Professional Documents
Culture Documents
)(Smart Money
نویسنده :جواد
1402/1/1
1
عرضه و تقاضا
اردر بالک ها نواحی در دل نواحی عرضه و تقاضا هستند که در آنجا تصمیم به خروج قیمت از ناحیه consolidationو ورود به
فاز expansionگرفته می شود .بنابراین ،اردر بالک نواحی کوچکتر یا بهینه تری در دل نواحی عرضه و تقاضا هستند .درواقع
اردر بالک آخرین کندل رنگ مخالف در ناحیه consolidationاست که بعد از آن یک حرکت expansionشروع می شود.
expansion
consolidation
همانطور که پیداست expansion ،همان امواج در جهت روند و consolidationهمان امواج خالف جهت روند است.
2
از آنجایی که اردربالک ها در انتهای نواحی consolidationقرار دارند ،برای پیدا کردن آنها ابتدا باید نواحی consolidationرا
بهینه کنیم .زیرا اردربالک ها در انتهای نواحی consolidationقرار دارند ،دقیقا جایی که بعد از آن یک حرکت expansion
شروع میشود .به همین دلیل به کل ناحیه consolidationنیاز نداریم و آن را با تبدیل به نواحی کوچکتر ،اصطالحا بهینه می کنیم.
همانطور که در تصویر زیر هم پیداست ،نواحی consolidationکوچکتر شده اند .نواحی که خیلی کوچک هستند ،خیلی نیاز به
بهینه کردن ندارند.
البته consolidationهای داخل یک لگ expansionکه تایم کوچکتری دارند هم قابل ترید هستند و به همین دلیل می توان آنها را
هم ترسیم کرد .باکس های توخالی آبی رنگ تصویر زیر consolidation ،های داخلی هستند.
3
در مرحله آخر باید آخرین کندل رنگ مخالف درون
نواحی consolidationرا پیدا کنیم که همان
اردربالک است (معموال آخرین کندل رنگ مخالف
هستند اما می تواند هم رنگ هم باشد).
همانطور که در تصویر مقابل می بینید ،اردربالکها
را باید به همین ترتیب مشخص کنید.
Order Block
البته خود اردر بالک را هم می توان در تایم پایین تر مجددا بهینه کرد .یعنی در دل خود اردربالک ،مجددا دنبال آخرین کندل رنگ
مخالف بود که بعد از آن ،حرکت expansionشروع می شود .تصویر زیر ،تایم پایین تصویر باالست.
4
تصویر زیر هم یک اردر بالک بهینه شده را نشان می دهد .همانطور که پیداست آخرین کندل رنگ مخالف بعنوان اردر بالک انتخاب
نشده است ،بلکه آخرین کندلی که بعد از آن شروع حرکت expansionبوده است ،بعنوان اردربالک انتخاب شده است .به طور کلی
اردربالک ها نواحی چرخش قیمت هستند ،یعنی نواحی که بعد از آنها تصمیم به ورود به فاز expansionگرفته می شود .به همین
دلیل آن کندل شارپ نزولی دامنه بزرگی دارد و نمی تواند ناحیه ای باشد که در آن تصمیم به شروع فاز expansionگرفته شده
باشد.
Order Block
در اینجا قرار است کف و سقف امواج expansionو consolidationو نحوه تعیین آنها مشخص شود .در ادامه به کمک مفاهیم
زیر ،ساختار بازار ( )Market Structureمشخص می شود:
شکست ساختار ( Break of Structureیا به طور مخفف )BOS •
تغییر ساختار ( Change of Characterیا به طور مخفف )Choch •
تناسب زمانی و قیمتی امواج •
شکست تمیز ساختار •
بهینه سازی ()Optimum •
BOSو : Choch
در تصویر زیر ،مفاهیم BOSو Chochنشان داده شده است .همانطور که پیداست ،هر شکست در امواج expansionرا BOSو
هر شکست در امواج consolidationرا Chochمی نامیم .پس هر شکست در جهت روند را BOSو هر شکست خالف روند را
Chochمی نامیم.
BOS
BOS
BOS Choch
BOS Choch
BOS
BOS
BOS
5
همچنین ،شکست های تایم پایین تر اگر در جهت روند باشند را Minor BOSو اگر خالف جهت روند باشد را Sub BOSمینامند.
BOS
MBOS
MBOS
MBOS
MBOS SBOS
SBOS
MBOS
SBOS
نکته دیگری که اینجا اهمیت دارد ،تایم فریم تحلیل است .ما دراین سبک از چهار تایم فریم؛ 4ساعته 1 ،ساعته 15 ،دقیقه و 5دقیقه
استفاده می کنیم.
تایم فریم 4ساعته برای ترسیم Market Structureتایم اصلی یا مرجع ما خواهد بود. •
تایم فریم 1ساعته برای بهینه کردن اردربالک های مشخص شده در تایم 4ساعته است. •
تایم 15دقیقه برای نشان دادن ریز موج ها یا همان Order Flowتایم پایین تر است. •
تایم 5دقیقه هم برای ورود است. •
6
– 2چون شکست شماره 1قابل قبول است،
این سقف هم مورد تایید است و جزء ساختار
خواهد بود.
کندل شکست
BOS
کندل تایید شکست
BOS
7
ترسیم اشتباه Market Structure ترسیم صحیح Market Structure
در تصویر زیر قرار است قدم به قدم Market Structureترسیم شود.
کف شماره 1بعد از شکست نقطه شماره 2تقریبا تایید می شود اما در ادامه بازار نمی تواند با بدنه کندل باالتر از کندل شکست،
بسته شود .لذا مدام سقف ها آپدیت می شود تا اینکه در نقطه شماره 3کندلی با بدنه بسته می شود .در اینجا تازه کف شماره 1به طور
قطعی تایید می شود.
کف شماره 4بعد از شکست نقطه شماره 5تقریبا تایید می شود اما بازار در ادامه نمی تواند باالتر از آن کندل شکست بسته شود .به
همین دلیل کف شماره 4مورد تایید کامل نیست (یعنی اگر شکسته شود ،دیدگاه ما از صعودی به نزولی تغییر نمی کند زیرا این کف
از نظر ما ضعیف است).
بازار در نقطه شماره 6با سایه کندل کف پایین تری می زند .این کف چون شکست قابل قبولی ندارد ،نمی تواند به عنوان chochدر
نظر گرفته شود .از طرفی چون روند صعودی است ،انتظار شکست کف ها وجود ندارد .لذا باید منتظر شویم تا بازار یا کف شماره
6را بشکند و نزولی شود و یا سقف شماره 5را بشکند و صعودی شود .دقت کنید که تا تکلیف بازار در این ناحیه مشخص نشود،
تریدی نخواهیم داشت.
8
بازار در نقطه شماره 7یک حرکت Vشکل انجام می دهد .این حرکت باعث نمی شود که کف شماره 4تایید شود و این کف همچنان
تایید نشده باقی می ماند و به همین دلیل آخرین کف تایید شده بازار ،کف شماره 1خواهد بود.
در نهایت بازار در نقطه شماره 8کف شماره ، 1که آخرین کف مورد تایید است ،را می شکند و باعث می شود دیدگاه ما از صعودی
به نزولی تغییر کند.
نکته :در صورتی که BOSی که رخ می دهد در تایم فریم مرجع برای شما واضح نباشد ،می توانید به یک تایم فریم باالتر رفته
و آنجا شکست را برسی کنید.
با توجه به توضیحات گفته شده Market Structure ،به صورت زیر ترسیم می شود.
Choch
نکته :توجه شود که در الیو بازار شکست با سایه کندل یا Vشکل مورد تایید قرار نمی گیرد اما در ترسیم ساختار در گذشته
بازار این چنین نیست .علت این است که اگر شکست مطمئن نباشد امکان دارد که در ادامه Failشود و بازار تغییر ساختار داده و
روند عوض شود .البته امکان هم دارد که شکست واقعی باشد و بازار در ادامه در جهت شکست حرکت کند .اما ما نماز شک دار
نمی خوانیم و به همین جهت روی شکست با سایه یا Vشکل ریسک نمی کنیم .اما در ترسیم ساختار بازار در گذشته ،چون اتفاقات
رخ داده اند و نتیجه شکست با سایه یا Vشکل مشخص است به راحتی می توانیم تصمیم بگیریم که شکست با سایه یا Vشکل را
جزء Market Structureبیاوریم یا خیر.
نظر شخصی :آپدیت کردن کف ها در یک روند صعودی نباید صورت گیرد .اگر در یک روند صعودی کفی با سایه یا Vشکل
شکسته شد ،مورد تایید نیست و باید منتظر شویم تا بازار از یک طرف خارج شود تا روند برای ما مشخص شود .اگر بازار مدام کف
های پایین تری به صورت سایه یا Vشکل
بزند ،نمی شود که ما هم مدام کف ها را آپدیت
کنیم.
در شکل شماره ، 1بازار از باال به صورت
1 Vشکل شکسته و در کف هم با سایه .چون
روند صعودی است ،سقف ها را می توان
2 آپدیت کرد اما اگر مدام کف را از 1به 2و
از 2به 3آپدیت کنیم ،عمال اینگونه است که
3 روند بازار نزولی شده اما ما اصرار داریم که
شکل شماره 1
روند صعودی است! به همین دلیل آپدیت کف
9
شکل شماره 2
باید نهایت از 1به 2باشد ،نه بیشتر .اگر بازار از کف شماره 2
صعودی شود و سقف را هم بشکند ،اصطالحا می گوییم که کف
شماره ، 1مینور -ماژور شده است (شکل شماره .)2
توجه کنید که در یک روند صعودی ،آپدیت کردن مداوم سقف ها
1 هیچ مشکلی برای ترید کردن ایجاد نمی کند زیرا ما زمانی که بازار
2 به سمت کف بر میگردد ،دنبال ستاپ ورود خواهیم بود .کف ها
هم که تغییری نمی کنند.
