Professional Documents
Culture Documents
نمونه طرح ارزیابی برای یک مضمون تدریسی مقاله سید جمال الدین روحانی
نمونه طرح ارزیابی برای یک مضمون تدریسی مقاله سید جمال الدین روحانی
پیشگفتار
اینکه موسسات تحصیالت عالی در متام جهان اهداف یکسان را تعقیب می مناییند و پیرشفت هرکدام از این
نهاد تاثیرات مثبت باالی رشد یک دیگر می گذارند بناً در مقاله حارض در صدد ارائه راه کار های مناسب براي
ارزيايب پروسه های آموزشی کشور معلومات مفید را از مقاالت مختلف نوشته شده در این مورد بدست آوردیم .در
كشور ما مسئله اسايس كه بايد در پوهنتون ها مورد توجه قـرار گيـرد ايجـاد يك نظام ارزيايب مدرن ميباشد كه بتواند
به فعاليتهاي پوهنتونی مرشوعيت علمي و قانوين ببخشد و در كنار گسرتش كميت بتواند به حفظ كيفيت و پويا كردن
نظام تحصیالت عالی كشور به عنوان ابزاري قانومننـد بپـردازد ،بنـابراين ضـرورت است تا جهـت بهبود و ارتقاء كيفيت
يك نظام ارزيايب در تحصیالت عالی كشور به كار برده شود.
روش تحقیق
در تدوین این مقاله از روش کمی یا کتابخانه یی استفاده منودیم که کتاب ها و ماخذ های زیادی را در این مورد
مطاله منودیم و حدود ۱۸نوعه نظام های ارزشیابی مشهور در دریافتیم .در منابع که مورد مطالعه قرار گرفت به این
نتیجه رسیدم که در جهان از نظام های آموزشی با میتود های مدرن و پیرشفته مورد ارزشیابی صورت میگیرند که این
روند یک فکتور عمده باعث پیرشفت تحصلی در جهان گردیده است .در این مقاله با واژه های چون نظام تحصیالت
عالی ،ارزيايب تحصیالت عالی ،مکررا ً روبرو خواهید شد.
مقدمه
نقش تحصیالت عالی در توسعة همه جانبـه ،متـوازن و پايـدار كشورها ،بيش از پيش مورد توجه همگان قرار
گرفته است .امروزه ،پوهنتون ها داراي نقـشهـاي اجتمـاعي ،فرهنگـي ،آموزيش و تحقیقی است .از اين رو بايـد بــه
نظـام تحصیالت عالی در مـدل پاسخگويي به ضـرورت دينـي ،ميل مادی و معنوی دید .بر ايـن اسـاس رشـد كمـي
پوهنتون ها و مراكـز تحصیالت عالی و تحقیقی به تنهايي و بدون توجه به فراينـد تحوالت علمي و نيازهـاي واقعـي
جامعـه و اسـتانداردهاي كيفيت كارساز نخواهد بود .كيفيــت مطلــوب ،تناســب ميــان آمــوزش و تحقیق،
پاسخگويي به نيازهاي جامعـه ،بهـره منـدي از اطالعـات و ارتباطات روزآمد علمي ،نظارت و ارزيايب از جمله
مبـاحثي هستند كه هامهنگ با گسرتش كمي مـيتواننـد تحصیالت عالی را به سوي ايفاي نقش توسعهاي مورد انتظار
رهنامیی مناییند .بنابر اين اگر رسالت اصيل تحصیالت عالی را تربيـت و تامني نريوي انساين متخصص مورد نياز این
دیار بدانيم ايـن رسالت ييك از اهداف كيفي به حساب مي آيد كه مستقيام به كيفيت نظام تحصیالت عالی ارتبـاط
پيـدا مـي كنـد .در نتيجـه دسـتيايب بـه تکنالوژی و دانش پيرشفته كـه مـيتوانـد نقـش مـؤثري در تحقيق و شتاب
حركت اجتامعي و اقتصادي این وطن ايفا كند ،رصفاً با تقويت تحصیالت عالی و برنامه ريزي كمي و كيفي آن ميرس
اسـت .پوهنتون ها به عنوان زيرنظامهـاي كـالن تحصیالت عالی در فرآيند توسعه يك كشور به عنوان مراكزي كه به
تربيـت و آمـاده سـاخنت نيـروي انـساين كارآمـد ،شايـسته و داراي مهارت جهـت پاسـخگويي بـه نيازهـاي واقعـي
جامعـه در زمينه هاي مختلف ميپردازنـد نقـش حيـايت و كليـدي را برعهده دارند؛ چرا كه پوهنتون ها با محصول خود
به جامعه ،عمالً در راه توسعه گام برميدارند .با توجه به نقش و جايگاه پوهنتون ها و حساسيت باالي مردم نسبت به
عملكرد اين نهاد ،باید در هر دو بعد كمـي و كيفـي بصورت موزون و متعادل رشد منايد .از سوي ديگر امـروزه
محـدوديت منـابع انـساين و مـادي جامعه ،برريس عملكرد پوهنتون ها را ضـروري مـيناميـد .نگاهي به تحوالت نظام
تحصیالت عالی كـشور در دهه های گذشته از نظر جمعيت محصالن ،حايك از رشـد كم و عدم توجه كايف به كيفيت
پوهنتون ها و بهبـود و ارتقـاء آن ميباشد .در خصوص وضعيت ارزيايب در نظام تحصیالت عالی كشور ،نتايج برخي
تحقيقات حايك از ايـن امـر اسـت كـه ارزيايب كيفيت نظام پوهنتونی از چهـارچوب مـشخص و منــسجمي
برخــوردار نبــوده و همــني امــر باعــث ايجــاد مـشكاليت در سـر راه بهبـود و ارتقـاء كيفيـت آموزشـي و تحقیقی
پوهنتون ها بوده است .براي اصالح مستمر نظام پوهنتونی استقرار يـك سيـستم كارآمد ارزيايب كه به وسيله آن بتوان
ضمن بهبود و ارتقـاء كيفيت آموزيش و پژوهيش ،نظام پوهنتونی را مدنظر قرار داده ،در عـني ايـن كـه بايـد از مـنت
نظـام پوهنتونی و رضورتهاي آن برخاسته و منطبق با ويژگيهاي اين نظـام باشد ،رضورت دارد .بنابر مطالعات نظام
ارزيايب و اعتبارسنجي يكـي از چرخـه هـاي اصيل زندگي پوهنتون ها بوده كه محقق به امـر تحقيـق پرداخته است به
عبارت ديگر از طريق ارزشـيايب درونـي و بريوين و فاصله بني شاخص ها و عملكرد ها نظام تحصیالت عالی ،كامال
مشخص و شفاف ميگردد .نظـارت و ارزيــايب در پوهنتون ها و مؤسسات تحصیالت عالی بـه مـشـاهدات منظم توأم
با دانش ،بينش و آگاهي كه به ثبـت پديـده هـا ميپردازد اطالق ميشود و از ابزارهاي كمي و كيفي چـون گزارشها،
مشاهدات ،چكليست ها ،نشـست هـا ،ايده ها و حقايق بهره مند ميگردد .و افزود به این گفته میتوانیم که از این طریق
میتوان بهبودی او اصالحات زیاد در پوهنتون ها یجاد کرد.
