Professional Documents
Culture Documents
Service Design Sample - Opt PDF
Service Design Sample - Opt PDF
سینا روح
طراحی خدمت
از بینش تا کاربرد
مترجمان
ویراستاران علمی
:ﻣشتیشنایس ﻣوضوع
سجاد خزائی
تقدیم به
الهام پنام
و به تمام کسانی که در راه ترویج علم و هنر این مرز و بوم تالش میکنند و به امید اینکه ترجمه
این کتاب بتواند دانشی راهگشا در طراحی خدمت ارائه دهد.
فهرست مطالب
از سالها قبل با شروع نقد ارزشهای جامعه و اقتصاد صنعتی پایههای ،دوران گذار از اقتصاد
صنعتی به اقتصاد فراصنعتی گذاشته شد ،که در این رویکرد جدید" ،خدمت" نقشی کلیدی
یافت و نهایتا مفهوم اقتصاد خدماتی شکل گرفت .بدیهی بود که در چنین فضایی تعاریف
قدیمی دیگر کارکردی نداشته باشند تا شلبی هانت در کتاب "تئوری جامع برای رقابت" بیان
کند که منابع مادی هیچگاه به خودی خود ،نهادهای برای فرآیند تولید محسوب نمیشوند و
تنها خدمتهایی که منابع مادی برای فرآیند فراهم میکنند ،به عنوان ورودی ارزشمند هستند
و بر همین مبنا تمام اقتصادها را اقتصاد خدماتی قلمداد کند؛ تا نهایتا در سال 2004پارادایمی
جدید در اقتصاد و بازاریابی تحت عنوان "منطق چیرگی خدمت ( ")S-D Logicبه وجود آید و
خدمت را اصل و اساس اقتصاد ،رقابت و بازار قرار دهد ،و آن را اینگونه تعریف کند :خدمت ،به
کارگیری قابلیتها از طریق فعالیتها ،فرآیندها و عملکردها برای سود خود یا دیگری است .این
پارادایم بر اساس پیشفرضهایش ،تمام اقتصادها را اقتصاد خدماتی و خدمت را مبنای اساسی
مبادله میداند؛ دارای رویکردی ذینفعگرا و رابطهای است و کاالها را صرفا مکانیزم توزیع ارائه
خدمت قلمداد میکند.
همه این ها ما را به اهمیت خدمت در عصر حاضر رهنمون میکند و بر این اساس روشها،
رویکردها و ابزارهای متفاوتی را برای طراحی آن و لزوم رویکردی نوین و علمی به طراحی خدمت
با مرکز توجه قرار داد مخاطبان خدمت را طلب میکند.
این شد که بر آن شدیم تا کتابی تخصصی و کارآمد برای آشنایی با نحوه طراحی خدمت را
ترجمه و در اختیار مخاطبان فارسی زبان قرار دهیم .در این کتاب ترجمه واژگان تخصصی بر
اساس کاربرد آن در عرف متخصصان این حوزه در ایران مد نظر قرار گرفت و گاهی هم سالیق
مترجمان لحاظ شد اما در هر صورت در همه جا سعی شده تا با پانوشت واژه اصلی به مخاطب
در شناسایی آسان و اعمال سلیقه در خصوص مفاهیم مذکور کمک کنیم.در خصوص واژه
Insightکه به تنهایی و با ترکیبهای متفاوتی آمده است عموما ترجمه شناخت عمیق را
برگزیدیم اما به فراخور متن از واژه بینش نیز استفاده شده است.
پیشگفتار 10
امید است خواندن این کتاب برای متخصصان و فعاالن حوزه بازاریابی و طراحی خدمت
راهگشا باشد و ایشان با انتقال نظرات خود به مترجمان ما را در بهبود فعالیتهای پسین یاری
دهند .الزم همچنان از سرکار خانم الهام پنام تشکر ویژه کنم که همکاری حرفهای ایشان موجب
بروز خروجیهای خوبی در همکاریمان شده و عمده زحمات را برای کتاب ایشان کشیدند و نیز
از دوستان و همکاران خوبم فاطمه صدیقیان و حسام صادقی تشکر کنم که با ویراستاری
تخصصی کتاب در بهبود کیفیت آن کمک بسیاری کردند.
سجاد خزائی
راهبر دایره طراحی و بهبود خدمت بانک انصار
رئیس دایره تحقیقات بازار بانک انصار
کاندیدای دکتری مدیریت بازاریابی دانشگاه علوم و تحقیقات
کانتنتو
بنیانگذار موسسه مرکاتیک ،موسسه بازیطور و موسسه ِ
Site: http://mercatik.ir
http://bazitor.com
http://contento.ir
Telegram: https://t.me/mercatik
Email: khazaei.sajjad@srbiau.ac.ir
الهام پنام
کارشناسی ارشد مترجمی زبان انگلیسی
مدرس دانشگاه
Email: El.p2163@yahoo.com
فصل یکم
هدف عالی 2اکثر شرکتهای بیمه و افرادی که در آنجا کار میکنند این است که با
حداقل تالش ممکن ،بیشترین کارآیی را داشته باشند .رقابت در بازار بیمه تنها بر سر
قیمت است زیرا مشتریان از بیمهنامهی پیچیدهی آنها سر در نمیآورند و در نتیجه شاهد
کثرت وبسایتهایی هستیم که به مقایسهی قیمت بیمهها میپردازند.
بخشی از مسئله این است که بیمه پیچیده است و ذینفعان و کانالهای متعدد را
دربرمیگیرد و نمونهای کالسیک از یک خدمت است که اغلب به عنوان یک محصول به
فروش میرسد .ترکیب پیچیدگی ،تجربه انسانی ،ذینفعان متعدد و کانالهای ارائه
بهعالوهی عدم رضایت مشتری سبب شدهاند بیمه به کاندیدی مناسب برای طراحی
خدمت نوآورانه بدل شود.
در سال ،2009بزرگترین بیمه گر عمومی نروژ ،ینسیندیه 3به این نتیجه رسید که به
اندازه کافی در این بازار مسموم پا به پای رقبا به رقابت پرداخته است .این شرکت با
سابقهی 150ساله از جایگاهی معتبر در بازار برخوردار بود ،با این وجود انگیزهای قوی
1
برای باال بردن کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان داشت .مدیر عامل شرکت ،باستاد
تصمیم گرفت مشتریگرایی به استراتژی اصلی و مزیت رقابتی این شرکت در مقابل رقبا
تبدیل شود.
چالش اصلی ،ساختاری بود .ساختار شرکت ینسیندیه ،زنجیرهای از فعالیتها ،از
توسعه محصول گرفته تا فروش را در بر میگرفت و کارشناسان در واحدهای مجزا 2کار
میکردند .این مدل صنعتی ،جهت دهی به واحدها برای به وجود آمدن امکان همکاری
و رقم خوردن تجربهای یکدست برای مشتریان را دشوار میساخت .از آنجا که باستاد
می خواست تغییر از قلب سازمان روی دهد ،از مدیر بازاریابی هانس هانولد و مدیر برند
کیم ویکان بارت 3درخواست کرد شغل خود را به مدت دو سال ترک کرده و در عوض
برنامهی تغییر به نام "حداکثر مشتریگرایی" 4را در سراسر شرکت اجرا نمایند .هم هانولد
و هم بارت هر دو سابقهی زیادی داشته و از احترام همکاران برخوردار بودند و میدانستند
چطور سازمان را هدایت کنند.
هانولد و بارت کار خود را با شناسایی عوامل تغییر 5در هر یک از بخشهای درون شرکت
آغاز نمودند .اصل اساسی این بود که مشتریگرایی باید از درون رشد کند و خود
واحدهای سازمان بایستی بودجهی کافی برای انجام فعالیتهای جدید را تأمین نمایند.
در پشتیبانی ازاین فعالیتها ،یک برنامهی آموزشی در شرکت ترتیب دادند و سپس در
صدد شناسایی مواردی برآمدند که در نهایت منجر به 183اقدامات مشخص 6برای بهبود
تجربهی مشتری شد .در برخی از پروژهها ،واحدهای سازمان نیازمند کارشناسان
متخصصی بود که رویاهای سازمان را تحقق بخشند و همچنین بایستی طراحان خدمت
به کار بسته میشد تا به طراحی یک تجربهی خدمت بهتر کمک نمایند.
1 4
Helge Leiro Baastad ”“Extreme Customer Orientation.
2 silos 5 change agents
3 Hans Hanevold and brand director Kim Wikan 6 concrete actions
Barth
13 طراحی خدمت
ینسیندیه ،از طراحی خدمت 1به عنوان راهی برای رفع شکاف میان واحدها و ارائهی
خدمات به راههای مشتریگرا بهره جست .روشهای طراحی خدمت به آنها کمک کرد
تصویری کامل و مشترک از آنچه در واقع برای مشتری ارزش به ارمغان میآورد و همچنین
فرآیندهای پیوستن مشتری به تجربیات را ترسیم نمایند.
در این راستا ،ینسیندیه طراحان خدمت را به کار بست تا تفکر اولیه آنها در مورد
خدمات بیمه ایدهآل را به چالش کشاند .تکلیف نخست بسیار وسیع و گسترده بود؛
هدف ،پیبردن به رفتارها ،انگیزهها و روابط مرتبط با بیمه افراد بود .هرچند ،مهم بود نه
تنها به ذهنیت مشتریان بلکه به دیدگاه کارکنان این شرکت واقف شوند.
