You are on page 1of 74

‫حی‬ ‫ل‬ ‫ل حم‬ ‫بس‬

‫م اهلل ا ر ن ا ر م‬

‫فصل اول‪ :‬جریان لزج در لوله ها‬


‫فصل دوم‪ :‬جریان در الیههای مرزی‬
‫فصل سوم‪ :‬جریان سیال ایدهآل‬
‫فصل چهارم‪ :‬توربوماشینها‬

‫فصل اول‪ :‬جریان لزج در لوله ها‬


‫جریان لزج و غیر لزج‬ ‫‪‬‬

‫برای تمام جریان هایی که در این فصل بررسی می شوند‪ ،‬فرض می کنیم که لوله پر از سیال است‪.‬‬
‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬
‫‪ :‬جریان غیر لزج‬ ‫𝜇=𝜏→‪=0‬‬ ‫معادلهی برنولی برقرار است → ‪= 0‬‬
‫𝑦𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬

‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬
‫نمیتوان از معادلهی برنولی استفاده کرد → ‪ : 𝜕𝑦 ≠ 0 → 𝜏 = 𝜇 𝜕𝑦 ≠ 0‬جریان لزج‬

‫در هر جریان لزج‪ ،‬سیالِ در تماس با مرز جامد دارای همان سرعت مرز خواهد بود و بر روی مرز هیچگونه لغزشی وجود ندارد (شرط عدم لغزش)‪.‬‬
‫چون سرعت سیال روی یک سطح جامد ساکن صفر است بنابراین باید گرادیان سرعت و در نتیجه تنش برشی در جریان سیال به وجود آید و این‬
‫تنش برشی بر روی جریان سیال اثر میگذارد‪ .‬به عنوان مثال حرکت سیال را بر روی یک صفحه تخت به صورت زیر در نظر می گیریم‪:‬‬

‫جریان باالدست صفحه (جریان قبل از ورود به صفحه) یک جریان یکنواخت با سرعت ‪ u0‬می باشد‪ .‬ما عالقمند به دانستن توزیع سرعت در‬
‫موقعیت های مختلف در طول صفحه هستیم‪ .‬از شرط عدم لغزش میدانیم که سرعت در نقاط چسبیده به صفحه برابر با صفر است‪ .‬بنابراین در‬
‫پروفیل سرعت یک نقطه معلوم است‪ .‬قبل از مشخص کردن سرعت نقاط دیگر (مشخص کردن پروفیل سرعت) باید به این سؤال پاسخ دهیم که‬
‫اثر صفحه بر روی جریان سیال چگونه است‪ .‬از آنجا که صفحه ساکن است‪ ،‬باعث میشود که یک نیروی ترمزی به جریان سیال وارد شود و این‬
‫نیروی ترمزی سبب کند شدن جریان سیال (مومنتوم سیال) در مجاورت سطح می شود‪ .‬در فواصل دور از صفحه (بر روی الیه مرزی) دیگر جریان‬
‫تحت تأثیر حضور صفحه قرار ندارد‪ .‬اگر فشار در جهت ‪ x‬تغییر نکند‪ ،‬سرعت بر روی الیه مرزی همیشه ‪ u0‬خواهد بود‪ .‬به نظر منطقی می آید اگر‬
‫فرض کنیم سرعت جریان به طور یکنواخت از مقدار ‪ 0‬در مجاورت صفحه تا مقدار ‪ u0‬بر روی الیه مرزی افزایش مییابد‪ .‬این پروفیل سرعت‬
‫طوری است که سرعت نقاط مابین صفحه تا مرز الیه مرزی بین صفر و ‪ u0‬می باشد‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫𝑢𝜕‬
‫بنابراین با توجه به پروفیل سرعت مشخص شده و تعریف تنش برشی )𝑦𝜕 𝜇 = 𝜏( تنش برشی در ناحیه 𝛿 < 𝑦 < ‪ 0‬وجود دارد‪ .‬برای 𝛿 > 𝑦‬
‫گرادیان سرعت صفر است و در نتیجه تنش برشی نیز وجود نخواهد داشت‪ .‬به طور کلی جریان نزدیک یک صفحه تخت را به دو بخش لزج و غیر‬
‫لزج تقسیم بندی می کنیم‪ .‬بخش لزج ناحیه محدود به الیه مرزی است که تنش های برشی در آن وجود دارد و بخش غیر لزج ناحیه خارج از الیه‬
‫مرزی است که تنش های برشی در آن وجود ندارد‪.‬‬

‫آزمایش رینولدز برای تعیین رژیم های جریان (آرام یا متالطم)‬ ‫‪‬‬

‫جریان یک سیال در لوله ممکن است آرام )‪ (laminar‬یا متالطم (آشفته یا مغشوش یا ‪ )turbulent‬باشد‪.‬‬

‫رینو لدز یک مخزن رنگ را مطابق شکل در ورودی جریان آب داخل یک لوله قرار داد‪ .‬رنگ و آب هر دو به دلیل وجود گرانش‪ ،‬شروع بهه‬
‫حرکت درون لوله کردند‪ .‬در دبیهای خیلی کم‪ ،‬ماده رنگی در طول شیشه‪ ،‬بدون انحراف و به صورت یک رشته مستقیم جریان مییابهد‪.‬‬
‫در این جریان هرگونه تمایل به ناپایدار شدن جریان‪ ،‬توسط تنشهای برشی ناشی از لزجت سیال‪ ،‬مستهلک مهیشهود‪ .‬مؤلفههی سهرعت‬
‫فقط در امتداد محور وجود دارد‪ .‬این رفتار‪ ،‬طبیعت منظم این جریان را که جریان آرام نامیهده مهی شهود‪ ،‬روشهن مهیکنهد‪ .‬جریهان آرام‬
‫جریانی است که در آن‪ ،‬سیال به صورت الیه الیه حرکت می کند‪ ،‬که هر الیه به دلیل تبادل مولکولی اندازه حرکت (مومنتوم)‪ ،‬به آرامهی‬
‫بر الیهی مجاور خود می لغزد‪ .‬در این نوع جریان هرگونه تمایل به ناپایدارشدن‪ ،‬توسط تنشهای برشی مستهلک میشود‪.‬‬
‫با افزایش دبی‪ ،‬حالتی بحرانی پیش میآید که در آن رشتههای مایع رنگین از حالت مستقیمالخط خارج شده و شروع به نوسان میکنند‪.‬‬
‫به طوری که در این حالت عالوه بر وجود مؤلفه سرعت در امتداد محور طولی‪ ،‬در امتداد محور عرضی نیز مؤلفه سرعت ظهاهر مهیشهود‪.‬‬
‫این حالت را انتقالی (حالت گذرا از جریان آرام به جریان متالطم) گویند‪.‬‬
‫در دبیهای زیاد‪ ،‬نوسانات نامنظم در جریان گسترش مییابد به طوری که رشتهی مادهی رنگی قبل از اینکه مسهافت زیهادی را در لولهه‬
‫بپیماید‪ ،‬به کلی پراکنده میشود‪ .‬این جریان نامنظم را جریان متالطم مینامند‪ .‬در ایهن حالهت مولفههههای طهولی و عرضهی سهرعت در‬
‫امتدادهای گوناگون وجود دارد‪ .‬جریان مغشوش جریانی است که حرکات سیال به صورت نامنظم است و بین آنها تبادل شدید مومنتهوم‬
‫وجود دارد‪.‬‬
‫برای یک نقطه مثل ‪ A‬درون لوله‪ ،‬نمودار سرعت بر حسب زمان به شکل روبرو است‪:‬‬

‫‪2‬‬
‫از آن جا که دبی کم یا زیاد تنها یک توصیف است و جایی در محاسبات مهندسی ندارد‪ ،‬بنابراین بایستی صفت کم یا زیاد را به یک عدد‬
‫بدون بعد نسبت داد‪ .‬در جریان سیال برای تعیین رژیم جریان از عدد رینولدز استفاده میشود‪:‬‬
‫𝐷𝑉𝜌‬ ‫𝐷𝑉‬
‫= ‪Re‬‬ ‫=‬ ‫ویسکوزیته دینامیکی ‪μ:‬‬ ‫ویسکوزیته سینماتیکی ‪ν:‬‬
‫𝜇‬ ‫𝜐‬

‫→ ‪𝑅𝑒 < 2300‬‬ ‫آرام‬


‫∶ در یک لوله‬ ‫→ ‪2300 < 𝑅𝑒 < 4000‬‬ ‫گذرا‬
‫‪𝑅𝑒 > 4000‬‬ ‫آشفته‬
‫{‬
‫عدد رینولدز در حقیقت بیان کننده ی نسبت نیروهای ناشی از اینرسی به نیروهای ناشی از لزجت است‪ .‬در جریان آرام نیروهای ناشی از لزجت‬
‫غالب هستند و در جریان آشفته نیروهای اینرسی غلبه دارند‪ .‬پروفیل سرعت این دو رژیم جریان در زیر مشاهده میشود‪.‬‬

‫‪00000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000‬‬

‫الیه مرزی‪-‬ناحیهی ورودی و جریان کامالً توسعهیافته‬ ‫‪‬‬

‫هر سیال در حال جریان در یک لوله‪ ،‬باید از مکانی وارد لوله شود‪ .‬ناحیهی جریان در ورودی لوله را ناحیه ورودی میگویند‪ .‬در این ناحیه تقریب ًا‬
‫توزیع سرعت یکنواخت است‪ .‬همانطور که جریان در لوله ادامه مییابد‪ ،‬اثرات لزجت سبب میشود که سیال به دیواره لوله بچسبد‪( .‬شرط عدم‬
‫لغزش ‪ .)u≈0‬بنابراین یک الیهی مرزی که در آن اثرات لزجت مهم است‪ ،‬در طول دیواره لوله به وجود میآید‪ .‬به صورتی که توزیع سرعت اولیه در‬
‫امتداد لوله )‪ (x‬تغییر میکند تا اینکه سیال به آخر طول ورودی)‪ (le‬میرسد‪ .‬بعد از آن‪ ،‬توزیع سرعت با ‪ x‬تغییر نمیکند‪ .‬الیههای مرزی به هم‬
‫میرسند و ناحیه بدون لزجت را از بین میبرند‪ .‬جریان در این حالت کامالً لزج است‪ .‬به این حالت جریان کامالً توسعه یافته ‪(fully‬‬
‫)‪ developed‬میگویند‪( .‬جریان بین قسمت ‪2‬و ‪ )3‬و )‪ u≈u(r‬است‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫محدودهای که در آن سرعت سیال متغیر است‪ ،‬الیهی مرزی گفته می شود و به تغییرات سرعت در جهت عمود بر صفحه پروفیل سرعت گفته‬
‫میشود‪ .‬جریان داخل الیه مرزی‪ ،‬لزج و بیرون آن‪ ،‬غیر لزج است‪ .‬شکل پروفیل سرعت در لوله به آرام یا آشفته بودن جریان‪ ،‬طول ورودی و خواص‬
‫سیال بستگی دارد‪ .‬داریم‪:‬‬

‫𝑒𝑙‬
‫𝑒𝑅 ‪= 0.06‬‬ ‫←‬ ‫آرام‬
‫𝐷‬
‫𝑒𝑙‬ ‫‪1‬‬
‫‪= 4.4 𝑅𝑒 6‬‬ ‫←‬ ‫آشفته‬
‫𝐷‬
‫‪..............................................................................................................................‬‬

‫تغییرات فشار در لوله‪:‬‬

‫در جریان آرام و متالطم‪ ،‬فشار درون لوله به صورت خطی با تغییر ‪ x‬افت میکند‪ .‬در ناحیهی ورودی‪ ،‬این گرادیان فشار بیشتر از ناحیهی‬
‫توسعهیافته است‪ .‬در ناحیهی توسعه یافته تغییر فشار در امتداد ‪ x‬مقداری ثابت است که از رابطهی زیر بدست می آید‪:‬‬

‫𝑝𝜕‬ ‫𝑝∆‬ ‫𝑝∆‬


‫‪=−‬‬ ‫‪=−‬‬ ‫=‬ ‫ثابت‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝐿‬ ‫‪𝑥3 − 𝑥2‬‬

‫‪..............................................................................................................................‬‬

‫تحلیل جریان آرام کامالً توسعه یافته در لوله‬ ‫‪‬‬

‫جریان در یک لوله طویل و مستقیم با قطر ثابت‪ ،‬یک جریان توسعه یافته است‪ .‬این بدین معنی است که توزیع سرعت در هر مقطع از لوله یکسان‬
‫است یعنی توزیع یا پروفیل سرعت در امتداد جریان تغییر نمیکند‪ .‬این مطلب هم در جریان آرام و هم در جریان آشفته درست است اما جزئیات‬
‫توزیع سرعت برای هر دو کامالً متفاوت است‪ .‬ما بحث خود را با توزیع سرعت در جریان آرام در یک جریان توسعه یافته شروع میکنیم‪.‬‬

‫میتوان با دو روش جوابهای مهم در جریان آرام توسعه یافته را به دست آورد که عبارتند از‪:‬‬

‫‪-2‬استفاده از آنالیز ابعادی‬ ‫‪-1‬استفاده از روش مستقیم یا اعمال قانون دوم نیوتون برای یک جزء سیال‬

‫الف) تحلیل جریان آرام کامالً توسعه یافته با استفاده از قانون دوم نیوتن‪:‬‬

‫یک جزء استوانهای شکل از سیال به طول ‪ l‬و شعاع ‪ r‬که محورش منطبق بر محور لوله است را در زمان ‪ t‬در نظر بگیرید‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫چون توزیع سرعت در عرض لوله یکنواخت نیست‪ ،‬وقتی که المان سیال به موقعیت جدیدی در لوله تغییر مکان میدهد‪ ،‬قسمتهای انتهایی دو‬
‫طرف استوانه در زمان ‪ t‬تا ‪ t+δt‬دچار تغییر شکل میشود‪ .‬اگر جریان توسعه یافته و پایا باشد قسمتهای انتهایی استوانه مثل هم میشوند‪ .‬اگر از‬
‫اثرات گرانش صرفنظر شود‪ ،‬فشار در امتداد هر مقطع عمودی در لوله ثابت است‪ .‬اگرچه در امتداد لوله از یک مقطع تا مقطع بعدی متغیر است‪.‬‬

‫فشار در مقطع (‪P=P1 :)1‬‬

‫فشار در مقطع (‪P2=P1 – ΔP :)2‬‬

‫‪ ΔP‬افت فشار بین مقاطع (‪ )1‬و (‪ )2‬است‪ .‬که چون در امتداد جریان‪ ،‬فشار کاهش مییابد‪ ΔP ،‬مثبت است‪.‬‬

‫یک تنش برشی ‪ τ‬بر روی سطح استوانهای سیال وارد میشود که تابعی از شعاع استوانه است‪τ=τ(r) :‬‬

‫معادله 𝑥𝑎𝑚 = 𝑥𝐹 را برای استوانهی سیال نشان داده شده استفاده میکنیم‪ .‬در این حالت اگرچه سیال در حال حرکت است‪ ،‬اما شتاب ندارد‬
‫‪ . 𝑎𝑥 = 0‬بنابراین در جریان توسعه یافته در یک لوله افقی بین نیروهای فشار و لزجت تعادل وجود دارد و معادله تعادل به صورت زیر نوشته‬
‫میشود‪:‬‬

‫𝑉𝑑‬
‫𝑚 = 𝑥𝑎 𝑚 = 𝑥𝐹 ∑ قانون دوم نیوتن‬ ‫‪= 0 → 𝑃1 (𝜋𝑟 2 ) − (𝑃1 − ∆𝑃)(𝜋𝑟 2 ) − 𝜏(2𝜋𝑟𝑙) = 0‬‬ ‫→‬
‫𝑡𝑑‬
‫𝜏‪∆𝑝 2‬‬
‫=‬ ‫)‪(A‬‬
‫𝑙‬ ‫𝑟‬
‫𝜏‪2‬‬
‫نیز باید مستقل از ‪ r‬باشد‪ .‬چون ‪ Δp‬مقداری مشخص و ‪ l‬هم مقداری مشخص است‪ ،‬پس ‪ Δp/l‬مقداری‬ ‫چون نه ‪ Δp‬و نه ‪ l‬تابع ‪ r‬نیستند‪ ،‬پس‬
‫𝑟‬
‫ثابت دارد‪.‬‬

‫𝜏‪2‬‬ ‫𝜏‬
‫→ ‪= 𝑐′‬‬ ‫𝑐=‬ ‫𝑐𝑟 = 𝜏 →‬
‫𝑟‬ ‫𝑟‬
‫‪𝑎𝑡 𝑟 = 0 → 𝜏 = 0‬‬ ‫‪2‬‬
‫{ شرط مرزی‬ ‫𝐷‬ ‫=𝑐→‬ ‫𝜏‬
‫𝑡𝑎‬ ‫𝑥𝑎𝑚𝜏 = 𝑙𝑙𝑎𝑤𝜏 = 𝜏 → = 𝑟‬ ‫𝑙𝑙𝑎𝑤 𝐷‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫=𝜏 →‬ ‫𝑟 𝜏‬ ‫)𝐵(‬
‫𝑤 𝐷‬
‫)𝐵(‪(𝐴),‬‬ ‫𝑙‬
‫⇒‬ ‫𝐷 𝑤𝜏‪∆𝑝 = 4‬‬ ‫)𝐶(‬ ‫رابطهی بین افت فشار و تنش برشی دیواره‬
‫‪5‬‬
‫‪..............................................................................................................................‬‬
‫𝑢𝑑‬
‫𝜇 = ‪ τ‬که این معادله برای جریان داخل لوله به‬ ‫با فرض اینکه جریان آرام و سیال نیوتنی باشد‪ ،‬تنش برشی متناسب با گرادیان سرعت است‪،‬‬
‫𝑦𝑑‬
‫شکل زیر نوشته میشود‪:‬‬

‫𝑢𝑑‬
‫‪:‬جریان آرام‬ ‫‪ = −μ‬لوله𝜏‬ ‫)𝐷(‬
‫𝑟𝑑‬
‫𝑢𝑑‬
‫عالمت منفی به این دلیل است که نیروی برشی ‪ 𝜏 > 0‬و ‪ 𝑑𝑟 < 0‬است‪ ( .‬سرعت از محور مرکزی لوله به طرف دیوارهی لوله کاهش مییابد‪).‬‬

‫𝜏‪∆𝑝 2‬‬
‫)𝐷(‪(𝐴),‬‬ ‫=‬ ‫𝑢𝑑‬ ‫)𝑝∆(‬ ‫𝑝∆‬
‫⇒‬ ‫𝑙 {‬ ‫𝑟‬ ‫→‬ ‫‪=−‬‬ ‫𝑟‬ ‫‪ ∫ 𝑑𝑢 = −‬انتگرال گیری‬ ‫𝑟𝑑𝑟 ∫‬
‫𝑢𝑑‬ ‫𝑟𝑑‬ ‫𝑙𝜇‪2‬‬ ‫𝑙𝜇‪2‬‬
‫𝜇‪𝜏 = −‬‬
‫𝑟𝑑‬
‫‪∆𝑝 2‬‬ ‫𝐶‪𝐵.‬‬ ‫𝐷‬ ‫‪∆𝑝 2‬‬
‫‪→ 𝑢 = (−‬‬ ‫‪) 𝑟 + 𝑐1‬‬ ‫= 𝑟 𝑡𝑎{ →‬ ‫∶‬ ‫‪𝑢=0‬‬ ‫= ‪→ 𝐶1‬‬ ‫𝐷‬
‫𝑙𝜇‪4‬‬ ‫‪2‬‬ ‫𝑙𝜇‪16‬‬

‫پروفیل سرعت سیال نیوتنی در حالت پایا داخل لوله بر حسب اختالف فشار‪:‬‬

‫‪∆𝑝 2‬‬ ‫𝑟‪2‬‬ ‫𝑟‪2‬‬


‫= )𝑟(𝑢 →‬ ‫] ‪ 𝑢(𝑟) = 𝑉𝑐 [1 − ( )2‬یا ] ‪𝐷 [1 − ( )2‬‬
‫𝑙𝜇‪16‬‬ ‫𝐷‬ ‫𝐷‬

‫𝑝∆‬
‫که ‪ 𝑉𝑐 = 16𝜇𝑙 𝐷2‬سرعت در خط مرکزی لوله است‪.‬‬

‫از 𝐶‬ ‫𝑙‬ ‫𝐷‬


‫𝑤𝜏‪→ ∆𝑝 = 4‬‬ ‫× 𝑝∆‪→ 𝜏𝑤𝑎𝑙𝑙 = 4‬‬
‫𝐷‬ ‫𝑙‬
‫پروفیل سرعت بر حسب تنش برشی دیواره‪:‬‬

‫𝐷 𝑤𝜏‬ ‫‪𝑟 2‬‬ ‫𝐷‬


‫= )𝑟(𝑢 →‬ ‫] ) ( ‪[1 −‬‬ ‫= 𝑅 )شعاع لوله(‬
‫𝜇‪4‬‬ ‫𝑅‬ ‫‪2‬‬

‫‪...........................................................................................................................‬‬

‫نمایش پروفیل سرعت و توزیع تنش برشی سیال در داخل لوله‪:‬‬

‫پروفیل سرعت سهمی است‪ .‬ماکزیمم آن ‪ Vc‬است که روی خط مرکزی لوله اتفاق میافتد و کمترین آن صفر است که روی جداره لوله اتفاق‬
‫میافتد‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫‪........................................................................ .................................................‬‬

‫به دست آوردن دبی داخل لوله – (جریان آرام)‬ ‫‪‬‬

‫دبی حجمی با انتخاب یک المان حلقهای به شعاع ‪ r‬و ضخامت ‪( dr‬طول المان در امتداد محور ‪ x‬صفر است) و با استفاده از توزیع سرعت به دست‬
‫آمده‪ ،‬محاسبه میشود‪:‬‬

‫𝑅‬ ‫𝑅‬
‫𝑟‬
‫𝐴𝑑𝑢 ∫ = 𝑄‬ ‫𝑟𝑑𝑟 ] ‪→ ∫ 𝑢(𝑟)2𝜋𝑟𝑑𝑟 = 2𝜋𝑉𝑐 ∫ [1 − ( )2‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫𝑅‬

‫‪𝜋𝑅 2‬‬
‫یا‬ ‫=𝑄‬ ‫𝑉‬
‫𝑐 ‪2‬‬
‫برای به دست آوردن سرعت متوسط‪ ،‬دبی حجمی را باید بر سطح مقطع تقسیم کرد‪:‬‬

‫‪𝜋𝑅 2‬‬
‫𝐴 ‪𝑄 = 𝑉.‬‬ ‫‪,‬‬ ‫=𝑉‬
‫𝑄‬
‫=‬ ‫‪2 𝑉𝑐 = 𝑉𝑐 = ∆𝑝 𝐷2‬‬
‫‪𝜋𝑅 2‬‬ ‫‪𝜋𝑅 2‬‬ ‫𝑙𝜇‪2 32‬‬
‫‪𝜋𝐷 2‬‬ ‫‪∆𝑝𝐷 2‬‬ ‫‪𝜋𝐷 4‬‬
‫𝑉𝐴 = 𝑄‬ ‫→‬ ‫×‬ ‫𝑝∆ 𝑙𝜇‪→ 𝑄 = 128‬‬ ‫)‪(hagen-poiseuille‬‬
‫‪4‬‬ ‫𝑙𝜇‪32‬‬

‫(رابطهی بین دبی حجمی و افت فشار برای جریان آرام پایای نیوتنی داخل لوله) (رابطه هیگن‪-‬پویزل)‬

‫(اگر بقیهی پارامترها ثابت باشند‪ ،‬با دو برابر کردن قطر لوله‪ ،‬دبی عبوری ‪16‬برابر میشود)‬
‫‪.........................................................................................................................‬‬

‫برای لوله ی غیرافقی‪:‬‬

‫در این حالت‪ ،‬در موازنهی نیروها در قانون دوم نیوتن‪ ،‬به جای ‪ ΔP‬عبارت 𝜃𝑛𝑖𝑆 𝑙𝛾 ‪ ∆𝑝 −‬را جایگذاری میکنیم‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫𝑝∆‬ ‫𝜏‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑆 𝑙𝛾 ‪∆𝑝 −‬‬ ‫𝜏‬
‫‪=2‬‬ ‫‪=2‬‬
‫𝑙‬ ‫𝑟‬ ‫𝐿‬ ‫𝑟‬
‫غیر افقی ‪∆𝑝 2‬‬ ‫‪(∆𝑝 − 𝛾𝑙 𝑆𝑖𝑛𝜃) 2‬‬
‫= 𝑉 برای لوله‌ی افقی‬ ‫⇒ 𝐷‬ ‫=𝑉‬ ‫𝐷‬
‫𝑙𝜇‪32‬‬ ‫𝑙𝜇‪32‬‬
‫‪𝜋𝐷4‬‬ ‫‪(∆𝑝 − 𝛾𝑙 𝑆𝑖𝑛𝜃) 4‬‬
‫=𝑄‬ ‫𝑝∆‬ ‫=𝑄‬ ‫𝜋 𝐷‬
‫{‬ ‫𝑙𝜇‪128‬‬ ‫{‬ ‫𝑙𝜇‪128‬‬

‫‪........................................................................................................................‬‬
‫𝑔𝑘‬ ‫𝑆‪𝑁.‬‬
‫مثال) یک روغن با لزجت ‪ 𝜇 = 0.4 𝑚2‬و دانسیته ‪ 𝜌 = 900 𝑚3‬در یک لوله با قطر ‪ 0/02m‬جریان دارد چه افت فشاری الزم است تا دبی‬
‫‪𝑚3‬‬
‫‪ 𝑄 = 2 × 10−5‬جریان داشته باشد‪∆𝑝 =? :‬‬ ‫𝑠‬

‫‪𝑥0 = 0‬‬ ‫𝑚‪𝑥1 = 10‬‬ ‫الف) در حالت افقی‬

‫ب) اگر جریان با همان دبی برقرار باشد‪ ،‬لوله در چه شیبی میتواند قرار بگیرد‪ .‬با فرض ‪𝑝1 = 𝑝2‬‬

‫‪.............................................................................................................. .............‬‬

‫ب) تحلیل جریان آرام با استفاده از آنالیز ابعادی‬

‫)𝜇 ‪∆𝑝 = 𝑓(𝑉, 𝑙, 𝐷,‬‬ ‫با توجه به روابطی که در قسمتهای قبل به دست آمده‪ ،‬میتوان ‪( ΔP‬افت فشار) را تابعی از پارامترهای زیر دانست‪:‬‬

‫تعداد متغیر‬ ‫‪𝑛=5‬‬


‫پارامتر بدون بعد ‪→ 5 − 3 = 2‬‬
‫‪ 𝑚 = 3‬تعداد ابعاد مرجع‬

‫𝑝∆𝐷‬ ‫𝑙‬
‫یک فرض برای عدد بدون بُعد‬ ‫) (∅ =‬
‫𝑉𝜇‬ ‫𝐷‬
‫𝑙‬ ‫𝑙‬ ‫𝑝∆𝐷‬ ‫𝑙‬ ‫𝑝∆‬ ‫𝑉𝜇‬ ‫𝑉𝜇‬
‫) (𝐶 = ) (∅‬ ‫→‬ ‫) (𝐶 =‬ ‫→‬ ‫‪= 𝐶 2 → ∆𝑝 = 𝐶𝑙 2‬‬ ‫)𝐼(‬
‫𝐷‬ ‫𝐷‬ ‫𝑉𝜇‬ ‫𝐷‬ ‫𝑙‬ ‫𝐷‬ ‫𝐷‬

‫‪..........................................................................................................................‬‬

‫‪∆𝑝 𝐷2‬‬
‫𝑝∆‬ ‫𝑉𝜇‬ ‫=𝑉‬
‫×‬
‫{ → ‪=𝐶 2‬‬ ‫𝑙‬ ‫𝐶𝜇‬
‫𝑙‬ ‫𝐷‬ ‫𝜋‬
‫‪𝐴 = 𝐷2‬‬
‫‪4‬‬

‫‪8‬‬
‫‪𝜋 2 ∆𝑝 𝐷2‬‬ ‫𝜋 × ‪∆𝑝 × 𝐷4‬‬
‫[ ] 𝐷 [ = 𝑉𝐴 = 𝑄 دبی‬ ‫]‬ ‫=𝑄→‬
‫‪4‬‬ ‫𝐶𝜇 𝑙‬ ‫𝐶𝜇‪𝑙 × 4‬‬

‫آنچه اینجا به دست آمد‪ ،‬شبیه قانون هیگن‪-‬پویزل است‪ .‬و مقدار ‪ C‬به صورت تجربی به دست میآید‪ 𝐶 = 32 :‬تجربی لوله‬

‫بر فشار دینامیکی تقسیم کرده تا بیبُعد شود‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫𝑉‬
‫)𝐼(‬ ‫𝑙𝑉𝜇‬ ‫‪ ÷ 𝜌𝑉 2‬بی بعد کردن‬ ‫𝑝∆‬ ‫‪2‬‬ ‫𝑙𝜇‪32‬‬ ‫𝜇‬ ‫𝑙‬ ‫𝑙 ‪64‬‬
‫‪→ ∆𝑝 = 32 2‬‬ ‫→‬
‫‪2‬‬
‫=‬ ‫𝐷‬ ‫( ‪= 64‬‬ ‫= ) ()‬ ‫) (‬
‫𝐷‬ ‫‪1 2‬‬ ‫‪1 2‬‬ ‫𝐷 𝐷𝑉𝜌‬ ‫𝐷 𝑒𝑅‬
‫𝑉𝜌‬ ‫𝑉𝜌‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪𝑙 𝜌𝑉 2‬‬
‫( ) ( 𝑓 = 𝑝∆ → که اغلب به این صورت نوشته می شود‬ ‫)‬
‫𝐷‬ ‫‪2‬‬
‫𝐷‬
‫‪∆𝑝 ( ) 64‬‬
‫=𝑓‬ ‫= 𝑙‬
‫𝑉𝜌‬ ‫‪2‬‬ ‫𝑒𝑅‬
‫) ‪( 2‬‬
‫‪ f‬ضریب اصطکاک نامیده میشود و برای یک جریان آرام توسعه یافته درون لوله فقط تابعی از ‪ Re‬است‪.‬‬

