You are on page 1of 3

‫واژگان درس سوم کتاب زبان دوازدهم – صفحه ‪1‬‬

‫‪ability‬‬ ‫توانایی‬ ‫‪call‬‬ ‫نامیدن‬ ‫‪cross out‬‬


‫حذف کردن‪ ،‬از دور خارج کردن‬
‫‪absence‬‬ ‫غیبت‬ ‫‪catch (a) cold‬‬ ‫سرد شدن‪ ،‬سرما خوردن‬
‫‪danger‬‬ ‫خطر‬
‫‪absorb‬‬ ‫جذب کردن‬ ‫‪certain‬‬ ‫معین‪ ،‬خاص‪ ،‬مطمئن‬
‫‪date‬‬ ‫تاریخ ‪ ،‬خرما‬
‫‪according to‬‬ ‫بر طبق‬ ‫‪character‬‬ ‫ویژگی‪ ،‬شخصیت‬
‫‪deal with‬‬
‫‪achieve‬‬ ‫رسیدن به‪ ،‬دستیابی‬ ‫‪charge‬‬ ‫شارژکردن‪ ،‬هزینه‬
‫سروکار داشتن‪ ،‬مدیریت کردن‬
‫‪action‬‬ ‫اقدام ‪ ،‬عمل‬ ‫‪china plate‬‬ ‫بشقاب چینی‬
‫‪delivery‬‬ ‫توزیع ‪ ،‬پخش‪ ،‬تحویل‬
‫‪activity‬‬ ‫فعالیت‬ ‫‪classmate‬‬ ‫همکالسی‬
‫‪demand‬‬ ‫تقاضا کردن‪ ،‬تقاضا‬
‫‪actually‬‬ ‫واقعاً‬ ‫‪clean energy‬‬ ‫انرژی پاک‬
‫‪digest‬‬ ‫هضم کردن‪ ،‬خالصه‬
‫‪advice‬‬ ‫نصیحت‪ ،‬توصیه‬ ‫‪client‬‬ ‫مشتری‪ ،‬موکّل‬
‫‪disability‬‬ ‫ناتوانی‬
‫دستگاه تهویه ‪air conditioner‬‬ ‫‪cloth‬‬ ‫لباس‪ ،‬پارچه‬
‫‪distance‬‬ ‫فاصله‪ ،‬مسافت‬
‫‪alternative‬‬ ‫گزینه ‪ ،‬جایگزین‬ ‫‪clue‬‬ ‫نشانه‪ ،‬سرنخ‬
‫‪document‬‬ ‫سند‪ ،‬مدرک‬
‫‪amount‬‬ ‫مقدار‬ ‫‪coal‬‬ ‫ذغال‬
‫‪dread‬‬ ‫ترسیدن‪ ،‬ترس‬
‫‪ancient‬‬ ‫باستانی‪ ،‬قدیمی‬ ‫‪collector‬‬ ‫جمع آوری کننده‬
‫‪economy‬‬ ‫اقتصاد‪ ،‬صرفه جویی‬
‫‪anger‬‬ ‫خشم‪ ،‬عصبانیت‬ ‫‪come on‬‬ ‫زود باش‪ ،‬عجله کن‬
‫‪electric car‬‬ ‫خودروی برقی‬
‫‪another‬‬ ‫دیگر‪ ،‬دیگری‬ ‫‪come up with‬‬ ‫کشف کردن‪ ،‬یافتن‬
‫‪electricity‬‬ ‫برق‪ ،‬الکتریسیته‬
‫‪apologize for‬‬ ‫غذرخواهی کردن برای‬ ‫‪community‬‬ ‫جامعه‪ ،‬اجتماع‬
‫‪engine‬‬ ‫موتور‬
‫تقاضای شغل دادن ‪apply for a job‬‬ ‫‪compare‬‬ ‫مقایسه کردن‬
‫‪enough‬‬ ‫کافی‪ ،‬بس‬
