود را تئاتری کنند.
تفکر به شیوه ی رفتارشناختی ،یعنی به کارگیری نظریه ی تکاملی در مورد رفت00ار و فرهن00گ .در س00طوح
متعدد ،اجراهای انسانی و حیوانی همگرایی دارند و /یا در طول پیوستاری واحد واقع اند:
)1در سطح س0اختاری ،ج0ایی که اجراها فعالیته0ای تغی0یر جهت یافته و جابه ج0ایی ،و/یا پیش0رفتهایی در زمینه
بهتر شدن کارکردهای ارتباطی اند؛
)2در سطح فرایندی ،در زمینه رویا پردازی/شوخی پردازی؛
)3در سطح تکنیک ،جایی که در آن طبل زنی ،صداسازی ریتمیک ،رقص00یدن و نمایش00گریهای بص00ری ب00رای
خلق ،انتشار و اشتراک در حس و حال مورد استفاده قرار می گیرند
)4در سطح فرهنگی ،جایی که در آن اجراها وسایلی برای کنترل اجتماعی هستند و مجاری و مفره00ایی ب00رای
تخلیه ی خشونت و ستیزه جویی یا بسیج م00ردم ف00راهم می آورند تا ب00دین ت00رتیب نظ00ام اجتم00اعی خاصی را حفظ
کنند یا تغییر دهند؛
)5در سطح تقلیدی ،جایی که حیوانات از حیوانات و انسانها از حیوان00ات تقلید می کنن00د-ح00تی م00ورد اش00غال و
تملک پوستها ،پرها ،چهره ها ،پُزها ،ژستها و صداها؛
)6در سطح نظری ،جایی که حیوانات و انسانها با هم در ساختارهای اجتماعی دوطرفه وارد می ش0وند-نظ0یر
آن اتفاقی که در توتمیسم می افتد(.جالب آنکه ،یکی از انتقادهایی که بر رفتارشناسان وارد می کنند این است که
آنان همه چیز را انسانگونه می سازند ).این شباهتها و همگراییهامبنایی ب00رای تحقیق و بررسی دوب00اره ی تئ00اتر
انسانی از منظر اجراهای حیوانی به دست می دهند .بررسی دوباره ای نه از دونظام متضاد.بلکه از یک ش00بکه
ی زیست-زیبایی شناختی واحد.
10
همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
دانشکده هنر دامغان1398 آذر ماه
:منابع
. تهران، انتشارات مروارید، چاپ سوم، مترجم هوشنگ آزادیور، تاریخ تئاتر جهان، )1380( اسکارگراس،براکت-1
تهران، هرمس، مترجم محمد سعید حنایی کاشانی، تاریخ و مسائل زیبایی شناسی،)1376(مونروسی و جان هاسپرس-2
تهران، نیال، مترجم شهرام زرگر، بازرس، ) 1387( آنتونی،شفر-3
. تهران، انتشارات سمت، مترجم مهدی نصراهلل زاده، نظریه ی اجرا،) 1386( ریچارد،شکنر-4
،یزاد0بر عل0 مترجم علی اک، نظریه اجرا و رویکردها« در رویکردهایی به نظریه ی اجرا، )1387( ریچارد،شکنر-5
. تهران0،نشر بیدگل
،وی00 محمد نب،اجر00 مترجم مهران مه، "بازی" در دانشنامه ی نظریه های ادبی معاصر،)1384( ایرناریما،مکاریک-6
. تهران،موسسه ی انتشارات آگاه
Aldena,guillerno e. (1971), " mesa del nayar strange holy week", national geographic, 139 (6): 780- -7
.794
Arieti, silvano (1948), special logic of schizophrenic and other types of autistic thought" psyghiatry, -8
11 , 325- 38
9-Goodall, jan vanlawick(1972), In The Shadow of Man, New York: Dell.
10-Levi-Strauss,Clude (1963), Structural Anthropogy, New York:Basic Book.
11-La Barre, Weston(1954),The human Animal, Chicago: University of Chicago press.
12-Freud, Sigmund(1963), Jokes and Their Relation to the Unconscious, New York: W.W.Norton.
13-Avorn, Jreey L.(1968)Up Against the Ivy Wall, New York:Atheneum.
14-Jakels, Ludwig (1965), " On the Psychology if Comedy" , in Robert w.Corrigan (Ed).
15-Ruesch, Jurgen and Bateson, Gregory(1951), Communication, New York: w . w . Norton.
11