You are on page 1of 51

‫اسمارت مانی‬

‫)‪(Smart Money‬‬

‫به سبک جلیل مهرپرور‬

‫نویسنده ‪ :‬جواد‬

‫‪1402/1/1‬‬

‫‪1‬‬
‫عرضه و تقاضا‬

‫امواج به دو دسته ‪ Consolidation‬یا جایی که‬


‫)‪Consolidation (supply‬‬ ‫)‪Consolidation (supply‬‬
‫قیمت فشرده یا رنج می شود و ‪، Expansion‬‬
‫جایی که قیمت از حالت فشرده خارج شده و در‬
‫جهت روند حرکت می کند‪ ،‬تقسیم بندی‬
‫‪Expansion‬‬ ‫میشوند‪ .‬به ‪ consolidation‬هایی که در یک‬
‫‪Expansion‬‬
‫روند نزولی شکل می گیرند ناحیه عرضه و‬
‫ناحیه عرضه به شکل پیوت‬ ‫آنهایی که در روند صعودی شکل می گیرند‪،‬‬
‫ناحیه عرضه به شکل رنج‬
‫ناحیه تقاضا می گویند‪.‬‬
‫‪Expansion‬‬ ‫‪Expansion‬‬

‫)‪Consolidation (demand‬‬ ‫)‪Consolidation (demand‬‬

‫ناحیه تقاضا به شکل رنج‬ ‫ناحیه تقاضا به شکل پیوت‬

‫اردر بالک (‪)Order Block‬‬

‫اردر بالک ها نواحی در دل نواحی عرضه و تقاضا هستند که در آنجا تصمیم به خروج قیمت از ناحیه ‪ consolidation‬و ورود به‬
‫فاز ‪ expansion‬گرفته می شود‪ .‬بنابراین‪ ،‬اردر بالک نواحی کوچکتر یا بهینه تری در دل نواحی عرضه و تقاضا هستند‪ .‬درواقع‬
‫اردر بالک آخرین کندل رنگ مخالف در ناحیه ‪ consolidation‬است که بعد از آن یک حرکت ‪ expansion‬شروع می شود‪.‬‬

‫‪expansion‬‬

‫‪consolidation‬‬

‫همانطور که پیداست‪ expansion ،‬همان امواج در جهت روند و ‪ consolidation‬همان امواج خالف جهت روند است‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫از آنجایی که اردربالک ها در انتهای نواحی ‪ consolidation‬قرار دارند‪ ،‬برای پیدا کردن آنها ابتدا باید نواحی ‪ consolidation‬را‬
‫بهینه کنیم‪ .‬زیرا اردربالک ها در انتهای نواحی ‪ consolidation‬قرار دارند‪ ،‬دقیقا جایی که بعد از آن یک حرکت ‪expansion‬‬
‫شروع میشود‪ .‬به همین دلیل به کل ناحیه ‪ consolidation‬نیاز نداریم و آن را با تبدیل به نواحی کوچکتر‪ ،‬اصطالحا بهینه می کنیم‪.‬‬
‫همانطور که در تصویر زیر هم پیداست‪ ،‬نواحی ‪ consolidation‬کوچکتر شده اند‪ .‬نواحی که خیلی کوچک هستند‪ ،‬خیلی نیاز به‬
‫بهینه کردن ندارند‪.‬‬

‫البته ‪ consolidation‬های داخل یک لگ ‪ expansion‬که تایم کوچکتری دارند هم قابل ترید هستند و به همین دلیل می توان آنها را‬
‫هم ترسیم کرد‪ .‬باکس های توخالی آبی رنگ تصویر زیر‪ consolidation ،‬های داخلی هستند‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫در مرحله آخر باید آخرین کندل رنگ مخالف درون‬
‫نواحی ‪ consolidation‬را پیدا کنیم که همان‬
‫اردربالک است (معموال آخرین کندل رنگ مخالف‬
‫هستند اما می تواند هم رنگ هم باشد)‪.‬‬
‫همانطور که در تصویر مقابل می بینید‪ ،‬اردربالکها‬
‫را باید به همین ترتیب مشخص کنید‪.‬‬

‫‪Order Block‬‬

‫البته خود اردر بالک را هم می توان در تایم پایین تر مجددا بهینه کرد‪ .‬یعنی در دل خود اردربالک‪ ،‬مجددا دنبال آخرین کندل رنگ‬
‫مخالف بود که بعد از آن‪ ،‬حرکت ‪ expansion‬شروع می شود‪ .‬تصویر زیر‪ ،‬تایم پایین تصویر باالست‪.‬‬

‫شکل مقابل‪ ،‬حالت بزرگنمایی تصویر‬


‫باالست تا درون اردربالک با وضوح‬
‫بیشتری قابل روئیت باشد‪ .‬در اینجا الزم‬
‫به ذکر است که در جایی که آخرین کندل‬
‫رنگ مخالف‪ ،‬پایین ترین کف یا سقف‬
‫یک ‪ consolidation‬نباشد؛ یعنی مثال‬
‫یک سایه کندل هم زیر آخرین کندل‬
‫رنگ مخالف وجود داشته باشد‪ ،‬آن سایه‬
‫کنئل را هم باید در نظر بگیریم‪.‬‬

‫آخرین کندل رنگ مخالف‬

‫‪4‬‬
‫تصویر زیر هم یک اردر بالک بهینه شده را نشان می دهد‪ .‬همانطور که پیداست آخرین کندل رنگ مخالف بعنوان اردر بالک انتخاب‬
‫نشده است‪ ،‬بلکه آخرین کندلی که بعد از آن شروع حرکت ‪ expansion‬بوده است‪ ،‬بعنوان اردربالک انتخاب شده است‪ .‬به طور کلی‬
‫اردربالک ها نواحی چرخش قیمت هستند‪ ،‬یعنی نواحی که بعد از آنها تصمیم به ورود به فاز ‪ expansion‬گرفته می شود‪ .‬به همین‬
‫دلیل آن کندل شارپ نزولی دامنه بزرگی دارد و نمی تواند ناحیه ای باشد که در آن تصمیم به شروع فاز ‪ expansion‬گرفته شده‬
‫باشد‪.‬‬

‫‪Order Block‬‬

‫ساختار بازار (‪)Market Structure‬‬

‫در اینجا قرار است کف و سقف امواج ‪ expansion‬و ‪ consolidation‬و نحوه تعیین آنها مشخص شود‪ .‬در ادامه به کمک مفاهیم‬
‫زیر‪ ،‬ساختار بازار (‪ )Market Structure‬مشخص می شود‪:‬‬
‫شکست ساختار (‪ Break of Structure‬یا به طور مخفف ‪)BOS‬‬ ‫•‬
‫تغییر ساختار (‪ Change of Character‬یا به طور مخفف ‪)Choch‬‬ ‫•‬
‫تناسب زمانی و قیمتی امواج‬ ‫•‬
‫شکست تمیز ساختار‬ ‫•‬
‫بهینه سازی (‪)Optimum‬‬ ‫•‬

‫‪ BOS‬و ‪: Choch‬‬
‫در تصویر زیر‪ ،‬مفاهیم ‪ BOS‬و ‪ Choch‬نشان داده شده است‪ .‬همانطور که پیداست‪ ،‬هر شکست در امواج ‪ expansion‬را ‪ BOS‬و‬
‫هر شکست در امواج ‪ consolidation‬را ‪ Choch‬می نامیم‪ .‬پس هر شکست در جهت روند را ‪ BOS‬و هر شکست خالف روند را‬
‫‪ Choch‬می نامیم‪.‬‬
‫‪BOS‬‬

‫‪BOS‬‬

‫‪BOS‬‬ ‫‪Choch‬‬
‫‪BOS‬‬ ‫‪Choch‬‬
‫‪BOS‬‬
‫‪BOS‬‬

‫‪BOS‬‬

‫‪5‬‬
‫همچنین‪ ،‬شکست های تایم پایین تر اگر در جهت روند باشند را ‪ Minor BOS‬و اگر خالف جهت روند باشد را ‪ Sub BOS‬مینامند‪.‬‬

‫‪BOS‬‬

‫‪MBOS‬‬
‫‪MBOS‬‬
‫‪MBOS‬‬
‫‪MBOS‬‬ ‫‪SBOS‬‬
‫‪SBOS‬‬
‫‪MBOS‬‬
‫‪SBOS‬‬

‫نکته دیگری که اینجا اهمیت دارد‪ ،‬تایم فریم تحلیل است‪ .‬ما دراین سبک از چهار تایم فریم؛ ‪ 4‬ساعته‪ 1 ،‬ساعته‪ 15 ،‬دقیقه و ‪ 5‬دقیقه‬
‫استفاده می کنیم‪.‬‬
‫تایم فریم ‪ 4‬ساعته برای ترسیم ‪ Market Structure‬تایم اصلی یا مرجع ما خواهد بود‪.‬‬ ‫•‬
‫تایم فریم ‪ 1‬ساعته برای بهینه کردن اردربالک های مشخص شده در تایم ‪ 4‬ساعته است‪.‬‬ ‫•‬
‫تایم ‪ 15‬دقیقه برای نشان دادن ریز موج ها یا همان ‪ Order Flow‬تایم پایین تر است‪.‬‬ ‫•‬
‫تایم ‪ 5‬دقیقه هم برای ورود است‪.‬‬ ‫•‬

‫تناسب زمانی و قیمتی امواج‪:‬‬


‫در ترسیم ‪ Market Structure‬هر تایم‪ ،‬امواج باید با هم یک تناسب حداقلی قیمتی و زمانی را داشته باشند تا بتوان آنها را از یک تایم فریم در‬
‫نظر گرفت‪ .‬یعنی همه امواج باید از نظر قیمت و زمان در یک حول و حوش باشند‪.‬‬
‫به طور مثال اگر تایم مرجع ما ‪ 4‬ساعته است و با موجی برخورد کردیم که از نظر قیم ت و زمان کوچکتر از سایرین است‪ ،‬می توانیم با رفتن‬
‫به یک تایم باالتر که روزانه است‪ ،‬آن را مشاهده کنیم‪ .‬این موج در تایم روزانه باید دست کم ‪ 2‬کندل باشد‪ .‬اما اگر کمتر بود و یا اینکه اصال در‬
‫تایم روزانه دیده نشد‪ ،‬متعلق به تایم ‪ 4‬ساعته نیست و احتماال متعلق به تایم ‪ 1‬ساعته و یا پایین تر است‪ .‬برعکس این حالت هم صادق است‪ .‬یعنی‬
‫ممکن است به اشتباه امواج تایم باالتر را جز تایم مرجع خود در نظر بگیرید‪ .‬در این مورد در آینده توضیح داده خواهد شد‪.‬‬

‫شکست ساختار تمیز‪/‬مطمئن‪:‬‬


‫شکست ساختار تمیز‪/‬مطمئن ‪ ،‬شکستی است که با بدنه کندل صورت گیرد و بازار بعد از آن دست کم یک کندل دیگر در جهت شکست‬
‫حرکت و بعد از کندل شکست بسته شود‪ .‬اگر شکست با سایه کندل رخ دهد و یا اینکه به صورت ‪ V‬شکل باشد (رفت و برگشت‬
‫سریع)‪ ،‬مورد قبول نیست و شکست نامطئنی خواهد بود‪.‬‬
‫اگر شکست ‪ expansion‬قابل قبول باشد‪ ،‬آنگاه ‪ consolidation‬هم مورد تایید قرار می گیرد‪ .‬اما اگر شکست ‪ expansion‬غیر قابل قبول‬
‫باشد‪ consolidation ،‬هم مورد قبول نیست و ‪ expansion‬باید مرتب آپدیت شود تا جایی که یک شکست مورد تایید رخ دهد‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫‪ – 2‬چون شکست شماره ‪ 1‬قابل قبول است‪،‬‬
‫این سقف هم مورد تایید است و جزء ساختار‬
‫خواهد بود‪.‬‬

‫کندل شکست‬
‫‪BOS‬‬
‫کندل تایید شکست‬

‫‪ - 1‬این شکست قابل قبول است زیرا بدنه کندل در‬


‫ورای سطح بسته شد و در ادامه هم کندل دیگری بعد‬
‫از کندل شکست کف جدیدی ثبت کرده است‪.‬‬

‫‪ – 4‬چون شکست دوم هم غیرقابل قبول است‪ ،‬این سقف هم‬


‫مورد تایید نیست و جزء ساختارنخواهد بود‪ .‬چون این سقف‬
‫جزء ساختار نیست‪ ،‬وقتی در ادامه می شکند‪ ،‬به منزله تغییر‬
‫ساختار قلمداد نمی شود‪.‬‬

‫‪ – 2‬چون شکست غیرقابل قبول‬ ‫‪ – 6‬وقتی شکست تایید‬


‫است‪ ،‬این سقف هم مورد تایید‬ ‫شد‪ ،‬این سقف هم تایید و‬
‫نیست و جزء ساختارنخواهد بود‪.‬‬ ‫جزء ساختار در نظر‬
‫گرفته می شود‪.‬‬

‫‪BOS‬‬

‫‪ - 1‬این شکست چون با سایه کندل صورت‬ ‫‪BOS‬‬


‫گرفته قابل قبول نیست‪ .‬لذا باید منتظر باشیم که‬
‫کندل بعدی‪ ،‬زیر این سایه بسته شود‪ .‬بعبارتی‬ ‫‪BOS‬‬
‫کف آپدیت شده است‪.‬‬

‫‪ – 3‬کف به این نقطه آپدیت شد‪ ،‬اما شکست‬


‫این کف ‪ V‬شکل بوده که مورد تایید نیست‪.‬‬
‫‪ – 5‬باالخره بعد از ‪ 3‬بار آپدیت شدن کف‪،‬‬
‫در اینجا شکست مورد تایید قرار می گیرد‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫ترسیم اشتباه ‪Market Structure‬‬ ‫ترسیم صحیح ‪Market Structure‬‬

‫در تصویر زیر قرار است قدم به قدم ‪ Market Structure‬ترسیم شود‪.‬‬

‫کف شماره ‪ 1‬بعد از شکست نقطه شماره ‪ 2‬تقریبا تایید می شود اما در ادامه بازار نمی تواند با بدنه کندل باالتر از کندل شکست‪،‬‬
‫بسته شود‪ .‬لذا مدام سقف ها آپدیت می شود تا اینکه در نقطه شماره ‪ 3‬کندلی با بدنه بسته می شود‪ .‬در اینجا تازه کف شماره ‪ 1‬به طور‬
‫قطعی تایید می شود‪.‬‬
‫کف شماره ‪ 4‬بعد از شکست نقطه شماره ‪ 5‬تقریبا تایید می شود اما بازار در ادامه نمی تواند باالتر از آن کندل شکست بسته شود‪ .‬به‬
‫همین دلیل کف شماره ‪ 4‬مورد تایید کامل نیست (یعنی اگر شکسته شود‪ ،‬دیدگاه ما از صعودی به نزولی تغییر نمی کند زیرا این کف‬
‫از نظر ما ضعیف است)‪.‬‬
‫بازار در نقطه شماره ‪ 6‬با سایه کندل کف پایین تری می زند‪ .‬این کف چون شکست قابل قبولی ندارد‪ ،‬نمی تواند به عنوان ‪ choch‬در‬
‫نظر گرفته شود‪ .‬از طرفی چون روند صعودی است‪ ،‬انتظار شکست کف ها وجود ندارد‪ .‬لذا باید منتظر شویم تا بازار یا کف شماره‬
‫‪ 6‬را بشکند و نزولی شود و یا سقف شماره ‪ 5‬را بشکند و صعودی شود‪ .‬دقت کنید که تا تکلیف بازار در این ناحیه مشخص نشود‪،‬‬
‫تریدی نخواهیم داشت‪.‬‬
‫‪8‬‬
‫بازار در نقطه شماره ‪ 7‬یک حرکت ‪ V‬شکل انجام می دهد‪ .‬این حرکت باعث نمی شود که کف شماره ‪ 4‬تایید شود و این کف همچنان‬
‫تایید نشده باقی می ماند و به همین دلیل آخرین کف تایید شده بازار‪ ،‬کف شماره ‪ 1‬خواهد بود‪.‬‬
‫در نهایت بازار در نقطه شماره ‪ 8‬کف شماره ‪ ، 1‬که آخرین کف مورد تایید است‪ ،‬را می شکند و باعث می شود دیدگاه ما از صعودی‬
‫به نزولی تغییر کند‪.‬‬
‫‪ ‬نکته‪ :‬در صورتی که ‪ BOS‬ی که رخ می دهد در تایم فریم مرجع برای شما واضح نباشد ‪ ،‬می توانید به یک تایم فریم باالتر رفته‬
‫و آنجا شکست را برسی کنید‪.‬‬
‫با توجه به توضیحات گفته شده‪ Market Structure ،‬به صورت زیر ترسیم می شود‪.‬‬

