You are on page 1of 31

‫وزارت تحصیالت عالی‬

‫پوهنتون کندز‬
‫پوهنحی حقوق و علوم‬
‫سیاسی‬
‫دیپارتمنت قضا و حارنوالی‬

‫مشروعیت جریمه یا جزای نقدی از دید‬


‫گاه فقهای اسالم‬
‫ترتیب کننده‪ :‬عبدالحلیم (عالمی)‬
‫استاد رهنما‪ :‬پوهندوی محبوب اهلل (روحانی)‬
‫سال تحصیلی‪ ۱۴۰۲ :‬ه ش‬
‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬
‫مقدمه‪:‬‬
‫انسانها در زندگی اجتماعی با توجه به خصوصیاتی که دارند‪،‬‬
‫وجود قوانین در زندگی آنها ضرورت مبرم می باشد که بخش از‬
‫این قوانین توسط شریعت اسالم تعین شده و بخش دیگر از این‬
‫قوانین تو سط بشر ساخته شده که به آنها تعزیرات گفته می‬
‫شود‪ .‬و تعزیرات انواع و اقسام مختلف دارد که یک نوع آن‬
‫جریمه نقدی است که من در این بخش به مشروعیت و عدم‬
‫مشروعیت این نوع مجازات‪ ،‬دیدگاه فقهای اسالم را به شما تو‬
‫ضیح میدهم‪.‬‬
‫سواالت تحقیق‬
‫سوالت فرعی‬ ‫سوال اصلی‬
‫‪ :۱‬دالیل موافقین مجازات‬ ‫‪‬مشروعیت مجازات مالی‬
‫مالی را بیان نمایید؟‬ ‫را از دیدگاه فقهای‬
‫‪ ۲‬دالیل مخالفین مجازات‬ ‫اسالم بیان نمایید؟‬
‫مالی کدام ها اند؟‬
‫هدف از تحقیق‬
‫هدف از این تحقیق‪ ،‬بررسی همه جانبه دیدگاه‬
‫های فقهی در را بطه به مشروعیت یا عدم‬
‫مشروعیت مجازات مالی از منابع معتبر و رفع‬
‫سواالت بی پاسخ در این مورد می باشد‪.‬‬
‫ساختار تحقیق‬
‫این پایان نامه شامل پیشگفتار‪ ،‬یک مقدمه‪ ،‬سه فصل و نتیجه گیری‬
‫می باشد‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬شامل تعریف مجازات تعزیری و مروری بر تاریجچه این‬
‫مجازات در شرایع الهی پیشین‪.‬‬
‫شامل‪ ،‬مبانی فقهی تعزیر مالی در فقه اهل سنت‪.‬‬ ‫فصل دوم‪:‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تعزیر مالی از دیدگاه دکتور احمد محمد سعید السعیدی‪.‬‬
‫تعریف مجازات تعزیری‬
‫مجازات تعزیری به آن بخشی از مجازات گفته می شودکه‬
‫اندازه آن از سوی شریعت اسالم تعین نشده باشد‪ .‬یا به‬
‫مجازاتی گفته می شود که شامل جرایم مقدر نگردد‪ .‬و‬
‫صالحیت قانون گزاری در این زمینه به اولی االمر وا گزار شده‬
‫است‪.‬‬
‫مروری بر تاریخچه تعزیرات در شرایع الهی‬
‫پیشین‪:‬‬
‫تازیانه زدن‬
‫تازیانه یکی از مجازات تعزیری است که در شریعت‬
‫ایوب ع رواج داشت‪ .‬چنانچه هنگام بیماری ایوب ع‬
‫همسر وی تخلفی کرد‪ ،‬سوگند یاد کرد که در صورت‬
‫بهبودی‪ ،‬او را صد تازیانه بزند‪ .‬اما پس از بهبودی‪،‬‬
‫همسرش را بخشید‪.‬‬
‫به بردگی گرفتن‬
‫یکی از کیفر های تعزیری در جرم سرقت در میان بنی‬
‫اسراءیل در عصر حضرت یو سف ع به بردگی گرفتن همیشه‬
‫گی یا موقت سارق بود‪ .‬به همین اساس زمانی که بنیامین‬
‫برادر یوسف ع به سرقت متهم شد‪ ،‬برادران وی تملک خود‬
‫سارق را مجازات سرقت او دانستند‹‹قالوا جزاوه من و جد‬
‫فی رحله فهو جزاوه کذلک نجزی الظالمین»‪ .‬یوسف‪.)۷۵،‬‬
‫منزوی کردن و مصادره اموال‬

