You are on page 1of 45

‫زمان حال ساده‬

‫ساختار‬

‫مفرد‬ ‫جمع‬
‫‪I, you‬‬ ‫‪go, play,‬‬ ‫‪we‬‬ ‫‪go,‬‬
‫‪don't work‬‬ ‫‪you‬‬ ‫‪play,‬‬
‫‪he, she, it‬‬ ‫‪goes, plays,‬‬ ‫‪they‬‬ ‫‪don't work‬‬
‫‪doesn't work‬‬

‫کاربرد‬

‫زمان حال ساده يکي از متداول‌ترين زمانها در زبان انگليسي مي‌باشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار‬
‫مي‌گيرد‪:‬‬

‫‪ -1‬براي بيان عملي که هميشه تکرار مي‌شود‪ ،‬مانند يک عادت يا رسم‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I go to school by bus.‬‬


‫•‬ ‫‪We get up at 7 AM.‬‬

‫•‬ ‫'‪'Does he smoke?' 'No, he doesn't.‬‬

‫‪ -2‬براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمول ً درست است‪:‬‬

‫•‬ ‫‪The earth orbits the sun. ‬‬


‫•‬ ‫‪I come from Iran. ‬‬
‫•‬ ‫‪.) ‬بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت مي‌کنند( ‪Some animals migrate in winter.‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ -3‬براي بيان حقيقتي که براي مدتي )طولني( دوام داشته باشد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I work in a shop.‬‬


‫•‬ ‫‪She lives in a small cottage.‬‬

‫‪ ‬‬

‫زمان حال ساده اغلب با قيدهاي تکرار مورد استفاده قرار مي‌گيرند‪.‬‬
‫مهمترين قيدهاي تکرار )‪ (frequency adverbs‬عبارتند از‪:‬‬

‫‪never‬‬ ‫‪rarely‬‬ ‫‪sometimes‬‬ ‫‪often‬‬ ‫‪usually‬‬


‫‪always‬‬
‫‪0%. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 50%‬‬ ‫‪.................................‬‬
‫‪100%‬‬

‫•‬ ‫‪I usually play football with my friends.‬‬


‫•‬ ‫‪I never go shopping.‬‬

‫•‬ ‫‪sometimes she plays piano for us.‬‬

‫‪1‬‬
‫نکاتي در مورد هجي (‪)verb + s‬‬

‫‪ -1‬افعالي که به ‪ x, ch, sh, ss‬و ‪ o‬ختم مي‌شوند‪ ،‬به جاي ‪ es ، s‬مي‌گيرند‪:‬‬

‫‪kisses, washes, watches, does, boxes‬‬

‫‪ -2‬افعالي که به ‪ y‬ختم مي‌شوند و قبل از آن حرف بي‌صدايي بيايد‪ y ،‬به ‪ ies‬تبديل مي‌شود‪:‬‬

‫‪try, tries‬‬ ‫‪hurry, hurries‬‬ ‫‪fly, flies‬‬

‫ولي آن دسته از افعالي که به ‪ y‬ختم مي‌شوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد‪ ،‬تنها يک ‪ s‬مي‌گيرند‪:‬‬

‫‪plays, buys, enjoys‬‬

‫زمان حال استمراري‬

‫ساختار‬

‫‪'m‬‬
‫‪I‬‬
‫‪am‬‬

‫‪you‬‬ ‫‪coming‬‬
‫‪'re‬‬
‫‪we‬‬ ‫‪doing‬‬
‫‪are‬‬
‫‪they‬‬ ‫‪going‬‬
‫‪he‬‬ ‫‪taking‬‬
‫‪'s‬‬
‫‪she‬‬
‫‪is‬‬
‫‪it‬‬

‫کاربرد‬

‫‪ -1‬براي بيان عملي که هم‌اکنون جريان دارد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪She is watching the TV.‬‬


‫•‬ ‫‪He is working at the moment.‬‬

‫‪ -2‬براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع مي‌باشد‪ ،‬اما الزاما ً در همين زمان صحبت کردن‬
‫در حال رخ دادن نيست‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I'm reading an exciting book.‬‬


‫•‬ ‫‪He is learning Arabic.‬‬

‫)توجه داشته باشيد که مثل ً در جمله‌ اول‪ ،‬شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب‬
‫باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام‬
‫نشده است‪(.‬‬

‫‪ -3‬براي بيان قراري تعيين شده در آينده‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I am meeting him at the park.‬‬

‫‪2‬‬
‫‪ -4‬براي بيان كار يا شرايطي موقتي‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.‬‬
‫)در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي مي‌کنم‪ ،‬اما دارم سعي مي‌کنم يک بهترش را پيدا کنم(‬

‫نكاتي در مورد هجي (افعال ‪ ing‬دار)‬

‫‪ -1‬افعالي که به يک ‪ e‬ختم مي‌شوند‪ ،‬آن ‪ e‬حذف مي‌شود‪:‬‬

‫‪come, coming‬‬ ‫‪take, taking‬‬ ‫‪write, writing‬‬

‫ولي در مورد افعالي که به ‪ ee‬ختم مي‌شوند‪ ،‬اين قاعده صدق نمي‌کند‪:‬‬

‫‪agree, agreeing‬‬ ‫‪see, seeing‬‬

‫‪ -2‬در افعال يک بخشي )يک هجايي( که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند‪ ،‬حرف بي‌صداي‬
‫آخر تکرار مي‌شود‪:‬‬

‫‪running, stopping, getting‬‬

‫ولي چنانچه حرف بي‌صداي آخر ‪ y‬يا ‪ w‬باشد‪ ،‬تکرار نمي‌شود‪:‬‬

‫‪showing, enjoying‬‬

‫زمان حال كامل‬

‫ساختار‬
‫جملت مثبت و منفي‪:‬‬

‫)‪have ('ve‬‬
‫‪I, you, we, they‬‬
‫)‪have not (haven't‬‬ ‫‪past participle‬‬
‫)‪has ('s‬‬ ‫)قسمت سوم فعل(‬
‫‪he, she, it‬‬
‫)‪has not (hasn't‬‬
‫جملت پرسشي‪:‬‬

‫‪have‬‬ ‫‪I, you, we, they‬‬ ‫‪past participle‬‬


‫‪has‬‬ ‫‪he, she, it‬‬ ‫?)قسمت سوم فعل(‬

‫چند مثال‪:‬‬
‫•‬ ‫‪We've been to Paris.‬‬
‫•‬ ‫‪He hasn't lived in Paris.‬‬
‫•‬ ‫?‪Have you met him yet‬‬

‫کاربرد‬

‫‪ -1‬براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد‪:‬‬

‫‪3‬‬
‫•‬ ‫‪) ‬از سال ‪ 1990‬به مطالعه انگليسي پرداخته‌ام( ‪I have studied English since 1990.‬‬
‫•‬ ‫‪) ‬او به مدت ‪ 10‬سال در تهران زندگي کرده است( ‪She's lived in Tehran for 10 years.‬‬
‫•‬ ‫‪) ‬چه مدتي در تهران زندگي کرده‌ايد؟( ?‪How long have you lived in Tehran‬‬
‫•‬ ‫‪) ‬همه عمرم را در تهران زندگي کرده‌ام( ‪I've lived in Tehran all my life.‬‬

‫‪ ‬‬

‫ه داشته ‌باشيد که در زمان حال کامل‪ ،‬غالبا ً از اصطلحات زماني خاصي‬


‫توج ‌‬
‫مانند ‪ since‬و ‪ for‬استفاده مي‌شود‪.‬‬
‫‪ for‬نشان دهنده دوره‌اي از زمان است که تا کنون ادامه داشته است‪ ،‬ولي‬
‫‪ since‬با مقطعي از زمان به کار مي‌رود و به معني «از آن زمان تا کنون»‬
‫مي‌باشد‪:‬‬

‫‪a year‬‬ ‫‪seven o'clock‬‬


‫‪two months‬‬ ‫‪1980‬‬
‫‪I have been here‬‬
‫‪since September‬‬
‫‪for‬‬ ‫‪three hours‬‬
‫‪ten minutes‬‬ ‫‪last week‬‬

‫‪ -2‬براي بیان تجربه‌اي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است‪ .‬در واقع اين عمل در گذشته روي‬
‫داده و به پايان رسيده است‪ ،‬اما آثار آن هنوز محسوس است‪ .‬اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده‪،‬‬
‫مهم نيست‪:‬‬

‫•‬ ‫‪) ‬من هرگز به انگلستان نرفته‌ام( ‪I have never been to England.‬‬


‫•‬ ‫‪) ‬تا کنون چندين عمل جراحي داشته است( ‪She has had several operations up to now.‬‬
‫•‬ ‫‪) ‬او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است(‪He's written a lot of short stories.‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ -3‬براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده مي‌شود‪ .‬در اين حالت‬
‫از ‪ yet، already، still‬و ‪ just‬بسيار استفاده مي‌کنيم‪:‬‬

‫‪ ‬‬

‫از ‪ already‬بيشتر در جملت مثبت و از ‪ yet‬بيشتر در جملت منفي و‬


‫پرسشي استفاده مي‌شود‪.‬‬

‫•‬ ‫‪) ‬من تازه يک ساندويچ خورده‌ام( ‪I've just had a sandwich.‬‬


‫•‬ ‫‪) ‬اين فيلم را قبل ً ديده‌ام( ‪I've already seen the movie.‬‬
‫•‬ ‫‪) ‬اتوبوس هنوز نرسيده است( ‪The bus hasn't arrived yet.‬‬
‫•‬ ‫‪) ‬هنوز تکاليفم را تمام نکرده‌ام( ‪I still haven't finished my homework.‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪  ‬‬

‫‪4‬‬
‫‪ ‬‬

‫‪ -1‬اگر ارتباطي با زمان حال موجود نيست )مثلًچيزهايي که مدتها قبل اتفاق افتاده‌اند( از حال کامل‬
‫استفاده نکنيد‪.‬‬

‫•‬ ‫‪Hafiz was a Persian poet. He wrote many poems.‬‬


‫•‬ ‫‪but: My father is a writer. He has written many books.‬‬

‫در مثال اول از گذشته ساده استفاده کرديم تا نشان دهيم که او )حافظ( ديگر شعر نمي‌نويسد‪ ،‬ولي‬
‫در مثال دوم براي اينکه نشان دهيم که او هنوز کتاب مي‌نويسد از حال کامل استفاده کرديم‪.‬‬

‫‪ -2‬ما از حال کامل براي ارائه اطلعات جديد استفاده مي‌کنيم‪ .‬ولي اگر بخواهيم به صحبتمان درباره‬
‫آن ادامه دهيم‪ ،‬معمول ً از گذشته ساده استفاده مي‌کنيم‪:‬‬

‫"‪A: "Ben has broken his leg.‬‬


‫"?‪B: "Really? How did that happen‬‬
‫"‪A: "He fell off a ladder.‬‬

‫زمان گذشته ساده‬

‫ساختار‬

‫‪worked‬‬
‫‪I, we, you, he,‬‬ ‫)‪(last week‬‬
‫‪played‬‬
‫‪she, ...‬‬ ‫)‪(yesterday‬‬
‫‪heard‬‬

‫پرسشي‬ ‫منفي‬
‫?‪work...‬‬ ‫‪I, we, you, he,‬‬ ‫‪work...‬‬
‫‪I, we, you, he,‬‬ ‫‪didn't‬‬
‫‪Did‬‬ ‫?‪play...‬‬ ‫‪she, ...‬‬ ‫‪play...‬‬
‫‪she, ...‬‬ ‫‪did not‬‬
‫?‪hear...‬‬ ‫‪hear...‬‬

‫کاربرد‬

‫گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد‪:‬‬

‫‪ -1‬براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است‪:‬‬

‫•‬ ‫‪We met last week. ‬‬


‫•‬ ‫‪He left yesterday. ‬‬

‫‪ -2‬براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان مي‌آيند‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from‬‬
‫‪outside. I got up and went towards the window... ‬‬

‫‪5‬‬
‫‪ ‬‬

‫‪ -3‬براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته‪:‬‬

‫•‬ ‫‪When he was a child, they lived in a cottage in the jungle. ‬‬


‫•‬ ‫‪Every day he walked in the jungle to.... ‬‬

‫نکاتي در مورد هجي (‪)verb + ed‬‬

‫‪ -1‬هنگاميکه فعلي به ‪ e‬ختم مي‌شود‪ ،‬فقط ‪ d‬اضافه مي‌کنيم‪:‬‬

‫‪loved, hated, used‬‬

‫‪ -2‬افعال يک هجايي )يک بخشي( که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند‪ ،‬حرف‬
‫بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود‪:‬‬

‫‪stopped, planned, robbed‬‬

‫ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد‪ ،‬حرف بي‌صداي آخر تکرار نمي‌شود‪:‬‬

‫‪looked, cooked, seated‬‬

‫اگر حرف بي‌صداي آخر ‪ y‬يا ‪ w‬باشد نيز تکرار نمي‌شود‪:‬‬

‫‪played, rowed, showed‬‬

‫زمان گذشته استمراري‬

‫ساختار‬

‫جملت مثبت و منفي‪:‬‬ ‫جملت پرسشي‪:‬‬


‫‪was‬‬ ‫‪was‬‬ ‫‪I, he, she, it‬‬
‫‪I, he, she, it‬‬ ‫‪walking‬‬ ‫?‪eating‬‬
‫‪wasn't‬‬ ‫‪wasn't‬‬
‫‪playing‬‬ ‫?‪playing‬‬
‫‪you, we,‬‬ ‫‪were‬‬ ‫‪were‬‬ ‫‪you, we,‬‬
‫‪fishing‬‬ ‫?‪talking‬‬
‫‪they‬‬ ‫‪weren't‬‬ ‫‪weren't‬‬ ‫‪they‬‬

‫کاربرد‬

‫از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده مي‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه‬
‫داشته‌اند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست‪.‬‬

‫در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار مي‌رود‪ .‬در چنين حالتي‪ ،‬گذشته استمراري بر‬
‫کارها و فعاليتهاي طولني‌تر )در پس‌زمينه( دللت مي‌کند‪ ،‬در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دللت‬
‫مي‌کند که در ميانه کارهاي طولني‌تر واقع شده‌اند‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار مي‌رود‪:‬‬

‫‪ -1‬براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمال ً پس از آن نيز ادامه داشته است‪:‬‬

‫•‬ ‫'‪'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.‬‬
‫‪) ‬ساعت ‪ 6‬چکار مي‌کرديد؟ داشتم صبحانه مي‌خوردم‪(.‬‬

‫‪ -2‬براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪The phone rang when I was watching TV.‬‬


‫‪) ‬وقتي داشتم تلويزيون تماشا مي‌کردم‪ ،‬تلفن زنگ زد‪(.‬‬
‫•‬ ‫‪While I was driving home, my car broke down.‬‬
‫‪) ‬هنگاميکه داشتم به خانه بر مي‌گشتم‪ ،‬ماشينم خراب شد‪(.‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ -3‬براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته )در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده‬
‫را بيان مي‌کند(‪:‬‬

‫•‬ ‫)‪I was reading a book during the flight. (I didn't finish it‬‬
‫•‬ ‫‪but: I read a book during the flight. (I finished it) ‬‬

‫زمان گذشته كامل‬

‫ساختار‬
‫جملت مثبت و منفي‪:‬‬

‫‪I, you, we, they‬‬ ‫)‪had ('d‬‬ ‫‪past participle‬‬


‫‪he, she, it‬‬ ‫)‪had not (hadn't‬‬ ‫)قسمت سوم فعل(‬
‫جملت پرسشي‪:‬‬

‫‪had‬‬ ‫‪I, you, we, they‬‬ ‫‪past participle‬‬


‫‪hadn't‬‬ ‫‪he, she, it‬‬ ‫?)قسمت سوم فعل(‬

‫کاربرد‬

‫ما از زمان گذشته کامل استفاده مي‌کنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده‬
‫است‪) .‬با گذشته ساده‬ ‫است )گذشته در گذشته(‪ .‬در واقع گذشته کامل معادل گذشته‌ی‬
‫مقايسه کنيد(‬

‫‪7‬‬
:‫به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد‬

‫حال کامل‬ ‫گذشته کامل‬

* We aren't hungry. We've just had dinner. * We weren't hungry. We'd just had
dinner.
* Who is that man? I've never seen him
before. * I didn't know who he was. I'd never
seen him before.

