You are on page 1of 316

‫پوهنتون کابل‬

‫پوهنځی کیمیا‬
‫دیپارمتنت غیر عضوی‬

‫اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫‪Ronald A. Hites‬‬
‫‪Jonathan D. Raff‬‬
‫ترجمه مرضیه وفایی‬

‫‪ 1399‬هـ ش‬
‫اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫ویرایش دوم‬

‫‪Ronald A. Hites‬‬
‫‪Jonathan D. Raff‬‬
‫ترجمه مرضیه وفایی‬

‫این کتاب به حیث کتاب درسی مضمون «اساسات کیمیای محیط زیست» برای رشته‬
‫کیمیا و محیط زیست ترجمه شده است‪.‬‬

‫نرش ‪.........‬‬

‫‪1399‬‬
‫‪ :‬رونالد آ‪ .‬هیتس‪ - 1942 ،‬م ‪Hites, R.A. & Raff, J.D.‬‬ ‫رسشناسه‬
‫اساسات کیمیای محیط زیست ‪ /‬رونالد آ‪ .‬هیتس و‬ ‫عنوان و نام پدید آور ‪:‬‬
‫جاناتان دی‪ .‬راف؛ ترجمه مرضیه وفایی‪.‬‬
‫مشخصات نرش ‪........................................... :‬‬
‫مشخصات ظاهری ‪ 300 :‬ص‬
‫شابک‪............................................... : ISBN/‬‬
‫عنوان اصلی ‪Elements of environmental chemistry :‬‬
‫‪ :‬کیمیا‪ ،‬محیط زیست و بیولوژی‬ ‫موضوع‬
‫‪......................................... :‬‬ ‫یادداشت‬

‫رونالد آ‪ .‬هیتس و جاناتان دی‪ .‬راف‬


‫اساسات کیمیای محیط زیست (ویرایش دوم)‬
‫ترجمۀ پوهنمل دکتور مرضیه وفایی‬
‫چاپ اول‪.......... :‬‬
‫‪ .....‬نسخه‬
‫سال‪................:‬‬
‫چاپ ‪....‬‬
‫قیمت‪..... :‬‬
‫شابک‪ISBN/‬‬
‫آدرس فروش‪...................... :‬‬
‫آدرس ایمیل‪................................... :‬‬
‫حق چاپ و نرش برای وزارت تحصیالت عالی و پوهنتون کابل محفوظ است‪.‬‬
‫پیشگفتار مؤلف‬

‫بسیاری از دیپارمتنت های کیمیا و کیمیای محیط زیست در حال حارض کورس های کیمیا و‬
‫کیمیای محیطی را تدریس می کنند و کتاب های درسی زیادی نیز برای این دوره ها به چاپ‬
‫رسیده اند‪ .‬محتویات و کیفیت این کتاب های درسی متفاوت است و در برخی موارد این تفاوت‬
‫چشمگیر است‪ .‬اگر چه به وضوح‪ ،‬موضوع این مسئله بر عقیده افراد استوار است (نظر به زمینه و‬
‫مهارت های مدرس)‪ ،‬به نظر می رسد که یک کتاب خوب باید مقداری باشد و باید مهارت های‬
‫محصالن را منطبق با مسائل دنیای واقعی توسعه دهد‪.‬‬
‫این کتاب با یک رویکرد مقداری به کیمیای محیط زیست می پردازد‪ .‬در واقع‪ ،‬این کتاب‬
‫محصل را با ملزومات کیمیای محیط زیست و یک تعداد ابزارهای حل مسئله آشنا می کند‪ .‬این‬
‫مهارت ها قابل انتقال به حوزه های دیگر‪ ،‬جدا از کیمیای محیط زیست می باشد‪ .‬این کتاب در‬
‫صدد است تا محصالن را با روش های حل مسئله در زمینه کیمیای محیط زیست آشنا کند و‬
‫مفاهیم اساسی کیمیای محیط زیست را ارائه دهد‪ ،‬تا بتوان از مهارت های حل مساله برای فهم‬
‫چالش های پیچیده محیط زیستی‪ ،‬استفاده کرد‪.‬‬
‫این کتاب‪ ،‬کتابی نسبتا کم حجم است‪ .‬هدف آن آموزش و اطالع رسانی است‪ .‬بنابراين‪ ،‬این‬
‫منت‪ ،‬بسياری از مسائل مقداری با ماهیت داستانی را نشان می دهد (با فونت درشت نشان داده‬
‫می شود)‪ .‬برای هر مشکل‪ ،‬یک اسرتاتیژی ارائه شده است و راه حل نیز برای آن در نظر گرفته‬
‫شده است‪ .‬اگر چه کتاب کم حجمی است‪ ،‬اما قرار نیست که به رسعت خوانده شود‪ .‬این کتاب‬
‫درسی به روش تعاملی تدوین شده است و طوری در نظر گرفته شده که شخص با یک پنسل در‬
‫دست کتاب را بخواند و مسائل را دریابد‪ ،‬اسرتاتیژی های حل مسائل را ببیند و محاسبات مورد‬
‫استفاده برای رسیدن به جواب را دنبال کند‪" .‬خواندن" این کتاب بدون انجام مسائل توسط خود‬

‫ه‬
‫محصالن مفید نخواهد بود‪ .‬اگر محصلی بگوید "اگر واقعا مجبور باشم‪ ،‬این مسائل را حل می‬
‫کنم" قابل قبول نخواهد بود‪ .‬اگر محصل میخواهد درس را متوجه شود باید این مسائل را بررسی‬
‫کند‪.‬‬
‫عالوه بر مسائل موجود در منت‪ ،‬هر فصل با مجموعه ای از مسائل به پایان می رسد‪ .‬عالوه بر‬
‫تقویت مفاهیمی که در هر فصل ارائه شده است‪ ،‬سعی کرده ایم مسائل مربوط به ادبیات علمی و‬
‫"دنیای واقعی" را در این مجموعه سؤاالت جای دهیم‪ .‬پاسخ به این سؤاالت در انتهای این کتاب‬
‫ذکرشده است و راه حل های کامل در کتابچه راهنامی این کتاب در دسرتس است‪ .‬اکرث مجموعه‬
‫مسائل شامل یک مسئله است که نیاز به زمان کمی دارد و نیازمند محاسبات ساده است ؛ ما این‬
‫"پروژه های گروپی" را برای تشویق محصالن برای همکاری در مورد حل این مسائل بیان کرده‬
‫ایم‪ .‬محصالن می توانند به گروپ های کوچکی تقسیم شوند و یا با محصالنی که دارای مهارت‬
‫های خاص اند‪ ،‬همراه شوند‪.‬‬
‫این کتاب به عنوان منت مستقل‪ ،‬برای یک سمسرت مناسب است (به ویژه اگر با چند سخرنانی‬
‫در مورد موضوعات مورد عالقه استادان همراه شود) و برای مقطع لیسانس رشته های کیمیا و‬
‫تکنالوجی کیمیاوی و یا محصالن سال اول ماسرتی با مقداری دانش فیزیک برنامه ریزی شده‬
‫است‪ .‬با توجه به ماهیت آموزشی آن‪ ،‬این کتاب‪ ،‬یک منت مطالعه ای خوب برای حرفه ای ها در‬
‫سطوح باال است‪ .‬یک محاسبه اندک به خواننده کمک خواهد کرد که تفسیرهای متفاوت داشته‬
‫باشد‪ ،‬اما الزم نیست‪.‬‬
‫نسخه دوم به طور کامل اصالح و تنظیم شده است‪ .‬فصل اول در نسخه اول در خصوص‬
‫کیمیای امتوسفیری به دو فصل جدید تقسیم شده است‪ :‬یکی بر روی کیمیای امتوسفیر متمرکز‬
‫است و دیگری بر روی تغییرات آب و هوا مترکز دارد‪ .‬توالی و ترتیب فصل های دینامیک کیمیا‬
‫و سموم دفع حرشات‪ ،‬رسب و سیامب تغییر کرده است‪ .‬در پایان یک فصل‪ ،‬توصیفی بر روی‬
‫بای فینایل های پولی کلورین دار و دای اکسین های و ضد آتش ها با منشا پولی برومینی افزوده‬
‫شده است‪ .‬یک درس درباره نام و ساختار کیمیای عضوی به عنوان ضمیمه اضافه شده است‪.‬‬

‫و‬
‫ما از تاد روئر و جفری وایت به خاطر راهکارهای متفکرانه در مورد برخی از فصلها تشکر می‬
‫کنیم‪ .‬ما همچنین از هزاران محصل که در طول سال ها در صنفهای خود از این مواد استفاده‬
‫می کردند و دربیان واقعیتها در باره نقایص کتاب ترسی نداشتند‪ ،‬تشکر می کنیم‪ .‬با این وجود‪،‬‬
‫اشتباهات احتاملی نیز در کتاب وجود خواهد داشت و مسئولیت کامل آنها را بر عهده می گیریم‪.‬‬
‫ما همچنین از رابرت اسپوزیتو‪ ،‬مدیر اجرایی‪ ،‬برای هدایت و تکمیل این پروژه سپاسگزاری می‬
‫کنیم‪.‬‬
‫خوشحال می شویم که از جانب شام خواننده گرامی نیز نقطه نظرات را بشنویم‪ .‬اگر موضوع‬
‫مورد عالقه شام را حذف کردیم و یا در مورد مسئله ای با وضاحت بحث نکردیم و یا خطای در‬
‫راه حل مسئله ایجاد کرده ایم‪ ،‬لطفا به ما اطالع دهید‪.‬‬
‫رونالد آ‪ .‬هیتس‬
‫‪HitesR@lndiana.edu‬‬
‫جاناتان د رف‬
‫‪JDRaff@lndiana.edu‬‬
‫بلومینگتون‪ ،‬ایندیانا‬
‫اکتوبر ‪2011‬‬

‫ز‬
‫پیشگفتار مرتجم‬

‫آلودگی هوا در نتیجه ورود حجم زیادی از ذرات و مواد مرض در هوا ایجاد می شود که منجر‬
‫به آثار مخرب صحی بر انسانها از جمله افراد آسیب پذیر به شمول افراد مسن و اطفال و همچنین‬
‫تخریب محیط زیست و گرمرت شدن امتوسفیر کره زمین می گردد‪ .‬در افغانستان نیز به علت‬
‫استفاده از سوختهای غیر استاندارد در عراده جات و همچنین تعداد زیاد عراده جات در سطح‬
‫شهر‪ ،‬سوزاندن زغال سنگ تصفیه نشده وحتی پالستیک ها و سایر مواد غیر استاندارد برای گرم‬
‫کردن خانهها و بلند منزلها‪ ،‬نزدیک بودن برخی از کارخانجات به محل زندگی مردم‪ ،‬آلودگی‬
‫هوا به یکی از دغدغههای اصلی هموطنامنان تبدیل شده است‪ .‬با توجه به تأثیر کتابهای درسی و‬
‫ممد درسی بر نگرش محصالن و سایر مردم و احساس مسئولیت آنها در قبال محیط زیست‬
‫رضوری است تا کتابهایی جهت معرفی انواع آلودگی آب و هوا و منابع آنها و همچنین راههای‬
‫کاهش آلودگی آب و هوا تهیه گردد‪ .‬بنابراین‪ ،‬اساسات کیمیای محیط زیست‪ ،‬یکی از‬
‫موضوعات مهم در پوهنخی های کیمیا‪ ،‬محیط زیست و دیگر پوهنخیهای مربوطه میباشد‪ .‬بنا‬
‫به اهمیت موضوع‪ ،‬دیپارمتنت کیمیای عمومی و غیر عضوی‪ ،‬ترجمه کتاب ‪Elements of‬‬
‫‪ Environmental Chemistry‬تألیف شده توسط‪ Ronald A. Hites‬را به عنوان اثر‬
‫اصلی جهت ترفیع به رتبه علمی پوهندویی برای اینجانب برگزیدند‪ .‬این کتاب به صورت سلیس و‬
‫روان موضوعات مختلف مربوط به کیمیای محیط زیست را بیان منوده است‪ .‬امید دارم که این‬
‫اثر مورد استفاده محصالن پوهنحی های محیط زیست و کیمیا و سایر پوهنحی های مربوط و‬
‫عالقه مندان قرار بگیرد و در افزایش دانش محیط زیستی آنها مؤثر باشد‪ .‬جا دارد از پوهاند‬
‫محمد یوسف جویان که راهنامیی تهیه این اثر را به عهده داشتند وهمواره از مشوره هایشان در‬
‫طول تهیه این اثر بهره مند بودم قدردانی منایم‪ .‬همچنین از کلیه همکاران و اعضای محرتم‬

‫ح‬
‫دیپارمتنت کیمیای عمومی و غیر عضوی و همچنین اعضای محرتم پوهنحی کیمیا به خاطر‬
‫همکاریهای همیشگی شان اظهار سپاس و امتنان می منایم‪.‬‬
‫با حرمت‬
‫پوهنمل دکتور مرضیه وفایی‬

‫ط‬
‫فهرست مطالب‬

‫‪1‬‬ ‫فصل اول‪ :‬مهارتهای ابزاری ساده‬


‫‪1‬‬ ‫‪ .1.1‬تبدیل واحدات‬
‫‪5‬‬ ‫‪ .2.1‬تخمین کردن‬
‫‪8‬‬ ‫‪ .3.1‬قانون گازات آیدیال‬
‫‪13‬‬ ‫‪ .4.1‬استوکیومرتی‬
‫‪14‬‬ ‫‪ .5.1‬مجموعه مسائل‬
‫‪21‬‬ ‫فصل دوم‪ :‬توزین کتله و کینتیک‬
‫‪22‬‬ ‫‪ .1.2‬تعادل کتله ای حالت پایدار‬
‫‪31‬‬ ‫‪ .2.1.2‬افزودن جریانهای چندگانه‬
‫‪33‬‬ ‫‪ .3.1.2‬فالکس ها جریان نیستند!‬
‫‪38‬‬ ‫‪ .2.2‬تعادل کتله حالت ناپایدار‬
‫‪38‬‬ ‫‪ .1.2.2‬گراف افزایشی‬
‫‪43‬‬ ‫‪ .2.2.2‬گراف کاهشی‬
‫‪46‬‬ ‫‪ .3.2.2‬کار با دیتای واقعی‬
‫‪53‬‬ ‫‪ .4.2‬کینتیک کیمیاوی‬
‫‪53‬‬ ‫‪ .1.3.2‬تعامالت درجه یک (اولیه)‬
‫‪54‬‬ ‫‪ .2.3.2‬تعاملهای درجه دوم (ثانویه)‬
‫‪57‬‬ ‫‪ .3.3.2‬کینتیک مایکلز مننت‬
‫‪62‬‬ ‫‪ .4.2‬مجموعه مسائل‬
‫‪71‬‬ ‫فصل سوم‪ :‬کیمیای امتوسفیری‬
‫‪71‬‬ ‫‪ .1.3‬ساختار امتوسفیر(فضا)‬
‫‪73‬‬ ‫‪ .2.3‬نور و فوتوشیمی‬

‫ك‬
‫‪78‬‬ ‫‪ .3.3‬اکسیدیشنهای امتوسفیری‬
‫‪80‬‬ ‫‪ .3.4‬حرکات (کینتیک) تعامالت امتوسفیری‬
‫‪80‬‬ ‫‪ .1.4.3‬منونه ای از حالت شبه پایدار‬
‫‪82‬‬ ‫‪ .2.4.3‬معادله آرهینوس‬
‫‪82‬‬ ‫‪ .5.3‬اوزون ایسرتاتوسفیری‬
‫‪83‬‬ ‫‪ .1.5.3‬میکانیزمهای شکل گیری و اتالف‬
‫‪84‬‬ ‫‪ .2.5.3‬مسیر ‪NO/NO2‬‬
‫‪85‬‬ ‫‪ .3.5.3‬مسیر ‪OH / OOH‬‬
‫‪85‬‬ ‫‪ .4.5.3‬مسیر ‪Cl/OCl‬‬
‫‪89‬‬ ‫‪ .5.5.3‬کینتیکهای تعامل چپمن‬
‫‪94‬‬ ‫‪ .6.3‬هوای آلوده‬
‫‪101‬‬ ‫‪ .7.3‬مجموعه مسائل‬
‫‪111‬‬ ‫فصل چهارم ‪ :‬تغییر اقلیم‬
‫‪111‬‬ ‫‪ .1.4‬چشم انداز تاریخی‬
‫‪113‬‬ ‫‪ .2.4‬تابش جسم سیاه و درجه حرارت زمین‬
‫‪117‬‬ ‫‪ .3.4‬جذب تشعشع ماتحت رسخ‬
‫‪119‬‬ ‫‪ .4.4‬اثر گلخانهیی‬
‫‪120‬‬ ‫‪ .5.4‬تعادل تابشی زمین‬
‫‪120‬‬ ‫‪ .1.5.4‬گازهای گلخانهیی‬
‫‪122‬‬ ‫‪ .2.5.4‬آلبدو‬
‫‪123‬‬ ‫‪ .3.5.4‬ثابت خورشیدی‬
‫‪123‬‬ ‫‪ 4.5.4‬اثرات ترکیبی‬
‫‪124‬‬ ‫‪ .6.4‬آئروسولها و ابرها‬
‫‪126‬‬ ‫‪ .7.4‬نیروی تابشی‬
‫‪127‬‬ ‫‪ .8.4‬پوتانسیل گرم شدن جهانی‬
‫‪129‬‬ ‫‪ .9.4‬نکات پایانی‬
‫‪130‬‬ ‫‪ .10.4‬مجموعه مسائل‬
‫‪137‬‬ ‫فصل پنجم‪ :‬تعادل کاربن دای اکساید‬
‫‪139‬‬ ‫‪ .1.5‬باران خالص‬

‫ل‬
‫‪142‬‬ ‫‪ .2.5‬باران آلوده‬
‫‪149‬‬ ‫‪ .3.5‬آب سطحی‬
‫‪152‬‬ ‫‪ .4.5‬تیزابیت اقیانوس‬
‫‪158‬‬ ‫‪ .5.5‬مجموعه مسائل‬
‫‪165‬‬ ‫فصل ششم‪ :‬حرشه کشها‪ ،‬سیامب و رسب‬
‫‪167‬‬ ‫‪ .1.6‬حرشه کشها‬
‫‪185‬‬ ‫‪ .2.6‬سیامب‬
‫‪188‬‬ ‫‪ .3.6‬رسب‬
‫‪191‬‬ ‫‪ .4.6‬مجموعهی مسایل‬
‫‪199‬‬ ‫فصل هفتم‪ :‬رسنوشت مرکبات عضوی‬
‫‪200‬‬ ‫‪ .1.7‬فشار بخار‬
‫‪202‬‬ ‫‪ .2.7‬انحاللیت در آب‬
‫‪202‬‬ ‫‪ .3.7‬ثابت قانون هرنی‬
‫‪203‬‬ ‫‪..7.4‬رضایب پارتیشن‬
‫‪203‬‬ ‫‪ .5.7‬چربی دوستی‬
‫‪205‬‬ ‫‪ .6.7‬تجمع زیستی‬
‫‪206‬‬ ‫‪ .7.7‬جذب سطحی‬
‫‪208‬‬ ‫‪ .8.7‬انتقال آب و هوا‬
‫‪211‬‬ ‫‪ .9.7‬رسنوشت مرکبات عضوی تعامل پذیر‬
‫‪213‬‬ ‫‪ .10.7‬تسهیم و ماندگاری‬
‫‪217‬‬ ‫‪ .11.7‬مجموعه مسائل‬
‫‪227‬‬ ‫فصل هشتم‪ :‬پويل كلوروباي فینایلها (‪ ، )PCBS‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها‬
‫‪227‬‬ ‫‪ .1.8‬پويل كلوروباي فینایلها (‪)PCBs‬‬
‫‪243‬‬ ‫‪ .2.8‬دای بنزو پای دای اوکسینهای پلی کلورینه و دای بنزوفورانها‬
‫‪262‬‬ ‫‪ .3.8‬خاموش کننده های آتش برومین دار‬
‫‪268‬‬ ‫‪ .4.8‬درسهایی که فراگرفتیم‬
‫‪271‬‬ ‫الف‪ :‬آغازگرها در ساختارها و نامهای عضوی‬
‫‪288‬‬ ‫ضمیمه ب‪ :‬جواب مجموعه مسائل‬

‫م‬
‫‪294‬‬ ‫ضمیمه ج‪ :‬جدول دورانی عنارص‬

‫ن‬
‫فصل اول‬
‫مهارتهای ابزاری ساده‬
‫کارهای کوچک زیادی وجود دارد که بارها در جریان بررسی مشکالت رخ میدهند که‬
‫پیش از هر چیز‪ ،‬باید آنها را بشناسیم و درک کنیم که این بخش شامل تبدیل واحدات‪،‬‬
‫تخمینها‪ ،‬قانون گازات آیدیال و استوکیومرتی است‪.‬‬

‫‪ .1.1‬تبدیل واحدات‬
‫اندکسهای مهمی وجود دارد که باید آنها را بدانید‪:‬‬
‫رضیب‬ ‫عالمه‬ ‫تلفظ‬ ‫اندکس‬ ‫رضیب‬ ‫عالمه‬ ‫تلفظ‬ ‫اندکس‬
‫اختصاری‬ ‫اختصاری‬
‫‪10-2‬‬ ‫‪C‬‬ ‫سانتی‬ ‫‪Centi‬‬ ‫‪10-24‬‬ ‫‪Y‬‬ ‫یاکتو‬ ‫‪Yocto‬‬
‫‪-1‬‬ ‫‪-18‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪d‬‬ ‫دسی‬ ‫‪Deci‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪a‬‬ ‫آتو‬ ‫‪Atto‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪-15‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪k‬‬ ‫کیلو‬ ‫‪Kilo‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪f‬‬ ‫فمتو‬ ‫‪Femto‬‬
‫‪106‬‬ ‫‪M‬‬ ‫مگا‬ ‫‪Mega‬‬ ‫‪10-12‬‬ ‫‪P‬‬ ‫پیکو‬ ‫‪Pico‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪-9‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪G‬‬ ‫گیگا‬ ‫‪Giga‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪n‬‬ ‫نانو‬ ‫‪Nano‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪-6‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪T‬‬ ‫ترتا‬ ‫‪Tetra‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪Μ‬‬ ‫مایکرو‬ ‫‪Micro‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪-3‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪P‬‬ ‫پنتا‬ ‫‪Penta‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪m‬‬ ‫ملی‬ ‫‪Milli‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪-9‬‬
‫به طور مثال یک نانوگرام ‪ 10‬گرام و یک کیلومرت ‪ 10‬مرت است‪.‬‬
‫برای آن دسته ازافراد که بواسطه وجود کنوانسیونها‪ ،‬انجمنها و یا ساز و کارهای ملی‬
‫مجبور به استفاده و کار با واحدات انگلیسی فوق الذکر هستند‪ ،‬برخی از این فکتورهای تبدیل‬
‫که شام باید یاد بگیرید عبارتند از‪:‬‬
‫‪ 1‬پوند )‪ 450 = (lb‬گرام‬
‫‪ 1‬انچ )‪ 2.54= (in.‬سانتی مرت )‪(cm‬‬
‫‪ / 2‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ 12‬انچ = ‪ 1‬فوت (‪)ft‬‬
‫‪ 1‬مرت (‪ 3.28 = )m‬فوت (‪)ft‬‬
‫‪ 1‬مایل = ‪ 5280‬فوت (‪ 1610 = )ft‬مرت‬
‫‪ 3.8‬لیرت = ‪ 1‬گیلن آمریکا (‪)gal‬‬
‫برخی دیگر از فکتورهای تبدیل رایج نیز وجود دارند که واحدهای طول را به واحدهای‬
‫حجمی و واحدهای مساحتی رایج تبدیل میکنند‪:‬‬
‫‪ 1‬لیرت (‪ 103 = )L‬سانتی مرتمکعب‬
‫‪ 1‬مرت مکعب = ‪ 103‬لیرت‬
‫‪ 1‬کیلومرت مربع = ‪ 103(2‬مرتمربع) = ‪ 106‬مرت مربع = ‪ 1010‬سانتی مرت مربع‬
‫یک نوع دیگر از تبدیل واحداتی که یادگیری آن مفید خواهد بود را در اینجا‬
‫ذکر میکنیم‪:‬‬
‫‪ 1‬تن = ‪ 103‬کیلوگرام = ‪ 106‬گرام‬
‫بله‪ ،‬ما این مقدار مرتیک را به این ترتیب به کار خواهیم برد تا آن را از تن انگلیسی برابر با‬
‫‪ 2000‬پوند‪ ،‬با نام "تن کوتاه" فرق قائل شویم‪ .‬یک تون انگلیسی یا تون کوتاه مقداری برابر با‬
‫‪ 0/91‬تون )‪ (tonne‬است‪.‬‬
‫واحد دیگری که کیمیادانها برای تعریف فاصله بین اتومها در یک مالیکول‬
‫استفاده میکنند آنگسرتوم‪ 1‬نامیده میشود که دارای سمبول ‪ Å‬است و نشان دهنده ‪ 10-10‬مرت‬
‫است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬رابطه ‪ C-H‬در یک مالیکول عضوی معموال برابر‪ 1.1‬آنگسرتوم یا ‪10 -10‬‬
‫× ‪ 1.1‬مرت است‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬رابطه ‪ O-H‬در آب فقط ‪ 0.96‬آنگسرتوم (‪ )Å‬طول دارد‪.‬‬
‫بیایید منونههایی از این تبدیل واحدات ساده را انجام دهیم‪ .‬نکته قابل توجه این است که‬
‫تبدیل واحدات را به گونه ای انجام دهیم که به نظر میرسد در حال انجام مسائلی مانند الجرب‬
‫هستیم و همین طور که پیش می رویم بعضی ازآنها را حذف کنیم‪ .‬همیشه تبدیل واحد خود‬

‫‪ Anders Angström (1814-1874) .1‬فیزیکدان سوئدنی‬


‫مهارتهای ابزار ساده ‪3 /‬‬
‫را بنویسید! ما منیتوانیم شامر افرادی که در جلسات عمومی ظاهر احمقانه دارند را شامرش‬
‫کنیم زیرا که آنها نیز در ذهنشان سعی در تبدیل واحدات دارند‪ .‬درواقع افراد همیشه در حال‬
‫تبدیل واحدات هستند‬
‫بیایید فرض کنیم که موهای رس انسان هر ماه ‪ 0.5‬انچ رشد میکند‪ .‬چه مقدار مو در یک‬
‫ثانیه رشد میکند؟ لطفا از واحدهای مرتیک استفاده کنید‪.‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬بیایید واحدات انچ را به مرت و ماه را به ثانیه تبدیل کنیم‪ .‬سپس نظر‬
‫به اینکه میزان نتیجه چه مقدار کوچک است‪ ،‬ما میتوانیم واحدهای طول مناسب را انتخاب‬
‫کنیم‪:‬‬
‫سرعت‬

‫=‬

‫‪=4‬‬
‫‪2‬‬
‫اگر نوشنت علمی اعداد گیج کننده است‪ ،‬پاورقی ‪ 2‬را ببینید‪.‬‬
‫میتوانیم این رابطه را در واحدهای ساده تری قرار دهیم‪:‬‬

‫‪ .2‬ما در رسارس این کتاب از منادهای علمی استفاده خواهیم کرد زیرا تعقیب و ثبت اعداد بسیار بزرگ یا بسیار‬
‫کوچک از این طریق آسان تر است‪.‬‬
‫به عنوان مثال ‪ ،‬در محاسبه آخری که انجام دادیم ‪ ،‬با عالمت گذاری منظم به رسعت رشد ‪ 0.0000000047‬مرت‬
‫بر ثانیه می رسیدیم‪ .‬خ واندن این شامره مشکل است و در معرض خطا در رونویسی مجدد ( چرا که باید صفر ها‬
‫را به طور دقیق حساب کنید)‪ .‬برای جلوگیری از این مشکل ‪ ،‬این عدد را به عددی با پایه ‪ 10‬و قوه عدد صحیح‬
‫تبدیل می کنیم‪ .‬رضب و تقسیم اعداد در این قالب نیز ساده تر است‪ .‬به عنوان مثال ‪ ،‬رضب کردن‬
‫‪ 0.0000000047‬در عدد ‪ 1000000000‬کار سختی است ‪ ،‬اما می توان با رضب کردن پایه‬

‫و جمع قوه های ‪ 10‬آن‬ ‫یعنی‬


‫‪.‬‬ ‫)‪ (-9+9=0‬جواب را به دست آورد‪:‬‬
‫‪ / 4‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫=‬ ‫سرعت ‪=4.7 nm/s‬‬

‫عدد بزرگی نیست‪ ،‬اما بدیهی است که ثانیه به ثانیه افزایش مییابد‪.‬‬
‫نکته ای در مورد ارقام معنادار‪ :‬در نتیجه حاصل شده فوق؛ دیتا ابتدایی محاسبه ‪0.5‬‬
‫واحد در ماه بود‪ ،‬قیمت با یک رقم مهمه‪ .‬بنابراین‪ ،‬جواب محاسبه نباید بیش از یک رقم‬
‫مهمه داشته باشد و باید به صورت ‪ 5‬نانومرت فی ثانیه داده شود‪ .‬به طور عمومی‪ ،‬باید از تعداد‬
‫زیادی ارقام مهمه در محاسبه استفاده کنید‪ ،‬اما در انتها پاسخ را به تعداد درستی از ارقام‬
‫بیفزایید‪ .‬با چند استثناء‪ ،‬باید به نتایج زیست محیطی که دارای چهار یا چند رقم مهمه هستند‬
‫مشکوک بود ‪ -‬در بیشرت موارد‪ ،‬دو رقم کافی خواهد بود‬
‫مقدار کل سلفر انتشار یافته در فضا در اثر سوخنت ذغال سنگ هر ساله حدود ‪ 75‬میلیون‬
‫تن است‪ .‬چنانچه فرض کنیم که این میزان‪ ،‬مقدار کل سلفر جامد باشد‪ ،‬چه حجمی از یک‬
‫مکعب را اشغال میکند؟ باید ابعاد هر ضلع از مکعب را بر حسب فوت بدانید‪ .‬فرض کنید‬
‫کثافت سلفر دو برابر آب است‪.‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬خوب‪ ،‬این کار کمی فراتر از تبدیل واحدها است‪ .‬باید کتله را به حجم تبدیل‬
‫کنیم و این کار نیازمند دانسنت کثافت سلفر است؛ و واحد کثافت‪ ،‬کتله بر حجم است که در‬
‫این مورد دو برابر آب داده شده است‪ .‬هامنطور که به یاد دارید‪ ،‬کثافت آب ‪ 1 g/cm3‬است‪،‬‬
‫بنابراین کثافت سلفر ‪ 2 g/cm3‬است‪ .‬زمانی که حجم سلفر را بدانیم میتوانیم جذر مکعب‬
‫آن حجم را بگیریم و طول ضلع مکعب که آن حجم را دارد دریافت کنیم‪:‬‬

‫=‬ ‫حجم‬

‫=‬ ‫ضلع‬
‫این مقدار‪ ،‬زیاد است‪ ،‬مکعبی که در هر سه ضلع ‪ ،‬هم ارتفاع با ساختامن ایاالت سلطنتی‬
‫در آمریکا باشد‪ .‬آلودگی وحشتناک خواهد شد‪ ،‬اگر تصور شود که کل آن به جای رقیق شدن‬
‫توسط امتوسفیر زمین در یک جا قرار گیرد‪.‬‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪5 /‬‬
‫‪ .2.1‬تخمین کردن‬
‫اغلب رضوری است که ترتیب مقدارها برای چیزهای زیادی در محیط زیست را تخمین‬
‫کنیم‪ .‬این مسئله محصالن را میترساند؛ زیرا آنها مجبور اند به جای استفاده از برخی‬
‫پروسس های میخانیک شده‪ ،‬برای خودشان فکر کنند‪ .‬با این حال‪ ،‬تخمین کردن‪ ،‬یک‬
‫مهارت مهم است‪ ،‬بنابراین آن را انجام خواهیم داد‪ .‬بیایید با چند مثال ساده رشوع کنیم‪:‬‬
‫چند موتر در ایاالت متحده و در جهان وجود دارد؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬یک راه برای رشوع‪ ،‬این است که به طور محدود فکر کنید‪ .‬در میان دوستان‬
‫و خانواده ما به نظر میرسد تقریبا هر شخص یک موتر دارد‪ .‬اگر جمعیت ایاالت متحده را‬
‫بدانیم میتوانیم از عامل تبدیل واحد ‪ 0.5‬برای هر نفر در ایاالت متحده استفاده کنیم تا تعداد‬
‫موترها در ایاالت متحده را بدست آوریم‪ .‬بدیهی است که استفاده از این عامل ‪ 0.5‬موتر برای‬
‫هر فرد در سایر نقاط جهان (به عنوان مثال‪ ،‬هنوز ‪ 500‬میلیون موتر در چین وجود ندارد)‬
‫نادرست است‪ ،‬اما میتوانیم فقط از یک رضیب بر اساس اندازه اقتصاد ایاالت متحده در‬
‫مقایسه با جهان استفاده کنیم‪ .‬میدانیم که اقتصاد ایاالت متحده تقریبا یک سوم اقتصاد کل‬
‫جهان است؛ از این رو‪ ،‬میتوانیم تعداد موتر در ایاالت متحده را سه برابر کنیم تا بتوانیم این‬
‫‪3‬‬
‫تعداد را در جهان تخمین بزنیم‪ .‬ایاالت متحده در حال حارض حدود ‪ 300‬میلیون نفر جمعیت‬
‫دارد و تقریبا هر شخص یک موتر دارد؛ بدین ترتیب‬

‫اقتصاد ایاالت متحده حدود یک سوم اقتصاد جهان است؛ از این رو‪ ،‬تعداد موتر در‬
‫جهان برابر است با‪:‬‬

‫‪ .3‬در اینجا به استفاده از اعداد معنادار توجه کنید‪ .‬با توجه به اینکه این مقوله تخمینی‪ ،‬تجربی است ‪ ،‬هیچ دلیلی‬
‫برای استفاده از ارقام بیشرت وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ / 6‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫تعداد واقعی این رقم به شکل دقیق مشخص نیست‪ ،‬اما گوگل میگوید که این تعداد بین‬
‫‪ 600‬تا ‪ 700‬میلیون موتر است‪ .‬بنابراین‪ ،‬تخمین ما کمی پایین است‪ ،‬اما به شکل تقریبی کامال‬
‫درست است‪ .‬البته‪ ،‬این تعداد به طور چشمگیری افزایش مییابد‪ ،‬زیرا تعداد موتر در چین‬
‫افزایش مییابد‪.‬‬
‫مسئله در اینجا‪ ،‬این نیست که تنها یک "پاسخ درست" بدست آوریم‪ ،‬بلکه هدف‬
‫دریافت یک نظر است که به ما اجازه میدهد به رسعت تصمیم بگیریم که آیا بدست آوردن‬
‫پاسخی دقیقتر ارزش دارد یا خیر‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بگذارید بگوییم که شام به تازگی‬
‫دستگاهی را پیشنهاد داده اید که در هر موتری در جهان مورد نیاز است‪ ،‬اما سود شام از این‬
‫دستگاه تنها ‪ 10‬دالر در مقابل هر موتر است‪ .‬قبل از اینکه این نظر را رها کنید باید حدس‬
‫بزنید که سود مجموعی شام ممکن است چه مقدار باشد‪ .‬به رسعت میفهمید که در حدود‬
‫‪ 500‬میلیون موتر وجود دارد و نفع شام در حدود ‪ 50000000‬دالر میباشد و این مسئله باید‬
‫توجه شام را جلب کند‪ .‬به خاطر داشته باشید که متام آنچه ما هنگام تخمین به دنبال آن‬
‫هستیم عامل صحیح ‪ 10‬است ‪ -‬آیا این عامل از ‪ 0.1‬تا ‪ 100‬است؟ ما به فکتورهای ‪ 2‬عالقمند‬
‫نیستیم– مهم نیست که ‪ 20‬یا ‪ 40‬باشد‪ ،‬از ‪ 10‬تا ‪ 100‬به اندازه کافی نزدیک است‪ .‬به بازی نعل‬
‫اسپ فکر کنید نه گلف‪.‬‬
‫چند نفر در ایاالت متحده در مک دونالد کار میکنند؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬از نزدیکی خانه خود رشوع کنید و خواهید توانست تعداد منایندگیهای مک‬
‫دونالد را در شهر خود حساب کنید و نسبت این تعداد به جمعیت سایر نقاط ایاالت متحده را‬
‫ببینید‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در بلومینگتون ایندیانا‪ ،‬جایی که ما زندگی میکنیم‪ 6 ،‬رستورانت مک‬
‫دونالد وجود دارد که به حدود ‪ 80000‬نفر خدمات ارائه میدهند‪ .‬این نسبت به جمعیت‬
‫ایاالت متحده به طور عمومی برابر است با‪:‬‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪7 /‬‬

‫بر اساس مشاهدات محلی و سؤال از افراد شاغل در رستورانت‪ ،‬به نظر میرسد که حدود‬
‫‪ 50‬نفر در هر رستورانت کار میکنند‪ .‬از این رو‪،‬‬

‫این تخمین ممکن است به میزان باالیی باشد ‪ -‬به نظر میرسد که ایندیانا افراد زیادی را در‬
‫محیط مرصوف ساخته است‪ ،‬پس ممکن است ایندیانا بیش از سهم خود‪ ،‬از بازار فروش‬
‫مک دونالد را در اختیار داشته باشد‪ .‬بنابراین‪ ،‬بیایید این میزان را به تنها ‪ 700000‬کارمند‬
‫تخمین کنیم‪ .‬این تعداد کارمند فقط برای یک رشکت در یک کشور زیاد است‪ .‬به گفته‬
‫گوگل‪ ،‬به نظر میرسد حقیقت این است که در سال ‪ 2010‬در حدود ‪ 500000‬نفر در ایاالت‬
‫متحده در مک دونالد کار میکردند‪ ،‬بنابراین با توجه به دیتا محلی باالیی که باید با آنها‬
‫کار میکردیم ‪ ،‬تخمین ما آنقدرها هم بد نبود و در واقع به طرز شگفت انگیزی نزدیک است‪.‬‬
‫چند توپ فوتبال آمریکایی را میتوان از یک خوک درست کرد؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬به اندازه یک توپ فوتبال ‪ -‬شاید اندازه ای معادل یک کره – و اندازه یک‬
‫خوک ‪ -‬شاید معادل یک صندوق بزرگ – فکر کنید و سپس یکی را بر دیگری تقسیم کنید‪.‬‬
‫بیایید فرض کنیم که یک توپ فوتبال را میتوان به صورت یک کره فرشده کرد و بهرتین‬
‫حدس ما این است که این کره قطری حدود ‪ 25‬سانتیمرت خواهد داشت ( ‪ 10‬انچ)‪ .‬میدانیم‬
‫(یا میتوانیم به رسعت مساحت کره را به عنوان تابع از شعاع آن )‪ (r‬پیدا کنیم و آن مساحت‬
‫‪ .‬و نیز تصور کنیم که یک خوک صندوقای خطی است که حدود ‪ I‬مرت‬ ‫برابر است با‬
‫طول‪ ،‬نیم مرت ارتفاع‪ ،‬ونیم مرت عرض دارد‪ .‬این ابعاد رس‪ ،‬دم‪ ،‬و پاها را نادیده میگیرد‪ ،‬که‬
‫احتامال برای درست کردن توپ فوتبال به هیچ وجه مورد استفاده قرار منیگیرند‪:‬‬
‫اندازه خوک‬
‫‪ / 8‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫اندازه توپ‬

‫این میزان تا حدودی صحیح به نظر میرسد‪ ،‬اما ما به دنبال رقم دقیق نیستیم‪ .‬آنچه از این‬
‫تخمین آموختهایم این است که مطمئنا میتوانیم حداقل یک توپ فوتبال را از یک خوک‬
‫درست کنیم‪ ،‬اما احتامال منیتوانیم ‪ 100‬توپ فوتبال را از یک خوک بدست آوریم‪ .‬با توجه‬
‫به فرضیههای بزرگی که ساختهایم‪ ،‬اگر عدد حقیقی ‪ 5‬یا ‪ 20‬باشد بیربط است‪.‬‬

‫‪ .3.1‬قانون گازات آیدیال‬


‫برای روبرویی با بسیاری از مسائل مربوط به آلودگی هوا باید قانون گاز آیدیال را به یاد‬
‫داشته باشیم‪ .‬قانون گاز آیدیال عبارت است از‪:‬‬
‫‪PV=nRT‬‬
‫‪ P‬فشار به واحد امتوسفیر )‪ (atm‬یا ‪( Torr‬به یاد داشته باشید که هر ‪ 76 Torr‬برابر ‪1‬‬
‫به معنی حجم بر حسب لیرت )‪ N ، (L‬تعداد مولها‪ R ،‬ثابت‬ ‫‪ atm‬است)‪V ، 4‬‬
‫گازات‪ )0.082 )L⋅atm⋅K−1⋅mol−1‬و ‪ T‬درجه حرارت بر حسب کلوین است (درجه سانتی‬
‫گرید‪)273 +‬‬
‫‪23‬‬
‫اصطالح مولها (در اینجا به اختصار ‪ ) mol‬اشاره دارد به ‪ 6.02 × 10‬مالیکول یا اتم؛‬
‫تقریبا به‪ 6.02 × 1023‬مالیکول یا اتم در هر مول وجود دارد‪ .‬ضمنا‪ ،‬این تعداد به میزان قابل‬
‫مالحظه ای نزدیک به ‪ 279‬است که شام میتوانید به جای آن استفاده کنید‪.‬‬

‫‪4 .‬میدانیم که باید فشار را بر حسب واحد پاسکال اندازه گیری کنیم (مخفف‪ ،)Pa :‬اما فکر میکنیم برای‬
‫اهداف محیط زیست ‪ ،‬واحد قدیمی امتوسفیر راحت باشد چرا که به طور حسی و شهودی میدانیم که واحد‬
‫امتوسفیر چه چیزی را نشان میدهد‪.‬‬
‫برای آن دسته که بسیار دقیق هستند ‪ 1. 325 Pa،atm = 101 ،‬و یا برای تحقیقات و کارهای دولتی ‪1 atm = ،‬‬
‫‪ 105 Pa‬میباشد‪.‬‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪9 /‬‬
‫اصطالح مول غالبا در کتلههای مالیکولی که دارای واحدهای گرام بر مول ‪ g/mol‬اند‪،‬‬
‫استفاده می شود‪ .‬برای مثال‪ ،‬کتله مالیکولی ‪ 28 g/mol ، N2‬است‪ .‬این عدد‪ ،‬به ‪6.02 × 1023‬‬
‫(به توان مثبت این جزء توجه کنید)‪ ،‬به صورت گسرتده ای به عنوان عدد آوگادرو (ثابت‬
‫آووگدرو) شناخته میشود‪.5‬‬
‫غالبا به ترکیب امتوسفیر خشک زمین نیاز داریم‪ .‬جدول صفحه بعد این ترکیب را همراه با‬
‫کتله مالیکولی هر گاز ارائه میدهد‪:‬‬

‫کتله مالیکولی‬ ‫ترکیب‬ ‫سمبول کیمیاوی‬ ‫نام گاز‬


‫‪28‬‬ ‫‪%78‬‬ ‫‪N2‬‬ ‫نایرتوجن‬
‫‪32‬‬ ‫‪%21‬‬ ‫‪O2‬‬ ‫اکسیجن‬
‫‪40‬‬ ‫‪%1‬‬ ‫‪Ar‬‬ ‫آرگون‬
‫‪44‬‬ ‫‪390 ppm‬‬ ‫‪CO2‬‬ ‫کاربن دای اکساید‬
‫‪20‬‬ ‫‪18ppm‬‬ ‫‪Ne‬‬ ‫نیون‬
‫‪4‬‬ ‫‪5.2 ppm‬‬ ‫‪He‬‬ ‫هلیم‬
‫‪16‬‬ ‫‪1.2 ppm‬‬ ‫‪CH4‬‬ ‫میتان‬
‫واحدهای "‪ "ppm‬و "‪ "ppb‬به تعداد جزء داده شده در میلیون ام حصه یا جزء داده شده‬
‫در میلیارد ام حصه اشاره میکنند‪ .‬اینها واحدهای کرسی هستند مانند فیصدی (‪ ،)٪‬که از هر‬
‫صد بخش محاسبه میشوند‪ .‬برای رسیدن از یک کرس بدون واحد به این واحدهای نسبی‬
‫فقط این میزان را رضب ‪ ،٪100‬رضب ‪ ، 106 ppm‬و یا رضب ‪ 109ppb‬کنید‪ .‬بطور مثال‪،‬‬
‫کرس ‪ 0.0001‬برابر است با ‪0.01%=100 ppm=100000 ppb‬‬
‫در خصوص فاز گازی‪ ،‬فی صد‪ ppm ،‬و ‪ ppb‬همه بر اساس حجم بر حجم (که مشابه‬
‫واحد مول بر مول است) هستند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬غلظت نایرتوجن در امتوسفیر زمین ‪ 78‬لیرت‬
‫نایرتوجن بر ‪ 100‬لیرت هوا و یا ‪ 78‬مول نایرتوجن بر ‪ 100‬مول هوا است‪ .‬این میزان ‪ 78‬گرام‬

‫‪ 5. Amedeo Avogadro (1776-1856).‬فیزیکدان ایتالیایی‬


‫‪ / 10‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫نایرتوجن بر ‪ 100‬گرام هوا نیست‪ .‬برای به یاد آوردن این فرض‪ ،‬گاهی این غلظتها به عنوان‬
‫"‪"ppmv‬یا "‪ "ppbv‬لحاظ میشوند‪ .‬این فرض و اصل فقط برای غلظت گاز‬
‫استفاده میشود‪ ،‬و برای آب‪ ،‬جامدات‪ ،‬و یا موجودات زیستی استفاده منیشوند (که در این‬
‫موارد فرض و اصل بر واحد کتله بر کتله است)‪.‬‬
‫کتله مالیکولی هوای خشک چه مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬مقادیری که ما به دنبال آن هستیم کتله متوسط اجزای هوا است‪ ،‬که عمدتا به‬
‫صورت نایرتوجن ‪ 28 g/mol‬و اکسیجن ‪ ( 32 g/mol‬و شاید مقدار کم آرگون ‪)40 g/mol‬‬
‫است ‪ .‬بدین ترتیب‪،‬‬
‫=کتله مالیکولی هوای خشک‬

‫حجم ‪ 1‬مول گاز در ‪ 1‬امتوسفیر و صفر درجه سانتیگرید و در ‪ 1‬امتوسفیر و ‪ 15‬درجه‬


‫سانتیگرید چه مقدار است؟ درجه حرارت دوم مهم است زیرا اوسط درجه حرارت‬
‫امتوسفیری در سطح زمین است‪.‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬ما به دنبال حجم مولی هستیم‪ ،‬بنابراین فقط میتوانیم ‪ PV = nRT‬را دوباره‬
‫تنظیم کنیم و جواب زیر را دریافت کنیم‪:‬‬

‫این مقدار در ‪ 15‬درجه سانتیگرید نظربه درجه حرارت مطلق (قانون بایل) بزرگتر است‪:‬‬

‫این مقدار کمک خواهد کرد که هر دوی این اعداد را به یاد داشته باشیم و یا حداقل‬
‫چگونه از یکی به دیگری برویم‪.‬‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪11 /‬‬
‫کثافت امتوسفیر زمین در درجه حرارت ‪ 15‬درجه سانتیگرید و فشار ‪ 1‬امتوسفیر چه‬
‫مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬به یاد داشته باشید که غلظت عبارت است از کتله فی واحد حجم و میتوانیم‬
‫با استفاده از کتله مالیکولی از حجم به کتله برسیم‪ ،‬یا در این مورد حد اوسط کتله مالیکولی‬
‫هوای خشک را بدست آوریم‪ .‬بنابراين‪ ،‬با تنظیم دوباره‪ ، P V= nRT :‬داریم‪:‬‬

‫کتله امتوسفیر زمین چه مقدار است؟‬


‫اسرتاتیژی‪ :‬این مسئله کمی سخت تر است و نیاز به یک واقعیت اضافی داریم‪ .‬باید‬
‫اوسط فشار امتوسفیری از لحاظ کتله در برابر واحد سطح را بدانیم‪ .‬هنگامی که اندازه فشار را‬
‫داشته باشیم‪ ،‬میتوانیم آن را در مساحت سطح زمین رضب کنیم تا کتله مجموعی امتوسفیر را‬
‫بدست آوریم‪.‬‬
‫برای محاسبه فشار دو روش وجود دارد‪ :‬نخست‪ ،‬مسرتی الستیک موتر شام می داند که‬
‫متوسط این مقدار ‪ 14.7‬پوند به ازای هر انچ مربع )‪ (psi‬است‪ ،‬اما ما ترجیح میدهیم از‬
‫واحدهای مرتیک استفاده کنیم‪:‬‬

‫دوم‪ ،‬به راپورهای هواشناسی تلويزيون توجه کنید که اوسط فشار امتوسفیری‪ 30 ،‬انچ‬
‫سیامب یا ‪ 760‬ميل مرت (‪ 76‬سانتي مرت) سیامب در يک فشار سنج است‪ .‬این ارتفاع سیامب‬
‫را میتوان با رضب کردن در کثافت سیامب به فشار واقعی تبدیل کرد که برابر است با ‪13/5‬‬
‫گرام بر سانتی مرت مکعب‪:‬‬
‫‪ / 12‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪8‬‬
‫سپس‪ ،‬باید مساحت زمین را بدانیم‪ .‬باید آن را پیدا میکردیم که برابر است با ‪× 10‬‬
‫‪ 5.11‬کیلومرت مربع – این را به یاد داشته باشید‪ .‬از این رو‪ ،‬کتله کل امتوسفیر برابر است با‪:‬‬
‫کتله‬ ‫=‬

‫این میزان برابر است با‪ 5.3× 1015‬تن متریک‪.‬‬


‫اگر می دانستیم حجم (بر حسب لیرت) امتوسفیر زمین چنانچه فشار ‪ 1‬امتوسفیر و درجه‬
‫حرارت ‪ 15‬درجه سانتیگرید باشد چه مقدار می شد‪ ،‬مفید میبود‪.‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬از آنجایی که به تازگی کتله امتوسفیر را محاسبه کردهایم‪ ،‬میتوانیم حجم را با‬
‫تقسیم کردن بر غلظت ‪1.23‬کیلوگرام بر مرت مربع در ‪ 15‬درجه سانتیگرید بدست آوریم‪ ،‬که‬
‫در باال محاسبه کردهایم‪:‬‬

‫این عدد را به یاد داشته باشید‪.‬‬


‫یک منونه هوایی که از داخل گراژی در بسته‪ ،‬گرفته شده حاوی ‪ 0/9‬فی صد کاربن‬
‫اکساید (تقریبا مقدار مرگبار) است‪.‬‬
‫غلظت کاربن مونواکساید در این منونه براساس واحد ‪ g/m3‬در درجه حرارت ‪ 20‬درجه‬
‫سانتیگرید و فشار ‪ 1‬امتوسفیر چه مقدار است؟ کاربن مونو اکساید دارای کتله مالیکولی ‪28‬‬
‫است‪.‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬با توجه به اینکه غلظت کاربن مونوکساید درهوا‪ % 0.9 ،‬است‪ ،‬باید مولهای‬
‫‪CO‬را به کتله تبدیل کنیم و راه انجام این کار از طریق کتله مالیکولی ( ‪ )28 g/mol‬است‪.‬‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪13 /‬‬
‫همچنین باید ‪ 100‬مول هوا را به حجم تبدیل کنیم و روش انجام این کار‪ ،‬از طریق فکتور‬
‫تبدیل ‪ 22.4 mol/lit‬است (که البته برای درجه حرارت مورد نظر‪ ،‬اصالح شده است)‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که فکتور ‪ 273/293‬مورد نیاز است تا حجم مولی هوا را از صفر درجه‬
‫سانتیگرید تا ‪ 20‬درجه سانتیگرید افزایش دهد‪.‬‬

‫‪ .4.1‬استوکیومرتی‬
‫تعامالت کیمیاوی همیشه بر اساس عدد صحیح مولی صورت میگیرد‪ .‬مثال‪:‬‬

‫یعنی ‪ 1‬مول کاربن (با کتله ‪ 12‬گرام) با ‪ 1‬مول اکسیجن (‪ 32‬گرام) تعامل میکند تا ‪ 1‬مول‬
‫کاربن دای اکساید (‪ 44‬گرام) را تولید کند‪.‬‬
‫جدول زیر کتلههای امتی را که باید بدانید نشان میدهد‪ .‬جدول دورانی کامل در ضمیمه‬
‫‪C‬ارائه شده است‪.‬‬
‫کتله مالیکولی (‪)g/mol‬‬ ‫سمبول کیمیاوی‬ ‫عنرص‬
‫‪1‬‬ ‫‪H‬‬ ‫هایدروجن‬
‫‪12‬‬ ‫‪C‬‬ ‫کاربن‬
‫‪14‬‬ ‫‪N‬‬ ‫نایرتوجن‬
‫‪16‬‬ ‫‪O‬‬ ‫اکسیجن‬
‫‪32‬‬ ‫‪S‬‬ ‫سلفر‬
‫‪35/5‬‬ ‫‪Cl‬‬ ‫کلورین‬
‫‪ / 14‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫فرض کنید که پطرول را میتوان با ‪ C8H18‬نشان داد‪ .‬چه مقدار اکسیجن برای احرتاق کامل‬
‫این سوخت نیاز است؟ پاسخ خود را بر اساس مقدار گرام اکسیجن بر گرام سوخت ارائه‬
‫منایید‪.‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬ابتدا معادله احرتاق را تنظیم و توزین کنید‪:‬‬
‫‪8 CO2 + 9 H2O‬‬ ‫‪C8H18 + 12.5 O2‬‬
‫این استوکیومرتی نشان میدهد که ‪ 1‬مول سوخت (‪ )8×12 +18×1=114‬با ‪ 12.5‬مول‬
‫اکسیجن(‪)12.5 g x )2x16(=400g‬‬
‫تعامل میکند تا ‪ 8‬مول کاربن دای اکساید (‪ 8 x)12 +2 x16=352‬و ‪ 9‬مول آب‬
‫(‪ 9x )2+16(=162‬آب تشکیل شود‪ .‬از این رو‪ ،‬پاسخ درخواست شده برابر است با ‪ 9‬مول‬

‫فرض کنید یک موتر چمن زنی بسیار بد تنظیم شده است و تعامل احرتاق آن ‪C9H18 +‬‬
‫‪ 9O2→9CO +9 H2O‬است‪ .‬هر گرام سوخت مرصفی چند گرام ‪ CO‬تولید میکند؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬مجددا نیازمند تبدیل مول به کتله با استفاده از کتله مالیکولی مرکبات مختلف‬
‫هستیم‪ .‬کتله مالیکولی سوخت ‪ 126 g/mol‬است و هر مول سوخت مرصف شده ‪ 9‬مول ‪CO‬‬
‫تولید میکند‪ .‬از این رو‬

‫‪ .5.1‬مجموعه مسائل‬
‫‪ .1‬اوسط فاصله بین اتومهای کاربن در املاس که کثافت آن ‪ 3.51 g/cm‬است‪ ،‬چه‬
‫مقدار است؟‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪15 /‬‬
‫‪ .2‬در نیکل روسیه‪ ،‬حد اوسط غلظت ساالنه سلفردای اکساید‪ 50 µg/m3‬در ‪ 15‬درجه‬
‫سانتیگرید و ‪ 1‬امتوسفیر مشاهده شده است‪ .‬این غلظت ‪ SO2‬بر حسب ‪ ppb‬چه‬
‫مقدار است؟‬
‫‪ .3‬برخی موترهای مدرن دارای الستیک اضافی هوا دار نیستند‪ .‬الستیک کم هوا پس از‬
‫نصب روی موتر باید باد شود‪ .‬برای باد کردن الستیک‪ ،‬به همراه موتر یک مخزن‬
‫پرفشار کاربن دای اکساید با گاز کافی برای باد کردن سه الستیک فرستاده میشود‪.‬‬
‫لطفا کتله این مخزن را تخمین بزنید‪ .‬هشدار‪ :‬تخمین در این مقوله نیاز است‪.‬‬
‫‪ .4‬استندرد کیفیت هوای اولیه برای ‪ NO2‬در ایاالت متحده که به صورت اوسط ساالنه‬
‫بیان میشود ‪ 53 ppb‬است‪ .‬این غلظت بر حسب ‪ µg/m3‬چه مقدار است؟‬
‫‪ .5‬انریکو فیرمی (‪ )1954-1945‬یک فیزیکدان ایتالیایی بود که برای کار در زمینه توسعه‬
‫نخستین ریکتور هسته ای در شیکاگو معروف شد‪ .‬او جایزه نوبل را به دست آورد و‬
‫همچنین برای پرسیدن این سؤال از محصالن دکتورا در آزمونهای تقریری معروف‬
‫شد‪" :‬چند کوک پیانو در شیکاگو وجود دارد؟" نظر شام چیست؟ هشدار‪ :‬تخمین‬
‫در این مقوله نیاز است‪.‬‬
‫‪ .6‬تفاوت (در صورت وجود) کتله دو توپ بسکتبال‪ ،‬که یکی پر از هوا و یکی پر از‬
‫هلیم است‪ ،‬چه می باشد؟ لطفا پاسخ خود را بر حسب گرام بیان کنید‪ .‬فرض کنید‬
‫که توپ بسکتبال ستندرد دارای قطر ‪ 4.9‬انچ است و تا حد فشار‪ 0.8 psi‬پر شده‬
‫است‪ .‬با عرض پوزش به خاطر واحدهای انگلیسی‪ ،‬اما بسکتبال در ایاالت متحده‬
‫اخرتاع شد‪.‬‬
‫‪ .7‬باران اسیدی در یک مقطع مهم اختالف میان ایاالت متحده و کانادا بود‪ .‬بیشرت این‬
‫اسید به دلیل انتشار سلفر اکسایدها توسط نیروگاههای تولید برق ذغال سنگ سوز‬
‫در جنوب ایندیانا و اوهایو بود‪ .‬این سلفر اکسایدها زمانی که در آب باران حل می‬
‫شدند سلفوریک اسید و در نتیجه "باران اسیدی" تولید میکردند‪ .‬چند تن مرتیک‬
‫‪ / 16‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫از ذغال سنگ ایندیانا که حد اوسط کتله سلفر ‪ 3.5‬فی صد سلفر بر حسب کتله‬
‫دارد‪ H2SO4 ،‬مورد نیاز برای تولید ‪ 0.9‬انچ بارش باران با ‪ 3.90 = pH‬را در‬
‫مساحتی برابر با ‪ 104‬مایل مربع سبب میشود؟‬
‫‪ .8‬فرض کنید یک ایستگاه تولید برق روزانه ‪ 3.5‬میلیون لیرت تیل مرصف کند و تیل دارای‬
‫ترکیب تقریبی ‪ C18H32‬و غلظت ‪ 0.85 g/cm‬است و گاز تولید شده از پمپ‬
‫اگزوز این ایستگاه حاوی ‪ 45 ppm‬نایرتوجن اکساید )‪ (NO‬است‪ .‬چه مقدار ‪NO‬‬
‫در روز منترش میشود؟‬
‫‪ .9‬تصور کنید که ‪ 300‬پوند فاضالب خشک در یک دریاچه کوچک ریخته میشود که‬
‫حجم آن ‪ 300‬میلیون لیرت است‪ .‬چند پوند اکسیجن برای تخریب کامل این‬
‫فاضالب نیاز است؟ فرض بر این است که فاضالب ترکیب ‪ C6H12O6‬دارد‪.‬‬
‫‪ .10‬فرض کنید که یک دستگاه که برای کوتاه کردن چمن‪ ،‬به درستی تنظیم نشده است‬
‫در یک گراژ بسته با دو موتور به کار رشوع می کند به طوری که تعامل احرتاق در‬
‫موتور‪ C8H14+15/2 O2→8CO+7H2O‬است‪ .‬چند گرام از بنزین باید برای باال‬
‫بردن سطح ‪ CO‬تا ‪ 1000 ppm‬سوزانده شود؟ هشدار‪ :‬تخمین نیاز است‪.‬‬
‫‪ .11‬اوسط غلظت بای فینایلهای پولی کلورین دار)‪ (PCBs‬در امتوسفیر اطراف دریاچه‬
‫گریت لیکز حدود‪ 2 ng/m3‬است‪ .‬این غلظت در مالیکولها بر حسب سانتی مرت‬
‫چه مقدار است؟ حد اوسط کتله مالیکولی‪ PCB‬ها ‪ 320‬است‪.‬‬
‫‪ .12‬این نقل قول در نرشیه کیمیا و مهندسی (‪ 3‬سپتامرب ‪ ،1990‬ص ‪ )52‬ظاهر شد‪" :‬یک‬
‫درخت میتواند حدود ‪ 6‬کیلوگرام ‪ CO2‬را در سال تولید کند یا ‪ CO2‬کافی برای‬
‫جربان آلودگی تولید شده توسط رانندگی با یک موتر به مسافت ‪ 26000‬مایل را‬
‫تولید کند‪ ".‬آیا این اظهارنظر درست است؟ پاسخ خود را به صورت کمی (عددی)‬
‫توجیه کنید‪ .‬فرض کنید بنزین دارای فورمول ‪ C9H16‬است که احرتاق آن کامل است‬
‫و موتر ‪ 20‬مایل در مقابل هر گیلن پطرولی که مرصف میکند‪ ،‬میپیامید‪.‬‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪17 /‬‬
‫‪ .13‬اگر هر فرد در جهان یک درخت غرس کند‪ ،‬چه مدت زمانی نیاز است تا این‬
‫درختها در غلظت ‪ CO2 1 ppm‬اختالف ایجاد کنند؟ فرض کنید که جمعیت‬
‫جهان ‪ 7‬میلیارد باشد و هر درخت هر ساله ‪ 9‬کیلوگرام ‪ O2‬رصف نظر از سن درخت‪،‬‬
‫تولید کند‪ CO2 .‬و‪ H2O‬از طریق پروسه فوتوسینتز برای تولید ‪ C6H12O6‬و ‪O2‬‬
‫ترکیب میشوند‪.‬‬
‫‪ .14‬در حال حارض در جهان حدود ‪ 1.5 x109‬پالستیک فرسوده وجود دارد‪ .‬این نشان‬
‫دهنده یک مشکل عمده برای دفع زباله است‪.‬‬
‫‪ .15‬آ‪ .‬اگر متام این پالستیکها با بازدهی کامل سوخته شوند‪ ،‬چه مقدار (بر حسب تن)‬
‫بر بار فعلی ‪ CO2‬امتوسفیری زمین اضافه میشود؟‬
‫‪ .16‬ب‪ .‬این مسئله را با بار فعلی ‪ CO2‬امتوسفیری مقایسه کنید‪ .‬فرض کنید پالستیک‬
‫دارای فورمول مالیکولی ‪ C200H400‬است و هر الستیک فرسوده ‪ 8‬کیلوگرام کتله‪48 ،‬‬
‫سانتی مرت قطر‪ ،‬و ‪ ٪85‬الستیک دارد‪.‬‬
‫‪ .17‬چه تعداد ستوماتولوژیست در ایاالت متحده کار میکنند؟ هشدار‪ :‬تخمین کردن‬
‫رضوری است‪.‬‬
‫‪ .18‬فرض کنید که یک کیمیادان زیست محیطی هستید که در واشنگنت با قانونگذاران با‬
‫نفوذ به مهامنی شام دعوت شده اید‪ .‬در حالی که در مورد تحقیقات خود با یک‬
‫سناتور درباره مارتینی بحث می کنید‪ ،‬متوجه می شوید که وقتی غلظت آلوده کننده‬
‫ها را از نظر نسبت ترکیب توصیف می کنید او هیچ چیزی در این باره منی داند‪.‬‬
‫لطفا به او توضیح دهید که هر قسمت در هزار)‪ ، (ppth‬هر قسمت در میلیون‬
‫)‪(ppm‬و هر قسمت در میلیارد )‪ (ppb‬از قطرههای رشاب ورموث در بشکههای‬
‫رشاب چه مقدار است‪( .‬این مسئله توسط جیمز ن‪ .‬پیتز جونیور مطرح شد) هشدار‪:‬‬
‫پیش بینی و تخمین نیاز است‪.‬‬
‫‪ / 18‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .19‬آب در همه جای امتوسفیر قرار دارد و در نتیجه در متام سطوح که ممکن است در‬
‫محیط (خاک‪ ،‬پوشش گیاهی‪ ،‬کلکینها‪ ،‬ساختامنها و ‪ )...‬که با آن رو به رو می‬
‫شوید جذب میشود‪ .‬اگر لبه یک کلکین به طور یکنواخت با یک الیه (یک الیه‬
‫تک) آب پوشانده شود‪ ،‬میزان پوشش این سطح بر حسب مالیکول بر سانتی مرتچه‬
‫مقدار خواهد بود؟‬
‫‪ .20‬اگر ‪ 800‬میلیون لیرت تیل در جریان نشت تیل دیپ واتر هورایزن در سال ‪ 2010‬در‬
‫خلیج مکزیک رها شود‪ ،‬ابعاد یک مخزن مکعبی (در هر فوت در هر ضلع برابر)‬
‫برای نگهداری آن چه مقدار خواهد بود؟ اگرتیل حاصل از این نشت تیل یک الیه‬
‫در سطح اقیانوس ایجاد کند که به اندازه یک مالیکول ضخامت داشته باشد‪ ،‬چه‬
‫مساحتی را پوشش خواهد داد؟ هشدار‪ :‬تخمین نیاز است‪.‬‬
‫‪ .21‬پروژه گروپی‪ .‬تعاملهای احرتاق‪ ،‬نوعی تعامل اکسیدیشن‪-‬رداکشن هستند‪ .‬در حالی‬
‫که پیشرت در همین فصل قادر به تعیین استوکیومرتی تعامالت کیمیاوی از طریق‬
‫بررسی بودیم‪ ،‬همچنین امکان توزین تعاملهای احرتاق با جداسازی آنها به دو نیمه‬
‫تعامل که میتوانند به طور جداگانه توزین شوند وجود دارد‪ .‬اگر اتم را از تعاملگرها‬
‫به محصوالت تولیدی دنبال کنیم و اگر اکسیدیشن منرب افزایش یابد‪ ،‬می گوییم اتم‬
‫اکسیدیشن یافته است‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬اگر منرب اکسیدیشن کاهش یابد‪ ،‬می گویم‬
‫اتم یا مالیکول رداکشن یافته است‪ .‬بنابراین‪ ،‬یک نیمه تعامل‪ ،‬متعلق به اکسیدیشن‬
‫ماده کیمیاوی است و نیمه تعامل دیگر متعلق به تعاملگری است که‬
‫رداکشن مییابد‪ .‬برای این مترین گروپی لطفا تعامل زیر را توزین کنید‪.‬‬
‫‪CH4 + O2 → CO2 + H2O‬‬
‫استفاده از مراحل زیر مفید خواهد بود‪:‬‬
‫آ‪ .‬اکسیدیشن منرب هر اتم در تعامل باال را تعیین کنید‪ .‬از کیمیای عمومی به یاد بیاورید که‬
‫اکسیدیشن منرب تنها تعداد الکرتونهایی است که یک اتم هنگامی که با اتم دیگر‬
‫مهارتهای ابزار ساده ‪19 /‬‬
‫ترکیب میشود به دست می آورد یا از دست میدهد‪ .‬برای رشوع باید چند قاعده را بدانید‪:‬‬
‫اکسیدیشن منربهایدروجن‪ ،‬اکسیجن وهالوجن به ترتیب عبارت است از ‪.-1 ،-2 ،+1‬‬
‫اکسیدیشن منربعنرص خالص صفر است و مجموع اکسیدیشن منربها در متام اتومها چارج‬
‫کل مالیکول است‪.‬‬
‫ب‪ .‬نیمه تعامل را برای اکسیدیشن میتان )‪ (CH4-CO2‬بنویسید و آن را توزین کنید‪ .‬اگر‬
‫یک طرف اتومهای اکسیجن را از دست میدهد‪ H2O ،‬اضافه کنید‪ .‬اگر یک طرف‬
‫اتومهایهایدروجن را از دست میدهد‪ H+ ،‬اضافه کنید‪ .‬بعد‪ ،‬چارج کل را در هر طرف‬
‫فلش تعیین کنید‪ .‬اگر یک طرف مثبت تر از طرف دیگر باشد‪ ،‬الکرتونها را اضافه کنید تا‬
‫تعداد چارجهای منفی در یک طرف برابر با تعداد چارجهای مثبت در طرف دیگر باشد‪.‬‬
‫ج‪ .‬نیمه تعامل را برای رداکشن اکسیجن ‪ O2→H2O‬بنویسید و آن را با استفاده از‬
‫اسرتاتیژی مشخص شده در بخش )‪ (b‬توزین کنید‪.‬‬
‫د‪ .‬در صورت لزوم‪ ،‬یکی از نیمه تعاملها را در رضیب مورد نیاز برای ایجاد تعداد‬
‫الکرتونها در هر نیمه تعامل رضب کنید‪.‬‬
‫ه‪ .‬دو نیمه تعامل را به هم اضافه کنید و الکرتونها و مالیکولها را در سمت چپ فلش با‬
‫هامن تعداد الکرتونها یا مالیکولها در طرف دیگر از بین بربید‪.‬‬
‫و‪ .‬با استفاده از اسرتاتیژی فوق تعامل را توزین کنید‬
‫‪HSO + H2O2 → SO42- + H2O‬‬
‫‪3‬‬
‫‪-‬‬

‫که یکی از تعاملهایی است که مسئول تبدیل سلفر دی اکساید خارج شده از نیروگاههای‬
‫ذغال سنگ به سلفوریک اسید در ابر و قطرات باران است‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬اکسیدیشن منربهر‬
‫اتم در این معادله را تعیین کنید‪.‬‬
‫فصل دوم‬

‫توزین کتله و کینتیک‬


‫در کیمیای محیطی‪ ،‬اغلب به ویژگیهای یک سیستم بر مبنای زمان عالقه مند‬
‫هستیم‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬ممکن است عالقه مند به این موضوع باشیم که با چه رسعتی‬
‫غلظت آلوده کنندهها در یک دریاچه کاهش یا افزایش مییابد‪ .‬یا شاید عالقه مند به‬
‫این موضوع باشیم که به چه میزان ورود برخی از آلوده کنندهها به "محفظههای زیست‬
‫محیطی" نظیر خانه رخ میدهد یا چه مدت زمانی طول میکشد تا آلوده کننده خاص از‬
‫آن مکان ذکر شده (خانه) خارج شود‪.‬‬
‫چنین مباحثی و سؤاالت دیگر مرتبط با آن‪ ،‬ما را ملزم به درک و دریافت تعادل‬
‫کتله حالت پایدار (که در آن جریان ورود یک جسم به محفظههای زیست محیطی تا‬
‫حدی برابر با جریان خروجی از آن محفظه است) و تعادل کتله ای نا پایدار (که در آن‬
‫جریان ورودی و جریان خروجی با هم برابر نیستند)‪ .‬از این منظر‪ ،‬محفظه زیست‬
‫محیطی میتواند هر چیزی باشد به رشط اینکه بتوانیم مرزهای آن را تعریف کنیم و‬
‫بدانیم چه چیزی به آن وارد شده و چه چیزی از آن خارج میشود‪ .‬برای مثال‪ ،‬یک‬
‫محفظه محصور محیطی میتواند فضای کل امتوسفیر زمین‪ ،‬دریاچه میشیگان‪ ،‬یک‬
‫گاو‪ ،‬خانه یا گراژ یا گنبد هوایی بر فراز یک شهر بزرگ باشد‪.‬‬
‫‪ / 22‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .1.2‬تعادل کتله ای حالت پایدار‬
‫‪ 1.1.2‬جریان‪ ،‬ذخیره‪ ،‬و زمان ماندن‪ :‬فرض کنیم محفظه زیست محیطی (به عنوان‬
‫مثال یک دریاچه) با جریان آب ورودی به آن و جریان آب خروجی از آن داریم‪( .‬به‬
‫فرض‪ ،‬این مسئله میتواند دو رودخانه (یکی ورودی به دریاچه و یکی خروجی از‬
‫دریاچه باشد)‪ .‬به صورت منایشی‪ ،‬داریم‪.‬‬
‫جریان ورودی →‪Fin‬محفظه → جریان خروجی‪Fout‬‬
‫که در آن ‪ F‬مقدار جریان بر حسب واحد حجم بر زمان است (به عنوان مثال‪،‬‬
‫‪ L/day‬برای دریاچه)‪ .‬مقدارمجموعی مواد موجود در این محفظه "ذخیره" یا گاهی‬
‫اوقات "بار" نامیده میشود‪ .‬ما از سمبول ‪ M‬استفاده خواهیم کرد که واحد مقدار (مثال‬
‫برای کل میزان آب دریاچه‪ ،‬واحد لیرت) را دارند‪ .‬اگر ‪ ،Fin=Fout‬بیان میشود که این‬
‫محفظه در حالت پایدار قرار دارد‪.‬‬
‫حد اوسط زمان که قسمی از ذخیره یا بار در محفظه سپری میکند‪" ،‬زمان ماندن" یا‬
‫استفاده میکنیم و دارای واحد‬ ‫"دوره زمانی" نامیده میشود و از سمبول‬
‫زمان‪ ،‬مثال روز است‪ .‬مقابل ‪ ،‬یک ثابت رسعت با واحد ‪ time -1‬است‪ .‬ثابتهای‬
‫رسعت معموال توسط سمبول ‪ k‬نشان داده میشوند‪:‬‬

‫واضح است که زمان ماندن مرتبط با ذخیره و جریان است‬

‫یا‬

‫این معادله آخر را به خاطر داشته باشید! در اینجا به ذکر چند نمونه می پردازیم‪:‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪23 /‬‬
‫تصور کنید گراژی با ظرفیت یک موتر با حجم ‪ 40‬مرتمکعب داشته باشیم که هوا در‬
‫این گراژ زمان ماندن برابر با ‪ 3.3‬ساعت دارد‪ .‬به چه میزان هوا به داخل و خارج این گراژ‬
‫نفوذ میکند؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬ذخیره یا بار حجم کل گراژ است و زمان ماند ‪ 3.3‬ساعت‬
‫است‪ .‬از این رو رسعت نفوذ (به واحد حجم فی واحد زمان) برابر است با جریان داخل‬
‫این محفظه (گراژ) که داریم‪:‬‬

‫البته‪ ،‬میتوانیم با استفاده از تراکم هوا که در فصل قبل ذکر شد‪ ،‬و برابر ‪1.3‬‬
‫کیلوگرام فی مرت است ‪ ،‬مسئله فوق را به میزان جریان بر حسب واحد کتله بر زمان تبدیل‬
‫کنیم‪.‬‬

‫میتان (‪ )CH4‬یک گاز گلخانهیی است (بیشرت از این بعد مورد سؤال است)‪ ،‬و به‬
‫امتوسفیر زمین با رسعت حدود ‪ 500‬میلیون تن در سال وارد و خارج میشود‪ .‬اگر مدت‬
‫زمان ماند امتوسفیری آن حدود ‪ 10‬سال باشد‪ ،‬مقدار میتان در واحد زمان در فضا چه‬
‫مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬با توجه به اینکه میدانیم رسعت جریان (‪ )F‬و زمان ماند ( )‬
‫است‪ ،‬میتوانیم میزان ذخیره یا بار (‪ )M‬را حساب کنیم‪ .‬نگران به یاد آوردن معادله‬
‫مناسب برای حل این مسئله نباشید؛ در عوض‪ ،‬نگران واحدهای صحیح باشید‪:‬‬
‫‪ / 24‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫پنج میلیارد تن میتان (حتی از نظر یک کیمیادان) بسیار زیاد است ‪ ،‬اما‪ ،‬البته‪ ،‬این‬
‫مطلب را باید در نظر داشت که این حجم میتان بواسطه کل پوشش امتوسفیری‬
‫رقیق میشود‪.‬‬
‫مشکل بزرگ اتخاذ این رویکرد‪ ،‬این است که اغلب از میزان ذخیره یا بار (‪ )M‬در‬
‫یک محفظه آگاه نیستیم‪ ،‬اما میزان غلظت (‪ )C‬را میدانیم‪ .‬یا اینکه میزان ذخیره یا بار‬
‫را میدانیم ‪ ،‬اما در حقیقت به دنبال یافنت غلظت هستیم‪ .‬حال در اینجا غلظت را‬
‫مطرح میکنیم‪:‬‬

‫که در آن ‪ V‬حجم محفظه است‪ .‬پر واضح است که میتوانیم ذخیره یا بار را از‬
‫رابطه باال به دست آوریم‪:‬‬

‫با جایگزینی رابطه باال در فورمول داریم‪:‬‬

‫با توجه به اینکه جریان اکسیجن به داخل و خارج امتوسفیر زمین برابر ‪3 ×1014‬‬
‫کیلوگرام در سال است‪ ،‬زمان ماندن اکسیجن در امتوسفیر زمین چیست؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬از آنجایی که جریان به داخل و خارج از محفظه (فضای‬
‫زمین) داده شده است‪ ،‬باید ذخیره یا بار (یا سمبول ‪ )M‬را بدانیم تا بتوانیم یکی را بر‬
‫) بدست آوریم‪ ،‬اگر چه میزان‬ ‫دیگری تقسیم کنیم و یک زمان ماند (‬
‫ذخیره یا بار را منیدانیم ‪ ،‬اما ازغلظت اکسیجن در امتوسفیر (‪ )٪21‬آگاه هستیم‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬برای بدست آوردن میزان ذخیره اکسیجن در امتوسفیر زمین‪ ،‬بهرت است از‬
‫حجم امتوسفیر در دمای ‪ 15‬درجه سانتیگرید و فشار ‪ 1 atm‬که پیشرت آن را بدست‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪25 /‬‬
‫آوردیم ‪ 4.3 ×1021 L‬استفاده کنیم و آن را با غلظت رضب کنیم‪ .‬سپس‪ ،‬فقط باید‬
‫واحدها را تبدیل کنیم تا به غلظت اکسیجن بر حسب کیلوگرام برسیم‪.‬‬

‫بنابراین داریم‪:‬‬

‫که نشان میدهد که امتوسفیر زمین به لحاظ غلظت اکسیجن به شکل قابل مالحظه‬
‫ای ثابت است‪.‬‬
‫کاربونیل سلفاید (‪ )COS‬یک گاز کمیاب در امتوسفیر زمین با غلظت ‪0.51ppb‬‬
‫است؛ منبع اصلی آن اقیانوسها است‪ ،‬که از آنجا به میزان ‪ 6 × 108‬کیلوگرام در سال‬
‫وارد امتوسفیر هوا میشود‪ .‬زمان ماندن ‪( COS‬در سال) در فضا چه مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬توجه کنید که غلظت داده شده برابر‪ 0.51 ppb‬است که‬
‫نسبت آن برابر با ‪ 0.51‬لیرت یا مول کاربنیل سلفاید در ‪ 109‬لیرت یا مول هوا است‪.‬‬
‫ما میتوانیم این نسبت را به صورت ‪ 0.51 10-9‬ساده تر کنیم و از این بخش در‬
‫محاسبه مان استفاده کنیم‪ .‬اگر واحدها بخشهایی از هر یک میلیون باشند ‪ ،‬میتوانیم آن‬
‫را به عنوان بخشی برابر ‪ 0.51 10-6‬استفاده کنیم ‪ ،‬یا اگر واحدهای فی صد بودند‪،‬‬
‫ما میتوانیم از آن به عنوان کرسی از فی صد به صورت ‪ 0.0051‬استفاده کنیم‪.‬‬
‫بازگردیم به مسئله‪ :‬ابتدا ذخیره یا بار را با رضب کردن غلظت به حجم فضای خود‬
‫بدست آوریم و سپس میتوانیم آن را بر رسعت جریان تقسیم کنیم‪ .‬همه این موارد‬
‫را میتوانیم در یک محاسبه انجام دهیم‪:‬‬
‫‪ / 26‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫توجه داشته باشید که این زمان ماندن بسیار کوتاه تر از زمان ماندن اکسیجن است‪.‬‬
‫تصور کنید که یک جامعه خاص ایرلندی تصمیم گرفته است که آب دریاچه‬
‫کوچکی (‪ )Lake Kelly‬را سبز رنگ کند و آن را به طور مداوم به همین شکل سبزرنگ‬
‫حفظ کند‪( .‬این موضوع در مورد رودخانه شیکاگو و فقط برای روز پاتریک مقدس‬
‫انجام شد)‪ .‬کلیه پدران و بزرگساالن شهر رنگ سبز را به صورت زیر تهیه کردند کامال‬
‫منحل در آب باشد‪ ،‬غیر قابل اشتعال باشد‪ ،‬به لحاظ کیمیاوی پایدار و غیر زهری باشد‬
‫و به میزان ‪ 6.0‬کیلوگرام ماده جامد در روز به دریاچه اضافه شود‪ .‬دریاچه دارای حجم‬
‫‪ 2.8 × 106‬مرتمکعب است و اوسط جریان آب رودخانه ای که به دریاچه می ریزد ‪106‬‬
‫× ‪ 2.8‬مرت مکعب در روز است‪ .‬هنگامی که رنگ به خوبی درآب دریاچه‬
‫مخلوط میشود‪ ،‬میزان غلظت رنگ در آب دریاچه را بدست آورید‪.‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬برای اینکه این مسئله قابل حل باشد‪ ،‬بگذارید تبخیر احتاملی‬
‫آب از سطح دریاچه را در نظر نگرفته و فرض کنیم که وقتی رنگ در دریاچه به خوبی‬
‫مخلوط شود‪ ،‬همه چیز در حالت پایدار است‪ .‬این جمله بدین معنی است که جریان‬
‫رنگ ورودی به دریاچه با جریان آب خارج از دریاچه درتعادل است‪.‬‬
‫جریان آب به داخل و خارج از دریاچه احتامال یکسان است؛ این مسئله تقریبا‬
‫همیشه یک فرض درست است مگر اینکه سیالبهای بزرگ از حومه اطراف دریاچه‬
‫به دریاچه رسازیر شود‪ .‬به یاد داریم که‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪27 /‬‬
‫بنابراین داریم‪:‬‬

‫از میزان ‪ F‬و ‪ V‬آگاه هستیم‪ ،‬از این رو فقط به زمان ماند آلودگی در دریاچه نیاز‬
‫داریم‪ .‬از آنجایی که این آلودگی (ورود رنگ به دریاچه) کامال در آب منحل است‪،‬‬
‫مدت زمان ماندن آن باید به اندازه زمان ماندن آب باشد که به صورت زیر بیان میشود‬

‫بنابراین در خصوص رنگ موجود در آب دریاچه داریم‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که کثافت آب (‪ 1000‬کیلوگرام در مرت مکعب = ‪ 1‬گرام فی سانتی‬


‫مرتمکعب) در اینجا استفاده میشود‪.‬‬
‫راه دیگری نیز برای حل این مسئله وجود دارد‪ .‬توجه داشته باشید که‪:‬‬

‫که فقط مربوط به رقیق شدن جریان آلوده کننده بوسیله جریان آب است‪ .‬از این رو‬
‫داریم‪:‬‬
‫‪ / 28‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫توجه داشته باشید که ‪ 0.87 ppm‬بر اساس وزن است‪.‬‬


‫اگر این مقدار رنگ یکسان به محلول (نه به صورت جامد) اضافه شود‪ ،‬چه اتفاقی‬
‫میافتد اگرمحلول این رنگ را به دریاچه با جریان ‪ 2.1 × 103‬مرت مکعب در روز وارد‬
‫کند؟ در این خصوص‪ ،‬غلظت چه خواهد بود ؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬در این مورد‪ ،‬میزان کل جریان آب در حال حارض ‪6.9 × 103‬‬
‫مرت مکعب در روز به عالوه ‪ 2.1 ×103‬مرت مکعب در روز در مجموع ‪9 × 103‬‬
‫مرتمکعب در روز است‪ .‬از این رو‪ ،‬زمان ماندن آب (و آلوده کننده) به صورت زیر‬
‫خواهد بود‪:‬‬

‫و غلظت آن برابر است با‪:‬‬

‫و از طریق رقیق سازی نیز غلظت به صورت زیر خواهد بود‪:‬‬


‫توزین کتله و کینتیک ‪29 /‬‬
‫اگر ‪ %10‬از این آب تبخیر شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا این امر غلظت رنگ‬
‫در دریاچه را تغییر میدهد؟ میزان غلظت آن چه مقدار خواهد بود؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬از آنجایی که رنگ با آب تبخیر منیشود‪ ،‬غلظت در‬
‫آبهایی که زمان ماندن بیشرتی در دریاچه دارند باالتر است‪ .‬در واقع‪ ،‬میزان جریان‬
‫برای آب حاوی رنگ ‪ ٪90‬مجموع مقدار جریان آب است‪ .‬این مقدار زمان ماند برای‬
‫آب حاوی آلوده کننده (در اینجا رنگ) را از ‪ 311‬تا ‪ 346‬روز با توجه به محاسبه زیر‬
‫تغییر میدهد‪:‬‬

‫و غلظت نیز برابر است با‪:‬‬

‫و نیز میتوانیم این مسئله را با محاسبه رقیقسازی که در مسئله قبل از آن استفاده‬


‫کردیم‪ ،‬حل کنیم‪ ،‬که جریان آلودگی آن توسط جریان آب رقیق شده است‪ .‬از این رو‪:‬‬

‫که هامن ‪ 0.67‬پوند است که بر ‪ 0.90‬تقسیم میشود‪ .‬میدانیم که باید تقسیم کنیم‬
‫نه رضب‪ ،‬چرا که اگر بخشی از آب تبخیر شود و رنگ در آب باقی مباند‪ ،‬غلظت باید‬
‫افزایش یابد‪.‬‬
‫توجه داشته باشید که همه این محاسبات مربوط به حالت پایدار است‪ .‬غلظت به‬
‫عنوان تابع از زمان تغییر منیکند‪ .‬بنابراین‪ ،‬این محاسبه را منیتوان برای تعیین غلظت‬
‫‪ / 30‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫رنگ در دریاچه پس از آنکه میزان رنگ افزایش مییابد یا درست بعد از افزودن‬
‫رنگ‪ ،‬متوقف کرد‪ .‬اما نگران این مسئله نباشید‪ .‬ما ابزارهای دیگری نیز برای حل این‬
‫مسائل داریم‪.‬‬
‫یک فابریکه تصفیه فاضالب به گونه ای طراحی شده است تا روزانه ‪ 9.3×106‬لیرت‬
‫فاضالب را تصفیه کند‪ .‬چه قطر مخزنی (بر حسب فوت) مورد نیاز است تا پروسس‬
‫اولیه تصفیه به رشط زمان ماندن ‪ 7‬ساعت تحقق یابد؟ فرض کنید مخزن به صورت‬
‫استوانه ای و ‪ 2‬مرت عمق دارد‪.‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬تنها راه به دست آوردن اندازه الزم مخزن ‪ ،‬این است که‬
‫اندازه ناحیه مورد نیاز را بدست آوریم و سپس قطر مخزن را از آن بدست آوریم‪ .‬برای‬
‫دریافت این ناحیه‪ ،‬ابتدا باید حجم الزم را محاسبه کنیم و سپس آن را بر عمق مشخص‬
‫‪ 2‬مرت تقسیم کنیم‪ .‬در این مورد حجم‪ ،‬حجم آب است (هامن ‪ )M‬که برای مدت زمان‬
‫در ‪ 7‬ساعت با رسعت جریان (‪ 9.3 ×106 )F‬لیرت در روز مورد نیاز است‪:‬‬ ‫ماند‬

‫با توجه به اینکه این یک مخزن به صورت دایروی است‪ ،‬شعاع این مخزن به‬
‫صورت زیر خواهد بود‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪31 /‬‬

‫این شعاع است‪ ،‬بنابراین قطر دو برابرآن و برابر ‪ 136‬فوت است که بسیار بزرگ‬
‫است‪.‬‬
‫‪ .2.1.2‬افزودن جریانهای چندگانه‬
‫اگر پروسسهای متعددی وجود داشته باشد که از یک محفظه یکی از جریانها از‬
‫بین رفته و یا خذف شود‪ ،‬پس هر پروسس جریان خود را دارد‪ ،‬که توسط ذخیره یا بار‬
‫(‪ )M‬برابر ثابت (‪ )k‬این پروسس داده میشود‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بیایید تصور کنیم که ما‬
‫یک محفظه با سه پروسس داریم که برخی از آلوده کنندهها آن محفظه را‬
‫ترک میکنند‪ .‬جریان مجموعی خروجی به صورت زیر است‪:‬‬