مقاله حارض در صدد ارائه راه کار مناسـبي بـراي ارزيـايب نظام تحصیالت عالی كشور است كه بـا روشهـاي
پيـرشفته علمي افـزايش ضـريب اطمينـان را در ارزيايب عملكرد نظام تحصیالت عالی كـشور فـراهم می آورند .در
اين مطالعه مؤلفه های اصلی یعنی منابع ذیدخل در امور ارزشیابی مورد مطالعه قرار گرفته است .با عنايت به اينكه
تحصیالت عالی يك حوزه تخصيص بـوده و داراي ادبيات سازمان يافته حرفـه اي اسـت و بـا توجـه بـه تالش مستمري
كه جهـت ارتقـاي كمي نظام تحصیالت عالی كـشور صـورت پذيرفتـه اسـت ،وضــعيت رشــد كمــي آن بــا
اســتانداردهاي منطقــه اي و بني املللـي بـسيار مناسـب و چـشمگري اسـت .اگرچـه بـه موازات اين رشد در خـصوص
كيفيـت تحصیالت عالی نيـز گامهايي برداشته شده با اين وجـود تحصیالت عالی كـشور نيازمند كار علمي
بيشرت جهت ارزيايب است و اين نياز بـه ويژه در مباين نظري و الگوهـاي ارزيـايب بـه عنـوان يـك حوزه
تخصيص ملحوظ ميباشد .دليل بارز آن هامنا فقدان يك راه کار ارزيايب در پوهنتون های ما است لذا
با توجه به اهميتي كه تدوين راه کار مناسب در خصوص ارزيايب تحصیالت عالی وجـود باید داشـت،
ايـن ضـرورت ايجـاد گرديد تا مقاله هذا به تبيـني آن بپـردازد« .ارزيـايب نظـام تحصیالت عالی» سال هاسـت
كـه در كـشورهاي جهـان مـورد توجه قرار گرفته است .گزارشات از كشورهاي مختلف نشان ميدهـد كـه در مـسري
تكامل اين فرآيند الزم است ابتدا فلسفه ،اهـداف ،نقـش و اهميت ارزيايب در سطوح مختلف تحصیالت عالی و
جامعـه شناخته شود .همچنني اصول ،روشـها و عملكردهـاي نظـام ارزيـايب بـه درستي و بصورت شفاف تعريف و
تعيني شـوند كـه از چـه ابزار ،شاخصها و استانداردهايي باید در امر ارزيايب بـه منظور تعيني سطح اعتبار نظام
تحصیالت عالی بهره جست و رسانجام چه الگويي با توجه به رشايط فرهنگي ،اجتمـاعي ،اقتــصادي و نيازهــاي
جامعــه مــيتــوان بــراي ارزيــايب پوهنتون هاي كشور اعم از دولتـي و غريانتفـاعي طراحـي و پيشنهاد كرد .در
كـشور مـا مـسئله اساسـي كـه بايـد در پوهنتون ها و مؤسسات تحصیالت عالی مورد توجه قـرار گيـرد ايجـاد يـك
نظام ارزيايب مدرن ميباشد كه بتواند به كليه فعاليتهـاي پوهنتونی مرشوعيت علمـي و قـانوين ببخـشد و در كنـار
گسرتش كميت مي تواند به حفـظ كيفيـت و پويـا كـردن آن بپردازند .بنابراين رضورت دارد ارزيايب را در سطح كليه
پوهنتون ها ي كشور به كـار ببـريم تـا بـسرت الزم جهـت نهادينـه شـدن فرهنگ ارزيايب و بهبود و ارتقاء كيفيت در
نظـام آموزشـي عايل كشور فراهم گردد .بهبود يك نظام آموزيش زمـاين رخ مـيدهـد كـه كـژي و كاستي فعاليتهاي
آن اصـالح شـود .از سوي ديگر برنامه ريزي و ارزيايب در نظـام پوهنتونی از جمله كاركردهاي مديريت تحصیالت
عالی اسـت .بـه منظـور تحقق بخشيدن به هدفهاي اين نظام ،بايد كاركرد ارزيايب بر ساير كاركردهاي مديريت
پوهنتونی ارجعیت داشته باشد .اين امر باعث ميشود كه بـا بهـره گيـري هرچـه بيـشرت از منابع ،تحقق هدفهاي مطلوب
و مورد انتظار ،امكـان پـذير شود .در اين خصوص اكثـر صاحب نظران حوزه تحصیالت عالی به اين امر اذعان
ميدارنـد كه پوهنتون ها در چشامنداز سالهاي آيت خود بـا چالـشها و انسجام در علم و دانش ميباشد .از اين ميان
