Professional Documents
Culture Documents
LS - Volume 1399 - Issue 13 - Pages 135-182
LS - Volume 1399 - Issue 13 - Pages 135-182
چکیده
در این مقاله وضعیت حقوقی اطفال در اسالم و اسناد بینالمللی مورد بحث قرار گرفته است .در
گام نخست ،تالش شده تا چیستی کودک تعریف و مفهوم کلی طفل در فقه ،حقوق و آموزههای
اسالم بررسی شود .در مرحله دوم ،روی حقوق و ارزش اطفال در اسالم و اسناد بین الملل بحث
صورت گرفته است .در این تحقیق ،از روش کتابخانهای بهره گرفته شده است .نتیجهای که از
این تحقیق به دست میآید ،این است که وضعیت حقوقی اطفال در کشور ،خوب به نظر نمیرسد؛
زیرا بارها دیده شده است که از اطفال و کودکان سوء استفاده صورت گرفته است .برای نمونه
اطفال به کارهای شاقه واداشته شده است ،بهصورت وافر مورد خشونت و توهین وتحقیر قرار
گرفتهاند و از ایشان سربازگیری صورت گرفته است .به نظر میرسد که قوانین افغانستان و اسناد
بین المللی ،در رابطه به تأمین حقوق اطفال و کودکان در جامعهای افغانی و جوامع بین المللی،
از نظر دور داشته شده و گاهاً نقض شده است .مدعی اصلی ما این است که راه رشد و شکوفایی
اطفال در عرصههای مختلف ،توجه خانواده و حکام در تربیت سالم و درست ،تطبیق قوانین نافذه
کشور از آدرس حکام ،تطبیق اسناد بین الملل از آدرس سازمانهای بین المللی و نگاه عمیق و
ژرف به شریعت اسالمی در مسیر تربیت اسالمی فرزندان و تأمین حقوق ایشان از آدرس شریعت
اسالمی میباشد.
کلید واژهها :اطفال ،اسالم ،فقه وحقوق ،قوانین افغانستان ،اسناد بین الملل.
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
136
هرنوع حق تلفی در رابطه به آنان ،در قوانین داخلی و اسناد بین المللی و در
شریعت اسالمی مردود دانسته شده است.
به نظر میرسد که مهمترین عامل تباهی جوامع و ملتها ،بیتوجهی به اطفال
از جوانب مختلف باشد؛ زیرا اطفال امروز بزرگان فردای یک جامعه و ملتاند و
آیندهسازان جوامع بشری محسوب میشوند .به همین جهت اگر در راستای تربیت
درست آنان تالش صورت گیرد و توجه مسئووالن جوامع بشری به سمت آن
معطوف شود آینده جوامع بشری روشن و به سوی ترقی خواهد بود؛ اما اگر
اندکترین بی توجهی در این راستا چه از طرف والدین و چه از طرف مسئووالن
جوامع بشری صورت پذیرد ،آینده جوامع بشری و ملتها ،ناروشن و خطرناک
خواهد بود .بر همین اساس ،در این تحقیق سعی شده است تا از روزنه شریعت و
قانون ،حقوق و جایگاه این قشرآسیبپذیر جامعه انسانی که سعادت و بدبختی
جوامع بشری به دست این قشر رقم زده میشود ،مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
در رابطه به پیشینه تحقیق میتوان گفت این موضوع به صورت پراکنده توسط
نویسندگان ،مورد بحث و بررسی قرار گرفته است .از جمله میتوان به استاد
عبدالرب رسول سیاف اشاره کرد که کتابی را تحت عنوان «تربیت اسالمی
فرزندان» به رشته تحریر در آورده است .همچنین مولوی سید محمد صمیم هروی،
کتابی را تحت عنوان «تربیت اوالد از دیدگاه اسالم» به نشر رسانده است.
عبدالرحیم عمران ،کتابی را تحت عنوان «تنظیم خانواده در روشنایی اسالم»
تقدیم جامعه نموده است که بحث خوبی در این رابطه دارد .همچنین میتوان از
مقاالت غالم حضرت برهانی ،تحت عنوان «حمایت کیفری خاص از تمامیت روانی
اطفال و نوجوانان در حقوق ایران و افغانستان» و از مقاله سید عبدالوهاب رحمانی،
تحت عنوان «حدود تنبیه طفل توسط والدین» و از مقاله قاسم قاموس ،تحت
عنوان «حقوق کودک ،ناهنجاریهای اجتماعی و چالشهای قوانین موضوعه» در
ماه نامه عدالت ،نام برد .مقاله دیگری با عنوان «بزهکاری کودکان و نوجوانان و
کانون اصالح و تربیت» ،از علیجان فهیم و نیز مقاله «نقش خانواده در تخلفات
اطفال» از محمد یاسین رسولی در فصلنامه مطالعات حقوق اسالمی و مقالهای
«حقوق و عدالت برای اطفال» ،از قاضی حمیداهلل پیمان در مجله قضاء یاد کرد.
تمرکز نوشتار حاضر ،روی وضعیت حقوقی کودکان در اسالم و قوانین دخالی
و اسناد بین المللی میباشد که در آن به مفهومشناسی کودک ،و حقوق کودک از
منظر حقوقی و فقهی و اسناد بین المللی پرداخته خواهد شد.
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
.1مفهومشناسی
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
138
چند چیز با یکدیگر مشتبه شده باشند و فرد یا افرادی آنها را مشخص و از یکدیگر
جدا سازد .پس میتوان گفت :تمیز قوهای است در مغز انسان که به او توانایی
میدهد تا معانی و مفاهیم را از یکدیگر جدا ساخته و مشخص نماید (برهانی،
،۱۳۹۸ص.)۳0
ه) کودک نوجوان :از سن دوازده عدول کرده ،ولی سن هیجده سالگی را تکمیل
نکرده باشد ،به آن نوجوان می گویند (قانون رسیدگی به تخلفات اطفال ،،فقره
سوم).
ی) کودک مراهق :مراهق به کودکی گفته میشود که در شرف بلوغ بوده و به
احتالم نزدیک باشد ،فرقی نمیکند که پسر باشد یا دختر .در لسان العرب آمده
است :کودک ده الی یازده ساله را مراهق می گویند( .برهانی ،۱۳۹۸ ،ص.)۳0
زمانی که از طفل نام برده میشود ،تمام این مراحل را شامل میگردد.
در دختران ۹سال است .دیدگاه امام مالک با دیدگاه امام ابوحنیفه (ره) یکسان
است؛ زیرا اصحاب امام مالک (ره) سن بلوغ را ۱۸سال میدانند و بعضی از آنان
نیز براین عقیدهاند که سن بلوغ ۱۹سال است (رسولی ،۱۳۹4 ،ص .)۱۲۵
مشهور فقهای امامیه ،امام شافعی ،اوزاعی فقیه حنبلی« ،ابویوسف» فقیه
حنفی ،جمع از فقهای مالکی و ابن وهب ،اکمال پانزده سال قمری را برای طفل
مذکر بلوغ میدانند .شهید ثانی ،فقیه امامیه میگوید :طفل مذکر پس از اکمال
پانزده سال قمری ،بالغ میگردد و ورود به سال پانزدهم کافی نیست.
