Professional Documents
Culture Documents
لــــی ُم َح َّمــــ ٍد َو َع ٰ
ـــــل َع ٰ اَللّٰ ُه َّ
ــــم َص ِّ
ضمیمه ی کتاب
هدیههای آسمان
(ویژه ی اهل س ّنت)
چهارم دبستان
تعلیم و تربیت اسالمی
دفتر تألیف کتاب های درسی عمومی و متوسطه نظری مدیریت برنامه ریزی درسی و تألیف:
حیدر الماسی (مؤلّف) ،با همکاری مولوی نذیر احمدسالمی شناسه افزوده برنامه ریزی و تألیف:
اداره ی ّ
کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی مدیریت آمادهسازی هنری:
احمدرضا امینی (مدیر امور فنّی و چاپ) ـ مجید ذاکری یونسی (مدیر شناسه افزوده آماده سازی:
هنری) ـ صادق صندوقی ،نسیم بهاری و مهدیه صفایی نیا (تصویرگر) ـ مریم
نصرتی (صفحه آرا) ـ کبری اجابتی ،زینت بهشتی شیرازی ،سیما لطفی ،حمید
ثابت کالچاهی (امور آماده سازی)
تهران :خیابان ایرانشهر شمالی ـ ساختمان شماره ی ٤آموزش و پرورش نشانی سازمان:
(شهید موسوی)
تلفن٩ :ـ ، ٨٨٨٣١١٦١دورنگار ، ٨٨٣٠٩٢٦٦ :کد پستی١٥٨٤٧٤٧٣٥٩ :
شرکت افست :تهران ـ کیلومتر ٤جاده ی آبعلی ،پالک ،8تلفن،77339093 : ناشر:
دورنگار ،77339097 :صندوق پستی 4979 :ـ 11155
کلیه حقوق مادی و معنوی این کتاب متعلق به سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش است و هرگونه استفاده از
کتاب و اجزای آن بهصورت چاپی و الکترونیکی و ارائه در پایگاههای مجازی ،نمایش ،اقتباس ،تلخیص ،تبدیل ،ترجمه ،عکسبرداری،
نقّاشی ،تهیه فیلم و تکثیر ،به هر شکل و نوع ،بدون کسب مجوز از این سازمان ممنوع است و متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند.
تو دربارهی مساجد کشورت چزیهای جالیب نوشته بودی .حتم ًا یمداین که در مهه جای دنیا ،در
روستاهای کوچک و رهشهای بزرگ ،بر روی تپّهها و کنار دریاها ،هرجا که مسلمانان زندگی
یمکنند ،مسجدها مه هستند .شلک ظاهری مسجدها بامه رفق دارد .بعیض از آهنا بزرگ و
باشکوه و بعیض کوچک و سادهاند.
نم هب تازگی دربارهی مسجدهای مسلمانان کتایب خوانده ام .نم از آن کتاب آومخته ام
اولنی مسجد را پیامرب اسالم و یارانش ،در نزدیکی دمینه ساخته اند .این مسجد قُبا نام
که ّ
دارد و هنوز پا برجاست و مسلمانان زیادی در آن عبادت یم کنند.
در آن کتاب خواندم که پیامرب و یارانش در رهش دمینه هب کمک یکدیگر مسجدی ساختند که
حممد (ص) نزی در
النیب (مسجد پیامرب) معروف است .آراماگه حضرت ّ
مه اکنون هب مسج ُد َّ
مهنی مسجد رقار دارد.
در آن کتاب نوشته بود بزرگ ترین و مهم ترین مسجد اسالیم ،مسجداحلَرام ـ در ّ
مکه ـ ُ
است و کعبه ،قبلهی مسلمانان در میان آن رقار دارد.
مهم دیگر مثل مسجد کوفه و مسج ُداالَقیصٰ نزی در آن کتاب آدمه است.
نام مساجد ّ
.1اين درس در مسجد تدريس ميشود .براي توضيحات بيشتر به كتاب راهنماي معلّم يا
پايگاه اينترنتي گروه درسي قرآن و معارف اسالمي مراجعه شود.