بحث كيفيت و بهبـود و ارتقـاء آن از اهميـت خايص برخوردار ميباشد .نتايج تحقيقات حايك از اين امر است كه
افزايش هزينه ها در تحصیالت عالی و بـه عبـاريت تخصيص منابع بيشرت به تحصیالت عالی در قبـال محصول كمرت،
نايش از فقر كيفيـت در نظـام تحصیالت عالی و فعاليتهاي آن است .از سوي ديگر شواهدي وجـود دارد مبني بر اين
كه در افغانستان ،پوهنتون ها در سطح مطلوب و قابل قبـويل قـرار نداشـته اسـت و از سـويي بـر سـر راه كيفيت آنها
مسائل و مـشكالت متعـددي وجـود دارد كـه منجر به پايني آمدن سطح كيفي آنها شـده اسـت .بهبـود كيفيت تنها از
طريق ايجاد يك فرهنگ رشد مداوم و ايجاد تغيريات مورد نياز و تدريجي در نگرش و طرز تلقي اعضاي هيـأت
علمـي مـيباشـد .بنابراين برنامه ريزي صحيح براي رسيدن به اهداف توسـعه مستلزم شناخت و توصيف وضع موجود
و فعاليتهاي حال و آينده پوهنتون ها و مراكز تحصیالت عالی و پژوهيش است تا در روند توجه به مـسئوليتهـا و
نقـشهـاي پوهنتون در عرصه ميل و بني املليل و ارتقـاي سـطح اطـالع رسـاين در بخش آموزيش كشور و همچنني با
مقايسه عملكرد گذشته و حال ،ارزيايب دروين و بريوين آنها ،جهـت گيـري صـحيح فعاليتهاي علمي ،آموزيش،
تحقیقی و فرهنگي آينده اين بخش ميرس ميشود .در جهـان امـروز بـراي پوهنتون ها و مؤسسه هاي تحصیالت عالی
پـنج وظيفـه اصـيل در سـطح بني املليل ترسيم شده كه نقش آنها را از تك نقيش و تك نهادي به چند نقيش و چند
نهادي تبيني منـوده انـد .اهـم اين وظايف و نقشها به رشح زير است.
-۱آموزيش - 2تحقیقی - 3خدمايت -4انتشارايت -5رشد حرفه اي (كيري و هني .( 1992 ،براي حصول اطمينان
از تحقـق ايـن وظـايف بـه طراحـي سيستم هاي ارزيايب در پوهنتون ها و مؤسسه هـاي تحصیالت عالی پرداخته شده
است .در اين جریان تالش بـر آن بـوده است كه با مالكها و اصويل اين مهم را انجام دهند .ييك از راهكارها هامنا
روش ارزيايب است .كه از اين طريق ميتوان بر كاركردهاي گوناگون مديريت و برنامه هاي پوهنتون ها و مراكز
تحصیالت عالی اشـراف داشـت .زيـرا ايـن امـر باعـث ميشود كه با بهره گيـري هرچـه بيـشرت و بهتـر از منـابع ،هدفهاي
مطلوب را تحقق بخشيد .اصـوالً بـراي انجـام ارزيـايب ،مـيتـوان از الگوهـاي گوناگوين مانند :تحقق هدفها ،مالكهاي
درونـي ،مالكهـاي برونـي و تـسهيل تـصميم گيـري (ماننـد سـيپ) اسـتفاده كرد(بازرگان( . 1374 ،به بيان ديگر براي
ارزيايب پوهنتون ها از انـواع شـاخص هـايي ماننـد درونـداد ،فراينـدي ،بـرونداد ،شـناختي ،بـازدهي ،دانـشجويي،
علمـي ،رفـاهي ،مـايل و كالبدي استفاده ميشود (حسيني نسب .( 1372 ،بـه طـور كلـي يكـي از مـسائل اساسـي كـه
پوهنتون ها و مؤسسه هاي آموزيش و تحقیق یی وطن ما با آن مواجه هستند هامنا فقدان سيستمهاي منسجم ارزيايب
است .در حقيقت فقدان روشهاي اسرتاتژيك ارزيايب پوهنتون ها موجب ابهـام عملكردي آنها گرديده است .نتايج
اين ابهام ،موجب ابهـام كيفيت ،عدم رقابت علمي بني پوهنتون ها ،عدم رتبه بنـدي علمي در پوهنتون ها و مؤسسه
هاي تحصیالت عالی بر اسـاس شاخصها گرديده است .مقاله حارض در صدد ارائه راه کار مناسب جهت ارزيايب نظام
تحصیالت عالی كـشور مـيباشـد.
