Professional Documents
Culture Documents
عناصر فرهنگی ترجمه رویکردهای مترجم
عناصر فرهنگی ترجمه رویکردهای مترجم
3
مهناز احدي* ،1ناهيد جليليمرند ،2شراره چاوشيان
دیگری و بیگانههسهازی تککیهد مهی کننهد و آن را راه هار برتهر مهیداننهد .آنهها متهرجر را از هرگونهه
«مقدسشماری زبان مادری» برحهذر مهیدارنهد و معتقدنهد او بایهد فرهنهگ دیگهری را بهدون هرگونهه
به خوانندگان زبان مقصد معرفی کند .اما در واقعیهت امهر همیشهه ننهین نیسهت و گهاهی دخلوتصر
مترجر بهجای آشنا کردن خوانندۀ مقصد با فرهنگ بیگانه ،جایگزینی معنایی را بهکهار مهیبنهدد گهاهی
کهردن مطالهب روی مهیآورد .آیها مهیتهوان بهدون درنظهر گهرفتن موقعیهت، و عهو حتی به حذ
بیگانه سازی را راه ار برتر دانست؟ اولویت راه ارها به نهه عهوام ی بسهتگی دارد؟ آیها عهدخ انت ها
ننین راه ار بهاصطالح برتر صرفاً ریشه در دیدگاه مترجمان بهه فراینهد ترجمهه دارد؟ نهه عهوام ی در
انت ا های مترجر تکثیر میگذارد و موجب تمایز ترجمههای گوناگون یک اثر میشود؟ این انت ها هها
نه تکثیراتی در خوانندۀ زبان مقصد دارند؟ مقالۀ حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر انت ا های متهرجر در
برگردان عناصر فرهنگی میپردازد و سپس تکثیر این انت ا ها را در خوانندگان زبان مقصد مورد بررسی
قرار میدهد.
واژگان کليدي :عناصر فرهنگی ،زبان مبدأ ،زبان مقصد ،ترجمه ،روی ردهای مترجر.
109
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
.1مقدمه
ب ش مهمی از حیات جامعه در گروِ پویایی زبان و فرهنگ آن است .این دو مقولۀ بههرپیوسته
تکثیر متقابل بر ی دیگر دارند .زیبایی متون ادبی ،کالخ نویسنده و تکثیر آن در ایجهاد ارتبهاب بها
م اطب مدیون حضور همین عناصر فرهنگی است که نشان از ارزشهها و باورههای م هتهها
دارد .آیا میتوان عوامل این پویایی را در ترجمه انتقال داد؟
در حوزۀ مطالعات ترجمه ،واژۀ فرهنگ به مفهومی کاربردی و ک یهدی تبهدیل شهده زیهرا
فراوردههای زبان از درون فرهنگ آن نشئت میگیرد و به زبان مورد نظر معنا میدههد .درواقه
بافت فرهنگی ح ر ق مروی ارجاعی برای مقوالت زبانی دارد .تجربه نشان میدهد ترجمههای
نادرست اغ ب ریشه در سوءتعبیرها و برداشت های ش صی مترجر از عناصهر فرهنگهی زبهان
بیگانه دارد .کسانی که با ترجمه دستوپنجه نرخ کردهاند ،بهخوبی میدانند که عناصهر بهومی و
فرهنگی «از سرکشترین ویژگیهای ترجمه ناپذیر متن مبدأ هستند و معموالً منحصر به ترجمۀ
ادبیاند نه ترجمۀ فنی» (وکهاوی .)225 :5831 ،وکسهتین )2008: 113( 1بهه تعبیهر اسهتعاری
7
جالبی اشاره میکند که فابریس آنتوان 6برای ترجمه برگزیده و مترجر را «قاناقچی فرهنهگ»
دانسته است نون مترجر باید بار فرهنگی نهان در پس واژهها را بهطرز ماهرانهای به خواننهده
منتقل کند .نالشهایی که مترجر برای برگردان عناصر فرهنگمحور با آنهها روبههروسهت ،از
یک سو ریشه در مستتر بودن این عناصر دارد و فهر آنها مست زخ برخورداری افراد غیربومی از
دانشی فرازبانی پیرامون جامعهای است که به این زبان س ن مهیگویهد از سهوی دیگهر خه
فرهنگی (یعنی نیزی در یک فرهنگ هست که در فرهنهگ مقصهد نیسهت و یها همهان ارزش
فرهنگی و نمادین را ندارد) نیز به این نالشها دامن میزند.
درمقابلِ مبدأگرایان و مقصدگرایان که هرکداخ یک شیوۀ خاص را تنها راه درست میدانند،
برخی از پژوهشگران حوزۀ ترجمه به روی ردی توصیفی روی آورده و فهرستی از راه ارهایی
را ارائه دادهاند که مترجمان در عمل بهکار میبندنهد .بها درنظهر گهرفتن ایهن راه ارهها بهرای
110
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
برگردان عناصر فرهنگی و معادلیابی آنها توسط مترجر ،پرسشههای ییهل بهرای مها مطهرح
است:
نه عوام ی باعث میشود تا مترجمان یک اثهر بهرای انتقهال یهک واژه روی ردههای متفهاوتی
داشته باشند؟ برای مثال مترجر ایرانی در مواجهه با ک مۀ برنهدی 8کهه بههعنهوان نوشهیدنی در
قند» اسهتفاده آلیس در سرزمین عجایب از «آ پذیرفته شده ،در برگردان کتا فرهنگ غر
9
می کند و دیگری به واخواژه روی میآورد .ی ی هر به واژۀ «کنیاک» متوسهل مهی شهود و آن
میکند .سؤال دیگر این اسهت کهه انت ها ههای متهرجر نهه دیگری واژۀ مورد نظر را حذ
تکثیری در خوانندۀ زبان مقصد خواهد داشت.
بر آن است که عوامل تاثیرگذار بر انت ا ههای متهرجر در پاسخ به پرسش ن ست ،فر
نقشی تعیینکننده در ترجمه دارد مانند سالیق ش صی ،دانش و مهارتهای زبهانی ،مع ومهات
عمومی وی دربارۀ فرهنگ زبان بیگانه ،تجربه و درنهایت جنسیت او و هنجارهای جامعه .برای
پرسش دوخ اینگونه تصور میشود که اگر مترجر راه ارههای مناسهبی ات های کنهد ،محصهول
نهایی ترجمه ام ان آشنایی با فرهنگ بیگانه را برای م اطبان متن فراهر میآورد.
111
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
حفظ یا محو میشوند یا متناسب با فرهنگ زبان مقصد تغییر مییابند .پدیدۀ استعاره و ویژگی-
های فرهنگی آن ،ترجمهپذیری یا ترجمهناپذیری آن ،موضهوع تحقیقهی دربهارۀ ترجمهۀ ننهد
نمونه از رباعیات خیاخ است کهه ویسهی حصهار و تهوانگر بهه الگوههای فرهنگهی مشهترک و
غیرمشترک ،همچنین تکثیر آنها در نگونگی انتقال در زبان مقصد در مقالۀ «استعاره و فرهنگ:
روی ردی شناختی به دو ترجمه رباعیات خیاخ» 12پرداختهاند .بررسی و ارائۀ راهحل در ترجمۀ
ضر المثلها و کنایات که از بارزترین عناصر فرهنگی است ،موضهوع مقالهۀ دیگهری بهاعنوان
«ارزش فرهنگی ضر المثلها و کنایات (عربی ه فارسی)» 13به نگارش نیازی و نصیری است.
اختالفات و ناهنجاریهای فرهنگی که منشک آنچه تابو 14نامیده مهیشهود ،اسهت ،از مشه الت
میشود که در مقالۀ «نگونه تابوها را ترجمه کنیر؟» 15نوشتۀ ج ی هی مرنهد و ترجمه محسو
ده وارقانی مورد تح یل قرار گرفته است.