:‫چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل‬


• It was the first time he had ever seen a tiger.
• When I arrived at the cinema, the film had already begun.
• She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play
before.

‫مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده‬


:‫به تفاوت ميان جملت زير دقت کنيد‬
• When I arrived home, my wife went out.
• but: When I arrived home, my wife had gone out.

‫زمانهاي مربوط به آينده‬


‫در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده مي‌شود که آنها را به ترتيب اهميت‬
:‫در زير مي‌بينيد‬

1. will + verb

2. be + going to + verb

3. Present Progressive (‫)حال استمراری‬

4. will + be + verb-ing ‫و فرمهاي ديگر‬

will + verb -1

:‫ براي نشان دادن آينده در جهت‌هاي زير استفاده مي‌شود‬will ‫از فعل کمکي‬

:‫ يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد‬،‫ براي توصيف چيزي که مي‌دانيم‬:‫ پيش‌بيني‬-‫الف‬

8
‫•‬ ‫‪It will be rainy tomorrow.‬‬
‫)فردا هوا باراني خواهد بود(‬
‫•‬ ‫‪You will be sick if you eat all those sweets.‬‬
‫)اگر همه آن شيريني‌ها را بخوري مريض مي‌شوي(‬
‫ب‪ -‬بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است‪:‬‬
‫•‬ ‫‪I will answer the phone.‬‬
‫)من تلفن را جواب مي‌دهم(‬
‫•‬ ‫!‪I'll see you tomorrow. bye‬‬
‫)فردا مي‌بينمت‪.‬خداحافظ(‬

‫‪be + going to + verb -2‬‬


‫الف‪ -‬از اين ساختار براي بيان برنامه‌ها و تصميماتي که از قبل گرفته شده‌اند‪ ،‬استفاده مي‌شود‪:‬‬

‫•‬ ‫‪We're going to paint this room blue.‬‬


‫)ما مي‌خواهيم اين اتاق را آبي بزنيم(‬
‫•‬ ‫‪I'm going to be a doctor.‬‬
‫)مي‌خواهم يک دکتر بشوم(‬

‫ب‪ -‬همچنين از اين ساختار مي‌توان براي بيان يک پيشگويي‪ ،‬مخصوصا ً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال‬
‫باشد‪ ،‬استفاده نمود‪.‬‬

‫•‬ ‫)‪She's going to have a baby. (Because she's pregnant‬‬


‫)او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد(‬
‫•‬ ‫)‪It's going to rain. (It's cloudy‬‬
‫)مي‌خواهد باران ببارد(‬

‫بعضي اوقات تفاوتي بين ‪ will‬و ‪ be going to‬براي يك پيش‌بيني وجود ندارد‪.‬‬

‫براي بيان تصميمي که از قبل گرفته شده است از ساختـار ‪ be going to‬و‬
‫بيان تصميمي که درست در همان لحظه گرفته شده است از ‪ will‬استفاده‬
‫مي‌کنيم‪.‬‬

‫‪ -3‬حال استمراري (‪)Present Progressive‬‬

‫از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده مي‌شود و معمول ً به آينده نزديک‬
‫اشاره دارد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I'm meeting my friend this evening.‬‬


‫)امروز بعدازظهر دوستم را ملقات مي‌کنم(‬
‫•‬ ‫‪They are driving to Scotland at the weekend.‬‬
‫)آنها آخر هفته به اسکاتلند مي‌روند(‬

‫گاهي اوقات تفاوتي نمي‌کند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار ‪be going to‬‬
‫استفاده شود‪ ،‬به عنوان مثال‪:‬‬

‫•‬ ‫‪We're going to see a play tonight.‬‬


‫‪or: We're seeing a play tonight.‬‬

‫‪9‬‬
‫‪ -4‬راه‌هاي ديگر بيان آينده‬

‫راه‌هاي ديگري نيز براي صحبت درباره‌ آينده وجود دارد‪ ،‬به عنوان مثال‪:‬‬

‫‪a) Will + be + verb-ing‬‬

‫•‬ ‫‪Next week I'll be talking about how to use a microscope.‬‬


‫)هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد(‬

‫‪b) Be + to + verb‬‬

‫•‬ ‫‪Iranian president is to visit Russia.‬‬


‫)رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد مي‌کند(‬

‫‪c) Be + about + to + verb‬‬

‫•‬ ‫‪The mayor is about to announce the result of election.‬‬


‫)شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلم خواهد کرد(‬

‫زمانهاي مربوط به آينده‬


‫در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده مي‌شود که آنها را به ترتيب اهميت‬
‫در زير مي‌بينيد‪:‬‬

‫‪1. will + verb‬‬

‫‪2. be + going to + verb‬‬

‫)حال استمراری( ‪3. Present Progressive‬‬

‫و فرمهاي ديگر ‪4. will + be + verb-ing‬‬

‫‪will + verb -1‬‬

‫از فعل کمکي ‪ will‬براي نشان دادن آينده در جهت‌هاي زير استفاده مي‌شود‪:‬‬

‫الف‪ -‬پيش‌بيني‪ :‬براي توصيف چيزي که مي‌دانيم‪ ،‬يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪It will be rainy tomorrow.‬‬


‫)فردا هوا باراني خواهد بود(‬
‫•‬ ‫‪You will be sick if you eat all those sweets.‬‬
‫)اگر همه آن شيريني‌ها را بخوري مريض مي‌شوي(‬
‫ب‪ -‬بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است‪:‬‬
‫•‬ ‫‪I will answer the phone.‬‬
‫)من تلفن را جواب مي‌دهم(‬
‫•‬ ‫!‪I'll see you tomorrow. bye‬‬
‫)فردا مي‌بينمت‪.‬خداحافظ(‬

‫‪be + going to + verb -2‬‬

‫‪10‬‬
‫الف‪ -‬از اين ساختار براي بيان برنامه‌ها و تصميماتي که از قبل گرفته شده‌اند‪ ،‬استفاده مي‌شود‪:‬‬

‫•‬ ‫‪We're going to paint this room blue.‬‬


‫)ما مي‌خواهيم اين اتاق را آبي بزنيم(‬
‫•‬ ‫‪I'm going to be a doctor.‬‬
‫)مي‌خواهم يک دکتر بشوم(‬

‫ب‪ -‬همچنين از اين ساختار مي‌توان براي بيان يک پيشگويي‪ ،‬مخصوصا ً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال‬
‫باشد‪ ،‬استفاده نمود‪.‬‬

‫•‬ ‫)‪She's going to have a baby. (Because she's pregnant‬‬


‫)او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد(‬
‫•‬ ‫)‪It's going to rain. (It's cloudy‬‬
‫)مي‌خواهد باران ببارد(‬

‫بعضي اوقات تفاوتي بين ‪ will‬و ‪ be going to‬براي يك پيش‌بيني وجود ندارد‪.‬‬

‫براي بيان تصميمي که از قبل گرفته شده است از ساختـار ‪ be going to‬و‬
‫بيان تصميمي که درست در همان لحظه گرفته شده است از ‪ will‬استفاده‬
‫مي‌کنيم‪.‬‬

‫‪ -3‬حال استمراري (‪)Present Progressive‬‬

‫از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده مي‌شود و معمول ً به آينده نزديک‬
‫اشاره دارد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I'm meeting my friend this evening.‬‬


‫)امروز بعدازظهر دوستم را ملقات مي‌کنم(‬
‫•‬ ‫‪They are driving to Scotland at the weekend.‬‬
‫)آنها آخر هفته به اسکاتلند مي‌روند(‬

‫گاهي اوقات تفاوتي نمي‌کند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار ‪be going to‬‬
‫استفاده شود‪ ،‬به عنوان مثال‪:‬‬

‫•‬ ‫‪We're going to see a play tonight.‬‬


‫‪or: We're seeing a play tonight.‬‬

‫‪ -4‬راه‌هاي ديگر بيان آينده‬

‫راه‌هاي ديگري نيز براي صحبت درباره‌ آينده وجود دارد‪ ،‬به عنوان مثال‪:‬‬

‫‪a) Will + be + verb-ing‬‬

‫•‬ ‫‪Next week I'll be talking about how to use a microscope.‬‬


‫)هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد(‬

‫‪b) Be + to + verb‬‬

‫•‬ ‫‪Iranian president is to visit Russia.‬‬


‫)رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد مي‌کند(‬

‫‪11‬‬
c) Be + about + to + verb

• The mayor is about to announce the result of election.


(‫)شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلم خواهد کرد‬

‫ در جدول زير‬.‫ استفاده مي‌شود‬IPA ‫در بيشتر ديکشنريهاي امروزي براي نشان دادن تلفظ کلمات از سيستم‬
Amer ‫ به علمت‌ها و کلمه‌هاي نمونه دقت کنيد و با کليک روي‬.‫ آورده شده است‬IPA ‫همه علئم و نشانه‌هاي‬
‫ تلفظ بريتانيايي نيز‬.(mp3 ‫ )انگليسي بريتانيايي( تلفظ آنها را بشنويد )با فرمت‬Brit ‫)انگليسي آمريکايي( يا‬
.‫ آورده شده است‬،‫آنجا که با تلفظ آمريکايي تفاوت آشکاري دارد‬

‫حروف بی‌صدا‬
‫حروف صدا‌دار‬ listen words IPA
listen words IPA Amer bad, lab
Amer cup, luck Amer did, lady
Amer / Brit arm, father Amer find, if
Amer cat, black Amer give, flag
Amer met, bed Amer how, hello
Amer away, cinema Amer yes, yellow
Amer / Brit turn, learn Amer cat, back
Amer hit, sitting Amer leg, little
Amer see, heat Amer man, lemon
Amer / Brit hot, rock Amer no, ten
Amer / Brit call, four Amer sing, finger
Amer put, could Amer pet, map
Amer blue, food Amer red, try
Amer five, eye Amer sun, miss
Amer now, out Amer she, crash
Amer go, home Amer tea, getting
Amer / Brit where, air Amer check, church
Amer say, eight Amer think, both
Amer / Brit near, here Amer this, mother
Amer boy, join Amer voice, five
Amer / Brit pure, tourist Amer wet, window
Amer zoo, lazy
Amer pleasure, vision
Amer just, large

‫ مگر اينکه‬،‫ در انگليسي بريتانيايي تلفظ نمي‌شود‬، ... ‫و و‬ ‫ در‬-1


‫ اما‬.(answer it ‫ و‬answering ‫قبل از يک حرف بي‌صدا بيايد )مثل ً در‬
.‫در انگليسي آمريکايي هميشه تلفظ مي‌شود‬

.‫بجاي تلفظ مي‌شود‬ ‫ در انگليسي آمريکايي‬-2

.‫را به يک شکل تلفظ مي‌کنند‬ ‫) (و‬ ‫ بسياري از آمريکايي‌ها‬-3

12
‫افعال مجهول (‪)the passive voice‬‬

‫در جملت معلوم )‪ ،(active‬فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دللت دارد‪ .‬در واقع ما از افعال معلوم‬
‫استفاده مي‌کنيم‪ .‬به اين مثالها توجه کنيد‪:‬‬ ‫براي بيان اينکه‬

‫•‬ ‫)سگ گربه را دنبال کرد( ‪The dog chased the cat.‬‬
‫•‬ ‫)پدرم اين خانه را در سال ‪ 1960‬ساخت( ‪My father built this house in 1960.‬‬

‫ولي جملت مجهول )‪ (passive‬به ما اين اجازه را مي‌دهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده‬
‫عملي نيست )غير عامل( در جاي فاعل قرار دهيم‪ .‬در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه‬
‫‪ ،‬استفاده مي‌شود‪:‬‬ ‫‌‬

‫•‬ ‫)گربه توسط سگ دنبال شد( ‪The cat was chased by the dog.‬‬
‫•‬ ‫)اين خانه در سال ‪ 1960‬ساخته شد( ‪This house was built in 1960.‬‬

‫هنگام استفاده از حالت مجهول‪ ،‬توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را‬
‫انجام مي‌دهد نا معلوم يا بي‌اهميت است‪ .‬مثل ً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز مي‌کند براي گوينده‬
‫اهميتي ندارد‪:‬‬

