You are on page 1of 4

‫پـ ــویندگان دانشگاه‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬

‫‪3‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪:‬سوم‬ ‫‪1‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪:‬اول‬

‫ŠŠنکات کلیدی فصل سوم‬ ‫ŠŠنکات کلیدی فصل اول‬


‫کندی از یاری کنندگان نهضت ترجمه کتب یونانی به زبان‬ ‫اولین کتاب تاریخ روان‌شناسی توسط برت در سال ‪ 1912‬و‬
‫عربی بود‪.‬‬ ‫آخرین کتاب در سال ‪ 2000‬توسط لیهی و هرگنهان نوشته شد‪.‬‬
‫کندی برخالف ارسطو که مکان قوای نفس را قلب می‌دانست‪،‬‬ ‫تاسیس اولین آزمایشگاه روان‌شناسی در سال‪ 1879‬انجام شد‪.‬‬
‫مرکز تمامی قوای نفسانی را دماغ (مغز) می‌دانست و فرضیه مغز‬ ‫اصطالح روان‌شناسی برای مشخص کردن حوزه‌ای که در آن به‬
‫جالینوس را باور داشت‪.‬‬ ‫مطالعه ذهن پرداخته می‌شود‪ ،‬توسط کریستین ولف مطرح شد‪.‬‬
‫رازی را بزرگترین پزشک در دوره قرون وسطی در شرق و‬ ‫در روش‌های پژوهشی‪ ،‬مرجع نهایی علم مشاهده تجربی است‪.‬‬
‫غرب می‌دانند که برای درمان بیماری‌ها از شیمی استفاده می‌کرد‪.‬‬ ‫در علم منطق‪ ،‬استقرا یعنی استدالل از جزء به کل‪.‬‬
‫رازی در درمان بیماران به موسیقی نیز اهمیت می‌داد‪.‬‬ ‫کاهن دیدگاه‌هایی که توسط پژوهشگران به طور گسترده‬
‫از نظر رازی ‪ ،‬لذت همان راحتی از رنج است‪.‬‬ ‫پذیرفته شده را پارادایم می‌نامد‪.‬‬
‫رازی برای درمان افسردگی معتقد به «پیشگیری‪ ،‬بهتر از‬ ‫دیدگاه سنتی در قرن بیستم توسط کارل پوپر مورد انتقاد قرار‬
‫درمان است»‌بود‪.‬‬ ‫گرفت‪.‬‬
‫تعریف خودپسندی از نظر رازی باشخصیت خودشیفته و در‬ ‫پژوهشگران درون یک پارادایم به امری مشغول هستند که‬
‫حالت شدیدتر با هذیان بزرگ منشی شباهت دارد‪.‬‬ ‫کاهن آن را علم می نامد ‪.‬‬

‫‪7‬‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬


‫تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪ :‬پنجم‬ ‫انت ــشاراتطالیـی‬
‫‪5‬‬ ‫‪-‬فصل ‪:‬‬
‫فصل‪:‬چهارم‬ ‫روانمدیریت‬
‫شناسی ‪-‬‬ ‫سازمان‬ ‫مبانی‬
‫مکاتب‬
‫پـ ــویندگان دانشگاه‬
‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و‬

