You are on page 1of 24

‫ﻤ‬‫ﻋ‬

‫وه ﻖ ﯿﺎت ‪١‬‬

‫ا ﺘﺎد ﻮ ‪ :‬ﯿﺎوش ﺻﺎ ﯽ‬
‫ﻪ ﻨﺪه ‪ :‬ﯿﺪ ار ﻨﺪ‬
‫ﯽ‬ ‫ﯽﺪ‬ ‫ارا و ا ر از ‪ :‬وب ﺳﺎ‬
‫‪www.pnu-m-s.com‬‬
‫•‬ ‫•‬
‫•‬

‫•‬
‫‪M‬‬
‫•‬
‫•‬

‫مراحل مدلسازي‬

‫‪max‬‬
‫‪min or‬‬

‫مثال‪:1‬‬

‫يك شركت توليد كننده اسباب بازي ‪ 3‬نوع اسباب بازي توليد مي كند نيروي اكر مورد نياز‪،‬هزينه هر واحد توليدي ‪ ،‬ميزان تقاضا و قيمت‬

‫فروش هر نوع اسباب بازي در جدول زير ارائه شده است ؛لك بودجه اكرخانه ‪022222‬و لك ساعات اكر ‪ 022‬ساعت است ‪ .‬مسئله را به‬
‫گونه اي فرموله(مدلسازي) كنيد كه سود لك توليدات حداكثر گردد‪.‬‬

‫نيروي اكر مورد نياز هر‬ ‫هزينه هر واحد‬ ‫سود هر واحد‬ ‫ميزان تقاضا‬ ‫قيمت فروش‬ ‫نوع اسباب بازي‬
‫واحد(ساعت)‬

‫‪0‬‬ ‫‪022‬‬ ‫‪1322‬‬ ‫‪322‬‬ ‫‪0222‬‬ ‫‪A‬‬


‫‪3‬‬ ‫‪1222‬‬ ‫‪10222‬‬ ‫‪322‬‬ ‫‪10222‬‬ ‫‪B‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪022‬‬ ‫‪11022‬‬ ‫‪102‬‬ ‫‪10222‬‬ ‫‪C‬‬
‫پاسخ‪:1‬‬

‫متغير هاي تصميم‬

‫‪X1‬‬
‫‪A‬‬ ‫•‬

‫‪X2‬‬
‫‪B‬‬ ‫•‬

‫‪X3‬‬
‫‪C‬‬ ‫•‬
‫تابع هدف‪:‬‬

‫محدوديت ‪:1‬سود‬

‫محدوديت‪:0‬نيروي اكر‬

‫‪A‬محدوديت‪:3‬‬

‫‪B‬محدوديت‪:0‬‬

‫‪C‬محدوديت‪:3‬‬

‫مثال‪:0‬‬

‫يك اكرخانه صنايع چوبي ‪ 0‬نوع محصول ميز و صندلي توليد ميكند براي توليد هر واحد ميز و صندلي به ميزان متفاوتي از نيروي انساني و دو نوع چوب بلوط و‬

‫اكج نياز هست براي توليد هر واحد ميز به ‪ 0‬فوت چوب بلوط و ‪0‬فوت چوب اكج و ‪ 0‬نفر ساعت نيروي انساني نياز هست ميزان منابع در دسترس چوب‬

‫بلوط ‪ 102‬فوت چوب اكج ‪ 122‬فوت و نيروي انساني ‪ 02‬نفر ساعت مي باشد‪ .‬ميزان سود هر واحد ميز ‪ 10‬واحد و هر واحد صندلي ‪ 0‬واحد مي باشد‪ .‬مسئله‬
‫را به گونه اي فرموله كنيد كه سود لك توليدات حداكثر شود(مدير شركت مي خواهد بداند چه ميزان ميز و چه ميزان صندلي توليد كند و به فروش برساند تا‬
‫سود او حداكثر شود‪.‬‬

‫سود هر واحد‬ ‫نيروي اكر مورد نياز هر‬ ‫ميزان چوب اكج‬ ‫ميزان چوب بلوط‬ ‫نوع محصول‬
‫واحد(ساعت)‬

