You are on page 1of 72

‫‪ 

Baffle‬‬ ‫تیغه‬
‫‪ Channel‬‬ ‫کانال‬
‫‪ Chiller‬‬ ‫سرد کننده‬
‫‪ Condenser‬‬ ‫چگالنده‬
‫‪ Cooler‬‬ ‫خنک کننده‬

‫‪ Double Pipe Heat Exchanger‬‬ ‫مبدل های دو لوله ای‬

‫‪ Double tube heat exchanger‬‬ ‫مبدل حرارتی دو لوله ای‬

‫‪ Fin Fan or Air Cooler‬‬ ‫کولر یا خنک کننده هوایی‪ ‬‬

‫‪ Fixed Tube Sheet Exchanger‬‬ ‫مبدل های سر ثابت‪ ‬‬

‫‪ Floating Head Heat Exchanger‬‬ ‫مبدل های سر شناور‬

‫کولر های هوایی با پنکه دمنده‪ ،  ‬فن پایین کولر قرار می‬
‫‪ Forced Draft‬‬
‫گیرد‬
‫‪ Heater‬‬ ‫مبدل های حرارتی گرم کننده‬

‫‪ hellflow spiral heat exchanger‬‬ ‫مبدل های حرارتی لوله مارپیچ‬

‫‪ Humidity Air Cooler‬‬ ‫کولر های هوایی با استفاده از هوای مرطوب‬


‫کولر های هوایی با پنکه مکنده‪ ،  ‬فن باالی کولر قرار می‬
‫‪ Induced Draft‬‬
‫گیرد‬
‫‪ Reboiler‬‬ ‫جوشاننده‪ ،‬جوش آور‬
‫‪ Shell‬‬ ‫پوسته‬
‫‪ Shell Head‬‬ ‫سر پوسته‬
‫‪ Thermosyphon‬‬ ‫جوشاننده نوع سیفونی‬
‫‪ Tube Sheet‬‬ ‫صفحه لوله‪ ‬‬
‫‪ Tubes‬‬ ‫لوله ها‪ ‬‬
‫‪ U – Tube Exchanger‬‬ ‫مبدل با لوله های ‪ U‬شکل‬
‫‪ viscous coupling‬‬ ‫کوپلینگ روغنی‬
‫‪4Wd - 4 Wheel Drive‬‬ ‫سیستم چهار چرخ متحرك‬
‫شیشه جلوی کم ارتفاع و یا بر آمدگی باد شکن در‬
‫‪ABAT-V E N T S peeds ter‬‬
‫اتومبیلهای‬
‫‪ABAX IAL‬‬ ‫ساختمان خارج محور‬
‫‪ABC : Active Body Control‬‬ ‫کنترل فعال حرکت بدنه‬
‫‪ABD : Automatic‬‬
‫دیفرانسیل قفل شونده خودکار‬
‫‪Brake Differential‬‬
‫‪ABD -Automatic Brake‬‬
‫دیفرانسیل قفل شونده خودکار‬
‫‪Differential‬‬
‫‪ABS : Antilock Brake System‬‬ ‫سامانه ضد بلوکه ‪-‬قفل شدن ترمز‬
‫‪ABS antilock brake s ys tem‬‬ ‫سیستم ترمز ضد قفل‬
‫‪ABS -Antilock Brake S ys tem‬‬ ‫سامانه ضد بلوکه (قفل شدن) ترمز‬
‫‪Abs olute‬‬ ‫مطلق‪ ‬‬
‫‪Abs olute motion‬‬ ‫حرکت مطلق‪ ‬‬
‫‪Abs olute value‬‬ ‫قدرمطلق‬
‫‪Abs orber‬‬ ‫جذب کننده‪ ‬‬
‫‪Abs orber‬‬ ‫جاذب‬
‫‪Abs tract diagram‬‬ ‫نمودار انتزاعی‪ ‬‬
‫‪Abs tract diagram‬‬ ‫نمودار خالصه‪ ‬‬
‫‪AC C : Active C ruis e‬‬
‫سامانه فعال کنترل سرعت پیمایش‬
‫‪Control System‬‬
‫‪AC C -Active C ruis e C ontrol‬‬
‫سامانه فعال کنترل سرعت پیمایش‬
‫‪S ys tem‬‬
‫‪Acceleration‬‬ ‫شتاب‬
‫‪Accelerometer‬‬ ‫شتاب سنج‬

‫‪Acceptable Q uality level AQ L‬‬ ‫سطح کیفیت قابل قبول‬

‫‪Acceptance S ampling‬‬ ‫نمونهگیری پذیرش‬


‫‪Accuracy‬‬ ‫دقّت‪ ‬‬
‫‪Accuracy‬‬ ‫دقت‬
‫‪AC E A‬‬ ‫اتحادیه تولید کنندگان اتومبیل اروپا‬
‫‪AC E A : E uropean Automakers‬‬
‫انجمن خودروسازان اروپا‬
‫‪As s ociation‬‬

‫‪AC HS‬‬ ‫سیستم فعال روشنایی پیچ ها بوسیله چراغ های جلو ‪-‬‬

‫‪AC HS : Active C ornering Head‬‬


‫سیستم فعال روشنایی پیچ ها بوسیله چراغ های جلو‬
‫‪Lamp‬‬
‫‪Active Body C ontrol. ABC‬‬ ‫کنترل فعال حرکت بدنه‬
‫‪Active C ornering Head Lamp‬‬
‫‪active emf‬‬ ‫نیرویی برق رانی موثر‬

‫تمام اجزایی که ایمنی اتومبیل را باال میبرند‪ .‬مانند ‪،ABS‬‬


‫‪Active S afety‬‬
‫‪ ،ESP‬الستیکها‪ ،‬ترمزها‪ ،‬شکل آیرودینامیک اتومبیل و‬

‫‪Activity – Based Costing ABC‬‬ ‫هزینهیابی بر مبنای فعالیت‬


‫‪Activity C os t S lope‬‬ ‫شیب هزینه فعالیت‬
‫‪Activity O n N ode AO N‬‬ ‫نمایش فعالیت به صورت گره‬

‫‪Activity relations hip diagram‬‬ ‫نمودار ارتباطات فعالیت‬

‫‪Activity S lack Time‬‬ ‫زمان مجازی فعالیت‬


‫‪Actual cos t‬‬ ‫هزینه واقعی‬

‫‪Actual C os t of Work P erformed‬‬ ‫هزینه واقعی کار انجام شده‬

‫‪Adaptive C ruis e C ontrol‬‬ ‫سیستم که در ترافیک فاصله و سرعت اتومبیل را با‬


‫‪DaimlerC hrys ler‬‬ ‫اتومبیلهای دیگر تنظیم میکند‬
‫نیروئی که باعث به هم چسبیدن مایعات و یا مواد به هم‬
‫‪ADE Z Y O N‬‬
‫دیگر میشود‪.‬‬
‫‪Adiabatic‬‬ ‫آدیاباتیک‬
‫‪Adiabatic compres s ion‬‬ ‫تراکم بی در رو‪ ‬‬
‫‪Adjacent‬‬ ‫مجاور‪ ‬‬
‫‪Adjoint matrix‬‬ ‫ماتریس الحاقی‬
‫‪Adopt‬‬ ‫قبول کردن‪ ‬‬
‫‪Advanced Manufacturing‬‬
‫تکنولوژی تولید پیشرفته‬
‫‪Technology AMT‬‬
‫‪Advent‬‬ ‫ظهور‪ ،‬ورود‪ ‬‬
‫علم جریان هوا یا همان علم باد که برای اتومبیلها خیلی‬
‫‪AE R O DIN AMIK‬‬ ‫مهم است چون با مقاومت کم در برابر هوا مصرف بنزین‬
‫هم کاهش میابد‪.‬‬
‫‪Aeronautics‬‬ ‫هوانوردی‪ ‬‬
‫‪Aeronautics‬‬ ‫علم هوانوردی‪ ‬‬
‫‪Aggregate P lanning AP‬‬ ‫برنامهریزی تجمیعی‬
‫‪Agile P roduction‬‬ ‫تولید چابک‬
‫‪AHA -Automatic Headlight‬‬
‫تنظیم خودکار چراغ های جلو‬
‫‪Arrangement‬‬
‫‪AHA: Automatic Headlight‬‬
‫تنظیم خودکار چراغ های جلو‬
‫‪Arrangement‬‬
‫‪Air bag‬‬ ‫کیسه هوا‬
‫‪AIR cleaner‬‬ ‫صافی هوا‬
‫‪air condition‬‬ ‫ایرکاندیش‪ ،‬کولر‬
‫‪Air F ilter‬‬ ‫فیلتر هوا‬
‫‪AIR F ilter‬‬ ‫فیلتر هوا‬
‫‪AIR F ilter element‬‬ ‫فیلتر هوا‬
‫در داخل هواکش دریچه ای وجود دارد که به نسبت شدت‬
‫‪Air F low Meter‬‬ ‫جریان هوا باز و بسته میشود و ‪ ECU‬نیز متناسب با این‬
‫میزان پاشش سوخت را مشخص میکند‪.‬‬

‫‪Air gun‬‬ ‫تفنگ هوا‬

‫فرآیند شکلدهی از طریق لغزش هوا‪ -‬یک فرآیند‬


‫شکلدهی حرارتی است که در طی آن از فشار هوا برای‬
‫‪Air S lip F orming‬‬
‫تشکیل یک حباب استفاده شدهاست و سپس از خالء برای‬
‫شکلدهی پالستیکها در برابر قالب استفاده میشود‪.‬‬

‫‪Air S lip F orming‬‬ ‫فرآیند شکلدهی از طریق لغزش هوا‬


‫‪AIR BAG‬‬ ‫کیسه هوا‬
‫‪Airfoil / Aerofoil‬‬ ‫بال هواپیما یا مقطع کشیده آن‪ ‬‬
‫) ‪Airfoil(s‬‬ ‫ایرفویل(ها)‬
‫‪Algebraic notation‬‬ ‫نشانه گذاری جبری‪ ‬‬
‫‪Algorithm‬‬ ‫الگوریتم‬
‫‪Alias ing‬‬ ‫بازتاب بسامدی‬
‫‪Alignment P in‬‬ ‫میلههای راهنما یا میلههای همراستا کننده‬
‫میلههای راهنما یا میلههای همراستا کننده‪ -‬وسایلی که‬
‫‪Alignment P ins‬‬ ‫انطباق کامل یا همراستاسازی صحیح حفره را همانطور که‬
‫قالب بسته میشود‪ ،‬تأمین میکنند‪.‬‬
‫‪Allen key‬‬ ‫آچار آلن‬
‫‪Allen key‬‬ ‫آچارآلن‬
‫‪Alligator clip‬‬ ‫انبر سوسماری‬
‫‪Alligator clip‬‬ ‫انبر سوسماری‬
‫‪Allocation of res ource‬‬ ‫تخصیص منابع‬
‫‪Allowance time‬‬ ‫زمان بیکاری مجاز‬
‫نوسانات ابعادی مجاز‪ -‬ایجاد تفاوتهای ابعادی تعمدی و‬
‫‪Allowances‬‬
‫آگاهانه در ابعاد دو قطعه‪.‬‬
‫‪Alter‬‬ ‫تغییر دادن‪ ‬‬
‫کوپلیمر متناوب‪ -‬نوعی کوپلیمر که در ساختار شیمیایی آن‪،‬‬
‫‪Alternating C opolymer‬‬ ‫دو نوع منومر به طور یک در میان در طول زنجیر پلیمری‬
‫تکرار شدهاند‪.‬‬
‫‪Alternating C opolymer‬‬ ‫کوپولیمر متناوب‬
‫‪Alternator‬‬ ‫دینام‬
‫)‪AMP (Ampere‬‬ ‫آمپر‬
‫‪AMP Ampere‬‬ ‫آمپر‬
‫ابزار اندازه گیری و نشان دهنده میزان جریان ورودی و‬
‫‪AMP E R ME TR‬‬
‫خروجی باطری‬
‫‪Amplifier‬‬ ‫تقویت کننده‬
‫‪Amplitude‬‬ ‫دامنه‬
‫‪Anaerobic s ealer‬‬ ‫موم عایق غیر هوازی‬
‫‪Anaerobic s ealer‬‬ ‫موم عایق (غیر هوازی)‬
‫‪Analogy‬‬ ‫همانند سازی‬
‫‪Analys is‬‬ ‫تحلیل‬
‫‪Analys is of planning‬‬ ‫تجزیه و تحلیل برنامهریزی‬
‫‪Analytic‬‬ ‫تحلیلی‬
‫‪Analytical treatment‬‬ ‫رفتار تحلیلی‪ ‬‬
‫‪Angular‬‬ ‫زاویه ای‬
‫‪Angular dis placement‬‬ ‫جابجایی زاویه ای‬
‫‪Angular frequency‬‬ ‫بسامد زاویه ای‬
‫‪Angular momentum‬‬ ‫اندازه حرکت زاویه ای‬
‫‪angular velocity‬‬ ‫سرعت زاویه ای‬
‫انیل کردن ‪-‬حرارت دادن ‪ -‬فرآیندی که در آن ماده در‬
‫درجه حرارتی نزدیک به نقطۀ ذوب ولی در زیر آن برای‬
‫‪Annealing‬‬ ‫مدتی نگهداشته میشود تا تنش درونی بهوجود آمده در اثر‬
‫عملیات فرآیندی بدون تغییر و انحراف در شکل قطعۀ‬
‫نهایی رها گردد‪.‬‬
‫‪Antenna‬‬ ‫آنتن‬
‫‪Anti Blocker S ys tem. ABS‬‬ ‫سیستم الکترونیکی ضد قفل چرخها‬
‫‪Anti F reeze‬‬ ‫ضد یخ‬
‫نوع ساده و اولیه سیستم ‪ .ABS‬سیستم ترمزی که در‬
‫‪Anti Lock Brakes ALB‬‬ ‫هنگام کشیده شدن الستیکها بر روی زمین با ریتم‬
‫مشخصی ترمزها را گرفته و ول میکند‪.‬‬
‫‪Anti-freeze‬‬ ‫ضد یخ‬
‫‪Anti-s eize compound‬‬ ‫ماده ضد جوش خوردگی‬
‫‪Anti-s eize compound‬‬ ‫ماده ضد جوش خوردگی‬
‫ضد تجمع بارهای ساکن‪ -‬افزودنی که بارهای ساکن را بر‬
‫‪Antis tatic‬‬
‫روی سطح پالستیک کاهش میدهد‪.‬‬
‫‪Anti-s ymmetric‬‬ ‫نامتقارن‬
‫‪AP C : Automatic‬‬
‫کنترل اتوماتیک عملکرد موتور ‪ -‬جلوگیری از ضربه‬
‫‪Performance Control‬‬
‫‪AP C -Automatic P erformance‬‬
‫کنترل اتوماتیک عملکرد موتور (جلوگیری از ضربه)‬
‫‪C ontrol‬‬
‫‪Aperiodic‬‬ ‫نامتناوب‬
‫‪Apparent‬‬ ‫آشکار‪ ‬‬
‫دانسیته ظاهری‪ -‬جرم واحد حجم یک ماده که در محاسبۀ‬
‫‪Apparent density‬‬ ‫آن فضاهای خالی ذاتی موجود در ماده در نظر گرفته‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪Apprais al S ys tem‬‬ ‫سیستم پاداش‬
‫‪Appreciable‬‬ ‫قابل تحسین‪ ‬‬
‫‪Approximate‬‬ ‫تقریبی‬
‫‪Approximation‬‬ ‫تقریب‬

‫‪APS : Acoustic Parking System‬‬ ‫سامانه صوتی کمکی برای پارك کردن‬

‫‪AP S -Acous tic P arking S ys tem‬‬ ‫سامانه صوتی کمکی برای پارك کردن‬

‫‪Aptly‬‬ ‫به طور مناسب‪ ‬‬


‫عبور اتومبیل از آب بطوری که الستیکها با زمین تماس‬
‫‪AQ U A P LAN N IN G‬‬ ‫نداشته باشند و آب از زیر پروفیل الستیک خارج نشده‬
‫بلکه به اطراف پخش شود‪.‬‬
‫‪Arbitrary‬‬ ‫دل خواه‬
‫‪Area element‬‬ ‫عنصر مساحت‬
‫‪Argument‬‬ ‫آرگومان‬
‫‪Array‬‬ ‫رشته‬

‫‪Artificial Intelligence AI‬‬ ‫هوش مصنوعی‬

‫‪Artificial organ‬‬ ‫عضو مصنوعی‪ ‬‬


‫‪Artificial variable‬‬ ‫متغیر مصنوعی‬
‫‪As bes tos‬‬ ‫فیبر نسوز‬
‫‪As bes tos‬‬ ‫فیبر نسوز‪ ،‬آزبست‬
‫‪As pects‬‬ ‫جنبه‪ ‬‬
‫‪AS R : Anti S pin R egulation‬‬ ‫سامانه ضد لغزش‬
‫‪AS R - -Anti S pin R egulation‬‬ ‫سامانه ضد لغزش‬
‫‪As s ignment P roblem‬‬ ‫مساله تخصیص‬
‫سامانه سرویس فعال خودرو ‪ -‬اطالع دهنده سرویس الزم‬
‫‪ASSYST : Active Service System‬‬
‫برای موتور‬
‫سامانه سرویس فعال خودرو (اطالع دهنده سرویس الزم‬
‫‪AS S Y S T -Active S ervice S ys tem‬‬
‫برای)‬
‫‪As tronautics‬‬ ‫علم فظانوردی‪ ‬‬
‫‪As tronomical‬‬ ‫نجومی‪ ‬‬
‫‪As ymmetric‬‬ ‫نامتقارن‬
‫‪As ymptotically s table‬‬ ‫پایداری مجانبی‬
‫‪Atmos phere‬‬ ‫اتمسفر‬
‫‪Atomic‬‬ ‫اتمی‪ ‬‬
‫‪Autocorrelation‬‬ ‫خودارتباطی‬
‫‪Autocorrelation‬‬ ‫خودهمبستگی‬

‫شکست نور توسط آینه داخل اتومبیل‪ .‬که با سیاهتر شدن‬


‫‪AU TO DIMMIN G‬‬ ‫آینه و پخش نور‪ ،‬نور باالی ماشین عقب باعث ناراحتی و‬
‫کاهش دید و مزاحمت راننده اتومبیل جلویی نمیشود‪.‬‬

‫‪Automakers As s ociation‬‬

‫‪Automated G uided V ehicles AG V s‬‬ ‫وسایط نقلیه هدایت شده اتوماتیک‬

‫‪Automated Layout Des ign P rogram‬‬ ‫برنامه طراحی استقرار اتوماتیک‬

‫‪Automated S torage & R etrieval‬‬


‫سیستم ذخیرهسازی و بازیافت اتوماتیک‬
‫‪S ys tem AS /R S‬‬
‫‪automatic head lamp dimmer‬‬ ‫کلید نور باالی خودکار‬
‫‪automatic trans mis s ion‬‬ ‫گیربکس اتوماتیک ‪-‬برای ماشین‪-‬‬
‫‪Automatic Trans mis s ion‬‬ ‫گیربکس اتوماتیک‬
‫‪Automation‬‬ ‫خودکارسازی‬
‫‪Average‬‬ ‫میانگین‪ ،‬متوسط‬
‫‪Average inventory‬‬ ‫موجودی متوسط‬

‫‪Average O utgoing Q uality AO Q‬‬ ‫میانگین کیفیت محصوالت خارج شده‬

‫‪Average O utgoing Q uality Limit‬‬


‫مرز میانگین کیفیت محصوالت خارج شده‬
‫‪AO Q L‬‬

‫‪Average Total Ins pection ATI‬‬ ‫متوسط تعداد کل مورد بازرسی‬

‫‪AWD - All Wheel Drive‬‬ ‫نام مخفف اتومبیلهای چهار چرخ محرك‬

‫‪AWD :All Wheel Drive‬‬ ‫سامانه چهار چرخ متحرك دائمی‪ ،‬محرك تمام چرخ ها‬

‫‪AWD -All Wheel Drive‬‬ ‫سامانه چهار چرخ متحرك دائمی‬

‫‪AWS - All Wheel Steering‬‬ ‫سیستمی که فرمان میتواند هر ‪ 4‬چرخ را یک جا کنترل کند‪.‬‬

‫‪Axel‬‬ ‫محور اکسل‬


‫‪Axel‬‬ ‫محور (اکسل)‬
‫‪axial flow‬‬ ‫جریان محوری‬
‫‪Axiom‬‬ ‫اصل موضوع‪ ‬‬
‫‪Axle s haft‬‬ ‫پلوس‬
‫‪Axle s haft‬‬ ‫شافت اکسل‬
‫‪Axle-s haft‬‬ ‫پلوس‬
‫‪Back – log‬‬ ‫عقبافتادگی از سفارش‪ ‬‬
‫‪Back ward induction‬‬ ‫محاسبات برگشتی‪ ‬‬

‫‪Backbone‬‬ ‫چهار چوب یا اسکلت‪ -‬زنجیر اصلی یک مولکول پالستیکی‪.‬‬

‫‪back-E MF‬‬ ‫نیروی برق وارانی‬


‫‪Backlas h‬‬ ‫لقّی‪ ‬‬
‫‪Back-up‬‬ ‫دنده عقب‬
‫‪Backward‬‬
‫برنامه زمان بندی رو به عقب‬
‫‪Upstream  Scheduling‬‬
‫‪Bailey bridge‬‬ ‫پل متحرك و موقتى‪ ‬‬
‫‪Balance beam‬‬ ‫تیر موازنه‪ ،‬چوب موازنه‪ ‬‬
‫‪Balance Delay‬‬ ‫تأخیر باالنس‪ ‬‬
‫‪Balanced‬‬ ‫متوازن‪ ‬‬
‫‪Balancing‬‬ ‫موازنه سازی‪ ‬‬
‫‪Ball b earing‬‬ ‫بلبرینگ‪ ‬‬
‫‪Ball bearing‬‬ ‫بلبرینگ‬
‫‪Band matrix‬‬ ‫ماتریس نواری‪ ‬‬
‫‪Banding‬‬ ‫توانایی نوار شدن‪ ‬‬
‫‪Bandwidth‬‬ ‫پهنای باند‪ ‬‬
‫‪Bar‬‬ ‫میله‪ ‬‬
‫‪Barometer‬‬ ‫بارومتر‬
‫‪Barrel‬‬ ‫ساسات – دریچه‬
‫‪Barrier coating‬‬ ‫پوشش نفوذ ناپذیر‪ ،‬پوشش مانع ‪ ‬‬
‫‪Barrier layer‬‬ ‫پوشش مانع ‪ ‬‬
‫سیستمی که در ترمزهای آنی فشار داخل هیدرولیک ترمز‬
‫‪BAS‬‬ ‫را زیاد کرده و باعث پخش یکسان قدرت ترمز به چرخها‬
‫میشود‬
‫سامانه کمکی ترمز که در مواقع ترمزگیری حداکثر فشار را‬
‫‪BAS :Brake As s is t C ontrol‬‬
‫به ترمزها وارد می آورد‬
‫سامانه کمکی ترمز که در مواقع ترمزگیری حداکثر فشار را‬
‫‪BAS - Brake As s is t C ontrol‬‬
‫به ترمزها وارد می آورد‬
‫‪Bas alt fibers‬‬ ‫الیاف بازالت ‪ ‬‬
‫‪Bas cule-bridge‬‬ ‫پل اهرمى‪ ‬‬
‫‪Bas e line‬‬ ‫خط مبدا‪ ،‬خط مبنا ‪ ‬‬
‫‪Bas ic‬‬ ‫اصلی‬
‫‪Bas ic feas ible s olution‬‬ ‫جواب اساسی قابل قبول‪ ‬‬
‫‪Bas ic time‬‬ ‫ان مشاهده شده‪ ‬‬
‫‪Bas is variable‬‬ ‫متغیر پایه‪ ‬‬
‫‪Batch‬‬ ‫پیمانه‪ ‬‬
‫‪Batch number‬‬ ‫شماره پیمانه‪ ‬‬
‫‪Batch P roduct‬‬ ‫تولید دستهای یا گروهی‪ ‬‬
‫‪Beam‬‬ ‫تیر‪ ‬‬
‫‪Beam anchor‬‬ ‫تیرى که دیوار را محکم نگه می دارد‪ ‬‬
‫‪Beam column framing‬‬ ‫ساختمان با قابلهای شامل تیر و ستون‬
‫‪Beam deflection‬‬ ‫خمیدگی خیز‪  ‬تیر‪ ‬‬
‫‪Beam tes t‬‬ ‫آزمایش اندازه گیرى تیر از نظر مقاومت‪ ‬‬
‫‪Bearing‬‬ ‫یاتاقان‪ ‬‬
‫‪Bearing‬‬ ‫یاتاقان‪ ‬‬
‫‪Bearing‬‬ ‫یاتاقان‬
‫‪Beat‬‬ ‫ضربان‪ ‬‬
‫‪Benchmark‬‬ ‫محک‪ ‬‬
‫‪Benefit – Cost Ratio‬‬ ‫نسبت درآمد ـ هزینه‪ ‬‬
‫‪benzene‬‬ ‫بنزین‬
‫‪Bernoulli‬‬ ‫برنولی‬
‫‪BHP :Break Horse Power‬‬ ‫واحد اسب بخار‬
‫واحد اسب بخار‪ ،‬معادل ‪ 746‬وات که در زبان المانی‬
‫‪BHP - Break Hors e P ower‬‬
‫با‪ PS ‬نشان داده می شود‬
‫‪Biaxial‬‬ ‫دو محوری‪ ‬‬
‫قالبگیری بادی دو محوری‪ -‬یک فرآیند قالبگیری بادی‬
‫‪Biaxial blow molding‬‬
‫که مادۀ اکسترد شده را در دو جهت میکشد‪.‬‬
‫‪BIBO s tability‬‬ ‫پایداری ورودی ‪ -‬خروجی‪ ‬‬
‫‪Big end bearing‬‬ ‫یاتاقان میللنگ‪ ‬‬
‫‪Big -end bearing‬‬ ‫یاتاقان میللنگ‬
‫‪Bill O f Material BO M‬‬ ‫بیست انفجاری مواد‪ ‬‬
‫‪Binder‬‬ ‫محمل‪ ،‬پیوند دهنده‪ ،‬چسب‪ ‬‬
‫‪Biochemis try‬‬ ‫زیست شیمی‪ ‬‬
‫‪Biomas s‬‬ ‫زیست توده‪ ،‬توده زنده‪ ‬‬
‫‪Biomechanical engineering‬‬ ‫مهندسی بیومکانیک‪ ‬‬
‫امروزه چراغهای ‪ BI-XENON‬پیشرفته ترین و قویترین‬
‫نوع چراغ هستند‪.‬در این چراغها برای نور پائین و باال ‪2‬‬
‫چراغ جدا استفاده میشود‪.‬چون طول موج و به عبارتی رنگ‬
‫‪BI-X E N O N‬‬
‫این چراغها شبیه نور خورشید است در شب باعث نارحتی‬
‫چشم سایر رانندگان نمیشود و بازتاب را به حداقل‬
‫میرساند‪.‬‬
‫‪Blade‬‬ ‫تیغه ‪ ‬‬
‫‪Bleed nipple‬‬ ‫سوزن یا شیر هواگیری‪ ‬‬
‫‪Bleed nipple‬‬ ‫سوزن یا شیر هواگیری‬
‫‪Bleeder‬‬ ‫منفذ تخلیه هوا از قالب ‪ ‬‬
‫‪Blend‬‬ ‫آمیخته‪ ،‬مخلوط ‪ ‬‬
‫‪Blis ter‬‬ ‫تاول ‪ ‬‬
‫‪Bloom‬‬ ‫شکفتهشده الستیک‪ ، ‬کدر شدن رنگ ‪ ‬‬
‫‪Blooming‬‬ ‫شکفتگی‪ ،‬شکوفندگی‪ ‬‬
‫‪BLO W-BY‬‬ ‫نام گازهایی که در زمان احتراق به پیستونها میروند‬
‫‪Blowing agent‬‬ ‫عامل پفدهنده‪ ،‬عامل پفزا‪ ،‬عامل دمش ‪ ‬‬

