Professional Documents
Culture Documents
com
چپ آینده:
1 equality
2 Deliberative democracy
3 Erik Olin Wright
2 استوارت وایت ،ترجمهی ایمان واقفی و آتنا کامل
که این چرخش جمهوریخواهانه میکوشد قسمی سیاست جدید مبنی بر«دموکراسی
جمهوریخواهانه» را احیا کند.
جلوتر اشاره میکنم که دموکراسی جمهوریخواهانه از بسیاری جهات با سیاست
سرخـسبزی که مجلهی Red Pepperدنبال میکند همگراییهای قابلتوجهی
دارد .توجه بر ایدهی جمهوریخواهی میتواند سیاست سرخـسبز را نیز به درکی
عمیقتر و غنیتر از ارزشهای بنیادیناش نائل کند .به باور من دستوپنجه نرم کردن
با رویکردهای جمهوریخواهانه ،میتواند زمینه را برای غنیتر شدن سیاست سرخـسبز
فراهم کند .بههمین شکل ،سیاست سرخـسبز هم آموزههایی برای جمهوریخواهان در
خورجین دارد.
خیر .در بریتانیا این اصل محل بحث و فحص بسیاری شده است :همانگونه که آین
مکلین 6در کتابش درباب قانون اساسی بریتانیا توضیح میدهد ،حقوقدانان نظام
مشروطهی بریتانیا همچنان پارلمان را حاکم میدانند ( .)McLean, 2002اینکه
یک مجلس و یک مقام از پارلمان بریتانیا انتسابیست (یعنی مجلس اعیان و مقام
پادشاه) ،نشاندهندهی این است که هنوز اصل حاکمیت مردم مناقشهخیز است.
-۲خیر جمعی :مشروعیت نزد جمهوریخواهان فقط به اینکه چه کسی اعمال
اقتدار میکند ،گره نخورده است .بلکه اهداف و نتایج این اعمال اقتدار نیز تعیینکنندهی
مشروعیت نظام حاکم است .منافعی چون امنیت ،آزادی و فرصتهای اقتصادی بین
تمام شهروندان مشترک و برای ایشان منافعی مبنایی به شمار میروند و مردم باید
بتوانند قدرتشان را به کار بیندازند تا قوانین را در راستای این منافع وضع کنند .این
منافع برای هر یک از شهروندان به یک میزان باارزشاند .چنین فهمی ،مدرنکردن این
گزارهی ارسطویی ست که دولتی مشروع است که نه برای منافع گروه یا قشری خاصی
که برای خیر جمعی تمام شهروندان بکوشد.
-۳آزادی :بخشی از این خیر جمعی در عین حال چیزی جز منفعت مشترک و
عاجل شهروندان برای آزادی شخصی نیست .ژان ژاک روسو در رسالهی خاستگاه
نابرابری میگوید «هیچ چیز بدتر از آن نیست که در رابطهی میان دو انسان ،یکی خود
را زیر دِین و تحت لطف دیگری بیابد» ( .)Rousseau, 1224بههمین شکل باید
همراه با فیلیپ پتیت 7که آزادی را به «عدمسلطه» تعبیر میکند ،آزادی را وضعیتی
دانست که در آن هیچ فردی «زیر دِین و لطف فرد دیگری نیست» ( ;Pettit, 1227
.)Skinner, 1222ازاین رو برای حفظ آزادی شهروندان باید هر شکلی از قدرت
خودسرانهی دولت را نفی کنند :قدرتی که به دولت اجازه میدهد هر کجا دلش خواست،
بنابر صالحدید خود و بدون مانعی مناسب دخالت کند .از سوی دیگر شهروندان باید
بتوانند به اتکای قدرتِ حاکمشان برای جلوگیری از شکلگیری سلطه در دیگر ساحات
جامعه (در محل کار یا در خانواده) قانونگذاری و نهادسازی کنند.
-۴برابری اقتصادی :تالش برای خیر جمعی کاهش نابرابری اقتصادی را میطلبد.