امام کاشف الغطاء ،فقیه امامیه میگوید :اکمال پانزده سال قمری برای اطفال
مذکر عالمت شرعی بلوغ است .سوالی دیگری که در این جا مطرح میشود این
است که فقهای اسالمی روی چه استداللی اکمال سن پانزده سال قمری را برای
اطفال مذکر در نظرگرفتهاند؟
در جواب میتوان گفت :فقهای اسالمی استدالالت ذیل را مطرح کردهاند:
الف) اکثر مصادر فقهی مسلمین ،این معیار را پذیرفتهاند.
ب) روایات فراوانی از طریق فریقین وارد شده است.
روایتی در نزد مذهب امامیه ذکر شده است که حمزه بن حمران از امام جعفر
صادق (ع) نقل کرده است :پرسیدم طفل چه وقت بالغ میشود تا حدود شرعی را
رعایت کند؟ فرمودند :هرگاه از یتیمی خارج شود و بالغ گردد .عرض کردم :آیا
برای آن حدّی وجود دارد؟ فرمودند :بلی ،هرگاه محتلم گردد یا پانزده سال را کامل
کند.
همچنین ،ابن عمر روایت میکند :درجنگ احد ،از پیامبر اسالم (ص) خواستم
تا اجازه شرکت در جهاد را برایم بدهد ،به دلیل چهارده ساله بودنم اجازه ندادند،
ولی در جنگ خندق چون پانزده سال داشتم ،اجازه شرکت برایم دادند (حسینی،
،۱۳۸۷ص ۲۲و .)۲۳
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
140
در سوره مبارکه نور ،کلمه طفل ،به معنی کودک استعمال شده است .چنانکه
ستَأْذِنُوا» (نور ،آیه )۵۹اطفال در این
میفرماید« :وَإِذَا بَلَغَ األطْفَالُ ِمنْک ُم الْحُ ُلمَ فَلْی ْ
آیه به کودکان تفسیر شده است.
از طفل ،هر انسانی دارای کمتر از ۱۸سال سن است؛ مگر اینکه طبق قانون قابل
اعمال در مورد طفل ،سن قانونی کمتری تعیین شده باشد.
اما زمانی که به حقوق اسالمی نگاه میاندازیم ،درمییابیم که جنین هم دارای
حقوقی شناخته شده است ،از همین ناحیه میتوان به نقد این تعریف پرداخت،
زیرا این تعریف از نوزاد پایینتر (جنین) را شامل نمیشود (رسولی ،۱۳۹4 ،ص
.)۱۲6
در مورد کنوانسیون یاد شده چند قابل ذکر است:
یکم :از منظر کنوانسیون ،هیجده سالگی مرز کودکی و بزرگسالی است.
دوم :خود ماده مورد اشاره ،دارای برخی نواقص است ،چرا مشخص نکرده است
که آیا از ابتدای تولد یا پیش از آن ،کودکان مشمول حمایت کنوانسیون قرار
میگیرند یا خیر .امری که تصریح به آن میتوانست بسیار راهگشا باشد و مانع
تفاسیر گوناگون و متعارض گردد .اینکه در ماده ،۱تنها به پایان دوران کودکی
تصریح شده و درباره شروع آن بحثی نشده است این سکوت خود میتواند بیانگر
دو معنی باشد:
.۱اینکه بگوییم شروع کودکی از زمانی است که طفل متولد میشود و این
موضوع بدیهی است و نیاز به بیان ندارد.
.۲معنای دیگر این که در زمان تدوین کنوانسیون حقوق کودک ،پیشنهادها و
بحثهای مختلفی درباره زمان شروع کودکی مطرح بود ،پیشنهاد بعضی کشورها
این بود که شروع کودکی به عنوان انسان ،از لحظه تولد (جنین) است.
سوم :اگر به ادامه ماده ( )۱نگاه کنیم ،نوع ظرافت نگاه را درمییابیم که با
ظرافت ،نگاه برخی از قانونگذاران کشورها را در نظر گرفته است .چنانکه ادامه
میدهد :مگر اینکه طبق قانون اجرایی در باره کودک ،سن بلوغ ،کمترتشخیص
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
142
داده شود .این جمله بدین مفهوم است که عالوه براینکه سن مشخصی برای پایان
دوران کودکی در کنوانسیون تعیین شده است؛ به این نکته نیز توجه دارد که
ممکن است پایان دوران کودکی در برخی قوانین داخلی کشورها ،متفاوت و
مشخصاً کمتر از ۱۸سال باشد .برای نمونه ،در ایران ،سن بلوغ برای دختران ۹
سال و برای پسران ۱۵سال کامل قمری در نظرگرفته شده است .در افغانستان
مطابق ماده ۷0قانون مدنی ،سن اهلیت ازداوج برای پسر ۱۸سال و برای دختر،
۱6سال شمسی در نظرگرفته شده است (برهانی ،۱۳۹۸ ،ص .)۳4
باشد .پس از همین روزنه میتوان بر تعریف فوق نقد را وارد کرد که تعریف فوق،
مخالف تعریف شریعت اسالمی در رابطه به طفل میباشد (رسولی ،۱۳۹4 ،ص
.)۱۲۷ - ۱۲6
در مجموع میتوان گفت ک در مورد تعریف کودک ،با توجه به رشتههای
مختلف علمی ،توافق وجود ندارد .همینگونه در نظامهای حقوقی دنیا نیز دیدگاه
واحدی دیده نمیشود؛ به این معنی که تعریف کودک و تعیین حد سنی او در
قوانین کشورهای مختلف جهان ،از دیرباز تا کنون متغییر بوده است.
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
144
در پنهانی و ظاهر ،مساوات برقرار کنید ،همانطوریکه دوست دارید در خوبیها
و نیکیها با شما به عدالت رفتار گردد (قاضی حمداهلل پیمان ،۱۳۹۱،ص .)۱۱0
عدالت و مساوات در تمام مراحل زندگی جایگاه خاصی دارد؛ از نظر اسالم حتی
در بوسه کردن بچهها باید عدالت رعایت گردد .چنانکه از پیامبر اسالم (ص) روایت
شده است که نظر مبارک آن جناب به مردی افتاد که دو پسر داشت که به صورت
یکی از آن دو پسر بوسه محبت و مهربانی زد و به طفل دومی اعتنایی نکرد ،آن
حضرت فرمودند :چرا میان پسرانت عدالت و مساوات را رعایت نکردی؟
این روایت نشاندهنده توجه اسالم به حقوق اطفال و فرزندان است که هم پدر
و مادر و هم مسولین دولتی ،الزم است به آن توجه کنند( .قاضی حمیداهلل پیمان،
،۱۳۹۱ص .)۱۱0دیده میشود که پدر و مادر از نظر شریعت ،وظیفه دارند که در
بین اوالد ذکور و اناث خویش فرق و امتیاز قائل نشود و در مورد نفقه و لباس و
تربیت آنان عادالنه رفتار نماید تا باعث ایجاد عقده و کینه و ستیزه نگردد.