در تصویر زیر مثال دیگری از ترسیم Market Structureآورده شده است.
– 2تنها زمانی که سقف شماره 1در نقطه شماره 4به طور واضح
شکسته شد ،این کف تایید می شود .به همین دلیل آخرین کف تایید شده
برای ما پایین تر است و لذا در تمام مسیر ،بازار برای ما صعودی
است ،مگر اینکه آخرین کف تایید شده به وضوح شکسته شود.
در تصویر زیر ،مثالی از عدم تناسب زمانی امواج در ترسیم Market Structureآورده شد است.
10
در روند صعودی فوق ،سقف شماره 1در نقطه شماره 2با سایه کندل شکسته شده که
مورد قبول نیست .در اینجا نمی توان سقف شماره 1را به 2آپدیت کرد .اگر چنین شود،
این موج اصال با موج های قبلی خود از نظر زمانی تناسب ندارد .از نظر قمیتی با
اغماض این موج با موج های قبلی تناسب دارد اما از نظر زمانی خیر .پس این موج
تایم فریم باالتری دارد و می بایستی بعنوان یه روند دیگر در نظر گرفته شود.
نکته :مواقعی که بازار به شدت صعودی یا نزولی است ،می توان برای
اطمینان بیشتر ،با دو تاییدیه وارد شد .به شکل زیر دقت کنید.
در شکل مقابل بازار شارپ ریخته است ،به طوری که امواج لگ در تایم
BOS مرجع مشخص نیستند .در اینجا بعد از اینکه بازار Chochمی دهد ،منتظر
Choch می مانیم تا یک BOSهم بدهد تا مطمئن تر شویم که بازار تغییر فاز داده
است .این شیوه را یک تاییدیه قوی می نامند.
در تصویر زیر ،مثال دیگری از ترسیم Market Structureآورده شده است.
11
حرکت Vشکل که مورد تایید نیست.
12
نظر شخصی :به این علت شکست هایی که با سایه کندل و یا V
شکل هستند ،مورد تایید نیستند که ممکن است فیک باشند و بازار در
ادامه در جهت شکست حرکت نکند و معکوس شود .اما در الیو بازار
وقتی می بینیم که بازار با سایه (یا Vشکل) مدام سقف های باالتری
ثبت می کند ،می توانیم شکست اول را تایید شده در نظر بگیریم زیرا
به هرحال بازار در جهت شکست حرکت کرده است ،هرچند که Vشکل
یا با سایه کندل باشد.
در شکل مقابل وقتی سقف شماره 1با سایه توسط سقف شماره 2شکسته
می شود ،کف شماره 4را تایید شده در نظر نمی گیریم ،زیرا ممکن
است شکست فیک باشد و بازار برگردد و کف شماره 4را بشکند .اما
وقتی سقف شماره 2توسط یک حرت Vشکل که مورد تایید نیست،
شکسته می شود ،ما شاهد این هستیم که بازار در حال ثبت سقف های
باالتر است .لذا در همین مرحله ،شکست شماره 2را تایید شده در نظر
می گیریم و به همین دلیل هم کف شماره 4تایید می شود .البته بازار می تواند برگردد و این کف را بشکند و دوباره صعودی شود.
اما چون ورودهای ما با ستاپ است ،می تواند اشتباهات ما در تشخیص Market Structureرا جبران کند تا کمتر استاپ بخوریم.
اگر در این کف ستاپ ورود داد ،می گیریم و اگرنه ،خیر.
13
ادامه مبحث Market Structureدر مورد اعمال تناسب قیمتی و زمانی
همانطور که گفته شد ،امواج باید با هم تناسب قیمتی و زمانی داشته باشند .در ترسیم Market Structureزمانی که با لگ های
شارپی مواجه می شویم که هیچ یا اندک اصالحی درون خود دارند ،ناخواسته Market Structureما بزرگ می شود .بعارتی ما با
لگ هایی مواجه می شویم که در تایم مرجع و باالتر مشترک هستند و این سبب می شود که ناخواسته تایم تحلیل ما باال برود و ما تایم
مرجع را گم کنیم .همانطور که در شماتیک زیر پیداست ،در این شرایط Market Structureما همچون یه قیف ،بزرگ و بزرگتر
می شود.
14
برای رفع این مشکل ابتداعا دنبال chochنباشید و در عوض ،تمامی امواجی که در تایم مرجع مشاهده می کنید را عالمت گذاری یا
اصطالحا تایم مرجع خود را mappingکنید .بعدا امواجی که هم تناسب قیمتی و زمانی دارند را برای یک تایم فریم در نظر میگیریم
و سایر امواج بزرگتر یا کوچکتر را برای تایم باالتر یا پایین تر در نظر می گیریم .در تصویر زیر mapping ،چارت در تایم 4
ساعته را مشاهده می کنید .تمامی امواج عالمت گذاری شذه اند اما امواج تایم باالتر یا پایین تر را می توان بعدا حذف کرد.
برای ترید کردن هم ما در الیو بازار از آخرین نقطه چرخش قیمت شروع به تحلیل می کنیم و خیلی کاری به لگ های قبلی نداریم تا
در تایم فریم ها گم نشویم.
15
دقت کنید که Market Structureاین تایم ،به همین شکلی است که در زیر آمده اما ساختارهای داخلی هم ترسیم می شوند .قبال در
مورد ساختارهای داخلی تحت عنوان شکست های Minor BOSو Sub BOSصحبت شد .ساختارهای داخلی می توانند از همان تایم
فریم مرجع باشند و یا اینکه پایین تر باشند .دقت کنید که منظور از ساختارهای داخلی order flow ،نیست .یعنی قرار نیست به تایم
پایین برویم تا ساختارها را ترسیم کنیم .منظور از ساختارهای داخلی consolidationهایی هستند که در دل امواج بزرگتر قرار دارند
و در همین تایم فریم قابل مشاهده هستند .ترسیم ساختارهای داخلی به نوعی خورد کردن ساختار است.
– 4به دلیل بزرگ شدن ساختار ،ما منتظر نخواهیم شد که این کف شکسته شود تا دیدگاه بگیریم .با
استفاده از ساختارهای داخلی ترید خواهیم کرد .ساختارهای داخلی می توانند هم تایم ِ تایم مرجع
باشند و یا اینکه کوچکتر از آن باشند اما ما بیشتر با ساختارهای داخلی هم تایم کار داریم.
دقت کنید که اگر در یک تایم فریم ،یک اصالح دست کم سه کندلی ،مشاهده شود ،آن اصالح متعلق به آن تایم فریم است .هرچقدر
تعداد کندل ها افزایش می یابد ،اصالح متعلق به تایم باالتر می شود .این روشی برای تعیین تایم فریم لگ هاست .در تصویر باال ،
اصالح های ابتدای روند متعلق به همان تایم فریم است اما اصالحاتی که در ادامه رخ می دهند به دلیل دامنه قیمتی بزرگتی که دارند،
متعلق به تایم باالتر هستند .این باعث ناموزون شدن شکل Market Structureمی شود .نتیجه اینکه شما در دل اموج ،اصالحات
دیگری مشاهده می کنید که به آنها Sub BOSو Minor BOSمی گوییم که ممکن است متعلق به همان تایم یا پایین تر باشند.
حال ما قرار است در 4ساعته Market Structureترسیم کنیم و در دو تایم پایین تر order flowیا همان Market Structure
تایم 15دقیقه را ترسیم کنیم .اما اگر همانند شکل باال Sub BOS ،و Minor BOSبزرگتر از order flowتایم 15دقیقه باشند
تکلیف چیست؟ این به این معناست که وقتی به تایم 15دقیقه می روید ،هم امواج تایم 15دقیقه را مشاهده می کنید و هم مثال امواج
تایم 1ساعته را .اگر در تایم ، 15که تایمی است که ما order flowمشخص می کنیم ،امواج بیش از 2تایم فریم وجود داشته باشد،
ما دیگر روی آن چارت ریسک نخواهیم کرد چراکه پیچیدگی آن زیاد شده است.
16
نظر شخصی :ما قرار است استراکچر تایم 4ساعته
را ترسیم کنیم که می شود تایم مرجع ما .سپس باید
order flowتایم 15دقیقه را ترسیم کنیم که همان
استراکچر 15دقیقه است .سپس برای ورود باید
استراکچر تایم 5یا 1دقیقه را ترسیم کنیم .شکل مقایل
شماتیک ایده ال چیزی است که ما دنبال آن هستیم .خط
مشکی (پر رنگ تر) استراکچر تایم 4ساعته و خط آبی
(کم رنگ تر) استراکچر تایم 15دقیقه است .اما بازار
همیشه انقدر شیک حرکت نمی کند!
فرض کنید شماتیک مقابل روند بازار در تایم فریم 4ساعته است .ما
شروع به ترسیم Market Structureمی کنیم و امواج 2 ، 1و 3
را به عنوان ساختار 4ساعته در نظر می گیریم.
اما در ادامه بازار با یک حرکت شارپ موج شماره 4را می سازد.
این موج دیگر متعلق به تایم فریم 4ساعته نیست و مربوط به تایم
باالتر است .این موج مربوط به تایم هفتگی است و بقدری شارپ است
که هیچ اصالح یا موجی درون خود ندارد.
در ادامه موج تایم باالتری شکل می گیرد که درون خود موج شماره
5و شماره 6را دارد .موج شماره 5مربوط به تایم 4ساعته است و
موج شماره 6روزانه است.