مسئ ۀ تفاوت جنسیت در ترجمه و انتقال سبک نگارش و مفاهیر درونمتنی ازجم ه مفاهیر
فرهنگی یا به عبارت دیگر ،تغییر ماهیتی بیولوژیک به ماهیتی فرهنگی را ناوشیان و جاللی در
مقالۀ «‘من’ مترجر و کالبدش :آیا میتوان مترجر مرد و مترجر زن را از ی دیگر متمایز نمهود؟
نگاهی به ترجمۀ مائدههای زمینی» 16با تمرکز بر دو ترجمه از رمان آنهدره ژیهد مهورد مطالعهه
قرار دادهاند .امیرشجاعی و قریشی در مقالۀ «بررسی نشانهای ه فرهنگی و تغییر ایهدئولوژی در
ترجمههه (براسههاس تح یههل گفتمههان انتقههادی) مطالعههۀ مههوردی :پیرمههرد و دریهها ،اثههر ارنسههت
همینگوی» 17به تح یل گفتمان انتقادی و نقش مؤثر آن در درک مسهائل فرهنگیهو اجتمهاعی و
بعد در انتقال این مفاهیر پرداختهاند« .ترجمۀ زبانشناختی و تطبیق فرهنگی» 18عنوان مقالههای
نوشتۀ منافی اناری ،به تطبیق فرهنگی که در معادلیابی اصطالحات فرهنگی بههکهار مهیرود و
تفاوت بین معادل فرهنگی و معادل واژگانی میپردازد.
اشرفی و بهزادی به دوبالژ دو فی ر فارسیزبان به کارگردانی اصغر فرهادی ،دربهارۀ الهی و
جدایی نادر از سیمین پرداختهاند .این فی رها که به زبانههای م ت هب برگردانهده و در سهط
بینالم ی شناخته شدهاند ،مش الت انتقال مفاهیر فرهنگی را بررسی میکنند .براسهاس طبقهه-
112
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
بندی نیومارک و بومیگرایی و بومیزدایی ،مطابق نظریات وینهی و دارب نهه ،نویسهندگان مقالهۀ
19
«بررسی ویژگیهای مؤثر فرهنگی در فی رهای دوب هشدۀ اصغر فرهادی (فارسهی ه فرانسهه)»
راه ارهایی پیشنهاد کردهاند .همین مسئ ه در مقالۀ «انتقال فرهنگ در دوبالژ فهی ر ژرمینهال بهه
فارسی» 20نوشتۀ احمدی و معمار ،پردازش شده و با ت یهه بهر تئهوریههای وینهی و دارب نهه،
پیشنهادهایی برای انتقال فرهنگ ارائه شده است .همانطور که در ابتدا بدان اشاره کردیر ،تعداد
مقالهها در این خصوص بسیار است که به یکر این نند نمونه بسنده میکنیر .خوانندگان مهی-
توانند با رجوع به آنها اطالعات بیشتری در این باره کسب کنند.
113
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
براساس این تعریب ،فرهنگ بهمثابۀ «رمزگانی فرانهاده بر زبان عمل میکند بهگونههای کهه
بسیاری از نشانههای زبانی بهلحاظ فرهنگی نشانهدار شدهانهد» (.)Pamies Bertran, 2009: 144
در زبانشناسی و ترجمه شناسی ،برای نشان دادن واحدهای زبانی که حاوی اطالعات فرهنگهی
références ،allusions culturelles،termes culturels ، realia هستند ،اغ ب واژههایی همچون
(Lungu- (dramatique) mégasigne ،folklorèmes ،ethnonymes ،culturellesرا بهکار میبرنهد
.)Badea, 2009: 19
بنابر تعریب والخوین و ف ورین 21،این عناصر بومی« 22واژهها [و هرنشینیهای] یک زبهان
م ی[اند] که بر اشیا ،مفاهیر و پدیدههایی داللت میکنند که م تص به محیطههای جغرافیهایی،
فرهنگ ،واقعیتهای روزمره یا جزئیات اجتماعی ه تاری ی یک جامعه ،م ت ،کشهور یها قبی هه
هستند بنابراین به متن صبغۀ م ی ،مح ی یا تاری ی میب شند» (وکهاوی .)221 :1385 ،ایهن
پژوهشگر عناصر بومی را بههلحهاظ محتهوایی در نههار دسهته قهرار مهیدههد« :جغرافیهایی و
قوخشناختی ،فول وریک و اسطورهای ،عناصر روزمره ،اجتماعی و تاری ی» (همانجا).
ترجمهشناسان همچنین از واژۀ culturèmeیا بُن فرهنگ 23برای نشان دادن «واحهد کمینهۀ
حامل اطالعات فرهنگی» استفاده میکنند ( .)Lungu-Badea, 2009: 28بُن فرهنگ سه ویژگهی
اساسی دارد که بهسبب آن ،از سایر مفاهیر کمابیش مشابه نظیر هالۀ معنایی (معنی ت هویحی،)24
ت می ،25بُن ترجمه 26و ...متمایز میشود:
27
است و به فرهنگ خاصی تع ق دارد [ ]...بُن فرهنگ بُن فرهنگ ،تکفرهنگی
شدت واحدی را ندارد زیرا احتمال کمی وجود دارد که میان کاربران زبانی واحد
که نمایندگان فرهنگی واحد هستند ،بدون تغییر یافت شود از این رو وضعیتی
نسبی دارد [ ]...بُن فرهنگ به فرایند ترجمه وابسته نیست و در بیرون از عمل
(.)Ibid., 71 ترجمه تج ی میکند
عالوهبر این ،بُن فرهنگ خود میتواند انگیزش فرهنگی بهرای تولیهد واحهدهای عبهارت ه
ضر المث ی باشد .بر این ساس ،عناصر فرهنگی بهلحاظ صوری میتوانند بهصهورت «واژگهان
114
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
31
ساده یا مرکّب ،عناصر هرنشین ،28عبارتهای اصطالحی 29،ت ویحات فرهنگی 30،خردهمهتن
یا واحد ترجمۀ صفر( 32زمانی که بُن ترجمه و بُن فرهنگ در متن مقصد نیامده باشهند) ظهاهر
شود» ( .)Ibid., 70در عناصر فرهنگی مرکّب ک مات سهازنده دیگهر اسهتقالل معنهایی خهود را
ن واهند داشت و براساس معنای کالخ است کهه مهیتهوان داللهت عنصهر فرهنگهی مرکهب را
استنباب نمود.
در آثار ادبی ،عناصر فرهنگی ،تاری ی و جغرافیایی تاروپهود مهتن را تشه یل مهیدهنهد و
فرهنگ منب بسیاری از شاه ارهای ادبی است .دربارۀ این موضوع شاله 33ننین میگوید:
هنر در اجتماع پدید میآید لذا هنرمند هنگامی که عالَر خارجی را نشان میدههد،
تنها حیات باطنی و کیفیات نفسانی خویش را بیان نمیکند ،ب ه حیهاتی اجتمهاعی
را منع س میسازد .بدین ترتیب ،عواطفی که آثهار هنهری در نهاظرین هنردوسهت
تولید میکنند جنبۀ اجتماعی دارند (.)66 :1377
66
3ـ .1ترجمة مستقيم (وامگيري ،گرتهبرداري و ترجمة تحتاللفظي)
در این روش ،مترجر برای نشان دادن بیگانگی عنصهر فرهنگهی بها فرهنهگ مقصهد از لحهاظ
معنایی ،همچون اسامی خاص و ناخهای جغرافیایی ،بهه راه ارههای حهرو نینهی (همچهون
درشهت و گیومهه) روی مهیآورد .در روش واخگیهری ،واژۀ ایرانیک /ایتالیک ،حهرو حرو
مورد نظر بهمنظور هماهنگ شدن با الگوی آوایی زبان مقصد ،بهلحاظ آوایی تغییراتهی را مهی-
115
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
پذیرد .بهدالیل م ت فی می توان از این راه ار استفاده کرد ازجم هه ننانچهه ایهن عناصهر بهار
فرهنگی ی سانی در زبان و فرهنگ مبدأ و مقصد داشته باشند .بهباور صادق هدایت ،سرنشمۀ
ب ش عمدهای از میراث فرهنگی بشری است و نه م ی:
عادات و اعتقادات ما نهتنها از جانب پدر و یا کسانی که در سرزمین هرنژاد نیاکهان
میزیسته اند به ما رسیده ،ب ه از تماخ نژادهای دیگهر ایهن عهادات و اعتقهادات را
گرفتهایر .فول ور دشمنی با بیگانگان را زایل میکند و هربستگی نژاد بشر را نشان
میدهد (هدایت.)237 :1381 ،
درواق فول ور فرهنگ عامۀ مردخ است که برپایۀ عشق و نهوعدوسهتی بنها نههاده شهده و
و رسهوخ نوعی هربستگی را به زبان قشرهای عامه ،صر نظر از دین ،نهژاد و م یهت ،بها آدا
خاص خود ترویج میکند.