‫ŠŠنکات کلیدی فصل پنجم‬ ‫ŠŠنکات کلیدی فصل چهارم‬


‫رنه دکارت‪ ،‬پدر فلسفه جدید غرب‪ ،‬در بررسی رابطه بین ذهن‬ ‫دکارت پدر فلسفه‪ ،‬اصالت اندیشه و اصالت ذهن در فلسفه‬
‫و بدن یک رابطه واضحی بین فلسفه و زیست شناسی برقرار کرد‪.‬‬ ‫اروپاییمی‌باشد‪.‬‬
‫مطالعه پیرفلورانس از دیگر پژوهش‌های علمی بود که بر‬ ‫اصلی‌ترین سخنگوی علم جدید بیکن است که بر علیه‬
‫دانش روان‌شناسی تاثیر گذاشت‪.‬‬ ‫دانشمندان گذشته خصوصاً ارسطو طغیان کرد‪.‬‬
‫گال در پایان قرن هجدهم اولین تالش‌ها را برای پیوند مفاهیم‬ ‫بیکن‪ ،‬پدر تجربه‌گرایی معتقد است که علم فقط باید حاوی‬
‫زیست‌شناختی و روان‌شناسی انجام داد و نظریه‌ای در این زمینه‬ ‫واقعیات قابل مشاهده باشد و این دیدگاه او اثبات گرایی نامیده‬
‫تدوین کرد که به جمجه‌شناسی معروف شد‪.‬‬ ‫شد‪.‬‬
‫اولین مطالعات نظام‌دار روی نخاع به وسیله دکارت انجام شد‬ ‫نکته اتکای هابز‪ ،‬انسان شناسی بود‪ .‬وی انسان را ذاتاً پرخاشگر‪،‬‬
‫که یک طرح هیدرولیکی از عمل دستگاه عصبی ارائه داد‪.‬‬ ‫خودخواه و حریص می‌دانست‪.‬‬
‫ارسطو قلب را جایگاه تفکر و مرکز کنترل عصبی و جایگاه روح‬ ‫برکلی در اولین اثر خود به نام «مقاله‌ای در باب نظریه جدید‬
‫انسانمی‌دانست‪.‬‬ ‫بینایی» محدودیت‌های حس بینایی را مطرح کرد‪.‬‬
‫از نظر بقراط کارکردهای جسمی و سالمت عمومی ما بستگی‬ ‫استقرا‪ ،‬منطق استفاده شده توسط هیوم بود‪.‬‬
‫به نحوه توزیع چهار مایع سودا ‪،‬صفرا‪ ،‬بلغم و خون دارد‪.‬‬
‫پـ ــویندگان دانشگاه‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬
‫‪2‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪ :‬دوم‬ ‫‪4‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪:‬سوم‬

‫ŠŠنکات کلیدی فصل دوم‬ ‫از نظر فارابی‪ ،‬نفس کمال جسم است و کمال نفس هم عقل است‪.‬‬
‫چهار تمدن بزرگ اولیه که در اطراف رودخانه‌ها و دره‌ها شکل‬ ‫از نظر فارابی دستیابی به سعادت به واسطه تالش و اراده است‪.‬‬
‫گرفتند عبارتند از‪ :‬سومری‪ ،‬مصری‪ ،‬هند‪ ،‬چینی‪.‬‬ ‫فارابی عالقه زیادی به کتاب‌های ارسطو داشت و کتاب‌النفس را‬
‫جاندارپنداریازاولینسیستم‌هایتبیینیدرزندگیانساناست‪.‬‬ ‫صدبار و کتاب السماع الطبیعی را چهل بار خواند‪.‬‬
‫تالس اولین فیلسوف بود که در ‪ 625‬الی ‪ 545‬سال قبل از‬ ‫ابنمسکویهرابهعلتشغلکتابداری‪،‬ابوعلیخازننیزمی‌نامیدند‪.‬‬
‫میالد می‌زیست‪.‬‬ ‫درک از نظر ابن‌سینا‪ ،‬انتزاع و تجریدی از واقعیت مادی است‪.‬‬
‫اصطالح فیلسوف به معنی دوستدار علم و دانش و شروع رسمی‬ ‫مالصدرا وجود را امری حقیقی و ماهیت را امری اعتباری می‌دانست‪.‬‬
‫فلسفه از زمان یونان باستان می‌باشد‪.‬‬ ‫تفاوت فردی بین افراد از موضوعات مورد عالقه رازی بود‪.‬‬
‫معروف‌ترین نظریات در مورد فلسفه و علم‌النفس در زمان‬ ‫غزالی به نابغه بزرگ معروف بود و عقل را به عنوان اولین‬
‫س اورلیوس اوگوستینوس معروف‬
‫قرون وسطی مربوط به مارکو ‌‬ ‫صدور و واسطه‌ای بین نفس و خالق می‌دانست‪.‬‬
‫به اوگوستین قدیس و توماس آکویناس قدیس بود‪.‬‬ ‫در اروپا از سال ‪ 400‬الی ‪ 1000‬میالدی ‪ ،‬به عنوان قرون تاریخ‬
‫باورهای فلسفی در چین در مورد اخالق در نظریات کنفوسیوس‬ ‫یا قرون وسطی نام برده می‌شود ‪.‬‬
‫تجلییافت‪.‬‬ ‫نفس و روح از نظر ابن حزم دو واژه مترادفند و به جای یکدیگر‬
‫فرهنگستان ارسطو را اولین دانشگاه جهان می‌نامند ‪.‬‬ ‫استفادهمی‌شوند‪.‬‬

