You are on page 1of 76

‫یاد آوری برخی اصطالحات ادبی*****************‬

‫همان طور که می دانیم هر شعری دارای ویژگی هایی است ‪ :‬مصراع ‪ ،‬بیت ‪ ،‬ردیف ‪ ،‬قافیه ‪ ،‬حرف روی ‪ ،‬ذوقافیتین‬
‫‪ ‬مصـــراع ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫در لغت به معنی یک لنگه ی در از دو لنگه و در اصطالح ادبی به حداقل سخن موزون ( دارای وزن ) گفته می شود‬
‫مانند ‪ :‬ای یاد تو مونس روانم‬
‫‪ ‬بـــیـــت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫در لغت به معنای خانه و در اصطالح ‪ ،‬شعری که از دو مصراع تشکیل شده باشد ‪.‬‬
‫جز نام تو نیست بر زبانم‬ ‫مانند ‪ :‬ای یاد تو مونس روانم‬
‫‪ ‬قـــا فــیه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به کلماتی گفته می شود که در آخر هر مصراع می آیند و آهنگ و حروف اصلی آخرشان برابر است ‪.‬‬
‫بی نام تو ‪ ،‬نامه کی کنم باز‬ ‫مانند ‪ :‬ای نام تو بهترین سرآغاز‬
‫قافیه‬ ‫قافیه‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ .1‬حرف آخر هر قافیه را حرف ( رَوی ) می گویند ‪.‬‬


‫حرف رَوی‬ ‫جز نام تو ‪ ،‬نیست بر زبانم‬ ‫مانند ‪ :‬ای یاد تو مونس روانم‬
‫‪ .2‬گاهی اوقات هر مصراع ِیک بیت دو قافیه دارد که در اصطالح به این بیت ذوقافیتین می گویند ‪.‬‬
‫دل دردمندش به آذر بتافت به معنی سوزاند‬ ‫مانند ‪ :‬جوانی سر از رأی مادر بتافت به معنی سرپیچی کرد‬
‫قافیه قافیه‬ ‫قافیه قافیه‬

‫‪ ‬ردیـــف ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به کلمه یا کلماتی که در آخر هر بیت بعد از قافیه عینا ً تکرار می شود ‪ ،‬ردیف می گویند ‪.‬‬
‫با نور خود آشنایی ام ده‬ ‫مانند ‪ :‬از ظلمت خود رهایی ام ده‬
‫ردیف‬ ‫ردیف‬

‫‪1‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫الف ) از نظر تلفظ یکسان باشند ب) معنی یکسانی داشته باشند‬ ‫‪ .1‬زمانی دو کلمه ردیف هستند که ‪:‬‬
‫از جدایی ها شکایت می کند‬ ‫مثال ‪ :1‬بشنو از نی چون حکایت می کند‬
‫ردیف‬ ‫ردیف‬
‫هر که این آتش ندارد نیست باد‬ ‫مثال ‪ : 2‬آتش است این بانگ نای و نیست باد‬
‫به معنای فعل دعایی ‪ ،‬باشد‬ ‫به معنی وزنده‬
‫در مثال ‪ 2‬چون ( باد و باد ) معنی یکسانی ندارند با هم ردیف نیستند و قافیه هستند ‪.‬‬
‫‪ .2‬در یک بیت آوردن ردیف اختیاری است اما آوردن قافیه می تواند ضروری باشد ‪ .‬پس اگر بیتی ردیف‬
‫نداشته باشد ‪ ،‬آخرین کلمه قافیه است ‪.‬‬
‫‪ ‬نـــظـــم ‪ :‬به نوشته ای که به صورت شعر باشد نظم گفته می شود ‪.‬‬
‫‪ ‬مطـــــلـــــع ‪ :‬به اولین بیت یک شعر مطلع گفته می شود ‪.‬‬
‫‪ ‬مقـــطـــع ‪ :‬به آخرین بیت یک شعر مقطع می گویند که معموالً شاعر نام شعری خود را در آن‬
‫می آورد ‪.‬‬
‫‪ ‬تـــخـــلص ‪ :‬به نام شعری شاعر که معموال ً در ابیات آخر شعرها آورده می شود ( تخلص)‬
‫می گویند ‪.‬‬
‫چشم بند امل از چشم بشر بگشایید‬ ‫مانند ‪ :‬از پی دیدن این داغ که خاقانی راست‬
‫تخلص‬
‫‪ ‬تحـــمیدیـــه ‪ :‬شاعران معموال ً اشعاری را در حمد و ستایش خداوند در ابتدای کتاب خود‬
‫می آورند که به این نوع اشعار تحمیدیه می گویند ‪.‬‬

‫قـــالـــب شــعــــر ـــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫شکل قرار گرفتن قافیه در شعر های مختلف ‪ ،‬تفاوت دارد و همین تفاوت ‪ ،‬موجب به وجود آمدن قالب های‬
‫شعری گوناگون می شود ‪.‬‬
‫در زبان فارسی انواع قالب های شعری را داریم که با توجه به هر درس ‪ ،‬به توضیح آنها می پردازیم ‪.‬‬
‫‪ ‬قالب مثــنـــوی‬
‫مثنوی در لغت به معنای دو تایی ودر اصطالح به قالب شعری گفته می شود که هر بیت آن قافیه ای جداگانه‬

‫‪2‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫داشته باشد ‪ .‬به مثنوی دوگانگی نیز می گویند ‪.‬‬
‫مثنوی مناسب ترین قالب شعری برای بیان داستان های پهلوانی ‪ ،‬عارفانه ‪ ،‬عاشقانه ی بزمی و اخالقی است ‪ .‬این‬
‫نوع شعر برای بیان مطالب طوالنی استفاده می شود ‪ .‬تعداد ابیات مثنوی حداقل دو بیت اما حداکثر محدودیتی‬
‫ندارد ‪ .‬اما همچنان که گفتیم ؛ مثنوی برای موضوع های زیر سروده می شود ‪.‬‬
‫‪ .1‬اخالقی تعلیمی ‪ :‬مانند کتاب بوستان سعدی‬
‫‪ .2‬بزمی و عاشقانه ‪ :‬مانند کتاب خسرو و شیرین اثر نظامی گنجوی ‪ ،‬ویس و رامین اثر فخر الدین اسعد‬
‫گرگانی‬
‫‪ .3‬عارفانه ‪ :‬مانند کتاب های مثنوی مولوی ‪ ،‬منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقه الحقیقه ی سنایی‬
‫‪ .4‬تاریخی ‪ ،‬حماسی و داستان های پهلوانی ‪ :‬مانند کتاب های شاهنامه ی فردوسی و اسکند نامه ی نظامی‬
‫گنجوی‬
‫از مثنوی سرایان معروف ‪ ،‬فردوسی ‪ ،‬نظامی گنجوی ‪ ،‬سعدی شیرازی ‪ ،‬عطارنیشابوری ‪ ،‬مولوی ‪ ،‬فخرالدین اسعد‬
‫گرگانی ‪ ،‬سنایی ‪ ،‬شهریار و پروین اعتصامی و ‪ ...‬را می توان نام برد ‪.‬‬

‫ــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫ــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫طرح گرافیکی‬
‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫قالب مثنوی‬
‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــــــــ‬

‫نـــثـــرــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به نوشته ای که شعر نباشد و خود از جمالت مرتب و روان تشکیل شده باشد ‪ ،‬نثر می گویند ‪.‬‬
‫نثر انواع مختلف دارد ‪:‬‬
‫‪ .1‬نثــر ساده ( مرسل ) ‪ :‬در این نوع نثر معموال ً از جمالت ساده و کوتاه استفاده می شود ‪ .‬ازآرایه های‬
‫ادبی و لغات و اصطالحات مشکل به دور است و نویسنده سعی می کند پیام خود را به درستی و راحت به‬
‫خواننده یا شنونده منتقل کند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬پانزده روز مرخصی ام مثل باد گذشت ‪ .‬دیگر زمان رفتن بود ‪ .‬آن روز صبح باید ساعت نه جلوی در‬
‫پادگان بودیم تا از همان جا به جبهه اعزام شویم ‪.‬‬
‫‪ .2‬نثر مسجع فنی ‪ :‬در این نوع نثر انواع تشبیهات ‪ ،‬مترادفات ‪ ،‬سجع ها و توصیفات شاعرانه به صورت‬
‫طبیعی به کار می رود ‪ .‬این نوع نثر حالت ادبی دارد و نویسنده با استفاده از آرایه های ادبی نوشته های‬
‫خود را زیباتر و بیان خود را تأثیرگذارتر می نماید ‪.‬‬

‫‪3‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫مانند ‪ :‬اندیشه کردن اندر کار خالق و مخلوق ‪ ،‬روشنایی افزاید اندر دل ‪ ،‬و غفلت از این و نا اندیشیدن ‪ ،‬تاریکی‬
‫افزاید اندر دل ‪ ،‬و نادانی گمراهی است ‪.‬‬
‫‪ .3‬نثر مصنوع و متکلف ‪ :‬در این نوع نثر ‪ ،‬لغات و اصطالحات دشوار و سجع های پی در پی به کار رفته است ‪.‬‬

‫‪ .4‬نثر شکسته ‪ :‬نوشته ای است که به همان صورت گفت و گوی عامیانه که بین مردم رایج است نوشته شده‬
‫باشد ‪ .‬این نوع نثر در دوران معاصر ( قرن چهاردهم ) به وجود آمد ‪ .‬امروزه حق استفاده از آن را در هر‬
‫نوشته ای نداریم ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬پوزخندی زد و گفت ‪ « :‬ای بابا ‪ ،‬دلت خوشه ‪ ،‬کتاب بنویسی که چی بشه ؟ برو دنبال یه تکه نون ‪ ،‬دایی !»‬

‫آرایــــه هـــای ادبــــی ـــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫آرایه ‪ :‬واژه ای غیر ساده است که از ( آرا ‪ :‬بن فعل ) ‪ ( +‬ه ‪ :‬پسوند ) ساخته شده است ‪.‬‬
‫آرایه به معنی زیور ‪ ،‬زینت ‪ ،‬زیبایی و آرایش دادن است‪.‬‬
‫شاعران و نویسندگان گاهی برای زیباتر ساخته شدن شعر یا نوشته ی خود ‪ ،‬به منظور تأثیر بیش تر بر شنونده یا‬
‫خواننده ‪ ،‬از آرایه های ادبی استفاده می کنند ‪.‬‬
‫از پایه ی سوم تا ششم ابتدایی با بیش تر این آرایه ها از جمله ‪ :‬کنایه ‪ ،‬شخصیت بخشی ‪ ،‬ضرب المثل ‪ ،‬مراعات‬
‫النظیر ‪ ،‬تضاد و‪ ...‬آشنا شده اید ‪ .‬اما در فارسی هفتم به هر کدام از این آرایه ها برخوردیم ‪ ،‬یادآوری کرده و شما‬
‫دانش آموزان عزیز را با آرایه های جدیدی نیز آشنا می کنیم ‪.‬‬

‫آرایه ی ســـجع ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫سجع در لغت به معنی آواز کبوتر است و اگر نویسنده ای در نوشته هایش کلماتی را استفاده کند که در وزن و‬
‫حروف پایانی شبیه به هم باشند ‪ ،‬به آن کلمه ها مسجع و به آهنگ برخاسته از آنها سجع می گویند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬الهی ‪ ،‬دلی ده که در کار تو جان بازیم ‪ ،‬جانی ده که کار آن جهان سازیم ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬سجع مانند قافیه است در شعر ‪ .‬همان طور که در یک مصراع قافیه نمی آید ‪ ،‬در یک جمله نیز‬
‫سجع ممکن است نیاید ‪.‬‬
‫‪ ‬انـــواع سجــــع‬
‫سجع به سه قسمت تقسیم می شود ‪:‬‬
‫‪ .1‬سجع متوازی ‪ :‬وزن ‪ +‬حروف پایانی یکی باشد ‪ .‬مانند ( بار ‪ ،‬دار ) و ( دست ‪ ،‬بست )‬
‫‪ .2‬سجع مطرف ‪ :‬فقط حروف پایانی یکی باشد ( در وزن مثل هم نیستند ) مانند ‪ ( :‬ذات ‪ ،‬حیات ) و ( نواز ‪ ،‬راز‬
‫‪ .3‬سجع متوازن ‪ :‬فقط در وزن یکی باشد ‪ (.‬حروف پایانی یکی نیست ) مانند‪(:‬صاف ‪ ،‬پاک ) و ( نهال‪ ،‬بهار )‬

‫نکته ‪ :‬بهترین نوع سجع در زبان ( متوازن ) و بهترین نوع سجع در موسیقی ( متوازی ) است ‪.‬‬

‫‪4‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪-1‬در ابیات زیر ‪ ،‬قافیه و ردیف ‪ ،‬حرف رَوی ‪ ،‬ذوقافیتین را پیدا کنید ‪.‬‬

‫آنجا ‪ ،‬قدمم رسان که خواهی‬ ‫‪ ‬هم تو به عنایت الهی‬

‫همی شاد گردد ز بویش روان‬ ‫‪ ‬گالب است گویی به جویش روان‬

‫نام تو کلید هر چه بستند‬ ‫‪ ‬ای کار گشای هر چه هستند‬

‫سخن گفتن اندر زبان آفرید‬ ‫‪ ‬به نام خدایی که جان آفرید‬

‫‪ -2‬در عبارات زیر سجع و انواع آن را مشخص کنید ‪.‬‬

‫‪ ‬دانایی ده که از راه نیفتیم ‪ ،‬بینایی ده تا در چاه نیفتیم ‪.‬‬

‫‪ ‬هنر چشمه ی زاینده است و دولت پاینده ‪.‬‬

‫‪ ‬شما هم به کرم معذور دارید و به عفو در گذارید ‪.‬‬

‫‪ ‬آن که از جمال عقل محجوب است ‪ ،‬خود به نزدیک اهل بصیرت معذور باشد ‪.‬‬

‫‪ -3‬شعر ستایش در چه موضوعی از قالب مثنوی سروده شده است ؟‬

‫‪5‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫دانـــش زبـــانی و ادبــــی *******************‬
‫‪ ‬تعــریف جمـــله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به کلمه یا مجموعه ای از کلمه ها می گویند که دارای معنی کامل باشند و پیامی را از گوینده به شنونده یا از‬
‫نویسنده به خواننده برساند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬ایرانیان ‪ ،‬خدمات بسیار شایانی به اسالم کرده اند ‪.‬‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ .1‬مهم ترین جزء جمله فعل است ‪.‬‬


‫‪ .2‬گاهی یک فعل ‪ ،‬به تنهایی یک جمله به حساب می آید ‪.‬‬
‫‪ .3‬در شمارش تعداد جمله ‪ ،‬با جمله هایی رو به رو می شویم که بدون فعل هستند ‪ ،‬یعنی فعل در آنها حذف‬
‫شده است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬مرد پرسید ‪ « :‬خرگوش را کجا می بری ؟ » پاسخ داد ‪ « :‬به شهر »‬
‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ ‬حـــذف فعل و انـــواع آن‬
‫‪ .1‬حذف به قرینه ی لفظی ‪ :‬فعل یک بار در جمله می آید و بار دوم تکرار نمی شود ‪.‬‬
‫حذف به قرینه ی لفظی‬ ‫مانند ‪ :‬چه کسی در را باز کرد ؟ مادر ‪ ( .‬باز کرد )‬
‫‪ .2‬حذف به قرینه ی معنوی ‪ :‬فعل اصال ً در جمله نمی آید و ما از روی معنی و مفهوم به فعل حذف شده پی‬
‫می بریم ‪.‬‬
‫(است )‬ ‫برفش بیش تر‬ ‫(است )‬ ‫مانند ‪ :‬هر که بامش بیش‬

‫‪ ‬راه شناخت تعـــداد جـــمـــله‬


‫‪ )1‬فعل های موجود در بیت یا عبارت ‪ ،‬یک جمله به حساب می آیند ‪.‬‬
‫‪ )2‬فعل های حذف شده ‪ ،‬جزء جمله محسوب می شوند ‪.‬‬
‫‪ )3‬شبه جمله ها ( ندا و منادا ‪ ،‬اصوات ) یک جمله به حساب می آیند ‪.‬‬

‫‪6‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬شـــبــــه جمــله‬
‫به عبارت هایی که بدون فعل معنی کاملی می دهند ‪ ،‬شبه جمله می گویند ‪.‬‬
‫‪ -1‬ندا و منـــادا‬ ‫شبـــه جمــله ها‬
‫‪ -2‬اصـــــوات‬
‫‪-1‬منـــادا و منـــادا ‪ :‬به کلمه ای ( اسمی) که مورد خطاب قرار می گیرد منادا می گویند و به حروفی که قبل از‬
‫منادا است حرف ندا می گویند ‪ .‬مانند ‪ :‬ای خـــــــــدا ! این وصل را هجران مکن ‪.‬‬
‫منادا‬ ‫حرف ندا‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫در آخر منادا و ‪)....‬‬ ‫‪ .1‬نشانه های ندا ‪ ،‬عبارتند از ( ای – یا – ایها – اال – ا‬
‫‪ .2‬گاهی نشانه های ندا از جمله حذف می شود ‪.‬‬
‫ای بچه ها‬ ‫مثال ‪ :1‬کاش روزی به کام خود برسید ‪ /‬بچه ها ! آرزوی من این است ‪.‬‬
‫ای علی‬ ‫مثال ‪ :2‬دست در دامن موال زد در ‪ /‬که علی ‪ ،‬بگذر و از ما مگذر‬

‫‪ .3‬منـــادا یک جمله به حساب می آید ‪.‬‬


‫‪ -2‬اصـــوات ( جمع صوت ) ‪ :‬گاهی برای حالت هایی مانند آرزو ‪ ،‬اندوه ‪ ،‬شادی از کلمه هایی استفاده می شود ‪.‬‬
‫أ) تعجب و شگفتی ‪ :‬شگفتا – عجبا – به – عجب و ‪....‬‬
‫ب) تحسین ‪ :‬آفرین – احسنت – خوشا – به به – بارک ا‪ – ...‬ماشاءا‪ ...‬و ‪....‬‬
‫ج) غم و افسوس ‪ :‬آه – افسوس – دریغ – دریغا – حیف – دردا – آخ – وای – حسرتا – وه و ‪....‬‬
‫د) آگاه کردن و هشدار دادن ‪ :‬زنهار – مبادا – اال – هان – هین – سالم – خداحافظ – بله – خیر – نه و ‪...‬‬
‫ه) آرزو وتمنا ‪ :‬کاش – کاشکی‬

‫آیـــــا می دانستید‪:‬‬

‫‪ .1‬اگر پس از فعل جمله ( و ـــــ واو ) و ( یا ) قرار بگیرد ‪ ،‬پس از آن هر کلمه ای باشد به تنهایی خود یک‬
‫جمله محسوب می شود ‪.‬‬

‫‪7‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫مثال ‪ : 1‬این خبر را من بدهم یا تو ‪ .....‬؟ می دهی( فعل حذف شده )‬
‫که ازیأس جز مرگ ناید به کار‬ ‫مثال ‪ : 2‬برو کارگر باش و امیدوار ‪........‬؟ باش( فعل حذف شده)‬
‫‪ .2‬کلماتی مانند رفتن ‪ ،‬دیدن ‪ ،‬شنیدن و ‪ ...‬مصدر هستند و در شمارش جمله به حساب نمی آیند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬اندیشه کردن اندر کار خالق و مخلوق ‪ ،‬روشنایی افزاید اندر دل ‪.‬‬
‫اندیشه کردن مصدر است برای همین جمله حساب نمی شود ‪.‬‬
‫‪ .3‬کلماتی مانند رفت و آمد ‪ ،‬گفت و شنود ‪ ،‬دید و بازدید ‪ ،‬خرید و فروش و ‪ ...‬فعل حساب نمی شوند‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬رفت و آمد ماشین ها در این جا بسیار زیاد است ‪.‬‬
‫یک جمـــــله‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪-1‬ابیات و عبارات زیر از چند جمله تشکیل شده اند ‪.‬‬

‫‪ ‬ای حالل مشکالت پنهان ‪ ،‬ما را محتاج دست های درد ناشناس مکن ‪.‬‬

‫‪ ‬برای فراگرفتن و فهمیدن و به ویژه برای کشف کردن ‪ ،‬سری به طبیعت روستا زدم ‪.‬‬

‫ببر با خودت ‪ ،‬پاره ی دیگرت را‬ ‫‪ ‬کجا می روی ؟ ای مسافر ‪ ،‬درنگی‬

‫‪ ‬حکیمی پسران را پند همی داد که جانان پدر ! هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم و‬

‫زر در سفر به محل خطر است یا دزد به یک بار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد ‪.‬‬

‫هم نامه ی نانوشته خوانی‬ ‫‪ ‬هم قصه ی نانموده ‪،‬دانی‬

‫‪8‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫آرایـــــه ها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫‪ ‬آرایــه ی تشــخــیص‬
‫( جان بخشی به اشیا ‪ ،‬آدم نمایی ‪ ،‬جان دار پنداری ‪ ،‬شخصیت بخشی )‬
‫وقتی صفت و حالت انسانی به غیر انسان نسبت داده شود آرایه ی تشخیص به کار رفته است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬زنگ تفریح را که زنجره زد ‪ /‬باز هم در کالس غوغا شد‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ .1‬هر گاه بعد از نشانه ی ندا ( ای ) غیر انسان قرار گیرد ‪ ،‬اغلب آرایه ی تشخیص به وجود می آید ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬امشب ای ماه به درد دل من تسکینی‬
‫در این مصراع ( ای ماه ) آرایه ی تشخیص است ‪ ،‬چون ماه غیر انسان است و مورد خطاب قرار گرفته است یعنی‬
‫ما با ماه در حال صحبت کردن هستیم ‪.‬‬
‫‪ .2‬خیلی افراد جان بخشیدن به اشیا را نیز نوعی آرایه به حساب می آورند که نباید آن را با تشخیص یکی‬
‫دانست ‪.‬‬
‫مثالً وقتی می گوییم ‪ ( ،‬کتاب راه می رود ) این جان بخشی است ‪ .‬ولی زمانی که گفته می شود ‪ (،‬کتاب حرف‬
‫می زند ) این تشخیص است چون راه رفتن مختص انسان نیست بلکه جانداران دیگر نیز می توانند راه بروند ولی‬
‫حرف زدن مخصوص انسان است ‪.‬‬
‫‪ ‬آرایـــه ی کنـــایـــه‬
‫کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است ‪ ،‬اما وقتی در مورد مطلبی به طور غیر مستقیم صحبت می کنیم ‪،‬‬
‫به آن کنایه می گویند ‪.‬‬
‫‪-1‬معنی نزدیک‬
‫دارد که منظور ما معنی دور آن می باشد ‪.‬‬ ‫‪ -2‬معنی دور‬ ‫کنایـــه‬

‫نکته ‪ :‬بیش تر کنایه ها ‪ ،‬ریشه ی فعلی دارند‪.‬‬


‫کنایه از بیکار نشستن‬ ‫مانند ‪ :‬دست روی دست گذاشتن‬
‫کنایه از آماده شدن‬ ‫آستین باال زدن‬
‫‪ ‬واج آرایـــی ( نغمه ی حروف )‬
‫در این نوع آرایه ی ادبی یک حرف یا صدا چند بار در جمله تکرار می گردد و این تکرار شدن باعث خوش‬

‫‪9‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫آهنگ تر شدن عبارت می شود ‪.‬‬
‫باز هم در کالس غوغا بود‬ ‫مانند ‪ :‬بچه ها گرم گفت و گو بودند‬
‫تکـــرار حرف ( گ و ب )‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪ -1‬در ابیات زیر ‪ ،‬آرایه ی تشخیص و جان بخشی را پیدا کنید ‪.‬‬

‫قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند‬ ‫‪ ‬صبحدم از عرش می آمد خروشی ‪ ،‬عقل گفت ‪:‬‬

‫‪ ‬خود را به دهان خشک زمین و صدها کشتزار سوخته و نگاه های پژمرده ی هزاران درخت تشنه برساند ‪.‬‬

‫خجل شد چو پهنای دریا بدید‬ ‫‪ ‬یکی قطره باران ز ابری چکید‬

‫‪ ‬به احساسات خاموش اما سرشار از پاکی و صفای این طبیعت و سبزه های معصوم پاسخ می گفتم‬

‫چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد‬ ‫‪ ‬ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد‬

‫‪ -2‬در ابیات و عبارات زیر آرایه ی کنایه و واج آرایی ( نغمه ی حروف ) را پیدا کنید ‪.‬‬

‫همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند‬ ‫‪ ‬سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند‬

‫‪ ‬پدر را گفتم ‪ :‬از اینان یکی سر بر نمی دارد که دوگانه ای بگزارد ‪.‬‬

‫باد خنک از جانب خوارزم وزان است‬ ‫‪ ‬خیزید و خز آرید که هنگام خزان است‬

‫‪ ‬گفت ‪ « :‬جان پدر ! تو نیز اگر بخفتی ‪ ،‬به از آن که در پوستین خلق افتی‪» .‬‬