همچنین ننانچه عنصر فرهنگی از شهرت بینالم ی برخوردار بوده و یا بهقدر کهافی نهزد
م اطبان مقصد شناخته شده باشد ،بهگونهای که معنای ت ویحی آن را بیدرنگ و بدون کهاوش
یهنی دریابند و یا ترجمۀ تحت ال فظی عنصر فرهنگی در زبان مقصد مبهر و بیمعنا نباشد ،این
روش را میتوان بهکار برد .در مثال زیر ،نوشیدنی ال ی وُدکا کهه خاسهتگاه آن روسهیه اسهت،
جا بهاز کهرده و مترجمهان بها درنظهر گهرفتن سالهاست در میان نوشیدنیهای ال ی معرو
شهرت بینالم ی آن ،به برگردان مستقیر روی آوردهاند:
مرگ گاهی ودکا مینوشد (سپهری.)61 :1344 ،
La mort prend parfois de la vodka (Traduit par Djalili Marand & al: 60).
یا در نمونۀ زیر écu ،س های است کهه از قهرونوسهطی در فرانسهه بهه تمهاخ سه هههای
پنجفران ی از جنس نقره اطالق میشد pistole .هر در فرانسهه بهرای بعضهی از سه هههایی از
شد و در نوشتههایی بهین قهرون جنس طال بهکار میرفت که ن ست در ایتالیا و اسپانیا ضر
شانزدهر تا نوزدهر میالدی بهنشر میخورد ازجم ه در نوشتههای ادبی کهه دزدان دریهایی را
116
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
بهنمایش درمیآورد (وی یپدیا) .در اینجا مترجمان با ترجمۀ مستقیر تالش کردهاند رنگوبوی
متن اص ی را حفظ کنند.
GÉRONTE Le pendard de Scapin, par une fourberie, m’a attrapé cinq cents écus.
ARGANTE Le même pendard de Scapin, par une fourberie aussi, m’a attrapé deux
cents pistoles )http://toutmoliere.net/les-fourberies-de-scapin,48.html).
«ژرونت اس اپن بیسروپا با حی ه و ک ک ،پانصد اکو از من درآورده».
«آرگانت ،همان اس اپن نابهکار ،با حی ه و ک ک ،از من هر دویست پیستول کشیده» (مولیر،
ترجمۀ اعالیی و هم ار.)444 :1377 ،
همچنین گاهی مترجر بهعمد به انتقال عناصر فرهنگی بدون تعدیل یا با اعمال تعهدی ی
جزئی روی میآورد تا بدینطریق بر جذابیت متن خود بیفزاید .در نمونۀ زیر chapacan ،یا
ciapacanبه کارکنان شهرداری اطالق میشود که سگهای ولگرد را جم آوری مهیکننهد تها
آنها را به محل نگهداری حیوانات بسپارند .هر دو مترجر به ترجمۀ مسهتقیر روی آوردهانهد و
دغدغۀ آشنا کردن خوانندۀ مقصد با این عنصر فرهنگی در متن آنها مشهود است.
Tout ça était très bien, mais il fallait faire attention au Ciapacan (Le Clézio, 1982:
23).
«همهنیز بهخوبی پیش میرفت ،فقط میبایست مراقب سیاپاکان میبود» (ترجمۀ دادور.)22 ،
«همهنیز برای موندو بهخوبی و خوشی میگذشت .اما بایهد مواظهب سهیاپاکان بهود» (ترجمهۀ
ف وهی.)30 ،
افزونبر این ،ترجمۀ مستقیر (بیگانهساز یا اق یتساز) راه اری مناسب برای مقاب ه با س طۀ
فرهنگی استعمارگران ،بهویژه امری است که «سرس تانه تکزبانهه و نسهبت بهه بیگانهه ناپهذیرا
هستند و به ترجمههایی خو گرفتهاند که رواناند و ناپیدا ،متن خارجی را طبق ارزشهای زبهان
مقصهد مهی نگارنهد و تجربهۀ بازشهناختن فرهنهگ خهود در فرهنهگ دیگهری را کهه ناشههی از
خودشیفتگی است ،دراختیار خواننده میگذارند» (ونوتی به نقل از وکاوی66 :1385 ،ه.)77
ری ور ( )11 :1386ترجمه را «داللی و واسطهگری» میان یک خود و یک دیگری میداند.
وی معتقد است که ترجمه زمانی نتیجهب ش خواههد بهود کهه متهرجر فهار از گهرایشههای
117
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
ناسیونالیستی و شوونیستی و با گشودگی ،با بیگانه و دیگری روبهرو شود و او را در زبان خهود
مهمان کند .وی ترجمه را «مهماننوازی شناختی» تعبیر نموده و آن را اینگونهه تعریهب کهرده
است« :عمل س نی دادن واژۀ دیگران بهموازات عمل دریافت واژۀ دیگهران در خانهۀ خهود ،در
مس ن خود» (همان .)12 ،اما همانگونه که وکستین ( )2008نیز یادآوری میکند ،برای آن هه
گشودگی خ ی در ارتباب و فهر ایجاد ن ند ،مترجر باید جانب احتیاب را رعایت کنهد و حهد
تعادل را در این کار از یاد نبرد.
انت ا های مترجر نهتنها بر معنا و سبک اثر ،ب ه بر بازنماییهها« ،یعنهی تصهویری کهه از
تولیدکننده(گان) متن در جامعۀ مبدأ ،مردخ آن و هویت آنان فراهر میآورند اثر میگذارند [،]...
موجب خوانش و یا برداشتهای خاصهی مهیشهوند ،تهکثیراتی در آن جوامه از خهود بههجها
می گذارند و درنتیجه ارزش ایدئولوژیک پیدا میکننهد» (فرحهزاد .)40 :1390 ،بههطهور ک هی
ننین روی ردی نوعی «تجربۀ غریبخوانی» را برای خوانندگان مقصد بههمراه دارد (ونوتی به
نقل از وکاوی .)98 :1385 ،از سوی دیگر ترجمه محل برخورد طهرز ف رهها و فرهنهگههای
گوناگون است و خوانندۀ متن ترجمهشده با تجربۀ بیگانگان به کشب خهود نائهل مهیشهود و
بهگفتۀ ری ور« ،بهترین شهیوه بهرای خودبهودگی ،ازطریهق دیگربهودگی» اسهت (.)15 :1386
آلوارز و ویدال 37نیز تجربۀ دیگری را «بازتجربۀ هویت» میدانند (گنتزلر و تیموکزکهو:1392 ،
.)113اما این روش همواره کارساز نبوده و در برخی موارد به ترجمهای اشتباه ،مبهر و گهاهی
انتقاد قرار میدهد. بیمعنا میانجامد و توانایی مترجر در معر
88
3ـ .2ترجمة مستقيم بههمراه توضيح
در این نوع انتقال ،مترجر عنصر فرهنگی بیگانه را حفظ میکند و درعهین حهال الزخ مهیبینهد
توضی کوتاهی را خواه در قالب گروه اسمی عطفی 39یا جم ۀ سادۀ توضیحی 40در کنهار واژه،
خواه متنی کوتاه 41در پاورقی و یا در میان پرانتز قید کند تا درک معنای ت ویحی پنهان در پهس
واژه تسهیل شود و خ های احتمالی دربارۀ فرهنگ بیگانه جبران گردد .درواق نوع م اطب و
118
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
تعدادشان ،انتظارات آنها ،میزان آشناییشان با فرهنگ مبدأ« ،اطالعات عمومی و بردباریشهان
دربرابر نوآوریها یا سط توضیحی مط و » 42همگی بر انت ا های مترجر تکثیر میگذارنهد.