چنانکه قرآن کریم میفرماید« :اعدلوا هو اقرب للتقوی» (مائده ،آیه )۸؛ و نیز
در حدیثی به صراحت آمده است« :اعدلوا بین ابنائکم» (هروی ،۱۳۸۲ ،ص ،)۲6
عدالت و مساوات را بین فرزندان خود رعایت کنید .بنابراین ،الزم است که در تریت
اطفال از عادات و رسوم جاهلیت خودداری شود و میان پسر و دختر تفاوت قائل
نشود .در جامعه جاهلیت فرزند دختر را مایه ننگ می دانستند ،چنانکه قرآن کریم
تصویر روشنی از این قضیه ارائه میدهد و میفرماید« :و اذا بشر احدهم باالنثی
ظل وجهه مسوداً و هو کظیم» (نحل ،آیه )۵۸هرگاه به یکی از آنها به تولد دختر
مژده داده میشد ،چهرهشان سیاه شده و پر از قهر و غضب میشدند که این خصلت
گناه آلودشان نمایانگر ضعف عقیده و عدم قدرت فکری آنان بود (هروی،۱۳۸۲ ،
ص .)۲6
مدرسه بنیادی و اساسی تمام این آداب ،خانه است .حاال قضاوت به دست
خوانندگان گرامی که به خاطرتقویه بنیاد تربیتی یک جامعه ،بودن زن در کنار
اطفالش تا چه اندازه نقش اساسی و مهم دارد؟ پس چگونه قضاوت کنیم که طفل
در دامان مادرش بزرگ شود تا سازنده و مدبر وحکیم بارآید؛ یا نه مادر اطفالش را
به کسی دیگری واگذار شود؟ این جاست که ضروت است تا به توصیههای
پیامبراسالم (صلی اهلل علیه و سلم) گوش فرا داده شود( .عبدالرب رسول سیاف،
( ،)۱۳۹0تربیه اسالمی فرزندان ،ص )64
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
.1-۲کودک در اسالم
طفل در اسالم ،شامل سه دوره سنی هفت ساله میشود ،در این رابطه پیامبر
اسالم (ص) میفرماید( :الولد السید سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبعه
سنین) (مکارم االخالق ،ص ۲۲۲گرفته شده از مقاله سید عبدالوهاب رحمانی،
( ،)۱۳۸۷حدود تنبیه طفل توسط والدین ،م عدالت ،ش ،۷۱ص 6و )۷درحقیقت
این تعریفی است که از طفل صورت گرفته است و بدین معنی است که مفهوم
طفولیت به صورت قطعی ،شامل در مرحله اول و دوم میشود؛ یعنی تا ۱4سالگی
صد درصد مفهوم طفولیت صادق است و از ۱۵تا ۲۱که طفل کم کم تدریجاً به
رشد میرسد که نظریات و مشورههایش مورد توجه قرار میگیرد؛ اما به تناسب
اماکن وشرایط مختلف رشد عقلی ،جسمی و فکری ،به سن رشد میرسد و به
همین دلیل سن رشد طفل در قوانین عربی از ۱۵الی ۲۱متفاوت است.
تمام تأکیدات اسالم در رابطه با کودکان بر محور اکرام ،احسان ،ارحام و ...
میچرخد ،چنانکه پیامبر اسالم (ص) میفرماید« :اکرموا اوالدکم و احسنوا آدابهم»
(قاسمی ،خانواده و تربیت کودک ،صص ۲0۱ – ۲00و هم چنان مکارم االخالق،
ص ۲۲۲سایت حوزه ).فرزندانتان را اکرام کنید و ادبشان را نیکو بسازید؛ و هم
چنین جای دیگر میفرماید( :وفّروا کبارکم و ارحمو صغارکم) دیده میشود که
پیامبراکرم (صلی اهلل علیه و سلم) با توجه به گرامی داشتن طفل و کرامت انسانی
او و احسان و نیکی و نیکوسازی ادب و شیوههای رفتاری او که مستلزم مالیمت و
پرهیز از خشونت است؛ و هم چین ،رحم برکودکان و شفقت ورزیدن و رفق ومدارا
برآنها ،اصول اولیه تربیت اوالد میباشد که تمامی آنها با رحم و مروت و
نیکوکاری و عاطفه انسانی در ارتباط است ،وآنها تنبیه ،خشونت و کودک آزاری
را نفی میکند( .سید عبدالوهاب رحمانی ،)۱۳۸۷( ،حدود تنبیه طفل توسط
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
146
والدین ،م عدالت ،ش ،۷۱ص 6و )۷
.۲-۲تنبیه کودک
تنبیه طفل در نزد عام مردم روشی است که گویا از این طریق میتوان بر اطفال
مسلط شده و آنها را از این طریق مطیع و فرمانبردار ساخت ،در حالی که تنبیه
نه تنها در تربیت کودک مؤثر نیست بلکه بلکه باعث آسیبها و مشکالت زیادی
در طفل خواهد شد.
صدماتی را که تنبیه بر طفل وارد میسازد میتوان به جسمی ،روحی و
اجتماعی و شخصیتی تقسیم کرد .نکته قابل توجه این که تمامی عواقب و
پیامدهای ضررآفرین تنبیه ،با قاعده «الضرر» در اسالم ،مغایرت دارد .در اسالم
حتی دفع ضرر محتمل هم واجب است .بههمین خاطر حتی احتمال ضرر جسمی،
روزه گرفتن و وضوء گرفتن را که یک تکلیف شرعی است تغییر میدهد .اکنون به
برخی از عواقب وخیم و تبعات ناگوار تنبیه اشاره میگردد:
و اجتماعی برای طفل وارد خواهد کرد که در ذیل بحث به آن اشاره میکنیم:
اول ) تنبیه بدنی اثر آگاه کننده خود را از دست میدهد.
دوم) اولین مجازات کننده طفل در قدم اول ،پدرو مادر طفل میباشند که مجبور
است هربار برشدت ضرب بیافزاید تا طفل دیگر عمل بد خود را تکرار نکند.
سوم) دیده شده در اکثر موارد ،مجازت کننده هرکسی که باشد بخصوص پدر
ومادر ،دراثر تشدید مجازات ،عنان اختیار را ازدست داده و می دانیم که درحین
خشم ،حمله برطفل لطمات شدیدی را برطفل وارد میسازد که جبران ناپذیر است.
چهارم) طفل از آوان طفولیت میآموزد که راه حل تمام قضایا و مشکالت ،منازعه
وابراز خشم بردیگران است ،مطابق همین قانون (که نسل ازخود نسل برجای
میگزارد).
پنجم) اعتماد به نفس طفل اینکه من هیچ چیزی نیستم و لیاقت نداردم و (...از
بین میرود یا پایین میآید.
ششم) به جای اینکه عبرت بگیرد ،برعکس ،معنای انتقام در ذهنش تداعی
میشود که این باعث منفی بافی وی خواهد شد.