‫با بیان افت فشار بر حسب تنش برشی دیواره (معادله ‪ )C‬داریم‪:‬‬

‫‪𝑙 𝜌𝑉 2‬‬
‫𝑓 = 𝑝∆‬ ‫(‬ ‫)‬ ‫𝑤𝜏‪8‬‬
‫‪𝐷 2‬‬
‫=𝑓→‬ ‫ضریب اصطکاک بر حسب 𝑤𝜏‬
‫𝑙‬ ‫‪𝜌𝑉 2‬‬
‫𝑤𝜏‪∆𝑝 = 4‬‬
‫{‬ ‫𝐷‬
‫‪.......................................................................................................................................................................‬‬
‫جریان آشفته کامالً توسعه یافته در لوله‬ ‫‪‬‬

‫در شکل زیر تغییرات سرعت یک نقطه درون جریان آشفته نشان داده شده است‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫در این فصل فرض بر این است که 𝜌 و ‪ µ‬ثابتاند و تأثیرات متقابل حرارتی نداریم‪ .‬به گونهای که فقط معادالت پیوستگی (بقای جرم) و اندازه‬
‫حرکت (بقای مومنتوم) باید برای سرعت و فشار حل شوند‪:‬‬

‫𝑤𝜕 𝑣𝜕 𝑢𝜕‬
‫پیوستگی‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪=0‬‬
‫𝑧𝜕 𝑦𝜕 𝑥𝜕‬
‫)‪(1‬‬
‫𝑉𝑑‬
‫{‬‫نتوم‬ ‫موم‬ ‫𝜌‬ ‫𝑉 ‪= −∇𝑝 + 𝜌𝑔 + 𝜇∇2‬‬
‫𝑡𝑑‬
‫معادالت باال برای هر دو جریان آرام و متالطم صدق میکنند‪.‬‬

‫اما برای جریان متالطم‪ ،‬به علت وجود نوسان‪ ،‬هر عبارت سرعت و فشار در معادالت باال با تغییر سریع زمان و مکان‪ ،‬یک تابع اتفاقی است‪( .‬یعنی‬
‫سرعت و فشار سیال به زمان بستگی دارند و دائماً در حال تغییرند‪).‬‬

‫برای سهولت‪ ،‬بردار سرعت و فشار سیال به صورت حاصل جمع یک مقدار متوسط و نوسانات آن نوشته میشوند‪:‬‬

‫‪𝑢 = 𝑢 + 𝑢′‬‬
‫‪𝑣 = 𝑣 + 𝑣′‬‬
‫{‬ ‫)‪(2‬‬
‫‪𝑤 = 𝑤 + 𝑤′‬‬
‫‪𝑃 = 𝑝 + 𝑝′‬‬

‫در این روابط‪ ،‬کمیتهای ˊ‪ wˊ، vˊ،u‬وˊ‪ p‬نوسانات را نشان میدهند‪ .‬و𝑢و𝑣و𝑤و𝑝 میانگین یا متوسط زمانی جریان را نشان میدهند‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫𝑇‬
‫میانگین زمانی 𝑢 از تابع متالطم )‪ u(x,y,z,t‬به صورت زیر تعریف میشود‪𝑢 = 𝑇 ∫0 𝑢(𝑡)𝑑𝑡.‬‬

‫که در آن ‪ T‬زمان تناوب متوسط است‪.‬‬

‫𝑢 ‪𝑢′ = 𝑢 −‬‬ ‫نوسانات ˊ‪ u‬به عنوان انحراف ‪ u‬از مقدار متوسط آن تعریف میشود‪:‬‬

‫حاال با جایگذاری معادلهی (‪ )2‬در معادلهی (‪ )1‬و گرفتن میانگین زمانی هر معادله‪ ،‬خواهیم داشت‪:‬‬

‫𝑢𝜕‬ ‫𝑣𝜕‬ ‫𝑤𝜕‬


‫‪+ 𝜕𝑦 +‬‬ ‫‪=0‬‬ ‫معادلهی پیوستگی جریان متالطم‪:‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑧𝜕‬

‫معادلهی مومنتوم جریان متالطم (در راستای ‪:)x‬‬

‫̅‬
‫𝑢𝑑‬ ‫𝑝𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜌 ‪′ 𝑣 ′ ) + 𝜕 (𝜇 𝜕𝑢 −‬‬
‫𝑢𝜌 ‪𝜌 𝑑𝑡 = − 𝜕𝑥 + 𝜌𝑔𝑥 + 𝜕𝑥 (𝜇 𝜕𝑥 − 𝜌𝑢́̅̅̅2 ) + 𝜕𝑦 (μ 𝜕𝑦 −‬‬
‫̅̅̅̅̅̅‬ ‫̅̅̅̅̅̅‬
‫)‪′𝑤 ′‬‬
‫𝑧𝜕‬ ‫𝑧𝜕‬

‫با گرفتن میانگین زمانی‪ ،‬سه عبارت (حاصلضرب سه میانگین از سرعتهای نوسانی) ظاهر شد که به آنها تنشهای متالطم گفته میشود‪.‬‬
‫‪−𝜌𝑢′ 𝑤 ′ , −𝜌𝑢́̅̅̅2 , −𝜌𝑢′ 𝑣 ′‬‬

‫‪10‬‬
‫همانطور که مشاهده می شود معادالت مربوط به جریان آشفته پیچیده بوده و برای بدست آوردن پارامترهای مورد نظر خود بایستی تقریبها و‬
‫سادهسازیهای زیادی انجام دهیم که بدلیل پیچیدگیهای زیاد در این قسمت از بیان آن صرفنظر میکنیم‪.‬‬

‫تحلیل ابعادی جریان آشفته داخل لوله‬ ‫‪‬‬

‫افتها در سیستمهای لولهکشی شامل دو نوع است‪:‬‬

‫الف) افت های اصلی )‪ ℎ𝑙,𝑚𝑎𝑗𝑜𝑟 ، (Major Loss‬افت هد ناشی از اثرات ویسکوزیته در لولهها‬

‫ب) افتهای فرعی )‪ ℎ𝑙,𝑀𝑖𝑛𝑜𝑟 ، (Minor Loss‬افت در اتصاالت لولهها‬

‫𝑟𝑜𝑛𝑖𝑀‪ℎ𝑙 = ℎ𝑙,𝑚𝑎𝑗𝑜𝑟 + ℎ𝑙,‬‬


‫‪......................................................................................................................‬‬

‫الف) افتهای اصلی‪:‬‬

‫افت فشار به تنش برشی دیواره 𝑤𝜏 بستگی دارد‪ .‬که در جریان آرام به ویسکوزیتهی سیال بستگی دارد و تنها خاصیت سیال ‪ µ‬است‪ .‬و در جریان‬
‫آشفته به 𝜌 نیز وابسته است‪ ε( .‬زبری لوله است‪).‬‬

‫)𝜌 ‪∆𝑝 = 𝑓(𝑉, 𝐷, 𝐿, 𝜀, 𝜇,‬‬ ‫در یک جریان آشفته پایا‪ ،‬غیر قابل تراکم‪ ،‬لولهی افقی ‪:‬‬

‫‪ 𝑛 = 7‬تعداد متغیر‬
‫‪}→ 7−3 =4‬‬ ‫تعداد گروه های بی بعد‬
‫‪ m = 3‬ابعاد اصلی‬

‫یک فرض‬ ‫𝑝∆‬ ‫𝜀 𝐿 𝐷𝑉𝜌‬


‫→‬ ‫(‪= ɸ‬‬ ‫) ‪, ,‬‬
‫‪1 2‬‬ ‫𝐷 𝐷 𝜇‬
‫𝑉𝜌 ‪2‬‬

‫⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗‬ ‫𝑝∆‬ ‫𝐿‬ ‫𝜀‬ ‫‪𝐿 𝑉2‬‬ ‫𝜀‬


‫فاکتور‬ ‫=‬ ‫) ‪ɸ (𝑅𝑒 ,‬‬ ‫→‬ ‫= 𝑃∆‬ ‫𝜌‬ ‫) ‪× ɸ (𝑅𝑒 ,‬‬
‫‪1 2‬‬ ‫𝐷‬ ‫𝐷‬ ‫‪𝐷 2‬‬ ‫𝐷‬
‫𝑉𝜌 ‪2‬‬
‫𝜀‬ ‫𝜌‪𝐿 𝑉 2‬‬ ‫‪𝐿 𝑉2‬‬
‫) ‪𝑓 = ∅ (𝑅𝑒,‬‬ ‫→‬ ‫𝑓 = 𝑃∆‬ ‫→‬ ‫𝑓 = 𝑟𝑜𝑗𝑎𝑚‪ℎ𝑙,‬‬
‫𝐷‬ ‫‪𝐷 2‬‬ ‫𝑔‪𝐷 2‬‬

‫معادلهی به دست آمده‪ ،‬معادلهی دارسی‪-‬ویسباخ )‪ (darcy-weisbach‬در جریان کامالً توسعه یافته‪ ،‬پایا و تراکمناپذیر درون لولههاست‪.‬‬
‫‪......................................................................................................................‬‬

‫ضریب اصطکاک ‪:f‬‬ ‫‪‬‬


‫𝜀‬ ‫𝜀‬ ‫‪64‬‬
‫در جریان آرام مقدار ‪ f‬از رابطهی 𝑒𝑅 = 𝑓 به دست میآید که مستقل از 𝐷 است‪ .‬اما در جریان آشفته‪ ،‬ضریب اصطکاک ‪ f‬تابعی از ‪ Re‬و 𝐷 است‪.‬‬
‫و نمیتوان مقدار آن را از آنالیز تئوری محاسبه کرد‪ .‬بلکه با استفاده از نتایج تجربی به دست میآید‪.‬‬

‫مقدار ‪ f‬را میتوان از دو روش به دست آورد‪:‬‬

‫‪ -1‬استفاده از نمودار مودی ‪( Moody‬شکل در صفحه بعد)‬

‫‪ -2‬از طریق معادالت تجربی‪:‬‬

‫معادالت تجربی برای ‪ f‬آشفته‪:‬‬

‫‪11‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪𝜀⁄‬‬ ‫‪2.51‬‬
‫‪= −2 𝐿𝑜𝑔 ( 3.7𝐷 +‬‬ ‫رابطهی کولبروک )‪) :(Colebrook-1939‬‬
‫𝑓√‬ ‫𝑓√𝑒𝑅‬

‫‪1‬‬ ‫‪𝜀⁄‬‬ ‫‪6.9‬‬


‫رابطهای سادهتر و صریح برای بدست آوردن ‪= −1.8 𝐿𝑜𝑔[( 3.7𝐷)1.11 + 𝑅𝑒 ] :(Haaland-1983) f‬‬
‫𝑓√‬

‫‪12‬‬
‫توضیح در مورد نمودار مودی‪:‬‬

‫این نمودار ارتباط بین ضریب اصطکاک ‪ ،f‬عدد رینولدز ‪ Re‬و زبری نسبی ‪ ε/D‬را برقرار میکند‪ .‬در جریان آرام‪ f=64/Re ،‬و مشاهده میشود که‬
‫ضریب اصطکاک مستقل از زبری نسبی است‪ .‬در ناحیهی جریان کامالً آشفته مشاهده میشود که ضریب اصطکاک تنها به زبری نسبی وابسته بوده‬
‫و مستقل از عدد رینولدز است‪ .‬زیرا در اعداد رینولدز خیلی زیاد‪ ،‬نیروی اینرسی بر نیروی لزجت غلبه داشته و اثرات لزجت تنها در ناحیهی‬
‫کوچکی نزدیک به جداره به نام زیرالیهی آرام محدود میشوند‪.‬‬

‫در محدودهی اعداد رینولدز بی ن جریان آرام و جریان کامالً آشفته‪ ،‬هر دو عامل زبری نسبی و عدد رینولدز بر ضریب اصطکاک مؤثرند‪.‬‬

‫بایستی به این نکته توجه کرد که حتی برای لولههای کامالً صاف )‪ ،(ε=0‬ضریب اصطکاک صفر نیست‪ .‬البته لولهای که هیچگونه زبری نداشته‬
‫باشد در عمل وجود ندارد و حتی صافترین لولهها هم دارای زبری میکروسکوپی هستند که شرط عدم لغزش را ارضا میکنند‪ .‬به این لولهها‪ ،‬لوله‪-‬‬
‫های صاف هیدرولیکی گفته میشود‪.‬‬

‫ب) افت های فرعی‪:‬‬

‫افتهای ناشی از اثرات ویسکوزیته‪ ،‬افت اصلی نامیده میشوند که مقدار ‪ f‬از نمودار مودی یا روابط به دست میآید‪ .‬سیستمهای لولهکشی شامل‬
‫اتصاالتی مثل (شیرها‪ ،‬زانوییها‪ )...،‬هستند که افت هد دیگری را در سیستم به وجود میآورند که افت هد فرعی نامیده میشود‪.‬‬

‫رایجترین روش برای تعیین این افتها تعیین ضریب افت 𝐿𝐾 است‪.‬‬

‫‪𝑉2‬‬ ‫‪𝜌𝑉 2‬‬


‫𝑔‪ℎ𝐿,𝑚𝑖𝑛𝑜𝑟 = 𝐾𝐿 2‬‬ ‫𝐿𝐾 = 𝑝∆‬ ‫‪2‬‬

‫بعضی مواقع افتهای فرعی در قالب طول معادل بیان می شود‪:‬‬

‫طول معادل بدین معناست که‪ :‬افتی که یک جزء موجود در سیستم لولهکشی تولید میکند‪ ،‬معادل افت چه طولی از لوله است‪.‬‬

‫‪𝑉2‬‬ ‫‪𝐿𝑒𝑞 𝑉 2‬‬ ‫𝐷‬


‫𝐿𝐾 = 𝑟𝑜𝑛𝑖𝑚‪ℎ𝐿,‬‬ ‫𝑓=‬ ‫→‬ ‫𝐿𝐾 = 𝑞𝑒𝐿‬
‫𝑔‪2‬‬ ‫𝑔‪𝐷 2‬‬ ‫𝑓‬
‫‪.....................................................................................................................‬‬

‫انواع افت های فرعی‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫الف‪ -‬افتهای ناشی از ورودی به لوله‪:‬‬

‫‪13‬‬
‫الف)‪ :‬دهانه لوله در مخزن فرو رفته ‪𝐾𝐿 = 0.8 Reentrant‬‬

‫ب)‪ :‬دهانه لوله نوک تیز ‪𝐾𝐿 = 0.5 sharp-edged‬‬

‫ج)‪ :‬دهانهی لوله کمی انحنا دارد ‪𝐾𝐿 = 0.2 slightly-rounded‬‬

‫د)‪ :‬دهانهی لوله کامالً گرد ‪𝐾𝐿 = 0.04 well-rounded‬‬

‫‪.....................................................................................................................‬‬

‫ب‪ -‬افتهای ناشی از خروجی از لوله ‪𝐾𝐿 = 1‬‬

‫‪14‬‬
‫‪.....................................................................................................................‬‬

‫ج‪ -‬افتهای ناشی از انبساط و انقباض ناگهانی‪:‬‬

‫‪𝑉22‬‬
‫𝐿𝐾 = 𝐿‪ℎ‬‬ ‫انقباض‪:‬‬
‫𝑔‪2‬‬

‫‪𝑉12‬‬
‫𝐿𝐾 = 𝐿‪ℎ‬‬ ‫انبساط‪:‬‬
‫𝑔‪2‬‬

‫در حالت انبساط ناگهانی میتوان ضریب افت 𝐿𝐾 را با استفاده از یک تحلیل ساده بدست آورد‪ .‬به این ترتیب با نوشتن معادالت پیوستگی‪،‬‬
‫𝐴‬
‫مومنتوم و انرژی بر روی یک حجم کنترل‪ ،‬معادلهی 𝐿𝐾 به صورت زیر نوشته میشود‪𝐾𝐿 = (1 − 𝐴1 )2 :‬‬
‫‪2‬‬

‫‪.....................................................................................................................‬‬

‫د‪ -‬افت های ناشی از خمها‪:‬‬

‫در یک طول مساوی‪ ،‬افت هد در یک خم‪ ،‬بیشتر از افت هد در یک لولهی مستقیم است‪ .‬این افت به علت جدایش جریان در نزدیکی دیوارهی‬
‫‪𝑉2‬‬
‫𝐿𝐾 = 𝐿‪ℎ‬‬ ‫داخلی خم میباشد‪( .‬به ویژه اگر این خم تیز باشد‪).‬‬
‫𝑔‪2‬‬

‫‪15‬‬
‫در جاهایی که محدودیت فضا وجود دارد و خمهای تیز بکار رفته است‪ ،‬برای کاهش افت از پرههای هادی استفاده میشود‪.‬‬

‫‪.....................................................................................................................‬‬

‫‪𝑉2‬‬
‫𝐿𝐾 = 𝐿‪ℎ‬‬ ‫ه‪ -‬افتهای ناشی از اتصاالت (زانویی‪،‬شیرها‪ T،‬شکلها‪ ،‬فیلتر)‬
‫𝑔‪2‬‬

‫‪16‬‬
‫*کانالهای غیر مدور‪:‬‬
‫𝐴‬
‫اگر سطح مقطع لوله به شکل دایره نبود‪ ،‬به جای ‪ ،D‬از قطر هیدرولیکی ‪ Dh‬استفاده می شود‪𝐷ℎ = 4 𝑃 .‬‬

‫𝐶‬ ‫‪𝜌𝑉𝐷ℎ‬‬
‫= ‪𝑓 = 𝑅𝑒 , 𝑅𝑒ℎ‬‬ ‫بنابراین ضریب اصطکاک ‪ f‬در جریان آرام به صورت زیر محاسبه میشود‪:‬‬
‫‪ℎ‬‬ ‫𝜇‬
‫مقدار ‪ C‬به شکل کانال وابسته است و در جدول زیر به صورت تجربی به دست آمده است‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫𝐿‬ ‫‪𝑉2‬‬
‫افت هد نیز با توجه به قطر هیدرولیکی محاسبه میشود‪ℎ𝑙 = 𝑓 (𝐷 ) (2𝑔) :‬‬
‫‪ℎ‬‬
‫𝜀‬
‫و ‪ 𝑅𝑒ℎ‬از نمودار مودی به دست میآید‪.‬‬ ‫در جریان آشفته نیز مقدار ‪ f‬با استفاده از‬
‫‪𝐷ℎ‬‬
‫‪.....................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬مسائل جریان در لولهها‪:‬‬


‫سیستمهای تک لولهای‪:‬‬
‫‪𝑃1 𝑉12‬‬ ‫‪𝑃2 𝑉22‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+ 𝑍1 + ℎ𝑝 = +‬‬ ‫𝑠𝑠𝑜𝐿‪+ 𝑍2 + ℎ𝑇 + ℎ‬‬
‫𝑔‪Ɣ 2‬‬ ‫𝑔‪Ɣ 2‬‬

‫متغیر‬ ‫مسئله نوع ‪1‬‬ ‫مسئله نوع ‪2‬‬ ‫مسئله نوع ‪3‬‬

‫‪D‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫؟‬


‫‪ Q‬یا ‪V‬‬ ‫‪‬‬ ‫؟‬ ‫‪‬‬
‫𝑙‪ ℎ‬یا 𝑝∆‬ ‫؟‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫نوع ‪:1‬‬
‫‪𝜌𝑉𝐷⁄‬‬
‫𝑉𝐴=𝑄 ‪𝐷‬‬ ‫=𝑒𝑅‬ ‫𝜇‬ ‫مودی 𝜀‬
‫{‬ ‫→‬ ‫→ ‪𝑉‬‬ ‫‪𝑅𝑒  ,‬‬ ‫‪ → 𝑓‬‬ ‫→‬ ‫‪ℎ𝐿 ‬‬
‫‪𝑄‬‬ ‫𝐷‬
‫نوع ‪:2‬‬

‫مودی‬ ‫‪𝐿 𝑉2‬‬ ‫𝑒𝑅‬


‫→ ‪𝐷 → 𝜀⁄𝐷 ‬‬ ‫محدوده 𝑓 معلوم‬ ‫) ⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗‬
‫حدس𝑓(‬ ‫𝑓 = 𝐿‪ℎ‬‬ ‫} 𝜀 → ‪→ 𝑉‬‬ ‫از⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗‬
‫نمودار‬ ‫𝑓‪‬‬
‫𝑔‪𝐷 2‬‬
‫𝐷‬
‫مقدار ‪ f‬به دست آمده را در معادلهی 𝐿‪ ℎ‬قرار داده و آنقدر مسئله را تکرار می کنیم تا خطا کوچک شود‪.‬‬

‫نوع ‪:3‬‬

‫‪18‬‬
‫‪𝐿 𝑉2‬‬
‫𝑓 = 𝐿‪ℎ‬‬ ‫‪𝑄4 2‬‬
‫𝑔‪𝐷 2‬‬ ‫) ‪𝐿 (𝜋𝐷2‬‬ ‫معادله ی انرژی‬
‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪8𝐿𝑄 2‬‬
‫𝑄‬ ‫𝑄‬ ‫× 𝑓 = 𝐿‪→ ℎ‬‬ ‫→‬ ‫𝐷 ‪𝑓 = 𝐶1‬‬ ‫= ‪→ 𝐷 = 𝐶1 𝑓 , 𝐶1‬‬ ‫)‪(1‬‬
‫= =𝑉‬ ‫𝐷‬ ‫𝑔‪2‬‬ ‫‪ℎ𝐿 𝑔𝜋 2‬‬
‫𝐴‬ ‫𝐷‬ ‫‪2‬‬
‫}‪𝜋 4‬‬

‫𝐷𝑉‬ ‫𝑄‪4‬‬ ‫‪𝐶2‬‬ ‫𝑄‪4‬‬


‫= 𝑒𝑅‬ ‫=‬ ‫‪2‬‬
‫= 𝑒𝑅 → 𝐷‬ ‫= ‪, 𝐶2‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫{‬ ‫𝜗‬ ‫𝐷𝜋𝜗‬ ‫𝐷‬ ‫𝜋𝜗‬
‫𝜀‬
‫𝐷‬
‫حدس 𝑓‬ ‫)‪(2‬‬ ‫𝜀‬ ‫مودی‬ ‫تکرار‬ ‫‪𝑦𝑒𝑠 → 𝑓 → 𝐷‬‬
‫→‬ ‫‪(1) → 𝐷1  → 𝑅𝑒  ,‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪→ 𝑓 → |𝑓𝑁𝑒𝑤 − 𝑓𝑜𝑙𝑑 | < 0.001‬‬
‫𝐷‬ ‫تکرار مراحل → 𝑜𝑁‬

‫‪.....................................................................................................................‬‬

‫‪ℎ𝐿(𝐴−𝐵) = ℎ𝐿1 + ℎ𝐿2 + ℎ𝐿3‬‬ ‫‪𝑄1 = 𝑄2 = 𝑄3‬‬ ‫سیستم های چندلولهای‪ :‬الف) سری‪:‬‬

‫‪𝑄 = 𝑄1 + 𝑄2 + 𝑄3‬‬ ‫ب) موازی‪ℎ𝐿(𝐴−𝐵) = ℎ𝐿1 = ℎ𝐿2 = ℎ𝐿3 :‬‬

‫ج) انشعابی‪ :‬حل آنها تابع شکل مسئله است‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫فصل دوم‪ :‬جریان در الیههای مرزی‬
‫در فصل قبل اثر لزجت بر جریانهای داخلی دیده شد که در این جریانها همین که سیال وارد لوله میشود‪ ،‬رشد الیههای مرزی لهزج نسهبت بهه‬
‫دیوارهها شروع شده و در نهایت درون لوله به هم میرسند‪ .‬یعنی ضخامت الیهی مرزی برابر با شعاع لوله میشود و در نتیجهه تمهام جریهان تحهت‬
‫تأثیر لزجت قرار میگیرد‪ .‬اما جریانهای بیرونی را میتوان دربرگیرندهی دو بخش در نظر گرفت‪ .‬بخشی از آن‪ ،‬جریان لزج در درون الیهای نزدیهک‬
‫جدار جسم که در آن اثر لزجت وجود دارد و بخش دیگر‪ ،‬خارج از الیه که در آن اثر لزجت وجود ندارد (موضوع فصل بعد)‪.‬‬

‫در این فصل حالتهای مختلف از جریان روی اجسام غوطهور در سیال بررسی میشود‪ .‬مثالهایی از چنین جریانی عبارتند از‪ :‬جریان هوای اطهراف‬
‫هواپیما‪ ،‬اتومبیلها و ساختمانها و یا جریان اطراف زیردریاییها‪ .‬در این حالت ها شیء کامالً توسط سیال احاطه شده و چنین جریهانی بهه جریهان‬
‫بیرونی (خارجی) معروف میباشد‪.‬‬

‫‪ ‬مفاهیم لیفت و درگ‪:‬‬

‫جریانهای خارجی به جریانهایی میگویند که اجسام در سیال غوطهور باشند‪ .‬جسم غوطهور در سیال نیرویی را تجربه میکنهد کهه ناشهی از اثهر‬
‫متقابل جسم و سیال است‪ .‬این نیروها را میتوان بر حسب تنش برشی دیواره 𝑤𝜏 (به دلیل اثرات لزجت) و تنشهای عمودی (‪( )p‬ناشی از فشهار)‬
‫توصیف نمود‪ .‬یک نمونه توزیع تنش برشی و توزیع فشار در شکل نشان داده شده است‪ .‬هر دوی تنش برشی و فشار در انهدازه و جههت در امتهداد‬
‫سطح تغییر میکنند‪ .‬فشاری𝐹 ‪ +‬برشی𝐹 = 𝐹‬

‫برآیند این نیروها در جهت جریان (مؤلفهی افقی) را نیروی پسا (درگ) ‪ FD‬مینامند‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫برآیند این نیروها در جهت عمود بر جریان (مؤلفه عمودی) نیروی برآ (لیفت) ‪ FL‬نامیده میشود‪.‬‬

‫برآیند تنش برشی و فشار را می توان با انتگرال گرفتن از اثر این دو کمیت روی سطح جسم بدست آورد‪.‬درگ و لیفت در حقیقت مؤلفههای ‪ x‬و‬
‫‪ y‬نیروی سیال وارد بر المان کوچک ‪ dA‬از سطح جسم هستند که عبارتند از‪:‬‬

‫‪𝑑𝑓𝑥 = (𝑃𝑑𝐴) 𝐶𝑜𝑠𝜃 + (𝜏𝑤 𝑑𝐴)𝑆𝑖𝑛θ‬‬


‫{‬
‫𝜃𝑠𝑜𝐶 )𝐴𝑑 𝑤𝜏( ‪𝑑𝑓𝑦 = −(𝑃𝑑𝐴) 𝑆𝑖𝑛𝜃 +‬‬
‫𝐴𝑑 𝜃𝑛𝑖𝑆 𝑤𝜏 ∫ ‪𝐷 = ∫ 𝑑𝑓𝑥 = ∫ 𝑃 𝐶𝑜𝑠𝜃 𝑑𝐴 +‬‬
‫{‬
‫𝐴𝑑 𝜃𝑠𝑜𝐶 𝑤𝜏 ∫ ‪𝐿 = ∫ 𝑑𝑓𝑦 = − ∫ 𝑃 𝑆𝑖𝑛𝜃 𝑑𝐴 +‬‬

‫برای محاسبهی این انتگرالها بایستی شکل جسم (یعنی توزیع ‪ θ‬به عنوان تابعی از مکان) و نیز توزیع تنش برشی‬
‫دیواره یعنی 𝑤𝜏 و فشار ‪ P‬را در امتداد سطح بدانیم‪ .‬که معموالً بدست آوردن این توابع مشکل است بنابراین برای‬
‫محاسبه نیروی ‪ L‬و ‪ D‬از فرم بیبعد آنها استفاده میشود‪:‬‬
‫𝐿‬
‫‪ 𝐶𝐿 = 1‬ضریب لیفت‬
‫𝐴 ‪𝜌𝑉 2‬‬
‫‪2‬‬
‫𝐷‬
‫‪ 𝐶𝐷 = 1‬ضریب درگ‬
‫𝐴 ‪𝜌𝑉 2‬‬
‫‪2‬‬

‫‪ A‬سطح تصویرشدهی جسم بر صفحهای که سیال از آن عبور میکند‪( .‬سطح تصویر شده در جهت جریان)‬

‫‪ V‬سرعت جریان سیال‬

‫فشار در روی سطح باالیی پره کمتر از فشار در جریان آزاد است و در سطح زیرین پره فشار بیشتر از فشار جریان آزاد است بنابراین گرادیان فشار‬
‫نقش اصلی را در ایجاد نیروی ‪ lift‬در روی پره ایجاد میکند‪ .‬ولی نیروی درگ ناشی از تنشهای برشی میباشد‪.‬‬
‫‪...................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬خصوصیت جریان گذرنده از روی یک جسم‪:‬‬

