You are on page 1of 42

‫کارگاه روانشناسی رشد ‪1402‬‬

‫مدرس‪:‬‬
‫حسین اعال‬
‫مفاهیم اساسی در روانشناسی رشد‬

‫فهرست‪:‬‬
‫‪ -1‬رشد پیوسته یا ناپیوسته؟‬
‫‪ -‬مفهوم مرحله در روانشناسی‬
‫‪ -‬کیا چیا میگن حاال؟‬
‫‪ -2‬چند دورهی رشد داریم؟‬
‫‪ -3‬طبیعت ‪ vs‬تربیت‬
‫‪ -4‬رشد‪ ،‬فرآیندی فعال است یا منفعل؟‬
‫‪ -5‬بررسی و مقایسهی نظریات مهم‬
‫‪ -6‬دورنمای عمر (دیدگاهی متعادل)‬
‫چگونگی توصیف تفاوتها‬
‫پیوسته یا ناپیوسته؟!‬
‫پیوسته‪ :‬تفاوت = کمی ‪ /‬تفاوت کودک و بزرگسال= فقط در مقدار یا پیچیدگی ‪ /‬افزودن تدریجی‬
‫مهارتهای یکسان ‪ /‬پاسخ کودکان به دنیا = خیلی شبیه بزرگساالن ‪ /‬تنها محدودیت کودکان = اطالعات‬
‫و دقت پایینتر ‪ /‬الگوی مکانیستی ‪ /‬مثال = رشد بینایی ‪ ،‬یادگیری شرطی ‪ /‬قرمه سبزی شور‬

‫ناپیوسته‪ :‬تفاوت = کیفی ‪ /‬تفاوت کودک و بزرگسال= شیوههای متفاوت ‪ /‬دورههای سریع تغییر و‬
‫درک تازه و متفاوت ‪ /‬الگوی ارگانیسمی ‪ /‬قرمه سبزی بدون گوشت و لوبیا‬
‫بررسی یک اختالف نظر ناگهانی!‬
‫یا منصور امت ‪)):‬‬ ‫مفهوم مرحله در روانشناسی‬
‫با اغماض تسلسل عمومی‬

‫‪ -1‬تسلسل غیر قابل تغییر ‪ /‬توالی ثابت‪ :‬در همه جا و برای تمام افراد (تاکید منصور بر توالی است‪ ،‬بر‬
‫شمارهی مرحله است‪ / )...‬مهمترین شرط مرحله در تحول فرآیندهای روانی‬

‫‪ -2‬یکپارچگی سلسلهمراتبی ‪ /‬صفت توحیدی‪ :‬یکپارچگی خصوصیات یک مرحله با مرحله قبل ‪ /‬دگرگون‬
‫شدن امکانات قبلی در ظرفیتهای جدید ‪ /‬قالب جدید‪ ،‬هم شامل امکانات تازه و هم واجد امکانات قبلی‬
‫است‪ / .‬مثال‪ :‬هوش عینی و انتزاعی‬

‫‪ -3‬ویژگیهای فکری کلی ‪ /‬ساخت مجموعهای‪ :‬به صورت مجموعه درآمدن یک سلسله مکانیزمها و‬
‫ویژگیهای تقریبا مشابه و همتراز (سواد فقط خواندن و نوشتن است؟) ‪( /‬روانشناس بودن فقط دانستن‬
‫اختالالت است؟) ‪ /‬نشانهی نیل به مرتبهی تعادل در یک مرحله است‪.‬‬

‫‪ -4‬تراز تهیه و اتمام‪ :‬در حال تشکیل=تهیه و تعادل=اتمام ‪ /‬تشبیه درخت‬

‫سبز = مفهوم مرحله در نظریهی پیاژه ‪)):‬‬ ‫‪ -5‬پایهریزی مرحله در مراحل قبل‬
‫کی به کیه؟‬
‫هم پیوسته و هم ناپیوسته‪:‬‬ ‫ناپیوسته‪:‬‬ ‫پیوسته‪:‬‬
‫کردارشناسی‬ ‫روانتحلیلگری‬ ‫پاولف‬
‫اسکینر‬
‫دیدگاه عمر‬ ‫نظریهی‬
‫اریکسون‬ ‫واتسون‬
‫ویگوتسکی‬ ‫ماهلر‬ ‫بندورا‬ ‫یادگیری‬
‫ورنر‬ ‫بتلهایم‬
‫یونگ‬ ‫روانپویشی‬ ‫برون فن برنر‬
‫آنا فروید‬ ‫ویگوتسکی‬ ‫بافتاری‬
‫کالین‬
‫اشپیتز‬
‫پردازش اطالعات‬
‫هارتمن‬

‫گزل‬
‫والن‬
‫نمویافتگی‬

‫شناختی پیاژه‬
‫چند دورهی رشد؟‬

‫یک دوره‪ :‬مرحلهایها ‪ /‬زنجیرهی رشد یکسان‬

‫چند دوره‪ :‬مسیرهای متفاوت با توجه به شرایط و تجربیات متفاوت‬

‫مد روز‪ :‬زیستی_محیطی_اجتماعی (چند الیه و پیچیده)‬


‫چند دورهایها‪:‬‬

‫‪ -1‬نظریهی یادگیری‬ ‫سو‬


‫‪ -2‬ویگوتسکی‬ ‫تمام ناپیوستهها (مرحلهایها) = یک دورهای‬
‫‪ -3‬برون فن برنر‬ ‫پیوستهها = تکلیف نامعلوم ‪)):‬‬
‫‪ -4‬دیدگاه عمر‬
‫طبیعت در برابر تربیت؟‬

‫طبیعت‪ :‬تاکید بر ثبات ‪ /‬وراثت‬


‫در هر دو دیدگاه‪ ،‬فرد بزرگسال‪،‬‬
‫تقریبا غیرقابل تغییر است‪.‬‬
‫تربیت‪ :‬تاکید بر تجربیات اولیه‬