همانطور که روسو میگوید «وضع اجتماعی ]برعکسِ وضع طبیعی[ تنها زمانی میتواند
برای همگان مطلوب باشد که تک تک آحاد جامعه میزان مطمئنی از دارایی را در اختیار
داشته باشند و هیچ کس بیش از اندازه دارا نباشد» ( .)Rousseau, 1224این نگاه
را البته نباید چیزی جدا از تعهد به آزادی بدانیم :وقتی فرودستان اقتصادی به فرادستان
اقتصادی (ثروتمندان) متکی شوند ،آنگاه فرادستان از این مزیت برای اعمال قدرت و
مداخله در زندگی فرودستان بنابر ارادهی خود استفاده میکنند .همچنین لزوم برابری
اقتصادی ایفای تعهد به حاکمیت مردمی نیز هست .نابرابری اقتصادی میتواند بهسادگی
به نابرابری در تأثیرگذاری بر حیات جمعی منجر شود و اساس دموکراتیکِ حاکمیت
مردمی را تحتشعاع قرار دهد .فرصت اقتصادی به نوبهی خود عنصر مهمی از خیر
جمعی به شمار می رود .اگر سازوکار جامعه در نهایت سر از نابرابری وحشتناکِ ثروت
و درآمد درآورد ،آنگاه میتوان پرسید که این چه نوع خیر جمعیست که فرصت
اقتصادی را گسترش نمیدهد؟
-۵مشارکت و فضیلت مدنی :در نگاه جمهوریخواهانه ،شهروندبودن به معنای
صرفاً بهرهمندبودن از شأن حقوقی و قانونی نیست .به قسمی شخصیتِ اخالقی مشخص
نیاز هست .به این معنی که درکوفهمی از خیر جمعیِ جامعه وجود دارد و تمایلی برای
عملکردن بهمنظور ارتقای آن .همانطور که روسو میگوید ،اگر چنین تعهدی در کار
نباشد ،جمهوری در چنگال منافع قشر معدودی از قدرتمندان گرفتار میآید و فاسد
میشود.
8 R H Tawney
6 استوارت وایت ،ترجمهی ایمان واقفی و آتنا کامل
از دسترنجشان یافتهاست؛ پساندازها اکنون برای کسب سود درون بازارهایی به جریان
میافتد که نهایتاً ممکن است به ضرر خود کارگران شود (.)Blackburn, 2002
اگر بخواهیم این وضعیت را از منظر جمهوریخواهانه بنگریم ،همان مورد قدیمی
را به ذهن متبادر میکند که عدهای قدرتی زیاد بهدست آوردهاند بدون آنکه پاسخگو
باشند .این وضعیت باعث میشود کسانی که از قدرت بیبهرهاند چشمشان به تصمیمات
عده ای قلیل از قدرتمندان باشد و التماس دعا داشته باشند .برای همین سیاست
دموکراتیک جمهوریخواهانه از دموکراتیککردن نحوهی ادارهی صندوقهای
بازنشستگی دفاع میکند.
موضوعِ کنترل صندوقهای مالی البته فقط محدود به مسئلهی دموکراسی نمیشود.
قدرتی که بتواند سرمایهگذاریها را هدایت و جهتدهی کند ،بهلحاظ استراتژیک
اهمیت کلیدی برای جامعه دارد .قدرت سرمایه و یا تهدید به خروج سرمایه در
کشورهای سرمایه داری ،دولت را در موقعیت ضعیفی قرار داده است .برای همین یکی
از ارکان سیاستگذاری دموکراتیکِ واقعی به دست گرفتن کنترل جریانهای
سرمایهگذاری و به کنترلِ مردمی درآوردن آن است (.)Cohen, 1222
البته منظور بههیچوجه این نیست که کنترل سرمایهگذاری را به دولت مرکزی
واگذاریم (دموکراسی جمهوریخواه این کار را مخاطرهآمیز میداند) .بلکه منظور نوعی
از کنترل است که بلکبرن «سوسیالیسم پیچیده» 11مینامد :افزایش کنترل شهروندی
بر روند سرمایهگذاری میتواند از درون خودِ جامعه اعمال شود .اول اینکه میتوان
نهادهای سرمایهگذاریای مثل صندوقهای بازنشستگی را در قبال کسانی که در این
صندوق پسانداز کردهاند بیشتر پاسخگو کرد .دوم همانطور که روبین بلکبرن میگوید،
دولت میتواند شرکت ها را مشمول مالیات بر سرمایه و برای مدت مشخصی مجبور به
صدور سهام جدید کند تا از این طریق هزینهی صندوقهای اجتماعی تأمین شود
( .)Blackburn, 2002میشود ادارهی این صندوقهای اجتماعی را به تراستهایی
متشکل از اتحادیهها و انجمنهای محلی سپرد .طرحی که اخیراً موریس گلسمن
دموکراسی مشارکتی
دومین تفاوت دموکراسی جمهوریخواهانه با سوسیال دموکراسیِ پساجنگ در
توجه به جامعهی مدنیِ فعال و نقش آن در مدیریت بخش قابلتوجهی از داراییهای
جامعه است .برای توضیح این تفاوت باید به مفهوم شهروندی و ماهیت آن بازگردیم.