1
مهمی است که در کشور نم فلسطنی و در رهش نم مسج ُداالَقیصٰ یکی از مساجد ّ
املقدس رقار دارد .نم مسج ُداالَقیصٰ را بارها و بارها دیده ام .مسج ُداالَقیصٰ ارموزبیت ّ ُ
توسط دمشنان اسالم اِشغال شده است .آهنا اجازه یمن دهند مسلمانان هب راحیت در این ّ
مسجد مناز خبوانند و عبادت کنند.
در ناهم ات نوشته بودی که در دمرسه تان منازخاهن دارید؛ این خیلی جالب است ّاما
توسط دمشنان اسالم خراب شده است!
حیف که دمرسهی ما ّ
حمل
نم و دوستامن هب کمک بزرگ ترها مسجد کوچکی درست کرده امی .مسجد کوچک ما ،مه ّ
حتصیل ما و مه حم ّلی برای مجع شدن بزرگ ترهاست .بسیاری از مشالکت رمدم حم ّله نزی
در مهنی مسجد حل یمشود .مسجد کوچک ما...
مصطفی در پاسخ به نامه ی دوست فلسطینی اش می نویسد:
ٰ
ِ
دوست عزیزم خالد ،سالم.
امیدوارم...
برايم بگو
ببين و بگو
2
3
بگرد و پيدا كن
پاسخ این سؤال ها را از ميان كلمات داده شده پيدا كنید و بنويسید.
.١بهجا آوردن نماز به صورت ....................از مهمترين اعمال يك مسلمان است.
.٢بهترين مكان براي خواندن نماز ............... ،است.
.٣صفهاي نماز جماعت بايد ّ
منظم و .............باشد.
ِ
مكان هر سرزمين نزد خدا .٤پيامبر (صلّي اهلل عليه و علي آله) فرمودند :بهترين
..................آن است.
.٥به كسي كه پشت سر او نماز جماعت خوانده ميشود................... ،گفته ميشود.
.٦به فردي كه پشت سر امام جماعت نماز ميخواند ...................... ،گفته ميشود.
.٧استفاده از .......................پيش از نمازها بهويژه نماز جماعت ،كاري پسنديده
1
است.
.٨نمازگزاری که پشت سر امام جماعت نماز می خواند ،نبايد نماز را با صداي
..................بخواند.
.١مسواك زدن قبل از نماز ،سنّت است .معني سنّت را از معلّم و يا بزرگ ترها سؤال كنيد.
4
مأموم امام جماعت
راست مسجد
جماعت بلند
مساجد مسواک
بررسی کنید
با دوستان خود در گروه مشورت كنيد .در هر تصوير چند اشتباه ميبينيد؟ توضیح
دهید.
5
بينديشيم
فكر ميكنيد با انجام دادن چه كارهايي ميتوانيم به اين آيه عمل كنيم؟
6
با هم بخوانیم
با خانواده
.2در مسجد محلّه ی شما چه برنامههايي اجرا ميشود؟ گزارشي از يكي از اين
برنامهها تهيه كنيد و در كالس براي دوستانتان بخوانيد.
7
٤خدای خورشید و ماه
درس
فاروق دقيقهشماري ميكرد .چند روز پيش ،از تلويزيون شنيده بود كه قرار است
روز پنجشنبه ساعت ( 4 : 35قبل از عصر) ،پديده ی كسوف رخ دهد.
بچهها قول داده بود كه آنها را به مسجد جامع
آقاي جعفري (مدير مهربان مدرسه) به ّ
بچهها گفته بود كه نماز كسوف ،س ّنت
شهر ببرد تا با ساير مردم نماز كسوف بخوانند .او به ّ
1
مؤ ّكده است.
8
بچهها را ديد كه همگي
فاروق از خانه بيرون رفت .همين كه به مدرسه رسيدّ ،
با بيتابي منتظر رفتن به مسجد هستند .مسجد جامع در كنار مدرسه بود و آقاي
بچهها خيلي زود ،به مسجد رسيدند.
جعفري و ّ
جمعيت زيادي جمع شده بودند .مردم صف كشيدند و نماز شروع شد.
ــ اهلل اكبر.
امام پس از خواندن سوره ی حمد و سورهاي ديگر بعد از آن ،اهلل اكبرگويان به
ركوع رفت .پس از ركوع و برگشتن به حالت قيام ،1بار ديگر سوره ی حمد و سورهاي
ديگر را خواند؛ سپس امام اهلل اكبر گفته به ركوع رفت و بعد از اعتدال و برگشت
از ركوع ،اهلل اكبر گفته و به سجده رفت و مثل ساير نمازها دو سجده به جا آورد و
بعد دوباره به حالت قيام برگشت و مثل ركعت ا ّول ،دقيقاً ركعتي را با همان ترتيب
2
خواند ،تا آنكه با خواندن تش ّهد (تح ّيات) نماز را تمام كرد.