‫تربیت انعطافپذیر‪ :‬تجربیات جدید‪ ،‬تاثیرگذار هستند‪.‬‬


‫سابقهی این مناقشه به قرن ‪ 18‬برمیگردد‪.‬‬ ‫فعال یا منفعل؟‬
‫پیروان جان الک‬
‫پیروان ژان ژاک روسو‬
‫الگوی مکانیستی‬
‫الگوی ارگانیسمی‬ ‫فعال‬ ‫افراد به مثابه‬
‫منفعل‬
‫افراد عامل رشد‬ ‫ماشینهایی که به‬
‫خویش‬ ‫دروندادهای محیطی‬
‫واکنش نشان میدهند‪.‬‬
‫اما منفعل!‬
‫ارگانیسمیها و‬
‫فروید‪ ،‬اریکسون‪ ،‬پیاژه‬ ‫وقتی از جبر و انفعال صحبت‬
‫دردسرهایشان‬
‫میکنیم‪ ،‬یاد دو نفر میفتیم‪:‬‬
‫‪ -1‬فروید ‪ -2‬اسکینر‬
‫هم ارگانیسمی‪/‬هم مکانیستی‬
‫دورنمای عمر‪ :‬دیدگاهی متعادل‬
‫فرآیندی که پیوسته جریان داشته و از لقاح تا‬
‫مرگ گسترش دارد و شبکهی پیچیدهی تاثیرات‬ ‫دیدگاه عمر = رویکرد اصلی سیستمهای پویا‬
‫زیستی‪ ،‬روانشناختی و اجتماعی‪ ،‬آن را شکل‬
‫میدهند‪.‬‬
‫رشد‪:‬‬
‫‪ -1‬دائمی است‪ :‬عدم برتری هیچ دورهای‬

‫‪ -2‬چندبعدی و چندجهتی است‪:‬‬


‫چندبعدی‪ :‬آمیزهی پیچیدهای از نیروهای زیستی‪ ،‬روانشناختی و اجتماعی‬
‫چندجهتی‪ -1 :‬شامل رشد و افول و ‪ -2‬چندجهتی در زمینههای متفاوت ‪-3‬تاثیرات غیرهنجاری‬

‫‪ -3‬انعطافپذیر است‪ :‬توانایی انطباق ‪ /‬تغییر ‪ /‬استعارهی پروانه‬

‫‪ -4‬تحت تاثیر نیروهای متعدد و تاثیرگذار بر هم است‪ :‬هنجاری‪ :‬سن وتاریخ ‪ /‬غیرهنجاری‬
‫گزل‬

‫نمویافتگی ‪ ‬تغییرات تابع کروموزوم (نشوونمای عصبی_اندامی)‬


‫کودکان همه از مراحل یکسانی‬
‫عبور میکنند اما از نظر میزان‬
‫رشد با هم تفاوت دارند‪.‬‬ ‫روانپدیدایی = تاریخ زندگی فردی‬

‫مورفولوژی = شناخت ظاهری اندامها ‪ ‬شناخت شکل ظاهری رفتار‬

‫روش‪-1 :‬مشاهده طبیعی محض ‪-2‬آزمونهای شیرخوارگی ‪ -3‬استفاده از شیوههای تطبیقی (مثل ورنر)‬
‫در کل = روش بالینی (مثل پیاژه)‬
‫یکی از مهمترین کارها = ارائه هنجارهای رفتاری ‪ ‬مهمترین انتقاد به گزل (ارائه هنجارهای سنی)‬

‫ویژگی بارز رشد مبتنی بر رسش=‬ ‫رشد تحت تاثیر ‪ 2‬نیروی عمده است‪-1 :‬محیط ‪-2‬رسش‬
‫آشکار شدن به صورت مراحل ثابت‬
‫عوامل محیطی = پشتیبان رشد سالم‬
‫کودک برای تحقق قوای نهفتهاش به وضوح به محیط اجتماعی نیاز دارد‪.‬‬
‫بهترین اثرگذاری محیط اجتماعی ‪ ‬با اصول رسش درونی هماهنگ باشند‪.‬‬
‫رسش = فرآیندی که ژنها از طریق آن‪ ،‬در ارتباط با سایر عوامل‪ ،‬رشد را هدایت میکنند‪.‬‬

‫تاکید بر الگوها و فرآیند الگوسازی (نیمرخهای رفتاری)‬

‫به جز محیط‪ ،‬خلقوخو و شخصیت هم‬


‫تاکید بر بیهمتا بودن هر فرد‬
‫در سرعت یا میزان رشد تاثیر دارند‪.‬‬

‫مراحل از ‪ 3‬سالگی به بعد = نیمرخهای رفتار‬ ‫ویژگیهای مراحل گزل‪:‬‬


‫‪ -1‬تصنعی‪/‬تمایز قراردادی‬
‫شاگردان گزل = دورههای‬
‫‪ -2‬نزدیک به مفهوم مرحله در فیزیولوژی‬
‫دستیابی به تعادل‬
‫‪ -3‬نزدیک به مفاهیم پیوستگی پدیده نمو‪/‬پذیرش تعداد بینهایت مرحله‬
‫اصول گزل‬
‫‪ -1‬همآمیزی تقابلی‪/‬درهمتنیدگی متقابل‬
‫فرآیند رفت و آمدی_تدریج_هماهنگی الگوهای حرکتی و سازماندهی موثرتر_مشاهده در رشد شخصیت‬
‫‪ -2‬عدم تقارن کنشی‬
‫درجهای از عدم تقارن کامال کنشی یا کارکردی همواره با ما هست _ بازتاب کشیدگی گردن _ نتیجه‬
‫‪ -3‬نوسانهای خودنظمجو‬
‫نمو حلزونی _ تحول طوالنیتر و همراه با نوسان = تحول عمیق و ظریفتر _ شبیه مفهوم واپسروی در‬
‫خطوط تحول آنا فروید‬
‫‪ -4‬خودگردانی‬
‫تنظیم رشد به وسیله سازوکارهای درونی – مقاومت در برابر تالش برای آموزش مطالب جدید‬
‫‪ -5‬سوگیری نمو‬
‫تفرد اغراقآمیز = نابهنجاری‬ ‫گرایش سری_پایی و مرکزی_پیرامونی‬
‫‪ -6‬تفرد‪/‬نمویافتگی منفردکننده‬
‫سازشهای اختصاصی و تفاوتهای فردی بعد از رسیدن به نمویافتگی نوعی و سازش عمومی‬
‫فلسفه فرزندپروری‬

