‫تشخیص نقاط پیووت‬

‫در بیى هعاهلٍ گرها يقاط پیَُت َ تػخیؽ آيها از اهمیت خاؾی برخُردار اضت َ همٍ هعاهلٍ گر ها بٍ ديبال‬
‫تػخیؽ ایى يقاط برای زذاکثر کردو ضُد در غرَع رَيذ خذیذ هطتًذ ‪.‬از ایى ضُ ضیطتن های هعاهالتی زیادی‬
‫بر ایى هبًا ایداد غذٌ اضت کٍ درؾذی از آيها يتایح قابل قبُلی کطب کردٌ اضت ‪ .‬هبازث َ يظریات زیادی در‬
‫خؿُؼ تػخیؽ ایى يقاط خلق غذيذ تا هعاهلٍ گر ها را در تػخیؽ ایى يقاط یاری دهذ ‪.‬‬

‫ابتذا تعریفی از پیَُت َ ايُاع پیَُت را اغارٌ هیکًین ‪:‬‬

‫پیُت ها يقاطي هطتى کٍ چرخػها َ تغییر خهت ها در آيها غکل هیگیرد‪ .‬بٍ عبارت علمي تر پیُت هدمُعٍ ضٍ‬
‫کًذل هن راضتاضت کٍ در خهت خالف رَيذ قبلي غکل هیگیريذ‪.‬‬

‫پیُت ها بٍ دَ دضتٍ تقطین بًذي هیػُيذ‪ :‬پیُت هاي هیًُر َ پیُت هاي هاژَر‬

‫پیُت هاي هیًُر‪:‬‬

‫پیُت هایي هطتى کٍ برگػت قیمتي هسذَدي رَ غاهذ هطتین َ در اؾطالذ عام يُضايات کُچک خطابػاو‬
‫هیکًین کٍ هُرد عالقٍ يُضاو گیراو اضت‪ .‬اؾالذ هاي کُچکي کٍ در آو ها غاهذ تُقف کُتاٌ هذت رَيذ اؾلي‬
‫هطتین َ از دیذ تکًیکال ارزظ َ اعتبار خاؾي يذارو َ ها يبایذ ایى يقاط رَ هرخعي براي رضن خط رَيذ یا الگُ ها‬
‫قرار بذین…‬

‫پیُت هاي هاژَر‪:‬‬

‫برگػت هاي بسرگي هطتًذ کٍ در ایى يقاط خهت رَيذ عُـ هیػٍ َ رَيذ هاي يسَلي تبذیل بٍ رَيذ هاي ؾعُدي‬
‫َ یا بلعکص هیػُيذ َ ایى يقاط ههن بایذ تُضط تکًیکالیطت غًاضایي َ بر اضاش ايها خط رَيذ ها َ کايال ها َ یا‬
‫الگُ ها رضن غُيذ‪ .‬پص بٍ عبارت ضادٌ تر پیُت هاي هیًُر يُضايات کُتاٌ َ بي اعتباري هطتى کٍ در تعییى الگُ‬
‫هاي يمُداري يقع هُثري يذارو َ ها بایذ از آيها چػن پُغي کًین همچًیى در هًگام تریذ کردو بایذ هراقب‬
‫باغین کٍ در تلٍ ایى يُضايات کُتاٌ يیفتین چرا کٍ ایى يقاط خالف رَيذ اؾلي هطتى َلي پیُت هاي هاژَر يقاط با‬
‫اهمیتي هطتى کٍ ها بایذ زذاکثر ضعیماو را بکًین کٍ ایى يقاط رَ غًاضایي کًین چرا کٍ در ایى يقاط رَيذ ها‬
‫تغییر خهت هیذهًذ َ هذف ها هن تریذ کردو در خهت رَيذ هاي تازٌ غکل گرفتٍ َ رضن الگُ َ ابسار ها بر رَي‬
‫ایى يقاط ههن هطت‪.‬‬