سؤاالت فرعی
انواع نظام هاي ارزيايب تحصیالت عالی در جهان كدامند؟ با توجه به نظامهـاي مـستخرجه از نظـامهـاي ارزيـايب
تحصیالت عالی در جهان ،وضعيت نظام ارزيايب تحصیالت عالی وطن ما چگونه است؟ چه رهاکار را ميتوان براي
نظـام ارزيـايب تحصیالت عالی كشور ارائه داد؟
پیشینه موضوع
تحقیقات نشان ميدهد كه نظام هاي ارزيـايب متعـددي در جهان وجود دارد كه به لحاظ گسرتدگي نظام هاي
ارزيـايب در كشورهاي مختلف جهان ،محققان تالش منـوده تـا در سـطح جهـان براسـاس طبقـه بنـدي قـاره اي از
هـر قـاره منونه هايي انتخاب و مورد برريس قرار دهد كه در ذيل بـه بعضی از كشورها اشاره گرديده است .نكته مهم
اين بود كه هـر كدام از اين كشورها با توجه به ارزشـهاي حـاكم ،از نظـام خايص براي ارزيايب تحصیالت عالی استفاده
منوده است .ورتــن و همكــاران اش در كتــاب برنامــه ارزشــيايب اولــني حركت هاي ارزشـيايب در نظـام
تحصیالت عالی را در صده 1800بدنبال عدم موفقيت برنامه هاي آموزيش و اجتامعي در بريتانياي كبري ميدانند.
رشوع ارزيايب در آمريكا نيـز از اواخر سال ،1800توسط آجانس های اعتباربخـيش ملـي و منطقه اي جهت آموزش
و پرورش در ايـاالت متحـده و در دانشگاه بوستون كميته امتحانات رسمي (چاپي) در 1845و 1846در چند موضوع
خاص براي مقايـسه دانـشكده هـا بكار رفـت . .در سيـستم آموزشـي اروپـاي غربـي تجـارب سازمان يافته بعد از اين
تاريخ ميباشد ( . )1994اظهار ميدارد :در كشورهاي اروپاي مركزي و كشورهايي (مانند رومانیا) 8مؤلفـه (عامـل) بـه
عنـوان استاندارد يا معيار جهت ارزيايب كيفيت پوهنتون ها كـاربرد دارد .اين عوامل شامل چون اهداف و ساختار،
بودجه و سازمانبندي ،برنامههاي آموزيش ،مديريت ،آموزشهاي رضوري ،تـسهيالت حمـايتي از قبيـل كتابخانـه،
آزمايـشگاه ها ،كامپيوتر ،منابع كالبدي مؤسسه و منابع مايل میباشد .در برخــي از كــشورهاي آســيايي از جملــه
کوریا جنــويب ،طبقات عمده جهت تعيني شاخص هاي عملكردي و نهايتـاً ارزشيايب دانشگاه شامل عواميل از جمله
-اهداف عيني ،برنامه هاي دريس ،تسهيالت و امكانات مؤسسه ،مديريت ،امور مايل ميباشد .از جمله تجربه هاي
قابل توجه در سـاير كـشورها ،تـشكيل نهاد كيفيت پوهنتون هاي اسرتاليا است .ايـن نهـاد در ســال 2001مــيالدي
تأســيس شــد و از همــان ســال كوشش هاي آزماييش خود را براي بهبود كيفيت از طريـق مميــــزي پوهنتون هاي
( . (2003كشور آسـيايي مالیزیا ،در سـال 2001ميالدي تنها بـه اســــرتاليا آغــــاز كــــرده Woodhouse
تأسـيس بخـش تـضمني كيفيـت پوهنتون هاي دولتي به عنوان يك واحد سـازماين در وزارت آموزش اقدام كـرده
اسـت .در ميـان كـشورهاي آمريكـاي جنويب ،تجربه ارجنتاین قابل ذكر است .اين كشور در سـال 1996ميالدي
«كميسيون ميل ارزيايب و اعتبارسنجي» را به وجود آورد و مسئوليت بخش كيفيت و قضاوت را به آن محــول كــرد.
همچنــني در کشور چلی« ،كميــسيون ملــي اعتبارسنجي» در سال 1999ميالدي تأسيس شد .یکی از روش های
ارزیابی پوهنتون ها روش ۳۶۰درجه ای است .اين روش به عنوان يك ابزار ارزشيايب عميل بسيار مـؤثر و كارآمد،
شناخته شده امـا هنـوز هـم بـسياري از افـراد بـه مزاياي آن اطميان ندارند .عمده ترين فوايد اين ارزيايب بـه نظر در
كاهش تعصبات فـردي و اشـتباه در قـضاوت كـار ،بهبودي در دقت و شايستگي در ارزيايب كار و ارتباط بهتـر در
متام مراحل در بحث كار نايش ميشود & . Twymon, 1997 : Sullivan,2000 : Sellas, 1997 : Bracken
Chhurch, 1998-2001, Khon-Bentley & Bentley,1997از سوي ديگر دليـل اصـيل كـاربرد كامـل ايـن
ارزشـيايب محرمانه آشنايي كارمندان با اطالعات مربوط به عملكرد او از چندين بعد ميباشد .در اين ارزشيايب كارمندان
ميتواند براي توسعه و تكامل خـود ،اهـدايف را تنظـيم منايـد كـه حرفــه و كــار او را بهبــود بخــشيده و بــه ســازمان
ســود مـريسـاند.
يافته ها
در نتیجه مطالعات که صورت گرفت به مدد پيشينه ادبيات تحقيق و مباين نظري 18نوع نظام ارزيايب را در
تحصیالت عالی جهان بـه شـرح ذيـل شناسايي منودیم .