‫مانند مجازات سامری توسط موسی ع در اثر جرم بزرگ او‬


‫یعنی گمراه کردن بنی اسرایل که مردم را از مراوده با او‬
‫منع فرمود« قال فاذهب فان لک فی الحیواه ان تقول ال‬
‫مساسِ»‪ .‬برخی از مفسران گفته اند که موسی ع مردم را از‬
‫سخن گفتن‪،‬غذا خوردن و حتی تماس با او منع کرد‪ .‬در‬
‫پی این فرمان‪ ،‬سامری شهر را ترک کرد و به بیابان رفت‪.‬‬
‫تعزیر در اسالم و انواع آن‬

‫اسالم نیز همچون شرایع اسمانی قبلی برای جلو گیری‬


‫از فساد و بی نظمی ها و بی عدالتی ها‪ ،‬در پهلوی‬
‫مجازات مقدر و معین برای جرایم معین مر تکبان یک‬
‫سیلسیله جرایم دیگری را نیز قابل مجازات دانسته و‬
‫تعین این مجازات را به عهده اولی االمر وا گزار کرده‬
‫است‪.‬‬
‫مشروعیت تعزیر در اسالم‬

‫{و الذین یوذون المومنین و المومینت بغیر ما اکتسبو فقد‬


‫احتملو بهتنا و اثما مبینا}‪.‬احزاب ‪.۵۸‬‬
‫کسانیک مومینان را بدون کدام جرمی می آزارند‪ ،‬به تحقیق کار‬
‫نا شایسته و گناه بزرگ کرده اند‪.‬‬
‫تعزیرات در کل دو نوع اند‪:‬‬
‫‪ ۱‬تعزیرات شرعی‪ :‬منظور از تعزیرات شرعی‪ ،‬مجازاتی است‬
‫که برای خاطیان و متخلفان از قانون شرعی مانند ترک‬
‫واجبات و ارتکاب محرمات به اجرا در می آید‪ .‬یا به عبارت‬
‫دیگر‪ ،‬تعزیرات شرعی عبارت از مجازاتی اند که اندازه آنها از‬
‫طرف شریعت تعین نشده باشد‪ .‬مانند جرایم علیه عفت و‬
‫اخالق عمومی‪ ،‬هتک حرمت اشخاص و غیره‪.‬‬
‫ایذا‪ ،‬بیرون راندن از موطن و تخریب اموال‪،‬‬ ‫مجازات تعزیری شرعی‪:‬‬
‫ممونوعیت معاشرت با مجرم‪ ،‬محرومیت از حضور در جنگ و بهره مندی از غنایم‪،‬‬
‫نپزیرفتن زکات‪.‬‬
‫مانند اعدام‪ ،‬حبس‪ ،‬جزای نقدی ‪...‬‬ ‫تعزیر در قانون‪:‬‬
‫چون موضوع مورد بحث ما مشروعیت و عدم مشروعیت جزای نقدی‬
‫است بناا باالی آن بحث می نماییم‪.‬‬
‫جزای نقدی‬
‫تاریخچه جزای نقدی‪:‬‬
‫جزای نقدی از زمان های متمادی از قرون اوال (ایجاد خط (‪)۳۳۰۰‬قبل‬
‫از میالد گرفته تا فعال در پهلوی سایر جزاها و جود داشته و باالی‬
‫مجرمینی که جزای آنها از جمله جرایم مربوط به تعزیرات باشد تطبیق‬
‫می شود‪ .‬از جمله ادواریکه جزای نقدی در آن رواج داشت‪ ،‬قوانین‬
‫حمورابی ششمین و قدرت مند ترین شاه بابل بود که قوانینی ساخت و‬
‫آن قوانین را به نام خود مسمی کرد که جزای نقدی بر مجرمین شا‬
‫مل این قوانین بود‪.‬‬
‫عدم مشروعیت جریمه مالی‬

‫الف) نسخ جریمه مالی‬


‫ب) مجازات مالی و سوء استفاده حکومت‬
‫ج) عدم باز دارندگی جریمه مالی‬
‫مشروعیت تعزیرات مالی‬
‫گروه دیگر از فقهای اهل سنت معتقد اندکه تعزیر مالی جایز‬
‫است و نظر امام مالک و دیدگاه قدیم امام شافعی نیز این‬
‫است‪ ،‬چنانچه در حدیثی از ابن عباس آمده است‪:‬‬
‫اگر کسی در ابتدای شروع خون حیض با همسر خود همبستر‬
‫شود‪ ،‬یک دنار و در اواخر آن باشد‪ ،‬نصف دنار باید جریمه‬
‫پرداخت کند‬
‫فوایید جزای نقدی‪:‬‬
‫‪ -‬جزای نقدی فاقد آثار روحی و روانی است و موجب فساد و تباهی فرد نمی شود‪.‬‬
‫‪ -‬ایجاد تناسب بین جرم و جزای نقدی از هر مجازات دیگر آسان تر است‪.‬‬
‫‪ -‬بهترین عامل باز دارنده برای جرایم علیه اموال محسوب می شود‪.‬‬
‫‪ -‬اجرای آن نتنها هزینه ای برای دولت در بر ندارد‪ ،‬بلکه منبع درا مد برای دولت‬
‫نیز محسوب می شود‪.‬‬
‫معایب جزای نقدی‬
‫‪:‬‬