رویکردی که در پروژه ینسیندیه دنبال شد ،نمونهای از طراحی خدمت کالسیک است،
تحقیق در مورد شناختهای عمیق ،برگزاری کارگاه ،برنامه بلوپرینت خدمت ،توسعه
ً
طرح خدمات ،طرح مفاهیم و ارائهها ،تجربهی نمونه اولیه ،آزمون و ارائه .نمونهی نسبتا
کوچکی از کاربران مورد تحقیق قرار گرفتند اما تحقیقات عمیق بود .تیم طراحی با سه
نفر که در دفاتر و مراکز تماس شرکت کار میکردند و همچنین شش مشتری مالقات
نمودند و با آنها گفتوگو داشت تا هم در بعد ارائهی خدمات و هم بعد دریافت خدمات
دقیق شوند .از نظر کسانی که به کار با نمونههای بزرگتر عادت دارند ،نه نفر کافی به نظر
نمیرسد اما ینسیندیه اطالعات کمی زیادی داشت .هرچند این اطالعات ،جزییات
تحقیقات کیفی مورد نیاز برای یک پروژه نوآوری را نداشتند .روشهای کمی برای ایجاد
آگاهی و شناخت حوزه مناسب هستند اما برای تبدیل آگاهی به عمل و کمک به
سازمانها چندان مفید نیستند .تحقیقات کیفی در رفع این شکاف بسیار خوب هستند.
پنج زمینهی مختلف با حضور شرکتکنندگان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت :بیمه در
حالت کلی ،جنبههای اجتماعی بیمه ،انتخابها ،ارتباطات و ابزارهایی برای کارکنان.1
آنچه ینسیندیه و تیم طراحی خدمت کشف کرد ،تفاوتهای مهم میان حرف و عمل بود.
برخی شناختهای عمیق در زیر توصیف شدهاند.
اعتماد
بیمه بر پایهی اعتماد بنا میشود .زمانی که مشتریان حق بیمهی خود را پرداخت
میکنند ،در واقع اعتماد دارند که در قبال پولی که پرداخت میکنند ارزش دریافت
میکنند و هم اینکه شرکت بیمه در زمان نیاز به داد آنها خواهد رسید .اما این اعتماد
بسیار شکننده است .اعتمادسازی نیاز به زمان دارد اما به سرعت ممکن است از بین رود.
تمام نقایص کوچک در ارائهی خدمات (نامههایی که به آدرس اشتباه فرستاده میشوند،
خطاهای ساخت ،مشکل ارتباطی ،مشتریانی که مجبور میشوند جزییاتی را بارها تکرار
کنند) به اعتماد افراد به شرکت بیمه لطمه میزند .به این نتیجه میرسند که شاید چنین
بی نظمی و آشفتگی در پشت صحنهی این شرکت هم وجود داشته باشد .رفع نقصهای
جزیی میتواند تأثیر چشمگیری بر سطح اعتماد داشته باشد.
مردم معتقدند بر اساس کیفیت تصمیم به خرید بیمه میگیرند اما در واقعیت انجام این
کار را دشوار مییابند .مقایسهی آنچه در بیمهنامهی مختلف نهفته است و داشتن انتخابی
ً
منطقی بسیار دشوار است .در نتیجه حس میکنند بیمه چندان شفاف نیست مخصوصا
از نظر کیفیت .بنابراین ،مقایسهی قیمت راحتتر است زیرا پول متغیری ثابت است .این
بدان معنا است که طراحان نمیتوانند به سادگی به آنچه که مشتریان میگویند
میخواهند اعتماد کنند بلکه باید هوشمندانه به موضوع قیمت و کیفیت بپردازند.
البته ،در بازار میتوان بر روی کیفیت هم مانور داد اما با وجود موتورهای آنالین مقایسه
ً
قیمت ،جنبهی کیفیت بیمه کامال از گفتوگوهای بین مشتریان حذف شده و تمام
ً
بحثها صرفا بر سر قیمت است .از نظر مشتریان ،کیفیت به این معنا است که "آیا من
تحت پوشش هستم؟" ،آیا زمانی که خودروی من در دست تعمیر است ،به من خودرویی
ً
امانت داده میشود؟ آیا واقعا بابت مواردی که حتمی میدانم تحت پوشش قرار خواهم
گرفت؟
در مورد اکثر خدمات و محصوالت دیگر ،مشتریان به راحتی میتوانند به تفاوت میان
نسخهی برتر و نسخهای ارزانتر و نامرغوبتر پی ببرند اما در مورد بیمه چنین امکانی
وجود ندارد .مشتریان میپرسند کیفیت به چه معنایی است ،یعنی ،تفاوت میان
محصوالت ممتاز و محصوالت اقتصادی چیست .این سؤال به سؤاالت متعدد دیگر دامن
میزند؛ سواالتی مانند چه مواردی و چه زمان تحت پوشش قرار میگیرند؟ هزینههای از
دست رفته چه میزان است؟ و غیره .به سرعت همه چیز پیچیده میشود.
فصل یکم 16
همچون طراحی خدمت ،چالشی که وجود دارد این است که نامرئیها را قابل رویت
سازیم یا کاری کنیم که آنچه درست1است ،نمایان شود .در پروژه ینسیندیه ،یکی از
چالشهای کلیدی ،ارائهی پیشنهاد خدمتی بود که در آن قیمت عامل اصلی
تصمیمگیری نباشد.
انتظارات
مردم انتظار دارند زمانی که اتفاقی روی میدهد ،بیمه هزینهها را پرداخت کند و انتظار
کمک دارند .این جنبهی دیگری از کیفیت است .مشتریانی که یک محصول بیمهی ارزان
خریداری میکنند ،پول دریافت میکنند اما این کمک چندانی به آنها نمیکند .اما
ینسیندیه دارای سیستم بسیار خوبی برای مراقبت از افراد در زمان حادثه است .برای
مثال ،زمانی که خودروی مشتریان دچار مشکل میشود ،تنها کاری که فرد انجام میدهد
این است که خودروی خود را جهت ارزیابی تحویل داده و ینسیندیه به آنها خورویی به
امانت داده و به تمام امور دیگر رسیدگی مینماید .نیاز بود که این واقعیت به عنوان
بخشی از یک پیشنهاد خدمت نمایان و برجسته شود.
ینسیندیه معتقد است تمام بیمهای که مردم نیاز دارند را برای آنها فراهم میسازد اما
در نروژ ،بسیاری از افراد به نوعی از سوی کارفرما یا اتحادیهی خود تحت پوشش بیمه قرار
میگیرند .مردم به راحتی نمی توانند بگویند آیا تحت پوشش قرار دارند یا خیر زیرا راهی
وجود ندارد که بتوانند تمام این اطالعات را از یک چشمانداز و در یک نقطه واحد ببینند.
چالشی که وجود دارد این است که این نوع خدمات بیمه به شیوهای شفاف و قابل اعتماد
ارائه شود.
نقاط تماس اجتماعی 1زیادی میتوانند بر کل تجربهی خدمت تأثیر بگذارند .برای
مثال ،پلیس با گفتن "گوشی موبایلتان سرقت شد؟ هنوز با شرکت بیمه خود تماس
نگرفتهاید؟" به نوعی مشاوره بیمه ارائه میدهد .مشتریانی که با ینسیندیه تماس
ً
میگیرند در واقع یک گوشی جدید دریافت میکنند اما مردم کال به پلیس به عنوان
مرجعی آگاه از چنین مسائلی اعتماد دارند.
محققان دریافتند افراد زیادی مشاورههای بیمه ارائه میدهند که در واقع نباید چنین
باشد .برای مثال ،دوستان و اعضای خانواده بهترین منبع مشاوره بیمه تصور میشوند.
افراد به توصیههای بیمهای پدر خود بیش از توصیههای نماینده بیمه اعتماد دارند.
در نتیجه ،مسئله این است که چطور با وجود تمامی این نقاط تماس نامرئی بتوانیم با
یکدیگر هماهنگ و یکپارچه کار کنیم .بیمه در اصل به زمانی برمیگردد که مردم در
اجتماعی کوچک ،پولهای خود را جمع کرده و در زمان بروز حادثهای چون آتش سوزی
آغل حیوانات ،از آن پول برداشت میکردند .در نتیجه ،سعی شد این جنبهی اجتماعی
بیمه تقویت شود زیرا بیمه از اقدامی جمعی به ماشینهای امروزی که مردم به آنها
بیاعتماد شدهاند تبدیل شده است.
انتخاب
از نقطه نظر تخصصی بیمه ،هر چقدر تعداد گزینههای بیشتری داشته باشید ،بهتر
تحت پوشش قرار خواهید گرفت .پوشش مواردی خاص نظیر دوچرخهای جدید و عدم
پوشش مواردی دیگر چون یک کامپیوتر قدیمی ،به افراد امکان میدهد بیمه را متناسب
با نیازهای خود شخصیسازی نمایند.
در عین حال ،مشتریان خواستار سادگی هستند .تناقضی که در تحقیقات شناخت
عمیق مشتری 1نمایان شد این بود که مشتریان خواستار محصوالت بسیار ساده بودند اما
از طرفی دوست داشتند حس کنند از میان محصوالت پیچیده دست به انتخاب زدند .به
عبارتی ،نمیخواهند از میان خیل انبوهی از گزینهها انتخاب کنند در عین حال دوست
دارند خود تجربهی انتخاب را داشته باشند.