‫گویی که نیشی دور از او ‪ ،‬در استخوانم می رود‬ ‫‪ ‬من مانده ام مهجور از او ‪ ،‬دل خسته و رنجور از او‬

‫باز انگار زنگ انشا بود ‪.‬‬ ‫‪ ‬هر یکی برگ کوچکی در دست‬

‫‪10‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫قــالب چهـــار پاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫این قالب همزمان با قالب شعر نو رواج پیدا کرده و بعد از دوره ی مشروطیت ‪.‬‬
‫چهار پاره از دو بیتی هایی با معنای منسجم تشکیل شده با این تفاوت که برخالف دوبیتی ‪ ،‬معموالً مصراع های اول‬
‫با مصراع های دوم و چهارم هم قافیه نیست و از لحاظ وزن کافی است که مصراع ها هم وزن باشند ‪.‬‬
‫معروف ترین شاعرانی که شعر در قالب چهارپاره سروده اند ‪ :‬فریدون مشیری ‪ ،‬مهدی سهیلی ‪ ،‬پرویز خانلری ‪،‬‬
‫فریدون توکلی را می توان نام برد ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬چهار پاره مرکب از چند دوبیتی است که در هر دوبیتی مصراع های دوم و چهارم هم قافیه‬
‫هستند و همه ی دوبیتی ها دارای مضمون واحدی هستند ‪.‬‬
‫ـــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــــ‬
‫ـــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــــ‬
‫ـــــــــــــــــــــ‬ ‫ــــــــــــــــــــــ‬ ‫طـــرح گرافیکی قالب چهار پاره‬
‫ـــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــــ‬
‫ـــــــــــــــــــــ‬ ‫ــــــــــــــــــــــ‬
‫ـــــــــــــــــــــ‬ ‫ـــــــــــــــــــــ‬

‫نکـــــته امــالیـی‬

‫‪ .1‬تشخیص شکل صحیح حروف و درست نویسی از اهداف امالست ‪ .‬در هنگام نوشتن امال از به کار بردن‬
‫واژه های هم آوا به جای یکدیگر پرهیز شود ‪.‬‬
‫خُرد ‪ /‬خورد‬ ‫حیات ‪ /‬حیاط‬ ‫مانند ‪ :‬خان ‪ /‬خوان‬
‫توجه شود این کلمات هم آوا به جای یکدیگر در نوشتن به کار برده نشود ‪.‬‬
‫‪ .2‬با مراجعه به حروف الفبای فارسی ‪ ،‬به حروفی برمی خوریم که چند شکلی هستند ‪ .‬واژه هایی که یکی از‬
‫این حروف چند شکلی در آن ها به کار رفته باشد جزو کلمات دارای ارزش امالیی هستند ‪.‬‬
‫حروف دارا ی ارزش امالیی عبارتند از ‪ (:‬تـ ت ‪ ،‬ط ) (ثــ ث ‪ ،‬سـ س‪ ،‬صـ ص) ( حـ ح ‪ ،‬هـ ــهـ ــه ه ) ( ذ ‪ ،‬ز ‪ ،‬ظ ‪،‬‬
‫ضـ ض) ( قـ ق ‪ ،‬غـ ــغــ ـــغ غ )‬

‫‪11‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪-1‬واژه های صحیح را با توجه به معنی جمله در جای خالی قرار دهید ‪.‬‬

‫‪ ‬مسلمانان دو ماه محرم و ‪ ............‬را گرامی می دارند ‪ ( .‬سفر – صفر )‬


‫‪ ‬هیچ کس او را نمی شناسد ؛ او در این جا ‪ ..................‬است ( قریب – غریب )‬
‫‪ ‬زنبور بی عسل به چه ماند ‪ ،‬به عالم بی ‪ (................‬اَمل – عَمل )‬

‫م–ح–ر–ز–ت–ی‬ ‫‪-2‬با حروف زیر چهار کلمه بنویسید که دارا ی ارزش امالیی باشند ‪.‬‬

‫‪...........................................................................................................................................................................‬‬

‫مهـــارت های نوشــتـــاری ــــــــــــــــــــــــــــــــ‬

‫‪ ‬نقشه ی نوشتن‬

‫دانش آموز عزیز ‪ ،‬هر کس قصد نوشتن داشته باشد پیش از نوشتن باید مراحلی را طی کند ‪ .‬نویسندگی شبیه یک‬
‫سفر است ؛ یک سفری واقعی و گاه خیالی ؛ یک سفر خاطر انگیز و پر ماجرا ‪.‬‬
‫در سفری که برای آموزش نویسندگی شروع میکنیم ‪ ،‬باید بتوانیم نقشه ای برای نوشتن ترسیم کنیم و وسایل و‬
‫ابزار مورد نیاز را فراهم کنیم ‪ .‬مانند یک مهندس معمار که ابتدا نقشه ی ساختمان را می کشد ‪.‬‬
‫معموالً تصور می کنیم ‪ ،‬نوشتن با نگارش کلمات روی صفحه ی کاغذ شروع می شود ؛ در حالی که هر نوشته ‪ ،‬قبل‬
‫از اینکه روی کاغذ بیاید ‪ ،‬در ذهن نویسنده طبقه بندی و نوشته می شود یعنی ابتدا نقشه ی نوشتن در«ذهن »‬
‫کشیده می شود و در پایان برروی صفحه ی دفتر نوشته می شود ‪.‬‬
‫مبدأ( ذهن ) و مقصد ( صفحه ی دفتر )‬ ‫نقشه ی نوشتن‬
‫اکنون باید مسیر ذهن تا صفحه ی دفتر را مشخص کنیم ‪ ،‬طبقه بندی ذهن ‪ ،‬گام اول در تهیه ی نقشه ی سفر‬
‫نوشتن است ‪.‬‬
‫در زیر ‪ ،‬مسیر حرکت و مراحل سفر نوشتن را می بینیم ‪.‬‬

‫‪12‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪..........................................................................‬‬ ‫موضوع‬

‫‪.............................................................................‬‬ ‫مقدمــــه‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪............................................................................‬‬

‫‪.............................................................................‬‬ ‫تنه‪/‬بدنه‬
‫‪.............................................................................‬‬ ‫بندهای میانی‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬ ‫نتیجه‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪............................................................................‬‬
‫با توجه به نمایه ی باال که ساختمان و طبقه بندی اولیه ی ذهن و نوشته را نشان می دهد ‪ ،‬می فهمیم یکی از راه های‬
‫نظم دادن به ذهن و نوشته ‪ ،‬طراحی ساختمان نوشته است ‪.‬‬

‫تــــــــوجه !‪ :‬در دفتر نگارش در مورد هر کدام از موارد ساختمان باال به صورت مفصل آموزش و تمرین داده‬
‫می شود ‪.‬‬

‫‪13‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫نوشته ی ز یر را بخوانید و ساختمان آن را مشخص کنید ‪.‬‬


‫کـــوچ پرستوها‬

‫پرستوها بهار و تابستان را به آسودگی به سر می برند ؛ اما در آغاز پاییز دشواری‬


‫هایی برای آنها پیش می آید ‪ .‬در آن هنگام هوا رو به سردی می رود و حشرات‬
‫کمیاب می شوند ‪ .‬به ناچار ‪ ،‬پرستوها النه ی خود را ترک کرده و به جاهای معتدل‬
‫تری کوچ می کنند ‪ .‬در کوچ پرستوها خطرهای بسیاری وجود دارد ‪ .‬یکی از این‬
‫خطرها ‪ ،‬تغییرات هواست ‪ .‬خطر دیگر ‪ ،‬حمله ی پرندگان شکاری مانند‬
‫عقاب‪،‬شاهین و قرقی است ‪.‬‬

‫کوچ پرستوها یکی از شگفتی های دنیایی است که ما در آن زندگی می کنیم ‪ .‬این‬
‫پرنده های کوچک ‪ ،‬مسیر طوالنی را پرواز می کنند و حدود شش ماه در مناطق‬
‫گرم تر زندگی می کنند ‪ .‬پس از سپری شدن زمان دراز و راهی طوالنی ‪ ،‬بدون‬
‫آنکه اشتباه کنند ‪ ،‬دوباره به النه ی پیشین خود باز می گردند ‪.‬‬

‫با دیدن شگفتی کوچ پرستوها ‪ ،‬النه سازی آن ها بدون اینکه کسی به آنها یاد داده‬
‫باشد وپیدا کردن مکان زندگی خودشان بدون اینکه اشتباه کنند به عظمت و‬
‫بزرگی خداوند پی می بریم ‪.‬‬

‫درســــــت نویـــســــی ــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫به دو جمله ی زیر دقت کنید ‪:‬‬
‫الف ) چشمش که به پنجره افتاد ‪ ،‬غصه اش گرفت ‪.‬‬
‫ب) چشمش که به پنجره افتاد ‪ ،‬غصش گرفت ‪.‬‬
‫جمله ی ( الف ) درست است ‪ .‬در نگارش رسمی به کار گیری کلمات شکسته ‪ ،‬کوتاه شده و گفتاری ‪ ،‬مناسب‬
‫نیست ‪ .‬مگر در گفت و گوهای میان اشخاص داستان یا نمایشنامه‬

‫‪14‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫تـــــــمــــــریـــــــن‬
‫جمله های زیر را ویرایش کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬هر کی وارد می شه ‪ ،‬می پرسه چه خبره ؟‬
‫‪.................................................................................................................................. ........................................‬‬
‫‪ ‬تا خودت را تغییر ندی ‪ ،‬نمی تونی سبب تغییر دیگرون بشی‪.‬‬
‫‪................................................................................................... .......................................................................‬‬

‫نکته های حکایت اندرز‬


‫پدر‬

‫‪ ‬همان طور که می دانیم در این حکایت ‪ ،‬آرایه ی کنایه و باز نویسی این حکایت به عهده ی دانش آموزان‬
‫می باشد که در دفتر نگارش ‪ ،‬بازنویسی شود ‪.‬‬
‫‪ ‬در جمله های فارسی ‪« ،‬را » معموالً نشانه ی مفعول است ‪.‬‬
‫باز هم در کالس غوغا شد‬ ‫مانند ‪ :‬زنگ تفریح را که زنجره زد‬
‫اکنون به این جمله ها دقت کنید ‪:‬‬
‫در این جمله ( را ) به معنی ( به ) و‬ ‫به ‪ :‬پدر را گفتم ‪ :‬از اینان یکی سر بر نمی دارد که دوگانه ای بگزارد ‪.‬‬
‫حرف اضافه است ‪ .‬در نوشته های کهن و در نوشتار امروزی گاهی ‪(،‬را ) در جایگاه حرف اضافه به کار می رود‬
‫معنی از‬ ‫از ‪ :‬سقراط را پرسیدند ‪ :‬کدام درنده نیکوتر است ‪.‬‬
‫معنی برای‬ ‫برای ‪ :‬درویشی را ضرورتی پیش آمد ‪.‬‬
‫‪( ‬را ) فک اضافه ‪ ،‬حرفی است که بین مضاف و مضاف الیه قرار می گیرد و آن دو را پس و پیش می کند ‪.‬‬
‫پدر رفع مشکالت فرزندان را عهده دار شد ‪.‬‬ ‫مثال ‪ :1‬پدر عهده دار رفع مشکالت فرزندان شد ‪.‬‬
‫مادر را دل به حال فرزندکانش بسوخت ‪.‬‬ ‫مثال ‪ :2‬دل مادر به حال فرزندکانش بسوخت ‪.‬‬
‫‪ ‬در نوشته های امروزی (را ) فک اضافه ‪ ،‬زیاد کاربرد ندارد و به جای آن کسره می آید ‪.‬‬

‫تـــــــــــــمــــــــــــرین‬
‫در عبارات زیر ‪ ،‬انواع (را ) را مشخص کنید ‪.‬‬
‫تهران را تا اینجا با قطار آمدم ‪.‬‬ ‫من آن نگاه های مرموز را می شناسم ‪.‬‬
‫حاتم طایی را گفتند ‪ :‬از خود بزرگ همت تر در جهان دیده ای یا شنیده ای ؟‬
‫پای تو در راه حق سست است ‪.‬‬ ‫روزی چهل شتر قربانی کرده بود ‪ ،‬امرای عرب را‬

‫‪15‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫دانـــش زبانی و ادبــــی *********************‬
‫جمله از نظر پیام و محتوا به چهار دسته تقسیم می شود ‪:‬‬
‫‪ )4‬جمله ی عاطفی‬ ‫‪ )3‬جمله ی امری‬ ‫‪ )2‬جمله پرسشی‬ ‫‪ )1‬جمله ی خبری‬
‫‪ ‬جمله ی خبری ‪ :‬جمله ای است که به ما خبری می دهد ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬او محبوب همه ی مسلمانان جهان و مایه ی افتخار ایران بود ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬عالمت نگارشی جمله ی خبری ( ‪ ) 0‬نقطه ‪ ،‬است ‪.‬‬


‫‪ ‬جمله ی پرسشی ‪ :‬جمله ای که در مورد یک عمل یا یک واقعیت ‪ ،‬سؤال می کند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬چه کسی با من حرف زد ؟‬

‫نکته ‪ :‬جمله ی پرسشی به دو صورت می آید ‪:‬‬


‫الف ) همراه با نشانه های پرسشی ( آیا ‪ /‬چگونه ؟ چرا ؟ مگر ؟ کدام ؟ کدامین ؟ هیچ ؟ )‬
‫مانند ‪ :‬آیا غذا خورده ای ؟‬
‫ب) بدون نشانه های پرسشی ( پرسش غیر مستقیم ) ‪ ،‬ما از طریق لحن و آهنگ متوجه جمله پرسشی‬
‫می شویم ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬غذا خورده ای ؟‬
‫همچنین در پایان جمله ی پرسشی عالمت ( ؟) سؤالی ‪ ،‬می آید ‪.‬‬
‫‪ ‬جمله ی امری ‪ :‬جمله ای که در آن مفهوم دستور یا خواهشی ‪ ،‬توصیه ‪ ،‬نهی و بازداشتن وجود داشته باشد ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬لطفاً سرجایتان بنشینید ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬فعل امر دو ساخت دارد ‪:‬‬


‫الف) دوم شخص مفرد که بدون شناسه است ‪ .‬گاهی در شعر یا نثر نشانه ی ( بــ ) از اول فعل امر حذف‬
‫می شود ‪.‬‬
‫فعل امر بـــرو‬ ‫رو که در خانه ی خود بسته ایم‬ ‫مانند ‪ :‬برو ‪ ،‬بخوان ‪ ،‬بنشین‬
‫ب) ‪ :‬دوم شخص جمع که با شناسه ( ید ) می آید ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬بروید ‪ ،‬بخوانید ‪ ،‬بنشینید‬
‫همچنین ‪ ،‬عالمت نگارشی پایان جمله امری ( ‪ ) 0‬نقطه است ‪.‬و محتوای جمله ‪ ،‬فقط از روی فعل ‪ ،‬عالمت‬
‫نگارشی و لحن خواندن مشخص می شود ‪.‬‬

‫‪16‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬جمله ی عاطفی ( تعجبی ) ‪ :‬جمله ای که یکی از عواطف یا احساسات انسان مانند ‪ :‬آرزو ‪ ،‬تأسف ‪ ،‬تعجب ‪،‬‬
‫امید ‪ ،‬نفرین ‪ ،‬دعا ‪ ،‬خشم و ‪ ....‬را بیان می کند ‪.‬‬
‫کاش روزی به کام خود برسید ‪ /‬بچه ها آرزوی من این است !‬ ‫مانند ‪ :‬پاینده باد ایران !‬

‫نکته ‪ :‬عالمت نگارشی پایان جمله ی عاطفی (!) تعجبی ‪ ،‬است ‪.‬‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫در بیت ها و عبارت های زیر جمله ها را از نظر پیام و محتوا مشخص کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬بر ورق سبز برگ ‪ /‬خط خدا را بخوان‬
‫‪ ‬این قافله ی عمر عجب می گذرد ‪ /‬دریاب دمی که با طرب می گذرد‬
‫‪ ‬نان را ‪ /‬از هر طرف که بخوانی ‪ /‬نان است‬
‫‪ ‬از شما سؤال می کنم ‪ /‬نام یک نفر غریبه را ‪ /‬در شمار نام هایتان اضافه می کنید‬
‫‪ ‬چشمه هاشان جوشان ‪/‬گاوهاشان شیر افشان باد‬

‫آرایــــه ی تشبیــــه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫در دروس قبل با (آرایه های ‪ 0‬سجع ‪ ،‬کنایه ‪ ،‬تشخیص ‪ ،‬واج آرایی ) آشنا شدیم ‪ ،‬اکنون به بررسی آرایه ی تشبیه‬
‫می پردازیم ‪.‬‬
‫تشبیه ‪ :‬مثل و مانند کردن چیزی یا کسی به چیزی یا کسی دیگر را می گویند ‪.‬‬
‫هر تشبیه چهار رکن دارد ‪ )1 :‬مشبه ‪ )2‬مشبه به ‪ )3‬ادات تشبیه ‪ )4‬وجه شبه‬
‫‪ )1‬مشبه ‪ :‬کلمه ای که آن را تشبیه می کنیم‬
‫‪ )2‬مشبه به ‪ :‬کلمه ای که طرف اول را به آن تشبیه ( مثل و مانند ) می کنیم ‪.‬‬
‫‪ )3‬ادات تشبیه ‪ :‬واژه هایی که مشبه را به مشبه به پیوند و ارتباط می دهد ‪ .‬مهم ترین ادات تشبیه عبارتند از ‪:‬‬
‫مثل ‪ ،‬مانند ‪ ،‬چو ‪ ،‬همچو ‪ ،‬همانند ‪ ،‬گویی ‪ ،‬گویا ‪ ،‬بسان ‪ ،‬چون و ‪...‬‬
‫‪ )4‬وجه شبه ‪ :‬ویژگی یا صفت مشترکی که میان مشبه ( طرف اول ) و مشبه به ( طرف دوم تشبیه ) وجود دارد‬
‫مثال ‪ :1‬نسیم مانند مادری مهربان و آداب دان به کودکان خویش ‪ ،‬حق شناسی و ادب می آموزد ‪.‬‬
‫وجه شبه ( آموختن )‬ ‫مشبه ادات مشبه به‬
‫مثال ‪ :2‬دندان پیامبر مانند مروارید سفید می درخشد ‪.‬‬
‫وجه شبه‬ ‫ادات مشبه به‬ ‫مشبه‬

‫‪17‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ ‬مشبه و مشبه ( طرف اول و طرف دوم ) تشبیه اجزا و ارکان اصلی تشبیه هستند که در جمله حذف‬
‫نمی شوند‬
‫‪ ‬وجه شبه و ادات تشبیه ارکان فرعی تشبیه هستند و ممکن است از جمله حذف شوند ‪.‬‬
‫‪ ‬برخی مواقع ‪ ،‬وجه شبه در جمله می آید و بعضی مواقع نمی آید که در این صورت از روی مفهوم جمله به‬
‫آن پی می بریم ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬ای کمیل ! این دل ها همچون ظرف هاست ‪ .‬که وجه شبه هر دو ( دل و ظرف ) گنجایش داشتن است ‪.‬‬
‫مشبه ادات مشبه به‬

‫‪ ‬اضافه ی تشبیهی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫گاهی ادات تشبیه و و جه شبه با هم حذف می شود و مشبه و مشبه به با کسره (ــــِ ) به هم پیوند داده می شود ‪.‬‬
‫اصطالحا به این تشبیه ‪ ،‬اضافه ی تشبیهی می گویند ‪.‬‬
‫یـــــا‬ ‫مانند ‪ :‬همه از بارانِ رحمت خداوند ‪ ،‬بهره مند می شوند ‪.‬‬
‫معرفتی که همانند چشمه است‪.‬‬ ‫چشمه ی معرفت‬
‫طبیعتی که مانند درس است ‪.‬‬ ‫درس طبیعت‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪)1‬در ابیات و عبارت های زیر تشبیه ( با ذکر ارکان ) را مشخص کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬از والی دودمانشان زنده ایم ‪ /‬در جهان مثل گوهر تابنده ایم‬

‫‪ ‬لنگ لنگان قدمی برمی داشت ‪ /‬هر قدم دانه ی شکری می کاشت‬

‫‪ ‬آب ‪ ،‬این روح مذاب امید و زندگی ‪ ،‬تازه نفس ‪ ،‬جوان ‪ ،‬زالل و نیرومند با گامهای استوار و امیدوار شتابان‬

‫می رفت‬

‫‪18‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬هنر ‪ ،‬چشمه ی زاینده است ‪ .‬اگر هنرمند از دولت بیفتد ‪ ،‬غم نباشد ‪.‬‬

‫‪ ‬برگ درختان سبز ‪ ،‬در نظر هوشیار ‪ /‬هر ورقش دفتری است معرفت کردگار‬

‫‪ ‬شما چهار نفر چگونه می توانید در مقابل سیل لشکریان مغول ‪ ،‬مقاومت کنید ‪.‬‬

‫‪ ‬قطره تویی ‪ ،‬بحرتویی‪ ،‬لطف تویی قهرتویی‪ /‬قند تویی‪ ،‬زهرتویی‪ ،‬بیش میازار مرا‬

‫‪-2‬در جمله ها و عبارات زیر اضافه ی تشبیهی را پیدا کنید ‪.‬‬

‫‪ ‬یکی را گفتم ‪ « :‬عالم بی عمل به چه ماند ؟ گفت ‪ « :‬به زنبور بی عسل »‬

‫‪ ‬با نگاه های کنجکاوانه و تشنه ‪ ،‬به درس بزرگ طبیعت می نگریستم ‪.‬‬

‫‪ ‬شیخ خندید و بگفتش ای سلیم ‪ /‬این درخت علم باشد ای علیم‬

‫‪ ‬نور دانش به همه جا تابانده بود ‪.‬‬

‫‪ ‬هــم خانواده‬
‫واژه های هم خانواده در کتاب فارسی به دو دسته تقسیم می شوند ‪:‬‬
‫ب) واژه های هم خانواده در عربی‬ ‫الف) واژه های هم خانواده در فارسی‬
‫الف) واژه های هم خانواده در فارسی ‪:‬‬
‫به واژه هایی گفته می شود که یک کلمه در آنها مشترک باشد ؛ یعنی ‪ ،‬تکرار شده باشد؛ این واژه های تکراری‬
‫ممکن است ریشه ی فعل ( بن فعل ) باشد ‪.‬‬
‫( جزء تکراری دل )‬ ‫مثال ‪ :1‬دلبر ‪ ،‬دلدار ‪ ،‬بیدل ‪ ،‬خوشدل ‪ ،‬دالور ‪ ،‬پردل‬
‫( جزء تکراری ‪ ،‬ریشه ی فعل کوش )‬ ‫مثال ‪ :2‬کوشا ‪ ،‬کوشش ‪ ،‬سخت کوش ‪ ،‬کوشنده‬

‫‪19‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫خــوب توجـــه کنید‪:‬‬

‫‪ ‬در زبان فارسی به واژه هایی که از یک مصدر گرفته شده باشند نیز هم خانواده می گویند‬
‫این واژه ها ‪ ،‬از مصدر « دیدن » گرفته شده اند‬ ‫مثال ‪ :1‬بینا ‪ ،‬بینش ‪ ،‬دوربین ‪ ،‬بیننده ‪ ،‬دیدار ‪ ،‬دیده‬
‫مثال ‪ :2‬خواسته ‪ ،‬خواستار ‪ ،‬خواستگار ‪ ،‬خواهان ‪ ،‬خودخواه این واژه ها ‪ ،‬از مصدر « خواستن» گرفته شده اند‬
‫‪ ‬واژه های هم خانواده نباید معنی یکسانی داشته باشند ؛ زیرا ‪ ،‬برای یافتن واژه های جدید و گسترش‬
‫واژه های زبان ‪،‬واژه های هم خانواده ساخته می شوند ؛ مثالً واژه های « نشاط انگیز و غم انگیز » با این که هم‬
‫خانواده هستند ‪ ،‬از نظر معنی ‪ ،‬مخالف یکدیگر هستند ‪.‬‬
‫‪ ‬شناخت واژه های هم خانواده ‪ ،‬ما را با ساختمان واژه ها و امالی آن ها آشنا می سازد ؛ پس سعی کنید ‪،‬‬
‫هنگام خواندن معنی واژه ها ‪ ،‬هم خانواده های آن ها را هم پیدا کنید ‪.‬‬
‫ب) واژه های هم خانواده در عربی ‪:‬‬
‫در زبان عربی ‪ ،‬به واژه هایی که ریشه ی مشترک داشته باشند ؛ یعنی ‪ ،‬سه حرف اصلی آنها به ترتیب ‪ ،‬تکرار شده‬
‫باشند ‪ ،‬هم خانواده می گویند ‪.‬‬
‫( حرف مشترک «ن ‪ ،‬ظ‪ ،‬م »)‬ ‫مثال ‪ :1‬نظم ‪ ،‬ناظم ‪ ،‬منظم ‪ ،‬تنظیم ‪ ،‬انتظام‬
‫( حروف مشترک « ص‪ ،‬د ‪ ،‬ق » )‬ ‫مثال ‪ :2‬صادق ‪،‬صدقه ‪ ،‬صداقت ‪ ،‬صدیقه ‪ ،‬مصدق‬