دو نوع م اطب را باید از هر متمایز کرد :م اطب خاص و م اطب عاخ که با زبان و فرهنهگ
مبدأ آشنایی ندارد .ورمیر نظریۀ اس وپوس (هد ) را مطرح میکند که براسهاس آن ،نیازهها و
انتظارات م اطب مقصد راه ارهای ترجمه را تعیین میکند .ایهن نظریهه دسهت متهرجر را در
واژگان یا ساختارهای نحوی باز میگذارد تا متن برای م اطب قابل فهر باشد .در ایهن انت ا
روش ،مترجر میکوشد تا فاص های که فرهنگهای مبدأ و مقصهد را از ههر دور مهیکنهد ،بهه
توضهی حداقل برساند و خوانندۀ متن را با دنیایی آشنا کند که بهه آن تع هق نهدارد .بهرخال
پاورقی ،توضیحی که در کنار واژه مهیآیهد ،خهوانش را دنهار وقفهه و درنتیجهه خسهتهکننهده
نمیکند .برای مثال برای غذاها و نوشیدنیها بهجهای پهانویس مهیتهوان از ایهن مقولهه کمهک
مهیتهوان بوردو و یا برای ش صهیتههای معهرو گرفت مثالً بهجای بوردو بنویسیر شرا
لقبشان را یکر کرد .اما دربارۀ رسوخ و جشنها پانویس میتوانهد راهگشها باشهد .ایهن راه هار
گرنه عنصر خارجی را حفظ میکند ،شرب ایجاز کالخ را زیر پا مینهد بهدینترتیهب متهرجر
توضیحات ضروری را بدون نگرانی از طوالنی شدن متن مینویسد.
در نمونههای زیر ،مترجر روش ترجمۀ مستقیر همراه با توضی در پانویس را بهکهار بهرده
است:
سبزه آبروی سفره هفتسین بود» (نظرآهاری.)35 :1393 ، «بشقا
Les germes de blé, transformés en verdure, étaient l’honneur de la nappe de Hâft-sin
(Traduit par Djalili Marand & al: 34).
«ی دا نرخنرمک با مهر آمده بود» (همان.)41 ،
Yalda était venue à petits pas avec Mehr… (Ibid.: 40).
البته نباید در این روش افراب کرد زیرا خواننده با دیدن پانویسهای اضافی ،درخصهوص
مع ومات خود تردید میکند و این احساس به او دست میدهد که متهرجر مع ومهات عمهومی
وی را نادیده گرفته است .بدین ترتیب ،مترجر از رسالت خود فاص ه میگیرد و بهجهای آن هه
119
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
فرهنگی را جبران کند ،بیشتر به آن دامن میزنهد .غبرایهی خهود را پایبنهد بهه اقتصهاد اختال
پانویس میداند و ننین استدالل میکند:
برای این ه مسئ ه برای م اطبر قابل فهر باشد ،توضی کوتاهی پهانویس مهیکهنر.
البته ترجی میدهر پانویسهایر به حداقل مم ن برسد نراکه به تجربهه بهه ایهن
نتیجه رسیدهاخ که هرنه توضی کمتری به م اطب بدهر و خهودخ را بیشهتر کنهار
ب شر بهتر است .باید بگذارخ نویسنده از صافی من صحبت کنهد .بهیش از ایهنهها
نباید در متن مداخ ه داشته باشر (نشست ترجمه و فرهنگ.)2016 ،
43
ننانچه این توضیحات و پانویسها بهصورت پیوسته ت رار شود ،به ترجمهای پرحاشهیه
ختر میشود که بهدنبال «ایجاد احتراخ بیشتر در خوانندۀ مقصد نسبت بهه فرهنهگ مبهدأ و نیهز
شناخت عمیقتر از شیوهای است که مردخ محیطهای دیگر اندیشیده و اندیشههای خود را بیان
کردهاند» (وکاوی .)268 :1385 ،دامنۀ تکثیر این روش میتواند بسیار فراتر از ایهنهها بهوده و
عواقب دیگری را بهدنبال داشته باشد .آپیا ،ترجمهپژوه هندی ،ترجمۀ غربیها از ادبیات هنهد را
با استعمار هندوستان مرتبط میداند .بهباور او ،غربیهها بها آوردن پهانویسههای بهیشهمار در
ترجمههایشان از ادبیات هند ،سرزمین هند را «غریبه ،اسرارآمیز و قابل کشهب» نشهان دادنهد و
زمینهساز استعمار این کشور شدند (فرحزاد.)44 :1390 ،
در مثالهای زیر ،مترجمان در برگردان عناصر فرهنگی به روش ترجمۀ مستقیر روی آورده
و در قالب واژهنامه 44ارائه کردهاند. و توضیحات را بهجای پانویس ،در انتهای کتا
«در این هنگاخ کودکی ح وافروش از کنار خانقاه گذشت و پیوسته با صدای ب ند مردخ را به خریهد
ح وا ترغیب میکرد» (خونسارینژاد.)16 :1355 ،
A ce moment-là, un enfant qui vendait du halva passa devant le khanqah. A haute
voix, il invitait sans cesse les gens à en acheter (Traduit par Chavoshian & al:
16).
«نگاه او ننان غریبوار بود که خواجه مجبور شد خود را معرفی کند .گفت :من فالن خواجۀ شهر
هستر و نامر فالن است» (همان.)14 ،
120
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
Son regard était tellement étrange que khajeh fut obligé de se présenter: je suis tel
khajeh, de telle ville et mon nom est un tel (Ibid.: 14).
55
3ـ .3بوميسازي
در این روش ،مترجر به جای عنصر فرهنگی زبان مبدأ از عنصهری فرهنگهی در زبهان مقصهد
استفاده میکند که همان بار فرهنگی و معنای ت هویحی را دارد .در مثهال زیهر ،مترجمهان بهرای
اصطالح «کاسهای زیر نیر کاسهه اسهت» از اصهطالح "( "il y a anguille sous rocheترجمهۀ
لفظبهلفظ :مارماهی زیر ص ره است) استفاده کردهاند که همین معنای ت ویحی را دارد .درواقه
مارماهی از نور بیزار است و زیر ت تهسنگها پنهان میشود ،بدین ترتیب ،این نهوع مهاهی کهه
صیدش نندان آسان نیست ،در فرهنگ فرانسه به نمهاد آ زیرکهاهی و فریب هاری بهدل شهده
است:
«مادران نون شیطنت بچهها را میشناختند یقین داشتند که موضوع به این سادگیها نیسهت ،ب هه
کاسهای زیر نیر کاسه است» (خونسارینژاد.)9 :1355 ،
Les mères qui connaissaient bien leurs enfants turbulents, étaient sûres que c’était
plus compliqué que cela et qu’il y avait anguille sous roche (Traduit par
Chavoshian & al: 9).