‫مطابق فلسفهی کودکمدار روسو ‪ ‬کودک به طور درونزاد آگاه است به نیازها و آمادگیها‬

‫مخالف با آموزش زودهنگام‬


‫بررسی مشکالت ناشی از نقض‬
‫اصول گزل = آشکارشده در‬
‫مطالعه بیماران اسکیزوفرنی‬ ‫تغذیهی مبتنی بر نیاز ‪ /‬توجه به نشانهها و سرنخهای کودک‬
‫(شبیه دیدگاه بتلهایم)‬

‫بهترین زمان یادگیری احترام به فردیت کودک = اولین سال زندگی‬

‫والدین به اطالعات نظری دربارهی رشد نیاز دارند‪( .‬عالوه بر حساسیت باطنی نسبت به کودک)‬

‫مرکز ثقل‬ ‫تعادلی بین نیروهای رسشی و فرهنگپذیری ‪ ‬بیشتر غش به سمت کودک‬
‫دموکراسی = کودک‬
‫دیدگاه ورنر دربارهی رشد‬

‫تحت تاثیر مکتب گشتالت‬

‫رشد = تغییرات در ساختار‬

‫اصل اورتوژنیک (ذاتی بودن) ‪ :‬رشد = رسیدن از حالت عدم افتراق به افتراق و یکپارچگی سلسلهمراتبی‬

‫سطوح افتراق خود از شی‪:‬‬


‫‪ -1‬سطح حسی_حرکتی_عاطفی‪ :‬ادراک کامال وابسته به حواس و حرکات (ارگانیزم)‬
‫‪ -2‬سطح ادراکی خالصتر (دریافتی)‪ :‬حدی از عینیت ‪ /‬ادراک = هنوز وابسته به اعمال و احساسات‬
‫‪ -3‬سطح ادراکی تفکر (مفهومی)‪ :‬تحلیل غیرشخصی و مجزا ‪ /‬حد زیادی از عینیت و عدم وابستگی ادراک‬
‫برگشت به سطوح اولیه‬

‫رشد = غایتگرا ‪ ‬اما گاهی به سطوح اولیه ادراکی بازمیگردیم‪...‬‬


‫رویا ‪ /‬داروهای توهمزا ‪ /‬فشار روانی شدید ‪ /‬فرآیند میکروژنز‬

‫شروع دائم از سطوح غیرافتراقی و‬


‫فرآیند میکروژنز (ریزپدیدایی) = فرآیند خودبازسازی =‬
‫حرکت به سوی افتراق و یکپارچگی‬

‫آمادگی میکروژنتیک باال = افراد خالق‬


‫اسکیزوفرنها‬

‫دو مدل تفکر که در حوزه فرآیند میکروژنتیک نمیگنجد‬


‫منطقیهای سفت و سخت‬
‫جهتگیری و توجیه ارگانیسمی‬
‫مطالعه و بررسی فرآیندهای روانی = باید مطابق با کل ارگانیزم باشد (بر خالف پردازش اطالعات)‬

‫در روانشناسی = بیشتر حکم استثنا دارد‪.‬‬

‫کاربرد بیشتر در مطالعه کودکان = افتراق کمتر فرآیندهای روانی‬


‫انسان و تنبل ‪ /‬ایرانی و ولزی ‪ /‬کودکان و‬
‫افراد بومی ‪ /‬نوروتیکها و سایکوتیکها‬ ‫رویکرد تطبیقی‬
‫مقایسهی الگوهای رشد در زمینههای مختلف ‪ ‬مدیون اصل اورتوژنیک‬

‫اشاره به همترازی انسانها و فرهنگها در مراحل اولیه رشد ‪ /‬شباهت کودکان و افراد بومی‬

‫شاخصهی تفکر کودکان و افراد بومی = نبود افتراق بین خود و جهان خارج‬
‫مهمترین انتقاد به ورنر = انتقاد سیاسی‬ ‫برابری کامل تفکر‬
‫انتقاد دیگر = بیان مبهم و غیرقطعی‬ ‫کودکان و افراد بومی‬
‫نظریهی بازپیدایی‬ ‫سوبرداشتها‬
‫مدل زیستی ورنر رسشگراست اما او‬
‫سعی میکرد از این پرسش اجتناب کند!‬ ‫تاریخ تکامل‬
‫مطالعات تطبیقی کودکان_افراد بومی‬

‫‪ -1‬تصور ذهنی تصویری‬

‫‪ -2‬ادراک قیافهشناسانه = مبتنی بر چهره فرد‪ ،‬که عواطف او را مستقیما به ما منتقل میکند‪.‬‬
‫ادراک هندسی_فنی = مبتنی بر ویژگیهای عینی و قابلاندازهگیری اشیا‬
‫استوار بر ‪ 2‬چیز‪ -1 :‬وحدت بین فرد و اشیا ‪-2‬وحدت حواس‬

‫‪ -3‬وحدت حواس = یک محرک همزمان چند حس را برمیانگیزد‪.‬‬


‫تشکیل نماد‬
‫مبدا زبان = غیرافتراقی ‪ ‬مخالف با نظر چامسکی‬

‫پدید آمدن فعالیت نمادین = از فعالیتهای ارگانیسمی_جسمانی‬

‫ویژگیهای نمادهای اولیه کودکان‪:‬‬


‫‪ -1‬تقلیدهای حرکتی‬
‫‪ -2‬آوایی‬
‫‪ -3‬جهتگیری به سمت عمل‪/‬جنبهی جسمی‬

‫سخن گفتن قیافهشناسانه = اشیای ریز با صدای زیر و اشیای بزرگ با صدای بم‬
‫با آغاز زبان رایج‪ ،‬ارتباط بین نماد و مصداق‪ ،‬کمرنگ میشود اما ورنر باور دارد که این پیوند‪،‬‬
‫هرگز به طور کامل گسسته نمیشود و همواره نوعی پیوند ارگانیسمی درونی بین نماد و‬
‫مدلول آن وجود دارد‪.‬‬
‫موضوعات نظری‬
‫‪ -1‬رشد چندخطی‬
‫رشد کند ولی دائمی ادراک قیافهشناسانه ‪ /‬از بین نرفتن زبان قیافهشناسانه‬