‫‪Choch‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬توجه شود که در الیو بازار شکست با سایه کندل یا ‪ V‬شکل مورد تایید قرار نمی گیرد اما در ترسیم ساختار در گذشته‬
‫بازار این چنین نیست‪ .‬علت این است که اگر شکست مطمئن نباشد امکان دارد که در ادامه ‪ Fail‬شود و بازار تغییر ساختار داده و‬
‫روند عوض شود‪ .‬البته امکان هم دارد که شکست واقعی باشد و بازار در ادامه در جهت شکست حرکت کند‪ .‬اما ما نماز شک دار‬
‫نمی خوانیم و به همین جهت روی شکست با سایه یا ‪ V‬شکل ریسک نمی کنیم‪ .‬اما در ترسیم ساختار بازار در گذشته ‪ ،‬چون اتفاقات‬
‫رخ داده اند و نتیجه شکست با سایه یا ‪ V‬شکل مشخص است به راحتی می توانیم تصمیم بگیریم که شکست با سایه یا ‪ V‬شکل را‬
‫جزء ‪ Market Structure‬بیاوریم یا خیر‪.‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬آپدیت کردن کف ها در یک روند صعودی نباید صورت گیرد‪ .‬اگر در یک روند صعودی کفی با سایه یا ‪ V‬شکل‬
‫شکسته شد‪ ،‬مورد تایید نیست و باید منتظر شویم تا بازار از یک طرف خارج شود تا روند برای ما مشخص شود‪ .‬اگر بازار مدام کف‬
‫های پایین تری به صورت سایه یا ‪ V‬شکل‬
‫بزند‪ ،‬نمی شود که ما هم مدام کف ها را آپدیت‬
‫کنیم‪.‬‬
‫در شکل شماره ‪ ، 1‬بازار از باال به صورت‬
‫‪1‬‬ ‫‪ V‬شکل شکسته و در کف هم با سایه‪ .‬چون‬
‫روند صعودی است‪ ،‬سقف ها را می توان‬
‫‪2‬‬ ‫آپدیت کرد اما اگر مدام کف را از ‪ 1‬به ‪ 2‬و‬
‫از ‪ 2‬به ‪ 3‬آپدیت کنیم‪ ،‬عمال اینگونه است که‬
‫‪3‬‬ ‫روند بازار نزولی شده اما ما اصرار داریم که‬
‫شکل شماره ‪1‬‬
‫روند صعودی است! به همین دلیل آپدیت کف‬

‫‪9‬‬
‫شکل شماره ‪2‬‬
‫باید نهایت از ‪ 1‬به ‪ 2‬باشد‪ ،‬نه بیشتر‪ .‬اگر بازار از کف شماره ‪2‬‬
‫صعودی شود و سقف را هم بشکند‪ ،‬اصطالحا می گوییم که کف‬
‫شماره ‪ ، 1‬مینور‪ -‬ماژور شده است (شکل شماره ‪.)2‬‬
‫توجه کنید که در یک روند صعودی‪ ،‬آپدیت کردن مداوم سقف ها‬
‫‪1‬‬ ‫هیچ مشکلی برای ترید کردن ایجاد نمی کند زیرا ما زمانی که بازار‬
‫‪2‬‬ ‫به سمت کف بر میگردد ‪ ،‬دنبال ستاپ ورود خواهیم بود‪ .‬کف ها‬
‫هم که تغییری نمی کنند‪.‬‬

‫در تصویر زیر مثال دیگری از ترسیم ‪ Market Structure‬آورده شده است‪.‬‬

‫‪ - 1‬این سقف ‪ 3‬بار آپدیت می شود‪ ،‬از ‪1‬‬


‫به ‪ 2‬و از ‪ 2‬به ‪ ،3‬تا اینکه یک شکست‬
‫واضح مشاهد می شود‪.‬‬

‫‪ – 2‬تنها زمانی که سقف شماره ‪ 1‬در نقطه شماره ‪ 4‬به طور واضح‬
‫شکسته شد‪ ،‬این کف تایید می شود‪ .‬به همین دلیل آخرین کف تایید شده‬
‫برای ما پایین تر است و لذا در تمام مسیر‪ ،‬بازار برای ما صعودی‬
‫است‪ ،‬مگر اینکه آخرین کف تایید شده به وضوح شکسته شود‪.‬‬

‫در تصویر زیر‪ ،‬مثالی از عدم تناسب زمانی امواج در ترسیم ‪ Market Structure‬آورده شد است‪.‬‬

‫‪10‬‬
‫در روند صعودی فوق‪ ،‬سقف شماره ‪ 1‬در نقطه شماره ‪ 2‬با سایه کندل شکسته شده که‬
‫مورد قبول نیست‪ .‬در اینجا نمی توان سقف شماره ‪ 1‬را به ‪ 2‬آپدیت کرد‪ .‬اگر چنین شود‪،‬‬
‫این موج اصال با موج های قبلی خود از نظر زمانی تناسب ندارد‪ .‬از نظر قمیتی با‬
‫اغماض این موج با موج های قبلی تناسب دارد اما از نظر زمانی خیر‪ .‬پس این موج‬
‫تایم فریم باالتری دارد و می بایستی بعنوان یه روند دیگر در نظر گرفته شود‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬مواقعی که بازار به شدت صعودی یا نزولی است‪ ،‬می توان برای‬
‫اطمینان بیشتر‪ ،‬با دو تاییدیه وارد شد‪ .‬به شکل زیر دقت کنید‪.‬‬
‫در شکل مقابل بازار شارپ ریخته است‪ ،‬به طوری که امواج لگ در تایم‬
‫‪BOS‬‬ ‫مرجع مشخص نیستند‪ .‬در اینجا بعد از اینکه بازار ‪ Choch‬می دهد‪ ،‬منتظر‬
‫‪Choch‬‬ ‫می مانیم تا یک ‪ BOS‬هم بدهد تا مطمئن تر شویم که بازار تغییر فاز داده‬
‫است‪ .‬این شیوه را یک تاییدیه قوی می نامند‪.‬‬

‫در تصویر زیر‪ ،‬مثال دیگری از ترسیم ‪ Market Structure‬آورده شده است‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫حرکت ‪ V‬شکل که مورد تایید نیست‪.‬‬

‫‪ -2‬این کف هنوز مورد تایید نیست‪ ،‬زیرا‬


‫باعث یک شکست قطعی نشده است و به‬
‫همین دلیل هم‪ ،‬شکست آن دیدگاه نزولی ایجاد‬
‫نمی کند‪.‬‬

‫‪ - 1‬این کف هروقت منجر به‬


‫یک شکست قطعی شود‪،‬‬
‫تایید خواهد شد‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬به این علت شکست هایی که با سایه کندل و یا ‪V‬‬
‫شکل هستند‪ ،‬مورد تایید نیستند که ممکن است فیک باشند و بازار در‬
‫ادامه در جهت شکست حرکت نکند و معکوس شود‪ .‬اما در الیو بازار‬
‫وقتی می بینیم که بازار با سایه (یا ‪ V‬شکل) مدام سقف های باالتری‬
‫ثبت می کند‪ ،‬می توانیم شکست اول را تایید شده در نظر بگیریم زیرا‬
‫به هرحال بازار در جهت شکست حرکت کرده است‪ ،‬هرچند که ‪ V‬شکل‬
‫یا با سایه کندل باشد‪.‬‬
‫در شکل مقابل وقتی سقف شماره ‪ 1‬با سایه توسط سقف شماره ‪ 2‬شکسته‬
‫می شود‪ ،‬کف شماره ‪ 4‬را تایید شده در نظر نمی گیریم‪ ،‬زیرا ممکن‬
‫است شکست فیک باشد و بازار برگردد و کف شماره ‪ 4‬را بشکند‪ .‬اما‬
‫وقتی سقف شماره ‪ 2‬توسط یک حرت ‪ V‬شکل که مورد تایید نیست‪،‬‬
‫شکسته می شود‪ ،‬ما شاهد این هستیم که بازار در حال ثبت سقف های‬
‫باالتر است‪ .‬لذا در همین مرحله‪ ،‬شکست شماره ‪ 2‬را تایید شده در نظر‬
‫می گیریم و به همین دلیل هم کف شماره ‪ 4‬تایید می شود‪ .‬البته بازار می تواند برگردد و این کف را بشکند و دوباره صعودی شود‪.‬‬
‫اما چون ورودهای ما با ستاپ است‪ ،‬می تواند اشتباهات ما در تشخیص ‪ Market Structure‬را جبران کند تا کمتر استاپ بخوریم‪.‬‬
‫اگر در این کف ستاپ ورود داد‪ ،‬می گیریم و اگرنه‪ ،‬خیر‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬باز هم نیاز به یاداوری است که در ترسیم ‪ ، Market Structure‬به‬


‫تناسب قیمتی و زمانی توجه کنید‪ .‬در همین راستا‪ ،‬وقتی موجی شکسته می شود‪،‬‬
‫اگر گره ای روی آن تشکیل می شود که کوچکتر از موج های قیلی است‪ ،‬بهتراست‬
‫آن را جزء ‪ Market Structure‬در نظر نگیریم‪.‬‬
‫این ‪ consolidation‬را بهتر‬ ‫در شماتیک هم مشخص است که وقتی این ‪ consolidation‬جزء ساختار در نظر‬
‫است جز ساختار تایمی که در‬ ‫گرفته می شود‪ ،‬در ادامه با شکست آن ‪ ،‬دیدگاه از صعودی به نزولی تغییر می کند‬
‫آن قرار دارید در نظر نگیرید‪.‬‬ ‫که نادرست است‪.‬‬

‫این ‪ consolidation‬را بهتر‬


‫این ‪ consolidation‬را بهتر‬ ‫است نادیده بگیریم‪.‬‬
‫است نادیده بگیریم‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫ادامه مبحث ‪ Market Structure‬در مورد اعمال تناسب قیمتی و زمانی‬

‫همانطور که گفته شد‪ ،‬امواج باید با هم تناسب قیمتی و زمانی داشته باشند‪ .‬در ترسیم ‪ Market Structure‬زمانی که با لگ های‬
‫شارپی مواجه می شویم که هیچ یا اندک اصالحی درون خود دارند‪ ،‬ناخواسته ‪ Market Structure‬ما بزرگ می شود‪ .‬بعارتی ما با‬
‫لگ هایی مواجه می شویم که در تایم مرجع و باالتر مشترک هستند و این سبب می شود که ناخواسته تایم تحلیل ما باال برود و ما تایم‬
‫مرجع را گم کنیم‪ .‬همانطور که در شماتیک زیر پیداست‪ ،‬در این شرایط ‪ Market Structure‬ما همچون یه قیف‪ ،‬بزرگ و بزرگتر‬
‫می شود‪.‬‬

‫‪ – 3‬در ادامه‪ BOS ،‬بعدی ما هم باید‬


‫‪ – 1‬این لگ چون شارپ است‬
‫از این سقف در نظر گرفته شود که‬
‫و اصالحی درون خود ندارد‪...‬‬
‫‪BOS‬‬ ‫باعث می شود‪ ،‬موج ما بزرگ شود‪.‬‬

‫‪ – 5‬با بزرگ شدن ساختار‪،‬‬


‫تمامی این موج ها به اشتباه‬
‫‪BOS‬‬ ‫به عنوان ساختارهای داخلی‬
‫‪BOS‬‬ ‫(تایم پایین تر) در نظر گرفته‬
‫می شوند‪.‬‬
‫‪BOS‬‬ ‫‪Choch‬‬
‫‪Choch‬‬

‫‪ ... - 2‬باعث می شود که ‪choch‬‬ ‫‪ – 4‬بدیهی است که ‪ choch‬بعدی هم باید‬


‫را در این کف در نظر بگیریم‪.‬‬ ‫در این کف در نظر گرفته شود‪.‬‬

‫تصویر زیر مثالی از یزرگ شدن ‪ Market Structure‬است‪.‬‬

‫‪ – 2‬این موج به عنوان ساختار‬


‫‪ – 1‬این لگ‬ ‫داخلی در نظر گرفته می شود‪.‬‬
‫شارپ است‬

‫‪ – 3‬این چون با سایه‬


‫شکست را انجام داده است‪،‬‬
‫مورد قبول نیست‪.‬‬

‫‪ – 5‬با بزرگ شدن ساختار‪ ،‬تمامی این‬


‫امواج نادیده گرفته می شوند‪.‬‬

‫‪ – 4‬شکست اینجا تایید می شود‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫برای رفع این مشکل ابتداعا دنبال ‪ choch‬نباشید و در عوض‪ ،‬تمامی امواجی که در تایم مرجع مشاهده می کنید را عالمت گذاری یا‬
‫اصطالحا تایم مرجع خود را ‪ mapping‬کنید‪ .‬بعدا امواجی که هم تناسب قیمتی و زمانی دارند را برای یک تایم فریم در نظر میگیریم‬
‫و سایر امواج بزرگتر یا کوچکتر را برای تایم باالتر یا پایین تر در نظر می گیریم‪ .‬در تصویر زیر‪ mapping ،‬چارت در تایم ‪4‬‬
‫ساعته را مشاهده می کنید‪ .‬تمامی امواج عالمت گذاری شذه اند اما امواج تایم باالتر یا پایین تر را می توان بعدا حذف کرد‪.‬‬

‫شماتیک آبی رنگ‪ ،‬دقیقا از روی چارت پایین تر از خودش‬


‫ترسیم شده است‪ .‬همانطور که پیداست‪ ،‬تقریبا تمامی امواج‬
‫بدون در نظر گرفتن چاک ها ترسیم شده اند‪.‬‬
‫به این نکته هم دقت کنید که چون این ‪ mapping‬در گذشته‬
‫بازارانجام می شود‪ ،‬نتیجه شکست های با سایه کندل و یا ‪V‬‬
‫شکل پیداست؛ آنهایی که فیک نبوده اند‪ ،‬در ‪ mapping‬آمدهاند‪.‬‬
‫اما در الیو بازار چون نتیجه مشخص نیست‪ ،‬روی این شکست‬
‫ها ریسک نمی کنیم‪.‬‬

‫برای ترید کردن هم ما در الیو بازار از آخرین نقطه چرخش قیمت شروع به تحلیل می کنیم و خیلی کاری به لگ های قبلی نداریم تا‬
‫در تایم فریم ها گم نشویم‪.‬‬

‫‪15‬‬
‫دقت کنید که ‪ Market Structure‬این تایم‪ ،‬به همین شکلی است که در زیر آمده اما ساختارهای داخلی هم ترسیم می شوند‪ .‬قبال در‬
‫مورد ساختارهای داخلی تحت عنوان شکست های ‪ Minor BOS‬و ‪ Sub BOS‬صحبت شد‪ .‬ساختارهای داخلی می توانند از همان تایم‬
‫فریم مرجع باشند و یا اینکه پایین تر باشند‪ .‬دقت کنید که منظور از ساختارهای داخلی‪ order flow ،‬نیست‪ .‬یعنی قرار نیست به تایم‬
‫پایین برویم تا ساختارها را ترسیم کنیم‪ .‬منظور از ساختارهای داخلی ‪ consolidation‬هایی هستند که در دل امواج بزرگتر قرار دارند‬
‫و در همین تایم فریم قابل مشاهده هستند‪ .‬ترسیم ساختارهای داخلی به نوعی خورد کردن ساختار است‪.‬‬

‫‪ – 1‬چون این لگ ها شارپ‬


‫هستند و اصالحی درون خود‬
‫ندارند‪ ،‬باعث بزرگ شدن‬
‫ساختار می شوند‪.‬‬ ‫‪ – 2‬این امواج ساختارهای داخلی هستند‪.‬‬

‫‪ – 3‬این امواج هم‬


‫ساختارهای داخلی هستند‪.‬‬

‫‪ – 4‬به دلیل بزرگ شدن ساختار‪ ،‬ما منتظر نخواهیم شد که این کف شکسته شود تا دیدگاه بگیریم‪ .‬با‬
‫استفاده از ساختارهای داخلی ترید خواهیم کرد‪ .‬ساختارهای داخلی می توانند هم تایم ِ تایم مرجع‬
‫باشند و یا اینکه کوچکتر از آن باشند اما ما بیشتر با ساختارهای داخلی هم تایم کار داریم‪.‬‬

‫دقت کنید که اگر در یک تایم فریم ‪ ،‬یک اصالح دست کم سه کندلی‪ ،‬مشاهده شود‪ ،‬آن اصالح متعلق به آن تایم فریم است‪ .‬هرچقدر‬
‫تعداد کندل ها افزایش می یابد‪ ،‬اصالح متعلق به تایم باالتر می شود‪ .‬این روشی برای تعیین تایم فریم لگ هاست‪ .‬در تصویر باال ‪،‬‬
‫اصالح های ابتدای روند متعلق به همان تایم فریم است اما اصالحاتی که در ادامه رخ می دهند به دلیل دامنه قیمتی بزرگتی که دارند‪،‬‬
‫متعلق به تایم باالتر هستند‪ .‬این باعث ناموزون شدن شکل ‪ Market Structure‬می شود‪ .‬نتیجه اینکه شما در دل اموج‪ ،‬اصالحات‬
‫دیگری مشاهده می کنید که به آنها ‪ Sub BOS‬و ‪ Minor BOS‬می گوییم که ممکن است متعلق به همان تایم یا پایین تر باشند‪.‬‬
‫حال ما قرار است در ‪ 4‬ساعته ‪ Market Structure‬ترسیم کنیم و در دو تایم پایین تر ‪ order flow‬یا همان ‪Market Structure‬‬
‫تایم ‪ 15‬دقیقه را ترسیم کنیم‪ .‬اما اگر همانند شکل باال‪ Sub BOS ،‬و ‪ Minor BOS‬بزرگتر از ‪ order flow‬تایم ‪ 15‬دقیقه باشند‬
‫تکلیف چیست؟ این به این معناست که وقتی به تایم ‪ 15‬دقیقه می روید‪ ،‬هم امواج تایم ‪ 15‬دقیقه را مشاهده می کنید و هم مثال امواج‬
‫تایم ‪ 1‬ساعته را‪ .‬اگر در تایم ‪ ، 15‬که تایمی است که ما ‪ order flow‬مشخص می کنیم‪ ،‬امواج بیش از ‪ 2‬تایم فریم وجود داشته باشد‪،‬‬
‫ما دیگر روی آن چارت ریسک نخواهیم کرد چراکه پیچیدگی آن زیاد شده است‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬ما قرار است استراکچر تایم ‪ 4‬ساعته‬
‫را ترسیم کنیم که می شود تایم مرجع ما‪ .‬سپس باید‬
‫‪ order flow‬تایم ‪ 15‬دقیقه را ترسیم کنیم که همان‬
‫استراکچر ‪ 15‬دقیقه است‪ .‬سپس برای ورود باید‬
‫استراکچر تایم ‪ 5‬یا ‪ 1‬دقیقه را ترسیم کنیم‪ .‬شکل مقایل‬
‫شماتیک ایده ال چیزی است که ما دنبال آن هستیم‪ .‬خط‬
‫مشکی (پر رنگ تر) استراکچر تایم ‪ 4‬ساعته و خط آبی‬
‫(کم رنگ تر) استراکچر تایم ‪ 15‬دقیقه است‪ .‬اما بازار‬
‫همیشه انقدر شیک حرکت نمی کند!‬