‫به صورت یکسان اعامل شوند‪،‬‬ ‫اگر هر یک از سه پروسس به ذخیره یا‬

‫= ‪ ،M1=M2 =M3‬و ذخیره حذف میشود که در این صورت داریم‪:‬‬ ‫سپس‪،‬‬

‫البته‪ ،‬زمان ماندن کل به صورت زیر داده میشود‪:‬‬

‫به مسئله گراژ با گنجایش یک موتر (حجم= ‪ 40‬مرتمربع) با یک ماشین چمن زنی‬
‫که خوب تنظیم نشده و کاربن مونوکساید را با رسعت جریان ‪ 11‬گرام فی ساعت پمپاژ‬
‫میکند‪ ،‬برگردیم‪ .‬تصور کنید ‪ CO‬از این گراژ با دو پروسس از بین رفته باشد‪ :‬اول‪ ،‬با‬
‫مخلوط کردن هوای پاک به داخل و خارج گراژ و دوم‪ ،‬با تخریب کیمیاوی ‪ .CO‬فرض‬
‫کنید که زمان ماند ن هوا در گراژ ‪ 3.3‬ساعت است که ثابت رسعت برای تخریب‬
‫‪ / 32‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫کیمیاوی ‪ 5.6× 5-10 S-1 ،CO‬است‪ .‬با توجه به رشایط گفته شده‪ ،‬حد اوسط غلظت ‪CO‬‬
‫در این گراژ چند خواهد بود؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬دو میکانیزم وجود دارد که میتوان از طریق آن ‪ CO‬گراژ را از‬
‫بین ب رد‪ :‬اول‪ ،‬با تهویه ساده هوا (یا فالشینگ) به خارج گراژ با حرکت طبیعی هوا و‬
‫دوم‪ ،‬با تجزیه کیمیاوی‪ .‬ثابت مجموعی این کاهش‪ ،‬مجموع ثابتهای رسعت برای این‬
‫دو پروسس است‪ .‬با در نظر گرفنت اینکه ثابت رسعت‪ ،‬زمان ماند متقابل (و بالعکس)‬
‫است‪ ،‬میتوانیم ث ابت بودن رسعت تهویه را با تقسیم زمان ماند به یک‪ ،‬پیدا کنیم‪ .‬ثابت‬
‫رسعت به صورت‪ S-1 5.6× 10-5‬داده شده است‪ .‬بنابراین ثابت رسعت مجموعی به‬
‫صورت زیر خواهد بود‬

‫این محاسبه زمان ماند ‪ CO‬را به صورت زیر مشخص میکند‪:‬‬

‫غلظت به واسطه زمانهای ماند جریان در زمان ماندن ‪ ،CO‬تقسیم بر حجم گراژ‬
‫محاسبه میشود‪:‬‬

‫اجازه دهید این داده را به واحد ‪ ppm‬تبدیل کنیم‪:‬‬

‫گاهی اوقات فابریکههای تصفیه آب آشامیدنی مشکالتی با مزه و بوی آب دارند‬


‫که منجر به شکایت بسیاری از مشرتیان میشود (با این حال‪ ،‬چه کسی آب آشامیدنی‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪33 /‬‬
‫بودار و متعفن را قبول میکند)‪ .‬ترکیبی که باعث این مشکل میشود‪geosmin ،‬‬
‫نامیده میشود‪ .‬فرض کنید که ثابت رسعت تخریب کیمیاوی این ترکیب ‪6.6 x3-10 s-1‬‬
‫باشد‪ ،‬فابریکه تصفیه آب با ظرفیت مخزن ‪ 2500‬مرت مکعب در چه میزان‬
‫جریانی میتواند فعالیت کند‪ ،‬اگر زمان متاس ‪ 10‬دقیقه ای برای آب مورد نیاز باشد؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬زمان متاس آب‪ ،‬زمان ماندن آب در فابریکه است ( ‪10‬‬
‫‪ ،) = min‬و از آن زمان میتوانیم یک ثابت رسعت برای جریان آب (‪)k = 0.1 min-1‬‬
‫دریافت کنیم‪ .‬ثابت رسعت تخریب کیمیاوی‪s-1‬‬
‫‪ 6/6 ×3-10‬است و بنابراین ثابت رسعت کل برابر است با‪:‬‬

‫بنابراین‪ ،‬میزان جریان از رابطه زیر بدست می آید‪.‬‬

‫این عدد میزان جریان معمولی فابریکه است‪.‬‬


‫‪ .3.1.2‬فالکس ها جریان نیستند!‬
‫جریان چیزی از محفظه ای در واحد سطح ‪ ،‬از سطح که از طریق آن جریان مواد‬
‫بوجود می آید فالکس نامیده میشود‪ .‬ما متایل به استفاده از فالکس را داریم زیرا آنها‬
‫را میتوان به آسانی از غلظت در یک محفظه با رضب در رسعتی که مواد از محفظه‬
‫خارج میشوند‪ ،‬محاسبه کرد‪ .‬این را میتوان با کمی تجزیه و تحلیل واحد نشان داد‪:‬‬
‫‪ / 34‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫یک مثال از عبارت رسعت در این معادله‪ ،‬رسعت رسوب است که برابر است با‬
‫رسعتی که در آن ذرات کوچکی از امتوسفیر خارج میشوند‪ .‬از این رو‪ ،‬فالکس رسب‬
‫(‪ )Pb‬از امتوسفیر برابر است با‬

‫که در آن ‪ Cp‬غلظت رسب در ذرات در واحد حجم امتوسفیری است (به عنوان‬
‫رسعتی است که در آن ذرات در امتوسفیر‬ ‫مثال‪ ،‬بر حسب ‪ )ng/m‬و‬
‫رسوب میکنند (به عنوان مثال‪ ،‬بر حسب‪ .)cm / sec‬از لحاظ واحدهای منونه‪،‬‬
‫واحدهای فالکس برابرند با‬

‫میتوان دریافت که حتی متخصصان با تجربه در مورد تفاوت بین جریان و فالکس‬
‫اشتباه میکنند ‪ -‬این کلامت را منیتوان به صورت جایگزین هم بکار برد‪ .‬فقط باید به‬
‫خاطر داشته باشید که‬
‫جریان =فالکس*سطح‬
‫فالکس =جریان‪/‬سطح‬
‫دریاچههای بزرگ آمریکای شاملی منابع مهم زیست محیطی‪ ،‬صنعتی و تفریحی‬
‫هستند‪ .‬به نظر میرسد حد اوسط غلظت رسب در هوا در دریاچه اری ‪11 ng/m3‬‬
‫است و جریان ساالنه رسب از امتوسفیر این دریاچه‪ 21000‬کیلوگرام در سال است‪ .‬با‬
‫توجه به اینکه اندازه دریاچه اری ‪ 25700‬کیلومرت است "‪ ،‬لطفا رسعت رسوب برای‬
‫رسب در این دریاچه را پیدا کنید‪.‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬جرب مقدماتی اندکی برای حل این مسئله طوالنی خواهد بود‪.‬‬
‫به یاد داریم که‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪35 /‬‬

‫با تنظیم مجدد قسمت سمت راست معادله‪ ،‬داریم‬

‫حال اگر بخواهیم بعضی از این واحدها را تبدیل کنیم داریم‪:‬‬

‫عدد بدست آمده یک مقدار منونه است‪.‬‬


‫با توجه به کتله کوچک اتومهایهایدروجن (‪ ،)H2‬نباید جای تعجب باشد که‬
‫دریابیم زمین در طول تاریخ‪ ،‬اتومهایهایدروجن را با فالکسی در حدود ‪3×108‬‬
‫مالیکول در هر سانتی مرت مربع در هر ثانیه از دست میدهد‪ .‬مقدارهایدروجنی که هر‬
‫سال از امتوسفیر (بر حسب تن) از بین می رود را تخمین بزنید‪.‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬با توجه به اینکه که گاهی اوقات مسانل واقعا ساده به نظر می‬
‫رسند‪ ،‬این مسئله را به راحتی با رضب فالکس در اندازه و سپس تبدیل واحد به کتله‬
‫حل میکنیم‪.‬‬
‫‪ / 36‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫به نظر میرسد حجمهایدروجنی که از دست می رود بسیار باالست‪ ،‬اما ظاهرا‪،‬‬
‫هنوز متام نشده است‪.‬‬
‫بنزو (‪ )a‬پایرین (‪ )BaP‬بواسطه احرتاق ناقص هر سوخت تولید میشود‪ .‬این ترکیب‬
‫یک ترکیب رسطان زا برای انسان است‪ BaP .‬با دو میکانیزم به دریاچه سوپریر‬
‫وارد میشود‪ :‬رسوبات مرطوب (بارش باران و برف در دریاچه) و رسوب خشک‬
‫(افتادن ذرات بر سطح دریاچه)‪ .‬غلظت ‪ BaP‬در ذرات موجود در هوا بر روی دریاچه‬
‫‪ 5 pg/m‬است و غلظت آن در باران در زمان بارش روی دریاچه ‪ 2‬نانو گرام در لیرت‬
‫است‪ .‬مساحت دریاچه سوپریر ‪ 8/21×104‬کیلومرت است‪ .‬جریان کل ‪ BaP‬از فضا به‬
‫دریاچه سوپریر چه مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬برای رسوب مرطوب‪ :‬مقدار کل ‪ BaP‬نازله برابر است با‬
‫غلظت موجود در باران (‪ )Cr‬رضب در مقدار باران (‪ )V‬؛ مقدار باران برابر است با عمق‬
‫بارش باران رضب درمساحتی که باران بر آن می بارد (‪ .)d×A‬فالکس برابر است با‬
‫مقدار ‪ BaP‬تقسیم بر اندزه و زمانی برای این حجم بارندگی زیاد رصف شده است‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که اندازه حذف شده است ‪ .‬آمار گمشده در این ترکیب میزان‬
‫بارندگی در عمق در هر واحد زمان یا ‪ d/t‬است‪ .‬در شامل رشقی ایاالت متحده‪ ،‬این‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪37 /‬‬
‫مقدار حدود ‪ 80‬سانتی مرت درسال است؛ به عبارت دیگر‪ ،‬اگر در مزرعه ای به مدت‬
‫یک سال ایستاده اید و باران تخلیه نشود‪ ،‬سطح آب تقریبا تا کمر شام می رسد‪.‬‬
‫هنگامی که فالکس را داشته باشیم‪ ،‬محاسبه جریان آسان خواهد بود‪:‬‬

‫رضب درغلظت‬ ‫اسرتاتژي براي رسوب خشك‪ :‬فالکس رسعت رسوب‬


‫امتوسفیری‪ BaP‬روي ذرات‪ .‬برای رسعت رسوب‪ ،‬بگذارید از عددی که ما قبال محاسبه‬
‫کردیم استفاده کنیم‪ .‬یعنی‪ 0.24 ،‬سانتی مرت بر ثانیه‪ .‬از این رو جریان به صورت زیر‬
‫خواهد بود‪:‬‬

‫جریان کل ‪ BaP‬در این دریاچه مجموع جریانهای مرطوب و خشک است‪:‬‬


‫‪ / 38‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .2.2‬تعادل کتله حالت ناپایدار‬
‫چه اتفاقی می افتد وقتی جریان به داخل یک محفظه با جریان خارج از محفظه‬
‫برابر نباشد؟ به عنوان مثال‪ ،‬زمانی که یک آلودگی به یک دریاچه پاک رسازیر میشود‪،‬‬
‫دریاچه هنوز در حالت پایدار قرار ندارد‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬زمانی باید سپری شود تا‬
‫جریان خروجی دریاچه به سطح غلظت جدید (اما ثابت) آلوده کننده افزایش یابد‪.‬‬
‫زمان الزم برای رسیدن به این غلظت جدید بستگی به زمان ماند آلوده کننده در دریاچه‬
‫دارد‪ .‬زمانهای ماند طوالنی مدت نشان میدهد که مدت زیادی طول میکشد تا‬
‫آلودگی به غلظت جدید برسد‪.‬‬
‫معادله تفاضلی که همه اینها را توصیف میکند به سادگی د رادامه بیان میشود‪:‬‬

‫که در آن ‪ M‬ذخیره آلوده کننده است (یا هر چیز دیگری) در دریاچه و ‪ t‬زمان‬
‫است‪.‬‬
‫هنگامی که ‪ dM / dt ،Fin = Fout‬صفر است و زمان یک عامل نیست‪ .‬از این‬
‫رو‪ ،‬سیستم در وضعیت پایدار است و ما فقط رشایط را تحت پوشش قرار دادیم‪.‬‬
‫هنگامی که جریانها برابر نیستند‪ ،‬زمان یک عامل است‪ ،‬و ما باید این معادله تفاضلی را‬
‫حل کنیم‪.‬‬
‫‪ .1.2.2‬گراف افزایشی‬
‫در ابتدا‪ ،‬بیائید بر روی وضعیت مترکز کنیم که در آن غلظت از صفر رشوع میشود‬
‫و به یک مقدار پایدار میرسد‪ .‬مثال دریاچه پاکی است که در آن فردی رشوع به‬
‫انداخنت برخی از آلودگیهای خشک در میزان ثابت در دریاچه کند (شاید رنگ سبز‬
‫که در باال ذکر شد)‪ .‬از آنجا که ایجاد آلودگی تازه آغاز شده است‪ ،‬جریان آلودگی‬
‫ورودی به دریاچه بیشرت از جریان خروجی از آن است‪ ،‬و جریان ورودی به دریاچه‬
‫ثابت است‪ .‬میدانیم که غلظت در ‪ ،t =0‬صفر است و بعد از سپری شدن زمانی‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪39 /‬‬
‫طوالنی‪ ،‬غلظت برابر با غلظت حالت پایدار خواهد بود‪ ،‬اما باید شکل گراف بین آن را‬
‫بدانیم‪ .‬ما میتوانیم با استفاده از یک معادله تفاضلی ساده این مسئله را حل کنیم‪.‬‬
‫بیایید فرض کنیم که میزان جریان خروجی آلوده کننده از دریاچه‪ ،‬نسبت به میزان‬
‫آلوده کننده ورودی به دریاچه متناسب است‪ .‬یعنی زمانی که غلظت آلوده کننده در‬
‫دریاچه کم است‪ ،‬جریان خروجی آلوده کننده از دریاچه کم است و وقتی که غلظت‬
‫آلوده کننده باال است‪ ،‬جریان خروجی از دریاچه باال است‪ .‬این معموال یک فرضیه‬
‫خوب است‪ .‬ثابت تناسب یک میزان ثابت (معموال به صورت خالصه با ‪ k‬نشان‬
‫داده میشود) با واحد زمان متقابل (مانند روز) است‪ .‬از این رو‪ ،‬داریم‪:‬‬

‫بنابراین‪ ،‬معادالت تفاضلی به شکل زیر تبدیل میشود‬

‫که در آن ‪ Fin‬ثابت است‪ .‬با تقسیم هر دو طرف این معادله بر ‪ ،V‬حجم دریاچه‪،‬‬
‫داریم‬

‫که در آن ‪ C‬غلظت (مقدار بر حجم) است‪ .‬یادآوری میکنیم که در زمان ‪،t = 0‬‬
‫غلظت ‪C = O‬؛ و در زمان ∞ = ‪ ،t‬غلظت ‪ ، C = Cmax‬که غلظت حالت پایدار است‪،‬‬
‫اکنون میتوانیم این معادله تفاضلی را حل کنیم و نتیجه زیر را بدست آوریم‪:‬‬
‫])‪C = Cmax [l-exp (-kt‬‬
‫توجه کنید )‪ exp (x‬هامن‪ ex‬است‪ ،‬که در آن ‪ e‬برابر است با ‪.2.718‬‬
‫اکنون این دکمه را بر روی ماشین حساب خود پیدا کنید‪ .‬همچنین به یاد داشته‬
‫باشید که لوگارتم طبیعی )‪ exp (x‬برابر ‪ x‬یا ‪ ln (ex) = x‬است‪ .‬ما این معادله را معادله‬
‫‪ / 40‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫افزایشی می نامیم و باید آن را به یاد داشته باشید‪ .‬ما قصد داریم از لوگارتم به مراتب‬
‫استفاده کنیم؛ کسانی که لوگارتم را فراموش کرده اند‪ ،‬لطفا به پاورقی ‪ 2‬مراجعه کنید‪.1‬‬
‫طرح این معادله در گراف ‪ 1-2‬نشان داده شده است‪ .‬توجه داشته باشید که غلظت با‬
‫زمان افزایش مییابد و در حالت حد اکرث‪ ،‬روند افزایشی آن کاهش مییابد و این مقدار‬
‫غلظت اعظمی حالت پایدار‪ Cmax ،‬است که در این شکل ‪ 2 ppm‬فرض میشود‪.‬‬

‫گراف ‪ -1 -2‬غلظت بعضی از آلوده کنندهها به عنوان تابعی از زمان در محفظه محيطی که هيچ کدام از آنها رشوع‬
‫نشده بود و آلوده کنندهها با رسعت ثابت اضافه شده بودند‪ ،‬به طوری که پس از مدت زمان کافی‪ ،‬حالت پایدار به‬
‫دست می آمد‪ .‬در این مثال‪ ،‬غلظت حالت پایدار‪ 2 ppm‬و ثابت رسعت ‪ 1.4‬روز است‪.‬‬

‫‪ .1‬لگاریتم توانی است در جهت بدست آوردن عددی که درمرحله اول به دنبال آن هستید ‪ ،‬که بواسطه‬
‫آن بعضی از "اعداد پایه قوه" باید افزایش یابند‪" .‬عدد پایه قوه" معموالً ‪ 10‬یا ‪ (2.718 ...) e‬است‪ .‬بیایید‬
‫در ابتدا روی ‪ 10‬به عنوان عدد پایه مترکز کنیم‪ .‬فرض کنیم که عددی که شام دارید ‪ 100‬است‪ .‬میدانیم‬
‫که ‪ 102 =100‬است؛ بدین ترتیب ‪ ،‬لگاریتم ‪ 100‬برابر ‪ 2‬است که معموالً این مطلب را به صورت ‪log‬‬
‫‪ (1OO) = 2‬می نویسیم‪ .‬به همین ترتیب ‪ ،‬لگاریتم یک میلیون برابر ‪ 6‬است‪ .‬به شکلی واضح ‪ ،‬لگاریتم‬
‫‪ 2‬بین صفر (‪ )1 =100‬و ‪ (101=10) 1‬است‪ ،‬و مشخص می شود که لگاریتم ‪ 2‬برابر ‪ 0.301‬است‪.‬‬
‫لگاریتم ها نیز می توانند مقداری منفی باشند‪.‬‬
‫به عنوان مثال ‪ log (O.O1) = -2 ،‬و ‪ . log (0.005) = -2.30‬اگر عدد پایه ‪ e‬باشد ‪ ،‬کلمه مخفف ‪In‬‬
‫خواهد بود(که لگاریتم طبیعی نامیده می شود) و ‪ log‬محسوب منی شود ( که به آن لگاریتم رایج گفته‬
‫می شود)‪ .‬البته اعداد متفاوت هستند ‪ ،‬اما همین ایده نیزدر هر دو مورد صدق می کند‪ .‬به عنوان مثال ‪،‬‬
‫معلوم می شود که ‪ ،‬لگاریتم طبیعی ‪ e2.303‬برابر ‪ 10‬یا ‪ In (10) = 2.303‬است‪ .‬لگاریتم صفر یا هر‬
‫عدد منفی غیرممکن است زیرا شام منی توانید هر عددی را به هر توانی افزایش دهید و صفر یا هر عدد‬
‫منفی دیگری بدست آورید‪ .‬به یاد داشته باشید که عملکرد معکوس یک لگاریتم‪ ،‬مبحث منایی است‪.‬‬
‫ماشین حساب شام با هر عدد پایه توان ‪ ،‬لگاریتم ها و منایه سازها را فراهم می کند‪.‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪41 /‬‬
‫دو نشانه در این گراف نشان داده شده است‪.‬‬
‫اجازه دهید برخی از نشانهها را در این گراف بررسی کنیم‪.‬‬
‫چه مدت طول خواهد کشید تا غلظت‪ ،‬نیمی از راه را در جهت رسیدن به غلظت‬
‫حالت پایدار خود طی کند؟ این زمان‪ ،‬دبل تایم نامیده میشود‪.‬‬
‫‪ t‬می نامیم‪ .‬در این زمان‪ .C = Cmax/2 ،‬در‬ ‫‪1/2‬‬ ‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬این زمان را‬
‫معادله افزایشی‪ ،‬داریم‪:‬‬
‫‪[1-exp(-k‬‬
‫با حذف ‪ Cmax‬از هر دو طرف و حل ‪ t1/2‬داریم‬

‫با توجه به لوگارتم طبیعی هر دو طرف‪ ،‬داریم‬

‫از آنجا که ‪ ln 1 = 0‬است‪ ،‬داریم‬

‫که در آن لوگارتم ‪ 2‬برابر ‪ 0.693‬است (به ماشین حساب خود مراجعه کنید ‪ -‬توجه‬
‫داشته باشید که ‪ ،e0.693 = 2‬که تعریف لوگارتم است)‪ .‬از شام میخواهیم که این معادله‬
‫‪ ،‬از این رو داریم‪:‬‬ ‫را به یاد داشته باشید! توجه داشته باشید که‬

‫در مثال نشان داده شده در شکل ‪ k = 1.4 days-1،1-2‬است‪ ،‬از این رو‪)،‬‬
‫روز(‪ t1/2 = 0.5‬است‪.‬‬
‫محفظه محیطی چه مقدار از غلظت حالت پایدار در زمان ماند محفظه را میگیرد؟‬
‫‪ / 42‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬در = ‪ ،t‬یک بازنگری قسمی در معادله افزایشی به نتیجه‬
‫زیر می انجامد‪:‬‬

‫=‪ 1‬پس داریم‪:‬‬ ‫و میدانیم که‬

‫که حدود دو سوم از مسیر برای رسیدن به ‪ Cmax‬است؛ شکل ‪ 1-2‬را ببینید‪.‬‬
‫یکی دیگر از موترهای چمنزنی خراب بر روی محوطه چمن بسته با حجم ‪ 8‬مرت‬
‫مکعب در حال کاراست‪ .‬موتور آن‪ 0.7 ،‬گرام ‪ CO‬در دقیقه تولید میکند‪ .‬میزان تهویه‬
‫این فضای بسته ‪ 0.2‬فی ساعت است‪ .‬فرض بر این است که هوا در این اتاقک به خوبی‬
‫مخلوط شده و در ابتدا هیچ ‪ CO‬در این فضای بسته وجود ندارد‪ ،‬چه مدت طول‬
‫میکشد تا غلظت ‪ CO‬به ‪ 8000 ppm‬برسد؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬بدیهی است که ما از معادله افزایشی استفاده خواهیم کرد‪.‬‬
‫برای استفاده از این معادله‪ ،‬ما باید غلظت حالت پایدار (‪ )Cmax‬را بدانیم‪ .‬هنگامی که‬
‫این عدد را در اختیار داریم‪ ،‬میتوانیم ازمقادیر داده شده )‪ )C =8000 ppm‬و ‪(k‬‬
‫)‪ =0.2 h-1‬برای بدست آوردن زمان (‪ )t‬استفاده کنیم‪ .‬غلظت اعظمی حالت پایدار‬
‫بواسطه فورمول زیر داده میشود‪:‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪43 /‬‬

‫این محاسبات به طور کامل برای نشان دادن استفاده از لوگارتم و منا انجام شده‬
‫است‪ .‬برای سادگی مسئله‪ ،‬ما کمی در نوشنت متام واحدها سهل انگاری منودیم‪ ،‬اما‬
‫روشن است که غلظت (‪ C‬و ‪ )Cmax‬باید در واحدهای یکسان باشد تا حذف شوند و‬
‫واحدهای ‪ k‬و ‪ t‬باید عکس یکدیگر باشند تا حذف شوند‪ .‬در این مورد‪ ،‬پاسخ در‬
‫ساعت است‪ .‬بنابراین‪ ،‬این محاسبه بیان میکند که کمی بیشرت از ‪ 2‬ساعت طول میکشد‬
‫که غلظت در این محیط به ‪ 8000 ppm‬برسد‪ ،‬اما ما پیشنهاد منیکنیم که شام در این‬
‫محیط قرار بگیرید تا ببینید آیا این مطلب درست است یا خیر‪.‬‬
‫‪ .2.2.2‬گراف کاهشی‬
‫چه اتفاقی رخ خواهد داد اگر مقدار ورودی صفر باشد (‪ )Fin = 0‬و میزان خروجی‬
‫متناسب با مقدار محفظه محیطی شود؟ در این مورد‪ .Fout = k C ،‬غلظت در محفظه با‬
‫گذشت زمان کاهش مییابد و معادالت تفاضلی به صورت زیر خواهد بود‪.‬‬

‫ویا ما میتوانیم این را در واحد غلظت قرار دهیم‪:‬‬

‫فورمول فوق را میتوان دوباره به صورت زیر ترتیب کرد‪:‬‬


‫‪ / 44‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫با فرض اینکه در زمان ‪ ،t = 0‬غلظت ‪ C = C0‬باشد؛ راه حل این معادله تفاضلی‬
‫برابر است با‪:‬‬

‫که یک خط مستقیم با میل ‪ -k‬است‪ .‬ما همچنین میتوانیم هر دو طرف این معادله‬
‫را بررسی کنیم که داریم‪:‬‬
‫)‪C = C0 exp (-kt‬‬
‫ما این معادله را معادله "کاهشی" می نامیم‪ .‬این را به یاد داشته باشید که طرح این‬
‫معادله در شکل ‪ 2-2‬نشان داده شده است‪.‬‬
‫مهمرتین نشانه در طول این گراف‪ ،‬نصف طول عمرآن است که زمان الزم برای‬
‫اینکه نیمی از مرکب یا مواد در محفظه ناپدید شود است‪ .‬در این مورد‪،‬‬

‫بنابراین داریم‪:‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪45 /‬‬

‫گراف ‪-2 -2‬غلظت بعضی از آلوده کنندهها به عنوان یک تابع زمان در یک محفظه محيطی که غلظت ابتدایی ‪C0‬‬
‫را دارد و هيچ آلودگی دیگری در رشوع وجود ندارد‪ .‬در این مثال‪ ،‬غلظت اولیه ‪ C0‬برابر ‪ ppm 2‬و ثابت رسعت‬
‫‪ 1.4‬روز است‪ .‬نصف طول عمر ‪ 0.5‬روز بر روی این گراف نشان داده شده است‬
‫این گراف شبیه گراف افزایشی است‪ ،‬واحدهای ‪ K‬و ‪ t1/2‬را در نظر بگیرید‪.‬‬
‫این معادله را نیز به خاطر داشته باشید ‪ .‬در واقع‪ ،‬شام الزم نیست که معادله را به یاد‬
‫داشته باشید‪ ،‬فقط واحدهای ‪ k‬و را به یاد داشته باشید‪ ،‬و آن را مد نظر قرار دهید‪ .‬در‬
‫این مثال‪:‬‬

‫در جریان تولید سالحهای هسته ای‪ ،‬یک کشور ناشناس (که اغلب با سازمان ملل‬
‫مشکل دارد) در سپتمرب سال ‪ 1989‬با نشت کمی پرومیتیوم ‪ )147pm( 147‬روبرو بود‪.‬‬
‫این نشت ‪ 4.5‬مایکروکوری (‪ )μCi‬در سطح ‪ 5‬مرت مربع و به عمق ‪ 0.5‬مرت نفوذ کرد‪ .‬در‬
‫اگست ‪ ،1997‬سازمان ملل متحد این منطقه را آزمایش کرده و غلظت مساوی با ‪μCi/m‬‬
‫‪ 0.222‬بود‪.‬‬
‫نصف طول عمر (بر حسب سال) ‪ 147 Pm‬چیست؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬مشخصا زمان استفاده از معادله کاهشی است و بنابراین ما باید‬
‫مقدار ‪ C0‬را در سپتامرب ‪ 1989‬و ‪ C‬را در اگست ‪ 1997‬بدانیم‪ .‬این زمان برابر ‪ 7‬سال و‬
‫‪ / 46‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫یازده ماه است‪ ،‬بنابراین در معادله ما میزان ‪ t‬برابر ‪ 7.92‬سال خواهد بود‪ .‬واحدهای‬
‫غلظت میتواند هر چیزی باشد که ما می خواهیم‪ ،‬زیرا در محاسبه حذف خواهند شد‪.‬‬
‫بنابراین برای قرار دادن غلظت در واحدهای سازگار‪ ،‬ما باید حجم منطقه آسیب دیده را‬
‫پیدا کنیم و آن را به رادیواکتیفی اولیه تقسیم کنیم‪:‬‬

‫با توجه به اینکه ما مقدار ‪ C‬را در واحدهای مشابه برای‪ 92/7‬سال‬


‫بعد میدانیم‪ ،‬میتوانیم مقدار‪ k‬را بدست آوریم‪:‬‬

‫این دقیقا هامن چیزی است که باید باشد‪ ،‬البته باید کامال در یک جهت باشد‪ ،‬البته‬
‫دیتای ما دیتای حقیقی نبودند‪.‬‬
‫‪ .3.2.2‬کار با دیتای واقعی‬
‫اغلب به یافنت یک عدد ثابت یا نصف طول عمر از دیتا واقعی رضورت دارید‪ .‬در‬
‫سالیان گذشته (قبل ازپیدایش مایکروسافت اکسل)‪ ،‬ترسیم دیتا با استفاده از یک خط‪،‬‬
‫هامنطور که در گرافهای باال نشان داده شده است‪ ،‬سخت بود‪ ،‬تا بتوان یک خط روی‬
‫آن ایجاد کرد‪ ،‬طوریکه بتوان ثابت ‪ k‬را مستقیام تعیین کرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬راحت ترین راه‬
‫این بود که این دیتا را به شکل خطی تبدیل کرده تا به یک خط مستقیم متصل‬
‫شوند‪ .‬میتوانیم این کار را به راحتی با استفاده از لوگارتم طبیعی معادله کاهشی انجام‬
‫دهیم که داریم‪:‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪47 /‬‬

‫از این رو معادله (‪ ln)C‬در مقابل ‪ t‬یک خط مستقیم با میل ‪ k‬و مختصات )‪ln (C0‬‬
‫ارائه میدهد‪ .‬از آنجا که هر عددی دارای یک خطای اندازه گیری است‪ ،‬شام باید از‬
‫تکنیکهای عقب روی آماری برای دریافت بهرتین مقادیر ‪ C0‬و ‪ k‬استفاده کنید‪.‬‬
‫تکنیک ساده است‪ :‬فقط غلظتها را به لوگارتمهای طبیعی خود تبدیل کنید و یک‬
‫خط مستقیم را برای مقادیر برحسب زمان رسم منایید‪ .‬اغلب شام میتوانید ویژگی‬
‫عقب روی خطی را با ماشین حساب خود انجام دهید‪.‬‬
‫حال که بیشرت افراد کمپیوترهای قدرمتندی به همراه خود یا روی میز خود دارند‪،‬‬
‫آسان است که یک خط راست یا حتی یک خط انحنادار برای دیتاها با استفاده از‬
‫ویژگی ‪ TrendLine‬در اکسل ترسیم کرد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بیایید بر روی بعضی دیتای‬
‫واقعی برای ‪ DDT‬در ماهی قزل آال در دریاچه میشیگان (به فصل ‪ 6‬برای ساختار ‪DDT‬‬
‫مراجعه کنید) کار کنید‪.‬‬
‫ساده است که این مقادیر را در یک صفحه گسرتده اکسل با سالها در ستون ‪ A‬و‬
‫غلظتها در ستون ‪ B‬وارد کنید ‪ -‬لطفا این کار را هم اکنون انجام دهید‪ .‬بعد‪،‬‬
‫شام میتوانید با استفاده از عملکرد ‪ Ln‬موجود‪ ،‬لوگارتمهای طبیعی غلظتها را در‬
‫ستون ‪ C‬انجام دهید‪.‬‬
‫غلظت‬ ‫غلظت‬
‫سال‬ ‫سال‬
‫)‪(ppm‬‬ ‫)‪(ppm‬‬
‫‪1970‬‬ ‫‪19.19‬‬ ‫‪1981‬‬ ‫‪3.22‬‬
‫‪1971‬‬ ‫‪13.00‬‬ ‫‪1982‬‬ ‫‪2.74‬‬
‫‪1972‬‬ ‫‪11.31‬‬ ‫‪1984‬‬ ‫‪2.22‬‬
‫‪1973‬‬ ‫‪9.96‬‬ ‫‪1988‬‬ ‫‪1.44‬‬
‫‪1974‬‬ ‫‪8.42‬‬ ‫‪1990‬‬ ‫‪1.39‬‬
‫‪1975‬‬ ‫‪7.50‬‬ ‫‪1992‬‬ ‫‪1.16‬‬
‫‪1976‬‬ ‫‪6.65‬‬ ‫‪1994‬‬ ‫‪1.622‬‬
‫‪ / 48‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪1977‬‬ ‫‪6.34‬‬ ‫‪1996‬‬ ‫‪1.087‬‬
‫‪1978‬‬ ‫‪4.58‬‬ ‫‪1998‬‬ ‫‪1.067‬‬
‫‪1979‬‬ ‫‪6.91‬‬ ‫‪2000‬‬ ‫‪1.056‬‬
‫‪1980‬‬ ‫‪4.74‬‬ ‫‪2002‬‬ ‫‪0.660‬‬

‫اگر ستون ‪( A‬به عنوان مقادیر ‪ )x‬در مقابل ستون ‪( C‬به عنوان مقادیر ‪ )y‬با استفاده از‬
‫فرمت گراف پراکنده ترسیم شوند‪ ،‬باید یک طرح که به صورت گراف ‪3-2‬‬
‫ظاهر میشود‪ ،‬دریافت کنید‪.‬‬
‫حاال بر روی دیتای راست کلیک کرده و ‪ TrendLine‬را انتخاب کنید‪Trend .‬‬
‫‪ Line‬خطی را انتخاب کنید ‪ -‬مطمنئ شوید که به آپشنها می روید و معادله و رضیب‬
‫همبستگی در جدول نشان داده شود‪ .‬در حال حارض شام یک گراف (‪ ln)C‬در مقابل‬
‫زمان با یک خط مستقیم که در گراف ‪ 3-2‬نشان داده شده است‪ ،‬دارید‪ .‬نتایج آماری‬
‫عبارتند از‪ r2=0.932 :‬و میل برابر‪ ."- 0.942‬میل ‪ -k‬و ‪t1/2 = ln (2) /09.09 = 7.4 ،‬‬
‫سال است‪.‬‬

‫گراف ‪ -3 -2‬گرافی که با مایکروسافت اکسل طراحی شده است نشان میدهد لوگارتمهای طبیعی غلظت ‪DDT‬‬
‫در ماهی قزل آال دریاچه میشیگان (جدول باال ) به عنوان تابع از زمان که نشان دهنده یک خط مستقیم رسم شده‬
‫با استفاده از ویژگی ‪ Trendline‬است‪.‬‬
‫به نظر میرسد که مجبور نیستیم خودمان از طریق گرفنت لوگارتمهای طبیعی اقدام‬
‫کنیم‪ .‬اگر ما فقط غلظتها (و نه لوگارتمهای آنها) را در مقابل زمان قرار‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪49 /‬‬
‫دهیم‪ ،‬میتوانیم ‪ TrendLine‬منایشی را از مینو انتخاب کنیم و گراف منایشی را به‬
‫دیتای مان اضافه کنیم؛ گراف ‪ 4-2‬را ببینید‪ .‬مقادیر ‪ r2‬و مقادیر ‪ k‬دقیقا هامنند‬
‫یکدیگرند رصف نظر از اینکه آیا ما از انحراف خطی یا انحنای منایشی‬
‫استفاده میکنیم‪ .‬این امر به این دلیل است که اکسل غلظتهای داخلی را به‬
‫لوگارتمهای خود تبدیل میکند‪ ،‬و یک خط مستقیم متناسب با این دیتا ایجاد میکند و‬
‫سپس همه چیز را به واحدهای غیر لوگارمتی تبدیل میکند‪.‬‬

‫شکل ‪ -4 -2‬گرافی که با مایکروسافت اکسل طراحی شده است نشان میدهد غلظت ‪ DDT‬در ماهی قزل آال‬
‫دریاچه میشیگان (جدول باال ) به عنوان تابع از زمان که با استفاده از ویژگی ‪ Trendline‬نشان دهنده یک خط‬
‫مستقیم است‪.‬‬
‫بنابراین اگر اکسل را در اختیار داشته باشید‪ ،‬ممکن است از ویژگی گراف انحراف‬
‫معیاری نیز استفاده کنید‪ .‬اگر همه چیز شام یک کاغذ و پنسل (و ماشین حساب) باشد‪،‬‬
‫پس شام ممکن است غلظت را به لوگارتمهای طبیعی خود تبدیل کنید‪ ،‬آنها را برحسب‬
‫زمان قیاس کنید‪ ،‬و خط مستقیمی را برای این دیتای تبدیل شده ترسیم کنید‪ .‬در هر‬
‫صورت‪ ،‬همیشه دیتای خود را ترسیم کنید‪.‬‬
‫غلظت اوکتا کلوروستایرین در ماهی قزل آال در دریاچههای بزرگ در طول سالها‬
‫با نتایج زیر اندازه گیری شده است‪ 26 ppb ،1986 :‬؛ ‪ 18 ppb ،1988‬؛ ‪ppb ،1992‬‬
‫‪ / 50‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪13‬؛ ‪ 12 ppb ،1995‬؛ ‪ 6.2 ppb،1998‬؛ و ‪ .1.8 ppb ،2005‬بهرتین تخمین از نصف‬
‫طول عمر این مرکب (بر حسب سال) در این ماهیها چیست؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬بیائید فقط دیتا را با استفاده از اکسل ترسیم کنیم و ویژگی‬
‫‪ TrendLine‬را برای یک خط منایشی انتخاب کنیم‪ .‬اطمینان حاصل کنید که از ویژگی‬
‫"منایش معادالت و رضایب همبستگی" اختیاری استفاده میکنید‪ .‬ما طرح را در گراف‬
‫‪ 5-2‬نشان می دهیم‪ .‬توجه داشته باشید که ثابت رسعت ‪ 0.133‬سال است‪" .‬بنابراین‬
‫نصف طول عمر‪ ln (2) / 0.133 = 5.2‬سال است‪.‬‬

‫شکل ‪ -5 -2‬گراف مایکروسافت اکسل که نشان دهنده غلظت اکتا کلوروستایرین در ماهی قزل آالی دریاچه به‬
‫عنوان تابع از زمان و نشان دهنده یک خط شاخص (با استفاده از ویژگی ‪ )Trendline‬است‪ .‬شاخص ثابت‬
‫رسعت است‪.‬‬
‫برای معادله افزایشی‪ ،‬منیتوان خط ساده یی را که ما میتوانستیم برای معادله‬
‫کاهشی رسم کنیم انتخاب کنیم‪ .‬در این حالت‪ ،‬معادله را میتوان به صورت خطی انجام‬
‫داد‪،‬اگر و تنها اگر ‪ Cmax‬شناخته شده باشد‪ .‬در این مورد‪،‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪51 /‬‬
‫لطفا برای خودتان ‪ ،‬تأیید کنید که این معادله درست است‪ .‬اگر کسی ‪Cmax‬‬
‫را منیداند یا منیتواند آن را حدس بزند‪ ،‬باید از تکنیکهای گراف غیر خطی مانند‬
‫ابزار ‪ Solver‬در ‪ Excel‬استفاده کند‪.1‬‬
‫بیایید دوباره به مسئله رنگ سبز که در دریاچه کلی ریخته شد رجوع کنیم‪ .‬البته‪،‬‬
‫قبل از اینکه بزرگان شهر تصمیم به تغییر رنگ آب دریاچه به رنگ سبز بگیرند ‪ ،‬غلظت‬
‫رنگ صفر بود‪ .‬پس از اینکه رنگ را به دریاچه انداختند‪ ،‬غلظت افزایش یافت‪ .‬در‬
‫واقع‪ ،‬غلظت (بر حسب ‪ )ppm‬هر ‪ 6‬ماه اندازه گیری شد‪ 0/66 ،0/50 ،0/33 :‬و ‪.0/70‬‬
‫زمان ماندن رنگ در این دریاچه چه مقدار بود؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬ما از مساله قبلی میدانیم که غلظت حالت پایدار رنگ ‪ppm‬‬
‫‪ 0/87‬است‪ .‬این هامن معادله ‪ Cmax‬است‪ .‬بنابراین‪ ،‬میتوانیم از معادله فوق برای‬
‫محاسبه‪ k‬در هر زمان استفاده کنیم‪:‬‬
‫زمان (سال)‬ ‫غلظت (‪)ppm‬‬ ‫‪ K‬محاسبه شده‬
‫‪0.5‬‬ ‫‪0.33‬‬ ‫‪0954‬‬
‫‪1.0‬‬ ‫‪0.50‬‬ ‫‪0.855‬‬
‫‪1.5‬‬ ‫‪0.66‬‬ ‫‪0.948‬‬
‫‪2.0‬‬ ‫‪0.70‬‬ ‫‪0.816‬‬

‫توجه داشته باشید که مقادیر ‪ k‬با یکدیگر متفاوت هستند و از ‪ 0.816‬تا ‪0.954‬‬
‫متغیر هستند‪ .‬این به دلیل خطای اندازه گیری غلظت مربوط به هر مقدار است‪ .‬برای‬

‫‪ .1‬اگر شام از این کاربرد اکسل اطالع ندارید‪ ،‬یاد بگیرید‪ ،‬چرا که بسیار کاربردی است‪ .‬به عنوان مرجع به‬
‫این کتاب مراجعه کنید‪:‬‬
‫‪B. V.‬‬
‫‪Liengme, A Guide to Microsoft Excel 2007 for Scientists and Engineers. Academic‬‬
‫‪Press, San Diego, CA, 2009, pp.‬‬
‫‪211-227.‬‬
‫‪ / 52‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫کاهش این نتایج به یک مقدار قابل کنرتول‪ ،‬منطقی است که اوسط و انحراف معیار این‬
‫چهار مقدار را بدست آوریم‪ .1‬مقادیر حاصل (‪ )0.893 ± 0.069‬برسال است که به‬
‫زمان ماندن ‪ 410‬روز تبدیل میشود که تقریبا هامن مقداری است که قبال برای رنگ‬
‫سبز در این دریاچه محاسبه کردیم‪.‬‬
‫برای کسانی که منیتوانند غلظت اعظمی را حدس بزنند و یا برای رشایطی که‬
‫سیستم از یافنت مقدار غلظت حالت پایدار ناتوان است‪ ،‬میتوان از تکنیکهای گراف‬
‫تناسب غیر خطی استفاده کرد که از ویژگی ‪ Solver‬در اکسل استفاده میکنند (گراف‬
‫‪ 4-2‬را ببینید)‪.‬‬

‫گراف ‪ -6 -2‬غلظت رنگ سبز در دریاچه کلی به عنوان تابع زمان پس از اضافه کردن رنگ آغاز شد‪ .‬گراف شکل‬
‫‪ )C = Cmax (1 - e_kt‬با ویژگی ‪ Solver‬اکسل ترسیم شد و نتایج به دست آمده است‪.‬‬
‫یک مثال از این رویکرد در کتاب راهنامی حل کتاب آمده است‪ .‬در مورد دیتای‬
‫رنگ سبز‪ ،‬گراف ‪ 6-2‬نتایج این تناسب غیر خطی را نشان میدهد‪ .‬توجه داشته باشید‬
‫که مقدار ‪ )0.82 ppm( Cmax‬کمی کمرت از مقدار ما برای محاسبات فوق ( ‪)0.87 ppm‬‬
‫است و ثابت رسعت حاصله باالتر است‪ 1( .‬سال در برابر ‪ 0.89‬سال)‪ .‬معلوم میشود که‬
‫گرافهای متناسب با استفاده از هر یک از این مجموعه نتایج ‪ ،‬قابل تشخیص نیستند‪.‬‬

‫‪1 .‬ببینید ماشین حساب تان چگونه این کار را انجام میدهد‪.‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪53 /‬‬
‫‪ .4.2‬کینتیک کیمیاوی‬
‫بسیاری از مواد کیمیایی که به محیط زیست منتقل میشوند‪ ،‬تعامالت کیمیاوی را‬
‫سبب میشوند که میتوانند آنها را به مواد کیمیاوی مرض یا تا حدی مرض تبدیل کنند‪.‬‬
‫رسعت این تعامالت اغلب طول عمر یک مرکب کیمیاوی در هوا‪ ،‬خاک یا آب را‬
‫تعیین میکند و به ما میگوید که آیا یک مرکب کیمیاوی در حال انباشنت و تبدیل شدن‬
‫به یک مشکل پس از رها سازی است یا خیر‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬یک مرکب کیمیاوی مانند‬
‫فورم آلدیهاید که از یک فابریکه کیمیاوی به داخل هوا پخش میشود‪ ،‬ممکن است‬
‫فقط چند دقیقه طول بکشد تا با دای اوکسین امتوسفیر تعامل نشان دهد‪ .‬با این حال‪،‬‬
‫یک مرکب کیمیاوی مانند دای اوکسین (به فصل ‪ 8‬رجوع کنید) خیلی تعامل پذیر‬
‫نیست و با گذشت زمان انباشته میشود‪ .‬بدیهی است‪ ،‬با توجه به زهری بودن آن‪ ،‬دای‬
‫اوکسین منیتواند انباشته شود‪ ،‬در صورتی که این امر موجب آسیب رساندن به ما شود‪.‬‬
‫کینتیک کیمیاوی‪ ،‬شیوه ای است که ما ارزیابی میکنیم رسعت یک تعامل چه مقدار‬
‫است و یک شکل متفاوتی از توازن توده ای نا پایدار است‪.‬‬

‫‪ .1.3.2‬تعامالت درجه یک (اولیه)‬


‫رسعت بسیاری از پروسسهای مورد بحث ما‪ ،‬تنها به مقدار یک مورد در یک‬
‫محفظه طبیعی بستگی دارد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬رسعت که در آن ترکیب ‪ A‬از یک منونه از‬
‫بین می رود‪ ،‬بستگی به مقدار آن ترکیب در آن منونه دارد‪ .‬تعامل کیمیاوی به صورت‬
‫زیرنوشته میشود‬
‫محصول→‪A‬‬
‫به یاد داشته باشید این یک تعامل کیمیاوی است‪ ،‬نه معادله الجرب‪ .‬میزان از مرصف‬
‫شدن ‪ A‬از منونه به صورت زیر نوشته میشود‪:‬‬
‫‪ / 54‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫که در آن [‪ ]A‬غلظت (توجه داشته باشید به عالمت براکت) ترکیب ‪ A‬از منونه در‬
‫زمان ‪ t‬است‪ .‬این هامن معادله ای است که ما برای گراف کاهشی استفاده میکنیم و ‪k‬‬
‫یک ثابت رسعت در واحد زمان است‪" .‬این تعامل که در آن رسعت تنها به مقدار یک‬
‫تعامل کننده بستگی دارد‪ ،‬تعاملهای درجه یک نامیده میشود‪ .‬مثالهای زیادی وجود‬
‫دارد‪:‬‬
‫‪ ‬تجزیه ایزوتوپهای رادیواکتیف‬
‫‪ ‬هایدرولیز یک حشره کش در یک دریاچه '‬
‫‪1‬‬

‫‪ ‬تجزیه حرارتی ‪ N2O5‬در فضا‬


‫‪ ‬فوتولیز ‪ NO3-‬به ‪ NO2‬و ‪ O‬در آب رودخانه‬
‫برای تعیین ثابت رسعت یک تعامل مرتبه ی اول‪ ،‬غلظت تعامل کننده (‪ A‬در تعامل‬
‫باال) را به صورت تابع زمان اندازه گیری میکنند و این دیتا را به صورت معادله ی خطی‬
‫به شکل زیر نشان میدهند‪:‬‬
‫‪In [A] = In [A0 ] - kt‬‬
‫شیب این خط (‪ )-k‬ثابت رسعت درجه یک است‪.‬‬
‫‪ .2.3.2‬تعاملهای درجه دوم (ثانویه)‬
‫بسیاری از تعاملهای کیمیاوی به دو تعاملگر نیاز دارند و میزان تعامل آنها بستگی به‬
‫غلظت هر دو تعامل کننده دارد‪ .‬اینها به عنوان تعامالت درجه دوم شناخته میشوند‪ .‬به‬
‫عنوان مثال‪ ،‬تعامل رادیکال هایدروکسیل (‪ )OH‬با نفتالین (‪ )Nap‬در فضا‬
‫→‪ Nap+OH‬محصوالت‬
‫که در فاز گازی اتفاق می افتد و میزان تعامل بستگی به غلظت نفتالین و ‪ OH‬دارد‪.‬‬
‫رسعت کاهش مقدار نفتالین در فضا به صورت زیر نوشته میشود‪:‬‬

‫‪ .1‬این واقعا یک مثال از تعامل شبه مرتبه اول است که بعدا بحث خواهد شد‪.‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪55 /‬‬

‫توجه داشته باشید در این مورد که ‪ ،k2‬ثابت رسعت درجه دوم با واحد ‪ (-1‬زمان‬
‫غلظت) است‪ .‬واضح است که اگر نفتالین یا ‪ OH‬در غلظتهای بسیار پایین وجود‬
‫داشته باشد‪ ،‬رسعت دوباره کاهش مییابد‪ .‬دو تانگو طول میکشد‪.‬‬
‫حل این معادله تفاضلی نظر به غلظت یکی از تعامل کنندهها به عنوان تابع زمان‪ ،‬تا‬
‫حدودی مشکل است‪ ،‬اما ما معموال میتوانیم ساده سازی کنیم‪ .‬اگر یک تعامل کننده‬
‫در حد زیاد موجود باشد (یعنی بیش از ‪ 10‬برابر غلظت داشته باشد) ویا با زمان نیز تغییر‬
‫نکند (در مثال ما‪ OH ،‬پس از تعامل به امتوسفیر بازمی گردد)‪ ،‬میتوانیم آن غلظت‬
‫ثابت را با ثابت رسعت مرتبه دوم برای دریافت یک ثابت رسعت مرتبه اول ترکیب کنیم‬
‫که در مثال ما به شکل زیر خواهد بود‬

‫که در آن '‪ K‬شبه ثابت رسعت مرتبه اول است‪ .‬مزیت این روش این است‬
‫که میتوانیم آنچه که از کینتیک درجه اول فراگرفته ایم را در یک سیستم مرتبه دوم‬
‫استفاده کنیم‪.‬‬
‫بیایید به جزئیات این تعامل نفتالین نگاه کنیم‪ .‬ثابت سرعت مرتبه دوم برای این‬
‫تعامل عبارتست از‬

‫توجه داشته باشید که واحدهای این ثابت رسعت‪ ،‬مکعوس غلظت (بر حسب واحد‬
‫تعداد کثافت) و زمان (بر حسب ثانیه) است‪ .‬به یاد داشته باشید که " کثافت تعداد "‬
‫یک روش مصنوعی برای ارائه مالیکولها در واحد حجم (معموال بر حسب مالیکول بر‬
‫سانتی مرتمکعب) است‪.‬‬
‫‪ / 56‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫به نظر میرسد که غلظت امتوسفیر ‪ OH‬تقریبا همیشه حدود‬
‫‪ 9×105cm3/molecule‬است‪ .‬بنابراین برای تعامل نفتالین با ‪ ،OH‬شبه رسعت ثابت‬
‫درجه اول به صورت زیر است‪.‬‬

‫توجه داشته باشید که این فورمول در حال حارض دارای واحدهای ثابت رسعت‬
‫درجه اول (یعنی معکوس زمان) است‪.‬‬
‫ما میتوانیم از این شبه ثابت رسعت مرتبه اول استفاده کنیم تا تخمینهای مفیدی را‬
‫ارائه دهیم‪ .‬برای مثال‪ ،‬زمان ماند نفتالین در فضا به علت تعاملهای ‪ OH‬برابر است با‪:‬‬

‫به طور عمومی‪ ،‬تبدیل ثابتهای رسعت مرتبه دوم‪،‬که سخت هستند‪ ،‬به ثابتهای‬
‫رسعت درجه اول که به راحتی قابل انجام هستند‪ ،‬یک اسرتاتیژی حل مسئله رایج در‬
‫کیمیای محیط زیست است‪ .‬این مسئله مهم است‪ ،‬بنابراین ما آنرا تکرار خواهیم کرد‪:‬‬
‫تقریبا همیشه میتوانید یک ثابت رسعت درجه دوم را به یک ثابت رسعت درجه اول‬
‫تبدیل کنید و این امر با رضب ثابت رسعت درجه دوم در غلظت یک تعامل کننده‪ ،‬اگر‬
‫غلظت آن تعامل کننده در طول تعامل زیاد تغییر نکند‪ ،‬انجام میشود‪.‬‬
‫حد اوسط غلظت امتوسفیری میتان ‪( 1.74 ppm‬در ‪ 15 ˚C‬و ‪ )1 atm‬است‪ ،‬و‬
‫ثابت رسعت درجه دوم برای تعامل ‪ CH4‬و ‪ 3.6 ×15-10 OH‬سانتی مرت مکعب بر‬
‫مالیکول ثانیه است‪ .‬رسعت جریان (بر حسب ‪ )Tg / year‬تخریب میتان توسط این‬
‫تعامل چیست؟ فرض کنید غلظت ‪ OH-‬همیشه ‪ 9×105‬مالیکول بر سانتی مرت مکعب‬
‫است‪.‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪57 /‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬اول‪ ،‬بگذارید شبه ثابت رسعت درجه اول را محاسبه کنیم و‬
‫سپس آن را برای دریافت رسعت جریان استفاده کنیم‪:‬‬

‫ممکن است این مقدار به نظر زیاد باشد‪ ،‬اما به یاد داشته باشید منابع زیادی از‬
‫میتان وارد فضا میشوند‪ ،‬که شامل گاوها‪ ،‬موریانهها‪ ،‬و باکرتیاهای میتانوژن میشود‪.‬‬
‫‪ .3.3.2‬کینتیک مایکلز مننت‬
‫برخی از میکانیزمهای کیمیاوی در چند مرحله رخ میدهند که شامل مجموعه‬
‫تعاملهای مرتبه اول و دوم میشوند‪ .‬یک مثال از یک میکانیزم پیچیده تر‪ ،‬تعامل یک‬
‫آنزایم (‪ )E‬و یک سابسرتیت (‪ )S‬است که برای اندازه گیری تخریب میکروبی آلوده‬
‫کنندهها در خاک و آب اهمیت دارد‪ .‬از آنجایی که انزایم کتلیست است و در تعامل‬
‫مرصف منیشود‪ ،‬تعامل کیمیاوی به سادگی به رابطه زیر منی انجامد‪:‬‬

‫بلکه تعامل پیچیده تر است‪:‬‬


‫‪ / 58‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫این بدان معنی است که انزایم و سابسرتیت یک ترکیب (یا اتحاد موقت) را تشکیل‬
‫میدهند که ‪ ES‬نامیده میشود و این مجموعه میتواند به رشوع کنندههای تعامل‪ E ،‬و‬
‫‪ ، S‬جدا گردد و یا محصول تعامل را ایجاد کند‪.‬‬
‫این میکانیزم متشکل از سه تعامل است که هر کدام دارای ثابت رسعت خود‬
‫هستند‪:‬‬

‫توجه کنید که ‪ k2‬در اینجا به تعامل ‪ 2‬اشاره میکند و مشابه نفتالین یا میتان نیست ‪-‬‬
‫حتی یک ثابت رسعت مرتبه دوم نیست!‬
‫با استفاده از این سه تعامل‪ ،‬میتوانیم برای رسعت تعاملی که محصول از آن‬
‫تشکیل میشود‪ ،‬افاده الجربی را بنویسیم‪:‬‬

‫ما معموال معادله توازن کتله ای را با دادن رسعت جریان که توسط آن ‪ P‬شکل‬
‫گرفته است‪ ،‬منفی رسعت جریان که توسط آن ‪ P‬از بین رفته است‪ ،‬می نویسیم‪ .‬با این‬
‫حال‪ ،‬در تعاملهای باال فقط یک واژه برای تشکیل ‪ P‬وجود دارد‪ .‬با اعامل هامن‬
‫رویکرد به مجموعه ‪ ،ES‬داریم‪:‬‬

‫بعد از این که تعامل کمی رشوع شد‪ ،‬غلظت ترکیب ‪ ES‬به حالت پایدار میرسد و‬
‫ما میتوانیم رسعت را در معادله فوق برابر با صفر تنظیم کنیم و [‪ ]ES‬را به دست آوریم‪.‬‬
‫بدین ترتیب‪،‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪59 /‬‬

‫معموال اندازه گیری غلظت انزایم آزاد‪ ،]E[ ،‬به عنوان تابعی از زمان‪ ،‬دشوار است‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬در هر زمان خاص میدانیم که بعضی از انزایمها آزادند یا به سابسرتیت‬
‫وابسته هستند‪ .‬بنابراین‪ ،‬مقدار مجموعی انزایم در سیستم برابر است با‪:‬‬

‫با حل این مسئله برای [‪ ]E‬و جایگزینی این نتیجه در حالت پایدار برای [‪،]ES‬‬
‫داریم‪:‬‬

‫با حل این مسئله برای [‪ ، ]ES‬داریم‪:‬‬

‫با وضع منودن این معادله برای ‪ ،d [P] / dt‬خواهیم داشت‪:‬‬

‫که در آن ‪Ks = (k-1 + k2) / k1‬؛ این عبارت به عنوان ثابت مایکلز شناخته میشود‪،‬‬
‫و این معادله به عنوان معادله مایکلز– مننت شناخته میشود‪.1‬‬
‫کینتیک انزایم اغلب با اندازه گیری میزان اولیه تعامل مورد بررسی قرار میگیرد‪ .‬در‬
‫این مورد‪ ،‬غلظت سابسرتیت زیاد تغییر نکرده است و معادله مایکلز– مننت به معادله‬
‫زیرتبدیل میشود‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫بیو شیمی دان جرمنی ‪. Leonor Michaelis (1875-1949),‬‬
‫بیوشیمی دان کانادایی ‪Menten (1879-1960),‬‬
‫‪ / 60‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫جایی که ‪ V0‬رسعت اولیه تعامل است‪ Vs ،‬رسعت اعظمی تعامل در غلظت باالی‬
‫و ‪ [S]0‬غلظت اولیه‬ ‫سابسرتیت است (توجه داشته باشید که‬
‫سابسرتیت است‪ .‬اگر ‪ V0‬را به صورت تابع ‪ [S]0‬در نظر بگیرید‪ ،‬گراف افزایشی را‬
‫خواهید داشت ‪ ،‬که در آن رسعت با ‪ [S]0‬افزایش مییابد و به صورت متناوب به ‪Vs‬‬
‫نزدیک میشود‪ .‬مشکل قسمی این معادله این است که این معادله از نظر ‪ [S]0‬غیر‬
‫خطی است‪ .‬این را میتوان با معکوس ساخنت هر طرف و سپس رضب هر طرف در‬
‫‪ [S]0‬جربان کرد که معادله خطی زیر را میدهد‪:‬‬

‫بنابراین‪ ،‬گراف ‪ [S]0 / v0‬وابستگی ‪ [S]0‬یک خط مستقیم باعرض از مبدا ‪Ks / Vs‬‬
‫و میل ‪ 1/VS‬را میدهد‪ .‬از این مقادیر‪ ،‬میتوان به راحتی مقادیر ‪ Vs‬و ‪ Ks‬را بدست‬
‫آورد‪ .‬همچنین خوب است توجه داشته باشید که اگر ‪ ،[S]0=Ks‬پس ‪v0 = Vs/2‬؛ این‬
‫عبارت‪ ،‬رسعت نیمه اعظمی نامیده میشود‪ .‬همچنین ممکن است به طور مستقیم‬
‫مقادیر ‪ Vs‬و ‪ Ks‬را با تکنیکهای گراف غیر خطی با استفاده از ویژگی ‪ Solver‬در‬
‫اکسل مطابقت دهیم‪ . 1‬در واقع‪ ،‬این رویکرد توسط کارمندان احصائیه ترجیح‬
‫داده میشود‪.‬‬
‫در اینجا برخی از دیتای مایکلز – مننت شبیه سازی شده برای تبدیل ‪ CO2‬به‬
‫‪ H2CO3‬که توسط آنزایم کاربونیک آنیدراز کتالیز شده است‪ ،‬داده شده است‪ .‬این دیتا‬
‫از مقاله جی کمر و کلر گرفته شده است‪.‬‬
‫همیشه قبل از این که کار دیگری را انجام دهید‪ ،‬خوب است به اطالعات خود‬
‫نگاهی بیندازید‪ .‬در این صورت‪ ،‬اگر کسی این دیتا را رسم کند‪ ،‬می بیند که رسعت‬

‫‪1‬‬
‫‪. 7G. Kemmer and S. Keller, Non-linear least-squares data fitting in Excel‬‬
‫)‪spreadsheets. Nature Protocols, 5, 267-281, (2010‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪61 /‬‬
‫اعظمی (‪ )Vs‬حدود ‪ 600-550 mmol/L.S‬و غلظت سابسرتیت برای رسیدن به نیمی از‬
‫این رسعت اعظمی (‪ )Ks‬حدود ‪ 10-5 mmol/L.S‬است‪.‬‬
‫‪[S]0‬‬ ‫‪V0‬‬ ‫‪[S]0/v0‬‬
‫)‪(mmol/L‬‬ ‫)‪(mmol/L‬‬ ‫)‪(s‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪342‬‬ ‫‪0.2920‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪396‬‬ ‫‪0.3790‬‬
‫‪20‬‬ ‫‪438‬‬ ‫‪0.4570‬‬
‫‪30‬‬ ‫‪467‬‬ ‫‪0.6420‬‬
‫‪40‬‬ ‫‪505‬‬ ‫‪0.7920‬‬
‫‪50‬‬ ‫‪523‬‬ ‫‪0.9560‬‬
‫‪60‬‬ ‫‪523‬‬ ‫‪0.1147‬‬
‫‪70‬‬ ‫‪539‬‬ ‫‪0.1299‬‬
‫‪80‬‬ ‫‪548‬‬ ‫‪0.1460‬‬
‫‪90‬‬ ‫‪555‬‬ ‫‪0.1622‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪554‬‬ ‫‪0.1805‬‬

‫رسم گراف ‪ [S]0 / V0‬وابستگی ‪ [S]0‬یک خط با میل ‪ 0.001167‬و یک عرض از‬


‫مبدا ‪ 0/0128‬را نشان میدهد؛ شکل ‪ 7-2‬را ببینید‪ .‬بنابراین‪Vs = 1/0.00167 = 599 ،‬‬
‫‪ mmol/Ls‬و‪ .Ks =599 ×0.0128=7.67 mmol / L‬استفاده غیر خطی از‪solver‬‬
‫در اکسل‪ ،‬مستقیام ‪ Vs = 598mmol/L‬و ‪ Ks = 7.61 mmol / Ls‬را به‬
‫دست میدهد‪ .‬در این مورد‪ ،‬دو مجموعه از نتایج‪ ،‬یکی با استفاده از یک تناسب‬
‫خطی و دیگری با استفاده از یک تناسب غیر خطی‪ ،‬تقریبا یکسان هستند‪ ،‬اما اگر دیتا‬
‫دارای خطای بیشرتی باشند‪ ،‬لزوما چنین نیست‪ .‬در این حالت‪ ،‬تناسب غیر خطی‬
‫ترجیح داده میشود‪.‬‬
‫‪ / 62‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫گراف ‪ -7 -2‬دیتای خطی مایکلز‪-‬مننت برای تبدیل ‪ CO2‬به ‪ H2CO3‬به کاربونیک آنیدراز (نگاه کنید به جدول‬
‫باال)؛ تناسب خط مستقیم داده شده است‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ .4.2‬مجموعه مسائل‬
‫‪ .1‬ایاالت متحده آمریکا امروز (‪ 30‬سپتمرب ‪ )1996‬راپوری در مورد یک تخلیه‬
‫بزرگ تایر در اسمیثفیلد‪ ،‬رود آیلند ارائه کرده است‪ .‬چهارده جریب از این‬
‫سایت با پالستیک به ارتفاع متوسط ‪ 25‬فوت پوشیده شده است‪ .‬چه تعداد‬
‫الستیک در این مکان تخلیه قرار دارند؟ فرض بر این است که یک تایر‬
‫حدود ‪ 3‬سال در ماشین معمولی باقی می ماند‪ ،‬کرسی از تولید تایرهای‬
‫سالیانه ایاالت متحده که در این مکان تخلیه قرار دارند‪ ،‬را تخمین کنید‪.‬‬
‫‪ .2‬نکته‪ :‬یک جریب برابر است با ‪ 4047‬مرت مربع‬
‫‪ .3‬این یک داستان واقعی است‪ .‬یک وکیل در بلومینگتون‪ ،‬ایندیانا‪ ،‬میخواست‬
‫یک قاضی را با تعداد زیادی از مالیکولهای ‪ PCB‬که یک فرد معمولی با هر‬
‫نفس میگیرد تحت تأثیر قرار دهد‪ .‬او برای این واقعیت پروفسورهایت نامیده‬
‫شد‪ ،‬اما این اطالعات را در دست نداشت‪ .‬با این حال‪ ،‬یکی از محصالنش به‬
‫تازگی مشخص کرده است که فالکس ‪PCB‬ها از امتوسفیر به سطح‬

‫‪ .1‬هشدار‪ :‬چندین مسئله در فصل های آینده احتیاج به تخمین دارند‪ :‬نرتسید‪ ،‬بهرتین حدس را بزنید‪.‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪63 /‬‬
‫بلومینگتون به طور متوسط ‪ 50‬مایکروگرام در مرتمربع است‪ " .‬فرض کنید که‬
‫منطقه بلومینگتون ‪ 100‬مایل مربع است‪ ،‬رسعت رسوب ‪PCB‬ها ‪ 0/3 cm/s‬و‬
‫وزن مالیکولی ‪PCB‬ها ‪ 320‬است‪ .‬شام به وکیل چه میگویید؟‬
‫‪ .4‬فرض کنید یک دریاچه به طور کامل طبقه بندی شده باشد و یک آلوده کننده‬
‫از سطح یک رودخانه به رسعت ‪ 35‬کیلوگرام در سال وارد شود و در الیه‬
‫پایین تر ‪ 4‬کیلوگرام در سال است‪ .‬با توجه به رسوب گذاری‪ ،‬زمان ماند‬
‫آلوده کننده در اليه پايني ‪ 1.5‬سال است‪ .‬غلظت متوسط در کل دریاچه ‪80‬‬
‫نانوگرام در لیرت است‪ ،‬کل دریاچه ‪ 109‬مرت است و همه چیز در حالت پایدار‬
‫است‪ .‬یک گراف از این سیستم رسم کنید‪ .‬مقدار کل آلوده کننده در دریاچه‬
‫چه مقدار است؟ معادالت مربوط به ماند ‪ ،‬جریانها و زمان ماند را بیان کنید‪.‬‬
‫(رشایط خود را د ر گراف ترشیح کنید)‪ .‬زمان ماند در الیه باالیی بیان کنید‪.‬‬
‫‪PCB .5‬ها از طریق محیط زیست در فاز بخار به دریاچه سوپریر منتقل میشوند‪.‬‬
‫فرض کنید که فالکس به این دریاچه تقریبا به دلیل بارش باران است که‬
‫دارای غلظت ‪ PCB‬متوسط ‪ 30‬نانوگرام بر لیرت است‪ .‬عمق متوسط دریاچه‬
‫سوپریر ‪ 150‬مرت است و بارش باران به طور متوسط ‪ 80‬سانتی مرت در سال‬
‫است‪ .‬فرض کنید که همه چیز در چندین دهه گذشته در حالت پایدار بوده‬
‫است و زمان ماند ‪PCB‬ها در دریاچه ‪ 3‬سال است‪ .‬در حال حارض در مورد‬
‫رسوب ‪PCB‬ها به این دریاچه نگران نباشید‪ .‬غلظت ‪PCB‬ها در آب دریاچه‬
‫سوپریر چه مقدار است؟‬
‫‪ .6‬غلظت ‪ PCB‬در هوا در داخل یک خانه معمولی ‪ 400‬نانوگرام بر مرت است و‬
‫میزان تهویه به طور متوسط ‪ 10‬ساعت طول میکشد تا هوا داخل ساختامن را‬
‫تغییر دهد‪ .‬اگر ‪PCB‬های داخلی از یک خازن نشت کنند‪ ،‬ساالنه چه مقدار‬
‫نشت میکند؟‬
‫‪ / 64‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .7‬اگرچه این تعداد احتامال در حال کاهش است‪ ،‬چند سال پیش‪ ،‬تقریبا ‪ 40‬فی‬
‫صد از ‪ 110‬میلیون بایسیکلهای جدید تولید شده در سال در جهان در چین‬
‫تولید و مرصف شد‪ .‬چند بار (در سال) یک شهروند چینی یک دوچرخه‬
‫جدید دریافت کرده است؟‬
‫‪ .8‬یک خرس گریزلی ‪ 20‬ماهی در روز می خورد و یک آلودگی با غلظت ‪ppb‬‬
‫‪ 30‬ماهی را آلوده میکند‪ .‬به طور متوسط‪ ،‬آلوده کننده در بدن خرس دو‬
‫ساله باقی می ماند‪ .‬غلظت حالت پایدار ( برحسب ‪ )ppm‬آلودگی در خرس‬
‫چه مقدار است؟‬
‫‪ .9‬یک خانه مجلل با حجم ‪ 400‬مرت مکعب دارای رسعت نفوذ ‪ 0/3‬تغییرات هوا‬
‫در ساعت با درها و کلکینهای بسته است‪ .‬در طول یک مه دود فتوکیمیاوی‪،‬‬
‫غلظت پراکسی سیتیل نایرتیت (‪ 75 ppb ،)PAN‬است‪ .‬اگر اعضای خانواده‬
‫در داخل خانه باقی مباند و غلظت اولیه ‪ PAN‬در داخل ‪ 9 ppb‬باشد‪ ،‬چه‬
‫مدت طول خواهد کشید تا غلظت ‪ PAN‬در داخل خانه به ‪ 40 ppb‬برسد؟‬
‫‪ .10‬یک آلوده کننده منحل در یک دریاچه پاک وارد شده است‪ .‬ثابت رسعت‬
‫افزایش روزانه ‪ 0.069‬است‪ .‬گراف غلظت نسبی از روز صفر تا روز ‪ 60‬را‬
‫ترسیم کنید؛ مطمنئ باشید که محورها را با واحدها و اعداد لیبل گذاری کنید‪.‬‬
‫چه مقدار از غلظت حالت پایدار پس از ‪ 35‬روز بدست می آید؟‬
‫‪ .11‬از شام خواسته شده است دریاچه کوچکی را اندازه گیری کنید‪ .‬شام ‪ 0.5‬لیرت‬
‫از یک منحل ‪ 2.0‬مولر رنگ که با نصف طول عمر ‪ 3.0‬روز تجزیه میشود‬
‫را وارد دریاچه می کنید‪ .‬فقط یک هفته صرب کنید تا دریاچه به خوبی با رنگ‬
‫مخلوط شود (در این زمان فرض کنید هیچ آبی از بین منی رود) سپس یک‬
‫منونه ‪ 100‬میلی لیرت را انتخاب کنید‪ .‬غلظت رنگ در این منونه‪× 10-6‬‬
‫‪2.9‬مولر است‪ .‬حجم دریاچه چیست؟‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪65 /‬‬
‫‪ .12‬آلوده کننده ای به یک دریاچه پاک با رسعت ثابت از تاریخ ‪ 1‬جنوری ‪2000‬‬
‫وارد شده است‪ .‬هنگامی که غلظت آلوده کننده به ‪ 90‬فی صد مقدار ثابت آن‬
‫برسد‪ ،‬جریان آلوده کننده متوقف میشود‪ .‬در چه تاریخی غلظت آلودگی‬
‫به‪ %1‬غلظت اعظمی آن کاهش خواهد یافت؟ فرض کنید که ثابت رسعت‬
‫افزایشی و کاهشی‪ ،‬هر دو‪ 0.35 ،‬برسال است‪.‬‬
‫‪ .13‬زمان ماند آب در دریاچه اروی ‪ 7.2‬سال است‪ .‬اگر ورودی فوسفورس به‬
‫دریاچه نصف شود‪ ،‬چه مدت الزم است تا غلظت فوسفورس در آب دریاچه‬
‫به ‪ 10‬فی صد کاهش یابد؟‬
‫‪ DDT .14‬در یک مزرعه که دو بار شخم زده شد مرصف شد‪ .‬غلظت اولیه ‪ppm‬‬
‫‪ 49‬بود‪ .‬سپس غلظت ‪ DDT‬در خاک در فواصل ‪ 30‬روز اندازه گريي شد؛‬
‫نتایج‪ ،5.5 ،7.3 ،10 ، 18،41 ،26 ،36 ،49 ppm :‬و ‪ 3.9‬بود‪ .‬نصف طول‬
‫عمر ‪ DDT‬در این مورد خاص چیست؟‬
‫‪12-‬‬
‫‪ .15‬فرض کنید که دیتای زیر عبارتند از غلظتهای متوسط (بر حسب ‪10 ،ppt‬‬
‫بخش) ‪-8,7,3,2‬ترتاکلرودای بنزو پارا دایوکسین ( ‪ ) 2378-TCDD‬در مردم‬
‫ایاالت متحده‪ ،‬کانادا‪ ،‬آملان و فرانسه در سالهای داده شده‪19.8 ،1972 :‬؛‬
‫‪7.1 ،1982‬؛ ‪4.1 ،1987‬؛ ‪3.2 ،1992‬؛ ‪2.1 ،1996‬؛ و ‪.2.4 ،1999‬‬
‫‪ .16‬نصف طول عمر ‪ TCDD-2378‬در این افراد چیست؟ غلظت در سال ‪2008‬‬
‫چه بوده است‪1‬؟‬
‫‪ .17‬کلتان به دای کلوروبنزوفنون‪ DCBP ،‬تجزیه میشود‪ .‬اندازه گیری کلتان‬
‫دشوار است‪ ،‬اما اندازه گیری ‪ DCBP‬آسان است‪ .‬در یک تجربه زراعت‬

‫‪1‬‬
‫‪. 9L. L. Aylward and S. M. Hays, Temporal trends in human TCDD body burden:‬‬
‫‪Decreases over three decades and implications for exposure levels. Journal of‬‬
‫‪Exposure Analysis and Environmental Epidemiology, 12, 319-328 (2002).‬‬
‫‪ / 66‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫مشابه آنچه که در باال توضیح داده شد‪ ،‬دیتای زیر (زمان بر حسب هفته‪،‬‬
‫غلظت برحسب ‪ ) ppm‬بدست آمد ‪19 ،6 :‬؛ ‪26 ،9‬؛ ‪32 ،12‬؛ ‪36 ،14‬؛ ‪،18‬‬
‫‪41‬؛ ‪45 ،22‬؛ ‪48 ،26‬؛ ‪50 ،30‬؛ و ‪ .58 ،150‬نصف طول عمر کلتان در این‬
‫آزمایش چیست؟‬
‫‪ .18‬در دهه ‪ 1960‬غلظت ‪PCB‬ها در ماهیهای بزرگ دریاچهها افزایش یافت‪،‬‬
‫زیرا این آلودگی بیشرت و بیشرت در همه جا یافت می شد‪ .‬آنچه در ادامه می‬
‫آید غلظت ‪ PCB‬در ناحیه دریاچه میشیگان به عنوان تابع زمان (سال) است‪،‬‬
‫غلظت بر حسب ‪0.03 ،1958 ،ppm‬؛ ‪2.32 ،1960‬؛ ‪4.37 ،1962‬؛ ‪،1964‬‬
‫‪5.51‬؛ ‪6.60 ،1966‬؛ ‪7.03 ،1968‬؛ و ‪ .7.26 ،1972‬ثابت رسعت مرتبط با‬
‫انباشت ‪PCB‬ها در این ماهیها چیست؟‬
‫‪ .19‬بیایید فرض کنیم که فرد معمولی روزانه ‪ 0.8‬پوند دای اوکسین در کیلوگرام‬
‫وزن بدن دریافت میکند و اوسط غلظت دای اوکسین در آن فرد ‪7.7 ppt‬‬
‫است‪ .‬حد اوسط نصف طول عمر دای اوکسین در افراد چیست؟‬
‫‪ .20‬رودخانه ویکتوریا از دریاچه آلربت به دریاچه جورج رسازیر میشود‪ .‬جریان‬
‫آب به دریاچه آلربت با رسعت جریان ‪ 25000‬لیرت جریان دارد؛ و از دریاچه‬
‫آلربت با رسعت ‪ 1900‬لیرت بر ثانیه تبخیر میشود و از دریاچه جورج با‬
‫رسعت ‪ 2100‬لیرت بر ثانیه تبخیر میشود‪ .‬رودخانه الیزابت به رودخانه‬
‫ویکتوریا بین دو دریاچه با رسعت ‪ 11000‬لیرت بر ثانیه جریان دارد‪ .‬تبخیر از‬
‫رودخانهها را میتوان نادیده گرفت‪ .‬یک آلوده کننده منحل در دریاچه‬
‫آلربت با رسعت ‪ 2‬میلی گرام بر ثانیه جریان دارد‪ .‬هیچ منبع دیگری از آلوده‬
‫کنندهها وجود ندارد‪ ،‬در هر دو دریاچه به خوبی مخلوط شده و از بین منی‬
‫رود‪ .‬هر دو دریاچه در حالتهایدرولوجیکی پایدارقرار دارند‪ .‬در حالت‬
‫پایدار‪ ،‬غلظت آلوده کننده در هر دریاچه بر حسب ‪ ng/L‬چه مقدار است؟‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪67 /‬‬
‫‪ .21‬نشایسته توسط یک انزایم به نام آمیالزهایدرولیز میشود‪.‬هانز در یک‬
‫مجموعه کالسیک آزمایشات‪ ،‬رسعت ابتدایی این تعامل را به عنوان تابع‬
‫غلظت میزان نشاسته راپور داد‪ 1.‬دیتای او در جدول زیر نشان داده شده‬
‫است‪ .‬رسعت اعظمی و ثابت مایکلز برای این تعامل چیست؟ محصل کوشا‬
‫این محاسبات را با عقب روی خطی و غیر خطی انجام میدهد و این دو‬
‫مجموعه نتایج را مقایسه میکند‪.‬‬
‫غلظت‬ ‫غلظت‬
‫نشاسته‬ ‫سرعت‬ ‫نشاسته‬ ‫سرعت‬
‫برحسب فی‬ ‫(‪)mg/min‬‬ ‫برحسب فی‬ ‫(‪)mg/min‬‬
‫صد‬ ‫صد‬
‫‪0.030‬‬ ‫‪0.135‬‬ ‫‪0.216‬‬ ‫‪0.334‬‬
‫‪0.040‬‬ ‫‪0.154‬‬ ‫‪0.431‬‬ ‫‪0.386‬‬
‫‪0.050‬‬ ‫‪0.175‬‬ ‫‪0.647‬‬ ‫‪0.433‬‬
‫‪0.086‬‬ ‫‪0.238‬‬ ‫‪1.078‬‬ ‫‪0.438‬‬
‫‪0.129‬‬ ‫‪0.300‬‬

‫‪ 20 .22‬پروژه گروپی‪ :‬پارامرتهای مناسب برای دیتای داده شده برای شکلهای ‪-2‬‬
‫‪ ،6-2 ،4‬و ‪ 7 -2‬و مسائل ‪ 15-2 ،14-2‬و ‪ 16-2‬را با استفاده از تکنیکهای‬
‫گراف غیر خطی تعیین کنید‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬نحوه ترسیم گرافهای غیر‬
‫خطی دیتا را با استفاده از ویژگی ‪ solver‬در اکسل (یا برخی از بستههای‬
‫سافت ویرهای آماری دیگر) یاد بگیرید و این تکنیک را بر این شش‬
‫مجموعه دیتا اعامل کنید‪ .‬نتایج خود را با نتایج حل شده در شکل ‪6-2 ،4-2‬‬

‫‪C. S. Hanes, Studies on plant amylases. The effect of starch concentration upon the 1.‬‬
‫‪velocity of hydrolysis by the amylase of germinated barley. Biochemistry Journal, 26,‬‬
‫)‪1406-1421 (1932‬‬
‫‪ / 68‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫و ‪ 7 -2‬و با نتایج خطی که در ضمیمه ‪ B‬برای مسائل ‪ 15-2 ،14-2‬و ‪16-2‬‬
‫ارائه شده است‪ ،‬مقایسه کنید‪.‬‬
‫‪ .23‬پروژه گروپی‪ :‬بازدارندههای شعلههای پولی بورومین دار (به فصل ‪ 8‬مراجعه‬
‫شود) همه جا در محیط زیست وجود دارند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬دای فینایل‬
‫ایرتهای پولی بورومینه (‪)Polybrominated diphenyl ethers) (PBDEs‬‬
‫از سال ‪ 1992‬درفوکونا در انگلستان وجود داشته است‪ .‬لطفا این مقاله را‬
‫بخوانید و از نظر احصائیه نتایج آن را بررسی کنید‪ .‬ممکن است موارد مفید‬
‫زیر را انجام دهید‪:‬‬
‫الف‪ .‬دیتای جدول ‪ 1‬مقاله الو و همکاران را وارد یک صفحه گسرتده اکسل کنید‪.‬‬
‫شام میتوانید تعداد ستونهای منونه را نادیده بگیرید‪ ،‬اما لطفا اطالعات حد اوسط را‬
‫نگه دارید‪.1‬‬
‫ب‪ .‬برای از بین بردن خطاهای دور بعد‪ ،‬یک ستون جدید از سالهای مقیاس‪ ،‬با‬
‫کمرتین مقدار از سال ‪ 1990‬را وارد کنید‪.‬‬
‫ج‪ .‬مقادیر اوسط و متوسط در مقیاس سالیانه را در دو طرح جداگانه قرار دهید‪.‬‬
‫د‪ .‬چند جمله ای مرتبه دوم را در دیتای رسم شده با استفاده از ویژگی ‪TrendLine‬‬
‫در برنامه اکسل قرار دهید‪.‬‬
‫ذ‪ .‬از معادالت حاصل‪ ،‬سالهایی که غلظتها به حداکرث میرسد را محاسبه کنید‪.‬‬
‫نکته‪ :‬مشتق خطی تناسب مرتبه دوم را بگیرید‪ ،‬آن را برابر صفر قرار دهید و برای‬
‫سالهای متوالی با استفاده از دو مجموعه رضایب تناسب‪ ،‬حل کنید‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. nR. J. Law, et al., Levels and trends of brominated diphenyl ethers in blubber of‬‬
‫‪harbor porpoises {Phocoena phocoena) from the U. K., 1992-2008. Environmental‬‬
‫‪Science and Technology, 44, 4447-4451 (2010).‬‬
‫توزین کتله و کینتیک ‪69 /‬‬
‫ر‪ .‬از این دیتای اعظمی و خطوط تناسب‪ ،‬غلظت را در سال اعظمی و در سال‬
‫‪ 2008‬تعیین کنید‪ .‬با چه فیصدی‪ ،‬فی صدی غلظتها از زمان حداکرثی آنها‬
‫کاهش مییابد؟‬
‫با توجه به فی صدیهایی که در مورد (‪ )f‬محاسبه شده است‪ ،‬ثابتهای رسعت‬
‫مربوط به این کاهش در غلظتها چیست؟ نصف طول عمر چیست؟‬
‫ز‪ .‬آیا نتایج شام با مقاله در مطابقت است؟‬
‫فصل سوم‬

‫کیمیای اتموسفیری‬
‫کیمیای امتوسفیر یک موضوع بسیار وسیع و یکی از اولین زمینههای کیمیای محیط‬
‫زیست است که با وجود برخی از سختیها و پیچیده گیهای علمی توسعه یافته است‪ .‬بخشی‬
‫از انگیزه برای اقدام در این زمینه مشکالت اولیه درمورد آلودگی هوا در لس آنجلس و از بین‬
‫رفنت اوزون ایسرتاتوسفیر بود‪ .‬این فصل فقط بررسی رسیع برخی از این حوزهها را‬
‫ارائه میدهد؛ برای جزئیات بیشرت باید به کتابهای عالی فینالیسن‪-‬پیتس‪ 1‬و پیتس وسینفلد‬
‫وپاندیس‪ 2‬مراجعه کنید‪.‬‬
‫‪ .1.3‬ساختار امتوسفیر(فضا)‬
‫درجه حرارت و فشار امتوسفیر زمین به عنوان تابع ارتفاع تغییر میکند؛ گراف ‪ 1-3‬را‬
‫ببینید‪ .‬از سطح زمین تا ارتفاع حدود ‪ 15‬کیلومرت ‪ ،‬درجه حرارت هوا در حدود ‪ 6.5‬کلوین فی‬
‫کیلومرت کاهش مییابد؛ این مقدار‪ ،‬میزان انحراف نامیده میشود‪ .‬در ارتفاع حدود ‪ 15‬کیلومرت‬
‫‪ ،‬درجه حرارت امتوسفیر رشوع به افزایش میکند و این ارتفاع به نام تروپوپوز نامیده میشود‪.‬‬
‫منطقه امتوسفیری بین سطح و تروپوپوز‪ ،‬تروپوسفر است‪ .‬افزایش درجه حرارت از تروپوپوز‬
‫تا حدود ‪ 50‬کیلومرت ادامه دارد‪ ،‬ارتفاعی که ایسرتاتوپوز نامیده میشود‪.‬‬

‫‪and Lower Atmosphere. B. J. Finlayson-Pitts and J. N. Pitts, Jr., Chemistry of the Upper 1.‬‬
‫‪CA, 2000 Academic Press, San Diego,‬‬
‫‪Physics 2nded. Wiley, 2J. H. Seinfeld and S. N. Pandis, Atmospheric Chemistry and 7.1‬‬
‫‪Hoboken, NJ, 2006.‬‬
‫‪ / 72‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫گراف ‪ -1 -3‬دمای هوا (پایین‪ ،‬مقیاس خطی‪ ،‬خط پر) و فشار امتوسفیر (باال‪ ،‬مقیاس لوگارمتی‪ ،‬خط تیره) عملکرد ارتفاع‬
‫را نشان میدهد‪( .‬برگرفته از فینالیسن‪-‬پیتس و پیتس)‪.‬‬
‫منطقه امتوسفیری بین تروپوپوز و ایسرتاتوپوز‪ ،‬ایسرتاتوسفیر نامیده میشود‪ .‬فشار‬
‫مجموعی امتوسفیر در طول ارتفاع امتوسفیر به طور منادین کاهش مییابد‪ ،‬فشار در هر‬
‫ارتفاع داده شده (‪ ،Z‬بر حسب کیلومرت) برابر است با‪:‬‬

‫که در آن ‪ P0‬فشار در سطح دریا است (‪ 1‬اتموسفیر یا ‪ 760‬تور(‪.))Torr‬‬

‫شکل ‪1 -3‬منایش خالصه گردش عمومی امتوسفیر زمین‪.‬‬


‫به دلیل چرخش زمین و به دلیل وجود مناطق گرم و استوایی و قطبی‪ ،‬امتوسفیر زمین خود‬
‫را به شش منطقه تقسیم میکند (تقریبا شبیه به مناطق آب و هوایی)‪ .‬این مناطق امتوسفیری‪،‬‬
‫بخشهای شاملی و جنوبی قطبی‪ ،‬فرل و هدلی (به اصطالح "بخشهای رول")‬
‫کیمیای امتوسفیری‪73 /‬‬
‫نامیده میشوند‪ .‬شکل ‪ 3-2‬را ببینید‪ .‬این تقسیم بندی امتوسفیر متایل دارد که ترکیب آلوده‬
‫کنندههای منتقل شده به یک سلول را در ورود به سلولهای دیگر کند و آهسته کند‪ .‬به عنوان‬
‫مثال‪ ،‬یک تا دوسال طول میکشد تا آلوده کنندهها در نیمکره شاملی‪ ،‬که اکرث مردم‬
‫زندگی میکنند‪ ،‬وارد حیطه جنوبی شوند‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬زیاد طول منیکشد تا آلوده کنندهها‬
‫از طریق امتوسفیر به صورت طولی انتقال یابند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬زمان عبور آلوده کنندهها از‬
‫منابع آسیایی در اقیانوس آرام به آمریکای شاملی در محدوده ‪ 5‬تا ‪10‬روز است‪.‬‬
‫‪ .2.3‬نور و فوتوشیمی‬
‫نور در کیمیای امتوسفیری نقش مهمی دارد‪ .‬انرژي ارائه شده توسط نور اغلب براي‬
‫رشوع تعامالت کیمیاوی در فضا مورد نياز است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بدون نور خورشید هیچ اتم‬
‫ایسرتاتوسفیري وجود نخواهد داشت‪ .‬از ویژگیهای حیاتی نور به عنوان تعامل کننده‪ ،‬طول‬
‫موج و شدت آن است و یا اینکه آیا این نور توسط یک مالیکول جذب میشود یا خیر‪.‬‬
‫مهمرت از همه این است که‪ ،‬نور هم به عنوان یک موج و هم به عنوان یک ذره (به نام فوتون)‬
‫رفتار میکند‪ .‬بنابراین‪ ،‬بررسی رسیع طیف الکرتومقناطیسی و برخی اصول فوتوکیمیاوی بطور‬
‫منظم صورت میگیرد‪ .‬مناطق متعددی از طیف الکرتومقناطیسی به منظور کاهش انرژی وجود‬
‫دارد که عبارتند از‪:‬‬
‫(تحریکات)‬ ‫طول موجها‬ ‫منطقه طیفی‬
‫الکترونهای داخلی‬ ‫‪0.01-100 Å‬‬ ‫اشعه ‪X‬‬
‫الکترونهای ظرفیتی‬ ‫‪100-400 nm‬‬ ‫اشعه فرابنفش‬
‫الکترونهای ظرفیتی‬ ‫‪400 –700 nm‬‬ ‫اشعههای قابل رویت‬
‫ارتعاشات مالیکولی‬ ‫‪2.5 – 50 µm‬‬ ‫اشعه ماتحت سرخ‬
‫چرخش مالیکولی‬ ‫‪0.1-100cm‬‬ ‫مایکرو ویو (طول موج کوتاه)‬
‫رابطه انرژی با طول موج اینگونه است‪:‬‬
‫‪ / 74‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫که در آن ‪ = E‬انرژی بر حسب ژول )‪،(J‬‬
‫‪ =h‬ثابت پالنک که برابر است با ‪، 1 6.63× 34-10 js/ molcule‬‬
‫‪ = V‬فرکانس نور بر حسب ) ‪،s -1 (v = c/‬‬
‫‪ = c‬رسعت نور =‪ 3 x 108‬مرت بر ثانیه‪،‬‬
‫و ‪ = A‬طول موج نور برحسب مرت ‪.‬‬
‫میتوانیم از این معادله برای تبدیل طول موج (یا فرکانس) به انرژی استفاده کنیم‪.‬‬
‫‪ 4.92 × 105‬است‪ .‬طول موج اعظمی‬ ‫انرژی رابطه اکسیجن با اکسیجن در ‪، O2‬‬
‫نور که بتواند این رابطه را بشکند‪ ،‬چند است ؟‬
‫میتوانیم معادله باال را از نظرطول موج بررسی مجدد کرده واز اطالعات داده شده استفاده‬
‫کنیم‪.‬‬

