You are on page 1of 49

‫اصول بازار سرمایه اسالمی‬

‫اصول و مبانی فقهی و اقتصادي‬

‫ابزارهاي مالی اسالمی‬

‫محمد صدرائی‬ ‫تدوین‪:‬‬


‫فرزاد میدانی‬

‫مهرماه ‪0931‬‬
‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫فهرست‪:‬‬

‫‪ .0‬دیدگاه عمومی اسالم پیرامون قراردادهای جدید مالی‪2 ..........................................................................‬‬

‫‪ .2‬بورس بازی در بازار سهام از دیدگاه اسالم‪20..........................................................................................‬‬

‫‪ .9‬نمونه سؤاالت اصول بازار سرمایه اسالمی‪99..........................................................................................‬‬

‫‪ .4‬سواالت اصول بازار سرمایه اسالمی مرداد ‪44...............................................................................0931‬‬

‫صفحه ‪ 1‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫دیدگاه عمومی اسالم پیرامون قراردادهای جدید مالی‬


‫دکتر سیّدعبّاسموسویان‬

‫مطالعه دقیق تعالیم اسالم نشان میدهد‪ ،‬نه تنها دین اسالم‪ ،‬مسلمانان را در چارچوب قراردادهای خاص محصور نکرده‬
‫و همه قراردادهای عقالیی را با رعایت معیارها و ضوابطی جایز میداند بلکه فراتر از این‪ ،‬با ارائه خطوط کلّی‬
‫اندیشمندان را به تفکر و تأمل و طراحی ابزارهای نوین مالی و ابداع قراردادهای متناسب با عصر و زمان خود فرا‬
‫میخواند‪.‬‬

‫اصل صحت قراردادهای جدید‬


‫همه فقیهان شیعه با قطع نظر از ادلّه اجتهادی (آیات و روایات) باب معامالت‪ ،‬بر این باورند که مقتضای اصل اولی در‬
‫قراردادهای مالی‪ ،‬فساد است‪ .‬به این معنی که اگر در صحت شرعی قراردادی شک و تردید باشد‪ ،‬از نظر شرع اثر‬
‫مطلوب و مقصود برآن قرارداد بار نمیشود‪.‬‬
‫اکثر فقیهان متأخر اعتقاد به تغییر اصل اولی فساد در معامالت داشته و معتقدند‪ :‬اطالقات و عمومات کتاب و سنت‬
‫داللت می کند‪:‬بعد از احراز عرفی صدق معامله‪ ،‬اگر به هر دلیلی در صحت شرعی شک داشته باشیم تا زمانی که دلیل‬
‫خاص یا عام بر بطالن معامله نباشد معامله از نظر شرع صحیح بوده و آثار معامله بر آن مترتب میشود و برای طرفین‬
‫الزمالوفا است‪ ،‬و در این مطلب فرقی بین معامالت رایج در صدر اسالم و معامالت جدید نیست‪.‬‬

‫دالیل شرعی اصل صحت قرارداد ها‬


‫«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِأُ» (مائده(‪ :)5‬آیه ‪.)0‬‬
‫ای کسانی که ایمان آوردهاید ! به پیمانها و قرارها وفا کنید‪.‬‬
‫آیه‪ ،‬وفای به هرآنچه عرفاً عقد میگویند‪ ،‬را واجب میداند و شامل تمام مصادیق عرفی عقد میباشد و کاملترین‬
‫اطالقی است که در مقام وارد شده است‪ .‬و معنای «وفای به عقد»‪ ،‬عمل کامل و تمام عیار به عقد و مترتب کردن آثار‬
‫و لوازم عقد است‪ .‬بنابراین‪ ،‬آیه به داللت مطابقی از مؤمنان میخواهد که به مقتضای هرآنچه که عرفاً عقد نامیده‬
‫می شود وفا کنند و به آن ترتیب اثر دهند و به داللت التزامی داللت بر صحت هر عقد عرفی میکند‪.‬‬
‫بنابراین هرگاه در صحت شرعی قراردادی شک کنیم تا زمانی که دلیل خاص یا عامی بر بطالن آن نداشته باشیم‪،‬‬
‫میتوان با تمسک به اطالق آیه «اوفوا بالعقود» حکم به صحت آن قرارداد کرد‪.‬‬

‫سایر دالیل شرعی اصل صحت قرارداد ها‬


‫«وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤوالً» (اسراء (‪.)94 :)01‬‬
‫به پیمان (خود) وفا کنید‪ ،‬زیرا که از پیمان پرسش خواهد شد‪.‬‬
‫«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا الَ تَأْکلُوا أَمْوَالَکم بَینَکم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِنْکمْ» (نساء(‪.)23 :)4‬‬
‫ایکسانیکه ایمان آوردهاید! اموال همدیگر را به باطلنخورید‪ ،‬مگر از طریق تجارتی که با رضایت شما باشد‪.‬‬

‫صفحه ‪ 2‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫حدیث «المسلمون او المؤمنون عند شروطهم»‪.‬‬


‫حدیث «الناس مسلطون علی اموالهم»‪.‬‬
‫سیره شارع و متشرعه در باب معامالت‬

‫اصل صحت قرارداد ها در قانون ایران‬


‫به تبع فقه اسالم‪ ،‬قانون مدنی ایراننیزاصل آزادی قراردادها را پذیرفته است‪ ،‬در ماده ‪ 01‬قانون مدنی‪ ،‬آمده است‪:‬‬
‫«قرار دادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نمودهاند‪ ،‬در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ‬
‫است»‪.‬‬
‫به اعتقاد حقوقدانان این ماده حاوی اصل آزادی قراردادهاست و به حکومت اراده‪ ،‬دامنه گستردهای میبخشد‬

‫اصل لزوم قراردادهای جدید‬


‫قراردادها را به دو گروه الزم و جایز تقسیم میشوند‪ ،‬قرارداد الزم قراردادی است که هیچ یک از طرفین قرارداد حق‬
‫فسخ آن را ندارند و تنها در صورتی که هر دو طرف رضایت داشته باشند قرارداد قابل فسخ خواهد بود که در اصطالح‬
‫به آن اقاله میگویند‪ .‬امّا قرارداد جایز قراردادی است که هر یک از طرفین قرارداد میتوانند بدون رضایت دیگری اقدام‬
‫به فسخ قرارداد کند‪.‬‬

‫دالیل شرعی اصل لزوم قراردادها‬


‫افزون بر دالیلی که در اصل صحت گذشت دالیل زیر نیز بر لزوم قراردادها داللت میکنند‪.‬‬
‫حدیث پیامبر اکرم(ص)‪« :‬المؤمنون عند شروطهم» و«المسلمون عند شروطهم»‪.‬‬
‫مومنان و مسلمانان به شرط خود پایبند هستند‪.‬‬
‫حدیث پیامبر اکرم(ص)‪«:‬الیحِلُّ دَمُ امْرِءٍ و ال مالهُ اِالّ بِطِیبَة نَفْسٍ مِنْهُ»‬
‫خون هیچ کسی به دیگری حالل نیست‪ ،‬مال هیچ کسی بر دیگری حالل نیست‪ ،‬مگر اینکه خودش با طیب خاطر‬
‫رضایت دهد‪.‬‬

‫نتیجه اصل صحت و لزوم قرارداد ها‬


‫هر عهد و پیمانی که از منظر عرف و عقال‪ ،‬قرارداد و عقد محسوب شود از دیدگاه شرع صحیح و الزم است مگر اینکه‬
‫دلیل خاص یا عامی بر خالف آن اقامه شود‪.‬‬

‫ضوابط عمومی قراردادهایبازار پول و سرمایه‬


‫افزون بر اهلیت‪ ،‬قصد و رضایت متعاقدین‪ ،‬بایستی ضوابط زیر در همه قراردادها رعایت شود‪.‬‬
‫‪ .0‬ممنوعیت اکل مال به باطل‪.‬‬
‫‪ .2‬ممنوعیت ضرر و ضرار‪.‬‬

‫صفحه ‪ 3‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ .9‬ممنوعیت غرر‪.‬‬
‫‪ .4‬ممنوعیت ربا‪.‬‬

‫ضابطه اوّل؛ ممنوعیت اکل مال به باطل‬


‫«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا الَ تَأْکلُوا أَمْوَالَکم بَینَکم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِنْکمْ» (نساء(‪.)23 :)4‬‬
‫ایکسانیکه ایمان آوردهاید! اموال همدیگر را به باطلنخورید‪ ،‬مگر از طریق تجارتی که با رضایت شما باشد‪.‬‬
‫این آیه در مقام ارائه دوتا قانون کلی در عرصه معامالت است‪.‬‬
‫قانون اول؛تصرف در اموال مردم بر وجه باطل حرام و ممنوع است‪ ،‬بنابراین هر نوع تجاوز‪ ،‬تقلب‪ ،‬غش‪ ،‬دزدی‪ ،‬رشوه‪،‬‬
‫اخذ به زور و امثال آنها که از نظر عرف و عقال گرفتن مال از طریق آنها بالوجه و باطل است و هر نوع معامله چون‬
‫خرید و فروش‪ ،‬اجاره‪ ،‬صلح براشیائی که منفعت عقالیی ندارند‪ ،‬معامالتی که به دید عقال توان پرداخت آنها نیست‪ ،‬از‬
‫نظر اسالم‪ ،‬باطل و حرام میباشند‪.‬‬
‫قانون دوم؛تصرف در اموال دیگران بر وجه تجارت از روی تراضی‪ ،‬صحیح و حالل است‪.‬‬

‫ضابطه دوّم؛ ممنوعیت ضرر و ضرار‬


‫پیامبر(ص) میفرماید‪« :‬الضرر و الضرار علی مؤمن»‪.‬‬
‫هیچ ضرر و ضراری بر مؤمن نیست‪.‬‬
‫ضابطه دوم از ضوابط عمومی باب معامالت قاعده نفیضرر است‪ ،‬این قاعده حاکم برتمام معامالت عقالئی است‪ .‬یعنی‬
‫شرع مقدس اسالم تنها آن گروه از معامالت را تأیید میکند که اصل معامله‪ ،‬اطالق معامله و یا شرایط معامله‪ ،‬باعث‬
‫ضرر و ضرار بر متعاملین یا جامعه مسلمین نشود‪.‬‬

‫ضابطه سوّم؛ ممنوعیت غرر‬


‫«نهی النبی(ص) عن بیع الغرر»‬
‫پیامبر از بیع غرری نهی کردند‪.‬‬
‫پیامبر اکرم(ص) با بیان این نهی‪ ،‬در صدد تنظیم روابط معاملی بین انسانها است‪ ،‬میخواهد آن گروه از قراردادها را‬
‫که در اثر خدعه‪ ،‬غفلت و جهالت و یا هر عامل دیگری صفت غرری پیدا میکنند و مال یکی از طرفین معامله یا هر دو‬
‫را در معرض هالکت و نابودی قرار میدهند‪ ،‬از دایره بیعهای مجاز خارج کرده و حکم به فساد آنها کند‪.‬‬
‫مفاد قاعده این است که اسالم برای سامان دادن معامالت مردم و جلوگیری از نزاعها و اختالفات‪ ،‬تمام معامالت‬
‫غرری را باطل میشمارد و اگر این غرر ناشی از خدعه و نیرنگ یکی از متعاملین یا هردو باشد عالوه بر حکم وضعی‬
‫بطالن‪ ،‬حکم تکلیفی حرمت نیز خواهد داشت‪.‬‬

‫ضابطه چهارم؛ ممنوعیت ربا‬

‫صفحه ‪ 8‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫شاید مهمترین و شاخصترین تفاوت بین اقتصاد اسالمی با سایر اقتصادها ممنوعیت ربا از‬
‫دیدگاه اسالم باشد‪ ،‬در حالی که ربا و بهرة قراردادی در تار و پود اقتصاد متعارف حضور دارد و به اشکال مختلف چون‬
‫اوراق قرضه‪ ،‬سپردهها‪ ،‬وامها و اعتبارات بانکی‪ ،‬کارتهای اعتباری ‪ ،‬در همه ابعاد اقتصاد سرمایهداری جریان دارد‪،‬‬
‫اسالم با شدت تمام از آن نهی کرده‪ ،‬از گناهان کبیره شمرده و مرتکب شوندة آن را نهتنها به عقاب دردناک اخروی‬
‫بیم داده به مبارزه دنیوی نیز تهدید کرده است‪.‬‬

‫دالیل ممنوعیت ربا در اسالم‬


‫وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا‪.‬‬
‫خدا داد و ستد را حالل و ربا را حرام کرده است‪.‬‬
‫یمْحَقُ اللّهُ الرِّبَا وَیرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ الَ یحِبُّ کلَّ کفَّارٍ أَثِیمٍ‪.‬‬
‫خدا از (برکت) ربا میکاهد و بر صدقات میافزاید و خداوند هیچ ناسپاس گناهکاری را دوست نمیدارد‪.‬‬
‫یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَذَرُوا مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا إِن کنْتُم مُؤْمِنِینَ فَإِن لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍمِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ‬
‫فَلَکمْ رُؤوسُ أَمْوَالِکمْ الَ تَظْلِمُونَ وَالَ تُظْلَمُونَ‪.‬‬
‫ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید‪ ،‬و اگر مؤمنید‪ ،‬آن چه از ربا باقی مانده است واگذارید و اگر (چنین)‬
‫نکردید‪ ،‬بدانید خدا و رسولش‪ ،‬با شما پیکار خواهند کرد‪ .‬و اگر توبه کنید‪ ،‬سرمایههای شما از آنِ خودتان است‪ ،‬نه ستم‬
‫میکنید و نه ستم میبینید‪.‬‬

‫انواع ربا‬
‫ربا به دو قسم ربای قرضی و ربای معاملی تقسیم میشود‪.‬‬

‫تعریف ربای قرضی‪:‬‬


‫ربای قرضی رایجترین نوع ربااست که در جوامع مختلف وجود داشته و دارد‪ ،‬و عبارت است از اینکه فرد برای تأمین نیاز‬
‫مالی‪،‬جهت امور مصرفی یا سرمایهگذاری‪ ،‬تقاضای قرض کند و در ضمن قرارداد‪ ،‬متعهد شود آنچه را میگیرد همراه با‬
‫زیاده برگرداند‪ ،‬به عبارت دیگر ربای قرضی‪ ،‬قرارداد قرضی است که در آن شرط زیاده شده است‪.‬‬

‫تعریف ربای معاملی‪:‬‬


‫ربای معاملی آن است که یکی از دو کاالی مثل هم‪ ،‬با زیاده عینی به مثل دیگر فروخته شود مانند فروختن یک من‬
‫گندم به دو من آن‪ ،‬یا به یک من آن و یک درهم‪ ،‬یا با زیاده حکمی مانند یک من گندم نقداً به یک من آن نسیه‪،‬‬
‫ربای معاملی اختصاص به بیع ندارد بلکه در همه معامالت مثل صلح نیز جاری است‪ .‬و شرط آن دو چیز است‪.‬‬
‫اوّل‪ :‬آنکه عوض و معوّض‪ ،‬به دید عرف از جهت جنس یکی باشد‪.‬‬
‫دوم‪ :‬آنکه عوض و معوّض از مکیل یا موزون باشد‪ ،‬پس در چیزی که با شمردن یا مشاهده فروخته میشود ربا نیست‪.‬‬

‫صفحه ‪ 5‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫حکمت تحریم ربا در تناسب با بازارهای مالی‬


‫بررسی آیات و روایات ناظر به فلسفه تحریم ربا و توجه به معامالت مجاز نشان میدهد که دین اسالم با تحریم ربا به‬
‫دنبال تحقق اهداف زیر میباشد‪:‬‬
‫‪ .0‬گسترش انواع روابط خیرخواهانه چون انفاقات‪ ،‬صدقات‪ ،‬اوقاف و قرض الحسنه‪.‬‬
‫‪ .2‬گسترش انواع معامالت تجاری چون بیع‪ ،‬اجاره‪ ،‬جعاله و سلف‪.‬‬
‫‪ .9‬گسترش انواع مشارکتها چون شرکت‪ ،‬مضاربه‪ ،‬مزارعه و مساقات‬
‫‪ .4‬گسترش سرمایه گذاریهای مستقیم اقتصادی‪.‬‬

‫حیله ربا‬
‫حیله در لغت از ماده حول به معنای تیزهوشی‪ ،‬مهارت‪ ،‬دقت نظر‪ ،‬چاره جویی است‪.‬‬
‫دقت در تعاریف حیله در فقه نشان می دهد که اقدامی که به منظور تغییر حکم شرعی انجام می شود‪ ،‬حیله نام دارد‪.‬‬
‫تغییر حکم شرعی ناظر به تغییر موضوع حکم است نه خود حکم شرعی!‬
‫برخی از فقهای بزرگ مثل صاحب جواهر حیله ربا را مشروع می دانند‪.‬‬
‫برخی دیگر نیز مانند سیدمرتضی‪ ،‬محقق بهبهانی و حضرت امام خمینی (ره) حیله ربا را حرام دانسته و با آن مخالفت‬
‫میکنند‪.‬‬

‫تعریف حیله ربا‬


‫حیله ربا عبارتست از انجام عملی برای خارج کردن مورد معامله از موضوع ربا تا حکم حرمت و ممنوعیت ربا شامل آن‬
‫نشود‪.‬‬

‫دالیل ممنوعیت حیله ربا‬


‫‪ )0‬مخالفت با علت و حکمت تحریم ربا (نظر امام خمینی (ره))‬
‫‪ )2‬عدم قصد جدی بر انجام معامله (نظر آیت ا‪ ...‬مکارم شیرازی)‬
‫‪ )9‬عدم فرق عرفی بین ربا و حیله آن‬
‫‪ )4‬روایات نهی کننده از حیله ربا‬

‫دالیل جواز حیله ربا‬


‫‪ )0‬روایات مربوط به بیع العینه‬
‫‪ )2‬روایات مربوط به بیع محاباتی‬
‫‪ )9‬روایات مربوط به بیع به شرط‬
‫‪ )4‬روایات تجویز کننده حیله ربای معامله‬

‫صفحه ‪ 6‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫معیارهای تشخیص حیله مجاز و غیرمجاز‬


‫‪ )0‬قصد معامله‬
‫‪ )2‬صدق عنوان ربا‬
‫‪ )9‬اتحاد عرفی و عقالیی حیله با ربا‬

‫مصادیق حیله مجاز‬


‫‪ )0‬خرید و فروش نقد و نسیه‬
‫‪ )2‬خرید و اجاره به شرط تملیک‬
‫‪ )9‬فروش نسیه و تنزیل‬

‫اصول و معیارهای اقتصاد خردابزارهای مالی‬


‫‪ .0‬تطابق با اهداف و انگیزههای خریداران ابزارهای مالی‬
‫الف‪ .‬اهداف و انگیزههای خیر خواهانه و اخروی‬
‫ب‪ .‬کسب سود مادی‬
‫‪ .2‬تطابق با روحیات و سلیقههای خریداران ابزارهای مالی‬
‫‪ .9‬نقدینگی‬
‫‪ .4‬کارایی‬

‫اصول و معیارهای اقتصاد کالنابزارهای مالی‬


‫‪ .0‬همسویی با رشد اقتصادی‬
‫‪ .2‬همسویی با عدالت اقتصادی‬
‫‪ .9‬قابلیت برای سیاست مالی‬
‫‪ .4‬قابلیت برای سیاست پولی‬

‫قراردادهای مورد نیاز برای طراحی ابزارهای مالی‬


‫‪ )9‬بیع‬ ‫‪ )2‬دین‬ ‫‪ )0‬قرض‬
‫‪ )4‬جعاله‬ ‫‪ )5‬اجاره به شرط تملیک‬ ‫‪ )4‬اجاره‬
‫‪ )3‬مضاربه‬ ‫‪ )8‬شرکت‬ ‫‪ )1‬استصناع‬
‫‪ )02‬صلح‬ ‫‪ )00‬مساقات‬ ‫‪ )01‬مزارعه‬
‫‪ )09‬وکالت‬

‫صفحه ‪ 7‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫تعریف قرض‬
‫قرض عبارت است از اینکه مالی را به ضمان‪ ،‬ملک دیگری نمایند‪ ،‬به اینکه به عهده او باشد خود آن مال یا مثل یا‬
‫قیمت آن را بپردازد‪.‬‬