‫فرض کنید شماتیک مقابل روند بازار در تایم فریم ‪ 4‬ساعته است‪ .‬ما‬
‫شروع به ترسیم ‪ Market Structure‬می کنیم و امواج ‪ 2 ، 1‬و ‪3‬‬
‫را به عنوان ساختار ‪ 4‬ساعته در نظر می گیریم‪.‬‬
‫اما در ادامه بازار با یک حرکت شارپ موج شماره ‪ 4‬را می سازد‪.‬‬
‫این موج دیگر متعلق به تایم فریم ‪ 4‬ساعته نیست و مربوط به تایم‬
‫باالتر است‪ .‬این موج مربوط به تایم هفتگی است و بقدری شارپ است‬
‫که هیچ اصالح یا موجی درون خود ندارد‪.‬‬
‫در ادامه موج تایم باالتری شکل می گیرد که درون خود موج شماره‬
‫‪ 5‬و شماره ‪ 6‬را دارد‪ .‬موج شماره ‪ 5‬مربوط به تایم ‪ 4‬ساعته است و‬
‫موج شماره ‪ 6‬روزانه است‪.‬‬
‫همانطور که پیداست بازار مطابق استراکچری که ما ترسیم می کنیم حرکت نمی کند و بعد از ساخت امواج ‪ 2 ،1‬و ‪ ، 3‬تغییر درجه‬
‫می دهد و بزرگتر می شود‪ .‬ما قرار بود استراکچر تایم ‪ 4‬ساعته را ترسیم کنیم‪ ،‬سپس ‪ order flow‬تایم ‪ 15‬دقیقه را ترسیم کنیم و‬
‫در نهایت برای ورود استراکچر تایم ‪ 5‬یا ‪ 1‬دقیقه را ترسیم کنیم‪ .‬اما در اینجا با تغییر درجه امواج‪ ،‬استراکچر مورد نظر ما بهم‬
‫میریزد‪.‬‬

‫ساختار داخلی چیز عجیبی نیست‪ .‬اگر همین چارت را‬


‫کمی ‪ Zoom out‬کنیم یا تایم فریم را باال ببریم‪ ،‬خواهیم‬
‫دید که آن نقطه ای که ما شروع به ترسیم استراکچر‬
‫کرده ایم هم در دل ساختاری بزرگتر است که در مقابل‬
‫نشان داده شده است‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫نقدینگی ها (‪:)Inducements‬‬

‫‪ inducement‬ها به دو دسته عدم تعادل ها (‪ )imbalance‬و نقدینگی ها (‪ )liquidity‬تقسیم می شوند‪ .‬وقتی بازار با کندل شارپ (و‬
‫یا گپ) حرکت می کند‪ ،‬بین خریدار و فروشنده در بازار عدم تعادل شکل می گیرد‪ .‬مثال اگر یک کندل شارپ صعودی زده شود‪ ،‬به‬
‫این معنی است که فقط خریدارها در بازار بوده اند یا بعبارتی زور خریدارها خیلی بیشتر بوده است‪ .‬این همان عدم تعادل بین خریدار‬
‫و فروشنده است‪ .‬اما نقدینگی ها (‪ )liquidity‬اشاره به مکان هایی دارد که حد ضررهای بسیاری در آنجا قرار دارد‪ .‬مثل پشت پیوت‬
‫ها‪ ،‬زیر خط روندها و جاهایی که تجمع کندل ها زیاد است‪.‬‬
‫دقت کنید که در این دوره تمرکز وزن زیادی به اردربالک ها و نقدینگی ها داده نمی شود‪ .‬علت هم این است که بازار همیشه بر‬
‫اساس نقدینگی حرکت نمی کند‪ .‬خواهید دید که با وجود اینکه در جایی نقدینگی بسیار قرار دارد‪ ،‬بازار اصال توجهی به آن نمی کند‬
‫و یا اینکه اگر هم بخواهد آن را بزند‪ ،‬معلوم نیست چه زمانی این کار را بکند‪.‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬در فرهنگ لغت کلمه ‪ inducement‬به معنی مشوق‪ ،‬محرک ‪ ،‬جذب کننده‪ ،‬مسبب انگیزه و معانی از این دست‬
‫است‪ .‬کلمه ‪ liquidity‬به معنای نقدینگی است‪ .‬بهترین ترجمه برای ‪ inducement‬در اینجا‪ ،‬جذب کننده بازار است‪ .‬یعنی جاهایی‬
‫که بازار را به سمت خود می کشند‪.‬‬

‫‪liquidity‬‬ ‫‪liquidity‬‬

‫این فاصله همان ‪imbalance‬‬


‫است‪ .‬رنگ کندل ها مهم نیست‪،‬‬
‫آن چیزی که اهمیت دارد‪ ،‬عدم‬
‫همپوشانی بین کندل اول و سوم‬
‫است‪.‬‬
‫کف و سقف های برابر‪ ،‬رنج های قیمتی و خطوط روند‬
‫هم نشانه وجود نقدینگی است‪.‬‬

‫به طور کلی چون ‪ inducement‬ها قیمت را به سمت خود می کشند ؛ یا به عنوان یک ناحیه برگشتی قیمت و یا به عنوان تارگت‬
‫مورد استفاده قرار می گیرند‪ .‬در مورد ناحیه برگشتی قیمت باید گفت که خود به دو صورت است‪ .‬یکی اینکه قیمت به ‪inducement‬‬
‫برخورد کرده و معکوس می شود و یا اینکه قیمت ‪ inducement‬را رد می کند تا به ناحیه عرضه و تقاضا (اردر بالک) که در پس‬
‫آنها قرار دارد برسد‪ .‬بعبارتی ‪ inducement‬باعث اعتبار ناحیه عرضه و تقاضایی شده که در پس آنها قرار دارد‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬بازار به دو صورت به ‪ imbalance‬ها اهمیت می دهد‪ .‬یکی اینکه به خود آنها فقط به شکل یک ناحیه توجه می کند‪ .‬در‬
‫این صورت گاهی به ابتدای انها و گاهی به انتهای آنها واکنش داده و معکوس می شود‪ .‬برای همین هم گفته می شود که بهترین حالت‬
‫ترید در ‪ %50‬آنهاست‪ .‬صورت دوم وقتی است که یک ناحیه عرضه یا تقاضا در پس انها وجود دارد که در این صورت بازار از‬
‫تمام ناحیه ‪ imbalance‬عبور میکند تا خود را به ناحیه عرضه یا تقاضا برساند و از آنجا معکوس شود‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬یکی از ستاپ های محبوب در بین اسمارت مانی کارها شماتیک مقابل است‪ .‬سقف شماره‬
‫‪ 2‬ضعیف است چون نتوانسته کف شماره ‪ 2‬که هم درجه خود است را بشکند‪ .‬در این شرایط با‬
‫احتمال زده شدن سقف شماره ‪ ، 2‬می توان در ناحیه شماره ‪ 3‬وارد شد‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫در ترسیم ‪ Market Structure‬وقتی کف یا سقفی دارای نقدینگی است‪ ،‬اعتبار آن از دست می رود و به همین دلیل با شکست آن‬
‫دیدگاه نخواهیم گرفت‪ .‬در تصویر زیر ‪ Market Structure‬تا خط چین وسط به همان ترتیبی است که نشان داده شد‪ .‬اما در ادامه که‬
‫در اطراف آخرین سقف تایید شده‪ ،‬نقدینگی جمع می شود‪ ،‬ما احتمال شکست آن را می دهیم و به همین دلیل در سقف باالتر از آن دنبال‬
‫ستاپ ورود خواهیم بود‪.‬‬

‫‪ – 1‬این آخرین سقف تایید شده است ‪...‬‬

‫‪ – 2‬اما با جمع شدن نقدینگی در اینجا‪،‬‬


‫سقف قبلی بی اعبتار می شود‪.‬‬

‫‪ – 3‬این موج تناسب قیمتی و‬


‫زمانی با سایرین را ندارد و‬
‫بهتراست حذف شود‪.‬‬

‫طبق توضیحات باال‪ Market Structure ،‬را به صورت زیر تغییر می دهیم‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫‪:Draw‬‬

‫آخرین تالش خالف جهت ها در یک ناحیه را ‪ draw‬می گویند‪ .‬اگر بازار ‪ draw‬را بزند اما نتواند باالی آن بسته شود‪ ،‬نشانه ای‬
‫برای ریورس قیمت است‪ .‬دقت کنید که در این دوره وزن اصلی روی ‪ Market Structure‬و ستاپ های ورود است‪ .‬یعنی حتی‬
‫اگربازار به ‪ draw‬نرسد اما ستاپ ورود ما تشکیل شود‪ ،‬ما ورود خواهیم کرد‪ draw .‬فقط جایی کاربرد دارد که ستاپ ورود نداشته‬
‫باشیم‪ .‬دقت کنید که ‪ draw‬را باید در تایمی که ورود می کنید برسی کنید‪.‬‬

‫آخرین تالش خریداران (‪)draw‬‬

‫‪draw‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬این شماتیکی که از ‪ Draw‬در باال ترسیم شده‪ ،‬دقیقا آنچیزی هست که مدرس ترسیم کرده است‪ .‬اما در عمل روی‬
‫چارت‪ Draw ،‬هایی که ترسیم شده که صرفا طبق شماتیک باال نیستند‪ .‬با توجه به این موضوع‪ ،‬برداشت نگارنده از زدن ‪Draw‬‬
‫همان هانت درون یک ‪ FL‬است که در ‪ RTM‬آمده است! یعنی شما ابتدا یک زون را مشخص می کنید‪ ،‬سپس آخرین لگی که به این‬
‫زون برخورد کرده را به عنوان ‪ Draw‬در نظر می گیریم‪ .‬طبق گفته مدرس‪ ،‬اگر ‪ Draw‬درون زون وجود نداشته باشد‪ ،‬ما اصال‬
‫حسابی روی آن زون باز نمی کنیم‪ .‬حتما اول باید یک هانت درون زون رخ دهد (که همان زدن ‪ Draw‬است) و بعد از آن یک الگوی‬
‫کندلی تشکیل شود‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫پس شما یک زون ترسیم می کنید و در تایم‬
‫ورود منتظر رسیدن قیمت به زون و سپس‬
‫هانت یک کف یا سقف درون آن می مانید‪.‬‬
‫‪Draw‬‬

‫نکته مهم دیگری که اینجا الزم است به آن پرداخته شود‪ ،‬الگوهای کندلی است‪ .‬به طور کلی الگوهای کندلی اگر در تایم ورود دیده‬
‫نشود‪ ،‬می توانید به تایم های باالتر بروید تا ببینید در آنجا الگوی کندلی تشکیل شده یا نه‪ .‬البته دقت کنید که رفتن به تایم باالتر‪ ،‬تا‬
‫نرسیده به تایم اردرفلو است‪ .‬یعنی اگر مثال تایم ساختار شما ‪ 1‬ساعته ‪ ،‬تایم اردرفلوی شما ‪ 5‬دقیقه و تایم ورود شما ‪ 1‬دقیقه باشد‪،‬‬
‫شما می توانید الگوی کندلی را در تایم ‪ 1‬دقیقه‪ 2 ،‬دقیقه‪ 3 ،‬دقیقه و ‪ 4‬دقیقه جستجو کنید‪.‬‬

‫‪21‬‬
‫در تصاویر زیر نقدینگی ها روی چارت مشخص شده اند‪ .‬خطوط اشاره به نقدینگی دارد و دایره اشاره به گرفتن آن نقدینگی دارد‪.‬‬

‫این سقف ضعیف است‪ ،‬زیرا‬


‫نتوانسته کف هم تایم خود را بشکند‪.‬‬

‫دقت کنید که اگر اردربالک شما خود نقدینگی داشته باشد‪ ،‬درصورتی‬
‫‪% 50‬‬ ‫که قیمت حول و حوش نواحی ‪ 50‬تا ‪ 70‬درصد لگ قبلی ستاپ‬
‫‪% 70‬‬ ‫ورود دهد‪ ،‬ریسک ورود را می پذریم چون بازار همیشه نقدینگی ها‬
‫را بر نمی دارد‪ .‬اما اگر وارد ناحیه اردر بالک شود‪ ،‬این احتمال را‬
‫می دهیم که به قصد گرفتن نقدینگی آماده باشد و به همین دلیل ورود‬
‫نمی کنیم‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫‪ ‬نکته‪ :‬دقت کنید که مثال تا زمانی که ‪ Market Structure‬نزولی است‪ ،‬در تایم پایین تر که ‪ order flow‬را دنبال می کنیم‪ ،‬بعد‬
‫از ناحیه ‪ ، %50‬هر باالیی که بازار داد ما فروشنده هستیم‪ .‬فقط وقتی که ‪ Market Structure‬شکسته شد و دیدگاه تایم مرجع ما از‬
‫نزولی به صعودی تغییر کرد‪ ،‬در تایم پایین به دنبال خرید هستیم‪ .‬پس ما پیش داوری نمی کنیم و همیشه در تایم پایین در جهت‬
‫‪ Market Structure‬تایم مرجع ترید می کنیم‪.‬‬

‫‪Order Flow‬‬

‫ریزموج های ‪ Market Structure‬در تایم پایین همان ‪ order flow‬است‪ .‬بعد از تشخیص ‪ Market Structure‬در تایم مرجع‪ ،‬با‬
‫رفتن به ‪ 2‬تایم پایین تر به ‪ order flow‬تایم مرجع می رسیم‪ .‬وقتی ‪ order flow‬در خالف جهت ‪ Market Structure‬شکسته میشود‪،‬‬
‫به معنای شروع اصالح تایم باالتر است‪ .‬زمانی هم که ‪ order flow‬در جهت تایم باالتر شکسته می شود‪ ،‬می تواند به معنای پایان‬
‫اصالح باشد‪.‬‬

‫‪ -2‬شکست این سقف که همان ‪ chock‬یا شکست‬


‫‪ order flow‬است‪ ،‬به منزله پایان اصالح تایم‬
‫باالتر (تایم مرجع) است‪.‬‬

‫‪Market Structure‬‬

‫‪ -1‬شکست این کف که همان ‪chock‬‬


‫یا شکست ‪ order flow‬است‪ ،‬به‬
‫منزله شروع اصالح تایم باالتر (تایم‬
‫‪order flow‬‬ ‫مرجع) است‪.‬‬

‫‪ Sweep‬و ‪FTC‬‬

‫منظور از ‪ sweep‬همان هانت نقدینگی است و منظور از ‪ FTC‬ناتوان از شکست یا‬


‫?‪FTC or Sweep‬‬ ‫?‬
‫همان ‪ failure to close‬است‪.‬‬
‫سقف شماره ‪ 4‬نشانه ‪ sweep‬است ؛ به شرطی که در سقف شماره ‪ 2‬عالئم نقدینگی‬
‫وجود داشته باشد‪ .‬در این صورت چه سقف شماره ‪ 4‬با کلوز کندل باشد و چه با شدوی‬
‫آن ‪ ،‬کف شماره ‪ 3‬برای ما معتبر خواهد بود‪ .‬دقت کنید که این حالت به این معنی‬
‫نیست که حتما کف شماره ‪ 3‬شکسته می شود‪ .‬بازار می تواند بدون اینکه کف شماره‬
‫‪ 3‬را بشکند‪ ،‬مجددا برگردد و سقف شماره ‪ 4‬را بکند‪.‬‬
‫?‬

