Professional Documents
Culture Documents
طراح____ :
کپیستN.G :
ویراستار____ :
سه شب بعد میجر پیر در آرامش کامل و در عالم خواب مرد و جنازهاش پایین باغ
میوه به خاك سپرده شد .این واقعه در اوایل ماه مارس اتفاق افتاد .تا سه ماه
بود. جریان در زیادي پنهاني فعالیتهاي
نطق میجر به حیوانات زیرکتر مزرعه دید تازهاي نسبت به زندگي داده بود.آنها
نمیدانستند انقالبي که میجر پیشبیني کردهبود کي جامه عمل به خود خواهد پوشید
و هیچ دلیلي نداشتند که تصور کنند این انقالب در خالل زندگي خودشان صورت
خواهد گرفت ،اما کامال آگاه بودند که موظفند خود را براي آن آماده سازند.کار تعلیم و
مدیریت به عهده خوکها ،که هوشیارتر از سایر حیوانات شناخته شده بودند ،افتاد.
برجسته و سرآمد آنان دو خوك نر جوان بودند به اسامي سنوبال و ناپلئون که اقاي
چه جاني کندند و چه عرقي ریختند تا توانستند یونجه را انبار کنند اما به زحمتش
میارزید چه نتیجه حتي بیش از انتظارشان موفقیتآمیز بود .کار گاهي دشوار میشد،
زیرا افزار و وسایل کار براي دست بشر ساخته شده بود نه براي حیوان ،و این که هیچ
حیواني نمیتوانست با افزاري که مالزمه با ایستادن روي دو پاي عقب داشت کار کند
خود اشكال بزرگي بود .اما خوکهاي با استعداد ،براي رفع هر اشكالي چارهاي
میاندیشیدند.اسبها که با مزرعه وجب به وجب آشنایي داشتند،در حقیقت کار
چمنزني و شنكشي را به مراتب بهتر از جونز و مستخدمینش بلد بودند.خوکها
خودشان کار نمیكردند،فقط بر کار سایرین نظارت داشتند.طبیعي بود که به علت
تا اواخر تابستان شرح حوادث قلعه حیوانات در نیمي از دهكده منتشر شد .همه روزه
سنوبال و ناپلئون دستهدسته کبوتران را مامور میكردند که به مزارع مجاور بروند و با
حیوانات آن مزارع درآمیزند و داستان انقالب را نقل کنند و به آنها آهنگ سرود
دهند. تعلیم را انگلیس” “حیوانات
غالب این ایام آقاي جونز در بار میخانه شیر سرخ مینشست و براي هر کس که
حوصله شنیدن داشت از ظلمي که به او شده بود و اینكه یكدسته حیوان بیارزش او
را از ملكش رانده بودند شكوه میكرد .سایر زارعین به طور اصولي همدردي میكردند
ولي در بادي امر کمك شایاني به او نكردند .هر یك از آنان پنهاني به این فكر بود ،که
کند. استفاده خویش نفع به جونز بدبختي از میتواند نحو چه به
خوشبختانه میانه مالكین مزارع مجاور دائما شكر آب بود .یكي از دو مزرعه مجاور
فاکسوود نامیده میشد مزرعه وسیعي بود فراموش شده ،کهنه ،با درختهاي بیتناسب
هر چه زمستان پیش میرفت مزاحمت مالي زیادتر میشد .هر روز دیر سر کار میآمد
به بهانه اینكه خواب مانده است،و با آنكه اشتهایش خوب بود از دردهاي مرموزي
شكوه میكرد ،و به کوچكترین بهانه دست از کار میكشید و میرفت کنار استخر و با
طرز ابلهانهاي به تصویرش در آب خیره میشد .شایعات و حرفهاي جدیدتري هم در
بین بود.یك روز که مالي سالنهسالنه در حیاط قدم میزد و با دم بلندش ور میرفت و
تمام آن سال حیوانات مثل برده کار کردند اما راضي بودند و از هیچ کوشش و
فداکاري مضایقه نمیكردند چون خوب میدانستند هر تالشي میكنند به نفع خود و
تنبل. و دزد بشر دسته یك نفع به نه است خودشان آینده نسل براي
در تمام بهار و تابستان هفتهاي شصت ساعت کار کردند و در ماه اوت ناپلئون اعالم
کرد که بعداز ظهرهاي یكشنبه هم کار هست .این کار داوطلبانه است اما اگر حیواني
میشود. نصف جیرهاش کند غیبت