‫‪6‬‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬


‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪:‬چهارم‬
‫‪8‬‬ ‫‪-‬فصل ‪:‬‬
‫فصل‪:‬ششم‬ ‫روانمدیریت‬
‫شناسی ‪-‬‬ ‫سازمان‬ ‫مبانی‬
‫مکاتب‬
‫پـ ــویندگان دانشگاه‬
‫تاریخچه و‬ ‫انت ــشاراتطالیـی‬

‫اگوست کنت واضع نام جامعه‌شناسی و بنیانگذار جامعه‌شناسی‬ ‫ŠŠنکات کلیدی فصل ششم‬
‫نوین بود‪.‬‬ ‫فیلسوفان تجربه‌گرا معتقدند که تجربه تنها منبع دانش انسان‬
‫کنت علم را به عنوان ابزاری جهت بهبود جوامع قلمداد کرده و‬ ‫است و ذهن محتوای خود را از تجربه می‌گیرد‪.‬‬
‫خود را یک مصلح اجتماعی می‌دانست‪.‬‬ ‫از نظر هیوم که یک تجربه گرا بود‪ ،‬محتوای ذهنی از تاثرات یا‬
‫از نظر دکارت اساسی‌ترین تفاوت انسان و حیوان در این است‬ ‫تحریکات حسی حاصل می‌شود‪.‬‬
‫که انسان عالوه بر مغز دارای ذهن است‪.‬‬ ‫اولین دانشمندی که آزمایش نظام‌دار حافظه را شروع کرد‪،‬‬
‫دکارت معتقد است که ذهن مسئول اعمال ارادی و مغز مسئول‬ ‫هرمان ابینگهاوس بود‪.‬‬
‫اعمال غیر ارادی است و این نظریه او باعث تصور دو وجود مادی‬ ‫یکی از اصول تداعی‪ ،‬قانون فراوانی یا بسامد است‪.‬‬
‫و غیرمادی در انسان شد و دوگان ‌ه انگاری نام گرفت‪.‬‬ ‫برنتانو ‪ ،‬روان‌شناسی را علمی می‌داند که اعمال روانی هشیار‬
‫الک دوگانه انگاری و باور به ایده‌های ذاتی دکارت را نفی‬ ‫رامورد مطالعه قرار می‌دهد‪.‬‬
‫می‌کرد‪.‬‬ ‫تیچنر ‪ ،‬رفتارگرایی را تکنولوژی رفتار نامید‪.‬‬
‫از نظر میل ذهن انسان فقط از احساس‌ها و ایده‌هایی که به‬ ‫تیچنر خود را به عنوان یک روان فیزیکدان توازی‌گرای‬
‫وسیله همایندی با هم نگهداشته می‌شوند‪ ،‬تشکیل شده است‪.‬‬ ‫عالقمند به رابطه ذهن و بدن می‌دانست‪.‬‬
‫بنیانگذار مکتب کارکرد گرایی‪ ،‬ویلیام جیمز می‌باشد‪.‬‬
‫پـ ــویندگان دانشگاه‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬
‫‪11‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪ :‬هشتم‬ ‫‪9‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪ :‬هفتم‬