‫‪23‬‬
‫سقف شماره ‪ 4‬نشانه ‪ FTC‬است ؛ به شرطی که عالئم نقدینگی در سقف شماره ‪ 2‬وجود نداشته باشد‪ .‬در این صورت چه سقف شماره‬
‫‪ 4‬با کلوز کندل باشد و چه با شدوی آن ‪ ،‬کف شماره ‪ 3‬برای ما معتبر نخواهد بود و کف شماره ‪ 1‬همچنان آخرین کف معتبر باقی خواهد‬
‫ماند‪.‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬طبق توضیحات ویدئو‪ ،‬اگر سقف شماره ‪ 4‬یک ‪ sweep‬باشد‪ ،‬لزوما به این معنی نیست که بازار از آنجا بر می گردد‬
‫و کف شماره ‪ 3‬را می شکند! از طرفی اگر سقف شماره ‪ 4‬یک ‪ FTC‬باشد هم لزوما باعث نمی شود که کف شماره ‪ 3‬بشکند‪ .‬خب‬
‫سوال این است که اگر قرار باشد کف شماره ‪ 3‬نشکند‪ ،‬چه فرقی بین ‪ FTC‬و ‪ sweep‬است؟ به طور کلی بازار یا آن سقف را ‪FTC‬‬
‫می کند که مقدمه ای برای شکست آینده است و یا اینکه در آنجا تسویه انجام می دهد؛ یعنی خریدهای خود را در کف شماره ‪ 3‬در سقف‬
‫شماره ‪ 4‬تسویه می کند زیرا دیگر قصد باال رفتن ندارد و از همانجا معکوس می شود‪ .‬پس رفتار بازار از این دو حالت خارج نیست؛‬
‫یا سقف را می شکند (که ‪ FTC‬مقدمه شکست است) و یا اینکه در آنجا تسویه می کند‪ .‬اما معلوم نیست که این ‪ sweep‬از کجا امده‬
‫است! عین این است که یه عددی بین ‪ 4‬و ‪ 5‬کشف کنیم!‬
‫اما در ادامه توضیح داده می شود که این ‪ sweep‬تنها بهانه ای برای ‪ mapping‬چارت است تا در تایم فریم ها گم نشویم‪ .‬هرچند قبال‬
‫هم گفته شد که درست است در الیو بازار روی شکست های ‪ V‬شکل یا با سایه کندل ریسک نمی کنیم‪ ،‬اما وقتی میبینم بازار چندین‬
‫‪ BOS‬دیگر داده ‪ ،‬معلوم می شود که آن شکست های ‪ V‬شکل یا با سایه کندل ؛ ‪ FTC‬یا همان مقدمه ای برشکست در آینده بوده اند‪.‬‬

‫‪ – 2‬این سقف ها معتبر می شوند‪.‬‬

‫کف یک ساعته‬

‫‪ – 1‬چون این کف ها نقدینگی دارند (به صورت‬


‫تجمع کندلی یا شدو) ‪...‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬همانطور که در تصویر باال پیداست‪ ،‬با اضافه کردن مفهوم ‪ sweep‬به ‪ mapping‬چارت‪ ،‬تقریبا تمامی سقف ها‬
‫معتبر شدند! به نظر من خیلی منطقی نیست که دو سه تا شدو در سقف را نقدینگی در نظر بگیریم!‬

‫‪24‬‬
‫علت اضافه شدن مفهوم ‪ sweep‬این است که اگر در تصویر باال کف هایی که به صورت ‪ V‬شکل یا با شدو شکسته می شوند را مدام‬
‫آپدیت کنیم و سقف هم ثابت باشد‪ ،‬ساختار ما بزرگ خواهد شد و دوباره تایم فریم را گم می کنیم‪ .‬دقت کنید که هرجایی از این مفهوم‬
‫‪ sweep‬استفاده نمی کنیم‪ .‬اول در گذشته بازار استفاده می کنیم که نتیجه مشخص است و دوم در الیو بازار در جایی که انتظار چرخش‬
‫قیمت وجود دارد (مثال دراکستریم اردر بالک؛ نه هر جای چارت) ‪.‬‬

‫در تصویر مقابل قیمت به یک ناحیه ‪ POI‬رسیده است‪ .‬دراینجا چون در کف‬
‫شماره ‪ 5‬عالئم نقدینگی وجود دارد‪ ،‬باعث می شود که سقف شماره ‪ 6‬برای ما‬
‫معتبر باشد‪ .‬اینگونه می توانیم زودتر وارد بازار شویم وگرنه باید منتظر‬
‫شکست یه سقف دورتر شویم‪.‬‬
‫چون کف شماره ‪ 3‬در یک ناحیه ‪ POI‬قرار ندارد‪ ،‬اگر دارای نقدینگی هم‬
‫‪POI‬‬
‫باشد‪ ،‬سقف شماره ‪ 4‬برای ما معتبر نخواهد بود‪ .‬اما اگر میخواستیم سقف‬
‫شماره ‪ 4‬را معتبر در نظر بگیریم و روی آن ریسک ورود داشته باشیم‪ ،‬باید‬
‫این را هم در نظر بگیریم که که این سقف ممکن است شکسته شود و تا سقف‬
‫شماره ‪ 2‬باال برود‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬اگر در تایمی که تحلیل می کنید با پیچیدگی مواجه شدید مثل شدوهای دو طرف و‪ ...‬به یه تایم پایین تر بروید تا ساختار برای‬
‫شما واضح تر شود‪ .‬اگر به تایم باالتر بروید سخت تر خواهد شد!‬

‫‪ )Point of Interest( POI‬پیشرفته‬

‫این بخش ادامه عرضه و تقاضای است ‪ ،‬اما نوع پیشرفته آن که برحسب مطالب اسمارت مانی است تا اگر روی چارت قیمتی خواستیم‬
‫برحسب اسمارت مانی ترید کنیم‪ ،‬به این مطالب تسلط داشته باشیم‪.‬‬

‫‪ – 1‬تسویه یا ‪Mitigation‬‬
‫اصطالح ‪ mitigation‬اشاره به مصرف نواحی ‪ order block‬دارد‪.‬‬
‫نواحی مصرف شده را ‪ mitigated‬و مصرف نشده را ‪unmitigated‬‬
‫‪unmitigated‬‬ ‫می نامند‪ .‬از نظر ما مصرف به معنی نفوذ قیمت به بیش از ‪ %50‬ناحیه‬
‫است‪ .‬در این صورت ناحیه از نظر ما مصرف شده است‪ .‬البته شاید در‬
‫ناحیه همچنان سفارش باشد اما ما فرض را بر مصرف شدن ناحیه‬
‫‪mitigated‬‬
‫میگذاریم‪ .‬لگی که ناحیه را ‪ mitigate‬میکند‪ ،‬سفارشات لگ را بر‬
‫میدارد و به آن منتقل می شود‪.‬‬
‫‪unmitigated‬‬
‫از آنجایی که نواحی ‪ order block‬بهینه می شوند‪ mitigation ،‬را‬
‫در تایم فریمی برسی کنید که قصد ورود دارید‪.‬‬

‫‪ – 2‬اردر بالک ها (‪)Order Block‬‬


‫به طور کلی می توان ‪ order block‬ها را به سه نوع تقسیم بندی کرد‪:‬‬

‫‪25‬‬
‫‪ - 2 - 1‬اردر بالک ‪ :Extreme‬این نوع اردربالک ها همان اردربالک های منشاء‬
‫حرکت هستند‪.‬‬

‫‪Extreme Order Block‬‬

‫‪Extreme Order Block‬‬

‫‪ - 2 – 2‬اردر بالک فیلیپ (‪ :) Flip‬اردر بالکی که در سمت مخالف اردر بالکی که قیمت را نگه داشته است‪ ،‬تشکیل می شود را‬
‫اردربالک فلیپ می گویند‪ .‬بعبارتی ادربالکی است که در اثر تبدیل نواحی عرضه به تقاضا و بالعکس‪ ،‬تقاضا به عرضه تشکیل میشود‪.‬‬
‫این اردر بالک ها می توانند در ابتدای روند و در ادامه روند تشکیل شوند‪ .‬همچنین این اردربالک ها می توانند تنها یک کندل باشند‪.‬‬

‫‪Order Block‬‬
‫‪Flip Order Block‬‬

‫‪Flip Order Block‬‬


‫‪Order Block‬‬

‫فیلیپ ‪ Choch‬یا ریورسال‬ ‫فیلیپ ‪ Choch‬یا ریورسال‬

‫‪Order Block‬‬
‫‪Flip Order Block‬‬
‫‪Flip Order Block‬‬
‫‪Order Block‬‬

‫فیلیپ ‪ BOS‬یا ادامه دهنده‬ ‫فیلیپ ‪ BOS‬یا ادامه دهنده‬

‫در اینجا نیاز است که راجب اردر بالک دیگری به نام ‪ Decision‬یا تصمیم گیری هم صحبت شود‪ .‬این اردر بالکی است که در آن‬
‫تصمیم به شکست سطح اصلی گرفته می شود‪ .‬این اخرین اردر بالک قبل از شکست سطح است‪ .‬دقت کنید که این اردر بالک با نوع‬
‫فلیپ متفاوت است و به جایی برخورد نمی کند‪ .‬این اردربالک به اندازه نوع ‪ Extreme‬و فیلیپ ارزش ندارد‪ .‬به طور کلی هر فیلیپی‬
‫می تواند ‪ Decision‬باشد اما هر ‪ Decision‬ی فیلیپ نیست‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫‪Decision‬‬
‫‪Decision‬‬

‫‪Extreme‬‬ ‫‪Extreme‬‬

‫‪ Decision‬قبل از ‪Choch‬‬ ‫‪ Decision‬بعد از ‪Choch‬‬

‫‪Decision‬‬

‫‪Extreme‬‬

‫فیلیپی که ‪ Decision‬هم هست‬

‫فیلیپ های متعددی می تواند درون ساختار ما وجود داشته باشد اما فیلیپی مهم است که ‪ – 1‬باعث شکست ‪ order flow‬یا همان‬
‫‪ Choch‬می شود‪ -2 .‬فیلیپی که باعث شکست سطح اصلی یا همان ‪ BOS‬اصلی می شود‪.‬‬

‫در شماتیک مقابل‪ ،‬فلیپ اول باعث ‪ choch‬شده است‬


‫و فیلیپ دوم باعث ‪. BOS‬‬
‫‪Extreme‬‬

‫‪Flip‬‬

‫‪Flip‬‬

‫‪Extreme‬‬

‫‪27‬‬
‫مهم ترین اردر بالک همان نوع ‪ Extreme‬است‪ .‬اما برای آنهایی که می خواهند تهاجمی تر (‪ )Aggressive‬عمل کنند‪ ،‬می توانند‬
‫روی فلیپ ها ریسک کنند‪ .‬روی هر دو فلیپ می توان ریسک ورود داشت اما کاربرد فلیپی که باعث ‪ BOS‬اصلی می شود بیشتر در‬
‫برگشت قیمت است که اگر شکسته شود‪ ،‬می تواند نشانه زودهنگامی برای ‪ Choch‬باشد تا اینکه صبر کنید تا اردربالک ‪Extreme‬‬
‫شکسته شود‪ .‬این بیشتر زمانی کاربرد دارد که موج ‪ expansion‬ما شارپ است و اگر بخواهیم تا رسیدن به اردربالک ‪Extreme‬‬
‫صبر کنیم‪ ،‬فرصت ما ازدست می رود‪ .‬فیلیپی که باعث شکست ‪ order flow‬یا همان ‪ Choch‬شده است هم می تواند ناحیه برای‬
‫زودهنگامی برای ریورس قیمت باشد نسبت به اینکه ریورس را از اردر بالک ‪ Extreme‬بگیریم‪.‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬در سبک ‪ RTM‬از سواپ فلگ ها استفاده می شود‪ .‬یعنی گره ای که حاصل اینگلف ناحیه مقابل خود است‪ .‬اما در‬
‫اینجا صحبت از فیلیپ است‪ .‬این تفاوت ناحیه درآوردن در اسمارت مانی و ‪ RTM‬است‪.‬‬

‫شکسته شدن این فیلیپ‪ ،‬می تواند‬


‫سیگنالی ‪ Aggressive‬برای‬
‫‪ Choch‬اصلی باشد‪.‬‬
‫‪Extreme‬‬

‫‪Flip‬‬
‫‪ Choch‬اصلی اینجا‬
‫‪Flip‬‬ ‫رخ می دهد‪.‬‬

‫‪Extreme‬‬

‫‪Extreme‬‬
‫این فلیپ می تواند ناحیهای‬
‫‪Flip‬‬
‫‪ Aggressive‬برای برگشت‬
‫قیمت باشد‪.‬‬
‫‪Flip‬‬
‫ناحیه اصلی برای‬
‫‪Extreme‬‬
‫برگشت قیمت‬

‫‪28‬‬
‫به این نکته بسیار مهم دقت کنید که وجود نقدینگی بعد از اردربالک‪ ،‬اعتبار هر اردربالکی را ازبین می برد‪ .‬اگر بعد از اردربالک‬
‫‪ Extreme‬و فیلیپ نقدینگی وجود داشته باشد‪ ،‬اعتبار آن اردر بالک از بین می رود و نباید روی آنها ریسک کرد‪ .‬البته دقت کنید که‬
‫اگر بعد از اردربالک ‪ Extreme‬نقدینگی وجود داشته باشد‪ ،‬اما قیمت فقط تا حدود ‪ 60‬تا ‪ %70‬لگ قبلی پیش روی کند‪ ،‬در صورتی‬
‫که ستاپ ورودی تشکیل شود‪ ،‬می توان روی آن ریسک کرد‪ .‬اما اگر قیمت تا درون ناحیه ‪ Extreme‬پیش روی کند‪ ،‬ما دیگر روی‬
‫این ناحیه ریسک نخواهیم کرد و فرض را بر این می گذاریم که قیمت آمده که نقدینگی را بردارد‪.‬‬
‫از اردربالک های ‪ Extreme‬همواره انتظار می رود که قیمت را ‪ hold‬کنند اما این انتظار روی فیلیپ ها وجود ندارد‪ .‬اعتبار فلیپ‬
‫زمانی که ‪ -1‬جایی را ‪ mitigate‬کرده باشد ؛ ‪ – 2‬قبل از رسیدن به آنها ‪ inducement‬وجود داشته باشد ؛ ‪ – 3‬جایی را ‪sweep‬‬
‫کرده باشند ؛ باال می رود‪.‬‬

‫‪Extreme‬‬

‫‪Flip‬‬

‫‪Flip‬‬
‫‪Extreme‬‬

‫این لگ نقدینگی پیش از خود را ‪ sweep‬کرده و‬


‫اردربالک ماقبل خود را ‪ mitigate‬کرده است‪.‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬همانطور که در تصویر باال مشاهده می کنید‪ sweep ،‬کردن در تایم پایین رخ داده است و به نظرم با رفتن به تایم‬
‫پایین هر لگی جایی را ‪ sweep‬کرده است‪ .‬در مورد ‪ mitigate‬هم این موضوع صادق است‪ mitigate .‬کردن ‪ ،‬به گفته مدرس‪ ،‬در‬
‫همین حد که به یه کندل قبل از خود هم برخورد کرده باشد‪ ،‬کفایت است! بنابراین‪ ،‬به نظر من ‪ sweep‬و ‪ mitigate‬تقریبا همیشه رخ‬
‫می دهد و به همین دلیل هم نیاز به برسی ندارد‪ .‬ان چیزی که اهمیت دارد‪ ،‬وجود ‪ inducement‬قبل از رسیدن به فلیپ است‪.‬‬

‫‪29‬‬
‫‪ - 3 – 2‬سایر اردربالک ها‪ :‬مابقی اردربالک ها که جزء دو دسته باال نیستند‪ ،‬جزء این دسته محسوب می شوند که در حالت عادی فاقد‬
‫اعبتار هستند مگر اینکه‪:‬‬
‫‪ -1‬عضو زنجیره ای باشند ؛ یعنی اردر بالک دیگری را ‪ mitigate‬کرده باشد‪ .‬دقت کنید‬
‫که این اردر بالک باید یک اردر بالک تایم پایین باشد که در تایم مرجع به صورت یک کندل‬
‫دیده شود‪ .‬اگر اردر بالکی واضح باشد‪ ،‬مناسب نیست چراکه تبدیل به نقدینگی میشود‪.‬‬
‫‪Flip‬‬
‫‪ – 2‬قبل از آنها ‪ inducement‬وجود داشته باشد‬
‫‪ – 3‬جایی را ‪ sweep‬کرده باشند‪.‬‬

‫تصویر زیر مثالی از کاربرد موارد باالست‪ .‬ابتدا در تایم باالتر ‪ Choch‬مشاهده می شود‪ .‬سپس باید بعد از آن‪ ،‬تمام نواحی درون لگ‬
‫را مشخص کنیم‪.‬‬

‫‪Choch‬‬

‫‪Extreme of MBOS‬‬

‫‪Extreme of MBOS‬‬

‫‪Extreme of MBOS‬‬
‫‪Extreme of MBOS‬‬

‫‪Extreme of MBOS‬‬

‫‪Extreme‬‬

‫تمامی نواحی مشخص شده اردربالک های نوع ‪ Extreme‬هستند‪ .‬حال باید آنهایی که اعتبار دارند را نگه داریم و مابقی را حذف کنیم‪.‬‬

‫‪30‬‬
‫شماره ‪ 1‬به این دلیل که در زیر خود تجمع چند شدو را دارد‪ ،‬فاقد اعتبار است‪.‬‬
‫شماره ‪ 2‬به این دلیل که در باالی خود نقدینگی دارد و در تایم پایین تر ‪ sweep‬کرده و اردر بالک تایم پایین تری را ‪mitigate‬‬
‫کرده‪ ،‬معتبر است‪.‬‬
‫شماره ‪ 3‬و ‪ 4‬چون تجمع نقدینگی دارند‪ ،‬فاقد اعتبار هستند‪.‬‬
‫شماره ‪ 5‬هم بعد از تایید بازار با یه کندل به آن بازگشته و به طور کامل آن را ‪ mitigate‬کرده و لذا اعتبار ندارد‪.‬‬
‫شماره ‪ 6‬هم معتبر است‪.‬‬

