You are on page 1of 5

‫ایپم ردمانگر اندیده هب شما‬

‫رویکرد شما به شفابخشی ناقص است چون در جای نادرستی به دنبال علت میگردید‪.‬‬

‫علت واقعی تمامی ناخوشیهای احساسی و جسمانی شما در ذهن و نه در هیچ جای دیگر است‪ .‬این امری‬

‫ساده و سرراست است‪ .‬جایی در وجود خودتان است و میدانید که حقیقت دارد‪ .‬اغوا شدهاید که تعداد بی‪-‬‬

‫پایانی قرص را فرو برید و تحت پرتودرمانی و جراحی قرار گیرید تا در راه مقابله با عدم تعادل شیمیایی یا‬

‫تصحیح ناکارآمدی جسم تالشی صورت پذیرد‪ .‬اگر علت حقیقی را برطرف سازید چنین اقداماتی دیگر‬

‫ضرورت نخواهند داشت‪.‬‬

‫ذهنتان است که همه چیز و از جمله جسم و تمامی دردها و لذائذ آن را متجلی میسازد‪ .‬میدانم که برای‪-‬‬

‫تان این طور به نظر نمیرسد ولی درستی آنچه را که میگویم درخواهید یافت‪ .‬ذهنتان مرکز فرماندهی‬

‫جسمتان است و چیزهایی را که ظاهرا درک میکنید مشخص میسازد‪ .‬میتوانید از آن برای فهم یگانگی ما‬

‫یا حالت مغالطهگر جدایی استفاده کنید‪ .‬تا به حال مورد دوم را برگزیدهاید‪.‬‬

‫دنیایتان به همان شکلی که ذهنتان میگوید پدیدار میگردد و ذهنتان هم مطابق باورهایتان عمل می‪-‬‬

‫نماید‪ .‬اگر مشکلی در باور کردن این دارید به دلیل آن است که آنچه را که میگویم با باورهای کنونیتان‪ ،‬که‬

‫کال بر پایه توهم بنا شدهاند و مانع شفابخشی درست میگردند‪ ،‬مقایسه مینمایید‪.‬‬

‫‪94‬‬
‫شما و من منشا مشترکی داریم‪ .‬با هم و با بقیه اجسامی که به نظر میآید این سیاره موهومی را اشغال‬

‫کردهاند یکی هستیم‪ .‬شما جسم نیستید‪ .‬بخشی از ذهنی هستید که اساسا بسیار قوی است‪ .‬در نتیجه‬

‫افکارتان از عهده هر کاری از جمله خلق دنیایی موهومی که با چیزها و بدنهای مجزا پر شده است برمی‪-‬‬

‫آیند‪.‬‬

‫تا به حال چنین کردهاید و تا وقتی که از پل و به سوی یگانگی گذر نکنید با افکار کنونیتان محدود خواهید‬

‫بود‪ .‬شما را در گذر از پل یاری و این کار را با مالیمت و گام به گام انجام خواهم داد تا به دنیایی باشکوه‪ ،‬که‬

‫فعال خارج از حیطه آگاهیتان است‪ ،‬وارد شوید‪.‬‬

‫علت تمامی مشکالتی که میبینید همین باور به جدایی است‪ .‬این نه فقط سالمتی بلکه سیاست‪ ،‬فقر‪،‬‬

‫جنگها و هر چیز دیگری را هم شامل میشود‪ .‬هیچ جدایی وجود ندارد ‪ .‬فقط یگانگی است که همه ما را به‬

‫هم میپیوندد‪ .‬باورهایتان و از جمله آنهایی که در مورد شفابخشی دارید بر پایه توهم جدایی بنا شدهاند و‬

‫لذا خودشان هم موهومی اند‪ .‬برای همین هم هست که نیازمند اصالحند‪.‬‬

‫در اینجا قصد دارم شواهد آنچه را که میگویم نشانتان دهم‪ .‬اگر تمرین و مشارکت کنید در سفر‬

‫شفابخشی‪ ،‬که تمامی آنچه را که اکنون در مورد شفابخشی باور دارید متحول میکند‪ ،‬با شما همراه خواهم‬