‫•‬ ‫)اين اتاق هر روز تميز مي‌شود( ‪This room is cleaned every day.‬‬

‫ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي )يا چه چيزي( آن عمل را انجام داده است‪ ،‬در اين صورت بايد از‬
‫حرف اضافه ‪ by‬استفاده کنيم‪:‬‬

‫•‬ ‫‪This house was built by my father.‬‬


‫)اين خانه توسط پدرم ساخته شد(‬
‫•‬ ‫‪This picture was painted by a great painter.‬‬
‫) اين نقاشي توسط يک نقاش بزرگ کشيده شده(‬

‫ساختار‬

‫بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم‪ ،‬فعل ‪ to be‬را به همان زمان فعل معلوم مي‌آوريم و‬
‫اسم مفعول همان فعل را به آن مي‌افزاييم‪:‬‬
‫‪13‬‬
‫نقل قول ‪Reported speech‬‬

‫هنگاميکه ميخواهيم گفته‌هاي شخص ديگري را نقل کنيم‪ ،‬مي‌توانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم‪:‬‬
‫‪ -1‬مي‌توانيم گفته‌هاي شخص مورد نظر را عينا ً )واو به واو( تکرار کنيم )نقل قول مستقيم(‪:‬‬

‫•‬ ‫'‪She said, 'It is raining.‬‬

‫و يا مي‌توانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم‪:‬‬

‫•‬ ‫‪She said that it was raining.‬‬

‫در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد‪:‬‬

‫‪ -1‬در نقل قول غير مستقيم هميشه مي‌توانيم ‪ that‬را حذف کنيم‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I told her (that) I wasn't hungry.‬‬


‫•‬ ‫‪He said (that) he was feeling ill.‬‬

‫‪ -2‬پس از ‪ tell‬حتما ً بايد نام شخص مخاطب )اسم يا ضمير( ذکر شود ولي‬
‫پس از ‪ say‬چيزي نمي‌آيد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪He told her that ...‬‬


‫•‬ ‫‪He said that ...‬‬

‫جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم‬

‫در نقل قول غيرمستقيم‪ ،‬فعل اصلي جمله معمول ً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم‬
‫بايد به زمان گذشته تبديل شوند‪ .‬اين تغييرات به شرح زيرند‪:‬‬

‫مستقيم‬ ‫→‬ ‫غير مستقيم‬ ‫مثال‬

‫‪'I love you,' he said. → He told her that he‬‬


‫→ حال ساده‬ ‫گذشته ساده‬
‫‪loved her.‬‬

‫→ حال استمراري‬ ‫گذشته استمراري‬


‫→ ‪'I'm talking on the phone,' she said.‬‬
‫‪14‬‬
‫‪She said that she was talking on the phone.‬‬

‫‪He said, 'The rain has stopped'. → He‬‬


‫→ حال کامل‬ ‫گذشته کامل‬
‫‪said that the rain had stopped.‬‬

‫‪He said, 'I've been reading for 3‬‬


‫حال کامل استمراري‬ ‫گذشته کامل‬
‫‪hours.' → He said that he had been‬‬
‫→‬ ‫استمراري‬
‫‪reading for 3 hours.‬‬

‫‪He said, 'I met him in the theatre.' → He‬‬


‫→ گذشته ساده‬ ‫گذشته کامل‬
‫‪said he had met him in the theatre.‬‬

‫‪'I was driving carefully,' he told the‬‬


‫گذشته کامل‬
‫→ گذشته استمراري‬ ‫‪police. → He told the police he had‬‬
‫استمراري‬
‫‪been driving carefully.‬‬

‫‪ -1‬اگر در جمله نقل قول مستقيم از گذشته کامل استفاده شده باشد‪ ،‬در‬
‫جمله نقل قول غيرمستقيم تغييري ايجاد نمي‌شود‪:‬‬

‫‪Tom said, 'when I arrived, she had gone.' → Tom said when‬‬
‫‪he had arrived, she had gone.‬‬

‫‪ -2‬هميشه مجبور نيستيم كه فعل را در جمله نقل قول غيرمستقيم تغيير‬


‫دهيم‪ .‬اگر ما چيزي را نقل قول کنيم که همچنان صحيح مي‌باشد‪ ،‬ديگر نيازي‬
‫به تغيير فعل )از زمان حال به گذشته( نيست‪ .‬مثلً‪:‬‬
‫‪'He loves ice-cream,' his mother said. → His mother said that‬‬
‫)‪he loves (or loved) ice-cream. (he still loves ice-cream‬‬
‫در مثال بال پر واضح است که او )‪ (he‬همچنان به بستني علقمند است و‬
‫دليلي ندارد اين علقمندی تغيير کرده باشد‪.‬‬

‫افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم‬

‫در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي ‪ may ،can ،will‬و ‪ shall‬به ‪ might، could، would‬و ‪should‬‬
‫تبديل مي‌شوند‪ .‬يعني‪:‬‬

‫نقل قول مستقيم‬ ‫تبديل مي‌شود به‬ ‫نقل قول غيرمستقيم‬


‫‪WILL, CAN,‬‬
‫‪MAY, SHALL‬‬ ‫→‬ ‫‪WOULD, COULD,‬‬
‫‪MIGHT, SHOULD‬‬

‫مثال‪:‬‬

‫‪15‬‬
• 'I will sell my car,' he told me.
He told me that he would sell his car.
• 'I can help you,' he said.
He said he could help me.
• 'The teacher may be ill,' he said.
He said that the teacher might be ill.

:‫ در جملت نقل قول غيرمستقيم تغييري نمي‌کنند‬must ‫ و‬used to، ought to ‫ولي افعال كمكي‬

• I told her that I used to smoke twenty a day.

‫تغييرات لزم ديگر در نقل قول غيرمستقيم‬

‫ از‬،‫ در بعضي ديگر از اقسام کلمه‬،‫در نقل قول غيرمستقيم علوه بر تغييراتي که در افعال صورت مي‌گيرد‬
:‫جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد مي‌شود که در جدول زير بعضي از آنها را مي‌بينيد‬

‫→مستقيم‬ ‫غيرمستقيم‬

this that

these those

here there

now then

today that day


the previous day / the day
yesterday
before
the next day / the following
tomorrow
day
next week / year ... the following week / year ...
last week / year ... the previous week / year ...

:‫چند مثال‬

• 'I like it here,' he said.


He said that he liked it there.

16
‫•‬ ‫'‪He said, 'We'll visit the factory tomorrow.‬‬
‫‪He said that he would visit the factory the next day.‬‬

‫ضمايم پرسشي (‪)Question Tags‬‬

‫ضمايم پرسشي پرسشهاي کوتاهي هستند که به انتهاي يک جمله )در انگليسي محاوره‌اي( افزوده مي‌شوند‪.‬‬

‫به جملت زير دقت کنيد‪:‬‬

‫•‬ ‫?‪You are a teacher, aren't you‬‬


‫)شما يك معلم هستيد‪ ،‬اينطور نيست؟(‬
‫•‬ ‫?‪Farhad works hard, doesn't he‬‬
‫)فرهاد سخت کار مي‌کند‪ ،‬اينطور نيست؟(‬

‫در مثالهاي بال ‪ aren't you‬و ‪ doesn't he‬ضمايم پرسشي هستند‪.‬‬

‫قواعد ساختن ضمايم پرسشي‬

‫‪ -1‬ضمايم پرسشي از دو کلمه ساخته مي‌شوند‪ :‬يک ضمير فاعلي پس از يک فعل کمکي‪:‬‬

‫ضميمه پرسشي ‪+‬‬ ‫جمله اصلي‬


‫?‪isn't he‬‬ ‫‪Tom is a student,‬‬
‫ضمير‬ ‫فعل‬
‫فاعلي‬ ‫کمکي‬

‫‪ -2‬فاعل آن با فاعل جمله اصلي مطابقت مي‌کند‪:‬‬

‫•‬ ‫?‪Jim plays football, doesn't he‬‬


‫•‬ ‫?‪The students will be arriving soon, won't they‬‬

‫‪ -3‬فعل کمکي آن با فعل کمکي جمله اصلي مطابقت مي‌کند‪ ،‬با اين تفاوت که‪:‬‬

‫الف‪ -‬اگر جمله اصلي مثبت باشد‪« ،‬ضميمه پرسشي» منفي‪ ،‬و اگر جمله اصلي منفي باشد «ضميمه پرسشي»‬
‫مثبت خواهد بود‪.‬‬

‫•‬ ‫?‪It wasn't an interesting film, was it‬‬


‫•‬ ‫?‪They will finish their job, won't they‬‬
‫•‬ ‫?‪You wouldn't tell anyone, would you‬‬

‫ب‪ -‬اگر هيچ نوع فعل کمکي در جمله اصلي وجود نداشت از ‪ does، do‬و يا ‪) did‬با توجه به زمان جمله(‬
‫استفاده مي‌کنيم‪:‬‬

‫•‬ ‫?‪She plays the piano, doesn't she‬‬


‫•‬ ‫?‪You look well today, don't you‬‬
‫•‬ ‫?‪You sold your car, didn't you‬‬

‫استرس (‪ )stress‬در زبان انگليسي‬

‫‪17‬‬
‫در بيشتر ديکشنريها براي نشان دادن استرس )‪ (stress‬از علمت ' استفاده مي‌کنند‪ .‬گاهي هم از حروف‬
‫بزرگ استفاده مي‌شود‪ .‬به عنوان مثال به کلمه‌هاي زير دقت کنيد‪:‬‬

‫‪magazine /,‬‬ ‫'‬ ‫‪/‬‬


‫'‪letter /‬‬ ‫‪/‬‬

‫در کلمه اول استرس روي سيلب )يا بخش( سوم )‪ (zine-‬و در کلمه دوم روي سيلب اول )‪ (let-‬قرار دارد‪.‬‬

‫هر کلمه انگليسي که داراي دو يا چند سيلب باشد‪ ،‬حتما ً داراي يک سيلب استرس دار نيز مي‌باشد‪:‬‬

‫(‪'yellow )= YEL + low‬‬


‫(‪sham'poo )= sham + POO‬‬
‫(‪com'puter )= com + PU + ter‬‬

‫تغيير استرس کلمات‬

‫بسياري از کلمات در زبان انگليسي به دو صورت اسم و فعل )هر دو( به کار مي‌روند‪ .‬تلفظ بسياري از اين نوع‬
‫کلمات‪ ،‬چه به صورت اسم به کار روند و چه به صورت فعل هميشه يکسان است‪ .‬مثل ً در کلمه ‪ sur'prise‬که‬
‫هم به معني «غافلگيري» و هم به معني «غافلگير کردن» مي‌باشد‪ ،‬استرس همواره روي سيلب دوم )‪(prise-‬‬
‫قرار دارد‪.‬‬

‫اما بعضي از اين کلمات دو حالتي‪ ،‬اسم و فعل هر کدام ‪ -‬از لحاظ محل قرار گيري استرس ‪ -‬تلفظي متفاوت‬
‫دارند‪ .‬مهمترين اين کلمات در جدول زير آورده شده‌اند‪:‬‬

‫معني‬ ‫فعل‬ ‫اسم‬

‫رهبري ‪ -‬رهبري کردن‬ ‫‪con'duct‬‬ ‫‪'conduct‬‬

‫زد و خورد‪ -‬زد و خورد کردن‬ ‫‪con'flict‬‬ ‫‪'conflict‬‬

‫کاهش ‪ -‬کاهش يافتن‬ ‫‪de'crease‬‬ ‫‪'decrease‬‬

‫رقابت ‪ -‬رقابت کردن‬ ‫‪con'test‬‬ ‫‪'contest‬‬

‫فرق ‪ -‬فرق داشتن‬ ‫‪con'trast‬‬ ‫‪'contrast‬‬

‫نگهبان ‪ -‬نگهباني کردن‬ ‫‪e'scort‬‬ ‫‪'escort‬‬

‫صدور ‪ -‬صادر کردن‬ ‫‪ex'port‬‬ ‫‪'export‬‬

‫ورود ‪ -‬وارد کردن‬ ‫‪im'port‬‬ ‫‪'import‬‬

‫افزايش ‪ -‬افزايش يافتن‬ ‫‪in'crease‬‬ ‫‪'increase‬‬

‫توهين ‪ -‬توهين کردن‬ ‫‪in'sult‬‬ ‫‪'insult‬‬

‫اجازه ‪ -‬اجازه دادن‬ ‫‪per'mit‬‬ ‫‪'permit‬‬

‫هديه ‪ -‬هديه دادن‬ ‫‪pre'sent‬‬ ‫‪'present‬‬

‫پيشرفت ‪ -‬پيشرفت کردن‬ ‫‪pro'gress‬‬ ‫‪'progress‬‬

‫‪18‬‬
‫اعتراض ‪ -‬اعتراض کردن‬ ‫‪pro'test‬‬ ‫‪'protest‬‬

‫شورش ‪ -‬شورش کردن‬ ‫‪re'bel‬‬ ‫‪'rebel‬‬

‫ثبت ‪ -‬ثبت کردن‬ ‫‪re'cord‬‬ ‫‪'record‬‬

‫مظنون ‪ -‬مظنون بودن‬ ‫‪sus'pect‬‬ ‫‪'suspect‬‬

‫انتقال ‪ -‬انتقال دادن‬ ‫‪trans'fer‬‬ ‫‪'transfer‬‬

‫حمل و نقل ‪ -‬حمل کردن‬ ‫‪trans'port‬‬ ‫‪'transport‬‬

‫واژگوني ‪ -‬واژگون کردن‬ ‫‪up'set‬‬ ‫‪'upset‬‬

‫حرف تعريف نامعين (‪)Indefinite article‬‬

‫حرف تعريف نامعين شامل ‪ a‬و ‪ an‬مي‌باشد‪.‬‬

‫حرف تعريف ‪ a‬قبل از يك حرف بي‌صدا بکار مي‌رود‪:‬‬

‫‪a car, a man, a bus, a house‬‬

‫حرف تعريف ‪ an‬قبل از يک حرف صدادار )‪ (a,e,i,o,u‬بکار مي‌رود‪:‬‬

‫‪an apple, an actor, an animal, an old man‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ -1‬در کلماتي مانند ‪ honest، hour، honour‬و ‪ ...‬حرف ‪ h‬تلفظ‬