‫ماهیت قرارداد قرض‬


‫قرارداد قرض قرارداد تملیکی‪ ،‬معاوضی و به نوعی تبرعی است‪ .‬یعنی در قرارداد قرض‪ ،‬قرض دهنده مال را به ملکیت‬
‫قرض گیرنده در میآورد و قرض گیرنده متعهد میشود عوض آنچه را قرض کرده به قرض دهنده برگرداند و در عین‬
‫حال قرض‪ ،‬همراه با نوعی ایثار و تبرّع است‪.‬‬
‫شرط زیاده‪ ،‬هدیه و کارمزد در قرارداد قرض‬
‫اشتراط هر نوع زیاده بر عهده قرض گیرنده ربا و حرام است‪ ،‬پرداخت هر نوع زیاده از طرف قرض کننده بدون شرط‬
‫قبلی‪ ،‬به عنوان هدیه یا غیر آن‪ ،‬حالل و در مواردی مستحب است‪.‬گرفتن کارمزد برای عملیات اعطای قرض به ویژه‬
‫زمانی که این کار توسط مراکزی مانند بانک یا صندوق قرضالحسنهای صورت پذیرد جایز است‪.‬‬

‫تعریف دین‬
‫دین‪ ،‬مال کلی ثابت در ذمّه یک فرد به نفع دیگری است که به یکی از اسباب دین حاصل میشود‪ ،‬سبب دین دو گونه‬
‫است‪.‬‬
‫الف‪ .‬اختیاری‪ ،‬مانند قرض‪ ،‬بیع نسیه‪ ،‬اجاره و امثال اینها‪.‬‬
‫ب‪ .‬قهری‪ ،‬مانند ضمانات‪ ،‬نفقه همسر دائم و مانند آنها‪.‬‬

‫کاهش دین در مقابل پرداخت زودتر‬


‫گاهی فردی از کسی به جهت بیع نسیه‪ ،‬سلف یا سبب دیگری‪ ،‬طلب مدت داری دارد و از طرفی به خاطر نیاز‪ ،‬دوست‬
‫دارد مقداری از طلبش را صرف نظر کند تا در مقابل‪ ،‬زودتر از موعد مقرر آن را وصول کند‪ ،‬همینطور گاهی بدهکار‬
‫دوست دارد در مقابل کاهش مبلغ بدهی‪ ،‬زودتر از موعد‪ ،‬دین خود را پرداخت کند‪ .‬فقیهان شیعه بدون هیچ اختالفی‬
‫این عمل را صحیح میدانند‪.‬‬

‫جریمه تأخیر در پرداخت دین‬


‫شکی نیست هر نوع افزایش مبلغ بدهی در مقابل تمدید مدت‪ ،‬ربا و حرام است‪ ،‬بحثی که هست این است که آیا‬
‫طلبکار در قرارداد قرض یا غیر آن میتواند برای الزام بدهکار به پرداخت به موقع بدهی شرط جریمه تأخیر در پرداخت‪،‬‬
‫کند؟ برخی از فقها‪ ،‬گرفتن هر نوع زیاده هر چند به عنوان جریمه دیر کرد را از مصادیق ربا میدانند‪ ،‬در مقابل برخی از‬
‫فقها تفصیالتی دادهاند‪.‬‬

‫صفحه ‪ 4‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫بیع دین‬
‫یکی از مسائل مهم دین امکان خرید و فروش دیون و مطالبات مدتدار است‪ ،‬اگر بیع دین خصوصاً به کمتر از قیمت‬
‫اسمی به شخص ثالث (تنزیل) صحیح باشد‪ ،‬راهکار مهمی جهت تأمین مالی در اختیار دولتها و بنگاهای اقتصادی‬
‫قرار میگیرد‪ ،‬دولت و فعاالن اقتصادی میتوانند مطالبات مدتدار خود از شرکتها‪ ،‬مؤسسات‪ ،‬اشخاص حقیقی و‬
‫حقوقی را به صورت اسناد متحدالشکل درآورده و عند اللزوم در بازار به فروش رسانند و از این طریق نیازهای کوتاه‬
‫مدت خود را به نقدینگی تامین کنند‪ .‬مشهورفقهای شیعه بیع را جایز و مشهور فقهای اهل سنت آن را ربا و حرام می‬
‫شمارند‪.‬‬

‫بیع دین در حقوق ایران‬


‫عمده بحث بیع دین در حقوق ایران در تنزیل اسناد تجاری از طرف بانکها مطرح است‪ ،‬در حال حاضر عملیات مربوط‬
‫به خرید دین بر مبنای آئیننامه موقت تنزیل اسناد و اوراق تجاری و مقررات اجرایی آن‪ ،‬که در جلسه مورخ‬
‫‪ 0940/8/24‬شورای پول و اعتبار به تصویب رسیده و متعاقباً در شورای نگهبان نیز مطرح و به اکثریت آراء مخالف با‬
‫شرع و قانون اساسی شناخته نشده است‪ ،‬انجام میپذیرد‪.‬‬

‫بیع دین به دین‬


‫طلحة بن زید در روایت موثقی از امام صادق نقل میکند که فرمود‪«:‬قال رسول اللَّه‪ :‬الیباع الدین بالدین»‪ .‬دین در‬
‫مقابل دین فروخته نمیشود‪.‬‬

‫تعریف بیع‬
‫بیع قراردادی است که به موجب آن هر یک از فروشنده و خریدار‪ ،‬مال خود را در عوض مال دیگری‪ ،‬به وی تملیک‬
‫میکند‪.‬‬

‫ماهیت بیع‬
‫قرارداد بیع قرارداد معاوضی و تملیکی است یعنی بعد از پایان بیع‪ ،‬ثمن به ملکیت فروشنده و مبیع به ملکیت خریدار‬
‫درمیآید‪.‬‬

‫انواع بیع به حسب بایع و مشتری‬


‫قرارداد بیع همانطور که باالصاله از طرف مالک واقع میشود‪ ،‬با وکالت یا والیت از یک طرف یا از دو طرف هم واقع‬
‫میشود‪ .‬اگر مال دیگری را بدون وکالت و والیت بفروشد معامله را «بیع فضولی» میگویند که با اجازه مالک اصلی‬
‫صحیح وگرنه باطل است‪.‬‬

‫انواع بیع از جهت زمان پرداخت عوضین‬

‫صفحه ‪ 9‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫اوّل‪ :‬بیع نقد‬


‫دوم‪ :‬بیع نسیه‬
‫سوم‪ :‬بیع سلف‬
‫چهارم‪ :‬بیع کالی به کالی‬

‫بیع نقد‬
‫کسی که کاالیی را در مقابل مبلغی میفروشد اگر در قرارداد شرط مدتدار بودن مبیع یا ثمن را نکنند و یا تصریح به‬
‫حال بودن آن دو کنند‪ ،‬بیع نقد و حال خواهد بود‪.‬‬
‫در بیع نقد‪ ،‬بایع حق دارد بعد از تسلیم مبیع‪ ،‬هر وقتی که بخواهد ثمن را مطالبه کند و مشتری حق امتناع ندارد کما‬
‫اینکه مشتری هر وقت بخواهد ثمن را میپردازد و بایع حق خودداری از گرفتن آن ندارد‪ ،‬مشتری حق دارد پس از‬
‫تسلیم ثمن‪ ،‬مبیع را مطالبه نماید و بایع حق امتناع ندارد‪.‬‬

‫بیع نسیه‬
‫اگر در قرارداد بیع‪ ،‬برای پرداخت ثمن مدت تعیین شود‪ ،‬بیع نسیه خواهد بود‪ .‬در بیع نسیه رعایت چند مسئله ضروری‬
‫است‪.‬‬
‫‪ .0‬زمان پرداخت ثمن باید معین و مضبوط باشد‪.‬‬
‫‪ .2‬وقتی زمان پرداخت فرا میرسد‪ ،‬افزودن بر مبلغ بدهی برای تمدید مدت جایز نیست امّا عکس آن جایز است‪.‬‬
‫‪ .9‬اگر چیزی را نسیه بفروشد‪ ،‬خرید آ ن شی از او قبل از سررسید ثمن و بعد از آن صحیح است چه ثمن بیع دوم از‬
‫جنس ثمن بیع اول باشد یا نه‪ ،‬چه از جهت مقدار مساوی ثمن اول باشد یا نه‪ ،‬و چه فروش دوم نقد باشد یا نسیه‪ ،‬البته‬
‫همه این ها در صورتی صحیح است که بیع دوم در بیع اول شرط نشده باشد‪ ،‬بنابراین اگر بایع در فروش اول بر مشتری‬
‫شرط کند که بعد از خرید‪ ،‬مبیع را به خود او بفروشد یا خریدار شرط کند که بایع بعد از فروش‪ ،‬آن را از خریدار بخرد‪،‬‬
‫نیست که به آن بیع العینه می گویند‪.‬‬

‫بیع سلف‬
‫اگر در قرارداد بیع برای تحویل مبیع مدت تعیین شود معامله را بیع سلف یا سلم میگویند و در آن شرایطی معتبر است‪.‬‬
‫‪ .0‬جنس و اوصاف مبیع باید به گونهای توصیف شود که جهالت برطرف شود‪.‬‬
‫‪ .2‬مقدار مبیع از جهت وزن‪ ،‬پیمانه‪ ،‬عدد و ‪ ...‬معین باشد‪.‬‬
‫‪ .9‬سررسید تحویل مبیع مشخص و مضبوط باشد‪.‬‬
‫‪ .4‬مشتری قبل از ترک مجلس کل ثمن را بپردازد‪.‬‬
‫‪ .5‬مکان تحویل مبیع را معین کنند‪.‬‬

‫صفحه ‪ 11‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ .4‬کاالی خریداری شده را‪ ،‬قبل از سررسید‪ ،‬نمیتوان فروخت‪ ،‬نه به خود فروشنده و نه به‬
‫غیر او‪ ،‬بعد از سررسید فروش آن جایز است‪ ،‬به جنس ثمن اول باشد یا به غیر آن‪ ،‬مساوی ثمن اول باشد یا نباشد‪،‬‬
‫مادامی که مستلزم ربای معاملی نشود‪.‬‬
‫‪ .1‬درسررسید اگر بایع به دالیلی چون نبودن کاال‪ ،‬نتواند مبیع را تحویل دهد‪ ،‬خریدار مخیر است که معامله را فسخ‬
‫کرده ثمن را پس بگیرد یا منتظر باشد تا بایع متمکن از پرداخت شود‪ ،‬خریدار نمیتواند بایع را ملزم به پرداخت قیمت‬
‫کاال در سررسید نماید‪.‬‬

‫بیع کالی به کالی‬


‫اگر در قرارداد بیع‪ ،‬هم برای تحویل مبیع و هم برای پرداختن ثمن مدت تعیین کنند بیع کالی به کالی نامیده میشود‪.‬‬
‫بیع کالی به کالی به چند صورت قابل تصور است‪،‬‬
‫طلب مدتداری با طلب مدتدار دیگری مبادله شود‪ ،‬که به آن بیع دین به دین میگویند و باطل است‪.‬‬
‫کاالی تحویلی آینده در مقابل ثمن مدتدار معامله شود ‪.‬‬
‫مبیع مدتدار در مقابل طلب مدتدار معامله شود‪.‬‬
‫طلب مدتداری در مقابل ثمن مدتدار فروخته شود‪ .‬مشهور فقها صور دوم تا چهارم را نیز باطل میدانند‪ ،‬برخی از‬
‫فقها این صور به ویژه صورت دوم را صحیح می دانند‪.‬‬

‫اجاره‬
‫یکی از قراردادهایی که در طراحی ابزارهای مالی اسالمی مورد استفاده قرار میگیرد قرارداد اجاره است که گاهی به‬
‫صورت اجارة ساده و گاهی به صورت اجارة به شرط تملیک به کار میرود‪.‬‬

‫تعریف اجاره‬
‫اجاره قراردادی است که به موجب آن مستأجر در برابر مالی که به موجر میپردازد برای مدت معیّن‪ ،‬مالک منافع عین‬
‫مستأجره میشود‪.‬‬

‫ماهیت عقد اجاره‬


‫اجاره؛ عقدى تملیکى‪ ،‬معوض‪ ،‬موقت و الزم است‪.‬‬

‫تعریف اجاره به شرط تملیک‬


‫اجاره به شرط تملیک عقدى است که در آن شرط مىشود مستأجر در پایان مدت اجاره و در صورت عمل به شرایط‬
‫مندرج در قرارداد‪ ،‬عین مستأجره را مالک گردد‪.‬‬

‫احکام اجاره‬

‫صفحه ‪ 11‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ .0‬عین مستأجره مىتواند مستقل یا مشاع باشد و در صورت مشاع بودن تسلیم عین مستأجره‬
‫منوط به اذن شرکاء دیگر است‪.‬‬
‫‪ .2‬مقدار منفعتى که به ملکیت مستأجر در مىآید باید معلوم باشد‪.‬‬
‫‪.9‬در اجاره اموال مستأجر از حین عقد مالک منفعت و در اجاره اشخاص‪ ،‬مالک عمل مىشود‪ .‬همچنین از حین عقد‬
‫موجر و اجیر مالک اجاره بها مىشوند‪.‬‬
‫‪ .4‬اگر مالک‪ ،‬در اثناء مدت اجاره‪ ،‬عین مستأجره را به فرد ثالثى بفروشد‪ ،‬اجاره به صحت خود باقى مىماند و خریدار‬
‫مالک عین مستأجره مىشود و مستأجر اجاره بها را به موجراوّلى مىپردازد مگر آنکه در قرارداد بیع خالف آن شرط‬
‫شود‪.‬‬
‫‪ .5‬اگر اجاره به هر دلیلى باطل شود مستأجر باید به مقدارى که از منافع استفاده کرده است اجرتالمثل آن را بپردازد‪.‬‬
‫‪ .4‬اگر موجر‪ ،‬عین مستأجره را به مستأجر تحویل داد امّا وی از منافع آن استفاده نکرد و مدّت اجاره پایان یافت‪ ،‬باید‬
‫اجرت مقرره را بپردازد‪.‬‬

‫تعریف جعاله‬
‫جعاله عبارت است از‪ ،‬متعهد شدن شخص حقیقی یا حقوقی به پرداخت اجرت (جعل) معین در برابر انجام کار معین‪.‬‬
‫متعهد را جاعل و انجامدهنده کار را عامل میگویند‪.‬‬

‫اقسام جعاله‬
‫‪ .0‬جعاله عام‬
‫در جعاله عام توجه اصلی کارفرما (جاعل) به انجام کار است و انجامدهنده کار هرکس باشد تفاوتی نمیکند‪ ،‬برای مثال‬
‫دولت اعالم میدارد هرکس که بتواند معدن خاصی را کشف کند‪ ،‬مبلغ معینی دریافت میکند‪.‬‬
‫‪ .2‬جعاله خاص‬
‫در جعاله خاص‪ ،‬کارفرما با عامل معینی کار دارد‪ ،‬به پیمان کار مشخصی اعالم میکند چنان چه پروژه معینی را در‬
‫مدت زمان مشخصی احداث و به بهره برداری برساند مبلغ معینی دریافت خواهد کرد‪.‬‬

‫ماهیت جعاله‬
‫در این که قرارداد جعاله عقد یا ایقاع است‪ ،‬بین فقها اختالف است‪ ،‬برخی آن را از عقود میدانند در مقابل مشهور فقها‬
‫آن را از ایقاعات میدانندو برخی بین جعاله عام و خاص فرق گذاشته و به عقد الزم بودن جعاله خاص تمایل دارند‪.‬‬

‫تفاوت جعاله و اجاره‬


‫بین قرارداد جعاله و اجاره تفاوتهایی هست مانند‪:‬‬
‫‪ . 0‬اجاره از عقود الزم است در حالی که به اعتقاد مشهور فقیهان جعاله از ایقاعات جایز است‪.‬‬

‫صفحه ‪ 12‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ .2‬کاری که در قرارداد اجاره‪ ،‬فرد برای آن اجیر میشود بایستی کامالً معلوم باشد به خالف‬
‫جعاله که میتواند تا حدودی مجهول باشد‪.‬‬
‫‪ .9‬در قرارداد اجاره با انعقاد قرارداد مستاجر مالک کار و اجیر مالک اجرت میشود در حالی که در جعاله عامل بعد از‬
‫انجام کار مالک اجرت میشود‪.‬‬

‫شرکت‬
‫یکی از معامالت رایج در عصر حاضر به و یژه در بازار سرمایه‪ ،‬شرکت است که به انواع و اشکال گوناگون جریان دارد‪،‬‬
‫شرکت عالوه بر اینکه نوع خاصی از قراردادهای مالی است گاهی نتیجه قرارداد و گاهی نتیجه یک حادثه و اتفاق‬
‫است‪ .‬بر این اساس فقها وقتی وارد بحث شرکت میشوند آن را فراتر از یک قرارداد میبینند‪ .‬در بازار سرمایه مهم‬
‫شرکت عقدی است‪.‬‬

‫شرکت عقدی‬
‫شرکت عقدی‪ ،‬قراردادی است بین دو یا چند نفر تا با مال مشترک بین آنها معامله و داد و ستد انجام شود‪ .‬ثمره چنین‬
‫قراردادی آن است که طبق قرارداد تصرف در مال مشترک و کار با آن به هدف کسب سود جایز میشود و سود و زیان‬
‫حاصل به تناسب سرمایه بین شرکا تقسیم میگردد‪.‬‬
‫شرکت عقدی نیز همانند سایر قراردادها نیاز به ایجاب و قبول دارد و این ایجاب و قبول با هر زبان و لفظی که بیان‬
‫شود کفایت میکند‪ .‬برای مثال هر دو بگویند‪« :‬شریک شدیم» یا یکی بگوید و دیگر بگوید‪« :‬قبول کردم» کافی است‪.‬‬
‫کما اینکه اگر به قصد شرکت اموال خود را با هم مخلوط کرده در فعالیت اقتصادی مانند داد و ستد بکار گیرند کفایت‬
‫میکند‪.‬‬

‫انواع شرکت‬
‫شرکت عقدی به چهار صورت مطرح است که به اعتقاد مشهور فقهای شیعه تنها صورت اول صحیح است‪.‬‬
‫‪ .0‬شرکتالعنان (شرکت در اموال)؛ دو یا چند نفر بهطور مشترک سرمایه یک فعالیت اقتصادی را تأمین‬
‫میکنند و از طریق آن اکتساب کرده در سود و زیان شریک میشوند‪.‬‬
‫‪ .2‬شرکت االبدان (شرکت در کار)؛دو یا چند نفر پیمان میبندند که هر چه از کار خود بدست میآورند با هم‬
‫شریک باشند‪ ،‬خواه کارشان یکسان باشد یا متفاوت و خواه مبنای شرکت کار معین باشد یا مطلق کار‪.‬‬
‫‪ .9‬شرکت الوجوه (شرکت در اعتبار)؛ دو یا چند نفر بدون اینکه سرمایهای بیاورند با هم پیمان میبندند که هر‬
‫کدام اموالی را به صورت نسیه بر ذمّه خود بخرد و این اموال از آن هر دو باشد‪ ،‬سپس کاالی خریداری شده را بفروشد‬
‫و بدهی خود را بپردازد و آنچه بجا میماند سود هر دو باشد‪.‬‬
‫‪ .4‬شرکت المفاوضه؛ دو یا چند نفر پیمان ببندند هر چه برای آنها از سود تجارت‪ ،‬فواید زراعت‪ ،‬کسب یا ارث یا‬
‫وصیت و یا غیر آنها میرسد بینشان مشترک باشد و هم چنین هر غرامت و خسارتی که بر یکی از آنها وارد میشود بر‬
‫همه باشد‪.‬‬

‫صفحه ‪ 13‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫احکام شرکت‬
‫سرمایه شرکت‬
‫در عقد شرکت بعد از انعقاد قرارداد کل سرمایه به صورت مشاع به همه شرکا تعلق دارد‪ ،‬اعم از اینکه سرمایه به شکل‬
‫داراییهای فیزیکی مانند زمین و ساختمان‪ ،‬یا داراییهای نقدی چون ریال‪ ،‬یا ترکیبی از آن دو‪ ،‬و هیچ یک از اعضا‬
‫نمیتواند سرمایه جداگانهای داشته باشد‪.‬‬