اين ا ّولين بار بود كه فاروق نمازی ميخواند كه در هر ركعت دو قيام ،و دو ركوع
دارد.
امام بعد از نماز از جاي خود برخاست و سخنراني (خطبه) را شروع كرد 3.او پس
از ياد خدا و درود بر پيامبر گفت:
اي مؤمنان! امروز با روشي مخصوص به خداي ماه و خورشيد سجده كرديم تا
اعالم كنيم كه خورشيد و ماه با تمام فايده هایشان ،خدايي دارند و براساس حسابي
ّ
منظم كار ميكنند ،بدون حرارت و نور خورشيد ،همه جاي زمين يخ ميبندد و تاريك
ميشود و تمامي گياهان ،حيوانها و انسانها از بين ميروند .دانشمندان ميگويند
ميليونها سال است كه زمين ،ماه و خورشيد با اين نظم در گردش هستند.
فاروق با د ّقت به سخنان امام جماعت گوش ميكرد .او فهميد كه دنيا ،چه بزرگ
و باشکوه است و خداي دانا و بزرگ ،چه حساب شده و دقيق همه ی موجودات را
پادشاهي ميكند.
.1ايستاده
.2همراه با معلّم ،نماز كسوف را در مدرسه تمرين كنيدّ .
توجه كنيد كه در مذهب حنفي ،نماز
كسوف و خسوف همانند ساير نمازها است و هر ركعت فقط يك قيام و يك ركوع دارد.
.3در مذهب حنفي ،نماز كسوف و خسوف خطبه (سخنراني) ندارد.
9
گفتوگو كنيد
رسول خدا (صلّي اهلل عليه و علي آله) پسري به نام ابراهيم داشت .در روز مرگ
ابراهيم ،خورشيد گرفت ،بعضي از مردم گفتند خورشيد به خاطر مرگ ابراهيم پسر
رسول اهلل (صلّي اهلل عليه و علي آله) كسوف كرده است.
پيامبر به مسجد رفت .مردم اطراف او را گرفتند .آن رهبر بزرگ فرمود :خورشيد
و ماه دو آيه از آيات و نشانههاي خداوند هستند ،و کسوف و خسوف آنها ارتباطی با
مرگ يا زندگي هيچكس ندارد ،بنابراين هر وقت كسوف و خسوف را ديديد ،خدا را
به بزرگي ياد كنيد ،صدقه بدهيد و نماز بخوانيد.
بينديشيم
ٍ
سـبان ـر بِ ُ
ـح ـم ُ
مـس َو الـ َق َ
َلـش ُ
ا َّ
خورشید و ماه بر حسابی ّ
منظم و دقیق می گردند.
الرحمن ،آیه ی 5
سوره ی ّ
10
تمرين كنيد
نماز كسوف را با كمك معلّم يا امام جماعت مدرسه ،با دوستانتان تمرين كنيد.
يادتان باشد كه اين نماز:
.١دو ركعت است.
.٢هر ركعت ،دو قيام و دو ركوع دارد.
.٣معموالً طوالنيتر از ساير نمازهاي دوركعتي است.
.٤در مذهب حنفي مثل ساير نمازهاي دوركعتي است؛ ا ّما ركوع و سجودش
طوالنيتر است.
با خانواده
در سوره ی يس (یاسین) ،دو آيه در مورد خورشيد و ماه آمده كه نظم آن دو را
نشان ميدهد ،آندو آيه را پيدا كنيد.
11
٦شیفته ی دانش و ایمان
درس
در كاخي پر از رفاه و خوشي به دنيا آمد .خوراك و لباس اشرافي و قصري پر از
نعمت ،چشمان او را پُر كرده بودند .از همان كودكي در اين قصر باشكوه ،مانند تمام
اشرافزادهها زندگي ميكرد .او را «واالحضرت شاهزاده» ميگفتند.
ا ّما دل او چيز ديگري ميخواست .اين زندگي را بيارزش ميدانست و هميشه
به پدرش ميگفت« :مرا به مدينه بفرست تا دين خدا را ياد بگيرم و راه ايمان را در
پيش گيرم».