‫این طول موج در منطقه طول موج اشعه ماورای بنفش قرار دارد و اگر چه به سطح زمین‬
‫منیرسد‪ ،‬ولی به ایسرتاتوسفیر میرسد‪.‬‬
‫مهم نیست که یک فوتون نور‪ ،‬چه مقدار انرژی داشته باشد‪ ،‬اما قادر به انجام تعامل‬
‫نیست‪ ،‬مگر آنکه توسط یک مرکب تعامل پذیر جذب شود‪ .‬جذب نور میتواند توسط انتقال‬
‫دهنده‪ ،T ،‬که بخش کوچکی از نور است و به وسیله یک مرکب جاذب نور جذب میشود‪،‬‬
‫اندازه گیری گردد‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ ،‬فیزیکدان جرمنی )‪. Max Planck (1858-1947‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪75 /‬‬
‫که در آن ‪ i0‬شدت نوری است که توسط یک منبع نور منترش میشود (به عنوان مثال‪،‬‬
‫خورشید ما)‪ ،‬و ‪ I‬شدت نوری است که فاصله ای را از طریق یک فضای حاوی مالیکولهایی‬
‫پیموده است‪ .‬مقدار ثابت ‪ a‬در این معادله‪" ،‬بخش متقاطع جذب"‬ ‫با غلظت شناخته شده‬
‫یا "جذب مولی" نامیده میشود و مقدار ثابت است که به ما میگوید که چه مقدار مالیکول‬
‫نور را در یک طول موج خاص جذب میکند‪ .‬محدوده انتقال از صفر (همه نور جذب شده)‬
‫تا ‪( 1.0‬متام نور ارسال شده ) میباشد‪ .‬خوب است که از فورم خطی معادله انتقال استفاده‬
‫کنید‪:‬‬

‫که در آن مقدار )‪" ln (I0 / I‬کثافت نوری" نامیده میشود و برای اندازه گیری جذب نور‬
‫است‪ .‬به عنوان قانون بیر‪-‬ملربت شناخته میشود ‪ 1‬و به ما میگوید که جذب نور متناسب با‬
‫غلظت و طول مسیر یک سمپل است‪.‬‬
‫جذب نوردر توضیح اینکه کدام طول موج نور خورشید برای انجام تعامل کیمیاوی در‬
‫محیط مناسب است به ما کمک میکند‪.‬‬
‫خورشید ما نور را از طیف ‪ UV‬دور تا مرز‬
‫ماتحت رسخ منترش میکند‪ .‬با این حال‪،‬‬
‫اگر ما به طیف نور خورشید به عنوان تابع‬
‫از ارتفاع نگاه کنیم (شکل ‪ ،)3-3‬می بینیم‬
‫که نور ‪ UV‬با شدت انرژی ( ‪λ <295‬‬

‫گراف ‪ -2 -3‬تابش خورشیدی که به ایسرتاتوسفیر و سطح‬ ‫‪ )nm‬در ایسرتاتوسفیر وجود دارد‪ ،‬اما به‬
‫زمین میرسد‪ .‬ارتفاعات به کیلومرت نشان داده شده است‪.‬‬ ‫سطح زمین منیرسد ( که خوب است!)‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. August Beer (German, 1825-1863) and Johann HeinrichLambert (Swiss, 1728-1777).‬‬
‫راه آسان برای به خاطر سپردن این معادله‪ ،‬این عبارت است‪" :‬هرچه تاریک تر‪ ،‬نور عبوری کمرت"‬
‫‪ / 76‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫این امر به این دلیل است که گازهای مانند ‪ O2‬و ‪ O3‬در فضای فوقانی نور ‪ UV‬را‬
‫جذب میکنند‪ ،‬در نتیجه انتقال آن به سطح زمین کاهش می یابد ‪.‬‬
‫با این وجود‪ ،‬مقداری از نور دارای انرژی نسبتا باال (طول موج کم) به سطح زمین میرسد‬
‫و قادر به انجام تعامالت کیمیاوی است‪ .‬طول موج این نور در محدوده ‪ 325-295‬نانومرت است‬
‫که به اندازه کافی پر انرژی است تا باعث شود یک الکرتون در برخی از مالیکولها در جهت‬
‫رسیدن به حالت انرژی بیشرت‪ ،‬تحریک شود‪ .‬هنگامی که این انرژی اضافی به اندازه کافی‬
‫برای غلبه بر رابطه ای که اتومها را در کناریکدیگر نگه می دارد بزرگ باشد‪ ،‬یک تعامل‬
‫فوتوکیمیاوی اتفاق می افتد و مالیکول شکافته میشود و محصوالت جدید را‬
‫تشکیل میدهد‪ .‬به همین دلیل است که رنگ قلم یا رنگها زمانی که مدتی طوالنی در‬
‫معرض نور خورشید قرار میگیرند محو میشوند‪.‬‬
‫تعامل یک مالیکول با نور غالبا به صورت زیر نوشته میشود‪:‬‬
‫تعامل کننده ‪hv +‬‬ ‫محصوالت‬
‫در این فورمول‪( hv ،‬برگرفته از قانون پالنک) نشان دهنده فرکانس نور یا طول موج است‬
‫(به یاد داشته باشید ‪ .)v = c/ʎ‬این تعامل درجه اول است و دارای یک ثابت رسعت مشخص‬
‫است که به طور معمول به عنوان ‪ kp‬تعریف شده است‪ ،‬که مانند همه ثابتهای رسعت مرتبه اول‬
‫دارای واحد ‪ s-1‬است‪.‬‬
‫این مقدار ثابت گاهی فرکانس فوتوالیز نامیده شده و بصورت زیر تعریف میشود‪:‬‬

‫این معادله به نظر پیچیده تر است‪ .‬انتگرال یا مجموع‪ ،‬بر روی متام طول موجها قابل‬
‫استفاده است‪ ،‬معموال از حدود ‪ 300‬تا ‪ 500‬نانومرت است و اساسا نشان دهنده همپوشانی بین‬
‫طیف نور خورشید و طیف نور جذبی ‪ UV-vis‬یک مالیکول مورد عالقه است‪ .‬این معادله‬
‫دارای سه جزء است‪:‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪77 /‬‬
‫"منرب محصول کوانتم" است که اندازه گیری مفیدیت یک تعامل است‪ ،‬که‬ ‫سمبول‬
‫توسط کرسی از مالیکولها که تعاملهای فوتوکیمیاوی را انجام میدهند نسبت به تعداد‬
‫فوتونهایی که در واقع توسط مالیکولها جذب میشوند‪ ،‬تعریف میشود‪ .‬عملکرد کوانتمی‬
‫‪ .‬برای یک تعامل فوتوکیمیاوی که یک‬ ‫تابع طول موج است ‪ -‬از این رو سمبول‬
‫محصول واحد را تولید میکند‪ ،‬کوانتمی میتواند محدوده بین صفر و ‪ 1‬داشته باشد‪ .‬توجه‬
‫‪ ،‬مالیکول بر فوتون هستند‪.‬‬ ‫داشته باشید که واحدهای‬
‫برگرفته از قانون بییر ملربت است و دارای واحد مساحت بر‬ ‫‪ .1‬سطح مقطع جذب‬
‫مالیکول میباشد‪ ،‬به طور مثال سانتی مرت مربع بر مالیکول‪" .‬این سطح مقطع تابعی از‬
‫است‪.‬‬ ‫طول موج است‪ ،‬از این رو دارای سمبول‬
‫نشان داده شده است‪ ،‬که فالکس فوتونهای رسیده به‬ ‫‪ .2‬شدت نور خورشید توسط‬
‫زمین از خورشید میباشد؛ و دارای واحدهای فوتون بر سانتی مرت مربع ثانیه است‪ .‬این‬
‫شتاب فوتون تابعی از طول موج است‪ ،‬اما تابع ارتفاع‪ ،‬عرض‪ ،‬موقعیت خورشید در‬
‫آسامن (زاویه ارتفاع خورشید) و فصل نیز میباشد‪ .‬خوشبختانه این دیتا در قالبهای‬
‫مناسب جدول بندی شده اند‪.‬‬
‫نایرتوجن دای اکساید (‪ )NO2‬به اتومهای ‪ NO‬و ‪ O‬در تروپوسفر تجزیه میشود‪ .‬مقدار‬
‫ثابت رسعت مرتبه اول تجزیه کیمیاوی نایرتوجن دای اکساید در ‪ 298 K‬در ظهر یک روز‬
‫بدون ابر در سطح زمین را محاسبه کنید‪.‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬برای استخراج ‪ kp‬با استفاده از معادله فوق‪ ،‬نیاز به فالکسهای فوتون‬
‫در ظهر‪ ،‬مقطع جذب و بازده کوانتمی برای ‪ NO2‬به عنوان تابع از طول موج داریم‪ .‬بازده‬
‫کوانتمی و مقاطع جذب برای ‪ NO2‬به عنوان تابع از طول موج اندازه گیری شده و در جدول‬
‫زیر ارائه شده است‪.‬‬
‫‪ / 78‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫اگر چه ‪ NO2‬طول موج ‪ 650‬نانومرت را جذب می کند‪ ،‬اما ما فقط به جذب طول موج های‬
‫کمرت از ‪ 420‬نانومرتتوجه میکنیم‪ ،‬چون تنها این نور دارای انرژی کافی برای شکسنت ‪NO2‬‬
‫است‪ .‬همچنین این جدول شامل فالکس فوتون به دست آمده از یک مدل محاسبه شده‬
‫است‪ .‬متام مواردی که باید برای حل این مسئله انجام دهیم این است که همه مقادیر را در‬
‫در ‪ a‬در ‪ F‬در هر رشته طول موج باشد‪ .‬سپس‬ ‫ردیفها با هم رضب کنیم تا حاصل رضب‬
‫ما مجموع حاصل رضبها را برای محاسبه مقدار ثابت رسعت جمع میکنیم‪.‬‬
‫توجه داشته باشید که واحدهای مربوط به این موضوع بر حسب ‪ s-1‬هستند‪ ،‬که از تجزیه و‬
‫تحلیل این واحد روشن است‪:‬‬

‫ثابت رسعت فوتولیز‪ ،0/027s-1‬که رسیع است مشابه ماندگاری حدود ‪ 6‬دقیقه می باشد‪.‬‬
‫‪ .3.3‬اکسیدیشنهای امتوسفیری‬
‫همه چیز از چرخه ژئوشیمی زمین گرفته تا آلودگی هوای ناشی از فعالیتهای انسان به‬
‫واسطه ی فوتوشیمی و تعامالت کیمیاوی گازهای کمیاب در فضا به وجود می آیند‪ .‬بسیاری‬
‫از تعامالت کیمیاوی در فضا شامل گونههای حدواسط بسیار تعامل پذیر مانند رادیکالهای‬
‫آزادند‪ ،‬که در نتیجه تعامل پذیری باال‪ ،‬تقریبا به هامن رسعتی که شکل میگیرند‬
‫مرصف میشوند و در نتیجه در غلظتهای بسیار پایین وجود دارند‪ .‬مهم ترین اکسیدانت‬
‫کیمیای امتوسفیری‪79 /‬‬
‫امتوسفیری که تا کنون وجود داشته رادیکال ‪ OH‬است که به شدت نسبت به اکرث مواد‬
‫کیمیاوی تعامل پذیر است‪ .‬در واقع‪ OH ،‬تا حد زیادی مسئول توانایی ذاتی امتوسفیر برای‬
‫پاک سازی خود از آلوده کنندههای کیمیاوی است‪ .‬به همین دلیل‪ OH ،‬گاهی اوقات "عامل‬
‫پاک کردن " امتوسفیر نامیده میشود‪ .‬مهمرتین منبع ‪ OH‬از فوتوالیز اوزون در حضور بخار‬
‫آب است‪:‬‬

‫در این معادالت‪ ،‬اتم اکسیجن تشکیل شده‪ ،‬یک حالت تحریکی الکرتونیکی است که‬
‫انرژی کافی برای تعامل با یک مالیکول آب را دارد‪ .‬این حالت تحریک شده به نام اتم‬
‫نشان داده میشود‪ .‬منبع دیگر ‪ OH‬از فوتوالیز‬ ‫اکسیجن مجزا نامیده شده و بصورت‬
‫نایرتیک اسید (‪ )HONO‬است‪:‬‬

‫این تعامل در مناطق آلوده که نایرتیک اسید از تعامل )‪ NOx( NOx = NO + NO2‬بر‬
‫روی سطوح (به عنوان مثال خاک‪ ،‬ساختامنها‪ ،‬گیاهان‪ ،‬ذرات هوا و غیره) ساخته میشود‬
‫اهمیت دارد‪ HONO .‬متایل دارد در امتوسفیر در هنگام شب تجمع کند و به رسعت هنگامی‬
‫که خورشید درصبح بیرون می آید فوتوالیز شود‪ .‬قابل توجه است که غلظت ‪ OH‬در مقیاس‬
‫‪ 106‬مالیکول فی سانتی مرت مکعب نسبتا ثابت است‪.‬‬
‫دومین اکسیدانت امتوسفیری مهم ‪ ،‬اوزون است اگر چه به اندازه ی ‪ ،OH‬تعامل پذیر‬
‫نیست‪ ،‬مخصوصا در ایسرتاتوسفیر و مناطق آلوده تروپوسفر در غلظتهای بسیار باالتر از ‪OH‬‬
‫وجود دارد‪ ،‬و غلظت آن میتواند از ‪ 10‬تا ‪ 500 ppb‬در تروپوسفر و ‪ 100‬تا ‪10،000 ppb‬‬
‫در ایسرتاتوسفیر متفاوت باشد‪ .‬در بخش بعد‪ ،‬خواهیم دید که ‪ O3‬از کجا می آید و چه نقشی‬
‫را در فضا ایفا میکند‪ .‬اما در ابتدا‪ ،‬ما برخی از ترفندها را یاد خواهیم گرفت که به ما‬
‫کمک میکنند تا پیچیدگی تعامالت امتوسفیر را حل کنیم‪.‬‬
‫‪ / 80‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .3.4‬حرکات (کینتیک) تعامالت امتوسفیری‬

‫‪ .1.4.3‬منونه ای از حالت شبه پایدار‬


‫تقریب حالت شبه پایدار یک راه اساسی برای کار با حد واسطهای فعال است وقتی که‬
‫میکانیزم مجموعی تعامل کیمیاوی بررسی می گردد‪.‬‬
‫شاید ساده ترین روش برای توضیح تقریب شبه حالت پایدار با یک مثال باشد‪ .‬تعامل‬
‫ساده ‪ A →B +C‬را در نظر بگیرید که قدمهای ابتدایی آن شامل فعال سازی ترکیب ‪ A‬با‬
‫برخورد با یک مالیکول پس زمینه ‪( M‬در امتوسفیر معمولی ‪ N2‬و‪ )O2‬برای تولید مالیکول پر‬
‫انرژی ‪ A‬یا *‪ A‬و تجزیه *‪ A‬به گروپهای ‪ B‬و ‪ C‬میباشد‪ .‬بنابراین‪ ،‬میکانیزم را به صورت‬
‫زیر می نویسیم‪.‬‬
‫‪A+M→A*+ M‬‬ ‫‪k1‬‬
‫*‪A* + M → A + M‬‬ ‫‪k-1‬‬
‫‪A*→B+C‬‬ ‫‪k2‬‬
‫توجه داشته باشید که هر تعامل یک ثابت رسعت دارد و تعامل دوم معکوس تعامل اول‬
‫است (به عنوان مثال‪ A* ،‬ممکن است با برخورد با ‪ M‬غیرفعال شود به جای اینکه تعامل دهد‬
‫تا ‪ B‬و ‪ C‬را تشکیل دهد)‪ .‬با فرض اینکه امتوسفیر زمین به عنوان یک محفظه بزرگ است‪ ،‬ما‬
‫یک راه برای تشکیل ‪ A‬و یک راه برای از دست دادن‪ A‬داریم؛ از این رو‪ ،‬میزان تغییر در‬
‫امتوسفیر بصورت زیر بدست می آید‪.‬‬

‫در این عبارت‪ ،‬براکتهای مربعی به معنی غلظت اتم یا مرکب مورد نظر میباشد‪ .‬به‬
‫عنوان مثال‪ ]O2[ ،‬مقدار‪ 1017 cm-3‬در ارتفاع ‪ 30‬کیلومرت است‪ .‬در این معادله‪ ،‬مشتق مثبت‬
‫است و به معنی رسعتی است که در آن ‪ A‬تشکیل شده است‪ .‬اولین عالمت مثبت است؛ زیرا‬
‫‪ A‬بوسیله تعامل دوم شکل میگیرد‪ .‬عالمت دوم در سمت راست‪ ،‬منفی است چون بواسطه‬
‫اولین تعامل ‪ A‬از دست می رود‪ .‬هر دو تعامل مرتبه دوم هستند بنابراین هر دو رشایط دارای‬
‫کیمیای امتوسفیری‪81 /‬‬
‫دو غلظت و یک ثابت رسعت هستند‪ .‬رسعت و رسعت تشکیل *‪ A‬به صورت زیر‬
‫حاصل میشود‪.‬‬

‫در اینجا سه حالت وجود دارد زیرا دو راه برای از دست دادن *‪ A‬وجود دارد و یک راه‬
‫برای ایجاد آن‪ .‬واسطه تعاملی در این سیستم‪ ،‬تعامل *‪ A‬است‪ .‬تقریب شبه حالت پایدار بیان‬
‫میکند که رسعت تشکیل *‪ A‬برابر با رسعت از دست دادن آن است؛ به عبارت دیگر‪[ A*[ ،‬‬
‫در طول زمان تغییر منیکند‪ .‬بنابراین‬

‫و بیان می دارد که‪:‬‬

‫این عبارات اکنون میتواند برای [*‪ ]A‬حل شود و این نتیجه دوباره برای رسعت تشکیل ‪A‬‬
‫جایگزین شود تا مقدار زیر حاصل شود‬

‫قبل از هر چیز دیگر‪ ،‬لطفا برای اطمینان از درست بودن این عبارت‪ ،‬عملیات الجربی را‬
‫انجام دهید‪.‬‬
‫این عبارت به ما میگوید که رسعت تشکیل ‪ A‬نه تنها به غلظت ‪ A‬بلکه همچنین به غلظت‬
‫‪ M‬که متناسب با فشار کلی امتوسفیر در ارتفاع که در آن تعامالت اتفاق می افتد‪ ،‬بستگی‬
‫دارد‪ .‬توجه داشته باشید که اگر ‪ ،k-1 [M] >> k2‬سپس‪:‬‬

‫این به این معنی است که رسعت تعامل مرتبه اول است‪ ،‬تنها وابسته به [‪. ]A‬‬
‫اگر ‪ ،k-1 [M] << k2‬سپس‬
‫‪ / 82‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫در این حالت‪ ،‬تعامل مرتبه دوم است‪ ،‬هم به [‪ ]A‬و هم به [‪ ]M‬بستگی دارد‪.‬‬
‫‪ .2.4.3‬معادله آرهینوس‬
‫رسعت تعامل به عنوان تابع درجه حرارت تعامل کنندهها تغییر میکند‪ .‬اغلب‪ ،‬زمانی که‬
‫درجه حرارت باالتر باشد‪ ،‬تعامالت رسیع تر هستند ‪ -‬این اساس پخت و پز غذا است‪ .‬معادله‬
‫آرهینیوس‪ 1‬وابستگی ثابت رسعت تعامل را نسبت به درجه حرارتی که در آن تعامل صورت‬
‫میگیرد نشان میدهد‪ .‬در ساده ترین شکل‪ ،‬معادله آرهینیوس بصورت زیر است‪:‬‬

‫که در آن ‪ A‬به اصطالح "عامل منایی" است‪ ( .‬که دارای واحدهایی مشابه ثابت رسعت‬
‫است)‪ EA ،‬انرژی فعال سازی تعامل است (بر حسب ‪ T ،)J/mol‬درجه حرارت (بر حسب ‪،)K‬‬
‫‪ )8.3‬است‪ .‬ما از این معادله برای محاسبه ثابت‬ ‫و ‪ R‬ثابت گاز (در این مورد‪mol/JK،‬‬
‫رسعتهای تعامالت مختلف در درجه حرارتهای متفاوت در فضا استفاده خواهیم کرد‪.‬‬
‫‪ .5.3‬اوزون ایسرتاتوسفیری‬
‫اوزون (‪ )O3‬یک گاز آبی روشن (نقطه جوش = ‪ )-110° C‬است که بوی منحرص به فرد‬
‫"برقی" دارد‪ .‬ساختار آن متشکل از سه اتم اکسیجن است که با یکدیگربه شکل "‪ ،"V‬با زاویه‬
‫رابطه ‪ 127 ، O-O-O‬درجه (که حلقوی نیست) ارتباط دارند ‪ .‬اوزون بسیار تعامل پذیر بوده و‬
‫مشکالت تنفسی را برای افرادی که در مناطق آلوده قرار دارند و غلظت باالیی از آن را‬
‫استنشاق میکنند‪ ،‬ایجاد میکند‪ .‬از منظر زندگی روی زمین‪ ،‬در فضا‪ ،‬اوزون خوب وبد وجود‬
‫دارد‪ .‬اوزون خوب چیزی است که الیه اوزون را تشکیل میدهد‪ ،‬و اوزون بد عنرصی کلیدی‬
‫از دود است‪ .‬ما با بحث در مورد اوزون خوب رشوع خواهیم کرد‪.‬‬

‫‪ 1. Svante Arrhenius (1859-1927).‬فیزیکدان سوئدی‬


‫کیمیای امتوسفیری‪83 /‬‬
‫‪ .1.5.3‬میکانیزمهای شکل گیری و اتالف‬
‫اوزون موجب جذب نور‪ UV‬در محدوده ‪ 200‬تا ‪ 300‬نانومرت میشود و غلظت اعظمی‬
‫حدود ‪ 10 ppm‬در ایسرتاتوسفیر در ارتفاع حدود ‪ 35‬کیلومرت را دارا است‪ .‬بنابراین‪" ،‬الیه‬
‫اوزون" به عنوان محافظ زمین در برابر ‪( UV‬یا کریم ضد آفتاب) عمل میکند و از آسیب‬
‫رساندن تابش ‪ UV‬به بایوسفر جلوگیری میکند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬اوزون مانع رسیدن نور با طول‬
‫موجهای کمرت از ‪ 300‬نانومرت به سطح زمین میشود‪ .‬اگر خاصیت ضد آفتاب بودن اوزون‬
‫وجود نداشته باشد‪ ،‬ممکن است با افزایش رسطان پوست و آب مروارید چشم و کاهش‬
‫فوتوسنتز مواجه شویم‪ .‬درجه حرارتهای پایینرت ایسرتاتوسفیر نیز میتواند از تخریب اوزون‬
‫حاصل شود‪.‬‬
‫مجموعه ای از تعاملهایی که تولید و از دست دادن اوزون در ایسرتاتوسفیر را توصیف‬
‫میکند تعامالت چپمن‪ 1‬هستند‪:‬‬

‫در این مورد‪ M ،‬یک مالیکول سوم است که تقریبا همیشه ‪ N2‬یا ‪ O2‬است و *‪ M‬یک‬
‫مالیکول اکسیجن یا نایرتوجن تحریک شده ارتعاشی است‪ .‬هامنطور که این انرژی ارتعاشی‬
‫تخریب میشود‪ ،‬مالیکولهای اکسیجن و نایرتوجن به رسعت حرکت میکنند‪ ،‬که توسط ناظر‬
‫(ما) به عنوان گرما تلقی میشود‪ .‬بنابراین‪ ،‬ایسرتاتوسفیر گرم تر از تروپوسفر است (به شکل ‪-3‬‬
‫‪ 1‬نگاه کنید)‪ .‬توجه داشته باشید که ایسرتاتوسفیر تنها منطقه امتوسفیر زمین است‪ ،‬جایی که‬
‫اشعه ماوراء بنفش و فشار گاز به اندازه کافی وجود دارد به گونه ای که مالیکولها و‬

‫‪1‬‬
‫فیزیکدان انگلیسی‪. Sydney Chapman (1888-1972).‬‬
‫‪ / 84‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫اتومها میتوانند برخورد کنند و تعامل نشان دهند‪ .‬تعامل چپمن از اکرث‪ ،‬اما نه همه تعاملهای‬
‫اوزون در ایسرتاتوسفیر‪ ،‬بیشرت رخ می دهد‪.‬‬
‫دیگر تعامالت مهم اوزون بر اساس چرخه کتلیستی کلی هستند‪:‬‬

‫توجه داشته باشید تعامل سوم تعامل کل (یا خالص) دو تعامل اول است و ‪ X‬در این تعامل‬
‫کلی شکل منیگیرد یا ناپدید منیشود‪ .‬بنابراین ‪ X‬یک کتلیست برای این تعامل است‪ .‬سه‬
‫چرخه کتلیستی مهم وجود دارد‪ :‬که عبارتند از‪:‬‬
‫الف) چرخه ‪،NO/NO2‬‬
‫ب) چرخه ‪ OH/HO2‬و‬
‫ج) چرخه ‪Cl/OCl‬‬

‫‪ .2.5.3‬مسیر ‪NO/NO2‬‬
‫یکی از منابع ‪ ،NO‬تعامل ‪ N2O‬با اتومهای اکسیجن تحریک شده در ایسرتاتوسفیر است‪:‬‬

‫در این مورد‪( N2O ،‬به نام دای نایرتوجن اکساید یا گاز خنده آور) منابع طبیعی دارد‪،‬‬
‫مانند انتشار آبهای زیرزمینی و آبهای بدون اکسیجن و خاکها‪ .‬اتومهای اکسیجن در این‬
‫تعامل از فوتولیز ‪ O2‬در ایسرتاتوسفیر یا تروپوسفر باال تشکیل شده است‪ .‬یکی دیگر از منابع‬
‫‪ NO‬تعامل حرارتی بین ‪ N2‬و ‪ O2‬است‪:‬‬

‫این تعامل نیاز به درجه حرارت بسیار باالیی دارد و بنابراین بیشرت در سیستمهای احرتاق‬
‫مانند موتورهای موتر و موتورهای جت یا در هنگام تخلیه رعد و برق اتفاق می افتد‪ .‬این‬
‫تعامل نیز احتامال در انفجار هسته ای رخ میدهد‪ ،‬اگر چه تولید ‪ NO‬از چنین اتفاقی‪ ،‬حداقل‬
‫کیمیای امتوسفیری‪85 /‬‬
‫مشکالت ماست‪ .‬هنگامی که ‪ NO‬تشکیل شده است‪ ،‬با تعامل با ازون توسط تعامالت ترکیبی‬
‫زیر تخریب میشود‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که نتیجه اصلی‪ ،‬از دست دادن اوزون است‪ .‬این تعامل یکی از دالیلی‬
‫است که ما یک نیروی هوایی ما فوق صوت را نداریم که ‪ NO‬را به ایسرتاتوسفیر پایین تر‬
‫برسانند‪.‬‬
‫‪ .3.5.3‬مسیر ‪OH / OOH‬‬
‫چند راه برای تشکیل ‪ OH‬در ایسرتاتوسفیر وجود دارد‪ .‬یکی از این تعامالت تعامل میتان‬
‫با اکسیجن امتی تحریک شده است‪:‬‬

‫در این مورد‪ ،‬میتان از منابع طبیعی مانند آبهای زیرزمینی و خاک و گاز دفعی گاو بدست‬
‫می آید‪ .‬پس از تشکیل‪ OH ،‬با اوزون تعامل می کندتا رادیکالهایدروپروکسی یا ‪ HO2‬را‬
‫تشکیل دهد‪ ،‬که در تعامل با اکسیجن امتی از بین می رود‪.‬‬

‫‪ .4.5.3‬مسیر ‪Cl/OCl‬‬
‫این پروسس برای رشوع به اتم کلورین نیاز دارد‪ .‬اتم کلورین با اوزون برای تولید ‪ClO‬‬
‫تعامل میکند‪ ،‬که بواسطه ی تعامل با اکسیجن امتی حاصل از حذف اوزون‪ ،‬از بین می رود‪:‬‬
‫‪ / 86‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫اهمیت این پروسس تا اواسط دهه ‪ 1970‬شناخته نشده بود‪ ،‬تا زمانیکه معلوم شد که‬
‫‪ Cl‬میتواند از تجزیه فوتونی کلوروفلوروکاربنها (‪ )CFCs‬تولید شود که به طور گسرتده ای به‬
‫عنوان مربد ( رسمادهنده) و برای کاربردهای دیگری که به گاز نجیبه رضورت داشتند‪ ،‬مورد‬
‫استفاده قرار می گرفتند‪ .‬این تحقیق و تشخیص بحث مهم بود و در نهایت برای ماریو مولینا‪،‬‬
‫فر رشوود رووالند و پال کروتزن‪ 1‬جایزه نوبل کیمیا را در سال ‪ 1995‬به همراه آورد‪.‬‬
‫بیایید یک لحظه گریزی بزنیم و درباره تاریخ ‪ CFC‬صحبت کنیم‪ .‬مربدها گازهایی هستند‬
‫که میتوانند فرشده شوند و گسرتش پیدا کنند و به همین ترتیب‪ ،‬آنها از یک مکان به مکان‬
‫دیگر گرما را حرکت میدهند‪ .‬برای مثال‪ ،‬یک یخچال از گاز و یک کمپرسور برای انتقال‬
‫حرارت از داخل صندوق به خارج از صندوق استفاده میکند‪ .‬در اوایل قرن گذشته‪ ،‬گازهایی‬
‫مانند ‪ NH3‬و ‪ SO2‬به عنوان مربد مورد استفاده قرار گرفتند‪ .‬متاسفانه‪ ،‬این گازها زهری و فعال‬
‫بودند‪ ،‬و مردم توسط نشت گاز از یخچالهای خود کشته شدند‪ .‬در سال ‪ 1935‬دوپونت‪،‬‬
‫فریون ‪ )CCl3F( 11‬و فریون ‪ )CCl2F2( 12‬را اخرتاع کرد و این مرکبات تقریبا مربد کامل‬
‫بودند‪ .‬فریونها از لحاظ کیمیاوی پایدار‪ ،‬غیر قابل اشتعال و غیر زهری بودند‪ .‬در نهایت‬
‫تولید جهانی این مرکبات در حدود ‪ 109Kg‬در سال بود‪ .‬در دهه ‪ 1970‬کشف شد که این‬
‫‪CFC‬ها چنان پایدار بودند که هیچ ته نشینی در تروپوسفر نداشتند‪ .‬آنها نه منحل در آب بودند‬
‫و نه با ‪( OH‬و هر چیز دیگری) تعامل می دادند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬زمان اقامت تروپوسفری آنها در‬
‫حدود ‪ 100‬سال بود‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫کیمیا دان امریکایی‪ ،; F. Sherwood Rowland(1927-) ،‬فیزیکدان مکزیکی)‪. Mario Molina (1943-‬‬
‫هواشناس دمنارکی‪Paul Crutzen (1933-‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪87 /‬‬
‫در سال ‪ ،1974‬مولینا‪ 1‬و روالند پیشنهاد کردند که تنها کاهش زیست محیطی این مرکبات‪،‬‬
‫انتقال به ایسرتاتوسفیر است که ‪CFC‬ها به ‪ Cl‬تبدیل میشوند و کلورین نیز با اوزون‬
‫تعامل میدهد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬فریون ‪ 12‬در ایسرتاتوسفیر برای تولید اتومهای کلورین‪،‬‬
‫فوتولیز میشود‪:‬‬

‫کلورین تولید شده از این تعاملها به چرخه ای که در باال نشان داده شده وارد میشود و‬
‫یا میتواند یک دایمر را تشکیل دهد که تولید مجدد اتومهای کلورین را ختم کند‪.‬‬

‫این یک میکانیزم ویژه مهم در بهار قطب جنوب است که شدت نور ‪ UV‬کم مانع از شکل‬
‫گیری اتم اکسیجن میشود‪ .‬غلظت امتوسفیری ‪CFC‬ها به رسعت در حال افزایش بود و هر ‪10‬‬
‫سال یکبار دو برابر می شد و در اوایل دهه ‪ 1980‬بسیاری از مردم درباره اثر ‪CFC‬ها در اوزون‬
‫ایسرتاتوسفیر نگران بودند اما بسیاری متقاعد نشدند که این اثر واقعی است‪ .‬با این وجود‪ ،‬در‬
‫اواخر دهه ‪ ،1970‬استفادههای غیر رضوری ‪CFC‬ها محدود شد (به عنوان مثال‪ ،‬سوختهای‬
‫آئروسل)‪ .‬اثبات واقعی مفهوم استهالک اوزون انسانی در سال ‪ ،1985‬زمانی که حفره اوزون‬
‫قطب جنوب کشف شد رخ داده است‪.‬‬
‫حفره اوزون قطب جنوب هر زمستان (حدودا در ماه سپتامرب در قطب جنوب) رشد‬
‫میکند و هر بهار از بین می رود‪ .‬از زمان کشف حفره اوزون‪ ،‬مقدار اوزون تخریب شده و‬
‫اندازه حفره به طور کلی هر سال افزایش مییابد‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. M. J. Molina and F. S. Rowland, Stratospheric sink for chlorofluorocarbons. Chlorine‬‬
‫‪atom-catalyzed destruction of ozone. Nature, 249, 810-812 (1974).‬‬
‫‪ / 88‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫چرا در قطب جنوب؟ یکی از دالیل این است که امتوسفیر در قطب جنوب در فصل‬
‫زمستان نسبت به قطب شامل خوب است و بنابراین تنها با آرامی با هوا در بقیه نیمکره جنوبی‬
‫مخلوط میشود‪ .‬در نتیجه‪ ،‬اوزون در طول زمستان قطبی به راحتی قابل بازیافت نیست‪ .‬با این‬
‫حال‪ ،‬مهمرتین دلیل آن یک سلسله تعامالت است که در سطح ذرات یخ در تاریکی‬
‫رخ میدهد‪ .‬برای توضیح این مسئله‪ ،‬ما باید دوباره از موضوع فراتر رویم‪.‬‬
‫اگر ورود کلورین جدید به ایسرتاتوسفیر‪ ،‬هیچ وجود نداشت‪ ،‬در نهایت متام کلورین‬
‫غیرفعال می شد (یعنی در نهایت به شکل ‪ Cl ،Cl2‬یا ‪ ClO‬نبود)‪ .‬تعامالت غیر فعال سازی ‪HCl‬‬
‫و ‪ ClONO2‬موارد زیر را تولید میکنند‪:‬‬

‫اینها "مخازن" موقت کلورین نامیده میشوند‪ .‬در طی ماههای نسبتا گرم در ایسرتاتوسفیر‬
‫قطب جنوب‪ HCl ،‬و ‪ ClONO2‬در فاز گازی و در مقابل فازهای جامد سنگین (مانند ذرات‬
‫یخ) قرار دارند‪ .‬توجه داشته باشید که در تعامالت زیر‪ ،‬از اختصارات برای نشان دادن مراحل‬
‫استفاده میکنیم‪ )s( :‬و (‪ )g‬یعنی در فازهای جامد و گاز‪.‬‬
‫وقتی که رسد میشود (در ماه ژوئن در قطب جنوب)‪ ،‬کریستالهای یخی کوچک در‬
‫ایسرتاتوسفیر قطب جنوب شکل میگیرند؛ این ابرهای ایسرتاتوسفیر قطبی یا ‪PSC‬ها‬
‫نامیده میشود‪ HCl .‬به این سطوح متصل میشود‪ .‬متاسفانه برای اوزون‪ ،‬تعامل )‪ HCl (s‬با‬
‫)‪ ClONO2 (g‬وجود دارد که توسط سطح کاتالیز میشود‪:‬‬

‫این تعامل ‪ Cl2‬تولید میکند که میتواند به محض اینکه هر فوتون در دسرتس باشد‪،‬‬
‫اتومهای فعال ‪ Cl‬را تشکیل دهد‪.‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪89 /‬‬
‫این امر در ماه سپتمرب و اکترب‪ ،‬که اوایل بهار در قطب جنوب است اتفاق می افتد‪ .‬سپس‬
‫اتومهای کلورین به صورت کتلستی‪ ،‬اوزون را از بین می برند و منجر به از دست دادن رسیع‬
‫اوزون میشود که به عنوان حفره اوزون مشاهده میشود‪ .‬با گذشت زمان‪ ،‬ایسرتاتوسفیر قطب‬
‫جنوب گرم میشود‪ ،‬کریستال یخ ذوب میشود‪ Cl ،‬رشوع میکند به غیرفعال شدن در فاز گاز‬
‫و حفره اوزون بهبود مییابد‪.‬‬
‫خسارت کلی اوزون از ایسرتاتوسفیر در حال حارض حدود ‪ 30‬فی صد بوده و غلظت‬
‫ایسرتاتوسفیری کلورین‪ ،‬هنوز هم در حال افزایش میباشد‪ .‬خسارات کوچک ناشی از اوزون‬
‫حتی در مناطق استوایی نیز دیده میشود‪ .‬مسئله ‪ CFCs‬و از بین رفنت اوزون در حال حارض‬
‫روشن است ‪ -‬کلروفلوروکاربنها باعث تخریب اوزون میشوند‪ .‬در نتیجه این توافق‪ ،‬صنعت‬
‫(حداقل در دنیای توسعه یافته) عمدتا از کسب و کار رها شده است؛ برای مثال‪ ،‬دوپونت‬
‫(‪ )DuPont‬در سال ‪ 1988‬کسب و کار را ترک کرد‪ .‬پروتوکول مونرتیال در حال حارض‬
‫ساخت و فروش ‪CFC‬ها را به طور جهانی محدود میکند‪ .‬این پروتوکول دوبار اصالح شده‬
‫است تا آن را سخت تر کند و تا سال ‪ 1996‬در کشورهای صنعتی این مرکبات نیاز به یک‬
‫ممنوعیت جهانی کامل داشت‪CFC .‬هایهایدروجن مانند ‪ ،CHCl2F‬که باید در تروپسفور‬
‫تخریب شوند‪ ،‬جایگزین ‪CFC‬های قدیمی میشوند‪ .‬اما حتی این مرکبات تا سال ‪2020‬‬
‫ممنوع خواهد شد (حداقل در ایاالت متحده)‪.‬‬
‫‪ .5.5.3‬کینتیکهای تعامل چپمن‬
‫هامنطور که می دانید‪ ،‬تعاملهای چپمن بصورت زیر هستند‪:‬‬
‫‪ / 90‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫توجه داشته باشید که ما این تعاملها را از ‪ 1‬تا ‪ 4‬شامره گذاری کردهایم و ثابتهای‬
‫رسعت آنها را در ارتفاع ‪ 30‬کیلومرت ارائه دادیم‪،‬‬
‫که در آن ‪ T=233 K‬و ‪ . P =0.015 atm‬البته این ثابتهای رسعت به عنوان تابعی از‬
‫درجه حرارت و فشار امتوسفیری متفاوت اند‪.‬‬
‫بگذارید یک سؤال دقیق بپرسیم‪:‬‬
‫غلظت اوزون در ارتفاع ‪ 30‬کیلومرتی چند است؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬بیایید فرض کنیم ایسرتاتوسفیر زمین یک محفظه بزرگ متجانس‬
‫است و جریانهای‪ O2 ،‬و ‪ O3‬توسط چهار تعامل چپمن ارائه میشوند‪ .‬غلظت ‪ N2( M‬و ‪)O2‬‬
‫به اندازه کافی باال است به طوری که مجازا تقریبا ثابت است‪ .‬برای حل این مسئله‪ ،‬ابتدا‬
‫معادالت را برای حالتهای ثابت ‪ O‬و ‪ O3‬تنظیم کنید‪ .‬به عبارت دیگر ما معادالت را برای‬
‫مقادیر تشکیل ‪ O‬و ‪ O3‬تنظیم میکنیم و این مقادیر را برابر صفر قرار می دهیم‪ .‬با استفاده از‬
‫این دو عبارت‪ ،‬مقدار نسبت ‪ O3‬به ‪ O2‬در ‪ 30‬کیلومرترا محاسبه و از این نسبت‪ ]O3[ ،‬را‬
‫بدست می آوریم‪.‬‬
‫میتوان گفت که (مسئله ‪ 5‬را ببینید) در ‪ 30‬کیلومرت‪ ،‬مقدار [‪ 1017 ]O2‬مالیکول فی سانتی‬
‫مرت مکعب است و بنابراین‪ [M] ،‬برابر است با ‪.1017‬‬
‫از چهار تعامل چپمن‪ ،‬می بینیم که معادالت برای تشکیل ‪ O3‬و ‪ O‬بصورت زیر هستند‪.‬‬

‫از آنجائیکه غلظت ‪ O3‬و ‪ O‬به عنوان تابع از زمان در فضا تغییر منیکند‪ ،‬میتوانیم هر دو‬
‫این مقادیررا برابر صفر (تقریب حالت شبه حالت پایدار) قرار دهیم‪ .‬حاال ما دو معادله داریم‬
‫با دو مجهول (‪ O‬و ‪ .)O3‬ساده ترین راه حل این معادالت این است که معادله دوم را از اول‬
‫کم کنید و مقدار زیر را بدست آورید‪:‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪91 /‬‬
‫‪=0‬‬

‫فرض کنید که ]‪ k1 [O2] << k3 [O3‬؛ به عبارت دیگر‪ ،‬ما فرض میکنیم که‪:‬‬

‫با توجه به اینکه ‪ k1/k3‬حدود ‪ 10-8‬است‪ ،‬به نظر عادالنه میباشد‪ .‬اما این مسئله را بعدا‬
‫بررسی خواهیم کرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬معادله فوق ساده است‪:‬‬

‫بنابراین‪:‬‬

‫حاال ما باید به عقب بر گردیم و دو معادله حالت پایدار برای تشکیل ‪ O3‬و ‪ O‬را بدست‬
‫آوریم‪:‬‬

‫در این معادله‪ ،‬عبارت را با [‪ ]O‬که در باال یافتیم جایگزین میکنیم و‬


‫داریم‪:‬‬

‫ما میتوانیم این عبارت را این گونه تغییر دهیم‪:‬‬

‫بنابراین‪:‬‬
‫‪ / 92‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫اکنون زمان خوب برای بررسی این است که تصدیق کنیم نتیجه این محاسبه صحیح است‬
‫و فرض پایین قابل قبول است‪:‬‬
‫}‪k1/k3 <<{O3}/ {O2‬‬
‫مشکل این است که این جواب اشتباه است‪ .‬این نتیجه کمی بیش از حد باال است‪ .‬خطا به‬
‫این دلیل است که ما راههای دیگر از دست دادن اوزون را حذف کردهایم‪ ،‬که مهم ترین‬
‫آنها‪ ،‬سایکل ‪ NO/NO2‬است‪ .‬بیایید این دو تعامل را اضافه کنیم‪ ،‬ثابت رسعت آنها (در ‪30‬‬
‫کیلومرت) و غلظت ‪( NO2‬در ‪ 30‬کیلومرت) و سپس یک مقدار تجدید نظر شده از [‪ ]O3‬را‬
‫محاسبه کنیم‪:‬‬

‫حاال ما به سه معادله حالت پایدار نیاز داریم‪ :‬یکی برای ‪ ،O3‬یکی برای ‪ O‬و یکی برای‬
‫‪:NO2‬‬

‫ما میتوانیم متام این سه معادله را برابر با صفر (برای فرض حالت پایدار) تنظیم کنیم‪ .‬اگر‬
‫ما معادله دوم را از اول کم کرده و معادله سوم را اضافه کنیم و اگر همین فرض را در مورد‬
‫کیمیای امتوسفیری‪93 /‬‬
‫]‪ k1[O2‬که بسیار کوچک است اعامل کنیم‪ ،‬ما برای [‪ ]O‬هامن عبارت را دریافت میکنیم؛‬
‫برای مثال‪:‬‬

‫در حال حارض اگر ما به سادگی متام این سه معادله را برابر با صفر قرار دهیم و همه آنها را‬
‫با یکدیگر جمع کنیم‪ ،‬خواهیم داشت‪:‬‬

‫با حذف عامل ‪ 2‬و جایگزینی عبارت [‪ ]O‬از معادله قبل ‪ ،‬داریم‬
‫‪T‬‬

‫است که به کثافت با تعداد‬ ‫غلظت اندازه گیری شده ‪ NO2‬حدود ‪7ppb‬‬


‫مالیکولهای‪ 109/53‬منجر میشود‪ .‬ما میتوانیم این مسئله را در معادله باال با استفاده از ثابت‬
‫رسعت داده شده جایگزین کنیم و داشته باشیم‪:‬‬

‫این یک معادله درجه دوم از نظر غلظت اوزون است‪ .‬هنگامی که با این سطح پیچیدگی‬
‫مواجه میشوید‪ ،‬اغلب به راحتی میتوان حدس زد که آیا یکی از سه عبارات میتواند حذف‬
‫شود‪ ،‬زیرا نسبت به دیگران کوچک است‪ .‬ما میدانیم که غلظت مناسب اوزون کمرت از ‪1013‬‬
‫مالیکول فی سانتی مرتمکعب است؛ فرض کنید که ‪ 1012‬مالیکول فی سانتی مرت مکعب است با‬
‫استفاده از این مقدار‪ ،‬سه عبارت معادله درجه دوم میشود‪:‬‬
‫‪106=104.3+105.9‬‬
‫بنابراین‪ ،‬اولین عبارت در سمت راست‪ ،‬حدود ‪ 40‬مرتبه کوچکرت از بقیه است‪ ،‬و‬
‫ما میتوانیم از آن رصفنظر کنیم و ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد‪ .‬بدین ترتیب‪،‬‬
‫‪ / 94‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫این نتیجه بسیار دور از حدس ما نیست‪ ،‬بنابراین ما در حذف آن عبارت حق داشتیم‪.‬‬
‫ما نباید این نتیجه را به معنای واقعی کلمه درنظر بگیریم؛ غلظت واقعی اوزون در‬
‫ایسرتاتوسفیر بستگی به میزان نور و موقعیت جغرافیایی دارد‪ .‬با این وجود‪ ،‬این محاسبات‪،‬‬
‫رضورت قرار گرفنت تعامل ‪ NOx‬در هر محاسبه غلظت اوزون ایسرتاتوسفیر را نشان میدهد‪.‬‬
‫این اسرتاتیژی نیز نشان دهنده قدرت رویکرد مدل سازی کینتیکی است ‪ -‬هنگامی که شام‬
‫میکانیزم تعاملها و ثابتهای رسعت (ترجیحا به عنوان یک تابع از درجه حرارت) را می‬
‫دانید‪ ،‬میتوانید چیزهای شگفت انگیزی را بیابید‪.‬‬
‫‪ .6.3‬هوای آلوده‬
‫دو نوع آلودگی وجود دارد (دود ‪ +‬مه)‪( :‬الف) کاهش آلودگی‪ ،‬عمدتا بر اساس ‪SO2‬‬
‫است و در دهه ‪ 1950‬در لندن انگلستان شایع بود‪ ،‬که این امر عمدتا به دلیل مقررات انتشار از‬
‫بین رفته است‪( .‬ب) اکسیدیشن آلودگی‪ ،‬آلودگی فتوکیمیاوی نامیده میشود و میکانیزم آن در‬
‫اواخر دهه ‪ 1940‬و اوایل دهه ‪ 1950‬به لطف کار آریهائان ‪ -‬اسمیت ‪ 1‬و همکاران‪ ،‬در لس‬
‫آنجلس کالیفرنیا مورد استفاده قرار گرفت‪ .‬هوای آلوده‪ ،‬عالوه بر اینکه یک مشکل بزرگ در‬
‫لس آنجلس است‪ ،‬بسیاری از شهرهای دیگر در ایاالت متحده و در رسارس جهان نیز دچار‬
‫چنین مشکلی میشوند (بطور مثال توکیو‪ ،‬پاریس و مکزیکو سیتی همه مشکالت آلودگی را‬
‫دارند)‪ .‬هر دو نوع آلودگی‪ ،‬سبب تحریک چشم و صدمه به ریه میشوند‪ ،‬به دلیل "اوزون‬
‫بد" و ذراتی که در هوا تشکیل میشوند؛ آلودگی همچنین میتواند اثرات شدیدی بر زراعت‬
‫داشته باشد‪ .‬ما در اینجا تنها به بحث در مورد آلودگی فتوکیمیاوی خواهیم پرداخت‪.‬‬
‫برای ایجاد آلودگی فتوکیمیاوی‪ ،‬ما به چهار فکتور نیاز داریم‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫کیمیا دان دامنارکی‪ ،‬معروف به پدر کنرتل آلودگی هوا;)‪. Arie J. Haagen-Smit (1900-1977‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪95 /‬‬
‫‪ .1‬هوای گرم (داغ تر از حدود‪ 290 K‬یا ‪)63 F‬‬
‫‪ .2‬مقدار زیادی از نور شدید خورشید (‪)hv‬‬
‫‪ .3‬مقدار زیادی ازهایدروکاربنها و ‪( NOx‬که معموال به معنی تعداد زیادی موتر و الری‬
‫است)‬
‫‪ .4‬کتلههای پایدار هوا (به عنوان مثال‪ ،‬یک شهر در میان کوهها)‬
‫لس آنجلس به راحتی این رشایط را برآورده میکند‪ .‬تولید فوتو کیمیاوی اوزون در‬
‫تروپوسفر از فوتوالیز نایرتوجن دای اکساید (‪ )NO2‬در طول روز و تولید اکسیجن امتی (‪)O‬‬
‫اتفاق می افتد‪:‬‬
‫الف)‬

‫در تروپوسفر‪ ،‬اتومهای اکسیجن به رسعت با مالیکولهای اکسیجن (‪ )O2‬تعامل میدهند‬


‫که منجر به تولید ازون (‪ )O3‬میشود‪:‬‬
‫‪O+O2→O3‬‬ ‫ب)‬
‫این تعامل تنها منبع اوزون در تروپوسفر است و توسط فرانسیس بالتس‪ 1‬در سال ‪1952‬‬
‫کشف شد‪" .‬اوزون همچنین میتواند با نایرتیک اکساید نیز تعامل دهد که منجر به تولید‬
‫‪ NO2‬میشود‪:‬‬
‫ج)‬

‫این سه تعامل منجر به سایکلی رسیع میشود که از طریق تعاملهای (الف) و (ب)‬
‫تولید میشود‪ ،‬اما از طریق تعامل (ج) تخریب میشود‪ .‬در نتیجه‪ ،‬غلظت اوزون به رسعت در‬
‫طول روز ‪ ،‬بدون تولید اوزون خالص ‪ ،‬به حالت پایدار میرسد‪ .‬اگر این درست است که‬
‫هست و اگر اوزون هامنگونه که شکل گرفته است مرصف شود چگونه اوزون در آن منطقه‬

‫‪1‬‬
‫کیمیا دان امریکایی‪. Francis E. Blacet (1899-1990).‬‬
‫‪ / 96‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫آلوده ایجاد میشود؟ هامنطور که مشاهده خواهیم کرد‪ ،‬تعاملهای دیگری وجود دارد که‬
‫‪ NO‬را به ‪ NO2‬تبدیل میکنند بدون اینکه اوزون از بین برود‪.‬‬
‫چندین مرحله برای ایجاد آلودگی وجود دارد که در طول روز اتفاق می افتد‪ .‬اینها در‬
‫شکل ‪ 2-3‬نشان داده شده اند‪ .‬بیایید در مورد هر یک از این مراحل با جزئیات بحث کنیم‪.‬‬

‫شکل ‪-2 -3‬سایکل کتلیستی که منجر به تشکیل ‪ O3‬در طول دورههای آلودگی هوای فوتوکیمیاوی میشود‪ .‬برچسبهای‬
‫بر روی فلشها با تعاملهای منت مطابقت دارند‪.‬‬
‫مرحله ‪ :1‬موترها و الریها تولید کننده ‪ NO‬حرارتی‪:‬‬
‫‪N2+O2→ 2 NO‬‬
‫این انتشار ‪ NO‬باعث کاهش غلظت حالت پایدار اوزون به دلیل تعامل (ج) میشود‪ .‬با‬
‫این حال‪ ،‬موترها و الریها نیز به عنوان یک نتیجه از احرتاق ناقص‪ CO ،CO2 ،‬و انواع‬
‫مختلف مرکبات عضوی مفر(‪ )VOCs‬را منترش میکنند‪، VOCs .‬هایدروکاربنهایی شامل‬
‫ساختارهای معطر‪ ،‬آلیفاتیک و الکول هستند‪ .‬این انتشارات با رادیکالهایدروکسیل برای تولید‬
‫رادیکالهای الکیل تعامل نشان میدهند‪:‬‬
‫‪RH+OH→ R +H2O‬‬ ‫د)‬
‫که در آن ‪ RH‬یکهایدروکاربن است و ‪ R‬یک رادیکال آلکیل است‪ .‬همههایدروکاربنها‬
‫به طور یکسان تعامل پذیر نیستند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬میتان و استیلن به خصوص تعامل پذیر‬
‫نیستند‪ ،‬اما تولوئن‪ ،‬پروپایلن‪ ،‬پینن و ایزوپرین بسیار تعامل پذیر هستند‪ .‬اینها اغلب به عنوان‬
‫"هایدروکاربنهای غیر میتان" نامیده میشوند‪.‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪97 /‬‬
‫مرحله ‪ :2‬رادیکالهای آلکیلی که از تعامل فوق تولید میشوند با اکسیجن تعامل نشان‬
‫میدهند تا رادیکالهای آلکیل پراکسآید (‪ )RO2‬را تشکیل دهند‪:‬‬
‫‪R + O2 → RO2‬‬ ‫ذ)‬
‫مرحله ‪ :3‬رادیکالهای آلکیل پراکساید اکسیدیشن ‪ NO‬به ‪ NO2‬را انجام میدهند‬
‫(آلودگی میدهد که مشخصه آن رنگ زرد است) و در این پروسس رادیکالهای آلکوکسی‬
‫(‪ )RO‬تولید میکنند‪ .‬این روش اصلی است که ‪ NO‬را بدون از بین بردن اوزون به ‪ NO2‬تبدیل‬
‫میکند‪:‬‬
‫‪RO2 +NO → RO + NO2‬‬ ‫ر)‬
‫مرحله ‪ :4‬رادیکالهای آلکوکسی به راحتی با اکسیجن مالیکولی تعامل نشان میدهند تا‬
‫یک الدیهاید‬
‫(‪ )R'CHO‬و یک رادیکالهایدروپروکسی (‪ )HO2‬تولید کنند‪:‬‬
‫‪R’ CH2O + O2→ R’CHO + HO2‬‬ ‫ز)‬
‫مرحله ‪ :5‬رادیکالهایهایدروپروکسی با ‪ NO‬تعامل میدهند تا ‪ OH‬و ‪ NO2‬را تشکیل‬
‫دهند‪:‬‬

‫‪HO2 +NO→ OH +NO2‬‬ ‫س)‬


‫مهم است که توجه داشته باشیم که تولید دوباره ‪ OH‬در مرحله آخر بدان معنی است که‬
‫سایکل با توجه به رادیکالهای ‪ OH‬کتلستی است (به عنوان مثال‪ ،‬با یک مالیکول ‪OH‬‬
‫سایکل رشوع میشود و یک مالیکول ‪ OH‬در پروسس تشکیل میشود)‪ .‬عالوه بر این‪NO ،‬‬
‫دوباره به ‪ NO2‬تبدیل میشود که میتواند از طریق تعاملهای (الف) تا (ب) اوزون را‬
‫فوتوالیز و تولید کند‪ .‬به طور عمومی‪ ،‬برای هر مالیکولهایدروکاربنی که تعامل میدهد‪ ،‬دو‬
‫مالیکول اوزون تشکیل میشود‪ :‬یکی از تعامل (ر) و یکی از تعامل (س)؛ به شکل ‪ 3 -4‬نگاه‬
‫کنید‪.‬‬
‫‪ / 98‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫بدیهی است که انتشار و تبدیل ‪ NO‬از موترها و الریها به ‪ NO2‬توسط تعاملهای‬
‫‪ VOCs‬در افزایش غلظت اوزون در طول روز موثر است‪ .‬محصوالت اضافی ناشی از‬
‫تعاملهای ‪ NO2‬و ‪ VOCs‬عبارتند از الدیهایدها (به عنوان مثال ‪ )CH3CHO‬و پراوکسی استیل‬
‫نایرتیت (‪ .)PAN‬ایتان (‪ )CH3CH3‬یک ‪ VOC‬معمولی است‪ .‬بدین ترتیب‪،‬‬
‫‪CH3CH+OH (+O2) → CH3CH2O2 + H2O‬‬
‫‪CH3CH2O2 +NO (+O2) → CH3CHO + H2O +NO2‬‬
‫‪OH + → CH3CHO→ CH3CO + H2O‬‬
‫‪CH3CO + O2 → CH3C(O)OO‬‬
‫‪CH3C(O)OO +NO2 → CH3C(O)OO NO2‬‬
‫این آخرین مرکب ‪ PAN‬است‪ ،‬که محرک چشم است و دارای ساختار زیر است‪:‬‬

‫برای از بین بردن دود در آلوده‪ ،‬میتوان میزان انتشار ‪ NOx‬و ‪ VOC‬را کاهش داد‬
‫که میتواند به معنای کاهش تعداد موترها و الریها باشد که معموال از لحاظ سیاسی قابل اجرا‬
‫نیست‪ ،‬به ویژه در کالیفرنیا‪ .‬جایگزین آن این است که میزان آلوده کنندهها از هر وسیله نقلیه‬
‫کم شود‪ .‬با این حال‪ ،‬این امر به آن اندازه که به نظر میرسد ساده نیست ‪ .‬در حقیقت‪ ،‬برای‬
‫طراحی سیاستهای کنرتول آلودگی مؤثر‪ ،‬باید رابطه پیچیده بین ‪ NOx ،VOCs‬و اوزون را‬
‫درک کنیم‪ .‬این مسئله به بهرتین شکل توسط خطوط ایزوپلس اوزون در شکل‪ 3 -5‬نشان داده‬
‫شده است‪ .‬خطوط ایزوپلس از خطوط کانتور برای نشان دادن متغیر در ابعاد سوم استفاده‬
‫میکند؛ در این مورد‪ ]O3[ ،‬به عنوان تابع [‪ ]NOx‬و [‪ ]VOC‬در نظر گرفته میشود‪ .‬زمانی که‬
‫ما در حال تالش برای درک اینکه آیا کاهش انتشار ‪ VOC‬یا ‪ NOX‬موثرترین اسرتاتیژی برای‬
‫کاهش اوزون است یا خیر هستیم‪ ،‬این موضوع یک ابزار مفید است‪ .‬واضح است که‬
‫کیمیای امتوسفیری‪99 /‬‬
‫درمقادیر باالی ‪( VOC/NOx‬به گوشه پایین سمت راست شکل‪ 3 – 5‬نگاه کنید)‪ ،1‬تنها کاهش‬
‫انتشار ‪ VOC‬ممکن است به میزان قابل مالحظه ای باعث کاهش‪ O3‬نشود‪ .‬در این رشایط‪،‬‬
‫کاهش ‪ NOx‬بهرتین نتایج را به ارمغان می آورد‪.‬‬
‫بگذارید یک سؤال مربوط به کنرتول آلودگی بپرسیم‪.‬‬
‫غلظت ‪ NOx‬و ‪ VOCs‬در یک شهر بزرگ آلوده به ترتیب ‪ 240 ppb‬و ‪ 700 ppmC‬بود‪.‬‬
‫(توجه کنيد که ‪ ppmC‬به غلظت ‪ VOCs‬بر اساس اتم کاربن اشاره دارد‪ .‬بنابراين‪1 ppm ،‬‬
‫پروپان به ‪ 3 ppmc‬تبديل مي شود‪ ).‬از منظر کنرتول آلودگي‪ ،‬بهرتين سياست براي کاهش‬
‫سطح اوزون در اين شهر چيست؟‬
‫این وضعیت "‪ NOx‬محدود" نامیده میشود‪ ،‬زیرا مقدار اوزونی که شام می سازید با عرضه‬
‫‪ NOx‬محدود میشود‪.‬‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬با استفاده از ایزوپلسها در گراف ‪ ،3-3‬می بینیم که غلظت ‪ NOx‬و‬
‫‪ VOC‬اندازه گیری شده‪ ،‬این شهر را در وضعیت مرزی ‪ VOC‬قرار داده است‪ .‬کاهش ‪ NOx‬به‬
‫حدود ‪ 160 ppb‬به تنهایی میتواند به طور بالقوه منجر به افزایش غلظت اوزون شود‪ ،‬تا‬
‫زمانی که ‪ NOx‬زیر‪ 80 ppb‬برسد‪ .‬راه حل بسیار موثر (و به لحاظ مالی قابل اجرا) این است‬
‫که مترکز خود را بر کاهش انتشارات ‪ VOC‬معطوف کنیم‪ .‬در شهرهایی مانند لس آنجلس که‬
‫‪ VOC‬محدود هستند‪ ،‬کاهش انتشارات ‪ VOC‬یک اسرتاتیژی مهم بوده است‪ .‬راههای کاهش‬
‫انتشار آلودگی عبارتند از‪ :‬ساخت موترهای پاک کننده‪ ،‬سوزاندن سوخت پاک‪ ،‬نصب تلههای‬
‫بخار در ایستگاههای گاز و اجرای استنداردهای انتشار آلودگی و حذف وسیله نقلیه‪.‬‬

‫‪ .26‬این وضعیت " محدود شده با ‪ " NOx‬نامیده میشود‪ ،‬زیرا مقدار اوزونی که شام می سازید با عرضه ‪NOx‬‬
‫محدود میشود‪.‬‬
‫‪ / 100‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫گراف ‪ -3 -3‬گرافهای اوزون‪ ،‬نشان دهنده ارتباط بني سطح ازون و سطوح ‪ VOC‬و ‪ NOx‬است‪( .‬برگرفته از فینالیسن‪-‬‬
‫پیتس و پیتس)‪.‬‬
‫خوشبختانه صنعت موترسازی به کاهش قابل توجهی در این انتشار دست یافته است‪ .‬به‬
‫عنوان مثال‪ ،‬میزان انتشارهایدروکاربن از ‪ 9‬گرام هایدروکاربن در هر مایل که در سال ‪1968‬‬
‫بود به میزان بسیار کمرت از ‪ 0/4‬گرام در هر مایل در سال ‪ 2010‬تغییر کرده است‪ .‬در لس‬
‫آنجلس‪ ،‬این امر موجب کاهش چشمگیری در میزان ‪ NOX‬و کاهش ‪ 75‬فیصدی سطح‬
‫اوزون در اوایل دهه ‪ 1960‬شده است‪ .‬چیزی که قابل توجه است این است که این اتفاق افتاده‬
‫است‪ ،‬زیرا تعداد وسایل نقلیه در جادهها ‪ ٪170‬افزایش یافته است! این کاهش به طور عمده‬
‫نتیجه یک دستگاه پیرشفته در موتر به نام مبدل کتلست سه مرحله ای است‪ .‬مرحله اول از‬
‫رادیوم برای کاهش ‪ NO‬به ‪ N2‬استفاده میکند و مرحله دوم و سوم از پالتین همراه با پاالدیوم‬
‫یا تنها پاالدیوم برای اکسیدیشن ‪ CO‬وهایدروکاربنها به ‪ CO2‬استفاده میکنند‪.‬‬
‫موفقیتهای کنرتول آلودگی هوا در کالیفرنیا نشان میدهد که چه مقدار درک اساسات‬
‫کیمیای زیست محیطی‪ ،‬برای طراحی سیاستهای موثر برای بهبود کیفیت زندگی رضوری‬
‫است‪.‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪101 /‬‬
‫‪ .7.3‬مجموعه مسائل‬
‫‪ .1‬انرژی یک مول از فوتونهای آبی چه مقدار است؟ فرض کنید طول موج‪ 450 ،‬نانومرت‬
‫است‪ .‬هامن اطالعات را برای نور ماتحت رسخ در ‪ 3‬مایکرومرت و برای نور ماوراء بنفش در‬
‫‪ 250‬نانومرت‪ ،‬محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪ .2‬قدرت رابطههای ‪ Cl-Cl ،HO-NO2 ،CH3O-NO ،F-CF2Cl‬و ‪ H-CH2CH2CH3‬به‬
‫ترتیب ‪ 243 ،207 ،175 ،490‬و‪ 420 kJ mol-1‬است‪( .‬توجه داشته باشید رابطههای مورد‬
‫سؤال با خط نشان داده شده است)‪.‬‬
‫الف‪ .‬در هر مورد‪ ،‬حداقل طول موج نور (بر حسب ‪ )nm‬مورد نیاز برای شکسنت این‬
‫رابطهها چه مقدار است؟‬
‫ب‪ .‬برای کمک به تصمیم گیری در مورد اینکه در چه بخشی از فضا (به عنوان مثال‪،‬‬
‫ایسرتاتوسفیر‪ ،‬تروپوسفر و غیره) فوتوالیز هر ماده کیمیاوی به راحتی رخ میدهد‪ ،‬از‬
‫شکلهای ‪ 3-3‬و‪1-3‬استفاده کنید‪.‬‬
‫‪ .3‬نایرتوجن دای اکساید (‪ )NO2‬در تعادل با دایمرش (‪ )N2O4‬وجود دارد با توجه به‪:‬‬

‫این تعامل دارای ثابت تعادلی است هامنطور که نشان داده شده است‪:‬‬

‫این ثابت دارای مقدار ‪ 6/15x 6-10 ppm‬در‪ 298 K‬است‪ .‬اگر غلظت مجموعی‬
‫‪ NO2+N2O4‬در یک نیروگاه نیروی برق به مقدار ‪ 3000 ppm‬اندازه گیری شود‪ ،‬غلظت‬
‫واقعی ‪ NO2‬در آلودگی چیست؟ فرض کنید دما ‪ 298‬کلوین باشد‪ ،‬گرچه احتامال باالتر است‪.‬‬
‫‪.4‬هایدروجن پراکساید (‪ )HOOH‬محصول ترکیبی از دو رادیکال ‪ H2‬در فضا است‪HO2:‬‬
‫‪ HO2+‬و‪ . HOOH+O2‬لطفا طول عمر فوتوالیز ‪ HOOH‬را در سطح زمین در ظهر یک روز‬
‫ابری با توجه به اطالعات زیر محاسبه کنید‪:‬‬
‫‪ / 102‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫‪ .5‬دانشمندان کیمیای محیط زیست دوست دارند از یک واحد غلظت گاز به نام "کثافت‬
‫تعداد" استفاده کنند که در آن غلظتها بر حسب تعداد مالیکولها در سانتیمرت مکعب‬
‫قرار میگیرند‪ .‬لطفا مقدار کثافت اکسیجن را در امتوسفیر زمین در سطح دریا (‪ 1‬امتوسفیر و‬
‫‪ 15‬درجه سانتی گرید) و در ارتفاع ‪ 30‬کیلومرتی (‪ 0/015‬امتوسفیر و منفی ‪ 40‬درجه سانتی‬
‫گرید) محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪ .6‬غلظت امتوسفیری ‪-'2،4،4‬ترای کلورو بای فینایل (یک ‪ )PCB‬در رسارس امتوسفیر‬
‫زمین‪ ،‬به طور متوسط ‪ 1.9 pg/m3‬است‪ ،‬و ثابت رسعت مرتبه دوم برای تعامل ‪ PCB‬با ‪OH‬‬
‫‪ 1/1 ×12-10 cm/s‬اس ت‪ . 1‬زمان ماند این ‪ PCB‬در فضا با توجه به این تعامل‪،‬‬
‫چیست؟ میتوانید فرض کنید که غلظت امتوسفیری ‪ 9. 4 ×105 ،OH‬بر سانتی مرت مکعب‬
‫است و وزن مالیکولی ‪ 256 ،PCB‬است‪.‬‬
‫‪ .7‬نایرتوجن دای اکساید و رادیکال نایرتیت در تاریکی بوسیله تجزیه دای نایرتوجن‬
‫پنتوکساید تشکیل میشوند‪:‬‬
‫‪N2O5→ NO2 +NO3‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. P. N. Anderson and R. A. Hites, OH radical reactions: The major removal pathway for‬‬
‫‪polychlorinated biphenyls from the atmosphere. Environmental Science and Technology,‬‬
‫)‪1756-1763(1996‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪103 /‬‬
‫ثابت رسعت برای این تعامل‪ 0/0314 ،‬بر ثانیه در ‪ 25‬درجه سانتیگرید است‪ .‬نصف طول‬
‫عمر ‪ N2O5‬چه مقدار است؟ چه مدت طول میکشد تا غلظت ‪ ،N2O5‬پنج مرتبه کاهش یابد؟‬
‫‪ .8‬اندازه گیریهای میدانی نشان میدهد که یک پروسس ناشناخته وجود دارد که‬
‫‪ HONO‬را در طول روز ایجاد میکند‪ .‬این کامال قابل توجه است زیرا ‪ HONO‬به راحتی در‬
‫نور خورشید فوتوالیز میشود‪.‬‬
‫اگر غلظت ‪ HONO‬در حالت پایدار‪ 1.2 ppb‬در ظهر اندازه گیری شود‪ ،‬قدرت این منبع‬
‫چه مقدار است (بر حسب ‪)ppb h-1‬؟ برای پیدا کردن پاسخ به دیتای زیر نیاز دارید‪:‬‬

‫‪ .9‬واحد دابسون (‪ )DU‬برای اندازه گیری کل مقدار اوزون باالی رس ماست؛ یک ‪DU‬‬
‫برابر است با ضخامت ‪ 0/01‬میلی مرت اوزون در صفر درجه سانتی گراد و فشار‪ . 1 atm‬اگر‬
‫مقدار متوسط اوزون باالی رس ما ‪ 200 DU‬باشد‪ ،‬کل اوزون موجود در امتوسفیر چه مقدار‬
‫است؟ شام میتوانید رشایط صفر درجه سانتی گراد و فشار یک امتوسفیر را در نظر بگیرید‪.‬‬
‫‪ .10‬اگر چه ایسرتاتوسفیر و تروپوسفر بگونه ای از یکدیگر مجزا هستند‪ ،‬اما مقدار‬
‫مشخصی از اختالط عمودی رخ میدهد‪.‬‬
‫الف‪ .‬جریان خالص اوزون به تروپوسفر از ایسرتاتوسفیر را تخمین بزنید‪ .‬فرض کنید هیچ‬
‫مقدار ورودی اوزون از فعالیت انسان در تروپوسفر وجود ندارد‪ .‬زمان ماند اوزون در‬
‫‪ / 104‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫ایسرتاتوسفیر‪ ،‬با توجه به اتالف در تروپوسفر‪ 1.4 ،‬سال است و زمان ماند اوزون در تروپوسفر‬
‫با توجه به انتقال به ایسرتاتوسفیر ‪ 7.1‬سال است‪ .‬از دیتای ماهواره ای‪ ،‬ما به طور متوسط کتله‬
‫جهانی اوزون باالی رسمان را برابر ‪ DU 200‬پیدا میکنیم؛ فرض کنید ‪ 90‬فی صد از این‬
‫اوزون در ایسرتاتوسفیر قرار دارد و بقیه در تروپوسفر قرار دارند‪.‬‬
‫ب‪ .‬اوسط جریان جهانی اوزون در تروپوسفر به علت آلودگی هوای فتوکیمیاوی از منابع‬
‫احرتاق حدود ‪ 4000‬گرام در سال است‪ .‬چطور این قسمت را با پاسختان در بخش (الف) این‬
‫سؤال مقایسه می کنید؟‬
‫‪ .11‬شام در حال نظارت بر کیفیت هوا برای شهر خود هستید و بعد از ظهر شام میزان‬
‫‪ NO2‬و ‪ NO‬را به ترتیب ‪ 40‬و ‪ 5 ppb‬اندازه گیری می کنید‪.‬هایدروکاربنها را نادیده بگیرید و‬
‫فرض کنید غلظتهای ‪ NO2‬و ‪ NO‬تحت کنرتول قرار گیرند‪.‬‬
‫‪NO2+ hv → NO + O‬‬ ‫الف‬
‫‪O + O 2 → O3‬‬ ‫ب‬
‫‪NO + O3 → NO2 + O2‬‬ ‫ج‬
‫که در آن ‪ k‬ثابت رسعت فوتوالیز زمان ظهربرای تعامل الف است و ‪ kc‬ثابت رسعت برای‬
‫تعامل ج است‪ .‬در این مورد‪ kc = 2.2 x 10-12 exp )-1430 /T( ،‬بر حسب سانتی مرت‬
‫مکعب بر مالیکول ثانیه است‪ .‬از این جهت‪ ،‬لطفا غلظت حالت پایدار اوزون را تخمین بزنید‪.‬‬
‫‪ .12‬پاسخ شام در مورد تغییرجواب مسئله شامره ‪ 11‬چيست‪ ،‬اگر ‪ 700ppC‬از ‪ VOC‬در‬
‫هوا وجود داشته باشد؟ فرض کنید که خطوط ایزوپلس مورد نظر در این فصل به شهر شام‬
‫اعامل میشود‪ .‬این مسأله را با پاسختان در مسأله ‪ 11‬مقایسه کنید‪ .‬چه اسرتاتیژیهای کنرتولی‬
‫را برای کاهش سطح ‪ O3‬در شهر خود توصیه می کنید ؟‬
‫‪ .13‬عمر ‪ OH‬توسط تعامل آن با گازهای کمیاب در فضا تعیین میشود‪ .‬فراوانرتین‬
‫گازهای کمیاب که با ‪ OH‬از طریق تعاملهای درجه دوم تعامل نشان میدهند‪ CH4 ،‬و ‪CO‬‬
‫هستند‪.‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪105 /‬‬
‫با توجه به اینکه‬
‫‪ k (CH4) = 10 -14,19 cm3/molecule.s‬و‬
‫‪،k (CO) = 10‬‬ ‫‪-12/82‬‬
‫‪cm3/molecule.s‬‬
‫لطفا عمر رادیکال ‪ OH‬را با توجه به این دو تعامل تعیین کنید‪ .‬اوسط غلظت تروپوسفری ‪CH4‬‬
‫و ‪ CO‬به ترتیب ‪ 1.5 ppm‬و‪ 90 ppb‬میباشد‪.‬‬
‫‪ .14‬شام در پشت یک ماشین قدیمی رانندگی می کنید‪ ،‬ناگهان یک دود قهوه ای ضعیف‬
‫از اگزوز را که به عرض ماشین از لوله ی اگزوز خارج میشود و به سمت شام حرکت میکند‬
‫را می بینید‪ .‬لطفا غلظت ‪ NO2‬را در این دود اگزوز تخمین بزنید‪ .‬فرض کنید که چشم شام به‬
‫اندازه کافی حساس است تا بتواند کثافت نوری ‪ 0.06‬را تشخیص دهد‪.‬‬
‫‪ .15‬براساس شکل ‪ OH ،4-3‬الزم است که سایکل کتلیستی را رشوع کند که منجر به‬
‫تشکیل اوزون میشود‪ HONO .‬معموال پیش نیاز ‪ OH‬است‪ .‬لطفا یک گراف از غلظت در‬
‫مقیاس تعداد روز برای آنچه که شام انتظار دارید درمورد ‪ OH ،HONO‬و اوزون ببینید را‬
‫طراحی کنید‪ .‬رضوری نیست که مقدار مطلق غلظتها دقیق باشد ‪ ،‬اما طرح شام باید یک‬
‫دوره ‪ 24‬ساعته را پوشش دهد‪.‬‬
‫‪ .16‬غلظت اوزون در ارتفاع ‪ 60‬کیلومرتی چه مقدار است؟ شام باید بدانید که مقدار ثابت‬
‫برای چهار معادله چپمن با توجه به درجه حرارت متفاوت به رشح زیر است‪:‬‬

‫مقادیر ‪ k1‬و ‪ k3‬به درجه حرارت وابسته نیستند‪ .‬در این ارتفاع‪ ،‬غلظتهای ‪ NO‬و ‪ NO2‬به‬
‫اندازه کافی کم هستند که نادیده گرفته شوند‪.‬‬
‫‪ .17‬یک تعامل مهم برای تخریب اوزون‬
‫‪ / 106‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫ثابت رسعت برای این تعامل‪ ،‬بر حسب ‪ ، cm3/molecule.s‬داده شده است‪ .‬در‬
‫نزدیکی استوای زمین‪ ،‬میزان تخریب اوزون توسط این تعامل در ارتفاع ‪ 30‬کیلومرتی چه‬
‫مقدار است‪ ،‬جایی که اوسط غلظت ‪ Cl‬در حدود ‪ 4 ×105 cm-3‬است؟ در حفره اوزون قطب‬
‫جنوب‪ ،‬درجه حرارت حدود ‪ - 80‬درجه سانتیگرید است‪ ،‬غلظت اوزون حدود ‪2 ×1011‬‬
‫مالیکول بر سانتی مرت مکعب وغلظت کلورین امتی حدود ‪ 4 ×105‬مالیکول بر سانتی مرت‬
‫مکعب است‪ .‬در این رشایط‪ ،‬میزان تخریب اوزون برای این تعامل چه مقدار است؟ شام چه‬
‫نتیجه ای میگیرید؟ نصف طول عمر اوزون در حفره اوزون قطب جنوب چه مقدار است ؟‬
‫‪ .18‬در ارتفاعات کروز‪ ،‬سطح اوزون در کابین هواپیام میتواند بسیار باالتر از هوای بیرون‬
‫روی زمین باشد‪ .‬در طی پروازهای شبیه سازی شده در بخش بازسازی شده یک هواپیامی‬
‫مسافربری (حجم ‪ 28‬مرت مکعب) شامل ‪ 16‬نفر‪ ،‬وچلر‪ 1‬و همکارانش نسبت سطوح درون و‬
‫بیرون اوزون را اندازه گیری کردند که بصورت زیر توصیف شد‬

‫که درآن ‪ kex‬ثابت رسعت برای مبادله هوا و‪ klosses‬ثابت رسعتی است که اتالف اوزون را‬
‫به دلیل تعامل با سطوح و ریهها توصیف میکند (به عنوان مثال‪ ،‬تنفس)‪ .‬هنگامی که ‪KEX‬‬
‫‪ =4.4h-1‬بود‪ ،‬آنها نسبت اوزون در داخل به خارج را ‪ 0.33‬برای کابین خالی یافتند و ‪0.15‬‬
‫برای زمانیکه مسافران در کابین حارض بودند‪ .‬بر این اساس‪ ،‬مشخص کنید که کدام روند‬
‫اتالف مهمرت است‪ :‬اتالف اوزون با سطوح (به عنوان مثال ‪ ،‬از طریق تعامل با روغن در‬
‫پوست انسان) و یا اتالف به دلیل تنفس؟ فرض کنید میزان متوسط تنفس هرفرد ‪0/48 h-1m3‬‬
‫باشد و هیچ یک از اوزونهای استنشاق شده بیرون داده نشود‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. 13G. Tamas, et al., Factors affecting ozone removal rates in a simulated aircraft cabin‬‬
‫‪environment. Atmospheric Environment, 40, 6122-6133 (2006).‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪107 /‬‬
‫‪ .19‬ذرات معلق (آئروسل) با توجه به تاثیرات آنها در سالمت‪ ،‬دید و آب و هوا مهم‬
‫هستند‪ .‬در طی انتقال آنها از طریق فضا‪ ،‬مواد کیمیاوی عضوی موجود در آئروسلها تعامل‬
‫با اکسیدانتهای گازی را در سطح نشان میدهند‪ .‬برای درک در دسرتس بودن مالیکولهای‬
‫عضوی در سطح‪ ،‬لطفا فی صدی مالیکولها در سطح ذرات آئروسل با قطر ‪ 1‬و ‪ 50‬نانومرت را‬
‫محاسبه کنید‪ .‬فرض کنید کثافت ذرات ‪ 1.2 gcm-3‬به طور کامل از مالیکولهای عضوی با‬
‫وزن مالیکولی متوسط ‪ 300 gmol-1‬تشکیل شده است و این مالیکولها تقریبا ‪ 20 Å‬طول‬
‫دارند‪.‬‬
‫‪ .20‬پروژه گروپی‪ .‬میتایل کلوروفورم (‪ )CH3CCl3‬یک محلل است که به طور گسرتده ای‬
‫استفاده می شد و جزو مواردی است که تا کنون به بازار عرضه شده است‪ .‬غلظت آن در‬
‫امتوسفیر چندین سال توسط یک گروپ چند رشته ای تحت رهربی ران پرین در مؤسسه‬
‫تکنولوجی ماساچوست ارزیابی شد‪ .1‬جدول ‪ 1‬این مقاله اطالعات آنها را ارائه میدهد‪ .‬وظیفه‬
‫شام این است که از این دیتا برای تخمین کثافت تعداد ‪ OH‬در جهان استفاده کنید‪ .‬ما کارهای‬
‫زیر را پیشنهاد میکنیم‪:‬‬
‫الف‪ .‬یک صفحه گسرتده اکسل تنظیم و دیتای جدول ‪ 1‬را وارد کنید‪ .‬سه ستون اول باید‬
‫سال‪ ،‬ماه و روز باشد‪ .‬شام باید فرض کنید که روز مربوط به آخرین روز ماه باشد (‪ 31‬برای‬
‫ماه ژانویه‪ 28 ،‬برای فوریه‪ ،‬و غیره)‪ .‬هنگام ورود غلظتها‪ ،‬شام میتوانید انحراف از معیار هر‬
‫اندازه را نادیده بگیرید‪ .‬اگر دیتا در جدول ‪ 0.0 ، 1‬باشد‪ ،‬سلول را خالی نگه دارید‪ .‬شام پنج‬
‫مجموعه اندازه گیری غلظت خواهید داشت‪.‬‬
‫ب‪ .‬سال‪ ،‬ماه و روزها را با استفاده از عملکرد ‪ DATE‬در اکسل به روزهای جولیان تبدیل‬
‫کنید‪ .‬برای تعیین ‪ 27000 ،t = 0‬روز را از این روزهای جولیان برای ارائه یک ستون از‬

‫‪1‬‬
‫‪. 14R. Prinn, et al., Atmospheric trends in methylchloroform and the global average for the‬‬
‫‪hydroxyl radical. Science, 238,945-950(1987).‬‬
‫‪ / 108‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫روزهای جولیان مربوطه در محدوده ‪ 1700‬تا ‪[ 4200‬یعنی‪( DATE ،‬سال‪ ،‬ماه‪ ،‬روز) ‪-‬‬
‫‪ ]27000‬کم کنید‪.‬‬
‫ج‪ .‬معادالت مربوط به فرم )‪ C = Cmax (l-e-kt‬را به هر یک از پنج مجموعه دیتای‬
‫اختصاصی سایت بسط دهید‪ .‬بهرتین روش برای انجام این کار‪ ،‬استفاده از ویژگی ‪ Solver‬در‬
‫اکسل است‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬معادله فوق را با استفاده از ‪ Solver‬منطبق کنید تا مقادیر ‪Cmax‬‬
‫و ‪ k‬را پیدا کنید‪ .‬پنج مورد از مقادیر نهایی ‪ k‬را جدول بندی کنید و آنها را به زمانهای ماند در‬
‫سالها تبدیل کنید‪ .‬شام چه نتیجه ای میگیرید؟‬
‫د‪ .‬متوسط غلظتهای ساالنه ‪ CH3CCl3‬را به ازای هر سال برای سالهای ‪ 1985-1978‬در‬
‫هر یک از پنج سایت محاسبه کنید‪ .‬شام باید ‪ 37‬متغیر داشته باشید‪.‬‬
‫ذ‪ .‬توجه داشته باشید که معادالت توازن توده ای بصورت زیر هستند‪:‬‬

‫که در آن ‪ C‬غلظت ‪ CH3CCl3‬است‪ ،‬زمان ‪ t‬است‪ ،‬جریان ‪ K2 ،F‬ثابت رسعت مرتبه دوم‬
‫برای تعامل ‪ CH3CCl3‬با ‪ OH‬است‪ ،‬و [‪ ]OH‬غلظت امتوسفیری ‪ OH‬است‪ IUPAC .‬ترجیح‬
‫داده مقدار ‪ k2‬در ‪ 298K‬برابر با ‪ 9.5×15-10 cm3/molecule.s‬باشد‪ .‬فرض کنید که مشتق‬
‫باال میتواند با تفاوتهای محدود جایگزین شود و این معادالت را دوباره مرتب کنید تا به‬
‫عبارتی برای ]‪ k2 [OH‬برسید‪.‬‬
‫ر‪ .‬با استفاده از اوسط ساالنه غلظت ‪[ CH3CCl3‬مترین(د) باال] و متوسط انتشار ‪CH3CCl3‬‬
‫توسط پرین و همکاران برای یک سال داده شده است (نگاه کنید به ستون ‪ 1‬جدول‬
‫خودشان)‪ ،‬پنج مقدار متوسط (یکی برای هر سایت منونه ) از ]‪ k2 [OH‬را محاسبه کنید‪.‬‬
‫توجه داشته باشید که مقادیر انتشاری که در اینجا استفاده میشود نشان دهنده ‪ Fin‬در معادله‬
‫فوق میباشد و باید به واحدهایی در مقیاس هر تریلیون در هر سال (‪ )pptv/yr‬تبدیل شود‪.‬‬
‫کیمیای امتوسفیری‪109 /‬‬
‫ز‪ .‬به خاطر داشته باشید که مقادیر ]‪ ،t=1/k2[OH‬را از قسمت (ر) به مقادیر ماندن تبدیل‬
‫کرده و آنها را برای هر سایت به طور متوسط محاسبه کنید‪ .‬چگونه این مقادیر نسبت به مقادیر‬
‫مربوط به قسمت (ج) باال مقایسه میشوند؟‬
‫س‪ .‬برای تخمین جدیدی از مقدار [‪ ،k2]OH‬مقالههای منتزکا و همکاران‪ 1‬را مشاهده‬
‫کنید‪ .‬مقادیر شام چگونه با مقادیر جدید مقایسه میشوند؟‬
‫ش‪ .‬با استفاده از نتایج حاصل از قسمت (ر) باال و ارزش ترجیحی ‪ ،IUPAC‬مقدار‪k2‬‬
‫متوسط [‪ ]OH‬را محاسبه کنید‪ .‬در این مورد‪ ،‬دیتا از متام سایتها و متام سالها باید بصورت‬
‫یک اوسط برای ارائه یک اوسط عمومی [‪ ]OH‬گنجانده شوند‪ .‬شام چه نتیجه ای میگیرید؟‬

‫‪1‬‬
‫‪. 15S. A. Montzka, et al., Small interannual variability of global atmospheric hydroxyl.‬‬
‫‪Science, 331, 67-69 (2011).‬‬
‫فصل چهارم‬

‫تغییر اقلیم‬
‫آب و هوای زمین سیستم ظریفی است که تحت تاثیر امتوسفیر‪ ،‬اقیانوسها‪ ،‬زمین‪ ،‬سطوح‬
‫یخ زده‪ ،‬موجودات زنده‪ ،‬مدار سیاره ای‪ ،‬و تابش خورشید قرار دارد‪ .‬از زمان آغاز انقالب‬
‫صنعتی (حدود سال ‪ )1750‬انسانها از طریق فعالیتهایی‪ ،‬که با عواقب بالقوه وخیم‪ ،‬محیط‬
‫زیست را آلوده میکند‪ ،‬همواره مخل نظم آب و هوا بوده اند‪ .‬با توجه به پیچیدگی این موضوع‪،‬‬
‫ما تنها در اینجا مخترصی از کیمیایی که تغییرات اقلیمی انسانی را بار می آورد‪ ،‬ارائه میکنیم‪.‬‬
‫برای اطالعات بیشرت‪ ،‬راپورهای گروپهای بین دولتی تغییرات آب و هوایی را مشاهده کنید‬
‫(‪ IPCC .31)IPCC‬به طور منظم مجموعه ای جامع از درک فعلی ما در باب تغییرات آب و‬
‫هوایی‪ ،‬تاثیرات آن‪ ،‬راه حلهای بالقوه و اسرتاتیژیهای کاهش را جمع آوری میکند‪ .‬اهمیت‬
‫تحقیق ‪ IPCC‬با دریافت جایزه صلح نوبل در سال ‪ 2007‬مشخص شد‪.‬‬
‫‪ .1.4‬چشم انداز تاریخی‬
‫در اوایل سال ‪ ،1896‬سانتانه آرهینیوس ترصیح کرد که گازهایی مانند کاربن دای اکساید که‬
‫توسط فعالیتهای صنعتی منترش میشوند ممکن است روزی باعث گرمای زمین شوند‪ .‬این نظر‬
‫برای سالها از بین رفته بود تا زمانی که نتایج علمی ارتباط بین گرمایش جهانی و کاربن دای‬
‫اکساید در هوا ارائه شد‪ .‬اولین پیرشفتهای حاصل از اندازه گیری غلظت کاربن دای اکساید‬

‫‪. S. Solomon, et al. (Eds.), Climate Change 2007: The Physical Science Basis. Cambridge‬‬
‫‪31‬‬

