Professional Documents
Culture Documents
Ø Ù Ø Ø Ù Ø Ú Û Ø Ø Ø Ø Ø Û
Ø Ù Ø Ø Ù Ø Ú Û Ø Ø Ø Ø Ø Û
دستاوردها و چشماندازها
2
مردم نمود چشمگیری یافته به واق ع لحظه به لحظ ه اف زایش مییاب د و
به نظر نمیرسد که سر ایستادن داشته باشد .اما ش ور و هیج ان نبای د
م انع قض اوت منطقی و عقالنی ش ود .لحظهای مکث و نگریس تن ب ه
آنچه که طی کردهایم و نگاه ب ه پیش روی این امک ان را میده د ک ه
دریابیم این جنبش همانند جنبشهای چند سال اخیر بهویژه خیزشهای
۹۶و ۹۸با چ ه نق اط ض عف و ق وتی هم راه اس ت ،در بطن خ ود و
ضمن گسترشی که مییابد چه امکان اتی را درب ردارد و این امکان ات
چگونه میتواند بر خود این جنبش و روند آن تأثیر بگذارد.
()1
شعار مرکزی و عاملوحدتبخش خ یزش کن ونی در عب ارت زیب ای
«زن ،زن دگی ،آزادی»( ژن ،ژی ان ،ئ ازادی) تبل ور یافت ه اس ت .این
شعار که ریشه در تاریخ مبارزات رهاییبخش در خاورمیان ه بهوی ژه
منطقهی کردستان دارد ،گویی چکیدهی تضادهای دیرینهای اس ت ک ه
بخش اعظم مردم ایران در خالل چهل و چهار سال حکومت اس المی
ب ا آن مواج ه بودن د .احساس ات خدشهدارش دهی م ردم از ظلم و س تم
آش کار ب ه دخ تری ج وان توانس ت بخشه ای گون اگون جمعیت در
شهرهای بزرگ و کوچ ک ،و اق وام و ملیته ای گون اگون ای ران را
3
ح ول مح وریت مس ئلهی تبعیض ب ر زن ان ب ه ش کلهای گون اگون و
بهویژه حجاب اجباری متحد کند .اما این پرسش مطرح میشود که ت ا
چه حد این ش عار ظ رفیت و توان ایی دربرگ یری مطالب ات سیاس ی و
اقتصادی و اجتماعی مردم را دارد؟ خواست مب ارزه ب ا تبعیض علی ه
زن ان ک ه در ش کلهای گون اگون مط رح میش ود در واق ع یکی از
اصیلترین مطالبات کل جامعهی ایران چ ه م رد و چ ه زن از ابت دای
انقالب بهمن ۵۷ تا به امروز است .این خواست با مبانی اساسی تفکر
و دیدگاه ایدئولوژیک حکومت اسالمی در تضادی اساس ی ق رار دارد
و مخالفت با آزادی زنان یکی از مهمت رین ارک ان ه ویت حاکم ان را
تشکیل میدهد .اما این مخالفت فقط در بعدی حقوقی مطرح نیست ک ه
با اعطای ب رخی حق وق ظ اهری ب ه زن ان رف ع ش ود .ه ویت زن ب ه
عن وان نم اد مخ الفت ب ا کلیت نظ ام اس المی در واق ع ان واع
پیشفرضه ای دیگ ری را پیش میکش د :ح ذف حج اب اجب اری ب ه
معنای انتخاب نوع پوشش و نوع سبک زندگی و در یک کالم پذیرش
حق زنان بر تن و سرنوشت خویش است؛ اعطای برابری حق وقی ب ه
ای ه معن ایر آن ب ان در ازدواج و طالق و ارث و نظ زن
به ل رزه درآوردن ارک ان ای دئولوژیک و دی نی حاکم ان اس ت .آزادی
4
زنان در کشوری مانند ای ران همچ ون بم بی عم ل میکن د ک ه تم امی
مناس بات عقبمان دهی اجتم اعی را میترکان د .ام ا آی ا آزادی زن ان
بهتنهایی میتواند به سایر تضادهای اساسی این جامعه پاسخ ده د؟ در
پاسخ به این سوال بای د ب ه این نکت ه توج ه ک رد ک ه این ش عار در دل
خود واجد بدیلی دموکراتیک اس ت ک ه مردس االری و دیکت اتوری را
همزمان هدف میگیرد .از همین روست که نه فقط از سوی کردها که
