Professional Documents
Culture Documents
Engin11 032
Engin11 032
طاهر نجاری
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت امور شهری دانشگاه عالمه طباطبایی
میرقاسم حسینی
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد تهران جنوب
ساالر صفامهر
کارشناسی ارشد دانشگاه عمران دانشگاه آزاد مهاباد
چکیده
ناهماهنگیهای موجود بین سازمانهای مدیریتی باعث سردرگمی اداره شهر و اتالف سرمایه های مادی و شناخت
تضاد با معنوی شده به گونه ای که تصمیم گیری سازمانها و دستگاههای خدمات شهری در برخی موارد در
یکدیگر قرار میگیرند امروزه عدم مدیریت یکپارچه شهرها هزینههایی چندین برابر را بر پیکر اقتصاد شهری
تحمیل کرده است و مدیریت شهری را با چالشهای زیادی مواجه ساخته است .از جمله این چالشها ناهماهنگی،
تداخل و همپوشانی در کار یکدیگر موازی کاری و اتالف منابع است بنابراین هدف از این پژوهش و تحلیل
مدیریت کنونی شهر ارومیه و ارائه راهکارهایی جهت یکپارچگی مدیریت شهری است .روش این پژوهش
توصیفی -تحلیلی است جهت جمع آوری اطالعات و دادههای مورد نیاز از بررسیهای اسنادی کتابخانه ای و
مصاحبه استفاده شده است .یافته های پژوهش که محصول جمع آوری نظرات ۳۰نفر از مدیران و کارشناسان
نهاد مدیریت شهری ارومیه شامل شهرداری و شورای شهر و برخی نهادهای دولتی حکومتی شامل استانداری و
نمایندگان مجلس شورای اسالمی است نشان میدهد که مدیریت کنونی شهر ارومیه با پیامدهای منفی همچون
تعارض در سیاستها موازی کاری تداخل در مسئولیتها عدم کارایی خدمات رسانی و اتالف منابع منابع انسانی
،مالی انرژی و زمان روبه رو .است جهت شناسایی نقاط قوت ،ضعف ،فرصت و تهدید از روش تحلیلی
SWOTاستفاده شده است که طبق نتایج ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک ،راهبرد تهاجمی برای
مدیریت شهری ارومیه انتخاب شد به منظور حل مشکالت پیش رو و با هدف تحقق مدیریت یکپارچه شهری و
بهبود وضع موجود مدیریت شهری ارومیه سه پیشنهاد برای ده سال آینده ارائه شد -۱ :در چهار سال اول
هماهنگی نهادهای درگیر متولی مدیریت شهر -2 ،در سه سال؛ تمرکززدایی از وظایف نهادهای درگیر و متولی
مدیریت شهر به سوی تمرکزگرایی در شهرداری -۳و در سه سال آخر؛ برقراری مدیریت یکپارچه شهری بر
مبنای واگذاری اختیارت و منابع و تقویت شورا و شهرداری.
واژگان کلیدی :مدیریت شهری مدیریت یکپارچه شهری حکمروایی شایسته ارومیه.
-1بیان مسئله تحقیق
امروزه با صنعتی شدن ،جوامع شهرها نیز به کالن شهرها تبدیل شده و مسائل و مشکالت گوناگون و پیچیده ای را ایجاد کرده اند
افزایش جمعیت شهرها خواسته ها و نیازهای فزاینده شهرنشینان لزوم بازنگری و در صورت امکان تغییر و تحول در شیوه متداول و
اداره امور شهری را امری اجتناب ناپذیر ساخته است .مساله ای که امروزه بیشتر در حوزه مدیریت شهری کشورهای در حال توسعه و
از جمله ایران مطرح می باشد .تعدد مراجع و نهادهای مختلف مسئول با تاثیر پذیری از قوانین موجود است انقالب مشروطه در ایران
نقطه عطفی در مدیریت مدرن شهرهای ایران به شمار میآید پیش از انقالب مشروطه قوانین مدون و مکتوبی در اداره شهرها وجود
نداشت و نظام سنتی متولی اداره امور شهرها بود است از اولین قانون بلدیه ( )۱2۸۶تا تشکیل شورای اسالمی شهر که نزدیک به یک
قرن از آن میگذرد همواره میل به تمرکز قدرت وجود داشته است .از سال ۱۳2۳تا ۱۳۵۷عناصر و نهادهای رسمی جدیدی بر اساس
تصمیمات دولتهای وقت به چرخه مدیریت شهرهای ایران وارد شدند که به نوعی در مدیریت شهری ایران دخالت داشتند هر یک از
این سازمان ها و وزارت خانه ها به صورت مستقل از یکدیگر فعالیت نموده و در بسیاری از موارد به علت ناهماهنگی ،تداخل و هم
پوشانی در کار یکدیگر موازی کاری و اتالف منابع در اثر چند پارچگی مشکالت و هزینه هایی را برای شهر و شهروندان به وجود
آورده اند امروزه وجود معضالت شهری احساس نیاز به برنامه ریزی را بیشتر می کند که در چارچوب این تفکر ایجاد تعادل تناسب
و هماهنگی در بخشهای مختلف شهر امکان پذیر است .در اداره شهر ارومیه بیش از 2۰سازمان دولتی و غیر دولتی دخالت دارند که
هر یک از این سازمان ها و نهادها ،قوانین و مقررات خاص خود را دارا میباشند جمعیت شهر ارومیه از ۶۷۶۰۵نفر در سال ۱۳۳۵به
۷۳۶224نفر در سال ۱۳9۵رسیده است مساحت شهر ارومیه نیز در فاصله بیست سال ( )۱۳۸۵_۱۳۶۵از ۵9۳9هکتار به ۸۵۷۷هکتار
رسیده است که طی این مدت حدود 4۵درصد به مساحت شهر افزوده شده است (طرح جامع ارومیه .)۵ ،۱۳۸۵علیرغم رشد شتابان
شهر ارومیه در سالیان اخیر ،سیستم مدیریتی حاکم بر این شهر ارتقاء چندانی ننموده و حتی با افزایش نهادهای متولی این شهر سطح
خدمات ارائه شده و هماهنگی بین نهادها کاهش یافته است که ضرورت بازنگری در مدیریت شهری بیش از پیش حس می شود .به
بیانی این چنین به نظر میرسد که شهر ارومیه یک شهر تفکیک شده به تعدادی قلمرو است که در هر قلمرو نیز نهادهای مختلفی
مشغول به فعالیت در زمینه اداره امور شهر هستند و این نهاد و سازمانها هیچ گونه برنامه ریزی طرح و استراتژی واحدی به عنوان
ابزار کار برای انجام وظایف و مسئولیتهای خود ندارد .به طور کلی مسائل اصلی شهر ارومیه رشد شتابان شهر ،مشکالت خدمات
رسانی تداخل و همپوشیهای اقدامات مرتبط میباشد که تمام این مسائل برگرفته از عدم هماهنگی و تفرق مدیریتی شهر میباشد
.بنابراین نیاز به مدیریت یکپارچه در شهر ارومیه احساس می شود که چگونگی تحقق آن و ارائه راهکار هدف اصلی این پژوهش
است.