همانطور که پیداست بازار مطابق استراکچری که ما ترسیم می کنیم حرکت نمی کند و بعد از ساخت امواج 2 ،1و ، 3تغییر درجه
می دهد و بزرگتر می شود .ما قرار بود استراکچر تایم 4ساعته را ترسیم کنیم ،سپس order flowتایم 15دقیقه را ترسیم کنیم و
در نهایت برای ورود استراکچر تایم 5یا 1دقیقه را ترسیم کنیم .اما در اینجا با تغییر درجه امواج ،استراکچر مورد نظر ما بهم
میریزد.
17
نقدینگی ها (:)Inducements
inducementها به دو دسته عدم تعادل ها ( )imbalanceو نقدینگی ها ( )liquidityتقسیم می شوند .وقتی بازار با کندل شارپ (و
یا گپ) حرکت می کند ،بین خریدار و فروشنده در بازار عدم تعادل شکل می گیرد .مثال اگر یک کندل شارپ صعودی زده شود ،به
این معنی است که فقط خریدارها در بازار بوده اند یا بعبارتی زور خریدارها خیلی بیشتر بوده است .این همان عدم تعادل بین خریدار
و فروشنده است .اما نقدینگی ها ( )liquidityاشاره به مکان هایی دارد که حد ضررهای بسیاری در آنجا قرار دارد .مثل پشت پیوت
ها ،زیر خط روندها و جاهایی که تجمع کندل ها زیاد است.
دقت کنید که در این دوره تمرکز وزن زیادی به اردربالک ها و نقدینگی ها داده نمی شود .علت هم این است که بازار همیشه بر
اساس نقدینگی حرکت نمی کند .خواهید دید که با وجود اینکه در جایی نقدینگی بسیار قرار دارد ،بازار اصال توجهی به آن نمی کند
و یا اینکه اگر هم بخواهد آن را بزند ،معلوم نیست چه زمانی این کار را بکند.
نظر شخصی :در فرهنگ لغت کلمه inducementبه معنی مشوق ،محرک ،جذب کننده ،مسبب انگیزه و معانی از این دست
است .کلمه liquidityبه معنای نقدینگی است .بهترین ترجمه برای inducementدر اینجا ،جذب کننده بازار است .یعنی جاهایی
که بازار را به سمت خود می کشند.
liquidity liquidity
به طور کلی چون inducementها قیمت را به سمت خود می کشند ؛ یا به عنوان یک ناحیه برگشتی قیمت و یا به عنوان تارگت
مورد استفاده قرار می گیرند .در مورد ناحیه برگشتی قیمت باید گفت که خود به دو صورت است .یکی اینکه قیمت به inducement
برخورد کرده و معکوس می شود و یا اینکه قیمت inducementرا رد می کند تا به ناحیه عرضه و تقاضا (اردر بالک) که در پس
آنها قرار دارد برسد .بعبارتی inducementباعث اعتبار ناحیه عرضه و تقاضایی شده که در پس آنها قرار دارد.
نکته :بازار به دو صورت به imbalanceها اهمیت می دهد .یکی اینکه به خود آنها فقط به شکل یک ناحیه توجه می کند .در
این صورت گاهی به ابتدای انها و گاهی به انتهای آنها واکنش داده و معکوس می شود .برای همین هم گفته می شود که بهترین حالت
ترید در %50آنهاست .صورت دوم وقتی است که یک ناحیه عرضه یا تقاضا در پس انها وجود دارد که در این صورت بازار از
تمام ناحیه imbalanceعبور میکند تا خود را به ناحیه عرضه یا تقاضا برساند و از آنجا معکوس شود.
نکته :یکی از ستاپ های محبوب در بین اسمارت مانی کارها شماتیک مقابل است .سقف شماره
2ضعیف است چون نتوانسته کف شماره 2که هم درجه خود است را بشکند .در این شرایط با
احتمال زده شدن سقف شماره ، 2می توان در ناحیه شماره 3وارد شد.
18
در ترسیم Market Structureوقتی کف یا سقفی دارای نقدینگی است ،اعتبار آن از دست می رود و به همین دلیل با شکست آن
دیدگاه نخواهیم گرفت .در تصویر زیر Market Structureتا خط چین وسط به همان ترتیبی است که نشان داده شد .اما در ادامه که
در اطراف آخرین سقف تایید شده ،نقدینگی جمع می شود ،ما احتمال شکست آن را می دهیم و به همین دلیل در سقف باالتر از آن دنبال
ستاپ ورود خواهیم بود.
طبق توضیحات باال Market Structure ،را به صورت زیر تغییر می دهیم.
19
:Draw
آخرین تالش خالف جهت ها در یک ناحیه را drawمی گویند .اگر بازار drawرا بزند اما نتواند باالی آن بسته شود ،نشانه ای
برای ریورس قیمت است .دقت کنید که در این دوره وزن اصلی روی Market Structureو ستاپ های ورود است .یعنی حتی
اگربازار به drawنرسد اما ستاپ ورود ما تشکیل شود ،ما ورود خواهیم کرد draw .فقط جایی کاربرد دارد که ستاپ ورود نداشته
باشیم .دقت کنید که drawرا باید در تایمی که ورود می کنید برسی کنید.
draw
نظر شخصی :این شماتیکی که از Drawدر باال ترسیم شده ،دقیقا آنچیزی هست که مدرس ترسیم کرده است .اما در عمل روی
چارت Draw ،هایی که ترسیم شده که صرفا طبق شماتیک باال نیستند .با توجه به این موضوع ،برداشت نگارنده از زدن Draw
همان هانت درون یک FLاست که در RTMآمده است! یعنی شما ابتدا یک زون را مشخص می کنید ،سپس آخرین لگی که به این
زون برخورد کرده را به عنوان Drawدر نظر می گیریم .طبق گفته مدرس ،اگر Drawدرون زون وجود نداشته باشد ،ما اصال
حسابی روی آن زون باز نمی کنیم .حتما اول باید یک هانت درون زون رخ دهد (که همان زدن Drawاست) و بعد از آن یک الگوی
کندلی تشکیل شود.
20
پس شما یک زون ترسیم می کنید و در تایم
ورود منتظر رسیدن قیمت به زون و سپس
هانت یک کف یا سقف درون آن می مانید.
Draw
نکته مهم دیگری که اینجا الزم است به آن پرداخته شود ،الگوهای کندلی است .به طور کلی الگوهای کندلی اگر در تایم ورود دیده
نشود ،می توانید به تایم های باالتر بروید تا ببینید در آنجا الگوی کندلی تشکیل شده یا نه .البته دقت کنید که رفتن به تایم باالتر ،تا
نرسیده به تایم اردرفلو است .یعنی اگر مثال تایم ساختار شما 1ساعته ،تایم اردرفلوی شما 5دقیقه و تایم ورود شما 1دقیقه باشد،
شما می توانید الگوی کندلی را در تایم 1دقیقه 2 ،دقیقه 3 ،دقیقه و 4دقیقه جستجو کنید.
21
در تصاویر زیر نقدینگی ها روی چارت مشخص شده اند .خطوط اشاره به نقدینگی دارد و دایره اشاره به گرفتن آن نقدینگی دارد.
دقت کنید که اگر اردربالک شما خود نقدینگی داشته باشد ،درصورتی
% 50 که قیمت حول و حوش نواحی 50تا 70درصد لگ قبلی ستاپ
% 70 ورود دهد ،ریسک ورود را می پذریم چون بازار همیشه نقدینگی ها
را بر نمی دارد .اما اگر وارد ناحیه اردر بالک شود ،این احتمال را
می دهیم که به قصد گرفتن نقدینگی آماده باشد و به همین دلیل ورود
نمی کنیم.
22
نکته :دقت کنید که مثال تا زمانی که Market Structureنزولی است ،در تایم پایین تر که order flowرا دنبال می کنیم ،بعد
از ناحیه ، %50هر باالیی که بازار داد ما فروشنده هستیم .فقط وقتی که Market Structureشکسته شد و دیدگاه تایم مرجع ما از
نزولی به صعودی تغییر کرد ،در تایم پایین به دنبال خرید هستیم .پس ما پیش داوری نمی کنیم و همیشه در تایم پایین در جهت
Market Structureتایم مرجع ترید می کنیم.
Order Flow
ریزموج های Market Structureدر تایم پایین همان order flowاست .بعد از تشخیص Market Structureدر تایم مرجع ،با
رفتن به 2تایم پایین تر به order flowتایم مرجع می رسیم .وقتی order flowدر خالف جهت Market Structureشکسته میشود،
به معنای شروع اصالح تایم باالتر است .زمانی هم که order flowدر جهت تایم باالتر شکسته می شود ،می تواند به معنای پایان
اصالح باشد.
Market Structure
Sweepو FTC
23
سقف شماره 4نشانه FTCاست ؛ به شرطی که عالئم نقدینگی در سقف شماره 2وجود نداشته باشد .در این صورت چه سقف شماره
4با کلوز کندل باشد و چه با شدوی آن ،کف شماره 3برای ما معتبر نخواهد بود و کف شماره 1همچنان آخرین کف معتبر باقی خواهد
ماند.