‫تصرف در اموال شرکت‬


‫حق تصرف در مال الشرکه طبق توافق قرارداد شرکت خواهد بود‪ ،‬اگر در قرارداد این حق به یکی از شرکا داده شود تنها‬
‫او مجاز در تصرف خواهد بود و دامنه تصرفات او نیز در حدّ توافق است ‪.‬‬

‫تقسیم سود و زیان‬


‫اگر در قرارداد شرکت در مورد کیفیت تقسیم سود و زیان توافق خاصی نداشته باشند‪ ،‬سود و زیان به نسبت مال هر‬
‫یک از شرکا بین آنان تقسیم میشود‪ .‬اما اگر در قرارداد کیفیت خاصی را توافق کردند‪ ،‬براساس توافق خاص تقسیم‬
‫میشود‪.‬‬

‫تضمین ضرر احتمالی‬


‫به مقتضای اصل اولی شرکت‪ ،‬سود و زیان بر حسب سرمایه تقسیم میشود‪ ،‬اما اگر ضمن عقد شرط کنند ضرر احتمالی‬
‫را یک یا چند نفر از شرکا جبران کنند مانع ندارد‪ ،‬بنابراین برای جلب اطمینان اعضاء شرکت‪ ،‬یک یا چند نفر از آنها که‬
‫اطالعات و تجربه کافی دارند میتوانند ضرر احتمالی را تا مدت معینی یا مطلقا بر عهده گیرند‪.‬‬

‫جواز شرکت‬
‫عقد شرکت عقد جایز است‪ ،‬اگر برای شرکت مدتی تعیین کنند‪ ،‬الزم نمیشود بلی اگر در ضمن عقد الزمی شرط کنند‬
‫وفای به آن شرط واجب است‪ ،‬همینطور شرکت با مرگ‪ ،‬دیوانگی‪ ،‬بیهوشی و محجور شدن یکی از شرکا فسخ‬
‫میشود‪.‬‬

‫تقسیم و انحالل شرکت‬


‫با تقسیم شرکت‪ ،‬شرکت منحل میشود‪ ،‬از آنجا که شرکت عقد جایز است هر یک از شرکا میتواند قرارداد را فسخ و‬
‫تقاضای تقسیم کند با تقاضای تقسیم یکی از شرکا بر دیگران واجب است قبول کرده مال الشرکه را تقسیم کنند مگر‬
‫زمانی که به دالیل مختلف چون غیرقابل تقسیم بودن مال الشرکه یا کم بودن سهم الشرکه فرد‪ ،‬تقسیم موجب ضرر‬
‫مالی سایر شرکا گردد‪.‬‬

‫صفحه ‪ 18‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫مضاربه‬
‫مضاربه در لغت یعنی تجارت با سرمایه دیگری و در اصطالح عقدی است که به موجب آن فردى (مالک) مالى را در‬
‫اختیار فردى دیگر (عامل) می گذارد تا با آن مال تجارت کند و سود حاصله میان آن دو به نسبت معینى که توافق‬
‫کردهاند تقسیم گردد‪.‬‬

‫ارکان عقد مضاربه‬


‫الف ـ ایجاب و قبول‬
‫ب ـ طرفین عقد‬
‫ج ـ سرمایه؛ مالىکه با آن تجارت میشود ودارای شرایط زیر است‬
‫‪ .0‬عین باشد‪ :‬بنابراین مضاربه با منفعت و یا دَین‪ ،‬صحیح نیست‪.‬‬
‫‪ .2‬نقد باشد‪ .‬بنابراین مضاربه با جنس و کاال صحیح نیست‪.‬‬
‫‪ .9‬معلوم باشد‪ :‬مقدار سرمایه باید معلوم و معین باشد‪.‬‬
‫د ـ کار (عمل)؛ نوع کارى که باید عامل با سرمایه انجام دهد تجارت است و اگر عامل از راههاى دیگرى مثل تولید یا‬
‫زراعت و غیره‪ ،‬از سرمایه سود بدست آورد عنوان مضاربه به آن صدق نمىکند‪.‬‬
‫اگر در مضاربه‪ ،‬عامل مکلّف به تجارت خاصّى نشده باشد مضاربه را مطلق یا عام و اگر مکلّف به تجارت خاصّى شده‬
‫باشد مضاربه را مقیّد یا خاص مىگویند‪.‬‬
‫هـ ـ سود؛فایدهای که از عملیات تجارت حاصل میشود را سود میگویند‪ ،‬این سود شرایطی دارد‪:‬‬
‫‪ .0‬سود مضاربه متعلق به عامل و مالک مىباشد و اختصاص مقدارى از سود به فرد ثالثى که نقشى در عملیات مضاربه‬
‫ندارد صحیح نیست‪.‬‬
‫‪ 2‬سهم هر کدام از مالک و عامل از سود حاصله باید در ابتداى عقد مشخص شود‪ .‬این مقدار باید به صورت کسرى از‬
‫کل سود باشد و نمىتوان مقدار قطعى در نظر گرفت‪.‬‬
‫‪ .9‬زمان تقسیم سود بعد از پایان مضاربه است‪ ،‬اگر مضاربه به هر دلیلى فسخ شود‪ .‬کاالهاى موجود فروخته شده‪ ،‬سپس‬
‫اصل سرمایه اوّلیه از آن کم مىشود‪ ،‬سود باقى مانده به نسبت سهم هر یک از عامل و مالک تقسیم مىشود‪.‬‬

‫ماهیت عقد مضاربه‬


‫مضاربه عقدى جایز است پس هر یک از عامل و مالک در هر مرحله از عقد مىتوانند به توجه به نکات زیرعقد را فسخ‬
‫کنند‪.‬‬
‫‪ .0‬اگر ضمن عقد مضاربه شرط لزوم کنند شرط باطل امّا مضاربه صحیح است‪.‬‬
‫‪ .2‬اگر براى عقد مضاربه مدت تعیین کنند باعث لزوم عقد مضاربه نمىشود فقط عامل بعد از مدّت مذکور نمىتواند‬
‫بدون اذن جدید مالک در مال تصرف کند‪.‬‬
‫‪ .9‬اگر در ضمن یک عقد الزم خارج از مضاربه‪ ،‬شرط لزوم مضاربه را کرده باشند این شرط صحیح بوده و تا پایان‬
‫مدتى که معین مىکنند طرفین نباید مضاربه را فسخ کنند‪.‬‬

‫صفحه ‪ 15‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫احکام اساسى عقد مضاربه‬


‫‪ .0‬کارى را که عامل به عهده مىگیرد باید در حدّ توانایى او باشد‪.‬‬
‫‪ .2‬عامل نمىتواند در برابر کارى که انجام مىدهد غیر از سهم سود‪ ،‬اجرتى مطالبه کند‪.‬‬
‫‪ .9‬اگر مضاربه عام باشد عامل مىتواند هر قسم تجارتى را که صالح مىداند انجام دهد‪ .‬امّا اگر مضاربه خاص باشد‬
‫عامل باید به آنچه شرط شده عمل نماید و چنانچه از امور معین شده تخلف کرد و ضررى به سرمایه وارد شد ضامن‬
‫است‪،‬‬
‫‪ .4‬اگر کسى مال دیگری را به مضاربه بگذارد مضاربه فضولى بوده و صحّت آن منوط به اجازه مالک اصلى مىباشد‪.‬‬
‫‪ .5‬عامل امین است و اگر تلف یا عیبى بر مالی که در اختیار دارد عارض شود ضامن نیست مگر اینکه تعدّی یا تفریط‬
‫کرده باشد‪ .‬همینطور عامل ضامن زیان وارده بر مال در اثر تجارت نمىباشد و همه اینها بر عهده مالک است‪.‬‬
‫‪ .4‬اگر مالک شرط کند که تمام یا قسمتى از زیان معامله بر عهده عامل باشد شرط باطل است امّا مضاربه صحیح‬
‫مىباشد‪ .‬اگر این شرط در ضمن عقد الزم خارج عنوان شده باشد الزمالوفاست‪.‬‬
‫‪ .1‬عامل حق ندارد چیزى از سرمایه را مصرف مخارج خود کند هر چند کم باشد‪.‬‬
‫‪ .8‬عامل باید پس از تحویل سرمایه از مالک‪ ،‬اقدام به تجارت کند و اگر مدتى تجارت را به تأخیر انداخت و سرمایه تلف‬
‫شد ضامن سرمایه مىباشد ‪.‬‬
‫‪ .3‬اگر به دالی لی مقدارى از سرمایه تلف شد و با بقیه آن سود حاصل شود باید ابتدا‪ ،‬با سود حاصله مقدار تلف شده از‬
‫سرمایه را جبران کنند سپس اگر چیزى از سود باقى ماند‪ ،‬بین مالک و عامل طبق قرارداد تقسیم مىشود‪.‬‬
‫‪ .01‬اگر مالک یا عامل فوت کند مضاربه باطل مىشود و در صورت فوت مالک‪ ،‬ورثه او مىتوانند با عامل توافق کنند و‬
‫مجدداً عقد مضاربه برقرار کنند‪.‬‬
‫‪ .00‬عامل نمىتواند بدون اجازه مالک‪ ،‬سرمایه را با مال خود یا مال شخص ثالث مخلوط کند‪.‬‬
‫‪ .02‬عقد مضاربه را میتوان به صورت جعاله منعقد ساخت به این نحو که مالک به عامل بگوید اگر با این مال تجارت‬
‫کنى و سودى بدست آورى نصف سود مال توست‪ .‬در این صورت جعاله فایده مضاربه را مىدهد و نیاز نیست شرایط‬
‫مضاربه رعایت شود بنابراین مىتواند سرمایه‪ ،‬غیرنقد یا دَین باشد‪.‬‬

‫مزارعه‬
‫مزارعه در لغت به معنای با هم زراعت کردن یا قرار کشتکاری با هم گذاشتن است‪.‬و در اصطالح عقدى است که به‬
‫موجب آن یکى از طرفین زمینى را در اختیار دیگرى قرار مىدهد که آن را زراعت کرده و محصول را با هم تقسیمکنند‪.‬‬

‫ارکان عقد مزارعه‬


‫الف ـ طرفین عقد‬
‫ب ـ ایجاب و قبول‬
‫ج ـ زمین‪ :‬زمینى که مزارع به منظور مزارعه در اختیار عامل قرار می دهد‪ ،‬الزم نیست مالک باشد بلکه اگر تنها مالک‬
‫منافع آن باشد (مثالً اجاره کرده باشد) یا به واسطه والیت و قیومیت حق تصرف در آن را داشته باشد کافى است‪.‬‬

‫صفحه ‪ 16‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫د ـ نوع زراعت و مدت مزارعه‬


‫هـ ـ سهم طرفین از محصول‬

‫ماهیت عقد مزارعه‬


‫مزارعه عقد الزم است و طرفین فقط در صورت اقاله (رضایت هر دو طرف بر انحالل مزارعه) مىتوانند آن را قبل از‬
‫پایان مدّت‪ ،‬منحلّ کنند در موارد زیر نیز عقد مزارعه فسخ مىگردد‪:‬‬
‫‪ .0‬اگر در ضمن عقد براى یک یا هر دو نفرشان خیار فسخ مقرر شود‪.‬‬
‫‪ .2‬مزارع و عامل مىتوانند در صورت غبن معامله را فسخ کنند (خیار غبن)‬
‫‪ .9‬هر گاه زمین به دلیل فقدان آب یا علل دیگرى از قابلیت انتفاع خارج شود و رفع مانع ممکن نباشد‪.‬‬

‫احکام عقد مزارعه‬


‫‪ .0‬مزارعه با مرگ یکى از طرفین عقد باطل نمىشود و ورثه هر کدام جانشین او مىشود‪.‬‬
‫‪ .2‬اگر بعد از مزارعه معلوم شود که عقد باطل بوده است محصول بدست آمده مال صاحب بذر است‪ .‬پس اگر بذر و‬
‫عوامل دیگر تولید از عامل باشد محصول متعلق به عامل مىشود او باید اجرت زمین را به صاحب زمین بپردازد و اگر‬
‫مال صاحب زمین باشد محصول به وى متعلق مىشود و او باید اجرتالمثل کار عامل را بپردازد‪.‬‬
‫‪ .9‬عامل مى تواند فردى را براى زراعت اجیر کند یا با دیگرى شریک گردد امّا براى انتقال معامله یا تسلیم زمین به‬
‫دیگرى‪ ،‬رضایت صاحب زمین الزم است‪.‬‬

‫مساقات‬
‫مساقات در لغت به معنى آب دادن و یکدیگر را سیراب کردن است‪ .‬و در اصطالح عقدی است که به موجب آن یکی‬
‫از طرفین (مالک) باغی را در اختیار دیگری (باغبان) قرار میدهد تا او روی آن باغ فعالیت باغداری کند و محصول را با‬
‫هم تقسیم کنند‪.‬‬

‫ارکان عقد مساقات‬


‫الف ـ ایجاب و قبول‬
‫ب ـ طرفین عقد‪:‬‬
‫مساقات دهنده (مالک) و مساقات گیرنده (عامل) باید شرایط عمومى طرفین عقد را دارا باشند‪.‬مساقات دهنده باید‬
‫مالک عین یا منافع درختان باشد و یا به دلیل والیت یا قیومیت بر مالک درختان یا وکالت از سوى او‪ ،‬حق تصرف در‬
‫درختان را داشته باشد‪.‬‬
‫ج ـ درختان‬
‫د ـ مدت مساقات‬
‫هـ ـ سهم طرفین از محصول‬

‫صفحه ‪ 17‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫ماهیت عقد مساقات‬


‫عقد مساقات از عقود الزم است و طرفین عقد تنها در موارد زیر میتوانند آن را فسخ نمایند‪:‬‬
‫‪ .0‬اقاله (رضایت هر دو طرف بر فسخ معامله)‪.‬‬
‫‪ .2‬اشتراط حق فسخ در ضمن عقد براى یک یا هر دو طرف قرارداد‪.‬‬

‫احکام عقد مساقات‬


‫‪ .0‬اگر در عقد مساقات‪ ،‬ریز وظایف عامل را معین کرده باشند عامل باید همه آنها را انجام دهد‪ .‬در غیر این صورت‪،‬‬
‫عامل موظف است طبق عرف رایج عمل نماید‪.‬‬
‫‪ .2‬در صورتی که مباشرت در عمل شرط نشده باشد عامل مىتواند براى بعضى از کارها یا تمام آنها‪ ،‬اجیر استخدام کند‬
‫و اجرت او بر عهده عامل است‪.‬‬
‫‪ .9‬مالکیت طرفین بر سهم خود از محصول زمانى تثبیت مىشود که میوهها ظاهر شده باشند اگر چه کامل نرسیده‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪ .4‬مالیات باغ بر عهده مالک است نه بر عامل‪ ،‬مگر اینکه در ضمن عقد شرط کرده باشند که عامل بپردازد‪.‬‬
‫‪ .5‬اگر عقد مساقات به هر دلیلى و در هر مرحلهاى باطل شود میوه متعلق به مالک درختان است و عامل‪ ،‬اجرتالمثل‬
‫کارش را دریافت مىکند امّا اگر علّت بطالن‪ ،‬مقرر کردن تمام محصول براى مالک باشد (که یکى از مبطالت مساقات‬
‫بود) در اینصورت عامل اجرتالمثل هم نمىگیرد‪.‬‬

‫صلح‬
‫صلح در لغت به معنای سازش و آشتی و توافق است و در اصطالح شرعی قراردادی است که به موجب آن انسان با‬
‫دیگری سازش می کند که مقداری از مال یا منفعت مال خود را ملک او کند یا از حق خود بگذرد خواه این سازش در‬
‫برابر عوض یا بدون عوض باشد‪.‬‬

‫ماهیت قرارداد صلح‬


‫به اعتقاد امامیه عقد صلح قرارداد مستقل بوده و شرط آن نیست که مسبوق به نزاع باشد‪ ،‬امامخمینی در این باره می‬
‫فرماید‪:‬‬
‫« صلح‪ ،‬خودش عقدی مستقل و عنوان جداگانه ای است‪ ،‬احکام سایر قراردادها بر آن بار نمیشود و شرایط آنها در‬
‫صلح جاری نمیباشد اگر چه فایده آنها را داشته باشد‪ .‬پس صلحی که فایده بیع را بدهد‪ ،‬احکام و شرایط بیع بر آن بار‬
‫نمی شود‪ .‬بنابراین نه خیارات مختص به بیع مانند خیار مجلس و حیوان و نه حق شفعه‪ ،‬در آن جاری نمیشود‪ ،‬و در‬
‫صورتی که به معاوضه طال و نقره متعلّق شود‪ ،‬قبض عوض و معوض در آن شرط نیست‪ ،‬و صلحی که فایده هبه را‬
‫بدهد در آن قبض عین معتبر نیست آن گونه که در هبه معتبر است و هکذا بقیه موارد»‪.‬‬

‫ارکان قرارداد صلح‬

‫صفحه ‪ 14‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ .0‬ایجاب و قبول‪:‬‬
‫قرارداد صلح به طور مطلق و در همه جا به ایجاب و قبول احتیاج دارد حتی در مواردی که فایده ابراء و اسقاطی بدهد‬
‫که فی نفسه احتیاج به قبول ندارند‪.‬‬
‫‪ .2‬طرفین قرارداد‬
‫‪ .9‬متعلق صلح‪:‬‬
‫مصالح علیه یا مصالح عنه یا متعلق قرارداد صلح میتواند عین‪ ،‬دین‪ ،‬منفعت یا حق باشد و هر یک از آنها میتواند به‬
‫صورت با عوض یا بدون عوض باشد‪ ،‬همه این صورتها صحیح است‪.‬‬

‫احکام صلح‬
‫‪ .0‬لزوم صلح‪ :‬قرارداد صلح از دو طرف الزم است و جز با اقاله یا خیار‪ ،‬فسخ نمیشود‪ ،‬حتی در صلحهایی که فایده‬
‫عقود جایزه چون هبه را داشته باشد‪.‬‬
‫‪ .2‬جریان خیارات در صلح‪ :‬تمام خیارات به جز خیار مجلس‪ ،‬خیار حیوان و خیار تاخیر که از احکام اختصاصی قرارداد‬
‫بیع است‪ ،‬در قرارداد صلح جاری است و در ثبوت ارش‪ ،‬اقوی عدم ثبوت آن است‪.‬‬
‫‪ . 9‬جریان ربا در صلح‪ :‬اگر به مقدار عوضین جهل داشته باشند و در حالی که احتمال زیاد بودن یک طرف را میدهند‬
‫مصالحه کنند صحیح است‪.‬‬
‫‪ .4‬صلح دین به دین‪ :‬در همه حاالت مختلف تا زمانی که منتهی به ربا نشود صلح صحیح است‪.‬‬
‫‪ .5‬صلح بر مبلغ دین‪ :‬صحت صرفنظر از بخشی از بدهی در مقابل پرداخت زودتر از سررسید‪.‬‬
‫‪ . 4‬صلح بر سود و زیان‪ :‬در قرارداد شرکت‪ ،‬جایز است دو شریک صلح کنند بر این که سرمایه از یکی از آنان و سود و‬
‫زیان برای دیگری باشد‪.‬‬
‫‪ .1‬صلح برای بعد از فوت‬

‫جمع بندی قرارداد صلح‬


‫تا زم انی که صلح منتهی به حالل کردن حرامی یا حرام کردن حاللی نباشد جایز است‪ .‬صلح‪ ،‬شرایط اختصاصی‬
‫قراردادهایی چون بیع‪ ،‬اجاره‪ ،‬جعاله‪ ،‬شرکت‪ ،‬مضاربه و‪ ...‬را ندارد هر چند که میتواند آثار و فواید آنها را داشته باشد‪،‬‬
‫بنابراین میتوان‪:‬‬
‫‪ .0‬در مواردی که قرارداد‪ ،‬عقد یا ایقاعی جایز است و طرفین میخواهند الزم باشد میتوانند مفاد آن قرارداد را از طریق‬
‫صلح انشا کنند‪ .‬برای مثال میتوان مفاد قراردادهای جعاله (پیمانکاری) مضاربه و شرکت را به صلح انشا کرد‪.‬‬
‫‪ .2‬در مواردی که به جهت نبود یکی از شرایط خاص‪ ،‬قراردادهای معین باطل میشود میتوان مفاد آن را به قرارداد‬
‫صلح انشا کرد برای مثال میتوان موارد بیع دین به دین‪ ،‬کالی به کالی‪ ،‬بیع سلف قبل از سر رسید‪ ،‬بیع سلف بدون‬
‫قبض کل ثمن در مجلس عقد‪ ،‬بیع نقدین بدون قبض فی المجلس‪ ،‬مضاربه با سرمایه غیر نقدی‪ ،‬و‪ ...‬را به قرارداد صلح‬
‫انشا کرد‪.‬‬
‫‪ .9‬در موار دی که ماهیت قرارداد از جهت عقد یا ایقاع بودن و از جهت الزم یا جایز بودن و از جهت نوع معامله مبهم‬
‫است مانند قرارداد استصناع و قرارداد مضاربه در غیرمورد تجارت (سرمایه از کسی و کار از کسی دیگر در بخش‬

