Professional Documents
Culture Documents
لغات زبان تخصصی محیط زیست
لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Lesson 1
Aquarium آکواریوم
Assignment واگذار کردن
Biome زیستگاه
Classify دستهبندی ،طبقهبندی
Condition موقعیت ،وضعیت ،شرایط
Creature مخلوق ،جانور
Decomposer تجزیه کننده
Duration مدت ،دوره
Dynamic متحرک ،پویا
Ecosystem اکوسیستم ،زیست بوم
Environment محیط ،اطراف
Forest جنگل
Framework چارچوب ،قالب
Interaction کنش و واکنش
Nature ماهیت ،ذات ،طبیعت ،گونه
Organism ارگانیسم ،موجود زنده
Organization سازمان ،تشکیالت
Particular مخصوص ،بخصوص
Precipitation رسوب دادن ،رسوب
Swamp باتالق ،مرداب ،لجنزار
Atmosphere جو ،اتمسفر
Community اجتماع ،انجمن
Distinguish تشخیص دادن ،تمییز دادن
Expose بدون پوشش ،در معرض چیزی قرار دادن
Preserve نگهداری و حفظ کردن (در شرایطی که آسیب نبیند)K
Solitary تنها
Structure سازه ،سازمان
Sustain پایدار نگهداشتن ،بدون تغییر نگهداشتن به مدت طوالنی
Diversity تنوع ،گوناگونی
Ecosphere بوم سپهر ،زیست کره ،اکوسیستمهای ابتدایی واقع در محیط بسته
Global جهانی
Halophyte گیاهان آب شور
Population جمعیت
Primarily مقدمتا ،ابتدائا ،اساسا ،قاعدتا
Quality کیفیت ،چگونگی
Species گونه ،دسته
Surface سطح ،بیرون
Universal جهانی
Detain حبس کردن ،زندانی کردن
Maintain نگهداری کردن
Keep نگهداری کردن (معنای متعارف)
Premier برتر (صفت)
Preliminary ابتدایی ،مقدماتی (صفت)
Primarily اساسا ،قاعدتا ،ابتدائا (قید)
Premiere بخش اول نمایش ،ارائه یا فیلم
Primary اولیه (صفت)
Prime نخست ،اول (صفت)
Emergence پدیدار شدن ،بروز یافتن
9 Page 2 of لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Fungi قارچ
Fungus گیاهان قارچی (جمع )Fungi
Wetland تاالب
Coastal Water آبهای ساحلی
Swamp مرداب ،لجنزار (که گیاهان چوبی و ساقهای دارد)
Marsh باتالق کم آب (بیشتر به صورت گل بوده و گیاهان نرم دارد)
Grassland علفزار
Pothole چاله آب ،چاالب
Ever-changing دینامیک K،پویا
Solitary تنها (صفت)
Lonely تنها (صفت) مترادف Alone
Solitude تنهایی (اسم)
Loneliness تنهایی (اسم)
Life manner روند زندگی
Broadly به طور وسیع
Terrestrial خشکی ،خاکی
Lesson 4
Abatement کاهش ،کاهش ناگهانی ،فروکش
Aeration هوادهی
Aquatic آبزی ،آبی
Atrophic مربوط به الغری (ناشی از تحلیل رفتن بدن)
Benthic کف اقیانوس ،اعماق دریا (دریابن=)Benthic Zone
Chlorination کلرزنی
Concentration غلظت ،تغلیظ
Degrade تنزل
Density چگالی ،دانسیته
Effluent جریان خروجی
Evaporation تبخیر
Feasibility امکانپذیر بودن
Filtration فیلتراسیون
Groundwater آبهای زیرزمینی
Irrigation آبیاری
Permeable تراوا ،تراوشپذیر
Qualification واجد شرایط بودن
Sediment رسوب
Solution محلول ،راه حل
Water Resource منابع آبی
Water table سطح ایستابی ،سفرهی زیرزمینی آب
Discharge تخلیه کردن ()to relief of / to release