با این وصف از بعضي کارها صرفنظر شد .خرمن به میزان سال گذشته جمع نشد و
دو مزرعه چغندر به این دلیل که شخمزمین به موقع آماده نبود کشت نشد .پیشبیني
باشد. سختي زمستان آینده زمستان در که میشد
آسیاب بادي با اشكاالت غیرمنتظرهاي مواجه شد .در خود مزرعه سنگ آهك وجود
داشت ،مقداري هم ماسه و سیمان از سابق در یكي از حیاطهاي طویله بود ،یعني تمام
مصالح ساختماني در دسترس بود .اما مسئلهاي که حیوانات در ابتدا نتوانستند حل
کنند شكستن سنگ به قطعات و اندازههاي متناسب بود .به نظر میرسید که تنها راه
شكستن سنگها به وسیله کلنگ و دیلم است و این کار را هم هیچ حیواني نمیتوانست
بكند چون نمیتوانست روي دو پاي عقب بایستد .پس از هفتهها کوشش بیحاصل
کنند. استفاده زمین جاذبه قوه از شد کرد،قرار بكري فكر یكي
به دور سنگهاي بزرگ و صافي که به دلیل بزرگي قابل استفاده نبود طناب بستند و
همه حیوانات ،گاوها و اسبها و گوسفندها ،و هر حیوان دیگري که تاب نگه داشتن
طناب را داشت ـ حتي در لحظات حساس خوکها ـآن را با کندي مایوس کنندهاي از
دامنه به باالي تپه میكشیدند و از آنجا رها میكردند تا خرد شود.حمل و نقل سنگ
نبود. مشكل زیاد شدن خرد از پس
اسبها قطعات سنگ را در ارابههاي باري حمل میكردند و گوسفندها خردهسنگها را
یكییكي میكشیدند ،حتي موریل و بنجامین خود را به ارابه سبكي بسته بودند و
سهمي در کار داشتند .در اواخر تابستان مقدار کافي سنگ جمع و ذخیره شد و
شد. شروع خوکها نظارت تحت ساختمان
اما کار کند پیش میرفت و دشوار بود .بسیاري از اوقات یك روز تمام صرف این
میشد که قطعه سنگي را باال بكشند و تازه بعضي اوقات سنگي که از آن باال رها
زمستان سخت بود.هواي طوفاني،به دنبال برف و بوران داشت و بعد یخبندان شدیدي
که تا فوریه ادامه پیدا کرد.حیوانات تا آنجا که ممكن بود در تجدید بناي آسیاي بادي
میكوشیدند،چون کامال از توجه دنیاي خارج به مسئله آگاه بودند و میدانستند عدم
موفقیت آنها و تاخیر در ساختمان آسیاب بادي سبب کامیابي و خشنودي بشر حسود
شد. خواهد
آدمها از روي بغض میگفتند که موجب خرابي آسیاب سنوبال نیست:میگفتند دلیلش
نازك بودن دیوارهاست.حیوانات با آنكه این حرف را قبول نداشتند ،مصمم شدند
دیوارها را به جاي هیجده اینچ سابق به ضخامت سه فوت بسازند .طبعا به سنگ
بیشتري نیاز بود.مدت مدیدي سنگها زیر توده برف بود و کار پیش نمیرفت.در هواي
سرد ولي آفتابي بعد از برف مختصر پیشرفتي حاصل شد .ولي کار جانفرسا بود و
حیوانات مثل قبل،امیدوار نبودند.همیشه سردشان بود و معموال گرسنه بودند.فقط
باکسر و کلوور خود را به دست یاس و نومیدي نسپردند.سكوئیلر خطابههاي غرایي
درباره لذت خدمت و شان کار ایراد میكرد،اما حیوانات از قدرت باکسر و فریاد
مییافتند. بیشتري دلگرمي کرد” خواهم کار “بیشتر که او نشدني خاموش
در ژانویه آذوقه کم آمد.جیره غله به میزان معتنابهي تقلیل یافت و اعالم شد که به هر
چند روز بعد که کشتارها تخفیف یافت چندتایي از حیوانات به یادآوردند یا فكر کردند
که به یاد دارند که مادهي ششم فرمان گفته است “هیچ حیواني حیوان کشي
نمیكند ”.و با نكه کسي قصد طرح کردن قضیه را در حضور خوکها و سگها نداشت
نیست. فرامین با منطبق حیوانات کشتار میكردند احساس همه ولي
کلوور از بنجامین خواهش کرد ماده ششم فرمان را برایش بخواند و وقتي بنجامین
خواهش کرد ماده ششم فرمان را برایش بخواند و وقتي بنجامین طبق معمول گفت در