با اين عالقه و مح ّبت زياد به دين و دانش ،قرآن را حفظ كرد؛ او از همان ّ
سن
نوجواني در كالس علما حضور مييافت تا عربي را خوب بياموزد و قرآن را بهتر
درك كند.
مان او از ِ
دل پاك و تربيت فراوان او در ّ
تعجب بودند .او از همگي بهويژه پدر ،مادر و معلّ ِ
شدت بيزار بود .بعدها كه بزرگتر شد ،ميگفت:
رفتارهاي ناروا بهخصوص «دروغ» به ّ
«از زماني كه خود را شناختهام ،هيچگاه دروغ نگفتهام».
با آنكه اشرافزاده بود ،هيچگاه خود را از مردم عادي جدا نميدانست و بر اين
باور بود كه بايد مثل ديگران زندگي كند.
يكي از معلّمهايش 1ميگفت« :تا به حال هيچكس را نديدهام كه مانند اين نوجوان
به ياد خدا بوده و خداوند در دل و جانش بزرگ و عظيم باشد».
نمونه و الگوي او حاكمان و خويشاوندان درباري او نبودند .او به دانشمندترين و
باخداترين مردم زمان خود ،عبداهلل بن عمر بن الخطاب (رضي اهلل عنهما) 2چشم دوخته
بود و دوست داشت مانند او باشد.
.1صالح بن كيسان
.2خداوند از هر دوی آنها راضی باشد.
12
عبداهلل بن عمر ،عموي مادرش بود ا ّما عمر بن عبدالعزيز (رحمة اهلل عليه) دوست
داشت او را دايي صدا بزند .او با ذوق و اشتياق فراوان به مادرش ميگفت« :مادرجان!
ميداني كه مانند عبداهلل بن عمر خواهم شد».
13
يك روز بهخاطر سابقه و محيط اشرافيِ خانوادهاش با بيمهري از اميرالمؤمنين
علي ابن ابيطالب (رضي اهلل عنه) نام برد .وقتي كه استادش «عبيداهلل بن عبداهلل» خبردار
شد ،او را سرزنش كرد و گفت« :مگر نميداني خداوند خشنودي خود را نسبت به اهل
بدر 1اعالم كرده است؟!»
متوجه اشتباه خود شد و فهميد كه كمترين ويژگي و افتخار اميرالمؤمنين
ّ عمر
علي (رضي اهلل عنه) ،شركت در جنگ بدر است .او از استادش عذر خواست و از
خداوند درخواست بخشش کرد و قسم خورد كه هرگز چنان كاري را تكرار
نكند .تاريخ نقل ميكند که بعدها وقتي در مجلسي در مورد پارسايان صحبت شد،
2
عمر بن عبدالعزيز گفت« :پارساترين مردم در دنيا ،علي بن ابيطالب بود».
بينديشيم
چه ارتباطي ميان اين آيه و ماجراي زندگي عمربن عبد العزيز (رحمةاهللعليه)
وجود دارد؟
.1جنگ بدر يكي از بزرگترين و مهمترين جهادهاي دوران پيامبر بود .قرآن به صحابهاي كه
در آن جنگ شركت كردند ،مژده ی بهشت داد .بعدها اهل بدر در ميان ساير مسلمانان احترام و
مقام ويژهاي پيدا كردند.
الرسول ،اثر خالد مح ّمد خالد مصري.
.2به نقل از خلفاء ّ
14
دوست دارم
گفتوگو كنيد
............................................
16
ــ حقوقت چقدر است؟
ــ ( 200دويست) دينار در سال.
ــ ا ّما اين حقوق كم كي به من ميرسد؟!
و اينگونه با نااميدي از خانه ی ساده ی حاكم مسلمانان بيرون آمد.
* * *
اكنون براي پاسخگويي به اين پرسشها با دوستانتان گفتوگو كنيد:
چه نامي براي اين داستان مناسبتر است؟
چه ارتباطي ميان اين داستان و آيهي درس وجود دارد؟
از رفتار عمر بن عبد العزيز (رحمة اهلل عليه) با ع ّمهاش ،چه چيزهايي ياد
ميگيريم؟
بازي ،نمايش
يكي از داستانهاي مربوط به زندگي عمر بن عبدالعزيز (رحمة اهلل عليه) را به
صورت نمايش در كالس اجرا كنيد.