‫جریان عبوری از یک جسم معین به اندازهی جسم‪ ،‬جهت جسم‪ ،‬سرعت و خواص سیال وابسته است‪ .‬میدان جریان متناسب با شکل جسم است‪،‬‬
‫بطوری که برای اجسام سادهتر‪ ،‬پیچیدگی جریان کمتر است‪ .‬برای جریانهای خارجی یکی از مهمترین پارامترهایی که به خواص سیال وابسته‬
‫است‪ ،‬عدد رینولدز ( 𝑒𝑅) میباشد‪ .‬ماهیت یک جریان به این وابسته است که‪:‬‬

‫‪𝑅𝑒 ≪ 1‬‬ ‫یا‬ ‫‪𝑅𝑒 ≫ 1‬‬

‫اینرسی‬ ‫𝑙𝑈𝜌‬ ‫∞ = 𝑒𝑅 → ‪𝜇 = 0‬‬


‫= 𝑒𝑅‬ ‫=‬ ‫طول مشخصه‪l :‬‬
‫لزجت‬ ‫𝜇‬ ‫‪𝜇 = ∞ → 𝑅𝑒 = 0‬‬

‫بیشتر جریانهای خارجی که ما با آنها آشنا هستیم در محدوده زیر قرار دارند‪:‬‬

‫𝑚‪0.01 𝑚 < 𝑙 < 10‬‬ ‫لزجت غالب ‪𝑅𝑒 < 1‬‬


‫{‬ ‫𝑚‬ ‫‪ → 10 < 𝑅𝑒 < 109‬سیال آب یا هوا‬ ‫{‬
‫‪0.01 𝑚⁄𝑠 < 𝑈 < 100‬‬ ‫اینرسی غالب ‪𝑅𝑒 > 100‬‬
‫𝑠‬
‫‪ -1‬اگر رینولدز ‪ Re < 1‬یعنی اثرات لزجت غالب است‪ -2 .‬اگر رینولدز ‪ Re > 100‬باشد اثرات اینرسی غالب است‪.‬‬

‫‪...................................................................................................................‬‬

‫‪21‬‬
‫همانطور که ذکر شد‪ ،‬شکل جسم یکی از عوامل بسیار مهم در تعیین ویژگیهای جریان عبوری از روی اجسام است‪ .‬به طور کلی میتوان از این‬
‫نظر اجسام را به دو شکل اجسام خط جریانی )‪ (streamlined bodies‬و اجسام ضخیم )‪ (blunt bodies‬تقسیمبندی کرد‪ .‬اجسام خط‬
‫جریانی نسبت به اجسام ضخیم تأثیر کمی بر روی سیال اطراف خود میگذارند‪.‬‬

‫جریان عبوری از روی یک صفحه تخت موازی با جریان یکنواخت (شکل خط جریانی) در رینولدزهای کم‪ -‬متوسط‪ -‬زیاد‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫‪ :Re=0.1‬در رینولدزهای کم‪ ،‬اثرات لزجت زیاد است و‬


‫تا فاصلهی زیادی از اطراف صفحه وجود دارد یعنی‬
‫برای رسیدن به بخشی از میدان جریان که تغییرات‬
‫سرعت کمتر از ‪ %1‬سرعت آزاد باشد‪ ،‬باید فاصلهی‬
‫زیادی از صفحه دور شویم‪.‬‬

‫تغییر مسیر خطوط جریان زیاد است‪.‬‬

‫‪ :Re=10‬با افزایش عدد رینولدز ناحیه لزج کوچک‬


‫میشود‪.‬‬

‫در قسمت های کمتری اثرات لزجت داریم‪.‬‬

‫تغییر مسیر جریان اندک است‪.‬‬

‫‪ :Re=100‬اگر عدد رینولدز خیلی بزرگ باشد اثرات‬


‫اینرسی به اثرات لزجت غلبه دارند و اثرات لزجت فقط در‬
‫فاصلهی ناچیزی از باالی صفحه و همچنین در ناحیهی‬
‫دنبالهی پشت صفحه وجود دارد‪.‬‬

‫به علت شرط عدم لغزش سیال به صفحه میچسبید و‬


‫ناحیهای با ضخامت کم به نام الیه مرزی بوجود میآورد‬
‫که در آن سرعت از روی صفحه (یعنی از صفر) تا سرعت‬
‫جریان باال دست یعنی ‪ U‬در جهت عمود بر جریان تغییر‬
‫میکند‪ .‬با حرکت به سمت پایین دست صفحه ضخامت‬
‫الیهمرزی افزایش مییابد‪ .‬انحراف خطوط جریان بسیار ناچیز است‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫الیه مرزی‪ :‬ناحیه ی باریکی روی سطح بدنه که در آن اثرات لزجت اهمیت بسیاری دارد و بیرون این ناحیه رفتار سیال شبیه به جریان غیر لزج‬
‫(ایده آل) است‪.‬‬
‫‪...................................................................................................................‬‬

‫جریان عبوری از روی یک استوانه (شکل ضخیم)‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫در رینولدزهای خیلی پایین اثرات لزجت در ناحیهی بزرگی از‬


‫جریان اطراف استوانه مشاهده میشود این لزجت تا فاصلهی چند‬
‫برابر قطر استوانه وجود دارد‪.‬‬

‫خطوط جریان نسبت به خط مرکزی استوانه متقارن و الگوی‬


‫خطوط جریان در جلو و پشت استوانه یکسان است‪.‬‬

‫با افزایش عدد رینولدز ناحیهی لزج کوچک میشود‪.‬‬


‫برای اجسامی از قبیل استوانه که موازی خطوط‬
‫جریان نیستند‪ ،‬خاصیت جدیدی از جریان مشاهده‬
‫میشود که جدایش جریان نام دارد‪.‬‬

‫در نقطهی جدایش جریان سیال از جسم جدا میشود‪.‬‬


‫یعنی اینرسی به اندازهای است که سیال نمیتواند از‬
‫منحنی روی جسم عبور کند بنابراین یک جریان‬
‫چرخشی در پشت استوانه ایجاد میشود که قسمتی از جریان در آن به سمت باالدست (خالف جهت جریان) حرکت میکند‪.‬‬

‫اگر عدد رینولدز خیلی زیاد باشد‪ ،‬اثرات لزجت‬


‫تنها در ناحیهی کوچکی در جلوی استوانه و‬
‫ناحیهی (نامنظم و ناپایا و احتماالً مغشوش)‬
‫‪ wake‬را در پاییندست جریان دربرمیگیرد‪.‬‬

‫گرادیان سرعت در داخل الیه مرزی و ناحیهی‬


‫‪ wake‬بسیار بزرگتر از بقیهی جریان است‪.‬‬

‫از آن جا که تنش برشی ناشی از لزجت جریان و گرادیان سرعت است‪ ،‬بنابراین اثرات لزجت فقط در الیه مرزی و ناحیهی ‪wake‬وجود دارد‪.‬‬

‫‪...................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬ساختار الیه مرزی و ضخامت الیه مرزی روی صفحه تخت‬

‫اندازهی الیهمرزی و ساختار جریان داخل الیه مرزی میتواند بسیار متغیر باشد‪ .‬بخشی از این تغییرات به علت شکل جسم است‪ .‬در شکل زیر الیه‬
‫مرزی روی صفحهی تخت بینهایت بزرگ با جریان لزج و غیرقابل تراکم بررسی میشود‪ .‬چون طول صفحه بینهایت است‪ ،‬برای هر سرعتی‬
‫رینولدز بزرگ خواهد بود‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫اگر یک ذره سیال را در داخل الیه مرزی دنبال کنیم‪ ،‬مشاهده می شود که در خارج از الیه مرزی این ذره بدون تغییر شکل حرکت میکند‪ .‬ولی با‬
‫ورود به الیه مرزی به علت گرادیان سرعت‪ ،‬تغییر شکل پیدا میکند‪ .‬در فاصلهی معینی از ‪( LE‬لبهی صفحه) در پایین دست جریان‪ ،‬الیه مرزی‬
‫مغشوش میشود و ذرات سیال به علت طبیعت نامنظم و اتفاقی جریان آشفته شروع به تغییر شکل میکنند‪.‬‬

‫گذر از الیه مرزی آرام به آشفته در رینولدز بحرانی ‪ 2 × 105‬تا ‪( 3 × 106‬بسته به زبری سطح) رخ میدهد‪.‬‬

‫در الیه مرزی سرعت سیال از صفر روی صفحه تا ‪ U‬تغییر میکند‪.‬‬

‫‪𝑎𝑡 𝑦 = 0 , 𝑉 = 0‬‬
‫{‬
‫𝑈 = 𝑉 ‪𝑎𝑡 𝑒𝑑𝑔𝑒 𝑜𝑓 𝑏𝑜𝑢𝑛𝑑𝑟𝑦 𝑙𝑎𝑦𝑒𝑟 ∶ ,‬‬

‫ضخامت الیه مرزی‪ :‬فاصلهای از سطح جسم است که در آنجا سرعت سیال به ‪ 0/99‬سرعت جریان یکنواخت میرسد‪ .‬برای اینکه این مقدار‬
‫اختیاری ‪ 0/99‬حذف شود‪ ،‬از تعریف زیر استفاده میکنیم‪:‬‬

‫برای جریان عبوری از روی صفحه تخت سه پروفیل سرعت رسم شده‪:‬‬

‫‪ -1‬پروفیل سرعت استاندارد (شکل سمت چپ)‬


‫‪ -2‬پروفیل سرعت یکنواخت برای جریان بدون لزجت (شکل وسط)‬
‫‪ -3‬پروفیل الیه مرزی برای جریان لزج (شکل سمت راست)‬

‫‪ : δ‬ضخامت الیه مرزی‬

‫*‪ : δ‬ضخامت جابجایی الیه مرزی‬

‫به علت کاهش سرعت به اندازه 𝑢 ‪ 𝑈 −‬در داخل الیه مرزی‪ ،‬نرخ جریان در امتداد مقطع ‪ < b-b‬نرخ جریان در امتداد مقطع ‪a-a‬‬

‫𝑉𝐴 = 𝑎‪𝑄𝑎−‬‬
‫{‬ ‫‪,‬‬ ‫𝑏‪𝐴𝑎−𝑎 = 𝐴𝑏−‬‬ ‫‪,‬‬ ‫→ 𝑏‪𝑉𝑎−𝑎 > 𝑉𝑏−‬‬ ‫𝑏‪𝑄𝑎−𝑎 > 𝑄𝑏−‬‬
‫𝑉𝐴 = 𝑏‪𝑄𝑏−‬‬

‫اگر صفحه را در مقطع ‪ a-a‬به اندازه ∗ 𝛿 (ضخامت جابجایی الیه مرزی) جابهجا کنیم‪ ،‬نرخ جریان در امتداد هر مقطع برابر خواهد بود‪ .‬این ادعا‬
‫درست است اگر داشته باشیم‪:‬‬
‫∞‬
‫𝑈 𝑏∗ 𝛿‬ ‫=‬ ‫𝑦𝑑 𝑏)𝑢 ‪∫0 (𝑈 −‬‬
‫𝑄=𝑄‬ ‫←‬ ‫←‬ ‫‪:b‬عمق صفحه‬
‫دبی جریان غیر لزج بعد از جابجایی‬ ‫دبی جریان لزج‬

‫‪24‬‬
‫∞‬ ‫𝑢‬ ‫𝛿‬ ‫𝑢‬
‫𝑦𝑑 )𝑈 ‪÷ bU → 𝛿 ∗ = ∫0 (1 − 𝑈) 𝑑𝑦 = ∫0 (1 −‬‬ ‫∞<‪@ u=U: δ<y‬‬

‫ضخامت جابجایی الیه مرزی‪ :‬فاصلهای است که اگر صفحهی تخت به اندازهی آن جابهجا شود‪ ،‬دبی جریان غیر لزج یکنواخت با دبی جریان لزج‬
‫برابر باشد‪.‬‬

‫∗𝛿‬ ‫‪1‬‬ ‫𝑢‬ ‫𝑦‬


‫در واقع ∗ 𝛿 بیانگر جابهجایی خطوط جریان ناشی از اثرات لزجت روی صفحهی تخت است‪= ∫0 (1 − 𝑈) 𝑑(𝛿 ) .‬‬
‫‪δ‬‬
‫‪...................................................................................................................‬‬

‫ضخامت مومنتوم الیه مرزی ‪:θ‬‬

‫تعریف دیگری از ضخامت الیه مرزی‪ :‬ضخامت مومنتوم الیه مرزی‬

‫𝜕‬
‫𝐴𝑑 ‪∑ 𝐹 = ∫𝐶.𝑉. 𝜌𝑉𝑑𝑉 + ∫𝐶.𝑆. 𝜌𝑉𝑉.‬‬ ‫فالکس مومنتوم = نرخ تغییر مومنتوم‬
‫𝑡𝜕‬

‫اگر صفحه به اندازه ‪ θ‬جابهجا شود‪ ،‬افت فالکس مومنتوم= افتی که در الیه مرزی رخ میدهد‬
‫∞‬
‫𝜃𝑏 ‪∫ 𝜌𝑢(𝑈 − 𝑢) 𝑏 𝑑𝑦 = 𝜌𝑈 2‬‬
‫‪0‬‬

‫به علت کاهش سرعت به اندازه ی 𝑢 ‪ U −‬در الیهی مرزی‪ ،‬فالکس مومنتوم در امتداد مقطع ‪ b-b‬کمتر از ‪ a-a‬است‪.‬‬

‫این کاهش فالکس مونتوم برای جریان الیه مرزی واقعی بر روی یک صفحه با عرض ‪ b‬به این صورت تعیین میشود که‪:‬‬

‫با برابر قرار دادن فالکس مومنتوم عبوری از داخل الیه مرزی جریان لزج= جریان غیر لزج ‪ ،‬ضخامت مومنتوم به دست میآید‪:‬‬
‫∞‬
‫𝑦𝑑)𝑢 ‪∫ 𝜌𝑢(𝑈 − 𝑢)𝑑𝐴 = 𝜌𝑏 ∫ 𝑢(𝑈 −‬‬ ‫جریان لزج )‪(1‬‬
‫‪0‬‬

‫جریان غیرلزج 𝜃𝑏 ‪𝜌𝑈 2‬‬ ‫)‪(2‬‬ ‫فالکس مونتوم در یک الیه با سرعت یکنواخت 𝑈 و ضخامت ‪:θ‬‬

‫افت فالکس در الیه مرزی=افت فالکس بدون الیه مرزی‬


‫∞‬ ‫𝛿‬
‫)‪(1)=(2‬‬ ‫𝑢‬ ‫𝑢‬
‫⇒‬ ‫𝑦𝑑)𝑢 ‪𝜌𝑈 2 𝑏𝜃 = 𝜌𝑏 ∫ 𝑢(𝑈 −‬‬ ‫→‬ ‫∫=𝜃‬ ‫𝑦𝑑 ) ‪(1 −‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫𝑈‬ ‫𝑈‬

‫‪ ,‬مومنتوم → 𝑣𝑚‬ ‫فالکس مومنتوم → 𝑣̇𝑚‬


‫‪...................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬حل جریان الیه مرزی روی یک صفحه تخت به روش انتگرالی مومنتوم (فون کارمن) ‪:‬‬

‫یکی از جنبه های مهم تئوری الیه مرزی‪ ،‬تعیین نیروی درگ ناشی از نیروهای برشی روی بدنه است‪ .‬این نتایج را می توان از معادالت دیفرانسیل‬
‫حاکم بر الیه مرزی آرام به دست آورد‪ .‬چون روش های حل برای این معادالت دیفرانسیل بسیار پیچیده هستند‪ ،‬از یک روش تقریبی مثل روش‬
‫‪25‬‬
‫انتگرالی مومنتوم استفاده میشود‪ .‬در این روش‪ ،‬جریان یکنواخت روی صفحه تخت بررسی میشود‪ .‬جریان ورودی به حجم کنترل در ‪L.E‬‬
‫یکنواخت و جریان خروجی از حجم کنترل‪ ،‬از ‪ 0‬تا ‪ U‬تغییر میکند‪.‬‬

‫معادلهی مومنتوم برای حجم کنترل‪:‬‬

‫𝜕‬
‫𝐴𝑑 ‪ → ∑ 𝐹𝑥 = 𝜕𝑡 ∫𝐶.𝑉 𝜌𝑢 𝑑∀ + ∫𝐶.𝑆 𝜌𝑢 𝑉.‬معادله ی مومنتوم بر روی ‪C.V‬‬

‫‪ℎ‬‬
‫‪∫ 𝜌𝑢 𝑉. 𝑑𝐴 = ∫ 𝜌𝑈(−𝑈)(𝑏𝑑𝑦) = −𝜌𝑈 2 𝑏ℎ‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫𝐴𝑑 ‪−𝐷 = − ∫ 𝜏𝑤 𝑑𝐴 = ∫ 𝜌𝑢 𝑉. 𝑑𝐴 + ∫ 𝜌𝑢𝑉.‬‬ ‫𝛿‬ ‫𝛿‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬
‫)𝑦𝑑( ‪∫ 𝜌𝑢𝑉. 𝑑𝐴 = ∫ 𝜌𝑢2 (𝑏𝑑𝑦) = 𝜌𝑏 ∫ 𝑢2‬‬
‫{‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬

‫𝛿‬ ‫𝛿‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫𝑦𝑑 𝑢 ∫ 𝑏𝜌 ‪−𝐷 = −𝜌𝑈 𝑏ℎ +‬‬ ‫𝑦𝑑 ‪→ 𝐷 = 𝜌𝑈 𝑏ℎ − 𝜌𝑏 ∫ 𝑢2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬

‫طبق رابطه ی پیوستگی‪:‬‬


‫𝛿‬ ‫𝑏𝑈 𝜌 ×‬ ‫𝛿‬
‫‪𝑄1 = 𝑄2‬‬ ‫→‬ ‫𝑦𝑑𝑢 ‪Uℎ𝑏 = 𝑏 ∫0‬‬ ‫→‬ ‫𝑦𝑑𝑢𝑈 ‪ρ𝑈 2 𝑏ℎ = 𝜌𝑏 ∫0‬‬
‫𝛿‬ ‫𝛿‬ ‫𝛿‬
‫)𝐴( 𝑦𝑑)𝑢 ‪𝐷 = 𝜌𝑏 ∫0 𝑈𝑢𝑑𝑦 − 𝜌𝑏 ∫0 𝑢2 𝑑𝑦 = 𝜌𝑏 ∫0 𝑢 (𝑈 −‬‬ ‫پس نیروی درگ روی صفحه‪:‬‬

‫حاال می توان توزیع تنش برشی را بدست آورد‪ .‬از قبل داریم‪:‬‬
‫𝛿‬
‫𝑢‬ ‫𝑢‬ ‫)𝐵(‪(𝐴),‬‬ ‫مشتق 𝐷‬ ‫𝑑‬ ‫𝜃𝑑‬
‫∫=‪θ‬‬ ‫𝑦𝑑 ) ‪(1 −‬‬ ‫)𝐵(‬ ‫→‬ ‫→ 𝜃 ‪𝐷 = 𝜌𝑏𝑈 2‬‬ ‫‪𝐷 = 𝜌𝑏 𝑈 2‬‬
‫‪0‬‬ ‫𝑈‬ ‫𝑈‬ ‫𝑥𝑑‬ ‫𝑥𝑑‬
‫𝐹‬ ‫𝑑‬ ‫‪1‬‬ ‫𝜃𝑑‬
‫=𝜏‬ ‫= 𝑤𝜏 →= 𝑥𝑑 × 𝑏 × 𝑤𝜏 = 𝐴𝑑 𝑤𝜏 = 𝐷𝑑 →‬ ‫‪𝐷 × → 𝜏𝑤 = 𝜌𝑈 2‬‬
‫𝐴‬ ‫𝑥𝑑‬ ‫𝑏‬ ‫𝑥𝑑‬
‫‪𝜕 ℎ‬‬
‫𝑦𝑑)𝑢 ‪𝜏𝑤 = ρ ∫ 𝑢(𝑈 −‬‬
‫‪𝜕𝑥 0‬‬
‫‪...................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬حل معادالت الیه مرزی آرام روی صفحه (پرانتل‪ -‬بالزیوس)‪( :‬محاسبه ضریب درگ برای جریان آرام روی‬
‫صفحه تخت)‬

‫محاسبات میزان رشد الیه مرزی در عمل بسیار پیچیده است‪ .‬برای تعیین جریان آرام یا درهم بر روی یک صفحه مسطح میتوان از روشهای‬
‫مربوط به اندازه حرکت استفاده کرد‪ .‬ولی چون جزئیات جریان مشخص نیست‪ ،‬باید توزیع سرعت را فرض کرد‪.‬‬

‫‪𝑦=0 , 𝑢=0‬‬
‫{ را ارضا کند‪ ،‬به صورت زیر میتوان نوشت‪:‬‬ ‫برای یک توزیع سرعت فرضی که شرایط مرزی‬
‫𝑈=𝑢 ‪𝑦=𝛿 ,‬‬
‫𝑢‬ ‫𝑦‬ ‫𝑦‬
‫) 𝛿( 𝐹 =‬ ‫تغییر متغیر‬ ‫‪= Ƞ → dy = δdȠ‬‬
‫𝑈‬ ‫𝛿‬
‫𝑦‬
‫𝛿≤𝑦≤‪0‬‬ ‫‪,‬‬ ‫𝛿 = )‪𝐹(Ƞ‬‬ ‫𝑢‬ ‫‪3‬‬ ‫‪Ƞ3‬‬
‫{‬ ‫با شرایط مرزی‪:‬‬ ‫‪= 2Ƞ −‬‬ ‫برای جریان آرام‪ ،‬پرانتل فرض کرد‪= 𝐹 :‬‬
‫𝛿>𝑦‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝐹=1‬‬ ‫𝑈‬ ‫‪2‬‬

‫‪...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... .........................‬‬
‫𝜕‬ ‫‪ℎ‬‬ ‫𝑢 𝑢‬
‫𝑦𝑑 𝑈 )𝑈 ‪ : 𝜏𝑤 = ρU 2 𝜕𝑥 ∫0 (1 −‬برای جریان آرام معادله انتگرالی اندازه حرکت‬

‫‪26‬‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫𝜕‬ ‫𝑢 𝑢‬
‫‪= ρU‬‬ ‫‪𝛿 ∫ (1 − ) 𝑑Ƞ‬‬
‫‪𝜕𝑥 0‬‬ ‫𝑈 𝑈‬
‫‪...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... .........................‬‬
‫‪1‬‬
‫قرار دادن فرض پرانتل در معادله‬ ‫𝜕‬ ‫‪3‬‬ ‫‪Ƞ3 3‬‬
‫‪2‬‬
‫‪Ƞ3‬‬ ‫𝜕‬
‫→‬ ‫‪𝜏𝑤 = 𝜌U‬‬ ‫‪𝛿 ∫ [1 − Ƞ − ] [ Ƞ − ] 𝑑Ƞ‬‬ ‫‪→ 𝜏𝑤 = 0.139 𝜌U 2‬‬ ‫)‪δ (A‬‬
‫‪𝜕𝑥 0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2 2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫𝑥𝜕‬

‫‪...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... .........................‬‬
‫𝑢𝜕‬
‫| 𝑦𝜕 ‪𝜏𝑤 = μ‬‬ ‫از طرفی برای جریان آرام داریم‪:‬‬
‫‪𝑦=0‬‬

‫𝑦‬
‫𝑢𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫𝛿‬
‫‪=Ƞ‬‬ ‫𝜕‬ ‫‪3 𝑦 1 𝑦3‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫| ‪𝜏𝑤 = μ‬‬ ‫] ‪= 𝜇 𝑈 [ Ƞ − Ƞ3‬‬ ‫[𝑈 ‪⇒ = μ‬‬ ‫‪−‬‬ ‫]‬ ‫[ ‪= μU‬‬ ‫]‪− 3 𝑦2‬‬
‫‪𝜕𝑦 𝑦=0‬‬ ‫‪𝜕𝑦 2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪𝑦=0‬‬ ‫‪𝜕𝑦 2 𝛿 2 𝛿 3‬‬ ‫𝛿‪2𝛿 2‬‬ ‫‪𝑦=0‬‬

‫‪3‬‬ ‫𝑈‬
‫𝛿 𝜇 ‪→ 𝜏𝑤 = 2‬‬ ‫)𝐵(‬ ‫با افزایش ضخامت الیه مرزی‪ ،‬تنش برشی جداره کم می شود‬
‫‪...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... .........................‬‬

‫)𝐵(=)𝐴(‬ ‫𝜕‬ ‫𝑈 ‪3‬‬ ‫𝜇‬ ‫انتگرال‬ ‫‪𝛿2‬‬ ‫𝜇‬


‫⇒‬ ‫‪0.139 𝜌U 2‬‬ ‫𝜇 = ‪δ‬‬ ‫‪→ δ × 𝑑δ = 10.78‬‬ ‫𝑥𝑑‬ ‫→‬ ‫‪= 10.78‬‬ ‫‪𝑥 + 𝑐1‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝛿 ‪2‬‬ ‫𝑈𝜌‬ ‫‪2‬‬ ‫𝑈𝜌‬
‫‪𝐵. 𝐶.‬‬
‫‪𝑥=0‬‬ ‫‪21.56‬‬ ‫𝑥÷‬ ‫𝛿‬ ‫𝜇 ‪21.56‬‬ ‫𝛿‬ ‫‪4.65‬‬
‫→‬ ‫{‬ ‫√ = 𝛿 → ‪→ 𝑐1 = 0‬‬ ‫𝑥𝜇‬ ‫→‬ ‫√=‬ ‫= →‬ ‫)∗(‬
‫‪ 𝛿 = 0‬ابتدای صفحه‬ ‫𝑈𝜌‬ ‫𝑥‬ ‫𝑥𝑈𝜌‬ ‫𝑥𝑒𝑅√ 𝑥‬

‫این معادله نشان میدهد که ضخامت الیه مرزی برای جریان آرام متناسب با ریشه دوم فاصله از لبهی صفحه افزایش مییابد‪𝛿 ∝ √𝑥 .‬‬
‫‪...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... .........................‬‬

‫)𝐵(‬ ‫𝑈 ‪3‬‬ ‫)∗(‬ ‫‪𝜇𝜌U 3‬‬


‫𝜇 = 𝑤𝜏 →‬ ‫√ ‪ = 0.322‬آرام 𝑤𝜏 →‬
‫𝛿 ‪2‬‬ ‫𝑥‬
‫‪1‬‬
‫∝ 𝑤𝜏‬ ‫‪3‬‬
‫{‬ ‫𝑥√‬ ‫سرعت تغییر میکند‪.‬‬ ‫تنش برشی با نسبت عکس ریشه دوم ‪( x‬فاصله از لبه صفحه) و با نسبت مستقیم توان‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪𝜏𝑤 ∝ √𝑢3‬‬
‫‪...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... .........................‬‬

‫نیروی درگ بر واحد عرض صفحه‪:‬‬


‫𝐿‬
‫𝑥𝑑 𝑤𝜏 ∫ = 𝐷‬ ‫𝐿 ‪ = 0.644√𝜇𝜌U 3‬جریان آرام𝐷 →‬
‫‪0‬‬

‫𝐷‬ ‫‪0.644√𝜇𝜌U 3 𝐿 1.328‬‬


‫= ̅𝐷̅̅𝐶̅‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫ضریب درگ برای جریان آرام ‪ ،‬روی صفحه تخت‬
‫‪1 2‬‬ ‫‪1 2‬‬ ‫𝐿𝑒𝑅√‬
‫𝐴 ‪2 𝜌U‬‬ ‫‪𝜌U‬‬ ‫𝐴‬
‫‪2‬‬
‫‪................................................................................................................ ...‬‬

‫‪ ‬محاسبهی ضخامت الیه مرزی مغشوش و ضریب درگ برای جریان مغشوش روی صفحه تخت‪:‬‬

‫از معادلهی اندازه حرکت می توان برای تعیین میزان رشد الیه مرزی درهم و تنش برشی جریان مغشوش استفاده کرد‪ .‬برای شروع محاسبات باید‬
‫‪1‬‬
‫یک توزیع سرعت را فرض کنیم‪ .‬برای بیان توزیع سرعت متالطم از معادلهی قانون نمایی (قانون ‪ 7‬پرانتل) استفاده میکنیم‪.‬‬

‫‪27‬‬
‫‪u‬‬ ‫‪y 1‬‬ ‫‪n=7‬‬
‫→‬ ‫‪= ( )n‬‬ ‫‪,‬‬
‫‪umax‬‬ ‫‪δ‬‬ ‫‪Rex < 107‬‬
‫‪𝜗 1‬‬
‫‪𝜏𝑤 = 0.0225𝜌 U 2 (𝑈𝛿)4‬‬ ‫)𝐴(‬ ‫برای بیان تنش برشی از معادلهی تجربی بالزیوس استفاده میکنیم‪.‬‬

‫𝛿‪d‬‬ ‫𝑢‪1‬‬ ‫𝑢‬


‫‪𝜏𝑤 = 𝜌 U 2 dx ∫0‬‬ ‫‪(1 − U) dȠ‬‬ ‫معادلهی انتگرالی مومنتوم (از قبل)‪:‬‬
‫‪U‬‬
‫𝑦‬
‫‪=Ƞ‬‬
‫𝛿‬
‫حل معادله دیفرانسیلی‬
‫‪𝜗 1‬‬ ‫𝛿‪d‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫𝛿‪7 d‬‬
‫= ‪ 0.0225(𝑈𝛿)4‬جایگذاری معادالت‬ ‫‪∫ Ƞ7 (1 − Ƞ7 ) dȠ = 72 dx‬‬ ‫)‪(B‬‬ ‫⇒‬
‫‪dx‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫انتگرال‬
‫‪ϑ 1‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪ϑ 1‬‬ ‫‪ϑ 5 4‬‬ ‫𝑥‪0.37‬‬
‫‪δ dδ = 0.231 (U)4 dx‬‬
‫‪4‬‬ ‫⇒‬ ‫= ‪𝛿 = 0.231 (U)4 x → δ‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪0.37 (U) 𝑥 5‬‬ ‫= ‪𝑜𝑟 δ‬‬ ‫‪1‬‬ ‫)𝐶(‬
‫‪5‬‬
‫‪𝑅𝑒𝑥 5‬‬