‫‪ -2‬رشد هم پیوسته و هم ناپیوسته‬

‫‪ -3‬پدیدارشناسی‬
‫اکثر رشدگرایان = فقط تا حدی پدیدارشناس بودند‪.‬‬
‫ورنر = تفکر را از دیدگاه بیرونی توصیف کرد ‪ ‬استثنا = ادراکقیافهشناسانه (تجربههای ذهنی کودک)‬

‫فون اوکسکول‪ :‬کردارشناسی که سعی داشت نشان دهد محیط چگونه برای گونههای مختلف‪ ،‬متفاوت به‬
‫نظر میرسد‪.‬‬
‫آغازگر تالش برای شرح دنیای پدیدارشناسی کودک = ماچو‬
‫کاربردهای عملی‬

‫سیرلز‪ :‬مفاهیم ورنر در درمان اسکیزوفرنی را باارزش تلقی کرد‪( .‬بدون بها دادن به کیفیت‬
‫غیرافتراقی تجربههای بیماران اسکیزوفرنیک‪ ،‬نمیتوان آنها را درک کرد‪).‬‬

‫ورنر پژوهشهایی پیشگام در درمان کودکان مبتال به صدمات مغزی انجام داد‪)ADHD( .‬‬

‫از دیدگاه کلنگر ورنر‪ ،‬ما نباید بدون توجه به بافت وسیعتری که یادگیری در آن توسعه مییابد‪،‬‬
‫بر هیچ فرآیند هوشی خاصی مانند سواد متمرکز شویم‪.‬‬

‫تحرک میکروژنتیکی = بااهمیت در تعلیم و تربیت بزرگساالن‬


‫ویگوتسکی‬
‫مجموعهای از تضادها‬
‫و رفع تضادها‬ ‫رشد = هم پیوسته و هم ناپیوسته ‪ ‬تبیین ارتباط دو مسیر رشد‪:‬‬
‫نیروهای درونی = مسیر طبیعی و نیروهای بیرونی = مسیر تاریخی_اجتماعی‬
‫رشد بیشتر تحت تاثیر کدام نیروهاست؟ تا ‪ 2‬سالگی نیروهای درونی و بعد از آن مسیر فرهنگی‬

‫مارکس‪ :‬تاکید بر ظرفیت انسان برای تولید و استفاده از ابزار برای تسلط بر محیط‪/‬اشتباه است که ماهیت‬
‫انسان را انتزاعی و جدا از جدا از بافت تاریخی_اجتماعی آن توصیف کنیم‪/‬تاریخ = فرآیندی دیالکتیکی‬

‫انگلس‪ :‬استفاده از ابزار = هوش و تکلم پیشرفته را در انسانها به وجود آورد‪/‬انسانها در ساختن به نقطهای‬
‫رسیدند که چیزی برای گفتن با یکدیگر داشتند‪/‬تغییر محیط بر اساس طرحها و نقشههای خود‬

‫رفتار واسطهای‬ ‫درک رشد انسان چگونه ممکن است؟ تنها بر اساس توجه به بافت تاریخی_اجتماعی‬
‫اگر این ابزارهای تفکر تغییر کنند‪ ،‬ذهن ویژگیهای متفاوتی به خود خواهد گرفت‪.‬‬

‫ابزارهای روانشناختی = ابزارهایی برای تسلط بر رفتار خویشتن = سیستمهای نشانهای = زادهی فرهنگ‬
‫سیستمهای نشانهای = ‪ -1‬نوشتن ‪ -2‬سیستمهای شمارش ‪ -3‬گفتار (مهمترین سیستم نشانهای)‬
‫باالترین سطح تفکر (انتزاعی) = نیاز به آموزش دارد (تفکر کامال انتزاعی فقط در جوامع پیشرفته وجود دارد)‬
‫تمرین کالمی = ‪ 5‬تا ‪ 10‬سالگی‬
‫سرنخ دادن (نشان دادن تصاویر‬
‫و کارتها) = ‪ 9‬تا ‪ 12‬سالگی‬ ‫کمکهای حافظه‬
‫فرد از فرآیندهای حافظهی خود آگاه است و میداند که چطور از آنها برای یادآوری استفاده کند‪.‬‬
‫آگاهیهای ویژهی افراد از فرآیندهای حافظهی خود = فراحافظه‬
‫ابتداییترین ابزارهای روانشناختی‬
‫نقص در آگاهی فراشناختی‬

‫آزمایشهای ویگوتسکی در زمینهی کمکهای حافظه = پیشگام بررسیهای حیطهی فراشناخت‬

‫عملکرد سنین مختلف در آزمایش کمکهای حافظه ویگوتسکی‪:‬‬


‫‪ 4 -1‬تا ‪ 8‬ساله = هنوز به حافظه محدودیتها و ظرفیتهای خود واقف نیستند ‪ /‬بدون در‬
‫نظر گرفتن دشواری تکلیف به سمت آنها میروند (انگار میتوانند هر چیزی را به خاطر بسپارند) ‪/‬‬
‫نمیدانند از محرکهای بیرونی چگونه میتوان برای کمک به یادآوری سود جست‪.‬‬

‫‪ 8 -2‬تا ‪ 12‬ساله = استفادهی درست از تصاویر و محرکهای بیرونی برای کمک به یادآوری‬

‫‪ -3‬بزرگساالن = عدم استفاده از کمکهای بیرونی ‪ /‬آنها دستورات را حفظ میکنند و برای خود‬
‫عالیم ذهنی درونی میسازند و نیازی به سرنخهای بیرونی ندارند‪.‬‬
‫کودک در بازی وانمودسازی‪ ،‬خودنظمدهی‬
‫چشمگیری از خود نشان میدهد‪.‬‬

