Professional Documents
Culture Documents
@Jozve - bazan (تحقیق در عملیات ۱) PDF
@Jozve - bazan (تحقیق در عملیات ۱) PDF
ا ﺘﺎد ﻮ :ﯿﺎوش ﺻﺎ ﯽ
ﻪ ﻨﺪه :ﯿﺪ ار ﻨﺪ
ﯽ ﯽﺪ ارا و ا ر از :وب ﺳﺎ
www.pnu-m-s.com
• •
•
•
M
•
•
مراحل مدلسازي
max
min or
مثال:1
يك شركت توليد كننده اسباب بازي 3نوع اسباب بازي توليد مي كند نيروي اكر مورد نياز،هزينه هر واحد توليدي ،ميزان تقاضا و قيمت
فروش هر نوع اسباب بازي در جدول زير ارائه شده است ؛لك بودجه اكرخانه 022222و لك ساعات اكر 022ساعت است .مسئله را به
گونه اي فرموله(مدلسازي) كنيد كه سود لك توليدات حداكثر گردد.
نيروي اكر مورد نياز هر هزينه هر واحد سود هر واحد ميزان تقاضا قيمت فروش نوع اسباب بازي
واحد(ساعت)
X1
A •
X2
B •
X3
C •
تابع هدف:
محدوديت :1سود
محدوديت:0نيروي اكر
Aمحدوديت:3
Bمحدوديت:0
Cمحدوديت:3
مثال:0
يك اكرخانه صنايع چوبي 0نوع محصول ميز و صندلي توليد ميكند براي توليد هر واحد ميز و صندلي به ميزان متفاوتي از نيروي انساني و دو نوع چوب بلوط و
اكج نياز هست براي توليد هر واحد ميز به 0فوت چوب بلوط و 0فوت چوب اكج و 0نفر ساعت نيروي انساني نياز هست ميزان منابع در دسترس چوب
بلوط 102فوت چوب اكج 122فوت و نيروي انساني 02نفر ساعت مي باشد .ميزان سود هر واحد ميز 10واحد و هر واحد صندلي 0واحد مي باشد .مسئله
را به گونه اي فرموله كنيد كه سود لك توليدات حداكثر شود(مدير شركت مي خواهد بداند چه ميزان ميز و چه ميزان صندلي توليد كند و به فروش برساند تا
سود او حداكثر شود.
سود هر واحد نيروي اكر مورد نياز هر ميزان چوب اكج ميزان چوب بلوط نوع محصول
واحد(ساعت)
پاسخ:0
تابع هدف:
X1
•
S.T:
X2
•
محدوديت :1بلوط
محدوديت:0اكج
محدوديت:3نيروي انساني
حل با استفاده از روش ترسيمي:
80
A
70
60
50
40 E
X2
C
30
M
20
10
خط تابع هدف
F
0 D B
0 10 20 30 40 50 60
X1
در روش ترسيمي براي پيدا كردن نقطه بهينه در روش رسم خط تابع هدف ابتدا به تابع هدف يك عدد دلخواه داده و خط تابع هدف را رسم ميكنيم اگر
خط تابع هدف داخل منطقه موجه نبود آنرا به موازات خود حركت داده تا داخل منطقه موجه قرار بگيرد براي پيدا كردن گوشه بهينه اگر تابع هدف
MAXباشد خط تابع هدف را در جهت بيشتر شدن و اگر تابع هدف MINباشد خط تابع هدف را در جهت كمتر شدن حركت مي دهيم
آخرين نقطه اي كه توسط خط تابع هدف قطع مي شود گوشه بهينه است.
عدد دلخواه
روش مختصات گوشه ها براي مشخص شدن نقطه بهينه
گوشه بهينه
حالتهاي خاص:
فاقد منطقه موجه :هراگه بين محدوديتهاي يك مسئله هيچ نقطه اشتراكي وجود نداشته باشد مسئله فاقد منطقه موجه است
2.5
2
1.5
1
0.5
0
0 2 4 6
جواب بهينه چند اگنه :هراگه تابع هدف موازي يكي از محدوديتهاي در بر گيرنده جواب بهينه باشد مسئله داراي جواب بهينه چنداگنه است.