‫‪-‬اعمال این مجازا مغایر با اصل شخصی بودن مجازات هاست‪.‬‬


‫‪ -‬این مجازات به علت اینکه بر افراد فقیر‪ ،‬بیش از غنی فشار وارد می کند‪ ،‬نا‬
‫عادالنه و نابرابر است‪.‬‬
‫‪ -‬اجرای این مجازات ها حتمی نیست‪ ،‬چراکه در موارد بسیاری منجر به حبس افراد‬
‫می شود‪.‬‬
‫دیدگاه شوافیع‪:‬‬
‫پیروان این مذهب به جواز تعزیرمالی رای داده اند که‬
‫خود امام شافعی‪ ،‬امام ابو یوسف و ابن تیمیه و ابن قیم‬
‫رح از پیروان مذهب امام احمد ابن حنبل نیز به جواز‬
‫تعزیر مالی رای داده اند‪.‬‬
‫دیدددددددگاه مددددددالکی هددددددا‪:‬‬
‫پیروان اینن منذهب تعزینرات منالی را ماننند‬
‫شوافیع‪ ،‬مطقا جایز ندانسته بلکه این مجازات‬
‫را در موارد خناص جنایز دانسنته انند ماننند‪:‬‬
‫تخریب و یا جبران خسناره در شنیر مخلنوط‬
‫شننننننننننننننننننده بننننننننننننننننننا آب‪.‬‬
‫مذهب جمهور(ابی حنیفه و محمد رح)‪:‬‬
‫به عدم جواز تعزیر مالی رای داده اند‪.‬‬
‫‪-۱‬البهوتی صاحب کشاف القناع در شرح منهی‬
‫االرادات‪ ،‬حرام دانسته تعزیر را به اخذمال یا جبران‬
‫زیرا درین مورد شریعت چیزی نگفته که شایسته‬
‫اقتدا باشد‪.‬‬
‫دلیل موافقین مجازات مالی‬
‫‪-۱‬سنت‪ :‬عن بهز بن حکیم عن ابیه عن جده قال‪ :‬سمعت رسول اهلل (ص)‬
‫یقول من اعطاهان ای زکاته ن فله اجرها‪ ،‬و من منعها فانا آخذوها و شطر ماله‬
‫عزمت من عزمات ربنا عزوجل لیس الل محمد منها شی(ابوداود حدیث‬
‫‪.)۱۵۷۵‬‬
‫دوم‪:‬حدیث عبداهلل بن عمرو قال‪ :‬رآی نبی ص علی ثوبین معصفرین(زرد‬
‫رنگ) فقال‪ :‬ا امکه امرتک بهذا‪ ،‬قلت‪ :‬اغسلهما قال‪ :‬بل احرقهما(رواه‬
‫مسلم رقم ‪.)۲۰۷۷‬‬
‫سوم‪ :‬عن ابی هریره رضی ان النبی ص قال‪ :‬ضالته االبل المکتومه‬
‫غرامتها و مثلها معها(ابو داود ‪.)۱۷۱۸‬‬
‫دلیددددددل از اجمدددددداع‪:‬‬
‫مانند سوزاند مکانیکه برای خرید و فروش شراب جورشده بنود‬
‫و شراب در آنجا خرید و فروش می شد‪ ،‬توسنط اجمعنا عمنر و‬
‫علننننننننننننننی رضننننننننننننننی اهلل عنهمننننننننننننننا‪.‬‬
‫دلیل مشروعیت مجازات مالی از عقل‪:‬‬
‫اسالم تعزیرات را مجاز دانسته بر مجرمینی که جرایم در حدود‬
‫تعزیرات را انجام می دهند تا اینکه زجر و مشقت ببینند به‬
‫شرط اینکه این مجازات متناسب به جرم باشد نه اینکه‬
‫مجازات زیاد و بی فایده باشد‪ ،‬و این امر به تحقیق که در‬
‫مجازات مالی نهفته است‪.‬‬
‫دلیل مخالفین مجازات مالی‬
‫‪-۱‬قرآنکریم‪:‬‬
‫قال اهلل تعالی‪ :‬یا ایهلذین آمنو ال تاکلو اموالکم بینکم باالباطل‬
‫اال انتکون تجارت عن تراض منکم(انساء‪ .)۲۹،‬و قال‪ :‬و ال تاکلو‬