Eliminate حذف کردن ،از رقابت کنار گذاشتن
Fertilizer کود ،حاصلخیز کننده (اسم)
Fertile بارور ،حاصلخیز (صفت)
Fertilize بارور کردن ،حاصلخیز کردن
Permissible limit حد مجاز
Recovery بازیافت ،بازگشت
Stringent سختگیرانه ،دقیق
Turbid کدر
Turbidity کدورت
Wastewater فاضالب
9 Page 3 of لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Sewage فاضالب
Sewer لولهی فاضالب
Sewerage زه کشی ()Drainage
Water-borne با منشاء آبی
Watercourse آبگذر ،آبراه ،کانال آب
Coagulation انعقاد یا لختهسازی
Flocculation ایجاد لختههای درشت ،دلمهسازی ،تودهسازی
Conglomeration لخته شدن ،اجتماع درست کردن ،اختالط کردن
Effect اثر
To effect باعث شدن ()to cause / to bring about
To affect اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن ()to influence
Evaluate ارزیابی کردن ()to assess / to judge
Monitor وسیله پایش ،مانیتور
Operation عملیات
Pond آبگیر
Remove جدا کردن ،حذف کردن
Source منبع
Supply منبع ،تامین کردن
Water main لولهی اصلی آب
Confine / confines محدوده (اسم) ،محدود کردن (فعل)
Pesticide آفتکش (جانوری)
Herbicide آفتکش (گیاهی) ،علفکش
Resilience بازگشتپذیری ،ارتجاع ،حالت ارتجاعی
Artificially به طور مصنوعی (قید)
Artificial مصنوعی (صفت)
Fraught with مملو از ،پر از
Analytical تحلیلی
Compiled گردآوری شده
In terms of بر حسب ،بر مبنای
No transfer of انتقال ،تبادل
Uninhabitable غیرقابل سکنی ،غیرقابل زیست
Gill آبشش
Inversely proportional نسبت عکس
Tenuous جزئی ،با غلظت کم
Depletion کاهش
Measure اندازهگیری کردن (فعل)
Measure معیار ،مقیاس (اسم)
Lesson 5
Bulk توده ،حجیم ،پر حجم
Combustion احتراق
Consider رسیدگی کردن ،مالحظه کردن ،در نظر گرفتن
Contribute شرکت کردن ،همکاری کردن
Diagnosis تشخیص دادن
Explosion انفجار
Garbage آشغال ،زباله
Household خانگی
Hygiene بهداشت ،علم بهداشت (اسم)
Hygienic بهداشتی (صفت)
Outskirt حومهی شهر ،حاشیهی شهر
9 Page 4 of لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Package بسته
Pathology پاتولوژی ،آسیبشناسی
Prevent مانع شدن ،بازداشتن
Require نیاز داشتن
Residential مسکونی ،خانگی
Rodent جانور جونده
Sanitary بهداشتی (صفت)
Storage ذخیره ،انبار
Strain فشار ،تغییر شکل ،کشش ،نژاد ،کوشش
Waste مواد زائد
Advantage برتری ،مزیت
Clinker سرباره
Contaminate آلوده کردن
Dump دور ریختن (فعل) ،زباله (اسم)
Exclusion استثناء
Exclude استثناء کردن
Instance نمونه ()sample / specimen / example
Furnace کوره
Overload سرریز ،بار زیادی وارد کردن
Refuse آشغال ،پسماند
Kitchen Refuse پسماند آشپزخانه
Slaughter قصابی ،ذبح حیوانات
Subsistence بقا ،امرار معاش ،دوام ،حیات
Applicable مناسب ،قابل کاربرد
Convert تغییر دادن
Crude خام
Disposal / to dispose دفع ،دور انداختن
Hazardous پر خطر
Imitate تقلید کردن ،پیروی کردن
Imitated بدلی