‫نمي‌شود )غير ملفوظ(‪ ،‬بنابراين همراه با آنها حرف تعريف ‪ an‬مورد‬
‫استفاده قرار مي‌گيرد‪:‬‬
‫‪an hour, an honourable man‬‬
‫‪ -2‬كلماتي مانند ‪ useful، unit، university، union، European‬و‬
‫‪ ...‬با اينکه با حروف صدادار شروع مي‌شوند‪ ،‬ولي حرف اوليه آنها مانند «‬
‫‪ »you‬تلفظ مي‌شود‪ .‬بنابراين آنها با حرف تعريف ‪ a‬مورد استفاده قرار‬
‫مي‌گيرند‪:‬‬
‫‪a university, a useful book‬‬
‫‪ a‬يا ‪ an‬تنها قبل از اسامي مفرد قابل شمارش مي‌آيند‪:‬‬
‫‪a book, a happy boy, a famous actor‬‬
‫براي اسامي جمع‪ ،‬بجاي ‪ a‬يا ‪ ،an‬يا از ‪ some‬استفاده مي‌کنيم و يا اصلً‬
‫هيچ کلمه‌اي را بکار نمي‌بريم‪:‬‬
‫•‬ ‫‪It's a cat. It's a dog. And it's a monkey.‬‬
‫‪but: These are all animals.‬‬
‫•‬ ‫‪a horse, some horses‬‬

‫موارد کاربرد حروف تعريف نامعين (‪ a‬يا ‪)an‬‬

‫‪ -1‬هنگاميکه براي اولين بار به کسي يا چيزي اشاره مي‌کنيم از ‪ a‬يا ‪ an‬استفاده مي‌کنيم‪ .‬اما وقتي که به همان‬
‫چيز دوباره اشاره مي‌شود‪ ،‬بايد از ‪ the‬استفاده کرد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me.‬‬
‫)‪.‬ديروز يک پيراهن نو خريدم‪ .‬ولي همسرم فکر مي‌کند که آن پيراهن اندازه من نيست(‬

‫‪19‬‬
‫•‬ ‫‪Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave the dog to a‬‬
‫‪friend.‬‬
‫)زماني يک سگ خيلي بزرگ داشتم‪ .‬اما آن سگ خيلي مفيد نبود‪ ،‬براي همين سگ را به يک دوست دادم‪.‬ا(‬

‫‪ -2‬وقتي كه به يك چيز مفرد اشاره مي‌شود از ‪ a‬يا ‪ an‬استفاده مي‌کنيم‪ .‬در اين حالت همان معني ‪ one‬يا‬
‫«يک» را مي‌دهد )در مقايسه با ‪ three، two‬و ‪:(...‬‬

‫•‬ ‫‪I'd like an apple and two oranges.‬‬


‫•‬ ‫‪Yesterday I bought three pencils and a notebook.‬‬
‫‪ -3‬در اصطلحات عددي خاص‪:‬‬
‫‪ a half‬يک دوم‬
‫‪ a third‬يک سوم‬
‫‪ an eighth‬يک هشتم‬
‫‪ a couple‬يک جفت‬
‫‪ a dozen‬يک دوجين‬
‫‪ a hundred‬صدتا‬
‫‪ a thousand‬هزارتا‬
‫‪ a million‬يک ميليون‬

‫‪ -4‬هنگام اشاره به يک عنصر خاص از يک گروه يا طبقه‪:‬‬

‫الف‪ .‬همراه با اسامي شغلها‪:‬‬

‫•‬ ‫‪She's a doctor.‬‬


‫•‬ ‫‪My father is a teacher.‬‬
‫•‬ ‫?‪Are you an engineer‬‬

‫ب‪ .‬همراه با مليتها و مذاهب‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I'm an Iranian.‬‬


‫•‬ ‫‪You are a Chinese.‬‬
‫•‬ ‫‪She is a Catholic.‬‬

‫‪ -5‬همراه با کلمات و اصطلحات مربوط به مقدار و کميت‪:‬‬

‫)‪a lot (of‬‬ ‫)‪a few (of‬‬


‫)‪a (great) deal (of‬‬ ‫)‪a little (of‬‬
‫)‪a number (of‬‬ ‫)‪a bit (of‬‬

‫‪ -6‬همراه با اسامي مفرد قابل شمارش و پيش از کلمات ‪ what‬و ‪:such‬‬

‫•‬ ‫)!چه روز زيبايي( !‪What a beautiful day‬‬


‫•‬ ‫)!عجب دوست عجيبي داري( !‪What a strange friend you have‬‬
‫•‬ ‫)!چه حيف شد( !‪Such a pity‬‬
‫حرف تعريف معين (‪)Definite article‬‬

‫حرف تعريف معين شامل ‪ the‬مي‌باشد که همواره پيش از اسامي مفرد و جمع‪ ،‬يا پيش از اسامي قابل‬
‫شمارش و غيرقابل شمارش به يک صورت بکار مي‌رود‪ .‬در جدول زير به تفاوت بين ‪ the‬و ‪ a‬دقت کنيد‪:‬‬

‫‪20‬‬
‫قابل شمارش مفرد‬ ‫قابل شمارش جمع‬ ‫غير قابل شمارش‬

‫معين‬ ‫‪the cat‬‬ ‫‪the cats‬‬ ‫‪the water‬‬

‫نامعين‬ ‫‪a cat‬‬ ‫‪cats‬‬ ‫‪water‬‬

‫موارد کاربرد حرف تعريف معين (‪)the‬‬

‫‪ -1‬وقتي که قبل ً به چيزي اشاره کرده باشيم‪:‬‬

‫•‬ ‫!‪We saw a strange bird at the zoo. The bird was blue‬‬
‫)!پرنده عجيبي در باغ وحش ديديم‪ .‬آن پرنده آبي بود(‬

‫‪ -2‬وقتي كه هم گوينده و هم شنونده مي‌دانند که درباره چه صحبت مي‌شود‪ ،‬حتي اگر قبل ً به آن اشاره‌اي‬
‫نشده باشد‪:‬‬

‫•‬ ‫'‪'Where's the dog? 'It's in the garden.‬‬


‫)‪.‬سگ )يا سگه( کجاست؟ در باغچه است(‬

‫‪ -3‬وقتي که به چيزهايي اشاره مي‌کنيم که مي‌دانيم تنها يکي از آن وجود دارد‪:‬‬

‫‪the sun, the earth, the moon, the sky, the stars, the sea, the South Pole‬‬

‫‪ -4‬قبل از اسمي که به واسطه کلماتي که بعد از آن مي‌آيند شناخته مي‌شود‪:‬‬

‫•‬ ‫‪The hotel where I stayed was excellent.‬‬


‫)‪.‬هتلي که در آن اقامت داشتم عالي بود(‬
‫•‬ ‫‪The man sitting over there is my husband.‬‬
‫)‪.‬مردي که آنجا نشسته است شوهر من است(‬
‫•‬ ‫‪The car that I bought last week has broken down.‬‬
‫)‪.‬ماشيني که هفته قبل خريدم خراب شده است(‬

‫‪ -5‬قبل از صفات عالي‪ ،‬اعداد ترتيبي‪ only ،‬و ‪:same‬‬

‫‪the highest mountain, the first time, the last chapter, the same colour,‬‬
‫‪the only child‬‬

‫‪ -6‬همراه با صفات براي اشاره به يک گروه يا طبقه از مردم‪:‬‬

‫)جوانان( ‪the young‬‬ ‫)فقرا( ‪) the poor‬پيران( ‪the old‬‬ ‫)بيکاران( ‪the unemployed‬‬
‫)ژاپنيها( ‪) the Japanese‬انگليسيها( ‪the English‬‬

‫‪ ‬‬

‫تنها برخي از اسامي ملتها داراي يک صفت مانند ‪ English‬و ‪Spanish‬‬


‫هستند‪ .‬براي بقيه ملتها از يک اسم که به ‪ s-‬ختم مي‌شود‪ ،‬استفاده مي‌کنيم‪،‬‬
‫مانند ‪ the Indians‬و ‪.the Iranians‬‬

‫‪ -7‬به همراه برخي از اسامي جغرافيايي مانند رشته کوهها‪ ،‬مجمع‌الجزايرها‪ ،‬درياها‪ ،‬اوقيانوسها‪ ،‬رودخانه‌ها و‬
‫‪:...‬‬

‫‪21‬‬
‫‪ the‬رشته کوههاي آند‬ ‫‪Andes‬‬
‫‪ the‬اوقيانوس هند‬ ‫‪Indian Ocean‬‬
‫‪ the‬خليج فارس‬ ‫‪Persian Gulf‬‬
‫‪ the‬جزاير قناري‬ ‫‪Canary Islands‬‬
‫‪ the‬درياي سرخ‬ ‫‪Red Sea‬‬
‫‪ the‬کانال سوئز‬ ‫‪Suez Canal‬‬
‫‪ the‬رودخانه تامز‬ ‫‪(River) Thames‬‬
‫‪ the‬صحراي آفريقا‬ ‫)‪Sahara (Desert‬‬

‫حذف حرف تعريف معين (‪)the‬‬

‫در موارد زير حرف تعريف ‪ the‬مورد استفاده قرار نمي‌گيرد‪:‬‬

‫‪ -1‬به همراه اسم افراد‪:‬‬

‫‪Ann, James, Brian Jackson‬‬

‫ولي آنجا که اسامي افراد بصورت جمع مي‌آيد از ‪ the‬استفاده مي‌کنيم‪:‬‬

‫خانواده اسميت ‪, the Smiths‬خانواده جانسون ‪the Johnson's‬‬

‫‪ -2‬قبل از اسم مکانها‪ ،‬البته به جز مواردي که در بال به آنها اشاره شد‪ .‬به عنوان مثال‪:‬‬

‫قاره‌ها‬ ‫‪Asia, Africa, Europe, North America‬‬

‫کشورها‬ ‫‪Brazil, Japan, Pakistan‬‬

‫جزيره‌ها‬
‫‪Sicily, Bermuda, Kish‬‬
‫(و نه مجمع‌الجزايرها)‬

‫شهرها‬ ‫‪London, Tehran, Cairo‬‬

‫کوهها‬
‫‪Everest, Alborz, Kilimanjaro‬‬
‫(و نه رشته‌کوهها)‬

‫تنها در مورد اسم کشورهايي که مفرد باشند ‪ the‬حذف مي‌شود‪ .‬پيش از‬
‫اسم کشورهايي که حالت جمع دارند از ‪ the‬استفاده مي‌کنيم‪:‬‬

‫‪the United States, the Netherlands, the United Arab Emirates‬‬

‫همچنين اگر بخواهيم در اسامي کشورها از کلماتي از قبيل ‪Republic،‬‬


‫‪ Kingdom‬و غيره استفاده کنيم باز هم بايد ‪ the‬را بکار ببريم‪:‬‬

‫‪the Czech Republic, the United Kingdom‬‬

‫‪ -3‬به همراه اسم زبانها‪:‬‬

‫‪Farsi, English, French, Arabic‬‬

‫‪22‬‬
‫‪ -4‬به همراه اسم وعده‌هاي غذايي مانند صبحانه و ‪:...‬‬

‫‪breakfast, dinner, lunch‬‬

‫‪ -5‬در مورد جاهايي مانند ‪ bed، sea، work، prison، court، hospital، church، school‬و ‪ ...‬اگر منظور ما‬
‫کلي باشد‪ ،‬در اينصورت از ‪ the‬استفاده نمي‌شود‪:‬‬

‫‪.I go to school by bus‬‬


‫من با اتوبوس به مدرسه مي‌روم‪«) .‬مدرسه» به طور کلي و نه يک مدرسه خاصجملت شرطي‬
‫جملت شرطي شامل دو قسمت مي‌باشند‪ :‬يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي‪ .‬عبارتي که حاوي‬
‫‪ if‬باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي مي‌ناميم‪.‬‬

‫رويدادي که در عبارت اصلي توصيف مي‌شود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان مي‌شود‪.‬‬

‫‪If it rains this evening,‬‬ ‫‪we will get wet.‬‬


‫عبارت شرطي‬ ‫عبارت اصلي‬

‫عبارت شرطي مي‌تواند در انتهاي جمله نيز بيايد‪ ،‬ولي در اين صورت علمت ويرگول )‪ (,‬حذف مي‌شود‪:‬‬

‫‪The door opens‬‬ ‫‪if you press this button.‬‬


‫عبارت اصلي‬ ‫عبارت شرطي‬

‫به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد‪:‬‬

‫•جملت شرطي نوع اول‬


‫•جملت شرطي نوع دوم‬
‫•جملت شرطي نوع سوم‬

‫جملت شرطي نوع اول‬

‫از جملت شرطي نوع اول براي بيان يک شرط )يا موقعيت( ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده‬
‫مي‌شود‪.‬‬

‫‪will/won't‬مصدر بدون ‪to‬‬ ‫حال ساده‬ ‫‪if‬‬


‫‪pass my exams.‬‬ ‫‪I will‬‬ ‫‪I work hard,‬‬ ‫‪if‬‬
‫•‬ ‫)اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت‪If I find your watch, I will tell you. (.‬‬
‫•‬ ‫‪If we leave now, we'll catch the 10.30 train.‬‬
‫)اگر حال حرکت کنيم به قطار ساعت ‪ 10:30‬مي‌رسيم(‬
‫•‬ ‫)اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت‪If I see him, I'll tell him the news. (.‬‬
‫•‬ ‫)اگر چتر نبري خيس خواهي شد‪You'll get wet if you don't take an umbrella. (.‬‬
‫‪ ‬‬

‫‪23‬‬
‫علوه بر ‪ will‬مي‌توان از ‪ should ،must ،can ،might ،may‬و غيره نيز‬
‫استفاده کرد که در اين صورت معني آن کمي فرق خواهد کرد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪If you pull the cat's tail, it may scratch you.‬‬
‫) اگر دم گربه را بکشي ممکن است تو را چنگ بزند(‬

‫•‬ ‫‪You should eat less rice if you want to lose weight.‬‬
‫)اگر مي‌خواهي وزن کم کني بايد کمتر برنج بخوري(‬

‫جملت شرطي نوع دوم‬

‫از جملت شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان‬
‫حال يا آينده بکار مي‌رود‪ .‬در واقع در اين نوع جملت حال يا آينده‌اي متفاوت را تصور مي‌کنيم‪.‬‬