در مثالی دیگر ،مترجر بهجای «س ۀ دهشاهی» از " "un petit souاسهتفاده کهرده کهه در
نظاخ پولی جامعۀ مقصد همان ارزش اقتصادی را دارد:
«زندگی یافتن س ۀ دهشاهی در جوی خیابان است» (سپهری.)99 :1344 ،
La vie, c’est de trouver un petit sou dans un cours d’eau au coin de la rue (Traduit
par Djalili Marand & al: 48).
ناآشنا بودن خواننده با واحد پول کشور مبدأ که جزئی از فرهنگ اقتصادی زبهان آن اسهت،
این راه ار خواهد بود. انگیزهای برای انت ا
121
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
از سوی دیگر الزاماتی را مییابیر که براسهاس کشهورها و زبهانهها متغیرنهد بهرای نمونهه
لوکوئی )2012( 66اظهار میکند که اهالی فرانسویزبان کبک تمایهل بهه حفهظ زبهان خهود از
هرگونه نفوی ،بهویژه نفوی زبان انگ یسی ،دارند و درمقابل انگ یسیزبانان به حفهظ سهاختارهای
اص ی مایلترند .خطمشی ترجمهای تاب زمان و عصری که مترجر به آن تع ق دارد نیز هسهت.
ریچموند التیمور در این باره ننین مینویسد« :هیچ مترجمی نمی تواند ق هر خهود را از رنهگ
زمانه برکنار نگه دارد و تازه کوشش برای در امان ماندن از تکثیرات این عامل نیز کار نادرسهتی
است .در خ نمیتوان ترجمه کرد» (نجفی .)20 :1366 ،برای مثال اگر بهه گذشهته بنگهریر،
درمییابیر که مترجمان ایرانی برای بومیسازی اسامی خاص و ب شهای دیگر گفتمان گرایش
میکردند ،در ساختار نمایشنامه زیادی داشتند« :مترجمان دورۀ قاجار ناخ ش صیتها را عو
تغییر میدادند ،سبک و زبان آن را به نمایشهای روز مانند تق ید و شبیهخهوانی نزدیهک مهی-
طب و یوق شرقی میکردند» (هاشمی میناباد.)39 :1383 ، کردند [ ]...و اثر غربی را با
مترجمان و ترجمهپژوهان بسیاری بر ناکارآمدی و ناهمسویی بومیسازی در ترجمه تککیهد
روششناختی خارج شهود نمودهاند .گیدر )2008( 77معتقد است که مترجر نباید از نارنو
و انسجاخ درونی و وفاداری به متن مبدأ را نادیده بگیرد .براساس معیارهای کنونی ،مترجر باید
جسارت به خرج داده ،به معرفی عناصر فرهنگهی ناآشهنا بپهردازد یها بهه راه ارههای جبرانهی
همچون پانویس و توضی متوسل شود.
در این روش خواننده مم ن است دنار سوءتفاهر شود بدین ترتیب روح متن باید معادل
فرهنگی را بپذیرد .در غیر این صورت ،باید از آن صر نظر کرد .بهرای مثهال همهانطهور کهه
غبرایی بیان میکند« ،در ترجمۀ ضر المثلها ،آنهایی را که بهلحاظ فرهنگی نشاندار هسهتند،
مانند زیره به کرمان بردن ،نمیتوان در متن غربی بهکار برد نون متن را خی ی فارسی میکند»
(نشست ترجمه و فرهنگ .)6666 ،بدیهي است که معادلیابي اصطالحات و ضربالمثل-
ها ،درصورت وجود آنها در زبان مقصد ،بهترین شيوه براي برگرداندن این بخش از زبـان
122
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
است .در غير این صورت ،باید از روش دیگري مانند توضيح و شـبهجملـه بـراي تفهـيم
مطلب استفاده کرد.
در مثال زیر ،تاری ی و ظ مات شب به " "Scaramoucheمانند شده است ش صیتی سنتی
در کمدی ایتالیایی که سر تا پا سیاهپوش است .مترجمان میتوانستند به بومیسازی روی آورند
و مثالً از ش صیت عمونوروز در ترجمۀ این تشهبیه کمهک بگیرنهد امها مهتن ترجمههشهده از
حالوهوای فرهنگ بیگانه دور میشد و رنگوبوی ایرانی میگرفت.
... le ciel s'est habillé, ce soir, en Scaramouche ; et je ne vois pas une étoile qui
montre le bout de son nez (http://toutmoliere.net/le-sicilien-ou-l-amour-
peintre.html).
«امشب آسمان مثل نهرۀ زنگیان تیرهوتار است .محﺾ رضهای خهدا یهک سهتاره ههر بههنشههر
نمیخههورد کههه خههودی نشان بدههد» (مولیر ،ترجمۀ احدی و حسنی.)521 ،
گرنه این روش خوانش را راحتتر میکند ،رسالت مترجر را نادیده میگیرد.
را در متنی که دربارۀ مسجد است بهه برای مثال مم ن است مترجمی [ ]...محرا
chapelترجمه کند .در این صورت ،متن مقصد به معیار روانی نزدیک مهیشهود و
خوانندۀ غربی آسانتر با آن رابطه برقرار میکنهد امها دیگهر ارجهاع آن بهه جامعهۀ
مس مان نیست و یا دستکر این برداشت را بهوجود میآورد کهه مسهجد و ک یسها
مثل هر هستند .این برداشت ترجمهای ارزش ایهدئولوژیک دارد (فرحهزاد:1390 ،
.)40
وقتی این روش ت رار گردد ،بیانگر نوعی موض گیری بوده و سبب میشود خوانندۀ مقصد
با «بازشناسی دیگریِ فرهنگ خود ،خودشیفتگی را تجربه کنهد» (گنتزلهر و تیموکزکهو:1392 ،
.)117
88
3ـ .4جايگزیني معنایي
123
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
می شود و مترجر درصدد یافتن معادل برنمهیآیهد ب هه در این روش ،عنصر خارجی حذ
معنای ت ویحی آن را توضی میدهد .عوامل متعددی باعث بهکار بردن این راه ار است .بهرای
نمونه وقتی سه راه ار قب ی کارساز نیفتند ،مترجر به این شیوه توسهل مهیجویهد :زمهانی کهه
ترجمۀ لفظبهلفظ عنصر فرهنگی به ترجمهای گنگ و نامفهوخ بینجامد یا معادل عنصر فرهنگهی
در زبان مقصد وجود نداشته باشد یا دارای همان ارزش معنهایی و فرهنگهی نباشهد و بهاالخره
شهرت کمی در جامعۀ مقصد داشته باشد ،ناگزیریر از ترجمۀ مستقیر صر نظر کنیر .همچنین
اگر در زبان مقصد موفق به یافتن عنصر فرهنگی با همان معنای ت ویحی نشویر ،روش بهومی-
سازی کارساز ن واهد بود.
در این روش ،غرابت معنایی حس نمیشود ولی متن اص ی تحریب و دگربودگی مهتن اصه ی
ازبین میرود .بدین ترتیب ،انتظار میرود مترجر آشنا کردن م اطب با جهان دیگری را نادیهده
نگیرد ننانکه سجودی بیان میکند« ،همراه با ترجمه ،مفهوخ وسوسۀ نشاب برانگیز نگاه کهردن
به فرهنگ دیگری مطرح میشود و اگر مترجر این نگریسهتن بهه دیگهری و ازآنِ خهود کهردنِ
دیگری را از یک فرهنگ بگیهرد ،گهویی شهریان ههای حیهاتی آن را گرفتهه اسهت» (قهرمهانی،
.)2015در ادامه نمونههایی از این راه ار ترجمه یکر شده است:
«حاال جوانها از دل و دما افتادهاند ،از غورگی مویز میشوند» (هدایت.)153 :1333 ،
De nos jours, les jeunes gens n’ont plus d’entrain, à peine épanouis, ils s’étiolent
(Traduit par Razavi, 97).