‫‪10‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫ميز‬

‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪0‬‬ ‫صندلي‬

‫‪0‬‬ ‫‪122‬‬ ‫‪102‬‬ ‫منابع در دسترس‬

‫پاسخ‪:0‬‬

‫متغير هاي تصميم‬

‫تابع هدف‪:‬‬
‫‪X1‬‬
‫•‬
‫‪S.T:‬‬

‫‪X2‬‬
‫•‬
‫محدوديت ‪:1‬بلوط‬

‫محدوديت‪:0‬اكج‬

‫محدوديت‪:3‬نيروي انساني‬
‫حل با استفاده از روش ترسيمي‪:‬‬

‫‪80‬‬
‫‪A‬‬
‫‪70‬‬

‫‪60‬‬

‫‪50‬‬

‫‪40‬‬ ‫‪E‬‬
‫‪X2‬‬

‫‪C‬‬
‫‪30‬‬
‫‪M‬‬
‫‪20‬‬

‫‪10‬‬
‫خط تابع هدف‬
‫‪F‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪D‬‬ ‫‪B‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪60‬‬
‫‪X1‬‬

‫در روش ترسيمي براي پيدا كردن نقطه بهينه در روش رسم خط تابع هدف ابتدا به تابع هدف يك عدد دلخواه داده و خط تابع هدف را رسم ميكنيم اگر‬
‫خط تابع هدف داخل منطقه موجه نبود آنرا به موازات خود حركت داده تا داخل منطقه موجه قرار بگيرد براي پيدا كردن گوشه بهينه اگر تابع هدف‬

‫‪ MAX‬باشد خط تابع هدف را در جهت بيشتر شدن و اگر تابع هدف ‪ MIN‬باشد خط تابع هدف را در جهت كمتر شدن حركت مي دهيم‬
‫آخرين نقطه اي كه توسط خط تابع هدف قطع مي شود گوشه بهينه است‪.‬‬

‫عدد دلخواه‬
‫روش مختصات گوشه ها براي مشخص شدن نقطه بهينه‬

‫گوشه بهينه‬

‫حالتهاي خاص‪:‬‬

‫‪ ‬فاقد منطقه موجه‪ :‬هراگه بين محدوديتهاي يك مسئله هيچ نقطه اشتراكي وجود نداشته باشد مسئله فاقد منطقه موجه است‬

‫‪2.5‬‬

‫‪2‬‬

‫‪1.5‬‬

‫‪1‬‬

‫‪0.5‬‬

‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬

‫‪ ‬جواب بهينه چند اگنه‪ :‬هراگه تابع هدف موازي يكي از محدوديتهاي در بر گيرنده جواب بهينه باشد مسئله داراي جواب بهينه چنداگنه است‪.‬‬

‫مثال‪:3‬‬

‫و‬

‫پاسخ‪3:‬‬

‫مختصات خط تابع هدف‬


‫براي بدست آوردن نقطه تالقي دو خط(محدوديت) از روش دو معادله و دو مجهول استفاده مي كنيم‪:‬‬

‫نقطه بهينه‬

‫‪450‬‬
‫‪A‬‬
‫‪400‬‬
‫‪350‬‬
‫‪300‬‬
‫‪250‬‬
‫‪C‬‬
‫‪200‬‬
‫‪150‬‬
‫‪M‬‬
‫‪100‬‬
‫خط تابع هدف‬
‫‪50‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪D‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪100‬‬ ‫‪200‬‬ ‫‪300‬‬ ‫‪400‬‬ ‫‪500‬‬

‫‪ ‬ناحيه جواب نامحدود‪:‬‬


‫جواب بهينه محدود‪:‬هر اگه در حالت منطقه موجه نامحدود قرار بگيريم هراگه همواره نقاطي مشترك بين منطقه موجه و تابع هدف وجود داشته‬ ‫‪‬‬
‫باشد مسئله داراي حالت خاص منطقه موجه نامحدود ‪،‬جواب بهينه نامحدود مي باشد‪.‬‬

‫مثال‪:0‬‬

‫‪S.T:‬‬

‫و‬
‫پاسخ‪:0‬‬

‫مختصات خط تابع هدف‬

‫‪12‬‬

‫‪10‬‬ ‫‪4, 10‬‬

‫‪8‬‬ ‫‪5, 8‬‬

‫‪6‬‬

‫‪4‬‬
‫‪0, 3‬‬
‫‪2‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪1, 0‬‬ ‫‪4, 0‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪-2‬‬ ‫‪0, -2‬‬
‫‪2, -3‬‬
‫‪-4‬‬

‫جواب بهينه محدود‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫مثال‪:0‬‬

