‫همه کس طالب یارند چه‪،‬هشیار و چه مست‬

‫همه جا خانه عشقست چه مسجد چه کنشت‬

‫انتخاب همسر‬
 ‫‪ :‬انتخاب همسر‬
‫دال نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد‬
‫به زیر آن در ختی رو که او گل های تر دارد‬
‫در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران‬
‫به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد‬
‫تو را بر در نشاند او به طراری که می آیم‬
‫تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد‬
‫نه هر کلکی شکر دارد‪ ،‬نه هر زیری زبر دارد‬
‫نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گوهر دارد‬

‫کلیات شمس‬
‫سر جمع کیفیتهای ویژه مرد و زن قبل از ازواج و ماهیت ترکیب آن دو‬
‫با هم محصول ازدواج را می سازد برای روشن شدن بیشتر به مثالهای‬
‫عملی زیر توجه کنید‬

‫میدا‪E‬نیم‪ E‬ا‪E‬ک‪E‬سیژن(هوا) و آ‪E‬هنهر ک‪EEE‬دا‪E‬م‪ E‬ب‪EEE‬ه‪ E‬ت‪EEE‬نه‪E‬اییعنصر ب‪EEE‬ا ارزشو *‬

‫‪E‬ست ا‪E‬ما وقتیا‪E‬یندو‬
‫‪E‬خت ‪.‬‬
‫‪E‬ست اولیمایه‪ E‬حیاتو دومیطالیس‪ E‬ا‬
‫گ‪EEE‬را‪E‬نبه‪E‬اییا ‪.‬‬
‫‪E‬ب ق‪EE‬رار میگ‪EEE‬یرند ب‪EEE‬ا هم‪ E‬ت‪EEE‬رک‪E‬یبش‪EE‬ده‪ E‬و‬
‫عتصر در مجاورترطوبت(آ )‬
‫زنگ‪E‬هنرا ک‪EEE‬ه‪ E‬ماده‪ E‬ا‪E‬یا‪E‬ستمتخلخلب‪EEE‬ه‪ E‬رنگق‪EE‬ه‪E‬وه‪ E‬ا‪E‬یت‪EEE‬شکیلمیدهند‪ .‬ب‪EEE‬ه‪E‬‬
‫آ‬
‫زنگ‪E‬هنی‪EE‬ا ا‪E‬ک‪E‬سید‬
‫آ‬ ‫ا‪E‬ینعملا‪E‬ک‪E‬سیدا‪E‬سیونب‪EEE‬ا پ‪EEE‬دیده‪ E‬آ‪E‬هنخ‪E‬وردگ‪E‬یمیگ‪EEE‬وییم‪.E‬‬
 ‫‪ :‬نتیجه‬
‫زن و مرد حکم دو عنصر فوق الذکر را دار‪E‬ند که هر‪ E‬کدام به تنهایی‬
‫می توانند انسان های خوب و جالبی باشند اما بر‪ E‬اثر عدم هماهنگی‬
‫شخصیتی در ترکیب (ازدواج) محصول (زوج) بی ارزشی مثل‬
‫‪ .‬زنگ اهن را تشکیل می دهند‬
‫رابطه زناشويي بيمارگونه ( زوج نامتناسب )‬ ‫شرايط خاص‪+‬زن‪+‬مرد‬

‫شر‪E‬ایط خاص زندگی ز‪E‬ناشویی من جمله‪ :‬دخالت اطرافیان‪ ،‬فرهنگ‬

‫جامعه ‪ ...‬همان حالت هماهنگ کننده رطوبی در فرمول فوق الذکر‬
 ‫مي دانيم از‪ E‬سوختن ( تركيب ) هيدورژن و اكسيژن ‪ ،‬آب كه ماده‬
‫حياتي است به وجود مي آيد كه مقدار قابل توجهي گرما هم آزاد مي‬
‫‪ .‬كند‬

‫نتيجه ‪ :‬از تركيب دوعنصر فوق براي تشكيل يك ملكول آب ‪286‬‬

‫‪ .‬كيلو ژول گرما آزاد مي شود‬

‫با توجه به فر‪E‬مول ‪ :‬زوج هاي هماهنگ مي توانند با هم تركيب‬

‫گردند و ازواج هاي حياتي آفرين بسازند گرماي سوزان حاصل از‪E‬‬
‫تركيب شان همان عشق سالم و وفاداري است كه فضاي زندگي شان‬
‫آيا ازدواج نياز به آمادگی دارد و اين آمادگی‬
‫شامل چه اجزایی است ؟‬