نظر شخصی :طبق توضیحات ویدئو ،اگر سقف شماره 4یک sweepباشد ،لزوما به این معنی نیست که بازار از آنجا بر می گردد
و کف شماره 3را می شکند! از طرفی اگر سقف شماره 4یک FTCباشد هم لزوما باعث نمی شود که کف شماره 3بشکند .خب
سوال این است که اگر قرار باشد کف شماره 3نشکند ،چه فرقی بین FTCو sweepاست؟ به طور کلی بازار یا آن سقف را FTC
می کند که مقدمه ای برای شکست آینده است و یا اینکه در آنجا تسویه انجام می دهد؛ یعنی خریدهای خود را در کف شماره 3در سقف
شماره 4تسویه می کند زیرا دیگر قصد باال رفتن ندارد و از همانجا معکوس می شود .پس رفتار بازار از این دو حالت خارج نیست؛
یا سقف را می شکند (که FTCمقدمه شکست است) و یا اینکه در آنجا تسویه می کند .اما معلوم نیست که این sweepاز کجا امده
است! عین این است که یه عددی بین 4و 5کشف کنیم!
اما در ادامه توضیح داده می شود که این sweepتنها بهانه ای برای mappingچارت است تا در تایم فریم ها گم نشویم .هرچند قبال
هم گفته شد که درست است در الیو بازار روی شکست های Vشکل یا با سایه کندل ریسک نمی کنیم ،اما وقتی میبینم بازار چندین
BOSدیگر داده ،معلوم می شود که آن شکست های Vشکل یا با سایه کندل ؛ FTCیا همان مقدمه ای برشکست در آینده بوده اند.
کف یک ساعته
نظر شخصی :همانطور که در تصویر باال پیداست ،با اضافه کردن مفهوم sweepبه mappingچارت ،تقریبا تمامی سقف ها
معتبر شدند! به نظر من خیلی منطقی نیست که دو سه تا شدو در سقف را نقدینگی در نظر بگیریم!
24
علت اضافه شدن مفهوم sweepاین است که اگر در تصویر باال کف هایی که به صورت Vشکل یا با شدو شکسته می شوند را مدام
آپدیت کنیم و سقف هم ثابت باشد ،ساختار ما بزرگ خواهد شد و دوباره تایم فریم را گم می کنیم .دقت کنید که هرجایی از این مفهوم
sweepاستفاده نمی کنیم .اول در گذشته بازار استفاده می کنیم که نتیجه مشخص است و دوم در الیو بازار در جایی که انتظار چرخش
قیمت وجود دارد (مثال دراکستریم اردر بالک؛ نه هر جای چارت) .
در تصویر مقابل قیمت به یک ناحیه POIرسیده است .دراینجا چون در کف
شماره 5عالئم نقدینگی وجود دارد ،باعث می شود که سقف شماره 6برای ما
معتبر باشد .اینگونه می توانیم زودتر وارد بازار شویم وگرنه باید منتظر
شکست یه سقف دورتر شویم.
چون کف شماره 3در یک ناحیه POIقرار ندارد ،اگر دارای نقدینگی هم
POI
باشد ،سقف شماره 4برای ما معتبر نخواهد بود .اما اگر میخواستیم سقف
شماره 4را معتبر در نظر بگیریم و روی آن ریسک ورود داشته باشیم ،باید
این را هم در نظر بگیریم که که این سقف ممکن است شکسته شود و تا سقف
شماره 2باال برود.
نکته :اگر در تایمی که تحلیل می کنید با پیچیدگی مواجه شدید مثل شدوهای دو طرف و ...به یه تایم پایین تر بروید تا ساختار برای
شما واضح تر شود .اگر به تایم باالتر بروید سخت تر خواهد شد!
این بخش ادامه عرضه و تقاضای است ،اما نوع پیشرفته آن که برحسب مطالب اسمارت مانی است تا اگر روی چارت قیمتی خواستیم
برحسب اسمارت مانی ترید کنیم ،به این مطالب تسلط داشته باشیم.
– 1تسویه یا Mitigation
اصطالح mitigationاشاره به مصرف نواحی order blockدارد.
نواحی مصرف شده را mitigatedو مصرف نشده را unmitigated
unmitigated می نامند .از نظر ما مصرف به معنی نفوذ قیمت به بیش از %50ناحیه
است .در این صورت ناحیه از نظر ما مصرف شده است .البته شاید در
ناحیه همچنان سفارش باشد اما ما فرض را بر مصرف شدن ناحیه
mitigated
میگذاریم .لگی که ناحیه را mitigateمیکند ،سفارشات لگ را بر
میدارد و به آن منتقل می شود.
unmitigated
از آنجایی که نواحی order blockبهینه می شوند mitigation ،را
در تایم فریمی برسی کنید که قصد ورود دارید.
25
- 2 - 1اردر بالک :Extremeاین نوع اردربالک ها همان اردربالک های منشاء
حرکت هستند.
- 2 – 2اردر بالک فیلیپ ( :) Flipاردر بالکی که در سمت مخالف اردر بالکی که قیمت را نگه داشته است ،تشکیل می شود را
اردربالک فلیپ می گویند .بعبارتی ادربالکی است که در اثر تبدیل نواحی عرضه به تقاضا و بالعکس ،تقاضا به عرضه تشکیل میشود.
این اردر بالک ها می توانند در ابتدای روند و در ادامه روند تشکیل شوند .همچنین این اردربالک ها می توانند تنها یک کندل باشند.
Order Block
Flip Order Block
Order Block
Flip Order Block
Flip Order Block
Order Block
در اینجا نیاز است که راجب اردر بالک دیگری به نام Decisionیا تصمیم گیری هم صحبت شود .این اردر بالکی است که در آن
تصمیم به شکست سطح اصلی گرفته می شود .این اخرین اردر بالک قبل از شکست سطح است .دقت کنید که این اردر بالک با نوع
فلیپ متفاوت است و به جایی برخورد نمی کند .این اردربالک به اندازه نوع Extremeو فیلیپ ارزش ندارد .به طور کلی هر فیلیپی
می تواند Decisionباشد اما هر Decisionی فیلیپ نیست.
26
Decision
Decision
Extreme Extreme
Decision
Extreme
فیلیپ های متعددی می تواند درون ساختار ما وجود داشته باشد اما فیلیپی مهم است که – 1باعث شکست order flowیا همان
Chochمی شود -2 .فیلیپی که باعث شکست سطح اصلی یا همان BOSاصلی می شود.
Flip
Flip
Extreme
27
مهم ترین اردر بالک همان نوع Extremeاست .اما برای آنهایی که می خواهند تهاجمی تر ( )Aggressiveعمل کنند ،می توانند
روی فلیپ ها ریسک کنند .روی هر دو فلیپ می توان ریسک ورود داشت اما کاربرد فلیپی که باعث BOSاصلی می شود بیشتر در
برگشت قیمت است که اگر شکسته شود ،می تواند نشانه زودهنگامی برای Chochباشد تا اینکه صبر کنید تا اردربالک Extreme
شکسته شود .این بیشتر زمانی کاربرد دارد که موج expansionما شارپ است و اگر بخواهیم تا رسیدن به اردربالک Extreme
صبر کنیم ،فرصت ما ازدست می رود .فیلیپی که باعث شکست order flowیا همان Chochشده است هم می تواند ناحیه برای
زودهنگامی برای ریورس قیمت باشد نسبت به اینکه ریورس را از اردر بالک Extremeبگیریم.
نظر شخصی :در سبک RTMاز سواپ فلگ ها استفاده می شود .یعنی گره ای که حاصل اینگلف ناحیه مقابل خود است .اما در
اینجا صحبت از فیلیپ است .این تفاوت ناحیه درآوردن در اسمارت مانی و RTMاست.
Flip
Chochاصلی اینجا
Flip رخ می دهد.
Extreme
Extreme
این فلیپ می تواند ناحیهای
Flip
Aggressiveبرای برگشت
قیمت باشد.
Flip
ناحیه اصلی برای
Extreme
برگشت قیمت
28
به این نکته بسیار مهم دقت کنید که وجود نقدینگی بعد از اردربالک ،اعتبار هر اردربالکی را ازبین می برد .اگر بعد از اردربالک
Extremeو فیلیپ نقدینگی وجود داشته باشد ،اعتبار آن اردر بالک از بین می رود و نباید روی آنها ریسک کرد .البته دقت کنید که
اگر بعد از اردربالک Extremeنقدینگی وجود داشته باشد ،اما قیمت فقط تا حدود 60تا %70لگ قبلی پیش روی کند ،در صورتی
که ستاپ ورودی تشکیل شود ،می توان روی آن ریسک کرد .اما اگر قیمت تا درون ناحیه Extremeپیش روی کند ،ما دیگر روی
این ناحیه ریسک نخواهیم کرد و فرض را بر این می گذاریم که قیمت آمده که نقدینگی را بردارد.
از اردربالک های Extremeهمواره انتظار می رود که قیمت را holdکنند اما این انتظار روی فیلیپ ها وجود ندارد .اعتبار فلیپ
زمانی که -1جایی را mitigateکرده باشد ؛ – 2قبل از رسیدن به آنها inducementوجود داشته باشد ؛ – 3جایی را sweep
کرده باشند ؛ باال می رود.
Extreme
Flip
Flip
Extreme
نظر شخصی :همانطور که در تصویر باال مشاهده می کنید sweep ،کردن در تایم پایین رخ داده است و به نظرم با رفتن به تایم
پایین هر لگی جایی را sweepکرده است .در مورد mitigateهم این موضوع صادق است mitigate .کردن ،به گفته مدرس ،در
همین حد که به یه کندل قبل از خود هم برخورد کرده باشد ،کفایت است! بنابراین ،به نظر من sweepو mitigateتقریبا همیشه رخ
می دهد و به همین دلیل هم نیاز به برسی ندارد .ان چیزی که اهمیت دارد ،وجود inducementقبل از رسیدن به فلیپ است.