اسناد
زمانی که پای خواندن برگههای بیمه به میان میآید ،یکی از رایجترین نقل قولهایی
که از زبان مصاحبهشوندگان مطرح میشود این است که "من نمیتوانم این کار را انجام
دهم" .این به موضوع اعتماد برمیگردد .از یک طرف ،زمانی که مشتریان جزییات
بیمهنامهی خود را نمیخوانند به این معنا است که کورکورانه به صحت ادعاهای شرکت
بیمهی خود اعتماد میکنند .از طرف دیگر ،مشتریان به شرکت بیمه اعتماد ندارند زیرا
از جزییات بیمهنامهی آنها خبر ندارند.
اسناد شرکتهای بیمه ،بسیار طوالنی است و به همین دلیل مشتریان آنها را
نمیخوانند .مشتریان میگویند "ای کاش تنها یک سند داشتیم و آن یک سند هم تنها
یک صفحه بود" .به عبارتی خواستار ساختاری بودند که توضیح دهد اگر چنین شود،
شرکت بیمه چنان خواهد کرد.
همچنین ،مشتریان نمیدانستند برگههای بیمهی خود را در کجا قرار دهند .آنها
میدانند برگهها مهم هستند و برخی گفتند آنها را در جایی امن بایگانی کردند اما زمانی
ً
که محققان خواستند آنها را ببینند ،برگهها کامال در هم ریخته بودند .مصاحبهشوندگان
میگفتند" ،بله ،آنها اینجا هستند" ،اما در نهایت مشخص شد این بیمهنامه مربوط به
دو سال قبل بوده و آخرین بیمهنامه هنوز البهالی انبوهی از برگهها در جایی دیگر پنهان
بود .این بدان معنا است که مشتریان درست نمیدانند بابت چه مواردی بیمه شدهاند و
یا جتی نمیدانند چه مقدار پرداخت میکنند.
ً
دلیل دیگری که افراد نمیدانستند در سند چه قید شده است این بود که اسناد عمدتا
به زبانی حقوقی تنظیم میشوند .طی سالها ،بدون تاملی جدی در مورد نیازها ،متن
این اسناد بیشتر و بیشتر شد .ینسیندیه برای رفع این مشکل ،با حذف واژههای اضافه و
سادهسازی زبان ،طول اسناد را 50تا %60کاهش داد .مدت یک سال و نیم به طول
انجامید تا تیمی چهار نفره این کار را انجام دهند اما نتیجهی نهایی کار فوقالعاده بود.
کاهش هزینه های چاپ نیز تا حدی به نفع ینسیندیه تمام شد اما مزیت اصلی تجربه
مشتری بود.
در نروژ ،مردم میدانند اگر اتفاقی روی دهد ،دولت از آنها حمایت میکند اما درست
نمیدانند از چه نظر تحت پوشش قرار میگیرند و چه مواردی را باید خود تقبل کنند.
مشتریان به این اطالعات نیاز دارند و باید افرادی غیر از فروشندگان وجود داشته باشند
که بتوانند به آنها مشاورهی خوبی ارائه دهند زیرا فروشندگان بیشتر عالقهمند به فروش
محصول بیمهاند و به فکر نیاز مشتریان نیستند.
همچون بسیاری از سازمانها ،مسئلهی اصلی ،برخی ساختارهای سازمانی است که
در واقع مانع رسیدگی مناسب نمایندگان خدمات مشتری به نیازهای مردم میشوند.
ینسیندیه میبایست نحوهی اندازهگیری عملکرد را از درون تغییر میداد تا مزایای آن از
بیرون احساس شود که این امر به معنای تغییر فرهنگ است .از زمانی که این تغییر اجرا
شد ،رضایت تک تک مشتریان به معیار اساسی تبدیل شد .کارکنانی که در ینسیندیه با
مشتریان رو برو میشدند ،گزارشهای روزانه از نمرات رضایت مشتری خود دریافت
میکردند .دادهها به این ترتیب جمعآوری میشد که یک ایمیل به مشتریان ارسال
فصل یکم 20
میشد و از آنها پرسیده میشد آیا میخواهند پس از هر تماس تلفنی یا حضور در یکی
از شعبات ،به تجربهای که داشتند امتیاز بدهند یا خیر .این بازخورد به ترکیبی از دیگر
سنجهها اضافه میشد تا یک سیستم جامع اندازهگیری تجربه مشتری 1ساخته شود.
2
شخصی
4
زمانی که پای روابط مشتری 3به میان میآید ،مردم فریب آنچه به نام "کامال شخصی"
تبلیغ میشود اما در واقعیت شخصی نیست را نمیخورند .انسانها به طور طبیعی
سازگاری بیشتری با تعاملهای بین فردی دارند و ارتباطاتی نظیر نامههایی که برچسب
ً
"شخصی" بر آنها خورده باشد تقریبا مشکوک به نظر میرسند .بدتر از آن ،این نوع
ارتباطات شخصی مصنوعی متمایل به خطاهای کوچک نیز هستند ،از جمله اینکه
ممکن است اطالعات قدیمی مورد استفاده قرار گیرند و در نتیجه بیمهنامههایی برای
متوفیان ارسال شود یا آقای جونز ،خانم جونز خطاب شود .تنها در یک حالت شخصی
ً
معنا دارد و آن هم زمانی است که واقعا شخصی باشد .از این رو ،فرهنگ شرکت باید
فرهنگی باشد که تمام کارکنان از کار در آن احساس شادی نمایند .افرادی که دچار
استرس هستند و بدخو هستند ،تعاملهایی پر استرس و بدخو دارند.
پاسخدهندگان دوست داشتند اگر به ینسیندیه زنگ میزدند ،شرکت هم پاسخ آنها را
تلفنی دهد نه این که برای آنها ایمیل یا نامه بفرستد .اگر ایمیل فرستادند ،انتظار
دریافت ایمیل داشتند .در نتیجه ،شرکت این تصمیم استراتژیک را گرفت که تمام کانالها
را باز بگذارد .این اقدام گرچه پرهزینه است زیرا مدیریت آن دشوارتر است اما ارزش هزینه
باال را دارد زیرا تجربه مشتری بهتری رقم خواهد خورد.
زبان
ً
افراد غیر متخصص در امور بیمه (مشتریان) 1واقعا زبان بیمه را درک نمیکنند .برای
مثال ،افراد زیادی فکر میکردند "حق بیمه" 2نوعی جایزه است .از این رو ،ینسیندیه
ً
بایستی مراقب میبود که از زبان بیمهای که به کار میبندد همان برداشتی شود که واقعا
معنا میدهد.
شکل :1.1کارکنان فروش برای کارآمدتر کردن فرآیندها ،روالهای شخصی خود را در کار ایجاد میکنند
بسیاری از کارکنان ،روال خاص خود را برای برخورد مطلوبتر با مشتری خلق کرده
بودند .بینشی که از این بررسی حاصل شد این بود که برخی از فرآیندها فی البداهه و در
کف فروشگاه خلق شده و به عنوان رویکردهایی استاندارد در سیستمهای ینسیندیه
منطبق و یکپارچه میشوند.
1 )Laypeople (customers 2 این واژه در لغت به معنای پاداش و جایزه ز
نی ”“premium
هست
فصل یکم 22
فرآیندهای بازطراحی شده بر اساس شناخت عمیق مشتریان و کارکنان ،در وهله
نخست به صورت روالهای کاغذی به اجرا درآمدند تا نیاز نباشد تا پایان طراحی نرم افزار
سازمان منتظر بماند (شکل .)1.2بعدها ،این روالهای جدید به سیستم مدیریت روابط
مشتری (سی.ار.ام) 1شرکت اضافه شدند (شکل .)1.3
تمام جزییات مشتری وارد سیستم کامپیوتر اصلی اس 22000شرکت ینسیندیه میشود
و روی میزهای آماری تحت تحلیل ریسک قرار میگیرد تا در نهایت پیشنهاد بیمه شکل
بگیرد .مدیریت معتقد است این حیرت انگیزترین سیستم در صنعت بیمه در کشور نروژ
1 )customer relations management (CRM 2 Gjensidige’s S2000 mainframe system
23 طراحی خدمت
چنین سیستم انعطافپذیری پیچیدهتر خواهد بود .برای مثال ،امکان نداشت یک خانه
و یک خودرو در یک محصول بیمه جمع شوند .در نتیجه ،خلق تجربهای یکپارچه برای
مشتری دشوارتر میشد.
شکل :1.3روالهای جدید به سیستم مدیریت روابط مشتری اضافه شدند .جایگاهی برای نکتههای مشتری در سمت
چپ قرار گرفته است.
یکی از موانع نوآوری محصول در صنعت بیمه ،تأخیر زمانی است .سازمانها زمانی
متوجه میشوند نوآوری به نفع یا به ضرر آنها بوده است که سطح درخواستهای
خسارت را بررسی کنند که این به خودی خود چند سال به طول میانجامد .از این رو،
صنعت بیمه از گذشته تا کنون در زمینه نوآوری محافظه کار بوده است .زمانی که تیم
فصل یکم 24
طراحی به شناخت عمیق مشتری 1پیبرد ،انگیزه آوردن ایدههای جدید به بازار نیرو
گرفت.
با استفاده از اطالعات جمعآوری شده ،ینسیندیه کارگاههای طراحی اشتراکی با
گروههای مختلف درون شرکت برگزار کرد و 97ایده خلق شد که از این میان 5ایده برای
توسعه بیشتر انتخاب شد .در نهایت ،این تیم پیشنهاد خدمات جدید را ارائه داد.