‫نکته ‪:‬‬
‫‪ )1‬توجه به واژه های هم خانواده ی یک واژه ی عربی ‪ ،‬در یادگیری امالی آنها را برای ما آسان می کند ‪.‬‬
‫سعی کنید هنگام دیدن یک واژه ی عربی چند واژه ی هم خانواده با آن واژه را بنویسید ‪.‬‬
‫‪ )2‬در زبان عربی ‪ ،‬واژه های هم خانواده ‪ ،‬حداقل سه حرف مشترک دارند ؛ بنابراین ‪ ،‬در واژه های تشدید دار‬
‫‪ ،‬حروف مشدد ‪ ،‬دو حرف حساب می شود ‪.‬‬
‫مثال ‪ :‬سدّ ‪ ،‬مسدود ‪ ،‬انسداد و ‪ ....‬حروف مشترک ( س‪ ،‬د ‪ ،‬د )‬

‫تــــــــــــــمــــــریــــــن‬
‫‪-1‬برای واژه های زیر ‪ ،‬چند هم خانواده ی عربی بنویس ‪.‬‬
‫عجب‬ ‫نقطه‬ ‫اعجاز‬
‫افتخار‬ ‫غرق‬ ‫معصوم‬
‫برای هر واژه ی زیر ‪ ،‬چند هم خانواده ی فارسی بنویس ‪.‬‬
‫خندان‬ ‫شورانگیز‬ ‫آموزش‬

‫‪20‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫نکـــــته امــالیـی‬

‫امال در دوره ی اول متوسطه ‪ ،‬شامل دو بخش است ‪:‬‬


‫‪ )1‬متن امال به صورت تقریری‬
‫‪ )2‬فعالیت های امالیی که هدف آن تقویت امال و درست نویسی است ‪.‬‬

‫تــــــــــــــمــــــــــــــریـــــــــن‬
‫‪-1‬در متن زیر چند غلط امالیی وجود دارد ‪ ،‬آنها را پیدا کنید و شکل صحیح هر کدام را بنویسید ‪.‬‬
‫کودکان پر نشات ‪ ،‬گل بوته ها و نوجوانان امیدوار ‪ ،‬زرت ها در گوش نسیم عامین می گفتند و من با قرور و‬
‫مهربانی و خوشنودی ‪ ،‬باغ و سحرا را تماشا می کردم ‪.‬‬
‫‪.......................................................... ....................................................................................................................‬‬
‫‪.............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪-2‬صحیح واژه ها و عبارت های زیر را بنویسید ‪.‬‬
‫دوگانه ای بگذارد‬ ‫روح مزاب‬ ‫خستگی ناپزیر‬
‫آب های ذالل‬ ‫جوجه های مذرعه‬ ‫صدها کشت ذار‬

‫مـــهـــارت نوشتـــاری ــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫‪ ‬انـــشا نویسی‬
‫برای نوشتن یک انشا ‪ ،‬در مورد موضوعی خاص ‪ ،‬ابتدا باید واژه های متناسب با آن موضوع را بنویسیم سپس آنها‬
‫را دسته بندی کنیم ؛ برای هر دسته ‪ ،‬یک بند بنویسیم ‪ ،‬با کنار هم گذاشتن بندها ‪ ،‬می توانیم ‪ ،‬در مورد آن موضوع‬
‫انشایی بنویسیم ‪.‬‬
‫مثال ‪ :‬برای نوشتن انشا در مورد « پاییز » ابتدا واژه های متناسب با پاییز را می نویسیم ‪ ،‬سپس آن ها را دسته بندی‬
‫می کنیم ‪ ،‬برای هر دسته ‪ ،‬یک بند می نویسیم و با کنار هم گذاشتن بندها ‪ ،‬در مورد فصل پاییز ‪ ،‬انشا می نویسیم ‪.‬‬

‫نکته ‪ ( :‬پاییز ) یک موضوع کلی است ‪ .‬واژه های متناسب با پاییز ‪ :‬ماه های فصل پاییز ‪ ،‬هوای پاییز‪،‬‬
‫میوه های پاییز و ‪ ...‬هستند ‪ .‬به واژه های متناسب پاییز ‪ ،‬موضوع های کوچک تر می گویند ‪.‬‬
‫برای نوشتن انشا در مورد موضوع کلی ‪ ،‬ابتدا یک بند مقدمه ‪ ،‬در مورد موضوع کلی می نویسیم ‪ .‬بند مقدمه به‬
‫صورت کلی و کوتاه نوشته می شود ‪.‬‬
‫در مرحله ی بعد موضوع های کوچک تر را مرتب کرده ‪ ،‬درباره ی هر کدام یک بند می نوسیم ‪ .‬به بندهایی که با‬

‫‪21‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫موضوع های کوچک تر نوشته می شوند ‪ ( ،‬بندهای بدنه ‪ ،‬میانی یا تنه ) می گویند ‪.‬‬
‫در نوشتن هر کدام از بندهای بدنه یا همان موضوع های کوچک تر باید جمله موضوع مناسب نوشته شود ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬جمله موضوع به اولین جمله ی هر بند می گویند که درباره ی موضوع کلی و کوچک تر در آن‬
‫نوشته شده است و بقیه بند را نگارنده با توجه به جمله موضوع ادامه می دهد و باعث می شود که از موضوع کوچک‬
‫تر دور نشده و پراکنده گویی نکند ‪.‬‬
‫به عبارت دیگر ‪ ،‬در هر بند فقط در مورد موضوع کوچک تر مطلب نوشته می شود و از حاشیه رفتن و پراکنده‬
‫گویی خودداری می شود ‪.‬‬
‫در مرحله ی آخر انشا بند نتیجه نوشته می شود که این بند جمع بندی انشای ما می باشد ‪ .‬در بند نتیجه از‬
‫واژه های بنابراین ‪ ،‬پس ‪ ،‬نتیجه می گیریم که ‪ ،‬فهمیدیم که و ‪ ...‬نباید استفاده شود ‪.‬‬

‫نکات مهم بند نویسی ‪:‬‬

‫‪ )1‬رعایت ساختار بند ‪ :‬شروع بند از یک کلمه جلوتر شروع شده و سطرهای بعدی بند از ابتدای سطر شروع‬
‫می شوند ‪.‬‬
‫‪ )2‬رعایت عالئم نگارشی و درست نویسی امالیی در بند نویسی و انشا نویسی ضروری است ‪.‬‬
‫‪ )3‬رعایت جمله موضوع ِ بندهای میانی و عدم پراکنده گویی در بند میانی ضروری است ‪.‬‬
‫‪ )4‬به کارگیری لحن مناسب برای خواندن انشا ضروری است ‪.‬‬
‫انشــــای نمـــونه‬
‫موضوع های کوچک تر ‪)1 :‬ماه های فصل پاییز‪ )2‬هوای پاییز‪ )3‬میوه های پاییز‬ ‫موضوع کلی ‪ :‬پاییز‬
‫پاییز سومین فصل سال است ‪ .‬در این فصل رنگ برگ درختان در اثر کم شدن دمای هوا تغییر‬ ‫بند‬
‫می کند و برگ درختان خشک شده ‪ ،‬می ریزند ‪ .‬این فصل با آمدنش زیبایی هایی را به وجود‬ ‫مقدمه‬
‫می آورد ‪.‬‬
‫فصل پاییز ‪ ،‬سه ماه دارد ‪ .‬ماه های فصل پاییز عبارت اند از ‪ :‬مهر ‪ ،‬آبان و آذر ‪ .‬این سه ماه هر‬ ‫بندهای‬
‫بدنه تنه کدام سی روز دارند ‪.‬‬
‫در اوایل پاییز ‪ ،‬هوا آرام آرام سرد می شود ‪ .‬بادهای پاییزی می وزد و باران های زیبای پاییزی‬ ‫یا میانی‬
‫می بارد ‪ .‬در ماه آخر پاییز که به فصل زمستان نزدیک می شویم ‪ ،‬هوا بسیار سرد می شود ‪.‬‬
‫پاییز هم مانند دیگر فصل های سال ‪ ،‬میوه های خاص خودش را دارد ‪ .‬میوه های فصل پاییز‬
‫عبارت اند از ‪ :‬پرتقال ‪ ،‬سیب ‪ ،‬نارنگی ‪ ،‬انار و ‪ . ...‬میوه های این فصل آبدار و خوشمزه هستند و با‬

‫‪22‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫داشتن ویتامین برای سالمتی بدن مفید می باشند ‪.‬‬
‫فصل پاییز هم مانند دیگر فصل های خلق شده توسط نقاش آفرینش زیباست و شگفتی ها و‬ ‫بند‬
‫زیبایی هایش بیننده را به تأمل درباره ی خالق بزرگ جهان هستی یعنی خداوند می اندازد ‪.‬‬ ‫نتیجه‬

‫نکته ی روان خوانی کژال ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫در زبان فارسی بعضی از واژه ها یک از نشانه های فعل ( انجام کار ) را دارند ‪ .‬اما زمان و شخص ندارند ‪ ،‬به این‬
‫واژه ها مصدر می گویند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬رفتن ‪ ،‬گفتن ‪ ،‬خریدن ‪ ،‬پوشیدن و ‪...‬‬

‫بُن ‪ :‬به معنی رشه می باشد و در اصطالح ادبی ‪ ،‬به جزء ثابت و تغییرناپذیر فعل می گویند که مفهوم و پیام اصلی‬
‫فعل را در بردارد‪.‬‬
‫‪ )2‬بن مضارع‬ ‫ما‪ ،‬در زبان فارسی دو نوع بن داریم ‪ )1 :‬بن ماضی‬
‫‪ ‬طریقه ی ساخت بن ماضی ‪ :‬نشانه ی ( ـــــَ ن ) را از آخر مصدر بر می داریم ‪ ،‬بن ماضی ساخته می شود ‪.‬‬
‫خرید‬ ‫خریدن‬ ‫گفت‬ ‫گفتن‬ ‫رفت‬ ‫مانند ‪ :‬رفتن‬
‫‪ ‬طریقه ی ساختن بن مضارع ‪ :‬مصدر را امر کرده ‪ ( ،‬بـــ) را از ابتدای آن برمی داریم ‪ ،‬آنچه از کلمه باقی‬
‫می ماند ‪ ،‬بن مضارع است ‪.‬‬
‫رو‬ ‫برو‬ ‫رفتن‬ ‫دو‬ ‫بدو‬ ‫مانند ‪ :‬دویدن‬

‫قـــیـــد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به کلمه ای گفته می شود که یک یا چند ویژگی های فعل را از نظر مکان ‪ ،‬زمان ‪ ،‬تأسف ‪ ،‬تأکید ‪ ،‬حالت و ‪ ...‬بیان‬
‫می کند و اگر از جمله حذف شود به معنی و مفهوم جمله آسیبی نمی رساند ‪.‬‬
‫‪ ‬انـــواع قـــیـــد‬
‫قیدزمان‬ ‫امسال ‪ ،‬سال خوبی خواهیم داشت ‪.‬‬ ‫أ) قید زمان ‪ :‬زمان واقع شدن فعل را نشان می دهد ‪.‬‬

‫نکات مهم ‪:‬‬


‫‪ )1‬برای معلوم نمودن قید زمان از دو کلمه ی پرسشی ( کِی ‪ ،‬چه وقت ) استفاده می کنیم ‪.‬‬
‫قید زمان‬ ‫فردا‬ ‫مثال ‪ :‬فردا جلسه داریم ‪ .‬چه وقت جلسه داریم ؟‬
‫‪ )2‬مهم ترین قیدهای زمان عبارت اند از ‪ :‬هرگز ‪ ،‬هیچ گاه ‪ ،‬دیروز ‪ ،‬سحرگاه ‪ ،‬امشب ‪ ،‬اکنون ‪ ،‬االن ‪ ،‬هنوز ‪،‬‬
‫پارسال ‪ ،‬امسال ‪ ،‬عصر ‪ ،‬صبح ‪ ،‬ظهر ‪ ،‬به ندرت ‪ ،‬زود ‪ ،‬دیر ‪ ،‬پس از این ‪ ،‬همیشه ‪ ،‬همواره ‪ ،‬از پاییز تا‬
‫زمستان ‪ ،‬حاال ‪ ،‬بعد ‪ ،‬امروز ‪ ،‬روزهای بعد ‪ ،‬هیچ وقت ‪ ،‬فوراً‪ ،‬شب ف پنج ساعت بعد و ‪...‬‬
‫قید مکان‬ ‫چشمه ها آمدند پایین تر‬ ‫ب) قید مکان ‪ :‬مکان وقوع فعل را نشان می دهد ‪.‬‬

‫‪23‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫نکات مهم ‪:‬‬
‫‪ )1‬برای مشخص کردن قید مکان از پرسش ( کجا ) استفاده می کنیم‬
‫این جا ( قید مکان )‬ ‫کجا آمد ؟‬ ‫مثال ‪ :‬زهرا به این جا آمد ‪.‬‬
‫‪ )2‬مهم ترین قیدهای مکان عبارتند از ‪ :‬باال ‪ ،‬پایین ‪ ،‬این جا ‪ ،‬آنجا ‪ ،‬دور ‪ ،‬نزدیک ‪ ،‬هرجا ‪ ،‬کنار ‪ ،‬همه جا ‪ ،‬هیچ‬
‫جا ‪ ،‬خارج ‪ ،‬داخل ‪ ،‬زیر ‪ ،‬رو ‪ ،‬پیش ‪ ،‬عقب ‪ ،‬جلو ‪ ،‬مشرق ‪ ،‬مغرب و ‪...‬‬
‫قید حالت‬ ‫کودک را گریان دیدم ‪.‬‬ ‫ج) قید حالت ‪ :‬حالت و چگونگی انجام فعل را نشان می دهد ‪.‬‬

‫نکات مهم ‪:‬‬


‫‪ )1‬برای مشخص کردن قید حالت ‪ ،‬پرسش ( چگونه ‪ ،‬چه طور ) را می پرسیم ‪.‬‬
‫قید حالت‬ ‫عاقالنه‬ ‫چگونه تصمیم گرفت ؟‬ ‫مثال ‪ :‬فاطمه عاقالنه تصمیم گرفت ‪.‬‬
‫‪ )2‬مهم ترین قیدهای حالت عبارتند از ‪ :‬نفس زنان ‪ ،‬دوان دوان ‪ ،‬آهسته ‪ ،‬تند ‪ ،‬بد ‪ ،‬خوب ‪ ،‬افتان و خیزان ‪،‬‬
‫پنهان ‪ ،‬لرزان ‪ ،‬گریان ‪ ،‬شیون کنان ‪ ،‬آشکار ‪ ،‬درست ‪ ،‬پیاده ‪ ،‬سواره ‪ ،‬عاقالنه ‪ ،‬ناالن ‪ ،‬وحشت زده ‪ ،‬نشسته‬
‫‪ ،‬خنده کنان ‪ ،‬نعره زنان ‪ ،‬خنده ‪ ،‬خواب آلود ‪ ،‬ناراحت ‪ ،‬دست به عصا ‪ ،‬شاد ‪ ،‬قدم زنان ‪ ،‬جوشان و ‪...‬‬
‫‪ )3‬با اضافه کردن ( ان ) به آخر بن مضارع و بعضی افعال می توان قید حالت درست کرد ‪.‬‬
‫مثال ‪ :‬لرزان ‪ ،‬گریان ‪ ،‬شیون کنان‬
‫قیدمقدار‬ ‫اوخیلی باادب است ‪.‬‬ ‫د) قید مقدار ‪ :‬این نوع قید ‪ ،‬اندازه و مقدار را در فعل بیان می کند ‪.‬‬

‫نکات مهم ‪:‬‬


‫‪ )1‬برای معلوم کردن قید مقدار از پرسش ( چه قدر ) استفاده می کنیم ‪.‬‬
‫قید مقدار‬ ‫زیاد‬ ‫چه قدر خوابید ؟‬ ‫مثال ‪ :‬فریبا زیاد خوابید ‪.‬‬
‫‪ )2‬مهم ترین قیدهای مقدار عبارت اند از ‪ :‬زیاد ‪ ،‬کم ‪ ،‬تا حدودی ‪ ،‬کم تر ‪ ،‬قدری ‪ ،‬بسی ‪ ،‬خیلی ‪ ،‬تماماً‪ ،‬تاحدی‬
‫فراوان ‪ ،‬خیلی ‪ ،‬اندک و ‪....‬‬
‫ه) قید کیفیت ( چگونگی ) ‪ :‬این قید ‪ ،‬کیفیت و چگونگی اتفاق افتادن فعل را نشان می دهد ‪.‬‬
‫قید کیفیت‬ ‫پروین خوب درس می خواند‪.‬‬

‫نکات مهم ‪:‬‬


‫مهم ترین قیدهای کیفیت عبارت اند از ‪ :‬آهسته ‪ ،‬خوب ‪ ،‬بد ‪ ،‬زشت ‪ ،‬زیبا ‪ ،‬راست ‪ ،‬کج ‪ ،‬درست ‪ ،‬پاورچین‬
‫پاورچین ‪ ،‬یواش یواش ‪ ،‬خیرخواهانه ‪ ،‬نیک ‪ ،‬ارزان ‪ ،‬آسان ‪ ،‬به تندی ‪ ،‬به آرامی ‪ ،‬ناقص ‪ ،‬کامل ‪ ،‬شدیدو ‪....‬‬
‫و) قید آرزو ( تمنا ) ‪ :‬کاش ‪ ،‬کاشکی ‪ ،‬لطفاً ‪ ،‬ان شاء‪ ، ...‬ای کاش ‪ ،‬امیدوارم ‪ ،‬الهی ‪ ،‬خدا کند ‪ ،‬آرزومندم و ‪...‬‬
‫قید آرزو‬ ‫کاش شبی فرا می رسید که از هجوم دشمن در امان بودیم ‪.‬‬

‫‪24‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫ز) قید شک ( تردید ) ‪ :‬شاید ‪ ،‬به نظرم ‪ ،‬امکان دارد ‪ ،‬احتمال دارد ‪ ،‬احتماالً ‪ ،‬مثل این که ‪ ،‬گویا ‪ ،‬به گمانم و ‪..‬‬
‫قید شک‬ ‫احتماالً زهرا به سفر زیارتی رفته بود ‪.‬‬

‫ح) قید تکرار ‪ :‬دو مرتبه ‪ ،‬باز هم ‪ ،‬مجدداً‪ ،‬حیف دیگر ‪ ،‬باز ‪ ،‬دوباره ‪ ،‬از نو و ‪...‬‬
‫قید تکرار‬ ‫او هِی می خندید و من چیزی نمی گفتم ‪.‬‬

‫ط) قید تأکید ‪ :‬بله ‪ ،‬البته ‪ ،‬به راستی ‪ ،‬حتماً ‪ ،‬راستی ‪ ،‬واقعا ً ‪ ،‬قطعاً ‪ ،‬به طور حتم ‪ ،‬یقیناً ‪ ،‬هر آینه ‪ ،‬به درستی ‪،‬‬
‫الحق ‪ ،‬به یقین ‪ ،‬آری ‪ ،‬مسلماً ‪ ،‬همین طور است و ‪...‬‬
‫قید تأکید‬ ‫به راستی اگر او را نبخشی چه می شود ؟‬

‫ی) قید پرسش ‪ :‬چگونه ‪ ،‬چرا ‪ ،‬چون ‪ ،‬آیا ‪ ،‬کجا ‪ ،‬مگر ‪ ،‬کی ‪ ،‬چه و ‪...‬‬
‫قید پرسش‬ ‫آدمی کی به خوردن شتابد ؟‬

‫ک) قید تأسف ‪ :‬افسوس ‪ ،‬متأسفانه ‪ ،‬وای ‪ ،‬دریغا ‪ ،‬آه ‪ ،‬دردا ‪ ،‬واویال ‪ ،‬آخ ‪ ،‬اوخ ‪ ،‬فریاد و ‪...‬‬
‫قید تأسف‬ ‫متأسفانه رویا به دانشگاه نرفت ‪.‬‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ -1‬آسان ترین راه برای شناخت قیدها ‪ ،‬آن است که قید را از عبارت حذف کنیم ‪ ،‬اگر تغییر ی در عبارت یا‬
‫جمله پیدا نشد ‪ ،‬کلمه ی حذف شده ‪ ،‬قید بوده است ‪.‬‬
‫من مریم را دیدم ‪.‬‬ ‫مانند ‪ :‬من مریم را خندان دیدم ‪.‬‬
‫‪ -2‬برخی مواقع در بعضی از جمالت امکان دارد چند نوع قید به کار رود ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬دیروز زهرا خندان به خانه رفت ‪.‬‬
‫‪ -3‬در زبان فارسی بیش تر صفت ها را می توان به صورت قید نیز استفاده کرد ‪.‬‬
‫صفت‬ ‫مانند ‪ :‬راه کج رابه من نشان ندهید ‪.‬‬

‫قید‬ ‫این راه ‪ ،‬کج است ‪.‬‬

‫‪25‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫ســاختــار قـــیــد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫‪ ‬انواع قید از نظر ساختمان‬
‫‪ )1‬قیدهای نشانه دار ‪ :‬در ساختمان این نوع قیدها نشانه ای وجود دارد که با آن شناخته می شود ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬تنوین – پیشوند یا حرف اضافه‬
‫قیدهای نشانه دار عبارت اند از ‪:‬‬
‫الف) واژه های عربی که تنوین دارند ‪ .‬مانند ‪ :‬فوراً – اصال ً‪ -‬حتماً‬
‫ب) واژه های که از یک پیشوند و یک اسم تشکیل شده اند ‪ .‬مانند ‪ :‬به سرعت – با احتیاط – ازقضا –‬
‫ج) متمم های قیدی ‪ :‬که از یک حرف اضافه و اسم مکان یا زمان درست شده اند ‪ .‬مانند ‪ :‬ازتهران – از این جا –‬
‫تاعصر پنج شنبه – تاشهر‬
‫د) واژه های پی در پی و مکرر ‪ :‬بعضی از واژه هایی که دوتایی بیان می شوند ‪.‬مانند ‪ :‬کم کم – دانه دانه – تند تند‬
‫‪ )2‬قیدهای بدون نشانه ‪ :‬به واژه هایی گفته می شوند که هیچ نشانه ای اعم از تنوین ‪ ،‬پیشوند ‪ ،‬حروف‬
‫اضافه ندارند و اما قید به حساب می ایند ‪.‬‬
‫قیدهای بدون نشانه را در زیر آورده ایم ‪:‬‬
‫الف ) قید مختص ‪ :‬که فقط قید به حساب می آیند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬هرگز – هنوز – البته – مثالً – شاید – ناگهان – همواره – احیاناً‪ -‬اتفاقاً‬
‫ب) اسم های مکان و زمانی که مشترک با قید هستند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬صبح – عصر – صبح زود – پارسال – یک دقیقه پیش – این جا – دیشب‬
‫ج) صفت های مشترک با قید یا در اصل قید‬
‫مانند ‪ :‬آهسته – زیاد – خوب – ساکت – مردانه – پیوسته – عاقالنه – زود‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫در عبارت های زیر انواع قید را مشخص کنید ‪.‬‬


‫‪ ‬جیغ زنان و مویه کنان راه رفته را برگشت ‪.‬‬
‫‪ ‬زهرا با احتیاط از خیابان عبور کرد ‪.‬‬
‫‪ ‬برسر زنان دوید و روناک را بغل زد ‪.‬‬
‫‪ ‬او هرگز از ماجرا مطلع نبود ‪.‬‬
‫‪ ‬نرگس خیلی کوشا است ‪.‬‬

‫‪26‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫خـــــود آزمایــی‬
‫فـــصـــل اول‬