‫عوامل بادکننده‪ -‬نوعا‪ ،‬عوامل بادکننده مواد شیمیایی‬


‫هستند که تجزیه میشوند تا حبابهای کوچک نیتروژن یا‬
‫‪Blowing agents‬‬
‫کربن دیاکسید را در پالستیکهای مذاب ایجاد کنند‪ .‬این‬
‫فرآیند انواع گوناگون فومها را تولید میکند‪.‬‬

‫‪Bond‬‬ ‫پیوند‪ ‬‬
‫‪Bottleneck‬‬ ‫گلوگاه‪ ‬‬
‫‪Bound‬‬ ‫کران‪ ،‬مرز‪ ‬‬
‫‪Boundary‬‬ ‫کرانه‪ ،‬مرز‪ ‬‬
‫‪Boundary condition‬‬ ‫شرایط مرزی ‪ ‬‬
‫‪Boundary element‬‬ ‫جزء مرزی‪ ‬‬
‫‪Boundary layer‬‬ ‫الیه مرزی ‪ ‬‬
‫‪Bounded‬‬ ‫کراندار‪ ،‬مرزی‪ ‬‬
‫موتور باکسر‪ .‬موتوری که سیلندرهای آن در یک راستا‬
‫‪BO X E R MO TO R‬‬
‫یعنی با زاویه ‪ 180‬درجه باشند‪.‬‬
‫‪Brach‬‬ ‫نقض معاهده‪ ‬‬
‫‪Braided‬‬ ‫بافته شده‪ ‬‬
‫‪Brainware‬‬ ‫مغزافزار‪ ‬‬
‫‪Brake bleeding‬‬ ‫هواگیری ترمز‪ ‬‬
‫‪Brake bleeding‬‬ ‫هواگیری ترمز‬
‫‪Brake dis k‬‬ ‫دیسک ترمز‪ ‬‬
‫‪Brake dis k‬‬ ‫دیسک ترمز‬

‫پاك کننده دیسک ترمز‪ .‬در هنگام بارش شدید باران روی‬
‫دیسک را یک الیه نازك آب میگیرد‪ ،‬این سیستم با ایجاد‬
‫‪Brake Dis k Wiping‬‬
‫تماس بسیار خفیف لنت ترمز با دیسک با فواصل مشخص‬
‫سطح دیسک را تمیز میکند‪.‬‬

‫‪Brake drum‬‬ ‫کاسه ترمز‪ ‬‬


‫‪Brake drum‬‬ ‫کاسه ترمز‬
‫‪Brake lining‬‬ ‫لنت ترمز‪ ‬‬
‫‪Brake lining‬‬ ‫لنت ترمز‬
‫‪Brake pads‬‬ ‫بالشتک ترمز‪ ‬‬
‫‪Brake pads‬‬ ‫بالشتک ترمز‬
‫‪Brake s hoe‬‬ ‫کفشک ترمز‪ ‬‬
‫‪Brake s hoe‬‬ ‫کفشک ترمز‬
‫‪branching pipes‬‬ ‫لوله های انشعابی‬
‫‪Break‬‬ ‫ترمز‪ ‬‬
‫‪Break‬‬ ‫پارگی‪ ‬‬
‫‪Break – Even‬‬ ‫سربهسر‪ ‬‬
‫‪Break by wire‬‬ ‫سیستم ترمز برقی‬
‫‪Breakage‬‬ ‫پارگی‪ ،‬شکستگی‪ ‬‬
‫‪Breaker bar‬‬ ‫اهرم‪ ‬‬
‫‪Breaker bar‬‬ ‫اهرم‬
‫‪Breaking load‬‬ ‫بار شکنندگی‪ ،‬بار پاره کننده ‪ ‬‬
‫‪Breakwater‬‬ ‫موج شکن‪ ‬‬
‫‪Breather‬‬ ‫ورقه نفوذ دهنده هوا ‪ ‬‬
‫‪Bridge‬‬ ‫پل‪ ‬‬
‫‪Bridge building‬‬ ‫پل سازى‪ ‬‬
‫‪Bridging‬‬ ‫پل زدن ‪ ‬‬
‫‪Brittle‬‬ ‫شکننده‪ ،‬ترد ‪ ‬‬
‫‪Brittle fracture‬‬ ‫شکست ترد ‪ ‬‬
‫‪Brittlenes s‬‬ ‫شکنندگی‪ ،‬تردی ‪ ‬‬
‫‪Brus h‬‬ ‫برس ‪ ‬‬
‫‪Bubble‬‬ ‫حباب‪ ‬‬
‫‪Bubble cap‬‬ ‫فنجانک حباب‪ ‬‬
‫‪Bubble chamber‬‬ ‫اتاقک حباب‪ ‬‬
‫‪Bubble tray‬‬ ‫بشقابک حباب‪ ‬‬
‫‪Buckle‬‬ ‫کردن خم کردن تا خوردن‪ ،‬چین خوردن‪ ،‬تا شدن‪ ،‬دوال‬

‫‪Buckling‬‬ ‫کمانش ‪ ‬‬


‫‪Buckling in columns‬‬ ‫کمانش در ستون ها‪ ‬‬
‫‪Budgeted C os t of Work S cheduled‬‬
‫هزینه بودجه بندی شده کار زمانبندی ‪ ‬‬
‫‪BC WS‬‬
‫‪Build up‬‬ ‫تجمع ‪ ‬‬
‫‪Bulk‬‬ ‫حجمی‬
‫صفحه جداکننده قسمت موتور از قسمت سرنشین در اتاق‪ ‬‬
‫‪Bulk head‬‬
‫خودروها‬
‫صفحه جداکننده قسمت موتور از قسمت ‪ ‬سرنشین در اتاق‬
‫‪Bulk head‬‬
‫خودروها‬
‫‪Bulk molding compound‬‬ ‫آمیزه قالب گیری آماده ‪ ‬‬
‫‪Bumper‬‬ ‫سپر خودرو‪ ،‬ضربه گیر‪ ‬‬
‫‪Buoyant‬‬ ‫شناور‪ ‬‬
‫‪Buoyant force‬‬ ‫نیروی شناوری‪ ‬‬
‫‪Bus hing‬‬ ‫بوش سیلندر – محفظه‬
‫‪Bus ines s P roces s R eengineering‬‬
‫مهندسی مجدد فرآیندهای تجاری‪ ‬‬
‫‪BP R‬‬
‫بوسیله سیم ‪-‬جهت انتقال جریان الکتریکی و فرمان های‬
‫‪by wire‬‬ ‫کنترلی در مبحث تعویض سیستم های مکانیکی با نوع برق‬
‫آنها‬
‫اتومبیلهایی که ‪ 2+2‬نفر گنجایش سرنشین داشته و روی‬
‫‪C ABR IO‬‬
‫اتومبیل باز شونده باشد‪.‬‬
‫‪C alculus‬‬ ‫حساب دیفرانسیل و انتگرال‪ ‬‬
‫کلندر کردن‪ -‬فرآیند شکلدهی یک ورقۀ پیوسته از طریق‬
‫فشردن ماده در میان دو یا چند غلتک موازی برای‬
‫‪C alendering‬‬
‫بخشیدن پرداخت نهایی مطلوب به قطعه یا اطمینان از‬
‫یکنواختی ضخامت آن‪.‬‬
‫‪C aliper‬‬ ‫کولیس‬

‫‪camber ‬‬ ‫کمبر‪( ‬میزان انحراف باالی چرخ نسبت به امتداد قائم)‬

‫‪C ams haft‬‬ ‫میل سوپاپ‬

‫شبکه رابط بین سیستم مرکزی کنترل اتومبیل (‪ )ECU‬و‬


‫‪CAN - Controller Area Network‬‬
‫سیستم کنترل محیطی اتومبیل (‪ ،ABS، AIRBAG‬کولر‪)....‬‬

‫‪C AN bus‬‬ ‫باس کن‬


‫‪C anis ter‬‬ ‫کانیستر‬
‫‪C anis ter‬‬ ‫کانیستر‪ -‬مخزن جذب بخارات بنزین‬
‫‪C antilever‬‬ ‫گیردار‬
‫‪C antilever beam‬‬ ‫تیر گیردار‬
‫‪C apacitor‬‬ ‫خازن‬
‫‪C apacity R equirements P lanning‬‬
‫برنامهریزی ظرفیت مورد نیاز‬
‫‪C RP‬‬
‫‪C apital Budgeting‬‬ ‫بودجهبندی سرمایه‬

‫‪C apturing‬‬ ‫تسخیر‪ ،‬تبدیل داده ها یا فایل های آنالوگ به دیجیتال‬

‫‪C arbon‬‬ ‫کربن‬


‫‪C arbon Alloy‬‬ ‫آلیاژ کربن‬
‫‪C arbon Brus hes‬‬ ‫جاروبکهای کربنی‬
‫‪C arburetor‬‬ ‫کاربراتور‬
‫‪C arburetor‬‬ ‫کاربراتور‬
‫‪C arburettor = C arburetor‬‬ ‫کاربراتور‬
‫‪C as h F low‬‬ ‫جریان نقدینگی‬

‫‪C as tellated nut - C as tle nut‬‬ ‫مهره اشپیلخور‪  -‬مهره چاکدار‬

‫‪C as tellated nut = C as tle nut‬‬ ‫مهره اشپیلخور‪  -‬مهره چاکدار‬

‫‪C atalytic C onverter‬‬ ‫مبدل کاتالیزی‬

‫کاتالیزی‪ :‬قسمتی ا ز ‪ ‬مبدل سیستم اگزوز شبیه به صدا‬


‫‪C atalytic C onverter‬‬ ‫خفهکن که آلودگیهای ویژهای را از دود خروجی موتور‬
‫جذب و به گازهایی بیضرر تبدیل میکند‪.‬‬

‫یکی از قطعات اگزوز که میزان گازهای آلوده کننده محیط‬


‫‪C atalyzer‬‬
‫زیست را کاهش میدهد‪.‬‬
‫‪C atapult‬‬ ‫منجنیق‪ ،‬سنگ انداز‪ ،‬هر جسم فنری پرتاب گر‪ ‬‬
‫‪C atapult‬‬ ‫منجنیق‪ ،‬سنگ انداز‪ ‬‬
‫‪C avitation‬‬ ‫حفره سازى‪ ،‬حفره‪ ،‬بریدگى‬
‫‪C avity‬‬ ‫حفره‪ ،‬محفظه‬

‫سیستمی که همراه ‪ ESP‬کار میکند و در بسیاری از‬


‫اتومبیلهای ‪ BMW‬مورد استفاده است و جزو سیستمهای‬
‫‪CBC - Cornering Brake Control‬‬
‫ایمنی فعال محسوب میشود‪ .‬وظیفه ‪ CBC‬حفظ پایداری‬
‫اتومبیل در هنگام ترمز در پیچ است‪.‬‬
‫‪CBC :Cornering Brake Control‬‬ ‫سامانه ای برای باالتر بردن کارایی ترمزها در پیچ های تند‬

‫سامانه ای برای باالتر بردن کارایی ترمزها در پیچ های تند ‪CBC- Cornering Brake Control‬‬

‫سانتیمتر مکعب‪ .‬حجم موتور اتومبیلها با این واحد بیان‬


‫میشود‪ .‬حجم موتور مساحت بین باالترین نقطه حرکت‬
‫‪CC - Cubic Centimeter‬‬ ‫پیستون (محل قرار گیری سوپاپها) و پایینترین نقطه‬
‫حرکت پیستون ( پایین سیلندر) در داخل سیلندر است‪.‬‬
‫‪ 1CC‬برابر ‪ Cubic Inch 16‬است‪.‬‬

‫کمپانی ‪ Daimler-Chrysler‬اتومبیلهای دیزل‬


‫‪C DI‬‬ ‫مرسدس بنز را به این نام میخواند‪ CDI.‬محفف‬
‫‪ Common Rail Diesel Injection System‬است‪.‬‬

‫‪C eles tial mechanics‬‬ ‫مکانیک اجرام سماوی‪ ‬‬


‫‪C ellular Layout‬‬ ‫طراحی استقرار سلولی‬
‫‪C enter‬‬ ‫مرکز‬
‫‪C entral‬‬ ‫مرکزی‬
‫‪C entral convolution‬‬ ‫شکنج مرکزى‬
‫‪C entral difference‬‬ ‫تفاضل مرکزی‬
‫‪C entral mas s s torage‬‬ ‫انباره جرم مرکزی‬

‫‪C entral P roces s ing U nit C P U‬‬ ‫واحد پردازش مرکزی‬

‫ریختهگری سانتریفوژی‪ -‬فرآیندی که بدان وسیله نوعا‬


‫‪C entrifugal cas ting‬‬
‫لولهها و تیوپهای بزرگ تولید میشود‪.‬‬
‫‪C entripetal‬‬ ‫جانب از مرکز‪ ،‬گریز از مزکز‬
‫‪C entroid‬‬ ‫مرکز هندسی‬
‫‪C eramic‬‬ ‫سرامیک‬
‫‪C ertificate of Q uality C O Q‬‬ ‫گواهی کیفیت‬
‫‪Chain – sampling plan‬‬ ‫طرح نمونهگیری زنجیرهای‬

‫پلیمریزاسیونرشد زنجیر‪ -‬نوعی از فرآیند پلیمریزاسیون که‬


‫‪Chain growth polymerization‬‬ ‫در آن زنجیرها از آغاز تاپایان و رسیدن به مرحلۀ تکمیل‬
‫تقریبا به طور آنی و فوری رشد میکنند‪.‬‬

‫‪C hain hois t‬‬ ‫جعبه قرقره زنجیری‪ ‬‬


‫‪C hannel roughnes s‬‬ ‫زبری کانال‬
‫‪C haracteris tic‬‬ ‫ویژگی‪ ،‬مشخصه‪ ،‬مفسر‬
C haracteris tic action ‫عامل مشخصه‬
C haracteris tic actuation
‫احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن‬
probability
C haracteris tic curve ‫منحنی مشخصه‬

C haracteris tic detection width ‫عرض منطقه اکتشافى کشتى مین جمع کن‬

C haracteris tic equation ‫ معادله مشخصه‬،‫معادله ویژگی‬

C haracteris tic expans ion time ‫زمان شاخص انبساط‬

C haracteris tic values ‫ مقادیر مشخصه‬،‫مقادیر ویژگی‬


C haracteris tic vectors ‫ بردارهای مشخصه‬،‫بردارهای ویژگی‬
C haracteris tics  ‫مشخّصات‬
C hock ‫تعدیل کننده – دمپر‬
C irclip ‫خار حلقهای‬
C irclip ‫ گیره فنری‬،‫خار حلقهای‬
C ircular frequency ‫بسامد زاویه ای‬
C irculation ‫گردش‬
CKD :Completely Knocked
‫قطعات باز شده یا منفصل یک محصول‬
Down
CKD- Completely Knocked
‫قطعات باز شده یا منفصل یک محصول‬
Down
C las s ified  ‫طبقه بندی شده‬
C learance ‫ لقی‬-‫خالصی‬
C lockwis e ‫ساعت گرد‬
C lockwork  ‫طرز کار درونی یک ماشین‬
clutch ‫کالچ‬

CNG :Compressed Natural Gas ‫گاز طبیعی فشرده شده‬

C N G - C ompres s ed N atural G as ‫گاز طبیعی فشرده شده‬

‫گاز کربن مونو اکسید که در هنگام احتراق ناقص سوخت‬


CO
.‫ایجاد شده و گازی مضرر است‬
C oas t ‫دنده خالص‬
C oefactor ‫هم عامل‬
C oefficient ‫ضریب‬
C oefficient of damping ‫ضریب میرایی‬
C oefficient of vis cos ity ‫ضریب لزجی‬
C oherence ‫وابستگی‬
‫‪C oherence function‬‬ ‫تابع وابستگی‬
‫‪C oil S pring‬‬ ‫فنر حلقوی یا مارپیچ‪ -‬فنر لول‬
‫‪C oil S pring‬‬ ‫فنر حلقوی یا مارپیچ ‪ -‬فنر لول‬
‫‪C olliding‬‬ ‫برخورد کننده‪ ‬‬
‫‪C olliding body‬‬ ‫جسم برخورد کننده‪ ‬‬
‫‪C olumb damping‬‬ ‫میرایی کولمب‬
‫‪C olumn‬‬ ‫ستون‪ ،‬ستونی‬
‫‪C olumn matrix‬‬ ‫ماتریس ستونی‬
‫‪C ombination of production‬‬
‫ترکیب عوامل تولید‬
‫‪factors‬‬
‫‪C ombine‬‬ ‫ترکیب کردن‪ ‬‬
‫‪C ombus tion‬‬ ‫احتراق‪ ‬‬
‫جابجاگری کردن‪- ،‬دربرق هدایت و تغییر یک یا چند‬
‫‪C ommutate‬‬
‫جریان براى ایجاد جریان مداوم‬
‫‪commutation‬‬ ‫کموتاسیون‪ ،‬جابجاگرى‬
‫‪commutation handler‬‬ ‫دسته کموتاسیون ‪ /‬جابجاگری‬
‫‪Company – Wide Quality‬‬
‫کنترل کیفیت در سطح شرکت‬
‫‪C ontrol C WQ C‬‬
‫‪C omparative value‬‬ ‫مقدار نسبی‪ ‬‬
‫‪C ompatible‬‬ ‫سازگار‬
‫‪C ompetitive Benchmarking‬‬ ‫محکزنی رقابتی‬
‫‪C ompetitive Dimens ions‬‬ ‫ابعاد رقابتی‬
‫‪C omplementary‬‬ ‫عمومی‬
‫‪C omplementary s olution‬‬ ‫حل عمومی‬
‫‪C omplete res pons e‬‬ ‫پاسخ کامل‬
‫‪C omplex‬‬ ‫پیچیده‪ ‬‬
‫‪C omplex‬‬ ‫مختلط‪ ،‬موهومی‬
‫‪C omplex conjugate‬‬ ‫مزدوج مختلط‬
‫‪C omplex number‬‬ ‫عدد مختلط‪ ،‬شماره مختلط‬
‫‪C omponent‬‬ ‫مولفه‪ ،‬مولفه بردار‪  ،‬قسمت‪ ،‬قطعه‬
‫‪C omponent drawing‬‬ ‫رسم قطعات‬

‫‪C omponent efficiency‬‬ ‫میزانى براى اندازه گیرى بازده یک قسمت از یک ماشین‬

‫‪C omponent part‬‬ ‫جز ساختمان‪ ،‬جز قطعه‬


‫‪C ompres s ible‬‬ ‫قابل تراکم‪ ،‬جریانهای قابل تراکم‬
‫‪C ompres s ion‬‬ ‫تراکم‬
‫‪C ompres s ion ratio‬‬ ‫نسبت تراکم‬
‫‪compres s or‬‬ ‫کمپرسور‪ ،‬پمپی که فشرده کننده هوا یا مایع کولر است‬

‫‪C omputational‬‬ ‫محاسباتی‪ ‬‬


‫‪C omputer‬‬ ‫رایانه‪ ،‬کامپیوتر‬
‫‪Computer – Aided Software‬‬
‫مهندسی نرمافزار به کمک کامپیوتر‬
‫‪E ngineering C AS E‬‬
‫‪C omputer Aided Des ign C AD‬‬ ‫طراحی به کمک کامپیوتر‬

‫‪C omputer Aided E ngineering C AE‬‬ ‫مهندسی به کمک کامپیوتر‬

‫‪C omputer Aided Manufacturing‬‬


‫ساخت به کمک کامپیوتر‬
‫‪C AM‬‬
‫‪C omputer Aided P roces s‬‬
‫برنامهریزی فرآیند به کمک کامپیوتر‬
‫‪planning C AP P‬‬
‫‪C omputer Integrated E nterpris e‬‬
‫تشکیالت یکپارچه کامپیوتری‬
‫‪C IE‬‬
‫‪C omputer Integrated‬‬
‫تولید یکپارچه کامپیوتری‬
‫‪Manufacturing C IM‬‬

‫‪C omputer N umerical C ontrol C N C‬‬ ‫کنترل عددی کامپیوتری‬

‫‪C omputerized R elations hip‬‬


‫برنامهریزی طراحی استقرار روابط به صورت کامپیوتری‬
‫‪Layout P lanning C O R E LAP‬‬

‫‪C omputerized R elative‬‬


‫‪Allocation of F acilities‬‬ ‫تکنیک تخصیص نسبی تسهیالت به صورت کامپیوتری‬
‫‪Technique C R AF T‬‬
‫‪C onceive‬‬ ‫تصور کردن‪ ‬‬
‫‪C onceptual des ign‬‬ ‫طرح مفهومی‪ ،‬طرح ذهنی‪ ‬‬
‫‪C oncern‬‬ ‫نگرانی‪ ،‬مشغله‪ ‬‬
‫‪C oncurrent‬‬ ‫متقارب هندسه‪ ، ‬متقاطع‪ ،‬هم راس‬
‫‪C oncurrent E ngineering C E‬‬ ‫مهندسی همزمان‬
‫‪C ondens ation‬‬ ‫تغلیظ‪ ‬‬
‫‪C ondens ation‬‬ ‫چگالش‬

‫پلیمریزاسیون تراکمی‪ -‬نوعی فرآیند پلیمریزاسیون که از‬


‫‪Condensation polymerization‬‬ ‫طریق انجام یک واکنش شیمیایی به وقوع میپیوند و طی‬
‫این واکنش محصول جانبی نیز تولید میشود‪.‬‬

‫‪C ondens e‬‬ ‫غلیظ کردن‪ ‬‬


‫‪C onditions‬‬ ‫شرایط اولیه‬
C onfined liquid  ‫مایع محصور‬
C onglomeration  ‫سطح مشترك‬

C onglomeration of molecules  ‫گروه مولکول ها‬

C ons equence  ‫نتیجه‬


C ons ervation  ‫بقاء‬
C ons ervation ‫بقا‬
C ons ervation of energy ‫بقا انرژی‬
C ons ervation of mas s  ‫بقای جرم‬
C ons ervative ‫پایستار‬
Conservative  force ‫ نیروی پتانسیل‬،‫نیروی کنسرواتیو‬
C ons ider  ‫ رسیدگی‬،‫ مالحظه کردن‬،‫در نظر داشتن‬
C ons ideration  ‫در نظر گرفتن‬
،‫ استوار‬، ‫ باثبات‬،‫ پایدار‬،‫ مداوم‬،‫ عدد ثابت‬،‫ پایا‬،‫همیشگى‬
C ons tant
‫ثابت‬

C ons tant amperage regulation ‫تنظیم با امپر ثابت‬

C ons tant cos t ‫هزینه ثابت‬


C ons tant current ‫ جریان مستقیم‬،‫ جریان دائم‬،‫جریان ثابت باطری‬
C ons tant velocity  ‫سرعت ثابت‬
C ons tant velocity J oint (C V ‫چهار شاخ که ارتعاشات ناشی از انتقال قدرت تحت‬
J oin) .‫زاویهای را برطرف میکند‬

C ons tant velocity J oint C V J oin ‫نوعی اتصال چهار شاخ‬

C ons traint ‫قید‬


continuity ‫پیوستگی‬
C ontinuous ‫پیوسته‬
C ontinuous And N ever ending
‫بهبود مستمر و بیپایان‬
Improvement
C ontinuous F low P roces s es ‫فرآیند دارای جریان مستمر‬
C ontinuous product ‫تولید دائمی‬

C ontinuous production line ‫خط تولید پیوسته‬

C ontinuum  ‫پیوستار‬
C ontract product ‫قرارداد تولید‬
C ontradiction ‫تناقض‬
C ontribution  ‫مشارکت‬
C ontrive  ‫تدبیر کردن‬، ‫ طرح ریزی کردن‬، ‫تعبیه کردن‬
‫‪C ontrol s tation‬‬ ‫ایستگاه کنترل‬
‫‪C ontrol s urface‬‬ ‫سطح کنترل‬
‫‪C ontrol volume‬‬ ‫حجم کنترل‬
‫‪C onvergent‬‬ ‫همگرا‪ ،‬هم راس‪ ،‬خطوط متقارت‬
‫‪C onvergent lens‬‬ ‫عدسی همگرا‬
‫‪C onvertible‬‬ ‫کوپه سقف متحرك ‪ -‬کروك‬
‫‪C onvolution integral‬‬ ‫انتگرال کانولوشن‬
‫‪C ooling tower‬‬ ‫برج خنک کننده‪ ‬‬
‫‪C oordinate s ys tem‬‬ ‫دستگاه مختصات‪ ‬‬
‫‪C oordinates‬‬ ‫مختصات‬
‫‪C ore C ompetencies‬‬ ‫شایستگیهای اساسیها‬
‫‪C ore P lug‬‬ ‫پولک موتور‬
‫‪Corner – point Solution‬‬ ‫جواب گوشه‬
‫‪C orporate Mis s ion‬‬ ‫مأموریت مشترك‬
‫‪C orporate S trategy‬‬ ‫استراتژی شرکت‬
‫‪C orrective Action‬‬ ‫فعالیت اصالحی‬
‫‪C orrective action‬‬ ‫اقدامات اصالحی‬
‫‪C orres ponding‬‬ ‫متناظر‪ ،‬مانند به مانند‪ ،‬متقابل‪ ،‬هم پاسخ‬