‫نکته‪ :‬گفتار و بازی = بیشتر بخشی از مسیر طبیعی رشد‬ ‫گفتار‬


‫نوشتن و سیستمهای شمارش = بیشتر بخشی از مسیر‬
‫فرهنگی رشد (نیازمند آموزش)‬
‫مهمترین ابزار روانشناختی‬
‫اساسیترین کارکرد = تفکر و توجه ما را ازحوزهی ادراک بیواسطه (موقعیت بالفصل) آزاد میسازد‪ .‬تحقیق‬
‫کهلر‬
‫زبان مقدم بر تفکر است (بر خالف پیاژه)‬
‫گفتار خودمحورانه پیاژه‬
‫مراحل رشد زبان از نظر ویگوتسکی‪:‬‬
‫‪ -1‬گفتار اجتماعی ‪ -2‬گفتار خصوصی (گفتار هدایتکننده خود) در ‪ 3‬سالگی (از ‪ 6‬سالگی گفتار‬
‫خودجهتدهنده به طور روزافزونی بیصدا‪ ،‬مختصر و کمتر قابل فهم میشود) ‪ -3‬گفتار درونی از ‪ 8‬سالگی‬
‫فرآیند کلی شکلگیری گفتار درونی = یکی از روشهای درونیسازی تعامالت اجتماعی‬
‫یک قانون عمومی‪ :‬هر کارکردی در رشد فرهنگی کودک در دو مرحله ظاهر میشود‪ -1 :‬در سطح اجتماعی‬
‫‪ -2‬در سطح روانشناختی‬ ‫پایهی روانشناسی مارکسیستی = کودک اشکال‬
‫اجتماعی را میآموزد و آنها را برای خود به کار میبرد‪.‬‬

‫ویژگیهای گفتار درونی‪ -1 :‬خالصه بودن ‪ -2‬چیرگی حس بر معنا‬


‫ویگوتسکی معتقد بود برای فهم کاملتر گفتار درونی باید نقش آن را در فرآیند میکروژنتیک بررسی کنیم‪.‬‬
‫گفتار خودمحورانه‬

‫ویگوتسکی‬ ‫پیاژه‬

‫نشانهی خودمحوری کودک‬


‫کارکرد مثبت‬
‫نقص در تفکر کودک‬

‫کارکرد حل مسئله‬ ‫بیفایده‬

‫سرنوشت‪ :‬محو نمیشود و‬


‫سرنوشت‪ :‬نهایتا از بین میرود‬
‫تبدیل به گفتار درونی میشود‬

‫سختی تکلیف‬ ‫سختی تکلیف‬

‫روندهای سنی‬ ‫روندهای سنی‬


‫خودگردانی کالمی و رشد شخصیت‬
‫وجدان‪:‬‬
‫البته عقدهی ادیپ مورد‬ ‫تبیین فروید در مورد رشد من برتر = سازگار با تبیین ویگوتسکی‬
‫عالقه ویگوتسکی نبود‪.‬‬
‫فرآیند شکلگیری من برتر‪:‬‬
‫فروید = درونیسازی موارد منع شده از سوی والدین‬
‫ویگوتسکی = همین درونیسازی ‪ +‬از طریق گفتار‬

‫در ابتدا ما این عالئم را از طریق‬


‫تعامالت اجتماعی کسب میکنیم‪.‬‬ ‫قدرت اراده‪:‬‬
‫پیروان اسکینر = قدرت اراده وجود ندارد‪.‬‬
‫ویگوتسکی = ما به کمک کلمات‪ ،‬محرکهای مصنوعی برای هدایت رفتار خود به وجود میآوریم‪.‬‬
‫لوریا = شاگرد ویگوتسکی ‪ /‬تاکید بر درونیسازی فرمانهای بزرگساالن ‪ /‬تاکید بر ریشههای اجتماعی‬
‫خودنظمدهی ‪ /‬کودکان به کارکرد تحریکی گفتار پاسخ میدهند و نه محتوای آن ‪ /‬توانایی کودک به‬
‫توانایی نظمدهی رفتار = ناحیهی‬ ‫نظمدهی رفتار خود به رسش سیستم عصبی بستگی دارد‪.‬‬
‫پیشانی چپ (گفتار‪/‬بروکا)‬ ‫دستورات کالمی ما نمیتوانند بر قدرت یک محرک جذاب چیره شوند‪.‬‬
‫آموزش مدرسهای‬
‫ویگوتسکی = رشد خودبهخودی اهمیت دارد اما دانش و ابزار فرهنگی مهمتر است‪ / .‬آموزش باید‬
‫جلوتر از رشد باشد‪.‬‬
‫بهترین شیوهی آموزش = ارائهی مواد درسی که آموختن آنها توسط خود کودک مشکل است‪.‬‬
‫مفاهیم علمی = چهارچوب وسیعتری را برای مفاهیم خودبهخودی ایجاد میکنند‪.‬‬
‫مفاهیم خودبهخودی = راه را برای یادگیری مفاهیم علمی باز میکنند‪.‬‬
‫دو فایدهی آموزش رسمی‪ -1 :‬آگاهی کودک از تفکر خویش ‪ -2‬استفادهی ارادی از دانش‬
‫نوشتن‪ ،‬آگاهی به گفتار را برای ما به ارمغان میآورد‪.‬‬
‫ویگوتسکی = مخالف با آزمونهای هوش و پیشرفت تحصیلی ‪ ‬عدم سنجش توانایی بالقوه‬
‫حوزهی تقریبی رشد = فاصلهی بین سطح رشد فعلی (حل مسئله به طور مستقل) و سطح رشد‬
‫بالقوه (حل مسئله با راهنمایی بزرگساالن یا افراد توانمندتر)‬
‫یادگیری اکتشافی هدایتشده = مسائل دشوارتر از سطح کودک به او ارائه میشود و بزرگساالن‬
‫از طریق آموزش به یادگیری کودک کمک میکنند‪.‬‬
‫سکوسازی = در ابتدا بزرگسال کمک خوبی به کودک میکند اما به تدریج این یاری رساندن‬
‫کاهش مییابد تا این که کودک خود از عهدهی کار بربیاید‪.‬‬
‫براون و پالینسکار = تدریس متقابل (برای مهارت خواندن)‬
‫دو انتقاد رشدگرایان به ویگوتسکی‬

‫‪ -1‬تاکید بر آموزش پیشنگر (ارائه تکلیفهایی فراتر از سطح کودک)‪:‬‬


‫سرعت بخشیدن به رشد‪ ،‬به کودک امکان نمیدهد که تمام ظرفیتهای خود را در مرحلهای که‬
‫هست‪ ،‬رشد دهد‪.‬‬

