You are on page 1of 2

‫استاد مهدی نصیری‬

‫دانشجو نیکو خوش خبر‬


‫دیدن و تحلیل نمایش ‪۱‬‬

‫تحلیل نمایشنامه مرغ دریایی‬


‫نمایشی ست که کشمکش های میان چهار نفر ترپلف‪ ،‬نینا‪ ،‬تریگورین و آرکادینا را نشان می دهد‪ .‬اصوالً‬
‫اساس کشمکش تضاد میان کاراکتر هاست اما در این اثر شاهد شباهت ذات عالیق و قریحه تریگورین و‬
‫ترپلف‪ ،‬آرکادینا و نینا هستیم‪ .‬ترپلف نویسنده جوانی ست که میخواهد اصول و اسلوب کهنه را کنار بزند‬
‫و طرح جدید و متفاوتی در اندازد اما این ساختار شکنی از طرف بیشتر اطرافیانش‪ ،‬به خصوص مادرش‬
‫آرکادینا‪ ،‬که بازیگری میان سال است‪ ،‬پذیرفته نمی شود و منجر به شکست و سرخوردگی او میگردد‪.‬‬
‫نینا عالقه مند به بازیگری و شهرت است‪ .‬او تصوری به دور از واقعیت از افراد سرشناس و زندگی‬
‫آنها دارد که در اواخر نمایشنامه متوجه درک اشتباه خود می شود و اذعان میکند که «افتخار و شهرت‬
‫آن چیزی نیست که من آرزویش را می کردم‪ .‬بلکه مهم داشتن تحمل و شکیبایی ست‪ .‬انسان باید بلد باشد‬
‫صلیب خود را به دوش بکشد‪...‬موقعی که به رسالتم فکر میکنم دیگر از زندگی نمی ترسم‪ ».‬به طور‬
‫کلی کاراکتر ها سعی دارند هر کدام وجود خود را از طریقی اعتبار ببخشند‪ .‬تالش میکنند برای خود‬
‫رسالتی انتخاب کنند‪ .‬جستجویی برای ثابت کردن آنکه زندگی شان بیهوده نیست و میتوان در این رفتار‬
‫کاراکتر ها ریشه های اگزیستانسیالیستی را مشاهده کرد‪ .‬درباره ترپلف‪ ،‬رسالتش همچون تریگورین‪،‬‬
‫نویسندگی ست‪ .‬ترپلف در نویسندگی دائما خود را با تریگورین مقایسه میکند و احساس شکست میکند از‬
‫این رو که رقیبش اعتبار و شهرت دارد و در نوشتن به سبک منحصر به فرد خود رسیده است‪ .‬اما‬
‫مسئله بین این دو فقط نویسندگی نیست‪ .‬ترپلف هرگز توجه درخور را از سوی مادرش دریافت نکرده‬
‫چرا که او همیشه درگیر حرفه خود و اطرافیانش بوده و حاال نیز محبت و عشق خود را صرف‬
‫تریگورین میکند و او را به فرزند خود ارجح میداند‪ .‬تریگورین به نوعی عامل اخته کردن ترپلف شده‬
‫است‪( .‬عقده ادیپ) از طرف دیگر عشق نینا را نیز معطوف به خود میکند و زمانی که پس از دو سال‬
‫انتظار ترپلف در میابد علی رغم بی مهری تریگورین به نینا‪ ،‬او هنوز دل در گرو تریگورین دارد گویی‬
‫که آخرین امید خود را از دست داده و برای بار دوم و آخر دست به خودکشی میزند‪.‬‬
‫نینا در گفتگو به سورین خودش را به مرغ دریایی تشبیه میکند و حتی برای امضا در نامه هایش به‬
‫تریگورین‪ ،‬به جای نام خود واژه مرغ دریایی را مینویسد‪ .‬پرنده ای با بالهای فراخ که در ابتدا نماد‬
‫آزادی ست اما در آخر گرفتار می شود‪ .‬زمانی که ترپلف یک مرغ دریایی شکار میکند و آن را برای‬
‫نینا می آورد‪ ،‬در واقع به او می فهماند که متوجه عشق نینا به تریگورین شده‪ ،‬خشم خود را بروز میدهد‬
‫و مقدمه ای برای ناکامی نینا در این عشق می چیند‪ .‬چخوف در این نمایشنامه عشق های یک طرفه ای‬
‫را به ما نشان میدهد که هر یک به شکلی متفاوت شخص عاشق را می رنجاند‪ .‬ترپلف که نهایتا مرگ را‬
‫به زندگی ترجیح میدهد‪ ،‬ماشا که دلداده ترپلف است ولی تن به ازدواج و تشکیل خانواده می دهد و هرگز‬
‫احساس خوشبختی نمیکند‪ ،‬مدودنکو که عاشق ماشاست و با وجود ازدواجشان اما هرگز مورد عشق‬