مثال:3
و
پاسخ3:
نقطه بهينه
450
A
400
350
300
250
C
200
150
M
100
خط تابع هدف
50
B D
0
0 100 200 300 400 500
مثال:0
S.T:
و
پاسخ:0
12
6
4
0, 3
2
مثال:0
S.T:
و
پاسخ:0
5
x2
l1
گوشه M
0 بهينه
0 2 4 6
-5
x1
مثال:0
S.T:
و
پاسخ:0
10
8
6
x2
ناحيه جواب تبهگن :هراگه در روش ترسيمي يك نقطه از محل تقاطع بيش از 0معادله حدي به وجود آمده باشد مسئله تبهگن است.
مثال:0
2.5
گوشه M
2
بهينه
1.5
x2
1
0.5
l2
0
0 2 4 6 8 10
x1
پاسخ:0
•
•
•
•
50
45
40
35
30
25
X2
20
15
10
5
0
0 5 10 15 20 25 30 35
X1
توليد ساعات عادي 0222دستاگه با هزينه 122222 تعداد تلويزيون سفارش ماه
داده شده
توليد ساعات اضافه اكري 022دستاگه با هزينه 102222
S.T:
روش سيمپلكس:
متغير هاي برابر ساز :متغير هاي غير منفي هستند كه به محدوديتهاي كوچكتر مساوي با عالمت مثبت اضافه و از محدوديتهاي بزرگتر و مساوي كم مي
شود تا معادالت را به نامعادله تبديل كند .
در روش سيمپلكس متغير اساسي متغيري است با مقدار غير صفر و متغير هاي غير اساسي متغير هاي با مقدار صفر مي باشند.
مثال:0
s.t:
پاسخ:0
و و و و
بايستي به ازاي تعداد محدوديت ها متغير هاي اساسي شروع مسئله داشته باشيم.
در جداول سيمپلكس متغير هاي اساسي بايستس حتما شرط پايه اي بودن را داشته باشند(يكه بودن)؛ در غير اينصورت بايد شرط يكه بودن را
فراهم كنيم.
شرط پايه اي بودن يعني اينكه مقدار آن متغير در محل تالقي سطر و ستون عدد 1و در بقيه سطر ها صفر باشد .
شرط بهينگي يعني هراگه در سطر zعدد منفي نداشته باشيم جدول بهينه است.
اگر در سطر zعدد منفي داشتيم منفي ترين مقدار آن را انتخاب مي كنيم ؛ متغير مربوط به آنرا متغير ورودي مي ناميم و ستوني كه متغير ورودي در آن
قرار دارد را انتخاب كرده و ستون لوال مي ناميم.
براي انتخاب متغير خروجي اعداد سمت راست را نظير به نظير بر اعداد مثبت ستون لوال تقسيم مي كنيم ؛ كوچكترين مقدار را انتخاب كرده و متغير مربوط به
آن را متغير خروجي مي ناميم ؛ سطري كه متغير خروجي در آن قرار دارد را انتخاب و سطر لوال مي ناميم ،عدد محل تالقي سطر و ستون لوال را عدد لوال
مي ناميم.
تابلو:0
اگم اول:شرط پايه اي بودن را براي متغير هاي اساسي برقرار مي كنيم.