این ش عار در مب ارزات فرامنطقهایش ان ش عاری آش نا و نم ادین ب ه
ش مار میآی د ،بلک ه از س وی گروهه ا و اقش ار دیگ ر م ردم ن یز ب ه
سرعت پذیرفته و به کار گرفته شد .با این حال گسترش این ش عار ب ه
گونهای که دیگر مطالبات و تض ادهای چن دوجهی ج امعهی ای ران را
علی ه نظ ام س رمایهداری دینم دار ح اکم ب ر کش ور دربربگ یرد ،ب ه
شرایط و ضرورتها و ظرفیتهای دیگ ر عرص هی مب ارزه بس تگی
خواهد داشت که هنوز تا حدودی ناروشن است .هر جنبشی در مس یر
تحول و تکامل خود از فراز و نشیبهای گوناگونی عبور خواهد ک رد
ک ه در ن تیجهی آنه ا ائتالف و انس جام ج امع اولیهی خ ود را بن ا ب ر
سویههای طبقاتی ،نژادی ،جنس یتی و ف رهنگی حامی ان و همراه انش
از دست میدهد .بهمحض طی شدن دوران انسجام اولیه ک ه پ یرامون
5
نفی دشمنی مشترک شکل گرفته است ،بهمحض س ربرآوردن ن اگزیر
هر بدیل سیاسی ممکن در افق جنبش ،همان ج دالهای کهنهای ک ه ت ا
ب ه هم ان مقط ع م انع از ش کلگیری چ نین ائتالف گس تردهای ب ود،
میتواند در ل وای ت ازهای ب اعث تج زیهی بل وک انقالبی میش ود .از
همینرو ،پ رداختن ب ه زمینهه ای مش ترکی ک ه ج امعیت و ش مولیتی
چنان داشته باشد که بخشه ای هرچ ه بیشت ری از این جنبش نوپ ا را
در مراحل آتی کنار هم نگاه دارد ،ن ه برآم ده از ن وعی اعتم ادبهنفس
روشنفکرانه بلکه نشأت گرفته از ضرورتی است ک ه در مراح ل آتی
این جنبش ،حف ظ انس جام را ب ه ض روریترین عام ل حی ات آن ب دل
میسازد .جنبشی که قرار باشد در بلندمدت به تقابل با ت وحش رژیمی
سرکوبگر برآید و در این مسیر ج ز ت وان درونزای خ ود ،تکیهگ اه
دیگری نطلبد ،از پرداختن به این موضوع ناگزیر است.
()2
با همهی اینها ،در همین مقطع نیز میتوان دید ک ه تودهه ای م ردمی
که به خیزش کنونی پیوستند به همین خواست و شعار اکتف ا نکردن د و
به سرعت کلیت نظام موجود را زیر س وال بردن د .در فاص لهی چن د
روز «مرگ بر دیکتاتور» به عنوان یکی از ش عارهای اص لی م ردم
6
مطرح شد .شعار مرگ بر دیکتاتور همچون ش عار آزادی زن ان نقش
محوری در گردآم دن تودهه ای وس یع م ردم در همهی ش هرها دارد،
تودههایی که پیوسته تحت فش ار عوام ل و عناص ر دیکت اتور و نظ ام
دیکتاتوری -دینی حاکم بودهاند .قدرت انفجاری این شعار عمالً مفهوم
موردنظر دستگاه ایدئولوژیک حاکم از حکمرانی تحت والیت فقی ه را
زیر سوال میبرد و پایهی دینی و بهاصطالح ملک وتی آن را بهش دت
زمینی و اینجهانی میکند .تودهه ای م ردم ب ا این خواس ت عمالً نظم
استوار بر فریب و خدعه و چهرهی پدر نیکوکار در قالب والیت فقی ه
را رسوا میکنند و تجربهی مستقیم کش تار و خ ونریزی و ش کنجه و
بگ یر و ببین د و پایم الکردن تم امی ارزشه ای دموکراتی ک را
سرراست در مقاب ل حامی ان و پاس دارانش ق رار میدهن د .ام ا نکتهی
تعیینکننده این است که این شعار به رغم خواست انفجاریاش ه ویت
طبقاتی دیکتاتور را بارز نمیکند .دیکتاتور و دس تگاه دیکت اتوری را
به مصاف میطلبد ام ا ن ه مض مون و محت وای دیکت اتوری س رمایه.