-2اهمیت و ضرورت تحقیق
برنامه های مهار مهاجرت از روستا به شهر و تمرکز زدایی جمعیت شهری موفق نبوده است و رشد اجتناب ناپذیر شهرها نیاز به ظهور
دیدگاههای نوین و سیستماتیک به مدیریت شهر و تعریف جایگاه جدید و بعضاً کامالً متفاوت از گذشته از مفهوم مدیریت شهر را
گریزناپذیر میکند .جوهر مدیریت شهری در جهان اتخاذ سیاستها برنامه ها اقدامات و مالحظات گسترده ایی است برای اطمینان از
اینکه دسترسی به مسکن ،اشتغال خدمات و زیر بناها حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار شهر بتواند همراه و همگام با رشد شهر
نشینی فراهم شود.
اما بررسی تجربه های جهانی نشان میدهد که سیستمهای مدیریت شهری در جهان شکلها و ساختارهای متنوعی را به خود گرفته اند
و از این رو طیف وسیعی از وظایف را در راستای رسیدن به اهدافشان بر عهده گرفته اند ،از خدمات شهری گرفته تا خدمات
فرهنگی ،آموزشی ،ورزشی و تفریحی ،بهداشتی ،نظم و امنیت شهری ،رفاه اجتماعی ،برنامه ریزی توسعه شهری ،مقابله با سوانح ،امور
اقتصادی شهری ،جمع آوری آمار و اطالعات ،حفاظت از محیط زیست ،میراث فرهنگی تا امور مهاجران و آنچه شهرهای جهان را از
هم متمایز میکند نحوۀ ارتباط و تعامل دولت با سیستم مدیریت شهری است .در این جاست که مفهوم دولت حداقل در مقابل "دولت
حداکثر " مطرح میشود که سر رشته تمامی امور را بر عهده میگیرد و همه قدرتها و اختیارات و به تبع آن فعالیتها و ایفای وظایف را
در خود متمرکز می.کند .بر عکس در دولت ،حداقل نقش اصلی دولت نظارت و هدایت ،مدیریت سیاستگزاری و پژوهش است و
فعالیتها از طریق نهادهای خصوصی و عمومی غیر دولتی انجام و از جهات انطباق با قوانین بوسیله نهادهای دولتی کنترل میشود.
اما شهرها هویتی اقتصادی -اجتماعی و کالبدی یکپارچه اند و علی رغم وجود چهره های مختلف از شهر دارای هویتی واحد است و
بنابراین برای دستیابی به اهداف مدیریت شهری استراتژیها ،سیاستها و برنامه های یکپارچه ایی مورد نیاز است که این چهره واحد را
مد نظر قرار داده و توسط واحد مدیریتی مشخصی هماهنگ شود و با وجود چنین اهمیتی در اداره یکپارچه شهر سؤال اینجاست که
سهم سیستم مدیریت شهری (شامل شهرداری و شورای شهر از فرایند تصمیم گیریهای شهری چیست؟ نوع مناسب تعامل شهرداریها
و دولت به چه شکل است و سیاستگزاری در قبال،رشد توسعه و نگهداری زیرساختهای اساسی شهر بر عهده کدام واحد است.
نتایج مطالعات نشان داده است که تقسیم وظایف میان دولت و شهرداریها بیش از آنکه از شیوه حکومت تبعیت کند از قراردادهایی
پیروی می کند که به موجب قانون پذیرفته شده است به عبارت دیگر این تقسیم وظایف امری کامالً قراردادی است و از قاعده از
پیش تعیین شده ایی تبعیت نمیکند و از این روست که گستره وظایف شهرداریها ارتباط مستقیمی با میزان تمرکز اداری آنها ندارد به
بیانی دیگر تمرکز مانع از تجمع وظایف شهرداریها به عنوان مدیر شهر نمی شود و گستردگی وظایف شهرداری نیز الزاماً به معنای
یکپارچگی مدیریت شهر نیست( .سعیدی ،کاظمیان.)۱۰۵ ،۱۳۸2 ،
مقصود از یکپارچگی مدیریت شهری واگذاری کل وظایف و فعالیتهای واحدهای دیگر یا بخش هایی از آن به شهرداری نیست و
مدیریت یکپارچه تنها با به عهده گرفتن و ظایف بیشتر به وسیله شهرداریها میسر نمی گردد .بلکه به نظر میرسد که این تغییر باید با
تفکیک وظایف ،سیاستگزاری برنامه ریزی و اجرا و نظارت در تمام ساختار دنبال شود( .اسدی.)2۵ ،۱۳۸۳ ،
در بررسی پیشینه تحقیق و مطالعات گذشته مشخص شد که در زمینه مدیریت شهری و ارائه الگوی پیشنهادی تعدادی پایان نامه در
سطح کارشناسی ارشد و دکتری موجود است اما تا کنون تحقیقی که منحصراً به موضوع یکپارچگی در مدیریت شهر خصوص ًا سطح
تصمیم گیری پرداخته باشد انجام نشده است.
-3پیشینه و مبانی تحقیق
غالمرضا کاظمیان شیروان ()۱۳۷۷؛ در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان "طراحی سیستم مدیریت شهری مناسب
شهرهای ایران نمونه موردی مشهد ،دانشگاه شهید بهشتی به این نتیجه رسید که بر اساس یافته های تحقیق مدیریت شهری
موجود در ایران عالوه بر موارد تاریخی دچار مسائل و مشکالت نیز است که اهم آنها را میتوان به شرح زیر بیان نمود؛ نا
مشخص بودن جایگاه و هویت مدیریت شهری در سیستم کالن مدیریتی کشور نا مناسب بودن مفهوم سیستم برای مدیریت
شهری موجود به لحاظ نقایص پوشش عملکردی و جغرافیایی نبود عناصر و نهادهای منتخب شهروندان وابستگی شدید
همه جانبه به حکومت مرکزی و رویارویی سازمانها و عناصر با یکدیگر خالصه کرد.
سیده زهره میر عابدینی ()۱۳۸۸؛ در رساله ی کارشناسی ارشد خود تحت عنوان " امکان سنجی تحقق مدیریت یک پارچه
شهری در سطح تصمیم گیری نمونه موردی "تهران" به این نتیجه رسیده اند که سه عامل ۱-تعدد عناصر و کنشگران
ذیربط و در نتیجه روابط متفرق میان سازمانی در سیاست گذاری و تصمیم گیری 2-ساختار توزیع قدرت در میان عناصر
ذیربط تصمیم گیری و سیاست گذاری -عوامل مرتبط با منابع و ابزار قدرت و حاکمیت در موضوع تصمیم گیری و
سیاست گذاری شامل قوانین و مقررات موجود ،شهری زیر ساختهای اطالعاتی و ارتباطی و توانمندی مالی مدیریت شهری
از جمله عوامل موثر بر عدم یک پارچگی سیاست گذاری در مدیریت شهری هستند که از این میان از نظر بیشتر پاسخ
گویان در صورت اصالح نظام و روابط قدرت میان بازیگران عرصه شهری امکان یکپارچگی فرآیند سیاستگذاری در
مدیریت شهر تهران فراهم می شود.