‫‪around‬‬ ‫اطراف‪ ،‬حدوداً‬ ‫‪component‬‬ ‫جزء‪ ،‬مولّفه‬
‫‪environment‬‬ ‫محیط زیست‬
‫‪as a result of‬‬ ‫در نتیجه ی‬ ‫‪conclude‬‬ ‫نتیجه گیری کردن‬
‫‪equivalent‬‬ ‫برابر ‪ ،‬معادل‬
‫‪as well‬‬ ‫همچنین‬ ‫‪concluding sentence‬‬
‫‪especially‬‬ ‫مخصوصاً‬
‫جمله ی نتیجه‬
‫‪at birth‬‬ ‫هنگام تولد‬
‫‪factory‬‬ ‫کارخانه‬
‫‪confusing‬‬ ‫گیج کننده‬
‫‪atmosphere‬‬ ‫جوّ‪ ،‬اتمسفر‬
‫‪fall asleep‬‬ ‫به خواب رفتن‬
‫‪consider‬‬ ‫درنظر گرفتن‬
‫‪baby‬‬ ‫نوزاد‪ ،‬کودک‬
‫‪falling water‬‬ ‫آبشار‬
‫‪consist of‬‬ ‫متشکیل شدن از‬
‫‪background‬‬ ‫زمینه‪ ،‬سابقه‬
‫‪fan‬‬ ‫پنکه‪ ،‬باد بزن‬
‫‪constantly‬‬ ‫دائماً ‪ ،‬پیوسته‬
‫‪balcony‬‬ ‫ایوان‪ ،‬بالکن‬
‫‪fantastic‬‬ ‫خارق العاده‪ ،‬خیالی‬
‫‪consume‬‬ ‫مصرف کردن‬
‫‪barbecue‬‬ ‫کباب خوری‬
‫‪feather‬‬ ‫پَر‬
‫)‪BC (Before Christ‬‬ ‫تبدیل شدن به ‪convert into sth‬‬
‫‪figure‬‬ ‫عدد‪ ،‬رقم ‪ ،‬شکل‬
‫پیش از میالدحضرت مسیح‬ ‫)‪cook (v,n‬‬ ‫آشپز‪ ،‬پختن‬
‫‪be worried about‬‬ ‫‪fill‬‬ ‫پرکردن‬
‫)‪cool (v,adj‬‬ ‫خنک‪ ،‬خنک کردن‬
‫نگران چیزی بودن‬ ‫‪finally‬‬ ‫سرانجام‬
‫‪cooperate‬‬ ‫همکاری کردن‬
‫‪benefit‬‬ ‫امتیاز ‪ ،‬مزیت‬ ‫‪find out‬‬ ‫یافتن‪ ،‬متوجه شدن‬
‫‪correct‬‬ ‫درست‪ ،‬تصحیح کردن‬
‫‪blow‬‬ ‫وزیدن‪ ،‬دمیدن‬ ‫‪cost‬‬ ‫هزینه‪ ،‬ارزش داشتن‬
‫‪fitness‬‬ ‫تناسب اندام‬
‫‪broth‬‬ ‫سوپ‪،‬آبگوشت‬ ‫‪count‬‬ ‫حساب کردن‬ ‫‪flashlight‬‬ ‫چراغ قوه‬
‫‪building‬‬ ‫ساختمان‪ ،‬بنا‬ ‫‪counterpart‬‬ ‫همتا‪ ،‬معادل‬ ‫‪flock‬‬ ‫رمه‪ ،‬گروه‪،‬گرد آمدن‬
‫)‪burn (burnt‬‬ ‫سوزاندن‪ ،‬سوختن‬ ‫‪create‬‬ ‫خلق کردن‪ ،‬ساختن‬ ‫پرواز کردن )‪fly (flew,flown‬‬
‫واژگان درس سوم کتاب زبان دوازدهم – صفحه ‪2‬‬