دیکتاتوریای که طی چهل و اندی سال ،عناصر دینی س رکوبگر آن
با ضرورتهای اقتصادی نظامی سرمایهدارانه در هم تنیده و تافتهان د
و به اقتضای تضادهای درونی آن پیکری چنان ناهمگون ساختهاند که
7
از طرفی الف شکست داعش در منطقه را میزند و از طرف دیگ ر،
جنس یتزدهترین سیاس تها را در عرص هی ف رهنگی ج امعهی خ ود
دنبال میکند؛ از سویی دعوی تقابل با امپریالیسم جهانی را دارد و از
س وی دیگ ر ،دس تورالعملهای روز س رمایهی جه انی را در جهت
دن طبقهی ک ارگر بیهیچ کموکاس ت اج را میکن د؛ از س ویی
چالن ِ
دعوی برساختن امت شیعهی واحد بر فراز ملتهای منطقه را دارد و
از سوی دیگر ،در مواجهه با مطالب ات ملیته ای س اکن ای ران ت ا بن
دندان مسلح عمل میکند.
()3
فاصلهی موجهای جنبش سیاسی در چند س ال اخ یر کوت اه و کوت اهتر
شدهاند .اگ ر از م وج جنبش س بز در س ال 88خ یزش دی 96هش ت
سال طول کشید ،اکنون ما با تغییری کامالً مشهود در فاصلهی موجها
روبهروییم 1400 ،1398 ،1396 :و .1401وی ژگی تعیینکنن ده و
سرشت بارز این موجه ا این اس ت ک ه شکس ت مقطعی نمیتوان د ب ه
خفقان پیگ یر و افت عملی جنبش سیاس ی در درازم دت بیانجام د .در
واق ع ح رکت موجه ا م دام تکمیلکنن دهی هم هس تند و اگ ر در ی ک
چشمانداز کوتاه بنگریم ،گویی خطی ممتد است از موجهای پی اپی ک ه
8
بهرغم س رکوب ش دید و قهرآم یز ادام ه یافتهان د .در این ص ورت در
صورت تداوم این وضعیت این امکان عینی و واقعی مط رح میش ود
که ما با نوعی جنبش مردمی روبهرو باشیم که به ت دریج پیک ار خ ود
را با نظام حاکم در فواصل کوتاهی تمدید میکن د ت ا روزی برس د ک ه
این جنبش لحظهای هم سکوت نکند و س رانجام در هی أت ی ک انقالب
سیاسی به میدان آید .بنابراین مهمترین دستاورد این است که اوالً ی ک
نسل معین شاهد چند جنبش به هم پیوس ته اس ت و در نتیج ه بهس ادگی
تجارب خود را منتقل میکن د .دیگ ر ب ا وض عیتی روبهرو نیس تیم ک ه
ی ک جنبش رخ میده د و س رکوب میش ود و اف راد ش رکتکننده در
طول زمان انگیزهی سیاسی خود را از دس ت میدهن د .ثانی ا ً شکس ت
دیگر در اینجا معن ایی نمییاب د بلک ه فق ط ف راز و ف رود ی ک جنبش
است .اما آنگاه چه چیزی عامل تداوم آن است؟ سویهی سلبی خ یزش
کنونی ،نفی نظام حاکم و س ازوکارهای آن ،بیتردی د ن یروی مح رک
تعیینکنن دهی جنبش اس ت .ام ا س ویهی ایج ابی خ یزش کن ونی در
کجاست؟
()4
9
در جریان این جنبش نیروی س لطنتطلبان فرص ت مناس بی را ب رای
پروپاگاندای بدیل موردنظر خود از دست داد .آچمز شدن رضا پهلوی
و بس نده ک ردن او ب ه دو روز ع زاداری و ع دم ارائهی ک وچکترین
راهکار عملی برای نیرویی که مدعی بدیل بودن اس ت حکم فاجع ه را
برای سلطنتطلبان و بهطور کلی جریانات راست داشت .ب ه وض وح
معلوم شد که نیروی ادعایی سلطنت در واقع هیچ است .کاریک اتوری