‫‪S.T:‬‬

‫و‬

‫پاسخ‪:0‬‬

‫مختصات خط تابع هدف‬


‫‪15‬‬
‫‪l2‬‬ ‫خط تابع‬
‫هدف‬
‫‪10‬‬

‫‪5‬‬

‫‪x2‬‬
‫‪l1‬‬
‫گوشه ‪M‬‬
‫‪0‬‬ ‫بهينه‬
‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪-5‬‬
‫‪x1‬‬

‫مثال‪:0‬‬

‫‪S.T:‬‬

‫و‬

‫پاسخ‪:0‬‬

‫‪10‬‬
‫‪8‬‬
‫‪6‬‬
‫‪x2‬‬

‫‪4‬‬ ‫گوشه ‪M‬‬


‫بهينه‬
‫‪2‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪x1‬‬

‫ناحيه جواب تبهگن ‪:‬هراگه در روش ترسيمي يك نقطه از محل تقاطع بيش از ‪ 0‬معادله حدي به وجود آمده باشد مسئله تبهگن است‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫مثال‪:0‬‬
‫‪2.5‬‬
‫گوشه ‪M‬‬
‫‪2‬‬
‫بهينه‬
‫‪1.5‬‬

‫‪x2‬‬
‫‪1‬‬

‫‪0.5‬‬
‫‪l2‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪x1‬‬

‫پاسخ‪:0‬‬

‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫•‬
‫‪50‬‬
‫‪45‬‬
‫‪40‬‬
‫‪35‬‬
‫‪30‬‬
‫‪25‬‬
‫‪X2‬‬

‫‪20‬‬
‫‪15‬‬
‫‪10‬‬
‫‪5‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪35‬‬
‫‪X1‬‬

‫پاسخ سوال ‪ 10‬صفحه ‪:05‬‬

‫توليد ساعات عادي ‪ 0222‬دستاگه با هزينه ‪122222‬‬ ‫تعداد تلويزيون سفارش‬ ‫ماه‬
‫داده شده‬
‫توليد ساعات اضافه اكري ‪ 022‬دستاگه با هزينه ‪102222‬‬

‫هزينه انبار داري ‪0222‬‬


‫‪1200‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2100‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪2400‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪3000‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪4000‬‬ ‫‪5‬‬
‫تعداد توليد ماه اول ساعات عادي‬
‫تعداد توليد ماه دوم ساعات عادي‬
‫تعداد توليد ماه سوم ساعات عادي‬
‫تعداد توليد ماه چهارم ساعات عادي‬
‫تعداد توليد ماه پنجم ساعات عادي‬

‫تعداد توليد ماه اول ساعات اضافه‬


‫تعداد توليد ماه دوم ساعات اضافه‬
‫تعداد توليد ماه سوم ساعات اضافه‬
‫تعداد توليد ماه چهارم ساعات اضافه‬
‫تعداد توليد ماه پنجم ساعات اضافه‬
‫تعداد توليد ماه اول ساعات عادي‬
‫تعداد توليد ماه دوم ساعات عادي‬
‫تعداد توليد ماه سوم ساعات عادي‬
‫تعداد توليد ماه چهارم ساعات عادي‬

‫‪S.T:‬‬

‫‪,‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪,‬‬

‫‪,‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪,‬‬

‫روش سيمپلكس‪:‬‬

‫ويژگي هاي يك مسئله با فرم استاندارد‪:‬‬

‫تابع هدف فرم استاندارد داشته باشد يعني ‪ max‬باشد‬ ‫‪‬‬


‫‪ ‬همه محدوديت ها كوچكتر مساوي باشند‬
‫‪ ‬همه متغير ها غير صفر هستند‬

‫سيمپلكس عمدتا اكر خود را از مبدا مختصات شروع مي كند ‪.‬‬

‫متغير هاي برابر ساز ‪ :‬متغير هاي غير منفي هستند كه به محدوديتهاي كوچكتر مساوي با عالمت مثبت اضافه و از محدوديتهاي بزرگتر و مساوي كم مي‬
‫شود تا معادالت را به نامعادله تبديل كند ‪.‬‬

‫‪ S‬مثبت است هراگه ‪ s‬داخل منطقه موجه باشد‬

‫‪ S‬منفي است هراگه ‪ s‬خارج از منطقه موجه باشد‬

‫‪ S‬صفر است هراگه ‪ s‬روي محدوديت واقع شود‬

‫در روش سيمپلكس متغير اساسي متغيري است با مقدار غير صفر و متغير هاي غير اساسي متغير هاي با مقدار صفر مي باشند‪.‬‬