‫‪Cost – Volume – Profit Analysis‬‬ ‫تجزیه و تحلیل هزینه ـ حجم سود‬

‫‪C os t Accounting‬‬ ‫حسابداری هزینه‬


‫‪C os t of C arrying‬‬ ‫هزینه حمل کاال‬
‫‪C otter pin‬‬ ‫پرچ – پین پیچ‬
‫‪C ounters haft‬‬ ‫محور هرزگردی – محور کمکی‬
‫اتومبیلهایی که بین ستون ‪ A‬و ‪ C‬سقف فلزی دارند و‬
‫‪C O UPE‬‬ ‫فضایی برای ‪ 2+2‬نفر و در بعضی موارد تعداد بیشتری‬
‫سرنشین دارند‪.‬‬
‫‪C oupled equations‬‬ ‫معادالت همبسته‬
‫‪C oupler link‬‬ ‫رابط متصل کننده‪ ‬‬
‫‪C oupler link‬‬ ‫لینک اتصال‪ ‬‬
‫‪C rank cas e‬‬ ‫کارتر‬
‫میللنگ‪ :‬مهمترین عضو گردانده داخل موتور کارتر که‬
‫‪C rank S haft‬‬ ‫درون حرکت چرخشی داشته و از طریق قسمتهای پلهای‬
‫شکل خود به شاتونها متصل است‪.‬‬
‫‪C rank S haft‬‬ ‫میللنگ‬
‫تركدار شدن‪ -‬تركهای کوچکی که در امتداد خطوط تنش‬
‫‪C razing‬‬ ‫از طریق برش حالل ‪ Solvent cutting-‬به وجود‬
‫میآیند‪.‬‬
‫‪C reativity‬‬ ‫خلّاقیت‪ ‬‬
‫‪C riterion‬‬ ‫معیار‪ ،‬نشان قطعی‪ ،‬میزان‬
‫‪C ritical‬‬ ‫بحرانی‬
‫‪C ritical activity‬‬ ‫فعالیت بحرانی‬
‫‪C ritical path‬‬ ‫مسیر بحرانی‬
‫‪C ritical P ath Method C .P .M‬‬ ‫روش مسیر بحرانی‬
‫‪C ritically damping‬‬ ‫میرایی بحرانی‬
‫گیره سوسماری‪ :‬گیرهای انبر مانند با دهانههای دندانهدار‬
‫‪C rocodile C lip‬‬
‫برای برقراری اتصاالت موقت الکتریکی‪.‬‬
‫‪C rocodile C lip‬‬ ‫گیره سوسماری‬

‫‪CRS :Collision Reduction System‬‬ ‫سامانه راداری ضد تصادف‬

‫‪C R S - C ollis ion R eduction S ys tem‬‬ ‫سامانه راداری ضد تصادف‬

‫‪C R U IS E C O N TR O L‬‬ ‫سیستم ثابت کننده سرعت‬


‫بلوری شدن‪ -‬فرآیند یا حالتی فیزیکی در ساختار مولکولی‬
‫برخی از پالستیکها که بریکنواختی و فشردگی زنجیرهای‬
‫‪C rys tallization‬‬ ‫مولکولی تشکیل دهندۀ پلیمر داللت میکند‪ .‬معموال به‬
‫تشکیل کریستالهای جامد دارای یک شکل هندسی معین‬
‫اطالق میگردد‪.‬‬
‫‪C ubic Inch‬‬ ‫اینچ مکعب‬

‫عوامل پخت کننده‪ -‬مواد شیمیایی که موجب میشوند تا در‬


‫میان زنجیرهای پلیمری پالستیکهای گرماسخت یا‬
‫‪Curing agents‬‬
‫ترموست‪ ،‬اتصاالت عرضی تشکیل شوند و یا آنها پخت‬
‫گردند‪ ،‬عوامل پخت گفته میشود‪.‬‬

‫‪C urriculum‬‬ ‫برنامه آموزشی‪ ‬‬


‫‪C us tom‬‬ ‫عادی‪ ،‬مرسوم‪ ‬‬
‫‪C us tomer Bas ed Q uality‬‬ ‫کیفیت بر پایه نیاز مشتری‬
‫‪C us tomer S atis faction‬‬ ‫ارضای مشتری‬
‫‪CVT - Constantly Variable‬‬
‫گیرباکس با نسبت متغییر‬
‫‪Trans mis s ion‬‬
‫‪C V T :C ontinuous ly‬‬
‫جعبه دنده با تعویض پیوسته‬
‫‪Variable Transmission‬‬
‫‪C V T- C ontinuous ly V ariable‬‬
‫جعبه دنده با تعویض پیوسته‬
‫‪Trans mis s ion‬‬
‫‪CVVT - Continuously Variable‬‬
‫تکنولوژی زمان متغییر سوپاپ‬
‫‪V alve Timing‬‬
‫ضریب اصطکاك(مقاومت) در برابر هوا‪ .‬میزان مقاومت‬
‫‪CW‬‬
‫اتومبیل در برابر هوا‪.‬‬
‫سیانواکریالت‪ -‬نوعی چسب ترموپالستیکی که برپایۀ‬
‫‪C yanoacrylate‬‬
‫اکریلیکها ساخته شدهاست‪.‬‬
‫‪cylinder‬‬ ‫سیلندر‬
‫‪D4‬‬ ‫نام اختصاری موتورهای ‪ 4‬سیلندر بنزینی تویوتا‬
‫‪D4D‬‬ ‫نام اختصاری موتورهای ‪ 4‬سیلندر دیزل تویوتا‬
‫‪Dam s pillway‬‬ ‫سرریز سد‪ ‬‬

‫میرایی یا جذب ارتعاش‪ -‬تغییرات در خواص که در نتیجه‬


‫شرایط بارگذاری دینامیکی ‪-‬ارتعاشات نتیجه میشود‪.‬‬
‫‪Damping‬‬ ‫میرایش مکانیزمی رابرای اتالف انرژیبدون افزایش درجه‬
‫حرارت اضافی فراهم میسازد و از شکست شکنندۀ‬
‫زودرس جلوگیری میکند و در کارائی خستگی اهمیت دارد‪.‬‬

‫‪Data‬‬ ‫داده‪ ،‬داده ها‬


‫‪Data Dictionary‬‬ ‫فرهنگ داده ها‬
‫‪Databas e‬‬ ‫پایگاه داده‬
‫‪Databas e Management‬‬ ‫مدیریت پایگاه داده‬
‫تمام قسمتهای الکترونیک به هم وصل شده و از یک مرکز‬
‫‪DATE N BU S‬‬ ‫دستور بگیرند‪.‬از این فن آوری در مرسدس بنز ‪ CL‬نیز‬
‫استفاده شده‪.‬‬
‫در سیستم ‪ DE DION‬آکس ثابت و کمک فنر مستقل به‬
‫‪DE DIO N S Y S TE M‬‬
‫صورت پیچیده ای به هم وصل میشوند‪.‬‬
‫‪Deal‬‬ ‫معامله؛ سروکار داشتن‪ ‬‬
‫‪Decision – Making‬‬ ‫تصمیمگیری‬

‫‪Decis ion Making U nder C ertainty‬‬ ‫تصمیمگیری تحت شرایط اطمینان‬

‫‪Decis ion Making U nder R is k‬‬ ‫تصمیمگیری تحت شرایط ریسک‬


‫‪Decis ion Making U nder‬‬
‫تصمیمگیری تحت شرایط عدم اطمینان‬
‫‪U ncertainty‬‬

‫‪Decis ion S upport S ys tem DS S‬‬ ‫سیستم پشتیبانی تصمیم‬

‫‪Decis ion variable‬‬ ‫متغیر تصمیم‬


‫به قطعات پالستیکی یا فلزی گفته میشود که در اتومبیلهای‬
‫سواری دور چرخها و در وسایل نقلیه تناژ باال روی کابین‬
‫‪deflector‬‬
‫راننده و روی قسمت باالی درها برای بهبود آیرودینامیک و‬
‫سهولت عبور جریان هوا قرار داده شده اند‪.‬‬

‫‪Deformation‬‬ ‫تغییر شکل‪ ‬‬

‫‪Deformation‬‬ ‫تغییر شکل‪ ،‬تغییر ریخت‪ ،‬تخریب شکل‪ ،‬از ریخت افتادگی‪ ‬‬

‫‪Delay in delivery‬‬ ‫تأخیر در تحویل‬


‫‪Demand F orecas ts‬‬ ‫پیشبینیهای تقاضا‬
‫‪Demand Management‬‬ ‫مدیریت تقاضا‬
‫‪Deming Application P rize‬‬ ‫جایزه کاربردی دمینگ‬
‫‪Denatured alcohol‬‬ ‫متیل الکل‬
‫‪Depreciation‬‬ ‫استهالك‬
‫‪Des ign criteria‬‬ ‫معیار طراحی‪ ‬‬
‫‪Des ign criteria‬‬ ‫معیار های طراحی‪ ‬‬
‫‪Des ign F or As s embly DF A‬‬ ‫طراحی برای مونتاژ‬

‫‪Des ign F or Manufacturing DF M‬‬ ‫طراحی برای ساخت‬

‫‪Des ign to C os t‬‬ ‫طراحی بر مبنای هزینه‬

‫‪Designing – in Product Quality‬‬ ‫توجه به کیفیت در طراحی محصول‬

‫‪Detail des ign‬‬ ‫طراحی با جزئیّات‪ ‬‬

‫به نامنظم کار کردن موتور (نامنظم شدن احتراق) بعد از‬
‫‪Detention‬‬
‫احتراق ترکیب سوختی توسط جرقه شمع گفته میشود‪.‬‬

‫تزریق مستقیم سوخت در موتورهای دیزل و بنزینی که‬


‫‪DI - Direct Injection‬‬ ‫بدین شکل احتراق بهتر میشود‪.‬یکی از مشکالت موتورهای‬
‫دیزل صدایی است که در زمان احتراق ایجاد میشود‬

‫کد عیبیابی‪ -‬کد شناسایی‪ :‬کدهایی که با اتصال کامپیوتر‬


‫برنامهریزی شده برای تشخیص عیب موتور به موتور‪،‬‬
‫‪Diagnos tic C ode‬‬
‫میتوان به آنها دست یافت‪ .‬این کدها‪ ،‬نمایانگر محل‬
‫دارای مشکل در موتور هستند‪.‬‬
‫‪Diagnos tic C ode‬‬ ‫کد عیبیابی‪ -‬کد شناسایی‬
‫‪Diameteral pitch‬‬ ‫گام قطری‪ ‬‬
‫‪Diametral pitch‬‬ ‫گام قطری‪ ‬‬
‫‪differential‬‬ ‫دیفرانسیل‬
‫‪differential lock‬‬ ‫قفل دیفرانسیل‬
‫‪Dimens ion‬‬ ‫بعد‪ ‬‬
‫‪Dimens ionles s‬‬ ‫بی بعد‪ ‬‬
‫‪dimmer s witch‬‬ ‫کلید تنظیم نور‬
‫‪DIN - Deutsches Institut für‬‬
‫استاندارد اندازه گیری آلمان‪1DIN= 1.12 SAE .‬‬
‫‪normung‬‬

‫‪Direct inventory reduction‬‬ ‫کاهش موجودی مستقیم‬

‫‪Dis crete‬‬ ‫گسسته‬


‫‪Dis cretization‬‬ ‫گسسته سازی‬
‫ترمز دیسکی‪ :‬نوعی سیستم ترمز که در آن با سایش‬
‫‪Dis k Brake‬‬ ‫لنتها بر روی یک صفحه دیسک متصل به چرخ‪ ،‬عمل‬
‫ترمزگیری انجام میشود‪.‬‬
‫‪Dis k Brake‬‬ ‫ترمز دیسکی‬
‫‪Dis pers ion‬‬ ‫پراکندگی‪ ‬‬
‫‪Dis tinct‬‬ ‫متمایز‪ ‬‬
‫‪Dis tinction‬‬ ‫تمایز‪ ‬‬
‫‪Dis tributed N umerical C ontrol‬‬
‫کنترل عددی توزیع شده‬
‫‪DN C‬‬
‫‪Dis tribution R equirements‬‬
‫برنامهریزی احتیاجات توزیع‬
‫‪P lanning DR P‬‬
‫‪Dis tribution R es ource P lanning‬‬
‫برنامهریزی منابع توزیع‬
‫‪DR P 2‬‬

‫دلکو‪ ،‬یکی از قطعات سیستم برقی که جریان برق ولتاژ باال‬


‫‪Dis tributor‬‬
‫را به صورت تنظیم شده به شمعها میفرستد‪.‬‬

‫به آن به صورت مخفف ‪ DTR‬نیز گفته میشود‪.‬سیستم رادار‬


‫هوشمند کنترل کننده فاصله که توسط مرسدس بنز ساخته‬
‫شده‪ .‬این سیستم الکترونیک توسط رادار خود فاصله را تا‬
‫‪DIS TR O N IC‬‬
‫اتومبیل جلوی محاسبه میکند و چنانچه این فاصله تا حد‬
‫خطرناکی کم شود با کاهش نیروی موتور و یا حتی ترمز‬
‫کردن سرعت را کم کرده و فاصله را افزایش میدهد‪.‬‬

‫‪Divers e‬‬ ‫گوناگون‪ ،‬متمایز‪ ‬‬


‫‪Divide‬‬ ‫تقسیم کردن‪ ‬‬
‫‪Divis ible‬‬ ‫قابل تقسیم‪ ‬‬
‫‪DOHC - Double Over Head‬‬ ‫موتوری که در باال دو میل بادامک داشته باشد (و احتماال‬
‫‪C ams haft‬‬ ‫‪ 16‬سوپاپ و ‪ 4‬سیلند داشته باشد)‬
‫‪DO HC :Double O ver‬‬
‫میل سوپاپ دوتایی از باال‬
‫‪Head Camshaft‬‬

‫‪DO HC - Double O ver Head C ams haft‬‬ ‫میل سوپاپ دوتایی از باال‬

‫‪Dome lamp‬‬ ‫چراغ داخل کابین‬


‫‪Domes tic s ervice line‬‬ ‫خط خدمات محلّی‪ ‬‬

‫کد استانداردی که از سوی اداره حمل و نقل آمریکا (‪US‬‬


‫‪ )Departmant of Tarnsportation‬برای روغن‬
‫ترمزهای هیدرولیک تعیین شده است‪.‬در بازار سه نوع‬
‫‪DO T‬‬
‫روغن ترمز ‪ DOT3، DOT4، DOT5‬وجود دارد‪ .‬شماره‬
‫‪ DOT‬بزرگتر نشان دهنده بیشتر بودن دمای جوش روغن‬
‫ترمز و در نتیجه کیفیت بهتر آن است‪.‬‬

‫) ‪Double - O ver head C am (DO HC‬‬ ‫میل سوپاپ دوتایی‬

‫‪Double - O ver head C am DO HC‬‬ ‫میل سوپاپ دوتایی‬

‫میل سوپاپ دوتایی‪ :‬میل سوپاپ برخی موتورها دارای دو‬


‫‪Double - O ver head C am -DO HC‬‬
‫میل سوپاپ هستند که یکی برای سوپاپهای هوا و یکی‬
‫برای سوپاپهای خروج دود تعبیه شدهاند‪.‬‬

‫‪Double Declining Balance‬‬


‫روش موجودی نزولی دوبل‬
‫‪method D.D.B‬‬
‫‪Down – time‬‬ ‫زمان بیکاری‬
‫‪Drag‬‬ ‫نیروی دراگ‪ ‬‬
‫‪Drag‬‬ ‫دراگ‬
‫‪DRC :Dynamic Ride Control‬‬ ‫کنترل سواری پویا ‪-‬برای فنربندی های جدید‬
‫‪DR C - Dynamic R ide C ontrol‬‬ ‫کنترل سواری پویا ‪ -‬برای فنربندی های جدید‬
‫تسمه‪ :‬نواری از جنس الستیک که برای به حرکت در‬
‫آوردن دینام‪ ،‬پمپ آب‪ ،‬پمپ هیدرولیک فرمان‪ ،‬کمپرسور‬
‫‪Drive belt‬‬
‫کولر و نظایر آن‪ ،‬با استفاده از نیروی پولی میللنگ بهکار‬
‫میرود‪.‬‬
‫‪Drive belt‬‬ ‫تسمه‬
‫نواری از جنس الستیک که برای به ‪ ‬حرکت در آوردن‬
‫‪Drive belt‬‬ ‫دینام‪ ،‬پمپ آب‪ ،‬پمپ هیدرولیک فرمان‪ ،‬کمپرسور کولر و‬
‫نظایر آن‪ ،‬با استفاده از نیروی پولی میللنگ بهکار میرود‪.‬‬

‫‪Drive by wire‬‬ ‫انتقال قدرت با سیم‬


‫شافت محرك ‪ -‬پلوس‪ :‬هرگونه شافتی که برای انتقال‬
‫‪Drive s haft‬‬ ‫حرکت ‪  ‬به کار میرود‪ .‬از این واژه غالباً برای اشاره به‬
‫شافت پلوس استفاده میشود‪.‬‬
‫‪Drive s haft‬‬ ‫شافت محرك ‪ -‬پلوس‬
‫‪Drives haft‬‬ ‫میل گاردان‬
‫‪driving axle‬‬ ‫محور گرداننده ‪،‬اکسل گرداننده‪ ،‬محور رانش‬
‫‪driving clutch‬‬ ‫کالچ محرکه‬
‫‪driving gear‬‬ ‫چرخ دنده محرك‬
‫‪driving motor‬‬ ‫موتور محرك‬
‫‪Driving pos ition‬‬ ‫موقعیت محرکه‬
‫‪driving pulley‬‬ ‫قرقره محرکه‬
‫‪driving torque‬‬ ‫گشتاور پیچشى گرداننده‬
‫‪driving wheel‬‬ ‫چرخ محرك‪ ،‬چرخ گرداننده‬

‫ترمز کاسهای‪ :‬نوعی ترمز که از استوانه فلزی کاسهای‬


‫شکلی استفاده میکند که به سطح داخلی چرخ متصل شده‬
‫‪Drum brake‬‬ ‫است‪ .‬هنگامی که پدال ترمز فشرده میشود‪ ،‬لنتهای‬
‫منحنی شکل به دیواره داخلی کاسه چرخ ساییده شده و‬
‫باعث ایجاد حالت ترمز در چرخها میشوند‪.‬‬

‫‪Drum brake‬‬ ‫ترمز کاسهای‬


‫مرکب پس دادن یا افست خشک‪ -‬یک روش چاپ که در‬
‫‪Dry offs et‬‬
‫آن از جوهر خمیری استفاده میشود‪.‬‬
‫نام سیستم ‪ ( ESP‬سیستم پایداری الکترونیکی) در‬
‫‪DS C‬‬
‫‪.BMW‬‬

‫‪DSC :Dynamic Stability Control‬‬ ‫کنترل ثبات پویا ‪-‬با کمک ترمز‬

‫‪DS C - Dynamic S tability C ontrol‬‬ ‫کنترل ثبات پویا ‪ -‬با کمک ترمز‬

‫گیرباکس اتوماتیک هوشمندی که متناسب با نحوه رانندگی‬


‫‪DSP - Dynamic Shift program‬‬
‫دنده تعویض میکند (یا سریع و یا راحتی)‬
‫این سیستم همراه با سیستمهای ‪( ESP‬پایداری‬
‫‪DSTC - Dynamic Stability and‬‬
‫الکترونیکی) و ‪ ( ASR‬آنتی پاتیناژ) کار میکند و ولوو آنرا‬
‫‪Traction C ontrol‬‬
‫‪ DSTC‬نامیده است‪.‬‬
‫‪duct‬‬ ‫کانالها‬

‫ماکتهای انسانی از جنس پالستیک که در تستهای تصادف‬


‫مورد استفاده هستند‪ .‬بر روی این ماکتها سنسورهای‬
‫‪DU MMY‬‬
‫متعددی قرار گرفته و بدین ترتیب میزان و نقاط آسیب‬
‫احتمالی انسانها در تصادفات واقعی محاسبه میشود‪.‬‬

‫‪Dummy Activity‬‬ ‫فعالیت مجازی‬


‫‪Duty cycle‬‬ ‫زمان آماده به کار‬
‫‪Dynamic‬‬ ‫دینامیک‬
‫‪Dynamic P rogramming‬‬ ‫برنامهریزی پویا‬
‫نیروسنج‪ ،‬داینامومتر‪ ،‬وسیله ای که قدرت موتور را اندازه‬
‫‪Dynamometer‬‬
‫میگیرد‪.‬‬
‫‪E arlies t Due Date E DD‬‬ ‫زودترین موعد تحویل‬

‫‪Earliest Likely Optimistic  Time‬‬ ‫زودترین زمان محتمل‬

‫‪E arlies t S tart Time E S T‬‬ ‫زودترین زمان ممکن برای شروع یک فعالیت‬
‫‪E arning P er S hare E .P .S‬‬ ‫سود یا درآمد هر سهم‬
‫‪EBD :Electronic Brake force‬‬
‫توزیع نیروی ترمز به صورت الکترونیکی‬
‫‪Dis tribution‬‬
‫‪E BD - E lectronic Brake force‬‬
‫توزیع نیروی ترمز به صورت الکترونیکی‬
‫‪Dis tribution‬‬
‫‪E BD -E BV‬‬ ‫سیستم الکترونیکی تقسیم نیروی ترمز‬
‫ابونیت‪ -‬شکل سخت و شکنندای از الستیک وولکانیزه‬
‫‪E bonite‬‬
‫شده که درصد باالیی گوگرد دارد‪.‬‬
‫موتور ساخته شده توسط ‪ OPEL‬که به معنی اقتصادی‪،‬‬
‫‪E conomic C ommis s ion for E urope-‬‬
‫‪ ECOTEC‬‬ ‫اکولوژی و تکنولوژی است‬

‫‪E conomic O rder Q uantity E .O .Q‬‬ ‫مقدار سفارش اقتصادی‬

‫‪E conomic P er P eriod E .P .P‬‬ ‫دوره سفارش اقتصادی‬


‫‪E conomic planning‬‬ ‫برنامهریزی اقتصادی‬
‫‪E conomies of Integration‬‬ ‫اقتصادهای یکپارچگی‬
‫‪E conomies of S cale‬‬ ‫اقتصادهای مقیاسی‬
‫‪E conomies of S cope‬‬ ‫اقتصادهای ابعادی‬
‫‪ECU :Electrical Control Unit‬‬ ‫واحد کنترل الکترونیکی‬
‫‪E C U - E lectrical C ontrol U nit‬‬ ‫واحد کنترل الکترونیکی‬

‫واحد کنترل الکترونیکی‪ :‬کامپیوتری که سیستمهای‬


‫جرقهزنی و تزریق سوخت یا سیستم ضدقفل ترمز و مانند ‪E C U E lectronic C ontrol U nit‬‬
‫آنها را کنترل و هدایت میکند‪.‬‬

‫‪EDC - Electronic Diesel Control‬‬ ‫سیستم کنترل موتورهای دیزل انژکتوری‪.‬‬

‫‪EDC :Electronic Diesel Control‬‬ ‫سامانه سوخت رسانی الکترونیکی خودروهای دیزل‬

‫‪E DC - E lectronic Dies el C ontrol‬‬ ‫سامانه سوخت رسانی الکترونیکی خودروهای دیزل‬

‫‪E DLS‬‬ ‫قفل الکترونیکی دیفرانسیل‪.‬‬


‫‪E ffectively‬‬ ‫به طور مؤثّر‪ ‬‬
‫‪efficiency of‬‬ ‫راندمان‬
‫‪E fficient‬‬ ‫موثر‪ ،‬کارآمد‪ ‬‬

‫‪EFI :Electronic Fuel Injection‬‬ ‫کنترل تزریق سوخت الکترونیکی‬

‫‪E F I- E lectronic F uel Injection‬‬ ‫کنترل تزریق سوخت الکترونیکی‬

‫تزریق سوخت الکترونیکی‪ :‬نوعی سیستم سوخترسانی‬


‫‪-E F I E lectronic F uel Injection‬‬ ‫کامپیوتری که سوخت را از طریق انژکتورها به محفظه‬
‫احتراق میرساند‬
‫‪E -gaz‬‬ ‫ارتباط الکتریکی بین موتور و پدال گاز‬

‫چرخش دوباره گازهای اگزوز ‪-‬با ورود مقداری از گازهای‬


‫‪EGR :Exhaust Gas Recirculation‬‬
‫اگزوز به هوای ورودی دمای ویژه احتراق باال می رود‬

‫دریچهای که برای وارد کردن گازهای خشک خروجی از‬


‫‪E G R V alve‬‬ ‫موتور به مسیر جریان هوای ورودی به موتور تعبیه شده‬
‫است‪.‬‬
‫دریچهای که برای وارد کردن گازهای خشک خروجی از‬
‫‪E G R V alve‬‬ ‫موتور به مسیر جریان هوای ورودی به موتور تعبیه شده‬
‫است‪.‬‬
‫دریچهای که برای وارد کردن گازهای‪   ‬خشک خروجی از‬
‫‪E G R V alve‬‬ ‫موتور به مسیر جریان هوای ورودی به موتور تعبیه شده‬
‫است‪.‬‬
‫سیستم ترمز الکتونیکی که در حال حاضر روی این سیستم‬
‫‪E HB‬‬
‫تحقیق می شود‪.‬‬
‫‪E las tic‬‬ ‫کشسان‬
‫‪E las ticity‬‬ ‫االستیسیته‪ ،‬کشسانی‪ ‬‬
‫‪E lectric cell‬‬ ‫سلول الکتریکی‪ ‬‬
‫‪E lectric circuit‬‬ ‫مدار الکتریکی‪ ‬‬
‫‪E lectric circuit theory‬‬ ‫نظریه مدار های الکتریکی‪ ‬‬
‫– ‪Electronic Commerce E‬‬
‫تجارت الکترونیکی‬
‫‪commerce‬‬