‫ورزی ماشا قرار نمیگیرد و دایما تحقیر می شود‪ ،‬نینا که عاشق تریگورین است اما او نینا را رها میکند‪،‬‬
‫آرکادینا که عاشق تریگورین است اما تریگورین او را با هوسبازی خود می آزارد و البته عشق آندری‬
‫یونا‪ ،‬مادر ماشا‪ ،‬به دورن که همیشه در خفا و میان خودشان دو نفر باقی مانده است‪ .‬هر کدام از‬
‫کاراکترها به نوعی تنهایی و انزوا گرفتار آمده اند‪ .‬سورین دایی ترپلف هم در چند جای نمایشنامه از‬
‫تنهایی خود و اینکه همیشه دوست داشته ازدواج کند اما هرگز همسری نداشته حرف میزند و ما ادامه این‬
‫ناکامی را در خواهر زاده اش‪،‬ترپلف هم شاهد هستیم‪ .‬این ادامه موروثی یکی از نشانه های ناتورالیستی‬
‫بودن این نمایشنامه است‪ .‬هرچند که اکثر آثار چخوف رئالیستی هستند‪ .‬چخوف تا حد زیادی تحت تاثیر‬
‫ریالیسم آثار تولستوی و تورگینیف بوده و حتی نام این دو در این نمایشنامه ذکر میشود‪ .‬اهمیت واقعیت‬
‫‪:‬و برتری آن به رویا را میتوان در این دیالوگ ها به خوبی دید‬
‫« نینا‪ :‬بازی کردن در نمایش شما سخت است‪ .‬در آن هیچ چهره زنده ای وجود ندارد‬
‫ترپلف‪ :‬چهره زنده! زندگی را باید آن طور که در رویاهایمان مجسم می شود نشان داد‪ ،‬نه آن طوری که‬
‫هست یا باید باشد‪ ».‬ما سرانجام عاقبت این دو رویکرد را دیدیم‪ .‬نینا که علی رغم سختی هایی که کشید‬
‫به خواسته اش که بازیگر شدن بود نزدیک تر شده ولی ترپلف زیر فشار واقعیت در هم شکست‪.‬‬
‫چخوف از شرایط آب و هوایی به عنوان مقدمه ای برای اتفاقات بهره می برد و با بد شدن شرایط آب و‬
‫هوا مخاطب در میابد که اتفاق ناگواری در راه است‪ .‬مثل روز مرگ ترپلف در انتها که « باد بی رحمانه‬
‫ای می وزد‪».‬‬
‫دریاچه هم برای هر کس معنایی دارد‪ .‬برای تریگورین جایی ست که میتواند بخاطرش نویسندگی را کنار‬
‫بگذارد و تمام روز کنار آن به ماهی گیری بپردازد تا به آرامشی که در جستجوی آن است برسد‪ .‬برای‬
‫نینا جایی یادآور خانه و مکان امنی برای اوست که موجب تسلی خاطرش میشود و ترپلف برای بک‬
‫گراند صحنه نمایشش سادگی و در عین حال شکوهمندی نمای دریاچه را انتخاب میکند‪ .‬دریاچه ای که‬
‫گویی هر کسی به بهانه ای دور آن جمع شده‪ .‬چخوف در بیشتر آثار خود حومه های شهر و ده و روستا‬
‫را به عنوان محل وقوع حوادث انتخاب میکند که شاید علت آن نزدیکی ناگزیر عده محدودی از افراد به‬
‫یکدیگر است‪ .‬بسته بودن محیط میتواند توجیه خوبی برای تالقی زیاد افراد با یکدیگر و پیچیدگی های‬
‫عاطفی در هم تنیده آنها با هم باشد‪.‬‬
‫چخوف‪ ،‬تئاتری روانشناسانه است که مخاطب را در موقعیت قرار می دهد و نه در مقام قضاوت‪ .‬او‬
‫تنهایی و عدم رابطه با دیگران را به خوبی نشان میدهد‪ .‬شخصیت های او معموال توان روبه رو شدن با‬
‫حقیقت را ندارند و راحت تسلیم سرنوشت میشوند هرچند که نینا از این قاعده مستثنی ست‪ .‬مرغ دریایی‬
‫نمایشنامه ای غیر سنتی ست که حوادث روی صحنه اتفاق نمیافتد و قهرمانی ندارد‪ ،‬کمترین جنبه‬
‫نمایشی را دارد‪ ،‬به کل دور از تمام قوانین تیاتر خوش ساخت است‪ ،‬یعنی تئاتری که طرح و توطئه نقطه‬
‫اوج گره گشایی و نتیجه گیری داشته باشد‪ .‬حتی در زمان اولین اجرا‪ ،‬نمایش با شکست مواجه شد و‬
‫بعدها با اجراهای دیگر بخصوص اجرای استانیسالوسکی بود که محبوبیت و مقبولیت پیدا کرد‪.‬‬

You might also like