You are on page 1of 3

‫جرم شناسی انتقادی‪:‬‬

‫جرم شناسی انتقادی از اواخر دهه ‪ 60‬میالدی و اوایل دهه ‪ 70‬میالدی شروع شد‪ .‬و تاکید آن بیشتر روی‬
‫توزیع ناعادالنه قدرت و ثروت در جامعه بود که باعث افزایش جرم می شود‪ .‬طبق جرم شناسی انتقادی‪:‬‬

‫‪ -1‬جرم ناشی از توزیع نابرابر قدرت و ثروت در اجتماع و جامعه است‪.‬‬


‫‪ -2‬جرم یک امر اعتباری و قرار دادی میباشد که ساخته و پرداخته طبقه دارای قدرت بیشتر و غالب‬
‫در جامعه است‪ ،‬و افزایش میزان جرم در جامعه محصول نبود تساهل و تسامح طبقات مقتدر جامعه‬
‫در قبال رفتارهای مغایر با هنجارهای خویش است‪ ،‬که تالش دارد مخالفان که گروه فقیر و فرودست‬
‫جامعه هستند را به شدت سرکوب کنند‪.‬‬
‫الزم به ذکر است که عدهای جرائمی که افراد فرودست جامعه مرتکب میشوند را مانند‪ :‬سرقت‪،‬‬
‫ضرب و جرح‪ ،‬ورود غیر مجاز به اماکن مسکونی برای ارتکاب جرم؛ جرائم حقیقی نیستند بلکه‬
‫نوعی ابراز خشم علیه شرایط اجتماعی غیر عادالنه موجود در جامعه است‪.‬‬
‫ودر مقابل پدیده هایی مانند‪ :‬نژادپرستی‪ ،‬جنسیت گرایی‪ ،‬شرایط نامطمئن شغلی‪ ،‬تربیت و مراقبت‬
‫ناقص و نادرست از کودکان‪ ،‬تبعیض در برخورداری از حقوق اجتماعی‪ ،‬آلوده کردن محیط زیست‬
‫و‪ ...‬جرائم واقعی هستند‪.‬‬
‫‪ -3‬نوعی جبر اجتماعی افراد را به کج روی و جرم وادار میکند‪.‬‬

‫با توجه به این مسائل‪ ،‬جرم شناسی انتقادی بر این باور است که با توزیع عادالنه قدرت و ثروت میتوان‬
‫جلوی افزایش جرم را گرفت‪ ،‬و راه حل آن افزایش شرکت مردم در ساختار حکومت و توزیع بی عدالتی‬
‫های در حقیقت راهکار مؤثر پیشگیری از جرم است‪.‬‬

‫لذا باعث رشد دموکراسی و همه پرسی و فعالیت اتحادیه هایی مانند اتحادیه های کارگری و زندانیان‬
‫شد‪.‬‬
‫تأثیرات جرم شناسی انتقادی بر حقوق کیفری‬

‫با این تفاسیر میتوان گفت جرم شناسی انتقادی تاثیراتی مهمی بر حقوق کیفری داشته است که برخی‬
‫از آنان عبارت اند از‪:‬‬

‫‪ -1‬تعریف مجدد جرم‪ :‬جرم شناسی انتقادی تعاریف سنتی جرم را به چالش می کشد‪ .‬استدالل می کند‬
‫که جرم فقط عملی نیست که شخص یک قانونی را زیر پا می گذارد‪ ،‬بلکه عملی است که به رفاه‬
‫فیزیکی‪ ،‬اقتصادی یا اجتماعی آسیب می رساند‪ .‬این دیدگاه می تواند منجر به تغییراتی در قانون‬
‫برای رسیدگی به اعمال مضری شود که قبالً جرم محسوب نمی شدند‪ .‬ولی جرم زا هستند‪.‬‬

‫‪ -2‬برجسته سازی پویایی قدرت‪ :‬جرم شناسی انتقادی بر نقش پویایی قدرت در جرم و عدالت تأکید‬
‫دارد‪ .‬جرم شناسان انتقادی استدالل می کنند که قوانین اغلب منعکس کننده منافع صاحبان قدرت‬
‫هستند و می توانند برای کنترل گروه های به حاشیه رانده شده استفاده شوند‪ .‬این دیدگاه میتواند‬
‫منجر به اصالحاتی شود که هدف آن تضمین منصفانه بودن قوانین برای همه اعضای جامعه است‪.‬‬
‫مانند اجرای همه پرسی و‪...‬‬

‫‪ -3‬ترویج عدالت اجتماعی ‪ :‬جرم شناسی انتقادی موجب ترویج عدالت و برابری اجتماعی می شود‪.‬‬
‫جرم شناسان انتقادی استدالل می کنند که جرم اغلب نتیجه نابرابری های اجتماعی و اقتصادی است‬
‫و پرداختن به این نابرابری ها می تواند جرم و جنایت را کاهش دهد‪ .‬مانند افشاء و اطالع رسانی‬
‫درباره آمار قبول شدگان در دانشگاه های برتر کشور‪ ،‬که اغلب آنان افراد صاحب نفوذ و ثروتمند‬
‫جامعه هستند‪ .‬این دیدگاه می تواند بر سیاست هایی با هدف کاهش نابرابری های اجتماعی و‬
‫اقتصادی تأثیر بگذارد‪.‬‬

‫‪ -4‬تأثیر بر رویه های پلیسی‪ :‬جرم شناسی انتقادی می تواند بر شیوه های پلیسی تأثیر بگذارد‪ .‬به عنوان‬
‫مثال‪ ،‬میتواند منجر به اتخاذ مدلهای پلیس جامعه شود که بر ایجاد روابط با اعضای جامعه و‬
‫پرداختن به مسائل اساسی که به جرم و جنایت کمک میکنند تأکید میکند‪ .‬مانند ایجاد رابطه قوی‬
‫بین پلیس و جامعه‪ ،‬همکاری پلیس در آموزش در نهاد هایی مانند مدارس و‪...‬‬
‫‪ -5‬شکل دادن به سیاست های عدالت کیفری ‪ :‬جرم شناسی انتقادی می تواند سیاست های عدالت‬
‫کیفری را شکل دهد‪ .‬برای مثال‪ ،‬میتواند با استدالل برای جایگزینهای حبس‪ ،‬مانند برنامههای‬
‫عدالت ترمیمی که بر ترمیم آسیب و بازپروری مجرمان تمرکز دارد‪ ،‬بر سیاستهای مجازات تأثیر‬
‫بگذارد‪.‬‬

‫‪ -6‬افشای نابرابریهای ساختاری ‪ :‬جرمشناسان انتقادی ادعا میکنند که جرمشناسیهای متعارف در‬
‫«برمال کردن نابرابریهای ساختاری که زیربنای فرآیندهایی است که از طریق آن قوانین ایجاد و اجرا‬
‫میشوند» شکست خوردهاند‪ .‬این میتواند منجر به ارزیابی مجدد در نحوه ایجاد و اعمال قوانین شود‬
‫و میتواند تغییراتی را برای تضمین برابری تحت قانون ایجاد کند‪.‬‬

‫هادی رضایی‬

You might also like