‫) ‪E lectronic C ontrol U nit (E C U‬‬ ‫واحد ‪ ‬کنترل ‪ ‬الکترونیکی‬

‫واحد کنترل الکترونیکی‪ :‬کامپیوتری که سیستمهای‪ ‬‬


‫جرقهزنی و تزریق سوخت یا سیستم ضدقفل ترمز و‪E lectronic C ontrol U nit E C U ECU ‬‬
‫مانند آنها را کنترل و هدایت میکند‬

‫‪E lectronic Data Interchange E DI‬‬ ‫تبادالت الکترونیکی داده‬

‫)‪E lectronic F uel Injection (E F I‬‬ ‫تزریق سوخت الکترونیکی‬

‫کامپیوتری که تزریق سوخت الکترونیکی‪ :‬نوعی سیستم‪ ‬‬


‫‪E lectronic F uel Injection E F I‬‬ ‫سوخت رسانی‪ ،‬سوخت را از طریق انژکتورها به محفظه‬
‫‪.‬احتراق می رساند‬
‫‪E lectronic Information S ys tem‬‬
‫سیستم اطالعات الکترونیکی‬
‫‪E IS‬‬
‫‪Electronic Mail E – mail‬‬ ‫رایانامه‪ ،‬پست الکترونیکی‬

‫الوتریاسیون‪ -‬فرآیندی که در طی آن مواد آلودهکننده و‬


‫‪E lutriation‬‬ ‫ذرات نرم از جویباری از مواد پالستیکی خرد شده به وسیلۀ‬
‫خروجیهای کنترل شده جداسازی میشوند‪.‬‬

‫‪E mbraced‬‬ ‫دربرداشتن‪ ‬‬


‫ترمز اضطراری یا دستی‪ :‬نوعی سیستم ترمز مستقل از‬
‫ترمز هیدرولیکی اصلی که میتواند در صورت بروز اشکال‬
‫در ترمزهای اصلی برای کاهش سرعت یا متوقف کردن‬
‫خودرو مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬این وسیله‪ ،‬بدون فشردن‬
‫‪E mergency Brake‬‬ ‫پدال ترمز باعث ساکن ماندن وسیله نقلیه میشود‪ .‬ترمز‬
‫دستی‪ ،‬شامل یک اهرم دستی است که به صورت مکانیکی‬
‫از طریق یکسری کابل و اتصاالت‪ ،‬ترمزهای جلو یا عقب را‬
‫به کار میاندازد‪ .‬ترمز اضطراری به ترمز دستی یا ترمز‬
‫پارك نیز معروف است‪.‬‬
‫ترمز اضطراری یا دستی‪ :‬نوعی سیستم ترمز مستقل از‬
‫ترمز هیدرولیکی اصلی که میتواند در صورت بروز اشکال‬
‫در ترمزهای اصلی برای کاهش سرعت یا متوقف کردن‬
‫خودرو مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬این وسیله‪ ،‬بدون فشردن‬
‫‪E mergency Brake‬‬ ‫پدال ترمز باعث ساکن ماندن وسیله نقلیه میشود‪ .‬ترمز‬
‫دستی‪ ،‬شامل یک اهرم دستی است که به صورت مکانیکی‬
‫از طریق یکسری کابل و اتصاالت‪ ،‬ترمزهای جلو یا عقب را‬
‫به کار میاندازد‪ .‬ترمز اضطراری به ترمز دستی یا ترمز‬
‫پارك نیز معروف است‪.‬‬
‫‪E mergency Brake‬‬ ‫ترمز اضطراری یا دستی‬
‫‪E MF‬‬ ‫نیرویی برق رانی‬
‫‪E mits‬‬ ‫ساطع کردن‪ ‬‬
‫‪E mpirical‬‬ ‫تجربی‪ ‬‬
‫‪E mploy‬‬ ‫به کار گیری‪ ‬‬
‫سیستم برنامهریزی موتور‪ :‬نوعی سیستم کامپیوتری که‬
‫‪-E MS E ngine Management S ys tem‬‬
‫سیستم تزریق سوخت و سیستم احتراق را از طریق‬
‫برنامهریزی جامع‪ ،‬هماهنگ میکند‪.‬‬
‫چگونگی عملکرد سیستم برق خودرو در محیط های الکترو‬
‫‪E MV‬‬ ‫ماگنتیک‪ .‬عملکرد واقعی سیستم برق خودرو در محیطهای‬
‫برق فشار قوی تست میشود‪.‬‬

‫میزان حرکت طولی بین دو قطعه‪ .‬مثالً‪ ،‬در مورد میللنگ‪،‬‬


‫‪E nd F loat‬‬ ‫فاصلهای که میللنگ در امتداد سیلندر به جلو و عقب‬
‫حرکت میکند را دامنه حرکت آن میگویند‪.‬‬

‫میزان حرکت طولی بین دو قطعه‪ .‬مثالً‪ ،‬در مورد میللنگ‪،‬‬


‫‪E nd F loat‬‬ ‫فاصلهای که میللنگ در امتداد سیلندر به جلو و عقب‬
‫حرکت میکند را دامنه حرکت آن میگویند‪.‬‬

‫) ‪E ngine Management S ys tem (E MS‬‬ ‫سیستم برنامهریزی موتور‬

‫سیستم برنامهریزی موتور‪ :‬نوعی سیستم کامپیوتری که‬


‫‪E ngine Management S ys tem E MS‬‬
‫سیستم تزریق سوخت و سیستم احتراق را از طریق‬
‫برنامهریزی جامع‪ ،‬هماهنگ میکند‪.‬‬
‫‪E ngineering application‬‬ ‫کاربرد مهندسی‪ ‬‬
‫‪E ntering bas ic variable‬‬ ‫متغیر اساسی ورودی‬
‫‪E nterpris e Logis tic P lanning‬‬ ‫برنامهریزی تدارکات تشکیالت‬

‫‪E nthalpy‬‬ ‫آنتالپی‬


‫‪E ntropy‬‬ ‫انتروپی‬

‫‪EON - Enhanced Other Network‬‬ ‫تبادل اطالعات ترافیک‬

‫‪EPS - Elektro Power Steering‬‬ ‫سیستم فرمان هیدرولیک با موتور الکتریکی‪.‬‬

‫‪EPS :Electronic Pneumatic Shift‬‬ ‫تعویض دنده بادی با کنترل الکترونیکی‬

‫‪EPS –Electronic Pneumatic Shift‬‬ ‫تعویض دنده بادی با کنترل الکترونیکی‬

‫‪E quilibrium equations‬‬ ‫معادالت تعادل‪ ‬‬


‫‪E quivalent U niform Annual‬‬
‫ارزش سالیانه یکنواخت‬
‫‪V alue E U AV‬‬

‫‪ESP - Electronic Stability‬‬ ‫سیستم پایداری الکترونیکی (و یا بهتر از آن سیستم ضد‬


‫‪P rogram‬‬ ‫ناپایداری که جلوی از کنترل خارج شدن اتومبیل را میگیرد)‬

‫‪E S P :E lectronic S tability‬‬ ‫برنامه ثبات الکترونیک ‪-‬ایجاد پایداری مناسب در پیچ های‬
‫‪P rogram‬‬ ‫تند و لغزنده‬
‫‪E S P - E lectronic S tability‬‬ ‫برنامه ثبات الکترونیک ‪ -‬ایجاد پایداری مناسب در پیچ‬
‫‪P rogram‬‬ ‫های تند و لغزنده‬
‫‪E s s ence‬‬ ‫ذات‪ ‬‬
‫‪E s s ential‬‬ ‫اساسی‪ ‬‬

‫‪E TC :E lectronic Traction‬‬ ‫کنترل کشش الکترونیک ‪-‬که در سرعت باالی ‪ 40‬کیلومتر‬
‫‪C ontrol‬‬ ‫وارد عمل شده و با قفل دیفرانسیل در ارتباط است‬

‫‪ETC - Electronic Traction‬‬ ‫کنترل کشش الکترونیک ‪-‬که در سرعت باالی ‪ 40‬کیلومتر‬
‫‪C ontrol‬‬ ‫وارد عمل شده و با قفل دیفرانسیل در ارتباط است‬

‫انجمن خودروسازان اروپا ‪-‬این حروف مخفف یک عبارت‬


‫‪E uropean‬‬
‫فرانسوی به همین معنی هستند‪ACEA ‬‬
‫‪E xception report‬‬ ‫گزارش موارد نقص‬
‫‪E xchanger‬‬ ‫مبادله گر‪ ‬‬
‫‪E xert‬‬ ‫اِعمال‪ ‬‬

‫چرخش دوباره گازهای اگزوز ‪ -‬با ورود مقداری از گازهای‬


‫‪E xhaus t G as R ecirculation‬‬
‫اگزوز به هوای ورودی دمای ویژه احتراق باال می رود‪EGR ‬‬
‫منیفولد اگزوز‪ :‬قطعهای با گذرگاههای متعدد که گازهای‬
‫‪E xhaus t Manifold‬‬ ‫خروجی از موتور از طریق آن‪ ،‬محفظه احتراق موتور را ترك‬
‫کرده و وارد لوله اگزوز میشوند‪.‬‬

‫منیفولد اگزوز‪ :‬قطعهای با گذرگاههای متعدد که گازهای‬


‫‪E xhaus t Manifold‬‬ ‫خروجی از موتور از طریق آن‪ ،‬محفظه احتراق موتور را ترك‬
‫کرده و وارد لوله اگزوز میشوند‪.‬‬

‫‪E xhibition‬‬ ‫نمایشگاه‪ ‬‬


‫‪E xpans ion‬‬ ‫انبساط‬

‫‪E xpected profit under certainty‬‬ ‫سود مورد نظر در شرایط اطمینان‬

‫‪E xperience C urve‬‬ ‫منحنی تجربه‬


‫‪E xperimental data‬‬ ‫اطالعات تجربی‪ ‬‬
‫‪E xplicit‬‬ ‫آشکار‪ ،‬صریح‬
‫‪E xplicitly‬‬ ‫به طور آشکار‪ ‬‬
‫‪E xtens ive‬‬ ‫گسترده‬

‫‪E xternal R ate of R eturn E R R‬‬ ‫نرخ بازگشت سرمایه خارجی‬

‫‪E xtra Inves tment Analys is‬‬ ‫تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری اضافی‬
‫‪F AC E LIF T‬‬ ‫زیبا سازی ظاهر بیرونی اتومبیل (بزك اتومبیل)‬

‫‪F acet‬‬ ‫یک سطح از چیزی چند سطحی مثل تراش جواهر؛ جنبه‪ ‬‬

‫‪F acility‬‬ ‫امکانات‪ ‬‬


‫‪F acility‬‬ ‫تسهیالت‬
‫‪F acility Location‬‬ ‫مکان یابی تسهیالت‬
‫‪F actor‬‬ ‫عامل‬
‫تضعیف عملکرد ترمز اتومبیل در نتیجه داغ شدن لنتهای‬
‫ترمز‪ .‬مشکالتی مانند‪ ،‬ضرورت محکم تر فشار دادن پدال‬
‫‪F ADIN G‬‬
‫ترمز و طوالنی شدن نقطه ترمز گیری پدال نیز در این‬
‫وضعیت به وجود می آید‪.‬‬

‫& ‪F ailure Mode E ffects‬‬


‫تجزیه و تحلیل حساسیت و نقاط شکست‬
‫‪C riticality Analys is F ME C A‬‬
‫به طور متوسط ‪ %70‬سوخت مورد استفاده موتور تبدیل به‬
‫گرما میشود‪ .‬وظیفه خنک کردن موتور نیز همراه سیستم‬
‫خنک کننده آبی با ‪( FAN‬پروانه) است‪ .‬آب حرارت موتور را‬
‫جذب کرده و حرارت خود آب باال میرود‪ .‬این آب وقتی از‬
‫‪F AN‬‬
‫داخل رادیاتوری که در جلوی اتومبیل است عبور میکند‬
‫خنک میشود‪ .‬اگر حرارت آب بیش از حد مجاز باال رود‬
‫ترموستات ‪ FAN‬را که روی رادیاتور نصب شده به کار می‬
‫اندازد تا حرارت پائین آید‪.‬‬

‫کالچ فن موتور‪ :‬نوعی وسیله اتصالدهنده‪-  ‬کالچ که حاوی‬


‫‪F an C lutch‬‬ ‫مایعی لزج است و سرعتهای متغیری را برای فن موتور‬
‫به نسبت سرعت موتور تأمین میکند‪.‬‬

‫کالچ فن موتور‪ :‬نوعی وسیله اتصالدهنده کالچ که حاوی‬


‫‪F an C lutch‬‬ ‫مایعی لزج است و سرعتهای متغیری را برای فن موتور‬
‫به نسبت سرعت موتور تأمین میکند‪. ‬‬
‫‪F an C lutch‬‬ ‫کالچ فن موتور‬
‫‪F araday's law‬‬ ‫قانون فارادی‬
‫‪F araday's law of induction‬‬ ‫قانون القای فارادی‬

‫)‪F as t F ourier Trans form (F F T‬‬ ‫تبدیل فوریه سریع‬

‫استحکام یا مقاومت در برابر خستگی‪ -‬باالترین تنش‬


‫‪ Fatigue strength‬‬ ‫چرخهای را یک ماده میتواند تحمل کند‪ ،‬قبل از اینکه‬
‫شکست اتفاق بیفتد‪.‬‬
‫عمق فرورفتگی‪ -‬فاصلهای را که ابزار برش در هر چرخش‬
‫‪F eed‬‬
‫به درون قطعه کار فرو میرود‪.‬‬
‫تیغه فیلر‪ :‬ابزاری با یک نوار تیغهای نازك از جنس فوالد‬
‫سخت با ضخامتهای مشخص و دقیق که برای بررسی و‬
‫‪F eeler Blade‬‬
‫یا اندازهگیری فاصلههای کوچک بین قطعات‪ ،‬مورد استفاده‬
‫قرار میگیرد‪.‬‬
‫تیغه فیلر‪ :‬ابزاری با یک نوار تیغهای نازك از جنس فوالد‬
‫سخت با ضخامتهای مشخص و دقیق که برای بررسی و‬
‫‪F eeler Blade‬‬
‫یا اندازهگیری فاصلههای کوچک بین قطعات‪ ،‬مورد استفاده‬
‫قرار میگیرد‪.‬‬
‫‪F eeler Blade‬‬ ‫تیغه فیلر‬
‫‪F ender‬‬ ‫گلگیر جانبی‬
‫‪F IA - F ederation Inrenationale‬‬
‫فدراسیون جهانی اتومبیل رانی (عبارت فرانسوی)‬
‫‪de L'Automobile & quot‬‬

‫‪F IA :F ederation Inrenationale‬‬


‫فدراسیون جهانی اتومبیل رانی ‪-‬عبارت فرانسوی‬
‫‪de L'Automobile & quot‬‬

‫‪F inite‬‬ ‫متناهی‪ ،‬محدود‪ ‬‬


‫‪F inite element method‬‬ ‫روش اجزای محدود‪ ‬‬
‫‪F irewall‬‬ ‫دیواره بین اتاق و موتور خودرو‬

‫زمانبندی احتراق‪ :‬زمانبندی مربوط به احتراق و جرقهزنی‬


‫‪F iring order‬‬
‫سیلندرها که از سیلندر شماره یک آغاز میشود‪.‬‬

‫زمانبندی احتراق‪ :‬زمانبندی مربوط به احتراق و جرقهزنی‬


‫‪F iring order‬‬
‫سیلندرها که از سیلندر شماره یک آغاز میشود‪.‬‬

‫‪F iring order‬‬ ‫زمان بندی احتراق‬

‫‪F irs t law of thermodynamics‬‬ ‫قانون اول ترمودینامیک‬

‫نمایشگر اطالعات که اطالعاتی مانند مسافت پیموده شده‪،‬‬


‫‪F IS‬‬ ‫متوسط سرعت‪ ،‬میزان مصرف سوخت و دمای بیرونی را‬
‫نمایش میدهد‪.‬‬
‫‪F is h diagram‬‬ ‫نمودار استخوان ماهی در کنترل کیفیت‬
‫& ‪F is hbone C aus e‬‬
‫نمودارهای علت و معلول‬
‫‪Effect  Diagrams‬‬
‫‪F ixed order interval‬‬ ‫فاصله زمانی سفارش ثابت‬

‫گیره نگهدارنده یا فیکسچر‪ -‬یک وسیلۀ به کار رفته برای‬


‫‪F ixture‬‬
‫نگهداری قطعه کار در حین فرآیند نمودن یا ساخت و تولید‪.‬‬

‫به تأخیر اندازهای شعله‪ -‬مادهای که توانایی یک پالستیک‬


‫‪F lame retardant‬‬
‫را برای پشتیبانی از احتراق و سوختن کاهش میدهد‪.‬‬

‫پلیسه‪ -‬پالستیکهای اضافی متصل شده به قالب را در‬


‫امتداد خط تقسیم کننده گویند‪ .‬بایستی این زوائد‬
‫‪F las h‬‬
‫پالستیکی اضافی زدوده شود تا یک پرداخت از قطعه‬
‫نهایی به دست آید‪.‬‬
‫‪flat plate exchanger‬‬ ‫مبدل حرارتی صفحه پره‬
‫‪F lexible Manufacturing S ys tem‬‬
‫سیستم تولید منعطف‬
‫‪F MS‬‬
‫‪F loat bowl‬‬ ‫کاسه‬
‫‪F loating bodies‬‬ ‫اجسام شناور‪ ‬‬

‫‪F LO ATIN G C AR DATA‬‬ ‫اطالعاتی که از اتومبیل در حال حرکت فرستاده میشود‪.‬‬

‫‪F low chart‬‬ ‫نمودار جریان کار‬


‫‪F low meter‬‬ ‫جریان سنج‪ ‬‬
‫‪fluid‬‬ ‫سیال‬
‫‪F luid conductor‬‬ ‫رسانای سیال‪ ‬‬
‫‪F luid coupling‬‬ ‫رابط سیال‪ ‬‬
‫‪F luid mechanics phenomena‬‬ ‫پدیده مکانیک سیاالت‪ ‬‬
‫‪F luid-flow problem‬‬ ‫مساله جریان سیال‪ ‬‬
‫‪F luidic control device‬‬ ‫دستگاه کنترل سیال‪ ‬‬

‫‪F ly cas ting‬‬ ‫استفاده از حشره مصنوعی در ماهی گیری به عنوان طعمه‪ ‬‬

‫‪F ly cas ting rod‬‬ ‫چوب ماهی گیری‪ ‬‬


‫فالیویل‪ -‬چرخ طیار‪ :‬نوعی چرخ دوار سنگین که انرژی‬
‫جنبشی را جذب و ذخیره میکند‪ .‬وظیفه فالیویل که به سر‬
‫‪F ly Wheel‬‬ ‫میللنگ متصل میشود‪ ،‬تعدیل لرزشها و ضربات ناشی از‬
‫احتراق سیلندرها و یکنواخت کردن گردش شافت خروجی‬
‫موتور است‪.‬‬
‫فالیویل‪ -‬چرخ طیار‪ :‬نوعی چرخ دوار سنگین که انرژی‬
‫جنبشی را جذب و ذخیره میکند‪ .‬وظیفه فالیویل که به سر‬
‫‪F ly Wheel‬‬ ‫میللنگ متصل میشود‪ ،‬تعدیل لرزشها و ضربات ناشی از‬
‫احتراق سیلندرها و یکنواخت کردن گردش شافت خروجی‬
‫موتور است‪.‬‬
‫‪F ly Wheel‬‬ ‫فالیویل‪ -‬چرخ طیار‬
‫– ‪Foolproof mechanisms Poke‬‬
‫سازوکارهای گوشزد کننده خطا‬
‫‪Y oke‬‬
‫‪F orce‬‬ ‫نیرو‬
‫‪F orce-mas s -acceleration‬‬ ‫نیرو‪ -‬جرم‪-‬شتاب‪ ‬‬
‫‪F orecas t‬‬ ‫پیشبینی‬
‫‪F ormation‬‬ ‫شکل گیری‪ ‬‬
‫‪F orward computation‬‬ ‫محاسبات پیشرو‬
‫‪F orward‬‬
‫برنامه ریزی زمانبندی رو به جلو‬
‫‪Downstream  Scheduling‬‬
‫‪FPS‬‬ ‫سیستم جلوگیری از آتش سوزی در اتومبیل‪.‬‬
‫‪F rancis‬‬ ‫فرانسیس‬
‫‪F ree F loat F .F‬‬ ‫شناوری آزاد‬

‫خالصی‪ :‬میزان حرکت و یا لقی یک اتصال یا مجموعهای از‬


‫قطعات که باعث ایجاد وقفه بین اعمال نیرو و حرکت عملی‬
‫‪F ree P lay‬‬
‫میشود‪ .‬مثالً‪ ،‬میزان حرکت پدال ترمز قبل از فعال شدن‬
‫پیستونها‪ ،‬در سیلندرهای ترمز‪.‬‬

‫خالصی‪ :‬میزان حرکت و یا لقی یک اتصال یا مجموعهای از‬


‫قطعات که باعث ایجاد وقفه بین اعمال نیرو و حرکت عملی‬
‫‪F ree P lay‬‬
‫میشود‪ .‬مثالً‪ ،‬میزان حرکت پدال ترمز قبل از فعال شدن‬
‫پیستونها‪ ،‬در سیلندرهای ترمز‪.‬‬

‫‪F ree P lay‬‬ ‫خالصی‬


‫‪F ree variable‬‬ ‫متغیر آزاد‬
‫‪F reeway / Turnpike‬‬ ‫آزاد راهه‬
‫‪F reeway / Turnpike‬‬ ‫آزاد راه‬
‫‪frictionles s motion‬‬ ‫حرکت ‪ ‬بی اصطکاك‪ ‬‬
‫‪F rozen‬‬ ‫منجمد‬

‫موتورهای ‪( direct injection‬پاشش مستقیم سوخت)‬


‫تولیدی توسط گروه ‪ .Volkswagen‬بزرگترین آوانتاژ این‬
‫‪FS I‬‬
‫موتورها اینست که در مقایسه با موتورهای با حجم یکسان‬
‫مصرف سوخت کمتر و قدرت بیشتری دارند‪.‬‬

‫‪F undamentals‬‬ ‫بنیادی‪ ‬‬


‫فیوز‪ :‬قطعهای الکتریکی که از یک مدار‪ ،‬در مقابل بار بیش‬
‫از حد‪ ،‬محافظت میکند‪ .‬فیوز‪ ،‬حاوی قطعهای فلزی و نرم‬
‫‪F us e‬‬ ‫است که برای عبور جریانی مشخص‪ ،‬تنظیم شده و در‬
‫صورت عبور جریان بیش از مقدار تعیین شده‪ ،‬مدار را قطع‬
‫میکند‪.‬‬
‫‪F us e‬‬ ‫فیوز‬
‫فیوز‪ :‬قطعهای الکتریکی که از یک مدار‪ ،‬در مقابل بار بیش‬
‫از حد محافظت میکند‪ .‬فیوز‪ ،‬حاوی قطعهای فلزی و نرم‬
‫‪Fuse ،‬‬ ‫است که برای عبور جریانی مشخص‪ ،‬تنظیم شده و در‬
‫صورت عبور جریان بیش از مقدار تعیین شده‪ ،‬مدار را قطع‬
‫میکند‪.‬‬
‫اتصال فیوزی‪ :‬وسیلهای محافظتی برای مدار که شامل‬
‫فلزی هادی است و توسط عایقی مقاوم در برابر حرارت‪،‬‬
‫‪F us ible Link‬‬ ‫احاطه شده است‪ .‬فلز هادی‪ ،‬از سیمی که تحت محافظت‬
‫آن قرار دارد‪ ،‬نازكتر است و به همین دلیل‪ ،‬ضعیفترین‬
‫نقطه مدار است‪.‬‬
‫اتصال فیوزی‪ :‬وسیلهای محافظتی برای مدار که شامل‬
‫فلزی هادی است و توسط عایقی مقاوم در برابر حرارت‪،‬‬
‫‪F us ible Link‬‬ ‫احاطه شده است‪ .‬فلز هادی‪ ،‬از سیمی که تحت محافظت‬
‫آن قرار دارد‪ ،‬نازكتر است و به همین دلیل‪ ،‬ضعیفترین‬
‫نقطه مدار است‪.‬‬
‫‪F us ible Link‬‬ ‫اتصال فیوزی‬
‫‪F WD :F ront Wheel Drive‬‬ ‫سیستم چرخ متحرك جلو‬
‫‪F WD - F ront Wheel Drive‬‬ ‫سیستم چرخ متحرك جلو سیستم‬
‫گااللیت‪ -‬یک پالستیک ساخته شده از طریق سخت کردن‬
‫‪G alalith‬‬
‫کازئین با فرمآلدئید‪.‬‬
‫‪G ame Theory‬‬ ‫تئوری بازیها‬
‫‪G ant C hart‬‬ ‫نمودار گانت‬
‫دهانه شمع‪ :‬فاصلهای که جرقه باید در جهش از الکترود‬
‫مرکزی به الکترود جانبی نوك شمع‪ ،‬طی کند‪ .‬همچنین‪،‬‬
‫‪G AP‬‬
‫این واژه به فاصله بین پالتین و یا به فاصله بین روتور و‬
‫کوئل نیز گفته میشود‪.‬‬
‫دهانه شمع‪ :‬فاصلهای که جرقه باید در جهش از الکترود‬
‫مرکزی به الکترود جانبی نوك شمع‪ ،‬طی کند‪ .‬همچنین‪،‬‬
‫‪G AP‬‬
‫این واژه به فاصله بین پالتین و یا به فاصله بین روتور و‬
‫کوئل نیز گفته میشود‪.‬‬
‫‪G AP‬‬ ‫دهانه شمع‬

‫کربن دهی گازی شیوه عملیات حرارتی مورد استفاده در‬


‫سخت گردانی فوالد است بدینوسیله کربن به داخل الیه‬
‫‪G as C arburizing‬‬
‫های بیرونی سطح آهن با حرارت دادن در یک جریان گازی‬
‫جذب می شود این گازها غنی از کربن هستند‪.‬‬

