You are on page 1of 3

‫نظام های حقوقي معاصر‬

‫نظام حقوقی اروپایی غربی ( رومی و ژرمنی)‪:‬‬


‫این گروه شامل کشور های اروپایی ( بجز انگلستان و گروه کشورهای کمونیستی ) و آمریکای التین است مبنای‬
‫حقوق این دسته را قواعد حقوق روم و تعلیمهای اخالقی مذهب مسیح و افکار آزادیخواهانه حکیمان قرن هجدهم‬
‫تشکیل می دهد با اینکه در دو سده اخیر اجتماعی شدن حقوق در غالب این کشور ها مورد توجه واقع شده است‬
‫هنوز هم انسان و آزادیها و شخصیت او هدف و مبنای قواعد حقوق است ‪ .‬در بیان اوصاف مشترک و بارز‬
‫حقوق کشورهای این دو گروه می توان اشاره کرد ‪ )1 :‬مالکیت خصوصی و اصل آزادی قراردادها محترم‬
‫است‪ )2 .‬خانواده بر مبنای نکاح درست بنا شده است‪ )3.‬قانون اطفال ناشی از روابط آزاد را نامشروع می‬
‫داند‪ .‬عادات و رسوم محلی به حقوق هریک از این کشور ها رنگ خاصی بخشیده است‪.‬در تمام این کشور ها‬
‫قانون مهمترین منبأ حقوق است و اصول کلی را باید در متون قوانین جستجو کرد قوای مملکت به سه شعبه‬
‫ممتاز و مستقل تقسیم می شود ‪ :‬قوه مقنّنه مأمور وضع قوانین و قوه قضائیه و مجریه عهده دار و ضامن‬
‫اجرای آن قوانین است برای جلوگیری از تجاوز به قانون و بازرسی آرای محاکم‪،‬دیوانعالی کشور در رأس قوه‬
‫قضائیه قرار گرفته که به هماهنگی آرای قضایی و رعایت قانون تضمین و نظارت عالیه دارد ولی با این همه در‬
‫میان اعضای رومی ژرمنی ها در شیوه قانون نویسی و استنباط احکام اختالف نظرات زیاد است ‪ .‬منابع این نوع‬
‫حقوق عبارت ند از قانون ‪،‬عرف و عادت ‪ ،‬رویه قضایی ‪ ،‬دکترین علمای حقوق و اصول کلی حقوق می باشد ‪.‬‬
‫مدون است در منابع مشترک‬ ‫سیستم حقوقی ایران مانند سیستم رومی ژرمنی مبتنی بر سیستم حقوق نوشته و ّ‬
‫هستند و تنها به علت مذهبی بودن باید مذهب را بعنوان منبع حقوق به سیستم حقوقی ایران افزود ‪.‬‬

‫نظام حقوقی کامن الو (حقوق انگلیس و آمریکا ) ‪:‬‬


‫این گروه شامل کشورهای انگلیس‪،‬آمریکا و کانادا (جز ایالت کبک ) و ایرلند شمالی و استرالیا و جزایر آنتیل‬
‫انگلستان است ‪ .‬مبنای اصلی حقوق این کشور ها را نیز اخالق ناشی از مذهب مسیح و سیاست مربوط به‬
‫حمایت از فرد و آزادی او تشکیل می دهد و رفته رفته در حقوق آنها قواعدی وضع شده که با قواعد گروه رومی‬
‫و ژرمنی شباهت فراوان دارد از سوی دیگر رویه قضایی در کشور های اروپایی غربی در سازگار کردن قوانین‬
‫با نیاز های اجتماعی چنان سهم موثری در قرن اخیر پیدا کرده است که می توان ادعا کرد متن قانون دیگر‬
‫احترام و قدرت گذشته را از دست داده است به همین جهت حقوقدانان روسی اختالف فنی حقوق فرانسه و‬
‫انگلستان را نا دیده گرفته و هردو را در گروه حقوق سرمایه داری آورده اند که به حقوق غرب معروف شده‬
‫است ‪.‬‬
‫تفاوت عمده حقوق کامن الو(انگلستان و آمریکا) با حقوق اروپاي غربی ( رومی ژرمنی ) ‪:‬‬