‫‪4‬‬
‫ضخامت الیه مرزی با ‪ 𝑥 5‬متناسب است‪.‬‬

‫)𝐴( 𝑛𝑖)𝐶(‬ ‫‪ϑ 1‬‬ ‫‪1‬‬


‫(تنش برشی روی صفحه تخت جریان مغشوش)‬
‫⇒‬ ‫‪𝜏𝑤 = 0.029𝜌U 2 (Ux)5‬‬ ‫‪𝑜𝑟 𝜏𝑤 = 0.029𝜌U 2 (𝑅𝑒𝑥 )−5‬‬

‫‪...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... ...................... .........................‬‬
‫𝐿‬
‫𝑏𝐿 ‪𝜗 1 0.036𝜌U 2‬‬
‫(𝐿𝑏 ‪ 𝐷 = ∫ 𝜏𝑤 𝑏𝑑𝑥 = 0.036𝜌 U 2‬درگ‬ ‫= ‪)5‬‬
‫𝐿𝑈‬ ‫‪1‬‬
‫‪0‬‬ ‫) 𝐿𝑒𝑅(‬
‫‪5‬‬
‫𝐷‬ ‫‪1‬‬
‫= ̅𝐷̅̅𝐶̅ ضریب درگ‬ ‫‪→ ̅𝐶̅̅𝐷̅ = 0.072(𝑅𝑒𝐿 )−5‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪5 × 105 < 𝑅𝑒𝐿 < 107‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬
‫𝑏𝐿 ‪2 𝜌 U‬‬
‫‪0.455‬‬
‫= ̅𝐷̅̅𝐶̅‬ ‫‪,‬‬ ‫‪106 < 𝑅𝑒𝐿 < 109‬‬
‫‪(𝐿𝑜𝑔 𝑅𝑒𝐿 )2.58‬‬

‫اگر جریان ابتدا آرام و سپس مغشوش شود‪ ،‬از رابطهی زیر میتوان استفاده کرد‪:‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪0.074‬‬ ‫𝐴‬ ‫‪5‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ :Recr‬عدد رینولدز بحرانی (رینولدزی که در آن جریان از‬
‫= 𝑓𝐷𝐶‬ ‫‪1‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪,‬‬ ‫=𝐴‬ ‫𝑟𝑐𝑒𝑅‪0.074‬‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑟𝑐𝑒𝑅‪1.328‬‬
‫𝐿𝑒𝑅‬ ‫آرام به آشفته تبدیل میشود)‬
‫‪𝑅𝑒𝐿5‬‬

‫کلیه محاسبات فوق برای صفحه کامالً صاف معتبر است‪ .‬برای صفحات زبر‪ ،‬ضریب درگ به صورت تجربی محاسبه شده و در قالب یک نمودار ارائه‬
‫شده است‪.‬‬

‫‪28‬‬
‫ضریب درگ اصطکاکی برای یک صفحه تخت موازی با جریان باالدست‬

‫مواقعی که یک معادلهی واحد برای همهی محدودههای ‪ Re‬و زبری وجود ندارد‪ ،‬از جدول زیر میتوان استفاده کرد‪:‬‬

‫روابط تجربی ضریب درگ بر روی صفحه تخت‬

‫‪...................................................................................................................‬‬

‫تبدیل جریان آرام به آشفته و عوامل ایجاد آن‬ ‫‪‬‬

‫تبدیل الیه مرزی آرام به مغشوش بر روی یک صفحه به صورت ناگهانی رخ نمیدهد‪ .‬بلکه به صورت تهدریجی و در محهدودهی معینهی از رینولهدز‬
‫روی صفحه اتفاق میافتد که به میانگین این محدوده از اعداد رینولدز‪ ،‬رینولدز بحرانی گفته میشود‪ .‬اگر رینولدز کمتر از این مقدار بحرانهی باشهد‪،‬‬
‫جریان آرام و اگر بیشتر باشد آشفته است‪.‬‬

‫عوامل مؤثر بر گذر جریان آرام به آشفته‪:‬‬

‫‪ -1‬زبری‪ :‬اثر زبری در جریان روی یک صفحه تخت همانند اثر آن در جریان داخل یک لوله است‪ .‬در جریان درون لوله ها ضریب اصطکاک برای‬
‫جریان های آرام فقط تابعی از عدد رینولدز جریان بود‪ .‬این مسئله برای جریان روی یک صفحه تخت در الیه مرزی آرام نیز درست است به طوری‬
‫که اندازه زبری در محاسبات ضریب درگ تأثیری ندارد‪ .‬در جریان مغشوش درون لوله ها‪ ،‬بر حسب اندازه زبری در مقایسه با ضخامت زیر الیه آرام‪،‬‬
‫لوله ممکن است به صورت صاف‪ ،‬حالتی بین صاف و زبر و یا به صورت کامالً زبر عمل کند‪ .‬ضریب اصطکاک برای حالت صاف فقط تابعی از عدد‬
‫رینولدز جریان‪ ،‬برای حالت بین صافی و زبری تابعی از عدد رینولدز و زبری نسبی و برای حالت کامالً زبر فقط تابعی از زبری نسبی است‪ .‬برای‬

‫‪29‬‬
‫جریان در الیه های مغشوش روی یک صفحه نیز سه حالت ذکر شده در باال وجود دارد‪ .‬هر چه زبری صفحه بیشتر باشد تبدیل جریان آرام به‬
‫آشفته سریع تر اتفاق میافتد‪.‬‬

‫‪ -2‬انتقال حرارت‪ :‬انتقال حرارت از صفحه به جریان‪ ،‬تبدیل جریان آرام به جریان درهم را تسریع میبخشد و بالعکس‪.‬‬

‫‪ -3‬گرادیان فشار‪ :‬اگر در طول جریان فشار کاهش یابد‪ ،‬سرعت زیاد شده و تبدیل جریان آرام به آشفته در رینولدز بحرانی بزرگتری اتفاق میافتد‪.‬‬
‫‪′‬‬
‫| 𝑢|‬ ‫مؤلفه ی نوسانی سرعت‬
‫=𝐼‬ ‫=‬ ‫‪ -4‬شدت توربوالنسی (درصد درهمی) ‪:‬‬
‫𝑢‬ ‫سرعت متوسط‬

‫هر چه شدت توربوالنسی بیشتر باشد‪ ،‬انتقال از آرام به آشفته سریعتر اتفاق میافتد‪.‬‬

‫‪...................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬جدایش جریان‬

‫جریان در نزدیک یک دیواره تحت تأثیر دو عامل اساسی است‪ -1 :‬اصطکاک دیواره که سبب میشود سرعت الیه های سیال در نزدیک دیواره‬
‫کمتر از سرعت جریان غیر لزج در بیرون از الیه مرزی باشد‪ -2 .‬مومنتوم جریان غیر لزج در بیرون از الیه مرزی (جریان غیر چرخشی) که سبب‬
‫می شود تا جریان سیال داخل الیه مرزی را به دنبال خود بکشاند‪.‬‬

‫در جریان های خارجی سه حالت ممکن است رخ بدهد‪ -1 :‬برای الیه های مرزی روی صفحه که سرعت جریان غیر لزج مقداری‬
‫‪du‬‬
‫بنابراین جریان در مجاورت دیواره متوقف نشده و یا در جهت عکس جریان اصلی‬ ‫ثابت است‪ ،‬نتایج نشان می دهد که ‪ 0‬‬
‫‪dy‬‬ ‫‪y 0‬‬

‫حرکت نمی کند‪.‬‬

‫به عبارت دیگر جریان غیر لزج در بیرون از الیه مرزی توان الزم برای به دنبال خود کشیدن جریان در داخل الیه مرزی را در همه جا دارا خواهد‬
‫بود ‪.‬‬

‫‪ -2‬اگر سرعت جریان غیر لزج بیرون از الیه مرزی در جهت جریان افزایش یابد (گرادیان فشار کمتر از صفر)‪ ،‬این جریان برای به دنبال خود‬
‫کشیدن جریان در داخل الیه مرزی توان بیشتری داشته و بنابراین جریان در مجاورت دیوار متوقف و یا معکوس نخواهد شد‪.‬‬
‫𝑝𝑑‬
‫‪ -3‬اگر سرعت جریان غیر لزج در بیرون از الیه مرزی در جهت جریان کاهش یابد )‪ ،(𝑑𝑥 > 0‬از مومنتوم آن در طول صفحه کاسته شده و‬
‫سرانجام حالتی پیش خواهد آمد که جریان غیر لزج توان کافی برای به دنبال خود کشیدن تمام جریان در داخل الیه مرزی را نخواهد داشت‪ .‬در‬
‫این شرایط جریان نزدیک دیواره ابتدا متوقف شده و سپس در جهت عکس جریان می یابد‪ .‬به این پدیده جدایش جریان گفته میشود‪.‬‬

‫جدایش جریان سبب میشود که شکل جریان به طور کلی تغییر کند‪ .‬یک سری گردابه در بخش جدا شدهی جریان تشکیل می شوند که پایدار‬
‫نبوده و همراه با جریان به سمت پایین دست منتقل میشوند و بجای آن گردابههای جدیدی تشکیل می شوند‪ .‬بخش جدا شده جریان را دنباله‬
‫)‪ (wake‬می نامند‪ .‬جدایی جریان سبب تلف شدن مقدار زیادی انرژی می شود‪ .‬جدایی جریان باعث می شود که توزیع سرعت و توزیع فشار بر‬
‫𝑝𝑑‬
‫را که از جدایی جریان در الیه مرزی جلوگیری میکند‪ ،‬گرادیان مساعد یا‬ ‫روی سطح به طور کلی تغییر یابد‪ .‬تغییرات فشار به صورت ‪< 0‬‬
‫𝑥𝑑‬

‫‪30‬‬
‫𝑝𝑑‬
‫را که به جدایی جریان در الیه مرزی کمک میکند‪ ،‬گرادیان نامساعد یا نامطلوب یا‬ ‫مطلوب فشار می گویند‪ .‬تغییرات فشار به صورت ‪> 0‬‬
‫𝑥𝑑‬
‫معکوس فشار می نامند‪.‬‬

‫درگ اصطکاکی و درگ فشاری‬ ‫‪‬‬

‫هر گاه جسمی در جریان سیال حرکت کند‪ ،‬نیرویی از طرف سیال به جسم وارد میشود‪ .‬این نیرو حاصل اثر نیروهای فشاری و برشی است‪.‬‬
‫مؤلفهی افقی این نیرو را نیروی مقاوم یا درگ مینامند‪ .‬بخشی از نیروی درگی که به علت تنش برشی ایجاد شود‪ ،‬درگ اصطکاکی نامیده میشود‪.‬‬
‫بخشی از نیروی درگ که به علت فشار ایجاد شده‪ ،‬درگ فشاری است‪.‬‬

‫𝑓𝐷 ‪𝐷 = ∑ 𝐹𝑥 = ∫ 𝑃𝐶𝑜𝑠𝜃 𝑑𝐴 + ∫ 𝜏𝑤 𝑆𝑖𝑛𝜃 𝑑𝐴 → D = 𝐷𝑃 +‬‬

‫هرچه سطح‪ ،‬نسبت به جریان باالدست‪ ،‬موازیتر باشد‪ ،‬درگ اصطکاکی بیشتر است‪ .‬هرچه سطح‪ ،‬نسبت به جریان باالدست‪ ،‬عمودتر باشد‪ ،‬درگ‬
‫اصطکاکی کمتر است‪ .‬در جریان های رینولدز باال‪ ،‬که لزجت کم است‪ ،‬سهم تنش برشی در کل نیروی درگ کم است‪ .‬پس درگ فشاری بیشتر‬
‫است‪ .‬در جریان های رینولدز پایین‪ ،‬سهم درگ اصطکاکی بیشتر است‪.‬‬

‫نیروی لیفت‬ ‫‪‬‬

‫نیروی لیفت مؤلفه ای از نیروی وارده از سوی سیال بر جسم است که عمود بر امتداد سرعت سیال وارد میشود‪ .‬هدف اصلی در طراحی اجسامی‬
‫مثل پرههای آیرودینامیکی‪ ،‬تولید نیروی عمودی بزرگ و به حداقل رساندن نیروی درگ است‪ .‬در بیشتر کاربردها اجسامی که لیفت می کنند مثل‬
‫فنها و ایرفویلها در رینولدز باال بکار میروند‪ .‬پس لزجت و در نتیجه تنش برشی تأثیر ب سیار کمی در نیروی لیفت دارد و بیشترین سهم نیروی‬
‫لیفت ناشی از توزیع فشار بر روی جسم است‪.‬‬

‫𝐴𝑑 𝜃 𝑠𝑜𝐶 𝑤𝜏 ∫ ‪𝐿 = ∑ 𝐹𝑦 = ∫ 𝑃 𝑆𝑖𝑛𝜃𝑑𝐴 +‬‬


‫‪.................................................................................................... ...............‬‬

‫‪ ‬تغییرات درگ به صورت تابعی از ‪ Re‬بر روی استوانه‬

‫مانند صفحه تخت‪ ،‬جریان عبوری از روی یک استوانه نیز با تغییر رینولدز تغییر میکند‪ .‬الف) در رینولدزهای‬
‫خیلی کم‪ ،‬خطوط جریان در باال و پایین استوانه بصورت متقارن و بدون جدایش دیده می شود‪ .‬در این حالت‬
‫درگ فشاری قابل صرفنظر است و تقریباً همهی نیروی وارد بر استوانه ناشی از درگ اصطکاکی است‪.‬‬

‫ب) با افزایش عدد رینولدز و ایجاد جدایش‪ ،‬گردابهها در نقاط جدایش در جهت جریان کشیده میشوند و شروع‬
‫به ارتعاش میکنند‪ .‬با بیشتر شدن عدد رینولدز‪ ،‬اندازه ی دنباله افزایش یافته و در نتیجه ضریب درگ فشاری هم‬
‫افزایش می یابد‪ .‬این در حالی است که با افزایش عدد رینولدز‪ ،‬درگ اصطکاکی کمتر میشود و ضریب درگ که‬
‫تلفیقی از هر دوی درگ اصطکاکی و فشاری است‪ ،‬کاهش مییابد‪.‬‬

‫ج) با افزایش عدد رینولدز این گردابهها بطور متناوب در باال و پایین استوانه تشکیل شده از استوانه فاصله گرفته‬
‫و از بین میروند‪ .‬این فرآیند را با افزایش 𝑒𝑅 می توان شدت داد تا این که ‪ 2‬ردیف گردابه در ناحیهی دنباله‬
‫ایجاد میشوند که جهت آنها مخالف یکدیگر است که به آنها گردابههای کارمن گفته میشود‪.‬‬

‫د) افزایش هر چه بیشتر عدد رینولدز باعث کاهش درگ اصطکاکی و افزایش درگ فشاری میشود‪.‬‬

‫ه) تا رینولدز ‪ 2 × 105‬الیه مرزی روی استوانه آرام است‪ .‬بعد از این مقدار الیه مرزی متالطم میشود و‬
‫نقطهی جدایش به سمت عقبتر جریان منتقل میشود‪ .‬این مسأله سبب میشود که گرادیان فشار دچار کاهش‬
‫ناگهانی شده و در نتیجه ضریب درگ کاهش مییابد‪( .‬به علت کم شدن ناحیهای که تحت تأثیر گردابهها قرار‬

‫‪31‬‬
‫دارد)‪ .‬این پدیده باعث باریکتر شدن ناحیهی گردابهای میشود‪ .‬بعد از آشفته شد ن جریان‪ ،‬افزایش بیشتر عدد رینولدز‪ ،‬باعث میشود که نقطه ی‬
‫جدایش اندک اندک به سمت جلو حرکت کرده و ضریب درگ مجدّداً افزایش یابد‪.‬‬

‫در شکل زیر تغییرات ضریب درگ با عدد رینولدز برای استوانه و کره دیده میشود‪:‬‬

‫در جدول زیر‪ ،‬مقدار ضریب درگ در اجسام دوبعدی و سهبعدی آورده شده است‪.‬‬

‫‪32‬‬
33
34
35
‫مثال) برای اندازه گیری سرعت باد می توان از دستگاه نشان داده شده در شکل زیر استفاده کرد‪ .‬در این دستگاه دو پوستهی نیم کروی با قطر‬
‫‪ 10cm‬به دو سر میلهای افقی وصل شدهاند که می تواند حول محور عمود دوران کند‪ .‬اگر سرعت باد ‪ 60 𝑘𝑚⁄ℎ‬باشد گشتاور الزم برای‬
‫جلوگیری از چرخش بازو را بدست آورید‪( .‬جهت باد عمود بر زانویی است که دو پوستهی نیمکره را به هم متصل کرده است‪).‬‬

‫‪1000‬‬ ‫𝑚‬
‫× ‪𝑈 = 60‬‬ ‫‪= 16.67‬‬
‫‪3600‬‬ ‫𝑠‬

‫‪36‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬جریان سیال ایدهآل (جریان پتانسیل)‬
‫جریانهای حقیقی اطراف جسم را میتوان به ‪ 2‬ناحیه لزج و غیر لزج تقسیم کرد‪ .‬ناحیه ی اول‪ ،‬الیه مرزی مجاور جسم است که در آن لزجت‬
‫سیال اهمیت دارد (جریان چرخشی)‪ .‬ناحیه دوم‪ ،‬جریان ایده آل در خارج از الیه مرزی است‪ ،‬یعنی اینکه تنش برشی صفر است‪( .‬جریان‬
‫غیرچرخشی)‬

‫‪ -‬مطالعهی جریان ایدهآل‪ ،‬روابط ریاضی برای خطوط جریان را فراهم میآورد‪ .‬کاربرد نظری جریان ایدهآل را میتوان در آیرودینامیک‪ ،‬در شتاب‬
‫دادن جریان‪ ،‬جز و مد و موجها پیدا کرد‪.‬‬

‫در مطالعهی جریان بسیار ایدهآل‪ ،‬چگالی ثابت فرض شده و جریان تراکمناپذیر است‪ .‬همچنین جریان‪ ،‬پایا‪ -‬دو بعدی و غیرچرخشی (یعنی سیال‬
‫غیر لزج بوده و حرکت ذرات آن از ابتدا بدون دوران است و ‪ )Curl V=0‬فرض میشود‪.‬‬

‫جریانهای چرخشی و غیرچرخشی‬ ‫‪‬‬

‫هرگاه المان سیال در زمان ‪ t‬در نقطهی ‪ A‬و در زمان 𝑡∆ ‪ 𝑡 +‬در نقطهی ‪ A′‬باشد‪ ،‬سرعت زاویهای از رابطهی زیر محاسبه میشود‪.‬‬

‫(تغیرات سرعت باعث چرخش و تغییر شکل زاویهای شده است‪).‬‬

‫𝛼𝛿‬
‫(‪ )1‬سرعت زاویه ای خط ‪𝜔𝑂𝐴 = lim𝛿𝑡→0 𝛿𝑡 : OA‬‬
‫𝑣𝜕‬
‫(‬ ‫𝑡𝛿)𝑥𝛿‬ ‫𝑣𝜕‬
‫𝑥𝜕‬
‫= )𝛼𝛿 ≅ 𝛼𝛿 ‪ (tan‬زاویههای کوچک‬ ‫𝑡𝛿 𝑥𝜕 =‬
‫𝑥𝛿‬

‫𝑣𝜕‬ ‫𝑣𝜕‬
‫(اگر 𝑥𝜕 < ‪ 0‬باشد‪ 𝜔 ،‬خالف جهت عقربه ساعت است)‬
‫= 𝐴𝑂𝜔‬
‫𝑥𝜕‬
‫…………………………………………………‬
‫𝛽𝛿‬
‫𝑡𝛿 ‪𝜔𝑂𝐵 = lim𝛿𝑡→0‬‬ ‫(‪ )2‬سرعت زاویه ای خط ‪: OB‬‬
‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬
‫(‬ ‫𝑡𝛿)𝑦𝛿‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫(‬ ‫𝑡𝛿)‬
‫𝑦𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬
‫= )𝛽𝛿 ≅ 𝛽𝛿𝑛𝑎𝑡( زاویههای کوچک‬ ‫[ ‪= 𝜕𝑦 𝛿𝑡 → 𝜔𝑂𝑀 = lim𝛿𝑡→0‬‬ ‫]‬
‫𝑦𝛿‬ ‫𝑡𝛿‬

‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬
‫( اگر 𝑦𝜕 < ‪ 0‬باشد‪ 𝜔 ،‬جهت عقربه ساعت است)‬
‫= 𝐵𝑂𝜔‬
‫𝑦𝜕‬

‫‪37‬‬
‫…………………………………………………‬

‫‪ -‬چرخش ‪( 𝜔Z‬حول محور ‪ )z‬به صورت متوسط سرعتهای زاویهای 𝐵𝑂𝜔 و 𝐴𝑂𝜔 هر دو خط عمود بر هم (‪ OA‬و ‪ )OB‬در یک جزء‪ ،‬تعریف‬
‫میشود‪.‬‬
‫بنابراین اگر چرخش در خالف جهت حرکت عقربههای ساعت ‪ +‬درنظر گرفته شود‪ ،‬داریم‪:‬‬
‫𝑣𝜕 ‪1‬‬ ‫𝑢𝜕‬
‫]𝑦𝜕 ‪𝜔𝑧 = 2 [𝜕𝑥 −‬‬
‫اگر دو خط عمود بر هم در صفحات 𝑧𝑥 ‪ 𝑦𝑧 ,‬باشند‪:‬‬
‫𝑣𝜕 𝑤𝜕 ‪1‬‬
‫= 𝑥𝜔‬ ‫[‬ ‫] ‪−‬‬
‫𝑧𝜕 𝑦𝜕 ‪2‬‬
‫𝑢𝜕 ‪1‬‬ ‫𝑤𝜕‬
‫] 𝑥𝜕 ‪𝜔𝑦 = 2 [ 𝜕𝑧 −‬‬ ‫چرخش حول محور ‪:y‬‬
‫…………………………………………………‬
‫سه مؤلفهی 𝑥𝜔‪ 𝜔𝑦 ،‬و 𝑍𝜔 میتوانند با هم جمع شوند تا چرخش ذرهی سیال 𝜔 به صورت زیر بدست آید‪.‬‬
‫̂𝑘 𝑧𝜔 ‪⃗ = 𝜔x î + 𝜔y 𝑗̂ +‬‬
‫𝜔‬
‫𝑣𝜕 𝑤𝜕 ‪1‬‬ ‫𝑤𝜕 𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕 𝑣𝜕‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫([ = 𝜔‬ ‫‪− ) î + ( −‬‬ ‫𝑉 × ∇[ = ]̂‪) 𝑗̂ + ( − )k‬‬ ‫𝑉 𝑙𝑟𝑢𝑐[ = ] ⃗‬ ‫]⃗‬
‫𝑧𝜕 𝑦𝜕 ‪2‬‬ ‫𝑥𝜕 𝑧𝜕‬ ‫𝑦𝜕 𝑥𝜕‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫𝑖‬ ‫𝑗‬ ‫𝑘‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝜕‬
‫𝜔‬ ‫| = ⃗‬
‫𝑉× ∇‪⃗ = 2‬‬ ‫|‬
‫‪2‬‬ ‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬ ‫𝑧𝜕‬
‫𝑢‬ ‫𝑣‬ ‫𝑤‬
‫‪1‬‬
‫فاکتور ‪ 2‬می تواند با تعریف کمیتی به نام ورتسیتی ‪ ξ‬که دو برابر چرخش است‪ ،‬حذف شود‪:‬‬
‫𝑉 × ∇ = 𝜔‪ξ = 2‬‬‫⃗‬
‫جریان غیرچرخشی→ ‪⃗ = 0‬‬
‫𝑉 × ∇ 𝑓𝑖‬
‫…………………………………………………‬

‫تابع جریان‬

‫‪ -‬یک روش توصیفی مناسب برای شکل جریان باید بیانگر شکل خطوط جریان (شامل مرزها) و مقیاس سرعت در هر نقطهی مورد نظر در جریان‬
‫باشد‪ .‬پارامتر ریاضی که میتواند این مسئله را بیان کند‪ ،‬تابع جریان 𝜓 است‪ .‬تابع جریان از رابطهی خطوط جریان و بقای جرم بدست میآید‪.‬‬
‫یکی از سادهترین حالتهای جریان‪ ،‬جریان دوبعدی‪ ،‬پایا و تراکمناپذیر است‪ .‬در جریان دوبعدی و تراکمناپذیر در صفحهی ‪ ،xy‬بقای جرم به‬
‫‪∂u‬‬ ‫‪∂v‬‬
‫صورت زیر نوشته میشود‪+ ∂y = 0 :‬‬
‫‪∂x‬‬

‫اگر یک تابع پیوسته )𝑡 ‪ 𝜓(𝑥, 𝑦, 𝑧,‬تابع جریان خوانده شود‪ ،‬میتوان آن را به صورت زیر تعریف کرد‪:‬‬
‫𝜓𝜕 ‪1‬‬ ‫𝜓𝜕‬
‫= 𝑟𝑢‬ ‫=𝑢‬
‫𝜃𝜕 𝑟‬ ‫𝑦𝜕‬
‫𝜓𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬
‫‪𝑢𝜃 = −‬‬ ‫‪v‬‬ ‫=‬ ‫‪−‬‬
‫𝑟𝜕‬ ‫{‬ ‫𝑥𝜕‬

‫‪,‬‬
‫𝑢𝜕‬ ‫𝑣𝜕‬ ‫تابع جریان‬
‫→ ‪ : 𝜕𝑥 + 𝜕𝑦 = 0‬معادله بقای جرم‬ ‫(جایگذاری ‪)u, v‬‬
‫𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬ ‫𝜓 ‪𝜕2‬‬ ‫𝜓 ‪𝜕2‬‬
‫‪( ) + 𝜕𝑦 (− 𝜕𝑥 ) = 𝜕𝑥𝜕𝑦 − 𝜕𝑦𝜕𝑥 = 0‬‬
‫𝑦𝜕 𝑥𝜕‬
‫تابع جریان در معادله ی پیوستگی صدق میکند‪.‬‬
‫‪....................................‬‬
‫نوشتن معادلهی خط جریان با استفاده از تابع جریان‬
‫‪38‬‬
‫خطوط جریان خطوطی اند که در هر لحظه و در هر نقطه‪ ،‬مماس بر جهت حرکت سیالاند‪ .‬پس اگر جزئی به طول ‪ dr‬در امتداد خط جریان در‬
‫نظر بگیرید‪ ،‬معادله خط جریان به صورت زیر است‪:‬‬
‫‪⃗ × 𝑑𝑟 = 0‬‬
‫𝑉‬
‫‪(𝑢𝑖̂ + 𝑣𝑗̂) × (𝑑𝑥𝑖̂ + 𝑑𝑦𝑗̂) = 0 → (𝑢𝑑𝑦 − 𝑣𝑑𝑥)𝑘̂ = 0‬‬
‫‪ 𝑢𝑑𝑦 − 𝑣𝑑𝑥 = 0‬معادله خط جریان‬

‫با جایگزینی مؤلفه های ‪( v,u‬برحسب 𝜓)‬


‫𝜓𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬
‫‪𝑑𝑥 + 𝜕𝑦 𝑑𝑦 = 0‬‬
‫⏟‬
‫𝑥𝜕‬
‫‪dψ‬‬
‫‪𝑑𝜓 = 0‬‬ ‫روی خط جریانثابت = 𝜓 →‬
‫𝑦𝑑‬ ‫𝑣‬
‫بنابراین در امتداد یک خط جریان در هر لحظه‪ 𝑑𝜓 = 0 ،‬است‪ .‬یعنی 𝜓 در امتداد خط جریان ثابت است‪= 𝑢 :‬‬
‫𝑥𝑑‬

‫معادله باال‪ ،‬معادله خط جریان نامیده می شود‪ .‬مقدار واقعی پارامتر 𝜓 روی هر خط جریان اهمیت خاصی ندارد‪ ،‬بلکه تغییرات در مقدار 𝜓 با دبی‬
‫حجمی جریان مرتبط است‪.‬‬

‫حال اگر دو خط جریان را مطابق شکل زیر در نظر بگیرید‪ ،‬دبی حجمی ‪ dq‬بین دو خط 𝜓 و 𝜓𝑑 ‪ 𝜓 +‬عبور می کند‪ .‬با توجه به قانون بقای‬
‫جرم‪ ،‬جریان عبوری ‪ dq‬از سطح اختیاری ‪ AC‬باید مساوی با جریان عبوری از سطوح ‪ AB‬و ‪ BC‬باشد‪ .‬بنابراین‪𝑑𝑞 = 𝑢𝑑𝑦 − 𝑣𝑑𝑥 :‬‬
‫𝜓𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬
‫= 𝑞𝑑‬ ‫معادله باال بر حسب تابع جریان عبارت است از‪𝑑𝑦 + 𝜕𝑥 𝑑𝑥 :‬‬
‫𝑦𝜕‬