‫‪G as pedal‬‬ ‫پدال گاز‬


‫‪G as tank‬‬ ‫باك بنزین‬
‫) ‪G as (es‬‬ ‫گاز(ها)‬
‫‪G as es properties‬‬ ‫خواص گازها‬
‫واشر‪ :‬قطعهای نازك و نرم که معموالً از جنس نمد‪،‬‬
‫فایبرگالس‪ ،‬فیبر یا فلز نرم ساخته میشود و برای اطمینان‬
‫‪G as ket‬‬ ‫از عدم نشتی بین دو سطح فلزی نصب میشود‪ .‬مثالً‪ ،‬واشر‬
‫سرسیلندر‪ ،‬اتصال بین بلوك سیلندر و سرسیلندر را‬
‫عایقبندی ‪-‬آببندی میکند‪.‬‬
‫واشر‪ :‬قطعهای نازك و نرم که معموالً از جنس نمد‪،‬‬
‫فایبرگالس‪ ،‬فیبر یا فلز نرم ساخته میشود و برای اطمینان‬
‫‪G as ket‬‬ ‫از عدم نشتی بین دو سطح فلزی نصب میشود‪ .‬مثالً‪ ،‬واشر‬
‫سرسیلندر‪ ،‬اتصال بین بلوك سیلندر و سرسیلندر را عایق‬
‫بندی آببندی‪  ‬میکند‪.‬‬
‫‪G as ket‬‬ ‫واشر‬
‫) ‪G as oline (gas‬‬ ‫بنزین‬
‫‪G as oline -gas‬‬ ‫بنزین‬
‫گیج ‪ -‬نشاندهنده‪ :‬وسیلهای نمایشگر روی صفحه نمایش‬
‫جلوی راننده که برای مشاهده شرایط کاری موتور مورد‬
‫‪G auge‬‬ ‫استفاده قرار میگیرد‪ .‬نشاندهندههای عقربهای را گیج‬
‫آنالوگ و نشان دهندههای دیجیتال را گیج دیجیتال‬
‫مینامند‪.‬‬
‫گیج ‪ -‬نشاندهنده‪ :‬وسیلهای نمایشگر روی صفحه نمایش‬
‫جلوی راننده که برای مشاهده شرایط کاری موتور مورد‬
‫‪G auge‬‬ ‫استفاده قرار میگیرد‪ .‬نشاندهندههای عقربهای را گیج‬
‫آنالوگ و نشان دهندههای دیجیتال را گیج دیجیتال‬
‫مینامند‪.‬‬
‫‪G auge‬‬ ‫گیج ‪ -‬نشاندهنده‬
‫‪G DI‬‬ ‫موتورهای ‪ Direct Injection‬میتسوبیشی‪.‬‬

‫‪G DI :G as oline Direct Injection‬‬ ‫سیستم سوخت پاش مستقیم ‪-‬بنزینی‬

‫‪G DI- G as oline Direct Injection‬‬ ‫سوخت پاش مستقیم بنزینی‬

‫‪G ear P ump‬‬ ‫پمپ دنده ای‬


‫‪G ear ratio‬‬ ‫ضریب دنده‬
‫‪G eneralized‬‬ ‫عام‬
‫‪G eneralized coordinate‬‬ ‫مختصات عام‬
‫مولد برق و شارژ کننده باطری اتومبیل‪.‬استفاده از باطری‬
‫های ‪ 12‬ولت در اتومبیلها مرسوم است و با افزایش‬
‫‪generator‬‬
‫احتیاجات در برخی از اتومبیلهای تولید سری از باطری‬
‫های ‪ 42‬ولتی اتسفاده میشود‪.‬‬
‫) ‪G enerator (DC‬‬ ‫مبدل – دینام‬
‫‪G enerator-DC‬‬ ‫مبدل – دینام‬
‫‪G eologic‬‬ ‫مربوط به زمین شناسی‪ ‬‬
‫‪G eology‬‬ ‫زمین شناسی‪ ‬‬
‫‪G eometrical‬‬ ‫هندسی‪ ‬‬
‫‪G lider‬‬ ‫هواپیمای بی موتور‪ ‬‬

‫‪G MC :G eneral Motor C orporation‬‬ ‫کمپانی جنرال موتورز‬

‫‪G MC - G eneral Motor C orporation‬‬ ‫کمپانی ژنرال موتور‬

‫‪G oal P rogramming‬‬ ‫برنامهریزی آرمانی‬


‫‪G orernor pres s ure‬‬ ‫فشار گاورنر‬

‫سیستم موقعیت یابی جهانی‪.‬کامپیوتری که در داخل‬


‫اتومبیل است موقعیت و محل اتومبیل را با برقراری ارتباط‬
‫‪GPS - Global Positioning System‬‬
‫با ماهواره تعیین میکند و توسط نقشه موجود در حافظه‬
‫خود راننده را به محل مورد نظر هدایت میکند‪.‬‬

‫‪GPS :Global Positioning System‬‬ ‫سامانه مکان یابی جهانی‬

‫‪GPS- Global Positioning System‬‬ ‫سامانه مکان یابی جهانی‬

‫‪G radient‬‬ ‫شیب‪ ‬‬


‫‪G radient‬‬ ‫گرادیان‬
‫‪G raphical E valuation & R eview‬‬
‫تکنیک ارزیابی و بازنگری گرافیکی‬
‫‪Technique G E R T‬‬

‫‪G raphical S ens itivity Analys is‬‬ ‫آنالیز حساسیت گرافیکی‬

‫‪G raphical s olution‬‬ ‫جواب ترسیمی‬


‫گرافیت زایی فرآیند بازپخت است که در ریخته گری آهن‬
‫وفوالد با کربن و سیلیسیم زیاد استفاده می شود و تمام یا‬
‫‪G raphitizing‬‬
‫قسمتی از کربن ترکیبی به کربن گرافیتی یا آزاد تبدیل می‬
‫شود‪.‬‬
‫‪G ravitational s ys tem‬‬ ‫سیستم جاذبه ای‪ ،‬سامانه گرانشی‪ ‬‬
‫‪G R IP‬‬ ‫چسبندگی و یا گیرش جاده‪.‬‬
‫‪G round‬‬ ‫اتصال به زمین‬
‫‪G roup Decis ion S upport S ys tem‬‬
‫سیستم پشتیبانی تصمیمگیری گروهی‬
‫‪G DS S‬‬
‫‪G roup Technology G T‬‬ ‫تکنولوژی گروهی‬
‫مخفف لغات ایتالیایی ‪( Gran Turismo‬تور بزرگ)‬
‫‪GT‬‬ ‫میباشد‪.‬در اصل این اصطالح برای اتومبیلهای سدان با‬
‫خصوصیات اسپورتی بکار میرود‪.‬‬
‫خودرویی که در کالس خود باالترین قدرت موتور و عملکرد‬
‫‪G T : grand touring car‬‬
‫را دارد‬
‫خودرویی که در کالس خود باالترین قدرت موتور و عملکرد‬
‫‪G T- G ran Touring‬‬
‫را دارد‬

‫موسسه ای که با تولیدات سیستمهای ترمز و کمک فنر‬


‫‪HALDE X‬‬
‫های خود کسب شهرت کرده و ریشه سوئدی دارد‪.‬‬

‫پلوس شافت گردانی که قدرت را از دیفرانسیل به چرخها‬


‫‪Half S haft‬‬
‫منتقل میکند‪-‬‬
‫شافت گردانی که قدرت را از دیفرانسیل به چرخها منتقل‬
‫‪Half S haft‬‬
‫میکند‪ -‬پلوس‬
‫‪Hall‬‬ ‫تاالر‪ ‬‬
‫‪Harbor‬‬ ‫لنگرگاه‪ ‬‬

‫سخت گردانی سخت گردانی فرآیندی است که طی آن‬


‫سختی فوالد افزایش می یابد‪ ،‬برای مثال درجه سختی که‬
‫فوالد در مقابل برش ‪،‬سایش ‪،‬خمش و کشش مقاومت‬
‫خواهد کرد‪ .‬این فرآیند برای افزایش پایداری است تا با‬
‫سخت گردانی‪ ،‬فوالد برای کاربردهای خاص و اضافی‬
‫مناسب شود‪ .‬سخت گردانی فوالد می تواند از طریق شیوه‬
‫‪Hardening‬‬
‫های مختلف حاصل شود که عبارتند از ‪ .1 :‬عملیات حرارتی‪،‬‬
‫که در این شیوه خواص فوالد با قرار دادن فوالد در معرض‬
‫یک سری تغییرات درجه حرارت تغییر داده می شود‪.2 .‬‬
‫سردکاری‪ ،‬در این شیوه تغییرات در ساختار و شکل فوالد‬
‫از طریق نوردکاری‪ ،‬چکش کاری یا تسطیح کاری فوالد در‬
‫درجه حرارت نسبتاً پایین حاصل می شود‪.‬‬

‫اتومبیلهایی که سقف فلزی داشته و ستون ‪ B‬ندارند به این‬


‫نام خوانده میشوند‪.‬چنانچه یک اتومبیل ‪HARDTOP‬‬
‫‪HAR DTO P‬‬
‫سقفی قابل جدا کردن و یا تا شونده داشته باشد شکلی‬
‫مانند ‪ cabrio‬بدست می آورد‪.‬‬
‫‪Harmonic‬‬ ‫هارمونیک‬
‫وسیلهای که برای کاهش ارتعاشات کششی یا پیچشی در‬
‫میللنگ طراحی شده و ممکن است در پولی میللنگ تعبیه‬
‫‪Harmonic Balancer‬‬
‫شده باشد‪ .‬این وسیله به ارتعاشگیر یا لرزهگیر نیز معروف‬
‫است‪.‬‬
‫وسیلهای که برای کاهش ارتعاشات کششی یا پیچشی در‬
‫میللنگ طراحی شده و ممکن است در پولی میللنگ تعبیه‬
‫‪Harmonic Balancer‬‬
‫شده باشد‪ .‬این وسیله به ارتعاشگیر یا لرزهگیر نیز معروف‬
‫است‪.‬‬
‫وسیلهای که برای کاهش ‪ ‬ارتعاشات کششی یا پیچشی در‬
‫میللنگ طراحی شده و ممکن است در پولی میللنگ تعبیه‬
‫‪Harmonic Balancer‬‬
‫شده باشد‪ .‬این وسیله به ارتعاشگیر یا لرزهگیر نیز معروف‬
‫است‪.‬‬
‫اتومبیلی که صندوق با شیشه عقب یکپارچه باشد و روی‬
‫‪HATC HBAC K‬‬
‫آن چراغهای ‪ Stop‬قرار گیرفته باشد‪.‬‬
‫مخفف هیدرو کربن ها‪ .‬برای جلوگیری از تولید گازهای‬
‫‪HC‬‬
‫مضر در کاتالیزاتور تمیز میشوند‪.‬‬

‫کنترل حرکت در سرازیری‪ HDC .‬معموال از تجهیزات‬


‫اتومبیلهای ‪ 4WD‬است‪ .‬در پائین آمدن از سرازیری ها‬
‫‪HDC - Hill Descent Control‬‬
‫سرعت را ثابت میکند و بدین ترتیب بدون احتیاج به ترمز‬
‫میتوان سرازیری های طوالنی را طی کرد‪.‬‬

‫‪HDC :Hill Des cent C ontrol‬‬ ‫کنترل نزول از سراشیبی ‪-‬با کاهش سرعت‬
‫تزریق سوخت گازوئیل فشار باال ‪-‬در این سیستم سوخت‬
‫‪HDI :High P res s ure‬‬ ‫گازوئیل با فشار بسیار باال به درون سیلندر تزریق می گردد‬
‫‪Diesel Injection‬‬ ‫تا بطور کامل پودر شده و احتراق به بهترین شکل ممکن‬
‫انجام گیرد‬
‫تزریق سوخت گازوئیل فشار باال ‪ - ‬در این سیستم سوخت‬
‫گازوئیل با فشار بسیار باال به درون سیلندر تزریق می گردد ‪HDI- High P res s ure Dies el‬‬
‫‪Injection‬‬ ‫تا بطور کامل پودر شده و احتراق به بهترین شکل ممکن‬
‫انجام گیرد‬
‫( پاشش مستقیم با فشار باال) نوعی موتور دیزلی که از‬
‫‪HDI -High P res s ure Direct‬‬ ‫سوی پژو و سیتروئن با همکاری فورد ساخته شده‪ .‬این‬
‫‪Injection‬‬ ‫استفاده میکنند و ‪ common rail‬موتورها از تکنولوژی‬
‫‪.‬مصرف سوخت و آلودگی کمتری دارند‬

‫‪head lamp s witch‬‬ ‫کلید چراغ جلو‬


‫‪head los s‬‬ ‫افت ارتفاع‬
‫‪Header‬‬ ‫هدر‬
‫‪Heart and lung machine‬‬ ‫ماشین قلب و ریه‪ ‬‬
‫‪Heat‬‬ ‫حرارت‬
‫‪Heat exchanger‬‬ ‫تبادل گر حرارتی‪ ‬‬
‫‪Heat E xchangers‬‬ ‫مبدل های حرارتی‬
‫‪Heat R is er‬‬ ‫کاهنده دما‬
‫عملیات حرارتی تغییر خواص فوالد با قرار دادن آن در‬
‫معرض تغییرات حرارتی است‪ .‬هدف از عملیات حرارتی بر‬
‫روی فوالد افزایش سختی‪ ،‬پایداری یا قابلیت انعطاف‬
‫پذیری فوالد است تا آن را برای کاربردهای بیشتر مناسب‬
‫‪Heat Treatment‬‬ ‫سازند‪ .‬در عملیات حرارتی ‪،‬فوالد حرارت داده می شود و‬
‫سپس برای ایجاد تغییرات در شکل ساختاری آن الزم‬
‫است سرد شود تا خصوصیات دلخواه به آن منتقل شود‪.‬‬
‫مدت زمان صرف شده برای هر حرارت و میزان خنک‬
‫سازی تأثیر به سزایی در عملیات حرارتی دارند‪.‬‬
‫چاپاز طریق انتقال حرارت‪ -‬یک روش چاپ که شبیه به‬
‫‪Heat-trans fer printing‬‬
‫استامپ زدن یا نقشزنی فویل داغ میباشد‪.‬‬
‫پوشش دهی ضخیم وضعیتی است که موجب پوشش زیاد‬
‫‪Heavy C oating‬‬
‫از حد بر روی ورق فوالدی می شود‪.‬‬
‫‪Height‬‬ ‫ارتفاع‬
‫‪Herein‬‬ ‫در اینجا‪ ‬‬
‫‪Heuris tic rule‬‬ ‫قائده ابتکاری‪ ‬‬
‫‪Heuris tic rule‬‬ ‫قائده راه گشا‪ ‬‬
‫‪Hierarchy O f S ys tem‬‬ ‫سلسله مراتب سیستمها‬
‫‪High‬‬ ‫تخت گاز‬
‫‪high s ide‬‬ ‫بخش فشار قوی‬
‫این سیستم در هنگام حرکت در سرباالیی جلوی حرکت‬
‫اتومبیل به عقب را میگیرد‪.‬در این سیستم ترمزها بصورت‬
‫اتوماتیک عمل کرده و با فشار ثابتی ترمز گرفته‬
‫‪HILL HO LD C O N TR O L‬‬
‫میشود‪.‬بدین ترتیب تا زمان فشردن پدال گاز توسط راننده‬
‫و حرکت اتومبیل جلوی حرکت اتومبیل به عقب گرفته‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪Hobbing machine‬‬ ‫ماشین قالب سازی‪/‬زنی‪ ‬‬
‫‪Hobbing machine‬‬ ‫ماشین قالب زنی‪ ‬‬
‫‪Homogeneity‬‬ ‫همجنسی‪ ،‬همسانی‪ ‬‬
‫‪Homopolymer‬‬ ‫هموپلیمر‪ -‬پلیمر متشکل از منومرهای یکسان‪.‬‬
‫ابزاری ساینده برای رفع ناصافیها و کجیهای کوچک و یا‬
‫‪Hone‬‬ ‫ناهمواریهای کوچک در قطر سیلندر‪ ،‬سیلندر ترمز و مانند‬
‫آن‪.‬‬
‫ابزاری ساینده برای رفع ناصافیها و کجیهای کوچک و یا‬
‫‪Hone‬‬ ‫ناهمواریهای کوچک در قطر سیلندر‪ ،‬سیلندر ترمز و مانند‬
‫آن‪.‬‬
‫‪Hood‬‬ ‫درب موتور – کاپوت‬
‫اسب بخار‪ .‬واحد اندازه گیری قدرت تولیدی توسط موتور‪.‬‬
‫‪Hors e P ower‬‬
‫هر اسب بخار برابر ‪ 0.7457‬کیلو وات است‪.‬‬
‫گالوانیزه کاری داغ بعد از ساخت فرآیندی است که برای‬
‫تولید پوشش فلز روی بر روی محصوالت فوالدی ساخته‬
‫شده با غوطه ور کردن کامل محصول فوالدی در حمام روی‬
‫‪Hot Dip G alvanizing After‬‬
‫مذاب مورد استفاده قرار می گیرند‪ .‬این فرآیند اندودکاری‬
‫‪F abrication‬‬
‫چند الیه متالوژیک با ضخامت ‪ 4‬میلی متر که شامل الیه‬
‫های آلیاژی آهن – روی که با عرض روی پوشش داده‬
‫شده است را امکان پذیر میسازد‪.‬‬

‫تکمیل کاری داغ ‪-‬آماده سازی‪ ‬عملیاتی است که مثال ً در‬


‫‪Hot F inis hing‬‬
‫نوردکاری برای تولید ورق انجام می دهند‬

‫سردکردن داغ خنک کردن در درجه حرارت بیش از درجه‬


‫‪Hot Q uenching‬‬
‫حرارت محیط است ‪.‬‬
‫نقشزنی ورقۀ داغ‪ -‬عملیات تزئین کردن برای‬
‫نشانهگذاری پالستیکها که در آن یک ورقه یا رنگ فلزی‬
‫‪Hot-leaf stamping‬‬ ‫با دایهای فلزی حرارت داده شده برروی سطح پالستیک‬
‫استامپ شدهاست‪ .‬کامپاندهای جوهری را نیز میتوان مورد‬
‫استفاده قرار داد‪.‬‬
‫‪Hous e of Q uality‬‬ ‫خانه کیفیت‬
‫‪Hous ehold‬‬ ‫لوازم خانگی‪ ‬‬

‫این سیستم برای اولین بار در هواپیماهای جنگنده استفاده‬


‫شد و به راننده امکان میدهد از وی شیشه جلوی اتومبیل‬
‫‪HUD - Heads-up Display‬‬
‫اطالعات اتومبیل را ببیند‪ .‬این سیستم توسط یک پروژکتور‬
‫اطالعات را روی شیشه جلو منعکس میکند‪.‬‬

‫‪Human circulatory s ys tem‬‬ ‫دستگاه گردش خون انسان‪ ‬‬


‫‪Human F actors E ngineering‬‬
‫مهندسی فاکتورهای انسانی‬
‫‪E rgonomics‬‬
‫‪Human R es ource Information‬‬
‫سیستم اطالعاتی منابع انسانی‬
‫‪S ys tem HR IS‬‬

‫‪Human R es ource Management HR M‬‬ ‫مدیریت منابع انسانی‬

‫‪Humidifier‬‬ ‫مرطوب کننده‪ ‬‬


‫اتومبیلهایی که دو پیشرانه داشته باشند و این نام بیشتر‬
‫برای اتومبیلهایی که یک موتور درون سوز (بنزینی یا‬
‫دیزلی) و یک موتور برقی(که انرژی خود را از باطری ها‬
‫یش میگیرد) دارند استفاده میشود‪ .‬تا سرعت مشخصی‬
‫‪HY BR ID‬‬
‫فقط موتور برقی کار میکند و بعد از یک سرعت مشخص‬
‫برای افزایش قدرت موتور درون سوز نیز شروع به کار‬
‫میکند‪.‬هدف از تولید این نوع اتومبیلها مصرف سوخت کم و‬
‫حداقل آلودگی محیط زیست است‪.‬‬
‫‪Hybrid S ys tem‬‬ ‫سیستم تلفیقی‬
‫‪Hydraulic actuator‬‬ ‫تحریک کننده هیدرولیک‪ ‬‬
‫‪Hydraulic breaking s ys tem‬‬ ‫سیستم ترمز هیدرولیک‪ ‬‬
‫‪Hydraulic s hock abs orber‬‬ ‫جذب کننده شوك از نوع هیدرولیکی‪ ‬‬
‫‪Hydraulic s hock abs orber‬‬ ‫جذب کننده شوك هیدرولیک‪ ‬‬

‫تایپیت هیدرولیک‪ -‬استکانی سوپاپ‪ :‬قطعهای که بین‬


‫سوپاپ و میل سوپاپ قرار گرفته و با استفاده از فشار‬
‫روغن سیستم روغنکاری موتور‪ ،‬تماس دائم بین سوپاپ و‬
‫‪Hydraulic Tappet‬‬
‫میل سوپاپ را فراهم میسازد و بهطور اتوماتیک خود را با‬
‫تغییرات طولی سوپاپ تنظیم میکند‪ .‬تایپیت‪ ،‬باعث کاهش‬
‫صدای سوپاپها نیز میشود‪.‬‬

‫تایپیت هیدرولیک‪ -‬استکانی سوپاپ‪ :‬قطعهای که بین‬


‫سوپاپ و میل سوپاپ قرار گرفته و با استفاده از فشار‬
‫روغن سیستم روغنکاری موتور‪ ،‬تماس دائم بین سوپاپ و‬
‫‪Hydraulic Tappet‬‬
‫میل سوپاپ را فراهم میسازد و بهطور اتوماتیک خود را با‬
‫تغییرات طولی سوپاپ تنظیم میکند‪ .‬تایپیت‪ ،‬باعث کاهش‬
‫صدای سوپاپها نیز میشود‪.‬‬

‫‪Hydraulic Tappet‬‬ ‫تایپیت هیدرولیک‪ -‬استکانی سوپاپ‬


‫هیدرولیک‪ -‬شاخهای از علم که با مایعات و سیاالت در حال‬
‫‪Hydraulics‬‬ ‫حرکت‪ ،‬انتقال‪ ،‬کنترل‪ ،‬جریان انرژی از طریق مایعات‬
‫سروکار دارد‪.‬‬
‫استفاده از بازوهای عیدرولیکی کمک فنر یه جای بازوهای‬
‫‪HY DR O P N O MATIK‬‬
‫فلزی که تنها از سوی سیتروئن استفاده میشود‪.‬‬

‫‪Hydros tatics‬‬ ‫ایستایی سیاالت مایع‪ ‬‬


‫‪Hypers onic‬‬ ‫ماوراء صوت‬
‫‪Hypothetical ideal fluid‬‬ ‫سیال فرضی ایده آل‪ ‬‬
‫‪Idealization‬‬ ‫ایده آل سازی‪ ‬‬
‫‪Identified‬‬ ‫شناسایی شده‪ ‬‬
‫این سیستم توسط ‪ BMW‬ساخته شده‪.‬در این سیستم‬
‫کامپیوتری میتوان المانهای کنترلی زیادی را که در اتومبیل‬
‫‪I-DR IV E‬‬
‫موجود است را توسط یک ‪ Joystick‬که در کنسول میانی‬
‫قرار دارد کنترل کرد‪.‬‬
‫سیستمی که جلوی کار کردن اتومبیل با کلید کپی شده و یا‬
‫بدون کلید را میگیرد‪.‬در اتومبیلهای مجهز به‬
‫‪IMMO BILIZ E R‬‬
‫‪ IMMOBILIZER‬با دریافت اطالعات میکرو الکترونیکی‬
‫داخل کلید توسط ‪ ECU‬اتومبیل روشن خواهد شد‪.‬‬

‫استحکام در برابر ضربه‪ -‬توانایی یک ماده برای تحمل‬


‫‪Impact s trength‬‬
‫شوك ناشی از بارگذاری‪.‬‬
‫‪Impeller‬‬ ‫پروانه‬
‫‪Imperative‬‬ ‫امری‪ ،‬دستوری‪ ،‬حتمی‪ ،‬الزام آور‪ ،‬ضروری‪ ‬‬
‫‪Impuls e-momentum method‬‬ ‫روش ضربه‪-‬تکانه‪ ‬‬

‫‪In proces s ins pection report‬‬ ‫گزارش بازرسی محصول در جریان ساخت‬

‫‪Inclined plane‬‬ ‫شطح شیب دار‪ ‬‬


‫‪Inclined plane‬‬ ‫سطح شیب دار‪ ‬‬
‫‪Incompres s ible‬‬ ‫تراکم پذیر‪ ‬‬
‫‪Incompres s ible‬‬ ‫غیرقابل تراکم‬
‫‪Incompres s ible flow‬‬ ‫جریان تراکم ناپذیر‪ ‬‬
‫‪Incompres s ible fluid‬‬ ‫سیال تراکم ناپذیر‪ ‬‬
‫‪Independent F loat I.F‬‬ ‫شناوری مستقل‬

‫‪Indifferent Q uality Level IQ L‬‬ ‫سطح کیفیت بیتفاوت‬

‫‪Inducement‬‬ ‫پاداش سازمانی‬


‫سخت کاری القایی یک فرآیند بسیار متداول برای سخت‬
‫کاری سطح فوالد است‪ .‬در این فرآیند بوسیله جریانهای‬
‫‪Induction Hardening‬‬
‫الکتریکی القایی و حرارت ایجاد شده و بعد از سردکردن‪،‬‬
‫سختی مورد نظر حاصل می گردد‪.‬‬

‫‪Inefficiency‬‬ ‫ناکارایی‬
‫‪inertial load‬‬ ‫بار اینرسی‬
‫‪Inertial reference frame‬‬ ‫چهارچوب مرجع لَخت‪ ،‬ناظر بی شتاب‪ ‬‬
‫‪Infeas ible S olution‬‬ ‫جواب گسترده‬
‫‪Inference E ngine‬‬ ‫موتور استنتاج‬
‫‪Infinites imal region‬‬ ‫بی نهایت کوچک‪ ‬‬
‫‪Information S ys tem IS‬‬ ‫سیستم اطالعاتی‬
‫‪Ingenuity‬‬ ‫هوش‪ ‬‬
‫‪Ingenuity‬‬ ‫نبوغ‪ ‬‬
‫‪Inherently‬‬ ‫ذاتی‪ ‬‬
‫‪Innovate‬‬ ‫ابداع‪ ،‬نو آوری‪ ‬‬