و همچنان با عنايت به شناسايي 18نوع نظـام ارزيـايب مـستخرجه از ادبيات و پيشينه تحقيق ،جهت تعيني وضـعيت
موجـود و همچنني جهت تعيني مناسب ترين نوع نظام ارزيايب براي تحصیالت عالی كشور ،در نتیجه مطالعات یافتیم
که با وجود ارزشیابی ۳۶۰درجه یی شش نوع نظام ارزيايب منتخب (مكانييك ،براساس دشواري ،داخيل ،بريوين ،
ارتقاي كيفي جامع و باليني در تحصیالت عالی كشور كارآيي دارد .محققان براساس مطالعات پيشينه تحقيق میتوانیم
پیشنهاد منایم از جمله نظام های ارزیابی بیان شده در جاه های مختص به آن استفاده کرد و مدل های که طرف داران
زیاد در جهان دارد مانند مدل ۳۶۰درجه ای ارزیابی تکوینی ارزشیابی اصالحی و یا کیفی را برای راه کار خوب برای
ارزیابی نظام های آموزشی این دیار ارایه مناییم در سالیان گذشته ،دولتهای جهان سؤاالت جدیدی پیرامون کیفیت
و انسجام نظام های آموزش عالی خود مطرح منوده اند .مسایلی که اعتبار سنجی امروزه با آن مواجه است از برخی
جنبه ها جدید است .برای مثال بحث های زیادی درباره چگونگی ارزیابی ،استانداردهای علمی مؤسساتی که با
روشهای الکرتونیکی و بر خط به دانشجویان خدمات ارایه میکنند ،وجود دارند .مسایل و موضوعاتی که به واسطه
این رویکردهای جدید ظهور می کند ،چالش برانگیز است ،اما میتواند به عنوان یک دگرگونی در بحرانهای مداومی
باشد که منایندگی های اعتبار سنجی همواره با آنها مواجه اند .عمدتا سؤاالت اصلی اقدامات اعتبار سنجی هنوز بر
شایستگی و انسجام اقدامات یک مؤسسه و اثر بخش بودن آن اقدامات در تحقق نتایج مطلوب متمرکز است .در
نتیجة این توجه مضاعف به ارزیابی تحصیلی ،هزاران نفر وارد کار فراهمآوردن خدمات تخصصی ارزیابی شدند و
بسیاری از آنان دریافتند که آمادگی الزم برای این چالش را ندارند و برای تأمین نیازهای مشرتک خود تالش کردند تا
تخصص «ارزیابی آموزشی» را به وجود آورند .این حوزه اکنون ،نرشیات ،خربنامهها و کتابهای مخصوص به خود
و همچنین سازمانها ،مقررات ،رشکتها ،مؤسسات ،آموزشها ،برنامههای تحقیقاتی و «استاندارد»های خود را
داراست .سیستمهای ارزیابی را دستکم میتوان به دو گروه اصلی تقسیم کرد :سیستمهای ارزیابی معطوف به
«رتبهبندی» و سیستمهای ارزیابی معطوف به «تحلیل و توسعه» .با توجه به این که سیستمهای ارزیابی از نظر شیوة
جمعآوری دادهها ،تحلیل و روش ارایة گزارش نهایی ،ممکن است با یکدیگر متفاوت باشند ،شناخت هدف ارزیابی،
نخستین بخش طراحی یک سیستم مناسب ارزیابی است .هرگونه بحثی در باب رویکرد به کار رفته نسبت به سنجش
دانشگاه باید با فهم روشن از این مسئله آغاز شود که ارزیابی دانشکده برای به دست آوردن چه چیزی طراحی شده
است (ردمون .)۱۹۹۹ ،ارزیابی معطوف به تحلیل و توسعه ممکن است در قرارداد با یک پوهنتون و به خواست
رییس پوهنتون جهت کمک به پیرشفت آن مورد استفاده قرار گیرد .در چنین موردی ،تحلیلهای عمیق صورت
میگیرد و معموالً بیشرتین میزان تفکر و خالقیت رصف یافنت «دالیل ضعفهای موجود» و «راه حل خالق رفع آن
ضعفها» میشود و در نهایت نیز نخستین کسی که از نتیجة ارزیابی مطلع میشود ،رییس پوهنتون است .اعتبارسنجی
واژه مشکلی است؛ زیرا کشورها در چگونگی تعریف این وازه اختالف نظر دارند .در آمریکا ,اعتبارسنجی به عنوان
نشانه کیفیت تعریف می شود که بر اساس آن یک مؤسسه آموزشی یا برنامه علمی دانشگاهی اطالعاتی را برای یک
هیئت خارجی که به طور مستقل آن اطالعات را ارزیابی می مناید ،فراهم می کند و آن هیات توضیحاتی کلی درباره
ارزش یا کیفیت آن مؤسسه یا برنامه ارائه می دهد .نقش اصلی اعتبارسنجی ،تأیید صالحیت عمومی یک مؤسسه
آموزشی یا برنامه دانشگاهی است .منایندگی های اعتبارسنجی بازبینی های مؤسسه ای را سازماندهی و اجرا می کنند،
با اطالعاتی که از این بررسی ها فراهم می شود ،تصمیامتی در خصوص تایید یا عدم تایید مؤسسه اتخاذ می گردد.
مسایلی که اعتبار سنجی امروزه با آن مواجه است از برخی جنبه ها جدید است .برای مثال بحث های زیادی درباره
چگونگی ارزیابی استانداردهای علمی مؤسساتی که با روشهای الکرتونیکی و بر خط به محصالن خدمات ارایه می
کنند و همچنین مؤسسات جدیدی که بخشی از دارایی خود را از طریق مشارکت های منفعت زا کسب می کنند،
وجود دارند .بر این اساس هدف اصلی ارزیابی درونی فراهم آوردن اطالعات مناسب ،مرتبط و به روز درباره واحد
آموزشی به منظور تهیه آیینه ای جهت قضاوت درباره کیفیت و استفاده از فرصت های موجود برای اصالح نقطه
ضعفها و بهبود کیفیت از طریق ایجاد دلبستگی و مشارکت مستقیم خود عضای واحد مورد ارزیابی است.
