You are on page 1of 11

‫‪47‬‬ ‫صفحات ‪۵۶ - ۴۷‬‬

‫نشریه هنرهایزیبا ‪ -‬هنرهای نمایشی و موسیقی دوره‪ ،۲۳‬شماره‪ ،۴‬زمستان ‪۱۳۹۷‬‬

‫آستانگی در مناسک حج‬


‫(مقایسۀ تحلیلی مناسک حج با مفهوم آستانگی و ویژ گی‏های تئاتر گردشیافتی)‬

‫علی رویین*‬
‫دانشجوی دکترای تئاتر‪ ،‬دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی‪ ،‬پردیس هنرهای زیبا‪ ،‬دانشگاه تهران‪ ،‬تهران‪ ،‬ایران‪.‬‬
‫(تاریخ دریافت مقاله‪ ،95/8/17 :‬تاریخ پذیرش نهایی‪)96/2/26 :‬‬

‫چکیده‬
‫این پژوهش کوشیده است مناسک حج ابراهیمی را‪ ،‬با تمرکز بر مفهوم «آستانگی» نزد ویکتور ترنر و الگوی تئاتر ا کسپدیشن‬
‫یا گردشیافتی تحلیل کند‪ .‬برای انجام این کار‪ ،‬نخست مفاهیم‏کلیدی‪-‬آستانگی‪ ،‬تئاتر ا کسپدیشن‪ ،‬مناسک حج‪ -‬را تعریف‬
‫کرده‪ ،‬سپس با تمرکز بر الگوی ترسیمی ترنر از ویژگی‏های سه‏گانۀ هر آیین‪ -‬تجویزی‏بودن‪ ،‬ریخت‏مندی‪ ،‬باوری‏بودن‪ -‬اعمال‬
‫و ســاختار مناســک حج را‪-‬به عنوان یک آیین و از منظری نمایشــی‪ -‬مورد بررســی قرار‏داده اســت‪ .‬همچنین‪ ،‬با دســته‏بندی‬
‫امــکان «آســتانگی» در مناســک یاد‏شــده و به‏دســت آمــدن چهــار شــاخص(فردی‪ ،‬اندیشــگانی‪ ،‬تبلیغــی‪،‬‬
‫ِ‬ ‫شــرایط‬
‫ِ‬ ‫و بررســی‬
‫اعمال‬
‫ِ‬ ‫تاثیرگذاری مفهوم آســتانگی‪ ،‬الگوی تئاتر ا کسپدیشن یا گردشیافتی با الگوی ساختاری‬
‫ِ‬ ‫انتقادی) به‏عنوان شــیوه‏های‬
‫بیانگر تایید فرضیۀ پژوهش‪ -‬مبنی بر انطباق‪ ،‬مشــابهت و یا همســویی‬
‫ِ‬ ‫نهایی‪،‬‬ ‫دســتاورد‬ ‫و‬ ‫برآیند‬ ‫حج مقایســه شــده اســت‪.‬‬
‫نظریه(آرای ترنر‪ -‬الگوی تئاتر ا کسپدیشن) و متن(مناسک حج)‪ -‬در دو سویۀ مشابهت و همسویی‪ ،‬و ِرد آن در سویۀ انطباقی‬
‫پدیدارشناســاختی الگوی گردشــیافت و مناسک حج‪ ،‬در سطح قالب(اجرا) همسان و در سطح‬
‫ِ‬ ‫برآیند قیاس‬
‫ِ‬ ‫بوده اســت‪ .‬نیز‪،‬‬
‫برآیند این پژوهش‪ ،‬گام کوچکی باشد در راستای‬‫ِ‬ ‫محتوا(انگیزش و هدف‏گذاری) ناهمسان دانسته‏شده است‪ .‬انتظار می‏رود‬
‫نمایشی دین و فرهنگ ایرانی‪ ،‬نقش مفهوم آستانگی(به‏عنوان سنجه‏ای کاربردی‬ ‫ِ‬ ‫‏بیشــتر داشته‏های آیینی و‬
‫ِ‬ ‫شــناخت هرچه‬
‫در تحلیل ریختارهای نمایشی) و نهایتا تئاتر گردشیافتی به‏عنوان یک ریختار نوین نمایشی‪.‬‬

‫واژه‌های کلیدی‬
‫مناسک حج‪ ،‬آستانگی‪ ،‬تئاتر ا کسپدیشن‪ ،‬آرتور ون گنپ‪ ،‬ویکتور ترنر‪.‬‬

‫*تلفن‪ ،09183678616 :‬نمابر‪.E-mail: ali.rooien@ut.ac.ir ،021-89772383 :‬‬


‫‪48‬‬
‫نشریه هنرهای زیبا ‪ -‬هنرهای نمایشی و موسیقی دوره‪ ،۲۳‬شماره‪ ،۴‬زمستان ‪۱۳۹۷‬‬

‫الــف) نســبت مناســک حــج و مفهــوم آســتانگی‪ ،‬بــا تمرکــز بــر چه‬ ‫چنانکه در چکیده گفته شــد‪ ،‬پژوهش حاضر می‏کوشــد مناسک‬
‫ویژگی‏هایی و تا چه میزان‪ ،‬قابل تطبیق و تحلیل است؟‬ ‫حــج ابراهیمــی را‪ ،‬با تمرکز بر مفهوم آســتانگی‪ 1‬در نظــرگاه ویکتور ترنر‬
‫ب) مهم‏تریــن ویژگی‏هــای ممیز «مفهوم آســتانگی» در مناســک‬ ‫تحلیــل کنــد‪ .‬بــر ایــن اســاس‪ ،‬فرضیــه اصلــی پژوهــش بر ســه ســویۀ‬
‫حج با دیگر مناسک آیینی‪ /‬اجتماعی چیست؟‬ ‫انطباقــی‪ ،‬مشــابهت و یــا همســویی نظریــه (دیــدگاه ترنــر) و متــن‬
‫ً‬
‫پ) اصلی‏تریــن شــیوه‏(های) تاثیرگــذاری مفهــوم آســتانگی در‬ ‫(مناســک حج) اســتوار است‪ .‬نهایتا پژوهش حاضر می‏کوشد با طرح‬
‫اجتماعــی یک‬
‫ِ‬ ‫‏گیری کنش‏هــای نمایشــی‪ ،‬شبه‏نمایشــی و یــا‬
‫شــکل ِ‬ ‫پرس ـش‌های زیر‪ ،‬مســیر تحلیلی خود را تا رســیدن به نتایج مطلوب‬
‫جامعه(با تمرکز بر شرکت‏کنندگان در مناسک حج) چیست؟‬ ‫سامان دهد‪.‬‬

‫‪ .۱‬پیشینۀ پژوهش‬
‫آستانگی مفهومی است برآمده از دیدگاه آرنولد ون‏گنپ‪ 4‬در کتابی‬ ‫ً‬
‫با عنوان مناسک گذار‪5‬؛ مفهومی که افراد با گذر از آن به عنوان یک‬ ‫دربــارۀ مناســک حــج و فراینــد اجرایــی‪ ،‬قواعــد‪ ،‬احــکام و نهایتــا‬
‫‏کردن تشــریفاتی خــاص‪ ،‬به مقاطع مهم زندگی و رشــد‬ ‫تاریخچــۀ آن‪ ،‬مقــاالت پرشــماری‪-‬ترویجی و پژوهشــی‪ -‬بــه چــاپ‬
‫مرحلــه و طی ِ‬
‫‏بندی سه‏گانۀ‬ ‫رســیده اســت‪ .‬اما در خصوص تحلیل‏ و بررسـ ِـی این مناسک از منظر‬
‫خود تشرف می‏یابند؛ وی آستانگی را بخشی از تقسیم ِ‬
‫خــود از مراســم آیینــی دانســته و آن را جایگاهی مســتقر در ســنت‏ها‬ ‫نمایشــی‪ ،‬تــا کنون‪ 2‬پژوهش‏هــای متمرکزی صورت نگرفته اســت‪ .‬با‬
‫می‏دان��د (‪ .)Ven Gennep et al., 1960, 95‬امــا ســویۀ تفســیری ایــن‬ ‫این وجود‪ ،‬از شــمار پژوهش‏هایی که مناســک حج را از دیدگاه‏های‬
‫ً‬
‫پژوهــش‪ ،‬بــه دالیلــی که از پــی خواهد آمد‪ ،‬بر اســاس تفســیر ویکتور‬ ‫نسبتا تازه‏ای مورد وا کاوی قرار داده‏اند‪ ،‬می‏توان موارد زیر را برشمرد‪.‬‬
‫ترنر‪ 6‬از مفهوم "آستانگی" انتخاب شده است‪.‬‬ ‫حــج مناســک گــذار‪ ،‬بــه قلــم رحم ـت‏اهلل صدیــق سروســتانی‪ ،‬با‬
‫ســان‬ ‫‏گیــری مفهــوم آســتانگی ون‏گنــپ‪ ،‬آن را بــه‬ ‫رویکردی همسان با پژوهش حاضر‪ ،‬نخست با نگاه تاریخی و سپس‬
‫ِ‬ ‫ترنــر بــا وام ِ‬
‫موقعیــت یــا مرحله‏ای میان‏ســاختاری ‪ ،‬تعریف کــرده و با تخصیص‬
‫‪7‬‬ ‫به شــکلی منســجم و تحلیلی‪ ،‬مناســک حج را در سه بخش کلیات‪،‬‬
‫ســاختاری قابل تاملی‪ ،‬از‬ ‫توان‬ ‫اجتماعیات و کارکردها بررسی کرده است‪ .‬اثربخشی مناسک حج بر‬
‫ِ‬ ‫ویژگی‏هایی چند‪ ،‬آســتانگی را دارای ِ‬
‫منظ��ر دراماتی��ک معرفی ک��رده اس��ت (‪Crosby, 2009, 10 ; St John,‬‬ ‫ســامت روانی حجاج‪ ،‬به قلم محمدرضــا احمدی‪ ،‬پژوهش دیگری‬
‫ـمار‪ 3‬قابل توجهــی از آرای‬ ‫ّ‬
‫بررسی خود از‬
‫ِ‬ ‫‪)2008, 27‬؛ تفسیری که ریچارد شکنر(‪ 8)1388‬نیز‪ ،‬در‬ ‫اســت کــه بــا رویکردی کمی‪ ،‬به بررســی شـ ِ‬
‫مناسک و آیین‏ها‪ ،‬بر آن تکیه کرده است‪.‬‬ ‫به دســت آمده از حجاج ‪-‬بر اســاس یک پرسشــنامۀ روان‌شناســی‪-‬‬
‫ترنر‪ ،‬آیین‏های گذار‪ 9‬را با تاثیر از دیدگاه ون‏گنپ‪ ،‬به ‪ 4‬مرحلۀ اصلی‬ ‫پرداختــه اســت‪ .‬مقالــۀ بعــدی‪ ،‬به قلــم آرش نراقی با عنــوان گفتاری‬
‫اجتماعی‬ ‫(در سطح عمومی خود) تقسیم می‏کند‪ )1 :‬شکاف در روابط‬ ‫دربــارۀ معنــای نمادیــن حــج از منظــر عارفــان‪ ،‬بــه شــکلی تطبیقی‪،‬‬
‫ِ‬
‫منظــم و قاعده‏منــد ‪ )2‬بحران که در شــدنش‪ ،‬میل به توســعه دارد‪.‬‬ ‫اشــعاری ‪-‬با مضمون حج‪ -‬از موالنا را‪ ،‬با محوریت مفهوم خالف‏آمد‬
‫‪ )3‬عمــل جبرانی‪ ،‬که تمام موارد پیشــین را به جهت بســیط‏بودنش‬ ‫عادت مورد بررسی قرار داده است‪ .‬تفسیر حج در نگارگری اسالمی و‬
‫شــامل می‏شــود و ‪ )4‬انســجام و یکپارچگــی دوبــارۀ به‏هم‏ریختگــی‬ ‫نقش آن در همبســتگی ملی و وحدت اســامی‪ ،‬از مهناز شایسته‏فر‪،‬‬
‫(شــکنر‪339 ،1388 ،‬؛ ‪ .)Westerveld, 2010, 8‬براســاس ویژگی‏هــا‬ ‫زمانی‬
‫عنوان مقالۀ دیگری است که با مرور نقاشی‏های ایرانی در بازۀ ِ‬
‫و تعاریــف ارائــه شــده‪ ،‬می‏تــوان آســتانگی را این‌گونــه تعریــف کــرد‪:‬‬ ‫ســدۀ هشتم تا یازدهم‪ ،‬شــماری از نگاره‏های مناسک حج را معرفی‬
‫ً‬
‫آســتانگی‪ ،‬مفهومی است که در مرحلۀ دوم‪-‬یعنی بحران‪ -‬جای‬ ‫کرده اســت‪ .‬نهایتا پژوهــش پایانی با عنوان تحلیل کارکردی مراســم‬
‫می‏گیــرد‪ .‬در هر بحرانی(عمومی)‪ ،‬جایگاهی شــبه‏انتزاعی وجود دارد‬ ‫و مناســک حــج بــه قلــم علیرضا قبــادی و پرویــن علی‏پور‪ ،‬بــا رویکرد‬
‫کــه چونــان میانه(یــا‪ :‬گامــگاه‪ ،‬درگاه‪ ،‬دروازه)ای اســت بــرای مراحل‬ ‫جامعه‏شناختی و تفکیک دو مفهوم باورها و اعمال‪ ،‬برداشتی تازه و‬
‫با‏ثبات‪‎‬تر یا کم‏ثبات‏تر در فرایند اجتماعی(شدن یا کنش اجتماعی)؛‬ ‫قابل تامل از مناسک حج به دست داده است‪.‬‬