‫افراد چرا و به چه دالیلی ازدواج می کنند ؟‬

 ‫معیارهای انتخاب همسر در یک ازدواج موفق‬
‫چیست ؟‬

‫چگونه می توان فهمید که با یک نفر تفاهم داریم ؟‬

 ‫پيوستار بلوغ‬

‫اتكا‬ ‫استقالل‬ ‫اتكاي متقابل‬

‫* ن‪EE‬گرشو ب‪EEE‬ردا‪E‬شت((من)) * ن‪EE‬گرشو *‬ ‫ن‪EE‬گرشو ب‪EEE‬ردا‪E‬شت((ما))‬
‫ب‪EEE‬ردا‪E‬شت((ت‪EEE‬و))‬
‫((تو از من‬ ‫من به خود متكي هستيم‬ ‫ما مي توانيم همكاري‬
‫مواظيت كن ))‬
‫((تو اين كار را‬ ‫من مي توانم انتخاب كنم‬ ‫كنيم ما مي توانيم‬
‫برايم‬
‫بده‬ ‫)) استعداد ها و تواناييهاي‬
 ‫در ازدواج ما به دنبال ر‪E‬سيدن به اتكاي متقابل هستيم چون‬

‫‪ .‬زندگي ذاتا ً دار‪E‬اي اتكاي متقابل بسيار است‬

‫كوشش براي ر‪E‬سيدن به حداكثر كارايي از طريق استقالل ‪ ،‬مثل‬

‫اين است كه بخواهيم با چوب گلف تنيس بازي كنيم ‪ ،‬آن وسيله‬

‫‪ .‬مناسب براي اين منظور نخواهد بود‬

 ‫‪ :‬بلوغ در ازدواج‬

‫توازن بين جسارت و مالحظه است ‪ .‬هر كسي بتواند با جسارت‬

‫احساسات و اعتقادات خود ر‪E‬ا پس از‪ E‬تعادل با احساسات و‬

‫اعتقادات فرد ديگر اظهار كند از بلوغ فكر بهره مند است ‪ .‬به‬

‫خصوص اگر موضوع براي دوطرف از اهميت خاصي‬

‫‪ .‬برخور‪E‬دار باشد‬
 ‫*‬ ‫همانق‪E‬در ك‪E‬ه‪ E‬از س‪EE‬رويسگ‪EEE‬رفتنل‪EE‬ذتميب‪EEE‬ري‬
‫برنده ‪/‬‬ ‫بازنده‪/‬‬ ‫ب‪EEE‬ا‪EE‬ال‬
‫برنده‬ ‫برنده‬ ‫از سرويس دادن هم لذت ببري‬
‫*‬ ‫ب‪EEE‬رنده‪ / E‬ب‪EEE‬رنده‪ : E‬خمير مايه‪ E‬ب‪EEE‬لوغ وا‪E‬قعي‬
‫مالحظه‪E‬‬
‫برنده‪/‬‬ ‫بازنده‪/‬‬
‫بازنده‬ ‫بازنده‬
‫پايين‬

‫جسارت‬
 ‫دالیل درست ازدواج‬
‫ی ب***ه* ا*ینمعنیک***ه* در* س**فر زندگ*یش**ریک‪1-‬‬ ‫مصاحبتو همرا*ه ‪:‬‬
‫‪ .‬و همرا*هیدا*شته* ب***اشیم*‬
‫عشقو ص**میمیت‪ :‬ن**یاز ب***ه* عشقو ص**میمیتب***ا ن**یاز ب***ه*‪2-‬‬
‫‪ .‬مصاحبتو همرا*هیر*ا*بطه* دار*د‬
‫ش *ر*یکحمایتک***ننده* ‪ :‬ف***رصتیک***ه* ازدوا*ج ب***را*یرشد ‪3-‬‬
‫یک*نسانف***را*هم* میک***ند‬
‫‪ .‬خ*ود و همسر ب***ه* عنوا*ن ا‬
‫شریکجنسی‪:‬ازدوا*ج منبع* ب***ا ث***باتو را*هیمشر*وع ب***ر*ا*ی‪4-‬‬
‫ارضایجنسیهر دو ن *ف*ر ا*ست‬
‫وا**لد ش**دن‪ :‬میلرا*یج دیگر* جهتازدوا*ج ص**احبف***ر*زند ‪5-‬‬
‫‪.‬ش**دنا*ست‬
 ‫دالیل نادرست ازدواج‬
‫شور*شب***ر علیه* وا**لدین‪ :‬ت***ع*ارضب***ا وا**لدینمیت***وا*ند ‪1-‬‬
‫یکیاز دالیلیب***اشد ک***ه* ف***رد ج*وا*نرا ب***ه* س**ویازدوا*ج‬
‫‪ .‬س**وقمیدهد‬
‫*ستقال*ل ب***سیاریهستند ک***ه* از*دوا*ج میک***نند ت***ا ‪2-‬‬
‫‪:‬‬ ‫جستجویا‬
‫مستقلش**دنس**ا**له*ا وقتمیب***ر*د و ا*مریا*ستوا*بسته* ب***ه* خ*ود‬
‫‪ .‬ف***ر*د ت***ا هرچه* ب***یشتر ‪ ،‬ر*ویپ***ایخ*ود ب***ایستد‬