‫صفحه ‪ 19‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫صنعت‪ ،‬کشاورزی‪ ،‬مسکن‪ ،‬معدن و خدمات) میتوان از قرارداد صلح استفاده کرد‪ .‬برای مثال‬
‫بجای قرارداد استصناع که محل اختالف بین فقها است از مصالحه برای ساخت کاالی معین در مقابل بهای معین‬
‫استفاده کنند یا در مضاربه که از جهت توسعه محل اختالف است از مصالحه ترکیب کار و سرمایه در بخش صنعت‬
‫استفاده کنند‬

‫صفحه ‪ 21‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫بورس بازی در بازار سهام از دیدگاه اسالم‬

‫علی صالح آبادی‬

‫چکیده ‪:‬‬
‫بورس بازی فعالیتی است که بورس باز دارایی سهام را بدون قصد نگهداری و با پذیرش ریسک خریداری کرده و به‬
‫دنبال کسب سود از مابه التفاوت قیمت در کوتاهترین زمان ممکن میباشد‪ .‬در این مقاله ضمن بررسی ماهیت بورس‬
‫بازی و شقوق مختلف آن‪ ،‬مسائل فقهی و شرعی مربوط به بورس بازی تحلیل گردیده و جواز عملیات بورس بازی در‬
‫صورتی که در چارچوب معامالت اسالمی صورت پذیرد تأیید گردیده است‪.‬‬

‫مقدمه‪:‬‬
‫بورس بازی[‪ ]0‬از نظر لغوی به معانی "تأمل‪ ،‬تصور‪ ،‬حدس وگمان‪ ،‬پیش بینی قمار و سفته بازی" آمده است‪]2[.‬‬
‫بورس بازی از نظر اصطالحی به خطر انداختن کاال یا سرمایه در مواجهه با یک عدم اطمینان است که معموالً تصمیم‬
‫گیری در شرایط حدس و گمان صورت میگیرد‪.‬‬
‫در این اصطالح بورس بازی نوعی فعالیت اقتصادی است که به هدف دستیابی به سود از طریق پیش بینی تغییرات‬
‫قیمت سهام انجام میشود‪ .‬انگیزه اصلی بورس بازان کسب سود به هر طریق ممکن است‪.‬‬
‫پر واضح است که درجهای از بورس بازی در تمامی تصمیمات انسانی وارد میشود‪ .‬در این صورت هر تصمیم در‬
‫شرایط ریسکی بورس بازی محض نبوده و شریعت اسالمی با آن مخالف نیست‪.‬‬
‫در این مقاله ضمن بررسی جنبههای مختلف بورس بازی‪ ،‬مسائل فقهی و شرعی آن مطرح شده و موارد مجاز و غیر‬
‫مجاز بورس بازی در بازار سهام از دیدگاه اسالم مورد مطالعه قرار میگیرد‪.‬‬

‫بررسی ماهیت بورس بازی‪:‬‬


‫بورس باز دارایی را بدون قصد نگهداری با پذیرش ریسک خریداری کرده و به دنبال کسب سود از مابه التفاوت قیمت‬
‫در کوتاهترین زمان ممکن میباشد‪ .‬بر اساس پذیرش درجه و نوع ریسک و قصد خرید سهام و اعمالی که جهت کسب‬
‫سود انجام میدهند میتوان میان بورس بازی اعتراض آمیز و غیر اعتراض آمیز تمییز قائل شد‪.‬در این مقاله منظور از‬
‫بورس بازی اعتراض آمیز نوعی از بورس بازی است که با شریعت اسالمی سازگار نیست وبورس بازی غیر اعتراض‬
‫آمیزآن نوع از بورس بازی است که با شریعت اسالمی مطابقت دارد‪.‬‬
‫سرمایه گذاران در بازار سهام را میتوان به دو گروه بزرگ تقسیم نمود‪)Samuelson, 1958,p.428( .‬‬
‫دسته اول سرمایهگذارانی هستند که بعد از بررسی دقیق توانایی مالی شرکتها بر اساس اطالعات قابل اعتماد در‬
‫خصوص فاکتورهای اساسی شامل داراییها و عملکرد شرکت سرمایهگذاری میکنند‪ .‬این نوع سرمایهگذاری را بورس‬
‫بازی منطقی و عقالیی مینامند(‪ )Man, 1993, p.p18-20‬که در مجموع برای رشد اقتصادی کشور مفید‬

‫صفحه ‪ 21‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫است‪ .‬در ادبیات مالی این دسته از معاملهگران را در بازار سهام سرمایهگذاران میگویند و ما‬
‫نیز این نوع فعالیت را سرمایهگذاری مینامیم‪ .‬دسته دوم کسانی هستند که درصدد کسب سود سریع و آسان و بدون‬
‫زحمت هستند بواسطه این شیوه رفتار‪ ،‬بعضی مواقع سود میبرند بعضی وقتها نیز متحمل زیان میشوند‪.‬‬
‫ایندسته(ساموئلسون نام این گروه را ناظرین روز به روز و ساعت به ساعت بازار سهام مینامد) ( ‪Samuelson,‬‬
‫‪ )1958,p.p 428-9‬میفروشند و میخرند و یا بر عکس و در این فرآیند خرید و فروش که باعث حرکت بازار‬
‫میشود هیچگونه مطالعه یا تحلیلی در خصوص سهام شرکتی که سهام آن را خرید و فروش میکنند انجام نمیدهند‪.‬‬
‫حداکثر کاری که این افراد انجام میدهند بررسی و مطالعه روند تغییر قیمتها و تمایل بازار میباشد‪ .‬بعضی مواقع نیز‬
‫پایه و اساس تصمیمگیری آنها جهت خرید و فروش سهام شایعات فراگیر بازارمیباشد‪Man, 1994, p.p22-( .‬‬
‫‪ )24‬که این دسته در مقایسه با سرمایهگذاری‪ ،‬بورس بازی کورکورانه نامیده میشود‪.‬‬
‫واقعیت بازار سهام مدرن این است که میزان بورس بازی کورکورانه بیشتر از بورس بازی منطقی است و این نوع بورس‬
‫بازی در بازارمسلط است‪ )Khan, opcit, pp87-8( .‬بعضی وقتها در معامالت پیچیدهتر قضاوت بورس بازانه‬
‫تحت تأثیر شانس که نوع خاص از قمار بازی میباشد قرار دارد‪ )Samuelson, 1958,p 429(.‬از‬
‫نظر(‪ )Cobbett‬توصیف این نوع بورس بازی به قمار بازی تجاری منطقی میباشد (‪ )Simpson‬البته این امر به‬
‫موفقیت روی اعداد مطلق و تکرار معامالت بستگی دارد‪ .‬بنابراین بورس بازان سهام خود را برای کوتاهترین زمان‬
‫ممکن نگهداری می نمایند‪ .‬هر چه تعداد معامالت بیشتر باشد فرصت بیشتری برای کسب سود فراهم میشود به شرط‬
‫اینکه بورس بازی بر اساس روند تغییر قیمت و به صورت دقیق انجام شود‪ .‬اگر چه ممکن است نوسان قیمت خیلی کم‬
‫باشد‪ .‬اما تکرار فرآیند خرید و فروش عامل اصلی کسب منفعت برای بورس بازان است‪Aubrey, 1896, pp( .‬‬
‫‪ )5-44‬خرید فوری و به موقع سهم در زمانیکه قیمتها پایین هستند و فروش سریع هنگامی که قیمتها در حال نزول‬
‫هستند و تکرار این فرآیند برای همیشه رمز موفقیت بورس بازان است‪ .‬اگر قانونی برای راهنمایی در خصوص این نوع‬
‫شیوه تجارت وجود داشته باشد قوانین آن بسیار کم و محدود است‪،‬که به شرایط زمانی‪ ،‬موقعیت مربوطه‪ ،‬خلق و خوی‬
‫شخص‪ ،‬دقت بورس بازان‪ ،‬چگونگی برداشت ایشان از روند بازار بستگی دارد اصل کلی بورس بازان میگوید‪ :‬بیایید‬
‫سود ببریم و حتیاالمکان در فاصله زمانی کوتاه هم این سود را ببریم هر چند که سود حاصله سود زیادی نباشد اما‬
‫بهتر از کسب یک بار سود زیاد بعد از گذشت زمانی طوالنی میباشد‪ )Aubrey, 1896, p111( .‬در مجموع‬
‫هدف ایشان کسب سود کم ولی سریع(در فواصل زمانی کوتاه) میباشد‪ )Aubrey,1896, p112( .‬بنابراین‬
‫بورس بازان می بایستی بصورت فعال و پیوسته مشغول خرید و فروش سهام باشند‪ .‬بورس بازان هر آنچه که دارند را‬
‫میفروشند‪ ،‬اما عالوه بر آن گواهی سهام دیگران را نیز قرض میگیرند تا به سود حاصل از پیش بینی تغییر قیمت‬
‫سهام جامه عمل بپوشانند‪ .‬این کار نه تنها در هنگام باال رفتن قیمت سهام بلکه در هنگام سقوط قیمتها در اصالح بازار‬
‫در هنگامی که بازار روند نزولی دارد نیز انجام میگیرد‪ .‬شایان ذکر است از آنجا که سود بورس بازان از تفاوت قیمت‬
‫زمان خرید و زمان فروش بدست میآید آنها به سود تقسیم شده شرکت(سود تجاری که توسط شرکت فروشنده سهام‬
‫پرداخت میشود) توجهی نمیکنند تا وقتی که قیمت سهام تغییر کند و این قیمت برای بورس بازی مورد داشته باشد‬
‫آنها به سرعت اقدام به فروش سهام میکنند ‪ .‬هدف اصلی این نوع بورس بازی بدست آوردن سود حاصل از نوسانات‬
‫قیمت بدون هیچگونه قصد سرمایه گذاری میباشد(‪ )Rix, 1965, p208‬این سود که از این طریق کسب‬
‫میشود سود سرمایه (‪ )Capital Gain‬نامیده میشود که با سودی که مقصود سرمایهگذار واقعی بوده و سود‬

‫صفحه ‪ 22‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫تجاری یا همان سود تقسیم شده (‪ )Business Gain‬نامیده میشود متفاوت است‪.‬‬
‫هدف از مشارکت بورس بازان در بازار سرمایه پویا کردن بیشتر بازار و افزایش قدرت نقد شوندگی سهام میباشد‪.‬‬
‫بنابراین گفته می شود که بورس بازان تنها و تنها در پی کسب سود حاصل از نوسان قیمتها‪ ،‬خرید و فروش چیزهایی‬
‫که نه میتوانند آنها را مصرف کنند و نه میتوانند در تجارت خود از آن استفاده کنند و برای انجام آن هیچ کاری انجام‬
‫ندادهاند و هیچ ارزشی به آن نیفزودهاند می باشند‪)Rix, 1965, p208( .‬‬

‫بورس بازی و بحرانهای مالی (‪)Salamon, 2000, pp 103-126‬‬


‫نقش بورس بازی در تاریخ بحرانهای مالی و رکود بازار مورد قبول همگان است و میتوان سابقه آن را در اوایل قرن‬
‫هفدهم جستجو کرد‪ .‬کیندلبرگر (‪ )Kindleberger‬مطالعات وسیعی در خصوص تاریخ بحرانهای مالی و ارتباط این‬
‫بحرانها با فعالیت بورس بازی انجام داده است‪ .‬هر چند که عوامل عدیده ای باعث بروز این گونه بحرانها میشوند اما‬
‫بدون شک بورس بازی جزء یکی از مهمترین آنها میباشد‪ .‬در ادامه مقاله بمنظور روشن شدن بیشتر این مطلب‬
‫بحرانهای مالی بورس اوراق بهادار نیویورک در سال ‪ 0323‬و بحران مالی اخیر مالزی را مورد بررسی قرار میدهیم‪.‬‬

‫‪ -0‬بحران مالی بورس اوراق بهادارنیویورك(‪)NYSE‬‬


‫سقوط اقتصاد ایاالت متحده دردهه ‪ 0391‬بدنبال بحران مالی بورس اوراق بهادار نیویورک به وقوع پیوست‪.‬این بحران‬
‫اقتصادی‪ ،‬جهان را تحت تأثیر خود قرار داد و بیشترین ضربه را برکشورهای کوچکتر و کمتر توسعه یافته وارد نمود‪.‬‬
‫کشورهایی که اقتصاد آنها مبتنی بر مواد اولیه بود با کاهش شدید قیمت محصوالت خود مواجه شدند در حالیکه‬
‫کشورهای صنعتی با نرخهای بیکاری دست به گریبان گردیدند‪ .‬علت اصلی بحران مالی بورس نیویورک غیر قابل‬
‫کنترل بودن و متغیر بودن قیمت سهام این بازار بود که بواسطه فعالیت بورس بازی ایجاد شده بود‪ .‬در یک زمان کوتاه‬
‫قیمت سهام معامله شده به حداکثر میزان خود میرسید و سپس به گونهای غیر قابل انتظار و در زمانی بسیار کوتاه‬
‫قیمت شکسته میشد‪ .‬شاخص بورس نیویورک در مرحله اول این رکود(سال ‪%94 )0323‬سقوط کرد‪ .‬دوباره بین‬
‫سالهای ‪ 0391‬و ‪ 0392‬بعد از اینکه سهام نیمی از ارزش از دست رفته خود در مرحله اول را بازیافتند‪ %81‬دیگر نیز‬
‫سقوط کرد‪ .‬با اینحال بدترین دوره سال ‪ 0399‬بود زمانیکه بیش از سه سال درآمد ملی آمریکا به نصف کاهش یافت‪،‬‬
‫نرخ سرمایهگذاری به گونهای کاهش یافت که نرخ سرمایهگذاری خالص منفی شد‪ ،‬از هر سه کارگر یک نفر بیکار شد‬
‫و تمام سیستم بانکی سقوط کرد ‪ .‬وضعیت بازار سهام قبل از سقوط بازار بورس نیویورک بسیار مغشوش و نابسامان بود‪.‬‬
‫سرمایهگذاران همچون بورس بازان هر آنچه که در بازار بود را میخریدند که همین امر باعث افزایش شدید قیمت‬
‫سهام میشد‪ .‬بعد از آن وقتی که قیمتها به اوج خود رسید هزاران سرمایهگذار خصوصاً سرمایه گذاران جزء و بورس‬
‫بازان هنوز مشتاق خرید باقیمانده بازار بودند‪ .‬در حالیکه بورس بازان قدر و حرفهای قبالً شروع به فروش سهام خود‬
‫کرده بودند‪ .‬آنها به قیمت از دست رفتن سرمایه بورس بازان کوچک و سرمایهگذاران‪ ،‬سود قابل توجهی را کسب‬
‫کردند‪ .‬سرمایه گذاران و بورس بازان خرد اولین قربانیان ویرانی حاصله بودند و بورس اوراق بهادار نیویورک دچار هرج‬
‫و مرج و از هم پاشیدگی شد میلیونها دالر در این حادثه اقتصادی غم انگیز اوایل قرن بیستم از دست رفت ‪ .‬شکست‬
‫اقتصاد آمریکا در طول این دوره نه تنها بورس بازان و قماربازان را تحت تأثیر خود قرار داد بلکه میلیونها نفر از‬

‫صفحه ‪ 23‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫سرمایهگذاران کوچک نیز در سال ‪ 0399-0323‬تحت تأثیر این حادثه قرار گرفتند‪.‬‬
‫ساموئلسون می گوید‪ :‬هر ماه میلیاردها دالر از ارزش اوراق بهادار از بین رفت که نه تنها سرمایه قمار بازان(حاصل از‬
‫فعالیت بورس بازی) را از بین برد بلکه سرمایه زنان بیوهای را که به امید کسب درآمدی ثابت پول خود را در این بازار‬
‫سرمایه گذاری کرده بودند را نیز تلف کرد‪ .‬سهام خوبی همچون سهام فوالد ایاالت متحده از حداکثر ‪ 240‬دالر در سال‬
‫‪ 0323‬به حداقل ‪ 20‬دالردر سال ‪ 0392‬رسید‪ .‬این در حالی بود که سهامی که از قدرت باالیی برخوردار نبودند از تابلو‬
‫بکلی حذف شدند‪.‬‬
‫همانطور که مورد توافق اقتصاددانان قرار گرفت مهمترین علت این بحران فعالیت بورس بازی بوده است که در آن‬
‫زمان کنترل بازار بورس نیویورک را در دست گرفته بود و باعث سقوط این بازار شد‪.‬‬
‫بورس بازی باعث نوسان غیر منطقی و آشفته قیمت سهام گردید‪ .‬به گونهای که طی چند روز قیمت سهام به اوج خود‬
‫میرسید و سپس ناگهان به پایینترین حد خود نزول میکرد‪ .‬در پی این تجربه تلخ به فعالیت بورس بازان در بازار سهام‬
‫توجه بیشتری شد‪ .‬گالبریت (‪ )Galbraith‬میگوید‪ :‬از سال ‪ 0323‬به بعد قوانین زیادی برای صادقانهتر کردن بورس‬
‫بازی در بازار سهام تصویب کردهایم و امید میرود که این قوانین بتواند موثر واقع شوند‪.‬‬

‫‪ -2‬بورس بازی و بحران مالی مالزی‪:‬‬


‫در بسیاری از بحرانهای اقتصادی گذشته نقش بورس بازان به عنوان یکی از عوامل بروز بحران ثابت شده است‪ .‬در‬
‫تمامی این بحرانها الگوی ثابتی وجود دارد اوالً‪ ،‬قیمت اقتصادی باعث ایجاد فعالیتهای گسترده بورس بازی میشود‪.‬‬
‫سپس این فعالیت بورس بازی منجر به ایجاد وضعیت هرج و مرج و در پایان بدون اینکه چارهای وجود داشته باشد‬
‫باعث سقوط بازار میگردد‪ .‬بعد ا ز جنگ جهانی اول وقتی که ایاالت متحده به سطح باالیی از موفقیت اقتصادی رسید‬
‫و بریتانیای کبیر به عنوان ابرقدرت اقتصادی جدید را پشت سر گذاشت مردم تاریخچة وقایع غم انگیز اقتصادی را‬
‫فراموش کردند‪ .‬در همین هنگام هیچگونه کنترلی بر روی فعالیت بورس بازان خصوصاً بر روی معامالت اعتباری در‬
‫بورس نیویورک نبود‪.‬‬
‫دومین مرحلة آشفتگی بورس بازی بر بازار چیره شد و باعث بدتر شدن وضعیت ضعیف قبلی گردید‪ .‬این امر باعث شد‬
‫که قیمتهای ناپایدار به شدت سقوط کنند‪ .‬همین الگو را میتوان در رویدادهای اخیر شرق آسیا و خصوصاً مالزی‬
‫مالحظه کرد‪.‬‬
‫همانگونه که یکی از بورس بازان تأیید میکند نخست وزیر مالزی شدیداً معتقد است که افرادی هستند که با مهارت‬
‫فراوان با دست به دست کردن رینگیت(واحد پول مالزی) و یا بازی کردن در بازار بورس کواالالمپور(‪)KLSE‬‬
‫سودهای فراوانی کسب میکنند ‪ .‬کامالً روشن است که با وجود رشد اقتصادی تقریبا ‪ 3‬درصدی مالزی در مدت ‪ 3‬سال‬
‫پیاپی که انتظار میرود باعث افزایش ارزش پول مالزی شود اما بگونهای تعجب آور و با وجود این رشد پایدار و قابل‬
‫توجه اقتصادی ارزش رینگیت و سهام بازار بورس کوآالالمپور سقوط کرد‪ .‬این کاهش ارزش پول مالزی نمیتواند به‬
‫خودی خود اتفاق بیفتد‪ .‬بلکه بایستی عامل یا کسی باعث ایجاد آن شده باشد‪.‬‬
‫نقش بورس بازان خارجی و بین المللی در بحران مالی شرق آسیا به فراوانی تصدیق میشود‪.‬‬