‫‪ -1‬بیت زیر از چند جمله تشکیل شده است ؟‬


‫بی نام تو نامه کی کنم باز‬ ‫ای نام تو بهترین سرآغاز‬
‫‪4 -4‬‬ ‫‪ -3‬سه‬ ‫‪ -2‬دو‬ ‫‪-1‬یک‬
‫‪ -2‬در کدام گزینه منادا حذف نشده است ؟‬
‫‪-1‬ای هست کن اساس هستی‪ /‬کوته ز درت دراز دستی‬
‫‪-2‬ای نام تو بهترین سرآغاز ‪ /‬بی نام تو نامه کی کنم باز‬
‫‪-3‬ای یاد تو مونس روانم ‪ /‬جزنام تو نیست برزبانم‬
‫‪-4‬ای فدای تو همه تبرهای من ‪ /‬ای به یادت هی هی و هی های من‬
‫‪ -3‬واژگان کدام یک از گزینه های زیر می توانند به عنوان سجع به کار روند‪.‬‬
‫‪ -4‬بار و سوارکار‬ ‫‪ -3‬دوست و درست‬ ‫‪ -2‬غرب و مغرب‬ ‫‪-1‬زمان و زمین‬
‫‪ -4‬در بیت « از ظلمت خود رهایی ام ده ‪ /‬با نور خود آشنایی ام ده » چند ترکیب اضافی ( مضاف و مضاف الیه )‬
‫وجود دارد ؟‬
‫‪ -4‬پنج‬ ‫‪ -3‬چهار‬ ‫‪ -2‬سه‬ ‫‪-1‬دو‬
‫‪ -5‬در کدام گزینه ترکیب وصفی ( موصوف و صفت ) وجود ندارد ؟‬
‫‪-1‬ای هست کن اساس هستی ‪ /‬کوته ز درت دراز دستی‬
‫‪-2‬ای نام تو بهترین سرآغاز ‪ /‬بی نام تو نامه کی کنم باز‬
‫‪-3‬هم تو به عنایت الهی ‪/‬آنجا قدمم رسان که خواهی‬
‫‪-4‬هم قصه ی نانموده دانی ‪ /‬هم نامه ی نا نوشته خوانی‬
‫‪ -6‬در کدام گزینه آرایه ی تشبیه به کار رفته است ؟‬
‫‪-1‬ای نام تو بهترین سرآغاز ‪ /‬بی نام تو نامه کی کنم باز‬
‫‪-2‬ای یاد تو مونس روانم ‪ /‬جز نام تو نیست برزبانم‬
‫‪-3‬ای کارگشای هر چه هستند ‪ /‬نام تو کلید هر چه بستند‬
‫‪-4‬ای هست کن اساس هستی ‪ /‬کوته زدرت دراز دستی‬
‫‪ -7‬در عبارت زیر به ترتیب چند جمله ی امری ‪ ،‬چند جمله ی خبری و چند جمله وجود دارد ؟‬
‫« دانای ده که از راه نیفتیم ‪ ،‬بینایی ده تا در چاه نیفتیم ‪ ،‬دست گیر که آویز نداریم ‪ ،‬توفیق ده ‪ ،‬تا در دین استوار شویم ‪».‬‬
‫‪ -4‬چهار – چهار – هشت‬ ‫‪ -3‬چهار – دو‪ -‬شش‬ ‫‪ -2‬پنج‪ -‬سه – هشت‬ ‫‪-1‬سه – سه – هشت‬

‫‪27‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ -8‬در کدام گزینه ‪ ،‬فعل بیشتری وجود دارد ؟‬
‫‪-1‬ذره ذره به آسمان بروم ‪ /‬ابر باشم ‪ ،‬دوباره آب شوم‬
‫‪-2‬بچه ها گرم گفت و گو بودند ‪ /‬باز هم در کالس غوغا بود‬
‫‪-3‬شبنم از روی برگ گل برخاست ‪ /‬گفت می خواهم آفتاب شوم‬
‫‪-4‬دانه آرام بر زمین غلتید ‪ /‬رفت و انشای کوچکش را خواند‬
‫‪ -9‬در پایان همه ی بیت ها از جهت محتوا و پیام ‪ ،‬عالمت نگارشی یکسانی قرار می گیرد به جز ‪.........‬‬
‫‪-1‬جوجه گنجشک گفت ‪ :‬می خواهم ‪ /‬فارغ از سنگ بچه ها باشم‬
‫‪-2‬با خودش زیر لب چنین می گفت ‪ /:‬آرزوهایتان چه رنگین است‬
‫‪-3‬زنگ تفریح را که زنجره زد ‪ /‬باز هم در کالس غوغا شد‬
‫‪-4‬تا افق های دور کوچ کنم ‪ /‬باز پیغمبر بهار شوم‬
‫‪ -10‬زمان فعل ها در دوبیت ‪ «:‬دانه آرام برزمین غلتید ‪ /‬رفت و انشای کوچکش را خواند ‪ /‬گفت ‪ «:‬باغی بزرگ‬
‫خواهم شد ‪ /‬تا ابد سبز سبز خواهم ماند» به ترتیب در کدام گزینه آمده است ؟‬
‫‪-1‬گذشته – گذشته – گذشته – گذشته – آینده – آینده‬
‫‪-2‬حال – گذشته – گذشته – گذشته – آینده – آینده‬
‫‪-3‬گذشته – گذشته – گذشته – حال – آینده – حال‬
‫‪-4‬حال – حال – گذشته – گذشته – گذشته – حال‬
‫‪ -11‬در ساختار کدام گزینه ریشه ی فعل به کار نرفته است ؟‬
‫‪ -4‬پیغمبر‬ ‫‪ -3‬خوش حال‬ ‫‪ -2‬آینده‬ ‫‪-1‬خنده‬
‫‪ « -12‬در پوستین خلق افتادن » کنایه است از ‪:‬‬
‫‪ -4‬فریادکشیدن برسرمردم‬ ‫‪ -3‬مردم را نادیده گرفتن‬ ‫‪ -2‬غیبت کردن‬ ‫‪-1‬با مردم درگیرشدن‬
‫‪ -13‬در کدام بیت ‪ ،‬مراعات النظیر وجود ندارد ؟‬
‫‪-1‬شبنم از روی گل برخاست ‪ /‬گفت می خواهم آفتاب شوم‬
‫‪-2‬بانسیم بهار و بلبل باغ ‪ /‬گرم راز و نیاز خواهم شد‬
‫‪-3‬زنگ تفریح را که زنجره زد ‪ /‬باز هم در کالس غوغا شد‬
‫‪-4‬روی هر شاخه جیک جیک کنم ‪ /‬در دل آسمان رها باشم‬
‫‪ -14‬در عبارت زیر ‪ ،‬چند واژه ی غیر ساده وجود دارد ؟‬
‫« در یکی از سال های نوجوانی کنجکاوی و خستگی ناپذیر داشتم ‪ .‬برای فرا گرفتن و فهمیدن به ویژه برای کشف‬
‫کردن ‪ ،‬به طبیعت روستا سرزدم ‪».‬‬
‫‪ -4‬هفت‬ ‫‪ -3‬شش‬ ‫‪ -2‬چهار‬ ‫‪-1‬سه‬

‫‪28‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ -15‬در بیت زیر ‪ ،‬ضمیر شخصی در چه نقشی به کار رفته است ؟‬
‫هر ورقش دفتری است معرفت کردگار »‬ ‫« برگ درختان سبز در نظرهوشیار‬
‫‪ -4‬متمم‬ ‫‪ -3‬مضاف الیه‬ ‫‪ -2‬مفعول‬ ‫‪-1‬نهاد‬
‫‪ -16‬نوع جمله های زیر به ترتیب در کدام گزینه آمده است ؟‬
‫« صدای گرگ لحظه ای خفه شد آزاد بی حال بر زمین افتاد کژال گفت ‪ :‬خاکت بر سر ‪ ،‬آزاد گفت ‪ :‬آرام گیر »‬
‫‪-1‬خبری – خبری – خبری – عاطفی – خبری – امری‬
‫‪-2‬خبری – خبری – پرسشی – عاطفی – پرسشی – امری‬
‫‪-3‬خبری – پرسشی – خبری – امری – پرسشی – امری‬
‫‪-4‬خبری – عاطفی – خبری – عاطفی – خبری – عاطفی‬
‫‪-17‬در کدام گزینه ‪ ،‬فعل وجود ندارد ؟‬
‫‪ -2‬آزاد مطل نماند ‪.‬‬ ‫‪-1‬قنداقه ی روناک را کشید ‪.‬‬
‫‪ -4‬سرازیر شد‪.‬‬ ‫‪-3‬مستقیم به سوی آسمان‬
‫‪ -18‬با توجه به عبارت زیر ‪ ،‬کدام واژه نهاد است ؟‬
‫« جیغ زنان و مویه کنان ‪ ،‬راه رفته را برگشت ‪ .‬دشت را یکپارچه صدای نفس نفس زدن های گرگ و آزاد پر کرده‬
‫بود ‪».‬‬
‫‪ -4‬صدا‬ ‫‪ -3‬نفس نفس زدن ها‬ ‫‪ -2‬جیغ زنان و مویه کنان‬ ‫‪-1‬یکپارچه‬
‫‪ -19‬نقش دستوری واژه های مشخص شده ی عبارت زیر ‪ ،‬به ترتیب در کدام گزینه آمده است ؟‬
‫« دست گرگ را به دندان می گرفت و مشت بر چشم های او می کوبید ‪ .‬آزاد و گرگ روی سنگ های سخت دشت‬
‫غلتیدند ‪».‬‬
‫‪ -4‬متمم‪ -‬متممم – نهاد‬ ‫‪ -3‬مفعول – مفعول – نهاد‬ ‫‪ -2‬نهاد – نهاد – نهاد‬ ‫‪-1‬متمم‪ -‬مفعول – نهاد‬
‫‪-20‬مفهوم کنایی کدام گزینه نادرست است ‪.‬‬
‫‪ -2‬تپه قد کشیده بود ‪ :‬تپه بسیار بلند به نظر می رسید‬ ‫‪-1‬خشکش زد ‪ :‬بی حال شد‬
‫‪-4‬مثل علفی در باد می لرزید ‪ :‬بسیار می ترسید ‪.‬‬ ‫‪-3‬دندان بر دندان می سایید ‪ :‬خشمگین بود‬
‫‪ -21‬در کدام گزینه ‪ ،‬دو آرایه ی تشبیه و تشخیص با هم به کار رفته است ؟‬
‫‪-1‬در رگ های خشکیده ی مزرعه و کوچه باغ های مرده ‪ ،‬جاری شود ‪.‬‬
‫‪-2‬درختان سرسبز باغ و صحرا را دیدم که شاخه ی دست های خویش را به آسمان برافراشته بودند ‪.‬‬
‫‪-3‬آب ‪ ،‬این روح مذاب امید ‪ ،‬با گام های استوار و امیدوار‪ ،‬شتابان می رفت ‪.‬‬
‫‪-4‬با غرور ‪ ،‬باغ و صحرا را تماشا می کردم ‪ ،‬و در درخت ها و بوته ها می نگریستم ‪.‬‬
‫‪-22‬در کدام گزینه ‪ ،‬از نظر امالیی ‪ ،‬کلمه ی مقابل ‪ ،‬جای خالی آن را به درستی کامل می کند؟‬

‫‪29‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ -2‬گرگ خرناسه می کشید ‪ 0‬آزاد ‪ .........‬نماند ‪(.‬معتل )‬ ‫‪-1‬چیزی از پشت ‪ .............‬بیرون آمد ‪ (.‬صخره )‬
‫‪ -4‬دست و پایش از ‪ ..................‬افتاد ‪ ( .‬تغال )‬ ‫‪-3‬گرگ خواست چنگ ‪ ( .................‬باندازد )‬
‫‪ -23‬در بیت ‪ «:‬غنچه هم گفت ‪ :‬گرچه دلتنگم‪ /‬مثل لبخند ‪ ،‬باز خواهم شد » وجه شبه کدام است ‪.‬‬
‫‪ -4‬دل تنگی‬ ‫‪ -3‬شادمانی‬ ‫‪ -2‬باز شدن‬ ‫‪-1‬خندیدن‬
‫‪-24‬کدام گزین ترکیب اضافه ی تشبیهی است؟‬
‫‪ -4‬آب های فهم و دانایی‬ ‫‪ -3‬طبیعت روستا‬ ‫‪ -2‬جوشش چشمه ها‬ ‫‪-1‬درخت پهن برگ‬
‫‪-25‬در کدام گزینه غلط دستوری وجود دارد ؟‬
‫‪-1‬بر روی سبزه ها ‪ ،‬درختان سرسبز باغ را دیدم که شاخه ی دست های خویش را به آسمان برافراشته بود ‪.‬‬
‫‪-2‬برای فراگرفتن و فهمیدن و به ویژه برای کشف کردن ‪ ،‬سری به طبیعت روستا زدم ‪.‬‬
‫‪-3‬احساس می کردم هم اکنون چشمه های معرفت از درون من خواهد جوشید ‪.‬‬
‫‪-4‬مانند مادری مهربان و آداب دان به کودک خویش حق شناسی و ادب می آموزد ‪.‬‬
‫قق نت‬ ‫خ‬ ‫خخ‬ ‫خـــــــــــــــــود سنجـــــــــــــــــــی‬
‫با اصطالحات ادبی آشنا شدم‬
‫موضوع های مثنوی را با مثال یاد گرفتم ‪.‬‬
‫با انواع نثر آشنا شدم و نثر مسجع با انواع سجع را یاد گرفتم ‪.‬‬
‫در پیدا کردن انواع ارایه مهارت پیدا کردم ‪.‬‬
‫با نقشه ی نوشتن و بند نویسی آشنا شدم ‪.‬‬
‫ارکان تشبیه را می شناسم و اضافه ی تشبیهی را یاد گرفتم ‪.‬‬
‫بن ماضی و مضارع را پیدا می کنم ‪.‬‬
‫با قید و انواع آن آشنا شدم‬

‫قق نت‬ ‫خخ خ‬ ‫والــــــــــــــــدین سنجــــــــــــــی‬


‫فرزندم تمرینات این فصل را به خوبی انجام داد‬
‫درس نامه های درس را با دقت و کامل خواند ‪.‬‬

‫‪30‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫فعـــل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫فعل کلمه ای است که انجام گرفتن کاری یا نسبت دادن حالتی را در زمان خاص با شخص خاص بیان می کند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬جوان و نوجوان ‪ ،‬چشمه ی جوشان نیرو و استعداد است ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬مهم ترین جزء جمله ‪ ،‬فعل است و بخش اصلی معنای جمله و انتقال دهنده ی پیام می باشد ‪.‬‬

‫در درس قبل با بن فعل ( ماضی و مضارع ) آشنا شدید ‪ .‬اکنون به آشنا کردن شما با انواع فعل ماضی‪ ،‬مضارع ‪،‬‬
‫آینده‪ ،‬امر ‪ ،‬دعایی و نهی و نفی و شناسه های آنها می پردازیم ‪.‬‬

‫شناسه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫شخص فعل جزء تغییر پذیر فعل است که داللت بر شخص جمع و مفرد دارد ‪.‬‬
‫شناسه ها شش تا هستند که در ساخت های گوناگون فعل به کار می روند ‪.‬‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ .1‬فعل توسط یک نفر یا بیش تر از یک نفر انجام می گیرد ‪.‬‬


‫‪ .2‬در شناسه ی ماضی ‪ ،‬سوم شخص فعل ماضی ‪ ،‬شناسه ندارد و عالمت آن ( ∅ ) ‪ ،‬اما در شناسه های مضارع‬
‫سوم شخص ( ــــَــ د ) می باشد ‪.‬‬

‫شناسه های فعل ماضی‬

‫اول شخص جمع ـــــــ یم‬ ‫اول شخص مفرد ـــــ م‬

‫دوم شخص جمع ـــــ ید‬ ‫دوم شخص مفرد ـــــ ی‬

‫سوم شخص مفرد ــــــ ∅ سوم شخص جمع ـــــ ند‬

‫‪31‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫شناسه های فعل مضارع‬

‫اول شخص جمع ـــــــ یم‬ ‫اول شخص مفرد ـــــ م‬

‫دوم شخص جمع ـــــ ید‬ ‫دوم شخص مفرد ـــــ ی‬

‫سوم شخص مفرد ــــــ د سوم شخص جمع ـــــ ند‬

‫‪ .3‬بعضی از افعال سوم شخص هستند که هم در زمان حال و هم در زمان گذشته کاربرد دارند ‪ .‬شخص این‬
‫فعل ها ‪ ،‬هم مفرد و هم جمع است ‪ .‬به این افعال ‪ ،‬فعل های دوزمانه و دو شخصه می گویند‬
‫زمان ‪ :‬گذشته‬ ‫مریم دیروز در حیاط مدرسه می دوید ‪.‬‬ ‫مانند ‪:‬‬
‫شخص ‪ :‬او‬

‫زمان ‪ :‬حال‬ ‫شما حاال در حیاط مدرسه می دوید‪.‬‬


‫شخص ‪ :‬شما‬
‫بعضی از این فعل ها عبارتند از ‪ :‬می خرید – می پرید – می نوشید – می کوشید – می کشید – می پوشید –‬
‫می ترسد – می پرسید – می جَوید – می غلتید و ‪....‬‬

‫زمان فعــــل ها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫روش ساخـــــت‬ ‫انـواع فعل ماضی‬

‫بن ماضی ‪ +‬شناسه ها‬ ‫ماضی ساده‬


‫مانند ‪ :‬رفتم – رفتی – رفت – رفتیم – رفتید – رفتند‬

‫می ‪ +‬بن ماضی ‪ +‬شناسه ها‬ ‫ماضی استمراری‬


‫مانند ‪ :‬می رفتم – می رفتی – می رفت – می رفتیم – می رفتید – می رفتند‬

‫بن ماضی ‪ +‬ه ( صفت مفعولی ) ‪ +‬بود ‪ +‬شناسه ها‬ ‫ماضی بعید‬
‫مانند ‪ :‬رفته بودم – رفته بودی – رفته بود – رفته بودیم – رفته بودید – رفته بودند‬

‫بن ماضی‪ +‬ه ( صفت مفعولی ) ‪ +‬باش‪ +‬شناسه ها‬ ‫ماضی التزامی‬
‫مانند ‪ :‬رفته باشم – رفته باشی – رفته باشد – رفته باشیم – رفته باشید – رفته باشند‬

‫بن ماضی ‪ +‬ه ( صفت مفعولی ) ‪ ( +‬ام – ای – است – ایم – اید – اند )‬ ‫ماضی نقلی‬
‫مانند ‪ :‬رفته ام – رفته ای – رفته است – رفته ایم – رفته اید – رفته اند‬

‫‪32‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫داشت ‪ +‬شناسه ها ‪ +‬ماضی استمراری فعل اصلی‬ ‫ماضی مستمر‬
‫مانند ‪ :‬داشتم می رفتم – داشتی می رفتی – داشت می رفت –‬ ‫( ملموس)‬
‫داشتیم می رفتیم – داشتید می رفتید – داشتند می رفتند‬

‫ممکن است بین دو قسمت فعل ماضی مستمر فاصله بیفتد و جمله بیاید ولی باز هم ماضی مستمر است ‪.‬‬
‫مثال ‪ :‬داشتم غذا می خوردم که ناگهان دوستم آمد ‪.‬‬

‫روش ساخـــــت‬ ‫انـواع فعل مضارع‬

‫می ‪ +‬بن مضارع ‪ +‬شناسه ها‬ ‫مضارع اخباری‬


‫مانند ‪ :‬می روم – می روی – می رود – می رویم – می روید – می روند‬

‫بــــ ‪ +‬بن مضارع ‪ +‬شناسه ها‬ ‫مضارع التزامی‬


‫مانند ‪ :‬بروم – بروی – برود – برویم – بروید – بروند‬

‫دار ‪ +‬شناسه ها ‪ +‬مضارع اخباری فعل اصلی‬ ‫مضارع مستمر‬


‫مانند ‪ :‬دارم می روم – داری می روی – دارد می رود‬ ‫(ملموس)‬
‫داریم می رویم – دارید می روید – دارند می روند‬

‫فعـــل آینــــده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫فعلی که در زمان آینده انجام شود ‪.‬‬
‫طریقه ی ساخت ‪ :‬خواه ‪ +‬شناسه ها ‪ +‬بن ماضی‬
‫مانند‪ :‬خواهم رفت – خواهی رفت – خواهد رفت – خواهیم رفت – خواهید رفت – خواهند رفت‬

‫نکات مهم ‪:‬‬


‫‪ .1‬فعل آینده فقط از بن ماضی ساخته می شود ‪.‬‬
‫‪ .2‬اگر ( نــَ ) بر سر این فعل ها بیاید ‪ ،‬آینده ی منفی ساخته می شود ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬نخواهم رفت – نخواهی رفت – نخواهد رفت – نخواهیم رفت – نخواهید رفت – نخواهند رفت‬

‫‪33‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫فعــل امـــر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫فعل امر بر انجام کاری داللت می کند و حالت دستوری یا خواهشی مثبت دارد ‪.‬‬
‫‪ .1‬دوم شخص مفرد که بدون شناسه است ‪.‬‬ ‫طریقه ی ساخت فعل امر به دو صورت است ‪:‬‬
‫بــ ‪ +‬بن مضارع مانند ‪ :‬برو ‪ ،‬بخوان‬
‫‪.2‬دوم شخص جمع که با شناسه است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬بروید ‪ ،‬بخوانید‬ ‫بــــ ‪ +‬بن مضارع ‪ +‬ید‬

‫نکته ‪ :‬گاهی در شعر یا نثر قدیم ‪ ،‬نشانه (بــ ) از اول فعل امر حذف می شود ‪ .‬مانند ‪ :‬رو ‪ ،‬خوان‬

‫فعــل نهـــی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫امر منفی و بازداشتن از کاری‬
‫‪ .1‬دوم شخص مفرد ــــــــــــــــــ نـــ ‪ +‬بن مضارع مانند ‪ :‬نرو‬ ‫طریقه ی ساخت ‪:‬‬
‫‪.2‬دوم شخص جمع ـــــــــــــــــــ نــــ‪ +‬بن مضارع ‪ +‬ید مانند ‪ :‬نروید‬

‫فــعـــل نفـــی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫باز داشته شدن فرد از کاری ‪ ،‬ممکن است آن کار انجام شود یا نشود ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬نمی رود ‪ ،‬نمی رویم‬ ‫نـــ ‪ +‬مضارع اخباری‬ ‫طریقه ی ساخت ‪:‬‬

‫فـــعــل دعــایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫کناد‬ ‫باد ‪ /‬کُنَد‬ ‫باد ‪ ،‬بُوَدا ‪ /‬باشد‬ ‫حالت دعا بر فرد یا افرادی را دارد ‪ .‬مانند ‪ :‬بُوَد‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪ .1‬در متن زیر فعل ها را مشخص کنید ‪.‬‬


‫می گویند ‪ ،‬اسکندر در اثنای سفر به شهری رسید و از گورستان عبور کرد ‪.‬سنگ مزار ها را می خواند و به‬
‫حیرت فرو رفت ؛ زیرا مدت حیات صاحبان قبور که بر روی سنگ ها حک شده بود ‪ ،‬هیچ کدام از ده سال تجاوز‬
‫نمی کرد ‪ .‬یکی از بزرگان شهر را پیش خواند ‪ .‬به او گفت‪ «:‬شهری به این صفا ‪ ،‬با هوا خوب و گوارا ‪ ،‬چرا زندگی‬
‫مردمش چنین کوتاه است ؟»‬
‫آن مرد بزرگ پاسخ داد ‪ «:‬ما زندگی را به نظر دیگر می نگریم ‪ ،‬زندگی به خوردن و خفتن و راه رفتن نیست !»‬

‫‪34‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ .2‬در عبارات زیر انواع فعل ماضی و مضارع را پیداکنید ‪.‬‬
‫‪ ‬همه ی آنچه در تحلیل های دشمنان این ملت و این کشور به عنوان نقطه ی مرکزی مشاهده می شود ‪.‬‬

‫‪ ‬متخصصان دانشمندان جهانی مجبور شده اند ؛ اعتراف کنند که جوانان ما با پشتوانه ی ایمان و همت و‬

‫غیرت ‪ ،‬توانسته اند استعداد جوشان و پنهان خود را آشکار کنند ‪.‬‬

‫‪ ‬وقتی جوان های ما خرمشهر را باز پس گرفته بودند ‪ ،‬اوایل ریاست جمهوری بنده بود ‪.‬‬

‫‪ ‬این ملت باید به وجود این همه جوان ‪ ،‬این همه استعداد و این همه دل پاک و نورانی ببالد ‪.‬‬

‫‪ ‬کژال ‪ ،‬صورت می خراشید زار می زد و می دوید ‪.‬‬

‫‪ ‬داشتم می رفتم که ناگهان دوستم را دیدم ‪.‬‬

‫تا ابد سبز سبز خواهم ماند‬ ‫‪ ‬گفت ‪ :‬باغی بزرگ خواهم شد‬

‫‪ .3‬در ابیات و عبارات زیر ‪ ،‬فعل امر ‪ ,‬دعایی ‪ ,‬نهی و نفی را مشخص کنید ‪.‬‬

‫هر که این آتش ندارد نیست باد‬ ‫‪ ‬آتش است این بانگ و نای و نیست باد‬

‫‪ ‬رو که در خانه ی خود بسته ایم ‪.‬‬

‫‪ ‬زهرا به خیابان نمی رود ‪.‬‬

‫‪ ‬باز ا و مرا مونس جان باش‬

‫‪ ‬زهرا به بازار نرو‬

‫‪ .4‬از مصدر های زیر فعل خواسته شده را بنویسید ‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫ماضی استمراری‬ ‫دوم شخص مفرد‬ ‫رسیدن‬

‫‪................................‬‬ ‫ماضی ساده‬ ‫اول شخص جمع‬ ‫شنیدن‬

‫ماضی بعید‬ ‫اول شخص مفرد‬ ‫بوییدن‬

‫ماضی التزامی‬ ‫سوم شخص جمع‬ ‫خندیدن‬

‫‪35‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫ماضی نقلی‬ ‫دوم شخص جمع‬ ‫خواندن‬

‫ماضی مستمر‬ ‫سوم شخص مفرد‬ ‫پوشیدن‬

‫مضارع اخباری‬ ‫سوم شخص جمع‬ ‫نشاندن‬

‫مضارع التزامی‬ ‫دوم شخص مفرد‬ ‫دیدن‬

‫مستقبل‬ ‫اول شخص جمع‬ ‫رفتن‬

‫ساختمان فعل ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫‪ ‬فعل ساده ‪ :‬یک قسمت معنا دار دارد ‪ .‬مانند ‪ :‬رفت ‪ ،‬آمد و ‪...‬‬