‫‪ -2‬کمک همساالن و افراد توانمندتر‪ ،‬استقالل کودک را کاهش میدهد‪(.‬وابستگی)‬


‫اعتقاد به اصل اپیژنتیک ‪ ‬تحول تحت تاثیر رسش و عوامل اجتماعی‬

‫برای هر منطقهی لیبیدویی فروید ‪ ‬یک وضعیت برای من‬


‫اریکسون‬

‫ارائه تصویری نوین وگسترشیافته از تکالیف کودک در هر یک از مراحل فرویدی‬


‫دربرگرفتن تمام چرخهی زندگی‬ ‫نظریهای جامع‬

‫یک نظریهی مرحلهای مطمعن و دقیق باید بتواند‬ ‫نوروز در هر زمانی میتواند رخ دهد و نه فقط‬
‫دستاوردها یا موضوعات عمومی هر دورهی متفاوت از‬ ‫در کودکی (بر خالف فروید)‬
‫زندگی را توصیف کند ‪ ‬نظریهی مرحلهای فروید محدود‬
‫است زیرا توجه آن بر مناطق بدنی بسیار اختصاصی است‪.‬‬ ‫تحول = انحالل فزایندهی تعارضهایی‬
‫که از تالقی خواستههای درونی و بیرونی‬
‫ویژگی عمومی کودک در مرحلهی مقعدی‪ ،‬گرفتن و رها‬
‫سرچشمه میگیرند‪.‬‬
‫کردن است نه فقط ویژگی بدنی او ‪ ‬اریکسون مفاهیمی‬ ‫مرحله = شامل برخورد کلی بین من در‬
‫را وارد مراحل فرویدی کرد که به درک بهتر از برخورد‬ ‫حال رشد کودک و دنیای اطراف او‬
‫کودک و دنیای اجتماعی منجر میشود‪.‬‬
‫بررسی کودکان بهنجار ‪ +‬کودکانی که در‬
‫اساسیترین پیشرفت در‬ ‫بافتهای فرهنگی متفاوت رشد کردهاند‬
‫نظریهی روانتحلیلگری‬
‫روش (اصلی برخورد‬ ‫مرحله عمومی هسته اصلی‬ ‫مرحله لیبیدویی‬
‫سن‬
‫من کودک با جهان)‬ ‫نیرومندی من‬ ‫اریکسون‬ ‫فرویدی‬

‫‪ -1‬جز خود کردن‬ ‫اعتماد‬


‫امیدواری‬ ‫دهانی‬ ‫تولد تا ‪ 1‬سالگی‬
‫‪ -2‬گرفتن فعاالنه‬ ‫بیاعتمادی‬
‫نگه داشتن و رها‬ ‫خودمختاری‬
‫اراده‬ ‫مقعدی‬ ‫‪ 1‬تا ‪ 3‬سالگی‬
‫کردن‬ ‫شرم و شک‬
‫ابتکار‬
‫تجاوز یا حریمگذری‬ ‫هدفمندی‬ ‫آلتی (ادیپی)‬ ‫‪ 3‬تا ‪ 6‬سالگی‬
‫احساس گناه‬
‫سازندگی‬
‫‪-‬‬ ‫شایستگی‬ ‫نهفتگی‬ ‫‪ 6‬تا ‪ 11‬سالگی‬
‫حقارت‬
‫هویت‬
‫‪-‬‬ ‫تعهد‬ ‫تناسلی‬ ‫نوجوانی‬
‫سردرگمی نقش‬
‫صمیمیت‬
‫‪-‬‬ ‫عشق‬ ‫‪-‬‬ ‫جوانی‬
‫انزوا‬
‫بارآوری‬
‫‪-‬‬ ‫مراقبت‬ ‫‪-‬‬ ‫میانسالی‬
‫رکود‬
‫انسجام من‬
‫‪-‬‬ ‫خردمندی‬ ‫‪-‬‬ ‫پیری‬
‫یاس و ناامیدی‬
‫این احساس که دیگران قابل اطمینان و قابل پیشبینی هستند‪.‬‬

‫حس اعتماد اریکسون شبیه‬


‫به حس اطمینان بندک‬
‫مرحلهی ‪_1‬اعتماد در برابر بیاعتمادی‬
‫اعتماد محض = رشد‬ ‫قطب منفی نیز برای‬
‫ناسازگار و نوروز‬ ‫زیرمرحلهی اول دهانی فروید‪:‬‬
‫رشد ضروری است‪.‬‬
‫بیاعتمادی محض =‬ ‫من نوزاد ابتدا از چه طریقی با دنیای بیرون روبهرو میشود؟‬
‫رشد بدخیم و سایکوز‬
‫روش جز خود کردن (جذب خود کردن) = نوعی انفعال همراه با پذیرش مشتاقانه‬
‫بعدها جز خود کردن به فراتر از دهان گسترش مییابد و دیگر حواس را نیز درگیر میکند‪.‬‬
‫بازتاب چنگ زدن از روش جز خود کردن پیروی میکند‪.‬‬
‫زیرمرحلهی دوم دهانی فروید‪:‬‬
‫روش گرفتن فعاالنه ‪ ‬روش گاز گرفتن و روش چنگ زدن یا حتی فعالیت چشمها و‬
‫اندامهای شنوایی‬
‫اولین نشانه اعتماد به مادر = نوزاد‬ ‫نوزادان چگونه اعتماد را کسب میکنند؟‬
‫بدون اضطراب یا خشم نابجا اجازه‬ ‫‪ -1‬با یافتن همسانی‪ ،‬قابل پیشبینی بودن و اتکا در اعمال مراقبین‬
‫میدهد تا مادر از جلوی چشمانش‬ ‫بدون گاز گرفتن بمکد و بدون‬ ‫‪ -2‬با اعتماد به خود‬
‫دور شود‪.‬‬ ‫آسیب رساندن بگیرد‪.‬‬
‫‪ -3‬اعتماد والدین از خود (ایمان)‬
‫امیدواری = این انتظار که با وجود ناکامیها‪،‬‬
‫سختگیریها و نامالیمات‪ ،‬در آینده اتفاقات‬ ‫اسپاک‬ ‫مانند دیدگاه سالیوان‬
‫خوشایندی به وقوع خواهد پیوست‪.‬‬ ‫(همحسی جسمی با مادر)‬
‫این احساس که شخص به چشم‬
‫دیگران خوب جلوه نمیکند‪.‬‬