‫زمانی که قیمت با اردربالک های شماره ‪ 6‬و ‪ 2‬باز می گردد می توان با ستاپ وارد شد‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬دقت کنید که ما قرار نیست اسمارت مان ی خالص را کار کنیم‪ .‬این نواحی که به آنها اشاره شد ‪ ،‬طبق اسمارت مانی است و‬
‫زمانی درست خواهند بود که استراکچر به درستی تشخیص داده شود‪.‬‬

‫ادامه مارکت استراکچر‬


‫انواع استراکچرهایی که با آن روبه رو خواهد بود به قرار زیر است‪:‬‬
‫‪ - 1‬استراکچر ساده‪ :‬شکل مقابل یک روند قیمتی را نشان می دهد که تمامی اصالحات قیمتی تقریبا از‬
‫یک تایم فریم هستند‪.‬‬

‫‪31‬‬
‫‪ – 2‬استراکچر نیمه پیچیده‪ :‬استراکچری نیمه پیچیده است که روند‬
‫قیمتی مشتکل از ‪ 2‬تایم فریم باشد‪ .‬شکل مقابل یک استراکچر نیمه‬
‫پیچیده را نشان می دهد که مثال بازار در ابتدا به صورت لگ های‬
‫‪ 5‬دقیقه ای حرکت می کرده اما در ادامه یک لگ ‪ 15‬دقیقه شکل‬
‫می گیرد‪.‬‬

‫‪ – 3‬استراکچر پیچیده‪ :‬شکل زیر یک استراکچر پیچیده را نشان می دهد که در آن بازار با سه تایم فریم حرکت کرده است‪.‬‬

‫‪ – 4‬در رنج های قیمتی‪ :‬تعیین استراکچر در رنج‬


‫ها بقدری دشوار است که به طوری کلی نباید اصال‬
‫در رنج ها به دنبال استراکچر بود و در این جاها‬
‫باید از ‪ sweep‬ها استفاده کرد‪ .‬نحوه تشخیص رنج‬
‫ها بدین صورت است که اگر بازار مثال یک کف‬
‫رو بشکند و سپس در ادامه سقف را بزند‪ ،‬می توانیم‬
‫اینطور فرض کنیم که احتماال رنج ما شروع شده‬
‫رنح قیمتی‬ ‫است‪.‬‬

‫‪32‬‬
‫تایم فریم لگ ها‬
‫برعکس آنچه که در ابتدای دوره گفته شد‪ ،‬ما از تایم پایین به باال حرکت می کنیم‪ .‬از تایم ‪ 5‬یا ‪ 1‬دقیقه شروع به تحلیل می کنیم‪.‬‬
‫اصالحاتی که سه کندلی هستند متعلق به همان تایم فریم هستند‪ .‬البته دقت کنید که نمیتوان نگاه فرمولی به چارت داشت و مثال ‪ 3‬کندل‬
‫را متعلق به این تایم و بگیریم و ‪ 4‬کندل را نه!‬
‫در الیو بازار اگر لگی شروع به ساخت ساختار داخلی کد‪ ،‬این احتمال وجود خواهد داشت که این لگ در حال ساخت یک لگ تایم‬
‫باالتر باشد که در نتیجه ما شاهد ‪ Choch‬خواهیم بود اما این ‪ choch‬طبق بایاس تایم باالتر‪ ،‬می تواند فقط یک اصالح تایم باالتر‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ ‬نکته‪ :‬از آنجایی که ما فقط تایم فریم های روزانه‪ 4 ،‬ساعته‪ 1 ،‬ساعته‪ 15 ،‬دقیقه‪ 5 ،‬دقیقه و ‪ 1‬دقیقه را برسی می کنیم‪ ،‬بدیهی‬
‫است که نمی توانیم تمامی ساختارها را به این تایم فریم ها نسبت دهیم‪ .‬یعنی مثال در چارت شما ‪ consilidation‬ی را می بینید که‬
‫بزرگتر از ساختار ‪ order flow‬ی شماست اما کوچکتر از ‪ 1‬ساعته شماست‪ .‬می بنید که شما دنبال ‪ order flow‬ی ‪ 15‬دقیقه بودید‬
‫اما بازار قرار نیست مطابق ‪ plan‬شما حرکت کند‪.‬‬

‫اردربالک های مهم‬


‫مرحله اول ‪ -‬قبل از اردربالک‪ :‬تا به حال سه نوع اردربالک معرفی شد؛ ‪ flip ، extreme‬و سایر‪ .‬در ابتدا ما تمامی این اردربالکها‬
‫را مشخص می کنیم‪ .‬سپس اردربالک هایی را که ماقبل خود نقدینگی دارند را حذف می کنیم‪ .‬اگر فقط ایمباالنس قبل از اردربالک‬
‫باشد‪ ،‬می توانیم با ا غماض آن اردر بالک را بپذریم‪ ،‬اما اگر نقدینگی وجود داشته باشد‪ ،‬غیرقابل پذیرش خواهند بود‪.‬‬
‫مرحله دوم ‪ -‬بعد از اردربالک‪ :‬اردربالک هایی که بعد از مرحله اول باقی می مانند‪ ،‬باید از نظر نقدینگی و ایمباالنس بعد از خودشان‬
‫و همچنین سویپ و میتیگیت یا همان ورود به زنجیره ؛ مورد ارزیابی قرار گیرند و دست کم باید ‪ 3‬تا از این موارد را داشته باشند‪.‬‬
‫البته اردربالک های ‪ extreme‬یا همان منشاء حرکت نیاز به بررسی در این مرحله ندارند چون اگر زده شوند‪ ،‬تحلیل اشتباه بوده‬
‫است‪ .‬اما با وجود تحلیل درست‪ ،‬اردربالک فیلیپ میتواند زده شود و بازار از ‪ extreme‬برگردد‪.‬‬

‫روش تحلیل‬
‫ابتدا بایاس تایم مرجع خود را مشخص می کنیم و سپس آخرین لگ در الیو بازار را در تایم پایین برسی و از یک نقطه در تایم پایین‬
‫شروع به مشخص کردن استراکچرمی کنیم‪ .‬نیازی به باالبردن تایم فریم نیست زیرا اصالح های تایم باال در همان تایم قابل مشاهده‬
‫هستند‪ .‬پس ما از تایم پایین ساختارهای تایم باال را مشخص می کنیم و در جهت بایاس ترید خواهیم کرد‪.‬‬
‫شماتیک زیر را در نظر بگیرید‪ .‬با فرض اینکه بایاس تایم مرجع صعودی است‪ ،‬به تایم ‪ 5‬دقیقه برای مشخص کردن استراکچر‬
‫میرویم‪ .‬شماتیک زیر روند قیمت در تایم ‪ 5‬دقیقه را نشان می دهد‪.‬‬

‫‪33‬‬
‫‪ -4‬بازار در اینجا مجددا یک حرکت تایم ‪ 15‬دقیقه ای شکل می دهد و کف ساختار ‪ 5‬دقیقه ای را می شکند‪ .‬در‬
‫اینجا ما فرض را بر نزولی شدن روند نمی گذاریم زیرا همچنان بایاس تایم مرجع صعودی است‪ .‬لذا در اینجا که‬
‫مجددا یک ساختار ‪ 15‬دقیقه ای شکل گرفته است‪ ،‬باید در‪ %50‬لگ ‪ 15‬دقیقه ای قبلی دنبال نقطه ورود باشیم‪.‬‬
‫این همان کاربرد مشخص کردن ساختارهای داخلی است‪ .‬یعنی مثال تا زمانی که بازار لگ های ‪ 5‬دقیقه ای میسازد‪،‬‬
‫ما در ‪ %50‬لگ ‪ 5‬دقیقه ای قبلی دنبال نقطه ورود می گردیم‪ ،‬اما به محض اینکه کف لگ ‪ 5‬دقیقه ای شکسته‬
‫میشود‪ ،‬به این معنی است که اصالح تایم باالتر‪ ،‬که در اینجا ‪ 15‬دقیقه ای است‪ ،‬در حال شکل گیری است‪ .‬لذا باید‬
‫در ‪ %50‬لگ ‪ 15‬دقیقه ای قبلی دنبال نقطه ورود باشیم‪ ،‬نه ‪ %50‬لگ های ‪ 5‬دقیقه ای قبلی‪.‬‬

‫‪ – 1‬بازار تا به اینجا‬
‫ساختار ‪ 5‬دقیقه ای‬
‫ساخته است‪.‬‬

‫‪ – 5‬در اینجا بازار یک لگ ‪4‬‬


‫ساعته ساخته است‪ .‬لذا باید در‬
‫‪ 50%‬لگ ‪ 4‬ساعته قبلی دنبال‬
‫نقطه ورود باشیم‪.‬‬

‫‪ – 3‬با توجه اینکه ساختار تایم مرجع‬


‫صعودی است‪ ،‬هر باری که یک ‪BOS‬‬
‫تاییده شده داریم‪ ،‬در‪ %50‬لگ قبلی‬
‫‪ – 2‬اما در اینجا وقتی کف لگ ‪ 5‬دقیقه ای‬
‫می شکند‪ ،‬به این معنی است که یک اصالح‬ ‫نقطهنقطه ورود هستیم‪ .‬همانطور که پیداست‬ ‫دنبال‬
‫دنبال‬ ‫به‬
‫تایم باالتر شروع شده است که در اینجا‬ ‫در حال پیشروی با روند بازار هستیم و نیاز به‬
‫ساختار ‪ 15‬دقیقه ای است‪.‬‬ ‫رفتن به تایم باال نداریم چراکه حرکات تایم باال در‬
‫دقت کنید که با این ‪ choch‬ی که رخ داده‬ ‫همین تایم فریم مشخص هستند‪.‬‬
‫است ‪ ،‬ساختار را نزولی در نظر نمی گیریم‬
‫زیرا بایاس تایم مرجع صعودی است‪.‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬همانطور که در شماتیک باال پیداست‪ ،‬طبق شعر کبوتر با کبوتر‪ ،‬باز با باز کند پرواز‪ ،‬اصالح هر تایم فریم تا تایم‬
‫فریم هم تایم خود است‪ .‬در اینجا یک مشکلی پیش می آید‪ .‬همانطور که گفته شد‪ ،‬شما تایم فریم های خود را ‪ 4‬ساعته‪ 1 ،‬ساعته‪15 ،‬‬
‫دقیقه و‪ 5‬دقیقه انتخا ب می کنید‪ .‬اما بازار که قرار نیست طبق تایم فریم های شما حرکت کند‪ .‬اگر اصالح ‪ 10‬دقیقه ای یا ‪ 20‬دقیقه‬
‫ای یا ‪ 2‬ساعته یا ‪ 8‬ساعته یا ‪ ...‬شکل گرفت چه؟‬

‫تصویر زیر مربوط به نماد یورو به دالر در تایم ‪ 5‬دقیقه است‪ .‬از یک کف در تایم ‪ 5‬دقیقه شروع به ترسیم استراکچر می کنیم‪.‬‬
‫اصالحات ‪ 3‬کندلی را مربوط به تایم ‪ 5‬دقیقه در نظر می گیریم و کمتر از آن را به حساب نمی آوریم‪ .‬بیش از ‪ 3‬کندل را مربوط به‬
‫تایم های باالتر در نظر می گیریم‪ .‬برای تشخیص تایم فریم هر ساختاری‪ ،‬می توانیم تایم فریم را تا جایی باال ببریم که ساختار مورد‬
‫نظر ما سه کندلی دیده شود‪ .‬در اینصورت آن ساختار متعلق به آن تایم فریم است‪ .‬یکی دیگر از راه های تشخیص تایم فریم هم تشکیل‬
‫ساختار داخلی در دل ساختار است‪ .‬در این صورت ساختار فوق متعلق به تایم باالتر است‪.‬‬

‫‪34‬‬
‫‪ - 2‬این اصالح چون درون خود‬ ‫‪ - 1‬این اصالح داخلی‪ 15 ،‬دقیقه ای است‪.‬‬
‫ساختار ‪ 15‬دقیقه ای دارد‪ ،‬احتماال‬ ‫لذا این خود نشانه ای است که قرار است‬
‫مربوط به تایم ‪ 1‬ساعته است‪.‬‬ ‫یک اصالح تایم باالتر تشکیل شود‪.‬‬

‫‪15 m‬‬

‫‪1h‬‬

‫اصالحات ‪ 5‬دقیقه ای‬

‫‪ – 3‬این کف یک ساعته است و انتظار می رود که‬


‫موجی که در شماره ‪ 2‬توضیح داده شد‪ ،‬تا اینجا اصالح‬
‫کند‪ .‬اما چون در این کف نقدینگی وجود دارد ‪...‬‬

‫‪ ... – 4‬انتظار می رود که بازار تا ‪%50‬‬


‫ساختار ‪ 4‬ساعته اصالح کند که می شود از‬
‫اینجا تا سقف باال‪.‬‬

‫همانطور که گفته شد‪ ،‬تایم فریم هایی که ما در اختیار داریم روزانه‪ 4 ،‬ساعته‪ 1 ،‬ساعته‪ 15 ،‬دقیقه و ‪ 5‬دقیقه و ‪ 1‬دقیقه است‪ .‬اما شما‬
‫در حین ‪ mapping‬چارت‪ ،‬ساختارهایی را مشاهده می کنید که بین این تایم فریم ها هستند‪ .‬مثال ساختاری را در نظر بگیرید که در‬
‫تایم ‪ 5‬دقیقه ‪ 5‬کندلی است اما در ‪ 15‬دقیقه ‪ 2 ،‬کندلی است‪ .‬بدیهی است که این ساختار نه ‪ 5‬دقیقه است و نه ‪ 15‬دقیقه‪ .‬این ها جزء‬
‫‪ plan‬ما نیستند و نمی توان کاری هم کرد‪ .‬یعنی نمی توان کل بازار را فقط به تایم فریم هایی که در اختیار داریم یا قرار است کار‬
‫کنیم‪ ،‬تقسیم بندی کنیم‪ .‬از طرفی هم ممکن نیست که بتوانیم همه تایم فریم ها را در نظر بگیریم و کار کنیم‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬در تعیین تایم فریم به موج ‪ consolidation‬توجه می کنیم نه ‪ . expansion‬در مثال زیر‪ ،‬محدوده یا مرز میان امواج‬
‫‪ consolidation‬و ‪ expansion‬مشخص شده است‪.‬‬

‫‪35‬‬
‫‪ – 1‬این یک موج در تایم فریم ‪ 5‬دقیقه است‪ .‬بدیهی است‬
‫که چون بیش از ‪ 3‬کندل است‪ ،‬متعلق به تایم ‪ 5‬دقیقه نیست‪.‬‬

‫‪ – 2‬در تایم فریم ‪ 1‬ساعته موج باال به شکل زیر است‪.‬‬

‫‪ – 3‬امواج ‪expansion‬‬

‫‪ – 4‬این ‪ 3‬کندل فقط ‪consolidation‬‬


‫حساب می شوند‪.‬‬

‫امواج ‪expansion‬‬ ‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬البته مدرس بعدا محدوده ‪ consolidation‬را‬


‫تغییر می دهد! در ویدئوهای آینده خواهید دید که مدرس این محدوده‬
‫را به صورت شکل مقابل تغییر می دهد! حال اینکه کدام تعریف‬
‫درست است در حاله ای از ابهام باقی می ماند! با این تعریف‬
‫جدید‪ ،‬تقریبا تمامی ‪ consolidation‬هایی که قبال لیبل تایم پایین‬
‫تر به آنها زدیم‪ ،‬اکنون جزء تایم باالتر در نظر گرفته می شوند!‬
‫علی ایحال فعال این موضوع برای نگارنده مبهم باقی می ماند!‬
‫همچنین مشخص نیست که شروع ‪ expansion‬از کجا باید در‬
‫نظر گرفته شود‪ .‬از کف ‪ consolidation‬یا از سقف آن؟‬
‫به این نکته هم دقت کنید که طبق فرکتال‪ ،‬هر ‪ expansion‬ی خود‬
‫در تایم باالتر‪ consolidation ،‬ی برای یه لگ تایم باالتر‬
‫محسوب می شود‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬قانون سه کندلی را برای هر دو‬
‫محدوده ‪consolidation‬‬
‫موج می توان اعمال کرد‪.‬‬

‫‪36‬‬
‫به طور مثال‪ ،‬مدرس در میت ‪ 6‬فروردین‪ ،‬قسمت‬
‫اول‪ ،‬در دقیقه ‪ 5‬؛ صراحتا اعالم می کند که گره‬
‫مقابل‪ ،‬متعلق به تایم یک ساعته نیست زیرا‬
‫‪ consolidation‬آن از ‪ 2‬کندل تشکیل شده و‬
‫سومی هم که کال از ‪ consolidation‬خارج شده‬
‫است‪ .‬یعنی آن کندل وسط را اصال به حساب‬
‫نیاورده است‪ .‬اما بعدا طبق این تعریف جدید‪ ،‬ان‬
‫کندل وسط هم به حساب می اورد‪ .‬یعنی به طور‬
‫کلی تا زمانی که کندل از سقف ‪consolidation‬‬
‫خارج نشود‪ ،‬جزء ‪ consolidation‬محسوب‬
‫میشود‪.‬‬