سطر جديد = سطر قديم –(ضريب مربوطه در ستون لوال ) (سطر جديد لوال)
] =[5 2 1 0 0 150]-(5)[1 1/2 0 0 1/4 20]=[0 -1/2 1 0 -5/4 50سطر جديد
𝚰 b
z 2 -0 2 2 3 002
2 -1/0 1 2 -0/0 02
متغير هاي اساسي
] =[0 -1/2 2 0 -5/4 50]-(-1/2)[0 1 0 1/2 -1/4 30]=[0 0 1 1/4 -11/8 65سطر جديد
] =[1 1/2 0 0 1/4 20]-(1/2)[0 1 0 1/2 -1/4 30]=[1 0 0 -1/4 3/8 5سطر جديد
𝚰𝚰 b
z 2 2 2 1 0/0 322
2 2 1 1/0 -11/0 00
متغير هاي اساسي
s.t:
پاسخ:5
و و
𝜤 b
z 0 -1 2 0 2 02
1 1/3 1 1/3 2 12÷1/3=32
متغير هاي
اساسي
روش Mبزرگ
در اين روش براي محدوديتهاي بزرگتر مساوي و مساوي از متغير مصنوعي Rاستفاده مي كنيم.
متغير هاي مصنوعي متغير هايي هستند كه در روش سيمپلكس با استفاده از آنها محدوديتهاي بزرگتر مساوي و محدوديتهاي مساوي را
به حالت تساوي تبديل مي كنيم ؛ با اضافه كردن متغير مصنوعي به محدوديت موجب بزرگتر شدن منطقه موجه مي گردد به گونه اي كه مبدا
مختصات نيز جز منطقه موجه آن محدوديت قرار بگيرد.
با بزرگتر شدن منطقه موجه اين احتمال به وجود مي آيد كه جواب بهينه بر روي يكي از نقاط گوشه منطقه موجه ناشي از اضافه شدن محدوديت
مصنوعي واقع شود كه چون در منطقه اصلي موجه مسئله قرار ندارد بنابر اين موجه نيست براي جلوگيري از اين امر جريمه اي معادل Mبه
متغر مصنوعي Rدر تابع هدف( )MRدر تابع هدف maxاز سمت راست تابع هدف كم و به سمت راست تساوي تابع هدفMIN
اضافه مي شود.
مثال:12
s.t:
پاسخ:12
جايي كه هم Sباشد هم Rرا به عنوان متغير اساسي وارد تابلو مي كنيم
و و و و و و
نكته :به محدوديتهاي كوچكتر و مساوي فقط Sاضافه مي شود ؛ به محدوديتهاي بزرگتر و مساوي Rاضافه و Sكم مي شودو در
در روش Mبزرگ ابتدا شرط پايه اي بودن را براي متغيرهاي اساسي برقرار مي كنيم (مقادير Mدر سطر Zبايستي به 2تبديل شوند) به اين
zتابلوي بعدي مي نويسيم ؛از اينجا به بعد مانند سيمپلكس ساده عمل مي
منظور –Mبرابر سطرهاي متغير مصنوعي را با سطر Zجمع مي كنيم و در سطر
كنيم.
𝚰 b
z 2 M 2 2
1 -0 1 1 2 2 2 11÷1=11
متغير هاي اساسي
مر حله اول :حداقل كردن تابع هدف متغير هاي مصنوعي
در روش دو مرحله اي پس از اضافه كردن متغير هاي مصنوعي به محدوديتهاي بزرگتر و مساوي يا مساوي ؛ يك تابع هدف حداقلي
براي مجموع متغير هاي مصنوعي تشكيل مي دهيم سپس در مرحله اول تابع هدف متغير هاي مصنوعي را حل مي كنيم تا زماني
كه در سطر Wعدد منفي نداشته باشيم سپس وارد مرحله دوم مي شويم.
نكته :در جداول مقدماتي مر حله اول و دوم ابتدا بايستي شرط پايه اي بودن را براي متغير هاي اساسي برقرار كنيم.