‫‪ ‬فعل غیر ساده ‪ .1 :‬فعل پیشوندی ‪ :‬مانند ‪ :‬باز آمد – فرو رفت – برگشت – ورافتاد‬
‫‪.2‬فعل مرکب ‪ :‬از دو قسمت معنادار درست شده است ‪ .‬مانند ‪ :‬مطالعه کرد – زمین خورد –‬
‫چشم پوشید – ایمان آورد و ‪.....‬‬

‫نکته ‪ :‬پیشوندهای فعل ساز ‪ :‬باز – بر – فرو – ور – در و ‪...‬‬


‫‪ ‬راه تشخیص فعل ساده از مرکب‬
‫اگر بین دو کلمه ی آخر جمله حرف ( را ) بیاوریم و معنی بدهد فعل ساده است و اگر معنی درست نباشد مرکب‬
‫است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬زهرا زمین خورد ـــــــــــــ زهرا زمین را خورد ‪ : .‬چون معنی نمی دهد فعل مرکب است ‪.‬‬
‫زهرا غذا خورد ــــــــــــــــ زهرا غذا را خورد ‪ :‬چون معنی میدهد فعل ساده است ‪.‬‬

‫آیـــــا می دانستید‪:‬‬

‫‪ .1‬برخی فعل های مرکب را عبارت های کنایی تشکیل می دهند ‪ .‬مانند ‪ :‬او از خواسته هایش چشم پوشید ‪.‬‬
‫او هیچ وقت دست از پا خطا نمی کند ‪.‬‬ ‫یا‬
‫‪ .2‬انواع فعل های ماضی ‪ ،‬مضارع ‪ ،‬مستقبل ‪ ،‬جزء فعل های ساده هستند ‪.‬‬

‫‪36‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫تـــمـــرین‬
‫‪ ‬در عبارات زیر ساختمان فعل را مشخص کنید ‪.‬‬
‫من به کارهای او ایمان آوردم ‪.‬‬
‫جامعه ی ما بحمداهلل از میلیون ها جوان دختر و پسر برخوردار است ‪.‬‬
‫در برخی مطبوعات یا رسانه ها از انحراف نسل جوان سخن می گویند ‪.‬‬
‫آینده با حرف ساخته نمی شود ‪.‬‬
‫دانش آموز خوب ‪ ،‬درس می خواند ‪.‬‬

‫صفـــت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به کلمه ای که حالت ‪ ،‬مقدار و یا یکی از ویژگی های اسم را بیان کند و یا توضیحی درباره ی آن دهد ‪ ،‬صفت‬
‫می گویند ‪.‬‬
‫‪ ‬ترکیب وصفـــی‬
‫به اسم ‪ +‬ــــِــ ‪ +‬صفت ‪ ،‬می گویند ‪ .‬مانند ‪ :‬دختر ِ زیبا‬
‫ن ک ت ه ‪ :‬به اسم قبل از صفت ‪ ،‬موصوف می گویند ‪.‬‬
‫‪ ‬ترکیب اضافی‬
‫به اسم ‪ +‬ـــِـــ ‪ +‬اسم ‪ ،‬می گویند ‪ .‬مانند ‪ :‬کتاب ِ زهرا‬
‫ن ک ت ه ‪ :‬در ترکیب اضافی به اسم اول مضاف و به اسم دوم مضاف الیه می گویند ‪.‬‬
‫‪ ‬راه تشخیص ترکیب وصفی از اضافی‬
‫‪ )1‬به صفت تر و ترین اضافه کنیم ‪ .‬مانند ‪ :‬زیباتر ‪ ،‬زیباترین‬
‫‪ )2‬بین موصوف و صفت (ـــِــ) را برداشته ( ی ) اضافه می کنیم ‪ .‬مانند ‪ :‬دختری زیبا‬
‫‪ )3‬ابتدای ترکیب« این» و آخر ترکیب « است » اضافه کرده و ( ــــِــ ) را بین موصوف و صفت برداریم ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬این دختر زیبا است ‪.‬‬
‫‪ )4‬بین موصوف و صفت « بسیار » و « خیلی » اضافه می کنیم ‪ .‬مانند ‪ :‬دختر بسیار زیبا‬

‫نکته ‪ :‬در هر ترکیب وصفی همیشه صفت به صورت مفرد می آید ولی موصوف می تواند مفرد یا جمع‬
‫دانش آموزان زرنگ‬ ‫بیاید ‪ .‬مانند ‪ :‬دانش آموز زرنگ‬
‫‪ ‬ترکیب وصفی مقلوب‬
‫گاهی جای اسم و صفت ( موصوف و صفت ) با هم عوض می شود و برای ما ترکیب وصفی مقلوب می سازند ‪.‬‬
‫مردِ نیک ‪ :‬نیک مرد‬ ‫مانند ‪ :‬زنِ پیر ‪ :‬پیرزن‬

‫‪37‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫انـــواع صفت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫د) صفت پرسشی‬ ‫ج) صفت شمارشی‬ ‫ب) صفت تعجبی‬ ‫الف ) صفت بیانی‬
‫و ) صفت اشاره‬ ‫ه) صفت مبهم‬

‫صفت بیانی که به چگونگی و خصوصیات اسم مانند ‪ :‬رنگ – جنس – شکل – قد – حجم – مقدار – ارزش و ‪....‬‬
‫می پردازد خود به چند نوع تقسیم می شود ‪:‬‬
‫‪ -3‬صفت بیانی مفعولی‬ ‫‪ -2‬صفت بیانی لیاقت‬ ‫‪-1‬صفت بیانی ساده‬
‫‪ -6‬صفت بیانی تفضیلی ( برتر )‬ ‫‪ -5‬صفت بیانی نسبی‬ ‫‪-4‬صفت بیانی فاعلی‬
‫‪ -7‬صفت بیانی عالی ( برترین )‬

‫‪ )1‬صفت بیانی ساده ‪ :‬خصوصویات و ویژگی موصوف را بیان می کند ‪.‬‬


‫مانند ‪ :‬دانش آموز زرنگ ‪ :‬خصوصیت و ویژگی زرنگی دانش آموز را بیان می کند ‪.‬‬
‫‪ )2‬صفت بیانی لیاقت ‪ :‬صفتی که قابلیت موصوف را برساند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬دیدنی ‪ ,‬گفتنی ‪ ,‬خوردنی‬ ‫طریقه ی ساخت ‪ :‬مصدر ‪ ( +‬ی )‬
‫‪ )3‬صفت بیانی مفعولی ‪ :‬صفتی که کار بر روی آن واقع شده است ‪.‬‬
‫دیدار – دیده‬ ‫بن ماضی ‪ +‬ه مانند ‪ :‬گفتار – گفته‬ ‫طریقه ی ساخت ‪ :‬بن ماضی ‪( +‬ار)‬
‫‪ )4‬صفت بیانی فاعلی ‪ :‬صفتی که موصوف خود را به شکل انجام دهنده ی کار تعریف می کند‬
‫الف) بن مضارع ‪ +‬ا ‪ /‬مانند ‪ :‬پویا – شنوا – دانا – گویا‬ ‫طریقه ی ساخت ‪:‬‬
‫ب) بن مضارع ‪ +‬نده ‪ /‬مانند ‪ :‬گوینده – شنونده – خواننده‬
‫ج) بن مضارع ‪ +‬ان ‪ /‬مانند ‪ :‬گریان – خندان – ناالن‬
‫د) بن مضارع ‪ +‬گر‪ /‬مانند ‪ :‬توانگر‬
‫ه) بن ماضی ‪ +‬ار ‪ /‬مانند ‪ :‬خواستار‬
‫و) بن ماضی ‪ +‬گر‪ /‬مانند ‪ :‬ریختگر‬
‫ز) بن ماضی ‪ +‬گار ‪ /‬مانند ‪ :‬آفریدگار‬

‫‪38‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ )5‬صفت بیانی نسبی ‪ :‬کسی یا چیزی را به کسی یا چیزی نسبت می دهد‬
‫اسم ‪ +‬ی ‪ /‬مانند ‪ :‬شیرازی‬ ‫طریقه ی ساخت ‪:‬‬
‫اسم ‪ +‬ین ‪ /‬مانند ‪ :‬زرین‬
‫اسم ‪ +‬انه ‪ /‬مانند ‪ :‬دخترانه‬
‫اسم ‪ +‬گانه ‪ /‬مانند ‪ :‬بچه گانه‬
‫اسم ‪ +‬ینه ‪ /‬مانند ‪ :‬زرینه‬
‫اسم ‪ +‬گان ‪ /‬مانند ‪ :‬مهرگان‬
‫‪ )6‬صفت بیانی تفضیلی (برتر) ‪ :‬صفتی است که موصوفی را در صفتی مشترک با یک یا چند موصوف دیگر‬
‫می سنجد ‪.‬‬
‫طریقه ی ساخت ‪ :‬صفت بیانی ساده ‪ +‬تر ‪ /‬مانند ‪ :‬خوب تر و زرنگ تر‬
‫‪ )7‬صفت بیانی عالی ( برترین ) ‪ :‬صفتی است که موصوفی را در صفتی مشترک با همه ی موصوف ها ی هم‬
‫جنس می سنجد ‪.‬‬
‫طریقه ی ساخت ‪ :‬صفت بیانی ساده ‪ +‬ترین ‪ /‬مانند ‪ :‬خوب ترین و زرنگ ترین‬

‫ب) صفت تعجبی ‪ :‬طریقه ساخت ‪ ( :‬چه ) یا ( عجب ) ‪ +‬اسم‬


‫عجب هوایی داره اصفهان !‬ ‫مانند ‪ :‬چه سری ! چه دمی !‬

‫ج) صفت شمارشی‪ :‬طریقه ی ساخت (اعداد یک تا بینهایت ) ‪ +‬اسم‬


‫مانند ‪ :‬سه پرنده – پنج نفر – دانش آموزششم‬

‫د) صفت پرسشی ‪ :‬طریقه ی ساخت ‪ ( :‬کدام ) ‪ ( ،‬چند ) ‪ ( ،‬چگونه ) و ( چی ) ‪ +‬اسم‬


‫چند دانش آموز‬ ‫مانند ‪ :‬کدام داستان ؟‬

‫ه) صفت مبهم ‪ :‬طریقه ی ساخت ‪ ( :‬بهمان)‪ ( ،‬فالن ) ‪ ( ،‬دگر ) ‪ ( ،‬هیچ ) ‪ ( ،‬برخی ) ‪ ( ،‬چندین ) ‪ ( ،‬هر ) ‪ +‬اسم‬
‫مانند ‪ :‬هر فرد ‪ ،‬فالن آدم ‪ ،‬هیچ کس‬

‫و) صفت اشاره ‪ :‬طریقه ی ساخت ‪ ( :‬این ) ‪ ( ،‬آن ) ‪ ( ،‬همین ) ‪ ( ،‬همان ) ‪ +‬اسم‬
‫مانند ‪ :‬آن دانش آموز ‪ ،‬این دختر‬

‫‪39‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫تــمریـــن‬
‫‪-1‬در عبارت زیر موصوف و صفت را پیدا کنید ‪.‬‬
‫به شما جوانان به عنوان فرزندان عزیز و پاره های دل این ملت ‪ ...‬می گویم‬
‫دشمنان این ملت می کوشند که این نسل جوان و پرشور و آینده ساز را از راه های مختلف برای ساختن ایران آباد‬
‫و آزاد و مؤمن و پاکیزه ی آینده ‪ ،‬ناتوان کنند ‪.‬‬
‫‪-2‬در ترکیب های زیر انواع صفت را پیدا کنید ‪.‬‬
‫گفته ی امام ‪:‬‬ ‫کشور ساختنی ‪:‬‬ ‫جوان مؤمن ‪:‬‬
‫مهربان ترین مردم ‪:‬‬ ‫فرصت خوبتر‪:‬‬ ‫چشمه ی جوشان ‪:‬‬
‫چهار جوان پویا ‪:‬‬ ‫فالن ارتش‪:‬‬ ‫چه کشور خوبی!‪:‬‬
‫آن ملت غیور‪:‬‬

‫نکته ی دوم درس سوم *********************‬


‫زبان و ادبیات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به این اندرز خردمندانه توجه کنید ‪ (:‬تا انسان سخن نگوید ‪ ،‬عیب های شخصیتی و نقاط ضعفش را نخواهد فهمید ‪).‬‬
‫حاال به این کالم سعدی توجه کنید ‪ ( :‬زبان در دهان ای خردمند چیست ؟‪ /‬کلید در گنج صاحب هنر‬
‫چو در بسته باشد چه داند کسی ‪ /‬که جوهر فروش است یا پیله ور )‬
‫با مقایسه ی این دو عبارت ‪ ،‬می توان گفت که هر دو یک مقصود دارند ؛ هر دو درباره ی کم سخنی سفارش‬
‫می کنند ولی در عبارت نخست ‪ ،‬آن چه مورد توجه قرار میگیرد ‪ ،‬پیام است ‪ .‬حال آنکه عبارت دوم ‪ ،‬عالوه بر پیام‬
‫شکل و شیوه ی بیان هم توجه خواننده یا شنونده را به خود جلب می کند ‪.‬‬

‫‪ ‬عبارت نخست یک عبارت زبانی است و عبارت دوم یک عبارت ادبی ‪.‬‬
‫‪ ‬هر گاه نویسنده قصد داشته باشد عالوه بر رساندن پیام ‪ ،‬احساس لذت و خوشی را به خواننده منتقل کند ‪،‬‬
‫از زبان ادبی استفاده می کند‬
‫‪ ‬در عبارت های زبانی ‪ ،‬از کلمات و جمالت ساده استفاده می شود تا مقصود نویسنده به راحتی به خوانده‬
‫منتقل شود ‪.‬ولی در عبارت های ادبی ‪ ،‬از آرایه های ادبی ( تشبیه ‪ ,‬تشخیص ‪ ,‬تضاد ‪ ,‬مراعات النظیر ‪ ,‬ضرب‬
‫المثل و ‪ )..‬استفاده می شود و به عالوه واژگانی خوش تراش و خوش آهنگ نیز به کار می رود ‪.‬‬

‫‪40‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬هر گاه بخواهیم مقصود خود را بیان کنیم ‪ ،‬از (زبان) استفاده می کنیم اما وقتی بخواهیم همان مقصود و‬
‫منظور را زیباتر و تأثیر گذارتر بگوییم ‪ ،‬از( ادبیات) استفاده می کنیم ‪.‬‬

‫تــــمریـــن‬
‫‪-1‬در کدام یک از جمله ها و عبارت های زیر ‪ ،‬زبان یا ادبیات ‪ ،‬استفاده شده است ؟‬

‫‪ ‬در یکی از سال های نوجوانی که کنجکاوی و خستگی ناپذیری داشتم ‪ ،‬برای فرا گرفتن و فهمیدن و به‬
‫ویژه برای کشف کردن ‪ ،‬سری به طبیعت روستا زدم ‪.‬‬
‫‪ ‬کودکان پر نشاط ‪ ،‬گل بوته ها و نوجوانان امیدوار ذرت ها در گوش نسیم آمین می گفتند ‪.‬‬

‫‪-2‬با توجه به نمونه های آورده شده ‪ ،‬جمله های زبانی زیر را به جمله های ادبی تبدیل و باز نویسی کنید ‪.‬‬

‫مثال ‪ :‬باد می وزد و درختان حرکت می کنند ‪( .‬زبانی )‬

‫درختان دست به دعا برداشتند ‪ ( .‬ادبی )‬

‫‪ ‬باران بارید‪ (.‬جمله ی زبانی )‬

‫‪.......................................................................................................... .............................................................‬‬

‫‪ ‬آسمان گریست ‪ ( .‬جمله ی ادبی )‬

‫‪..................................................................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬یک قطره شبنم از روی برگ چکید ‪.‬‬

‫‪......................................................................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬هنگام طلوع خورشید آسمان را نگاه کردم ‪.‬‬

‫‪.......................................................................................................................................................................‬‬

‫‪41‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫نکـــــته امــالیـی‬

‫در نوشتن امال به نحوه ی تلفظ و مطابقت آن با شکل نوشتاری دقت شود ‪.‬‬
‫پس از پایان امال ‪ ،‬متن را یک بار مرور کنید ‪.‬‬

‫تــــمریــن‬
‫‪-1‬با توجه به معنی و مفهوم جمله ‪ ،‬گزینه ی صحیح را انتخاب کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬این ها چرا ‪ ...............................‬و پاکدامنی و پارسایی جوانان را نمی بینند ‪ ( .‬سالح – صالح )‬
‫‪ ‬بحمداهلل برخورداری از میلیون ها جوان دختر و پسر ‪ .....................‬افتخار برای ملت ماست ‪ (.‬مایع – مایه )‬
‫‪-2‬در هر جمله ‪ ،‬امالی درست را انتخاب کنید و دور آن خط بکشید ‪.‬‬
‫‪ ‬جوان و نوجوان ‪ ،‬چشمه ی جوشان نیرو و ( استعداد – اصتعداد) است ‪.‬‬
‫‪ ‬جوانان و نوجوانان ما اهل فکر کردن ‪،‬دریافتن و ( تهلیل – تحلیل ) کردن هستند ‪.‬‬
‫‪ ‬اما به ( رقم – رغم ) تالش های دشمنان ‪ ،‬واقعیت عکس این است ‪.‬‬
‫‪( ‬متخصصان – متخسسان ) و دانشمندان جهانی مجبور شدند ؛ اعتراف کنند که جوانان مابا پشتوانه ی ایمان‬
‫( همت – حمت ) و غیرت ‪ ،‬توانسته اند استعداد جوشان و پنهان خود را آشکار کنند ‪.‬‬

‫نکـــــته ی نگارشی‬

‫تصــویر نویسی‬
‫در تصویر نویسی ‪ ،‬دقت و توجه الزم به جزئیات تصاویر ( رنگ – شکل – اندازه – جهت – نور و لطافت و ‪) ...‬‬
‫است تا بتوان از دل تصاویر موضوعاتی را مشخص و سپس از بین موضوعات مشخص شده یک موضوع را انتخاب‬
‫کرد ‪.‬‬
‫عالقه مندی به موضوع هم در نوشته مؤثر است ‪.‬‬
‫گاهی الزم است در ارتباط با تصاویر یا موضوع شنیداری ‪ ،‬صداهایی را در ذهن مجسم کرد و درباره ی آن چند بند‬
‫نوشت ‪.‬‬
‫باید توجه داشت جزئیاتی را که در تصویر دیده ایم و یا در صدا شنیده ام را در نوشته ی خود بیاوریم ‪ .‬فراموش‬
‫نکنید که عالئم نگارشی را هم به صورت مناسب و صحیح در نوشته های خود به کار ببریم ‪.‬‬

‫‪42‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫درســـت نویـــسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫به عبارات زیر توجه کنید‪:‬‬
‫الف ) معلم نگارش زهرا را صدا زد و از او خواست ‪ ،‬نوشته اش را بخواند ‪.‬‬
‫ب) معلم نگارش ‪ ،‬زهرا را صدا زد و از آن خواست ‪ ،‬نوشته اش را بخواند ‪.‬‬
‫جمله ( الف ) صحیح است ‪ .‬ضمیر ( آن ) معموالً برای اشیا به کار می رود و گاهی در حالت جمع به جای اشخاص‬
‫هم می آید ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬دانش آموزان امروز به مدرسه نیامدند ‪،‬آن ها به گردش علمی رفتند ‪.‬‬

‫تــــمریــن‬
‫جمله های زیر را ویرایش کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬مربی ‪ ،‬دستیارش را صدا زد از آن خواست ‪ ،‬بچه ها را برای تمرین آماده کند ‪.‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬این دوچرخه را دوست دارم ؛ زیرا او دوچرخه ی دوران کودکی من است ‪.‬‬
‫‪...........................................................................................................................................................................‬‬

‫نکتــه از شعــر راز شکوفایی ــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫کلمات مترادف ( هم معنی )‬
‫علت وجود واژه های هم معنی یا مترادف درزبان فارسی چیست ؟‬
‫تعداد زیادی از کلمات موجود در زبان فارسی از زبان فارسی دیگر ‪ ،‬به ویژه زبان عربی وارد زبان فارسی شده اند ؛‬
‫عالوه بر این بعضی از واژه ها هم ‪ ،‬از زبان فارسی قدیم ‪ ،‬وارد زبان امروزی شده که الزم است معنی آنها را بدانیم‬
‫و در نوشته و سخن خود به کار ببریم ‪.‬‬
‫گاهی در زبان فارسی ‪ ،‬برای یک مفهوم ‪ ،‬چند واژه ی نزدیک به هم وجود دارد ؛ مانند ‪ :‬رسا ‪ ،‬روشن ‪ ،‬آشکار‬
‫شناخت این واژه ها و معنی آن ها ‪ ،‬ما را در سخن گفتن و نوشتن توانا می کند ‪ .‬پس سعی کنیم اگر برای یک واژه‬
‫چند معنی آمده ‪ ،‬همه ی آنها را یاد بگیریم تا هنگام نوشتن ‪ ،‬واژه های زیادی در ذهن داشته باشیم و هر کدام را‬
‫در جایگاه خاص خود به کار ببریم ‪.‬‬

‫تــــمریـــن‬
‫‪-1‬در هر جمله برای واژه ی نوشته شده ‪ ،‬یک مترادف پیدا کنید و در جای خالی بنویسید ‪.‬‬
‫‪ ‬اعتراف ‪ ..................................... :‬من روی حرف خود اصرار می کنم ‪ /‬در مثنوی و در غزل اقرار می کنم ‪.‬‬
‫‪ ‬متعال ‪ ....................................... :‬خداوند بزرگ و بلند مرتبه را به خاطر این نعمت سپاس گزاریم ‪.‬‬
‫‪ ‬کج روی ‪ ................................... :‬خوشبختانه در پیشبرد این هدف ‪ ،‬انحراف بزرگی رخ نداد و همه چیز‬
‫قابل جبران است ‪.‬‬

‫‪43‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬تکیه گاه ‪ .......................... :‬جوانان ما با پشتوانه ی ایمان و همت و غیرت ‪ ،‬توانسته اند استعداد خود را‬
‫آشکار کنند ‪.‬‬
‫‪-2‬واژه های زیر را بر اساس هم خانواده بودن به سه دسته تقسیم کنید ‪.‬‬
‫افتخار‬ ‫عکس‬ ‫صادق‬ ‫صدیق‬ ‫انعکاس‬
‫صداقت‬ ‫تصدیق‬ ‫معکوس‬ ‫فاخر‬ ‫تفاخر‬
‫دسته ی اول ‪:‬‬
‫دسته ی دوم ‪:‬‬
‫دسته ی سوم ‪:‬‬

‫نهاد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫نهاد کلمه یا گروهی از کلمات هستند که در مورد آن خبر می دهیم ؛ یعنی (صاحب خبر )که معموالً در اول جمله‬
‫می آیند ‪.‬‬

‫ن ک ت ه ‪ :‬گاهی نهاد بیش از یکی است که به آن گروه نهادی می گویند ‪.‬‬


‫گروه نهادی‬ ‫مانند ‪ :‬دوستان خوب ما ‪ ،‬از راه رسیدند ‪.‬‬

‫برای پیدا کردن نهاد به اول فعل ( چه چیزی ؟ ) یا ( چه کسی ؟) اضافه می کنیم و نهاد را به دست می آوریم ‪.‬‬
‫چه کسی دربازد ؟ درویش ( نهاد )‬ ‫مانند ‪ :‬درویش ‪ ،‬آخرتش را به دنیا در بازد ‪.‬‬
‫چه چیزهایی افتادند ؟ سنگ ها ( نهاد )‬ ‫سنگ ها از باالی کوه به پایین افتادند ‪.‬‬
‫‪ ‬انـــواع نهــاد‬
‫‪ .4‬نهاد غیرفاعلی‬ ‫‪ .3‬نهاد فاعلی‬ ‫‪ .2‬نهاد پیوسته ( پنهان )‬ ‫‪.1‬نهاد جــدا‬
‫نهاد جدا‬ ‫‪ .1‬نهاد جدا ( مستقل ) ‪ :‬در جمله مشخص است ‪ .‬مانند ‪ :‬زهرا به مدرسه می رود ‪.‬‬

‫‪. 2‬نهاد پیوسته ( پنهان ) ‪ :‬همان شناسه ها هستند که به آخر فعل می چسبند و چون مخفی هستند به آنها پنهان‬
‫نهاد پیوسته ( پنهان )‬ ‫می گویند ‪ (.‬ــَ م ‪ ،‬ی‪ ،‬ــــَ د ‪ ،‬یم ‪ ،‬ید ‪ ،‬ند ) مانند ‪ :‬حتماً به مسافرت می رویم ‪.‬‬

‫‪.3‬نهاد فاعلی ‪ :‬وقتی فعل در جمله داللت بر انجام کاری بکند نهاد جمله ( فاعلی ) است ‪.‬‬
‫نهاد فاعلی‬ ‫مانند ‪ :‬زهرا درس می خواند ‪.‬‬