‫𝜓𝑑 = 𝑞𝑑‬ ‫عبارت سمت راست تساوی‪ ،‬مساوی است با 𝜓𝑑‪ ،‬بنابراین‪:‬‬
‫𝜓‬
‫پس دبی حجمی جریان ‪ ،q‬بین دو خط جریان به صورت زیر است‪𝑞 = ∫𝜓 2 𝑑𝜓 = 𝜓2 − 𝜓1 :‬‬
‫‪1‬‬

‫نکته‪ :‬تابع پتانسیل فقط برای جریان چرخشی است ولی تابع جریان هم برای جریان چرخشی و هم غیرچرخشی است‪.‬‬

‫جریان بین دو خط جریان‬

‫‪.................................................................................................................‬‬

‫مثال) میدان سرعت 𝑗𝑥𝑎 ‪ 𝑉 = −𝑎𝑦𝑖 +‬داده شده است‪.‬توابع 𝜓 معرف چنین میدان سرعتی را تعیین کنید‪.‬‬

‫𝜓𝜕‬
‫=𝑢‬ ‫𝑦𝑎‪= −‬‬
‫𝑦𝜕‬
‫{‬ ‫𝜓𝜕‬
‫حل‪:‬‬
‫𝑥𝑎 = ‪𝑣 = −‬‬
‫𝑥𝜕‬

‫‪39‬‬
‫𝜓𝜕‬ ‫𝑎‬
‫با انتگرالگیری‪𝜓 = ∫ 𝜕𝑦 𝑑𝑦 = ∫ −𝑎𝑦 𝑑𝑦 = − 2 𝑦 2 + 𝑓(𝑥) :‬‬

‫که در آن‪ f(x) ،‬یک تابع دلخواه است‪ .‬از طرفی با استفاده از معادله ‪ f(x) ،v‬محاسبه می شود‪ .‬چون ‪ v=ax‬داریم‪:‬‬

‫𝜓𝜕‬ ‫)𝑥(𝑓 𝜕‬ ‫)𝑥(𝑓 𝑑‬


‫‪𝑣=−‬‬ ‫‪=−‬‬ ‫‪=−‬‬ ‫𝑥𝑎 =‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑥𝜕‬ ‫𝑥𝑑‬
‫𝑓𝑑‬ ‫𝑎‬
‫→‬ ‫∫ = )𝑥(𝑓‬ ‫𝑐 ‪𝑑𝑥 = ∫ −𝑎𝑥 𝑑𝑥 = − 𝑥 2 +‬‬
‫𝑥𝑑‬ ‫‪2‬‬
‫با جایگزینی داریم‪:‬‬
‫𝑎‬ ‫𝑎‬
‫𝑐 ‪𝜓 = − 𝑥2 − 𝑦2 +‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪...............................................................................................................‬‬

‫𝑦‪𝑢 = 2‬‬
‫{‬ ‫مثال) مؤلفه های سرعت در میدان دو بعدی‪ ،‬تراکم ناپذیر و پایا عبارتند از‪:‬‬
‫𝑥‪𝑣 = 4‬‬
‫تابع جریان معرف چنین میدان سرعتی را تعیین کنید و چند خط جریان را ترسیم کنید‪ .‬جهت جریان را در امتداد خطوط جریان نشان دهید‪.‬‬

‫𝜓𝜕‬
‫=𝑢‬ ‫𝑦‪= 2‬‬
‫𝑦𝜕‬
‫{‬ ‫𝜓𝜕‬
‫حل ‪:‬‬
‫𝑥‪𝑣 = − 𝜕𝑥 = 4‬‬

‫)𝑥( ‪𝜓 = 𝑦 2 + 𝑓1‬‬ ‫با انتگرالگیری از معادله اول داریم‪:‬‬

‫)𝑦( ‪𝜓 = −2𝑥 2 + 𝑓2‬‬ ‫که در آن )𝑥( ‪ 𝑓1‬یک تابع دلخواه بر حسب ‪ x‬است‪ .‬با انتگرال از معادله دوم باال داریم‪:‬‬

‫که در آن )𝑦( ‪ 𝑓2‬یک تابع دلخواه بر حسب ‪ y‬است‪ .‬حال برای صدق کردن دو معادله فوق در تابع جریان‪:‬‬

‫𝑐 ‪𝜓 = −2𝑥 2 + 𝑦 2 +‬‬

‫که ‪ c‬یک ثابت دلخواه است‪ .‬چون سرعت ها مرتبط با مشتق های جریان اند‪ ،‬می توان یک ثابت دلخواه رابه تابع اضافه کرد‪ .‬و این مقدار ثابت هیچ‬
‫اثر دلخواهی ندارد‪ .‬معموالً برای سادگی ‪ C=0‬فرض می شود‪ .‬لذا در این مثال خاص‪ ،‬ساده ترین شکل تابع جریان عبارت است از‪𝜓 = :‬‬
‫‪−2𝑥 2 + 𝑦 2‬‬

‫حال می توان خط‪.‬ط جریان را با فرض ثابت = 𝜓 تعیین و خطوط جریان را ترسیم نمود‪ .‬برای عبارت فوق‪ ،‬مقدار 𝜓 در مبدأ صفر است‪ .‬بنابراین‬
‫معادلهی خط جریانی که از مبدأ )‪ (𝜓 = 0‬می گذرد‪ ،‬عبارت است از‪:‬‬

‫‪0 = −2𝑥 2 + 𝑦 2‬‬


‫{‬
‫𝑥‪𝑦 = ±√2‬‬

‫دیگر خطوط جریان را می توان با فرض کردن مقادیر مختلف ثابت برای 𝜓‪ ،‬تعیین کرد‪ .‬معادله خطوط جریان (برای ‪ )𝜓 = 0‬را می توان به‬
‫صورت زیر نوشت‪:‬‬

‫‪𝑦2‬‬ ‫‪𝑥2‬‬ ‫𝜓𝜕‬


‫‪𝑣<0‬‬ ‫و‬ ‫‪ . 𝜓 −‬پس ‪ 𝑣 > 0‬اگر ‪𝑥 > 0‬‬ ‫𝜓‬ ‫𝑥‪= 1 = − 𝜕𝑥 = 4‬‬
‫‪2‬‬

‫‪.................................................................................................................‬‬

‫‪40‬‬
‫‪ ‬پتانسیل سرعت‬

‫یک قضیهی ریاضی بیان میکند که هرگاه کرل برداری صفر شود‪ ،‬خود بردار را میتوان به صورت گرادیان یک تابع اسکالر نوشت‪:‬‬
‫بنابراین در جریان غیر چرخشی‪ ،‬خود بردار سرعت را میتوان به صورت گرادیان یک تابع نوشت‪:‬‬
‫𝜙𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬
‫=𝑢‬ ‫=𝑣‬ ‫=𝑤‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬ ‫𝑧𝜕‬
‫𝜙𝛻 = 𝑉‬

‫𝑉 ‪ :‬سرعت‬ ‫∇ ‪ :‬گرادیان‬ ‫𝜙 ‪ :‬تابع پتانسیل‬

‫𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝜕‬


‫𝑘 𝑧𝜕 ‪𝛻 = 𝜕𝑥 𝑖 + 𝜕𝑦 𝑗 +‬‬ ‫عملگرگرادیان‪:‬‬

‫به عبارتی هرگاه بتوانیم مؤلفههای سرعت را در کلیه ی نقاط یک ناحیه از جریان به شکل مشتقات جزئی پیوسته یک تابع اسکالر 𝜙 بنویسیم‪ ،‬این‬
‫تابع اسکالر را پتانسیل سرعت مینامیم‪.‬‬
‫𝜙𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬
‫= 𝑟𝑢‬ ‫= 𝑟𝑢‬
‫𝑟𝜕‬ ‫𝑟𝜕‬
‫استوانه ای‬ ‫𝜙𝜕 ‪1‬‬ ‫کروی‬ ‫𝜙𝜕 ‪1‬‬
‫𝜃𝜕 𝑟 = 𝜃𝑢‬ ‫𝜃𝜕 𝑟 = 𝜃𝑢‬
‫)𝑧 ‪(𝑟, 𝜃,‬‬ ‫𝜙𝜕‬
‫)𝜑 ‪(𝑟, 𝜃,‬‬ ‫‪1‬‬ ‫𝜙𝜕‬
‫= 𝑧𝑢 {‬ ‫𝑧𝜕‬ ‫𝜑𝜕 𝜃𝑛𝑖𝑠𝑟 = 𝜑𝑢{‬
‫نکته‪ :‬پتانسیل سرعت تنها برای جریان غیرچرخشی تعریف میشود‪.‬‬
‫‪....................................‬‬
‫𝑉‪∇.‬‬‫از قبل داریم‪ :‬معادله پیوستگی ‪⃗ = 0‬‬
‫جایگذاری بردار سرعت از تابع پتانسیل‪:‬‬
‫‪∇. (∇𝜙) = 0 ⇒ ∇2 𝜙 = 0‬‬
‫𝜙 ‪𝜕2‬‬ ‫𝜙 ‪𝜕2‬‬ ‫𝜙 ‪𝜕2‬‬
‫‪( 𝜕𝑥 2 + 𝜕𝑦 2 + 𝜕𝑧 2 ) = 0‬‬ ‫معادله الپالس‪:‬‬
‫از حل معادلهی الپالس تحت شرایط مرزی مشخص میتوان توزیع سرعت را بدست آورد‪.‬‬
‫‪....................................‬‬
‫خط هم پتانسیل‪ :‬خطی است که در آن مقدار پتانسیل سرعت𝜙 ثابت است‪ .‬شیب یک خط هم پتانسیل از رابطهی زیر بدست میآید‪:‬‬
‫𝜙𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬ ‫𝑦𝑑‬ ‫𝑥𝜕‪𝜕𝜙⁄‬‬ ‫𝑢‬
‫→ ‪𝑑𝜙 = 0‬‬ ‫→ ‪𝑑𝑥 + 𝜕𝑦 𝑑𝑦 = 0‬‬ ‫|‬ ‫𝑣 ‪= − 𝜕𝜙⁄𝜕𝑦 = −‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑒𝑡𝑐=𝜙 𝑥𝑑‬
‫𝑦𝑑‬ ‫𝑥𝜕‪𝜕𝜙⁄‬‬ ‫𝑣‬
‫→ ‪ : 𝑢𝑑𝑦 − 𝑣𝑑𝑥 = 0‬معادله خط جریان‬ ‫|‬ ‫𝑢 = 𝑦𝜕‪= − 𝜕𝜙⁄‬‬
‫𝑒𝑡𝑐=𝜓 𝑥𝑑‬

‫‪ -‬با توجه به اینکه حاصلضرب داخلی بردارهای سرعت و خط عمود بر آن‪ ،‬برابر صفر است‪ ،‬نتیجه میگیریم که راستای سرعت سیال برخط هم‬
‫پتانسیل عمود است‪.‬‬
‫‪....................................‬‬

‫رابطه پتانسیل سرعت و تابع جریان‬


‫𝑦𝑑‬ ‫𝑣‬
‫| 𝑥𝑑 ‪ :‬شیب خط جریان‬ ‫𝑢=‬
‫𝑒𝑡𝑐=𝜓‬
‫𝑦𝑑‬ ‫𝑢‬
‫| 𝑥𝑑 ‪ :‬شیب خط هم پتانسیل‬ ‫𝑣‪= −‬‬
‫𝑒𝑡𝑐=𝜙‬
‫شیب یک خط جریان در هر نقطه برابر است با منفی معکوس شیب خط هم پتانسیل در آن نقطه‪:‬‬

‫‪41‬‬
‫𝑦𝑑‬ ‫‪1‬‬
‫|‬ ‫‪=−‬‬
‫𝑒𝑡𝑐=𝜓 𝑥𝑑‬ ‫𝑦𝑑‬
‫|‬
‫𝑒𝑡𝑐=𝜙 𝑥𝑑‬
‫خط جریان بر خط هم پتانسیل عمود است‪.‬‬
‫‪....................................‬‬
‫مثال) میدان جریانی به وسیلهی ‪ 𝜓 = 𝑎𝑥 2 − 𝑎𝑦 2‬مشخص میشود که در آن ‪ 𝑎 = 1 𝑠𝑒𝑐 −1‬است‪.‬‬

‫الف) نشان دهید که جریان غیر چرخشی است‪.‬‬

‫ب) پتانسیل سرعت جریان را تعیین کنید‪.‬‬

‫𝜓𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬ ‫𝑣𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬


‫و 𝑥𝜕 ‪ 𝑣 = −‬پس‪:‬‬ ‫=𝑢‬ ‫و‬ ‫حل‪ :‬اگر جریان غیرچرخشی باشد‪ 𝜔𝑧 = 0 ،‬چون 𝑦𝜕 ‪𝜔𝑧 = 𝜕𝑥 −‬‬
‫𝑦𝜕‬

‫𝜕‬ ‫𝜕‬
‫𝑥𝑎‪𝑢 = 𝜕𝑦 (𝑎𝑥 2 − 𝑎𝑦 2 ) = −2𝑎𝑦 , 𝑣 = − 𝜕𝑥 (𝑎𝑥 2 − 𝑎𝑦 2 ) = −2‬‬
‫𝑢𝜕 𝑣𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝜕‬
‫= 𝑧𝜔‬ ‫‪−‬‬ ‫=‬ ‫‪(−2𝑎𝑥) −‬‬ ‫‪(−2𝑎𝑦) = −2𝑎 + 2𝑎 = 0‬‬
‫𝑥𝜕 𝑦𝜕 𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬

‫بنابراین جریان غیر چرخشی است‪.‬‬

‫مؤلفههای سرعت را میتوان بر حسب پتانسیل سرعت به شکل زیر نوشت‪:‬‬

‫𝜙𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬
‫‪𝑢=−‬‬ ‫𝑦𝑎‪= −2‬‬ ‫→‬ ‫)𝑦(𝑓 ‪ → 𝜙 = 2𝑎𝑥𝑦 +‬انتگرال ‪= 2𝑎y‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑥𝜕‬
‫که در آن )‪ f(y‬یک تابع دلخواه از ‪ y‬است‪.‬‬

‫𝜙𝜕‬ ‫𝜕‬
‫‪𝑣=−‬‬ ‫])𝑦(𝑓 ‪= −2𝑎𝑥 = − [2𝑎𝑥𝑦 +‬‬
‫𝑦𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬
‫𝜕‬ ‫𝑓𝑑‬
‫‪−2𝑎𝑥 = −2𝑎𝑥 −‬‬ ‫‪(𝑓(𝑦)) = −2𝑎𝑥 −‬‬
‫𝑦𝜕‬ ‫𝑦𝑑‬
‫𝑓𝑑‬
‫‪ 𝑑𝑦 = 0‬و ثابت = 𝑓 است‪ .‬بنابراین‪ :‬ثابت ‪𝜙 = 2𝑎𝑥𝑦 +‬‬

‫همچنین میتوانیم نشان دهیم که خطوط 𝜓 ثابت و 𝜙 ثابت متعامدند‪ 𝜓 = 𝑎𝑥 2 − 𝑎𝑦 2 .‬برای ثابت = 𝜓‪:‬‬

‫𝑦𝑑 𝑦𝑎‪ 𝑑𝜓 = 0 = 2𝑎𝑥 𝑑𝑥 − 2‬بنابراین‪:‬‬

‫𝑦𝑑‬ ‫𝑥‬
‫]‬ ‫=‬
‫𝑦 𝑐=𝜓 𝑥𝑑‬

‫برای ثابت = 𝜙 ‪ . 𝑑𝜙 = 0 = 2𝑎𝑦 𝑑𝑥 − 2𝑎𝑥 𝑑𝑦 :‬بنابراین‪:‬‬


‫𝑦𝑑‬ ‫𝑦‬
‫]‬ ‫‪=−‬‬
‫𝑐=𝜙 𝑥𝑑‬ ‫𝑥‬

‫‪....................................‬‬

‫مثال) یک جریان دوبعدی‪ ،‬تراکمناپذیر و پایا در مجاورت گوشهی ‪ 90‬درجهی شکل زیر‪ ،‬به وسیله تابع جریان به صورت زیر بیان میشود‪:‬‬

‫‪𝑚2‬‬
‫است وقتی که ‪ r‬بر حسب متر باشد‪.‬‬ ‫𝜃‪ 𝜓 = 2𝑟 2 𝑠𝑖𝑛 2‬که واحد 𝜓 بر حسب‬
‫𝑠‬

‫‪42‬‬
‫الف)اگر ممکن است پتانسیل سرعت متقابل را تعیین کنید‪.‬‬

‫ب) اگر فشار در نقطه ‪ 1‬روی دیوار‪ ،‬برابر با ‪ 30kPa‬باشد‪ ،‬فشار در نقطه ‪ 2‬را پیدا کنید‪.‬‬
‫𝑔𝑘‬
‫فرض کنید که ‪ 𝜌 = 1000 𝑚3‬و صفحه ‪ x-y‬افقی است‪ .‬یعنی اینکه تغییرات ارتفاع بین نقاط ‪ 1‬و ‪ 2‬وجود ندارد‪.‬‬

‫حل‪ :‬میتوان مؤلفههای سرعت شعاعی و مماسی را از تابع جریان به دست آورد‪:‬‬

‫𝜓𝜕 ‪1‬‬ ‫𝜓𝜕‬


‫= 𝑟𝑣‬ ‫‪= 4𝑟 𝑐𝑜𝑠 2𝜃 ,‬‬ ‫‪𝑣𝜃 = −‬‬ ‫𝜃‪= −4𝑟 𝑠𝑖𝑛 2‬‬
‫𝜃𝜕 𝑟‬ ‫𝑟𝜕‬
‫𝜙𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬
‫= 𝑟𝑣‬ ‫→‬ ‫)𝜃( ‪ → 𝜙 = 2𝑟 2 𝑐𝑜𝑠 2𝜃 + 𝑓1‬انتگرال 𝜃‪= 4𝑟 𝑐𝑜𝑠 2‬‬
‫𝑟𝜕‬ ‫𝑟𝜕‬
‫𝜙𝜕 ‪1‬‬ ‫𝜙𝜕‬
‫= 𝜃𝑣‬ ‫→‬ ‫)𝑟( ‪ → 𝜙 = 2𝑟 2 𝑐𝑜𝑠 2𝜃 + 𝑓2‬انتگرال 𝜃‪= − 4𝑟 𝑠𝑖𝑛 2‬‬
‫𝜃𝜕 𝑟‬ ‫𝑟𝜕‬
‫برای اینکه هر دو معادله صادق باشند‪ ،‬پتانسیل سرعت باید به شکل زیر باشد‪:‬‬

‫𝐶 ‪𝜙 = 2𝑟 2 𝑐𝑜𝑠 2𝜃 +‬‬

‫برای سهولت کار‪ ،‬مقدار ‪ C‬را برابر با صفر فرض میکنیم‪ .‬و بنابراین پتانسیل سرعت در جریان داخل گوشه ‪ 90‬درجه عبارت است از‪𝜙 =:‬‬
‫𝜃‪2𝑟 2 𝑐𝑜𝑠 2‬که در صورت سوال آمده است "اگر ممکن است" یعنی امکان دارد ما قادر به پیدا کردن سرعت متقابل نباشیم‪ .‬زیرا همیشه‬
‫میتوانیم در یک جریان دوبعدی یک تابع جریان را مشخص کنیم اما برای اینکه پتانسیل سرعت وجود داشته باشد‪ ،‬جریان باید غیرچرخشی باشد‪.‬‬
‫پس در این جا که پتاسیل سرعت بدست آمد‪ ،‬جریان غیرچرخشی است‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫این نتیجه نشان میدهد که مربع سرعت در هر نقطه فقط به فاصله شعاعی ‪ r‬تا آن نقطه بستگی دارد‪ .‬توجه داشته باشید که عدد ثابت ‪ 16‬در‬
‫عبارت فوق دارای واحد ‪ 𝑠 −2‬است‪ .‬بنابراین‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪𝑉12 = (16𝑠 −2 )(1𝑚2 ) = 16 𝑚 ⁄𝑠 2‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝑉22 = (16𝑠 −2 )(0.5𝑚2 ) = 4 𝑚 ⁄𝑠 2‬‬

‫با جایگزینی این مقادیر در معادله برنولی‪ ،‬داریم‪:‬‬

‫‪103 𝑁 1000‬‬
‫× ‪𝑝2 = 30‬‬ ‫‪+‬‬ ‫𝑎𝑝𝑘‪(162 − 42 ) = 36‬‬
‫‪𝑚2‬‬ ‫‪2‬‬
‫میتوان تابع جریان استفاده شده در این مثال را به صورت دکارتی نیز نوشت‪:‬‬

‫𝑦𝑥‪𝜓 = 2𝑟 2 𝑠𝑖𝑛 2𝜃 = 4𝑟 2 𝑠𝑖𝑛 𝜃 𝑐𝑜𝑠 𝜃 = 4‬‬

‫𝜃 𝑛𝑖𝑠 𝑟 = 𝑦 ‪𝑥 = 𝑟 𝑐𝑜𝑠 𝜃 ,‬‬

‫در حالت کلی‪ ،‬در مختصات قطبی استوانهای ‪ ،‬معادلهی کلی که جریان را در مجاورت یک گوشه با زاویه ‪ α‬توصیف میکند‪ ،‬به صورت زیر نوشه‬
‫میشود‪:‬‬

‫𝜋‬ ‫𝜃𝜋‬ ‫𝜋‬ ‫𝜃𝜋‬


‫𝑛𝑖𝑠 𝛼 𝑟𝐴 = 𝜓‬ ‫𝑠𝑜𝑐 𝛼 𝑟𝐴 = 𝜙‬
‫𝛼‬ ‫𝛼‬

‫معادالت اساسی‬
‫‪ -1‬معادله پیوستگی ‪⃗ = 0‬‬
‫𝑉 ‪∇.‬‬
‫‪( : ∇2 𝜙 = 0‬تابع پتانسیل ) (الف‬
‫𝜙∇ = 𝑉‬
‫𝜓𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬
‫=𝑢‬ ‫𝑦𝜕‬
‫𝑥𝜕 =‬ ‫𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬ ‫𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬
‫‪( ∇2 𝜓 = 0‬تابع جریان) (ب‬ ‫{‬ ‫𝜓𝜕‬ ‫𝜙𝜕‬
‫‪→ ∇2 𝜙 = 0 → 𝜕𝑥 ( 𝜕𝑥 ) + 𝜕𝑦 ( 𝜕𝑦 ) = 0 → 𝜕𝑥 ( 𝜕𝑦 ) + 𝜕𝑦 (− 𝜕𝑥 ) = 0‬‬
‫=𝑣‬ ‫𝑦𝜕 = 𝑥𝜕 ‪−‬‬
‫بنابراین برای جریانهای غیرچرخشی‪ 2 ،‬بعدی و غیر لزج‪ ،‬هر دو تابع𝜙 ‪ 𝜓,‬پاسخهای معادلهی الپالس هستند‪.‬‬
‫‪.............................................‬‬
‫𝑽𝝏‬ ‫⃗‬
‫𝑽⃗ ‪𝛒 ( 𝝏𝒕 +‬‬
‫𝑽⃗𝛁⃗ ‪⃗ .‬‬
‫𝒈𝝆 = ) ⃗‬
‫𝑷𝛁⃗ ‪⃗⃗ −‬‬ ‫‪ -2‬معادلهی اندازه حرکت‪:‬‬
‫‪P‬‬ ‫‪V2‬‬
‫‪ ρ +‬معادله برنولی‬ ‫𝑒𝑡𝑐 = 𝑧𝑔 ‪+‬‬ ‫ایدهآل‪ ،‬غیرچرخشی‪ ،‬تراکمناپذیر‪ ،‬پایا‬
‫‪2‬‬
‫هدف اصلی‪ :‬محاسبهی نیروی وارد از طرف سیال ایده آل بر اجسام جامد است‪ .‬برای محاسبه نیرو باید تغییرات فشار روی جسم را محاسبه کنیم که از معادله‬
‫برنولی استفاده میشود‪ .‬برای استفاده از معادله برنولی نیازمند سرعت روی جسم هستیم که از حل معادلهی الپالس به دست میآید‪.‬‬

‫‪..............................................................‬‬
‫جریانهای غیر چرخشی ساده‬
‫‪ -1‬جریان یکنواخت‬
‫جریانی که خطوط جریان مستقیم و موازی و اندازهی سرعت ثابت است‪.‬‬

‫‪44‬‬
‫𝜙𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬
‫=𝑈=𝑢‬ ‫=‬ ‫ثابت =‬
‫{‬ ‫𝑥𝜕‬ ‫جریان یکنواخت‪:‬‬
‫𝑦𝜕‬
‫‪𝑣=0‬‬
‫‪𝜓 = 𝑈𝑦 + 𝐶1‬‬ ‫𝑦𝑈 = 𝜓‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑟𝑈 = 𝜓‬
‫‪:‬انتگرال‬ ‫→‬ ‫‪,‬‬ ‫قطبی‬
‫‪𝜙 = 𝑈𝑥 + 𝐶2‬‬ ‫𝑥𝑈 = 𝜙‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝑐𝑟𝑈 = 𝜙‬
‫‪ 𝐶1‬و ‪ 𝐶2‬را میتوان برابر صفر درنظر بگیریم (چون روی فشار یا سرعت جریان اثری ندارد)‬
‫‪..............................................................‬‬
‫در حالت کلیتر(زاویه ‪ α‬با محور بسازد)‬

‫𝜙𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬
‫= 𝛼𝑠𝑜𝑐𝑈 = 𝑢‬ ‫=‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬
‫{‬ ‫𝜙𝜕‬ ‫𝜓𝜕‬
‫𝑥𝜕 ‪𝑣 = 𝑈𝑠𝑖𝑛𝛼 = 𝜕𝑦 = −‬‬
‫)𝛼𝑛𝑖𝑠 𝑦 ‪𝜙 = 𝑈(𝑥𝑐𝑜𝑠𝛼 +‬‬
‫انتگرال‬
‫)𝛼𝑛𝑖𝑠𝑥 ‪𝜓 = 𝑈(𝑦𝑐𝑜𝑠𝛼 −‬‬
‫‪.............................................................‬‬
‫(جریان در راستای ‪)y‬‬
‫‪𝑢=0‬‬ ‫𝑦𝑉 = 𝜙‬
‫𝜓𝜕‪{𝑣 = 𝑉 = 𝜕𝜙 = −‬‬ ‫{→‬
‫𝑦𝜕‬ ‫𝑥𝜕‬
‫𝑥𝑉‪𝜓 = −‬‬
‫‪..........................................................‬‬
‫گردش (سیرکوالسیون)‬
‫در شکل زیر یک منحنی بسته ‪ C‬در یک میدان جریان نشان داده شده است‪.‬‬

‫گردش‪ :‬عبارتست از انتگرال خطی مؤلفهی مماسی سرعت روی یک منحنی بسته‪:‬‬
‫𝑠𝑑 ‪Γ = ∮C 𝑉.‬‬
‫طبق قرارداد‪ ،‬جهت ‪ +‬انتگرال‪ ،‬در خالف جهت گردش عقربههای ساعت است‪.‬‬

‫‪45‬‬
‫نکته‪ :‬در جریان غیرچرخشی‪ ،‬گردش صفر است‪ .‬یعنی میتوان سطحی را به ‪ C‬مرتبط کرد که در آن ‪ curl(V)=0‬میشود‪.‬‬
‫→ در جریان غیرچرخشی‬ ‫‪Γ = ∫ ∇ϕ . 𝑑𝑠 = ∮C dϕ = 0‬‬
‫‪V=∇ϕ‬‬
‫‪.....................................................................................................................‬‬
‫‪ -2‬چشمه و چاه دوبعدی‬
‫سیالی به صورت شعاعی از یک خط که عمود بر صفحه ی𝑦 ‪ 𝑥,‬باشد‪ ،‬خارج شود‪.‬‬
‫‪ :m‬دبی حجمی سیالی که از خطی به شعاع ‪ r‬و بر واحد طول خارج میشود‪ .‬بنابراین معادله پیوستگی در آن صدق میکند‪.‬‬
‫)𝑟𝜋‪𝑚 = 𝐴𝑉 = 𝑉𝑟 (2‬‬
‫𝑚‬ ‫𝜙𝜕‬ ‫𝜓𝜕 ‪1‬‬
‫𝜃𝑚‬ ‫𝑚‬
‫𝜃𝜕 𝑟 = 𝑟𝜕 = 𝑟𝜋‪𝑉𝑟 = 2‬‬
‫=𝜓‬ ‫𝑟𝑛𝐿 𝜋‪ 𝜙 = 2‬انتگرال‬ ‫انتگرال‬ ‫{‬ ‫𝜙𝜕 ‪1‬‬
‫𝜋‪2‬‬
‫𝜃𝜕 𝑟 = ‪𝑉𝜃 = 0‬‬
‫‪ :m‬قدرت ‪ + :‬چشمه (سیال از مبدأ به خارج صادر میشود‪).‬‬
‫‪ -‬چاه (سیال از خارج به مبدأ صادر میشود)‬