‫ا**لتیام* یکارتباط ش**کستخ*ور*ده*‪ :‬ارتباطیک***ه* ب***ر ا*ساس‪3-‬‬

‫ا**لتیام* یکیاز دو ن**فر ش**کلب***گیرد از همانآ*غاز در‬
‫‪ .‬مع*رضخطر* ا*ست‬
‫فشار خ*انواده* و یا ا*جتماع ‪:‬ب***رخیازخانواده* ها مطابقآدا*ب‪4-‬‬
‫و ف***رهنگو ع*رفخ*ود ب***را*یازدوا*ج ب***ه* ج*وا*نانف***شار می‬
‫‪ .‬آورند‬

‫ازدوا*ج ا*جباری‪ :‬ب***ر*خیا*فراد ت***حتف***شار خ*انواده* یا ‪5-‬‬

‫دوستانب***ه* یکازدوا*ج از ق**بلت***رتیبداده* ش**ده* ت***نمی‬
‫‪.‬دهند‬

‫ً‬
‫*حتما**ال‪6-‬‬
‫نیاز جنسی‪ :‬ازدوا*ج ف***قط ب***را*یرفع* ن**یاز جنسیا‬
‫ن**میت***وا*ند ب***ه* ازدوا*ج موفقیمنجر ش**ود چ*را ک***ه* دیگر‬
‫ً‬
‫معموال از چشم* دور میماند‬ ‫‪ .‬ع*وا*ملمرتبط ب***ا از*دوا*ج‪،‬‬
 ‫دالیلا*قتصادی‪ :‬ا*منیتا*قتصادیو ن**یز* ت***غییر* طبقه* ا*جتماعی‪7-‬‬
‫ک***ه* ب***ا وضعیتا*قتصاد ارتباط دار*د ‪ ،‬همواره* یکیاز دالیل‬
‫‪ .‬ازدوا*ج ب***وده* ا*ست‬
‫تنه*اییو ا*ستیصا**ل‪ :‬همه* ما گ***اهیا*حساست***نه*اییمیک***نیم*‪8- .‬‬
‫‪ .‬ا*ما ازدوا*ج ب***ه* ا*یندلیلن**ادرستا*ست‬
‫یک *ف*ر ب***ه* دلیل‪9-‬‬
‫ن‬ ‫ا*حساسگ***ناه* ‪ :‬گ***اهیدر را*بطه* ب***ا‬
‫‪ .‬ا*حساسگ***ناه* یا ت***رحم* ن**سبتب***ه* او ازدوا*ج میک***نیم*‬
‫ا*حساسک***مبود و ت***هیب***ودن‪ :‬ا*فرادیک***ه* هدفیرا در ‪10-‬‬
‫زندگ*یدنبا**لن**میک***نند ا*حساسن**اکامیدارند و ن**میدا*نند از‬
‫ز*ندگ*یچه* میخ*وا*هند ‪ ،‬ب***ر*ا ی حلا*ینمشکلب***ه* ازدوا*ج روی‬
‫‪ .‬میآور*ند‬
‫چه کسانی برای ازدواج مناسب نیستند‬

‫بر*خی از افراد دارای خصلتها و ویژ*گیهایی هستند که‬

‫برای ازدواج مناسب نیستند زیرا زندگی مشترک را‬
‫‪ .‬با مشکالت بسیار زیادی روبر*و خواهند ساخت‬
‫مشخصات افراد نامناسب برای ازدواج‬

‫‪:‬ا*فر*ادیک***ه* معتاد ب***ه* مصرفمواد‪ ،‬ا**لکلیادارو هستند ‪1-‬‬

‫افر*اد معتاد سعی می کنند تا بر مغز خود با استفاده از* یک‬
‫ماده شیمیایی تأثیر بگذارد تا از مشکالت و دنیای واقعی‬
‫‪ .‬دور شود‬