‫پیوند الحاقی‪ -‬استفاده از امواج فراصوت یا اولتراسونیک‬


‫‪Ins ertion bonding‬‬
‫برای قرار دادن اتصاالت فلزی در درون پالستیکها‪.‬‬

‫‪Ins ignificant los s‬‬ ‫ضرر ناچیز‪ ،‬از دست دادن چیزی بی ارزش‪ ‬‬
‫‪Ins pection level‬‬ ‫سطح بازرسی‬
‫‪Ins tall‬‬ ‫نصب کردن‪ ‬‬
‫‪Ins tallation‬‬ ‫تاسیسات‪ ‬‬
‫‪Integer P rogramming‬‬ ‫برنامهریزی عدد صحیح‬
‫‪Intelligent Manufacturing‬‬
‫ستم تولیدی هوشمند‬
‫‪S ys tem IMS‬‬
‫‪Intens e‬‬ ‫شدید‪ ،‬زیاد‪ ،‬سخت‪ ،‬قوی‪ ،‬مشتاقانه‪ ‬‬
‫‪Interaction‬‬ ‫اثر متقابل‪ ،‬فعل و انفعال‪ ‬‬
‫اینتر کولر وسیله ای است که در موتورهای مجهز به توربو‬
‫استفاده میشود‪.‬چون توربو شارژر همراه با فشردن هوا را‬
‫گرم میکند و هوای گرم حجم بیشتر دارد بنابرین و شارژ‬
‫‪IN TE R C O O LE R‬‬ ‫سیلندر به صورت منفی تحت تاثیر قرار میگیرد‪.‬با نصب‬
‫اینتر کولر بین موتور و توربوشارژر هوا سرد میشود و بدین‬
‫ترتیب با کاهش حجم هوا موارد باال پیش نمی آید و‬
‫گشتاور و قدرت موتور بیشتر از پیش افزایش پیدا میکند‪.‬‬
‫‪Interes t‬‬ ‫عالقه‪ ‬‬
Interes t R ate ‫نرخ بهره‬
Interface  ‫میانجی‬
Intermediate  ‫میانی‬

Intermittent F low P roces s es ‫فرآیندهای دارای جریان متناوب‬

Intermittent product ‫تولید ناپیوسته‬

Internal R ate of R eturn IR R ‫نرخ بازگشت سرمایه داخلی‬

Interpretation proces s ‫فرآیند تفسیر‬


Interval  ‫فاصله‬
Invent  ‫اختراع کردن‬
Invent-contrive  ‫ایده زایی‬
Invent-contrive  ‫ابداع ایده‬
Invention  ‫اختراع‬
Inventory control ‫کنترل موجودی‬
Inventory holding cos t ‫هزینه نگهداری موجودی‬
Inventory provis ion ‫ذخیره موجودی کاال‬
Inves tigation  ‫ رسیدگی‬،‫تحقیق‬
Involute gear  ‫چرخ دنده مارپیچی‬
Involute gear  ‫چرخ دنده مارپیچ‬
Involve  ‫مشمولیت‬
Irrigation  ‫آبیاری‬
IS O :International
‫سازمان بین المللی استاندارد‬
Standard Organization
IS O - International S tandard
‫سازمان بین المللی استاندارد‬
O rganization

‫نوعی صندلی مخصوص کوچولو ها که بر روی صندلی عقب‬


IS O F IX
.‫بسته میشود و ایمنی آنها را تامین میکند‬

Is othermic compres s ion  ‫تراکم هم دما‬


‫ گروهی از اتمها یا نوکلیدها که دارای عدد اتمی‬-‫ایزوتوپ‬
Is otope
.‫یکسان ولی جرم اتمی متفاوت میباشند‬
ITS - Intelligent
Trans portation S ys tem
ITS :Intelligent
‫سامانه هوشمند حمل و نقل‬
Transportation System
‫نشان دهنده میزان تمایل سوخت دیزل به احتراق‬
‫‪J et N umber‬‬
‫است‪.‬برای سوختهای دیزل امروزی این عدد ‪ 50‬میباشد‪.‬‬

‫جیگ‪ -‬وسیلهای برای هدایت صحیح و قرار دادن ابزارها بر‬


‫‪J ig‬‬
‫روی ‪...‬‬
‫‪J ob C ompatibility‬‬
‫پرسشنامه تطابق شغلی‬
‫‪Q ues tionnaire‬‬
‫‪J ob Des ign‬‬ ‫طراحی شغلی‬
‫‪J ob E nlargement‬‬ ‫توسعه شغلی‬
‫‪J ob E nrichment‬‬ ‫غنیسازی شغلی‬
‫‪J ob E valuation‬‬ ‫ارزیابی شغلی‬
‫‪J ob product‬‬ ‫تولید تکی‬
‫‪J ob S hop P roces s es‬‬ ‫فرآیندهای تولید کارگاهی‬
‫‪J ob s hop product‬‬ ‫تولید کارگاهی‬
‫‪Just – In – Time‬‬ ‫تولید به موقع‬

‫فرآیند کالدو روشی است برای تولید فوالد از آهن مذاب‪ ،‬با‬
‫استفاده از یک کنورتر گردان مورب و یک النس اکسیژنی‬
‫که با آب خنک شده و وارد دهانه کنورتر می شود‪ .‬این‬
‫‪Kaldo P roces s‬‬
‫روش تولید فوالد ابتدا در سوئد بکار گرفته شده است و‬
‫یک روش قدیمی است و دیگر در انگلستان مورد استفاده‬
‫قرار نمی گیرد‪.‬‬

‫‪Kaplan‬‬ ‫کاپالن‬
‫کرف‪ -‬شکاف یا بریدگی ایجاد شده از طریق یک اره یا‬
‫‪Kerf‬‬
‫ابزار برش‬
‫‪Keros ene‬‬ ‫پارافین‬
‫در اتومبیلهای مجهز به دنده اتوماتیک هنگامی که راننده‬
‫پدال گاز را بصورت ناگهانی تا ته فشار دهد این سیستم‬
‫‪Kickdown / kick-down‬‬
‫برای افزایش شتاب و یا افزایش سرعت در سر باالیی‬
‫دنده معکوس میکند‪.‬‬
‫فوالد آرام یا کشته شده این اصطالح برای این نوع فوالد‬
‫نشان می دهد که فوالد مذکور بطور کامل با اضافه نمودن‬
‫عاملی نظیر سیلسیم یا آلومینیوم قبل از ریخته گری‬
‫‪Killed S teel‬‬
‫اکسیدزدایی شده است‪ .‬بنابراین عمالً در مدت جامد شدن‬
‫هیچ گازی تشکیل نمی شود‪ .‬فوالدهای آرام از درجه باالی‬
‫تجانس شیمیایی برخوردار هستند و بدون تخلخل است ‪.‬‬
‫‪Kinematic‬‬ ‫سینماتیک‬
‫‪Kinematics‬‬ ‫سینماتیک‪ ‬‬
‫‪Kinetic‬‬ ‫جنبشی‬
‫‪Knowledge – Based Expert‬‬
‫سیستم خبره مبتنی بر دانش‬
‫‪S ys tem KBE S‬‬
‫‪Knowledge Management‬‬ ‫مدیریت دانش‬

‫یک اسب بخار (‪ )DIN‬برابر ‪ 0.735499‬کیلو وات است و‬


‫‪KW - Kilowatt‬‬
‫یک اسب بخار (‪ )SAE‬برابر ‪ 0.7496999‬کیلووات است‪.‬‬

‫فرآیند ال‪ .‬دی‪ .‬فرآیند فوالدسازی اکسیژنی به نام فرآیند‬


‫ال‪ .‬دی مشهور‪ ‬شد بعد ازاینکه این فرآیند در شهرهای‬
‫لینتس و دوتاویتس اتریش جاییکه این فرآیند اولین بار‬
‫ایجاد و توسعه داده شد‪ .‬این فرآیند در واقع فرآیند اصالح‬
‫‪L – D Process‬‬ ‫شده بسمر است که فوالد در یک کنورتر با دمش اکسیژن‬
‫داخل حمام آهن مذاب بوسیله النس وارد شده به دهانه‬
‫کنورتر تولید می شود‪ .‬در حال حاضر کارخانجات‬
‫فوالدسازی اکسیژنی ‪BOS-‬فرآیندهای توسعه یافته‬
‫فرآیندهای ال‪ .‬دی‪ .‬هستند‪.‬‬
‫‪Lag‬‬ ‫پس اُفت‬
‫‪Laminar‬‬ ‫آرام‬
‫‪Las h‬‬ ‫فضای لقی – خالصی‬
‫‪LAS H‬‬ ‫خالصی‬
‫‪Latch‬‬ ‫قفل – ضامن‬
‫‪Latches‬‬ ‫چفت‬
‫‪Latent‬‬ ‫نهان‪ ‬‬

‫‪Latest Likely pessimistic  Time‬‬ ‫دیرترین زمان محتمل‬

‫‪Lay out des ign‬‬ ‫طراحی چیدمان‪ ‬‬


‫‪Layout des ign‬‬ ‫طراحی چیدمان‪ ‬‬
‫‪Lead time‬‬ ‫فاصله زمانی سفارش تا دریافت کاال‬
‫‪Leakage‬‬ ‫نشت‪ ‬‬
‫‪Lean P roduction‬‬ ‫تولید ناب‬
‫‪Learning C urve‬‬ ‫منحنی یادگیری‬
‫‪Leas t C os t S cheduling‬‬ ‫زمانبندی پروژه با حداقل هزینه‬
‫دیودی که با دریافت جریان برق نور میدهد‪.‬امروزه در‬
‫اتومبیلهای مدرن از ‪ LED‬در چراغهای خطر و ترمز‬
‫‪LED - Light Emitting Diode‬‬
‫استفاده می شود‪ .‬چون ‪ LED‬سریعتر از چراغهای معمولی‬
‫روشن میشود‪.‬‬
‫‪Legal‬‬ ‫قانونی‪ ‬‬
‫استانداردی آالیندگی اتومبیلهای تولید شده در ایالت‬
‫‪LEV - Low Emission Vehicle‬‬ ‫کالیفرنیای امریکا‪.‬در بعضی ایالتهای دیگر امریکا نیز اجرا‬
‫‪S tandards .‬‬ ‫میشود و در سال ‪ 2004‬جای خود را به استاندارد ‪LEV II‬‬
‫داد‪.‬‬
‫‪Level of s ignificant‬‬ ‫سطح تشخیص‬
‫‪Licens e plate‬‬ ‫پالك نمره اتومبیل‬
‫‪Life C ycle C os ting‬‬ ‫هزینه یابی دوره عمر‬
‫‪Lifting vane‬‬ ‫پرّه باالبر‪ ‬‬
‫‪Line Balancing‬‬ ‫باالنس خط‬
‫‪Linear programming LP‬‬ ‫برنامهریزی خطی‬
‫‪Linkage‬‬ ‫اتصال‪ ‬‬
‫سخت کاری مایع یکی از روشهای سخت کاری فوالد‬
‫است که بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد و پوسته‬
‫‪Liquid C arburizing‬‬ ‫شدن و گرایش به کربن زدایی را از بین می برد‪ .‬این کار از‬
‫طریق غوطه ور ساختن فوالد در حمام مذاب سیانور یا‬
‫سایر نمکها بدست می آید‪.‬‬
‫‪LN G :Liquefied N atural G as‬‬ ‫گاز طبیعی مایع شده‬
‫‪LN G - Liquefied N atural G as‬‬ ‫گاز طبیعی مایع شده‬
‫‪Loading‬‬ ‫بارگذاری‪ ‬‬
‫‪Lock‬‬ ‫نگهدارنده سوپاپ‬
‫‪Lorentz's force‬‬ ‫قانون نیروی لورنتس‬
‫‪Lot s ize‬‬ ‫مقدار حجم‪  ‬تولید‬
‫‪low s ide‬‬ ‫بخش فشار ضعیف‬
‫‪Low-s peed aerodynamics‬‬ ‫آیرودینامیک کم سرعت‪ ‬‬

‫‪LP G :Liquefied P etroleum G as‬‬ ‫گاز نفت مایع شده‬


‫سوخت گاز که تحت فشار یا دمای پایین تبدیل به مایع‬
‫شده و در مخزن نگه داری میشود‪.‬قیمت آن نسبت به‬
‫بنزین ارزان بوده و آلودگی بسیار کمتری ایجاد میکند و‬
‫‪LP G -Liquefied P etroleum G as‬‬
‫اکتان باالیی دارد‪.‬مصرف ان نسبت به بنزین بیشتر‬
‫است‪.‬امروزه موتورهای بنزینی را میتوان به گاز سوز تبدیل‬
‫کرد‪.‬‬
‫‪LP G - Liquefied P etroleum G as‬‬ ‫گاز نفت مایع شده‬

‫دیفرانسیل محدود کننده لغزندگی‪.‬به خصوص در پیچها و‬


‫زمینهای لغزنده جلوی سر خوردن اتومبیل را میگیرد‪ .‬تفاوت‬
‫‪LSD - Limited Slip Differential‬‬ ‫این نوع دیفرانسیل پیشرفته با دیفرانسیلهای استاندارد در‬
‫اینست که در مواقع شتاب گیری و کاهش سرعت نیز‬
‫اتومبیل را کنترل میکند‪.‬‬

‫‪LSD :Limited Slip Differential‬‬ ‫دیفرانسیل با لغزش محدود‬

‫‪LSD- Limited Slip Differential‬‬ ‫دیفرانسیل با لغزش محدود‬

‫‪Lubrication‬‬ ‫روغن کاری‪ ‬‬


‫‪Lug nut‬‬ ‫پیچ رینگ چرخ‬
‫‪Mach‬‬ ‫ماخ‬
‫سیستم کمک فنری که چیز زیادی راجع بهش‬
‫‪MACPHERSON - Macpherson‬‬ ‫نمیدونم‪...‬احتماال یک اتصال زیری بین فنر لول کمک فنر و‬
‫ضربه گیر است‪.‬‬
‫‪Magneto fluid dynamics‬‬ ‫دینامیک سیّال مغناطیسی‪ ‬‬
‫‪Magnitude‬‬ ‫بزرگی‪ ،‬اندازه‪ ‬‬
‫‪Magnitude‬‬ ‫بزرگی‪ ‬‬
‫‪Main Line P res s ure‬‬ ‫فشار خط اصلی‬

‫ماندرل‪ -‬شکل قالبی که دور آن الیاف پیچیده شده و‬


‫‪Mandrel‬‬
‫ساختارهای کامپوزیتی پالترود شده شکلدهی میشوند‪.‬‬

‫‪Manifes tations‬‬ ‫آشکار سازی‪ ‬‬


‫‪manual override‬‬ ‫القای دستی‬
‫‪Manual Trans mis s ion‬‬ ‫گیربکس دستی‬

‫‪Manual valve‬‬ ‫سوپاپ تعویض دنده دستی‪ ،‬شیر دستی‪ ،‬سوپاپ دستی‬

‫‪Marina‬‬ ‫لنگرگاه و تفرّجگاه ساحلی‪ ‬‬


‫‪Marinas‬‬ ‫لنگرگاه و تفرّجگاه ساحلی‪ ‬‬
‫‪Marine engineering‬‬ ‫مهندسی دریایی‪ ‬‬
‫‪Market analys is‬‬ ‫تحلیل بازار‪ ‬‬
‫‪Marketability‬‬ ‫قابلیت عرضه در بازار‪ ‬‬
‫‪Marketability‬‬ ‫قابلیت عرضه در بازار‪ ‬‬
‫‪Mas s‬‬ ‫جرم‪ ‬‬
‫‪Mating gear‬‬ ‫چرخ دنده درگیر شونده‪ ‬‬
‫‪Mating gear‬‬ ‫چرخ دنده درگیر‪ ‬‬
‫‪mean field‬‬ ‫میدان میانگین‬
‫‪mechatronics‬‬ ‫مکاترونیک‬

‫حمام سخت کاری حمام محتوی مایعاتی است که فوالد‬


‫برای آبدادن در آنها فرو برده می شود و مانند آب سرد و‬
‫‪Media Hardening‬‬
‫انواع روغن و آب محتوی کلرورسدیم یا هیدروکسید سدیم‬
‫برای افزایش قدرت سردکنندگی آن است ‪.‬‬

‫‪Merely‬‬ ‫محض‪ ،‬تنها‪ ‬‬


‫‪Metacentric height‬‬ ‫ارتفاع متاسانتر‪ ‬‬
‫‪Metal chips or debris‬‬ ‫براده آهن‬
‫‪Metallurgy‬‬ ‫مهندسی مواد و متالورژی‪ ،‬فلزگری‪ ،‬فلزکاری‪ ‬‬
‫‪Metallurgy‬‬ ‫فلزگری‪ ‬‬
‫‪Meteorology‬‬ ‫علم هواشناسی‪ ‬‬
‫‪Micro F ilter‬‬ ‫میکروفیلتر‬
‫‪Miner method‬‬ ‫روش ماینر‬
‫‪Modify‬‬ ‫تغییر دادن‪ ‬‬
‫‪Mois ture‬‬ ‫رطوبت‪ ،‬نم‪ ‬‬
‫‪Molecular cohes ion‬‬ ‫چسبندگی مولکولی‪ ‬‬
‫‪Momentum‬‬ ‫مومنتم‬
‫‪Momentum principle‬‬ ‫اصل مومنتوم‪ ‬‬
‫‪Motion of projectile‬‬ ‫حرکت پرتابه‪ ‬‬

‫این سیستم الکترونیکی میزان ترکیب سوختی (هوا و‬


‫سوخت) و احتراق را طبق خواست راننده تنظیم میکند‪ .‬این‬
‫سیستم نسبت به سیستم مکانیکی که مصرف سوخت و‬
‫‪MO TR O N IC‬‬
‫آلودگی بیشتری داشت آوانتاژهای زیادی دارد و توسط یک‬
‫مغز الکترونیکی و سنسورهای متعدد کنترل کارکرد موتور را‬
‫به بهترین شکل کنترل میکند‪.‬‬
‫عدد اکتان موتور‪ .‬با روشی متفاوت نیز ‪ ROZ‬محاسبه‬
‫‪MO Z‬‬
‫میشود که بزرگتری از ‪ MOZ‬حاصل میشود‪.‬‬

‫‪MPFI :Multi Point Fuel Injection‬‬ ‫سیستم سوخت رسانی چند نقطه ای‬

‫‪MP F I- Multi P oint F uel‬‬


‫سیستم سوخت رسانی چند نقطه ای‬
‫‪Injection‬‬
‫انژکتور چند نقطه ای‪ .‬بهترین حالت احتراق سوخت را به‬
‫‪MP I‬‬
‫وجود می آورد‪.‬‬
‫‪MP V‬‬ ‫اتومبیل چند منظوره (مانند ‪) Opel Zafira‬‬
‫خودروی چند منظوره ‪-‬دارای اتاقی کوچکتر از ون و مختص‬
‫‪MP V :Multi-purpos e V ehicle‬‬
‫سرنشین‬
‫خودروی چند منظوره ‪ -‬دارای اتاقی کوچکتر از ون و‬
‫‪MP V -Multi-purpos e V ehicle‬‬
‫مختص سرنشین‬
‫برگۀ دادههای مربوط به ایمنی مواد‪ -‬منبع اطالعات دربارۀ‬
‫‪MSDS Material Safety Data‬‬
‫خطرات سالمتی که از طریق مواد شیمیایی صنعتی ایجاد‬
‫‪S heet‬‬
‫شدهاست‪.‬‬
‫سیستمی که توسط سیستم کنترل پایداری‬
‫اتوماتیک(‪ )ASC‬کنترل میشود‪ .‬و جلوی لغزندگی و کشیده‬
‫‪MSR - Motor‬‬
‫شدن اتومبیل را در مسیرهای لغزنده و نرم را میگیرد‪.‬این‬
‫‪S chleppmomenten R egelung‬‬
‫سیستم در سرعتهای باالتر از ‪ 20‬کیلومتر در ساعت‬
‫میتواند عمل کند‪.‬‬
‫یا ضایعات یا تلفات جامد شهری؛ این اصطالح برای‬
‫توصیف زبالهها و مواد اتالفی که از خانهها یا کارخانجات و‬
‫صنایع جمعآوری شدهاند مورد استفاده قرار‬
‫‪MSW Municipal Solid Waste‬‬
‫میگیرد‪ MSW .‬را به درون مکانهایی برای دفن کردن‬
‫هدایت میکنند مگر انکه برنامههای بازیافت مواد مفید را از‬
‫زبالهها و مسیرها یا جویبارهای اتالفی خارج سازند‪.‬‬

‫‪MTV :Most Terrain Vehicle‬‬ ‫خودرویی برای تمام سطوح‬


‫‪MTV- Most Terrain Vehicle‬‬ ‫خودرویی برای تمام سطوح‬
‫‪Muffler‬‬ ‫انبار لوله اگزوز – صدا خفه کن‬

‫‪NASCAR :National Association‬‬
‫انجمن ملی رقابت خودروهای تقویت شده‬
‫‪F or S tock Auto R acing‬‬

‫‪NASCAR- National Association‬‬
‫انجمن ملی رقابت خودروهای تقویت شده‬
‫‪F or S tock Auto R acing‬‬

‫کولر های هوایی با جریان طبیعی هوا‪ ،  ‬بدون استفاده از‬


‫‪N atural Draft‬‬ ‫فن ‪ ،‬عمل خنک کردن سیاالت را توسط جریان طبیعی هوا‬
‫انجام می دهد‪ ‬‬
‫‪N aval equipment‬‬ ‫تجهیزات دریانوردی‪ ‬‬
‫سیستم هدایت گر یا راهبری‪ .‬این سیستم به وسیله نقشه‬
‫موجود در حافظه خود محل اتومبیل را دقیقا مشخص میکند‬
‫‪N avigation S ys tem‬‬ ‫و توسط یک نمایشگر بزرگ که در کنسول میانی قرار دارد‬
‫راننده را از سریعترین و نزدیگترین مسیر ممکن به مقصد‬
‫راهنمایی میکند‪.‬‬
‫‪N egotiate‬‬ ‫مذاکره‪ ‬‬
‫‪N ewton’s vis cos ity law‬‬ ‫قانون لزجت نیوتن‬
‫سیستم دید در شب‪.‬در صورت دید کم در شب راننده را از‬
‫‪N IG HT V IS IO N‬‬
‫موانع موجود مطلع میکند‪.‬‬
‫ترکیب ازت و متان و سوختی است که انرژی کمتری از‬
‫بنزین تولید میکند ولی برای سوختن به هوای بسیار‬
‫کمتری احتیاج دارد و بهمین جهت کارایی بهتری دارد‪.‬برای‬
‫سوختن ‪ 1‬ظرفیت بنزین ‪ 14.7‬ظرفیت هوا الزم است ولی‬
‫‪NITRO – nitromethane‬‬
‫برای سوختن ‪ 1‬ظرفیت نایترو ‪ 1.7‬ظرفیت هوا الزم است و‬
‫در نتیجه برای سوختن در محفظه احتراق ‪ 8‬برابر بیشتر از‬
‫بنزین سوخت وارد میشود‪.‬آوانتاژ نایترو فقط اینست که‬
‫بطور متوسط ‪ 2.5‬برابر بیشتر قدرت تولید میشود‪.‬‬

‫میزان نیرویی )اتومبیل ‪ torque‬واحد گشتاور یا میزان(‬


‫الزم برای ‪ 1‬متر حرکت دادن یک جسم با واحد نیوتن متر‬
‫‪NM - NEWTONMETRE‬‬
‫واحد ‪. NM‬بیان میشود‪ 1 .‬نیوتن برایر ‪ 100‬گرم است‬
‫‪.‬گشتاور و یا قدرت چرخش موتور است‬

‫‪N on-uniform poros ity‬‬ ‫تحلیل غیر همسان‪ ‬‬


‫‪N ormal‬‬ ‫نرمال‬

‫نرمال سازی فرآیند عملیات حرارتی است که هدف از آن‪،‬‬


‫از بین بردن تنش های درونی فوالد‪ ،‬اصالح ریز ساختار در‬
‫‪N ormalizing‬‬ ‫فوالد و بهبود خواص مکانیکی آن است‪ .‬فوالد براساس‬
‫آنالیز تا ‪ 800‬الی ‪ 900‬درجه سانتی گراد گرم می شود و‬
‫سپس در هوا سرد می شود‪.‬‬

‫‪N otation‬‬ ‫نشانه گذاری‪ ‬‬


‫‪nozzle‬‬ ‫شیپوره‬
‫‪N uclear‬‬ ‫هسته ای‪ ‬‬
‫‪N umerical‬‬ ‫عددی‪ ‬‬
‫‪N umerous‬‬ ‫متعدّد‪ ‬‬
‫‪O bvious ly‬‬ ‫به طور واضح‪ ‬‬
‫‪O ceanography‬‬ ‫اقیانوس شناسی‪ ‬‬
‫‪O HV :O ver Head V alve‬‬ ‫سوپاپ در باالی موتور ‪ -‬سرسیلندر‬
‫‪O HV O ver Head V alve‬‬ ‫سوپاپ در باالی موتور ‪ -‬سرسیلندر‬
‫‪O il pan‬‬ ‫کارتل روغن‬
‫‪one-way check valve‬‬ ‫سوپاپ مانع یک راهه‬
‫‪O pen channals‬‬ ‫کانالهای روباز‪ ،‬جریان با سطح آزاد‬
‫‪O ptimal alternative‬‬ ‫بهترین جایگزین‪ ‬‬
‫‪orifice‬‬ ‫اریفیس‪ ،‬روزنه‪ ،‬تنگنا‬
‫‪O rifice‬‬ ‫اریفیس‬
‫‪overs hoot‬‬ ‫خطا‬
‫‪O vers teer / over-s teer‬‬ ‫به سر خوردن قسمت عقب اتومبیل گفته میشود‪.‬‬
‫محلی که معموال در قسمت عقب ‪ PIT STOP‬قرار دارد و‬
‫‪P addock‬‬ ‫تجهیزات و اتومبیلهای نقلیه ای تیمها در این محل قرار‬
‫میگیرند‪.‬‬
‫‪P anel wagon/ V an‬‬ ‫ون‬
‫‪P arallel‬‬ ‫موازی‬
‫‪P arallelogram‬‬ ‫متوازی االضالع‪ ‬‬
‫پاریسون‪ -‬لولۀ پالستیکی توخالی که از آن یک قطعه یا‬
‫‪P aris on‬‬
‫محصول بصورت بادی قالبگیری شدهاست‪.‬‬
‫پارکریزه عملیاتی شیمیایی است که بر روی محصوالت‬
‫فوالدی برای بهبود مقاومت آنها در مقابل خوردگی استفاده‬
‫می شود‪ .‬این فرآیند در محلولی از فسفات منگنز انجام می‬
‫‪P arkerizing‬‬
‫شود که پوشش نسبتاً ضخیمی بر روی فوالد ایجاد می‬
‫کند‪ .‬با این کار فوالد مذکور در ادامه می تواند رنگ یا روغن‬
‫زده شود‪.‬‬

