Professional Documents
Culture Documents
ماه در جیب
ماه در جیب
شاعر :سامان جوان فکر (ساویور)
انتشارات :آرمان پژوهان
طراح جلد :کیمیا کاوه
صفحهآرا :قاسمی (رها)
چاپ اول8931 :
تیراژ 811 :نسخه
قیمت 00111 :تومان
شابک371-400-34068-7-9 :
ساویور
■
ماه در جیب
9 ساویور
ژپمرده
ابر سیاه آسمان ندای
بارش باران را می دهد
و
غم صورت زنی تنها ندای
بارش اشک را می دهد
ساویور
■
ماه در جیب
01 ساویور
رپستو
من در تار یکی چرکنویس
هایم خواب رفته ام
تو در ز یر نور مهتاب
زندگی را حس میکنی پرستو ؟!
ساویور
■
ماه در جیب
00 ساویور
خواب اتبستانی
پشهها از تنی عر یان
لذت می برند
و دزدی در خواب گنبد
می زند
شیطان می خوابد ز یر ناخن ال ک خورده دختری ...
و میوهی کال می مکد پستان درختش را
ساویور
■
ماه در جیب
01 ساویور
قبرستان ردد ما
لحظهای به دردهایت
فکر می کنی
دردهایت به تو تعظیم
میکنند
ولی من در قبرستان دردهایم سالهاست که
دفن شده ام
ساویور
■
ماه در جیب
01 ساویور
آخرین ایست گاه زندگی
من در آخر ین ایستگاه
زندگی پیاده می شوم
و جان می بازم به عشق و
ترانه می شوم
ساویور
■
ماه در جیب
01 ساویور
دوررتین قرن
هرشب بشقاب پرندها
دورکی می زنند در کوچههای
تار یخ و آرزوها با یک لمس
به زمین می نشینند
آسان
و زمان همچنان می دود
تا به خدا برسد
سال 01۰1
ساویور
■
ماه در جیب
01 ساویور
مرغ حق چند شب مهمان زمینیم
چند شب مهمان زمینیم مرغ حق
همه در خواب عمیق فرو
رفته ایم و می دانیم
مرغ حق
ساویور
■
ماه در جیب
01 ساویور
ما آدماه
ما آدم ها
در کنار هم
زندگی می کنیم ولی فرسنگها از هم دور یم
ساویور
■
ماه در جیب
0۰ ساویور
را هب رازاه
همهی جادهها
همهی کوچهها همهی خیابانها
همهی درها
همهی در یاها
همهی اقیانوسها
راه دارند به رازها
ساویور
■
ماه در جیب
01 ساویور
زندگی نو
ز یر دنیای فر یب راز ی
پنهان است
سحر در راه است
خورشید بی تابی می کند
در چمدان سحر
باز کن آسمان روزنه ی
عرفان را
تا روحمان تی پایی به
جسم بزند و برویم تا
نو ک بلند تر ین قلعه و
رد شویم از الی پستان
آویزان صبح
ساویور
■
ماه در جیب
09 ساویور
خط هب خط
خط به خط یک جهان
خط به خط یک جواب و
خط به خط کلی سوال
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
شبی از شباه
سایهی مثلثی بر سقف
اتاق
نور پنجرههای تجربه
چشمک ستارگان همسایه
بیدار ی و صدای از
ما بهترون
و بالتکلیفی شاعری خانه
به دوش
ساویور
■
ماه در جیب
10 ساویور
مرگ بهار
جوانی بهار را در جام
شرابش میدید
و زمستان خودش را به تابستان می رساند تا
مرگ بهار چرخش را
متوقف نکند و خالی
نماند تقویم
بهار بهشت است و ما بی خبریم
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
رازهن زمان
غم راهزن زمان من و
توست
این غم کمین می کند در
شبهای فکر
احتیاط باید کرد
تا نزد زمان مان را
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
پله دوم
ماه در جیب
11 ساویور
ف ک ر ما
فکر ما دنیاست و دنیای
ما کوچک
ساویور
■
ماه در جیب
1۰ ساویور
زیبارتین شعراه
ز یباتر ین شعرها را
باید در غمگین تر ین
لحظهها سرود
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
41فروردین
مثل 01فروردینم دلم
بد گرفته
ساویور
■
ماه در جیب
19 ساویور
ای کاش
ای کاش می توانستم ضربان قلبم را به تو هدیه کنم تا زنده بمانی
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
ردوغ
ما در روز چند درو غ می شنویم؟
ساویور
■
ماه در جیب
10 ساویور
تنها یی
خداوند از ازل تنها بود
بنازم به تنهایی،تنها به دنیا آمدیمو
تنها خواهیم رفت
پس ننالیم از تنهایی
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
حرف دیگران
نباید خوشبختی را از دست دیگران دید و از
زبان دیگران شنید
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
نگران نباش
نگران اینده نباش چون خدا قبل از تو آنجاست
■
ماه در جیب
11 ساویور
آرزواه
آرزوها مثل انسانها
هستند
اول از خدا طلبشان می
کنیم
و وقتی به دستشان می آور یم
دیگر حسی بهشان
ندار یم
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
پله سوم
ماه در جیب
1۰ ساویور
گالبی
گالبی کاش بر سر درخت کال می ماندی وقتی برسی میفتی و
میترکی و آنگاه نیتون تو را کشف می کند
(طنز)
ساویور
■
ماه در جیب
19 ساویور
من کیستم
سالهاست در توقفگاه یک جمله
هنوز جامانده ام همچنان نه
سال بلکه قرنهاست مجهول
مانده است
که هنوز عکس آن جمله که در
تخت سیاه ذهنم باقیست
که عالمت سوالش به اندازهی یک دنیاست ...