اسماعیل دویران ()۱۳9۰؛ در پایان نامه دکتری خود تحت عنوان ارائه الگوی مدیریت یک پارچه شهری در ساماندهی
اسکان غیر رسمی در شهرهای میانی ایران مطالعه موردی زنجان و همدان به بررسی ساختار مدیریت شهری شهرهای میانی
(ایران زنجان و (همدان در ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی با نگرش مدیریت یکپارچه پرداخته است نتایج نشان
میدهد در شهرهای میانی ایران مدیریت یکپارچه شهری تحقق نیافته و مدیریت شهری دارای نگرش و کارکرد سنتی است و
نتیجه این نوع نگرش ناکارآمدی طرحهای ساماندهی و گسترش مسائل شهری در بافت های اسکان غیر رسمی است و از
طرف دیگر تشریک مساعی نهادی هم افزایی (نهادی به عنوان پیش شرط پیاده سازی مدیریت یکپارچه در حال حاضر در
این شهرها نا مناسب و در چرخه حیات مدیریت یک پارچه شهری واقع شده است.
نسرین نوری ()۱۳9۰؛ در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی نقش و تاثیر قوانین و مقررات بر یک پارچگی
مدیریت شهری در کالن شهر تهران به این نتیجه رسید که بیشترین سهم در زمینه وضع قوانین و ضوابط متعلق به مجموعه
نهادهای دولتی است این امر از متمرکز بودن سیستم سیاسی کشور و نظام روابط قدرت ناشی از آن نتیجه میشود برای بهبود
وضعیت فعلی می باید فعالیتها و وظایف مدیریت شهر که در حال حاضر بین اجزای مختلف این سیستم به صورت
ناهمگون توزیع گردیده و به عدم یک پارچگی و تفرق عملکردی منجر میگردد به صورت هدفمند و با برنامه ریزی و
سازمان دهی موثر به نهادها تفویض گردد تا از تفرق و چند پارچگی در این زمینه ها جلوگیری شود.
-1-3مدیریت شهری در کشورهای توسعه یافته
نظام های مدیریتی و اداره شهر در هر کشوری تابعی از نظامهای سیاسی حاکم بر آن کشور است .در نظامهای غیر متمرکز که الگوی
حکومت در کشورهای شمال است اداره امور شهرها بصورت غیر متمرکز و به وسیله نهادهای محلی انجام می.شود اساس حکومت
در این کشورها بر مبنای مردم ساالری است این ویژگی در نظام اداره شهرهای آنها نیز حاکم است به عبارت دیگر مقامات مدیریت
شهری بر اساس انتخاب تعیین میشوند و نظارت بر جریان اداره امور شهر از طریق شوراهایی انجام میشود که نمایندگان منتخب مردم
در آنها عضویت دارند(علوی تبار )94 ،۱۳۷9 ،بررسی کوتاه از سیستمهای مدیریتی در شهرهای بزرگ دنیا اعم از شهرهای کشورهای
دنیای سرمایه داری و یا سوسیالیستی حاکی از آن است که اکثراً مدیریتی مقتدر و مستقل مردمی بر این شهرها حکومت میکند (مرکز
مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران.)۵۸ :۱۳۸۳ ،
در این کشورها حکومتهای شهری مستقل با دایره وسیعی از اختیارات اداره شهر را از جنبه های گوناگون بر عهده دارند و زمینه برای
مشارکت مستقیم مردم و بخش خصوصی در نحوه مدیریت شهر فراهم است .در این جوامع ،مدیریت شهری که نظامی باز است از
ارتباطات سیاسی و اجتماعی خود با سایر بخشهای جامعه سود میبرد تا اهداف و مقاصد خود را پیاده نماید و عملکرد خود را بر
اساس خواستهای شهروندان تنظیم کند .مدیریت شهری در این کشورها ،شفاف ،پاسخگو ،مشارکت جو و شهروند محور است در
کشورهای شمال رابطه متقابل بین جامعه و مدیریت شهر وجود دارد و ارزشها و گرایشهای مختلف در شهرها متأثر از همگرایی
اجتماعی بوده و به نوعی تفاهم و هم سویی متقابل را میرساند (رفیع پور .)2۱۸ ،۱۳۷۵ ،مدیریت شهری در این کشورها بیشتر حالت
یک دولت محلی کوچک را دارد که دارای استقالل زیادی در اداره امور زندگی اجتماعی ،اقتصادی جامعه شهری خود ،هستند لذا
مسئولین اداره امور شهر خود را در برابر شهروندان مسئول میدانند نه در مقابل حکومت به دلیل همبستگی بسیار قوی بین عناصر
سیستم (نظام) شهر ،یعنی مدیریت ،جامعه و کالبد این نظام در برابر تغییرات محیطی اعم سیاسی اجتماعی و یا اقتصادی ثبات و
مقاومت بسیار زیادی از خود نشان داده و تغییرات را به راحتی جذب میکنند.
نظام مدیریت شهری در کشورهای شمال درونگرا است و به صورت متقابل با سایر عناصر در ارتباط و تبادل اطالعات و ارزشها
میباشد (کامروا .)۵۶ ،۱۳۷9 ،به همین دلیل نظام شهری دینامیک و پویایی را بوجود آورده است که نتیجه مشارکت و همراهی متقابل
نهادهای جامعه مدنی بخش خصوصی و دولت است.
-2-3مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه
رشد سریع شهرنشینی در جهان یکی از مهمترین دگرگونیهای جمعیت شناختی در قرن بیستم بوده است (زاهدی)2۰۳ ،۱۳۷9 ،
بیشترین تحوالت شهرنشینی بخصوص در آخرین دهه های قرن بیستم مربوط به بخشی از کشورهای جهان به نام کشورهای جنوب
است رشد سریع شهرنشینی در این کشورها در کمتر از چند دهه مشکالت عمده اجتماعی اقتصادی و فیزیکی را پدید آورده است
افزایش فقر در شهرها ،دسترسی ناکافی به مسکن و خدمات اصلی ،شهری ایجاد حاشیه نشینی سیستم حمل و نقل ناکافی و نارسایی
امکانات اصلی شهر مهاجرت بی رویه از روستا به شهر و مشکالت حاد زیست محیطی از جمله مهمترین مشکالت در شهرهای جهان
سوم هستند همان ( )22۰نهادهای مسئول در اداره شهر در این کشورها عمالً فاقد تواناییهای الزم برای مهار این مشکالت هستند
نظامهای اداره شهر (مدیریت شهری در کشورهای جنوب غالباً به فعالیت های روزمره زیر می پردازند:
ارائه خدمات عمومی اولیه شهری همچون پاکیزگی شهر ،تامین آب و... -
احداث اصالح و توسعه ،معابر خیابانها پارکها و میدانها و.... -