‫‪University Press, Cambridge, UK, and New York.‬‬


‫‪ / 112‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫امتوسفیری در مونا لوآیهاوایی بود که در سال ‪ 1957‬آغاز شد و تا امروز ادامه دارد (گراف ‪-4‬‬
‫‪ .32)1‬نوسانات فصلی مشاهده شده در میزان کاربن دای اکساید به علت فعالیتهای صنعتی‬
‫وفابریکه ای است‪ :‬کاربن دای اکساید حاصل از فعالیتهای انسانی که تا دوره رشد آن در اوایل‬
‫تابستان افزایش مییابد‪ ،‬در آن مقطع گیاهان جذب کاربن دای اکساید را انجام میدهند؛‬
‫غلظت ها کاهش می یابند تا زمانی که رکود در طول پاییز فرا رسد‪ .‬هشدار دهنده ترین موضوع‬
‫افزایش رسیع سطح متوسط کاربن دای اکساید از‪ 313 ppm‬در سال ‪ 1957‬تا سطح کنونی ‪ppm‬‬
‫‪ 393‬است‪ .‬در طول این زمان‪ ،‬درجه حرارت متوسط جهانی نیز ‪ 0.5‬درجه سانتیگرید افزایش‬
‫یافته است‪.‬‬
‫استفاده از هسته های یخ‪ ،‬تغییرات اقلیمی انسانی را در چشم اندازی از مقیاس زمین شناسی‬
‫قرار داده است‪ .‬در سال ‪ ،1980‬تجزیه و تحلیل یک هسته یخ که در ایستگاه تحقیقاتی وستوک‬
‫در قطب جنوب جمع آوری شد‪ ،‬سابقه ای از درجه حرارت و کاربن دای اکساید مربوط به‬
‫حدود ‪ 420000‬سال قبل را مشخص منود‪ .‬هستههای یخ جدید این سابقه را به ‪ 650000‬سال می‬
‫رسانند‪ .‬در متام موارد‪ ،‬کاربن دای اکساید و درجه حرارت در متام دورههای ثبت شده عرص یخ‬
‫دارای تنوع هستند‪ .‬قابل توجه تر از همه این که هستههای یخ نشان میدهند که سطوح‬
‫امتوسفیری کاربن دای اکساید در این دوره بین ‪ 180‬و ‪ 300 ppm‬بوده و هرگز به سطوحی که ما‬
‫در حال حارض تجربه میکنیم‪ ،‬نزدیک نشده است‪ .‬مدلهای کنونی که شامل همه مواردی است‬
‫که ما در مورد آب و هوای زمین میدانیم نشان میدهند که انتشار پایدار گازهای گلخانهیی باعث‬
‫ایجاد گرمایش جهانی ‪ 0.2‬درجه سانتیگرید در هر دهه میشود‪ .‬در بخشهای بعدی‪ ،‬بررسی‬
‫خواهیم کرد که حضور گازهای کمیاب‪ ،‬آئروسلها‪ 33‬و ابرها چگونه بر درجه حرارت سطح زمین‬
‫و آب و هوا تاثیر می گذارد‪.‬‬

‫‪32‬بعد از )‪ ،D.Keeling (1928-2005‬کیمیا دان امریکایی ‪ ،‬این گراف‪ ،‬گراف کیلینگ نامیده می شود‪.‬‬
‫‪ .33‬ئروسل قطرات مایع یا ذرات پراکنده در هوا میباشد که از هر دو منبع طبیعی و انسانی حاصل می گردد‬
‫تغییر اقلیم ‪113 /‬‬

‫گراف ‪ -1 -4‬غلظت کاربن دای اکساید در فضا که در مونا لوآیهاوایی به مدت بیش از ‪ 50‬سال اندازه گیری شده است‪.‬‬
‫تصویر پیوست تغییرات فصلی در طول سال ‪ 2010‬را نشان میدهد‪.‬‬
‫‪ .2.4‬تابش جسم سیاه و درجه حرارت زمین‬
‫برای درک چگونگی کارکرد آب و هوا‪ ،‬ابتدا باید انتشار نور از یک شی (مانند خورشید یا‬
‫زمین) را به عنوان تابع از درجه حرارت آن شیء درک کنیم‪ .‬طیف نور (به یاد داشته باشید که‬
‫طیف شدت نور به عنوان تابع از طول موج یا فریکونسی است) یک شی که هیچ نوری از خود‬
‫ایجاد منیکند "طیف سیاه" نامیده میشود‪ .‬معادله این طیف (برای درجه حرارت معین) مدتها‬
‫پیش توسط ماکس پالنک بدست آمد و جای تعجب نیست که آن را قانون "پالنک" می نامند‪:‬‬

‫که )‪ = E(ʎ‬انرژی در طول موج ‪( ʎ‬در واحد ‪ W/m3‬؛ به یاد داشته باشید که وات یک ژول‬
‫فی ثانیه است)‪ =h ،‬ثابت پالنک (‪،) 6.63×10-34 J.s/molecule‬‬
‫‪ =c‬رسعت نور (‪ = ʎ ،)3×108 m/s‬طول موج نور (‪ =K ،)m‬ثابت بولتزمن ( ‪1.38×10-23‬‬
‫و ‪ = T‬درجه حرارت (‪.)K‬‬ ‫‪،34)J/K‬‬

‫‪34‬‬
‫فیزیکدان استرالیایی‪. Ludwig Boltzmann (1844-1906).‬‬
‫‪ / 114‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫دو ویژگی در این معادله وجود دارد که خوب است بدانیم‪ .‬اولی طول موج اعظمی برای یک‬
‫درجه حرارت معین است‪:‬‬

‫که در آن طول موج بر حسب مایکرومرت(‪ )μm‬است‪ .‬این معادله قانون وین‪ 35‬نامیده میشود‪.‬‬
‫خواننده باسواد میتواند این نتیجه را از قانون پالنک برای خود بدست آورد‪.‬‬
‫ویژگی دوم قانون پالنک که خوب است بدانیم کل انرژی منترش شده توسط جسم سیاه در‬
‫د رجه حرارت خاص است‪ .‬این مسئله انتگرال این معادله با توجه به طول موج از صفر به ‪ɷ‬‬
‫است‪ .‬در نتیجه‬

‫که ‪ Etotal‬بر حسب ‪ W/m2‬و ‪ ơ=5.67×10-8 W/m2 deg4‬است‪ .‬دومی ثابت استفان‬
‫‪36‬‬
‫بولتزمن است‪ .‬فقط برای رسگرمی‪ ،‬لطفا برای خودتان ثابت کنید که ثابت استفان بولتزمن (‪)ơ‬‬
‫در اینجا به درستی محاسبه شده است‪.‬‬
‫طول موجهای اعظمی و کل انرژیهای منترش شده توسط خورشید و زمین چه مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬اجازه دهید فرض کنیم که خورشید درجه حرارت (‪ )T‬سطح به اندازه‬
‫‪ 6000k‬دارد‪ .‬بنابراین‪،‬‬

‫که در قسمت طیف مرئی است‪.‬‬

‫‪35‬‬
‫فیزیکدان جرمنی‪. Wilhelm Wien (1864-1928).‬‬
‫‪36‬‬
‫فیزیکدان استرالیایی‪. Joseph Stefan (1835-1893).‬‬
‫تغییر اقلیم ‪115 /‬‬
‫اکنون اجازه دهید فرض کنیم که درجه حرارت سطح زمین ‪ 288 K‬است‪ .‬بنابراین‪،‬‬

‫که در قسمت ماتحت رسخ طیف است‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که زمین حدود ‪ 200000‬مرتبه کمرت از خورشید انرژی منترش میکند‬
‫(خوب است) و زمین بیشرت به صورت ماتحت رسخ (که عمدتا گرما است) انرژی منترش میکند‪.‬‬
‫اکنون میتوانیم از این نظر برای محاسبه درجه حرارت زمین استفاده کنیم‪ .‬ما میتوانیم این‬
‫کار را با متعادل کردن انرژی که به زمین می آید در برابر انرژی که از زمین می رود انجام دهیم‪.‬‬
‫انرژی وارد شده به علت تابش خورشید در فاصله مدار زمین است‪ .‬این انرژی توسط ثابت‬
‫خورشیدی که معموال ‪ n‬نامیده میشود ارائه میشود و ‪ 13.72W/m2‬است‪.‬‬
‫ممکن است این امر کمی محتاطانه به نظر برسد‪ ،‬با توجه به محاسبه قبلی ما از کل انرژی‬
‫منترش شده از جسم سیاه در ‪ .6000 K‬به یاد داشته باشید که این مقدار‬
‫برای خورشید در سطح آن بود‪ ،‬اما زمین‪ 1.5 * 108‬کیلومرت دور‬
‫از مرکز خورشید قرار دارد‪ .‬از این رو‪ ،‬ما باید این شدت را با قانون مربع معکوس کاهش دهیم‪:‬‬

‫که ‪ I‬شدت و ‪ d‬فاصله است‪ .‬شعاع خورشید ‪ 6.48 * 105‬کیلومرت است؛ از این رو‪ ،‬رقت نور‬
‫عامل موثر است به این ترتیب‪:‬‬

‫بنابراین‪،‬‬
‫‪ / 116‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫این انرژی بر روی سطح زمین توزیع شده است‪ ،‬که تقریبا یک کره است‪ ،‬اما اگر در خورشید‬
‫باشید و به زمین نگاه کنید (با استفاده از یک تلسکوپ به خوبی خنک شده)‪ ،‬هرچه ببینید شبیه‬
‫به دیسک و صفحه است‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬انرژی که به مدار زمین وارد میشود باید به نسبت‬
‫مساحت یک کره (‪ )4Πr2‬به مساحت یک دیسک (‪ )r2Π‬که دقیقا به قوه ‪ 4‬است‪ ،‬کاهش یابد‪.‬‬
‫این امر به دلیل گسرتش انرژی در رسارس سطح زمین است‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬بعضی از انرژیهای‬
‫ورودی به سطح زمین منی رسند‪ ،‬بلکه به عنوان مثال‪ ،‬توسط ابرها منعکس میشوند‪ .‬کرس‬
‫منعکس شده آلبدو نام دارد‪ ،‬که معموال با عالمت اختصاری ‪ a‬نشان داده میشود‪ .‬به طور‬
‫متوسط‪ ،‬آلبدوی زمین ‪ ٪30‬است؛ یعنی ‪ ٪30‬نوری که به زمین میرسد به فضا بازتاب میشود‪.‬‬
‫بدین ترتیب فضانوردان قادر بودند زمین را از ماه ببینند‪.‬‬
‫طرف خروجی تعادل کتله فقط انرژی زمین به عنوان جسم سیاه است و با ‪ ơT4‬نشان‬
‫داده میشود‪ .‬بنابراین‪ ،‬تعادل انرژی زمین توسط معادله زیر بدست می آید‪:‬‬

‫‪ ،‬لطفا درجه حرارت زمین را محاسبه کنید‪.‬‬ ‫با توجه به مقادیر‬


‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬میتوانیم مقادیر شناخته شده این سه ثابت را در این معادله جایگزین‬
‫کنیم و ‪ T‬را بدست آوریم‪ .‬اگر منیتوانید جذر چهارم بگیرید‪ ،‬پس فقط دو بار جذر مربع‬
‫بگیرید‪:‬‬

‫بنابراین‪ ،‬درجه حرارت امتوسفیر زمین باید ‪ 255 K‬یا ‪ -18°C‬باشد‪ .‬با توجه به اینکه مقدار‬
‫‪ 288‬یا ‪ +15°C‬است‪ ،‬محاسبه ما ‪33°C‬و خیلی کم است‪ ،‬که بسیار زیاد است‪.37‬‬ ‫صحیح ‪K‬‬
‫مشکل چیست؟ البته پاسخ اثر گازهای گلخانهیی است‪ .‬به آن معنی که امتوسفیر زمین مقداری از‬
‫گرمای امتوسفیر را حبس میکند‪.‬‬
‫تغییر اقلیم ‪117 /‬‬
‫‪ .3.4‬جذب تشعشع ماتحت رسخ‬
‫برای درک اینکه چگونه امتوسفیر میتواند حرارت را تسخیر کند‪ ،‬ابتدا باید درک کنیم که‬
‫چگونه تابش ماتحت رسخ (‪ )IR‬از خورشید با مالیکولهای گاز در امتوسفیر زمین ارتباط برقرار‬
‫میکند‪ .‬اگر چه طول موج نور ‪ IR‬بر حسب مایکرون است‪ ،‬هنگام بحث در مورد جذب‬
‫مالیکولی نور ‪ IR‬معموال از واحدهایی به نام عدد موج (‪ )wavenumbers‬استفاده میکند که‬
‫سمبول آن ‪ v‬است و دارای واحدهای ‪ cm-1‬است (به شکل معکوس سانتیمرتبیان میشود)‪.‬‬
‫رابطه بین عدد موج (‪( )wavenumbers‬بر حسب ‪ )cm-1‬و طول موج (بر حسب مایکرون) به‬
‫این ترتیب است‪:‬‬

‫در این مورد‪ ،‬استفاده از عدد موج ترجیح داده میشود‪ .‬زیرا که به طور مستقیم با انرژی نور‬
‫متناسباند‪.‬‬
‫‪-1‬‬
‫هنگام بحث در مورد آب و هوای زمین فقط باید منطقه عدد موج را بین ‪ 500‬و ‪ 1500 cm‬در‬
‫نظر بگیریم‪ ،‬گرچه برخی از مالیکولها میتوانند نور ماتحت رسخ را تا ‪ 4000 cm -1‬جذب کنند‪.‬‬
‫در فصل ‪ 3‬متوجه شدیم که انرژی تابش ‪ IR‬برای ایجاد لرزش در مالیکولهایی که آن را‬
‫جذب میکنند کافی است‪ .‬رابطه های قوی در یک مالیکول برای ارتعاش نیاز به انرژی تابشی ‪IR‬‬
‫باالتری در مقایسه با رابطههای ضعیف تر دارند‪ .‬هامنطور که معلوم است‪ ،‬مالیکولها تنها زمانی‬
‫قادر به جذب تابش ‪ IR‬هستند که نور بتواند تغییری در دو قطب لحظه ای مالیکول ایجاد کند‪ .‬دو‬
‫قطب لحظه ای جدایی چارجهای مثبت (به علت پروتونها) و چارجهای منفی (به علت‬
‫الکرتونها) در یک مالیکول واحد است‪ .‬بنابراین‪ ،‬نگاه دقیق به ساختار یک مالیکول به‬
‫ما میگوید که آیا مالیکول میتواند نور ‪ IR‬را جذب کند یا نه‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬ساختار کاربن دای‬
‫اکساید و نایرتوجن مالیکولی را در شکل ‪ 1-4‬در نظر بگیرید‪.‬‬

‫‪ 37 .‬یا به گفته ‪ : carl Sagan‬این خیلی زیاد است‪ -‬حتی برای یک کیمیادان‪.‬‬
‫‪ / 118‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫کاربن دای اکساید یک مالیکول خطی با دو اتم اکسیجن است که توسط یک اتم کاربن جدا‬
‫شده است‪ .‬سه راه وجود دارد که کاربن دای اکساید بتواند ارتعاش یابد‪ :‬از طریق حرکت متناظر‪،‬‬
‫نامتناظر‪ ،‬و خم شدن‪ .‬با این حال‪ ،‬تنها ارتعاش نامتناظر و خمشی باعث تغییر در دایپول میشوند‬
‫و در نتیجه جذب اشعه ‪ IR‬صورت میگیرد‪ .‬دای پل به این دلیل به وجود می آید که اتومهای‬
‫کاربن چارج قدری مثبت دارند و اتومهای اکسیچن چارج قسمی منفی نسبت به یکدیگر دارند‪.‬‬
‫ارتعاش نامتناظر و خمشی موجب عدم تعادل چارج (دو قطبی) در مالیکول میشود که‬
‫اجازه میدهد کاربن دای اکساید با تابش الکرتومقناطیسی در منطقه ماتحت رسخ ارتباط برقرار‬
‫کند‪ .‬در مقابل‪ ،‬نایرتوجن به علت کشش رابطه سه گانه نایرتوجن‪-‬نایرتوجن تنها یک لرزش‬
‫ممکن دارد‪ .‬این حرکت بین دو اتم یکسان منجر به جدایی چارج منیشود و مانع از جذب ‪N2‬‬
‫در ناحیه ماتحت رسخ میشود‪.‬‬

‫شکل ‪ 1 -4‬ارتعاشات مالیکولی که در کاربن دای اکساید و نایرتوجن رخ میدهد‪ .‬چارجهای قسمی مثبت و قسمی منفی به‬
‫ترتیب با ‪ ð+‬و ‪ -ð‬نشان داده میشوند‪.‬‬
‫هنگامی که یک مالیکول تابش ‪ IR‬را جذب کرده و مرتعش میشود‪ ،‬می گوییم " تحریک‬
‫ارتعاشی " دارد‪ .‬در این حالت‪ ،‬مالیکول رسیعرت حرکت میکند و ممکن است با سایر گازها با‬
‫رسعت بیشرتی برخورد کند‪ .‬یک راه که مالیکول تحریک شده ارتعاشی این انرژی اضافی را از‬
‫دست بدهد (یا ایسرتاحت کند)‪ ،‬انتقال آن به یک همسایه مجاور در طول برخورد است‪ ،‬در‬
‫تغییر اقلیم ‪119 /‬‬
‫پروسسی که آن را به عنوان گرما می شناسیم‪ .‬راه دیگر از دست دادن انرژی به وسیله انتشار نور‬
‫‪ IR‬است که میتواند توسط یک مالیکول همسایه جذب شود‪ .‬اینگونه است که تابش ‪ IR‬در فضا‬
‫گرفتار میشود و اساس اثر گازهای گلخانهیی را تشکیل میدهد‪ .‬مهمرتین گازهای گلخانهیی (به‬
‫عنوان مثال ‪ O3 ،CH4 ،CO2 ،H2O‬و ‪ )N2O‬معموال دارای بیش از دو اتم هستند و در غلظتهای‬
‫به اندازه کافی باال حضور دارند تا مقدار قابل توجهی از نور ‪ IR‬منترش شده از زمین را جذب‬
‫کنند‪.‬‬
‫‪ .4.4‬اثر گلخانهیی‬
‫زمین نسبتا گرم و قابل سکونت است زیرا فضای آن به عنوان یک پوشش برای محبوس کردن‬
‫تابش ماتحت رسخ عمل میکند‪ .‬هامنگونه که در باال مشاهده کردیم‪ ،‬بدون این پوشش‪ ،‬بیشرت‬
‫تابش خورشید به فضا بازتاب می شد و زمین بسیار رسد می ماند‪ .‬در عوض‪ ،‬نور ورودی از‬
‫خورشید دارای طول موج در دامنه مرئی است؛ سطح زمین را گرم میکند؛ و نور در ماتحت رسخ‬
‫منترش میشود‪ .‬گازهای گلخانهیی در فضا برای دامنه مرئی شفاف اند اما برای اشعه ماتحت رسخ‬
‫شفاف نیستند‪ .‬ماتحت رسخ (گرما) توسط امتوسفیر جذب میشود و پس از آن دوباره به زمین‬
‫بازتاب میشود‪ .‬بنابراین‪ ،‬سطح زمین انرژی را هم از خورشید و هم از امتوسفیر دریافت میکند‪.‬‬
‫اگر چه بخار آب عمدتا مسئول اثرات طبیعی گلخانهیی است‪ ،‬کاربن دای اکساید معموال به عنوان‬
‫مقرص اصلی گرمایش جهانی محسوب میشود‪ ،‬زیرا غلظت آن در نتیجه فعالیت انسانی رو به‬
‫افزایش است‪.‬‬
‫بر اساس این بحث‪ ،‬معادله صحیح برای توازن مجموعی انرژی زمین باید به صورت زیر‬
‫باشد‪:‬‬

‫که ‪ ΔE‬برای اثر گلخانهیی حساب میشود‪ .‬این را به یاد داشته باشید!‬
‫با استفاده از معادله فوق‪ ،‬لطفا میزان ‪ ΔE‬را نسبت به دو اصطالح دیگر برای درجه حرارت‬
‫امتوسفیری ‪ 288 K‬محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪ / 120‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫اسرتاتیژی حل مسئله‪ :‬با توجه به اینکه همه این اعداد را میدانیم میتوانیم به صورت ذهنی‬
‫محاسبه کنیم‪ .‬این سه اصطالح عبارتند از‬

‫واضح است که اصطالح گلخانهیی کوچک نیست‪ -‬در حقیقت‪ ،‬حدود ‪ ٪40‬از واژه جسم‬
‫سیاه است (‪ .)T4ơ‬البته‪ ،‬مقدار دقیق ‪ ΔE‬نظر به غلظت گازهایی در امتوسفیر که تابش ماتحت‬
‫رسخ را جذب میکنند تغییر خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ .5.4‬تعادل تابشی زمین‬
‫از معادله باال می بینیم که سه عامل وجود دارند که درجه حرارت زمین را کنترول‬
‫میکنند‪ :‬غلظت گازهای گلخانهیی‪ ،‬آلبدوی زمین‪ ،‬و ثابت منظومه شمسی‪ .‬بیایید به نوبت به هر‬
‫کدام نگاه کنیم‪.‬‬

‫‪ .1.5.4‬گازهای گلخانهیی‬
‫کاربن دای اکساید (‪ :)CO2‬نتیجه احرتاق کامل سوختهای فوسیلی است که در رستارس‬
‫جهان اتفاق می افتد‪ .‬هامنطور که در شکل ‪ 1-4‬نشان داده شده است‪ ،‬غلظت آن در حال حارض‬
‫در حدود ‪ ٪0.4‬در سال افزایش مییابد‪.‬‬
‫میتان (‪ :)CH4‬نیز به لحاظ غلظت به میزان ساالنه حدود ‪ ٪0.6‬افزایش مییابد‪ .‬این گاز از‬
‫استخراج و سوزاندن سوخت فوسیلی‪ ،‬دفع زباله‪ ،‬احرتاق بایومس‪ ،‬کشت برنج‪ ،‬مالداری‪ ،‬دفن‬
‫زباله‪ ،‬و موریانه بدست می آید‪ .‬توجه داشته باشید که برخی از این منابع مربوط به شیوههای‬
‫زراعت است که از فشارهای جمعیتی افزایش مییابد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬تعدادی از میکروبهای‬
‫میتانوژنیک وجود دارند که مواد عضوی را در خاک به ‪ CH4‬در تاالب تبدیل میکنند‪ .‬همراه با‬
‫گرم شدن قطب شامل‪ ،‬الیه منجمد زمین در حال ذوب شدن است و انتشار خاک ‪ CH4‬از‬
‫تغییر اقلیم ‪121 /‬‬
‫تاالبهای شاملی نیز به میزان قابل مالحظه ای افزایش یافته است‪ ،‬که این امر گرمایش جهانی را‬
‫افزایش میدهد‪ .‬این یک منونه از فیدبک مثبت است‪.‬‬
‫اوزون‪ :‬گاز مشابهی که مسئول اثرات مرض صحتی مرتبط با آلودگی فوتوکیمیاوی هواست‬
‫یک گاز گلخانهیی قوی و سومین عامل در گرمایش جهانی است‪ .‬افزایش درجه حرارت و‬
‫فراوانی الیههای معکوس امتوسفیری به دلیل تغییرات آب و هوای منجر به افزایش غلظت اوزون‬
‫در حوادث بخارآلود فوتوکیمیاوی در مناطق شهری خواهد شد‪ .‬با این حال‪ ،‬در ایسرتاتوسفیر‪،‬‬
‫تخریب اوزون موجب رسد شدن ایسرتاتوسفیر نسبت به زمانهای پیش از وجود صنعت به ویژه‬
‫در رسارس قطب جنوب میشود‪.‬‬
‫نایرتوجن اکساید‪ :‬سطوح ‪ N2O‬اکنون ‪ 15‬تا ‪ 20‬فیصد بیشرت از دوره پیش از صنعت است‬
‫که از حدود ‪ 270 ppb‬پیش از سال ‪ 1750‬به ‪ 319 ppb‬در سال ‪ 2005‬افزایش یافته است‪.‬‬
‫افزایش غلظتهای ‪ N2O‬به میزان ‪ 0.3‬فی صد در سال ادامه دارد‪ .‬نایرتوجن اکساید به طور‬
‫طبیعی در طول فعالیتهای میکروبی در خاک و اقیانوس تولید میشود و بخشی از سایکل‬
‫نایرتوجن است‪ .‬با این حال‪ ،‬اختالالت انسان در سایکل نایرتوجن به علت زراعت و استفاده از‬
‫کود‪ ،‬عمدتا مسئول افزایش سطح ‪ N2O‬در سطح جهانی است‪ .‬جالب توجه است‪ ،‬هامنطور که‬
‫در فصل ‪ 3‬دیدیم‪ N2O ،‬یک مرکب برای تخریب اوزون نیز هست؛ زیرا منبع ‪ NO‬و ‪ NO2‬در‬
‫ایسرتاتوسفیر است‪ .‬خیلی عجیب است که تحت پروتوکول مونرتیال کنرتول منیشود‪.‬‬
‫کلوروفلوروکاربنها‪ :‬هامن ‪ CFC‬های بدنام حفره ازن‪ ،‬گازهای گلخانهیی قوی هستند‪.‬‬
‫متاسفانه‪ ،‬جایگزینهای آنها جهت داشنت "اوزون امن" یعنیهایدروفلوروکاربنها نیز گازهای‬
‫گلخانهیی هستند‪ .‬این گازها جذب کننده بسیار قوی اشعه ماتحت رسخ می باشند‪ ،‬بنابراین حتی‬
‫مقادیر کمی از این گازها میتواند تعادل تابش زمین را تحریک کند‪ .‬در واقع‪ ،‬تقریبا هر چیزی با‬
‫یک رابطه با فلورین احتامال یک گاز گلخانهیی است‪ .‬منابع اصلی این گازها عبارتند از نشت از‬
‫یخچال و فریزر و سیستم تهویه مطبوع‪ .‬مشکل اینجاست که بیشرت کشورهای جهان از این وسایل‬
‫استفاده میکنند‪ ،‬بنابراین تولید و انتشارهایدروفلوروکاربنهای امتوسفیری در حال افزایش است‪.‬‬
‫‪ / 122‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫بخار آب (‪ :)H2O‬مهمرتین گاز گلخانهیی است زیرا فراوان است و یک قسمت بزرگ از‬
‫طیف ماتحت رسخ را جذب میکند‪ .‬فعالیتهای برش به طور مستقیم بخار آب را به امتوسفیر‬
‫انتشار نمیدهد‪ ،‬مگر اینکه سهم قسمی آب از احرتاقهایدروکاربنها و یا اکسیدیشن‬
‫امتوسفیری ‪ CH4‬در نظر گرفته شود‪ .‬با این حال‪ ،‬گرمایش جهانی ناشی از انتشار کاربن دای‬
‫اکساید و دیگر گازهای گلخانهیی آنرتوپوجنیک سبب میشود که آب بیشرتی از اقیانوسها‬
‫تبخیر شود و موجب افزایش بخار آب امتوسفیری میشود‪ .‬چرخه گرم شدن و تبخیر‬
‫ادامه مییابد و نتیجه آن‪ ،‬افزایش بخار آب است‪ .‬طبق راپور ارزیابی چهارم ‪" ،IPCC‬این افزایش‬
‫بخار آب میتواند به اندازه کافی قوی باشد تا تقریبا افزایش اثر گلخانهیی به علت اضافه شدن‬
‫تنها کاربن دای اکساید را دو برابر کند‪".‬‬
‫راه دیگری که آب توسط آن به گرمایش جهانی منجر میشود از طریق انتشار گرمای پنهان‬
‫است‪ .‬انرژي که گرماي پنهان ناميده مي شود بايد در اقیانوسها قرار گريد تا آب را تبخري کند و‬
‫اين انرژي هنگامي بوجود مي آيد که بخار آب براي ايجاد قطرات آيب که ابرها را تشکيل مي‬
‫دهند میعان می گردد‪ .‬گرمای پنهان‪ ،‬گردش امتوسفیری را کنرتول میکند و میتواند باعث‬
‫طوفانهای شدیدتر شود‪ .‬به طور خالصه‪ ،‬با افزایش غلظت متامی این گازها‪ ،‬مقدار ‪ ΔE‬افزایش‬
‫یافته و درجه حرات امتوسفیری افزایش مییابد‪.‬‬
‫‪ .2.5.4‬آلبدو‬
‫متوسط آلبدو زمین ‪ ٪30‬است‪ ،‬اما میتواند به طور گسرتده ای متفاوت باشد‪ .‬به عنوان مثال‪،‬‬
‫آلبدوی برف حدود ‪ ٪80‬است و آلبدوی جنگل حدود ‪ ٪15‬است‪ .‬بنابراین‪ ،‬وقتی زمین‬
‫گرم میشود‪ ،‬یخ و برف ذوب میشوند و آلبدو کاهش مییابد‪ .‬این امر باعث میشود که درجه‬
‫حرارت امتوسفیری حتی رسیعرت زیاد شود‪ .‬این منونه دیگری از فیدبک مثبت است‪ .‬یعنی میزان‬
‫گرم شدن امتوسفیر زمین احتامال در طول زمان افزایش مییابد‪ .‬نور خورشید همچنین میتواند از‬
‫برخی سطوح امتوسفیری مانند ابرها و آئروسلها پراکنده شود؛ بعدا بیشرت در این باره خواهیم‬
‫گفت‪ .‬خط پایین یعنی آئروسلها‪ ،‬ابرها‪ ،‬و پوشش یخی کمرت آلبدو را کاهش میدهد‪.‬‬
‫تغییر اقلیم ‪123 /‬‬
‫‪ .3.5.4‬ثابت خورشیدی‬
‫این مقدار‪ ،‬زیاد (کمرت از ‪ )٪2 ±‬تغییر منیکند و برای توضیح روند گرمایش در درجه‬
‫حرارت جهانی در سالهای اخیر کافی نیست‪ .‬بیشرت این تغییر به دلیل لکههای خورشیدی است‬
‫که در یک سایکل ‪ 11‬ساله تغییر میکنند‪ .‬به طورعمومی‪ ،‬این عامل توسط سیاست گذاران‬
‫نادیده گرفته میشود‪ ،‬تا حدی به این دلیل که منیتوانیم در مورد آن کاری انجام دهیم‪.‬‬
‫‪ 4.5.4‬اثرات ترکیبی‬
‫اکنون که برخی از محرکهای مهم آب و هوای را خالصه کردهایم‪ ،‬مفید است که نشان‬
‫دهیم چگونه اثرات ترکیبی آنها بر تعادل تابشی زمین تأثیر می گذارد‪ .‬شکل ‪ 2-4‬میزان تابش‬
‫خورشیدی ورودی که توسط سطح زمین جذب و منعکس میشود و میزانی که در امتوسفیر به‬
‫علت اثر گلخانهیی به دام افتاده یا به فضا منتقل میشود را اندازه گیری میکند‪ .38‬توجه کنید که‬
‫فالکس تابش ورودی از باالی امتوسفیر به هامن مقداری است که از امتوسفیر خارج میشود‪.‬‬
‫عالوه بر این‪ ،‬مقدار انرژی جذب شده توسط سطح زمین هامن مقداری است که توسط سطح به‬
‫شکل تابش سطحی ماتحت رسخ و از تبخیر (از دست دادن آب گیاهان و سطح زمین) و منابع‬
‫حرارتی (ستونهای افزایش هوا) منترش میشود‪.‬‬

‫‪. J. T. Kiehl and K. E. Trenberth, Earth's annual global mean energy budget. Bulletin of the‬‬
‫‪38‬‬

‫‪American Meteorological Society,78, 197-208 (1997).‬‬


‫‪ / 124‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫شکل ‪ -2 -4‬اوسط تعادل انرژی جهانی ساالنه زمین‪ .‬مقادیر بر حسب ‪ W m-2 = J s-1 m-2‬هستند‪.‬‬
‫‪ .6.4‬آئروسولها و ابرها‬
‫آلبدوی زمین نیز تحت تاثیر آئروسولها و ابرهای امتوسفیر قرار دارد‪ .‬آئروسلها ممکن‬
‫است به شکل بادهای گرد و غبار معدنی ‪ ،‬مواد کاربنی تولید شده در هنگام آتش سوزی یا‬
‫احرتاق ناقص‪ ،‬منک دریا از اسپریهای اقیانوسی یا غبار باشد‪ .‬آئروسولها همچنین میتوانند از‬
‫تعامالت کیمیاوی بین گازها تشکیل شوند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬حبابی که در مکانهایی مانند کوههای‬
‫دودی وجود دارد به علت وجود آئروسلهایی است که وقتی مواد کیمیاوی عضوی مفر منترش‬
‫شده از درختان به محصوالت غیرمفر اکساید میشوند‪ ،‬شکل میگیرند‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫آئروسلهای تشکیل شده از سلفوریک اسید (‪ )H2SO4‬و سلفیت (‪ )SO42-‬از اکسیدیشن سلفر‬
‫دای اکساید (‪ )SO2‬در امتوسفیر تشکیل میشوند‪ ،‬که ‪ SO2‬بیشرت از احرتاق سوختهایی مانند‬
‫ذغال سنگ و تیل منترش میشود ( رجوع شود به فصل ‪.)5‬‬
‫یک منبع طبیعی بزرگ و حتی پراکنده ذرات به صورت جهانی‪ ،‬فورانهای آتشفشانی است‪.‬‬
‫به عنوان مثال‪ ،‬در سال ‪ ،1815‬کوه تامبورا فوران یافت و منجر به قرار دادن حدود ‪ 2×1011‬تن‬
‫غبار سنگ در فضا شد‪ .‬این امر در سال بعد موجب کاهش درجه حرارت جهانی‪ 0.4‬تا ‪0.7 K‬‬
‫شد‪ .‬در واقع‪ ،‬بسیاری از آئروسلها تابش خورشید را به فضا باز می گردانند (به عنوان مثال‪،‬‬
‫تغییر اقلیم ‪125 /‬‬
‫افزایش البدو)‪ .39‬با توجه به اینکه هم کاربن دای اکساید و هم ذرات توسط سیستمهای احرتاق‬
‫آزاد میشوند‪ ،‬ممکن است برخی از افزایشهای درجه حرارت به علت افزایش غلظت کاربن‬
‫دای اکساید با افزایش غلظت ذرات جربان شود‪ .‬این امر باعث شده است که برخی افراد متذکر‬
‫شوند که اثرات تغییرات آب و هوایی را میتوان با تزریق مقدار زیادی سلفیت در فضا کاهش‬
‫داد‪.‬‬
‫دو راه وجود دارد که آئروسولها بر آب و هوا و تغییرات آب و هوا تاثیر می گذارند‪ .‬اینها‬
‫به عنوان اثرات مستقیم و غیر مستقیم شناخته میشوند‪ .‬اثرات مستقیم به توانایی آئروسلها‬
‫اشاره میکنند که به طور مستقیم نور خورشید را به فضا پراکنده میکنند و عمدتأ باعث خنک‬
‫شدن فضا میشوند‪ .‬اثرات غیر مستقیم بر نفوذ آئروسلها در شکل گیری ابر اشاره دارد‪ .‬ابرها‬
‫یکی از مهمرتین بازتابندههای نور خورشید هستند که آلبدویی بین ‪ 40‬تا ‪ 90‬فیصد دارند‪.‬‬
‫آئروسلها پیرشوندههای ابرها هستند زیرا سطوحی را به وجود می آورند که بخار آب روی آنها‬
‫میعان میشود و قطرات ابر یا بلورهای یخ را تشکیل میدهد‪ ،‬که هر دوی آنها تابش ورودی را‬
‫پراکنده میکنند‪.‬‬
‫به نظر می رسد که فراوانی ذرات آئروسل در مناطق آلوده تر زمین بیش از اقیانوسهای بکر‬
‫است‪ .‬این امر منجر به میعان بیشرت قطرات ابر در مناطق آلوده تر میشود که باعث افزایش‬
‫پراکندگی تابش عادی خورشیدی میشود و میزان تابش منتقل شده به سطح زمین را‬
‫کاهش میدهد‪ .‬با توجه به کاهش گرم شدن‪ ،‬به نظر میرسد که این امر اتفاق خوبی است‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬این تاثیر ضعف پیچیده ای دارد که ممکن است بر میزان بارش تاثیر گذار باشد‪.‬‬
‫دو مورد از یک توده هوای آلوده را در نظر بگیرید‪ ،‬یکی با غلظت باالی آئروسل و دیگری کتله‬
‫هوای تازه با میزان نسبتا کم آئروسل‪ .‬اگر مقدار آبی که روی این ذرات میعان میشود برای هر دو‬
‫مورد یکسان باشد‪ ،‬قطرات ابر در توده هوای تازه بزرگرت خواهد بود‪ ،‬زیرا آب از طریق‬

‫‪. 9R. B. Stothers, The great Tambora eruption in 1815 and its aftermath. Science, 224, 1191-1198‬‬
‫‪39‬‬

‫‪(1984).‬‬

‫شکل ‪ -3 -4‬اوسط جهانی نیروهای تابشی برای‬


‫میکانیزمهای مختلف‬
‫‪ / 126‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫آئروسلهای کمرتی توزیع خواهد شد و اندازه آنها رشد خواهد کرد‪ .‬در توده هوای آلوده‪ ،‬آب‬
‫میعانی در بسیاری از ذرات امتداد خواهد یافت و اندازه قطره ابر‪ ،‬کوچک باقی خواهد ماند‪.‬‬
‫اندازه قطرات ابر‪ ،‬که مربوط به این است که چه مقدار آب در یک قطره برودت یافته است‪ ،‬بر‬
‫میزان بارش تاثیر می گذارد‪ :‬قطرات بزرگرت به راحتی می بارند‪ ،‬در حالی که قطرات کوچک تر‬
‫در هوا باقی می مانند‪ .‬بنابراین‪ ،‬الگوهای بارش میتوانند تحت تأثیر افزایش سطوح آئروسل قرار‬
‫گیرند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬فکر خوبی نیست که با تزریق آئروسل سلفیت به فضا مشکل گرم شدن کره‬
‫زمین را حل کنیم‪.‬‬
‫‪ .7.4‬نیروی تابشی‬
‫از شکل ‪ 3-4‬واضح است که اجزای مختلف آب و هوا دارای توانایی باالیی برای تأثیر بر‬
‫تعادل انرژی زمین هستند‪ .‬یک راه برای تعیین مقدار اهمیت یک عامل به عنوان میکانیزم تغییر‬
‫احتاملی آب و هوا محاسبه"نیروی تابشی" آن است که عبارت است از تعادل تابشی (بر حسب‬
‫‪ )Wm-2‬در باالی فضا که منجر به تولید گازهای گلخانهیی میشود و دیگر میکانیزمها به سیستم‬
‫آب و هوای اضافه میشوند‪ .‬مقادیر نیروی مثبت به این معنی است که یک اثر گرمایی وجود‬
‫دارد و مقادیر منفی نشان دهنده اثر خنک کننده است‪.‬‬
‫شکل ‪ 3-4‬مقادیر نیروی تابشی برخی عوامل محیطی را نشان میدهد که از زمان آغاز عرص‬
‫صنعتی تحت تاثیر فعالیتهای انسانی قرار گرفته اند‪ .‬گازهای گلخانهیی بر سیستم آب و هوایی‬
‫تأثیری گرمایی (نیروی مثبت) می گذارند‪ ،‬در حالی که آئروسلها (از طریق اثرات مستقیم و‬
‫غیرمستقیم خود) و آلبدوی سطحی اثر خنک کننده را اعامل میکنند (نیروی منفی)‪ .‬افزایش‬
‫سطوح کاربن دای اکساید از زمان پیش از میالد (‪ )+1.66 Wm-2‬بیشرتین نیرو را سبب شده اند‪.‬‬
‫انرژی خورشیدی ناشی از فعالیتهای انسانی توسط گازهای گلخانهیی موجود در فضا مغلوب‬
‫شده و به میزان ‪ +16 Wm-2‬می رسند‪ .‬الزم به ذکر است که کاربن سیاه حاصل از احرتاق ناقص‬
‫در واقع تابش را جذب و دوباره منترش میکند و منونه ای از یک آئروسل است که دارای تأثیر‬
‫گرمایشی بر امتوسفیر است‪ .‬گرچه تغییرات فضایی زیادی در آب و هوا وجود دارد‪ ،‬شواهد نشان‬
‫تغییر اقلیم ‪127 /‬‬
‫میدهند که رابطه ای خطی بین نیروهای تابشی و اوسط درجه حرارت سطحی جهانی وجود‬
‫دارد‪.‬‬
‫‪ .8.4‬پوتانسیل گرم شدن جهانی‬
‫از آنجایی که گازهای گلخانهیی بیشرتین تأثیر را بر آب و هوا می گذارند‪ ،‬مقایسه پتانسیل هر‬
‫گاز برای اعامل اثر گرمایشی آموزنده است‪ ،‬بنابراین خواهیم دانست که کدام گازهای گلخانهیی را‬
‫برای کنرتول و تخریب هدف قرار دهیم‪ .‬یک معیار برای توصیف این امر پتانسیل گرمای جهانی‬
‫سازی (‪ )GWP‬نامیده میشود که بر اساس نیروی تابشی ناشی از افزایش‪ -1 ppb‬گاز گلخانهیی‬
‫نسبت به ‪ 1 ppb‬گاز مرجع است‪ .‬کاربن دای اکساید به طور معمول به عنوان گاز مرجع مورد‬
‫استفاده قرار میگیرد‪ ،‬زیرا شایع ترین گاز گلخانهیی است‪ .‬از لحاظ ریاضی‪ GWP ،‬به صورت‬
‫زیر بیان شده است‪:‬‬

‫قسمت متقاطع جذب ماتحت رسخ وابسته به طول موج است که‬ ‫در این معادله‪،‬‬
‫به ما میگوید چه مقدار ‪ IR‬جذب گاز گلخانهیی میشود‪ FEart (ʎ) ،‬اساسا فالکس تابش ‪ IR‬است‬
‫که از زمین به فضا منترش میشود‪ t ،‬افق زمانی است که برایش پتانسیل گرمایشی در نظر گرفته‬
‫طول عمر امتوسفیری گاز گلخانهیی است‪ .‬طرفهای چپ شامرشگر و‬ ‫شده است‪ ،‬و‬
‫مخرج شبیه معادله ای است که برای تعیین ثابتهای میزان فوتولیز در فصل ‪ 3‬استفاده کردیم‪ .‬اما‬
‫این بار ما عالقه مند هستیم که بدانیم چه مقدار از تابش ماتحت رسخ منترش شده از زمین توسط‬
‫یک گاز گلخانهیی جذب میشود‪.40‬‬

‫‪40‬برای جزئیات بیشرت باالی مقدار ‪ GWP‬این رفرنس را ببینید‪:‬‬


‫‪M. J. Elrod, Greenhouse warming potentials from the infrared spectroscopy of atmospheric‬‬
‫‪gases. Journal of Chemical Education,76, 1072-1705 (1999).‬‬
‫‪ / 128‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫انتگرالهای بین شامرشگر و مخرج شامل کاهشهای منایی میشوند که نشان دهنده کاهش‬
‫یک گاز گلخانهیی یا کاربن دای اکساید از فضا در طول زمان هستند پس از آنکه یک پالس ‪1‬‬
‫‪ pbb‬آزاد میشود‪ .‬ما گراف رو به پایین را به هم متصل میکنیم تا کل مقدار گاز موجود در یک‬
‫زمان مشخص را به ما بگوید‪ .‬گازي كه عمر امتوسفیري آن طوالين تر از کاربن دای اکساید‬
‫است‪ GWP ،‬بزرگرتي را در افقهاي طوالين تر نسبت به افقهای كوتاهرت دارند زیرا تا آن زمان‬
‫کاربن دای اکساید بيشرتی از امتوسفیر حذف شده است‪ .‬توجه داشته باشید که تبديل واحدات‬
‫برای تبديل شامرشگر و مخرج از مالیکول به واحد کتله رضوري اند‪.‬‬
‫‪ GWP‬گازهای مختلف گلخانهیی در جدول زیر همراه با طول عمر امتوسفیری آنها نشان‬
‫داده شده است‪ .‬طبق تعریف‪ GWP ،‬برای کاربن دای اکساید مقدار واحدی است‪.‬‬
‫کلوروفلوروکاربنها (‪ )CFCs‬مانند ‪ CCl3F‬و مرکبات فلورین دار مانند ‪ C3F8‬عمر طوالنی دارند و‬
‫به شدت در منطقه ماتحت رسخ جذب میشوند‪ .‬در طی یک افق زمانی ‪ 20‬ساله‪ CCl3F ،‬و ‪C3F8‬‬
‫به ترتیب ‪ 6730‬و ‪ 6310‬برابر‪ ،‬گازهای گلخانهیی موثرتری نسبت به کاربن دای اکساید هستند!‬
‫تنها دلیل اینکه چرا نیروی تابشی آنها کمرت از نیروی تابشی کاربن دای اکساید است (شکل ‪)4-4‬‬
‫و تأثیر کمرتی بر آب و هوا دارند این است که آنها با غلظتهای بسیار پایین تری (‪ ppt‬در مقابل‬
‫‪ )ppm‬حضور دارند‪ .‬از آنجا که ‪ CFCs‬وهایدروفلوروکاربنها دارای چنین ‪GWP‬های باالیی‬
‫هستند‪ ،‬رضوری است که انتشار آنها در محیط را محدود کنیم‪.‬‬
‫‪ GWP‬در ‪ 100‬سال‬ ‫‪ GWP‬در ‪ 20‬سال‬ ‫طول عمر (سال)‬ ‫ماده کیمیاوی‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪150‬‬ ‫‪CO2‬‬
‫‪25‬‬ ‫‪72‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪CH4‬‬
‫‪298‬‬ ‫‪289‬‬ ‫‪114‬‬ ‫‪N2O‬‬
‫‪4750‬‬ ‫‪6730‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪CCl3F‬‬
‫‪8830‬‬ ‫‪6310‬‬ ‫‪2600‬‬ ‫‪C3F8‬‬
‫‪23000‬‬ ‫‪16000‬‬ ‫‪3200‬‬ ‫‪SF6‬‬
‫تغییر اقلیم ‪129 /‬‬
‫‪ .9.4‬نکات پایانی‬
‫آیا تغییرات آب و هوایی واقعی است؟ بله‪ .‬یخ قطبی در حال ناپدید شدن است و خرسهای‬
‫قطبی مشکل پیدا کردن غذا دارند‪ .‬درجه حرارت سطح زمین (هم محاسبه شده در سطح و هم‬
‫محاسبه شده توسط ماهواره) در حال افزایش است‪ .41‬اکنون تقریبا مشخص است که‪:42‬‬
‫‪ ‬غلظت گازهای گلخانهیی به علت فعالیتهای انسانی افزایش یافته است و این امر‬
‫باعث میشود تا بقای گرمای کره زمین افزایش یابد‪.‬‬
‫‪ ‬اثرات گازهای گلخانهیی میتواند تا قرنها ادامه داشته باشد‪.‬‬
‫‪ ‬سطح زمین در ‪ 100‬سال گذشته در حدود ‪ 0.2 ± 0.7‬درجه سانتیگرید گرم شده‬
‫است‪.‬‬
‫‪ ‬درجه حرارت ایسرتاتوسفیر به دلیل از بین رفنت اوزون بین ‪ 0.3‬و ‪ 0.6‬درجه‬
‫سانتیگرید کاهش یافته است؛ در تروپوسفر‪ ،‬غلظت اوزون افزایش یافته است که‬
‫منجر به اثر گرمایی در امتوسفیر پایینی شده است‪.‬‬
‫‪ • ‬دو برابر شدن غلظت کاربن دای اکساید امتوسفیری میتواند منجر به افزایش درجه‬
‫حرارت امتوسفیری تا ‪ 3.0± 1.5‬درجه سانتیگرید شود‪.‬‬
‫‪ ‬از سال ‪ 1961‬تا سال ‪ 2003‬درجه حرارت جهانی اقیانوس در ‪ 700‬مرت اول آب به‬
‫میزان ‪ 0.1‬درجه سانتیگرید افزایش یافته است‪.‬‬
‫‪ ‬در بسیاری از مناطق نیمکره شاملی پوشش برف کاهش یافته است‪.‬‬
‫‪ ‬میزان متوسط ساالنه یخهای قطب شامل از سال ‪ 1978‬در هر دهه به میزان ‪± 0/6‬‬
‫‪ 2.7‬فی صد کاهش یافته است و درجه حرارت الیه ی منجمد دامئی عمق زمین‬
‫در قطب شامل از دهه ی ‪ 1980‬تا ‪ 3‬درجه سانتیگرید افزایش یافته است‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫)‪. UR. A. Kerr, No doubt about it, the world is warming. Science,312, 825 (2006‬‬
‫‪42‬‬
‫‪climate‬‬ ‫‪. 12J. D. Mahlman, Uncertainties in projections of humancaused‬‬
‫‪change. Science, 278, 1416-1417 (1997).‬‬
‫‪ / 130‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ ‬انرژي اضافی در اقیانوسها و افزایش بخار آب در امتوسفیر موجب افزایش‬
‫طوفانها (گردبادها) و حوادث شدید آب و هوایی شده است‪.‬‬
‫‪ ‬احتامل دارد که تا سال ‪ 2100‬سطوح دریا تا ‪ 50 ± 25‬سانتیمرت باال بیایند که این امر‬
‫هم ناشی از ذوب شدن صفحات یخ در گرینلند و قطب جنوب و هم به دلیل‬
‫گسرتش حرارتی آب در هنگام گرم شدن اقیانوسهاست‪.‬‬
‫حاال در این خصوص چه میتوانیم بکنیم؟ راه عمومی این است که از سوختهایی که‬
‫سوزانده میشوند بپرهیزیم و کاربن دای اکساید را به عنوان نتیجه پروسس احرتاق تولید کنیم‪ ،‬اما‬
‫انجام این کار بسیار دشوار است ‪ -‬همه ما به وسایل نقلیه و موترهای شاسی بلند و خانههای گرم‬
‫(و رسد) وابسته ایم‪ .‬جالب است که توجه داشته باشید که انرژی هسته ای گازهای گلخانهیی تولید‬
‫منیکند‪ ،‬اما به نظر منیرسد که این یک گزینه سیاسی باشد‪ ،‬حداقل در حال حارض‪ .‬راه حل‬
‫معضل تغییر آب و هوای ما باید شامل ترکیبی از (آ) تصویب و اجرای معاهدات جهانی با هدف‬
‫کاهش انتشار گازهای گلخانهیی (مانند پروتوکول مونرتیال)‪( ،‬ب) رسمایه گذاری در انواع راه‬
‫حلهای انرژی جایگزین بدون آلوده کننده‪ ،‬و (ج) ترکیب تغییرات شیوه زندگی که باعث کاهش‬
‫اثرات انسانی گاز گلخانهیی میشود باشد‪.‬‬
‫‪ .10.4‬مجموعه مسائل‬
‫‪ .1‬اگر اثر گلخانهیی‪ ،‬آلبدو‪ ،‬و ثابت خورشیدی به طور نسبی ‪ ٪1.5‬افزایش یابند درجه‬
‫حرارت امتوسفیر زمین به چه میزان تغییر میکند؟ لطفا پاسخ خود را با دو فرد مطرح‬
‫کنید‪.‬‬
‫‪ .2‬اگر اثر گلخانهیی ‪ ٪10‬افزایش یابد درجه حرارت امتوسفیری زمین چه مقدار خواهد‬
‫بود؟‬
‫‪ .3‬آتش سوزیهای ناشی از یک جنگ عمده هسته ای میتواند موجب ایجاد بسیاری از‬
‫ذرات معلق شود که آلبدوی زمین را تا ‪ 20‬فی صد افزایش دهد‪ .‬این امر چه تغییری در‬
‫درجه حرارت امتوسفیری ایجاد میکند؟‬
‫تغییر اقلیم ‪131 /‬‬
‫‪ .4‬فایکوایریرتوبیلین ‪ phycoerythrobilin‬مرکب ملونه موجود در پروتئینهای خاص‪،‬‬
‫رنگ رسخ خود را به جلبک رسخ میدهد‪ .‬بدون جست و جوی هیچ اطالعاتی‪،‬‬
‫رنگی را که این مرکب ملونه در واقع جذب میکند نام بربید‪ .‬طول موج این نور را بر‬
‫حسب واحد نانومرت و عدد موج فهرست کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬لطفا پتانسیل گرم شدن جهانی )‪ HFC-23 (CHF3‬را در طول یک دوره زمانی ‪ 100‬ساله‬
‫تعیین کنید‪ .‬طول عمر ‪ 270 ، HFC-23‬سال است‪ .‬مقادیر اورلپ طیفی کاربن دای‬
‫اکساید و ‪ HFC-23‬با تابش ماتحت رسخ از زمین در محدوده ‪ 0-1500 cm-1‬به ترتیب‬
‫‪ 1.4×10-5‬و ‪ 0.19 W m-2‬است‪.‬‬
‫‪ .6‬دریاچه جیمز به خوبی مخلوط شده است و حجم آن ‪ 108 m3‬است‪ .‬یک رودخانه با‬
‫جریان ‪ 5×105‬مرت مکعب در روز آن را تغذیه میکند‪ .‬آب از طریق رودخانه هرنی از‬
‫دریاچه جیمز خارج میشود؛ تبخیر ناچیز است‪ .‬یک فابریکه در دریاچه جیمز ادعا‬
‫میکند که در روز کمرت از ‪ 25‬کیلوگرام ترتاکلروبارنن در دریاچه می ریزد که طبق قانون‬
‫مجاز است‪ .‬این فابریکه تنها منبع ترتاکلروبارنن در این دریاچه است‪ .‬این ترکیب به‬
‫لحاظ کیمیاوی پایدار است و قابلیت حل شدن باالیی در آب دارد‪ .‬مدیر فابریکه از‬
‫درخواست شام برای نظارت بر تخلیه فاضالب از فابریکه خودداری کرده است‪،‬‬
‫بنابراین شام سمپلی از دریاچه گرفته و غلظت ‪ 100 μg/L‬ترتاکلروبارنن را اندازه گیری‬
‫می کنید‪ .‬آیا مدیر فابریکه حقیقت را گفت؟ پاسخ خود را به صورت کمی توجیه کنید‪.‬‬
‫‪ .7‬فرض کنید که رابطه بین غلظت کاربن دای اکساید امتوسفیری و ‪ ΔE‬به ترتیب زیر به‬
‫دست آمده است‪.‬‬

‫‪ .8‬که [‪ ]CO2‬غلظت امتوسفیری کاربن دای اکساید بر حسب ‪ ppm‬است‪ .‬بیایید از این‬
‫رابطه برای بررسی جنبههای تعاملی افزایش سطح کاربن دای اکساید و افزایش آلبدو‬
‫استفاده کنیم‪ .‬اگر اوسط غلظت کاربن دای اکساید امتوسفیری و آلبدو هر دو به میزان‬
‫‪ / 132‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ ٪ 0.2‬در سال افزایش پیدا کنند‪ ،‬اوسط درجه حرارت زمین در ‪ 100‬سال آینده چه‬
‫مقدار خواهد بود؟‬
‫‪ .9‬چه تغییری در آلبدو حاصل از فوران کوه تامبورا بود؟ متوسط درجه حرارت در نیمکره‬
‫شاملی در سال ‪ 1816‬تا ‪ 0.6‬درجه سانتیگرید کاهش یافته است‪.‬‬
‫‪ .10‬نایرتوجن اکساید (‪ )N2O‬توسط باکرتیا در پروسس تخمر طبیعی تولید میشود‪ .‬این‬
‫ماده به لحاظ کیمیاوی در تروپوسفر نفوذ ناپذیر است‪ ،‬اما در ایسرتاتوسفیر از نظر‬
‫فتوکیمیاوی تجزیه میشود‪ .‬متوسط غلظت ‪ N2O‬در تروپوسفر حدود ‪ 300 ppb‬است‬
‫و زمان اقامت آن در تروپوسفر ‪ 10‬سال است‪ .‬میزان جهانی تولید ‪ N2O‬بر حسب‬
‫کیلوگرام در سال چه مقدار است؟ فرض کنید حجم ایسرتاتوسفیر(در ‪ 0°C‬و ‪)1atm‬‬
‫‪ %10‬از حجم امتوسفیر است‪.‬‬
‫‪ .11‬ثابت در قانون وین معموال به میزان ‪ 2900 m.deg.µ‬داده میشود‪ .‬معادله ای را‬
‫که میتوان این ثابت را از طریق آن محاسبه کرد استخراج کنید‪ .‬نکته‪ :‬مشتق قانون‬
‫پالنک را با توجه به طول موج بیابید و آن را برابر صفر قرار دهید‪.‬‬
‫‪ .11 .12‬تعامل امتوسفیری ‪ NO2 + O2 → NO + O3‬نظر به ‪ NO2‬از مرتبه اول است؛‬
‫دارای ثابت رسعت ‪ 2.2×10-5 s-1‬در ‪ 25‬درجه سانتیگرید است‪ .‬با فرض اینکه هیچ‬
‫ورودی جدید ‪ NO2‬وجود ندارد‪ ،‬بعد از ‪ 90‬دقیقه چه فی صدی از ‪ NO2‬باقی خواهد‬
‫ماند؟‬
‫‪ .13‬کدام یک از گازهای زیر گازهای گلخانهیی بالقوه مورد توجه است‪،Ar ،HCI :‬‬
‫‪ Br2 ،CO ،CH3F‬یا ‪NO‬؟‬
‫‪ .14‬اگر صفحات یخ قطب جنوب و گرینلند به طور کامل ذوب شوند‪ ،‬سطح جهانی دریا‬
‫بر حسب مرت به چه میزان افزایش مییابد؟ فرض کنید کثافت یخ ‪ ٪90‬آب مایع است‪.‬‬
‫‪ .15‬کاجهای بریستلکون )‪ (Pinus longaeva‬که در کوههای سیرا نوادا رشد میکنند‪ ،‬از‬
‫زمان سقوط و دوران پیش از صنعتی خود‪ ،‬به عنوان پروکسیهای آب و هوا‬
‫تغییر اقلیم ‪133 /‬‬
‫مطالعه میشوند زیرا سن آنها‪ ،‬دوران پیش از صنعت تا دوران مدرن را در بر میگیرد و‬
‫پهنای حلقه تنه آنها به ما امکان میدهد تا اطالعات مربوط به رشایطی که تحت آن‬
‫رشد کرده اند را به دست آوریم‪ .‬در زیر‪ ،‬مجموعه ای از اطالعات جمع آوری شده‬
‫درباره یک درخت خاص از جمله سال‪ ،‬پهنای حلقه تنه درخت‪ ،‬و درجه حرارت‬
‫ارائه میشود‪ .43‬چه نتیجه ای میگیرید؟‬

‫متوسط درجه حرارت ساالنه‬ ‫عرض حلقه تنه درخت‬


‫سال‬
‫(سانتی گرید)‬ ‫(میلی مرت)‬
‫‪3.9‬‬ ‫‪0.70‬‬ ‫‪2000‬‬
‫‪2.8‬‬ ‫‪0.66‬‬ ‫‪1980‬‬
‫‪3.0‬‬ ‫‪0.65‬‬ ‫‪1958‬‬
‫‪2.0‬‬ ‫‪0.56‬‬ ‫‪1948‬‬
‫‪3.1‬‬ ‫‪0.63‬‬ ‫‪1935‬‬
‫‪1 .6‬‬ ‫‪0.45‬‬ ‫‪1915‬‬
‫‪2.5‬‬ ‫‪0.55‬‬ ‫‪1905‬‬
‫‪ .15‬جمالت زیر‪ 44‬را تجزیه و تحلیل کنید و توضیح دهید که چرا نادرست هستند‪:‬‬

‫آ‪ .‬گرمایش جهانی ‪ 10‬سال پیش متوقف شد‪.‬‬

‫ب‪ .‬چند درجه گرم شدن چیز بزرگی نیست‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫‪. l3M. W. Salzer, et al., Recent unprecedented tree-ring growth in bristlecone pine at the‬‬
‫‪highest elevations and possible causes. Proceedings of the National Academy of Sciences USA,‬‬
‫‪106, 20348-20353 (2009).‬‬
‫‪44‬‬
‫‪climate science.‬‬ ‫‪. 14These quotes are from: Q. Schiermeier, The real holes in‬‬
‫‪the public's misperceptions about Nature, 463, 284-287 (2010), which describes‬‬
‫‪climate scientists are actively working. issues on which‬‬
‫‪ / 134‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫ج‪ .‬درجه حرارت در دوران پیش از صنعت بیشرت بود‪.‬‬

‫د‪ .‬اندازه گیری افزایش درجه حرارت‪ ،‬بیشرت نشان دهنده رشد شهرها در اطراف ایستگاههای‬
‫هواشناسی است تا گرم شدن کره زمین‬

‫‪ -16‬آلبدوی ابری با ضخامت عمودی ‪( h‬بر حسب مرت) و پوشش مساحت ‪ 20‬کیلومرت‬
‫‪45‬‬
‫مربع میتواند نزدیک به معادله زیر باشد‬

‫متغیر عمق نوری ابر است که تقریبا ‪ 2Πr2Nh‬است‪ r ،‬شعاع یک قطره ابر و ‪ N‬غلظت‬
‫قطرات ابر (بر حسب قطرات آب بر مرت مکعب) است‪ .‬آلبدوی ابری که ‪ 250‬مرت ضخامت دارد‪،‬‬
‫دارای ‪ 5 ×107‬قطره آب بر مرت مکعب‪ ،‬و دارای متوسط شعاع ‪ 10‬مایکرومرت است‪ .‬اگر تعداد‬
‫قطرات به ‪ 5 × 1010‬افزایش یابد اما مقدار آب ثابت باقی مباند‪ ،‬این مقدار چه تغییری خواهد‬
‫کرد؟ مانند مورد منطقه ای آلوده در مقایسه با منطقه ای دور افتاده‪.‬‬

‫‪ .17‬در مهامنی فارغ التحصیلی یک محصل‪ ،‬میزبانها نوشیدنی ای با افزودن ‪ 750‬میلی لیرت‬
‫ودکا به آب میوه درست کردند که حجم کل آن معادل ‪ 4‬گیلن شد‪ .‬نوشیدنی توسط مهامنان به‬
‫میزان یک گیالس (‪ 16‬گیالس و ‪ 3.79‬لیرت در یک گیلن) در هر ‪ 2‬دقیقه مرصف شد‪ .‬با این‬
‫حال‪ ،‬میزبانها با اضافه کردن تنها آب میوه‪ ،‬ظرف نوشیدنی را دوباره پر کردند‪ .‬در واقع‪ ،‬با‬
‫مرصف هر گیالس نوشیدنی‪ ،‬میزبانها هامن حجم آب میوه را اضافه و در نوشیدنی مخلوط‬
‫کردند‪ .‬در ‪ 11:30‬شب‪ ،‬با توجه به این ناراحتی‪ ،‬یکی دیگر از محصالن فارغ التحصیل (نه یکی‬
‫از میزبانها) ‪ 750‬میلی لیرت ودکا اضافه کرد‪ .‬طرحی از محتوای الکول (به صورت فی صدی) را‬

‫‪45‬‬
‫‪. 15M. B. Baker, Cloud microphysics and climate. Science, 276, 1072-‬‬
‫‪1072-1078(1997). 1078(1997).‬‬
‫تغییر اقلیم ‪135 /‬‬
‫به صورت تابع زمان بین ‪ 8:30‬شب (زمان رشوع جشن) تا ‪ 2:30‬صبح (زمان خروج میهامنان) را‬
‫در نظر داشته باشید‪ .‬فرض کنید که ‪ ٪50‬ودکا‪ ،‬الکول است‪ .‬اطمینان حاصل کنید که نصف طول‬
‫عمر را به صورت دقیق در طرح خود نشان می دهید‪.‬‬

‫‪ .18‬رسعت آبی تجزیه باکرتیاایی کاربن ترتاکلوراید به غلظت آهن سه ظرفیتی منحل بستگی‬
‫دارد‪.‬‬

‫یک دوره آزمایشات ‪ 5‬تایی انجام شد (هر کدام در حجره تعامل خود)‪ .‬در هر یک از پنج‬
‫آزمایش‪ ،‬غلظت آهن متغیر بود و غلظت کاربن ترتاکلوراید (بر حسب مایکرومول) در هر حجره‬
‫تعامل به عنوان تابع زمان برای بدست آمدن دیتای زیر اندازه گیری شد‪:46‬‬

‫غلظت ‪)mM( Fe+3‬‬ ‫زمان‬


‫(ساعت)‬
‫‪40‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪19.5‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪16.5‬‬ ‫‪17.7‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪18.3‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪12.1‬‬ ‫‪14.6‬‬ ‫‪17‬‬ ‫‪18.7‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪7.2‬‬ ‫‪11.8‬‬ ‫‪13.1‬‬ ‫‪16.2‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪16‬‬
‫‪3.5‬‬ ‫‪7.8‬‬ ‫‪12.5‬‬ ‫‪13.7‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪30‬‬
‫‪0.8‬‬ ‫‪4.5‬‬ ‫‪8.4‬‬ ‫‪11.3‬‬ ‫‪19.5‬‬ ‫‪42‬‬

‫‪ .46‬از‪ Prof. Flynn‬در پوهنتون ایندیانا به خاطر این اطالعات سپاسگزاریم‪.‬‬


‫‪ / 136‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫ثابت رسعت مرتبه دوم برای این تعامل چیست؟ نکته‪ :‬استفاده از سافت ویر اکسل در اینجا‬
‫بسیار مفید خواهد بود‪.‬‬
‫‪ .19‬پروژه گروپی‪ .‬هامنطور که می دانید‪ ،‬انرژی منترش شده توسط یک شی که به عنوان‬
‫تابعی از طول موج هیچ انرژی داخلی ای ندارد (به اصطالح جسم سیاه) توسط قانون پالنک‬
‫(نگاه کنید به بخش ‪ .2.4‬در باال) ارائه میشود‪ .‬برای انجام این پروژه سه مرحله دارید‪:‬‬

‫الف‪ .‬لطفا از سافت ویر اکسل برای طراحی این تابع در چهار درجه حرارت استفاده کنید‪:‬‬
‫‪ 2000 ،700 ،200‬و ‪ 6000 K‬بین طول موجهای ‪ 0.1‬و ‪ .100 mµ‬فقط انرژیهای بیش از ‪10-4‬‬
‫‪ W/m2.µm‬را طراحی کنید (به تغییرات قسمی در واحدها توجه داشته باشید)‪ .‬متام چهار طرح را‬
‫در یک مجموعه از محورها قرار دهید‪ .‬لطفا توابع فوق را به صورت خطوط بدون عالمت طراحی‬
‫کنید و مطمنئ شوید که محورها را با استفاده از واحدهای مناسب برچسب گذاری می کنید‪.‬‬
‫نکات‪ :‬از حدود ‪ 350‬ردیف برای طول موجها استفاده کنید‪ ،‬مقدار آنها را با رضیب ‪ 1.02‬برای‬
‫هر ردیف افزایش دهید‪ .‬از چهار ستون مختلف برای چهار درجه حرارت مختلف استفاده کنید‪.‬‬
‫مطمنئ شوید که همه چیز را در مقیاس ‪ log-log‬طراحی می کنید‪ .‬مراقب واحدها باشید؛ معادله‬
‫فوق طول موجها را بر حسب مرت می خواهد‪ ،‬اما ممکن است شام آنها را بر حسب مایکرون‬
‫داشته باشید‪ .‬حتام از آپشن ‪ scatterplot‬استفاده کنید و نه آپشن ‪.line‬‬
‫ب‪ .‬از این گرافها و صفحه گسرتده‪ ،‬طول موجهایی را که در آنها انرژی به حداکرث میرسد‬
‫بخوانید و این طول موجها را بر روی گراف خود در قسمت اطالعات باالی صفحه راپور دهید‪.‬‬
‫این مقادیر را با قانون وین بررسی کنید‪ .‬چه نتیجه ای میگیرید؟‬
‫ج‪ .‬هامن طیف را طراحی کنید اما از واحدهای عدد موج ‪ wavenumbers‬برای محور ‪x‬‬
‫استفاده کنید‪ .‬کاربن دای اکساید دارای نوارهای ضعیف جذب ماتحت رسخ ‪ 3715‬و‪3612 cm-1‬‬
‫و دو نوار قوی ‪ 2350‬و‪ 672 cm-1‬است‪ .‬کدام نوارهای کاربن دای اکساید برای اثر گلخانهیی‬
‫مناسب تر هستند؟‬
‫فصل پنجم‬

‫تعادل کاربن دای اکساید‬


‫یک انگیزه برای مطالعه تعادل ‪ ، CO2‬درک اثر گازهای کمیاب در فضا بر اسیدی بودن (‪)pH‬‬
‫باران و اقیانوسهاست‪ .‬باران اسیدی مشکل بزرگ در سطح ملی و بین املللی با پیامدهای‬
‫اقتصادی عمده‪ ،‬بوده است‪ .‬رویکرد ما این است که معادالت متعددی برای تعاملهای مختلف‬
‫ایجاد کنیم و از آنها برای پیدا کردن ‪ pH‬باران (آبهای سطحی یا آبهای زیرزمینی) استفاده‬
‫کنیم‪ .‬ما نخست باید تعریف ‪ pH‬را به یاد داشته باشیم‪:‬‬

‫که ‪ log‬به لوگارتم رایج (پایه ‪ )10‬اشاره میکند و هر چیزی که در براکت است به واحدهای‬
‫غلظت مولر (مول فی لیرت) اشاره دارد‪ .‬استفاده از حرف "‪ "p‬در اینجا به منای ‪ 10‬اشاره دارد‪ .‬این‬
‫درست است که‪:‬‬

‫این عالمت یک راه اجتناب از استفاده از شاخصهای منفی بسیار کوچک و ساده کردن‬
‫‪-4.76‬‬
‫محاسبه است‪ .‬به عنوان مثال‪ pKa ،‬استیک اسید‪ 4/76 ،‬است که بدان معنی است که ‪، Ka‬‬
‫‪10‬است‪ ،‬که برابر با‪ 1.74*10 -4.76‬است (این را برای خودتان تأیید کنید)‪.‬‬
‫‪ A + B‬به این شکل است‪:‬‬ ‫به یاد داشته باشید که ثابت تعادل برای تعامل ‪C + D‬‬
‫‪ / 138‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫به آن معنی است که هنگامی که تعامل بین ‪ A‬و ‪ B‬در تعادل است (زمانی که تعامل به پایان‬
‫رسیده و نه ‪ A‬یا ‪ B‬کاهش مییابد و نه ‪ C‬یا ‪ D‬تشکیل می گردد)‪ ،‬نسبت غلظت محصوالت به‬
‫غلظت تعامل کنندهها ثابت است‪ .‬اگر ‪ K‬خیلی کوچک باشد‪ ،‬در نتیجه غلظت محصول نسبت به‬
‫غلظت تعامل کننده نسبتا پایین است‪ .47‬در واقع‪ ،‬جالب ترین مقادیر ‪ K‬معموال کوچک اند؛ از‬
‫این رو‪ ،‬از سمبول ‪ pK‬استفاده میکنیم‪.‬‬
‫همچنین برای آب خالص این تعامل را به یاد داشته باشید‪:‬‬

‫که دارای ثابت تعادل ‪ 10-1400‬در درجه حرارت اتاق است‪ ،‬یا به نظر ما‪ pKW = 14.00،‬به عبارت‬
‫دیگر‬
‫[‬

‫در نهایت‪ ،‬بگذارید ثابت قانون هرنی را تعریف کنیم که نسبت غلظت تعادلی یک مرکب‬
‫محلول به غلظت تعادلی هامن مرکب در فاز گازی باالی محلول است‪ .‬معموال به عنوان ‪KH‬‬
‫بیان میشود‪ .‬این ثابت میتواند به یکی از این دو روش داده شود‪ :‬با واحد یا بدون واحد‪ .‬ما در‬
‫اینجا از نسخۀ با واحدها استفاده خواهیم کرد‪.‬‬

‫=‪KH‬‬

‫در این حالت‪ ،‬واحدها مول فی لیرت امتوسفیر هستند که بهرت است به صورت ‪molL-1atm-1‬‬
‫نوشته شوند‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪139 /‬‬
‫‪ .1.5‬باران خالص‬
‫اگر امتوسفیر خالی از آلودگیهای آهنی بود ‪ pH‬باران تشکیل شده و فروریخته در امتوسفیر‬
‫زمین (که ممکن است آن را "باران خالص" بنامیم) چه مقدار بود؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬پاسخ همچون گامن بعضیها‪ 7 ،‬نیست‪ .‬اما تا حدودی پایین تر است‪ ،‬به دلیل‬
‫حضور ‪ CO2‬در فضا‪ CO2 ،‬در قطره باران حل میشود‪ ،‬کاربنیک اسید (‪ )H2CO3‬ایجاد میکند و‬
‫‪ pH‬باران را کاهش میدهد‪ .‬بیایید تعاملها را قدم به قدم ببینیم‪.‬‬
‫ابتدا ‪ CO2‬در آب حل میشود‪ .‬این امر توسط مقدار ‪ KH‬در ‪ CO2‬کنرتول میشود‪ ،‬که به طور‬
‫تجربی شناخته شده است‪:‬‬
‫(هوا)‪CO2‬‬ ‫(آب) ‪CO2‬‬

‫=‬

‫این مقدار ‪ KH‬برای هوا و آب در ‪ 25‬درجه سانتیگرید است‪ .‬بنابراین‪+1.47 ،CO2 pKH ،‬‬
‫است‪ .‬در برخی کتابهای درسی‪ CO2 ،‬منحل در آب با ‪ H2CO3‬نشان داده میشود؛ این نشانه‬
‫به لحاظ کیمیاوی نادرست است‪ H2CO3 .‬نشان دهنده کاربونیک اسید کامال پروتون دار شده‬
‫است‪ .‬سمبول دیگری که شام ممکن است با آن مواجه شوید‪ H2CO3 ،‬است که نشان دهنده‬
‫مقدار ‪ H2CO3‬واقعی و غلظتهای ‪ CO2‬حل شده است‪ .‬در درجه حرارت ‪ 25‬درجه سانتی گرید‪،‬‬
‫غلظت ‪ CO2‬حل شده ‪ %99.85‬این مقدار است‪ ،‬بنابراین ما فقط از [‪ ]CO2‬استفاده میکنیم‪.‬‬
‫توجه کنید که در عبارت ‪ KH‬غلظت ‪ CO2‬حل شده بر حسب مول بر لیرت (به اختصار "‪)"M‬‬
‫داده میشود و فشار قسمی بر حسب امتوسفیر بیان میشود‪ .‬میدانیم که فشار قسمی امتوسفیری‬
‫‪ 390 ppm ، CO2‬است که ‪ 390*10 -6 atm‬است‪ .‬روش دیگری برای نوشنت این فشار قسمی‬
‫‪ 10-3.41‬است‪ .‬از این رو‪:‬‬

‫سپس باید تعامل ‪ CO2‬را با آب بررسی کنیم‪.‬‬


‫‪ / 140‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪-‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪CO2+H2O‬‬ ‫‪HCO3 +H‬‬

‫‪" HC03-‬بای کاربونیت" نامیده میشود‪ .‬تعامل باال دارای ثابت تعادل زیر است‪:‬‬

‫باز هم مقدار ‪ Ka1‬در ‪ 25‬درجه سانتیگرید است‪ .‬با دوباره سازی این معادله و جایگزینی‬
‫غلظت ‪ CO2‬حل شده از محاسبه قانون هرنی در باال‪ ،‬دریافت میکنیم که‬

‫بنابراین‬

‫کار ما هنوز انجام نشده است‪ .‬تعامل دیگری وجود دارد که در آن بای کاربونیت‬
‫تجزیه میشود تا کاربونیت و اسید بیشرتی بدست دهد‪:‬‬
‫‪HCO3-‬‬ ‫‪CO32-+H+‬‬
‫این تعامل دارای عبارت تعادلی زیر است‪:‬‬

‫این مقدار ‪ ، Ka2‬در ‪ 25‬درجه سانتیگرید است‪ .‬با باز سازی این عبارت و جایگزینی غلظت‬
‫بای کاربونیت از معادله باال حاصل میشود‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که حالت زیر را تعریف کردهایم‪:‬‬

‫بنابراین‪:‬‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪141 /‬‬

‫تجزیه آب توسط معادله زیر نشان داده میشود‪:‬‬

‫در قطره باران (یا در هر سیستم طبیعی)‪ ،‬باید مقدار چارجهای منفی به اندازه چارجهای‬
‫مثبت وجود داشته باشد‪ .‬این مسئله‪" ،‬تعادل چارج" یا "خنثی بودن چارج" نامیده میشود و یک‬
‫مفهوم بسیار مهم است‪ .‬برای سیستم کاربونیتی‪ ،‬تعادل چارج به صورت زیر است‪:‬‬

‫در مقابل عبارت کاربونیته عدد ‪ 2‬وجود دارد زیرا هر مول کاربونیت دارای ‪ 2‬مول چارج‬
‫است‪ .‬ما میتوانیم معادالت فوق را درمعادله تعادل چارج جایگزین کنیم و مراقب باشیم که همه‬
‫متغیرها به جز [‪ ]H‬حدف شوند‪ ،‬و معادله زیر را دریافت کنیم‪:‬‬

‫‪2.77‬‬
‫‪ )10‬بار کوچکرت از‬ ‫مقدار"‪( "OH‬آخرین عبارت در سمت راست) حدود ‪=( 600‬‬
‫مقدار[‪( ]HCO3-‬اولی در سمت راست) است؛ از این رو ما آخرین عبارت را حذف خواهیم کرد‪.‬‬
‫توجه داشته باشید که این دو اصطالح از یک قالب مشابه هستند‪ ،‬بنابراین انجام این مقایسه آسان‬
‫است‪ .‬همچنین توجه داریم که‪ .10 0/03 =2‬رضب در ‪ [H+]2‬به ما میدهد‪:‬‬
‫‪+‬‬
‫اگر حدس بزنیم که ‪ pH‬باران حدود ‪ 6‬است‪ ،‬میتوانیم اصطالحات باقیامنده را آزمایش کنیم‬
‫تا ببینیم آیا هیچ کدام از آنها برای نگاه داشنت کوچک هستند یا نه‪ .‬در این مورد‬
‫دریافت میکنیم‪:‬‬
‫‪ / 142‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫این امر نشان میدهد که آخرین اصطالح در سمت راست بیش از ‪ 1000‬برابر کوچکرت از‬
‫دیگر اصطالحات است و میتواند نادیده گرفته شود‪ .‬معادله نهایی برابر است با‪:‬‬

‫از این رو‪ pH ،‬باران خالص در ‪ 25‬درجه سانتیگرید برابر با ‪ 5/62‬است که با حدس و گامن‬
‫ما به اندازه کافی منطبق است‬
‫با استفاده از ‪ ،pH=5.62‬غلظت هریک از انواع چارجدار را با استفاده از معادالت محاسبه کنید‪.‬‬
‫آیا مشکلی نیست که دو مقدار نادیده گرفته شده را حذف کنیم؟‬
‫اسرتاتیژی‪ .‬چهار اصطالح عبارتند از‬

‫تنها دو غلظتی که به طور قابل توجهی به چارج کمک میکنند ‪ H+‬و ‪ HCO3-‬هستند‪ .‬از این‬
‫رو‪ ،‬تعادل چارج هنگامی که [‪ ]H +] = [HCO3-‬باشد‪ ،‬حاصل میشود‪ ،‬و میتوانیم باران خالص‬
‫را به عنوان یک منحل رقیق از آیونهای بای کاربونیت وهایدروجن تصور کنیم‪.‬‬
‫‪ .2.5‬باران آلوده‬
‫اگر فضا در خود ‪ 0.2 ppb‬از مرکب ‪ SO2‬نیز داشت ‪ pH‬باران چه مقدار میبود؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬در این مورد‪ ،‬ما نیاز به مجموعه ای دیگر از تعاملها برای انحالل ‪ SO2‬از فاز‬
‫گازی به آب (باران) و برای تعاملهای ‪ SO2‬با آب داریم‪ .‬اینها درست مانند تعاملهای ‪CO2‬‬
‫هستند‪ ،‬با این تفاوت که مقادیر مختلف ‪ pK‬دارند‪:‬‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪143 /‬‬

‫این ثابت قانون هرنی اندازه گرفته شده برای ‪ SO2‬در حدود ‪ 25‬درجه سانتیگرید است‪ .‬از‬
‫این رو‪ pKH ،‬برای ‪ SO2‬در واقع در‪ -0.096‬میباشد‪.‬‬
‫فشار قسمی امتوسفیری ‪ 2 × 10 ~ 10 atm SO2‬داده شده است‪ .‬از این رو‪،‬‬

‫ما باید تعاملهای ‪ SO2‬را با آب بررسی کنیم‪.‬‬


‫‪SO2 + H2O <-> HSO3-+ H+‬‬
‫که دارای ثابت تعادلی به صورت زیر است‪:‬‬

‫با دوباره سازی این معادله و جایگزینی غلظت ‪ SO2‬از محاسبه قانون هرنی در باال‪،‬‬
‫دریافت میکنیم‪.‬‬

‫کار ما هنوز انجام نشده است‪ .‬یک تعامل دیگر وجود دارد که در آن بای سلفیت‪،‬‬
‫تجزیه میشود تا اسید بیشرتی بدست دهد‪:‬‬

‫که دارای عبارت تعادلی زیر است‪:‬‬

‫با دوباره سازی این عبارت و جایگزینی غلظت بای سلفیت از باال بدست می آوریم‪:‬‬
‫‪ / 144‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫توجه داشته باشید که ما از شامره ‪ K3‬که در باال داده شد استفاده منیکنیم چون آن مقدار‬
‫برای سیستم کربن دای اوکساید ‪/‬کاربونیت ‪ /‬بای کربنیت‪ /‬بود‪ .‬تعادل چارج وسعت یافته عبارت‬
‫است از‪:‬‬

‫در مقابل عبارت سلفیت عدد ‪ 2‬وجود دارد زیرا هر مول سلفیت دارای ‪ 2‬مول چارج منفی‬
‫است‪ .‬ما میتوانیم از معادالت فوق در معادله تعادل چارج جایگزین کنیم و مراقب باشیم که همه‬
‫متغیرها به جز [‪ ]H+‬حذف شوند و حالت زیر را بدست آوریم‪:‬‬

‫اگر حدس بزنیم که ‪ pH‬حدود ‪ 5‬است‪ ،‬میتوانیم عبارات باقیامنده را بررسی کنیم تا ببینیم آیا‬
‫هیچ یک از آنها برای نگهداری کوچک هستند یا نه‪ .‬بدست می آوریم‪:‬‬

‫این نشان میدهد که ما باید تنها عبارات اول و سوم در سمت راست را حفظ کنیم و البته تنها‬
‫عبارت در سمت چپ را‪ .‬بدست می آید‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که تنها راه افزودن دو عبارت در سمت راست این است که آنها را به‬
‫"اعداد منظم" تبدیل کنیم‪ ،‬آنها را اضافه کنیم و لوگارتم رایج را بدست آوریم‪ .‬از این رو‪،‬‬

‫این مقدار کمرت از ‪ pH‬باران خالص که ‪ 0.12‬است‪ ،‬میباشد و این به ما میگوید که ‪ pH‬باران‬
‫تشکیل شده و فروریخته از طریق هوا با ‪ 0.2 ppb‬از ‪ SO2‬در آن بیشرت اسیدی است تا باران‬
‫بدون ‪ .SO2‬در این مورد‪ ]H+[ ،‬در آب دارای ‪ SO2‬حدود ‪ ٪35‬باالتر از آب بدون ‪ SO2‬است‪.‬‬
‫اگر غلظت امتوسفیری ‪ 20 ،SO2‬برابر بیشرت از مقدار اولی بود‪ pH ،‬باران چه مقدر بود؟‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪145 /‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬ما میتوانیم از تعاملهای مشابه و ثابت قانون هرنی و ثابتهای تعادلی استفاده‬
‫کنیم‪ ،‬اما نیاز به تغییر فشار جزئی ‪ SO2‬به ‪ 4×9-10atm= 2×20×10-9‬داریم‪:‬‬

‫با جایگزینی این غلظت در اولین عبارت تعادل‪ ،‬داریم‪:‬‬

‫با توجه به اینکه این باران حتی بیشرت اسیدی است‪ ،‬فقط باید سه اصطالح مشابه معادله تعادل‬
‫چارج را که قبال داشتیم حفظ کنیم‪.‬‬

‫با جایگزینی معادالت فوق در معادله تعادل چارج و مراقبت از حذف همه متغیرها به جز‬
‫[‪ ،]H+‬دریافت میکنیم‪:‬‬

‫که میدهد‪:‬‬

‫این عدد‪ ،‬نشان دهنده مقدار زیاد تیزاب و مقدار نه چندان زیادی ‪ SO2‬است‪ .‬بدین ترتیب‪،‬‬
‫مشاهده میشود که کنرتول باران اسیدی به کنرتول انتشار سلفر(بیشرت) از سوخنت ذغال سنگ با‬
‫میزان باالی سلفر بستگی دارد‪.‬‬
‫در ضمن‪ ،‬این انحاللها و تعاملهای تشکیل دهنده اسید ‪ SO2‬در آب باران تنها اولین قدم‬
‫در شکل گیری باران اسیدی است‪ .‬آخرین مرحله اکسیدیشن این گونههای سلفر برای تشکیل‬
‫آیونهای سلفیت (‪ )S042-‬است‪ .‬برخی از گازهای معمولی امتوسفیری که میتوانند در قطرات‬
‫باران حل شوند و ‪ HSO3-‬و ‪ SO32-‬را به ‪ S042-‬اکسید کنند‪ ،‬شامل پراکسایدهایدروجن و‬
‫اوزون میشوند‪:‬‬
‫‪ / 146‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫بنابراین‪ ،‬شکل اسیدی آب باران‪ ،‬سلفوریک اسید (‪ )H2SO4‬است که یک اسید قویتر از‬
‫سلفورس اسید (‪ )H2SO3‬است و متایل دارد که حتی ‪ pH‬بیشرتی از باران را کاهش دهد‪.‬‬
‫بیایید به ‪ SO2‬با غلظت ‪ 0.2 ppb‬برگردیم و مقداری آمونیا را به فضا در غلظت ‪0/01 ppb‬‬
‫اضافه کنیم‪ .‬آمونیا در محیط زیست فراوان است و دارای منابع طبیعی و انسانی است‪ pH .‬باران‬
‫چه مقدار خواهد بود؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬تعامل تعادل آمونیا با آب به ترتیب زیر است‬

‫ثابت شده است که ثابت تعادل‪ pKb = 4.74‬در ‪ °25 C‬است‪ .48‬بنابراین‪،‬‬

‫آمونیا بسیار منحل در آب است و در درجه حرارت ‪ 25‬درجه سانتیگرید ‪pKH = -1.76‬‬
‫است‪ .‬از این رو‪،‬‬

‫در این مسئله‪ ،‬فشار قسمی آمونیا به صورت ‪ 0/01 ppb‬داده شده است که برابر با ‪1011 atm‬‬
‫است‪ .‬از این رو‪،‬‬

‫با حذف رشایطی که میدانیم نیازی به آنها نداریم‪ ،‬تعادل چارج میشود‪:‬‬

‫ما از پیش دو اصطالح سمت راست را میدانیم‪:‬‬

‫‪48.‬بر عکس ثابت تعادل ‪CO2‬و ‪ SO2‬که به صورت ‪ Ka‬نشان داده می شود ‪ a‬به اسید اشاره می کند‪ ،‬اما در اینجا‪،‬‬
‫در عبارت ‪ b ،Kb‬به القلی اشاره می کند‪ .‬اما مفهوم یکی می باشد‪.‬‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪147 /‬‬

‫اما [‪ ]NH4+‬یک عبارت جدید در سمت چپ است‪ .‬با جایگزینی عبارت تعادل و ثابت‬
‫قانون هرنی‪ ،‬خواهیم داشت‪:‬‬

‫همیشه میتوانیم از عبارت تعادل برای آب استفاده کنیم تا به دست آوریم‪:‬‬

‫بنابراین‪:‬‬

‫حاال ما میتوانیم همه اینها را در معادله تعادل چارج بگذاریم و دریافت کنیم‪:‬‬

‫این یک معادله با یک مجهول است‪ ،‬که میتوانیم حلش کنیم‪:‬‬

‫این در واقع کامال قابل توجه است ‪ -‬با اضافه کردن کمی از یک قلوی بسیار منحل در آب‬
‫(در اینجا‪ pH ،)NH3 ،‬باران تقریبا به ‪ PH‬باران خالص برمی گردد‪.‬‬
‫چه مقدار ‪ NH3‬نیاز است تا اسید ناشی از‪ 4 ppb‬غلظت امتوسفیری ‪ SO2‬خنثی گردد؟‬
‫‪ / 148‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫اسرتاتیژی‪ .‬ما به دنبال ‪ pH=5.62‬در ‪ 25‬درجه سانتیگرید هستیم‪ .‬با توجه به اینکه ما متام‬
‫عبارتهای تعادل و تعادل چارج را میدانیم‪ ،‬فقط باید همه چیز را که فشار قسمی ‪ NH3‬را به‬
‫عنوان مجهول بجا می گذارد بنویسیم‪ .‬میدانیم که مقدار بای کاربونیت‪ ]+ H[ /10-11.23‬است‬
‫زیرا غلظت امتوسفیری ‪ CO2‬تغییری نداشته و میدانیم که بای سلفیت ‪ ]+ H[/10-10.07‬است زیرا‬
‫آن را فقط برای این غلظت ‪ SO2‬کشف کردیم (به مسئله دوم در این بخش رجوع شود)‪.‬‬
‫همچنین میدانیم که عبارت آمونیم به ترتیب زیر است‪:‬‬