‫از این واقعیت ناشی میشود که‬


‫مرحلهی ‪_2‬خودمختاری در برابر شرم و شک‬
‫فرد آنقدرها هم نیرومند نیست و‬
‫دیگران میتوانند او را کنترل‬
‫کنند و امور را بهتر از او انجام‬ ‫کنترل بر ماهیچههای اسفینکتر‬
‫دهند‪.‬‬ ‫تمرین گزینش ‪ /‬آزمون اراده و حس خودمختاری‬
‫رسش در سال دوم و سوم زندگی‪ ،‬در موارد دیگر (جز مسائل مقعدی) به شکل حس خودمختاری‬
‫ظاهر میشود ‪ ‬کودکان‪ ،‬میتوانند روی پاهای خود بایستند‪/‬اصرار دارند خودشان غذا بخورند‪/‬‬
‫گفتار خومختارانه مانند به کار بردن واژههای "مال من" و "من" و ابراز کلمهی "نه"‬
‫جنگ میان ارادهها‬ ‫آموزش شیوههای درست رفتار کردن به کودکان‬
‫تعارض در این مرحله امری کامال عمومی است‪.‬‬
‫کنترل تکانهها و انتقاد از آنچه‬
‫انجام دادنش نادرست است‪.‬‬
‫خودمختاری از چه چیز سرچشمه میگیرد؟ ‪ ‬رسش زیستی‬
‫شرم و شک از چه چیز سرچشمه میگیرد؟ ‪ ‬آگاهی در مورد انتظارات و فشارهای اجتماعی‬
‫اظهارات اریکسون راجعبه این که‬
‫رشد من ریشه رسشی دارد‪،‬پیرو‬
‫اراده = عزم شکسته نشده برای تمرین آزادی انتخاب و خود مهار کردن‬ ‫گفتههای هارتمن است‪.‬‬
‫همانند تجاوز (حریمگذری)‪ ،‬شامل حرکت به پیش است‪ .‬کودک با حس ابتکار خود‬
‫طرحهایی را میسازد‪ ،‬اهدافی را در نظر میگیرد و برای رسیدن به آنها تالش میکند‪.‬‬
‫مرحلهی ‪_3‬ابتکار در برابر احساس گناه‬

‫تجاوز به بدن دیگران از طریق حملهی بدنی ‪ /‬تجاوز به حریم گوشها و دهان از طریق گفتار‬
‫پرخاشگرانه ‪ /‬تجاوز در فضا از طریق جست و خیز و حرکت شدید ‪ /‬حریمگذری در ناشناختهها از‬
‫طریق کنجکاوی کردن‬
‫رفتار دارای کیفیتی هدفمند‪ ،‬رقابتی و تخیلی‬
‫والدین چگونه میتوانند باعث حل مثبت بحران این مرحله شوند؟‬
‫با کم کردن قدرتطلبی خویش‬
‫بحران چه زمان به وجود میآید؟‬
‫زمانی که کودک بفهمد بزرگترین طرحها و محبوبترین آرزوهایش‪ ،‬محکوم به شکست هستند‪.‬‬
‫(جاهطلبیهای ادیپی = آرزوی مالک شدن یک والد و رقابت با والد دیگر)‬
‫ایجاد من برتر = یکی از غمانگیزترین داستانهای زندگی ‪ ‬اگرچه برای رفتار اجتماعی ضروری‬
‫کودکان ‪ 3‬تا ‪ 6‬ساله بیش از هر زمان دیگری‬
‫است‪ ،‬اما ابتکار جسورانهی کودکی را از بین میبرد‪...‬‬
‫آمادگی آموختن سریع و حریصانه را دارند‪.‬‬

‫هدفمندی = جرئت روبهرو شدن و دنبال کردن اهداف ارزشمند‬ ‫شکل جدیدی از‬
‫محدودیت خود‬
‫مرحلهی ‪_4‬سازندگی در برابر حقارت‬

‫منطقهی لیبیدویی وجود ندارد‪.‬‬


‫دورهی آرامش اما ممکن است زندگی کودک کامال عاری از تعارض نباشد‪...‬‬
‫رشد من (ایگو) ‪ /‬تحکیم فرامن‬
‫چیرگی بر مهارتهای اجتماعی و شناختی مهم‬
‫آموزش امور معنادار ‪ ‬رشد نیروهای من از قبیل "توجه مداوم و تالش همراه با پشتکار"‬
‫یادگیری کار کردن و بازی کردن با همساالن‬
‫احساس حقارت به چه دلیل ممکن است رخ دهد؟‬
‫‪ -1‬حل نشدن تعارضات مرحلهی قبل‬
‫‪ -2‬نگرشهای مدرسه و جامعه ممکن است از رشد حس سازندگی جلوگیری به عمل آورد‪.‬‬

‫شایستگی = توانایی استفاده آزادانه از هوش و مهارت در انجام امور‬


‫مرحلهی ‪_5‬هویت در برابر سردرگمی نقش‬
‫از نظر اریکسون نوجوانان به چه دلیل آشفته و گیج میشوند؟‬
‫‪ -1‬تغییرات فیزیولوژیکی و بروز مجدد سایقهای غریزی و جنسی (شبیه نظر فروید وآنا)‬
‫‪ -2‬توقعات و تعارضات اجتماعی تازه‬
‫نخستین تکلیف نوجوان = ایجاد حس جدیدی از هویت من‬
‫گرایش به همانندسازی با گروهها ‪ ‬به دلیل عدم اطمینان از هویت شخصی‬
‫آزمون وفاداری ‪ /‬همادگری ‪ /‬همشکلطلبی ‪ /‬فرآیند خودسنجی ‪ /‬تصورات قالبی ‪ /‬بازسازی‬
‫همانندسازیهای پیشین‬
‫فرآیند هویتیابی در تمام طول زندگی ادامه دارد‪...‬‬
‫گاهی ورود به دورهی مهلت روانی اجتماعی ‪ ‬به دلیل اینکه قبول تعهد و مسئولیت کارمشکلی است‪.‬‬
‫چرا نوجوانان اغلب تعهدات و الزامات را به تاخیر میاندازند؟‬
‫به دلیل نیاز درونی آنها برای اجتناب از هویت پیشرس‬