‫‪parking brake‬‬ ‫ترمز دستی‬


‫‪P arking light‬‬ ‫چراغ کوچک جلو‬
‫‪P article idealization‬‬ ‫آیده آل سازی ذرّه ای‪ ‬‬

‫خطوط تقسیم کننده یا جدا کننده‪ -‬به عالئم یا نشانههای‬


‫‪Parting lines‬‬ ‫روی قالب یا فلز ریختهگری شده در جایی که دو نیمۀ قالب‬
‫در حین بسته شدن به یکدیگر میرسند‪ ،‬گویند‪.‬‬

‫‪P as cal‬‬ ‫پاسکال‬


‫‪P ath line‬‬ ‫مسیر عبور‪ ‬‬
‫‪P C M :P ors che C ommunication‬‬
‫مدیریت ارتباطات پورشه با شش سیستم پیشرفته‬
‫‪Management‬‬
‫‪P C M- P ors che C ommunication‬‬
‫مدیریت ارتباطات پورشه با شش سیستم پیشرفته‬
‫‪Management‬‬
‫‪P eculiarities‬‬ ‫ویژگی ها‪ ‬‬
‫فنولیک‪ -‬یک رزین سنتتیک که از طریق تراکم یک‬
‫‪P henolic‬‬ ‫الکلآروماتیک بایک آلدئید بویژه فنل با فرمآلدئید تهیه و‬
‫تولید شدهاست‪.‬‬
‫‪P henomena‬‬ ‫عارضه‪ ‬‬
‫‪P inging‬‬ ‫صدای غژغژ موتور‬
‫‪P ipelines‬‬ ‫خطوط لوله‪ ‬‬
‫‪P ipelines‬‬ ‫خط لوله‪ ‬‬
‫‪P is ton pin / Wris t pin‬‬ ‫گژن پین – انگشتی پیستون – خار پیستون‬
‫‪pis ton pin or wris t pin‬‬ ‫گژن پین‬
‫محل بین ساختمان ‪ PIT STOP‬و خود ‪.PIT STOP‬در‬
‫‪P it lane‬‬ ‫این محل محدودیت سرعت وجود دارد که معموال ‪120‬‬
‫کیلومتر در ساعت میباشد‪.‬‬
‫محل توقف برای تعویض الستیک و سوخت گیری در‬
‫فرمول ‪ .1‬حداقل ‪ 17‬مکانیک در ‪ PITSTOP‬انجام وظیفه‬
‫‪P it s top‬‬ ‫میکنند و بسته به میزان سوخت گیری بین ‪ 5‬الی ‪ 16‬ثانیه‬
‫اتومبیل در ‪ PIT‬توقف میکند (و همچنین کلوپی خیلی باحال‬
‫در فروم مشهور تیونینگ تالک که من مدیرش هستم)‬

‫‪P itman arm‬‬ ‫بازوی شاتون‬


‫‪P lane motion‬‬ ‫حرکت صفحه ای‪ ‬‬
‫‪planet carrier‬‬ ‫حامل خورشیدی ‪ /‬سیاره ای‬
‫‪planet gear‬‬ ‫چرخ دنده سیاره ای‬
‫‪planetary gear‬‬ ‫دنده خورشیدى‪ ،‬چرخ دنده سیاره اى‬
‫عملیات پالسمایی‪ -‬قرار دادن پالستیکها در معرض تخلیۀ‬
‫‪Plasma treating‬‬
‫الکتریکی در یک محفظۀ بسته تحت خالء‪.‬‬
‫‪P las ticity‬‬ ‫پالستیسیته‪ ،‬مومسانی‪ ‬‬

‫‪plate & frame heat exchanger‬‬ ‫مبدل حرارتی صفحه و شاسی‬

‫‪plate heat exchanger‬‬ ‫مبدل های حرارتی صفحه ای‬


‫پنیوماتیک‪ -‬دستگاههایی که از طریق هوای کمپرس شده‬
‫‪P neumatics‬‬
‫یا فشرده شده‪ ،‬فعال شده و کار میکنند‪.‬‬
‫به رده راننده در هنگام شروع مسابقه گفته میشود‪.‬طبق‬
‫زمانهای بدست آمده در روز قبل مسابقه مشخص میشود و‬
‫‪P ole P os ition‬‬
‫رانندگان به ترتیب بهترین زمان بدست آمده مسابقه را‬
‫شروع خواهند کرد‪.‬‬
‫‪P ollutant‬‬ ‫آالینده‪ ‬‬
‫پلیمریزاسیون‪ -‬فرآیند رشد مولکولهای بزرگ از‬
‫‪P olymerization‬‬
‫مولکولهای کوچکتر‪.‬‬
‫‪P ortion‬‬ ‫قسمت‪ ‬‬
‫‪P os tulated‬‬ ‫فرض‪ ‬‬
‫‪P otential‬‬ ‫پتانسیل‬
‫‪P ower generation‬‬ ‫تولید نیرو‪ ‬‬

‫) ‪P ower S pectral Dens ity (P S D‬‬ ‫تراکم طیفی قدرت‬

‫‪P randtl‬‬ ‫پرانتل‬


‫‪P receding‬‬ ‫مقدّم‪ ‬‬
‫رسوب سختی یک گروه کوچک از فوالدهای زنگ نزن و‬
‫انواع دیگر فوالد ها به دلیل رسوب کاربونیتریه ها در زمینه‬
‫سفتی و استحکام زیادی ایجاد می کنند عملیات حرارتی‬
‫‪P recipitation Hardening -P H‬‬ ‫موجب استحکام بسیار باال و سختی آن می گردد‪.‬‬
‫کاربردهای فوالد زنگ نزن پیرسختی ‪ PH-‬شامل ساخت‬
‫محور پمپ ها و شیرها و همچنین قطعات هواپیما که‬
‫بخواهیم به مرور زمان سفتی فوالد افزایش یابد‪.‬‬
‫‪P redict‬‬ ‫پیش بینی کردن‪ ‬‬
‫پیش گرم کردن عملیات حرارتی اولیه قبل از نورد تختال‬
‫‪P re-Heating‬‬
‫در واحد نوردگرم است ‪.‬‬
‫‪P reparation‬‬ ‫آمادگی‪ ‬‬
‫‪P rerequis ite‬‬ ‫پیش نیاز ها‪ ‬‬
‫‪P res s ure‬‬ ‫فشار‬
‫‪P res s ure R elief V alve‬‬ ‫سوپاپ فشار شکن‬
‫‪P res s ure-limiting device‬‬ ‫ابزار محدود کننده فشار‪ ‬‬
‫‪P revalent‬‬ ‫متداول‪ ‬‬
‫‪P revious‬‬ ‫قبلی‪ ‬‬
‫‪P rimary‬‬ ‫اولیه‬
‫‪P roces s‬‬ ‫فرایند‪ ‬‬
‫‪P roduct liability‬‬ ‫اعتماد پذیری محصول‪ ‬‬
‫‪P roduct liability‬‬ ‫مسئولیت در مقابل محصول‪ ‬‬
‫‪P rofile‬‬ ‫پروفیل‬
‫‪P rojectile‬‬ ‫پرتابه‪ ‬‬
‫‪P romote‬‬ ‫ارتقاء‪ ‬‬
‫‪P ropeller‬‬ ‫پیش راننده‪ ‬‬
‫‪P roportion‬‬ ‫نسبت‪ ‬‬
‫‪P roportional‬‬ ‫نسبی‪ ‬‬
‫‪P ropuls ion‬‬ ‫پیش رونده‪ ‬‬
‫‪P ry‬‬ ‫اهرم‬
‫مدیریت ثبات پورشه ‪-‬سیستم م عبور که با کم کردن گاز‬
‫‪P S M :P ors che‬‬
‫و یا ترمز کردن ‪ ،‬از چرخش و چپ شدن هودرو جلوگیری‬
‫‪Stability Management‬‬
‫میکند ‪ ،‬اولین بار در پورشه توربو‬
‫مدیریت ثبات پورشه ‪ -‬سیستم عبور که با کم کردن گاز و‬
‫‪P S M- P ors che S tability‬‬
‫یا ترمز کردن‪ ،‬از چرخش و چپ شدن هودرو جلوگیری‬
‫‪Management‬‬
‫میکند‪ ،‬اولین بار در پورشه توربو‪-2002‬‬
‫پالفورمینگ‪ -‬شکل دهی کششی‪ ،‬شکل اصالح شده و تغییر‬
‫یافتۀ پالتروژن‪ ،‬در پالفورمینگ از قالبها برای شکلدهی‬
‫‪P ulforming‬‬
‫شکلهایی با "سطح مقطعهای عرضی گوناگون" استفاده‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪P ulley‬‬ ‫قرقره‪ ‬‬
‫‪P uls e Width Modulation‬‬ ‫مدوالسیون‪ /‬تلفیق پهنای پالس‬
‫‪Q uarter window‬‬ ‫پنجره جانبی اتومبیل‬

‫سرد کردن سریع ‪ -‬سردکرد سریع در آب یا مایعات برای‬


‫‪Q uenching‬‬
‫سخت کردن فوالد وحفظ ریزساختار در حرارت زیاد است ‪.‬‬

‫‪radial flow‬‬ ‫جریان شعاعی‬


‫‪R adiation‬‬ ‫تابش‪ ‬‬

‫در اتومبیلهایی که سیستم خنک کننده آنها توسط آب کار‬


‫‪R adiator‬‬ ‫میکند آب گرم شده از داخل رادیاتور عبور میکند و توسط‬
‫‪ FAN‬خنک شده و دوباره به موتور باز میگردد‪.‬‬

‫تلفن موبایل اتومبیل همراه با ‪ Car Audio set‬یک وسیله‬


‫‪R adiotelephone‬‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪R ange‬‬ ‫برد‪ ‬‬
‫‪R arefied‬‬ ‫رقیق‪ ‬‬
‫‪R arefied gas‬‬ ‫گاز رقیق شده‪ ‬‬
‫اطالعات کانالهای ‪ FM‬رادیو را میتوان در پانل نمایشگر‬
‫‪R DS --R adio Data S ys tem‬‬
‫رادیو مشاهده کرد‪.‬‬
‫در حالت عادی چرخهای جلو محرك هستند ولی اگر‬
‫‪R E AL-TIME‬‬ ‫چرخهای جلو هرز گردی کنند سیستم بصورت اتوماتیک‬
‫نیروی موتور را به چرخهای عقب منتقل میکند‪.‬‬

‫‪R ecap‬‬ ‫عاج – روکش تایر‬


‫‪R eciprocal of vis cos ity‬‬ ‫گرانروی معکوس‪ ‬‬
‫‪R edundant s upport‬‬ ‫تکیه گاه اظافی‪ ‬‬
‫‪R e-entry‬‬ ‫محل ورود مجدّد‪ ،‬عمل وارد کردن مجدّد‪ ‬‬
‫‪R eference‬‬ ‫مرجع‪ ‬‬
‫‪R egenerator‬‬ ‫مولد‬
‫‪R egulation‬‬ ‫مقررات‪ ‬‬
‫‪R elative‬‬ ‫نسبی‪ ‬‬
‫‪R elative motion‬‬ ‫حرکت نسبی‪ ‬‬
‫‪R eliability‬‬ ‫اتّکا پذیری‪ ‬‬
‫‪R eliability‬‬ ‫اعتماد پذیری‪ ‬‬
‫‪R equis ite‬‬ ‫الزمه‪ ‬‬
‫‪R es is tance‬‬ ‫مقاومت‪ ‬‬
‫‪R es pect‬‬ ‫احترام‪ ،‬مالحظه‪ ‬‬
‫‪R es t‬‬ ‫سکون‪ ‬‬
‫‪R eynolds‬‬ ‫رینولدز‬
‫‪R igid‬‬ ‫صلب‪ ‬‬
‫‪R igid body‬‬ ‫جسم صلب‪ ‬‬
‫‪R ing gear‬‬ ‫چرخ دنده‬
‫اتومبیلهای روبازی که ‪ 2‬در داشته باشند و ‪ 2‬نفر گنجایش‬
‫‪R O ADS TE R‬‬
‫سرنشین داشته باشند (همراه با راننده)‬
‫‪R ocker panel‬‬ ‫رکاب جانبی‬
‫‪R ocket engine‬‬ ‫موتور موشک‬
‫‪R od‬‬ ‫تکه چوب کوتاه‬
‫‪R od bearing‬‬ ‫میل یاتاقان‬
‫نوعی موتور که در سال ‪ 1954‬از سوی ‪Felix Wankel‬‬
‫ساخته شد‪.‬نحوه کار این موتور به طور خالصه به این شکل‬
‫است که با چرخاندن پیستون مثلثی شکل داخل بلوك‬
‫محفظه احتراق‪ ،‬در داخل سیلندر حجم و میزان تراکمهای‬
‫‪R O TAR Y -WAN KE L MO TO R‬‬
‫متفاوتی به وجود آورده شود‪.‬این تکنولوژی موتور امروزه‬
‫بیشتر از سوی مزدا استفاده میشود‪ .‬در مدل ‪ RX-8‬مزدا‬
‫که در اروپا جای مدل ‪ RX-7‬را گرفت از این نوع موتور‬
‫استفاده شده است‪.‬‬
‫‪R otation‬‬ ‫چرخش‪ ،‬دوران‪ ‬‬
‫‪R otational motion‬‬ ‫حرکت چرخشی‪ ‬‬
‫‪R otor pump‬‬ ‫پمپ روتوری‬
‫‪R otor/Dis c‬‬ ‫دیسک ترمز‬
‫عددی که همانند ‪ MOZ‬قدرت احتراق سوخت را نشان‬
‫‪R O Z -R es earch octane‬‬
‫میدهد‪.‬‬
‫دور در دقیقه‪ .‬هر لحظه نشان میدهد که موتور در یک‬
‫‪RPM - Revolutions per Minute‬‬
‫دقیقه چند دور میچرخد‪.‬‬

‫‪R P M :R evolutions P er Minute‬‬ ‫دور در دقیقه‬

‫‪R P M- R evolutions P er Minute‬‬ ‫دور در دقیقه‬

‫نام عمومی قطعه ای که بین دو جسم در حال حرکت قرار‬


‫‪R U LMAN‬‬
‫میگیرد و اصطکاك بین آنها را کاهش میدهد‪.‬‬
‫‪R WD :R ear Wheel Drive‬‬ ‫سامانه چرخ متحرك عقب‬
‫‪R WD - R ear Wheel Drive‬‬ ‫سامانه چرخ متحرك عقب‬

‫انجمن مهندسین اتومبیل‪ .‬انجمنی که استانداردهایی را‬


‫تعریف کرده و یکی از این استاندارد ها ‪ HP/SAE‬است که‬
‫‪SAE - Society of Automotive‬‬
‫قدرت اتومبیل (اسب بخار) را نشان میدهد و در آمرکای‬
‫‪E ngineers‬‬
‫شمالی قدرت اتومبیلها با این استاندارد محاسبه میشود که‬
‫نسبت به استاندارد ‪ HP/DIN‬عدد بزرگتری بدست می آید‪.‬‬

‫‪SAE :Society of Automotive‬‬
‫انجمن مهندسین خودرو ‪-‬آمریکا‬
‫‪E ngineers‬‬
‫‪SAE- Society of Automotive‬‬
‫انجمن مهندسین خودرو ‪ -‬آمریکا‬
‫‪E ngineers‬‬
‫سیستمی است که از طرف شرکت ‪ SAAB‬ساخته شده‪ .‬در‬
‫تصادفهایی که به اتومبیل از عقب ضربه وارد میشود توسط‬
‫‪SAHR - Saab Active Head‬‬
‫پشتیها سر سرنشین به جلو هل داده میشود تا گردن و سر‬
‫‪R es traint‬‬
‫سرنشین آسیب نبیند‪ .‬تصادف توسط یک حسگر که در‬
‫عقب اتومبیل قرار گرفته تشخیص داده میشود‪.‬‬

‫کنترل ترمز سنسوترونیک ‪-‬که با احساس شرایط ترمز‬


‫‪SBC : Sensotronic Brake Control‬‬
‫کردن ‪ ،‬قدرت وارده را تنظیم میکند‬
‫‪S calar‬‬ ‫اسکالر‪ ‬‬
‫‪S crew jack‬‬ ‫جک پیچی‪ ‬‬
‫‪S eas hore‬‬ ‫ساحل‪ ‬‬
‫‪S econdary‬‬ ‫ثانویه‬
‫‪S edan‬‬ ‫سدان‬
‫اتومبیلهایی که ‪ 4‬در دارند و از ستون ‪ C‬تا عقب بر آمده و‬
‫‪S E DAN‬‬
‫موازی با زمین است‪.‬‬
‫‪S edimentation‬‬ ‫رسوب گرفتن‪ ‬‬
‫‪S eek‬‬ ‫جستجو‪ ‬‬
‫تفاوت آن با ‪ Tiptronic‬در ‪( manual‬دستی) بودن آن‬
‫‪S E LE S P E E D‬‬ ‫است‪.‬ولی میتوان از آن بصورت اتوماتیک و یا نیمه‬
‫اتوماتیک نیز استفاده کرد‪.‬‬

‫یک واسطه المان در داخل سیستم کمک فنر است که‬


‫متناسب با مقدار بار اتومبیل ارتفاع کمک فنر را بصورت‬
‫‪S E LF -LE V E LLIN G S U S P E N S IO N‬‬
‫اتوماتیک تنظیم می کند‪.‬در این سیستم ارتفاع قسمت جلو‬
‫و عقب مستقل از هم تنظیم میشود‪.‬‬

‫‪S emiconductor device‬‬ ‫دستگاه نیمه رسانا‪ ‬‬


‫‪S emi-conductors‬‬ ‫نیمه رسانا ها‪ ‬‬
‫‪S ens ible‬‬ ‫محسوس‪ ‬‬
‫کنترل ترمز سنسوترونیک ‪ -‬که با احساس شرایط ترمز‬
‫‪S ens otronic Brake C ontrol‬‬
‫کردن‪ ،‬قدرت وارده را تنظیم میکند‪SBC ‬‬
‫جعبه دنده دستی با تعویض متوالی ‪ -‬در خودروهای سوپر‬
‫‪S equential Manual G earbox‬‬
‫اسپرت و خودروهای مسابقات رالی‪SMG ‬‬
‫عددی که کیفیت سوخت دیزل را نشان میدهد‪ .‬عدد ‪100‬‬
‫بیان گر اینست که خود احتراقی سوخت بسیار آسان و‬
‫‪S E TAN‬‬
‫سریع است‪ .‬برای موتورهای دیزلی پیشرفته این عدد بهتر‬
‫است کمی بیشتر از ‪ 50‬باشد‪.‬‬
‫‪S ets crew‬‬ ‫پیچ آلن‬
‫‪S hear force‬‬ ‫نیروی برشی‪ ‬‬
‫‪S hift / gear s hift‬‬ ‫دنده‬
‫‪s hift by wire / S hift-by-Wire‬‬ ‫سیستم تعویض دنده الکترونیکی ‪ /‬سیستم کنترل فرمان‬
‫‪s ys tem‬‬ ‫الکترونیکی‬
‫‪S hift control unit‬‬ ‫سیستم کنترل تعویض دنده‬

‫‪s hift lever / gear s hift lever‬‬ ‫دسته دنده‬

‫‪s hift valve‬‬ ‫سوپاپ تعویض گیربکس‪ ،‬شیر راه دهنده‬


‫‪s hifting‬‬ ‫تعویض دنده ‪-‬عوض کردن دنده‪-‬‬
‫‪S hifting‬‬ ‫تعویض دنده‬
‫‪s hock abs orber‬‬ ‫کمک فنر‬
‫‪S hockwave‬‬ ‫موج ضربه ای‪ ‬‬
‫‪S hooting‬‬ ‫سیالبی‬
‫‪S hower‬‬ ‫دوش‪ ‬‬
‫‪S ignificance‬‬ ‫اهمیت‪ ‬‬
‫فوالد الکتریکی سیلیسیمی ‪ -‬نوعی فوالد مخصوص است‬
‫که با وارد کردن سیلیسیم در فرآیند فوالدسازی ایجاد می‬
‫شود‪ .‬فوالد الکتریکی خواص مغناطیسی خاصی را نشان‬
‫‪S ilicon E lectrical S teel‬‬
‫می دهد که برای کاربردهایی همچون ترانسفورمرها‪،‬‬
‫ژنراتورهای برق و موتورهای الکتریکی بسیار مناسب است‬
‫‪.‬‬
‫‪S imple flows‬‬ ‫جریانهای ساده‬
‫‪S iphon‬‬ ‫سیفون‬
‫سامانه حفاظت ضربه جانبی ‪-‬شامل میله ها و تمهیداتی در ‪S IP S :S ide Impact P rotection‬‬
‫‪S ys tem‬‬ ‫درون درها‬
‫سامانه حفاظت ضربه جانبی ‪ -‬شامل میله ها و تمهیداتی در ‪S IP S - S ide Impact P rotection‬‬
‫‪S ys tem‬‬ ‫درون درها‬
‫‪S lack‬‬ ‫کم‪ ،‬سکون‪ ‬‬
‫‪s lip ring‬‬ ‫کلکتور‪ ‬‬

‫سیستمی که ارتفاع اتومبیل را به صورت اتوماتیک تنظیم‬


‫‪S LS‬‬
‫میکند و در اتومبیلهای ‪ Off Road‬استفاده میشود‪.‬‬

‫جعبه دنده دستی با تعویض متوالی ‪-‬در خودروهای سوپر‬


‫‪S MG :S equential Manual G earbox‬‬
‫اسپرت و خودروهای مسابقات رالی‬
‫‪S nap-ring‬‬ ‫خار حلقه ای‬
‫‪S oft top‬‬ ‫کوپه سقف برزنتی‬
‫نرم سازی فوالد ‪ -‬این عمل با بازپخت یا تاب کاری بر‬
‫‪S oftening‬‬ ‫روی فوالد به منظور کاهش سختی برای تسهیل در عملیات‬
‫ماشین کاری آن صورت می گیرد‪.‬‬

‫بازپخت برای نرم سازی فوالد ‪ -‬کاهش سختی فوالد و به‬


‫‪S oftening Anneal‬‬ ‫عبارتی تردی یا شکنندگی آن با گرم کردن تا نقطه‬
‫دگرگونی و سپس سردکردن و خنک سازی آن به تدریج ‪.‬‬

‫سیستمی که با کاهش شدت ترمزها در هنگام توقف به‬


‫‪S O F T-S TO P‬‬
‫صورت اتوماتیک باعث توقف نرم و بدون لرزش میشود‪.‬‬

‫به سقف اتومبیلهای با سقف باز شونده گفته میشود که‬


‫‪S O F T-TO P‬‬
‫جنس سقف از پارچه و یا فلز با پوشش پارچه باشد‪.‬‬

‫‪S O HC‬‬ ‫موتور با یک میل بادامک (و احتماال ‪ 16‬سوپاپ)‬


‫‪S O HC :S ingle O ver‬‬
‫وجود یک میل سوپاپ در باالی سیلندر‬
‫‪Head Camshaft-OHC‬‬
‫‪S O HC - S ingle O ver Head C ams haft‬‬
‫وجود یک میل سوپاپ در باالی سیلندر‬
‫) ‪(O HC‬‬
‫‪S ophis ticated clockwork‬‬ ‫طرز کار پیچیده‪ ‬‬
‫‪S pace craft‬‬ ‫فظاپیما‪ ‬‬
‫‪S pace s huttle‬‬ ‫شاتل فضایی‪ ‬‬
‫‪S pace s huttle‬‬ ‫شاتل فظایی‪ ‬‬
‫قطعات متحرك آلومینیومی که در ساخت بدنه ‪ Audi‬های‬
‫‪S P AC E F R AME‬‬ ‫‪ A8، A2‬مورد استفاده قرار گرفته و باعث کاهش ‪40‬‬
‫درصدی وزن شده اند‪.‬‬
‫‪S pacer‬‬ ‫واشر واسطه‬
‫‪S pecific‬‬ ‫مخصوص‬
‫‪S pecific energy‬‬ ‫انرژی مخصوص‬
‫‪s pecific s peed‬‬ ‫سرعت مخصوص‬
‫‪S pecific volume‬‬ ‫حجم ویژه‪ ‬‬
‫‪S pecified‬‬ ‫تعیین شده‪ ‬‬

‫در اوایل سالهای ‪ 1900‬به وسیله سبک موتور دارو با ‪2‬‬


‫صندلی گفته می شد‪.‬این عبارت از سالهای ‪ 1950‬از سوی‬
‫‪S pider‬‬
‫تولید کنندگان ایتالیایی برای اتومبیلهای اسپورت ‪ 2‬نفره و‬
‫روباز شروع به استفاده شد‪.‬‬