‫این کندل را اصال به‬


‫حساب نیاورد‪.‬‬

‫نقاط ورود‬

‫در این قسمت هم ورود به روش اسمارت مانی توضیح داده خواهد شد و هم اسمارت مانی شخصی سازی شده‪ .‬علت هم این است که‬
‫ورود به روش اسمارت مانی ریسکی تر است و در عوض سیگنال های بیشتری می دهد‪ .‬اما در روش شخصی سازی شده‪ ،‬ورودها‬
‫‪ safe‬تر است و از آنطرف سیگنال های کمتری هم صادر می شود‪.‬‬
‫اگر چارتی را در یک هفته گذشته برسی و مشاهده کردید که ورودهای اسمارت مانی روی آن جواب می دهد‪ ،‬می توانید از ورودهای‬
‫اسمارت مانی استفاده کنید‪ .‬اما اگر چنین نیست‪ ،‬می توانید از ورودهای شخصی سازی شده استفاده کنید‪ .‬به این نکته هم دقت کنید که‬
‫بازار مدام در حال تغییر فاز است‪ .‬در یک دوره ای ورودهای اسمارت مانی روی یک چارت جواب میدهد و در دوره ای خیر‪ .‬به‬
‫همین دلیل تا یک هفته گذشته را برسی کنید تا مطمن شوید از کدام روش استفاده کنید‪.‬‬

‫نقاط ارزان فروشی (‪ )discount‬و گران فروشی (‪)premiume‬‬


‫همانطور که بارها در گذشته اشاره شد‪ ،‬همیشه منتظر می مانیم که بازار تا ‪ %50‬لگ قبلی را اصالح کند و سپس در آن نواحی دنبال‬
‫سیگنال ورود می گردیم‪ .‬اما در اینجا الزم است که گفته شود که همه نمادها همواره ‪ %50‬لگ قبلی خود را اصالح نمی کنند‪ .‬این‬
‫مورد را در شاخص های بورسی زیاد مشاهده می کنید‪ .‬یعنی این نمادها وقتی در روندی قرار می گیرند‪ ،‬خیلی کم اصالح می کنند‪.‬‬

‫‪37‬‬
‫خریدارن همیشه تمایل دارند که ارزانتر بخرند و فروشندها همیشه تمایل دارند که گرانتر بفروشند‪ .‬به همین دلیل در یک روند صعودی‪،‬‬
‫نیمه دوم لگ قبلی منطقه ارزان فروشی و مناسب برای خرید است و نیمه اول لگ‪ ،‬منطقه گران فروشی و نامناسب برای خرید است‪.‬‬
‫در یک روند نزولی هم‪ ،‬نیمه دوم لگ قبلی را منطقه گران فروشی و مناسب برای فروش است و نیمه اول لگ قبلی‪ ،‬منطقه ارزان‬
‫فروشی و نامناسب برای فروش است‪.‬‬

‫‪premiume‬‬
‫‪50%‬‬ ‫‪premiume‬‬
‫‪discount‬‬ ‫‪50%‬‬

‫‪discount‬‬

‫در تایم پایین بعد از شکست ‪ order flow‬هم مجددا باید نواحی ‪ discount‬و ‪ premiume‬ترسیم شوند تا در این نواحی وارد بازار‬
‫شد‪.‬‬

‫‪ ‬نظرشخصی‪ :‬سقف باکس همیشه ‪ premium‬و کف باکس همیشه ‪ discount‬است‪ .‬طبق روال گذشته‪ ،‬همواره در کف خریدار و‬
‫در سقف فروشنده ایم‪ .‬در روند صعودی وقتی قیمت به کف باکس رسید خریدار و در روند نزولی‪ ،‬وقتی به سقف باکس رسید‪،‬‬
‫فروشندهایم‪ .‬این کار یعنی همیشه اول اجازه دهیم بازار‪ %50‬اصالح کند و سپس به دنبال موقعیت ورود باشیم‪.‬‬

‫ورودهای اسمارت مانی‬


‫‪ - 1‬ورود ریسکی شماره ‪ : 1‬ست لیمیت اردر در اردربالک‬
‫در این ستاپ‪ ،‬از قبل در ابتدای اردربالک اردر ست می کنیم‪ .‬الزم به یادآوری است که اردربالک‬
‫باید از نظر وجود نقدینگی و ایمباالنس در قبل و بعد از خودش بررسی شود‪ .‬همچین باید از نظر‬
‫‪ sweep‬و ‪ mitigatation‬هم بررسی شود‪ .‬اگر ‪ 3‬شرط از ‪ 4‬شرط فوق را دارا بود‪ ،‬اردر ست‬
‫خواهیم کرد‪.‬‬

‫‪ - 2‬ورود ریسکی شماره ‪ : 2‬ورود با تاییدیه در اردربالک‬

‫‪38‬‬
‫در این ستاپ بعدا از رسیدن قیمت به اردربالک‪ ،‬منتظر شکست ‪ order flow‬می مانیم و سپس در برگشت به ناحیه ‪ %50‬ورود‬
‫میکنیم (شکل ‪ .)1‬به این نوع ورود ستاپ بازگشتی می گویند‪ .‬اگر بازار بعد از شکست ‪ order flow‬به ناحیه ‪ %50‬بازنگشت‪،‬‬
‫میتوانیم در ادامه مسیر وارد شویم (شکل ‪ .)2‬به این نوع ورود‪ ،‬ستاپ ادامه دهنده می گویند‪.‬‬

‫شکل ‪1‬‬ ‫شکل ‪2‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬در سه حالتی که ‪ -1‬موج برگشتی به ناحیه خیلی شارپ است (شکل ‪ – 2 )1‬موج اصالحی عمیق تر از اصالح های‬
‫‪ choch – 3‬خیلی مورد تایید نیست (مثال به دلیل وجود نقدینگی‪ ،‬بسته نشدن با بدنه کندل وغیره) ؛ الزم‬ ‫دیگر است (شکل ‪)2‬‬
‫است که تاییدیه قوی تری گرفته شود‪ .‬لذا بعد از ‪ choch‬میبایستی یه ‪ BOS‬هم گرفته شود‪ .‬به این حالت ‪double confermation‬‬
‫گفته میشود‪.‬‬

‫شکل ‪1‬‬ ‫شکل ‪2‬‬

‫ورودهای شخصی سازی شده‬


‫‪ -1‬ورود برای حالتی که لگ برگشتی اصالحی باشد‪.‬‬
‫در ورودهای شخصی سازی شده‪ ،‬نیازی به ترسیم نواحی اردربالک نیست‪.‬‬
‫زمانی که حرکات اصالحی هستند‪ ،‬امکان گرفتن ‪ choch‬وجود دارد‪ .‬به همین‬
‫دلیل زمانی که قیمت تا ‪ %50‬لگ قبلی خود را اصالح می کند‪ ،‬اولین ‪choch‬‬
‫سیگنال ورود است‪ .‬این موضوع در شماتیک مقابل نشان داده شده است‪.‬‬

‫البته در صورتی که مارکت اصالحی حرکت می کند‪ ،‬می توان از نواحی فیلیپ هم استفاده کرد‪ .‬در شماتیک زیر‪ ،‬قیمت به صورت‬
‫حرکت اصالحی به ناحیه فیلیپ نزدیک می شود‪ .‬بعد از زدن ‪ draw‬و تشکیل الگوی کندلی‪ ،‬می توان وارد پوزیشن شد‪.‬‬
‫‪39‬‬
‫‪draw‬‬

‫‪50%‬‬

‫‪ -2‬ورود برای حالتی که لگ برگشتی شارپ باشد‪.‬‬


‫اگر لگ برگشتی شارپ باشد‪ ،‬باید در ناحیه ‪ %50‬با تشکیل الگوی کندلی وارد پوزیشن شد‪ .‬علت استفاده از الگوی کندی هم این است‬
‫که اوال وقتی حرکات شارپ هساتند اصال اصالحی درون آنها شکل نمی گیرد که ما با شکست آنها دیدگاه بگیریم و دوما خود این‬
‫الگوها در تایم های پایین تر شکست ساختار هستند‪ .‬دقت کنید که لگی شارپ است که طول آن دست کم ‪ 1.5‬برابر بلندترین لگ های‬
‫قبلی باشد‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬لگ برگشتی می تواند ترکیبی از حالت اصالحی و شارپ باشد‪ .‬در شکل ‪ ، 1‬لگ برگشتی تا ناحیه ‪ %50‬شارپ است‪ ،‬اما‬
‫درادامه اصالحی می شود‪ .‬تا زمانی که شارپ است و به ‪ %50‬می رسد‪ ،‬به دنبال الگویی کندلی هستیم‪ ،‬اما وقتی اصالحی می شود‬
‫بایستی به دنبال ‪ choch‬باشیم‪ .‬در شکل ‪ ،2‬لگ برگشتی در ابتدای مسیر اصالحی است اما شارپ وارد ناحیه ‪ %50‬می شود‪ .‬در این‬
‫حالت بعد از ناحیه ‪ %50‬به دنبال الگوی کندلی خواهیم بود‪.‬‬

‫‪50%‬‬ ‫‪50%‬‬

‫شکل ‪1‬‬ ‫شکل ‪2‬‬

‫حالتی هم که بازار بسیار فشرده حرکت می کند‪ ،‬به این صورت که یک کندل صعودی و سپس یک کندل نزولی می زند‪ ،‬بهتر است‬
‫با استفاده از ‪ draw‬سیگنال ورود بگیرید‪ .‬همچنین با باالبردن تایم فریم‪ ،‬ساختار فشرده محو خواهد شد‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬دقت کنید که در شماتیک های باال‪ ،‬لگ های برگشتی فاقد پیچیدگی بودند‪ .‬یعنی همگی از یک تایم فریم بودند‪ .‬اما اگر لگ‬
‫برگشتی متشکل از بیش از یک تایم فریم باشد‪ choch ،‬تایم باالتر مالک است‪ .‬در این شرایط اگر فیلیپ اکستریمی ‪ ،‬مطابق آنچه در‬
‫شماتیک زیر می بینید وجود داشته باشد‪ ،‬می توان شکست انها را ‪ choch‬حساب کرد‪ ،‬جای اینکه منتظر شکست اکستریم باشیم‪.‬‬
‫شماتیک زیر چارتی را نشان می دهد که متشکل از ‪ 2‬تایم فریم ‪ 5‬و ‪ 15‬دقیقه است‪.‬‬

‫‪40‬‬
‫‪ – 5‬این یک فیلیپ است‪ .‬می توان با شکست این سیگنال ریورس دریافت‬
‫کرد به جای اینکه منتظر شکست اکستریم ‪ 15‬دقیقه ای باشیم‪.‬‬

‫‪ – 4‬این فیلیپ نیست‬


‫زیرا به اکستریم نفوذ‬
‫کرده است‪.‬‬

‫‪50%‬‬

‫‪ - 1‬بازار تا به اینجا ساختار‬ ‫‪ – 2‬اولین لگ ‪ 15‬دقیقه ای ساخته‬ ‫‪ – 3‬این لگ باعث یک ‪choch‬‬


‫‪ 5‬دقیقه ای ساخته است‪.‬‬ ‫می شود و یک ‪ choch‬شکل‬ ‫می شود اما به معنی سیگنال‬
‫میگیرد اما چون زیر ‪ %50‬است‪،‬‬ ‫ورود نیست زیرا ساختار کلی‬
‫برای ما اهمیتی ندارد‪.‬‬ ‫متشکل از ‪ 2‬تایم فریم است و‬
‫حاال دیگر باید کف ‪ 15‬دقیقه قبلی‬
‫شکسته شود تا سیگنال ریورس‬
‫قیمت باشد‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬در اینجا فرصت است که راجع به موضوعی صحبت شود‪ .‬برای تحلیل ابتدا باید ‪ bearish‬یا ‪ bullish‬بودن تایم مرجع ما‬
‫مشخص باشد‪ .‬سپس در تایم پایین برای اینکه با بازار یا همان روند پیش برویم‪ ،‬مارکت استراکچر را از تایم پایین ترسیم می کنیم‪ .‬به‬
‫طور مثال در هم همین تصویر باال‪ ،‬لگ تایم مرجع ما مشخص و نزولی است‪ .‬سپس در پولبک‪ ،‬برای اینکه با بازار پیش برویم‪،‬‬
‫استراکچر سایر تایم فریم ها در همان تایم پایین مشخص می کنیم‪ .‬اگر فرضا آن لگ تایم باالتر را یک ساعته در نظر بگیریم‪ ،‬تایم‬
‫پولبک ما ‪ 5‬دقیقه است و در همین تایم ساختارهای ‪ 5‬دقیقه‪ 15 ،‬دقیقه و یک ساعته را مشخص می کنیم‪ .‬بنابراین‪ ،‬ما استراکچر را‬
‫از تایم پایین به باال ترسیم می کنیم‪ ،‬منوط بر اینکه قبالا ‪ bearish‬یا ‪ bullish‬بودن لگ تایم مرجع مشخص شده باشد‪.‬‬
‫‪ ‬نکته‪ :‬قبال هم گفته شد که وقتی یک ساختار شکسته می شود‪ ،‬بازار در حال تشکیل یک ساختار تایم باالتر است‪ .‬به این نکته مهم‬
‫دقت کنید که اگر در ساختاری بیش از یک تایم فریم درگیر باشد‪ ،‬شکست ساختار زمانی تایید می شود که بزرگترین تایم فریم درگیر‬
‫در آن لگ شکسته شود‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫‪ - 1‬اینطور در نظر بگیرید که شکل یاال یک‬
‫‪ - 2‬شکل روبرو یک ساختار نیمه پیچیده‬ ‫ساختار ‪ 5‬دقیقه است‪ .‬همانطور که پیداست‪،‬‬
‫است که متشکل از دو تایم فریم ‪ 5‬دقیقه‬ ‫تمامی کف ها قیمت را نگه داشته اند‪ .‬در اینجا‬
‫و ‪ 15‬دقیقه است‪ .‬در اینجا هم تمام کف‬ ‫چون فقط یک تایم فریم درگیر است‪ ،‬شکسته‬
‫ها قیمت را نگه داشته اند‪.‬‬ ‫شدن آخرین کف به منزله شکست ساختار است‪.‬‬

‫‪ - 3‬در شماتیک شماره ‪ ،2‬چون دوتایم فریم درگیر است‪ ،‬شکست آخرین کف به منزله‬
‫شکست ساختار نیست‪ .‬در اینجا شکست ساختار زمانی تایید می شود که کف ‪ 15‬دقیقه‬
‫شکسته شود‪ .‬لذا در صورت شکسته شدن آخرین کف ‪ 5‬دقیقه‪ ،‬فرض بر این است که‬
‫بازار قرار است اصالح تایم باالتر را انجام دهد که در اینجا‪ ،‬اصالح ‪ 15‬دقیقه ای‬
‫خواهد بود‪.‬‬
‫زمانی که قیمت برمی گردد‪ ،‬ما فرض را بر این می گذاریم که کف ‪ 5‬دقیقهای قیمت را‬
‫نگه می دارد‪ ،‬لذا در ناحیه ‪ %50‬لکه قبلی (همانطور که در شماتیک هم نشان داده شده)‬
‫به دنبال نشانه ریورس قیمت هستیم‪.‬‬

‫‪ - 4‬اگر کف ‪ 5‬دقیقه شکسته شود‪ ،‬ما فرض را بر این می گذاریم که بازار‬


‫قرار است اصالح تایم ‪ 15‬دقیقه ای انجام دهد‪ .‬لذا از کف ‪ 15‬دقیقه تا آخرین‬
‫سقف بازار را به عنوان اکسپنشن در نظر گرفته و در ‪ %50‬این ناحیه به دنبال‬
‫نشانه ای برای ریورس قیمت خواهیم بود‪ .‬به عبارتی ما فرض را بر این می‬
‫گذاریم که کف ‪ 15‬دقیقه قیمت را نگه خواهد داشت‪.‬‬

‫𝐵‬

‫البته به طور کلی با استفاده از فلیپ اکستریم هم می توان ناحیه ‪ %50‬را ترسیم‬
‫کرد‪ .‬اگر فاصله نقطه 𝐴 از 𝐵 زیاد شود (که همان اکسپنشن تایم باالتر است)‪،‬‬
‫ممکن است اصالح عمیقی صورت نگیرد و به همین دلیل می توان به جای‬
‫𝑝𝑖𝑙𝐹‬
‫ترسیم ناحیه ‪ %50‬از نقطه 𝐴 تا 𝐵 ‪ ،‬از ‪ 𝐴′‬تا 𝐵 ناحیه را ترسیم کرد (که همان‬
‫‪𝐴′‬‬
‫استفاده از فیلیپ است)‪ .‬اگر بازار در این ناحیه ریورس نکند‪ ،‬آنگاه می توانید‬
‫ناحیه ‪ %50‬خود را از همان 𝐴 تا 𝐵 ترسیم کنید‪.‬‬
‫𝐴‬ ‫در نظر داشته باشید که در اینجا‪ ،‬شکست ساختار زمانی اتفاق می افتد که کف‬
‫𝐴 بشکند اما شکست ‪ 𝐴′‬که فیلیپ اکستریم هست را هم می توان به طور‬
‫‪ aggressive‬به منزله شکست ساختار در نظر گرفت‪.‬‬

‫‪42‬‬
‫‪ - 5‬اگر با یک ساختار ساده روبرو بودیم‪ ،‬یعنی ساختاری که فقط متشکل‬
‫از یک تایم فریم است‪ ،‬با شکسته شدن آخریم کف ‪ 5‬دقیقه‪ ،‬ناحیه اکسپنشن‬
‫را از نقطه شروع حرکت تا آخرین سقف بازار ترسیم می کنیم ‪.‬‬