‫(‪would )'d‬‬
‫مصدر بدون ‪to‬‬ ‫گذشته ساده‬ ‫‪if‬‬
‫(‪would not )wouldn't‬‬
‫‪buy a new car.‬‬ ‫)‪would ('d‬‬ ‫‪I had more money, I‬‬ ‫‪if‬‬
‫‪you lived in England,‬‬
‫‪soon learn English.‬‬ ‫)‪would ('d‬‬ ‫‪if‬‬
‫‪you‬‬

‫چند مثال ديگر‪:‬‬

‫•‬ ‫)‪If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it‬‬
‫)اگر به پول احتياج داشت به او قرض مي‌دادم(‬
‫•‬ ‫)اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک مي‌کردم( ‪If I had more time, I'd help you.‬‬
‫•‬ ‫‪If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.‬‬
‫)اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت مي‌خريدم(‬
‫•‬ ‫‪I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.‬‬
‫)اگر آن کار را به من پيشنهاد مي‌کردند هم قبول نمي‌کردم(‬
‫‪ ‬‬

‫* در اين نوع جملت‪ ،‬اغلب بجاي ‪ was‬از ‪ were‬استفاده مي‌شود‪:‬‬


‫•‬ ‫‪If I were living in Tehran, we could meet more often.‬‬

‫جملت شرطي نوع سوم‬

‫از اين نوع جملت شرطي براي تصور گذشته‌اي غير ممکن استفاده مي‌شود‪ .‬در واقع در اين نوع جملت‪،‬‬
‫گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد‪) .‬ولي به هر حال گذشته‌ها گذشته!(‬

‫‪ )p.p.( + ....‬قسمت سوم فعل ‪ + would have +‬گذشته کامل ‪if +‬‬

‫•‬ ‫‪If I'd seen you, I would have said hello.‬‬


‫)اگر تو را ديده بودم‪ ،‬سلم مي‌دادم(‬
‫•‬ ‫‪If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.‬‬
‫)اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود‪ ،‬مجروح نمي‌شد(‬
‫•‬ ‫‪If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.‬‬
‫)اگر مي‌دانستم شما در بيمارستان بستري بوديد مي‌آمدم و شما را ملقات مي‌کردم(‬
‫•‬ ‫‪I would have gone to see him if I had known that he was ill.‬‬
‫)اگر مي‌دانستم بيمار بود مي‌رفتم و به او سر مي‌زدم(‬
‫‪ ‬‬

‫‪24‬‬
‫‪ -1‬در اين نوع جملت مي‌توان بجاي ‪ would‬از ‪ could‬يا ‪ might‬هم‬
‫استفاده کرد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪If the weather hadn't been so bad, we could/might‬‬


‫‪have gone out.‬‬

‫‪ -2‬از ‪ would‬فقط مي‌توان در عبارت اصلي استفاده کرد و در عبارت‬


‫شرطي نبايد آن را به کار برد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪If I had seen you, I would have said hello. (not : 'If I‬‬
‫)'‪would have seen you‬‬

‫•‬

‫ضماير )فاعلي‪ ،‬مفعولي‪ ،‬ملکي‪ ،‬انعکاسي و‪(...‬‬


‫ضمير کلمه‌اي دستوري يا گرامري است که جانشين يک اسم يا عبارت اسمي مي‌شود‪ .‬ضميرها انواع مختلفي‬
‫دارند که مهمترين آنها عبارتند از‪ :‬ضماير فاعلي‪ ،‬مفعولي‪ ،‬ملکي‪ ،‬انعکاسي‪ ،‬اشاره‌اي‪ ،‬نامعين‪ ،‬نسبي و سؤالي‬
‫که از اين ميان ضماير فاعلي‪ ،‬مفعولي ملکي و انعکاسي جزو ضماير شخصي به حساب مي‌آيند‪.‬‬

‫فاعلي‬ ‫•ضماير‬
‫مفعولي‬ ‫•ضماير‬
‫ملكي و صفات ملكي‬ ‫•ضماير‬
‫انعكاسي‬ ‫•ضماير‬
‫ديگر‬ ‫•ضماير‬

‫ضماير فاعلي‬

‫مفرد‬ ‫جمع‬

‫اول شخص‬ ‫‪I‬‬ ‫‪we‬‬

‫دوم شخص‬ ‫‪you‬‬ ‫‪you‬‬

‫سوم شخص‬ ‫‪he, she, it‬‬ ‫‪they‬‬

‫‪ ‬‬
‫‪ ‬‬

‫‪ -1‬همه ضماير شخصي )فاعلي‪ ،‬مفعولي و‪ (...‬به استثناء ‪ it‬در مورد انسان‬
‫به کار گرفته مي‌شوند‪ they) .‬هم مي‌تواند به انسان و هم به اشياء اشاره‬
‫کند‪(.‬‬

‫‪ -2‬ضمير ‪ I‬هميشه بصورت بزرگ نوشته مي‌شود‪ ،‬حتي اگر در وسط يک‬
‫جمله بکار گرفته شود‪:‬‬

‫•‬ ‫?‪Am I right‬‬

‫‪25‬‬
‫ضماير مفعولي‬

‫مفعول‬ ‫→‬ ‫فاعل‬


‫‪me‬‬ ‫→‬ ‫‪I‬‬
‫‪you‬‬ ‫→‬ ‫‪you‬‬
‫‪him‬‬ ‫→‬ ‫‪he‬‬
‫‪her‬‬ ‫→‬ ‫‪she‬‬
‫‪it‬‬ ‫→‬ ‫‪it‬‬
‫‪us‬‬ ‫→‬ ‫‪we‬‬
‫‪them‬‬ ‫→‬ ‫‪they‬‬

‫اگر چه اين ضماير را ضماير مفعولي مي‌ناميم‪ ،‬اما آنها به جز در جاي مفعول در هر جاي ديگري هم مي‌توانند‬
‫قرار بگيرند‪ ،‬مثل ً بعد از فعل يا بعد از يک حرف اضافه‪:‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬معلممان از دست ما عصباني بود( ‪Our teacher was angry with us.‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬فردا به من زنگ بزن( ‪Give me a ring tomorrow.‬‬

‫•‬ ‫‪When he comes in, please tell him I phoned.‬‬


‫)‪.‬هر وقت آمد‪ ،‬لطفا ً به او بگوييد که من زنگ زدم(‬

‫•‬ ‫)‪.‬من از تو بزرگترم( ‪I'm older than you.‬‬

‫•‬ ‫)«‪.‬من گرسنه‌ام‪« ».‬من هم همينطور»( '‪'I'm hungry.' 'Me too.‬‬

‫‪ ‬‬

‫هنگاميکه از ضماير شخصي به همراه ‪ and‬استفاده مي‌کنيم‪ ،‬مؤدبانه‌تر اين‬


‫است که ضماير ‪ I‬و ‪ we‬را بعد از اسامي و ضماير ديگر بکار ببريم‪:‬‬

‫‪you and I, my father and I, them and us‬‬

‫همچنين ‪ you‬را بايد قبل از اسامي و ضماير ديگر به کار برد‪:‬‬

‫‪you and your wife, you and her‬‬

‫ضماير ملكي و صفات ملكي‬


‫ضماير ملكي و صفات ملكي نشان مي‌دهند که چه چيزي به چه کسي تعلق دارد‪.‬‬

‫(‪)they‬‬ ‫(‪)we‬‬ ‫(‪)it‬‬ ‫(‪)she‬‬ ‫(‪)he‬‬ ‫(‪)you‬‬ ‫(‪)I‬‬

‫‪their‬‬ ‫‪our‬‬ ‫‪its‬‬ ‫‪her‬‬ ‫‪his‬‬ ‫‪your‬‬ ‫‪my‬‬ ‫صفات ملکي‬

‫‪theirs‬‬ ‫‪ours‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪hers‬‬ ‫‪his‬‬ ‫‪yours‬‬ ‫‪mine‬‬ ‫ضماير ملکي‬

‫توجه داشته باشيد که صفات ملکي هميشه قبل از يک اسم مي‌آيند )به همين دليل صفت ناميده مي‌شوند( ولي‬
‫ضمير ملکي جانشين صفت ملکي‪+‬اسم مي‌شود و مي‌تواند به تنهايي به عنوان فاعل‪ ،‬مفعول و ‪ ...‬قرار‬
‫بگيرد )به همين دليل ضمير ناميده مي‌شود(‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫چند مثال‪:‬‬
‫•‬ ‫)‪.‬اين كتاب من است( ‪This is my book.‬‬
‫)‪.‬اين کتاب مال من است( ‪This book is mine.‬‬
‫•‬ ‫)‪.‬اين کيف اوست( ‪This is her purse.‬‬
‫)‪.‬اين مال اوست( ‪This is hers.‬‬

‫•‬ ‫)ضمير ملکي( ‪Are those your pens? No, these are his.‬‬

‫ضماير انعکاسي‬
‫کلماتي که به ‪ self-‬و ‪ selves-‬ختم مي‌شوند ضماير انعکاسي ناميده مي‌شوند و عبارتند از‪:‬‬

‫مفرد (‪)self-‬‬ ‫جمع (‪)selves-‬‬


‫خودم‬ ‫‪myself‬‬ ‫خودمان‬ ‫‪ourselves‬‬
‫خودت‬ ‫‪yourself‬‬ ‫خودتان‬ ‫‪yourselves‬‬
‫خودش )مذکر(‬ ‫‪himself‬‬ ‫خودشان‬ ‫‪themselves‬‬
‫خودش )مؤنث(‬ ‫‪herself‬‬
‫خودش )اشياء(‬ ‫‪itself‬‬
‫توجه داشته باشيد که در ضماير انعکاسي عمل به فاعل جمله برمي‌گردد و در واقع مفعول همان فاعل است‪:‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬خودش را زخمي کرد( ‪He cut himself.‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬بايد از خودت خجالت بکشي( ‪You should be ashamed of yourself.‬‬

‫•‬ ‫) ‪.‬از خودتان پذيرايي کنيد( ‪Help yourselves.‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬ما خودمان را مقصر مي‌دانيم( ‪We blame ourselves.‬‬

‫استفاده از ضماير انعکاسي براي تأکيد‬


‫از ضماير انعکاسي مي‌توان براي تأکيد روي يک اسم‪ ،‬ضمير يا عبارت اسمي استفاده کرد که در اين حالت بعد‬
‫از آنها در جمله قرار مي‌گيرند‪:‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬من خودم مي‌توانم اين کار را انجام دهم( ‪I can do it myself.‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬ما مي‌توانيم خودمان سقف را تعمير کنيم( ‪We can repair the roof ourselves.‬‬

‫•‬ ‫‪The film itself wasn't very good but I liked the music.‬‬
‫)‪.‬خود فيلم خيلي خوب نبود ولي از موسيقي آن خوشم آمد(‬

‫ضماير ديگر‬
‫‪ -1‬ضماير اشاره‌اي‪ ،‬شامل‪ these، that، this :‬و ‪.those‬‬

‫مثال‪:‬‬
‫•‬ ‫?‪Is this your T-shirt‬‬

‫‪ -2‬ضماير نسبي‪ ،‬شامل‪ when ،whom ،whose ،who ،that ،which :‬و ‪.where‬‬

‫مثال‪:‬‬

‫•‬ ‫‪The school that I went to is in the centre of the city.‬‬


‫‪27‬‬
‫‪ -3‬ضماير پرسشي‪ ،‬شامل‪ when، where، why، what، who :‬و ‪.whatever‬‬

‫مثال‪:‬‬

‫•‬ ‫?‪What time is it‬‬

‫‪ -4‬ضماير دوطرفه‪ ،‬شامل ‪ each other‬و ‪:one another‬‬

‫مثال‪:‬‬

‫•‬ ‫‪They love each other.‬‬

‫‪ -5‬ضماير نامعين‪ ،‬شامل ‪none، nobody، nothing، someone، somebody، something، anyone،‬‬
‫‪ anybody، anything‬و ‪:no one‬‬

‫مثال‪:‬‬

‫•‬ ‫‪Nobody knew what to do.‬‬

‫منبع‪www.zabanamoozan.com :‬‬
‫اسمها‬

‫اسم‌ها گسترده‌ترين اقسام کلمات را تشکيل مي‌دهند‪ .‬بطور کلي در زبان انگليسي مي‌توان اسامي را در دو‬
‫دسته طبقه‌بندي کرد‪ :‬اسامي قابل شمارش و اسامي غير قابل شمارش‪:‬‬

‫اسامي قابل شمارش آن دسته از اسامي هستند که مي‌توانند شمرده شوند‪ .‬اين بدين معني است که‬
‫مي‌تواند بيش از يکي از آنها وجود داشته باشد‪.‬‬

‫اسامي غير قابل شمارش اسامي هستند که قابل شمردن نيستند )مانند ‪ water‬يا آب(‪ .‬اين اسامي تنها‬
‫بصورت مفرد بکار مي‌روند و حالت جمع ندارند‪.‬‬

‫چند مثال‬

‫‪ -1‬اسامي قابل شمارش‪:‬‬

‫مفرد‬ ‫جمع‬
‫‪the boy‬‬ ‫‪the boys‬‬
‫‪an answer‬‬ ‫‪some answers‬‬
‫‪that car‬‬ ‫‪those cars‬‬

‫‪ -2‬اسامي غير قابل شمارش‪:‬‬

‫‪28‬‬
‫بسياري از مواد و‬
paper, wood, coal, silk, wool, cotton
‫مصالح‬
‫ فلزات‬gold, iron, silver, steel
fish, fruit, sugar, meat, cheese,
‫مواد غذايي‬
bread
water, oil, milk, tea, air, steam,
‫مايعات و گازها‬
oxygen
money, music, noise, land, hair, ice,
‫چيزهاي ديگر‬
snow

‫ويژگيهاي اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش‬

:‫اسمهاي قابل شمارش‬

.‫ بيايند‬one ‫ يا‬an، a ‫ مي‌توانند به دنبال‬-1

.‫ بيايند‬those ‫ و‬these، few، many ‫ مي‌توانند به دنبال‬-2

.‫( بيايند‬... ‫ و‬two ،three ً ‫ مي‌توانند به دنبال يک عدد )مثل‬-3

:‫مثال‬

‫قابل شمارش‬ ‫غير قابل شمارش‬


I have a good job. (not: ... a good work.)
Those meals were delicious. (not: ... Those foods.)
I bought two loaves. (not: ... two breads.)