‫‪44‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪.4‬نهاد غیر فاعلی ‪ :‬وقتی فعل در جمله داللت بر روی دادن حالتی بکند ‪ ،‬نهاد جمله ( غیرفاعلی ) است ‪.‬‬
‫نهاد غیرفاعلی‬ ‫مانند ‪ :‬هوا طوفانی شد ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬به نهاد غیر فاعلی ( مسندٌ الیه ) می گویند ‪.‬‬


‫‪ ‬شکل قرار گرفتن نهاد و گزاره در جمله‬
‫‪ .1‬نهاد ‪ +‬گزاره ‪ :‬مثنوی موالنا ‪ ،‬بهترین شاهد برای سخن دل ماست ‪.‬‬
‫گزاره‬ ‫نهاد‬
‫‪ .2‬گزاره ‪ +‬نهاد ‪ :‬گشت غمناک دل و جان عقاب‬
‫نهاد‬ ‫گزاره‬
‫‪ .3‬گزاره ‪ +‬نهاد ‪ +‬گزاره ‪ :‬پس از ظهور اسالم ‪ ،‬تمدن عظیمی به وجود آمد ‪.‬‬
‫گزاره‬ ‫نهاد‬ ‫گزاره‬

‫گزاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫گزاره خبری است که درباره ی نهاد داده می شود ‪.‬‬

‫نکات مهم ‪:‬‬


‫‪ ‬مهم ترین قسمت گزاره فعل است و فعل همیشه در قسمت گزاره قرار دارد ‪.‬‬
‫‪ -3‬مسند‬ ‫‪ -2‬متمم‬ ‫‪ ‬در قسمت گزاره سه حالت وجود دارد ‪ -1 :‬مفعول‬

‫تــمریـــن‬
‫‪-1‬در ابیات و عبارت های زیر ‪ ،‬نهاد و انواع آن را پیدا کنید ‪.‬‬

‫‪ ‬فجر تا سینه ی آفاق شکافت ‪ /‬چشم بیدار علی خفته نیافت‬


‫‪ ‬صدها سال پیش از آن در چنان روزی ‪ ،‬بزرگ ترین بانوی عالم ‪ ،‬متولد شده بود ‪.‬‬
‫‪ ‬توانا بود هر که دانا بود‪ /‬دل پیر برنا بود‬
‫‪ ‬به گفتار پیغمبرت راه جوی ‪ /‬دل از تیرگی ها بدین آب شوی‬
‫‪ ‬ادبا و عرفا و سخنوران ایرانی ‪ ،‬حقایق اسالمی را با جامه ی زیبا ی شعر و به نحو احسن آرایش داده اند ‪.‬‬
‫‪ ‬در این کرانه که باران داغ می بارد ‪ /‬به چشم ما گل بی داغ کمتر از خار است‬
‫‪ ‬در سراسر عالم اسالم و از جمله در بسیاری از شهرهای ایران ‪ ،‬مدرسه های بزرگی به نام نظامیه ایجاد کرد‬

‫‪45‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪-2‬در ابیات و عبارات زیر گزاره را مشخص کنید ‪.‬‬

‫‪ ‬من قلب کوچولویی دارم ‪.‬‬


‫‪ ‬اسالم ‪ ،‬روح تازه ای به ایران بخشید ‪.‬‬
‫به جرئت کرد روزی بال و پر باز‬ ‫‪ ‬کبوتر بچه ای با شوق پرواز‬
‫ز تو سعی و عمل باید ‪ ،‬ز من پند‬ ‫‪ ‬نگردد شاخک بی بن برومند‬

‫آرایه ی مراعات النظیرـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫آوردن چند کلمه از یک مجموعه که با هم تناسب داشته باشد و از یک خانواده محسوب شوند را مراعات النظیر یا‬
‫تناسب گویند ‪ .‬البته این آرایه بیش از هر آرایه ی دیگری در شعر و نثر فارسی به کار رفته است ‪ .‬همچنین‬
‫واژه هایی که در شعر و نثر از یک جنس هستند ‪ ،‬با هم تشکیل شبکه معنایی ( مراعات النظیر) را می دهند ‪.‬‬
‫تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری‬ ‫مانند ‪ :‬ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند‬
‫آرایه ی مراعات النظیر‬

‫تـــمریــن‬
‫در ابیات و عبارات زیر آرایه ی مراعات النظیر را مشخص کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬نوجوانی دوره ی انتقال از کودکی به بزرگسالی است ‪.‬‬
‫خبری گفته و غمگین ‪ ،‬دل فرهاد کنید‬ ‫‪ ‬بیستون بر سر راه است ‪ ،‬مباد از شیرین‬
‫گویی بهشت آمده از آسمان فرود‬ ‫‪ ‬کز سبزه و بنفشه و گل های رنگارنگ‬
‫چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد‬ ‫‪ ‬ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد‬
‫ذکر تو کنند در آسمان ها‬ ‫‪ ‬سیمرغ و عقاب و باز و شاهین‬

‫استعاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫قبالً با آرایه ی تشبیه آشنا شدید ‪ ،‬اکنون می خواهیم با استعاره آشنا شوید ‪.‬‬
‫تعریف استعاره ‪ :‬آن است که گوینده ‪ ،‬یکی از دو طرف تشبیه ( مشبه – مشبه به ) را بگوید و به آن طرفی که‬
‫نیاورده ‪ ،‬اشاره داشته باشد ‪.‬‬
‫‪ ‬مانند ‪ :‬ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد ‪ /‬دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد‬
‫استعاره از پیامبر (ص )‬
‫‪ ‬نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ‪ /‬به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد‬
‫استعاره از پیامبر ( ص) ایشان بسیار زیبا رو بوده اند‬
‫‪ ‬ناشناسی که به تاریکی شب ‪ /‬می برد شام یتیمان عرب‬
‫استعاره از حضرت علی (ع)‬

‫‪46‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫تـــمرین‬
‫در ابیات و عبارات زیر تشبیه و استعاره را پیدا کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬الهی بر کِشته های ما جز باران رحمت خود مبار‬
‫‪ ‬خوب‪ ....‬حاال دیگر قلبم مثل یک شهر بزرگ شده است ‪.‬‬
‫مثل نوری در دل آیینه است‬ ‫‪ ‬مهربان و ساده و بی کینه است‬

‫نکـــــته امــالیـی‬

‫‪ )1‬کتاب درسی فارسی می تواند یکی از منابع شناخت امالی واژگان باشد ‪.‬‬
‫‪ )2‬یکی از راه های تقویت امال ‪ ،‬پرورش مهارت خوب گوش دادن است ‪.‬‬

‫تــمرین‬
‫غلط های امالیی را در عبارات زیر پیدا کنید و درست آنها را بنویسید‬
‫‪ ‬تمیزی و پاکیزه گی ‪ ،‬آراستگی و پاکدلی ‪ ،‬ما را با زیبایی های جهان پرشکوه الهی ‪ ،‬همراه و همسایه‬
‫می کند ‪.‬‬
‫روز و شب زاعر حرم باشیم‬ ‫‪ ‬توی گل دسته ی یک گنبد‬
‫‪ ‬محارت های دل نشین ‪ /‬کم حوصله گی ‪ /‬حصرت و عاه‬

‫نکـــــته ی نگارشی‬

‫درست نویسی‬
‫به دو جمله ی زیر توجه کنید ‪:‬‬
‫الف) من و فاطمه به کتابخانه ی عمومی شهر رفتیم و یک ساعت در آنجا مطالعه کردیم ‪ .‬روز بعد من با معلم و‬
‫دانش آموزان ‪ ،‬به کتابخانه ی عمومی رفتیم ‪.‬‬
‫ب) من و فاطمه به کتابخانه ی عمومی شهر رفتیم و یک ساعت در آنجا مطالعه کردم ‪ .‬روز بعد من با معلم و‬
‫دانش آموزان ‪ ،‬به کتابخانه ی عمومی رفتیم ‪.‬‬

‫‪47‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫توجه ‪ :‬جمله ی الف صحیح است زیرا ‪:‬‬
‫‪ .1‬برای نهاد مفرد فعل به صورت مفرد می آید ‪ /.‬مانند ‪ :‬من به مدرسه رفتم‬
‫‪ .2‬برای نهاد جمع فعل به صورت جمع می آید ‪ /.‬مانند ‪ :‬ما به مدرسه رفتیم ‪.‬‬
‫‪ .3‬برای ( نهاد مفردی که همراه شخص دیگری ) باشد و بین آنها (و) بیاید ‪ ،‬فعل به صورت جمع می آید ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬من و حسن به مدرسه رفتیم ‪.‬‬
‫‪ .4‬برای ( نهاد مفردی که همراه شخص دیگری ) باشد و بین آنها ( با ) بیاید ‪ ،‬فعل با کلمه ی قبل از (با )‬
‫هماهنگ است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬من با حسن به مدرسه رفتم ‪ / .‬ما با حسن به مدرسه رفتیم ‪ / .‬من با دانش آموزان به مدرسه رفتم ‪/.‬‬
‫دانش آموزان با من به مدرسه آمدند ‪.‬‬

‫تــــمرین‬
‫جمله های زیر را ویرایش کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬پروانه ‪ ،‬در میان گل ها چرخیدند ‪.‬‬

‫‪ ‬ملکه با زنبورهای عسل به سمت باغ گل ها ‪ ،‬پرواز کردند ‪.‬‬

‫‪ ‬دانش آموز و معلم ‪ ،‬در کالس مهارت نوشتاری می نوشت ‪.‬‬

‫کــارگــاه نویسـندگی‬

‫یکی از راه های تمرین و تقویت نویسندگی ‪ ،‬بازنویسی شعر یا نثر ‪ ،‬به زبان فارسی امروزی است ‪ .‬گاهی بعضی از‬
‫نویسندگان ‪ ،‬شعری یا داستانی را به شکل ساده تری می نویسند تا برای سایر خوانندگان از جمله کودکان و‬
‫نوجوانان مناسب باشد ؛ به این کار نویسنده ‪ ،‬بازنویسی می گویند ‪.‬‬
‫در سال های قبل در کتاب فارسی یا در کتاب های داستان نمونه ای از بازنویسی را دیده اید ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬داستان آرش کمانگیر که از شاهنامه ی فردوسی بازنویسی شده است ‪.‬‬
‫یا‬
‫مرحوم « مهدی آذریزدی» قصه های کلیله و دمنه و مرزبان نامه و قصه های مثنوی را به زبان فارسی امروزی برای‬
‫استفاده ی کودکان و نوجوانان با عنوان « داستان های خوب برای بچه های خوب» بازنوسی کرده است ‪.‬‬

‫‪48‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫برای باز نویسی بعد از خواندن متن ‪ ،‬باید معنی کلمات دشوار آن را از لغت نامه پیدا کنیم و متن را به زبان‬
‫ساده ی امروزی بنویسیم ‪.‬‬

‫تــــمرین‬
‫حکایت اندرز پدر را به زبان ساده ی امروزی بازنویسی کنید ‪.‬‬
‫‪......................................................................................................... .....................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪................................................................................................................... ...........................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪............................................................................................................................. .................................................‬‬

‫‪............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪49‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫خـــــود آزمایــی‬

‫‪-1‬در عبارت « در خیابان پر رفت و آمد ‪ ،‬غالباً در قسمت سواره رو ‪ ،‬جابه جا ‪ ،‬خط های سفیدی ‪ ،‬رسم و‬
‫عالمت گذاری شده است‪ » .‬چند فعل دارد ‪.‬‬
‫‪ )4‬چهارتا‬ ‫‪ )3‬سه تا‬ ‫‪ )2‬دوتا‬ ‫‪)1‬یکی‬
‫‪-2‬شخص فعل کدام گزینه با بقیه متفاوت است ؟‬
‫‪ )1‬این ها چرا شور وشعور جوانان را نمی بینند ؟‬
‫‪ )2‬جوانان ما خرمشهر را باز پس گرفته بودند ‪.‬‬
‫‪ )3‬باید کار کنید ؛ آن هم کار هوشمندانه و برخوردار از پشتوانه ی ایمان‬
‫‪ )4‬دشمنان ما نمی خواهند درس خواندن ‪ ،‬حفظ ایمان و رستگاری جوانان را‬
‫‪-3‬فعل کدام گزینه دوم شخص جمع نیست ؟‬
‫‪ )2‬آیا آب نوشیدید؟‬ ‫‪)1‬سیاهی نزدیک تر رسید‬
‫‪ )4‬دوباره زمین را بنکرید ‪.‬‬ ‫‪ )3‬با نسیم همراه شوید‬
‫‪-4‬کدام کزینه ترکیب وصفی است ؟‬
‫‪ )4‬پشتوانه ی ایمان‬ ‫‪ )3‬مایه ی افتخار‬ ‫‪ )2‬هیئت جهانی‬ ‫‪)1‬استحکامات دشمن‬
‫‪-5‬کدام گزینه ‪ ،‬سوم شخص مفرد نمی تواند‪،‬باشد ؟‬
‫‪ )4‬می آفرید‬ ‫‪ )3‬می بُرید‬ ‫‪ )2‬می دوزید‬ ‫‪)1‬می خرید‬
‫‪ -6‬کدام گزینه را می توان جمله ی ادبی به حساب آورد ؟‬
‫‪ )1‬ملت ما باید به وجود این جوانان افتخار کند ‪.‬‬
‫‪ )2‬وضع شما با یک سال پیش ‪ ،‬از زمین تا آسمان تفاوت کرده است ‪.‬‬
‫‪ )3‬امروز دشمنان نمی خواهند دانشگاه و درس و مدرسه باشد ‪.‬‬
‫‪ )4‬درستان را خوب بخوانید و قدر دوران جوانی تان را بدانید ‪.‬‬
‫‪ -7‬واژگان کدام گزینه برای پر کردن جاهای خالی در عبارت زیر مناسب تر است ؟‬
‫« به ‪ .................‬شما نیست ؛ از همین راهی که آمده اید ‪ ،‬برگردید و به دوستانتان هم بگویید ‪ ...................‬را‬
‫زمین بگذارند ‪ ......................... .‬شما این است و من خیرخواه شمایم ؛ به ‪ .....................‬کارتان بیندیشید و به‬
‫مردم خوبی کنید ‪».‬‬

‫‪50‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ )2‬صالح – سالح – مصلحت – اصالح‬ ‫‪)1‬سالح – صالح – مصلحت – اصالح‬
‫‪ )4‬صالح – سالح – مصلحت – اسالح‬ ‫‪ )3‬صالح – سالح – مسلحت – اسالح‬
‫‪ -8‬واژگان کدام گزینه ‪ ،‬تماماَ هم خانواده ی کمات (اعتراف – اشتباه – استحکامات – نقطه ) است ؟‬
‫‪ )2‬تعریف – شباهت – محاکم – نقاط‬ ‫‪)1‬معروف – اشباح‪ -‬محکوم – منطقه‬
‫‪ )4‬عارف – شهاب – حکمت – منقوط‬ ‫‪ )3‬معرفت – تشابه – تحکیم – مناطق‬
‫‪ -9‬کدام گزینه ‪ ،‬اضافه ی تشبیهی است ؟‬
‫‪ )2‬استعداد جوشان و پنهان‬ ‫‪)1‬چشمه ی جوشان استعداد‬
‫‪ )4‬تالش های دشمنان اسالم‬ ‫‪)3‬پرچم برافراشته ی اسالم‬
‫‪ -10‬در کدام گزینه آرایه ی تشبیه به کار نرفته است ؟‬
‫‪ )2‬مثل یک چشمه سار ‪ ،‬جاری شو‬ ‫‪)1‬آسمان مثل یک تبسم شد‬
‫‪ )]4‬مثل یک شاخه گل جوانه بزن‬ ‫‪ )3‬زندگی برتو می زند لبخند‬
‫‪ -11‬در کدام گزینه ‪ ،‬نهاد جمله به درستی مشخص شده است ؟‬
‫‪ )2‬در کتابی بهار معنا شد‬ ‫‪)1‬بر درختی ‪ ،‬شکوفه ای خندید‬
‫‪ )4‬زندگی برتو می زند لبخند‬ ‫‪ )3‬باز چشم جوانه ای باز شد‬
‫‪ -12‬در کدام گزینه تناسب نهاد و فعل رعایت شده است ؟‬
‫‪ )4‬من با تو می مانیم‬ ‫‪ )3‬ایشان و شما بروند‬ ‫‪ )2‬تو با من بیا‬ ‫‪)1‬او با تو آمدید‬
‫‪ -13‬نهاد کدام گزینه از جمله حذف شده است ؟‬
‫‪ )1‬هنگام ورزش کردن ‪ ،‬خون سریع تر در بدن می گردد ‪.‬‬
‫‪ )2‬ز سستی کژی زاید و کاستی‬
‫‪ )3‬در روزگاران پیشین ‪ ،‬کودکان را در سپیده دم به ورزش وا می داشتند ‪.‬‬
‫‪ )4‬هر روز کودکان ‪ ،‬پس از تمرین های صبحگاهی به دبستان می رفتند ‪.‬‬
‫‪ -14‬اگر کلمات بیت « بهتر از هر چه هست در دنیا ‪ /‬با خدا راز گفتنت امروز » را مرتب بنویسیم ‪،‬آخرین‬
‫واژه کدام است ؟‬
‫‪ )4‬هر چه‬ ‫‪ )3‬امروز‬ ‫‪ )2‬هست‬ ‫‪)1‬بهتر‬
‫‪ -15‬بیت « با بهاری که میرسد از راه ‪ /‬سبز شو تازه شو بهاری شو » چند جمله است ؟‬
‫‪ )4‬پنج‬ ‫‪ )3‬چهار‬ ‫‪ )2‬سه‬ ‫‪)1‬دو‬
‫‪ -16‬در عبارت زیر کدام کلمه فعل نیست ؟‬
‫« تا می توانیم ‪ ،‬بیاموزیم ‪ ،‬این همه کتاب خوب و مطالب آموختنی ما را به سوی خود می خوانند‪» .‬‬

‫‪51‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ )4‬می خوانند‬ ‫‪ )3‬آموختنی‬ ‫‪ )2‬بیاموزیم‬ ‫‪)1‬می توانیم‬
‫‪ -17‬بن مضارع « سوختن » و « ساختن » به ترتیب در کدام گزینه آمده است ؟‬
‫‪ )4‬سوز – ساز‬ ‫‪ )3‬سوخت – ساخت‬ ‫‪ )2‬ساز – سوز‬ ‫‪)1‬سوز – ساخت‬
‫‪ -18‬در عبارت زیر ‪ ،‬کدام گزینه ‪ ،‬گزاره است ؟‬
‫« جرم ها و جنایات و اختالفات ملل و جنگ ها ‪ ،‬نتیجه ی خواهندگی است ؛ نتیجه ی حرص و طمع بیش از حد‬
‫است‪».‬‬
‫‪ )2‬بیش از حد است‬ ‫‪)1‬جرم ها و جنایات و اختالفات ملل و جنگ ها‬
‫‪ )4‬جرم ها و جنایات‬ ‫‪ ) 3‬نتیجه ی خواهندگی است‬
‫‪ -19‬در کدام بیت ‪ ،‬نهاد ‪ ،‬درست مشخص نشده است ؟‬
‫‪ )1‬به قبرستان گذر کردم کم و بیش ‪ /‬بدیدم قبر دولتمند و درویش‬
‫‪ )2‬چو فردا نامه خوانان ‪ ،‬نامه خوانند ‪ /‬تو را نامه خواندن ننگت آید‬
‫‪ )3‬به هوش باش که ایران ‪ ،‬تو را پیام دهد ‪ /‬تو را پیام به صد عز و احترام دهد‬
‫‪ )4‬گلزار ز عیش ‪ ،‬الله باران شد ‪ /‬سلطان زمین و آسمان آمد‬
‫‪ -20‬در بیت زیر چند مجموعه ی مراعات النظیر به کار رفته است ؟‬
‫« همه در چشمه ی مهتاب ‪ ،‬غم از دل شویند ‪ /‬آخر ای مه تو هم از طالع من غمگینی »‬
‫‪ )4‬چهار‬ ‫‪ )3‬سه‬ ‫‪ )2‬یک‬ ‫‪)1‬دو‬
‫‪ -21‬در کدام بیت مراعات النظیر وجود ندارد ؟‬
‫‪ )1‬ناودان ها ‪ ،‬شرشر باران بی صبری است ‪ /‬آسمان بی حوصله حجم هوا ابری است‬
‫‪ )2‬ما مرغ بی پریم ‪ ،‬از موج دیگریم ‪ /‬پرواز بال ما ‪ ،‬در خون تپیدن است‬
‫‪ )3‬چشم ها ‪ ،‬پرسش بی پاسخ حیرانی ها ‪ /‬دست ها ‪ ،‬تشنه ی تقسیم فراوانی ها‬
‫‪ )4‬و سر انگشتی روی شیشه های مات ‪ /‬بار دیگر می نویسد ‪ «:‬خانه ام ابری است »‬
‫‪ -22‬در کدام گزینه غلط امالیی وجود دارد ؟‬
‫‪ )1‬جامعه ی ما بحمداهلل از میلیون ها جوان دختر و پسر برخوردار است ‪ ،‬این مایع افتخار برای ملت است‬
‫‪ )2‬جوانان ما با پشتوانه ی ایمان ‪ ،‬همت و غیرت ‪ ،‬توانسته اند استعداد جوشان و پنهان خود را آشکار‬
‫کنند ‪.‬‬
‫‪ )3‬جوانان و نوجوانان ما اهل فکر کردن ‪ ،‬دریافتن و تحلیل کردن هستند ‪ .‬این هم امتیاز دیگری است ‪.‬‬
‫‪ )4‬دنیا باور نمی کرد بسیجیان ما و ارتش ما بتواند خرمشهر را با آن همه استحکامات دشمن ‪ ،‬پس‬
‫بگیرند ‪.‬‬

‫‪52‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫قق نت‬ ‫خخ خ‬ ‫خـــود سنجــــی‬
‫با انواع فعل ماضی و مضارع آشنا شدم‬
‫فعل امر ونهی و دعایی را یاد گرفتم ‪.‬‬
‫در مشخص کردن فعل ساده و غیر ساده مهارت پیدا کردم ‪.‬‬
‫انواع صفت را یاد گرفتم ‪.‬‬
‫با اضافه ی استعاری اشنا شدم ‪.‬‬
‫آرایه ی مراعات النظیر را در نثر و نظم مشخص می کنم ‪.‬‬
‫با انواع قرار گرفتن نهاد و گزاره در جمله آشنا شدم ‪.‬‬
‫بازنویسی را یاد گرفتم ‪.‬‬

‫والــــدین سنجـــــی ‪:‬‬


‫‪ .1‬بیان نقاط قوت فرزندم ‪:‬‬
‫‪......................................................................................... .........................................................................‬‬
‫‪..................................................................................................................................................................‬‬
‫‪............................................................................................................................................................ .....‬‬
‫‪ .2‬بیان نقاط ضعف فرزندم‪:‬‬
‫‪...................................................................................... ............................................................................‬‬
‫‪..................................................................................................................................................................‬‬
‫‪.......................................................................................................................................................... ........‬‬

‫‪53‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫فعل های الزم و متعدی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫‪ ‬فعل الزم ( ناگذر) ‪ :‬به فعل های گفته می شود که تنها ‪ ،‬نهاد می پذیرند ؛ یعنی معنی جمله با نهاد و فعل‬
‫الزم کامل است ‪.‬‬
‫مــــــــا ایستاده بودیم ‪.‬‬ ‫مانند ‪ :‬آفتاب می درخشد ‪.‬‬
‫فعل الزم‬ ‫نهاد‬ ‫فعل الزم‬ ‫نهاد‬

‫آیـــــا می دانستید‪:‬‬

‫‪ .1‬گاهی در جمله هایی که فعل ناگذر وجود دارد ‪ ،‬عالوه بر نهاد و فعل ناگذر ‪ ،‬واژه های دیگری هم می آید‬
‫که بودن یا نبودن این واژه ها به معنی جمله آسیب نمی رساند ‪.‬‬
‫در دستور زبان فارسی به این واژه ها قید می گویند که در درس های قبل با قید آشنا شدید ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬او دیـــــــروز رفت‪.‬‬
‫نهاد قید زمان فعل الزم‬
‫‪ .2‬بعضی از فعل های ناگذر یا الزم عبارتند از ‪ :‬پرید – تابید – جوشید – جنبید – خروشید – خزید –‬
‫درخشید – دوید – گریست – نشست – افتاد – رفت – خندید – خشکید – خوابید – رویید – ایستاد و‬
‫بالید و ‪...‬‬
‫مانند ‪ :‬گنجشک پریـــد ‪.‬‬
‫فعل الزم‬ ‫نهاد‬
‫‪ .3‬این فعل ها نیازمند مفعول نیستند و با فاعل معنای آنها کامل می شود ‪.‬‬

‫‪ ‬فعل های متعدی ( گذرا به مفعول )‬


‫به فعل هایی گفته می شود که عالوه بر نهاد به جزء دیگری به نام مفعول نیاز دارد تا کامل شود ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬زنگ تفریح را که زنجره زد ‪.‬‬
‫فعل متعدی‬ ‫نهاد‬ ‫مفعول‬