‫عده‌ای خانم زیگارینگ را مادر روان‌شناسی بالینی اتحاد‬ ‫ŠŠنکات کلیدی فصل هفتم‬
‫جماهیرشوروینامیدند‪.‬‬ ‫واتسون معتقد بود انسان سه هیجان ترس‪ ،‬خشم و محبت را‬
‫تعارض موضوع دیگری بود که توسط لوین مطرح شد و سابقه‬ ‫به ارث می‌برد‪.‬‬
‫تفکر در مورد آن به افالطون برمی‌گردد‪.‬‬ ‫واتسون معتقد بود هدف روان‌شناسی باید پیش‌بینی و کنترل‬
‫هدف گشتالت درمانی‪ ،‬افزایش خودآگاهی و تالش برای‬ ‫رفتار باشد‪.‬‬
‫یکپارچه ساختن فرد در درون یک کل نظام‌دار بود‪.‬‬ ‫از ترکیب رفتارگرایی با اثبات‌گرایی منطقی‪ ،‬نورفتارگرایی به‬
‫گشتالتگرایانموضوعاولیهعلومروان‌شناسیکههشیاریبود‬ ‫وجود می‌آید‪.‬‬
‫را حمایت کردند و نظریه خود را به حوزه‌های مطالعاتی ادراک‪،‬‬ ‫نظریه دو عاملی یادگیری‪ ،‬معروف‌ترین موضوع مطرح شده‬
‫یادگیری‪ ،‬روان‌شناسی شناختی و شخصیت گسترش دادند‪.‬‬ ‫توسط ماورر بود‪.‬‬
‫از نظر پرلز هر شخص مجموعه‌ای از هیجانات ‪ ،‬افکار و‬ ‫بیکن معتقد بود علم باید توصیفی و استقرایی باشد نه فطری و‬
‫احساسات است که به عنوان یک کل واحد عمل می‌کند‪.‬‬ ‫قیاسی‪ ،‬به همین خاطر می‌توان بیکن را شروع کننده اثبات گرایی‬
‫تعارض موضوعی بود که توسط لوین مطرح شد و سابقه تفکر‬ ‫دانست‪.‬‬
‫در فضای زندگی از مفاهیم مطرح توسط لوین بود‪.‬‬ ‫نحوه تعبیر و تفسیر فرد از رویدادها و برنامه‌های تقویتی که به‬
‫طور طبیعی رخ می‌دهند را سیلگمن سبک تبیینی نامید‪.‬‬

‫‪15‬‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬


‫انت ــشاراتطالیـیتاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪ :‬دوازدهم‬
‫‪13‬‬ ‫‪-‬فصل ‪:‬‬
‫فصل‪ :‬دهم‬ ‫مدیریت‬
‫شناسی ‪-‬‬ ‫سازمان‬
‫روان‬ ‫مبانی‬
‫مکاتب‬ ‫تاریخچه و‬
‫پـ ــویندگان دانشگاه‬
‫انت ــشاراتطالیـی‬