«داشآکل نگاه پرمعنا به شاگرد قهوهنی انداخت ،بهطوریکه او ماسهتهها را کیسهه کهرد»
(همان.)43 ،
…Dache Akol lança un coup d’œil chargé de sens sur le garçon, qui en fut terrorisé
(Ibid.: 68).
«سوار دید که اگر آن ش ص را بیدار کند و ماجرا را به او خبر دهد ،از شدت ترس زهره-
اش میترکد» (خونسارینژاد.)24 :1355 ،
Le cavalier savait bien que s’il le réveillait et qu’il lui racontait l’histoire, l’homme
serait mort de peur (Traduit par Chavoshian & al: 24).
124
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
3ـ .5حذف
میکند .امروزه پژوهشگران ترجمه همچهون در این روی رد ،مترجر تفاوت فرهنگی را حذ
گنتزلر 99ترجمه را برگردان وفادار ق مداد نمیکننهد و معتقدنهد کهه ترجمهه «کهنش عمهدی و
آگاهانۀ برگزیدن و کنار هر نیدن و ت فیق و سرهر کردن است تازه در مواردی هر تحریب و
ان ار اطالعات و ق ب کردن و ایجهاد مهوازین پنههان» ( .)99 :1392ترجمههشناسهان بهه ایهن
موضوع ایعان دارند که ترجمه میتواند ابزاری در خدمت مناسبات قدرت باشد و برای رسیدن
اقتصادی ،سیاسی و اجتماعی مهمی بههکهار گرفتهه شهود. به مناف ش صی یا گروهی و اهدا
کند و از انتقال اطالعهات و مترجر میتواند بهجای وفاداری به متن اص ی ،در آن دخلوتصر
عناصهر فرهنگهی مشههود مقصود واقعی متن اص ی خودداری نماید .در نمونههای زیر ،حهذ
است:
«نان سنگک میخریدیر به ب ندی یک آدخ» (هدایت.)153 :1333 ،
On achetait les pains de la hauteur d’un homme (Traduit par Razavi, 97).
«میگفت ‘سینهریز یاقوتر را گذاشتر سر عقد بدهر به عروسر’» (پیرزاد.)26 :1381 ،
Elle disait qu'elle gardait cette parure pour sa future belle-fille (Traduit par Balay:
51).
شده است. در مثال باال عقد در متن فرانسه حذ
در نمونهای دیگر ،سر وی یاخ جونز 50در ترجمهۀ نمهایشنامههای از زبهان سانسه ریت بهه
عهرق کهردن قهرمهان زن داسهتان پرداختهه اسهت .دربهارۀ ایهن موضهوع انگ یسی 52به حذ
باسنت 52ننین میگوید:
جم ۀ ارجاعات به عرق کردن قهرمانبانو ،شرایط تصمیر جونز مبنههههههی بر حذ
خاص جسمانهههی را در شبهقارۀ هند به یک کرشمه از میان برمهههیدارد و اشارات
مربوب به تعبیر هندوان از عرق کردن را به نشانههۀ تحریک جنسههی ،به جای نشانههۀ
میکند (.)70 :1392 تب ،حذ
125
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
همانطور که فرحزاد ( )43 :1390بیان کرده ،ننانچهه متهرجر ایهن روی هرد را بهرای بعضهی
ک مات و مفاهیر در متن مقصد بهکار گیرد ،شاهد نوعی سانسور خواهیر بود که ایهن امهر نیهز
ریشه در موض گیریهای ایدئولوژیک مترجر و هنجارهای عقیدتی ،سیاسی و مذهبی حاکر بر
جامعۀ مقصد دارد .برای نمونه در ترجمۀ زیبای خفته 53،متهرجر در ترجمهۀ بهه زبهان عربهی،
کرده که به آیین مسیحیت مربوب است و برای کودکان الجزایهری مراسر غسل تعمید را حذ
که دین رسمیشان اسالخ است ،ناآشناست (.)Sadouni, 2017: 74
فروغی که وفاداری به متن اص ی را در اولویت کار خود قرار داده ،برای در امهان مانهدن از
سانسور به راهحل جالبی متوسل میشود که نه بسا برای مترجمان تازهکار راهگشا باشد« :مثالً
برای مشروبات ال ی برای این ه به مش ل سانسور برن ورخ ،برای آبجو مهینویسهر ت ابهه و
سرخابه .در کتا های موراکهامی بایهد دیهده باشهید .ولهی برای ویس ی اس اچ و برای شرا
حاضر نیستر نوشابه بنویسر .نون نوشابه همانی نیست که متن میگوید» (نشسـت ترجمـه و
فرهنگ .)2016 ،بهعقيدة ما ،این روش نوعي واژهتراشي است که مترجم با توسل به آن با
یک تير دو نشان را هدف قرار ميدهد :انتقال مفهوم واژه و درعـين حـال رهـایي از تيـ
سانسور.
عالوهبر عوام ی که یکر شد ،تعداد دیگری نیز در انت ا های مترجر دخیلانهد کهه نهوع و
نقش متن مبدأ از آن جم هاند .کاتارینا رایس )2002( 44سه نوع متن را پیشهنهاد مهیکنهد کهه
هریک نقش خاصی دارد :بیانی ،اطالعی و کنشی.
افزونبر موارد یکرشده ،راه ارهای ترجمه به «انعطا پذیری زبان مقصد یا توانهایی آن در
Reiss, پذیرفتن قاب یتهای بیانی زبان مبدأ» نیز بسهتگی دارد (مریهان ه ژنسهت 55بهه نقهل از
)2002: 40و وظیفۀ هر مترجمی این است که نیروهای بالقوۀ زبان مقصد را بیدار کند.
حتههی در یههک برهههه و درون فرهنگههی واحههد هههر میههان مترجمههان اخههتال نظههر هسههت.
درخصوص ترجمۀ عناصر فرهنگی برای م اطب کودک ،الئید ج هولی 66از اخهتال آرا میهان
مترجمان س ن میگوید :عدهای بر این باورند که زبان نوشتاری برای کودکان بایهد سهادهشهده
126
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
باشد زیرا کودک در سنی است که فهر زبان ادبی فهاخر ،پیچیهده و سرشهار از تصهاویر ادبهی
برایش مم ن نیست .درمقابل عدهای دیگر به خالقیت و پرسشگری کودک توجهه مهیکننهد و
معتقدند که الزخ است داستانها را به زبانی به او منتقل کنیر که متناسب با سنش بتواند به درک
این تصاویر نائل آید (به نقل از .)Sadouni, 2017: 71
77
راه ارههای او بهیتهکثیر نیسهت .وی مهارت ( )2009در جنسیت مترجر نیز در انت ا
مقالهای که به نقش جنسیت در انت ا های مترجر پرداختهه ،در ایهن بهاره ننهین مهینویسهد:
«فعالیت مغزی دارای تمایز جنسی است ،عمل نگارش از ‘صفحهک ید بدن’ میگذرد [ ]...بهنظر
بدیهی میرسد که نوشته نشانههایی را از خیالها و درک از جهان یدک میکشد کهه تع هق بهه
میکند» .وی مثال ییل را آورده است :یک مترجر آقا و ی ی از دو جنس مؤنث و مذکر ایجا
یک مترجر خانر متن واحدی را از ایتالیایی به فرانسه ترجمه کردهاند .گرنه ترجمهۀ ههر دوی
آنها صحی است ،بسیار متفاوت با ی دیگرند .برای نمونه مترجر خهانر جم ههای را بهه ایهن
99
il chevauchait son صورت ترجمه کرده است il enfourcha son étalon 58 :و مترجر آقا:
.destrierی ی از ویژگیهای بارز نوشتار زنانه این است که درونمایههای زنانهه را شهرح مهی-
دهند مضامینی همچون بارداری و زایمان و این امر نزد مترجمان زن نیز مصداق دارد.