‫روی ‪𝜙 = 0 ، 𝑟 = 1‬‬
‫‪ϕ<0‬‬ ‫‪، 𝑟<1‬‬
‫‪ϕ>0 ،‬‬ ‫‪𝑟>1‬‬
‫نکته‪ :‬چون به ازای ‪ :(𝑉𝑟 → ∞) ← 𝑟 = 0‬نقطه مبدأ نقطه منفرد جریان است‪.‬‬
‫𝜋‪2‬‬
‫نکته‪Γ = ∮ 𝑉. 𝑑𝑠 = ∫0 𝑉𝜃 . 𝑑𝑠 = 0 :‬‬
‫‪.............................................................................................................‬‬
‫‪ -3‬گردابه ی دوبعدی (ورتکس آزاد)‬
‫خطوط جریان به صورت دایرههای متحدالمرکز هستند‪.‬‬
‫(نقش 𝜙 ‪ 𝜓,‬در معادالت چشمه و چاه جابه جا میشود‪).‬‬
‫‪𝑢𝑟 = 0‬‬ ‫𝜃𝐾 = 𝜙‬
‫{‪ :‬قدرت گردابه ‪K‬‬ ‫𝐾‬ ‫𝜙𝜕 ‪1‬‬ ‫𝜓𝜕‬ ‫{ →‬
‫= 𝜃𝑢‬ ‫𝑟𝜕 ‪= 𝑟 𝜕𝜃 = −‬‬ ‫𝑟𝑛𝐿𝐾‪𝜓 = −‬‬
‫𝑟‬

‫‪1‬‬
‫‪ ،‬جریان گردابهای غیرچرخشی است!)‬ ‫‪ 𝑟 = 0‬نقطهی منفرد‬ ‫(!! 𝑟 ∝ ‪، uθ‬‬
‫‪46‬‬
‫‪1‬‬ ‫𝜕 ‪1 1‬‬ ‫𝜕 ‪1‬‬
‫‪ : 𝜔𝑧 = 2 (∇ × 𝑉) = 2 [𝑟 𝜕𝑟 (𝑟𝑈𝜃 ) − 𝑟 𝜕𝜃 (𝑢𝑟 )] = 0‬چرخش‬
‫نکته‪ ،ϕ = Kθ :‬بنابراین وقتی دایره ی کاملی را دور میزنیم باید مقدار ‪ ϕ‬به 𝜋𝐾‪ 2‬برسد‪.‬‬
‫‪Γ‬‬
‫𝜋‪𝐾=Γ⁄2‬‬ ‫𝜃 𝜋‪𝜙 = 2‬‬ ‫𝜋‪2‬‬ ‫𝐾 𝜋‪2‬‬
‫→ 𝜋𝐾‪Γ = 2‬‬ ‫{‬ ‫‪Γ‬‬ ‫‪Γ = ∮ 𝑉. 𝑑𝑠 = ∫0 𝑉𝜃 𝑟𝑑𝜃 = ∫0‬‬ ‫𝜋𝐾‪. 𝑟𝑑𝜃 = 2‬‬
‫𝑟‬
‫𝑟𝑛𝐿 𝜋‪𝜓 = − 2‬‬
‫نکته‪ Γ :‬معرف برآیند جبری قدرت تمام گردابههایی است که درون یک منحنی بسته محصور شدهاند‪ .‬گردش مقدار ثابتی است وبه شعاع دایره بستگی ندارد‪.‬‬
‫‪.............................................................................................................‬‬
‫‪ -4‬جریان دوتایی (دابلت)‬
‫جریان دوتایی یا دو قطبی از ترکیب یک چشمه و چاه با قدرتهای برابر حاصل میشود‪.‬‬

‫𝑚‬ ‫𝑚‬
‫‪ = 2𝜋 𝜃2 − 2𝜋 𝜃1‬چشمه𝜓 ‪ +‬چاه𝜓 = ‪ψ‬‬
‫𝑚‪−‬‬ ‫𝜓𝜋‪−2‬‬ ‫𝑛𝑎𝑡‬ ‫𝜓𝜋‪−2‬‬ ‫) ‪(𝑡𝑎𝑛𝜃 −𝑡𝑎𝑛𝜃2‬‬
‫=‬ ‫⇒ ) ‪(𝜃1 − 𝜃2‬‬ ‫‪= 𝜃1 − 𝜃2‬‬ ‫(‪→ tan‬‬ ‫‪)= tan(𝜃1 − 𝜃2 ) = 1+𝑡𝑎𝑛𝜃1‬‬
‫𝜋‪2‬‬ ‫𝑚‬ ‫𝑚‬ ‫‪1 ×𝑡𝑎𝑛𝜃2‬‬
‫𝜃𝑛𝑖𝑠𝑟‬
‫𝑎‪𝑡𝑎𝑛𝜃1 = 𝑟𝑐𝑜𝑠𝜃−‬‬ ‫𝜓𝜋‪2‬‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑟𝑎‪2‬‬ ‫𝑚‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑟𝑎‪2‬‬
‫{ از شکل‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠𝑟‬
‫‪→ tan (−‬‬ ‫=)‬ ‫‪→ψ=−‬‬ ‫( ‪𝑡𝑎𝑛−1‬‬ ‫)‬
‫𝑚‬ ‫‪𝑟 2 −𝑎2‬‬ ‫𝜋‪2‬‬ ‫‪𝑟 2 −𝑎2‬‬
‫𝑎‪𝑡𝑎𝑛𝜃2 = 𝑟𝑐𝑜𝑠+‬‬
‫𝑎کوچک‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑟𝑎‪𝑚 2‬‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑟𝑎𝑚‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠𝐾‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝑐𝐾‬ ‫𝑎𝑚‬
‫→‬ ‫𝜋‪𝜓 = − 2‬‬ ‫) ‪= 𝜋(𝑟 2 −𝑎2‬‬ ‫‪𝑎 → 0: 𝜓 = −‬‬ ‫=𝜙‬ ‫=𝐾‬
‫‪𝑟 2 −𝑎2‬‬ ‫𝑟‬ ‫𝑟‬ ‫𝜋‬
‫𝜙𝜕‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝑐 𝐾‬
‫‪𝑢𝑟 = − 𝜕𝑟 ⟺ 𝑢𝑟 = −‬‬ ‫‪𝑟2‬‬
‫𝜙𝜕 ‪1‬‬ ‫𝐾‬
‫𝜃𝑛𝑖𝑠 ‪𝑢𝜃 = − 𝑟 𝜕𝜃 ⟺ 𝑢𝜃 = − 𝑟 2‬‬
‫‪....................................................................................‬‬
‫خطوط جریان دابلت‪ :‬دایره هایی هستند باقطر ‪𝐾 ⁄C‬‬

‫‪47‬‬
‫‪ : 𝜓 > 0‬مرکز دایره روی محور 𝑦‪+‬‬
‫‪ :𝜓 < 0‬مرکز دایره روی محور 𝑦‪−‬‬
‫‪........................................................................................................................................ ...............‬‬

‫ترکیب جریانهای غیرچرخشی ساده دوبعدی‬


‫‪ -1‬ترکیب چشمه و چاه‪:‬‬

‫‪48‬‬
‫چاه به قدرت ‪( –m‬نقطه ‪)B‬‬ ‫چشمه به قدرت ‪( m‬نقطه ‪)A‬‬
‫𝑚‬ ‫𝑚‬ ‫𝑚‬ ‫‪𝑟1‬‬
‫𝑟 𝑛𝐿 ‪𝜙 = 𝜙1 + 𝜙2 = 2𝜋 𝐿𝑛𝑟1 − 2𝜋 𝐿𝑛𝑟2 = 2π‬‬
‫‪2‬‬
‫𝑚‬ ‫𝑚‬ ‫𝑚‬
‫) ‪𝜓 = 𝜓1 + 𝜓2 = 2𝜋 𝜃1 − 2𝜋 𝜃2 = 2π (𝜃1 − 𝜃2‬‬
‫‪...................................................................................................‬‬
‫‪ -2‬چشمه در یک جریان یکنواخت (جریان حول یک نیمکره)‬

‫𝑚‬ ‫𝑚‬
‫𝜃 𝜋‪ = 𝑈𝑟𝑠𝑖𝑛𝜃 + 2‬چشمه𝜓 ‪ +‬یکنواخت𝜓 = ‪ψ‬‬ ‫𝑟𝑛𝐿 𝜋‪𝜙 = 𝑈𝑟𝑐𝑜𝑠𝜃 + 2‬‬
‫نقطه سکون‪:‬‬
‫‪ -‬در نقطهای در امتداد محور 𝑥 –‪ ،‬سرعت به وجود آمده توسط چشمه به دلیل جریان یکنواخت خنثی میشود‪( .‬یعنی سرعتها در آن نقطه برابر‬
‫و همدیگر را خنثی میکنند) بنابراین در 𝑏‪ 𝑥 = −‬نقطه سکون اتفاق میافتد‪.‬‬
‫سرعت یکنواخت= سرعت چشمه‬
‫𝑚‬ ‫𝑚‬ ‫𝑚‬
‫𝑈𝜋‪𝑉𝑟 = 2𝜋𝑟 = 𝑈 → 𝑈 = 2𝜋𝑏 → 𝑏 = 2‬‬
‫‪...........................................‬‬
‫𝜋=‪θ‬‬
‫‪ -‬تابع جریان در نقطه سکون‪} :‬‬
‫‪r=b‬‬
‫𝑚‬ ‫𝜋𝑚‬ ‫𝑚‬
‫‪ψ = 𝑈 (2𝜋𝑈) 𝑠𝑖𝑛𝜃 +‬‬ ‫‪,‬‬ ‫= سکون𝜓‬
‫𝜋‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫با توجه به اینکه جریانی از خط جریان عبور نمیکند‪ ،‬پس خط جریان ‪ ψ‬که از نقطهی سکون میگذرد را میتوان به عنوان مرز صلب جسم در‬
‫𝑚‬
‫=𝜓‬ ‫𝜃𝑈𝑏 ‪= 𝑏𝜋𝑈 = 𝑈𝑟𝑠𝑖𝑛𝜃 +‬‬ ‫نظر گرفت‪ .‬معادلهی خط جریانی که از نقطه سکون میگذرد‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫)𝜃 ‪𝑏(𝜋 −‬‬
‫=𝑟‬
‫𝜃𝑛𝑖𝑠‬
‫𝜓𝜕 ‪1‬‬ ‫𝑚‬
‫𝑟𝜋‪𝑉𝑟 = 𝑟 𝜕𝜃 = 𝑈𝑐𝑜𝑠𝜃 + 2‬‬
‫{‬ ‫𝜓𝜕‬
‫سرعت ها‬
‫𝜃𝑛𝑖𝑠𝑈‪𝑉𝜃 = − 𝜕𝑟 = −‬‬
‫سرعت𝑉 در هر نقطه‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝑐𝑚𝑈‬ ‫𝑚‬
‫→‬ ‫‪𝑉 2 = 𝑉𝑟2 + 𝑉𝜃2 = 𝑈 2 +‬‬ ‫‪+ (2𝜋𝑟)2‬‬
‫𝑟𝜋‬
‫𝑚‬
‫=𝑏‬ ‫𝑏‬ ‫‪𝑏2‬‬
‫𝑈𝜋‪2‬‬
‫→‬ ‫) ‪𝑉 2 = 𝑈 2 (1 + 2 𝑟 𝑐𝑜𝑠𝜃 + 𝑟 2‬‬
‫‪..................................................................................................‬‬
‫‪ -3‬چشمه و چاه دو بعدی در جریان یکنواخت(بیضی رانکین)‬

‫‪49‬‬
‫چاه𝜓 ‪ +‬چشمه𝜓 ‪ +‬یکنواخت𝜓 = ‪ψ‬‬
‫𝑚‬
‫‪𝜓 = 𝑈𝑟 𝑠𝑖𝑛𝜃 −‬‬ ‫) ‪(𝜃1 − 𝜃2‬‬
‫𝜋‪2‬‬
‫𝑚‬
‫) ‪𝜙 = 𝑈𝑟𝑐𝑜𝑠𝜃 − 2𝜋 (𝐿𝑛𝑟1 − 𝐿𝑛𝑟2‬‬
‫𝑚‪−‬‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑟𝑎‪2‬‬
‫=𝜓‬ ‫( ‪tan−1‬‬ ‫برای ترکیب چشمه و چاه )‬
‫𝜋‪2‬‬ ‫‪𝑟 2 −𝑎2‬‬
‫𝑚‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑟𝑎‪2‬‬
‫‪𝜓 = 𝑈𝑟𝑠𝑖𝑛𝜃 −‬‬ ‫‪𝑡𝑎𝑛−1 ( 2‬‬ ‫)‬
‫𝜋‪2‬‬ ‫‪𝑟 − 𝑎2‬‬
‫𝑚‬ ‫𝑦𝑎‪2‬‬
‫یا) ‪(1) 𝜓 = 𝑈𝑦 − 2𝜋 𝑡𝑎𝑛−1 (𝑥 2 +𝑦 2 −𝑎2‬‬
‫خطوط جریان‪ :‬یک جسم بسته را به وجود می آورد‪ .‬به طول 𝐿‪ 2‬و ارتفاع ‪2ℎ‬‬
‫𝑚‬ ‫𝑚‬ ‫‪𝑟2‬‬ ‫𝑚‬ ‫‪𝑦 2 +(𝑥+𝑎)2‬‬
‫) ‪𝜙 = 𝑈𝑥 + 2𝜋 (𝐿𝑛𝑟2 − 𝐿𝑛𝑟1 ) = 𝑈𝑥 + 2𝜋 𝐿𝑛(𝑟 ) = 𝑈𝑥 + 2𝜋 𝐿𝑛(𝑦 2+(𝑥−𝑎)2‬‬
‫‪1‬‬

‫نقاط سکون‪ :‬سرعت جریان یکنواخت‪ ،‬سرعت چشمه و چاه با هم ترکیب میشوند و برایند آنها صفر میشود‪.‬‬
‫محل نقاط سکون به ‪ m،a‬و‪ U‬بستگی دارد‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪𝐿⁄ = ( 𝑚 + 1)2‬‬ ‫𝑎𝑚‬
‫‪ 𝐿 = ( 𝜋𝑈 + 𝑎2 )2‬یا‬
‫𝑎‬ ‫𝑎𝑈𝜋‬

‫مقدار ‪ h‬را میتوان به وسیلهی پیدا کردن مقدار ‪( y‬محلی که محور ‪ ،y‬خط جریان ‪ ψ‬را قطع میکند) به دست آورد‬
‫‪ψ=0‬‬
‫‪ℎ2 −𝑎2‬‬ ‫‪2𝜋𝑈ℎ‬‬
‫) 𝑚 (‪ℎ = 2𝑎 tan‬‬ ‫معادله )‪ (1‬با ‪{ 𝑥 = 0‬‬
‫‪y=h‬‬
‫‪h‬‬ ‫‪1 h 2‬‬ ‫‪𝜋𝑈𝑎 ℎ‬‬
‫]𝑎 ) 𝑚 (‪ a = 2 [(a) − 1] 𝑡𝑎𝑛 [2‬یا‬
‫‪............................................................................................‬‬
‫‪ -4‬جریان دوتایی در جریان یکنواخت(جریان حول استوانه)‬
‫وقتی فاصلهی بین چشمه و چاه نزدیک به صفر شود‪ ،‬شکل بیضی رانکین‪ ،‬ضخیمتر میشود ‪ .‬تقریباً به صورت دایره درمیآید‪.‬‬
‫اگر یک جریان یکنواخت با جریان دوتایی ترکیب شود‪ ،‬جریانی اطراف استوانه ظاهر میشود‪.‬‬

‫‪50‬‬
‫دوتایی𝜓 ‪ +‬یکنواخت𝜓 = 𝜓‬
‫کارتزین 𝜃𝑛𝑖𝑠 𝑘‬ ‫𝑦‬
‫‪𝜓 = 𝑈𝑟𝑠𝑖𝑛𝜃 −‬‬ ‫→‬ ‫‪𝜓 = 𝑈𝑦 − 𝑘 𝑥 2 +𝑦 2‬‬
‫𝑟‬
‫𝑘‬ ‫کارتزین‬ ‫𝑦‬
‫→ 𝜃𝑠𝑜𝑐 𝑟 ‪𝜙 = 𝑈𝑟𝑐𝑜𝑠𝜃 +‬‬ ‫‪𝜙 = 𝑈𝑥 − 𝑘 𝑥 2 +𝑦2‬‬
‫برای اینکه تابع جریان بیانگر جریان پیرامون استوانهی دایرهای باشد‪ ،‬الزم است که برای 𝑎 = 𝑟‪ = ψ ،‬ثابت باشد (‪ a‬شعاع استوانه است‪).‬‬
‫𝑘‬
‫‪𝑈 − 𝑎2 = 0‬‬
‫‪k‬‬ ‫𝑎=𝑟‬
‫‪ψ = (U − r2 ) rsinθ‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪{𝜓 = 0‬‬ ‫→‬ ‫𝑘‬
‫𝑢√ = 𝑎‬
‫‪𝑎2‬‬ ‫‪𝑎2‬‬
‫𝜃𝑛𝑖𝑠 ) ‪𝜓 = 𝑈𝑟 (1 − 𝑟 2‬‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝑐 ) ‪𝑢𝑟 = 𝑈 (1 − 𝑟 2‬‬
‫{‬ ‫‪𝑎2‬‬
‫برحسب ‪a‬‬ ‫{‬ ‫‪𝑎2‬‬
‫𝜃𝑠𝑜𝑐 ) ‪𝜙 = 𝑈𝑟 (1 + 𝑟 2‬‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠 ) ‪𝑢𝜃 = −𝑈 (1 + 𝑟 2‬‬
‫نکته‪ :‬روی سطح استوانه‪)𝑟 = 𝑎( :‬‬
‫‪Vr = 0‬‬
‫{‬
‫𝜃𝑛𝑖𝑠𝑈‪Vθ = −2‬‬
‫‪π‬‬
‫𝑈‪Umax = 2‬‬ ‫نکته‪ :‬حداکثر سرعت در باال و پایین استوانه ( ‪ )θ = ± 2‬اتفاق میافتد‪.‬‬
‫نکته‪ :‬توزیع فشار روی سطح استوانه (روی هر نقطه روی استوانه) را میتوان با استفاده از معادله برنولی با استفاده از یک نقطه در فاصلهی بسیار‬
‫زیادی از استوانه (𝑈 ‪ )P0 ,‬به دست آورد‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪Ps + 2 ρUθ2 = P0 + 2 ρ𝑈 2‬‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠𝑈‪, Uθ = −2‬‬

‫‪1‬‬
‫)‪Ps = P0 + ρU 2 (1 − 4sin2 θ‬‬
‫‪2‬‬

‫‪51‬‬
‫‪ -5‬گردابه ی آزاد و جریان دوتایی دوبعدی در جریان یکنواخت (جریان حول استوانه با گردش)‬
‫این حالت عبارت است از اضافه کردن یک گردابهی آزاد به جریان پیرامون یک استوانه‬

‫‪𝑎2‬‬ ‫‪Γ‬‬ ‫‪𝑎2‬‬ ‫‪Γ‬‬


‫𝑟𝑛𝐿 𝜋‪𝜓 = 𝑈𝑟 (1 − 𝑟 2 ) 𝑠𝑖𝑛𝜃 − 2‬‬ ‫‪,‬‬ ‫𝜃 𝜋‪𝜙 = 𝑈𝑟 (1 + 𝑟 2 ) 𝑐𝑜𝑠𝜃 + 2‬‬
‫𝜙𝜕‬ ‫𝜓𝜕 ‪1‬‬ ‫‪𝑎2‬‬ ‫𝜙𝜕 ‪1‬‬ ‫𝜓𝜕‬ ‫‪𝑎2‬‬ ‫‪Γ‬‬
‫𝑟𝜋‪𝑢𝑟 = 𝜕𝑟 = 𝑟 𝜕𝜃 = 𝑈 (1 − 𝑟 2 ) 𝑐𝑜𝑠𝜃 , 𝑢𝜃 = 𝑟 𝜕𝜃 = − 𝜕𝑟 = −𝑈 (1 + 𝑟 2 ) 𝑠𝑖𝑛𝜃 + 2‬‬
‫‪𝑢𝑟 = 0‬‬
‫{‬ ‫‪Γ‬‬ ‫𝑎 = 𝑟 روی سطح استوانه‬
‫𝑎𝜋‪𝑢𝜃 = −2𝑈𝑠𝑖𝑛𝜃 + 2‬‬
‫بسته به قدرت ‪ ،Γ‬انواع طرح خطوط جریان را میتوان ایجاد کرد‪.‬‬
‫‪Γ‬‬
‫→‬ ‫= سکون𝜃𝑛𝑖𝑠‬
‫‪ 𝑢𝜃 =0‬نقطه سکون‬ ‫𝑎𝑈𝜋‪4‬‬
‫‪𝜃=0‬‬
‫𝑟𝑜 { → ‪𝑖𝑓 Γ = 0‬‬ ‫یعنی نقاط سکون در جلو و عقب استوانه اتفاق میافتد‪.‬‬
‫𝜋=𝜃‬
‫‪Γ‬‬
‫‪−1 ≤ 𝑠𝑖𝑛𝜃 ≤ 1 → −1 ≤ 4𝜋𝑈𝑎 ≤ 1‬‬
‫یعنی برای این مقادیر‪ ،‬نقاط سکون در محلهای دیگری روی سطح اتفاق میافتد‪.‬‬

‫محل نقاط سکون روی استوانه چرخان‪ -‬الف‪ :‬بدون گردش‬


‫و ب و ج و د‪ :‬با گردش‬

‫برای محاسبه نیروی وارد بر استوانه‪ ،‬فشار در اطراف استوانه را باید محاسبه کرد‪ .‬پس از معادله برنولی استفاده میشود‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪Γ‬‬
‫‪P0 + 2 𝜌𝑈 2 = 𝑃𝑠 + 2 𝜌(−2𝑈𝑠𝑖𝑛𝜃 + 2𝜋𝑎)2‬‬
‫‪1‬‬ ‫𝜃𝑛𝑖𝑠‪2Γ‬‬ ‫‪Γ2‬‬
‫‪𝑃𝑠 = P0 + 2 𝜌𝑈 2 (1 − 4𝑠𝑖𝑛2 𝜃 +‬‬ ‫) ‪− 4𝜋2 𝑎2 𝑈2‬‬
‫𝑈𝑎𝜋‬

‫‪52‬‬
‫نیرو‪:‬‬
‫نیروی ایجاد شده بر اثر اعمال فشار روی سطح استوانه= 𝜃𝑑𝑎)𝑃 ‪ (𝑃𝑠 −‬و میتوان آن را به دو مؤلفهی افقی ‪ 𝐹x‬و عمودی ‪ 𝐹y‬تقسیم کرد‪:‬‬
‫𝜃𝑠𝑜𝑐𝐹 ‪𝐹 = 𝐹𝑦 + 𝐹𝑥 = 𝐹𝑠𝑖𝑛𝜃 +‬‬
‫نیروی وارد برهر واحد طول استوانه در جهت قائم‪:‬‬
‫𝜋‪2‬‬
‫𝜃𝑑 𝜃𝑛𝑖𝑠𝑎 ) ‪𝐹𝑦 = 𝐹𝐿 = − ∫0 (𝑃𝑆 − 𝑃0‬‬
‫) ‪ (𝑃𝑆 − 𝑃0‬جایگزینی از معادلهی قبل‬
‫‪FL = −ρ𝑈Γ‬‬ ‫(کوتا‪ -‬جوکوفسکی)‬ ‫‪ 𝐹L‬مستقل از قطر استوانه است‬
‫𝜋‪2‬‬
‫= ‪Fx = FD‬‬ ‫𝑆𝑃( ‪− ∫0‬‬ ‫‪− 𝑃0 )𝑎 cosθ dθ = 0‬‬
‫‪.......................................................................................................................................‬‬
‫‪ -6‬چشمه و گردابه ی آزاد (گردابهی حلقوی یا حلزونی)‬

‫𝑚‬ ‫‪Γ‬‬
‫گردابهی آزاد با قدرت ‪ 2π‬و چشمه به قدرت ‪ 2π‬در مرکز مختصات‬
‫𝑚‬ ‫‪Γ‬‬ ‫𝜃𝑚‬ ‫‪Γ‬‬
‫= 𝑣𝜙 ‪𝜙𝑣𝑠 = 𝜙𝑠 +‬‬ ‫‪𝐿𝑛𝑟 +‬‬ ‫𝜃‬ ‫‪,‬‬ ‫= 𝑣𝜓 ‪𝜓𝑣𝑠 = 𝜓𝑠 +‬‬ ‫‪+‬‬ ‫𝑟𝑛𝐿‬
‫𝜋‪2‬‬ ‫𝜋‪2‬‬ ‫𝜋‪2‬‬ ‫𝜋‪2‬‬
‫!!‪ ψ > 0 :‬برای چرخش در جهت عقربه ساعت (‪ Γ‬منفی است)‬
‫‪ ψ < 0‬برای چرخش درخالف عقربه ساعت‬

‫‪53‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬توربوماشینها‬
‫‪ ‬مقدّمه‬
‫تعریف توربوماشین‪ :‬توربو ماشینها‪ ،‬ماشینهایی هستند که قسمت اصلی آنها از یک یا چند چرخ تشکیل شدهاست‪ .‬این چرخها بر روی یک محور‬
‫محکم شده و با آن دوران میکنند‪ .‬خود این چرخ دارای تعدادی پره است که به صورت متقارن نسبت به محور دوران قرار گرفتهاند‪ .‬سیال به‬
‫هنگام عبور از بین پره ها با چرخ تبادل انرژی میکند‪ .‬اگر انرژی مکانیکی از چرخ به سیال منتقل شود‪ ،‬در این صورت چرخ سبب افزایش انرژی‬
‫سیال میشود که در این صورت به این توربو ماشینها‪ ،‬توربوماشینهای توان گیر میگوییم‪ .‬اما اگر انرژی مکانیکی از سیال به چرخ منتقل شود‪ ،‬در‬
‫این صورت به این نوع توربو ماشینها‪ ،‬توربوماشین های توان ده میگوییم‪.‬‬

‫از جمله کاربردهای توربوماشین ها در صنایع هواپیماسازی‪ ،‬در توربینهای گازی و بخاری و آبی‪ ،‬در شبکههای آبرسانی شهری و کشاورزی‪ ،‬در‬
‫صنایع نفت و پتروشیمی و صنایع غذایی‪ ،‬در تأسیسات حرارتی و برودتی و سیستمهای هوای فشرده و همچنین در صنایع حمل و نقل میباشد‪.‬‬
‫مزایای اصلی توربو ماشینها شامل موارد زیر است‪ -1 :‬انتقال قدرت زیاد در حجم و وزن کم در مقایسه با سایر ماشینها‪ -2 .‬داشتن بازده باال‪-3 .‬‬
‫عدم نیاز به تبدیل حرکت رفت و برگشتی به حرکت دورانی‪ -4 .‬قیمت ارزان ماشین نسبت به قدرت مفید تولیدی‪ -5 .‬دائمی بودن تبادل انرژی‬
‫بین ماشین و سیال‪.‬‬

‫تقسیم بندی توربو ماشینها به چهار صورت زیر انجام میشود‪ -1 :‬مسیر حرکت سیال در چرخ‪ -2 .‬تراکم پذیری سیال‪ -3 .‬نحوهی تغذیهی چرخ‪.‬‬
‫‪ -4‬جهت تبادل انرژی‬
‫تقسیم بندی توربو ماشینها از لحاظ مسیر حرکت سیال‪ :‬از این نظر توربوماشین ها را به سه دسته اصلی تقسیم بندی می کنند‪ -1 :‬توربو ماشین‬
‫های با جریان شعاعی یا سانتریفیوژ‪ -2 .‬توربوماشین های محوری‪ -3 .‬توربوماشین های با جریان مختلط یا نیمه سانتریفیوژ‪.‬‬

‫در توربو ماشین های سانتریفیوژ‪ ،‬امتداد ورود و خروج سیال در چرخ بر هم عمودند‪ .‬این توربوماشین ها معموالً برای ایجاد فشارهای زیاد در دبی‬
‫های کم مورد استفاده قرار میگیرند‪ .‬در نوع محوری‪ ،‬سیال موازی با محور وارد چرخ شده و موازی با آن نیز از آن خارج میشود‪ .‬توربوماشین های‬
‫محوری برای تولید دبی های زیاد و فشارهای کم استفاده میشوند‪ .‬در توربو ماشین های جریان مختلط‪ ،‬امتداد ورود و خروج سیال در چرخ مایل‬
‫است و در واقع مابین نوع اول و دوم قرار دارند‪ .‬این نوع توربوماشین ها برای ایجاد فشارها و دبی های متوسط کاربرد دارند‪.‬‬

‫از لحاظ تراکم پذیری سیال توربو ماشینها به دو دستهی توربو ماشین های با سیال قابل تراکم و توربو ماشین های با سیال غیر قابل تراکم‬
‫تقسیمبندی میشوند‪.‬‬

‫از لحاظ تغذیهی چرخ توربو ماشینها به دو دسته با تغذیه کامل و با تغذیه جزئی تقسیمبندی میشوند‪ .‬اگر سیال از تمامی سطح چرخ وارد آن‬
‫شود‪ ،‬آنرا توربوماشین با تغذیه کامل مینامند‪ .‬اگر از یک یا چند قسمت از سطح ورودی داخل چرخ گردد آن را با تغذیه جزئی می نامند‪.‬‬

‫از نظر جهت تبادل انرژی توربو ماشینها به دو دستهی توان ده و توان گیر تقسیم بندی میشوند‪.‬‬

‫تعریف پمپ‪ :‬پمپ دستگاهی است که انرژی مکانیکی را از یک منبع خارجی گرفته و به سیال عبور کننده از آن انتقال میدهد‪ .‬درنتیجه انرژی‬
‫سیال بعد از خروج از ماشین افزایش مییابد‪ .‬از پمپ ها برای انتقال سیال به یک ارتفاع مشخص و یا حرکت سیال در مدارهای مختلف هیدرولیکی‬
‫و سیستم های لوله کشی و یا به طور کلی انتقال سیال از نقطهای به نقطه دیگر استفاده میشود‪.‬‬