مثال:11
s.t:
پاسخ:11
و و و و و و
تابلوي 𝚰 b
مرحله اول
w -0 -0 0 1 2 2 2 -02
1 0 -3 -1 2 1 2 10
متغير هاي اساسي
سطر جديد ]=[1 1 1 0 0 0 1 5]-(1)[1/5 1 -3/5 -1/5 0 1/5 0 3]=[4/5 0 8/5 1/5 0 1/5 1 2
] =[-2 -6 2 1 0 0 0 -20]-(-6)[1/5 1 -3/5 -1/5 0 1/5 0 3]=[-4/5 0 -8/5 -1/5 0 6/5 0 -2سطر جديد
]=[1/5 1 -3/5 -1/5 0 1/5 0 3]-(-3/5)[1/2 0 1 1/8 0 1/8 5/8 5/4]=[1/2 1 0 -1/8 0 11/40 3/8 15/4
] =[-4/5 0 -8/5 -1/5 0 6/5 0 -2]-(-8/5)[1/2 0 1 1/8 0 1/8 5/8 5/4]=[0 0 0 0 0 7/5 1 0سطر جديد
تابلوي 𝜤 b
مرحله دوم
Z 2 2 10 0/0 2 00/0
2 1 -1 -3/0 2 00/0
متغير هاي اساسي
s.t
پاسخ:10
تابلوي مقدماتي b
مرحله اول
تابلوي 𝚰 b
مرحله اول
تابلوي 𝚰 b
مرحله دوم
=][1 2 0 0 -1 2]-(-1)[0 -4/3 1/3 0 1 14/3]=[1 2/3 1/3 0 0 20/3 سطر جديد
=][0 -1 0 1 5/2 16]-(5/2)[0 -4/3 1/3 0 1 14/3]=[0 7/3 -5/6 1 0 13/3 سطر جديد
=][1 2/3 1/3 0 0 20/3]-(2/3)[0 1 -5/42 3/7 0 13/7]=[0 0 11/63 4/7 1 50/7 سطر جديد
=][0 -4/3 1/3 0 1 14/3]-(-4/3)[0 1 -5/42 3/7 0 13/7]=[0 0 16/63 -2/7 0 114/21 سطر جديد
در روش سيمپلكس هراگه مقدار يك متغير اساسي در سطر zجدول بهينه برابر صفر باشد آن مسئله داراي حالت خاص بهينه چنداگنه مي
باشد.
نمونه:
هر اگه مقدار يك متغير اساسي در جداول سيمپلكس برابر صفر باشد (وجود عدد صفر در ستون سمت راست براي يك يا چند سطر به جز
سطر تابع هدف)مسئله داراي حالت خاص تبهگن مي باشد .اگر اين حالت در جدولي غير از جدول نهايي اتفاق بيفتد تبهگن موقت و
اگر در جدول نهايي باشد تبهگن دائم است.
نمونه:
b
s.t:
اساسي شروع
متغير هاي
مسئله
1 0 2 1 0
و
Z -3/0 2 5/0 2 10
1/0 1 1/0 2 0
متغير هاي
اساسي
هراگه مقدار يك متغير مصنوعي در جدول بهينه غير صفر باشد (وجود متغير اساسي مصنوعي در جدول نهايي ) مسئله فغاقد منطقه موجه مي باشد.
نمونه:
(تابلو b
s.t:
نهايي)
2 2 2 2 -2m-11
وجود ستون منفي يا صفر براي يك متغير اساسي در تابلوي مقدماتي به مفهوم اينست كه منطقه موجه مسئله نامحدود مي باشد؛ هراگه در
جداول سيمپلكس متغير ورودي وجود داشته باشد اما به دليل منفي يا صفر بودن تمامي عناصر ستون لوال انتخاب متغير خروجي اماكن پذير
نباشد مسئله داراي حالت خاص منطقه موجه نامحدود-جواب بهينه نامحدود مي باشد و هراگه در مسئله منطقه موجه نامحدود به جواب بهينه برسيم
مسئله داراي جواب بهينه محدود مي باشد.
نمونه:
b
s.t:
اساسي شروع
متغير هاي
1 2 2 1 0
مسئله
و
Z 2 -0 3 2 0
1 -1/0 1/0 2 1
متغير هاي
اساسي
b
s.t:
و
Z 2 -1 3 2 0
1 -1/0 1/0 2 1
متغير هاي
اساسي