:‫اسمهاي غير قابل شمارش‬

.‫ مورد استفاده قرار بگيرند‬some ‫ بلکه بايد با‬،‫( بکار روند‬an ‫ و‬a) ‫ نمي‌توانند با حروف تعريف نامعين‬-1

.‫ بيايند‬little ‫ و‬much ‫ مي‌توانند به دنبال‬-2

half the ‫ و‬most of the، all of the، all the ‫ به راحتي مي‌توانند به دنبال اصطلحاتي از قبيل‬-3
.‫بيايند‬

:‫مثال‬

‫غير قابل شمارش‬ ‫قابل شمارش‬


It's made of wood. (not: ... made of trees.)
There's too much traffic. (not: ... too much vehicle.)
I sold all the furniture. (not: ... all the table.)
 
 

29
‫‪ -1‬مي‌تـوان بسيـاري از اسمهاي غير قابل شمارش را بـا استفـاده از بعضي‬
‫کلمات و عبارات‪ ،‬به قابل شمارش تبديل کرد‪ .‬از جمله مي‌توان به‬
‫‪ a piece of ، a bit of ، a little bit of،‌ pieces of‬و ‪bits of‬‬
‫اشاره کرد‪:‬‬

‫•‬ ‫‪I bought a piece of furniture at the market.‬‬


‫•‬ ‫‪I want to give you two bits of advice.‬‬

‫‪ -2‬لغت ‪ news‬مانند يک اسم جمع به نظر مي‌رسد‪ ،‬ولي در حقيقت يک‬


‫اسم مفرد غير قابل شمارش است‪:‬‬

‫•‬ ‫‪There is no important news in the newspapers.‬‬

‫جمع‬

‫بيشتر اسمها قابل شمارش هستند و مي‌توانند به صورت جمع درآيند‪ .‬معمول ً براي اينکه يک اسم مفرد به‬
‫صورت جمع درآيد‪ ،‬يک ‪ s-‬به انتهاي آن اضافه مي‌کنيم‪:‬‬

‫‪cat, cats‬‬
‫‪face, faces‬‬
‫‪boy, boys‬‬

‫ولي آن دسته از اسامي که به ‪ ch، x، z، s‬يا ‪ sh‬ختم مي‌شوند‪ es- ،‬مي‌گيرند‪:‬‬

‫‪bus, buses‬‬
‫‪box, boxes‬‬
‫‪brush, brushes‬‬
‫‪watch, watches‬‬

‫در ضمن اسمهايي کـه به يک حرف بي‌صدا و ‪ y‬ختم مي‌شوند‪ y ،‬را حذف کرده و به جاي آن ‪ies‬‬
‫مي‌گذاريم‪:‬‬

‫‪baby, babies‬‬
‫‪country, countries‬‬
‫‪fly, flies‬‬
‫‪try, tries‬‬

‫اسامي جمع بي‌قاعده‬

‫‪ -1‬بعضي از اسمها را با تغيير حروف صدادار آنها‪ ،‬به حالت جمع در مي‌آوريم‪:‬‬

‫جمع‬ ‫→‬ ‫مفرد‬


‫مرد)ها(‬ ‫→ ‪men‬‬ ‫‪man‬‬
‫زن‌)ها(‬ ‫‪women → woman‬‬
‫موش)ها(‬ ‫‪mice → mouse‬‬
‫پا)ها(‬ ‫‪feet‬‬ ‫→‬ ‫‪foot‬‬
‫دندان)ها(‬ ‫→ ‪teeth‬‬ ‫‪tooth‬‬
‫غاز)ها(‬ ‫→ ‪geese‬‬ ‫‪goose‬‬

‫‪ -2‬بسياري از اسمهايي که به ‪ f-‬يا ‪ fe-‬ختم مي‌شوند‪ ،‬هنگام جمع اين ‪ f-‬يا ‪ fe-‬به ‪ ves-‬تبديل مي‌شود‪:‬‬

‫‪30‬‬
‫گوساله)ها(‬ ‫‪calves‬‬ ‫→‬ ‫‪calf‬‬
‫نيمه‌)ها(‬ ‫→ ‪halves‬‬ ‫‪half‬‬
‫چاقو)ها(‬ ‫→ ‪knives‬‬ ‫‪knife‬‬
‫برگ)ها(‬ ‫→ ‪leaves‬‬ ‫‪leaf‬‬
‫جان)ها(‬ ‫‪lives‬‬ ‫→‬ ‫‪life‬‬
‫قرص)هاي( نان‬ ‫→ ‪loaves‬‬ ‫‪loaf‬‬
‫قفسه)ها(‬ ‫→ ‪shelves‬‬ ‫‪shelf‬‬
‫دزد)ها(‬ ‫→ ‪thieves‬‬ ‫‪thief‬‬
‫همسر)ها(‬ ‫→ ‪wives‬‬ ‫‪wife‬‬
‫گرگ)ها(‬ ‫→ ‪wolves‬‬ ‫‪wolf‬‬

‫‪ -3‬اسم بعضي از حيوانات در حالت جمع هيچ تغييري نمي‌کند‪:‬‬

‫)آهو)ها ‪deer‬‬
‫)گوسفند)ها ‪sheep‬‬
‫)ماهي)ها ‪fish‬‬

‫و نيز آن دسته از اسامي مليتها که به ‪ ese-‬يا ‪ ss-‬ختم مي‌شوند‪:‬‬

‫‪two‬‬
‫دو چيني‬
‫‪Chinese‬‬ ‫يک چيني →‬ ‫‪a Chinese‬‬
‫چند سوييسي‬ ‫‪some Swiss‬‬ ‫→‬ ‫‪ one Swiss‬يک سوييسي‬

‫همچنيـن آن دسته از اسامي که بـه اعداد و مقياسها اشـاره مي‌کننـد‪ ،‬هنگاميکه بعد از يک عدد و ‪ ...‬واقع‬
‫مي‌شوند‪:‬‬

‫‪two hundred‬‬
‫‪three dozen‬‬

‫‪ -4‬بسياري از اسمهايي که ريشه خارجي دارند )مثل ً لتين‪ ،‬فرانسه يا يوناني(‪ ،‬گاهي حالت جمع خود را حفظ‬
‫مي‌کنند‪:‬‬

‫‪cacti/cactuses‬‬ ‫→‬ ‫‪cactus‬‬


‫‪octopi/octopuses‬‬ ‫→‬ ‫‪octopus‬‬
‫‪syllabi/syllabuses‬‬ ‫→‬ ‫‪syllabus‬‬
‫‪algae‬‬ ‫→‬ ‫‪alga‬‬
‫‪larvae‬‬ ‫→‬ ‫‪larva‬‬
‫‪nebulae‬‬ ‫→‬ ‫‪nebula‬‬
‫‪indices/indexes‬‬ ‫→‬ ‫‪index‬‬
‫‪analyses‬‬ ‫→‬ ‫‪analysis‬‬
‫‪theses‬‬ ‫→‬ ‫‪thesis‬‬
‫‪phenomeno‬‬
‫‪phenomena‬‬ ‫→‬ ‫‪n‬‬

‫حالت ملكي‬

‫اسمها داراي يك حالت ملكي مي‌باشند كه در آن به اسمهاي مفرد )و نيز اسامي جمعي كه به ‪ s‬ختم نمي‌شوند(‬
‫'‪ s‬و به اسامي جمع ‪) '-‬يک آپاستروف( اضافه مي‌شود‪:‬‬

‫‪31‬‬
‫•‬ ‫اتاق دخترم ‪my daughter's room‬‬
‫اتاق دخترهايم ‪my daughters' room‬‬
‫•‬ ‫لباسهاي مردانه ‪men's clothes‬‬
‫•‬ ‫ماشين جديد دوستتان ‪your friend's new car‬‬
‫•‬ ‫معلم آن پسر ‪the boy's teacher‬‬
‫•‬ ‫خوابگاه دانشجويان ‪the students' hostel‬‬

‫حالت ملکي را اغلب به صورت ديگري هم مي‌توان بيان کرد‪) :‬قاعده‪(X's Y= the Y of X :‬‬

‫‪my daughters' room = the room of my daughters‬‬


‫‪the ship's side = the side of the ship‬‬

‫اما بهتر است آنجا که صحبت از انسان‪ ،‬گروههاي انساني )مانند دولتها‪ ،‬کميته‌ها‪ ،‬هيئتها و‪ ،(...‬کشورها‪ ،‬حيوانات‬
‫و‪ ...‬به ميان مي‌آيد از همان ساختار ‪ X's Y‬استفاده شود‪.‬‬

‫صفات‬
‫صفات کلماتي هستند که کيفيت و چگونگي افراد‪ ،‬اشياء‪ ،‬مکانها و ‪ ...‬را بيان مي‌کنند‪ .‬صفت تنها يک حالت دارد؛‬
‫يعني اينکه با اسم مفرد يا جمع‪ ،‬مذکر يا مؤنث بطور يکسان بکار مي‌رود‪:‬‬

‫‪a young man/woman‬‬


‫‪young men/women‬‬

‫اما تنها موارد استثناء‪ ،‬صفات ‪ this‬و ‪ that‬مي‌باشند که پيش از اسامي جمع به ‪ these‬و ‪ those‬تبديل‬
‫مي‌شوند‪:‬‬

‫‪this book - those books, that boy - those boys‬‬

‫مکان صفات‬

‫صفت‌ها مي‌توانند در موقعيت‌ها و جاهاي مختلفي در يک جمله ظاهر شوند که در زير به مهمترين اين‬
‫موقعيت‌ها اشاره مي‌شود‪:‬‬

‫‪ -1‬قبل از يک اسم‪:‬‬

‫‪a good man, an old car, the green carpet‬‬

‫گاهي بيش از يک صفت‪ ،‬اسمي را توصيف مي‌کنند‪:‬‬

‫‪a good young man, the beautiful green carpet‬‬

‫‪ -2‬پس از فعل ‪:be‬‬

‫•‬ ‫‪You are beautiful.‬‬


‫•‬ ‫‪She is fat.‬‬
‫•‬ ‫‪The bus is late.‬‬

‫بجز فعل ‪ ،be‬افعال ديگري نيز مانند ‪ seem، look، become‬و ‪ stay‬مي‌توانند قبل از صفت قرار بگيرند‪:‬‬

‫•‬ ‫)‪.‬جالب به نظر مي‌رسد( ‪It looks interesting.‬‬


‫‪32‬‬
‫•‬ ‫)‪.‬هوا دارد آفتابي مي‌شود( ‪It is becoming sunny.‬‬

‫‪ -3‬پس از ‪ ،the‬که در اين صورت کلمه اصلي يک عبارت اسمي محسوب مي‌شود‪:‬‬

‫جوانان ‪the young‬‬


‫پيران ‪the old‬‬
‫مردگان ‪the dead‬‬
‫انگليسي‌ها ‪the English‬‬

‫)‪ (the‬مراجعه کنيد‪(.‬‬ ‫)براي کسب اطلعات بيشتر به موارد کاربرد حرف تعريف معين‬

‫‪-4‬بعد از برخي افعال‪ ،‬يک صفت مي‌تواند به دنبال مفعول بيايد‪:‬‬

‫فاعل‬ ‫فعل‬ ‫مفعول‬ ‫صفت‬


‫‪She‬‬ ‫‪kept‬‬ ‫‪her past‬‬ ‫‪secret.‬‬
‫‪The noise‬‬ ‫‪is driving‬‬ ‫‪me‬‬ ‫‪mad.‬‬
‫‪I‬‬ ‫‪consider‬‬ ‫‪myself‬‬ ‫‪lucky.‬‬
‫‪Her behaviour‬‬ ‫‪made‬‬ ‫‪him‬‬ ‫‪angry.‬‬

‫ترتيب صفات‬

‫مي‌دانيم که صفت‌ها معمول ً قبل از اسم مي‌آيند‪ ،‬اما اگر بيش از يک صفت اسمي را توصيف کنند‪ ،‬در اينصورت‬
‫صفتها معمول ً به ترتيب خاصي قرار مي‌گيرند‪ .‬هر چند ترتيب قرار گيري صفت‌ها پيش از يک اسم هميشه ثابت‬
‫نيست‪ ،‬اما جدول زير به شما کمک مي‌کند تا نحوه‌ی جاگيري کلي آنها را ياد بگيريد‪:‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬


‫بيان عقيده‬ ‫اندازه‬ ‫سن‬ ‫رنگ‬ ‫مليت‬ ‫جنس‬
‫يا احساس‬
‫‪a‬‬ ‫‪beautiful‬‬ ‫‪yellow‬‬ ‫‪flower‬‬
‫‪that‬‬ ‫‪handsome‬‬ ‫‪young‬‬ ‫‪Indian‬‬ ‫‪nurse‬‬
‫‪those‬‬ ‫‪big‬‬ ‫‪wooden‬‬ ‫‪tables‬‬
‫‪an‬‬ ‫‪old‬‬ ‫‪white‬‬ ‫‪Persian‬‬ ‫‪cat‬‬

‫صفات تفضيلي و عالي‬

‫بيشتر صفت‌ها مي‌توانند هر دو حالت تفضيلي )با افزودن ‪ er-‬يا ‪ (more‬و عالي )با افزودن ‪ est-‬يا ‪(most‬‬
‫را داشته باشند‪ .‬در ادامه نحوه ساخت هر دو حالت را خواهيد آموخت‪.‬‬