‫در علن تکًیکال رَظ های زیادی برای تػخیؽ يقاط پیَُت تعریف غذٌ اضت َ یکی از هُرد اقبال تریى آيها‬
‫براضاش تغییر فاز ايذیکاتُر هک دی َ تؿسیر بیع از ‪ 2..3‬درؾذی رَيذ قبلی اضت ‪ .‬تؿاَیر زیر تػخیؽ يقاط‬
‫پیَُت را براضاش ایى رَظ يػاو هیذهًذ ‪:‬‬
‫یکی از هعایب ایى رَظ ایى اضت کٍ اخطار تػکیل يقطٍ پیَُت را دیر ؾادر هیکًذ َ همچًیى بعذ از تؿسیر‬
‫بیع از ‪ 2..3‬درؾذی رَيذ قبلی ایى اهکاو َخُد دارد کٍ رَيذ قبلی رَ اداهٍ دهذ َ تًها ایى يقطٍ یک يقطٍ‬
‫پیَُت هیًُر باغذ در يتیدٍ در تػخیؽ يقطٍ پییُت هیًُر َ هاژَر هن ها را راهًمایی يمیکًذ‪.‬‬

‫در رَظ طرازی غذٌ ضعی کردم تا اَيدایی کٍ اهکاو دارٌ ایى هعایب را برطرف کًن َ همچًیى هعاهلٍ گر در‬
‫تػخیؽ يقطٍ پیَُت ضریعتر ضیگًال را دریافت کًذ َ يطبت بٍ يُع پیَُت تا زذَدی آ گاهی پیذا کًذ ‪ .‬در اداهٍ‬
‫بٍ تفطیر ایى رَظ هیپردازین‪.‬‬

‫هبايی اؾلی ایى رَظ براضاش خطُط رَيذ َ يطبت کًذل های ؾعُدی بٍ کًذل های يسَلی هیباغذ ‪ .‬برای‬
‫تػخیؽ يقاط پیَُت بایذ ایى يکات را در يظر بگیرین‪ ( :‬رَيذ ؾعُدی فرـ غذٌ اضت)‬

‫‪ -1‬خط رَيذی َخُد داغتٍ باغذ کٍ دارای اعتبار باغذ ( بیع از دَ بار برخُرد داغتٍ باغذ َ بعذ از هر‬
‫برخُرد یک ضقف خذیذ ایداد کًذ)‬
‫‪ -3‬يطبت تعذاد کًذل های ؾعُدی بیع از کًذل های يسَلی باغًذ ‪.‬‬

‫‪-2‬در رَيذ ؾعُدی يبایذ ها غاهذ ضٍ کًذل يسَلی هتُالی باغین ( قبل از تػکیل يقطٍ پیَُت)‬
‫‪-4‬اگر رَيذ ترضین غذٌ در یک تاین طُری بُد کٍ بیع از ايذازٌ بسرگ بٍ يظر هیاهذ َ در زهاو برخُرد با خط‬
‫رَيذ غاهذ غکل گیری بیع از ضٍ کًذل يسَلی هتُالی بُدین بٍ تاین باالتر هیرَین بٍ گُيٍ ای کٍ ایى اؾل‬
‫رعایت غذٌ باغذ ‪.‬‬

‫‪-5‬يقاطی کٍ قیمت با خط رَيذ برخُرد َ ضقف خذیذ ایداد کردٌ اضت یا بعذ از برخُرد تا رضیذو بٍ ضقف‬
‫قبلی غاهذ ضٍ کًذل ؾعُدی باغین را با خط افقی هػخؽ تا در تػخیؽ يقط پیَُت اضتفادٌ کًین ‪.‬‬

‫هرازل تػخیؽ يقطٍ پیَُت بعذ از هػاهذٌ غرایط رکر غذٌ در باال‪ ،‬بٍ ترتیب زیر اضت‪:‬‬