از یک ادعا که در مواجهه با یک واقعیت عادی زندگی مردم تکهتکه
شد .نیروهای سیاسی دیگر هم لزوما ً به تر ظ اهر نش دند .ب ه وض وح
معضل قدیمی یعنی نبود مرکز یا سازمان یا حزب رهبریکنن ده خ ود
را نشان میده د .چ ه اص الحطلبان چ ه ملیم ذهبیها هیچک دام عمالً
چیزی برای عرضه به این جنبش نوپ ا نداش تند .در این می ان اح زاب
کرد مخالف جمهوری اسالمی توانستند با فراخوان اعتص اب و بس یج
م ردم از این فرص ت ت اریخی اس تفاده کنن د و راه را ب رای ت داوم
اعتراض ات ب ه ش کل عملی هم وار س ازند .گرچ ه آش کار ب ود ک ه
اعتص اب تنه ا در من اطق کردنش ین عملی خواه د ب ود ،و عمالً
اعتص ابی در من اطق دیگ ر ای ران رخ ن داد ،ام ا در خالء نیروه ای
س ازماندهنده ،توانس ت هم دلی عظیمی ایج اد کن د ک ه از مرزه ای
10
کردس تان و مس ئلهی ک رد فرات ر رفت .در واق ع این نقش ن ه نقش ی
رهبریکننده بلکه شناخت یک بزنگاه ت اریخی و ض رورت حم ایت و
دفاع از یک خواست عمومی مردمی بود.
()5
جنبش چپ ایران در شکلهای سازمانی و غیرسازمانی خود هم واره
به یک تز مهم و تعیینکنن ده معتق د بودهان د :جنبشه ای خودبهخ ودی
بدون داشتن رهبری ناگزیر ن ابود میش وند .در این پیشف رض اص ل
اساس ی وج ود س ازمان ی ا ح زبی اس ت ک ه عمالً ت وان و ق درت
سازماندهی را دارد .اما وضعیت کنونی چه چیزی را نشان میده د:
مردم در عمل متوج ه ش دهاند ک ه ج ز ن یروی خودش ان هیچ ن یرویی
نمیتوان د آن ان را س ازمان ده د .این پدی ده اب داً جدی د نیس ت .م ا از
جنبش ۸۸ تا به امروز پیوس ته ش اهد این وض عیت ب ودیم .این تجرب ه
در آگاهی مردمی که به دفعات به خیابانها میریزند حک شده اس ت.
اکنون پرسش این است :اگر رژیم ح اکم از ح ل معض الت پیش روی
خود ناتوان باشد ،اگر جنبشه ای اعتراض ی چ ون رش ته نخی پی اپی
رخ دهند و اگر مکانیسم رفرم و حتی عقبنشینی هم بیفای ده باش د ،و
اگر این عدم سازماندهی از باال تداوم داشته باشد ،آیا این امکان وجود
11
ن دارد ک ه این جنبشه ا ن اگزیر ش وند ک ه از درون خ ود کانونه ای
سازماندهی به وجود آورند؟ یعنی آیا امکانپذیر نیست ک ه این جنبش
که بر بستر تضادهای ژرف چهلوچندساله با نظام سیاسی حاکم شکل
گرفته خود کانونهای خود را بیافریند؟ پاس خ معم ولی و متع ارف ب ه
این سوال معموالً این است که چنین جنبشی خرد و نابود میشود .ام ا
همانطور که پیشتر گفتیم با کوتاه شدن فاصله خیزشها و تبدیل شدن
به خطی ممتد و پیوسته ،این خرد شدن دیگ ر ب ه هیچوج ه ب ه معن ای
شکست نیس ت ،ب ه معن ای دورهی ط والنی س کوت و خفق ان نیس ت،
بلک ه جنبش پیوس ته میجوش د و نیروه ای جدی دتری ب ه آن اف زوده
میشوند .در چنین شرایطی طبیعی است که معترضان بهتدریج نوعی
سازماندهی و شبکهی ارتباط میان خود به وج ود آورن د؛ ش بکههایی
که هم میتوانند محلی باشند هم مرکزی.