‫‪ :‬ا*فرادیک***ه* ب***ه* س**رعتو ب***ه* ش**دتخشمگینمیش**وند ‪2-‬‬

‫افرادی که با شدت بسیار خشمگین می شوند ‪ ،‬یا به عبارت‬
‫‪ .‬دیگر* خشم آنها غیر معمولی نا متناسب است‬
‫‪ :‬ا*فرادیک***ه* مسئولیتزندگ*یخ*ود را ب***ه* عه*ده* ن**میگ***یر*ند ‪3-‬‬
‫این افر*اد سهم خود از مشکالت ر*ا به عهده نگرفته و دیگران‬
‫‪ .‬را مسئول مشکالت خود می دانند‬

‫‪ :‬ا*فرادیک***ه* دیگرا*نرا ک***نترلمیک***نند ‪4-‬‬

‫این افراد می خواهند کنتر*ل همه چیز در اختیار خودشان باشد‬
‫و هرکار*ی می کنند تا مبادا احساس کنند چیزی تحت کنترل‬
‫‪ .‬و تسلط آها نیست‬
 ‫‪ :‬ا*فر*ادیک***ه* ا*ختال*لجنسیدار*ند ‪5-‬‬

‫اختال ل جنسی حوز*ه وسیعی از رفتار*ها را در بر می گیرد‬

‫‪ :‬که به سه گروه تقسیم می شود‬
‫الف – اعتیاد جنسی و فقدان عز*ت نفس‬
‫ب – اختالالت کنشی‬
‫ج – انحرافات جنسی‬
 ‫ا*فرا*یک***ه* « ک***ودک» مانده* ا*ند و « ب***ا**لغ* » آ*نه*ا ش**کل‪6-‬‬
‫‪ :‬ن**گرفته* ا*ست‬
‫این افراد از رفتار مسئوالنه طفره می روند و شرایطی فراهم‬
‫‪ .‬می کنند که همه آنها نقش والد را ایفا کند‬

‫‪ :‬ا*فرادیک***ه* ع*وا*طفو ا*حساساتخ*ود را ب***یانن**میک***نند ‪7-‬‬

‫افرادی که نمی توانند یا نمی خواهند احساسات و عواطف خود‬
‫‪ .‬ر*ا بیان کنند و آن را کاری عبث و بیهوده می دانند‬

‫‪ :‬ا*فرادیک***ه* از روا*بط ق**بلیخ*ود هنوز* ا**لتیام* ن**یافته* ا*ند ‪8-‬‬

‫ازدواج با این افراد باعث یأس و دلشکستگی خواهد شد‬
‫شرایط مشکل زا در ازدواج‬
‫ت***فاوتس**نیزیاد ‪1-‬‬

‫ت***فاوتدینی( مذهبی) ‪2-‬‬

‫ت***فاوته*ایا*جتماعی‪ ،‬ق**ومیو ت***حصیلی‪3-‬‬

‫خ*انواده* مخربهمسر ‪4-‬‬

‫روا*بط را*ه* دور ‪5-‬‬

 ‫برخی ازمشکالت تفاوت سنی زیاد‬
‫‪ :‬ا*گر از* همسر خ*ود ب***زرگ*تر ب***اشید ‪1-‬‬
‫الف – ممکن است حوصله او و تحمل خامی ها و بی تجربگی‬
‫‪ .‬های او را نداشته باشید‬
‫ب – ممکن است برای همسر خود به خاطر تجر*به بیشتر نقش‬
‫‪ .‬والد را بازی کنید و او را پند و اندرز دهید‬
‫ج – در رابطه قدرت بیشتری پیدا می کنید و وسوسه می‬
‫‪ .‬شوید که همسر خود را کنترل کنید‬
‫د – ممکن است بخواهید خود را جوان تر از سن واقعی خود‬
‫نشان دهید و بر*ای رضایت خاطر* همسر سعی کنید‬
 ‫‪ :‬ا*گر از همسر خ*ود ج*وا*نت***ر ب***اشید ‪2-‬‬

‫الف‪ -‬امکان دارد به او به عنوان یک الگو و آموزگار* نگاه‬

‫‪ .‬کنید و در مقابل او احساس ضعف و حقارت کنید‬

‫ب‪ -‬ممکن است برای همسر*خود نقش « کودک » را باز*ی‬

‫کنید‪ ،‬به نصایح او گوش دهید و از او بخواهید که به شما‬
‫‪ .‬بگوید چه بکنید و چه نکنید‬