‫شد‪.‬‬

‫چند نکته را باید درک نمایید‪.‬‬

‫اوال‪ ،‬به شما بیش از آنچه که اکنون میتوانید تصور کنید عشق میورزم‪ .‬من از جنس عشق هستم و شما نیز‬

‫همین طور‪ .‬عشق مشترک ما است که شفا به بار میآورد‪ .‬هر چند که عشقتان را در ورای دربهای‬

‫نادرستی پنهان ساختهاید ولی به تدریج و در طول این فرایند مشترک آن دربها را خواهیم گشود‪.‬‬

‫بعد‪ ،‬به اتفاق هم میتوانیم هر مشکل مربوط به سالمتی را که فکر میکنید دارید برطرف سازیم‪ .‬فرقی هم‬

‫نمیکند که چه عنوانی به آن میدهید‪ .‬سرطان و سردردهای میگرنی هیچ تفاوتی با ترس از ارتفاع یا مسائل‬

‫اضطرابی ندارند‪ .‬این بدین دلیل است که تمامی آنها علت یکسانی دارند‪ ،‬نوعی نابخشودن‪ .‬نابخشودن فقط‬

‫‪95‬‬
‫میتواند از تعارضاتی ناشی شود که وقتی خیال میکنید از آن یگانگی‪ ،‬که واقعا در آن حضور دارید‪ ،‬جدا‬

‫هستید رخ میدهند‪ .‬ماهی فقط مدت اندکی میتواند خارج از آب زنده بماند و با این وجود تقالیش را می‪-‬‬

‫کند‪ .‬هرگاه به محیط طبیعی زندگیاش بازگردد زندگی را از سر میگیرد‪ .‬من هم نماینده محیط طبیعی‬

‫زندگی شما هستم و از طریق شفابخشی یادتان خواهم داد که چگونه زندگیتان را آن طور که باید از سر‬

‫گیرید‪.‬‬

‫بعد‪ ،‬نابخشودن در دنیای جدایی به شکلهای مختلفی درمیآید‪ .‬بازیگر اصلی چیزهایی است که خشم‪،‬‬

‫نفرت‪ ،‬گناه‪ ،‬ترس‪ ،‬آسیب و سایر انواع احساسات منفی مینامید‪ .‬به اتفاق هم نابخشودنهایتان را برطرف‬

‫خواهیم ساخت‪ .‬این کار را با استفاده از همان عناوین احساسی که برایتان آشنایند انجام خواهیم داد‪.‬‬

‫بعد‪ ،‬نیازی نیست که به هیچ یک از چیزهایی که میگویم باور داشته باشید‪ .‬ولی باید برقراری ارتباط با مرا‬

‫تمرین نمایید‪ .‬از طریق این تمرین است که میتوانیم به شکل مناسبی به علت حقیقی مشکالتی که فکر‬

‫میکنید دارید بپردازیم‪ .‬به مرور که مزایای شفابخشی کار مشترکمان را ببینید باورتان هم قویتر خواهد‬

‫شد‪.‬‬

‫بعد در وضعیت موهومی جدایی اغلب از درد غیرضروری‪ ،‬که توسط نابخشودن به خودتان وارد آوردهاید‪ ،‬بی‪-‬‬

‫خبرید‪ .‬بسیاری از افکار آسیب زننده شما در زیر سطح هستند و برای اهداف ما حداقل به صورت نسبی از‬

‫دید پنهانند‪ .‬برخی از آنها را فراموش نمودهاید و بقیه به قدری برایتان عادی به نظر میآیند که آنها را‬

‫مشکل برنمیشمرید‪ .‬بعضی از آنها به قدری دردناکند که به یادشان نمیآورید و سایر موارد بر روی سطح و‬

‫در معرض دید قرار دارند‪.‬‬

‫بعد‪ ،‬اگر بخواهید مسالهای یا بخشی از آن را پنهان سازید نمیتوانم آن را حل کنم‪ .‬باورها و اشکال مختلف‬

‫"محافظت احساسی" به اختیار خودتان هستند و دخالت در اختیارات شما با عشق منافات دارد‪ .‬ولی در‬

‫دسترسی به مسائلتان شما را یاری خواهم داد و آنها را از مخفیگاه بیرون خواهم آورد‪ .‬بدین ترتیب می‪-‬‬

‫توانیم چیزهای بیشتری را "بر روی میز" بگذاریم تا من هم به شما در حل آنها کمک نمایم‪.‬‬

