You are on page 1of 4

‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬

‫طرح اولیه پیشین پژوهی کلید واژه های حکمت متعالیه در زبان انگلیسی‬

‫مقدمه‬

‫الفاظی که امروز در زبان انگلیسی برای ارائه حکمت متعالیه استفاده می شود‪ ،‬بی شک اختراعی نیستند و سابقه‬
‫ای در تراث فلسفی انگلیسی دارند‪ .‬چنانکه خود صدار هم برای بیان مقاصد خود از ادبیات فلسفی که به او رسیده‬
‫فاصله نمی گیرد تا پیوند و اتصال با سلف و تراث را از دست ندهد‪ .‬در بین این الفاظ‪ ،‬برخی کلیدی و محوری هستند‬
‫از این جهت که بنیاد های اولیه هستی شناسی صدرایی را تامین می کنند‪ .‬من جمله بدیهی اولی‪ ،‬اشتراک لفظی‪ ،‬اشتراک‬
‫معنوی‪ ،‬ذات‪ ،‬وجود‪ ،‬ماهیت‪ ،‬اصالت‪ ،‬اعتباریت‪ ،‬تشکیک‪ ،‬علت فاعلی (هستی بخش)‪ ،‬معلول (عین الربط) علم‬
‫حضوری‪ ،‬علم حصولی‪ ،‬اتحاد علم و عالم و معلوم‪ ،‬حرکت‪ ،‬قوه و فعلیت‪.‬‬

‫در تاریخ نگارش فلسفه به زبان انگلیسی‪ ،‬به طور مشخص می توان مقاطعی را نام برد که به احتمال زیاد هر‬
‫کدام بار معنایی خاصی را نسبت به الفاظ مورد نظر ما زیاد یا کم کرده باشد‪:‬‬

‫‪ ‬یونان باستان ماقبل ارسطو‬


‫‪ ‬یونان باستان ارسطو‬
‫‪ ‬قرون وسطی و فلسفه اسکوالستیک‬
‫‪ ‬دوره مدرن و پست مدرن‬

‫باید دید معادل هایی که در انگلیسی امروز برای کلیدواژه های فلسفه صدرایی استفاده می شود در هر یک از‬
‫این دوره ها چه بار معنایی پیدا کرده است و انسانی که امروز در اتمسفر فکری غرب تنفس می کند با دیدن هر یک‬
‫از معادل ها به چه پس زمینه تاریخی در پس این معادل ها منتقل می شود‪.‬‬
‫سواالت‬

‫اکنون سواالتی که به طور خاص در روند پیشین پژوهی این واژه ها برای مطرح است عبارتند از‪:‬‬

‫‪ .1‬برای فهم بار معنایی دقیق هر یک از این کلید واژه های در زبان انگلیسی هر یک از مقاطع یاد شده باید چه‬
‫کرد؟ به چه منابعی مراجعه کرد و چه روندی را باید طی کرد؟‬

‫آن چه در بدو امر به نظر می رسد این است که برای فهم بار معنایی واژگان فلسفی در دروه یونان باید به اولین‬
‫ترجمه های انگلیسی فلسفه از زبان های التینی و یونانی مراجعه کرد‪ .‬برای فهم بار معنایی واژگان فلسفی در دوره‬
‫فلسفه اسکوالستیک باید به اولین ترجمه های انگلیسی فلسفه از زبان عربی مراجعه کرد‪.‬‬

‫‪ .2‬سوال دیگری که مطرح است این است که آیا صرف استعمال شدن یک واژه در مقطع فلسفه اسکوالستیک‬
‫–به خاطر جو دینی مسیحی حاکم بر این فلسفه‪ -‬یک نقطه منفی برای آن واژه به حساب می آید‪ .‬به این معنا که آیا‬
‫به قدری برای مخاطب انگلیسی زبان بار منفی دارد که آن را از برقراری ارتباط با محتوای ما باز می دارد؟‬

‫پیشنهاد‬

‫پس از اینکه بر اساس روند صحیح به بارهای متفاوت معنایی این کلید واژه ها در مقاطع مختلف منتقل شدیم‪،‬‬
‫پیشنهاد می شود روند تاریخی تحول معنایی این واژه در قالب یک پانوشت توضیح داده شود و در نهایت معنای دقیقی‬
‫که خودمان به طور خاص از آن اراده می کنیم هم ذکر شود‪ .‬این بدان دلیل است که احیانا فاصله زیادی بین معنای‬
‫مفهوم از این واژه در اتمسفر معاصر فلسفی غرب با معنای مراد و مطلوب ما وجود داشته باشد‪.‬‬