‫‪ .۲‬مفاهیم کلیدی‬
‫‪ -1-2‬آستانگی‬
‫بــرای تعریف این مفهوم‪ ،‬نخســت بــه بررســی آرای نظریه‏پردازان‬
‫نمودار‪ -1‬تقسیم‏بندی ون‏گنپ از مراحل یک آیین‪.‬‬ ‫پرداختــه و ســپس بــرای انجــام فرایند پژوهــش‪ ،‬تعریفــی کاربردی و‬
‫ماخذ‪( :‬ترنر‪)70 ،1381 ،‬‬ ‫حاصل از برآیند این آرا‪ ،‬ارائه می‏شود‪.‬‬
‫‪49‬‬
‫آستانگی در مناسک حج‬

‫‪ -3-2‬مناسک حج‬ ‫مقــدس و نامقدس نیســت و نامیده نمی‏شــود‪ ،‬که در حصــار تابوها‬
‫ً‬ ‫ُ‬
‫حج در لغت‪ ،‬به معنای آهنگ و قصد ســفر کردن اســت و در یک‬ ‫(محرمات) بگنجد و ویژگی کنجی یا دورافتادگی به خود بگیرد‪ :‬کامال‬
‫تعریف کوتاه‪ ،‬به معنای زیارت کعبه در وقت مقرر با اعمال مخصوص‬ ‫درگروهی و میان‏مردمی اســت و گونه‏ای «دســت و پنجه نرم‏کردن با‬
‫(معین‪ .)572 ،1386 ،‬منظور از مناسک حج در این نوشتار‪ ،‬سلسله‬ ‫خود» از ســوی فــرد متقاضی ورود به طبقه یا جایگاه دیگر و پســین‪،‬‬
‫اعمالی اســت که یک شــخص مسلمان‪ ،‬بر اساس یک تکلیف شرعی‬ ‫در جامعۀ خود است‪.‬‬
‫و در صورت داشــتن توان کافی‪ ،‬برای رســیدن به خانۀ خدا در شــهر‬
‫مکه به انجام می‏رساند؛ مناسکی که بنا به گفتۀ قرآن کریم‪ ،‬از زمان‬ ‫‪10‬‬
‫‪ -2-2‬تئاتر ا کسپدیشن(تئاتر گردشیافتی)‬
‫حضرت ابراهیم(ع) از جانب خداوند صادر شــده و از آن پس ابراهیم‬ ‫تئاتــر ا کسپدیشــن یــا تئاترگردشــی و یــا بــه ترجمــۀ نگارنــده‬
‫مامور شد تا مردم را به آن دعوت کند ‪.18‬‬ ‫«گردشــیافتی» را‪ ،‬می‏توان فرم یا شــکلی از تئاتر دانســت که در طول‪:‬‬
‫تحلیلــی کــه در ایــن پژوهــش از مناســک حــج ارائه می‏شــود‪ ،‬بر‬ ‫یــک ســفر(طی کردن)‪ ،‬یــک زمان(یا بازۀ زمانی) و یــک مکان( دارای‬
‫پایــۀ دو تقســیم‏بندی خواهــد بود؛ نخســت تقســیم‏بندی مناســک‬ ‫ســه نقطۀ‪ :‬آغازی‪ ،‬میانی‪ ،‬پایانی) به انجام می‏رســد‪ .‬ریختاری نوین‬
‫ً‬
‫بــر اســاس مفاهیــم‪ :‬باورها(شــامل معــارف و حــوزه فکر و اندیشــه) و‬ ‫از ســفرهای برنامه‏ریزی‌شــده (صرفا در شــکل اجرا و نــه در کیفیت و‬
‫اعمال(شیوه‌ای از کنش اجتماعی و مرتبط با رفتار)‪ ،‬چرا که وابستگی‬ ‫چگونگی انجام آن توسـ ِـط مشــارکت‏کنندگان) که در جریانی پیوسته‬ ‫ِ‬
‫این دو به هم و شناخت باورها‪-‬چنانکه دورکیم نیز می‏گوید‪ -‬تنها و‬ ‫یافتن آهنگ‏ها‪ ،‬آیین‏ها‪ ،‬داستان‏ها و دیگر‬ ‫ِ‬ ‫برای‬ ‫پیمایشی‬ ‫همانند‬ ‫و‬
‫تنها منوط به شــناخت مناسک است (دورکیم‪ .)47 ،1382 ،‬اعمال‬ ‫نمودهای یک زیست‏بوم‪ ،‬به انجام می‏رسد‪.‬‬
‫از باورها مشــتق شــده و باورهــا از راه اعمال از فراموش‏شــدن مصون‬ ‫همچنیــن می‏تــوان تئاتــر ا کسپدیشــن یــا گردشــیافت را‪ ،‬یــک‬
‫می‏مانند و تقســیم‏بندی دوم بر اســاس کارکردهای‪ 19‬مناســک حج‪،‬‬ ‫(روبرویی تماشا گر‬
‫ِ‬
‫‪11‬‬
‫ماجراجویی دانســت که به نام کسانی چون آرتو‬
‫به دو نوع پنهان‪ 20‬و آشکار‪ 21‬صورت می‏گیرد‪.‬‬ ‫بــا درون خــود‪ :‬تئاتــر مواجهــه)‪ ،‬باربــا‪( 12‬مبادلــۀ پایاپــای و تمرکــز بــر‬
‫‪14‬‬
‫تمرین‏های آزمایشگاهی)‪ ،‬برشت‪( 13‬روایت‏گونگی‪ ،‬آموزشی)‪ ،‬بروک‬
‫(تمرکــز بــر تجربــۀ مشــترک) و گروتوفســکی‪( 15‬پرهیز از ابزار ماشــینی و‬
‫تمرکز بر رابطه تماشــا گر و بازیگر) متصل اســت (شکنر‪ 252 ،1388 ،‬و‬
‫‪249‬؛ باربا و نیکولو‪.)327 ،1390 ،‬‬
‫ایــن گونۀ تئاتــری‪ ،‬در دایرۀ واژگان باربا به مثابه یک بده‏بســتان‬
‫یا یک معاملۀ پایاپای اســت؛ مجموع ـه‏ای از تدارکات‪ ،‬تحقیق و یک‬
‫ً‬
‫ـفر (نســبتا) طوالنــی‪ ،‬بــرای به‏دســت آوردن‪ :‬مهارت‏هــای تعامــل‬ ‫سـ ِ‬
‫(بــا محیــط و دیگران)‪ ،‬حل مســئله و حتــی می‏تــوان آن را گونه‏ای از‬
‫مطالعــات بینافرهنگــی (و شــاید) با رویکرد به آموزه‏های سیاســی در‬
‫مناطقی خاص دانست (‪.)Sakowska, 2014, 4‬‬
‫در پایــان اینکــه‪ ،‬گردشــیافت‪ ،‬فراینــدی پدیدارشناســانه‪ 16‬اســت‬
‫کــه بــه دلیل دو ویژگی گردش‏گونگی و دریافت همزمان و بی‏واســطۀ‬
‫ـام گردشــیافت‪ ،‬و پیــش از آن بــه دالیل‪:‬‬ ‫مشــارکت‏کننده‪ ،‬می‏تــوان نـ ِ‬
‫برنامه‏ریــزی و تعییـ ِـن حــدود و نقشــۀ اجرایــی‪ ،‬هــدف از انجــام‪،‬‬
‫متــر از همــه‪ ،‬مطابقت بــا تعریف‬ ‫ویژگی‏هــای مشــارکت‏کنندگان و مه ‏‬
‫آغازیــن تئاتر‪ ،17‬آن را تئاتر نامید؛ ترکیبی از تئاتر‪ ،‬زندگی و صحنه‏های‬
‫روزمره‏ای که برای گردشیافت‏کنندگان‪ ،‬حکم روزمرگی را ندارد؛ چرا که‬
‫نمودار‪ -3‬ویژ گی‏های آستانگی با تمرکز بر آرای ترنر‪.‬‬ ‫به شکلی پدیدارشناسانه آن را اجرا و در حالت کامل‪ ،‬درک می‏کنند‪.‬‬

‫نمودار‪ -2‬مراحل آیین‏های گذار از دید ترنر‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬ترنر‪)70 ،1381 ،‬‬
‫‪50‬‬
‫نشریه هنرهای زیبا ‪ -‬هنرهای نمایشی و موسیقی دوره‪ ،۲۳‬شماره‪ ،۴‬زمستان ‪۱۳۹۷‬‬