هفتم) و آخراینکه عدم اعتماد به دنیا پیدا میکند چون اولین کسی به آنها ضربه
می زند همانا پدرو مادر هستند که در حقیقت اولین تکیه گاه اطفال به حساب
میآیند( .همان ،ص ۸و )۹
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
148
یک نظریه عمومی این است که پدر ومادر میتوانند طفلشان را تنبیه کنند،
اما نباید از حدود تأدیب فرارتر رود .خوب ،حاال برمی گردیم به میزان سواد و عمل
به علم که والدین از چه جایگاه علمی و تربیتی برخور داراند و دامنه این تنبیه را
به خشونت و کودک آزاری وظلم نمیکشانند .در واقع اگر به صورت رونشنتر اشاره
کنیم ،این نظریه ،والدین را در مسیری قرار میدهد که خارج شدن از آن یا ممکن
نیست و یا هم بسیار مشکل است ،چون وقتی والدین برای تنبیه طفل در مسیر
عصبانیت قرار می گیرند ،دیگر ادامه این مسیر و گرفتار شدن در چنگال خشونت
و کودک آزاری حتمی است .اگر بهصورت فشرده بیان کنیم و تنها افغانستان و
ضعیت و مردم این س رزمین را در نظربگیریم ،از اعمال خشونت و کودک آزاری
عبور کرده نمیتوانیم و هرگزنخواهیم توانست تا چشمانمان را بر روی این حقیقت
ببندیم ،زیرا این سرزمین ،سالیان متمادی است که در جنگ و خشونت بسرمی
برد و ملت درد کشیده این سرزمین ،از فشار کالن دردها و رنجها به مشکالت
کالن روحی و روانی مبتالشده اند که خشونت زاده مشکالت روانی و خانوادگی
است.
اما این که اسالم چه میخواهد؛ باید گفت :که اصل اساسی واولیه دراسالم
تربیت و اصالح است و این بزرگترین نقشی است که اسالم آن را بازی میکند؛ اما
از چه راه و کدام مسیر میتوان به این اصل اساسی دست یافت ،بدون تردید
می توان گفت که آن همانا تشویق ،تحریک و ترغیب کودک به کارهای خوب و
اخالقی است .تنبیهی که در اسالم مطرح شده ،روی حکمت و فلسفه اخالقی
استوار بوده و حدی و حدودی هم برایش درنظر گرفته شده است که گویا سه
ضربه شالقی باشد که بدن طف ل سرخ وکبود نگردد .از این موضوع ما به سیاست
دست می یابیم ،بدین معنی که پدر ومادر از روی سیاست ضرباتی را وارد کند که
مملو از تنبیه حکیمانه باشد ،نه این که فزیک و هیکل طفل را متضرر بسازد ،بلکه
مغز وفکر طفل را متوجه بسازد که تکرار نشود .پس اسالم دین رأفت و مهربانی
است نه دین خشونت و ستم ،زیرا سالم حتی کتک اطفال زیرسن هفت سال را
برای پدرومادر مجاز نداسته است .پس برما و والدین محترم است که دستورهای
حکیمانه اسالم را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم ،بی تردید که از این ناحیه زندگی
مناسب و بی جنجالی خواهیم داشت( .همان ،ص ۱0و )۱۱
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
150
(همان ،ص ۹و )۱0پس گفته میتوانیم که دوران کودکی پرمایهترین لحظات
عمرانسان است .الزم است از تمام اطراف ممکن ،آموزش و پرورش و کلیه علوم
حیاتی و روانی و اجتماعی برای سازندگی و تکوین یک شخصیت از این وجود
شکل پذیر ،بهره گیری کرد؛ زیرا از دست دادن این لحظات گران بها جبران ناپذیر
است .به جای این که کودک سالهای نخستین عمرش را به عملی بگذراند که در
آن زمینه های عادات زشت و هرزه رشد کند الزم است با دقت تمام آن را آماده
قبول خصایل نیکوساخت .این امرمستلزم شناسایی عمیق از فزیولوژی و روان
شناسی کودک و نیازهای مادی و روانی اوست .فراموش نباید کرد که بزرگترین
نیاز کودک محبت است .کودک درس محبت ،رحم وشفقت ،نیکوکاری ،وفاداری،
صفا ،خلوص نیت ،پاکی ،راستی ،صراحت لهجه ،رشادت ،شهامت ،شجاعت ،تواضع،
عزت نفس ،احسان ،سخاوت ،تقوی ،عشق به کمال وسایر سجایا وملکات انسانی را
در نخستین سالهای زندگی خود دردامن پرمهرومحبت پدرو مادراز راه بذل محبت
آنان می آموزد .چون کانون خانواده تنها پناه گاه و تکیه گاه اوست .خانواده آیینه
شخصیت کودکان است و باید بکوشیم تا این آیینه شفاف و خالی از رنگ کدورت
باشد( .محمد ناصرحبیبی ،)۱۳۹۸( ،روانشناسی جنایی ،ص )۹و نباید فراموش
کرد که طفل درس مهر و محبت و عاطفه را در آغوش مادر فرامیگیرد .در حقیقت
احساس مهرو محبت و عاطفه چیزی است که طفل آن را غیر از آغوش مادر
درجای دیگرپیداکرده نمیتواند .پس الزم است تا به کودکستانها و نزد افرادی
مزدوری که اطفال به آنها سپرده میشوند سری زده شود تا این تفاوت به دست
آید که غیرازمادر کسی دیگری چنین کاری را کرده نمیتواند( .عبدالرب رسول
سیاف ،)۱۳۹0( ،تربیه اسالمی فرزندان ،ص )4۳رابطه مهر و محبت ،عاطفه و
صمیمیت که در جوامع اسالمی بین پدر و فرزند ،مادر و فرزند ،پدرکالن و نواسه،
مادرکالن و نواسه وجود دارد و آثار آن در تمام جوامع غربی سراغ نمیشود ،این
کار تنها در آغوش اسالم و در آغوش تربیت اسالمی میسر است و بس .در حقیقت
تأکید اسالم بر مادران این است ،ای مادران! متوجه باشید که طفلتان را از آغوشتان
دور نکنید؛ و میگوید :مادر بودن ایجاب میکند که در این هنگام طفلش را تنها
نگذارد ).همان ،صص 44و )4۵
دیده شده است و به تجربه هم ثابت گردیده است ،زمانی که دریک فامیل
(پدر ،مادر ،برادر ،خواهر و )...همه یک طفل را به آغوش میکشند و با وی
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
دوستاند ،نتیجه آن است که زمانی که این طفل با احساس محبت بزرگ میشود،
رابطهای که با جامعه پیدا میکند رابطهای محبت است که درآینده در فکر ضرر
رساندن و انتقام گیری از دیگران نبوده و به این فکراند که چگونه به خانواده،
ماحول و جامعه خود خدمت کنند و مصدر خدمت واقع شوند( .همان ،ص )4۹
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
152
عزیز ما افغانستان ،این موضوع به و فور دیده شده و به مرور زمان نیز ثابت گردیده
است .حتی دیده شده که از اطفال در کارهای شاقه استفاده صورت میگیرد .پس
از این لحاظ موجودیت آنان را یک ارزش اقتصادی میدانند.
ارزش اجتماعی :والدین با داشتن اطفال ،خوشحال میشوند که این مقتضای
عاطفه مادری و پدری است .از طرف دیگر اطفال ثبوت باروری مادر و رجولیت یا
قوه مردی پدر میباشند( .عبدالرحیم عمران ،تنظیم خانواده در روشنایی اسالم،
بیتا ص )۲۳ – ۲۲روی همین ملحوظ دارای ارزش اجتماعی نیز هستند.
معنوی اوالدشان نیز اشتراک مساعی و توجه کامل داشته باشند تا اوالدشان در
معنی ،یتیم و بی سرنوشت نمانده ،دارای حسن اخالق و حسن ادب ببار آیند.