این قبیل امور مداخله نمیكند ،به سراغ موریل رفت .او فرمان را برایش خواند و آن
بود چنین
“. نمیكند حیوانكشي علت بدون حیواني هیچ “
به جهتي از جهات دو کلمه بدون علت از ذهن حیوانات رفته بود .به هر حال متوجه
شدند خالف فرمان کاري صورت نگرفته است ،چه کامال واضح بود کشتن خائنیني که
است. علت با کامال بدوهاند عهد هم سنوبال با
آن سال حیوانات حتي از سال گذشته هم بیشتر کار کردند.تجدید بناي آسیاب بادي
سم شكافته باکسر مدتها تحت معالجه بود.ساختمان مجدد آسیاب بادي از فرداي
روزي که جشن پیروزي تمام شد،شروع شدهبود.باکسر حاضر نشد حتي یك روز کار را
تعطیل کند و نمیگذاشت کسي متوجه درد و رنجش شود.ولي شبها به طور خصوصي
به کلوور اعتراف میكرد که سمش او را زیاد ناراحت میكند .کلوور از علفهاي مختلف
ضماد درست میكرد و روي سم او میگذاشت.او و بنجامین دونفري به باکسر اصرار
سالمت ابد براي که اسب “ریه میگفت، کند.کلوور کار کمتر که میكردند
نمیماند”.ولي باکسر گوشش به این حرفها بدهكار نبود و تنها آرزویش این بود که
ببیند. پرداخته و ساخته را بادي آسیاب شدن بازنشسته از قبل
در ابتدا وقتي قوانین قلعه حیوانات تدوین شد،سن بازنشستگیاسبان و خوکان دوازده،
گاوها چهارده ،سگها نه،گوسفندان هفت ،مرغها و غازها پنج سالگي تعیین شد .جیره
کافي هم براي بازنشستگان در نظر گرفته شد.در این فاصله هیچ حیواني بازنشسته
نشدهبود ولي اخیرا روي آن مسئله زیاد صحبت میشد .حاال کهمزرعه پشت باغ میوه
به کشت جو اختصاص یافته بود،میگفتند که گوشهاي از چراگاه بزرگ به منظور چراي
حیوانات بازنشسته مجزا و محصور خواهد شد و میگفتند که جیره هر اسب روزي دو
کیلو جو و در زمستان شش کیلو یونجه با یك هویج و در صورت امكان یك سیب در
تعطیالت عمومي خواهد بود.دوازدهمین سال تولد باکسر مصادف با اواخر تابستان سال
بود. آینده
در خالل این مدت زندگي سخت بود.زمستان به سردي سال گذشته و آذوقه حتي از
آن سال هم کمتر بود .جیره خیوانات به استثناي جیره خوکها و سگها تقلیل پیدا کرد
و سكوئیلر توضیح داد که تساوي مطلق در امر جیرهبندي خالف اصول حیوانگري
است.به هر حال با آنكه ظواهر امر حكایت از کمبود آذوقه میكرد براي سكوئیلر
مشكل نبود که به حیوانات ثابت کند در واقع کمبودي نیست و مقتضیات ایجاب کرده
است که در میزان جیره تعدیلي به عمل آید “سكوئیلر همیشه کلمه “تعدیل”را به کار
سالها گذشت .فصول اولیه آمد و رفت و عمر کوتاه حیوانات سپري شد.زماني رسید که
دیگر کسي جز کلوور و بنجامین و موزز و چند خوك دوران قبل انقالب را به خاطر
نداشتند.
موریل مرده بود .بلوبل وجسي و پینچر مرده بودند.جونز هم مرده بودـ در یكي از
بیمارستانهاي معتادین به الكل درگذشته بود .سنوبال فراموش شده بود .باکسر نیز جز
از ذهن معدودي که او را میشناختند فراموش شده بود.کلوور مادیان پیري شدهبود،
مفاصلش سخت و چشمش در شرف آب آوردن بود .دو سال از سن تقاعدش
میگذشت ولي در واقع تا این تاریخ هیچ حیواني بازنشسته نشده بود .مدتها بود که
دیگر صحبت دادن گوشهاي از زمین چراگاه به حیوانات بازنشسته در بین نبود .ناپلئون
برای مطالعه دیگر آثار نویسندگان ،از سایت رمانیک بازدید فرمایید.
برای ارسال اثر نوشته شده توسط شما و انتشار آن بر روی سایت رمانیک ،به این لینک
مراجعه کرده و یا به اعضای انجمن رمانیک بپیوندید.
Romanik_ir
Romanik_ir
Romaniki