شرکت ینسیندیه دهها محصول برای ارائه به افراد و خانوادهها داشت .از منظر بیمه،
این بدان معنا است که آنها مجموعه جالبی از محصوالت سفارشی و متناسبسازی شده
برای رویدادهای متفاوت داشتند .از چشمانداز مشتری ،این بدان معنا بود که برای مثال
در مورد بیمه عمر ،گزینههای متعددی پیش روی مشتری قرار داشت که همچون نوعی
قمار بود .فرد نمیدانست خود را در برابر مرگ در اثر سرطان بیمه نماید یا تصادف زیرا
هیچ کس توان مالی کافی برای خرید تمام سیاستها و در نتیجه %100تحت پوشش
قرار گرفتن نداشت .مشتریان در انتخاب محصوالتی که بایستی بیمه میکردند نیز بر سر
دوراهی بودند ،سگ را بیمه کنند یا لپ تاپ خود را؟
تحولی که ینسیندیه انجام داد این بود که تعداد محصوالت پیشنهادی را از 50محصول
به دو مورد کاهش داد :یکی محصولی که فرد و خانواده او را پوشش میداد و دیگری
محصولی که تمام داراییهای آنها را پوشش میداد .از نقطه نظر بیمه ،این اقدامی تندرو
گانر کوان ،2یکی از کارشناسان بسیار مجرب بیمه ،طی برگزاری و افراطی بود اما ِ
مجموعهای از کارگاههای طراحی به ارزش این کار پیبرد .او پیشنهاد کرد میتوان به
ً
شیوهای کامال متفاوت به محصوالت شرکت فکر کرد .او به مدت پنج سال روی این ایده
کار کرد اما نتوانست دیگران را متوجه منظور خود نماید .او روشی برای ابراز دیدگاه خود
از نظر تجربه مشتری نمیدانست اما میدانست میشود الگوریتمهای مالی را به نحو
متفاوتی مدلسازی نمود .تیم طراحی با او همراه شد و بررسی کردند چطور میتوان
چنین خدماتی را ارائه داد .مهندسی محاسبات پیچیدهای که در صفحه گستردهای بزرگ
که در پس زمینه اجرا شده برای تحقق این مهم نیاز خواهد بود.
اندرس والدرزنس ،1نمونه اولیه محصول 2را در اکسل ساخت ،که دارای تمام ابزارهای
الزم برای جدولهای بیمهای و نمایش اطالعات موثر 3است .به جای آن که یک یا دو هفته
صرف طراحی و کدگذاری نمونه اولیه وب با دیتابیس بک ِاند 4شود ،اندرس توانست ظرف
دو روز این کار را انجام دهد و طوری آن را طراحی کرد که شبیه وبسایتی بود که مشتریان
میتوانستند آن را بیازمایند (شکل .)1.4
با این نمونه اولیه ،ینسیندیه توانست آزمون تجربه نمونه اولیه 5را با مشتریانی که به بحث
و خرید بیمه میپرداختند ،فروشندهای که محصول بیمه خود را می فروخت و کسی که
سعی داشت ادعایی را مطرح نماید انجام دهند .آنها تجربه خرید حضوری خدمات را
آزمودند تا پی ببرند که چه نوع تجربهای برای مشتریان و کارکنان فروش خواهد داشت.
1 Anders Kjeseth Valdersnes, the design team’s 3 actuarial tables and live information
Microsoft Excel maestro 4 back-end database
2 prototype of the product in Excel 5 experience prototype testing
فصل یکم 26
همچنین نوع تلفنی همین فرآیند را آزمودند و فرآیند را از هر دو طرف خط مورد بررسی
قرار دادند .برای آزمودن فرآیند درخواست خسارت ،به سراغ کسی رفتند که به تازگی
تصادف داشت .مشتریان و کارکنان واقعی شرکت کردند و گرچه میدانستند در آزمون
شرکت کردهاند ،گفتوگوهایی که داشتند بسیار واقعی بود .در سرتاسر این فرآیند ،تیم
پروژه نکات زیادی آموخت که چطور پیشنهاد خدمات جدید را شکل داده ،توضیح دهد و
به فروش برساند.
با تجربه حاصل از آزمون نمونه اولیه مشخص شد این رویکرد جدید ،گفتوگو در مورد
خرید محصوالت را به گفتوگو در مورد خرید خدمات تغییر داده است .این بدان معنا
است که مشتریان به صرافت افتادند که ببینند در ماه چه میزان میتوانند حق بیمه
1
پرداخت نمایند ،آنچه به دست میآوردند ،آنچه در حساب پس انداز "روز مبادا"
می گذاشتند و آنچه در صورت بروز فاجعه نیاز خواهند داشت را مدنظر قرار دادند .آنها
می توانستند تفاوتی که مازاد و سطح پرداخت در حق بیمه ایجاد میکنند را ببینند و
گفتوگو بازتر بود و مشتریان تحت کنترل قرار داشتند.
نمونه اولیه چند نقطه تماس تهیه شد ،قرارداد یک صفحهای ،بروشورهای اطالعات،
تبلیغات ساختگی در یک روزنامه مالی و یک مجله زرد (شکل )1.5و صورت حسابی که
مشتریان در پایان دریافت خواهند نمود ،تا امکان آزمودن طیف گستردهای از تجربه
خدمت به وجود آید.
شکل :1.6نمونه اولیه قرارداد یک صفحهای که در
تعدادی از مصاحبهها نشان داده شد که مردم به
قرارداد تک صفحهای نیز اعتماد نداشتند.
نمونه اولیه قرارداد یک صفحهای مثال خوبی از تفاوت میان آنچه مردم میگویند و آنچه
در عمل انجام میدهند است (شکل .)1.6بسیاری از مصاحبهشوندگان گفتند
قراردادهای طوالنی را نمیخوانند و از این رو نمیدانند در آنها چه چیز قید شده است
و در نتیجه اعتماد خود به شرکت بیمه را از دست دادهاند .آنها پیشنهاد دادند قرارداد
یک صفحهای راحتتر است .اما در تجربه نمونه اولیه مشخص شد مشتریان به قرارداد
تک صفحهای نیز اعتماد نداشتند زیرا میترسیدند جزییات بسیار مهم از نظر آنها پنهان
مانده باشد زیرا بیمهنامهی قبل حدود 40صفحه بودند .شرکت ینسیندیه در نهایت
قراردادهایی با حدود 5تا 10صفحه تنظیم کرد.
فصل یکم 28
نمونههای اولیه از اسناد فرآیند تأیید درخواست خسارت 1تهیه شدند .در گذشته،
نامهای ساده به مشتریان ارسال میشد که در آن قید شده بود "ما درخواست خسارت
شما را دریافت کردیم" و در نتیجه مشخص نبود فرآیند درخواست خسارت چطور درون
شرکت مدیریت میشود .بازطراحی فرآیند تایید درخواست خسارت نشان میدهد این
فرآیند چطور در طول زمان پیش میرود و در نتیجه به مدیر کمک میکند به انتظارات
آنها رسیدگی نماید (شکل .)1.7به این روش ،آنها میدانند چقدر صبر کنند و اجازه
بدهند فرآیند روند خود را طی کند و چه زمان دلیلی برای پیگیری داشته باشند.
شکل :1.8نمونه اولیه پیشنهادی به صورت ایمیل که نقطه تماس مهمی برای مشتری است .این مستند به عنوان یک
نقطه حیاتی برای بحث و تصمیمگیری بهکار میرود .این نمونه اولیه نشان داد که پیشنهاد پیش از امضاء قرارداد مورد بررسی
قرار گیرد.
در نهایت تیم ،نمونه اولیه پیشنهادی که به صورت ایمیل پس از تماس یا جلسه فروش
ارسال میشد تهیه شد (شکل .)1.8بررسی شناختهای عمیق نشان داد این نقطه یکی
ً
از خطیرترین ناکامیهای شرکت بود و شرکت از پتانسیل بهبود آن آگاه نبود .قبال،
مشتریان با فروشنده تعامل داشتند و در مورد سیاست بیمهای پیچیده با یکدیگر به
1 claim
29 طراحی خدمت
داشتن ایدههای خطشکن و تجربه آزمایشی آنها به واسطه نمونه اولیه کمک کرد
دیدگاه فرهنگی درون شرکت بهتر پرورش یابد و بسیاری از شناختهای عمیقی که به
1 radical
فصل یکم 30
ً
اطالع 1ینسیندیه رسید کمک کرد این شرکت کامال خدمتمحور 2شود .تیم اکستریم
کاستومر 3همچون قهرمان تجربه مشتری و تغییرات درونی مورد نیاز برای تحقق درست
آن ظاهر شد .چارچوبی برای مشتریگرایی تحت عنوان "تجربه ینسیندیه" 4اجرا شد.
مدیریت میداند که مشتریگرایی در آینده یک مزیت رقابتی بسیار مهم خواهد بود و در
نتیجه این ایده را پرورش میدهد که "ما باید مشتری را به خوبی شناخته و به او بیشترین
اهمیت را دهیم".
در نهایت ،مپینگ مفصل و دقیق ایدهای بزرگ به سازمانها نمایی کلی از مسائل و
فرصتها میدهد و به آنها کمک میکند در مورد این که به چه امری و چه زمان بپردازند
تصمیمات استراتژیک اتخاذ کنند و نحوه ارتباط یافتن آن تصمیمات با دیگر بخشهای
سازمان خود و بسط یا تقلیل نوآوری خدمات متناسب با بودجه و منابع را درک کنند.