نظارت بر طرز استفاده از اراضی بازارها ،ساختمانها و .....در داخل محدوده و حریم شهر -
پرداختن به اینگونه فعالیتهای روزمره باعث ناکارآمدی مدیریت شهری و عدم پاسخگویی به نیازهای اصلی ساکنین شهر شده است
علل ناکارآمدی مدیریت شهری در این کشورها را میتوان به شرح زیر خالصه کرد:
وجود شکاف در برنامه ریزی و فعالیت میان سازمانهای محلی و دولت مرکزی مسئول مدیریت شهر -
دخالت سازمانها ،ارگانها و همچنین افراد مختلف در امر مدیریت شهری -
سطح پایین آگاهی ،عدم حضور و مشارکت مردمی در اداره امور شهری -
ضعف بنیه مالی مدیریت شهری و وابسته بودن آن به بودجه دولت مرکزی -
عدم گسترش خدمات هماهنگ با رشد جمعیت -
متمرکز بودن امور و وابسته بودن شدید به حکومت مرکزی -
فقدان اطالعات و دانش کافی برای فرمول بندی و پیاده سازی برنامه ها و سیاستهای مدیریت شهری -
کمبود نیروی متخصص در امر مدیریت شهری (مرکز مطالعات برنامه ریزی شهر تهران.)۵ ،۱۳۷4 ، -
موارد ذکر شده از جمله مهمترین علل ناکارآمدی مدیریت شهری در کشورهای جنوب هستند .اغلب شهرهای جنوب آسیب
پذیرترین شهرهای جهان هستند ،از این رو پیامدهای شهرنشینی و شهرگرایی در این شهرها در مقابسه با کشورهای پیشرفته بسیار
وخیم تر است و به تبع آن مشکالت نظام مدیریت شهری در کشورهای جنوب نیز بیشتر و جدی تر .است عالوه بر نارساییهای ذکر
شده در فوق میتوان به کمبود یا نبود منابع شهری فشار زیاد برای رقابتهای ،شهری تقاضای زیاد برای کسب سهم بیشتر از درآمدهای
شهری و بروز مسایل سیاسی ،اجتماعی فرهنگی و حقوق شهری را نیز افزود .همچنین در این کشورها نظام جامعه شهری روز به روز
پیچیده تر میگردد که پیوند بسیار زیادی با شهرنشینی و شهرگرایی دارد (نجاتی حسینی.)4 ،۱۳9۸ ،
-3-3مدیریت یکپارچه شهری
شهرها و مناطق شهری ،سیستمهای کالبدی ،اقتصادی ،سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی بسیار پیچیده و پویایی هستند که کنترل و هدایت
برنامه ریزی شده آنها با دشواریهای بسیاری روبرو است .با توجه به چنین ویژگی شناخته شده ای نظریه پردازان و کارگزاران برنامه
ریزی و مدیریت برای دستیابی به کارایی و اثربخشی مورد انتظار در تحقق اهدافشان و پابه پای سیستم پیچیده موضوع خود یعنی
شهر و منطقه تالش کرده اند سیستم متناظری با همان پیچیدگیها برای برنامه ریزی و مدیریت آن ایجاد کنند تا از این طریق بتوانند
برای هدایت توسعه یکپارچه و منسجم و نیز رفع مسائل بغرنج این پهنههای جغرافیایی اقدام مؤثرتری نمایند .به این ترتیب مفاهیمی
که اغلب با پسوندها یا پیشوندهایی چون یکپارچه یا یکپارچه سازی منسجم و مانند اینها همراه میگردند گویای چنین تالشهایی
هستند .برای مثال مدیریت شهری یکپارچه ، ۳۳یکپارچه سازی سیاستی حکومت شهری یکپارچه و تعابیری مانند اینها چه در سطح
نظری و چه در سطح عملی گویای این است که سیستم برنامه ریزی و مدیریت قادر نخواهد بود تعدد و تکثری را که در ماهیت
پدیده هایی چون شهرها و مناطق شهری وجود دارد بدون جامع نگری و یکپارچه سازی تصمیمها و سیاستهای عوامل مختلف هدایت
کند .در چنین شرایطی اهداف برنامه ریزی و مدیریت قابل تحقق نخواهد بود (برک پور و اسدی.)۷۸ ،۱۳۸۷ ،
از این رو به نظر میرسد که تعدد تنوع و تکثر عناصر و ابعاد مختلف شهر و زندگی شهری از یک سو و ،سو و عوامل تصمیم گیر و
سیاستگذار مؤثر در ساخت شهر و هدایت توسعه آن از سوی دیگر تهدید بالقوه بزرگی در برابر برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه و
منسجم این پدیده محسوب میشود وجود ویژگیهای فوق در شهر و عناصر هدایتگر توسعه آن در فقدان سازوکارهای هماهنگی بین
بخشی و بین سازمانی برای تحقق نوعی وحدت و یکپارچگی به بروز مسأله ای میانجامد که به آن تفرق و چندپارچگی اطالق میشود.
(et al,2002;Barlow,1991; Piroddi and Colarossi,1991; Young and Jarvis,2001 wing مرور متون مختلف درباره تفرق
)Danielson, 1997; Edwardsm,1991, Hamilton, 1999; Henton ,2001; Blauw, 1991; Lang andحاکی از وجود دو نوع تفرق
کالن در متون و موضوعات شهری است تفرق در ابعاد مختلف شهر و زندگی شهری و تفرق در نظام یا نظامهای ( برنامه ریزی و
مدیریت آن هر دو نوع تفرق چه در شهر و چه در نظام برنامه ریزی و مدیریت اگرچه اغلب و در ابعاد متفاوت وجود دارند نامطلوب
قلمداد شده و تالشهای زیادی برای کاهش آن از سوی حوزه ها و رشته های مختلف شهری صورت گرفته است .بررسیها نشان
میدهد که تفرق اجتماعی تفرق کارکردی ،تفرق بصری و تفرق اکولوژیک از جمله انواع تفرقهای عمده موجود در شهر هستند.
همچنین از جمله انواع تفرقهای عمده در سیستم برنامه ریزی و مدیریت شهری و منطقه ای میتوان به تفرق نظری در برنامه ریزی و
مدیریت ،تفرق عملکردی در گسترۀ شهر تفرق سیاستی و تفرق حکومتی -سیاسی در سطح مناطق کالنشهری اشاره کرد.
-4-3مدیریت شهری در ایران و شهر ارومیه
یکپارچگی مدیریت شهری موضوعی است که ریشه در مباحث متعددی چون حکومت محلی انواع تفرقهای عملکردی و سیاسی
موجود در عرصه ،شهری نظام قدرت شهری و بازیگران ،آن سلسله مراتب تقسیمات مدیریت سرزمینی و فضایی در کشور عناصر
رسمی و غیر رسمی موثر بر فرایند تصمیم گیری ،قوانین و مقرررات تشریح کننده شرح وظایف و اختیارات نهادهای ذی ربط و حتی
ابزارها و بسترهایی چون سیستم اطالعات شهری دارد برای یافتن مدل تحلیلی تحقیق الزم بود که کلیه این عوامل شناسایی و بررسی
شوند.