‫‪96‬‬
‫بعد‪ ،‬نمیتوانم شما را بیش از میزان آمادگیتان به جایی ببرم‪ .‬اما آمادگیتان نیز به تدریج که با هم تمرین‬

‫میکنیم بیشتر خواهد شد‪.‬‬

‫سرانجام‪ ،‬سفر ما به سوی شفابخشی یک فرایند است‪ .‬باورهای متعددی دارید که در تقابل با حقیقت اند و‬

‫لذا توقع محو فوری تمامی مسائل غیرواقعبینانه است‪ .‬لذا بر ضرورت تمرین مجددا تاکید مینمایم‪.‬‬

‫˜˜˜˜‬

‫چند اندیشه دیگر‬

‫ارتباطات ما نیاز به کمک دارند‪ .‬هنوز نمیدانید که چگونه به من گوش بسپارید‪ .‬در تصحیح آن یاریتان‬

‫میدهم‪.‬‬

‫دائما به شما گوش میدهم و تمامی خواستههایتان را میدانم‪ .‬همچنین از همه مشکالت و از جمله آنهایی‬

‫که فکر میکنید دارید و همین طور مشکالت واقعی که در زیر آنها هستند باخبرم‪ .‬منبع اصلی اطالعات شما‬

‫کسان دیگری هستند که به جدایی باور دارند‪ .‬بدین ترتیب اغلب در جهت نادرستی پیش میروید چون برای‬

‫متحول ساختن توهم از دیگرانی توصیه میخواهید که خودشان در آن غوطهورند‪.‬‬

‫علت تمامی ناخوشیهایتان را میدانم و دائما در حال فراهم آوردن راهحلهای ساده‪ ،‬مالیم و مطمئن‬

‫هستم‪ .‬ولی به ندرت صدای مرا میشنوید چون حواستان توسط صداهای مداوم حاکی از جدایی پرت می‪-‬‬

‫شود‪ .‬من نماینده یگانگی حقیقی ما‪ ،‬یعنی متضاد آنچه که میاندیشید هستید‪ ،‬میباشم و همین امر باعث‬

‫میشود در برابر هدایتهایم مقاومت نمایید‪.‬‬

‫حدی وجود دارد که در آن به من اعتماد ندارید‪ .‬نگرانید که باورتان به جدایی را آشکار کنم و این کار دنیای‬

‫پر سر و صدایی را که به آن اخت گرفتهاید بساید‪.‬‬

‫و حق با شما است‪.‬‬

‫‪97‬‬
‫یگانگی برایتان ناآشنا است و به نظر میآید که از شما خواسته میشود دست از دنیایی که ساختهاید ‪-‬‬

‫علیرغم درد‪ ،‬بیماری و مرگی که با آن همراه است ‪ -‬برای رسیدن به چیزی بسیار عظیمتر و در عین حال‬

‫ناشناخته بردارید‪ .‬این جداً میتواند موجب تردید‪ ،‬عدم اطمینان و ناآرامی شود‪.‬‬

‫برای همین است که این فرایند تدریجی میباشد‪.‬‬

‫پل‪ ،‬فاصله بین دنیای کنونی جدایی و منزلگه طبیعی یگانگی را شامل میشود‪ .‬تا هر جایی که بخواهید می‪-‬‬

‫توانید از پل بگذرید و هرگاه بخواهید توقف کنید‪ ،‬باز گردید یا ادامه دهید‪ .‬هر چند که در عبور از پل یاری‪-‬‬

‫تان خواهم داد ولی هرگز دخالتی در خواستههایتان نمیکنم‪.‬‬

‫در اثر تمرین حضور مرا راحتتر میپذیرید‪ .‬هرگاه نتایج ملموسی در مورد مسائلتان بگیرید شواهد بیشتری‬

‫از ارزشی که به همراه میآورم نصیبتان میشود‪ .‬شاید در ابتدا کند باشد ولی به تدریج که در گوش سپردن‬

‫به راهنماییهایم مجرب میشوید با اطمینان بیشتری به آن سوی پل میروید‪.‬‬

‫تماس با گری‬

‫خبرنامه‬

‫اطالعات بیشتر‬

‫‪98‬‬

You might also like