پیامبراسالم (صلی اهلل علیه و سلم) در این زمینه میفرمایند( :ادبوا اوالدکم و
احسنوا ادبهم) به خوبی ونیکوئی متوجه آداب اوالد خویش باشید .هم چنان جای
دیگر می فرمایند :از حضرت علی (رض) آمده است که در رابطه به آیه 6سوره
تحریم که میفرماید :ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و اهل وعیالتان را از آتش
نجات دهید؛ فرمودند( :علموا اوالدکم واهلیکم الخیر و ادبوهم) به زن و فرزندانتان
خوبی و نیکی را یاد دهید و تربیت کنید( .عبداهلل ناصح علوان ،ترجمه عبداهلل
احمدی ،چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم ،ج اول ،به روایت عبدالرزاق و سعید
بن منصور ،ص ۳۵۷و )4۵۷درتعلیمات دینی و حیاتی اوالد و خانواده خود
بکوشید و با ادبشان سازید .یا جای دیگر میفرمایند :اعلموا به طاعت اهلل و اتقوا
معاصی اهلل و مروا اوالدکم بإمتثال االوامر و إجتناب النواهی فذالک وقایة لهم من
النار) (همان ،به روایت ابن جریر و ابن المنذر ص )۳۷۲امرکنید اوالدتان را که
اوامر خدا و رسولش را به جای آورند و از چیزهائی که نهی کردهاند بپرهیزند که
در حقیقت این برای آنها وقایه و حمایه از آتش است؛ یعنی هم از آتش جهالت
و گمراهی در دنیا و هم از آتش جهنم در آخرت.
از طرف دیگری طبرانی از حضرت علی (رض) روایت میکند که پیامبر اسالم
ل ثالثٍ:
تأکید تعلیم به سه خصلت را کرده و میفرماید( :ادبوا اوالدکم علی خصا ٍ
علی حب نبیکم و حب اهل بیته ،وعلی قراء ِة القرآن فإن حملة القرآنِ فی ظل اهلل
یوم الظل اال ظلُهُ مع انبیائه و اصفیائه) (همان ،صص )۳۷6 - ۳۷۵فرزندان خود
را به رسه خصلت تریت کنید :محبت پیامبر (صلی اهلل علیه و سلم) و اهل بیت
پیامبر (صلی اهلل علیه و سلم) ،خواندن و تالوت قرآن کریم ،زیرا حامالن قرآن
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
154
کریم در روزقیامت در زیرسایه عرش خدا قرار دارند که درآن روز دیگر سایه وجود
ندارد همراه پیامبران و برگزیدگان او خواهند بود( .سید محمد صمیم هروی،
( ،)۱۳۸۲تربیت اوالد از دیدگاه اسالم ،چ ،۳صص )۸۹ - ۸۷
.5حمایت کودک در مقابل تعرض ،توهین ،و تبعیض
ضرورت است تا هرسه موضوع به صورت جدا گانه به بحث گرفته شود تا
خوانندگان محترم بیشتر در روشنائی موضوع قرار بگیرند.
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
156
افغانستان توجه چندانی به آن نشده و بیشتر کودکان بهجای درس و تعلیم به
کارهای شاقه و ...واداشته می شوند که فردا بار دوش خانواده و جامعه افغانی
خواهند بود .گفته می توانیم که بیشتر اوقات و به تعداد زیادی از این طیف از این
طریق مورد سوء استفاده بیگانگان قرار میگیرند که امروزه ما شاهد این قضایا
هستیم .پس نباید فراموش کرد که شخصیت کود ک در مراحل نخستین زندگی،
در خانواده شکل میگیرد .از این رو امروزه در جهان توسعه یافته ،مراحل نخستین
سوادآموزی ،امر اجباری است و در این راه ،گامهای مؤثری نیز برداشته شده ،حتی
کشورهای طرف کنوانسیون متعهد شدهاند که حق کودک را در قبال آموزش و
پرورش بهرسمیت بشناسند که ماده ۲۸کنوانسیون حقوق کودک به آن تصریح
میکند (همان ،ص .)۵۳
پس الزم است به تعریف تربیت و تعلیم پرداخته شود که به عنوان یک حق
برای اطفال شناخته شده است.
تربیت در لغت :بهمعنای پرورش و نشو و نما دادن به کار میرود( .لغت نامه
دهخدا ،حرف ت).
تربیت در اصطالح :عبارت از انتخاب رفتار و گفتار مناسب ،ایجاد شرایط و
عوامل الزم و کمک به شخص مورد تربیت تا بتواند استعدادهای نهفتهاش را درتمام
ابعاد به طور هماهنگ پرورش داده ،شگوفا ساخته و به سوی هدف و کمال مطلوب
بهصورت تدریجی حرکت دهد.
پس حق تربیت کودک برباالی والدینشان جاری و ساری است که باید و الزم
است والدین این حق را در نظر گرفته در جهت پرورش اندیشه ،اخالق ،اعمال
چون قوه اراده ،نیروی شخصیت ،تسامح و بخشندگی ،پرهیز از اسراف ،انتخاب
رفیق خوب و پرهیز از دوستان بی بند و بار درهمه ادوار کودکی ،نوجوانی ،بلوغ
وازدواج کوشا بوده واوالد شان را یاری رسانند.
تعلیم در لغت :بهمعنای یاد دادن و آموزش است.
در ا صطالح :عبارت از انتقال علوم و فنون و به طور کلی انتقال دانستهها به
فراگیر و متعلم میباشد که معلم به وسیله زبان ،کلمات و جمالت را به متعلم القاء
میکند.
حق تعلیم یکی از اساسیترین حقوق اطفال است که اسالم به آن اهتمام خاص
نموده است و سنت پیامبر اسالم (صلی اهلل علیه و سلم) نیز به آن تصریح نموده
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
است .چون پیامبر اسالم بعد از جنگ بدر فرمودند :هر اسیری که ده طفل مسلمان
را خواندن و نوشتن یاد بدهد آزاد خواهد گردید .از این رو میتوان گفت که اطفال
عصاره وجودی انسان و ثمره زندگی انسانی میباشد و نیز قابلیت و شایستگی
تکریم را دارا بوده آنگونهای که انسان موجود کریم است .پس الزم است که در
هربرهه زمانی برحقوق آنها توجه شود و رعایت آن جزء سرخط زندگی قرار گیرد.
(محمد یاسین رسولی ،۱۳۹4 ،ص .)۱۵۱ – ۱۵0
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
158
جا پای مجریان قانون میلنگد که نتوانسته قانون را در جامعه تطبیق نماید تا
اطفال ما از نعمت علم و تحصیل محروم نمانند .ماده ۵۲قانون خانواده مطابق ماده
4۳قانون اساسی کشوردر این رابطه صراحت دارد .پس دیده میشود که قانون
گذار نه تنها که راهها را باز گذاشته است ،بلکه از حقوق تحصیلی اطفال به صورت
قاطعانه حمایت کرده است؛ اما این که مجریان قانون به دیدگاه قانونگذار و مواد
قانون توجه ندارند ،این مشکل کالن از خود آنها است که آیندهای خطرناکی را
برای ملت و سرزمینشان زمینه سازی میکنند( .همان ،ص )۵۸
مسئولین و ارگانها و ادارات دولتهای که در برابر ملتهای خود احساس
مسؤولیت ندارند ،برنامههای تلویزیون ،رادیو و نشرات شان فاسد و ناروا بوده و
مردم را به طرف فساد و بی بند و باری استقامت میدهند ،اخالق را نابود ساخته
و شیرازه معنوی ملت را به مخاطره انداخته و به هم پاشیدگی مواجه میسازد.