‫بنابراین‪ ،‬معادله تعادل چارج به شکل زیر است‪:‬‬

‫گرچه غلظتهای آمونیا از یک محل به محل دیگر بسیار متفاوت است‪ 0.14 ppb ،‬غلظتی‬
‫غیر واقعی نیست‪.‬‬
‫ممکن است در این مقطع فکر کنید که یک راه حل برای مشکل باران اسیدی خنثی کردن‬
‫تیزابیت است‪ ،‬با انتشار عمدی آمونیای اضافی در امتوسفیر‪ .‬اما‪ ،‬این اسرتاتیژی در حقیقت‬
‫تیزابیت خاک را افزایش میدهد‪ ،‬از آنجا که ‪ NH4+‬در قطرات فروریخته باران توسط باکرتیاهای‬
‫خاکی در حضور اکسیجن متابولیزم خواهد شد تا نایرتیک اسید‪ ،‬که یک اسید قوی است‪،‬‬
‫تشکیل شود‪ .‬این پروسس نایرتیفیکیشن نامیده میشود و بخش مهمی از چرخه نایرتوجن است‪.‬‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪149 /‬‬
‫‪ .3.5‬آب سطحی‬
‫‪ pH‬آب در سنگ آهک ایندیانا چه مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬به یاد داشته باشید که سنگ آهک‪ CaCO3 ،‬است و هنگامی که در آب‬
‫حل میشود‪ ،‬تفکیک میشود‪:‬‬

‫مقدار تجزیه به وسیله ثابت انحاللیت محصول داده میشود‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که عبارت ثابت انحاللیت محصول تنها زمانی درست است که هنوز ماده‬
‫غیر جامد و حل نشده در سیستم وجود دارد‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬ما در مورد کلسیم کاربونیت جامد‬
‫در تعادل با یک منحل مشبوع کلسیم کاربونیت صحبت میکنیم‪ .‬ثابت انحاللیت محصول مشابه‬
‫سایر ثابتهای تعادلی است‪ .‬با این تفاوت که عبارت کلسیم کاربونیت جامد که به طور معمول‬
‫در زنجیره منایش داده میشود برابر با ‪ 1‬تنظیم شده است‪ ،‬زیرا ‪ CaCO3‬در حالت ستندرد خود‬
‫قرار دارد‪.49‬‬
‫معادله تعادل چارج برای آب در معدن کمی متفاوت از این معادله برای باران است‪ .‬زیرا‬
‫اکنون شامل آیونهای کلسیم میشود‪:‬‬

‫توجه داشته باشید به رضیب ‪ 2‬در غلظت کلسیم‪ .‬چرا آنجاست؟‬


‫از عبارت تعادل کاربنیه این را میدانیم که‪:‬‬

‫از این رو‪ ،‬از معادله ‪ Ksp‬حاصل میشود که‬

‫‪ .49‬حالت استاندارد یک مرکب کیمیاوی‪ ،‬شکل خالص آن در فشار ‪ 1‬امتوسفیر است‪ .‬بنابراین‪ ،‬حالت استاندارد‬
‫کلسیم کربنیت‪ ،‬در رشایط محیطی‪ ،‬جامد است‪.‬‬
‫‪ / 150‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫اکنون میتوانیم این معادله و دیگر معادالت ‪ CO2‬را در تعادل چارج جایگزین و دریافت‬
‫کنیم‪:‬‬

‫بیایید حدس بزنیم که ‪ PH‬معدن‪ 7 ،‬است و اندازه عبارات را به دست آوریم‪:‬‬

‫این نشان میدهد که ما تنها عبارت دوم در سمت چپ و اولین عبارت در سمت راست را‬
‫نگه می داریم‪ ،‬که نسخه کوتاهی از معادله تعادل چارج به ما میدهد‪:‬‬

‫با توجه به معادله تعادل چارج کامل‪ ،‬متوجه می شویم که فقط عبارات کلسیم و بای‬
‫کاربونیت را حفظ کردهایم‪ .‬این نشان میدهد که آب در این معدن بیشرت منحل کلسیم بای‬
‫کاربونیت است‪.‬‬
‫راه حل این معادله ساده شده به ترتیب زیر است‪:‬‬

‫=‬
‫بنابراین‪ pH=8.22،‬است‪ ،‬که با مشاهدات به خوبی همخوانی دارد‪ .‬چگونه ‪ pH‬معدن بسیار‬
‫باالتر از ‪ pH‬باران فروریخته در آن است؟‬
‫مهم است که به یاد داشته باشید در محاسبات اخیر‪ ،‬فرض بر آن است که کلسیم کاربونیت‬
‫جامد در سیستم وجود داشته باشد؛ برای مثال‪ ،‬چاه معدن سنگ آهک باشد‪ .‬باید روشن شود که‬
‫فشار قسمی ‪ CO2‬بر روی آب سطحی معموال منیتواند فراتر از‪ 390 ppm‬رود‪ ،‬اوسط جهانی‬
‫غلظت امتوسفیر‪ ،‬و در نتیجه‪ ،‬اگر فشار قسمی حفظ شود‪ ،‬غلظت کلسیم منیتواند از سطح‬
‫معینی فراتر گردد‪ .‬در محاسبه فوق‪ ،‬به یاد داشته باشید که مقدار ‪ -11.23‬بر اساس فشار قسمی‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪151 /‬‬
‫کربن دای اکساید که ‪ 390ppm‬بود‪ ،‬میباشد‪ .‬در این فشار و در‪( pH=8.22‬هامن که به تازگی‬
‫محاسبه کردهایم)‪ ،‬غلظت کلسیم توسط معادله زیر داده میشود‪.‬‬

‫به عبارت دیگر‪ ،‬در ‪ 390 ppm‬از ‪ ،CO2‬مکسیمم غلظت محلول کلسیم حدود ‪ 500‬میکرون‬
‫است‪ .‬البته‪ ،‬اگر متام کلسیم کاربونیت جامد حل شود این مقدار میتواند کمرت شود‪ ،‬و اگر فشار‬
‫‪ CO2‬بیشرت شود‪ ،‬این مقدار بیشرت میشود (زیرا ممکن است در یک سیستم آبهای زیرزمینی یا‬
‫در یک قوطی بسته نوشیدنی گازدار باشد)‪ .‬بیایید یک سؤال عمومی تر بپرسیم‪:‬‬
‫انحاللیت اعظمی کلسیم در آب به عنوان تابع از فشار قسمی ‪ CO2‬در موازنه با آن آب چه‬
‫مقدار است؟‬
‫اسرتاتیژی‪ .‬ما این را میدانیم که‬

‫و‬

‫و‬

‫با استفاده از یک معادله تعادل چارج ساده شده‪ ،‬داریم‪:‬‬

‫با جایگزینی این معادله در عبارت ‪ ، Ka1‬داریم‬

‫که دوباره چنین ساخته میشود‪:‬‬

‫با جایگزینی این معادله در بیان ‪ ،Ka2‬داریم‬


‫‪ / 152‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫به دلیل تعادل چارج‪ ،‬ما غلظت بای کاربونیت را با توجه به غلظت کلسیم میدانیم و‬
‫دریافت میکنیم‪:‬‬

‫با توجه به این که ما به دنبال غلظت اعظمی کلسیم هستیم‪ ،‬میتوانیم فرض کنیم که آب در‬
‫تعادل با کلسیم جامد است و از بیان ‪ Ksp‬برای کلسیم به لحاظ کاربونیت استفاده کنیم‪ .‬بنابراین‪،‬‬
‫با جایگزینی معادله قبلی در عبارت ‪ ،Ksp‬داریم‬

‫که دوباره به عبارت زیر تبدیل می گردد‪:‬‬

‫مقادیر ثابتهای تعادلی مختلف معلوم اند‪ .‬بنابراین‪ ،‬این معادله حاصل میشود‪:‬‬

‫شام میتوانید این را برای خودتان با استفاده از برنامه اکسل ترسیم کنید‪ ،‬اما چند معیار مفید‬
‫اند‪ .‬در‪ ، CO2 390 ppm‬غلظت اعظمی کلسیم حل شده ‪ 490 MM‬یا ‪ 20 mg/L‬است؛ در ‪0.1‬‬
‫امتوسفیر‪ 3100 ،‬میلی لیرت یا ‪ 125‬میلی گرام فی لیرت است‪ .‬و در ‪ 1.5‬امتوسفیر‪ 7700 ،‬مگاوات یا‬
‫‪ 310‬میلی گرام فی لیرت است‪.‬‬
‫‪ .4.5‬تیزابیت اقیانوس‬
‫ما بر روی ورود گونههای اسیدی به امتوسفیر زمین و تأثیر این گونههای اسیدی بر ‪ pH‬باران‬
‫و آبهای سطحی مترکز منوده ایم‪ .‬هامنطور که اشاره کردیم‪ ،‬حتی ‪ CO2‬امتوسفیری بر روی‬
‫‪ pH‬باران اثر می گذارد و آن را به حدود ‪ 5.6‬کاهش میدهد‪ .‬در سالهای اخیر‪ ،‬دانشمندان‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪153 /‬‬
‫رشوع به تحقیق کرده اند که آیا متام این ‪ CO2‬که به فضا می آید میتواند بر ‪ pH‬اقیانوسها نیز‬
‫تاثیر بگذارد‪ .‬میدانیم که ‪ CO2‬یک گاز گلخانهیی است و بنابراین میتواند بر گرم شدن اقیانوس‬
‫تأثیر بگذارد‪ ،‬اما تا همین اواخر مشخص نشده بود که افزایش سطوح ‪ CO2‬در فضا وقتی وارد‬
‫اقیانوسها میشود نیز میتواند عواقب زیست محیطی محسوس تری داشته باشد‪.‬‬
‫اقیانوسها دارای ‪ pH‬حدود ‪ 8.1‬هستند که قلوی است‪ .‬تفکر اولیه این بود که میزان القلی‬
‫آب به آن اندازه هست که بیشرت اسید را که از فضا به اقیانوسها منتقل میشود خنثی کند‪ .‬این‬
‫احتامال درست است‪ ،‬اما باید به اثر انحالل ‪ CO2‬اضافی بر روی غلظت کاربونیت در اقیانوسها‬
‫توجه داشت‪ .‬به نظر میرسد که کاربونیت برای بسیاری از موجودات دریایی که پوسته خود را از‬
‫کلسیم کاربونیت –مرجانها و فیتوپالنکتون‪ ،‬برای مثال‪ ،‬تشکیل میدهند ‪ -‬بسیار مهم است‪.‬‬
‫کاهش غلظت کاربونیت ناشی از کاهش ‪( PH‬به علت افزایش [‪ ]CO2‬و [‪ )]HCO3-‬میتواند‬
‫پیامدهای فاجعه باری برای بسیاری از این موجودات داشته باشد‪ .‬در واقع اگر غلظت کاربونیت‬
‫در اقیانوسها بسیار کم باشد‪ ،‬مواد معدنی کلسیم کاربونیت دار در پوستههای حیوانات‬
‫دریایی میتوانند در حقیقت رشوع به تجزیه کنند‪ .‬اگر زندگی شام به آن پوسته وابسته باشد این‬
‫اتفاق خوبی نیست‪.‬‬
‫اثرات ورود اسید از امتوسفیر در رسارس اقیانوسها یکنواخت نخواهد بود‪ pH .‬اقیانوسها از‬
‫یک محل به محل دیگر و به لحاظ عمق متفاوت بوده و وابسته به درجه حرارت محلی و شوری‬
‫آب دریا می باشد‪ .‬اما اگر درجه حرارت و شوری را بدانیم‪ ،‬میتوانیم این تغییرات را در‬
‫ثابتهای تعادلی خود جربان کنیم‪ .‬به عبارت دیگرهمه کمیت های ‪ ،Ka1 Ka2 ،KH‬و ‪ KW‬تابع‬
‫درجه حرارت و شوری هستند‪ .‬خوشبختانه‪ ،‬این وابستگی ها شناخته شده اند‪ .‬یکی دیگر از‬
‫پیچیدگیها این است که آب اقیانوس در تعادل با کلسیم کاربونیت جامد نیست و بنابراین مفهوم‬
‫‪ Ksp‬قابل استفاده نیست‪.‬‬
‫بیایید با یک سؤال عمومی آغاز کنیم‪:‬‬
‫‪ / 154‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫غلظت آیونهای کاربونیته در اقیانوس به عنوان تابعی از فشار قسمی امتوسفیری ‪ CO2‬چه‬
‫‪50‬‬
‫مقدار است؟‬
‫شکل عمومی این رابطه تابعی را میدانیم‪ :‬هامن طور که ‪ CO2‬در امتوسفیر افزایش مییابد‪،‬‬
‫‪ PH‬باران کاهش مییابد‪ ،‬به این معنی که [‪ ]H+‬افزایش مییابد و بنابراین غلظت کاربونیت با‬
‫توجه به عبارتی که در اوایل این فصل بدست آوردیم کاهش مییابد‪.‬‬

‫با این حال‪ ،‬شاخص در این معادله (‪ )-21/56‬فقط برای آب شیرین در درجه حرارت ‪25‬‬
‫درجه سانتیگرید و برای فشار قسمی امتوسفیری ‪ )341 atm( CO2‬صادق است‪ .‬بنابراین‪ ،‬ما نیاز‬
‫به ثابتهای مختلف تعادل به عنوان تابع دما و شوری آب اقیانوس داریم‪ .‬در این مورد‪" ،‬شوری"‬
‫به عنوان غلظتهای مجموعی منکهای منحل در آب اقیانوس تعریف میشود‪ .‬شوری تقریبا‬
‫برابر با وزن منکهای منحل بر حسب گرام در هر کیلو گرام از آب دریا است‪ .‬مقدار متوسط‬
‫آب دریا ‪ 35‬قسمت در هزار (به اختصار "‪ )"ppth‬است‪ .‬شوری در مناطق ورود آب شیرین به‬
‫اقیانوسها پایین تر (برای مثال‪ ،‬خروجی دهانه رودخانهها) و در مناطق خشک باالتر است‪ .‬این‬
‫مقادیر ‪ Ka1 ،KH‬و ‪ Ka2‬به عنوان تابعی از درجه حرارت آب و شوری به خوبی تثبیت و ستندرد‬
‫شده اند‪ .‬برای مرجع‪ ،‬معادالت برای ‪ Ka1 ،KH‬و ‪ Ka2‬در اینجا ارائه میشوند (که ‪ T‬بر حسب ‪ K‬و ‪S‬‬
‫شوری بر حسب ‪ ppth‬است)‬

‫‪ .50‬برای بحث آموزشی بیشرت به رفرنس زیر مراجعه کنید‪:‬‬


‫‪B. J. Bozlee, M. Janebo, and G. Jahn, A simplified model to predict the effect of increasing‬‬
‫‪atmospheric C02 on carbonate chemistry in the ocean. Journal of Chemical Education, 85, 213-‬‬
‫‪217 (2008) and references therein.‬‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪155 /‬‬

‫پیچیدگی دیگر این است که باید معادله تعادل چارج را برای آب دریا‪ ،‬که از میان بسیاری از‬
‫آیونها دارای آیونهای سودیم و کلوراید فراوان است‪ ،‬به درستی بسازیم‪ .‬برای درست به دست‬
‫آوردن تعادل چارج نیاز به دانسنت غلظت متام کتیونها و انیونها داریم‪ .‬ما به راحتی میتوانیم‬
‫برای غلظت این کتیونها (‪ )H+‬و انیونها (‪ HCO3-‬و ‪ )CO32-‬که به عنوان تابع ‪ pH‬تغییر میکنند‬
‫معادالت را ارائه کنیم‪ ،‬اما همچنین نیاز به غلظت سایر اجزای آب دریا داریم که با ‪ pH‬تغییر‬
‫منیکنند‪ .‬اینها عبارتند از‪ Na+ :‬و‪ Cl-‬و بسیاری دیگر‪ .‬به جای فهرست کردن این انیونها و‬
‫کتیونهای غیر حساس به ‪ pH‬در هر دو طرف معادله تعادل چارج‪ ،‬ساده تر آن است که به‬
‫تفاوت بین کل غلظت کاتیون غیر حساس به ‪ PH‬منفی و کل غلظت انیون غیر حساس به ‪pH‬‬
‫بپردازیم و این عدد را که مثبت بوده و به شکل تجربی شناخته شده است در سمت چپ معادله‬
‫تعادل چارج قرار دهیم‪:‬‬

‫از آنجا که ‪ pH‬اقیانوسها در حدود ‪ 8‬است‪ ،‬این غلظت خالص کاتیون بسیار باالتر از [‪]H+‬‬
‫یا [‪ ]OH-‬است و میتوانیم یک بار دیگر معادله تعادل بار را به شکل زیر ساده کنیم‬
‫‪ / 156‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫] به عنوان تابع [ ‪ ]H‬در این عبارت قرار دهیم و‬
‫‪+‬‬
‫‪HCO3-‬‬ ‫به راحتی میتوانیم معادله را برای [‬
‫دریافت کنیم‪:‬‬

‫در این مورد‪ ،‬ما می خواهیم این معادله را از لحاظ غلظت کاربونیت‪ ،‬نه از لحاظ ‪ ،pH‬حل‬
‫کنیم‪ ،‬هامن کاری که در ابتدای این فصل انجام می دادیم‪ .‬بنابراین‪ ،‬میتوانیم از عبارت عمومی‬
‫برای کاربونیت استفاده کنیم‪:‬‬

‫و آن را باز سازی کنیم به‪:‬‬

‫با جایگزینی این معادله در معادله ساده شده تعادل چارج‪ ،‬داریم‪:‬‬

‫توجه کنید که ما ‪ KHKa1‬را با ‪ K3/Ka2‬جایگزین کردهایم (به بخش ‪ 1.5‬مراجعه کنید)‪.‬‬


‫این یک معادله درجه دوم است‪:‬‬

‫که‬

‫البته راه حل این معادله به ترتیب زیر است‪:‬‬


‫تعادل کاربن دای اکساید ‪157 /‬‬
‫اکنون متاما بر طرح [‪ ]CO32-‬به عنوان تابع از فشار قسمی امتوسفیری مترکز کردهایم‪ .‬واضح‬
‫است که بهرتین راه برای انجام این کار از طریق یک صفحه گسرتده است‪ .‬ابتدا باید مقادیر ‪ K3‬و‬
‫‪ Ka2‬را در هر درجه حرارت و شوری که انتخاب کردهایم بدست آوریم‪ ،‬از آنها برای محاسبه‪ b‬به‬
‫عنوان تابع فشار قسمی ‪ CO2‬استفاده کنیم‪ ،‬وسپس از آن برای بدست آوردن مقدار ½ [‪]CO32-‬‬
‫استفاده کنیم و سپس جذر این مقدار را محاسبه کنیم‪ .‬کار کردن بر حسب واحدهای ‪µmol/L‬‬
‫برای کاربونیت و ‪ ppm‬برای ‪ CO2‬راحت است‪.‬‬
‫در گراف دیده می شود که غلظت کاربونیت منحل در حال حارض حدود ‪ 250 µmol/L‬در‬
‫‪ 298‬و حدود ‪ 95 µmol/L‬در‪ 273 K‬است‪ ،‬با توجه به اینکه غلظت ‪ CO2‬امتوسفیری ‪390ppm‬‬
‫است‪ .‬غلظت کاربونیت که در آن پوسته برخی از موجودات دریایی رشوع به حل شدن میکند‪،‬‬
‫حدود ‪ 70 µmol/L‬تخمین شده است‪ ،‬مقداری که از مقدار فعلی آب رسد خیلی دور نیست‪.‬‬
‫افزایش ‪ 50‬فی صدی سطح ‪ CO2‬امتوسفیری تا ‪ ، 600 ppm‬سطح کاربونیت اقیانوسی را به میزان‬
‫قابل مالحظه ای پایین تر از این آستانه ‪ 70 µmol/L‬خواهد آورد‪.‬‬
‫‪ / 158‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫گراف ‪ -1 -5‬کاربونیت اقیانوسی حل شده به عنوان تابع غلظت ‪ CO2‬امتوسفیری نتایج این محاسبات برای درجه حرارت‬
‫‪( 273K‬معمول برای آب دریای قطب شامل و قطب جنوب) و ‪( 298 K‬معمول برای آب دریای معتدل تر) نشان داده‬
‫میشود‪ .‬در هر دو مورد‪ ،‬شوري ‪ 35 ppth‬بود‪.‬‬
‫این محاسبه بیش از حد ساده شده است ‪ -‬ما فقط از دو درجه حرارت و یک شوری استفاده‬
‫کردیم‪ .‬در اقیانوس واقعی‪ ،‬درجه حرارت و شوری به طور مداوم نظر به مکان تغییر میکنند‪ ،‬اما‬
‫ما میتوانیم این محاسباترا برای چندین درجه حرارت و شوری مختلف و چندین سطح مختلف‬
‫‪ CO2‬تکرار کنیم تا تخمینی از غلظت کاربونیت منحل را به عنوان تابع مکان در اقیانوس و به‬
‫عنوان تابع فشارهای قسمی ‪ CO2‬امتوسفیری بدست آوریم‪ .‬این کار محاسباتی به عنوان یک‬
‫مترین برای محصالن باقی مانده است؛ آخرین مساله در بخش بعدی را ببینید‪ .‬به طور عمومی‪،‬‬
‫این نتایج نشان میدهد که سطوح کاربونیت اطراف قطب جنوب ممکن است تا اواخر این قرن به‬
‫طور قابل توجهی کاهش یافته و باعث ایجاد مشکالت احتاملی زیست محیطی برای موجودات‬
‫زنده ای شود که از ‪ CaCO3‬استفاده میکنند‪.‬‬
‫‪ .5.5‬مجموعه مسائل‬
‫‪ .1‬برای یک دریاچه در شامل فلوریدا‪ ،‬ورودی زیر را در برابر ‪ pH‬در محدوده واحدهای‬
‫صفر تا ‪ pH 10‬طراحی کنید‪ ،[OH-] ،[H+] ،[HCO3-] ،[CO2] ،Pco2 :‬و [‪]CO32-‬‬
‫با استفاده از معادالت خطوطی که با استفاده از آنها این گراف را ساخته اید به سؤاالت‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪159 /‬‬
‫زیر پاسخ دهید‪ :‬در کدام ‪ pH‬غلظت کاربونیت هامنند غلظتهایدروکساید است؟ در‬
‫کدام ‪ pH‬غلظت ‪ CO2‬حل شده برابر با غلظت کاربونیت می گردد؟ در کدام ‪pH‬‬
‫غلظت کاربونیت رشوع به پیشی گرفنت از غلظت بای کاربونیت میکند؟‬
‫‪ pH .2‬آب گازدار (به عنوان مثال نوشابه کوکا) که توسط آب خالص مشبوع با ‪ CO2‬خالص‬
‫در فشار ‪ 1‬امتوسفیر ساخته میشود چه مقدار خواهد بود؟‬
‫‪ .3‬غلظت کلسیم را در یک منونه آب زیرزمینی تخمین کنید‪ .‬کدام یک دارای ‪5.50=pH‬‬
‫است؟ فرض کنید که آب زیرزمینی در این محل با ‪ CO2‬با فشار قسمی ‪ 0/1‬امتوسفیر‬
‫مشبوع شده است‪.‬‬
‫‪ .4‬انحاللیت اکسیجن در آب دریاچه در درجه حرارت ‪ 28‬درجه سانتیگرید چه مقدار‬
‫است؟ فرض کنید که ‪ pKH‬اکسیجن در این دما درجه حرارت دو برابر ‪ CO2‬است‪.‬‬
‫پاسخ خود را بر حسب میلی گرام بر لیرت بدهید‪.‬‬
‫‪ .5‬غلظت کلسیم دریاچه مری (دریاچه ای در نیوهمپشایر) ‪ 4×10 -4‬است‪ pH .‬این دریاچه‬
‫را تخمین کنید‪ .‬فرض کنید که ورودیهای کلسیم به این دریاچه منحرصا از فرسایش‬
‫کلسیم کاربونیت در اثر هواست‪.‬‬
‫‪ .6‬آب آشامیدنی بلومینگتون ایندیانا از دریاچه مونرو می آید که غلظت کلسیم آن ‪ppm‬‬
‫‪ 17‬است‪ pH .‬این دریاچه چه مقدار است؟ یاد آوری وزن امتی کلسیم که ‪ 40.1‬گرام‬
‫بر مول است‪ ،‬ممکن است (شاید ممکن نباشد) کمک کند‪.‬‬
‫‪ .7‬یک منونه آب دارای ‪ pH=8.44‬و مجموع مقدار کلسیم ‪ 1/55 ppm‬است‪ .‬برای این‬
‫سؤال‪ ،‬فرض کنید که تنها آیونهای موجود در آب عبارتند از ‪ HCO3-،Ca2+‬و ‪.CO32-‬‬
‫غلظتهای ‪ CO32-‬و ‪ HCO3-‬بر حسب مول بر لیرت چه مقدار است؟‬
‫‪ .8‬قبل از انقالب صنعتی‪ ،‬غلظت ‪ CO2‬در امتوسفیر زمین حدود ‪ 275 ppm‬بود‪ .‬فقط با در‬
‫نظر گرفنت اثر ‪ CO2‬حل شده‪ ،‬اثر افزایش ‪ CO2‬بر روی ‪ pH‬باران را محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪ / 160‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .9‬یک منونه از آب باران مشاهده میشود که ‪ pH‬آن برابر با ‪ 7.4‬است‪ .‬اگر فقط ‪CO2‬‬
‫امتوسفیری با غلظت ‪ 390 ppm‬و گرد و غبار آهکی در امتوسفیر حارض باشند تا ‪pH‬‬
‫را از یک مقدار خنثی تغییر دهند‪ ،‬و اگر هر قطره باران دارای حجم ‪ 0.02‬سانتی مرت‬
‫مکعب باشد‪ ،‬چه حجمی از کلسیم در هر قطره باران وجود دارد؟‬
‫‪ .10‬غلظت پنتاکلوروآمیلین (‪ )PCA‬در دریاچه جورج ‪ 3.2 ng/L‬است‪ .‬این دریاچه دارای‬
‫متوسط عمق ‪ 25‬مرت است‪ PCA .‬تنها از طریق رسوب از این دریاچه حذف میشود و‬
‫ثابت رسعت برای این پروسس‪ 2.1×10-4‬است‪ .‬تنها منبع ‪ PCA‬برای این دریاچه‪ ،‬باران‬
‫است‪ .‬غلظت ‪ PCA‬در آب باران (بر حسب ‪ )ng/L‬چه مقدار است؟ فرض کنید میزان‬
‫بارش ‪ 80‬سانتی مرت در سال باشد‪.‬‬
‫‪ .11‬در یک تابستان در ایتالیا یک دانشمند محیط زیست برای شام یک بوتل آب معدنی‬
‫محلی سفارش داد‪ pH .‬آن حدود ‪ 8‬بود و ترکیب زیر روی برچسب چاپ شده بود‪:‬‬
‫‪47 mg/L ،Na+‬؛ ‪ 46 mg/L :K+‬؛ ‪ 19 mg/L،Mg2+‬؛ ‪1397 mg/L ،HCO3-‬؛ ‪Cl‬‬
‫‪ 23 mg/L‬؛ و ‪ 5.5 mg/L ،NO3-‬است‪ .‬غلظت ‪ Ca2+‬نامنظم بود‪ .‬غلظت ‪ Ca2+‬بر‬
‫حسب میلی گرام بر لیرت چه مقدار بود؟ شام ممکن است به کتلههای امتی زیر نیاز‬
‫داشته باشید‪40.1 ،Ca :‬؛ ‪23.0 ،Na‬؛ ‪39.1 ،K‬؛ ‪24.3 ،Mg‬؛ و ‪35.5 ،Cl‬‬
‫‪ .12‬تصور کنید که یک آلوده کننده رشوع به گندزدایی سودیم کلوراید در دریاچه چارلز به‬
‫میزان ‪ 1600‬کیلوگرام در روز کند‪ ،‬که سابقه غلظت ‪ NaCl‬در این دریاچه ‪ 11 ppm‬و‬
‫زمان بودن ‪ NaCl‬در دریاچه ‪ 3/5‬سال است‪ .‬پس از ‪ 5‬سال‪ ،‬آژانس حفاظت از محیط‬
‫زیست (‪ )EPA‬این منبع ‪ NaCl‬را شناسایی و متوقف میکند‪ .‬غلظت اعظمی ‪ NaCl‬در‬
‫دریاچه چه مقدار خواهد بود؟ لطفا پاسخ خود را بر حسب ‪ ppm‬ارائه دهید‪ .‬ممکن‬
‫است (یا خیر) نیاز به شواهد زیر داشته باشید‪ :‬دریاچه چارلز حجمی برابر با ‪× 1.8‬‬
‫‪ 107‬مرت مکعب دارد‪ .‬کثافت ‪ NaCl‬دو برابر آب است‪.‬‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪161 /‬‬
‫‪ .13‬ایتان (‪ )C2H6‬حدود ‪ 6‬فی صد از گاز طبیعی را تشکیل میدهد‪ .‬ایتان تنها زمانی در‬
‫فضا منترش میشود که گاز طبیعی در چاه و از خطوط لوله دارای نشتی به صورت‬
‫نسوخته رها شود‪ .‬اوسط غلظت ایتان در تروپوسفر در نیمکره شاملی حدود ‪1.0 ppb‬‬
‫و در نیمکره جنوبی حدود ‪ 0.5 ppb‬است‪ .‬ایتان میتواند به سه شکل از تروپوسفر‬
‫خارج شود‪ :‬انتقال به ایسرتاتوسفیر‪ ،‬تعاملهای کیمیاوی در تروپوسفر‪ ،‬و رسوب‬
‫مرطوب به سطح زمین‪ .‬ایتان همچنین میتواند یک نیمکره را با حرکت به سمت‬
‫نیمکره دیگر ترک کند‪ .‬فرض کنید که همه این پروسسهای خروج دارای اولویت و‬
‫همه منابع در نیمکره شاملی هستند‪ .‬بهرتین حدس ما این است که ‪ 3‬فی صد گاز‬
‫طبیعی به فضا می گریزد و می سوزد و حدود ‪ 1.5‬میلیون لیرت گاز طبیعی هر ساله می‬
‫سوزد‪ .‬لطفا میزان خالص جریان ایتان را در رسارس استوا تخمین بزنید‪.51‬‬
‫‪ .14‬انواع خاصی از سیگار دودی تولید میکنند که پراز ترتاهایدروکانابینول (‪)THC‬‬
‫کیمیاوی است‪ ،‬که میتواند در برخی از قهوه خانههای آمسرتدام به غلظت ‪200‬‬
‫میکروگرام بر مرتمکعب برسد‪ .‬اگرچه تنها ‪ 10‬فی صد از ‪ THC‬تنفس شده به ریه در‬
‫واقع به جریان خون وارد میشود‪ ،‬مقادیر قابل توجهی از این مرکب کیمیاوی میتواند‬
‫وارد بدن مرصف کنندگان شود‪ .‬فرض کنید که اوسط تنفس ‪ 20‬لیرت در دقیقه و زمان‬
‫حضور ‪ THC‬در بدن ‪ 6‬ساعت باشد‪.‬‬

‫آ‪ .‬غلظت حالت پایدار (در هر بخش به ازای میلیارد) ‪ THC‬در بدن یک توریست‬
‫آمریکایی که هرگز قهوه خانه را ترک منیکند چه مقدار است؟‬

‫ب‪ .‬پس از اینکه توریست تنها به مدت ‪ 3‬ساعت در قهوه خانه ماند این مرکب کیمیاوی‬
‫به چه غلظتی رسید؟ فرض کنید که این توریست به طور متوسط ‪ 70‬کیلوگرام وزن دارد‪.‬‬

‫‪51‬‬
‫‪ .‬این مسئله البته بدون راه حل‪ ،‬از کتاب زیر گرفته شده است‪Consider a Spherical : J. Harte,‬‬
‫‪:CA, 1988. Cow. University Science Books, Sausalito,‬‬
‫‪ / 162‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .15‬محصلی برای اندازه گیری میزان تهویه هوا به خانه ای (اندازه = ‪ 21000‬فوت مکعب)‬
‫فرستاده شد‪ .‬او به رسعت ‪( SF6‬گاز غیر مستقیم و غیر زهری) کافی را به هوای داخل‬
‫خانه اضافه کرد تا غلظت آن را تا ‪ ppb 100‬افزایش دهد‪ .‬او سپس غلظت این مرکب‬
‫را هر ‪ 6‬دقیقه در مدت حدود ‪ 4‬ساعت اندازه گیری کرد‪ .‬نتایج در زیر نشان داده شده‬
‫اند‪ .‬این خانه چه تعداد تعویض هوا به ازای هر ساعت دارد؟‬

‫گراف ‪-2 -5‬‬


‫‪ .16‬اگر قرار بود کل جمعیت این سیاره مبیرند و در دریاچه میشیگان شناور شوند‬
‫( میدانیم که این کار مرض است‪ ،‬اما فقط وامنود میشود)‪ ،‬سطح آب چه مقدار باال‬
‫می آمد؟ مساحت دریاچه میشیگان ‪ 22000‬مایل مربع است‪.‬‬
‫‪ .17‬دانش آموزی در یک البراتوار کیمیای امتوسفیری ثابت رسعت تعامل ایزوپرن‬
‫(‪ )C5H8‬را با ‪ OH‬در یک اتاقک به مساحت ‪ 200‬سانتی مرت مکعب اندازه گیری کرد‪.‬‬
‫نتیجه آزمایش او‪ 9/4x 11-10 cm3/molecule.s‬بود‪ .‬بعدا این سؤال مطرح شد‪ :‬غلظت‬
‫حالت پایدار ‪ OH‬در این اتاق چه مقدار بود؟ محصل به سوابق اصلی آزمایش خود‬
‫رجوع کرد و متوجه شد که غلظت ایزوپرن در مدت ‪ 3‬دقیقه ‪ 25‬فی صد کاهش یافته‬
‫بود‪ .‬او‪ 2 µL‬منحل ایزوپرن را در ‪ CCl4‬به داخل اتاقک تزریق کرد و غلظت این منحل‬
‫‪ 6μg/L‬بود‪ .‬او از این دیتا یک پاسخ یافت؛ شام میتوانید این پاسخ را بیابید؟‬
‫تعادل کاربن دای اکساید ‪163 /‬‬
‫‪ .18‬دریاچه تیتیکاکا در ارتفاع ‪ 3810‬مرتی در بولیوین اندز واقع شده است‪ .‬انحاللیت‬
‫اکسیجن در این دریاچه را در ‪ 5‬درجه سانتیگرید محاسبه کنید‪ .‬پس ثابت قانون هرنی‬
‫در این درجه حرارت برابر است با ‪ .1/9 x 8-10 mol/LPa‬در اینجا اشاره به پاسکالز‬
‫دارد که واحدهای ‪ SI‬رسمی فشار اند‪.‬‬
‫‪ .19‬در درجه حرارت ‪ 30‬درجه سانتی گرید‪ ،‬انحاللیت اکسیجن در آب ‪ 7.5‬میلی گرام بر‬
‫لیرت است‪ .‬یک کتله آبی را در هامن درجه حرارت که حاوی ‪ 7.0‬اکسیجن است در‬
‫نظر بگیرید‪ .‬با فوتوسنتز‪ 1.5 ،‬میلی گرام بر میلی لیرت ‪ CO2‬به بیوماس عضوی‬
‫تبدیل میشود که در طی یک روز گرم ترکیب ‪ C6H12O6‬را دارد‪ .‬آیا مقدار اکسیجن‬
‫تولید شده در هامن زمان برای افزایش انحاللیت آبی‪ ،‬کافی است؟‬

‫‪ .20‬پروژه گروپی‪ .‬درجه حرارتها و شوریهای سطح آب دریا در زیر را به عنوان تابعی از‬
‫عرض جغرافیایی فرض کنید‪:‬‬

‫همچنین‪ ،‬فرض کنید که فشار قسمی ‪ CO2‬در برخی از زمانهای پیشا صنعتی ‪ 270 ppm‬بود‪،‬‬
‫حاال ‪ 390 ppm‬است‪ ،‬و در سال ‪ 565 ppm ،2100‬و در زمانی بحرانی در آینده ‪790 ppm‬‬
‫خواهد بود‪ .‬غلظت کاربونیت منحل (بر حسب ‪ )µmol/L‬را به عنوان تابعی از عرض جغرافیایی‬
‫‪ / 164‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫در هر یک از چهار فشار قسمی ‪ .CO‬محاسبه و نتایج خود را به شکل چهار منحنی در یک‬
‫گراف ترسیم کنید‪.‬‬
‫این یک فرصت طالیی برای یادگیری نحوه ایجاد توابع تعریف شده توسط کاربر با استفاده‬
‫از برنامه ‪ Visual Basic add-on to Excel‬خواهد بود‪ .‬میتوانید توابعی برای ‪ Ka1 ،KH‬و ‪ Ka2‬به‬
‫عنوان تابعی از درجه حرارت و شوری ایجاد کنید ‪ -‬معادالت این فصل را ببینید‪ .‬سپس‪ ،‬میتوانید‬
‫یک تابع دیگر تعریف شده توسط کاربر را برای محاسبه‪ b‬ایجاد کنید و از آن به [‪ ]CO32-‬برسید‪.‬‬
‫اگر صفحه گسرتده خود را به صورت چهار مورد تنظیم کنید (یکی برای هر غلظت ‪ ،)CO2‬ایجاد‬
‫طرحهایی که نیاز دارید آسان خواهد شد‪ .‬در طول این مترین مراقب واحدها باشید‪.‬‬
‫چه نتیجه ای از نتایج ترسیم شده خود میگیرید؟ ممکن است بخواهید نتایج خود را با‬
‫غلظتی که در آن کاربونیت پوستهها شروع به تجزیه میکند مقایسه کنید‪.‬‬
‫فصل ششم‬

‫حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬


‫یکی از مهم ترین نوآوریها در زراعت و سالمت عمومی‪ ،‬توسعه و کاربرد مرکبات‬
‫طراحی شده برای کنرتول (کشنت) حرشاتی بود که با رشد محصوالت زراعی متعدد در‬
‫انتقال امراض به مردم دخالت داشتند‪ .‬در ابتدا این مرکبات مواد غیرعضوی بودند که کم و‬
‫بیش هر چیزی را می کشتند‪ ،‬ولی در دهه ‪ 1930‬و ‪ 1940‬مرکبات عضوی (برای مثال‪DDT‬‬
‫که مشهورترین آنها است) وارد بازار شدند‪ .‬این مرکبات برای هدف قرار دادن حرشات‬
‫خاص و نه پستانداران طراحی شده بودند‪ .‬در نهایت‪ ،‬مرکبات طوری توسعه یافتند که‬
‫علفهای هرز را نیز مورد هدف قرار دادند و بدین ترتیب موجب شدند که کشاورزان بازده‬
‫محصول در هر واحد از زمین را افزایش دهند‪.‬‬
‫علیرغم منافع اجتامعی و اقتصادی این مرکبات‪ ،‬مشکالتی نیز بوجود آمدند‪ ،‬زیرا‬
‫بعضی از این مواد کیمیاوی‪ ،‬زمانی که آزاد شدند‪ ،‬در محیط زیست از بین نرفتند‪ .‬به دلیل‬
‫پایداری محیطی آنها‪ ،‬برخی از این مرکبات پیامدهای ناخواسته ای داشته اند؛ به عنوان‬
‫مثال‪ DDT ،‬سبب پوسته پوسته شدن تخم مرغ شده و در نتیجه تولید مثل برخی از انواع‬
‫پرندگان را تحت تاثیر قرار می داد‪ .‬این مسئله در کتاب معروف بهار آرام توجه مخاطبان را‬
‫جلب کرد‪ .1‬شاید به همین دلیل بسیاری از این حرشه کشهای اولیه دیگر در بازار نیستند و‬
‫مرکباتی که پایداری کمرتی در محیط زیست دارند (اما تا حدودی برای پستانداران زهری‬

‫‪1‬‬
‫‪. R. Carson, Silent Spring. Houghton Mifflin, Boston, 1962.‬‬
‫‪ / 166‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫هستند) جایگزین آنها شدند‪ .‬با این حال‪ ،‬فقط به این خاطر که آنها دیگر در بازار نیستند‪،‬‬
‫این بدان معنا نیست که آنها به عنوان مشکالت زیست محیطی ناپدید شده اند‪ .‬در حقیقت‪،‬‬
‫به دلیل پایداری آنها‪ ،‬مقدار زیادی از این حرشه کشهای به اصطالح میراثی‪ ،‬هنوز با ما‬
‫هستند و هنوز هم در غذا و در مناطق دور افتاده مانند قطب شامل‪ ،‬جایی که آنها هرگز‬
‫استفاده نشده اند یافت میشوند‪ .‬جامعه جهانی متوجه این مشکل شده است و کنوانسیون‬
‫استکهلم را با هدف رفع انتشار محیط زیستی تعداد زیادی از این حرشه کشهای پایدار بنا‬
‫نهاده است‪ .‬به نقل از وب سایت کنوانسیون که شام میتوانید در گوگل جستجو کنید‪:‬‬
‫کنوانسیون استکهلم در مورد آلودگیهای پایدار عضوی (‪ )POPs‬است که یک معاهده‬
‫جهانی برای محافظت از سالمت انسان و محیط زیست در مقابل مواد کیمیاوی که برای‬
‫دورههای طوالنی در محیط زیست می مانند‪ ،‬از لحاظ جغرافیایی به طور وسیعی پراکنده‬
‫اند‪ ،‬در بافت چربی انسان و حیات وحش انباشته می گردند و اثرات منفی بر سالمت انسان‬
‫یا محیط زیست می گذارند میباشد‪ .‬قرار گرفنت در معرض آلودگیهای پایدار‬
‫عضوی میتواند منجر به عواقب جدی سالمت از جمله رسطانهای خاص‪ ،‬نقایص‬
‫والدت‪ ،‬سیستم ایمنی بدن و پروسس والدت‪ ،‬حساسیت بیشرت به مرض و حتی کاهش‬
‫هوش شود‪ .‬با توجه به انتقال طیف وسیع آنها‪ ،‬هیچ یک از دولتها به تنهایی منیتوانند از‬
‫شهروندان خود یا محیط زیست خود در برابر ‪POP‬ها محافظت کنند‪ .‬در پاسخ به این مسئله‬
‫جهانی‪ ،‬کنوانسیون استکهلم که در سال ‪ 2001‬به تصویب رسید و در سال ‪ 2004‬به اجرا در‬
‫آمد‪ ،‬نیازمند گروپهایی است که اقدامات الزم را برای حذف یا کاهش انتشار ‪POP‬ها در‬
‫محیط زیست انجام دهند‪ .‬این کنوانسیون توسط برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد‬
‫اداره میشود و در ژنو سوئیس مستقر است‪.‬‬
‫ایاالت متحده این معاهده را امضا کرده است اما آن را تصویب نکرده است‪.‬‬
‫بر اساس این معاهده‪ ،‬بسیاری از کشورها موافقت کرده اند که تولید‪ ،‬مرصف و یا‬
‫انتشار‪ 12‬آلودگی پایدار عضوی کلیدی را کاهش داده یا از بین بربند‪ :‬الدین‪ ،‬کلردان‪،‬‬
‫‪ / 167‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫‪ ،DDT‬دیلدرین‪ ،‬اندرین‪ ،‬هپتاکلور‪ ،‬هگزاکلروبنزین‪ ،‬مایرکس‪ ،‬توکسافن‪ ،‬بای فینایلهای‬
‫پولی کلورینه (‪ )PCBs‬و دای بنزو‪ -p-‬دای اکسین و دای بنزو فوران‪ .‬هر از چند گاهی مواد‬
‫کیمیاوی جدیدی برای افزودن در فهرست کنوانسیون استکهلم پیشنهاد میشود‪ .‬به تازگی‪،‬‬
‫اینها شامل برخی از حرشه کشهای بسیار کلورین دار شده (مانند مایرکس و کپون) و‬
‫بعضی بازدارندههای شعله برومین دار نیز شده است‪.‬‬
‫این فصل اسامی‪ ،‬ساختار و داستانهای برخی از این آلوده کنندههای میراثی و برخی‬
‫از جایگزینهای آنها که در حال حارض به طور معمول استفاده میشوند را به ما میدهد‪.‬‬
‫برای خواننده ای که با نام و ساختار مواد کیمیاوی عضوی آشنا نیست‪ ،‬الزم است که ابتدا بر‬
‫روی این موضوع که در ضمیمه ‪ A‬آمده است‪ ،‬مطالعه مناید‪.‬‬
‫‪ .1.6‬حرشه کشها‬
‫حرشه کشها شامل انواع مختلف مواد کیمیاوی می گردد که در محیط زیست گسرتش‬
‫می یابند تا برخی از انواع آفات مانند حرشات (حرشه کشها)‪ ،‬علفهای هرز (علف‬
‫کشها) یا فنگس ها (فنگس کشها)‪ 1‬را بکشند‪ .‬در حال حارض استفاده از حرشه کشها‬
‫در رسارس جهان حدود یک میلیون تن در سال است‪ .‬از لحاظ تاریخی‪ ،‬حرشه کشها از‬
‫چندین "نسل" گذر کرده اند که ما به رشح زیر طبقه بندی میکنیم‪:‬‬
‫نسل (‪ :)0‬اینها شامل روشهای فیزیکی کنرتول آفات مانند سنگها‪ ،‬قطعههای چوبی‪،‬‬
‫کفشها‪ ،‬کاغذ زهری‪ ،‬مگس کشها‪ ،‬و غیره میباشد‪ .‬این روشها دوستدار محیط زیست‬
‫هستند‪ ،‬اما اگر شام تا زیر بغل تان در ملخها باشید چندان موثر نیستند‪.‬‬
‫نسل اول‪ :‬این مرکبات غیر عضوی مانند پاریس سبز [ ‪Cu (C2H3O2)2 • 3Cu‬‬
‫‪ )(AsO2)2‬و آرسنیت رسب [‪ ]Pb4 (PbOH) (AsO4)3‬بودند‪ .‬این مرکبات فقط حرشات را‬

‫‪ 53‬یک یادداشت برای استادان التین در میان شام‪ :‬در اینجا‪ icide ،‬چه معنا می دهد؟ ‪ fratricide‬چه معنا می‬
‫دهد؟‬
‫‪ / 168‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫منی کشتند‪ ،‬آنها پستانداران (از جمله موارد گاهی فرزند کشاورز) را نیز می کشتند و دیگر‬
‫از آنها استفاده منیشود‪.‬‬
‫نسل دوم ( الف)‪ :‬اینها به مرکبات عضوی کلورین دار معروف هستند مانند ‪ .DDT‬این‬
‫مرکبات دارای مشکالت زیست محیطی مهمی هستند و عمدتا در دنیای صنعتی ممنوع‬
‫هستند‪ .‬با این حال‪ ،‬بسیاری از این مرکبات دارای طول عمر زیست محیطی طوالنی هستند‬
‫که هنوز در منونههای محیط زیستی (گاهی اوقات به میزان قابل توجهی باال) موجود‬
‫هستند‪ .‬اکرث این مرکبات به طور قابل مالحظه ای برای حرشات زهری تر از پستانداران‬
‫هستند‪.‬‬
‫نسل دوم (ب)‪ :‬پس از اینکه مشکالت مرکبات عضوی کلورین دار مورد توجه مردم‬
‫قرار گرفت‪ ،‬صنعت زراعت رشوع به مترکز بر مرکبات عضوی فاسفورس دار کرد‪ .‬اگرچه‬
‫این مرکبات به طور خاص در محیط زیست عمر طوالنی نداشته اند‪ ،‬اما در مقایسه با‬
‫مرکبات کلورین دار برای پستانداران زهری تر بودند‪.‬‬
‫نسل سوم‪ :‬این مرکبات اغلب برخی از ویژگیهای هورمونهای طبیعی حرشات را‬
‫تقلید میکنند‪ .‬این مواد کیمیاوی عبارتند از فرومون‪ ،‬تنظیم کنندههای رشد حرشات و سایر‬
‫مرکبات که این محصوالت طبیعی را شبیه سازی میکنند‪.‬‬
‫بخشهای زیر ساختارهای منونه حرشه کشها را ارائه میدهند‪ .‬این مرکبات یا از لحاظ‬
‫تاریخی مهم هستند یا در حال حارض از لحاظ تجاری قابل توجه هستند‪.‬‬
‫‪ .1.1.6‬آنالوگهای دای فینایل میتان‬
‫)‪DDT (Dichloro-Diphenyl-Trichloroethane‬‬
‫‪ / 169‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫توجه داشته باشید که این ایزومیر ‪( para para‬به اختصار'‪ )p,p‬است‪ .‬اصطالح ‪para‬‬
‫به معنای آن است که اتومهای کلورین بر روی حلقه بنزین در مقابل اتصال دیگر به‬
‫مالیکول قرار میگیرند‪ ، DDT .‬جایزه پل میلر‪ ، 1‬جایزه نوبل در طب (نه کیمیا) را در سال‬
‫‪ 1948‬برای کنرتول مالریا به دست آورد‪ .‬از سال ‪ ،1940‬حداقل حدود ‪ 2‬میلیون تن ‪DDT‬‬
‫در رسارس جهان استفاده شده است‪ .‬از آنجایی که این مسئله با متابولیزم کلسیم در پرندگان‬
‫(نازک شدن پوسته تخم مرغ) مواجه است‪ ،‬در اغلب کشورهای صنعتی از ‪ 1970‬تا ‪،1975‬‬
‫‪ DDT‬ممنوع گردیده است‪ .‬جالب توجه است که ‪ DDT‬دوباره شیوع یافته است‪ ،‬زیرا اکنون‬
‫برای کنرتول حرشاتی که مرض مالریا را در کشورهای در حال توسعه گسرتش میدهند‪،‬‬
‫تایید شده است‪.‬‬
‫خود ‪ DDT‬از نظر زیست محیطی پایدار نیست اما با از دست دادن ‪ ،HCl‬نسبتا رسیع به‬
‫‪( DDE‬به پایین نگاه کنید) تجزیه مییابد که در محیط بسیار پایدار است‪.‬‬
‫‪DDE‬‬

‫میتوکسی کلورین‬

‫‪1‬‬
‫کیمیا دان سوئدنی )‪. Paul Müller (1899-1965‬‬
‫‪ / 170‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫اگر دو اتم کلورین در حلقه ‪ DDT‬با گروپهای میتوکسی جایگزین شوند‪ ،‬یک حرشه‬
‫کش معمولی به نام میتوکسی کلورین بدست می آید‪ .‬این حرشه کش هنوز هم در حال‬
‫استفاده است و در از بین بردن کهیک خانگی از آن استفاده شود‪.‬‬
‫‪ .2.1.6‬هگزا كلورو سایکلوهگزان‬
‫اینها معموال به عنوان ‪HCH‬ها نامیده میشوند‪ .‬شناخته شده ترین این مرکبات‬
‫لیندان است که همچنین به عنوان گاما ایزومیر ‪ HCH‬یا ‪ y-HCH‬شناخته میشود‪.‬‬
‫ساختار آن به شکل زیر است‪:‬‬
‫لیندان‬

‫به جهت گیری کلورینها نسبت به حلقه سایکلوهگزان توجه داشته باشید‪ .‬رابطههایی‬
‫که به صورت خطوط پررنگ اند‪ ،‬نشان میدهد که اتومهای کلورین باالتر از دایره حلقه‬
‫سایکلوهگزان است‪ .‬رابطههایی که به صورت خطوط نقطه ای آورده شده‪ ،‬نشان میدهد‬
‫که اتومهای کلورین زیر دایره حلقه هستند‪ .‬برخالف این طراحی ‪ ،‬حلقه سایکلوهگزان‬
‫مسطح نیست و در واقع بیشرت به شکل چوکی است‪ .‬لیندن‪ ،‬ایزومیر ‪ aaaeee‬است‪ ،‬که در‬
‫آن ‪ a‬نشان دهنده موقعیتهای محوری (عمود بر دایره حلقه) و ‪ e‬موقعیتهای استوایی (در‬
‫دایره حلقه) است‪ .‬لیندان و ایزومیرهای آن در ‪ (love canal‬منطقه ای در همسایگی آبشار‬
‫نیاگارا در نیویورک‪ ،‬که مشکالت محیط زیستی زیادی دارد) فراوان هستند‪ ،‬زیرا رشکت‬
‫کیمیاوی هوکر (که اکنون ‪ OxyChem‬نامیده میشود) در آبشارهای نیاگارا در نیویورک‬
‫آنها را ساخته است‪HCH .‬ها دارای نصف طول عمر محیطی چند ساله هستند و در‬
‫پستانداران قطب شامل یافت شده اند‪ .‬کاربرد زراعتی لیندن در سال ‪ 2004‬در کانادا و در‬
‫‪ / 171‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫ایاالت متحده در سال ‪ 2009‬ممنوع شد‪ ،‬اما هنوز هم در شامپوی تجویز شده برای درمان‬
‫شپش رس استفاده میشود ‪ -‬ما فرض میکنیم که این مقدار کم است‪.‬‬
‫‪ .3.1.6‬هگزا کلوروسایکلوپنتادای انها‬
‫این مرکبات بر اساس تعامل دیلس‪-‬آلدر هگزاکلروسایکلوپنتادای اون (که همچنین ‪C-‬‬
‫‪ 56‬نامیده میشود) با مرکبات دیگر مانند سایکلوپنتادای ان هستند‪.‬‬

‫در این مورد‪ ،‬ترکیب حاصل کلوردن نامیده میشود‪ ،‬اما این یک حرشه کش نیست‪ .‬در‬
‫عوض از آن برای تولید سموم دیگر مانند کلوردان و هپتاکلورین استفاده میشود‪.‬‬
‫کلوردان‬

‫کلوردان به طور گسرتده ای به عنوان مورچه کش در خانهها و اطراف آن مورد استفاده‬


‫قرار می گرفت‪ ،‬اما از سال ‪ 1985‬تاکنون ممنوع شده است و دارای نصف طول عمر حدود‬
‫‪ 5‬سال است اما به اوکسی کلوردان (به پایین نگاه کنید) ‪ ،‬که در محیط بسیار پایدار است‬
‫تجزیه مییابد‪.‬‬
‫‪ / 172‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫اوکسی کلوردان‬

‫هپتاکلورین‬

‫هپتاکلورین حرشه کشی بود که به طور گسرتده ای مورد استفاده قرار می گرفت‪ ،‬اما‬
‫اکنون ممنوع است‪ .‬هپتاکلورین رابطه نزدیکی با کلوردان دارد و مانند کلردن‪ ،‬هپتاکلورین‬
‫در محیط اپوکسی به رسعت تجزیه میشود و از این لحاظ اپوکسی هپتاکلورین‬
‫نامیده میشود (به پایین نگاه کنید)‪ .‬در سالهای ‪ ،1987-1981‬ترکیب اپوکسی هپتاکلورین‬
‫به عنوان مشکلی در شیر گاوها در هاوایی‪ ،‬به علت وجود آلودگی هپتاکلورین در آناناس‬
‫سبز‪ ،‬که برای تغذیه گاوهای شیری استفاده می شد‪ ،‬بود‪.‬‬
‫اپوکسی هپتاکلورین‬
‫‪ / 173‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫دو ترکیب دیگر از ‪ C-56‬مایرکس و کپون ساخته می شدند‪ .‬هر دو به طور گسرتده ای‬
‫برای کشنت مورچهها‪ ،‬به ویژه مورچهها در بخش جنوبی ایاالت متحده استفاده می شدند‪.‬‬
‫این دو ترکیب را به عنوان دو مالیکول ‪ C-56‬که در باالی یکدیگر قرار دارند در نظر‬
‫بگیرید‪.‬‬
‫مایرکس‬

‫مایرکس رسوب دریاچه انتاریو را از دو منبع آلوده کرده است‪( :‬الف) مواد کیمیاوی‬
‫هوکر در شهر نیاگارا‪ ،‬نیویورک‪ ،‬و (ب) آرمسرتانگ کرک در شهر اسوگو‪ ،‬نیویورک‪.‬‬
‫مایرکس در حال حارض ممنوع است‪.‬‬
‫کپون‬

‫کپون به سادگی یک نسخه از مایرکس است که در آن یک گروپ ‪ CCl2‬به یک گروپ‬


‫کربونیل (‪ )C =O‬اکساید شده است‪ .‬کپون به علت یک مشکل تولیدی‪ ،‬رسوب رودخانه‬
‫جیمز را در نزدیکی هوپول‪ ،‬ویرجینیا آلوده کرد که اکنون ممنوع است‪.‬‬
‫‪ / 174‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫دیلدرین‪ ،‬آلدرین و اندرین‬


‫‪ (C-56(Hexachlorocyclopentadiene‬نیز برای ساخنت چندین حرشه کش دیگر‬
‫استفاده می شد که اکرث آنها مدتها پیش از بازار خارج شده اند‪ ،‬اما هنوز در محیط‬
‫موجود هستند و در لیست کنوانسیون استکهلم ذکر شده اند‪ .‬این مرکبات بوسیله تعامل‬
‫‪ Diels-Alder C-56‬با نوربورمادیین سنتز میشوند‪.‬‬

‫آلدرین‬
‫این محصول تعامل‪ ،‬آلدرین نامیده میشود؛ توجه داشته باشید که اجزای ‪ CCl2‬و ‪CH2‬‬
‫در دو طرف مقابل مالیکول قرار دارند‪ .‬اگر رابطه دوگانه در سمت راست دورتر اپوکسی‬
‫شود‪ ،‬آنگاه یک دیلدرین یا اندرین نظر به موقعیتهای نسبی اجزای ‪ CCl2‬و ‪ CH2‬خواهیم‬
‫داشت‪ .‬در ساختارهای زیر اندرین در سمت چپ قرار دارد و اجزای ‪ CCl2‬و ‪ CH2‬در‬
‫هامن طرف مالیکول قرار دارند‪ .‬دیلدرین در سمت راست است و اجزای ‪ CCl2‬و ‪ CH2‬در‬
‫دو طرف مقابل مالیکول قرار دارند‪.‬‬
‫‪ / 175‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬

‫‪ .4.1.6‬حرشه کشهای بر پایه فوسفورس‬


‫‪ .1.4.1.6‬فسفات دایکلوروس‬

‫این یک ترکیب نسبتا مفر است که برای از بین بردن مگس در داخل خانه استفاده می‬
‫شد‪ .‬این محصول در یک پالستیک زرد مشهور "‪ "Shell No-Pest Strips‬قرار داشت‪ ،‬اما‬
‫این ترکیب دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫گالیفوسات (رانداپ)‬

‫(اینها طراحیهای معادل ساختار این ترکیب هستند‪ ).‬اگر چه بعدا درمورد علف کش‬
‫صحبت خواهیم کرد‪ ،‬خوب است که علف کش بسیار محبوبی را در اینجا ذکر کنیم‪.‬‬
‫گلیفوسات (همچنین به طور گسرتده ای به عنوان رانداپ شناخته میشود) بیشرتین استفاده‬
‫را در میان حرشه کشها در ایاالت متحده دارد‪ .‬در سال ‪ ،2007‬در حدود ‪ 82000‬تن‬
‫گلیفوسات تنها در ایاالت متحده استفاده شد‪ .‬این مقدار رو به افزایش است زیرا در سال‬

‫‪1‬بسیاری از این ترکیبات هر دو نام عمومی و تجاری را دارند‪ .‬نام های تجاری مالکیت خاص یک رشکت‬
‫هستند‪ .‬در این موارد‪ ،‬نام عمومی به همراه نام تجاری در پرانتز قرار می گیرد‪.‬‬
‫‪ / 176‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ 2001‬حدود ‪ 40000‬تن‪ ،‬مورد استفاده قرار گرفته است؛ بدیهی است که این یک صنعت‬
‫دارای رشد است‪ .‬این علف کش همراه با ذرت "‪ "roundup ready‬یا اصالح ژنتیکی‬
‫شده و سویا‪ ،‬محصوالتی که به لحاظ ژنتیکی تغییر کرده اند تا به رانداپ مقاوم باشند‬
‫استفاده میشوند‪ .‬بنابراین‪ ،‬متام زمین را میتوان اسپری کرد‪ ،‬علفهای هرزه از بین می‬
‫روند‪ ،‬اما محصوالت می مانند‪.‬‬

‫‪ .2.4.1.6‬فوسفوروتیوئات‬
‫پاراتیون‬

‫پاراتیون مانند بسیاری از حرشه کشهای مبتنی بر فسفورس‪ ،‬برای کنرتول حرشات موثر‬
‫است اما همچنین برای پستانداران زهری است‪ .‬پاراتیون از حدود سال ‪ 1950‬استفاده شده‬
‫است‪ ،‬اما اکنون در بازار یافت منیشود‪ .‬جالب توجه است که پاراتیون در امتوسفیر (از‬
‫طریق تعاملهای رادیکال ‪ )OH‬در چند ساعت به ایتایل پاراکسون اکساید تبدیل میشود‪.‬‬
‫ایتایل پاراکسون‬

‫این محصول مخرب محیط زیست از خود پارتیون زهری تر است‪ .‬به عنوان مثال‪LD50 ،‬‬
‫پاراتیون برای موشها ‪ 3.6‬تا ‪ 13‬میلی گرام بر کیلوگرام وزن بدن است و ‪ LD50‬ایتایل‬
‫پاراکسون برای موشها ‪ 1.8‬میلی گرام بر کیلوگرام است‪.1‬‬
‫کلورپایریفوس (دورسبان و لورسبان)‬

‫‪1‬دوز مرصفی است که برای چندین روز ‪ 50‬درصد ازیک جمعیت را می کشد ‪LD50‬‬
‫‪ / 177‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬

‫دورسبان یکی از محبوب ترین حرشه کشها است که امروزه استفاده میشود‪ .‬در سال‬
‫‪ ،2007‬در حدود ‪ 3600‬تن از آن در ایاالت متحده استفاده شد‪ .‬دورسبان به طور گسرتدهای‬
‫برای کنرتول موریانه و کنرتول سوسک استفاده میشود‪ .‬نام عمومی این ترکیب‬
‫کلورپایریفوس است‪ .‬در حال حارض استفاده از دورسبان در حال کاهش است‪.‬‬
‫‪ .6.1.4.3‬فسفورودای تیوئات‬
‫ماالتیون‬

‫ماالتیون احتامال کمرتین میزان زهری بودن را در حرشه کشهای مبتنی بر فوسفورس‬
‫دارد؛ با این وجود‪ ،‬در سال ‪ 2001‬در ایاالت متحده آمریکا به طور گسرتده ای مورد‬
‫استفاده قرار گرفت‪ .‬در حال حارض استفاده از آن کاهش یافته است‪ .‬ماالتیون در مناطق‬
‫شهری (مانند لس آنجلس) برای مبارزه با مگس میوههای مدیرتانه ای اسپری شده است و‬
‫در سگها برای از بین بردن کهیک استفاده می شده است‪ .‬مالتیون‪ ،‬مانند پاراتیون‪ ،‬به‬
‫رسعت در امتوسفیر اکسید میشود تا به ماالکسون ( به زیر نگاه کنید) تبدیل شود‪ ،‬که یک‬
‫مهار کننده استیل کولین ایسرتاز قوی است‪.‬‬
‫مالکسون‬
‫‪ / 178‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫‪ .5.1.6‬کاربامات‬
‫کلیه کارباماتها ساختار عمومی زیر را دارند‪:‬‬

‫که درآن ‪ R‬یک جزء عضوی است ‪ -‬نگاه کنید به پایین‪ .‬به نظر میرسد که تنها‬
‫کرباماتهای دارای یک گروپ آمین مونومیتایل جایگزین‪ ،‬از نظر بیولوژیکی فعال هستند‪.‬‬
‫اگرچه این مرکبات به هیچ وجه دیگر به طور گسرتده ای مورد استفاده قرار منیگیرند‪ ،‬اما‬
‫دو کاربامات وجود دارند که ما باید از ساختارهای آنها آگاه باشیم‪:‬‬
‫کارباریل (سوین)‬

‫کارباریل مدتها است که وجود دارد و برای استفاده در خانه تایید شده است‪ .‬سیستم‬
‫معطر دو حلقه ای به نام نفتالین نامیده میشود‪.‬‬
‫کاربوفوران (فورادان)‬
‫‪ / 179‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬

‫کاربوفوران اکنون ممنوع است‪.‬‬


‫‪ .6.1.6‬مشابههای محصول طبیعی‬

‫متوپرن (اپکس)‬

‫متوپرن یک هورمون تنظیم کننده رشد پشه را شبیه سازی میکند‪ .‬هنگامی که الروهای‬
‫پشه در معرض این ترکیب قرار میگیرند‪ ،‬حرشات به بزرگساالن تبدیل نمیشوند‪ .‬این‬
‫ترکیب مخصوص پشهها است و غیر زهری و سازگار با محیط زیست است‪.‬‬
‫پرمترین (کمین یا یورش)‬

‫توجه داشته باشید حلقه سایکلوپروپایل با دو گروپ میتایل بر روی یک کاربن قرار‬
‫دارد که غیر معمول است‪ .‬پرمرتین یک ترکیب انسانی است که خواص حرشه کشی‬
‫‪ / 180‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫پایریرتوئید موجود در گل داودی را شبیه سازی میکند که در محصوالت خانگی مانند‬
‫حرشه کش رید بسیار رایج است‪ .‬پرمرتین برای پستانداران غیر زهری است‪.‬‬
‫‪ .7.1.6‬فنوکسی استیک اسید‬
‫‪T-2,4,5‬‬

‫‪ T-2،4،5‬یک علف کش است که عمدتا به منظور کشنت علفهای هرز‬


‫استفاده میشود‪ .‬این علف کش به خاطر اینکه بوتیل ایسرت آن جزء عامل نارنجی بود مورد‬
‫توجه عموم مردم قرار گرفت و این علف کش توسط ارتش ایاالت متحده در ویتنام در دهه‬
‫‪ 1960‬و ‪ 1970‬استفاده شده بود‪ .‬این داستان در چپرت ‪ 8‬با برخی جزئیات رشح‬
‫داده میشود‪.‬‬
‫سیلوکس‬

‫هامنطور که از نام آن مشخص است‪ ،‬سیلوکس به طور گسرتده ای در درختان‬


‫استفاده میشود‪ .‬به علت ناخالصیهای دای اوکسین ‪ T-2,4,5‬و سیلوکس در اغلب‬
‫کشورهای صنعتی ممنوع می باشند‪.‬‬
‫‪D-2,4‬‬
‫‪ / 181‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫برخالف ‪ T-2,4,5‬و سیلوکس‪ D-2,4 ،‬از ‪-2،4،5‬ترایکلروفینول تولید نشد؛ بنابراین‪،‬‬
‫هرگز ناخالصیهای دای اوکسین را نداشت‪ .‬در نتیجه‪ D-2,4 ،‬هنوز در بازار یافت میشود‪.‬‬
‫در واقع‪ ،‬در سال ‪ 2007‬حدود ‪ 12000‬تن در ایاالت متحده مورد استفاده قرار گرفت‪.‬‬
‫‪ .8.1.6‬نایتروآنیلینها‬
‫تری فلورالین (ترفالن)‬

‫تری فلورالین علف کشی است که به طور گسرتده ای استفاده میشود و‪ 2700‬تن از آن‬
‫در سال ‪ 2007‬در ایاالت متحده مورد استفاده قرار گرفت‪ .‬ترفالن در ایندیانا توسط ‪Ciba-‬‬
‫‪ Geigy‬تولید شد و در واقع ماهیهایی در نزدیکی این محل تولید (در رودخانه واباش) با‬
‫این ترکیب آلوده شده و در نتیجه تا حدودی موجب بافت ماهی زرد گردید‪.‬‬
‫پندیمتالین (پرول)‬

‫پرول یکی دیگر از علف کشهای محبوب دای نایرتوانیلین است و در واقع در حال‬
‫حارض بیشرت از ترای فلورالین استفاده میشود‪ .‬در سال ‪ ،2007‬در حدود ‪ 3600‬تن از آن در‬
‫ایاالت متحده استفاده شد‪.‬‬
‫‪ .9.1.6‬ترای آزینها‬
‫آترازین‬
‫‪ / 182‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫همچنین ترای آزینها علف کشهایی هستند که به طور گسرتده ای استفاده میشوند‪.‬‬
‫شناخته شده ترین و پرکاربرد ترین این مرکبات‪ ،‬آترازین است‪ .‬این ترکیب از لحاظ مرصف‬
‫در ایاالت متحده پس از گالیفوسیت مرتبه دوم را دارد؛ حدود ‪ 34000‬تن آترازین در سال‬
‫‪ 2007‬استفاده شده است‪ .‬این ترکیب از سال ‪ 1958‬توسط رشکت ‪ Ciba-Geigy‬ساخته‬
‫شده است و باید یکی از موفق ترین محصوالت آنها باشد‪ .‬آترازین به مقدار زیادی بر‬
‫روی ذرت استفاده میشود‪ .‬به دلیل استفاده گسرتده از آن‪ ،‬آترازین در آب آشامیدنی‬
‫مناطق پایین دست مناطق زراعتی مشاهده شده است‪ .‬برای مثال‪ ،‬آترازین در آب آشامیدنی‬
‫نیواورلئان وجود دارد‪ .‬ترای آزینها به طور خاص برای پستانداران زهری نیستند‪ ،‬اما‬
‫تحقیقات اخیر نشان میدهد که ممکن است برای دوزیستان زهری باشند‪.‬‬
‫سیامزین (پرینسپ)‬

‫به شباهت ساختاری آن به آترازین توجه داشته باشید‪ ،‬اما در این مورد‪ ،‬هر دو گروپ‬
‫جایگزین شده آمینو‪ ،‬ایتایل هستند‪.‬‬
‫سیام زین به اندازه آترازین فروش ندارد و مرصف آن در ایاالت متحده تنها در سال‬
‫‪ 2007‬به ‪ 2700‬تن رسید‪.‬‬
‫‪ .10.1.6‬استامایدها‬
‫همه این مرکبات ساختار پایه ای زیر را دارند‪:‬‬
‫‪ / 183‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬

‫که در آن ‪ R1‬و ‪ R2‬ساختارهای عضوی مختلفی هستند‪ .‬این مرکبات علف کشهای‬
‫بسیار محبوبی هستند‪.‬‬
‫استاکلور‬

‫این ترکیب در ایاالت متحده بسیار محبوب بود و در سال ‪ ،2007‬مرصف آن حدود‬
‫‪ 14000‬تن بود‪.‬‬
‫متوالکلور (دوگانه)‬

‫این نیز یک علف کش محبوب است و مرصف آن در ایاالت متحده در سال ‪2007‬‬
‫حدود ‪ 15000‬تن بود‪.‬‬
‫پروپانیل (‪)Stampede‬‬
‫‪ / 184‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫در حالی که این ترکیب به طور جدی استاماید نیست (پروپانامین است)‪ ،‬خوب است‬
‫که در اینجا لست شود‪ .‬این یک علف کش است و ‪ 2200‬تن از آن در سال ‪ 2007‬در‬
‫ایاالت متحده مورد استفاده قرار گرفت‪.‬‬
‫‪ .11.1.6‬فنگس کشها‬
‫این مرکبات برای جلوگیری از فنگسها در از بین بردن مواد ساختامنی‪ ،‬به ویژه چوب‬
‫استفاده میشود‪ .‬خیلی از آنها متشکل از ساختارهای کلورین دار بنزین هستند و عبارتند‬
‫از‪:‬‬
‫پنتا کلوروفینول (داویسید ‪)7‬‬

‫این محصول احتامال پر کاربرد ترین نگهدارنده چوب است‪ ،‬اما به علت آلودگی دای‬
‫اوکسین در محصول فنی دیگر استفاده منیشود‪.‬‬
‫هگزاکلوروبنزین‬

‫این نیز یک فنگس کش محبوب بود که به خصوص در بذر استفاده می شد‪ .‬استفاده‬
‫از هگزاکلوروبنزین ممنوع است‪ ،‬اما هنوز هم به عنوان یک واسطه مصنوعی برای تولید‬
‫مقادیر کمرتی از مواد کیمیاوی دیگر استفاده میشود‪.‬‬
‫کلوروتالونیل (براوو)‬
‫‪ / 185‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬

‫این فنگس کش هنوز در بازار ایاالت متحده وجود دارد و ‪ 3600‬تن از آن در سال‬
‫‪ 2007‬استفاده شد‪.‬‬
‫‪ .2.6‬سیامب‬
‫سیامب (‪ )Hg‬یک فلز زهری است که به اصطالح به آن یکی از "فلزات سنگین"‬
‫گفته میشود‪ .‬سیامب یک نیوروتوکسین است که باعث آسیب به سیستم عصبی مرکزی‬
‫(‪ )CNS‬میشود که شامل مغز و قسمتهای مرتبط می گردد‪ .‬آسیب سیستم عصبی مرکزی‬
‫خود را به صورت رفتار ستیزه جویانه‪ ،‬رسدرد‪ ،‬افرسدگی و لرزش عضالنی نشان میدهد‪.‬‬
‫مثال کالسیک از مسمومیت سیامب ‪ ،‬کالهدوز دیوانه است که از در معرض سیامب قرار‬
‫گرفنت‪ ،‬هنگام ساخت مند ایجاد میشود‪.‬‬
‫مسمومیت سیامب بستگی به ساختامن دقیق آن (و حالت واالنس) دارد‪ :‬سیامب صفر‬
‫(‪ )Hg0‬به عنوان مایع بی اثر است‪ ،‬اما بخار آن زهری است؛ بنابراین‪ ،‬ترمومرتها دیگر با‬
‫سیامب مایع ساخته منیشوند‪ .‬منکهای سیامب مونوواالنسه [‪ + Hg22+‬یا )‪ ]Hg (I‬معموال‬
‫خیلی منحل و زهری نیستند‪ .‬سیامب دو والنسه [‪ Hg2+‬یا )‪ ]Hg (II‬زهری نیست‪ ،‬اما به‬
‫راحتی میتایل دار میشود تا مرکبات زهری بیشرتی ایجاد کند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬سیامب‬
‫میتایل (‪ ،CH3Hg+A-‬که در آن ‪ A-‬یک انیون مانند ‪ C1-, OH-, NO3-‬و غیره است) بسیار‬
‫زهری است‪ ،‬به پروتئینها متصل میشود و به راحتی وارد سیستم اعصاب مرکزی میشود‪.‬‬
‫از سوی دیگر‪ CH3HgCH3 ،‬خود زهری نیست‪ ،‬اما به راحتی به ‪ CH3Hg+‬تبدیل میشود‪.‬‬
‫قرار گرفتن در معرض سیماب در معدنچیان سیماب سلفاید (‪ ،)HgS‬در کارگران‬
‫صنعت کلورین‪-‬القلی ‪ ،‬در کارگران دندانسازی و در تولید بطری دیده میشود‪ .‬تقریبا تمام‬
‫‪ / 186‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫این مواجههها اکنون تحت کنترول هستند ‪ -‬به استثنا کارگران معدنچی طال که از‬
‫سیماب مایع استفاده میکنند تا طال را از سایر مواد معدنی جدا کنند و اغلب در معرض‬
‫غلظت نسبتا باالیی قرار دارند‪.‬‬
‫امروزه بزرگرتین انتشار سیامب از سوخنت ذغال سنگ وتیلبوجود می آید‪ .‬اوسط مقدار‬
‫سیامب ذغال سنگ در ایاالت متحده حدود ‪ 0.17 ppm‬است و اغلب با سلفایدهای‬
‫طبیعی همراه است ( این هامن سلفر است که منجر به انتشار ‪ SO2‬و در نهایت باران‬
‫اسیدی میشود)‪ .‬یک روش تاریخی ورود سیامب به محیط زیست از طریق صنعت‬
‫کلورین‪-‬القلی بوده است‪ .‬ضایعات صنعت کلورین‪-‬القلی در سالهای اخیر به دلیل عدم‬
‫استفاده از سیامب در این صنعت‪ ،‬به میزان قابل توجهی کاهش یافته است‪.‬‬
‫صنعت کلورین‪-‬القلی چیست؟ تولید سودیمهایدروکسید (‪ )NaOH‬و گاز کلورین (‪)Cl2‬‬
‫توسط الکرتولیز سودیم کلوراید (‪ )NaCl‬منحل درآب است‪ .‬در زمانهای گذشته سیامب به‬
‫عنوان یکی از الکرتودها مورد استفاده قرار می گرفت‪ ،‬اما در حال حارض از تیتانیوم‬
‫استفاده میشود‪ .‬شکل ‪ 1-6‬سل سیامب جاری را برای تولید الکرتولیتیکی ‪ NaOH‬و گاز‬
‫کلورین نشان میدهد‪.‬‬
‫‪ / 187‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬

‫شکل ‪ -1 -6‬شیامتیک يک سل کلورین‪-‬القلی که در آن جريان الکرتيکي از يک محلول سوديم کلورايد (منک)‬


‫عبور داده میشود‪ .‬گاز کلورین در الکرتودهای مثبت تولید میشود و سودیم در منحل سیامب عنرصی حل میشود‬
‫که بعدها برای تولید سودیمهایدروکسید هایدرولیز میشود‪.‬‬
‫معروف ترین حادثه مسمومیت سیامب در افراد در خلیج میناماتای جاپان رخ داده است‪.‬‬
‫مانند بسیاری از جاپانیها‪ ،‬مردم این شهر کوچبودک نیز ماهی زیادی (حدود ‪ 350‬گرام در‬
‫روز) می خوردند‪ .‬این شهر موطن گیاهی بود که استیلن را به استالدیهاید تبدیل میکرد و‬
‫سیامب به عنوان بخشی از این پروسس بود‪ .‬در طول دوره ‪1932‬تا ‪ ،1968‬حدود ‪ 400‬تن‬
‫سیامب به خلیج ریخته شد‪ .‬در سال ‪ ،1953‬مشخص شد که پشکها از آسیب ‪ CNS‬رنج‬
‫می برند و در سال ‪ 1960‬حدود ‪ 1300‬نفر عالئم مشابهی داشتند‪.‬‬
‫اثرات باالی پیشک و انسان‪ ،‬هر دو‪ ،‬در نزدیکی گیاه بدتر بودند‪ .‬اثرات بیولوژیکی‬
‫"فلزات سنگین" در ماهیهایی که پیشک و مردم می خوردند‪ ،‬کشف شد‪ .‬در آن زمان‬
‫مشخص نبود که چگونه یک فلز میتواند در ماهی ذخیره شود چرا که این گونه تصور می‬
‫شد سیامب در لیپیدها نسبتا غیرمنحل است‪ .‬در نهایت معلوم گردید که سیامب توسط‬
‫باکرتیاها در رسوبات غیر آهنی به سیامب میتایل (‪ )CH3Hg+‬تبدیل میشود که در زیستگاه‬
‫انباشته میشود‪ ،‬که در آن متایل به اتصال به پروتئینها را دارد‪.‬‬
‫در سال ‪ 1960‬مطالعات تغذیه پشک‪ ،‬اثرات ‪ CNS‬را به ‪ CH3Hg+‬مرتبط منود‪ .‬غلظت‬
‫‪ CH3Hg+‬در رسوبات نزدیک گیاه به میزان‪ 10‬تا ‪ 2000 ppm‬یافت شد و این غلظت در‬
‫ماهی خلیج ‪ 5‬تا ‪ 40 ppm‬بود‪ .‬سیامب در ماهی در حال حارض در سطح کمرت از ‪ppm‬‬
‫‪ / 188‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ 0/5‬تنظیم میشود‪ .‬در سال ‪ ،1968‬تخلیه (سیامب) در خلیج میناماتا متوقف شد‪ ،‬اما حدود‬
‫‪ 200‬نفر مرده بودند‪ .‬رسوب آلوده هنوز در آن مکان وجود دارد‪.‬‬
‫این فاجعه زیست محیطی ناشی از ندانسنت این بود که سیامب عنرصی میتواند به‬
‫حالت زهری در رسوب تبدیل شود‪ .‬اکرث منابع صنعتی سیامب در حال حارض تحت کنرتول‬
‫هستند به جز برای انتشار نیروگاههای ذغال سنگ که هنوز تنظیم نشده اند (اگر چه قانون در‬
‫دست بررسی است)‪.‬‬
‫‪ .3.6‬رسب‬
‫رسب (‪ )Pb‬مانند سیامب یک فلز سنگین است که باعث آسیب به سیستم عصبی‬
‫مرکزی میشود‪ .‬در دوزهای پایین‪ ،‬میتواند باعث کم خونی و آسیب کلیه شود‪ .‬دوزیمرتی‬
‫بر اساس سطوح خون است‪:‬‬
‫• <‪ 10‬مایکروگرام بر ‪ 100‬میلی لیرت‪ 1‬اوسط محیط طبیعی‬
‫اثرات ‪ IQ‬و رفتار‬ ‫• ‪ 40‬مایکروگرام بر ‪ 100‬میلی لیرت‬
‫نوروپاتی محیطی‬ ‫• ‪ 70‬مایکروگرام بر ‪ 100‬میلی لیرت‬
‫رسدرگمی و تشنج‬ ‫• > ‪ 190‬مایکروگرام بر‪ 100‬میلی لیرت‬
‫در یک مقاله مهم‪ ،2‬نیدملن و همکاران اثرات واقعی رسب بر رفتار یادگیری کودکان و‬
‫رضیب هوشی آنها را نشان دادند‪ .‬شکل ‪ 2-6‬توزیع امتیازات منفی توسط معلامن بر روی ‪9‬‬
‫رفتار کالس در رابطه با سطوح رسب "دندان کودک" را نشان میدهد‪ .‬اوسط ‪ IQ‬برای‬
‫گروپ کم رسب ‪ 106.6‬بود‪ ،‬و برای با رسب باال ‪ 102.1‬بود‪ .‬این تفاوت ‪ 4.5‬واحد ‪ IQ‬است‬
‫که با اطمینان ‪ ٪97‬معنی دار بود‪.‬‬

‫‪1‬گاهی‪ 100 ،‬میلی لیرت‪ ،‬به صورت ‪ dL‬به معنی دسی لیرت‪ ،‬نشان داده می شود‪ .‬فیزیکدانان به این عالقه دارند‪،‬‬
‫پس دقت کنید‪.‬‬
‫‪2.‬‬
‫‪7H. L. Needleman, et al., Deficits in psychologic and classroom performance of children‬‬
‫‪with elevated dentine lead levels. New England Journal of Medicine, 300, 689-695(1979).‬‬
‫‪ / 189‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫این مقاله نیدملن و همکاران (‪ )1979‬تأثیری بر بحث نظارتی در مورد اثرات رسب‬
‫داشت‪ ،‬اما کار آنها به زودی توسط کلیر ارنهارت مورد انتقاد قرار گرفت‪ .‬در سال ‪،1983‬‬
‫اداره حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده این اختالف را رسیدگی منود و اعالم منود که‬
‫هر دو اشتباه کردند‪ .‬نیدملن و همکاران اعرتاض کرده و تحلیلهای بیشرتی از دیتای خود‬
‫ارائه کردند‪ .‬در سال ‪ EPA ،1986‬با نتیجه گیریهای آنها موافقت منود و ستندردهای‬
‫قانونی رسب را کاهش داد‪.‬‬

‫شکل ‪-2 -6‬توزیع رفتارهای منفی در ارتباط با غلظت رسب دندان؛ از نیدملن و همکاران‬
‫در سال ‪ ،1990‬ارنهارت به همراهی ساندرا اسکار به ادامه انتقاد از کار نیدملن و‬
‫همکاران پرداخت و هر دو به عنوان شاهد متخصص از طرف صنعت رسب در محکمه‬
‫عمل کردند‪ .‬آنها در نهایت گروپ نیدملن را به سوء رفتار علمی نسبت به موسسات ملی‬
‫صحت که دارای اداره ی یکپارچگی علمی میباشد‪ ،‬متهم کردند‪ .‬در سال ‪ ،1992‬یک‬
‫جلسه عمومی در مورد اتهامات توسط ام ارنهارت و اسکار پیش از یک کمیته تخصصی‬
‫برگزار شد؛ هر دو طرف وکال حضور داشتند (جالب اینجاست که ارنهارت و اسکار توسط‬
‫هامن رشکت حقوقی که صنایع رسبی را منایندگی میکردند منایندگی داشتند)‪ .‬نیدملن و‬
‫همکاران از متام اتهامات پاک شدند‪ .‬بعد از چند سال‪ ،‬هنوز ارنهارت و اسکار‬
‫انکار میکنند که آنها گروگانهای علمی "صنعت رسب" بودند‪.‬‬
‫‪ / 190‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫از لحاظ تاریخی‪ ،‬رسب به گونههای مختلفی استفاده شده است ‪:‬‬
‫‪1‬‬

‫‪ ‬لعاب سفال (از حدود ‪ 6000‬سال قبل از میالد ‪ ،‬اما در حال حارض غیرقانونی‬
‫است)‬
‫‪ ‬ظروف پخت و پز (ممکن است باعث سقوط روم شده باشد)‬
‫‪ ‬نل کشی (در حال حارض نادر است‪ ،‬به جز در نیوانگلند)‬
‫‪ ‬لحیم کاری (به عنوان مثال‪ ،‬شیر آب شیرین)‬
‫‪ ‬بطریهای موتر (در حال حارض استفاده از رسب در رسارس جهان در حدود ‪3‬‬
‫× ‪ 106‬تن در سال است و بیشرت این موارد در کار بطری موتر است)‬
‫‪ ‬رنگدانهها در رنگ (یک مشکل در رنگ تراشه در خانههای قدیمی‪:‬‬
‫رنگدانههای قدیمی تر رسب سفید نامیده می شدند‪ 2PbCO3.Pb(OH)2 ،‬؛‬
‫که در حال حارض توسط تیتانیوم دای اکساید جایگزین شده است)‬
‫‪ ‬افزودنی بنزین (ترتایتایل رسب برای جلوگیری از رضبه زدن در موتورهای با‬
‫کمپرس باال استفاده میشود)‬
‫در سال ‪ ،1980‬حدود ‪ 105‬تن ترتایتایل رسب در ایاالت متحده تولید شد‪ ،‬اما این‬
‫کاربرد رسب در حال حارض در دنیای توسعه یافته ممنوع است‪ .‬غلظت رسب در فضای‬
‫کشورهای توسعه یافته در حال حارض حدود‪ 0.1‬مایکروگرام فی مرت مکعب در مناطق‬
‫روستایی و حدود ‪ 0.6‬مایکروگرام بر مرت مکعب در مناطق شهری است‪ .‬سطوح رسب در‬
‫کشورهای در حال توسعه بیشرت است‪ ،‬زیرا بنزین رسب دار هنوز در آنجا استفاده میشود‪.‬‬
‫رویکرد نظارتی در ایاالت متحده بر حذف ترتاایتایل رسب از بنزین مترکز منود‪ .‬اوایل‪،‬‬
‫بنزین مورد استفاده در ایاالت متحده حدود ‪ 4‬گرام رسب در گیلن داشت؛ در حال حارض‬
‫تقریبا صفر است‪ .‬در نتیجه‪ ،‬سطح رسب خون کودکان آمریکایی از ‪ 14‬مایکروگرام بر ‪100‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. C. B. Ernhart, S. Scarr, and D. F. Geneson, on being a whistleblower: The Needleman‬‬
‫‪case. Ethics and Behavior, 3, 73-93 (1993).‬‬
‫‪ / 191‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫میلی لیرت در سال ‪ 1976‬به ‪ 3‬مایکروگرام بر ‪ 100‬میلی لیرت در سال ‪ 1991‬کاهش یافته‬
‫است‪ .1‬هزینههای دستیابی به این کاهش قابل توجه بوده است‪ ،‬اما سالمت و رفاه کودکان‬
‫نیز بهبود یافته است‪.‬‬
‫به طور عمومی‪ ،‬سیامب و رسب هر دو ‪ ،‬داستانهای موفق محیطی بوده اند که جوامع‬
‫علمی و نظارتی میتوانند به آن افتخار کنند‪.‬‬
‫‪ .4.6‬مجموعهی مسایل‬
‫‪ .1‬حد تشخیص بسیاری از آلودگیهای کلورین مانند ‪ ،DDT‬کلردان و ‪PCB‬ها حدود ‪5‬‬
‫گرام در ستون کروماتوگرافی گازی است‪ .‬فرض کنید یک منونه از بافت چربی بدن‬
‫شامل ‪ 34‬قسمت در تریلیون (‪ )ppt‬از ‪ DDT‬است ‪ ،‬که روش استخراج ‪ ٪75‬کارآمد‬
‫است و اینکه معادل ‪ ٪5‬از منونه نهایی را میتوان برای تجزیه و تحلیل به یک‬
‫کروماتوگرافی گازی تزریق منود‪ .‬حداقل اندازه (فی سانتی مرت مکعب) بافت چربی که‬
‫باید از داوطلب برداشته شود تا این مقدار ‪ DDT‬شناسایی شود چه مقدار است ؟‬
‫‪ .2‬در حوادث ساحل تایمز‪ ،‬میسوری ‪ ،‬یک فروشنده کثافات‪ ،‬حدود ‪ 20000‬گیلنتیلرا که‬
‫توسط حدود ‪ 2378-tetrachlorodibenzo p-dioxin 30 ppm‬از یک فابریکه تولید‬
‫هگزاکلوروفن آلوده شده بود از بین برد‪.‬‬
‫‪ .3‬الف‪ -‬حاوی چه مقدار دای اوکسین بود؟‬
‫‪ .4‬ب‪ -‬بعضی از این روغنها در میدان مسابقات اسپ اسپری شدند و در برخی نقاط در‬
‫این میدانها غلظت دای اکسین خاک حدود ‪ 2000 ppb‬بود‪ .‬چه میزان از این خاک‬
‫باید توسط یک خوکچه هندی ‪ 100‬گرمی برای رسیدن به ‪ LD50‬از ‪ 0.6‬مایکروگرام بر‬
‫کیلوگرام مرصف شود؟‬