‫به عنوان نمونه کلمه ‪ primery‬که ما به عنوان معادلی برای «بدیهی اولی» استفاده می کنیم‪ ،‬در انگلیسی امروز‬
‫احیانا به معنای چهارچوب های پیش ساخته ذهنی به تقریر کانتی فهم می شود‪ .‬این در حالی است که مراد ما از‬
‫بدیهی اولی حقیقتی عام و فراگیر است که مصداقی از آن به شهود مستقیم عقل در می آید و سپس عقل با قوه فهم‬
‫حضوری به فراگیری‪ ،‬بی حدی و بی غیری آن پی می برد‪ .‬ما بدیهی اولی را تماما در خارج فهم می کنیم در حالیکه‬
‫در فضای غرب امری کامال ذهنی است‪.‬‬
‫به نظر می رسد صرفا با چنین کاری است که می توانیم مخاطب را تداعی های نادرستی که ممکن است برایش‬
‫شکل بگیرد عبور دهیم و او را به معنای مراد خودمان منتقل کنیم‪.‬‬

‫در ادامه به مجموعه دیگری از الفاظی که به نظر می رسد در درجه بعد از اهمیت هستند اشاره می شود‪ .‬شایان‬
‫ذکر است که نسبت به این الفاظ‪ ،‬حتی در فضای فلسفی فارسی و عربی رایج در قم هم تقریر ها و فهم های مختلفی‬
‫وجود دارد‪.‬‬