‫‪S pillway‬‬ ‫سرریز سد‪ ‬‬


‫‪S pillway‬‬ ‫سرریز‬
‫‪S pindle arm‬‬ ‫بازوی سگ دست فرمان‬
‫در بعضی اتومبیلها در جلو و زیر سپر و در بعضی در عقب و‬
‫‪s poiler‬‬ ‫روی صندوق نصب میشود‪ .‬این قطعه باعث بهبود‬
‫آیرودینامیک خودرو میشود‪.‬‬
‫‪S RS‬‬ ‫سیستمهای ایمنی اضافی مانند کیسه هوا‪.‬‬
‫‪SRS :Supplementary‬‬
‫سامانه ممانعت تکمیلی برای بالش های هوا‬
‫‪R es training S ys tem‬‬
‫‪SRS -Supplementary‬‬
‫سامانه ممانعت تکمیلی برای بالش های هوا‬
‫‪R es training S ys tem‬‬
‫‪S tabilizer‬‬ ‫میل تعادل – موج گیر‬
‫فوالد زنگ نزن ‪ -‬واژه ای برای گریدهای فوالدی است که‬
‫دارای درصد کرم است و عناصر چدن ‪ Ni‬و ‪ MO‬می باشد‪.‬‬
‫فوالد زنگ نزن در مقابل خوردگی مقاوم است و استحکام‬
‫خود را در درجه حرارت های باال حفظ می کند‪ .‬به همین‬
‫دالیل‪ ،‬فوالد زنگ نزن به میزان قابل توجهی در صنعت‬
‫اتومبیل سازی و محصوالت تولید مواد غذایی‪ ،‬و همچنین‬
‫تجهیزات پزشکی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرند‪.‬‬
‫بیشترین انواع معمول گریدها فوالد زنگ نزن عبارتند از ‪:‬‬
‫نوع ‪ ،304‬بیشترین نوع فوالد زنگ نزن استنیتی ‪-‬گرو ه‬
‫فوالد زنگ نزن با کرم و‪ ‬نیکل‪  ‬است که بیش از نیمی از‬
‫‪S tainles s S teel‬‬ ‫فوالد زنگ نزن تولید شده در جهان را تشکیل می دهند‪.‬‬
‫این گرید فوالد زنگ نزن در مقابل خوردگی رایج در‬
‫طراحی مقاومت می کند و در زمینه های تولید مواد غذایی و‬
‫به اغلب مواد شیمیایی مقاوم است‪ .‬نوع ‪ ،316‬از نوع فوالد‬
‫زنگ نزن استنیتی است که حاوی ‪ 2‬تا ‪ 3‬درصد مولیبدون‬
‫است که آنرا در مقابل انواع مختلف پوسیدگی و خوردگی‬
‫مقاومتر می سازد‪ .‬نوع ‪ ،409‬از نوع فوالد زنگ نزن فریتی‬
‫است که برای درجه حرارت های باال مناسب است‪ .‬این‬
‫گرید فوالد زنگ نزن کمترین کرم را در تمام فوالدهای‬
‫زنگ نزن دارد و بنابراین گران نیست‪ .‬نوع ‪ ،410‬بیشترین‬
‫نوع فوالد زنگ نزن مارتنزیتی است و از ویژگی مقاومت‬
‫‪S tation wagon‬‬ ‫استیشن‬
‫‪S tatis tical analys is‬‬ ‫تحلیل آماری‪ ‬‬
‫‪s teer by wire‬‬ ‫فرمان الکتریکی‬
‫سیستم فرمان هیدرویک الکترونیک میباشد و همانند‬
‫بازهای کامپیوتری ارتباط مکانیکی وجود ندارد بلکه با‬
‫‪S TE E R BY WIR E‬‬
‫حرکت فرمان توسط راننده چرخهای جلو به صورت‬
‫الکترونیک اتومبیل را هدایت میکنند‪.‬‬
‫‪s teering wheel‬‬ ‫فرمان اتوموبیل‪ ،‬چرخ فرمان‪ ،‬رل‬
‫‪S tokes‬‬ ‫استوکس‬
‫’ ‪S tokes‬‬ ‫استوکس‬
‫‪S traight-line linkage‬‬ ‫اتصال مستقیم الخط‪ ‬‬
‫‪S train‬‬ ‫کرنش‪ ‬‬
‫پیرکرنش ‪ -‬نفوذ عناصر ‪ C , N‬بر روی تغییرات خواص‬
‫‪S train Aging‬‬ ‫مکانیکی فوالد نابجایی را با تغییر شکل مومسان ایجاد می‬
‫کنند‪.‬‬
‫‪S treak line‬‬ ‫خط رگه‪ ‬‬
‫‪S tream‬‬ ‫جریان‬
‫‪S treamline‬‬ ‫خطّ جریان‪ ‬‬
‫‪S treamline‬‬ ‫خط جریان‪ ‬‬
‫‪S trength of material‬‬ ‫استحکام مصالح‪ ‬‬
‫‪s tres s‬‬ ‫تنش‬
‫‪S tructural‬‬ ‫ساختمانی‪ ‬‬
‫تابکاری فرآیندی – بازپخت فرآیندی‪ -‬گرم کردن و‬
‫نگهداشتن در درجه حرارتی کمتر از دامنه دگرگونی و‬
‫‪S ubcritical Annealing‬‬
‫متعاقباً سردکردن با سرعتی مناسب تابکاری یا بازپخت‬
‫فوالد است ‪.‬‬
‫‪S ubmarine‬‬ ‫زیردریایی‪ ‬‬
‫‪S ubmerged body‬‬ ‫جسم غوطه ور‪ ‬‬
‫‪S ubs onic‬‬ ‫مادون صوت‬
‫عملیات سرمایی‪ -‬منجمدکردن فوالد خاص برای تسریع‬
‫‪S ub-Z ero Treatment‬‬
‫در دگرگونی استنیتی است ‪.‬‬
‫‪s un gear‬‬ ‫چرخ دنده خورشیدی‬

‫چرخهای محرك را بنا به شرایط و احنیاج راننده تغییر‬


‫میدهد‪ .‬این سیستم به ‪ 4‬شکل کار می کند ‪-1‬فقط‬
‫‪S U P E R S E LE C T‬‬ ‫چرخهای عقب محرك باشند‪-2 .‬تقسیم بین چرخهای جلو‬
‫و عقب‪-3 .‬تقسیم مساوی نیرو بین چرخها جلو و عقب‪-4 .‬‬
‫حرکت با ‪ 4‬چرخ بصورت کالسیک‪.‬‬

‫‪S upercritical‬‬ ‫مافوق بحرانی‬


‫‪S uperheated vapor‬‬ ‫بخار فوق گرم‪ ‬‬
‫‪S upers onic‬‬ ‫مافوق صوت‬
‫‪S upers onic aircraft‬‬ ‫هواپیمای مافوق صوت‪ ‬‬
‫‪S upervis or‬‬ ‫ناظر‪ ‬‬
‫‪S upplementary‬‬ ‫اظافی‪ ‬‬

‫سخت گردانی سطحی ‪ -‬ایجاد سطحی سخت بر روی‬


‫‪S urface Hardening‬‬
‫فوالدها است که با گرم و سردکردن موضعی سطح آنها‬

‫زبری سطح ‪ -‬ناهمواریهایی هستند که به صورت پستی و‬


‫‪S urface R oughnes s‬‬
‫بلندی های ریز بر روی سطح فوالد به وجود می آیند‪.‬‬

‫‪S urface tens ion‬‬ ‫کشش سطحی‬


‫‪S us pens ion‬‬ ‫تعلیق‪ ‬‬
‫سیستم تعلیق‪ .‬ضربات و شوکهای وارده از طرف مسیر به‬
‫‪S us pens ion‬‬
‫اتومبیل را جذب میکند‪.‬‬
‫‪S us tain‬‬ ‫حفظ کردن‪ ‬‬
‫این اتومبیلها خصوصیات اتومبیلهای استیشن و ون را در‬
‫متن خود دارند و معموال باشد ‪ 4WD‬هستند که برای‬
‫‪SUV - SPORT Utility Vehicle‬‬ ‫مسیرهای غیر از جاده و نا همواریهای معمولی نیز مناسب‬
‫هستند در عین حال که در جاده تفاوتی زیادی با یک‬
‫اتومبیل معمولی ندارند‪.‬‬
‫خودرویی با قابلیت های اسپرت ‪-‬اتومبیل بیابانی با قابلیت‬
‫‪SUV :Sport Utility Vehicle‬‬
‫استفاده روزمره در شهر‬
‫خودرویی با قابلیت های اسپرت (اتومبیل بیابانی با قابلیت‬
‫‪S U V - S port U tility V ehicle‬‬
‫استفاده روزمره در شهر‬

‫گرماشویی‪ ،‬اکسید شویی‪ -‬حرارت دادن زیاد شمش در‬


‫فضای اکسیدکننده و تبدیل قشر یا الیه ای از آن به اکسید‬
‫‪S wealing‬‬
‫مذاب و جریان پیدا کردن و شسته شدن آن از روی شمش‬
‫است بطوری که عیوب سطحی آن از بین برود‪.‬‬

‫‪s witching valves‬‬ ‫سوپاپهای سویچینگ‬


‫‪Tang - Lock‬‬ ‫واشر‬
‫این سیستم توسط یک خط ‪ GSM‬در مواقع تصادف به‬
‫‪TAS - Travel Assist System‬‬
‫صورت اتوماتیک پیغام ‪ S.O.S‬میفرستد‪.‬‬

‫‪TCS :Traction Control System‬‬ ‫سامانه کنترل کشش‬

‫‪TC S -AS R -E TC‬‬ ‫سیستم کنترل پاتیناژ‪.‬‬


‫‪TC S - Traction C ontrol S ys tem‬‬ ‫سامانه کنترل کشش‬

‫حمام بازپخت ‪ -‬حمامی است برای بازپخت بعضی از‬


‫‪Tempering Bath‬‬ ‫فوالدهای نیکل و کرم دار که سردکردن آنها باید به‬
‫آهستگی انجام گیرد‪.‬‬
‫‪Tending‬‬ ‫تمایل داشتن‪ ‬‬
‫‪Tenuous‬‬ ‫اندك‪ ‬‬
‫‪Thermodynamic‬‬ ‫ترمودینامیکی‬
‫‪thermos tatic s witch‬‬ ‫کلید ترموستاتی‬
‫‪Thin s lab‬‬ ‫ورقه نازك‪ ‬‬
‫‪throat‬‬ ‫گلوگاه‬
‫‪Throttle P res s ure‬‬ ‫فشار گاز‬
‫‪Throw-out bearing‬‬ ‫یاتاقان‬
‫‪Thrus t Mis alignment‬‬ ‫انحراف از محور بردار تراست‬
‫‪Thrus t S tand‬‬ ‫تراست استند‬
‫‪Thrus t V ector C ontrol‬‬ ‫کنترل بردار تراست‬
‫‪Tie-rod‬‬ ‫شاتون‬
‫گیرباکس دو حالته یعنی به دلخواه میتوان دنده را دستی و‬
‫‪TIP TR O N IC‬‬
‫یا اتوماتیک عوض کرد‪.‬‬
‫‪TIR E‬‬ ‫الستیک‬
‫‪torque - converter clutch ‬‬ ‫کالچ مبدل گشتاور‬
‫‪TP C‬‬ ‫سیستم الکترونیک کنترل فشار (باد) الستیک‪.‬‬
‫‪Trade off‬‬ ‫معامله‪ ‬‬
‫‪Trajectory‬‬ ‫مسیر‪ ‬‬
‫‪trans fer function‬‬ ‫تابع انتقال‬
‫‪Trans ition‬‬ ‫انتقال‬
‫‪Trans mis s ibility‬‬ ‫انتقال پذیری‬
‫‪Trans mis s ion‬‬ ‫انتقال‪ ‬‬
‫‪Trans mis s ion‬‬ ‫جعبه دنده‬
‫‪trans mis s ion oil‬‬ ‫روغن جعبه دنده‬
‫‪Treatment‬‬ ‫رفتار‪ ‬‬
‫‪Trial and error method‬‬ ‫روش آزمون و خطا‪ ‬‬
‫‪Trial-and-error method‬‬ ‫روش سعی و خطا‪ ‬‬
‫‪Troubles hooting‬‬ ‫عیب یابی‬
‫‪Trunk‬‬ ‫صندوق‬
‫‪Trus s‬‬ ‫خرپا‪ ‬‬
‫‪TSC :Traction Stability Control‬‬ ‫سامانه حفظ کنترل چسیندگی و لغزش در شرایط لغزنده‬

‫سامانه حفظ کنترل چسیندگی و لغزش در شرایط لغزنده ‪TS C - Traction S tability C ontrol‬‬

‫‪tube heat exchanger‬‬ ‫مبدل های حرارتی لوله ای‪ ‬‬


‫سیستمی که باعث ورود هوای بیشتر به موتور میشود و با‬
‫آفزایش میزان هوای ورودی قدرت موتور افزایش میابد‪.‬‬
‫‪TU R BO‬‬
‫پروانه توربو توسط گازهای خروجی از اگزوز چرخانده‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪Turbojet engine‬‬ ‫موتور توربوجت‬
‫‪Turbomachine‬‬ ‫توربوماشین‬
‫‪Turn s ignal‬‬ ‫نشانگر – نشان دهنده‬

‫استفاده از یک جفت شمع برای هر سیلندر که باعث‬


‫سوخت بهتر ترکیب سوختی میشود و همچنین با کاهش‬
‫‪Twin S park‬‬
‫زمان احتراق تراکم نیز افزایش میابد‪ Alfa romeo.‬و بنز‬
‫(محمد بزن قدش) از این سیستم استفاده میکنند‪.‬‬

‫‪Two – way check valve‬‬ ‫سوپاپ مانع دو راهه‬


‫‪Two dimentional - 2D‬‬ ‫دو بعدی‪ ‬‬
‫‪Two-dimens ional‬‬ ‫دو بعدی‪ ‬‬
‫‪Two-force member‬‬ ‫عضو دو نیرویی‪ ‬‬
‫‪Typical‬‬ ‫معمول‪ ‬‬
‫‪U LE V :U ltra Low‬‬
‫خودرو با آالیندگی بسیار کم‬
‫‪Emission Vehicle‬‬
‫‪U LE V - U ltra Low E mis s ion‬‬
‫خودرو با آالیندگی بسیار کم‬
‫‪V ehicle‬‬
‫‪U nderlying‬‬ ‫اساسی‪ ‬‬
‫‪U nderlying‬‬ ‫اساس‪ ‬‬
‫‪U nderlying‬‬ ‫زمینه ی‬
‫‪U ndoubtedly‬‬ ‫بی شک‪ ‬‬
‫‪U niform acceleration‬‬ ‫شتاب یکنواخت‪ ‬‬
‫‪U nify‬‬ ‫متحد کردن‪ ،‬یکی کردن‪ ‬‬
‫‪U tens il‬‬ ‫لوازم آشپزخانه‪ ‬‬
‫‪U topian accomplis hment‬‬ ‫موفّقیّت آرمانی‪ ‬‬
‫در بعضی از خودروها که موتور آنها در وسط اتومبیل قرار‬
‫دارد برای سیستم خنک کاری طرفین قسمت عقب این‬
‫‪V AC S :V ariable Air‬‬ ‫خودروها دو دریچه هواگیری طراحی میکنند که سیستم‬
‫‪Cooling System‬‬ ‫مذکرو وظیفه دارد این دریچه ها را بسته به دمای آب خنک‬
‫کننده موتور در دورهای گوناگون باز کرده و باعث خنک‬
‫شدن موتور شود‬
‫‪V acuum C as ting‬‬ ‫ریخته گری مکشی‪ ،‬ریخته گری در خالء‬
‫اندودکاری در خالء‪ -‬ملکولها هنگام تبخیر در خالء زیاد‪ ،‬در‬
‫یک مسیر خطی به جسم برخورد می کنند و روی آن‬
‫‪V acuum C oating‬‬
‫نشسته و تشکیل اندود فلزی با ضخامت بسیار کم می‬
‫دهند‪.‬‬
‫گاززدایی در خالء‪ -‬دفع گازهای محلول از قبیل اکسیژن‪،‬‬
‫هیدورژن و نیتروژن با یک وسیله پیشرفته تصفیه فوالد در‬
‫فشارهای پایین یا کمتر از فشار متعارف جوی ‪ -‬در‬
‫خالء‪ ‬است که تولید فوالد فوق العاده کم کربن را میسر می‬
‫‪V acuum Degas s ing‬‬
‫سازد و مصرف آن در کاربردهای اتومبیل سازی و صنایع‬
‫الکتریکی است‪ .‬معموالً این کار در پاتیل انجام می شود و‬
‫گازهای محلول دفع می شودو فوالد خالص تر با کیفیت‬
‫عالی تر و تمیزتر حاصل می شود‪.‬‬
‫کربن زدایی اکسیژنی در خالء ‪ -‬فرآیندی است برای‬
‫تصفیه بیشتر فوالد زنگ نزن که از طریق کاهش میزان‬
‫کربن انجام می شود‪ .‬میزان کربن در فوالد زنگ نزن‬
‫بایستی کمتر از فوالد کربن دار یا کمتر از فوالد آلیاژی‬
‫باشد ‪ -‬برای مثال فوالد با‪ ‬محتوی عنصر آلیاژی کمتراز ‪5‬‬
‫درصد است‪ .‬در حالیکه کوره های قوس الکتریکی ‪)EAF-‬‬
‫ابزارهای متداول برای ذوب و تصفیه فوالد زنگ نزن‬
‫هستند‪ ،‬کربن زدایی اکسیژنی در خالء یک مکمل اقتصادی‬
‫است بطوری که مدت عملیات را کاهش می دهد و درجه‬
‫حرارت ها در فوالدسازی به روش ‪ EAF‬کمتر هستند‪.‬‬
‫‪V acuum O xygen Decarburization -‬‬
‫عالوه بر این‪ ،‬استفاده از کربن زدایی اکسیژن در خالء برای‬
‫‪VO D‬‬
‫تصفیه فوالد زنگ نزن استفاده بهتر از کوره های قوس‬
‫الکتریکی را برای اهداف ذوب افزایش می دهد‪ .‬نحوه کار‬
‫بدین صورت است که فوالد مذاب و تصفیه نشده از کوره‬
‫قوس الکتریکی به داخل ظرف جداگانه ای منتقل می شود و‬
‫سپس حرارت داده می شود و پس از به هم زدن با یک‬
‫جریان الکتریکی‪ ،‬اکسیژن از باالی ظرف مذکور وارد می‬
‫شود‪ .‬مقادیر قابل توجهی از گازهای نامطلوب از فوالد دفع‬
‫می شوند و توسط یک پمپ خالء کشیده می شوند‪ .‬آلیاژها‬
‫و سایر افزودنیها برای تصفیه بیشتر فوالد مذاب با آن‬
‫مخلوط می شوند‪.‬‬
‫‪V alve‬‬ ‫شیر‪ ‬‬
‫‪V alve body‬‬ ‫جعبه سوپاپ‬
‫‪V alve cover‬‬ ‫درپوش پیشرانه‬
‫‪V alve lifter‬‬ ‫باالبر سوپاپ‬
‫‪V alve lifter/tappet‬‬ ‫غلطک باالبر سوپاپ‬
‫‪V ane P ump‬‬ ‫پمپ پره ای‬
‫‪V anos‬‬ ‫سیستم کنترل زمان متغییر سوپاپ در ‪BMW‬‬
‫‪V aporization‬‬ ‫تبخیر‪ ‬‬

‫در بعضی از خودروها که موتور آنها در وسط اتومبیل قرار‬


‫دارد برای سیستم خنک کاری در طرفین قسمت عقب این‬
‫خودروها دو دریچه هواگیری طراحی میکنند که سیستم‬
‫‪V ariable Air C ooling S ys tem‬‬
‫مذکرو وظیفه دارد این دریچه ها را بسته به دمای آب خنک‬
‫کننده موتور در دورهای گوناگون باز کرده و باعث خنک‬
‫شدن موتور شود‪VACS ‬‬
‫‪V as t‬‬ ‫وسیع‪ ‬‬
‫‪V ault‬‬ ‫سقف‪ ‬‬
‫نوعی ترمز کمکی است که با رگوالتور فشار دود اگزوز‬
‫‪VEB :Volvo Engine Brake‬‬ ‫عمل میکند و برای اولین بار در خودروهای سنگین ولوو به‬
‫کار رفته است‬
‫‪V ector‬‬ ‫بردار‪ ‬‬
‫‪V elocity‬‬ ‫سرعت‬
‫‪V elocity dis tribution‬‬ ‫توزیع فشار‪ ‬‬
‫‪V elocity gradient‬‬ ‫گرادیان سرعت‪ ‬‬
‫‪V enture flume‬‬ ‫فلوم‪ ،‬وانتوری‬
‫‪V erify‬‬ ‫شناسایی‪ ‬‬
‫‪V is cos ity law‬‬ ‫قانون ازجت‬
‫‪V is cous‬‬ ‫لزج‬
‫‪V is cous flow‬‬ ‫جریان لزج‪ ‬‬
‫‪V is cous fluid‬‬ ‫سیال لزج‪ ‬‬
‫‪V is e‬‬ ‫گیره‬
‫‪V olumetric efficiency‬‬ ‫بازده حجمی‪ ‬‬
‫نوعی ترمز کمکی است که با رگوالتور فشار دود اگزوز‬
‫‪V olvo E ngine Brake‬‬ ‫عمل میکند و برای اولین بار در خودروهای سنگین ولوو به‬
‫کار رفته است‪VEB ‬‬
‫‪vortex‬‬ ‫گرداب‬
‫‪V orticity‬‬ ‫چرخش‬
‫موتورهای هوندا که مجهز به میل سوپاپهای با زمانهای‬
‫متفاوت هستند‪ .‬در این موتور ها زمانهای سوپاپ در‬
‫‪V TE C‬‬
‫دورهای متفاوت تغییر کرده و بهترین کارایی و مصرف‬
‫سوخت ایجاد میشود‪.‬‬
‫توربوی متغییر‪ .‬این توربو در دورهای کم نیز کارایی‬
‫دارد‪.‬هوایی که از مانیفولد اگزوز می آید توسط پره های‬
‫کوچکی که درون بدنه این توربو قرار دارد به مرکز پروانه‬
‫هدایت میشود‪.‬این پره ها با دستوراتی که از سیستم کنترل‬
‫‪VTG - Variable Turbo geometry‬‬
‫موتور میگیرند به باال پائین حرکت میکنند و باعث میشوند‬
‫در دورهای پائین نیز پرپانه توربو با سرعت خوبی بچرخد‪.‬‬
‫(همانطور که برای افزایش فشار آب باید لوله قطر کمتری‬
‫داشته باشد)‬
‫توربین با هندسه متغیر برای دستیابی به بهترین بازده‬
‫‪V TG - V ariable Turbine G eometry‬‬
‫محموعه پرخوران‬
‫توربین با هندسه متغیر برای دستیابی به بهترین بازده‬
‫‪V TG : V ariable Turbine G eometry‬‬
‫محموعه پرخوران‬

‫سیستم سوپاپ متغیر بالیستیک که در این سیستم از میل‬


‫سوپاپ استفاده شده و برجستگی های بر روی آن به گونه‬
‫‪VVB - Variable Valve Ballistic‬‬
‫ای است که در دورهای بسیار باال عملکرد سوپاپ ها به‬
‫صورت کامال مستقل انجام می شود‬

‫سیستم سوپاپ متغیر بالیستیک که در این سیستم از میل‬


‫سوپاپ استفاده شده و برجستگی های بر روی آن به گونه‬
‫‪VVB :Variable Valve Ballistic‬‬
‫ای است که در دورهای بسیار باال عملکرد سوپاپ ها به‬
‫صورت کامال مستقل انجام می شود‬

‫‪V V T-I‬‬ ‫سیستم کنترل زمان متغییر سوپاپ در ‪Toyota‬‬


‫‪VVTI-  Variable Valve Timing‬‬
‫سیستم زمان بندی متغیر هوشمند سوپاپ ها‬
‫‪Intelligent‬‬
‫‪VVTI :Variable Valve Timing‬‬
‫سیستم زمان بندی متغیر هوشمند سوپاپ ها‬
‫‪Intelligent‬‬
‫والتریزاسیون‪ -‬فرآیند پوشش جانشینی بر روی فوالد و‬
‫‪Walterization‬‬
‫روی است ‪.‬‬
‫‪Wander‬‬ ‫سرگردانی‪ ‬‬
‫‪Was h Heating‬‬ ‫گرماشویی – اکسیدشویی‬
‫‪Was tewater treatment‬‬
‫تاسیسات تصفیه فاضالب‪ ‬‬
‫‪facilities‬‬
‫سخت گردانی با آب ‪ -‬فرآیندی است برای باالبردن‬
‫سختی فوالدهای با آلیاژ کم که ابتدا فوالد را تا درجه‬
‫‪Water Hardening‬‬
‫حرارت دگرگونی یا بیش از آن گرم نموده و سپس با‬
‫فروبردن در آب سریعاً خنک می کنند‪.‬‬
‫‪Water properties‬‬ ‫خواص آب‬
‫‪Water s upply s ys tem‬‬ ‫سامانه تامین آب‪ ‬‬
‫‪Wave‬‬ ‫موج‪ ‬‬
‫‪Wave‬‬ ‫موج‬
‫‪Weber‬‬ ‫وبر‬
‫‪Weirs‬‬ ‫بند‪ ،‬سدی برای باال آوردن سطح آب‪ ‬‬
‫(فاصله محور) فاصله بین مرکز چرخهای جلو تا مرکز‬
‫‪WHE E LBAS E‬‬
‫‪.‬چرخهای عقب‬
‫‪Whole drive line‬‬ ‫دنده‬
‫این سیستم معموال در صندلی های جلو بکار می رود و‬
‫عملکرد آن به این صورت است که بالفاصله پس از‬
‫‪WIL - Whiplas h‬‬ ‫دریافت ضربه تصادف از پشت‪ ،‬پشتی صندلی های جلو را‬
‫‪Injury Lessening‬‬ ‫به طرف عقب خوابانده و بدین وسیله مانع از وارد آمدن‬
‫ضربات ناگهانی (شالقی) به ناحیه گردن و ستون فقرات‬
‫میشود‬
‫این سیستم معموال در صندلی های جلو بکار می رود و‬
‫عملکرد آن به این صورت است که بالفاصله پس از‬
‫دریافت ضربه تصادف از پشت ‪ ،‬پشتی صندلی های جلو را‬
‫‪WIL: Whiplash Injury Lessening‬‬
‫به طرف عقب خوابانده و بدین وسیله مانع از وارد آمدن‬
‫ضربات ناگهانی ‪-‬شالقی به ناحیه گردن و ستون فقرات‬
‫میشود‬
‫‪Wind turbines‬‬ ‫توربین های باد‬
‫‪Windmill‬‬ ‫آسیاب بادی‪ ‬‬
‫‪Winds hield‬‬ ‫شیشه خم جلو‬
‫‪Wire res is tor‬‬ ‫مقاومت (الکتریکی) سیمی‪ ‬‬
‫‪Withs tand‬‬ ‫مقاومت‪ ‬‬
‫‪Wonder‬‬ ‫شگفتی‪ ‬‬
‫‪Work-energy method‬‬ ‫روش کار‪-‬انرژی‪ ‬‬
‫‪worm gear‬‬ ‫دنده مارپیچی‬
‫‪Wrench‬‬ ‫آچار‬
‫‪Y acht‬‬ ‫کرجی بادی‪ ‬‬
‫‪Y ield to‬‬ ‫تسلیم شده‪ ‬‬
‫‪Y ule-walker algorithm‬‬ ‫الگوریتم یول والکر‬
‫‪Z E V - Z ero E mis s ion V ehicle‬‬ ‫خودروهای فاقد آالیندگی‬
‫عملیات روی کاری ‪ -‬ایجاد الیه ای از اکسید روی بر روی‬
‫‪Z incate Treatment‬‬
‫جسم فوالدی است‪.‬‬

You might also like