‫‪ )1‬در گروه رومی ژرمنی مهمترین منبع حقوق قانون است و دادگاهها باید اراده قانونگذار را در دعاوی اجرا‬
‫کنند ولی در حقوق انگلیس و آمریکا منبع اصلی حقوق قواعدی است که قضات در دادگاهها اعمال کرده اند ‪.‬‬
‫حقوق انگلستان حقوقی است عرفی‪ ،‬منتها نه به معنایی که ما از عرف و عادت می فهمیم مقصود از عرف رویه‬
‫ای است که دادگاهها بین خود مرسوم کرده اند یعنی رویه یکسان قضایی بین دادگاههاست و اصوالً نیز پایبند به‬
‫آن هستند در این گروه اصول حقوقی از قانون ناشی نمی شود و بجای مراجعه به قوانین باید رویه دادگاهها را‬
‫بررسی کرد اصول ناشی از آراء را در اصطالح حقوق انگلیس کامن الو می نامند ‪.‬‬

‫مدون و مش ّخص نیست و بویژه در حقوق انگلستان ‪ ،‬قواعد‬


‫‪ )2‬قواعد کامن الو بر خالف گروه رومی ژرمنی ‪ّ ،‬‬
‫انصاف در بسیاری موارد عرف دادگاهها را اصالح کرده است و قواعدی که از کامن الو استنباط می شود در‬
‫پاره ای موارد با حقوق فرانسه و ژرمن مخالف است ‪ .‬برای مثال اهمیّتی را که این گروه برای مبحث تعهدات در‬
‫حقوق مدنی قائلند علمای حقوق انگلیس و آمریکا به آن معتقد نیستند و آنرا از امور فرعی و درجه دوم می‬
‫پندارند‪ .‬البته بین خود گروه کامن الو هم اختالفاتی است مثالً طرز حکومت و اختیارات ایاالت متحده ایجاب می‬
‫کند که حقوقی بنام دولت فدرال و برتر از حقوق ایالت وجود داشته باشد‪.‬دراین نظام منابع حقوق عبارتند از آرای‬
‫قضایی‪،‬قانون‪،‬عرف وعادت‪،‬دکترین علمای حقوق و عقل ‪.‬‬

‫نظام حقوقی کشورهای کمونیستی ‪:‬‬


‫پیش از فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم‪ ،‬جمهوری های متحده شوروی وپاره ای از کشورهای اروپای شرقی‬
‫وکوبا وچین کمونیست را از اعضای این گروه می دانستند مبنای اصلی حقوق این گروه عقاید فلسفی کارل‬
‫مارکس وانگلس بود که توسط لنین با قواعد خارجی منطبق شده وبه نام مارکسیسم لنینیسم مشهور گردیده است‬
‫‪ .‬ولی امروز این گروه محدود به چند کشور از جمله کوبا وچین وتاجیکستان شده است البته در این کشورهانیز‬
‫به ویژه چین اصالحاتی در جهت نزدیکتر شدن به حقوق غرب صورت گرفته وپیوسته در راه تحول است در‬
‫حقوق کمونیستی مبنا وهدف حقوق تأمین عدالت اجتماعی وهدایت جامعه بسوی حکومت کمونیستی کامل است‬
‫ون ظری به حفظ حقوق وآزادیهای فردی ندارد جدایی قوه مجریه ومقننه وقضاییه که از اصول مهم حقوق سرمایه‬
‫داری است رعایت نشده وحکومت حزبی وجمعی همه آنها را بخود اختصاص داده است قانون پشتیبان وضامن‬
‫حفظ آزادیهای فردی در برابر حکومت نیست قواعدی است که دولت برای تأمین آسایش عمومی وضع می کند‬
‫خصوصیت مهم حقوق این گروه ملی کردن غالب وسایل تولید است مالکیت خصوصی بطور محدود واستثنایی‬
‫پذیرفته شده وبرعکس مالکیت جمعی وعمومی دامنه گسترده ای پیدا کرده است‪ .‬بنابرنظریه مارکس‪،‬عامل مهمی‬
‫که روابط مردم را درجامعه منظم می سازد ساختار اقتصادی آن است وحقوق عمومی است که شکل حقوقی این‬
‫ساختمان اقتصادی را تعیین می کند به همین جهت تقسیم بین حقوق خصوصی وعمومی باید ازبین برود چنانکه‬
‫لنین اعالم می کند که دیگر حقوق خصوصی وجود ندارد وهمه امور در شمار حقوق عمومی آمده است‪ .‬حقوق‬
‫کشور های غرب نیز با ملی کردن صنایع خود ووضع قوانین خاص در باب اجاره مسکن واداره زمین های‬
‫زراعتی از فکر اجتماعی شدن حقوق پیروی کرده اند در نتیجه شاهد پیشروی جامعه جهانی بسوی اتحاد‬
‫وهمگامی هستیم ومرزهای قاطع نظامهای حقوقی نیز همچون دیوار برلین در حال ریختن است‪.‬‬