‫‪fond‬‬ ‫مشتاق‪ ،‬عالقه مند‬ ‫‪kite‬‬ ‫بادبادک‬ ‫‪outlet‬‬ ‫خروجی‪ ،‬پریز‬
‫‪forever‬‬ ‫برای همیشه‬ ‫‪landfill‬‬ ‫محل دفن زباله‬ ‫‪overcome‬‬ ‫غلبه کردن‬
‫‪form‬‬ ‫تشکیل دادن‬ ‫‪last‬‬ ‫آخر‪ ،‬طول کشیدن‬ ‫‪pay‬‬ ‫پرداختن‬
‫‪formula‬‬ ‫فرمول‬ ‫‪lead to‬‬ ‫منجر شدن به‬ ‫‪perfect‬‬ ‫کامل‪ ،‬بی نقص‬
‫‪fossil fuel‬‬ ‫سوخت فسیلی‬ ‫‪leader‬‬ ‫رهبر‬ ‫‪Persia‬‬ ‫ایران‬
‫نسل بعدی‪future generation‬‬ ‫المپ برق ال ئی دی ‪LED light bulb‬‬ ‫‪planet‬‬ ‫سیاره‬
‫‪gadget‬‬ ‫دستگاه‪ ،‬ابزار‬ ‫‪less‬‬ ‫کمتر‬ ‫‪plug in‬‬ ‫به برق وصل کردن‬
‫‪garbage‬‬ ‫زباله‪ ،‬آشغال‬ ‫روشن کردن‪ ،‬روشنایی‪ ،‬سبک )‪light (v,n,adj‬‬ ‫‪Pluto‬‬ ‫سیاره پلوتون‬
‫‪gasoline‬‬ ‫بنزین‬ ‫‪like‬‬ ‫مثل‬ ‫‪Solar System‬‬ ‫منظومه شمسی‬
‫‪charity‬‬ ‫کار خیر‬ ‫‪likelihood‬‬ ‫احتمال‬ ‫‪pollute‬‬ ‫آلوده کردن‬
‫آشنا شدن با‪get familiar with‬‬ ‫‪liquid fuel‬‬ ‫سوخت مایع‬ ‫‪portable‬‬ ‫قابل حمل‪ ،‬سبک‬
‫‪get ready‬‬ ‫آماده شدن‬ ‫‪load‬‬ ‫بار‪ ،‬بارگذاری کردن‬ ‫‪power‬‬ ‫قدرت ‪ ،‬انرژی‬
‫‪gift‬‬ ‫هدیه‪ ،‬کادو‬ ‫‪local‬‬ ‫محلی‪ ،‬بومی‬ ‫‪practical‬‬ ‫عملی‪ ،‬کاربردی‬
‫‪give off‬‬ ‫منتشر کردن‪ ،‬بیرون دادن‬ ‫‪lower‬‬ ‫کم کردن‪ ،‬پایین آوردن‬ ‫‪principal‬‬ ‫اصلی‪ ،‬مدیر‬
‫‪goal‬‬ ‫هدف‬ ‫‪machine‬‬ ‫دستگاه‪ ،‬ماشین‬ ‫‪proverb‬‬ ‫ضرب المثل‬
‫‪gradually‬‬ ‫تدریجاً‪ ،‬به تدریج‬ ‫‪magic‬‬ ‫جادویی‪ ،‬سحر آمیز‬ ‫‪racehorse‬‬ ‫اسب مسابقه‬
‫‪hand washing‬‬ ‫شستن با دست‬ ‫‪main‬‬ ‫اصلی ‪ ،‬مهم‬ ‫‪radiation‬‬ ‫انتشار‪ ،‬تشعشع‬
‫‪harm‬‬ ‫صدمه‪ ،‬آسیب زدن‬ ‫‪margin‬‬ ‫حاشیه‬ ‫‪reach‬‬ ‫رسیدن‬
‫‪harmful‬‬ ‫مضر‬ ‫‪material‬‬ ‫ماده‪ ،‬جنس‬ ‫‪reason‬‬ ‫دلیل‬
‫‪hatch‬‬ ‫از تخم در آمدن‬ ‫‪Mercury‬‬ ‫سیاره عطارد‬ ‫‪recent‬‬ ‫اخیر ‪ ،‬جدید‬