‫‪1‬‬
‫‪. H.L. Needleman, Removal of lead from gasoline: Historical and personal reflections.‬‬
‫‪Environmental Research, 84, 20-35 (2000).‬‬
‫‪ / 192‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .5‬سازمان صحت جهانی یک ستندرد کمرت از ‪ 0.2‬میلی گرام در هفته را برای هر فرد ‪60‬‬
‫کیلوگرامی به عنوان مرصف سیامب قابل قبول تنظیم میکند‪ .‬در کانادا‪ ،‬اگر مقدار‬
‫سیامب ماهی دریاچههای بزرگ کمرت از ‪ ppm 0.5‬باشد‪ ،‬خوراکی در نظر‬
‫گرفته میشوند‪ .‬آیا این ارزشها سازگار هستند؟‬
‫‪ .6‬یک منونه رنگ "کم رسب" حاوی ‪ 0.4‬فی صد رسب وزن در رنگ مرطوب است و‬
‫پس از خشک شدن آن ‪ 62‬فی صد وزن خود را از دست میدهد‪ .‬یک کودک ‪13‬‬
‫کیلوگرامی یک جسم رنگ شده با این رنگ را می جود‪ .‬چه مقدار از رنگ خشک‬
‫شده باید برای این کودک مرصف شود تا مرصف روزانه توصیه شده توسط سازمان‬
‫صحت جهانی حداکرث ‪ 5‬مایکروگرام بر کیلوگرام باشد؟‬
‫‪ .7‬فرض کنید یک کارگر متوسط در تونلهای اتوماتیک در داخل و خارج از منهنت سطح‬
‫رسب خون ‪ 155‬مایکروگرام در لیرت داشته باشد و ‪ 25‬مایکروگرام در روز از این رسب‬
‫یا دفع میشود یا به استخوان منتقل میشود‪ .‬زمان ماندگاری رسب در خون این کارگر‬
‫چه مقدار است؟‬
‫‪ .8‬یک فابریکه بازیافت رسب در سواحل یک دریاچه تاکنون پاک با حجم‪ 3/0x106‬مرت‬
‫مکعب رشوع به کار میکند‪ .‬این فابریکه ‪ 12‬مرتمکعب در ساعت زباله حاوی ‪ppm‬‬
‫‪ 15‬از ‪ Pb2+‬را به دریاچه تخلیه میکند‪ .‬آب در این دریاچه با رسعت ‪ 8400‬مرت مکعب‬
‫بر ساعت جریان دارد و با همین جریان از دریاچه خارج میشود‪.‬‬
‫الف‪ -‬غلظت حالت پایدار ‪ Pb2+‬در دریاچه چیست؟ فرض کنید که دریاچه به خوبی‬
‫مخلوط شده است و برای ‪ Pb2+‬منبع یا گودال دیگری وجود ندارد‪.‬‬
‫ب‪ -‬زمان اقامت ‪ Pb2+‬در دریاچه در حالت پایدار چه مقدار است؟‬
‫ج‪ -‬چه مدت طول میکشد تا سطح ‪ Pb2+‬برای رسیدن به ‪ 99‬فی صد از ارزش پایدار خود‬
‫برسد؟‬
‫‪ / 193‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫‪ .9‬فرض کنید دریاچه انتاریو تنها توسط رودخانه نیاگارا (میزان جریان = ‪ 7500‬مرت مکعب‬
‫بر ثانیه) تغذیه میشود و فقط توسط رودخانه سنت الرنس تخلیه میشود‪ .‬غلظت‬
‫‪( pentafluoroyucken‬یک ترکیب بسیار ناپایدار) به ترتیب ‪ 2.7 ppt‬در نیاگارا و‬
‫‪ 1.2 ppt‬در رودخانه سنت الرنس است‪ .‬جریان فالکس این ترکیب به رسوب دریاچه‬
‫چیست؟ دریاچه انتاریو دارای مساحت ‪ 20000‬کیلومرت مربع است‪.‬‬
‫‪ .10‬اندازه گیریهای اخیر برف آب ( برف ذوب شده) ارتفاع باال در گرینلند و هیاملیا به‬
‫جای مقدار مورد انتظار‪ ،‬به آن مقدار ‪ 5.15 =pH‬داده اند‪ .‬برخی از این تفاوتها‬
‫را میتوان با تغییرات ثابتهای تعادلی به عنوان تابعی از درجه حرارت توضیح داد‪.‬‬
‫الف‪ -‬لطفا ‪ pH‬آب را در صفر درجه سانتیگرید در تعادل با ‪ CO2‬در فشار جزیی فعلی‬
‫آن محاسبه کنید‪.‬‬
‫فشار جزیی ‪( CO2‬بر حسب ‪ )ppm‬برای رسیدن به ‪ pH=5.15‬در این درجه‬ ‫ب‪-‬‬
‫حرارت باید چه مقدار باشد؟ توجه داشته باشید که در صفر درجه سانتیگرید = ‪pKH‬‬
‫‪ pKa1 = 6.57 ،1.11‬و ‪ pKa2 = 10.62‬است‪.‬‬
‫ج‪ -‬نتیجه را بیان کنید‪.‬‬
‫‪ .11‬فرض کنید یک مرکب کیمیاوی به صورت منظم (بطور مثال یک بار در روز) به بعضی‬
‫از حیوانات تغذیه شود‪ .‬یک مقدار تقریبی برای غلظت متوسط این مرکب کیمیاوی‬
‫بعد از تعداد زیادی از دوز به صورت زیر است‪:‬‬

‫‪ .12‬هر دوز ‪ D0‬است که در فاصله ای از ‪ ∆t‬داده میشود‪ .‬کرس دوز جذب شده ‪ƒ‬‬
‫میباشد؛ و این ترکیب نصف طول عمر ‪ t1/2‬در حیوان دارد‪ .‬لطفا این عبارت را بدست‬
‫آورید‪ .‬نکات‪ :‬توزیعهای رسی زیر مفید است‪:‬‬
‫)‪ 1 + x + x2 + x3 + · · · = 1/(1- x‬اگر ‪ x < 1‬و‬
‫‪ / 194‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪x‬‬
‫· · · ‪e = 1 + x + x /2! + x /3! +‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪.i‬‬
‫‪ .13‬برای تعامل‪ ، ،‬ثابت رسعت در ‪ 25‬درجه سانتی گرید ‪1/8×14-10cm3/molecule.s‬‬
‫است‪.‬‬
‫‪NO + O3->NO2 + O2‬‬
‫‪.14‬غلظت ‪ NO‬در محیط نسبتا پاک‪ 0/10 ppb‬و برای ‪ 15 ppb ، O3‬است‪ .‬در این‬
‫غلظتها‪ ،‬رسعت این تعامل چیست؟ با در نظر گرفنت اوزون اضافه‪ ،‬نصف طول عمر‬
‫‪ NO‬به دلیل این تعامل چه مقدار است؟‬
‫‪ .15‬توکسافن )‪ (tox‬یک حرشه کش است که یک بار بر روی پخته در جنوب رشقی‬
‫ایاالت متحده استفاده قرار گرفت‪ .‬توکسافن در رسوب معلق (‪ )ss‬در رودخانه می سی‬
‫سی پی در باتون روژ اندازه گیری شد‪ .‬این غلظتها‪ ،‬و همچنین غلظت ذرات معلق و‬
‫دیتای جریان رودخانه‪ ،‬به رشح جدول صفحه بعد است‪:‬‬
‫‪.16‬مقدار توکسافن تخلیه شده (بر حسب کیلوگرام بر سال) در رسوب معلق در خلیج‬
‫مکزیک چه مقدار است؟ چرا سطح توکسافن در بهار بیشرت است؟‬
‫جریان‬
‫رسوب معلق (‪)mg/L‬‬ ‫توکسافن )‪(ng/g ss‬‬ ‫فصل‬
‫رودخانه(‪)m3/s‬‬

‫‪8000‬‬ ‫‪38‬‬ ‫‪12.1‬‬ ‫زمستان‬

‫‪14750‬‬ ‫‪48‬‬ ‫‪22.8‬‬ ‫بهار‬

‫‪6200‬‬ ‫‪35‬‬ ‫‪9. 5‬‬ ‫تابستان‬

‫‪5800‬‬ ‫‪32‬‬ ‫‪8. 7‬‬ ‫پاییز‬

‫‪ .17‬از یک محصل تحصیالت تکمیلی خواسته شد که ارتباط (در صورت وجود) بین دو‬
‫روش برای اندازه گیری ‪PCB‬ها در چربیهای بدن را تعیین نماید‪ .‬او نتایج زیر (بر‬
‫حسب ‪ ) ppm‬را برای هفت نمونه مختلف با استفاده از دو روش تحلیلی متفاوت به‬
‫‪ / 195‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫دست آورد‪ .‬آیا بین این روشهای احصائیوی ارتباطی وجود دارد و اگر چنین باشد‪ ،‬چه‬
‫مقدار قوی است؟ نکته‪ :‬اکسل در اینجا بسیار مفید است‪.‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫منونه‪#‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪11.‬‬ ‫‪14.‬‬ ‫‪17.‬‬ ‫‪18.‬‬ ‫‪9‬‬ ‫روش‬


‫‪2.2‬‬ ‫‪.1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪.0‬‬ ‫الف‬

‫‪9.‬‬ ‫‪8.‬‬ ‫‪19.‬‬ ‫‪12.‬‬ ‫‪14.‬‬ ‫‪15.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫روش ب‬


‫‪8‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪.5‬‬

‫‪ .18‬دریاچه ویلیام (‪ 104‬کیلومرت مربع مساحت) ‪PCB‬ها را از رودخانه گوچی و بارندگی‬


‫دریافت میکند و تنها با رسوب گذاری‪PCB ،‬ها را از دست میدهد‪ .‬غلظت رودخانه‬
‫‪ 1.0‬نانوگرام بر لیرت است و رسعت جریان آن ‪ 104‬مرت مکعب بر ثانیه است‪ .‬غلظت‬
‫باران ‪ 20‬نانو گرام بر لیرت است و میزان تحویل آن ‪ 80‬سانتیمرت در سال است‪ .‬غلظت‬
‫‪ PCB‬در مجرای خروج دریاچه ناچیز است‪ .‬فالکس ‪ PCB‬به رسوب دریاچه چه مقدار‬
‫است؟‬
‫‪ .19‬از اندازه گیریهای ساالنه مشخص شده است که زمان ماندگاری ‪PCB‬ها در دریاچه‬
‫گودیوا ‪ 3.4‬سال است‪ .‬فرض کنید تنها ورودی‪ ،‬بارندگی است و ورودی برابر با‬
‫خروجی است‪ .‬غلظت ‪PCB‬ها در این دریاچه چه مقدار است ؟ دیتای زیر ممکن‬
‫است مفید باشد‪ :‬عمق متوسط دریاچه ‪ 50‬مرت و غلظت ‪ PCB‬در بارندگی ‪40 ppt‬‬
‫است‪.‬‬
‫‪ .20‬یک محصل محیط زیست از یک مدرسه کمرت از آیدیال‪ ،‬یک غلظت امتوسفیری‬
‫‪ SO2‬از‪ 75 ppb‬را براساس کتله بر کتله راپور کرد‪ .‬لطفا این عدد را به واحدهای صحیح‬
‫اصالح کنید‪.‬‬
‫‪ .21‬دریاچه فیلیپس به خوبی مخلوط شده و حجم آن ‪ 108‬مرتمکعب است‪ .‬رودخانه ای‬
‫با جریان ‪ 5 × 105‬مرت مکعب در روز آن را تغذیه میکند‪ .‬آب دریاچه فیلیپ از طریق‬
‫‪ / 196‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫رودخانه اندرو خارج میشود و تبخیر ناچیز است‪ .‬برای چندین سال یک صنعت‬
‫محلی ‪ 40‬کیلوگرام در روز دای کلورواسنت (‪ )DCA‬را به دریاچه فیلیپ تخلیه کرده‬
‫است‪ .‬این مواد کیمیاوی با دو پروسس از دریاچه از بین می رود‪ :‬از دریاچه به رود‬
‫اندرو جریان مییابد و از نظر کیمیاوی با نصف طول عمر ‪ 48‬روزه تجزیه میشود‪.‬‬
‫الف‪ -‬غلظت ‪ DCA‬در دریاچه چه مقدار است ؟‬
‫ب‪ -‬اگر جریان ‪ DCA‬به طور ناگهانی به ‪ 20‬کیلوگرام در روز کاهش یابد‪ ،‬چه مدت‬
‫طول میکشد تا غلظت به یک سوم کاهش یابد؟‬
‫‪ .22‬پروفسور ایکس در طی سفرهای اخیرش‪ ،‬در قطار رسیع السیر ("‪ )"TGV‬از پاریس به‬
‫بوردو در فاصله ‪ 420‬کیلومرتی رفت؛ کل زمان سفر قطار ‪ 2‬ساعت و ‪ 25‬دقیقه بود‪ .‬در‬
‫حالی که به بیرون کلکین نگاه میکرد متوجه عبور یکی دیگر از قطارهای ‪ TGV‬در‬
‫جهت مخالف گردید‪ ،‬این رویداد ‪ 3.2‬ثانیه طول کشید‪ .‬طول قطار دیگر چه مقدار بود‬
‫و نام هدایت کننده آن چه بود؟‬
‫‪ .23‬کاربردهای بسیاری برای نانوذرات نقره در حال پیدا شدن است که برخی از آنها موجب‬
‫وارد شدن این ذرات به محیط میشود؛ بنابراین درک رسنوشت این نانوذرات مهم‬
‫است‪ .‬برای یافنت غلظتهای نقره که ممکن است بسیاری با آنها رس و کار داشته‬
‫باشند‪ ،‬مفید است که تعداد اتومهای نقره را در یک نانوذره مشخص کنیم‪ .‬برای این‬
‫عمل‪ ،‬لطفا تعداد اتومهای نقره را در یک نانوذره با قطر ‪ 10‬نانومرت تخمین بزنید‪.‬‬
‫‪ .24‬پروژه گروپی‪ .‬نامها و ساختارهای حرشه کشها را در این فصل یاد بگیرید‪ .‬ما میدانیم‬
‫که انجام این کار برای مواد غیر کیمیاوی مانند درخواست از شام برای یادگیری زبان‬
‫چینی است‪ ،‬اما مهم است که شام با این مرکبات و ساختارها آشنا باشید‪ .‬نکات‪:‬‬
‫خواندن مطالب در ضمیمه ‪ A‬ممکن است به شام کمک کند‪ .‬احتامال بهرتین راه برای‬
‫رسیدن به این هدف این است که با دوستان و همکاران خود در این کالس همراه شوید‬
‫و مجموعه ای از فلش کارت درست کنید که ساختار حرشه کشها در یک طرف آن‬
‫‪ / 197‬حشره کشها‪ ،‬سیماب و سرب‬
‫و نام و دسته آن در طرف دیگر فلش کارت باشد‪ .‬محصل باهوش میتواند حتی ترتیبی‬
‫بدهد که مجموعه فلش کارتهای خود را به محصالن آینده‪ ،‬که ممکن است این دوره‬
‫را بگذرانند بفروشد‪.‬‬
‫فصل هفتم‬

‫سرنوشت مرکبات عضوی‬


‫برای یک ترکیب عضوی هنگامی که آن را به محیط زیست می ریزند‪ ،‬چه اتفاقی می افتد؟‬
‫واضح است که پاسخ بستگی به خواص فیزیکی و کیمیاوی ترکیب دارد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬یک‬
‫نشت بزرگ میتان باعث ایجاد مشکل آلودگی آب منیشود‪ ،‬اما انتشار عمده ‪ DDT‬میتواند‬
‫مشکل بزرگی برای جانداران محیط زیست ایجاد کند‪ .‬این فصل چندین ابزار برای بررسی‬
‫مقداری این موضوعات ارائه میدهد‪ .‬بنا بر رضورت‪ ،‬ما مخترص اشاره خواهیم کرد‪ ،‬اما برای‬
‫پوشش کامل‪ ،‬خواننده به کتاب جامع شوارزنباخ و همکاران رجوع کند‪ .‬ما با توجیه توزیع‬
‫محصوالت مرکبات عضوی بین فازهای محیطی که شامل هوا‪ ،‬آب‪ ،‬خاک و بیومس است‪ ،‬توزیع‬
‫زیست محیطی مرکبات عضوی را بررسی خواهیم کرد‪ .‬با در نظر گرفنت این دو مرحله‪ ،‬میتوانیم‬
‫خواص فیزیکی و کیمیاوی مختلفی که رضایب پراکندگی بین این فازها را کنرتول میکنند تعریف‬
‫‪61‬‬
‫کنیم‬
‫فشار بخار آب و انحاللیت آب‬ ‫اب‪ -‬هوا‬
‫جذب آب‪-‬آب و انحاللیت آب‬ ‫آب‪-‬خاک‬
‫جذب خاک‪-‬هوا و فشار بخار‬ ‫خاک‪-‬هوا‬
‫چربی دوستی یا لیپوفیلی‬ ‫متام فازها‬
‫تقسیم بین هوا و آب بستگی به فشار بخار مرکب و انحاللیت در آب دارد‪ .‬یک ترکیب بسیار‬
‫منحل با فشار بخار کم‪ ،‬مانند سودیم کلوراید ‪ ،‬در سطح بین هوا و آب حرکت منیکند و تقریبا‬
‫به طور کامل در فاز آب باقی می ماند‪ .‬یک ترکیب بسیار مفر مانند میتان‪ ،‬به راحتی میتواند از‬
‫‪ / 200‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫فاز آب خارج شود و در طول زمان (با توجه به عدم بازگشت به آب) غلظت آن در آب به‬
‫صفر میرسد‪.‬‬
‫تقسیم بین هوا و خاک یا رسوب همچنین به متایل ترکیب به جذب ذرات و فشار بخار آن‬
‫بستگی دارد‪ .‬به عنوان مثال‪ DDT ،‬دارای فشار بخار کم و متایل باال به جذب ذرات است؛‬
‫بنابراین‪ ،‬به آرامی از خاک و رسوبات‪ ،‬به هوا آزاد میشود‪ .‬این متایالت به ما کمک میکند تا‬
‫درک کنیم که چرا ‪ DDT‬در قطب شامل‪ ،‬منطقه ای که هرگز مورد استفاده قرار نگرفت‪،‬‬
‫انباشته منیشود‪ .‬هنگامی که ‪ DDT‬از خاک نفوذ میکند (در روز گرم)‪ ،‬از طریق جریانهای باد‬
‫عبور میکند‪ .‬هنگامی که به یک منطقه خنک تر میرسد‪ ،‬آن را به ذرات امتوسفیر تبدیل میکند‬
‫که به زمین می آیند‪ .‬این روند ممکن است تا زمانی که ‪ DDT‬به قطب شامل برسد‪ ،‬جایی که‬
‫مستعد انبساط بیشرت نیست و به عنوان "تقطیر جهانی" شناخته میشود‪ ،‬تکرار شود‪.‬‬
‫در نهایت‪ ،‬پراکندگی و انباشت آلوده کنندهها در محیط زیست‪ ،‬بستگی به متام این عوامل‪،‬‬
‫به ویژه فشار بخار و انحاللیت در آب دارد‪ ،‬اما تا حدود زیادی وابسته به انحاللیت ترکیب در‬
‫چربی اورگانیسم است‪ .‬مورد آخر نام خاصی دارد‪ ،"lipophilicity" :‬که فقط به معنی "چربی‬
‫دوست" است‪ .‬همچنین ممکن است "هایدروفوبی" (آب ترسی) نامیده شود‪ ،‬اما شایع ترین واژه‬
‫برای این ویژگی چربی دوستی است ‪ -‬به امالی این کلمه توجه کنید‪.‬‬
‫اگر این خواص فیزیکی و کیمیاوی مختلف شناخته شده باشند‪ ،‬میتوانیم پیش بینی کنیم‬
‫که در چه فاز (و تا چه حد) یک مرکب عضوی به پایان خواهد رسید‪ .‬بیایید به یکی از این‬
‫خواص نگاه کنیم‪.‬‬
‫‪ .1.7‬فشار بخار‬
‫فشار بخار اساسا انحاللیت یک مرکب در هوا است‪ .‬گازهای دامئی مانند میتان دارای فشار‬
‫بخار باال هستند؛ در واقع آنها فشار بخار ‪ 1‬امتوسفیر (‪ )atm‬یا ‪ 760‬تور دارند‪.‬‬
‫برخی از حرشه کشها دارای فشار بخار متوسط هستند؛ برای مثال‪ ،‬هگزاکلوروبنزین دارای‬
‫‪-7‬‬
‫‪ 10‬است‪ .‬برخی مرکبات مانند دیکاکلوروبایفینایل دارای فشار بخار‬ ‫فشار بخار حدود ‪atm‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪201 /‬‬
‫بسیار کم هستند که اساساغیر قابل تحمل هستند (‪ 10 -10‬امتوسفیر)‪ .‬برای اهداف ما‪ ،‬محدوده‬
‫جالب ‪ 10 -4‬تا ‪ 8-10 atm‬است‪.‬‬
‫فشار بخار یک عملکرد قوی از درجه حرارت است‪ .‬این رابطه توسط معادله کلوزیوس‪-‬‬
‫کالیپیرن ارائه شده است‪:‬‬
‫‪ln(P) = -‬‬ ‫‪[ ] + const‬‬

‫که در آن ‪ ΔHvap‬حرارت تبخیر مرکب است؛ ‪ R‬ثابت گاز ( ‪ ) 8.314 J/K‬است‪ T .‬درجه‬
‫حرارت سیستم است؛ و "‪ "const‬نظر به ترکیب‪ ،‬یک مقدار ثابت است‪ .‬برای استفاده از این‬
‫معادله‪ ،‬باید حداقل یک فشار بخار را در یک درجه حرارت و مقدار ‪ ΔH vap‬مرکب داشته باشیم‪.‬‬
‫حالت دوم معموال در محدوده ‪ 90-50‬کیلوژول بر مول است‪ .‬استفاده معمول از این معادله برای‬
‫ترسیم غلظت امتوسفیر محیطی یک مرکب به عنوان تابع درجه حرارت امتوسفیر هنگام منونه‬
‫برداری است‪.‬‬
‫در این حالت‪ ،‬گراف ‪ lnP‬در مقابل ‪ 1/T‬باید یک خط مستقیم با میل ‪ -ΔHvap /R‬باشد‪.‬‬
‫اگر ما نقطه جوش یک مرکب (که درجه حرارتی است که در آن فشار بخار آن ‪1 atm‬‬
‫است) را بدانیم‪ ،‬میتوانیم فشار بخار آن را در یک درجه حرارت معین پیش بینی کنیم (‪ )7‬از‪:‬‬
‫[‪Ln ρL = - (4.4 + ln TB)[1.8‬‬ ‫[‪- 1] – 0.8 ln‬‬ ‫]]‬
‫که در آن ‪ pl‬فشار بخار (بر حسب ‪ )atm‬مایع فوق رسد (مایع حتی در دمای زیر نقطه ذوب‬
‫مرکب ) است و ‪ TB‬نقطه جوش در درجه ‪ K‬است‪.‬‬
‫فشار بخار جامد (‪ )Ps‬بصورت زیر داده شده است‪:‬‬
‫] [ ‪Ln‬‬

‫‪ Ln‬هر دو طرف این معادله نشان میدهد‪:‬‬


‫‪ρs =0.0011 ρL‬‬
‫‪ / 202‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .2.7‬انحاللیت در آب‬
‫این مسئله به انحاللیت مشبوع مرکبات عضوی در آب اشاره دارد‪ .‬ما آن را با سمبول ‪C wsat‬‬
‫که بر حسب مول بر لیرت میباشد‪ ،‬منایش خواهیم داد‪ .‬برای آلوده کننده های معمول عضوی‪،‬‬
‫معموال بسیار کم است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬برای بنزین مقدار ممکن است نسبتا باال باشد (‪mol/L‬‬
‫‪ ،)0.1‬و مقدار نسبتا کم ممکن است برای‪ )10-10mol/L ( decachlorobiphenyl‬باشد‪C wsat .‬‬
‫همگام با تغییردرجه حرارت تغییر میکند‪ ،‬اما نه به اندازه فشار بخار‪ .‬خواننده به کتاب شوآرزنباخ‬
‫و همکاران اشاره دارد که برای بحث در مورد روشهای پیش بینی انحاللیت مرکبات عضوی در‬
‫آب است‪.‬‬
‫‪ .3.7‬ثابت قانون هرنی‬
‫هامنطور که در فصل ‪ 5‬دیده ایم‪ ،‬ثابت قانون هرنی‪ ،‬نسبت انحاللیت مرکب در آب به فشار‬
‫قسمی بخار آن باالی منونه آب است‪ .‬در این فصل‪ ،‬از سمبول ‪ H‬برای ثابت قانون هرنی (یا‬
‫گاهی اوقات فقط ‪ HLC‬نامیده میشود) استفاده میکنیم‪:‬‬
‫=‪H‬‬

‫توجه داشته باشید که واحد ثابت هرنی‪ atm.L/mol ،‬هستند و اینکه‬


‫=‪H‬‬
‫‪+1.47‬‬
‫‪ 10‬امتوسفیر لیرتبرمول است‪ .‬گاهی اوقات نیز ‪HLC‬‬ ‫برای ‪ ,CO2‬ثابت هرنی برابر با‬
‫بدون واحد استفاده میشود‪.‬‬
‫=‪H‬‬ ‫=‬
‫مانند فشار بخار‪ HLC ،‬یک تابع قوی از درجه حرارت است‪ .‬خواننده به کتاب شوآرزنباخ و‬
‫همکاران رجوع داده میشود که بحث در مورد روشهای پیش بینی ‪ HLC‬مرکبات عضوی است‪.‬‬
‫ثابت قانون ‪ Henry‬که بدون واحد است‪ ،‬برای ‪ CO2‬در دمای ‪ 25‬درجه سانتیگرید چیست؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬از فصل ‪ ،5‬ما میدانیم که‪ KH = 10 -1.47‬لیرت امتوسفیر بر مول است‪ ".‬دردرجه‬
‫حرارت اتاق (‪" )K 300‬؛ در نتیجه‪،‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪203 /‬‬
‫=‪H‬‬ ‫=‬

‫[=‪H‬‬ ‫[]‬ ‫[]‬ ‫‪]=1.20‬‬

‫‪..7.4‬رضایب پارتیشن‬
‫رضیب پارتیشن نسبت غلظت یک مرکب عضوی در دو مرحله است که در تعادل با یکدیگر‬
‫هستند‪ .‬یک قیف جدا کننده را با یک الیه از محللهای عضوی در باال و آب در پایین تصور‬
‫کنید‪ .‬ترکیب ‪ X‬در یک یا دیگر الیهها است‪ .‬شام به دقت قیف را تکان دهید و صرب کنید تا فازها‬
‫جدا شوند‪ .‬سپس غلظت ترکیب ‪ X‬را در هر دو مرحله اندازه گیری کنید‪ .‬رضیب پارتیشن مقدار‬
‫زیر است‪.‬‬
‫=‪K‬‬

‫‪ C‬خواهد بود‪ .‬مقدار باالی ‪K‬‬ ‫‪w‬‬


‫‪sat‬‬
‫توجه داشته باشید که غلظت معکوس چیزی کمرت از‬
‫نشان میدهد که ترکیب خیلی منحل در آب نیست اما منحل در محللهای عضوی است‪ .‬در این‬
‫مورد‪ ،‬گفته میشود که ترکیب لیپوفیل (یا منحل در چربی) است‪.‬‬
‫‪ .5.7‬چربی دوستی‬
‫برای شبیه سازی شحمها (چربیها) در زیستگاه‪ ،‬فارمسیستان مدتها پیش یک مرکب مدل‬
‫را انتخاب کرده اند‪ :‬نرمال‪-‬اوکتانول‪ .‬بنابراین‪ ،‬رضیب پراکندگی که بهرتین توصیف کننده چربی‬
‫دوستی است‪ ،‬رضیب پراکندگی آب‪-‬اوکتانول است که معموال به صورت سمبول ‪ Kow‬میباشد‪.‬‬
‫مقادیر جالبی از‪ Kow‬معموال در محدوده ‪ 102-107‬قرار دارد؛ از این رو‪ ،‬استفاده از لوگارتم رایج‬
‫‪ Kow‬مناسب است‪.‬‬
‫واضح است که ‪ Kow‬مربوط به انحاللیت آب است؛ انحاللیت باال در آب به معنی یک ‪KOW‬‬
‫کم است‪ .‬در واقع‪ ،‬بین این دو پارامرت رابطه تجربی وجود دارد‪:‬‬
‫‪log Kow = - 0.86 log Cwsat + 0.32‬‬
‫به یاد داشته باشید که ‪ C wsat‬بر حسب ‪ mol/L‬است‪.‬‬
‫‪ / 204‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫اگر کسی مقدار ‪ log Kow‬یک ترکیب خاص را می داند‪ ،‬میتوان مقدار ‪ log Kow‬یک ترکیب‬
‫مربوط را با اضافه کردن یا کم کردن مقدار به اصطالح "‪ " π -values‬یا مقدار‪ π‬محاسبه کرد‪ .‬این‬
‫مقادیر برای گروپهای وظیفوی رایج به رشح زیر است‪:‬‬

‫بیایید یک مورد را بررسی کنیم‪ :‬فرض کنید می دانید که مقدار ‪ log Kow‬برای یک ترای‬
‫کلوروبای فینایل ‪ 6.19‬است و شام می خواهید برای ترتاکلوروبای فینایل از ‪ log Kow‬استفاده‬
‫کنید‪ .‬فقط مقدار ‪ pi‬برای کلورین (‪ )0.71‬را به مقدار پایه ‪ log Kow‬اضافه کنید و ‪+0.71 =6.90‬‬
‫‪ 6.19‬را دریافت کنید‪.‬‬
‫ساختارهای ‪ DDT‬و میتوكسی كلور به ترتیب در زیر (سمت چپ و راست) داده شده است‪ .‬با‬
‫توجه به اینکه مقدار ‪ log kow‬برای ‪ DDT‬برابر با ‪ 5.87‬میباشد‪ ،‬مقدار‪ log kow‬میتوکسی کلورین‬
‫چه مقدار است؟ با چه فکتوري‪ ،‬کمرت یا بیشرت چربی دوست تر از ‪ DDT‬است؟‬

‫اسرتاتیژی‪ :‬تنها تفاوت ساختاری بین این دو مالیکول‪ ،‬جایگزینی دو اتم کلورین (‪ )Cl‬در‬
‫‪ DDT‬با دو بخش متوکسی (‪ )OCH3‬در متوکسی کلور است‪ .‬بنابراین‪ ،‬ما میتوانیم از مقادیر ‪pi‬‬
‫این دو گروپ برای اولین بار دو اتم کلورین را حذف کنیم و سپس دو گروپ متوکسی اضافه‬
‫کنیم‪.‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪205 /‬‬
‫‪ = 5.87 - 2 x 0.71 + 2 x (-0.02) = 4.41‬مقدار‪ log kow‬متوکسی کلور‬
‫مقادیر‪ ، kow‬انتی لوگارتمهای این دو مقدار هستند‪:‬‬
‫برای‬
‫‪ DDT‬و‪kow =105,87 - 7.41 x 105‬‬
‫و برای متوکسی کلورین ‪Kow =104,41 - 2.57 x 104‬‬
‫از آنجایی که مقدار ‪ Kow‬باالتری دارد‪ DDT ،‬چربی دوست تر از این دو ترکیب است و با‬
‫یک عامل چربی دوست تر است‪:‬‬

‫= ‪29‬‬
‫ما در واقع میتوانیم این نوع مشکل را فقط با مقادیر ‪ pi‬انجام دهیم و بقیه مالیکول را نادیده‬
‫بگیریم‪ .‬توجه کنید که تفاوت در دو ‪ Log Kow‬مقدار ‪ 2 x 0.71 -2 x (-0.02) = 1.46‬است‪.‬‬
‫از آنجا که این تفاوت در لوگارتم است‪ ،‬متمم لوگارتم (یا قوه) این تفاوت تعیین کننده‬
‫تفاوت این دو مقدار است‪ .61‬از این رو‪،‬‬
‫‪Log Kow (DDT) – log Kow (methoxychlor)=2×0.71+2×0.02=1.46‬‬
‫=‬

‫‪ .6.7‬تجمع زیستی‬
‫از آنجایی که بسیاری از آلوده کنندههای عضوی لیپوفیل هستند‪ ،‬شگفت آور نیست که آنها‬
‫در موجوداتی یافت میشوند که در معرض آنها قرار دارند و در واقع در آنها تجمع پیدا میکنند‪.‬‬
‫ساده ترین مورد برای یک حیوان در تعادل با محیط اطراف آن‪ ،‬ماهی است‪ .‬در این مورد‬
‫ما میتوانیم یک رضیب تقسیم برای غلظت تعدادی از مرکبات عضوی در ماهی‪ ،‬نسبت به‬
‫غلظت این مرکب در آبی که ماهی در آن زندگی میکند تعریف کنیم‪:‬‬
‫)‪ log (AB) = log (A) - log (B‬و‬ ‫ویژگی لوگارتمها را به یاد داشته باشید‬
‫‪ / 206‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫)‪ ، log (AB) = log (A) + log (B‬اما )‪ log (A + B‬با هیچ چیزی برابر نیست‪.‬‬
‫= ‪KB‬‬

‫جایی که ‪ Cfish‬غلظت برخی از آلوده کنندهها در کل ماهی است‪ ،‬معموال بر حسب واحدهای‬
‫‪ µg/g‬وزن ماهی مرطوب‪ ،‬و ‪ CWater‬غلظت هامن آلوده کننده در آبهای اطراف‪ ،‬معموال بر‬
‫حسب ‪ µg/cm3‬است‪ .‬رضیب پارتیشن ‪ KB‬گاهی اوقات فکتور ذخیره زیستی نامیده میشود؛ با‬
‫توجه به کثافت آب‪ KB ،‬هیچ واحدی ندارد‪ .‬از آنجا که اوکتانول برای شبیه سازی چربیهای‬
‫حیوانی انتخاب شده است‪ KB ،‬مربوط به ‪ Kow‬است که رابطه تجربی آن بصورت زیر است‪:‬‬
‫‪log KB = log Kow – 1.32‬‬
‫یا ‪ log‬هر دو طرف‬
‫‪KB = 0.048 Kow‬‬
‫در حالی که این مثال برای ماهی است‪ ،‬مقادیر ‪ KB‬برای حیوانات در سطوح باالتری از شبکه‬
‫غذا‪ ،‬اغلب بزرگرت است‪ .‬این پروسس به نام بزرگ منایی زیستی شناخته شده است و یک مشکل‬
‫عمده برای آلوده کنندههای آبی و مرض مثل ‪ PCBs‬یا ‪ DDT‬است‪ .‬به عنوان مثال‪،‬غیر معمول‬
‫نیست بدانیم مقادیر ‪ KB‬در خوک آبی نسبت به ماهیهای که می خورد‪ ،‬بیشرت از ‪ 10‬برابر بیشرت‬
‫است و در خرس قطبی نسبت به خوکهای آبی که می خورد‪ ،‬بیشرت از ‪ 100‬برابر است‪.‬‬
‫‪ .7.7‬جذب سطحی‬
‫جذب سطحی به مجموعه ای از مرکبات عضوی در سطوح ذرات‪ ،‬مانند خاک‪ ،‬رسوب‬
‫معلق‪ ،‬و ذرات معلق در هوا اشاره دارد‪ .‬بیشرت این ذرات با یک الیه از مواد عضوی پوشانده شده‬
‫اند‪ .‬بنابراین‪ ،‬جذب سطحی‪ ،‬حاصل از جذب دو مرکب عضوی به یکدیگر است‪ .‬جذب توسط‬
‫رضیب توزیع جامد (‪ )Kd‬اندازه گیری میشود که نسبت غلظت مرکب در جامد به غلظت آن در‬
‫آب اطراف جامد است‪:‬‬

‫‪ .62‬خاصیت لوگاریتم را به یاد داشته باشید‪Log(A/B) = log(A) - log(B) :‬‬


‫)‪Log(AB) = Log(A) + log(B‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪207 /‬‬
‫= ‪Kd‬‬

‫واحد غلظت در جامدات‪ ،‬مول فی کیلوگرام و در آب ‪ mol/L‬است؛ از این رو‪ Kd ،‬دارای‬


‫واحدهای ‪ L/kg‬است‪ .‬با فرض کثافت جامد ‪ 1‬کیلوگرام فی لیرت‪ ،‬این واحدها اغلب نادیده‬
‫گرفته میشوند‪ Kd .‬اغلب به مقدار کل کتله ذرات مرکب عضوی بستگی دارد؛ بنابراین‪Kd ،‬‬
‫را میتوان با کرس مواد عضوی (‪ )fom‬در ذرات بصورت زیر تصحیح کرد‪:‬‬
‫= ‪Kom‬‬

‫توجه داشته باشید که ‪ fom‬یک کرس است و همیشه کمرت از ‪ 1‬و اغلب کمرت از ‪ 0/1‬است‪ .‬از‬
‫آنجا که تقسیم بندی از آب به مواد عضوی‪ ،‬باالی ذره است‪ ،‬نباید تعجب برانگیز باشد که ‪kom‬‬
‫به طور تجربی مربوط به انحاللیت و حل شدن در آب است‪:‬‬
‫‪Log Kom = + 0.82 log Kow + 0.14‬‬
‫‪Log Kom = - 0.75 log Cwsat + 0.44‬‬
‫یک کاسه سوپ رس پوشیده‪ ،‬حاوی ‪ 1‬لیرت از سوپ (در درجه حرارت ‪ 25‬درجه سانتی‬
‫گرید)‪ 1 ،‬لیرت هوا و یک بشقاب شناور با حجم ‪ 1‬میلی لیرت است‪ .‬این سیستم همچنین حاوی ‪1‬‬
‫میلی گرام نفتالین است‪ .‬لوگارتم ‪ kow‬برای نفتالین ‪ 3.36‬است و ثابت هرنی ‪ 0/0174‬است‪ .‬فرض‬
‫کنید همه چیز در تعادل است‪ ،‬لطفا مقدار نفتالین را که می خواهید مرصف کنید‪ ،‬فقط در مورد‬
‫لکه چربی تخمین بزنید‪.62‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬اجازه دهید معادله تعادل کتله و معادالت تقسیم بندی را تنظیم کنیم و برای غلظت‬
‫در چربی حل کنیم‪:‬‬
‫‪Mnaphth = Cair (1 L) + Cwater (1 L) + Cfat (0.001 L) = 1 mg‬‬
‫= ’‪H‬‬ ‫‪= 0.0174‬‬

‫= ‪Kow‬‬ ‫=‬ ‫‪= 2290‬‬


‫)‪Mnaphth = H’Cwater (1 L) + Cwater (1 L) + Cfat (0.001 L‬‬

‫‪62‬‬
‫‪. Schwarzenbach et al.,1 p. 94.‬‬
‫‪ / 208‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫[ ’‪Mnaphth = H‬‬ ‫[ ‪](1 L) +‬‬ ‫)‪](1 L) + Cfat (0.001 L‬‬

‫[ ‪Cfat‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪]=1 mg/L‬‬

‫[ ‪Cfat‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪] =0.00144Cfat =1 mg/L‬‬


‫‪Cfat=693 mg/L‬‬
‫مقدار نفتالین مرصفی‪ ،‬کتله نفتالین در ‪ 0/001‬لیرت چربی است که‬
‫[ = ‪Massnaph‬‬ ‫‪](0.001L) = 0.7 mg‬‬

‫‪ .8.7‬انتقال آب و هوا‬
‫به عنوان منونهای از یک پروسس تسهیم نامتناسب‪ ،‬بیایید فالکس یک مرکب بین هوای‬
‫باالی دریاچه و آب درون دریاچه را مطالعه کنیم‪ .‬این یک منطقه تحقیقاتی است که به ویژه‬
‫برای انتقال ‪PCB‬ها به داخل و خارج از دریاچههای بزرگ‪ ،‬به خوبی مطالعه شده است‪ .،‬بیایید‬
‫فرض کنیم که غلظت یک مرکب عضوی در هوا بر روی دریاچه ‪ Cair‬است و غلظت در آب‬
‫دریاچه ‪ Cwater‬است‪ .‬جریان بین آب و هوا مقدار زیر است‪:‬‬
‫‪Flux = vtot [Cwater -‬‬ ‫]‬
‫توجه داشته باشید که این معادله از عدد بدون واحد ثابت قانون هرنی استفاده میکند‪ .‬اگر‬
‫همه چیز در تعادل باشد‪ ،‬پس جریان در رسارس سطح مرزی وجود ندارد (‪ ،)F= 0‬و در نتیجه‪،‬‬
‫‪ Cwater = Cair‬که تعریف ثابت قانون هرنی است‪.‬‬
‫‪ vtot‬در معادله فوق‪ ،‬رسعت انتقال کتله در سطح مرزی آب و هوا است‪ .‬این واحدهای‬
‫رسعت (معموال ‪ )cm/s‬است و از دو بخش ساخته شده است‪ :‬اول‪ ،‬رسعت مرکب از طریق الیه‬
‫مرزی در آب به سطح مرزی (نشان داده شده توسط ‪ )VW‬و دوم رسعت مرکب از طریق الیه‬
‫مرزی در هوا هنگامیکه سطح مرزی هوا‪-‬آب را ترک میکند (توسط سمبول‪ VA‬نشان‬
‫داده میشود)‪.‬‬
‫رسعت انتقال کتله کل به صورت زیر است‪:‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪209 /‬‬
‫=‬ ‫‪+‬‬

‫برای یک مرکب داده شده‪ ،‬مقادیر هر دوی ‪ vw‬و ‪ va‬بستگی به رسعت باد در آب دارد‪.‬‬
‫هرچه رسعت باد بیشرت باشد‪ ،‬انتقال کتله رسیع تر اتفاق می افتد‪ .‬به رسعت باد به طور معمول‬
‫سمبول ‪ u‬داده میشود و دارای واحدهای مرتبرثانیه است‪ .‬مقدار ‪ VA‬از رسعت آب درون هوا به‬
‫دست آمده است‪ ،‬و به صورت زیر است‪:‬‬
‫‪0.5‬‬
‫)‪Va =(0.2u+0.3‬‬

‫که در آن ‪ MW‬وزن مالیکولی مرکب مورد نظر است‪ .‬واحدهای حاصل از ‪ VA‬و ‪ cm/s‬است‪.‬‬
‫مقدار ‪ VW‬از سرعت اکسیجن در آب حاصل میشود و بصورت زیر داده میشود‪:‬‬
‫= ‪Vw‬‬ ‫[)‪(0.1u2 +1‬‬ ‫‪]0.5‬‬

‫که در آن ‪ u‬بصورت ‪ m / s‬است و ‪ MW‬وزن مالیکولی است‪ .‬واحدهای حاصل از ‪VW‬‬


‫برابر با ‪ cm/s‬است‪.‬‬
‫پارا دای کلوروبنزین (‪ )DCB‬را درنظر بگیرید‪ ،‬که به عنوان یک ضدعفونی کننده تشناب‬
‫استفاده میشود‪ .‬دیتای زیر برای ‪ DCB‬در دسرتس است‪ :‬وزن مالیکولی‪ 146 ،‬گرام فی مول‬
‫است‪ ،‬فشار بخار مایع ‪ 1.3 torr‬است و انحاللیت منحل آبی مشبوع ‪ 5.3 × 104‬مول فی لیرت‬
‫است‪ .‬در دریاچه زوریخ‪ ،‬غلظت اندازه گیری شده ‪ 10 DCB‬نانوگرام فی لیرت است و متوسط‬
‫رسعت باد ‪ 2.3‬مرت فی ثانیه است‪ .‬کثافت این ترکیب در داخل دریاچه یا خارج از دریاچه زوریخ‬
‫چیست؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬ما ابتدا ثابت قانون بدون واحد هرنی را محاسبه میکنیم‪:‬‬
‫=‪H‬‬ ‫[=‬ ‫[]‬ ‫[]‬ ‫‪] = 3.23 L . atm/mol‬‬

‫= ’‪H‬‬ ‫[=‬ ‫[]‬ ‫[]‬ ‫‪] = 0.14‬‬


‫حاال ما به هوا و ضریب انتقال کتله آب نیاز داریم‪:‬‬
‫= ’‪H‬‬ ‫=‬ ‫×‬ ‫×‬ ‫‪= 0.14‬‬
‫‪ / 210‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫ضریب انتقال مجموعی کتله‪ ،‬مقدار زیر است‪.‬‬
‫=‬ ‫‪+‬‬

‫= ‪Vtot‬‬ ‫=‬ ‫‪cm/s‬‬


‫توجه داشته باشید که مدت انتقال کتله آب (‪ )3492‬بسیار بزرگرت از مدت انتقال کتله هوا‬
‫(‪ )26.5‬است‪ .‬این نشان میدهد که محدودیت انتقال این ترکیب از آب به هوا‪ ،‬انتشار از طریق‬
‫الیه مرزی آب است نه حذف آن از سطح‪ ،‬بواسطه هوا‪.‬‬
‫فرض بر این است که غلظت ‪ DCB‬در هوای باالی دریاچه زوریخ بسیار پایین است‪ ،‬بنابراین‬
‫ما میتوانیم آن را صفر نامگذاری کنیم‪ ،‬جریان به صورت زیر خواهد بود‪.‬‬

‫= ‪Flux = vtotCw‬‬ ‫×‬ ‫×‬ ‫×‬ ‫×‬ ‫‪= 102 ng‬‬


‫‪m-2h-1‬‬
‫بیایید این نتیجه را با برخی دیتا در دریاچه زوریخ بررسی کنیم‪ .‬این دریاچه دارای مساحت‬
‫‪ 68‬کیلومرتمربع و عمق متوسط ‪ 50‬مرت است‪ .‬دو منبع ورود ‪ DCB‬به دریاچه وجود دارد‪ :‬فاضالب‬
‫که ‪ 62‬کیلوگرام در سال تولید میکند و بیشرت از جریان باالی آب است که ‪ 25‬کیلوگرام در سال‬
‫عرضه میکند‪ .‬جریان پایین آب از دریاچه ‪ 27‬کیلوگرام در سال حذف میکند‪ .‬تجمع ‪ DCB‬در‬
‫رسوب دریاچه وجود ندارد‪ .‬فالکس تبخیری ‪ DCB‬از این دریاچه (برحسب ‪ )ngm-2h-1‬چه‬
‫مقدار بوده‪ ،‬و چگونه آن را با محاسبات فوق مقایسه می کنید؟‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬ما میتوانیم از دست دادن خالص ‪ DCB‬را از دریاچه به عنوان ورودیها منفی‬
‫خروجیها محاسبه کنیم و فرض کنیم که همه از طریق تبخیر از دست رفته است‪ ،‬که فرض‬
‫خوبی است‪.‬‬

‫=‬ ‫×‬ ‫=‬ ‫×‬ ‫×‬ ‫= ‪Flux‬‬

‫×‬ ‫‪= 101 ng m-2h-1‬‬


‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪211 /‬‬
‫این مسئله‪ ،‬با محاسبه قبلی مطابقت دارد‪ .‬در حقیقت‪ ،‬مطابقت نسبتا دقیق‪ ،‬تنها شانس‬
‫موفقیت است‪.‬‬
‫نصف طول عمر تبخیر یک مرکب در یک دریاچه میتواند چنین به دست آید‪:‬‬
‫=‪t1/2‬‬ ‫‪= ln(2)τ‬‬

‫زمان ماندگاری تبخیری توسط عبارت زیر داده میشود‪:‬‬


‫=‪τ‬‬ ‫=‬

‫به خاطر داشته باشید که‪:‬‬


‫‪Flow = Flux × A‬‬
‫و‬
‫‪V=A‬‬
‫سپس ما میتوانیم در باال جایگزین کنیم و دریافت کنیم‪:‬‬
‫)‪t1/2=ln(2‬‬

‫در مورد تبخیر‪ ،‬ما این را میدانیم‬


‫‪Flux = Cw vtot‬‬
‫از این رو نصف طول عمر تبخیر عبارت است از‪:‬‬
‫=‪t1/2‬‬ ‫=‬

‫در مورد ‪ DCB‬در دریاچه زوریخ‪،‬‬


‫=‪t1/2‬‬ ‫×‬

‫‪ .9.7‬رسنوشت مرکبات عضوی تعامل پذیر‬


‫هامنطور که پیشرت مورد بحث قرار گرفت‪ ،‬طول عمر مواد کیمیاوی در هوا با متایل شان از‬
‫طریق تخریب توسط فوتولیز مستقیم و غیر مستقیم تعیین میشود‪ .‬برای آن دسته از مواد کیمیاوی‬
‫که عمدتا در آب حل شده یا به خاک و رسوب جذب میشوند‪ ،‬تحوالت کیمیاوی یا‬
‫‪ / 212‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫بیوکیمیاوی نیز ممکن است در رسنوشت هر کدام‪ ،‬با ثابت بودن رسعت مشخصه خود‪ ،‬مهم و‬
‫مؤثرباشند‪ .‬در اینجا چند منونه داریم‪:‬‬
‫مهم برای‪:‬‬ ‫تعامل کننده‬ ‫نوع تعامل‬

‫هوا‪ ،‬سطح آب‪ ،‬گونه جذب‬


‫فوتونها‬ ‫فوتولیز مستقیم‬
‫شده به سطوح‬

‫هوا‪ ،‬سطح آب‬ ‫‪CO3, etc. OH, ¹O2,O3,‬‬ ‫فوتولیز غیرمستقیم‬

‫آب‪ ،‬خاک‪ ،‬زیستگاه‬ ‫‪H2O, HO¯, H‬‬ ‫هایدرولیز‬

‫خاک‪ ،‬آب‪ ،‬زیستگاه‬ ‫مرکبات فعال ریدوکس‬ ‫ریدوکس‬

‫خاک‪ ،‬آب‪ ،‬زیستگاه‬ ‫انزایمها‬ ‫میکروبی‬

‫اهمیت فوتولیز مستقیم به عنوان یک رسنوشت نه تنها به توانایی کیمیاوی مرکب برای جذب‬
‫نور خورشید و کارایی تعامالت فوتوکیمیاوی بلکه همچنین به در دسرتس بودن نور خورشید‬
‫بستگی دارد‪ .‬در مورد یک مرکب کیمیاوی که در آب حل شده یا به خاک و رسوب جذب شده‬
‫‪ ،‬ما باید در نظر بگیریم که نور کمرت در پایین یک دریاچه یا در مرکز ذرات خاک نسبت به سطح‬
‫آن موجود است‪ ،‬بنابراین رسعت فوتولیز در آب ممکن است کمرت از این میزان در فضا باشد‪.‬‬
‫فوتولیز غیرمستقیم‪ ،‬زمانی که مواد کیمیاوی جذب کننده نور (به عنوان مثال در مواد عضوی‬
‫طبیعی) فوتولیز میشوند‪ ،‬مستلزم این پروسس است که توسط آن رادیکالهای فعال زیادی‬
‫تشکیل شوند‪ .‬در بسیاری از آبهای طبیعی‪ ،‬تعامل با ‪ OH‬مهم است‪ .‬رادیکالهایهایدروکسیل از‬
‫فوتولیز نایرتیت‪ ،‬نایرتایت‪ H2O2 ،‬و برخی فلزات (به عنوان مثال ‪ Ti‬و‪ )Fe‬حاوی مواد معدنی‬
‫تشکیل میشوند‪ .‬نایرتیت و نایرتایت منابع خاص و مهم رادیکالهایهایدروکسیل در مناطقی که‬
‫تحت تاثیر جریان آب زراعت و یا رسوب امتوسفیری ‪ NOx‬قرار دارند‪ ،‬هستند‪.‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪213 /‬‬
‫میکانیزمهای این تعاملها عبارت اند از‪:63‬‬
‫)‪NO3¯ (aq) + hv (λ< 320 nm) → NO2(g) + O¯ (aq‬‬
‫)‪NO2¯ (aq) + hv (λ < 400 nm) → NO(g) + O¯ (aq‬‬
‫¯‪O¯ + H2O → OH + HO‬‬
‫)‪ (aq‬در این تعاملها به این معنی است که مرکب در آب حل شده است‪.‬‬
‫غلظت ‪ OH‬در آبهای طبیعی با تعامل با مواد عضوی منحل )‪ )DOM‬و گونههای غیر‬
‫عضوی مانند بای کربونیتها و کاربونیتها تعدیل میشود‪ .‬بنابراین مقدار واقعی ‪ OH‬در‬
‫دسرتس برای تخریب آلوده کنندههای عضوی منحل در آب معموال بسیار کم‪ ،‬در حدود ‪M‬‬

‫است‪.‬‬ ‫̶‬
‫اگر چه ‪ ،‬این ‪ OH‬با مواد کیمیاوی عضوی بسیار تعامل پذیر است‪ ،‬به طوری که هنوز هم‬
‫یک تعامل مهم در محیط آبی است‪.‬‬
‫‪ .10.7‬تسهیم و ماندگاری‬
‫ما اکنون ابزارهایی داریم که نیاز داریم به پرسش ما در مورد این که کدام محفظه محیطی که‬
‫یک مرکب کیمیاوی در آن قرار دارد و چه مدت در آن مرحله باقی می ماند‪ ،‬پاسخ دهد‪ ،‬؟ برای‬
‫انجام این کار‪ ،‬ما یک مدل را ایجاد میکنیم که محیط را به سه مرحله ساده تقسیم میکند‪ :‬هوا‪،‬‬
‫آب و خاک یا رسوب‪ .‬خاک و رسوب به عنوان یک محفظه محسوب میشوند‪ ،‬زیرا آنها شبیه‬
‫هستند و در جایی که آنها یافت میشوند (خاک در سطح زمین و رسوب در انتهای اجسام در‬
‫آب) متفاوت هستند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬از آنجا که تسهیم مواد کیمیاوی عضوی به خاک و رسوبات‪،‬‬
‫به مرکب عضوی موجود در این مواد وابسته می باشند‪ ،‬فرض خواهیم کرد که ان‪-‬اوکتانول یک‬
‫جایگزین خوب برای این سیستم است و مقدار ‪ Kow‬ترکیب رفتار سهم بندی خاک و رسوب را‬
‫توضیح میدهد‪.‬‬

‫‪63‬‬
‫‪ .‬در این تعامل )‪ (aq‬یعنی مرکب در فاز آبی منحل است‪.‬‬
‫‪ / 214‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫شکل ‪ -1 -7‬یک مدل ساده برای نشان دادن تسهیم کیمیاوی به هوا‪ ،‬آب‪ ،‬خاک و رسوب است‪.‬‬
‫مدل ما بر اساس رویکرد گویین و همکارانش است‪ 64‬و یک سیستم فرضیه ای میگوید که‬
‫در آن محفظه ‪1014‬مرتمکعب را اشغال میکند‪ ،‬محفظه آب‪ 2 ×1011‬مرتمکعب است و خاک و‬
‫رسوب (یا مرحله ان‪-‬اوکتانول‪ 1/5 × 108‬مرتمکعب است )شکل ‪ 1-7‬را ببینید)‪ .‬سهم نسبی یک‬
‫مرکب کیمیاوی در هر محفظه توسط عبارات زیر داده میشود‪:‬‬

‫= ‪fair‬‬

‫= ‪fwater‬‬

‫= ‪foct‬‬

‫این کرسها به ما چگونگی توزیع کیمیاوی یک مرکب به محیط زیست قبل از انتشار آن را‬
‫می گویند‪ .‬هنگامی که ما تنها در مورد سهم یک مرکب کیمیاوی در بخشهای هوا‪ ،‬آب و‬
‫اوکتانول صحبت میکنیم‪ ،‬میتوانیم سهم در هر فاز را با توجه به رضیب پراکندگی کیمیاوی‪،‬‬
‫غلظت آبی آن و حجم آن محاسبه کنیم‪:‬‬
‫‪Mair = Cwater H’ Vair‬‬
‫‪Mwater =Cwater Vwater‬‬
‫‪Moct = Cwater Kow Voct‬‬
‫مجموع سهم در محیط برابر است با‪:‬‬
‫‪Mtot = Mair + Mwater + Moct‬‬

‫‪64‬‬
‫‪. T. Gouin, D. Mackay, E. Webster and F. Wania, Screening chemicals for persistence in the‬‬
‫‪environment. Environmental Science and Technology, 34, 881-884 (2000).‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪215 /‬‬
‫یا پس از جایگزینی‪:‬‬
‫‪Mtot = Cwater ( H’Vair + Vwater + KowVoct).‬‬
‫بنابراین‪ ،‬مقدار کتله یک مرکب کیمیاوی در هر محفظه عبارت است از‪:‬‬
‫= ‪fair‬‬ ‫=‬

‫= ‪fwater‬‬ ‫=‬

‫= ‪foct‬‬

‫اکنون ما این کار را برای آنچه که در فصل ‪ 2‬یاد گرفتیم‪ ،‬برای تخمین طول عمر یک مرکب‬
‫کیمیاوی از محیط فرضی مان اعامل میکنیم‪.‬‬
‫میزان تلفات کل جریان یا جریان یک مرکب کیمیاوی از محیط زیست به رشح زیر است‪:‬‬
‫‪Ktot Mtot = kair Mair + kwater Mwater +koct Moct‬‬
‫به رسمیت شناخنت اینکه سهم در هر محفظه‪ ،‬هوا‪ ،‬آب و ‪ Moct , Mwater , Mair‬کرسی از‬
‫کل سهم‪ Mtot ،‬میباشد‪ ،‬ما میتوانیم این را باز نویسی کنیم مانند ‪:‬‬
‫‪Ktot Mtot = kair fair Mtot + kwater fwater Mtot + koct foct Mtot‬‬
‫یا‬
‫‪ktot =kair fair + kwater fwater + koct foct‬‬
‫این رابطه به ما میگوید که اگر ما مقادیر نسبی مواد کیمیاوی در هر محفظه و مقدار رسعت‬
‫تخریب آن در آب‪ ،‬هوا‪ ،‬رسوب و خاک را بدانیم‪ ،‬میتوانیم طول عمر یک مرکب کیمیاوی را‬
‫قبل از آزاد شدن تخمین کنیم‪ .‬به طور معمول‪ ،‬مطالعات البراتواری یا ساحوی برای تعیین ثابت‬
‫رسعتها در هر محفظه انجام میشود (به عنوان مثال‪ ،‬ممکن است ما ثابت رسعت کیمیاوی را‬
‫به دلیل از دست دادن متابولیزم میکروبی‪ ،‬در خاک اندازه گیری کنیم)‪ .‬این نوع از محاسبات‬
‫ساده زمانهای ماندگاری میتواند به پالیسی سازان کمک کند که تشخیص دهند که کدام مرکب‬
‫کیمیاوی بیشرت یا کمرت پایدار هستند و کدام نیاز به تنظیم دارند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬تعدادی از‬
‫سازمانها‪ ،‬از جمله برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (‪ ، )UNEP‬پیشنهاد میکنند که یک‬
‫‪ / 216‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫مرکب کیمیاوی‪ ،‬اگر نصف طول عمر آن در هوا‪ ،‬آب و خاک یا رسوب بزرگرت از به ترتیب ‪،2‬‬
‫‪ ،60‬یا ‪ 180‬روز باشد‪ ،‬یک آلوده کننده عضوی مقاوم میباشد‪.‬‬
‫با استفاده از مدل نشان داده شده در شکل ‪ ،1-7‬رسنوشت لیندان را در محیط تعیین کنید و‬
‫نشان دهید که آیا لیندان یک آلوده کننده عضوی مقاوم است یا خیر‪ .‬برای محاسبه لیندان از‬
‫خواص فیزیکی زیر در محاسبات خود استفاده کنید‪ :‬لوگارتم ’‪ 3.94 ، H‬است ؛ لوگارتم ‪، Kow‬‬
‫‪ 3.78‬است ؛ و ثابتهای رسعت مرتبه اول (شبه) برای از دست رفتنش از هوا‪ ،‬آب و خاک یا‬
‫رسوب به ترتیب ‪ 0.01 ، 0.1‬و ‪ 0.0006‬بر روز است‪.‬‬
‫اسرتاتیژی‪ :‬کرس توده ی لیندان در هر محفظه یک نشانه از این است که کدام فاز این حرشه‬
‫کش به احتامل زیاد به پایان خواهد رسید‪ .‬این به رشح زیر محاسبهمیشود‪:‬‬
‫( = ‪Mtot‬‬ ‫×‪) + (2‬‬ ‫()‬ ‫(‪)+‬‬ ‫()‬ ‫=)‬

‫= ‪fair‬‬ ‫‪= 0.010‬‬


‫= ‪fwater‬‬ ‫‪= 0.18‬‬

‫= ‪foct‬‬ ‫‪= 0.81‬‬

‫بر اساس این محاسبات‪ ،‬ما دریافتیم که ‪ 1٪‬از لیندان آزاد شده در امتوسفیر خواهد بود‪،‬‬
‫‪ 18٪‬در فاز آب خواهد بود و ‪ 81٪‬به خاک و رسوب جذب خواهد شد‪.‬‬
‫سؤال این است که لیندان زمانیکه آزاد میشود چه مدت مقاومت میکند؟ برای پاسخ به این‬
‫سؤال‪،‬ما نصف طول عمر کامل‪ ( t 1/2 ) ،‬را محاسبه میکنیم‪ .‬این محاسبات با استفاده از روابط‬
‫زیر انجام میشود‪:‬‬
‫‪Ktot = kair fair + kwater fwater + koct foct‬‬
‫‪ktot = (0.1)(0.01) + (0.01)(0.18) + (0.0006)(0.81) = 0.0033‬‬
‫با استفاده از جایگزینی مقدار ‪ ، ktot‬در معادله نصف طول عمر‪ ،‬ما دریافت میکنیم‪:‬‬

‫= ‪t1/2‬‬ ‫=‬ ‫‪= 210 days‬‬


‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪217 /‬‬
‫ما نتیجه میگیریم که اکرث لیندان خاک‪ ،‬رسوب یا هر فاز دیگرهایدروفوب (مانند بیوتا) را‬
‫آلوده میکنند و این بسیار پایدار است‪ .‬در واقع‪ ،‬لیندان به عنوان تجمع زیستی شناخته شده است‬
‫و توسط امتوسفیر حمل و نقل می گردد ‪ ،‬بنابراین جای تعجب نیست که لیندان به عنوان یک‬
‫آلودگی عضوی پایدار در کنوانسیون استکهلم ذکر شده است‪.‬‬
‫‪ .11.7‬مجموعه مسائل‬
‫غلظت اعظمی ‪-4،2،1‬ترای کلوروبنزین (‪ )1,2,4-TCB‬در شنای ماهی قزل آالی رنگین‬
‫کامن در آب با غلظت ‪ 1,2,4-TCB 2.3 ppb‬را تخمین کنید‪ .‬لطفا پاسخ خود را بر حسب‬
‫‪ ppm‬ارائه دهید‪ .‬وزن مالیکولی این مرکب برابر با ‪ 181.5‬گرام فی مول است و لوگارتم ‪Kow‬‬
‫(در ‪ 25‬درجه سانتی گرید) ‪ 4/04‬میباشد‪.‬‬
‫اگر در ترفالن دو گروپ نایرتو )‪ )NO2‬حذف و با دو گروپ میتایل )‪ )CH3‬جایگزین شود‪،‬‬
‫مرکب جدید چند مرتبه بیشرت (یا کمرت) لیپوفیل تر از ترفالن خواهد شد؟‬
‫‪ .1‬ترای ازینها یک طبقه مهم علف کشها هستند؛ ساختار زیر را ببینید در این مرکبات ‪ R1‬تا‬
‫‪ R4‬به صورت زیر متفاوت است‪:‬‬

‫جایی که يك ‪ C2H5‬ایتایل است و ‪ C3H7‬یک گروپ ایزوپروپایل است‪ .‬مقدار لوگارتم ‪kow‬‬
‫برای مرکب ‪ . 5‬برابر ‪ 2.64‬است‪ .‬مقادیر لوگارتم ‪ kow‬مرکبات دیگر چیست؟‬
‫‪ / 218‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .2‬در دریاچه عقاب (در پارک ملی آکی دیا ) حدود ‪ 1350‬ماهی در یک روز مرده بودند‪.‬‬
‫جمعیت تخمینی ماهیها در این دریاچه حدود ‪ 2700‬است‪ .‬رنجرز معتقد است که علت‬
‫مرگ‪ trifluorroghamol-5،4،2 ،‬بود که در آب با غلظت ‪ 20 ppb‬یافت میشود و‬
‫اینکه دارای دوز کشنده تا ‪ ٪50‬از جمعیت ماهی ‪ (LD50) 25‬میلی گرام بر کیلوگرام بر مبنای‬
‫کل جعیت ماهیها میباشد‪ .‬انحاللیت در آب این آلوده کننده (بر حسب ‪)μmol/L‬‬
‫چیست؟ فرض کنید یک ماهی معمولی در این دریاچه ‪ 0/4‬کیلوگرام وزن دارد و محتوای‬
‫چربی آن ‪ 14‬فی صد وزنش است‪.‬‬
‫‪ .3‬کتله ‪-1،1،1‬تراي كلوروایتان )‪ )TCE‬بني هوا و آب سطحی اقیانوس اطلس در درجه حرارت‬
‫صفر درجه سانتی گرید و متوسط رسعت باد ‪ 10 m/s‬را محاسبه کنید‪ .‬از دیتای زیر‬
‫‪ Ca=0.93 ng/L , Cw=2.5 ng/L , H=6.5 atm L‬در صفر درجه‬ ‫استفاده کنید‪:‬‬
‫سانتیگرید و وزن مالیکول برابر ‪ 133.4 g/mol‬است‪.‬‬
‫‪ .4‬با توجه به نشت احتاملی‪ ،‬مقدار قابل توجهی از ‪( TCE‬به مسئله شامره ‪ 5‬در باال مراجعه‬
‫‪A‬‬ ‫شود) به مخزن کوچک و مخلوط شده (حجم ‪ 1× 104‬مرتمكعب‪ ،‬منطقه كل سطح‬
‫=‪ (T = 15 ° C ،‬وارد شده است‪ .‬اندازه گیریهای انجام شده پس از نشت‪ ،‬در‬
‫طول یک هفته‪ ،‬نشان میدهد که ‪ TCE‬از حوضچه با پروسس مرتبه اول با نصف طول عمر‬
‫‪ 40‬ساعت حذف میشود‪ .‬از آنجا که خروج ‪ TCE‬از طریق حوض میتواند نادیده گرفته‬
‫شود‪ ،‬و از آنجایی که میتوان فرض کرد که نه رسوب سازی و نه تغییرات‪ ،‬پروسسهای مهم‬
‫برای ‪ TCE‬است‪ ،‬حذف مشاهدات باید به مبادله امتوسفیری تبدیل شود‪.‬‬
‫الف‪ .‬اوسط ‪ TCE‬در دوره زمانی مورد نظر با در نظر گرفنت اینکه غلظت ‪ TCE‬در هوای باالی‬
‫حوضچه بسیار کوچک است‪ ،‬یعنی ’‪ Cw >> Ca/H‬محاسبه کنید‪.‬‬
‫ب‪ .‬اوسط رسعت باد که با مقدار ‪ Vtot‬مطابقت دارد چه مقدار است ؟‬
‫‪ .5‬دریاچه ویلیام دارای مساحت ‪ 120‬کیلومرتمربع و عمق متوسط ‪ 62‬مرت است‪ .‬اوسط غلظت‬
‫)‪ 40 ،tetrachloromergetene (TCM‬نانوگرام بر لیرت است‪ .‬انحاللیت آن در‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪219 /‬‬
‫آب‪ 210 ppm‬است؛ وزن مالیکولی آن ‪ 236‬و فشار بخار آن ‪ 12‬تور است‪ .‬فرض کنید‬
‫رسعت باد ‪ 5‬مرت بر ثانیه‪ ،‬درجه حرارت ‪ 300‬کلوین و غلظت هوا بسیار کم باشد‪.‬‬
‫الف‪ .‬ثابت قانون هرنی‪ ،‬رسعت عمومی مبادله )‪(Vtot‬چیست؟ و فالکس تبخیری ‪ TCM‬از‬
‫دریاچه ویلیام و نصف طول عمر ‪ TCM‬در این دریاچه چیست؟‬
‫ب‪ .‬دریاچه ویلیام تنها یک ورودی دارد‪ :‬رودخانه ی آیه که ‪ 25 ×109‬مرت مکعب در سال‬
‫جریان دارد‪ .‬رودخانه بی آ تنها خروجی است‪ .‬غلظت متوسط ‪ TCM‬در رودخانه آیه ‪ 75‬نانوگرام‬
‫بر لیرت و در رودخانه بی آ حدود ‪ 50‬نانوگرام بر لیرت است‪ .‬لطفا فالکس تبخیری ‪ TCM‬را در این‬
‫دریاچه محاسبه کنید و آن را با مقدار پیش بینی شده در باال مقایسه کنید‪.‬‬
‫‪ .6‬دریاچه هری دارای مساحت ‪ 180‬کیلومرت مربع‪ ،‬عمق متوسط ‪ 50‬مرت و زمان ماندگاری آب‬
‫‪ 0.3‬سال است‪ .‬فالکس آلودگی به رسوب‪ 10 ،‬نانوگرام بر مرتمکعب در سال است و‬
‫غلظت آن در آب به طور متوسط ‪ 1.8‬نانوگرام بر لیرت است‪ .‬فرض کنید ‪ 1 ،Vtot‬سانتی مرت‬
‫بر ساعت است‪ .‬رسعت جریان آب در داخل و خارج از دریاچه و فالکس تبخیری آلوده‬
‫کننده را محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪ .7‬نصف طول عمر تبخیر تولوئن از دریاچه شاهزاده ‪ 120‬روز است‪ .‬ثابت قانون هرنی بدون‬
‫واحد برای این مرکب چیست؟ وزن مالیکولی تولوئن ‪ 92‬و عمق متوسط دریاچه شاهزاده‬
‫‪ 75‬مرت است‪ .‬فرض کنید رسعت باد ‪ 5‬مرت بر ثانیه باشد‪.‬‬
‫‪ .8‬مجموعه ای از سه سؤال زیر مربوط به یک مودل زهر شناسی "یک محفظه" برای جذب‬
‫یک مرکب زهری از آب توسط یک اورگانیسم آبزی است‪ .‬ثابتهای درجه اول ‪ K1‬و ‪،K2‬‬
‫به ترتیب‪ ،‬برای ثابت نگه داشنت مقدار آب و از دست دادن اورگانیسم (متابولیزم و دفع‬
‫مجدد آن به آب) می باشند‪ .‬رشایط رشوع شامرش برای مشکل عبارتند از‪:‬‬
‫)‪Cw‬غلظت زهر در آب) =‪ 0.020 ppm‬؛ نصف طول عمر برای پاکسازی زهر از اورگانیزم‬
‫= ‪ 3‬روز؛ ‪logKow = 5.48‬‬
‫الف‪ .‬غلظت حالت پایدار زهر در اورگانیسم را محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪ / 220‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫ب‪ .‬چه مدت طول میکشد تا غلظت زهر‪ ،‬در اورگانیزم پاک به ‪ 5 ppm‬برسد؟ فرض کنید‬
‫آب یک مخزن‪ ،‬بی نهایت زهری است‪.‬‬
‫ج‪ .‬یک کپور در یک مخزن بزرگ قرار داده شده و به مدت ‪ 4‬روز در آنجا قرار دارد‪ .‬سپس‬
‫به یک مخزن بزرگ از آب پاک منتقل میشود‪ .‬غلظت سم در بافتهای آن پس از ‪ 4‬روز‬
‫چیست؟‬
‫‪ .9‬مواد جامد معلق در دریاچه ‪ Blass‬دارای ‪ 2‬فی صد مرکب عضوی هستند‪ .‬غلظت‬
‫‪ ،tetrabromobadstuff‬درمنحل آبی آن ‪ 60‬نانوگرام بر لیرت است و انحاللیت آن در‬
‫آب ‪ 28‬مایکرومول بر لیرت است‪ .‬غلظت این مرکب در مواد جامد معلق چیست؟‬
‫‪ .10‬مقادیر ‪ Kow‬در ‪PCB‬ها به تعداد کلورینها بستگی دارد‪ .‬تصور کنید که دو ‪ PCB‬در یک‬
‫نسبت به یک دریاچه آزاد میشوند؛ اولی سه کلورین دارد و دومی‪ ،‬پنج کلورین دارد‪.‬‬
‫نسبت این دو غلظت ‪ PCB‬در ماهی چیست؟‬
‫‪ .11‬غلظت ترتاکلورکروژن در ماهی قزل آال در دریاچه گودا به طور متوسط ‪ 0.2 ppm‬است؛‬
‫در این دریاچه آب‪ ،‬غلظت ‪ 7‬نانوگرام بر لیرت است‪ .‬رضیب انتشار اوکتانول‪-‬آب این ترکیب‬
‫چیست؟‬
‫‪ .12‬بارگیری بدنه حالت پایدار هپتاکلوروبای فینایل در یک ماهی قزل آال ی ‪ 1/0‬کیلوگرامی از‬
‫آب حاوی ‪ 0.9 ppt‬هپتاکلوروبایفینایل چه مقدار میباشد؟ لطفا لوگارتم ‪ Kow‬را برای این‬
‫ترکیب ‪ 6.5‬فرض کنید‪.‬‬
‫‪ .13‬غلظت یک مولد ‪ PCB‬خاص در آب دریاچه میشیگان شاملی ‪ 0/15‬نانوگرام بر لیرت است‪.‬‬
‫فرض کنيد که انحالليت در آب اين مولد ‪ 0/01 ، PCB‬مايکرومول بر ليرت است‪ ،‬فشار بخار‬
‫آن‪ 5 ×10-9‬است و وزن مالیکويل آن ‪ 320‬است‪ .‬جریان آب به هوا (بر حسب تن بر سال)‬
‫این مرکب در یک روز گرم تابستان در شامل دریاچه میشیگان چه مقدار است؟ درجه‬
‫حرارت آب را ‪ 25‬درجه سانتیگرید و رسعت باد را ‪ 5‬مرت بر ثانیه فرض کنید‪ .‬منطقه شامل‬
‫دریاچه میشیگان برابر ‪ 2 ×104‬کیلومرت مربع است‪.‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪221 /‬‬
‫‪ .14‬ماهی قزل آال در دریاچه میشیگان یک ماهی بازی مهم است‪ .‬لطفا فرض کنید ‪ :‬غلظت‬
‫هگزاکلوروبونرسن )‪ )HCB‬در آب از دریاچه هورون ‪ 5 ppb‬است؛ نصف طول عمر دفع‬
‫‪ HCB‬از ماهی قزل آال ‪ 4‬روز است‪ .‬و مقدار لوگارتم ‪ 5.43 ، Kow HCB‬است‪.‬‬
‫الف‪ .‬غلظت حالت پایدار ‪ HCB‬در ماهی قزل آال هورون بر حسب ‪ ppm‬چه مقدار است؟‬
‫ب‪ .‬ماهی قزل آال نسبتا پاک به دریاچه هورون وارد میشود‪ .‬چه مدت (بر حسب روز) پس‬
‫از این رویداد زمان می برد تا تجمع ‪ HCB‬در این ماهی قزل آال به ‪ 75 ppm‬برسد؟‬
‫ج‪ .‬ماهی قزل آال پاک به مدت یک هفته در آب دریاچه هورون قرار داده میشود و سپس‬
‫برای یک هفته دیگر به آب پاک منتقل میشود‪ .‬غلظت ‪( HCB‬بر حسب ‪ ) ppm‬در این ماهی‬
‫در پایان این زمان چیست؟‬
‫‪ .15‬در یک مدل ساده از ‪ )TBX( tetrabromoxylene‬جریان به داخل و خارج از دریاچه‬
‫انتاریو (حجم= ‪ 1.67 ×1012‬مرت مکعب و عمق متوسط = ‪ 85/6‬مرت) سه ورودی و سه‬
‫خروجی وجود دارد‪ .‬متاسفانه تنها سه ورودی و دو خروجی مشخص شده است‪ TBX .‬از‬
‫طریق باران (غلظت = ‪ 10‬نانوگرام بر لیرت) ‪ ،‬رودخانهها (‪ 344‬کیلوگرام بر سال) و جویبارها‬
‫و نهرها (‪ 102‬کیلوگرام بر سال) وارد دریاچه میشود‪ ، TBX .‬دریاچه را از طریق رودخانهها‬
‫(‪ 310‬گرام در روز) ‪ ،‬فرار از سطح دریاچه (‪ 251‬کیلوگرام در سال) و رسوب گذاری ترک‬
‫میکند‪ .‬فرض کنید که ‪ TBX‬در حالت پایدار در دریاچه است و زمان ماندگاری آن ‪7.2‬‬
‫سال است‪.‬‬
‫الف‪ .‬رسعت جریان ‪ TBX‬به رسوب چیست؟‬
‫ب‪ .‬غلظت ‪ TBX‬در آب دریاچه چیست؟‬
‫ج‪ .‬پانزده ماهی اسیر شدند و اوسط غلظت ‪ TBX‬آنها به میزان ‪ 0.21 ppm‬تعیین شد‪ .‬رضیب‬
‫پراکندگی زیستی چیست؟ لطفا این پاسخ را به عنوان ‪ log KB‬مطرح کنید‪.‬‬
‫‪ .16‬یک کشتی تحقیقاتی در دریاچه انتاریو هامنطور که در اطراف رسوب منونه گیری دریاچه‬
‫در سفر دریایی بود ‪ ،‬دچار نشت آهسته از سوخت دیزل شد‪ .‬ظرف چند روز‪ ،‬این کشتی‬
‫‪ / 222‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ 50‬گیلن سوخت دیزل را از دست داد‪ .‬دانشمندان این کشتی نشتی را تعمیر کردند و پس از‬
‫آن‪ ،‬به عنوان یک گروپ با وجدان‪ ،‬رشوع به تحقیق در مورد تاثیرات زیست محیطی این‬
‫نشتی کردند‪ .‬آنها تصور میکردند که سوخت دیزل به طور کامل از ‪n-hexadecane‬‬
‫)‪ (C16H34‬ساخته شده است و با نگاه به یک کتاب مرجع که با خود آورده بودند (آنها‬
‫بسیار وظیفه شناس بودند)‪ ،‬اطالعات زیر را در مورد ان‪-‬هگزا دکان پیدا کردند‪:‬‬
‫‪sat‬‬
‫‪Cw = 7.80 mol/L; -log P = 5.73 atm. g/mL; -log MW = 226.4; density=0.7733‬‬
‫فرض کنید که ‪-n‬هگزا دکان به طور یکنواخت در رسارس دریاچه مخلوط شده است‪ ،‬که‬
‫تبخیر تنها میکانیزم از دست رفنت آن است و رسعت باد به طور متوسط ‪ 4‬مرت بر ثانیه است‪ .‬چه‬
‫مدت طول میکشد تا نشت را از بین بربد؟ فرض کنید پنج نصف طول عمر کافی است تا نشت‬
‫تیل از بین برود‪.‬‬
‫‪ .17‬جذب سطحی برگشت پذیر یک مرکب کیمیاوی عضوی به سطح (به عنوان مثال‪ ،‬آب به‬
‫ذرات) از تعامل تا محصوالت میتواند در سه معادله کیمیاوی بیان شود‪:‬‬
‫(اضافه شده) ‪A + S → A‬‬
‫‪( → A + S‬اضافه شده)‪A‬‬
‫محصوالت → (اضافه شده)‪A‬‬
‫جایی که ‪ A‬یک مرکب کیمیاوی منحل در آب است‪ S ،‬یک مکان آزاد در سطح است که‬
‫برای جذب مواد کیمیاوی در دسرتس است و ‪( A‬اضافه شده) مرکب کیمیاوی جذب شده است‪.‬‬
‫غلظت یک مرکب کیمیاوی جذب شده به سطح [(اضافه شده)‪ ]A‬را میتوان با معادله جذب‬
‫النگمیور توصیف کرد‪:‬‬
‫[( = ])‪[A(ads‬‬ ‫]‪][A‬‬ ‫]‪)/ (1 + [A‬‬ ‫)‬
‫جایی که ]‪ ، ]Smax‬حداکرث تعداد مکانهای موجود در سطح است که آیا آنها توسط یک‬
‫مرکب جاذب اشغال میشوند یا خیر(به عنوان مثال‪([ ،‬اضافه شده)‪ ) [Smax] = [S] + [A‬و ‪Kl‬‬
‫ثابت توزین است که همچنین میتواند به عنوان نسبت ثابتهای رسعت برای جفت تعامل رفت‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪223 /‬‬
‫و برگشت‪ KL = k1 / k-1 ،‬توصیف شود‪ .‬معادله جذب النگمیور را با استفاده از یک اسرتاتیژی‪،‬‬
‫مشابه آنچه که برای به دست آوردن معادله مایکلز‪-‬مورتن در فصل ‪ 2‬استفاده شد‪ ،‬در آورید‪.‬‬
‫‪ .18‬غلظت تعادلی ترای نایرتوبنزین (‪ ،TNB‬مواد منفجره) جذب شده به خاک رس )‪ )Cs‬و‬
‫منحل در آب )‪ )Cw‬در زیر آورده شده است‪ .‬لطفا این دیتا را با استفاده از فرم خطی‬
‫معادله جذب النگمیور در مسئله ‪ 19‬مطابقت داده و مقدار ‪ KL‬را بدست آورید‪.65‬‬

‫پروژه گروپی‪ :‬هامن طور که در فصل هشتم توضیح داده شده است‪ ،‬الیاف دای فینایلهای‬
‫پولی برومه شده )‪BDEs‬ها) ‪ ،‬بازدارندههای شعله هستند که جابجایی امتوسفیری در محدوده‬
‫وسیعی از مناطق جهان انجام میدهند که در آنجا هیچ وقت استفاده نشده یا تولید منیشود‪ .‬در‬
‫مقاله راف و هیتس‪ ،‬رسنوشت سه ‪ PBDE‬با استفاده از مودل توزین کتله ساده ارزیابی شدند‪.66‬‬
‫هدف شام این است که رسنوشت ‪ BDE-28‬و ‪ BDE-154‬را در هوای باالی ابر دریاچه رشح‬

‫‪65‬‬
‫‪. 6S. B. Haderlein, K. W. Weissmahr, R. P. and Schwarzenbach, Specific adsorption of‬‬
‫‪nitroaromatic explosives and‬‬
‫‪pesticides to clay minerals. Environmental Science and Technology, 30, 612-622 (1996).‬‬
‫‪66‬‬
‫‪. 7J. D. Raff and R. A. Hites, Deposition versus photochemical removal of PBDEs from Lake‬‬
‫‪Superior air. Environmental Science and Technology, 41, 6725-6731 (2007).‬‬
‫‪ / 224‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫دهید و میزان انتشار این مرکبات (بر حسب کیلوگرام در سال) را در هوا تعیین کنید‪ .‬این کار را با‬
‫انجام وظایف زیر تکمیل کنید‪:‬‬
‫الف‪ .‬معادالت مربوط به جریانهای ‪ BDE-28‬و ‪ BDE-154‬را از فضا به دلیل فوتولیز‪ ،‬تعامل‬
‫با رادیکالهای ‪ ،OH‬رسوب خشک‪ ،‬رسوب مرطوب و رسوب خشک گازی (به عنوان مثال‪،‬‬
‫تبادل گاز و آب) بنویسید‪.‬‬
‫ب‪ .‬با توجه به اینکه ‪ BDE-28‬و ‪ BDE-154‬دارای سه و شش اتم برومین هستند‪ ،‬طول عمر‬
‫را با توجه به فوتولیز و تعامل با رادیکالهای ‪ OH‬برای هر دو همکار‪ ،‬با استفاده از اطالعات در‬
‫مقاله راف و هیتس محاسبه کنید‪.‬‬
‫پ‪ .‬کرس )‪ )f‬این مرکبات کیمیاوی را در فاز ذره از تابع زیر استخراج کنید‪:‬‬
‫( ‪f = 1.005[1 + exp‬‬ ‫‪)]-1‬‬

‫جایی که ‪ #Br‬تعداد برومینهای تعویضی است‪.‬‬


‫ت‪ .‬رضیب انتقال کل کتله و ثابت قانون هرنی (‪ ،KL‬برابر با هامن ‪ Vtot‬که در این فصل مطرح‬
‫است) برای ‪ BDE-28‬و ‪ BDE-154‬در مرجع ‪ 37‬مقاله راف و هیتس پیدا کنید ‪ .‬نسبت شستشو‬
‫این مواد کیمیاوی (به عنوان مثال‪ ،‬نسبت ‪PBDE‬ها در باران و هوا) را از مرجع ‪ 3‬پیدا کنید‪.‬‬
‫ج‪ .‬غلظت این مرکبات کیمیاوی در فاز آب و گاز برحسب کیلوگرام بر کیلومتر مکعب‬
‫چیست؟ غلظتهای گاز ‪ BDE-28‬و ‪ BDE-154‬را از راف و هیتس (شکل ‪ )1‬پیدا کنید‪ ،‬با‬
‫فرض اینکه غلظت کل ‪( BDE‬مجموع شش مرکبات ‪ )PBDE‬در فاز گاز‪ 3 pg/m3‬است‪.‬‬
‫فرض کنید غلظتهایدروجن ‪ BDE-28‬و ‪ BDE-154‬در دریاچه ‪ 0.08 pg/L‬باشد‪.‬‬
‫چ‪ .‬کسر مرکب کیمیاوی را بعد از فوتولیز ‪ ، Ffoto‬تعامل با رادیکالهای ‪ ،OH‬رسوب خشک‪،‬‬
‫رسوب مرطوب و رسوب خشک گازی (بر حسب کیلوگرام بر سال) با استفاده از معادالتی که‬
‫برای فعالیت (الف) و دیتایی که در فعالیت (ب) تا (ج) پیدا کردید‪ ،‬تعیین کنید‪ .‬از این مقادیر‬
‫برای استخراج ‪ ،FEM‬میزان انتشار این مواد کیمیاوی به هوای باالی دریاچه استفاده کنید‪.‬‬
‫رسنوشت مرکبات عضوی ‪225 /‬‬
‫ح‪ .‬این جریانها را در یک گراف مشابه با شکل ‪ 4‬مقاله‪ ،‬برای ‪ BDE-28‬و ‪ BDE-154‬در هوا‬
‫بر فراز ابردریاچه قرار دهید‪ .‬میزان رسوب گذاری را در گراف خود نادیده بگیرید‪ .‬در مورد‬
‫رسنوشت این مرکبات مشابه در فضا چه چیزی میتوانید بگویید؟‬
‫فصل هشتم‬

‫پولي کلوروبای فینایلها (‪ ، )PCBs‬دای اوکسینها و آتش‬


‫خاموش کنها‬
‫در این فصل سه طبقه از آلوده کنندههای عضویهالوژنی وجود دارد و به خاطر‬
‫پایداری زیست محیطی طوالنی و زهریت بالقوه زیاد شان اهميت خاصی دارند‪ .‬و شامل‬
‫پويل كلوروباي فینایلها (‪ ، )PCBs‬دای اوکسینها و بازدارندههای شعله پولی برومینی‬
‫هستند‪ .‬متام این مرکبات به شدت لیپوفیل هستند و تجعامت زیستی می سازند‪ .‬بنابراين‬
‫تأثري آنها بر محيط زيست بسيار شديد بوده و در کنوانسيون استکهلم به عنوان آلوده‬
‫کنندههاي عضوی پايدار )‪ (POPs‬یاد شده اند‪ .‬بخشهایی که درادامه ذکر میشوند‪ ،‬به‬
‫جزئیات مرتبط با آنها می پردازد‪.‬‬
‫‪ .1.8‬پويل كلوروباي فینایلها (‪)PCBs‬‬
‫حرشه کشهایهالوژن دار مانند ‪ DDT‬و لیندان به خصوص برای خواص بیولوژیکی‬
‫آنها (کشنت حرشات) تولید شده و به طور مستقیم در محیط کشت (به صورت اسپری بر‬
‫محصوالت) مورد استفاده قرار میگیرند‪ .‬بنابراین‪ ،‬خیلی تعجب آور نبود که برخی از این‬
‫مرکبات به طور زیست محیطی فراگیر شوند‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬هرگز تصور منی شد که پويل‬
‫كلوروباي فینایلها (که به طور عمومی به عنوان ‪ PCB‬شناخته میشوند) در محیط زیست‬
‫آزاد شوند‪ .‬در ابتدا آنها به عنوان مایع دای الکرتیک غیر قابل اشتعال کیمیاوی برای‬
‫‪ / 228‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫استفاده در ترانسفورمرها و خازنها تولید و عرضه شدند‪ ،‬اما خواص کیمیاوی و فیزیکی‬
‫‪PCB‬ها‪ ،‬خیلی رسیع به استفاده آنها در بسیاری از کاربردهای دیگر منجر شد‪.‬‬
‫به عنوان مثال‪PCB ،‬ها به عنوان یک محلل برای رنگ غیر اکساید شده در کاغذ کاپی‬
‫بدون کاربن استفاده شدند‪ .‬در سال ‪PCB ،1966‬ها در یک عقاب دم سفید مرده در جنوب‬
‫سوئدن کشف شد و خیلی زود معلوم شد که ‪PCB‬ها یک آلوده کننده محیط زیست در‬
‫سطح جهان هستند‪ .‬قبل از اینکه بخواهیم در مورد تاریخچه ‪PCB‬ها را بحث کنیم‪ ،‬باید‬
‫کمی از اصطالحات این حوزه را فرا گیریم‪.‬‬
‫‪ .1.1.8‬نامگذاری ‪PCB‬‬
‫ساختار کاربنی همه ‪PCB‬ها یکسان است و شامل دو حلقه فینایل است که به یکدیگر‬
‫متصل هستند‪ .‬این ساختار را میتوان با ‪ 1‬تا ‪ 10‬اتم کلورین جایگزین کرد و این اتومهای‬
‫کلورین را میتوان در مکانهای مختلف روی حلقهها قرار داد تا مرکبات مختلف را‬
‫بسازند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬سه مونو کلورو بای فینایل متفاوت کیمیاوی وجود دارد‪ .‬زیرا کلورین‬
‫را میتوان بر روی حلقه در کنار رابطه فینایل‪ ،‬در طول رابطه فینایل‪ ،‬و یا در میان فینایلها‬
‫قرار داد‪ .‬اینها ساختارهای مذکور هستند‪:‬‬