‫بداهت‪ ،‬بداهت اولی‪ ،‬اولی االوائل‪ ،‬اشتراک معنوی‪ ،‬اشتراک لفظی‪ ،‬وجود‪ ،‬ماهیت‪ ،‬ذات‪ ،‬مقومات ذات‪ ،‬اصالت‪،‬‬
‫اعتباریت‪ ،‬عدم‪ ،‬طرد عدم‪ ،‬بالذات‪ ،‬بالتبع‪ ،‬بالعرض‪ ،‬وحدت‪ ،‬صرافت‪ ،‬بساطت‪ ،‬تشخص و جزئیت فلسفی‪ ،‬نحوه وجود‪،‬‬
‫تعین‪ ،‬بعد اشتراکی‪ ،‬بعد اختصاصی‪ ،‬حیثیت اطالقیه‪ ،‬حیثیت تعلیلیه‪ ،‬حیثیت تقییدیه‪ ،‬حیثیت تقییدیه نفادیه‪ ،‬حیثیت‬
‫تقییدیه اندماجیه‪ ،‬حیثیت تقییدیه شانیه‪ ،‬احکام الوجود‪ ،‬کماالت الوجود‪ ،‬نفاد الوجود‪ ،‬حد الوجود‪ ،‬مظهر الوجود‪ ،‬لوازم‬
‫سلبی‪ .‬نفس االمر‪ .‬الموجود فی الذهن‪ ،‬الموجود فی العین‪ ،‬وجود ذهنی‪ ،‬وجود خارجی‪ ،‬اطالق و سریان نسبت به ذهن‬
‫و عین‪ ،‬کلی طبیعی‪ ،‬کلی‪ ،‬فرد‪ ،‬انطباق‪ ،‬اندراج‪ ،‬مفهوم‪ ،‬مصداق‪ ،‬مصدوق‪ ،‬تشکیک‪ ،‬مراتب‪ ،‬مواطن‪ ،‬شدت‪ ،‬ضعف‪ ،‬اعلی‬
‫المراتب‪ ،‬اضعف مراتب‪ ،‬مقام ماالیتناهی بماالیتناهی‪ ،‬مقام بطنان ذات‪ ،‬عینیت صفات با ذات و با یکدیگر‪ ،‬مقام تمایز‬
‫صفات از هم و از ذات‪ ،‬تنزل‪ ،‬تفرق‪ ،‬اجمال‪ ،‬تفصیل‪ ،‬تمایز‪ ،‬وحدت در کثرت‪ ،‬کثرت در وحدت‪ ،‬تشکیک طولی‪،‬‬
‫تشکیک عرضی‪ ،‬کثرت عرضی‪ ،‬تحقق البشرطی کماالت در موطن شدت‪ ،‬تحقق بشرط شیئی کماالت در موطن ضعف‪،‬‬
‫عالم ذات‪ ،‬عالم عقول و مفارقات‪ ،‬مجردات تامه‪ ،‬نوع منحصر در فرد‪ ،‬عالم مثال‪ ،‬تجسم‪ ،‬عالم ماده و زمان‪ ،‬کثرت‬
‫نوعی‪ ،‬کثرت فردی‪ ،‬امتداد مکانی‪ ،‬امتداد زمانی‪ ،‬تفرق و کشسانی در بستر مکان‪ ،‬تفرق و کشسانی در بستر زمان‪،‬‬
‫حقیقت‪ ،‬رقیقت‪ ،‬حمل حقیقت و رقیقت‪ ،‬حمل ذاتی اولی‪ ،‬حمل شایع صناعی‪ ،‬تشکیک در وجود‪ ،‬تشکیک در ظهور‪،‬‬
‫تشکیک خاصی‪ ،‬تشکیک خاص الخاصی‪ ،‬وحدت شخصی سریانی‪ ،‬وحدت شخصی اطالقی‪ ،‬علت‪ ،‬معلول‪ ،‬علت‬
‫فاعلی‪ ،‬علت صوری‪ ،‬علت غایی‪ ،‬علت مادی‪ ،‬علت حقیقی‪ ،‬علت اعدادی‪ ،‬افاضه‪ ،‬ظهور‪ ،‬تجلی‪ ،‬تشان‪ ،‬ظاهر و مظهر‪،‬‬
‫متجلی و تجلی‪ ،‬ذی شان و شان‪ ،‬اضافه اشراقی‪ ،‬اضافه مقولی‪ ،‬وجود رابط‪ ،‬وجود رابط مقولی‪/‬محمولی‪ /‬دو طرفه‪،‬‬
‫وجود رابط اشراقی‪/‬یک طرفه‪ ،‬عین الربط‪ ،‬امکان ذاتی‪ ،‬امکان ماهوی‪ ،‬امکان فقری‪ ،‬امکان وجودی‪ ،‬حدوث و قدم‬
‫ذاتی‪ ،‬حدوث قدم زمانی‪ ،‬مالک احتیاج معلول به علت‪ ،‬غنای ذاتی‪ ،‬فقر ذاتی‪ ،‬وجود مستقل‪ ،‬وجود رابط‪ ،‬وجود فی‬
‫نفسه‪ ،‬وجود فی غیره‪ ،‬وجود فی نفسه لنفسه‪ ،‬وجود فی نفسه لغیره‪ ،‬اتحاد علم و عالم و معلوم‪ ،‬نفس و قوای نفس‪،‬‬
‫آالت نفس‪ ،‬حضور وجودی‪ ،‬مشاهده عن بعد‪ ،‬ارتباط‪ ،‬اتصال‪ ،‬اتحاد‪ ،‬فناء‪ ،‬تماما حضور و خود پیدایی‪ ،‬جمعیت‪،‬‬
‫حضور‪ ،‬علم‪ ،‬تفرق‪ ،‬غیبت‪ ،‬جهل‪ ،‬مثال متصل‪ ،‬مثال منفصل‪ ،‬عقل متصل‪ ،‬عقل منفصل‪ ،‬انشاء صور‪ ،‬انفعال‪ ،‬فعالیت‪،‬‬
‫انعکاس‪ ،‬انشاء‪ ،‬علم حضوری‪ ،‬علم حصولی‪ ،‬عقل شهودی‪ ،‬فهم شهودی‪ ،‬تحلیل شهودی‪ ،‬عقل مقایسه گر‪ ،‬عقل توصیف‬
‫گر‪ ،‬مالزمات عامه‪ ،‬برهان لم‪ ،‬برهان ان‪ ،‬برهان شبه ان‪ ،‬تنبیه‪ ،‬حرکت جوهری اشتدادی‪ ،‬قوس نزول‪ ،‬قوس صعود‪ ،‬ماده‬
‫اولی‪ ،‬ماده ثانیه‪ ،‬ماده ثالثه‪ ،‬تحصل‪ ،‬التحصل‪ ،‬ابهام‪ ،‬شریکت العله‪ ،‬قابلیت‪ ،‬فعلیت‪ ،‬قوه محض‪ ،‬فعلیت محض‪ ،‬صورت‪،‬‬
‫صورت منطبعه‪ ،‬جسمانیت الحدوث‪ ،‬روحانیت الحدوث‪ ،‬روحانیت البقاء‪ ،‬بدن مسوی‪ ،‬انشاء نفس‪ ،‬تعقل نفس به بدن‪،‬‬
‫عناصر اربعه‪ ،‬مزاج امتزاج‪ ،‬جماد‪ ،‬نبات‪ ،‬حیوان‪ ،‬لبس بعد اللبس‪ ،‬خلع بعد اللبس‪ ،‬کون و فساد‪ ،‬حرکت در اعراض‪،‬‬
‫حرکت در جوهر‪ ،‬علت مباشر‪.‬‬

You might also like