‫مثال‪:0‬‬

‫‪s.t:‬‬
‫پاسخ‪:0‬‬

‫و و و و‬

‫بايستي به ازاي تعداد محدوديت ها متغير هاي اساسي شروع مسئله داشته باشيم‪.‬‬

‫تابلوي مقدماتي‬ ‫‪b‬‬


‫‪z‬‬ ‫‪-10‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪102‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪122‬‬


‫شروع مسئله‬

‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪02‬‬

‫در جداول سيمپلكس متغير هاي اساسي بايستس حتما شرط پايه اي بودن را داشته باشند(يكه بودن)؛ در غير اينصورت بايد شرط يكه بودن را‬
‫فراهم كنيم‪.‬‬

‫چون روش سيمپلكس اكر خود را از مبدا مختصات شروع مي كند‬

‫چون روش سيمپلكس اكر خود را از مبدا مختصات شروع مي كند‬

‫شرط پايه اي بودن يعني اينكه مقدار آن متغير در محل تالقي سطر و ستون عدد ‪ 1‬و در بقيه سطر ها صفر باشد ‪.‬‬

‫شرط بهينگي يعني هراگه در سطر ‪ z‬عدد منفي نداشته باشيم جدول بهينه است‪.‬‬

‫اگر در سطر ‪ z‬عدد منفي داشتيم منفي ترين مقدار آن را انتخاب مي كنيم ؛ متغير مربوط به آنرا متغير ورودي مي ناميم و ستوني كه متغير ورودي در آن‬
‫قرار دارد را انتخاب كرده و ستون لوال مي ناميم‪.‬‬

‫براي انتخاب متغير خروجي اعداد سمت راست را نظير به نظير بر اعداد مثبت ستون لوال تقسيم مي كنيم ؛ كوچكترين مقدار را انتخاب كرده و متغير مربوط به‬
‫آن را متغير خروجي مي ناميم ؛ سطري كه متغير خروجي در آن قرار دارد را انتخاب و سطر لوال مي ناميم ‪ ،‬عدد محل تالقي سطر و ستون لوال را عدد لوال‬
‫مي ناميم‪.‬‬
‫تابلو‪:0‬‬

‫اگم اول‪:‬شرط پايه اي بودن را براي متغير هاي اساسي برقرار مي كنيم‪.‬‬

‫اگم دوم‪ :‬سطر جديد لوال را مي نويسيم با استفاده از فرمول زير‪:‬‬

‫سطر قديم لوال‬


‫سطر جديد لوال‬
‫عدد لوال‬

‫اگم سوم بقيه اعداد را بااستفاده از فرمول زير مي نويسيم‪:‬‬

‫سطر جديد = سطر قديم –(ضريب مربوطه در ستون لوال ) (سطر جديد لوال)‬

‫پاسخ‪ 0‬با استفاده از روش سيمپلكس‪:‬‬

‫]‪z=[-12 -8 0 0 0 0]-(-12)[1 1/2 0 0 1/4 20]=[0 -2 0 0 3 240‬سطر جديد‬

‫]‪ =[5 2 1 0 0 150]-(5)[1 1/2 0 0 1/4 20]=[0 -1/2 1 0 -5/4 50‬سطر جديد‬

‫]‪ =[2 3 0 1 0 100]-(2)[1 1/2 0 0 1/4 20]=[0 2 0 1 -1/2 60‬سطر جديد‬

‫𝚰‬ ‫‪b‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪002‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0/0‬‬ ‫‪02‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪32=02÷0‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪02=02÷2.0‬‬
‫تابلوي ‪:3‬‬

‫]‪ =[0 -1/2 2 0 -5/4 50]-(-1/2)[0 1 0 1/2 -1/4 30]=[0 0 1 1/4 -11/8 65‬سطر جديد‬

‫]‪ =[1 1/2 0 0 1/4 20]-(1/2)[0 1 0 1/2 -1/4 30]=[1 0 0 -1/4 3/8 5‬سطر جديد‬

‫]‪ =[0 -2 0 0 3 240]-(-2)[0 1 0 1/2 -1/4 30]=[0 0 0 1 5/2 300‬سطر جديد‬

‫𝚰𝚰‬ ‫‪b‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪322‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪-11/0‬‬ ‫‪00‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪32‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪3/0‬‬ ‫‪0‬‬
‫مثال ‪:5‬‬

‫‪s.t:‬‬

‫پاسخ‪:5‬‬

‫و و‬

‫تابلوي مقدماتي‬ ‫‪b‬‬


‫‪z‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪-3‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪32÷3=12‬‬
‫اساسي شروع‬
‫متغير هاي‬

‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪02÷3=13.3‬‬


‫مسئله‬

‫سطر جديد‬ ‫]‪=[2 2 3 0 1 40]-(3)[1 1/3 1 1/3 0 10]=[-1 1 0 -1 1 10‬‬

‫]‪ =[-4 -3 -6 0 0 0]-(-6)[1 1/3 1 1/3 0 10]=[2 -1 0 2 0 60‬سطر جديد‬

‫𝜤‬ ‫‪b‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪12÷1/3=32‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪12÷1=12‬‬


‫]‪ =[1 1/3 1 1/3 0 10]-(1/3)[-1 1 0-1 1 10]=[4/3 0 1 2/3 -1/3 20/3‬سطر جديد‬

‫]‪ =[2 -1 0 2 0 60]-(-1)[-1 1 0 -1 1 10]=[1 0 0 1 1 70‬سطر جديد‬


‫𝚰𝚰‬ ‫‪b‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪02‬‬
‫‪0/3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0/3‬‬ ‫‪-1/3‬‬ ‫‪02/3‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪12‬‬

‫جدول بهينه است‬

‫شرط موجه بودن مثبت بودن رديف ‪ b‬است‬

‫روش ‪ M‬بزرگ‬

‫در اين روش براي محدوديتهاي بزرگتر مساوي و مساوي از متغير مصنوعي ‪ R‬استفاده مي كنيم‪.‬‬

‫متغير هاي مصنوعي متغير هايي هستند كه در روش سيمپلكس با استفاده از آنها محدوديتهاي بزرگتر مساوي و محدوديتهاي مساوي را‬
‫به حالت تساوي تبديل مي كنيم ؛ با اضافه كردن متغير مصنوعي به محدوديت موجب بزرگتر شدن منطقه موجه مي گردد به گونه اي كه مبدا‬
‫مختصات نيز جز منطقه موجه آن محدوديت قرار بگيرد‪.‬‬

‫با بزرگتر شدن منطقه موجه اين احتمال به وجود مي آيد كه جواب بهينه بر روي يكي از نقاط گوشه منطقه موجه ناشي از اضافه شدن محدوديت‬

‫مصنوعي واقع شود كه چون در منطقه اصلي موجه مسئله قرار ندارد بنابر اين موجه نيست براي جلوگيري از اين امر جريمه اي معادل ‪ M‬به‬

‫متغر مصنوعي ‪ R‬در تابع هدف(‪ )MR‬در تابع هدف ‪ max‬از سمت راست تابع هدف كم و به سمت راست تساوي تابع هدف‪MIN‬‬
‫اضافه مي شود‪.‬‬

‫مثال‪:12‬‬

‫‪s.t:‬‬

‫پاسخ‪:12‬‬
‫جايي كه هم ‪ S‬باشد هم ‪ R‬را به عنوان متغير اساسي وارد تابلو مي كنيم‬

‫و و و و و‬ ‫و‬

‫نكته‪ :‬به محدوديتهاي كوچكتر و مساوي فقط ‪ S‬اضافه مي شود ؛ به محدوديتهاي بزرگتر و مساوي ‪ R‬اضافه و ‪ S‬كم مي شودو در‬

‫محدوديتهاي مساوي فقط ‪ R‬اضافه مي شود‪.‬‬

‫تابلوي مقدماتي‬ ‫‪b‬‬


‫‪z‬‬ ‫‪-3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪11‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪-0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬


‫شروع مسئله‬

‫‪-0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬

‫در روش ‪ M‬بزرگ ابتدا شرط پايه اي بودن را براي متغيرهاي اساسي برقرار مي كنيم (مقادير ‪ M‬در سطر‪ Z‬بايستي به ‪ 2‬تبديل شوند) به اين‬

‫‪z‬تابلوي بعدي مي نويسيم ؛از اينجا به بعد مانند سيمپلكس ساده عمل مي‬
‫منظور ‪ –M‬برابر سطرهاي متغير مصنوعي را با سطر ‪ Z‬جمع مي كنيم و در سطر ‌‬
‫كنيم‪.‬‬

‫𝚰‬ ‫‪b‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪M‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪11÷1=11‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪-0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3÷0=3/0‬‬