‫‪heartbeat‬‬ ‫ضربان قلب‬ ‫‪mind‬‬ ‫ذهن‪ ،‬خاطر‬ ‫‪reduce‬‬ ‫کاهش دادن‬
‫‪herd‬‬ ‫گله‪ ،‬رمه ‪ ،‬جمع شدن‬ ‫‪monitor‬‬ ‫‪ regular‬کنترل کردن‪ ،‬صفحه نمایش‬ ‫منظم‬
‫‪highway‬‬ ‫بزرگراه‬ ‫‪mouth‬‬ ‫دهان‬ ‫‪remember‬‬ ‫به یاد آوردن‬
‫‪however‬‬ ‫هرچند‬ ‫‪namely‬‬ ‫یعنی‪ ،‬به نامِ‬ ‫‪remind‬‬ ‫یاد آوری کردن‬
‫‪hybrid car‬‬ ‫خودروی ترکیبی‬ ‫‪natural‬‬ ‫طبیعی‬ ‫‪remote-controlled car‬‬
‫‪Neptune‬‬ ‫خودروی کنترلی از راه دور‬
‫‪hydropower‬‬ ‫تولید انرژی با آب‬ ‫سیاره نپتون‬
‫‪next to‬‬ ‫‪renewable‬‬ ‫تجدید پذیر‬
‫‪illness‬‬ ‫بیماری‬ ‫کنارِ ‪ ،‬نزدیک‬
‫‪no longer‬‬ ‫‪repeat‬‬ ‫تکرار کردن‬
‫‪inform‬‬ ‫اطالع دادن‬ ‫دیگر‬
‫‪nobody‬‬ ‫‪replace‬‬ ‫جایگزین کردن‬
‫‪introduce‬‬ ‫معرفی کردن‬ ‫هیچکس‬
‫تجدید ناپذیر ‪nonrenewable‬‬ ‫‪require‬‬ ‫نیاز داشتن‬
‫‪job‬‬ ‫کار ‪ ،‬شغل‬
‫‪nowadays‬‬ ‫‪review‬‬ ‫مرور کردن‬
‫‪joint‬‬ ‫مَفصل‬ ‫امروزه‬
‫‪obey‬‬ ‫‪revolve‬‬ ‫چرخیدن‪ ،‬دور زدن‬
‫‪Jupiter‬‬ ‫سیاره مشتری‬ ‫اطاعت کردن‬
‫‪oil resources‬‬ ‫‪if‬‬ ‫اگر ‪ ،‬که آیا‬
‫‪kinetic‬‬ ‫جنبشی‪ ،‬حرکتی‬ ‫منابع نفتی‬
‫‪mechanical power‬‬ ‫بر اساسِ ‪on the basis of‬‬ ‫‪rich‬‬ ‫غنی‪ ،‬ثروتمند‬
‫انرژی مکانیکی‬ ‫‪organic‬‬ ‫طبیعی‪ ،‬اصلی‪ ،‬آلی‬ ‫‪river‬‬ ‫رودخانه‬
‫واژگان درس سوم کتاب زبان دوازدهم – صفحه ‪3‬‬
‫‪roll‬‬ ‫غلتیدن‪ ،‬دَوَران کردن‬ ‫‪take sth in‬‬ ‫جذب کردن چیزی‬
‫‪roof‬‬ ‫سقف ‪ ،‬پشت بام‬ ‫جای چیزی را گرفتن‪take the place of‬‬
‫‪run‬‬ ‫راه اندازی کردن‬ ‫‪therefore‬‬ ‫بنابر این‬
‫آب جاری ‪running water‬‬ ‫‪thus‬‬ ‫بنابر این‬
‫)‪heat (v,n‬‬ ‫گرم کردن‪ ،‬گرما‬ ‫‪tide‬‬ ‫جذر و مد‬
‫‪Saturn‬‬ ‫سیاره زُحل‬ ‫‪together‬‬ ‫با همدیگر‬