من کیستم؟
ساویور
■
ماه در جیب
11 ساویور
مثل ربف
یکرنگ مثل برف باش که با بارشت همهی سیاهی شهررا
سفیدپوش کنی
ساویور
■
ماه در جیب
10 ساویور
فقط تورا خواهم دید
تهران اگر 1طبقه هم شود فقط تورا خواهم دید
و اگر فرشته ای کوچک شوی روزها گمت
نخواهم کرد که شبها در به در به دنبالت
خیابانها و کوچههای محله ات را بگردم تا
پیدایت کنم
ماه در جیب
11 ساویور
پله چهارم
ماه در جیب
11 ساویور
جلورت از زمان
مرجانی به آسمان می رفت
ماه در آب بود و شب در خواب
مه نشست در دل چاه تار یک
من بودم و ستاره گان تنها
ماه در جیب
11 ساویور
آسمان سرخ صحرا شد
تپههای آبی به خواب صحرا رفتند
باز شد مستطیلی در برزخ
کاکتوسهای چکمه ای وا رفتند
ماه در جیب
11 ساویور
زری ساهیی سرد اسفند
پرواز کتابها ز یبا بود
پرواز ی به سمت بهار
به سمت قلههای کاغذی ز یبارود
مروار ید می بار ید از آسمان
به جای باران تکرار ی
به جای غورباغهها این بار ققنوسها می خواندند و
زندگی دیگر نبود اجباری
باز ی با پر یان و بچه جنها
زندگی جدید در دنیایی جدید
نه گردابی بود نه حبابی به نام زندگی
نه تنهایی نه دنیای فر یب
فانتزی هوایی تازه ابرهای رنگی و جسمی ...
■
ماه در جیب
1۰ ساویور
منو تو
آسمان نیلی
سنگها خندان
صدفها در حال پرواز
موشکی با کوله بار ی از غم
قایق و پرندگان
من و تو باهم
دنبال ردپایی از بهار
لرزش اسفندی گلها و باغها و درختان
ساعت و مغناطیس در یک قاب
غمها رادهیم به آب آرام
آرامش
در یا
فاصله ای بین امروز تا فردا
ماه در جیب
11 ساویور
آر ی
منتظره بادیم از سوی بهار
شادی میشود کنارتو بودن
در این جهان
■
ماه در جیب
19 ساویور
فرود ستارگان
صبر ستارگان تمام شد
همه کوچک بودند
اما بزرگ اندیشیدیم ما
فرونشستند
سرکوهی
درکویری
روی بامی
در حوضه پر از ماهی
هم باز ی ماهیان شدند
دست کودکی کهکشان شده بود
در خیابان معجزه آمده بود
محشری شد
در این زمین کور
ماه در جیب
11 ساویور
ستاره میبار ید
از آسمان تکراری
همه در جستجوی خبری نو هستیم
پس منتظر باید ماندو
اندکی صبرکردو
کنار خط کشیها نشست
انتظار طوالنی
جواب ز یبا باخود دارد
همه چیز در چشمان من و تو دیده میشود!
■
ماه در جیب
10 ساویور
باور
نمی دانم چگونه و از کجا به این جا آمدم ؟!
خاطراتم چه شدند؟!
این زن ز یبای کلفت صدا چقدر می درخشد سر صبح
من چقدر خسته ام امروز
من چقدر خوشحالم دوستی کهنهی من و خستگی
شعرهایم می آیند روی خط
چشمانم می رود
من همسایه باورم
راز ی را در کشفم
پشت پردهی زندگی
معمایی رنگی پنهان است
من برگشتم از نو
من زندگی را در کشفم از دور
■
ماه در جیب
11 ساویور
اتراهی هس اترم
تارهای سه تارم پاره شد
چه کسی سه تار بلند موهایش را به من
هدیه میکند تا عشق بنوازم؟!
■
ماه در جیب
11 ساویور
گوگل
این روزها همه گوگل اند در چشمانشان چیزها میتوان جستجو
کرد!
■
ماه در جیب
11 ساویور
خدا منتظر است
به برزخ خواهم رفت
مادرم منتظر است
این زمین بی وفا
پر از دردسر است
بعدسفرم
یک مشت از خاکم را بردار ید
ببینید چه شدم
نوبت همه خواهدشد
بروم خدا منتظر است
ماه در جیب
11 ساویور