‫صفحه ‪ 28‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫کوین واتکینز از آکسفام(‪ )Oxfam‬انگلستان معتقد است که به قدرت رساندن اقتصادی ببر‬
‫آسیا (‪ )Asia Tiger‬بواسطه عملکرد بورس بازان بوده است مطرح کردن موضوع دخالت و نقش عمده صندوق‬
‫کوانتوم سرس[‪ )Soros Quantum( ]9‬در بروز بحران مالی شرق آسیا مورد حمایت اقتصاددانان و سرمایه‬
‫گذاران زیادی میباشد‪.‬‬
‫ویلیام شاکراس (‪ )William shawcross‬به صورت غیر مستقیم استنتاج میکند مشارکت سرس باعث بروز‬
‫بحران مالی و اقتصادی آسیا شد‪ .‬صندوق سرس بصورت ضمنی باعث بروز بحران مالی تایوان هم شده است‪ .‬در اواسط‬
‫اکتبر سال ‪ 0331‬عملکرد بورس بازان که توسط صندوق سرس صورت گرفته بود باعث ایجاد نوعی وحشت در فروش‬
‫سهام شد و همین امر به گونهای غیر منتظره شاخص بازار سهام تایپه و ارزش پول تایوان را به شدت کاهش داد‪ .‬پیتر‬
‫بروک (‪ )Peter Brooke‬موسس شرکت بینالمللی ادونت (‪ )Advent International‬اولین شرکت‬
‫جهانی صنعت سرمایه گذاری به نقش مستقیم سرس در بحران مالی شرق آسیا اطمیان کامل دارد‪ .‬او معتقد است‬
‫سرس تبهکار اصلی بروز این بحران است‪ .‬ثبات ارزش پول هر کشور یکی از حیاتیترین عوامل موفقیت اقتصادی آن‬
‫بشمار می رود‪ .‬بنابراین عدم ثبات ارزش پول نتیجه معکوس را در بردارد‪ .‬عدم ثبات ارزش پول باعث تخریب اقتصاد‬
‫کشور و از بین رفتن اعتماد سرمایه گذاران داخلی و خارجی میشود ‪ .‬در طول مدت بحران مالی شرق آسیا تقریباً ‪21‬‬
‫میلیارد رینگیت سرمایه مالزی متعلق به سپردهگذاران داخلی از بانکهای داخلی به بانکها و موسسات مالی خارجی‬
‫خصوصاً سنگاپور انتقال یافت‪.‬‬
‫معامالت اعتباری در بورس اوراق بهادار کوآالالمپور یکی از مشهورترین مبادالت بورس بازی میباشد که در بازارهای‬
‫مدرن سهام انجام میگیرد که برای بورس بازان این امکان را فراهم میآورد تا با یک مقدار ثابت سرمایه خود و به‬
‫منظور کسب سود بیشتر و با ریسک زیان باالتر سهام بیشتری را خریداری نمایند‪ .‬این نوع از مبادله معموالً در هنگام‬
‫رونق بازار(‪ )Bull market‬یعنی هنگامیکه قیمت سهام روبه افزایش می باشد صورت میگیرد‪ .‬هنگامیکه بورس‬
‫بازان حسابهای اعتباری (‪ )Margin Accounts‬را ترک میکنند‪ ،‬نشانگر این مطلب است که بورس بازان دیدی‬
‫منفی نسبت به آینده بازار دارند که این حالت در هنگام بروز بحرانهای اقتصادی رخ میدهد‪.‬‬
‫مشهورترین مثالی که در این خصوص میتوان به آن اشاره کرد بحران سال ‪ 0323‬بورس نیویورک در بحران اخیر‬
‫کشور مالزی است‪ .‬بورس بازان در طول مدت پیشرفت و رونق اقتصادی اواخر دهة ‪ 0381‬در انجام معامالت اعتباری‬
‫زیاده روی کردند شاخص سهام بورس کوآالالمپور بصورت مداوم باال رفت و تنها در اواخر سال ‪ 0339‬وقفه کوتاهی‬
‫داشت‪ .‬وجود این بازار پر رونق بورس بازان را بر انجام فعاالنه معامالت خصوصاً معامالت اعتباری ترغیب کرد‪ .‬با این‬
‫حال بروز یک آشفتگی ناگهانی باعث تبدیل این بازار پر رونق به بحران ژوئیه ‪ 0331‬گردید و عملکرد قابل تقدیر‬
‫گذشته شاخص بورس کوآالالمپور شروع به تنزل کرد‪.‬‬
‫بورس بازان غافلگیر شده بودند‪ .‬وقتی که بحران ادامه یافت آنها چارهای نداشتند جز اینکه برای نجات حسابهای‬
‫اعتباری خود و به این امید که این بحران وقفه موقتی دیگری در بازار خواهد بود پول بیشتری را به بازار تزریق کنند‪.‬‬
‫ولی بزودی متوجه شدند که این بحران یک وقفه موقتی و زودگذر نیست‪ .‬بلکه این واقعه بحرانی است که نه تنها به‬
‫بورس اوراق بهادار کوآالالمپور بلکه به دیگر بخشهای اقتصادی مالزی نیز ضربه میزند‪ .‬وقتی که بورس بازان بروز‬
‫بحران را تایید کردند بازار به میزان زیادی ارزش خود را از دست داده بود وآنها دیگر قادر به انجام خرید اعتباری‬
‫نبودند‪ .‬این وضعیت توسط نخست وزیر مالزی نیز تایید گردید‪.‬‬

‫صفحه ‪ 25‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫شقوق مختلف بورس بازی‬


‫با توجه به بیان ماهیت بورس بازی و تجربه بحرانهای مالی بازارهای سهام ‪ ،‬بورس بازی در برگیرندة شقوق عمده زیر‬
‫است‪:‬‬
‫‪ -0‬تصمیم گیری در انجام معامالت پر ریسک است‪.‬‬
‫‪ -2‬سرمایهگذاری برای مدت بسیار کوتاه است‪ .‬آنان به دنبال کسب سود آنی و سریع هستند‪.‬‬
‫‪ -9‬اتخاذ تصمیم بر اساس شایعات صورت میگیرد(البته به این معنی نیست که اینان تحلیل نمیکنند بلکه در بعضی‬
‫مواقع تحلیلهای چارتیستی دقیقی انجام میدهند ولی یکی از شقوق بورس بازی تصمیم گیری بر اساس شایعات است)‬
‫‪ -4‬بورس بازان قصد نگهداری دارایی راندارندبلکه به قصد کسب سود از مابه التفاوت قیمت خرید و فروش هستند‪.‬‬
‫‪ -5‬تصمیم گیری در شرایط جهل است و نسبت به اوراق خریداری شده جهل وجود دارد‪.‬‬
‫‪ -4‬سرمایهگذاری مبتنی بر بخت و شانس صورت میگیرد‪.‬‬
‫‪ -1‬تحلیل بورس بازان روی روان سرمایهگذاران است و پیش بینی آنان مبتنی بر تکرار روند گذشته قیمتهای سهام‬
‫میباشد‪ .‬تصمیمات بورس بازی پشتوانه و بنیاد محکمی ندارد‪.‬‬
‫هدف اصلی بورس بازان کسب سود آنی و سریع در مدت زمانی کوتاه است‪ .‬بنابراین برخی از بورس بازان جهت‬
‫دستیابی به اهداف‪ ،‬اعمال ناپسندی را انجام میدهند که دارای شقوق زیر است‪:‬‬
‫‪ -0‬بورس بازان با دستکاری قیمتها از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا‪ ،‬قیمت سهام را به سمت قیمت غیر حقیقی و غیر‬
‫واقعی سوق میدهند که به دستکاری قیمتها در بازار(‪ )manipulation‬معروف است‪.‬‬
‫‪ -2‬تبانی و اشاعة اخبار و اطالعات کذب جهت افزایش ویا کاهش مصنوعی قیمت سهام دربازارانجام می دهند‪.‬‬
‫‪ -9‬معامالت صوری در بازار جهت رسیدن به منافع خود انجام میدهند ‪ .‬آنان قیمتها را در بازار بیثبات و نامطمئن‬
‫میسازند‪.‬‬
‫‪ -4‬معامالت مبتنی بر اطالعات داخلی که در اختیار همگان قرار نگرفته است صورت میگیرد‪ .‬در صورتیکه آن‬
‫اطالعات داخلی در اختیار همگان قرار گیرد مطمئناً و با یقین قیمت سهام تغییر قابل مالحظهای مییابد‪ .‬در این صورت‬
‫در یک رقابت ناعادالنه فردی درآمد کسب میکند‪.‬‬
‫بورس بازی ممکن است همة شقوق فوق را در بر گیرد و ممکن است برخی از موارد را شامل نشود‪.‬‬

‫بررسی بورس بازی از دیدگاه اندیشمندان اسالمی‬


‫بورس بازی از دیدگاه شهید مطهری‬
‫وی دو عامل را توأماً منشأ ارزش میدانند (مطهری‪ ،‬مرتضی‪( ،‬صص‪:)50-013‬‬
‫‪ -‬ارزش هر شیء ناشی از اثری است که بر آن شیء مترتب است‪.‬‬
‫‪ -‬ندرت و تحت انحصار بودن شیء‪.‬‬

‫صفحه ‪ 26‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫ایشان تساوی ارزش را با کار مردود دانستهاند به نظر استاد کار علت و ایجاد کنندة ارزش‬
‫است نه این که مساوی با ارزش است‪ .‬ارزش هر شیء ناشی از اثری است که در آینده بر آن شیء مترتب میشود نه‬
‫علتی که آن را ایجاد کرده است خواه آن علت کار باشد و خواه چیز دیگر‪ .‬البته اثر داشتن به تنهایی علت ارزش‬
‫نمی باشد ندرت و تحت انحصار بودن نیز در ارزش موثر است در این میان کار هم یکی از علل ایجاد ارزش است نه‬
‫علّت منحصره بنابراین اصل ارزش ناشی از مفید بودن است که مبدأ ومنشأ تقاضا است بعالوه ندرت وجود و کمیابی‪.‬‬
‫استاد مطهری با انتساب نوسانات ارزش و یا قیمت به عرضه و تقاضا میگویدارزش و قیمت و مالیت و بها یا هر چه‬
‫دیگر اسم بگذاریم‪ ،‬نوساناتی پیدا میکنند و مسلماً این نوسانات مربوط به مفید بودن نیست‪ .‬درجه مفید بودن نوسان‬
‫پیدا نمیکند عرضه و تقاضا در مفید بودن تأثیری ندارد ولی در ارزش و قیمت اثر داردبنابراین بر اساس نظریه استاد‬
‫مطهری قیمت نمایندة ارزش است و آن هم بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود‪ .‬در بازارهای مالی عرضه و تقاضا‬
‫هر لحظه تغییر کرده و بر اساس آن قیمت در بازار نوسان میکند بنابراین با نظر به دیدگاه استاد انجام معامالت سهام‬
‫در بازارهای بورس و سود بردن از نوسانات قیمت با توجه به اینکه عرضه و تقاضا تعیین کنندة ارزش است مانعی ندارد‬
‫و چنین سودی مشروع است‪ .‬بنابراین اگر فردی سهامی را خریداری نموده و سپس افزایش قیمت سهام صورت گیرد و‬
‫سپس وی اقدام به فروش نماید سودی کسب کرده است هر چند زمان نگهداری سهام کوتاه باشد سود حاصل از این‬
‫معامله صحیح است زیرا افزایش قیمت سهام تحت مالکیت وی تحقق یافته است و مالک اصلی مال و افزایش آن‬
‫است بر این اساس خرید و فروش سهام به منظور کسب درآمد از تغییرات قیمت سهام و استفاده از فرصتهای موجود در‬
‫بازار مالی اسالمی جایز است گرچه ملزم تولید خدمت نیز نباشد‪.‬‬

‫بورس بازی از دیدگاه سید موسی صدر(صدر‪ ،‬سید موسی‪ ،‬صص‪)01-90‬‬


‫سید موسی صدر در کتاب"اقتصاد در مکتب اسالم" میگوید‪ :‬بایک مطالعة سطحی درباره اشیاء مختلف این طور درک‬
‫میکنیم که ارزش به دو عامل زیر بستگی دارد‪:‬‬
‫‪ -‬احتیاج اقتصادی نسبت به آن‬
‫‪ -‬کمی و فراوانی آن در طبیعت به عبارت دیگر در دسترس بودن آن‪.‬‬
‫وی میگوید که عامل تعیین کنندة ارزش عرضه و تقاضا است که به معنی وسیع کلمه ارزش را معین میکند‪.‬‬
‫وی در خصوص نقش کار در ارتباط با ارزش میگوید‪":‬کار به تنهایی نمیتواند در تولید ثروت و ماده ارزش دار نقشی‬
‫بعهده داشته باشد‪ ،‬بلکه این طبیعت است که ماده اصلی ثروتها محسوب میشود و چون کار بر روی آن انجام پذیرفت‬
‫ثروت وشیء ارزنده متولد میشود‪.‬‬
‫در این دیدگاه نیز عرضه و تقاضا عامل تعیین کننده ارزش معرفی میشود که با نظریه استاد مطهری همخوانی‬
‫دارد‪]4[.‬‬

‫بررسی فقهی بورس بازی با توجه به قاعدة اکل مال به باطل‬


‫آیة شریفة "أحلّ اللّه البیع"[‪ ]5‬ونیز آیه شریفه "ال تأکلوا أموالکم بینکم بالباطل إالّ أن تکون تجارةً عن تراضٍ‬
‫منکم"[‪ ]4‬دارای اطالق هستند‪ .‬بعنوان مثال اگر شخصی سهام را به قصد افزایش قیمت خریداری نماید و پس از‬

‫صفحه ‪ 27‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫افزایش قیمت سهام در مدت زمان بسیار کوتاه سهام را در بازار به فروش میرساندو از این‬
‫بابت سود کسب میکند‪ .‬خرید سهام در این مثال بیع تجارتی است که با رضایت دو طرف انجام شده و فروش آن نیز‬
‫مصداق بیع و تجارت عن تراضٍ است‪.‬‬
‫بعضی اشکال میکنند که فرد در برابر سودی که کسب کرده است کاری انجام نداده از این رو مصداق أکل مال به‬
‫باطل است که در آیة دوم از آن نهی شده است‪ .‬این مطلب درست نیست‪ .‬از نظر قواعد زبان عربی‪" ،‬باء" در کلمة‬
‫بالباطل یا باء سببیت است یا باء مقابله‪ .‬اگر باء سببیت باشد‪ ،‬مفهوم آیه چنین میشود‪:‬‬
‫اموالتان را میان خود به سبب باطل نخورید‪.‬‬
‫بعبارت دیگر‪ ،‬دراموال یکدیگر از طریق"سبب باطل" یعنی معاملهای که از نظر شرعی باطل است تصرف نکنید‪ .‬اگر باء‬
‫مقابله باشد معنی آیه اینگونه است‪:‬‬
‫اموالتان را میان خود‪ ،‬در مقابل امر باطل نخورید‪.‬‬
‫در این صورت آیة شریفه شامل معامالتی میشود که در آنها کسی مالی را از دیگری تملک کند و در مقابل آن عوض‬
‫ارزشمندی به صاحب مال ندهد‪.‬در خرید و فروش سهام مثال مذکور دو معامله مستقل و مجزا از هم صورت گرفته‬
‫است در هر دو معامله هم سبب شرعی است زیرا معامله سهام معاملههایی صحیح هستند و هم در هر یک از این دو‬
‫معامله در برابر آن عوض ارزشمندی که همانا بخشی از مالکیت سهام یک شرکت است تملیک یا تملک میشود‪ .‬منشا‬
‫سود‪ ،‬افزایش قیمت بازار از زمان خرید تا زمان فروش است و چون افزایش قیمت در ملک وی صورت گرفته است حق‬
‫اوست زیرا مالک عین‪ ،‬مالک مالیت و افزایش ارزش نیز هست‪.‬‬
‫همانطور که سابقاً بیان شد برخی شقوق بورس بازی شامل مفاهیم معامالت غرری و پرخطر و معامالت قماری میشود‬
‫که در زیر به آن پرداخته میشود‪.‬‬

‫بررسی فقهی غرر و مطالعه تطبیقی آن با بورس بازی‪:‬‬


‫غرر از نظر لغوی به معنای خطر[‪ ]1‬میباشد و به معنای در معرض هالکت افتادن و فریب خوردن نیز میباشد‪]8[.‬‬
‫غرر از نظر اصطالحی به معنای جهالت موضوع معامله از نظر مقدار‪ ،‬تعداد‪ ،‬متر‪ ،‬وزن‪ ،‬پیمانه و ‪ ...‬یا اوصاف جنس است‪.‬‬
‫از این روی اگر حصول چیزی که مجهول است معلوم شود و یا فقط صفت آن مجهول باشد غرری نخواهد بود‪.‬‬
‫در اصطالح فقهاء معاملهای غرری است که مبیع یا ثمن در بیع و عوض یا معوض در هر معامله معاوضی در معرض‬
‫خطر باشد یعنی احتمال نابودی آن عرفاً مورد التفات و توجه باشد‪.‬‬
‫غرر از نظر حقوقی بدین معناست که اگر کسی عقدی منعقد نماید و به یکی از جهات معامله جاهل باشد و از ناحیه آن‬
‫جهل‪ ،‬برای او احتمال ضرری در بین باشد آن عقد غرری و باطل است‪.‬‬
‫براین اساس‪ ،‬غرر نقطه مقابل شفافیت و معلوم بودن میباشد‪ ،‬در همه معامالت طرفین عالقه دارند که روابط فیما بین‬
‫آنها دوستانه ومعقول باشد و هر یک در انجام تعهد با حسن نیت اقدام کنند یعنی طرفین معامله تمام حقایقی که در‬
‫محدوده اطالعات آنان قرار دارد در اختیار یکدیگر بگذارند‪ ،‬در حالی که در معامله غرری بالعکس میباشد‪.‬‬