29
- 3 – 2سایر اردربالک ها :مابقی اردربالک ها که جزء دو دسته باال نیستند ،جزء این دسته محسوب می شوند که در حالت عادی فاقد
اعبتار هستند مگر اینکه:
-1عضو زنجیره ای باشند ؛ یعنی اردر بالک دیگری را mitigateکرده باشد .دقت کنید
که این اردر بالک باید یک اردر بالک تایم پایین باشد که در تایم مرجع به صورت یک کندل
دیده شود .اگر اردر بالکی واضح باشد ،مناسب نیست چراکه تبدیل به نقدینگی میشود.
Flip
– 2قبل از آنها inducementوجود داشته باشد
– 3جایی را sweepکرده باشند.
تصویر زیر مثالی از کاربرد موارد باالست .ابتدا در تایم باالتر Chochمشاهده می شود .سپس باید بعد از آن ،تمام نواحی درون لگ
را مشخص کنیم.
Choch
Extreme of MBOS
Extreme of MBOS
Extreme of MBOS
Extreme of MBOS
Extreme of MBOS
Extreme
تمامی نواحی مشخص شده اردربالک های نوع Extremeهستند .حال باید آنهایی که اعتبار دارند را نگه داریم و مابقی را حذف کنیم.
30
شماره 1به این دلیل که در زیر خود تجمع چند شدو را دارد ،فاقد اعتبار است.
شماره 2به این دلیل که در باالی خود نقدینگی دارد و در تایم پایین تر sweepکرده و اردر بالک تایم پایین تری را mitigate
کرده ،معتبر است.
شماره 3و 4چون تجمع نقدینگی دارند ،فاقد اعتبار هستند.
شماره 5هم بعد از تایید بازار با یه کندل به آن بازگشته و به طور کامل آن را mitigateکرده و لذا اعتبار ندارد.
شماره 6هم معتبر است.
زمانی که قیمت با اردربالک های شماره 6و 2باز می گردد می توان با ستاپ وارد شد.
نکته :دقت کنید که ما قرار نیست اسمارت مان ی خالص را کار کنیم .این نواحی که به آنها اشاره شد ،طبق اسمارت مانی است و
زمانی درست خواهند بود که استراکچر به درستی تشخیص داده شود.
31
– 2استراکچر نیمه پیچیده :استراکچری نیمه پیچیده است که روند
قیمتی مشتکل از 2تایم فریم باشد .شکل مقابل یک استراکچر نیمه
پیچیده را نشان می دهد که مثال بازار در ابتدا به صورت لگ های
5دقیقه ای حرکت می کرده اما در ادامه یک لگ 15دقیقه شکل
می گیرد.
– 3استراکچر پیچیده :شکل زیر یک استراکچر پیچیده را نشان می دهد که در آن بازار با سه تایم فریم حرکت کرده است.
32
تایم فریم لگ ها
برعکس آنچه که در ابتدای دوره گفته شد ،ما از تایم پایین به باال حرکت می کنیم .از تایم 5یا 1دقیقه شروع به تحلیل می کنیم.
اصالحاتی که سه کندلی هستند متعلق به همان تایم فریم هستند .البته دقت کنید که نمیتوان نگاه فرمولی به چارت داشت و مثال 3کندل
را متعلق به این تایم و بگیریم و 4کندل را نه!
در الیو بازار اگر لگی شروع به ساخت ساختار داخلی کد ،این احتمال وجود خواهد داشت که این لگ در حال ساخت یک لگ تایم
باالتر باشد که در نتیجه ما شاهد Chochخواهیم بود اما این chochطبق بایاس تایم باالتر ،می تواند فقط یک اصالح تایم باالتر
باشد.
نکته :از آنجایی که ما فقط تایم فریم های روزانه 4 ،ساعته 1 ،ساعته 15 ،دقیقه 5 ،دقیقه و 1دقیقه را برسی می کنیم ،بدیهی
است که نمی توانیم تمامی ساختارها را به این تایم فریم ها نسبت دهیم .یعنی مثال در چارت شما consilidationی را می بینید که
بزرگتر از ساختار order flowی شماست اما کوچکتر از 1ساعته شماست .می بنید که شما دنبال order flowی 15دقیقه بودید
اما بازار قرار نیست مطابق planشما حرکت کند.
روش تحلیل
ابتدا بایاس تایم مرجع خود را مشخص می کنیم و سپس آخرین لگ در الیو بازار را در تایم پایین برسی و از یک نقطه در تایم پایین
شروع به مشخص کردن استراکچرمی کنیم .نیازی به باالبردن تایم فریم نیست زیرا اصالح های تایم باال در همان تایم قابل مشاهده
هستند .پس ما از تایم پایین ساختارهای تایم باال را مشخص می کنیم و در جهت بایاس ترید خواهیم کرد.
شماتیک زیر را در نظر بگیرید .با فرض اینکه بایاس تایم مرجع صعودی است ،به تایم 5دقیقه برای مشخص کردن استراکچر
میرویم .شماتیک زیر روند قیمت در تایم 5دقیقه را نشان می دهد.
33
-4بازار در اینجا مجددا یک حرکت تایم 15دقیقه ای شکل می دهد و کف ساختار 5دقیقه ای را می شکند .در
اینجا ما فرض را بر نزولی شدن روند نمی گذاریم زیرا همچنان بایاس تایم مرجع صعودی است .لذا در اینجا که
مجددا یک ساختار 15دقیقه ای شکل گرفته است ،باید در %50لگ 15دقیقه ای قبلی دنبال نقطه ورود باشیم.
این همان کاربرد مشخص کردن ساختارهای داخلی است .یعنی مثال تا زمانی که بازار لگ های 5دقیقه ای میسازد،
ما در %50لگ 5دقیقه ای قبلی دنبال نقطه ورود می گردیم ،اما به محض اینکه کف لگ 5دقیقه ای شکسته
میشود ،به این معنی است که اصالح تایم باالتر ،که در اینجا 15دقیقه ای است ،در حال شکل گیری است .لذا باید
در %50لگ 15دقیقه ای قبلی دنبال نقطه ورود باشیم ،نه %50لگ های 5دقیقه ای قبلی.
– 1بازار تا به اینجا
ساختار 5دقیقه ای
ساخته است.
نظر شخصی :همانطور که در شماتیک باال پیداست ،طبق شعر کبوتر با کبوتر ،باز با باز کند پرواز ،اصالح هر تایم فریم تا تایم
فریم هم تایم خود است .در اینجا یک مشکلی پیش می آید .همانطور که گفته شد ،شما تایم فریم های خود را 4ساعته 1 ،ساعته15 ،
دقیقه و 5دقیقه انتخا ب می کنید .اما بازار که قرار نیست طبق تایم فریم های شما حرکت کند .اگر اصالح 10دقیقه ای یا 20دقیقه
ای یا 2ساعته یا 8ساعته یا ...شکل گرفت چه؟
تصویر زیر مربوط به نماد یورو به دالر در تایم 5دقیقه است .از یک کف در تایم 5دقیقه شروع به ترسیم استراکچر می کنیم.
اصالحات 3کندلی را مربوط به تایم 5دقیقه در نظر می گیریم و کمتر از آن را به حساب نمی آوریم .بیش از 3کندل را مربوط به
تایم های باالتر در نظر می گیریم .برای تشخیص تایم فریم هر ساختاری ،می توانیم تایم فریم را تا جایی باال ببریم که ساختار مورد
نظر ما سه کندلی دیده شود .در اینصورت آن ساختار متعلق به آن تایم فریم است .یکی دیگر از راه های تشخیص تایم فریم هم تشکیل
ساختار داخلی در دل ساختار است .در این صورت ساختار فوق متعلق به تایم باالتر است.
34
- 2این اصالح چون درون خود - 1این اصالح داخلی 15 ،دقیقه ای است.
ساختار 15دقیقه ای دارد ،احتماال لذا این خود نشانه ای است که قرار است
مربوط به تایم 1ساعته است. یک اصالح تایم باالتر تشکیل شود.
15 m
1h
همانطور که گفته شد ،تایم فریم هایی که ما در اختیار داریم روزانه 4 ،ساعته 1 ،ساعته 15 ،دقیقه و 5دقیقه و 1دقیقه است .اما شما
در حین mappingچارت ،ساختارهایی را مشاهده می کنید که بین این تایم فریم ها هستند .مثال ساختاری را در نظر بگیرید که در
تایم 5دقیقه 5کندلی است اما در 15دقیقه 2 ،کندلی است .بدیهی است که این ساختار نه 5دقیقه است و نه 15دقیقه .این ها جزء
planما نیستند و نمی توان کاری هم کرد .یعنی نمی توان کل بازار را فقط به تایم فریم هایی که در اختیار داریم یا قرار است کار
کنیم ،تقسیم بندی کنیم .از طرفی هم ممکن نیست که بتوانیم همه تایم فریم ها را در نظر بگیریم و کار کنیم.
نکته :در تعیین تایم فریم به موج consolidationتوجه می کنیم نه . expansionدر مثال زیر ،محدوده یا مرز میان امواج
consolidationو expansionمشخص شده است.
35
– 1این یک موج در تایم فریم 5دقیقه است .بدیهی است
که چون بیش از 3کندل است ،متعلق به تایم 5دقیقه نیست.
– 3امواج expansion
36
به طور مثال ،مدرس در میت 6فروردین ،قسمت
اول ،در دقیقه 5؛ صراحتا اعالم می کند که گره
مقابل ،متعلق به تایم یک ساعته نیست زیرا
consolidationآن از 2کندل تشکیل شده و
سومی هم که کال از consolidationخارج شده
است .یعنی آن کندل وسط را اصال به حساب
نیاورده است .اما بعدا طبق این تعریف جدید ،ان
کندل وسط هم به حساب می اورد .یعنی به طور
کلی تا زمانی که کندل از سقف consolidation
خارج نشود ،جزء consolidationمحسوب
میشود.