این رویکرد در دو دهه گذشته در سطح جهان کاربرد وسیعی در آموزش عالی پیدا کرده است و آثار مثبت اجرای
آن در نظام آموزش عالی و در بهبود مستمر کیفیت در سطح ملی و بین املللی آشکار شده است.
اجرای ارزیابی مستمر در آموزش عالی متشکل از دو فرایند :الف) ارزیابی درونی ،ب) ارزیابی برونی .در فرآیند
ارزیابی درونی پس از گردآوری و تحلیل داده ها ،نسبت به کیفیت عوامل مختلف نظام مورد ارزیابی قضاوت به عمل
می آید .سپس پیشنهاد برای بهبودی عرضه می شود و گزارش ارزیابی درونی تدوین می گردد .بر پایه گزارش ارزیابی
درونی ،هیئت همگنان به فرآیند ارزیابی برونی می پردازد .هدف از اجرای فرآیند ارزیابی برونی تنها به قاضی نرفنت
است .در خصوص آغاز حرکت کیفیت بایستی به منابع کیفیت در صنعت رجوع کرد؛ چرا که مفاهیم ،روش شناسی
و راه کار های کیفیت برای اولین بار در صنعت به کار برده شده اند .توجه نسبت به بهبود و تضمین کیفیت در واقع
پس از جنگ جهانی دوم و به دنبال یک صده کمی گرایی ظهور کرد .شاید بتوان گفت جاپان اولین کشوری بود که
کیفیت در تولید را رسلوحه وظایف مدیران قرار داد و به جهانیان نشان داد مدیریت مبتنی بر کیفیت چگونه منشأ تحول
می شود .توجه به کیفیت و بهبود آن در آمریکا در دهه ۱۹۸۰بصورت جدی و گسرتده به موازات تسلط جاپانی ها
بر بازارهای جهانی آغاز شد ،هرچند که تفکرات درباره کیفیت اساسأ در دهه های ۱۹۳۰و ۱۹۴۰توسط ادوارد
دمینگ و سایرین توسعه داده شد ،اما توجه به بهبود و تضمین کیفیت دیرتر از آن گسرتش یافت.
ایاالت متحده آمریکا دارای تجربه ۱۰۰ساله در ارزشیابی و اعتبارسنجی کیفیت تحصیالت عالی است .هامنطور
که پیشرت نیز ذکر شد ارزشیابی و اعتبارسنجی را باید وجه ممیز تحصیالت عالی آمریکا قلمداد کرد .نظام اعتبار سنجی
در آمریکا در پاسخ به رشد گسرتده آموزش عالی متنوع ایجاد شده است .حکایت اعتبار سنجی در این کشور هم
کهن و هم جدید است .منایندگیهای اعتبار سنجی که بدنه اصلی نظام اعتبار سنجی را در امریکا تشکیل می دهند،
در اوایل قرن ۲۰در پاسخ به موقع به رشد روز افزون مؤسسات جدید تشکیل شدند .این نظام با توجه به تجربه غنی
چندین و چند ساله خود الگوی مفیدی برای سایر کشورها فراهم کرده است .چالشهای جدید و نو ظهور برای آموزش
عالی منجر به ایجاد خط مشی های جدیدی شده است .از ویژگیهای بارز و قابل توجه نظام اعتبارسنجی آمریکا
اینست که این نظام اقدامات مربوط به ارزیابی کیفی نظام آموزش عالی را در سه سطح دولت مرکزی ،دولت ایالتی و
منایندگی اعتبارسنجی بسط داده است و کشورهایی که در صدد الگو برداری از این نظام هستند ،باید به میزان زیادی
در ابتدا رشایط و ویژگیها و تقسیم بندیهای جغرافیایی خود را در رابطه با ویزگیهای مذکور مدنظر داشته باشند.
نظام آموزشی در کشور کانادا هم به سیستم فدرالی به پیش میروند که نظر به هر ایالت یک نظام آموزشی در
مطابق ارزش های آن ایالت به پیش میروند و روند ارزشیابی در این کشور طبق اصول مناسب صورت میگیرند .ارزیابی
و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی سوئیس آموزش عالی در کشور سوئیس دارای پیشینه قوی و قابل توجهی است
و پوهنتون های این کشور در قرن گذشته عملکرد قابل قبولی را نشان داده اند .ارزشیابی نظام دانشگاهی در سوئیس
زیر نظر کمیسیون پوهنتون های سوئیس انجام می شود .این کشور در اواخر قرن گذشته همگام با دیگر کشورهای
اروپائی در زمینه تضمین کیفیت در پوهنتون ها اقداماتی را آغاز کرد .در این میان الگوی اعتبارسنجی از الگوهایی
بود که مورد توجه قرار گرفت .اعتبارسنجی نظام پوهنتون ها در سوئیس از سال ۲۰۰۰آغاز شده و برنامه های دقیقی
برای نهادینه کردن این شیوه ارزشیابی در سطح پوهنتون ها و مراکز آموزش عالی تدوین شده است .مرکز اعتبارسنجی
و تضمین کیفیت پوهنتون های سوئیس ( ) QAQرویه های اعتبارسنجی پوهنتون ها را در سوئیس ترصیح کرده است.