پس از جنگ جهانی دوم ،در اغلب مواقع سوسیالدموکراسی تنها به شکل نسبتاً
منفعلی از شهروندی باور داشت (و حتی آن را تشویق میکرد) .برای آنها از منظر
سیاسی شهروندِ فعال کسی بود که در رأیگیریهای انتخاباتی مشارکت میکرد.
سوسیالدموکراتهایی مثل تونی کراسلند12مشارکت را چیزی جز رأی دادن
نمیفهمیدند (چون مردم در زندگی شخصیشان هزار و یک گیر و گرفتاری دارند) و
بیش از آن را حتی خطرناک میدانستند (چون مردم عادی تجربه و دانش کافی ندارند
و به قول داگالس جی «کتوشلواریهای مجلس بهتر از باقی میدانند اوضاع از چه
قرار است»).
یکی از خدمات چپ جدید نقد چنین درکی از مشارکت و مطرح کردن ایدهی
مشارکت فعاالنهتر بود .دموکراسی جمهوریخواهانه میکوشد این نگاهِ چپِ نو را بازیابی
کند و بسط دهد.
دست کم سه دلیل برای اهمیت مشارکت وجود دارد .اولین دلیل به اهمیت
اطالعیابی از جامعه برمیگردد .اگر میخواهیم سیاستگذاری عمومیِ مؤثری داشته
باشیم باید نیازها و اقتضائات محلی را درنظربگیریم .هیالری وینرایت نشان داده است
که مشارکت مردمی در تدوین سیاستها میتواند باعث در اختیار قرارگرفتن اطالعات
و متعاقباً اثرگذاری بیشتر سیاستها میشود ( .)Wainwright, 2003اطالعِ ناقص
به این منجر میشود که دولت فرایند تصمیمگیری را به بخشهای پایینتر تفویض و
شهروندان بیشتری را درگیر رویههای تصمیمگیری کند.
دومین دلیل ،تأثیرات آموزشیِ مهم آن است .الکسی دوتوکویل میگوید ماهیت
جوامع مدرن حرکت به سمت «فردگرایی» است :افراد زندگی و مسائل عمومی را
فراموش و توجهشان را مصروف آشنایان و خویشاوندان نزدیک خود میکنند .توکویل
بهدرستی نگران این است که چنین فردگراییای در نهایت منتهی به تحتالشعاع قرار
گرفتن آزادی میشود :مردم مینشینند در خانههایشان و حساب دو دو تا چهارتای
خودشان را میکنند در حالیکه از آن طرف دولت در حال قلمروگشایی بیشتر و
فزونکردن قدرت خویش است (احتماالً چیزی شبیه به تصویر چپِ جدید بریتانیا) .در
این شرایط جامعه چگونه میتواند ارادهای جمعی برای رویارویی با مخاطراتی همچون
تغییرات آبوهوایی شکل دهد؟
توکویل در ادامه یکی از راههای مقابله با چنین فردگراییای را قوام بخشیدن به
نوعی ساختار سیاسی میداند که مردم را بهسوی مشارکت در تصمیمات جمعی و
زندگی اجتماعی سوق دهد .بنا به استدالل او این امر حس وابستگی متقابل و میل به
توجه به عالیق و منافع دیگران را تقویت میکند .اگر بخواهیم از واژگان
جمهوریخواهانه استفاده کنیم ،مشارکت از این رهگذر میتواند بذر فضائل مدنی را که
برای رسیدن به جامعهای عادالنه (و پایدار) حیاتیست سیراب کند .این نگاه نه تنها
برای بحثهای کالسیک پیرامون حکمرانیهای محلی صادق است بلکه برای طیف
وسیعی از بحثهای اخیر با موضوع «نوآوریهای دموکراتیک» در سیاستگذاری و نقد
اجتماعی نیز کارآیی دارد (.)Fung & Wright, eds, 2003; Smith: 2002
سومین دلیلی که مشارکت را پراهمیت میکند ،مسئلهی اثرات قدرت است .افزایش
مشارکت مردمی در حیات سیاسی میتواند تعادل قدرت در جامعه را نیز تغییر دهد.