17
٧نماز بر روی تخت
درس
18
پس از سالم و احوال پرسي ،كنارش رفته ،او را بوسيدم؛ گرچه حال خوشي نداشت
ا ّما مثل هميشه مهربان بود ،با سختي صحبت ميكرد ،ا ّما جمالتش ،همان مح ّبت
پيش را داشت.
دايي گفت :هر يك از اعضاي بدن ما ثروتي بزرگ هستند كه بايد خدا را به خاطر
داشتن آنها شكر كنيم و كساني هم كه نقص عضو دارند ،بايد بر آن صبر كنند .چون
مهم خدا دوستي و خداپرستي هستند.
صبر و شكر دو بال ّ
پرسيدم :داييجان! صبر كردن يعني چه؟
دايي گفت :صبر يعني پذیرفتن مشكل و تح ّمل كردن صحيح آن.
مادرم گفت :همين رفتار خوب دايي در بيماري ،يعني صبر كردن.
1
پدر گفت :در قرآن آمده است« :خداوند صبركنندگان را دوست دارد».
همين كه پدرم ترجمهي آيه را گفت ،پرستار وارد اتاق شد و سالم كرد و گفت :آقا
صالح! خود را براي اتاق عمل آماده كن .دايي گفت :ميخواهم نماز عصرم را بخوانم.
پرستار از كنار تخت دايي ،يك سيني را آورد .اليهاي نازك از خاك در سيني بود؛
او قبالً آن را به درخواست دايي ،آماده كرده بود.
سپس گفت :آن را ميگيرم تا تي ّمم كني .من با كنجكاوي نگاه ميكردم و گوش
ميدادم.
دايي كمي مكث كرد ،انگار ن ّيت ميكرد .سپس كف دو دست را به آرامی بر خاک
زد و تمام صورتش را با آن از طرف ابتداي صورت (پيشاني) به پايين مسح كرد.
بعد از آن ،بار دوم كف هر دو دست را برخاك زد و دستهايش را تا آرنج مسح کرد.
ا ّول با دست چپ ،دست راستش را و بعد با دست راست ،دست چپش را مسح كرد.2
بعد از ما عذرخواهي كرد و با حالت نشسته نمازش را خواند و چه زيبا نمازش را
به جا آورد!
پدرم به من نگاهي كرد و گفت :ماهان جان! ديدي نماز چقدر مهم است؟!
من جواب دادم :بله پدر جان و آهسته گفتم :هم دانستم كه نماز بسيار مهم است ،
هم مفهوم صبر را ياد گرفتم و هم به ارزش سالمتي پي بردم.
19 .2لطفاً آموزگاران محترم ،عمالً چگونگي انجام تي ّمم را به دانش آموزان نشان دهند.
بررسی کنید
20
بگرد و پيدا كن
تمرين كنيد
1
1
با معلّم خود در كالس ،تي ّمم را كامل و به نوبت انجام دهيد.
22
برايم بگو
نماز واجب است و بايد در هر وضعيتي آن را انجام داد؛ ح ّتي اگر. ....
كامل كنيد
ب آ ........نباشد .ر س ا م .............شديد و كشنده باشد.
ر ض ر استفاده از آب ..........داشته باشد.
23
٨به یاد مهربان ترین مع ّلم
درس
پس از رحلت معلّم عزيزش نميتوانست در مدينه اذان بگويد .همينكه به جملهي
«اَش َه ُد ا َ َّن ُم َحم ًَّدا َر ُ
سولاهلل» ميرسيد بغض گلويش را ميگرفت و مردم مدينه همراه
او به گريه ميافتادند.
صديق (رضياهللعنه) ،خليفهي پيامبر از بالل خواست
روزهاي ا ّول خالفت ابوبكر ّ
براي نماز اذان بگويد ،ا ّما او با ادب و گريهكنان جواب داد« :ديگر نميتوانم! عذرم
را بپذير!»
سپس از خليفهي مهربان خواست كه اجازه دهد به شام 1برودّ .
صديق (رضياهلل عنه)
جواب داد :تو ميتواني هرجا كه ميخواهي بروي و بالل (رضياهللعنه) مدينهي پيامبر را
به ياد استاد و معلّم خويش ،ترك كرد.