183فعالیت ینسیندیه ،پیشرفتهای پرتعدادی است .برخی کوچک بودند اما برخی
سال ها به طول انجامیدند .البته ،خط مبنا مهم است اما تنها کانون تمرکز نیست .فرآیند
تغییر نیازمند رهبری سطحباال در تمام جنبههای سازمان بود؛ از تعهد به کیفیت
ً
سیستمهای کامپیوتری با رفع نقایص تا سادهسازی محصوالت و زبان و صرفا تمرکز بر
تجربه خدمت و همچنین بودجه داخلی و توجه به برندینگ ،آموزش و اندازهگیری.
برای مثال 130 ،مدیر ینسیندیه از جمله مدیر عامل این شرکت در تماس با 1000
ً
مشتری ،ادراک عمیق خود نسبت به آنها را شخصا بدست آوردند (شکل .)1.9آنها
این کار را دوست داشتند زیرا پیبردند سالها با مشتریان حرف نزده بودند و این در حالی
ً
است که اغلب چنین تعامالتی موجب عالقه آنها به این صنعت شده بود .مدیران کامال
با آمار و ارقامهای مربوط به رضایت مشتری آشنا بودند و همچنین میدانستند کدام
ً
چالشها باید رفع شود .اما این که شخصا بتواند از نظر مشتریان آگاه شوند و احساس
مردم را بدون واسطه لمس کنند تجربهای متفاوت بود .زمانی که مدیر عاملی مینشیند تا
با مشتریان هم کالم شده و از آنچه در سر آنها میگذرد آگاه شود ،سیگنال مهمی به
سایر بخشهای سازمان و صنعت میفرستد.
ً
شکل :1.9مدیر ینسیندیه از جمله مدیر عامل این شرکت در تماس با 1000مشتری ،ادراک عمیق خود نسبت به آنها را شخصا بدست آوردند.
نتایج این نوع تغییرات بزرگ در سطح شرکت پس از مدتی بس طوالنی نمود مییابد .دو
سال و نیم پس از شروع این فرآیند ،ینسیندیه شاهد باالرفتن جایگاه خود در اندازهگیری
ملی رضایت مشتری نروژ 1بود و دو جایزه بزرگ رضایت مشتری را از آن خود کرد .آنها با
نتایج مالی خود فراتر از انتظارات بازار جلوه کردند و ثابت کردهاند میتوانند خدمات
مطلوبتری نسبت به رقبا در اروپا و آمریکا ارائهدهند .اما طبق اظهارات باستاد ،2نباید
مشتریمداری را در انزوا مورد بررسی قرار داد .مشتریگرایی بخش طبیعی ماجرای
بزرگتر خلق یک شرکت بیمه مدرن و کارآمد است که ارزشی واقعی برای کارکنان،
ذینفعان و مشتریان در پی خواهد داشت.
همچون اکثر رشتههای جدید طراحی ،پیشینه طراحی خدمت نیز به حرفه طراحی
صنعتی بازمیگردد ،حوزهای که نخستین بار طی دهه 1920توسط جامعهای از طراحان
1
آمریکایی شامل ریموند لووی ،والتر دوروین تیگ ،نورمن بل گدس و هنری دریفوس
تعریف شد .در اروپا ،باهاوس 2نقشی کلیدی در تولد طراحی صنعتی داشت.
وجه مشترک تمام این طراحان این بود که از یک فناوری صنعتی جدید برای بهبود
استاندارد زندگی مردم بهره می جستند .در طول جنگ جهانی اول و پس از آن ،مردم از
رویارویی با خرابیهای ناشی از جنگ افزارهای صنعتی هراسناک شدند .در نتیجه ،الزم
بود استاندارد مادی زندگی در اروپا و ایاالت متحده آمریکا بهبود داده شود.
در سطح ایدئولوژیکی ،تالش نسل اول طراحان صنعتی این بود که صنعتی سازی را به
نیرویی خیر بدل سازند .تمرکز آنها بر این بود که به نحوی از فناوری صنعتی بهره جویند
که بتوانند نیازهای ابتدایی و اساسی مردم عصر خود را تأمین نمایند .در نتیجه در صدد
برآمدند چطور با کمک صنعت میتوان محصوالت را به شیوهای بهینه تولید نمود و
کنجکاوانه بررسی میکردند چه چیز میتواند محصوالت را برای مردم مفیدتر سازد و یا
نقش محصوالت در خوشبینی به آینده را کاوش میکردند .آنها لوازم و اثاثیهای خوش
طرح خلق میکردند که طبقه متوسط هم از عهده خرید آنها برآمده و میتوانستند بدان
وسیله منازل خود را به روز سازند و یا کاالهای سفید( 3کاالهایی مثل یخچال ،گاز ،ماشین
ً
لباس شویی و نظایر آن که عموما به رنگ سفید هستند) که تا حدی از مشقت کارهای
خانه میکاست و به زنان امکان میداد بتوانند به داشتن شغلی خارج از منزل نیز امیدوار
شوند .از طرفی ،خودروها و قطار به مردم امکان میداد دامنه سفرهای کاری و تفریحی
خود را بسط دهند.
در قرن بیست ،حرفه طراحی سهم قابل توجهی در بهبود استاندارد زندگی در کشورهای
توسعه یافته داشت .هرچند ،امروزه این استاندارد زندگی به حد غایی رسیده است؛ به
طوری که اشباع از مادیات شدهایم و مصرف محصوالت به جای آن که به بهتر زندگی
کردن ما کمک کند حیات ما را به خطر انداخته است.
در سطح ایدئولوژیکی ،نیازهای اساسی ما تغییر کردهاند .چالش اصلی پیش روی
جوامع توسعه یافته ،حفظ سالمت ،کاهش مصرف انرژی و منابع و جست و جوی
راهحلهایی برای مشکالت حمل و نقل و یافتن سیستمهای مالی انعطافپذیرتر است.
نسل طراحان صنعتی دهه 1920سعی داشتند فناوری دوران خود را انسانی ساخته و
از این رهگذر ،نیازهای مادی اصلی نسل خود را برآورده سازند .در طراحی خدمت ،تمرکز
ما از مصرف بهینه به مصرف کم و کنترل شده تغییر کرده است و ارزشها از استاندارد
زندگی به کیفیت زندگی تغییر نمودهاند.
یک طراح ،خدمات را بر اساس بینشی که در مورد مصرفکننده دارد طراحی مینماید
و اطمینان دارد آنچه ارائه میدهد از ارزشی واقعی برخوردار است .زمانی که از شبکههای
فناوری و مردم هوشمندانه استفاده میکنیم ،میتوانیم خدمات پیچیده را ساده ساخته
و آنها را برای مشتری ارزشمندتر نماییم.
زمانی که انعطافپذیر بودن خدمات را درنظر میگیریم ،خدمات بهتر با تغییرات سازگار
شده و مدت زمانی طوالنیتر برای کاربر به کار میآیند .زمانی که پایداری تمام عناصر
خدمات را در طراحی لحاظ میکنیم ،تجربه رضایتبخش تری رقم خواهد خورد .اگر
35 طراحی خدمت
اجرای خدمات به شیوهای درست سنجیده شود ،میتوانیم ثابت کنیم طراحی خدمات
موجب به کاربستن موثرتر منابع [خواه انسانی ،سرمایه و منابع طبیعی] خواهد شد.
به نظر میرسد بررسی تجربه افراد از خدمات و این که کدام بخشهای آن با یکدیگر هم
خوانی ندارند و چطور میتوان هماهنگی و همخوانی ایجاد نمود کار سادهای است .در
واقعیت ،برخی از بهترین سازمانهای جهان در طراحی تجربه خدمت خوب به شدت
دچار مشکل هستند.
در توضیح این که چرا طراحی درست خدمات برای شرکتها دشوار است ،باید به بررسی
ماهیت خدمات و نحوه ارائه آنها بپردازیم.
شکل :1.2مشتری در کجای این تصویر جای دارد؟ کارکنان در واحدهای مجزا عمل میکنند ،به طوری که
تمرکزشان بر کارایی بخش خودشان است تا کیفیت یک تجربه مشتری کامل.
فصل دوم 36
اورنج1
دو روز بعد از راهاندازی مرکز مشاوره طراحی خدمت ،تلفنی از یکی از مدیران اجرایی اپراتور
موبایل اورنج داشتیم که پروژهای را پیشنهاد کرد که سالها آرزوی آن را داشتیم .درخواست
آنها این بود که آیا میتوانیم کمک کنیم تجربه خدمت ،عاملی استراتژیک برای توسعه
خدمات جدید شود؟
در آن زمان ،اورنج که هم و غم خود را شفاف ،ساده و مطلوب نمودن خدمات تلفن همراه
قرار داده بود ،به موفقیتی چشمگیر در انگلستان دست یافته بود .اما یک جای کار میلنگید.
آنها ابزار و فرآیندهایی نداشتند که بتوانند بر اساس تجربه مشتری به توسعه خدمات جدید
دست بزنند .برندینگ آنها در ارتباط با خدماتی که ارائه میدادند نبود .وبسایت شرکت یک
کانال بازاریابی بود که کمکی نمیکرد مشتریان موجود بتوانند از حسابهای خود بهره
بیشتری ببرند .نوآوری بیشتر فناوریمحور 2بود تا مشتریگرا.