‫ŠŠنکات کلیدی فصل دوازدهم‬ ‫ŠŠنکات کلیدی فصل دهم‬


‫ویلهلم وونت بنیانگذار روان‌شناسی جدید بود‪.‬‬ ‫دیدگاه ماشینی توسط تجربه‌گرایان و حس گرایان مطرح شد‪.‬‬
‫ارسطو معتقد بود مغز در مقایسه با قلب سرد است و وظیفه‬ ‫نیچه نظریات خود را در مورد اصول اخالقی و جامعه مطرح کرد‬
‫اصلی مغز خنک کردن خون است‪.‬‬ ‫و بر اهمیت ذهن‌‌گرایی تاکید داشت‪.‬‬
‫مهم‌ترنروان‌شناسدرمطالعاتزیستی‪،‬کارل‌اسلشلیمی‌باشد‪.‬‬ ‫بینز وانگر‪ ،‬نظریه روان درمانی روان تحلیلی وجود گرایانه را‬
‫معروف‌ترین اثر لشلی (کتاب ساز و کارهای مغز و هوش)است‪.‬‬ ‫مطرح کرد‪ ،‬او نیز مانند هایدگر و سارتر به اینجا و اکنون تاکید‬
‫دومینشخصیتمهمدرروان‌شناسیزیستی‪،‬دونالدهبمی‌باشد‪.‬‬
‫می‌کرد‪.‬‬
‫نظریه تحکیم مطرح می‌‌کند که حافظه کوتاه‌مدت تبدیل به‬
‫لوگوتراپی (معنا درمانی) مفهومی که توسط فرانکل مطرح شد‬
‫حافظه دراز مدت می‌شود‪.‬‬
‫و بینز وانگر بر آن تاکید کرد‪ ،‬اهمیت معنا در زندگی افراد بود‪.‬‬
‫نیمکره راست را نیمکره هیجانی و نیمکره چپ را نیمکره‬
‫از نظر مزلو اگر فردی در یک سطح عملکردی غیر از سطح‬
‫محاسباتیگویند‪.‬‬
‫خودشکوفایی باشد‪ ،‬دچار نقص انگیخته می‌باشد‪.‬‬
‫فهم چگونگی به وجود آمدن تفکر‪ ،‬هدف کلی علوم اعصاب‬
‫شناختیاست‪.‬‬ ‫دنیای پدیداری فرد یعنی چگونگی درک انسان از خویشتن‬

‫مسیرهای ارتباط دو نیمکره از نظر اسپری‪:‬‬ ‫و جهان‪ .‬این دنیای پدیداری در درون فرد قرار دارد ولی بدون‬

‫‪ -1‬جسم پینه‌ای ‪ -2‬چلیپای بینایی‬ ‫ارتباط با بیرون فرد نمی‌باشد‪.‬‬


‫پـ ــویندگان دانشگاه‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬
‫‪10‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪ :‬هشتم‬ ‫‪12‬‬ ‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪ :‬نهم‬

‫ŠŠنکات کلیدی فصل هشتم‬ ‫ŠŠنکات کلیدی فصل نهم‬


‫روان‌شناسانی که در مطالعه رفتار یا پدیده‌های روانی به کلیت‬ ‫اولین تالش برای توضیح فرآیندهای ناهشیار‪ ،‬مونادشناسی‬
‫آن‌ها توجه دارند‪ ،‬کل گرایان نامیده می‌شوند‪.‬‬ ‫است که توسط الیب نیتز مطرح شد و به معنای طیفی از‬
‫به روان‌شناسانی که پدیده‌های پیچیده را با بررسی اجزای‬ ‫ادراک‌های ما از سطوح کامالً آگاه تا سطوحی کامالً ناآگاه می‌باشد‪.‬‬
‫سازنده آن‌ها شروع می‌کنند‪ ،‬تجزیه‌گرایان و یا عنصرگرایان‬ ‫الیب نیتز‪ ،‬درجات پایین هشیاری را ادراکات جزئی نامید‪.‬‬
‫می‌گویند‪.‬‬ ‫شوپنهاور مفهوم پاالیش را قبل از فروید به کار برد‪.‬‬
‫ورتایمر‪ ،‬رهبر فکری و بنیانگذار مکتب گشتالت می‌باشد و تنها‬ ‫فخنر به بنیانگذار سایکوفیزیک معروف است و مفهوم آستانه‬
‫کتاب او تحت عنوان تفکر خالق دو سال بعد از مرگش منتشر شد‪.‬‬ ‫را در کارهای خود به کار برد‪.‬‬
‫کهلر از برجسته‌ترین سخنگوهای نهضت گشتالت می‌باشد و‬ ‫فخنر‪ ،‬ذهن انسان را به یک کوه یخی تشبیه کرد که یک دهم‬
‫جامع‌ترین مباحث نهضت گشتالت در یکی از کتاب‌های او به نام‬ ‫آن که همان هشیاری است بیرون از آب و نه دهم آن که همان‬
‫روان‌شناسی گشتالت آمده است‪.‬‬ ‫ناهشیاری است زیر آب می‌باشد‪.‬‬
‫تمایل فرد برای یادآوری بهتر تکالیف ناتمام نسبت به تکالیف‬ ‫کهن الگوهای سطح باال عبارتنداز‪:‬پرسونا‪ ،‬سایه‪ ،‬آنیما‪ ،‬آنیموس‬
‫کامل شده را اثر زیگارینگ گویند‪.‬‬ ‫نظریه یونگ به روان‌شناسی تحلیلی معروف شد‪.‬‬
‫پرلز مفاهیم گشتالتی را در حوزه روان درمانی به کار می‌برد‪.‬‬ ‫کاتارسیز اولین بار توسط ارسطو به کار گرفته شد‪.‬‬

