Professional Documents
Culture Documents
صفر تا صد ادای سوگند در دادگاه - مجازات سوگند دروغ چیست؟ - خبرگزاری فارس
صفر تا صد ادای سوگند در دادگاه - مجازات سوگند دروغ چیست؟ - خبرگزاری فارس
۱ ۱ ۱۴۰۲-۲-۷ ۱۴:۲۶ جامعه /حقوقی و قضایی
سوگند به معنای شهادت گرفتن خداوند بر صحت ادعای شاکی یا متهم است که در قانون مجازات اسالمی به شرایط ادا کننده ،چگونگی ادای سوگند ،شرایط
سوگند و طرق ادای آن پرداخته است.
به گزارش خبرنگار قضائی خبرگزاری فارس« ،سوگند» یکی از پنج ادله ای است که قاضی به استناد آن میتواند حکم صادر کند .مواد 201تا 210قانون
مجازات اسالمی به این مهم پرداخته است.
سوگند به معنای شهادت گرفتن خداوند بر صحت ادعای شاکی یا متهم است .سوگند یکی از ادله اثبات دارای موضوعیت محسوب میشود که از نظر
تقدم و تأخر ،پس از علم قاضی ،اقرار و شهادت در رده چهارم قرار میگیرد؛ لذا در صورتی که فرضا مفاد شهادت با سوگند متعارض باشد ،دادگاه اصل بر
صحت شهادت قرار داده و مطابق آن حکم میدهد.
بر اساس ماده 201قانون مجازات اسالمی ،سوگند عبارت از گواه قراردادن خداوند بر درستی گفتار اداکننده سوگند است.
اداکننده سوگند میتواند شاکی یا متهم باشد .در ماده 331قانون آیین دادرسی کیفری آمده است که تقاضای سوگند قابل توکیل است و وکیل در دعوی
میتواند درصورتی که در وکالت نامه تصریح شده باشد ،طرف را سوگند دهند؛ اما سوگند یادکردن قابل توکیل نیست و وکیل نمیتواند به جای موکل
سوگند یاد کنند.
در ماده 202قانون مجازات اسالمی عنوان شده است« :اداکننده سوگند باید عاقل ،بالغ ،قاصد و مختار باشد» شرایط چهارگانه مذکور در این ماده باید در
حین ادای سوگند وجود داشته باشند .در این باره در نظریه مشورتی مورخ سال 78آمده است« :کسی که قسم می خورد کافی است در زمان ادای
سوگند عاقل و بالغ بوده و متوجه صحت مطالبی باشد که بعد از ادای سوگند بیان می دارد ،هرچند اتفاق در زمان صغر وی روی داده است».
در ماده 203این قانون نیز عنوان شده است مع سوگند باید مطابق قرار دادگاه و با لفظ جالله و اهلل ،باهلل ،تاهلل یا نام خداوند متعال به سایر زبان ها ادا
شود و در صورت نیاز به تغلیظ و قبول اداکننده سوگند ،دادگاه کیفیت ادای آن را از حیث زمان ،مکان ،الفاظ و مانند آن ها تعیین می کند .در هر صورت،
بین مسلمان و غیرمسلمان اداکننده سوگند نام خداوند متعال تفاوتی وجود ندارد.
طبق ماده 333قانون آیین دادرسی کیفری :سوگند به درخواست اصحاب دعوی مطابق قرار دادگاه و نزد قاضی به عمل می آید ،در قرار دادگاه ،موضوع
سوگند و شخصی که باید سوگند یا کند ،تعیین می شود .صورت مجلس ادای سوگند به امضای قاضی و ظرفین دعوی می رسد.
صرف نظر از زبان اداکننده سوکند و سلمان یا غیرمسلمان بودن او ،ذکر نام خداوند متعال در هنگام ادای سوگند الزم است.
تغلیظ سوگند به معنای ادای سوگند با انجام تشریفات خاص است و قبول اداکننده سوگند شرط صحت آن است .مثال دادگاه با قبول «الف» اعالم دارد
که ادای سوگند باید با وضو و رو به قبله صورت گیرد.
شرایط سوگند
بر اساس ماده 204قانون مجازات اسالمی ،سوگند باید مطابق با ادعا ،صریح در مقصود بدون هر گونه ابهام باشد و از روی قطع و یقین ادا شود.
مطابقت با ادعا ،صراحت در مقصود و بدون هر گونه ابهام باشد و از روی قطعی بودن لوازم تفکیک ناپذیر سوگند محسوب میشوند؛ لذا با فقدان هر
یک از این موارد ،سوگند از اعتبار ساقط می شود.