‫‪54‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫نکات مهم ‪:‬‬
‫‪ .1‬نشانه ی مفعول حرف « را » است ‪ .‬ممکن است در برخی از جمالت « را » ی نشانه ی مفعول در جمله نباشد‬
‫مانند ‪ :‬زهرا درسش را خواند ‪ /.‬زهرا درس خواند ‪.‬‬
‫مفعول‬ ‫مفعول‬
‫‪ .2‬فعل های گذرا به مفعول عبارتند از ‪ :‬انداخت – برافراشت – بُرد – بست – کوبید – بویید – ساخت –‬
‫پراکند – پسندید – پوشید – جویید – چشید – داشت – دوخت و ‪...‬‬
‫‪ ‬راه شناخت فعل های متعدی و الزم‬
‫‪ ‬اگر به اول فعلی ( چه چیز را ؟) یا ( چه کس را ؟) اضافه کنیم و معنی بدهد ‪ ،‬به آن فعل گذرا به مفعول‬
‫می گویند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬خورد ‪ :‬چه چیز را خورد ؟ ( معنی می دهد ) بنابراین خورد فعل گذرا به مفعول است ‪.‬‬
‫دید ‪ :‬چه کس را دید ؟ ( معنی می دهد ) بنابراین دید گذرا به مفعول است ‪.‬‬ ‫یا‬
‫‪ ‬اگر به اول فعلی ( چه چیز را ؟ ) یا ( چه کس را ؟ ) اضافه کنیم و معنی ندهد به آن فعل ‪ ،‬نا گذر می گویند‬
‫مانند ‪ :‬آمد ‪ :‬چه کس را آمد ؟ ( معنی نمی دهد ) پس آمد فعل الزم است ‪.‬‬

‫نکته ‪ :‬هر گاه در سؤال ارزشیابی واژه ی ( نقش دستوری ) دیدیم‪ ،‬بدانیم که نقش دستوری یعنی ( نهاد ‪ /‬فاعل ‪ /‬مفعول ‪/‬‬
‫متمم ‪ /‬مسند ‪ /‬فعل ‪ /‬مضاف الیه ‪ /‬صفت ) می باشد ‪.‬‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪-1‬در بیت های و عبارت های زیر ‪ ،‬فعل های الزم ‪ ،‬و متعدی را پیدا کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬قلب ‪ ،‬مهمان خانه نیست که آدم ها بیایند ‪ ،‬دو سه ساعت یا دو سه روزی توی آن بمانند و بعد بروند ‪ .‬قلب‬
‫النه ی گنجشک نیست که در پاییز باد آن را با خودش ببرد ‪.‬‬
‫‪ ‬گر آیی سوی رشت و مازندران ‪ /‬پُر از سبزه بینی کران تا کران‬
‫‪ ‬تکالیفم را خوب انجام می دادم و همیشه در درس موفق بودم ‪.‬‬
‫‪-2‬فعل های زیر را بخوانید و از میان آنها ‪ ،‬فعل های گذرا به مفعول و ناگذر را مشخص کنید ‪.‬‬
‫است ‪ /‬بودند ‪ /‬بگستردند ‪ /‬برداشتند ‪ /‬می پذیرد ‪ /‬خفته است ‪ /‬می رود ‪ /‬فهمید ‪ /‬فرستاد‬
‫فعل الزم ‪............................................................................................................................................................ :‬‬

‫فعل متعدی ‪...................................................................................................................................................... :‬‬

‫‪55‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪-3‬در ابیات و عبارات زیر نقش دستوری ( نهاد و مفعول) را بیابید ‪.‬‬

‫‪ ‬قلبم را می بخشم به همه ی آنهایی که جگیدند ‪.‬‬

‫‪ ‬قلب من ‪ ،‬مال همه ی آدم های خوب سراسر دنیاست ‪.‬‬

‫‪ ‬سعی کردم این عموی پدرم را هم ببرم توی قلبم‬

‫‪ ‬گر آیی سوی رشت و مازندران ‪ /‬پر از سبزه بینی کران تا کران‬

‫‪ ‬بچه ها را ذیت نکنند و جانورها را نکشند ‪.‬‬

‫آرایه ی تکـــرار ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫هر گاه نویسنده بخواهد بر چیزی تأکید کند ‪ ،‬آن را تکرار می کند ‪ .‬این تکرار آگاهانه بر تأثیر سخن می افزاید و‬
‫شاعران از تکرار برای زیبا سازی و تأثیرگذاری شعر استفاده می کنند ‪ .‬حتی گاه به تکرار یک بیت در شعر‬
‫می پردازند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬دل می خواهد تمام تمام این قلب کوچولو را مثل یک خانه ی قشنگ کوچولو ‪ ،‬به کسی بدهم که خیلی خیلی‬
‫دوستش دارم ‪.‬‬

‫تمـــرین‬
‫در بیت های زیر ‪،‬آرایه ی تکرار را مشخص کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬هم نظری هم خبری ‪ ،‬هم قمران را قمری ‪ /‬هم شکر اندر شکر اندر شکری‬
‫‪ ‬ای جان جان جان ‪ ،‬مانامیدیم از بهر نان ‪/‬بَرجَ گدا رویی مکن در بزم سلطان ساقیا‬
‫‪ ‬تازه یواش یواش داشتیم می فهمیدیم که یک قلب کوچک کوچک ‪ ،‬چه قدر می تواند بزرگ باشد‪.‬‬
‫‪ ‬گل ‪ ،‬آن جهانی است ‪ ،‬نگنجد در این جهان ‪ /‬در عالم خیال چه گنجد ؟ خیال گل‬

‫بن فعل تنها برای ساختن فعل به کار نمی رود ‪ ،‬بسیاری از واژگان هستند که در ساختمان آنها بن فعل وجود دارد ‪.‬‬
‫قانون شکن ‪ :‬قانون ‪ +‬شکن‬ ‫مانند ‪ :‬دانش ‪ :‬دان ‪ +‬ـــــِ ش یا‬

‫تـــمرین‬
‫با بن فعل های ماضی و مضارع زیر کلمه ی جدید بسازید ‪.‬‬

‫‪56‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫فروش ‪:‬‬
‫پز‪:‬‬
‫شکسته ‪ +‬ه ‪:‬‬
‫گزار ‪:‬‬

‫نکـــــته امــالیـی‬

‫‪ .1‬در نوشتن امال دقت و سرعت موجب می شود تا متن به دور از هرگونه خطا باشد ‪.‬‬
‫‪ .2‬واژه های هم آوا از مباحث دشوار امالیی است شناخت شکل درست آنها به معنا و کاربرد آنها در جمله ‪،‬‬
‫وابسته است ‪.‬‬

‫تـــمرین‬
‫‪-1‬با توجه به معنی جمله ها ‪ ،‬واژه های مناسب را در جای خالی قرار دهید ‪.‬‬
‫‪ ‬مادربزرگ درباره ی گل های باغچه با نوه اش در ‪......................‬خانه گفت و گو می کرد ‪ (.‬حیات – حیاط )‬
‫‪ ‬مراقب پول های ‪ .........‬خود باشیم و از ‪ ......................‬خوراکی های بیهوده پرهیز کنیم ‪ (.‬خورد – خُرد )‬
‫‪-2‬در گروه کلمه های زیر چند غلط امالیی وجود دارد ؟‬
‫یک عالم جای خالی ‪ ،‬دلم می خاهد ‪ ،‬النه ی گنجشک ‪ ،‬نصف خالی قلب ‪ ،‬راحت ولو شدن ‪ ،‬خوش حالی و رضایت ‪،‬‬
‫همه قوم و خیش ها‬

‫نکـــــته ی نگارشی‬

‫به این دو جمله توجه کنید ‪:‬‬


‫الف) این کار و رفتار ما ‪ ،‬خوب نیست ‪.‬‬
‫ب) این کار و رفتار ما خوبیت ندارد ‪.‬‬
‫جمله ی نخست درست است ‪ .‬کلمه ی ( خوب ) واژه ای فارسی است و نباید با نشانه ی ( یت ) همراه شود ‪.‬‬
‫( نشانه ی یت ) ویژه ی کلمات عربی است ‪ .‬بنابراین ‪ ،‬به کار گیری کلمات منیت ‪ ،‬دوئیت ‪،‬نادرست است و کلمات‬
‫انسانیت ‪ ،‬اکثریت ‪ ،‬اقلیت ‪ ،‬محبوبیت و ‪ ...‬صحیح است زیرا کلمات انسان ‪ ،‬اکثر ‪ ،‬اقل ‪ ،‬محبوب‪ ،‬ریشه ی عربی‬
‫دارند ‪.‬‬

‫‪57‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫تمــــرین‬
‫دو جمله ی زیر را ویرایش کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬به خاطر آشناییت با رایانه در کارش موفق است ‪.‬‬
‫‪............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬ایرانیت برای تک تک ما ‪ ،‬مایه ی افتخار و غرور است ‪.‬‬
‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫کــارگــاه نویسـندگی‬

‫هر گاه نویسنده ‪ ،‬موضوع یا مطلبی را از متون نظم و نثر گذشته ‪ ،‬با شاخ و برگ و شکل تازه تری بنویسد ‪،‬‬

‫میگوییم ‪ ،‬آن را « باز سازی » کرده است ‪ .‬یکی از راه های تمرین و تقویت نویسندگی ‪ ،‬بازسازی کردن متون‬

‫گذشته است ؛ یک نویسنده ی توانا ‪ ،‬می تواند ‪ ،‬رویدادهای کوچک را با شاخ و برگ و شکل تازه تری ‪ ،‬به صورت‬

‫داستانی کوتاه بازسازی کند ‪.‬‬

‫در بازنویسی ‪ ،‬نویسنده ‪ ،‬با الهام گرفتن از اثر کهن ‪ ،‬دوباره به آفرینش اثر جدیدی می پردازد ؛ در واقع ‪ ،‬اثر‬

‫جدید ‪ ،‬دقیقاً همان اثر اولیه نیست ‪ ،‬بلکه نشانه هایی از اثر اولیه در آن دیده می شود ‪.‬‬

‫پ ایه و اساس باز سازی ‪ ،‬تخیل است ‪ .‬در بازسازی ‪ ،‬نویسنده ‪ ،‬ساختمان اثر قدیمی را در هم می ریزد و با بهره‬

‫گیری از تخیل ‪ ،‬اثر جدیدی می آفریند ؛ مانند ‪ :‬داستان « فیل در خانه ی تاریک » اثر « ناصر ایرانی » ‪.‬‬

‫در این داستان ‪ ،‬نویسنده ‪ ،‬یکی از حکایت های « مثنوی مولوی » را باز سازی کرده است ‪.‬‬

‫‪58‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫تـــمرین‬
‫از بین ضرب المثل های زیر ‪ ،‬یکی را انتخاب کنید و آن را بازسازی ( باز آفرینی ) کنید ‪.‬‬
‫‪ .2‬جوینده یابنده است‬ ‫‪.1‬یک کالغ چهل کالغ‬
‫‪....................................................................................... .......................................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪............................................................................................................................. .................................................‬‬

‫‪................................................................................................. .............................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪........................................................................................................... ...................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫متمم و حروف اضافه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫بعضی از فعل ها عالوه بر نهاد به جزء دیگری نیاز دارند تا کامل شوند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬من بــــــــــه دانش آموزم می نازم ‪.‬‬
‫فعل‬ ‫نهاد حرف اضافه متمم‬
‫‪ ‬متمم ‪:‬‬
‫به کلمه ای که بعد از حروف اضافه می آید و معنی فعل را کامل می کند متمم می گویند ‪.‬‬
‫حروف اضافه عبارتند از ‪ ( :‬از – به – با – در – برای – از بهر – از برای و ‪) ...‬‬

‫‪59‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬حروف اضافه‬
‫‪ .2‬مرکب‬ ‫حروف اضافه ‪ .1 :‬ساده‬
‫‪ .1‬حروف اضافه ی ساده ‪ ( :‬از – به – برای – بدون ِ – با – در – همچو – همچون – مثل – بهر – مانند –‬
‫همانند و ‪)..‬‬
‫‪ .2‬حروف اضافه مرکب ‪ ( :‬از بهر – از قبیل – از برای – به غیر – به اضافه – به خاطر – از نظر – از جمله –‬
‫در مورد – با وجود – بر حسب و ‪) ...‬‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ .1‬به فعل هایی که متمم می پذیرند ‪ ،‬گذرا به متمم می گویند ‪.‬‬


‫‪ ( .2‬چو ‪ ,‬چون ) اگر معنی مثل و مانند بدهند ‪ ،‬حرف اضافه هستند ‪.‬مانند ‪ :‬چو کشتی که موجش بر آرد زآب‬
‫‪ .3‬اگر ( چو ‪ ,‬چون ) به معنی ( زمانی که ‪ ,‬وقتی که ‪ ,‬اگر ) باشد حرف ربط هستند نه حرف اضافه ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬چو شد روز ‪ ،‬رستم بپوشید گبر ( زره جنگی )‬
‫حرف ربط ( وقتی که )‬
‫‪ .4‬گاهی حرف ( را ) به معنی ( از ‪ ,‬برای و ‪ ) ...‬به کار می رود در این صورت واژه ی قبل از (را ) متمم میشود‬
‫( از او ‪ :‬حرف اضافه و متمم )‬ ‫مانند ‪ :‬او را پرسیدم که چگونه در کارها موفق شدی ‪.‬‬
‫‪ ( .5‬بی و با ) اگر با کلمه ی بعد از خودشان صفت ساختند حرف اضافه نیستند و پیشوند هستند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬با ادب تر ‪ ,‬بی سوادترین‬

‫*** نکته ی مهم ( تیزهوشان ) انواع متمم ــــــــــــــــــــــــــ‬


‫‪ -1‬متمم فعل ( متمم اجباری ) ‪ :‬این متمم جزء اجزای اصلی جمله است و با حذف آن جمله ناقص می شود و‬
‫فعل به آن نیازمند است تا جمله معنایش کامل شود ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬دوستم می نازد ‪ :‬به چه چیزی می نازد ؟ ـــــــــــــــــــ دوستم بــــــــه پدرش می نازد ‪.‬‬
‫فعل‬ ‫حرف اضافه متمم‬
‫یا ( او پیوست ) ( ایشان گرویدند ) که این جمله ها از نظر معنایی ناقص و نیاز به جزئی دارند که معنای جمله را‬
‫کامل کند ‪.‬‬

‫‪60‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫فعل هایی که نیازمند به ( متمم فعل ) هستند عبارتند از ‪ ( :‬اندیشیدن به ‪ /‬رنجیدن از ‪ /‬ترسیدن از ‪ /‬جنگیدن با ‪/‬‬
‫گُنجیدن در ‪ /‬بالیدن به ‪ /‬پیوستن به ‪ /‬نگریستن به ‪ /‬گرویدن به و ‪) ...‬‬
‫مانند ‪ :‬مریم از تصادف ترسید ‪ (.‬حرف اضافه و متمم اجباری )‬

‫‪ -2‬متمم قیدی ( متمم اختیاری ) ‪ :‬متمم هایی هستند که به شکل متمم ظاهر می شوند ‪ .‬بود و نبود آنها در‬
‫جمله فرقی ندارد و مانند قید هستند ‪.‬‬
‫مانند ‪:‬دوستم دیروز صبح بـــــــا اتوبوس از تهران بــــــــه بابل آمد ‪.‬‬
‫حرف اضافه و متمم حرف اضافه و متمم‬ ‫حرف اضافه و متمم‬

‫‪ .1‬متمم قیدی را می توان از جمله حذف کرد و می توانیم آنها را مانند قید به انواعی تقسیم کنیم ‪.‬‬
‫‪ ‬مکان ‪ :‬من در خانه ماندم ‪.‬‬
‫‪ ‬زمان ‪ :‬گیاهان در بهار می رویند ‪.‬‬
‫‪ ‬کیفیت ‪ :‬زهرا در خوبی نظیر ندارد ‪.‬‬
‫‪ ‬حالت ‪ :‬زهره موضوع را با خنده به من گفت ‪.‬‬
‫‪ ‬علت ‪ :‬از ترس رنگش پرید ‪.‬‬
‫‪ ‬همراهی ‪ :‬با او به اصفهان رفتم ‪.‬‬
‫‪ .2‬تفاوت متمم فعل و متمم قیدی در این است که متمم فعل ‪ ،‬فعل به آن نیازمند اسست ولی متمم قید را‬
‫می توانیم از جمله حذف کنیم ‪.‬‬

‫‪ -3‬متمم اسم ‪ :‬برخی از اسم ها برای کامل شدن معنای خود نیازمند اسم یا گروه اسمی هستند که به آن‬
‫«متمم اسم »می گویند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬رستم از جادوی زال ‪ ،‬تندرست گشت ‪ ( .‬حرف اضافه و متمم اسم )‬

‫‪61‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫نکته ‪ :‬همان طور که فعل ها به متمم نیازمندند ‪ ،‬برخی اسم ها هم متمم می گیرند ‪.‬‬

‫مانند ‪( :‬آگاهی از – حکومت بر – ابالغ به – مخالفت با و ‪) ...‬‬

‫تـــمرین‬
‫‪-1‬در بیت ها و عبارتهای زیر متمم و حروف اضافه را مشخص کنید ‪.‬‬

‫‪ ‬هر چه کُنی کشت ‪ ،‬همان بدروی‪ /‬کار بد و نیک چو کوه و صداست‬

‫‪ ‬رام تو را نمی شود زمانه ‪ /‬رام از چه شدی ؟ رمیدن آموز‬

‫‪ ‬شبی در خدمت پدر ‪ ،‬رحمه اهلل علیه ‪ ،‬نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته ‪.‬‬

‫‪ ‬یعنی که نمودند در آیینه صبح ‪ /‬کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری‬

‫‪ ‬جان پدر ! تو نیز اگر بخفتی ‪ ،‬به از آن که در پوستین خلق افتی ‪.‬‬

‫‪ ‬زندگی همین لحظه هاست و از دست دادن فرصت ها جز غصه و اندوه ‪ ،‬چیزی همراه ندارد ‪.‬‬

‫‪-2‬انواع متمم را مشخص کنید ‪.‬‬

‫‪ ‬او نامه را به من ابالغ کرد ‪.‬‬

‫‪ ‬من امروز عصر با ماشین از خانه به پارک رفتم ‪.‬‬

‫‪ ‬زهره از گربه ترسید‪.‬‬

‫تبدیل شعر به نثر ادبی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫بازگردانی یعنی امروزی کردن شعر به نثر ‪ .‬مقصود از امروزی کردن نوشته های قدیم یا شعر ‪ ،‬آن است که محتوا‬
‫و پیام آن را به زبانی ساده و قابل فهم مطرح کنیم ‪.‬‬
‫در شعر برای ایجاد زیبایی و تأثیر گذاری با حفظ وزن و آهنگ شعر جای اجزای سخن تغییر می یابد ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬ز وحشت سست شد برجای ناگاه ‪ /‬زرنج خستگی درماند در راه‬
‫بازگردان به نثر ‪ :‬ناگه از وحشت بر جای خود بی حال شد و از رنج خستگی در راه ماند ‪.‬‬
‫همان طور که می بینید در نثر بر خالف شعر ‪ ،‬فعل در آخر جمله می آید ‪.‬‬

‫‪62‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫انواع ( ک ) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫( ک) مصغر (کوچک ) ‪ :‬مانند ‪ :‬اتاقک ‪ ,‬شاخک ‪ ,‬بامک‬
‫(ک ) تحقیر و توهین ‪ :‬مانند ‪ :‬مردک ‪ ,‬زنک‬
‫( ک ) ترحم و دلسوزی ‪ :‬مانند ‪ :‬طفلک ‪ ,‬حیوانک‬
‫( ک ) مثل و مانند ‪ :‬عروسک ‪ ,‬موشک ‪ ,‬لواشک‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪-1‬بیت های زیر را به نثر برگردانید ‪.‬‬


‫‪ ‬پرید از شاخکی بر شاخساری ‪ /‬گذشت از بامکی بر جو کناری‬
‫‪.............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬کبوتر بچه ای با شوق پرواز ‪ /‬به جرئت کرد روزی بال و پر‬
‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬می کند پُر ‪ ،‬فضای خانه ز عطر ‪ /‬گل سجاده ات به وقت نماز‬
‫‪.............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬شو روز به فکر آب و دانه ‪ /‬هنگام شب ‪،‬آرمیدن آموز‬
‫‪......................................................................................................................................................... ..................‬‬
‫‪-2‬در کلمه های زیر نوع (ک ) را مشخص کنید ‪.‬‬
‫دخترک ‪:‬‬ ‫قاصدک ‪:‬‬ ‫شاخک ‪:‬‬
‫گنجشکک ‪:‬‬ ‫طفلک ‪:‬‬
‫‪-3‬به جمله های زیر دقت کنید و جدول را کامل کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬دوستم سیب را خورد ‪.‬‬
‫‪ ‬زنگ تفریح را که زنجره زد ‪ /‬باز هم در کالس غوغا شد‬
‫‪ ‬راحله کیف را از قفسه برداشت ‪.‬‬
‫‪ ‬هجوم فتنه های آسمانی ‪ /‬مرا آموخت علم زندگانی‬

‫‪63‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬مرا در دام ها بسیار بستند ‪.‬‬
‫‪ ‬ز شاخی مادرش آواز در داد‬
‫‪ ‬دعای مادرم در حق من مستجاب شد و مرا بدین جای رسانید ‪.‬‬

‫فعل‬ ‫متمم‬ ‫مفعول‬ ‫نهاد‬

‫نکـــــته امــالیـی‬

‫‪ .1‬کلمه های مخفف ( کوتاه شده ) معموالً به همان صورتی که تلفظ و شنیده می شوند باید نوشته شوند‬
‫‪ .2‬بعضی از کلمه ها دو امالیی اند ؛ یعنی به دو شکل نوشته می شوند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬جرئت – جرأت ‪ /‬هیئت – هیأت‬

‫تـــمرین‬
‫‪-1‬درست واژه های زیر را بنویسید ‪.‬‬
‫حیئت ‪ /‬حریص زنده گانی ‪ /‬خسته گی ‪ /‬وهشت ‪ /‬فطنه های آسمانی ‪ /‬آسوده گی‬
‫‪................................................................ ..............................................................................................................‬‬

‫‪64‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪-2‬کامل کلمه های زیر را بنویسد ‪.‬‬
‫مه ‪:‬‬ ‫روبه ‪:‬‬ ‫ره ‪:‬‬
‫دراِستاد ‪:‬‬ ‫گه ‪:‬‬ ‫سیه ‪:‬‬
‫شه ‪:‬‬ ‫وز‪:‬‬ ‫گر ‪:‬‬

‫نکـــــته ی نگارشی‬

‫به دو جمله ی زیر دقت کنید ‪:‬‬


‫الف) کتابخانه ام را مرتب کردم و کتابهایی را که نمی خواستم جمع کردم ‪ .‬توی جعبه گذاشتم و به کتابخانه ی‬
‫محل اهدا کردم ‪.‬‬
‫ب) کتابخانه ام را مرتب کردم و کتابهایی را که نمی خواستم جمع کردم و توی جعبه گذاشتم و به کتابخانه ی محل‬
‫هدیه دادم ‪.‬‬
‫جمله ی ( الف ) درست است ‪ .‬در جمله ی ( ب ) از ( واو ) ربط ( حرف پیوند میان جمله ها ) استفاده ی بی جا و‬
‫بی رویه شده است ‪.‬‬

‫تـــمرین‬
‫جمله های زیر را ویرایش کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬مادرم خانه را تر و تمیز کرد و فرش ها را انداخت و وسایل را چید ‪.‬‬
‫‪......................................................................... .....................................................................................................‬‬
‫‪ ‬بازیکن در نوک حمله پا به پای توپ دوید و بازیک نهای تیم حریف را جا گذاشت و به دروازه نزدیک شد‬
‫و گل زد ‪.‬‬
‫‪............................................................................................ ...............................................................................‬‬

‫‪65‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫ضرب المثل نویسی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ضرب المثل عبارتی است که که در بردارنده ی نکته یا لطیفه یا پندی است که در میان مردم رایج است و برای‬
‫تأثیر بیش تر بر خواننده یا شنونده ‪ ،‬در بین مردم ‪ ،‬استفاده می شود ‪.‬‬
‫استفاده ی به جا و مناسب از ضرب المثل ها ‪ ،‬بر قدرت سخن و اثر بخشی آن می افزاید و گفتار و نوشتار را‬
‫شیرین و دلپذیر می کند ‪.‬‬
‫شاعر یا نویسنده ی توانا ‪ ،‬می تواند در موقعیت مناسب ‪ ،‬در شعر یا نوشته ی خود ‪ ،‬از ضرب المثل استفاده کند و‬
‫سخن خود را شیرین و دلنشین و مؤثر سازد ‪.‬‬
‫ضرب المثل ها در طول تاریخ زبان ‪ ،‬به تدریج ‪ ،‬وارد زبان فارسی شده اند ؛ گاهی یک مصراع یا یک بیت ‪ ،‬به دلیل‬
‫بیان نکته ای مهم و اثرگذار در شنونده یا خواننده ‪ ،‬به مرور زمان ‪ ،‬به صورت ضرب المثل در آمده است ؛ مانند ‪:‬‬
‫مصراع « توانا بود هر که دانا بود » یا مصراع « نابرده رنج گنج میسر نمی شود »‬
‫در کتاب « امثال و حکم » اثر دهخدا ‪ ،‬ضرب المثل های فارسی جمع آوری و به ریشه های آن هم اشاره شده است ‪.‬‬