()6
فضای اختناق و سرکوب ممتد در کل دوران جمهوری اسالمی که هم
احزاب سیاسی الیههای اجتماعی و هم نهادهای م دنی را ن ابود ک رد،
عمال منجر به آن شد که تودههای مردم و فعاالن سیاسی برای ارتب اط
روزمره ،خبررسانی و کسبوکار روزانه بهوی ژه در ش رایط بح ران
12
شدید اقتصادی به رسانههای اینترن تی وابس تگی عمیقی پی دا کنن د .از
دل این پیون د روزم ره ش بکههای اجتم اعی گون اگونی بهوی ژه در ده
سال اخیر شکل گرفته است .عالوه بر این فعاالن سیاسی ب ا تکی ه ب ر
اینترنت عمالً بهجای محفلها ،سازمانها یا اح زاب سیاس ی اخب ار را
ب ه هم میرس انند؛ خبره ا و گ زارش وق ایع ب ه تش جیع و ب رانگیختن
مبارزان در ش هرهای مختل ف میانجام د ،از یکدیگ ر میآموزن د و
تجربههای خود را ب ه هم منتق ل میکنن د .این ترنت در ای ران عماًل در
قامت رسانهای ایفای نقش میکن د ک ه هیچ ج ایگزین معی نی در ح ال
حاض ر ب رای آن وج ود ن دارد .همین وض عیت در عین ح ال
چشم اس فندیار جنبشه ای کن ونی اس ت .قط ع سراس ری این ترنت ب ه
نوعی با سرنوشت جنبش درآمیخته اس ت .معض ل برجس ته این اس ت
که قطع شدن اینترنت در ایران ،چنانک ه تج ربهی آب ان ۱۳۹۸نش ان
داد ،ب اعث قط ع پیون دهای چن دگانهی مب ارزان میش ود .این مش کل
هنگ امی عمیقت ر میش ود ک ه در زم ان تک وین و رش د و گس ترش
تظاهرات خیابانی از تش کیل ش بکههای گون اگون در ش کل محفله ا،
انجمنه ا ،گروهه ا و س ازمانها و ش بکههای م ردمی غفلت ورزی ده
ش ود .در این ص ورت بیتردی د اگ ر کانونه ای س ازماندهی در این
13
فاصله شکل بگیرند تا حد زیادی میت وان ب ر این نقط ه ض عف غلب ه
ک رد .کانونه ای س ازماندهی محلی در ه ر س طحی به واق ع ش کلی
است که میتواند به تداوم این جنبش ی اری برس اند و مش کل نی از ب ه
ارتباط روزافزون مبارزان و اتخاذ تاکتیکهای گون اگون و جمعی را
حل کند.