‫تش��کیل می‏ش��ود (‪)Turner, 1979, 468‬؛ چرا کــه بــه زعــم ترنــر‪ ،‬آنچه‬ ‫‪ .۳‬بحث و بررسی‬
‫فهــم درونــی را به شــناخت‪-‬که بر اســاس متون دینی یکــی از اهداف‬
‫‌مندی آیین‪،‬‬
‫ِ‬ ‫حج می‏باشــد‪ -‬تبدیل می‏کند‪ ،‬ســاختار اســت و ریخت‬ ‫در ایــن بخــش‪ ،‬مراحــل اصلی مناســک حج را –فــار غ از قواعد‪،‬‬
‫چیزی جز قرار دادن فرد شرکت‌کننده در آیین نیست (‪.)Ibid, 469‬‬ ‫دینی مکمل‪ ،‬معمول و مرســوم‪ -‬برشــمرده و‬ ‫روایات و دیگر مفاهیم ِ‬
‫مهم‏ترین این سه بخش‪ ،‬بخش میانی یا آستانگی است؛ بخشی‬ ‫به شکلی تطبیقی‪ ،‬چگونگی انجام و اجرای این مناسک را بر اساس‬
‫که فرضیۀ اصلی نوشــتار حاضر بر آن اســتوار اســت‪ .‬اما نخســت ســیر‬ ‫ویژگی‏های س ـه‏گانه‏ای که ترنر از آیین‏ها ارائــه داده‪-‬یعنی‪ :‬تجویزی‬
‫تمامــی اعمال حــج یا همــان ســاختار(ریخت‏مندی) آن در یک نگاه‬ ‫بــودن‪ ،‬ریخت‏منــدی و بــاوری بــودن‪ -‬در ســه گام ارزیابــی خواهیــم‬
‫‏بندی سه‏گانۀ ترنر آغاز خواهد شد‪.‬‬ ‫بررسی و سپس‪ ،‬تحلیل در دسته ِ‬ ‫کــرد‪ .‬همچنین می‌توان برای ســهولت در ارزیابی‪ ،‬مناســک حج را بر‬
‫گام یکــم‪ ،‬آغــاز یا پیش‏آســتانگی‪ :‬در این مرحلــه‪ ،‬زمان و مکان‬ ‫اســاس تغییــر زمانی‪ ،‬مکانــی و نوعی یک عمل‪ ،‬به شــش مورد یا گام‬
‫ً‬
‫آیینــی‪ ،‬مشــخصا از زمــان و مــکان غیرآیینــی جــدا شــده (همــان‪،‬‬ ‫تقسیم کرد‪( 22‬فالح‏زاده‪.)60 ،1374 ،‬‬
‫ذهــن خود را‪ ،‬برای ورود به مرحلــۀ جدید آماده می‏کند‬ ‫ِ‬ ‫‪ )468‬و فــرد‬
‫(موقعیتی که در آن هستیم)‪ .‬آغاز یا پیش‏آستانگی در مناسک حج‪،‬‬ ‫‪ -1-3‬ریخت‏مندی مناسک حج‬
‫مربــوط به زمانی اســت که شــخص مســلمان برای دیــدن خانۀ خدا‬ ‫منظور از ریخت‏مندی‪ ،‬حرکت گام به گام و دارا بودن حالت‏های‬
‫ـاح دینــی «نیــت» کرده‪ ،‬و قصد ســفر را‪-‬ماننــد دیگر فرایض‬ ‫در اصطـ ِ‬ ‫بخش‬
‫ِ‬ ‫سه‏گانۀ آستانگی در یک عمل آیینی است‪ .‬فرایندی که از سه‬
‫دینــی در اســام‪ -‬برای نزدیکی هرچه بیشــتر به خــدا و انجام تکلیف‬ ‫‪25‬‬
‫آغاز یا پیش‏آستانگی‪ ،23‬میانه یا آستانگی‪ 24‬و پایان یا پس‏آستانگی‬

‫نمودار‪ -4‬تقسیم‏بندی مناسک حج‪.‬‬

‫نمودار‪ -5‬سیر اعمال حج بر اساس تغییرات زمانی‪ ،‬مکانی و نوعی‪.‬‬

‫نمودار‪ -6‬سیر اعمال حج‪.‬‬


‫‪51‬‬
‫آستانگی در مناسک حج‬

‫مســیر حــج آموختــه‪ ،‬خواهد بــود‪ .‬در غیر این صــورت‪ ،‬الــزام و تا کید‬ ‫دینــی خــود در ذهــن می‏پرورانــد‪ .‬نکتــۀ الــزام‏آور ایــن آغــازگاه‪ ،‬جنبۀ‬
‫انجــام حج‪ ،‬الزامی بیهــوده تلقی می‏گردد که تنهــا جنبۀ اقتصادی و‬ ‫تکلیفی‏بــودن این فریضه اســت؛ چرا که در صــورت انجام ندادن این‬
‫تجاری‏اش‪ ،‬آن را (به لحاظ تاریخی) تا به امروز حفظ کرده است‪.‬‬ ‫تکــردن)‪ ،‬کلیــۀ اعمالــی که تا اتمام مناســک توســط فرد به‬ ‫عمل(نی ‏‬
‫چنان‏کــه پیش‏تــر ذکر شــد‪ ،‬به دلیــل مرتبه‏ای و مرحلــه‏ای بودن‬ ‫عنــوان یــک تکلیــف دینــی انجــام می‏شــود‪ ،‬پذیرفتــه نخواهد شــد‪.‬‬
‫مناســک حج‪ ،‬یک نقطۀ آغاز کلی(آغازگاه مناسک) و چند نقطۀ آغاز‬ ‫چرا که انجام اعمال‪ ،‬از نیت او (برای نزدیکی به خدا) برنیامده است‬
‫جزئی (به شــمار تمام مراحل پیش‏رو) خواه ناخواه به وجود می‏آید‪.‬‬ ‫‏بندی‬
‫(فــاح‏زاده‪42 ،1374 ،‬و‪ .)25‬هرچنــد کــه بــر اســاس تقســیم ِ‬
‫آســتانگی کلــی‪ ،‬جزئی و متعــددی نیز پدید‬
‫ِ‬ ‫بــه همین نســبت‪ ،‬نقاط‬ ‫کارکردها در صفحات گذشــته‪ ،‬بســیارند کســانی که با آ گاهی به این‬
‫اصلــی افــراد‪ ،‬در این مرحله‬
‫ِ‬ ‫کنشــگری‬
‫ِ‬ ‫می‏آیــد‪ ،‬امــا بــا این تفاوت که‬ ‫مســئله‪ ،‬به ســفر حج می‏رونــد اما‪ ،‬کارکرد مناســک برای این دســته‬
‫(آستانگی) رخ می‏دهد؛ به عبارت دیگر‪ ،‬کنشگری در مناسک حج‪-‬‬ ‫ـتن قصــدی بــرای‬ ‫از افــراد‪ ،‬بــه دلیــل متمرکز‏نبــودن بــر نیــت و نداشـ ِ‬
‫همچــون آیین‏هایــی کــه فــرد را در جامعــۀ خــود بــه طبقــه‏ای باالتــر‬ ‫ادای تکلیف شــرعی‪ ،‬در رســتۀ کارکردهای پنهان حج قرار گرفته و از‬
‫می‏رساند‪ -‬به واسطۀ قوانین و محرمات‪ 26‬و نیز به واسطۀ حضور افراد‬ ‫موضوع این پژوهش خارج می‏شود‪.‬‬
‫در زمان‪ ،‬مکان و فضاهای گونا گون (و آستانه‏ای)‪ ،‬به وجود می‏آید‪.‬‬ ‫اما نیت‏کردن‪ ،‬تنها در بخش پیش‏آســتانگی مناســک حج وجود‬
‫بــه زعــم ترنر‪ ،‬افــراد در ایــن مرحله دســتخوش تغییــری مثبت به‬ ‫ندارد؛ مسافر این مناسک درآغاز هر یک از اعمال حج‪ ،‬به نوعی خود‬
‫منظــور عبــور از یــک بحران‪-‬یعنــی جدایــی از شــخصیت حقیقــی و‬ ‫را آمادۀ انجام آن عمل کرده و ســپس گامی به پیش می‏نهد‪ .‬بر این‬
‫حقوقی خود به واسطۀ قواعد حا کم بر مناسک‪ -‬می‏شوند‪ .‬تغییری‬ ‫اســاس‪ ،‬پایــان هر عملی در مناســک‪ ،‬نقطــۀ آغازین‪ ،‬زمینه‏ســاز و به‬
‫آغاز راه دانست‪:‬‬ ‫که نخستین نمود آن را در مناسک حج‪ ،‬می‏توان در ِ‬ ‫اصطالح ترنر‪ ،‬پیش‏آستانه‏ای است برای مرحلۀ بعدی‪.‬‬ ‫ِ‬
‫زمانــی کــه افــراد در مکــه محــرم‪ 27‬می‏شــوند و تمــام تن‏پوش‏هــای‬ ‫گام دوم‪ ،‬میانــه یا آســتانگی‪ :‬در این مرحله کــه (هم رای با ترنر)‬
‫دوخته‏شــده (بــرای مــردان) و غیــر حریــر (بــرای زنــان) خــود را‪ ،‬از تن‬ ‫می‏تــوان آن را مهم‏تریــن مرحلــه در ایــن ســه گام خوانــد‪ ،‬افــراد وارد‬
‫درآورده و به جای آن تن‏پوشی دیگر (دوتکه برای مردان‪ -‬معمولی و‬ ‫دوره‌ی گــذرا‪ ،‬امــا مبهم و گنگی می‏شــوند که گویــی در آن همه چیز‬
‫نه گرانبها‪ ،‬برای زنان) را جایگزین می‏کنند (فالح‏زاده‪.)42 ،1374 ،‬‬ ‫ب��ه تعلی��ق در آم��ده اس��ت (‪)Turner, 1979, 468‬؛ دوره‏ای کــه در آن‬
‫‏پــوش همیشــگی و مرســوم‪ ،‬همزمان می‏شــود‬ ‫ایــن رهایــی از تن ِ‬ ‫مســافر حج‪ ،‬دیگر وارد مرحلۀ اجرایی مناســک شده و در آن‪ ،‬معنای‬
‫بــا ذ کــر‪ 28‬ویــژه‏ای کــه همراه با پوشــش تازه‪ ،‬بــه زبان می‏آورنــد و نیز‪،‬‬ ‫در‏میان‏بودگــی و بــه عبارت دیگر‪ ،‬آســتانگی را درمی‏یابد‪ .‬اما برخالف‬
‫ســازندۀ موقعیتــی اســت کــه در آن‪ ،‬رهایــی از تن‏پــوش(در تفســیر‬ ‫ویژگی بی‏مســئولیتی و رهایی از قواعد و قوانین توســط‬ ‫ِ‬ ‫عنوان‏کردن‬
‫خــود مرســوم و شناخته‏شــده‬ ‫دینــی)‪ ،‬نویــد رهایــی از تــن(دوری از ِ‬ ‫ترنــر(‪ ، )26 ,1974‬مســافر حج‪ ،‬به واســطۀ قوانیــن حا کم بر چگونگی‬
‫در جامعــه) را بــه افــراد می‏دهــد‪ .‬ایــن دگرگونــی‪ ،‬نشــان‏دهندۀ‬ ‫اجرای اعمال مناســک‪ ،‬دچار نوعی از مسئولیت‏پذیری در برابر خود‬
‫نوعــی بازگشــت بــه اصــول آغازیــن حیــات(و حتــی یــادآوری آدم و‬ ‫و طبیعت می‏شود‪ .‬مسئولیتی که جنبه‏های سلبی آن‪ ،‬بر جنبه‏های‬
‫داســتان رانده‏شــدنش از بهشــت و نــوع پوشــش او) و بهــره‏وری‬ ‫ایجاب ـی‏اش برتــری و چیرگــی دارد؛ گاه در ممانعــت از کشــتن هــر‬
‫از اندوخته‏هــای افــرادی اســت کــه هــر یــک در تجربــۀ شــخصی‬ ‫جانداری نمود پیدا کرده و گاه در یک‏عمل(تقصیر)‪ .‬بی‏تردید فردی‬
‫خــود‪ ،‬بــه گذشــته و نشــانه‏های آشــنای آن بازگشــت می‌کننــد‪.‬‬ ‫کــه وارد مناســک حــج می‏شــود‪ ،‬بر اســاس جایــگاه و پیش‏انگاشــتی‬
‫همچنین است در دو آستانۀ بعدی (هریک به فاصله یک شب)‪،‬‬ ‫تجربه‏‏‏شده (به واسطۀ آموزش‏هایی که قبل از حضور در سفر حج به‬
‫که در دو فضای آستانگی متفاوت‪ ،‬با وقوف در عرفات و مشعرالحرام‬ ‫او داده می‏شــود) اعمــال را انجــام می‏دهد‪ ،‬با این تفــاوت که‪ ،‬تجربۀ‬
‫ایجــاد می‏شــوند‪ .‬دو مرحلــه‏ای کــه بــه واســطۀ ویژگی‏هــای زمانی و‬ ‫او در جایگاه یک متشــرف‪ ،‬تجربه‏ای پدیدارشناســانه اســت و بر این‬
‫جغرافیایی خاص‪ ،‬زمینه‏ســاز اعمال بســیار مهمی در منا می‏شــوند؛‬ ‫ِ‬ ‫اســاس تجرب ـه‏ای متفاوت از دیگــری و از آنچه تا پیــش از ورودش به‬
‫ـتانگی متبلــور در فضا و زمان‪ ،‬در حرکت افراد بــرای انجام اعمالی‬ ‫ِ‬ ‫آسـ‬
‫نمــود پیدا می‏کند که هر یــک قواعد و محرمات مخصوص به خود را‬
‫دارد‪ .‬رمــی جمــرۀ عقبه‪ ،‬قربانی و حلق یا تقصیر‪ ،‬ســه عملی هســتند‬
‫که افراد پیش از بازگشت به مکه‪ ،‬در منا انجام می‏دهند‪.‬‬
‫پــس از منــا‪ ،‬حج‏گزاران به مکه بازگشــته و در آنجــا پنج عمل دیگر‬
‫را بــه انجــام می‏رســانند‪ .‬طــواف حج‪ ،‬نمــاز طواف‪ ،‬ســعی بین صفا و‬
‫مروه‪ ،‬بازگشت به مسجدالحرام برای طواف نساء و نماز آن‪ .‬سرانجام‬
‫پایان‏بخش مناســک حج‪ ،‬بازگشــت و بیتوته در منا (برای دو شب) و‬
‫جمرات سه‏گانه خواهد بود‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫انجام رمی‬
‫گام سوم‪ ،‬پس‏آستانگی‪ :‬پس‏آستانگی یا پایان‪ ،‬سومین و آخرین‬
‫گام از مراحل آســتانگی‪ ،‬شــامل اعمالی می‏شــود که ناظر بر بازگشــت‬
‫سـ�اختارمند پیش از آغاز مناسـ�ک است‬
‫ِ‬ ‫حج‏گزاران به فضای پایدار و‬ ‫نمودار‪ -7‬حالت‏های سه‏گانۀ آستانگی در یک عمل آیینی‪.‬‬
‫‪52‬‬
‫نشریه هنرهای زیبا ‪ -‬هنرهای نمایشی و موسیقی دوره‪ ،۲۳‬شماره‪ ،۴‬زمستان ‪۱۳۹۷‬‬