‫‪ -1‬هػاهذٌ ضٍ کًذل يسَلی‬

‫‪ -3‬عذم غکطت ضقف قبلی‬
‫‪ -2‬غکطت خط رَيذ‬

‫بعذ از هػاهذٌ غکل گیری ایى ضٍ هرزلٍ ها غاهذ غکل گیری پیَُت هطتین َلی هػخؽ يیطت کٍ پیَُت‬
‫هیًُر اضت یا هاژَر!‬
‫در تؿُیر باال ضٍ هرزلٍ رکر غذٌ غکل گرفتٍ َ بٍ ها اخطار تػکیل يقطٍ پیَُت را دادٌ اضت َ بعذ از آو‬
‫غاهذ ریسظ قیمت بُدین َ رَيذ ؾعُدی تبذیل بٍ رَيذ يسَلی غذٌ اضت ‪.‬یک يکتٍ ای کٍ بایذ در يظر بگیرین‬
‫کٍ ایى يقطٍ پیَُت در تاین اچ‪ 4‬تػخیؽ دادٌ غذٌ اضت بایذ در تاین اچ‪ 1‬بٍ عًُاو يقطٍ پیَُت در يظر‬
‫گرفتٍ غُد چرا کٍ در تاین اچ‪ 1‬همیى خط رَيذ هػاهذٌ غذٌ اضت َلی بٍ دلیل بسرگ بُدو َ رعایت يػذو‬
‫يکتٍ(‪ )4‬در تاین اچ‪ 4‬بررضی غذٌ اضت کٍ در تاین اچ‪ 4‬رَيذی کُچک اضت کٍ تسلیل آو بٍ هراتب رازتتر از‬
‫رَيذی اضت کٍ در تاین اچ‪ 1‬هػاهذٌ غذٌ اضت ‪.‬‬

‫برای تػخیؽ يُع پیَُت بایذ بٍ َاکًع قیمت در لسظٍ برخُرد با هًاطقی تُخٍ کرد کٍ در يکتٍ (‪ )5‬بٍ آو‬
‫اغارٌ غذ ‪(.‬يقاطی کٍ قیمت با خط رَيذ برخُرد کردٌ اضت)‪.‬ههمتریى خط رضن غذٌ خطی اضت کٍ اخریى‬
‫برخُرد را با خط رَيذ داغتٍ اضت ‪ .‬همیػٍ برای تػخیؽ اخریى برخُرد َضُاش داغتٍ باغیذ تا تمام‬
‫غرایط را داغتٍ باغذ ‪.‬اخریى برخُرد بایذ غرایط زیر داغتٍ باغذ ‪:‬‬

‫‪ -1‬بعذ از برخُرد زذاقل بٍ ضقف قبلی برضذ‬

‫‪ -3‬بعذ از برخُرد تا رضیذو بٍ ضقف قبلی غاهذ ضٍ کًذل ؾعُدی باغین ‪.‬‬

‫اگر هًطقٍ هُرد يظر ایى غرایط را دارا يبُد در تػخیؽ دچار اغتباٌ غذٌ این َ بایذ در تسلیل خط رَيذ‬
‫تدذیذ يظر داغتٍ باغین ‪ .‬برای تفهین بهتر غرایط گفتٍ غذٌ بٍ تؿُیر زیر تُخٍ فرهاییذ‪:‬‬
‫بعذ از غکل گیری يقطٍ پیَُت ‪،‬اگر اخریى يقطٍ برخُرد با خط قیمت غکطتٍ غُد پیُت تػخیؽ دادٌ غذٌ‬
‫پیَُت هاژَر(هايًذ تؿُیر باال) َ در ؾُرت عذم غکطت پیَُت هیًُر ياهیذٌ هیػُد ‪.‬‬

‫در ؾُرت تػکیل پیَُت هاژَر در یک تاین پاییًتر غاهذ غکل گیریٍ رَيذ يسَلی خُاهین بُد کٍ تمام غرایط‬
‫تػخیؽ پیَُت را برای آو تاین فراهن هیکًذ‪ (.‬برهیگردین بٍ اؾل ریسهُج ها در تئُری اهُاج الیُت)‬

‫در ؾُرت تػکیل پیَُت هیًُر ايتظار غکطت ضقف قبلی زیاد هیػُد َ خط رَيذی خذیذ ترضین هیػُد ‪.‬‬

‫در تؿُیر زیر يمُيٍ ای از پیُت هیًُر رَ هػاهذٌ هیکًین‪:‬‬

 ‫در دَ تؿُیر زیر لسظٍ تػخیؽ پیُت هاژَر َ زرکت قیمت بعذ ازآو را هػاهذٌ هیکًین‪:‬‬

‫تهیٍ کًًذٌ‪ :‬زطیى َادی خیر‬