‫نظام حقوقی اسالم ‪:‬‬


‫حقوق اسالم حقوق مذهبی است یعنی قواعد آن از منبع وحی سرچشمه گرفته است واز نظرروش استنباط حکم و‬
‫وسایل فنی آن با حقوق غرب شباهت فراوان دارد منتها چون قواعد این حقوق چهره الهی وفطری دارد‬
‫بیشترکوشش حقوقدانان اسالمی مصروف به شناختن منظور شارع واستنباط نظر واقعی اوست وبحث وانتقاد‬
‫درباره ارزش قواعد و فواید وزیانهای اجتماعی آن جای کمتری دارد به همین جهت در حقوق اسالم بکاربردن‬
‫اصول عقلی واستفاده از تاریخ اهمیّت ویژه ای دارد بخش مهم از حقوق اسالم امضایی است یعنی عادات ورسوم‬
‫متداول مردم واحکام ادیان سابق را امضاء وتأیید کرده است‪.‬‬

‫منابع فقه اسالم عبارتنداز‪:‬‬

‫‪)1‬قرآن ‪ :‬مهمترین منبع حقوق اسالم است شامل یکصدو چهارده سوره که بتدیج در زمان حیات پیغمبر نازل‬
‫وبه مسلمانان ابالغ شده است وآیاتی که بطور مستقیم ناظر به بیان احکام فقهی است حدود پانصد آیه که به آیات‬
‫االحکام معروف می باشد‪.‬‬
‫‪)2‬سنّت ‪ :‬گفتار وکردار وتقریر معصوم را درامور شرعی سنت یا خبر یا حدیث می گویند در باره مبنا ونقل‬
‫سنت دو اختالف اساسی بین شیعه وعامه وجود دارد‪ .‬الف) در مذهب چهارگانه عامه (حنفی‪،‬مالکی‪،‬شافعی‬
‫وحنبلی) تنها گفتار وکردار وتقریر پیامبر بعنوان سنت پذیرفته شده است ولی در شیعه گفتار وکردار وتقریر امام‬
‫نیزجزو سنت است چنانچه در مذهب امامیه آنچه از پیامبر ودوازده امام نقل شده است بعنوان سنت از منابع فقه‬
‫بشمار می رود‪ .‬ب) در فقه امامیه هر خبری که سلسله راویانش به یکی از معصوم نرسد معتبر نیست ولی‬
‫درعامه به همین انداره که خبر به یکی از صحابه ویا تابعین منتهی شود اکتفا می کنند‪.‬‬

‫‪)3‬اجماع ‪ :‬درباره تعریف ومبنای حقوقی اجماع بین مذاهب عامه وامامیه اختالف است ‪.‬مذهب عامه به دلیل‬
‫آیات واحادیث معتقدند که اجتماع مسلمانان هیچگاه به خطا نمی رود وهرگاه تمام مجتهدان در زمان معین بر‬
‫امری اتفاق کنند نظر آنها از احکام دین است ولی علمای امامیه اجماع را به لحاظ کاشف بودن از رأی معصوم‬
‫می دانند ‪.‬در تعریف آن می گویند اتفاق جماعتی است که کاشف از رأی معصوم باشد به عبارت دیگر اتفاق نظر‬
‫گروهی از علما وفقها در خصوص یک موضوع معین که کاشف از قول معصوم باشد‪.‬‬