‫عالي‬ ‫تفضيلي‬

‫بزرگترين ‪the largest‬‬ ‫بزرگتر ‪larger‬‬ ‫بزرگ ‪large‬‬

‫بلندترين ‪the tallest‬‬ ‫بلندتر ‪taller‬‬ ‫بلند ‪tall‬‬

‫زيباترين ‪the most beautiful‬‬ ‫زيباتر ‪more beautiful‬‬ ‫زيبا ‪beautiful‬‬


‫‪33‬‬
‫‪ -1‬نحوه ساخت صفات تفضيلي‪:‬‬

‫الف‪ -‬با افزودن ‪ er-‬به انتهاي صفات يک هجايي‪:‬‬

‫‪old, older‬‬
‫‪bright, brighter‬‬

‫ب‪ -‬با افزودن ‪ more‬به ابتداي صفات چند هجايي‪:‬‬

‫‪difficult, more difficult‬‬


‫‪interesting, more interesting‬‬

‫‪ -2‬نحوه ساخت صفات عالي‪:‬‬

‫الف‪ -‬با افزودن ‪ est-‬به انتهاي صفات يک هجايي‬

‫‪old, oldest‬‬
‫‪bright, brightest‬‬

‫ب‪ -‬با افزودن ‪ the most‬به ابتداي صفات چند هجايي‪:‬‬

‫‪difficult, the most difficult‬‬


‫‪interesting, the most interesting‬‬

‫صفات نامنظم‬

‫عالي‬ ‫تفضيلي‬

‫‪the best‬‬ ‫‪better‬‬ ‫‪good‬‬

‫‪the worst‬‬ ‫‪worse‬‬ ‫‪bad‬‬

‫‪the furthest‬‬ ‫‪further‬‬ ‫‪far‬‬

‫‪the least‬‬ ‫‪less‬‬ ‫‪little‬‬

‫‪the most‬‬ ‫‪more‬‬ ‫‪many‬‬

‫‪the most‬‬ ‫‪more‬‬ ‫‪much‬‬

‫‪the oldest/eldest‬‬ ‫‪older/elder‬‬ ‫‪old‬‬

‫چند نکته امليي‬

‫‪ -1‬صفاتي که به ‪ y‬ختم مي‌شوند‪ ،‬حتي اگر چند هجايي باشند نيز از همان قواعدي استفاده مي‌کنند که براي‬
‫صفات يک هجايي بکار مي‌روند‪ ،‬اما بايد توجه داشته باشيد که در اينصورت موقع اضافه کردن ‪ er‬و ‪ y ‌،est‬به ‪i‬‬
‫ا‬

‫تبديل مي‌شود‪:‬‬

‫‪pretty, prettier, prettiest‬‬


‫‪34‬‬
‫‪happy, happier, happiest‬‬
‫‪funny, funnier, funniest‬‬

‫‪ -2‬هنگام اضافه کردن ‪ er‬يا ‪ est‬به انتهاي صفات يک هجايي که داراي يک حرف با صدا هستند و به يک حرف‬
‫بي‌صدا ختم مي‌شوند )مانند ‪ ،(big‬حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود‪:‬‬

‫‪big, bigger, biggest‬‬


‫‪sad, sadder, saddest‬‬
‫‪hot, hotter, hottest‬‬
‫‪fat, fatter fattest‬‬

‫ولي اگـر صفتي داراي بيش از يـک حرف صدادار بود‪ ،‬در ايـن صـورت حرف بي‌صداي آخر تکـرار نمي‌شود‪:‬‬

‫‪great, greater, greatest‬‬

‫‪ -3‬صفاتي که به ‪ e‬ختم مي‌شوند‪ ،‬هنگام اضافه کردن ‪ er‬يا ‪ e ،est‬خود را از دست مي‌دهند‪:‬‬
‫ا‬

‫‪blue, bluer, bluest‬‬


‫‪large, larger, largest‬‬
‫‪strange, stranger, strangest‬‬

‫مقايسه‬

‫‪ -1‬صفت قياسي همتراز‪ :‬براي مقايسه افراد‪ ،‬مکان‌ها‪ ،‬اشياء و ‪ ،...‬وقتيکه هيچ تفاوتي ميان آنها وجود‬
‫نداشته باشد از ساختارهاي زير استفاده مي‌کنيم‪:‬‬

‫مثبت‪:‬‬ ‫‪ + as‬صفت ‪as +‬‬

‫‪ + as‬صفت ‪ not as +‬منفي‪:‬‬


‫‪ + as‬صفت ‪not so +‬‬
‫•‬ ‫)‪.‬من به اندازه تو خوشحال هستم( ‪I'm as happy as you.‬‬
‫•‬ ‫)‪.‬فرهاد تقريبا ً به بلندي پدرش است( ‪Farhad is almost as tall as his father.‬‬
‫•‬ ‫)‪.‬خانه ما به گراني خانه شما نيست( ‪Our house is not as expensive as your house.‬‬
‫•‬ ‫)‪.‬يوزپلنگ به اندازه شير خطرناک نيست(‪A cheetah is not so dangerous as a lion.‬‬

‫‪ -2‬صفت قياسي تفضيلي‪ :‬براي مقايسه دو شخص‪ ،‬دو چيز و ‪ ...‬از صفت تفضيلي به همراه کلمه ‪than‬‬
‫استفاده مي‌شود‪:‬‬

‫•‬ ‫‪She looks younger than my mother.‬‬


‫)‪.‬از مادرم جوانتر به نظر مي‌رسد(‬
‫•‬ ‫‪I think writing is easier than speaking.‬‬
‫)‪.‬گمان مي‌کنم نوشتن از صحبت کردن راحت‌تر است(‬

‫‪ -2‬صفت قياسي عالي‪ :‬براي مقايسه بيش از دو شخص يا دو چيز از صفت عالي استفاده مي‌شود‪:‬‬

‫‪35‬‬
‫•‬ ‫‪He's the oldest teacher in our school.‬‬
‫)‪.‬او مسن ترين معلم مدرسه ماست(‬
‫•‬ ‫‪It must be the most expensive car in the world.‬‬
‫)‪.‬اين بايد گرانترين اتومبيل جهان باشد(‬
‫قيدها‬
‫از قيدها براي اضافه کـردن اطلعاتي بـه يک عبارت استفاده مي‌شود‪ .‬همچنين قيدها مي‌توانند به يک کلمه ديگر‬
‫)‪ (modifier‬ناميده‬ ‫از جمله به يک صفت يـا قيد ديگر نيز اطلعاتي اضـافه کننـد کـه در ايـن صورت‬
‫مي‌شوند‪.‬‬

‫انواع قيد‬

‫قيود اقسام مختلفي دارند که در اينجا به پنج نوع متداول آنها اشاره مي‌شود‪:‬‬

‫‪ -1‬قيد حالت‪:‬‬

‫‪well, how, quickly, slowly, hard, fast, angrily, ...‬‬

‫•‬ ‫‪The children are playing happily.‬‬


‫)بچه‌ها دارند با خوشحالي بازي مي‌کنند(‬

‫‪ -2‬قيد مکان‪:‬‬

‫‪up, down, there, here, above, below, near, ...‬‬

‫•‬ ‫?‪How long have you been waiting here‬‬


‫)شما چه مدتي اينجا منتظر بوده‌ايد؟(‬

‫‪ -3‬قيد زمان‪:‬‬

‫‪today, yet, still, recently, soon, now, then, ...‬‬

‫•‬ ‫‪You can stay with us until then.‬‬


‫)تا آن موقع مي‌توانيد با ما بمانيد(‬

‫‪ -4‬قيد مقدار‪:‬‬

‫‪very, too, so, quite, much, rather, ...‬‬

‫•‬ ‫‪They are not really my parents.‬‬


‫)آنها واقعاً والدين من نيستند(‬

‫‪ -5‬قيد تکرار‪:‬‬

‫‪twice, sometimes, often, always, never, ...‬‬

‫•‬ ‫‪Sometimes I write to him.‬‬


‫)گاهي به او نامه مي‌نويسم(‬

‫جاي قيدها‬

‫سه جا يا مکان اصلي براي قيدها وجود دارد‪:‬‬


‫‪36‬‬
‫‪ -1‬در ابتداي عبارت )قبل از فاعل( )ابتدايي(‬

‫‪+ ...‬‬ ‫عبارت فعلي‬ ‫فاعل‬ ‫قيد‬


‫‪late.‬‬ ‫‪arrives‬‬ ‫‪she‬‬ ‫‪Sometimes‬‬

‫‪ -2‬در ميانه جمله )مياني(‪:‬‬

‫الف( بعد از اولين فعل معين‪:‬‬

‫‪+ ...‬‬ ‫بقيه عبارت فعلي‬ ‫قيد‬ ‫فاعل اولين فعل معين‬
‫‪late.‬‬ ‫‪arrived‬‬ ‫‪always‬‬ ‫‪has‬‬ ‫‪She‬‬

‫ب( پس از فعل ‪:be‬‬

‫‪+ ...‬‬ ‫قيد‬ ‫‪BE‬‬ ‫فاعل‬


‫‪late.‬‬ ‫‪always‬‬ ‫‪is‬‬ ‫‪She‬‬

‫ج( اگر فعل معيني وجود ندارد‪ ،‬قبل از فعل مسندي )قابل صرف(‪:‬‬

‫‪+ ...‬‬ ‫فعل مسندي‬ ‫قيد‬ ‫فاعل‬


‫‪late.‬‬ ‫‪arrives‬‬ ‫‪sometimes‬‬ ‫‪She‬‬

‫‪ -3‬در انتهاي عبارت )پاياني(‪:‬‬

‫قيد‬ ‫‪+...‬‬ ‫عبارت فعلي‬ ‫فاعل‬


‫‪sometimes.‬‬ ‫‪late‬‬ ‫‪arrives‬‬ ‫‪She‬‬

‫در جدول زير متداولترين مکان قيدها در جملت نشان داده شده است‪:‬‬

‫مثال‬ ‫مکان قيد‬ ‫نوع قيد‬


‫‪He never drives fast.‬‬ ‫پاياني‬ ‫حالت‬
‫‪We can stay there.‬‬ ‫پاياني‬ ‫مکان‬
‫‪I'll see you tomorrow.‬‬ ‫پاياني‬ ‫زمان‬
‫‪This book is rather boring.‬‬ ‫مياني‬ ‫مقدار‬
‫‪I have never seen him before.‬‬ ‫مياني‬ ‫تکرار‬

‫‪37‬‬
‫‪ ‬‬

‫گاهي اوقات ممکن است بيش از يک نوع قيد در انتهاي جمله ظاهر شود‪ .‬در‬
‫اين صورت معمول ً ترتيب قرارگيري آنها در جمله بدين صورت خواهد بود‪:‬‬
‫‪ -1‬قيد حالت ‪ -2‬قيد مکان ‪ -3‬قيد زمان‬
‫مثال‪:‬‬

‫•‬ ‫)به ترتيب قيود حالت و زمان( ‪You are driving too fast today.‬‬

‫•‬ ‫)به ترتيب قيود حالت و مکان( ‪Sit quietly here.‬‬

‫ساختار قيد‬

‫از لحاظ فرم و ساختار مي‌توان قيدها را به سه دسته طبقه بندي کرد‪:‬‬

‫‪ -1‬قيدهايي که با اضافه کردن ‪ ly‬به يک صفت ساخته مي‌شوند‪ ،‬مانند‪:‬‬

‫‪slow‬‬ ‫‪→ slowly‬‬


‫‪brave → bravely‬‬
‫‪quick → quickly‬‬

‫‪ -2‬قيدهايي که همان ساختار صفات را دارا هستند‪ ،‬يعني هم مي‌توانند به صورت قيد به کار روند و هم به‬
‫صورت صفت‪ .‬برخي از مهمترين آنها عبارتند از‪:‬‬

‫‪just, well, right, far, forward, early, hard, straight, pretty, little, fast, late, left, backward,‬‬
‫‪deep, direct, near, wrong‬‬

‫‪ -3‬قيودي که اصل ً ارتباطي با صفات ندارند‪ .‬مانند‪:‬‬

‫‪so, now, very, there, here, too, as, quite‬‬

‫چند نکته امليي‬

‫گفتيم که بسياري از قيدها با اضافه شدن ‪ ly‬به يک صفت ساخته مي‌شوند‪ .‬اما هميشه به اين سادگي نيست‪:‬‬

‫‪ y -1‬در انتهاي کلمه به ‪ i‬تبديل مي‌شود‪:‬‬

‫‪gay‬‬ ‫‪→ gaily‬‬


‫‪ e -2‬در انتهاي کلمه همچنان باقي مي‌ماند‪:‬‬

‫‪strange‬‬ ‫‪→ strangely‬‬


‫ولي چند استثنا وجود دارد‪:‬‬

‫‪true‬‬‫‪→ truly‬‬
‫‪due → duly‬‬
‫‪whole → wholly‬‬

‫‪38‬‬
‫‪ -3‬در صفاتي که به ‪ able‬يا ‪ ible‬ختم مي‌شوند‪ e ،‬در انتهاي کلمه حذف مي‌شود و ‪ y‬جاي آن را مي‌گيرد‪:‬‬

‫‪probable‬‬ ‫‪→ probably‬‬


‫‪possible → possibly‬‬

‫‪ -4‬صفاتي که به يک حرف با صدا و يک ‪ L‬ختم مي‌شوند‪ ،‬طبق روش معمول ‪ ly‬مي‌گيرند‪:‬‬

‫‪actual‬‬‫‪→ actually‬‬
‫‪general → generally‬‬

‫فهرست افعال بي‌قاعده (نامنظم)‬

‫در جدول زير مهمترين و رايجترين افعال بي‌قاعده به همراه معني آنها آورده شده است‪ .‬بديهي است تعداد‬
‫افعال ياد شده بيشتر از اين مقدار است‪ ،‬اما چون يادگيري آنها براي زبان‌آموزان چندان الزامي نيست‪ ،‬از ذکر‬
‫آنها خودداري شده است‪.‬‬

‫معاني اصلي‬ ‫اسم مفعول‬ ‫گذشته ساده‬ ‫مصدر‬

‫برخاستن‪ ،‬بلند شدن‪،‬‬


‫‪arisen‬‬ ‫‪arose‬‬ ‫‪arise‬‬
‫رخ دادن‬
‫بيدار کردن‪ ،‬بيدار‬
‫‪awoken‬‬ ‫‪awoke‬‬ ‫‪awake‬‬
‫شدن‬

‫‪ been‬بودن‪ ،‬وجود داشتن‬ ‫‪was, were‬‬ ‫‪be‬‬

‫‪ beaten‬زدن‪ ،‬شکست دادن‬ ‫‪beat‬‬ ‫‪beat‬‬

‫‪ become‬شدن‪ ،‬درخور بودن‬ ‫‪became‬‬ ‫‪become‬‬

‫‪ begun‬آغاز کردن‪ ،‬آغاز شدن‬ ‫‪began‬‬ ‫‪begin‬‬

‫‪ bent‬خم کردن‪ ،‬خم شدن‬ ‫‪bent‬‬ ‫‪bend‬‬

‫‪ bet‬شرط بستن‬ ‫‪bet‬‬ ‫‪bet‬‬

‫‪ bid‬پيشنهاد دادن‬ ‫‪bid‬‬ ‫‪bid‬‬

‫‪ bitten‬گاز گرفتن‬ ‫‪bit‬‬ ‫‪bite‬‬

‫‪ blown‬دميدن‪ ،‬وزيدن‬ ‫‪blew‬‬ ‫‪blow‬‬

‫‪ broken‬شکستن‪ ،‬قطع کردن‬ ‫‪broke‬‬ ‫‪break‬‬

‫‪ brought‬آوردن‪ ،‬موجب شدن‬ ‫‪brought‬‬ ‫‪bring‬‬

‫منتشر کردن‪ ،‬اشاعه‬


‫‪broadcast‬‬ ‫‪broadcast‬‬ ‫‪broadcast‬‬
‫دادن‬
‫ساختن‪ ،‬بنا کردن‬
‫‪built‬‬ ‫‪built‬‬ ‫‪build‬‬

