You are on page 1of 2

‫رحیق مختوم‬

‫شعر مولوی ‪.‬چه تدبیر ای مسلمانان؟ که من خود را نمی دانم!‬

‫شعر از موالنا جالل الدین محمد بلخی (مولوی)‬


‫« رندی و قّالشی »‪                       ‬‬
‫چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمی دانم‬
‫نه ترسا نه یهودم من‪ ،‬نه گبرم نه مسلمانم‬
‫نه شرقیم نه غربیم نه بریم نه بحریم‬
‫ای خدای تنهایان و بی کسان و بی مونسان!‬
‫ای مخاطب آشنای دردهای نگفتنی!‬ ‫نه از کان طبیعیم‪ ،‬نه از افالک گردانم‬
‫اگر بناست بسوزیم طاقتمان ده‬
‫و اگر بناست بسازیم قدرتمان ده!‬ ‫نه از خاکم‪ ،‬نه از آبم‪ ،‬نه از بادم‪ ،‬نه از آتش‬
‫ای محبوب جاودانی!‬
‫اگر نبود عطر حضور تو‪،‬در تعفن این الشه های مردار‬ ‫نه از عرشم‪ ،‬نه از فرشم‪ ،‬نه از کونم‪ ،‬نه از کانم‬
‫چگونه تاب می آوردیم؟و اگر نبود گرمای دستای‬
‫تو‪،‬در این سرمای بی کسی چگونه سر می کردیم؟‬ ‫نه از هندم‪ ،‬نه از چینم‪ ،‬نه از بُلغار و َس قسینم‬
‫ای مهربان بی مّنت!‬
‫ما را آن چنان نگران خودت کن که هیچ جاذبه و‬ ‫نه از ُم لک عراقینم‪ ،‬نه از خاک خراسانم‬
‫دغدغه ای نگاهمان را از تو نگیرد که تو را نگران !!!‬
‫ای تنها تکیه گاه‬ ‫نه از دنیا‪ ،‬نه از ُع قبی‪ ،‬نه از جّن ت‪ ،‬نه از دوزخ‬
‫بخل و دروغ و حسادت و کین را از درونمان ‪ ‬برچین!‬
‫ای خدای منتقم!‬ ‫نه از آدم‪ ،‬نه از حوا‪ ،‬نه از فردوس و رضوانم‬
‫در این وانفسای گرانی‪،‬تنها کاالی رو به تنّز ل دین‬
‫توست‪.‬بهای آن را در چشم دین فروشان بیفزا تا‬
‫چنین ارزانش نفروشند!‬
‫مکانم المکان باشد‪ ،‬نشانم بی نشان باشد‬
‫خدایا!‬ ‫نه تن باشد نه جان باشد‪ ،‬که من ازجان جانانم ‪           ‬‬
‫خسته ایم‪.‬دلگشاتر از تو کیست؟!‬
‫درمانده ایم‪.‬کریم تر از تو کجاست؟!‬
‫خدایا!‬ ‫دوئی از خود ِب َد ر کردم یکی دیدم دو عالم را‬
‫ما را اسباب عزت دینت قرار ده‪،‬نه اسباب ذلّـتش‪.‬‬

‫فردا برای تّنبه دیر است‪.‬امروز هشیارمان کن!‬


‫الهی!‬
‫یکی جویم یکی دانم یکی بینم یکی خوانم‬
‫و دنیا حیرتکده است!سهم ما را افزون کن! آمین‬
‫«ُه َو االّو ل ُه َو اآلِخ ر ُه َو الّظ اهر ُه َو الباطن»‬
‫به جز «یا هو» و یا «َم ن هو» کسی دیگر نمی دانم‬
‫خانه‬

‫پروفایل مدیر وبالگ‬ ‫ز جام عشق سرمستم دو عالم رفته از دستم‬


‫به جز رندی و قـاّل شی نباشد هیچ سامانم‬
‫پست الکترونیک‬
‫آرشیو وبالگ‬
‫عناوین نوشته ها‬ ‫اگر در عمر خود روزی دمی بی تو برآوردم‬
‫پیوندهای روزانه‬ ‫از آن وقت و از آن ساعت ز عمر خود پشیمانم‬
‫نمونه سواالت مدرسه‬ ‫اگر دستم رسد روزی دمی با تو در این خلوت‬
‫عکس متحرک‬

‫‪sms‬‬
‫دو عالم زیر پای آرم همی دستی برافشانم‬
‫قران نت‬ ‫َا ال ای شمس تبریزی!چنین مستم در این عالم‬
‫روزی خواهد امد‬
‫بهرامی‬ ‫که جز رندی و قلّـاشی دگر چیزی نمی دانم!‬
‫آرشیو پیوندهای روزانه‬
‫توضیحات‪:‬‬

‫)‬ ‫(‬ ‫ف‬


‫نوشته‌های پیشین‬ ‫‪-1‬شعر از مولوی؛ عارف و شاعرقرن هفتم(‪)672-604‬‬
‫فروردین ‪۱۳۹۷‬‬
‫‪َ -2‬س قسین؛سرزمینی در شمال ایران بوده است‪.‬‬
‫اردیبهشت ‪۱۳۹۵‬‬

‫فروردین ‪۱۳۹۵‬‬ ‫‪-3‬عراِق ین؛در قدیم به ایران و عراق می گفتند‪.‬‬


‫آبان ‪۱۳۹۲‬‬
‫‪ -4‬قلّـاشی؛ آوارگی‬
‫شهریور ‪۱۳۹۲‬‬
‫آذر ‪۱۳۹۱‬‬ ‫م‪ .‬جعفرپور‬
‫آبان ‪۱۳۹۱‬‬
‫مهر ‪۱۳۹۱‬‬
‫شهریور ‪۱۳۹۱‬‬
‫مرداد ‪۱۳۹۱‬‬
‫خرداد ‪۱۳۹۱‬‬

‫اردیبهشت ‪۱۳۹۱‬‬
‫‪ +‬نوشته شده در شنبه بیست و هفتم خرداد ‪ ۱۳۹۱‬ساعت ‪ 21:17‬توسط جعفر پور
‪ 2 | ‬نظر‬

‫آرشیو موضوعی‬

‫عکس ها‬
‫مساجد روستای قیصرق‬

‫شهدای روستای قیصرق‬

‫علمای روستای قیصرق‬


‫مراکز فرهنگی‬

‫مذهبی‬
‫علمی‬

‫مطالب درسی‬

‫طنز‬
‫دانستنی های قرانی‬

‫پیوندها‬

‫مختار جعفر پور‬


‫جبرئیل گرمیان‬

‫بهرامی‬
‫خانزاده‬

‫مهدی گلی ل‬

‫او روزی خواهد امد‬

‫‪BLOGFA.COM‬‬

You might also like