سرانجام ارزشهای انسانی را که انسان توسط آنها انسانیت خود را حفظ میکند
به وحشت واگذار میکند .ارگانها ،ادارات و مسؤولینی که دربرابر ملت خود
احساس مسئولیت میکنند در تلویزیون ،رادیو ،انترنت و تمام رسانههای جمعی
برای اطفال ،شاگردان مکاتب ،بزرگ ساالن ،جوانان و فامیلها ،پروگرامهای تربیتی
میداشته باشند تا از این طریق اقشار مختلف جامعه از تربیت خوب مستفید شوند
که درحقیقت خود نوع تعلیم وتحصیل و ادامه برنامههای تعلیمی و تحصیلی برای
آنها خواهد بود( .سیاف ،۱۳۹0 ،ص .)60
دو) تشویق و توسعه اشکال مختلف آموزش متوسط از جمله آموزش حرفهای
و کلی و در دست رس قرار دادن این گونه آموزشها برای تمامی کودکان واتخاذ
اقدامات الزم از قبیل ارائه آموزش و پرورش رایگان و دادن کمکهای مالی در
صورت لزوم.
سه) دردسترس قرار دادن آموزش عالی برای همگان براساس توانائیها واز
هرطریق مناسب.
چهار) در دسترس قرار دادن اطالعات و راهنماییهای آموزشی و حرفهای برای
تمام کودکان.
پنج) اتخاذ اقدامات ،جهت تشویق حضور مرتب کودکان در مدارس و کاهش
غیبتها.
جهلزدایی یکی از برنامههای دقیق کنوانسیونهای بین المللی در میان اطفال
جوامع بشری میباشد .چنانچه درادامه بحث دیده میشود ،گفته شده است:
کشورهای طرف کنوانسیون همکاریهای بین المللی را در موضوعات مربوط به
آموزش و پرورش ،خصوصاً در زمینه زدودن جهل و بی سوادی در سراسر جهان و
تسهیل دسترسی به اطالعات فنی و علمی و روشهای مدرن آموزشی ،تشویق و
افزایش خوهند داد .در این ارتباط ،به نیازهای کشورهای در حال توسعه توجه
خاصی خواهد شد .پس دیده میشود که حق آموزش و پرورش به طور گسترده
در کنوانسیون حقوق کودک مدرنظرقرار گرفته است به طوری که در برگیرنده
کلیه مراحل تعلیم و تربیت کودکان میباشد؛ اما با تأسف که در افغانستان جنگ
تمام این زمینه ها را بر روی کودکان افغانستانی بسته است و این حقشان را از
نزدشان باز ستانده است .گفته میتوانیم که در این موقعیت نه قوانین داخلی کاری
کرده میتوانند و نه هم اسناد بین المللی( .همان ،ص .)۵۸ - ۵6
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
160
.7حمایت کودکان در قبال مخاصمات مسلحانه
در این زمینه الزم است روی این موضوع هم در حقوق افغانستان و هم در
اسناد بین الملل بحث صورت گیرد که در ذیل به آن میپردازیم.
طفل را با استفاده از اسناد تزویری در قطعه نظامی ،فراهم نماید ،به جزای تزویر
مندرج این قانون ،محکوم می گردد ،وهرگاه مسئول قطعه نظامی با وجود علم ،به
استحصال وظیفه از طفل در قطعه نظامی ادامه دهد ،به حبس قصیر محکوم
میگردد ،وحتی طبق بند یکم ماده 6۱0کود جزا :شخصی که از طفل در
فعالیتهای سیاسی من حیث ابزار و وسیله استفاده نماید ،به حد اکثر حبس قصیر،
محکوم میگردد؛ و طبق بند دوم این ماده اشتراک طفل بهمنظور احقاق حق
خودشان درتظاهرات و اعتصابات از این امرمستثنا است( .همان ،ص )۷۸ - ۷6
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
162
المللی از کودکان است ،به سبب این که این قشر آسیبپذیرند .دیده شده که
کودکان بهطور خاص در طول مخاصمات ربوده میشوند و همانند یک برده نسبت
به آنان ،انواع اعمال خشونتآمیز جنسی ،جسمی و روحی انجام میگیرند .در حالی
که ماده ۱۷کنوانسیون چهارم میگوید :کودکان ،زنان باردار وتازه زایمان درمیان
کسانی هستند که طرفین مخاصمه باید امکانات الزم را جهت عبور آنها فراهم
کنند .همچنان ماده 4کنوانسیون چهارم ژنو تصریح دارد :طرفین مخاصمه باید
تدابیر الزم را اتخاذ کنند تا کودکان کمتر از سن ۱۵سال که براثر جنگ یتیم
میشوند و یا از خانوادههایشان جدا میافتند ،به حال خود واگذاشته نشوند و در
هر شرایطی تسهیالت الزم جهت نگهداری و انجام فرایض مذهبی و تربیتی آنان
فراهم شود.
از طرف دیگر پروتکلهای الحاقی ۱۹۷۷و کنوانسیونهای چهارگانه ژنو نیز،
توجه خاص به کودکان دارند .ماده ۷۷پروتکل نخست طی چندین بند ،حمایت از
کودکان را مطرح میسازد .برای نمونه:
بند اول) کودکان باید مورد احترام خاصی قرار گیرند و درب رابر هرشکل از
حمله غیرمحترمانه حمایت شوند .اطراف مخاصمه مراقبت و کمکی را که کودکان
خواه به علت سن ویا به هرعلت دیگری به آن نیاز دارند برای آنها فراهم میآورند.
بند دوم) اطراف مخاصمه هرگونه اقدام ممکن را به عمل خواهند آورد تا
کودکانی که به سن ۱۵سالگی نرسیدهاند؛ بهطور مستقیم در مخاصمات شرکت
ننمایند و به ویژه از فراخواندن آنها به نیروهای مسلح اجنتاب خواهند کرد؛
واطراف مخاصمه درفراخواندن افرادی که سن آنها از ۱۵سال بیشتر است؛ اما
هنوز به سن ۱۸سالگی نرسیدهاند ،کوشش خواهند کرد برای کسانی که سن
بیشتری دارند ،اولویت قائل شوند .ازاثرحمایت قاطع ماده پروتکل الحاقی این ماده
بعداً مورد توجه کنوانسیون بین المللی حقوق کودک و پروتکل الحاقی سال ۲000
قرارگرفت.