۷موافقت همکاری بین دولت فدرال و پوهنتون ها در ۱۴دسامرب ۲۰۰۰منعقد شده است .یک راهنامی اجرایی برای
اینکار بوسیله کنفرانس پوهنتون ها سوئیس در نشست ۵دسامرب ۲۰۰۲تدوین گردیده است .این راهنام از اول سال
۲۰۰۴به صورت اجباری اجرا می شود .مجموعه این اقدامات باعث شده است که اعتبارسنجی فرایندی شفاف و
رسمی که با استفاده از استانداردهای تعریف شده برای آزمون اینکه آیا مؤسسات یا برنامه های دایردر سطح پوهنتون
ها حداقل الزامات کیفیت را دارا هستند ،باشد .اهداف اعتبارسنجی در این کشور افزایش دهنده وضوح عملکرد
پوهنتون ها در سطح ملی و بین املللی ،یاری به دانشجویان ،بازمنایی عملکرد پوهنتون ها ،سیاستمداران ،کارکنان و
سا یر افراد ذینفع و تصمیم سازان در جهت گسرتش شناخت بین املللی و بهبود مقایسه درجات علمی اعالم شده
است .نظام اعتبارسنجی در این کشور به صورت داوطلبانه است و مطابق با موافقت نامه بین دولت و پوهنتون ها،
اعتبارسنجی ممکن است به مؤسسات خصوصی یا دولتی و یا پوهنتون ها واگذار شود.
ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی هند ساختار نظام آموزشی هند از نظام ( ۲+۱۰ده سال آموزش عمومی
و دو سال دوره دوم آموزش متوسطه) پیروی می کند .اما از لحاظ سن پذیرش ،تعداد روزهای کاری ،تدریس به زبان
هندی یا انگلیسی و ...تفاوت هایی بین ایالتها وجود دارد .برای ورود به پوهنتون ها و مؤسسه های آموزش عالی در
هندوستان ،داشنت مدرک دیپلم مکتب الزامی است .اکرث پوهنتون ها بخصوص در رشته های پزشکی و مهندسی به
علت محدودیت گنجایش ،معدل دیپلم دبیرستان را رشط ورود قرار داده اند و دارندگان معدل های باالتر در اولویت
قرار می گیرند .نظام تحصیلی در اکرث پوهنتون های هندوستان سالیانه و در تعداد کمی از پوهنتون ها نیم سالی است.
ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی فرانسه ساختار نظام آموزشی کشور فرانسه متشکل از شش مقطع می
باشد :آموزش پیش کودکستان ،ابتدائی ،کالج ،لیسه ،فوق دیپلم و دانشگاهی .کودکان گروه سنی ۵-۲سال از آموزش
پیش دبستانی اختیاری برخوردارند .طول دوره ابتدائی نیز ۵سال بوده و گرئه سنی ۱۱-۶سال را شامل می شود .آموزش
متوسطه با پیروی از سیاست های رعایت تنوع و عدالت و راهنامئی تحصیلی و شغلی برای کلیه دانش آموزان تا ۱۶
سال به صورت رایگان و اجباری فراهم می باشد .تحصیالت دانشگاهی کشور فرانسه در سه دوره متوالی برنامه ریزی
شده و گذراندن هر دوره منجر به صدور مدرک ملی می گردد :اولین دوره ،دوره آموزش عمومی و هدایت است .این
دوره اساسأ به صورت دوره آمادگی برای دنبال کردن دوره دوم طراحی شده است .دوره دوم ،دوره تعمیق دانسته ها و
تخصص است و بر اساس نوع آموزش انتخابی ،بین یک سال (لیسانس) تا دو سال (فوق لیسانس) به طول می انجامد.
ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام تحصیالت عالی در کشور جاپان یکی از کارآمدترین نظام های آموزش را در
سطح دنیا داراست.این کشور جزء هشت کشور صنعتی دنیا بوده و سهم عمده ای از رشد اقتصادی و پیرشفت خود را
مدیون نظام قوی آموزشی است .پس از جنگ جهانی دوم جاپانی ها از برنامه ریزان آمریکائی استفاده زیادی برای
بازسازی نظام آموزشی کردند .با توجه به اینکه ساختار و جو علمی جاپان در مقایسه با دیگر کشورهای آسیایی به
میزان چشم گیری از ایاالت متحده آمریکا تاثیر پذیرفته است ،نظام اعتبار سنجی آمریکا نیز در این زمینه مورد پذیرش
و مناسب به نظر می رسد ,که البته با تغییراتی چند در حال اجراست .عمده این تفاوتها مربوط به وابستگی نهاد اعتبار
سنج به وزارت علوم ،ارائه تسهیالت به پوهنتون ها و موسسات غیرعضو و غیر اجباری بودن عضویت در موسسه
اعتبارسنج در جاپان برخالف آمریکا است .تا پیش از سال ۲۰۰۰نظام تضمین کیفیت تحصیالت عالی در جاپان
تحت حاکمیت و نظارت دولتی بود و اعتبارسنجی عموما توسط موسسه اعتبارسنجی دانشگاهی ژاپن ()JAUU
صورت میگرفت JAUU .موسسه ای مستقل است که در اواسط سال ۱۹۴۷میالدی با پشتیبانی ۴۶پوهنتون دولتی،
ملی و خصوصی این کشور تاسیس شد .الزم به ذکر است با وجود اینکه در ساختار آموزش عالی کشور ژاپن ،وظیفه
نظارت کیفی بر آموزش به عهده وزارت علوم این کشور است ،مسئولیت اعتبارسنجی و ارزشیابی عملکرد پوهنتون ها
به عهده نهادها و موسسات خصوصی گذاشته شده است JAUU .در سال ۱۹۹۲آیین نامه ای را برای ارزیابی درونی
و خود اعتبارسنجی تهیه و منترش کرد و پس از آن در سال ۱۹۹۶به ارائه و تنظیم یک برنامه ارزیابی بیرونی برای
پوهنتون های داوطلب اقدام منود.