‫‪-0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1÷1=1‬‬

‫اين مثال به نتيجه نمي رسد‬


‫روش دو مرحله اي‬

‫مر حله اول‪ :‬حداقل كردن تابع هدف متغير هاي مصنوعي‬

‫مرحله دوم ‪ :‬حل مدل‬

‫در روش دو مرحله اي پس از اضافه كردن متغير هاي مصنوعي به محدوديتهاي بزرگتر و مساوي يا مساوي ؛ يك تابع هدف حداقلي‬
‫براي مجموع متغير هاي مصنوعي تشكيل مي دهيم سپس در مرحله اول تابع هدف متغير هاي مصنوعي را حل مي كنيم تا زماني‬

‫كه در سطر ‪ W‬عدد منفي نداشته باشيم سپس وارد مرحله دوم مي شويم‪.‬‬

‫نكته‪ :‬در جداول مقدماتي مر حله اول و دوم ابتدا بايستي شرط پايه اي بودن را براي متغير هاي اساسي برقرار كنيم‪.‬‬

‫مثال‪:11‬‬

‫‪s.t:‬‬

‫پاسخ‪:11‬‬

‫و و و و و‬ ‫و‬

‫تابلوي مقدماتي‬ ‫‪b‬‬


‫مرحله اول‬
‫‪w‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪-3‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪0‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬


‫شروع مسئله‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬


‫در تابلو نهايي مرحله اول ستون متغير هاي مصنوعي را حذف مي كنيم سپس سطر ‪ z‬را چايگزين سطر ‪ W‬مي كنيم ؛ تابلوي مقدماتي مرحله دوم‬
‫بدست مي آيد در تابلوي مقدماتي مرحله دوم شرط پايه اي بودن را براي متغير هاي اساسي فراهم مي كنيم تا به تابلوي شماره ‪ 1‬مرحله دوم‬
‫برسيم سپس مسئله را از طريق سيمپلكس عادي حل مي كنيم ‪ .‬شرط بهينگي آن است كه در سطر ‪ z‬مقدار منفي نداشته باشيم‪.‬‬

‫تابلوي 𝚰‬ ‫‪b‬‬
‫مرحله اول‬
‫‪w‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-02‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪-3‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪0‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫]‪ =[5 -6 10 0 1 0 0 20]-(-6)[1/5 1 -3/5 -1/5 0 1/5 0 3]=[19/5 0 32/5 -6/5 1 6/5 0 38‬سطر جديد‬

‫سطر جديد‬ ‫]‪=[1 1 1 0 0 0 1 5]-(1)[1/5 1 -3/5 -1/5 0 1/5 0 3]=[4/5 0 8/5 1/5 0 1/5 1 2‬‬

‫]‪ =[-2 -6 2 1 0 0 0 -20]-(-6)[1/5 1 -3/5 -1/5 0 1/5 0 3]=[-4/5 0 -8/5 -1/5 0 6/5 0 -2‬سطر جديد‬

‫تابلوي 𝚰𝚰‬ ‫‪b‬‬


‫مرحله اول‬
‫‪w‬‬ ‫‪-0/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0/0‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬
‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-3/0‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪15/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪30/0‬‬ ‫‪-0/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪03/0‬‬


‫‪0/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0/ 0‬‬
‫]‪ =[19/5 0 32/5 -6/5 1 6/5 0 38]-(-32/5)[1/2 0 1 1/8 0 1/8 5/8 5/4]=[3/5 0 0 -2 1 2/5 -4 30‬جديد‬

‫]‪=[1/5 1 -3/5 -1/5 0 1/5 0 3]-(-3/5)[1/2 0 1 1/8 0 1/8 5/8 5/4]=[1/2 1 0 -1/8 0 11/40 3/8 15/4‬‬

‫]‪ =[-4/5 0 -8/5 -1/5 0 6/5 0 -2]-(-8/5)[1/2 0 1 1/8 0 1/8 5/8 5/4]=[0 0 0 0 0 7/5 1 0‬سطر جديد‬

‫تابلوي 𝚰𝚰𝚰‬ ‫‪b‬‬


‫مرحله اول‬
‫‪w‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪11/02‬‬ ‫‪3/0‬‬ ‫‪10/0‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪3/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪32‬‬


‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪0/ 0‬‬
‫در تابلو نهايي مرحله اول ستون متغير هاي مصنوعي را حذف مي كنيم و سطر ‪ Z‬را جايگزين سطر ‪ W‬مي كنيم تابلوي مقدماتي مرحله دوم به دست مي‬
‫آيد در تابلو مقدماتي مرحله دوم متغير هاي اساسي را يكه مي كنيم ( شرط پايه اي بودن) ؛ به جدول شماره ‪ 1‬مرحله دوم مي رسيم ؛ از اين به بعد‬
‫مانند سيمپلكس ساده عمل مي كنيم‪ .‬شرط بهينگي آن است كه در سطر ‪ Z‬مقدار منفي نداشته باشيم‪.‬‬
‫تابلوي مقدماتي‬ ‫‪b‬‬
‫مرحله دوم‬
‫‪Z‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10/0‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪3/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪32‬‬