‫متداول ترین نحوه تقسیمبندی پمپها بر مبنای نحوه انتقال انرژی به سیال است‪ .‬در این روش پمپ ها به دو دسته اصلی تقسیم بندی می گردند‪:‬‬
‫دسته اول‪ ،‬پمپهایی که انتقال انرژی از آنها به سیال به طور دائمی انجام میگیرد که به آنها پمپهای دینامیکی میگویند‪ .‬دسته دوم پمپ هایی‬
‫هستند که انتقال انرژی از آنها به سیال به صورت متناوب یا پریودیک میباشد‪ .‬این پمپ ها را جابجایی مثبت می نامند‪.‬‬
‫در شکل زیر نمودار درختی انواع پمپها را مشاهده میکنید‪:‬‬

‫‪54‬‬
‫پمپ ها‬

‫جابجایی مثبت‬ ‫دینامیکی‬

‫گردشی‬ ‫رفت و برگشتی‬

‫چند‬ ‫‪1‬‬
‫دیافراگمی‬ ‫پالنجری‬ ‫پیستونی‬ ‫پمپ های‬ ‫پمپ های‬
‫روتوره‬ ‫روتوره‬ ‫توربوپمپ ها‬
‫خاص‬ ‫محیطی‬

‫جریان‬ ‫جریان‬ ‫جریان‬


‫اژکتوری‬ ‫‪ 2‬طبقه‬ ‫‪ 1‬طبقه‬
‫مختلط‬ ‫شعاعی‬ ‫محوری‬

‫توربو پمپ ها‪ :‬این پمپ ها به دلیل شکل ساده‪ ،‬نسبت پایین حجم به قدرت تولیدی و تنوع زیاد‪ ،‬نسبت به سایر پمپ ها از اهمیت بیشتری‬
‫برخوردار هستند‪ .‬ساختمان اصلی این پمپ ها شامل اجزای زیر است‪ -1 :‬پخش کننده )‪ -2 (distributor‬چرخ )‪ -3 (impeller‬کاهش دهنده‬
‫)‪ -4 (diffuser‬جمع کننده یا ظرف حلزونی )‪(volute‬‬

‫پخش کننده‪ :‬وظیفه اصلی پخش کننده‪ ،‬هدایت سیال از محیط خارج تا ورود به پمپ است‪.‬‬
‫چرخ‪ :‬دارای تعدادی پره است و انتقال انرژی به سیال در این قسمت انجام میشود‪.‬‬
‫کاهش دهنده‪ :‬در کاهش دهنده‪ ،‬مقداری از انرژی جنبشی سیال به انرژی پتانسیل تبدیل میشود‪.‬‬
‫جمع کننده یا ظرف حلزونی‪ :‬این قسمت پوسته ی پمپ را تشکیل میدهد‪ .‬سیال بعد از خروج از کاهش دهنده‪ ،‬وارد این قسمت شده و سپس به‬
‫خارج از پمپ هدایت میشود‪.‬‬

‫‪ ‬پمپ سانتریفوژ‬
‫پمپ سانتریفوژ شامل چرخ یا پروانهی دوّاری است که در داخل یک محفظه جای گرفته است و معموالً توسط یک موتور الکتریکی به حرکت در‬
‫میآید‪ .‬محفظه شامل دهانهی مکش و دهانهی تخلیه است‪ .‬مایع از طریق لولهی ورودی وارد پمپ میشود و با گذشتن از فاصلهی پرههای چرخ‪،‬‬
‫در جهت شعاع‪ ،‬پرهها را ترک می کند‪ .‬شکل حلزونی محفظه باعث کاهش سرعت جریان و در نتیجه افزایش فشار میشود‪.‬‬

‫‪55‬‬
‫سیال پس از خروج از چرخ ممکن است مستقیماً به محفظهی حلزونی وارد شود و یا ابتدا از فاصلهی تیغههایی ثابت به نام تیغههای هدایتکننده‬
‫گذشته و سپس به محفظهی پیرامون چرخ وارد شود‪ .‬در این حالت اتالف انرژی که در اثر گردابهها به وجود می آید‪ ،‬کاهش پیدا میکند‪.‬‬

‫سیال ممکن است از یک طرف یا از هر دو طرف پمپ وارد آن شود‪ .‬پمپهایی که مایع از یک طرف چرخ وارد آن میشود‪ ،‬پمپ با مکش ساده‬
‫نامیده میشوند‪ .‬و در صورتی که پمپ دو ورودی داشته باشد‪ ،‬به آن پمپ با مکش دو طرفه یا مضاعف گفته میشود‪.‬‬
‫در حالت ایدهآل فرض میکنیم که پرههای پمپ ضخامت ناچیزی داشته و تعداد آنها بسیار زیاد است‪ .‬با این فرض‪ ،‬سرعت نسبی سیال (سرعت‬
‫سیال نسبت به پره) همیشه بر پره مماس است‪ .‬به عالوه فرض میشود که جریان سیال در بین پرهها بدون اتالف انرژی اصطکاکی صورت‬
‫میگیرد‪ .‬همچنین فرض میشود که جریان تنها در امتداد شعاعی دارای مؤلفه است‪ .‬با این فرضها‪ ،‬جریان‪ ،‬یک بعدی تحلیل میشود‪.‬‬

‫𝑡𝑉 سرعت مطلق مماسی‬ ‫‪ V‬سرعت مطلق سیال‬ ‫‪ w‬سرعت نسبی سیال‬

‫𝜔 ‪𝑢1 = 𝑟1 𝜔 , 𝑢2 = 𝑟2‬‬ ‫𝑛𝑉 سرعت مطلق عمودی‬ ‫‪ u‬سرعت پره‬

‫⃗⃗⃗⃗⃗ ‪⃗ .‬‬
‫𝑉𝜌 𝑡𝑉𝑟 𝑆‪𝑇 = ∫𝐶.‬‬ ‫) ‪𝑑𝐴 = 𝜌𝑄(𝑟2 𝑉𝑡2 − 𝑟1 𝑉𝑡1‬‬ ‫اندازه حرکت زاویهای‪:‬‬
‫‪ : T‬گشتاور وارد شده از چرخ بر روی سیال‬
‫توان ناشی از گردش چرخ‪𝑃 = 𝑇. 𝜔 = 𝜌𝑄(𝑟2 𝑉𝑡2 − 𝑟1 𝑉𝑡1 ) = 𝜌𝑄(𝑢2 𝑉2 cos 𝛼2 − 𝑢1 𝑉1 cos 𝛼1 ) :‬‬
‫توان داده شده به سیال در حالت ایدهآل‪𝛾𝑄𝐻𝑡 :‬‬
‫𝑡𝐻 افزایش هد در پمپ (هد تئوری پمپ) است‪:‬‬
‫) ‪𝜔𝑇 (𝑢2 𝑉2 cos 𝛼2 − 𝑢1 𝑉1 cos 𝛼1‬‬
‫= 𝑡𝐻‬ ‫=‬ ‫)‪(5‬‬
‫𝑄𝛾‬ ‫𝑔‬
‫از قانون کسینوسها داریم‪:‬‬
‫‪56‬‬
‫‪𝑤12 = 𝑢12 + 𝑉12 − 2𝑢1 𝑉1 cos 𝛼1‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝑤22 = 𝑢22 + 𝑉22 − 2𝑢2 𝑉2 cos 𝛼2‬‬ ‫𝛼 ‪𝑉𝑡 = V cos‬‬

‫) ‪𝑉22 − 𝑉12 (𝑢22 − 𝑢12 ) − (𝑤22 − 𝑤12‬‬


‫= 𝑡𝐻‬ ‫‪+‬‬ ‫)‪(6‬‬
‫𝑔‪2‬‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫‪𝑉22 −𝑉12‬‬
‫‪ :‬افزایش انرژی جنبشی در واحد وزن سیال‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫) ‪(𝑢22 −𝑢12‬‬
‫‪ :‬انرژی مورد نیاز برای به حرکت درآوردن واحد وزن سیال بین پرهها‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫) ‪(𝑤22 −𝑤12‬‬
‫‪ :‬انرژی مورد نیاز برای افزایش فشار واحد وزن سیال‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫) ‪(𝑢22 −𝑢12 )−(𝑤22 −𝑤12‬‬
‫‪ :‬انرژی اضافه شده به سیال در دو طرف پمپ (افزایش فشار در دو سمت پمپ)‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫برنولی بین نقاط ‪ 1‬و ‪:2‬‬
‫‪𝑃2 − 𝑃1‬‬ ‫) ‪(𝑉22 − 𝑉12‬‬
‫= 𝑡𝐻‬ ‫‪+ (𝑍2 − 𝑍1 ) +‬‬ ‫)‪(7‬‬
‫𝛾‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫حذف 𝑡𝐻 بین (‪ )6‬و (‪:)7‬‬
‫‪𝑃1‬‬ ‫‪𝑤12‬‬‫‪−‬‬ ‫‪𝑢12‬‬
‫‪𝑃2‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪𝑤22‬‬ ‫‪𝑢22‬‬
‫‪+ 𝑍1 +‬‬ ‫=‬
‫‪+ 𝑍2 +‬‬ ‫ثابت =‬ ‫)‪(8‬‬
‫𝛾‬ ‫𝑔‪2‬‬ ‫𝛾‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫𝜌‬
‫]) ‪𝑍2 − 𝑍1 ≅ 0 → 𝑃2 − 𝑃1 = [(𝑤12 − 𝑢12 ) − (𝑤22 − 𝑢22‬‬ ‫)‪(9‬‬
‫‪2‬‬
‫بهترین طراحی برای یک پمپ سانتریفوژ زمانی است که اندازه حرکت زاویه ای ورودی به چرخ صفر باشد‪ .‬در نتیجه حداکثر افزایش فشار به وجود‬
‫می آید‪ .‬یعنی مایع هنگام ورود به چرخ حرکت دورانی نداشته و به صورت شعاعی به آن وارد میشود‪ .‬در این حالت بردار سرعت ‪ 𝑉1‬در امتداد‬
‫شعاع چرخ است و در نتیجه‪𝑉1 = 𝑉𝑛1 , 𝛼1 = 90° :‬‬
‫از معادله (‪ )5‬داریم‪:‬‬
‫‪𝑢2 𝑉2 cos 𝛼2‬‬
‫‪𝑉1 = 𝑉𝑛1 , 𝛼1 = 90°‬‬ ‫= 𝑡𝐻 →‬ ‫)‪(10‬‬
‫𝑔‬
‫‪:‬از مثلث سرعت‬ ‫‪𝑉2 cos 𝛼2 = 𝑢2 − 𝑉𝑛2 cot 𝛽2‬‬
‫‪𝑢22 𝑢2 𝑉𝑛2 cot 𝛽2‬‬
‫= 𝑡𝐻‬ ‫‪−‬‬ ‫)‪(11‬‬
‫𝑔‬ ‫𝑔‬
‫𝑄‬
‫𝑏 𝑟𝜋‪𝑉𝑛2 = 2‬‬ ‫)‪(12‬‬ ‫معادله پیوستگی در خروجی‪:‬‬
‫‪2 2‬‬
‫از معادالت (‪ )11‬و (‪ )12‬داریم‪:‬‬
‫‪𝜔2 𝑟22‬‬ ‫‪𝜔 cot 𝛽2‬‬
‫= 𝑡𝐻‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑄‬ ‫)‪(13‬‬
‫𝑔‬ ‫) ‪𝑔(2𝜋𝑏2‬‬
‫𝑄 ‪𝐻𝑡 = 𝑎0 − 𝑎1‬‬ ‫)‪(14‬‬ ‫در پمپ با سرعت ثابت‪:‬‬

‫منحنی مشخصه پمپ در حالت ایدهآل‪:‬‬

‫‪57‬‬
‫سرعت مطلق سیال با افزایش ‪ 𝛽2‬افزایش مییابد‪ .‬یعنی برای ‪ 𝛽2‬های بزرگ‪ ،‬درصد بیشتری از انرژی افزوده شده به سیال به صورت انرژی‬
‫جنبشی است که باید بخشی از آن پیش از خروج از پمپ به فشار تبدیل شود‪ .‬در این حالت چون تغییر شکل انرژی جنبشی به فشار معموالً با‬
‫مقدار قابل توجهی اتالف انرژی همراه است‪ ،‬راندمان پمپ کاهش مییابد‪ .‬بنابراین معموالً در پمپهای گریز از مرکز‪ ،‬زاویه ‪ 𝛽2‬کوچکتر از ‪90°‬‬
‫است‪.‬‬

‫………………………………………………………………………………………………………………………‬
‫مثال‪ :‬یک پمپ سانتریفوژ داراری ابعاد زیر است‪:‬‬
‫𝜔 ‪𝛽1 = 44° , 𝛽2 = 30° , 𝑟1 = 21𝑚𝑚 , 𝑟2 = 66𝑚𝑚 , 𝑏1 = 11𝑚𝑚 , 𝑏2 = 5𝑚𝑚 ,‬‬
‫‪= 2500𝑟𝑝𝑚 , 𝛼1 = 90°‬‬

‫ب) منحنی تئوری ‪( H-Q‬سیال‬ ‫مطلوبست محاسبهی ‪ :‬الف)دبی جریان‪ ،‬ارتفاع (ه د) تئوری‪ ،‬توان مورد نیاز و افزایش فشار در دو طرف چرخ‬
‫عامل آب است‪).‬‬
‫𝜋‪2‬‬
‫× ‪𝜔 = 2500‬‬ ‫𝑠‪= 261.8 𝑟𝑎𝑑/‬‬
‫‪60‬‬
‫𝑚‬ ‫𝑚‬
‫‪𝑢1 = 𝑟1 𝜔 = 0.021 × 261.8 = 5.5‬‬ ‫‪, 𝑉1 = 𝑢1 tan 𝛽1 = 5.5 tan 44 = 5.31‬‬
‫𝑠‬ ‫𝑠‬
‫𝑚‬
‫‪𝛼1 = 90° → 𝑉1 = 𝑉𝑛1 = 5.31‬‬
‫𝑠‬
‫‪𝑚3‬‬
‫‪𝑄 = 2𝜋𝑟1 𝑏1 𝑉𝑛1 = 2𝜋 × 0.021 × 0.011 × 5.31 = 0.00771‬‬
‫𝑠‬
‫𝑄‬ ‫‪0.00771‬‬ ‫𝑚‬
‫= ‪𝑉𝑛2‬‬ ‫=‬ ‫‪= 3.72‬‬
‫‪2𝜋𝑟2 𝑏2 2𝜋 × 0.066 × 0.005‬‬ ‫𝑠‬
‫𝑚‬
‫‪𝑢2 = 𝑟2 𝜔 = 0.066 × 261.8 = 17.28‬‬
‫𝑠‬
‫‪𝑉𝑛2‬‬ ‫‪3.72‬‬ ‫𝑚‬
‫= ‪𝑢2 − 𝑉𝑡2‬‬ ‫=‬ ‫‪= 6.44‬‬ ‫𝑠‪𝑉𝑡2 = 𝑢2 − 6.44 = 17.28 − 6.44 = 10.84 𝑚/‬‬
‫‪tan 𝛽2 tan 30‬‬ ‫𝑠‬
‫‪𝑉𝑛2‬‬ ‫‪3.72‬‬
‫‪𝛼2 = 𝑡𝑎𝑛−1‬‬ ‫‪= tan−1‬‬ ‫‪= 18.9°‬‬
‫‪𝑉𝑡2‬‬ ‫‪10.84‬‬
‫‪𝑉𝑡 2‬‬ ‫‪10.84‬‬ ‫𝑚‬
‫= ‪𝑉2‬‬ ‫=‬ ‫‪= 11.46‬‬
‫‪cos 𝛼2 cos 18.9‬‬ ‫𝑠‬
‫‪𝑢2 𝑉2 cos 𝛼2 17.28 × 11.46 × cos 18.9‬‬
‫= 𝑡𝐻‬ ‫=‬ ‫𝑚 ‪= 19.1‬‬
‫𝑔‬ ‫‪9.81‬‬
‫𝑡𝑡𝑎𝑤 ‪ ∶ 𝑊𝑃 = 𝛾𝑄𝐻𝑡 = 9810 × 0.00771 × 19.1 = 1440‬توان تئوری‬
‫‪𝑉12 − 𝑉22‬‬ ‫‪5.312 − 11.462‬‬
‫‪: ∆𝑃 = (𝐻𝑡 +‬افزایش فشار‬ ‫‪) 𝛾 = (19.1 +‬‬ ‫𝑎𝑝 ‪) × 9810 = 1.36 × 105‬‬
‫𝑔‪2‬‬ ‫‪2 × 9.81‬‬

‫‪𝜔2 𝑟22 𝜔 cot 𝛽2‬‬ ‫‪(261.8 × 0.066)2‬‬ ‫‪261.8 × cot 30‬‬


‫= 𝑡𝐻‬ ‫‪−‬‬ ‫=𝑄‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑄‪𝑄 = 30.4 − 1471‬‬
‫𝑔‬ ‫) ‪𝑔(2𝜋𝑏2‬‬ ‫‪9.81‬‬ ‫‪2𝜋 × 0.005 × 9.81‬‬

‫‪58‬‬
‫‪................................... .................. .................. .................. .................. .................. .................. .................. .................. .............‬‬

‫‪ ‬اتالفات انرژی در پمپهای واقعی‬


‫معادلهی انرژی در پمپ‪:‬‬
‫𝑃‬ ‫‪𝑉2‬‬ ‫𝑃‬ ‫‪𝑉2‬‬
‫𝐿‪𝐻𝑝 = (𝛾 + 2𝑔 + 𝑧)2 − (𝛾 + 2𝑔 + 𝑧) = 𝐻𝑡 − ℎ‬‬ ‫)‪(17‬‬ ‫هد واقعی پمپ‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫𝑃𝐻‪𝑤̇𝑓 = γQ‬‬ ‫)‪(18‬‬ ‫توان واقعی منتقل شده به سیال‪:‬‬
‫𝑇𝜔 = 𝑝̇𝑤‬ ‫‪,‬‬ ‫𝑃̇𝑤 < 𝑓̇𝑤‬ ‫)‪(19‬‬ ‫توان منتقل شده به چرخ پمپ (توان ترمزی)‪:‬‬
‫̇𝑤‬ ‫𝑃𝐻‪γQ‬‬
‫= 𝑓̇𝑤 = 𝑃𝜂‬ ‫)‪(20‬‬ ‫𝑀𝜂 × 𝑉𝜂 × 𝐻𝜂 = 𝑃𝜂‬ ‫راندمان پمپ ‪:‬‬
‫𝑃‬ ‫𝑇𝜔‬
‫بازده هیدرولیکی‪:‬‬
‫𝑃𝐻‬
‫= 𝐻𝜂‬ ‫𝑡𝐻‬
‫𝑄‬
‫= 𝑉𝜂‬ ‫‪ : QL‬دبی حجمی نشتی‬ ‫راندمان حجمی‪:‬‬
‫𝐿𝑄‪𝑄+‬‬
‫) 𝐿𝑄‪𝛾𝐻𝑡 (𝑄+‬‬
‫= 𝑀𝜂‬ ‫راندمان مکانیکی‪:‬‬
‫𝜔𝑇‬

‫اختالف بین این دو منحنی ناشی از دو عامل اساسی است‪ :‬عامل اول اینکه سرعت در بین پرهها و در خروجی یکنواخت و ایدهآل نیست‪( .‬به دلیل‬
‫وجود پرهها و سه بعدی بودن جریان)‪ .‬در نتیجه مؤلفهی مماسی سرعت مطلق خروجی ) ‪ (𝑉𝑡2‬کوچک میشود و بنابراین هد تئوری کاهش‬
‫مییابد‪ .‬عامل دوم ناشی از این است که در یک پرهی حقیقی به دلیل اصطکاک‪ ،‬جدایش جریان‪ ،‬لقی بین چرخ و پوسته و ‪ ...‬اتالف انرژی وجود‬
‫دارد‪.‬‬

‫‪59‬‬
‫‪𝜔 2 𝑟22‬‬ ‫‪𝜔 cot 𝛽’2‬‬
‫= 𝑡’𝐻‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑄‬ ‫در حالت واقعی ‪:‬‬
‫𝑔‬ ‫𝑔 ‪2𝜋𝑏2‬‬
‫ممجموع اتالف انرژی ناشی از جدایش جریان‪ ،‬اصطکاک و نشتی سیال را اتالف هیدرولیکی مینامند‪ .‬پمپها عالوه بر اتالف فوق اتالفات دیگری‬
‫نیز دارند که اتالف مکانیکی نامیده میشوند‪ .‬این افت ها به علت وجود نقاط تماس مختلف در پمپ است‪ .‬این اتالفات مکانیکی تأثیری بر منحنی‬
‫‪ H-Q‬ندارند و تنها بر توان ورودی و در نتیجه بر راندمان کل ماشین تأثیر میگذارند‪.‬‬
‫نقطهای که ماکزیمم راندمان در آن اتفاق میافتد‪ ،‬به عنوان بهترین نقطه راندمان شناخته میشود و دبی متناظر با آن را دبی طراحی مینامند‪.‬‬

‫‪60‬‬
‫‪ ‬پمپ جریان محوری‬

‫𝜔𝑟 = 𝑢 = ‪𝑢1 = 𝑢2‬‬


‫𝑄‬
‫= 𝑛𝑉 = ‪𝑉𝑛1 = 𝑉𝑛2‬‬
‫𝐴‬
‫‪2‬‬
‫‪𝑉2 cos 𝛼2 = 𝑢 − 𝑉𝑛 cos 𝛽2‬‬ ‫𝑢‬ ‫𝑛𝑉𝑢‬
‫‪}+‬‬ ‫معادله)‪(5‬‬ ‫= 𝑡𝐻 →‬ ‫‪−‬‬ ‫)‪(cot 𝛼1 + cot 𝛽2 ) (21‬‬
‫‪𝑉1 cos 𝛼1 = 𝑉𝑛 cot 𝛼1‬‬ ‫𝑔‬ ‫𝑔‬
‫با حذف پدیدهی جدایش جریان به کمک پرههای استاتور‪:‬‬
‫‪𝑉𝑡1 = 0‬‬ ‫‪𝑢2 𝑢𝑉𝑛 cot 𝛽2‬‬
‫‪𝛼1 = 90°‬‬ ‫{ →‬ ‫→‬ ‫= 𝑡𝐻‬ ‫‪−‬‬ ‫)‪(22‬‬
‫‪{𝑉𝑛1 = 𝑉1‬‬ ‫𝑔‬ ‫𝑔‬

‫‪61‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫مثال)‪ :‬یک پمپ جریان محوری به شکلی طراحی شده است که پرههای استاتور در باالدست چرخ قرار دارد و به سیال در ورودی چرخ ‪ ،‬زاویهی‬
‫‪ 𝛼1 = 75°‬را میدهد‪ .‬سرعت دورانی چرخ برابر ‪500‬دور بر دقیقه است و زاویهی خروجی ‪ 𝛽2 = 70°‬است‪ .‬قطر خارجی ‪ 300mm‬و قطر‬
‫داخلی ‪ 150mm‬است‪ .‬با فرض پمپاژ ‪ 150lit/s‬آب‪ ،‬افزایش هد تئوری و توان الزم را محاسبه کنید‪.‬‬
‫𝑄‬ ‫‪0.15‬‬ ‫𝑚‬
‫𝜋 = = 𝑛𝑉‬ ‫‪= 2.83‬‬
‫𝐴‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫𝑠‬
‫) ‪4 (0.3 − 0.15‬‬
‫) 𝑜𝐷‪𝑤(𝐷𝑖 +‬‬ ‫𝜋‪2‬‬ ‫‪0.3+0.15‬‬ ‫𝑚‬
‫=𝑢‬ ‫سرعت بر حسب میانگین شعاعهاست‪= 500 ( 60 ) ( 4 ) = 5.89 𝑠 :.‬‬
‫‪4‬‬
‫𝑢‬ ‫‪5.89‬‬
‫= ]) ‪𝐻𝑡 = [𝑢 − 𝑉𝑛 (cot 𝛼1 + cot 𝛽2‬‬ ‫𝑚‪[5.89 − 2.83(cot 75° + cot 70°)] = 2.46‬‬
‫𝑔‬ ‫‪9.81‬‬
‫𝑊𝑘‪𝑊̇𝑝 = 𝛾𝑄𝐻𝑡 = 9810 × 0.85 × 0.15 × 2.46 = 3.1‬‬

‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫‪ ‬تشابه در توربوماشینها‬
‫ضرایب بدون بعد‪:‬‬

‫𝑄‬ ‫̇𝑊‬
‫ضریب دبی‪𝐶𝑄 = 𝜔𝐷3 :‬‬ ‫ضریب توان‪𝐶𝑊̇ = 𝜌𝜔3𝐷5 :‬‬
‫‪𝜌𝜔𝐷 2‬‬ ‫𝑃∆‬
‫= 𝑒𝑅‬ ‫عدد رینولدز‪:‬‬ ‫ضریب فشار‪𝐶𝑃 = 𝜌𝜔2 𝐷2 :‬‬
‫𝜇‬
‫𝐻𝑔‬ ‫𝐻𝑄𝛾‬ ‫𝐻𝐶 𝑄𝐶‬
‫= 𝐻𝐶‬ ‫ضریب هد‪:‬‬ ‫= 𝑃𝜂‬ ‫=‬ ‫راندمان پمپ ‪:‬‬
‫‪𝜔 2 𝐷2‬‬ ‫̇𝑊‬ ‫̇𝑊𝐶‬

‫‪62‬‬
‫روابط بین دو پمپ مشابه‪:‬‬
‫‪3‬‬
‫‪𝑊̇2 𝜌2 ω2‬‬ ‫‪𝐷2 5‬‬
‫‪(𝐶𝑊̇ )1 = (𝐶𝑊̇ )2‬‬ ‫→‬ ‫) ( ) ( =‬
‫‪𝑊̇1 𝜌1 ω‬‬ ‫‪𝐷1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪𝐻2‬‬ ‫‪ω‬‬ ‫‪𝐷2 2‬‬
‫‪(𝐶𝐻 )1 = (𝐶𝐻 )2‬‬ ‫→‬ ‫) ( )‪= ( 2‬‬
‫‪𝐻1‬‬ ‫‪ω1‬‬ ‫‪𝐷1‬‬
‫‪𝑄2 ω2 𝐷2 3‬‬
‫‪(𝐶𝑄 )1 = (𝐶𝑄 )2‬‬ ‫→‬ ‫=‬ ‫) (‬
‫‪𝑄1 ω 𝐷1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1−(𝜂𝑃 )2‬‬ ‫‪𝐷1 1/4‬‬
‫) 𝐷( =‬ ‫رابطه تجربی برای راندمانها‪:‬‬
‫‪1−(𝜂𝑃 )1‬‬ ‫‪2‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫‪𝑚3‬‬
‫‪ .ω = 800 (𝑟𝑝𝑚) , 𝑄 = 0.01‬اگر پمپ‬ ‫مثال) از آزمایش یک پمپ گریز از مرکز اطالعات زیر به دست میآید‪, 𝐻𝑡 = 10𝑚 :‬‬
‫𝑠‬
‫با سرعت دورانی )𝑚𝑝𝑟( ‪ ω = 1000‬کار کند‪ ،‬مقادیر ‪ H‬و ‪ Q‬را محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪𝑄2‬‬ ‫‪ω‬‬ ‫𝐷‬ ‫‪3‬‬ ‫‪𝐷1 =𝐷2‬‬ ‫‪1000‬‬ ‫‪𝑚3‬‬
‫) ‪= ω2 (𝐷2‬‬ ‫→‬ ‫× ‪𝑄2 = 0.01‬‬ ‫‪= 0.0125‬‬ ‫حل‪:‬‬
‫‪𝑄1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪800‬‬ ‫𝑠‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪𝐻2‬‬ ‫‪ω‬‬ ‫𝐷‬ ‫‪1000‬‬
‫) ‪= (ω2 ) (𝐷2‬‬ ‫𝑚‪→ 𝐻2 = 10 × ( 800 )2 = 15.6‬‬
‫‪𝐻1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫تعریف سرعت ویژه‪ :‬عدد بدون بعدی است که امکان مقایسه انواع توربو ماشین ها را در شرایط ماکزیمم راندمان به وجود می آورد‪.‬‬
‫‪1/2‬‬
‫𝑄𝐶‬ ‫‪𝜔 𝑄1/2‬‬
‫= 𝑠𝜔 ‪:‬سرعت ویژه‬ ‫‪3/4‬‬
‫=‬
‫𝐻𝐶‬ ‫‪(𝑔𝐻𝑃 )3/4‬‬

‫انتخاب اولیهی پمپ را میتوان بر حسب سرعت ویژه انجام داد‪ .‬به این شکل که برای هر نوع پمپ میتوان بازهای برای 𝑠𝜔 به دست آورد که در‬
‫آن بازه پمپ از ماکزیمم راندمان برخوردار است‪.‬‬
‫پمپ هایی که با دبی کم هد زیادی تولید میکنند‪ ،‬سرعت ویژهی کوچکتری دارند‪ .‬بنابراین پمپهای سانتریفیوژ برای تولید هد زیاد و دبی کم و‬
‫پمپهای جریان محوری برای تولید هد کم و دبی زیاد مناسب هستند‪.‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫مثال نوع پمپی را انتخاب کنید که با دبی 𝑛𝑖𝑚‪ 1890 𝑙𝑖𝑡/‬افزایش فشاری معادل ‪ 448 kPa‬را تحویل دهد‪ .‬ماکزیمم سرعت دورانی را ‪3600‬‬
‫‪ rpm‬در نظر بگیرید‪.‬‬
‫‪2π‬‬ ‫𝑑𝑎𝑟‬ ‫𝑃∆‬ ‫‪448×103‬‬
‫‪ω = 3600 × 60 = 377‬‬ ‫‪,‬‬ ‫= 𝑝𝐻‬ ‫=‬ ‫𝑚 ‪= 45.7‬‬ ‫حل‪:‬‬
‫𝑠‬ ‫𝛾‬ ‫‪9810‬‬

