You are on page 1of 3

‫‪Chapter 21.

1‬‬

‫‪2‬‬

‫‪....‬همیشه فکرشو می کردم که باید در نهایت ازش مراقبت کنم‬

‫‪....‬ولی هیچ وقت فکر نمیکردم انقدر سریع ببینمش‪ ...‬اما خب مشکلی نیست‪...‬‬

‫ساحره تو واقعا پشت آتش سوزی محله ی منی؟‬


‫خودمم میفهمم و ‪ ...‬چـــــــی‬

‫‪3‬‬

‫مشت کردن‬ ‫هاااه هاااه‬

‫‪...‬هاااه هاااه هاااه هغغغ‬

‫بنگ امکان‪ ...‬نداره هاااه هاااه‬

‫‪4‬‬

‫‪....‬فکر اینکه‪ ...‬تورو اینجا ببینم‬

‫‪....‬اوووه‬

‫‪5‬‬

‫این مردما واقعا دارن با شیطان ها زندگی میکنن هاه‬

‫‪6‬‬

‫!! بــــ لـــــ یــــــ د‬

‫‪7‬‬

‫!!!چطور جرعت می کنی فریاساماـ رو مجبور کنی با شهوت بهت نگاه کنه‬

‫ضربه چکه چکه‬


‫اگه فقط اینجا نبودی!! فریاساماـ نگاه می کرد‬

‫‪8‬‬

‫شکستن‬ ‫ای عوضی کثیف لعنتی!!‬

‫!عااااه!! هاااه‪ ...‬هاه‪ ....‬لیسیدن هاه‬

‫‪9‬‬

‫!من چیکــار کردم‪...‬؟ ولی اون یه مرده؟‬

‫!!‪...‬اون فقط یکی از اون مردای بوگندوی کثیفه!! ولی با این حال‬

‫‪...‬ولی بازم با این حال‪ ....‬عاااخخ‪ ...‬هاه چرا فقط اون‪ ...‬اون‪ ....‬خیلی‬

‫‪10‬‬
‫اگه فقط‬ ‫گندش بزنن‬ ‫لرزیدن لرزیدن‬ ‫‪.....‬لعنتی!! لعنتی!!‬

‫!!!!اگه فقط وجود نداشتی!!!!! عاااا‬

‫‪11‬‬

‫همیشه ازم برای خالی کردن خودش استفاده می کرد‬ ‫هر روز دقیقا همینجوری‪.....‬‬ ‫‪.‬قرچ‬

‫‪.‬از دستم در رفته که چند بار التماسش کردم‬

‫‪12‬‬

‫کشتن کشتن کشتن کشتن‬


‫قطعا می کشمت‪ .‬همین االن می کشمتـ‬

‫!!من توی لعنتی رو می کشم‬

‫‪13‬‬

‫سر خوردن‬

‫‪14‬‬

‫از این فاصله منو دیدن‪...‬؟‬ ‫!چـــی؟! اون دیگه چیه‪...‬‬

‫آهان‪ ....‬اون یارو‬ ‫کی دقیقا‪...‬‬ ‫‪.....‬فقط‬

‫‪15‬‬

‫!!شاهین چشم‬

‫‪16‬‬

‫تصور اینکه از قوی ترین آدما تو پادشاهی جیورال‪ ،‬سه تا قهرمان سر کله شون اینجا پیدا شه‬ ‫‪....‬هوف‪...‬‬

‫خیلی احمقانه بود‪ ....‬کنترلمو به خاطر عصبانیتم سر بلید از دست دادم‬


‫تق‬ ‫خیلی خب پس‪.....‬‬ ‫و گذاشتم خون جلو چشمامـ رو بگیره‪....‬‬
‫فک کنم باید برگردم و یه نقشه بریزم‬ ‫بد میشه اگه اینجا بمونم‬

‫‪17‬‬

‫خب حاال در عجبم چیکار باید بکنم که از اون دختر انتقام بگیرم‪ ...‬اون بلید‬

‫‪...‬اینجا چی داریم خوش اومدی‬

‫چرخیدن‬ ‫از این طرف لطفا‬

‫‪18‬‬

‫!!خوش برگشتی کیاروگاساماـ‬

‫کیاروگاساما‬

‫‪19‬‬
‫چجوری باید به بلید می رسیدم؟‬
‫و حتی اگه می تونستم بهش نزدیک شم دید غیرعادی اون شاهین چشم‪ ،‬کار رو خراب می کنه و تازه دور تا دورش پر شوالیه های‬
‫قویه‬
‫حتی برای منم آسون نیست که از اون پوشش ضخیم رد بشم‬

‫‪20‬‬

‫الزم نیست که من بهش برسم‬ ‫‪.‬نه‪...‬‬

‫‪.‬اون همیشه به محض اینکه میرسه به شهر شروع میکنه دخترها رو فریب دادن‬

‫‪.‬اگه یه دختری که تایپش هست رو بذارم توی بار اون به جاش میاد پیش مون‬

‫‪....‬ولی خب بحث سر دختر مورد عالقه شه‬

‫‪21‬‬

‫مسئله این نیست که به اندازه کافی خوب نیست فقط اینکه نمیخوام هرطوری که شده بلید دستش بهش برسه‬ ‫امکان نداره‪!...‬‬
‫توی دنیای قبلی اون دختر انقدر فریا رو دوست داشت که میتونست فریا رو فقط با بوش تشخیص بده‬
‫حتی اگه تو دنیای دوم باشیم و االن فریا یه شکل دیگه باشه هم بازم شانس این هست که بشناستش‬
‫بو کردن بو کردن فریاساما؟ـ نگاه کردن‬

‫‪22‬‬

‫ستسونا بامزه س ولی با گرگ های یخی توی پادشاهی جیورال معموال مثل برده رفتار میشه‬
‫اون دختره که فکر میکنه همه چی چرکه ازش خوشش نمیاد‬
‫هاه‬ ‫که یعنی‪ ....‬آه!‬

‫‪23‬‬

‫هاااه‪ ...‬شما ها خیلی بامزه اید‬ ‫هه هه ههه هه‬

‫واقعا باید فریا باشه؟ دختری که مورد عالقه شه و چهره ای داره که تیغه دوست داده هاه‬ ‫‪...‬لعنتی‪....‬‬

‫‪24‬‬

‫شاید فقط همین یکی خوب کار کنه‪ .....‬ولی‬ ‫‪....‬د‪....‬‬

‫فریا‬ ‫واقعا از این ایده متنفرم‪ ...‬هاااه‬


‫چی می تونه باشه؟‬ ‫یه چیزی میخوام ازت درخواست کنم‬

‫‪25‬‬

‫میشه یادم بدی چطوری آرایش کنم؟ هاه؟ ِا ِا ِا ِا ِااِه‬ ‫میشه‪...‬‬

You might also like