‫شروع مسئله‬

‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0/ 0‬‬


‫]‪ =[3/5 0 0 -2 1 30]-(3/5)[1 0 2 1/2 0 5/2]=[0 0 -6/5 -23/10 1 33/2‬سطر جديد‬

‫]‪ =[1/2 1 0 -1/8 0 15/4]-(1/2)[1 0 2 1/2 0 5/2]=[0 1 -1 -3/8 0 25/4‬سطر جديد‬

‫]‪ =[-5 6 7 0 0 0]-(-5)[1 0 2 1/2 0 5/2]=[0 0 17 5/2 0 25/2‬سطر جديد‬

‫تابلوي 𝜤‬ ‫‪b‬‬
‫مرحله دوم‬
‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪00/0‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪-3/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪00/0‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0/0‬‬ ‫‪-03/12‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪33/0‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0/ 0‬‬
‫مثال ‪:10‬‬

‫‪s.t‬‬

‫پاسخ‪:10‬‬
‫تابلوي مقدماتي‬ ‫‪b‬‬
‫مرحله اول‬

‫‪w‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪3‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬


‫شروع مسئله‬

‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬

‫تابلوي 𝚰‬ ‫‪b‬‬
‫مرحله اول‬

‫‪w‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬


‫‪3‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫]‪ =[2 3 0 1 0 0 20]-(3)[1/2 1 0 0 -1/2 1/2 1]=[1/2 0 0 1 3/2 -3/2 17‬سطر جديد‬

‫]‪ =[3 2 1 0 0 0 20]-(2)[1/2 1 0 0 -1/2 1/2 1]=[2 0 1 0 1 -1 18‬سطر جديد‬

‫]‪ =[-1 -2 0 0 1 0 -2]-(-2)[1/2 1 0 0-1/2 1/2 1]=[0 0 0 0 0 1 0‬سطر جديد‬

‫تابلوي 𝚰𝚰‬ ‫‪b‬‬


‫مرحله اول(تابلو‬
‫نهايي)‬

‫‪w‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪10‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3/0‬‬ ‫‪-3/0‬‬ ‫‪10‬‬


‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪- 1/0‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬

‫تابلوي مقدماتي‬ ‫‪b‬‬


‫مرحله دوم‬
‫‪Z‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪10‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3/0‬‬ ‫‪10‬‬


‫شروع مسئله‬

‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1‬‬


‫سطر جديد‪[-1 -1 0 0 0 0]-(-1)[1 2 0 0 -1 2]=[0 1 0 0 -1 2]=z‬‬

‫=]‪[2 0 1 0 1 18]-(2)[1 2 0 0 -1 2]=[0 -4 1 0 3 14‬‬ ‫سطر جديد‬

‫=]‪[1/2 0 0 1 3/2 17]-(1/2)[1 2 0 0 -1 2]=[0 -1 0 1 5/2 16‬‬ ‫سطر جديد‬

‫تابلوي 𝚰‬ ‫‪b‬‬
‫مرحله دوم‬

‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪0‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪10‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪10‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪0‬‬

‫سطر جديد‪[0 1 0 0 -1 2]-(-1)[0 -4/3 1/3 0 1 14/3]=[0 -1/3 1/3 0 0 20/3]=z‬‬

‫=]‪[1 2 0 0 -1 2]-(-1)[0 -4/3 1/3 0 1 14/3]=[1 2/3 1/3 0 0 20/3‬‬ ‫سطر جديد‬

‫=]‪[0 -1 0 1 5/2 16]-(5/2)[0 -4/3 1/3 0 1 14/3]=[0 7/3 -5/6 1 0 13/3‬‬ ‫سطر جديد‬

‫تابلوي 𝚰𝚰‬ ‫‪b‬‬


‫مرحله دوم‬

‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/3‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02/3‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪-0/3‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪10/3‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪0/3‬‬ ‫‪-0/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪13/3‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪0/3‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02/3‬‬
‫سطر جديد‪[0 -1/3 1/3 0 0 20/3]-(-1/3)[0 1 -5/42 3/7 0 13/7]=[0 0 37/126 1/7 0 260/21]=z‬‬