قهرمانی نیز در پژوهشی دربارۀ تح یل جنسیتی ترجمههای نجفی و یوالقدر از ناتور دشت
اثر جروخ دیوید س نیجر ،به نتایج جالبی دست یافته است .پهژوهش وی بهر مداخ هۀ جنسهیتی
مترجمان در برگردان عبارات رکیک صحه میگذارد« :ترجمۀ زهرا یوالقدر بهمراتب زنانهتر بود
و ترجمۀ محمد نجفی بهشدت فالیهک» (نشست ترجمه و فرهنگ .)2016 ،معموالً زنـان در
00
اغلب جوامع براساس عرف حاکم بر آن در ارجاع به مواردي از ایندست به حسنتعبير
و اطناب 11توسل ميجویند؛ در صورتي که مالحظاتي از اینقبيل نزد مترجمان مرد کمتـر
دیده ميشود.
.4نتيجهگیری
127
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
براساس معیارهای کنونی ،رسالت مترجر فقط انتقال معنا نیست ب ه گرایش به حفهظ عناصهر
فرهنگی است که برای خوانندۀ هشیار و آگاه بهترین سازوکار است .درواق دسهتکهر گهرفتن
خواننده توهین به سط درک وی ت قی میشود و او را از لذت کشب دنیهای دیگهری محهروخ
میسازد .بدین ترتیب ،ترجمه باید آشنایی با فرهنگ و اندیشۀ م ل گوناگون را بهرای خواننهده
بهارمغان آورد .باوجود این ،همانگونه که در درمان بیماریها نمیتوان دارویی ی سهان تجهویز
کرد ،در ترجمه نیز نمیتوان این راه ار را در تماخ موقعیتها بهکار بست زیرا احتمال دارد به
ترجمهای نامفهوخ بینجامد .درنتیجه هر متنی را باید جداگانه مورد مطالعهه و بررسهی قهرار داد.
آنها بنابر موقعیت و ضرورت متن در باال بردن آگاهی مترجر از راه ارهای م ت ب و انت ا
کیفیت ترجمه نقش بسزایی دارد .همانگونه که در ب ش پایهانی مقدمهه اشهاره شهد ،عوامهل
باشد متعددی در انت ا های واژگانی مترجر نقش دارند از این رو ترجمه نمیتواند بیطر
نون مداخ ۀ مترجر در فرایند آن امری است گریزناپذیر ننانکه باسهنت بیهان کهرده ،مفههوخ
«پیدایی» مترجر واژه ای ک یدی در مطالعات پژوهشگران ترجمه در دهۀ نهود اسهت (گتنزلهر و
تیموکزکو.)120 :1392 ،
و تصمیرگیری مترجر فرایندی تصادفی نیست و تنها به عوام ی مانند سالیق انت ا
ش صی ،دانش و مهارتهای زبانی ،مع ومات عمومی وی دربارۀ فرهنگ زبان بیگانه ،تجربه،
درنهایت جنسیت او و هنجاهای جامعه بستگی ندارد ب ه مقولهای است نندبُعدی،
درهرتنیده و پیچیده .به همین دلیل است که مترجمان از راه ارهای م ت فی برای برگردان
عناصر فرهنگی بهره میجویند .از یک سو م اطبان متن ،میزان آشنایی آنها با فرهنگ مبدأ،
نیازها و انتظارات و از سوی دیگر مبدأگرایی یا مقصدگرایی مترجر ،نوع و سبک متن ،همه و
همه در انت ا های او نقش بسزائی ایفا میکنند .مترجر نمیتواند به دور از طب و رنگ
زمانهای که به آن تع ق دارد ترجمه کند .این ن ته را نباید از نظر دور داشت که فرایند ترجمه
همچون فرایند تولید متن و هر اثر هنری دیگر در جامعه پدید میآید از این رو نمیتواند
بیتکثیر از آن باشد .الگوهای ترجمه از فرهنگی به فرهنگ دیگر ،از عصری به عصر دیگر و
128
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
حتی از مترجمی به مترجر دیگر متفاوت است بنابراین یک متن براساس تجربۀ مترجمان،
دیدگاهها ،ایدئولوژی و فرهنگ آنها ،حتی بافت و موقعیت خاص متن به برداشتهای
م ت ب و درنتیجه به ترجمههای م ت فی میانجامد.
از سوی دیگر انت ا های مترجر پیامدهای گستردهای درپی دارد و همانگونه که یکر آن
رفت ،حتی زمینهساز استعمار فرهنگی میشود .ننانچه مترجر متن را براساس ارزشها و
هنجارهای جامعۀ مقصد برگرداند ،گرنه ترجمه برای م اطب روانتر میشود ،دیگر غرابت
معنایی حس نمیشود ،دگربودگی متن اص ی ازبین میرود و فراتر از آن ،ام ان دارد حس
خودشیفتگی نزد م اطب ایجاد شود زیرا فرهنگ بیگانه را مانند فرهنگ خود میانگارد.
اقتصادی ،سیاسی و اجتماعی مهمی بهکار گرفته عالوهبر این ،ترجمه میتواند درجهت اهدا
میکند و شود .در این صورت ،مترجر بهجای وفاداری به متن نویسنده ،در آن دخلوتصر
مان انتقال اطالعات متن مبدأ بهطور کامل و صحی میشود .اما ننانچه مترجر به متن وفادار
باشد ،م اطب دنیای ناشناختۀ دیگری را کشب میکند و با فرهنگ و تمدن آن آشنا میشود.
پينوشتها
1. Berman
2. Venuti
3. Schleiermacher
4. Ricœur
5.Wecksteen
6. Fabrice Antoine
7. contrebandier de culture
:Brandy .8نوعی نوشیدنی ال ی
9. Emprunt
.10پژوهشهای زبانشناختی در زبانهای خارجی ،دانشگاه تهران ،)2( 5 ،پاییز و زمستان 333 ،1344ه.351
.11زبانپژوهی ،دانشگاه الزهرا ،)5( 3 ،پاییز 133 ،1390ه.153
.12جستارهای زبانی ،دانشگاه تربیت مدرس ،)4( 5 ،آیر و دی 177 ،1393ه.218
.13زبانپژوهی (ع وخ انسانی) ،دانشگاه بینالم ی اماخ خمینی ،)1( 1 ،بهار 167 ،1388ه.184
کردهاند. .14در فارسی اخیراً معادل «دژواژه» را برای این ک مه انت ا
129
روی ردهای مترجر:عناصر فرهنگی در ترجمه مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
.44ه77 ،1392 پاییز و زمستان،)12( 7 ، دانشگاه تبریز، پژوهش زبان و ادبیات فرانسه.15
.99ه23 ،1344 پاییز و زمستان،)22( 11 ، نشریۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات فرانسه، ق ر.16
.32ه7 ،1355 تابستان،)19( 8 ، دانشگاه الزهرا، زبانپژوهی.17
.66ه43 ،1383 زمستان،)22( 8 ، دانشگاه عالمه طباطبایی، متنپژوهی ادبی.18
.24ه5 ،1393 پاییز و زمستان،)2( 5 ، دانشگاه نمران، مطالعات زبان و ادبیات فرانسه.19
.39ه25 ،1393 پاییز و زمستان،)14( 8 ، دانشگاه تبریز، پژوهش زبان و ادبیات فرانسه.20
21. Vlakhov & Florin
22. realia
phonème ) به عاریت گرفته شده و به قیاس ک ماتی نونcybernétique( این واژه از فرمانگری.23
- در اینجا به قیاس واژه.)Lungu-Badea, 2009: 18( ساخته شده است... وlexème ،morphème ،
. بین فرهنگ ترجمه کردهایر،textème وtransème هایی مانند
24. connotation
25. allusion
26. traductème
27. monoculturel
28. syntagmes
29. unites phraséo-parémiologiques
30. allusion culturelles
31. minitexte
32. unité de traduction zéro
33. Challaye
34. Gambier
35. Svane
36. traduction directe (report seul, emprunt et traduction littérale)
37. Alvarez & Vidal
38. Report assorti d'une explication du sens
39. groupe nominal apposé
40. proposition explicative
41. paratexte
42. http://archive-overt.unige.ch
43. thick translation
44. glossaire
45. Acclimatation
46. Lecuit
47. Guidère
48. Substitution sémantique
49. Gentzler
130
دورة ،8شمارة ،4زمستان 9999 فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
منابع
-باسنت ،سوزان (« .)1392ترجمۀ پسااستعماری» .ترجمۀ صال حسینی .ادبیات تطبیقهی (فرهنگستان
فارسی) .ش .7صص62ه.84 زبان و اد
-پیرزاد ،زویا ( .)1381سه کتا ،مثل تماخ عصرها .تهران :نشر مرکز.