در مورد شرط مطابقات سوگند با ادعا باید گفت :مثال اگر الف ادعا کند «هیچ گونه جنایت عمدی علیه ب مرتکب نشده ام» لکن در لحظه سوگند بیان
کند« :خدا را گواه می گیرم پرداخت هیچ گونه دیه ای بر عهده من نیست ،».در این فرض سوگند با ادعا مطابقت ندارد ،چرا که متهم یک با خود را از
اتهام جنایت عمدی و بار دیگر از اتهام جنایت موجب دیه بری کرده است.
بر اساس ماده 205قانون مجازات اسالمی ،سوگند باید با لفظ باشد و در صورت تعذر ،با نوشتن یا اشاره ای که روشن در مقصود باشد ،ادا شود.
اصوََال اقرار و شهادت میتواند به صورت لفظی یا نوشتن انجام شود؛ لکن در مورد سوگند اصل بر لزوم ادای آن به صورت شفاهی و لفظی است و سوگند
کتبی یا با اشاره فقط در صورت معذور بودن اداکننده قابل پذیرش است.
بر اساس ماده 206قانون مجازات اسالمی ،در مواردی که اشاره ،مفهوم نباشد یا قاضی به زیان شخصی که سوگند یاد میکند ،آشنا نباشد و یا ادا کننده
سوگند قادر به تکلم نباشد ،دادگاه به وسیله مترجم یا متخصص امر ،مراد وی را کشف میکند.
در این مورد ماده 276قانون آیین دادرسی مدنی مقرر شده که هر گاه خوانده در جلسه دادرسی در قبال ادعای خواهان ،به علت عارضهای از قبیل لکنت
زبان یا الل بودن سکوت کند ،قاضی دادگاه رأسُا یا به وسیله مترجم یا متخصص امر ،مراد وی را کشف یا عارضه را برطرف میکند.
تأثیر سوگند
اثر سوگند فقط شامل اداکننده سوگند ،طرف مقابل دعوی و قائم مقام قانونی آن هاست .در ماده 1232قانون مدنی آمده است« :قسم فقط نسبت به
اشخاصی که طرف دعوی بوده اند و قائم مقام آنها مؤثر است» همچنین در ماده 207قانون مجازات اسالمی عنوان شده است که سوگند فقط نسبت
به طرفین دعوی و قائممقام آنها مؤثر است.
همچنین در ماده 208این قانون نیز عنوان شده است که حدود و تعزیرات با سوگند نفی نمی شود؛ لکن قصاص ،دیه ،ارش و ضرر و زیات ناشی از
جرائم ،مطابق مقررات این قانون یا سوگنند اثبات می شود.
جرائم به موجب قصاص ،دیه ،ارش و ضرر و زیان ناشی از جرائم مانند رد مال ،با سوگند قابل اثبات اند .لکن سوگند در جرائم حدی و تعزیری نه موجب
اثبات و نه موجب نفی جرم می شود.
تفکیکی که این ماده از جرائم بیان کرده ،مشابه تقسیم بندی جرائم ماده 189است مه بر اساس آنن جرائم موجب حد و تعزیر با شهادت بر شهادت
اثبات نمی شود؛ لکن این امکان در سایر جرائم وجود دارد.
به طور مثال اگر الف در جلسه دادگاه سوگند یاد کند که مرتکب سرقت تعزیر شده است ،دادگاه الف را به موجب سوگند یادشده به مجازات سرقت
تعزیری محکوم نخواهد کرد؛ اما وی مکلف به بازگرداندن مال مسروقه به بزده دیده و جبران ضرر و زیان از جرم خود خواهد شد.
بر اساس ماده 209قانون مجازات اسالمی هرگاه در دعاوی مالی ماننده دیه جنایات و همچنین دعاویی که مقصور از آن مال است ،ماننده جنایت
خطائی و شبه عمدی موجب دیه ،برای مدعی خصوصی انکان اقامه بینه شرعی نباشد ،وی می تواند با معرفی یک شاهد مرد و یا دو شاهد زن به ضمه
یک سوگند ،ادعای خود را فقط از جنبه مالی اثبات کند.
بر اساس تبصره این ماده قانونی ،در موارد مذکور در این ماده ،ابتدا شاهد داجد شرایط شهادت میدهد و سپس سوگند توسط مدعی ادا میشود.
به بیان سادهتر ،چنانچه مدعی خصوصی نتواند با اقامه بینه شرعی (ادله اثبات امور کیفری) ،ادعای خود را اثبات کند ،می تواند با معرقی یک شاهد مرد
و یا دو شاهد زن به انضمام یک سوگند ،ادعای خود را فقط از جهت مالی اثبات کند.