‫بــه تحقیق می‏توان گفت‪ ،‬هفت مکان اصلی شــامل‪ :‬کعبه‪ ،‬عرفات‪،‬‬ ‫مسافران حج به شهر یا‬
‫ِ‬ ‫(‪ .)Turner, 1979, 468‬پس از پایان مناسک‪،‬‬
‫مشــعرالحرام‪ ،‬حدفاصل صفا و مروه(در گسترۀ شهر مکه) و قربانگاه‪،‬‬ ‫تغییریافتگی‬
‫ِ‬ ‫خود تغییر‏یافته را ‪-‬در صورت‬ ‫کشورهای خود بازگشته و ِ‬
‫مــکان رمــی جمــرات (در گســترۀ منــا) وجــود دارد و برای‬ ‫ِ‬ ‫تقصیــرگاه‪،‬‬ ‫حقیقــی‪ -‬بــه دیگــر هم‏کیشــان خــود و نیز به خــود‪ ،‬عرضــه می‏کنند‪.‬‬
‫انجــام هــر یک از اعمــال در این هفت مکان‪ ،‬زمــان معینی تخصیص‬ ‫‏بندی تــازه‏ای بــا عنــوان‬
‫ایــن عرضه‏داشــت را می‏تــوان در دســته ِ‬
‫داده شده است‪.‬‬ ‫«بازآستانه‏ســازی» یا «بازآســتانگی» قرار داد؛ مرحله‏ای که شــناخت‬
‫کعبــه‪ ،‬در جایگاه قبلۀ مســلمانان و مهم‏ترین نماد وحدت آنان‪،‬‬ ‫پدیدارشناســانۀ مسافر حج‪ ،‬توسـ ِـط خودش مورد ارزیابی قرار گرفته‬
‫بــه دلیــل تقــدس و پیشــینۀ تاریخــی‏اش‪ ،‬محوری‏تریــن مــکان در‬ ‫لتــر ارتقاء می‏یابد‪.‬‬
‫و از منظــر دینی‪ ،‬به مرحله‏ای فراتر و انســانی کام ‏‬
‫مناســک حــج قلمداد می‏شــود‪ .‬از مجموعۀ اعمال یادشــده‪ ،‬احرام‪،‬‬ ‫هرچند که به دلیل موضوعیت نداشتن این بخش از مراحل سه‏گانۀ‬
‫طــواف و نمــاز طواف‪ ،‬طواف نســاء و نماز آن‪ ،‬در اطــراف کعبه انجام‬ ‫آســتانگی‪ ،‬نمی‌توان بیش از این دربارۀ این مرحله ســخن گفت‪ ،‬اما‬
‫اعمــال‬
‫ِ‬ ‫می‏گیــرد‪ .‬همچنیــن زمــان مشــخص و چگونگــی هــر یــک از‬ ‫توجــه بــه این نکتۀ مهم‪ ،‬بســیار ضروری می‌نماید کــه ترفیع جایگاه‬
‫مختص این مکان را‪ ،‬می‏توان به این شکل نشان داد‪:‬‬ ‫خود فــرد‪ ،‬تنها منوط به ارزیابی‬‫اجتماعــی و دینـ ِـی حج‏گزار از دیدگاه ِ‬
‫ً‬
‫در عرفــات‪ ،‬کــه بیابانی اســت وســیع و مســطح در جنوب شــرقی‬ ‫پدیدارشناسانۀ فرایند حج بوده و در غیر اینصورت‪ ،‬فرایند حج صرفا‬
‫ـافران حــج الزم اســت از طلــوع آفتــاب تــا غــروب روز نهــم‬ ‫مکــه‪ ،‬مسـ ِ‬ ‫از منظــر جامعــۀ پذیــرا(؟)ی فــرد و آن هــم به شــکلی ظاهــری انجام‬
‫ذی‏حجــه در آنجــا بماننــد؛ در دســتورات و احــکام دینــی‪ ،‬انجام کار‬ ‫خواهــد پذیرفــت‪ .‬طرفه آنکــه‪ ،‬دگرگونــی بیرونــی و طبقاتی(به لحاظ‬
‫واجبــی در ایــن مــکان در نظر گرفته نشده‌اســت (فــاح‏زاده‪،1374 ،‬‬ ‫جامعه‏شناختی) در فرد بدون شناخت خویش توسط حج‏گزار میسر‬
‫‪ .)41‬همچنیــن اســت درمشــعرالحرام‪ ،‬اما در بازۀ زمانــی متفاوت (در‬ ‫است‪ ،‬اما دگرگونی درونی بدون این شناخت‪ ،‬نه‪.‬‬
‫ً‬
‫عید قربان) و نهایتا آخرین مکان از گسترۀ مکه یعنی حدفاصل بین‬
‫صفا و مروه‪ ،‬توســط مســافران حج در هفت نوبت پیموده می‏شــود‪.‬‬ ‫مکان‪ 31‬آستانگی‬‫ِ‬ ‫‪ -2-3‬فضا‪ ،29‬زمان‪ 30‬و‬
‫بــازۀ زمانــی ایــن ســعی‪ ،‬پــس از نمــاز طــواف آغــاز می‏شــود و شــرایط‬ ‫برای بررسی مفهوم آستانگی در مناسک حج‪ ،‬می‌بایست شرایط‬
‫اجرایی مخصوص به خود را داراست‪.‬‬ ‫امکان این مفهوم را مورد بررسی قرار دهیم‪ .‬چرا که در صورت وجود‬
‫امــا در منــا‪ ،‬بــه عنــوان گســترۀ مکانــی دوم در مناســک حــج‪،‬‬ ‫پیدایی آستانگی فراهم می‏شود‪.‬‬
‫ِ‬ ‫این شرایط است که امکان‬
‫ً‬
‫اعمــال‪ :‬قربانــی‪ ،‬تقصیر‪ ،‬رمی جمرات و نهایتــا بیتوته انجام می‏گیرد‪.‬‬ ‫چنانکــه گفتــه شــد‪ ،‬حــج در یــک تعریــف کوتــاه عبــارت اســت از‬
‫پرتاب ســنگ به جمرۀ عقبی(ســتون ســوم‬ ‫ِ‬ ‫قربانــی پس از نخســتین‬ ‫زیارت کعبه در وقت مقرر با اعمال مخصوص (معین‪.)572 ،1386 ،‬‬
‫از ســه ســتون منــا)‪ ،‬و بــا رفتــن افــراد بــه قربانگاه انجــام می‏گیــرد؛ در‬ ‫بنابر‏این تعریف می‏توان دریافت که برای رسیدن به کعبه (به عنوان‬
‫قربانگاه فرد مســافر‪ ،‬طبق احکام قربانی‏کردن‪ ،‬حیوانی را که شــرایط‬ ‫یــک مکان)‪ ،‬می‏بایســت از مکان یــا مکان‏های معیــن و همچنین بر‬
‫قربانی‏شــدن را داشــته باشــد‪ ،‬قربانــی می‏کند‪ .‬ســپس مرحلۀ بســیار‬ ‫اســاس دســتور دین‪ ،‬در زمان یا زمان‏های معینی‪ ،‬مســیر مشخصی‬
‫مهم حلق(تراشیدن موی سر) و یا تقصیر(کوتاه کردن مو و ناخن‏ها)‪،‬‬ ‫را پیمــود‪ .‬پــس دس ـت‏کم در آغــاز راه‪ ،‬یــک مــکان به عنــوان مقصد‪،‬‬
‫انجــام گرفتــه و از آن پــس محرمــات احــرام‪ ،‬از آنهــا برداشــته شــده و‬ ‫یــک زمــان غیرقابــل تغییــر(در مــاه ذی‏حجه) و بــه تبع ایــن دو‪ ،‬یک‬
‫می‏تواننــد ماننــد پیــش از احــرام بــه آنهــا دسترســی داشــته باشــند‪.‬‬ ‫فضــای دربرگیرنــدۀ این زمان و مکان‪ ،‬در مســیر مناســک حج وجود‬
‫ســرانجام رمــی جمــرات‪ ،‬یعنــی پرتــاب هفــت ســنگ به ســه ســتون‬ ‫دارد؛ که از این پس به هر یک از این سه‪ ،‬پسوند آستانگی را به دلیل‬
‫ســنگی‪ ،‬آخرین مرحله از بیتوتۀ مســافران در منا بوده و خروج آنها از‬ ‫امکان آستانگی در مناسک حج‪ ،‬می‌افزاییم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫شرایط‬
‫ِ‬ ‫مهیا‏کردن‬
‫منا‪ ،‬پایان بخش مناسک حج است‪.‬‬ ‫حال براســاس تقســیم‏بندی مناســک که در آغاز این بخش آمد‪،‬‬