در واقع ،اورنج شبیه کارخانههای تولید محصول قرن گذشته بود نه یک ارائهدهنده خدمت3
امروزی و مسلط بر بازار .کارشناسان شرکت واقع در واحدهای مجزا بوده و تنها افرادی که
میتوانستند تصویر کامل ارائههای آنها را ببینند مشتریان آنها بودند.
در نتیجه ،اورنج به رویکرد طراحی مناسبی نیاز داشت که میان کانالها و واحدها ارتباط
برقرار نماید .همچنین بایستی تجربه خدمت را در تفکر استراتژیک مد نظر قرار میدادند تا
بینش حاصل از تجربه خدمت بتواند بر تصمیمات فنی و کاری تأثیر بگذارد نه برعکس .یکی
از مشکالت فکر کردن در مورد تجربه خدمت در سطح کسبوکار این است که به سختی
میتوان تصور کرد ماهیت چیزی ناملموس نظیر برنامه تلفن همراه جدید چطور خواهد بود.
صفحات گسترده ،ابزار ضعیفی برای انتقال تجربیات انسانی هستند.
برای رفع این مشکل ،پروژهای به نام "شواهدی قابل لنس از آینده" 4را طراحی کرده و 12
پیشنهاد خدمت جدید را مطرح کردیم؛ از روشهای جدید سازماندهی مراکز تماس گرفته تا
سلفسرویس و برنامههای آنالین .چند مفهوم وارد بازار شد از جمله پیشنهاد تغییر
فروشگاههای اورنج از فروشندگان تلفنهای برندهای دیگر به مکانی که مردم میتوانستند در
استفاده از خدمات موبایل خود کمک بجویند .پیشنهاد دیگر که بازاری شد" ،اورنج پریمیر"،1
برنامه تلفن های همراه گران قیمت برای افرادی بود که خواستار تجربهای منحصر به فرد و
خدمتی استثنایی بودند (شکل.)2.2
شکل :2.2وقتی ما به اورنج نشان دادیم که مشتریان چگونه میتوانند یک حساب کاربری لوکس را تجربه کنند ،آنها
تصمیم گرفتند یک پیشنهاد ارزش را با توجه موازی به کیفیت طراحی و خدمات مشتری ،راهاندازی کنند.
ارنج پریمیر در بازار به موفقیت دست یافت و روشی به اورنج معرفی کرد که از طراحی به
عنوان نقطه شروع توسعه کسب وکار استفاده کند .در ده سال گذشته با اورنج کار کردهایم تا
تجربه خدمت آنها را بهبود بخشیده و پروژههای متنوعی از استراتژی نوآوری تا رفع مشکالت
مرکز تماس برگزار نمودهایم.
پروژه اول ما در اورنج ثابت کرد طراحی در این زمینه باید از فعالیتی متمرکز بر ارائه
محصوالت ،اسناد کاغذی و رابط کاربری به فرآیندی تغییر کند که امکان میدهد تمام
جنبههای خدمت در تجربهای یکپارچه 2رقم بخورد .متوجه شدیم چشمانداز جدیدی قرار
است باز شود و ما بایستی بررسی میکردیم پیش شرطهای طراحی چه تغییراتی کردهاند.
فروشگاه حضور دارد چیزی در مورد آن نمیداند و یا اجازه ندارد آن را به قیمت آنالین به
فروش برساند .به بیماران بیمارستان در مورد ساعتها انتظارکشیدن توضیحی داده
نمی شود و یا با وجود آن که در یکی از دشوارترین لحظات زندگی خود قرار دارند به آنها
اطالعات ضد و نقیض داده میشود .تقسیم واحدها در دنیای کسبوکار بی معنا نیست
اما برای مشتری که کل محصول ارائه شده را به صورت یک تجربه کامل درک میکند هیچ
معنایی ندارد .در تمام فصلهای این کتاب هرازگاهی به این موضوع خواهیم پرداخت.
بسیاری از شرکتهای خدماتی فکر میکنند محصول میفروشند .بخش تأمین بودجه
(فاینانس) ،1نمونهای قدیمی از این دیدگاه است اما سیاستهای بیمهای و حسابهای
بانکی خدمات با چندین نقطه تماس و تعامل هستند و محصولی درمیان نیست .زمانی
که اتفاق ناگواری پیش میآید ،صاحبان بیمه خواستار غرامت مالی میشوند اما تفاوت
ارزش در این است که آیا آن سوی خط تلفن یک فرد فهیم آنها را بی وقفه جهت طی
کردن مراحل فرآیند درخواست خسارت راهنمایی کند یا آن که تنها فرمی 20صفحهای
و نامفهوم برای وی فرستاده شده و مجبور باشد هفتهها برای دریافت پول انتظار بکشد.
بسیاری از سازمانها رفته رفته اقدام به بررسی پیشنهادات مربوط به خدمات مشتریان
خود پرداخته و ارزشی که درپی دارد را برآورد میکنند .این اقدام ،فرصتهای
فوقالعادهای برای طراحان خدمت پدید میآورد.
قضاوت خود را بر این اساس که آیا ارزشی نصیب ایشان شده و همه چیز به درستی جواب
میدهد یا نه ،انجام میدهند (شکل .)3.2
شکل :3.2تجربه خدمت تعامالت مشتری با نقاط تماس و کیفیت سرویس باال میبرد ،چیزیکه که میتواند با چگونگی
هماهنگی خوب نقاط تماس برای مشتری تعریف شود.
عامل دیگری که تناقض ایجاد میکند ،این است که کیفیت از یک نقطه تماس به نقطه
تماس دیگر تفاوت چشمگیری دارد .اگر افرادی که بانکداری آنالین انجام میدهند،
روالها را با افرادی که مدیریت مرکز تماس تلفنی بانک را برعهده دارند هماهنگ نسازند،
مشتریان دستخوش ناامیدی خواهند شد.
این سنت اشتباه دیرینه که با خدمت همچون محصوالت برخورد میشود اغلب با
احساس ناامیدی از اجرای خدمات همراه است؛ زیرا خدمات را نمیتوان به همان
شیوهای که محصوالت اصالح میشوند اصالح کرد .خدمات شامل تعاملهای میان
افراد ،انگیزهها و رفتارهای آنها است .بازاریابان و طراحان اغلب چنین میگویند که
فصل دوم 40
محصوالت شخصیت دارند اما آیفون یا فولکس واگن پا به پای یک فرد خمار بیدار
ً
نمیشوند ،نگران پرداخت اجاره نیستند و اصال برای آنها فرقی ندارد چه کسی صاحب
و مالکشان است .اما انسانها به این موارد اهمیت میدهند و به همین دلیل است که
درک افراد الزمه طراحی خدمت است.
یکی از شاخصههای مهم خدمات این است که تنها زمانی که از آنها استفاده میکنیم
ارزشآفرینی دارند .سرویس اتوبوس نمیتواند کسی را از نقطه (الف) به نقطه (ب) ببرد
مگر آن که آنها بدانند قرار است کجا سوار و پیاده شوند .بانکداری آنالین تنها زمانی
ارزش خواهد داشت که مشتریان از طریق یک رابط کاربری آنالین 1وارد فضای ماشینی
بانک شده و تراکنش های خود را انجام دهند .پس از آن که قطار ایستگاه را ترک کرد،
صندلی خالی آن دیگر ارزشی ندارد .حتی در مطب دندانپزشکی ،تا زمانی که بیمار دهان
خود را باز نکرده و نگفته است در کجا درد دارد ،هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
از یک سوی طیف خدمت ،خدمات شبکهای نظیر فیسبوک ،توییتر و یوتیوب 1را
میبینیم که اگر مردم میلیونها ساعت وقف تولید محتوا و انجام فعالیتهایی که به این
شبکهها ارزش میبخشند ننمایند ،بیفایده خواهند بود .بهترین راه برای تضمین کارآمد
بودن بیمارستانها این است که مردم با تالش برای حفظ سالمت خود و نیاز نیافتن به
درمان ،در این "تولید مشترک" 2نقش داشته باشند .بزرگترین فرصت از دست رفته زمانی
است که سازمانها در ارائه یک خدمت ،به مشتریان خود به چشم داراییهای با ارزش
ننگرند بلکه آنها را مصرفکنندگان گمنام محصوالت خود تصور کنند.
ظهور طراحی خدمت به عنوان حوزهای از یک حرفه طراحی 3در دهه گذشته تصادفی
نبوده است .بیست سال قبل ،طراحی خدمت در مورد هتلها و همبرگرفروشی ها انجام
میشد .امروزه ،پلتفرمهای دیجیتال برای انجام کسبوکارهای کوچک و بزرگ ضروری
هستند .چشمانداز دیجیتال عصر اطالعات ،خطشکنان 4برای ارائه خدمت 5جدید به
وجود آورده است.
ً
ارائه خدمات مدرن کامال به پلتفرمهای دیجیتال وابسته است .بیمارستانها و بانکها
نمیتوانند بدون دسترسی الکترونیکی سریع به سوابق ثبت شده کار کنند ،هواپیماییها
نمیتوانند بدون الگوریتمهایی که به طور پیوسته عرضه و تقاضا را موازنه میکنند
بلیط های ارزان بفروشند و اکثر مردم بدون اینترنت و موبایل عاجز هستند .بیست سال
قبل ،موبایلها ابزاری مربوط به آینده به حساب میآمدند که برای تاجران والاستریت و
ژنرالها کنار گذاشته شده بودند؛ امروز بسیاری از مردم نمیتوانند حتی لحظهای دوری
از موبایل را تصور کنند.