‫صفحه ‪ 24‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫امیر مومنان علی (ع) میفرمایند‪" :‬إن الغرر عمل الیؤمن معه الضرر[‪ "]3‬یعنی غرر کاری‬
‫است که از زیان ایمن نباشد وطبق بیان حضرت رسول (ص) "نهی النبی عن الغرر"[‪]01‬یعنی پیامبر مردم را از‬
‫معامالت غرری نهی کرده است‪ .‬لذا معامله غرری در اسالم باطل میباشد‪ .‬از این قاعده نکات زیر استخراج میشود‪.‬‬
‫‪ -0‬علم به وجود عوضین شرط صحت معامله است‪ .‬در معامالت مربوط به اوراق بهادار خریدار و فروشنده باید نوع‬
‫سهام و قیمت آن را کامل بدانند که معموالً چنین چیزی در بازار مالی وجود دارد‪.‬‬
‫‪ -2‬علم بر قدرت تسلیم و تسلم شرط صحت معامله است‪ .‬در معامالت سهام تسلیم و تسلم از طریق اعمال در حساب‬
‫طرفین صورت میگیرد و مانند سایر معامالت صحیح اسالمی چنین چیزی محقق میشود‪.‬‬
‫‪ -9‬علم به مقدار‪ ،‬جنس و وصف عوضین شرط صحت معامله است یعنی علم به آنچه که موجب اختالف و تفاوت‬
‫قیمت میشود شرط صحت معامله است‪ .‬در بازار مالی تحقق چنین معاملهای مستلزم وجود اطالعات الزم و کافی در‬
‫بازار مالی جهت تصمیم گیری صحیح است‪.‬‬
‫در مورد معامالت غرری‪ ،‬تشخیص موضوع به عهده عرف است یعنی اگر در معاملهای‪ ،‬عرف غرر را منتفی دانست‪،‬‬
‫حکم بر آن بار نمیشود و چنانچه عرف غرر را ثابت و محقق دانست خود به خود حکم معامله غرری موثر خواهدبود‪.‬‬
‫در بازارهای مالی که اوراق مالی مبادله میشوند قیمتها باید منعکس کننده کلیه اطالعات در مورد آن دارایی باشند به‬
‫عبارت دیگر بازار باید کارآ باشد[‪ ]00‬در غیر این صورت افراد براساس حدس و گمان اقدام به معامله خواهند کرد و‬
‫بعضاً برای کسب بازدهی بیشتر معامله مجهولی را انجام میدهند‪ .‬با توجه به این توصیفات ‪ ،‬اطالعات عاملی است که‬
‫بورس بازی مجاز را از معامالت غرری متمایز میکند‪ ،‬بنظر میرسد که عدم وجود اطالعات یا کمبود آن در این زمینه‬
‫باعث میشود که حد و مرز بین بورس بازی و معامالت غرری بسیار کم شود و این دو به یک معنی بکار روند‪.‬‬
‫اگر در بازار مالی معامله گران اوراق بهاداری را بازار گرمی کنند و اوراق بهادار خود را مدح کنند و یا اوراق بهادار‬
‫دیگران را ذم کنند و تبلیغات مثبت و منفی در بازار ایجاد کنند و چنین معاملهای در شرایط جهل طرف مقابل صورت‬
‫گیرد از نظر اسالمی قابل پذیرش نیست و درآمد حاصل از آن مشروع نیست‪ .‬اگر تبلیغات سوء در بازار موجب غبن‬
‫طرف معامله شود مغبون میتواند به غابن مراجعه کند‪ .‬در بورس اسالمی تبلیغات کاذب وجود ندارد‪.‬‬
‫در بازار مالی اسالمی باید اداره نظارت بر بازار تمام اطالعات را بنحو مناسبی جهت تصمیم گیری معامله گران در بازار‬
‫افشاء نمایند بعبارتی بازار مالی اسالمی باید کارآ باشد‪.‬‬
‫شفافیت اطالعاتی عاملی است که معامالت صحیح و اسالمی را از معامالت غرری متمایز میسازد‪ .‬داللی و واسطه‬
‫گری و مشاوره مالی در بازارهای مالی در صورتی مجاز خواهد بود که به شفافیت اطالعاتی در بازار کمک کند‪ .‬اگر‬
‫عملیات این افراد در بازار یک طرف را متضرر و طرف دیگری را سود برساند و این عمل از روی جهل طرف مقابل و با‬
‫سوء نیت صورت گیرد مشروع نیست‪.‬‬
‫در معامالت بازار مالی اسالمی تبانی نباید وجود داشته باشد بعنوان مثال اگر اوراق بهاداری در بازار وجود ندارد افراد‬
‫نمیتوانند با هم تبانی کنند و به واسطه انحصار آنان بر اوراق بهادار خاص‪ ،‬قیمت آن را به طور کاذب افزایش یا کاهش‬
‫دهند‪.‬‬

‫بررسی فقهی قمار بازی و مقایسه تطبیقی آن با بورس بازی‬

‫صفحه ‪ 29‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫قمار به خطر انداخت پول به امید کسب منفعت در جایی است که این امید بر پایه بخت و‬
‫شانس و تصادف و اتفاقات غیر مطمئن استوار باشد و ریسک کردن به خودی خود ضرورتی نداشته باشد‪.‬‬
‫قمار در حقیقت یک بازی ستیزه جویانه است که دو طرف به خاطر استفاده انحصاری با یکدیگر انجام میدهند و اصالً‬
‫حسن نیت در آن مطرح نیست‪ .‬هر طرف به تصور اینکه بخت و شانس با او یاری خواهد کرد و برنده خواهد شد اقدام‬
‫به عمل قمار مینماید و اگر بداند برنده نخواهد شد هرگز آن عمل را انجام نخواهد داد‪.‬‬
‫در قمار بازی همواره یک طرف بازنده وجود دارد و طرفین خود را در معرض خطر از دست رفتن مال قرار میدهند این‬
‫عمل در عرف جامعه کاری مذموم و ناپسند است‪.‬‬
‫در قمار طرفین بازی رهن و گرو میگذارند(سعیدی‪ ،‬ابوحبیب‪ ،‬ص ‪ )913‬و یک نوع شرط بندی صورت میگیرد‪ .‬از نظر‬
‫تحلیلی قمار و شرط بندی از آنجا که بر اصول تجاری داد و ستد مشروع مبتنی نیست و با نظم اجتماعی مخالف است‪،‬‬
‫باطل و نامشروع شناخته شده است و لذا هیچ تعهدی از آن ناشی نمیشود‪ ،‬از این رو ماده ‪ 454‬قانون مدنی جمهوری‬
‫اسالمی ایران میگوید‪ " :‬قمار و شرط بندی باطل و دعاوی راجع به آن مسموع نخواهد بود‪ .‬همین حکم در مورد کلیه‬
‫تعهداتی که از قمار تولید شده باشد جاری است‪".‬‬
‫قرآن مجید ما را صراحتاً از شرط بندی و قمار بازی منع کرده است و این مطلب در آیات متعددی ذکر شده است که از‬
‫آن به “ المیسر” یاد شده است‪ .‬خداوند تبارک تعالی میفرماید‪:‬‬
‫"یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما‪]02["...‬‬
‫همچنین در آیه دیگری میفرماید‪" :‬یا ایها الذین آمنوا ان الخمر و المیسر و االنصاب و االزالم رجس من عمل‬
‫الشیطان فاجتنبوا لعلکم تفلحون"[‪]09‬‬
‫با توجه به توضیحات فوق درخصوص بورس بازی‪ ،‬وجوه تمایز بورس بازی و قمار بازی به شرح زیر است‪:‬‬
‫‪ -0‬قمار بازی یک نوع بازی باجمع صفر است یعنی یک طرف بازنده است و طرف دیگر به همان اندازه سود میبرد در‬
‫حالیکه در بورس بازی در بازار سهام اینگونه نیست‪.‬‬
‫‪ -2‬در قمار بازی طرفین رهن و گرومی گذارند درحالیکه دربورس بازی دربازارسهام گروی وجود ندارد و شرط بندی‬
‫صورت نمیگیرد‪.‬‬
‫‪ -9‬قمار وشرط بندی مبتنی بر عمل نامشروع است و در قالب معامالت مشروع اسالمی قرار نمیگیرد در حالیکه بورس‬
‫بازی در بازار سهام یک معامله در قالب بیع صورت میگیرد و بکلی با قمار بازی متفاوت است‪.‬‬
‫براین اساس اگر بورس بازی مبتنی بر بخت و شانس نیز صورت گیرد بدلیل اینکه سایر شرایط قمار بازی را دارا‬
‫نمیباشد نمیتواند در قالب قمار بازی قرار گیرد و بنابراین بورس بازی در چارچوب معامله قماری قرار نمیگیرد‪.‬‬

‫جمع بندی و نتیجهگیری‪:‬‬


‫براساس این مطالعه معامالت بورس بازی از آنجا که در قالب عقد بیع صورت میگیرد و تمامی جوانب معامالت در آن‬
‫صورت میگیرد از لحاظ شرعی مانعی ندارد و بورس بازی غیر اعتراضآمیز می باشد‪ .‬ولی برخی جنبههای بورس بازی‬
‫به شرح زیر مشروع نیست و درآمد کسب شده از آن بابت قابل تملک نیست که بورس بازی اعتراضآمیز است‪:‬‬
‫‪ -0‬دستکاری قیمت سهام و سوق دادن قیمت به سوی قیمت ناعادالنه‬

‫صفحه ‪ 31‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ -2‬جهل در معامالت سهام‬


‫‪ -9‬غرر در معامالت سهام‬
‫‪ -4‬تبانی در معامالت سهام‬
‫‪ -5‬اشاعه کذب و ارائه اطالعات غلط و گمراه کننده‬
‫‪ -4‬انجام معامالت صوری و دستکاری ناعادالنه بازار‬
‫‪ -1‬معامالت مبتنی بر اطالعات داخلی در صورتی که موجب غبن طرف مقابل شود‪.‬‬
‫نتایج حاصل از این تحقیق در جدول زیر بصورت خالصه ارائه گردیده است‪.‬‬

‫یادداشتها‪:‬‬
‫* عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع)‬
‫[‪speculation ]0‬‬
‫[‪ ]2‬فرهنگ‪ ،‬منوچهر‪“ ،‬فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی” جلد اول‪ ،‬سال‪ ،0910‬ص ‪.158‬‬
‫[‪ ]9‬آقای سرس یکی از بورس بازان معروف و حرفه ای در سطح دنیاست‪.‬‬
‫[‪ ]4‬شهید سید محمد باقرصدر در کتاب«اقتصادنا» بورس بازی را مجاز نمیدانند ایشان تجارت را شعبهای از تولید‬
‫میدانند و معتقدند سودی که ازخرید و فروش بدست میآید باید نتیجه خدمتی باشد که تاجر آن را تولید میکند و‬
‫صرف نقل و انتقال ملکیت بدون تولید خدمت مجوز سود بردن نمی باشد‪ .‬برای مطالعه بیشتر به منبع زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫صدر‪ ،‬سید محمد باقر‪"،‬اقتصادنا"‪ ،‬مکتبة االعالم االسالمی‪ ،0915 ،‬صص‪.558-445‬‬
‫[‪ ]5‬بقره‪.215 /‬‬
‫[‪ ]4‬نساء‪.23/‬‬
‫[‪ ]1‬منبع شماره ‪ 3‬فارسی به نقل از«منتهی العرب فی لغت العرب»‪ ،‬ص ‪.302‬‬
‫[‪ ]8‬منبع شماره ‪ 3‬فارسی به نقل از« أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد»‪ ،‬ج‪ ،2‬ص ‪.841‬‬
‫[‪ ]3‬منبع شماره ‪ 3‬فارسی به نقل از«جواهر‪ ،‬بیع‪ ،‬باب غرر»‪.‬‬
‫[‪ ]01‬همان منبع سابق‪.‬‬
‫[‪ ]00‬برای مطالعه بیشتر در مورد شرایط بازار مالی کارآ به منبع زیر رجوع کنید‪.‬‬
‫جهانخانی‪ ،‬علی و عبده تبریزی‪،‬حسین؛“ نظریه بازارکارآی سرمایه” تحقیقات مالی‪ ،‬سال اول‪ ،‬شماره اول‪،‬‬
‫زمستان‪،0912‬ص ‪.1‬‬
‫[‪ ]02‬بقره‪.203/‬‬
‫[‪ ]09‬مائده‪.31 /‬‬

‫صفحه ‪ 31‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫صفحه ‪ 32‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫نمونه سؤاالت اصول بازار سرمایه اسالمی‬

‫کدام گزینه در مورد اصل عملی صحیح نیست؟‬ ‫‪.0‬‬


‫‪ )0‬اصل اولی در اجتهاد فقهی است‪.‬‬
‫‪ )2‬در صورت وجود دلیل خاص یا تعارض ادله باطل می شود‪.‬‬
‫‪ )9‬صرفاً آیات قرآنی می توانند آن را باطل نمایند‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫کدام مورد صحیح است‪:‬‬ ‫‪.2‬‬
‫‪ )0‬اصل عملی در باب معامالت فساد است‪.‬‬
‫‪ )2‬صحت یک قرارداد به معنای مترتب شدن تمام آثار آن است‪.‬‬
‫‪ )9‬در مقابل صحت فساد قرار دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫اصل صحت معامالت‪:‬‬ ‫‪.9‬‬
‫‪ )0‬اصل فساد را باطل نمی کند و برای موارد مشخصی صادق است‪.‬‬
‫‪ )2‬به عنوان اصل ثانوی در باب معامالت مورد اتفاق همه علماست‪.‬‬
‫‪ )9‬ناظر به معامالت رایج در صدر اسالم نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬بر مبنای اطالق و عمومات کتاب و سنت استوار است‪.‬‬
‫آیه وفای به عقود‪:‬‬ ‫‪.4‬‬
‫‪ )0‬اطالق دارد و مبنای اصل صحت معامالت است‪.‬‬
‫‪ )2‬معاهدات میان انسانها و خدا را نیز در بر میگیرد‪.‬‬
‫‪ )9‬درمورد تمام آنچه در عرف به عنوان عقد پذیرفته می شود صادق نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬الف و ب‬
‫حضرت امام خمینی (ره) در مورد آیه شریفه وفای به عقود‪:‬‬ ‫‪.5‬‬
‫‪ )0‬آیه را مربوط به زمان پیامبر (ص) می دانند‪.‬‬
‫‪ )2‬معتقدند محدود کردن آیه مستلزم دور شدن از روال فقه و اصل دین است‪.‬‬
‫‪ )9‬قائل به اختصاص آیه به پیمان های مربوط به زمان خالفت امیرالمؤمنین (ع) هستند‪.‬‬
‫‪ )4‬نظر پیامبر (ص) در مورد معامالت را معیار صحت معامالت می دانند‪.‬‬
‫ارتکاز عقالیی‪:‬‬ ‫‪.4‬‬
‫‪ )0‬بر وجوب وفای در قراردادها به صورت مطلق تأکید دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬می تواند مبنای تفسیری اطالق آیه وفای به عقود قرار گیرد‪.‬‬
‫‪ )9‬دلیل بر تأیید شرع از هر گونه رفتار عقال در باب معامالت است‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫کدام یک از موارد زیر صحیح نیست؟‬ ‫‪.1‬‬
‫‪ )0‬در شبهه مصداقیه نمیتوان بر عمومات تمسک جست‪.‬‬
‫‪ )2‬اطالق آیه وفای به عقود شامل قراردادهای صحیح شرعی است‪.‬‬
‫‪ )9‬ارتکاز عرفی عقد و تجارت به عقد و تجارت صحیح اختصاصی ندارد‪.‬‬
‫‪ )4‬تا زمانی که دلیل خاصی عقد مشخصی ار از اطالق آیه خارج نکرده آیه شامل آن است‪.‬‬

‫صفحه ‪ 33‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ .8‬خصوص لزوم صحت برای معامالت داللت بر آن دارد که اسامی معامالت‬


‫‪ )0‬در صورت صحت شرعی صحیح هستند‪.‬‬
‫‪ )2‬در صورت صحت عرفی صحیح هستند‪.‬‬
‫‪ )9‬از اختراعات شرع است‪.‬‬
‫‪ )4‬الف و ب‬
‫‪ .3‬چرا لزوم تخصیص اکثر در اطالق آیه وفای به قراردادها مطرح نیست؟‬
‫‪ )0‬لزوم تخصیص اکثر مستهجن نیست‪.‬‬
‫‪ )2‬بیشتر قراردادها جایزند و شامل اطالق آیه نمی شوند‪.‬‬
‫‪ )9‬به نظر مردم بیش از نصف معامالت الزمند نه جایز‪.‬‬
‫‪ )4‬عقود خیاری قابل فسخ هستند و حوزه اطالق آیه را در بر نمی گیرند‪.‬‬
‫‪ .01‬آیه وفای به عهد‪:‬‬
‫‪ )0‬مربوط به عهد میان افراد است و تعهدات در برابر خالق را شامل نمی شود‪.‬‬
‫‪ )2‬عهد عرفی را در نظر گرفته است‪.‬‬
‫‪ )9‬مواردی از تعهدات که به دلیل عام از حکم استثنا میشوند بر اطالق آیه خدشه می زنند‪.‬‬
‫‪ )4‬مسلمانان را از تعرض به مشرکان وفادار منع میکند‪.‬‬
‫‪ .00‬کدام یک از موارد زیر صحیح است‪:‬‬
‫‪ )0‬آیه تجارت شمولی مثل آیه لزوم به وفای به تعهدات را دارد‬
‫‪ )2‬آیه تجارت صرفاً بر عموم قراردادهای تجاری و بازرگانی داللت میکند‪.‬‬
‫‪ )9‬آیه تجارت هم بر صحت قراردادها داللت دارد هم بر لزوم آنها‬
‫‪ )4‬آیه تجارت مبنای قاعده ممنوعیت غرر می باشد‪.‬‬
‫‪ .02‬مفهوم شرط چیست؟‬
‫‪ )0‬تعهدی ضمن یک قرارداد‬
‫‪ )2‬تعهد ابتدایی‬
‫‪ )9‬قرار بر انجام کاری‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫‪ .09‬المسلمون عند شروطهم‪:‬‬
‫‪ )0‬بر صحت معامالت داللت دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬بر لزوم معامالت داللت دارد‪.‬‬
‫‪ )9‬ظهور عرفی در وفا به التزامات خاص دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬الف و ب‬
‫‪ .04‬اصل لزوم قرادادها را می توان با ‪ .......‬اثبات کرد‪:‬‬
‫‪ )0‬آیه وفای به تعهدات‬
‫‪ )2‬سیره عقال‬
‫‪ )9‬قاعده استصحاب‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫‪ .05‬قاعده استصحاب‪:‬‬
‫‪ )0‬بر لزوم تردید در ثبات اثر قراردادهای قدیم در حال داللت دارد‪.‬‬

‫صفحه ‪ 38‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )2‬بر لزوم عدم فسخ قردادهایی که منعقد گردیده اند داللت دارد‪.‬‬
‫‪ )9‬بر لزوم فسخ قراردادهایی که منعقد گردیده اند و در ثبات آنها در حال شک است داللت دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫اصل اولی در قراردادها‪:‬‬ ‫‪.04‬‬
‫‪ )0‬فساد است‪.‬‬
‫‪ )2‬صحت است‪.‬‬
‫‪ )9‬لزوم است‪.‬‬
‫‪ )4‬الف و ج‬
‫در قراردادهای جایز‪:‬‬ ‫‪.01‬‬
‫‪ )0‬برای انعقاد قرارداد رضایت یک طرف معامله ضروری است‪.‬‬
‫‪ )2‬برای فسخ قرارداد رضایت یک طرف معامله ضروری است‪.‬‬
‫‪ )9‬برای اثبات شمول لزوم قراردادها کافی است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫قاعده استصحاب‪:‬‬ ‫‪.08‬‬
‫‪ )0‬بر لزوم و صحت قراردادها داللت دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬دلیل عامی برای قراردادهایی است که از دایره لزوم خارج اند‪.‬‬
‫‪ )9‬یکی از دالیل عملی بر لزوم قراردادهاست‪.‬‬
‫‪ )4‬داللت بر فسخ قرارداد در شرایط شک در ابطال قرارداد دارد‪.‬‬
‫شارع مقدس در برخورد با معامالت عرف و عقال‪:‬‬ ‫‪.03‬‬
‫‪ )0‬روش اثباتی را در پیش گرفته است‪.‬‬
‫‪ )2‬روش اثباتی و اصالحی را در پیش گرفته است‪.‬‬
‫‪ )9‬برخی را کامالً حذف کرده است‪.‬‬
‫‪ )4‬ب و ج‬
‫کدام مورد صحیح نیست؟‬ ‫‪.21‬‬
‫‪ )0‬مواردی که موضوع معامله مالیت ندارد اکل مال به باطل است‪.‬‬
‫‪ )2‬مواردی که موضوع معامله باعث ضرر و زیان می شود اکل مال به باطل است‪.‬‬
‫‪ )9‬مواردی که موضوع معامله لهو و لعب است اکل مال به باطل است‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫بیان قرآن در مورد ماهی گیری یهودیان در روز شنبه‪:‬‬ ‫‪.20‬‬
‫‪ )0‬ناظر به بحث اتخاذ تدابیر برای احکام شرعی است‪.‬‬
‫‪ )2‬ناظر به بحث تبعیت از احکام شرعی و دستورات الهی است‪.‬‬
‫‪ )9‬ناظر به حیله های شرعی است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫کدام عبارت صحیح نیست؟‬ ‫‪.22‬‬
‫‪ )0‬حیله به معنای تیزهوشی مهارت دقت نظر و چاره جویی است‪.‬‬
‫‪ )2‬حیله عملی است که به منظور تغییر حکم شرعی انجام می شود‪.‬‬
‫‪ )9‬حیله عملی است که برای تغییر موضوعات احکام است نه خود احکام‪.‬‬