‫‪save‬‬ ‫ذخیره کردن‪ ،‬نجات دادن‬ ‫‪traffic rules‬‬ ‫مقررات راهنمایی رانندگی‬
‫‪select‬‬ ‫انتخاب کردن‬ ‫‪truck‬‬ ‫کامیون‬
‫‪separate‬‬ ‫جدا کردن‪ ،‬مجزا‬ ‫‪turbine‬‬ ‫توربین‬
‫‪shelf‬‬ ‫قفسه‬ ‫‪turn‬‬ ‫چرخیدن‬
‫‪shiny panel‬‬ ‫صفحه ی براق‬ ‫‪unit‬‬ ‫واحد‪ ،‬دستگاه‬
‫‪sight‬‬ ‫بینایی ‪ ،‬دید‬ ‫‪until‬‬ ‫تا زمانی که‬
‫‪sign‬‬ ‫عالمت‪ ،‬امضا کردن‬ ‫‪upset‬‬ ‫ناراحت‪ ،‬افسرده‬
‫‪since then‬‬ ‫از آن زمان به بعد‬ ‫‪Uranus‬‬ ‫سیاره اورانوس‬
‫‪snack‬‬ ‫خوراکی مختصر‬ ‫‪use up‬‬ ‫مصرف کردن‬
‫‪solar power‬‬ ‫انرژی خورسیدی‬ ‫جارو برقی ‪vacuum cleaner‬‬
‫‪space station‬‬ ‫ایستگاه فضایی‬ ‫‪valuable‬‬ ‫ارزشمند‬
‫‪special‬‬ ‫خاص‬ ‫‪variety‬‬ ‫تنوع‪ ،‬تغییر‬
‫‪spoil‬‬ ‫فاسد شدن‪ ،‬خراب کردن‬ ‫‪Venus‬‬ ‫سیاره زهره‬
‫‪stable‬‬ ‫پایدار‪ ،‬طویله‬ ‫‪Mars‬‬ ‫سیاره مریخ‬
‫‪stone‬‬ ‫سنگ‬ ‫‪videophone‬‬ ‫تلفن تصویری‬
‫‪store‬‬ ‫ذخیره کردن‪ ،‬فروشگاه‬ ‫‪visible‬‬ ‫مرئی‪ ،‬قابل دیدن‬
‫‪stove‬‬ ‫اجاق خوراک پزی‬ ‫‪voluntary‬‬ ‫داوطلبانه‬
‫المپ برق رشته ای ‪string light bulb‬‬ ‫‪wait‬‬ ‫منتظر ماندن‬
‫‪strong‬‬ ‫قوی‬ ‫‪warn‬‬ ‫هشدار دادن‬
‫‪structure‬‬ ‫سازه‪ ،‬ساختار‬ ‫‪waste‬‬ ‫هدر دادن‪ ،‬چیز زائد‬
‫‪succeed‬‬ ‫موفق شدن‬ ‫‪weigh‬‬ ‫وزن داشتن‬
‫‪such as‬‬ ‫از قبیل‬ ‫‪well-known‬‬ ‫معروف‬
‫‪suitcase‬‬ ‫چمدان‬ ‫‪wheel‬‬ ‫چرخ‬
‫‪sunshine‬‬ ‫تابش خورشید‬ ‫‪whether‬‬ ‫خواه‪...‬خواه ‪ ،‬که آیا‬
‫‪supply sb with sth‬‬ ‫‪while‬‬ ‫زمانی ‪ ،‬اما‬
‫برای کسی چیزی فراهم کردن‬
‫‪wind‬‬ ‫باد‬
‫‪surround‬‬ ‫احاطه کردن‬
‫‪wind tower‬‬ ‫برج بادی‪ ،‬بادگیر‬
‫استخر شنا ‪swimming pool‬‬
‫‪worm‬‬ ‫کِرم‬
‫عکس انداختن ‪take photograph‬‬
‫‪yard‬‬ ‫حیاط‬

You might also like