‫=]‪[1 2/3 1/3 0 0 20/3]-(2/3)[0 1 -5/42 3/7 0 13/7]=[0 0 11/63 4/7 1 50/7‬‬ ‫سطر جديد‬

‫=]‪[0 -4/3 1/3 0 1 14/3]-(-4/3)[0 1 -5/42 3/7 0 13/7]=[0 0 16/63 -2/7 0 114/21‬‬ ‫سطر جديد‬

‫تابلوي 𝚰𝚰𝚰‬ ‫‪b‬‬


‫مرحله دوم(تابلو‬
‫نهايي)‬
‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪30/100‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪002/01‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪11/03‬‬ ‫‪0/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪02/0‬‬
‫متغير هاي اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-0/00‬‬ ‫‪3/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10/0‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10/03‬‬ ‫‪-0/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪110/01‬‬
‫•بهينه چند گانه‬
‫•تبهگن‬
‫•ناحيه جواب بيكران‪:‬‬
‫‪-1‬جواب بهينه نامحدود‬
‫‪-2‬جواب بهينه محدود‬
‫•فاقد منطقه موجه‬

‫بهينه چند اگنه‪:‬‬

‫در روش سيمپلكس هراگه مقدار يك متغير اساسي در سطر‪ z‬جدول بهينه برابر صفر باشد آن مسئله داراي حالت خاص بهينه چنداگنه مي‬
‫باشد‪.‬‬

‫نمونه‪:‬‬

‫‪s.t:‬‬ ‫(تابلو‬ ‫‪b‬‬


‫نهايي)‬

‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪02‬‬


‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫و‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬


‫تبهگن‪:‬‬

‫هر اگه مقدار يك متغير اساسي در جداول سيمپلكس برابر صفر باشد (وجود عدد صفر در ستون سمت راست براي يك يا چند سطر به جز‬
‫سطر تابع هدف)مسئله داراي حالت خاص تبهگن مي باشد ‪ .‬اگر اين حالت در جدولي غير از جدول نهايي اتفاق بيفتد تبهگن موقت و‬
‫اگر در جدول نهايي باشد تبهگن دائم است‪.‬‬

‫نمونه‪:‬‬

‫‪b‬‬
‫‪s.t:‬‬

‫‪Z‬‬ ‫‪-3‬‬ ‫‪-5‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬

‫اساسي شروع‬
‫متغير هاي‬
‫مسئله‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫و‬
‫‪Z‬‬ ‫‪-3/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪5/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3/0‬‬ ‫‪3/0‬‬ ‫‪10‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪0‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬

‫فاقد منطقه موجه‪:‬‬

‫هراگه مقدار يك متغير مصنوعي در جدول بهينه غير صفر باشد (وجود متغير اساسي مصنوعي در جدول نهايي ) مسئله فغاقد منطقه موجه مي باشد‪.‬‬

‫نمونه‪:‬‬

‫(تابلو‬ ‫‪b‬‬
‫‪s.t:‬‬
‫نهايي)‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-2m-11‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0/3‬‬ ‫‪-1/3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬


‫متغير هاي اساسي‬

‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1/3‬‬ ‫‪-1/3‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫و‬
‫منطقه موجه نامحدود‪-‬جواب بهينه نا محدود وجواب بهينه محدود‪:‬‬

‫وجود ستون منفي يا صفر براي يك متغير اساسي در تابلوي مقدماتي به مفهوم اينست كه منطقه موجه مسئله نامحدود مي باشد؛ هراگه در‬
‫جداول سيمپلكس متغير ورودي وجود داشته باشد اما به دليل منفي يا صفر بودن تمامي عناصر ستون لوال انتخاب متغير خروجي اماكن پذير‬
‫نباشد مسئله داراي حالت خاص منطقه موجه نامحدود‪-‬جواب بهينه نامحدود مي باشد و هراگه در مسئله منطقه موجه نامحدود به جواب بهينه برسيم‬
‫مسئله داراي جواب بهينه محدود مي باشد‪.‬‬

‫نمونه‪:‬‬

‫‪b‬‬
‫‪s.t:‬‬

‫‪Z‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬

‫اساسي شروع‬
‫متغير هاي‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫مسئله‬
‫و‬
‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪30‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪b‬‬
‫‪s.t:‬‬

‫‪Z‬‬ ‫‪-0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫اساسي شروع‬
‫متغير هاي‬

‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬


‫مسئله‬

‫و‬
‫‪Z‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪1/0‬‬ ‫‪-1/0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪10‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫متغير هاي‬
‫اساسي‬

‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬

You might also like