‫اموالکم بینکم باالباطل و تدلو بها الی الحکام(بقره‪ ،‬آیه‪.)۱۸۸،‬‬
‫‪-۲‬سنت مطهره‪:‬‬
‫الف‪ :‬حدیث ابن عمر رضی مرفوعا‪ :‬ان اهلل حرم علیکم دماءکم و‬
‫اموالکم و اعراضکم که حرمته یومکم هذا فی شهرکم هذا فی‬
‫بلدکم هذا(رواه البخاری‪ ،‬خطبه مینی‪.)۱۶۵۵،‬‬
‫ب‪ :‬حدیث فاطمه بنت قیس مرفوعا‪ :‬لیس فی مال حق سوی‬
‫الزکات( ابن ماجه فی باب الزکات‪.)۱۷۸۹،‬‬
‫‪-۳‬دلیل عقلی برای عدم جواز مجازات مالی‪:‬‬
‫الف‪ :‬وسایل تملیک در شریعت چهار چیز است احراز‪،‬‬
‫المباحات و تولد من المملوک و عقود و مجازات مالی از‬
‫نیس‪.‬‬ ‫فوق‬ ‫اسباب‬ ‫جمله‬
‫ب‪ :‬قالو ان التعزیر تادیب و تاءدیب الیکون بااالتالف‬
‫ج‪ :‬میگویند مجازات مالی باعیث مسلط شدن ظلم بر‬
‫اموال مردم تو سط حاکم می شود و سد الضرایع ایجب‬
‫می نماید که این باب بسته شود‪.‬‬
‫ردر موافقین مجازات مالی بردالیل‬
‫مخالفین مجازات مالی‪ ،‬و برعکس‪ .‬که‬
‫هر کدام روی دالیل خود استناد‬
‫میکنند که از بیان آن خود داری‬
‫میکنیم‪.‬‬
‫اندددددواع تعزیدددددرات مدددددالی‪:‬‬
‫اول حبس مال مجرم‪ :‬امام ابویوسف گفته است مال مجرم باید حنبس‬
‫شود تا زجر بکشد و بعد از آنکه توبه نمود‪ ،‬دوباره مالش بنرایش مسنترد‬
‫شود‪ .‬و جایز نیست بر حاکم که مال وی را برای خود یا برای بیت المال‬
‫به مصرف برساند‪ .‬جایز نیست برای هنی کنس انکنه منال مسنلمانی را‬
‫بنننننننننننندون سننننننننننننبب شننننننننننننرعی بگیننننننننننننرد‪.‬‬
‫دوم اتالف‪ :‬سوزاندن مکانی که در آن شراب خرید و فروش می شود یا‬
‫تخریب مشروبات‪ .‬مانند حدیث انس عن ابی طلحته انه قال‪ :‬یا نبنی اهلل‬
‫انی اشتریت خمرا الیتام فی حجری قنال‪ :‬اهنرق خمنرا و اکسنر الندنان‬
‫سوم تغیر‪ :‬ماننند عمنل پینامبر صنلی اهلل علینه و آلنه و سنلم در منورد‬
‫مجسمه ای که در خاننه اش بنود و پنرده ای کنه بنر آن مجسنمه بنود‪،‬‬
‫هنگامی که دستور داد سر مجسمه را جدا کنند تا مانند درخت و پنرده‬
‫بریده شود‪.‬‬
‫جریمه‪:‬‬ ‫و‬ ‫اموال‬ ‫مصادره‬ ‫چهارم‬
‫مانند آنچه ابوداود و سایر علمای اهل سنت از پیامبر‬
‫صلی اهلل علیه و آله و سلم در مورد کسی که میوههای‬
‫آویزان را قبل از بردن به سبزه دزدی میکردند روایت‬
‫کردهاند‪ .‬ضربه‪ ،‬شالق شدید و دو بار جریمه شود‪.‬‬
‫در نتیجه مجازات مالی را می توان با اساس‬
‫دو شرط مجاز دانست‪:‬‬
‫اول‪ :‬اینکه این مجازات به عدالت نزدیک باشد‪.‬‬
‫دوم‪ :‬اینکه این مجازات متناسب به جرم باشد‪.‬‬
‫و من اهلل توفیق!‬
‫با احترام‬
‫عبدالحلیم (عالمی)‬

You might also like