‫جدول ‪ -1‬اعمال مناسک‪ ،‬در گسترۀ مکانی کعبه‪.32‬‬


‫َ‬
‫چگونگی‬ ‫زمان‬ ‫مکان‬ ‫اعمال‬
‫در یکی از میقات‌های حج مثل مسجد‬
‫پوشیدن تن‏پوش تازه‬ ‫تا قبل از ظهر روز نهم ذی‏حجه‬ ‫احرام‬
‫شجره یا ‪...‬‬
‫هفت مرتبه دور کعبه چرخیدن‪ ،‬آغاز و خاتمه از گوشۀ‬
‫پس از اعمال منا‪ ،‬تا پایان ماه ذی‏حجه‬ ‫محوطۀ کعبه‬ ‫طواف‬
‫شرقی حجراالسود‪.‬‬
‫در هر جایی که عرفا بگویند پشت مقام‬
‫دو رکعت به نیت نماز طواف‬ ‫بعد از طواف‪ ،‬قبل از سعی‬ ‫نماز طواف‬
‫است‬
‫به نیت طواف نساء‪ ،‬هفت مرتبه دور کعبه چرخیدن‬ ‫پس از انجام سعی‬ ‫محوطۀ کعبه‬ ‫طواف نساء‬
‫در هر جایی که عرفا بگویند پشت مقام‬
‫حالل شدن محرمات احرام‬ ‫پس از انجام طواف نساء‬ ‫نماز طواف نساء‬
‫است‬
‫‪53‬‬
‫آستانگی در مناسک حج‬

‫مشاهده کرد؛ یعنی چارچوب اجرایی و برآمده از احکام در مناسک‪،‬‬ ‫نکتــۀ مهــم و محوری در مــکان و زمان آســتانگی‪ ،‬در «بودن» یا‬
‫به صورت بالقوه و بالفعل‪ ،‬نمایانگر تجویزی بودن و به تبع آن‪ ،‬لزوم‬ ‫«ســکنی‏گزیدن» در یک بازۀ زمانی و یک بخش مکانی نهفته اســت؛‬
‫ساختاری برای این تجویز است‪.‬‬ ‫همزمان برنامه‏ریزی زمانی و نوع اما کن و مســیرهای‬ ‫ِ‬ ‫با درنظرگرفتن‬
‫در مقولــۀ باورمنــدی‪،‬‏بایــد از گفتــۀ ترنــر یــاد کــرد کــه پدیده‏هــا و‬ ‫ـک مــورد بررسی‪-‬مناســک حــج‪ -‬و گونا گونـ ِـی حج‏گــزاران‪-‬‬ ‫مناسـ ِ‬
‫مراســم آیینــی و مراحل آنها‪ ،‬تنها از ســوی کســانی ادرا ک می‏شــود‪،‬‬ ‫ـاهد ارتباطــات معنــادار‬
‫ِ‬ ‫ـ‬ ‫ش‬ ‫ـوان‬ ‫ـ‬ ‫‏ت‬
‫ی‬ ‫م‬ ‫ـی‪-‬‬ ‫ـ‬ ‫ملیت‬ ‫و‬ ‫ـی‬ ‫ـ‬ ‫قوم‬ ‫ـاظ‬ ‫بــه لحـ‬
‫کــه بــه تاثیــرات هستی‏شناســی ایــن مراســم و مناســک‪-‬از منظــری‬ ‫ـاخت فضاهای منجر به دگرگونی‬ ‫نشانه‏شــناختی و نمادینی برای سـ ِ‬
‫ماهــوی و هســتی شــناختی‪ -‬بــاور دارند (ترنــر‪ .)71 ،1381 ،‬بــه تعبیر‬ ‫مشارکت‏کنندگان بود‪.‬‬
‫دیگــر‪ ،‬در صورت همراه نبــودن عنصر باورمندی‪ ،‬اعمال انجام‌شــده‬ ‫عنوان جایگاهی ناشناخته‬ ‫ِ‬ ‫وقوف در بیابان(عرفات و مشــعر)‪ ،‬به‬
‫َ‬
‫تاثیرگذار خود را نیافته‬
‫ِ‬ ‫توسط افراد شرکت‏کننده در آیین‪ ،‬هرگز جنبۀ‬ ‫و ساخته‏شــده برای شــناخت (نیز در ساحت واژگانی‪َ :‬ع َرف به معنی‬
‫و جاودانگی نخواهند داشــت‪ .‬چرا که بقــای باورها‪ ،‬منوط به اجرای‬ ‫زندگی پیش از ورود‬‫ِ‬ ‫شــناخت) و رهایی از امکانات رفاهــی و تمامیت‬
‫اعمال برآمده از آن باورهاست؛ در نتیجه‪ ،‬در صورتی که ارتباط درونی‬ ‫ِ‬ ‫بــه مناســک‪ ،‬بــدون انجــام عمل یــا اعمالی تجویــزی‪ ،‬فرصتــی برای‬
‫بین نهادهای ســازندۀ فضای آســتانگی‪-‬به عنوان کلیتی منسجم و‬ ‫پیش رو برای مسافران فراهم می‪‎‬آورد‪ .‬بودباش‬ ‫اندیشیدن به مسیر ِ‬
‫یکپارچه‪ -‬وجود نداشــته باشــد‪ ،‬تمامیت مناســک زیر ســوال رفته و‬ ‫یا سکنی‏گزیدنی که شکل دیگر آن را‪ ،‬در پیمودن حدفاصل دو مکان‬
‫آشــکار اعمال(کــه نمود عینی باورها‬ ‫ِ‬ ‫هیــچ یک از کارکردهای درونی و‬ ‫یادآوری‬
‫ِ‬ ‫دیگر‪-‬صفا و مروه‪ -‬شاهدش هستیم‪ .‬دو مکانی که عالوه بر‬
‫بخش‬
‫ِ‬ ‫هســتند) تحقق نیافته و بودن در آســتانه(به عنوان مهم‏ترین‬ ‫کوشــش هاجر (مادر اســماعیل و همســر ابراهیم(ع)) برای به دســت‬
‫آســتانگی منتج به‬
‫ِ‬ ‫تحلیلــی یک آییــن و پژوهش حاضر)‪ ،‬معنایی جز‬ ‫ـش آدمیان در‬ ‫آوردن آب (و ارزش‏گــذاری بــر آب بــه عنــوان نجات‏بخـ ِ‬
‫کمال خواهد داشت‪.‬‬ ‫بیابان‪ ،‬هم‪ :‬در تعریف جغرافیایی و هم در تعریف اندیشگانی‏اش‪ ،‬که‬
‫در نهایــت می‏تــوان برآینــد تجویــزی بــودن‪ ،‬ریخت‏منــدی و‬ ‫نیاز به وجودی برین[خداوند] را نشان می‏دهد) کنشی است برای ارج‬
‫بــاوری بــودن مناســک را‪ ،‬منتــج به ســاخت فضایــی دانســت که در‬ ‫نهادن به زندگی‪ ،‬که بدون «ســعی» و «کوشــش» میسر نخواهد شد‪.‬‬
‫افــراد پایبنــد و معتقــد به کلیــت فرایند‏هــای آیینی یا‬‫صــورت وجــود ِ‬ ‫چنین کار و کوششی در گسترۀ مکانی دیگر‪-‬منا‪ -‬نیز وجود دارد؛‬
‫شــبه‏آیینی(در اینجا مناســک حج) می‏توان آن را فضای آســتانگی یا‬ ‫ارجاع به گذشــته (خواسـ ِـت خداوند بــرای قربانی‏کردن اســماعیل)‪،‬‬
‫فضای متشکل از زمان و مکان آستانگی‪ ،‬نامید‪.‬‬ ‫خود نفسانی و اهریمنی‬ ‫بری شدن از زواید (حلق یا تقصیر) و دوری از ِ‬
‫(رمی جمرات) که همگی منتهی به واپسین بیتوتۀ حج‏گزاران در منا‬
‫ً‬
‫‪ -3-3‬حج و گردشیافت‬ ‫خود تغییر یافته است‪.‬‬ ‫شده و نهایتا پایان مناسک گذار‪ ،‬از خود به ِ‬
‫مناسک حج از آغاز تا به انجام‪ ،‬حکم سفری را دارد که مسافرانش‬ ‫امــا فضــای آســتانگی؛ طبــق آنچــه تا کنــون از فراینــد اجرایــی‬
‫را می‏تــوان از جنبه‏هــا و ســنجه‏های گونا گونــی دســته‏بندی کــرد‪.‬‬ ‫مناســک در ســنجه‏های زمانــی و مکانــی گفته شــد‪ ،‬می‏تــوان کلیت‬
‫بــا توجــه بــه قدمــت و اهمیت ایــن فریضــۀ دینــی‪ ،‬و تغییراتــی که به‬ ‫ـتانگی نخستین‪-‬شــامل ســه‬ ‫ِ‬ ‫اعمــال مناســک را در یــک فضــای آسـ‬
‫واســطۀ گذر زمان و پیشــرفت‏های تکنولوژی در صنعت حمل و نقل‬ ‫مرحلۀ پیشنهادی ترنر‪ :‬تجویزی بودن‪ ،‬ریخت‏مندی و باوری بودن‬
‫تغییــر بنیادینی‬
‫ِ‬ ‫و ارتباطــات بــه وجود آمــده‪ ،‬در اصــول و اعمال حج‬ ‫– و دالیلی که از پی می‏آید‪ ،‬در نظر گرفت‪ .‬نمود هر یک از دو مرحلۀ‬
‫رخ نــداده اســت و تغییراتــی کــه ر خ‏داده را می‏تــوان نتیجــۀ اتخــاذ‬ ‫آغازیــن را می‏تــوان به راحتی در احکام حا کم بــر نحوۀ اجرای قوانین‬

‫جدول ‪-2‬مقایسه پیشنهادهای استانیه وسکی با کارکنش‌های مناسک حج‪.‬‬

‫کارکنش‏های مناسک حج‬ ‫پیشنهادهای استانیه‏وسکی‬


‫ترک محیط‌های شهری توسط مسلمانان و رفتن به سرزمین خشک و بیابانی عربستان‬ ‫ترک شهر و نه فقط ساختمان تئاتر(تماشاخانه)‬ ‫‪1‬‬
‫مخاطب قرار دادن سه دسته از افراد‪ :‬خود (از منظر پدیدارشناختی)‪ ،‬مسافر دیگر (به عنوان یک‬
‫مخاطب قرار دادن مردم‪ ،‬بینندگان‪ ،‬مصرف‌کنندگان؛ کسانی که‬
‫همراه و یک مسافر)‪ ،‬مردم عادی (کسانی که مستقیم و غیرمستقیم در جایگاه مخاطب قرار‬ ‫‪2‬‬
‫به رفتار و کلیشه‌های روزمره آلوده نشده‌اند‪.‬‬
‫‪36‬‬
‫می‏گیرند‪).‬‬
‫ورود به فضایی‪ :‬شناخته شده (به لحاظ آموزش‏های دینی پیش از سفر) و ناشناخته(به واسطۀ‬ ‫ورود به فضایی که ناشناخته است یا فضایی که تئاتر آن را رها‬
‫‪3‬‬
‫شخصی‏بودن تجربۀ هر مسافر)‬ ‫‪37‬‬
‫کرده‬
‫احکام مناسک‪ ،‬برای احترام به ملیت‏های گونا گون(از تمامی نژادها) و طبیعت(ممنوعیت‬ ‫اولویت دادن رابطۀ هم‌زیستانۀ تئاتر با محیط روستایی[محیط‬
‫‪4‬‬
‫کشتن جانداران) تدارک دیده شده‬ ‫گردشیافت]‬
‫مکان‌ها از پیش گزینش و تثبیت شده‏اند‬ ‫گزینش کامال سخت گیرانۀ مکان‬ ‫‪5‬‬
‫‏کردن افراد برای سفر حج‪ ،‬انتخاب زندگی –هرچند کوتاه مدت‪ -‬در سرزمینی دیگر انجام‬
‫با نیت ِ‬ ‫‏بوم مقصد‬
‫انتخاب زندگی و کارکردن در کنار فرهنگ‏های زیست ِ‬ ‫‪6‬‬
‫می‏شود‪.‬‬