‫‪ - 6‬در نهایت هم اگر کف باالترین تایم فریم شکسته شود‪ ،‬ما‬


‫فرض را بر شکست ساختار می گذاریم و روند را نزولی در‬
‫نظر می گیریم‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬دقت کنید که مطالبی که در ادامه بیان میشود به طور یکجا در یک ویدیو گفته نشده اما نگارنده آن را از البالی مطالب‬
‫گذشته و حال در اینجا گردآوری کرده است‪ .‬همانطور که می دانیم‪ ،‬در هر تایم فریمی که باشیم گرهی که ‪ consolidation‬آن سه‬
‫کندلی باشد‪ ،‬متعلق به همان تایم فریم است‪ .‬به طور کلی‪ ،‬در صورتی یک گره متعلق به تایم باالتر است که ‪...‬‬
‫‪ - 1‬اگر ‪ consolidation‬آن بیش از سه کندل باشد‪ ،‬متعلق به تایم باالتر است‪ .‬با تغییر تایم فریم های فرکتالی خود می توانیم ببینیم‬
‫که در کدام تایم فریم‪ ،‬گره ما ‪ consolidation‬سه کندلی دارد‪.‬‬
‫‪ - 2‬اگر گره ما توسط لگ بعدی به طور کامل‪ ،‬اصالح شود (اصطالحا ا مینور‪ -‬ماژور شود)‪ ،‬آن لگ متعلق به تایم باالتر است‪ ،‬حتی‬
‫اگر در تایم باالتر فرکتالی ما کمتر از سه کندل دیده شود (به صورت ‪ 2‬کندل یا به صورت یک کندل النگ بار)‪ .‬دقت کنید که به‬
‫طور کلی اگر مثالا گرهی در تایم یک ساعته بیش از سه کندل دیده می شود اما در تایم ‪ 4‬ساعته کمتر از سه کندل یا اصال دیده نشود‪،‬‬
‫متعلق به تایمی مابین یک ساعته و چهار ساعته است‪ .‬در این شرایط به ناچار این گره را متعلق به تایم یک ساعته در نظر می گیریم‪.‬‬
‫اما در اینجا شرایط متفاوت است‪ .‬در اینجا گره ما درست است که در تایم باالتر فرکتالی ما کمتر از سه کندل دیده می شود‪ ،‬اما چون‬
‫گره پایین تر فرکتالی ما را شکسته است‪ ،‬آن را متعلق به تایم باالتر فرکتالی خود می دانیم نه تایم میانی یا پایین تر فرکتالی‪ .‬منظور‬
‫از تایم فریم فرکتالی‪ ،‬تایم فریم هایی است که ما کار می کنیم‪.‬‬
‫(نظر شخصی‪ :‬البته درباره تعیین تایم فریم گر ها باید به موضوع تناسب قیمتی و زمانی توأمان توجه کرد‪ .‬اینکه گرهی را فقط به‬
‫موجب اینکه از نظر زمانی دارای سه کندل است متعلق به تایم باالتر در نظر بگیریم اشتباه است‪ .‬دقت کنید که در یک روند‪،‬‬
‫اصالحاتی از نظر قیمتی در یک حول و حوش هستند را متعلق به یک تایم در نظر بگیرید و صرف اینکه گرهی شرط سه کندلی را‬
‫پاس نمی کند‪ ،‬متعلق به تایم باالتر فرض نکنید)‪.‬‬
‫‪ - 3‬اگر گره ما درون خود ساختار داخلی داشته باشد‪ ،‬متعلق به تایم باالتر خواهد بود‪ .‬دقت کنید که معموالا در سشن آسیا به دلیل کم‬
‫حجم بودن بازار‪ ،‬شاهد حرکات رنج هستیم که این باعث ایجاد ساختار داخلی کاذب و تصور اشتباه تشکیل گره تایم باالتر می شود‪.‬‬
‫به همین دلیل ما در سشن آسیا ترید نخواهیم کرد و گره های آن را هم با دیده تردید بررسی خواهیم کرد‪ .‬لذا به طور کلی بهتر است‬
‫که ساختار های داخلی که درسشن آسیا تشکیل می شود را در نظر نگیریم زیرا به طور کلی معموال بازار در این سشن رنج است‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫ستاپ ‪sweep‬‬
‫کلمه ‪ sweep‬در لغت به عنوان اسم به معنای "جارو" و به عنوان فعل به معنای "جارو کردن" است‪ .‬بنابراین‪ sweep ،‬کردن در‬
‫اینجا به معنای جارو کردن یا ساده تر‪ ،‬جمع کردن تمام نقدینگی است‪ .‬عالئم این ستاپ ؛ وجود نقدینگی‪ ،‬حرکات تند و تیز رفت و‬
‫برگشتی (‪ V‬شکل یا با سایه) ناگهانی و شکست ساختار است‪ .‬موارد فوق در شماتیک زیر به تصویر کشیده شده است‪.‬‬

‫‪ – 1‬وجود نقدینگی‬ ‫‪ – 2‬شکل گیری ناگهانی حرکات تند و تیز‬

‫‪ – 3‬شکست ساختار‬

‫در مورد شکست ساختار باید گفت که یک فرد پر ریسک می تواند بسته شدن قیمت زیر اولین گره پیشه رو را به عنوان شکست‬
‫ساختار در نظر بگیرد و در برگشت قیمت ورود کند‪ .‬اما افراد کم ریسک عالوه بر شکست ساختار‪ ،‬منتظر یک ‪ BOS‬هم میمانند‪.‬‬

‫‪ -1‬محل ورود افراد پر ریسک‬


‫(بعد از ‪ choch‬در اصالح وارد می شوند)‬

‫‪ -2‬تاییدیه افراد کم ریسک‬


‫(‪)BOS + choch‬‬
‫‪ -3‬تاییدیه افراد کم ریسک تر‬
‫(شکست کف اصلی)‬

‫در مورد نقدینگی ها هم باید گفت که می توانند در جهت روند یا خالف جهت روند باشند‪ .‬بدیهی است که از نقدینگی های در جهت‬
‫روند نمی توان توقع حرکت زیادی داشت‪.‬‬

‫‪44‬‬
‫نقدینگی در خالف جهت روند‬ ‫نقدینگی در جهت روند‬

‫این ستاپ هرچقدر از شکل عالی خود دور می شود‪ ،‬ریسک ترید بیشتر می شود‪ .‬اگر بعد از ‪ sweep‬گره ای موجود نباشد که منتظر‬
‫‪ choch‬آن باشیم می توانیم از الگوی کندلی کمک بگیریم‪ .‬الگوی کندلی که بعد از آن شاهد یک کندل نزولی باشیم که تاییدی بر ستاپ‬
‫‪ sweep‬باشد‪ .‬یا اینکه الگوی کندلی در طرف راست یک ‪ draw‬یک ‪ zone‬تازه (جدید) را زده باشد که این هم یک تاییدیه است‪ .‬اگر‬
‫هم در تایم تریگر ‪ ،‬الگوی کندلی نداشتیم‪ ،‬می توانیم به یک تایم باالتر برویم تا اگر در آن تایم الگوی کندلی داشتیم‪ ،‬با تاییدیه وارد‬
‫شویم‪ .‬باز هم تکرار می کنیم که هرچقدر ستاپ اولیه از شکل کامل خود دور می شود‪ ،‬ریسک انجام آن بیشتر و بیشتر می شود و به‬
‫همین جهت اگر قصد گرفتن چنین ستاپ هایی را دارید‪ ،‬بهتر است درصد ریسک خود را کمتر از حالت معمول انتخاب کنید‪.‬‬

‫الگوهای کندلی‬
‫‪ – 1‬پین بار‪:‬‬
‫به طور کلی قرار است سه الگوی کندلی معرفی شود که پین بارها قدرتمندترین آنها هستند‪ .‬همانطور که پیداست‪،‬‬
‫پین بارها داری بدنه کوچک در مقابل یک سایه بلند و یک دم کوتاه هستند که البته این دم می تواند باشد و یا نباشد‪.‬‬
‫این کندل ها باید در اتنهای روند دیده شوند و رنگ آنها اهمیت ندارد‪.‬‬

‫در مورد ظاهر این کندل الزم است که ‪ -1‬سایه کندل باید دست کم ‪ 2‬برابر بدنه کندل باشد‪ – 2 .‬بدنه کندل باید در یک سوم پایانی‬
‫کندل باشد‪ – 3 .‬دم کندل بهتر است وجود نداشته باشد و یا اینکه دست کم خیلی کوچک باشد‪.‬‬

‫‪ – 2‬دوجی‪:‬‬
‫اعتبار این کندل ها برای ما کمتر از پین بارها است‪ .‬نقطه باز و بسته شدن در این کندل ها‬
‫یکسان است و یا اینکه خیلی نزدیک به هم است‪ .‬همچنین رنگ این کندل ها در صورتی که بدنه‬
‫ای هم داشته باشند برای ما اهمیتی ندارد‪ .‬این کندل ها هم همانند کندل های پین بار در صورتی‬
‫که در انتهای روند مشاهده شوند‪ ،‬برای ما نشانه ریورس قیمت هستند‪.‬‬

‫‪45‬‬
‫‪ - 3‬اینگلف‬
‫آخرین الگوی کندلی که ما استفاده می کنیم اینگلفینگ است‪.‬‬
‫در این الگو‪ ،‬آخرین کندل روند قبلی توسط یک کندل النگ‬
‫بار به طور کامل پوشیده می شود‪ .‬فرقی نمی کند که کندل دوم‬
‫با بدنه یا با سایه کندل اول را پوشش دهد‪ ،‬مهم این است که‬
‫کندل اول در در دل کندل دوم باشد و حتما کندل دوم در ورای‬
‫کندل اول بسته شود (سایه قبول نیست)‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬قبال در مورد توالی تایم فریم ها صحبت شد‪ .‬گفتیم‬


‫استراکچر داخلی‬ ‫که توالی ما می تواند به صورت ‪ 4‬ساعته‪ 1 ،‬ساعته ‪15 ،‬‬
‫دقیقه و ‪ 5‬دقیقه باشد یا اینکه به صورت ‪ 1‬ساعته‪15 ،‬‬
‫دقیقه‪ 5 ،‬دقیقه و ‪ 1‬دقیقه باشد‪ .‬می دانیم که وقتی ساختار‬
‫اکسپنشن بزرگ و فاقد اصالح‬ ‫ما در تایم مرجع مشخص است و ‪ order flow‬هم در تایم‬
‫داخلی‬ ‫میانی مشخص شد‪ ،‬در پایین ترین تایم فریم های توالی‬
‫فرکتالی خود که تایم ورود ماست‪ ،‬شروع به ترسیم مارکت‬
‫استراکچراز پایین به باال می کنیم تا با بازار همراه شویم‪.‬‬
‫اما اگر یکی از اکسپنشن های تایم باال زیادی بزرگ و‬
‫شارپ شود و اصالحی هم درون خود نداشته باشد‪ ،‬در‬
‫‪ mapping‬چارت در تایم پایین یا تایم ورود‪ ،‬ممکن است‬
‫بارها به دلیل عمیق شدن اصالح از بازار خارج شویم‬
‫(استاپ بخوریم)‪ .‬به همین دلیل وقتی وقتی یک اکسپنشن‬
‫تایم باال کشیده می شود‪ ،‬چون احتمال اصالح عمیق تر‬
‫وجود دارد‪ ،‬بهتر است در یک تایم فریم باالتر ‪mapping‬‬
‫را انجام دهیم‪ .‬بنابراین‪ ،‬توالی نرمال برای حالتی است که‬
‫اکسپنشن ها هم نرمال باشند‪ ،‬اگر اکسپنشن ها بزرگ شوند‪،‬‬
‫تایم ‪ mapping‬ما باید به یه تایم باالتر برود‪.‬‬

‫کاربرد‬ ‫توالی تایم فریم ها‬ ‫توالی تایم فریم ها‬


‫مارکت استراکچر اصلی‬ ‫‪ 4‬ساعته‬ ‫‪ 1‬ساعته‬
‫بهینه کردن نواحی‬ ‫‪ 1‬ساعته‬ ‫‪ 15‬دقیقه‬
‫تایم ‪( order flow‬استراکچر تایم میالنی)‬ ‫‪ 15‬دقیقه‬ ‫‪ 5‬دقیقه‬
‫استراکچر تایم پایین‬ ‫‪ 5‬دقیقه‬ ‫‪ 1‬دقیقه‬

‫به طور کلی ما سه تایم فریم داریم که نماینده ‪ 3‬گره است‪:‬‬


‫‪ - 1‬تایم ساختار که تایم فریم باالترین گره ما است‪ .‬بسته به اینکه کدام توالی را انتخاب کنیم ‪ ،‬باالترین گره ما می تواند ‪ 4‬ساعته یا ‪1‬‬
‫ساعته باشد‪.‬‬
‫‪ - 2‬تایم میانی که تایم ‪ order flow‬ما است ‪ ،‬نماینده گره میانی ما است‪ .‬بسته به اینکه کدام توالی را انتخاب کنیم ‪ ،‬گره میانی ما‬
‫میتواند ‪ 15‬دقیقه یا ‪ 5‬دقیقه باشد‪.‬‬
‫‪ – 3‬پایین ترین تایم در توالی ما‪ ،‬تایم گره ورود ماست که بسته به اینکه کدام توالی را انتخاب کنیم ‪ ،‬پایین ترین گره ما می تواند ‪5‬‬
‫دقیقه یا ‪ 1‬دقیقه باشد‪.‬‬

‫‪46‬‬
‫خرد کردن استراکچر‬
‫در موارد زیر می توان استراکچر را خرد کرد‪:‬‬

‫این لگ اصالح عمیقی کرده و بیش از‬ ‫‪ - 1‬در ترسیم ‪ ، order flow‬اگر اصالح عمیق باشد و در لگ‬
‫‪ 80%‬لگ قبلی را اصالح می کند‪.‬‬ ‫اصالحی بیش از یک تایم فریم درگیر باشد‪ ،‬در صورتی که فاصله‬
‫تایم های درگیر از هم زیاد بشود‪ ،‬می توان فقط استراکچر لگ آخر‬
‫را ترسیم کرد و بر مبنای شکست آن دیدگاه گرفت و منتظر شکست‬
‫𝐵‬ ‫تایم های باالتر نبود‪ .‬البته این کار نیاز به تجربه باالیی دارد و باید‬
‫از نقدینگی های سمت راست هم کمک گرفت‪.‬‬
‫در لگ مقابل‪ ،‬بیش از ‪ 2‬تایم فریم درگیر است و طول لگ 𝐵𝐴 زیاد‬
‫می شود‪ .‬در این شرایط می توان لگ 𝐵𝐴 را خرد کرد و با‬
‫ساختارهای تایم پایین آن دیدگاه گرفت‪ .‬البته نیاز به کمک گرفتن از‬
‫نقدینگی در طرف راست هم هست‪ .‬یعنی بازار در نقطه 𝐵 بعد از‬
‫زدن نقدینگی و یا 𝑤𝑎𝑟𝑑 و سپس و دادن ‪ 𝑐ℎ𝑜𝑐ℎ‬می تواند دیدگاه‬
‫𝐴‬ ‫نزولی ایجاد کند‪ .‬در نظر داشته باشید که خرد کردن ساختار ریسک‬
‫باالتری دارد و بهتر است درصد ریسک که به طور معمول روی‬
‫حساب انجام می دهیم را کاهش دهیم‪.‬‬

‫‪ – 2‬زمانی که اصالح خیلی عمیق تر بشود و قیمت وارد‬


‫بیش از ‪ %50‬اردر بالک تایم ساختار بشود‪ ،‬می توان‬
‫استراکچر را خرد کرد و بر مبنای آن دیدگاه گرفت‪.‬‬

‫‪ – 3‬وقتی ‪ Draw‬داشته باشیم‪ .‬می دانیم که ‪ Draw‬یک اردر بالک را باید در تایم ورود برسی کنیم‪ .‬در این حالت به طور اتوماتیک‬
‫ساختار خرد میشود‪ Draw .‬را نباید مستقیما در تایم اردرفلو ترید زد زیرا نرخ برد مناسبی ندارد‪ .‬لذا بهتر است استراکچر را خرد‬
‫کنیم و بعد از زده شدن ‪ Draw‬هم برای تایید بیشتر منتظر یک ‪ choch‬باشیم‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬قبالدر مورد شروط سه کندلی 𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑑𝑖𝑙𝑜𝑠𝑛𝑜𝑐‬


‫توضیح داده شد‪ .‬اما بدانید که تمام کندل هایی که در محیط کف و‬
‫سقف 𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑑𝑖𝑙𝑜𝑠𝑛𝑜𝑐 قرار دارند قابل شمارش هستند‪ .‬نحوه‬
‫شمارش کندل ها در شماتیک های مقابل نشان داده شده است‪.‬‬

‫‪47‬‬
‫جمع بندی نقاط ورود‬
‫همانطور که میدانیم‪ ،‬در این دوره دو نوع نقطه ورود معرفی شده است؛ یکی نقاط ورود اسمارت مانی و دیگری نقاط ورود شخصی‬
‫سازی شده‪ .‬در ادامه هم به دانشجو توصیه شد که از نقاط ورود شخصیسازیشده استفاده کند زیرا به این دلیل که تاییدیه های بیشتری‬
‫در این نقاط ورود وجود دارد‪ ،‬احتمال حد ضرر خوردن کاهش پیدا می کند که نتیجه آن کاهش فشار روانی روی تریدر است تا دست‬
‫به حرکت های اشتباه نزند‪.‬‬
‫در اینجا ورود در همان تایم ساختار انجام می شود‪ .‬بدین صورت که یک اردر بالک را انتخاب‬
‫می کنید و در آن ریسک ورود را خواهید داشت‪ .‬این اردر بالک باید دست کم سه تا از ویژگی‬
‫های زیر را داشته باشد‪:‬‬
‫• جایی را ‪ sweep‬کرده باشد‪.‬‬
‫• عضو یک زنجیره باشد‪ .‬یعنی جایی را ‪ mitigate‬کرده باشد‪.‬‬
‫• قبل از خود یک ‪ inducement‬داشته باشد‪.‬‬ ‫ورود در اردر‬
‫• قبل از خود یک ‪ imbalance‬داشته باشد‪.‬‬ ‫بالک ‪HTF‬‬