نقاط ورود
در این قسمت هم ورود به روش اسمارت مانی توضیح داده خواهد شد و هم اسمارت مانی شخصی سازی شده .علت هم این است که
ورود به روش اسمارت مانی ریسکی تر است و در عوض سیگنال های بیشتری می دهد .اما در روش شخصی سازی شده ،ورودها
safeتر است و از آنطرف سیگنال های کمتری هم صادر می شود.
اگر چارتی را در یک هفته گذشته برسی و مشاهده کردید که ورودهای اسمارت مانی روی آن جواب می دهد ،می توانید از ورودهای
اسمارت مانی استفاده کنید .اما اگر چنین نیست ،می توانید از ورودهای شخصی سازی شده استفاده کنید .به این نکته هم دقت کنید که
بازار مدام در حال تغییر فاز است .در یک دوره ای ورودهای اسمارت مانی روی یک چارت جواب میدهد و در دوره ای خیر .به
همین دلیل تا یک هفته گذشته را برسی کنید تا مطمن شوید از کدام روش استفاده کنید.
37
خریدارن همیشه تمایل دارند که ارزانتر بخرند و فروشندها همیشه تمایل دارند که گرانتر بفروشند .به همین دلیل در یک روند صعودی،
نیمه دوم لگ قبلی منطقه ارزان فروشی و مناسب برای خرید است و نیمه اول لگ ،منطقه گران فروشی و نامناسب برای خرید است.
در یک روند نزولی هم ،نیمه دوم لگ قبلی را منطقه گران فروشی و مناسب برای فروش است و نیمه اول لگ قبلی ،منطقه ارزان
فروشی و نامناسب برای فروش است.
premiume
50% premiume
discount 50%
discount
در تایم پایین بعد از شکست order flowهم مجددا باید نواحی discountو premiumeترسیم شوند تا در این نواحی وارد بازار
شد.
نظرشخصی :سقف باکس همیشه premiumو کف باکس همیشه discountاست .طبق روال گذشته ،همواره در کف خریدار و
در سقف فروشنده ایم .در روند صعودی وقتی قیمت به کف باکس رسید خریدار و در روند نزولی ،وقتی به سقف باکس رسید،
فروشندهایم .این کار یعنی همیشه اول اجازه دهیم بازار %50اصالح کند و سپس به دنبال موقعیت ورود باشیم.
38
در این ستاپ بعدا از رسیدن قیمت به اردربالک ،منتظر شکست order flowمی مانیم و سپس در برگشت به ناحیه %50ورود
میکنیم (شکل .)1به این نوع ورود ستاپ بازگشتی می گویند .اگر بازار بعد از شکست order flowبه ناحیه %50بازنگشت،
میتوانیم در ادامه مسیر وارد شویم (شکل .)2به این نوع ورود ،ستاپ ادامه دهنده می گویند.
نکته :در سه حالتی که -1موج برگشتی به ناحیه خیلی شارپ است (شکل – 2 )1موج اصالحی عمیق تر از اصالح های
choch – 3خیلی مورد تایید نیست (مثال به دلیل وجود نقدینگی ،بسته نشدن با بدنه کندل وغیره) ؛ الزم دیگر است (شکل )2
است که تاییدیه قوی تری گرفته شود .لذا بعد از chochمیبایستی یه BOSهم گرفته شود .به این حالت double confermation
گفته میشود.
البته در صورتی که مارکت اصالحی حرکت می کند ،می توان از نواحی فیلیپ هم استفاده کرد .در شماتیک زیر ،قیمت به صورت
حرکت اصالحی به ناحیه فیلیپ نزدیک می شود .بعد از زدن drawو تشکیل الگوی کندلی ،می توان وارد پوزیشن شد.
39
draw
50%
نکته :لگ برگشتی می تواند ترکیبی از حالت اصالحی و شارپ باشد .در شکل ، 1لگ برگشتی تا ناحیه %50شارپ است ،اما
درادامه اصالحی می شود .تا زمانی که شارپ است و به %50می رسد ،به دنبال الگویی کندلی هستیم ،اما وقتی اصالحی می شود
بایستی به دنبال chochباشیم .در شکل ،2لگ برگشتی در ابتدای مسیر اصالحی است اما شارپ وارد ناحیه %50می شود .در این
حالت بعد از ناحیه %50به دنبال الگوی کندلی خواهیم بود.
50% 50%
حالتی هم که بازار بسیار فشرده حرکت می کند ،به این صورت که یک کندل صعودی و سپس یک کندل نزولی می زند ،بهتر است
با استفاده از drawسیگنال ورود بگیرید .همچنین با باالبردن تایم فریم ،ساختار فشرده محو خواهد شد.
نکته :دقت کنید که در شماتیک های باال ،لگ های برگشتی فاقد پیچیدگی بودند .یعنی همگی از یک تایم فریم بودند .اما اگر لگ
برگشتی متشکل از بیش از یک تایم فریم باشد choch ،تایم باالتر مالک است .در این شرایط اگر فیلیپ اکستریمی ،مطابق آنچه در
شماتیک زیر می بینید وجود داشته باشد ،می توان شکست انها را chochحساب کرد ،جای اینکه منتظر شکست اکستریم باشیم.
شماتیک زیر چارتی را نشان می دهد که متشکل از 2تایم فریم 5و 15دقیقه است.
40
– 5این یک فیلیپ است .می توان با شکست این سیگنال ریورس دریافت
کرد به جای اینکه منتظر شکست اکستریم 15دقیقه ای باشیم.
50%
نکته :در اینجا فرصت است که راجع به موضوعی صحبت شود .برای تحلیل ابتدا باید bearishیا bullishبودن تایم مرجع ما
مشخص باشد .سپس در تایم پایین برای اینکه با بازار یا همان روند پیش برویم ،مارکت استراکچر را از تایم پایین ترسیم می کنیم .به
طور مثال در هم همین تصویر باال ،لگ تایم مرجع ما مشخص و نزولی است .سپس در پولبک ،برای اینکه با بازار پیش برویم،
استراکچر سایر تایم فریم ها در همان تایم پایین مشخص می کنیم .اگر فرضا آن لگ تایم باالتر را یک ساعته در نظر بگیریم ،تایم
پولبک ما 5دقیقه است و در همین تایم ساختارهای 5دقیقه 15 ،دقیقه و یک ساعته را مشخص می کنیم .بنابراین ،ما استراکچر را
از تایم پایین به باال ترسیم می کنیم ،منوط بر اینکه قبالا bearishیا bullishبودن لگ تایم مرجع مشخص شده باشد.
نکته :قبال هم گفته شد که وقتی یک ساختار شکسته می شود ،بازار در حال تشکیل یک ساختار تایم باالتر است .به این نکته مهم
دقت کنید که اگر در ساختاری بیش از یک تایم فریم درگیر باشد ،شکست ساختار زمانی تایید می شود که بزرگترین تایم فریم درگیر
در آن لگ شکسته شود.
41
- 1اینطور در نظر بگیرید که شکل یاال یک
- 2شکل روبرو یک ساختار نیمه پیچیده ساختار 5دقیقه است .همانطور که پیداست،
است که متشکل از دو تایم فریم 5دقیقه تمامی کف ها قیمت را نگه داشته اند .در اینجا
و 15دقیقه است .در اینجا هم تمام کف چون فقط یک تایم فریم درگیر است ،شکسته
ها قیمت را نگه داشته اند. شدن آخرین کف به منزله شکست ساختار است.
- 3در شماتیک شماره ،2چون دوتایم فریم درگیر است ،شکست آخرین کف به منزله
شکست ساختار نیست .در اینجا شکست ساختار زمانی تایید می شود که کف 15دقیقه
شکسته شود .لذا در صورت شکسته شدن آخرین کف 5دقیقه ،فرض بر این است که
بازار قرار است اصالح تایم باالتر را انجام دهد که در اینجا ،اصالح 15دقیقه ای
خواهد بود.
زمانی که قیمت برمی گردد ،ما فرض را بر این می گذاریم که کف 5دقیقهای قیمت را
نگه می دارد ،لذا در ناحیه %50لکه قبلی (همانطور که در شماتیک هم نشان داده شده)
به دنبال نشانه ریورس قیمت هستیم.
𝐵
البته به طور کلی با استفاده از فلیپ اکستریم هم می توان ناحیه %50را ترسیم
کرد .اگر فاصله نقطه 𝐴 از 𝐵 زیاد شود (که همان اکسپنشن تایم باالتر است)،
ممکن است اصالح عمیقی صورت نگیرد و به همین دلیل می توان به جای
𝑝𝑖𝑙𝐹
ترسیم ناحیه %50از نقطه 𝐴 تا 𝐵 ،از 𝐴′تا 𝐵 ناحیه را ترسیم کرد (که همان
𝐴′
استفاده از فیلیپ است) .اگر بازار در این ناحیه ریورس نکند ،آنگاه می توانید
ناحیه %50خود را از همان 𝐴 تا 𝐵 ترسیم کنید.
𝐴 در نظر داشته باشید که در اینجا ،شکست ساختار زمانی اتفاق می افتد که کف
𝐴 بشکند اما شکست 𝐴′که فیلیپ اکستریم هست را هم می توان به طور
aggressiveبه منزله شکست ساختار در نظر گرفت.
42
- 5اگر با یک ساختار ساده روبرو بودیم ،یعنی ساختاری که فقط متشکل
از یک تایم فریم است ،با شکسته شدن آخریم کف 5دقیقه ،ناحیه اکسپنشن
را از نقطه شروع حرکت تا آخرین سقف بازار ترسیم می کنیم .