‫‪14‬‬ ‫پـ ــویندگان دانشگاه‬


‫تاریخچه و مکاتب روان شناسی ‪ -‬فصل‪:‬یازدهم‬ ‫انت ــشاراتطالیـی‬
‫‪16‬‬ ‫مدیریت ‪--‬فصل‬
‫فصل‪ ::‬سیزدهم‬ ‫سازمانشناسی‬
‫پـ ــویندگان دانشگاه‬
‫انت ــشاراتطالیـی تاریخچه ومبانی‬
‫مکاتب روان‬

‫ŠŠنکات کلیدی فصل یازدهم‬ ‫ŠŠنکات کلیدی فصل سیزدهم‬


‫توجه به فرآیندهای عالی ذهنی از عالیق گشتالتی‌ها بود‪.‬‬ ‫روان‌شناسی شاخه‌ای از علم است که به مطالعه رفتار و‬
‫میلرعنوانکردکهافرادقادرندفقطهفتواحدمعنی‌داریازاعداد‪،‬‬ ‫فرآیند‌های ذهنی می‌پردازد‪.‬‬
‫کلمات یا جمالت کوتاه را از حافظه کوتاه‌مدت خود بازیابی کنند‪.‬‬ ‫فهم و درک افراد در بافت‌های مختلف فرهنگی‪ ،‬هدف‬
‫روان‌شناسان عالقه‌مند به حوزه شناخت‪ ،‬از استعاره کامپیوتر‬ ‫روان‌شناسی قومی و فرهنگی است‪.‬‬
‫برای مطالعه شناخت انسان استفاده کردند‪.‬‬ ‫اصلی‌ترین تمرکز روان‌شناسی چند فرهنگی بر روی‬
‫اولین کامپیوتر دیجیتالی را فون نیومن در سال ‪ 1946‬ساخت‪.‬‬ ‫موضوعات هویت است‪.‬‬
‫اولین بار چارلز بابیج مشخصه‌های اصلی ماشین‌های محاسبه‌گر‬ ‫از نظر کارل پوپر یکی از مهم‌ترین ویژگی نظریه‌های علمی‪،‬‬
‫را روشن ساخت و بعدها تورینگ ایده ساخت ماشین‌هایی را‬ ‫ابطال پذیری است‪ .‬بر این اساس‪ ،‬اصل هر نظریه علمی باید‬
‫مطرح کرد که به ماشین تورینگ معروف شدند‪.‬‬ ‫احتمال رد داشته باشد‪ ،‬در غیر این صورت یک نظریه علمی‬
‫درمان شناختی که توسط بک مطرح شد بر شناسایی و تغییر‬ ‫محسوبنمی‌شود‪.‬‬
‫دادن افکار منفی و عقاید ناسازگار تاکید می‌‌کند‪.‬‬ ‫پوپر معتقد است نظریه انشتین به دلیل ابطال‌پذیری یک نظریه‬
‫از نظر بک هدف درمان شناختی‪ ،‬اصالح برداشت‌های معیوب‬ ‫علمی است‪ ،‬شاید دلیل این اصل چنین باشد که علم همیشه در‬
‫می‌باشد‪.‬‬ ‫حال تغییر است‪ ،‬هیچ‌وقت کامل نبوده و کامل نخواهد شد‪.‬‬

You might also like