‫ماخذ‪( :‬نگارنده‪ ،‬برگرفته از‪ :‬هاج‪)36 ،1393 ،‬‬


‫‪54‬‬
‫نشریه هنرهای زیبا ‪ -‬هنرهای نمایشی و موسیقی دوره‪ ،۲۳‬شماره‪ ،۴‬زمستان ‪۱۳۹۷‬‬

‫جدول ‪ -3‬مقایسه‏ای میان کیفیت گردشیافت و مناسک حج‪.‬‬

‫مناسک حج‬ ‫تئاتر گردشیافتی‬ ‫ویژ گی ها‬


‫سفر به شبه جزیره عربستان‬ ‫بر اساس سفر به یک زیست بوم‬ ‫سفر‬
‫از پیش تعیین‏شده‬ ‫از پیش تعیین‏شده‬ ‫نقشۀ سفر‬
‫از پیش تعیین‏شده (غیر قابل تغییر)‬ ‫از پیش تعیین‏شده(قابل تغییر)‬ ‫زمان معین‬
‫از پیش تعیین‏شده‬ ‫از پیش تعیین‏شده‬ ‫مکان معین‬
‫بر پایۀ شناخت درونی افراد از خود و محیط (تسلط فرد بر‬
‫برنامه‏ریزی شده (کنش بیرونی‪ :‬اجرای مناسک)‪ ،‬تسلط فرد بر کنش درونی‬ ‫کنش در گروه‬
‫کنش درونی و بیرونی)‬
‫ماهیت‬
‫مبتنی بر کنش پدیدارشناسانه و احکام اجرایی‬ ‫مبتنی بر کنش پدیدارشناسانه‬
‫پدیدار‏شناختی‬
‫‏بوم مقصد‬
‫به اندازۀ توان درک مخاطب و نسبت به زیست ِ‬ ‫گاهی پیشینی‬
‫ِ‬ ‫آ‬
‫دینی فرد مسلمان تعیین می‏شود‬
‫بر اساس آموزه‏های ِ‬ ‫تعیین می‏شود‬ ‫مشارکت‏کنندگان‬
‫غیر متغیر‪ ،‬تاثیرگذاری بسیار‬ ‫متغیر‪ ،‬تاثیرگذاری بسیار‬ ‫نقش زیست‏بوم‬
‫تمامی مشارکت‏کنندگان و مخاطبان مراسم (به واسطۀ پخش از رسانه‏ها)‬ ‫مخاطبان گردشیافت‬
‫ِ‬ ‫تمامی مشارکت‏کنندگان و‬
‫‪83‬‬
‫مخاطب‬

‫ً‬
‫مرکزی‪ 34‬که در عمر نه چندان طوالنی خود‪-‬حدودا ‪ 36‬ســال‪ -‬و در‬ ‫رویکردهــای گونا گــون سیاســی‪ ،‬اجتماعــی‪ ،‬فرهنگــی‪ ،‬اقتصــادی و‬
‫قالــب برنامه‏هایی با عنــوان «کارورزی‏های تئاتری»‪ ،‬تعداد انگشــت‬ ‫طبیعی‪-‬و در جزییات مناسک‪ -‬دانست‪.‬‬
‫شماری‪ 35‬ا کسپدیشن یا گردشیافت را به انجام رسانده‪ ،‬یاد کرد‪.‬‬ ‫تحول گونه‏های هنری (در‬‫همین دگرگونی‏ها را نیز می‏توان در سیر ِ‬
‫استانیه‏وسکی در سخنرانی خود(‪ ،)1979‬پیش‏نیاز‏هایی که یک‬ ‫اینجــا شــیوه‏های اجرایی تئاتر)‪ ،‬بــا ریختارهای کم و بیش یکســان‪-‬و‬
‫بازیگر برای انجام کارورزی‏های تئاتری (در اینجا به مثابه ویژگی‏های‬ ‫البته نه در نتایج‪ -‬مشاهده کرد‪ .‬یکی از این ریختارهای نوین در عرصۀ‬
‫تئاتر ا کسپدیشن از دید استانیه‏وسکی) به آنها نیاز دارد را بیان کرده‬ ‫تئاتر‪ ،‬ریختار ا کسپدیشــن یا گردشــیافت است؛ ریختاری که در بخش‬
‫کــه همزمان به مقایســۀ آنها بــا کارکنش‏ها و اعمال مناســک حج نیز‬ ‫مفاهیم کلیدی تعریفی به اندازۀ دسترسی به منابع و به اندازۀ عمر نه‬
‫ً‬
‫پرداخته می‌شود(جدول ‪ .)2‬‬ ‫چندان طوالنی آن و قطعا به اندازۀ حوصلۀ این نوشتار‪ ،‬از آن ارائه شد‪.‬‬
‫برپایۀ تقســیم‏بندی‏هایی که از مناســک حج و تعریف‏هایی که از‬ ‫ـبت گردشــیافت و مناســک حــج (به‬‫درک نسـ ِ‬‫امــا می‏تــوان بــرای ِ‬
‫تئاتر ا کسپدیشــن در صفحات پیشین ارائه شد‪ ،‬می‏توان مقایسه‏ای‬ ‫طــور همزمــان)‪ ،‬از بیانیۀ یکی از پیشــتازان گونۀ ا کسپدیشــن‪ ،‬یعنی‬
‫میان کیفیت ویژگی‏های هر یک از این دو مقوله انجام داد(جدول ‪.)3‬‬ ‫ولوجیــم استانیه‏وســکی‪ 33‬به عنــوان بنیادگذار و کارگــردان هنری در‬

‫بــا توجــه بــه مقایســه‏های انجام‏شــده‪ ،‬می‏تــوان مهم‏تریــن‬ ‫نخست پاسخ به سه پرسش آغازین پژوهش‪:‬‬
‫ویژگی‏هــای ممیــز مناســک را در مــوارد زیــر خالصــه کــرد‪ :‬چگونگی‬ ‫الــف) نســبت مناســک حــج و مفهــوم آســتانگی‪ ،‬بــا تمرکــز بــر چه‬
‫‏پذیری‬
‫ِ‬ ‫اجــرای احــکام حا کم‪ ،‬کارکردهای پنهان و آشــکار‪ ،‬بازگشــت‬ ‫ویژگی‏هایی و تا چه میزان‪ ،‬قابل تطبیق و تحلیل است؟‬
‫تغییرات درونی‬
‫ِ‬ ‫تغییرات ِاعمال‏شــده در سراسر کارکنش‏ها‪ ،‬اولویت‬ ‫‏بندی سه‏گانۀ ترنر(تجویزی‬ ‫این نسبت را می‏توان بر‏اساس تقسیم ِ‬
‫تغییرات ظاهری آنان‪ ،‬حذف شــاخصۀ ســن و‬ ‫ِ‬ ‫مشــارکت‏کنندگان بر‬ ‫بــودن‪ ،‬ریخت‏منــدی‪ ،‬باورمنــدی) از رفتارهای آیینی و شــبه آیینی‪،‬‬
‫بودن زمان‬
‫جنســیت افراد برای مشــارکت‪ ،‬قطعــی و غیر‏قابل‏تغییــر ِ‬ ‫‏بندی مناســک بــر اســاس مفهوم (باورهــا و اعمــال) و کارکرد‬
‫تقســیم ِ‬
‫ً‬
‫و مــکان برگزاری‪ ،‬اولویت ســویه‏های پدیدارشناســانه بر ســویه‏های‬ ‫(پنهان و آشکار) و نهایتا بر پایۀ سه زیرشاخۀ مفهوم آستانگی (مکان‬
‫تجویزی و احکام‪ ،‬تکرارپذیری‪ ،‬برگزاری بی‏وقفه از آغاز شــکل‏گیری‬ ‫آســتانگی‪ ،‬زمان آســتانگی‪ ،‬فضای آســتانگی) مورد ارزیابــی قرار داد‪.‬‬
‫تــا بــه امروز‪ ،‬مشــارکت سیاســی و اقتصــادی حکومت‏هــا و نژادهای‬ ‫امــا میزان ســنجش هر یک از این مفاهیم بــا توجه به هدف‏گذاری و‬
‫گونا گون‪.‬‬ ‫گستره آن‪ ،‬متغیر بوده و می‏باید با در نظرگرفتن چارچوب‏های حا کم‬
‫پ) اصلی‏تریــن شــیوه(‏های) تاثیرگــذاری مفهــوم آســتانگی در‬ ‫بر هر دو مقوله‪ ،‬به صورت غیر‏الصاقی و غیرانتسابی انجام گیرد‪.‬‬
‫اجتماعــی یک‬
‫ِ‬ ‫‏گیری کنش‏هــای نمایشــی‪ ،‬شبه‏نمایشــی و یــا‬
‫شــکل ِ‬ ‫ب) مهم‏تریــن ویژگی‏هــای ممیز «مفهوم آســتانگی» در مناســک‬
‫جامعه (با تمرکز بر شرکت‏کنندگان در مناسک حج) چیست؟‬ ‫حج با دیگر مناسک آیینی‪/‬اجتماعی چیست؟‬
‫‪55‬‬
‫آستانگی در مناسک حج‬