نکته :دقت کنید که مطالبی که در ادامه بیان میشود به طور یکجا در یک ویدیو گفته نشده اما نگارنده آن را از البالی مطالب
گذشته و حال در اینجا گردآوری کرده است .همانطور که می دانیم ،در هر تایم فریمی که باشیم گرهی که consolidationآن سه
کندلی باشد ،متعلق به همان تایم فریم است .به طور کلی ،در صورتی یک گره متعلق به تایم باالتر است که ...
- 1اگر consolidationآن بیش از سه کندل باشد ،متعلق به تایم باالتر است .با تغییر تایم فریم های فرکتالی خود می توانیم ببینیم
که در کدام تایم فریم ،گره ما consolidationسه کندلی دارد.
- 2اگر گره ما توسط لگ بعدی به طور کامل ،اصالح شود (اصطالحا ا مینور -ماژور شود) ،آن لگ متعلق به تایم باالتر است ،حتی
اگر در تایم باالتر فرکتالی ما کمتر از سه کندل دیده شود (به صورت 2کندل یا به صورت یک کندل النگ بار) .دقت کنید که به
طور کلی اگر مثالا گرهی در تایم یک ساعته بیش از سه کندل دیده می شود اما در تایم 4ساعته کمتر از سه کندل یا اصال دیده نشود،
متعلق به تایمی مابین یک ساعته و چهار ساعته است .در این شرایط به ناچار این گره را متعلق به تایم یک ساعته در نظر می گیریم.
اما در اینجا شرایط متفاوت است .در اینجا گره ما درست است که در تایم باالتر فرکتالی ما کمتر از سه کندل دیده می شود ،اما چون
گره پایین تر فرکتالی ما را شکسته است ،آن را متعلق به تایم باالتر فرکتالی خود می دانیم نه تایم میانی یا پایین تر فرکتالی .منظور
از تایم فریم فرکتالی ،تایم فریم هایی است که ما کار می کنیم.
(نظر شخصی :البته درباره تعیین تایم فریم گر ها باید به موضوع تناسب قیمتی و زمانی توأمان توجه کرد .اینکه گرهی را فقط به
موجب اینکه از نظر زمانی دارای سه کندل است متعلق به تایم باالتر در نظر بگیریم اشتباه است .دقت کنید که در یک روند،
اصالحاتی از نظر قیمتی در یک حول و حوش هستند را متعلق به یک تایم در نظر بگیرید و صرف اینکه گرهی شرط سه کندلی را
پاس نمی کند ،متعلق به تایم باالتر فرض نکنید).
- 3اگر گره ما درون خود ساختار داخلی داشته باشد ،متعلق به تایم باالتر خواهد بود .دقت کنید که معموالا در سشن آسیا به دلیل کم
حجم بودن بازار ،شاهد حرکات رنج هستیم که این باعث ایجاد ساختار داخلی کاذب و تصور اشتباه تشکیل گره تایم باالتر می شود.
به همین دلیل ما در سشن آسیا ترید نخواهیم کرد و گره های آن را هم با دیده تردید بررسی خواهیم کرد .لذا به طور کلی بهتر است
که ساختار های داخلی که درسشن آسیا تشکیل می شود را در نظر نگیریم زیرا به طور کلی معموال بازار در این سشن رنج است.
43
ستاپ sweep
کلمه sweepدر لغت به عنوان اسم به معنای "جارو" و به عنوان فعل به معنای "جارو کردن" است .بنابراین sweep ،کردن در
اینجا به معنای جارو کردن یا ساده تر ،جمع کردن تمام نقدینگی است .عالئم این ستاپ ؛ وجود نقدینگی ،حرکات تند و تیز رفت و
برگشتی ( Vشکل یا با سایه) ناگهانی و شکست ساختار است .موارد فوق در شماتیک زیر به تصویر کشیده شده است.
– 3شکست ساختار
در مورد شکست ساختار باید گفت که یک فرد پر ریسک می تواند بسته شدن قیمت زیر اولین گره پیشه رو را به عنوان شکست
ساختار در نظر بگیرد و در برگشت قیمت ورود کند .اما افراد کم ریسک عالوه بر شکست ساختار ،منتظر یک BOSهم میمانند.
در مورد نقدینگی ها هم باید گفت که می توانند در جهت روند یا خالف جهت روند باشند .بدیهی است که از نقدینگی های در جهت
روند نمی توان توقع حرکت زیادی داشت.
44
نقدینگی در خالف جهت روند نقدینگی در جهت روند
این ستاپ هرچقدر از شکل عالی خود دور می شود ،ریسک ترید بیشتر می شود .اگر بعد از sweepگره ای موجود نباشد که منتظر
chochآن باشیم می توانیم از الگوی کندلی کمک بگیریم .الگوی کندلی که بعد از آن شاهد یک کندل نزولی باشیم که تاییدی بر ستاپ
sweepباشد .یا اینکه الگوی کندلی در طرف راست یک drawیک zoneتازه (جدید) را زده باشد که این هم یک تاییدیه است .اگر
هم در تایم تریگر ،الگوی کندلی نداشتیم ،می توانیم به یک تایم باالتر برویم تا اگر در آن تایم الگوی کندلی داشتیم ،با تاییدیه وارد
شویم .باز هم تکرار می کنیم که هرچقدر ستاپ اولیه از شکل کامل خود دور می شود ،ریسک انجام آن بیشتر و بیشتر می شود و به
همین جهت اگر قصد گرفتن چنین ستاپ هایی را دارید ،بهتر است درصد ریسک خود را کمتر از حالت معمول انتخاب کنید.
الگوهای کندلی
– 1پین بار:
به طور کلی قرار است سه الگوی کندلی معرفی شود که پین بارها قدرتمندترین آنها هستند .همانطور که پیداست،
پین بارها داری بدنه کوچک در مقابل یک سایه بلند و یک دم کوتاه هستند که البته این دم می تواند باشد و یا نباشد.
این کندل ها باید در اتنهای روند دیده شوند و رنگ آنها اهمیت ندارد.
در مورد ظاهر این کندل الزم است که -1سایه کندل باید دست کم 2برابر بدنه کندل باشد – 2 .بدنه کندل باید در یک سوم پایانی
کندل باشد – 3 .دم کندل بهتر است وجود نداشته باشد و یا اینکه دست کم خیلی کوچک باشد.
– 2دوجی:
اعتبار این کندل ها برای ما کمتر از پین بارها است .نقطه باز و بسته شدن در این کندل ها
یکسان است و یا اینکه خیلی نزدیک به هم است .همچنین رنگ این کندل ها در صورتی که بدنه
ای هم داشته باشند برای ما اهمیتی ندارد .این کندل ها هم همانند کندل های پین بار در صورتی
که در انتهای روند مشاهده شوند ،برای ما نشانه ریورس قیمت هستند.
45
- 3اینگلف
آخرین الگوی کندلی که ما استفاده می کنیم اینگلفینگ است.
در این الگو ،آخرین کندل روند قبلی توسط یک کندل النگ
بار به طور کامل پوشیده می شود .فرقی نمی کند که کندل دوم
با بدنه یا با سایه کندل اول را پوشش دهد ،مهم این است که
کندل اول در در دل کندل دوم باشد و حتما کندل دوم در ورای
کندل اول بسته شود (سایه قبول نیست).
46
خرد کردن استراکچر
در موارد زیر می توان استراکچر را خرد کرد:
این لگ اصالح عمیقی کرده و بیش از - 1در ترسیم ، order flowاگر اصالح عمیق باشد و در لگ
80%لگ قبلی را اصالح می کند. اصالحی بیش از یک تایم فریم درگیر باشد ،در صورتی که فاصله
تایم های درگیر از هم زیاد بشود ،می توان فقط استراکچر لگ آخر
را ترسیم کرد و بر مبنای شکست آن دیدگاه گرفت و منتظر شکست
𝐵 تایم های باالتر نبود .البته این کار نیاز به تجربه باالیی دارد و باید
از نقدینگی های سمت راست هم کمک گرفت.
در لگ مقابل ،بیش از 2تایم فریم درگیر است و طول لگ 𝐵𝐴 زیاد
می شود .در این شرایط می توان لگ 𝐵𝐴 را خرد کرد و با
ساختارهای تایم پایین آن دیدگاه گرفت .البته نیاز به کمک گرفتن از
نقدینگی در طرف راست هم هست .یعنی بازار در نقطه 𝐵 بعد از
زدن نقدینگی و یا 𝑤𝑎𝑟𝑑 و سپس و دادن 𝑐ℎ𝑜𝑐ℎمی تواند دیدگاه
𝐴 نزولی ایجاد کند .در نظر داشته باشید که خرد کردن ساختار ریسک
باالتری دارد و بهتر است درصد ریسک که به طور معمول روی
حساب انجام می دهیم را کاهش دهیم.
– 3وقتی Drawداشته باشیم .می دانیم که Drawیک اردر بالک را باید در تایم ورود برسی کنیم .در این حالت به طور اتوماتیک
ساختار خرد میشود Draw .را نباید مستقیما در تایم اردرفلو ترید زد زیرا نرخ برد مناسبی ندارد .لذا بهتر است استراکچر را خرد
کنیم و بعد از زده شدن Drawهم برای تایید بیشتر منتظر یک chochباشیم.
47
جمع بندی نقاط ورود
همانطور که میدانیم ،در این دوره دو نوع نقطه ورود معرفی شده است؛ یکی نقاط ورود اسمارت مانی و دیگری نقاط ورود شخصی
سازی شده .در ادامه هم به دانشجو توصیه شد که از نقاط ورود شخصیسازیشده استفاده کند زیرا به این دلیل که تاییدیه های بیشتری
در این نقاط ورود وجود دارد ،احتمال حد ضرر خوردن کاهش پیدا می کند که نتیجه آن کاهش فشار روانی روی تریدر است تا دست
به حرکت های اشتباه نزند.