‫ج‪ -‬ممکن است خود ر*ا مسن تر از سن واقعی نشان دهید تا‬
‫‪.‬تفاهم بین خود و همسرتان رابیشتر* کنید‬
 ‫‪ :‬تفاوت دینی‬
‫تفاوت دینی در آغاز تأثیر چندانی بر رابطه ندارد اما از آنجا‬
‫که دین و مذهب باورهای بنیادین ما را تشکیل می دهند‬
‫تفاوت در آن پس از جدی شدن رابطه بسیار مسئله ساز می‬
‫‪ .‬شود‬

‫‪:‬تفاوتهای اجتماعی ‪ ،‬قومی و تحصیلی‬

‫تفاوتهای زیاد و خارج از معمول می توانند تنش زیادی را‬
‫ایجاد کنند ‪ .‬تفاوت اجتماعی نیز بیشتر* بیانگر تفاوت طبقه‬
‫‪ .‬اجتماعی و وضعیت اقتصادی است‬
 ‫خانواده مخرب همسر‬

‫این خانواده ها‪ ،‬معموالً به سرعت قابل شناسایی نیستند‬

‫ومعموالً پس از گذشت یک ز*مان قابل مالحظه و در ار*تباط‬
‫ز*یاد می توان حضور آنها را تشخیص داد ‪ .‬خانواده مخرب‬
‫همسر ‪ ،‬حریم ازدواج را به رسمیت نمی شناسد و هیچ حد‬
‫‪ .‬و مرز*ی را بین خود و فر*زند خود رعایت نمی کند‬
 ‫برخی از نشانه های خان(واده مخرب همسر‬

‫الف‪ -‬انر*ژی ‪ ،‬توجه و وقت همسران را برای خود می خواهند‬

‫‪ .‬ب‪ -‬سعی می کنند در* زندگی همسران دخالت کنند‬

‫‪ .‬ج‪ -‬ر*ابطه همسران را به رسمیت نمی شناسند‬

 ‫روابط راه دور‬
‫وقتی که افراد از* یکدیگر دور* هستند شناخت آنها از یکدیگر‬
‫یک شتاخت از* دور* است ‪ .‬آشنایی و شناخت که یک جزء‬
‫مهم از*دواج است در* ر*وابط راه دور با اشکال ر*وبرو می‬
‫‪ .‬شود‬
 ‫در روابط راه دور موارد زیر را می توان‬
‫مشاهده کرد‬
‫الف‪ -‬هدف عاشق و معشوق در یک رابطه طبیعی این است‬
‫که با یکدیگر* مهربان تر* و صمیمی تر شوند اما هدف‬
‫عاشق و معشوق در روابط راه دور این است که دوباره‬
‫‪ .‬یکدیگر را ببینند‬
‫‪ .‬ب‪ -‬فرصت شناخت واقعی از* افر*اد سلب می شود‬
‫‪ .‬ج‪ -‬از برخورد با مسائل و مشکالت اجتناب می شود‬
‫د‪ -‬تلقی آنها از تفاهم با یکدیگرمعموالً بسیار غیر واقع بینانه‬
‫‪ .‬است‬
 ‫ده ارتباط بی سر انجام‬
‫شما ب***یشتر عشقمیورز*ید ‪ :‬ش**ما ع*اشقهستید‪ ،‬ا*ما از ‪1-‬‬
‫‪.‬ا*حساسطرفمق*ابلخ*ود مطمئنن**یستید‬

‫‪ :‬دالیل ادامه این رابطه‬

‫الف‪ -‬تکر*ارالگوی دوران کودکی‬
‫ب‪ -‬خود ر*ا تنبیه می کنید زیر*ا احساس می کنید لیاقت عشق‬
‫‪ .‬را ندارید‬
‫ج‪-‬همانند سازی با یکی از والدین‬
 ‫شما کمتر عشق می ورزید‬
‫این طر*ف مقابل است که بیشتر به شما عشق می ورزد و شما‬
‫‪ .‬نسبت به او احساس عشق ندار*ید‬

‫‪ :‬دالیل این نوع ارتباط‬

‫الف‪ -‬می خواهید از* خود مواظبت کنید‬
‫ب‪ -‬یکی از والدین خود راتنبیه می کنید‬
‫ج‪ -‬می خواهید دیگران راکنتر*ل کنید‬
‫د‪ -‬همانند سازی با یکی از والدین‬
‫احساس می کنید فرد مقابل نیاز به تغییر دارد‬