()7
هم انطور ک ه جنبش فعلی حاص ل فراین د ط والنی و پرافتوخ یز
روندهای سیاسی و اقتصادی چند دههی گذشته است ،تداومش ن یز در
گرو فراخواندن تمامی مطالباتی است که در گذشتهی این جنبش طرح
شده و احتماالً به حاشیه رانده شدهاند .مسئله نه اولویتبن دی مطالب ات
که برجسته ساختن پیوند مش ترک می ان آنهاس ت ،نش ان دادن اینک ه
امری ایدئولوژیک همچون حجاب ،چگونه در پیون د ب ا بخشه ایی از
سازوکار بوروکراتیک جمهوری اس المی عم ل میکن د ،از ب ودجهی
عم ومی تغذی ه میش ود ،اقتص اد مشخص ی پ یرامون حوزهه ای
ک االییاش ش کل میگ یرد و ک ارکرد معی نی در ای دئولوژی داخلی و
منطقهای رژیم ایف ا میکن د .منحص ر ک ردن عناص ر ف رهنگی و
ایدئولوژیک رژیم به ویژگیهای منحصربهفرد گ روهی «ارتج اعی»
14
و «عقبمان ده» ،ب ه دس تهای «عمامهبهس ر» و «آخون د» ک ه ج ز
«روضهخوانی» توانایی دیگ ری ندارن د ،ندی دن ش بکهای اقتص ادی،
سیاس ی و ای دئولوژیک گس تردهای اس ت ک ه «عم ق اس تراتژیک» و
ادوات جنگی آن ت ا ح ادترین منازع ات منطقهای و بینالمللی بین
نیروهای امپریالیس تی نف وذ ک رده و بس تر اقتص ادی آتیاش میتوان د
زمینهساز دور تازهای از انباشت س رمایه در مقیاس ی منطقهای ش ود.
از همین روس ت ک ه پیوس تن گروهه ای ص نفی ی ا ک ارگری ،بهوی ژه
آنها که در سالهای اخیر منس جمترین اعتراض ات را ش کل دادهان د،
میتوان د هم ان رژی مض اعف و س ازمانیافتهای ب رای ت داوم ب ه این
جنبش تزریق کند و هم بالقوهگیهایی ب رای گ ذار جنبش از م رحلهی
سلبی به مرحلهی ایجابی فراهم سازد .از این رو ،مسئلهی «معیشت»
یکی دیگ ر از حلقهه ایی اس ت ک ه میتوان د اف زون ب ر گ ردآوردن
گروهه ای بیشت ری از جامع ه ح ول جنبش ،پیون د معین بخشه ای
اقتص ادی سیاس ی و ای دئولوژیک رژیم را عی انتر س ازد و ه دف
بگیرد.
()8
15
شکلگیری جنبش کنونی بیشترین شباهتها را با جنبشهای بهار
عربی دارد .تسخیر فضای سیاسی از طریق جنبشی بیسر و
بیمرکز و سپس شکلگیری مرکز و سر و رأس .بزرگترین ضعف
بهار عربی اما این بود که به دلیل نداشتن برنامهای اجتماعی برای
انقالب به سرعت در دام پیشفرضهای نئولیبرالی حاکم در منطقه و
اساسا ً در جهان گرفتار شد و عمالً چارچوب تغییر آنها در محدودهی
مورد نظر نئولیبرالیسم باقی ماند .اما نکته این است که جنبش بهار
عربی در فاصلهای یکی دوساله در میان فعاالن جوان شکل گرفت
اما وضعیت ما و جنبشهای کنونی ما نتیجه و حاصل چهل و چندسال
تضادهای حل نشده است .همین اختالف به ظاهر کوچک دریایی از
امکانات ،پیشرفتها یا پسرفتها را به وجود میآورد .مثالً اگر در
جریان تکوین و تداوم جنبشهای مقطعی مردم ایران ایدهی برنامهی
اجتماعی برای دگرگونی کل مناسبات حاکم در میان نیروهای
شرکتکننده اشاعه یابد ،اگر عناصر طرفدار دگرگونی انقالبی
سوسیالیستی به درک عمیق رابطه مسائل دمکراتیک و سوسیالیستی
انقالب ایران برسند و یکی را به نفع دیگری کنار نگذارند و در
فرایندی خستگیناپذیر بر اهمیت برنامهی اجتماعی تاکید کنند ،اگر
16
درک نیروهای مترقی از «دموکراسی» محدود به تجربههای
پذیر دموکراسی
دموکراسی پارلمانی اروپایی نماند و شکلهای امکان ِ
مستقیم و رادیکال در حیطههای سیاسی و اقتصادی را دربر بگیرد
این امکان شاید پدید آید که در جریان سازماندهی از درون جنبش
مردم ایران مبارزه برای دگرگونی رادیکال کل مناسبات اجتماعی
نقش برجستهای ایفا کند.
17