‫‪63‬‬
‫‪1.89‬‬ ‫‪𝑚3‬‬ ‫𝑄√‪ω‬‬ ‫‪377 × √0.0315‬‬
‫=𝑄‬‫‪= 0.0315‬‬ ‫‪,‬‬ ‫= 𝑠𝜔‬ ‫‪3/4‬‬
‫=‬ ‫پمپ سانتریفوژ ‪= 0.69‬‬
‫‪60‬‬ ‫𝑠‬ ‫)𝐻𝑔(‬ ‫‪(9.81 × 45.7)3/4‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫‪ ‬پدیدهی کاویتاسیون‬
‫هرگاه به هنگام جریان یافتن مایع در داخل چرخ یک پمپ‪ ،‬فشار نقطهای از فشار بخار مایع در دمای مربوطه کمتر شود‪ ،‬حبابهای بخار در آن‬
‫نقطه تشکیل میشوند‪ .‬این حبابها همراه با جریان مایع به نقطهای دیگر با فشار باالتر حرکت میکنند‪ .‬اگر در محل جدید فشار مایع به اندازهی‬
‫کافی زیاد باشد‪ ،‬این حباب ها متالشی میشوند‪ .‬متالشی شدن حبابهای بخار با تولید فشار زیادی همراه است‪ ،‬به صورتی که ممکن است سبب‬
‫خوردگی و مختل شدن جریان در آن محل شوند‪ .‬این پدیده را کاویتاسیون یا خأل زایی مینامند‪.‬‬
‫پدیدهی کاویتاسیون سبب ارتعاش و تولید صدایی شبیه به برخورد یک گلوله به سطح فلزی میشود‪ .‬در هنگام رخ دادن پدیدهی کاویتاسیون‬
‫راندمان پمپ کاهش یافته و یا حتی ممکن است پمپ به طور کامل از کار بیفتد‪.‬‬

‫‪𝑉22‬‬ ‫‪𝑃𝑎𝑡𝑚 −𝑃2‬‬


‫=‬ ‫𝐿‪− ∆𝑧 − ℎ‬‬
‫𝑔‪2‬‬ ‫𝛾‬
‫𝑣𝑃 ‪𝑃𝑎𝑡𝑚 −‬‬ ‫در هنگام رخ دادن پدیدهی کاویتاسیون‪:‬‬
‫= 𝐻𝑆𝑃𝑁‬ ‫𝐿‪− ∆𝑧 − ℎ‬‬
‫𝛾‬
‫𝑣𝑃 ‪𝑃𝑎𝑡𝑚 −‬‬ ‫برای جلوگیری از کاویتاسیون‪:‬‬
‫≤ 𝐻𝑆𝑃𝑁‬ ‫𝐿‪− ∆𝑧 − ℎ‬‬
‫𝛾‬
‫𝑣𝑃 ‪𝑃𝑎𝑡𝑚 −‬‬ ‫اختالف ارتفاع حداکثر مجاز‪:‬‬
‫= 𝑥𝑎𝑚𝑧∆‬ ‫𝐻𝑆𝑃𝑁 ‪− ℎ𝐿 −‬‬
‫𝛾‬
‫𝑣𝑃‪ :‬فشار بخار در دمای مکش و 𝐿‪ :ℎ‬افت هد‬

‫‪( NPSH=Net Positive Suction Head‬هد مکش مثبت خالص)‪:‬‬


‫عبارت است از فشار کل سیال در دهانهی مکش پمپ که نسبت به فشار بخار سیال در درجه حرارت پمپاژ سنجیده میشود‪.‬‬
‫‪𝑃0 − 𝑃𝑣 𝑉02‬‬
‫= 𝑙𝑖𝑎𝑣𝑎𝐻𝑆𝑃𝑁 ‪) 𝑁𝑃𝑆𝐻:‬موجود( در دسترس‬ ‫‪+‬‬
‫𝛾‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪𝑃0,𝑚𝑖𝑛 − 𝑃𝑣 𝑉0‬‬
‫= 𝑞𝑒𝑟𝐻𝑆𝑃𝑁 ‪ 𝑁𝑃𝑆𝐻:‬مورد نیاز‬ ‫‪+‬‬
‫𝛾‬ ‫𝑔‪2‬‬
‫‪ :𝑉0‬سرعت سیال در دهانهی ورودی و ‪ : 𝑃0‬فشار استاتیک در دهانهی ورودی و 𝑛𝑖𝑚‪ : 𝑃0,‬کمترین فشار استاتیک مجاز در دهانهی مکش‬
‫برای جلوگیری از کاویتاسیون‪𝑁𝑃𝑆𝐻𝑎𝑣𝑎𝑖𝑙 ≥ 𝑁𝑃𝑆𝐻𝑟𝑒𝑞 :‬‬
‫‪ ‬روشهای کاهش 𝑞𝑒𝑟𝐻𝑆𝑃𝑁‪:‬‬
‫‪ .1‬انتخاب پمپی با سرعت دورانی کمتر‬
‫‪ .2‬تقسیم جریان بین چند پمپ و یا استفاده از پمپی با دو دهانهی ورودی‬

‫‪ ‬روشهای افزایش 𝑙𝑖𝑎𝑣𝑎𝐻𝑆𝑃𝑁‬


‫‪ .1‬تحت فشار قرار دادن منبع مکش‬
‫‪ .2‬کاهش سرعت سیال در ورود به پمپ‬

‫‪64‬‬
‫‪ .3‬کاهش تلفات در لولهی مکش‬

‫‪ ‬منحنیهای مشخصهی پمپ‪:‬‬


‫برای تعیین شرایط کاری پمپ باید متغیرهای زیر معلوم باشند‪:‬‬
‫الف) متغیرهای هیدرولیکی شامل ( دبی حجمی ‪ ، Q‬هد کل ‪ ، H‬و هد مکش مثبت خالص ‪)NPSH‬‬
‫ب) متغیرهای مکانیکی شامل ( سرعت دورانی ‪ N‬یا سرعت زاویه ای ‪ω‬؛ توان مصرفی ‪ P‬یا گشتاور مصرفی ‪)M‬‬
‫𝜔 ‪𝑃 = 𝑀.‬‬
‫در پمپها فقط یک متغیر مستقل هیدرولیکی و یک متغیر مستقل مکانیکی وجود دارد‪ .‬یعنی میتوانیم یک عمل بر روی مدار هیدرولیکی و یک‬
‫عمل بر روی مدار مکانیکی انجام دهیم و سایر مشخصات پمپ تابع این دو متغیر بوده و خود به خود با تغییر این دو پارامتر تغییر خواهند کرد‪.‬‬
‫مثالً میتوانیم دو متغیر مستقل را دبی حجمی ‪ Q‬و سرعت دورانی ‪ N‬انتخاب کنیم‪.‬‬
‫متغیرهای مستقل )‪ ، (N,Q‬صفحات مشخصه‪:‬‬
‫)𝑁 ‪𝐻 = 𝑓1 (𝑄,‬‬
‫)𝑁 ‪𝑃 𝑜𝑟 𝑀 = 𝑓2 (𝑄,‬‬
‫{‬
‫)𝑁 ‪𝜂 = 𝑓3 (𝑄,‬‬
‫)𝑁 ‪𝑁𝑃𝑆𝐻 = 𝑓4 (𝑄,‬‬
‫معموالً نمودارها در مقادیر ثابت ‪ N‬ارائه میشوند‪ .‬نمودارهای مشخصه‪:‬‬
‫)𝑄( ‪𝐻 = 𝑓1‬‬
‫)𝑄( ‪𝑃 𝑜𝑟 𝑀 = 𝑓2‬‬
‫{‬
‫)𝑄( ‪𝜂 = 𝑓3‬‬
‫)𝑄( ‪𝑁𝑃𝑆𝐻 = 𝑓4‬‬

‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫مثال‪ :‬ارتفاع الزم در یک پمپ سانتریفوژ با قطر چرخ ‪ 240mm‬از سطح آب یک مخزن ورودی باید چقدر باشد تا کاویتاسیون رخ ندهد؟ آب در‬
‫‪𝑚3‬‬
‫دمای ℃‪ (𝑃𝑣 = 1666 𝑃𝑎) 15‬با دبی 𝑟‪ 250 ℎ‬پمپ می شود‪ .‬از افت ها صرف نظر کرده و فشار اتمسفر را برابر )‪ (1atm=101kPa‬در‬
‫نظر بگیرید‪.‬‬
‫نمودار‬
‫‪𝑚3‬‬
‫⇒ 𝑚𝑚‪𝑄 = 250 ℎ𝑟 , 𝐷 = 240‬‬ ‫𝑚 ‪𝑁𝑃𝑆𝐻 = 7.4‬‬ ‫حل‪:‬‬
‫𝑉𝑃 ‪𝑃𝑎𝑡𝑚 −‬‬ ‫‪101000 − 1666‬‬
‫= 𝑥𝑎𝑚𝑧∆‬ ‫= 𝐻𝑆𝑃𝑁 ‪− ℎ𝐿 −‬‬ ‫𝑚 ‪− 7.4 = 2.74‬‬
‫𝛾‬ ‫‪9800‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫‪ ‬مشخصههای سیستم و انتخاب پمپ‬

‫‪65‬‬
‫معادلهی انرژی بین نقاط ‪ 1‬و ‪:2‬‬
‫‪2‬‬ ‫𝐿𝑓 ∑‬
‫𝐿𝑓 ∑ 𝑉‬ ‫‪ :‬اتالف در لوله ها و 𝐾 ∑‪ :‬اتالف در تجهیزات‬
‫‪𝐻𝑃 = (𝑍2 − 𝑍1 ) +‬‬ ‫(‬ ‫)𝐾 ∑ ‪+‬‬ ‫𝐷‬
‫𝐷 𝑔‪2‬‬
‫𝐿𝑓 ∑ ‪𝑄 2‬‬
‫‪𝐻𝑃 = (𝑍2 − 𝑍1 ) +‬‬ ‫(‬ ‫‪+ ∑ 𝐾) = (𝑍2 − 𝑍1 ) + 𝐶𝑄 2‬‬
‫𝐷 ‪2𝑔𝐴2‬‬

‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫مثال)‪ :‬آب از یک منبع به منبعی دیگر مطابق شکل زیر پمپ میشود‪ .‬قطر لوله در تمام سیستم ‪ 15cm‬و طول کل لوله بین ورودی و خروجی‬
‫‪ 60m‬است‪ .‬ضرایب افت های فرعی در ورودی لوله‪ ،‬خروجی لوله و زانویی به ترتیب برابر ‪ 1 ،0.5‬و ‪ 1.5‬است‪ .‬و ضریب اصطکاک برابر ‪0.02‬‬
‫است‪ .‬پیشنهاد شده است که از یک پمپ گر یز از مرکز با منحنی داده شده استفاده شود‪ .‬تعیین کنید که آیا این پمپ برای سیستم داده شده‬
‫مناسب است و همچنین دبی جریان را پیدا کنید‪.‬‬

‫‪66‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬

‫𝑦𝑑𝐻 ‪ ∶ 𝐻𝑅 = 𝐻𝑠𝑡 +‬هد دینامیک ‪ +‬هد استاتیک ‪:‬مقاومت مدار‬


‫…………………………………………………………………………………………………………………‬
‫……………………………‬
‫‪ ‬عوامل مؤثر بر تغییر مشخصه های دینامیکی سیستم‪:‬‬
‫‪ .1‬باز کردن و بستن شیر بر روی مدار‪ :‬در یک مدار پمپ برای قطع و وصل و تنظیم دبی از انواع مختلف شیرها استفاده میشود‪ .‬تغییر‬
‫وضعیت شیر از نظر باز و بسته بودن به علت تأثیر بر روی میزان افت فشار‪ ،‬مشخصات دینامیکی مدار را تغییر میدهد‪.‬‬

‫‪67‬‬
‫بهتر است که تنظیم دبی توسط شیر ها همواره در سمت رانش پمپ صورت گیرد زیرا اگر از شیر کنترل در قسمت مکش استفاده‬
‫شود به سبب افزایش افت فشار‪ 𝑁𝑃𝑆𝐻𝑎𝑣𝑎𝑖𝑙 ،‬کاهش یافته و امکان بروز کاویتاسیون وجود دارد‪.‬‬
‫‪ .2‬عمر سیستم لوله کشی‪ :‬پس از گذشتن مدتی از کار سیستم لولهکشی و عبور جریان از داخل لولهها به علت سختی و ناخالصیهای‬
‫موجود در سیال‪ ،‬ذرات رسوب بر روی جدارهی داخلی لولهها تشکیل میشود و بدین ترتیب زبری جداره و قطر لولهها تغییر میکند‬
‫که هر دو بر میزان افت فشار تاثیر میگذارد و بدین ترتیب مشخصات دینامیکی سیستم را تغییر میدهد‪.‬‬
‫‪ .3‬شکستن لوله ‪ :‬اگر بنا به هر دلیلی لولهی رانش پمپ شکسته شود‪ ،‬مقاومت مدار کاهش مییابد در این صورت هد تولیدی پمپ هم‬
‫کاهش یافته و دبی آن افزایش مییابد‪ .‬در این حالت توان مورد نیاز پمپ هم افزایش مییابد و امکان آسیب رسیدن به الکتروموتور‬
‫وجود دارد‪.‬‬

‫‪ ‬تغییر مشخصههای استاتیکی سیستم‪:‬‬


‫اگر به هر دلیلی فشار استاتیکی مدار و یا ارتفاع بین دو مخزن رانش و مکش تغییر کند‪ ،‬مشخصهی استاتیکی مدار هم تغییر خواهد‬
‫کرد‪ .‬در این حالت منحنی به اندازهی تغییر فشار استاتیکی به باالتر یا پایینتر از محل قبل خود منتقل میشود‪ .‬این مسئله به ویژه‬
‫در مورد پمپهایی که برای انتقال آب از چاه مورد استفاده قرار میگیرند به وجود میآید‪ .‬زیرا در فصلهای مختلف ارتفاع آب در‬
‫داخل چاه تغییر مییابد‪.‬‬

‫‪ ‬به هم بستن پمپها‬


‫هنگامی که وجود یک پمپ به تنهایی نتواند دبی مورد نیاز را تأمین کند‪ ،‬از دو یا تعداد بیشتری پمپ در مدار استفاده میشود‪ .‬پمپ ها را می توان‬
‫به صورت موازی یا سری به همدیگر متصل نمود‪.‬‬

‫‪ ‬به هم بستن پمپ ها به صورت سری‬


‫به هم بستن پمپ به صورت سری در یک مدار برای باال بردن فشار تولیدی به ازای یک دبی معین صورت میگیرد‪ .‬برای ترسیم منحنی مشخصه‬
‫مجموع پمپها باید به ازای یک دبی معین‪ ،‬هدهای متناظر پمپها را باهم جمع و نقاط به دست آمده را به هم متصل نمود‪.‬‬

‫برای به هم بستن پمپ ها به صورت سری باید نکات زیر را مورد توجه قرار داد‪:‬‬
‫‪ .1‬هنگامی که پمپ ها از نظر هندسی مشابه نیستند بهتر است پمپ را که دارای 𝑞𝑒𝑟𝐻𝑆𝑃𝑁 کمتری میباشد به عنوان‬
‫نخستین پمپ سری در نظر گرفت‪.‬‬

‫‪68‬‬
‫‪ .2‬از آنجا که سیال در هنگام ورود به دومین پمپ سری دارای فشار بیشتری است‪ ،‬بایستی ایمنی و آببندی پمپ دوم مناسب‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ .3‬در صورت به هم بستن پمپها به صورت سری‪ ،‬هد تولیدی مجموع دو پمپ‪ ،‬کمتر از دو برابر هد تولیدی یک پمپ در حالتی‬
‫است که به تنهایی در مدار قرار میگیرد‪.‬‬
‫نکته‪ :‬در مواردی که در یک سیستم الزم است تا به هنگام وجود نوساناتی در هد‪ ،‬دبی تولیدی پمپ دارای تغییرات کمی باشد‪ ،‬باید‬
‫از منحنیهای مشخصه با شیب تند استفاده نمود‪ .‬در این صورت تغییرات اندک در هد‪ ،‬منجر به تغییرات اندک در دبی میشود‪.‬‬

‫‪ ‬به هم بستن پمپ ها به صورت موازی‬


‫برای به دست آوردن منحنی مشخصهی مجموعهی پمپ ها باید دبیهای هر یک از پمپها را به ازای یک هد ثابت با یکدیگر جمع و نقاط بدست‬
‫آمده را به هم متصل نمود‪ .‬محل تالقی منحنی مدار با منحنی بهدست آمده‪ ،‬نقطهی کار سیستم را تعیین میکند‪.‬‬

‫علت به هم بستن پمپ ها به صورت موازی‪:‬‬


‫‪-1‬گاهی به ازای دبی مورد نیاز‪ ،‬اندازهی پمپی که باید انتخاب شود بزرگ میگردد که در این صورت با تقسیم دبی بین دو یا چند پمپ میتوان‬
‫پمپهایی با اندازهی کوچکتر انتخاب نمود‪.‬‬
‫‪-2‬گاهی ‪ NPSHreq‬پمپ انتخاب شده بزرگتر از ‪ NPSHavail‬میگردد‪ .‬در این صورت با نصب چند پمپ به صورت موازی و در نتیجه کاهش دبی‬
‫هر یک ممکن است بتوان ‪ NPSHavail‬بهتری به دست آورد‪.‬‬
‫‪-3‬با کوچکتر کردن اندازهی پمپها و افزایش تعداد آنها میتوان هزینهها را کاهش داد و در صورت خرابی یکی از پمپ ها از سایر پمپها استفاده‬
‫نمود‪.‬‬

‫نکات به هم بستن پمپ ها به صورت موازی‪:‬‬


‫‪-1‬هرگاه دو پمپ به صورت موازی به هم وصل شوند‪ ،‬بهتر است که اوالً هردو یکسان باشند و ثانیاً در خروجی آنها شیرهای یک طرفه نصب شود تا‬
‫از ورود سیال از یک پمپ به پمپ دیگر جلوگیری شود‪.‬‬
‫‪-2‬از آنجا که منحنی مشخصهی مدار با افزایش دبی شکل صعودی به خود میگیرد‪ ،‬به هم بستن موازی دو پمپ یکسان‪ ،‬دبی مجموع را به اندازه‪-‬‬
‫ی دو برابر دبی هر یک از پمپها‪ ،‬هنگامی که به تنهایی در مدار قرار گیرند‪ ،‬افزایش نمیدهد‪.‬‬
‫‪-3‬هنگامی که پمپها به صورت موازی به هم متصل می شوند بایستی سعی شود که مقاومت دینامیکی مدار تا حد امکان کم باشد زیرا در غیر‬
‫اینصورت دبی مجموعهی پمپها کاهش یافته و تأثیر به هم بستن موازی پمپها کمتر خواهد شد‪.‬‬

‫…………………………………………………………………………………………………‬
‫‪ ‬پدیدهی ضربه قوچ‬
‫اگر در یک مدار با خطوط لولهی طوالنی به هر علتی سرعت سیال ناگهان تغییر کند‪ ،‬موجهای فشاری در شبکه به وجود خواهند آمد‪ .‬این موجها‬
‫می توانند فشاری چندین برابر فشار کاری سیستم را تولید کنند و باعث ایجاد تنشهای بسیار زیاد در اجزای مختلف سیستم لوله کشی شده و‬
‫حتی در مواردی قادر به ترکاندن لولهها‪ ،‬پوستهی پمپ و شکستن اتصاالت گوناگون میگردد‪.‬‬

‫‪69‬‬
‫‪ ‬عوامل ایجاد ضربه قوچ‬
‫‪ .1‬باز شدن و بسته شدن سریع شیرها‬
‫‪ .2‬راه اندازی و خاموش کردن پمپها‬
‫‪ .3‬تغییر سرعت دورانی ناگهانی در پمپها‬
‫‪ .4‬عملکرد نادرست شیرها‬
‫‪ .5‬مسدود شدن جریان به صورت ناگهانی به علت وجود جسم خارجی‬

‫برای مقابله با پدیدهی ضربه قوچ میتوان اقدامات زیر را انجام داد‪:‬‬

‫‪ .1‬طراحی سیستم جریان سیال بر اساس سرعتهای کم‬


‫‪ .2‬افزایش ممان اینرسی پمپ‬
‫‪ .3‬استفاده از لولهی کنار گذر‬
‫‪ .4‬نصب مخازن ضربهگیر‬
‫‪ .5‬استفاده از شیرهای یکطرفه‬
‫‪ .6‬استفاده از شیرهای کنترل فشار‬
‫‪...................................................................................................................................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬توربین‬

‫توربین ماشینی است که انرژی جنبشی سیال را به کار محوری تبدیل میکند‪ .‬قسمت متحرک توربین چرخ نام دارد که شامل پرههایی است که‬
‫به یک محور چرخشی متصل هستند‪ .‬توربینها به دو دسته توربینهای واکنشی و توربینهای ضربهای تقسیمبندی میشوند‪.‬‬

‫‪ ‬نحوهی عملکرد توربین های واکنشی‬


‫در توربینهای واکنشی در ابتدا آب از بین پرههای هدایتکننده گذشته و سپس وارد چرخ میشود‪ .‬در این نوع توربینها آب تمامی گذرگاهها و‬
‫فواصل میان پرهها را پر میکند‪ .‬فشار آب با گذشتن از بین پرههای هدایتکننده که در محیط اطراف چرخ قرار دارند‪ ،‬کاهش یافته و به انرژی‬
‫جنبشی آن افزوده میشود‪ .‬گذشتن آب از بین پرههای چرخ نیز سبب افزایش سرعت نسبی و کاهش فشار آن میشود‪ ،‬به صورتی که فشار در‬
‫مقطع ورودی بیشتر از فشار در مقطعی خروجی است‪ .‬بنابراین در این نوع توربینها هم سرعت و هم فشار به انرژی مکانیکی تبدیل میشوند‪.‬‬
‫توربینهای واکنشی برای هد کم و دبی زیاد مناسب هستند‪ .‬این نوع توربینها به سه دستهی توربینها با جریان شعاعی‪ ،‬توربینها با جریان‬
‫محوری و توربینها با جریان شعاعی‪-‬محوری یا مختلط تقسیمبندی میشود‪.‬‬

‫‪70‬‬
‫‪ ‬نحوه ی عملکرد توربین های ضربه ای‬

‫در توربینهای ضربهای با خروج آب از یک یا چند نازل‪ ،‬ابتدا تمامی انرژی آن به انرژی جنبشی تبدیل میشود‪ .‬سپس جتهای آب به پرههای‬
‫چرخ که روی محیط آن نصب شدهاند‪ ،‬برخورد میکند و سبب دوران چرخ میشود‪ .‬فشار آب با برخورد به پرههای چرخ تغییر نمیکند و برابر با‬
‫فشار اتمسفر باقی میماند‪ .‬این نوع توربینها برای دبی کم و هد زیاد مناسب هستند‪.‬‬

‫‪ ‬توربین فرانسیس جریان شعاعی‬

‫‪71‬‬
‫) ‪: 𝑇 = 𝜌𝑄(𝑟1 𝑉𝑡1 − 𝑟2 𝑉𝑡2‬گشتاور روی محور‬
‫) ‪ ∶ 𝑊̇𝑇 = 𝑇𝜔 = 𝜌𝑄(𝑢1 𝑉1 cos 𝛼1 − 𝑢2 𝑉2 cos 𝛼2‬توان توربین‬
‫𝑇𝐻𝑄𝛾 = 𝑓̇𝑊 ∶ توان ورودی به توربین از طرف سیال‬ ‫‪,‬‬ ‫افت هد در توربین ‪𝐻𝑇 :‬‬
‫𝑇̇𝑊‬ ‫𝑇𝜔‬
‫= 𝑇𝜂 ‪:‬راندمان توربین‬ ‫=‬
‫𝑇𝐻𝑄𝛾 𝑓̇𝑊‬
‫‪𝑉𝑡1 = 𝑉𝑛1 cot 𝛼1‬‬ ‫‪𝑉𝑡1 = 𝑢1 + 𝑉𝑛1 cot 𝛽1‬‬
‫𝑄‬
‫= ‪𝑉𝑛1‬‬
‫𝑏 ‪2𝜋𝑟1‬‬
‫𝜔𝑏 ‪2𝜋𝑟1 2‬‬
‫( ‪→ 𝛼1 = 𝑐𝑜𝑡 −1‬‬ ‫) ‪+ cot 𝛽1‬‬
‫𝑄‬

‫مثال)‪ :‬اطالعات زیر در مورد یک توربین واکنشی با جریان شعاعی داده شده است‪ .‬با فرض شرایط ایدهآل‪،‬گشتاور وارد شده به چرخ‪ ،‬هد معادل‬
‫انرژی روی توربین و توان سیال را محاسبه کنید‪.‬‬
‫𝑔𝑘‬ ‫𝑚𝑚‪𝑟1 = 300‬‬ ‫𝑚𝑚‪𝑟2 = 150‬‬ ‫𝑡𝑖𝑙‬ ‫𝑑𝑎𝑟‬
‫‪𝜌 = 100 3‬‬ ‫‪𝑄 = 57‬‬ ‫‪𝜔 = 25‬‬
‫𝑚‬ ‫𝑠‬ ‫𝑠‬
‫‪𝛼1 = 30°‬‬ ‫‪𝛼2 = 80°‬‬ ‫𝑚‬ ‫𝑚‬
‫‪𝑉1 = 6‬‬ ‫‪𝑉2 = 3‬‬
‫𝑠‬ ‫𝑠‬
‫) ‪: 𝑇 = 𝜌𝑄(𝑟1 𝑉𝑡1 − 𝑟2 𝑉𝑡2 ) = 𝜌𝑄(𝑟1 𝑉1 cos 𝛼1 − 𝑟2 𝑉2 cos 𝛼2‬گشتاور روی محور‬
‫𝑚 ‪= 1000 × 0.057(0.3 × cos 30 − 0.15 × 3 × cos 80) = 84.4 𝑁.‬‬

‫𝑡𝑡𝑎𝑊‪ ∶ 𝜂𝑇 = 1 → 𝑊̇𝑇 = 𝑊̇𝑓 = 𝜔𝑇 = 25 × 84.4 = 2110‬شرایط ایده آل‬


‫𝑓̇𝑊‬ ‫‪2110‬‬
‫= 𝑇𝐻 ∶ هد توربین‬ ‫=‬ ‫𝑚 ‪= 3.77‬‬
‫‪𝛾𝑄 9810 × 0.057‬‬
‫………………………………………………………………………………………………………………………‬
‫‪ ‬توربین ضربهای‪:‬‬

‫‪72‬‬
‫) ‪𝑇 = 𝜌𝑄𝑟(𝑉1 − 𝑢)(1 − cos 𝛽2‬‬
‫) ‪𝑊̇𝑇 = 𝜌𝑄𝑢(𝑉1 − 𝑢)(1 − cos 𝛽2‬‬
‫𝜔𝑟 = 𝑢‬
‫𝑇̇𝑊𝑑‬ ‫‪𝑉1‬‬
‫=𝑢 → ‪=0‬‬
‫𝑢𝑑‬ ‫‪2‬‬
‫‪𝑉1‬‬ ‫𝑇̇𝑊‬
‫= 𝑉𝐶 ∶ ضریب افت نازل‬ ‫‪, 0.92 ≤ 𝐶𝑉 ≤ 0.98‬‬ ‫= 𝑇𝜂‬
‫𝑇𝐻𝑔‪√2‬‬ ‫𝑇𝐻𝑄𝛾‬
‫𝜔𝑟‬ ‫) ‪𝜂𝑇 = 2𝛷(𝐶𝑉 − 𝛷) × (1 − cos 𝛽2‬‬
‫= 𝛷 ∶ ضریب سرعت‬
‫𝑇𝐻𝑔‪√2‬‬

‫مثال)‪ :‬یک توربین ضربهای با سرعت دورانی ‪400rpm‬توانی برابر با ‪67.5 kW‬تولید میکند‪ .‬هد معادل انرژی در باالدست نازل برابر‬
‫با ‪ 60m‬است و قطر لولهی ورودی به نازل برابر با ‪ 200m‬میباشد‪ .‬توربین با شرایط ‪ 𝐶𝑉 = 0.97, 𝛷 = 0.46 , 𝜂𝑇 = 0.83‬کار‬
‫میکند‪ .‬مطلوبست محاسبهی الف) دبی تخلیه ب)قطر جت آب ج) قطر چرخ د) فشار در لولهی ورودی به نازل‬

‫‪............................................................................. ............................................................................................................................. ............................‬‬


‫سرعت ویژه در توربینها‪:‬‬

‫‪1/2‬‬
‫‪1/2‬‬ ‫̇𝑊‬
‫̇ 𝐶‬ ‫)𝜌‪𝜔( 𝑇⁄‬‬
‫𝑊‬
‫= 𝑠𝜔 ∶ سرعت ویژه توربین ها‬ ‫‪5/4‬‬ ‫=‬ ‫‪(𝑔𝐻𝑇 )5/4‬‬
‫𝐻𝐶‬

‫‪73‬‬

You might also like