مرور نظریات مدیریت شهری نشان میدهد که دغدغه یکپارچگی مدیریت شهری یکی از موضوعات مورد توجه اندیشمندان این رشته
بوده است .به تعبیری مدیریت شهری مدرن عبارت است از فرایند ایجاد ،اجراء هماهنگی و ارزیابی راهبرهای یکپارچه به کمک
مقامات شهری با در نظر گرفتن اهداف عملیاتی بخش خصوصی و منافع شهروندان در چارچوب سیاستی که در سطوح باالتر
حکومت برای تحقق پتانسیل توسعه اقتصادی پایدار تدوین می.شود غیر از مدیریت شهری در زمینههای مرتبط دیگر نیز یکپارچگی
موضوعیت یافت .در برنامه ریزی ،شهری عدم پویایی روشهای سنتی برنامه ریزی و عدم ظرفیت آنها در انعکاس و پوشش پیچیدگی
و ارتباطات درونی مسائل شهری باعث شد که رویکردهای برنامه ریزی با استفاده از روش های میان بخشی و فرارشتهای مورد
استفاده قرار گیرد در زمینه سیاست و قدرت شهری اثرات روزافزون تعدد بازیگران و ذینفعان رسمی و غیر رسمی فرایند تصمیم
گیری قابل چشم پوشی نبود از این رو تئوری های جدید نظیر تئوری رژیم شهری یا تئوریهای اقتصاد سیاسی سعی در شناسایی شیوه
فعالیت و ارتباطات این بازیگران و اثرگذاری شان بر فرایند تصمیم گیری بودند مطالعات قدرت شهری نشان داد که فعالیت عناصر
قدرتمندتر عرصه قدرت شهری باعث شده است که مشروعیت دولتها و مدیران در میان برخی از ذینفعان کم شود و دسترسی همه
ذینفعان به منابع و فرصت اظهار نظر در تصمیم گیریها علی رغم دموکراسی موجود محدود شود .رویکرد حکمروایی شایسته شهری
در بستر اعتراضات شهری متولد شد و به دنبال به رسمیت شناختن همه ذینفعان و عناصر شهری و کاهش نقش دولت و مدیریت
شهری از تنها کنشگر این عرصه به یکی از کنشگران این عرصه جایگاه مناسبی در میان شهرهای کشورهای توسعه یافته و در حال
توسعه پیدا کرد.
بسیار پیش از این تحوالت نیز موضوع اداره مناطق کالنشهری به دلیل رشد جمعیت در این مناطق و جایگاه ویژه آنها در توسعه
اقتصادی کشور مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گرفت .انواع رویکردهای مدیریتی مناطق کالنشهری با پیشنهاد
الگوهایی نظیر تشکیل دولت بزرگ در منطقه کالنشهری تشکیل ساختار دو الیه مدیریت کالنشهری تفکیک نهادی و محلی سازی به
دنبال یکپارچه کردن بخشی از ارائه خدمت در سطح منطقه به منظور بهره مندی از صرفه جوییهای ناشی از مقیاس و یا کاهش هزینه
بواسطه انتقال ارائه خدمت به سطوح پایین تر مدیریتی نظیر مدیریت محلی بودند تئوری جدید در مدیریت کالنشهرها حکمروایی
مناطق کالنشهری است که با دخالت دادن همه بازیگران عرصه توسعه کالنشهری به دنبال باال بردن شفافیت پاسخگویی مدیران و
همکاری باال به پایین در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار است.
مطالعات نشان داد که تعدد عوامل و نهادهای ذی ربط مدیریت شهری نظام روابط قدرت میان این نهادها قوانین و مقررات موجود
عدم وجود بسترها و ابزارهای اطالعاتی و ارتباطی و عدم تحقق پذیری مالی پروژه های شهری از مهمترین عواملی هستند که در عدم
یکپارچگی مدیریت شهرهای ایران موثرند .این عوامل هر کدام پیامدهایی را به دنبال داشتند و برخی خود عامل علت بزرگتری بودند
تعدد نهادهای ذیربط مدیریت شهری باعث میشد که هر کدام از نهادها برنامه ریزی و اجرایی مستقل را بر اساس وظایفشان در شهر
پیاده کنند .برای مثال سازمانهای خدمات رسان مانند آب و برق و ...عالوه بر اینکه شهر را مطابق وظیفه خود تقسیم بندی کردند
خدمات زیرساختی را مطابق برنامه خود ارائه نمودند همچنین میان سیاست های بخش های مختلف شهری نظیر حمل و نقل و محیط
زیست هماهنگی وجود ندارد زیرا توسط دو نهاد جداگانه تهیه شده اند.
تعدد نهادهای دولتی و حکومتی با قدرت سیاست گذاری در شهر ارومیه عدم انطباق قلمرو سازمانی شهرداری و شورای شهر با
قلمرو سازمانهای دیگر وجود عناصر غیر رسمی تاثیر گذار بر سیاستگذاری شهر ارومیه و قدرمند بودن بازیگران رسمی بدلیل
برخورداری از جایگاه دولتی همگی نشان دهنده وجود تفرق سیاسی -حکومتی در شهر ارومیه هستند.
عالوه بر این عوامل که بیشتر بر ساختار و رویه نظام مدیریتی و حاکمیتی شهر ارومیه تاثیر گذارند عوامل زمینه ای دیگر نیز مطرح
هستند عواملی نظیر قوانین و مقررات شهری که با وجود تاکیدات مکرر پژوهشگران و کارشناسان مدیریت شهری تا به حال اصالح
نشده است و با وجود همه ضعفهای آن همچنان مورد استناد در فعالیت روزانه مدیریت شهر ارومیه است .مورد دیگر ابزارهایی است
که یکپارچگی را تضمین می کند .کلیه روش ها تکنیکها نرم افزارها و سخت افزارهایی که امکان تولید ،اطالعات گردش و پردازش
اطالعات و دسترسی تصمیم گیران به این اطالعات پردازش شده را فراهم میکند و نهایتا وضعیت مالی شهرداری در اجرای پروژه
های شهری که میتواند عاملی در عدم یکپارچگی در خود سیستم شهرداری به حساب بیاید.
-5روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی -تحلیلی است که در آن با استفاده از مطالعات کتابخانه ای از قبیل کتاب ،مقاله ،پایان
نامه ،اطالعات سازمان ها ،ادارات ،بازدید میدانی و پیمایشی ،مصاحبه ،روش های امکان سنجی (عملیاتی) و ارزیابی مدیریتی
(عملکردی) به امکان سنجی و ارزیابی مدیریت شهری ارومیه پرداخته شده است.
در تحلیل کیفی تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل اطالعات با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام خواهد شد .تحلیل محتوا شامل مراحل
مختلف از جمله :متن برنامه ساخت داده طرح نمونه گیری لوازم ضبط ،تقلیل داده ها ،استنباط تفسیر یا استنتاج منطقی میشود که در
نهایت منجر به تدوین یا تکمیل نظریه می شود .در تحلیل کمی تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از فنون و روشهای
آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است.
قلمرو مکانی این پژوهش محدوده شهر ارومیه را در بر می گیرد .در این پژوهش تعداد ۳۰مصاحبه عمیق با مدیران شهری از جمله
کارشناسان و اعضای شورای شهر ،مدیران شهرداری ،کارشناسان فرمانداری و ...انجام گرفت است .جهت بررسی روایی و پایایی
پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار آلفا برای پرسشنامه تحقیق برابر ۸2/۰بدست آمده است که نشانگر
پایایی باالی پرسشنامه است.
-6یافته ها
تحلیل داد هها در دو بخش تجزیه و تحلیل یافته های کمی و یافته های کیفی انجام شده است .در بخش تجزیه و تحلیل یافته های
کمی از آمار توصیفی و در بخش تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است .در بخش آمار توصیفی،
توصیف داده ها با استفاده از جداول فراوانی و نمودارهای مناسب صورت گرفته است .و در بخش مربوط به تجزیه و تحلیل مطالعات
کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است .در این بخش سؤاالت به دو دسته تقسیم میشوند .دسته اول عدم یکپارچگی در
مدیریت شهری ارومیه چه پیامدهای داشته است و دسته دوم عوامل مؤثر بر یکپارچگی مدیریت شهری ارومیه چیست مورد بازخوانی
و بررسی قرار گرفته اند .نتایج این آنالیز در قالب ماتریس swotخالصه شده و یافته های آن تشریح شده است.