‫ُ‬
‫از مشــارکت‏کنندگان‪ ،‬در خانــواده (در مقیــاس خــرد) و جامعــه (در‬ ‫شــیوه‏های تاثیرگــذاری آســتانگی را می‏تــوان در شــاخص‏های‬
‫مقیــاس کالن) گســترش می‏یابــد؛ نتیجــه‏ای کــه انجامــی بودنــش‪،‬‬ ‫زیــر خالصــه کــرد‪ :‬فــردی (بــه صورت‏هــای‪ :‬مســتقیم از طریــق‬
‫منــوط بــه دریافتی‏اســت کــه مشــارکت‏کنندگانش‪ ،‬بــه شــکلی قابــل‬ ‫مشــارکت پدیدارشــناختی‪ -‬و غیرمســتقیم از طریــق مشــاهده دیگــر‬
‫حصــول و درک‪ ،‬در مســیر انجــام مناســک از کفر و سلســله مراتب آن‬ ‫مشــارکت‏کنندگان)‪ ،‬اندیشــگانی (در دو مرحلــۀ پیش‏آســتانگی و‬
‫مبرا شده باشند‪.‬‬ ‫ـری نتایــج در زندگــی‬
‫آمادگــی بــرای شــرکت و پس‏آســتانگی و به‏کارگیـ ِ‬
‫همچنیــن می‏تــوان مناســک حــج را بــا تعریف ترنر از آســتانگی‪-‬‬ ‫(استمرار منتج به پایداری مناسک و‬
‫ِ‬ ‫پس از انجام مناسک)‪ ،‬تبلیغی‬
‫‏ای آن و بــه کیفیــت ارتباطی و درونــی نهادهای‬ ‫در تعریــف غیر‏قبیلــه ِ‬ ‫گروندگان جدید به دین اســام)‪ ،‬انتقادی (ارزیابی و ســنجش‬ ‫ِ‬ ‫جلب‬
‫ســازنده‪ -‬همســان دانست و بر این اســاس فرضیۀ اصلی پژوهش در‬ ‫چرایی و چگونگی انجام مناسک)‬
‫سویۀ انطباقی رد شده و در دوسویۀ دیگر (مشابهت و همسویی) به‬ ‫در نتیجــه می‏تــوان مناســک حــج را‪ ،‬دربردارنــدۀ مراحــل‬
‫قیاس گردشیافت و مناسک‏حج‬ ‫ِ‬ ‫اثبات می‏رسد‪ .‬نیز‪ ،‬می‏توان برآیند‬ ‫آســتانگی کلــی و جزئــی‪ ،‬همــراه بــا مشــتقات مکانــی‪ ،‬زمانــی و نوعی‬
‫را –با دیدگاهی پدیدارشناســانه‪-‬در قالب (اجرا) همسان و در محتوا‬ ‫دانســت‪ .‬مشــتقاتی که بــه واســطۀ وجودشــان‪ ،‬فضاهای آســتانگی‬
‫(انگیزشی و هدف‏گذاری) ناهمسان دانست‪.‬‬ ‫گونا گــون بــه وجــود آمــده و در فراینــدی شــناختی‪ ،‬توســط هــر یــک‬

‫پی‌نوشت‌­ها‬

‫‏بندی پایه‏ای بوده و کارکردهای دیگر مناسک حج ‪ -‬نمادی‪ ،‬آموزشی‪،‬‬ ‫تقسیم ِ‬ ‫‪1 Liminality.‬‬
‫تحمــل پذیــری‪ ،‬تفریــح اجتماعــی‪ ،‬انتظــام بخشــی‪ ،‬پیونــد بیــن نســلی و ‪...‬‬ ‫‪ 2‬زمان نگارش این مقاله‪.‬‬
‫زیرمجموعۀ تقسیم‏بندی یاد‏شده قرار می‏گیرند‪.‬‬ ‫‪ 22500 3‬نفر‪.‬‬
‫‪ :Latent Function 20‬شــامل معامــات‪ ،‬خریــد و فــروش و تجــارت‪( .‬منظور‬ ‫‪.‬مردم شناس آلمانی )‪4 Arnold Van Gennep (1873-1957‬‬
‫انجام کارهای ضمنی و حاشیه‏ای است‪).‬‬ ‫‪5 The Rites of Passage (1909).‬‬
‫‪ :Manifest Function 21‬شامل کلیه اعمالی که در مناسک انجام می گیرد‪.‬‬ ‫‪.‬انسان‏شناس انگلیس )‪6 Victor Turner (1920-1983‬‬
‫(منظور انجام کارهای اصلی و تثبیت شدۀ مناسک است‪).‬‬ ‫‪).‬موقعیت درون ساختاری‪/‬میان ساختاری( ‪7 Interstructural Sitiuation‬‬
‫‪ 22‬گام هــای در نظــر گرفته شــده‪ ،‬بر اســاس سلســله اعمالی اســت که یک‬ ‫‪ 8‬نظریه اجرا‪ ،‬انتشارات سمت‪.1388 :‬‬
‫مســلمان‪ ،‬بــر اســاس قواعد و احــکام حا کم بر حــج تمتع به انجام می‏رســاند و‬ ‫‪9 Rites of Passage.‬‬
‫اعمال حج عمره‪-‬در عین شباهت در اعمال اصلی‪ -‬دارای تفاوت های آشکار‪،‬‬ ‫‪ Theatre Expeition. 10‬منابــع ایــن بخش‪-‬تئاتــر ا کسپدیشــن‪ -‬برگرفتــه‬
‫زمانی‪ ،‬مکانی و اجرایی است‪.‬‬ ‫پایانی این‬
‫ِ‬ ‫از پایــگاه هــای اینترنتــی زیر و مقاالتی اســت که نام‏شــان در بخــش‬
‫‪23 Pre-Liminality.‬‬ ‫نوشتار ذکر شده است‪.‬‬
‫‪24 Liminality.‬‬ ‫‪• http://www.femalerituals.blogfa.com/post/.‬‬
‫‪25 Post-Liminality.‬‬ ‫‪• http://www.ulyssestheater.com/index.php/2014-01-25-04-53-‬‬
‫‪ 26‬محرمــات اعمالــی هســتند کــه فرد زائــر باید تا پایــان اعمال خــود از آنها‬ ‫‪50/8-persian/2014-01-25-03-48-53/48-2014-06-11-20-53-43.‬‬
‫پرهیز کند‪ .‬مجموع ‪ 24‬کار حرام که ‪ 4‬کار فقط برای مردان و ‪ 2‬کار فقط برای‬ ‫‪• http://urd.ac.ir/fa/cont/993.‬‬
‫زنــان بــوده و باقی کارها برای مرد و زن یکســان هســتند (فالحــت زاده‪،1374 ،‬‬ ‫‪11 Antonin Artaud (1896-1984).‬‬
‫‪27‬و‪.)28‬‬ ‫‪12 Eugenio Barba (1936- ).‬‬
‫‪13 Bertolt Berecht (1898-1965).‬‬
‫شکار حیوان صحرایی‪ -‬آمیزش یا هرگونه استفادۀ شهوانی‬
‫‪14 Peter Brook (1925-).‬‬
‫دیگر‪ -‬عقد کردن‪-‬استمنا‪-‬استعمال عطریات‪-‬سرمه‬
‫کشیدن‪-‬نگاه کردن در آینه ‪-‬فسوق(دروغ گفتن و فحش‬
‫‪15 Jerzy Grotowski (1933-1999).‬‬
‫دادن و فخرفروشی)‪ -‬جدال‪ -‬کشتن جانورانی که در بدن‬ ‫محرمات‬ ‫‪ 16‬به زعم میلون‪ ،‬پدیدارشناســی عبارت از کوششــی اســت منظم که ذهن‬
‫سا کن می‌شوند‪ -‬انگشتر به دست کردن برای زینت‪ -‬روغن‬ ‫مشترک‬ ‫مــا را از فرضیــات قبــل پا ک می کنــد (میلــون‪)28 ،1352 ،‬؛ وظیفه‏اش‪ ،‬تحلیل‬
‫مالیدن به بدن‪ -‬زدودن مو از بدن‪-‬بیرون آوردن خون از‬ ‫و بررســی محتــوای آ گاهــی اســت (خاتمــی‪)55 ،1387 ،‬؛ قلمــرو‏اش در عمــل‬
‫بدن‪ -‬ناخن گرفتن‪ -‬کندن دندان‪ -‬کندن گیاه یا درختی که‬ ‫علــم خاصــی قــرار داد (دارتیک‪،‬‬
‫نامحــدود بــوده و نمی‏تــوان آن را در محــدودۀ ِ‬
‫در محدودۀ حرم روییده باشد‪-‬سالح همراه داشتن‬ ‫‪ )3 ،1373‬و شاید بتوان آن را با دو کارویژه(صفت) کلیدی اینچنین تعریف کرد‪:‬‬
‫پوشیدن جامۀ دوخته‪ -‬پوشیدن چیزی که تمام روی پا را‬
‫فلســفه‏ای که باید گســتردگی متافیزیک و دقت علم را داشته باشد؛ برای درک‬
‫محرمات مردان‬ ‫بی واسطه‪ ،‬برای شناخت متکی بر ا کنون پدیدار‪ ،‬برای شناختی از نوع شناسه‬
‫بگیرد‪ -‬پوشاندن سر‪ -‬سایه قرار دادن باالی سر‬
‫چگونگی (پدیداری) یک پدیدار‬
‫ِ‬ ‫یا پدیدار مورد نظر و دریافت چیستی‪ ،‬چرایی و‬
‫پوشیدن زیور برای زینت‪ -‬پوشاندن روی خود با نقاب و‬ ‫(به نقل از مقالۀ‪ :‬پدیدارشناسی مکان در یک نمایشنامه از محمد رضایی راد‪،‬‬
‫محرمات زنان‬
‫روبنده‬ ‫با رویکردی به آثار گاستون باشالر در کتاب بوطیقای فضا‪ ،‬به قلم علی رویین)‪.‬‬
‫‪ 17‬الف در نقش ب در حال که پ او را تماشا می‏کند‪.‬‬
‫‪ 27‬احرام یا محرم شــدن یعنی پوشــیدن تن پوش ویژه حج‪ ،‬در شــهر مکه‪،‬‬ ‫‪ 18‬قرآن کریم‪ ،‬سوره حج‪ ،‬آیات ‪26‬تا ‪.29‬‬
‫از ظهر روز نهم ذی حجه (فالح‏زاده‪.)42 ،1374 ،‬‬ ‫‪ 19‬الزم به ذکر اســت‪ ،‬تقســیم‏بندی ارایه شــده از کارکردهای مناسک حج‪،‬‬
‫‪56‬‬
‫نشریه هنرهای زیبا ‪ -‬هنرهای نمایشی و موسیقی دوره‪ ،۲۳‬شماره‪ ،۴‬زمستان ‪۱۳۹۷‬‬