اگر بخواهیم کمی بیپروا بگوییم« ،قدرت مردم» میتواند عاملی در برابر قدرت پول
باشد .آنچه برای دموکراتهای جمهوریخواه میتواند جالب باشد ،ظهور جنبشهای
شهروندمداری مثل جنبش «شهروندان لندن» است که توسط خود مردم سازماندهی
میشود و گروههای مختلفی را مثل انجمنهای کلیسایی ،اتحادیهها و دیگر سازمانهای
02 استوارت وایت ،ترجمهی ایمان واقفی و آتنا کامل
مردمی برای شکل دادن به کمپینهایی مثل «دستمزد آبرومند» و «برخورد مناسب با
مهاجران» بسیج میکند« .کمپین آبوهوایی» و «جنبش تغییر شهرها» 13از دیگر
نمونههای فعالیتِ شهروندی است که با تکیه بر اهداف محیطزیستی ،مورد توجهِ
دموکراسی جمهوریخواهانه است .قوت و ضعف چنین فعالیتهایِ شهروندیای،
آموزههایی که برای یکدیگر میتوانند داشته باشند و همکاریهای متقابل برای تقویت
کمپینهایشان ،آن چیزیست که دموکراسی جمهوریخواهانه بر آن تأکید میکند.
آزادیهای اساسی
سومین نقطهی تفاوت میان دموکراسی جمهوریخواه و سوسیالدموکراسی همان
چیزیست که به پیروی از جان رالز ،آزادیهای اساسی میخوانیم :آزادی آگاهی،
عقیده ،بیان و پیوستن ،امنیت فردی در برابر رویههای قانونی .آزادیهای بنیادین
دستکم از دو منظر حیاتیاند :محدود کردن قدرت خودسرانه و محافظت کردن از
فضایی برای فعالیت و مشارکت مؤثر شهروندی .تفاوتی که اینجا وجود دارد البته بیشتر
از جنس تأکید و توجه است .سوسیالدموکراتها هم البته بر ارزش آزادیهای مدنی
تأکید دارند ،اما تعهد و توجهشان ،دستکم درمورد حزب کارگر انگلیس ،ضعیف بوده
و چنگی به دل نمیزند .حزب کارگر نو که دیگر آشکارا بیتوجهیاش را به این موضوع
نشان داده است.
برای نمونه به وضعیت آزادی اعتراض در دورانی که حزب کارگر نو قدرت را در
دست داشت نگاه کنیم .سال پیش حادثهی تاسفبرانگیز «محاصرهی مردم توسط
پلیس» 14را داشتیم .همچنین در اعتراضاتی که علیه برگزاری کنفرانس گروه 20
( )G20رخ داد ،شاهد خشونت غیر قابلانتظاری از سوی نیروهای پلیس بودیم .به
اینها اضافه کنید دستگیریهای پیشگیرانهای را که نیروهای نظامی علیه تظاهرات
مسالمتآمیز محیطزیستیها بهکار بردند .جدا از اینها جدیداً افشا شده است که
با الهام از تصور بلک برن از «سوسیالیسم پیچیده» ما باید به «جمهوری خواهی
پیچیده» فکر کنیم .شهروندی مکان واحدی نخواهد داشت بلکه مکان های متکثری
در سطوح مختلف دارد .باید گفت که این بههیچ وجه ایدهی جدیدی در سنت جمهوری
خواهی نیست .ویلیام جیمز لینتون 16در کتاب جمهوری انگلیسیاش در دههی 1250
که متأثر از آراء جوزپه ماتزینی و جنبش فراملیِ «اروپای جوان» بود ،مشخصاً در مورد
چنین تصوری از شهروندی بحث می کند.