-6-1تحلیل اطالعات گردآوری شده از مدیران شهری ارومیه
.۱آیا در پروژه های توسعه شهری طرح جامع طرح حمل و نقل و ...سازمان شما با دیگر سازمانها همکاری دارد؟
9۵درصد پاسخگویان به عدم همکاری با سازمانهای دیگر در پروژه های توسعه شهری اشاره کردند و ۵درصد از مدیران شهری به
همکاری با سازمانهای دیگر با توجه به نیازها و درخواستها اشاره کردند .این همکاری به صورت درخواست یک سازمان از سازمان
دیگر و در یک جلسه هماهنگی صورت می گیرد .عدم همکاری بین سازمانها موجب مشکالتی از جمله تعارض در سیاستها اتالف
،منابع موازی کاری تداخل در مسئولیتها و عدم کارایی خدمات رسانی میشود .همان طور که مشاهده میشود ۳۱درصد پاسخگویان
موازی کاری را عمده ترین مشکل عدم همکاری سازمانها میدانند.
.2نوع مدیریت شهری در ارومیه چه پیامدهای محیطزیستی داشته است؟
پاسخ مصاحبه شوندگان این است که عدم همکاری بین سازمانها موجب اتالف زمان ،اتالف منابع طبیعی ،اتالف منابع مالی ،اتالف
منابع انسانی و اتالف انرژی میشود .بیشترین اتالف منابع ،اتالف منابع مالی و اتالف منابع انسانی به ترتیب با ۵۳و 22درصد است.
کمترین اتالف منابع ،اتالف منابع طبیعی با ۱درصد میباشد .بنابراین نتیجه گرفته میشود که این عدم همکاری موجب اتالف منابع
فراوانی و هزینه های زیادی به مدیریت شهری وارد میکند.
.۳نوع مدیریت شهری در ارومیه چه پیامدهای محیط زیستی داشته است؟
مدیریت چند پارچه شهر ارومیه پیامدهای زیست محیطی زیر را داشته است .نابودی زمینهای کشاورزی اطراف شهر ،پایین بودن
سرانه فضای سبز شهری ،از بین بردن اکوسیستم طبیعی اطراف شهر ،نامناسب بودن حمل و دفع پسماندهای شهری ،ایجاد انواع
آلودگیهای هوا ،صدا و ۳2 . ...درصد از مصاحبهشوندگان نابودی زمینهای کشاورزی اطراف شهر و ۳۱درصد پایین بودن سطح سرانه
فضای سبز شهری را از پیامدهای منفی زیست محیطی مدیریت شهری ارومیه میدانند.
.4نوع مدیریت شهری در ارومیه چه پیامدهای کالبدی داشته است؟
مصاحبه شوندگان پیامدهای کالبدی مدیریت چند پارچه شهر ارومیه را بدین شرح توصیف کردند؛
نابسامانی سیمای شهر -
فرسودگی بافت شهر -
پراکنده رویی شهر -
تراکم پایین ساخت و ساز -
ایجاد فضاهای خالی و بدون کاربری در شهر -
که در این میان 42درصد از پاسخ دهندگان ضمن اشاره به آمار شهرداری مبنی بر اینکه ۷۰درصد از خانه های مسکونی شهر ارومیه
یک و دو طبقه ،هستند تراکم پایین ساخت و ساز را عمده ترین پیامد کالبدی مدیریت شهر ارومیه دانستند.
.۵به نظر شما مدیریت شهری در ارومیه دارای چه مشکالتی است؟
به نظر مصاحبه شوندگان مدیریت چند پارچه شهر ارومیه دارای مشکالت متعددی است که مهمترین مشکالت به شرح زیر می باشد؛
تداخل وظایف با سازمانهای دیگر -
عدم هماهنگی بین سیاستهای بخشهای مختلف -
وجود تعداد زیاد سازمانهای مستقل درون شهر -
نامناسب بودن ساختار اداری -اجرایی -
کمبود و خالء نیروی انسانی متخصص -
در این میان عدم هماهنگی بین سیاستهای بخشهای مختلف با 2۷درصد و نامناسب بودن ساختار اداری اجرایی با 2۳درصد عمده
ترین مشکالت مدیریت شهری ارومیه در میان مدیران شهری بوده است.
.۶کدام یک از سیاستها نقش مهمی در عدم مدیریت مناسب شهری در ارومیه دارد؟
از نظر مصاحبه شوندگان کاهش استقالل شهرداریها با ۳۰درصد و جدایی تدریجی مدیریت زیرساختهای شهری از مجموعه
شهرداری با 22درصد مهمترین سیاستها در عدم مدیریت مناسب شهری در ارومیه میباشد .در رتبه های بعدی واگذاری ناقص و
مشروط بعضی اختیارات به شهرداریها با ۱۷درصد ،فاصله گرفتن از اصل وحدت فرماندهی در مدیریت شهر با ۱۵درصد و
تعارضات سیاسی و ساختاری نظام حکومتی تمرکزگرا و مدیریت شهری عدم تمرکزگرا با ۱۶درصد قرار دارند.
.۷آیا در پروژه های توسعه شهری مردم مشارکت میکنند؟
همه مصاحبه شوندگان به این نکته اشاره کردند که در پروژه های توسعه شهری مردم ارومیه هیچ نوع مشارکتی ندارند.
.۸برای رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری کدام یک از کارهای زیر اولویت بیشتری دارد؟
برای رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری کارهای زیر پیشنهاد شد:
.۱قوانین و مقررات
.2نهادسازی
.۳فرهنگسازی
.4سیاستگذاری و تصمیمگیری
.۵تمرکززدایی از حکومت مرکزی
مصاحبه شوندگان به قوانین و مقررات اولویت بیشتری دادند و آخرین مرحله برای رسیدن به مدیریت یکپارچه را فرهنگسازی
میدانند.