-خونسارینژاد ،ش وهالسادات ( .)1355دژ هوشربا (داستانهایی از مثنوی مولهوی) .ترجمهۀ شهراره
ناوشیان ،مهسا قرانورلویی سابق ،سمانه کریمی یزدی .قر :س س ه.
-ری ور ،پل ( .)1386دربارۀ ترجمه اندیشه در عمل .ترجمهۀ مرتضهی بحرانهی .تههران :پژوهشه دۀ
مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
سپهری .ترجمۀ ناهید ج ی یمرنهد ،انسهیه زمهانی و -سپهری ،سهرا ( .)1344دو دفتر شعر سهرا
پروانه عزیزمحمدی .تهران :راه ابریشر.
-شاله ،ف یسین ( .)1377استتیک یا شناخت زیبایی .ترجمهۀ ع هیاکبهر بامهداد .چ .3تههران :کتاب انهۀ
طهوری.
-فرحزاد ،فرزانه (« .)1390نقد ترجمه :ارائۀ مدلی سهوجهی» .پژوهشنامه .ش .)88( 5صص29ه.48
131
عناصر فرهنگی در ترجمه :روی ردهای مترجر مهناز احدی و هم اران
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
-گتنزلر ،ادوین و ماریا تیموکزکو ( .)1392ترجمه و قدرت .ترجمۀ محمهد کریمهی بهبههانی .تههران:
قطره.
-لوک زیو ،ژان ماری گوستاو ( .)1385موندو .ترجمۀ المیرا دادور .تهران :مروارید.
-هههههههههههههههههههههه ( .)1391موندو و داستانهای دیگر .ترجمۀ ناصر ف وهی .تهران :ماهریز.
-مولیر ،ژان باتیست ( .)1377سیسی ی یا نقاش عشق .ترجمۀ مهناز احدی و یاسمن حسنی .مجموعهۀ
آثار مولیر .ج .1تهران :قطره.
-ههههههههههههههههه ( .)1377نیرنگهای اس اپن .ترجمۀ مینا اعالیی و مسعود پاکروانفر .مجموعۀ آثار
مولیر .ج .1تهران :قطره.
-نجفی ،ابوالحسن (« .)1366مسئ ۀ امانهت در ترجمهه» در دربهارۀ ترجمهه .چ .4تههران :مرکهز نشهر
دانشگاهی .صص3ه.14
-نظرآهاری ،عرفان ( .)1393وای اگر پرندهای را بیازاری .ترجمۀ ناهید ج ی یمرند .تهران :نورونار.
-وکاوی ،شات ورت ( .)1385فرهنگ توصیفی اصطالحات مطالعات ترجمه .ترجمهۀ فرزانهه فرحهزاد،
غالمرضا تجویدی و مزدک ب وری .تهران :ی دا ق ر.
-هاشمی میناباد ،حسن (« .)1383فرهنگ در ترجمه و ترجمۀ عناصر فرهنگی» .مطالعات ترجمه .ش2
( .)5صص31ه.99
-هدایت ،صادق ( .)1333سه قطره خون .چ .3تهران :سروز.
-هدایت ،صادق ( .)1381فرهنگ عامیانۀ مردخ ایران .گردآورنده جهانگیر هدایت .تهران :نشر نشمه.
-گزارش «نشست ترجمه و فرهنگ» ،مؤسسۀ بهاران خرد و اندیشه 16( ،می .)2016در:
https://baharanschool.com/
-قهرمههانی ،مههریر ،گههزارش «نشسههت ت صصههی سههینما و ترجمههه» 12( ،دسههامبر :)2015در:
/https://www.linkedin.com/pulse
http://archive-overt.unige.ch
https://en.wikipedia.org/wiki/Écu
https://en.wikipedia.org/wiki/Pistole
http://toutmoliere.net/le-sicilien-ou-l-amour-peintre.html
http://toutmoliere.net/les-fourberies-de-scapin,48.html
- Balay, Ch. (2007). Comme tous les après-midi. Paris: Zulma.
132
9999 زمستان،4 شمارة،8 دورة فصلنامة پژوهشهاي ادبيات تطبيقي
Downloaded from clrj.modares.ac.ir at 9:49 IRDT on Monday May 31st 2021
- Cuq, J.P. & Gruca, I. (2005). Cours de didactique du français langue étrangère et
seconde. Grenoble: Presses universitaires de Grenoble.
- Gambier, Y. (2001). "Traduire le sous-texte" in H. Kronning et al. (Eds.). Langage
et référence. Mélanges offerts à Kerstin Jonasson à l’occasion de ses soixante
ans (pp. 223-235). Uppsala: Acta Universitatis Upsaliensis.
- Guidère, M. (2008). Introduction à la traductologie : penser la traduction: hier,
aujourd'hui, demain. Bruxelles : De Boeck.
- Hedayat, S. (1959). Trois gouttes de sang et six autres nouvelles (traduit du persan
par F. Razavi). Paris: Keyhan.
- Le Clézio, J.M.G. (1982). Mondo et autres histoires. Paris: Gallimard.
- Lecuit, É. (2012). Les tribulations d’un nom propre en traduction. [Online]
Available:
- http://www.tln.li.univ-tours.fr.
- Lungu-Badea, G. (2009). Remarques sur le concept de culturème. [Online]
Available:
- https://doi.org/10.2478/tran-2014-0003.
- Mailhot, J. (1969). "Les rapports entre la langue et la culture". Meta. 14(4). pp.
200-206.
- Pamies Bertran, A. (2009). "Comparaison inter-linguistique et comparaison
interculturelle" in M. Quitout & J. Sevilla Munoz (Eds.). Traductologie,
proverbes et figements (pp. 143-155). Paris: L’Harmattan.
- Reiss, K. (2002). La critique des traductions, ses possibilités et ses limites (traduit
de l’allemand par Catherine Bocquet). Arras: Artois Presses Université.
- Sadouni, R. (2017). "Traduction des contes pour enfants en Algérie : Entre le
marteau de la censure et l'enclume de l'adaptation". EISH. No. 4. pp. 68-80.
- Svane, B. (1998). "Comment traduire la réalité ? Étude de la traduction des
expressions référentielles" in O. Eriksson (Ed.). Språk-och kulturkontraster, om
översättning till och från franska (pp. 93-118). Åbo: Åbo Akademis förlag.
- Wecksteen, C. (2008). "La traduction des connotations culturelles: entre
préservation de l’Etranger et acclimatation". Plume. No. 2 (4). pp. 111-138.
- Wuilmart, F. (2009). Traduire un homme, traduire une femme… est-ce la même
chose ? [Online] Available: http://journals.openedition.org/palimpsestes/183.
133