‫صفحه ‪ 35‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫کدام مورد صحیح است‪:‬‬ ‫‪.29‬‬
‫‪ )0‬حیله ربا در شرع ممنوع است‪.‬‬
‫‪ )2‬حیله باعث تغییر حکم شرعی از طریق تغییر مقتضیات زمانه می گردد‪.‬‬
‫‪ )9‬حضرت امام خمینی (ره) حیله ربا را جایز نمی دانند‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫طبق نظر حضرت امام خمینی (ره)‪:‬‬ ‫‪.24‬‬
‫‪ )0‬حیله ربا باعث خروج موضوع ربا از علل تحریم ربا نمی شود‪.‬‬
‫‪ )2‬حیله ربا مصداق عدم قصد جدی بر انجام معامله نیست‪.‬‬
‫‪ )9‬تجویز حیله ربا در تمام موارد جایز است‪.‬‬
‫‪ )4‬عدم جواز حیله توسط پیامبر (ص) مربوط به شرایط زمان ایشان است‪.‬‬
‫طبق نظر حضرت آیت ا‪ ...‬مکارم شیرازی‪:‬‬ ‫‪.25‬‬
‫‪ )0‬بیع شرط مصداق عدم قصد جدی بر انجام معامله نیست‪.‬‬
‫‪ )2‬تقریباً در هیچ یک از موارد حیل ربا قصد جدی بر انجام معامله وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ )9‬حیله ربا جایز است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫کدام مورد در خصوص بیع العینه صحیح نیست‪:‬‬ ‫‪.24‬‬
‫‪ )0‬روایاتی برای تجویز آن وجود دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬فقهای شیعه در صورت نبود شرط رأی به جواز آن داده اند‪.‬‬
‫‪ )9‬شیخ طوسی قائل به کراهت آن است‪.‬‬
‫‪ )4‬عبارتاستازخریدنسیهکاالواجارهآن‬
‫قائلین به جواز حیله ربا‪:‬‬ ‫‪.21‬‬
‫‪ )0‬حیله های ربا را قرارداد مستقل می دانند‪.‬‬
‫‪ )2‬آن را از باب اطالق عمومات قرآنی صحیح میدانند‪.‬‬
‫‪ )9‬به روایت تجویز کننده بیع العینه استناد می کنند‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫بیع محاباتی چیست؟‬ ‫‪.28‬‬
‫‪ )0‬خرید نسیه و فروش نقد‬
‫‪ )2‬بیعی که ثمن و مثمن در آینده است‪.‬‬
‫‪ )9‬بیع کمتر یا بیش از ثمن مثل است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫کدام مورد معیار تشخصی حیله مجاز و غیر مجاز است؟‬ ‫‪.23‬‬
‫‪ )0‬عدم قصد جدی بر معامله‬
‫‪ )2‬صدق عنوان ربا بر حیله‬
‫‪ )9‬اتحاد عرفی و عقالیی حیله با ربا‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫خرید و فروش نقد ونسیه‪:‬‬ ‫‪.91‬‬

‫صفحه ‪ 36‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )0‬مصداق حیله ربا غیرمجاز است‪.‬‬


‫‪ )2‬مصداق حیله ربای مجاز است‪.‬‬
‫‪ )9‬مورد نکوهش قرآنی قرار دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬مصداق ربا است‪.‬‬
‫اگر در قرارداد قرض شرط شود که قرضگیرنده فردی را به عنوان ضامن معرفی کند‪:‬‬ ‫‪.90‬‬
‫‪ )0‬تنها در صورت رضایت قرضگیرنده صحیح است‪.‬‬
‫‪ )2‬مصداق شرط زیاده و رباست‪.‬‬
‫‪ )9‬اشکالی ندارد‪.‬‬
‫‪ )4‬باید مبلغ ارزش رهن از اصل بدهی بیشتر نباشد‪.‬‬
‫شرط قرضدهنده به استفاده از منافع رهن‪:‬‬ ‫‪.92‬‬
‫‪ )0‬اشکالی ندارد‪.‬‬
‫‪ )2‬مورد اختالف نظر است‪.‬‬
‫‪ )9‬ربا و حرام است‪.‬‬
‫‪ )4‬تنها در صورت رضایت قرضگیرنده صحیح است‪.‬‬
‫اخذ کارمزد در قرارداد قرض‪:‬‬ ‫‪.99‬‬
‫‪ )0‬جایز است‪.‬‬
‫‪ )2‬باید صرفاً هزینههای حقوق کارمندان را پوشش دهد‪.‬‬
‫‪ )9‬باید صرفاً هزینههای مکان را پوشش دهد‪.‬‬
‫‪ )4‬جایز نیست‪.‬‬
‫کدام یک از موارد مصداق کاالی مثلی نیست؟‬ ‫‪.94‬‬
‫‪ )0‬درهم و دینار‬
‫‪ )2‬گندم و جو‬
‫‪ )9‬گوسفند‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫در کاالهای قبلی‪ ،‬بازپرداخت آن در قرارداد قرض‪:‬‬ ‫‪.95‬‬
‫‪ )0‬نباید از ارزش دارایی در زمان انعقاد قرارداد بیشتر باشد‪.‬‬
‫‪ )2‬نباید از ارزش دارایی در زمان انعقاد قرارداد کمتر باشد‪.‬‬
‫‪ )9‬در هر صورت باید قبل آن تأدیه گردد‪.‬‬
‫‪ )4‬بسته به رضایت طرفین متفاوت است‪.‬‬
‫در کاالهای رقمی مالک بازپرداخت‪:‬‬ ‫‪.94‬‬
‫‪ )0‬زمان انعقاد قرارداد است‪.‬‬
‫‪ )2‬زمان بازپرداخت است‪.‬‬
‫‪ )9‬گزینة الف به صحت نزدیکتر است‪.‬‬
‫‪ )4‬همة موارد‪.‬‬
‫در کاالهای رقمی مالک بازپرداخت‪:‬‬ ‫‪.91‬‬
‫‪ )0‬احتیاط در ترافی است‪.‬‬
‫‪ )2‬قیمت زمان انعقاد قرارداد به صحت نزدیک است‪.‬‬

‫صفحه ‪ 37‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )9‬قیمت زمان تسویه قرارداد به صحت نزدیک است‪.‬‬


‫‪ )4‬الف و ب‬
‫طبق نظر حضرت امام (ره) در قرارداد قرض‪:‬‬ ‫‪.98‬‬
‫‪ )0‬اگر مدت تعیین شود صحیح است و عمل به آن الزم است‪.‬‬
‫‪ )2‬اگر مدت تعیین شود صحیح نیست و قرارداد باطل است‪.‬‬
‫‪ )9‬اگر مدت تعیین شود صحیح است ولی عمل به آن الزم نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫مشهور فقها سابق بر این عقیدهاند که قرارداد قرض‪:‬‬ ‫‪.93‬‬
‫‪ )0‬جایز است و اشتراط زمان لزوم معنا نمیآورد‪.‬‬
‫‪ )2‬الزم است‪.‬‬
‫‪ )9‬جایز است ولی اشتراط زمان لزوم وفا میآورد‪.‬‬
‫‪ )4‬الزم است ولی اشتراط زمان آن را جایز میکند‪.‬‬
‫کدام مورد صحیح نیست؟‬ ‫‪.41‬‬
‫‪ )0‬بدون ایجاب و قبول قرارداد قرض منعقد نمیشود‪.‬‬
‫‪ )2‬ایجاب و قبول باید به عربی باشد‪.‬‬
‫‪ )9‬عقد قرض بدون لفظ نیز محقق میشود‪.‬‬
‫‪ )4‬ترتیب آثار و ملکیت قرضگیرنده متوقف بر قبض و اقباض است‪.‬‬
‫کدام مورد صحیح است؟‬ ‫‪.40‬‬
‫‪ )0‬صلح در لغت به معنای توافق است‪.‬‬
‫‪ )2‬صلح میتواند بر منفعت نیز قرار گیرد‪.‬‬
‫‪ )9‬مصالحله میتواند قرارداد صلح را یکجانبه فسخ نماید‪.‬‬
‫‪ )4‬الف و ب‬
‫قرارداد صلح‪:‬‬ ‫‪.42‬‬
‫‪ )0‬میتواند بدون عوض باشد‪.‬‬
‫‪ )2‬ضوابط قرارداد هبه را ندارد‪.‬‬
‫‪ )9‬نیازی به اختالف اولیه بین طرفین ندارد‪.‬‬
‫‪ )4‬همة موارد‬
‫کدام یک از خیارات و حقوق ذیل در صلح جاری نمیشود؟‬ ‫‪.49‬‬
‫‪ )0‬خیار مجلس‬
‫‪ )2‬خیار حیوان‬
‫‪ )9‬حق شفعه‬
‫‪ )4‬همة موارد‬
‫اگر قرارداد صلح فایدة ابراء بدهد‪:‬‬ ‫‪.44‬‬
‫‪ )0‬نیاز به ایجاب و قبول ندارد‪.‬‬
‫‪ )2‬الزم میشود‪.‬‬
‫‪ )9‬نیاز به عوض دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬ب و ج صحیح است‪.‬‬

‫صفحه ‪ 34‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫میتوان قرارداد صلح را بر ‪ ................‬قرار داد‪.‬‬ ‫‪.45‬‬


‫‪ )0‬عین‬
‫‪ )2‬دین‬
‫‪ )9‬حق‬
‫‪ )4‬همة موارد‬
‫طرفین قرارداد صلح عبارتند از‪:‬‬ ‫‪.44‬‬
‫‪ )0‬مصالح و متصالح‬
‫‪ )2‬مصالح‬
‫‪ )9‬متصالحین‬
‫‪ )4‬همة موارد‬
‫کدام مورد صحیح نیست؟‬ ‫‪.41‬‬
‫‪ )0‬طرفین قرارداد صلح باید بالغ باشند‪.‬‬
‫‪ )2‬طرفین قرارداد صلح قصد صلح داشته باشند‪.‬‬
‫‪ )9‬طرفین قرارداد صلح باید عوض و معوض قرار دهند‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫کدام مورد صحیح نیست‪:‬‬ ‫‪.48‬‬
‫‪ )0‬خیار تأخیر اختصاص به بیع دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬تمام خیارات بیع در صلح نیز جاری است‪.‬‬
‫‪ )9‬در نبوت ارزش در صلح اشکال است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫صلح دین به دین‪:‬‬ ‫‪.43‬‬
‫‪ )0‬صحیح است‪.‬‬
‫‪ )2‬نباید به ربا منتهی شود‪.‬‬
‫‪ )9‬ضوابط بیع دین به دین را دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬مصداق معاملة ربوی است‪.‬‬
‫ربا در صلح‪:‬‬ ‫‪.51‬‬
‫‪ )0‬جاری نیست‪.‬‬
‫‪ )2‬در صورت جهل به مقدار و ا حتمالی نیز جاری است‪.‬‬
‫‪ )9‬در مکیل و موزون جاری نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬اقوی بر جریان است‪.‬‬
‫طبق نظر حضرت امام (ره)‪:‬‬ ‫‪.50‬‬
‫‪ )0‬بعید است حرمت ربا از ضروریات دین باشد‪.‬‬
‫‪ )2‬حرمت ربا به وسیلة عرف مردم ثابت است‪.‬‬
‫‪ )9‬در قرارداد قرض زیاده بدون شرط حرام نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬همة موارد‬
‫کدام مورد صحیح است؟‬ ‫‪.52‬‬
‫‪ )0‬اولین مرحله تحریم ربا به ناپسند بودن رباخوار میپردازد‪.‬‬

‫صفحه ‪ 39‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )2‬قرآن تنها ربای فاحش را حرام اعالم کرده است‪.‬‬


‫‪ )9‬نظریة تحریم تدریجی ربا صحیح نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫طبق حدیث‪ ،‬هرگاه خداوند هالک قومی را اراده کند‪:‬‬ ‫‪.59‬‬
‫‪ )0‬به یکدیگر ضرر میرسانند‪.‬‬
‫‪ )2‬بینشان ربا پدید میآید‪.‬‬
‫‪ )9‬زناکاری رواج پیدا میکند‪.‬‬
‫‪ )4‬همة موارد‬
‫کدام مورد از مصادیق علل تحریم ربا نیست؟‬ ‫‪.54‬‬
‫‪ )0‬باعث نابودی است‪.‬‬
‫‪ )2‬کارهای نیک را از بین میبرد‪.‬‬
‫‪ )9‬باعث رهاکردن قرض میشود‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫کدام مورد صحیح است؟‬ ‫‪.55‬‬
‫‪ )0‬اگر در قرارداد قرض‪ ،‬زیادی بدون شرط باشد ربای حالل است‪.‬‬
‫‪ )2‬در قرارداد قرض هرگونه زیادی جایز نیست‪.‬‬
‫‪ )9‬قرضکننده مستحب است بدون شرط اضافه بپردازد‪.‬‬
‫‪ )4‬الف و ج‬
‫کدام مورد مصداق زیاده صفتی است؟‬ ‫‪.54‬‬
‫‪ )0‬استفاده از عین رهنی در قرارداد قرض‬
‫‪ )2‬انجام کار توسط قرضگیرنده‬
‫‪ )9‬شرط دریاف درهم سالم به جای شکسته‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫مبادلة یک تن گندم به یک تن گندم به صورت نسیه‪:‬‬ ‫‪.51‬‬
‫‪ )0‬مصداق ربای عینی و حرام است‪.‬‬
‫‪ )2‬مصداق ربای حکمی و حرام است‪.‬‬
‫‪ )9‬مصداق ربا نیست‪.‬‬
‫‪ )4‬بسته به شرایط جامعه حکم آن متفاوت است‪.‬‬
‫معاملة دو کاالیی که شمارشی است به اضافه‪:‬‬ ‫‪.58‬‬
‫‪ )0‬مصداق ربای حکمی است‪.‬‬
‫‪ )2‬مصداق ربای جایز است‪.‬‬
‫‪ )9‬مصداق ربای صفتی است‪.‬‬
‫‪ )4‬اصالً مصداق ربا نیست‪.‬‬
‫مضاربه عقدی است که‪:‬‬ ‫‪.53‬‬
‫‪ )0‬فردی‪ ،‬مالی را در اختیار فرد دیگر میگذارد‪.‬‬
‫‪ )2‬تا با آن مال به تولید بپردازد‪.‬‬
‫‪ )9‬سود حاصله طبق توافق دوجانبه به نسبتی که در پایان قرارداد معین خواهد شد تقسیم گردد‪.‬‬

‫صفحه ‪ 81‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )4‬الف و ب‬
‫کدام طرف مضاربه نباید ورشکسته باشد؟‬ ‫‪.41‬‬
‫‪ )0‬عامل‬
‫‪ )2‬مالک‬
‫‪ )9‬سایر سرمایهگذاران فعال‬
‫‪ )4‬تمام موارد‬
‫کدام مورد ویژگی سرمایة مضاربه نیست؟‬ ‫‪.40‬‬
‫‪ )0‬عین بودن‬
‫‪ )2‬نقد بودن‬
‫‪ )9‬معلوم بودن‬
‫‪ )4‬هیچکدام‬
‫در صورت فسخ قرارداد مضاربه قبل از سررسید‪:‬‬ ‫‪.42‬‬
‫‪ )0‬کاالی موجود فروخته و نقد میشود‪.‬‬
‫‪ )2‬سود باقیمانده با نسبت جدید مورد توافق بین طرفین تقسیم میشود‪.‬‬
‫‪ )9‬در صورت خسارت به اصل سرمایه مالک نمیتواند خسارت خود را جبران نماید‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫کدام یک صحیح نیست؟‬ ‫‪.49‬‬
‫‪ )0‬مضاربه عقدی جایز است‪.‬‬
‫‪ )2‬شرط لزوم باعث فساد قرارداد است‪.‬‬
‫‪ )9‬تعیین مدت باعث لزوم قرارداد نمیشود‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد‬
‫مضاربه فضولی چیست؟‬ ‫‪.44‬‬
‫‪ )0‬وقتی کسی مال دیگری را به مضاربه گذارد‪.‬‬
‫‪ )2‬وقتی کسی در حوزة غیرمجاز تجارت کند‪.‬‬
‫‪ )9‬وقتی کسی در مضاربه افراط نماید‪.‬‬
‫‪ )4‬همة موارد‬
‫کدام مورد صحیح است؟‬ ‫‪.45‬‬
‫‪ )0‬عامل امین است و اگر تلف یا عینی بر مال وارد شد به هیچ عنوان ضامن نیست‪.‬‬
‫‪ )2‬عقد مضاربه را میتوان به صورت جعاه منعقد ساخت‪.‬‬
‫‪ )9‬اگر مالک فوت کند مضاربه باطل نمیشود‪.‬‬
‫‪ )4‬اگر در اثر تأخیر در استفاده از مال‪ ،‬مال تلف شد عامل ضامن است‪.‬‬
‫ضمانات در زمره انواع‪:‬‬ ‫‪.44‬‬
‫‪ )0‬اسباب اختیاری دین است‬
‫‪ )2‬اسباب قهری دین است‬
‫‪ )9‬اسباب اختیاری قرض است‬
‫‪ )4‬اسباب قهری قرض است‬
‫کدام مورد صحیح است‪:‬‬ ‫‪.41‬‬

‫صفحه ‪ 81‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )0‬تعیین زمان سررسید دیون همیشه به عهده شارع است‪.‬‬


‫‪ )2‬تعیین زمان سررسید دیون همیشه به عهده طلبکار و بدهکار است‪.‬‬
‫‪ )9‬تعیین زمان سررسید دیون صرفاً در فروش نسیه به عهده شارع است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫در موعد سررسید دیون‪ ،‬بدهکار باید‪:‬‬ ‫‪.48‬‬
‫‪ )0‬بپردازد حتی اگر مجبور به مطالبه طلب خود از دیگری باشد‪.‬‬
‫‪ )2‬بپردازد حتی اگر مجبورر به اجاره ملک خود باشد‬
‫‪ )9‬بپردازد حتی اگر مجبور به فروش زمین خود باشد‬
‫‪ )4‬تمام موارد‬
‫کاهش دین در مقابل پرداخت زودتر‪:‬‬ ‫‪.43‬‬
‫‪ )0‬صحیح است بدون اختالف‬
‫‪ )2‬صحیح است طبق برخی فتاوی‬
‫‪ )9‬صرفاً در مورد بیع نسیه و سلف صحیح است‪.‬‬
‫‪ )4‬صرفاً در صورت پیشنهاد مدیون صحیح است‪.‬‬
‫کاهش دین در مقابل پرداخت زوتر به کدام نزدیکتر است‪:‬‬ ‫‪.11‬‬
‫‪ )0‬صلح‬
‫‪ )2‬ابراء‬
‫‪ )9‬هدیه‬
‫‪ )4‬بیع‬
‫کدام مورد جزء مستثنیات دین نیست؟‬ ‫‪.10‬‬
‫‪ )0‬غذای مناسب‬
‫‪ )2‬مرکب‬
‫‪ )9‬شغل‬
‫‪ )4‬لباس‬
‫طبق نظر حضرت امام (ره)‪:‬‬ ‫‪.12‬‬
‫‪ )0‬جریمه تأخیر دین به هیچ عنوان جایز نیست‬
‫‪ )2‬جریمه تأخیر دین با رضایت طرفین صحیح است‬
‫‪ )9‬جریمه تأخیر دین تنها در نظام اسالمی صحیح است‪.‬‬
‫‪ )4‬جریمه تأخیر دین تنها به صورت شرط ضمن عقد صحیح است‪.‬‬
‫شورای نگهبان جریمه تأخیر دین را ‪:‬‬ ‫‪.19‬‬
‫‪ )0‬طبق نظر حضرت امام (ره) غیر شرعی می داند‪.‬‬
‫‪ )2‬اگر به صورت شرط ضمن عقد به ذمه مدیون باشد قابل مطالبه می داند‪.‬‬
‫‪ )9‬به صورت مطلق جایز می داند‬
‫‪ )4‬به صورت مطلق جایز نمی داند‪.‬‬
‫کدام مورد در خصوص نظر حضرت امام (ره) در مورد دین صحیح است‪:‬‬ ‫‪.14‬‬
‫‪ )0‬بیع آن را صحیح نمی دانند‪.‬‬
‫‪ )2‬بیع آن به مدیون را صحیح می دانند‪.‬‬

‫صفحه ‪ 82‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )9‬در مورد بیع آن دو نظر مختلف دارند‪.‬‬