در زمان خالفت عمرفاروق (رضياهللعنه) ،خليفه مجبور شد براي سر و سامان
دادن به اوضاع شام،بهآنجا سفر كند.
.١سوريهي امروز
24
در همين سفر بود كه گروهي از مسلمانان قديمي و ياران پيامبر از او خواستند ،از
بالل خواهش كند اذان بگويد .بالل اين درخواست را پذيرفت ،ا ّما خاطرات روزهاي
دوستي او با پيامبر در مدينه ،يكي پس از ديگري برایش زنده شد.
سيماي پاك پيامبر ،مهربانيهايش با همه مخصوصاً با فقيران و ضعيفان و عبادتها
و نماز با صفاي رسول خدا را مرور ميكرد .همين كه صدايش بلند شد یاران با وفای
پیامبر اشک ریختند و ساير مردم هم با ديدن اين ياران با وفا به گريه افتادند .به
جمله ی «اشهد انّ مح ّم ًدا رسول اهلل» كه رسيد ،اميرالمؤمنين عمر (رضياهللعنه) به
شدت گریست و اينگونه بود كه بالل باوفا ،بار ديگر با صداي خوش و آسمانيش،
ّ
دل همگان را با نور ايمان روشن کرد.
بينديشيم
بهنظر شما چه ارتباطي ميان اين درس و مفهوم اين آيه وجود دارد؟
25
كامل كنيد
نامهاي به تمامي كساني كه ميخواهند در سايهي درخت زيباي ايمان آرام بگيرند،
بنويسيد.
گفتوگو كنيد
الـم ِ
شـط َسـنان ِ
ِ ـیـ ٌة کَـا ِ
ـاس َسواس َ
اَلـ ّن ُ
همه ی انسان ها مانند دندانه های شانه با هم مساوی اند.
به نظر شما اگر همه ی انسانها اين سخن زيبا را با جان و دل بپذيرند ،دنيا چه
تغييري ميكند؟
26
فكر كن و بنویس
يكي از وقتهاييكه انسان در آن گريه ميكند ،وقتي است كه از دوستان خدا ياد
ميكند ،راستي دليل اين كار چيست؟
این نوع گریه ،با گریه ای که حاصل از درد و رنج است ،چه تفاوتی دارد؟
.................................................................................................................
.................................................................................................................
.................................................................................................................
.................................................................................................................
27
٩استاد بزرگ خداپرستی
درس
اميرالمؤمنين عمر (رضياهلل عنه) ،در دوران خالفتش ،معاذ (رضياهلل عنه)را براي
جمعآوري زكات و صدقههاي یکی از قبایل مسلمان فرستاد.
براساس دستور خليفه ،معاذ تمام آنچه را كه جمع كرده بود ،در بين نيازمندان
مختلف تقسيم كرد و با همان لباس ساده ی خود به مدينه برگشت.
همسرش گفت :اي معاذ! افرادي كه به چنین سفرهایی فرستاده ميشوند ،معموالً
با خود سوغاتي ميآورند ،پس سوغاتي تو كجاست؟!
معاذ جواب داد :نگهبان امانتداري همراه من بود ،نتوانستم سوغاتي بياورم.
همسرش گفت :تو در نظر رسول خدا (صلّياهلل عليه و عليآله) و ابوبكر ّ
صديق،
امين بودي و آنها كامالً به تو اطمينان داشتند ،پس چرا عمر نگهبانی همراه تو فرستاد؟
سپس برخاست و به خانه ی عمر رفت تا از خلیفه نزد همسرش گاليه كند.
خيلي زود خبر به عمر فاروق رسيد.
28
عمر كه چنين كاري نكرده بود ،معاذ را طلبيد و به او گفت :آيا من نگهبانی همراه
تو فرستادم؟!
معاذ گفت :مگر خداوند همراه و نگهبان من نبوده است؟!
اميرالمؤمنين عمر (رضياهللعنه) لبخندی زد و به خاطر ايمان و امانتداري دوست
عزيزش خدا را شكر كرد.
و از اينكه معاذ اينگونه به همسرش درس توحيد داده ،او را مورد تشويق قرار
داد و از پول خودش چيزي به او داد و گفت:همسرت را با اين هديه خوشحال کن.