پس دیده می شود که بند دوم به شرکت کودکان در مخاصمات مسلحانه
اختصاص داشت ه که یکی از بحث برانگیزترین موارد مربوط به موضوع کودکان و
درگیریهای مسلحانه ،یعنی سن شرکت در درگیریهاست که در اواخر در
موضوعات داغ افغانسان و مخاصمات مسلحانه میان نیروهای دولتی و افراد مسلح
غیرمسئول و هم چنان گروههای دیگر درگیر رعایت نگردیده بلکه بهصورت و افراز
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
نتیجه گیری
دراین مقاله به این نتیجه دست مییابیم که:
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
164
کودکان ،هدیهای بزرگی الهیاند و در رابطه به حقوق و ارزش آنان در اسالم و
اسناد بین الملل بحث کامل و گستردهای صورت گرفته است که به اساس بینش
اسالمی ،اطفال با یک سسله حقوقی به دنیا میآیند و تعداد از افراد جامعه مانند:
(پدر ،مادر ومسولین دولتی) ناگزیراند که این حقوق را در روشنایی شریعت و قانون
تأمین کنند؛ مانند ،تأمین عدالت ،برقراری مساوات و دوری از تبعیض درمیان آنان
و ...درحالی که یگانه وسیله آرامش روحی و روانی طفل ،رفتار عادالنه است .چون
عدالت و رفتار عادالنه ،صفتی از صفات الهی است .چنانچه پیامبر اسالم (ص)
میفرماید :اعدلوا بین اوالدکم کما تحبون ان یعدلوا بینکم فی آلبر و اللطف(پس
دیده میشود که پدر و مادر ازنظرشریعت ،وظیفه دارند که دربین اوالد ذکور واناث
خویش ،فرق و امتیاز قائل نشده و درحصه نفقه و لباس و تربیت آنان مساویانه
داخل اقدام شوند تا ازا ین ناحیه عقده وکینه و ستیزه به وقوع نه پیوسته وعاقبت
بدی به بارنیاورد.
نباید فراموش کرد که خانه ،مدرسه بنیادی و اساسی تمام آداب برای کودکان
است .از دید اسالم ،تمامی مباحث مربوط به صغار (والیت ،حضانت و )...در محور
مصلحت و منافع طفل میچرخد ،پس بهصورت بسیار روشن گفته میتوانیم که
این موضوع با تنبیه بدنی و خشونت بر اطفال منافات دارد .زمانی که مصلحت و
منافع علیای طفل در نظرگرفته نشود ،تمامی اقدامات پدر و مادر و اولیای طفل،
از اعتبار ساقط بوده وارزشی نخواهد داشت .از طرف دیگر ،تمام تأکیدات اسالم در
رابطه به کودکان ،بر محور اکرام ،احسان ،ارحام و ...میچرخد ،با توجه به گرامی
داشتن طفل و کرامت انسانی او و احسان و نیکی و نیکوسازی ادب و شیوههای
رفتاری او که مستلزم مالیمت و پرهیز از خشونت است؛ و همچین ،رحم برکودکان
و شفقت ورزیدن و رفق ومدارا برآنها ،اصول اولیه تربیت اوالد میباشد که تمامی
آنها با رحم و مروت و نیکوکاری و عاطفه انسانی در ارتباط است ،و آنها تنبیه،
خشونت و کودک آزاری را نفی میکند .پس گفته میتوانیم که دوران کودکی،
پرمایه ترین لحظات عمرانسان است .الزم است از تمامی اطراف ممکن ،آموزش و
پرورش و کلیه علوم حیاتی و روانی و اجتماعی ،برای سازندگی و تکوین یک
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
شخصیت از این وجود شکل پذیر ،بهرهگیری کرد؛ زیرا از دست دادن این لحظات
گرانبها ،جبرانناپذیر خواهد بود.
فراموش نباید کرد که بزرگترین نیاز کودک در دوران کودکی ،محبت است.
کودک درس محبت ،رحم و شفقت ،نیکوکاری ،وفاداری ،صفا ،خلوص نیت ،پاکی،
راستی ،صراحت لهجه ،رشادت ،شهامت ،شجاعت ،تواضع ،عزت نفس ،احسان،
سخاوت ،تقوی ،عشق به کمال و سایر سجایا و ملکات انسانی را ،در نخستین
سالهای زندگی خود ،دردامان پرمهرومحبت پدر و مادر از راه بذل محبت آنان
میآموزد .چون کانون خانواده تنها پناهگاه و تکیهگاه اوست .خانواده آیینه
شخصیت کودکان است .پس باید خانوادهها بکوشند تا این آیینه شفاف و خالی از
رنگ کدورت باشد.
گفتیم که طفل درس مهر و محبت و عاطفه را در آغوش مادر فرامیگیرد .در
حقیقت احساس مهرو محبت و عاطفه چیزی است که طفل آن را غیر از آغوش
مادر درجای دیگر پیداکرده نمیتواند .پس الزم است تا به کودکستانها و نزد
افرادی مزدوری که اطفال به آنها سپرده میشوند ،به گونهای تحقیقی سری زده
شود تا این تفاوت به دست آید که غیر از مادر ،کسی دیگری چنین کاری را کرده
نمیتواند .رابطه مهر و محبت ،عاطفه و صمیمیت که در جوامع اسالمی بین پدر و
فرزند ،مادر و فرزند ،پدرکالن و نواسه ،مادرکالن و نواسه وجود دارد ،بو و آثار آن
در تمام جوامع غربی سراغ نمیشود ،این کار تنها در آغوش اسالم و در آغوش
تربیت اسالمی میسر است و بس .در همین راستا تأکید اسالم است که ای مادران!
متوجه باشید که طفلتان را از آغوشتان دور نکنید؛ و میگوید :مادر بودن ایجاب
میکند که در این هنگام طفلش را تنها نگذارد.
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
166
اطفال در بیشتری جوامع ،بخصوص در میان مسلمانان ،از ارزش و مقام والیی
برخوردار اند .همهای مسلمانان به این باورند که طفل در زندگی پدر و مادر خوشی
آورده و به بیان قرآن کریم ،زینت محسوب میشود .از طرف دیگر ،وسیلهای
ادامهای نسل بشری تلقی میگردد .پس برای داشتن اطفال سالم و صالح ،شرط
اولی دراسالم ازدواج به اساس دستورات اسالم عزیزمی باشد .نباید در رابطه به
کودکان بی توجهی صورت گیرد که یکی از عوامل تباهی وبدبخت شدن اوالد ،بی
توجهی و بی اعتنائی مربیون (پدر ،مادر ،معلم و )...میباشد؛ یعنی اگر پدر و مادر
ومربیون درقبال تربیت و انسجام امور آنان بی تفاوت و بی مباالت بوده و در راه
رشد شخصیت ،علم و معرفت و دانش و فضیلت آنان زحمت نکشند و متحمل
مشقت نشوند و این وجیبه دینی و شرعی را بهصورت درست انجام ندهند ،هیچ
گاهی نباید انتظار از دیانت و هدایت ،صالح و بهبود احوالشان را داشته باشند.
چون خوبی تصادفی و اتفاقی خیلی کم و نادر می باشد .لذا الزم است که والدین
و مربیون با کمال جدیت ،متوجه مسئولیتهای خویش در راستای تربیت و تعلیم
فرزندانشان بوده و از بیتفاوتی و بیپروایی خودداری کنند.