در مورد حق عضویت در دولت-ملت چه می توان گفت؟ نگرانی جمهوری خواهان
دربارهی آزادی بهمثابه عدم سلطه دست کم دو دلیل منطقی در نقد کنترل مهاجرت
ارائه می دهد .نخست ،چنین کنترل هایی بهخودی خود می توانند بهمعنایِ انقیاد افراد
به قدرت خودسرانه باشند .و دوم اینکه چنین کنترل هایی فرصتی را که مردم برای
فرار از قدرت خودسرانه دارند ،کاهش می دهد .این بدان معنا نیست که جمهوری
خواهان باید از سیاست مرزهای باز حمایت کند یا به این معنا که سیاست مرزهای باز
سیاست درست است .بلکه به این معناست که جمهوری خواهی لزوماً با سیاست مرزهای
بسته یا سیاست های مهاجرتی فعلی دولتها همراه نیست.
البته همچنان که ما به دنبال جهانی سازیِ دموکراسی جمهوری خواهانه هستیم،
تنش ها و تضادها نیز خودشان را آشکار می کنند .مثالً در هر دنیای سیاسی ای که
فکرش را بکنید ،تقاضا برای مرزهای باز و افزایش درآمد شهروندان احتماالً موضوعات
تنش زایی اند (با فرض اینکه شهروندان جدید نیز واجد شرایط درآمدزایی چون یک
شهروند باشند) .تقریباً می توان گفت ما در عمل با سبکسنگینکردنِ کثیفی مواجهیم.
اما این مشکلْ خاصِ جمهوری خواهی نیست .بلکه انعکاس تنش میان عدالت «داخلی»
و «جهانی» است که هر سیاست سبز-سرخی نیز احتماالً با آن مواجه است.
جمهوری خواهی منابع مفیدی برای فهم اینکه اساساً سیاست سبز-سرخ چیست
یا چه باید باشد ارائه می دهد .البته که جمهوری خواهی عصای جادو نیست که بتواند
تمام مشکالت مرتبط با چنین سیاستی را با چشم برهمزدنی از میان بردارد.
منابع
- Blackburn, Robin, Banking on Death – Or, Investing in Life:
The History and Future of Pensions (London, Verso, 2002)
\’Pressing the Limits\’, Red Pepper, December 2002/January 2002
Using Pensions for Social Control of Capitalist Investment (London,
Verso, forthcoming)
- Cohen, Joshua, ‘The Economic Basis of Deliberative
Democracy’, Social Philosophy and Policy 6, 1222, pp 25-50
- Fung, Archon, and Erik Olin Wright, eds, Deepening
Democracy (London, Verso, 2003)
- Glasman, Maurice, ‘An Embedded Economy’, in James
Purnell and Graeme Cooke, eds, Open Left (London, Demos,
forthcoming)
- Held, David, Models of Democracy, chapter 11 (Cambridge,
Polity, 2006)
- McLean, Iain, What’s Wrong with the British Constitution?
(Oxford, Oxford University Press, 2002)
- Nabulsi, Karma, Traditions of War (Oxford, Oxford
University Press, 1222)
- Paine, Thomas, ‘Agrarian Justice’, in Michael Foot and Isaac
Kramnick, eds, The Thomas Paine Reader (Harmondsworth,
Penguin, 1227 [1727]), pp 471-422
- Pettit, Philip, Republicanism: A Theory of Freedom and
Government (Oxford, Oxford University Press, 1227)
- Raventós, Daniel, Basic Income: The Material Conditions of
Freedom (London, Pluto, 2007)
- Rousseau, Jean-Jacques, translated by Maurice Cranston, A
Discourse on Inequality (Harmondsworth, Penguin, 1224 [1755]).
- Translated by Christopher Betts, The Social Contract
(Oxford, Oxford University Press, 1224).
سبز و جمهوریخواه، سرخ:چپ آینده 07