‫توجه داشته باشید که سیستم شامره گذاری حلقه همیشه برای "کاربن‪ "2‬در کنار‬
‫رابطه"حلقه ‪ -‬حلقه" رشوع میشود و دو حلقه نسبت به یکدیگر و در رسارس حلقه متناظر‬
‫یکدیگرهستند‪.‬‬
‫در این مورد‪ 3 ،‬ترکیب متجانس (یک شکل) مونوکلروبای فینایل وجود دارد ‪ ،‬واژه ای‬
‫که نشان میدهد که ساختار کاربنی داخلی آنها یکسان است و تنها موقعیت و تعداد‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪229 /‬‬
‫اتومهای کلورین آنها متفاوت است‪ .‬به نظر میرسد که ‪ 12‬راه منحرص به فرد وجود دارد که‬
‫در آن ‪ 2‬اتم کلورین را میتوان به ساختار بای فینایل وصل کرد‪ .‬بنابراين‪ 12 ،‬دای کلورو‬
‫بای فینایل متجانس وجود دارد‪.‬‬
‫در کل‪ 209 ،‬پويل كلوروباي فنيل (‪ )PCBs‬متجانس وجود دارد که ممکن است از ‪ 1‬تا‬
‫‪ 10‬کلورین داشته باشند‪ .‬از آنجاییکه نامها سنگین و بزرگ هستند به این دلیل که کلورین به‬
‫آنها افزوده میشود‪ ،‬این ‪ 209‬پولی کلوروبای فینایل یک شکل و متجانس هر کدام از‬
‫شامرههای ‪ 1‬تا ‪ 209‬نامگذاری شده اند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬سه مونو کلوروبای فینایل با‬
‫شامرههای ‪ 2 ،1‬و ‪( 3‬به ساختارهای باال نگاه کنید) مشخص شده اند‪ ،‬سه نوناکلوروبای‬
‫فینایل با شامرههای ‪ 207 ،206‬و ‪ 208‬نامگذاری شده است و یک دیکاکلوروبای فینایل با‬
‫شامره ‪ 209‬نامگذاری شده است‪ .‬سازگاری بین الگوهای جایگزینی کلورین و این طرح‬
‫شامره گذاری با جستجو در گوگل با جستجوی واژه "لیست ‪PCB‬های مشابه" در دسرتس‬
‫است‪ .‬از این ‪ PCB 209‬مشابه احتاملی‪ ،‬حدود ‪ 110‬مورد در محصوالت پويل كلوروباي‬
‫فنيل تجاری وجود دارند‪.‬‬
‫سمیت مرکبات مختلف ‪ PCB‬میتواند کامال متفاوت باشد‪ .‬آن دسته که‬
‫دارایهایدروجن در هر چهار موقعیت در کنار رابطه حلقه ‪ -‬حلقه (به عنوان مثال‪PCB- ،‬‬
‫‪ )126‬هستند سمی تر از دستههای دیگر هستند‪ ،‬و این امراحتامال به دلیل آن است که این‬
‫گروپ نسبت به دستههای دیگر مسطح تر هستند و بنابراین به انزایمهای خاص که منجر به‬
‫اثرات بیولوژیکی میشوند بهرت متصل میشوند‪ .‬آن دسته ‪PCB‬ها باهایدروجن موجود در‬
‫این موقعیتها ‪PCB ،‬های "مسطح –کوپالنار" یا "دای اوکسین مانند" نامیده میشوند‪.‬‬
‫‪ / 230‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ .2.1.8‬تولید و استفاده‬
‫مشخص نیست که ساخت ‪PCB‬ها چه زمانی تجاری شدند‪ ،‬اما احتامال این امر در دهه ‪ 1930‬رخ‬
‫داد‪ .‬تا سال ‪ ،1954‬حدود ‪ 000،180‬تن‪ PCB ،‬در کشورهای توسعه یافته تولید و به فروش رسید؛‬
‫شکل ‪ 1-8‬را ببینید‪ .‬در ایاالت متحده‪ ،‬انگلستان و جاپان‪PCB ،‬ها توسط رشکت مونسانتو تهیه و‬
‫تحت نام تجاری ‪( Aroclor‬با توجه به عدم وجود "‪ )"h‬به فروش می رسند‪ .‬در واقع‪،‬‬
‫‪Aroclors‬های مختلفی در بازار وجود داشت که محبوب ترین آن ‪ Aroclor 1242‬بود که عمدتا‬
‫از مرکبات مشابه دای‪ ،‬ترای و ترتاکلورین بود‪ .‬کشورهای مختلف ‪PCB‬ها را با استفاده از اسامی‬
‫مختلف تجاری مانند ‪ Kanechlor‬در جاپان فروختند‪ .‬در اواسط دهه ‪ 70‬میالدی مشخص شد که‬
‫‪PCB‬هایی که به محیط زیست نشت میکنند‪ ،‬پایدار هستند وسبب زهریت زیست و محیط زیست‬
‫می گردند‪ .‬در ایاالت متحده‪PCB ،‬ها بر اساس بخشی از قانون کنرتول مرکبات زهری (‪،)ToSCA‬‬
‫که توسط کنگره در سال ‪ 1976‬تصویب شد‪ ،‬ممنوع شدند‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫شکل ‪1 -8‬تولید کامل ‪ PCB‬در آمریکا‪ ،‬آملان‪ ،‬فرانسه‪ ،‬بریتانیا‪،‬جاپان‪ ،‬اسپانیا و ایتالیا در گذشت زمان‬
‫در این زمان‪ ،‬تولید و استفاده از ‪PCB‬ها در اوج خود بود‪ .‬در طول دوره فروش و استفاده‬
‫تجاری آنها‪ ،‬در حدود یک میلیون تن ‪ PCB‬در کشورهای توسعه یافته تولید شد‪ ،‬که بیش از نیمی‬
‫از این محصول تنها در ایاالت متحده به دست آمده است‪ .‬در حقیقت‪ ،‬مشخص نیست که ‪PCB‬ها‬

‫‪1‬‬
‫‪. P. De Voogt and U. A. T. Brinkman, "Production, properties, and usage of‬‬
‫‪polychlorinated biphenyls," in Halogenated Biphenyls, Terphenyls, Naphthalenes,‬‬
‫‪Dibenzodioxins and Related Products, R. D. Kimbrough and A. A. Jensen (eds.). 2nd ed.,‬‬
‫‪Elsevier, Amsterdam, 1989.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪231 /‬‬
‫چه مقدار در کشورهای شوروی سابق و در چین تولید شده واینکه آیا تولید آن متوقف شده است‬
‫یا خیر‪.‬‬
‫‪ PCBs .3.1.8‬در رودخانههادسون‬
‫رودخانههادسون از کوههای آدیرنداک در ایالت نیویورک رشوع میشود و تقریبا به سمت‬
‫جنوب کشیده شده و در پارک بطری در نوک جنوبی منهنت در بندر نیویورک پایان مییابد؛ شکل‬
‫‪ 2-8‬را ببینید‪ .‬رودخانههادسون یک رابطه تجاری مهم بین بخش باالیی نیویورک و بنادر حمل و‬
‫نقل بین املللی بزرگ شهر نیویورک و نیوجرسی برقرار میکند‪ .‬در حقیقت‪ ،‬حمل و نقل در‬
‫رودخانه و راه آهن در امتداد سواحل آن‪ ،‬صنعتی شدن بخش باالیی نیویورک را تسهیل کرد‪ .‬در‬
‫حال حارض بیش از ‪ 7‬میلیون نفر در حوضه آبریز رودخانههادسون زندگی میکنند‪ .‬حدود ‪ 70%‬این‬
‫افراد در پنج ناحیه جنوبی که نیویورک و محلههای نیویورک و نیوجرسی را تشکیل میدهند‪،‬‬
‫زندگی میکنند‪.‬‬

‫شکل ‪-2 -8‬نقشه رودخانههادسون نشان دهنده محل آلودگی ‪ PCB‬است که ازهادسون فالز و فورت ادوارد در شامل‬
‫رشوع میشود و به تروی در جنوب ختم میشود‪ .1‬تجدید چاپ با اجازه از انجمن کیمیا آمریکا‪.‬‬
‫رشکت جرنال الکرتیک (‪ )GE‬فابریکههای متعددی را در چندین محل در کنار‬
‫رودخانههادسون اداره میکرد‪ GE .‬توسط توماس ادیسون در سال ‪ 892‬تأسیس شد تا‬

‫‪1‬‬
‫‪. 2M. P. Brown, M. B. Werner, R. J. Slone, and K. W. Simpson, Polychlorinated‬‬
‫‪Biphenyls in the Hudson River. Environmental Science and Technology, 19, 656-661‬‬
‫‪(1985).‬‬
‫‪ / 232‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫تجهیزات الزم برای برق رسانی در امریکا را فراهم کند‪ .‬این تجهیزات شامل خازنهای‬
‫بزرگ و کوچک و ترانسفرمرها (و وسایل دیگر) است که برای حرکت از ولتاژ باال مورد‬
‫استفاده در انتقال جریان متناوب دراز مدت به ولتاژهای ایمن مورد استفاده در خانه‪،‬‬
‫استفاده میکنند‪ .‬این بخش کسب و کار ‪ GE‬در شهرهایهادسون فالز و فورت ادوارد‪،‬‬
‫نیویورک متمرکز بود؛ شکل ‪ 2-8‬را ببینید‪ .‬برای صحت کار‪ ،‬این دستگاههای الکرتیکی‬
‫نیازمند برخورداری از مایعی بودند کههادی جریان برق نبود‪ ،‬و در سالهای اولیه‪ ،‬این به‬
‫اصطالح مایع دای الکرتیک (عایق برق) شامل محصوالت با پایه تیل بود‪ .‬این مورد‪ ،‬یک‬
‫رویکرد به طور کامل موفق نبود با توجه به اینکه این مایعات دای الکرتیک قابل اشتعال‬
‫بوده و به همین ترتیب دستگاههای الکرتیکی گاهی اوقات آتش می گرفتند یا منفجر می‬
‫شدند‪ .‬تا سال ‪ ،1947‬جرنال الکرتیک خازنها و ترانسفورماتورهای خود را با ‪PCB‬ها‬
‫(عمدتا ‪ Aroclor 242‬ساخته شده توسط مونسانتو بود) پر کرد‪ .‬این مورد یک راه حل‬
‫خوب برای مشکل انفجار بود چرا که ‪PCB‬ها قابل اشتعال نبودند و از لحاظ کیمیاوی پایدار‬
‫بودند‪ .‬متاسفانه‪ ،‬برخی از سیاالت ‪ PCB‬که در این فابریکههای جرنال الکرتیک‬
‫استفاده میشوند‪ ،‬به رودخانههادسون‪ ،‬جایی که رسوبها در آن انباشته شده اند‪ ،‬وارد می‬
‫شدند‪PCB .‬ها در ابتدا در ماهیهای رودخانه در سال ‪ 1969‬کشف شد‪ ،‬اما تا اواسط دهه‬
‫‪ 1970‬این مسئله مورد بررسی قرار نگرفته بود‪ .‬تصویب قانون کنرتول مواد زهری پایانی بود‬
‫بر رهاسازی ‪PCB‬ها توسط جرنال الکرتیک‪ ،‬اما در نهایت توسط سازمان حفاظت از‬
‫محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬تخمین زده شد که در مدت ‪ 30‬سال از سال‬
‫‪ 1947‬تا ‪ 600 ، 1977‬تن از ‪PCB‬ها در رودخانه تخلیه شده است‪ .‬توجه داشته باشید که‬
‫‪ 600‬تن در حدود ‪ ٪0.1‬کل تولیدات ایاالت متحده در طول این دوره است‪.‬‬
‫این قسمت از رودخانههادسون‪ ،‬طوالنی ترین سایت سوپرفاند در ایاالت متحده ‪-‬‬
‫متایزی بدون اغراق‪ -‬بود‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪233 /‬‬
‫بیشرت این آلودگی ‪ ،PCB‬در رسوب رودخانه اتفاق افتاد‪ ،‬جایی که از لحاظ زیست‬
‫شناختی به گونههای مختلف ماهی (به ویژه ساکنین ساحلی مانند کپور) دسرتسی داشت‪.‬‬
‫سطوح آلودگی ‪ PCB‬در این ماهیها به طور قابل توجهی باالتر از دستورالعملهای سازمان‬
‫صحت ایاالت متحده آمریکا بود و مرصف این ماهی ممنوع بود‪ ،‬محدودیتی که تاثیر‬
‫اقتصادی منفی بسیاری بر جوامع مختلف ساکن در حریم رودخانههادسون داشت‪.‬‬
‫ماهیگیری تجاری از رودخانه مجاز نبود و ماهیگیری تفریحی نیز کمرنگ شد‪ .‬این مسئله به‬
‫ویژه برای افراد فقیر‪ ،‬که ماهی گیری را عمدتا ‪ ،‬برای رصفه جویی در مرصف پول و ذخیره‬
‫آن انجام می دادند‪ ،‬سخت تر بود ‪.‬آلودگی ‪ PCB‬در رسوب رودخانه تا قسمت پایین دست‬
‫رودخانه ادامه پیدا کرد و ماهیهایی که در قسمت پایین رودخانه جدا از قسمت سوپرفاند‬
‫رودخانه قرار داشتند را نیز آلوده کرد‪.‬‬
‫با توجه به حجم باالی ‪PCB‬ها در رسوبات باالدست‪ ،‬واضح بود که این مواد "مخزن"‬
‫‪PCB‬ها بود که در سالهای آینده همچنان به آلودگی ماهیها در رسارس رودخانه منجر می‬
‫شدند‪ .‬در اواخر دهه ‪ ،1970‬مذاکراتی بین جرنال الکرتیک و دولت ایالتی نیویورک درباره‬
‫زدودن و از بین بردن این آلودگی آغاز شد‪ .‬اولین اقدامات این بود که تخلیه ‪PCB‬ها از‬
‫تاسیسات جرنال الکرتیک کاهش یافته و از بین برود‪ ،‬اما هیچ دستور تصفیه ای در‬
‫خصوص آب رودخانه صادر نشد‪ .‬با این حال‪ ،‬بخشی از قسمتهای حاشیه رودخانه که‬
‫دچار فرسایش شده بودند‪ ،‬به منظور جلوگیری از حرکت بیشرت این مواد به پایین دست‪،‬‬
‫تثبیت و مستحکم شدند‪ ،‬و برنامههای گسرتده نقشه برداری رسوب و نظارت بر ماهیها‬
‫آغاز شد‪ ،‬به طوری که قانون گذاران آینده بدانند که روند حرکتی ‪PCBs‬ها چگونه است و‬
‫چه روند زمانی مورد انتظار است‪ .‬احتامال در نتیجه رقیق شدن و دفع رسوبات پاکیزه‪ ،‬در‬
‫سالهای ‪ 1977‬تا ‪ 1981‬میزان رسوب و غلظت‪ PCB‬در ماهیها در سالهای بین ‪ 1977‬تا‬
‫‪ 1981‬کاهش یافت‪.‬‬
‫‪ / 234‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫یک راه حل دامئی برای این مشکل با دو مسئله به تأخیر افتاد‪ :‬اول‪ ،‬جرنال الکرتیک‬
‫این بحث را مطرح کرد ( با استناد به اطالعات علمی ای که داشت) که ‪PCB‬های موجود در‬
‫رسوبات در نهایت در محل تخریب میشوند و مقدار کمی که ازآنها باقی می ماند‪،‬‬
‫همچنین با رسوبات پاکی که از باالدست می آید جایگزین و پوشانده میشود‪ .‬ثانيا هر‬
‫رسوب زدايي براي حذف رسوب آلوده فقط آلودگي را از بني مني برد و باعث مي شود‬
‫که ‪PCB‬هاي بيشرتي توسط رودخانه به سمت پايني دست رود منتقل شوند‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫کامال مشخص نیست که "رسوبات" (رسوبات تخلیه آلوده شده) چگونه از بین می روند‪ .‬از‬
‫ایرنو‪ ،‬جرنال الکرتیک عنوان کرد که بهرتین راه حل این بود که هیچ کاری انجام نشود و‬
‫طبیعت خود این مشکل را مرتفع کند‪ .‬که جزء کم هزینه ترین آپشنها بود‪ .‬یکی از موارد‬
‫غیرمعمول در اینجا مقوله زمان بود‪ :‬این پروسس طبیعی چه مدت طول میکشد و چه مقدار‬
‫از آلودگی در این زمان گسرتش خواهد یافت؟‬
‫سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬همچنین مطالعاتی در‬
‫خصوص رسوب و ماهیها انجام داد و تا سال ‪ ،2002‬اطالعات زیادی در دسرتس بود اما‬
‫هنوز پاکسازی انجام نشده بود‪ .‬در آن زمان‪ ،‬مدیر سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت‬
‫متحده آمریکا (‪ ، )EPA‬که یک فرماندار سابق نیوجرسی بود‪ ،‬در سال ‪ 2005‬برنامه ای‬
‫برای پاکسازی گسرتده امضا کرد‪ .‬این طرح حدود ‪ 000،000،2‬مرت رسوب از ‪ 60‬کیلومرت‬
‫سطح رودخانه بود که توسط سایت سوپرفاند اعالم شده بود‪ .‬فاز اول این کار در ماه می تا‬
‫نوامرب سال ‪ 2009‬انجام شد‪ .‬در طول این مدت‪ ،‬حدود ‪ 000،200‬مرتمکعب رسوب آلوده‬
‫از یک سطح ‪ 16‬کیلومرتی در رودخانه نزدیک فورت ادوارد حذف شد‪ .‬تخمین زده شده‬
‫که حتی این پاکسازی محدود حدود‪ 70 ،‬تن ‪ PCB‬را از رودخانه برداشته است‪.‬‬
‫رسوبات مدفون از محل توسط قایقهایی به یک سایت در کانال چامپلین در نزدیکی‬
‫فورت ادواردز‪ ،‬جایی که رسوبات "آب زدایی" شدند‪ ،‬انتقال پیدا کردند‪ .‬این مواد پس از‬
‫آن در واگنهای بارگیری شده و به "سایتهای تصفیه ایمن‪ ،‬تأیید شده ‪ "PCB‬منتقل شدند‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪235 /‬‬
‫به عنوان بخشی از این پاکسازی‪ ،‬سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا‬
‫سطح پایین ‪ PCB‬را در رسوب و ماهیها کنرتول کرد تا حمل و نقل ‪PCB‬ها را به بخشهای‬
‫پاکیزه رودخانههادسون انجام دهد‪ .‬جرنال الکرتیک هزینه پاکسازی را پرداخت میکند‪ ،‬اما‬
‫هنوز فکر میکند که برداشت رسوبات از بسرت رودخانه غیر رضوری است‪ ،‬زیرا‬
‫ادعا میکنند که شواهد کافی ای وجود ندارد که ‪PCB‬ها برای انسان زهری باشد‪.‬‬
‫فاز دوم تصفیه رودخانههادسون‪ ،‬بقیه رسوبات آلوده را از فاصله ‪ 60‬کیلومرتی بین‬
‫فورت ادوارد و تروی نیویورک حذف خواهد کرد‪ .‬فاز دوم در ماه ژوئن سال ‪ 2011‬آغاز‬
‫شده و برای ‪ 7-5‬سال دیگر ادامه خواهد داشت و در طول این سال‪ ،‬حدود ‪ 300000‬مرت‬
‫رسوب آلوده برداشت خواهد شد‪.‬‬
‫‪ PCBs .4.1.8‬در بلومینگتون ایندیانا‬
‫بلومینگتون‪ ،‬میزبان دانشگاه ایندیانا‪ ،‬یک شهر متوسط با حدود ‪ 000،80‬نفر جمعیت‬
‫مقیم و دارای صنایع کوچک است‪ .‬یکی از آنها‪ ،‬رشکت وستینگهاوس‪ ،‬یک فابریکه در‬
‫بلومینگتون برای ساخت خازنها و ترانسفورماتورها در سال ‪ 1957‬افتتاح کرد‪ .‬مانند جرنال‬
‫الکرتیک‪ ،‬این دستگاههای الکرتیکی با ‪PCB‬های رشکت مونسانتو به عنوان مایع دای‬
‫الکرتیک پر شده بودند‪.‬‬
‫از سال ‪ 1958‬تا سال ‪ ، 1974‬انباشتهای حاوی ‪ PCB‬رشکت وستینگهاوس در‬
‫مکانهای دفن زباله در بلومینگتون و مناطق اطراف آن تخلیه شدند‪ .‬فاضالب آلوده ‪PCB‬‬
‫نیز توسط وستینگهاوس در سیستم تصفیه فاضالب شهر تخلیه شد‪ .‬عالوه بر دفن زبالهها و‬
‫فاضالب‪PCB ،‬ها در رسارس شهر توسط افرادی که به دنبال خازنها و ترانسفورماتورها در‬
‫محوطه دفن زباله برای محتویات مس آنها بودند و همچنین همراه با لجن فاضالب خشک‬
‫شده از فابریکههای تصفیه به عنوان کود نیز پخش شدند‪.‬‬
‫در سال ‪ ،1975‬وستینگهاوس از ورود "حداقل" مقدار ‪PCB‬ها به داخل فاضالب شهری‬
‫خربداد و در نتیجه‪ ،‬شهر بلومینگتون نیز از ورود ‪PCB‬ها در پسآب فابریکههای تصفیه مطلع‬
‫‪ / 236‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫شد و دوسیههای قانونی را در این خصوص علیه رشکت وستینگهاوس به راه انداخت و‬
‫سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬نیز از این مطلب اطالع‬
‫یافت‪ .‬ظرف یک سال سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪)EPA‬‬
‫‪PCB‬ها را در شیرابههای محل دفن زبالهها ‪ ،‬در جریانهای خروجی رشکت وستینگهاوس و‬
‫در ایستگاه تصفیه خانه فاضالب شهر پیدا کرد‪ .‬اداره امور صحت ایالتی ایندیانا و وزارت‬
‫منابع طبیعی ایندیانا هشدارهایی را اعالم کردند که مردم از خوردن ماهیها ی محلی‬
‫خودداری کنند‪ .‬شهر دادخواستهایی مربوط به انتشار ‪ PCB‬توسط وستینگهاوس را به‬
‫محکمه تسلیم کرد‪ ،‬اما بعضی از این جلسات توسط کارکنان وستینگهاوس مختل شد که به‬
‫طور قطع نگران از دست دادن شغل خود بودند‪ .‬گروپهای محلی و گروپهای مرتبط با‬
‫گروپهای ملی محیط زیست یک سازمان پوششی برای ابراز نگرانی خود در مورد مسائل‬
‫زیست محیطی تشکیل دادند‪.‬‬
‫در سال بعد‪ ،‬وستینگهاوس فاز خروج ساالنه استفاده از ‪ PCB‬را تکمیل کرد و شهر و‬
‫رشکت وستینگهاوس وارد چندین سال مذاکرات غیر قاضیی شدند‪ .‬منافع عمومی در مسئله‬
‫‪ PCB‬به مباحث خصوصی منجر شد که بدون صدور قطعنامه‪ ،‬مذاکرات منتفی شد‪ .‬تا سال‬
‫‪ ،1980‬این شهر یک وکیل را برای مذاکره در مورد حل و فصل مسائل با وستینگهاوس‬
‫استخدام کرده بود و سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬رشکت‬
‫وستینگهاوس و صاحبان امالک را موظف به پاک سازی محل دفن زباله کرد‪ .‬تاسیسات‬
‫تصفیه خانه فاضالب شهر تخلیه شد و یک رشکت جایگزین ساخته شد‪ .‬شهر پس از حل و‬
‫فصل بی نتیجه مذاکرات‪ ،‬رشکت وستینگهاوس را محکوم به پرداخت ‪ 150‬میلیون دالر‬
‫کرد‪ .‬بعدها‪ ،‬زمانی که مشخص شد که محل دفن زبالههای شهری نیز آلوده شده است‪،‬‬
‫شهر مبلغ غرامت را به ‪ 330‬میلیون دالر رساند‪ .‬متام این محلهای دفن زباله در نهایت در‬
‫فهرست اولویت ملی ایاالت متحده آمریکا در خصوص ‪ 110‬مکان دفن زباله مشکل دار‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪237 /‬‬
‫در ایاالت متحده قرار گرفتند ‪ -‬فهرستی که در آن زمان تحت قانون جدید (‪)Superfund‬‬
‫قرار داشت‪.‬‬
‫قاضی کل ایندیانا تالش کرد تا مذاکرات را در میان دو طرف مجددا برگزار کند‪ ،‬اما‬
‫یک عریضه از طرف رشکت وستینگهاوس منجر به حکم محکمه شد که استفاده از مدارک‬
‫جمع آوری شده قبلی را بی اثر میکرد‪ .‬سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده‬
‫آمریکا (‪ )EPA‬و ایالت ایندیانا سپس وستینگهاوس را مجبور کردند تا به پاکسازی محل‬
‫دفن زبالهها بپردازد‪ .‬در نظر تاریخ نگاران‪ ،‬گروپهای دولتی در این زمان شامل شهر‬
‫بلومینگتون‪ ،‬شهرستان مونرو ( که در آن زمان به عنوان بخشی از بلومینگتون به حساب می‬
‫آمد)‪ ،‬ایالت ایندیانا و ایاالت متحده آمریکا یک سوی این مناقشه را تشکیل می دادند و‬
‫در مقابل رشکت وستینگهاوس طرف دیگر این دوسیه بود‪ .‬شهر‪ ،‬استان‪ ،‬ایالت و ایاالت‬
‫متحده آمریکا در نهایت دوسیهها و شکایات خود را ادغام کردند‪ .‬حل مشکل در نهایت به‬
‫این امر ختم شد که‪ :‬چگونه یک طرف میتواند آلودگی ‪ PCB‬را در حدود ‪ 000،500‬مرت‬
‫پاکسازی کند؟‬
‫تا سال ‪ ،1984‬اعرتاضات علیه اقدامات شهری‪ ،‬ایالتی‪ ،‬و ایالتهای فدرال‪ ،‬در‬
‫خصوص انجام و یا عدم انجام اقدامات‪ ،‬متداول بود‪ .‬عموم مردم‪ ،‬اداره ای را با عنوان‬
‫"شبکه اطالعات کثافات زهری" در شهر به راه انداختند که خیلی زود به مرکز فعاالن محیط‬
‫زیست تبدیل شد‪ .‬در این زمان‪ ،‬کیمیادان رسمی شهر پس از اختالف در مورد روش‬
‫آزمایش ‪ PCB‬شهر و انتقاد او از طرح پاکسازی‪ ،‬اخراج شد‪ .‬او در نهایت یک وکیل شد و‬
‫در نهایت در سال ‪ ،1985‬شهر‪ ،‬استان‪ ،‬ایالت‪ ،‬ایاالت متحده آمریکا‪ ،‬و رشکت‬
‫وستینگهاوس یک پیش نویس توافقنامه ای را امضاء کردند (پس از تصویب محکمه) ‪ ،‬که‬
‫" فرمان موافقتنامه" نامیده شد که متام دعوی علیه دو گروپ را حل و فصل کرد‪ .‬نکته مهم‬
‫این طرح‪ ،‬ساخت یک زباله سوز بزرگ برای دفع خاک آلوده بود‪ .‬خیلی زود مشخص شد‬
‫که خاک منی سوزد‪ ،‬بنابراین برای تهیه سوخت برای این فابریکه‪ ،‬پیشنهاد شد که زبالههای‬
‫‪ / 238‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫شهری شهر با خاک آلوده در مقیاس ‪ 10‬قسمت زباله و یک قسمت خاک آلوده مخلوط‬
‫شود‪.‬‬
‫این طرح بحثهای داغ تر عمومی را سبب شد‪ ،‬به خصوص آنکه مشخص شد که‬
‫سوزاندن ‪PCB‬ها به تولید دای اوکسین منجر خواهد شد که به مراتب از ‪PCB‬ها زهری تر‬
‫است‪.‬‬
‫شهر چندین کارگاه عمومی در مورد توافقنامه پاکسازی به راه انداخت‪ ،‬اما هیچگاه‬
‫حامیت زیادی از مردم را بر این امر به همراه نداشت‪ ،‬چرا که هیچکس منیخواست که این‬
‫فابریکه زباله سوزی در نزدیکی خانه اش باشد‪ .‬این مسئله‪ ،‬به عنوان " نه در حیاط خانه‬
‫من" (‪ )NIMBY‬شناخته شده است‪.‬‬
‫با این وجود‪ ،‬شهر‪ ،‬والیات و ایاالت متحده آمریکا این طرح را تصویب کرد و یک‬
‫قاضی منطقه ای ایاالت متحده این موافقت را به تصویب رساند و آن را در قالب یک‬
‫حکم محکمه قابل اجرا دانست‪ .‬این قاضی همچنین موضع گروپ تحقیقاتی عمومی‬
‫ایندیانا را رد کرد‪ ،‬و به این معنی نبود که این گروپ منیتوانست مانعی برای اجرای فرمان‬
‫موافقت بوجود آورد‪ .‬اکرث مردم با صدور این حکم مخالفت کردند و یک وکیل برای‬
‫"قربانیان ‪ "PCB‬استخدام شد‪.‬‬
‫تا سال ‪ ،1986‬وستینگهاوس مرتب تقاضاهایی را به مسئوالن شهری در خصوص صدور‬
‫مجوزهای الزم برای رشوع ساخنت فابریکه زباله سوز ارائه داد‪ ،‬و مسئوالن شهری نیز‬
‫مشاوران را برای بررسی این درخواستها استخدام کرده بودند‪.‬‬
‫اوضاع به همین منوال گذشت‪ ،‬سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا‬
‫(‪ )EPA‬تهدید کرد که اگر کار بر روی پروژه به زودی آغاز نشود‪ ،‬دستور پاکسازی صادر و‬
‫وضعیت هشدار اعالن خواهد کرد‪ .‬وستینگهاوس کار حفاری خاک آلوده‪ ،‬از بین بردن‬
‫رسوبات ناشی از نهرهای کوچک و انتقال خازنها و ترانسفورمرها به تاسیسات ذخیره سازی‬
‫موقت را آغاز کرد‪ .‬انتخابات محلی در سال ‪ 1987‬تحت تاثیر مسئله ‪ PCB‬قرار گرفت‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪239 /‬‬
‫گروپهای مخالف فابریکه زباله سوزی به نامزدهای مستقل و غیر دموکرات کنگره برای‬
‫رقابت در ماه نوامرب رجوع کردند‪ .‬اما نامزدهای مستقل رای نیاوردند و این گروپها در‬
‫انتخابات پیروز نشدند‪ .‬حدود هشت ماه بعد‪ ،‬شهر بلومینگتون در محکمه هیئت منصفه‪،‬‬
‫دوسیه ای که علیه مونسانتو (سازنده ‪PCB‬ها) باز کرده بود را نیز از دست داد‪ .‬این شهر از‬
‫مونسانتو خواسته بود که ‪ 17‬میلیون دالر برای کمک به پرداخت هزینههای پاکسازی‬
‫پرداخت کند‪.‬‬
‫در خالل چند سال بعد‪ ،‬قوانین ایالتی تصویب شد که سوزاندن زبالههای زهری را نظم‬
‫بخشد‪ ،‬و برنامه رشکت زباله سوز وستینگهاوس نیز نادیده گرفته شد‪ .‬نقاط حساس و سطوح‬
‫محل دفن زبالهها حفاری شد و این زبالهها در نهایت به تاسیسات دفن زبالههای خطرناک‬
‫خارج ایالت منتقل شد‪.‬‬
‫مسائل مربوط به عدالت محيطي مورد بحث قرار گرفت‪ .‬آیا به لحاظ اخالقی صحیح‬
‫بود که زبالههای بلومینگتون را به یک ایالت دیگر منتقل کنند؟ ظاهرا آرکانزاس (اولین‬
‫مقصد پیشنهاد شده) از لحاظ اخالقی قابل قبول نبود‪ ،‬اما میشیگان (مقصد نهایی) مورد‬
‫تائید بود‪ .‬بیشرت خاک آلوده (به یاد داشته باشید ‪ 000،500‬مرت) هنوز هم در این محل قرار‬
‫دارد‪ .‬فابریکه وستینگهاوس در سال ‪ 2006‬تعطیل شد‪ .‬پاکسازی ‪ PCB‬در بلومینگتون یک‬
‫مسئله سیاسی "در حیاط خلوت من‪ ،‬نه" (‪ )NIMBY‬بود – و به هیچ وجه یک مسئله علمی‬
‫تلقی منی شد‪.‬‬
‫در واقع تنها دو گزینه در مورد اینکه با این زبالهها چه باید کرد وجود داشت‪ :‬دفن یا‬
‫سوزاندن آن‪ .‬هیچ کدام از گزینهها از لحاظ سیاسی برای عموم قابل قبول نبود‪ ،‬و در نتیجه‪،‬‬
‫اقدامات اندکی صورت گرفت و این اقدامات‪ ،‬مدت زمان زیادی به طول کشید‪.‬‬
‫‪ / 240‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪2‬‬
‫‪ .5.1.8‬یو شو‪ 1‬و یوچنگ‬
‫در سال ‪ ،1968‬در غرب جاپان‪ ،‬حدود ‪ 1800‬نفر مبتال به مرض شدند که بالفاصله‬
‫تشخیص داده نشد‪ .‬عالئم قابل توجه (در میان عالئم دیگر) آکنه شدید (که کلورنس‬
‫نامیده میشود)‪ ،‬رنگ تیره پوست و ناخن و ترشح چشمها بودند‪ .‬در نهایت‪ ،‬علت این‬
‫مرض به مرصف یک برند تجاری روغن برنج مورد استفاده برای پخت و پز مرتبط شد‪ .‬این‬
‫روغن آلوده به ‪PCB‬ها در سطوح ‪ 800‬تا ‪ 1000 ppm‬بود‪ .‬بر اساس چنین علتی‪ ،‬این مرض‬
‫"یوشو" نامیده شد که نام جاپانی "مرض روغنی" است‪.‬‬
‫‪PCB‬ها از طریق نشت از یک مبدل حرارتی پر از ‪ PCB‬در یک مخزن تخلیه کم فشار‬
‫در فابریکه روغن برنج وارد این روغن شدند‪PCB .‬های گرم شده از طریق یک لوله فوالدی‬
‫ضد زنگ در داخل مخزن روغن برنج در جریان بودند‪ .‬به طور معمول هیچ ارتباطی بین‬
‫روغن برنج و ‪ PCB‬وجود ندارد اما در بعضی موارد یک یا چند حفره کوچک در لوله‬
‫فوالدی ضد زنگ تشکیل میشود‪ ،‬که احتامال از طریق " اشتباه در جوشکاری" رخ داده‬
‫است‪ .‬این امر امکان ورود مقادیر کوچک اما قابل توجهی از ‪PCB‬ها را به روغن برنج‬
‫خوراکی میدهد‪ .‬گرمایش مخلوط ‪ PCB‬به درجه حرارت بیش از ‪ 200‬درجه سانتیگرید‬
‫موجب شده که ‪PCB‬ها به دای بنزو فوران پولی کلورینه (‪ )PCDF‬اکسیدیشن یابند که نظر‬
‫به وزن‪ ،‬حتی از خود ‪PCB‬ها زهری تر باشند‪ .‬بنابراين‪ ،‬روغن برنج حتي زهری تر از مقدار‬
‫موجود ‪PCB‬ها بود؛ در واقع دای بنزو فورانهای پولی کلورینه (‪ )PCDF‬احتامال مهمرتین‬
‫عامل این مرض بودند‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. 3M. Kuratsune, et al., Yusho: A Human Disaster Caused by PCBs and Related‬‬
‫‪Compounds. Kyushu University Press, Fukuoka, Japan, 1996.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪. 4W. J. Rogan, "Yu-Cheng," in Halogenated Biphenyls, Terphenyls, Naphthalenes,‬‬
‫‪Dibenzodioxins and Related Products, 2nd ed., R. D. Kimbrough and A. A. Jensen (eds.).‬‬
‫‪Elsevier, Amsterdam, Netherlands, 1989.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪241 /‬‬
‫حدود ‪ 6‬فی صد از مسمومیت‪ ،‬ناشی از ‪ PCB-126‬بود (برای ساختار آن به بخش قبلی‬
‫مراجعه شود) و حدود ‪ 70‬فی صد آن به دلیل ‪-8،7،4،3،2‬پنتا کلورو دای بنزوفوران بود (به‬
‫شکل زیر نگاه کنید)‪.‬‬

‫پنتا کلورودای بنزوفوران ‪)PeCBF-23478( 8،7،4،3،2‬‬

‫شدت مرض در افراد بیامر به مقدار مرصف روغن برنج آلوده بستگی داشت‪ :‬مرصف‬
‫بیشرت روغن برنج‪ ،‬مرض شدیدتری را به همراه داشت‪ .‬از لحاظ طبی‪ ،‬درمان یوشو سخت‬
‫بود‪ ،‬که احتامال به دلیل ماندن ‪ PCDFs‬در بدن بیامران بود‪ .‬با این وجود‪ ،‬با گذشت زمان‬
‫برخی از نشانههای مرض از بین رفت؛ از سوی دیگر‪ ،‬بعضی از عالئم هنوز حتی ‪ 30‬سال‬
‫پس از قرار گرفنت در معرض این مرکب پا برجا هستند‪.‬‬
‫برای جلوگیری از بروز مجدد این مسئله‪ ،‬مقررات ایمنی مواد غذایی جاپان تقویت شد‬
‫و فروش و استفاده از ‪PCB‬ها در جاپان ممنوع شد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬یک نسخه جاپانی از‬
‫قانون کنرتول مرکبات زهری ایاالت متحده به تصویب رسید‪ .‬البته‪ ،‬قربانیان یوشو برای‬
‫جربان خسارات شکایتی را مطرح کردند‪ .‬محکمهها دریافتند که تولید کننده روغن برنج در‬
‫استفاده از ‪PCB‬ها در این برنامه سهل انگاری نداشته و تولید کننده ‪PCB‬های جاپانی نیز به‬
‫دلیل عدم ارائه هشدارهای کافی در مورد سمیت ‪ PCB‬بی توجه بوده اند‪ .‬بعدها یک‬
‫محکمه عالی این رای را صادر کرد که سازنده ‪ PCB‬جاپانی هیچ مسئولیتی در این خصوص‬
‫ندارد‪ .‬در نهایت‪ ،‬دیوان عالی جاپان توافقی را میان طرفین مناقشه به تصویب رساند‪ ،‬که‬
‫مسئله را ‪ 20‬سال پس از بروز اولین مرض حل کرد‪.‬‬
‫‪ / 242‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫یو چنگ ( نام چینی برای "مرض روغن") یک مرض با عالئم مشابه یوشو بود که شامل‬
‫کلورنس‪ ،‬تیره شدن پوست و ناخن و ترشحات چشم بود که در تایوان در ‪ 1979‬رخ داد‪ .‬اولین‬
‫وقوع این مرض در میان کارکنان و محصالن مدرسه ‪ ، Hwei-Ming‬مدرسه تخصصی نابینایان‪،‬‬
‫مشاهده شد‪ .‬در هامن زمان‪ ،‬حدود ‪ 80‬کارگر در یک مکان تولید کفشهای پالستیکی محلی نیز‬
‫با عالئم مشابه مرض راپور داده شدند‪ ،‬اما در آن زمان‪ ،‬ارتباط بین این دو مورد مشخص نشده بود‪.‬‬
‫داکرتان محلی در ابتدا علت مرض را تشخیص ندادند‪ ،‬اما در نهایت یک مطالعه اپیدمیولوژیک‬
‫نشان داد که هر دو گروپ مدرسه و فابریکه کفش‪ ،‬در معرض یک برند خاص از روغن برنج مورد‬
‫استفاده برای پخت و پز قرار گرفته اند‪.‬‬
‫مدت زیادی طول نکشید که مقامات تشخیص دهند تشابهی بین نشانههای تایوانی این مرض با‬
‫موارد مرض یوشو در جاپان وجود دارد‪ ،‬و خیلی زود مقامات وزارت صحت‪ ،‬با همتایان خود در‬
‫جاپان مشورت کردند‪ .‬منونه خون مبتالیان به یوچنگ و منونههای روغن برنج‪ ،‬جمع آوری و‬
‫تجزیه و تحلیل شد؛ که حاوی ‪PCB‬ها در سطوح ‪ 30‬تا ‪ 90 ppm‬بودند که حدود ‪ 10‬برابر کمرت از‬
‫سطوح موجود در روغن برنج در ارتباط با مورد یوشو در جاپان بود‪ .‬تولید کننده روغن برنج تایوانی‬
‫ادعا کرد که هیچ تجهیزاتی حاوی ‪ PCB‬را در تأسیسات خود ندارد و چندین سال است که از ‪PCB‬‬
‫استفاده نکرده است‪ .‬با این وجود‪ ،‬علت این مرض خیلی زود اعالم شد و توزیع این مارک خاص‬
‫روغن برنج متوقف شد‪ .‬موارد جدید این مرض‪ ،‬نیز همچنان راپور داده می شدند (بطور مثال در‬
‫میان راهبها و راهبههای یک معبد محلی)‪ ،‬و تا سال ‪ 1983‬بیش از ‪ 2000‬مورد شناسایی شد‪ .‬این‬
‫موارد جدید شامل برخی از کودکان بودند که مادران آنها در معرض این نوع مرض قرار داشتند‪.‬‬
‫مشخص نیست که چگونه این روغن پخت و پز و خوراکی با ‪ PCB‬آلوده شده است‪ ،‬اما فرض‬
‫این است که این آلودگی از طریق یک مبدل حرارتی نشت پیدا کرده است‪ .‬هامنند مورد یوشو در‬
‫جاپان ‪ ،‬حرارت مکرر ‪PCB‬ها در مبدل حرارتی میتواند منجر به تشکیل ‪PCDF‬ها شود که اساسا‬
‫در مخلوط ‪ PCB‬تجاری وجود ندارد‪ .‬در حقیقت‪ PeCDF-23478 ،‬نیز در منونههای روغن یو‪-‬‬
‫چنگ یافت شد‪ .‬فرآوری روغن برنج با انواع تجهیزات حاوی ‪ PCB‬در حال حارض در تایوان (و در‬
‫اکرث کشورهای دیگر) غیرقانونی است‪.‬‬
‫‪ .6.1.8‬نتیجه ‪PCB‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪243 /‬‬
‫احتامال ‪PCB‬ها به یک موضوع زیست محیطی بزرگ تبدیل شده اند‪ ،‬زیرا بسیاری از این‬
‫دست مواد در بسیاری از کشورها طی سالهای متامدی تولید شده اند و به سطحی در حدود‬
‫حداقل یک میلیون تن مرت مکعب در سطح جهانی رسیده است‪.‬‬
‫پایداری کیمیاوی ‪PCB‬ها‪ ،‬که آنها را برای بسیاری از مصارف مفید ساخته ‪ ،‬آنها را به لحاظ‬
‫محیط زیستی مقاوم ساخته است‪ .‬در حقیقت‪ ،‬بیشرت از یک میلیون تن مرت مکعب تولید شده‬
‫احتامال هنوز هم با ما هستند‪ ،‬یا در محلهای دفن زباله‪ ،‬یا در رسوبات آبی‪ ،‬یا در خازنها و‬
‫ترانسفورماتورهایی که هنوز جایگزین نشده اند قرار دارند‪ .‬همه این ‪PCB‬ها از بین نرفته اند‪ .‬سطوح‬
‫‪ PCB‬در بسیاری از نقاط محیط زیست ‪ ،‬کاهش قابل مالحظه ای یافته است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬سطح‬
‫‪ PCB‬در ماهی قزل آال در دریاچه میشیگان با رسعت ثابت حدود ‪ 0.23‬سال از حدود ‪ 20‬تا‬
‫‪ 25ppm‬قبل از ممنوعیت ‪ PCB‬تا حدود ‪ 2 ppm‬در روز کاهش یافته است (به گراف ‪ 3-8‬نگاه‬
‫کنید)‪ .‬متاسفانه سطوح ‪PCB‬ها در این ماهیها در ‪ 25‬سال گذشته تغییری نکرده است و‬
‫نشان میدهد که حذف کامل ‪PCB‬ها از محیط زیست رسعت کمی خواهد داشت‪.‬‬

‫گراف ‪-1 -8‬غلظت ‪( PCB‬وزن مرطوب بر حسب ‪ )ng/g‬در کل ماهیان قزل آالی دریاچه در قسمت شاملی دریاچه‬
‫میشیگان به عنوان تابعی از زمان‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ .2.8‬دای بنزو پای دای اوکسینهای پلی کلورینه و دای بنزوفورانها‬
‫‪ .1.2.8‬نامگذاری دای اوکسین‬
‫دای بنزو پای دای اوکسینهای پولی کلورین دار (‪ )PCDDs‬و مواد مشابه آنها‪ ،‬دای‬
‫بنزو فورانهای پولی کلورین دار(‪ ،)PCDFs‬آلوده کنندههای شناخته شده محیط زیست‬

‫‪1‬‬
‫‪. 5This section is based on R. A. Hites, Dioxins: An overview and history. Environmental‬‬
‫‪Science and Technology, 45, 16— 20(2011).‬‬
‫‪ / 244‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫هستند‪ .‬وابسته به موقعیت که اتم کلورین بر روی حلقهها قرار میگیرند‪ ،‬میتوان ‪ 210‬مرکب‬
‫کیمیاوی ‪ PCDD / F‬متفاوت را بوجود آورد‪ .‬در مجموع ‪ 210‬مرکب اغلب با نام "دای‬
‫اوکسینها" ‪ -‬توجه داشته باشید به شکل جمع آن – شناخته میشوند حتی اگر اکرثیت آنها‬
‫در واقع دای بنزو فوران باشند‪.‬‬

‫نام کامل این مرکبات شامل تعداد موقعیتهای اتم کلورین روی ساختار حلقه دای‬
‫اوکسین یا دای بنزو فوران میباشد‪ PCDD / Fs .‬به علت سمیت حاد ‪-8،7،3،2‬‬
‫ترتاکلورودای بنزو‪ -p-‬دای اوکسین (‪ ، )TCDD-2378‬که یکی از پایین ترین مقادیر ‪LD50‬‬
‫شناخته شده را دارد (میزان مرگ و میر تا ‪ ٪50‬جمعیت) ‪ ،‬توجه محافل علمی و عمومی را‬
‫به خود جلب کرده است‪ .‬تنها ‪ 0.6‬مایکروگرام بر کیلوگرام وزن بدن برای کشنت خوکهای‬
‫دریایی نر کافی است‪ .‬بنابراین‪ TCDD-2378 ،‬اغلب‪ ،‬حداقل در مطبوعات پر تیراژ‪ ،‬به‬
‫عنوان "زهری ترین مرکب کیمیاوی آنرتوپوژنیک" راپور شده است‪ .‬و دای بنزوفورانهای‬
‫پولی کلورینه کمی زهری هستند ؛ برای مثال‪ LD50 ،‬از خانواده ‪ TCDF-2378‬حدود ‪6‬‬
‫مایکروگرام بر کیلوگرام برای کشنت خوکهای دریایی نر است‪ .‬دیگر مرکبات دای اوکسین‬
‫و فوران نیز زهری هستند و بسیاری از این مرکبات هر دو عوارض حاد و مزمن دارند ‪-‬‬
‫هامنطور که در خصوص موارد یوشو و یو چنگ نیز صحت داشت و بحث شد‪ .‬در ضمن‬
‫سمیت دای اوکسینها به طور چشمگیری از یک گونه حیوانی نسبت به دیگری متفاوت‬
‫است؛ به عنوان مثال‪ TCDD-78 23 ،‬در حدود ‪ 500‬برابر کمرت برای خرگوش نسبت به‬
‫خوکهای دریایی سمیت دارد‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪245 /‬‬
‫بر خالف ‪ PCDD / Fs ،PCBs‬هرگز به طور عمدی به عنوان محصوالت قابل فروش‬
‫تولید نشده است‪ .‬در حقیقت‪ ،‬دای اوکسینها تولیدات ناخواسته پروسسهای صنعتی و‬
‫احرتاق هستند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬دای اوکسینها در فینولهای کلورین دار و مرکبات مرتبط‪،‬‬
‫به شکل آلوده کنندههای تصادفی حضور دارند‪ .‬مشخص ترین منونه‪ ،‬حضور ‪-2378‬‬
‫‪ TCDD‬در ‪-5،4،2‬تری کلوروفینول بود که در تعامل ‪-5،4،2،1‬ترتاکلوروبنزین با‬
‫سودیمهایدروکسید (‪ )NaOH‬تولید شد‪.‬‬
‫دایمیر شدن فینول تولید شده مقادیر کمی از ‪ TCDD-2378‬را تولید میکند که‬
‫محصوالت فینولی کلورین دار را آلوده میکند‪ .‬اگرچه دای اوکسینها در این محصوالت‬
‫تجاری در سطوح پایین حضور داشتند‪ ،‬استفاده گسرتده آنها منجر به انتشار ‪ PCDD / Fs‬در‬
‫محیط زیست شد که گاهی اوقات نیازمند پاکسازی و اصالح است‪.‬‬

‫این بخش به تاریخچه مربوط به دای اوکسینها در محیط در ‪ 50‬سال اخیر اشاره‬
‫میکند و با تفسیر رویکرد ایاالت متحده آمریکا در مورد این مسائل به پایان میرسد‪.‬‬
‫‪ .2.2.8‬مرض تورم چوچه‬
‫در سال ‪ 1957‬یک مرض مرموز جان میلیونها چوچه جوان را در رشق و غرب ایاالت‬
‫متحده گرفت‪ .‬عالئم عبارت بودند از وجود بیش از حد مایع در غشاء خارجی قلب و حفره‬
‫شکمی و علت آن اسیدهای چرب اضافه شده به خوراک چوچه بود‪ .‬تالشهای قابل توجه‬
‫در طی چند سال‪ ،‬منجر به جداسازی یکی از مواد زهری و شناسایی آن توسط‬
‫‪ / 246‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫کریستالوگرافی اشعه ایکس شد و ماده ناقل مرض ‪1‬و‪2‬و‪3‬و‪7‬و‪8‬و‪-9‬هگزاکلورودای بنزوپای‬
‫دای اوکسین بود‪.‬‬
‫منبع این دای اوکسین مواد اسید چرب در صنعت چرم گری بود‪ .‬پوست حیوانات یک‬
‫الیه چربی دارد که باید برداشته شود‪ .‬تا اواسط قرن بیستم‪ ،‬یک گام در پروسس چرم گری‬
‫استفاده از مقدار زیادی از منک به عنوان یک مرکب نگهدارنده پوست بود‪ ،‬اما در ‪60-50‬‬
‫سال گذشته‪ ،‬این رویکرد با استفاده از مواد نگهدارنده امروزی مانند فینولهای کلورین دار‬
‫جایگزین شد‪ ،‬که اکنون میدانیم با ‪ PCDD/Fs‬آلوده شده بودند‪.‬‬
‫هامنطور که چربی از پوست جدا می شد‪ ،‬فینولهای کلورین دار و ناخالصیهای آنها‪،‬‬
‫هرچند چربی دوست بودند‪ ،‬در اصطالح به "روغن مایع" ورود پیدا کردند‪ .‬این ماده برای‬
‫تولید اسیدهای چرب‪ ،‬که توسط تقطیر با درجه حرارت باال پاک می شدند‪ ،‬ساخته شدند‪.‬‬
‫هر دو مرحله متامیل بودند تا فینولهای کلورین دار را دایمریزه کرده ( اصالح کرده) و‬
‫ناخالصیهای ناشی از دای اوکسین را به محصول اسید چرب هدایت کنند‪ ،‬که بعد از آن‬
‫به عنوان مکمل خوراک مرغ استفاده شد‪ .‬در واقع‪ ،‬تجزیه و تحلیل محصوالت اسید چرب‬
‫آلوده نشان از حضور ‪-2،3،4،6‬ترتاکلوروفینول داشت ‪ ،‬که میتوانست با استفاده از یک‬
‫بازسازی (‪( )Smiles‬به رشح زیر) دایمریزه شده و به شکل ‪- 1,2,3,7,8,9‬هگزاکلورودای‬
‫بنزو‪-‬دی‪-‬دیوکسین ‪-‬درآید‪ .‬در واقع‪ ،‬تجزیه و تحلیل منونههای چربی زهری نیز نشان‬
‫دهنده حضور چندین دای اوکسین دیگر بود‪.‬‬
‫هم ‪ 1,2,3,7,8,9‬وهم ‪-8،7،6،3،2،1‬هگزاکلورودای بنزو‪-‬دی‪-‬دیوکسین حدود ‪٪10‬‬
‫سمیت ‪ TCDD-2378‬سمیت دارند‪ ،‬که دلیل بر عدم استفاده از فینولهای کلورین در ماده‬
‫ای که برای استفاده از مواد غذایی مناسب است‪ ،‬دارد‪ .‬گرچه درک علل کیمیاوی مرض ادم‬
‫چوچه تا اوائل دهه ی ‪ 1970‬مشکل چوچهها را برطرف کرد‪ ،‬اما این مسئله در نیمه ی دهه‬
‫ی ‪ 80‬میالدی دوباره ظاهر شد‪ .‬این مشکل اخیرا به پنتا کلوروفینول مرتبط شده است که به‬
‫تراشههای چوب آلوده ای ربط داده شد که به عنوان بسرت برای چوچهها مورد استفاده قرار‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪247 /‬‬
‫می گرفت‪ .‬در این مورد‪ ،‬مرکبات دای بنزو پی دای اوکسین و دای بنزوفوران ‪ 7‬و ‪ 8‬کلورین‬
‫دار مقدار بیشرتی داشتند‪ ،‬که میزان آن در حدود ‪ 20 ppm‬در تراشههای چوب بود‪ ،‬اما‬
‫‪-9،8،7،3،1‬هگزاکلورودای بنزو‪-π‬دی‪-‬دای اوکسین و ‪ ،8،7،6،3،2،1‬هگزاکلردای بنزو‪-π‬‬
‫دی‪-‬دای اوکسین نیز در چوچهها و تراشههای چوب وجود داشت‪.‬‬

‫‪ .3.2.8‬عامل نارنجی‬
‫هامنطور که در فصل ‪ 6‬به طور خالصه ذکر شد‪ ،‬در طی جنگ ویتنام‪ ،‬نظامیان‬
‫آمریکایی علف کشی با نام عامل نارنجی را به عنوان یک نابود کننده استفاده کردند‪ .‬با‬
‫استفاده از هواپیام و هلیکوپرت در ‪ Operation Ranch Hand‬در جنوب ویتنام از سال‬
‫‪ 1965‬تا ‪ 1971‬اسپری شد تا محصوالت غذایی که توسط ویتنام شاملی و ویتنام کانگ‬
‫مورد استفاده قرار می گرفت و در اطراف پایگاه نظامی ارتش ایاالت متحده کشت می شد‬
‫(برای بهبود دفاع از این پایگاهها ) از بین برود‪.‬‬
‫‪ / 248‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫عامل نارنجی مخلوطی از مقادیر تقریبا مساوی از ان بوتیل ایسرت ‪ D-2,4‬و ‪T -2,4,5‬‬
‫بود که دومی از ‪-5،4،2‬ترای کلوروفینول ساخته شد‪ .‬در نتیجه استفاده از این مرکب رشوع‬
‫کننده‪ ،T1-5،4،2 ،‬عامل نارنجی با مقادیر کم ‪ TCDD-2378‬آلوده شد‪ .‬در حالی که تقریبا‬
‫مشخص نیست بدانیم غلظت ‪ TCDD-2378‬در عامل نارنجی چه مقدار بوده است‪ ،‬تخمین‬
‫فعلی به طور متوسط حدود ‪ 3 ppm‬است‪ .‬با توجه به این که حدود ‪ 45‬میلیون لیرت عامل‬
‫نارنجی اسپری شده است‪ ،‬به این ترتیب‪ 150 ،‬کیلوگرام ‪ TCDD-2378‬میتوانست به محیط‬
‫زیست جنوب ویتنام اضافه شود‪.‬‬
‫مسائل علمی مرتبط با عامل نارنجی در مقایسه با مسائل سیاسی‪ ،‬که بر آسیب دیدگان‬
‫ویتنام (‪ )1975-1965‬و مردم ویتنام متمرکز شده است‪ ،‬کاهش یافته است‪ .‬هر دو گروپ‬
‫باور دارند و استدالل کرده اند که مشکالت صحتی که از دهه ‪ 1970‬بوجود آمده اند‪ ،‬به‬
‫علت ناخالصیهای دای اوکسین در عامل نارنجی بوده است‪.‬‬
‫در خصوص آسیب دیدگان آمریکایی‪ ،‬یک مطالعه گسرتده اپیدمیولوژیک از سال‬
‫‪ 1979‬آغاز شد‪ .‬نظر بر این بود که اطالعات مربوط به عامل نارنجی را با اثرات صحتی و‬
‫توسط معاینات طبی تعیین کنند‪ .‬این مطالعه بیشرت باالی آن دسته از آسیب دیدگان ایاالت‬
‫متحده مترکز کرد که در نیروی هوایی در برنامه اسپری عامل نارنجی رشکت کرده بودند و‬
‫احتامال در معرض آن (عامل نارنجی) قرار داشتند‪ .‬در حدود ‪ 1000‬نفر از این آسیب‬
‫دیدگان و تعداد معدودی از آسیب دیدگانی که در عملیات اسپری دخیل نبوده اند‪ ،‬در این‬
‫مطالعه ثبت نام کردند و وضعیت سالمت آنها هر ‪ 5‬سال مورد ارزیابی قرار گرفت‪ .‬نتایج‬
‫اولیه تفاوتهای احصائیوی نه چندان معنی داری در نتایج سالمت این دو گروپ نشان داد‪.‬‬
‫بعدها‪ ،‬ارزیابیهای مربوط به قرار گرفنت در معرض عامل نارنجی بر اساس اندازه گیری‬
‫بافتی یا غلظت خونی ‪ TCDD-2378‬بود‪ ،‬و تفاوتهای صحتی میان جمعیتهای در‬
‫معرض و جمعیتهای عاری از عامل نارنجی ظهور یافت‪ .‬این مطالعه اپیدمیولوژیک در‬

‫‪1‬فصل ‪ 6‬را برای ساختامن های کیمیاوی ببینید‪.‬‬


‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪249 /‬‬
‫سال ‪ 2006‬با اعرتاضات جامعه علمی پایان یافت اما همه سمپلها‪ ،‬دوسیههای طبی و دیتا‬
‫توسط موسسه طبی جمع آوری شد‪ .‬هزینه کل این پروژه ‪ 27‬ساله حدود ‪000،000،140‬‬
‫دالر بود‪ .‬اخیرا ارزیابی ‪ Ranch Hand‬و سایر اطالعات موسسه طبی نشان میدهد که‬
‫"شواهد کافی از ارتباط" بین قرار گرفنت در معرض علف کش و بروز سارکوم بافت نرم‪،‬‬
‫لنفوم غیر هودکین‪ ،‬مرض هودکین‪ ،‬لوسمی لنفوسیتی مزمن و کلراسن وجود دارد‪.‬‬
‫رسبازان ویتنامی اکنون میتوانند در صورتی که یکی از این مشکالت سالمتی را دارند‪،‬‬
‫درخواست غرامت کنند؛ برای افرادی که ‪ ٪50‬ناتوانی دارند‪ ،‬این جربان خسارت به ترتیب‬
‫‪ 1000‬دالر در ماه برای فرد بهمراه خواهد داشت‪.‬‬
‫عامل نارنجی همچنین ممکن است بر مردم و محیط زیست ویتنام تأثیر داشته باشد‪ ،‬اما‬
‫هیچ برنامه ای برای انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی که برروی آسیب دیدگان آمریکایی‬
‫انجام شد‪ ،‬وجود ندارد‪ .‬در عوض‪ ،‬تالشهایی برای جلوگیری از در معرض قرار گرفنت‬
‫بیشرت با این عامل با مترکز بر پاکسازی نقاط حساس انجام شده است‪ ،‬در حالی که عامل‬
‫نارنجی ممکن است در جریان عملیات ایاالت متحده در ویتنام پخش شده و یا ریخته شده‬
‫باشد‪ .‬یک تخمین این است که حدود ‪ 000،10‬مرتمربع خاک نیاز به اصالح و تغییر دارد‬
‫که به اندازه دو زمین فوتبال آمریکایی است‪ ،‬بنابراین چنین اصالح و تغییری عملی است و‬
‫باید انجام شود‪ .‬جالب توجه است که برخی از ویتنامیها از تولید کنندگان مواد معدنی‬
‫نارنجی ایاالت متحده برای جربان خسارت در یک محکمه فدرال شکایت کرده اند‪ ،‬اما‬
‫دوسیه در سال ‪ 2005‬از جریان بررسی خارج شده است‪ .‬اما این تصمیم مورد تجدید‬
‫نظرقرار گرفته است‬
‫‪ .4.2.8‬ساحل تایمز و میسوری‬
‫در دهه ‪ 1960‬و اوایل دهه ‪ ،1970‬رشکت دوا و کیمیا شامل رشقی (‪ )NEPACCO‬یک‬
‫فابریکه در ورونا‪ ،‬میسوری افتتاح کرد‪ ،‬که یک مرکب ضدعفونی کننده به نام شناخته شده‬
‫‪ / 250‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫هگزا کلوروفن تولید کرد‪ .‬مواد اولیه برای این پروسس ‪2‬و‪4‬و‪ -5‬ترای کلوروفینول و فارم‬
‫الدیهاید بودند‪.‬‬
‫میزان تولید هگزاکلوروفن در این سایت خیلی زود به ‪ 450‬تن در سال رسید‪ .‬متاسفانه‪،‬‬
‫‪ TCDD -2378‬در مواد اولیه ترای ‪ -5،4،2‬کلوروفینول که در این پروسس استفاده می شد‪،‬‬
‫به صورت ناخالص وجود داشت و قبل از فروش‪ ،‬محصول هگزاکلوروفن نیازمند خالص‬
‫سازی بود‪ .‬زباله حاصل از پروسس پاکسازی و تصفیه‪ ،‬با حجم نسبتا باالی ‪،TCDD-2378‬‬
‫در یک مخزن نگهداری در امالک رشکت ‪ NEPACCO‬در ورونا ذخیره شد‪ .‬به علت ایجاد‬
‫سمیت در سیستم عصبی‪ ،‬اداره غذا و دوای ایاالت متحده استفاده از هگزاکلوروفن را در‬
‫سال ‪ 1971‬محدود کرد‪.‬‬

‫در آن زمان راسل بلیس (‪ )Russell Bliss‬قراردادی برای "بازیافت" روغن زبالههای‬
‫کیمیاوی (که هنوز ‪( still bottom‬کف ساکن) نامیده می شد) با مخزن نگهداری آن‬
‫در ‪ NEPACCO‬در ورونا به امضاء رسانده بود‪ .‬آقای بلیس یک کسب و کار کوچکی را به‬
‫راه انداخته بود که در آن او از گراژها‪ ،‬میدانهای هوایی و پایگاههای نظامی‪ ،‬روغنهای‬
‫مستعمل را تحویل می گرفت و آن را به یکی از چهار مخزن بزرگ نگهداری در تاسیساتش‬
‫حمل میکرد‪ .‬او درآمدش را با پرداخت هزینههای کمی برای دریافت روغن و بدست‬
‫آوردن هزینههای بیشرت هنگام فروش آن به رشکتهای پاالیش روغن و هنگام اسپری کردن‬
‫روغن برای کنرتول گرد و غبار در جادههای خاکی و یا میدانهای اسپ سواری‬
‫تامین میکرد‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪251 /‬‬
‫روغنی که او معموال با آن رسو کار داشت تقریبا به طور انحصاری روغن کارتر موترها‬
‫و الریها بود‪ .‬ظاهرا هیچ کس متوجه نشد که روغنی که او از مرکز نپاکو (‪)NEPACCO‬‬
‫برداشت کرده بود روغن مخلوط کیمیاوی بود و یا روغن نفتی نبود و در نتیجه حدود‬
‫‪ 000،70‬لیرت از این روغن مستعمل کیمیاوی با ناخالصیهای دای اوکسین آن با روغنهای‬
‫دیگر مخلوط شد و در یک یا چند مخزن آقای بلیس نگهداری می شد‪ .‬رشکت‬
‫‪ NEPACCO‬ادعا دارد که به آقای بلیس هشدار داده شده است که این زبالهها خطرناک‬
‫است‪ ،‬اما او و کارکنان او ارصار داشتند که آنها خطرناک نیستند‪ .‬غلظت ‪ TCDD-2378‬در‬
‫این روغنهای مستعمل در حدود ‪ 300 ppm‬بود‪.‬‬
‫در روز ‪ 26‬می ‪ ،1971‬آقای بلیس بعضی از روغنها را از مخزن نگهداری خارج کرد و‬
‫آن را در طبیله خانه سیناندا پخش کرد‪ .‬اسپها روز بعد به مرض مبتال شدند در نهایت‪75 ،‬‬
‫اسپ تلف شدند و یا مسئولین طبیله خانه مجبور شدند تا آنها را از بین بربند‪ .‬در طی یک‬
‫هفته‪ ،‬جسد پرندگان کوچکی نیز در این میدان اسپ دوانی یافت شد‪ .‬در طی ‪ 2‬هفته‪،‬‬
‫روغن مشابه در میدان اسپ دوانی " بابلینگ اسپرینگ" و در میدان اسپ دوانی " طبیله‬
‫خانه تیمربالین" اسپری شد‪ ،‬که هر دو آنها دچار مشکالت مشابه شدند ‪ .‬خاک این سه‬
‫میدان اسپ دوانی طی چند هفته حذف و عوض شد‪ ،‬اما مشکالت سالمتی حیوانات‬
‫همچنان ادامه داشت‪.‬‬
‫در سایت اسپ دوانی " بابلینگ اسپرینگ"‪ 25-30 ،‬بار الری از خاک پر شد و به‬
‫چندین سایت ساختامنی خصوصی در میسوری منتقل شد‪ ،‬بنابراین خاک آلوده را به سایر‬
‫نقاط میسوری گسرتش دادند‪ .‬سمپلهای خاک میادین اسپ سواری در نهایت توسط مرکز‬
‫کنرتول مرضهای ایاالت متحده (‪ )CDC‬مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که ‪-5،4،2‬ترای‬
‫کلوروفینول ‪ ،‬هگزاکلروفن و ‪ TCDD-2378‬در آنها شناسایی شد‪ .‬تا سال ‪ CDC ،1974‬منبع‬
‫آلودگی را تاسیسات رشکت ‪ NEPACCO‬اعالم کرد که در این زمان رشکت متعلق به رشکت‬
‫دیگری به نام سینتکس اگری بزینس بود‪ .‬در آن زمان‪ ،‬چندین هزار گیلن زبالههای‬
‫‪ / 252‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫کیمیاوی هنوز در این تاسیسات وجود داشت و این زبالههای روغنی حاوی حدود ‪8‬‬
‫کیلوگرام ‪ TCDD-2378‬بود‪.‬‬
‫بین سالهای ‪ 1972‬و ‪ ،1976‬آقای بلیس سفارشی مبنی بر اسپری روغن برای کنرتول‬
‫گرد و غبار در خیابانهای خاکی تایمز بیچ‪ ،‬میسوری‪ ،‬و در دیگر خیابانهای خاکی در‬
‫رسارس ایالت میسوری دریافت کرده بود‪ .‬زمانی که معلوم شد که ایالت میسوری دچار مسئله‬
‫دای اوکسین است و زمانی که دعواهای معمولی بوروکراتیک از بین رفت‪ ،‬مسئوالن ایالتی و‬
‫سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬همکاریهایی را آغاز‬
‫کردند تا به طور کامل اندازه فضای مشکل دار را مشخص کنند و برنامههای برای پاکسازی‬
‫منطقه تحت تاثیر‪ ،‬اجرا کنند‪ .‬در اندک زمانی‪ ،‬سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت‬
‫متحده آمریکا (‪ )EPA‬فهرستی از ‪ 38‬سایت آلوده به دای اوکسین در میسوری‪ ،‬از جمله‬
‫ساحل تایمز را منترش کرد‪ .‬در اواخر سال ‪ ،1982‬وزارت صحت میسوری توصیه کرد که کل‬
‫شهر ساحل تایمز تخلیه شود‪ ،‬و این مسئله نیز رخ داد و شهر تخلیه شد‪ .‬در فوریه سال‬
‫‪ ،1983‬سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬اعالم کرد که ‪33‬‬
‫میلیون دالر برای خرید متام خانهها و کارخانجات در ساحل تایمز رصف خواهد شد‪ .‬در‬
‫نهایت در اپریل ‪ ،1986‬الدرمن رأی به عدم همکاری و ترک ساحل تایمز داد و این سایت‬
‫در نهایت در سال ‪ 2001‬از لیست بودجه حذف مواد کیمیاوی‪ ،‬حذف شد‪.‬‬
‫عالوه بر پاکسازی خاک‪ TCDD-2378 ،‬موجود در مخازن تاسیسات رشکت‬
‫‪ NEPACCO‬سابق (که در این زمان متعلق به ‪ Syntex‬بود) باالجبار اصالح شد‪ .‬در ابتدا‬
‫‪ Syntex‬از مخزن در برابر طوفان و خرابکاریها‪ ،‬با ساخت یک دیوار بتنی در اطراف‬
‫مخزن و حصارکشی منطقه‪ ،‬محافظت کرد‪ .‬سسپس سوزاندن زباله در مینه سوتا مورد توجه‬
‫قرار گرفت‪ ،‬اما گروپهایی در آیووا تهدید کردند که گارد ملی را فرا خواهند خواند تا عبور‬
‫این مرکب از طریق این ایالت متوقف شود‪ .‬در عوض‪ ،‬یک رشکت مدیریت زباله یک‬
‫تکنیک برای شکسنت ‪ TCDD-2378‬با فوتولیز مستقیم ماوراء بنفش ایجاد کرد‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪253 /‬‬
‫این روند با موفقیت در سال ‪ 1979‬مورد آزمایش قرار گرفت؛ زبالهها در ماه می ‪1980‬‬
‫تحت تصفیه و پاکسازی قرار گرفتند؛ و این رشکت به شکل متام وقت برنامه را برای ‪13‬‬
‫هفته اجرا کرد؛ و تا اگست ‪ ،1980‬متام زبالهها با تخریب تقریبا کامل ‪ TCDD-2378‬تصفیه‬
‫و پاکسازی شدند‪.‬‬
‫‪ ،Seveso .5.2.8‬ایتالیا‬
‫در اواسط دهه ‪ 70‬میالدی‪ ،‬یک رشکت سوئیسی‪ ،‬گروپ ‪ ،Roche‬یک فابریکه تولید‬
‫مواد کیمیاوی کوچک‪ ،‬به عنوان )‪Industrie Chimiche Meda Societa Anonima‬‬
‫‪ ،)ICMESA‬در شامل ایتالیای شاملی در شهر مدا تاسیس کرد‪ .‬در میان سایر محصوالت‪،‬‬
‫این رشکت با تعامل ‪-5،4،2،1‬ترتا کلورو بنزین با سودیمهایدرکساید‪2 ،‬و‪4‬و‪-5‬ترای‬
‫کلوروفینول تولید کرد‪ .‬در روز شنبه‪ 10 ،‬جنوری ‪ ،1976‬در حدود ظهر‪ ،‬کشتی ای که این‬
‫تعامل در آن انجام شد‪ ،‬بیش از حد گرم شد و فشار آن افزایش یافت‪.‬‬
‫این مسئله باعث شد که پارگی و شکستگی در یک شیر ایمنی به حد انفجار برسد و‬
‫محتویات کشتی به امتوسفیر منتقل شد و با باد به جنوب منتقل شد‪ .‬بیشرت آلودگیها در‬
‫شهر ‪ Seveso‬رخ داد‪.‬‬
‫در روز یکشنبه ‪ 11‬جنوری‪ ،‬مدیران ‪ ICMESA‬مقامات محلی را برای فرار از یک ابر‬
‫کیمیاوی با خرب کردند که ممکن است حاوی مواد زهری باشند‪ .‬مدیران فابریکهها از‬
‫مقامات محلی خواسته اند که به ساکنان منطقه در این خصوص اطالع رسانی شود و برای‬
‫تجزیه و تحلیل منونههای خاک را به مقر ‪ Roche‬در سوئیس ارسال کنند‪ .‬روز بعد ساکنان‬
‫همجوار با آن مکان هشدارهایی را دریافت کردند که سبزیجات را از باغهای خود بخورند‪.‬‬
‫ظرف چند روز بیش از هزار مرغ و خرگوش جان خود را از دست دادند و روچ به مدیر‬
‫فابریکه ‪ ICMESA‬اطالع داد که منونههای خاک حاوی عالئم ‪ TCDD-2378‬هستند‪ .‬روز‬
‫بعد شارواالن ‪ Seveso‬و ‪ Meda‬اعالم کردند که نواحی جنوبی فابریکه ‪ ICMESA‬آلوده‬
‫است و عالئم هشدار دهنده و نردهها را نصب کردند‪.‬‬
‫‪ / 254‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫تا ‪ 16‬جوالی‪ ،‬چندین کودک به علت تعاملهای پوستی‪ ،‬احتامال کلرکان‪ ،‬در شفاخانه‬
‫بسرتی شدند‪ .‬شاروال ‪ Seveso‬به یک روزنامه ملی در مورد این فاجعه کیمیاوی خرب‬
‫رسانی کرد‪ ،‬و در ‪ 19‬جنوری‪ ،‬اولین مقاالت پیرامون این موضوع در مطبوعات ملی و‬
‫تلویزیون منترش شد‪ .‬در هامن زمان‪ ،‬دولت ساختامن را که در آن حادثه اتفاق افتاد‪ ،‬تعطیل‬
‫کرد و شاروال مده دستور داد که متام ساختامنهای دیگر ‪ ICMESA‬نیز مهر و الک و‬
‫تعطیل شود‪ .‬در روز ‪ 20‬جنوری‪ ،‬روچ به مقامات ایتالیایی اطالع داد که ‪ TCDD-2378‬در‬
‫منونههای خاک یافت شده است‪ .‬این اطالعات باعث ایجاد نگرانی در شامل ایتالیا شد و‬
‫روز بعد مدیر فنی و مدیر تولید ‪ ICMESA‬دستگیر شدند‪ Roche .‬یک نقشه اولیه از غلظت‬
‫آلودگیها را به عنوان تابع مکانی در ‪ 23‬جوالی ارائه داد و پیشنهاد کرد که نزدیک ترین‬
‫منطقه به فابریکه بسته شود و مردم ساکن آن مناطق نیز تخلیه شوند‪.‬‬
‫در ‪ 24‬جنوری‪ ،‬دو هفته پس از بروز حادثه‪ ،‬مقامات مختلف دولتی‪ ،‬دانشمندان بومی‬
‫و ملی و منایندگان صنایع با هم دیدار کردند‪ .‬یکی از نتایج این نشست‪ ،‬ایجاد یک تیم از‬
‫موسسات علمی ایتالیایی برای ایجاد پروتوکول منونه برداری و تحلیل بود‪ .‬این تیم همچنین‬
‫توصیه کرد که افرادی که نزدیک به فابریکههای ‪ ICMESA‬زندگی میکردند تخلیه شوند‪.‬‬
‫در روز ‪ 26‬جنوری ‪ 230‬نفر از آن مکان تخلیه شدند و تا پایان ماه جوالی بیش از یک‬
‫هزار ارزیابی از خاک و پوشش گیاهی برای مشخص کردن ‪ TCDD-2378‬انجام شد‪ .‬این‬
‫دیتا منجر به تعریف جغرافیایی آلوده ترین منطقه‪ ،‬به نام منطقه ‪( A‬شکل ‪ )4-8‬شد‪ .‬این‬
‫منطقه حدود ‪ 900000‬مرتمربع را پوشش داد و حدود ‪ 730‬نفر از این منطقه تخلیه شدند‪.‬‬
‫تخمین مقدار کل ‪ TCDD-2378‬در خاک منطقه ‪ A‬نامشخص بود‪ ،‬اما مقدار بیشرت از ‪2‬‬
‫کیلوگرام‪ ،‬بهرتین حدس بود‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪255 /‬‬

‫شکل ‪ -3 -8‬نقشه مناطق آلوده به دای اوکسین در ‪ ،Seveso‬ایتالیا‪ .‬منطقه ‪( A‬تیره) با بیشترین میزان ‪-2378‬‬
‫‪ TCDD‬در خاک بیش از ‪ 50‬مایکروگرام بر مترمکعب و منطقه آلوده ‪( B‬روشن تر) با سطوح آلودگی کمتر خاک‬
‫به ‪ TCDD-2378‬از ‪ 50-5‬مایکروگرام بر متر مکعب‬
‫تا ماه اگست‪ ،‬پس از اندازه گیریهای بیشرت خاک‪ ،‬منطقه ‪ B‬تعریف شد (شکل ‪.)4-8‬‬
‫جالب است که توجه داشته باشید که خط تقسیم بین مناطق ‪ A‬و ‪ ،B‬بزرگراه ‪Milano-‬‬
‫‪ Meda‬است‪ .‬حدود ‪ 4600‬نفر در منطقه ‪ B‬زندگی میکردند‪ .‬این افراد تخلیه نشدند‪ ،‬اما از‬
‫آنها خواسته شد تا برخی محدودیتها را رعایت کنند‪ .‬آنها منیتوانستند محصوالت تولید‬
‫شده در منطقه ‪ B‬را بخورند و فرزندانشان به مدارس خارج از منطقه فرستاده شدند‪ .‬عالوه بر‬
‫این‪ ،‬بسیاری از رشکتهای تجاری در منطقه ‪ B‬چندین سال تعطیل شدند‪ .‬ضدعفونی کردن‬
‫هر دو منطقه در ماه اگست سال ‪ 1976‬آغاز شد و توافق بین دولت منطقه ای و روچ برای‬
‫حذف و دفع مواد کیمیاوی از فابریکه صورت گرفت‪ .‬روچ همه هزینهها را پرداخت کرد‪.‬‬
‫تا سال ‪ ،1977‬تخریب منطقه ‪ A‬تکمیل شد‪ .‬کل ‪ 40‬سانتی مرت الیه باالیی خاک حذف‬
‫شد و فابریکه آلوده ‪ ICMESA‬و چندین خانه آلوده تخریب شد‪ .‬متام این زبالهها در دو‬
‫تاسیسات زبالههای خطرناک ‪ 000،300‬مرت مربع که در نزدیکی محل حادثه ساخته شدند‪،‬‬
‫‪ / 256‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫دفن شدند‪ .‬دفع زباله منطقه ‪ B‬بعدا آغاز شد‪ .‬در این مورد‪ ،‬الیه سطحی آلوده کننده خاک‪،‬‬
‫به وسیله تکرار شخم زدن زمین‪ ،‬به آسانی با خاکهای غیرقابل نفوذ عمیق تر مخلوط شد‪.‬‬
‫تا سال ‪ ،1987‬منطقه ‪ A‬به یک پارک به نام ‪( Querce‬جنگل بلوط) تبدیل شد‪.‬‬
‫برنامههای نظارت اپیدمیولوژیک برای تعقیب تغییرات متابولیک‪ ،‬سقط خود به خودی‪،‬‬
‫ناهنجاریها‪ ،‬تومورها و مرگ و میر در میان جمعیت مورد نظر ایجاد شد‪ .‬نظارت بر سالمت‬
‫کارگران فابریکه ‪ ICMESA‬و همچنین پروژههای ضد آلودگی بنیان نهاده شد‪ .‬یک کمیته‬
‫بین املللی هدایت کننده برای ارزیابی دیتا زهر شناسی و اپیدمیولوژیکی و یافتههای برنامه‬
‫نظارت شکل گرفت‪ .‬در سال ‪ ،1984‬این کمیته اجرایی راپور داد که هیچ اثر انسانی جز‬
‫مواردی شامل ‪ 200‬مورد کالرسن وجود ندارد‪ .‬با این وجود‪ ،‬مطالعات اپیدمیولوژیک‬
‫درازمدت ادامه دارد‪ .‬یکی از جالب ترین مطالعات این دسته اثر "پرسان کجا نیستند" بود‬
‫که توسط پائولو موریکلی و همکارانش راپور شده است‪ .‬آنها مشاهده کردند که نسبت‬
‫جنسی در کودکان مربوط به پدرانی که میزان باالی ‪ TCDD-2378‬در خونشان در سال‬
‫‪ 1976‬وجود داشت‪ ،‬به طور قابل مالحظه ای در کودکان دخرت نامتوازن بود‪ .‬این منونه ای‬
‫از اثرات بیولوژیکی ظریفی بود که تا بیش از ‪ 20‬سال پس از در معرض قرار گرفنت با این‬
‫مرکب آشکار نشد‪.‬‬
‫با وجودی که اثرات این مواد برسالمتی انسان همچنان مورد مطالعه قرار میگیرند‪ ،‬الزم‬
‫به ذکر است که افرادی که در ‪ Seveso‬زندگی میکردند‪ ،‬تحت تاثیر اثرات قابل توجه‬
‫اقتصادی نیز بودند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در اروپا‪ ،‬اصطالح "ساخته شده در ‪ "Seveso‬تحقیر‬
‫آمیز میشود ‪ -‬چه کسی می خواهد محصولی را که با مواد زهری معروف مرتبط بوده است‪،‬‬
‫خریداری کند؟ در نتیجه این نگرانی عمومی‪ ،‬بسیاری از مردم در ‪ Seveso‬شغل خود را از‬
‫دست دادند‪ .‬ارزش اموال ‪ Seveso‬تنزل پیدا کرد ‪ -‬چه کسی می خواهد خانه یا زمینی را در‬
‫‪ Seveso‬خریداری کند؟‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪257 /‬‬
‫‪ .6.2.8‬منابع احرتاق دای اوکسینها‬
‫متام مواردی که در باال ذکر شد‪ ،‬در نهایت ناشی از ناخالصیهای دای اوکسین در‬
‫محصوالت کیمیاوی تجاری‪ ،‬به ویژه فینولهای کلورین بود‪ ،‬اما در سال ‪ ،1977‬اولی و‬
‫همکارانش متوجه شدند که دای اوکسینها در خاکسرتهای تاسیسات گرمایی صنعتی وجود‬
‫دارد‪ 1.‬در سال ‪ ،1980‬بامپ و همکارانش در رشکت کیمیاوی داو در یک مقاله معروف‬
‫«ردیابی مواد کیمیاوی آتش‪ :‬منبع دای اوکسینهای کلورین دار» نشان داد که دای‬
‫اوکسینها در ذرات احرتاقی اکرث انواع مواد عضوی‪ ،‬از جمله ضایعات احرتاقی شهری و‬
‫کیمیاوی یافت میشوند‪ .2‬این مسئله یک کشف مهم بود‪ .‬دیگر حضور دای اوکسینها تنها‬
‫به یک منونه موجود در صنایع کیمیاوی ربط داده منی شد‪ .‬در واقع‪ ،‬این پیشنهاد مطرح‬
‫شد که "از زمان ظهور آتش ‪ ،‬دای اوکسینها با ما بوده اند‪.‬‬
‫به نظر می رسید که ایده "ظهور آتش" به تایید تجربی نیاز داشت و البراتوار هیتس در‬
‫این زمینه در دهه ‪ 1980‬رشوع به کار کرد‪ .‬ما با توسعه یک فرضیه عملیاتی زیر کار را رشوع‬
‫کردیم‪ :‬دای اکسینها و فورانهای کلورایدی در طول زمان احرتاق تشکیل میشوند و به‬
‫فضا منتقل میشوند‪ .‬بسته به درجه حرارت محیط‪ ،‬برخی از این مرکبات به ذرات‬
‫جذب میشوند و برخی از آنها نیز در فاز بخاری قرار میگیرند‪.‬‬
‫در هر صورت‪ ،‬این مرکبات از طریق امتوسفیر از فاصلههای ناشناخته عبور میکنند و‬
‫در مسیرهای مختلفی ذخیره میشوند‪ .‬ذرات با بار جذب شده‪ ،‬از هوا خارج میشوند و‬
‫بارندگی هم ذرات و هم مرکبات فاز بخار را پاکسازی میکند‪.‬‬

‫‪1 7K. Olie, P.L. Vermeiden, and O. Hutzinger, Chlorodibenzo-pdioxins and‬‬


‫‪chlorodibenzofurans are trace components of fly ash and flue gas of some municipal‬‬
‫‪incinerators in the Netherlands. Chemosphere 6, 455-459 (1977).‬‬
‫‪2. R.R. Bumb, et al., Trace chemistries of fire: A source of chlorinated dioxins. Science 210,‬‬
‫‪385-389 (1980).‬‬
‫‪ / 258‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫تصمیم گرفتیم این فرضیه را با اندازه گیری دای اوکسینها و فورانها در محیط آزمایش‬
‫کنیم‪ .‬اولین قدم ما این بود که به جنبههای تاریخی مسئله توجه کنیم‪ .‬تاریخچه غلظت‬
‫کاربن دای اوکسین و فوران در فضا چیست؟ آیا واقعا از زمان ظهور آتش‪ ،‬این مرکبات در‬
‫محیط حضور داشتند؟ از آنجایی که بررسی امتوسفیر امکان پذیر نبود‪ ،‬ما با سمپل گیری از‬
‫رسوب دریاچه‪ ،‬به یک اسرتاتیژی غیرمستقیم دست یافتیم‪.‬‬
‫این تکنیک بر اساس حمل رسیع ماده ای است که از باالی دریاچه به پایین و تجمع‬
‫منظم رسوب که در انتهای دریاچه ذخیره شده است‪ ،‬میباشد‪ .‬بنابراین‪ ،‬رسوب‪ ،‬نشست‬
‫امتوسفیری را رکورد میکند‪ .‬به صورت آزمایشی‪ ،‬هستههای رسوبی از چندین دریاچه‬
‫جمع آوری شدند‪ ،‬آنها را به الیههای ‪ 0.5‬تا ‪ 1‬سانتی مرت تقسیم کردند و هر الیه را در‬
‫جستجوی ترتاکلورو از اوکتاکلورودای بنزو‪ π‬دای اوکسین و دای بنزوفورانها با استفاده‬
‫ازاسپکرتوسکوپی کتله ای تجزیه و تحلیل کردند‪ .‬با استفاده از روشهای رادیو ایزوتوپی‪،‬‬
‫مشخص کردیم چه زمانی یک الیه خاص رسوب برای آخرین باردر متاس با (از طریق‬
‫ستون آب) امتوسفیر‪ ،‬بوده است‪.‬‬
‫ما چند هسته رسوبی از گریت لیک )‪ (Great Lake‬و از چند دریاچه آلپاین در اروپا‬
‫را برای تجزیه و تحلیل انتخاب کردیم‪ ،‬اما سایتی که مهم ترین کانون توجه ما بود‪ ،‬دریاچه‬
‫سیسکویت در آیل رویال است‪.‬‬
‫این جزیره در شامل دریاچه سوپریر قرار دارد؛ و یک پارک ملی ایاالت متحده است‬
‫که اغلب مورد بازدید قرار منیگیرد و فاقد رسکهای قابل دسرتسی و دیگر امکانات توسعه‬
‫ای است؛ یک منطقه حیات وحش و یکی از ذخایر بایوسفر است‪ .‬دریاچه سیسکیویت‬
‫بزرگرتین دریاچه در آیل رویال است و سطح آب آن حدود ‪ 15‬مرت باالتر از دریاچه‬
‫سوپریر است‪ .‬واضح است که تنها راه برای ورود دای اوکسینها و فورانها به این دریاچه از‬
‫طریق رسوب یا نشست امتوسفیری است‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪259 /‬‬
‫غلظتهای اندازه گیری شده ما از دای اوکسینها و فورانها در این هسته رسوب بیشرت‬
‫اکتاکلورودای بنزو‪ π‬دای اوکسین بودند که در آن ‪ TCDD-2378‬جزء اجزای کم اهمیت تر‬
‫بودند‪ .‬دای اوکسینها و فورانهای هپتا کلورینی دارای دومین فراوانی نسبت به مواد مشابه‬
‫خود بودند‪ .‬این مقادیر نسبتا باالی مرکبات هفت و هشت کلورین دار متفاوت با آنچه بود‬
‫که در منونههای خاک میسوری و ‪ Seveso‬که آلوده به ‪ TCDD-2378‬بودند‪ ،‬مشاهده شد‪.‬‬
‫با توجه به سطوح مطلق‪ ،‬ما دریافتیم که غلظت دای اوکسینها و فورانها خیلی بیشرت از‬
‫حد تشخیص در الیههای رسوب مربوط به زمان قبل از حدود ‪ 1935‬نبود‪ .‬در این زمان‪،‬‬
‫غلظتها در حال افزایش بود‪ .‬در حدود ‪ 1970‬به اوج خود رسید‪ ،‬بعد از آن به حدود دو‬
‫سوم حداکرث میزان خود کاهش یافتند‪ .‬از این دیتا‪ ،‬نتیجه گرفتیم که میزان دای اوکسین و‬
‫فوران امتوسفیری از سال ‪ 1935‬به آرامی افزایش یافت و از سال ‪ 1970‬به طور قابل توجهی‬
‫کاهش یافته است‪.‬‬
‫چه اتفاقی در حدود سال ‪ 1935‬رخ داد که به انتشار دای اوکسینها منجر شد؟ واضح‬
‫است که ظهور آتش دلیل آن نبود‪ .‬نظرمان این بود که تغییری در صنعت کیمیاوی بوجود‬
‫آمده که تقریبا در همین زمان رخ داد‪ .‬قبل از سالهای ‪ ،1945-1940‬صنایع کیمیاوی مبتنی‬
‫بر کاالها بود‪ ،‬که حجم زیادی از محصوالت عیر عضوی به فروش رسید‪ .‬در این زمان بود‬
‫که محصوالت عضوی به بازارمعرفی شدند؛ برای مثال‪ ،‬پالستیکها بخش مهمی از صنایع‬
‫کیمیاوی بود‪.‬‬
‫بعضی از این محصوالت مبتنی بر آلوده کنندههای عضوی کلورین دار هستند و در‬
‫واقع برخی از آنها فینولهای کلورین دار بودند‪ .‬هامنطور که مواد زائد حاوی این مواد‬
‫کیمیاوی سوزانده میشوند‪ ،‬دای اوکسینها و فورانها تولید شده و در فضا رها میشوند‪.‬‬
‫این مرکبات به آب منتقل شده و در رسوبات دریاچه جمع میشوند‪ .‬در ضمن‪ ،‬احرتاق‬
‫ذغال سنگ منیتواند تنها به تاریخی که اشاره کردیم مرتبط باشد‪ .‬احرتاق ذغال سنگ بین‬
‫سالهای ‪ 1910‬تا ‪ 1980‬تقریبا ثابت بود‪.‬‬
‫‪ / 260‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫ما حداکرث این میزان را در سال ‪ ،1970‬تقریبا در متام هستههای رسوبی که برای دای‬
‫اوکسینها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت‪ ،‬مشاهده کردیم‪ .‬این امر نشان میدهد که‬
‫دستگاههای کنرتول انتشار‪ ،‬که در آن زمان به طور گسرتده ای مورد پذیرش واقع شده‬
‫بودند‪ ،‬در حذف دای اوکسینها و فورانها و همچنین آلودگیهای معمول هوا موثر بودند‪.‬‬
‫کار بعدی البراتوار هیتس بر روی مجموعه ای دیگر از هستههای جمع آوری شده از‬
‫دریاچه سیسکیویت در حدود ‪ 15‬سال بعد این نتایج را تایید کرد و نشان داد که سطح دای‬
‫اوکسین در رسوب سطحی دریاچه تا حدود نیمی از حداکرث میزان آنها کاهش یافته است و‬
‫بیانگر این مسئله است که میزان انتشار دای اکسینها بین زمانهای این دو مطالعه حتی‬
‫کاهش بیشرتی را نشان داد‪.‬‬
‫‪ .7.2.8‬بازنگری و ارزیابی مجدد دای اوکسین‬
‫در اواسط دهه ‪ 90‬میالدی مشخص شد که دای اوکسینهای تولید شده از فینول کلورین‬
‫دار و نیز از احرتاق‪ ،‬یک مسئله بالقوه در صحت عمومی هستند و سازمان حفاظت از‬
‫محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬وارد عمل شد‪ .1‬در سال ‪ ،1994‬راپور جامعی‪،‬‬
‫به نام " ارزیابی مجدد دای اوکسین " تهیه شد و توسط هیئت مشورتی علوم ایاالت متحده‬
‫در سازمان حفاظت محیط زیست بررسی و اعامل نظر شد‪.‬‬
‫این راپور شامل بررسی دقیق ادبیات علمی و ارائه ارزیابی جامع منابع دای اوکسین‪،‬‬
‫مواجهه با آن و اثرات آن بر سالمت انسان بود‪ .‬این راپور کمتر از ‪ 15‬سال در دوسیههای‬
‫سازمان حفاظت از محیط زیست ایاالت متحده آمریکا (‪ )EPA‬خاک خورد (اگرچه‬
‫بخشهایی از آن در ادبیات بررسی شده منتشر شده است) ‪ ،‬اما نسخه پیش نویس رسمی‬
‫این راپور در سال ‪ 2010‬منتشر شد‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. U.S. Environmental Protection Agency. Health Assessment Document for 2,3,7,8-‬‬
‫‪Tetrachloro-dibenzo-/?-dioxin (TCDD) and Related Compounds. Vol. I, EPA/600/BP-‬‬
‫‪92/001a, vol. II, EPA/600/BP- 92/00lb, vol. Ill, EPA/600/BP-92/001c, Washington, DC‬‬
‫‪(1994).‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪261 /‬‬
‫در نتیجه این تاخیر‪ ،‬تعداد کمی مقررات محدود کننده در خصوص انتشار دای اوکسین‬
‫در ایاالت متحده صادر شد‪ .‬با این وجود‪ ،‬همه چیز تغییر کرده است‪ ،‬کاهش مداوم ذرات‬
‫سیستمهای احرتاق بزرگ‪ ،‬حذف سوزاندن زبالههای کیمیاوی و رها کردن کسب و کار با‬
‫فینول کلورین دار توسط بخشهای بزرگ صنایع کیمیاوی به این معنی است که مقدار‬
‫کمرتی از دای اوکسینها در طول زمان وارد محیط میشوند‪.‬‬
‫این کاهش تقریبا تصادفی انتشار دای اوکسین‪ ،‬تاثیر گذار بوده است‪ .‬به عنوان مثال‪،‬‬
‫شکل ‪ 5-8‬حد اوسط غلظت ‪ TCDD‬در افراد در ایاالت متحده‪ ،‬کانادا‪ ،‬آملان و فرانسه را‬
‫به عنوان تابع زمان نشان میدهد‪ ،‬که از سال ‪ 1972‬رشوع شده است‪ .‬کاهش میزان ‪TCDD‬‬
‫قابل توجه است و تقریبا با رضیب ‪ 7‬در یک دوره ‪ 25‬ساله کاهش پیدا کرده است‪ .‬میتوان‬
‫چنین کاهشی را "تنظیم غیرمستقیم" نامید‪.‬‬