در اینجا ورود در همان تایم ساختار انجام می شود .بدین صورت که یک اردر بالک را انتخاب
می کنید و در آن ریسک ورود را خواهید داشت .این اردر بالک باید دست کم سه تا از ویژگی
های زیر را داشته باشد:
• جایی را sweepکرده باشد.
• عضو یک زنجیره باشد .یعنی جایی را mitigateکرده باشد.
• قبل از خود یک inducementداشته باشد. ورود در اردر
• قبل از خود یک imbalanceداشته باشد. بالک HTF
همچنین می توانید اردربالک را در یک تایم فریم پایین تر بهینه کنید تا نسبت ریسک به ریوارد
بهتری بدست بیاور ید .این نوع ورود بیشتر مناسب افرادی است که نمی توانند تمام وقت پای
چارت باشند و به همین دلیل در اردر بالکی که شرایط باال را داشته باشد ،اردر ست می کنند.
در اینجا بعد از اینکه قیمت وارد اردر بالک شد ،بعد از اینکه اردرفلو شیفت کرد ورود میکنیم.
برای داشتن یک chochموثق ،باید دقت کنید که:
نقاط ورود
• کف یا سقف مورد نظر تمیز باشد .یعنی نباید نقدینگی داشته باشد.
ورود در اردر اسمارت مانی
• و اینکه Chochباید با closeکندل صورت گرفته باشد.
بالک HTF
با تاییدیه
این نوع ورود بیشتر مناسب افرادی است که فول تایم تریدر هستند و می توانند پای چارت
بنشینند .به همین دلیل چون با تاییدیه وارد می شوند ،نیاز نیست که اردربالک شروطی که در
باال گفته شد را داشته باشد.
این نوع ورود همانند حالت قبل است ،با این تفاوت که بعد از شیف اردر فلو ،منتظر یک BOS
هم می مانیم .این حالت بیشتر در موارد زیر کاربرد دارد:
• وقتی که chochتمیزی رخ نداده باشد.
• وقتی که بازار خیلی شارپ حرکت کرده باشد و بعد از یک حرکت شارپ شروع به تشکیل ورود در اردر
ساختار می کند. بالک HTF
• وقتی که اعتبار تحلیل خود را پایین می دانید .یعنی وقتی که در تشخیص درست ساختار با 2تاییدیه
تایم مرجع شک دارید.
• وقتی که ساختار خود را خرد می کنید (در صفحه 46توضیح داده شده است).
تایم باال:
در مرحله اول باید در تایم باال یا همان مرجع ،بایاس یا همان ساختار HTFرا مشخص کنیم. مشخص
کردن بایاس
48
در مرحله دوم باید اردرفلو را مشخص کنیم و به دنبال chochباشیم .برای پیدا کردن chochابتدا الزم است که
نوع پول بک را مشخص کنیم .به طور کلی پول بک ها به دو نوع اصالحی (دارای ساختار واضح) و شارپ
(بدون ساختار) تقسیم بندی می شوند که نوع ورود با توجه به این موضوع در نظر گرفته می شود.
بعد از chochدر مرحله دوم ،در مرحله سوم باید به دنبال نقطه ورود در تایم پایین باشیم .در تایم پایین هم مجددا
منتظر پول بک تا بیش از %50لگ قبلی می مانیم .در این صورت ،نقاط ورود به صورت زیر خواهند بود:
+ Drawالگو کندلی :اگر بازار وارد اردربالک بشود و Drawی آن را بزند و الگوی کندلی هم تشکیل دهد،
سیگنال ورود است.
الگو کندلی +کندل تایید :اگر بازار به اردر بالک نرسد اما تشکیل الگوی کندلی دهد ،در صورتی که بعد از آن
یک کندل خالف جهت هم شکل گیرد و پایین تر زیر الگوی کندلی بسته شود ،سیگنال ورود است .دقت کنید در
حالتی که Drawنداریم ،از الگوی کندلی اینگلفینگ استفاده نمی کنیم زیرا هم نسبت ریسک به ریوارد مناسبی و
هم نرخ برد مطلوبی ندارد.
ستاپ :sweepبرای این ستاپ اول نیاز به وجود نقدینگی است .دوم ناگهان باید کندل ها بزرگ شوند و نقدینگی
را بزنند و سوم باید در انتها یک chochشکل گیرد .در این ستاپ به موارد زیر توجه کنید:
• چون این ستاپ خیلی سریع رخ می دهد ،بهتر است سعی شود که شکست اولین گره پیش رو را به منزله
chochدر نظر بگیرید .همچنین این گره بهتر است که فلیپ باشد (یعنی قبل از زدن نقدینگی باشد).
49
• تایم دیدن ستاپ سوئیپ بهتر است در تایم ورود لگی باشد که نقدینگی بر آن لگ سوار است .یعنی مثال اگر
نقدینگی روی لگ 15دقیقه باشد ،چون تایم ورود این لگ در 1دقیقه است ،ستاپ سوئیپ را هم باید در این
تایم فریم مشاهده کرد.
• اگر گرهی برای chochوجود نداشته باشد ،می توان از الگوی کندلی (پین بار یا دوجی) +کندل تایید به منزله
chochیا همان شیفت ساختار استفاده کرد .تایم فریم در این حالت باید یک یا دو تایم فریم باالتر از تایم فریم
نقطه ورود باشد .یعنی مثال اگر نقدینگی روی لگ 15دقیقه باشد ،چون تایم ورود این لگ در 1دقیقه است،
الگوی کندلی (پین بار یا دوجی) +کندل تایید را باید در تایم باالتر از 1دقیقه؛ مثل 3دقیقه 5 ،دقیقه (به جز
خود 15دقیقه) مشاهد کنید.
• به طور کلی این ستاپ به تبحر زیادی نیاز دارد و چون نرخ برد کمتری هم دارد ،سعی نکنید که در همین
ابتدای راه از این ستاپ استفاده کنید.
نظر شخصی :قبال گفته شد که "برای ترید کردن در الیو بازار از آخرین نقطه چرخش قیمت شروع به تحلیل می کنیم و خیلی
کاری به لگ های قبلی نداریم تا در تایم فریم ها گم نشویم" .دقت کنید که باید امواج هر تایم فریم را درست تشخیص دهیم .نباید
حرکاتی که دامنه نوسان کمتری دارند را جزء تایم باالتر در نظر بگیریم .اگر چنین کنیم ،رفتن از تایم مرجع به تایم تریگر ،کمک
زیادی نمی کند .دامنه نوسان بین تایم مرجع و تایم تریگر باید به اندازه ای باشد که بتوان با وضوح بیشتر الگوها را دید و دستمان در
تحلیل بازتر باشد.
به همین دلیل نباید همینطوری از یک جای چارت شروع به تحلیل کنیم ،بدون اینکه توجه کنیم که دامنه حرکات در این تایم فریم چقدر
است .برای تعیین تایم فریم امواج نمی توان فرمول نوشت ،اما به دو طریق می توان به صورت حدودی این کار را انجام داد .روش
اول به صورت چشمی است .برای اینکار در تایم مرجع تا جایی ممکن Zoom outمی کنیم و سپس نگاهی به اندازه پول بک ها
میاندازیم .آن اندازه هایی که بیشتر تکرار شدند ،احتماال گام های حرکتی آن تایم فریم هستند .در نهایت با داشتن این اندازه ،خط کشی
خواهیم داشت برای سنجش پول بک های آینده که در این حول و حوش باشند.
این روش همانند پیدا کردن پالک ماشین در یه شهر غریبه است .وقتی وارد شهری می شویم که پالک خودروهای آن را نمی دانیم،
فقط کافی است که ببینیم چه شماره پالکی در این شهر بیشتر تکرار می شود .در هر شهری پالک های غریبه و پالک هایی از
شهرهای اطرف رفت و آمد می کنند .اما پالک خود شهر در اکثریت قرار دارد .چارت قیمت هم به همین گونه است .مثال در تایم 4
ساعته ،بیشتر حرکات متعلق به این تایم است اما حرکات تایم باال و پایین هم در این تایم مشاهده می شود.
روش دوم این است که تایم فریم را انقدری باال ببریم که آن موج یا دیگر دیده نشود و یا اینکه یک کندل باشد .سپس حول و حوش دو
تایم فریم پایین تر؛ می شود تایم فریم موج مورد نظر .به طور کلی می توان از ترکیب هر دو روش برای رسیدن به اندازه پول بک
تایم مرجع استفاده کرد .علی ایحال امواج هر تایم فریم نه باید خیلی کوچک و نه خیلی بزرگ باشند .یک حالت میانه برای mapping
چارت مناسب است .هرچند که در مواردی نیاز می شود که اموج کوچکتر هم جزء تایم مرجع در نظر گرفته شوند.
50
– 3این لگ ها متعلق به
تایم فریم 15دقیقه هستند. به طور مثال فرض کنید شماتیک مقابل مربوط به تایم
فریم 4ساعته است .در اینجا نمی توان بدون در نظر
گرفتن امواج 1و ،2امواج 3و 4را متعلق به تایم فریم
4ساعته دانست .نباید شکست کف شماره 4را BOSتایم
4ساعته در نظر گرفت .امواج 3و 4در اصل order
flowتایم 4ساعته هستند یا بعبارتی امواج تایم 15دقیقه
هستند که در تایم 4ساعته دیده می شوند.
51