‫وفاداری = من جدیدی که به گونهای آزادانه‬


‫میتواند ثبات قدم خود را نشان دهد‪.‬‬
‫دلبستگیهای عاشقانه و مجذوب شدنهای‬ ‫مرحلهی ‪_6‬صمیمیت در برابر انزوا‬
‫جنسی در مرحلهی نوجوانی‪ :‬بیشتر از آن که‬
‫واقعی باشند‪ ،‬کوششیست برای تعریف خویشتن‬
‫صمیمت واقعی چه زمان به وجود میآید؟‬
‫تنها هنگامی که قبل از آن نوعی احساس هویت تثبیتشده وجود داشته باشد‪.‬‬
‫ازدواج جوانان قبل از دستیابی به احساس هویت مناسب ‪ ‬این افراد به نوعی بینش‬
‫خردمندانهی هدایتشده نیاز دارند‪.‬‬
‫چه چیز تمام تلخیها و تفاوتهای بین دو فرد را از بین میبرد؟‬
‫ارگاسم (تجربهای عالی از تنظیم دوجانبه)‬
‫صمیمیت واقعی به چه معناست؟‬
‫تشریک مساعی و تنظیم دوجانبهی تمام جنبههای زندگی‬
‫پایان جوانی چه زمانی خواهد بود؟‬
‫رسیدن به تعهد اجتماعی‬

‫عشق = دلبستگی متقابل که اختالفهای زوجین را کاهش میدهد‬


‫مرحلهی ‪_7‬پدیدآورندگی در برابر رکود‬

‫زایندگی = عالوه بر صاحب فرزند شدن‪ ،‬شامل خالقیت و تولید عالیق و طرحهایی در جریان کار است‪...‬‬
‫راهنمایی و مراقبت از نسل بعد‬
‫اما اریکسون اساسا بر مسئلهی‬
‫بچهدارشدن تاکید میکرد‪.‬‬ ‫چشمپوشی از نیازهای خود‬
‫دروننگری و ارزیابی مجدد شیوههای زندگی (برزخ میانهی زندگی)‬
‫والدین در این مرحله باید بر چه چیزی چیره شوند؟‬
‫وسوسههای توجه بیش از حد به خویشتن (که به رکودی غیر مولد منجر میشود)‬
‫گویی آنها تنها فرزند خویش هستند‪.‬‬ ‫صمیمیت کاذب = ازدواج بدون احساس زایندگی‬

‫مراقبت = چشمپوشی از نیازهای خود در‬


‫جهت راهنمایی و پرورش نسل بعد‬
‫مرحلهی ‪_8‬انسجام من در برابر یاس و ناامیدی‬

‫اریکسون به چه چیز در این دوران توجه میکند؟‬


‫فعال بودن‪ ،‬سودمند بودن و یا درگیر بودن فرد پیر با جهان خارج‬
‫تالش و کوشش درونی‬
‫احساس‬ ‫دچار ناامیدی اساسی میشوند‪.‬‬ ‫افراد پیر رفته رفته درگیر "مرور زندگی" میشوند‪...‬‬
‫نفرت‬ ‫رسیدن به انسجام در صورتی رخ میدهد که فرد برای ناامیدیهای خود پاسخی بیابد‪.‬‬
‫انسجام من یعنی چه؟‬
‫وجود نظم و ترتیب در زندگی و ((پذیرش چرخهی زندگی یگانه و منحصر به فرد خویش‪ ،‬به‬
‫عنوان آنچه باید رخ میداده است و هیچ چیز نمیتوانست جانشین آن شود))‬
‫احساس همراهی با شیوههای منظم زمانها و دورههای گذشته‬
‫چه عواملی در پیری به حفظ ادراک خود کمک میکند؟‬
‫‪ -1‬ادامه یافتن نقشهای قبلی‬
‫‪ -2‬عدم وابستگی به دیگران‬
‫خردمندی = منعکسکننده تالشی متفکرانه و امیدوارانه برای‬
‫یافتن معنا و ارزش در زندگی هنگام روبهرو شدن با مرگ‬
‫موضوعات نظری‬
‫رفتارهایی با کیفیات مختلف را توصیف میکنند‪.‬‬
‫به موضوعات کلی اشاره دارند‪.‬‬
‫ویژگیهای مراحل اریکسون‬
‫در نظریهی پیاژه‬ ‫به صورت توالی ثابتی آشکار میشوند‪.‬‬
‫از نظر فرهنگی‪ ،‬جنبهی جهانی دارند‪.‬‬

‫مراحل اریکسون فاقد ویژگی یکپارچگی سلسلهمراتبی است‪.‬‬


‫به جز در نوجوانی‬
‫مقایسه با پیاژه‪:‬‬
‫پیاژه ‪ ‬اگر فرد در زمینهای کنجکاو نباشد در آن زمینه به باالترین مرحله نمیرسد‪.‬‬
‫اریکسون ‪ ‬اگر شخص عمر کافی داشته باشد باید از تمام مراحل عبور کند‪.‬‬
‫‪ 5‬حوزهی تفاوت نظرات‪-1 :‬اعتماد ‪-2‬خودمختاری ‪-3‬ابتکار ‪-4‬سازندگی ‪-5‬هویت‬
‫اشتراک‪ :‬هر دو به ایمان رو به رشد کودک به ثبات جهان ‪ /‬عمل مستقالنه کودک ‪ /‬خیالپردازی و‬
‫تصویرسازی کودک ‪ /‬ثبات کودک و گسترش عالیق به جهان بیرون ‪ /‬بحران هویت توجه دارند‪.‬‬
‫انتقادها‪:‬‬ ‫مقایسه با فروید‪:‬‬
‫‪ -1‬وایت‪ :‬مرتبط کردن رشد‬
‫من با مناطق لیبیدویی فروید‬
‫توجه کمتر بر مسائل جنسی و بیشتر بر مسائل اجتماعی‬
‫‪ -2‬گیلیگان‪ :‬تاکید بیش از حد‬ ‫دید خوشبینانهتر به انسان (موجودی فعال و با اراده)‬
‫بر رشد استقالل (تاکید کم بر روابط)‬
‫‪ -3‬ابهام در نقش رسش در فرآیندهای بزرگسالی‬ ‫توجه به کل چرخهی زندگی‬

You might also like