‫در این گونه روابط عشق معطوف به خود آن فرد نیست بلکه‬
‫‪ .‬عشق به آن فردی است که امیدوارید به آن تبدیل شود‬

‫‪:‬دالیل این نوع ارتباط‬

‫‪ .‬الف‪ -‬می خواهید ر*وی او کنترل داشته باشید‬
‫‪ .‬ب‪ -‬از خودتان و زندگی خودتان فرار می کنید‬
‫ج‪ -‬در* کودکی به این نتیجه ر*سیده اید که نمی توانید آنچه را‬
‫‪ .‬می خواهید ‪ ،‬بدست آورید‬
 ‫می خواهید دیگری را نجات دهید‬
‫در این نوع رابطه افراد نه به دلیل داشتن تفاهم ‪ ،‬بلکه به‬
‫خاطر* کمک کردن به فردی که آسیب دیده با او رابطه‬
‫‪ .‬برقرار می کند‬

‫‪ :‬دالیل وجود این رابطه‬

‫الف‪ -‬تکرار یک الگوی کودکی‬
‫ب‪ -‬نیاز دارید که احساس بر*تری کنید‬
‫ج‪ -‬نیاز به کنترل دیگر*ان دارید‬

‫این افراد غالبا ً ترحم را با عشق اشتباه می گیرند‬

 ‫به همسر آینده خود به چشم یک الگو یا یک‬
‫آموزگار نگاه می کنید‬

‫در* این نوع رابطه شاهد بر*ابری و همتایی نیستیم زیر*ا یکی از‬
‫‪ .‬طرفین مقام و مرتبه بلندی در چشم دیگری دارد‬

‫‪ :‬دالیل وجود این نوع ارتباط‬

‫الف‪ -‬در* جستجوی پدر یا مادر هستید‬
‫ب‪ -‬اعتماد به نفس پایینی داشته باشید‬
 ‫ارتباطی مناسب است که در آن خود را‬
‫همانقدر دوست داشته ب(اشیم‪ ،‬که دیگری را‬
‫دوست داریم‪.‬‬

‫ارتباطی که در آن خود را همانگونه که‬

‫هستیم ‪ ،‬پذیرفته باشیم‬
‫به دلیل چند ویژگی خاص شیفته فرد مقابل شده اید‬

‫هرگاه شیفته فر*دی با ویژ*گیهای خاص شدید از* خود بپر*سید‬

‫اگر این فرد آن ویژگی ( رنگ چشم‪ ،‬صدای ز*یبا‪ ،‬حالت‬
‫چهره و ‪ )...‬را نداشت آیا همچنان برای شما جذاب بود و‬
‫می خواستید با او ازدواج کنید ؟‬
 ‫فقط در یک مورد با هم تفاهم دا(رید‬

‫این نوع رابطه بسیار فریبنده است ‪ .‬مخصوصا ً هنگامی که‬

‫همان زمینه ای که در آن تفاهم دارید ‪ ،‬بر*ای شما اهمیت‬
‫زیادی داشته باشد و به راحتی ان را با پیوندی عاشقانه و‬
‫‪ .‬قوی اشتباه بگیر*ید‬
‫این نوع ارتباط بیشتر در موارد زیر رخ می دهد‬

‫الف‪ -‬با فرد مقابل در شرایط غیر معمول و متفاوت با شرایط‬

‫‪ .‬معمول ز*ندگی آشنا شده باشید‬

‫‪ .‬ب‪ -‬با فرد مقابل هنگام یک فعالیت مشترک آشنا شده باشید‬

‫‪ .‬ج‪ -‬با فرد مقابل در محیطی غیر معمول آشنا شده باشید‬
‫از روی لجاجت با خانواده همسر خود را انتخاب‬
‫کرده اید‬
‫بر*خی از مردم همه خود را نه بر* این اساس که چه کسی‬
‫بر*ای آنها مناسب نیست‪ ،‬بلکه براین اساس که چه کسی‬
‫‪ .‬یرای خانواده آنها مناسب نیست ‪ ،‬انتخاب می کنند‬
‫‪ :‬این مسئله می تواند به دالیل زیر باشد‬
‫الف‪ -‬عصبانیت زیادی نسبت به یکی از* والدین یا هر* دو والد‬
‫‪ .‬در خود احساس می کنید‬
‫ب‪ -‬والدین شما بسیار* کنترل کننده بوده اند و اکنون شما می‬
‫‪ .‬خواهید از* انقیاد و کنترل آنها فرار کنید‬
 ‫همسر خود را به عنوان عکس العملی در قبال‬
‫نامزد قبلی خود انتخاب کرده اید‬