Induce فراهم کردن ،موجب شدن
Recycle بازسازی ،بازیافت
Solid waste مواد زائد جامد
Low-lying پست ،کم ارتفاع
Inferior نامرغوب
Poisonous سمی ،زهردار (مربوط به شرایطی که با زهر کسی یا جانوری را میکشند)،
(صفت)
Venomous زهردار (مربوط به زهری که در داروسازی استفاده میکنند)( ،صفت)
Toxic سمی( ،مربوط به مواد آالینده دارای اثر سمی)( ،صفت)
To adapt سازگار شدن
To adopt به کار بردن ( ،)takeپذیرفتن ( ،)acceptبه فرزندخواندگی قبول کردن
Coal ذغالسنگ
Charcoal ذغالچوب
Manure کود کشاورزی
Dung کود حیوانی ،سرگین
Rotting فاسد شدن ،تخمیر شدن
Putrefaction پوسیدگی ،گندیدگی ،تعفن
Putrefy گندیدن K،فاسد شدن ،پوسیدن
Limbs اندام ،اعضای بدن
Stacked انباشته شده ،توده شده
9 Page 5 of لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Shed سایهبان ،سرپناه
Composting به کود گیاهی تبدیل کردن
Brown peaty material گیاهخاک قهوهای رنگ
Windrow making بادخور ایجاد کردن
Chopped تکه تکه شده
Piles of mounds انبوهی از تپهها
Rags تکههای پارچه
Arising from ناشی شدن از ،بوجود آمدن از
Undertake برعهده گرفتن
Riskful مخاطرهآمیز
Landfill محل دفن زباله
Rubbish زباله
Offensive زننده ،تند K،نامطبوع
Lesson 7
Agriculture کشاورزی
Artificial مصنوعی
Biodegradable زیستتخریبپذیر
Concentration غلظت ،تمرکز
Conservation نگهداری کردن در شرایط مطلوب
Emphasize تاکید کردن
Excessive مازاد ،بیش از حد
Fertilizer کود ،حاصلخیز کننده
Horticulture باغبانی (علمی)
Husbandry کشاورزی و زراعت
Animal Husbandry دامپروری
Implication اشاره به مفهوم ،داللت
To imply داللت کردن
Implication مفهوم ،داللت ،معنی
Implicit ضمنی ،در لفافه
Explicit صریح ،واضح
Irrigation آبیاری
Local محلی
Regional منطقهای
Sediment رسوب
Simulation شبیهسازی
Strategy راهبرد
Survival بقا
Sustain پایدار نگهداشتن
Traditional سنتی
Biodegradation تجزیه بیولوژیک
Biological بیولوژیک
Decay پوسیدگی ،زوال ،فساد ،خراب شدن
Disintegrate از هم پاشیدن ،متالشی شدن
Crop محصول گیاهی از فرایند کشاورزی
Desertification بیابانزایی
Desert Greening بیابانزدایی
Sustainable Development توسعهی پایدار
Global جهانی
Pest آفت جانوری
9 Page 6 of لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Pesticide آفتکش جانوری
Pollutant آالینده
Tropic گرمسیر
Tropical استوایی ،حارهای
Subtropical نیمهاستوایی ،نیمهحارهای
Accumulate تجمع
Agronomy زراعت
Biology بیولوژی (مطالعهی موجودات زنده)
Compost کود گیاهی ،کمپوست
Deplete خالی کردن ،تهی کردن ،کامال استفاده کردن ،به ته رساندن
Humus گیاهخاک ،خاک گیاهدار
Human being نوع بشر ،آدمیزاد
Manure کود حیوانی
Gardening باغبانی
Irrigation agronomy آبیاری زراعی
Inclination شیب ،تمایل ،انحراف ،خمیدگی به جلو و پایین
Productivity بهرهوری ،باروری
Fecundity بهرهوری ،باروری
Fertility بهرهوری ،باروری ،حاصلخیزی