‫همچنین می توانید اردربالک را در یک تایم فریم پایین تر بهینه کنید تا نسبت ریسک به ریوارد‬
‫بهتری بدست بیاور ید‪ .‬این نوع ورود بیشتر مناسب افرادی است که نمی توانند تمام وقت پای‬
‫چارت باشند و به همین دلیل در اردر بالکی که شرایط باال را داشته باشد‪ ،‬اردر ست می کنند‪.‬‬

‫در اینجا بعد از اینکه قیمت وارد اردر بالک شد‪ ،‬بعد از اینکه اردرفلو شیفت کرد ورود میکنیم‪.‬‬
‫برای داشتن یک ‪ choch‬موثق‪ ،‬باید دقت کنید که‪:‬‬
‫نقاط ورود‬
‫• کف یا سقف مورد نظر تمیز باشد‪ .‬یعنی نباید نقدینگی داشته باشد‪.‬‬
‫ورود در اردر‬ ‫اسمارت مانی‬
‫• و اینکه ‪ Choch‬باید با ‪ close‬کندل صورت گرفته باشد‪.‬‬
‫بالک ‪HTF‬‬
‫با تاییدیه‬
‫این نوع ورود بیشتر مناسب افرادی است که فول تایم تریدر هستند و می توانند پای چارت‬
‫بنشینند‪ .‬به همین دلیل چون با تاییدیه وارد می شوند‪ ،‬نیاز نیست که اردربالک شروطی که در‬
‫باال گفته شد را داشته باشد‪.‬‬
‫این نوع ورود همانند حالت قبل است‪ ،‬با این تفاوت که بعد از شیف اردر فلو‪ ،‬منتظر یک ‪BOS‬‬
‫هم می مانیم‪ .‬این حالت بیشتر در موارد زیر کاربرد دارد‪:‬‬
‫• وقتی که ‪ choch‬تمیزی رخ نداده باشد‪.‬‬
‫• وقتی که بازار خیلی شارپ حرکت کرده باشد و بعد از یک حرکت شارپ شروع به تشکیل‬ ‫ورود در اردر‬
‫ساختار می کند‪.‬‬ ‫بالک ‪HTF‬‬
‫• وقتی که اعتبار تحلیل خود را پایین می دانید‪ .‬یعنی وقتی که در تشخیص درست ساختار‬ ‫با ‪ 2‬تاییدیه‬
‫تایم مرجع شک دارید‪.‬‬
‫• وقتی که ساختار خود را خرد می کنید (در صفحه ‪ 46‬توضیح داده شده است)‪.‬‬

‫نقاط ورود شخصی سازی شده‬


‫به طور کلی‪ ،‬چه بخواهید از نقاط ورود اسمارت مانی و چه بخواهید از نقاط ورود شخصیسازیشده استفاده کنید‪ ،‬نیاز به بررسی‬
‫بازار در ‪ 3‬تایم فریم دارید‪.‬‬
‫• تایم باال‪ :‬برای مشخص کردن بایاس است‪.‬‬
‫• تایم میانی‪ :‬برای مشخص کردن اردر فلو است‪ .‬در واقع اردر فلو همان پولبک است که در تایم پایین تر مشاهده می شود‬
‫• تایم پایین برای ورود است‪.‬‬

‫تایم باال‪:‬‬
‫در مرحله اول باید در تایم باال یا همان مرجع‪ ،‬بایاس یا همان ساختار ‪ HTF‬را مشخص کنیم‪.‬‬ ‫مشخص‬
‫کردن بایاس‬

‫‪48‬‬
‫در مرحله دوم باید اردرفلو را مشخص کنیم و به دنبال ‪ choch‬باشیم‪ .‬برای پیدا کردن ‪ choch‬ابتدا الزم است که‬
‫نوع پول بک را مشخص کنیم‪ .‬به طور کلی پول بک ها به دو نوع اصالحی (دارای ساختار واضح) و شارپ‬
‫(بدون ساختار) تقسیم بندی می شوند که نوع ورود با توجه به این موضوع در نظر گرفته می شود‪.‬‬

‫پول بک شارپ‬ ‫پول بک اصالحی‬


‫ساختار پول بک اصالحی می تواند به صورت های وقتی پول بک شارپ باشد‪ ،‬هیچ ساختار یا اصالحی درون‬
‫لگ وجود ندارد‪ .‬به همین دلیل هر کدام از حالت های زیر‬ ‫زیر باشد‪:‬‬
‫به معنای شیفت ساختار است‪:‬‬
‫ساده‪ :‬در این شرایط‪ ،‬اولین ‪ choch‬به معنای شکست‬ ‫تایم میانی‪:‬‬
‫الگو کندلی ‪ :Draw +‬اگر بازار وارد اردربالک بشود و‬ ‫ساختار است‪.‬‬ ‫مشخص‬
‫‪ Draw‬ی آن را بزند و الگوی کندلی هم تشکیل دهد‪ ،‬به‬ ‫کردن‬
‫نیمه پیجیده‪ :‬در این حالت‪ choch ،‬تایم باالتر به معنای شیفت ساختار است‪.‬‬ ‫اردرفلو و‬
‫معنای شکست ساختار است‪ .‬اگر فیلیپ داشته باشیم‪،‬‬ ‫پیدا کردن‬
‫‪ choch‬روی فیلیپ هم می تواند به منزله شکست الگو کندلی ‪ +‬کندل تایید‪ :‬اگر بازار به اردر بالک نرسد‬ ‫‪choch‬‬
‫اما تشکیل الگوی کندلی دهد‪ ،‬در صورتی که بعد از آن یک‬ ‫ساختار باشد‪.‬‬
‫کندل خالف جهت هم شکل گیرد و پایین تر زیر الگوی‬
‫پیجیده‪ :‬وقتی پول بک پیچیده می شود‪ ،‬یعنی بیش از کندلی بسته شود‪ ،‬به معنای شیفت ساختار است‪.‬‬
‫‪ 3‬تایم فریم درگیر می شود‪ ،‬با احتمال زیاد یک دقت کنید در حالتی که ‪ Draw‬نداریم‪ ،‬از الگوی کندلی‬
‫اصالح تایم باالتر در حال وقوع است‪ .‬با اینحال‪ ،‬در اینگلفینگ استفاده نمی کنیم زیرا هم نسبت ریسک به ریوارد‬
‫اینجا ‪ choch‬روی تایم میانی یا روی فیلیپ تایم میانی مناسبی و هم نرخ برد مطلوبی ندارد‪.‬‬
‫را می توانیم به منزله شکست ساختار در نظر بگیریم‪.‬‬

‫بعد از ‪ choch‬در مرحله دوم ‪ ،‬در مرحله سوم باید به دنبال نقطه ورود در تایم پایین باشیم‪ .‬در تایم پایین هم مجددا‬
‫منتظر پول بک تا بیش از ‪ %50‬لگ قبلی می مانیم‪ .‬در این صورت‪ ،‬نقاط ورود به صورت زیر خواهند بود‪:‬‬

‫‪ + Draw‬الگو کندلی‪ :‬اگر بازار وارد اردربالک بشود و ‪ Draw‬ی آن را بزند و الگوی کندلی هم تشکیل دهد‪،‬‬
‫سیگنال ورود است‪.‬‬

‫الگو کندلی ‪ +‬کندل تایید‪ :‬اگر بازار به اردر بالک نرسد اما تشکیل الگوی کندلی دهد‪ ،‬در صورتی که بعد از آن‬
‫یک کندل خالف جهت هم شکل گیرد و پایین تر زیر الگوی کندلی بسته شود‪ ،‬سیگنال ورود است‪ .‬دقت کنید در‬
‫حالتی که ‪ Draw‬نداریم‪ ،‬از الگوی کندلی اینگلفینگ استفاده نمی کنیم زیرا هم نسبت ریسک به ریوارد مناسبی و‬
‫هم نرخ برد مطلوبی ندارد‪.‬‬

‫‪ ‬نکته‪ :‬به ‪ 2‬نکته زیر دقت کنید‪.‬‬


‫تایم پایین‪:‬‬
‫‪ – 1‬علت اینکه در تایم پایین به دنبال ‪ choch‬نیستیم این است که چون تایم پایین ما معموال ‪ 1‬دقیقه است‪ ،‬اصال‬
‫پیدا کردن‬
‫امکان دیدن ساختار در آن تایم فریم ممکن نیست‪ .‬به همین دلیل به جای ‪ choch‬از الگوی کندلی استفاده می کنیم که‬
‫ستاپ ورود‬
‫مشابه همان ‪ choch‬است‪.‬‬
‫‪ – 2‬همانطور که پیداست‪ ،‬از الگوی کندلی به تنهایی برای سیگنال ورود استفاده نمی کنیم و یا به همراه ‪Draw‬‬
‫استفاده می شود و یا به همراه کندل تایید‪ .‬اما مشکلی که می تواند اینجا به وجود بیاید این است که در حالتی که‬
‫منتظر کندل تایید باشیم‪ ،‬کندل فوق می تواند شارپ باشد که در این صورت نسبت ریسک به ریوارد را بهم می زند‪.‬‬
‫برای حل این مشکل در حالتی که ‪ Draw‬داریم‪ ،‬اردر خود را دقیقا زیر الگوی کندلی ست می کنیم و استاپ هم‬
‫باالی الگوی کندلی خواهد بود‪ .‬در حالتی هم که فقط الگوی کندلی داریم‪ ،‬چند پیپ بعد از نقطه بسته شدن الگوی‬
‫کندلی اردر نوع استاپ را ست می کنیم‪ .‬این چند پیپ می تواند به اندازه نصف دامنه حرکتی خود الگوی کندلی‬
‫باشد‪ .‬استاپ هم باالی الگوی کندلی خواهد بود‪.‬‬

‫ستاپ ‪ :sweep‬برای این ستاپ اول نیاز به وجود نقدینگی است‪ .‬دوم ناگهان باید کندل ها بزرگ شوند و نقدینگی‬
‫را بزنند و سوم باید در انتها یک ‪ choch‬شکل گیرد‪ .‬در این ستاپ به موارد زیر توجه کنید‪:‬‬
‫• چون این ستاپ خیلی سریع رخ می دهد‪ ،‬بهتر است سعی شود که شکست اولین گره پیش رو را به منزله‬
‫‪ choch‬در نظر بگیرید‪ .‬همچنین این گره بهتر است که فلیپ باشد (یعنی قبل از زدن نقدینگی باشد)‪.‬‬

‫‪49‬‬
‫• تایم دیدن ستاپ سوئیپ بهتر است در تایم ورود لگی باشد که نقدینگی بر آن لگ سوار است‪ .‬یعنی مثال اگر‬
‫نقدینگی روی لگ ‪ 15‬دقیقه باشد‪ ،‬چون تایم ورود این لگ در ‪ 1‬دقیقه است‪ ،‬ستاپ سوئیپ را هم باید در این‬
‫تایم فریم مشاهده کرد‪.‬‬
‫• اگر گرهی برای ‪ choch‬وجود نداشته باشد‪ ،‬می توان از الگوی کندلی (پین بار یا دوجی) ‪ +‬کندل تایید به منزله‬
‫‪ choch‬یا همان شیفت ساختار استفاده کرد‪ .‬تایم فریم در این حالت باید یک یا دو تایم فریم باالتر از تایم فریم‬
‫نقطه ورود باشد‪ .‬یعنی مثال اگر نقدینگی روی لگ ‪ 15‬دقیقه باشد‪ ،‬چون تایم ورود این لگ در ‪ 1‬دقیقه است‪،‬‬
‫الگوی کندلی (پین بار یا دوجی) ‪ +‬کندل تایید را باید در تایم باالتر از ‪ 1‬دقیقه؛ مثل ‪ 3‬دقیقه‪ 5 ،‬دقیقه (به جز‬
‫خود ‪ 15‬دقیقه) مشاهد کنید‪.‬‬
‫• به طور کلی این ستاپ به تبحر زیادی نیاز دارد و چون نرخ برد کمتری هم دارد‪ ،‬سعی نکنید که در همین‬
‫ابتدای راه از این ستاپ استفاده کنید‪.‬‬

‫‪ ‬نظر شخصی‪ :‬قبال گفته شد که "برای ترید کردن در الیو بازار از آخرین نقطه چرخش قیمت شروع به تحلیل می کنیم و خیلی‬
‫کاری به لگ های قبلی نداریم تا در تایم فریم ها گم نشویم"‪ .‬دقت کنید که باید امواج هر تایم فریم را درست تشخیص دهیم‪ .‬نباید‬
‫حرکاتی که دامنه نوسان کمتری دارند را جزء تایم باالتر در نظر بگیریم‪ .‬اگر چنین کنیم‪ ،‬رفتن از تایم مرجع به تایم تریگر‪ ،‬کمک‬
‫زیادی نمی کند‪ .‬دامنه نوسان بین تایم مرجع و تایم تریگر باید به اندازه ای باشد که بتوان با وضوح بیشتر الگوها را دید و دستمان در‬
‫تحلیل بازتر باشد‪.‬‬
‫به همین دلیل نباید همینطوری از یک جای چارت شروع به تحلیل کنیم‪ ،‬بدون اینکه توجه کنیم که دامنه حرکات در این تایم فریم چقدر‬
‫است‪ .‬برای تعیین تایم فریم امواج نمی توان فرمول نوشت‪ ،‬اما به دو طریق می توان به صورت حدودی این کار را انجام داد‪ .‬روش‬
‫اول به صورت چشمی است‪ .‬برای اینکار در تایم مرجع تا جایی ممکن ‪ Zoom out‬می کنیم و سپس نگاهی به اندازه پول بک ها‬
‫میاندازیم‪ .‬آن اندازه هایی که بیشتر تکرار شدند‪ ،‬احتماال گام های حرکتی آن تایم فریم هستند‪ .‬در نهایت با داشتن این اندازه‪ ،‬خط کشی‬
‫خواهیم داشت برای سنجش پول بک های آینده که در این حول و حوش باشند‪.‬‬
‫این روش همانند پیدا کردن پالک ماشین در یه شهر غریبه است‪ .‬وقتی وارد شهری می شویم که پالک خودروهای آن را نمی دانیم‪،‬‬
‫فقط کافی است که ببینیم چه شماره پالکی در این شهر بیشتر تکرار می شود‪ .‬در هر شهری پالک های غریبه و پالک هایی از‬
‫شهرهای اطرف رفت و آمد می کنند‪ .‬اما پالک خود شهر در اکثریت قرار دارد‪ .‬چارت قیمت هم به همین گونه است‪ .‬مثال در تایم ‪4‬‬
‫ساعته‪ ،‬بیشتر حرکات متعلق به این تایم است اما حرکات تایم باال و پایین هم در این تایم مشاهده می شود‪.‬‬
‫روش دوم این است که تایم فریم را انقدری باال ببریم که آن موج یا دیگر دیده نشود و یا اینکه یک کندل باشد‪ .‬سپس حول و حوش دو‬
‫تایم فریم پایین تر؛ می شود تایم فریم موج مورد نظر‪ .‬به طور کلی می توان از ترکیب هر دو روش برای رسیدن به اندازه پول بک‬
‫تایم مرجع استفاده کرد‪ .‬علی ایحال امواج هر تایم فریم نه باید خیلی کوچک و نه خیلی بزرگ باشند‪ .‬یک حالت میانه برای ‪mapping‬‬
‫چارت مناسب است‪ .‬هرچند که در مواردی نیاز می شود که اموج کوچکتر هم جزء تایم مرجع در نظر گرفته شوند‪.‬‬

‫‪50‬‬
‫‪ – 3‬این لگ ها متعلق به‬
‫تایم فریم ‪ 15‬دقیقه هستند‪.‬‬ ‫به طور مثال فرض کنید شماتیک مقابل مربوط به تایم‬
‫فریم ‪ 4‬ساعته است‪ .‬در اینجا نمی توان بدون در نظر‬
‫گرفتن امواج ‪ 1‬و ‪ ،2‬امواج ‪ 3‬و ‪ 4‬را متعلق به تایم فریم‬
‫‪ 4‬ساعته دانست‪ .‬نباید شکست کف شماره ‪ 4‬را ‪ BOS‬تایم‬
‫‪ 4‬ساعته در نظر گرفت‪ .‬امواج ‪ 3‬و ‪ 4‬در اصل ‪order‬‬
‫‪ flow‬تایم ‪ 4‬ساعته هستند یا بعبارتی امواج تایم ‪ 15‬دقیقه‬
‫هستند که در تایم ‪ 4‬ساعته دیده می شوند‪.‬‬

‫‪ – 2‬این لگ ها متعلق به‬


‫تایم فریم ‪ 4‬ساعته هستند‪.‬‬ ‫‪ - 1‬این کف آخرین نقطه چرخش‬
‫قیمت است‪ .‬لذا می توان تحلیل را از‬
‫همینجا شروع کرد‪.‬‬

‫‪51‬‬

You might also like