‫فالح‏زاده‪ ،‬محمدحســین (‪ ،)1374‬راهنمای مصور حجاج‪ ،‬چاپ دوم‪ ،‬نشــر‬ ‫‪« 28‬لبیک اللهم لبیک‪ ،‬لبیک ال شریک لک لبیک»(همان‏جا)‪.‬‬
‫مشعر‪ ،‬تهران‪.‬‬ ‫‪29 Space.‬‬
‫قبــادی‪ ،‬علیرضا و پرویــن علی پور(‪ ،)1391‬تحلیل کارکردی مناســک دینی‪،‬‬ ‫‪30 Time.‬‬
‫دوفصلنامه علمی تخصصی اسالم و علوم اجتماعی‪ ،‬سری ‪ ،4‬شماره ‪ ،8‬صص‬ ‫‪31 Place.‬‬
‫‪.74-92‬‬ ‫‪ 32‬کلیــه مطالــب مربــوط بــه قواعد و احــکام برگــزاری‪ ،‬برگرفتــه از منابع زیر‬
‫نراقــی‪ ،‬آرش (‪ ،)1388‬گفتــاری دربــاره معنای نمادین حــج از منظر عارفان‪،‬‬ ‫است‪:‬‬
‫کتاب ماه دین‪ ،‬شماره‪ ،۱۴۶‬صص ‪.73-80‬‬ ‫• فالح‏زاده‪ ،‬محمدحسین(‪ ،)1374‬راهنمای مصور حجاج‪ ،‬چاپ دوم‪ ،‬نشر‬
‫هــاج‪ ،‬آلیســون (‪ ،)1393‬آمــورش و پــرورش بازیگــر در قــرن بیســتم‪ ،‬ترجمــۀ‬ ‫مشعر‪ ،‬تهران‪.‬‬
‫دانشور‪ ،‬براهیمی و اخگر‪ ،‬چاپ دوم‪ ،‬انتشارات سمت‪ ،‬تهران‪.‬‬ ‫)بازدید در ‪• http://hajj.ir/21/12125 (1395/8/1‬‬
‫‪Crosby, J (2009), Liminality and the sacred: discipline building and‬‬ ‫‪.‬لهستانی ) ‪33 Wlodzimierz Staniewski (1950-‬‬
‫‪speaking with the other, Liminalities: A Journal of Performance Stud-‬‬ ‫‪34 Gardzienice.‬‬
‫‪ies:  Liminalities, Department of Communication, University of South‬‬ ‫طی بیســت ســال که همگی آنها از شــهرت‬ ‫‪ 35‬تنها پنج محصول تئاتری در ِ‬
‫‪Florida, 5(1), pp.1-19.‬‬ ‫جهانی برخوردارند‪.‬‬
‫‪Sakowska, A (2014), The Many Languages of the Avant-Garde, In‬‬ ‫‪ 36‬شــکنر در نظریــه اجــرا‪ ،‬مخاطب را به دو دســته اتفاقی و مکمل تقســیم‬
‫‪conversation with Grzegorz Bral of Teatr Pieśń Kozła (Song of the Goat‬‬ ‫می‏کنــد‪ :‬مخاطبــان اتفاقــی (‪ ،)Accidental Audience‬گروهــی از افرادند که در‬
‫‪Theatre), Multicultural Shakespeare, 11(26), pp.45- 63.‬‬ ‫قالــب اشــخاص منفرد یــا دســته‏های کوچک به تئاتــر می‏رونــد‪ -‬اجراهایی که‬
‫‪St John, G (2008), Victor Turner and contemporary cultural perfor-‬‬ ‫تبلیــغ عمومــی شــده‏اند و ورود به آنهــا برای همه کس آزاد اســت‪ .‬از مخاطبان‬
‫‪mance: An introduction, Victor Turner and contemporary cultural per-‬‬ ‫مکمــل(‪ )Integral Audience‬هنگامــی صحبت به میان می‏آیــد که آمدن افراد‬
‫‪formance, Berghahn Books, New York,1-37.‬‬ ‫بــه تئاتــر از ســر اجبــار یــا ناچــاری صــورت گیرد یــا آن رویــداد بــرای آنــان دارای‬
‫‪Turner, V (1974), Dramas Sociales Y Metaforas Rituales, Cornell‬‬ ‫اهمیت ویژه باشــد (اقوام برای شــرکت در مراســم عروســی‪ ،‬قبیله برای برگزاری‬
‫‪University Press, Ithaca.‬‬ ‫مقدمــات افتتــاح یــک پروژه)‪ .‬بــه بیان دیگــر‪ ،‬مخاطــب اتفاقی‬
‫ِ‬ ‫آییــن تشــرف و‬
‫‪Turner, V (1979), Frame, flow and reflection: Ritual and drama as‬‬ ‫بــه میــل خــودش در نمایــش شــرکت می‏کنــد در حالــی کــه مخاطــب مکمل از‬
‫‪public liminality, Japanese Journal of Religious Studies, pp. 465- 499.‬‬ ‫ســر ضرورت‏آیینــی ایــن کار را انجــام می‏دهد‪ .‬در واقع حضــور مخاطب مکمل‪،‬‬
‫‪Van Gennep, A; Vizedom, M. B & Caffee, G. L (1960), The rites of‬‬ ‫محکم‏ترین گواه در اثبات آیینی بودن اجرا است (شکنر‪ 351 ،1388 ،‬و ‪.)351‬‬
‫‪passage, trans, University of Chicago Press, USA.‬‬ ‫معنی یک دایرۀ محدود به سنت‏ها و‬ ‫‪ 37‬در اینجا منظور از فضا ‪ ،space‬به ِ‬
‫‪Westerveld, Judith (2010), liminality In Contemporary Art, Amster-‬‬ ‫قوانین خشک آیین‏ها نیست؛ بلکه منظور یک ‪ area‬یا یک عرصۀ تازه است‪.‬‬
‫‪dam.‬‬ ‫‪ 38‬ترنر می‏گوید افراد مشارکت‏کننده نه تنها کارهایی انجام می‏دهند‪ ،‬بلکه‬
‫)بازدید در ‪http://www.femalerituals.blogfa.com/post/ (95/8/14‬‬ ‫همزمان‪ ،‬کاری را که در حال انجام دادنش هستند یا انجام داده‏اند به خود و‬
‫‪http://www.ulyssestheater.com/index.php/2014-01-25-04-53-‬‬ ‫دیگران نشان می‏دهند (شکنر‪.)301 ،1388 ،‬‬
‫‪50/8-persian/2014-01-25-03-48-53/48-2014-06-11-20-53-43‬‬
‫)بازدید در ‪(95/8/14‬‬ ‫فهرست منابع‬
‫)بازدید در ‪http://www.urd.ac.ir/fa/cont/993 (95/8/14‬‬
‫بازدیــد در( ‪http://www.liminality.org/about/whatisliminality/‬‬ ‫قرآن کریم‪.‬‬
‫)‪95/8/14‬‬ ‫احمــدی‪ ،‬محمدرضــا (‪ ،)1387‬اثربخشــی مناســک حــج بــر ســامت روانــی‬
‫‪http://www.ozarkactorstheatre.org/performing-arts-series/‬‬ ‫حجــاج‪ ،‬دوفصلنامــه تخصصــی مطالعــات اســام و روانشناســی‪ ،‬ســری دوم‪،‬‬
‫بازدید در( ‪performing-arts-series-archive/the-expedition-show.html‬‬ ‫شماره ‪ ،3‬صص ‪.47-73‬‬
‫)‪95/8/14‬‬ ‫باربــا‪ ،‬یوجینو و نیکولو ســاوارز(‪ ،)1390‬فرهنگ انسان‏شناســی تئاتر‪ ،‬ترجمۀ‬
‫)بازدید در ‪http://www.expedition-metropolis.de/ (95/8/14‬‬ ‫یداهلل آقاعباسی‪ ،‬انتشارات سوره مهر‪ ،‬تهران‪.‬‬
‫)بازدید در ‪http://www.owendaly.com/jeff/grotdir.htm/ (95/8/14‬‬ ‫ترنر‪ ،‬ویکتور (‪ ،)1381‬اســطوره و نماد‪ ،‬کتاب ماه هنر‪ ،‬شــماره ‪ ،۵۲-۵۱‬صص‬
‫‪http://www.infopoland.buffalo.edu/web/arts_culture/theater/‬‬ ‫‪.70-76‬‬
‫)بازدید در ‪grotowski/Boros.shtml (95/8/14‬‬ ‫دورکیــم‪ ،‬امیل(‪ ،)1382‬صــور ابتدایی حیات دینی‪ ،‬ترجمۀ نادر ســاالرزاده‪،‬‬
‫‪http://www.polishculture-nyc.org/?siteid=217&itemcategory=35‬‬ ‫دانشگاه عالمه طباطبایی‪ ،‬تهران‪.‬‬
‫)بازدید در ‪076&priorId=35073. (95/8/14‬‬ ‫شایســته‏فر‪ ،‬مهناز(‪ ،)1389‬مناســک حج در نگارگری اســامی و نقش آن در‬
‫‪http://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/19443927.2012.‬‬ ‫همبستگی ملی و وحدت اسالمی‪ ،‬نامۀ پژوهش فرهنگی‪ ،‬سال ‪ ،12‬شمارۀ ‪،12‬‬
‫)بازدید در ‪735441?journalCode=rtdp20. (95/8/14‬‬ ‫صص‪.65-88‬‬
‫)بازدید در ‪http://hajj.ir/21/12125/ (95/8/14‬‬ ‫شکنر‪ ،‬ریچارد (‪ ،)1388‬نظریه اجرا‪ ،‬ترجمه مهدی نصراهلل‌زاده‪ ،‬چاپ دوم‪،‬‬
‫‪http://www.gerritrietveldacademie.nl/files/scriptie2011/BK/‬‬ ‫سمت‪ ،‬تهران‪.‬‬
‫)بازدید در ‪BK_Westerveld.pdf (95/8/14‬‬ ‫صدیــق سروســتانی‪ ،‬رحمــت اهلل (‪ ،)1372‬حــج مناســک گــذار‪ ،‬نامــۀ علــوم‬
‫اجتماعی‪ ،‬جلد‪ ،2‬شماره ‪ ،3‬صص‪.۱۰۰-۶۷‬‬
7
Honar-Ha-Ye-Ziba:Honar-Ha-Ye-Namayeshi Va Moosighi

Liminality in Hajj’s Rituals


(The Comparative Analysis of Hajj’s Rituals and Features of Expedition Theater)

Ali Rooyin*
Ph.D. Student of Theater Studies, College of Fine Arts, University of Tehran, Tehran, Iran.
(Received 7 Nov 2016, Accepted 16 May 2017)

T he purpose of this article is to analyze the


Hajj’s Rituals and its comparison with the
Time. All of these three indicators are mentioned
in the three main parts of the concept: pre-Liminal-
structural pattern of Theater Expedition. The main ity, Liminality, past-Liminality, which at each stage,
concept of this study is Liminality; the concept that will entail different conditions and executives due
has been taken by Victor Turner from Arnold Van to the quality and quantity of those conditions. The
Gennep’s, The Rites of Passage (1909). Accord- other results of this research could be presented in
ing to Van Gennep, every ritual has three parts, these phrases: The influential ways of the Liminality
phases or main stages: Separation, Liminality and stage are “individual,” “thoughtful,” “promotional,”
Return. In Turner’s view, the most important part of and “critical.” These stages in Hajj’s rituals are the
this triple process is Liminality: the stage that takes result of the ritual-education process for a person,
shape for a person or group, after the formation of at two levels (family and religion and society). The
a gap or crisis in social or individual rules. At the Hajj’s rituals and Liminality have the same direction
individual and social levels, this concept (Liminal- and same meaning in terms of origin. They are dif-
ity) exists in all situations of crisis. Based on this ferent in the performing approach and finally, the
feature, it depends on the time, place, beliefs, research hypothesis is confirmed by their similar-
choices and commands of religious, ritual or social ity and alignment in terms of content and perfor-
leaders. Regarding the central concept of the two mance. It is hoped that this article and its results
theorists and the main purpose, the roadmap for will help to raise the level of understanding of the
this research is designed to compare the structure rituals’ influences. It is expected the quantity and
of the Hajj’s Rituals with Theater Expedition. In this quality of the comparative and interdisciplinary re-
article, Theater Expedition means an adventure search in the field of performing arts and their inter-
and immediate encounter with itself (as a person or disciplinary can be an exam to evaluate and apply
an actor) and the others (People, Animals, Things, Turner’s extrapolation of Van Gennep’s thesis and
Places, Nature, Spaces and Objects). The analysis to provide a wider scope for other activists in the
method in this article is qualitative and begins with field of cultural studies to study rituals and perform-
the classification of the structure of the Hajj’s Ritu- ing opportunities as a parallel phenomenon which
als and Theater Expedition. For this categorization, can be summarized by interdisciplinary approaches
the elements are separated from each one and the such as this study.
most important sections are analyzed with the main
aforementioned definition. This categorization is Keywords
based on the functional role and concept and in- Hajj’s Rituals, Liminality, Theater Expedition, Ritual,
cludes, respectively, hidden and obvious functions Arnold Van Gennep, Victor Turner.
and the performers’ beliefs and practices. The out-
come of this research gives three main perceptual
levels or index of Liminality: Spatial, Place and

*Tel: (+98-918)3678618, Fax: (+98-21) 89772383, E-mail: ali.rooien@ut.ac.ir.

You might also like