1 network services, such as Facebook, Twitter, 3 a field of design practice
and YouTube 4 radical enablers
”2 “co-produce 5 service delivery
فصل دوم 42
ترکیب سیستمهایی که حجم انبوهی از دادهها را ذخیره ساخته ،لینک گذاشته و امکان
دسترسی جمعی مشتری به دادهها از طریق وب و تلفن همراه را میسر میسازند نحوه
گذران زندگی روزمره مردم را متحول کردهاند .در عین حال ،کیفیت خدمات اغلب به علت
پیچیدگی اتصال این سیستمها به یکدیگر به نحوی که برای مشتری معنادار باشد مطلوب
نیست .این ترکیب از فرصتها و مشکالت علت چرائی ظهور طراحی خدمت به عنوان
یک رویکرد خاص طراحی شده است.
استریتکار
فراهمسازی تولید مشترک
یک نمونه از خدمات یا سرویسی که مبتنی بر مشارکت فعال مشتریان جهت عملکرد
بهتر است ،باشگاه اشتراکگذاری خودرو 1است که در تمام شهرهای سرتاسر جهان
وجود دارد .استریتکار ،2باشگاه پیشرو در زمینه اشتراکگذاری خودروها در سال
ً
2004آغاز به کار کرد اما اگر قرار بود استریتکار کامال موفق شود باید تجربه مشتری
را بهبود میداد .برای متقاعد ساختن افراد که به این روش جدید استفاده از خودرو
ً
روی آورند ،مسلما تجربه مشتری میبایست بهتر از تجربه خرید و مالکیت خودرو باشد.
به استریتکار پیشنهاد کردیم تجربه خدمت باید به اندازه صدای باز شدن درب
خودروی فولکس واگن خوشایند باشد ،تجربهای مطلوب ،پیوسته و پایدار که به شما
اطمینان میدهد همه چیز به درستی سر جای خود قرار دارد (شکل .)4.2این ایده
شاید جزیی به نظر برسد اما همان چیزی است که طراحان و مهندسان فولکس واگن
بدان پیبرده و وقت ،پول و انرژی زیادی صرف آن کردهاند.
به این ترتیب شروع به خلق نوعی از تجربه مشتری کردیم که به استریتکار امکان
میداد تا بر موانع اصلی که پیش روی رشد قرار داشت غلبه کند ،عدم درک ،دسترسی
و قابلیت استفاده .این موانع با تحلیل سفر مشتری از آگاهی اولیه از برند تا مصرف
منظم ،به طور نظاممند حل و فصل شدند (شکل .)5.2
توانستیم تشخیص دهیم مشتری کجا از فرآیند جذب خارج شده یا نیازمند
پشتیبانی است .خدمات مزبور اکنون به صورت یک فرآیند چهار مرحلهای انجام
میشود )1 :رزرو )2 ،بازکردن قفل )3 ،وارد کردن پین و )4رانندگی (شکل .)6.2
پیوستن به این سرویس برای مشتریان آسان است .کافی است تماسی با استریتکار و
آژانس راننده و گواهینامه وسیله نقلیه داشته باشند و موتور رزرو آنالین هم جهت
سهولت بازسازی شد.
شکل :4.2نقاط تماس چندگانه استریتکار به عنوان یک تجربه رضایتمندی جامع طراحی شدهاند.
در اصل ،استریتکار بر اساس همکاری میان ارائهدهنده خدمت ،شهر و مشتری
پیش میرود .استریتکار ،نوعی فناوری دارد که به افراد امکان کرایه خودرو برای
حداقل نیم ساعت را میدهد .شهر لندن ،پارکینگهایی طراحی کرده است که
استفاده از آنها ساده و آسان بوده و کمک میکنند خودروها دسترسپذیرتر باشند.
مشتریان باک خودرو را پر کرده ،آن را تمیز نگه داشته و در جایی پارک میکنند که
دیگر مشتریان بتوانند آنها را به راحتی بیابند.
شکل :5.2تجزیه و تحلیل دقیق سفر مشتری استریتکار نشان داد که مشتریان کجا از فرآیند ثبتنام خارج میشوند
یا نقاط ناامیدکننده خدمت کجاست.
فصل دوم 44
شکل :6.2بازطراحی خدمت استریتکار به عنوان یک فرآیند 4مرحلهای برای اطمینان از این بودکه مشتریان جدید
به سرعت پیشنهاد خدمت و نحوه کارکرد آن را درک میکنند.
اقتصاد خدماتی
در کشورهای توسعه یافته ،حدود %75اقتصاد از بخش خدمات 1جان میگیرد و در
همین بخش است که اکثر مشاغل جدید خلق میشود .در آلمان ،که از نظر صادرات
شهره است ،بخش صنعتی در سال 140 ،2010هزار شغل را کنار گذاشتند اما بخش
خدمات درست در همین زمان 330هزار شغل اضافه کرد و درآمد خدمات پرستاری
خصوصی بیش از درآمد کل صنعت اتومبیل آلمان 2بود .همچنین ،طراحی خدمت به
مزیت رقابتی کلیدی تبدیل میشود .عناصر فیزیکی و فناوری به راحتی قابل کپیبرداری
1
service sector www.welt.de/print/wams/wirtschaft/article1205
2German automobile industry; Olaf Gersemann, 5689/Die-neue-deutsche-Arroganz.html.
“Die neue deutsche Arroganz,” Welt am Sonntag,
January 9, 2011,
45 طراحی خدمت
هستند اما تجربه خدمت ریشه در فرهنگ شرکت داشته و سختتر میتوان آنها را تکرار
کرد .مردم خدماتی را انتخاب مینمایند که حس میکنند به آنها در قبال پولی که هزینه
میکنند بهترین تجربه را میبخشند.
همانطور که طراحی صنعتی زمینهساز ورود محصوالت جدید و تولید انبوه آنها در
اقتصاد صنعتی شد ،طراحی خدمت خوب هم کلید معرفی موفق فناوریهای جدید
است .طراحی مدلهای جدید هر سال نسخهای برای حفظ موفقیت محصوالت تثبیت
شده و جا افتاده میشود .در اقتصاد خدماتی ،1خدمات را میتوان به طور پیوسته
بازطراحی نمود تا از میدان رقابت بیرون رانده نشد.
برخی از بهترین فرصتها زمانی شکل میگیرد که بتوان مدل کسبوکار را از مدل
محصول به مدل خدمات تغییر داد .یک مورد در این زمینه اشتراکگذاری خودرو است
که در واقع مدل کسبوکار از فروش خودرو به عنوان یک محصول به امکان دسترسی به
خدمات حرکت و جابهجایی تغییر کرده است.
یک راه برای درک بهتر خدمات و آنچه آنها را از محصوالت متفاوت میسازد ،بررسی آن
چیزی است که مردم از آن خدمات دریافت میکنند.
شکل :7.2ارزش کلیدی خدمت میتوانند در سه حوزه (مراقبت ،دسترسی و پاسخ) گروهبندی شوند.
با فهرست بندی خدماتی که از آنها آگاهی داریم و سپس دستهبندی آنها از نظر سه
ارزش کلیدی مراقبت ،دسترسی و پاسخ (شکل ،)7.2راه سادهای برای پیبردن به انواع
کلی ارزشهایی که خدمات به مشتری میرسانند ،به وجود آوردیم .اکثر خدمات ،حداقل
یکی از این ارزشها یا اغلب ترکیبی از آنها را برای مشتریان به ارمغان میآورند.
خدمات درمانی واضحترین مثال از خدمات متمرکز بر مراقبت هستند اما بسیاری از
خدمات نگهداری هم ارزش مراقبتی دارند .یک نمونه معروف ،خدمات موتور هواپیمایی
رولزرویز 1است که موتور هواپیماهای پروازی را چک کرده و همیشه قطعات یدکی آماده
جهت تعویض در زمان فرود هواپیما در هر نقطه از جهان ارائه میدهد.
ً
توسعه یافته هستند .اینترنت هم البته زیرساختی نسبتا ارزان است که نسل کاملی از
خدمات را پدید میآورد که دسترسی مشترک به اطالعات ،رسانههای دیجیتال و فناوری
را ممکن میسازند.
اسپاتیفای ،1دسترسی به خزانه بزرگ موسیقی را فراهم میسازد .گوگل دسترسی به
پایگاه داده بزرگ برای جستوجو را میسر میسازد .فیسبوک ،دسترسی به میلیاردها
2
صفحه شخصی را فراهم میسازد .با این مفهوم ،میتوانیم اینترنت را نوعی فراخدمات
بدانیم زیرا امکان تأمین بسیاری از خدمات فرعی 3دیگر را میسر میسازد و به همین دلیل
بسیاری از مردم اصرار دارند اینترنت به هیچ نهاد خاصی تعلق ندارد.
این خدمات ،دسترسی مردم به زیرساختهای بزرگی را فراهم میسازند که همراه با
شمار زیادی از افراد دیگر مورد استفاده قرار میگیرند .در پایان چیزی که بتوانند با خود
ببرند ،ذخیره کرده یا به دیگران بدهند وجود نخواهد داشت مگر تجربهای که کسب
کردهاند.
این خدمات اغلب جزء اساسی زندگی مردم هستند و تنها زمانی وجود آنها مورد توجه
ً
قرار میگیرد که اختاللی در آنها به وجود آید؛ مثال زمانی که قطاری کنسل شده یا
مدارس به علت بارش سنگین برف تعطیل میشوند .مردم انتظار دارند زیرساختها
همیشه وجود داشته باشند .هر کدام از ما تجربه خاص خود را از دسترسی به این
زیرساختها داریم ،این همان الیه خدمات است که به ما امکان دسترسی به یک کل
بزرگتر را میبخشد.