به نظر شما در رابطه با نهادسازی برای رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری چه اقداماتی الزم است؟ .9
با توجه به نظرات مصاحبه شوندگان ،اقدامات زیر در رابطه با نهادسازی برای رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری ضرورت دارد:
-ایجاد نهاد هماهنگکننده سیاستگذاری محلی و مسئول وضع مقررات و امور عمومی
-طراحی یک شورا یا مرکز متشکل از عناصر ذیربط مدیریت شهری به نام شورای هماهنگی (شورای عالی شهر) به ریاست شهردار
در رابطه با فرهنگسازی مدیریت یکپارچه شهری چه کارهایی باید صورت بگیرد؟ .۱۰
مدیران شهری ارومیه در رابطه با فرهنگسازی برای رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری اقدامات زیر را پیشنهاد کردند:
-آگاهی و اطالعرسانی
-2-6مدل SWOT
ماتریس SWOTابزاری برای شناخت تهدیدها و فرصتهای موجود در محیط خارجی یک سیستم و بازشناسی ضعفها و قوتهای داخلی
آن به منظور سنجش وضعیت و تدوین راهبرد برای هدایت و کنترل آن سیستم است .به بیانی دیگر میتوان گفت روش ، SWOT
است. ابزاری برای تحلیل وضعیت و تدوین راهبرد
این امر از طریقبازشناسی و طبقه بندی قوتها و ضعفهای درونی سیستم ،بازشناسی و طبقه بندی فرصتها و تهدیدهای موجود در محیط
خارج از سیستم ،تکمیل و تدوین راهبردهای گوناگون ماتریس SWOTبرای هدایت سیستم در آینده صورت میگیرد (پیرسون و
رابینسون .)۱2 ،2۰۰۵ ،منطق رویکرد مذکور این است که راهبرد اثر بخش باید قوتها و فرصتهای سیستم را به حداکثر ،ضعفها و
تهدیدها را به حداقل برساند .این منطق اگر درست به کار گرفته شود نتایج بسیار خوبی برای انتخاب و طراحی یک راهبرد اثر بخش
خواهد داشت .در این روش ،ابتدا هدف ارزیابی فرصتها و تهدیدها از یک طرف و نقاط ضعف و قوت از سوی دیگر است .هم چنین
این مدل یکی از ابزارهای راهبردی تطابق نقاط قوت و ضعف درون سیستمی با فرصتها و تهدیدات برون سیستمی است (فریمن،
.)۱2 ،۱9۸4
-1-2-6ارزیابی عوامل داخلی ( ) IFE
هدف از انجام این مرحله ،سنجش محیط داخلی ناحیه مورد مطالعه جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف است .بدین معنا که جنبه
هایی که در راه دستیابی به اهداف برنامه ریزی شده و اجرای تکالیف آن ،فراهم ساز زمینه های مساعد یا بازدارنده میباشند مورد
شناسایی قرار گیرند.
جدول :1ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) مدیریت یکپارچه شهری ارومیه
جدول ۱نشان میدهد که مجموع نمره نهایی نقاط قوت و ضعف برابر 2.۸۱شده است که این عدد مقداری بزرگتر از میانگین مورد
نظر ( )2.۵است نتیجه آنکه مدیریت شهری ارومیه دارای شرایط خوب درونی است به طوری که مدیریت شهری ارومیه از نظر عوامل
داخلی دارای قوت میباشد لذا میتوان از توان بالقوه و بالفعل موجود در راستای تعدیل نقاط تهدید و ضعف استفاده کرد.
-2-2-6ارزیابی عوامل خارجی ()EFE
هدف از انجام این مرحله کندوکاو در محیط خارجی ناحیه مورد مطالعه جهت شناسایی فرصت ها و تهدیدهای مرتبط با تدوین
راهبردهای مدیریت یکپارچه شهر ارومیه است .در جدول زیر عوامل محیطی تاثیر گذار بر مدیریت یکپارچه شهری ارومیه شناسایی
شده است.
جدول :2ماتریس ارزیابی عوامل خارجی فرصتها و تهدیدها مدیریت یکپارچه شهری ارومیه
جدول 2نشان میدهد که مجموع نمره نهایی فرصتها و تهدیدها برابر 2.9۷شده است که این عدد مانند نمره نهایی قوتها و ضعفها
مقداری بزرگتر از میانگین مورد نظر 2.۵است .نتیجه آن که مدیریت شهری ارومیه توانسته است در برابر عوامل بیرونی خوب عمل
کند به عبارتی دیگر مدیریت شهری ارومیه توانسته است از عواملی که فرصتها و یا موقعیتها ایجاد کرده اند بهره برداری کند و از
دوری کند. عواملی که موجب تهدید میشود
-3-2-6تعیین استراتژیهای چارچوب سوات ()SWOT
تجزیه و تحلیل عوامل درونی و عوامل بیرونی نشان میدهد که راهبرد تهاجمی (حداکثر – حداکثر) با امتیاز ۸9.4به عنوان مهمترین
راهبرد در بخش مدیریت شهری ارومیه اتخاذ شده است و راهبردهای محافظه کارانه ،رقابتی و تدافعی به ترتیب با امتیاز نهایی ۸۳.2و
2.9۳و ۰.۸۷در رده های دیگر قرار دارند .در ادامه ،به مهمترین موارد در هر راهبرد برای توسعه و پیشبرد موضوع مدیریت یکپارچه
شهر ارومیه اشاره میشود به طوری که برای بهتر شدن وضعیت حال و آیندهی مدیریت یکپارچه شهر ارومیه در این زمینه میتوان از
این راهکارها برای بهبود شرایط و بسترسازی مناسب استفاده نمود.
جدول :3استراتژیهای تهاجمی ،محافظه کارانه ،رقابتی و تدافعی
-4-2-6اولویت بندی راهبردها با استفاده از ماتریس برنامه ریزی کمی ( ) QSPM
ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی که مرحله تصمیم گیری نام دارد ،به عنوان یک چارچوب تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرد.
جدول :4اولویتبندی راهبردها بر اساس ماتریس کمی QSPMدر راهبرد WT
-1بحث و نتیجهگیری
ناهماهنگی های موجود بین سازمانهای مدیریتی باعث سردرگمی اداره شهر و اتالف سرمایه های مادی و شناخت تضاد با
معنوی شده به گونه ای که تصمیم گیری سازمانها و دستگاههای خدمات شهری در برخی موارد در یکدیگر قرار میگیرند امروزه عدم
مدیریت یکپارچه شهرها هزینههایی چندین برابر را بر پیکر اقتصاد شهری تحمیل کرده است و مدیریت شهری را با چالشهای زیادی
مواجه ساخته است .از جمله این چالشها ناهماهنگی ،تداخل و همپوشانی در کار یکدیگر موازی کاری و اتالف منابع است بنابراین
هدف از این پژوهش و تحلیل مدیریت کنونی شهر ارومیه و ارائه راهکارهایی جهت یکپارچگی مدیریت شهری است .روش این
پژوهش توصیفی -تحلیلی است جهت جمع آوری اطالعات و دادههای مورد نیاز از بررسیهای اسنادی کتابخانه ای و مصاحبه
استفاده شده است .یافته های پژوهش که محصول جمع آوری نظرات ۳۰نفر از مدیران و کارشناسان نهاد مدیریت شهری ارومیه
شامل شهرداری و شورای شهر و برخی نهادهای دولتی حکومتی شامل استانداری و نمایندگان مجلس شورای اسالمی است نشان
میدهد که مدیریت کنونی شهر ارومیه با پیامدهای منفی همچون تعارض در سیاستها موازی کاری تداخل در مسئولیتها عدم کارایی
خدمات رسانی و اتالف منابع منابع انسانی ،مالی انرژی و زمان روبه رو .است جهت شناسایی نقاط قوت ،ضعف ،فرصت و تهدید از
روش تحلیلی SWOTاستفاده شده است که طبق نتایج ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک ،راهبرد تهاجمی برای مدیریت
شهری ارومیه انتخاب شد به منظور حل مشکالت پیش رو و با هدف تحقق مدیریت یکپارچه شهری و بهبود وضع موجود مدیریت
شهری ارومیه سه پیشنهاد برای ده سال آینده ارائه شد -۱ :در چهار سال اول هماهنگی نهادهای درگیر متولی مدیریت شهر 2-در سه
سال؛ تمرکززدایی از وظایف نهادهای درگیر و متولی مدیریت شهر به سوی تمرکزگرایی در شهرداری ۳و در سه سال آخر؛ برقراری
مدیریت یکپارچه شهری بر مبنای واگذاری اختیارت و منابع و تقویت شورا و شهرداری.
