You are on page 1of 2

‫اولویت ااصلت است ایرت بیت؟‬

‫اشه عباس هب میر داامد گفت اولویت هب ااصلت است ایهب رتبیت میرداامد گفت هک نرظ اپداشه هچ‬

‫ابشد گفت هب نرظ امرتبیت اولویت دارد رب ااصلت میرداامد گفت جناب اشه عباس اب رعض‬

‫می کن‬
‫پوزش هب نگاه ام ااصلت اولویت دارد رب رتبیت گفت هن من بتو اثبت م هک رت ت او و ت‬
‫ی‬ ‫ل‬ ‫ی‬‫ب‬

‫دارد رب ااصلت هس روز بعد مهمان ام استی اشم بیا خاهن ام هس روز بعد میرداامد راه افتاد رفت منزل‬

‫پ‬
‫اشه عباس دم رغوب بود رد اتالر از ایشان پذریایی رکد فضای اتالر اتریک بود سفره را هن رکدن رپ‬

‫پن‬
‫از غذا رد اتالر نور اکفی نبود اشه عباس‪ :‬کف کف کف زدن‪ .‬ج شش اترگهب آمدن رد اتالر و رد‬

‫ش‬ ‫ش‬ ‫ش‬


‫دست اهیش مع داشته بودن رگهب اه آمدن مع را گذا تن روی سفره و فضا را روشن رکدن‪ .‬اشه‬

‫م یب‬
‫عباس گفت ینی جناب میر داامد اولویت اب چیه اب رتبیت‪ .‬میر داامد ربایش گفت جناب اشه‬

‫ن‬ ‫س‬ ‫ن‬


‫عباس امکان داره من چند روز بعد همراه دوستا م خدمت شما رب م این صحنه را نشان دوستا م‬
‫می کن‬ ‫بف‬ ‫ه‬
‫بدهید هک آنها م این را همند اشه عباس گفت بلی هچ اشکالی داره‪ .‬چند روز بعد دعوت م دو تان‬
‫س‬

‫ه‬
‫اتن را م بیارشش ای هفت روز بعد اشه عباس میر داامد را دعوت رکد میر داامد هب همرا دوستان آمدند‬

‫پن‬ ‫پ‬
‫سفره اشم هن شد فضا اتریک و اشه عباس رشوع میکند هب! کف کف کف زدن‪ .‬ج شش ات رگهب‬

‫ج‬ ‫ش‬ ‫ش‬


‫مع رددستش میآید هب رطف سفره یک رمتبه رگهب اه مع را رپت رکدند یغ و داد ره کدامش هب یک‬

‫چ‬
‫رطف رفت‪ .‬اشعباس حیران امنده بود هک هچ شده میر داامد از یبش چند ات موش را رگفته راه رکده‬

‫م‬ ‫م‬
‫بودن روی ز ین‪ .‬گفت جناب اشه عباس مالحظه ی کنی هک اولویت اب چیه اب ااصلت‪.‬‬

‫برای تان آرزوی بهترین ها‬

You might also like