‫رابطه ای را با کسی به هم می زنید و سپس به دنبال شخصی‬

‫می گردید که نه تنها متفاوت باشد ‪ ،‬بلکه در* تضاد کامل با‬
‫‪ .‬او باشد یا به عبارت دیگر نکته مقابل او باشد‬
 ‫با کسی رابطه برقرار می کنید که با یک نفر‬
‫دیگر است‬
‫ما با کسی می توانیم رابطه داشته باشیم که منعی برای ازدواج‬
‫با ما نداشته باشد‪ ،‬با هیچکس دیگری نباشد‪ ،‬متاهل نباشد ‪،‬‬
‫‪.‬نامزد نداشته باشد‬
‫‪:‬کسانی مستعد ورود به چنین روابطی هستد که‬
‫الف‪ -‬در* کودکی احساس ترد شدگی کرده باشند‬
‫ب‪ -‬اعتماد به نفس پایینی دارند و خود ر*ا مستحق یک ر*ابطه‬
‫‪ .‬تمام عیار ندانند‬
‫‪ .‬ج‪ -‬افر*ادی که ترس از صمیمیت دارند‬
 ‫عالئم هشدار دهن(ده در ازدواج‬

‫خانم دکتر کلدریک ” خانواده در*مانگر” فهر*ست زیر را از‬

‫‪ .‬عالئم هشدار دهنده ازدواج تهیه کر*ده است‬

‫این فهر*ست به تر*تیب اولویت تهیه شده است و هرچه که یک‬

‫عامل در* مرتبه باالتری باشد احتمال مسئله دار* شدن‬
‫‪ .‬ازدواج و نهایتا ً طالق باالتر است‬
 ‫زوجینب***ه* ف***اصله* ک***وتاهیاز یکف***قدا*نمعنیدار* ب***ا هم* ‪1-‬‬
‫‪ .‬آ*شنا ش**وند یا ازدوا*ج ک***نند‬
‫یک *ف*ر در خ*انواده* پ***دریع*املیب***را*ی‪2-‬‬
‫ن‬ ‫آرزویدور ش**دناز*‬
‫‪ .‬ازدوا*ج ب***اشد‬
‫پ***یشینه* همسرا*نب***ه* طور معنا داریمتفاوتب***اشد ( ب***ه* ‪3-‬‬
‫ی ق**ومیتو س**ن)‬ ‫ی طبقه* ا*جتماع ‪،‬‬ ‫ی ت***حصیل ‪،‬‬ ‫ل**حاظ مذهب ‪،‬‬
‫ز*نو ش**وهر از جمع* خ*وا*هر و ب***رادرین**ا س**از*گار ‪4-‬‬
‫‪ .‬ب***ر*خاسته* ب***اشند‬
‫ز*نو ش *ه*ر یا خیلین**زدیکو یا خیلیدور از خ*انواده* ‪5-‬‬
‫‪ .‬هایشانس**کونتدا*شته* ب***اشند‬
 ‫زنو ش *ه*ر ب***ه* ل**حاظ ما**لییا ع*اطفیب***ه* خ*انواده* خ*ود ‪6-‬‬
‫‪ .‬وا*بسته* ب***اشند‬
‫ازدوا*ج ق**بلاز س**نب***یستس**ا**لگی‪7-‬‬
‫مدتآ*شنایییا ن**امز*دیک***متر از ش**شماه* ب***اشد و یا ا*ینکه* ‪8-‬‬
‫‪.‬ب***یشتر از س *ه* س**ا**لب***ه* طولا*نجامد‬
‫مر*ا*سم* ازدوا*ج ب***دونحضور* خ*انواده* یا دوستانف***علی‪9-‬‬
‫‪ .‬ا*نجام* ش**ود‬
‫زن‪ ،‬ق**بلاز ازدوا*ج ح*امله* ش**ود یا در خال*لس**ا**لاول‪10-‬‬
‫‪ .‬ازدوا*ج ح*امله* ش**ود‬
 ‫همسرا*ندور*ه* ک***ودک*ییا ن**وجوا*نیخ*ود را دوره* ا*ی‪11-‬‬
‫‪ .‬ن**اشاد و ب***د محسوبک***نند‬