Efficiency بازدهی ،راندمان
Urbanize شهری کردن
Productive مولد (صفت)
Productively مولد (قید)
In which که در آن ()where
Surroundings محیط اطراف ،دور و بر ،احاطه کننده
Overgrazing چراندن گله بیش از حد ظرفیت مرتع
To graze چراندن
Eutrophication پرغذایی ،تغذیهKگرایی ،اتورافیکاسیون
To Spread گسترش دادن
Yield محصول ،بازدهی
Erosion فرسایش
Soil erosion فرسایش خاک
Salinization شور کردن ،نمکزایی
Desalination نمکزدایی
Undesirable نامطلوب ،ناخوشایند
Outlive بیشتر عمر کردن ،بیشتر زنده ماندن
Self-sustaining خودکفا
Make up for جبران کردن ()to compensate
downwind در مسیر باد ،در جهت باد
Longitude طول جغرافیایی
Longitudinal وابسته به طول جغرافیایی
Latitude عرض جغرافیایی
Latitudinal وابسته به عرض جغرافیایی
Altitude ارتفاع از سطح دریا
South Pole / Antarctica قطب جنوب
Equator خط استوا
North Pole / Arctic Zone قطب شمال
Northern hemisphere نیمکرهی شمالی
Zero Degrees of Longitude نصفالنهار مبدا
9 Page 7 of لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Lesson 8
Alterable قابل تغییر ،تغییرپذیر
Consumption مصرف
Convenience راحتی
Decrease کاهش
Encouragement تشویق
Enterprise شرکت ،موسسه سرمایهگذاری ،تشکیالت اقتصادی
To enterprise مبادرت به کاری کردن ،اقدام کردن ،سرمایهگذاری کردن
Innovation نوآوری
Operation عمل ،عملیات
Practical عملی
Reconciliation سازگاری ،تفاهم
Reluctantly از روی بیمیلی ،با اکراه
Reluctant بیمیل
Struggle مبارزه ،تقال ،سعیکردن
Undertake بهعهدهگرفتن ،عهدهدار شدن
Vandalism خرابکاری ،وحشیگری
Valuable با ارزش
Attempt اقدام
Departure ترک کردن ،عزیمت ،خروج
Estuary خور ،مدخل ،مصب رودخانه ،جایی که رود به دریا میریزد
Harm آسیب
Texture بافت ،شالوده
Unilateral یکجانبه
Bilateral دوجانبه
Multilateral چندجانبه
Assimilate همانند ساختن ،یکسان کردن ،جذب مواد غذایی در بدن ،خوب فهمیدن Kچیزی
Component جزء
Construe تعبیر کردن ،تفسیر کردن
Significantly مهم ،پرمعنی
Grain دانه
To Utilize استفاده کردن از ،بهرهگرفتن از
Vary فرق کردن ،متفاوت بودن
To absorb جذب کردن
To adsorb جذب سطحی کردن
Absorption جذب
adsorption جذب سطحی
Anhydrous بیآب
Banks of rivers سواحل رودخانهها
Virtual absence فقدان کامل
Virtual مجازی
Disagreeable ناگوار
Adopt به کار بردن ،اتخاذ کردن
Scarcity کمبود
Discomfort ناراحتی رنج
retard به تاخیر انداختن ،به تعویق انداختن (فعل) ،عقبمانده (اسم)
Contribute مشارکت کردن ،یاری کردن
Eradication ریشهکنی ،قلع و قمع
Moderate میانه
9 Page 8 of لغات زبان تخصصی محیط زیست
Word Translate
Earlier trend روند قبلی
Principal اساسی،اصلی
Principle اساس،اصل
Mills کارخانهها،نیروگاهها
Give rise to something منجر به چیزی شدن،باعث افزایش چیزی شدن
Scatter غیرمتمرکز کردن، پراکنده کردن،پخش کردن
Pronounced چشمگیر
Inland داخل سرزمینی