‫گراف ‪ -2 -8‬غلظت ‪( TCDD‬قسمتهای برای هر تریلیون لیپیدها) در بافت انسان و سرم خونی به عنوان تابعی از‬
‫زمان که سمپلها گرفته شد‪.‬‬
‫‪ .8.2.8‬نتیجه گیری پیرامون دای اوکسینها‬
‫از آنجا که سميت حاد داي اوکسنيها و مشکالت زيست محيطي که در اين بخش‬
‫مشخص شده اند‪ ،‬اغلب توجه عامه مردم را به خود جلب کرده و به تقاضاي عمومي براي‬
‫محيط عاری از سميت منجر شده اند‪ .‬به هر حال‪ ،‬دای اوکسینها به سان یک کتلیست‬
‫(ترسیع کننده) برای سیاست گذاران محيط زيست بوده اند‪ :‬خود داي اوکسنيها به طور‬
‫‪ / 262‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫گسرتده ای مقررات تنظیمی دریافت نکرده اند‪ ،‬اما به تنظيم ساير مواد کیمیاوی منجر شده‬
‫اند‪.‬‬
‫‪ .3.8‬خاموش کننده های آتش برومین دار‬
‫بازدارندههای شعله برومینی (‪ )BFRs‬به بسیاری از محصوالت مرصفی و تجاری‬
‫اضافه میشوند تا از سوخنت و شعله ور شدن آنها جلوگیری شود‪ ،‬حتی اگر آنها در معرض‬
‫جرقه یا سیگرت دود کننده هم قرار داشته باشند‪ .‬در واقع‪ ،‬بسیاری از ایالتها (مخصوصا‬
‫کالیفرنیا) مقرراتی دارند که اکرث محصوالت مربوط با فامیل مانند دوشک و موبل و فرنیچر‬
‫باید نسوز باشند‪.‬‬
‫برای رعایت این مقررات بسیاری از تولید کنندگان؛ خاموش کننده های شعله برومین‬
‫دار (‪ )BFRs‬را به محصوالت خود اضافه میکنند‪ .‬به عنوان مثال‪BFR ،‬ها به فوم پلی اورتان‬
‫که در فرنیچر موجود در اکرث خانهها و دفاتر و پارچههای تجاری مورد استفاده در صندلی و‬
‫موکت استفاده میشود‪ ،‬اضافه میشوند‪BFR .‬ها با جلوگیری از آتش‪ ،‬جان افراد را‬
‫حفظ میکنند ‪ ،‬اما برخی از ‪BFR‬ها یا مواد حاصل از تجزیه آنها به طور بالقوه زهری هستند‬
‫و در همه محیط زیست به شکلی گسرتده قرار دارند‪ .‬این مورد در دهه ‪ 1970‬در میشیگان‬
‫آغاز میشود و تا به امروز ادامه دارد‪.‬‬
‫‪ .1.3.8‬بای فینایلهای پولی برومینی‬
‫رشکت کیمیاوی میشیگان یک فابریکه در سنت لوئیس‪ ،‬میشیگان‪ ،‬در یک بخش‬
‫محصور شده با رودخانه پاین را راه اندازی کرد‪ .‬این رشکت چندین محصول شامل آب‬
‫معدنی تولید کرد که از چاههای زیر زمینی شهر تامین می شدند‪ .‬اجزای انیونی این آب‬
‫معدنی حاوی بروماید بود که به عنرص برومین تبدیل شده و برای برومین دار کردن بای‬
‫فینایل برای ساخنت بای فینایلهای پلی برومینی (‪ )PBBs‬مورد استفاده قرار می گرفت‪ .‬این‬
‫ترکیب ‪ PBB‬تحت نام تجاری ‪ ،FireMaster BP-6‬که یک مرکب مومی قهوه ای بود و‬
‫‪ ،FireMaster FF-1‬که یک پودر سفید تولیدی به دلیلی افزودن سیلیکات کلسیم به‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪263 /‬‬
‫‪ FireMaster BP-6‬بود‪ ،‬به بازار عرضه شد‪ .‬تولید ‪ PBBs‬در این فابریکه میشیگان در سال‬
‫‪ 1970‬آغاز شد و در سال ‪ 1974‬به پایان رسید و در طی این دوره حدود ‪5000-2500‬‬
‫مرتیک تن از محصول تولید شد‪ .‬ترکیب سازنده ‪ FireMaster‬به طور عمده ‪،'4،4 ،' 2،2‬‬
‫‪-'5،5‬هگزابروموبای فینایل‪ PBB-153 ،‬بود‪.‬‬

‫این فابریکه همچنین از مرکبات کاتیونی آب معدنی برای تولید سایر محصوالت مفید‬
‫استفاده کرده است که از جمله آنها مگنیزیم اوکساید (‪ )MgO‬بود که به عنوان مکمل تغذیه‬
‫ای برای گاوهای شیری مورد استفاده قرار گرفت‪ .‬این مرکب توسط رشکت میشیگان کیمیا‬
‫تحت نام تجاری ‪ NutriMaster‬به بازار عرضه شد که پودری سفید بود‪ .‬ظاهرا‪ ،‬در ماه می‬
‫‪ ،1973‬کیسههای رنگی‪ ،‬که در آن ‪ FireMaster‬و ‪( NutriMaster‬با توجه به شباهت‬
‫نامها) بسته بندی شده بودند‪ ،‬دچار کمبود شدند و در نتیجه برخی از ‪ FireMaster‬به‬
‫عنوان خوراک دام حمل شدند چرا که تولید کننده آنها را در کیسههایی که‬
‫"‪ "NutriMaster‬برچسب گذاری شده بودند‪ ،‬قرار دادند‪ .‬جزئیات دقیق این مخلوط‬
‫احتامال هرگز شناخته نخواهد شد‪ ،‬اما به احتامل زیاد رقمی در محدوده ‪300-1200‬‬
‫کیلوگرام ‪ FireMaster‬به محل تولید خوراک دام حمل شد‪ .‬متاسفانه کارگران شاغل در‬
‫این رشکت تولید خوراک دام‪ FireMaster ،‬را به جای ‪ NutriMaster‬در خوراک دام‬
‫قرار دادند چرا که می پنداشتند ماده ای که استفاده میکنند هامن ‪ NutriMaster‬است‪.‬‬
‫در اواخر تابستان سال ‪ ،1973‬غذای آلوده تولید شده توسط این فابریکه‪ ،‬به طور‬
‫مستقیم و از طریق خورده فروشان‪ ،‬به فارمهای گاوداری منتقل شد‪ ،‬جایی که گاوها این‬
‫غذاها را مرصف میکردند‪ .‬در اواخر سپتامرب سال ‪ ،1973‬مشخص شد که گاوهایی که از‬
‫‪ / 264‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫این خوراکها تغذیه می شدند‪ ،‬سامل نبودند‪ .‬تولید شري در آنها کاهش يافت‪ ،‬پاهای آنها به‬
‫طور غري طبيعی رشد كردند و به طور كيل دچارسوء تغذيه شدند‪PBB .‬ها به عنوان علت‬
‫مشکالت مرتبط با سالمتی در اپریل ‪ 1974‬شناسایی شدند و آن هم به علت پافشاری مالک‬
‫گاوداری آقای ‪ ،‬فردهالربت بود‪ .‬در پایان ماه می متام گلههای شیرده با سطح باالیی از‬
‫آلودگی ‪( PBB‬بیش از ‪ 5‬پی پی ام) شناسایی و قرنطینه شدند‪ .‬در نهایت‪ ،‬حدود ‪000،30‬‬
‫گاو در ایالت میشیگان نابود شد و دفع این حیوانات مرده منجر به مسائل مربوط به دفع‬
‫زبالههای خطرناک شد‪.‬‬
‫در طی این دوره‪ ،‬بعضی از خانوادههای مزرعه دار از شیر گاوهای آلوده مرصف کرده‬
‫و گوشت گاوهای کشتاری را استفاده کردند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬خانوادههای مزرعه دار به طور‬
‫خاص با ‪PBB‬ها آلوده شدند‪ .‬با گذشت زمان‪ ،‬شیر عرضه شده در کلیه ایالت میشیگان با‬
‫‪ PBB‬آلوده شده بود و در نتیجه تقریبا همه افراد در میشیگان تا حدی آلوده شده بودند‪.‬‬
‫محکمه و قوانین تعقیب کردند‪ .‬تولید ‪ FireMaster‬در میشیگان در نوامرب ‪ 1974‬متوقف‬
‫شد‪ .‬رشکت میشیگان کیمیا توسط رشکت کیمیاوی ولسیکول خریداری شد و فابریکه شعبه‬
‫سنت لوئیس‪ ،‬میشیگان‪ ،‬در سال ‪ 1978‬بسته شد‪ .‬فابریکه برچیده شد و این سایت و محل‬
‫دفن زبالههای محلی که در تولید ‪ PBB‬مورد استفاده قرار گرفتند‪ ،‬جزء سایتهای زبالههای‬
‫خطرناک اعالم شدند‪ .‬در این زمان‪ ،‬محل فابریکه سابق و تاسیسات مجاور رودخانه پایین‬
‫شامل حدود ‪ 1‬تن مرتمکعب ‪ PBB‬بود‪ ،‬و محل دفن زبالههای شهرستان نیز حاوی حدود‬
‫‪ 80‬مرتمکعب ‪ PBB‬بود‪ .‬حتی پس از بهسازی مجدد مکان در دوره زمانی ‪،1985-1982‬‬
‫این دو سایت هنوز هم به ‪PBB‬ها آلوده هستند و پاکسازی در این دو سایت همچنان ادامه‬
‫دارد‪.‬‬
‫مطالعات متعددی برای تعیین میزان آلودگی فابریکههای کیمیاوی میشیگان‪ ،‬مالداران و‬
‫جمعیت ساکن میشیگان انجام شده است‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪265 /‬‬
‫هامنطور که انتظار می رفت‪ ،‬کارگران تولیدی فابریکه کیمیاوی میشیگان بیشرتین میزان‬
‫‪ PBB‬را در خون خود داشتند (حدود ‪ 1‬نانوگرام برگرام)‪ .‬مالداران‪ ،‬مقدار ‪ PBB‬موجود در‬
‫خون خود را در حدود ‪ 25‬نانوگرام در گرام نشان دادند و اوسط میشیگانیها میزان ‪ 1‬تا ‪2‬‬
‫نانوگرام ‪ PBB‬بر گرام را در خون داشتند‪ .‬واضح است که این کار در این فابریکه نتایج‬
‫خوبی نداشت‪ .‬تالشهای متعددی برای تعیین اینکه آیا غلظت ‪ PBB‬در سیروم خون‬
‫خانوادههای مزارع قرنطینه بیشرت از مزارع غیر قرنطینه ای بود یا خیر‪ ،‬بوجود آمد‪ .‬گرچه‬
‫اختالفهایی وجود داشت‪ ،‬غلظت ‪ PBB‬معموال کمرت از رضیب ‪ 2‬تفاوت داشت‪ .‬به‬
‫استثنای شبه جزیره باال دستی‪ ،‬همه مردم میشیگان نسبت به مردم ویسکانسین و اوهایو به‬
‫‪PBB‬ها آلوده بودند‪ ،‬که در دو ایالت ذکر شده غلظت آلودگی در حدود ‪ 10‬برابر کمرت بود‪.‬‬
‫غلظت ‪ PBB‬در افراد و در محیط به طور مرتب از زمان حادثه کیمیاوی میشیگان‬
‫اندازه گیری شده است‪ .‬پس از بروز کاهشهای اولیه‪ ،‬این غلظت در ‪ 25‬سال گذشته به‬
‫طور قابل توجهی کاهش نیافته است‪ .‬این پایداری ‪PBB‬ها در افراد و محیط زیست ‪-‬‬
‫حتی در مکانهای دور از میشیگان ‪ -‬درچند سال متمادی نشان داد که میزان پاکسازی‬
‫‪PBB‬ها کم است‪ .‬این نمونه ی دیگری از ماندگاری کیمیاوی است‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ .2.3.8‬دای فینایل ایرتهای پولی برومینی‬
‫پس از ممنوعیت استفاده و تولید ‪PBB‬ها‪ ،‬صنایع خاموش کنندههای آتش برومین دار‬
‫به سمت دای فینایل ایرتهای پولی برومین دار (‪ (PBDEs‬رفتند‪ .‬رایج ترین‪ ،‬نوع ‪،PBDE‬‬
‫‪ -4،4،2،2‬ترتا برومودای فینایل ایرت (‪ )PBDE-47‬بود‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫‪. R. A. Hites, Polybrominated diphenyl ethers in the environment and in people: A meta-‬‬
‫‪analysis of concentrations. Environmental Science and Technology, 38, 945-956 (2004).‬‬
‫‪ / 266‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫توجه داشته باشید که ساختارهای ‪PBDE‬ها تنها با افزودن یک اتم اکسیجن بین‬
‫حلقههای ‪PBB‬ها متفاوت خواهد شد‪ .‬این تفاوت در ساختار کافی بود تا ‪PBDE‬ها به طور‬
‫گسرتده ای به بازار عرضه شوند و تا سال ‪ ،2001‬در حدود ‪ 000،70‬تن در سال در رسارس‬
‫جهان فروخته شد‪ .‬جای تعجب نیست که ‪PBDE‬ها هم در محیط و هم در میان مردم به‬
‫شکل روز افزونی متداول شدند‪.‬‬
‫‪ PBDE‬اکنون در سطح ‪ 1‬تا ‪ 10 ppm‬در پستانداران دریایی رسارس جهان‪ ،‬در تخمهای‬
‫پرندگان کانادا و سوئدن و در ماهیهای اروپایی و آمریکای شاملی وجود دارد‪ .‬موارد‬
‫زیادی از افراد (بافت‪ ،‬خون یا شیر) نیز برای بررسی وجود ‪ PBDE‬مورد تجزیه و تحلیل قرار‬
‫گرفته است‪ .‬غلظت این مرکب در افرادی که به دلیل موقعیتهای کاری در معرض این مرکب‬
‫قرار نگرفته بودند‪ ،‬از منونههای بافت چربی جمع آوری شده در جاپان در سال ‪ 1970‬که‬
‫در حد ‪ 0.03‬نانو گرام بر گرام بود تا بیش از ‪ 190‬نانوگرام بر گرام لیپید برای منونههای شیر‬
‫جمع آوری شده از آستین و دنور در ایاالت متحده در سال ‪ ، 2000‬متفاوت بود‪ .‬در واقع‪،‬‬
‫غلظت ‪ PBDE‬در افراد به طور منادین در طول ‪ 30‬سال گذشته افزایش یافته است و با‬
‫گذشت زمان حدود ‪ 5‬سال‪ ،‬دو برابر شده است ؛ به شکل ‪ 6-8‬توجه کنید‪.‬‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪267 /‬‬

‫گراف ‪ -3 -8‬غلظت کل ‪ PBDE‬در خون‪ ،‬شیر و بافت انسان به عنوان تابعی از زمانی که سمپلها گرفته شد‪.‬‬
‫سمبولها نشان دهنده سه محل مورد نظر در جمع آوری نمونه است‪.‬‬
‫این افزایش درست است‪ ،‬حتی اگر نوع منونه و قارههای منشا این منونهها متفاوت‬
‫باشد‪ .‬این دیتا به وضوح نشان میدهد که غلظت ‪ PBDE‬در مردم آمریکای شاملی همیشه‬
‫باالتر از خط عقب روی است (در سالهای اخیر با رضیبی بیش از ‪ 10‬بوده است) و‬
‫غلظت ‪ PBDE‬در مردم جاپان معموال کمرت از خط عقب روی (رضیبی کمرت از ‪ )5‬بوده‬
‫است‪ .‬این مشاهدات نشان میدهد که مردم آمریکای شاملی در معرض سطوح باالتری از‬
‫این مرکبات ‪ PBDE‬نسبت به اروپاییها قرار دارند و جاپانیها کمرت از اروپاییان در معرض‬
‫این ماده قرار دارند‪ .‬احتامال این تفاوت نتیجه الگوهای استفاده از ‪ PBDE‬است ‪ -‬ظاهرا‬
‫اروپاییها و جاپانیها به اندازه ساکنان حوزه آمریکایی شاملی نگران مسئله آتش نیستند‪.‬‬
‫مشکل ‪PBDE‬ها این است که احتامال باعث بروز آسیبهای به غدوات درون‬
‫ریز میشوند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬آنها با رادیکالهای ‪ OH‬در محیط تعامل نشان میدهند و نور‬
‫خورشید را جذب میکنند‪PBDE .‬های با وزن مالیکولی باالتر به خصوص نسبت به فوتولیز‬
‫حساس است و اتومهای برومین وهایدروجن را از دست میدهد‪ .‬هنگامی که این اتفاق می‬
‫افتد‪ ،‬دای بنزو فوران برومینی تشکیل میشود‪ ،‬که به احتامل زیاد مانند برخی از مواد مشابه‬
‫کلورایدی زهری هستند‪:‬‬
‫‪ / 268‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫هنگامی که اندازه گیری ‪ PBDE‬منونههای انسانی و محیطی در ادبیات علمی منترش شد‬
‫و به میزان کم نیز در مطبوعات مردمی و اجتامعی بازتاب داده شد‪ ،‬صنعت خاموش کننده‬
‫گان آتش باز تصمیم گرفت که ساده تر (و احتامال ارزان تر) تولید و فروش ‪ PBDEs‬را‬
‫متوقف کرده و به مرکبات مقاوم در برابر شعله بر اساس برومین روی آورد‪ .‬بنابراين توليد‬
‫‪ PBDE‬با وزن مولكويل پايني تا سال ‪ 2005‬متوقف شد و توليد متام انواع ‪PBDE‬هاي ديگر‬
‫تا پايان سال ‪ 2013‬متوقف خواهد شد‪ .‬در عني حال‪ ،‬بيشرت اين مرکبات به فهرست كيل‬
‫كاالها محدود شده کنوانسیون استکهلم اضافه شد و محیط زیست هم هنوز دچار آلودگی‬
‫است‪.‬‬
‫‪ .4.8‬درسهایی که فراگرفتیم‬
‫صنایع کیمیاوی طی ‪ 30‬تا ‪ 40‬سال گذشته مسیر طوالنی ای را طی کرده و اکرث رشکتها‬
‫نظارت خود را بر محصوالت و محیط زیست بهبود داده اند‪ .‬با این وجود‪ ،‬بررسی داستانها‬
‫و موارد ارائه شده در این فصل منجر به ارائه برخی نتیجه گیریها میشود‪ .‬گذشته از آن‪ ،‬پر‬
‫واضح است که بیشرت این موارد قابل پیشگیری است و بیشرت به علت یک محصول کیمیاوی‬
‫است که به لحاظ کیمیاوی‪ ،‬پایدار طراحی شده است‪ .‬در ابتدا باید بدانیم که تولید یک‬
‫میلیون تن ‪ ،PCB‬به عنوان مثال‪ ،‬میتواند منجر به مشکالت زیست محیطی درازمدت شود‪.‬‬
‫هنگامی که دوام مرکب کیمیاوی با خاصیت لیپوفیلی و زهری (بطور مثال در مورد دای‬
‫اوکسین) همراه شد‪ ،‬مشکالت محیطی شدیدی را سبب میشوند‪ .‬هنگامی که چنین مشکلی‬
‫رخ داد‪ ،‬صنعت به رسعت وارد عمل شده و متامیل به کاسنت و کم کردن مشکل بود‪.‬‬
‫در چند مورد‪ ،‬رشکت به مشکالت توجهی نکرد و مشکل به سازمانهای دولتی محلی‪،‬‬
‫ایالتی و فدرالی محول شد تا عواقب آن را حل کند‪ .‬از لحاظ تاریخی‪ ،‬هنگامی که یک‬
‫پولی کلوروبای فینایلها(‪ ،)PCBs‬دای اوکسینها و آتش خاموش کنها ‪269 /‬‬
‫محصول صنایع کیمیاوی ایاالت متحده در محیط یافت میشود‪ ،‬نگرشی که معموال قالب‬
‫و گسرتده بود این بود "ثابت کنید که زهری است تا ما وارد عمل شویم"‪ .‬در اروپا و کانادا‪،‬‬
‫نگرش نسبت به این مواد بیشرت ماهیتی احتیاطی داشت؛ بطور مثال "محصول ما نباید‬
‫درخرسهای قطبی یافت شود‪ ،‬وگرنه ما تولید آن را متوقف خواهیم ساخت" شاید این‬
‫تفاوت‪ ،‬منونه ای از استثنا گرایی آمریکایی باشد‪.‬‬
‫در دهه ‪ 1970‬و ‪ ،1980‬سازمانهای دولتی اغلب این آمادگی را نداشتند تا با برخی از‬
‫این بالیای زیست محیطی حاصل مقابله کنند و اعتامد مردم را حفظ نکردند‪ .‬بعضی از‬
‫آژانسها به دلیل نگرانیهای بودجه ای در این مسیر پیشقدم نشدند‪ .‬چنین عدم فعالیت و‬
‫اهامل در کار باعث گسرتش آلودگی شد و به خاطر راحتی سیاسی مناطق آلوده مرزبندی‬
‫گردید‪ .‬سازمانهای دولتی محلی اغلب بیش از حد به نیازهای اقتصادی صنعت محلی و‬
‫کارکنان آن حساس بودند و در ابتدا "سطوح ایمنی" بیش از حد باالیی در نظر گرفته شد‪.‬‬
‫جامعه علمی نیز مصون از عدم مسئولیت در این قضایا نبود‪ .‬اغلب دانشمندان نتوانستند‬
‫به موقع تصمیامت سختی حساسی بگیرند و نتایجی که آنها ارائه دادند به طور مستقیم‬
‫برای افرادی که با این مشکل دست و پنجه نرم میکردند عملی نبود‪ .‬گاهی اوقات سخت‬
‫بود که صاحبنظران با عموم مردم ارتباط صحیحی برقرار کنند‪ .‬احتیاط علمی گاهی اوقات به‬
‫عنوان عدم اتخاذ تصمیم در نظر گرفته می شد‪ ،‬و بی تفاوتی و نظر علمی خنثی متداول‬
‫بود‪ .‬این امر به ویژه در مورد اثرات این مواد بر سالمت انسان‪ ،‬که اغلب ‪ 20‬تا ‪ 30‬سال زمان‬
‫رصف ارزیابی آن می شد‪ ،‬صادق بود‪ .‬منصفانه است که بگوییم اثرات حاد آن بر سالمت‬
‫اغلب مبالغه آمیز بود‪ ،‬اما اثرات مزمن آن بر سالمت به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته بود‪.‬‬
‫در حال حارض‪ ،‬میلیاردها دالر برای احیای محیط زیست رصف میشود‪ ،‬اما هنوز شواهد‬
‫علمی کمی در مورد حفاظت از سالمت که منطبق بر این تالشها باشد‪ ،‬ارائه نشده است‪.‬‬
‫در بسیاری از موارد‪ ،‬اثرات اقتصادی و روحی و احساسی‪ ،‬بزرگرتین مشکالت واقعی‬
‫بود و مردم خانه و معیشت خود را از دست داده بودند‪ .‬به طرز کنایه آمیزی‪ ،‬افرادی که به‬
‫‪ / 270‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫سخت ترین وجه درگیر این مشکالت بودند‪ ،‬اغلب بهرت از قرش کمرت آسیب دیده و‬
‫آلوده‪ ،‬غرامت و توجه دریافت میکردند‪ .‬گاهی اوقات‪ ،‬تنش میان "بایدها" و "نبایدها"‬
‫ایجاد می شد و فقرا فقط فقیرتر می شدند‪.‬‬
‫باید به خودمان یادآوری کنیم که بیشرت جمعیت جهان حفاظت و مراقبت زیادی نسبت‬
‫به خطرات زیست محیطی ندارند‪ .‬اگر چه سطح محیط زیست درگیر بسیاری از این‬
‫آلودگیهای میراثی (مانند ‪ ،PCBs‬دای اوکسینها و بازدارندههای شعله) در کشورهای‬
‫توسعه یافته جهان روندی کاهشی به خود گرفته است‪ ،‬اما در کشورهای در حال توسعه‬
‫همچنان مشکل جدی و واقعی است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬زبالههای الکرتونیکی (به اصطالح "‪E-‬‬
‫‪ )"waste‬در سطح روستاهای چین منجر به آلودگی دای فینایل ایرت برومایدی منطقه شده‬
‫است‪.‬‬
‫ضامیم‬

‫الف‪ :‬آغازگرها در ساختارها و نامهای عضوی‬


‫خواندن و درک اسامی و ساختارهای مرکبات عضوی‪ ،‬مهارتی است که معموال در چند‬
‫هفته اول دوره ی معمولی در کیمیای عضوی به دست می آید‪ .‬متاسفانه‪ ،‬کسی که عالقه‬
‫مند به علوم زیست محیطی نیست‪ ،‬چنین دوره ای را یاد نگرفته است‪ .‬بنابراین ما چند درس‬
‫در مورد چگونگی خواندن ساختارهای مرکبات عضوی و درک اسامی آنها ارائه خواهیم‬
‫داد‪.‬‬
‫اولین نکته کلیدی این است که به خاطر داشته باشیم که اتومهای کاربن همیشه دارای‬
‫چهار اتم دیگر هستند که به آنها متصل است‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬واالنس کاربن ‪ 4‬است‪.‬‬
‫میتان ساده ترین مرکب عضوی است‪ ،‬که دارای ساختار زیراست‪.‬‬

‫در ساختارهای عضوی‪ ،‬یک خط نشان دهنده رابطه کوواالنسی است که از یک جفت‬
‫الکرتون بین دو اتم متصل به یکدیگر ساخته شده است‪ .‬ترسیم کلیه رابطههای کاربن‪-‬‬
‫هایدروجن در اکرث ساختارهای عضوی معموال وقت گیر است‪ ،‬بنابراین ساختار میتان به‬
‫عنوان ‪ CH4‬برای رصفه جویی در زمان و فضا نوشته شده است‪ .‬اگر کاربنی با ساختار‬
‫کاملهایدروجنی (سه مورد در این مورد) به برخی از ساختارهای عضوی دیگر متصل‬
‫شود‪ ،‬این واحد کاربن به عنوان گروپ میتایل نامیده میشود و با ‪ CH3-‬نوشته میشود‪.‬‬
‫‪ / 272‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫اتومهای کاربن نیز میتوانند به سایر اتومهای کاربن متصل شوند و ساده ترین ترکیب این‬
‫گروپ‪ ،‬ایتان است که دارای ساختار زیر است‪.‬‬

‫باز هم برای رصفه جویی در فضا و زمان به صورت ‪ CH3CH3‬یا ‪ C2H6‬نوشته میشود‪ .‬از‬
‫آنجا که تنها یک راه وجود دارد که دو اتم کاربن (با تکمیل ششهایدروجن) بتوانند به‬
‫یکدیگر متصل شوند‪ ،‬دو سمبول ‪ CH3CH3‬و ‪ C2H6‬با هم فرقی ندارند‪ .‬اگر این واحد‬
‫ساختاری به برخی ساختارهای عضوی دیگر متصل شود‪ ،‬آن را گروپ ایتان نامیده و به‬
‫عنوان ‪ CH3CH3‬یا به صورت ‪ C2H6‬نوشته میشود‪.‬‬
‫اگر سه اتم کاربن به یکدیگر متصل شوند‪ ،‬آنرا پروپان نامیده که دارای ساختار‬
‫زیراست‪.‬‬

‫که معموال به صورت ‪ CH3CH2CH3‬یا ‪ C3H8‬نوشته میشود‪ .‬دو راه برای اتصال یک‬
‫گروپ سه کاربنه به یک ساختار عضوی وجود دارد‪ :‬اگر از طریق هر یک از کاربنهای‬
‫انتهایی‪ ،‬صورت پذیرد نرمال پروپایل نامیده میشود و به صورت ‪CH2CH2CH3-‬‬
‫نوشته میشود و اگر از طریق کاربن میانی باشد‪ ،‬آن را آیزوپروپایل نامیده و به صورت ‪CH -‬‬
‫‪ (CH3)2‬نوشته میشود‪.‬‬
‫ضامیم ‪273 /‬‬
‫هنگامی که چهار اتم کاربن به هم متصل میشوند‪ ،‬دو ساختار بوتان به وجود می آید‪:‬‬

‫سمت چپ‪ ،‬خطی است و هامنطور که کیمیادانان "نورمال" می گویند به ان‪ -‬بوتان‬
‫معروف است‪ ،‬و سمت راستی شاخه ای است و ایزو‪-‬بوتان نامیده میشود‪ .‬بنابراين نوشنت‬
‫اين مرکبات به صورت ‪ C4H10‬به طور كامل ساختار را مشخص مني كند و بايد جزئيات را‬
‫نوشت يا مركبات را به طور كامل نام برد‪ .‬برای رصفه جویی در فضا‪ ،‬کیمیا دانان اغلب این‬
‫دو ساختار را به صورت ‪ CH3CH2CH2CH3‬یا ‪ CH3CH (CH3)CH3‬می نویسند‪ .‬گروپ‬
‫میتایل‪ ،CH3 ،‬در پرانتز برای نشان دادن نقطه انشعاب در زنجیره کاربن استفاده میشود‪.‬‬
‫همچنین میتوانیم ساختارها را بدون هیچ کدام از سمبولهای اتمی به صورت روابط‬
‫‪ ،C-C‬بنویسیم‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بیوتان و ایزو بیوتان (به باال نگاه کنید) به صورت زیر نیز‬
‫میتواند نوشته شود‪.‬‬

‫در این تصویر‪ ،‬اتومهای کاربن با نقطههایی که خطوط به پایان میرسد یا به دیگر‬
‫خطوط برخورد میکنند نشان داده میشوند و اتومهایهایدروژن حذف میشوند‪.‬‬
‫طرح نامگذاری مرکبات با اتومهای کاربن بیشرت‪ ،‬ادامه مییابد‪ ،‬اما اسامی ساده‬
‫تر میشوند و بر اساس پیشوندهای التین نام گذاری انجام میشود‪:‬‬
‫تعداد کاربن‬ ‫معنی‬ ‫پیشوند التین‬
‫‪ / 274‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪ 5‬کاربن‬ ‫پنتا‬ ‫‪Penta-‬‬

‫‪ 6‬کاربن‬ ‫هگزا‬ ‫‪Hexa-‬‬

‫‪ 7‬کاربن‬ ‫هپتا‬ ‫‪Hepta-‬‬

‫‪8‬کاربن‬ ‫اکتا‬ ‫‪Octa-‬‬

‫‪ 9‬کاربن‬ ‫نونا‬ ‫‪Nona-‬‬

‫‪ 10‬کاربن‬ ‫دکا‬ ‫‪Deca-‬‬

‫اسامی متام مرکباتی که تا کنون در خصوص آن بحث کردهایم به پسوند "آن" " ‪"-ane‬‬
‫ختم میشوند و از خانواده کیمیاوی آلکانها هستند‪ .‬این رسم و رویکرد نامگذاری رصف‬
‫نظر از اینکه که چند کاربن در مالیکول وجود دارد‪ ،‬ادامه مییابد؛ برای مثال ‪n-decane ،‬‬
‫‪ 10 ،‬اتم کاربن را در یک خط مستقیم بدون هیچ شاخه ای به هم متصل میکند‪.‬‬
‫اتومهای کاربنی همچنین میتوانند با یک اتصال دوگانه به یکدیگر متصل شوند‪ ،‬که‬
‫کوتاه تر و قوی تر از یک رابطه یگانه است‪ .‬ساده ترین مرکب این دسته‪ ،‬اتین یا ایتایلن‬
‫است که دارای ساختار زیر است‪.‬‬

‫و به صورت ‪ CH2CH2‬یا ‪ C2H4‬نوشته میشود‪ .‬اگر سه اتم کاربن به یکدیگر متصل‬


‫شوند‪ ،‬این مرکب پروپان یا پروپایلن است که دارای ساختار زیر است‪.‬‬
‫ضامیم ‪275 /‬‬

‫که به صورت ‪ CH2CHCH3‬نیز نوشته میشود‪ .‬هامن ایده برای مرکبات با چهار اتم‬
‫کاربن و یک رابطه دوگانه استفاده میشود‪ ،‬اما تعداد ساختارهای احتاملی (به نام ایزومیرها)‬
‫به رسعت افزایش مییابد‪ ،‬بنابراین بحث مان را در اینجا متوقف خواهیم کرد‪ .‬نام این‬
‫مرکبات همه به "‪ "،ene-‬ختم میشود و خانواده این مرکبات آلکین نامیده میشود‪.‬‬
‫اتومهای کاربن نیز میتوانند به یکدیگر متصل شوند تا یک حلقه را تشکیل دهند‪.‬‬
‫یک ساختار حلقوی معمولی دارای شش اتم کاربن است و به سایکلوهگزان معروف‬
‫هستند‪:‬‬

‫ساختار سمت چپ فقط کار بسیار زیادی در ترسیم به همراه دارد‪ ،‬بنابراین کیمیا دانها‬
‫آن را با ساختار سمت راستی منایش میدهند‪ .‬باز هم اتومهای کاربن بواسطه گوشههای‬
‫حلقه شش عضوی مشخص شده اند وهایدروجنها نوشته نشده اند‪ .‬میدانیم کههایدروجن‬
‫در این ساختار وجود دارد و از تعداد آن هم آگاهیم‪ ،‬چرا که میدانیم همیشه باید چهار‬
‫رابطه برای هر اتم کاربن داشته باشیم‪.‬‬
‫یک ساختاری کمی غیرمعمول که اغلب در کیمیای محیط زیست اتفاق می افتد‪،‬‬
‫ساختار نوربورنن نامیده میشود که عبارتست از‪:‬‬
‫‪ / 276‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫که شامل یک حلقه شش عضوی است که در آن دو کاربن روبروی یکدیگربا یک‬


‫واحد ‪ CH2‬با هم اتصال می یابند که به ترکیب بای سایکلیک (دوحلقه ای) معروف است‪.‬‬
‫رایج ترین مرکب سایکلیک در کیمیای عضوی بنزین نامیده میشود ‪ -‬این واقعیت که‬
‫بنزین شش اتم کاربن دارد‪ ،‬در نام آن گنجانده نشده است‪ .‬ساختار بنزین به صورت زیر‬
‫است‪.‬‬

‫به رابطههای یگانه و دوگانه توجه داشته باشید‪ .‬کیمیا دانان این آرایش را "مزدوج" می‬
‫نامند‪ .‬معلوم میشود که این ترتیب رابطهها( یگانه و دو گانه) یک ساختار بسیار پایدار‬
‫ایجاد میکند‪ .‬در واقع‪ ،‬در بنزین‪ ،‬برخی از الکرتونها در اطراف متام شش اتم کاربن در‬
‫حال حرکت هستند؛ این مسئله‪ ،‬عدم استقرار الکرتون یا دلوکالیزیشن الکرتون‬
‫نامیده میشود‪ .‬ساختار بنزین بسیار متناظر است و به همین ترتیب میتوان آن را از جهات‬
‫مختلف نوشت و همه آنها دقیقا یکسان هستند‪:1‬‬

‫‪ .1‬ساختار بنزن در سمت راست که یک دایره در داخل خود دارد‪ ،‬ترجیح داده منی شود‪ ،‬چرا که به‬
‫پیچیدگی در شامرش الکرتون های هایدروجن منجر می شود‪.‬‬
‫ضامیم ‪277 /‬‬
‫بنزین ساده ترین مرکب به اصطالح آروماتیک است (در برابر آلکانهایی که به عنوان‬
‫مرکبات آلیفاتیک نامیده میشوند)‪ .‬استفاده از کلمه "معطر" در اینجا بدان معنی است که‬
‫بنزین بوی دلپذیری دارد‪ ،‬اما این بدان معنا نیست که شام میتوانید زمان زیادی را رصف‬
‫بوئیدن بنزین کنید ‪ -‬که این امر باعث بروز رسطان کبد میشود‪ .‬اگر بتوانیم بنزین را در سه‬
‫بعد ببینیم‪ ،‬می بینیم که بنزین مسطح است ‪ -‬بر خالف سایکلو هگزان که به شکل چوکی‬
‫هستند‪.‬‬
‫یکی دیگر از ساختارهای سایکلیک یا حلقوی معمولی‪ ،‬سایکلوپنتان است‪ ،‬اما‬
‫درکیمیای محیط زیست‪ ،‬سایکلوپنتان با دو رابطه دوگانه معمول است‪ .‬این مرکب‬
‫سایکلوپنتادایان نامیده میشود‪ .‬پسوند "دایان" نشان میدهد که دو رابطه دوگانه وجود‬
‫دارد‪:‬‬

‫در این مورد‪ ،‬مهم نیست که رابطههای دوگانه در کجا قرار میگیرند تا زمانی که بواسطه‬
‫یک رابطه یگانه از هم جدا شوند‪ ،‬به این معنی که این دو پیوند با هم مزدوج شده اند‪.‬‬
‫گروپهای حلقههای پنج و یا شش عضوی میتوانند به یکدیگر متصل شوند تا‬
‫مجموعه ای کامل ازهایدروکاربنهای آروماتیک چند حلقه ای را تشکیل دهند‪ ،‬ساده‬
‫ترین آنها نفتالین است‪:‬‬

‫یکی دیگر ازهایدروکاربنهای معروف چند حلقه ای معطر (‪ )PAH‬فنانرتین است‪:‬‬


‫‪ / 278‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫اینهایدروکاربن و دیگر ‪PAH‬ها در طی پروسس احرتاق تولید میشوند و در دوده‬


‫وجود دارند‪ .‬میتوانیم برخی از ساختارهای آلکانها را با بنزین ترکیب کنیم تا‬
‫دیگرهایدروکاربنهای معطر تولید کنیم‪ .‬ساده ترین نوع این مرکبها‪ ،‬مرکبی است که یک‬
‫کیمیا دان تازه کار ممکن است آن را میتایل بنزین بنامد که در آن کاربن میتان به کاربن‬
‫بنزین متصل است تا مرکب دیگری ایجاد شود‪.‬‬

‫این مرکب ‪ ،‬مرکب خوبی است‪ ،‬اما نامی که انتخاب کردیم اشتباه است‪ .‬به نظر میرسد‬
‫که وقتی یک حلقه بنزین به اتم دیگر وصل میشود‪ ،‬نام آن به حلقه "فینایل" تغییر میکند‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬مرکب باال باید به نام فینایل میتان باشد‪ .‬اما این نیز اشتباه است ‪ -‬این مرکب نام‬
‫مشرتک تولوئن دارد‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬اگر دو گروپ فینایل را به میتان اضافه کنیم‪ ،‬این‬
‫مرکب در واقع دای فینایل میتان نامیده میشود‪ .‬پیشوند قبل از "فینایل" نشان میدهد که دو‬
‫تا از آنها وجود دارد‪:‬‬

‫در ساختار سمت راست‪ ،‬رابطه کاربن‪-‬هایدروجن پررنگ نشانگرهایدروجنی است که‬
‫در باالی صفحه قرار گرفته است‪ ،‬در حالی که رابطه کاربن‪-‬هایدروجن منقطع نشان میدهد‬
‫که اتومهایدروجن دیگر در زیر صفحه قرار دارد‪ .‬اتومهای دیگری نیز عالوه بر کاربن‬
‫ضامیم ‪279 /‬‬
‫وهایدروجن وجود دارند که در کیمیای عضوی بسیار مهم هستند که عبارتند از نایرتوجن‬
‫(‪ ،)N‬اکسیجن (‪ ،)O‬سلفر (‪ ،)S‬کلورین (‪ ،)Cl‬بورومین (‪ ،)Br‬فلورین (‪ )F‬و گاهی هم‬
‫فوسفورس (‪. )P‬هالوژنها (‪ Br ،Cl ،F‬و ‪ )I‬تنها میتوانند به یک اتم دیگر متصل شوند‪،‬‬
‫بنابراین زنجیر یا حلقه ای مانند کاربن را تشکیل منیدهند و بنابراینهالوژنها فقط یک‬
‫جایگزین برای یک اتومهایدروجن می باشند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬دای کلورو میتان )‪(CH2Cl2‬‬
‫یک محلل معمولی است و بروموبنزین تنها چیزی است که شام انتظار آنرا دارید‪.‬‬
‫اندکی پیچیدگی بوجود خواهد آمد اگر دو گروپ جایگزین (برومین در این مثال) بر‬
‫روی یک حلقه بنزین قرار گیرند‪ ،‬زیرا این دو اتم یا گروپهای امتی دیگر میتوانند در‬
‫کنار هم قرار گیرند‪ ،‬یا توسط یک کاربن جدا شده یا از یکدیگر جدا شوند‪ .‬این مکانهای‬
‫متفاوت اورتو‪ ،‬میتا و پارا نامیده میشود‪ .‬بنابراین‪ ،‬میتوان سه مرکب مختلف با یک حلقه‬
‫بنزین و دو اتم برومین داشت‪:‬‬

‫اغلب‪ ،‬کلامت اورتو‪ ،‬متا و پارا به صورت ‪ m ،o‬و ‪ p‬به صورت اختصار‬
‫نوشته میشوند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در ‪ DDT‬دو اتم کلورین روی حلقههای نقطه اتصال به اتم‬
‫کاربن مرکزی قرار دارند و بنابراین مالیکول گاهی به ‪ p p'-DDT ،‬مشهور است‪.1‬‬

‫‪ 1.‬عالمت (') باالی ‪ p‬دوم الگوی گروپ حایگزین باالی حلقه را نشان میدهد‪ .‬گاهی وقتها سهوا حذف می‬
‫شود‪.‬‬
‫‪ / 280‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫تا کنون دربارههایدروکاربنها و مشتقاتهالوژنی آنها صحبت کردهایم‪ .‬مهمرتین‬


‫قسمت کیمیای عضوی بر "گروپهای وظیفوی" متمرکز است که مالیکولها را به شیوههای‬
‫جالبی فعال می سازد و مالیکولها را به لحاظ محیطی بیشرت یا کمرت پایدارتر میکنند‪ .‬به‬
‫طور عمومی‪ ،‬هر چه تعداد گروپهای وظیفوی کمرتی وجود داشته باشند ‪ ،‬مرکب در‬
‫محیط زیست پایدارتر است‪ .‬حال در مورد گروپهای وظیفوی حاوی اتومهای اکسیجن‬
‫صحبت میکنیم‪.‬‬
‫اکسیجن همیشه دارای دو رابطه متصل به خود است‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬اکسیجن دارای‬
‫واالنس ‪ 2‬است‪ .‬یک گروپ وظیفوی ساده حاوی اکسیجن‪ ،‬الکول است که دارای یک‬
‫گروپ ‪ OH‬متصل به یک اتم کاربن است‪ .‬الکولی که همه ما تقریبا روزانه آن را‬
‫مرصف میکنیم‪ ،‬ایتایل الکول یا ایتانول یا ‪ CH3CH2OH‬است‪ .‬نام الکولها تقریبا همیشه‬
‫با پسوند "اول" پایان مییابد‪ .‬یکی دیگر از الکولهای رایج‪ ،‬میتانول (‪ )CH3OH‬است که‬
‫هرگز نباید مرصف شود‪ .‬به هر حال‪ ،‬اتصال یک گروپ ‪ OH‬به یک حلقه بنزین آن را‬
‫الکول منیکند؛ در عوض تبدیل به فینول میشود که نسبتا اسیدی است‪:‬‬

‫ایرت یک اتم اکسیجن بین دو اتم کاربن دارد‪ .‬یکی از این مالیکولها‪ ،‬دای ایتایل ایرت یا‬
‫‪ C2H5OC2H5‬است‪ .‬این مالیکول بسیار مشهور به عنوان مرکب بی هوشی قدیمی کاربرد‬
‫داشته است که اغلب تنها به عنوان "ایرت" شناخته میشود‪ ،‬اما از لحاظ کیمیاوی این نام‬
‫ناقص است‪ .‬یک گروپ مهم وظیفوی مرتبط‪ ،‬میتوکسی است که به صورت ‪-OCH3‬‬
‫ضامیم ‪281 /‬‬
‫نوشته میشود‪ .‬این دو بخش ساختاری دقیقا شکل یکسانی را نشان میدهند؛ که فقط در‬
‫جهتهای مختلف نوشته شده اند‪.‬‬
‫هنگامی که حلقه فینایل بواسطه یک اتم اکسیجن به اتم دیگر وصل میشود‪ ،‬این‬
‫گروپ‪ ،‬گروپ فنوکسی نامیده میشود‪ ،‬گاهی اوقات به صورت ‪ -OPh‬نوشته میشود‪.‬‬

‫اگر چه ممکن است فکر کنید این مرکب باید به نام ایتایل اپوکسی نامیده شود‪ ،‬معموال‬
‫ایتایلن اوکساید نامیده میشود‪.‬‬
‫هنگامی که یک مالیکول دارای دو اتم اکسیجن همراه یک رابطه یگانه (‪ )-O-O‬است‪،‬‬
‫که آن را پراوکساید می نامند‪ .‬به عنوان مثال‪ CH3OOCH3 ،‬دای میتایل پراکساید‬
‫نامیده میشود‪ .‬اگر یک گروپ میتایل با یک اتومهایدروجن جایگزین شود‪ ،‬ما ‪CH3OOH‬‬
‫یا میتایلهایدروپراکساید که یک مرکب منفجره است‪ ،‬را خواهیم داشت‪.‬‬
‫یکی دیگر از گروپهای بسیار رایج حاوی اکسیجن‪ ،‬کیتون است که دارای گروپ‬
‫کربونیل بین دو اتم کاربن است‪ .‬یک گروپ کربونیل یک کاربن با رابطه دوگانه به یک اتم‬
‫اکسیجن است‪ .‬یک کیتون معمولی استون است‪:‬‬

‫که میتواند به صورت ‪ CH3COCH3‬نوشته شود‪ .‬نام کیتونها همیشه به "اون"‬


‫ختم میشود که در تشخیص آنها کمک بزرگی است‪ .‬توجه داشته باشید که از پرانتز در‬
‫اطراف اکسیجن استفاده کردهایم تا تأکید کنیم که این اتم اکسیجن یک کاربنیل است و به‬
‫ایرتمرتبط نیست‪.‬‬
‫گروپ کاربونیلی که از یک سمت به کاربن متصل شده و از سمت دیگر به یک‬
‫اتومهایدروجن متصل شده ‪ ،‬آلدیهاید نامیده میشود که متامیل به فعال بودن هستند و‬
‫‪ / 282‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫بنابراین مرکبات مهمی در کیمیای امتوسفیری هستند‪ .‬دو آلدیهاید ساده‪ ،‬استالدیهاید (در‬
‫سمت چپ) و بنزالدیهاید (در سمت راست) هستند‪ .‬خوشبختانه‪ ،‬نام آلدیهایدها تقریبا‬
‫همیشه به "آلدیهاید" یا "ال" پایان مییابد‪:‬‬

‫هنگامی که یک گروپ کربونیل با یک گروپ ‪ OH‬ترکیب میشود‪ ،‬کربوکسیلیک اسید‬


‫نامیده میشود‪ .‬یک کربوکسیلیک اسید معمولی استیک اسید است که معموال به صورت‬
‫‪ CH3COOH‬نوشته میشود و عامل اصلی رسکه است‪ .‬جزء گروپ اسیدهاست چرا‬
‫کههایدروجن موجود در گروپ ‪ OH‬به استیت و آیونهایهایدروجن تبدیل میشود‪:‬‬

‫اسیدهای کربوکسیلیک میتوانند با الکول تعامل داده و ایسرتها را بوجود آورند‪ .‬به‬
‫عنوان مثال‪ ،‬ایتانول و استیک اسید با هم تعامل میدهند تا ایتایل استیت که به صورت ‪CH3C‬‬
‫‪ (O) OCH2CH3‬نوشته میشود‪ ،‬تولید شود‪:‬‬

‫بسیاری از ایسرتها عطر و بوی دلپذیری دارند؛ برای مثال‪ ،‬ایزوآمیل استیت بویی مانند‬
‫کیله دارد‪:‬‬
‫ضامیم ‪283 /‬‬
‫نام ایسرتها معموال دو کلمه ای است‪ ،‬کلمه اول نشان دهنده بخش الکول و کلمه دوم‬
‫نشان دهنده بخش اسیدی است‪ ،‬که با پسوند "‪ "ate‬به پایان میرسد‪ .‬به هر حال‪ ،‬مراقب‬
‫باشید که ایسرتها را با ایرتها اشتباه نگیرید ‪.‬امالی این مرکبات ممکن است شام را به اشتباه‬
‫اندازد‪.‬‬
‫همچنین گروپهای وظیفوی حاوی یک اتم نایرتوجن نیز وجود دارد که دارای سه رابطه‬
‫است و کیمیا دانان بیان میکنند‪ ،‬که نایرتوجن والنس ‪ 3‬دارد‪ .‬یک گروپ وظیفوی حاوی‬
‫نایرتوجن ساده آمین است که به صورت "‪ "NH2‬نوشته میشود‪ .‬یک آمین ساده ایتایل‬
‫آمین‪ CH3CH2NH2 ،‬است‪.‬‬
‫آمینها همچنین میتوانند یک یا دو اتم کاربن اضافی متصل به اتم نایرتوجن داشته‬
‫باشند و این آمینها ‪-N‬تعویضی نامیده میشوند‪ .‬یک منونه ‪ C2H5NHCH3‬است که ‪-N‬‬
‫میتایل ایتایل آمین نامیده میشود‪ .‬همچنین آمینهای ‪-N،N‬دو تعویضه مانند‬
‫‪ ،CH3CH2N(CH3)2‬یا ‪-N ،N‬دای میتایل ایتایل آمین وجود دارد‪.1‬‬
‫بعضی از مواد مخدر معمولی تفریحی که در روستاها تولید میشوند‪ ،‬آمین هستند؛‬
‫یک مثال متامفتامین است‪:‬‬

‫اگر گروپ آمین بر روی یک حلقه بنزین قرار گیرد‪ ،‬فینایل آمین نامیده منیشود‪ ،‬اما‬
‫نام خاصی چون آنیلین دارد‪:‬‬

‫‪ .1‬به هر حال‪ ،‬نامهای کیمیاوی هرگز قبل یا بعد از کامه یا خط‪ ،‬فاصله ندارند‪.‬‬
‫‪ / 284‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫آمینها همچنین میتوانند با یک گروپ کربونیل ترکیب شوند تا آمایدها را تشکیل‬


‫دهند که به شکل "‪ "CONH2‬هستند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬یک آماید معمولی‪ ،‬استاماید است‪.‬‬

‫آمایدها همچنین میتوانند گروپهای تعویضی نایرتوجن را در مقایسه با آمینها داشته‬


‫باشند‪ .‬شاید رایج ترین اتصال آماید در طبیعت میان اسیدهای آمینه است‪ ،‬که در آن‬
‫پروتئینها با یکدیگر هامهنگ هستند‪ .‬مثال بسیار ساده این است که اتصال آماید بین‬
‫هیستیدین و گالیسین باعث تشکیل دو پیپتاید زیر میشود‪:‬‬

‫یک گروپ وظیفوی مرتبط‪ ،‬گروپ نایرتو است که دارای مرکب "‪ "NO2-‬است‪ .‬یک‬
‫مرکب ساده آن نایرتیت یا ‪ CH3CH2NO2‬است‪ .‬مرکباتی با گروپ تعویضی نایرتو بسیار‬
‫متایل دارند ناپایدار باشند مثال‪،‬‬
‫ترای نایرتوتولوئن (‪ )TNT‬به عنوان یک مرکب منفجره صنعتی شناخته میشود‪:‬‬
‫ضامیم ‪285 /‬‬
‫یکی دیگر از گروپهای وظیفوی حاوی نایرتوجن‪ ،‬گروپ سیانو یا نایرتیل است که از‬
‫کاربن و نایرتوجن که با رابطه سه گانه به یکدیگر متصل میشوند‪ ، ،‬مانند "‪ ، CN -‬تشکیل‬
‫شده است‪ ".‬یک محلل معمولی استونایرتیل است‪:‬‬

‫این ساختار معموال به صورت ‪ CH3CN‬نوشته میشود‪ .‬این مرکبات با پیشوند "سیانو" یا‬
‫پسوند "نایرتیل" نامگذاری میشوند‪.‬‬
‫اگر چه در "کیمیای عضوی رایج" این مسئله امری معمول نیست‪ ،‬بسیاری از مرکبات‬
‫ایسرت مانند بر پایه فسفیت از نظر خواص حرشه کشی شان اهمیت زیست محیطی دارند‪.‬‬
‫چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که فوسفورس معموال دارای پنج رابطه است‪.‬‬
‫ساده ترین شکل‪ ،‬فسفات ایستر است که دارای ساختار زیر است‪.‬‬

‫ساختار باال‪ ،‬ترای میتایل فسفیت نام دارد‪ ،‬اما سه گروپ متصل به سه اتم اکسیجن الزم‬
‫نیست که یک شکل ساختاری داشته باشند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬یکی از گروپها میتواند یک‬
‫گروپ فینایل باشد‪ ،‬که مرکبی به نام دای میتایل فینایل فسفیت بوجود می آورد‪:‬‬

‫بسیاری از حرشه کشهای کالسیک وجود دارد که در آنها رابطه دوگانه فوسفورس‬
‫اکسیجن با اتصال دوگانه سلفر و فوسفورس جایگزین میشود‪ .‬این مرکبات‬
‫‪ / 286‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫فوسفوروتیوئات نامیده میشوند‪ ،‬واژه "تیو" اضافه شده به آنها به دلیل وجود سلفر است‪.‬‬
‫یک منونه رایج آن عبارتست از‪:‬‬

‫این مرکب دای میتایل فینایل فسفوروتیوئات نامیده میشود‪ .‬این اسامی طوالنی‬
‫تر میشوند اما درک ساده تری دارند‪.‬‬
‫در این ترتیب یک گروپ دیگر نیز وجود دارد‪ .‬یکی از اتومهای اکسیجن تک رابطه‬
‫ای متصل به فوسفورس‪ ،‬میتواند توسط یک اتم سلفر جایگزین شود‪ .‬این ترکیب‬
‫فسفورودای تیوئاتها نامیده میشود‪" - .‬دای تیو" اضافه شده نشان میدهد که در این‬
‫مرکب دو سلفر وجود دارد‪ .‬مثال این مرکب عبارت است از‪:‬‬

‫این مرکب دای میتایل فینایل فسفورودای تیوئات نامیده میشود‪.‬‬


‫در اینجا لست مفیدی از پیشوندها و پسوندهای کیمیای عضوی برای گروپهای وظیفوی‬
‫رایج ارائه شده است‪:‬‬
‫ضامیم ‪287 /‬‬
‫ اساسات کیمیای محیط زیست‬/ 288

‫ جواب مجموعه مسائل‬:‫ضمیمه ب‬


‫فصل اول‬

1. 1.78 x 10-8cm =1.78 Å


2. 18ppb
3. ~ l k g or ~2 lb
4. 103 µg/m3
5. ~100
6. 3.9 g
7. 3.4 x l04 tonnes
8. 2.1 tonnes/day
9. 0.14 tonnes
10. 100 g
11. 3.8 x 106molec. cm3
.‫ درخت باید باشد‬2000 ،‫ حدودا‬،‫ خیر‬.12
13. ~100 years
14. 3.2 x 107 tonnes from tires; 3.1 x 1012 tonnes is current
load
15. 300,000
16. lppth = ~10,000 drops; 1 ppm = ~10 drops; 1 ppb =
~0.01 drops
17. 1015 molecules/cm2
18. 300 ft on a side; 109 km2
19. CH4 + 2 O 2 C O 2 +2H2O
SO42-+ H++H2O HSO3- + H2O2

‫فصل دوم‬
1. ~106 tires; 1/200
289 / ‫ضامیم‬
2. ~3 x 108 molecules
3. 80 kg; 2.1 years
4. 0.48 ng/L
5. 160 mg/year
6. ~15 years
‫ کیلوگرام وزن داشته‬100 ‫ کیلو گرام و خرس‬1 ،‫ (با این فرض که ماهی‬0.1-1 ppm .7
).‫باشد‬
8. 2.1 h
9. 91%
10. 680 m3
11. April 1,2020
12. 0.60 year
13. 0.18 year
14. 8.4 years; 0.88 ppt
15. 0.20 year
16. 0.19 year-1
17. 1.7 years
18. 87 ng/L and 63 ng/L
19. Vs = 0.47 mg/min, K= 0.082 s%
20. C0 = 16.5 ppm, k= 0.145 year-1; Cmax =0.819 ppm, k =
1.00 mmol/L-sec,
Ks =7.61 mmol/L; Co =23.9 ppq, k= 0.0966 year-1; Cmax =
58.0 ppm, k = 0.0674 week-1; Cmax = 8.01 ppm, k = 0.196 year-
1

21. 1995.8, 1997.8; 1.91 ppm, 1.26 ppm; 0.309 ppm, 0.202
ppm; 83.8%, 84.0%; 0.150 year-1, 0.180 year-1; 4.63 years, 3.86
years; the decrease in the paper = 67.6%
‫ اساسات کیمیای محیط زیست‬/ 290
‫فصل سوم‬
1. 266, 40, 480 kJ/mol
2. 244, 684, 578, 493, 285 nm; stratosphere, troposphere,
troposphere, troposphere; stratosphere
3. 2950 ppm
4. ~4 days
5. 1018-72;101700molecules cm-3
6. 11 days
7. 51 s
8. 3.6ppb/h
9. 2200 Tg
10. 1380Tg/year
11. 55ppb
12. 160ppb
13. 1.7 s
14. ~4ppm
16. 9.0 x 109molec. Cm-3
17. lO4.73molecm-3s-1 ; 105.78molec. cm-3s-1; 2.7 days
18. 99% lost to skin
19. 1%, 24%
20. 5.6 ±0.5 years; 0.260±0.040 year-1; 4.1 ±0.2 year; 8.7 xl05
molecules cm-3

‫فصل چهارم‬
1. +0.79 K
2. 290.73 K
3. -3.88 K
4. 400-600 nm; 16,700-25,000 cm-1
‫ضامیم ‪291 /‬‬
‫‪5. 9800‬‬
‫‪( .6‬اگر او راست می گفت‪ ،‬غلظت مورد انتظار ‪ 50‬مایکروگرام بر لیتر است)‬
‫‪7. -3.1 K‬‬
‫‪8. +0.0095‬‬
‫‪9. 2.2 x 1011 kg/year‬‬
‫‪11. 89%‬‬
‫‪12. CH3F, CO, NO‬‬
‫‪13. 7.2 m; 75 m‬‬
‫‪( r2 = 0.81 .14‬میان عرض حلقه و درجه حرارت)‬
‫‪ .15‬پاورقی مربوط را ببینید‬
‫‪16. 0.61,0.94‬‬
‫‪17. Maximum C2H5OH cone. 2.93%‬‬
‫‪18. 0.0017 mM-1hr-1‬‬

‫فصل پنجم‬
‫‪1. 7.56,8.34, 10.33‬‬
‫‪2. 3.91‬‬
‫‪3. 9.6 ppm‬‬
‫‪4. 7.7 mg/L‬‬
‫‪5. 8.13‬‬
‫‪6. 8.16‬‬
‫‪7. 9.8 ÷ 10-7M,7.6x10-5M‬‬
‫‪8. ∆ = -0.076 pH units‬‬
‫‪9. 59 ng‬‬
‫‪10. 180ng/L‬‬
‫‪11. 377 mg/L‬‬
‫‪12. 98ppm‬‬
‫‪13. 1.1 Tg/year‬‬
‫ اساسات کیمیای محیط زیست‬/ 292
14. 2.1 ppb, 0.83 ppb
15. 0.4 h-1
16. 0.74 cm
17. 1.7xl07molecules/ cm3
18. 7.6 mg/L
)‫(مقدار اضافی الزم از اکسیجن‬19. 1.1 mg/L

‫فصل ششم‬
1. 4.1cm3
2. 2.7 kg; 30 mg
‫بله‬3.
4. 43 mg
5. 31 day
6. 21 ppb; 15 days; 69
days
7. 1.8 ngcm-2year-1
8. 5.54; 2400 ppm
10. 1.64 x 107 moleculescm-3s-1; 104 s
11. 185 kg/year
12. r2 = 0.991
13. 4.8 ngcm-2year-1
15. 34 ppb
16. 20.6 µg/L; 57 days
17. ~300 m; Jacques
18. - 3 x 104 atoms

‫فصل هفتم‬
1. 1.2 ppm
293 / ‫ضامیم‬
)‫ (فکتور مقدار لیپوفیل بودن‬48 .2
3. 4.23,3.62,3.25,3.01, 2.64, 2.27
4. 17 µmol/L
5. -0.016 ngm-2s-1
6. 9.6 x 10-4cms-1;6.3 m s-1
7. 0.72, 1.85 cm h-1, 740ngm-2h-1,97 days; 600ngm-2h-1
8. 3x 1010m3year-1; 16 ng cm-2 year-1
9. 0.0022
10. 290 ppm; 1.8 h; 69 ppm
11. 48ng/g = 48ppb
‫ مرتبه بلندتر است‬26‫ پنتاکلورو‬.12
13. 6x 105
14. 14 µg
15. 0.39 tonne/year
16. 190 ppm; 2.9 days; 40 ppm
17. 238 kg/year; 2.6 ng/L;4.91
18. 2.4 years
20. 181 mmol/kg; 0.035 L µmol-1
‫‪ / 294‬اساسات کیمیای محیط زیست‬

‫ضمیمه ج‪ :‬جدول دورانی عنارص‬


‫منایه‬

‫‪49‬‬ ‫اوکتا کلوروستایرین‬ ‫اتم اکسیجن‪,281 ,280 ,266 ,118 ,87 ,82 ,79‬‬
‫‪272 ,161 ,98‬‬ ‫ایتان‬ ‫‪285‬‬
‫‪282 ,280‬‬ ‫ایتانول‬ ‫‪274‬‬ ‫اتین‬
‫‪282‬‬ ‫ایتایل استیت‬ ‫‪269‬‬ ‫احتیاط‬
‫‪283‬‬ ‫ایتایل آمین‬ ‫‪251 ,250 ,191 ,6‬‬ ‫اسپ‬
‫‪274‬‬ ‫ایتایلن‬ ‫‪282 ,187‬‬ ‫استالدیهاید‬
‫‪281‬‬ ‫ایتایلن اوکساید‬ ‫‪284 ,184 ,182‬‬ ‫استاماید‬
‫‪72 ,71‬‬ ‫ایسرتاتوپوز‬ ‫‪161‬‬ ‫استوا‬
‫ایسرتاتوسفیر‪,87 ,85 ,84 ,83 ,79 ,75 ,74 ,72 ,71‬‬ ‫‪18 ,14 ,13 ,1‬‬ ‫استوکیومرتی‬
‫‪,132 ,129 ,121 ,103 ,101 ,94 ,90 ,89 ,88‬‬ ‫‪281‬‬ ‫استون‬
‫‪161‬‬ ‫‪285‬‬ ‫استونایرتیل‬
‫‪182 ,159 ,32‬‬ ‫آب آشامیدنی‬ ‫‪282 ,180 ,137‬‬ ‫استیک اسید‬
‫‪159‬‬ ‫آب زیرزمینی‬ ‫‪177‬‬ ‫استیل کولین ایسرتاز‬
‫‪83‬‬ ‫آب مروارید‬ ‫‪187 ,96‬‬ ‫استیلن‬
‫‪263 ,262 ,160‬‬ ‫آب معدنی‬ ‫‪283 ,282 ,280 ,134 ,96‬‬ ‫الکول‬
‫‪170‬‬ ‫آبشارهای نیاگارا‬ ‫‪163 ,159‬‬ ‫انحاللیت اکسیجن‬
‫‪277‬‬ ‫آروماتیک‬ ‫‪163‬‬ ‫انحاللیت آبی‬
‫‪111 ,82‬‬ ‫آرهینیوس‬ ‫‪118 ,76‬‬ ‫انرژی اضافی‬
‫‪132 ,131 ,130 ,125 ,122 ,116‬‬ ‫آلبدو‬ ‫‪82‬‬ ‫انرژی فعال سازی‬
‫‪174‬‬ ‫آلدرین‬ ‫‪130‬‬ ‫انرژی هسته ای‬
‫‪281 ,97 ,53‬‬ ‫آلدیهاید‬ ‫‪229 ,212 ,67 ,59 ,58 ,57‬‬ ‫انزایم‬
‫‪278 ,277 ,274‬‬ ‫آلکان‬ ‫‪84‬‬ ‫انفجار هسته ای‬
‫‪275‬‬ ‫آلکن‬ ‫‪279‬‬ ‫اورتو‬
‫‪96‬‬ ‫آلودگی هوای فوتوکیمیاوی‬ ‫‪82‬‬ ‫اوزون ایسرتاتوسفیری‬
‫‪ / 296‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪153‬‬ ‫پوستههای حیوانات دریایی‬ ‫‪284‬‬ ‫آماید‬
‫‪66 ,29 ,16 ,11 ,2 ,1‬‬ ‫پوند‬ ‫‪267 ,266 ,73 ,34‬‬ ‫آمریکای شاملی‬
‫‪165‬‬ ‫پیامدهای ناخواسته‬ ‫‪148 ,146‬‬ ‫آمونیا‬
‫‪242‬‬ ‫تایوان‬ ‫‪67‬‬ ‫آمیالز‬
‫تبخیر‪,210 ,201 ,196 ,131 ,123 ,122 ,66 ,29 ,26‬‬ ‫‪284 ,283 ,178‬‬ ‫آمین‬
‫‪222 ,219 ,211‬‬ ‫‪172‬‬ ‫آناناس سبز‬
‫‪190‬‬ ‫ترتایتایل رسب‬ ‫‪2‬‬ ‫آنگسرتوم‬
‫‪217 ,205‬‬ ‫تجمع زیستی‬ ‫‪283‬‬ ‫آنیلین‬
‫‪94‬‬ ‫تحریک چشم‬ ‫‪186 ,148 ,145 ,137 ,15‬‬ ‫باران اسیدی‬
‫‪118 ,83‬‬ ‫تحریک شده ارتعاشی‬ ‫‪77‬‬ ‫بازده کوانتمی‬
‫‪33 ,31‬‬ ‫تخریب کیمیاوی‬ ‫‪148 ,143‬‬ ‫بای سلفیت‬
‫تخمین‪,56 ,50 ,35 ,18 ,17 ,16 ,15 ,8 ,7 ,6 ,5 ,1‬‬ ‫‪167‬‬ ‫بای فینایلهای پولی کلورینه‬
‫‪,159 ,157 ,109 ,107 ,105 ,104 ,103 ,62‬‬ ‫‪159 ,152 ,150 ,142 ,140‬‬ ‫بای کاربونیت‬
‫‪,248 ,234 ,232 ,217 ,215 ,207 ,196 ,161‬‬ ‫‪279‬‬ ‫بروموبنزین‬
‫‪254 ,249‬‬ ‫‪15‬‬ ‫بسکتبال‬
‫‪253 ,251 ,250 ,248‬‬ ‫ترای کلوروفینول‬ ‫‪282‬‬ ‫بنزالدیهاید‬
‫‪285‬‬ ‫ترای میتایل فسفیت‬ ‫بنزین‪,277 ,276 ,253 ,202 ,190 ,184 ,169 ,16‬‬
‫‪284‬‬ ‫ترای نایرتوتولوئن‬ ‫‪283 ,280 ,279 ,278‬‬
‫‪217 ,181‬‬ ‫ترفالن‬ ‫‪160‬‬ ‫بوتل‬
‫‪185‬‬ ‫ترمومرت‬ ‫‪273‬‬ ‫بیوتان‬
‫‪72 ,71‬‬ ‫تروپوپوز‬ ‫پارا ‪279 ,209 ,65‬‬
‫تروپوسفر‪,103 ,101 ,95 ,86 ,84 ,83 ,79 ,77 ,71‬‬ ‫‪177 ,176‬‬ ‫پاراتیون‬
‫‪161 ,132 ,129 ,104‬‬ ‫‪8‬‬ ‫پاسکال‬
‫‪181‬‬ ‫تری فلورالین‬ ‫‪100‬‬ ‫پاالدیوم‬
‫‪214 ,213 ,208‬‬ ‫تسهیم‬ ‫‪203‬‬ ‫پراکندگی آب‪-‬اوکتانول‬
‫تعادل چارج‪,147 ,146 ,145 ,144 ,142 ,141 ,118‬‬ ‫‪179‬‬ ‫پرمترین‬
‫‪156 ,155 ,152 ,151 ,150 ,149 ,148‬‬ ‫‪274 ,272 ,99‬‬ ‫پروپان‬
‫‪21‬‬ ‫تعادل کتله حالت پایدار‬ ‫‪274 ,96‬‬ ‫پروپایلن‬
‫‪90 ,89 ,84‬‬ ‫تعامل چپمن‬ ‫‪130 ,121 ,89‬‬ ‫پروتوکول مونرتیال‬
‫‪171‬‬ ‫تعامل دیلس‪-‬آلدر‬ ‫‪100‬‬ ‫پالتین‬
‫‪77 ,76‬‬ ‫تعامل فوتوکیمیاوی‬ ‫‪259 ,175 ,62 ,17‬‬ ‫پالستیک‬
‫‪200‬‬ ‫تقطیر جهانی‬ ‫‪246 ,184‬‬ ‫پنتا کلوروفینول‬
‫منایه‪297 /‬‬

‫‪239‬‬ ‫در حیاط خلوت من‪ ،‬نه‬ ‫‪168‬‬ ‫تنظیم کنندههای رشد‬
‫‪195‬‬ ‫دریاچه فیلیپ‬ ‫‪194 ,167‬‬ ‫توکسافن‬
‫‪65‬‬ ‫دریاچه اروی‬ ‫‪114‬‬ ‫ثابت استفان بولتزمن‬
‫‪34‬‬ ‫دریاچه اری‬ ‫‪113‬‬ ‫ثابت بولتزمن‬
‫‪221 ,193 ,173‬‬ ‫دریاچه انتاریو‬ ‫‪140 ,138 ,137‬‬ ‫ثابت تعادل‬
‫‪66‬‬ ‫دریاچه آلربت‬ ‫‪130 ,123 ,115‬‬ ‫ثابت خورشیدی‬
‫‪163‬‬ ‫دریاچه تیتیکاکا‬ ‫‪78‬‬ ‫ثابت رسعت فوتولیز‬
‫‪160 ,66‬‬ ‫دریاچه جورج‬ ‫‪215‬‬ ‫ثابت رسعت کیمیاوی‬
‫‪131‬‬ ‫دریاچه جیمز‬ ‫‪77 ,56 ,55‬‬ ‫ثابت رسعت مرتبه اول‬
‫‪160‬‬ ‫دریاچه چارلز‬ ‫ثابت رسعت مرتبه دوم ‪136 ,108 ,102 ,58 ,55‬‬
‫‪211 ,210 ,209‬‬ ‫دریاچه زوریخ‬ ‫ثابت قانون هرنی‪,202 ,163 ,147 ,145 ,143 ,138‬‬
‫‪258 ,63 ,36‬‬ ‫دریاچه سوپریر‬ ‫‪224 ,219 ,208‬‬
‫‪51‬‬ ‫دریاچه کلی‬ ‫‪201 ,82‬‬ ‫ثابت گاز‬
‫‪16‬‬ ‫دریاچه گریت لیکز‬ ‫‪67 ,59‬‬ ‫ثابت مایکلز‬
‫‪195‬‬ ‫دریاچه گودیوا‬ ‫‪169 ,86 ,15‬‬ ‫جایزه نوبل‬
‫‪159‬‬ ‫دریاچه مری‬ ‫‪75‬‬ ‫جذب مولی‬
‫‪159‬‬ ‫دریاچه مونرو‬ ‫جسم سیاه ‪136 ,120 ,116 ,115 ,114 ,113‬‬
‫دریاچه میشیگان‪243 ,221 ,220 ,162 ,66 ,47 ,21‬‬ ‫‪203 ,200 ,199‬‬ ‫چربی دوستی‬
‫‪219 ,218 ,195‬‬ ‫دریاچه ویلیام‬ ‫حشره کش‪,174 ,171 ,170 ,168 ,167 ,165 ,54‬‬
‫‪264 ,256 ,120 ,17‬‬ ‫دفع زباله‬ ‫‪,216 ,200 ,196 ,194 ,180 ,177 ,176 ,175‬‬
‫‪178‬‬ ‫دو حلقه ای‬ ‫‪285 ,227‬‬
‫‪47 ,46‬‬ ‫دیتای واقعی‬ ‫‪106 ,89 ,87‬‬ ‫حفره اوزون‬
‫‪88‬‬ ‫ذرات یخ‬ ‫‪231‬‬ ‫حوضه آبریز‬
‫ذغال سنگ‪259 ,188 ,186 ,145 ,124 ,19 ,15 ,4‬‬ ‫‪227‬‬ ‫خاموش کن‬
‫‪97‬‬ ‫رادیکالهای آلکوکسی‬ ‫‪206‬‬ ‫خرس قطبی‬
‫‪97 ,85‬‬ ‫رادیکالهایدروپروکسی‬ ‫‪253 ,244‬‬ ‫خرگوش‬
‫‪212‬‬ ‫رادیکالهایهایدروکسیل‬ ‫‪194 ,18‬‬ ‫خلیج مکزیک‬
‫‪54 ,46‬‬ ‫رادیواکتیف‬ ‫‪280‬‬ ‫دای ایتایل ایرت‬
‫رسوب‪,193 ,188 ,173 ,161 ,160 ,63 ,37 ,36 ,34‬‬ ‫‪65‬‬ ‫دای کلوروبنزوفنون‬
‫‪,213 ,212 ,211 ,210 ,206 ,200 ,195 ,194‬‬ ‫‪283‬‬ ‫دای میتایل ایتایل آمین‬
‫‪285‬‬ ‫دای میتایل فینایل فسفیت‬
‫‪ / 298‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪37‬‬ ‫رسعت رسوب‬ ‫‪,224 ,221 ,219 ,218 ,217 ,216 ,215 ,214‬‬
‫‪113 ,74‬‬ ‫رسعت نور‬ ‫‪260 ,259 ,258 ,235 ,234 ,233 ,232 ,225‬‬
‫‪282‬‬ ‫رسکه‬ ‫‪185‬‬ ‫رفتار ستیزه جویانه‬
‫‪102 ,72‬‬ ‫سطح دریا‬ ‫‪233 ,27 ,4‬‬ ‫رقیق شدن‬
‫سطح زمین‪,101 ,83 ,77 ,76 ,75 ,74 ,71 ,11 ,10‬‬ ‫‪66‬‬ ‫رودخانه الیزابت‬
‫‪213 ,161 ,129 ,125 ,123 ,119 ,116 ,112‬‬ ‫‪196‬‬ ‫رودخانه اندرو‬
‫‪15‬‬ ‫سلفر اکساید‬ ‫‪262‬‬ ‫رودخانه پاین‬
‫‪15‬‬ ‫سلفردای اکساید‬ ‫‪193‬‬ ‫رودخانه سنت الرنس‬
‫‪146 ,124 ,19 ,15‬‬ ‫سلفوریک اسید‬ ‫‪26‬‬ ‫رودخانه شیکاگو‬
‫‪150 ,149‬‬ ‫سنگ آهک‬ ‫‪195‬‬ ‫رودخانه گوچی‬
‫‪189‬‬ ‫سوء رفتار علمی‬ ‫‪194‬‬ ‫رودخانه می سی سی پی‬
‫‪120‬‬ ‫سوخت فوسیلی‬ ‫‪193‬‬ ‫رودخانه نیاگارا‬
‫‪176‬‬ ‫سویا‬ ‫‪181‬‬ ‫رودخانه واباش‬
‫‪188 ,185‬‬ ‫سیستم عصبی مرکزی‬ ‫‪66‬‬ ‫رودخانه ویکتوریا‬
‫‪185‬‬ ‫سیماب سلفاید‬ ‫‪131‬‬ ‫رودخانه هرنی‬
‫‪187 ,185‬‬ ‫سیامب میتایل‬ ‫‪235 ,233 ,232 ,231‬‬ ‫رودخانههادسون‬
‫‪54‬‬ ‫شبه مرتبه اول‬ ‫‪242 ,241 ,240‬‬ ‫روغن برنج‬
‫‪171‬‬ ‫شپش رس‬ ‫‪239 ,238 ,237‬‬ ‫زباله سوز‬
‫‪134 ,115 ,31 ,30 ,7‬‬ ‫شعاع‬ ‫زمان ماند‪,41 ,38 ,32 ,31 ,30 ,29 ,27 ,24 ,23 ,22‬‬
‫‪164 ,163 ,158 ,157 ,154 ,153‬‬ ‫شوری‬ ‫‪103 ,102 ,65 ,63 ,56‬‬
‫‪186 ,185‬‬ ‫صنعت کلورین‪-‬القلی‬ ‫‪113 ,74‬‬ ‫ژول‬
‫‪100‬‬ ‫صنعت موترسازی‬ ‫‪61 ,60 ,59 ,58 ,57‬‬ ‫سابسرتیت‬
‫‪83‬‬ ‫ضد آفتاب‬ ‫‪185‬‬ ‫ساخت مند‬
‫‪252 ,130 ,122‬‬ ‫طوفان‬ ‫‪4‬‬ ‫ساختامن ایاالت سلطنتی‬
‫‪75‬‬ ‫طول مسیر‬ ‫سانتی مرت‪,77 ,63 ,56 ,37 ,35 ,17 ,16 ,11 ,2 ,1‬‬
‫طول موج‪,113 ,101 ,83 ,78 ,77 ,76 ,75 ,74 ,73‬‬ ‫‪,191 ,162 ,160 ,106 ,104 ,102 ,93 ,90 ,79‬‬
‫‪136 ,132 ,131 ,127 ,119 ,117 ,114‬‬ ‫‪258 ,255 ,219‬‬
‫‪73‬‬ ‫طیف الکرتومقناطیسی‬ ‫‪171‬‬ ‫سایکلوپنتادای ان‬
‫‪259 ,258 ,257‬‬ ‫ظهور آتش‬ ‫‪277‬‬ ‫سایکلوپنتان‬
‫‪249 ,248 ,247 ,180‬‬ ‫عامل نارنجی‬ ‫‪275 ,170‬‬ ‫سایکلوهگزان‬
‫‪9‬‬ ‫عدد آوگادرو‬ ‫‪190‬‬ ‫رسب سفید‬
‫‪136 ,131 ,117‬‬ ‫عدد موج‬ ‫‪277 ,166 ,83 ,36‬‬ ‫رسطان‬
‫منایه‪299 /‬‬

‫‪185‬‬ ‫کالهدوز دیوانه‬ ‫علف کش‪,184 ,183 ,182 ,181 ,180 ,175 ,167‬‬
‫‪249‬‬ ‫کلراسن‬ ‫‪249 ,217‬‬
‫‪149‬‬ ‫کلسیم کربنیت‬ ‫غلظت اعظمی‪217 ,160 ,152 ,83 ,65 ,52 ,42 ,40‬‬
‫‪177 ,176‬‬ ‫کلورپایریفوس‬ ‫‪67 ,61 ,60 ,52 ,51‬‬ ‫غیر خطی‬
‫‪172 ,171‬‬ ‫کلوردان‬ ‫‪250‬‬ ‫فرمالدیهاید‬
‫‪184‬‬ ‫کلوروتالونیل‬ ‫‪168‬‬ ‫فرومون‬
‫‪128 ,121 ,86‬‬ ‫کلوروفلوروکاربن‬ ‫‪286 ,177‬‬ ‫فسفورودای تیوئات‬
‫‪188‬‬ ‫کم خونی‬ ‫فشار بخار‪220 ,219 ,209 ,202 ,201 ,200 ,199‬‬
‫‪232‬‬ ‫کنرتول مواد زهری‬ ‫فشار قسمی‪,154 ,151 ,150 ,148 ,146 ,143 ,139‬‬
‫‪235 ,121‬‬ ‫کود‬ ‫‪202 ,163 ,159 ,157‬‬
‫‪15‬‬ ‫کوک پیانو‬ ‫‪13‬‬ ‫فکتور تبدیل‬
‫‪187 ,186‬‬ ‫گاز کلورین‬ ‫‪281 ,180‬‬ ‫فنوکسی‬
‫‪250 ,32 ,31 ,23 ,21 ,16‬‬ ‫گراژ‬ ‫‪17‬‬ ‫فورمول مالیکولی‬
‫‪60 ,45 ,38‬‬ ‫گراف افزایشی‬ ‫‪259 ,246 ,245‬‬ ‫فینولهای کلورین دار‬
‫‪54 ,43‬‬ ‫گراف کاهشی‬ ‫‪10‬‬ ‫قانون بایل‬
‫‪122‬‬ ‫گرمای پنهان‬ ‫‪77‬‬ ‫قانون بییر ملربت‬
‫‪251 ,222 ,191 ,190 ,134 ,16 ,2‬‬ ‫گیلن‬ ‫‪136 ,132 ,114 ,76‬‬ ‫قانون پالنک‬
‫‪121‬‬ ‫الیههای معکوس‬ ‫‪136 ,132 ,114‬‬ ‫قانون وین‬
‫‪17‬‬ ‫مارتینی‬ ‫قطب جنوب‪,130 ,121 ,112 ,106 ,89 ,88 ,87‬‬
‫‪177‬‬ ‫ماالتیون‬ ‫‪158 ,132‬‬
‫‪177‬‬ ‫مالکسون‬ ‫‪196 ,107 ,31 ,30 ,17 ,15‬‬ ‫قطر‬
‫‪235 ,232 ,227‬‬ ‫مایع دای الکرتیک‬ ‫‪203‬‬ ‫قیف جدا کننده‬
‫‪162 ,100 ,63 ,16 ,2‬‬ ‫مایل‬ ‫‪178‬‬ ‫کارباریل‬
‫‪100‬‬ ‫مبدل کتلست‬ ‫‪126‬‬ ‫کاربن سیاه‬
‫‪86‬‬ ‫مربد‬ ‫‪12‬‬ ‫کاربن مونواکساید‬
‫متا ‪279‬‬ ‫‪179 ,178‬‬ ‫کاربوفوران‬
‫‪283‬‬ ‫متامفتامین‬ ‫‪25‬‬ ‫کاربونیل سلفاید‬
‫‪179‬‬ ‫متوپرن‬ ‫‪228‬‬ ‫کاغذ کاپی بدون کاربن‬
‫‪205 ,204‬‬ ‫متوکسی‬ ‫‪166‬‬ ‫کاهش هوش‬
‫‪205 ,204‬‬ ‫متوکسی کلور‬ ‫‪107 ,102 ,55‬‬ ‫کثافت تعداد‬
‫‪183‬‬ ‫متوالکلور‬ ‫‪282‬‬ ‫کربوکسیلیک‬
‫‪ / 300‬اساسات کیمیای محیط زیست‬
‫‪102 ,101 ,95 ,77‬‬ ‫نایرتوجن دای اکساید‬ ‫‪197‬‬ ‫محصل باهوش‬
‫‪285‬‬ ‫نایرتیل‬ ‫‪153‬‬ ‫مرجان‬
‫‪67‬‬ ‫نشاسته‬ ‫‪277 ,276‬‬ ‫مزدوج‬
‫نفتالین ‪277 ,208 ,207 ,178 ,58 ,56 ,55 ,54‬‬ ‫‪32‬‬ ‫مزه و بو‬
‫‪275‬‬ ‫نوربورنن‬ ‫‪94‬‬ ‫مکزیکو سیتی‬
‫‪151‬‬ ‫نوشیدنی گازدار‬ ‫‪169‬‬ ‫مالریا‬
‫‪128 ,127 ,126‬‬ ‫نیروی تابشی‬ ‫‪215 ,166 ,45‬‬ ‫ملل متحد‬
‫‪248 ,85‬‬ ‫نیروی هوایی‬ ‫‪177 ,120 ,57‬‬ ‫موریانه‬
‫‪85‬‬ ‫نیروی هوایی ما فوق صوت‬ ‫‪107‬‬ ‫مؤسسه تکنولوجی ماساچوست‬
‫‪161 ,88‬‬ ‫نیمکره جنوبی‬ ‫میتان‪,120 ,96 ,85 ,58 ,57 ,56 ,24 ,23 ,19 ,9‬‬
‫‪185‬‬ ‫نیوروتوکسین‬ ‫‪279 ,278 ,271 ,200 ,199 ,168‬‬
‫‪113‬‬ ‫وات‬ ‫‪120‬‬ ‫میتانوژنیک‬
‫‪103‬‬ ‫واحد دابسون‬ ‫‪107‬‬ ‫میتایل کلوروفورم‬
‫‪104 ,96‬‬ ‫هایدروکاربن‬ ‫‪162 ,63 ,42‬‬ ‫میزان تهویه‬
‫‪129‬‬ ‫یخ قطبی‬ ‫‪169‬‬ ‫نازک شدن پوسته تخم‬
‫‪284 ,217‬‬ ‫نایرتو‬

You might also like