‫‪39‬‬
‫ سوزاندن‬،‫ سوختن‬burned/burnt burned/burnt burn

‫ خريدن‬bought bought buy

‫ بدست آوردن‬،‫ گرفتن‬caught caught catch

‫ گزيدن‬،‫ انتخاب کردن‬chosen chose choose

‫ رسيدن‬،‫ آمدن‬come came come

‫ ارزش داشتن‬،‫ ارزيدن‬cost cost cost

‫ چيدن‬،‫ زدن‬،‫ بريدن‬cut cut cut

‫ رفتار‬،‫معامله کردن‬
dealt dealt deal
‫کردن‬
،‫ حفر کردن‬،‫کندن‬
dug dug dig
‫کاوش کردن‬
(‫ )عمل‬،‫انجام دادن‬
done did do
‫کردن‬

‫ ترسيم کردن‬،‫ کشيدن‬drawn drew draw

‫ رويا‬،‫خواب ديدن‬
dreamed/dreamt dreamed/dreamt dream
‫ديدن‬

‫ آشاميدن‬drunk drank drink

‫ بردن‬،‫ راندن‬driven drove drive

‫ خوردن‬eaten ate eat

‫ پايين آمدن‬،‫ افتادن‬fallen fell fall

‫ لمس‬،‫احساس کردن‬
felt felt feel
‫کردن‬
‫ نزاع‬،‫جنگ کردن‬
fought fought fight
‫کردن‬

‫ پيدا کردن‬found found find

‫ پرواز کردن‬flown flew fly

‫ فراموش کردن‬forgotten forgot forget

‫ عفو کردن‬،‫ بخشيدن‬forgiven forgave forgive

40
‫منجمد شدن‪ ،‬يخ‬
‫‪frozen‬‬ ‫‪froze‬‬ ‫‪freeze‬‬
‫بستن‬

‫‪ gotten‬گرفتن‪ ،‬بدست آوردن‬ ‫‪got‬‬ ‫‪get‬‬

‫‪ given‬بخشيدن‪ ،‬دادن )به(‬ ‫‪gave‬‬ ‫‪give‬‬

‫‪ gone‬رفتن‪ ،‬رهسپار شدن‬ ‫‪went‬‬ ‫‪go‬‬

‫رشد کردن‪ ،‬بزرگ‬


‫‪grown‬‬ ‫‪grew‬‬ ‫‪grow‬‬
‫شدن‪ ،‬روئيدن‬
‫آويختن‪ ،‬آويزان کردن‪،‬‬
‫‪hung‬‬ ‫‪hung‬‬ ‫‪hang‬‬
‫به دار آويختن‬

‫‪ had‬داشتن‬ ‫‪had‬‬ ‫‪have‬‬

‫‪ heard‬شنيدن‬ ‫‪heard‬‬ ‫‪hear‬‬

‫پنهان کردن‪ ،‬پنهان‬


‫‪hidden‬‬ ‫‪hid‬‬ ‫‪hide‬‬
‫شدن‬

‫‪ hit‬زدن‪ ،‬خوردن به‬ ‫‪hit‬‬ ‫‪hit‬‬

‫‪ held‬نگهداشتن‪ ،‬گرفتن‬ ‫‪held‬‬ ‫‪hold‬‬

‫آزردن‪ ،‬آسيب زدن‬


‫‪hurt‬‬ ‫‪hurt‬‬ ‫‪hurt‬‬
‫)به(‬
‫نگاه داشتن‪،‬‬
‫‪kept‬‬ ‫‪kept‬‬ ‫‪keep‬‬
‫محافظت کردن‬

‫‪ known‬دانستن‬ ‫‪knew‬‬ ‫‪know‬‬

‫گذاشتن‪ ،‬نهادن‪ ،‬نصب‬


‫‪laid‬‬ ‫‪laid‬‬ ‫‪lay‬‬
‫کردن‬
‫رهبري کردن‪ ،‬بردن‪،‬‬
‫‪led‬‬ ‫‪led‬‬ ‫‪lead‬‬
‫هدايت کردن‬

‫‪ learned/learnt‬آموختن‪ ،‬ياد گرفتن‬ ‫‪learned/learnt‬‬ ‫‪learn‬‬

‫‪ left‬ترک کردن‪ ،‬واگذاردن‬ ‫‪left‬‬ ‫‪leave‬‬

‫‪ lent‬وام دادن‪ ،‬قرض دادن‬ ‫‪lent‬‬ ‫‪lend‬‬

‫‪ let‬گذاشتن‪ ،‬اجازه دادن‬ ‫‪let‬‬ ‫‪let‬‬

‫‪ lain‬دراز کشيدن‬ ‫‪lay‬‬ ‫‪lie‬‬

‫گم کردن‪ ،‬از دست‬


‫‪lost‬‬ ‫‪lost‬‬ ‫‪lose‬‬
‫دادن‬

‫‪ made‬درست کردن‪ ،‬ساختن‬ ‫‪made‬‬ ‫‪make‬‬

‫‪41‬‬
‫ معني دادن‬meant meant mean

‫ مواجه‬،‫ملقات کردن‬
met met meet
(‫شدن )با‬
‫ پول )چيزي‬،‫پرداختن‬
paid paid pay
‫را( دادن‬

‫ گذاشتن‬put put put

‫ خواندن‬read /red/ read /red/ read /ri:d/

‫ سواري‬،‫سوار شدن‬
ridden rode ride
‫کردن‬

‫ زنگ زدن‬rung rang ring

،‫ بال رفتن‬،‫برخواستن‬
risen rose rise
‫طلوع کردن‬
،‫ روان شدن‬،‫دويدن‬
run ran run
‫گريختن‬

‫ گفتن‬said said say

‫ ديدن‬seen saw see

‫ به فروش‬،‫فروختن‬
sold sold sell
‫رفتن‬

‫ فرستادن‬sent sent send

،(‫تير يا گلوله زدن )به‬


shot shot shoot
‫تيراندازي کردن‬

‫ نشان دادن‬showed/shown showed show

‫ بسته شدن‬،‫ بستن‬shut shut shut

‫ )آواز( خواندن‬sung sang sing

‫ غرق شدن‬sunk sank sink

‫ نشاندن‬،‫ نشستن‬sat sat sit

‫ خوابيدن‬slept slept sleep

‫ حرف‬،‫صحبت کردن‬
spoken spoke speak
‫زدن‬

‫ خرج کردن‬spent spent spend

‫ تحمل کردن‬،‫ ايستادن‬stood stood stand

42
‫‪ swum‬شنا کردن‬ ‫‪swam‬‬ ‫‪swim‬‬

‫گرفتن‪ ،‬بردن‪ ،‬خوردن‬


‫‪taken‬‬ ‫‪took‬‬ ‫‪take‬‬
‫برداشتن‬

‫‪ taught‬آموختن‪ ،‬ياد دادن‬ ‫‪taught‬‬ ‫‪teach‬‬

‫‪ torn‬پاره کردن‪ ،‬پاره شدن‬ ‫‪tore‬‬ ‫‪tear‬‬

‫‪ told‬گفتن‬ ‫‪told‬‬ ‫‪tell‬‬

‫فکر کردن‪ ،‬گمان‬


‫‪thought‬‬ ‫‪thought‬‬ ‫‪think‬‬
‫کردن‬

‫‪ thrown‬پرت کردن‪ ،‬انداختن‬ ‫‪threw‬‬ ‫‪throw‬‬

‫‪ understood‬فهميدن‬ ‫‪understood‬‬ ‫‪understand‬‬

‫بيدار کردن‪ ،‬بيدار‬


‫‪woken‬‬ ‫‪woke‬‬ ‫‪wake‬‬
‫شدن‬

‫‪ worn‬پوشيدن‪ ،‬بر تن داشتن‬ ‫‪wore‬‬ ‫‪wear‬‬

‫‪ won‬پيروز شدن‪ ،‬بردن‬ ‫‪won‬‬ ‫‪win‬‬

‫‪ written‬نوشتن‬ ‫‪wrote‬‬ ‫‪write‬‬

‫تلفظ پايانه‌هاي ‪ s‬و ‪ed‬‬


‫پايانه‌ها )يا پسوندهاي( ‪ s‬و ‪ ed‬دو تا از متداول‌ترين پايانه‌ها )‪ (endings‬در زبان انگليسي هستند‪ .‬قواعد تلفظ‬
‫آنها تغيير ناپذير است و براي انواع مختلف کلمات يکسان است‪.‬‬

‫کاربرد پايانه ‪s‬‬

‫پايانه ‪ s‬چهار کاربرد مختلف دارد‪:‬‬

‫تلفظ‬
‫کاربردها‬
‫صداي ‪/-IZ/‬‬ ‫صداي ‪/-Z/‬‬ ‫صداي ‪/-S/‬‬

‫‪voice « voices‬‬ ‫‪day « days‬‬ ‫‪act « acts‬‬ ‫اسامي جمع‬

‫‪James « James's‬‬ ‫‪Ann « Ann's‬‬ ‫‪Mark « Mark's‬‬ ‫حالت ملکي‬

‫افعال سوم شخص‬


‫‪teach « teaches‬‬ ‫‪lead « leads‬‬ ‫‪like « likes‬‬
‫مفرد‬

‫حالت مخفف‬
‫‪---‬‬ ‫‪she is « she's‬‬ ‫‪it is « it's‬‬
‫‪ is‬و ‪has‬‬

‫‪43‬‬
‫نحوه تلفظ پايانه ‪s‬‬

‫‪ / / ،/‬و ‪ / /‬ختم مي‌شوند‪ ،‬پايانه ‪ s‬صداي ‪ /-IZ/‬مي‌دهد‪:‬‬ ‫‪ -1‬در کلماتي که به يکي از صداهاي ‪/ ،/ / ،/ / ،/ /‬‬

‫‪refuses, passes, judges, watches, garages, wishes.‬‬

‫‪ -2‬پس از حروف صدادار و نيز کلماتي که به يکي از صداهاي ‪ / / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ /‬و ‪/ /‬‬


‫ختم مي‌شوند‪ ،‬پايانه ‪ s‬صداي ‪ /-z/‬مي‌دهد‪:‬‬

‫‪boys, lies, ways, pubs, words, pigs, loves, bathes, rooms, turns, things, walls, cars.‬‬

‫‪ -3‬پس از حروف بي‌صداي ‪ / / ،/ / ،/ / ،/ /‬و ‪ / /‬پايانه ‪ s‬صداي ‪ /-s/‬مي‌دهد‪:‬‬

‫‪cups, cats, walks, laughs, tenths.‬‬

‫کاربرد پايانه ‪ed‬‬

‫پايانه ‪ ed‬براي ساختن زمان گذشته ساده و نيز قسمت سوم افعال با قاعده به کار مي‌رود‪:‬‬

‫تلفظ‬
‫کاربرد‬
‫صداي ‪/-t/‬‬ ‫صداي ‪/-d/‬‬ ‫صداي ‪/-Id/‬‬

‫‪work « worked‬‬ ‫‪fill « filled‬‬ ‫‪need « needed‬‬


‫حالتهاي گذشته افعال‬
‫‪help « helped‬‬ ‫‪need « needed‬‬ ‫‪want « wanted‬‬

‫نحوه تلفظ پايانه ‪ed‬‬

‫‪ -1‬پس از يک ‪ / /‬يا ‪ ،/ /‬پايانه ‪ ed‬صداي ‪ /-Id/‬مي‌دهد‪:‬‬

‫‪landed, started, visited, demanded‬‬

‫‪ / / ،/ / ،/ / ،/ / ،/‬و ‪،/ /‬‬ ‫‪ -2‬پس از حروف صدادار و نيز حروف بي‌صداي ‪/ ،/ / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ /‬‬
‫پايانه ‪ ed‬صداي ‪ /-d/‬مي‌دهد‪:‬‬

‫‪tied, paid, robbed, lived, used, judged, seemed, turned, cared, failed.‬‬

‫‪ -3‬پس از بقيه حروف بي‌صدا‪ ،‬يعني ‪ / / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ / ،/ /‬و ‪ / /‬پايانه ‪ ed‬صداي ‪ /-t/‬مي‌دهد‪:‬‬

‫‪developed, looked, laughed, berthed, missed, wished, watched.‬‬

‫‪ ‬‬

‫تلفظ حروف الفبا‬

‫‪44‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬
‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪h‬‬ ‫‪i‬‬ ‫‪j‬‬
‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪k‬‬ ‫‪l‬‬ ‫‪m‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪o‬‬
‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪p‬‬ ‫‪q‬‬ ‫‪r‬‬ ‫‪s‬‬ ‫‪t‬‬
‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬
‫‪u‬‬ ‫‪v‬‬ ‫‪w‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬
‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫'‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪z‬‬
‫‪/‬‬ ‫||‬
‫*‪/‬‬

‫تلفظ آمريکايي حرف ‪ z‬است‪.‬‬ ‫تلفظ بريتانيايي و‬ ‫*‬

‫مرتب سازي حروف الفبا بر اساس اصوات‬

‫‪a‬‬ ‫‪h‬‬ ‫‪j‬‬ ‫‪k‬‬


‫‪/ /‬‬
‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪p‬‬ ‫‪t‬‬ ‫‪v‬‬
‫‪/ /‬‬
‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪l‬‬ ‫‪m‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪s‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪z‬‬
‫‪/ /‬‬
‫‪/ /‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫||‬
‫‪/‬‬
‫‪i‬‬ ‫‪y‬‬
‫‪/ /‬‬
‫‪/ /‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪o‬‬
‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪q‬‬ ‫‪u‬‬ ‫‪w‬‬
‫‪/ /‬‬
‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬ ‫'‪/‬‬ ‫‪/‬‬
‫‪r‬‬
‫‪/ /‬‬
‫‪/‬‬ ‫‪/‬‬

‫‪45‬‬

You might also like