اگر به وضعیت حقوقی اطفال در کشور نگاهی اندازیم تا جای که دیده میشود
وضعیت حقوقی آنان خوب به نظر نمیرسد؛ زیرا بارها دیده شده است که از اطفال
و کودکان سوء استفاده صورت گرفته است .برای نمونه اطفال به کارهای شاقه وا
داشته شدهاند ،بهصورت وافر مورد خشونت و توهین وتحقیر قرار گرفتهاند ،تبعیض
در میانشان وجود داشته از ایشان سربازگیری صورت گرفته و ...به نظر میرسد
که قوانین افغانستان و اسناد بین المللی ،در رابطه به تأمین حقوق اطفال و کودکان
در جامعهای افغانی و جوامع بین المللی ،از نظر دور داشته شده و گاهاً نقض شده
است .پس تازمانی که باالی قانون پای گذاشته شود و یا قوانین از آدرس حکام
مورد اجرا قرار نگیرد .اطفال به حقوقشان نمیرسند و وضعیتشان بهبود نمییابد؛
بدون تردید راه سعادت اطفال در عرصههای مختلف ،توجه خانواده و حکام در
تربیت سالم و درست ،تطبیق قوانین نافذه کشور از آدرس حکام ،تطبیق اسناد بین
الملل از آدرس سازمانهای بین المللی و نگاه عمیق و ژرف به شریعت اسالمی در
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
مسیر تربیت اسالمی فرزندان و تأمین حقوق ایشان از آدرس شریعت اسالمی
میباشد .این درحالی است که هرنوع سوء استفاده و سوء رفتار با کودکان و هر
نوع حق تلفی در رابطه به آنان ،در قوانین داخلی و اسناد بین المللی وهمچنان در
شریعت اسالمی ،مردود دانسته شده است و به نظر میرسد که یگانه عامل تباهی
جوامع و ملتها در آیندههای دور ،بیتوجهی به اطفال از جوانب مختلف بوده است؛
زیرا اطفال امروز بزرگان فردای یک جامه و ملتاند و آیندهسازان جوامع بشری
محسوب میشوند ،اگر در راستای تربیت درست آنان تالش صورت نگیرد و توجه
مسئووالن جوامع بشری به سمت آن معطوف نشود؛ آینده جوامع بشری و ملتها،
ناروشن و خطرناک خواهد بود.
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
168
قانون اساسی افغانستان درماده ۲۳بیان میدارد :زندگی موهبت الهی و حق
طبیعی انسان است .هیچ شخص بدون مجوز قانون از این حق محروم نمیگردد.
هم چنان قانون جزای افغانستان در ماده ۳۵۸بیان میدارد :شخصی که خود او یا
توسط شخص دیگری حیات شخصی را که سن ۱۵سالگی را تکمیل نکرده باشد
یا حیات شخصی را که به سبب حالت صحی روحی یا عقلی از حمایت خود عاجز
باشد به خطر مواجه گرداند ،به حبس متوسط که از سه سال بیشتر نباشد یا جزای
نقدی که از ۳6000هزار افغانی تجاوز نکند محکوم میگردد.
آسیبپذیرترین قشر جامعه ،اطفال و یا کودکان هستند که صدمات زیادی را
در رابطه به مخاصمات مسلحانه در سطح جهان متحمل میشوند ،در حالی که
کودکان عامل برانگیختن درگیریهای مسلحانه نیستند؛ و همچنان گفته میتوانیم
که بیشترین سهم صدمات ناشی از مخاصمات مسلحانه متوجه این دسته از
غیرنظامیان بوده است .روی همین ملحوظ ،سازمانها و نهادهای حقوق
بشردوستانه و دولتها در اندیشه حمایت از این قشرآسیبپذیر میباشند ،زیرا
حقوق کودک زیرمجموعهای از حقوق بشر بین المللی است .از این جهت ،جامعه
بین المللی این واقعیت را پذیرفته است که کودکان به منزله قشرآسیب پذیر
اجتماعی درمعرض آسیبهای جسمی و روحی خاص قرار دارند .بنا به راین برای
مقابله با آن اسناد ویژه و بخصوصی را به تصویب رساینده است.
کنوانسیون حقوق کودک درماده ۳۸از دولتها میخواهد که به قواعد حقوق
بشردوستانه ،قابل اعمال در تعارضات مسلحانه ،احترام گذاشته و آن را تأمین
نمایند .و میخواهد که دولت ها تمام معیارهای الزم را برای تأمین حمایت و
مراقبت از کودکانی که در تعارضات مسلحانه آسیب میبینند ،به کار گیرند.
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
منابع
قرآن کریم
الف) کتب
سیاف ،عبد الرب رسول )۱۳۹0( ،تربیت اسالمی فرزندان ،از سلسله درسهای
استاد سیاف ،چ ،۳ناشر :پوهنتون دعوت ،کابل ،افغانستان.
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
170
حبیبی ،محمد ناصر )۱۳۹۸( ،روانشناسی جنایی ،به اهتمام پوهاند دوکتوراکرم
میرزاد ،چ ،4بهار انتشارات سعید ،چاپخانه سعید ،کابل ،افغانستان.
هروی ،مولوی سید محمد صمیم )۱۳۸۲( ،تربیت اوالد از دیدگاه اسالم ،چ ،۳
خزان ناشر ،بنگاه انتشارات میوند ،کتابخانه سبا ،کابل ،افغانستان.
عمران ،عبدالرحیم ۱۹۹۲( ،م) تنظیم خانواده در روشنایی اسالم ،این کتاب به
حمایت مالی صندوق وجهی نفوس ملل متحد ونشر گردیده است.
ناصح علوان ،عبداهلل ،مترجم ،احمدی ،عبداهلل ،بی تا ،چگونه فرزندان خود را تربیت
کنیم ،ج اول ،کتابخانه الکترونیکی قلم.
عمید ،حسن )۱۳۸۱( ،فرهنگ فارسی سه جلدی حمید ،ج ،۲چ هفتم وهشتم،
چاپخانه سپهر ،تهران ،ایران.
ب) مقاالت
برهانی ،غالم حضرت ) ۱۳۹۸( ،حمایت کیفری خاص از تمامیت روانی اطفال و
نوجوانان در حقوق ایران و افغانستان ،ماهنامه عدالت ،سال بیستم ،شماره ،۱۹4
ارگان نشراتی ،وزارت عدلیه ،کابل افغانستان.
رحمانی ،سید عبدالوهاب )۱۳۸۷( ،حدود تنبیه طفل توسط والدین ،ماهنامه
عدالت ،تخصصی حقوقی فرهنگی ،سال دهم ،شماره ،۷۱وزارت عدلیه ،کابل،
افغانستان.
قاموس ،قاسم )۱۳۸۸( ،حقوق کودک ،ناهنجاریهای اجتماعی و چالشهای
قوانین موضوعه ،ماهنامه عدالت ،تخصصی حقوق فرهنگی ،سال یازدهم ،شماره
،۷۹وزارت عدلیه ،کابل افغانستان.
حسینی حنیف ،سید احمد )۱۳۸۷( ،مکانیسم حمایتی حقوق اسالمی از صغیر،
ماه نامه عدالت ،تخصصی حقوقی فرهنگی ،سال دهم ،شماره ،۷۱وزارت عدلیه،
کابل ،افغانستان.
فهیم ،علی جان )۱۳۹۵( ،بزهکاری کودکان و نوجوانان و کانون اصالح و تربیت،
فصلنامه علمی تخصصی مطالعات حقوق اسالمی ،سال دوم ،شماره چهارم و پنجم،
حقوق اطفال در اسالم و اسناد بین الملل /هدایت اهلل هدفمند نبیپور
دو فصلنامۀ علمی ـ تخصصی مطالعات حقوق اسالمی * سال ششم /شماره سیزدهم-خزان و زمستان 1399
172
،۱۹۸۹ویژه اسناد بینالمللی حقوق بشر ،نشرات کمسیون مستقل حقوق بشر
افغانستان.
اعالمیه جهانی حقوق کودک ،مصوب .۱۹۵۹
نت ،سایت پایگاه اطالع رسانی حوزه.