اولویت بندی راهبردهای مدیریت شهری ارومیه از طریق تجزیه و تحلیل عوامل داخلی و خارجی با استفاده از ماتریس
SWOTو مدل برنامه ریزی کمی تعیین و مشخص شد .در ماتریس عوامل داخلی وجود یک نهاد انتخابی به عنوان شورای شهر در
ارومیه مهمترین نقطه قوت و اثرات زیان بار زیست محیطی مدیریت نامناسب شهر ارومیه مهمترین نقطه ضعف شناخته شدند در
ماتریس عوامل خارجی؛ مؤلفه ی وجود ماده قانونی تشکیل
مدیریت یکپارچه شهری مهمترین فرصت و مؤلفه ی عدم ارائه یک برنامه دقیق زمان بندی شده برای واگذاری اختیارات به
حکومت محلی مهمترین تهدید شناخته شد .با توجه به ماتریس داخلی و خارجی ( )IEمدیریت یکپارچه شهری ارومیه راهبرد
تهاجمی به عنوان اولویت اصلی تعیین شد .با توجه به نتایج حاصل از مدل راهبردی SWOTو ماتریس QSPMبه ترتیب اولویت
راهبردهای پیشنهادی زیر ارائه میگردد:
اولویت های اول
S02 -2ایجاد زیرساختهای قانونی مدیریت یکپارچه شهری و تحول در قوانین و مقررات شهری
SO3 -3نهادسازی بین دستگاهی
S07 -4تغییر نظام مدیریت شهری تمرکزگرا به سوی نظام مدیریت شهری غیر متمرکز بر اساس رویکرد توسعه پایدار شهری
SO6 -5بهبود و ارتقاء دائمی توان کارشناسی و تخصصی شهرداری و شورای شهر ارومیه
ST3 -6اصالح و بازآرایی تشکیالت و روابط میان سازمانی عناصر ذیربط در سیاست گذاری و تصمیم گیری.
برای بهبود مدیریت شهری ،بخش عمده ای از اقدامات ،خارج از اختیارات شهرداری و شورای شهر است و نیازمند اصالح بخشهایی
از قانون از جانب کارگزاران مرکز نشین است .بخش دیگری مربوط به حکومت محلی است که می بایست خواهان مسئولیتها و
اختیارات بیشتر باشد و در این راه گامهای عملی بردارد و تغییراتی را در حوزه کاری خود انجام دهد.
بر اساس مطالعه وضع موجود ارومیه و چگونگی مدیریت شهری ایران ،جهت رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری و همکاری و
هماهنگی سازمانها ،می بایست سه گام یا سه مرحله طی شود که میتوان آن را در قالب برنامه کوتاه مدت ،میان مدت و بلند مدت ارائه
کرد .این روش پیشنهادی ،با استفاده از فرصتها و نقاط قوت و ضعف و کاهش تهدیدات که در فصل گذشته به آن اشاره شد ،تدوین
شده است .روش پیشنهادی هم برای شهرداری و شورای شهر که نهایتاً باید وظایف و اختیارات این سازمانها را بر عهده بگیرند و هم
برای دولت مرکزی ،که این اصل را باید قبول کند که مسئولیتهای محلی را به نمایندگان محلی واگذار کند کمترین ضرر و ریسک را
به دنبال دارد.
-منابع:
برک پور ناصر ( )۱۳۸۱نظریه های محتوایی و رویه ای ،شهرسازی فصلنامه مدیریت شهری ،شماره ،۱۰انتشارات -
سازمان شهرداریهای کشور
برک پور ناصر ؛ ایرج اسدی ( )۱۳۸۸مدیریت و حکمروایی ،شهری تهران انتشارات دانشگاه هنر بهزادفر مصطفی -
( )۱۳۸۵جستجوی هویت شهری ارومیه ارومیه انتشارات سازمان مسکن و شهرسازی استان آذربایجان غربی
زاهدی ،فر محمد حسین ( )۱۳۷۳تحلیل نظام تصمیم گیری در شهر تهران بررسی امکان پذیری تمرکز زدایی در -
تصمیم گیری پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده معماری و شهرسازی ،دانشگاه شهید بهشتی
سعیدی ،رضوانی ،نوید ،کاضمیان غالمرضا ( ،)۱۳۸۱امکان سنجی واگذاری وظایف جدید به شهرداری ها ،جلد -
اول تحوالت نظری و تجارب ،جهانی تهران؛ انتشارات سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور
سعیدی ،رضوانی نوید ( )۱۳۷۳بهبود مدیریت شهری گزارش دبیر اجرایی کمیسیون سکونتگاه های انسانی سازمان -
ملل متحد در نشست نایروبی ،وزارت کشور
عابدینی زهره )۱۳۸۸(،امکان سنجی تحقق مدیریت یک پارچه شهری با تاکید بر سطح تصمیم گیری؛ نمونه -
موردی شهر تهران پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه عالمه طباطبایی تهران
علوی تیار علی رضا )۱۳۷9(،الگوی مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها ،جلد اول ،تهران؛ انتشارات سازمان -
شهرداری های کشور
کاظمیان غالمرضا سعیدی ،رضوانی نوید )۱۳۸۱(،امکان سنجسی واگذاری وظایف جدید به شهرداری ها جلد -
دوم مدیریت شهری و شهرداریهای ایران تهران انتشارات سازمان شهرداری های کشور
کامروا ،سید محمد علی ( )۱۳۷9شورای شهر و بحران مشروعیت در مدیریت شهری مجله پژوهش شماره سوم -
نجاتی حسینی سید محمود ( )۱۳۸۰بررسی جایگاه مفهوم شهروندی در قانون شهرداری ،چاپ اول تهران -
انتشارات سازمان شهرداری های کشور
- Barlow, I. Max (1991), metropolitan government, routledge, London and new York.
- Brindly, Tim, rydin, Yvonne. And stoker, Genry (1996) remarking planning: the politics of urban
change, routledge.
- CEMAT (1983), European regional/spatial planning charter, adopted in 1983 at the 6th session of
the European conference of minisers responsible for spatial/regional planning (CEMAT) in
torremolinos.
- Hall, P (1989) urban and regional planning, 2nd edn, unwinhyman, London. Hall. P (1996) the city
of theory, in Richard. T.Legates and Fredric. S, (eds), the city reader, routledge.
- Hall, P (2001) global city - regions in the twenty-first century, in scott, A. (ed), global city - regions:
trends, theory, policy, oxford university press.
- Healey. P, McDougall. G and Thomas. M. J. (1982) "Theoretical Debates in Planning: Towards a
Coherent Dialogue", in Healey et al (eds) Planning Theory, Oxford: Pergamon
- Healy, P and others(1995) Challenges for Urban Management, in; Managing Cities, John Wiley and
Sons, New York.
- Henton, Douglas (2001) Lessons from Silicon Valley: Governance in Global City- Regions, in Scott.
A. (ed.) Global City - Region: Trends, Theory, Policy, Oxford University Press.
- International city/county management association (ICMA), (2010). The municipal year book,
Washington. D. C: ICMA.