You are on page 1of 2

‫‪argue‬‬ ‫بحث کردن‪ ،‬دلیل آوردن‪ ،‬بگومگو کردن‬

‫‪authenticity‬‬ ‫اعتبار‪ ،‬سندیت‪ ،‬صحت‬


‫‪spectacle‬‬ ‫تماشا‪ ،‬منظره‪ ،‬نمایش‪( ،‬درجمع) عینک‬
‫‪predominant‬‬ ‫غالب‪ ،‬مسلط‪ ،‬حکم فرما‪ ،‬نافذ‪ ،‬عمده‪ ،‬برجسته‬
‫‪tongue‬‬ ‫گفتن‪ ،‬دارای زبانه کردن) ‪ it‬با( ‪،‬زبان‪ ،‬زبانه‪ ،‬شاهین ترازو‪ ،‬بر زبان آوردن‬
‫‪beholder‬‬ ‫شاهد‪ ،‬بیننده‬
‫‪satisfaction‬‬ ‫خشنودی‪ ،‬خرسندی‪ ،‬رضامندی‪ ،‬رضایت‪ ،‬ارضا‬
‫‪studiously‬‬ ‫ساعیانه‪ ،‬به زحمت‪ ،‬بااشتیاق‬
‫‪vehement‬‬ ‫تند‪ ،‬شدید‪ ،‬با حرارت زیاد‪ ،‬غضبناک‬
‫‪Gulosity‬‬ ‫از‪ ،‬حرص‬
‫‪relish‬‬ ‫ذائقه‪ ،‬مزه‪ ،‬طعم‪ ،‬چاشنی‪ ،‬ذوق‪ ،‬رغبت‪ ،‬اشتها‪ ،‬مزه آوردن‪ ،‬خوشمزه کردن‪ ،‬با رغبت خوردن‪ ،‬لذت بردن از‬
‫‪eliminate‬‬ ‫حذف کردن‪ ،‬محو کردن‪( ،‬از معادله) بیرون کردن‪ ،‬رفع کردن‪ ،‬برطرف کردن‬
‫‪conclude‬‬ ‫به پایان رساندن‪ ،‬نتیجه گرفتن‪ ،‬استنتاج کردن‪ ،‬منعقدکردن‬
‫‪seduce‬‬ ‫اغوا کردن‪ ،‬گمراه کردن‪ ،‬از راه به‌در کردن‪ ،‬فریفتن‬
‫‪encounter‬‬ ‫رویاروی شدن‪ ،‬روبه‌روشدن‪ ،‬مواجه شدن با‪ ،‬مصادف شدن با‪ ،‬دست به گریبان شدن با‬

You might also like