بينديشيم
ٰ
ـصیـر
ٌ ـعـکُم اَیـنَـما کُـنـ ُتم َو الـ ّلـ ُه بِـما تَ َ
عـملو َن بَ ـو َم َ
ُه َ
هرکجا باشید او با شماست و خدا به هرچه می کنید بینا است.
سوره ی حدید ،آیه ی ٤
گفتوگو كنيد
معاذ که همسرش را بسیار دوست داشت ،چرا در بازگشت از سفر با خود سوغاتی
نیاورد؟
.................................................................................................................
.................................................................................................................
29
بیشتر بدانیم
معاذ يكي از بخشندهترين جوانان مسلمان بود .آنقدر به بخشش عادت كرده
بود كه گاهي دوستانش او را نصيحت ميكردند كه چرا در این کار زيادهروي ميكند.
معاذ ابن جبل آگاهی زيادي از قرآن داشت.
او همان جواني بود كه پيامبر (صلّياهللعليه وعليآله) در وصفش فرمود« :آگاهترين
فرد ا ّمتم به حالل و حرام ،معاذ است ».پوستي سفيد و چهرهاي زيبا داشت؛ دندانهاي
سفید و چشمان سياهش بر خوش سيمايي او افزوده بودند.
يكبار به همراه دوستش ابوعبيده ،نامهاي براي اميرالمؤمنين عمر نوشتند:
«........تو كه مسئوليت ا ّمت را به عهده گرفتهاي ،بايد بداني كه هركدام از مردم
سهمي در عدالت دارند كه نبايد فراموش شود ،پس همه را با يك چشم نگاه كن
و از اجراي عدالت روي برمگردان .ما خيرخواه تو هستيم و تو را به ياد قيامت
مياندازيم»...
امیرالمؤمنین در جواب نوشت:
«سالم خدا بر شما .نامهي پر از پند و حكمت شما به دستم رسيد .به تمام آن ّ
توجه
1
خواهم كرد و تمام دستورات شما را با عالقه اجرا خواهم كرد»...
30
12عموهای مهربان
درس
31
ياران پيامبر ضمن رعايت ادب هركدام پيشدستي كردند تا بلكه بتوانند اين
كار مهم را درحقّ آن فرزند شهيد انجام دهند.
مرتضي (رضياهلل عنه) فورا ً او را در آغوش كشيد و نوازش کرد و وي را
ٰ علي
به همسر مهربانش فاطمه (رضياهللعنها) داد.
برادر علي ،جعفر (رضياهللعنه) و زيدبن حارثه (رضياهللعنه) هم با تمام شوق و
ذوق اعالم كردند كه سرپرستي اين دخترك را به عهده ميگيرند.
علي گفت« :من از همه براي اين كار مستحقتر هستم ،چون او دخترعموي من است».
جعفر جواب داد« :او هم دختر عمويم است و هم خالهاش همسر من است».
1
زيد گفت« :من از شما مستحقترم چون او دختر برادر من است».
آنها هيچ كدام از پافشاري و اصرار بر حرف خود كنار نكشيدند ،تا اينكه حل و
فصل كردن اين ماجرا به پيامبر سپرده شد.
پيامبر كه از اين همه مح ّبت دوستانش خوشحال ،و از شتابشان در انجام كار خوب
و احسان ،ذوقزده شده بود ،با خشنودي گفت« :بايد سرپرستي اينكار به خاله ی
دخترك داده شود .چون خاله مثل مادر است».
و با اين سخن دختر را به جعفر سپردند.
سپس پيامبر رو به هرکدام از آنها كرد؛
با مهرباني به علي گفت« :تو از مني و من از تو هستم».
و به جعفر گفت« :تو از نظر ظاهر و اخالق مانند من هستي».
و به زيد گفت« :تو برادر و دوست من هستي».
.١الب ّته منظور زيد ،برادر ديني و ايماني بود و ميخواست بگويد سيدالشهداء حمزه (رضیاهلل عنه)
را بسيار دوست دارد.
32
بينديشيم
دوست دارم
من هم مانند ياران پيامبر هميشه در انجام كارهاي خوب ،حاضر و آماده باشم و ....
33
گفتوگو كنيد
....................................
* * *
34
ــ از رفتار پيامبر با عبداهللابنجعفر و برادرش،چه چيزي ياد ميگيريم؟
.................................................... ....................................................
35
Email
talif@talif.sch.ir