‫‪ )4‬بیع آن به قیمت اسمی را صحیح می دانند‪.‬‬
‫مشهور فقهای شیعه بیع دین را‪:‬‬ ‫‪.15‬‬
‫‪ )0‬صحیح می دانند‪.‬‬
‫‪ )2‬باطل می دانند‬
‫‪ )9‬در صورت فروش به مدیون صحیح می دانند‬
‫‪ )4‬به قیمت اسمی صحیح می دانند‪.‬‬
‫موارد متیقن در خروج از عموم آیات اطالق بیع‪:‬‬ ‫‪.14‬‬
‫‪ )0‬جایی است که هر دو دین قبل از عقد دین بوده اند‪.‬‬
‫‪ )2‬جایی است که هر دو دین با عقد دین می شوند‪.‬‬
‫‪ )9‬خروج از اصل لفظی است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچ کدام‬
‫در کدام از انواع بیع‪ ،‬مبیع و ثمن معامله‪ ،‬هر دو مدتدار است و حکم آن از نظر شرعی چیست؟‬ ‫‪.11‬‬
‫‪ )0‬بیع سلف ‪ -‬صحیح‬
‫‪ )2‬بیع سلف –باطل‬
‫‪ )9‬بیع کالی به کالی ‪ -‬صحیح‬
‫‪ )4‬بیع کالی به کالی ‪ -‬باطل‬
‫تنزیل اسناد و اوراق بهادار مطابق کدام عقد شرعی صورت میگیرد؟‬ ‫‪.18‬‬
‫‪ )0‬عقد قرض‬
‫‪ )2‬بیع دین‬
‫‪ )9‬عقد اجاره به شرط تملیک‬
‫‪ )4‬عقد شرکت‬
‫کدام گزینه در مورد عقد بیع‪ ،‬نادرست است؟‬ ‫‪.13‬‬
‫‪ )0‬عقد بیع قراردادی معاوضهای است‪.‬‬
‫‪ )2‬عقد بیع قراردادی تملیکی است‪.‬‬
‫‪ )9‬عقد بیع قراردادی جایز است‪.‬‬
‫‪ )4‬عقد بیع قراردادی الزم است‪.‬‬
‫کدام گزینه در مورد قاعده «نفی ضرر» صحیح است؟‬ ‫‪.81‬‬
‫‪ )0‬ادله احکام اولیه بر قاعده «الضرر» مقدم است‬
‫‪ )2‬قاعده «نفی ضرر» بر قاعده «تسلیط مردم بر اموال خود» مقدم است‬
‫‪ )9‬قاعده «تسلیط مردم بر اموال خود» بر قاعده «نفی ضرر» مقدم است‬
‫‪ )4‬قاعده «نفی ضرر»‪ ،‬امور عدمی را شامل نمیشود‪.‬‬
‫منظور از «اصل لزوم قراردادها»‪ ،‬این است که‪:‬‬ ‫‪.80‬‬
‫‪ )0‬اصل اولی در قراردادها لزوم است مگر اینکه جواز قراردادی با دلیل خاصی ثابت شود‪.‬‬
‫‪ )2‬هر معامله ای نیاز به ایجاب و قبول دارد و بنابراین الزم است قراردادنامه کتبی نوشته شود‪.‬‬
‫‪ )9‬اصل بر این است که انجام معامالت اقتصادی جزء ضروریات زندگی اجتماعی می باشد‪.‬‬
‫‪ )4‬اصل اولی در قراردادها صحت آنهاست و صرفین ملزم به مفاد آن هستند‪.‬‬

‫صفحه ‪ 83‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫کدامیک از موارد ذیل در مورد «قرارداد صلح» صحیح نیست؟‬ ‫‪.82‬‬


‫‪ )0‬قراردادی است که به موجب آن انسان با دیگری سازش کند مقداری از مال یا منفعت مال خود را ملک او کند‬
‫‪ )2‬متعلق قرارداد صلح‪ ،‬تنها باید عین یا حق باشد و مصالحه دین با دین مطلقا صحیح نیست‪.‬‬
‫‪ )9‬تمامی خیارات به جز خیار مجلس‪ ،‬خیار حیوان و خیار تاخیر در صلح جایز است‪.‬‬
‫‪ )4‬ارکان قرارداد صلح عبارتند از ایجاب و قبول‪ ،‬طرفین قرارداد و متعلق صلح‬
‫در زمینه اصل اولی و ثانوی در معامالت کدام گزینه صحیح است؟‬ ‫‪.89‬‬
‫‪ )0‬اصل اولی در باب معامالت‪ ،‬صحت است‬
‫‪ )2‬اصل اولی در باب معامالت‪ ،‬فساد است‪.‬‬
‫‪ )9‬اصل ثانوی در باب معامالت‪ ،‬فساد است‬
‫‪ )4‬گزینههای ‪ 0‬و ‪ 2‬صحیح است‪.‬‬
‫کدام گزینه جزء انواع قراردادها نمیباشد؟‬ ‫‪.84‬‬
‫‪ )0‬الزم‬
‫‪ )2‬جایز‬
‫‪ )9‬اقاله‬
‫‪ )4‬باطل‬
‫مطابق حدیث «آکل الربا و موکله و کاتبه و شاهداه و فیه سواء»‪ ،‬گناه ربا بر عهده کیست؟‬ ‫‪.85‬‬
‫‪ )0‬ربا دهنده‬
‫‪ )2‬ربا گیرنده‬
‫‪ )9‬نویسنده و شاهد ربا خواری‬
‫‪ )4‬گزینههای ‪ 0‬و ‪ 2‬صحیح است‪.‬‬
‫طبق ضابطه « ممنوعیت اکل مال به باطل» کدام معامله مطابق این قاعده باطل است؟‬ ‫‪.84‬‬
‫‪ )0‬معامله ای که موضوع ان مالیت نداشته باشد‪.‬‬
‫‪ )2‬معامله ای که موضوع آن منفعت حالل نداشته باشد‪.‬‬
‫‪ )9‬معامله ای که موجب تضییع حقوق دیگران شود‪.‬‬
‫‪ )4‬همه گزینههای ‪ 0‬و ‪ 2‬و ‪9‬‬
‫در قاعده «ممنوعیت اکل مال به باطل» منظور از باطل کدام گزینه است؟‬ ‫‪.81‬‬
‫‪ )0‬باطل شرعی‬
‫‪ )2‬باطل عرفی‬
‫‪ )9‬باطل واقعی‬
‫‪ )4‬هیچکدام‬
‫کدام گزینه در مورد قاعده « نفی ضرر» صحیح است؟‬ ‫‪.88‬‬
‫‪ )0‬ادله احکام اولیه بر قاعده «الضرر» مقدم است‬
‫‪ )2‬قاعده «نفی ضرر» بر قاعده «تسلیط مردم بر اموال خود» مقدم است‬
‫‪ )9‬قاعده «تسلیط مردم بر اموال خود» بر قاعده «نفی ضرر» مقدم است‬
‫‪ )4‬قاعده «نفی ضرر»‪ ،‬امور عدمی را شامل نمیشود‪.‬‬
‫بیعی که در آن نسبت به اصل معامله یا موضوع آن‪ ،‬خدعه‪ ،‬فریب‪ ،‬و یا اغفال اعمال شود یا از جهالت طرف مقابل سوء‬ ‫‪.83‬‬
‫استفاده شود طبق کدام قاعده باطل است؟‬

‫صفحه ‪ 88‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )0‬قاعده نفی غرر‬


‫‪ )2‬قاعده نفی ضرر‬
‫‪ )9‬قاعده حرمت ربا‬
‫‪ )4‬قاعده اکل مال به باطل‬
‫کدام گزینه در مورد قاعده « نفی غرر» صحیح است؟‬ ‫‪.31‬‬
‫‪ )0‬این قاعده اختصاص به عقد بیع دارد و در معامل دیگری جاری نمیشود‪.‬‬
‫‪ )2‬این قاعده اختصاص به عقد بیع و عقد صلح دارد و در معامالت دیگر جاری نمیشود‪.‬‬
‫‪ )9‬این قاعده اختصاص به عقد خاصی ندارد و بلکه هر نوع معامله غرری‪ ،‬باطل است‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچکدام‬
‫کدام گزینه در مورد «ربا» صحیح است؟‬ ‫‪.30‬‬
‫‪ )0‬فقط ربای فاحش حرام است بنا براین زیادة اندک ربا محسوب نمیشود و اشکال ندارد‪.‬‬
‫‪ )2‬ربا در قرضهای مصرفی حرام است بنابراین ربا در قرضهای سرمایهگذاری اشکالی ندارد‪.‬‬
‫‪ )9‬ربا در وام بانکهای خصوصی حرام است بنابراین ربا در وام بانکهای دولتی اشکالی ندارد‪.‬‬
‫‪ )4‬هیچکدام‬
‫کدام گزینه «ربا» محسوب میشود؟‬ ‫‪.32‬‬
‫‪ )0‬قرضی که در آن شرط شود قرض گیرنده مبلغی اضافه بپردازد‪.‬‬
‫‪ )2‬قرضی که در آن قرض گیرنده بدون شرط اولیه و با میل خود‪ ،‬مبلغی را اضافه بپردازد‪.‬‬
‫‪ )9‬قرضی که در آن شرط شود قرض گیرنده کاری را به نفع قرض گیرنده انجام دهد‪.‬‬
‫‪ )4‬گزینه الف و ج صحیح است‪.‬‬
‫انواع ربا عبارت است از‪:‬‬ ‫‪.39‬‬
‫‪ )0‬ربای قرض و ربای انتظاری‬
‫‪ )2‬ربای انتظاری و ربای معاملی‬
‫‪ )9‬ربای قرضی و ربای معاملی‬
‫‪ )4‬ربای قرضی و ربای معاملی و ربای انتظاری‬

‫صفحه ‪ 85‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫سواالت اصول بازار سرمایه اسالمی‬


‫مطابق قاعده نفی غرر‪ ،‬اگر بیع به صورت غرری باشد‪ ،‬باطل است‪ .‬منظور از غرر کدام گزینه است؟‬ ‫‪.0‬‬
‫‪ )0‬بیعی که در آن نسبیت به اصل معامله یا موضوع آن خدعه‪ ،‬فریب و یا اغفال اعمال شود‪.‬‬
‫‪ )2‬بیعی که در آن یکی از طرفین از جهالت طرف مقابل سوء استفاده کند‪.‬‬
‫‪ )9‬بیعی که در آن یکی از طرفین ضرر دیده باشد‪.‬‬
‫‪ )4‬گزینه ‪ 0‬و ‪ 2‬صحیح است‪.‬‬
‫قرضی که در آن قرض گیرنده بدون شرط اولیه و با میل خود‪ ،‬مبلغی را اضافه بپردازد‪ ،‬چه حکمی دارد؟‬ ‫‪.2‬‬
‫‪ )0‬چون هر نوع زیاده ای در ضمن قرض حرام است‪ ،‬مورد مذکور هم حرام است‪.‬‬
‫‪ )2‬قرض گیرنده می تواند با میل خود و بدون شرط مقداری زیادی بپردازد‪ ،‬ولی قرض دهنده حق ندارد آن را‬
‫قبول کند‪.‬‬
‫‪ )9‬چون به صورت شرطی نیست‪ ،‬ایرادی ندارد و قرض دهنده هم می تواند آن را اخذ کند‪.‬‬
‫‪ )4‬در صورتی که قرض دهنده انتظار زیاده داشته باشد‪ ،‬قرض گیرنده باید آن زیاده را بر او بپردازد‪.‬‬
‫از انواع عقد‪ ،‬کدام یک شرعاً باطل است و هیچ اثر حقوقی ندارد؟‬ ‫‪.9‬‬
‫‪ )0‬کالی به کالی‬
‫‪ )2‬نقد‬
‫‪ )9‬نسیه‬
‫‪ )4‬سلف‬
‫در عقد اجاره به شرط تملیک‪ ،‬ابتدا احکام عقد ‪ .........‬جاری می شود و در نهایت احکام عقد ‪ ......‬جاری می شود‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫‪ )0‬بیع – اجاره‬
‫‪ )2‬بیع‪ -‬تملیک‬
‫‪ )9‬اجاره‪ -‬بیع‬
‫‪ )4‬تملیک‪ -‬بیع‬
‫کدام یک از موارد زیر مصداق اکل مال به باطل نیست؟‬ ‫‪.5‬‬
‫‪ )0‬مواردی که موضوع معامله مالیت ندارد‪.‬‬
‫‪ )2‬مواردی که معامله موجب تضییع حقوق دیگران نشود‪.‬‬
‫‪ )9‬مواردی که موضوع معامله منفعت حالل ندارد‪.‬‬
‫‪ )4‬مواردی که معامله با فریب همراه است‪.‬‬
‫هر نوع تصرف در اموال دیگران به گونه ای که از دیدگاه عرف و عقل یا شرع اکل مال به باطل باشد ‪.................‬‬ ‫‪.4‬‬
‫‪ )0‬حالل است‪.‬‬
‫‪ )2‬حرام است‪.‬‬
‫‪ )9‬مباح است‪.‬‬
‫‪ )4‬بسته به سایر شرایط حاکم بر قرارداد ممکن است حالل یا حرام یا حرام باشد‪.‬‬
‫طبق قاعده ‪ ........‬معامله یکی از شرکاء بدون لحاظ حق شفعه‪ ،‬مجاز نیست؟‬ ‫‪.1‬‬
‫‪ )0‬حیازت‬
‫‪ )2‬غرر‬
‫‪ )9‬اکل مال به باطل‬

‫صفحه ‪ 86‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )4‬الضرر و الضرار‬
‫خدعه و نیرنگ در یک معامله‪ ،‬به طور مشخص به وسیله کدام یک از ضوابط عمومی قراردادهای بازار سرمایه از‬ ‫‪.8‬‬
‫دیدگاه فقه اسالمی نهی شده است؟‬
‫‪ )0‬ممنوعیت غرر‬
‫‪ )2‬ممنوعیت ضرر‬
‫‪ )9‬ممنوعیت اکل مال به باطل‬
‫‪ )4‬ممنوعیت اتالف‬
‫فروش کاال به شرط این که مشتری در هر زمان یا در هر مکان به هر وسیله ای که خواست قیمت کاال را بپردازد‪ ،‬بر‬ ‫‪.3‬‬
‫اساس قاعده ‪ ............‬باطل است‪.‬‬
‫‪ )0‬ممنوعیت ربا‬
‫‪ )2‬ممنوعیت اکل مال به باطل‬
‫‪ )9‬ممنوعیت ضرر و ضرار‬
‫‪ )4‬ممنوعیت غرر‬
‫اگر فردی به دیگری مبلغی پول قرض دهد و از وی عالوه بر اصل پول‪ ،‬انجام کاری را نیز طلب نماید (مانند این که‬ ‫‪.01‬‬
‫برای وی لباسی را بدوزد) این معامله مشمول کدام یک از ضوابط زیر است؟‬
‫‪ )0‬ممنوعیت ضرر‬
‫‪ )2‬ممنوعیت غرر‬
‫‪ )9‬ممنوعیت اکل مال به باطل‬
‫‪ )4‬ممنوعیت ربا‬
‫بیعی که در آن شرط شود اگر مشتری تا مدت معینی پول را برگردانند‪ ،‬حق فسخ و استرداد کاالی فروخته شده را دارد‪،‬‬ ‫‪.00‬‬
‫‪ ........‬نامیده می شود‪.‬‬
‫‪ )0‬بیع العینه‬
‫‪ )2‬بیع الخیار‬
‫‪ )9‬بیع العربون‬
‫‪ )4‬بیع محاباتی‬
‫کم کردن از مبلغ دین مدت دار در قبال پرداخت زودتر از موعد را ‪ ...............‬گویند که جایز ‪...........‬‬ ‫‪.02‬‬
‫‪ )0‬تعجیل‪ -‬است‬
‫‪ )2‬تنزیل‪ -‬نیست‬
‫‪ )9‬تنزیل‪ -‬است‬
‫‪ )4‬تعجیل‪ -‬نیست‬
‫در دین موجل‪ ،‬دائن حق دارد ‪ ............‬میزان دین را ‪ ............‬کند‪.‬‬ ‫‪.09‬‬
‫‪ )0‬تنها در زمان سر رسید‪ -‬دریافت‬
‫‪ )2‬تنها در زمان سر رسید‪ -‬پرداخت‬
‫‪ )9‬هر وزمان که بخواهد‪ -‬دریافت‬
‫‪ )4‬هر زمان که بخواهد‪ -‬پرداخت‬
‫عقد ‪ ...................‬عقدی است که به موجب آن هر یک از فروشنده و خریدار‪ ،‬مال خود را در عوض مال طرف مقابل به‬ ‫‪.04‬‬
‫وی تملیک می کند‪.‬‬

‫صفحه ‪ 87‬از ‪84‬‬


‫دوره آمادگی هجدهمین آزمون گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه ‪ -‬اصول بازار سرمایه اسالمی (پاییز ‪)0931‬‬

‫‪ )0‬بیع‬
‫‪ )2‬قرض‬
‫‪ )9‬شرکت‬
‫‪ )4‬مضاربه‬
‫‪ .............‬عبارت است از متعهد شدن شخص به پرداخت اجرت معین در برابر انجاک کار معین‪.‬‬ ‫‪.05‬‬
‫‪ )0‬مزارعه‬
‫‪ )2‬مضاربه‬
‫‪ )9‬جعاله‬
‫‪ )4‬مرابحه‬
‫اگر شرکتی اعالم کند هر پیمانکاری که بتواند ساختمانی با مشخصات معین را در مکان مشخصی احداث کند‪ ،‬مبلغ‬ ‫‪.04‬‬
‫معینی به او پرداخت می شود‪ ،‬در این صورت شرکت از چه قراردادی استفاده می کند؟‬
‫‪ )0‬جعاله‬
‫‪ )2‬مضاربه‬
‫‪ )9‬اجاره‬
‫‪ )4‬مزارعه‬
‫بورس بازارن معموالً در فرآیند خرید و فروش اوراق بهادر چگونه عمل می کنند؟‬ ‫‪.01‬‬
‫‪ )0‬به سود تقسیمی حساسیت زیادی دارند‪.‬‬
‫‪ )2‬دید کوتاه مدت داردند‪.‬‬
‫‪ )9‬به دنبال کسب سود از ناحیه خرید ارزان و فروش گران تر هستند‪.‬‬
‫‪ )4‬موارد ‪ 2‬و ‪9‬‬
‫کدام عبارت در مورد داد و ستد بورس بازارن در بازار اوراق بهادار از دقت کمتری برخوردار است؟‬ ‫‪.08‬‬
‫‪ )0‬اخبار و شایعات نقش مهمی در تصمیم گیری بورس بازان در ارتباط با معامالت اوراق بهادار دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬بورس بازارن گرایش بسیاری به استفاده از تحلیل تکنیکی در خرید و فروش اوراق بهادار دارند‪.‬‬
‫‪ )9‬معامالت این گروه از افراد عمدتاً بر پایه تحلیل بنیادی استوار است‪.‬‬
‫‪ )4‬بورس بازان را می توان از جمله سرمایه گذاران ریسک پذیر بر شمرد‪.‬‬
‫در مورد تشابه یا تفاوت بورس بازی و قمار‪ ،‬کدام یک از گزینه های زیر درست است؟‬ ‫‪.03‬‬
‫‪ )0‬بورس بازی و قمار هر دو بازی با جمع صفر بوده و سود یک طرف برابر زیان طرف دیگر خواهد بود‪.‬‬
‫‪ )2‬بورس بازی در صورتی که مبتنی بر مواردی هم چون دستکاری‪ ،‬غرر‪ ،‬تبانی و اشاعه اکاذیب نباشد‪ ،‬حالل‬
‫است‪ ،‬اما قمار در هر حالتی حرام ماست‪.‬‬
‫‪ )9‬شرط حالل بودن بورس بازی مبتنی نبودن آن بر بخت و اقبال است‪ ،‬در حالی که قمار در هر شرایطی حرام‬
‫است‪.‬‬
‫‪ )4‬بورس بازی و قمار هر دو مبتنی بر عملی نامشروع است‪.‬‬
‫به نظر شما کدام یک از موارد زیر در مورد بورس بازی نمی تواند صحیح باشد؟‬ ‫‪.21‬‬
‫‪ )0‬بورس بازی سبب افزایش نقدشوندگی بازار می شود‪.‬‬
‫‪ )2‬بورس بازی در بسیاری از موارد به صورت روزانه معامله نمی کند‪.‬‬
‫‪ )9‬دیدگاه بورس باز کوتاه مدت است‪.‬‬
‫‪ )4‬هدف بورس باز کسب سود کم ولی سریع است‪.‬‬

‫صفحه ‪ 84‬از ‪84‬‬

You might also like