‫همسرا*ن‪ ،‬را*بطه* ض**عیفیب***ا خ*وا*هر و ب***ر*ادرا*نو یا ‪12-‬‬

‫‪ .‬وا**لدینخ*ود دا*شته* ب***اشند‬
 ‫مالکها و معیارهای ازدواج موفق‬

‫‪ .‬ق**بلاز ازدوا*ج هر دو ن**فر ب***اید مستقلو پ***خته* ب***اشند ‪1-‬‬

‫هر دو ن**فر ب***ه* همانا*ندازه* ک***ه* دیگریرا دوستدارند ‪2-‬‬
‫‪ .‬خ*ودشانرا هم* دوستدا*شته* ب***اشند‬
‫هر دو ن *ف*ر ب***توا*نند در ت***نه*اییهمانگونه* ل**ذتب***بر*ند ک***ه* ‪3-‬‬
‫‪ .‬وقتیب***ا هم* هستند‬
‫‪ .‬هر دو ن**فردر* ش**غلو ح*رفه* خ*ود ث***باتدا*شته* ب***اشند ‪4-‬‬
 ‫‪ .‬هر دو ن *ف*ر از خ*ود آ*گاه* ب***اشند و خ*ود را ب***شناسند ‪5-‬‬

‫هر دو ن *ف*ر ب***توا*نند خ*ود را ب***ا ج*رأ*تو جسارتب***یان‪6-‬‬

‫‪ .‬ک***نند‬

‫هر دو ن *ف*ر س**عیک***نند ک***ه* خ*ودخوا*ه* ن**باشند و خ*وا*سته* ‪7-‬‬

‫‪ .‬هایدیگریرا ب***رآورده* ک***نند‬
 ‫تن(ها زمانی می توانید فرد مناسبی را برای‬
‫زندگی خود پیدا کنید که خودتان فرد مناسبی‬
‫شده باشید‬
 ‫پیش ب(ینی کننده های ازدوا(ج موفق‬

‫‪ .‬ا*نتظارا*توا*قع* ب***ینانه* ا*یاز چ*ا**لشه*ایازدوا*ج دار*ند ‪1-‬‬

‫‪ .‬خ*وبار*تباط ب***رقرار میک***نند ‪2-‬‬
‫‪ .‬ت***ع*ارضه*ا را ب***ه* ص**ورتمناسبحلمیک***نند ‪3-‬‬
‫‪ .‬ا*حساسخ*وبیاز* ش**خصیتهمسر خ*ود دار*ند ‪4-‬‬
‫‪.‬ب***ر* س**ر ار*زشه*ایا*خالقیو مذهبیب***ا یکدیگر ت***وا*فقدارند ‪5-‬‬
‫‪ .‬ن**قشب***را*بر در روا*بط ب***ا هم* دار*ند ‪6-‬‬
 ‫تفاهم‬
‫تفاهم به معنای مقصود یکدیگر* ر*ا فهمیدن و درک کردن‬
‫‪ .‬مطلب همدیگر است‬

‫از آنجا که ازدواج حوزه ای از* ازدواج است با متغیرهای‬

‫متعدد ‪ ،‬وقتی همسران در مورد هر کدام از این متغیرها‬
‫فهم نزدیک به هم داشته باشند می توانیم بگوییم که در مورد‬
‫‪.‬آن مطلب باهم تفاهم دار*ند‬
 ‫مهمترین متغیرها در یک ازدواج‬
‫ظاهر – شخصیت – انتظار از ازدواج – ار*تباط صمیمانه با‬
‫همسر – ار*تباط با دیگران – حل تعارض – خانواده خود و‬
‫خانواده همسر – دوستان – پول و مسائل مالی – اهداف –‬
‫باور*های مذهبی – فعالیتهای لذت بخش و مورد عالقه –‬
‫ارتباط جنسی – فر*زند و فرزند پروری – نقش زن و مرد‬
‫ر*شد شخصی – وضعیت فکری و عقالنی – بیان خواسته‬
‫ها و هیجانات‬
‫‪ :‬فردی را برای همسری خود انتخاب کنید که‬

‫‪‬‬ ‫اگر* با او ازدواج هم نکنید همانند بهترین دوست صمیمی‬

‫‪ .‬شما باشد‬
‫‪ .‬ب***خوا*هید از او ف***رزندیدا*شته* ب***اشید ‪-‬‬
‫‪ .‬از ا*ینکه* ش**بیه* ب***ه* او ش**وید ا*حساسب***دین**دا*شته* ب***اشید ‪-‬‬
‫‪ .‬او را همانگونه* ک***ه* هست‪ ،‬ب***دونهیچ* ت***غییر*یب***پذیر*ید ‪-‬‬