نتيجه گريي
طبق مطالعات منابع به نتیجه میرسیم اینکه ارزیابی یک پروسه الینفک یک نظام آموزشی و تحصیلی میباشد که
باید به توجه به اهمیت آن میتوانیم جهت بهبود نظام های تحصیلی از آن استفاده منود و اینکه در مقاله هذا انواع
مختلف ارزیابی در کشور های مختلف جهان مورد بررسی قرار گرفت بهرتین این روش ها را برای نظام تحصیلی و
آموزشی کشور خود انتخاب مناییم تا در نظام تحصیلی خویش بهبود قابلی مالحظه بدست آیند .نظام ارزیابی کارآمد
که در این مقاله به آن اشاره شد عبارت از نظام های ارزشیابی کشور های ایاالت متحده؛ نظام آموزشی کانادا؛ نظام
آموزشی کشور سویس؛ نظام آموزشی کشودر هند و نظام آموزشی کشور جاپان میباشد .به طور خالصه این بدیهی
است از زمانیکه منایندگیهای اعتبارسنجی در جهت ایجاد استانداردهای ارزیابی برنامه های آموزشی تالش کرده اند،
موضوعات و مسایل متفاوتی مطرح شده است .در طی ۵۰سال گذشته منایندگی های اعتبارسنجی منطقه ای برای
بررسی و رفع چنین مسائلی تالش کرده اند .تجارب آنها حاکی از آن است که تأکید بر ساختار تحصیلی ،فرآیندها و
منابع ،محدودیت های خاص خود را دارد .همچنین اطالعات کمی و ویژه نیز از محدودیت هایی برخوردار است.
رویکردهای بسیار جدیدکه پیامدهای محصلین یا پیامدهای مؤسسه ای را مدنظر قرار می دهند ،ممکن است سهم
مجزایی داشته باشند .به نظر می رسد که این رویکرد اخیر از یک امتیاز مهم برخوردار است .بر اساس این رویکرد،
هدف ،تسهیل اقدامات مطلوب و یا ثبت پیرشفت نیست ،بلکه اثر بخشی آموزشی از طریق فرآیندهایی کسب می
شود که مؤسسه را به جمع آوری شواهدی از حامیت های موجود برای ایجاد پیامدهای مطلوب آموزشی تحریک
می کند .موضوعی که در این میان تداوم دارد ،این است که به نظر می رسد در این جریان همیشه به اطالعات کمی
نیاز است .البته استفاده از قضاوت نیز به عنوان یک اصل جایگاه خود را حفظ منوده است.
با توجه به اهميت مؤلفه ها و تأييد راه کار های پيـشنهادي از سوي صاحب نظران پيشنهاد ميشود:
در نظام های تحصیلی کشور به جای ارزشیابی سنتی آموزشی از ارزشیابی های مدرن و کارآمد نهادینه
شوند.
از نکات مفید و ارزنده نظام های ارزشیابی کشور ها پیشتاز در عرصه تعلیم و تربیه جهت بهبود نظام تحصیلی
کشور استفاده صورد گیرند.
پوهنتون های کشور بودجه بیشرت در اختیار بخش های تضمین کیفیت بدهد تا به بهبود آن نهاد های
تحصیلی منجر شوند.
نهاد های ذیصالح جهت بهبود نظام ارزیابی کشور از متخصصین تعلیم و تربیه کشور های پیرشفته در نظام
های آموزشی طالب کمک شوند.
دولت مردان جهت آگاهی از اهمیت ارزیابی های مدرن در پوهنتون ها سمینار ها را دایر منایند.
-1دکرت بازرگان ،عباس ؛ ارزشیابی آموزشی؛ نرش سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت)؛سال .۱۳۸۶
کوروش پرند؛ سازمان سنجش، فاخته اسحاقی، مرجان سلیمی، حسن رضا زین آبادی: الین ال؛ ترجمه،خاواس -2
.۱۳۸۴ آموزش کشور؛
جلیل؛ ارزشیابی کیفیت در آموزش عالی؛ سازمان سنجش آموزش کشور؛ بهمن ماه، رضا؛ فتح آبادی،محمدی -3
.۱۳۸۴
عباس؛ فرآیند اجرای ارزیابی درونی در گروههای آموزشی دانشگاهی؛ نرش, یوسف؛ دکرت بازرگان،حجازی -4
۱۳۸۶ دوران؛ سال
فصلنامه پژوهش و برنامه ريزي در تحصیالت.» داوود؛ « معريف شاخص هاي تحصیالت عالی,حسيني نسب -5
. 1372 تابستان. 2شامره مسلسل. سال اول.2 عالی شامره
انتشارات دانشگاه پيام نور, تهران,» (روشهاي ارزيايب آموزيش. » 1379 ( , علريضا,كيامنش -6
7. Bazargan, A(2002). Measuring Access to Higher Education and Higher Education Quality: A
Case Study from Iran. Prospects .VolXXXIII (3) 12. Beju.I. “ Romanina: A Case Study From
Central and Eastern Eroup”. In Craft A.(ed) International Development in Assuring Quality in
Higher Education. London: Flammer 1994.
8. Khon- Bentely & Bentely, 1998- 2001,Bracken & Chhurch: 1997, sellas,2000: Sullivan, 1997,
Tymon, 1997.
9. Maccarty.M and Mass N Caravan (2001), 360 Feed Back and Prooccess: Performance
Improvement, Journal of European Industrial Training, PP- 3-5.
10. Word Bank (2002). Constructing Knowledge Societies: New Challenges for Tertiary
Education Washington, D.C: Word Bank.