دسته سوم خدماتی هستند که به نیازهای مردم (اغلب نیازهای پیشبینی نشده) پاسخ
ً
میدهند .این خدمات معموال ترکیبی از افراد و اشیایی هستند که میتوانند به ما کمک
مثالهای فوق بسیار روشن و واضح هستند .اکثر مردم زمانی که خدمات را دیده و تجربه
کردهاند آنها را تشخیص میدهند اما توصیف و تحلیل دقیق آنها به این شیوه خالی از
لطف نیست زیرا خدماتی نظیر این موارد بسیار فراگیر و رایج هستند .همین فراوانی و
شیوع آنها است که سبب میشود کاربران و ارائهدهندگان خدمت آنها را مسلم فرض
ً
نموده و کمتر متوجه وجود آنها باشند .از این رو ،تقریبا به یکی از عناصر ناپیدای زندگی
آنها تبدیل شدهاند.
تسهیالتی نظیر آب و برق ،نمونههایی عالی از این نوع خدمات هستند .تنها زمانی که
آب یا برق قطع میشود مردم متوجه میشوند چقدر به این امکانات وابستهاند و به فکر
ً
زیرساختی میافتند که آنها را تأمین مینماید .از آنجا که بسیاری از خدمات تقریبا
نامرئی هستند هیچ کس به طراحی آنها اهمیت نمیدهد .اگر بحث بر سر یک خودرو یا
گوشی هوشمند بود چنین موضوعی مطرح نمیشد زیرا طراحی این نوع محصوالت به
خوبی به چشم میآید و تأثیر مهمی بر تصمیم خرید یا عدم خرید آنها خواهد داشت.
ً
در نتیجه ،طراحان خدمت غالبا مجبور میشوند [ارزشهای] نامرئی 1را برای کارکنان
قابل رویت سازند و این کار را با نشان دادن آنچه در پشت صحنه اتفاق افتاده است و با
نشان دادن به کارکنان آنچه در زندگی مشتریان در جریان است انجام میدهند .بسیاری
از این جنبهها جزیی از کسبوکار و بازاریابی خدمت میشود (پیشنهاد خدمت.)2
3
اجرای خدمت
سه دسته ارزش کلیدی (مراقبت ،دسترسی و پاسخدهی) تعیین کننده نوع ارزشی
هستند که خدمات برای مردم به ارمغان میآورد .نتیجه واقعی بسیاری از خدمات یکسان
است .اجاره کردن خوردو مثال خوبی است .مشتریان میتوانند از هر شرکت کرایه
دهندهای خودرو بگیرند .ممکن است شرکتها بر سر قیمت با یکدیگر در رقابت باشند و
ً
قیمت ،انتظاراتی که از خودرو و خدمات به وجود میآید را باال یا پایین میبرد اما معموال
قیمتها یکسان هستند .نقطه تفاوت هر خدمت خاص در نحوه ارائه آن است .نحوه ارائه
خدمت 4را اجرای خدمات مینامیم.
"اجرا" 5واژه مفیدی است زیرا دو معنا دارد :اجرا به معنای یک تجربه و اجرا به معنای
یک ارزش.
اجرا ،کلمهای که در موسیقی و تئاتر زیاد میشنویم ،به معنای سبک یا شیوه ارائه
خدمت است .این اجرا (نمایش) 1است که تجربیات بیدرنگ کاربران خدمت را رقم
میزند و زمانی که کسی خدمتی را "خوب" میخواند ،مراد همین اجرای خدمات است.
منظور این است که نحوهی برخورد با آنها یا شیوهای که ارائهدهنده خدمت وظایف خود
ً
را انجام داده است را پسندیدهاند .معموال ،به کارکنان خدمات دهنده نظیر کارمند
پذیرش در هتل یا کارمند مرکز تماس اتالق میشود.
خوب است به این مفهوم از اجرا تکیه کرده و آن را از سطح اجرای فردی به اجرای کلی
سازمان [ارائهدهنده] خدمت 2گسترش دهیم .اگر از یک استعاره موسیقی استفاده کرده
و خدمات را با یک ارکستر یا گروه موسیقی راک مقایسه نماییم ،میتوانیم کیفیت اجرا را
هماهنگی تمام نوازندگان در نواختن موسیقی بدانیم .موسیقی ،استعاره جالبی در این
رابطه است زیرا در یک گروه یا ارکستر ،هر نوازنده باید بهترین توانایی خود را بروز دهد اما
در عین حال ،هماهنگ با دیگران عمل کند .اگر هر نوازنده سعی داشته باشد تک نوازی
کند ،به سرعت همه چیز از هم خواهد پاشید.
میتوانیم یک گام جلوتر رفته و ویژگیهایی که صحنه یا پشتیبانی به تجربه افزودهاند را
نیز درنظر بگیریم .آیا نورپردازی خوب بود ،آیا صدا مناسب بود؟ این نوع اجرا به هر خدمت
سبک خاص خود را میبخشد (به یک هواپیمایی بیاندیشید که با سبک رفتار ،نحوه
پوشش و کنشهای تیم پروازی ،ارتباطات دیجیتال و چاپی و انواعی از نقاط تماس ،سعی
در متمایز نمودن نوع خدمات خود از رقبا دارد).
جنبه "تجربه" اجرا ،ارائه خدمت به کاربر بر روی "صحنه" است .ایده گروه موسیقی،
هماهنگی در سراسر اجرا ،در حوزه خدمات بسیار پررنگ و حائز اهمیت است .در ادامه
با بررسی نحوه همسوسازی پیچیدگی نقاط تماسی که تجربه خدمت را رقم میزنند ،به
آن باز خواهیم گشت.
معنای دیگر "اجرا" ،که در طراحی خدمت بسیار کاربردی است ،اجرای خدمت همچون
سنجهای از ارزش [کارآیی] 1است .عملکرد یا اجرای خدمت چطور بوده است؟ این سنجه
هم بعد بیرونی و هم بعد درونی دارد .در اندازهگیری ارزش بیرونی پرسیده میشود
خدمات تا چه اندازه در کسب نتایج وعده داده شده به کاربران موفق بودهاند .برای مثال،
احتمال بهبود 100درصد پس از جراحی دیسک کمر تا چه اندازه است؟ در اندازهگیری
درونی بررسی میشود عملکرد خدمات مزبور برای سازمان چه اندازه موفق و خوب بوده
است .برای مثال ،انجام این عمل چه اندازه مقرون به صرفه است؟
کسبوکارها در این مفهوم به بررسی فعالیتهای خود میپردازند .از این رو ،خدماتی
که ما طراحی میکنیم و آنها ارائه میدهند با سنجههای سختگیرانه ارزیابی میشوند.
طراحان خدمت باید برای این جنبه از خدمات به اندازه تجربه مشتری اهمیت قائل شده
و دست به طراحی بزنند.
این جنبه ارزشی اجرا ،اندازهگیری "پشت صحنه" خدمات ارائه شده است (تمام
اتفاقاتی که پشت صحنه روی میدهند که به خلق یا رقم خوردن تجربه خدمت مشتری
کمک میکنند اما به چشم نمیآیند) .از این راه ،چالشی برای طراحان خدمت به وجود
میآید .باید بتوانیم سنجههای سرد و سخت کسبوکار و همچنین جنبههای نرم و نامعلوم
تجربه افراد را بسنجیم .این چالش در فصل 8مورد بحث قرار میگیرد.
یکپارچهسازی تجربه
در این کتاب نمیخواهیم خوانندگان را از ارزشهای طراحی آگاه نماییم بلکه دالیل و
استداللهای خود را برای کارفرمایان بیان میکنیم .طبق تجربهای که داشتیم،
رویکردهای طراحی که در اینجا توصیف شد روشهایی سریع ،ارزان و مؤثر برای خلق
تجربه خدمتی است که موجب خوشحالی مشتریان خواهد شد .اکثر خدمات به
ً
زیرساختی پیچیده و معموال گران قیمت نیاز دارند و اگر بتوان نمونههای اولیه سریع و
ارزانی هم محصوالت و هم از خدمات ارائه داد ،به نجات مبالغ قابل توجهی از سرمایه
کمک خواهد نمود .طراحی خدمت با هدف یک دست ساختن تجربه انجام میشود.
خالصه
• اقتصاد کشورهای توسعه یافته از تولیدات صنعتی به خدمات روی آورده است.
مسئله این است که بسیاری از شرکتهای ارائهدهنده خدمات هنوز با ذهنیت
صنعتی به خدمات مینگرند و سعی دارند خدمات را همچون محصوالت مدیریت و
وارد بازار نمایند.
• یک شیوه مدیریتی رایج این است که سازمان را به دپارتمانها یا واحدهای مجزا
تقسیم میکنند .با این اقدام ،هر جزئی از خدمت به خوبی طراحی میشود اما
مشکل واقعی این است که کل خدمت منسجم طراحی نخواهد شد .مشتری که
کل خدمت را تجربه میکند ،شکافهای میان نقاط تماس را هم تجربه میکند.
• بسیاری از سازمانها به نحوی سازماندهی شدهاند که نمیتوانند تجربه خدمت
ً
خوبی ارائهدهند .از این رو باید هم خدمت و هم فرهنگ سازمان مجددا طراحی
شود.