‫‪ )4‬قياس ‪ :‬عبارت ازاثبات حکم موضوعی که درشرع مشخص است برای موضوع دیگری که باموضوع نخست‬
‫تشابه داردقیاس ازنظرفقهای اهل تسنن مطلقا ً حجت است ولی فقهای امامیه وقتی آنراحجت وجایزمی دانند که‬
‫مستنبط العلّه باشد یعنی علت حکم در شرع معین باشد‪.‬درقیاس موضوع نخست که حکم آن ازطرف شرع معین‬
‫شده است در اصطالح علم اصول « اصل» وموضوع دوم را « فرع» وعلت مشترک آن دو را« جامع »می گویند‬
‫مثالً اگر حرمت شرب خمر در شرع معلوم باشد ومشروبات الکلی دیگری در اثر قیاس با آن حرام دانسته شود‬
‫حرمت شرب خمر را اصل وحرمت آن مشروبات الکل ی دیگر را فرع وسکرآوربودن را علت حکم ودر هردو‬
‫مشترک است جامع بین آنها می نامند‪.‬‬

‫عقل ‪ :‬مقصود از آن احکام عقلی است که از راه دانستن ودرک صحیح آنها حکم شرعی معلوم می شود‪«.‬کلما‬
‫حکم به عقل‪،‬حکم به شرع»احکام عقلی به دودسته تقسیم می شود‪ -1 :‬آنچه عقل بطور مستقیم وبدون دخالت‬
‫شرع بدان حکم می کند که مستقالت عقلی می نامند‪-2.‬احکامی راکه عقل از اوامر ونواهی شرع استنباط می کند‬
‫مانند مفاهیم (موافق یامخالف) واستلزامات عقلی‪.‬مثالً وقتی عقل امری رابخاطر اینکه مقدمه امر واجب است‬
‫واجب می داند یا امری را به لحاظ این که ضد امرواجبی است حرام می شماردحکم به وجوب«مقدمه واجب»‬
‫وحرمت ضد را « استلزامات عقلی» احکام شرع می نامند‪.‬‬

‫نظام حقوقی هندوژاپن ‪:‬‬


‫‪ ) 1‬منبع اصلی حقوق هند عادات ورسوم قدیمی است که بیشتر جنبه مذهبی دارد ولی در اثر تسلط ممتد‬
‫انگلستان قوانین گوناگونی نیز به تصویب رسیده وجزء منابع حقوق هند در آمده است مانند قانون آیین دادرسی‬
‫مدنی مصوب ‪ 1889‬وقانون ‪ 1908‬در باره دالیل اثبات دعوی وانتقال حقوق عینی ومانند اینها‬

‫‪ )2‬تا سال ‪ 1860‬مبنای حقوق ژاپن رامخلوطی از فلسفه چینی وعقاید مذهب ملی ژاپن شینتوئیزم تشکیل میداد‬
‫ولی از این تاریخ مجموعه های قوانین به سبک اروپایی تنظیم شد درسال ‪ 1896‬قانون مدنی ژاپن که تحت نفوذ‬
‫قانون ناپلئون وطرح قانون مدنی آلمان قرار گرفته بود به تصویب رسید این قانون ازسال ‪ 1947‬تا ‪ 1950‬چند‬
‫بار مورد تجدید نظر قرار گرفت وبسیاری از مفاهیم حقوق آمریکا در آن واردشد باید دانست که این قوانین در‬
‫اثر نفوذ رسوم ملی ژاپن طوری تفسیر و اجرا می شد که در عمل با حقوق آمریکایی واروپایی تفاوت فراوان‬
‫دارد‪.‬‬

You might also like