‫تــــمرین‬
‫مفهوم و کاربرد ضرب المثل « بار کج به منزل نمی رسد » را بنویسید ‪.‬‬
‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪...................................................................................................................... ........................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪................................................................................................................................ ..............................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪66‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫نکته ی حکایت دعای مادر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫‪ .1‬جمله معترضه ؛ به جمالتی می گویند که بین دو کاما یا دو خط تیره قرار می گیرد ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬صلی اهلل علیه و آله ‪ ,‬رحمه اهلل علیها ‪ ,‬قدس سره ‪...‬‬
‫‪ .2‬انواع ( ی )‬
‫ب) (ی ) مصدر ساز‬ ‫الف ) (ی ) نکره‬
‫الف ) (ی ) نکره کلمه را ناشناس می کند ‪ .‬مانند ‪ :‬شبی ‪ :‬یک شب‬
‫گلی خوشبوی در حمام روزی ‪ /‬رسید از دست محبوبی به دستم‬ ‫یا‬ ‫شبی ماردم را در خانه خواستم‬
‫یک گل‬ ‫یک شب‬
‫ب) ( ی ) مصدر ساز ‪ :‬به برخی کلمات ( اسم یا صفت ) می چسبد و به معنای ( بودن ) است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬خوبی ‪ ( :‬خوب بودن ) یا دزدی کار زشتی است ‪ : .‬دزد بودن‬
‫‪ .3‬در متون قدیمی از واژه ی ( اندر ) به جای ( در ) استفاده می کردند ‪.‬‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪-1‬عبارت زیر چند جمله دارد ؟‬


‫چون مادرم چنان دید ‪ ،‬دعا کرد و گفت ‪ «:‬یا رب ‪ ،‬تو از وی خشنود باش و درجتش ‪ ،‬درجه اولیا گردان ‪» .‬‬
‫‪-2‬زمان و شخص فعل ‪ ،‬زیر را مشخص کنید ‪.‬‬
‫دعای مادرم در حق من مستجاب شد و مرا بدین جای رسانید ‪.‬‬
‫‪-3‬در جمله ی زیر متمم را مشخص کنید ‪.‬‬
‫مخالفت با خواهش مادر برایم دشوار بود ‪.‬‬
‫‪-4‬در عبارت زیر فعل ن بکش » به چه معنایی است ؟‬
‫ای تن ‪ ،‬رنج از بهر خدای بکش‬
‫‪-5‬در حکایت دعای مادر یک عبارت کنایی مشخص کنید ‪.‬‬

‫‪ -6‬پیام حکایت مادر را بنویسید ‪.‬‬

‫‪67‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫فعل اسنادی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫مسند‪ :‬به صفت یا حالتی گفته می شود که به مسندالیه نسبت می دهد ‪.‬‬
‫مسند الیه ‪ :‬به کسی یا چیزی می گویند که خبر یا مطلبی را به آن مربوط می سازند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬مینـــا گرســــنه اســـت ‪.‬‬
‫فعل اسنادی‬ ‫مسند‬ ‫مسندالیه‬

‫نکات مهم ‪:‬‬

‫‪ .1‬یادتان باشد به نهادی که فاعل نیست ‪ ،‬مسندٌالیه می گویند ‪.‬‬


‫‪ .2‬تشخیص مسند ‪ ،‬از پرسش ( چه طور ؟ ) یا ( چگونه ؟) ‪ +‬فعل ربطی مشخص می شود ‪ .‬به پاسخی که‬
‫شنیده می شود مسند می گویند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬زهره خندان است ‪ .‬زهره چگونه است ؟ خندان ( مسند )‬

‫‪ ‬فعل اسنادی‬
‫بعضی ازفعل ها مانند ‪( :‬است – بود – شد – گشت – گردید ‪ ،‬شود ‪ ،‬باشد ‪ ،‬باد ‪ ،‬هست ‪ ،‬نیست ‪ ،‬باشد ‪ ،‬نباشد )‬
‫عالوه بر نهاد به جزء دیگری نیاز دارد که جمله با آن کامل شود به آن جزء مسند می گویند و به آن فعل ها‬
‫اسنادی می گویند ‪.‬‬

‫توجه ‪ :‬فعل های اسنادی برای نسبت دادن چیزی به چیز دیگر به کار می روند ‪.‬‬

‫به جمله ی زیر توجه کنید ‪:‬‬


‫هوا ابری بود ــــــــــــــــــــــــــ در این جمله فعل ( بود ) ابری را به هوا نسبت داده است‪.‬‬

‫آیـــــا می دانستید‪:‬‬

‫الف) اگر فعل ( است ‪ ,‬هست ‪ ,‬نیست ‪ ,‬بود ) به معنی وجود داشتن به کار روند ‪ ،‬فعل اسنادی نیستند ‪ .‬مانند ‪ :‬او‬
‫او در خانه است ‪ ( .‬به معنی وجودداشتن میباشد پس فعل ربطی نیست ‪).‬‬ ‫خوشحال است ‪( .‬فعل ربطی )‬

‫‪68‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫ب) اگر فعل ( گشت ‪ ,‬گردید ) به معنی چرخیدن و گردش کردن و جستجو کردن ) باشد فعل اسنادی نیست ‪،‬‬
‫اگر به معنی نشد م باشند ‪ ،‬اسنادی است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬هوا گرم گشت ‪ ( .‬فعل اسنادی است چونگرمی به هوا نسبت داده می شود ‪) .‬‬
‫او تمام شهر را گشت ‪ ( .‬فعل اسنادی نیست چون معنی چرخید می دهد ‪) .‬‬

‫تـــمرین‬
‫در ابیات و عبارات زیر فعل اسنادی را پیدا کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬زندگی ‪ ،‬مجموعه ای از روزها و ماه ها و سالهاست ؛ روزهایی که به شدت می گذرند ‪.‬‬
‫‪ ‬این تویی در آن طرف ‪ ،‬پشت میله ها رها ‪ /‬این منم در این طرف ‪ ،‬پشت میله ها اسیر‬
‫‪ ‬وقت از طال گرانبهاتر است ‪.‬‬
‫‪ ‬اگر پولشان گم شو ‪ ،‬دل آزده می شوند و در جستجوی آن ‪ ،‬دنیا را زیر و رو می کنند ‪.‬‬
‫‪ ‬کودکی هایم اتاقی ساده بود ‪ /‬قصه ای دور اجاقی ساده بود ‪.‬‬
‫‪ ‬این ها جزء زندگی است ‪ ،‬به خصوص اگر با تأمل و فکر و عبرت همراه باشد ‪.‬‬
‫‪ ‬امروز را به فردا افکندن و به امید آینده نشستن ‪ ،‬کار درستی نیست ‪.‬‬

‫اسم از نظر شمارش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫‪ .3‬اسم جمع‬ ‫‪ .2‬جمع‬ ‫‪.1‬مفرد‬
‫‪ .1‬مفرد ‪ :‬به کلمه ای که بر یک نفر یا یک شی ء داللت کند ‪ ،‬مفرد می گویند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬کتاب ‪ ,‬گل ‪ ,‬میز ‪ ,‬زن و ‪...‬‬
‫الف ) جمع فارسی‬ ‫‪.2‬جمع‬
‫ب) جمع عربی‬
‫ج) جمع مکسر‬
‫الف) جمع فارسی ‪ :‬کلمات را در فارسی با ( ها ) و (ان ) جمع می بندیم ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬درخت ها ‪ ,‬زنان ‪ ,‬گل ها ‪ ,‬دختران و ‪...‬‬
‫ب) جمع عربی ‪ :‬به چند روش کلمات را در عربی جمع می بندیم ‪.‬‬
‫‪ ‬ات ‪ :‬اطالعت ‪ ,‬موجودات‬
‫‪ ‬ون ‪ :‬روحانیون ‪ ,‬انقالبیون‬

‫‪69‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪ ‬ین ‪ :‬معلمین ‪ ,‬معاونین‬
‫ج) جمع مکسر ‪ :‬هم نوعی جمع عربی است که کل کلمه در هم شکسته می شود ‪ .‬حرف یا حروفی کم و زیاد شده و‬
‫این جمع درست می شود ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬طفل ک اطفال ‪ /‬امیر ‪ :‬امرا ‪ /‬کتاب ‪ :‬کتب‪ /‬مسجد ‪ :‬مساجد‬
‫‪.3‬اسم جمع ‪ :‬بعضی از کلمه ها نشانه ی جمع ندارند اما معنی جمع می دهند ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬ملت ‪ ,‬طایفه ‪ ,‬قبیله ‪ ,‬گروه ‪ ,‬مردم ‪ ,‬گردان ‪ ,‬دسته ‪ ,‬گله و ‪...‬‬

‫بعداً نگــیـــــد ‪،‬‬

‫نگفتـــــیـــــما !‬

‫‪ .1‬در کلمات فارسی از نشانه های جمع عربی نباید استفاده شود و اگر کلمات فارسی را با نشانه های جمع‬
‫عربی جمع ببندیم اشتباه و غلط است ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬گزارشات ‪ :‬چون گزارش کلمه ای فارسی است اگر با ( ات ) جمع بسته شود اشتباه است ‪.‬‬
‫‪ .2‬در بعضی کلمات (ات ) جزء خود کلمه هستند و اگر آنها را از کلمه برداریم کلمه معنی نمی دهد ‪.‬‬
‫مانند ‪ :‬ابیات ‪ :‬ابی معنی نمی دهد‬
‫‪ ( .3‬ان ) همیشه نشانه ی جمع نیست ‪ .‬برخی موارد معنی (مکان) و در برخی موارد معنی ( زمان ) می دهد ‪.‬‬
‫اصفهان زیبا ست ‪ (.‬مکان )‬ ‫مانند ‪ :‬بهاران خجسته باد‪ (.‬هنگام بهار )‬

‫تـــمرین‬
‫کلمات زیر را به صورت جمع مکسر بنویسید ‪.‬‬
‫دفتر ‪:‬‬ ‫رسول ‪:‬‬ ‫نقطه ‪:‬‬
‫درس‪:‬‬ ‫مجلس ‪:‬‬ ‫مدرک‪:‬‬
‫دقیقه ‪:‬‬ ‫قلم‪:‬‬ ‫وسیله‪:‬‬

‫‪70‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫نکـــــته امــالیـی‬

‫‪ .1‬هنگام نوشتن فعل های ماضی سوم شخص جمع ‪ ،‬مرقب باشیم که آنها را به شکل صحیح نوشتاری بنویسیم‬
‫‪.‬مانند ‪ « :‬خوردند » به جای « خوردن »‬
‫‪ .2‬کلماتی مانند ‪ :‬عیسی ‪ ,‬موسی ‪ ,‬مصطفی و ‪ ...‬باید به همین شکل نوشته شوند ؛ هر چند تلفظ آنها متفاوت از‬
‫شکل نوشتاری آنهاست ‪.‬‬

‫تــــمرین‬
‫‪ .1‬با توجه به معنی هر واژه جای خالی را با حرف مناسب پر کنید ‪.‬‬
‫درا‪ .....‬نای ( در میان ‪ ,‬بین )‬ ‫‪ ......‬لف شده ( از بین رفته )‬
‫ا ‪ .....‬ظم ( بزرگ )‬ ‫م ‪ ......‬احبت ( هم نشینی )‬
‫‪....‬ک شده ( نوشته شده ‪ ,‬تراشیده شده )‬ ‫‪ ......‬ردید ( شک )‬
‫بیـ ‪ .....‬وده ( بی فایده )‬ ‫ا ‪ .... .....‬راب ( نگرانی ‪ ,‬تشویش)‬
‫‪ .2‬در هر مورد ‪ ،‬شکل امالی درست را انتخاب کنید و دورآن را خط بکشید ‪.‬‬
‫مجتبا – مجتبی ‪ /‬مصطفا – مصطفی ‪ /‬حتی – حتا ‪ /‬عیسی – عیسا ‪ /‬سینا – سینی ‪ /‬موسی – موسا ‪ /‬مینا – مینی‬

‫نکـــــته ی نگارشی‬

‫به دو جمله ی زیر توجه کنید ‪:‬‬


‫الف ) دانش آموز ‪ ،‬نتیجه ی آزمایشات علوم را برای معلم بیان کرد ‪.‬‬
‫ب) دانش آموز ‪ ،‬نتیجه ی آزمایش ها را برای معلم علوم بیان کرد ‪.‬‬
‫جمله ی (ب) صحیح است ‪ .‬آزمایش که واژه ی فارسی است و با نشانه ی فارسی (ها ) جمع بسته می شود ‪ .‬کلماتی‬
‫مانند ‪ ( :‬گرایش‪ ,‬پیشنهاد‪ ,‬گزارش و ‪ ) ...‬فارسی هستند و بهتر است در کاربرد آنها به این نکته توجه کنیم ‪.‬‬

‫‪71‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫تـــــمرین‬
‫جمله های زیر را ویرایش کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬گزارشات زیادی از توانایی نویسندگی دانش آموزان به دست ما رسیده است ‪.‬‬
‫‪............................................................................................................................... ............................................‬‬
‫‪ ‬در شهر شیراز ‪ ،‬باغات زیبایی پر از درخت نارنج ‪ ،‬وجود دارد ‪.‬‬
‫‪...........................................................................................................................................................................‬‬

‫نکته ی روان خوانی سفرنامه ی اصفهان ـــــــــــــــــــــــــــــ‬


‫‪ ‬قالب شعری دو بیتی‬
‫شعری که از دو بیت درست شده است و مصراع های اول ‪ ،‬دوم و چهارم آن هم قافیه هستند ‪ .‬البته قافیه در بیت‬
‫سوم اختیاری است و ممکن است گاهی هر چهار مصراع هم قافیه باشند ‪.‬‬
‫موضوع دو بیتی ‪ ،‬مسائل عاشقانه و عارفانه می باشد ‪ .‬مشهورترین دو بیتی سرا ‪ ،‬بابا طاهر همدانی و ابو سعید‬
‫ابوالخیر می باشند و اشعار بابا طاهر اکثر به زبان و لهجه ی لری سروده شده است ‪.‬‬
‫به دو بیتی در زبان فارسی ‪ ،‬ترانه هم می گویند ‪.‬‬

‫‪ ‬طرح گرافیکی دو بیتی‬

‫ــــــــــــــــــ *‬ ‫ـــــــــــــــــ *‬

‫ــــــــــــــــــ*‬ ‫ـــــــــــــــــ‬
‫به صحرا بنگرم ‪ ،‬صحرا تو بینم‬ ‫مانند ‪ :‬به دریا بنگرم دریا تو بینم‬
‫نشان از قامت رعنا تو بینم‬ ‫به هر جا بنگرم کوه و در و دشت‬

‫‪ ‬راه شناخت دو بیتی از رباعی‬


‫تفاوت دو بیتی و رباعی در وزن آنها می باشد ‪ .‬اگر اولین کلمه با دو حرف متحرک شروع شود به آن دو بیتی و اگر‬
‫با یک حرف متحرک و یک حرف ساکن شروع شود ‪ ،‬به آن رباعی می گویند ‪.‬‬
‫خمار آلوده با جامی بسازد‬ ‫مانند ‪ :‬دِلِ عاشق به پیغامی بسازد‬
‫ریاضت کش به بادامی بسازد (دو بیتی )‬ ‫مرا کیفیت چشم تو کافی است‬

‫‪72‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫گر میل دلت به جانب ماست بگو‬ ‫جُز من اگرت عاشق شیداست ‪ ،‬بگو‬
‫گر هست بگو ‪ ،‬نیست بگو ‪ ،‬راست بگو ( رباعی )‬ ‫وَر هیچ مرا در دل تو جاست ‪ ،‬بگو‬

‫پـــــرســــش و‬
‫پــــاســــخ‬

‫‪-1‬عبارت زیر کنایه از چیست ؟‬


‫زد تو ذوقم اما از رو نرفتم‬
‫‪-2‬عبارت زیر چند جمله دارد؟‬
‫پوزخندی زد و گفت ‪ «:‬ای بابا دلت خوشه کتاب بنویسی که چی بشه برو دنبال یه تکه نون دایی‬
‫‪-3‬نقش کلمه ی تعمیرگاه در هر عبارت را مشخص کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬من به تعمیرگاه دایی ام رفتم ‪.‬‬
‫‪ ‬سفرنامه ام را باز کردم و در گوشه ی تعمیرگاه نشستم ‪.‬‬
‫‪ ‬بهتر است تعمیرگاه ها ی اصفهان را نزدیک آثار تاریخی بنا کنند ‪.‬‬
‫‪ ‬تعمیرگاه در جای خاصی ساخته شد ‪.‬‬
‫‪-4‬جمله های زیر را اززبان گفتاری به نوشتاری تبدیل کنید ‪.‬‬
‫‪ ‬چهل ستون ‪ ،‬بیست تا ستون بیشتر نداره ‪ ،‬حاال چرا بهش می گن چهل ستون ‪ ،‬خدا عالمه‬
‫‪.............................................................................................................................. ............................................‬‬
‫‪ ‬ببینم دایی ‪ ،‬چی داری می نویسی ‪ ،‬نکنه داری برای بی بیت کاغذ می نویسی ؛ غصه نخور ‪ .‬خودت زودتر از‬
‫کاغذت بر می گردی ‪.‬‬
‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬
‫‪ ‬چارباغ جائیه که اسمش چارباغه‬
‫‪..............................................................................................................................................................................‬‬

‫‪73‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫خـــــود آزمایــی‬

‫‪-1‬در عبارت ‪ « :‬قلب النه ی گنجشک نیست که بهار ساخته شود و در پاییز باد آن را با خود ببرد ‪ ».‬کدام دو‬
‫واژه نقش نهاد دارند ؟‬
‫‪ .4‬گنجشک وخود‬ ‫‪ .3‬بهار و خود‬ ‫‪ .2‬قلب و باد‬ ‫‪.1‬النه و باد‬
‫‪-2‬در عبارت ‪ «:‬دلم می خواهد ‪ ،‬تمام این قلب کوچولوی کوچولو را ‪ ،‬مثل یک خانه ی قشنگ کوچولو به‬
‫کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم ‪ ».‬وجه شباهت قلب و خانه کدام است ؟‬
‫‪ .4‬دوست داشتنی بودن‬ ‫‪ .3‬قابل سکونت بودن‬ ‫‪ .2‬کوچولویی‬ ‫‪.1‬قشنگی‬
‫‪-3‬کدام گزینه دارای مفعول نیست ؟‬
‫‪ .2‬جز نام تو نیست بر زبانم‬ ‫‪.1‬بی نام تو نامه کی کنم باز‬
‫‪ .4‬هم نامه ی نانوشته خوانی‬ ‫‪ .3‬هم قصه ی نانموده دانی‬
‫‪-4‬عبارت ‪ « :‬عجیب است واقعاً معلوم نیست این قلب است یا دریا ! قلب ِ به این کوچکی آخر چه طور هیچ‬
‫وقت پُر نمی شود ؟ها ؟ » چند جمله دارد ؟‬
‫‪ .4‬هفت‬ ‫‪ .3‬شش‬ ‫‪ .2‬پنج‬ ‫‪.1‬چهار‬
‫‪-5‬در ساختمان کدام گزینه بن فعل به کار نرفته است ؟‬
‫‪ .4‬بدی کردن‬ ‫‪ .3‬دوان دوان‬ ‫‪ .2‬عموی پول دار‬ ‫‪.1‬گلدان خالی‬
‫‪ -6‬در عبارت زیر واژگان هم خانواده ی کدام گزینه ‪ ،‬مناسب پر کردن جاهای خالی است ؟‬
‫« بدون هیچ رفت ؛ البته وجودش برای ما ‪ ...............‬نداشت ولی در آن ‪ .................‬و شلوغی بهتر که رفت تا‬
‫‪ ..................‬و سرباز نباشد ‪».‬‬
‫‪ .2‬مزاحمتی – زحمتی – ازدحام – مزاحم‬ ‫‪.1‬مزاحمتی – زحمتی – زحمت – مزاحم‬
‫‪ .4‬زحمتی – مزاحمتی – تزاحم – زحمت‬ ‫‪ .3‬مزاحمی – زحماتی – مزاحمت – زحمت‬
‫‪ -7‬در کدام گزینه‪ ،‬فعل گذرا به مفعول ( متعدی ) وجود ندارد ؟‬
‫‪ .2‬عموی پدرم خیلی خیلی پول دار است ‪.‬‬ ‫‪.1‬دشمن را از خاک ما انداختند بیرون‬
‫‪ .4‬همه ی معلم هابچه ها را دوست دارند ‪.‬‬ ‫‪ .3‬حاال دیگر قلبم ‪ ،‬بیمارستان داشت ‪.‬‬
‫‪ -8‬در عبارت زیر ‪ ،‬چند واژه به صورت گفتاری به کار رفته است ؟‬
‫« مادربزرگم می گه ‪ :‬قلب آدم نباید خالی بمونه ‪ ،‬اگر خالی بمونه ‪ ،‬مثل یک گلدون خالی ‪ ،‬زشته و آدمو اذیت‬

‫‪74‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫می کنه ‪».‬‬
‫‪ .4‬هشت‬ ‫‪ .3‬شش‬ ‫‪ .2‬چهار‬ ‫‪.1‬سه‬
‫‪ -9‬عبارت « قلب ‪ ،‬النه ی گنجشک نیست که بهار ساخته شود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد ‪ ».‬به کدام‬
‫ویژگی قلب اشاره دارد ؟‬
‫‪ .2‬امیدوار و شاد بودن‬ ‫‪.1‬ساعی و کوشا بودن‬
‫‪ .4‬حساس و زود رنج بودن‬ ‫‪ .3‬پایداری در محبت‬
‫‪ -10‬کدام کتاب از نادر ابراهیمی نیست ؟‬
‫‪ .4‬به هوای گل سرخ‬ ‫‪ .3‬قصه های ریحانه خانم‬ ‫‪ .2‬دور از خانه‬ ‫‪.1‬کالغ ها‬
‫‪ -11‬در بیت « این زندگی حالل کسانی که هم چو سرو ‪ /‬آزاد زیست کرده و آزاد می روند » بر چه مفهومی‬
‫تأکید شده است ؟‬
‫‪ .4‬ازاد بودن‬ ‫‪ .3‬بلندقامتی‬ ‫‪ .2‬وارستگی‬ ‫‪.1‬بخشندگی‬
‫‪ -12‬در کدام گزینه ‪ ،‬ضمیر شخصی پیوسته به کار رفته است ؟‬
‫‪ .2‬هجوم فتنه های آسمانی‬ ‫‪.1‬بیایید هر دو پا محکم نهادن‬
‫‪ .4‬گهی از گر به ترسیدم گه از باز‬ ‫‪.3‬نگشت آسایشم یک لحظه دمساز‬
‫‪ -13‬عبارت زیر از چند جمله تشکیل شده است؟‬
‫« چون مادرم چنان دید ‪ ،‬دعا کرد و گفت ‪ «:‬یا رب ‪ ،‬تو از وی خشنود باش و درجتش ‪ ،‬درجه ی اولیا گردان‪».‬‬
‫‪ .4‬پنج‬ ‫‪ .3‬شش‬ ‫‪ .2‬سه‬ ‫‪.1‬چهار‬
‫‪ -14‬در عبارت « آن که زیر سر مادرم بود ‪ ،‬خون اندر آن خشک شده بود ‪ .‬گفتم ک ای تن ‪ ،‬رنج از بهر‬
‫خدای بکش‪ ».‬به ترتیب چند مسند و مفعول به کار رفته است ؟‬
‫‪ .4‬دو – یک‬ ‫‪ .3‬سه – سه‬ ‫‪ .2‬یک – یک‬ ‫‪.1‬یک – دو‬
‫‪ -15‬کدام دسته از فعل های زیر ‪ ،‬عالوه بر مفعول به متمم نیاز دارند ؟‬
‫‪ .2‬بخشید – خرید – آموخت‬ ‫‪.1‬گنجید – رهید – پوسید‬
‫‪ .4‬فهمید – چسبید – شنید‬ ‫‪.3‬گفت – است – شد‬
‫‪ -16‬پیام اصلی بیت زیر چیست ؟‬
‫ز تو سعی عمل باید ‪ ،‬ز من پند »‬ ‫« نگردد شاخک بی بن ‪ ،‬برومند‬
‫‪ .4‬کار و کوشش‬ ‫‪ .3‬مال اندوزی‬ ‫‪ .2‬تجربه اندوختن‬ ‫‪.1‬پند و اندرز دادن‬

‫‪75‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬
‫‪76‬‬ ‫گردآورنده ‪ :‬صفورا شیرانی‬ ‫جزوه ی ادبیات فارسی کالس هفتم دبیرستان پیشگامان صبا (اصفهان )‬

You might also like